سرزمین موعود یهود و صهیونیسم
https://share.google/oJzzTZcnmaUcCLEsC
با سرزمین مقدس یا سرزمین اسرائیل اشتباه نشود.
سرزمین موعود یا ارض موعود (به عبری: הארץ המובטחת) (به عربی: الارض المیعاد( ناحیه ای تاریخی در شرق دریای مدیترانه است. این سرزمین بنا به اعتقاد یهودیان و چنانکه از کتب دینی آنان برمیآید، نقشی سرنوشت ساز در زندگی و اعتقاد قوم اسرائیل داشته است. ابراهیم به قصد رسیدن به این سرزمین که خداوند آن را موعود خویش قرار داده، زادگاه خود را ترک کرد. همچنین سرزمین اسرائیل بهشتی برای آنان که از بردگی مصریان نجات یافته و به قصد آن عزیمت نمودهاند و امیدی برای تبعیدیان در بابل توصیف شده است.[۱] از واژه سرزمین مقدس یا سرزمین موعود به غیر از عهد عتیق و عهد جدید، در قرآن[۲] نیز به کرات استفاده شده است. مسیحیان نیز این سرزمین را مقدس میخوانند،[۳][۴][۵] و گفته میشود منظور آنان یادآوری روزگاری است که عیسی در آنجا میزیسته است.[۶][۷] . واژهٔ ارض موعود پس از جنگ ششروزه ۱۹۶۷ بار سیاسی یافت و برای توجیه سیاستهای احزاب دست راستی اسرائیل، خاصه حزب لیکود، بهکار رفت.
حدود سرزمین موعود : در تورات حدود سرزمین موعود که در آن زمان به بنیاسرائیل بخشیده شده چنین ذکر شده است: خداوند موسی را خطاب کرده، گفت: (۲) بنیاسرائیل را امر فرموده، به ایشان بگو: چون شما به زمین کنعان داخل شوید، این است زمینی که به شما به ملکیت خواهد رسید، یعنی زمین کنعان با حدودش. (۳) آنگاه حد جنوبی شما از بیابان سینا بر جانب ادوم خواهد بود، و سرحد جنوبی شما از آخر بحرالملح به طرف مشرق خواهد بود. (۴) و حد شما از جانب جنوب گردنه عَقْرَبیّم دور خواهد زد و به سوی سینا خواهد گذشت، و انتهای آن به طرف جنوب قادشبرنیع خواهد بود، و نزد حَصَراَدّار بیرون رفته، تا عَصمون خواهد گذشت. (۵) و این حد از عصمون تا وادی مصر دور زده، انتهایش نزد دریا خواهد بود.»[۸] . این مرزها چیزی در حدود اسراییل فعلی بعلاوه لبنان، کرانه باختری، نوار غزه، قسمت اعظم سوریه، اردن و مصر تا نیل است. ماجرای فتح کنعان به دست بنیاسرائیل و به رهبری یوشع بن نون که به پیروزی آنان بر ساکنان کنعان منجر شد در کتاب یوشع ذکر شده است. فرانس پوربوس پدر، سرزمین موعود نشان میدهد
جستارهای وابسته : اسرائیل بزرگ --- فلسطین --- اسرائیل --- یهودیت --- ستاره داوود --- تنخ --- مسیح
سرزمین موعود - ویکی فقه
https://share.google/ZfUMV8q0Mq8dxVAz0
سرزمین موعود
از دیدگاه اسلام اصل اندیشه مالکیت سرزمین موعود به کیفیتی که یهودیان برآن اصرار دارند مورد قبول نیست و این اراده الهی در زمان خاص و مشروط به اطاعت بنیاسرائیل بوده است.
تاریخچه مساله سرزمین موعود
تاریخچه مساله سرزمین موعود در یهودیت طبق کتاب مقدس به زمان حضرت ابراهیم علیه السّلام برمی گردد. از زمانی که ابراهیم پدر قبایل عبری با کسان خود راهی سرزمین فلسطین شد هموازه خداوند به او و فرزندانش مژده داده است که این سرزمین را به ذریه شما خواهم بخشید. بر اساس همین قرارداد آسمانی بود که حضرت موسی علیه السّلام همه قبایل عبری را به دستور خداوند از مصر کوچ داده و رهسپار کنعان شده است. در همین سرزمین، بنی اسرائیل، دو حکومت سلطنتی به نام یهودیه در جنوب و اسرائیل در شمال تاسیس کرده و بناهای مقدس قومی و مذهبی خود را بنیان نهادهاند. در کوچههای این سرزمین پیامبران بنی اسرائیل سالهای سال مردم را موعظه می کردهاند. دین و تمدن یهودی در آنجا رشد کرده است و به این ترتیب این سرزمین، جزئی از وجود یهودیان شده است.
سرزمین موعود در عهد عتیق
چند نمونه از آیات عهد عتیق که بر بخشیده شدن این سرزمین به بنیاسرائیل اشاره دارد عبارتند از: ۱ـ خداوند بر ابرام ظاهر شد. فرمود: من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید. [۱] . ۲ـ خدا به ابرام فرمود: من همان خداوندی هستم که تو را از شهر اور کلدانیان بیرون آوردم تا این سرزمین را به تو بدهم. [۲] . ۳ـ آن روز خداوند با ابرام عهد بست و فرمود من این سرزمین را از مرز مصر تا رود فرات به نسل تو می بخشم. [۳] . ۴ـ خداوند بر ابراهیم ظاهر شد و گفت: ... اگر سخن مرا شنیده و اطاعت کنی با تو خواهم بود و تو را بسیار برکت خواهم داد و تمامی این سرزمین را به تو و نسل تو خواهم بخشید. [۴] . ۵ـ خداوند به موسی گفت این قوم را که از مصر بیرون آوردی به سوی سرزمینی که وعده آن را به ابراهیم و اسحاق و یعقوب دادهام هدایت کن، چون به آن ها قول دادهام که آن را به فرزندان ایشان ببخشم. [۵] . ۶ـ خداوند به موسی گفت: این است سرزمینی که من به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده ام که به فرزندانشان بدهم. [۶] . فقرات متعدد دیگری نیز از تورات بر این مسئله اشاره دارند و اصولا عهد عتیق سرتاسر از این مسئله پر است و این اندیشه چنان در یهودیان ریشه دارد که از حدود هزار سال پیش همواره فلسطین را ملک خاص خود پنداشته و هر بار به هر دلیلی از آنجا دور شدهاند، در فراق سرزمین موعود اشک ریخته و دعای بازگشت خوانده اند.
اهمیت مسئله سرزمین موعود
مسئله سرزمین موعود چنان در اعتقادات یهود اهمیت دارد که در یکی از اسفار تلمود زندگی در آن سرزمین را به منزله ایمان فرض کردهاند. در تلمود آمده است: هرکس داخل ارض موعود زندگی کند مومن شمرده می شود و هرکس بیرون آن زندگی کند خدا با او نخواهد بود. در عین حال، یکی از مشکلات اساسی که در میان یهودیت وجود داشته است مسئله تعیین دقیق حدود سرزمین موعود است. آیات تورات در این باره مختلف است. در پیدایش ۱۸:۱۵ حدود این سرزمین بسیار گسترده ذکر شده [۷] . و مابین نهر نیل تا نهر فرات را در برمی گیرد. این در حالی است که در بخش ۳۴ از سفر اعداد نقشه ای برای سرزمین موعود ترسیم شده است که بسیار محدود تر از حدود مذکور است و شامل فلسطین و مناطق اطراف آن میشود. برخی از علمای یهود برای توجیه این تفاوتها گفته اند که سرزمین موعود دارای حداقل و حداکثر است. حداقل سرزمین موعود آن حدودی را داراست که در سفر اعداد آمده است ولی در زمان قوت یهود و قدرت بنی اسرائیل همین سرزمین میتواند تا مرزهایی که در سفر پیدایش آمده است گسترده شود.
سرزمین موعود از دیدگاه اسلام
پس از بیان اجمالی اندیشه ارض موعود در اعتقادات یهودیت، به بررسی دیدگاه اسلام در این باره می پردازیم. در آیات قرآن در مواردی به مسئله ارض مقدس و وعده آن به بنی اسرائیل اشاره شده است بارزترین این آیات آیه ۲۱ سوره مائده است که می فرماید: یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم و ...؛ [۸] . موسی به بنی اسرائیل میگوید وارد سرزمین مقدسی شوید که خداوند آن را برای شما قرار داده است. میبینیم که اصل وعده دادن سرزمین به بنی اسرائیل در قرآن هم آمده است ولی سوال این است که آیا این وعده دادن از دیدگاه قرآن با اعتقاد یهودیان در مورد مالکیت مطلق این سرزمین یکی است؟ با اندک تاملی در آیات قرآن در مییابیم که پاسخ منفی است. گذشته از این که در مورد این آیه خاص برخی مفسرین کتب الله لکم را به معنای دستور خداوند به ورود بنیاسرائیل به این سرزمین گرفته اند، اگر معنای این جمله را همان وعده دادن و مقرر کردن سرزمین برای بنیاسرائیل بدانیم باز هم ادعای یهودیان را ثابت نمی کند. از آیات قرآن استفاده می شود اراده خداوند بر این بوده که بنیاسرائیل در این سرزمین با آرامش و رفاه زندگی کنند ولی این اراده، مشروط بر این بود که آنها اعمال صالح انجام دهند و صبر و استعانت به خدا و بندگی او را فراموش نکنند «قال موسی لقومه استعینوا بالصبر و الصلوه ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین؛[۹] . موسى به قوم خود گفت: از خداوند يارى بجوييد و صبر نماييد، مسلّما زمين از آن خداست (ايجادش، حفظش و اداره ساكنانش تحت اراده اوست) به هر كس بخواهد به میراث مىدهد و سرانجام (نيك) از آن پرهيزگاران است.» که اگر چنین نکنند نه تنها این سرزمین مال آنها نخواهد بود بلکه بر آنها حرام نیز خواهد شد. لذاست که میبینیم نسل اولیه بنیاسرائیل که همراه موسی بودند به خاطر گناهان خود چهل سال سرگردان در بیابان شدند و به سرزمین موعود نرسیدند. «فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فی الارض؛[۱۰] . خدا گفت: اين سرزمين چهل سال بر آنها (به سزاى گناهانشان) حرام شد، (در اين مدت) همواره در روى زمين (بیابان سینا) سرگردان خواهند ماند. پس بر اين گروه نافرمان اندوه مخور.» و این نسل بعد بودند که به همراه یوشع فلسطین را فتح کردند. پس این اراده الهی به طور مطلق نبوده و مشروط بر اطاعت و بندگی بنیاسرائیل بوده است و چنین نبوده است که این سرزمین تا ابد ملک مطلق یهودیان باشد. این مشروط بودن از فقرات متعددی از تورات نیز فهمیده می شود: سرزمین کنعان را که اکنون در آن غریب هستی تا ابد به تو و به نسل تو خواهم بخشید...وظیفه تو و فرزندانت و نسلهای بعد این است که عهد مرا نگاه دارید و.... [۱۱] [۱۲] .
حدود سرزمین مقدس
در مورد حدود و مرزهای آن سرزمینی که زمانی اراده خدا بر اسکان بنیاسرائیل در آن بوده است، میان مفسرین اسلامی چند نظر وجود دارد: برخی گفته اند مراد از این سرزمین مقدس همان بیت المقدس است . ابن عباس و بعضی دیگر آن را دمشق و فلسطین و قسمتی از اردن دانسته اند ، زجاج و فراء و برخی از مفسرین آن را به کل سرزمین شامات تفسیر کرده اند.[۱۳] .
نتیجه گیری
با توجه به این مطالبی که گذشت، به جواب این سوال که آیا فلسطین همان سرزمین موعود است؟ نزدیک شده ایم ، در پاسخ باید گفت: طبق اعتقاد یهودیان فلسطین قطعا داخل این سرزمین است. اما از دیدگاه اسلام وضع فرق می کند، اسلام اصل این وعده را به طور مطلق قبول ندارد این اراده الهی مبتنی بر اسکان بنی اسرائیل در سرزمین موعود و رفاه آنها، در یک زمان خاص و مشروط به اطاعت آنها بوده است و بعدها به خاطر عدم رعایت این شرط، این اراده نیز محقق نشده است. بنابراین از دیدگاه اسلام اصل اندیشه سرزمین موعود به کیفیتی که یهودیان برآن اصرار دارند مورد قبول نیست و این اراده الهی در زمان خاص و مشروط به اطاعت بنی اسرائیل بوده است که اتفاقا به خاطر گناهان آنها و نافرمانی خدا چهل سال سرگردان بیابان شده و از آن محروم شده اند. پس طبق دیدگاه اسلام اصلا نوبت به این نمی رسد که مرزهای این سرزمین را مشخص کنیم. اگرچه مفسرین چند نظر را درباره ارض مقدس که در قرآن آمده است بیان کرده اند.
آیا از دیدگاه اسلام فلسطین همان سرزمین موعود یهود است ؟
برای یافتن پاسخ مناسب به این سوال ابتدا لازم است به تاریخچه و مفهوم اندیشه سرزمین موعود در یهودیت بپردازیم و سپس نظر دین مبین اسلام را درباره آن توضیح دهیم.
تاریخچه مساله سرزمین موعود در یهودیت طبق کتاب مقدس به زمان ابراهیم بر می گردد. از زمانی که ابراهیم پدر قبایل عبری با کسان خود راهی سرزمین فلسطین شد هموازه خداوند به او و فرزندانش مژده داده است که این سرزمین را به ذریه شما خواهم بخشید. بر اساس همین قرارداد آسمانی بود که موسی همهء قبایل عبری را به دستور خداوند از مصر کوچ داده و رهسپار کنعان شده است. در همین سرزمین، بنی اسرائیل، دو حکومت سلطنتی به نام یهودیه در جنوب و اسرائیل در شمال تاسیس کرده و بناهای مقدس قومی و مذهبی خود را بنیان نهاده اند. در کوچه های این سرزمین پیامبران بنی اسرائیل سال های سال مردم را موعظه می کرده اند. دین و تمدن یهودی در آنجا رشد کرده است و به این ترتیب این سرزمین، جزئی از وجود یهودیان شده است. چند نمونه از آیات عهد عتیق که بر بخشیده شدن این سرزمین به بنیاسرائیل اشاره دارد عبارتند از: ـ خداوند بر ابرام ظاهر شد. فرمود: من این سرزمین را به نسل تو خواهم بخشید. (پیدایش 7:12) ـ خدا به ابرام فرمود: من همان خداوندی هستم که تو را از شهر اور کلدانیان بیرون آوردم تا این سرزمین را به تو بدهم. (پیدایش 7:15) ـ آن روز خداوند با ابرام عهد بست و فرمود من این سرزمین را از مرز مصر تا رود فرات به نسل تو می بخشم (پیدایش 18:15) ـ خداوند بر ابراهیم ظاهر شد و گفت: ... اگر سخن مرا شنیده و اطاعت کنی با تو خواهم بود و تو را بسیار برکت خواهم داد و تمامی این سرزمین را به تو و نسل تو خواهم بخشید. (پیدایش 2:26و3) ـ خداوند به موسی گفت این قوم را که از مصر بیرون آوردی به سوی سرزمینی که وعده آن را به ابراهیم و اسحاق و یعقوب داده ام هدایت کن، چون به آن ها قول داده ام که آن را به فرزندان ایشان ببخشم. (خروج 1:33) ـ خداوند به موسی گفت: این است سرزمینی که من به ابراهیم و اسحاق و یعقوب وعده داده ام که به فرزندانشان بدهم. (تثنیه 4:34) فقرات متعدد دیگری نیز از تورات بر این مسئله اشاره دارند و اصولا عهد عتیق سرتاسر از این مسئله پر است و این اندیشه چنان در یهودیان ریشه دارد که از حدود هزار سال پیش همواره فلسطین را ملک خاص خود پنداشته و هر بار به هر دلیلی از آنجا دور شده اند، در فراق سرزمین موعود اشک ریخته و دعای بازگشت خوانده اند. مسئله سرزمین موعود چنان در اعتقادات یهود اهمیت دارد که در یکی از اسفار تلمود زندگی در آن سرزمین را به منزله ایمان فرض کردهاند. در تلمود آمده است: هرکس داخل ارض موعود زندگی کند مومن شمرده می شود و هرکس بیرون آن زندگی کند خدا با او نخواهد بود.
در عین حال، یکی از مشکلات اساسی که در میان یهودیت وجود داشته است مسئله تعیین دقیق حدود سرزمین موعود است. آیات تورات در این باره مختلف است. در پیدایش 18:15 حدود این سرزمین بسیار گسترده ذکر شده و مابین نهر نیل تا نهر فرات را در برمی گیرد. این در حالی است که در بخش 34 از سفر اعداد نقشهای برای سرزمین موعود ترسیم شده است که بسیار محدود تر از حدود مذکور است و شامل فلسطین و مناطق اطراف آن میشود. برخی از علمای یهود برای توجیه این تفاوتها گفته اند که سرزمین موعود دارای حداقل و حداکثر است. حداقل سرزمین موعود آن حدودی را داراست که در سفر اعداد آمده است ولی در زمان قوت یهود و قدرت بنی اسرائیل همین سرزمین میتواند تا مرزهایی که در سفر پیدایش آمده است گسترده شود.
سرزمین موعود یهود از دیدگاه اسلام
پس از بیان اجمالی اندیشه ارض موعود در اعتقادات یهودیت، به بررسی دیدگاه اسلام در این باره می پردازیم. در آیات قرآن در مواردی به مسئله ارض مقدس و وعده آن به بنی اسرائیل اشاره شده است بارزترین این آیات آیه 21 سوره مائده است که می فرماید: یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتب الله لکم و ... موسی به بنی اسرائیل میگوید وارد سرزمین مقدسی شوید که خداوند آن را برای شما قرار داده است. میبینیم که اصل وعده دادن سرزمین به بنی اسرائیل در قرآن هم آمده است ولی سوال این است که آیا این وعده دادن از دیدگاه قرآن با اعتقاد یهودیان در مورد مالکیت مطلق این سرزمین یکی است؟ با اندک تاملی در آیات قرآن در مییابیم که پاسخ منفی است. گذشته از این که در مورد این آیه خاص برخی مفسرین کتب الله لکم را به معنای دستور خداوند به ورود بنیاسرائیل به این سرزمین گرفته اند، اگر معنای این جمله را همان وعده دادن و مقرر کردن سرزمین برای بنیاسرائیل بدانیم باز هم ادعای یهودیان را ثابت نمی کند. از آیات قرآن استفاده می شود اراده خداوند بر این بوده که بنیاسرائیل در این سرزمین یا آرامش و رفاه زندگی کنند ولی این اراده، مشروط بر این بود که آنها اعمال صالح انجام دهند و صبر و استعانت به خدا و بندگی او را فراموش نکنند ( قال موسی لقومه استعینوا بالصبر و الصلوه ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبه للمتقین (که اگر چنین نکنند نه تنها این سرزمین مال آنها نخواهد بود بلکه بر آنها حرام نیز خواهد شد. لذاست که می بینیم نسل اولیه بنیاسرائیل که همراه موسی بودند به خاطر گناهان خود چهل سال سرگردان در بیابان شدند و به سرزمین موعود نرسیدند ( فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فی الارض ) و این نسل بعد بودند که به همراه یوشع فلسطین را فتح کردند. پس این اراده الهی به طور مطلق نبوده و مشروط بر اطاعت و بندگی بنیاسرائیل بوده است و چنین نبوده است که این سرزمین تا ابد ملک مطلق یهودیان باشد. این مشروط بودن از فقرات متعددی از تورات نیز فهمیده می شود: (پیدایش، 8:17ـ11 ) سرزمین کنعان را که اکنون در آن غریب هستی تا ابد به تو و به نسل تو خواهم بخشید... وظیفه تو و فرزندانت و نسل های بعد این است که عهد مرا نگاه دارید و.... (همچنین پیدایش 26 : 2-5) و اما در مورد حدود و مرزهای آن سرزمینی که زمانی اراده خدا بر اسکان بنیاسرائیل در آن بوده است، میان مفسرین اسلامی چند نظر وجود دارد: برخی گفته اند مراد از این سرزمین مقدس همان بیت المقدس است(ابن عباس) و بعضی دیگر آن را دمشق و فلسطین و قسمتی از اردن دانسته اند (زجاج وفراء) و برخی از مفسرین آن را به کل سرزمین شامات تفسیر کرده اند. دیدیم که از دیدگاه اسلام اصل اندیشه سرزمین موعود به کیفیتی که یهودیان برآن اصرار دارند مورد قبول نیست و این اراده الهی در زمان خاص و مشروط به اطاعت بنی اسرائیل بوده است که اتفاقا به خاطر گناهان آنها و نافرمانی خدا چهل سال سرگردان بیابان شده و از آن محروم شده اند. با توجه به این مطلب به جواب سوال نزدیک شده ایم ، در این که آیا فلسطین همان سرزمین موعود است باید گفت: طبق اعتقاد یهودیان فلسطین قطعا داخل این سرزمین است. اما از دیدگاه اسلام وضع فرق می کند، اسلام اصل این وعده را به طور مطلق قبول ندارد این اراده الهی مبتنی بر اسکان بنی اسرائیل در سرزمین موعود و رفاه آنها، در یک زمان خاص و مشروط به اطاعت آنها بوده است و بعدها به خاطر عدم رعایت این شرط، این اراده نیز محقق نشده است. پس طبق دیدگاه اسلام اصلا نوبت به این نمی رسد که مرزهای این سرزمین را مشخص کنیم. اگرچه مفسرین چند نظر را درباره ارض مقدس که در قرآن آمده است بیان کرده اند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
ارض مقدس
https://share.google/S847m0Zd5fPv3QkAG
مراد از «أرض مقدّس» بر اساس قرائن موجود در قرآن کریم و تورات، سرزمین فلسطین یا منطقه شامات از آن روی که مهد پیامبران و محل ظهور و گسترش ادیان الهی بوده است، میباشد. وجه قداست و مبارک بودن آن سرزمین از هر دو جهت دینی و دنیایی بیان شده است. برخی یهودیان افراطی موسوم به صهیونیستها، وعدههای کتاب مقدس درباره مالکیت این سرزمین را دستآویزی برای کسب مشروعیت سلطه بر آن سرزمین میدانند.
تاریخچه
سابقه این سرزمین به پیش از هجرت حضرت ابراهیم علیه السلام به آن بازمیگردد و از دیرباز به سرزمین کنعانیان معروف بوده است.[۱] برخی نیز از نگاه اسطورهای، سابقه آن را به آغاز ظهور بشر در زمین بازگرداندهاند.[۲] . اورشلیم در نقش نمادی از تمام آن سرزمین مقدس، از مهمترین مناطق آن به شمار میرود که نخستین اثر باستانی آن به قرن ۱۹ و سپس ۱۴ قبل از میلاد بازمیگردد.[۳] این شهر در کتاب مقدس به نامهای یبوس،[۴] اریئیل،[۵] شهر نیکی و عدالت و امان،[۶] شهر پاکی،[۷] شهر مقدّس،[۸] عروس خداوند،[۹] سرزمین مقدّس،[۱۰] ارض موعود،[۱۱] و سرزمین اسرائیل[۱۲] یاد شده است. بیتالمقدّس در طول تاریخ، ساکنان گوناگونی را به خود دیده است؛ کنعانیان، حثّیان، یبوسیان، اموریان[۱۳] عبرانیان(یهود(و سرانجام عربها هر یک در دوره ای به آن روی آورده اند. تقدّس این سرزمین نزد پیروان هر یک از سه دین ابراهیمی معتبر است.[۱۴] آثار و بناهای مذهبی فراوانی در این سرزمین برای هر یک از پیروان این سه دین وجود دارد که دیوار ندبه برای یهودیان، کلیسای قیامت برای مسیحیان و مسجدالاقصی برای مسلمانان از اهمّ آنها بوده و تداعیگر خاطرههای مذهبی هر یک از آن دیانتها هستند.[۱۵] روایات بسیاری درباره برتری بیت المقدس در منابع اسلامی آمده[۱۶] و کتابهای بسیاری نیز به این منظور نگاشته شده است.[۱۷] . وجه قداست و مبارک بودن آن سرزمین از هر دو جهت دینی و دنیایی گزارش شده است. آن سرزمین پرنعمت، آب فراوان و زمین حاصلخیز داشته[۱۸] و مهد پیامبران،[۱۹] محل نزول وحی،[۲۰] معبد عابدان و مسکن صالحان،[۲۱] مسکن یعقوب و اسحاق و یوسف[۲۲] و محل دفن ابراهیم[۲۳] علیهم السلام بوده و مردم آن در برهههای متعددی از تاریخ، سردمدار توحید و مبارزه با شرک و مظاهر آن بودهاند.[۲۴] . برخی، وعدههای کتاب مقدس درباره مالکیت این سرزمین را دستآویزی برای برخی یهودیان افراطی موسوم به صهیونیستها، جهت کسب مشروعیت سلطه بر آن سرزمین میدانند که بر اثر آن (و موقعیت راهبردی فلسطین در خاورمیانه( موضوع سرزمین مقدس، صبغه سیاسی شدیدی یافته و نزاعهای درون طایفهای و بین الادیانی فراوانی را پدید آورده است.[۲۵] . فراتر از نگاه غیرمذهبی و سکولار رایج در جهان امروز که مشروعیّت اینگونه مالکیّتها را پذیرا نیست، آنچه از نگاه مطالعات تاریخی و کشفیّات باستانشناسی و نیز گزارشهای عهد عتیق مسلّم است، سرزمین مقدس در اصل از آن اقوام بومی دیگری (معروف به کنعانیان بیشتر از نژاد سامی و برخی از آنها از قبایل عرب شبه جزیره عربستان) غیر از بنیاسرائیل بوده است.[۲۶] و فقط در دورهای متأخّر در حدود ۱۰۰۰ قبل از میلاد به مرکز حکومت یهود تبدیل شده که آن نیز مدت زمان بسیاری نپاییده و این حکومت فقط در زمان حضرت داوود و حضرت سلیمان علیهماالسلام به طور مستقل وجود داشته و در دورههای بعد بر اثر حملات فرعونهای مصر، آشوریان، بابلیان، مقدونیان و رومیان همواره مستعمره قدرتی بیگانه بوده و سرانجام در دوره تیتوس و آدریانوس رومی در سال ۷۰ میلادی به کلی نابود شده است و یهودیان برای همیشه از آن به نقاط گوناگون جهان کوچ کرده اند. افزون بر آن در دوره حضور یهودیان نیز نزاعهای مستمری میان ایشان و اقوام بومی آن سرزمین گزارش شده است.[۲۷] نزاعهای مستمر مذهبی بر سر این سرزمین، بیشتر میان یهودیان و مسیحیان در یک دوره و مسیحیان و مسلمانان در دوره دیگر (طی کشورگشاییهای اسلامی و سپس جنگهای صلیبی) جریان داشته و هیچ گاه - جز در عصر حاضر-، نزاعی میان مسلمانان و یهودیان بر سر حاکمیت این سرزمین وجود نداشته است.[۲۸] . در این میان، انگیزه های صرفاً سیاسی استعماری و غیرمذهبی از سوی گروهی از یهودیان افراطی به طور مشهود به چشم میخورد که یهودیان مذهبی بسیاری با آن مخالفت کرده اند. وعدهها و به طور کلی پیام کتاب مقدس از نگاه بسیاری از متألّهان یهود، درباره آرمان اخلاقی و سنت معنوی پیامبران بنیاسرائیل - و نه اندیشهای صرفاً نژادپرستانه و ملت محور - بوده و به ضرورت اتحاد مردم یهود با خدای پیامبرانشان اشاره دارد. تقدّس این سرزمین از نگاه پیامبران یهود، نه از خاک و نژاد آن، بلکه از وحدت مردم آن با خداوند نشأت میگیرد که مالکیت الهی بر آن نیز تابعی از این اصل است. احساس تعارض جدی میان سنت معنوی پیامبران یهود با تشکیل دولتی سیاسی در فلسطین که مستلزم جنگ و خونریزی و اختلاف ادیان و مذاهب توحیدی است، از سوی بسیاری از شخصیتهای مذهبی، سیاسی و علمی یهود چون مارتین بوبر به صراحت ابراز شده و همچنان از سوی برخی محافل مذهبی یهود دنبال میشود.[۲۹] .
محدوده ارض مقدس
اختلاف نظرهایی در تعیین حدود این سرزمین وجود دارد. محدوده این سرزمین در دورههای گوناگون حضور یهود در آن، همواره متغیر بوده است؛[۳۰] امّا در تورات، مرزهای کاملاً مشخصی برای سرزمین موعود بنیاسراییل معیّن شده[۳۱] که در برخی تفاسیر نیز منعکس شده است.[۳۲] با این حال، عموم مفسران و مورخان اسلامی که قداست آن را فراتر از جریان مالکیّت بنیاسرائیل بر آن مینگرند، با توجه به آیات گوناگون قرآن، نظریات متعددی درباره حدود آن ارائه دادهاند که میتوان آنها را سه دسته کرد: سرتاسر زمین شام[۳۳] از مصر تا فرات،[۳۴] بخشهایی از فلسطین و شام،[۳۵] مصر و شام.[۳۶] . گویا مرکز این سرزمین مقدس، همان اورشلیم یا بیتالمقدس و طور سینا، محل ملاقات حضرت موسی با خدا بوده؛ سپس قداست آن به مناطق اطراف نیز به مناسبتهای گوناگونی که برای پیامبران ابراهیمی رخ داده، تسری یافته است. برخی از این مناسبتها در دعای سمات یاد شدهاند؛[۳۷] بنابراین، همه منطقه شامات از آن روی که مهد پیامبران و محل ظهور و گسترش ادیان الهی بوده است، مقدس شمرده میشود[۳۸] و هر یک از ماجراهای قرآنی درباره این سرزمین، به منطقهای از آن مربوط میگردد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
سرزمین مقدس در قرآن
همه مناطق کره زمین از جهت انتساب به آفریدگارشان از صبغهای قدسی برخوردارند )سوره عنکبوت/۲۹، ۵۶)، با این حال، در قرآن فقط یک سرزمین را مقدس دانسته) سوره مائده/۵، ۲۱؛ سوره طه/۲۰، ۱۲) و مناطق گوناگون آن، مبارک خوانده شده است.[۳۹]) سوره اعراف/۷، ۱۳۷؛ سوره اسراء/۱۷، ۱؛ سوره انبیاء/۲۱، ۷۱ و ۸۱)؛ البتّه صفت مبارک در یک مورد دیگر نیز برای کعبه بکار رفته است) سوره آل عمران/۳، ۹۶ ) واژه "طور" (سوره طه/۲۰،۸۰؛ سوره مؤمنون/۲۳، ۲۰؛ سوره تین/۹۵، (۲و گاهی «الارض» (سوره اسراء/۱۷، ۱۰۴)، به سرزمین مورد نظر اشاره دارند. این سرزمین در قرآن به «مُبَوَّأ صِدق» به معنای جایگاه صدق و راستی ) سوره یونس/۱۰، ۹۳) و وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً وَآوَيْنَاهُمَا إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ [۴۰]؛ به معنای سرزمین مرتفع دارای امنیّت و دارای آب نیز وصف شده است. نخستین یادکرد از سرزمین مقدس، به طور هماهنگ در قرآن کریم و تورات، به ماجرای هجرت حضرت ابراهیم از بابل مربوط میشود. حضرت ابراهیم به همراه حضرت لوط پس از ماجراهایی که در بابل برایش رخ داد، به سوی سرزمینی به راه افتاد که از سوی خداوند، مبارک شناسانده شده است: وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ [۴۱]؛ مفسران این سرزمین را فلسطین یا شام دانسته اند[۴۲] و برکت آن را برای جهانیان از آن روی شمردهاند که شرایع آسمانی و ادیان الهی از آن سرزمین به دیگر نقاط جهان گسترش یافت.[۴۳] این محل در تورات، سرزمین کنعان معرفی شده[۴۴] و آن را در زمره سرزمینهای میان فرات تا نیل،[۴۵] هدیه ای از سوی خدا به نسل حضرت ابراهیم دانسته [۴۶] که گزارش آن در منابع اسلامی نیز راه یافته است.[۴۷] . برخی پژوهشگران معاصر در اعتبار این دسته از گزارههای کتاب مقدس تشکیک کرده و آن را از اسطورههای یهود شمرده اند؛[۴۸] از این روی، یهود به آن «سرزمین مواعید» گفته اند.[۴۹] گزارش نامشهوری نیز به استناد آیه إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ»[۵۰]، سرزمین هجرت ابراهیم را مکه دانسته است.[۵۱] . پس از حضرت ابراهیم، حضرت یعقوب و فرزندان وی به دنبال قدرت یافتن حضرت یوسف در مصر و پدید آمدن قحطی در کنعان، این سرزمین را ترک گفته، به سوی مصر روان شدند.[۵۲] تا آنکه سالها بعد حضرت موسی در بازگشت از مدین به مصر، از بخشی از این سرزمین گذر میکند. او در منطقهای - که قرآن از آن با عنوان وادی مقدس که احتمالاً نام آن طوی بوده[۵۳] فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ يَا مُوسَىٰ [۵۴] إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ۖ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى[۵۵]» و وادی ایمن «فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِيَ مِنْ شَاطِئِ الْوَادِ الْأَيْمَنِ فِي الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ يَا مُوسَىٰ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ [۵۶] یاد میکند ، در حال گذر بود که ماجرای سخن گفتن خداوند با وی در آن مکان رخ داد و به پیامبری به سوی فرعون فرستاده شد. در آیه ۲۰ سوره مؤمنون/۲۳ و ۲ سوره تین/۹۵ از منطقه ای به نام طور سینا(طور سینین) یاد شده که به اعتقاد برخی مفسران، همان محل دیدار حضرت موسی با خدا بوده است.[۵۷] این منطقه را نام کوهی در فلسطین یا سرزمین میان مصر و ایله دانسته اند.[۵۸] . موسی در ماجرای کوچ بنیاسرائیل از مصر، همواره آنان را به سکونت و استقرار در زمین موهوب از سوی خدا امید میداد: قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ [۵۹] قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۶۰] ؛ در آیات ۵-۶ سوره قصص نیز به اراده خداوند مبنی بر حاکمیت بنیاسرائیل در زمین، پس از استضعاف بدست فرعونیان اشاره شده است: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ [۶۱] وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ[۶۲] . مفسران، مقصود از این سرزمین موهوب را مصر یا عنوانی عام برای هر سرزمینی دانسته اند؛[۶۳] اما با توجه به دیگر آیات مربوط به کوچ بنیاسرائیل، به نظر میرسد که مقصود، همان سرزمین موعود در فلسطین است. موسی پس از خروج از مصر و نابودی فرعون، بنیاسرائیل را به سوی مشرق گسیل داشت و آنان را به فتح سرزمین مقدس فرمان داد که خداوند از آنِ ایشان ساخته بود: يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ [۶۴]. اما بنیاسرائیل از ساکنان نیرومند آن -که در تفاسیر به نام عمالقه معروفند-،[۶۵] هراسیدند و از رفتن به آن دیار پرهیز کردند: قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ [۶۶]. برخی مفسران ذیل این آیات به نقل گزارش تورات[۶۷] مبنی بر فرستادن نقبای بنیاسرائیل برای تجسس از احوال مردم آن سرزمین پرداخته اند.[۶۸] آن ۱۲ نقیب با مشاهده هیکل تنومند و نیروی بسیار آن مردم به هراس آمده و به رغم فرمان موسی یا پیمان بین خویش مبنی بر کتمان این خبر، آن را میان قبایل خویش شایع کردند و بدین وسیله هراس را در دل آنها افکندند.[۶۹] از میان نقبای دوازدهگانه فقط دو نفر به نام یوشع بن نون و کالب بن یوفنا به آن فرمان یا پیمان وفادار ماندند. آنان مردم را به مبارزه با عمالقه تشویق کرده، پیروزی آنها را حتمی شمردند:[۷۰] قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [۷۱]. مردم با بیاعتنایی به سفارش آن دو مرد و بنا به برخی روایات با تهدید آنها به مرگ،[۷۲] از فرمان موسی سرپیچیدند: قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ [۷۳] و خواهان بازگشت به سوی مصر شدند:[۷۴] وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نَصْبِرَ عَلَىٰ طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ مِنْ بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا ۖ قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَىٰ بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ ۚ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ ۗ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ۗ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۗ ذَٰلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ [۷۵] موسی با دلی شکسته، شکایت قوم خود را نزد خدا برد و داوری او را درباره ایشان طلبید :[۷۶] قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ [۷۷] و بدین ترتیب خداوند، سرگردانی ۴۰ ساله را در بیابانهای بین مصر و فلسطین برای آنان مقدر کرد: قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ [۷۸]. در روایتی غیرمشهور به عزیمت موسی به همراه یاران اندکش برای جنگ با عمالقه اشاره شده و از فتح آن سرزمین بدست وی، خبر داده شده است؛ اما بنا به روایات مشهور که با گزارش تورات نیز سازگار است، یوشع بن نون جانشین موسی، پس از پایان دوره سرگردانی به فتح آن سرزمین موفق شد[۷۹] و آن را میان اسباط بنیاسرائیل تقسیم کرد.[۸۰] خداوند پیش از فتح فلسطین به آنان فرمان داد تا هنگام ورود به آن سرزمین، عبارتی را به منظور سپاس از او و استغفار از گناهانشان بر زبان آورند؛[۸۱] اما آنان این بار نیز از فرمان خداوند سرپیچیدند: وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ ۚ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ [۸۲] فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ[۸۳]. واقعه فتح فلسطین و سکونت یهود در آن و مناطقی از اردن و شام، در آیات متعدد قرآن، یکی از نعمتهای بزرگ خداوند به بنیاسرائیل دانسته شده است: وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ [۸۴]؛ نیز(سوره یونس/۱۰، ۹۳؛ سوره اسراء/۱۷، ۱۰۴) در این آیات، ماجرای قدرت یافتن و تسلط بنیاسرائیل بر سرزمین موعود، پس از ماجرای غرق فرعون آمده و در آیه ۵۹ سوره شعراء/۲۶ نیز به صراحت از جانشینی بنیاسرائیل به جای فرعونیان یادشده است. به نظر میرسد با توجه به سلطه فرعونیان بر سرزمینهای اطرافشان، منظور از استخلاف بنیاسرائیل در جای فرعونیان، تسلط آنها بر مستعمراتشان در فلسطین و شام و اردن باشد.[۸۵] . دانشمندان اسلامی هنگام بحث از تعارض دو فرمان خداوند مبنی بر واگذاری سرزمینهای مقدس به بنیاسرائیل و حرام شمردن آن سرزمینها برایشان)سوره مائده/۵، ۲۱ و ۲۶) در برابر گزارش تورات که در ملکیت دائم یهود بر سرزمینهای مقدس ظهور دارد،[۸۶] آن را به استناد برخی آیات قرآن، مالکیتی مشروط به طاعت و بندگی خدا دانستهاند:[۸۷] قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِيَنَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ[۸۸]؛) سوره ابراهیم/۱۴، ۷) خداوند در آغاز سوره اسراء نیز از سلطه اقوامی دیگر بر سرزمینهای مقدس برای مجازات بنیاسرائیل یاد کرده و از تکرار این مجازات در صورت بدکرداری دوباره آنان خبر داده است: وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا [۸۹] فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُوا خِلَالَ الدِّيَارِ ۚ وَكَانَ وَعْدًا مَفْعُولًا [۹۰] ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرًا [۹۱] إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ ۖ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا ۚ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا [۹۲] عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ ۚ وَإِنْ عُدْتُمْ عُدْنَا ۘ وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيرًا [۹۳] . دیگر یادکرد سرزمین مقدس در قرآن، به تسخیر باد در دست حضرت سلیمان علیه السلام مربوط میشود. باد همانند برخی دیگر از پدیدهها در اختیار سلیمان قرار گرفته بود و او آن را در سرزمین بابرکت خداوند به گردش درمیآورد: وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ [۹۴]؛ برخی مفسران، ذیل این آیه گزارشی افسانه وار را از سوارشدن سلیمان و یارانش بر این پدیده طبیعی ذکر کرده اند[۹۵] که آیات قرآن گویای آن نیست. پیوستگی سرزمین سبأ به شام و فلسطین در دوره آبادانی یمن، از دیگر یادکردهای سرزمین مقدس در قرآن است. مردم سبأ در سفر بازرگانی به شام و بیت المقدس از روستایی به روستای دیگر درآمده، هرگز نیازمند گذر از بیابانهای گسترده و غیرمسکون نبودند:[۹۶] وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ ۖ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ[۹۷]؛ آنان چون قدر این نعمت را ندانستند، خداوند آن را از ایشان گرفت و جاده بازرگانی آنها خراب و ناآباد شد و خود نیز پاره پاره و پراکنده شدند.[۹۸] فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ ۚ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ[۹۹]. مفسران، ذیل داستان حضرت عزیر یا حضرت ارمیا که هنگام گذر از اورشلیم خراب به یاد رستاخیز افتاد و به مرگی صد ساله فرورفت، از سرزمین مقدس یاد کردهاند.[۱۰۰] أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ[۱۰۱]. در آیه ۵۰ سوره مؤمنون از مأوا گزیدن حضرت عیسی و مادرش مریم در مکانی بلند و امن و دارای آب، یادشده که به بیتالمقدس یا برخی مناطق اطراف آن تفسیر شده[۱۰۲] و به جریان ولادت آن حضرت مربوط دانسته شده است.[۱۰۳] . یادکرد دیگر سرزمین مقدس در قرآن به ماجرای معراج پیامبر اسلام از مکه به مسجدالاقصی در مرحله اول و پس از آنجا به آسمان در مرحله دوم مربوط میشود:[۱۰۴] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[۱۰۵].
قوم برگزیده و سرزمین موعود - موسسه حق پژوهی
https://share.google/clFPaaDA99fXc7fhx
ادعای قوم برگزیده و سرزمین موعود از مسائل محوری در دین یهود است. اصطلاح قوم برگزیده بر اساس کتاب مقدس عبری ( کتاب مقدس، سفر تثنیه باب 7 بند6) به رابطه قوم اسرائیل و خدای قوم اشاره دارد. در واقع مفهوم «قوم برگزیده» یا قوم اسرائیل به اعتقادی باز میگردد که یهودیان درباره خدا دارند. آنان ضمن اعتقاد به خدای یگانه، قادر، مطلق و ادراکناپذیر، خدای موردنظرشان «خدای مختص اسرائیل» است، لذا مفهوم «خدا» همواره با قید اسرائیل«خدای اسرائیل» به کار برده شده است. همچنین، در تورات آمده است که خدا به حضرت ابراهيم وعده یک قوم بزرگ با یک سرزمین پهناور و حاصلخیز داده است؛ در سفر پیدایش آمده خدا از ابراهیم خواست سرزمین پدریاش را رها کند و به سرزمینی که خدا او را به آنجا هدایت میکند برود. خدا میگوید در آنجا «از تو امتی عظیم پدیدآورم و تو را برکت دهم و نام تو را بزرگ سازم… (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۲ بند ۲). «نسل تو را همچون غبار زمین بیشمار میکنم» (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۳ بند ۱۴ تا ۱۶). همچنین به ابراهیم وعده نسلی به شمار ستارگان آسمان داده شده است. (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب ۱۵ بند ۵). در مورد سرزمینموعود نیز در تورات به بنیاسرائیل وعدهدادهشده است: «آن روز خدا با ابراهیم این عهد را بست که این سرزمین را از مصر تا رود فرات به نسل تو میبخشم (کتاب مقدس، سفر پیدایش باب ۱۵، بند ۱۸). خدا خطاب به حضرت موسی نیز همان عهد پیشین با نیاکانش را تجدید میکند و به موسی گفته میشود: «این قوم را که از مصر بیرون آوردی بهسوی سرزمینی که وعده آن را به ابراهیم، اسحاق و یعقوب دادهام، هدایت کن. چون به آنها قول دادهام که آن را به فرزندان ایشان ببخشم (کتاب مقدس، سفر خروج باب ۳۳ بند ۱ ) . پاسخ: -۱. برگزیدگی مورد نظر خدا، مربوط به ایمان داشتن مومنان در برابر مشرکان است، نه اینکه به قوم بنی اسرائیل اختصاص داشته باشد. از این رو چون یهودیان خداپرست بودند، برگزیدگی آنان نسبت به اقوام بتپرستی؛ همچون موآبیان، عمّونیان و عمالیق است که خداپرست نبودند. ۲.- وعدههای خدا به حضرت موسی و بنیاسرائیل نسبت به برگزیدگی و شایستگی نسبت به سکونت در سرزمین مقدس نیز مشروط به اطاعت الهی و پیروی از دستورهای خداوند است: در سفر خروج، خداوند خطاب به موسی میفرماید: «حال اگر مطیع من باشید و عهد مرا نگه دارید از میان همه اقوام، شما ملک خاص من خواهید بود» (کتاب مقدس، سفر خروج باب ۱۹ بند۵ و ۶)؛بهگونهای که حتی اسارت، تبعید و سختیهای قوم اسرائیل به دلیل عهد شکنی بوده و در برابر آن، تنبیه و مجازات الهی در نظر گرفته شده است: « اگر صدای یهوه خدای خویش را نشنوید شما نیز همچون قومهایی که خداوند آنان را پیشروی شما هلاک میسازد، هلاک خواهید شد» (کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب۷ بند ۱۲). بنابر این خداوند، بنیاسرائیل را تنها در صورت حفظ ایمان برتری داده (کتاب مقدس، سفر تثنیه، باب26 بند16، باب20) و اجازه ورود به ارض مقدس را در صورت عمل به دستورات الهی داد که بنیاسرائیل بر اثر نافرمانی مدت چهل سال در بیابان سینا سرگردان ماندند تا اینکه بعد از مرگ موسی و هارون، ارض مقدس را اشغال کردند (کتاب مقدس، کتاب یوشع، باب1 الی 16). در آنجا نیز غرق در رفاه مادی و فساد شدند و ایمانها ضعیف شد و انحراف آغاز شد (کتاب مقدس، کتاب حزقیال، باب 36 بند 17 ، باب20 بند 13-15) . طبق آیات قرآن کریم نیز خداوند، ملاک برتری بنیاسرائیل را تقوا و عمل به تعالیم آسمانی حضرت موسی) علیهالسلام) بیان فرموده (سوره حجرات، آیه13 ، سوره بقره، آیه 48) و به آنها در صورت گناه و نافرمانی وعده عذاب داده است (سوره مائده، آیه18). اینکه خداوند ارض مقدس را برای بنیاسرائیل مقدر فرمود برای این بود که دین در زمین حاکمیت یابد (سوره مائده، آیه 21)، اما بنیاسرائیل با دین خدا مخالفت نموده و به مدت چهل سال از ورود به ارض مقدس محروم شدند(سوره مائده، آیه 26 ) و حتی پس از اشغال غاصبانه فلسطین نیز به ارتکاب انواع و اقسام مخالفت با فرامین الهی ازجمله تکذیب و قتل انبیاء (سوره مائده، آیه70)، تحریف کتاب آسمانی (سوره بقره، آیه79)، انکار وحی (سوره انعام، آیه 91)، پیمان شکنی (سوره بقره، آیه 100) و ربا خواری (سوره نساء، آیه 161) مبادرت ورزیدند. 3- مطابق کتاب مقدس یهودیان، برگزیدگی و فضیلت اختصاص به نسل اسحاق (علیهالسلام) نداشته است؛ بلکه شامل نسل اسماعیل (علیهالسلام) هم میشود. مطابق کتاب مقدس یهودیان، فرشته خدا به هاجر مادر اسماعیل نیز همین نوید را داده است «ذریت تو را بسیار افزون گردانم به حدی که از کثرت به شماره نیایند و فرشته خداوند وی را گفت: اینک حامله هستی و پسری خواهی زایید و او را اسماعیل نام خواهی نهاد» (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب 16، بند11). فرشته ای او را صدا می زند: «هاجر تو را چه شده است ؟ مترس زیرا خدا صدای پسر را در آنجا که اوست شنیده است. برخیز و پسر را برداشته محکم به دست خود گیر زیرا قومی بزرگ از او پدید خواهد آورد» (کتاب مقدس، سفر پیدایش، باب 21،بند19) . بنابراین، وعده برگزیدگی و شایستگی برای سکونت در ارض مقدس نه مطلق بوده که در هر صورت شامل قوم بنی اسرائیل شود! و نه منحصر به نسل اسحاق(علیهالسلام) بوده؛ بلکه این وعده شامل تمام فرزندان حضرت ابراهیم (علیهالسلام)، از جمله فرزندان حضرت اسماعیل(علیهالسلام) نیز میشود. همچنین برگزیده خدا بودن به خداباوری و اطاعت از دستورات الهی است که بنیاسرائیل و یهود از آن استنکاف کرده اند!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
سرزمین جعلی؛ اسرائیل بزرگ یا ارض موعود کجاست؟ +نقشه
https://share.google/qxWFgN0zYPfPY4U87
سرزمین جعلی؛ 'اسرائیل بزرگ' یا ارض موعود کجاست؟ +نقشه
اسد و ژنرال مصطفی بن طلّاس، وزیر دفاع سوریه همچنین ادّعا نمودند که در ورودی کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) نقشۀ برجستهای وجود دارد که گسترۀ سرزمینی واقع از نیل تا فرات را نشان میدهد. بر اساس گواهی عرفات این نقشۀ برجسته ۳۲ سال پیش، از ورودی کنست برداشته شد، امّا در سال ۱۹۸۹ م. پس از دیدار و مذاکرات بوش (پدر) و گورباچف در «مالتا» این نقشه مجدّداً در ورودی کنست نصب شد
https://cdn.jahannews.com/images/docs/000372/n00372272-b.jpg
مرزهایی که برای ارض موعود در تورات مشخّص گردیده است و اینکه این مرزها کدام سرزمینها و کشورهای عصر حاضر را در بر میگیرد، بسیار قابل تأمّل و حائز اهمّیت است. در این باره نقشهای که بیش از همه مورد قبول واقع گریده و وسعت سرزمینی آن را مشخّص میسازد، توسط اسرائیل شاهاک در کتاب «تاریخ و دین یهود و سنگینی سه هزار ساله» چنین توضیح داده میشود: ارض موعود بر روی گسترۀ هفت کشور واقع شده در حدّ فاصل نیل تا فرات، از دشتهای «تورس»۱ تا کرانههای حوزۀ رود «مراد» (عجزمندی) واقع در شمال شرقی «ترکیه» و در جنوب از خطّ «عقبه» تا «بصره» ترسیم شده است. چشم پوشی از آن به هیچ وجه ممکن نیست. این یک پیمان است و تا تحقّق آن(تلاشها) ادامه خواهد یافت. (تئودور هرتزل)
این نقشه به صورت شماتیک در زیر نشان داده شده است.
https://cdn.jahannews.com/images/docs/files/000372/nf00372272-1.jpg
البته سردمداران اسرائیل فراخور تحولات جهانی و به مرور زمان مرزها و کشورهای مشمول اسرائیل بزرگ را تغییر داده اند! مناخیم بگین در رابطه با حدود و گسترۀ سرزمینی ارض موعود اعلام داشته بودکه دولت اسرائیل همان گونه که در تورات پیشبینی شده است، شامل عراق، سوریه، ترکیه، عربستان سعودی، مصر، سودان، لبنان، اردن وکویت است؛ امّا کسی که مسئلۀ اسرائیل بزرگ را به عرصۀ بین المللی کشاند اظهارات حافظ اسد، رئیس جمهور فقید سوریه در سال ۱۹۸۵ م. بود. وی ادّعا نمود که موشه دایان، وزیر دفاع اسرائیل در سال ۱۹۶۷ م. پس از اشغال تپّههای «جولان» و به هنگام بازدید از منطقه (خطاب به سربازان رژیم صهیونیستی) گفته بود: نسلهای گذشته، اسرائیل را به مرزهای ۱۹۴۸ م. رسانید؛ ما نیز مرزها (ی اسرائیل) را به مرزهای سال ۱۹۶۷ م. رسانیدیم؛ شما نیز اسرائیل بزرگ را که گستره ای از نیل تا فرات است، محقّق خواهید ساخت. یک روزنامه نگار عراقی نیز گفته های یاد شده را با کمی تفاوت چنین نقل کرده بود: دایان گفته بود که ما قدس را گفتیم و حال، هدف ما یثرب و بابل است. روزنامه نگاران دیگری نیز به نقل از مناحیم بگین، نخست وزیر بعدی رژیم صهیونیستی نقل نموده بودند که گفته بود: همان گونه که در انجیل پیشبینی شده است، دولت اسرائیل کشورهای عراق، سوریه، ترکیه، عربستان سعودی، مصر، سودان، لبنان، اردن وکویت را در بر میگیرد. اسد و ژنرال مصطفی بن طلّاس، وزیر دفاع سوریه همچنین ادّعا نمودند که در ورودی کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) نقشۀ برجسته ای وجود دارد که گسترۀ سرزمینی واقع از نیل تا فرات را نشان میدهد. بر اساس گواهی عرفات این نقشۀ برجسته ۳۲ سال پیش، از ورودی کنست برداشته شد، امّا در سال ۱۹۸۹ م. پس از دیدار و مذاکرات بوش (پدر) و گورباچف در «مالتا» این نقشه مجدّداً در ورودی کنست نصب شد. در سال ۱۹۹۸ م. نیز قذافی مرزهای اسرائیل بزرگ را از اقیانوس «هند» تا «تنگۀ هرمز» و از «تنگۀ جبل الطّارق» تا دریای «مدیترانه» توسعه داد! او بعدها اسرائیل بزرگ را گسترۀ سرزمینیای عنوان نمود که مرکز آن «قاهره» بوده و از«پاکستان» تا اسپانیا و از ترکیه تا «یمن» امتداد داشت. به این ترتیب تحقّق اسرائیل بزرگ، تمامی کشورهای اسلامی را از روی زمین محو میکرد. درسال ۱۹۹۱ م. یک روزنامۀ کویتی از اشغال کویت توسط عراق به عنوان بخشی از پروژۀ اسرائیل بزرگ نام برد.
ضمیمه شدن بخشهایی از سرزمین ایران در قلمرو ارض موعود!
در سال ۱۹۸۵ م. ایران نیز که هیچ گونه ارتباطی با موضوع ارض موعود نداشت در موضوع وارد گردید؛ به این ترتیب که در یکی از چاپهای کتاب «پروتکلهای صهیون»، نقشهای با عنوان «رؤیای صهیونیسم» انتشار یافت. در این نقشه مصر، بخشهایی از سرزمین عربستان سعودی تا شهر مدینه، سوریه، عراق، کویت، مناطق نفت خیز ایران وجنوب شرقی ترکیه در حالی نشان داده شده بودند که اسرائیلیان در آنها اسکان داده شده بودند. این اقدام با توجّه به ظهور انقلاب اسلامی در ایران و برپایی نظام اسلامی می توانست نوعی تهدید از جانب امپریالیسم صهیونیستی علیه نظام نوپای اسلامی ایران تلقّی شود؛ در عین حالی که نشانگر اهمّیت این مناطق که از شمال غربی کشور تا جنوب غربی آن امتداد داشت و دارای اهمّیت اقتصادی، تاریخی، اعتقادی و فرهنگی برای مطامع توسعهطلبانۀ ائتلاف صلیبی صهیونی بود، به حساب میآمد. بدین ترتیب ارض موعود توراتی از مرزهای تعیین شده برای آن در عهد عتیق فراتر رفته و به پروژۀ جهانخوارانه با ابعادی بسیار گسترده تبدیل شده بود. ابعاد سرزمین دولت یهودی که در سال ۱۸۹۰ م. توسط تئودور هرتزل مطرح شده بود، از مرزهای توراتی ارض موعود فراتر رفته و فلسطین، بین النّهرین، آفریقای شرقی، شبه جزیرۀ سینا، «آرژانتین» و حتّی سرزمین «سیبری» را نیز در بر میگرفت!
اسرائیل بزرگ و طرح خاورمیانۀ بزرگ
کاندالیزا رایس، وزیر خارجۀ پیشین آمریکا در سپتامبر سال ۲۰۰۳ م. گفت: ما، نقشۀ ۲۲ کشور مسلمان را تغییر خواهیم داد! طرح اسرائیل بزرگ رفته رفته ابعاد جدیدتری یافته است؛ به طوری که مرزهای آن با مرزهای تعریف شده برای خاورمیانۀ بزرگ بسیار بر هم منطبق است! مرزهای اسرائیل بزرگ دیگر هیچ تناسبی با مرزهای ارض موعود تورات نداشته و از چارچوب ایمانی خارج گردیده و به طرح و برنامهای توسعهطلبانه در راستای سیطرهطلبیای جهانی تبدیل گردیده است. دولت کشور مورد نظر صهیونیسم سیاسی اکنون به دولتِ جهانیِ جریانِ صهیونیسمِ کابالائیستی تغییر ماهیّت داده است. به طوری که مدّعیان اسرائیل بزرگ با ابعاد جهانی با داعیه داران ارض موعود توراتی کاملاً متغایر با یکدیگرند. به راستی چه اتّفاقی در شرف افتادن است؟ آیا میان تحوّلات جاری که در گسترۀ سرزمینی تعریف شده برای خاورمیانۀ بزرگ و طرح دولت جهانی مورد نظر کانون سیطرۀ جهانی صهیونیسم کابالائیستی، نسبتی وجود دارد؟ طرح خاورمیانۀ بزرگ در اصل چیزی متفاوت از طرح صلح و امنیّت پذیرفته شده توسط «کنگرۀ دجّالی شیطانی» آمریکا در سال ۱۹۵۷ م. که در خاورمیانه به «دکترین آیزنهاور» شناخته میشود، نیست. پروژۀ خاورمیانۀ بزرگ همان طرح توسعهیافتۀ خاورمیانه است که کشورهای شمال آفریقا نیز به آن افزوده شده است. مرزهای خاورمیانۀ بزرگ در غرب «مراکش» و «موریتانی»، در شرق آسیای مرکزی و «مغولستان»، در شمال «قفقاز» و ترکیه و در جنوب از کشورهای عربی جنوب خلیج فارس تا سومالی را در بر میگیرد. این پروژه، استراتژی تغییر ـ با ابعاد جغرافیایی، سیاسی، حقوقی، علمی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و امنیّتی جهان اسلام است. این استراتژی زیر مجموعۀ استراتژی قرن جدید آمریکا PNAC ۱۶ است که در سال ۱۹۹۷ م. توسط رونالد رامسفلد، دیک چنی، پاول ولفوویتز، ریچارد پرل و ویلیام کریستول نیوکانهای سرشناس در انداخته شد.
سرزمین موعود چگونه اشغال شد؟
https://share.google/VB1A7h2Eh6w8Skp1d
سرزمین موعود چگونه اشغال شد؟
https://media.mehrnews.com/d/2015/07/09/3/1761861.jpg?ts=1486462047399
تاریخ بشر از ابتدا محل ظهور و سقوط اقوام و نژادهای گوناگونی بود که هنوز توانایی شناخت بسیاری از آنان را نداریم.تمدن ها ظهور می کنند و پس از گذران عصر طلایی خود سقوط می کنند و از صفحه تاریخ محو می شوند و این قاعده تاریخ است،برخی مواقع تمدنی به چنان قدرت و اعتلایی دست می یابد که گمان می کنیم هیچ عاملی در تضعیف و در نتیجه سقوط آن موثر نخواهد بود اما تاریخ گواه انحطاط و انقراض آنها می باشد.در این میان قومی در تاریخ ظهور نمود که حیات متفاوتی را تا هم اکنون گذراند به تعبیر ویل دورانت قدمتی به اندازه تاریخ دارد و ممکن است تا زمانی که تمدن برقرار است در جهان باقی بمانند و این قوم "یهود" است.اهمیت یهود در طول تاریخ بشری از آن زمان که سرزمین فلسطین به وسیله آنان اشغال شد تا هم اکنون بدین لحاظ است که این قوم تاثیر بسیاری در تاریخ تفکر و اندیشه بشر داشتند آنان این نقش تاثیر گذار را عمدتا حول محور یک پدیده بسیار مهم تاریخی ایفا نمودند و آن تحریف و انحراف از مسیر الهی است که مقصود خود از این مدعا را بیان خواهیم نمود. قوم بنی اسرائیل را قبایل بیابان گرد و بی مسکنی می دانند که قریب به نیم قرن به بیابان گردی مشغول بودند.بنی اسرائیل مشتمل از دوازده قوم است که به آن اسباط دوازده گانه نیز گفته می شود این اقوام در ابتدا هیچ حاکم و پادشاهی نداشتند اما پدر هر قبیله نقش تعیین کننده و حکم رئیس قبیله را می داشت.آیین بنی اسرائیل از ابتدا پرستش برخی عناصر طبیعت و همچنین جانورانی همچون مار بود زمانی که احتمالا رامسس دوم پس از لشکرکشی به فلسطین این قوم را به مصر آورد تحت تاثیر آیین های کهن و رازآلود مصری این قوم گاو پرست شدن و آن زمان که موسی کلیم الله این قوم را برگزید آنان تحت تاثیر همین آیین، پرستش گوساله را ترجیح دادند. بنی اسرائیل اقوام جنگجو و گرسنه ای بودند که سرزمین کنعانیان را پر از نعمت دیدند و آن را به وحشیانه ترین شکل اشغال نمودند در خصوص قدمت سرزمین کنعان و تاریخ فلسطین گفته های بسیاری از سوی مورخان مطرح است ویل دورانت با استناد به بقایای دوره نئاندرتال از نواحی مجاور دریای جلیل و پنج استخوانبندی نئاندرتال که به تازگی در غاری نزدیک حیفا کشف شده است قدمت چهل هزار سال پیش از میلاد مسیح (ع) را که مختص فرهنگ موستری ست برای این سرزمین در نظر می گیرد. یهودیان خود چنین اعتقاد داشتند که ملت ابراهیم از شهر اور،واقع در سومر مهاجرت کرده و در حوال دو هزار و دویست پیش از موسی (ع) در فلسطین مستقر شدند.سرزمین فلسطین اراضی پر نعمت و مناسبی ست که تمدن های اشغال گر مختلفی همچون مصر باستان همیشه سودای تصرف و غارت آن را در سر داشتند.آن زمان که بنی اسرائیل بر کنعانیان هجوم برد تاریخ شاهد استیلای عبرانیان بر سرزمین موعود بود.هجوم بنی اسرائیل به سرزمین آنچنان وحشیانه بود که مطابق کتب تاریخی، به دستور جدعون (یکی از سران قبایل) صد و بیست هزار مرد به یکباره قتل و عام شدند و زنان نیز به بردگی درآمدند. وجود جنگ و تهدید های فراوان از جانب حکومت های همسایه موجب شد تا بنی اسرائیل پادشاهی بر گزیند.شائول که ساکن جلعاد بود اولین پادشاه بنی اسرائیل است که گویا کمر به قتل داوود نبی نیز بسته یود اما هنگامی که در جنگ با فلسطین قصد فرار داشت توسط قوم خویش گردن زده شد و پس از آن بود که داوود نبی که پس از کشتن جالوت (که بنا بر نظر ابن خلدون از کنعانیان بود) محبوب یوناتان از اشخاص مهم بنی اسرائیل شد و سلسله بعدی پادشاهی را تشکیل داد.وضعیت اقتصادی اسرائیل در زمان پادشاهی سلیمان نبی به دلیل قرار داشتن در مسیر بازرگانی بسیار پر رونق بود به طوری که طلا و نقره به وفور یافت می شد. انشعاب قبایل بنی اسرائیل به خصوص "یهودا" در حوالی سالهای 928 پیش از میلاد رخداد مهمی در تاریخ یهودیت است.دکتر عبدالله شهبازی در مجلد نخستین کتاب ارزشمند "زرسالاران" توضیحات مبسوطی در این خصوص ارائه نموده است.پس از این سال بنی اسرائیل به یک دولت شمالی متشکل از ده قبیله به رهبری قبیله افرائیم و خاندان یوسف و دیگری دولتی که متشکل از قبایل یهودا و بنیامین بود ،تقسیم شد.پس از این است که ناآرامی حاصل نزاع این دو دولت آشکار می گردد،سامریه مرکز دولت افرائیم و اروشلیم مرکز دولت یهود شد و این چنین سیطره شوم یهود بر سرزمین بیت المقدس آغاز گردید.در سال 732 پیش از میلاد دولت افرائیم توسط آشور و با توطئه یهود ویران و به بردگی گرفته شد. کتاب تورات در گذر تاریخی خود دچار تحریفات فراوانی گردید که سنت های انحرافی مختلفی مانند سبط یهود در آن نفوذ یافت،نظر ویل دورانت در این باره خلاصه مفیدی از انواع تحریفات وارد آمده به این کتاب را نمایان می سازد، وی می نویسد: "اندیشمندان بر این قول معتقدند که قدیمی ترین جزء از اسفار تورات دو داستان متشابه و مجزاست که در "سفر پیدایش" آمده و آن ها را با اشارات J و E از یکدیگر تمیز می گذارند،چه در یکی از آن دو داستان های مخصوص یهوه یاد می شود و در دیگری از آفریدگاری به نام الوهیم،این دانشمندان چنان عقیده دارند که داستان های مخصوص یهوه در یهودا و داستان های مخصوص به الوهیم در افرائیم نوشته شده و پس از سقوط سامره آن دو دسته داستان ها را با یکدیگر مخلوط کرده و از آن داستان واحدی ساخته اند، عنصر سوم که با علامت D نمایش داده می شود و متضمن شریعت تثنیه است ظاهرا به وسیله نویسنده یا نویسندگانی دیگر نوشته شده.عنصر چهارم P از قسمت هائی تشکیل می شود که کاهنان بعدها نوشته و آن را الحاق کرده اند.این قسمت شریعت کاهنان ظاهرا قسمت اصلی کتاب شریعت را تشکیل می دهد که عزرا آن را منتشر ساخته است.چنان به نظر می رسد که در حوالی سال 300 ق. م این چهار قسمت به همان صورت که فعلا دارد در آمد." پس از این تفکیک تا حدودی ریشه های نخستین یهودیت آشکار شد حال در خصوص نفوذ این جمعیت باید بدانیم که تمدن های کهن شرقی به ویژه خاور نزدیک هر یک شاهد نفوذ اندیشه های راز آمیز یهودیت بودند آمیختگی آیین ها و عرفان های یهودی با باورهای مختلف شرق کهن و همچنین یونان باستان ویژگی بسیار پررنگ و قابل توجه ایست به عنوان مثال اسطوره یهودی و تلمودی آفرینش که انسان را موجودی پیوسته از دو جنس می دانست در یونان باستان به طور مثال در اندیشه آریستوفان نفوذ فراوان یافت و حتی در اساطیر آفرینش یونانی که افلاطون در رساله "مهمانی" از آن سخن می گوید جلوه قابل توجه ای داشت،مشخص نیست که نفوذ فرهنگی - اسطوره ای از چه طریق بوده است اگر ردپای سفر افلاطون ،طالس و فیثاغوریث را به تمدن مصر که تا حدودی با بنی اسرائیل در آمیخته بود بیابیم شاید بتوانیم بر این پدیده آگاهی بیابیم.تمدن بابل نیز یکی از مراکز آمیختگی یهودیت با باورهای راز آمیز و منحط بابلی بود علاقه یهودیان به سرزمین بابل تا بدین حد بود که پس از فتح آن توسط سپاهیان کوروش (اگر روایات تاریخی هرودوت و گزنوفان - که بدون شک آمیخته با افسانه پردازی و دروغ است- در خصوص وجود شخصی به نام کوروش را بپذیریم) بسیاری از این یهودیان به اجبار به سرزمین اشغالی بازگشتند. تحریف دین الهی موسی کلیم الله اولین دستاورد یهودیت بود و تحریف دین الهی عیسی (ع) دومین دستاورد آنان.نفوذ تصوف های آمیخته با شرک در بیزانس که مهمترین پایگاه مسیحیت بود موجب ظهور انواع انحرافات در فلسفه مسیحی شده به طور که آن را مبدل به آیینی التقاطی نمود که عرفان کابالا و گنوسی نمونه بارز آن است اما بحث در این باره را به مقاله دیگری موکول می کنیم.
تفسیر سوره مائده آیه 20 + صوت
https://share.google/yERHkcYCAdaQwNsrW
در تفسیر سوره مائده آیه ۲۰ و ادامه آیات تا آیه ۲۴ درباره قوم بنی اسرائیل است که موسی بعد از یادآوری نعمت هایی که خداوند به آنها داده بود مثل رهایی از شر فرعون، از آنها می خواهد تا وارد سرزمینی موعود شوند و در این راه از هیچ فداکاری دریغ نکنند. اما قوم یهود گفتند در این سرزمین قوم ستمگر هستند که اگر بیرون روند ما وارد آن سرزمین خواهیم شد. در این آیات خداوند می فرماید: وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یَا قَوْمِ اذْکُرُوا نِعْمَهَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَعَلَ فِیکُمْ أَنْبِیَاءَ وَجَعَلَکُمْ مُلُوکًا وَآتَاکُمْ مَا لَمْ یُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِینَ . (به یاد آورید) هنگامی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! نعمت خدا را بر خود متذکّر شوید هنگامی که در میان شما، پیامبرانی قرار داد؛ (و زنجیر بندگی و اسارت فرعونی را شکست) و شما را حاکم و صاحب اختیار خود قرار داد؛ و به شما چیزهایی بخشید که به هیچ یک از جهانیان نداده بود. یا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَهَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِکُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِینَ . ای قوم! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر داشته، وارد شوید! و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود . قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ . گفتند: «ای موسی! در آن (سرزمین)، جمعیّتی (نیرومند و) ستمگرند؛ و ما هرگز وارد آن نمیشویم تا آنها از آن خارج شوند؛ اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهیم شد . قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ . (ولی) دو نفر از مردانی که از خدا میترسیدند، و خداوند به آنها، نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند: «شما وارد دروازه شهر آنان شوید! هنگامی که وارد شدید، پیروز خواهید شد. و بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید . قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ . (بنی اسرائیل) گفتند: «ای موسی! تا آنها در آنجا هستند، ما هرگز وارد نخواهیم شد! تو و پروردگارت بروید و (با آنان) بجنگید، ما همینجا نشسته ایم.
پاسخ یهودیان به دستور ورود
یا موسی خودت را اذیت نکن. ما تا قیامت وارد این سرزمین نمی شویم که بیاییم و بجنگیم و تصرف کنیم. یا موسی تو با خدای خودت بروید و مبارزه کنید و آنها را شکست دهید و همه چیز را آماده کنید. آن موقع ما هستیم و به سمت شما میایم. خداوند این قوم را به چهل سال سرگردانی دچار کرد.
https://onlinehawzah.com/wp-content/uploads/2024/06/20-1-1500x750.jpg
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
تولد شوم: ارض موعود؛ قوم برگزیده!؟
https://share.google/Fu2yGkMkEEfXUC7wC
صهیونیستها دم از «ارض موعود، برای قوم برگزیده» میزنند. این «ارض موعود» کجاست؟ و این قوم «برگزیده» کیانند؟
https://www.iichs.ir/images/docs/000025/n00025044-b.jpg
تئودور هرتزل بنیانگذار سازمان جهانی صهیونیستها در سال 1900 نوشت: «بازگشت ما به سرزمین پدرانمان، چنان که در کتاب مقدس وعده داده شده است، از بزرگترین مسائل سیاسی مورد علاقه قدرتهایی است که در آسیا، چیزی را میجویند". یوری ایوانف، صهیونیسم. ترجمه ابراهیم یونسی، چاپخانه سپهر، 1353، پاورقی ص 18" . فلسطین از قرن دوازده (ق ـ م) توسط فلسطینان که تاریخ از آنان به نام دلیران یاد کرده است و به «مردم دریا» معروف بودند، اداره میشد. آنها در قسمت جنوبی دریای مدیترانه «ساحل کنعان» غزه امروزی سکنا داشتند. تاریخ از کنعان "در تواریخ از کنعان به چندین نام یاد شده است. قوم « عکار» آن را به نام «آمورو» به معنای مغرب یا سرزمینAmurites میخواندند. مصریان در سده نوزدهم (ق ـ م) آن را Retno میگفتند. این همان نامی است که به عبری، کنعان را مینامند و آن «سرزمین کوچکی است بین عربستان و دریای مدیترانه و شرمالشیخ». عده ای از مورخین معتقدند، کنعان همین باریکه غزه میباشد. باریکهای که از چهل منطقه تشکیل شده و همه اسباط را در خود جای داده بود." که در کنار فلسطین قرار داشت، از حدود بیست قرن قبل از میلاد یاد کرده است. قوم بنیاسرائیل در قرون 14 و 13 (ق ـ م (وقتی از مصر اخراج شدند، وارد کنعان شدند. آنان برای مدت دو قرن، تنها دو قرن، تا ظهور آشور بنیپال در آنجا ساکن بودند. مهاجرین قوم بنیاسرائیل کمکم به سرزمینهای اطراف کنعان با جنگ و ستیز و حیله دست یافتند. در زمان حضرت سلیمان، اورشلیم به همان ترتیب یاد شده به تصرف آنان درآمد. معبد سلیمان بر کوه صهیون توسط آن حضرت به نام «معبد خدا» بنا شد. اکثر سالهایی که قوم بنیاسرائیل در آن قسمت زندگی میکردند، در کنعان گذشت که چنان که گفته شد، در کنار فلسطین قرار داشت. آنها کمکم اورشلیم را گرفتند. ولی توقف آنان در آن قسمت، بسیار کوتاه بود. طبق روایات کتاب مقدس تورات «کنعان ارض موعود» است؛ یعنی غزه ـ همان قسمتی که به دولت نیمه خودمختار یاسر عرفات داده شده است ـ لذا ادعای آنان بر فلسطین کاملا بیاساس میباشد. پس از مرگ حضرت سلیمان(ع) در سالهای 732-722 (ق.م) آن سرزمین ــ چنان که ذکر شد ــ به دست بختالنصر، پادشاه بابل ویران گشت و ساکنین آن در به در و گروه بسیاری از آنها به بابل برده شدند. لذا در سال 721 (ق.م) حکومت بنیاسرائیل به طور کامل در آن نواحی از بین رفت و دیگر هرگز دولتی اسرائیلی در آن سرزمین بر سر کار نیامد. اصولا کشور فلسطین و شهرهای اطراف آن، دیگر روی استقلال ندیدند و تنها تعدادی انگشت شمار یهودی سامی در آنجا به سکونت خود ادامه دادند. عده ای از محققین اعراب فلسطین را باقیماندگان حمله اعراب و اسلام در قرن هفتم میلادی میدانند. ولی محققان دیگری همچون «هانری کاتن» و «ماکسیم رودنسون» از آنان به عنوان ساکنین اولیه یاد کرده اند. «هانری کاتن» در کتاب «فلسطین، اعراب و اسرائیل ـ در جستجوی عدالت» حاصل تحقیقات خود را چنین ارائه داده است: «اعراب فلسطین ساکنین اولیه فلسطین هستند. در حالی که مسلمانان در سال 637 بعد از میلاد، فلسطین را فتح کردند. نژاد سامی که اعراب نیز از آن نژادند، قبل از اسلام در فلسطین وجود داشته و آنها قبل از اسلام در فلسطین و قسمتهای دیگر خاورمیانه میزیسته اند.» کاتن بر این نکته تأکید کرده است که «آنها بدون وقفه از بدو تاریخ در مملکت خود میزیسته اند. تاریخ اسکان آنان به چهل قرن قبل از این کشیده میشود. در آنجا، از سایر نژادها، اقلیتهایی تشکیل شد؛ همچون یونانیان، اعراب مسلمان و صلیبون. فلسطینیهایی که مرکب از مسیحیان و مسلمانان هستند، همیشه در آنجا ساکن بوده و عناصر اولیه و اکثریت جمعیت فلسطین را تا آغاز تأسیس دولت اسرائیل در سال` 1948 تشکیل میداده اند"'Henry Cattan. Palestine-Arab and Israel. The Search for Justice. Longman P.P. 6-7" . همچنین پروفسور «ماکسیم رودنسون» در کتاب «اعراب و اسرائیل» به این نکته اشاره کرده و نوشته است: «اعراب فلسطین به تمام معنای کلمه، بومی فلسطین هستند و فلسطینیان امروز، فرزندان Philistine فلسطینیان، کنعانیان و سایر قبایل که ساکنین اولیه فلسطین را تشکیل میدادند، میباشند . ''Maxim Rodinson. Israel and the Arabs. Penguin books. 1988. P. 216.C'' ماکسیم گیلان» نیز که خود از صهیونیستهای اولیه بوده و بعدآ به دلیل به بیراههرفتن سردمداران اسرائیلی از صهیونیستبودن خود اظهار تأسف کرده، در کتاب «چگونه اسرائیل ماهیت وجودی خود را از دست داد " . How - Israel Lost its soul این جمله را من «چگونه اسرائیل ماهیت وجودی خود را از دست داد» ترجمه کرده ام." نوشته است: در آغاز، صهیونیسم «به دنبال اتحاد ملی بود». بعدآ به دنبال «استقلال ملی» رفت. منظور او از صهیونیسم «یهودیت» نبود، بلکه استقلال در «سرزمین اسرائیل Eretz - Israel» "Maxim Ghilan. How Israel Lost Its Soul. London: C.Nicholls + Co. 1974, P - 109." بود. آنها به دنبال استقلال ملت هیبرو (عبرانی) بودند تا دوباره در سرزمینی که سالها قبل کنعان نامیده میشد، اسرائیل را بنا کنند. به اعتقاد ماکسیم گیلان، آنها به دنبال زنده کردن فرهنگ کنعانی خود بودند و «نه فرهنگ مذهبی». در این نوشته نیز مهر تأییدی بر کنعانی بودن یهودیان زده شده است و نه فلسطینیبودن آنها. کنعان در زمان استعمار به فلسطین پیوست. مسئله قابل توجه دیگر این است که، وقتی قوم بنیاسرائیل از مصر به کنعان رفت، قومی به نام کنعانیان در آنجا ساکن بود. تاریخ از آنها، در حدود بیست قرن (ق.م) یاد کرده است. بسیاری از شهرهای کنعان (غزه) همعصر با سلطنت فراعنه میباشد؛ عصر مفرغ، یعنی حدود سه هزار و صد سال قبل از میلاد مسیح. این شهرها عبارتند از «مجیدو Meggido، جریکو، و تلالفار Tell - el- Far». از مدارکی که در حفاریها به دست آمده و ابا ابان وزیر امور خارجه گلدامایر از آنها در کتاب خود به نام «قوم من» یاد کرده، معلوم شده که مردم کنعان دارای فرهنگ پیشرفتهای بوده است و اطراف شهرهای مذکور با آجر نپخته حصار کشیده شده بودند. این شهرها دارای استقلال داخلی بود. فقط بعضی از فراعنه در آنجا نفوذ سیاسی داشته اند. این نفوذ تا عهد رامسس دوم ادامه داشت. پس از آنکه حکومت مصر در آن نواحی دچار ضعف شد «هیبروها» (عبرانیها) بعضی از شهرهای آن را گرفتند و در آنجا ساکن شدند و «خیمه عهد "صندوق موسی یا «خیمه عهد» محتوی باقیماندهای از یادگارهای حضرت موسی و هارون میباشد. آیه 207 سوره بقره یهودیان در سال) 1 ق ـ م) در جنگی که با یکی از همسایگان به راه انداختند، آن را که سر پیروزی خود میدانستند، از دست دادند. اینک صندوقی مربوط به یهودیان در قسمت فوقانی موزه مصر باستان در قاهره وجود دارد. بعضیها آن را همان «صندوق عهد یا خیمه عهد» میدانند." » را بر زمین گذاردند. نکته جالب توجه این است که در کتاب عهد عتیق کرارآ از جنگ قوم بنیاسرائیل با اقوام فلسطینیان یاد شده است. از این نکته بخوبی آشکار میشود که آنها ساکنین اولیه فلسطین نبوده و آن سرزمین را بزور و توسل به جنگ گرفتهاند و حضرت داود پیغمبر، بعد از جنگهای بسیاری که با ساکنین فلسطین کرد، بالاخره در اورشلیم که در آن وقت «جیبوس» "Jebus" نامیده میشد، خیمه عهد را زمین گذارد. برگ دیگری از اینکه فلسطین ارض موعود نیست، مطلبی است که در تورات کتاب اول سیموئیل آمده است. و آن از فرار حضرت داود به سرزمین فلسطینیان حکایت دارد به این شرح که: «... داود پیغمبر در دل خود گفت: الحال روزی به دست شاوول هلاک خواهم شد ... چیزی برای من بهتر از این نیست که به زمین فلسطینیان فرار کنم. »"صفحه 468 باب بیست و هفتم کتاب اول سموئیل ـ تورات" با توجه به مطالب فوق، نه فلسطین ارض موعود است و نه قوم بنیاسرائیل را بر آن حقی است. اگر ارض موعودی هست، آن کنعان یا باریکه غزه است. گرچه در «نقشه ارض موعودی که صهیونیستها تهیه دیده اند و در کنگره اول سال 1897 صهیونیستها ارائه شد، اراضی آناتولی عثمانی نیز داخل قلمرو دولت موعود یهودی قرار داشت. » "علی اوغور، کنگره صهیونیستها، ترجمه جعفر سعیدی، انتشارات علمی، سال 1372. صفحه 100" و «در میان بلادی که جزء موطن اصلی یهودیان قلمداد میشود، به قسمتی از آناتولی ترکیه نیز بر میخوریم. در چنین موقعیتی، برنامههای آتی صهیونیسم، اخراج مردم ترکیه از آناتولی را نیز شامل میشود. » "صفحه 468 باب بیست و هفتم کتاب اول سموئیل ـ تورات 11. همان، پاورقی صفحه 100" بنابر آنچه راندلف. اس. وینستون چرچیل (نوه وینستون چرچیل بزرگ) در کتاب جنگ شش روزه نوشته است از دوازده سبط حضرت یعقوب، دو قبیله گم شد. خیلیها، از جمله ادمیرال فیشر (Admiral Fisher) میگویند که بریتانیاییها [یکی از آن دو قبیله[ گمشده هستند.» "صفحه 468 باب بیست و هفتم کتاب اول سموئیل ـ تورات 11. همان، پاورقی صفحه 100" بدیهی است که چرچیلها دروغ نمیگویند. در هر حال، مسلم این است که فلسطین از آن فلسطینیان اعم از مسلمان، عیسوی و یهودی است که از آغاز تاریخ در آنجا ساکن بودهاند و خاک آن سرزمین با خاک استخوان اجداد و نیاکان و پدران آنان آمیخته است. دولت اسرائیل نفرینزده این خاک است . و اما مسئله قوم «برگزیده» خود داستان دیگری است. در این قسمت، به گفته دکتر آلفرد لیلیینتال که از نویسندگان مشهور آمریکایی و یهودی متدینی است، تمسک میجوئیم. به این شرح: اصولا کلمه «هیبرو ـ یهودی ـ قوم یهود {یهودیت} از طرف افسانهپردازان برای نشان دادن ادامه یک جامعه تاریخی بوده است. در حقیقت، آنان مردم مختلف در زمانهای متفاوت در تاریخ، با نحوه زندگی مختلف بوده اند. قدیمیترین آنها از دوران مسیحیت {اجداد یهودیان عصر حاضر{"Randolph S. Churchill and Winston Churchill. The Six Day War. London: William Heinemann L+d. 1967. P. 1." در خاورمیانه میزیسته اند. که از ازدواج با اقوام اموئیان، کنعانیان، فنیقیها و سایر اجداد سامی اعراب امروزی که در آنجا ساکن بودند ـ میباشند ... آنها که، سرزمین خود را با یهودیان تقسیم نموده بودند». نامبرده در ادامه مطلب نوشته است: «نه یهودیان و نه اجداد آنان هرگز، یک نژاد یا حتی گروه قومی مشخص و خالصی را تشکیل نداده اند.» کلمه عبرانی «هیبرو» نیز اشتقاق از یک محل یا ناحیه ندارد. بلکه، از کلمه Ibhri }کسی که طی طریق کرده} گرفته شده است. «این کلمه برای اولین بار جهت اشاره به حرکت ابراهیم(ع) وقتی که از خانه اش در Ur of Chaldeesur از اردن گذشت و داخل سرزمین مقدس شد، به کار رفته است . در قرآن مجید در سورههای «مائده» و «اعراف» (آیه 19 ـ از سوره مائده و 159 تا 161 از سوره اعراف) نیز از لطف پروردگار درباره قوم بنیاسرائیل حکایت شده است. پس از آنکه در بیابان «تیه» از سرگردانی آنجا نجات یافتند، و خداوند به موسی علیه السلام فرمان داد که قومش در آن شهر درآیند و از نعمات آن بهره گیرند. این مبحث نه به دلیل آن بود که آنان برای همیشه «قوم برگزیده»اند؛ بلکه به این مناسبت بود که در آن برهه از زمان، قوم موسی ـ البته آن دسته از قوم که به حق خداپرست بودند ـ تنها گروه معتقد به خداوند بودند. لذا خداوند نیز نعمت را بر آنان تمام کرد. لکن پس از آنکه حضرت عیسی مبعوث شدند، آنان بر اساس دستور خداوند که در تورات آمده است، بایستی به آن حضرت و سپس به حضرت محمد علیه السلام میگرویدند؛ اما آنها از پیوستن و گرویدن به ادیان مذکور سرباز زدند و به هیچ یک از اوامر خداوند عمل نکردند. فقط همچنان با همه اعمال خلاف انسانی و خدانشناسی، خود را قوم برگزیده دانسته اند. صهیونیستها حتی کلمه «قوم برگزیده» را نیز تحریف کرده اند. واقعیت این است که حضرت موسی پس از زمانی طولانی بعد از حضرت ابراهیم، مأمور اشاعه دین یکتا پرستی شد و با دریافت الواح دهگانه به سوی قوم خود رفت و گفت که خداوند آنان را از میان جماعات آن روز برای ترویج مذهب خداپرستی انتخاب کرده است. این کلمه «انتخاب» بدان معنا نبود که آنان بر دیگران «برتری» قومی و نژادی دارند. پس از موسی، حضرت مسیح و حضرت محمد نیز هر یک به ترتیب برای اشاعه دین خداوند که مبتنی بر یکتاپرستی است، ظهور کردند. در پایان به قول پروفسور «روژه گارودی» استناد میشود که، خداوند بایستی نسبت به سایر مخلوقات خود بخل ورزیده باشد که یک قوم را در میان کل آفریدگان خود برگزیند. (منبع: برگرفته از کتاب یک پیمانه آب یک پیمانه خون نوشته عذرا خطیبی)
https://www.iichs.ir/images/spsections/s00106-1.jpg
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
ارض موعود و صهيونيسم (1)
https://rasekhoon.net/article/amp/show/174658
ارض موعود و صهیونیسم (۱) | پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه
https://share.google/LnvRA6iS76D5oXibI
ارض موعود و صهيونيسم (1)
https://rasekhoon.net/article/amp/show/174658
ارض موعود و صهیونیسم (۱) | پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه
https://share.google/LnvRA6iS76D5oXibI
ارض موعود و صهیونیسم (۲) | پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه
https://share.google/eTQzfCCqyGvQbEkz9
ارض موعود و صهيونيسم (2)
https://rasekhoon.net/article/amp/show/174660
ارض موعود و صهیونیسم (۲) | پایگاه اینترنتی کاروان صادقیه
https://share.google/eTQzfCCqyGvQbEkz9
ارض موعود و صهيونيسم (2)
https://rasekhoon.net/article/amp/show/174660
ارض موعود؛ قوم برگزيده
http://rasekhoon.net/article/amp/show/1085023
ارض موعود؛ قوم برگزيده
http://rasekhoon.net/article/amp/show/1085023
ارض موعود؛ قوم برگزيده
https://rasekhoon.net/article/amp/show/151073
ارض موعود و قوم برگزیده!
https://rasekhoon.net/article/amp/show/856008/
سرزمین موعود - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
https://share.google/oJzzTZcnmaUcCLEsC
سرزمین موعود - ویکی فقه
https://share.google/ZfUMV8q0Mq8dxVAz0
ارض مقدس - دانشنامهی اسلامی
https://share.google/S847m0Zd5fPv3QkAG
قوم برگزیده و سرزمین موعود - موسسه حق پژوهی
https://share.google/clFPaaDA99fXc7fhx
سرزمین جعلی؛ اسرائیل بزرگ یا ارض موعود کجاست؟ +نقشه | جهان نيوز
https://share.google/qxWFgN0zYPfPY4U87
بررسی تاریخچه سرزمین مقدس یا ارض موعود و دلایل اهمیت آن از نگاه دینی و تاریخی - امام مهدی (علیه السلام) کیست ؟
https://share.google/AFyU0w3SHy9Jo4IuC
سرزمین موعود چگونه اشغال شد؟ - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان
https://share.google/VB1A7h2Eh6w8Skp1d
تفسیر سوره مائده آیه 20 + صوت | حوزه مجازی مهندس طلبه
https://share.google/yERHkcYCAdaQwNsrW
چرا یهودیان فلسطین را سرزمین موعود می دانند؟ | کتابخانه مجازی الفبا
https://share.google/c3JYdTTo5XEmu8kKH
چرا وعدۀ ارض موعود یک نسل به عقب افتاد - مشرق نیوز
https://share.google/uxN6br2sJXXQ78rlI
اسطوره ارض موعود و شهر زایان - اندیشکده مطالعات یهود
https://share.google/JaYsD134QSiwwzCC2
تولد شوم: ارض موعود؛ قوم برگزیده!؟ | تاریخ معاصر
https://share.google/Fu2yGkMkEEfXUC7wC
مروری بر داستان تبعید بنی اسرائیل / آیا یهودیان از ابتدا ساکن سرزمین شیر و عسل بوده اند؟
https://share.google/9Dr3yk94TzcGK58Xs
ایکس شبهه - مگه خدا فلسطین رو به بنی اسراییل وعده نداده و حتی به اونجا میگفتن سرزمین موعود؟ اگه درسته پس این که یهود میگن اونجا مال اوناست درسته؟ بحث سیاسیش کاری ندارم؛ از قرآن مجید میپرسم؟ + صوت
https://share.google/uQVgNgW3Hax8tDMyL
یهودیت
https://share.google/XQGZkRLizizBVovMt
چرا وعده ارض موعود یک نسل به عقب افتاد؟
https://share.google/ql6A6QJLZR5nUGB9C
سرزمین موعود چگونه اشغال شد؟ - مشرق نیوز
https://share.google/AwM102YwMcPKm3WNF
اگر سرزمین موعود بنی اسرائیل به جای نیل تا فرات از انگلیس تا ایتالیا بود، بازهم غرب مدافع یهودیان می شد؟
https://share.google/SRfXEYy03JltI3lcd
رؤیای بازگشت صهیونیسم به سرزمین موعود
https://share.google/RraERC61RWJmVAXvs
ارض موعود و صهيونيسم
https://share.google/ZO75diz0LSpC52rjZ
ارض موعود و قوم برگزیده!
https://rasekhoon.net/article/amp/show/856008/
سایر-مقالات
https://share.google/a9rVpDrznmLwIlrJu
خبرگزاری فارس در فارس : "ارض موعود، پروژة سرّی صهیونیسم و مرزهای اسرائیل بزرگ" | فارس
https://share.google/8MvDgumtJ0Hl4ftWA
سرگردانی بنی اسرائیل و محرومیت ۴۰ ساله - موسسه قرآن و نهج البلاغه
https://share.google/bvTDCwxnhvzGjoWx9
چرا وعده ارض موعود یک نسل عقب افتاد؟ - اندیشکده مطالعات یهود
https://share.google/sZvW5xyqk9hGXGBHu
سرزمین موعود - دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل
https://share.google/xfvMYVhTvWuHLMWea
آیا ادعای قوم برگزیده و سرزمین موعود که به نژاد پرستی قوم یهود دامن زده و این روزها بسیاری از گروهها از جمله مسیحیان صهیونیست بر آن دامن می زنند درست است؟ - موسسه حق پژوهی
https://share.google/ms77sCAE2k1rjEX7s
اسرائیل و اسطوره ارض موعود؛ سوء استفاده از گفتمان الهیات سیاسی
https://share.google/4jF7cyR5b8AYB9D7h
-ارض موعود-سرزمین فلسطین- - پرسمان
https://share.google/Pp3hdfJk6yrjYnHP3
ارض موعودِ قوم یهود - دین یهود
https://share.google/a6Wc21NrKy61cbsk4
آیا حضرت موسی(ع) به سرزمین موعود رسیدند یا اینکه در دوران آوارگی بنی اسرائیل از دنیا رفتند؟ - گنجینه پاسخ ها - اسلام کوئست - مرجعی برای پاسخگویی به سوالات دینی، اعتقادی و شرعی
https://share.google/UMIhHMZyaKAuvvTO2
فلسطین، سرزمین موعود و چرخه جهانی تبعید
https://share.google/buGS3hEfeYnPGpuSs
ارض موعود یا سرزمین پدران؟ - کانون اندیشه جوان
https://share.google/uFKrNdV3pmWAnvaNj
تاریخچه سرزمین مقدس - ویکی فقه
https://share.google/c0l8DtfnuZJ06mcaW
ارض موعود؛ قوم برگزيده
https://rasekhoon.net/article/amp/show/151073
سایر-مقالات
https://share.google/wpiV2QAfegSzUCi4g
مروری بر داستان تبعید بنی اسرائیل / آیا یهودیان از ابتدا ساکن سرزمین شیر و عسل بوده اند؟
https://share.google/PPbqnJ4aquZA2IUiQ
ارض مقدس یهود – پرسمان
https://share.google/mqnDcmQYQVZEpT5U8
تاریخ تشکیل اسرائیل/ یهودیان چگونه از سراسر جهان به «ارض موعود» مهاجرت کردند؟
https://share.google/DsKUeKtviG5msZjAI
تاریخچه قوم یهود و فراز و نشیب های آن؛ از دیرباز تا امروز - امام مهدی (علیه السلام) کیست ؟
https://share.google/EHJp4N6FVDobbg6Yt
تاریخ اسرائیل و یهودای باستان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
https://share.google/sCzK6xWA6yuzyXa0G
بنی اسرائیل - ویکی فقه
https://share.google/6VLAPu3d1yLIzGEsT
سرزمین موعود کجاست ؟
https://share.google/SpgAU81ICFoZ5FNDg
وادی سرگردانی؛ بررسی روایت عهد عتیق و قرآن کریم درباره وادی تیه
https://share.google/cEKASEk4JVypvr6tm
سایر-مقالات
https://share.google/FrdAgGz4GTEeScAsX
یهودیت
https://share.google/hWuV4xLEQ4MyvrgQN
مکان سکونت بنی اسرائبل در قرآن – جوابگو
https://share.google/WvMObNCFNMN7sYCRU
آیا مراد از ارض مقدس در قرآن اسرائیل است؟ - استاد نصیری گیلانی
https://share.google/vQLw9bizXFIPMR9rN
ارتباط ارض موعود یهود با ایران چیست؟! - مؤسسه گفتمان حکمت | مؤسسه گفتمان حکمت
https://share.google/4kz36r3oQKvU7vW2t
سرزمین موعود؛ باوری که ملّتی را آواره کرد – موعود
https://share.google/naVopVwRXiV9YtQ4R
سرزمین موعود، باوری که ملتی را آواره کرد
https://share.google/yMshj7HGuaBYLmhFZ
سرزمین موعود
https://share.google/w1pz4vmYJdaIXQgbr
آیا حضرت موسی( علیه السلام ) به سرزمین موعود رسیدند یا اینکه در دوران آوارگی بنی اسرائیل از دنیا رفتند؟
https://share.google/tl6cJJZb0GKbRoh5v
سرانجام قوم یهود از دیدگاه قرآن – پرسمان
https://share.google/tuquEGcyJ7Tjsh9Ug
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: سرزمین موعود یهودوصهیونیسم
ادامه مطلب را ببينيد
