روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی و به استناد تاریخ دین اسلام، روزی است که در سال ۶۰۹ (میلادی) محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معتقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی الله به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و یکتاپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
بِعثَت برگزیدهشدن حضرت محمد(ص) به پیامبری و آغاز رسالت اوست که بنابر مشهور، در ۲۷ رجب سال چهلم عام الفیل روی داده است. از اینرو در فرهنگ شیعی، ۲۷ رجب بهعنوان «عید مبعث» گرامی داشته میشود. بعثت پیامبر سرآغاز دین اسلام و مقدمه برچیدهشدن بتپرستی از حجاز بود.
مطابق دیدگاه امامیه، رسالت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بیست و هفتم ماه رجب سال چهلم از عام الفیل (سن ۴۰ سالگی) بر همگان آشکار گشت. امروزه شهرت بر آن است که نخستین وحی بر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غار حراء بوده در عینحال؛ گزارشاتی از منابع امامیه حکایت از آن دارد که نخستین وحی در منطقهای میان مکه و منا به نام «ابطح» بر آن حضرت نازل شد. آنچه که از منابع معتبر اهلسنت پیرامون چگونگی نزول وحی نخستین بر نبی گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر میآید، هرگز قابل قبول نبوده و با جایگاه شامخ نبوت سازگار نیست و پسندیده همان است که در سخنان اهلبیت آن حضرت به چشم میآید.
پیرامون دیانت آن حضرت پیش از بعثت، دیدگاههای گوناگونی وجود دارد، برخی در اینباره متوقف شدند، برخی قائلند ایشان پیش از رسالتش تابع هیچگونه شریعتی نبود، پارهای از دانشمندان نظر بر آن دارند که آن حضرت تابع یکی از شرایع سابق بود و تعدادی از آنها هم با استناد به یک سری مدارک، اعتقاد دارند آن حضرت از ابتدا تابع شریعت خودش بود.
طبق نقل مشهور امامیه، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حدود ۴۰ سال پس از رخداد اصحاب فیل، در ۲۷ رجب، و مجاور غار حرا به پیامبری مبعوث شدند.
عربستان در دوران بعثت، شاهد آشفتگیهای اخلاقی و اجتماعی و دینی بود، که از این عصر در منابع اسلامی به روزگار جاهلیت یاد میشود. از اینرو، پیامبر از سوی خداوند برای هدایت انسانها مبعوث شد تا مردم را از جهل و گمراهی نجات دهد. پیامبر مدتی مردم را پنهانی به دین اسلام دعوت میکردند، اما با نزول نخستین آیات از پیام وحی، پیامبر رسالت خویش را به صورت آشکارا آغاز نمود. بر همین اساس، ایشان نخست سران و بزرگان قریش را به اسلام دعوت کرد. حضرت علی (علیهالسّلام) نخستین مردی بود که دعوت ایشان را قبول کرد. در مورد نخستین آیاتی که بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده و نیز شریعت ایشان قبل از بعثت، در منابع تاریخی اختلافنظر وجود دارد.
بعثت پیامبر اکرم(ص) بنابر مشهور در ۴۰ سالگی و بنا به قولی، در ۴۳ سالگی حضرت محمد(ص) رخ داده است.[۹]
طبق گفته مورخان، بعثت چهل سال پس از عام الفیل و بیستمین سال حکومت خسرو پرویز بر ایران روی داده است. برخی از منابع ۱۷ یا ۱۸ رمضان، یا یکی از روزهای ربیع الاول را روز بعثت دانستهاند،[۱۰] و قول مشهور در میان شیعیان ۲۷ رجب است.[۱۱] پیامبر در غار حرا به نبوت رسید.
پیامبر وقتی که در غار حرا به تفکر و عبادت مشغول بود، با نزول نخستین آیات سوره علق، بعثتش آغاز شد و با نخستین آیات سوره مدثر ادامه یافت.[۱۳] پیامبر(ص) ابتدا همسرش خدیجه(س) و پسر عمویش علی(ع) را در جریان نبوت خویش قرار داد. سه سال بعد با نزول آیه وَأَنذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ ﴿۲۱۴﴾ (ترجمه:و خویشان نزدیکت را هشدار ده.)[شعراء–۲۱۴] آشنایانش را از نبوت خود آگاه کرد و در همان سال با نزول آیه فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکینَ ﴿۹۴﴾ (ترجمه:پس آنچه را بدان مأموری آشکار کن و از مشرکان روی برتاب)[حجر–۹۴] نبوتش را علنی کرد. پیامبر(ص) نخستین بار در بازار عُکاظ ،[یادداشت ۱]جایی که مردم برای تجارت در آن جمع بودند و عدهای نیز در بلندیهای آن به بیان اشعار تازه و داستانهای گوناگون مشغول بودند، دعوت خویش را آشکار کرد.[یادداشت ۲] ابولهب و عدهای به پیروی از او پیامبر(ص) را آزار رساندند؛ اما ابوطالب در حمایت از پیامبر(ص) آنان را تنبیه کرد.[۱۷]
اولین وحی، همراه با هیبت و احساس سنگینی بار عظیم رسالت توسط جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد. پیامبر در کودکی به واسطه پاکی درونی که داشت و نیز بیزاری از محیط فاسد آن زمان مکه، میل به تنهایی و گوشهگیری از شهر و دیار خود را داشت. به همین جهت، عزلتهای یک ماهه در کوههای اطراف مکه و بعد بازگشت به شهر، خوابهایی که حال و هوای جهان غیب داشت، شنیدن صدای فرشته وحی پیش از بعثت و ارتباط سه ساله اسرافیل و ۲۰ ساله جبرئیل با ایشان[۱۹] آمادگیهایی بوده که ایشان را برای ابلاغ پیامبری مهیا میساخته است. البته روایات دیگری وجود دارد که پیامبر(ص) را ناآشنا به فضای وحی و ارتباط با فرشتگان معرفی میکند: نگاه ناباورانه پیامبر(ص) به حادثه وحی و ترس از پریشان خاطری یا جن زدگی، مشورت با خدیجه و تأییدگرفتن از ورقة بن نوفل به عنوان شاهد پیامبری او و آرام شدن حضرت با دلداری وی، مضامین این دسته از روایات است[۲۰] این دسته از روایات با سیر رشد و فضای تربیتی حاکم بر پیامبر(ص) و بصیرت و بینش او نسبت به وظیفه سنگین رسالت، ناسازگار دانسته شده است.[۲۱]
۳ - وضع جزیرةالعرب در آستانه بعثت
۳.۱ - بدعتگزاری
۳.۲ - بتپرستی
۳.۳ - یهودیت
۳.۴ - مسیحیت
۳.۵ - تفکر صابئی
۴ - اهداف
۵ - اهداف بعثت در قرآن
۵.۱ - رویدادهای هنگام ولادت پیامبر
۵.۲ - پیشگویی بعثت در کتابهای آسمانی
۵.۳ - تاریخ بعثت
۵.۴ - فرشته همراه
۵.۵ - روایات نخستین وحی
۶ - نخستین آیات نازل شده
۷ - آغاز دعوت و نخستین ایمان آورندگان
۷.۱ - اولین زن مسلمان
۷.۲ - اولین مرد مسلمان
۷.۳ - آموزش نماز
۷.۴ - دعوت پنهانی
۷.۵ - دعوت آشکار
۸ - آیین پیامبر پیش از بعثت
۸.۱ - بدون شریعت
۸.۲ - شریعت پیامبران قبل
۸.۳ - شریعت خود
۸.۴ - تایید از جانب روح القدس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم اول حضرت محمدص ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
بعثت پیامبراکرم(ص) ؛انقلاب جاودانه ارزش ها
مجاور-جهان در آستانه بعثت، غرق در انواع خرافات، افکار و اندیشه های جاهلانه بود و شاید در آن روزگاران در هیچ جای عالم خرافه پرستی و بی بند و باری و رواج مفاسد اجتماعی مثل منطقه جزیرة العرب نبود. مردم آن عصر بدون آن که خود متوجه باشند، نیاز شدیدی به امور معنوی، اخلاقی و انسانی داشتند ودر آتش ناعدالتی، نابرابری و تضییع حقوق انسانی می سوختند. بعد از بعثت رسول گرامی اسلام، اصول و ارزش های جاری در جامعه که علیه مصالح دنیا و آخرت مردم بود، به ارزش های انسانی و الهی تبدیل شد. خرافه پرستی به حقیقت یابی، جنگ و خونریزی و ناعدالتی به قسط و عدل و مساوات بدل گردید و انسان های در ظاهر پایین درجه، به افرادی مورد اعتماد و دارای منزلت اجتماعی والایی تبدیل شدند. تمام قوانین و ملاک های ظاهری و مادی جای خود را به معیارهای ارزشمند و متعالی داد. آری بعثت پیامبر(ص )ارزش های ضد انسانی را دگرگون کرد و تمام رسم های ایام جاهلیت، به قوانین عادلانه اسلامی تبدیل شدند. رسول خدا (ص)بیشترین تلاش خود را در تحول افکار عمومی متمرکز کرده و برای از میان بردن باورهای خرافاتی و ناپسند، از هیچ کوششی فروگذار نمی کرد. آن رهبر فرزانه اسلامی حتی به کارگزاران خویش تأکید می کرد که در تبدیل و تغییر روش های غلط و رسوم جاهلانه نهایت تلاش خود را به عمل آورند.آن گرامی، حتی در آخرین فرازهای پیام حج خود، به انقلاب ارزش ها و حرکت به سوی زیبایی ها و کمالات تأکید ورزید و فرمود: «ألا کُلُّ شَیءٍ مِنْ أمْرِ الْجاهِلیّةِ تَحْتَ قَدَمی موضوعٌ؛ بدانید تمام باورها و رسم های ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می کنم.[1]»امیر مؤمنان علی (ع) در توضیح فلسفه بعثت پیامبر اسلام (ص) بر این نکته تأکید کرده و آن را به عنوان انقلاب ارزش ها مطرح می کند و می فرماید: «ألا وَإنّ بَلیَّتَکُمْ قَدْ عادَتْ کَهَیئَتِها یَوْمَ بَعَثَ اللهُ نَبیَّهُ (ص) وَالَّذی بَعَثَهُ بالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَلَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَلَتُساطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتّی یَعُودَ أسْفَلُکُمْ أعْلاکُمْ وَأعْلاکُمْ أسْفَلَکُمْ؛ آگاه باشید تیره روزی ها و فتنه های شما همانند عصر قبل از بعثت پیامبر(ص) بار دیگر روی آورده است. سوگند به خدایی که پیامبر(ص)را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش خواهید شد و چون دانه هایی که در غربال ریزند یا غذایی که در دیگ گذارند، زیر و رو خواهید شد تا این که پایین شما به بالا و بالای شما به پایین بیاید.[2]»یعنی دقیقاً همانند عصر بعثت دگرگون و منقلب خواهید شد و بار دیگر انقلاب ارزش ها رخ خواهد نمود.
انقلاب اسلامی، ادامه بعثت
رهبر انقلاب نیز در سخنرانی های متعدد خود با تاکید بر این که بعثت پیامبر (ص) در حقیقت مخالفت با رفتار جاهلی و انقلاب در ارزش ها بوده است؛ یاد آور می شوند که انقلاب اسلامی نیز در حقیقت امتداد همان بعثت نبوی و همان انقلاب ارزش هاست: نکته مهم دیگر این که «بعثت فقط یک حادثه تاریخی برای یک برهه معینی از زمان نبود؛ برای همهدوران تاریخ است.» 26/۲/۱۳۹۴ به عبارت دیگر «بعثت، یک امر دایمی برای بشر است.» 20/۱۰/۱۳۷۲ «یعنی هر وقت که زمینه عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، می تواند در هر زمانی بیاید و آن خلأ را پر کند.» 20/۱۰/۱۳۷۲ از طرفی دیگر، «جبهه مقابل بعثت، جبهه جاهلیت است.» 16/۲/۱۳۹۵ و «جاهلیت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخص و معینی نباید دانست... جاهلیت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیت ادامه دارد، همچنانکه بعثت ادامه دارد.» 16/۲/۱۳۹۵ بر همین اساس است که «ملت ایران که پشت سر یک شخصیت عظیمی مثل امام بزرگوار قرار می گیرد... یک بنای پوسیده طاغوتیِ خبیثِ چندهزارساله را در مهمترین نقطه منطقه یعنی در ایران به هم می ریزد و یک بنای اسلامی درست می کند، همان ادامه بعثت پیغمبر است.» 14/۱/۱۳۹۸ و «ملت ما حرکت و بعثت عمومی و برانگیختگی ملیِ تاریخی خود را در انقلاب، ادامه آن بعثت عظیم نبوی دانسته.»
[1] سیره ابن هشام، ابو محمد عبد الملک بن هشام حمیری، دار القلم، بیروت، ج4، ص250
[2] نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نشر ائمه، قم، 1379، ش، خطبه16.
امانت داری برای ابلاغ کریمانهترین رسالتهای الهی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم اول حضرت محمدص ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
مشهدالرضا(ع)، مسرور جشن میلاد ابنالرضا(ع)
عکس: آستان نیوز
حرم مطهر رضوی در آستانه میلاد امام جواد(ع) حال و هوای متفاوتی دارد؛ چنانکه گلها و ریسههای رنگی در گوشه و کنار این خطه بهشتی فرارسیدن این عید خجسته را نوید میدهند. به گزارش آستان نیوز، به مناسبت گرامیداشت میلاد دردانه ولی نعمتمان، خادمانش به رسم هرساله دست به دست هم دادهاند تا بار دیگر جای جای صحن و سرای حضرت دوست را آماده میزبانی از خیل پرشور ارادتمندان شمسالشموس(ع) و برگزاری جشنهای این عید مبارک کنند. همزمان با دهم رجبالمرجب ولادت باسعادت امام جواد(ع) ویژه برنامههای متنوعی در حرم علی بن موسی الرضا(ع) تدارک دیده شده است. مراسم صبح میلاد امام جواد(ع) روز دوشنبه ساعت 9:30 با قرائت آیات روحبخش کلاما...مجید آغاز میشود و ضمن بیان احکام توسط حجتالاسلام والمسلمین سید رضا موسوی بایگی، گروه سرود گلدستههای حرم به اجرای برنامه میپردازند. در ادامه این مراسم نیز محمد جواد کارگر به دکلمهخوانی میپردازد و مدیحه سرایی محمد جعفرنژاد و سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سید مهدی واعظ موسوی پایانبخش این مراسم است. زمان برگزاری ویژه برنامه شام میلاد از ساعت 18 است، در این مراسم نیز زائران و مجاوران پس از اقامه نماز مغرب و عشاء در رواق بزرگ امام خمینی(ره) از برنامههایی که ویژه آنان تدارک دیده شده است، بهرهمند میشوند. آغازگر این مراسم قرائت زیارت امینا... توسط جعفر ملائکه و نغمه خوانی سید مهدی ذاکریفرد است و در ادامه نیز زائران از سخنان حجتالاسلام والمسلمین شهاب مرادی بهرهمند میشوند. شعرخوانی آیینی محمد جواد خراشادیزاده، همخوانی گروه سرود گلدستههای حرم، مدیحهسرایی علی اکبر حائری، سید رضا حسینی و محمد صالحی از مداحان و ذاکران اهل بیت(ع) و همچنین قرائت حدیث شریف کساء توسط سید رضا حسینی از دیگر برنامههای اجرایی این مراسم است.
همچنین شامگاه گذشته، مراسم گلباران حرم مطهر رضوی به مناسبت شب میلاد امام جواد(ع) با حضور اقشار مختلف مردم برگزار شد.
حال و هوای حرم مطهر رضوی در شب میلاد امام جواد (ع)
آیتالله علمالهدی: ولادت امام جواد (ع)، یک نقطه آرمانی در زندگی امام رضا (ع) بود
حرم نوشتهای یک خادمه | روایت تولد دردانه پدر در حرم امام مهربانیها
آستان رضا (ع)، مهیای جشنهای میلاد ابنالرضا (ع)
انسداد موقت خروجی زیرگذر حرم مطهر رضوی به سمت خیابان شیرازی و خیابان امام رضا (ع) (۲ بهمن ۱۴۰۲)
آیتالله علمالهدی: پویایی و تطابق با علوم روز، ضرورت مطالعات علمی حوزوی است
راه ورودی به قلب امامرضا (ع) |گذری از «بابالجواد» ورودی دوستداشتنی حرم امام هشتم
ویدئو | نقارهزنی ظهر ولادت حضرت جوادالائمه(ع) و حضرت علی اصغر(ع) در حرم مطهر رضوی
پل های ارتباطی جواد الائمه(ع) با ما ایرانی ها
در سالروز ولادت ابن الرضا،علیهما السلام به شیوه های ارتباطی آن حضرت با پیروانشان پرداخته ایم
امیررضا توکلی - مناسبات و نامه نگاری های اهل بیت(ع) با ایرانیان، یکی از مهمترین و در عین حال جذابترین مباحث تاریخ ایران در دوره اسلامی به شمار می رود. در این میان اما امام جواد(ع) در عمر کوتاه خود، با وجود محدودیتهای بسیار و خفقان شدیدی که در زمانه خلافت عباسی حاکم بود، به روش های مختلف با شیعیان ساکن در ایران ارتباط داشتند. به برکت حضور حضرت رضا(ع) پدر امام جواد(ع) در ایران، مناسبات و تعاملات امام جواد(ع) با ایرانیان در مقایسه با امامان پیش از ایشان رشد چشمگیری یافت. در همین زمینه سید محمود سامانی در گزارشی پژوهشی، به اوایل قرن سوم هجری رفته و از لابهلای تاریخ کم و کیف ارتباط و تعامل امام جواد(ع) با شیعیان ساکن در قم، همدان و ری را یافته است؛ ارتباطی که در شکل های مختلف همچون مکاتبات و نامه نگاری ها و روابط مالی و تعیین وکیل نمایان شده است که در ادامه بخش هایی از آن را میخوانید:
امام جواد(ع) و مهمترین کانون تشیع ایران
بی تردید قم یکی کانون های مهم تشیع در جهان قرن دوم و سوم هجری بوده است. قمی ها از عصر صادقین(ع) با ائمه اطهار(ع) مکاتبه و ارتباط داشته اند و در این میان زکریا بن آدم بن عبدا... بن سعد اشعری قمی، صالح بن محمد بن سهل، احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی، از چهره های برجسته اصحاب امامان امامیه به شمار می آیند. بنابر نقلی، هنگامی که امام جواد(ع) از گرفتاری مردم قم در پی قیام آنان بر ضد حکومت که ظاهرا در اعتراض به سنگینی مالیات بوده است، آگاهی یافت، دعا فرمود که خداوند آنان را از این گرفتاری نجات دهد[1]. در قیام مردم قم یکی از وکلای امام(ع) به نام یحیی بن عمران به قتل رسید[2] و برخی از مهره های قیام به مصر تبعید شدند که در میان ایشان جعفر بن داود قمی حضور داشت.[3]وی از تبعید فرار کرد و لشکر مأمون را در قم شکست داد. جاسم حسین ، ماجرای تزویج دختر مأمون به امام جواد(ع) را در ارتباط با فرونشاندن قیام قمیها عنوان کرده است.[4]بر اساس این تحلیل، مأمون که این فعالیت ها و قیام را مرتبط با آن حضرت میدانست (هرچند منابع امامیه در این باره ساکت است ) در نظر داشت این اقدامات را از طریق امام خاتمه دهد؛ بنابراین او را نزد خود فراخواند و به امام(ع) خوشامد گفت و دختر خود ام الفضل را به همسری او درآورد؛ هرچند این ازدواج نه حمایت امامیه به مأمون را جلب کرد و نه قیام های قم را متوقف ساخت.[5] آن حضرت افزون بر آنکه در آن شهر وکیل داشت، مکاتباتی نیز با برخی از شیعیان و اصحاب خویش در این شهر داشت. پس از امام جواد(ع) نیز مناسبات معصومان(ع) با قم برقرار و در مقایسه با ادوار قبلی بیشتر شد.
همدانی های وکیل !
در کنار قم، همدان از شهرهای مهم و معروف در ایران قبل و پس از اسلام است. مناسبات معصومان(ع) با این شهر از زمان امام صادق(ع) برقرار بود. در گزارشی «بنو راشد»، از خاندانهای شناخته شده ساکن در این شهر را از زمره شیعیان و ارادتمندان به اهل بیت(ع) بر شمرده اند.[6] همدان از جمله مناطق ایران است که برخی معصومان(ع) در آن وکیل و نماینده داشتند، چنانکه امام جواد(ع) از طریق وکیل خود «ابراهیم بن محمد همدانی» با پیروانشان در ارتباط بود.[7]ابراهیم از شخصیت های مهمی بود که در زمره اصحاب امام رضا(ع) نیز قرار داشت.[8] او حتی در برههای از دوران مسئولیتش، نظارت بر منطقه قم و حومه را نیز برعهده داشته است.[9] پس از درگذشت ابراهیم ، برخی از فرزندان و نوادگان او نیز وکالت را عهدهدار بودند.[10]تاریخ ولادت و وفات ابراهیم به درستی روشن نیست. اما او از چهره های برجسته و از اصحاب جلیلالقدر و مورد اعتماد امام رضا، امام جواد و امام هادی(ع) بود. ابراهیم از جانب امام جواد(ع) وکالت داشت و حضرت برای او احترام خاصی قائل بود و از دیگر وکلا و دوستان خود در آن منطقه خواسته بود با او مخالفتی نداشته باشند و از او اطاعت کنند[11]. قابل یادآوری است که در میان اصحاب ائمه(ع) برخی ملقب به همدانی هستند. «ابوعبدا... هارون بن عمران همدانی» و «فرزندش ابومحمد حسن بن هارون» از وکلای ائمه(ع) در همدان بودند.[12] نجاشی میگوید «قاسم بن محمد همدانی»، «بسطام بن علی» و «عزیز بن زهیر» کارگزاران فرعی در یک ناحیه از همدان بودند و وظیفه خود را با راهنماییها و دستورهای حسن بن هارون بن عمران همدانی انجام میدادند.
مناسبات امام جواد(ع) و مردم ری
ری از شهرهای باستانی ایران است که در سال ٢٢ هجری به دست مسلمانان فتح شد. پس از آن ، بنای قدیمی آن خراب و شهر جدیدی ساخته شد. تا پیش از سقوط امویان (سال ١٣٢هـ. ق ) گزارشی از ارتباط مردم این شهر با ائمه اطهار(ع) در دست نیست. حکومت کسانی مانند «کثیر بن شهاب» (از اشراف قبیله مذحج ) از سوی بنی امیه را میتوان از علل آن دانست. از این رو این دوره را میتوان دورۀ دوری از تشیع و مذهب امامیه نامید. هرچند در اواخر حکومت بنی امیه برخی از مردم این شهر با فرزند امام سجاد(ع)، «زید بن علی» بیعت کرده بودند. پس از انقراض بنی امیه و با انتشار اخبار فضایل اهلبیت(ع) توسط کسانی چون «عبدا... بن عبدالقدوس رازی» که از کوفه وارد این شهر شده بودند، تشیع آرام آرام در این شهر گسترش یافت و از این پس هیچگاه از وجود شیعیان امامیه خالی نبود. هجرت کسانی چون حضرت عبدالعظیم حسنی به ری که از شهرهای معروف ایران بود، موجب شد تا شیعیان این نواحی در مشکلات فقهی خویش به او مراجعه کنند. حضرت عبدالعظیم شیعه امامی بود و در اثر فعالیت های او بود که تشیع در این دیار رو به گسترش نهاد.[13] گزارش ها حاکی از آن است که مناسبات معصومان(ع) با ری از زمان امام صادق(ع) برقرار شده است. چنین مناسباتی میان امام جواد(ع) و شیعیان ری نیز برقرار بود. «حرّ بن عثمان همدانی» میگوید: جمعی از اصحاب ما، از مردم ری، بر حضرت جواد(ع) وارد میشدند که در میان آنان یک نفر از پیروان مذهب زیدیه نیز حضور داشت. در این میان آن مرد زیدی، که به نحوی متوجه علم امامت آن حضرت شده بود، خطاب به امام(ع) گفت: شهادت به یگانگی خدا و نبوت پیامبرش میدهم و شهادت میدهم که شما حجت خداوند هستید.[14]
[1]. شوشتری، مجالس المؤمنین ، چاپ اسلامیه، ج ١، ص ٤٢٢
[2] ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ علامه، ج ٤، ص ٣٩٧
[3]. طبری، تاریخ الامم و الملوک،چاپ دارالتراث، ج ٣، ص ١٠٩٣؛
[4]. حسین، جاسم، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، چاپ امیرکبیر، ص ٨٠
[5]. طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ٣، ص ١١٠٣؛
[6]. صدوق، کمال الدین و تمام النعمۀ، چاپ اسلامیه، ج ٢، ص ١٨٧
[7]. رجال کشی، چاپ دانشگاه مشهد، ص611
[8] رجال طوسی، چاپ مکتبۀ الحیدریه ، ص ٣٦٨
[9] مناقب آل ابیطالب، ج ٤، ص ٣٩٧.
[10]. خوئی، معجم رجال الحدیث، چاپ آثار الشیعه، ج ١٧، ص ٢٣٥
[11] مجلسی، بحارالانوار، چاپ اسلامیه، ج ٥٠، ص ١٠٩.
[12] تفرشی، نقد الرجال، چاپ مؤسسه
آل البیت،ج ٤٤، ص ٢١٢
[13] قمی، سفینة البحار، چاپ آستان قدس رضوی، ج ٢، ص ١٢١
[14] رجال طوسی، ص ٢٠٨؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
امام جواد، ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام، امام نهم از امامان دوازدهگانه و یکی از چهاردهمعصوم میباشد.
امامجواد(ع)، امام نهم شیعیان و فرزند امامرضا(ع) و ریحانه در رجب یا رمضان سال ۱۹۵ هجری در مدینه زاده شد
محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (زاده ۱۰ رجب ۱۹۵ق در مدینه - شهادت ۲۲۰ق در بغداد) نهمین امام و پیشوای مسلمانان است. پدرشان امام رضا (ع) و مادرش خیزران (سَبیکه) بود. جواد و تقی از القاب ایشان است.
محمد بن علی بن موسی (۱۰ رجب ۱۹۵ ه.ق – آخرین روز ذیالقعده ۲۲۰ ه.ق) که کنیهٔ او ابوجعفر و ملقب به جواد و تقی است، نهمین امام شیعیان دوازدهامامی بعد از پدرش علی بن موسی الرضا و پیش از پسرش هادی میباشد. محمد تقی در سال ۱۹۵ ه.ق در مدینه به دنیا آمد و در دوران کودکی، پدرش را از دست داد. مادرش کنیزی از نوبیا در شمال آفریقا، یا از امپراطوری روم شرقی بود.
محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر و ملقب به جواد و ابنالرضا بود. ملقب شدن او به جواد را به علت کثرت بخشش و احسان او دانستهاند.
محمد بن علی بن موسی بن جعفر، امام نهم شیعیان اثناعشری است که به جوادالائمه شهرت دارد. نسب او با شش واسطه به امام علی(ع)، نخستین امام شیعیان میرسد. پدرش امام رضا(ع)، امام هشتم شیعیان است.[۱] مادرش کنیز بود و سَبیکه نوبیه نام داشت.[۲]
کُنیه وی ابوجعفر و ابوعلی است.[۳] در منابع روایی، از وی با عنوان ابوجعفر ثانی یاد میشود[۴] تا با ابوجعفر اول (امام باقر(ع)) اشتباه نشود.[۵]
از القاب مشهور امام نهم، جواد و ابنالرضا است.[۶] تَقی، زَکی، قانع، رضی، مختار، متوکل،[۷] مرتضی و مُنتَجَب[۸] را نیز از القاب او شمردهاند.
از محمد تقی به عنوان تنها فرزند علی بن موسی الرضا یاد میشود.[۱][۲] و به همین دلیل معاصرینش او را ابن الرضا[یادداشت ۱] مینامیدند.[۳] بنابر گزارش شیخ کلینی، مادر محمد تقی کنیزی به نام «حبیبه» از نوبیا در شمال آفریقا بود.[۴] بنابر روایتی که در کافی و تهذیب آمدهاست، مادر محمد تقی را «خیزران»، از نسل خانوادهٔ ماریه، همسر پیامبر اسلام، میدانند. به نوشتهٔ نوبختی، اسمش «درّه» بود که بعدها به خیزران تغییر یافتهاست.[۵][۶] نامهای دیگری نیز برای مادر محمد تقی ذکر شدهاست، از جملهٔ آنها میتوان به «سبیکه»، «سکینه»، «ریحانه» و «امالحسن» اشاره نمود. با این وجود، علی بن موسی الرضا، مادرِ محمد تقی را «خیزران» خطاب مینمود.[۷] در حدیثی منتسب به علی بن موسی الرضا، بشارتِ تولد محمد تقی توسط پیامبر اسلام، به عنوان «فرزندی که از بهترین کنیزان اهل نوبه پدید خواهد آمد» داده شدهاست.[۸]
امام جواد هفده سال امامت کرد که با حکومت مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود. براساس نقل بیشتر منابع، امام جواد(ع) در آخر ذیالقعده سال ۲۲۰ق در ۲۵سالگی، به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوانترین امام در هنگام شهادت بوده است. او در کنار جدش موسی بن جعفر(ع) در مقبره قریش در کاظمین به خاک سپرده شد.
سنّ کمِ امام جواد (هشتسالگی) در هنگام امامت، سبب شد شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کنند: برخی عبدالله بن موسی و عدهای احمد بن موسی شاهچراغ را امام خواندند و گروهی به واقفیه پیوستند؛ اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.
ارتباط امام جواد(ع) با شیعیان بیشتر از طریق وکیلانش و به شکل نامهنگاری انجام میشد. در دوره امامت او، فرقههای اهلحدیث، زیدیه، واقفیه و غُلات فعالیت داشتند. امام جواد(ع)، شیعیان را از عقاید آنان آگاه و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی میکرد و غالیان را لعن مینمود.
مناظرات علمی امام جواد(ع) با عالمان فرقههای اسلامی در مسائل کلامی، همچون جایگاه شیخین (عُمر و ابوبکر) و مسائل فقهی مانند حکم قطعکردن دست دزد و احکام حج را از مناظرات معروف امامان شیعه میدانند.
در دوره امامت امام جواد علیه السلام فرقههای اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات فعالیت داشتند و آن حضرت با آگاه نمودن شیعیان، تلاش می نمود مانع از انحراف آنان و جذب شدنشان به این فرقه ها شود.
از امام جواد، تنها حدود ۲۵۰ حدیث نقل شده است که علت آن را عمر کوتاه و نیز تحت کنترل بودن او میدانند. راویان و اصحاب او را نیز از ۱۱۵ تا ۱۹۳ تن شماره کردهاند. احمد بن ابینصر بزنطی، صفوان بن یحیی و عبدالعظیم حسنی از جمله اصحاب امام بودند.
در منابع شیعی، کراماتی همچون سخن گفتن هنگام تولد، طیُالارض، شفادادن بیماران و استجابت دعا، برای امام جواد(ع) نقل شده است. عالمان اهلسنت نیز شخصیت علمی و معنوی امام جواد(ع) را ستوده و برای او احترام قائلاند.
بیش از ۶۰۰ اثر علمی درباره امام نهم به زبانهای مختلف منتشر شده است. وفاة الامام الجواد، مُسند الامام الجواد، موسوعة الامام الجواد علیهالسلام، الحیاة السیاسیة للامامِ الجواد و حیاة الامام محمد الجواد از جمله این آثار هستند.
۱۳ - خصوصیات اخلاقی امام
۱۴ - امامت حضرتجواد علیهالسلام
۱۵ - مواجهه امام رضا با شبهات در باره امامت فرزندش
۱۶ - مستند امامت امام محمّد تقی
۱۷ - منشاء اختلاف در باره امامت امام جواد
۱۸ - استدلال معتقدین به امامت
۱۹ - نحوه استدلال در باره کیفیت و منشأ علم امام
۲۰ - امامت امام محمّد تقی در خردسالی
۲۱ - دلائل امامت امام محمد تقی در خردسالی
۲۲ - کرامات امام
۲۳ - اوضاع سیاسی دوران امام
۲۴ - سازمان وکالت
۲۵ - برخی از وکلا ی مرتبط با امام جواد
۲۶ - فعالیتهای سیاسی وکلای امام
۲۷ - فعالیت وکلا در سالهای پایانی امامت امامجواد
۲۸ - مقام علمی امام
۲۹ - تنوع روایتهای امام جواد
۳۰ - احادیث تفسیری منقول از حضرت
۳۱ - مناظرات و احتجاجات امام
۳۲ - موعظههای اخلاقی حضرت
۳۳ - راویان و یاران امام
۳۴ - افراد مورد ذم و طعن توسط امام
۳۵ - فرقه های مورد ذم امام
۳۶ - در نگاه امام خمینی
۳۷ - عناوین مرتبط
۳۸ - پانویس
۳۹ - منبع
- ۱ ولادت و نسب
- ۲ القاب و کنیه
- ۳ همسران و فرزندان
- ۴ امامت امام جواد علیهالسلام
- ۵ خلفای معاصر امام جواد علیهالسلام
- ۶ برخورد امام با فرقههای منحرف
- ۷ اصحاب امام جواد علیهالسلام
- ۸ شبکه ارتباطی وکالت
- ۹ اخلاق و فضایل امام جواد علیهالسلام
- ۱۰ میراث علمی امام جواد علیهالسلام
- ۱۱ شهادت امام جواد علیهالسلام
- ۱۲ پانویس
- ۱۳ منابع
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم یازدهم امام جوادع ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
امام هادی یا امام علی النقی (۲۱۲-۲۵۴ق) دهمین امام شیعیان و فرزند امام جواد(ع) است. او از ۲۲۰ تا ۲۵۴ق به مدت ۳۴ سال، امامت را به عهده داشت. دوران امامت امام هادی با خلافت چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل همزمان بود. او بیشتر سالهای امامتش را در سامرا تحت نظارت حاکمان عباسی گذراند.
علی بن محمد بن علی (به عربی: عَلیّ بن محمّدٍ الهادی؛ زادهٔ ۱۵ ذیالحجه سال ۲۱۲ هجری قمری / ۷ مارس ۸۲۸ میلادی – درگذشتهٔ ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری قمری / ۲ ژوئیهٔ ۸۶۸ میلادی) معروف به عَلیّ النَّقیّ و هادی، دهمین امامِ شیعیانِ دوازده امامی پس از پدرش محمد تقی و پیش از پسرش حسن عسکری است. کنیهاش «ابوالحسن» است و برای اینکه با موسی کاظم و علی بن موسی الرضا — جد پدری و پدربزرگ که آنان نیز ابوالحسن نامیده میشدند — اشتباه نشود، او را «ابوالحسن ثالث» مینامند. مادرش سمانه مغربیه، یک اُمِّوَلَد بودهاست.
بهاعتقاد امامیه، هادی در کودکی پس از درگذشت پدرش به امامت رسید. تمایل خلفای عباسی پیش از مُتَوَکِّل (مُعتَصَم و واثق) به مُعتَزِله، فضای سیاسی و فکریِ نسبتاً آزادی برای فعالیت و تدریسِ هادی در مدینه فراهم کرد. با روی کار آمدنِ متوکل و پررنگ شدنِ اهل حدیث، عرصه تا حدِّ زیادی بر هادی و شیعیانش تنگ شد. پس از آن بود که متوکل به تحریکِ عدهای مبنی بر تصمیم هادی برای شورش، او را به پایتخت خود، سامَرّا، فراخواند تا در این شهرِ نظامی، او را از نزدیک زیر نظر گیرد. هادی در سامرا زندگیِ نسبتاً آزادی داشت اما برای ارتباط با شیعیانش ناگزیر به نامهنگاری بود. این نامهها به وکلایی ارسال میشد که هادی در سرزمینهای مختلف برای ادارهٔ امور شیعیان و دریافتِ خُمس بهکار گماشته بود. از مهمترینِ این وکلا عثمان بن سعید بود که بعدها بهعنوان اولین نایبِ امام دوازدهمِ شیعیان شناخته شد. هادی در سامرا به مناسبتهای مختلف مورد سوءظن و آزار متوکل قرار گرفت. بعد از متوکل، مُنتَصِر و مُستَعین دوران کوتاهی حکومت کردند که نسبتاً فشارِ کمتری به هادی وارد میکردند. سرانجام مُعتَزّ، بنابر اعتقاد شیعه، دستور مسمومیت هادی را صادر کرد. در جریانِ تشییعِ هادی بهخاطر ازدحام جمعیت، تابوتش به منزلش بازگردانده و همانجا دفن شد. جایی که بعدها پسرش، حسن عسکری، در جوارش دفن شد و «حرم عَسْکَریَّیْن» نام گرفت.
از هادی کرامات و معجزات زیادی نقل شدهاست که به اعتبارِ آن، بعضی غُلات از جمله محمد بن نُصَیر نُمَیری به او نسبتِ رُبوبیَّت دادند. رسالهای در جبر و اختیار و زیارتهایی چون «جامعهٔ کبیره» و «غدیریه» را به هادی نسبت میدهند. زیارت جامعه کبیره، توصیف بلند و بلیغی از جوانب مختلف اصل ولایت و امامت به عنوان یکی از اصول پیشران جامعهٔ شیعی به حساب میآید و بر رهبری ائمهٔ شیعه بهعنوان پیشوایان حکومت اسلامی تأکید دارد.
دهمین امام شیعیان در نیمه ذی حجه سال ۲۱۲ در اطراف مدینه در محلی به نام «صریا» دیده به جهان گشود[۱] [۲] [۳]
و در ۴۱ سالگی [۴]
در ماه رجب سال ۲۵۴ در سامرا به دست معتز باللّه، خلیفه عباسی و با سمّ به شهادت رسید [۵] [۶] [۷]
نام مادر آن حضرت سمانه و طبق نقل کلینی [۸]
سوسن بوده است.
امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود. امام هادی (علیهالسلام) در سال ۲۵۴ هـ . ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
امام علی النقی (علیهالسلام) در ماه رجب سال ۲۵۴ هـ. ق[۵۰] [۵۱] [۵۲]
در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند. [۵۳] [۵۴] [۵۵]
امام هادی علیه السلام در شهر سامرا در سال ۲۵۴ ه.ق به شهادت رسیدند. در مورد روز شهادت ایشان کلینی در کتاب اصول کافی به دو روایت اشاره می کند که در یکی چهار روز مانده به آخر ماه جمادی الآخر و در دیگری ماه رجب (بدون ذکر روز آن) به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت بیان شده است. [۴] و علامه مجلسی در بحار الانوار دو روایت در مورد شهادت آن حضرت نقل می کند که در یکی سه روز مانده به آخر رجب (یعنی روز 26 یا 27 رجب) و در دیگری روز سوم ماه رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت ذکر شده است. [۵] در تقویم ایران روز سوم رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت مشخص شده است.[۶]
علامه مجلسی در کتاب جلاء العیون در مورد نحوه شهادت آن حضرت می گوید:
"بنا بر قول ابن بابويه و جماعتى ديگر، معتمد عبّاسى آن حضرت را به زهر شهيد كرد، و در وقت شهادت آن امام غريب به غير از امام حسن عسكرى عليه السّلام كسى نزد آن جناب نبود."[۷]
پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
امام باقر، محمد بن علی علیهالسلام، فرزند امام سجاد و امعبدالله دختر امامحسن مجتبی(ع)، ابوجعفر محمّد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهمالسلام، امام پنجم از ائمّه اثنا عشر و یکی از چهارده معصوم میباشد. امام باقر علیه السلام در یکم رجب سال ۵۷ هجرى قمری در شهر مدینه چشم به جهان گشود.[۱]
نام آن حضرت «محمد»، کنیه اش «ابوجعفر» و لقبش «باقر العلوم» یعنى «شکافندهى دانشها» است.
محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب مشهور به امام محمدِ باقر(ع) (۵۷-۱۱۴ق) پنجمین امام شیعیان بعد از پدرش امام سجاد(ع) است. مشهورترین لقب او «باقر» به معنای شکافنده است که برپایه حدیث لوح، این لقب را پیامبر اسلام(ص) پیش از ولادتش به او داد.
محمد بن علی الباقر (به عربی: مُحَمَّد بن عَليٍّ الْباقِر؛ ۳ صفر یا ۱ رجب ۵۷ هجری قمری / ۱۶ دسامبر ۶۷۶ یا ۱۰ مهٔ ۶۷۷ میلادی – ۷ ذیحجهٔ ۱۱۴ هجری قمری / مهٔ ۷۳۲ میلادی) معروف به باقر و باقرُالْعُلوم پنجمین امام شیعه امامیه پس از پدرش سجاد و پیش از پسرش جعفر صادق است. کنیهاش «ابوجعفر» است. مادرش، فاطمه بنت حسن دختر حسن مجتبی است؛ و بنابراین او اولین امام شیعه، از نسل هر دو نوهٔ پیامبر، حسن و حسین است.
زندگی محمد باقر مصادف با حکومت ده تن از خلفای اموی به نامهای معاویه، یزید بن معاویه، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک بود.
- ۱ ولادت و نام و نسب
- ۲ عصر امام باقر علیه السلام
- ۳ دانش امام باقر علیه السلام
- ۴ اخلاق امام باقر علیه السلام
- ۵ شاگردان امام باقر علیه السلام
- ۶ امام باقر در دربار هشام
- ۷ شهادت امام باقر علیه السلام
- ۸ پانویس
- ۹ منابع
۱ - کنیه امام باقر
۲ - القاب امام باقر
۳ - نسب امام باقر
۴ - مادر امام باقر
۴.۱ - فضایل مادر حضرت
۴.۲ - اقوال درباره نام مادر حضرت
۱ - ولادت امام باقر
۲ - پدر و مادر امام باقر
۳ - کنیه و القاب امام باقر
۴ - دوران امامت امام باقر
۵ - شهادت امام باقر
۶ - دلایل امامت امام باقر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم هفتم امام باقرع ، پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
ولادت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، از نسل حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و آدم ابوالبشر (علیهماالسّلام) ، آخرین پیامبر الهی، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل "یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند،" در شهر مکه در جامعه مُشرک جزیرة العرب در یکی از تاریکترین اعصار بشریت؛ عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بـردگان نـمیشناختند و مورخین نام آن را «عصر جاهلی» گذاردهاند، در شهر مکه بعد از طلوع فجر، روز جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی به دنیا آمد . در حالیکه مضاهر شرک و بتپرستی در اقصی نقاط عالم دچار تزلزل گشت و به خاموشی گرائید و نور حضرت سراسر عالم امکان را روشن نمود. اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] . نسب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی هاشم از قبیله قریش می رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او با شجره ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می رسد.[۳] . شجره نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان[۴] . اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا ابراهیم (علیهالسّلام) حدود ۳۰ نفر و تا حضرت نوح (علیهالسّلام) قریب ۴۰ نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسّلام) ۴۹ نفر میباشند؛[۵] [۶] که از «عدنان» به بالا، هم در اسامی آنها و هم در عدد آنان اختلاف زیادی است.[۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . «عدنان» بیستمین جد آن بزرگوار است که مورخین بدون اختلاف، نسب آن حضرت را تا به وی این گونه ذکر کردهاند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بنهاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. پیـامبر اسـلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایتی به اجدادشان اشاره کرده و میفرمایند: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» یعنی هرگاه نسب من به عدنان رسید متوقف شوید و از ذکر اجداد جلوتر خودداری کنید.[۱۲] [۱۳] . لذا اکثر مورخین هم، اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) را از عدنان، جد بیستم رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) ضبط کردهاند.[۱۴] . عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به خاطر نوری که در چهره او مشاهده می نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند.[۵] مادر آن حضرت نیز آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره است. که علاوه بر بهره مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. نسب پیامبر از طرف مادر؛ بدین شرح است: آمنه بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب از تیره بنیزهره و از قبیله قریش.[۲۳] [۲۴] . نسب پدری و مادری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عبد مناف جد سوم و کلاب جد پنجم ایشان به هم میپیوندد. پدر آمنه یعنی وهب بن عبدمناف بن زهره، رئیس و سرور بنی زهره بود و [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . مادرش بُرّه دختر عبدالعزی از خاندان بنیعبدالدار بود.[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] . آمنه به لحاظ شرف و پاکدامنی، سالار زنان بنی زهره بود به طوری که او را برترین عقیله قریش دانستهاند.[۳۵] [۳۶] [۳۷] . گفتهاند آنگاه که داشتن دختر برای اعراب مایه ننگ و شرمساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژهای داشت.[۳۸] . عبدالمطلب هنگامی که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او نیست. زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است.»[۶] علمای شیعه و برخى از علمای اهل سنت بر اساس استدلالهای عقلی و مستندات روایی که ارائه می دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه السلام همه یکتا پرست بوده اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکى قرار نگرفته است.[۷] . پدر، مادر، اجداد و جدات آن حـضرت هـمه و همه مسلمان و مومن بوده و نطفه نورانی وی در هیچ صلب و رحم مشترک میان کفر و اسلام و ایمان و شرک قرار نگرفته است. پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نسل اسماعیل ذبیح و فرزند ابراهیم خلیل و از سلاله حضرت آدم ابوالبشر است. منابع تاریخی، رخدادهایی را در شب میلاد پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۹] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۱۰] . در روایات آمده است که در شب ولادت آن حضرت حوادث مهم و اتفاقات زیادی در اطراف جهان به وقوع پیوست که پیش از آن سابقه نداشت و از جمله «ارهاصات» بوده است. شاید جامعترین حدیث در این باره حدیثی است که مرحوم صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب امالی به سند خود از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده و روایات دیگری نیز شبیه به آن در دیگر منابع موجود است.[۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] . خلاصه حوادث مقارن ولادت را میتوان در چند بند زیر نام برد : ۱. بتها، همگی بهرو درافتادند.[۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] . ۲. ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت.[۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] . ۳. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.[۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] . ۴. دریاچه ساوه خشک گردید.[۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] . ۵. نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.[۱۵۳] [۱۵۴] . ۶. رانـده شدن شیاطین و جنّیان از آسمانها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمانها و وحی. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را می شنیدند، برای همیشه، طرد شدند.[۱۵۵] [۱۵۶] . حدیثی در این مورد نقل شده که گفته است: «لم یرم بنجم منذ رفع عیسی (علیهالسّلام) حتی بعث رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).»[۱۵۷] [۱۵۸] . امام صادق (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: شیاطین به آسـمانها رفت و آمد میکردند تا این که با تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام)، از سه آسمان و با به دنیا آمدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هفت آسمان منع شدند.[۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] . فخر رازی نیز در تفسیر آیه شریفه «وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا؛[۱۶۲] . و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم؛ امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد.» در مورد منع شیاطین از نفوذ در آسمانها و تیرهای شهاب همین گفتار را داشته و اقوالی در این باره نقل کرده است.[۱۶۳] . ۷. سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد.[۱۶۴] [۱۶۵] . ابن شهرآشوب، به نقل از امام صادق (علیهالسّلام) یاد می کند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیمالشان، بتها به صورت، به زمین افتادند. پادشاهی نماند؛ مگر آنکه تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند. در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت.»[۱۶۶] . برخی از این حوادث در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است.[۱۶۷] [۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] . مکان ولادت پیامبر اسلام(ص) در شعب ابیطالب[۱۱] و در خانه عقیل بن ابیطالب بوده است. فرزندان عقیل، این خانه را به محمد بن یوسف، برادر حجاج بن یوسف، فروختند[۱۲] و این خانه به خانه محمد بن یوسف مشهور شد.[۱۳] محمد آنجا را تبدیل به قصری برای خود کرد. در زمان حکومت بنیعباس، خیزران، مادر هارونالرشید خلیفه عباسی، این خانه را خرید و آنرا تبدیل به مسجد کرد.[۱۴] علامه مجلسی، فقیه و محدث قرن یازدهم، نقل میکند که در زمان او مکانی به این نام در مکه وجود داشته و مردم آنرا زیارت میکردند.[۱۳] این بنا تا زمان حکومت آلسعود بر حجاز، باقی بود. آنها به جهت اعتقادات مذهب وهابیت و منع بر تبرک به آثار پیامبران، آنجا را تخریب کردند.[۱۴] . هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود . چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳] رسول خدا در حدود چهار سال نزد حلیمه در میان قبیله بنى سعد اقامت داشت و در سال پنجم ولادت، «حلیمه» او را به مادرش آمنه باز گرداند.[۱۴] در سال هفتم ولادت که رسول خدا شش ساله بود، مادرش وى را براى دیدن دائى هایش به مدینه برد، و هنگام بازگشت به مکه در «أبواء» در گذشت.[۱۵] . پس از آن سرپرستی آن حضرت ابتدا در دست جدش حضرت عبد المطلب و بعد از ایشان، در دست عمویش ابوطالب بود.[۱۶] . از اتفاقات مهم دوران کودکی و جوانی پیامبر اسلام می توان به موارد زیر اشاره نمود : رفتن به سفر تجاری شام به همراه عموی خود حضرت ابوطالب (علیه السلام) و دیدار با بُحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود و وعده نبوت آن حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مطلع کرد.[۱۷] . انتخاب کردن شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است. پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و نشان دادن لیاقت های خود در امر تجارت در این سفر، با سود خوبی که از این کاروان حاصل شد. مشهور شدن به صفت امین به دلیل امانت داری ایشان. شرکت در پیمان جوانمردانه حلف الفضول که برای حمایت از مظلومان بین جوانان قریش در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود.[۱۸] .ادامه مقاله را اینجا ببینید . ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله . هفدهِ ماه ربیع است، عیدِ میلاد مُحَمَّد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
«حجّة الوداع» حجّى است که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله) در سال ۱۰ هجرى با حضور جمعیتى فراوان از مسلمانان گزارد و از این رو «حجّة الوداع» نامیده شده که پیامبر اکرم در آن سفر با مردم وداع گفت و در واقع آخرین حج ایشان بود.[۱] . حجةالوداع یا حجِ وداع، اولین و آخرین حضور محمد در مراسم حج در طول زندگانی وی بود که در ذیالحجه ۱۰هجری برابر مارس ۶۳۲ انجام شد.[۱][۲] همچنین آن را حَجَّةُالاسلام،[۲] حَجَّةُالوداع و حَجَّةُالتمام و حجّه البلاغ نیز نامیدهاند.[۱] این حج نخستین حج کامل بود[۲] و شمار همراهان محمد در منابع ۹۰٬۰۰۰ یا ۱۱۴٬۰۰۰ یا بیشتر آمدهاست.[۱] . حجة الوداع یا حجة البلاغ یا حجة الکمال یا حجة التمام، تنها حج حضرت محمد(ص) پس از هجرت است، که با شمار بسیاری از مسلمانان از مدینه آغاز شد و پیامبر(ص) در آن به توضیح احکام و آموزشهای دینی، و تعلیمات اسلام از جمله احکام حج و بویژه ولایت امام علی(ع) و ولایت اهل بیت خود پرداخت. این سفر در ۲۵ ذی قعده سال دهم هجرت آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید. شمار حاجیان را از ۷۰ هزار تا ۱۲۰ هزار نفر گفتهاند. در این سفر، همسران حضرت محمد(ص) و دختر او حضرت فاطمه(س) حاضر بوده و امام علی(ع) که به دستور پیامبر(ص) در یمن بود، هنگام عمل سعی، به جمع حاجیان ملحق شد. حضرت محمد(ص)، مسیری متفاوت برای رفتن به مکه برگزید که به «راه حج انبیا» شهرت یافت. بعدها در هرکدام از توقفگاههای پیامبر(ص) مسجدی ساخته شد؛ مانند مسجد شجره،مسجد الغزاله و مسجد الرُوَیثه. این سفربه دلیل مشارکت حداکثری مردم در آن و نبود مانعی از بیان احکام و نگرانی های نظامی،چنانکه در غزوات دیگر بود، ماهیتی آموزشی و تعلیمی نیز داشت و لبریز از نکات مختلف آموزشی و تعلیمی رسول الله(ص) بود. از نکتههای مهم این سفر، معرفی امام علی(ع) به عنوان ولیّ و آموزش احکام حج بود. خطبه روز عرفه، خطبه عید قربان و خطبه غدیر از سخنرانیهای معروف پیامبر(ص) در این سفر است. نامهای این حج و وجه نامگذاری آنها را چنین گفته اند: حجة الوداع: این حج، از آن جهت حجة الوداع نامیده شد که در آن پیامبر(ص) با حاضران وداع کرد[۱] و با اشاره، آن را واپسین حج خود خواند.[۲] . حجة الاسلام:[۳] این حج، از آن جهت به این نام خوانده شد که تنها حجی است که حضرت محمد(ص)، در دوره حاکمیت اسلام انجام داد.[۴] . حجة البلاغ:[۵] این نام، به تناسب نازل شدن آیه ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ﴾[یادداشت ۱][۶] در این سفر است. در این آیه، خداوند فرمان ابلاغ و رساندن پیامی مهم را به حضرت محمد(ص) میدهد. اهل سنت، دلیل نامگذاری به حجة البلاغ را تبلیغ احکام دین به صورت گفتاری و رفتاری در این حج دانسته اند.[۷] . حجة الکمال و حجة التمام:[۵] این دو نام، میتواند اشاره به آیه سه از سوره مائده باشد[یادداشت ۲][۸] که در بازگشت از این سفر نازل شده و کمال دین و تمام نعمت الهی را اعلام کرده است.[۹] . این سفر در ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید. .شمار حاجیان را از ۷۰ هزار تا ۱۲۰ هزار نفر گفته اند. در این سفر، همسران پیامبر و دختر او حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) حاضر بوده و امام علی (علیهالسّلام) که به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یمن بود، هنگام عمل سعی، به جمع حاجیان ملحق شد. پیامبر از مسیری که به طریق انبیاء معروف شده و با مسیر امروزی متفاوت است راه مدینه تا مکه را پیمودند. بعدها در توقفگاههای ایشان در این مسیر مسجدی به نام آن ساخته شد. از جمله خطبههای مهم ایشان در این مراسم خطبه روز عرفه، خطبه ایشان در منا و خطبه مفصل ایشان در کنار خانه کعبه را میتوان نام برد. ماجرای غدیرخم و معرفی خلافت امام علی (علیهالسلام) بعد از ایشان از مهمترین اتفاقات حجة الوداع بوده و به موجب آن آیه اکمال دین نازل گردیده است. هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه و خروج آن حضرت از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند. بار اول در سال هشتم هجری پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند. بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند. سومین و آخرین بار بعد از هجرت که پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مکه شدند در سال دهم هجری به عنوان «حجة الوداع» بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند. در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله ولایت و خلافت بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله. پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی آن حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آن که حضرت رسول اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد. جمعیتی حدود یک صد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، به طوری که لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند. حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجة وارد مکه شدند. امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند، به همراه عدهای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند. با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجة، پیامبر به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هنگام ظهر به منطقه ذوالحلیفه، در هشت کیلومتری غرب شهر مدینه[۶۱] [۶۲] رسید و غسل احرام انجام داد و نماز ظهر را در مسجد شجره خواند.[۶۳] [۶۴] [۶۵] وی به مردم فرمان داد موهای زائد بدن خود را زدوده، برای احرام غسل کرده و لباسهای دوخته را از تن بدر کنند.[۶۶] پس از آن، او به نشاندار کردن شتران قربانی خود، که ۶۳ شتر بود پرداخت. مامور نگهداری از شتران پیامبر در حجة الوداع، ناجیة بن جندب خزاعی اسلمی بود[۶۷] [۶۸] [۶۹] [۷۰] که به کمک چند تن از مردان قبیله خود، این وظیفه را انجام میداد. او در سفرهای دیگر نیز این وظیفه را به عهده داشت.[۷۱] [۷۲] [۷۳] [۷۴] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حالی که با دو تکه پارچه صُحاری احرام بسته بود،[۷۵] [۷۶] در بیابان بیداء نزدیک به دو کیلومتری منطقه شجره، با گفتن جملات تلبیه مُحرم شد.[۷۷] [۷۸][۷۹] در برخی از روایات، شب ماندن وی در منطقه ذوالحلیفه آمده است؛[۸۰] [۸۱] ولی تاریخنگارانی مانند واقدی (م. ۲۰۶ یا ۲۰۷ق)، خبر بیتوته نکردن در ذوالحلیفه را تایید کرده اند.[۸۲] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این حالت، سوار بر ناقه قصوای خود بود[۸۳] [۸۴] [۸۵] و سایهبانی نداشت[۸۶] سوار بر جهاز مندرس و ارزان شتر، قصد خود را خدا و نه خودنمایی و نه شنیدن دیگران دانست.[۸۷] [۸۸] بر پایه منابع شیعه [۸۹] [۹۰] و اهل سنت [۹۱] [۹۲] [۹۳] پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و همراهان وی با صدای بلند اینگونه تلبیه میگفتند: «لَبَّیک اللَّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لَا شَرِیک لَک لَبَّیک اِنَّ الْحَمْدَ وَ النِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک لَا شَرِیک لَک (لَبَّیک)» آنان به فرمان خدا، آنقدر اینگونه تلبیه را تکرار کردند که پیش از رسیدن به منزلگاه روحاء، در ۸۲ کیلومتری مدینه[۹۴] صدای آنها گرفت.[۹۵] [۹۶] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در حالی که جز برای نماز و استراحت بین راه توقف نمیکرد، فاصله میان مدینه و مکه را از راهی پیمود که با مسیر امروزی و حتی مسیری که در زمان سمهودی (سده دهم) استفاده میشده، متفاوت بود. این راه را، راه حج انبیاء خوانده اند. بعدها، در هرکدام از توقفگاههایِ حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میان مدینه و مکه، مسجدی به نام آن منزل، ساخته شد[۱۰۲] [۱۰۳] و نماز خواندن در این مساجد از آداب حج شد. نامهای این مساجد چنین است:[۱۰۴] • مسجد شجره در ذوالحلیفه: حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این مسجد نماز عصر خوانده[۱۰۵] و غسل احرام کرد. • مسجد شرف در روحاء: در این مکان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پسرجوانی را که گرفتار حملههای صرعگونه و تشنج بود شفا داد. [۱۰۶] [۱۰۷] [۱۰۸] • مسجد عِرْقُالظُّبْیة: به گفته پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگام گذر از این منزلگاه، ۷۰ پیامبر پیش از او در آنجا نماز گزاردند و حضرت موسی (علیهالسّلام) به همراه ۷۰ هزار نفر از بنیاسرائیل، از آن مکان گذشته و حضرت عیسی (علیهالسّلام) پیش از قیامت برای انجام حج یا عمره از آن خواهد گذشت.[۱۰۹] • مسجد المنصرف (الغزاله) • مسجد الرُوَیثه: در این منزلگاه، زنی به همراه کودکی نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آمد و درباره حج کودکان سؤال کرد؛ وی آن را صحیح و مایه ثواب برای مادرش دانست.[۱۱۰] [۱۱۱] • مسجد گردنه رکوبه • مسجد الاثایه • مسجد العَرْج • مسجد المُنبَجِس • مسجد لُحَیجمل: بر پایه روایتی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در اینجا سر خود را حجامت کرد. [۱۱۲] [۱۱۳] • مسجد مُدلِجَةتَعهِن • مسجد الرماده • مسجد الاَبواء • مسجد گردنه هَرشاء • مسجد الجُحفه • مسجد طرف قَدید • مسجد حره در نزدیکی گردنه خلیص • مسجد خلیص • مسجد بطن مرالظهران • مسجد سَرَف • مسجد التَنعیم • مسجد ذی طُوی • مسجد الصَفراء • مسجد ذات آل • مسجد ذفران • مسجد البرود • مسجد مبروک. [۱۱۴] [۱۱۵] [۱۱۶] [۱۱۷] . حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پس از هشت روز، در سوم ذیحجه به نزدیکی مکه رسید و پیش از گردنههای ورودی مکه توقف کرده و شب را در آنجا گذراند. صبحگاهان پس از انجام غسل و به هنگام بالا آمدن آفتاب، در چهارم ذیحجه، از بالای مکه و از گردنه مدنیان سوار بر ناقه قصباء وارد مکه شد و به سوی مسجدالحرام پیش رفت تا به باب بنیشیبه رسید. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با دیدن کعبه تکبیر گفته و پس از ستایش خداوند و صلوات بر حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و استلام حجرالاسود، سواره در هفت دور، کعبه را طواف کرد و مردم نیز به همراه او طواف کردند. بر پایه روایتی، دلیل سواره طواف کردن او، نمایاندن خود به جمعیتِ بسیاری بود که برای آموختن حج به او نگاه میکردند.[۱۱۸] [۱۱۹] او در همان حالت سواره، با چوبدستی خود استلام حجرالاسود میکرد و چوبدستی را که به حجرالاسود خورده بود میبوسید. [۱۲۰] [۱۲۱] [۱۲۲] بر پایه برخی از روایات، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سه دور را به صورت دویدن، در حالی که یکی از شانههایش را از احرام بیرون گذاشته بود پیمود؛[۱۲۳] [۱۲۴] در مقابل، برخی، این روایات را مربوط به عمرة القضا در سال هشتم هجری دانسته و شواهدی برای تقویت این احتمال آورده اند.[۱۲۵] پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از کامل کردن طواف، به کنار مقام ابراهیم (علیهالسّلام) (مقام ابراهیم (علیهالسّلام)، بر پایه روایاتی، در آن زمان در مکان اصلیاش قرار داشته و بر پایه نقلی، به محاذات مکان کنونی و چسبیده به کعبه بود.)[۱۲۶] [۱۲۷] [۱۲۸] رفت و نماز طواف را ادا کرد. [۱۲۹] [۱۳۰] [۱۳۱] وی پس از نماز طواف، نزد چاه زمزم رفت و از آب آن نوشید و به نوشیدن آن سفارش کرد.[۱۳۲] [۱۳۳] او در دعایی، از خداوند به برکت آب زمزم، علم سودمند، روزی گسترده و درمان هر بیماری طلبید.[۱۳۴] [۱۳۵] آنگاه به نزد حجرالاسود رفت و دوباره آن را استلام کرد و استلام حجر را وداع با کعبه دانست.[۱۳۶] [۱۳۷] پس از استلام حجر، با اشاره به آیه «اِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ؛ [۱۳۸] بی تردید صفا و مروه از نشانههای خداست.» به سمت کوه صفا رفت و بهاندازه خواندن یک سوره بقره بر آن کوه دعا کرد. [۱۳۹] سپس سواره بر شتر، سعی بین صفا و مروه را انجام داد. [۱۴۰] [۱۴۱] [۱۴۲] پس از انجام این سعی، جبرئیل نازل شد و فرمان خروج از احرام را برای همه کسانی که بدون همراه داشتن قربانی برای حج مُحرم شده بودند، آورد. این دستور موجب شد تا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چون به همراه خود قربانی داشت نیت حج قِران کند. حاجیانی که قربانی با خود نداشتند، با «تمتّع» دانستنِ عملی که تا آن موقع انجام داده بودند، به «حج تمتّع» مُحرم شدند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چون قربانی داشت از احرام خارج نشد.[۱۴۳] [۱۴۴] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از تعجب و مقاومت برخی از صحابه فرمود: «اگر از قبل میدانستم چه پیش خواهد آمد مانند شما عمل میکردم (و قربانی نمیآوردم) تا مانند شما اکنون از احرام خارج شوم؛ ولی من قربانی به همراه دارم و کسی که قربانی دارد نباید از احرام خارج شود مگر وقتی که قربانی به قربانگاه برسد.»[۱۴۵] [۱۴۶] انکار برخی از اصحاب درباره این مسئله، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را خشمگین کرد. [۱۴۷] [۱۴۸] امام علی (علیهالسّلام) در ماه رمضان همین سال، برای دعوت مردم یمن به اسلام و جمعآوری خراج نجران، به آن منطقه رفته بود. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در این سفر چنانکه رسم قریش بود، رفادت و اطعام حاجیان را به عهده گرفت[۱۶۲] و کعبه را با پارچههای یمنی پوشاند.[۱۶۳] [۱۶۴] او فرمان دادند به مکیان و مجاوران حرم اعلام شود که از بیستم ذیقعده تا روز بازگشت حاجیان در موسم حج، طواف و استلام حجرالاسود و مقام ابراهیم (علیهالسّلام) و صف اول نماز جماعت را به حاجیان واگذارند. [۱۶۵] [۱۶۶] [۱۶۷] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روزهای یکشنبه تا چهارشنبه را در حالت احرام در مکه در خیمهای گذراند که در ناحیه ابطح زده بودند و از سکونت در خانههای اهل مکه خودداری کرد.[۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] او بعد از ظهر چهارشنبه که روز هفتم ذیحجه بود برای مردم خطبه خواند [۱۷۲] [۱۷۳] و مناسک حج را به آنان آموخت. [۱۷۴] [۱۷۵] [۱۷۶] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روز هشتم ذیحجه یوم الترویه به هنگام ظهر به مردم فرمان داد تا غسل کرده و برای لبیک گویند. آنها به همراه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مکه به سوی منا خارج شده و نمازهای ظهر و عصر آن روز تا نماز صبح روز بعد (روز عرفه) را در منا به جا آوردند. [۱۷۷] [۱۷۸] [۱۷۹] پس از بالا آمدن خورشید در روز نهم ذیحجه، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و مسلمانان از منا به سمت عرفات به راه افتادند و برخلاف سنت جاهلیت قریش که در مزدلفه توقف میکردند، از مزدلفه گذشته و به عرفات رسیدند و در کنار مسجد نمره در عرفات، برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خیمه زدند. پیامبر پیش از ظهر روز عرفه، وسط وادی عرفات، برای مردم سخنرانی کردند و برای رساندن صدای خود به جمعیت، از ربیعة بن امیه کمک گرفتند که سخنان آن حضرت را برای حاضرانی که دورتر بودند، تکرار کند. [۱۸۰] [۱۸۱] [۱۸۲] در این خطبه که نزد برخی به خطبه حجة الوداع معروف است،[۱۸۳] موضوعاتی چون خلافت دوازده نفر پیشوا از قریش، [۱۸۴] ضرورت توجه امت به کتاب خدا و اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، سفارش به تقوا و تلاش برای رضای خدا، اشاره به نزدیکی وفات خود، تاکید بر حرمت مال و جان و ناموس مسلمانان بر یکدیگر، تاکید بر امانتداری، یادآوری حرمت ربا و باطل اعلام کردن رباها و خونفداها و عناوین عهد جاهلیت، مگر پردهداری و آبرسانی به حجاج، سفارش به مساوات و برادری، سفارش به حفظ حقوق زنان و خوشرفتاری با آنان، تاکید بر بطلان ارزشهای جاهلیت و اینکه ملاک برتری تقواست، یادآوری مسئله دیه و ارث و حرمت انتساب زاده زنا به زناکار بیان شده است. [۱۸۵] [۱۸۶] بر پایه روایاتی، در عرفات فرمان خداوند درباره نزدیک شدن درگذشت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دستور معرفی رسمی امام علی (علیهالسّلام) به عنوان جانشین حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسید؛ ولی او که از واکنش تند و بازگشت به جاهلیتِ قریشیان نگران بود، از خداوند ایمنی از این خطرات را خواست و منتظر تایید خداوند شد. [۱۸۷] [۱۸۸] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، نماز ظهر و عصر را با هم به جا آورد و تا غروب آفتاب، رو به قبله و ایستاده مناجات کرد. [۱۸۹] [۱۹۰] او به هنگام غروب، خطاب به مردم از منت خدا بر آنها و آمرزش افراد نیکوکار و پذیرش شفاعت آنها در حق بدکاران خبر داد. [۱۹۱] [۱۹۲] [۱۹۳] از او مواعظ، دعاها[۱۹۴] [۱۹۵] [۱۹۶] و پاسخ به سؤالات حاجیان نیز، در عرفه یاد شده است. [۱۹۷] در جاهلیت، حاجیان پیش از غروب از عرفات به سمت مشعر میرفتند؛ ولی حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از غروب آفتاب به سمت مشعر به راه افتاد، در حالی که با توجه به شلوغی جمعیت، بسیار آرام حرکت میکرد و مردم را به حرکت آرام و مراقبت از ضعیفان و پیادگان سفارش میکرد. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پس از ورود به منا تا آخر آن را، از بزرگترین راه طی کرد. این راه، که از وسط منا میگذشت، از کنار کوه ضَب در نزدیکی مسجد خیف میگذشت و به آخر منا که گردنه جمره و به سمت مکه بود، میرسید. [۲۱۳] [۲۱۴] [۲۱۵] او در وسط دره، پشت به مکه، سوار بر ناقه و هنگام بالا آمدن خورشید، جمره کبری را رمی کرد. وی با هرکدام از هفت سنگی که به جمره زد، تکبیر گفت و سفارش کرد مردم برای رعایت حال دیگران، سنگهای کوچکی را برای رمی جمع کنند. [۲۱۶] [۲۱۷] [۲۱۸] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در منا مسلمانان را به فراگیری احکام و مناسک از خود فرا میخواند و به این نکته اشاره میکرد که شاید این سفر آخرین سفر حج او باشد. [۲۱۹] [۲۲۰] [۲۲۱] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، پس از رمی جمره عقبه به سمت قربانگاه منا که در نزدیکی جمره وسطی بود رفت و با همکاری امام علی (علیهالسّلام) [۲۲۲] [۲۲۳] [۲۲۴] ۶۳ شتر را از جانب خود و با دست خود[۲۲۵] [۲۲۶] [۲۲۷] قربانی کرد. در مجموع، قربانی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امام علی (علیهالسّلام) ۱۰۰ شتر شد. [۲۲۸] [۲۲۹] [۲۳۰] [۲۳۱] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای هرکدام از همسران خود یک گاو و برای همه، یک شتر قربانی کرد.[۲۳۲] [۲۳۳] [۲۳۴] بر پایه برخی روایات، برای همه همسران یک گاو قربانی کرد. [۲۳۵] [۲۳۶] [۲۳۷] [۲۳۸] دلیل این تعداد قربانی به صراحت بیان نشده، اما ممکن است موارد زیر از جمله دلایل آن باشد: تقرب به درگاه خدا و تلاش برای سیر کردن و اطعام تعداد بیشتری از حجاج که بسیاری نیز قربانی همراه نداشتند و تشویق به قربانی کردن در راه خدا و اشاره به این مطلب که سادهزیستی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زندگی شخصیاش تنها از سر نداری و فقر نبوده است.[۲۳۹] [۲۴۰] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با توجه به بسیاریِ جمعیت، همه نقاط سرزمین منا را قتلگاه دانست و از مردم خواست هرکسی در خیمهگاه خودش قربانی کند و به قربانگاه اصلی منا نیاید.[۲۴۱] [۲۴۲] [۲۴۳] [۲۴۴] او از همه قربانیهایش، تکهای گوشت را در ظرفی قرار داده و دستور داد آن را برای استفاده او آبگوشت کنند [۲۴۵] [۲۴۶] [۲۴۷] و پس از پختن، از این گوشت خورده و از آبش نوشید گویا پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، این کار را با توجه به دستور قرآن که به خوردن و صدقه دادن گوشت قربانی فرمان داده، انجام داده است، و به امام علی (علیهالسّلام) فرمان داد گوشت قربانیها و هرچه را که از قربانیها باقی مانده حتی دهنه، افسار و پالان را به نیازمندان بدهد [۲۴۸] [۲۴۹] [۲۵۰] [۲۵۱] و مزد کار قصابان را برخلاف معمول، از محل دیگری غیر از گوشتهای قربانی تامین کند. [۲۵۲] [۲۵۳] [۲۵۴] وی با توجه به ازدحام جمعیت و نیاز غذایی به گوشت قربانی، فرمان داد تا سه روز کسی نمیتواند با ذخیره کردن گوشتهای قربانیاش، کسانی را که به گوشت نیاز دارند از گوشت قربانی محروم کند. [۲۵۵] [۲۵۶] [۲۵۷] به گمان، بیشتر حاجیانی که در منا بودند، نتوانستند قربانی چندانی داشته باشند، چرا که قربانی، فقط بر کسانی که از راه دور به حج میآمدند و توانایی مالی داشتند واجب بود و شماری اندک از آنها قربانی با خود آورده بودند و با ازدحام جمعیت در حج آن سال، قربانی بهاندازه همه متقاضیانِ خرید آن، در مکه و منا نبود.[۲۵۸] قرآن، برای کسانی که به قربانی دست نیافتهاند، وظیفه روزه گرفتن مقرر کرده بود؛ از این رو، بسیاری از حاجیان در ایام تشریق، در منا قصد روزه گرفتن داشتند. ولی پیامبر دستور داد تا چند نفر در منا اعلام کنند که این روزها، وقت خوردن و آشامیدن و یاد خداست نه روزه داری [۲۵۹] [۲۶۰] [۲۶۱] و این خود تاییدکننده شمار زیاد کسانی است که از قربانی کردن ناتوان بودند و میخواستند به جای قربانی روزه بگیرند.حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از قربانی، موهای بلند خود را که برای جلوگیری از آلودگی با صمغ و... آغشته بود [۲۶۲] [۲۶۳] [۲۶۴] تراشید. او همچنین موهای صورت و ناخنهای خود را اندکی کوتاه کرده و فرمود تا دفن شود. [۲۶۵] [۲۶۶] [۲۶۷] مسلمانان برای تبرک گرفتن از موهای حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پیرامون وی جمع شده بودند. ابوطلحه انصاری و خالد بن ولید از جمله کسانی بودند که از موی او برای تبرک گرفتند. سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمان داد تا موهای تراشیده را میان مسلمانان مشتاق تقسیم کنند و اینگونه مقداری از موهای سر وی نزد همسرانش به یادگار ماند. حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خیمه زدن و اتراق حاجیان را مدیریت کرد و برای هر گروهی مکانی را اختصاص داد. محل خیمههای پیامبر و بنیهاشم، مکان سنتی این قبیله از قدیم در منا بود که بر پایه روایاتی، در کنار جمره دوم قرار داشت. [۲۶۸] منزلگاه همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در نزدیکی مسجد خیف قرار داشت.[۲۶۹] انصار را پشت خانههای همسران پیامبر در سمت چپ قبله و دارالاماره قرار داد، که «شعب الانصار» نامیده شد. مهاجرین را در شکاف دره ای جا داد که سمت راست قبله بود و بعدها «شعب المهاجرین» نام گرفت. [۲۷۰] [۲۷۱] [۲۷۲] حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سوار بر ناقه قصباء، در روز عید قربان خطبهای که از نظر محتوا بسیار شبیه به خطبه روز عرفه است بیان کرد. گفته شده این خطبه در مسجد خیف در منا بیان شده است. [۲۷۳] [۲۷۴] [۲۷۵] افزون بر مطالبي که ضمن گزارش خطبه عرفه بيان شد، ايشان ضمن اقرار گرفتن از مردم و تکيه بر باور سنتي آنان، درباره حرمت مال و جان و ناموس مردم در ماههای حرام و در حرم امن الهي و در روز عيد قربان، اين حرمت را ابدي و تا روز قیامت اعلام کرد. [۲۷۶] [۲۷۷] [۲۷۸] هشدار نسبت به ارتداد و کفر دوباره مسلمانان و درگيريها و اختلافات داخلي آنان با يکديگر، تأکيد بر بندگي خداوند و نمازهاي پنجگانه و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا و پرداخت زکات و اطاعت از ولی امر و امامان پس از پيامبر (صلیاللهعلیهوآله)، از ديگر فرازهاي اين سخنراني بود. [۲۷۹] [۲۸۰] ايشان ضمن بيان اينکه چه بسا شنوندگاني که پس از اين، سخنان آن حضرت را بشنوند و بهتر از حاضران بتوانند آن را درک کنند، براي کساني که سخنان ايشان را به غايبان برسانند، دعا کرد. [۲۸۱] [۲۸۲] [۲۸۳] به نقلي ايشان در حال تلاش براي رساندن صداي خود به ديگران، بر پالان شترش ايستاده بود. [۲۸۴] [۲۸۵] آن حضرت روز عيد را روز ثَج (قرباني در راه خدا که اگر با نيت صادقانه انجام شود اولين قطره خونش، کفاره تمام گناهان گذشته حاجي است) و عَج (دعا و زاري به درگاه خداوند) ناميد و بشارت داد که هيچکس از اين مکان خارج نميشود، مگر اينکه مورد رحمت الهی قرار گيرد مگر کسي که مبتلا به گناهان بزرگ است و تکرار آنها را در نيت دارد. [۲۸۶] [۲۸۷] بر پایه روایتی فرمان ابلاغ رسمی جانشینی امام علی (علیهالسّلام) در مسجد خیف نیز دوباره به حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) گوشزد شد؛ ولی او با توجه به ملاحظات سابق، منتظر تایید خداوند ماند. [۲۸۸] [۲۸۹] پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، روز عید قربان و پیش از ظهر برای اتمام اعمال حج به مکه رفت و نماز ظهر را در مسجدالحرام خواند [۲۹۰] [۲۹۱] [۲۹۲] و بر پایه برخی گزارشها، صبح و پیش از وقت نماز و بر پایه برخی دیگر، شب همراه همسران خود به مکه رفت [۲۹۳] [۲۹۴] و از آب زمزم نوشید. [۲۹۵] [۲۹۶] او بر خلاف سال فتح مکه، وارد کعبه نشد و در داخل آن نماز نگزارد. [۲۹۷] [۲۹۸] [۲۹۹] بر پایه برخی گزارشها، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از اتمام مناسک، در حالی که حلقههای در کعبه را گرفته بود، خطبهای طولانی درباره نشانههای قیامت و هشدار از راه یافتن تباهیها و انحراف در دین و امت اسلامی ایراد کرد [۳۰۰] [۳۰۱] [۳۰۲] و پس از انجام زیارت کعبه و طواف وداع به منا بازگشت. آن حضرت در منا، نمازهای یومیه را به صورت شکسته به جا آورد [۳۰۳] [۳۰۴] و هر روز از خیمهگاه خود پیاده برای رمی جمرههای سهگانه میرفت و پیاده باز میگشت. [۳۰۵] [۳۰۶] [۳۰۷] پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از اتمام مناسک حج و اعمال منا در روز سیزدهم ذیحجه پس از رمی جمرات در هنگام چاشت به سوی مکه حرکت کرد، بدون اینکه دوباره به مسجدالحرام وارد شده و طواف کند و فقط برای ساعاتی، به جهت عمره عایشه، در ابطح توقف کرد. عایشه به دلیل عذر شرعی عادت ماهیانه نتوانسته بود، پیش از حج، عمره به جا آورد و حج خود را به صورت اِفراد تمام کرد، به همین دلیل از آن حضرت خواست تا اجازه عمره مفرده به او بدهد تا او هم مانند دیگر همسران پیامبر که در این سفر با انجام حج تمتّع، یک حج و یک عمره انجام دادند، افزون بر حج خود، عمرهای نیز انجام داده باشد، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز با تقاضای او موافقت کرد و او را به همراه برادرش عبدالرحمن بن ابوبکر برای انجام عمرهای مفرده به تنعیم فرستاد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از بازگشت عایشه و پس از اینکه نماز ظهر و عصر را در مکه خواند، در عصر همان روز، [۳۰۸] [۳۰۹] از مسیر ذی طوی، به سمت مدینه حرکت کرد. [۳۱۰] به گزارشی دیگر، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روز چهاردهم ذیحجه [۳۱۱] [۳۱۲] [۳۱۳] و به گزارشی، پس از سه روز اقامت در مکه به سوی مدینه حرکت کرد و در پاسخ به کسی که درباره توقف در مکه سؤال کرده بود، مکه را در این ایام، غیر مناسب برای ماندن و درنگ کردن دانست. [۳۱۴] عیادت حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از سعد بن ابیوقاص که در مکه به بیماری شدیدی دچار شده بود، به گمان در همین ایام رخ داد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ضمن دلداری به سعد، به پرسش او در مورد وصیت کردن پاسخ داد و ناراحتی او را از قلبش دانست و ضمن دعا برای سلامتیاش، دستورالعملی برای درمان وی به حارث بن کلده طبیب داد تا سعد را با خرمای عجوه مدینه درمان کند. او مردی را مامور کرد تا اگر سعد از دنیا رفت او را در مکه دفن کند. [۳۱۵] [۳۱۶] [۳۱۷] پس از گذشت سه روز از آغاز سفر بازگشت، در حالی که هنوز حاجیان از کاروان حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای رفتن به شهرها و مکانهای خود، چندان متفرق نشده بودند، آیه ۶۷ سوره مائده نازل شد. در این نزول، بر اعلام رسمی ولایت علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) تاکید شد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از تاخیر بیشتر در این زمینه برحذر داشت. این تهدید، با لحنی تند و هشدارآمیز بیان شد به گونهای که این کار را مساوی با انجام ندادن رسالت الهی دانست و حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از خطرهای احتمالی که پیشبینی میشد ایمن دانست.
رهنمودهای پیامبر در حجةالوداع
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درباره تعلیم اسرار حج و بیان سرّ بعضی از زوایای آن در حجة الوداع مطالبی فرمودند که نموداری از آن بیان می شود : ۱ـ تهذیب نفس و تزکیه روح در ابعاد توحید و پیوند با امام و اتحاد و انفاق و حفظ هماهنگی مسلمانان: یکی از خطابه های رسول اکرم صلی الله علیه و آله در حجةالوداع، در سرزمین منا و در مسجد خیف ایراد شده است. آن حضرت در آغاز این خطبه، در تشویق حاضران برای آن که گفتارش را به یاد بسپارند، فرمود: «نضّر الله عبدا سمع مقالتی فوعاها و حفظها و بلّغها من لم یسمعها. فرُبّ حامل فقه غیر فقیه و رُبّ حامل فقه إلی من هو أفقه منه»؛ خدا گرامی دارد بنده ای را که سخنم را شنید و به یاد سپرد و به کسی که نشنیده بود، رسانید. چه بسا حامل فقهی که خود فقیه نباشد و چه بسا حامل فقهی که آن را به سوی کسی می برد که از او فقیه تر است. آنگاه فرمود: «ثلاث لا یغل علیهن قلب امریء مسلم: إخلاص العمل لله والنصیحه لأئمه المسلمین و اللزوم لجماعتهم»[۲] سه چیز است که دل های مسلمانان بدان ها خیانت روا نمی دارد: الف: همه کارها را خالصانه برای خدا انجام دادن؛ ب: با زمامداران حق، ناصحانه برخورد کردن؛ ج: اتحاد همه جانبه با مؤمنان را حفظ کردن و از اجتماع آنان جدا نشدن. بنابراین، حج گزار خدا را به اخلاص کامل و بی شائبه در دین او می پرستد و سران و پیشوایان خویش را نصیحت و درباره آن خیر خواهی می کند و همراه با جامعه اسلامی است؛ چنان که امیرالمومنین امام علی علیه السلام فرمود: «ولیس رجل ـ فاعلم ـ أحرص علی جماعة أمه محمد صلی الله علیه و آله و ألفتها منی أبتغی بذلک حسن الثواب وکرم المآب» (نهج البلاغه، نامه ۷۸)؛ بدان که در متحد ساختن امت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و هماهنگی آنان با یکدیگر، کسی از من حریص تر نیست. من بدین کار، پاداش نیکو و سرانجام شایسته از خدا می طلبم. ۲ـ برقراری امنیت همه جانبه مردم و حفظ مال و خون آنان از تهاجم : رسول اکرم صلی الله علیه و آله خطبه ای دیگر در مراسم حجة الوداع ایراد فرمودند که در این جا بخش هایی از آن نقل می شود: «فإن الله حرم علیکم دمائکم و أموالکم... واتقواالله و لاتبخسوا الناس أشیاءهم و لاتعثوا فی الأرض مفسدین. فمن کانت عنده أمانة فلیؤدها».[۳] خداوند خون ها و اموالتان رابر شما حرام فرمود... و در زمین به تبهکاری مکوشید. پس هر کس که امانتی نزد اوست آن را ادا کند. بنابراین، حج گزار، امین اعراض و اسرار مردم است؛ زیرا دل های آزادگان گنجینه های اسرار است. ۳ـ حفظ اصل مساوات و برابری فردی و نژادی : مردم در اسلام یکسانند. عرب را بر عجم و عجم را بر عرب هیچ برتری نیست مگر به تقوای خدا: «الناس فی الإسلام سواء... لا فضل عربی علی عجمی و لاعجمی علی عربی إلا بتقوی الله»: همه افراد در برابر قانون اسلامی مساوی و برابرند و همچنین همه اقوام و قبایل نیز در قبال اسلام یکسانند. بنابراین، حج گزار در پی مساوات با مردم است و خود را بر دیگری برتر نمی بیند و قومش را بر قوم دیگر مقدم نمی شمارد و افراد و ملّت ها را یکسان و برابر می بیند. ۴ـ پالایش جامعه اسلامی از سنت های جاهلی در مورد اموال و خون ها و بغض و کینه ها : بدین صورت که خون خواهی ها و خونریزی هایی که در جاهلیت بر محور انتقام جابرانه و کینه توزی های خصمانه رایج بود، خاتمه داده شود و رباخواری های گذشته که خون آشامی اقتصادی بود، پایان یافته تلقی گردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای اهمیت تحریم ربا و تخطئه خون آشامی جاهلی آن، ضمن آن که همه اسناد و مدارک بستان کاران ربوی را لغو و بی اثر دانست فرمود: اولین ربایی که سند آن را زیر پا می گذارم و باطل بودن آن را اعلام می کنم سند ربوی عمویم عباس بن عبدالمطلب است: «کل دم کان فی الجاهلیه موضوع تحت قدمی... و کل ربا کان فی الجاهلیة موضوع تحت قدمی و أول ربا اَضعه ربا العباس بن عبدالمطلب». ۵ـ رعایت حقوق زنان و با آنان به نیکی رفتار کردن و زحمات آنان را با خدمات متقابل و متعادل جبران کردن : شما را در مورد زنان به خیر و نیکی سفارش می کنم... شما را بر آنها حقی است و ایشان را بر شما حقی است و پوشاک و خوراک آن ها باید در حد متعارف باشد: «أوصیکم بالنساء خیراً... و لکم علیهن حق ولهن علیکم حق کسوتهن و رزقهن بالمعروف». بنابراین، حج گزار نظاره گر و شاهد و رعایت کننده این آیات شریف است که: «...جَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً...» (سوره روم/۲۱) و «...هُنَّ لِبَاسٌ لَکمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ...» (سوره بقره/۱۸۷) و «...وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ...»(سوره بقره/۲۲۸). ۶ـ محترم شمردن حقوق کارگران و زیردستان و برطرف کردن نیازمندی های آنان در خوراک و پوشاک، همانند خود : شما را به زیر دستانتان سفارش می کنم. از آن چه خود می خورید به آنها بخورانید و از آن چه خود در بر می کنید به آنها نیز بپوشانید: «فأوصیکم بمن ملکت أَیمانکم فأطعِموهم مما تأکلون وألبسوهم مما تلبسون». بنابراین، حج گزار به زیر دستانش محبت می ورزد و خود را بر آنها برتر نمی شمارد، بلکه با آنان بر سر یک سفره می نشیند و آنچه را خود می پوشد بدانان می پوشاند و هیچ گاه از راه تفاخر به آنها نمی گوید: من از تو داراتر و خوشترم. ۷ـ اصول برادری و فضایل اخلاقی را نسبت به برادران اسلامی رعایت کردن و آبروی آنان را محترم شمردن و به مال و خون آنان تعدی نکردن : مسلمان برادر مسلمان است، او را فریب نمی دهد و بدو خیانت نمی کند و غیبت او را روا نمی دارد و ریختن خون و تعرض جانی به او را روا نمی داند و تصرف و برداشت چیزی از ثروتش را جایز نمی شمرد مگر با رضایتش: «إن المسلم أخو المسلم لا یغشّه و لا یخونه و لا یغتابه و لا یحل له دمه شیء من ماله الا بِطیبة نفسه»: بنابراین، حج گزار با هر مسلمان دیگری برادر دینی است. پدر او نور و مادرش رحمت است.[۴] . ۸ـ قرآن کریم و اهل بیت نبوت و امامت علیهم السلام را گرامی داشتن و از این دو وزنه وزین، الهام گرفتن و از آنها جدا نشدن : من در میان شما دو چیز گرانبها بر جا نهادم که تا زمانی که بدان تمسّک می جویید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و عترتم، یعنی خاندانم را: «إنی قد خلفت فیکم ما إن تمسکتم بِهما لن تضلوا کتاب الله و عترتی أهل بیتی». بنابراین، حج گزار به ریسمان خداوند چنگ می زند و هر کس به ریسمان خدا چنگ انداخت به راه راست هدایت شده است. ۹ـ همگان را در برابر قانون الهی مسئول دانستن و از احکام اسلام پاسداری کردن و به عنوان ره توشه حج و زیارت کعبه آن چه را در آن صحنه گذشت به غایبان رساندن : شما مسئول هستید پس باید افراد شاهد شما به افراد غایب اطلاع دهد: «إنکم مسئولون فلیبلغ الشاهد منکم الغائب»: بنابراین، حج گزار فقیهی است برای مسلمان دیگری که توفیق حضور در مواقف را نداشته و حرمین و اجتماعاتی را که در آنها برپا شده ادراک نکرده، حامل بار فقه است. ۱۰ـ ولایت و امامت علی بن ابیطالب علیه السلام را مطرح کردن و امت را با امام آشنا کردن و امام را به امت شناساندن و اطاعت او را چون اطاعت پیامبر دانستن و در نتیجه حیات جامعه را زندگی معقول و اسلامی کردن و از زندگی جاهلی نجات دادن. رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت به مدینه، در محلی نزدیک «جحفه» به نام «غدیر خم» توقف نموده، مسلمین را گرد آورده و پس از اداى خطبه اى طولانی، حضرت على علیه السلام را به ولایت و پیشوائى مسلمین منصوب کرد. فرمود: هرکس که من مولای اویم، علی هم مولای اوست. خداوندا! دوستدار علی را دوست بدار و با کسی که با او دشمنی می کند، دشمنی فرما: «من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».[۵] با گماردن امام علی علیه السلام بدین مقام، دین کامل و نعمت تمام شد.[۶]
اعلام ولایت علی در غدیر خم
شیعیان معتقدند که در طی حجةالوداع، آیات سوره مائده موسوم به آیه تبلیغ[۶] بر محمد نازل میشود و او مأمور میگردد تا آنچه بر او نازل میشود (اعلام جانشین خود) ابلاغ کند، لذا در تاریخ ۱۸ ذیحجه برابر ۱۰ یا ۱۶ مارچ که مسلمانان در حال بازگشت از حج بودند، محمد در غدیر خم پس از ادای نماز ظهر، خطبهای خواند که به خطبه غدیر مشهور شد و در آخر علی ابن ابیطالب را به جانشینی خود برگزید و گفت:[۷] . هر کس که من مولای اویم، پس علی مولای اوست. بنابر نظر مشهور شیعه، آیه اکمال در همین روز نازل شده است که میفرماید: «امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»[۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
زندگینامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
فضائل ومناقب حضرت محمد صلي الله عليه وآله
معجزات حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بعثت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اشعارمدح و مولودی حضرت محمد صلي الله عليه وآله
تصاویرحضرت محمد صلي الله عليه وآله
پیامکهای ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ازدواج حضرت محمدصلی الله علیه وآله
معراج حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
جانشینان حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بشارت پیامبران به حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بررسی شیوههای ارتباطی پیامبراکرم(ص)
پیامبر اعظم(ص) منجی رحمت و بردباری
پیامبر یا پیغامبر در ادیان ابراهیمی
مادر حضرت محمد صلي الله عليه وآله
همسرداری و تعدّد زوجات رسول خدا حضرت محمد(ص)
حضرت محمدصلي الله عليه وآله و اسلام
غزوات حضرت محمد صلی الله علیه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله
حضرت محمد صلی الله علیه وآله وقرآن
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
وبژه نامه امام صادق علیه السلام
زندگینامه امام صادق علیه السلام
ویژه نامه ولادت امام صادق علیه السلام
ویژه نامه شهادت امام صادق علیه السلام
اشعار مدح ومولودی امام صادق علیه السلام
اشعار شهادت امام صادق علیه السلام
صوتی وتصویری امام صادق علیه السلام
اصحاب ویاران امام صادق علیه اسلام
مادر،همسروفرزندان امام صادق علیه السلام
کرامات و معجزات حضرت امام جعفر صادق علیه
اخلاق و صفات امام صادق علیه السلام
داستان های عبرت آموز از زندگی و سیره امام صادق(ع)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
یا مُفَضَّلُ لَا يُفْلِحُ مَنْ لَا يَعْقِلُ وَ لَا يَعْقِلُ مَنْ لَا يَعْلَمُ وَ سَوْفَ يَنْجُبُ مَنْ يَفْهَمُ وَ يَظْفَرُ مَنْ يَحْلُمُ وَ الْعِلْمُ جُنَّةٌ وَ الصِّدْقُ عِزٌّ وَ الْجَهْلُ ذُلٌّ وَ الْفَهْمُ مَجْدٌ وَ الْجُودُنُجْحٌ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ مَجْلَبَةٌ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ وَ الْحَزْمُ مَسَاءَةُ الظَّنِّ وَ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ الْحِكْمَةِ نِعْمَةُ الْعَالِمِ وَ الْجَاهِلُ شَقِيٌّ بَيْنَهُمَا وَ اللَّهُ وَلِيُّ مَنْ عَرَفَهُ وَ عَدُوُّ مَنْ تَكَلَّفَهُ وَ الْعَاقِلُ غَفُورٌ وَ الْجَاهِلُ خَتُورٌ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُكْرَمَ فَلِنْ وَ إِنْ شِئْتَ أَنْ تُهَانَ فَاخْشُنْ وَ مَنْ كَرُمَ أَصْلُهُ لَانَ قَلْبُهُ وَ مَنْ خَشُنَ عُنْصُرُهُ غَلُظَ كَبِدُهُ وَ مَنْ فَرَّطَ تَوَرَّطَ وَ مَنْ خَافَ الْعَاقِبَةَ تَثَبَّتَ عَنِ التَّوَغُّلِ فِيمَا لَا يَعْلَمُ وَ مَنْ هَجَمَ عَلَى أَمْرٍ بِغَيْرِ عِلْمٍ جَدَعَ أَنْفَ نَفْسِهِ وَ مَنْ لَمْ يَعْلَمْ لَمْ يَفْهَمْ وَ مَنْ لَمْ يَفْهَمْ لَمْ يَسْلَمْ وَ مَنْ لَمْ يَسْلَمْ لَمْ يُكْرَمْ وَ مَنْ لَمْ يُكْرَمْ يُهْضَمْ وَ مَنْ يُهْضَمْ كَانَ أَلْوَمَ وَ مَنْ كَانَ كَذَلِكَ كَانَ أَحْرَى أَنْ يَنْدَمَ
اى مفضل كسى كه تعقل نكند رستگار نگردد و كسى كه نداند نمی تواند تععقل وفكر نماید و كسى كه بداند گرامی مىشود، و كسى كه بردباری كند پيروز شود، دانش سپر [بدبختى] است و راستى عزت است و نادانى ذلت، دانایی بزرگوارى و سخاوت كاميابى و خوش خلقى عامل دوست یابی است و كسى كه به اوضاع زمانش آگاه باشد شبهات بر او هجوم نيارد، دورانديشى گمان [های بد] را از بین می برد و بين انسان و [رسیدن به]حكمت نعمت وجود عالم است و نادان در اين ميان بدبخت است، خدا دوست كسى است كه او را شناخت و دشمن آنكه خود سرانه خويش را در زحمت [شناسائيش] انداخت و خردمند عيبپوش است و نادان بدسرشت است و اگر خواهى بزرگوار شوى پس نرم خو باش و اگر خواهى خوار شوى درشتى كن. و هر آن كس كه سرشتش نیك باشد نرم دل است و كسی كه طینتش زشت باشد نیرنگ او زننده است و كسى كه كوتاهى كند به پرتگاه افتد و كسى كه به خاطر آنچه نمی داند از سرانجام كار هراسان باشد سالم ماند، كسى كه ندانسته و ناآگاه به كارى در آيد بينى خود را بريده است (خود را بنهايت سختی و مشقت انداخته است). هر كه نداند آگاه نشود و هر كه آگاه نشود سالم نماند و آنكه سالم نماند عزيز نگردد و هر كه عزيز نگردد خرد شود و آنكه خرد شود سرزنش شود و هر كس چنين باشد سزاوار است كه پشيمان شود.
الكافی،ثقه السلام كلینی ج1ص26 ؛ تحف العقول ،حسن بن شعبه حرانی،ص 356 ؛ بحارالانوار ، مجلسی ،ج68ص307 ؛
علامت بهشتیان در بیان امام صادق(ع)/ توحید مفضل در حوزههای ...
کتابی که دانشمندان مقابلش زانو میزنند +دانلود - مشرق نیوز
کتاب توحید مفضل: شگفتی های آفرینش از زبان امام صادق ...
امام صادق ـ عليه السلام ـ در کتاب توحيد مفضل در بخش ...
بیان «توحید مفضل» برای کودکان و نوجوانان با ویراست نو ...
«دنیای دیدنی»: بیان «توحید مفضل» برای کودکان و نوجوانان
«دنیای دیدنی»؛ بیان «توحید مفضل» برای کودکان و نوجوانان
توحید مفضل، مباحث اعتقادی امام صادق علیه السلام
مفضل کوفى، امین امام - پرتال جامع علوم انسانی
توحید المفضل - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
توحید مفضل؛اعجازی از امام صادق! - تبیان
توحید مفضل - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شرح ها و ترجمه های توحید مفضّل
توحید مفضل (کتاب) - ويکی شيعه
توحید المفضل (کتاب) - ویکی فقه
پیشوایان چهارگانه اهل سنت جزو شاگردان دانشگاه امام صادق(ع) ...
آيا امامان اهل سنت شاگردان امام صادق سلام الله عليه بوده اند؟
بزرگان اهل سنت در جمع شاگردان حضرت صادق علیه السلام
شاگردان معروف امام جعفر صادق (ع) چه کسانی بودند؟
شاگردان امام صادق علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
بزرگان اهل سنّت در جمع شاگردان حضرت صادق(ع)
شاگردان امام صادق علیه السلام. – الشیعه
شاگردان و یاران امام صادق (علیه السلام)
رده:شاگردان امام صادق - ويکی شيعه
شاگردان ممتاز امام صادق(ع)
تعداد شاگردان امام صادق
معاصرین امام صادق
یاران امام صادق
امام صادق
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، از نسل حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و آدم ابوالبشر (علیهماالسّلام) ، آخرین پیامبر الهی، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل "یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند،" در شهر مکه در جامعه مُشرک جزیرة العرب در یکی از تاریکترین اعصار بشریت؛ عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بـردگان نـمیشناختند و مورخین نام آن را «عصر جاهلی» گذاردهاند، در شهر مکه بعد از طلوع فجر، روز جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی به دنیا آمد . در حالیکه مضاهر شرک و بتپرستی در اقصی نقاط عالم دچار تزلزل گشت و به خاموشی گرائید و نور حضرت سراسر عالم امکان را روشن نمود. اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] . نسب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی هاشم از قبیله قریش می رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او با شجره ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می رسد.[۳] . شجره نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان[۴] . اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا ابراهیم (علیهالسّلام) حدود ۳۰ نفر و تا حضرت نوح (علیهالسّلام) قریب ۴۰ نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسّلام) ۴۹ نفر میباشند؛[۵] [۶] که از «عدنان» به بالا، هم در اسامی آنها و هم در عدد آنان اختلاف زیادی است.[۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . «عدنان» بیستمین جد آن بزرگوار است که مورخین بدون اختلاف، نسب آن حضرت را تا به وی این گونه ذکر کردهاند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بنهاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. پیـامبر اسـلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایتی به اجدادشان اشاره کرده و میفرمایند: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» یعنی هرگاه نسب من به عدنان رسید متوقف شوید و از ذکر اجداد جلوتر خودداری کنید.[۱۲] [۱۳] . لذا اکثر مورخین هم، اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) را از عدنان، جد بیستم رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) ضبط کردهاند.[۱۴] . عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به خاطر نوری که در چهره او مشاهده می نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند.[۵] مادر آن حضرت نیز آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره است. که علاوه بر بهره مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. نسب پیامبر از طرف مادر؛ بدین شرح است: آمنه بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب از تیره بنیزهره و از قبیله قریش.[۲۳] [۲۴] . نسب پدری و مادری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عبد مناف جد سوم و کلاب جد پنجم ایشان به هم میپیوندد. پدر آمنه یعنی وهب بن عبدمناف بن زهره، رئیس و سرور بنی زهره بود و [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . مادرش بُرّه دختر عبدالعزی از خاندان بنیعبدالدار بود.[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] . آمنه به لحاظ شرف و پاکدامنی، سالار زنان بنی زهره بود به طوری که او را برترین عقیله قریش دانستهاند.[۳۵] [۳۶] [۳۷] . گفتهاند آنگاه که داشتن دختر برای اعراب مایه ننگ و شرمساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژهای داشت.[۳۸] . عبدالمطلب هنگامی که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او نیست. زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است.»[۶] علمای شیعه و برخى از علمای اهل سنت بر اساس استدلالهای عقلی و مستندات روایی که ارائه می دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه السلام همه یکتا پرست بوده اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکى قرار نگرفته است.[۷] . پدر، مادر، اجداد و جدات آن حـضرت هـمه و همه مسلمان و مومن بوده و نطفه نورانی وی در هیچ صلب و رحم مشترک میان کفر و اسلام و ایمان و شرک قرار نگرفته است. پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نسل اسماعیل ذبیح و فرزند ابراهیم خلیل و از سلاله حضرت آدم ابوالبشر است. منابع تاریخی، رخدادهایی را در شب میلاد پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۹] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۱۰] . در روایات آمده است که در شب ولادت آن حضرت حوادث مهم و اتفاقات زیادی در اطراف جهان به وقوع پیوست که پیش از آن سابقه نداشت و از جمله «ارهاصات» بوده است. شاید جامعترین حدیث در این باره حدیثی است که مرحوم صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب امالی به سند خود از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده و روایات دیگری نیز شبیه به آن در دیگر منابع موجود است.[۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] . خلاصه حوادث مقارن ولادت را میتوان در چند بند زیر نام برد : ۱. بتها، همگی بهرو درافتادند.[۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] . ۲. ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت.[۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] . ۳. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.[۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] . ۴. دریاچه ساوه خشک گردید.[۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] . ۵. نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.[۱۵۳] [۱۵۴] . ۶. رانـده شدن شیاطین و جنّیان از آسمانها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمانها و وحی. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را می شنیدند، برای همیشه، طرد شدند.[۱۵۵] [۱۵۶] . حدیثی در این مورد نقل شده که گفته است: «لم یرم بنجم منذ رفع عیسی (علیهالسّلام) حتی بعث رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).»[۱۵۷] [۱۵۸] . امام صادق (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: شیاطین به آسـمانها رفت و آمد میکردند تا این که با تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام)، از سه آسمان و با به دنیا آمدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هفت آسمان منع شدند.[۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] . فخر رازی نیز در تفسیر آیه شریفه «وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا؛[۱۶۲] . و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم؛ امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد.» در مورد منع شیاطین از نفوذ در آسمانها و تیرهای شهاب همین گفتار را داشته و اقوالی در این باره نقل کرده است.[۱۶۳] . ۷. سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد.[۱۶۴] [۱۶۵] . ابن شهرآشوب، به نقل از امام صادق (علیهالسّلام) یاد می کند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیمالشان، بتها به صورت، به زمین افتادند. پادشاهی نماند؛ مگر آنکه تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند. در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت.»[۱۶۶] . برخی از این حوادث در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است.[۱۶۷] [۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] . مکان ولادت پیامبر اسلام(ص) در شعب ابیطالب[۱۱] و در خانه عقیل بن ابیطالب بوده است. فرزندان عقیل، این خانه را به محمد بن یوسف، برادر حجاج بن یوسف، فروختند[۱۲] و این خانه به خانه محمد بن یوسف مشهور شد.[۱۳] محمد آنجا را تبدیل به قصری برای خود کرد. در زمان حکومت بنیعباس، خیزران، مادر هارونالرشید خلیفه عباسی، این خانه را خرید و آنرا تبدیل به مسجد کرد.[۱۴] علامه مجلسی، فقیه و محدث قرن یازدهم، نقل میکند که در زمان او مکانی به این نام در مکه وجود داشته و مردم آنرا زیارت میکردند.[۱۳] این بنا تا زمان حکومت آلسعود بر حجاز، باقی بود. آنها به جهت اعتقادات مذهب وهابیت و منع بر تبرک به آثار پیامبران، آنجا را تخریب کردند.[۱۴] . هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود . چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳] رسول خدا در حدود چهار سال نزد حلیمه در میان قبیله بنى سعد اقامت داشت و در سال پنجم ولادت، «حلیمه» او را به مادرش آمنه باز گرداند.[۱۴] در سال هفتم ولادت که رسول خدا شش ساله بود، مادرش وى را براى دیدن دائى هایش به مدینه برد، و هنگام بازگشت به مکه در «أبواء» در گذشت.[۱۵] . پس از آن سرپرستی آن حضرت ابتدا در دست جدش حضرت عبد المطلب و بعد از ایشان، در دست عمویش ابوطالب بود.[۱۶] . از اتفاقات مهم دوران کودکی و جوانی پیامبر اسلام می توان به موارد زیر اشاره نمود : رفتن به سفر تجاری شام به همراه عموی خود حضرت ابوطالب (علیه السلام) و دیدار با بُحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود و وعده نبوت آن حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مطلع کرد.[۱۷] . انتخاب کردن شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است. پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و نشان دادن لیاقت های خود در امر تجارت در این سفر، با سود خوبی که از این کاروان حاصل شد. مشهور شدن به صفت امین به دلیل امانت داری ایشان. شرکت در پیمان جوانمردانه حلف الفضول که برای حمایت از مظلومان بین جوانان قریش در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود.[۱۸] .ادامه مقاله را اینجا ببینید . ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله . هفدهِ ماه ربیع است، عیدِ میلاد مُحَمَّد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، تـاریـخ و سیـره مـعـصـومـیـن ، خــــــــانــــــــدان نـــــــور ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
زندگینامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
فضائل ومناقب حضرت محمد صلي الله عليه وآله
معجزات حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بعثت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اشعارمدح و مولودی حضرت محمد صلي الله عليه وآله
تصاویرحضرت محمد صلي الله عليه وآله
پیامکهای ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ازدواج حضرت محمدصلی الله علیه وآله
معراج حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
جانشینان حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بشارت پیامبران به حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بررسی شیوههای ارتباطی پیامبراکرم(ص)
پیامبر اعظم(ص) منجی رحمت و بردباری
پیامبر یا پیغامبر در ادیان ابراهیمی
مادر حضرت محمد صلي الله عليه وآله
همسرداری و تعدّد زوجات رسول خدا حضرت محمد(ص)
حضرت محمدصلي الله عليه وآله و اسلام
غزوات حضرت محمد صلی الله علیه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله
حضرت محمد صلی الله علیه وآله وقرآن
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، تـاریـخ و سیـره مـعـصـومـیـن ، خــــــــانــــــــدان نـــــــور ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
![]() |
![]() عصر امام صادق(ع) يكى از طوفانىترين ادوار تاريخ اسلام است كه از يك سواغتشاشها و انقلابهاى پياپى گروههاى مختلف ، بويژه از طرف خونخواهان امام حسين(ع) رخ مىداد. و از ديگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مكتبها و ايدئولوژيها و عصر تضاد افكار فلسفى و كلامى مختلف بود...
|
||||
مدایح مناسبتی برای ولادت با سعادت حضرت فاطمه معصومه (س) آن یك، خاكِ مدینه كرده مزّین صفحه قــــــم را نمــــوده، این یك انور
|
کریمه اهل بیت ، ویژه نامه ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله ...
میلاد حضرت معصومه سلام الله علیها
فاطمه معصومه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
ولادت حضرت معصومه (س) (173 ق) - حدیث نت
ویژه نامه ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها-ویژه نامه ها - ...
ويژه نامه كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه سلام الله عليه ...
اشعار ویژه ولادت حضرت معصومه (س) - مشرق
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
||
|
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار
ادامه مطلب را ببينيد