![]()
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 1
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 2
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 3
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 4
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 5
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 6
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 7
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 8
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 9
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش 10

کشف گوشه ای از برنجهای احتکار شده درهفت ماه 1404 بخش 1
کشف گوشه ای از برنجهای احتکار شده درهفت ماه 1404 بخش 2
احتکار بلای بزرگ اقتصاد عصر ما
کشف انبارهای بزرگ احتکار
پلمب چند انبار کالای احتکار شده به ارزش چند صد میلیارد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش

احتکار در قرآن
علمای اهل سنت به آیه ۲۹ سوره نساء در زمینه حرمت احتکار استدلال کردهاند: “يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً عَنْ تَرَاضٍ” و بیان کردهاند که اکل مال به باطل عبارت است از هر روشی که مالی را به مصرفی برسانند که خدای تعالی اجازه نداده و یااز آن نهی کرده باشد، مانند دغل بازی (غش در معامله) و رشوه و قمار و احتکار[4] ولی با توجه دقیق به آیه شریفه معلوم میشود که این آیه درصدد بیان حرمت معاملات غیر شرعیه است و ربطی به حرمت احتکار ندارد. چون احتکار عملی است که معمولا قبل از معامله و داد و ستد انجام میگیرد و محتکر برای اینکه سود بیشتری در معامله ببرد، اشیاء را احتکار و جمع آوری کرده و سپس به دلخواه خود و هر وقت که خواست، آنها را میفروشد. ولکن آیه شریفه به قرینه کلمه “بینکم” (که حاکی از این است که آیه شریفه از حالتی نهی میکند که این حالت بین بیش از یک نفر محقق میشود، در حالی که احتکار به وسیله یک نفر هم تحقق پیدا میکند) و همچنین جمله الا ان تکون تجاره عن تراض (که تجارت کردن از روی رضایت طرفین، از جمله قبلی استثناء شده است، پس جمله قبلی هم مربوط به تجارت و معامله خواهد بود) ناظر به معاملات غیرشرعی است یعنی معاملاتی که اجتماع بشری را از رسیدن به سر منزل سعادت و خوشبختی مانع بوده و او را به مهلکه فساد و تباهی سوق میدهد، مثل ربا و قمار و معاملات غرری و در قالب عبارت فنی و فقهی میتوان گفت که حرف “باء” در کلمه “بالباطل” یا از برای سببیت است، یعنی اموال خود را به وسیله اسباب - عقود و ایقاعات - باطله، مثل ربا و قمار و غیره رد و بدل نکنید، چون هر چند که قمار و ربا و دیگر اسباب باطله میتواند پیش عرف سبب و علت انتقال بوده و عرف این چنین انتقالاتی را به رسمیت بشناسد، ولکن از دید شرعی باطل و حرام بوده و نمیتواند عامل انتقال اموال باشد و یا از برای مقابله: یعنی اموال خود را در موقع خرید و فروش در مقابل اشیائی که از نظر شرعی مالکیت ندارند نفروشید، مثل مشروبات الکلی و گوشت خوک و امثال اینها، چون از نظر شرعی مالکیت ندارند و نمیتوان در ازای آنها پول پرداخت کرد، پس آیه شریفه بنابراین فرض از پرداخت پول در مقابل اشیا بی ارزش - از نظر شرعی - نهی میکند.
وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ الَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ (سوره همزه، آیه ۱و2.) وای بر هر نکوهشگر عیب جوی، آنکه مالی را گرد آورده و میشمارد.
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ (سوره تکاثر، آیه ۱و2.) شما را فزونی جستن (در اموال و نسب) مشغول گردانید، تا اینکه قبرها را زیارت کردید (وارد قبر شدید و دستان از دنیا و زینتهای او کوتاه شد.) با مراجعه به تفاسیر مختلف و معانی لغوی کلمات آیات معلوم میشود که مراد از این دو آیه هم نکوهش جمع آوری و روی هم انباشتن مال و تفاخر زیادی ثروت است.
احتکار از راه های ممنوع کسب در آمد مقالات
احتکار از راه های ممنوع کسب در آمداسلام برای استوار کردن مصالح مردم و برقرار ساختن توازن اجتماعی اقت...
احتکار و مقابله با آن از دیدگاه روایات مقالات
نقد و بررسی: ولکن هر چند که آیه شریفه حرمت گنج اندوزی را بیان می کند، ولی نمی تواند دلیلی بر حرمت اح...
بورس بازی و احتکار مقالات
بورس بازی و احتکاربورس بازی، فعّالیّتی اقتصادی است که به هدف دستیابی به سود از طریق پیش بینی تغییرات...
تأثیر زمان و مکان در کشف موارد احتکار مقالات
این احتمال وجود دارد که اجناس ضروری در آن زمان منحصر به همین موارد بوده که در روایات فوق ذکر شد...
احتکار بلای بزرگ اقتصاد عصر ما مقالات
احتکار از دیدگاه قرآن و روایات
احتکار عبارت است از کاهش دادن یا متوقف کردن جریان توزیع کالا توسط همه یا برخی از فروشندگان به طور موقت. این اقدام فروشندگان با توجه به وضع بازار و به خصوص تقاضای تحریک شده خریداران به منظور بالا بردن قیمت و درآمد حاصل از افزایش قیمت کالا صورت میگیرد.
احتکار از دیدگاه قرآن و روایات
دولت جمهوری اسلامی ایران، هر ساله آذوقه گندم یک سال کشور را در سیلوها ذخیره میکند. از سوی دیگر به کرات مشاهده میشود که برخی اجناس بدون جهت برای مدتی در بازار کمیاب و گاهی نایاب میگردد. مثلا بسیار اتفاق افتاده است در حالی که برخی مصالح ساختمانی در بازار یافت نمیشود، عدهای با مراجعه به دلالان و پرداخت هزینه بیشتر، مصالح مورد نیاز را از بازار سیاه تهیه میکنند. برخی محصولات مانند میوه جات فصلی میباشند و قیمت آنها پس از گذشت فصل برداشت افزایش مییابد، اما علت نوسانات قیمت برخی از محصولات صنعتی، هنگامی که هزینه و میزان واردات و تولیدات داخلی آنها تغییر چندانی نکرده است، روشن به نظر نمیرسد.[1] برای تحلیل این پدیدهها و تبیین اینکه کدامیک از آنها مصداق احتکار هستند و کدامیک را میتوان جزو خدمات مفید و مشروع انبارداری به حساب آورد ضروری است ابتدا تعریفی از احتکار ارائه گردد.
نفی احتکار در اقتصاد اسلامی
احتکار از منظر اسلام به لحاظ اینکه قدرت خرید مردم را کاهش میدهد، حرام شمرده شده است. احتکار از مسائلی است که مستقیماً با مصالح جامعه مسلمین مربوط است و جلوگیری از آن از وظایف حکومت اسلامی است. احتکار کننده از سوی حکومت یا مومنان عادل اجبار میشود تا کالای خود را به بازار عرضه کند و آن را به فروش برساند. از مهم ترین پایبندی های دادوستد در بینش اسلام، پرهیز از احتکار است. امام صادق (علیه السلام) به نقل رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لایحتکر الطعام الاخاطی». خوراک مردم را کسی احتکار نمی کند مگر گناهکار. احتکار از حکر در اصل به معنای حبس کردن است و از این رو گردآوری و حبس کالا به انتظار گرانی آن را احتکار و حکره گویند. بنابراین دو عنصر حبس و انتظار گران شدن در مفهوم لغوی این واژه نهفته است.
احتکار در روایات
احتکار از مادۀ «حکر» است، و حکر به معنای ذخیره کردن طعام به امید و انتظار چیزی است. به کسی که این عمل را انجام می دهد «محتکر» گفته می شود.
https://hawzah.net/Image/Question/%D8%A7%D8%AD%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D8%B1.jpg
احتکار و محتكر در روایات
عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله قَالَ : جَاءَنِی جَبْرَائِیلُ مُتَغَیِّرَ اللَّوْنِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَائِیلُ مَا لِی أَرَاکَ مُتَغَیِّرَ اللَّوْنِ قَالَ اطَّلَعْتُ فِی النَّارِ فَرَأَیْتُ وَادِیاً فِی جَهَنَّمَ یَغْلِی فَقُلْتُ یَا مَالِکُ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ لِثَلَاثِ نَفَرٍ لِلْمُحْتَکِرِینَ وَ الْمُدْمِنِینَ عَلَى الْخَمْرِ وَ الْقَوَّادِین . پیامبر فرمود: روزى جبرئیل بر من نازل شد، و رنگش پریده و حالش دگرگون بود سبب را پرسیدم: گفت: امروز بر دوزخ گذشتم و دره ای را دیدم که پیوسته برافروخته بود، از مالک دوزخ پرسیدم: این عذاب براى کیست؟ گفت: براى سه نفر: محتکران ، شرابخوار، و قوّاد (به هم رساننده ی زن ومرد در زنا ) ( إرشاد القلوب إلى الصواب، جلد۱، صفحه ۱۷۴)
وَ قَالَ رسول الله صلی الله علیه وآله : الْمُحْتَکِرُ مَلْعُون ، پیامبر مکرم اسلام فرمودند : کسی که مالی را برای گران شدن نگه دارد ، ملعون است . (بحار الأنوار، جلد ۵۹، صفحه ۲۹۲)
وَ قَالَ صلی الله علیه و آله : مَنِ احْتَکَرَ عَلَى الْمُسْلِمِینَ طَعَاماً ضَرَبَهُ اللَّهُ بِالْجُذَامِ وَ الْإِفْلَاس ، هر که خوراکى را بر مسلمانان احتکار کند خدا او را به بیماری خوره و نیز به فقر مبتلا می کند (بحار الأنوار، جلد ۵۹، صفحه ۲۹۲)
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : المُحْتَكِرُ مَلْعونٌ .[بحار الأنوار : 62/292 ، كنز العمّال : 9716 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : محتكر، ملعون (به دور از رحمت خدا) است .
عنه صلى الله عليه و آله : المُحتَكِرُ في سُوقِنا كالمُلْحِدِ في كِتابِ اللّه ِ .[كنز العمّال : 9717 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه در بازار ما دست به احتكار زند به منزله كسى است كه كتاب خدا را انكار كند .
عنه صلى الله عليه و آله : يَقومُ المُحتَكِرُ مَكْتوبٌ بَينَ عَيْنَيهِ : يا كافِرُ ، تَبَوّأْ مَقْعدَكَ مِن النّارِ ! .[. كنز العمّال : 43958 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : در قيامت بر پيشانى محتكر نوشته شده است: اى كافر! جايگاهت دوزخ باد!
عنه صلى الله عليه و آله : بِئسَ العَبدُ المُحتَكِرُ ، إنْ أرْخَصَ اللّه ُ تعالى الأسْعارَ حَزِنَ ، و إنْ أغْلاها اللّه ُ فَرِحَ .[كنز العمّال : 9715.] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بد بنده اى است محتكر ! اگر خداوند متعال قيمتها را كاهش دهد، او اندوهگين مى شود و اگر گران كند شاد مى گردد .
عنه صلى الله عليه و آله : يُحْشَـرُ الحَكّـارونَ و قَتَلَةُ الأنْفُـسِ إلى جَهَنّمَ في دَرَجةٍ .[. كنز العمّال : 9739 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : محتكران و آدم كشان در جهنم هم درجه اند .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : المُحْتَكِرُ مَحرومٌ نِعْمتَهُ .[غرر الحكم : 465 .] امام على عليه السلام : محتكر، از نعمت خود محروم است .
عنه عليه السلام : المُحتَكِرُ البَخيلُ جامعٌ لمَن لا يَشْكُرُهُ ، و قادِمٌ على مَنْ لا يَعْذِرُهُ .[. غرر الحكم : 1842 .] امام على عليه السلام : محتكرِ بخيل براى كسى (وارث) گرد مى آورد كه از او تشكر نمى كند و به سوى كسى (خداوند) مى رود كه عذرش را نمى پذيرد.
عنه عليه السلام : المُحتَكِرُ آثِمٌ عاصٍ .[دعائم الإسلام : 2/35/77 .] امام على عليه السلام : محتكر، گنهكار و عصيانگر است .
نكوهش محتكر
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : المُحْتَكِرُ مَلْعونٌ . [ بحار الأنوار : 62/292 ؛ كنز العمّال : 9716 . ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : محتكر، ملعون (به دور از رحمت خدا) است .
عنه صلى الله عليه و آله : المُحتَكِرُ في سُوقِنا كالمُلْحِدِ في كِتابِ اللّه ِ . [كنز العمّال : 9717 ]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه در بازار ما دست به احتكار زند به منزله كسى است كه كتاب خدا را انكار كند .
عنه صلى الله عليه و آله : بِئسَ العَبدُ المُحتَكِرُ ، إنْ أرْخَصَ اللّه ُ تعالى الأسْعارَ حَزِنَ ، وإنْ أغْلاها اللّه ُ فَرِحَ . [كنز العمّال : 9715 ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : بد بنده اى است محتكر ! اگر خداوند متعال قيمتها را كاهش دهد، او اندوهگين مى شود و اگر گران كند شاد مى گردد .
عنه صلى الله عليه و آله : يُحْشَـرُ الحَكّـارونَ وقَتَلَةُ الأنْفُـسِ إلى جَهَنّمَ في دَرَجةٍ . [كنز العمّال : 9739 . ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : محتكران و آدم كشان در جهنم همدرجه اند .
عنه صلى الله عليه و آله : مَن جَمعَ طَعاما يَتَربّصُ بهِ الغَلاءَأربَعينَ يَوما فقد بَرِئَ من اللّه ِ وبَرِئَ اللّه ُ مِنهُ . [ بحار الأنوار : 62/292 . ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هركس خوراكى را به اميد گران شدن چهل روز انبار كند از خداوند برى شده و خدا نيز از او برى و بيزار است .
عنه صلى الله عليه و آله : أيُّما رجُلٍ اشْتَرى طَعاما فكَبسَهُ أربَعينَ صَباحا يُريدُ بهِ غَلاءَ المُسلِمينَ ، ثُمَّ باعَهُ فتَصدّقَ بثَمنِهِ لَم يَكُنْ كَفّارَةً لِما صَنَعَ . [ الأمالي للطوسي : 676/1427 . ]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هركس خوراكى را بخرد و براى اين كه آن را به مسلمانان گران بفروشد چهل روز انبار كند و پس از چهل روز آن را بفروشد و همه درآمد آن را هم صدقه بدهد كفاره گناه او نخواهد شد .
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : المُحْتَكِرُ مَحرومٌ نِعْمتَهُ . [غرر الحكم : 465 ] امام على عليه السلام : محتكر، از نعمت خود محروم است .
عنه عليه السلام : المُحتَكِرُ البَخيلُ جامعٌ لمَن لا يَشْكُرُهُ ، وقادِمٌ على مَنْ لا يَعْذِرُهُ . [غرر الحكم : 1842 . ] امام على عليه السلام : محتكرِ بخيل براى كسى (وارث) گرد مى آورد كه از او تشكر نمى كند و به سوى كسى (خداوند) مى رود كه عذرش را نمى پذيرد.
عنه صلى الله عليه و آله : المُحتَكِرُ في سُوقِنا كالمُلْحِدِ في كِتابِ اللّه ِ .[كنز العمّال : 9717 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه در بازار ما دست به احتكار زند به منزله كسى است كه كتاب خدا را انكار كند .
نكوهش احتكار
الإمامُ عليٌّ عليه السلام : الاحْتِكارُ داعِيَةُ الحِرْمانِ . [غرر الحكم : 256 ] امام على عليه السلام : احتكار، موجب محروميت است.
عنه عليه السلام : الاحْتِكارُ رَذيلَةٌ .[غرر الحكم : 112 .] امام على عليه السلام : احتكار، رذيلت است .
آن كه چهل روز احتكار كند
رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله : مَن جَمعَ طَعاما يَتَربّصُ بهِ الغَلاءَ أربَعينَ يَوما فقد بَرِئَ من اللّه ِ و بَرِئَ اللّه ُ مِنهُ .[. بحار الأنوار : 62/292 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس خوراكى را به اميد گران شدن چهل روز انبار كند از خداوند برى شده و خدا نيز از او برى و بيزار است .
عنه صلى الله عليه و آله : أيُّما رجُلٍ اشْتَرى طَعاما فكَبسَهُ أربَعينَ صَباحا يُريدُ بهِ غَلاءَ المُسلِمينَ ، ثُمَّ باعَهُ فتَصدّقَ بثَمنِهِ لَم يَكُنْ كَفّارَةً لِما صَنَعَ .[الأمالي للطوسي : 676/1427 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس خوراكى را بخرد و براى اين كه آن را به مسلمانان گران بفروشد چهل روز انبار كند و پس از چهل روز آن را بفروشد و همه درآمد آن را هم صدقه بدهد كفاره گناه او نخواهد شد .
عنه صلى الله عليه و آله : مَنِ احْتَكَرَ فَوقَ أربَعينَ يَوما ، فإنَّ الجَنّةَ تُوجَدُ رِيحُها مِن مَسيرَةِ خَمسِمائةِ عامٍ ، و إنّهُ لَحَرامٌ علَيهِ .[بحار الأنوار : 103/89/11 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس بيش از چهل روز احتكار كند، بوى بهشت ، كه از مسافت پانصد سال به مشام مى رسد ، بى ترديد بر او حرام است .
عنه صلى الله عليه و آله : مَنِ احْتَكَرَ طَعاما علـى اُمَّتـي أربَعينَ يَوما و تَصَدّقَ بهِ لَم تُقْبَلْ مِنهُ .[كنز العمّال : 9720 .] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : هر كس خوراكى را بر امت من چهل روز احتكار كند ، اگر همه آن را هم صدقه بدهد، از او پذيرفته نشود .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد

احتکار در معنای لغوی به معنای انبار کردن و بازداشتن کالا در راستای فروش آن پس از گرانی به قیمت بالاتر است. در معنای حقوقی نیز احتکار متضمن همین معنا بوده و قانونگزار در مواد قانونی ذیل ضمن تعریف، به جرم انگاری و تعیین مجازات احتکار پرداخته است: ماده چهار قانون تعزیرات حکومتی: احتکار عبارت است از نگهداری کالا به صورت عمده با تشخیص مرجع ذیصلاح و امتناع از عرضه آن به قصد گرانفروشی یا اضرار به جامعه پس از اعلام ضرورت عرضه توسط دولت. ماده یک قانون تشدید مجازات محتکران و گرانفروشان: احتکار عبارت است از جمع و نگهداری ارزاق مورد نیاز و ضروری عامه مردم به قصد افزایش قیمت. بند پنجم اصل چهل و سوم قانون اساسی: جرم انگاری اضرار به غیر و انحصار و احتکار و ربا و دیگر معاملات باطل و حرام. ماده شصت قانون نظام صنفی کشور: احتکار عبارت است از نگهداری کالا به صورت عمده با تشخیص مراجع ذیصلاح و امتناع از عرضه آن به قصد گران فروشی یا اضرار به جامعه پس از اعلام ضرورت عرضه از طرف وزارت بازرگانی یا سایر مراجع قانونی ذیربط. بند ب ماده یک قانون مجازات اخلالگران در نظام اقتصادی کشور : اخلال در امر توزیع مایحتاج عمومی از طریق گرانفروشی کلان ارزاق یا سایر نیازمندی های عمومی و احتکار عمده ارزاق یا نیازمندی های مزبور و پیشخرید فراوان تولیدات کشاورزی و سایر تولیدات مورد نیاز عامه و امثال آنها به منظور ایجاد انحصار یا کمبود در عرضه آنها جرم محسوب گردیده و و مرتکب به مجازات های مقرر در این قانون محکوم میشود. در دین مبین اسلام نیز با توجه به روایات متععد احتکار حرام و از جمله گناهان عظیم بوده و فرد محتکر مورد مذمت واقع شده است از جمله انکه پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در روایتی چنین فرمودند: “آنکس که به بازار چیزی وارد می کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می کند و آنکه در بازار احتکار می نماید، مانند کسی است که در کتاب خدا کافر به شمار می آید.” (نهج الفصاحه ص 278)
شرایط تحقق احتکار
این مساله که کالای احتکار شده از نیازهای اساسی جامعه باشد، از جمله شرایط اولیهی تحقق احتکار می باشد. به عنوان مثال در شرایط کنونی به دلیل شیوع بیماری کرونا جامعه نیازمند تولید ماسک و سایر اقلام بهداشتی مرتبط در پیشگیری بیماری کرونا می باشد، حال در چنین شرایطی مسلماً انبار کردن اقلام بهداشتی مذکور و عدم ارائهی آن به بازار احتکار محسوب می گردد. در حالی که در شرایط عادی چه بسا، ذخیره سازی و عدم فروش اجناس فوق الذکر حتی اگر به قصد فروش آن در حالت افزایش قیمت باشد؛ جرم احتکار را محقق نمی سازد. نکته دیگر آن که از نظر اصول و قواعد قانونی تنهایی زمانی که فرد کالای انبار شده را جهت فروش خریداری کرده باشد مرتکب جرم میگردد، به این معنا که اگر این کالا به عنوان مثال جهت مصارف شخصی در طول زمان، ذخیره شده باشد -هرچند از اقلام ضروری مصرفی جامعه باشد- جرم احتکار محقق نگردیده است. در حقیقت در مواجه با احتکار کالا، تشخیص این مساله که قصد و نیت شخص انبار کنندهی کالا چه بوده است، اهمیت بسزایی دارد؛ چرا که احراز قصد دارنده ی کالا از انبار آن، تعیین کنندهی تمایز میان انبارداری و احتکار کالا است. توضیح آنکه محتکر اصولاً کالاهای ضروری مورد نیاز آحاد جامعه را احتکار کرده و پس از آن به دلیل عرضه ی پایین، تقاضا و به تبع آن قیمت کالا افزایش می یابد. انجام این عمل در واقع باعث به وجود آمدن بازار سیاه در رابطه با کالاهای احتکار شده می گردد و از این طریق ضربهی قابل توجهی به نظام اقتصادی کشور وارد می شود. این در حالی است که در زمان فراوانی یک کالا بازار از نظر عرضه و تقاضا در حالت توازن قرار داشته، لذا ورود مازاد بر نیاز آن کالا، موجب عدم تعادل میان عرضه و تقاضا گردیده؛ تولیدکننده را متضرر کرده و چه بسا در رابطه با کالاهای خوراکی موجب تضییع کالا و از میان رفتن توازن بازار گردد. بنابراین در شرایط مذکور انبار کردن کالا به معنای ذخیره سازی صحیح و تزریق به موقع کالا، مطابق با نیاز جامعه به بازار بوده و عملی عقلانی و مطلوب محسوب می گردد.
مجازات های مقرر شده ی فرد محتکر در قانون تعزیرات حکومتی: مرتبه اول الزام به فروش کالا و اخذ جریمه معادل ده درصد ارزش کالا. مرتبه دوم فروش کالا توسط دولت و اخذ جریمه از بیست تا صد درصد ارزش کالا. مرتبه سوم فروش کالا توسط دولت، اخذ جریمه از یک تا سه برابر ارزش کالا، قطع تمام یا قسمتی از سهمیه و خدمات دولتی تا شش ماه و نصبپارچه در محل واحد به عنوان محتکر. مرتبه چهارم علاوه بر مجازات مرتبه سوم، لغو پروانه واحد و معرفی از طریق رسانههای گروهی به عنوان محتکر. لازم به ذکر است اگر احتکار به صورت گسترده، به شکلی که موجبات اخلال در نظام اقتصادی را فراهم آورد، محقق گردد، مصداق افساد فی الارض بوده و مجازات متفاوتی -از جمله اعدام- در پی خواهد داشت.
https://vakiladlie.com/wp-content/uploads/2021/12/3-Hoarding.jpg
دستور العمل های اسلام برای اصلاح فرایند بازار -جلوگیری از احتکار
ضرورت تحقیق: احتکار و تأثیر آن در امنیت معیشتی و یا امنیت اجتماعی. هدف تحقیق: بهینه سازی الگوی جلوگیری از احتکار.
احتکار نویسنده سيد مصطفي محقق داماد
اِحْتِكار، اصطلاحی فقهی و حقوقی، به معنای جمعآوری و نگهداریِ كالای ضروری مردم، به انتظار كمیابی و فروش آن به بهای گران. واژۀ احتكار از مصدر «حَكْر» به معانی ظم، سوء معاشرت ( قاموس، ذیل حكر) و عُشر (زمخشری، ۱۳۶) مشتق گردیده و حُكْره، اسم مصدر احتكار به معنای جمعآوری كالا و خودداری از عرضۀ آن است "ابن منظور، ذیل حكر" در فقه اسلامی : فقها احتكار را به گونه هایی مختلف تعریف كرده اند. از فقیهان امامی، شیخ انصاری به پیروی از بسیاری از فقهای پیشین، موضوع را با عنوان «مسألۀ احتكار طعام» مطرح كرده است (ص ۲۱۲). فقهای حنفی نیز احتكار را عبارت از حبس خوراك به منظور گران شدن آن دانسته اند .
احتکار از دیدگاه حضرت امام خمینی(س)
خداوند متعال، نعمتهای مادی را در اختیار انسان قرار داده است تا با استفادۀ صحیح از آنها، کرامت و شرافت حقیقی و واقعی خود را بیابد و در یک سیر متعالی به لقای پروردگارش نایل آید...
محتکر به چه افرادی گفته می شود و مجازات آن چیست؟
جرم احتکار از جمله جرایم عمدی است و برای اینکه احتکار جرم تلقی شود نه تنها باید سوء نیت عام مرتکب که دلالت به ارتکاب عمل جمعآوری و نگهداری ارزاق مورد نیاز و ضروری عامه مردم به منظور نفع شخصی و به قصد افزایش قیمت است، تحقق یابد، بلکه باید سوء نیت خاص او که همانا ایجاد انحصار یا کمبود در عرضۀ آنها به جهت اخلال در امر مایحتاج عمومی جامعه است نیز محقق شود. اسلام در عين حال که تجارت را آزاد ميداند و تجار را مورد تشويق قرار ميدهد، براي به دست آوردن سود محدوديتهايي قائل شده و احکام و آداب بخصوصي براي تجارت وضع کرده است و با شعار «الفقه ثم المنجر» اعتقاد دارد که تجار بايستي قبل از تجارت، آداب داد و ستد را فراگيرند تا کارشان موجب فساد جامعه نشود و خودشان هم گرفتار حرام نگردند. از اين رو فقهاي عظام رضوان الله تعالي عليهم اجمعين در باب «متاجر» به استناد آثار ائمهي معصومين عليهمالسلام، براي کساني که در امر خريد و فروش دست دارند (و باصطلاح تاجر هستند)، توصيههايي را بدين شرح اعلام داشته اند: در جريان معامله فروشنده با خريدار سختگيري و بدخلقي نکند. در قيمت جنس بين مشتريها تفاوت گذاشته نشود. از هر گونه سوگند، حتي سوگند راست پرهيز شود. در صورت نقص در کالا به مشتري يادآوري شود. در صورت پشيماني خريدار حتي الامکان از پس گرفتن کالا امتناع نگردد. فروشنده از تعريف بيش از حد دربارهي کالاي خود پرهيز نمايد. کم فروشي نشود. "صفحه 174" . احتکار نگردد. زورگويي به عمل نيايد. و... بر همين مبنا علي عليهالسلام خطاب به مالک اشتر ميفرمايد: و اعلم - مع ذلک - ان في کثير منهم ضيقا فاحشا و شحا قبيحا و احتکارا للمنافع و تحکما في البياعات و ذلک باب مضره للعامه و عيب علي الولاه. فامنع من الاحتکار، فان رسول الله - صلي الله عليه و آله و سلم - منع منه، وليکن البيع بيعا سمحا: بموازين عدل و اسعار لا تجحف بالفريقين من البائع و المبتاع، فمن قارف حکره بعد نهيک اياه فنکل به و عاقبه في غير اسراف. با همه ي اينها بدان که بسياري از آنان در خريد و فروش، بياندازه سختگيري ميکنند و از خود بخل زننده نشان ميدهند و براي بردن سود بيشتر به احتکار ميپردازند و در داد و ستد زورگويي ميکنند (و به هر قيمتي که خواستند ميفروشند). اين کارها باب زياني است براي توده ي مردم و لکهي ننگي بر دامن زمامداران. بنابراين از احتکار جلوگيري کن! زيرا رسول الله - صلي الله عليه و آله - از آن جلوگيري فرمود. بايستي خريد و فروش بسادگي و با موازين عدل انجام گيرد و نرخها به هيچيک از طرفين (فروشنده و خريدار) فشار نياورد. محتکراني را که پس از گوشزد تو دوباره به احتکار ميپردازند، مجازات کن و در مجازاتشان تندروي "و اسراف" نکن! از اين بيان ميفهميم که در تجارت اسلامي، هم احتکار حرام است و هم زورگويي و انحصار طلبي. همه ميدانيم امروزه سرمايهداران مردم را از دو طريق در فشار قرار ميدهند: 'صفحه 175" زماني سعي ميکنند مايحتاج مردم را با امکاناتي که دارند انبار کرده و آن را در دسترس مردم قرار ندهند تا بعدا پس از گران شدن جنس و نايابي کامل، آن متاع را در بازار سياه به فروش رسانند. اين عمل را احتکار ميگويند که در بينش اسلامي حرام بوده و محتکر قابل تعقيب و مجازات است. گاهي هم عده اي از ثروتمندان دور هم جمع ميشوند و با زد و بند، تلاش ميکنند تا يک جنس را در انحصار کامل خود قرار دهند، به طوري که خريد جنس براي مردم آزاد نباشد و اگر کسي خواست جنس مورد نظر را تهيه نمايد، بايستي از کانال آنان خريداري کند. اين عمل انحصار طلبي است و با بينش اسلامي سازگار نميباشد. علي عليهالسلام قباحت و زشتي هر دو عمل را در دو جمله (جملهي «و احتکارا للمنافع» و «تحکما في البياعات») بيان ميفرمايد و بر همين اساس به مالک فرمان ميدهد براي اجناس نرخگذاري کند و تجار را در آزادي مطلق قرار ندهد و با اين روش و با مجازات محتکران و انحصار طلبان، از سوء استفادههاي آنان جلوگيري نمايد. (درس موضوعی نهج البلاغه آیت الله فاضل – عهدنامه ي مالک اشترصفحه 174، 175)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
احتکار (فقه)
احتکار، به انبار کردن مواد غذایی خاص به انگیزه افزایش قیمت آنها گفته میشود. [۱] . و از این عنوان در باب تجارت سخن گفته شده است. و احتکارکننده را محتکر گویند. منبع
احتکار شخصی : ذخیره کردن مواد غذایی برای خود یا خانواده یا امری دیگر احتکار محسوب نمیشود. [۲] . امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره مینویسد: "لو حبسه فی زمان الغلاء لصرفه فی حوائجه لا للبیع فلا حرمة فیه ولا کراهة." [۳] . و اگر در زمان گرانی برای مصرف کردن در احتیاجات خود - نه برای فروش - آن را حبس نماید نه حرام است و نه مکروه.
موارد احتکار : به قول مشهور احتکار تنها در گندم، جو، خرما، کشمش و روغن ثابت است. [۴] [۵] . و هر چند بسیاری از فقیهان، احتکار را در روغن زیتون ثابت دانسته اند اما ثبوت آن در روغن زیتون و نمک اختلافی است. [۶] . امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: "الاقوی عدم تحقّقه الّافی الغلّات الاربع و السمن والزیت. نعم، هو امر مرغوب عنه فی مطلق ما یحتاج الیه الناس، لکن لا یثبت لغیر ما ذکر احکام الاحتکار." [۷] . و اقوی آن است که احتکار تحقق پیدا نمیکند مگر در غلّات چهارگانه (گندم و جو و خرما و کشمش) و روغن (حیوانی) و روغن زیتون. البته جمع کردن مطلق آنچه که مردم به آن نیاز دارند، امری است که از آن اعراض شده است (و مطلوب نیست). و لیکن برای غیر آنچه که ذکر شد، احکام احتکار ثابت نیست.
احتکار به قصد اضرار : شکّی نیست که احتکار اگر به قصد اضرار به مسلمانان و یا موجب اختلال در نظام زندگی اجتماعی آنان شود حرام است. [۸] . امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: "یحرم الاحتکار، و هو حبس الطعام وجمعه یتربّص به الغلاء؛ مع ضرورة المسلمین وحاجتهم وعدم وجود من یبذلهم قدر کفایتهم. نعم، مجرّد حبس الطعام انتظاراً لعلوّ السعر مع عدم ضرورة الناس ووجود الباذل، لیس بحرام و ان کان مکروهاً." [۹] . احتکار حرام است؛ و آن عبارت است از اینکه طعام را حبس و جمع کند و انتظار بکشد که گران شود درحالیکه مسلمین به آن احتیاج دارند و برای آنها ضروری است و کسی هم نیست که به قدر کفایتشان، برای آنها بذل نماید. البته تنها حبس کردن طعام و انتظار بالارفتن قیمت آن را کشیدن، با اینکه برای مردم ضرورت ندارد و بذلکننده هم هست، حرام نمیباشد گرچه مکروه است. و به بیان صاحب جواهر البته نه به عنوان احتکار بلکه به عنوان ثانوی که همان حرمت اضرار به مسلمانان یا حرمت ایجاد اختلال در نظام زندگی آنان است. از این جهت فرقی در حرمت بین موارد ذکر شده و غیر آن نیست و هر نوع حبس کردن موادّ غذایی و غیر غذایی از چیزهایی که در زندگی به آن احتیاج است را میتواند شامل شود. لیکن سخن از احتکار در جایی است که موادّ غذایی مذکور به قصد گران شدن قیمت آنها در عین نیاز داشتن مردم بدون رسیدن به حدّ اضطرار انبار شود که در حرمت و کراهت این عمل اختلاف است. [۱۰] .
اختلاف در کراهت احتکار : در کراهت احتکار در صورت احتیاج نداشتن مردم یا بودن کسی که به اندازه کفایت، مواد غذایی را عرضه کند، اختلاف است. [۱۱] [۱۲] [۱۳] . در اینکه حرمت یا کراهت احتکار مشروط به خریدن و انبار کردن است یا مطلق انبار کردن- هرچند آن را نخریده باشد- اختلاف است. [۱۴] [۱۵] .
ملاک احتکار : در اینکه در تحقّق احتکار، نیاز مردم ملاک است یا گذشت زمان، یعنی سه روز در ایّام گرانی و چهل روز به هنگام ارزانی، اختلاف میباشد که قول نخست، قول اکثر فقیهان است. [۱۶] [۱۷] .
اجبار محتکر : امام یا نایب او و در صورت عدم حضور آنان، مؤمنان عادل، محتکر را بر فروش اجناس احتکار شده مجبور میکنند . [۱۸] و باید شخص محتکر به فروختن اجبار شود. [۱۹] .
نرخ گذاری مواد احتکار شده : به قول مشهور، نرخ گذاری مواد غذایی احتکار شده به وسیله حاکم شرع جایز نیست، امّا در صورت اجحاف محتکر در قیمت، در اینکه تعیین نرخ به وسیله حاکم شرع جایز است یا وی باید محتکر را به پایین آوردن قیمت - به اندازه ای که اجحاف نباشد - مجبور کند، اختلاف است. [۲۰] . امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: "بنابر احتیاط (واجب) قیمت برای او تعیین نمیشود، بلکه حق دارد به هر قیمت که میخواهد بفروشد مگر آنکه اجحاف کند، پس او را مجبور میکنند که قیمت را پایین بیاورد - بدون آنکه برایش تعیین قیمت نمایند - و اگر او تعیین قیمت نکرد، حاکم شرع قیمتی را که مصلحت میبیند، معیّن میکند." [۲۱]
نفی احتکار در اقتصاد اسلامی : احتکار از منظر اسلام به لحاظ اینکه قدرت خرید مردم را کاهش میدهد، حرام شمرده شده است. احتکار از مسائلی است که مستقیماً با مصالح جامعه مسلمین مربوط است و جلوگیری از آن از وظایف حکومت اسلامی است. احتکارکننده از سوی حکومت یا مومنان عادل اجبار میشود تا کالای خود را به بازار عرضه کند و آن را به فروش برساند. از مهمترین پایبندی های دادوستد در بینش اسلام، پرهیز از احتکار است. امام صادق علیه السلام به نقل رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: "لایحتکر الطعام الاخاطی؛ [۲۲] خوراک مردم را کسی احتکار نمیکند مگر گناهکار" . احتکار از حکر در اصل به معنای حبس کردن است و از اینرو گردآوری و حبس کالا به انتظار گرانی آن را احتکار و حکره گویند. بنابراین دو عنصر حبس و انتظار گران شدن در مفهوم لغوی این واژه نهفته است.
شرایط مفهوم احتکار : مفهوم احتکار در شرع، شرط ها و ویژگی هایی دارد که چارچوبه آن را مشخص میسازد. با اینحال به نظر میرسد همه آنها از ارکان احتکار نیستند، بلکه آنها را به دو دسته شرط های لازم و غالبی میتوان تقسیم کرد:
شرط های لازم : شرط های لازم، آن دسته از شرطهایی هستد که در تحقق احتکار، سهم دارند و عبارتند از: نیاز مردم به کالای احتکار شده؛ چنانکه در روایات و گفتار فقیهان آمده است. فروشنده دیگری به اندازه کفایت مردم، نباشد. حبس نمودن کالا و پنهان ساختن آن از دید مردم. حبس کالا با هدف افزایش قیمت آن، از اینرو اگر خود به آن نیازمند باشد، احتکار محسوب نمیشود. با وجود این، اگر چه حبس کالا نه به هدف بالا رفتن قیمت بلکه به قصد زیان رسانی به مردم و یا فشار آوردن به دولتها که از نظر موضوع خارج از محدوده احتکار است ولی میتوان روح احتکار را درباره آن روا داشت.
شرطهای غالبی : شرط های دیگری در روایات وجود دارد که درنگ در آنها نشان میدهد، وجود آنها در تحقق احتکار ضروری نیست، بلکه غالبی یا متناسب با زمان و مکان خاصی هستند، از جمله : شرط زمانی یعنی در زمان وفور و ارزانی طبق برخی روایات به طور مطلق ۴۰ روز و در زمان گرانی ۳ روز حبس کالا، شرط تحقق احتکار است. لیکن از آنجاکه در روایات معتبر، نیاز مردم به منزله حد احتکار یاد شده است و تعبّد در اینگونه احکام که برای ساماندهی امور زندگی مردم وضع میشود، دور مینماید. میتوان گفت این تقیید یا با توجه به شرایط آن زمان یا شرایطی غالبی است؛ با این حال حد احتکار، همان نیاز مردم محسوب میشود. در این که مورد احتکار چیست و چه کالاهایی را در بر میگیرد، نگرشهای گوناگونی وجود دارد که منشا آنها اختلاف روایات است، چه در برخی روایات احتکار اختصاص به خوراک یا برخی انواع آن دارد، در حالیکه در روایات دیگر احتکار به گونه مطلق یا نسبت به همه کالاها نهی شده است. حکم احتکار، ویژه مورد خاصی نیست و هر کالایی را در بر میگیرد که مردم به آن نیازمند باشند. چنانکه امیرالمومنین در عهد خویش به مالک اشتر در اینباره میفرماید"... واحتکاراً للمنافع". نیز امام صادق علیه السلام میفرمایند: "فان کان فی المصر طعامٌ او متاعٌ غیره فلاباس بان یلتمس بسلعته الفضل" [۲۳] . افزون بر آن برخی روایات با تعبیر «کل حکره تضرّ بالناس» و یا با نهی از احتکار بدون ذکر متعلق آن بر تعمیم مورد احتکار دلالت دارند. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص) فرمودند: "الجالب مرزوقٌ و المحتکر ملعونٌ" [۲۴] . به خوبی نشان میدهد که واژه لعن و دوری از رحمت خدا هرگاه بدون قرینه یاد شود، نشان دهنده زشتی کار در حدّ حرمت است. احتکار با وصف رذیلت و خصلت فجّار توصیف شده اند و احتکارکنندگان به کیفر اخروی تهدید گشته ند که خود دلیل یا تاییدی بر نفی این کار است.
احتكاردر فرهنگ فقه فارسي
اِحتكار: انبار كردن موادّ غذايى خاص به انگيزه افزايش قيمت آنها.(1) (الحدائق الناضرة 18/ 58) . به ذخيره كردن موادّ غذايى براى خود يا خانواده يا امرى ديگر احتكار گفته نمىشود.(2) (مستند الشيعة 14/ 50) (العروة الوثقى 1/ 702) احتكار كننده را «مُحْتكِر» گويند. از اين عنوان در باب تجارت سخن گفته شده است. موارد احتكار:به قول مشهور، احتكار تنها در گندم، جو، خرما، كشمش و روغن ثابت است.(3) (الحدائق الناضرة 18/62 ؛ جواهر الكلام 22/ 481 (3)683 .) ثبوت آن در روغن زيتون و نمك اختلافى است؛ هرچند بسيارى از فقيهان، احتكار را در روغن زيتون ثابت دانسته اند.(4) (كتاب المكاسب 4/ 369) احتكار اگر به قصد اضرار به مسلمانان باشد يا موجب اختلال درنظام زندگى اجتماعى آنان شود، بى شك حرام است؛(5) (جواهر الكلام 22/ 480) البته نه به عنوان احتكار، بلكه به عنوان ثانوى يعنى حرمت اضرار به مسلمانان يا حرمت ايجاد اختلال در نظام زندگى آنان. از اين جهت فرقى در حرمت بين موارد ذكر شده و جز آن از موادّ غذايى و غير غذايى از چيزهايى كه در زندگى به آن احتياج است، نيست. موضوع احتكار جايى است كه موادّ غذايى ياد شده به قصد گران شدن، در عين نياز داشتن مردم، بدون رسيدن به حدّ اضطرار انبار شود.(6) ( جواهر الكلام 22/ 480 (6)481) .
حكم تكليفى: در كراهت يا حرمت احتكار اختلاف است.(7) (مهذب الاحكام 16/ 32 ؛ كتاب المكاسب 4/ 363 ؛ تحرير الوسيلة 1/ 502) . در اينكه حرمت يا كراهت احتكار مشروط به خريدن و انبار كردن است يا مطلق انبار كردن ـ هر چند آن را نخريده باشد ـ اختلاف است.(8) (مستند الشيعة 14/ 50 ؛ كتاب المكاسب 4/ 371) همچنين در اينكه در تحقّق احتكار، نياز مردم ملاك است يا گذشت زمان، يعنى سه روز در ايّام گرانى و چهل روز هنگام ارزانى، اختلاف مىباشد. قول نخست، قول اكثر فقيهان است.(9) (الحدائق الناضرة 18/ 63 ؛ جواهر الكلام 22/ 483) .
اجبار محتكر: امام يا نايب او و در صورت عدم حضور آنان، مؤمنان عادل، محتكر را بر فروش اجناس احتكار شده مجبور مىكنند.(10) (جواهر الكلام 22/ 485)
نرخ گذارى: به قول مشهور، نرخ گذارى موادّ غذايى احتكار شده به وسيله حاكم شرع جايز نيست؛ ليكن در صورت اجحاف محتكر در نرخ گذارى، در اينكه تعيين نرخ به وسيله حاكم شرع جايز است يا وى بايد محتكر را به پايين آوردن قيمت ـ به اندازه اى كه اجحاف نباشد ـ مجبور كند و يا اينكه هيچ كدام جايز نيست، اختلاف است.(11) (جواهر الكلام 22/ 485485 ـ 486 ؛ مستند الشيعة 14/ 52)
(فرهنگ فقه فارسي نویسنده: موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي جلد : 1 صفحه (293
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
احتکار ارزاق عمومی
مسأله 23 ـ احتکار حرام است؛ و آن عبارت است از این که طعام را حبس و جمع کند و انتظار بکشد که گران شود در حالی که مسلمین به آن احتیاج دارند و برای آن ها ضروری است و کسی هم نیست که به قدر کفایتشان، برای آن ها بذل نماید. البته تنها حبس کردن طعام و انتظار بالا رفتن قیمت آن را کشیدن، با این که برای مردم ضرورت ندارد و بذل کننده هم هست، حرام نمی باشد گرچه مکروه است. و اگر در زمان گرانی برای مصرف کردن در احتیاجات خود ـ نه برای فروش ـ آن را حبس نماید نه حرام است و نه مکروه. و اقوی آن است که احتکار تحقق پیدا نمی کند مگر در غلاّت چهارگانه (گندم و جو و خرما و کشمش) و روغن (حیوانی) و روغن زیتون. البته جمع کردن مطلق آنچه که مردم به آن نیاز دارند، امری است که از آن اعراض شده است (و مطلوب نیست). و لیکن برای غیر آنچه که ذکر شد، احکام احتکار ثابت نیست. و باید شخص محتکر به فروختن اجبار شود و بنابر احتیاط (واجب) قیمت برای او تعیین نمی شود، بلکه حق دارد به هر قیمت که می خواهد بفروشد مگر آن که اجحاف کند، پس او را مجبور می کنند که قیمت را پایین بیاورد ـ بدون آن که برایش تعیین قیمت نمایند ـ و اگر او تعیین قیمت نکرد، حاکم شرع قیمتی را که مصلحت می بیند، معیّن می کند. (ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی ج1)
احتکار چیست؟ محتکر کیست؟
مفهوم احتکار به لحاظ اصطلاح، واضح و روشن است و آن ذخیره و جمع کالا، به امید افزایش قیمت در زمان نیاز مردم و عدم وجود عرضه کننده به حد کافی است. و این معنا به سبب کثرت استعمال، بی نیاز از توضیح و تبیین است. حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: «المحتکر محروم من نعمته»[11] . «محتکر، از نعمتی که در دست اوست محروم است». و باز حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: «الاحتکار داعیة الحرمان»[12] «احتکار دعوت کننده به حرمان و محرومیت است». محرومیت و حرمان، خواه مخصوص شخص مبتکر باشد، و خواه به اجتماع سرایت نماید، و خواه تنها در امور مادی باشد و یا در امور معنوی، در هر حال نوعی تعدی و تجاوز و ظلم است که باعث خرابی مدینۀ فاضلۀ اسلامی و برهم زدن الفت افراد جامعه می گردد و بنابراین، کاری قبیح و تصرفی ناشایست است. سلب بعضی از امکانات مادی و غذایی جامعه؛ و در تنگنا قرار دادن مردم و دامن زدن به گرانی قیمتها، همه از مواردی است که روح وحدت و انسجام حرکت را، دستخوش درگیری با محرومیت می نماید، و انرژی و تلاش و همّ مردم را - که باید در عینیت بخشیدن به توحید و رهایی از شرک صرف شود – از مسیر خود منحرف می کند، و محرومیتی بالاتر از شرک برای انسان متصور نیست.
حضرت امام خمینی(ره) در این باره می فرمایند: «... بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد، از قراری که مکرر به من گفته اند، الان یک دسته ای سودجو در بازار هستند که اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشته اند این یک مطلب غیر انسانی است، یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که می خواهند حالا سود ببرند باید توجه داشته باشند که این ملت که اکثرشان عبارت از این طبقه پایینی است که نمی توانند خودشان را اداره کنند، اینها بودند ک ما را رساندند به این پیروزی، حالا نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته باشد برای اینها ایجاد زحمت بکند،... باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد. گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکنند برای یک وقتی که جنس گران بشود و بفروشند، احتکار در غذاها جایز نیست. و همین طور باید با برادری با برادران خودشان رفتار کنند و این پیروزی را از آنها بدانند، ترس از خدا باید داشته باشید. ترس از اسلام باید داشته باشید. باید مراعات بکنید اشخاص ضعیف را. باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف؛ نه اینکه گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را در زحمت چیز بکنید».[13] . ملاحظه می شود که حضرت امام(ره) پیروزی انقلاب اسلامی را مرهون همتهای طبقۀ پایین جامعه می دانند، و ایجاد فشار و تنگنا بر این قشر را مطلبی غیر انسانی و خلاف انصاف و برادری می دانند. و طبعاً احتکار به عنوان یکی از عوامل فشار و زحمت برای اقشار ضعیف جامعه از این حکم مستثنی نیست، بلکه از موارد بارز آن است که محتکر با عمل غیرانسانی خود در زمرۀ فجار قرار می گیرد. حضرت امیر، سلام الله علیه، می فرمایند: «الاحتکار شیمة الفجار»[14] . احتکار خصلت فاجران است.
فشار احتکار بر کیست؟ : روشن است که احتکار یک جنس، موجب کمبود عرضۀ آن در بازار و بالطبع افزایش قیمت آن می شود. در این شرایط، اقشاری از جامعه که از نظر وضع مالی و درآمد در سطح پایینتری هستند، قدرت خرید نخواهند داشت، و لذا در تنگنا قرار می گیرند، در عوض، قشری که از لحاظ مادی و درآمد و ثروت در سطح بالاتری است، توان خرید کالا با قیمتهای بالا را خواهد داشت و متحمل فشار زیادی نمی شود. بنابراین، عمدۀ فشار و سنگینی احتکار، بر دوش مستضعفین جامعه خواهد بود. حضرت امام(ره) در این مورد چنین می فرمایند: ... کراراً گفته شده است به اینکه اینهایی که گرانفروشی می کنند، اینهایی که احتکار می کنند، اینها انصاف داشته باشند که این ملتی که با خون خودش و با زحمت خودش، شما را - به – از آن اختناق بیرون آورد و مسألۀ آن ناامنی به صورت قانونی را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این ملت و – این – با این مستضعفین این طور کنید. می دانید که گرانی و احتکار، تلخی اش به ذایقۀ مستضعفین و عامۀ مردم محروم است. مشکل برای اینهاست والا آنهایی که بالانشین اند و از طبقات مستکبر هستند و بالانشین، آنها برایشان این امور خیلی مطرح نیست؛ هم ذخیره ها دارند و هم اموال زیاد، هر قیمتی هم باشد می توانند تهیه کنند. این مستضعفین هستند که بار این زحمت به دوش آنهاست و بار انقلاب هم به دوش قوی محترم آنها بود و هست و امیدواریم که این مسأله هم حل بشود با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه به اولیای امور».[15] . ملاحظه می شود که حضرت امام (ره) معتقدند که فشار و تلخی احتکار بر مستضعفین جامعه تحمیل می شود، همان گروهی که بار انقلاب را بر دوش داشته و دارد، بار جنگ را بر دوش داشته و از هرگونه فداکاری و سرمایه گذاری دریغ ننموده است، ولی هیچ فشاری بر مستکبرین و بالانشینها ندارد. ایشان در جای دیگر می فرمایند: «از قراری که گفته می شود، اشخاصی خیلی گرانفروشی و بی انصافی می کنند. بدانند اینها که ملت ما، الان بسیاری از آنها ضعیف هستند؛ بسیاری از آنها در این قضایا ضرر دیدند، بسیاری از آنها از پای درآمدند، اگر بنا باشد که کاسبها باز گرانفروشی را راه بیندازند و بی انصافی بکنند، ممکن است که اینها صدمۀ زیاد بخورند. من خواهش می کنم از تمام اقشار ملت که انصاف را نصب العین خودشان قرار بدهند، رضای خدا را نصب العین خودشان قرار بدهند، خداوند به آنها برکت خواهد داد. خداوند ان شاءالله شما را سعادتمند و در دنیا و آخرت روسفید کند».[16] . 28 / 12 / 1357
بزرگی گناه احتکار و تضعیف اسلام : احتکار در زمان نیاز مردم در هر شرایط و هر جامعه ای گناهی بزرگ است، و محتکر خطاکار، گناهکار، عصیانگر و ملعون است. پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «لا یحتکر الطعام الاخاطیء»[17] . «طعام را احتکار نمی کند، مگر فرد خطاکار». و نیز می فرمایند: «الجالب مرزوق و المحتکر ملعون»[18] . «پیشه ور و کاسب روزی داده می شود و محتکر مورد لعن است.» . و حضرت امیر(ع) می فرمایند: «المحتکر اثم و عاصی»[19] . «محتکر گناهکار و عصیانگر است.» این توصیفات در مورد احتکار و محتکر مربوط به شرایط عادی و عمومی جامعه است؛ ولی اگر چنانچه، وضع جامعه و نظام اسلامی به گونه ای باشد که فشارهایی از قبیل احتکار و گرانفروشی و ایجاد کمبود، خطر اقتصادی تضعیف و یا شکست نظام اسلامی را به همراه داشته باشد، در این حال، گناه احتکار یک گناه عادی نخواهد بود، بلکه گناهی است بسیار عظیم؛ و چه بسا غضب الهی را در برداشته باشد. بنابراین، باید دقت داشت که این گناه بزرگ چه تبعاتی دارد، و ثمره اش در کجا و چگونه ظاهر خواهد شد. اگر نتیجۀ این عمل غیر منصفانه صرفاً سود شخصی یک فرد می بود، در همین حد نیز گناهی بزرگ به شمار می آمد، چه رسد به اینکه فشاری بر محرومین و مستضعفین و ضربه ای بر پیکر اقتصادی نظام اسلامی و شکستی برای مکتب باشد، که در این صورت این گناه بسیار عظیم است. حضرت امام خمینی(ره) در این مورد می فرمایند: «... گرانفروشان و محتکران بی انصاف گمان نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است. امروز این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهوری اسلامی منتهی شود، کوشش در تضعیف اسلام است اینجانب خوف آن دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خدای ناخواسته تر و خشک با هم بسوزند و راه گریزی در کار نباشد. اعوذبالله من غضب الحلیم...»[20] . و در جای دیگر می فرمایند: «در زمانی که حضور و کمک ملت شریف ایران به دولت و جبهه های جنگ هر روز بیشتر می گردد، عده ای از محتکران و گرانفروشان خدانشناس دست از این حرفۀ کثیف برنمی دارند؛ و به حال خود و کشور خود دلسوز نیستند. اینان باید از غضب الهی بترسند و بیش از این خود را در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا نکنند.»[21] . و در جای دیگر می فرمایند: «امروز می گویند روحانی است دارد که این کار را می کند، دیروز ساواکی این کار را می کرد، امروز روحانی این کار را می کند و همین طور شماها. دیروز بازار طاغوت بود، امروز بازار اسلام است. محتوایش فرق کرد؟ نه، رباخوار همان رباخوار، گرانفروش همان گرانفروش، اجحاف کن همان اجحاف کن، و همین طور در هرجای مملکت که برویم اگر محتوا تغییر نکند خوف این است که مکتب ما مورد اهانت واقع بشود؛ مردم از مکتب ما برگردند و این بالاترین شکستی است که ممکن است بر ما وارد بشود...»[22] (4 / 4 / 1358) . و در پیامی به ملت ایران می فرمایند: «فروشندگان مواد غذایی که از گرانفروشی خودداری کنند که این عمل مخالف رضای حق تعالی است؛ و در این موقع حساس و گرفتاری مردم ضربه ای بر پیکر نهضت اسلامی».[23]
مقابله با احتکار : یکی از راههای مؤثر مقابله با احتکار، دخالت دولت و استفاده از امکانات و اختیارات دولتی و حکومتی در جلوگیری از مفاسد اقتصادی است. ولی قبل از این برخورد و شاید مؤثرتر از آن، دخالت خود مردم و بازاریان و اصناف مخلص و دلسوز و متعهد است. دخالت اصناف و بازاریان به دو گونه مستقیم و غیر مستقیم ممکن است. غیرمستقیم به این گونه که با عرضۀ کالاهای بیشتر و قیمتهای ارزانتر با محتکرین و گرانفروشان مقابله کنند، و عملاً دسیسۀ آنها را باطل نمایند. و دخالت مستقیم آنکه افراد خاطی هر صنف از طرف متعهدین و دلسوزان همان صنف شناسایی شده و به آنها تذکر داده شود، و از آنها خواسته شود که احتکار و گرانفروشی نکند، و در صورت عدم تأثیر تذکرات، با استفاده از سیاستهای صنفی، آنها را طرد و منزوی نمایند. این نحو مقابله با محتکرین بسیار ضروری و لازم است، چرا که اگر این مهم به طور کلی بر دوش دولت قرار گیرد و از کسبه و بازاریان در حل مشکلات کمک گرفته نشود، هم هزینۀ گزافی بر دوش دولت قرار می گیرد و هم نتایج آن گونه که باید، حاصل نمی شود. حضرت امام(ره) در مورد نحوۀ برخورد و مقابله با محتکرین در مواردی، خودشان زبان نصیحت و موعظه و ارشاد گشوده اند؛ و در مواردی هم از بازاریان و اصناف مختلف دعوت به دخالت و رفع مشکل نموده اند. و اصولاً بازار را بازوی قدرتمندی برای اسلام و خدمت به مردم دانسته اند. لکن همه مکلفیم که احکام اسلام را مراعات کنیم. باید بازار ما بازار اسلامی باشد. بازار ما از بی انصافی باید شستشو بشود. باید دولت و همه دولتهایی که بعدها می آیند، هم روی موازین اسلامی باشد...»[24] . «اجتماع بازار یک اجتماعی است که اگر در یک مسیر اسلامی حرکت بکند – و بحمدالله حرکت کند – مملکت را از آسیب نگه می دارد. همین بازار است که پشتوانۀ ارتش است، و همین بازار است که در این زمان پشتوانۀ کشور است، و دولت است و اگر چنانچه تفرقه در بازار باشد و بعضی از اشخاصی که تفرقه افکن هستند گذاشته بشود که فعالیت بکنند، خدای نخواسته این ستون ستبر اسلام را یک وقت از بین می برند؛ باید توجه داشته باشید...»[25] . «و همینطور بازار ما باید یک بازار اسلامی باشد. از قراری که مکرر به من گفته اند، الان یک دسته ای سودجو در بازار هستند که اینها قیمتهای بسیار گران روی اجناس گذاشته اند. این مطلب غیر انسانی است، یک مطلبی است که باید فکر کنند اینهایی که می خواهند حالا سود ببرند، باید توجه داشته باشند که این ملت که اکثرشان عبارت از این طبقۀ پایینی است که نمی توانند خودشان را اداره کنند، اینها بودند که ما را رساندند به این پیروزی، حالا نباید آن تاجر معتبری که دخالت در این امور نداشته است، برای اینها ایجاد زحمت بکند... باید با انصاف رفتار کرد، باید با اینها با برادری رفتار کرد، گرانفروشی را کنار بگذارند و احتکار نکنند، نگهداری نکند برای یک وقتی که جنس گران بشود و بفروشند. احتکار در غذاها جایز نیست، و همین طور باید با برادری با برادران خودشان رفتار کنند، و این پیروزی را از آنها بدانند. شما حالا از قید آزاد شدید. از قید و بندها آزاد شدید، شما حالا ترس اینکه مثلاً سازمان امنیت بیاید شما را چه بکند و اینها ندارید، لکن ترس از خدا باید داشته باشید، ترس از اسلام باید داشته باشید باید مراعات بکنید اشخاص ضعیف را، باید همراهی بکنید با اشخاص ضعیف، نه اینکه گرانفروشی بکنید و کالاهای خودتان را بالا ببرید و مردم را در زحمت چیز بکنید.»[26] . «اینهایی که گرانفروشی می کنند، اینهایی که احتکار می کنند، اینها انصاف داشته باشند که این ملتی که با خون خودش و با زحمت خودش شما را – به – از آن اختناق بیرون آورد و مسأله آن ناامنی به صورت قانونی را از بین برد، هیچ انصاف نیست که شما با این ملت و – این – با این مستضعفین این طور کنید... امیدواریم که این مسأله هم حل بشود با انصاف فروشندگان و ثروتمندان و با توجه اولیای امور. این مسائل داخلی یک مسائلی است که ولو به دراز مدت حل می شود.[27] . «... در زمانی که حضور و کمک ملت شریف ایران به دولت و جبهه های جنگ هر روز بیشتر میگردد، عده ای از محتکران و گرانفروشان خدانشناس دست از این حرفۀ کثیف برنمی دارند و حال خود و کشور خود دلسوز نیستند. اینان باید از غضب الهی بترسند و بیش از این خود را در پیشگاه خدا و خلق خدا رسوا نکنند.»[28] . «من امیدوارم که همۀ اقشار مملکت فعالیت داشته باشند و کشاورزها در کشاورزی جدیت داشته باشند و خصوصاً مواد غذایی را بیشتر تهیه کنند. دامدارها دامداری کنند و تجار و کسبه، کسب صحیح کنند، گرانفروشی نکنند. . من خواهش می کنم از تمام اقشار ملت که را انصاف را نصف العین خودشان قرار بدهند، رضای خدا از نصب العین خودشان قرار بدهند، خداوند به آنها برکت خواهدداد. خداوند ان شاءالله شما را سعادتمند، و در دنیا و آخرت روسفید کند.»[29] . پیام امام خمینی در مورد اخطار به گرانفروشان: «بسم الله الرحمن الرحیم. من با کمال تأسف هر روز مواجه هستم با مشکلات جانفرسا که گاهی ناچار می شوم تذکراتی به ملت شریف بدهم. از آن جمله قضیۀ اجحاف و گرانفروشی است که کراراً شکایت از آن دارند، و حتی گفته می شود که برخلاف موازین شرعیه اجناس را که از طرف دولت مبنی بر اینکه به قیمت معین بفروشند، به قیمتهای گزاف به مردم مستمند می فروشند و موجبات ناراحتی و مضیقه برای برادران و خواهران خود فراهم می کنند. من از فروشندگان، خصوصاً آنچه مربوط است به ارتزاق مردم، تقاضا می کنم... که با این ملتی که خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزیز خود را از دست داد با عدل و انصاف رفتار کنند. من خوف آن دارم که خدای ناخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گردیم و تر و خشک با هم بسوزد. من اخطار می کنم که اگر دست از اجحافات و مخالفت با اسلام برندارند، طبق عدل الهی و حکومت شرعیه و سیاسات شرعیۀ اسلامیه با آنان رفتار می شود. برادران! قبل از آمدن آن تازیانۀ الهی به خود آیید و دست از ستم بردارید. خداوند شما را اصلاح کند.»[30] . «... امروز روزی نیست که استفاده چیها راه بیفتند و بخواهند استفاده کنند، روز حمایت است امروز. از برادرانشان باید حمایت کنند، نه اینکه یک جنسی را که به ده تومان می خرند به صد تومان بفروشند. گرانفروشی امروز خیانت است به یک مملکت اسلامی، این خیانت را نکنند اینها، یک قدری با مردم ملایمت کنند. برادران خودتان هستند؛ با این برادرهایی که خون داده اند،... حالا انصاف است که یک تاجر معتبری که دارای یک کارخانه کذاست، دارای کذا و کذا است و آن بالاها نشسته و تماشا کرده و اینها خون خودشان را داده اند و پیش برده اند حالا همراهی نمی کند، اجحاف کند با این طایفه؟ یک قیمت اجناس را همچو بالا ببرد که این ضعفا نتوانند بخرند، زندگیشان مختل بشود؟ خوب، باید با برادرهای خودشان، با آنهایی که در این راه زحمت کشیده اند، اهل وطنشان هست، اهل دینشان هست، با اینها باید همراهی کنند، گرانفروشی نکنند. نگذارند یک وقتی ما روی تکلیفهای الهی باهاشان عمل بکنیم، خودشان جلوگیری کنند از مسائل. یک روز اگر ما [به] یک تکلیف الهی عمل بکنیم، کارشان زار است، نگذارند این طور بشود...»[31] . «اجحاف در معاملات بی انصافی در معاملات یک امری نیست که عقل انسان بپذیرد و خدای تبارک و تعالی راضی باشد به این معنا، باید بازارها را یک بازارهای اسلامی بکنید».[32] . «بازار باید بازار اسلامی باشد، نه بازار چپاولگری، نه بازار قاچاق، بازار اسلامی باشد. به حال مردم رسیدگی بکنند. این مردم دارند از بی بضاعتی چه می شوند. آنهایی که فرصت طلبند حالا اجناس را چند مقابل بالا می برند. اینها با وضع اسلام موافق نیست. مخالف است.»[33]
قدرت بازار : فرازهایی که ذکر شد، از جمله مواردی بود که حضرت امام خمینی(ره)، با موعظه، توصیه، نصیحت اخطار و گاه تهدید، خطاکاران را مورد خطاب قرار داده و از آنها خواسته اند که دست از کارهای خلاف خود از جمله احتکار و گرانفروشی و بی انصافی بردارند. در ادامه فرازهایی را از اشارات حضرت امام در مورد قدرت بازار در حل مشکلات و یاری مردم و دعوت از بازاریان و اصناف جهت همکاری و همیاری در رفع مشکلات و مبارزه با خطاکاران، نقل می کنیم: «بازار ایران خوشنام است و همیشه پشتیبان کشور و ملت و اسلام بوده است، و در هر مشکلی بازار در حل آن مشکلها دخالت داشته است و جزء ملت بوده است و همان ملت است و همان مردم است که در بازارها مجتمع هستند و مشغول اقتصاد ملت هستند و مشغول کارهای صحیح هستند.»[34] . «بازار در طول تاریخ، بازارهای تمام کشور و خصوصاً بازار تهران یک بازوی قوی ای از برای اسلام و از برای کشور بوده است و ان شاءالله خواهد بود.»[35] . «بازار و بازاریان همیشه از احترام خاصی در جامعۀ ایرانی برخوردارند؛ و تصمیمات آنان در مبارزات سیاسی نقش بسیار مؤثر و گاهی تعیین کننده ای داشته است و نیز، همیشه منشأ خدمات اجتماعی فراوان بوده است و در حوادث همیشه از بهترین کمک کنندگان به مردم ضعیف و محروم بوده اند.»[36] . «رژیم سابق (شاید زمان رضاشاه بود) اینها در صدد برآمدند که اصل بازار نباشد در ایران؛ از این مجتمع زیر سقف می ترسیدند. از مجتمعاتی که حصار داشت و زیر سقف بود مجمع مؤمنین و متدینین و جوانهای متعهد بود می ترسیدند. از مساجد که محل اجتماع همین بازاریان بود و از خود بازار که مجمع ملت بود خوف داشتند. و همیشه بازار دنبالۀ مقاصد اسلامی و برای پیشرفت اسلام و برای پیشرفت اقتصاد اسلامی، یک بازوی ستبر قدرتمندی بوده است و الان هم همین طور است.»[37] . «در طول تاریخ هر مشکلی که پیدا می شد برای اسلام و برای علمای بزرگ اسلام، کافی بود که نصف روز بازار برای یک همچو امری بسته بشود. و مشکل حل بشود یک پشتوانۀ عظیمی است بازار برای اسلام، و بازاریها باید با کمال دقت این مسأله را حفظ کنند».[38] . «این بازار است که از اول پشتوانۀ احکام اسلام بوده است و حال هم هست و ان شاءالله بعد ها هم خواهد بود و امیدوارم که دولت توجه عمیق خاص بکند به بازار و آنچه که از دست او برمی آید به این قشر متعهد خدمت بکند».[39] . «اگر بنا باشد که بازارها همراه جمهوری اسلامی نباشند جمهوری شکست می خورد. امروز ما احتیاج به اتحاد داریم؛ امروز باید همه با هم باشیم، اگر چنین نباشیم ما را از بین خواهند برد. همۀ قدرتها احساس کرده اند که اسلام برایشان ضرر دارد و بعضی از آنها صراحتاً می گویند که با این اسلامی که در دنیا ما مطرح کرده ایم، مخالفند».[40] . «گرانفروشان و محتکران بی انصاف گمان نکنند که این ظلم در حال حاضر چون سایر احوال است؛ امروز این نحو جنایات که ممکن است به شکست جمهوری اسلامی منتهی شود کوشش در تضعیف اسلام است. اینجانب خوف آن دارم که خداوند قهار بر شما غضب فرماید و خدای نخواسته تر و خشک با هم بسوزند و راه گریزی در کار نباشد، «اعوذبالله من غضب الحلیم» بهتر است بازاریان محترم که استوانۀ فعال جمهوری اسلامی می باشند، توطئه این بی انصافها را که لکه ننگی بر دامان آنان هستند، با تدبیرات عاقلانه خنثی نمایند».[41] . این اصناف محترم، این بازاریهای محترم، اینها می توانند مبارزه کنند با گرانفروشی، با اینکه اجناس را به قیمت ارزانتر بفروشند، آن مقدار که گیرشان آمده، اگر اجناس را به قیمت ارزان بفروشند، محتکرین کنار می روند، نمی توانند نگه دارند یا محتکرین را بروند خود اصناف بروند آنجا به آنها بگویند آقا چرا این کار می کنید در یک همچو وقتی که همه چیز ما در معرض خطر است، ما حق داریم که بنشینیم هی گله کنیم از اینکه مثلاً فلان چیز کم است فلان چیز زیاد است؟...»[42] . (10 / 11 / 1361) . از مجموع آنچه گذشت، روشن می شود که به طور کلی، حضرت امام خمینی(ره)، بازار را در صحنه های اقتصادی و سیاسی کشور، صاحب نقشی بزرگ و حساس، و در رفع مشکلات و نیازهای جامعه، صاحب قدرت و توانی زیادی برای همکاری با دولت و مردم می دانند. درمسألۀ احتکار نیز خود بازار و کسبه می توانند نقش بسیار مؤثری در مشکل گشایی ایفا نمایند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
بحث فقهی احتکارومحتکر
اکنون که بعضی از مسائل در مورد محتکر و احتکار و اثرات و فشارهای حاصل از آن و راه مقابله با آن شروع شد، با توجه به اینکه اوامر و نواهی در مکتب غنی اسلام، از مجرای شرع مقدس و به صورت احکام متکی بر وحی، به میدان اجرا می آیند و برهر مسلمان است ک افعال خود را در هر زمینه، با احکام شرع مقدس وفق دهد، لذا در مورد احتکار نیز باید احکام فقهی این مسأله با دقت مورد ملاحظه قرار گیرد. حضرت امام خمینی، رضوان الله تعالی علیه، در آخرین صفحات از جلد سوم کتاب البیع، بحث فقهی مستدلی در مورد احتکار مطرح نموده اند که ادامۀ این مقال را به ترجمه آن بحث مزین می نماییم.
احتکار : احتکار که ذخیره و حبس طعام است به انتظار گرانی قیمت آن و نبودن عرضه کننده به حد کافی، علی الاقویٰ حرام است فی الجمله. این نظر، با نظری که قاضی و حلبی – در یکی از اقوالش – والمقنع، الفقیه، هدایه شیخ صدوق، استبصار، سرائر، تحریر، تذکره، دروس، جامع المقاصد، مسالک، و روضه حکایت شده موافق است. جمع زیادی از فقها نیز، قول به کراهت احتکار را اختیار نموده اند.[43] . صحیحۀ حناط، بر حرمت احتکار دلالت می کند. قال: «قال لی ابوعبدالله علیه السلام: ما عملک؟ قلت: حناط، و ربما قدمت علی نفاق و ربما قدمت علی کساد فحبسته قال: فما یقول من قبلک فیه؟ قلت: یقولون محتکر، قال: یبیعه احد غیرک؟ قلت: ما ابیع انا من الف جزء جزء قال: لاباس، انما کان ذلک رجل من قریش یقال له حکیم ابن حزام و کان اذا دخل الطعام المدینه اشتراه کله فمر علیه النبی صلی الله علیه و آله، فقال: یا حکیم بن حزام ایاک آن تحتکر».[44] . می گوید: «امام صادق علیه السلام فرمودند: شغل تو چیست؟ گفتم گندم فروش، و گاهی با رواج بازار مواجه می شوم، گاهی با کساد روبرو می شوم که گندم را ذخیره می کنم. فرمودند: اطرافیان تو در این باره چه می گویند؟ عرض کردم: به من محتکر می گویند. فرمودند: آیا کس دیگر غیر از تو این کالا را می فروشد؟ گفتم من یک هزارم آن را هم نمی فروشم، فرمودند اشکالی ندارد، آن محتکری که مورد ذم است مردی از قریش بود به نام حکیم بن حزام و هرگاه طعام به مدینه می آمد، همۀ آن را می خرید، پس پیامبر(ص) بر او گذشتند و فرمودند ای حکیم ابن حزام، بر حذر باش از اینکه احتکار کنی!» با توجه به این حدیث، اشکالی نیست که قول پیامبر، صلی الله علیه و آله، که فرمودند: «ایاک ان تحتکر»، ظهور در تحذیر و منع شدید از احتکار دارد. و اینکه امام صادق علیه السلام، به قول پیامبر(ص) استشهاد فرمودند، موجب ظهور نحوه دلالتی در حکم به حرمت می شود، اگر فرض شود که فرمودۀ شخص ایشان(ع) چنین ظهوری نداشته باشد. و مجرد استعمال این جمله (ایاک الله) در مستحبات نیز، موجب نمی شود که از ظاهر دست برداریم. چون اوامر و نواهی نیز، در موارد زیادی در مستحب و مکروه استعمال می شوند؛ حتی گاهی گفته شده است که بیشتر استعمال اوامر و نواهی در مستحبات و مکروهات است. با این حال اگر امری و یا نهیی وارد شد. یا بر عبد حجت است، و یا ظاهر در حرمت و وجوب است، بنابر اختلافی که بین دو مسلک در این مورد هست.[45] . روایت دیگری که بر حرمت احتکار دلالت می کند صحیحه حذیفه بن منصور از امام صادق علیه السلام است. - بنا بر اینکه محمد بن سنان از موثقین باشد، چنانکه بعید هم نیست. قال: «نقد الطعام علی عهد رسول الله صلی الله علیه و آله فاتاه المسلمون فقالوا: یا رسول الله قد نفد الطعام و لم یبق منه شیء الا عند فلان، فمره یبیعه الناس، قال: فحمدالله و اثنی علیه، ثم قال: یا فلان، ان المسلمین ذکروا ان الطعام قد نفذ الاشیئا عندک فاخرجه و بعه کیف شئت و لا تحبسه»[46] . می گوید: «در زمان رسول الله(ص) طعام تمام شده بود، مردم به نزد حضرت آمدند و گفتند: یا رسول الله طعام تمام شده و چیزی از آن نمانده است، مگر در نزد فلان شخص، پس امر فرمایید که آن مقدار طعام که نزد اوست به مردم بفروشد. حضرت محمد و ثنای خداوند را گفت و پس فرمود: یا فلان، مسلمین گفتند که طعام تمام شده مگر مقداری که نزد توست، پس آن را خارج کن، و به هر کیفیت که خواستی آن را بفروش و آن را حبس مکن». ظاهر آن است که امر آن حضرت به اخراج و نهی از حبس، حکم الهی شرعی است، نه حکم مولوی سلطانی. و هماگونه که روشن است، این حکم مخصوص یک فرد خاص در مدینه نمی باشد؛ بلکه حکمی است کلی، که از آن عدم جواز حبس طعام در زمان نیاز مردم، و فقدان آن، ظاهراً می شود. بلکه اگر حکم سلطانی از طرف آن حضرت(ص) نیز بود، باز هم الی الابد برای امت نافذ می بود. و احکام آن حضرت مانند احکام دیگر سلاطین نیست، بلکه احکام سایر ائمه، علیهم السلام، هم به همین صورت است، همانگونه که بعضی از ائمه، علیهم السلام در روایات این باب و بابهای دیگر به احکام رسول خدا صلی الله علیه و آله استشهاد فرموده اند. و حکم آن حضرت(ص) به «لاتحبسه» خواه منع شرعی باشد و خواه سلطانی ظهور در حرمت دارد. و حکم ایشان در مورد مسلمین صدر اسلام، همانند حکم شرعی، در مورد سایر مسلمین نیز نافذ و حاکم است، همانگونه که از صحیحه حناط[47] و نامۀ حضرت امیرالمؤمنین، علیه السلام، در نهج البلاغه به مالک اشتر، که دلالت بر حرمت احتکار دارد، نیز ظاهر می شود. حضرت(ع) به مالک فرمود: «فامنع من الاحتکار فان رسول الله منع منه – الی ان قال: فمن قارف حکرة بعد نهیک ایاه، فنکل به و عاقب فی غیر اسراف»[48] . «از احتکار منع کن که رسول الله(ص) از آن منع نمود، تا آنجا که فرمود: پس کسی که بعد از نهی تو به احتکار اقدام نمود، او را تنبیه شدید بنما و عادلانه و بدون اسراف عقاب کن» . ظاهر این حدیث امر به منع از احتکار است، با تکیه بر منع رسول الله صلی الله علیه و آله، پس اگر منع آن حضرت شرعی بوده باشد که بحثی نیست، و اگر سلطانی بوده باشد، از کلام حضرت امیر، علیه السلام، روشن می شود که منع ایشان، به قوت خود باقی و بعد از رحلت نیز متبع خواهد بود. بنابراین، در استفادۀ عدم جواز احتکار از این حدیث، اشکالی نیست، خصوصاً اینکه امر به عقوبت و تنبیه محتکر نیز فرموده اند. و این نامه، اضافه بر شهرتی که دارد، متنش دلالت بر صدقش می کند و مناقشۀ بعضی از اهل نظر به تبع افراد ما قبل خود، در دلالت این نامه وارد نیست. از آنچه ذکر نمودیم، دلالت مرسله صدوق(قده) بر حرمت احتکار نیز روشن می شود: قال: «ومر رسول الله صلی الله علیه و آله، بالمحتکرین فامر بحکرتهم ان تخرج الی بطون الاسواق و حیث ینظر الناس الیها»[49] . «پیامبر اکرم(ص) بر محتکرین گذشت و امر فرمود که کالاهای احتکار شدۀ آنها به داخل بازار آورده شود و در معرض دید مردم قرار گیرد». مرسله زیر نیز دلالت بر حرمت دارد یا آن را تأیید می کند: قال: «و قال رسول الله صلی الله علیه و آله: لا یحتکر الطعام الاخاطی»[50] . «طعام را احتکار نمی کند مگر فرد خطاکار» . این حدیث را شیخ طوسی(قده) با سند خوبی نقل نموده است، و بدیهی است که به فاعل مکروه خاطی گفته نمی شود. مرسله سومی نیز در این باب هست: «و نهی امیر المؤمنین علیه السلام عن الحکرة فی الامصار» [51] . «حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از احتکار در شهرها نهی فرمودند» . و اگر این حکم، حکم سلطانی از طرف حضرت باشد، همانند احکام حکومتی رسول اکرم(ص) الی الابد متبع است. و مرسله چهارم: « قال رسول الله صلی الله علیه و آله: الجالب مرزوق و المحتکر ملعون»[52] . پیشه ور و کاسب روزی داده می شود، و محتکر مورد لعن است» . در کافی این حدیث را مسندة نقل فرموده است. همچنین حکم به حرمت احتکار را روایت ورام بن ابی فراس در نامه اش (کتابش) از رسول اکرم صلوات الله علیه و آله از جبرئیل تأیید می کند: قال: « اطلعت فی النار، فرایت وادیا فی جهنم یغلی فقلت: یا مالک لمن هذا؟ فقال: لثلاثة؛ المحتکرین و المدمنین الخمر و القوادین»[53] . «بر آتش مطلع شدم، پس دیدم وادیی را در جهنم که می جوشید، پس گفتم: ای مالک، این برای کیست؟ گفت: برای سه گروه محتکرین، افراد دایم الخمر، و افرادی که زن و مرد نامحرم را به هم می رسانند» . در حدائق گفته است که ورام (راوی حدیث فوق) جد مادری سید رضی الدین بن طاووس است، و سید او را ثنای زیاد می گفته است و کتابش مورد اعتماد است. روایت دیگری نیز در این زمینه هست، مانند روایت سکونی از حضرت صادق علیه السلام، قال: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله طرق طائفة من بنی اسرائیل لیلا عذاب و اصبحوا و قد فقدوا و اربعة اصناف الطبالین، و المغنین، و المحتکرین للطعام و الصیارفه اکلة الربا منهم»[54] . «حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: شبی عذابی بر طایفه ای از بنی اسرائیل نازل شد، و صبح کردند در حالی که چهار صنف از آنها از بین رفته بودند، مطربان طبل نواز، خوانندگان (آوازخوانان)، محتکرین طعام، و صرافانی که ربا می خوردند». و از دعائم الاسلام: قال امیر المؤمنین علیه السلام: « المحتکر اثم و عاصی»[55] . «محتکر گناهکار و عصیانگر است» . و از رسول اکرم(ص)، «نهی عن الاحتکار»[56] . از احتکار نهی فرمودند. و باز از ایشان(ص): «من حبس طعاما یتربص به الغلاء اربعین یوما فقد برا من الله و برامنه»[57] . «کسی که چهل روز طعامی را به انتظار گران شدن، حبس و ذخیره نماید، به تحقیق که از خدا برائت جسته است، و خداوند هم از او برائت می جوید.» و از امیرالمؤمنین علیه السلام: « الاحتکار شیمة الفجار»[58] . «احتکار از خصلتهای فاجران است» . پس اشکالی در ظهور این روایات در حرمت احتکار نیست، و آنچه در بعض از روایات، بالفظ «یکره» وجود دارد، مقصود از آن کراهت مصطلح بعد از عصر ائمه، علیهم السلام، نمی باشد؛ بلکه در همان روایت، شاهدی بر این مطلب موجود است. عن دعائم الاسلام، عن ابی عبدالله علیه السلام، انه قال: «انما الحکره ان یشتری طعاما لیس فی المصر غیره فیحتکره فان کان فی المصر طعام اومتاع غیره او کان کثیرا یجد الناس ما یشترون فلا باس به و ان لم یوجد فانه یکره ان یحتکرو انما النهی من رسول الله صلی الله علیه و آله عن الحکرة ان رجلا من قریش یقال له حکیم بن حزام کان اذا دخل علی المدینة بطعام اشتراه کله فمر علیه النبی صلی الله علیه و آله، فقال له یا حکیم ایاک ان تحتکر»[59] . «امام صادق فرمودند: «احتکار آن است که کسی طعامی را که در شهر منحصر به فرد است، خریداری نماید و آن را احتکار نماید. پس اگر در شهر طعامی یا متاعی غیر از آن موجود باشد، یا مقدار آن زیاد باشد به طوری که مردم بتوانند آن را خریداری نمایند، اشکالی ندارد. و اگر این شرط نباشد احتکار ناپسند (مکروه) است، و پیامبر اکرم(ص) نیز از احتکار نهی نموده اند که مردی از قریش که او را حکیم بن حزام می گفتند، هرگاه طعامی داخل شهر می شد، تمامی آن را می خرید، پس پیامبر اکرم(ص) بر او گذشتند و فرمودند: یا حکیم بر حذر باش از احتکار». و ظاهر آن است که مقصود از «کراهت» در اینجا حرمت است، خصوصاً با نهی رسول الله صلی الله علیه و آله و قول آن حضرت که فرمودند «ایاک ان تحتکر» به صورت مؤکد دلالت بر تحریم احتکار دارد. و از اینجا مفهوم کلام (و لفظ یکره) در صحیحۀ حلبی از امام صادق علیه السلام روشن می شود. قال: «سألته عن الرجل یحتکر الطعام و یتربص به هل یصلح ذلک؟ فقال: ان کان الطعام کثیرا یسع الناس فلا باس به و ان کان الطعام قلیلا لا یسع الناس فانه یکره ان یحتکر الطعام و یترک الناس لیس لهم طعام»[60] . می گوید: «از حضرت(ع) سؤال کردم: مردی طعام را احتکار می کند و به انتظار می نشیند، آیا این کار صحیح است؟ حضرت فرمودند: اگر طعام زیاد است و به مردم می رسد، اشکالی ندارد، و اگر طعام کم است و به مردم نمی رسد، پس احتکار بس ناپسند و (مکروه) است که طعام را احتکار نماید و مردم را بدون طعام رها نماید». معلوم است که مقصود حضرت(ع) از «لاباس به» در جواب «هل یصلح؟» جواز بوده است ، و مفهوم این مطلب، عدم جواز احتکار در صورت عدم شرط است، و فرمایش «ایکره» بیان آن مفهوم است. بعلاوه اینکه از مذاق شارع بسیار بعید است که احتکاری را که موجب می شود مردم بدون طعام بمانند، جایز ولی مرجوح بداند. باقی می ماند بحث در مورد موثقه سکونی از امام صادق، علیه السلام، قال: «الحکرة فی الخصب اربعون یوما و فی الشدة و البلاء ثلاثة ایام، فما زاد علی اربعین یوما فی الخصب، فصاحبه ملعون، و مازاد علی ثلاثة ایام فی العسرة فصاحبه ملعون».[61] . «احتکار در فراوانی چهل روز و در شدت و بلا سه روز است. پس اگر احتکار در فراوانی بیش از چهل روز باشد، پس صاحب آن معلون است و اگر در سختی و تنگی، بیش از سه روز طول بکشد، صاحب آن معلون است.» . ممکن است در برداشت از این روایت چنین گفته شود: این روایت بر روایاتی که احتکار را نهی می کنند و آن را منع می نمایند حاکم است. بنابراین، بر عدم کراهت احتکار قبل از چهل روز در فراوانی، و عدم حرمت قبل از سه روز در شدت و سختی، دلالت دارد. بلکه می توان حتی در حال شدت و بلا نیز استفادۀ کراهت احتکار را از روایت نمود، چون اضافه بر چهل روز در حال فراوانی مکروه است و با این حال فرمود «فصاحبه ملعون» و این قرینه ای است که جملۀ بعد هم که فرمود در بیش از سه روز صاحب احتکار ملعون است نیز بیه همین معناست. (یعنی مکروه است). لیکن صحیحۀ حلبی از امام صادق، علیه السلام، با چنین استفاده ای از موثقۀ مذکور، منافات دارد: قال: «انما الحکره ان تشتری طعاما و لیس فی المصر غیره فتحتکره» الخ[62] . «احتکار در موردی است که طعامی را بخری و در شهر غیر از آن طعام نباشد پس آن را احتکار نمایی...» . آنچه در این حدیث است، موافق عقل و مناسب حکم و موضوع است. همچنانکه رضایت شارع به اینکه مردم سه روز در شدت و سختی و بلا به سر برند، بسیار بعید است. بنابراین، ناچاریم موثقه سکونی را، حمل بر غالب کنیم، یعنی اینکه مردم معمولاً نیاز سه روز خود را حتی در حال شدت و سختی به صورت ذخیره دارند، و معمولاً حتی در حال فراوانی قوت و غذا و نیاز پیش از چهل روز خود را ندارند، مخصوصاً در آن زمانها. از این بخث روشن می شود که آنچه به عنوان قرینه ای برای حکم به کراهت ذکر شد، اصلاً قرینه برای این حکم نیست، نه در مورد چهل روز و نه در مورد سه روز، پس همان گونه که از صحیحۀ حلبی روشن می شود، معیار و میزان در حرمت احتکار دو امر است: احتیاج مردم، و عدم وجود عرضه کنندۀ کالا، به اضافه اینکه حمل بر کراهت با کیفیت مذکور، اولی از عکس آن نیست؛ یعنی اینکه بگوییم حرمت در پیش از سه روز در حال شدت قرینه ای است بر اینکه در حال فراوانی هم، احتکار بیش از چهل روز حرام است. با توجه به این مطلب که تفکیک بین جمله های یک روایت کار محکم و متقنی نیست. پس اگر دلیلی، بر عدم حرمت احتکار به طور مطلق، در زمان فراوانی دلالت داشته باشد از ظهور روایت سکونی فقط در همین مورد دست برمی داریم، ولی نمی توانیم از ظهور روایت در قرین آن، یعنی در زمان شدت و سختی دست برداریم. و اگر چنانچه، اجمالاً به این نتیجه برسیم که ترجیحی بین این دو مطلب نیست. باید به سایر روایاتی که دلالت بر حرمت احتکار دارد مراجعه شود. و در هر حال اشکالی باقی نمی ماند که احتکار در حال ضرورت و نیاز مردم در حال شدت و سختی و کمبود حرام است. مطلب دیگر اینکه، مقتضی صحیحه یا موثقه غیاث بن ابراهیم[63] و روایت قرب الاسناد[64] این است که احتکار فقط در غلات چهار گانه و روغن می باشد (و در سایر کالاها احتکار به معنای فقهی نیست). و مقتضای روایت سکونی[65] و صحیحه حلبی[66] این است که روغن زیتون نیز، جزو موارد احتکار است در موارد فوق غیر از روغن زیتون ادعای اجماع، و عدم خلاف شده است. و اما در مورد روغن زیتون، در کتابهای مقنع و خصال و دروس و لعمه، آن را مشمول احتکار می دانند. در ایضاح النافع گفته است که فتوایی بر این مطلب هست. در مسالک الحاق روغن زیتون، به موارد احتکار را مستحسن و نیکو دانسته است. در جامعه المقاصد از این الحاق، رفع اشکال نموده است، و این نظر صحیح است، یعنی الحاق روغن زیتون، به موارد پنجگانه فوق بلااشکال است. و اما در مورد الحاق نمک، به موارد فوق، دلیلی در دست نیست، گرچه این قول از جمعی از فقها حکایت شده است. مطلب دیگر اینکه مقتضی اطلاق اکثر روایتهای این باب، این است که احتکار طعام در هر صورت حرام است، خواه محتکر طعام را خریداری نموده باشد و احتکار کند، و خواه آن را از طرق دیگر، مانند زراعت و هبه و ارث و مانند آن به دست آورده باشد. و آنچه در صحیحه حلبی است که «انما الحکرة ان تشتری طعاما...» «احتکار آن است که طعامی را بخری...» دلالت بر منحصر شدن احتکار از طریق خریدن طعام نمی نماید چون در دلالت کلمه «انما» بر حصر اشکال (جای بحث و) هست و (ثانیا) اگر دلالت (انما) بر حصر را هم بپذیریم، سیاق کلام در آن روایت چنان است که حصر را در مقابل «وجود طعام» قرار می دهد نه در مقابل «عدم خریدن طعام» همان گونه که ظاهر مقابله در آن روایت چنین است. و اگر مراد حصر در اشترا بود، می فرمود: «فان کان بغیر اشتراء او فی المصر طعام فلاباس» یعنی «اگر از طریقی غیر خریدن باشد، و یا در شهر طعام وجود داشته باشد پس اشکالی در احتکار آن نیست». اضافه بر این، واضح است که نهی از احتکار تنها به دلیل رفع سختی و نیاز مردم در طعامشان است و خصوصیت خریدن طعام دخالتی در نهی از احتکار ندارد. همان گونه که در صحیحۀ حلبی، حضرت اشاره فرموده اند «و یترک الناس لیس لهم طعام»، مردم را در حالی که طعامی ندارند رها نماید.» بنابراین، مطلبی که در کتابهای نهایة الاحکام و منتهی ذکر نموده اند و خریدن را در این امر شرط دانسته اند، و نیز در جامع المقاصد به این نظر اظهار تمایل نموده اند، یا قایل به آن شده اند، مورد رضایت نیست. مطلب دیگر اینکه اگر شخص محتکر از فروختن کالا امتناع نمود، اشکالی نیست که می توان او را مجبور به فروش نمود. و در این مطلب ادعای اجماع، و عدم خلاف، و عدم کلام شده است. و نامۀ حضرت امیرالمؤمنین، علیه السلام، به مالک اشتر نیز دلالت بر این مطلب دارد. این که حضرت فرمود: «فمن قارف حکرة بعد نهیک ایاه فنکل به وعاقب»[67] . « پس کسی که بعد از نهی تو مرتکب احتکار شد او را عقاب بنما» . دلالت بر عقوبت و تنبیه، به خاطر ترک فروش کالا دارد. بنابراین، بیع محتکر در صورت الزام و اکراه وی صحیح است. اما این که برای کالای احتکار شده قیمت تعیین شود، این امر ابتداءً جایز نیست. ولی اگر محکمتر با وضع قیمت نامناسب به مردم اجحاف نماید، او را به پایین آوردن قیمت ملزم می کنند. و اگر قیمت را خود پایین نیاورد، حاکم او را به قیمت رایج در شهر یا به قیمتی که مصلحت می داند ملزم می نماید. و اما دلایلی که دلالت بر عدم قیمت گذاری دارد، مورد فوق را شامل نمی شود، چون عدم تعیین قیمت در این گونه موارد، گاهی به ادامۀ احتکار منجر می شود مانند این که محتکر برای کالای خود، قیمتی را قرار دهد که کسی توان خرید کالا را، با آن قیمت نداشته باشد، و بدین ترتیب از فروش کالا فرار نموده و به احتکار ادامه دهد. بنابراین، اشکالی نیست که امثال این موارد در اختیار والی قرار می گیرد. و اخبار و روایات منع قیمت گذاری، این موارد را شامل نمی شود. از جمله روایتی کهاز حضرت علی بن ابی طالب، علیه السلام، به صورت زیر نقل شده است: قال: «رفع الحدیث الی رسول الله صلی الله علیه و آله، انه مر بالمحتکرین فامر بحکرتهم ان تخرج الی بطون الاسواق و حیث تنظر الابصار الیها، فقیل لرسول الله لوقومت علیهم، فغضب رسول الله صلی الله علیه و آله، حتی عرف الغضب فی وجهه، فقال: انا اقوم علیهم؟ انما السعر الی الله یرفعه اذا شاء و یخفضه اذا شاء»[68] . «رسول اکرم(ص) بر محتکرین گذشتند، پس امر فرمودند که کالاهای احتکار شده آنها داخل بازار و در معرض دید مردم قرار داده شود. پس به ایشان گفته شد که کاش برای آنها قیمت تعیین می فرمودید، پس پیامبر(ص) ناراحت شدند، به طوری که آثار ناراحتی در چهرۀ ایشان مشخص شد، پس فرمودند: آیا من قمیت گذاری نمایم؟ قیمت مخصوص خداوند است، هرگاه بخواهد آن را بالا می برد و هرگاه بخواهد آن را پایین می آورد». ظاهر این روایت این است که مقصود همراهان پیامبر اکرم در مورد تعیین قیمت این بوده است که قیمتی پایین تر از قیمت متعارف بازار وضع شود. و حضرت جواب فرمودند که قیمت با خداست، و آن قیمتی که با خداست، قیمت متعارف بازار است، نه آن قیمتی که موجب اجحاف به فروشنده یا مردم خریدار باشد. و از روایتهای دیگر نیز غیر از این مطلب، ظاهر نیست. بنابراین، حاکم فقط حق دارد که محتکر را به فروش کالا ملزم نماید، و حق تعیین قیمتی غیر از قیمت بازار ندارد. مگر اینکه مصلحت ملزمه ای را تشخیص دهد. و فروشنده هم حق ندارد قیمتی برای کالا وضع نماید که موجب احجاف شود، بلکه باید قیمت متعارف یا چیزی نزدیک به آن را تعیین نماید. بنابراین، این توهم که روایات به طور مطلق دلالت بر عدم جواز قیمت گذاری دارد، مورد رضایت نیست. ختم متن عربی این مقال توسط حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در صبح جمعه یازدهم جمادی الاولی سال 1392، صورت گرفته است. (کتاب البیع – ج 3 - ص 410 الیٰ 417) . خلاصه بحث حضرت امام(قده)، در مجموع آنچه مطرح شد، این است که: 1 – احتکار، حبس و ذخیرۀ طعام به امید گران شدن قیمت آن است، در زمانی که عرضه کننده به حد کافی وجود نداشته باشد. 2 - عده ای از فقها احتکار را حرام، و عده ای آن را مکروه می دانند. 3 - نظر حضرت امام(ره) این است که، احتکار علی الاقوی حرام است. برای تبیین این حکم، صحیحۀ حناط از حضرت امام صادق(ع) صحیحۀ حذیفة بن منصور، از امام صادق(ع)، قسمتی از نامۀ حضرت امیر(ع) به مالک اشتر، مرسلۀ مرحوم صدوق(قده) از پیامبر اکرم(ص)، روایت سکونی از حضرت صادق علیه السلام، و بعضی روایات شریفه دیگر را نقل فرموده و در کیفیت استفاده حکم حرمت از آنها بحث نموده اند. 4 - حکم پیامبر اکرم(ص) مبنی بر نهی از احتکار و اخراج و عرضۀ کالا به مردم، حکم الهی شرعی بوده است، نه حکم حکومتی. و حتی اگر حکم حکومتی و سلطانی هم بوده باشد، مخصوص زمان آن حضرت، و شهر مدینه نبوده است، و در همۀ زمانها و مکانها نافذ است، و به همین صورت است احکام ائمه، علیهم السلام. 5 - موثقۀ سکونی از امام صادق(ع) که مورد استشهاد قایلین به کراهت احتکار است را مطرح و آن را بررسی نموده، با صحیحه حلبی از امام صادق(ع) مقایسه فرمودند و این گونه نتیجه گرفتند که این روایت نمی تواند قرینه ای بر حکم به کراهت احتکار باشد، و ناچار باید موثقه را حمل بر غالب نمود، و از مجموع، این نتیجه را اخذ فرمودند که معیار و میزان در حرمت احتکار، دو امر است: الف - نیاز و احتیاج مردم. ب - عدم وجود عرضه کنندۀ کالا در بازار، به حد کفایت. 6 – در مورد اقلامی که حکم احتکار در آنها جاری است، غلات چهارگانه (گندم و جو و خرما و کشمش) و روغن را برشمردند و ادعای اجماع و عدم خلاف در این موارد را، نقل فرمودند. و بعضی از نظرات در مورد الحاق روغن زیتون به اقلام پنجگانه فوق را برشمرده و در پایان قول جامع المقاصد که گفته است در الحاق روغن زیتون به آن اقلام اشکالی نیست را صحیح دانسته و آن را پذیرفته اند. و در مورد الحاق نمک به موارد فوق فرموده اند که دلیلی برای این امر در دست نیست. 7 - احتکار طعام مطلقاً حرام است و در این حکم بین کسی که آن را خریده باشد و بین کسی که از راههای دیگر مانند هبه و ارث و زراعت، به دست آورده باشد، تفاوتی نیست. 8 - اگر محتکر از فروختن کالا امتناع ورزید حاکم میتواند او را مجبور به فروش نماید . 9 - تعیین قیمت برای کالای احتکار شده ابتداءً جایز نیست، ولی اگر محتکر بخواهد بر مردم اجحاف نماید، حاکم او را ملزم به پایین آوردن قیمت می کند. و اگر این الزام مؤثر واقع نشد در مرحلۀ بعد، خود تعیین قیمت می کند. و روایاتی که دلالت بر عدم قیمت گذاری دارد، و قیمت کالاها و گرانی و ارزانی را به دست خداوند متعال می داند، شامل مواردی است که بخواهند قیمتی غیر از قیمت متعارف بازار برای کالا وضع کنند که موجب اجحاف به فروشنده یا خریدار شود، ولی مواردی از قبیل احتکار، از شمول این روایات خارج است. چون در این موارد، قمیت تعیین شده از سوی حاکم، مطابق قیمت متعارف بازار است، و بعلاوه اگر قیمت تعیین نشود، در بعضی موارد به ادامۀ احتکار منجر می شود. البته همان گونه که ذکر شد، حاکم فقط حق الزام محتکر به فروش کالا را دارد. و حق تعیین قیمتی مخالف قیمت بازار ندارد، مگر اینکه مصلحت ملزمه ای در کار باشد. مجموعه مطالب مطرح شده را حضرت امام رضوان الله تعالی علیه، در تحریر الوسیله در یک مسأله بیان فرمودند. مسألۀ 23 - «یحرم الاحتکار، و هو حبس الطعام و جمعه یتربص به الغلاء مع ضرورة المسلمین و حاجتهم و عدم وجود من بیذلهم قدر کفایتهم، نعم مجرد حبس الطعام انتظار علوّ السعر مع عدم ضرورة الناس و وجود الباذل لیس بحرام و ان کان مکروها، ولو حبسه فی زمان الغلاء لصرفه فی حوائجه لا للبیع فلا حرمة فیه و لا کراهه، والا قوی عدم تحققه الا فی الغلات الاربع و السمن و الزیت، نعم هو امر مرغوب عنه فی مطلق ما یحتاج الیه الناس لکن لا یثبت لغیر ما ذکر احکام احتکار و یجبر المحتکر علی البیع، و لا یعین علیه السعر علی الاحوط، بل له ان یبیع بماشاء الا اذا اجحف، فیجبر علی النزول من دون تسعیر علیه، و مع عدم تعیینه یعین الحاکم بمایری المصلحة»[69] . «احتکار حرام است، و آن حبس و جمع طعام به انتظار بالا رفتن قیمت، همراه با ضرورت و حاجت مسلمین، و عدم وجود عرضه کننده به حد کافی است، البته در حالت عدم ضرورت و نیاز مردم و وجود عرضه کنندگان دیگر، صرف ذخیرۀ کالا به انتظار افزایش قمیت حرام نمی باشد. گر چه مکروه است. اگر در زمان گرانی، کالایی را برای مصرف خود، نه برای فروش، ذخیره نماید این حالت نه حرام است و نه مکروه. و اقوی این است که احتکار در غیر از غلات چهارگانه (گندم و جو خرما و کشمش) روغن و روغن زیتون متحقق نمی شود. البته ذخیره کردن هر چیزی که جزو مایحتاج مردم است کار شایسته ای نیست. ولی احکام احتکار فقط در همان موارد مذکور ثابت است. محتکر را می توان مجبور به فروختن کالا نمود، ولی علی الاحوط نمی توان قمیت برای کالای او تعیین کرد. بنابراین، به هر قیمتی که بخواهد می تواند کالایش را بفروشد، مگر اینکه اجحاف و ظلم نماید که در این صورت باید او را به پایین آوردن قیمت، و نه تعیین قمیت، مجبور نمود. و اگر خود محتکر قیمت مناسبی برای کالا معین ننماید، حاکم قیمتی را که مصلحت می داند وضع می نماید».
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
احتکار ارزاق مردم حکایتی از سیاست نامه
شنيدم که نانوايان شهر غزنين زماني اعتصاب کردند و براي مدّتي نان ناياب شد و مردم به زحمت افتادند. مردم نزدِ پادشاه ابراهيم شکايت بردند که نانوايان دست از كار كشيده اند و در هيچ جايي نان گير نميآيد. شاه ابراهيم دستور داد تا همه نانوايان را در قصر جمع کنند. وقتي آنان از گوشه كنار شهر به كاخ آمدند، شاه به ديدنشان رفت و از آنها سؤال کرد: چرا نانواييها را بسته ايد و نان نمي پزيد؟ آنان پاسخ دادند: ديرزماني است که هر بارِ گندم و آرد كه وارد شهر ميشود، نانوايانِ دربارِ سلطنتي آن را خريده و انبار ميکنند و ميگويند كه اين دستور پادشاه است. بدينترتيب نميگذارند ما آرد بخريم و براي مردم نان بپزيم . پادشاه فرمان داد تا رئيس نانوايان سلطنتي را به حضورش بياورند. سپس امر كرد تا او را زير پاي فيلها بيندازند؛ آنگاه جسدش را در شهر بگردانند و مُنادي ندا داد که هرکس مغازه نانوايي خود را باز نکند، مستحق همين رفتار خواهد بود. بعدازظهر همان روز، بر سرِ هر نانوايي، نزديک پنجاه مَن نان مانده بود و خبري از مشتري نبود.
محتکر را کیفر ده تا عبرت دیگران شود!(حکایت خوبان)
امامعلی علیه السلام در یکی از طولانی ترین نامه های خود به مالک اشتر پس از نصب او به عنوان فرمانداری مصر میفرماید: این را هم بدان که در میان بازرگانان کسانی هم هستند که تنگ نظر و بد معامله و بخیل و احتکارکننده اند، که تنها با زورگویی به سود خود میاندیشند. و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند که این سودجویی و گرانفروشی برای همه افراد جامعه زیانبار، و عیب بزرگی بر زمامدار است. پس از احتکار کالا جلوگیری کن، که رسولخدا(ص) از آن جلوگیری میکرد، باید خرید و فروش در جامعه اسلامی، به سادگی و با موازین عدالت انجام گیرد، با نرخ هایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند. کسی که پس از منع تو احتکار کند، او را کیفر ده تا عبرت دیگران شود، اما در کیفر او اسراف نکن. (نهج البلاغه - نامه 53(
چند حکایت آموزنده راجع به احتکار
داستان احتکار: در کربلا عطار مشهوری زندگی میکرد. روزگاری مریض شد و بیماری اش طولانی گردید. یکی از دوستان به عیادتش رفت؛ دید که از وسایل زندگی چیزی برایش باقی نمانده است؛ فقط حصیری در زیر بدن و متکایی در زیر سر دارد. تاجر ثروتمند دیروز، حالا به چنین روزی افتاده است . در همین حال، پسر تاجر وارد شد و گفت: پدر، برای نسخه امروز پول نداریم تا دارو بخریم . تاجر، متکای زیر سرش را به او داد و گفت: این را هم ببر و بفروش، تا ببینم راحت میشوم یا نه؟ دوست تاجر، از وی پرسید: جریان چیست؟ تاجر گفت: من در کربلا، نمایندگی فروش آبلیموی شیراز را داشتم . آبلیمو وارد میکردم و به مبلغ گرانی میفروختم. ناگهان در شهر، بیماری حصبه شایع شد و پزشکان اعلام کردند که آبلیمو برای درمان این بیماری سودمند است. روز اول کاری نکردم، ولی روز بعد به خود گفتم: چرا آبلیمو را ارزان میفروشی؟ حالا که خریدار دو برابر شده است . خلاصه، ابتدا [آبلیموها را نگه داشتم تا قیمت گرانتر شود و بعد] قیمت آبلیمو را دو برابر و بعد چند برابر کردم. مردم بیچاره هم از روی ناچاری میخریدند. بعد دیدم که آبلیموهایم دارد تمام میشود و هر قدر هم که آن را گران میکنم مردم میخرند. بنابراین شروع به ساختن آبلیموی تقلبی کردم و از این راه سود سرشاری به دست آوردم. اما، ناگهان بیمار شدم، این بیماری مرا از پا انداخت و بستری کرد. در اثر این بیماری، هر چه پول به دست آورده بودم، از دست دادم . تا این که امروز دیدی که فقط همین متکا باقی مانده بود، این را نیز دادم تا ببینم آیا از دست این زندگی راحت میشوم یا نه؟ (داستانهای شگفت، شهید آیه الله دستغیب، صفحه ۹۴) .
چند روز پیش شخصی که حسابدار شرکت محصولات غذایی … بود برایم تعریف می کرد:
مسئولین کارخانه متوجه شدند محصولات در حال گران شدن است ، تمام محصولات را از بازار جمع کردند تا گران شود . اتفاقا آن انبار آتش گرفت و همه آن محصولات سوخت .
غزالی در احیاء العلوم، نقل میکند، طرف حساب یک تاجر از شهر دیگری به او نامه نوشت که امسال سرما به نیشکرها آسیب رسانده و حتماً قیمت آن ترقی خواهد کرد، پس تا میتوانی شکر بخر و انبار کن. آن تاجر، شکر فراوانی به قیمت روز خرید و از خرید خود خوشحال بود. شب هنگام خواب ضربات وجدان اخلاقی، او را از خواب غفلت بیدار کرد. او با کمی، فکر دریافت که، چون حقیقت را نگفته، شکرها را با فریب و دروغ خریده است. یعنی از بیاطلاعی فروشنده ها سوء استفاده کرده است. بالاخره سوسوی وجدان اجازه نداد، بخوابد. فردا صبح نزد فروشندگان شکر رفت و ماجرا را تعریف کرد و با اصرار درخواست کرد، شکرها را پس بگیرند و معامله را فسخ کنند. آنها که صداقت او را دیدند، معامله را فسخ نکردند و از وی راضی شدند. او به خانه برگشت و دوباره با ملامت و سرزنش نفس لوامه روبرو شد. این بار وجدانش به او فهماند که سبب ایجاد بازار سیاه شده و همین عامل گرانی، بیشتر شکر را به همراه دارد. او گفت: اگرچه آن افراد راضی شدند، ولی رضایت آنها کافی نیست و معامله من ناحق است. از این رو صبح روز بعد به هر صورتی که بود، شکرها را بازگرداند و وجدانش راحت شد.
در قحطی حدود صد سال قبل، مردم ایران سختیهای فراوانی متحمل شده اند، اما داستانهای آموزنده و عبرت انگیزی نیز از آن دوران به یادگار مانده است. از جمله نقل میکنند، یکی از افراد سرشناس و متمکن اصفهان که بسیار متدین بوده، برای رسیدگی به مستمندان و فقرا از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است. او در این راستا هرچه گندم و سایر غلات داشته، در اختیار مردم گذاشته ولی، چون پول نداشتهاند، خانههای افراد را از آنها خریده و به ازای پول خانه، به خانوادهها کمک کرده است؛ و در عین حال اجازه داده است که هرکس در منزلی که فروخته سکونت داشته باشد. پس از اتمام قحطی و برگشت وضعیت به حالت عادی، او اسناد خرید خانهها را به صاحبان آنها بر میگرداند و در واقع آن منازل را به آنان میبخشد. از وی سؤال میکنند، چرا اول به شرط خرید خانه مردم کمک کردی و بعد خانه هرکس را به او بازگرداندی؟ میگوید: از ابتدا نیت کمک بلاعوض داشتم، اما برای جلوگیری از سوء استفاده افراد سودجو، چاره ای جز خرید صوری خانه ها نداشتم .
نقل میکنند در همان دوران تلخ قحطی، شخص دیگری از متمولین، گندم زیادی داشته ولی از ترس اینکه در قحطی، خودش و خانواده اش دچار کمبود شوند گندمها را احتکار میکند و به کسی نمیدهد، حتی در معرض فروش هم نمیگذارد. پس از اتمام قحطی که به سراغ انبار گندمها میرود، درمییابد که آنچه احتکار کرده فاسد شده است. بعد هم برای اینکه آبرویش نرود، شبانه و مخفیانه گندمها را در رودخانه میریزد و اتفاقاً مردم او را میبینند و آبرویش هم به دنبال گندمها میرود. قحطی تمام میشود و این دو نفر، هر دو گندم نداشته اند، اما نفر اول رضای خدا و برکت در مال و اولاد و سرمایه بزرگی همچون اعتبار آبرو و وجاهت در بین مردم داشته است؛ در حالی که نفر دوم علاوه بر از دست دادن گندم و زوال ثروت مشمول غضب و سخط خداوند شده و اعتبار و آبرویش را نیز از دست داده است.
سیره امام صادق (ع) در روزهای احتکار
در زمان امام صادق علیه السلام در مدینه قحطی آمد، مردم به هیجان افتادند و در پی اندوخته بیشتری بودند که خود همین هم بر دامنه قحطی و آثار آن افزود. امام صادق علیه السلام از غلام خود پرسیدند، آیا اندوخته ای فراهم شده است؟ غلام که احساس می کرد جواب مثبت وی امام را خوشحال می کند، گفت: بلی، به قدر یک سال در خانه گندم داریم و مشکلی از نظر تهیه نان احساس نمی کنیم. امام علیه السلام، به وی دستور دادند که همه گندم ها را به بازار ببرد و به مردم بفروشد! غلام که حیران شده بود، عرض کرد: آقا دیگر توان خرید نداریم و نمی توانیم غذا تهیه کنیم. (همه می خرند ما چگونه بفروشیم). امام فرمود: مردم قوت خود را چگونه تهیه می کنند. غلام گفت روزانه نان شان را تهیه نموده و گاهی گندم و جو را با هم مخلوط می کنند. حضرت فرمود: گندم ها را بفروش و از فردا روزانه نان تهیه کن، چرا که وقتی مردم محتاجند و ما توان رفع احتیاجشان را نداریم، باید با آنان همدردی کنیم تا همسایه ما بگوید اگر من نان جو می خورم، امام صادق علیه السلام هم نان جو می خورند.
مبارزه با احتکار در سیره امام صادق علیهالسلام
از سیره امام صـادق عليه السلام است که می توان از آن به عنوان الگویی برای تجارت و فعالیت اقتصادی سالم در بازار در شرایط دشواری نظیر این ایام نام برد. ایشان، هنگامـى كه كارپرداز وى (مصادف كه با سرمايه حضرت به تجارت مصر رفته بـود)، با سـودى كلان بازگشت، فرمـود: « اين سـود خيلـى زياد است با كالاها چه كرديد كه چنيـن سـود هنگفتـى به دست آورديـد؟» مصادف پاسخ داد: «چـون به مصر نزديك شديـم از كاروان هایی كه از مصر می آمدند از وضع كالاى خويـش پـرسيـديم. دانستيـم كه ايـن كالا مـورد نياز مردم مصر است و در بازار آنجا بسيار ناياب است. از ايـن رو با هـم پيمان بستيم كه كالايمان را جز در برابر هر يك دينار سرمايه يك دينار سـود، كمتر نفروشيم، ايـن بـود كه سـود زيادى بـرديـم». امام عليه السلام فـرمـود: «سبحان الله! عليه مسلمانان هـم پيمان مـى شـويد كه كالايتان را جز در برابـر هر دينار سرمايه يك دينار سـود كمتـر نفروشيـد!». سپـس اصل سرمايه اش را بـرداشت و فرمـود: «مـن را به ايـن سـود نيازى نيست. اى مصادف، چكاچك شمشيـرها از كسب روزى حلال آسان تـر است». چـون امـام عليه السلام ايـن گـونه سـود بـردن را اجحـــاف در حق مسلمانان مى دانست به كارگزار خـود اعتراض كرد و از آن سود چيزى بر نگرفت.
خوراکی همانند خوراک مردم
از حماد بن عثمان آمده است: قحطی در مدینه ظاهر شد و مردم ضعیف و بیدستوپا با زحمت و مشکلات فراوانی زندگی میکردند و آرد گندم و جو را مخلوط میکردند و از ترکیب آنها نان میپختند. امام صادق علیه السلام به غلامانش فرمود که نان خانه من نباید با نانی که در حال حاضر توده مردم مصرف می کنند، تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید از این پس نیمی گندم و نیمی جو باشد. من بحمد الله توانایی دارم که تا آخر سال، خانه خود را با نان گندم به بهترین وجهی اداره کنم؛ ولی این کار را نمیکنم تا در پیشگاه الهی مسئله اندازه گیری معیشت را رعایت کرده باشم. ما دوست نداریم خوراک خوب بخوریم و دیگران خوراک بد.
موارد احتکار
در متون اسلامی، احادیث موارد احتکار مختلفاند. گاهی از غلات اربعه (گندم، جو، خرما، کشمش) و روغن نام برده شده است. در برخی احادیث مواد غذایی چون عسل، پنیر، گردو، زیتون و ذرت نیز اضافه شده که احتکار آنها نیز منع شده است؛ ولی بعضی از آنها احتکار مطلق آذوقه را منع کرده اند. از نظر زمانی هم در بعضی احادیث، سخن از سه روز به میان آمده که احتکار به حساب میآید و در بعضی احادیث، چهل روز و در گروه سوم از روایات به ایام نایابی اجناس اختصاص داده شده است. حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: «احتکار در پنج چیز است و آنها عبارتند از گندم، جو، کشمش، خرما، روغن». در حدیث دیگر، حضرت صادق علیهالسلام به نقل از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «کسی که رفاه مردم را فراهم میکند، مرزوق الهی است؛ ولی محتکر ملعون و از رحمت خدا دور است».
برخورد با محتکران
اسلام برای مبارزه با احتکار دستورات ویژه ای دارد که به آن اشاره میشود. امام علی علیه السلام در فرمان زمامداری مصر به مالک اشتر نوشت: «... با این همه، بدان که بسیاری از تاجران در داد و ستد بیش از اندازه سختگیرند و بخلورزی ناپسندی دارند و به منظور سود بیشتر کالا را احتکار میکنند و به دلخواه نرخ گران میبندند و این کار برای توده مردم زیانبار و برای حکمرانان عیب و ننگ است. بنابراین، از احتکار جلوگیری کن؛ زیرا که رسول خدا صلی الله علیه وآله از آن منع فرموده است. خرید و فروش باید به صورت آسان و به ترازوی عدل گذاشته شود و نرخها به طرفین خرید و فروش اجحاف نگردد. بنابراین، کسی که پس از هشدار تو دست از احتکار برندارد، به کیفرش برسان تا سبب رسوایی او گردد و برای دیگران عبرت باشد؛ ولی در تنبیه مجازات نیز راه عدالت را پیشه کن». در این فرازها، درسهای زیادی به مسئولین حکومتی در مورد کیفر و مجازات محتکرین داده شده است: الف) مالک اشتر به عنوان نماینده حضرت برای تشکیل حکومت اسلامی در کشور مصر اعزام میشود و به او دستور داده میشود از احتکار جلوگیری کند. این دستور جنبه خصوصی ندارد و تمام زمامداران باید از آن جلوگیری کنند . ب) رسول خدا صلیاللهعلیهوآله که در تمام زمینه ها اسوه و الگوی ما هستند، از احتکار جلوگیری میفرمودند و این خود درسی است به حکومت اسلامی که جانشین عملی پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله هستند . ج) از این فراز استفاده میشود که حکومت وقت باید قیمتها را کنترل و از اجحاف و زیاده خواهی جلوگیری کند و فتوای علما و مراجع نیز این است که حکومت در این موارد دخالت کند. [بهعلاوه]، مجازات محتکر و کیفر او با توجه به مقدار احتکارش و اثرات اجتماعی آن تعیین میشود و این کار پس از نصیحت و هشدار به اجرا درمیآید. د) حضرت صادق علیه السلام میفرمایند: «در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله ارزاق عمومی در مدینه نایاب شد. به آن حضرت گزارش دادند که دراختیار فلان شخص، ارزاق موجود است. حضرت شخصا نزد آن مرد رفتند و فرمودند: مسلمانان به من اطلاع داده اند که طعام مدینه تمام شده، ولی مقداری از آن در پیش تو موجود است. آن را از انبار خارج کن و به مردم بفروش» . [لذا] با محتکرین بعد از هشدار و نصیحت، باید به شدت برخورد کرد. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است که اموال احتکار شده را باید به آتش کشید. مردم [نیز] وظیفه دارند محتکرین را به دولت معرفی کنند و دولت نیز به سختی باید برخورد کند. («بایدها و نبایدهای بازار و اقتصاد در نگاه امام صادق علیه السلام»؛ حجت الاسلام و المسلمین سید جواد حسینی؛ نشریه پاسدار اسلام، آبان و آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۴۱ و ۴۴۲، صص ۲۰-۲۳)
تفاوت احتکار با انبارداری
باید توجه داشت که معیار در احتکار حرام ایجاد بازار سیاه است به گونه ای که موجب تضییق و دشواری مردم مسلمان فراهم گردد و گرنه در موارد فراوانی که عرضه بی رویه کالا چه بسا موجب تضییع و اتلاف ما گردد، نه تنها حرام نیست، بلکه از جهاتی منطبق با موازین عقلایی است. مثلا در هنگام به دست آمدن میوه در اواخر تابستان، اگر باغداران محصول خویش را یکباره به بازار عرضه کنند، از آنجا که در آن فصل عوامل عرضه و تقاضا با یکدیگر تناسب ندارد، این عمل نتیجهای جز ضایع شدن و از بین رفتن محصولات نخواهد داشت و عواقب سوء اقتصادی دیگری نیز پیامد آن خواهد بود زیرا به علت ضرر و زیانی که فروشندگان، به خاطر فروش جنس خود به بهای ارزان، متحمل میشوند توازن اقتصادی نیز آشفته میگردد درحالی که اگر در همان ایام به مقدار مایحتاج عمومی و فروش به نرخ عادله، متناسب با قیمت تمام شده و سود منصفانه، دسترنج خویش را به بازار عرضه کنند و بقیه محصول به نحو صحیح، از جمله نگهداری در سردخانه، انبار گردد و به تدریج به موازات مصرف توزیع شود، عملی خردمندانه خواهد بود.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
کم فروشی و گران فروشی

https://keramatrezvan.ir/uploads/67bac08d86fd4731bea50898d7991b8a.jpg
مذمّت گران فروشی، کم فروشی و احتکار در اسلام
گران فروشی، کم فروشی و احتکار از آن دسته جرایم و گناهانی است که به هدف دست اندازی در مال مؤمنان است. در قرآن کریم به طور صریح و مکرر به کم فروشی اشاره شده و به شدت مذمت شده است و کم ترین مجازات دنیوی آنها: ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی شده است.
مسئله کم فروشی در قرآن آمده است.
برخی از آیات قرآن در این باره: سوره مطففین : بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ﴿١﴾ الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿٢﴾ وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿٣﴾ أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ﴿٤﴾ . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وای بر کم فروشان! (۱) آنان که چون از مردم کالایی را با پیمانه و وزن میستانند، تمام و کامل میستانند، (۲) و چون برای آنان پیمانه و وزن کنند، کم می دهند. (۳) آیا اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته می شوند؟ (۴)
سوره اسراء : وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ۚ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿٣٥﴾ و هنگامی که [جنسی را] پیمانه می کنید، پیمانه را کامل بدهید، و [اجناس قابل وزن را] با ترازوی درست و صحیح وزن کنید، این برای شما بهتر و فرجامش نیکوتر است. (۳۵)
مرحوم شهید مطهری در داستان راستان اشاره میفرماید که در خبر آمده است، تعداد اعضای تحت سرپرستی امام صادق (علیه السلام) و هزینه زندگی آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتی به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. لذا آن حضرت هزار دینار سرمایه فراهم کرد و به یکی از کارکنان خویش که «مصادف» نام داشت، فرمود: این هزار دینار را بگیر و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش. مصادف رفت و با آن پول از کالاهایی که معمولا به مصر حمل می شد، خرید و با کاروانی از تجار که همه از همان نوع کالا تهیه کرده بودند، به طرف مصر حرکت کرد. همین که آنان به نزدیک مصر رسیدند، قافله دیگری از تجار که از مصر خارج شده بود، به آن ها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخیرا کالایی که مصادف و رفقایش حمل می کنند، بازار خوبی پیدا کرده و کمیاب شده است. اتفاقا آن کالا از چیزهایی بود که مورد احتیاج عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت هست، آن را خریداری کنند. لذا صاحبان کالا از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند و بعد از شنیدن این خبر مسرت بخش، با یکدیگر هم عهد شدند که کالای خویش را به سودی کمتر از صد در صد نفروشند. بنابر این آنان طبق عهدی که با هم بسته بودند، پس از ورود به مصر، بازار سیاه به وجود آوردند و کالا را به کمتر از دو برابر قیمتی که برای خود آنها تمام شده بود، نفروختند. مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق (علیه السلام) رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت، مقابل امام (علیه السلام) گذاشت. امام صادق (علیه السلام) پرسید: اینها چیست؟ مصادف گفت: یکی از این دو کیسه سرمایه ای است که شما به من دادید و دیگری که مساوی اصل سرمایه است؛ سود خالصی است که به دست آمده. حضرت (علیه السلام) فرمود: سود زیادی است، بگو ببینم چه طور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟ مصادف گفت: قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که کالای تجاری ما در آن جا کمیاب شده است. لذا هم قسم شدیم که به کمتر از صد درصد سود خالص نفروشیم و همین کار را کردیم. امام (علیه السلام) فرمود: سبحان الله! شما چه کردید؟! قسم خوردید که در میان مردم بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالصِ مساوی اصل سرمایه نفروشید؟! نه، همچو تجارت و سودی را من هرگز نمی خواهم.... (وسائل الشیعة، ج ۱۷، ص ۴۲۴، "عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْجَالِبُ مَرْزُوقٌ وَ الْمُحْتَکِرُ مَلْعُونٌ"، برای آگاهی بیشتر با احادیث وارده درباره احتکار رجوع کنید به وسائل الشیعة، ج ۱۷، باب ۲۷، بَابُ تَحْرِیمِ الِاحْتِکَارِ عِنْدَ ضَرُورَةِ الْمُسْلِمِین) .
کم فروشی و اثرات آن از نظر قرآن و روایات
در قرآن مجید کرارا روى مسأله مبارزه با کم فروشى و تقلب در وزن و پیمانه تکیه و تأکید شده است. در یک جا رعایت این نظم را در ردیف نظام آفرینش در پهنه جهان هستى گذارده مى گوید: «و السماء رفعها و وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان؛ خداوند آسمان را برافراشت ومیزان وحساب درهمه چیزگذاشت، تا شما دروزن وحساب تعدى وطغیان نکنید(رحمن/7و 8)
کم فروشی به عنوان یکى از مفاسد اقتصادى : خداوند در آیات 84 تا 86 سوره هود با اشاره به یکی از مفاسد اقتصادی کم فروشی می فرماید: « و إلى مدین أخاهم شعیبا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من إله غیره و لا تنقصوا المکیال و المیزان إنی أراکم بخیر و إنی أخاف علیکم عذاب یوم محیط* و یا قوم أوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الأرض مفسدین* بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین و ما أنا علیکم بحفیظ؛ و به سوى (اهل) مدین برادرشان شعیب را فرستادیم، گفت اى قوم من!" الله" را پرستش کنید که جز او معبود دیگرى براى شما نیست و پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم فروشى نزنید) من خیر خواه شما هستم و من از عذاب روز فراگیر بر شما بیمناکم!. و اى قوم من!، پیمانه و وزن را با عدالت وفا کنید و بر اشیاء (و اجناس) مردم عیب مگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین فساد مکنید. سرمایه حلالى که خداوند براى شما باقى گذارده برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید، و من پاسدار شما (و مامور بر اجبارتان به ایمان) نیستم" .
کم فروشى از عوامل فساد در ارض : در آیات قرآن مجید کرارا از کم فروشى نکوهش شده، گاه در داستان شعیب (ع) در آنجا که قوم را مخاطب ساخته، مى گوید: «أوفوا الکیل و لا تکونوا من المخسرین و زنوا بالقسطاس المستقیم و لا تبخسوا الناس أشیاءهم و لا تعثوا فی الأرض مفسدین؛ حق پیمانه را ادا کنید، و دیگران را به خسارت میفکنید، با ترازوى صحیح وزن کنید، و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین فساد نکنید) شعراء 181- 183 ) . به این ترتیب کم فروشى و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است، و این خود دلیلى به ابعاد مفاسد اجتماعى این کار است. و نیز در آیه 7 و 8 سوره الرحمن رعایت عدالت در وزن را همردیف عدالت در نظام آفرینش در عالم جهان هستى گذارده، مى فرماید: «و السماء رفعها و وضع المیزان ألا تطغوا فی المیزان؛ خداوند آسمان را برافراشت و میزان و حساب در همه چیز گذاشت تا شما در وزن و حساب طغیان نکنید» اشاره به اینکه مساله رعایت عدل در سنجش مساله کوچک و کم اهمیتى نیست، بلکه در حقیقت جزئى از اصل عدالت و نظم کلى حاکم بر سراسر عالم هستى است.
کم فروشی باعث نابودی : و نیز همان گونه که در شأن نزول آیات نیز آمده پیغمبر اکرم ( ص ) مى فرماید: " هر گروهى کم فروشى کنند خداوند زراعت آنها را از آنها مى گیرد، و گرفتار قحطى مى شوند!"
نتیجه کم فروشی : خداوند در آیات 1 تا 6 سوره مطففین با اشاره به اثرات کم فروشی می فرماید: «ویل للمطففین* الذین إذا اکتالوا على الناس یستوفون* و إذا کالوهم أو وزنوهم یخسرون* أ لا یظن أولئک أنهم مبعوثون* لیوم عظیم* یوم یقوم الناس لرب العالمین؛ واى بر کم فروشان. آنها که وقتى براى خود کیل مى کنند حق خود را به طور کامل مى گیرند. اما هنگامى که مى خواهند براى دیگران کیل یا وزن کنند کم مى گذارند! آیا آنها باور ندارند که برانگیخته مى شوند. در روزى بزرگ. روزى که مردم در پیشگاه رب العالمین مى ایستند.
گران فروشی از نظرامام حمینی ره : بسم الله الرحمن الرحیم : من با کمال تأسف هر روز مواجه هستم با مشکلاتی جانفرسا که گاهی ناچار می شوم تذکراتی به ملت شریف بدهم. از آن جمله قضیۀ اجحاف و گرانفروشی است که کراراً شکایت از آن دارند؛ و حتی گفته می شود که برخلاف موازین شرعیه، اجناس را که از طرف دولت مبنی بر آنکه به قیمت معینی بفروشند، به قیمتهای بسیار گزاف به مردم مستمند می فروشند و موجبات ناراحتی و مضیقه برای برادران و خواهران خود فراهم می کنند. من از فروشندگان، خصوصاً آنچه مربوط است به ارتزاق مردم، تقاضا می کنم دست از این اجحاف و تعدی بردارند و به اخلاق و اعمال اسلامی برگردند. من آنان را نصیحت می کنم که با این ملتی که خون خود را در راه اسلام داد و جوانان عزیز خود را از دست داد با عدل و انصاف رفتار کنند. من خوف آن دارم که خدای نخواسته به غضب خداوند قهار مبتلا گردیم و تر و خشک با هم بسوزد. من اخیراً اخطار می کنم که اگر دست از اجحافات و مخالفت با اسلام برندارند، حسب عدل الهی و حکومت شرعیه، تعزیرات و سیاسات شرعیۀ اسلامیه با آنان رفتارمیشود. برادران!قبل ازآمدن تازیانۀ الهی به خود آیید ودست ازستم بردارید. خداوند شما رااصلاح کند. والسلام علیکم.صحیفه امام جلد۶ص ۵۱۰
کمفروشی
یکی از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده، کمفروشی است و اصل حرمتش از روی قرآن و سنت و اجماع و عقل ثابت است و در روایت اعمش از حضرت صادق علیه السّلام و در روایت فضل بن شاذان از حضرت رضا علیه السّلام جزء کبائر شمرده شده و میفرمایند: «البخس فی المکیال و المیزان.» کم دادن در کیل و وزن یعنی هر گاه چیزی به کسی بفروشند یا ادای دینی نمایند چیزی از پیمانه و ترازو کم کنند. در قرآن مجید صریحاً وعده عذاب به شدیدترین بیانی داده شده و یک سوره از قرآن مجید سوره مطففین به این موضوع اختصاص داده و میفرماید: ویل للمطففین الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون و اذا کالوهم او وزنوهم یخسرون الایظن اولئک انهم مبعوثون لیوم عظیم یوم یقوم الناس لرب العالمین؛ [۱] . ویل بر کم فروشان است. (عتاب و شدت و محنت برای کم فروشان است.) آنان که چون از مردم میستانند و پیمانه را برای خود تمام و به زیادتی میگیرند و هر گاه برای مردم ترازو و پیمانه میکنند کم میکنند، (و به ایشان ضرر میزنند.) آیا کم فروشان گمان ندارند که پس از مردن برای روز بزرگی برانگیخته میشوند روزی که مردم به پا خواهند ایستاد برای امر پروردگار عالمیان. نامه اعمالشان در سجین است: ان کتاب الفجار لفی سجین و ما ادریک ما سجین کتاب مرقوم؛[۲] . باید بترسند و منزجر شوند و از کم فروشی و نترسیدن از عذاب روز جزا دست بردارند. بدرستیکه نامه ی عمل فاجران در سجین است. (یعنی جایشان بواسطه کردار بدشان سجین است و آن چاهی است در جهنم یا آنکه اعمال ایشان در سجین نوشته میشود که آن دفتر اعمال کفار و فساق است.) و تو نمیدانی که سجین چیست مکتوبی است رقم شده یا این که بودن اعمالشان در سجین، حکمی است مقرر و نوشته شده. و از قول شعیب چنین میفرماید: ولا تنقصوا المکیال و المیزان انی اریکم بخیروانی اخاف علیکم عذاب یوم محیط و یا قوم اوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس اشیاءهم ولا تعثوا فی الارض مفسدین؛ [۳] . نکاهید و کم نکنید پیمانه را در پیمودن مکیلات و ترازو را در سنجیدن موزونات، بدرستی که شما را در توانگری و فراوانی نعمت میبینم، (یعنی محتاج نیستید که احتیاج شما را به خیانت وا دارد بلکه توان گرید و رسم حق گذاری آنست که مردم را از مال خود بهره مند کنید نه آنکه از حقوق شان بازگیرید.) و بدرستیکه باین خیانتی که در مال یکدیگر میکنید من بر شما میترسم عذاب روزی را که احاطه کننده است. (یعنی کسی از شما نمیتواند از آن فرار کند.) وای قوم من مکیل را تمام بپیمائید و موزونات را تمام وزن کنید به عدل و تساوی و چیزهای مردم را کم نکنید و در زمین فساد نکنید و تباهی مجوئید در حالی که تبهکار باشید. زیرا کمفروشی نظم اجتماع و امنیت عمومی را بهم میزند.
مذمت کم فروشان : بنابراین از آیات قرآن استفاده میشود که کمفروش ایمان به روز جزا و حساب روز قیامت ندارد زیرا اگر یقین بلکه گمان مسؤولیت داشت که در روز قیامت از او باز خواست میشود و هر چه به مردم کم داده از او مطالبه خواهد شد هرگز به چنین خیانتی حاضر نمیشد و اگر ایمان داشت میدانست که هر چند صاحب حق غافل و بیخبر از خیانتش باشد اما پروردگار عالم حاضر و مراقب اعمال اوست. میگویند قصاب بت پرستی هنگام کشیدن گوشت بیشتر میداده سببش را که پرسیدند به بالای سرش اشاره کرد بتی را دیدند گفت برای خاطر این بیشتر میدهم یا دیگری را نقل میکنند که هر گاه میخواسته وزن کند به بتش مینگریسته تا کم نفروشد زهی شرم ساری از مسلمانانی که خدای عالم را حاضر و ناظر میدانند و در حضورش کم فروشی و سایر گناهان را مرتکب میشوند. در وقتی که حضرت یوسف و زلیخا در حجره ی تنها قرار گرفتند زلیخا مقنعه ی خود را بروی بتی که در آن جا بود انداخت گفت از او اوحیاء میکنم حضرت یوسف (علیه السّلام) فرمود از بتی که شعور ندارد و ساخته شده ی دست بشر است حیاء میکنی پس چگونه من از خدای بینا و شنوا که حاضر و ناظر است حیاء نکنم از آن جا فرار کرد و آلوده به گناه نگردید.
اقسام کم فروشی : در تفسیر منهج الصادقین مینویسد : رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم فرمود: «ما نقض قوم العهد الا سلط الله علیهم عدوهم و ما حکموا بغیر ما انزل الله الا فشافیهم الفقر و ما ظهرت الفاحشة الا فشافیهم الموت و لا طففوا الکیل الا منعوا النبات و اخذوا بالسنین و لا منعوا الزکوة الاحبس عنهم القطر؛ پنج خصلت ضمیمه است که با پنج مصیبت و بلا همراه است هیچ گروهی نیستند که پیمانشکنی کنند مگر خدا دشمن را برایشان مسلط میفرماید و هیچ گروهی نیستند که به غیرحکم خدا حکم کنند مگر تهیدستی در میانشان آشکار شود و هیچ گروهی نباشند که در میانشان فاحشه "نابایست" پیدا شود مگر مرگ در آنها پیدا شود و هیچ فرقه ای نباشند که کم سنجیدن و کم پیمودن را پیشه کنند مگر از نباتات و قوتها محروم گردند و به قحط و غلا مؤاخذه شوند و هیچ گروهی نباشند که زکات را به مستحقان نرسانند مگر باران از ایشان باز گرفته میشود.» [۴] .
کم فروشی در کیل و وزن : نصیحت امیرالمؤمنین علیه السّلام : یا ایها الناس اتقوا الله: و اوفوا المکیال و المیزان بالقسط و لا تبخسوا الناس اشیاءهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین؛ [۵] . امیرالمؤمنین وقتی که از ادارهی حکومت فارغ میشد به بازار کوفه میآمد و میفرمود: ای مردم از خدا بترسید و کیل و وزن را تمام بپیمائید و طریق داد را در آن ملاحظه کنید و چیزهای مکیل و موزون را بمردمان کم ندهید و در زمین فساد نکنید . روزی مردی را در بازار دید که زعفران می کشید و آن کفه ای که در آن زعفران بود می چربانید حضرت دانست که ترازویش درست نیست زعفران را از ترازو برداشت و فرمود: اقم الوزن بالقسط ثم ارجح بعد ذلک ما شئت؛ اول ترازو را به عدل راست کن بعد از آن اگر خواهی بیشتر ده. پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) میفرماید: هر کس در کیل و وزن خیانت کند فردا او را به قعر دوزخ در میآورند و در میان دو کوه آتش جایش میدهند و به او میگویند این کوهها را وزن کن و او همیشه به این عمل مشغول است. مالک دینار میگوید: مرا همسایهای بود بیمار شد به عیادتش رفتم در کار جاندادن بود بانگ میزد که دو کوه آتش قصد من میکنند گفتم ای مرد این محض خیال است که به تو مینماید گفت نه چنین است بلکه حق است زیرا که مرا دو مکیال بود یکی ناقص و دیگری زائد به ناقص میدادم و به زائد میگرفتم و این عقوبت آنست. (پایان نقل از منهج الصادقین با تغییر مختصر)
کم فروشی در شماره : كم دادن به شماره هم حرام است، در حکم کم دادن به کیل و وزن، کمدادن به شماره است چیزهائیکه مانند پارچه و زمین به ذرع و متر داد و ستد میشود کمدادنش هم به شماره است یک سانتیمتر هم که کم بدهد کم فروشی بر او صدق میکند و چیزهائیکه به شماره معالمه میشود مانند تخم مرغ، اگر کمتر بدهد و صاحبش نفهمد کم فروش است و آن چه دربارهی کمفروشان گفته شد شامل او میشود چنانچه شیخ انصاری در مکاسب محرمه بیان فرموده است.
کم فروشی در بدهکاری : کمفروش نسبت به آن مقداریکه کمداده ذمه اش مشغول و به طرف، بدهکار است و واجب است آن را در وجه مشتری بپردازد و اگر مرده است باید به ورثه اش به نسبت ارث بدهد و در صورتیکه اصلا او را نمیشناسد. بنابر احتیاط با اجازه حاکم شرع. از طرف صاحبش صدقه دهد. در صورتی که مقداری را که کم داده اصلا نمیداند باید با مشتری به مبلغی مصالحه کند و در صورت وفاتش با ورثه و اگر مجهول باشد، با حاکم شرع مصالحه را انجام دهد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
کم فروشی – کم فروشی – گران فروشی- احتکار - احتکار
بنا بر روایتی از پیامبر ص ، فرد یا افرادی که موجب گرانی در بازار مسلمانان شوند، مستحق عذاب جهنم هستند. امام صادق ع در روایتی، فریب دادن مسترسل (کسی که در قیمت کالا به فروشنده اعتماد کرده) را حرام دانسته است. بنا به نظر فیض کاشانی، گران فروختن کالا به مسترسل، یکی از مصادیق فریب دادن (غبن) او بوده و معامله باطل و حرام است. امام خمینی و آیت الله خامنه ای، گرانفروشی را در صورتی که به حد اجحاف به مشتری برسد و یا خلاف مقررات دولت اسلامی باشد، جایز ندانسته اند. بنا به نظر آیت الله سیستانی، گران فروشی در صورتی که خلاف عرف و مقررات نباشد، [به لحاظ فقهی] جایز است؛ اما [به لحاظ اخلاقی] کاری ناشایست و خلاف اخلاق است. در قانون نظام صنفی کشور جمهوری اسلامی ایران برای گرانفروش، با عنایت به میزان گرانفروشی و دفعات تکرار در طول سال، مجازاتهایی مانند: پرداخت خسارت به مشتری، جریمه نقدی، تعلیق پروانه کسب و پلمب محل کسب، در نظر گرفته شده است. در روایات نقل شده از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم ع گرانفروشی شدیداً نکوهش شده است. برخی از این روایات عبارتند از: در روایتی از پیامبر ص در نکوهش گرانفروشی نقل شده که «هر کسی به هر عنوانی، سبب گرانی در بازار مسلمانان شود، بر خداوند لازم است او را در بزرگترین جایگاه جهنم سرنگون کند. [۵] . پیامبر(ص) در روایتی، ارزانی را نشانه رضایت خداوند و گرانی را نشانه غضب خداوند دانسته است.[۶] . روایتی را کلینی در کتاب الکافی نقل کرده که امام صادق ع در برخورد با خدمتگزارش مُصادِف- که با پول امام(ع) کالایی را خریداری کرده و آن کالا کمیاب شده بود و مصادف به اتفاق دیگر تاجران و همسوگند با آنها، آن کالا را به دو برابر سود فروخته بود-میگوید: «سُبْحَانَ اللهِ، تَحْلِفُونَ عَلی قَوْمٍ مُسْلِمِینَ أَلاَّ تَبیعُوهُمْ إِلاَّ بِرِبْحِ الدِّینَارِ دینَاراً؛ سبحان الله! به زیان مردمی مسلمان، هم قسم شده اید که کالای خویش را به کمتر از دو برابر قیمت خرید نفروشید؟» سپس امام(ع) پول خود را برداشته و میگوید: هذَا رَأْسُ مَالِی وَلَا حَاجَةَ لَنَا فِی هذَا الرِّبْحِ؛ این سرمایه (اصل پول) من است و ما را به چنین سودی نیازی نیست. [۷] . در علم کلام قدیم بحثی با عنوان إسعار(نرخ، قیمت) مطرح شده و درباره این مسئله که «گرانی و ارزانی کالا فعل خدا است یا فعل انسان» بحث شده است.[۸] اشاعره با استناد به روایت پیامبر ص خداوند قیمتگذار (مُسعِر) است او تنگ میگیرد و گشایش میدهد و او روزیرسان است. [۹] و با استدلال به این که فعل بندگان مخلوق خداوند است، گرانی و ارزانی کالا را به خدا نسبت داده اند.[۱۰] از نظر متکلمین شیعه، گرانی و ارزانی کالاها به کسی که اسباب گرانی یا ارزانی را فراهم کرده، نسبت داده میشود. اگر سبب آن فعل خدا باشد که از روی مصلحت است، پس به او نسبت میدهیم و اگر سبب آن فعل انسان باشد به انسانها نسبت میدهیم.[۱۱] . گران فروشی یکی از معضلات اقتصادی جامعه به شمار میرود که نتایج مخرب آن بر زندگی اقشار ضعیف اثر میگذارد.[۱۲] امام خمینی در پیامی خطاب به اصناف و کسبه در فروردین ماه ۱۳۵۸ش در اعتراض به برخی کسبه که کالای خود را گرانتر از قیمت تعیین شده از طرف دولت، به مردم میفروخته اند، این عمل را نوعی اجحاف و تعدی و مخالف با موازین شرعی و اخلاق دانسته است.[۱۳] . آیت الله خامنه ای طی پیامی در مهر ۱۳۷۳ش خطاب به رئیس جمهور وقت اکبر هاشمی رفسنجانی ، گرانفروشی را پدیدهای زشت و ظالمانه که بار سنگین آن بر دوش مردم ضعیف قرار میگیرد، دانسته و مبارزه با آن را مبارزه با یک ظلم مضاعف دانسته است.[۱۴] . در قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۱۳۶۷ش مجمع تشخیص مصلحت نظام[۱۵] و در قانون نظام صنفی کشور مصوب ۱۳۹۲ش مفهوم «گرانفروشی» تعریف شده و به عنوان یک جُرم، برای آن مجازات هایی در نظر گرفته شده است.[۱۶] . برخی از فقها، براساس روایتی از امام صادق ع "غَبْنُ الْمُسْتَرْسِلِ سُحْتٌ"؛ مغبون ساختن (فریب دادن) مسترسل حرام است.»[۱۷] گرانفروشی را حرام دانسته اند. فیض کاشانی در کتاب الوافی بعد از ذکر این روایت، در تعریف «مُستَرسِل» میگوید: «مسترسل کسی است که به فروشنده اطمینان کرده و در تعیین قیمت کالا بر او اعتماد کرده است. »[۱۸] از نظر فیض کاشانی، یکی از موارد غبنِ مسترسل (فریب مشتری که به فروشنده در قیمت کالا اعتماد کرده) این است که فروشنده، کالا را گران تر و به قیمت بیشتر از ارزش واقعی آن به او بفروشد.[۱۹] در این حالت، معامله حرام و باطل است.[۲۰] برخی از فقها با وجود حرمت معامله آن را صحیح دانسته و برای مشتری مغبون (فریبخورده) اختیار فسخ معامله در نظر گرفته اند.[۲۱] . بر اساس استفتائی از امام خمینی درباره حکم گران فروشی، اگر گرانفروشی به حد اجحاف به مشتری برسد و یا خلاف مقررات دولت اسلامی باشد، جایز نیست.[۲۲] . آیت الله خامنه ای در جواب استفتائی درباره تعیین مقدرار سود از فروش کالا گفته است: سود گرفتن تا وقتی که به حدّ اجحاف نرسیده و بر خلاف مقرّرات دولت هم نباشد، اشکال ندارد، ولی افضل بلکه مستحب آن است که فروشنده به آن مقدار سودی که هزینه هایش را تأمین میکند، اکتفا نماید.[۲۳] . از نظر آیت الله سیستانی، گرانفروشی در صورتی که خلاف عرف و مقررات نباشد، [به لحاظ فقهی] جایز است؛ اما [به لحاظ اخلاقی] کاری ناشایست و خلاف اخلاق است.[۲۴] . آیتالله مکارم شیرازی، در تعیین مقدار سود از فروش کالا بر این نظر است که سود میزان معینی ندارد و بستگی به رضایت طرفین دارد، مگر در کالاهایی که از سوی نظام اسلامی قیمت خاصّی برای آن تعیین شده باشد. ولی رعایت انصاف در هر حال بسیار خوب است.[۲۵] . مطابق استفتائی از آیتالله صافی گلپایگانی، فروشنده کالا شرعاً مختار است که کالای خود را به هر قیمتی که میخواهد بفروشد و خریدار هم چنانچه راضی به آن قیمت باشد و معامله انجام گیرد معامله صحیح است؛ اما اگر بعد از معامله کشف شود که مشتری مغبون شده است مشتری حق فسخ معامله را دارد البته باید دقت شود که اِجحاف و بیانصافی صورت نگیرد.[۲۶] . مطابق ماده ۵۷ قانون نظام صنفی کشور مصوب ۱۳۹۲ش، مجازات و جریمه گرانفروشی با عنایت به دفعات تکرار در طول سال به شرح زیر است:[۲۷] . متخلف علاوه بر الزام به پرداخت خسارت واردشده به خریدار یا مصرفکننده در مرتبه اول به دو برابر مبلغ گرانفروشی جریمه میشود. در مرتبه دوم به چهار برابر مبلغ گرانفروشی جریمه میگردد. در مرتبه سوم به شش برابر مبلغ گران فروشی جریمه میشود و علاوه بر پرداخت جریمه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی به مدت دو هفته نصب میشود. در مرتبه چهارم به هشت برابر مبلغ گرانفروشی جریمه میشود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب بهعنوان متخلف صنفی به مدت یکماه نصب میشود. در مرتبه پنجم و مراتب بعدی به ده برابر مبلغ گران فروشی جریمه میشود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی به مدت دو ماه نصب میشود؛ همچنین به مدت ششماه، پروانه کسب وی تعلیق و محل کسب تعطیل میگردد.[۲۸] . منبع
مذمت گران فروشی
گفتنی است، گران فروشی، کم فروشی و احتکار از آن دسته جرایمی است که عنصر تقلب برای بردن مال دیگران در آنها نقش اساسی دارد. جرایم یا ذاتاً دارای قبح هستند و یا از حیث وضع و قرارداد. از آنجا که گرانفروشی متضمن تقلب است، از جرایم ذاتاً قبیح است؛ زیرا فطرت بشر با آن مخالف است و عقل سلیم آن را مذموم میداند؛ از این جهت است که هم شرع و هم عرف آن را مذموم و ممنوع و قابل مجازات دانسته اند.
گران فروشی در قرآن
اگر چه در قرآن کریم گران فروشی به صراحت با این واژه نیامده، اما مسائل مرتبط با آن که با گران فروشی در ارتباط است و نتیجه اش همان گران فروشی است؛ یعنی کم فروشی و احتکار به صراحت ذکر شده است. به عبارت دیگر؛ ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر در حقیقت به معنای نکوهش و منع گران فروشی است؛ زیرا که قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گران فروشی است. این عدم تصریح شاید از آن جهت باشد که؛ روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و بر عهده مفسران قرآن یعنی ائمه (ع) بوده که این کلیات را تبیین کنند و ائمه نیز در تبیین حقایق اسلام از جمله چیزهایی که بر آن تاکید ورزیده اند دوری از گران فروشی بوده است. البته قرآن چهار چوب هایی را در باب معاملات بیان کرده که می توانند در جهت پیش گیری از گران فروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع، ظلم، احتکار، بخس و داشتن انصاف و...
کم فروشی در قرآن : در قرآن کریم به طور صریح و مکرر به کم فروشی اشاره شده و به شدت مذمت شده است و کمترین مجازات دنیوی آن را ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی کرده است. مسئله کم فروشی در قرآن در سورهای و آیات زیر آمده است:
سوره مطففین : این سوره به نام کمفروشان نام گذاری شده است:"وای بر کمفروشان. آنان که وقتی برای خود پیمانه میکنند، حق خود را به طور کامل میگیرند؛ اما هنگامیکه میخواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم میگذارند. آیا آنها گمان نمیکنند که برانگیخته میشوند. در روزی بزرگ. روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند". [۱]
سوره اسراء : " وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا "؛ [۲] . چون چیزی را پیمانه کنید، پیمانه را کامل گردانید و با ترازویی درست وزن کنید که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است.
سوره الرحمن : " والسماء رفعها و وضع المیزان. الا تطغوافی المیزان. واقیموا الوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان "؛[۳] . و آسمان را برافراشت و میزان و قانون (در آن) گذاشت، تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را براساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!
سوره اعراف : در این سوره خداوند خطاب به قوم شعیب اهالی شهر مدین میفرماید:"پیمانه و وزن را تمام و کمال تحویل بدهید و در مال مردم نقصان روا مدارید و در پهنه زمین پس از آنکه صلاح و اصلاح برقرار شد، فساد را منتشر نکنید و این امر برای شما بهتر است، اگر ایمان داشته باشید".[۴] .
سوره هود : در این سوره نیز خداوند داستان قوم مدین و رفتار ناهنجار آنان را با شعیب پیغمبر و سرنوشت وحشتناک آنها را بازگو میکند و در خصوص کمفروشی میفرماید:" وَ إِلی مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیطٍ "؛ و بهسوی "مدین" برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت:"ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کمفروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در نعمت میبینم، (ولی) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم![۵] . و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیا (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! من شما را در حال و روز خوبی میبینم؛ ولی برای شما بیم دارم از فرا رسیدن روزی که عذاب آن شما را هر طرف دربرگیرد. ای قوم پیمانه و ترازو را از روی عدالت به تمام و کمال ادا کنید و حق مردم را ضایع نکنید و در روی زمین فساد را پراکنده نسازید. آنچه که بدون کمفروشی و با اطاعت از دستورات الهی برای شما باقی میماند متضمن خیر و برکت بیشتر میباشد اگر ایمان داشته باشید و من مأمور مراقبت شما نیستم؛ بلکه خدا ناظر و مراقب شماست و من اخطار کننده ام و بس.[۶] .
سوره انعام : " واوفوا الکیل و المیزان بالقسط "؛[۷] . پیمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحویل بدهید. در این سوره خداوند آنچه را بر بندگان خود حرام کرده است، برمیشمرد: خودداری از شرک، احسان به والدین، خودداری از کشتن اولاد خود از ترس فقر و تنگ دستی، خودداری از فحشای ظاهر و باطن، قتل نفس ، خودداری از تجاوز و دست درازی به مال یتیم و سرانجام صحت پیمانه و وزن و خود داری از کم فروشی.
توجه به این نکته شایان دقت و تأمل است که شمردن کمفروشی در کنار گناهان بزرگ نشان از اهمیت این موضوع دارد.
علت بیان نشدن مسئله گران فروشی در قرآن
گفتنی است؛ اگر مسئله گرانفروشی در قرآن کریم مستقیماً و به طور صریح بیان نشده، این شاید از آن جهت باشد که: دلیل اول - همانگونه که میدانید روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و مسائل جزئی را به عهده مفسران قرآن یعنی ائمه واگذار نموده. به اعتقاد ما فرقی میان قرآن و سنت وجود ندارد، بسیاری از مسائل که در قرآن بیان نشده و یا به صورت کلی آمده، تبیین آن به عهده سنت گذاشته شده است و این مسئله گران فروشی نیز در زمره آن دسته از مسائلی است که حکمش توسط ائمه بیان شده است؛ مانند آنچه را که امام صادق ـ علیه السلام ـ در جریان تجارت با مصادف برخورد کرد.[۸] . و این منافات با جامعیت قرآن ندارد؛ زیرا اگرچه خدای متعال هر چیزی را که مردم تا روز قیامت نیاز دارند، در قرآن آورده و برای پیامبرش بیان کرده، اما این بدان معنا نیست که قرآن یک دایرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و... در آن آمده است؛ بلکه قانونهای کلی اساسی؛ مانند مالیات، قانون قضا، قانون معاملات از قبیل تجارت، اجاره، صلح و ... قوانین عمومی مانند حدود، قصاص و... قانون کلی عبادات؛ مانند نماز ، روزه ، حج ، وضو ، غسل و امثال آنها، همه در قرآن آمده است؛ اما جزئیات این مسائل به عهده ائمه گذاشته شده است. دلیل دوم - در زمان نزول قرآن مرجع و نهادی برای تعیین و تثبیت قیمتها وجود نداشته و نرخ اجناس را در آن محیط کوچک و محدود نظام عرضه و تقاضا تعیین میکرد؛ اما از آنجا که قرآن کریم جامع تمام نیازهای بشری است و حکم هر مسئله یا چیزی در آن یافت میشود در خصوص کم فروشی ملاحظه میشود که خیلی صریح و روشن مورد بحث قرار گرفته و بهطور مکرر و موکد مورد نکوهش واقع شده است و عاقبت آن بسیار شوم و نابودکننده معرفی شده است. حال اگر این مطلب را در نظر بیاوریم که حاصل کم فروشی و گرانفروشی عدم تعادل و توازن کالا و قیمت است (دریافت وجه بیشتر برای کالای معین که گرانفروشی است یا تحویل کالای کمتر برای قیمت معین که کمفروشی است) در آن صورت با توجه به وضع اجتماع و طرز خرید و فروش جامعه امروزی و تنقیح مناط قطعی و استنباط ملاک مشترک میتوانیم از باب اقتضای زمان، مصلحت جامعه و حکم عقل ، احکام وارده در باب کم فروشی را برگرانفروشی تطبیق نماییم . دلیل سوم - از همه اینها که بگذریم، قرآن چهارچوبهایی را در باب معاملات از جنبه اخلاقی بیان کرده که میتوانند در جهت پیشگیری از گرانفروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع ، ظلم ، احتکار ، بخس و داشتن انصاف و... همچنین ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر [۹] [۱۰] . در حقیقت به معنای نکوهش و منع گرانفروشی است؛ زیراکه قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گرانفروشی است.
آیات مربوط به گرانفروشی و کم فروشی پرسش و پاسخ آیات مربوط به گرانفروشی و کم فروشی در چندین سوره از قرآن آیاتی در مورد گرانفروشی و کم فروشی آمده است...
کم فروشی در قرآن پرسش و پاسخ قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم فروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار می دهد و می فرماید: «وَیْلٌ ...
چرا خداوند کاسبان گران فروش را نفرین میکند؟/ گناهی که به عذاب قوم شعیب(ع) گرفتارمان میکند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
حرام بودن غش
غش در معامله هم حرام است، در صورتیکه مقداری از جنس دیگر را که ازشش کمتر است جزء آن کند و به همان وزن مورد نظر به مشتری تحویل دهد غش در معامله کرده مثلا صد من گندم اعلا را میفروشد در حالیکه ده من گندم متوسط بآن ضمیمهکرده یا یک من روغن حیوانی اعلا میفروشد در حالیکه مقداری روغن نباتی یا پیه به آن مخلوط کرده و نظائرش تمام حرام و غش در معامله است. دیدگاه شیخ انصاری : شیخ در مکاسب محرمه میفرماید: اخباری که در حرمت غش رسیده متواتر است از آن جمله صدوق نقل نموده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمود: من غش مسلماً فی بیع او شراء فلیس منا و یحشر مع الیهود یوم القیمة لانه من غش الناس فلیس بمسلم الی ان قال (صلی الله علیه وآله وسلّم) و من غشنا فلیس منا قالها ثلاثاُ و من غش اخاه المسلم نزع الله برکة رزقه و افسد معیشته و و کله الی نفسه؛ کسیکه با مسلمانی در خرید و فروش غش کند از ما نیست و روز قیامت با طایفه یهود محشور میشود زیرا کسی که با مردم غش میکند مسلمان نیست و سه مرتبه فرمود کسیکه با ما غش کند از ما نیست و کسیکه با برادر مسلمانش غش کند خداوند برکت را از روزیش برمیداردومعیشت وزندگیش را خراب فرموده و به خودش واگذارش میفرماید. [۶]
غش در روایات : ازحضرت باقر علیه السّلام روایت نموده که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) در بازار مدینه به گندم فروشی عبور کرد و فرمود خوب گندمی داری پس دست وسط آن نمود و مقداری بیرون آورد دید وسطش گندم خرابی است پس به صاحب آن فرمود ما اریک الاوقد جمعت خیانة و غشاً؛ خیانت کردی و با مسلمانان غش نمودی. [۷] . و در روایت حلی است که از حضرت صادق (علیه السّلام) پرسید از شخصی که دو نوع از یک جنس دارد یکی گران و خوب و دیگری پست و ارزان پس هر دو را مخلوط کند و بیک قیمت بفروشد فرمود: فقال (علیه السّلام) لا یصلح له ان یغش المسلمین حتی یبینه؛ نباید با مسلمانان غش کند و اینطور معامله نکند مگراینکه مخلوط بودن آنرا به مشتری بگوید. [۸]
داود بن سرحان از آن حضرت پرسید که دو قسم مشک داشتم یکی تر و دیگری خشک پس مشک تر را فروختم و مشک خشک را به همان قیمت نمی خرند آیا جایز است که آن را تر کنم تا به مصرف فروش برسد حضرت فرمود جایز نیست مگر آن که مشتری را خبر دهی که آنرا تر کرده ای.
غش در معامله از دیدگاه فقه
یکی از کسبهای حرام، غشّ (تقلّب) در معامله است؛ یعنی انسان عیب جنسی را که میخواهد بفروشد، پنهان ساخته و به صورت یک جنس خوب به مشتری عرضه کند. یا عیب پولی را که میخواهد به طرف بدهد، مخفی کند و در قالب یک چیز درست و صحیح ارائه دهد. این، از مصادیق کسب حرام محسوب میگردد. اسلام، غشّ و تقلّب در معامله را حرام دانسته و به شدت از آن نهی کرده است. در رسالههای عملیه نیز همه علما به حرمت این معامله فتوا دادهاند. امام راحل در تحریر الوسیله آن را حرام دانستهاند. به هر حال تردیدی در حرمتش نیست. فقها هم در کتابهای خود گفتهاند که غشّ یعنی انسان عیب جنس خود را بپوشاند و به صورت جنس خوب عرضه بدارد، که مصداقهایش را خودتان میتوانید پیدا کنید. یکی از مصادیق هم در روایتی که بیان شد، آب داخل کردن در شیر بود. یا مثلاً اگر در روغن حیوانی مقداری روغن نباتی، یا دنبه آب کرده بریزد و بعد به نام روغن حیوانی بفروشد، یا سیبزمینی را داخلِ روغن کند و به اسم روغن بفروشد، یا فرش پاره شده را کاملاً رفو کند و به مشتری ارائه دهد و عیبش را نگوید، یا جنسِ معیوب را طوری درست کند که خریدار خیال کند بیعیب است و... اینها هم از غلّ و غشّ و تقلّب و حرام است. یا عیب پارچه معیوب را در کارخانه یا مغازهاش برطرف و رفو کند و در قالب پارچه سالم عرضه میدارد، یا در جعبه های پرتقال و سیب و خرما جنس بد را زیر خوب میچینند که وقتی انسان در نگاه نخست، ظاهر آنها را زیبا و خوب میبیند، اما وقتی زیرشان را بررسی میکند، میفهمد معیوب است.
غشّ در معامله
یکی از مصادیق کم فروشی غشّ در معامله است. غشّ اصطلاحاً آمیخته کردن چیزی سالم با معیوب یا درجه یک با درجه دو، و یا پوشاندن عیب جنس و فروش آن به عنوان مبیع مرغوب می باشد. غشّ کننده کالائی که عرفاً ارزش برابری با ثمن را ندارد می فروشد، و لذا در واقع کالا در مقابل جزئی از پول قرار می گیرد و این مصداق بارزی از کم فروشی است. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از بازار مدینه می گذشتند، به غذائی که جلوه می نمود بر خوردند و آن را پاکیزه یافتند، و از قیمتش پرسیدند، خدای تبارک و تعالی به وی وحی رساند که دست به زیر کالا ببرد، حضرت چنین کرد و جنسی پست یافت. فروشنده چهره های زیبای کالا را بالا گذاشته بود و ردیف های زیرین رااز جنس نامرغوب پر کرده بود، حضرت به صاحب کالا فرمودند: ما اراک الّا وَ قَدْ جَمَعْتَ خِیانةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمینَ [1] نمی بینم تو را مگر اینکه، خیانت و غشّ به مسلمانان را با هم جمع کرده ای. پیامبر صریحاً از مخلوط کردن شیر با آب و عطر با چیزی دیگر نهی می فرمود: قال الصادق علیه السلام: نَهی رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله انْ یشابَ اللَّبَنُ بِالْماءِ لِلْبَیعِ [2] رسول خدا صلی الله علیه و آله، نهی می فرمود از اینکه شیر را با آب برای فروش مخلوط کنند. آن حضرت به «زینب "عطّاره"عطر فروش» می فرماید: اذا بِعْتِ فَاحْسِنی وَ لاتَغُشّی فَانَّهُ اتْقی (لِلّهِ) وَ ابْقی لِلْمالِ [3] وقتی می فروشی به نیک بفروش و غشّ مکن که آن سبب تقوای الهی و موجب بقاء سرمایه است. مستفاد از این خبر این است که غشّ موجب زوال مال می گردد. گویند: شیر فروش هر صبح شیر را با آب مخلوط می نمود و به عنوان شیر خالص می فروخت، از قضا روزی سیل آمد و گاو را با خود برد. شیرفروش به شدّت سر بفکر داشت و زانوی غم در بغل گرفته بود و برای یگانه سرمایه اش اندوهگین بود، دختر زیرکش پدر را دلداری داد و گفت: آبی که همه عمر در شیر می ریختی، اینک جمع شد و گاو را با خود برد! در همین باره امام صادق علیه السلام می فرماید: ایاک وَ الغِشَّ فَانَّهُ مَنْ غَشَّ غُشَّ فی مالِهِ فَانْ لَمْ یکنْ لَهُ مالٌ غُشَّ فی اهْلِهِ [4] از غشّ بپرهیز که هرکس غشّ کند در مالش غشّ می شود و اگر سرمایه ای نداشته باشد در اهلش(عیالش) غشّ می شود. انسانی که می توانست دعای ملائک را شامل حال خود کند، با انجام چنین گناهی برای جلب سرمایه دنیوی دائماً تحت نفرین آنان قرار می گیرد. قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: مَنْ باعَ عَیباً لَمْ یبَینْهُ لَمْ یزَلْ فی مَقْتِ اللَّهِ وَ لَمْ تَزَلِ الْمَلائِکةُ تَلْعَنُهُ [5] کسی که کالائی معیوب را بفروشد و عیب آن را آشکار ننماید، دائماً در غضب خداست و همیشه مورد لعن ملائک است. و اینک عذاب اخروی غشّ را ملاحظه فرمائید. قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: وَ مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فی شِراءٍ اوْ بَیعٍ فَلَیسَ مِنَّا وَ یحْشَرُ یوَمَ الْقِیمَةِ مَعَ الْیهُودِ لِانَّهُمْ اغَشُّ الْخَلقِ لِلْمُسلِمینَ [6] کسی که در خرید و فروش با مسلمانی غشّ کند، از ما نیست، و روز قیامت با یهود محشور می شود چون آنان غشّ کننده ترین مردم با مسلمانان بودند.
غش در معامله
شخصی خوراکی می فروخت. پیامبر(ص) بخاطر اینکه روی جنس او با زیر آن تفاوت داشت، فروشنده را سرزنش کرد. سنن الدارمی عن ابن عمر: إنَّ رَسولَ اللّهِ (ص) مَرَّ بِطَعامٍ بِسوقِ المَدینَةِ فَأَعجَبَهُ حُسنُهُ، فَأَدخَلَ رَسولُ اللّهِ (ص) یدَهُ فی جَوفِهِ، فَأَخرَجَ شَیئا لَیسَ بِالظّاهِرِ، فَأَفَّفَ لِصاحِبِ الطَّعامِ. ثُمَّ قالَ: لا غِشَّ بَینَ المُسلِمینَ، مَن غَشَّنا فَلَیسَ مِنّا . سنن الدارمی ـ به نقل از ابن عمر: پیامبر خدا (ص) در بازار مدینه بر گندم (موادّی خوراکی) گذشت که خوش ظاهر بود و از آن خوشش آمد. دستش را داخل آن بُرد و مقداری از آن را بیرون آورد که با ظاهرش فرق می کرد. پس به صاحب گندم، اُف گفت و سپس فرمود: مسلمان، غلّ و غش نمی کند. هر کس با ما غلّ و غش کند، از ما نیست . ([۱]. سنن الدارمی: ج ۲ ص ۶۹۸ ح ۲۴۴۶، تاریخ أصبهان: ج ۱ ص ۲۹۸ الرقم ۵۱۵، کنز العمّال: ج ۴ص ۱۵۸ ح ۹۹۷۰ نقلاً عن ابن النجار وکلاهما نحوه؛ مسند زید: ص ۲۷۵ عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن الإمام علی(ع)، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۲۱۶) .
پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» از کسی که غش در معامله کند، سلب ایمان کرده و فرموده اند: «أَلَا وَ مَنْ غَشَّنَا فَلَيْسَ مِنَّا». [وسائل الشيعة، ج17، ص283 ] . راوی میگوید: پیامبر گرامی«صلّی الله علیه وآله وسلّم» از بازار مدینه رد میشدند و دیدند میوه فروشی میوه هایش جلوۀ خاصی دارد. جلو رفتند و دست زدند زیر میوهها و دیدند زیر و رو دارد و زیرش خراب است. پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» فرمودند: چرا اینطور است؟ بعد فرمودند: این کار تو جمع بین خیانت و غشّ در معامله است. [ الكافي، ج5، ص161] . در روایت دیگری از قول امام صادق«سلام الله علیه» نقل شده که پیغمبر اکرم «صلّی الله علیه وآله وسلّم» به یک مرد خرما فروش که ظاهراً خرمای او زیر و رو داشته، فرموده اند: مگر نمیدانی اگر غشّ در معامله کنی، مسلمان نیستی؟! [الكافي، ج5، ص 160] . کسی که غشّ در معامله کند، کسی که مشتری را گول بزند و جنس بد را به جای جنس خوب بفروشد و بالاخره مشتری را فریب دهد، کسی که در اداره، ارباب رجوع را فریب دهد، این شخص مسلمان نیست. چندین روایت از پیغمبر اکرم«صلّی الله علیه وآله وسلّم» و از ائمۀ طاهرین«سلام الله علیهم» داریم که غشّ در معامله را از مفاسد اجتماعی دانسته اند و گناه ایجاد مفسده در اجتماع را بزرگ شمرده اند. گناهانی نظیر غشّ در معامله، امنیّت اقتصادی را مختل میکند و امنیّت اقتصادی، اگر از امنیّت اجتماعی مهمتر و بالاتر نباشد، کمتر نیست.
یکی از کسب های حرام، غشّ (تقلّب) در معامله است؛ یعنی انسان عیب جنسی را که می خواهد بفروشد، پنهان ساخته و به صورت یک جنس خوب به مشتری عرضه کند. یا عیب پولی را که می خواهد به طرف بدهد، مخفی کند و در قالب یک چیز درست و صحیح ارائه دهد. این، از مصادیق کسب حرام محسوب می گردد. اسلام، غشّ و تقلّب در معامله را حرام دانسته و به شدت از آن نهی کرده است. در رساله های عملیه نیز همه علما به حرمت این معامله فتوا داده اند. امام راحل در تحریر الوسیله آن را حرام دانسته اند. به هر حال تردیدی در حرمتش نیست. فقها هم در کتاب های خود گفته اند که غشّ یعنی انسان عیب جنس خود را بپوشاند و به صورت جنس خوب عرضه بدارد، که مصداق هایش را خودتان می توانید پیدا کنید. یکی از مصادیق هم در روایتی که بیان شد، آب داخل کردن در شیر بود. یا مثلاً اگر در روغن حیوانی مقداری روغن نباتی، یا دنبه آب کرده بریزد و بعد به نام روغن حیوانی بفروشد، یا سیب زمینی را داخلِ روغن کند و به اسم روغن بفروشد، یا فرش پاره شده را کاملاً رفو کند و به مشتری ارائه دهد و عیبش را نگوید، یا جنسِ معیوب را طوری درست کند که خریدار خیال کند بی عیب است و… اینها هم از غلّ و غشّ و تقلّب و حرام است. یا عیب پارچه معیوب را در کارخانه یا مغازه اش برطرف و رفو کند و در قالب پارچه سالم عرضه می دارد، یا در جعبه های پرتقال و سیب و خرما جنس بد را زیر خوب می چینند که وقتی انسان در نگاه نخست، ظاهر آن ها را زیبا و خوب می بیند، اما وقتی زیرشان را بررسی می کند، می فهمد معیوب است.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَوْ لَا أَنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ النَّاس [الكافی ج 2 ص 336] هشام بن سالم در حدیثى مرفوع از امیر المؤمنین علیه السلام حدیث كند كه فرمود: اگر نبود كه مكر و فریبكارى در آتشند من مكر اندیش ترین مردمان بودم.
عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَجِی ءُ كُلُّ غَادِرٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِإِمَامٍ مَائِلٍ شِدْقُهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّارَ وَ یَجِی ءُ كُلُّ نَاكِثٍ بَیْعَةَ إِمَامٍ أَجْذَمَ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار[الكافی ج 2 ص337] حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: بیاید هر كه عهدشكنى كند در روز قیامت با امامى كه دهن او كج باشد تا داخل آتش گردد، و بیاید هر كه بیعت امامى را شكسته دست بریده تا بهمان حال داخل آتش شود. شرح : ممكن است از لحاظ ادبى كلمه بامام متعلق به قادر باشد و مقصود از امام امام حق باشد چنانچه مجلسى (ره) گفته، و پس از این در خبر بیاید و بنا بر این معناى حدیث چنین شود: كه هر كه بامامى و پیشواى حقى از پیشوایان عهدشكنى كند با دهن كج وارد صحراى محشر گردد و بهمین حال باشد تا بدوزخ رود، و ممكن است حرف باء در بامام بمعناى مع باشد و متعلق به یجی ء باشد و مقصود از امام امام ضلالت و گمراهى باشد چنانچه فیض (ره) گفته، و بنا بر این معنى چنین است: كه هر كه عهدشكنى كند بیاید در روز قیامت در زیر پرچم امامى دهن كج تا بهمان وضع با او بدوزخ رود.
عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاكَرَ مُسْلِما [الكافی ج 2 ص 336] امام صادق علیه السلام فرمود: كه رسول خدا (ص) فرموده: از ما نیست كسى كه با مسلمانى نیرنگ كند.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَرْیَتَیْنِ مِنْ أَهْلِ الْحَرْبِ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَلِكٌ عَلَى حِدَةٍ اقْتَتَلُوا ثُمَّ اصْطَلَحُوا ثُمَّ إِنَّ أَحَدَ الْمَلِكَیْنِ غَدَرَ بِصَاحِبِهِ فَجَاءَ إِلَى الْمُسْلِمِینَ فَصَالَحَهُمْ عَلَى أَنْ یَغْزُوَ مَعَهُمْ تِلْكَ الْمَدِینَةَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَا یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِینَ أَنْ یَغْدِرُوا وَ لَا یَأْمُرُوا بِالْغَدْرِ وَ لَا یُقَاتِلُوا مَعَ الَّذِینَ غَدَرُوا وَ لَكِنَّهُمْ یُقَاتِلُونَ الْمُشْرِكِینَ حَیْثُ وَجَدُوهُمْ وَ لَا یَجُوزُ عَلَیْهِمْ مَا عَاهَدَ عَلَیْهِ الْكُفَّار[الكافی ج 2 ص 336] طلحة بن زبیر گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: دو شهر است و اهل هر دو كافر حربى هستند، و براى هر كدام پادشاهى جدا است، (اهل آن دو) با هم جنگ كردند سپس سازش نمودند، پس از آن یكى از آن دو پادشاه برفیقش (یعنى بپادشاه دیگرى) خدعه زد و آمد با مسلمانان سازش كرد كه بوسیله آنها با آن شهر دیگر جنگ كند؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مسلمین نشاید كه خدعه كنند، و نه دستور بخدعه دهند، و نه جنگ كنند با آنان كه نیرنگ زنند (و عهدشكنى كنند) ولى میتوانند هر جا كه مشركین را یافتند با آنها بجنگند، و آنچه كفار بر آن پیمان بسته اند بر آنان گذرا (و نافذ) نیست. (یعنى پیمان مشركین و سازششان با یك دیگر صحیح نیست و مانع از جنگ مسلمانان با آنها نیست، و هر كجا كه مشركین را یافتند میتوانند با آنها جنگ كنند).
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْأَشْعَثِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ یَحْیَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَجِی ءُ كُلُّ غَادِرٍ بِإِمَامٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَائِلًا شِدْقُهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار [الكافی ج 2 ص338] حضرت صادق علیه السّلام فرمود: كه رسول خدا (ص) فرمود: هر كه با امامى بیوفائى (و عهدشكنى كند) با دهن كج وارد محشر گردد تا بدوزخ رود.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام ذَاتَ یَوْمٍ وَ هُوَ یَخْطُبُ عَلَى الْمِنْبَرِ بِالْكُوفَةِ یَا أَیُّهَا النَّاسُ لَوْ لَا كَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ كُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ أَلَا إِنَّ لِكُلِّ غُدَرَةٍ فُجَرَةً وَ لِكُلِّ فُجَرَةٍ كُفَرَةً أَلَا وَ إِنَّ الْغَدْرَ وَ الْفُجُورَ وَ الْخِیَانَةَ فِی النَّار[الكافی ج 2 ص 336] اصبغ بن نباته گوید: روزى امیر المؤمنین علیه السلام بر منبر كوفه خطبه خواند و فرمود: اى گروه مردم اگر عهدشكنى بد نبود من سیاستمدارترین مردم بودم، آگاه باشید كه هر عهدشكنى تباه كارى و هرزه گى است، و هر تباه كارى ناسپاسى و كفرى در بردارد، آگاه باشید كه بیوفائى و تباه كارى و خیانت در آتش است .
عن أمیر المؤمنین علیه السلام:... ِ إِیَّاكَ وَ الْخَدِیعَةَ فَإِنَّهَا مِنْ خُلُقِ اللَّئِیمِ [الكافی ج8 ص24] بر تو باد به نیرنگ بازى كه این كار اخلاق مردم پست است.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّنَا [الكافی ج5 ص160] امام صادق علیه السلام : از ما نیست كسى كه با ما دغلكارى كند.
وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لِرَجُلٍ یَبِیعُ التَّمْرَ یَا فُلَانُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ لَیْسَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ غَشَّهُمْ [الكافی ج5 ص160] رسول خدا صلی الله علیه و آله به مردی خرما فروش فرمود: آیا نمی دانی که کسی که در معامله با مسلمانان فریبکاری کند از آنان نیست؟!
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ سِجَادَةَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ كُنَّا عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَإِذَا دَنَانِیرُ مَصْبُوبَةٌ بَیْنَ یَدَیْهِ فَنَظَرَ إِلَى دِینَارٍ فَأَخَذَهُ بِیَدِهِ ثُمَّ قَطَعَهُ بِنِصْفَیْنِ ثُمَّ قَالَ لِی أَلْقِهِ فِی الْبَالُوعَةِ حَتَّى لَا یُبَاعَ شَیْ ءٌ فِیهِ غِشٌّ [الكافی ج5 ص160] نزد موسی بن جعفر علیهما السلام بودم که مقداری دینار پیش حضرت بود؛ یکی از آنها را برداشت و دو نیم کرد و به من فرمود: این را در چاه دستشویی بینداز تا چیزی که در آن ناخالصی هست معامله نشود.
أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُبَیْسِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ یَبِیعُ الدَّقِیقَ فَقَالَ إِیَّاكَ وَ الْغِشَّ فَإِنَّ مَنْ غَشَّ غُشَّ فِی مَالِهِ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ لَهُ مَالٌ غُشَّ فِی أَهْلِهِ [الكافی ج5 ص160] مردی آرد فروش به محضر امام صادق علیه السلام وارد شد حضرت فرمود: از ناخالصی(غش) و فریب در معامله پرهیز کن! که براستی کسی که با دیگران غش کند در مالش دچار غش شود (یعنی دیگران با او چنین کنند) و اگر در مالش نشود در اهل و عیالش می شود!
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم عَنْ أَنْ یُشَابَ اللَّبَنُ بِالْمَاءِ لِلْبَیْعِ [الكافی ج5 ص160] رسول خدا صلی الله علیه و آله از اینکه برای فروختن شیر در آن آب مخلوط شود نهی فرمود.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ كُنْتُ أَبِیعُ السَّابِرِیَّ فِی الظِّلَالِ فَمَرَّ بِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام فَقَالَ لِی یَا هِشَامُ إِنَّ الْبَیْعَ فِی الظِّلِّ غِشٌّ وَ إِنَّ الْغِشَّ لَا یَحِلُّ [الكافی ج5 ص160] ام كاظم علیه السلام ـ چون بر هشام بن حكم كه در سایه (تاریكى) مشغول فروختن پارچه شاپورى بود، گذشت ـ فرمود : اى هشام! فروختن كالا در سایه، دغلى است، و دغلى [در معامله] روا نیست.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله وسلم فِی سُوقِ الْمَدِینَةِ بِطَعَامٍ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ مَا أَرَى طَعَامَكَ إِلَّا طَیِّباً وَ سَأَلَهُ عَنْ سِعْرِهِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَنْ یَدُسَّ یَدَیْهِ فِی الطَّعَامِ فَفَعَلَ فَأَخْرَجَ طَعَاماً رَدِیّاً فَقَالَ لِصَاحِبِهِ مَا أَرَاكَ إِلَّا وَ قَدْ جَمَعْتَ خِیَانَةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمِینَ [الكافی ص161] امام باقر علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله در بازار مدینه از كنار بار گندمى عبور كرد. به صاحب آن فرمود: مى بینم گندم خوب و مرغوبى دارى. و از قیمت آن پرسید. پس، خداوند عزّ و جلّ به آن حضرت وحى فرمود كه دستت را داخل ظرف فرو بَر. پیامبر صلى الله علیه و آله این كار را كرد و گندمِ نا مرغوبى بیرون آورد. پس، به صاحب آن فرمود: مى بینم كه با مسلمانان غلّ و غش مى كنى .
[الخصال ] لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ إِنْ كَانَ الْعَرْضُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْمَكْرُ لِمَا ذَا [بحارالأنوار ج 72 ص284] امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر عرضه بر خدا درست است پس مكر و نیرنگ براى چه؟!
[عیون أخبار الرضا علیه السلام ] لی، [الأمالی للصدوق ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَعْبَدٍ عَنِ ابْنِ خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم مَنْ كَانَ مُسْلِماً فَلَا یَمْكُرُ وَ لَا یَخْدَعُ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَبْرَئِیلَ علیه السلام یَقُولُ إِنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ ثُمَّ قَالَ علیه السلام لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً وَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً ثُمَّ قَالَ علیه السلام إِنَّ جَبْرَئِیلَ الرُّوحَ الْأَمِینَ نَزَلَ عَلَیَّ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ عَلَیْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ یَذْهَبُ بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ أَلَا وَ إِنَّ أَشْبَهَكُمْ بِی أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً [بحارالأنوار ج 72 ص284] رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: هر كه مسلمانست نه مكر كند و نه گول زند كه من شنیدم جبرئیل میگفت: مكر و خدعه در دوزخ است سپس فرمود: از ما نیست كسى كه دغلى كند با مسلمانى، و از ما نیست آنكه خیانت كند با مسلمانى سپس فرمود: جبرئیل روح الامین نزد من فرود آمد از نزد رب العالمین و گفت: اى محمد بر تو باد بخوشخوئى كه بدخوئى خیر دنیا و آخرت را ببرد. آگاه باشید كه شبیه ترین شما به من خوشخوترین شما است .
[الأمالی للصدوق ] فِی مَنَاهِی النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِی شِرَاءٍ أَوْ بَیْعٍ فَلَیْسَ مِنَّا وَ یُحْشَرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ الْیَهُودِ لِأَنَّهُمْ أَغَشُّ الْخَلْقِ لِلْمُسْلِمِینَ وَ قَالَ علیه السلام مَنْ بَاتَ وَ فِی قَلْبِهِ غِشٌّ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ بَاتَ فِی سَخَطِ اللَّهِ وَ أَصْبَحَ كَذَلِكَ حَتَّى یَتُوبَ [بحارالأنوار ج 72 ص284] در مناهى پیغمبر است كه فرمود: هر كه دغلى كند با مسلمانى در خرید و یا فروش از ما نباشد و روز قیامت با یهود محشور شود زیرا آنها از همه مردم با مسلمانها دغلكارترند، و فرمود: هر كه شب گزارد و در دلش دغلى با برادر مسلمانش دارد در خشم خدا شب گزارنده و صبح كند چنین تا توبه كند.
[الخصال ] الْأَرْبَعُمِائَةِ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام الْمُؤْمِنُ لَا یَغُشُّ أَخَاهُ وَ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَخْذُلُهُ وَ لَا یَتَّهِمُهُ وَ لَا یَقُولُ لَهُ أَنَا مِنْكَ بَرِی ءٌ [بحارالأنوار ج 72 ص285] امیر مؤمنان (ع) فرمود: مؤمن دغل و خیانت نكند با برادرش و او را رها نكند و به او تهمت نزند و به او نگوید: من از تو بیزارم .
[عیون أخبار الرضا علیه السلام ] بِالْأَسَانِیدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْ مَاكَرَهُ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیغمبر (ص) فرمود: از ما نیست كسى كه دغلى كند با مسلمانى یا زیانش زند یا نیرنگش بازد. [معانی الأخبار] عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ لَا خِلَابَةَ یَعْنِی الْخَدِیعَةَ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیغمبر (ص) فرمود: نباید خدعه باشد.
[ثواب الأعمال ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْكُوفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُقْبَةَ رَفَعَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام أَنَّهُ كَانَ یَقُولُ الْمَكْرُ وَ الْخَدِیعَةُ فِی النَّارِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نیرنگ و خدعه، در آتشند.
[ثواب الأعمال ] أَبِی عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاكَرَ مُسْلِماً [بحارالأنوار ج 72 ص285] رسول خدا صلى الله علیه و آله : از ما نیست كسى كه با مسلمانى مكر كند.
[ثواب الأعمال ] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام لَوْ لَا أَنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ الْعَرَبِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] على (علیه السلام) فرمود: اگر نبود كه مكر و خدعه در دوزخند من مكركن ترین عرب بودم .
[ثواب الأعمال ] الْعَطَّارُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ حَبِیبِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَاذَانَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ لَوْ لَا أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَقُولُ إِنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ وَ الْخِیَانَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ الْعَرَبِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] شنیدم على (علیه السلام ) میفرمود: اگر نشنیده بودم از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم كه مكر و خدعه و خیانت در دوزخند هر آینه مكارترین عرب بودم .
مسأله 17 ـ غش به وسیلۀ آنچه که مخفی می باشد، در خرید و فروش حرام است، مانند مخلوط کردن شیر با آب و مخلوط نمودن گندم خوب با نامرغوب و ممزوج نمودن روغن با پیه یا با روغن نباتی و مانند این ها، بدون آن که طرف را آگاه کند. و معامله، با غش باطل نمی شود؛ اگرچه کارش حرام است و موجب خیار فسخ برای طرف معامله بعد از اطلاع از آن می گردد. البته اگر غش به این صورت باشد که چیزی را برخلاف جنسش نشان دهد، مانند فروش چیزی که آب (طلا یا نقره) داده شده به عنوان این که طلا یا نقره است و مانند آن، اصل معامله باطل می شود. (ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی ج1)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
مصادیق كسب حرام
ربا : از مصاديق بارز و روشن كسب حرام ك در كتاب الهى و روايات اهل بيت عليهم السلام به شدت مورد نهى واقع شده ، رباست . ربا، علاوه بر حرمت و ممنوعيت فقهى و ترتب آثار سوءاقتصادى ، از منظر اخلاقى به شدت مذمت شده است . مرحوم شيخ حر عاملى عليه الرحمة در كتاب ((وسايل الشيعه)) روايتى از امام صادق عليه السلام نقل نموده اند كه حضرت فرمودند: انَّما حرّم اللّه الرِّبا كيلا يَمتَنَعوا من صَنَائِعِ المعروف (381). خداوند متعال ، ربا را حرام كرد تا اين كه خلق و خوى معروف و اقدام به خير در ميان مردم فراموش نشود .
غش در معامله : از ديگر مصاديق درآمدهاى نامشروع كه از نظر فقهى و اخلاقى مورد نهى قرار گرفته ، غش در معامله است . در روايتى از رسول اكرم صَلَّى اللّه عَلَيهِ و آلِهِ و سَلَّم وارد شده است : اءَلا و مَن غشِّنا فليس منّا قالها ثلاث مرّات و مَن غشّ اءَخاه المسلم نزع اللّه بركة رزقه و اءَفسد عليه معيشته و وَكلَه الى نفسه (394). كسى كه در معاملاتش ، غش كند از زمره مسلمين محسوب نخواهد شد. حضرت اين جمله را سه بار تكرار كردند. كسى كه با برادر مسلمانش غش در معامله كند، خداوند بركت را از مال او برمى دارد؛ اگرچه با اين عمل ، درآمد بسيارى تحصيل كند زندگى را بر او سخت مى كند و علاوه بر اين ، او را در زندگى به حال خود واگذار مى كند . چه بسا افرادى كه در معاملات اين روش را پيشه كرده اند، اما در قنوت نماز مى گويند: اللّهم لا تكلنا الى انفسنا طرفة عين ابدا. خدايا! ما را يك لحظه به خودمان وامگذار؛ در حالى كه اين رها كردن انسان ، اثر وضعى اعمال خود اوست . در روايتى از رسول اكرم صَلَّى اللّه عَلَيهِ و آلِهِ و سَلَّم وارد شده است : من غش مسلما فى شراء اءو بيع فليس منا و يحشر يوم القيامة مع اليهود لانهم اءغش الخلق للمسلمين (395). كسى كه در خريد و فروش با مسلمانى ، غش در معامله داشته باشد از زمره مسلمين خارج شده ، روز قيامت با قوم يهود محشور خواهد شد؛ زيرا از ميان همه اقوام و فرق ، يهود بيش از همه به مسلمانان غش و خيانت كردند . خيانت به مسلمانان ، خصوصيت قوم يهود است و اگر انسان مسلمانى متصف به اين خصيصه اخلاقى شود، در قيامت با آن قومى كه اين ويژگى در انحصار آنها بوده محشور خواهد شد. بنابراين از مصاديق و درآمدهاى ممنوع ، خيانت در معامله با برادر مسلمان است كه در شرع مقدس به هيچ وجه جايز نيست .
رشوه : يكى ديگر از مصاديق ممنوع و ناروا، رشا و ارتشا است ؛ يعنى رشوه دادن و گرفتن . در تفسير آيه شريفه : اءكّالون للسُّحت (396) روايتى از امام هشتم اباالحسن الرضا عليه السلام وارد شده است كه ايشان از اميرالمومنين عليه السلام نقل كرده اند كه حضرت درباره كسانى كه حرام خوارى مى كنند، فرمودند: هو الرجل يقضى لاخيه الحاجة ثمّ يقبل هديته (397). انسان نيازمند و گرفتار دست به سوى برادر مسلمانش دراز مى كند كه مشكلش حل شود؛ و او در قبال قضاى حاجت برادر مومن خود، مطالبه اجر و مزد مى كند .
اسم اين عمل رشوه است كه از نظر اخلاقى مذموم است و از نظر فقهى مورد اشكال است . در روايتى از امام صادق على عليه السلام وارد شده است : من اءَكَلَ السُّحت الرشوة فى الحكم (398). رشوه گرفتن در دادرسى از مصاديق حرام خوارى است . يكى ديگر از مصاديق حرام خوارى ، رشوه گرفتن در امر قضا است كه واقعا از مواردى است كه در روايات با لحن تندى از آن ياد شده است . از رسول اكرم صَلَّى اللّه عَلَيهِ و آلِهِ و سَلَّم روايت شده است كه فرمودند: لعن اللّه الرّاشى و المرتشى و من بينهما يمشى (399). كسى كه رشوه مى دهد يا ميگيرد و هم آن كه در اين بين ، دلالى مى كند، همه به لعنت الهى مبتلا و از رحمت او دور هستند . بنابراين ، هر چيزى كه روح ظريف و بلند انسانى را از نظر اخلاقى تحت تاثير قرار داده ، از اوج عظمت روحى ساقط كند منع شده است ؛ هرچند از زاويه فقهى گاهى منتهى به حرمت شده و گاهى در مرتبه كراهت مى ماند.
کسب و کار، درآمد حلال و حرام
https://hawzah.net/Image/Article/01%D9%84%D9%82%D9%85%D9%87%20%D8%AD%D9%84%D8%A7%D9%84.jpg
کسب درآمد از راه ارائه برخی خدمات و داد و ستد بعضی کالاها، ممنوع و حرام است و در اصطلاح فقهی به این منابع درآمد، مکاسب محرمه گفته می شود. این مقاله ابتدا به ضرورت کار و تلاش از دیدگاه اسلام پرداخته و سپس به نفی طمع ورزی نسبت به اموال مردم اشاره دارد. در ادامه به درآمد های حرام پرداخته و ضمن برشمردن مکاسب محرمه به دو مورد از درآمد های حرام که متاسفانه گریبانگیر برخی می گردد اشاره نموده است. بخش پایانی هم به پیامدهای فردی و اجتماعی درآمدهای حرام اختصاص یافته است.
کسبهای حرام خرید و فروش اعیات نجس
مکاسب مُحَرَّمه
مکاسب مُحَرَّمه به تجارتهایی گفته میشود که دین اسلام، آنها را حرام اعلام کرده است. در فقه از تجارتهای حرام با عنوان مکاسب محرّمه یاد میشود. خرید و فروش مشروبات الکلی، خوک و آلات قمار و همچنین رشوه و فروش سلاح به دشمنان دین، از مکاسب محرمه است. در کتابهای فقهی، از پنج نوع از مکاسب محرمه نام برده میشود. فقیهان موضوع تجارت را به لحاظ حکم شرعی، به سه دستهٔ حرام و مکروه و مباح تقسیم کرده اند.[۱] به آن دسته از تجارتها که دین آنها را حرام اعلام کرده است، تجارتها یا کسبهای حرام گفته میشود.[۲] در فقه از تجارتهای حرام با عنوان مکاسب محرّمه یادمیشود و خرید و فروش مشروبات الکلی، خوک و آلات قمار و همچنین رشوه و فروش سلاح به دشمنان دین، از جمله مکاسب محرمه هستند.
انواع مکاسب محرمه
تجارتهای حرام، بخش بزرگی از مبحث مکاسب یا تجارتها را در فقه در برگرفته است. این بخش با نام مکاسب محرمه شناخته میشود. کتابهای فقهی، مکاسب محرمه را در پنج دسته، بررسی کرده اند:[۳] . نوع اول: تجارت چیزی که در شرع، عین نجس به شمار میآید؛ مانند: خرید و فروش بَول(ادرار)، خون نجس، منی، مردار، سگ و خوک و مشروبات الکی؛ نوع دوم: تجارت چیزی که استفادهٔ حرام از آن قصد شده است؛ مانند خرید و فروش آلات قمار، فروش انگور به کسی که قصد دارد آن را تبدیل به شراب کند و فروش سلاح به دشمنان دین؛ نوع سوم: تجارت چیزی که فایده چندانی ندارد؛ مانند چیزهایی که منفعت کمی دارند، مانند دانه های کمی از جو یا گندم، اگرچه از نظر عرف و شرع مال به حساب میآیند، اما بهدلیل کم بودنشان از دایره قابل استفاده خارج میشوند. همچنین چیزهای بیارزش و ناپسند مثل حشرات هم شامل این دسته هستند.[۴] . نوع چهارم: تجارت با عمل حرام؛ مانند نوشتن کتابهای گمراهکننده، رشوه، دشنامدادن به مؤمنان، جادوگری و قمار؛ پذیرش مقام یا مسئولیت از طرف حاکم ظالم"ولایت جائر"؛ نوع پنجم : تجارت با کارهایی که انجام آن بر انسان واجب است؛ مانند پولگرفتن برای خواندن نماز، دفن مَیِّت.[۵] .
معاملات حرام یا مکاسب محرمه محرمات
معاملات حرام یا مکاسب محرمه چند دسته هستند:[۲۱] . دسته اول : معامله کردن چیزهایی که عین نجس هستند. مانند سگ و خوک خشکی، مردار، شراب و سایر مایعات مستکننده. البته این حکم در صورتی است که خرید و فروش این چیزها، به قصد استفاده حلال و عقلایی دیگری نباشد. مثلا خرید و فروش خون در صورتی که به قصد استفاده در بیمارستان و تزریق به بیماران باشد، یا خرید و فروش مردار در صورتی که برای آموزش دانشجویان پزشکی باشد، حرمت ندارد. دسته دوم: خرید و فروش چیزهایی که طرفین میخواهند از آنها استفاده حرام کنند یا این که از اساس کاربردی به جز کاربرد حرام ندارند. مانند خرید و فروش ابزار و آلات قمار، ابزار موسیقی لهوی، ظرفهای طلا و نقره، صلیب، و بت. و مانند فروش انگور به کسی که قصد ساخت شراب را دارد. دسته سوم: خرید و فروش چیزهایی که فایدهای عقلانی ندارند. مانند: خرید و فروش مار، عقرب. البته اگر در زمان یا مکانی، این چیزها فایده عقلایی داشته باشند، خرید و فروش آنها ایرادی ندارد.م انند موردی که صاحب مزرعهای برای پاکسازی زمینش از عقرب و موش آنها را افرادی که جمعآوری کنند خریداری کند. [۲۲] . دسته چهارم: کسب درآمد از کارهایی که خود آن کارها حرام است. مانند: تطفیف "کم فروشی"، تنجیم "پیشگویی بر اساس نجوم"، رشوه، دشنام به مومنان، سحر و جادو، شعبده، غَشّ "آمیختن و مخلوط ساختن جنسی به جنس دیگر" و کلاهبرداری در معامله، غناء، غیبت، قمار .
مصادیق مال حرام را براساس آیات قرآن چنین گفته اند: ربا، [۶] --- رشوه، [۷] --- غصب،[۸] --- پول قمار،[۹] --- کسب مال از راه باطل،[۱۰] --- کسب مال از راه دزدی و سرقت، [۱۱] --- کسب مال از راه قسم دروغ ، [۱۲] --- کسب مال با کم فروشی ، [۱۳] --- مال مصرف شده در فحشا ، [۱۴] --- مال یتیم .[۱۵] [۱۶] --- مقدمه --- تعریف حرام خواری --- حرام خواری در قرآن --- حرام خواری در روایات --- حرام خواری در فقه --- مصادیق کسب درآمد حرام --- تاثیر طعام در روح و جسم انسان --- عواقب و پیامدهای کسب درآمد حرام --- احتیاطهای ناروا --- پاداش --- ترک حرام خواری --- جبران کسب درآمد حرام --- راهکار رهایی از کسب درآمد حرام --- اقدامات فردی --- اقدامات نهادهای فرهنگی --- اقدامات نهادهای دولتی و اجرایی
کسب و کار های حرام
ضرورت معرفی مصادیق امروزی کسبهای حرام
آثار و پیامدهای کسب حرام
کسب درآمد از راه های حرام چه اثراتی دارد؟
https://rasekhoon.net/_files/thumb_images700/article/Image-compressed(1).jpg
https://nidamat.com/wp-content/uploads/2022/10/D8B3D8A8D8A8-D981D982D8B1-D986D8AFD8A7D8B1DB8C.jpg
درآمد حرام چه آثار شومی برای انسان به همراه دارد؟
یک کاسب در ناراستی، یک کارمند اداره ای که از کار خود میزند، کارمند شرکتی که فاکتورسازی میکند و یا حتی نماینده مجلسی که با لابی گری و صد تا حقه و نیرنگ درآمدش را افزایش میدهد دچار خوردن مال حرام می شود، مالی که آثار منفی هم در جنبه معنوی و هم ظاهری دارد.
اثر کسب حرام در انحراف نسل آدم
https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1397/06/18/1397061807232057915291884.png
ابلیس براى فریب انسان از یک راه وارد نمىشود بلکه با ترفندهای مختلفی از جمله مشارکت در اموال که همان انحراف افراد از مسیر کسب رزق حلال است، انسانها را به انحراف میکشاند.
امام علی (ع) در سخنی درباره کسب روزی از مسیر حرام چنین گفته اند. مَن یَکتَسِبْ مالاً مِن غَیرِ حِلِّهِ یَصرِفْهُ فی غَیرِ حَقِّهِ؛ امام علی علیه السلام:کسی که مالی را از راه ناروایش به دست آورد، آن را به ناروا خرج کند. (غرر الحکم، ح8883) . حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله): مَنْ کَسَبَ مَالًا مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ أَفْقَرَهُ اللَّه . هر کس مالى را از غیر حلال کسب کند، خداوند او را فقیر گرداند. (الأمالی للطوسی: ۱۸۲/ ۳۰۶( . امام کاظم (علیه السلام) در روایتی فرمود: اِنَّ الحَرامَ لا یُنمی، وَ اِن نَمی لا یُبارَکُ لَهُ فیهِ، وَ ما اَنفَقَهُ لَم یُوجَر عَلَیهِ وَ ما خَلَّفَهُ کانَ زادَهُ إلَی النّارِ «مال حرام رشد نمیکند، اگر هم رشد کند، برکتی در آن نیست. آدمی آنچه را هم که از حرام انفاق کند، پاداشی ندارد و آنچه را هم که باقی گذارد، ره توشه او به سوی آتش جهنم است.» (مسند امام کاظم(ع)، ج2، ص379)
براساس برخی احادیث، مصادیق مال حرام فراوان است.[۱۷] برخی از این موارد عبارتند از: رشوه در قضاوت، پول شراب، ربا، اجر زنا و کارهای خلاف عفت، مزد کاهن "پیشگو"، بهای سگ، بهای مردار.[۱۸]
حرامهای فردی و اخلاقی
غیبت --- تهمت --- دروغ --- تمسخر دیگران --- شرابخواری --- اسراف --- تبذیر --- دزدی --- خوردن مردار --- بدگویی از دیگران --- تجسس --- زنا
حرامهای عرضی و غیری
حرامهای عَرَضی کارهایی هستند که ذاتاً حرام نیستند یعنی در قرآن و حدیث حرام نشدهاند، ولی ممکن است به دلایلی حرام بشوند. مثلا اگر کسی نذر کند یا قسم بخورد که کار خاصی را ترک کند انجام آن کار برای او حرام خواهد شد هر چند که آن کار از نظر شرعی و به عنوان حکم اولی حرام نباشد؛ مانند اینکه کسی نذر کند یا قسم بخورد که عمل مکروهی را ترک کند که با این نذر و قَسَم آن کار حرام میشود.[۲۳] به این گونه از حرام، حرام عَرَضی گفته میشود. گاه نیز برخی از امور به این دلیل حرام میشوند که مقدمه انجام یک کار حرام دیگر هستند مانند کشتِ انگور به نیت فراهم کردن شراب[۲۴] که آن را حرامِ غیری خوانده اند.
محرمات
رشوه --- ربا --- احتکار --- مکاسب محرمه --- رشوه --- ربا --- احتکار --- درآمد نامشروع --- فالگیری --- مراجعه به فالگیران ---
فهرست کسبها
ضرورت شناخت احکام معاملات و تجارت --- اقسام مکاسب --- أ. کسبهای واجب --- ب. کسبهای مستحب --- ج. کسبهای حرام --- د. کسبهای مکروه --- کسبهای مباح .
انواع مکاسب محرمه
تجارتهای حرام، بخش بزرگی از مبحث مکاسب یا تجارتها را در فقه در برگرفته است. این بخش با نام مکاسب محرمه شناخته میشود. کتابهای فقهی، مکاسب محرمه را در پنج دسته، بررسی کرده اند:[۳] . نوع اول: تجارت چیزی که در شرع، عین نجس به شمار میآید؛ مانند: خرید و فروش بَول(ادرار)، خون نجس، منی، مردار، سگ و خوک و مشروبات الکی ؛ نوع دوم: تجارت چیزی که استفادهٔ حرام از آن قصد شده است؛ مانند خرید و فروش آلات قمار، فروش انگور به کسی که قصد دارد آن را تبدیل به شراب کند و فروش سلاح به دشمنان دین ؛ نوع سوم : تجارت چیزی که فایده چندانی ندارد؛ مانند چیزهایی که منفعت کمی دارند، مانند دانه های کمی از جو یا گندم، اگرچه از نظر عرف و شرع مال به حساب میآیند، اما بهدلیل کم بودنشان از دایره قابل استفاده خارج میشوند. همچنین چیزهای بیارزش و ناپسند مثل حشرات هم شامل این دسته هستند.[۴] ؛ نوع چهارم: تجارت با عمل حرام؛ مانند نوشتن کتابهای گمراهکننده، رشوه، دشنامدادن به مؤمنان، جادوگری و قمار؛ پذیرش مقام یا مسئولیت از طرف حاکم ظالم"ولایت جائر" ؛ نوع پنجم تجارت: با کارهایی که انجام آن بر انسان واجب است؛ مانند پولگرفتن برای خواندن نماز، دفن مَیِّت.[۵] .
المکاسب المحرمة تألیف امام خمینى
شامل مباحث مهمی درباره مکاسب و معاملات حرام است. مطالب کتاب شامل یک مقدمۀ مختصر، اقسام پنج گانۀ معاملات حرام و یک خاتمه، در دو جلد است. الف. در جلد اول، مقدمه و سه قسمت و بخشى از قسمت چهارم مطرح شده است. در مقدمه، اشارۀ مختصرى به تقسیم مکاسب و مراد از تجارت حرام شده است، سپس: در قسم اول معاملات حرام "اکتساب به أعیان نجس"؛ در قسم دوم اکتساب به آنچه مقصود از آن حرام است؛ در قسم سوم اکتساب به آنچه که منفعت قابل توجهى در نزد عقلاء ندارد؛ در قسم چهارم اکتساب به آنچه بنفسه حرام است، مطرح شده است. این قسم داراى هفت مسأله است که در جلد اول سه مسأله از آن ذکر شده که عبارتند از: حرمت تصویر، حکم غناء و ماهیت آن و حرمت غیبت. ب. در جلد دوم، بقیۀ قسم چهارم که شامل چهار مسأله از محرمات (یعنى محرم بنفسه) است، و همچنین قسم پنجم و خاتمه ذکر شده است. چهار مسألۀ قسم چهارم عبارتند از: حرمت قمار، حرمت دروغ، حرمت یارى رساندن به ظالم و ولایت از طرف حاکم ظالم. سپس قسم پنجم که حرمت اکتساب از واجبات عینى، کفایى تعبدى یا کفایى توصلى است مطرح شده است. در خاتمه نیز دو مسألۀ حکم جوائز سلطان و حکم خراج و مقاسمه اى که حاکم ظالم گرفته، بررسى شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
نمونه ای از کشف برنجهای احتکار شده از اول سال ۱۴۰۴ تا اول آبان ۱۴۰۴ را در لینکهای زیر مشاهده میکنید ، تازه اینها برنجهایی است که با گزارشهای مردمی و اطلاع یافتن تعزیرات و پلیس و اطلاعات و ... کشف شده است ، چند برابر اینها در انبارهایی است که هنوز از احتکار آنها اطلاع حاصل نشده است و مردم با این گرانی دست و پنجه نرم میکنند ، و احتکار کنندگان به امید سود جوئی و دوبرابرشدن قیمت فعلی آنها را مخفی کرده اند ، حال چه کسانی این کار را میکنن؟! حتما اسرائیلی که نیستن! آمریکایی هم نیستن! ، پس به نظر شما چه کسانی هستن؟ کسانی که میخواهند مردم را به ستوه بیاورند! و به انقلاب و حکومت اسلامی بدبین کنند .
محتکر بزرگ در مکه حاجی شد! /کاریکاتور

کشف ۲۶ تُن برنج وارداتی در انبار غیرقانونی مشهد
https://media.khabaronline.ir/d/2025/08/18/2/6279083.jpg?ts=1755522614000

کشف بیش از ۲۶ هزار کیلوگرم برنج احتکارشده در مشهد (۱۰ مهر ۱۴۰۴)
https://shahraranews.ir/files/fa/news/1404/7/10/3249958_634.jpg

کشف ۱۴۰ تن برنج احتکارشده در مشهد
https://shahraranews.ir/files/fa/news/1404/7/24/3264005_610.jpg

کشف ۱۲ تن برنج ایرانی احتکارشده در یکی از شهرستانهای خراسان رضوی (۷ آبان ۱۴۰۴)
https://shahraranews.ir/files/fa/news/1404/7/24/3264005_610.jpg

کشف ۲۶ تُن برنج وارداتی در انبار غیرقانونی مشهد - خبرآنلاین
11مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۱ مدیر بازرسی و نظارت بر اصناف خراسان رضوی گفت: بیش از ۲۶ هزار کیلوگرم برنج وارداتی در یک انبار غیرمجاز در محدوده بولوار شهید شیرودی مشهد کشف و با ورود پلیس اقتصادی، محموله ضبط و انبار پلمب شد.
کشف انبار احتکار برنج در بهارستان / 147 تن برنج توقیف شد - تسنیم
کشف-انبار-احتکار-برنج-در-بهارستان-14... ‹ news ‹ www.tasnimnews.com
۷ فروردین ۱۴۰۴ · فرمانده انتظامی غرب استان تهران از کشف یک انبار بزرگ احتکار برنج در شهرستان بهارستان خبر داد و گفت: در این عملیات، 147 تن برنج خارج از شبکه ...
کشف انبار احتکار ۷۰۰ تنی برنج - آخرین خبر
کشف-انبار-احتکار-۷۰۰-تنی-برنج ‹ social ‹ akharinkhabar.ir
۲۹ تیر ۱۴۰۴ · مهر/ فرمانده انتظامی مازندران از کشف ۷۰۰ تن برنج خارجی و ایرانی احتکار شده از یک انبار در غرب استان خبر داد و ارزش آن را هزار و۷۰۰ میلیارد ...
کشف ۳۸۰۰ کیلوگرم برنج ایرانی و خارجی احتکار شده در شهر رشت
گیلان ‹ استانها ‹ www.mehrnews.com
۳۰ تیر ۱۴۰۴ · کشف ۳۸۰۰ کیلوگرم برنج ایرانی و خارجی احتکار شده در شهر رشت. رشت - رئیس پلیس امنیت اقتصادی استان گیلان از کشف انبار برنج در سطح شهرستان رشت خبر ...
کشف انبار احتکار برنج و روغن در فلاورجان - آخرین خبر
کشف-انبار-احتکار-برنج-و-روغن-در-فلاورجان ‹ local ‹ akharinkhabar.ir
۱۶ تیر ۱۴۰۴ · غریب نیا افزود: در این راستا و پیگیری گزارش مردمی با مراجعه به محل یک انبار موفق به کشف ۲۶۴ کیسه برنج ده کیلویی خارجی و ۱۳ حلب ۱۷ کیلویی روغن که ...
کشف ۲۵ تن برنج احتکار شده در خرم آباد - خبرآنلاین
لرستان ‹ اخبار استان ها ‹ www.khabaronline.ir
۱۶ تیر ۱۴۰۴ · فرمانده انتظامی استان از کشف ۲۵ تن برنج خارجی احتکار شده به ارزش ۱۷ میلیارد ریال از یک انبار در شهرستان خرم آباد خبر داد.
کشف برنج احتکار شده در خراسانشمالی - خبرگزاری صدا و سیما
اجتماعی ‹ خراسان شمالی ‹ www.iribnews.ir
۱۸ تیر ۱۴۰۴ · سرپرست اداره کل تعزیرات حکومتی خراسانشمالی از محکومیت بیش از ۸۳۸ میلیون ریالی برای احتکار کننده برنج خبر داد. کشف برنج احتکار شده در ...
کشف انبار احتکار برنج و روِغن در فلاورجان - طلوع خوزستان
کشف-انبار-احتکار-برنج-و-روِغن-در-فلاورج ‹ www.tolokhuzestan.ir
۱۸ تیر ۱۴۰۴ · گشت مشترک نظارتی تعزیرات حکومتی فلاورجان در بازرسی از یک انبار ۲۶۴ کیسه برنج ۱۰ کیلویی خارجی و ۱۳ حلب ۱۷ کیلویی روغن احتکار شده را مشاهده و ...
۲۵ تن برنج احتکار شده در خرمآباد کشف شد - خبرگزاری مهر
لرستان ‹ استانها ‹ www.mehrnews.com
۱۶ تیر ۱۴۰۴ · وی افزود: در بازرسی از انبار مورد نظر در سطح شهرستان خرمآباد، مقدار ۲۵ تن برنج خارجی فاقد مجوز کشف شد. فرمانده انتظامی لرستان با اشاره به ...
کشف انبار ۹۰ تنی احتکار برنج در اراک - دیار آفتاب
کشف-انبار-۹۰-تنی-احتکار-برنج-در-اراک ‹ story ‹ diyareaftab.ir
۵ تیر ۱۴۰۴ · مدیرکل تعزیرات حکومتی استان مرکزی گفت: یک انبار ۹۰ تنی احتکار برنج و حبوبات در یک منزل مسکونی در اراک کشف شد، که با هماهنگی نهادهای نظارتی و ...
700تن برنج احتکار شده در مازندران کشف شد - خبرگزاری مهر
مازندران ‹ استانها ‹ www.mehrnews.com
۲۹ تیر ۱۴۰۴ · ساری - فرمانده انتظامی مازندران از کشف ۷۰۰ تن برنج خارجی و ایرانی احتکار شده از یک انبار در غرب استان خبر داد و ارزش آن را هزار و۷۰۰ میلیارد ...
کشف انبار برنج احتکار شده در یزد - جامعه خبری تحلیلی الف
۳ تیر ۱۴۰۴ · سید محمد جواد مهدیزاده در تشریح جزئیات این خبر گفت: در اجرای طرح نظارت بر کالاهای اساسی، گشت مشترک اداره کل تعزیرات حکومتی یک انبار برنج به ...
کشف ۴ انبار احتکار برنج در خراسان شمالی طی دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه
خراسان شمالی ‹ استانها ‹ snn.ir
۲۳ تیر ۱۴۰۴ · مدیرکل تعزیرات حکومتی خراسان شمالی گفت: در دوران جنگ ۱۲ روزه ۴ انبار احتکار برنج در استان کشف شد که پرونده بلافاصله رسیدگی و اقلام در بازار ...
کشف ۲۵ تن برنج احتکار شده در خرم آباد - خبرآنلاین
لرستان ‹ اخبار استان ها ‹ www.khabaronline.ir
۱۶ تیر ۱۴۰۴ · فرمانده انتظامی استان از کشف ۲۵ تن برنج خارجی احتکار شده به ارزش ۱۷ میلیارد ریال از یک انبار در شهرستان خرم آباد خبر داد.
کشف بزرگترین انبار احتکار برنج در مازندران: ۱۷۰ میلیارد تومان ...
۲۹ تیر ۱۴۰۴ · وی افزود: ماموران پلیس امنیت اقتصادی استان مازندران پس از بررسی و اطمینان از صحت خبر با هماهنگی قضایی و با همراهی کارشناسان اداره صمت و تعزیرات ...
کشف و ضبط انبار احتکار ۲۵ تنی برنج در خرمآباد - قاب خبر
کشف-و-ضبط-انبار-احتکار-۲۵-تنی-برنج-در-خر ‹ ghabkhabar.ir
کشف ۲۵ تن برنج احتکار شده در خرم آباد - صدای رسا نیوز
2201-کشف-۲۵-تن-برنج-احتکار-شده-در-خرم-... ‹ اجتماعی ‹ sedayrasanews.ir
کشف ۲۵ تن برنج احتکار شده در خرم آباد - خبرگزاری اعتلای ایران
لرستان ‹ استان ها ‹ etelayeiran.ir
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
۱۲۲ تن برنج احتکار شده در آزادشهر کشف شد

گرگان- فرمانده انتظامی گلستان از کشف ۱۲۲ تن برنج احتکار شده در آزادشهر خبر داد.
کشف بالغ بر 2200 تن برنج احتکاری از 4 انبار - خبرگزاری تسنیم
کشف-بالغ-بر-2200-تن-برنج-احتکاری-ا... ‹ news ‹ www.tasnimnews.com
۳ مرداد ۱۴۰۴ · رئیس پلیس امنیت اقتصادی از کشف بیش از دو هزار و 200 تن برنج احتکاری خبر داد. به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم، سردار حسین رحیمی رئیس پلیس ...
پشت پرده گرانی برنج چیست؟ | احتکار شرکتهای بزرگ، ابهام در واردات ...
برگزیده ‹ اقتصادی ‹ www.rouydad24.ir
۱۰ مرداد ۱۴۰۴ · افشاگریهای تازه از گمشدن یک میلیون تن برنج وارداتی و احتکار سازمانیافته، ابعاد جدیدی از بحران برنج در کشور را آشکار کرده است. بر اساس ...
کشف بیش از ۲۲۰۰ تن برنج احتکاری در کشور - تابناک | TABNAK
اجتماعی ‹ اجتماعی ‹ www.tabnak.ir
۳ مرداد ۱۴۰۴ · ۴۹ انبار و شرکت توزیع مورد بازرسی قرار گرفت و عوامل احتکار دستگیر و به مرجع قضایی معرفی شدند. برخورد با محتکران ادامه دارد. تابناک را در شبکه ...
احتکار ۲۰ میلیاردی برنج در خرمدره - خبرگزاری صدا و سیما
اجتماعی ‹ زنجان ‹ www.iribnews.ir
۲۰ مرداد ۱۴۰۴ · فرمانده انتظامی شهرستان خرمدره از کشف احتکار بیش از ۱۳ تن برنج خارجی به ارزش ۲۰ میلیارد ریال در انبار یکی از شرکتهای روستایی خبر داد.
کشف و ضبط انبار احتکار برنج ایرانی و خارجی در شهر ری | شبکه سه
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ · کشف و ضبط انبار احتکار برنج ایرانی و خارجی در شهر ری ; ویدئوهای پیشنهادی هفته · شما مخاطبان گرامی می توانید ویدئوهای برتر هفته گذشته را در این ...
اولین تصاویر از کشف انبار ۱۳۰۰ تن برنج قاچاق و احتکاری - همشهری
اولین-تصاویر-از-کشف-انبار-۱۳۰۰-تن... ‹ news ‹ www.hamshahrionline.ir
۲۵ مرداد ۱۴۰۴ · ۶۰۰ تن از این برنجها قاچاق و ۶۷۲ تن دیگر نیز برنج احتکار شده است و دو نفر متهم نیز بازداشت شدند. کد خبر 971596. منبع: صدا و سیما ...
انبار احتکار ۸۰ تن برنج در خرمآباد کشف شد - تجارت جنوب آنلاین
انبار-احتکار-۸۰-تن-برنج-در-خرمآباد-کش ‹ tejaratjonoubonline.ir
۲۰ مرداد ۱۴۰۴ · لرستان - فرمانده انتظامی لرستان گفت: ۸۰ تن برنج خارجی احتکار شده به ارزش ۴۸ میلیارد ریال در خرم آباد کشف و ضبط شد.
کشف انبار احتکار ۱۴۵ تن برنج وارداتی در جنوب تهران توسط پلیس ...
اقتصاد و بازار ‹ akhbarsabzkeshavarzi.ir
۲۷ مهر ۱۴۰۴ · در بازرسی از انبار موردنظر، مأموران موفق به کشف ۱۴۵ تُن و ۴۸۰ کیلوگرم برنج احتکار شده شدند که با هدف ایجاد کمبود مصنوعی در بازار و افزایش ...
انهدام باند احتکار برنج وارداتی در هرمزگان - خبرگزاری صدا و سیما
اقتصادی ‹ هرمزگان ‹ www.iribnews.ir
۱۶ مهر ۱۴۰۴ · کیومرث حسن پور افزود: بر اساس این دستور، برنجهای کشف شده با نرخ مصوب ۵ میلیون و ۹۰۰ هزار ریال برای هر کیسه برنج هندی به دست مصرف کنندگان خواهد ...
کشف انبار بزرگ احتکار برنج و عدس در این استان - فرارو
۱۶ مهر ۱۴۰۴ · مدیرکل تعزیرات حکومتی استان، از کشف یک انبار بزرگ احتکار مواد غذایی در شهر بندرعباس در دومین روز از رزمایش سراسری مقابله با احتکار خبر داد.
کشف انبار احتکار ۱۲۰ تن برنج وارداتی در جنوب تهران
اقتصاد و بازار ‹ akhbarsabzkeshavarzi.ir
۲۰ مهر ۱۴۰۴ · پلیس امنیت اقتصادی انبار ۱۲۰ تن برنج وارداتی احتکار شده در جنوب تهران را کشف کرد. متخلفان به دلیل دپوی و دستکاری قیمت، ۷ میلیارد تومان جریمه ...
کشف بیش از ۲۶ هزار کیلوگرم برنج احتکارشده در مشهد (۱۰ مهر ۱۴۰۴)
اقتصاد مشهد ‹ اقتصاد ‹ shahraranews.ir
۱۰ مهر ۱۴۰۴ · ... برنج وارداتی در یک انبار در محدوده بولوار شهید شیرودی کشف شد. این ... برچسب ها: برنج احتکار برنج اتاق اصناف واردات برنج برنج پاکستانی.
کشف بیش از ۲۶ هزار کیلوگرم برنج احتکار شده در مشهد - قدس آنلاین
اجتماعی و فرهنگی ‹ خراسان ‹ qudsonline.ir
۱۰ مهر ۱۴۰۴ · وی ادامه داد: با توجه به عدم همکاری صاحب انبار در بازگشایی محل، با هماهنگی معاون قضایی تعزیرات حکومتی، حکم ورود صادر و پس از بازگشایی انبار، بیش ...
بزرگترین محموله احتکاری کشور کشف شد - مشرق نیوز
۱۴ مهر ۱۴۰۴ · وی افزود: در جریان این بازرسیها، در یکی از انبارهای بندر شهید رجایی، مأموران گشت به محمولهای از برنج هندی به وزن بیش از یکهزار و ۱۱۳ تن ...
کشف انبار بزرگ احتکار برنج و عدس در این استان - Asriran
۱۶ مهر ۱۴۰۴ · کیومرث حسنپور گفت: در جریان این گشت میدانی، انباری شناسایی شد که در آن بیش از ۱۷۰ تن برنج و ۵۰۰ تن عدس بدون ثبت در سامانههای رسمی نگهداری ...
کشف انبار ۱۲۰۰ تنی برنج احتکار شده در بندرعباس - هرمزبان
شهرستان بندرعباس ‹ هرمزگان ‹ www.hormozban.ir
۱۶ مهر ۱۴۰۴ · به گزارش پایگاه خبری هرمزبان ، در رزمایش سراسری مقابله با احتکار کالاهای اساسی، صبح امروز، تیمهای مشترک پلیس امنیت اقتصادی، تعزیرات حکومتی و ...
انبار احتکار برنج در اهواز کشف شد - خبرگزاری موج
خوزستان ‹ استانها ‹ www.mojnews.com
۱۶ مهر ۱۴۰۴ · فرمانده انتظامی استان خوزستان با بیان اینکه کارشناسان ارزش برنج احتکار شده را ۴۴ میلیارد ریال برآورد کردند، افزود: در این ارتباط یک متهم پس از ...
ویدیو صبح ساحل از کشف بزرگترین پرونده احتکار برنج در هرمزگان
ویدیو-صبح-ساحل-از-کشف-بزرگ-ترین-پرونده... ‹ video ‹ sobhesahel.com
۱۴ مهر ۱۴۰۴ · انباری حاوی یکهزار و 113 تن برنج هندی در بندر شهید رجایی شناسایی شد. ارزش این محموله بیش از 630 میلیارد ریال برآورد شده و متعلق به یکی از ...
برنج احتکاری از یک شرکت معروف کشف شد
عمومی ‹ حوادث ‹ www.shahrekhabar.com
۷ روز پیش · صد آنلاین | رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا گفت: از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به 216 تن برنج احتکاری که متعلق به یکی از شرکتهای مطرح ...
کشف ۲۱۶ تن برنج احتکاری در انبار یک شرکت مطرح در خرید و فروش ...
اخبار اجتماعی ‹ اخبار ‹ negarmag.com
۷ روز پیش · این مقام انتظامی با اشاره به اینکه کارآگاهان پلیس امنیت اقتصادی موفق شدند از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به ۲۱۶ تن برنج احتکاری را کشف کنند ...
کشف 216 تن برنج احتکاری از یک شرکت معروف! - خبرگزاری رسا
دیگر رسانه ها ‹ رسا+ ‹ rasanews.ir
۷ روز پیش · وی با اعلام اینکه کارآگاهان پلیس امنیت اقتصادی موفق شدند از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به 216 تن برنج احتکاری را کشف کنند، بیان داشت: ...
کشف 216 تن برنج احتکاری؛ وقتی سودجویی شرکتهای بزرگ سفره ...
کشف-216-تن-برنج-احتکاری؛-وقتی-سودجویی-شرک ‹ jahanesanat.ir
۷ روز پیش · رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا گفت: از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به 216 تن برنج احتکاری که متعلق به یکی از شرکتهای مطرح است؛ کشف شده است.
برنج احتکاری از یک شرکت معروف کشف شد
۷ روز پیش · صد آنلاین | رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا گفت: از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به 216 تن برنج احتکاری که متعلق به یکی از شرکتهای مطرح ...
کشف ۲۱۶ تن برنج احتکاری در جنوب تهران - الف
۷ روز پیش · رئیس پلیس امنیت اقتصادی کشور از کشف ۲۱۶ تُن برنج احتکاری در یکی از انبارهای جنوب تهران خبر داد و گفت: برخی افراد فرصتطلب با هدف کسب سودهای ...
تأمین برنج مورد نیاز در بازار هرمزگان با واردات و توزیع برنج پاکستانی
بندرعباس ‹ هرمزگان ‹ khabarpu.com
۱ روز پیش · هزارن تن برنج پاکستانی در راه ایران ! آغاز مجدد توزیع برنج پاکستانی از امروز · کشف انبار احتکار برنج پاکستانی در بیرجند. اخبار پیشنهادی.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد
پشت پرده گرانی برنج چیست؟ | احتکار شرکتهای بزرگ، ابهام در واردات و مطالبه برخورد قضایی
https://share.google/BsxunZbRx5UUUpnoq
پشت پرده گرانی برنج چیست؟ | احتکار شرکتهای بزرگ، ابهام در واردات و مطالبه برخورد قضایی
افشاگری فعالان صنفی، گزارش پلیس و اظهارات مقامات دولتی نشان میدهد گرانی برنج نه بهدلیل کمبود محصول، بلکه نتیجه احتکار سازمانیافته چند شرکت بزرگ و ابهام در واردات است؛ حالا افکار عمومی از قوه قضاییه انتظار دارد با مافیای برنج برخورد جدی کند.
https://www.rouydad24.ir/files/fa/news/1404/5/10/1113976_894.png

قیمت برنج پاکستانی، دو برابر هندی!
برنج پاکستانی ممتاز با قیمت دو میلیون و ۳۸۰ هزار تومان بهفروش میرسد، در حالیکه نوع هندی بین ۸۹۰ هزار تا ۱ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان نوسان دارد.
https://www.tabnak.ir/fa/news/1336080
https://cdn.tabnak.ir/files/fa/news/1404/8/2/2139756_558.jpg

جزئیات پرونده احتکار ۱۰۰۰ تن برنج
https://share.google/4zIjwhBb6Db7j8rZk
بازپرس: میدانید به چه اتهامی اینجا هستید؟ متهم: واردات میکردم، صادرات میکردم، بعد ناگهانی آمدند و گفتند شما مرتکب جرم شدید. شما میگوئید من متهم به احتکار کالای اساسی از نوع برنج، هستم آن هم به میزان هزار تن. کاری که کردم یک فعالیت سالم اقتصادی بوده. آن شرکت هم همه مدارکهایش قانونی است، هیچ تخلفی نداشت.
بازپرس: چه مدت است که این کار را انجام میدهید؟ متهم: هفت سالی هست.
بازپرس: کسی که ۷ سال کار میکند، مگر میشود اصول قانونی را نداند؟ متهم: من همیشه طبق همین اصول کار کردم. تا الان مشکلی نداشتم.
بازپرس: چطور برنج تهیه میکردید؟ متهم: با یک شرکت داخلی کار میکردم. پول میدادم، آنها کارهای قانونی اش را انجام میدادند، مدارک هم میآوردند. من فقط طبق آن مدارک خرید و فروش میکردم.
بازپرس: با چه قیمتی خریدید و با چه قیمتی فروختید؟ متهم: قیمت بازار بالا و پایین میشد. بعضی وقتها نگه میداشتم تا ثبات قیمتی ایجاد شود. بعد وارد شبکه میکردم و میفروختم.
بازپرس: پس عملاً نگه داشتی، برای ثبات قیمتی که به نفع خودت است، نه مردم؟ متهم: من نگفتم به نفع خودم. بالاخره باید به یک شیوهای بازار را مدیریت میکردم.
https://www.alef.ir/files/post/lg/2025/33/530386.jpg

کشف ۲۱۶ تن برنج احتکاری در انبار یک شرکت مطرح در خرید و فروش برنج
https://share.google/nm2c3wUIGDIBNAGVQ
سردار حسین رحیمی با اشاره به اینکه برخی افراد فرصت طلب برای کسب سودهای بادآورده تلاش دارند تا از هر طریق ممکن به مطامع خود دست یابند افزود: متاسفانه در شرایطی که دشمنان همه تلاش خود را به کار بستهاند تا از راههای مختلف به خصوص از مسیر فشارها و تحریمهای اقتصادی به اهداف شوم خود برسند، شاهد هستیم که برخی افراد سودجو در حوزههای اقتصادی با اقدامات مجرمانه خود مثل احتکار کالای اساسی در زمین دشمن بازی میکنند.
وی با اشاره به اینکه در این شرایط محتکران با اقدامات مجرمانه خود اقتصاد کشور را با چالشهای جدی مواجه میکنند، عنوان داشت: عزم پلیس امنیت اقتصادی در راستای مقابله با مجرمان و مفسدان اقتصادی جدی است.
این مقام انتظامی با اشاره به اینکه کارآگاهان پلیس امنیت اقتصادی موفق شدند از یک باب انبار در جنوب تهران نزدیک به ۲۱۶ تن برنج احتکاری را کشف کنند، بیان داشت: متاسفانه برنجهای احتکاری متعلق به یکی از شرکتهای مطرح است که در زمینه خرید و فروش برنج فعال است.
رئیس پلیس امنیت اقتصادی فراجا با اشاره به اینکه برای این شرکت پرونده تعزیرات تشکیل و این شرکت به پرداخت مبلغ ۱۱.۵ میلیارد تومان جریمه محکوم شد، گفت: هموطنان میتوانند به منظور مقابله جدی و همه جانبه با جرائم و مفاسد اقتصادی از جمله احتکار میتوانند اخبار و اطلاعات خود را در خصوص محتکران و محلهای احتکار کالا با شماره تلفن ۰۹۶۳۰۰ در میان بگذارند.
https://negarmag.com/files/fa/news/1404/8/12/2618427_367.jpg
چرا برنج ۱۰۰ هزار تومانی ۳۰۰ هزار فروخته میشود؟
دادستان ساری با انتقاد از گرانی قیمت برنج در بازار گفت: حباب قیمت برنج توسط دلالان و واسطهها ایجاد شده است.
https://www.rouydad24.ir/fa/news/421820
هشدار دادستان تهران به محتکران برنج: منتظر برخورد قاطع قضایی باشید
https://share.google/7TcHq3wl6sHIEomz0
جریمه سنگین شرکت معروف بهدلیل احتکار برنج – تابناک
https://share.google/YE8SVELOeoAG8Iy3u
چرا برخوردی با احتکارگران برنج نمی شود؟
https://share.google/HZ7gSGHcMm7Q4kcPr
کشف و پلمب انبار احتکار ۱۸۰۰ تن برنج در دزفول
https://share.google/V5s623cmTNf7pHl8o
کشف بیش از ۲ هزار و ۲۰۰ تن برنج احتکارشده
https://share.google/6MRwjxMUjBW6urKFY
کشف ۲۱۶ تن برنج احتکاری در جنوب تهران
https://share.google/fAoOle2WtvFyvqZN7
بزرگترین محموله احتکاری کشور کشف شد - مشرق نیوز
https://share.google/i0SgK0LQIDptAls0K
آخرین اخبار - احتکار و گرانی۱۴/۸/۴۰۴
https://share.google/vBN594QqLWY1oIci2
کشف بیش از ۱۶۰۰ تن برنج احتکار شده در بندرعباس/ دستور توزیع این برنج ها در بازار صادر شد + فیلم - مشرق نیوز
https://share.google/YOojyVM2A02Cz5ktg
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش
ادامه مطلب را ببينيد

