ریشه یابی نفرت دیرینه ملکه انگلستان از آرژانتینیها
شاید اگر با دیده عقل به تاریخ تمدن دیرپای بشری بنگریم در خصوص این نکته که یکی از نشانههای متمدن شدن یک ملت و یا فرد ترک و دور انداختن کینههای تاریخی است کمتر بتوان تردید نمود. اما گاهاً شاهد این هستیم که در میان ملل مختلف جهان کینههای عمیقی شکل میگیرد که به راحتی التیالم پذیر نیست و در طول روابط تاریخی دو ملت امتداد مییابد.
به گزارش قدس آنلاین، با توجه به دادههای تاریخی بدون کمترین شکی میتوان به کینه انگلیسیها از مردم آرژاتین و همچنین دشمنی انگلیسیها از مردم آرژانتین را در همین راستا تفسیر و تبیین نمود که از قضا به گواهی تاریخ به ملکه سابق انگلستان نیز تسری یافته بود برای روشنتر شدن ریشههای عمیق این کینه تاریخی ملکه اسبق انگلستان از ملت آرژانتین خبرنگار حوزه تاریخ خبرگزاری قدس آنلاین با خانم دکتر الهه نوری متخصص برجسته و صاحب نام حوزه مطالعاتی کشورهای آمریکای لاتین به گفتوگو نشسته تا سایه روشنی از تحولات تاریخی و آینده مناقشه خونین انگلستان و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس ترسیم کند.
قدس آنلاین: بسم اله الرحمن الرحیم در قسمت چهارم از پرونده ویژه فرشته شیطان صفت با موضوع مناقشه مشهور انگلستان - آرژانتین بر سر جزایر مالویناس در خدمت خانم دکتر الهه نوری مدرس و عضو هیئت علمی گروه آمریکای لاتین دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران هستیم. استاد گرامی بسیار متشکرم که فرصت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید تا از دانش پربار شما در زمینه روابط آرژانتین و انگلستان بهرهمند شویم به عنوان بحث ابتدایی لطفاً تاریخچه مختصری در خصوص مناقشه این دو کشور بر سر جزایرمالویناس(فالکلند) برای ما بیان بفرمایید؟
نوری: به نام خدا خدمت شما و همکارانتان سلام عرض میکنم در خصوص مناقشهای که بین آرژانتین و انگلستان بر سر جزایر مالویناس وجود دارد ما باید خیلی در تاریخ به عقب بازگردیم و به این بپردازیم که ریشه این مناقشه در چیست تا برسیم به اتفاقات اخیر واقعیت این است که در خصوص کشف این جزایر هیچ گونه اطاعات دقیقی وجود ندارد. و گفته میشود در قرن شانزدهم که قاره آمریکا در حال کشف شدن بوده تعدادی از کاشفان این جزیره را دیده بودند گفته میشود اولین کسی که این جزایر را دیده آمریکو وسپوسیو است ولی بعدها این دادهها مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که صرفاً ایشان نبوده بلکه اولین کسی که به دماغه جنوبی آرژانتین رسیده بوده احتمالاً ماگایانس است اگر ما از مناقشاتی که بر سر کشف این منطقه وجود دارد فراتر برویم به زمانی میرسیم که دوران تسخیر قاره آمریکا بوده است افرادی از قدرتهای سیاسی از مسئله کشف فراتر رفتند و درصدد استقرار در مناطق مختلف برآمدند. در اینجا قدرتهای مختلفی وارد عرصه آمریکای لاتین میشوند. گفته میشود اولین فاتحان و کاشفان سرزمینهای جدید اسپانیاییها بودند بعد از آن صحبت از انگلسیها میشود خصوصاً در قرن هجدهم میلادی که گفته میشود پای تسخیرکنندگان بریتانیایی به این منطقه باز شد قبل از این که به این مناقشه بپردازیم باید به یک نکته نیز توجه کنیم و آن هم این است که جزایر مالویناس به دو بخش شرقی و غربی تقسیم میشود. بعد از رفتن بریتانیاییها هلندیها پایشان به این جزایر باز میشود و بعد از این که دوران عوض شدن قدرتها در این جزایر میگذرد بعد از مدتی فرانسویها میآیند در حقیقت اولین کسانی هستند که به مدت طولانی در قسمت شرقی این جزایر استقرار پیدا میکنند اما کار به نهادهای قانونی و دادگاههای آن موقع اروپا میکشد و نهایتاً در قرن هجدهم اسپانیا تسلط خوش را در مالویناس شرقی تثبیت میکند وفرانسویها هیچ گونه ادعایی در مورد قسمت شرقی این جزایر ندارند اما شرایط قسمت غربی جزایر مالیناس فرق میکند از آن جهت که بریتانیا تصمیم میگیرد دوباره به قسمت غرب جزایر مالویناس بازگردد و از زمانی که سلطه انگلستان در قسمت غربی این جزایر برقرار میشود. مناقشه بین اسپانیا و انگلستان بر سر قسمت شرقی این جزایر شروع میشود این مسئله تا زمان استقلال آرژانتین از اسپانیا یعنی بین سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۸م ادامه دارد یعنی تقریباً طی یک بازه زمانی ۸ ساله ادامه پیدا میکند و دقیقاً بعد از مناقشه اسپانیا و انگلستان بر سر مالکیت قسمت شرقی جزایر مالویناس و در زمانی که اسپانیا داشت این ادعا را که مالکیت قست شرقی این جزایر متعلق به آمریکای جنوبی است و هیچ قدرت اروپایی دیگری حق تصرف این مناطق را ندارد تکرار میکرد در همان بحبوحه و تقریباً در سال ۱۸۱۲م به دلیل استقلال آرژانتین این منطقه را ترک میکند و مشغول امور مربوط به استقلال آرژانتین میشود. تا این که آرژانتین استقلال پیدا میکند و اسپانیا به طور کلی ادعای تملک خود را روی این مناطق از دست میدهد و این جزایر همین طور باقی میمانند تا این که یک اتفاق خیلی مهم تاریخی رخ میدهد و در سال ۱۸۳۳ انگلیسیها برمیگردند و روی این جزایر ادعای مالکیت میکنند. و از آن موقع تا به امروز این مناقشه بین انگلستان و حکوت حاکم بر آرژانتین ادامه دارد و از سال ۱۸۳۳م به بعد کلونی بریتانیاییهای ساکن مالویناس را برپا میکند و تعداد کلونیهای خود را در آن نطقه فزایش میدهد طی سالیان مختلف به رغم اعادهای مختلف آرژاتین در نهادهای مختلف بین المللی که در قالب نامهها و بیانیههای مختلف مطرح میشود سلطه خود را در منطقه حفظ کرده است نکته دیگری که وجود دارد این است که همان طور که همه ما میدانیم نهادی به نام سازمان ملل بعد از جنگ جهانی دم تأسیس شده است در دوره حاکمیت پرون بر کشور آرژانتین که جزو اولین شخصیتهای سوسیالیست و مردم محور آمریکای لاتین است و در روزهایی که هنوز صحبتی از وجود چپگرایی در منطقه نیست چهرههای سوسیالیستی مثل پرون جزو سردمداران این ایدههای مردم محور سوسیالیستی در منطقه بودند تقریباً در همان بر هههای زمانی فر خیلی ملی گرای سوسیالیستی به نام پرون در آرژانتین رئیس جمهور میشود و حتی مالکیت آرژانتین را بر جزایر مالویناس را در سازمان ملل مطالبه میکند. این ماجرا ادامه دار میشود و چنین ادعاهایی تا سال ۱۹۸۲م که توسط آرژانتین علیه انگلستانی که در مالویناس حاکمیت دارد اعلام جنگ میشود و آرژانتینیها تصمیم میگیرند جنگ را با انگلستان شروع کنند تا بتواند مالکیت آرژانتین را در این جزایر پس بگیرند ادامه دارد. در واقع سال ۱۹۸۲م تاریخ شرع جنگ آرژانتین و انگلستان بر سر مالکیت جزایر مالویناس است. در این زمینه دو نکته وجود دارد یکی این که اگر دقت کنید دو اسم به این نطقه اطاق میشود لاتینو زبانها مانند اسپانیاییها به آن مالویناس میگویند این نامگذاری به خاطر دوره ورود فرانسویها به این منطقه است که نام این جزایر را مالویناس گذاشتند و انگلیسیها نام آن را جزایر فالکلند گذاشتند به خاطر این که معتقد بودند که ناوگانی که وارد این جزایر شده بود متعلق به فردی به نام سان کارلوس بوده بنابراین نام این جزایر را فالکلند میگذارند. این تفاوت اسمی به خاطر این مسئله است. از ۱۹۸۲ که این جنگ صورت میگیرد باز هم بریتانیاییها این منطقه را پس نمیدهند.
قدس آنلاین: سرکار عالی انگلستان را براساس معیارهای حقوق بین الملل در رابطه با ای بحران چگونه میبینید؟
نوری: اگر قرار باشد این مناقشه را از منظر حقوق بین الملل بررسی کنیم میتوان گفت این جزایر از لحاظ تاریخی میتواند متعلق به قدرت حاکم بر آمریکای جنوبی و آرژانتین باشد اما بریتانیا آمده و به این جزایر دست اندازی کرده است. مانند اتفاقی که در جبل الطارق افتاد اما نکات خیلی مهمتری به این بحث حقق بین المللی اضافه میشود و آن هم بحث موقعیت استراتژیک آن منطقه و منابع اقتصادی موجود در آن است.
قدس آنلاین: دقیقاً چه منابعی در این منطقه وجود دارد؟
نوری: این منطقه از لحاظ کشاورزی از شرایط بسیار مناسبی برخوردار است نکته دوم این است که این ناحیه نزدیک پاتاگونیای آرژانتین یعنی بهترین و بزرگترین منابع آب شیرین دنیا قرار دارد بنابراین همه دوست دارند که در آنجا پایگاه نظامی داشته باشند و برای همین است که بر سر آن مناقشه میشود نکته مهمتر این است که تقریباً اگر اشتباه نکنم از سال ۱۹۷۰م در آن منطقه بحث وجود نفت و ذخایر نفتی مطرح بوده همان طور که گفتم سال ۱۹۸۲م تاریخ شروع جنگ بوده است و وجود این منابع دلیل اصلی مناقشه فوق الذکر است. حالا میتوان بحث حاکمیت را نیز به این قضیه افزود به این خاطر که هر نوع اکتشافی که در این خصوص در منطقه صورت بگیرد باعث میشود که آبهای تحت حاکمیت آرژانتین مورد دست اندازی انگلستان قرار گیرد و این منطقه همواه مورد مناقشه قرار گیرد. بحث یگر این است که مناقشه بر سر بهره برداریهای نفتی خصوصاً در سال ۲۰۱۰م به شدت بالا گرفته و دو کشور دوباره وارد یک درگیری رسانهای شدید شدند مبنی بر این که بالاخره باید مالکیت این جزایر مشخص شود این خلاصهای از مناقشه انگلستان و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس بود و این مسئله مسلماً جزئیات بسیار بیشتری دارد و هنوز باید دید نهادهای بین المللی به نفع چه کسی رأی میدهند.
قدس آنلاین: آیا پرونده این مناقشه هنوز به صورت تعلیق شده در مجامع بین المللی قرار دارد و هنوز راجع به این قضیه رأی قطعی صادر نشده است؟
نوری: هنوز نه
قدس آنلاین: به نظر شما این مناقشه چه اثراتی بر روی افکار عمومی مردم آرژانتین نسبت به انگلستان و ملکه اسبق این کشور داشته است لطفاً نمودهای آن را بیان بفرمایید؟
نوری: اینجا من باید پای یک قدرت سومی را که در واقع از اوایل قرن بیستم میلادی درصدد برآمده که خودش را اول در آمریکای لاتین و بعد در نقاط دیگر دنیا مطرح بکند را به میان بکشم که آن هم کسی جز ایالات متحده آمریکا نیست. مسلماً در این مناقشه که خصوصاً در قرن بیستم بسیار بالاگرفته بود آمریکا بیکار ننشسته بود و حتی در مواری درصدد برآمد که از این جریان به نفع خودش بهره برداری کند و ناوگان خود را در این جزایر مستقر کند. علاه بر این واقعیت این است که اولین اتفاقی که در این زمینه میافتد این است که ورد انگلیسیها به منطقهای که متعلق به مردمان قاره آمریکا است خودش نقض صریح دکترین مونروئه است یعنی اگر مثلاً پنجمین رئیس جمهور آمریکا از سال ۱۸۲۳م آمد گفت«آمریکا برای آمریکاییها» و اعلام کرد که ما به هیچ قدرت اروپایی اجازه دست اندازی به خاک قاره آمریکا را نمیدهیم چون خصوصاً آن دوره دوره استقلال کشورهای آمریکایی است اما جالب اینجا است که وقتی انگلستان در سال ۱۸۳۳م وارد این جزایر شد و تملک بخشی از آمریکای جنوبی را به دست گرفت این مسئله خودش نقض صریح دکترین مونرروئه بود و آمریکا نه تنها اصلاً هیچ واکنشی به این مسئله نشان نداد بلکه در پی آن بود که منافع خودش را از این ماجرا به دست آورد. لذا این نفرت عمومی در آرژانتین نه تنها در مورد انگلیسیها وجود دارد. بلکه همین احساس نیز در مورد آمریکاییها وجود دارد. یعنی مثلاً احتمال دارد که هنوز پیرمردها و پیرزنهای آرژانتینی که قضیه جزیره مالویناس را به خاطر دارند وجود داشته باشند. در همه اینها یک حس ضدآمریکایی ضد غربی بودن ضد استعماری بودن وجود دارد. که یک قدرت استعمارگر قوی به اسم بریتانیا و دیگری نوامپریالیسم ایالات متحده به دلیل حمایت از انگلستان باعث این قضیه شده است. این قضیه مالویناس حس ضد آمریکایی و ضد انگلیسی بودن را در آرژانتینیها خیلی بالا نگه داشته است. درست است که الان ملکه انگلستان که ۷۰ سل تاج و تخت را در دست داشت از دنیا رفته و درست است که گفته میشود مقام ملکه تشریفاتی بوده ولی خوب در هر حال ارتش انگلیس توسط ایشان رهبری میشده نکته جالب در خصوص ملکه اسبق انگلستان این است که بریتانیا ۱۴ Commonwealth یعنی کشورهای مشترک المنافع داشته که تعداد زیادی از آنها در حوزه کارائیب نبوند گفته میشود که انگلستان علاقه خیلی زیای به منطقه کارائیب و آمریکای لاتین نداشته است. گفته میشود که ملکه الیزابت دوم سه بار بیشتر از آمریکای لاتین دیدار نکرده است و فقط به برزیل، شیلی و اگر اشتباه نکنم مکزیک رفته است. و اصلاً پایش را به آرژانتین نگذاشته است. خود این مسئله نشان دهنده این است که برخلاف شایعاتی مبنی بر بیعلاقگی انگلستان به کشورهای حوزه کارائیب حس نفرت وی از آرژانتین کاملاً مشخص است. چون بالاخره آرژانتین جزو کشورهای بسیار مطرح و برجسته آمریکای لاتین است و این نکته که ملکه انگلستان به برزیل و شیلی میرورد ولی به آرژانتین سفر نمیکند خود این مسئله مطلب بسیار مهمی است. در خصوص مالویناس هم وی همواره بیانیه داده که ما از استقلال حاکمیت بریتانیاییهای ساکن جزیره مالویناس حمایت میکنیم ولی واقعیت این است که ادعای حاکمیت امپراطوری بریتانیا بر جزایر مالویناس همان طور که پیشتر خدمتتان گفتم به لحاظ حقوق بین الملل از بنیان زیر سؤال است! و این مسئله نشان میدهد که بریتانیا هنوز ماهیت استعماری خود را حفظ کرده و همان طور که میدانید جنگ موسوم به فالکلند نیز در دوران حاکمیت الیزابت دوم بر بریتانیا بر علیه آرژانتین رخ داده و هرچند ملکه سابق انگلستان به طور مستقیم خیلی از بیانیههای خود را صادر نمیکرد ولی به صورت غیرمسقیم شخص است که همچنان ماهیت استعماری بریتانیا در این منطقه حفظ شده است و الان هم ما گروههایی داریم که برضد نوامپریالیسم آمریکایی بیایه میدهند و فعالیت میکنند و معتقند که جزایر مالویناس متعلق به آرژانتینیها است هیچ قدرت استعمارگری حق دخالت و دست اندازی ر امر این کشور را ندارد بنابراین این مناقشه همچنان ادامه دارد.
قدس آنلاین: با این حساب اولاً شما آینده این مناقشه را چگونه میبینید به علاوه در آینده تأثیر این مسئله را بر افکار عمومی و حوزه سیاست در کشورهای آمریکای لاتین نسبت به انگلستان چگونه ارزیابی میکنید؟
نوری: ببینید منطقه آمریکای لاتین منطقهای است که طعم تلخ استعمار استثمار را به خوبی چشیده یعنی از آن زمانی که اسپانیا قدر برتر قاره اروپا بود و چه در زمانی که در قرن بیستم یک قدرت نو امپریالیست به نام ایالات متحده آمریکا در این منطقه ظهور کرد مردمان این منطقه همواره تحت ظلم قرار گرفتهاند. اما الان بحث این است که جغرافیا یا بهتر است بگوییم آن چارچوب قدرتی که ما شاهد آن هستیم در دنیا در حال تغییر است. در واقع فرایند جهانی شدن مردم را از حقوق خود آگاه میکند همان طور که الان میبینید به رغم این که ما موج چپ گرایی را که در اوایل قرن ۲۱ در منطقه داشتیم که به موج صورتی چپگرایی نیز معروف شد اما بعد از آن با این که کشورهای اصلی منطقه مثل برزیل و برسونارو و در یک بازه زمانی آرژانتین و برخی یگر از دولتهای بزرگ منطقه به سمت راست گرایی رفتند اما همان طور که دیدید مردم بلافاصله به سمت چپگرایی برگشتند و الان مثلاً بورسونارو جزو کشورهای محبوب منطقه محسوب نمیشود به خاطر این که در یکایک کشورهای آمریکای لاتین مردم به دنبال هویت خواهی و حق تعیین سرنوشت خودشان هستند. لذا به شخصه احساس میکنم که آرژانتینیها به راحتی از حق مالکیت خودشان در مورد این جزایر کوتاه نیایند خصوصاً این که الان ما در عصر استعمار زندگی نمیکنیم بلکه در عصری زندگی میکنیم که در آن باید علیه استثمار بایستیم بنابراین مسلم است که آرژانتینیها از حقوق خودشان کوتاه نمیآیند. هر چند که بگوییم نسل جدیدی روی کار خواهند آمد اتفاقاً نسل جدید حتی اگر آگاهی کوچکی از این تاریخ داشته باشند مسلماً در راستای ادعای حق تملک آرژانتین وارد عمل خواهد شد و بحث کهنه شدن این روند استعماری هم مسلماً ادامه خواهد یافت اما طبق طرح کلی منطقهای که خدمتتان گفتم بعید میدانم که این مناقشه شاید نگوییم در آینده نزدیک اما در آینده دور به نفع انگلیس تمام شود.
فرشته شیطان صفت-دوستداران بهائی ملکه انگلیس در بی بی سی فارسی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فرشته شیطان صفت
ادامه مطلب را ببينيد
گفتگوی قدس آنلاین با عبدخدایی در قسمت دوم پرونده فرشته شیطان صفت
دست ملکه انگلستان تا مرفق به خون بیگناهان آلوده است
شاید بتوان گفت این یکی از سنتهای تاریخی جبهه شیطان است که همواره وقتی زعمای آن جنایتی مرتکب میشوند با تمام توان سعی در پنهان نمودن چهره کریهالمنظر خویش و تبرئه نمودن خود از جنایاتی دارند که روزگاری با وقاحت تمام مرتکب شدهاند از منظر راقم این سطر ملکه الیزابت دوم نیز از این قاعده مستثنا نیست.
به گزارش قدس آنلاین، شاید بتوان گفت این یکی از سنتهای تاریخی جبهه شیطان است که همواره وقتی زعمای آن جنایتی مرتکب میشوند با تمام توان سعی در پنهان نمودن چهره کریهالمنظر خویش و تبرئه نمودن خود از جنایاتی دارند که روزگاری با وقاحت تمام مرتکب شدهاند از منظر راقم این سطر ملکه الیزابت دوم نیز از این قاعده مستثنا نیست چرا که سالها پس از اجرای جنایتهای متعدد انگلستان در ایران بر علیه آزادی و دموکراسی در این سرزمین کهن امروزه نهادهای مختلف و رنگارنگ تبلیغاتی در این جزیره کوچک هنوز هم در پی آن هستند که از ملکه اسبق انگلستان چهره یک مادر پیر، مهربان و بیآزار را بسازند برای مبارزه با این شانتاز تبلیغاتی، خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین با محمد مهدی عبدخدایی مبارز نستوه و تنها بازمانده جمعیت فدائیان اسلام به گفتگو نشسته است تا ابعاد و زوایای بخش انگلیسی کودتای ننگین ۲۸ مرداد بیشتر آشکار شود.
قدس آنلاین: با قسمت دوم از پرونده فرشته شیطان صفت با موضوع نقش ملکه و حکومت انگلستان در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش در خدمت آقای محمد مهدی عبد خدایی مبارز و زندانی سیاسی دهههای ۱۳۳۰و۱۳۴۰ش،دبیرکل کنونی جمعیت فدائیان اسلام و تنها عضو بازنمانده از حلقه اولیه این سازمان سیاسی قدیمی هستیم. استاد گرانقدر خیلی ممنون که فرصتی در اختیار ما قرار دادید تا در خصوص تحولات ۱۳۳۰ش در ایران معاصر از حضور شما استفاده کنیم. لطفاً به عنوان مقدمه بحث نقش انگلستان را در تحولات سیاسی-اجتماعی دهه ۱۳۳۰ش برای نسل جوان و مخاطبان فهیم ما مرور کنید؟
عبدخدایی: هر چند انگلستان در آن موقع شیری پیر شده بود که ایران توانست بر آن غلبه کند اما با انجام جنایاتی مانند دخالت در جنوب ایران اخذ امتیاز نفت شرکت ایران و انگلیس توسط شرکت بریتیش پترولیوم چنان فعلی در ایران انجام داد که اگر قرار باشد این کتاب را ورق بزنیم خواهیم دید که ملکهای که به نام الیزابت دوم ملکه انگلستان معروف است دستش تا مرفق به خون بیگناهان آلوده است. اگر قرار باشد برای جنایتکاری که از چنگالهایش خون میچکد مجسمه بسازند آن جنایتکار ملکه سابق انگلستان است. ایشان بعد از جرج ششم صاحب تاج و تخت انگلستان شد. ببینید ما در دنیا سه نوع استعمار داریم استعمار کهن، استعمار نو و استعمار فرانو استعمار کهن همان استعماری است که یک طایفه یک کشور را تصرف میکرد و سپس اعضای آن خاندان در کشور تصرف شده حاکم میشدند مانند صفویه، قاجاریه و سایر خاندانهایی که در ایران قدرت پیدا کردند. استعمار کهن از قدیم الایام وجود داشته هر وقت یک طایفه مسلط میشد تمام اعضای آن طایفه در آن کشور حاکمیت پیدا میکردند چه مغولها و چه دیگران به این مسئله استعمار کهن میگفتند اما استعمار نو از زمانی به وجود آمد که انگلستان، فرانسه و سایر کشورهای اروپایی صنعتی شدند یعنی نوع استعمار تغییر کرد و به نام آباد کردن کشورها به کشورهای جهان سوم هجمه آوردند و به این کشورها تجاوز کردند. اولین کشورهایی که صنعتی شدند انگلستان و آلمان بودند و اولین صنعتی که موجب ستعمار شده صنعت نساجی است. وقتی که انگلستان صنعتی شد تولید مازاد بر عرضه داشت. برای دستیابی به این میزان از تولید مواد اولیه لازم بود. صنعت برای هر کشوری تولید مازاد بر مصرف میآورد.
قبلاً که نساجی به صورت دستی و تولیدات خانوادهها به صورت خود کفا بود. تولید مازاد بر مصرف نداشتند اما وقتی صنعت آمد تولید زیاد شد به اندازهای که مازاد بر مصرف یک کشور بود که احتیاج به مواد اولیه دارد. انگلستان در آن زمان بر این مرحله قرار داشت و چون تولیدش زیاد بود باید مقداری از این تولید را صادر مینمود. اولین کشوری که مستعمره انگلستان شد هندوستان بود زیرا در هندوستان هم مواد اولیه هست هم مزد ارزان قیمت هست و هم جای مصرف اجناس تولیدی وجود دارد. در این دوران شاید هندوستان ۶۰۰ میلیون جمعیت دارد و انگلستان ۲۰ میلیون جمعیت دارد. انگلیسیها به عنوان این که ما میخواهیم در این کشور آبادانی به وجود بیاوریم به هند آمدند و در این کشور کشتارهای زیای کردند تا به این کشور تسلط پیدا کردند. استعمار نو از اینجا به وجود آمد به عنوان مثال یکی از جنایتهایی که رضاخان انجام داد و به نظر من عامل آن انگلستان بود باب کردن کلاه پهلوی و متحد الشکل کردن لباس در ایران بود ما یک کشور کثیرالقوم هستیم اقوام مختلف در کشور ما زندگی میکنند و هر کدام فرهنگ و لباسهای مختلفی دارند. رضاشاه به ترکیه میرود و مصطفی کمال پاشا به او میگوید اگر میخواهی ملتی را متمدن کنی متحدالشکل کن که رضا شاه کلاه پهلوی و کت و شلوار را به ایران میآورد در ایران قشقاییها، لرها، گیلکها و اعراب جنوب هر کدام یک نوع لباس میپوشیدند و همه اینها از لحاظ تولید البسه خودکفا بودند. این آقا رفته و برگشته گفتند لباس مردم را متحدالشکل کن البسهای که انگلسیها در هندوستان به دلیل وجود مازاد اولیه تولید کردند. به عنوان این که میخواهیم ایران را متمدن کنیم ارز ایران را از کشور خارج کردند و البسه انگلیسی به ایران وارد کردند در جریان قیام تنباکو که مرحوم میرزای شیرازی(ره) فتوا به حرمت استعمال تنباکو داد نیز شاهد فرایند استعمار نو هستیم به این پدیده colonialism نیز گفته میشود بر اثر ین موج استعماری هندوستان، چین و سایر کشورهای غرب آسیا مستعمره شدند. دولت انگلستان به اندازهای از این استعمار سود برده که حتی جواهر لعل نهرو که یک سوسیالست است معتقد است که سوسیالیسم باید به انگلستان وارد میشد اما به خاطر ثروت بزرگی که از هندوستان به انگلستان سرازیر شد سوسیالیسم وارد این کشور نشد. در نتیجه کارگر انگلیسی مرفه شد و وضعی پیدا کرد که تبدیل به آن کارگر بیچاره کم درآمد نشد. زیرا آنقدر پول به انگلستان آمد که این کشور غنی شد این استعمار هزینه برداشته اقداماتی مانند کشتار کردن و روی کار آوردن دولتهای دست نشانده از این قبیل هزینهها است انگلیسیها هر کجا تواستند به نام استعمار و آباد کردن دست به قتل و غارت زدند. آخرین اینها هم ملکه انگلستان است.
قدس آنلاین: با توجه به این که شما عضو بازمانده فدائیان اسلام هستید باید بگویم چند سال پیش مستندی تحت عنوان ملکه و کودتا توسط بی بی سی فارسی ساخته شده در این مستند اتهامات متعددی به جریان فدائیان اسلام زده میشود من جمله این گزاره که این جریان یا گروه سیاسی به سیاست انگلستان وابسته است این اتهام خصوصاً پس از پیروزی انقلاب توسط جریانات لائیک ضد دینی به فدائیان اسلام زده میشود و از طرف دیگر ما شاهد این هستیم که بخش بزرگی از جریان سلطنت طلب خار ج نشین و خصوصاً اعضای خاندان پهلوی این مسئله را مطرح میکنند که سلطنت ما به وسیله انگلستان از بین رفته! اینها سعی میکنند با الغای این مطلب که فائیان اسلام به عنوان یک گره انقلابی تحت تأثیر سیاستهای انگلستان قرار گرفتند دیدگاههای خودشان را تقویت کنند میخواهم بدانم از منظر شما به عنوان یک شاهد عینی چقدر این قضیه واقعیت دارد و به طور کلی فدائیان اسلام چقدر ضد انگلیسی بودند؟
عبدخدایی: اجازه دهید اصل قضیه را بگویم اولاً باید بدانیم که کارهای فدائیان اسلام به ضرر انگلستان تمام شده یا به نفعش مهمترین مسئله روی کار آمدن دولت آقای دکتر مصدق بود وقتی قشنگ تاریخ را نگاه میکنیم میبینیم که در زمان رضاخان قرارداد ۱۹۳۳ در حوزه نفت منعقد شد یعنی بعد از این که ویلیام ناکس دارسی امتیاز نفت را گرفت رضاخان قرارداد دارسی را در آتش انداخت. دارسی چنین فرد زیرکی بود که امتیاز خود را به شرکت بریتیش پترولیوم انگلستان فروخت که در قراراد ۱۹۳۳ با ایران شریک شد میبینیم که در این قرار داد ۱۶ درصد از درآمد نفت را به ایران دادند و امضا کننده قرارداد سید حسن تقی زاده است که وزیر دارایی بود بعد از شهریور ۱۳۲۰ش که در ایران فضای باز سیاسی به وجود آمد مجلس این فرد را احضار نمود و به وی گفته شد این چه قرارا ننگینی است که تو امضا کردی آقای تقی زاده در مجلس گفت: «من آلت فعل بودم رضاخان دیکتاتور بود و وقتی دستور داد من انجام دادم» در حالی که بعد از شهریور ۱۳۲۰ش آقای رحیمیان نماینده چپگرای قوچان ماده واحدهای به مجلس برد که:«چون قرارداد ۱۹۳۳ در زمان دیکتاتوری امضا شده این قرار داد از اعتبار ساقط شد.» اولین کسی که در مجلس با این ماده واحده مخالفت کرده مرحوم دکتر مصدق است که آن هم از لحاظ حقوقی با ماده واحده مخالفت میکند و میگوید:«چون قراراد بین دو کشور امضا شده کشور امضا کننده باید به قرارداد پایبند باشد.» با این حساب آقای رحیمیان ماده واحده را پس گرفت حالا بگذریم از این که آقای دکتر مصدق هم آن روز متهم شده است. روزنامههایی که بعد از شهریور ۱۳۲۰ش در ایر ان پیدا شدند نسبت به این قرارداد اعتراض داشتند و چون اعتراض داشتند مخالفت کردند در این مدت در کشور رویدادهایی مانند تیراندازی به شاه در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ش به وقوع پیوست ر این زمان وقتی محمدرضا شاه پهلوی وارد دانشگاه تهران شد مورد هجمه شخصی به نام ناصر فخرآرایی قرار میگیرد که سه گلوله به طرف وی شلیک میکند.
در این هنگام شاه برای سخنرانی هر ساله خود در مراسم افتتاح دانشگاه تهران به دانشگاه آمده بود وقتی ناصر فخرآرایی به سمت شاه تیراندازی میکند برخی میگویند سپهبد امیراحمدی (احمد آقاخان) با سه گلوله آقای ناصر فخرآریی را کشت وقتی ناصر فخرآرایی کشته میشود از جیب وی دو کارت پیدا میشود یکی کارت عضویت حزب توده و دیگری کارت خبرنگاری نشریه مکتب اسلام حزب توده شبانه منحله اعلام میشود. چون حزبی بود که روسها آن را درست کرند و طرفدار کمونیسم بود. شبانه میریزند آقای دکترفقیه شیرازی را میگیرد و ایشان میگوید من با سفارش آیت الله کاشانی به ناصر فخرآرایی کارت خبرنگاری دادم. شبانه به منزل آیت الله کاشانی حمله میکنند و سرتیپ دفتری خواهرزاده دکتر مصدق که در آن زمان رئیس شهربانی بود توی گوش آیت الله کاشانی میزند و ایشان به قلعه فلک الافلاک تبعید میشوند و در کشور حکومت نظلامی اعلام میشود و در نتیجه یک جو امنیتی در کشور به وجود میآید. در این هجوم به وجود آمده انتخابات انجام نشده و فدائیان اسلام وقتی میبینند آیت الله کاشانی به قلعه فلک الافلاک تبعید شده است در منزل آیت الله بروجردی متحصن میشوند و به حکومت فشار میآورند تا این که آیت الله کاشانی از قلعه فلک الافلاک به لبنان فرستاده میشود. از آنجا آیت الله کاشانی میتواند با افراد تماس بگیرد. انتخابات مجلس شانزدهم آغاز میشود. چون لایحه لغو قرارداد ۱۹۳۳ در مجلس پانزدهم مطرح میشود و دولت یک لایحه به نام لایحه گس-گلشائیان به مجلس میدهد. در آن زمان گلشائیان وزیر دارایی ایران است و گس نماینده شرکت نفت ایر ان انگلیس است این قرارداد یک قرارداد استعمار ی است زیرا عملاً قراراد ۱۹۳۳ را تعویض نمیکند در حالی که قیت نفت توسط شرکت نفت انگلیسی افزایش یافته بود اما ساختار قرارداد عوض نشده بوده بنابراین در دوره پانزدهم مجلس شورای ملی با این قرارداد مخالفت میشود.
عمر مجلس دو سال بوده در آن جلسات آقای دکتر بقایی و آقای حسین مکی سخنرانی میکنند اما عمر مجلس تمام میشود و بررسی قرارداد به دوره شانزدهم میافتد. وقتی این اتفاق می افتد فضا باز شده و انتخابات دوره شانزدهم شروع میشود. وقتی انتخابات دوره شانزدهم شروع میشود رسماً دولت و ارتش در انتخابات دخالت میکنند و نمیگذارند نمایندگان مردم به مجلس راه یابند. حالا آیت الله کاشانی در تبعید لبنان است و آقای دکتر مصدق آمده رهبری سیاسی کار را به دست گرفته است و وقتی انتخابات صورت میگیرد دخالتهای ارتش توسط آقای عبدالحسین هژیر وزیر دربار آن موقع مدیریت میشود به طوری که صندوقهای انتخاباتی را به مسجد سپهسالار میبرند تا آراء را بخوانند شبانه آقای عبالحسین هژیر با نیروهای ارتش به مدرسه سپهسالار حمله میکند و عدهای از فدائیان اسلام که پای صندوقها خوابیده بودند را در اتاقهای مدرسه سپهسالار زندانی میکنند و صندوقها را به اداره فرهنگستان میبرند و عین همان صندوقها را در مدرسه سپهسالار میگذارند فردا که صندوقها باز میشوند نمایندگان مردم از این صندوقها بیرون نمیآیند این نمایندگان شامل ۸ فرد میشود. مرحوم آیت الله کاشانی از لبنان به نواب صفوی نامه مینویسد که این ۸ نفر شامل دکتر حمد مصدق آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، حسین مکی، حائری زاده، مظفر بقایی، محمود نریمان، عبدالقدیر آزاد و دکتر سید علی شایگان هستند این ۸ نفر کاندیدای مرم بودند که چون صندوقها عوض شد از صندوق بیرون نیامدند آقای دکتر مصدق اعلام میکند که در انتخابات تقلب شده و من به احمد آباد میروم نواب صفوی اعلامیه میدهد که ما عکس العمل نشان خواهیم داد. به همین دلیل آقای عبدالحسین هژیر که در انتخابات دخالت کرده بود در ۱۳ آبان ۱۳۲۸ش توسط شخصی به نام سید حسین امامی کشته میشود چون وزیر درباری بود که نخست وزیر شده بود و آیت الله کاشانی با نخست وزیری او مخالف بوده و شاه با کمک اشرف پهلوی او را وزیر دربار کرده بودند.
قدس آنلاین: یکی از نقاط تاریک تاریخ معاصر ایران این است که مشهور است آقای عبدالحسین هژیر بهائی بوده است به نظ شما منشاء این قضیه از کجا است؟
عبدخدایی: منشاء این قضیه سیاسی است و شاید عدهای او را به داشتن مسلک انحرافی بهائی متهم کردهاند و ممکن است که حتی آیت الله کاشانی هم چنین اتهامی به وی زده باشد من دقیق نمیدانم که آیت الله کاشانی واقعاً به بهائی بودن هژیر باور داشته یا نه ولی در این که آیت الله کاشانی با عبدالحسین هژیر مخالف بوده شکی نیست. به محض این که هژیر کشته میشود دولت حکومت نظامی اعلام میکند و آقای سید حسین امامی که در اعدام انقلابی سید احمد کسروی که در ایران دین جدیدی آورده بود نقش داشت و او را در دادگستری میکشد و در آن موقع دستگیر میشود و در نهایت با فتوای مراجع مبنی بر ملحد بودن کسروی آزاد می شود. وی در قتل کسروی دخالت داشته و حالا هژیر را نیز کشته است.
قدس آنلاین: آیا شما جزئیات ترور هژیر را به خاطر دارید؟
عبدخدایی: شاه سالی سه روز مجلس روضه برگزار میکرد و این مجلس یا در کاخ گلستان برگزار میشد یا مسجد سپهسالار مجلس روضه در روزهای دهم، یازدهم و دوازدهم محرم برگزار میشد خود وی میآمده به هیئتهای مذهبی طاق شال میداده آن سال عبدالحسین هژیر به نمایندگی از شاه به هیئتهای مذهبی طاق شال میداده امامی در آنجا عبدالحسین هژیر را از میان میبرد و هنوز چله هژیر نشده سید حسین امامی در دادگاه نظامی محکوم شده و اعدام میشود به طوری که نواب صفوی وقتی سید حسین امامی شهید میشود اعلام میکند «خدایا این قربانی و فرزند عزیز زهرا(س) را از ما بپذیر» بعد از مدتی تظاهراتی توسط مرم به منظور ابطال انتخابات برگزار شد. بنابراین شاه اجباراً انتخابات دوره شانزدهم را در تهران باطل میکند و انتخابات دوباره برگزار میشود و این ۸ نفر به مجلس راه پیدا میکنند. آیت الله کاشانی که آن موقع به لبنان تبعید شده بود چون در آن زمان وکیل مردم محسوب میشد. نخست وزیر ایران علی منصورالملک به آیت الله کاشانی تلگراف میزند و میگوید:« چون شما نماینده مجلس هستید از مصونیت برخوردارید و میتوانید به تهران بیایید» بنابراین آیت الله کاشانی با استقبال عجیبی به تهران میآید. در ادامه آقای دکتر مصدق رهبر سیاسی نهضت ملی شدن صنعت نفت میشود و آیت الله کاشانی رهبر مذهبی نهضت میشود با اعلامیههای خود تهران را تعطیل میکند نواب صفوی هم مسئول اجرایی نهضت میشود. در اینجا است که آقای دکتر مصدق که طرفدار ملی شدن نفت است اقلیت مجلس را تشکیل میدهد. مردم ایران هم خواهان ملی شدن صنعت نفت هستند. مردم در خانه آقای دکتر مصدق تجمع میکنند و از خانه دکتر مصدق به دربار میآیند تا جلوی دربار متحصن شوند. شاه آقای عبدالحسین هژیر را که وزیر دربار بود میفرستد تا با نمایندگان متحصنین صحبت کند. حتی در آنجا سید حسین امامی زیر بغل دکتر مصدق را میگیرد و به هژیر میگوید «تو اجیری هژیر نیستی».
آقای دکتر مصدق در آنجا به هژیر میگوید:« عبدالحسین خان تو را به وجدانت این انتخابات آزاد است؟!» شاه اجازه میدهد که متحصنین با وی ملاقات کنند. شاه میگوید چون حزب توده سیستم دارد و میتواند در انتخابات برنده شود هر کجا بخواهد کاندیدا به مجلس بفرستد و چون طرفدار براندازی است ارتش دخالت میکند شما زیاد هستید اما سیستم ندارید و منسجم نیستید. بنابراین دکتر مصدق آنجا قول میدهد که وقتی از دربار بیرون میآید موجودیت جبهه ملی را اعلام کند و میگوید جبهه ملی دارای ایدئولوژی خاصی نیست و از همه گروهها میتوانند به آن بپوندند به شرط این که دو شعار ملی شدن نفت و انتخابات آزاد را بپذیرند. گروههای متفاوتی وارد جبهه ملی میشوند از حزب ایران سوسیالیست تا ناسیونالیستها وارد آن میشود و فدائیان اسلام هم به آن وارد میشوند. نماینده فدائیان اسلام در جبهه ملی مرحوم نواب صفوی است.
قدس آنلاین: طبق فرمایشات شما طبیعتاً فدائیان اسلام با سیاست انگلستان مخالف بودند و اصلاً اقداماتی مانند ترور عبدالحسین هژیر مخالفت فدائیان اسلام با سیاستهای انگلستان در ایران را آشکار میسازد با این اوصاف به نظر شما این شایعه که مرحوم نواب صفوی وابسته به سیاست انگلستان است از طرف چه کسانی صورت گرفته و چه اهافی در پشت این قضیه پنهان است؟
عبدخدایی: عرضم به خدمت شما بعد از تشکیل اقلیت طرفدار ملی شدن صنعت نفت در مجلس شورای ملی کمیسیون نفت تشکیل میشود که آقای دکتر مصدق ریاست آن را برعهده داشت. شاه وقتی میبیند که قرارداد گس-گلشائیان امضا نمیشود با شرایط به وجود آمده نخست وزیرها عوض میشوند کسانی مانند محمود مدیرالملک جم، سهیلی و دیگران نخست وزیر میشوند. تا این که شاه به این فکر میافتد که یک فرد قدرتمند نظامی را نخست وزیر کند. بنابراین فرمان نخست وزیری سپهبد حاجی علی رزم آرا از طرف شاه صادر میشود. آقای رزم آرا در مجلس شاانزدهم ۹۱ رأی اعتماد از ۱۰۳ نماینده میگیرد و نخست زیر میشود. رزم آرا به مجلس میآید و میگوید:« این مردم آفتابه نمیتوانند بسازند میخواهند شرکت نفت ایران و انگیس را ملی کنند.» در آنجا آقای دکتر مصدق میگوید:« دکتر اینجا پادگان نیست اینجا خانه ملت است.» آقای حسین مکی در خاطرات خودش میگوید:« وقتی که آقای دکتر مصدق داشت فریاد میزد زیر بغل او را گرفته بودم به او گفتم حالا وقتش است که غش کنی و دکتر مصدق غش کرد.»رزم آرا از مجلس بیرون میرود. فدائیان اسلام نیز به صراحت با رزم آرا مخالفت میکنند. در این زمان روزنامه نبرد ملت مینویسد« بعد از این مسلسلها بیرون خواهد آمد» در این موقع سال ۱۳۲۹ش است و بنده به تهران آمدهام روزنامههای حزب توده طرفدار ملی شدن صعت نفت بودند زیرا میخواستند نفت شمال را به روسها بدهند اما شعار دکتر مصدق و فدائیان اسلام ملی شدن نفت در سراسر کشور بود. من قتی به تهران آمدم ۱۴ سالم بود قبلاً نواب صفوی را در منزلمان دیده بودم وقتی به تهران آمدم دستفرش بودم.
روزنامههایی مانند به سوی آینده، پرخاش، آتش و... طرفدار ملی شدن نفت بودند. اما روزنامه فرمان و چند روزنامه دیگر درباری و مخالف ملی شدن نفت بودند. در این موقع فدائیان اسلام از مردم دعوت میکنند که در مسجد شاه جمع شوند تا افکار و عقاید خودشان را بیان کنند من با این که ۱۴ سالم بود در ۱۱ اسفند ۱۳۲۹ش در این گردهمایی شرکت کردم. چون رزم آرا نخست وزیر بود عدهای از بابا شملهای تهران را میفرستد تا گردهمایی فدائیان اسلام را بر هم بزنند اولین کسی که سخنرانی میکند آقای امیرعبالله کرباسچیان مدیر رزنامه نبرد ملت است که میگوید فدائیان اسلام خواهان اخراج روسها از شمال کشور هستتند بعد از او آقای واحدی سخنرانی میکند به محض این که میگوید بسم الله الرحمن الرحیم یکی از آن گوشه میگوید حق پدر و مادر صلوات فرست را بیامرزد مردم صلوات میفرستند من خودم شاهدااین قضایا بودم که وی وقتی آمد خطبه بخواند یکی دیگر میگوید یک صلوات بفرستید. مرحوم واحدی از پشت تریبون گفت:«صلوات نفرستید این صلوات از قماش همان قرآنهایی است که در حضور عمروعاص در جنگ صفین برسر نیزه رفت تا سخن علی(ع) را از بین ببرد. هر کس صلوات فرستاد مر دم او را به حوض مسجد شاه بیاندازند.» مردم عدهای از این باباشملها را به حوض می اندازند و آنها از حوض بیرون آمده و از جمعیت فرار میکنند و این گونه سکوت برقرار میشود. مرحوم سید عبدالحسین واحدی آنجا سخنرانی میکند و میگوید:«نفت باید ملی شود، نفت از آن ملت ایران است من به نخست وزیر اخطار میکنم سرنوشت نخست وزیر چون سرنوشت هژیر خواهد شد. همان گونه که مردم هژیر را از میان بردند و انتخابات باطل شد امروز هم رزم آرا از میان میرود ما مسلسل را میجویم و تفالهاش را بیرون میریزیم رزم آرا برو برو والا روانهات میکنیم.
قدس آنلاین: اینجا بریم سراغ ترور رزم آرا و اتفاقی که برای مرحوم خلیل طهماسبی افتاد اخیراً مستندی ر خصوص ترور حاج علی رزم آرا ساخته شده است نتیجهگیری این مستند این است که گویا در هنگام ترور دو تیر به سمت رزم آرا شلیک شده یکی توسط مرحوم خلیل طهماسبی و دیگری توسط فرد دیگری نظرشما در این خصوص چیست؟
عبد خدایی: من اتفاقاً پرونده رزم آرا را در بایگانی دادگستری خواندهام یک گلوله شلیک شده که گلوله اول به مغز رزم آرا خورده است و دومی و سوی به شانههای وی خورده است. این حرفها بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش پیش آمده. حتی خلیل طهماسبی بعدها به من گفت وقتی گلوله به سر رزم آرا خورد من فکر کردم که رزم آرا قصد دارد اسلحه بکشد و دو گلوله هم به وی زدم این حرفها را محمد ترکمان درآورده والا چطور پس از این که خلیل طهماسبی دستگیر میشود ماده واحدهای به این مضمون در مجلس هفدهم تصویب میشود که:«چون خیانت حاج علی رزم آرا به ملت یران مسلم است چنان چه قاتل او استاد خلیل طهاسبی باشد به موجب این ماده واحده مورد عفو قرار میگیرد.» مجلس هفدهم خلیل طهاسبی را به عنوان قاتل رزم آرا عفو و آزاد میکند و حتی وقتی بعد از سال ۱۳۳۴ش که میخواهند نواب صفوی را اعدام کنند وقتی آقای دکتر مصدق را با وی روبهرو میکنند میگوید من با آزادی خلیل طهماسبی مخالف بودم اما چون مجلس تصویب کرده بود مجبور بودم آن را اجرا کنم. مجلس شورای ملی این ماده احده را تصویب میکند و سپس کار آن در مجلس سنا پیگیری میشود اما مجلس سنا با وجود این که ابتدا حاضر نیست آزادی خلیل طهماسبی را تصویب کند اما فوراً مجلس سنا تصویب میکند و برای شاه هم پیغام میدهند اما شاه هم با آزادی خلیل طهماسبی مخالف بوده چون وی قاتل نخست وزیر شاه بود و به خاطر همین مسئله هم بعدها اعدام شد. به همین خاطر مجلس شورای ملی به شاه پیام میدهد:« چنان چه اعلیحضرت از توشیح لایحه مجلس شورا خودداری کنند تصویب مجدد مجلس شورا حکم توشیح اعلیحضرت را دارد.» لذا شاه هم اجباراً این ماده واحده را توشیح میکند. البته دکتر مصدق این طور استدلال کرده که من این کار را دخالت قوه مقننه در قوه قضائیه میدانستم اما چون مجلس شورای ملی و مجلس سنا آن را تصویب و اعلیحضرت هم توشیح کرده بودند من آن را اجرا کردم.
در حالی که در پاسخ به آقای دکتر مصدق میگویند مجلس شورا امر کرده و خلیل طهماسبی را محاکمه نکرده که دخالت در کار قوه قضائیه محسوب گردد. زمانی قوه مقننه در قوه قضیه دخالت میکند. اما مجلس شورای ملی میتواند قانون تصویب کند و آدمی را که عدهای قاتل میدانند آزاد کند. بنابراین وقتی آقای خلیل طهماسبی آزاد شد فردایش به دیدن من آمد. من با خلیل طهماسبی به همراه نواب صفوی و سید محمد واحدی به مدت ۵ شب در منزل آیت الله طالقانی مخفی بودم چطور رزم آرا در شانزدهم اسفند ۱۳۲۹ش کشته میشود و در ۲۶ اسفند ماه همان سال وقتی دکتر مصدق ماه واحده ملی شدن نفت را به مجلس میبرد همان مجلسی که به رزم آرا ۹۱ رأی اعتماد داده به اتفاق آرا تصویب میکند که نفت ملی شود حالا چطور فدائیان اسلام را به انگلیسی بودن متهم میکنند! اگر رزم آرا کشته نمیشد نفت ملی میشد؟!
قدس آنلاین: آیا در این صورت امکان داشت که شخصی مثل رزم آترا با توجه به محبوبیت خویش در ارتش دست به کودتا بزند؟
عبدخدایی: انجام چنین کودتایی غیر ممکن بود و رزم آرا حتی در مر اسم عروسی شاه ثریا شرکت کرده بود و توسط رژیم شاه حمایت میشد بنابراین بعدها هم خلیل طهماسبی را به خاطر پیمان نظامی بغداد اعدام کردند. به قول نویسنده مجله آشفته آقای عماد عصار:« به ما گفتند خلیل طهماسبی انگلیسی است اگر اینها انگلیسی هستند چطور رزم آرا و هژیر را زدند و یا وقتی حسین علاء قصد داشت که در اجلاس پیمان بغداد شرکت کرد او را ترور کردند» به قول معروف قسمت را باور کنم یا دم خروست را! همه حرکات فدائیان اسلام علیه انگلستان بوده. سید احمد کسروی کسی است که بنابر خاطرات خودش به دستور انگلیسیها با شیخ محمد خیابانی مخالفت کرده است و فردی است که روحانیت شیعه را به برگزاری جلسهای در دربار دعوت میکند و در سال ۱۳۱۴ش براساس حکم رضاخان مسئول ویراستاری واژههای تازی از زبان فارسی میشود. کسروی وکیل تسخیری ۵۳ است.
قدس آنلاین: حالا که بحث قتل کسروی را پیش کشیدید جادارد خدمتتان عرض کنم که شما در جاهای مختلف فرمودهاید علمایی مانند مرحوم علامه امینی(ره) مرحوم آیت الله آقاسیدهادی شیرازی و دیگران کسروی را مهدورالدم میدانستند من راجع به این قضیه چند سؤال دارم اولاً آیا سند شما برای این قضیه تاریخ شفاهی است یا نه سند دیگری در این خصوص دارید؟
عبدخدایی: چرا قاتل کسروی را آزاد کردند چون مراجع باعث شدند آزاد شود و اعلام کردند که کسروی مهدورالدم است سرتیپ بازتی که معاون دادگاه کسروی بود آنها را آزاد کرد. من نواب صفوی، سید حسین امامی و سید عبدالحسین واحدی را دیدهام بعد از ترور کسروی نواب صفوی به خانه ما آمد و مخفی شد پدر من هم دوره تحصیلی کسروی در مدرسه طالبیه تبریز بود. مجله تذکرات دیانتی این قضیه را چاپ کرده و آیت الله سید نورالدین شیرازی کتابی به نام«کسر کسروی» منتشر کرده است و آقای حاج سراج انصاری کتابی نوشته به نام« شیعه چه میگوید همه علمای شیعه علیه کسروی کتاب نوشتهاند و مخصوصاً مرحوم آیت الله حاج آقا حسین قمی حکم ارتداد وی را صادر کرده است.
قدس آنلاین: پس با این حساب بر اساس گفته شما ما باید ترور کسروی را دنباله یک خیزش سیاسی- مذهبی بر ضد لائیسیته در ایران معاصر بدانیم نه آن چنان که برخی معتقدند یک ترور کور آیا این گزاره از منظر شما درست است؟
عبدخدایی: علتش این است که این خیزش در ابتدا صرفاً مذهبی بوده بعداً سیاسی مذهبی شده است نواب صفوی آمده کسروی را از بین ببرد بعد از این که قتل کسروی پیش آمده مسائلی مانند روی کار آمدن هژیر و... اتفاق افتاده است. فدائیان اسلام در سال ۱۳۲۴ش تشکیل شده است نواب صفوی را شاهی اعدام میکند که پیمان نظامی سنتو را امضا میکند اتهام اینها هم این بود« چون این آقایان با پیمانن نظامی بغداد مخالفت کردند پس مخالف شاه هستند» اتهام اینها این است اعضای فدائیان اسلام بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش تیرباران میشوند چطور میشود اینها میشوند انگلیسی و شاه ملیگرا میشود.
قدس آنلاین:به عنوان سؤال آخر باید عرض کنم که فکر میکنم شما در مصاحبه با سایت تاریخ ایرانی گفتهاید در آن دوران انگلیسیها به این نتیجه رسیدند که باید بر روی جریانات ملیگرا سرمایهگذاری کنند مانند جریان ناصریسم در جهان عرب منظور شما از این سخن چیست؟
عبدخدایی: منظور من این بود که شخصیتهایی مثل چرچیل، هیتلر و جریاناتی مانند حزب کارگر انگلستان همه ناسیونالیست هستتند و حتی ژنرال دوگل هم ناسیونالیست بود. انتقاداتی که از ناسیونالیسم میشود به خاطر تفکر موجود در غرب است نه به خاطر این که مثلاً انگلیسیها از ملیگراها حمایت کردند. دکتر محمد مصدق آدمی وابسته به خارج نیست.
انتهای پیام/
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فرشته شیطان صفت
ادامه مطلب را ببينيد
رازهای خونین فرشته شیطان صفت
علی رحمانی، پژوهشگر
چند روزی است که وقتی رسانههای پرطمطراق و البته پر هزینه گروههای مختلف ضد انقلاب را مینگریم میبینیم همه این رسانهها تقریباً بدون استثنا و به صورت بی وقفه در حال ساختن یک چهره پاک، معصوم و بیآلایش از ملکه خونخواری هستند که سالهای سال تسمه از گرده ملل مستضعف و فقیر جهان کشیده است.
در این میان میتوان گفت مورد ایران برای همه ما ایرانیان و البته تمام مردم رنج کشیده جهان مایه بسی عبرت و تأسف است. چرا که تاریخ معاصر این سرزمین کهن در طول ۱۰۰ سال گذشته همواره شاهد تعدیهای صورت گرفته به خاک و تمامیت ارضی خود توسط مادر معدوم استعمار پیر یعنی ملکه الیزابت دوم بوده است. برای درک بهتر تاریخ پر فراز و نشیب و خونین سلطنت الیزابت دوم بر کشور انگلستان یا همان طور که طرفداران دو آتشه سلطنت در انگلستان میگویند امپراطوری بریتانیا! بد نیست بدانیم سلطنت وی در ۶ فوریه ۱۹۵۲ میلادی آغاز شد و در ۸ سپتامبر ۲۰۲۰م نیز پایان پذیرفت در ادامه با تکیه بر برخی مستندات تاریخی علت بغض و کینه تاریخی و به حق ملت مظلوم ایران و سایر ملل ستمدیده جهان را از او و جنایتهای تاریخیاش بیان میکنیم تا فرزندان خارج نشین و دوستداران داخلی وی بدانند که از درخت پوسیده سلطنت الیزابت دوم جز بوی خون استشمام نمیشود:
سرویس جاسوسی علیا حضرت و شبکه سازی در ایران
سرویسهای جاسوسی متعدد انگلستان که مدیران ارشد آن در مدت ۳۰۰ سال غلام حلقه به گوش علیاحضرت ملکه انگلستان بودند. به روایت اسناد تاریخی در دوره پس از پایان جنگ جهاانی دوم و افول قدرت بریتانیای به اصطلاح کبیر! بسیاری از شبکههای جاسوسی خویش را در خدمت برادران یانکی خویش قرار دادند. از مأموران رده بالای سرویسهای جاسوسی پر تعداد انگلستان در ایران میتوان به شخصیتهایی چون آن لمبتن خاورشناس مشهور انگلیسی، رابرت چارلز زنر محقق مشهور دین زردشتی و از مأموران مؤثر در کودتای انگلیسی-آمریکایی ۲۸مرداد اشاره نمود. خدمت به برادران یانکی توسط مأموران ملکه الیزات در ایران به دو صورت انجام گرفت یا به وسیله اجرای پروژههای مشترک اطلاعاتی-امنیتی مانند شبکه بدامن و یا توسط ارائه مشاوره به سرویسهای اطلاعاتی ایالات متحده توسط شخصیتهای برجستهای مانند آن لمبتن.
طرح آژاکس کادوی ملکه به سلطنت پهلوی
تمامی شواهد و قرائن تاریخی دلالت بر این مسئله دارد که طرح اجرای کودتا علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق در سال ۱۹۵۳م ابتدا با عنوان طرح چکمه توسطMI۶ ریخته شد و سپس با مشارکت برخی مأموران رده بالای سیا همچون کریمیت روزولت در دوره سلطنت ملکه الیزابت دوم اجرا شد چرا که براساس برخی گزارشهای مستند ملکه الیزات همواره طرفدار محمدرضا شاه پهلوی بوده است. بنابراین ب عدل و انصاف می توان گفت طرح چکه و پسگپس مشارک انگلستان در کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲ش هدیه ملکه بزرگ بریتانیا به دیکتاتور معدوم پهلوی است!
زخم جدایی بحرین بر پیکره تاریخ معاصر ایران
دومینوی دخالتهای خونین و مفتضحانه ملکه شیطان صفت بریتانیا با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش پایا نیافت زیرا از منظر دستگاه سیاسی نژاد پرست حاکم بر دربار انگلستان مردم ایران باید با جدایی بحرین از کشور کهن خود غرامت خروج یرهای بریتانیایی از منطقه خلیج فارس را می پرداختند نقش انگلستان در ایران به قدری انگر ناپذیر است که حتی برخی از بازماندگان رژیم پهلوی مانند اردشیر زاهدی نیز به این مسئله اذعان دارند. البته نباید نقش حکومت فاسد پهلوی دوم و در رأس آن محمدرض شاه پهلوی را در جدایی بحرین از ایران را از یاد برد.
اعطای نشان شوالیه به نویسنده رمان واهی آیات شیطانی
پنجههای الیزابت دوم و عمال وی تنها گلوی ملت مظلوم ایران را نفشرد بلکه الیزابت دوم با اعطای نشان شوالیه و لقب سر به سلمان رشدی نویسنده متوهم رمان موهن آیات شیطانی ملکه جنایتکار عصر افول بریتانیا احسات پاک یک و نیم میلیارد مسلمان معترض به این اقدم بی شرمانه را به سخره گرفت و این گونه به جنگ علنی با اسلام و مسلمین سراسر دنیا رفت. پس از اعلان جنگ علنی ملکه بر علیه اسلام مسلمانان با حمایت از سلمان رشدی سازمان امنیت داخلی انگلستان با نام اختصاریMI۵ با هزینه کردن میلیونها پوند از پول مالیات دهندگان انگلیسی از این نویسنده مرتد و طرد شده حمایت نمود. تا هم احساسات مسلمانان را جریحه دار سازد و هم بین وسیله سیاست دیرین انگلیس مبنی بر ایجاد اختلاف بین هند و پاکستان را با شدت بیشتر ادامه دهد.
الیزابت دوم و تجزیه فالکلند
اشتهای سیری ناپذیر فرشته شیطان صفت بریتانیایی برای توسعه طلبی و تجزیه کشورهای گوناگون صرفاً به تجزیه بحرین از ایران محدود نشد بلکه ملکه انگلستان در طول دوران حاکمیت خویش بر کشورهای به اصطلاح مشترک المنافع جزایر فالکلند را از کشور آرزانتین تجزیه نمود و این گونه جنایتی بزرگ برعلیه مردم آرژانتین مرتکب شد. داستان گل خطای دیگو مارادونا در بازی با تیم فوتبال انگلستان آشکارتر از آن است که بتوان آن را انکار کرد. این بازیکن محبوب فوتبال با انجام این خطای مشهور در برابر تجزیه جزایر فالکلند واکنش نشان داد.
ملکه خونخوار و فریاد فروخفته ایرلند و اسکاتلند
بی تردید یکی از قدیمیترین جنبشهای آزادی خواهانه جهان جنبش مردمان ایریلند و اسکتلند بر علیه سلطه طولانی و خونین انگلستان بر این کشورها است ملکه الیزابت در طول دوران سلطنت طولانی و خفقان آور خود بر انگلستان همواره جنبشهای استقلال طلبانه در این بخشهای جزیزیره انگلستان را با قدرت و شدت سرکوب کرده است پلیس سیاسی-امنیتی انگلستان همواره با پروپاگاندای وسیع هر نوع حرکت آزادیخواهانه را در مردم ایریلند و اسکاتلند به شدت سرکوب نموده است. خوشحالی مردم ایرلین در استادیوم فوتبال به مناسبت مرگ الیزابت دوم و آثار سیاسی-تاریخی مل گیبسون کارگردان مشهور کاتولیک آمریکایی مانند فیلم شجاع دل به خوبی نمایانگر تاریخ خونین اسکاتلند و ایریلند در دو دوران گذشته و حال حاکمیت انگلستان بر این کشورها است.
الیزابت، بهائیت و رسانههای معاند
حضور عناصر بهائی مانند حسن موقر بالیوزی در یکی از مهمترین رسانههای سلطنتی بریتانیا یعنی بخش فارسی رادیو بی بی سی نشان از نفوذ امنه ار عناصر منحرف تشکیلات انگلیسی الاصل بهائیت در این شبکه معاند دارد. حضور مجریان و دست اندرکاران بهانی همچون فرناز قاضی زاده و همسرش سینا مطلبی در این رسانه پرقدر سلطنت طلب فارسی زبان در بخشی از دوران فعالیت حرفه ی خود نشان از نفوذ و گسترش بهائت در پوشش فعالیت در بی بی سی دارد به عبارت بهتر باید گفت بهائیان از بی بی سی به عنوان سکوی پرتاب و تریبونی جهت ترویج افکار و عقاید تاریک خویش استفده میکنند که طبیعتاً بزرگترین حامی این تلاش مذبوحانه نیز کسی جز ملکه معدوم انگلستان یعنی الیزابت دوم نیست چرا که هیئت امنای این مؤسسه دروغ پراکنی توسط ملکه یا پادشاه انگلستان انتخاب میشود. در پایان باید به جیره خواران خارجی و احیاناً داخلی ملکه انگلستان گفت که این قدر بر طبل رسوایی مادر معدوم خویش نکوبید زیر ا که جنایتهای تاریخی این فرشته شیطان صفت هرگز از اذهان عمومی ملل مستضعف جهان زدوده نخواهد شد.
پرونده ویژه ۴ قسمتی رازهای خونین فرشته شیطان صفت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فرشته شیطان صفت
ادامه مطلب را ببينيد
پرونده ویژه ۴ قسمتی رازهای خونین فرشته شیطان صفت
قدس آنلاین در این پرونده به سراغ چهره کریه و خونین ملکه انگلستان رفته و از پشت پرده اقدامات جنایتآمیز او سخن گفته است.
به گزارش قدس آنلاین، شاید بتوان گفت این یکی از سنتهای تاریخی جبهه شیطان است که همواره وقتی زعمای آن جنایتی مرتکب میشوند با تمام توان سعی در پنهان نمودن چهره کریهالمنظر خویش و تبرئه نمودن خود از جنایاتی دارند که روزگاری با وقاحت تمام مرتکب شدهاند. ملکه الیزابت دوم نیز از این قاعده مستثنا نیست چرا که سالها پس از اجرای جنایتهای متعدد انگلستان در ایران بر علیه آزادی و دموکراسی در این سرزمین کهن، امروزه نهادهای مختلف و رنگارنگ تبلیغاتی در این جزیره کوچک، هنوز هم در پی آن هستند که از ملکه سابق انگلستان چهره یک مادر پیر، مهربان و بیآزار را بسازند. برای مبارزه با این شانتاز تبلیغاتی، خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قدس آنلاین در پرونده ویژه رازهای خونین فرشته شیطان صفت به پرده برداری از چهره سیاه ملکه انگلستان برداشته است که در ادامه میتوانید مطالعه کنید.
یادداشت علی رحمانی: رازهای خونین فرشته شیطان صفت
وقتی رسانههای پرطمطراق و البته پر هزینه گروههای مختلف ضد انقلاب را مینگریم، میبینیم همه این رسانهها تقریباً بدون استثنا و به صورت بی وقفه در حال ساختن یک چهره پاک، معصوم و بیآلایش از ملکه خونخواری هستند که سالهای سال تسمه از گرده ملل مستضعف و فقیر جهان کشیده است.در این گزارش با تکیه بر برخی مستندات تاریخی علت بغض و کینه تاریخی و به حق ملت مظلوم ایران و سایر ملل ستمدیده جهان را از او و جنایتهای تاریخیاش بیان میکنیم.
گفتگو با عبدخدایی تنها بازمانده جمعیت فدائیان اسلام؛ دست ملکه انگلستان تا مرفق به خون بیگناهان آلوده است
محمد مهدی عبدخدایی مبارز نستوه و تنها بازمانده جمعیت فدائیان اسلام درباره ابعاد و زوایای بخش انگلیسی کودتای ننگین ۲۸ مرداد و نقش ملکه انگلیس در این رابطه با قدس آنلاین گفتوگو کرده است.
گفتگو با الهه نوری متخصص حوزه کشورهای آمریکای لاتین: ریشه یابی نفرت دیرینه ملکه انگلستان از آرژانتینیها
با توجه به دادههای تاریخی بدون کمترین شکی میتوان به کینه انگلیسیها از مردم آرژاتین و همچنین دشمنی انگلیسیها از مردم آرژانتین را در همین راستا تفسیر و تبیین نمود که از قضا به گواهی تاریخ به ملکه سابق انگلستان نیز تسری یافته بود. برای روشنتر شدن ریشههای عمیق این کینه تاریخی ملکه اسبق انگلستان از ملت آرژانتین، دکتر الهه نوری متخصص برجسته و صاحب نام حوزه مطالعاتی کشورهای آمریکای لاتین با قدس آنلاین گفتوگو کرد.
گفتگو با سید کاظم موسوی محقق؛ دوستداران بهائی ملکه انگلیس در بی بی سی فارسی
با توجه به تاریخ نه چندان دور جزیره انگلستان میتوان این گونه اظهار عقیده کرد که تبحر سرویسهای متعدد جاسوسی و نیز بنگاههای سخن پراکنی این کشور در امر تبلیغات سیاسی بر کسی پوشیده است اما شاید با کمی قاطعیت بتوان گفت در این میان بخش فارسی بی بی سی که به منظور همسو ساختن فارسی زبانان سراسر جهان با سیاستهای حکومت ملکه انگلستان راه اندازی شده است تافتهای جدا بافته است. به همین منظور قدس آنلاین گپ و گفتی با استاد سید کاظم موسوی محقق پرتلاش عرصه جریانهای انحرافی داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فرشته شیطان صفت
ادامه مطلب را ببينيد