حضرت عیسی مسیح علیه السلام قسمت اول
حضرت عیسی مسیح علیه السلام قسمت دوم
حضرت عیسی مسیح علیه السلام قسمت سوم
حضرت عیسی مسیح علیه السلام قسمت چهارم
حضرت عیسی مسیح علیه السلام قسمت پنجم
حضرت امام خمینی (س) در زمان حضورشان در پاریس در دی ماه سال ۵۷ همزمان با میلاد حضرت مسیح با صدور پیامی خطاب به مسیحیان جهان، میلاد حضرت عیسی بن مریم (ع) را تبریک و تهنیت گفته و از ملت های مسیحی خواستند برای رهایی ملت ایران از دست رژیم ستمکار شاهنشاهی دعا کنند. همچنین از روحانیت مسیح خواستند که سران کشورهای قدرتمند را در این راه نصیحت کنند. متن پیام حضرت امام در ذیل آورده شده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
صلوات و سلام خدای بزرگ بر حضرت عیسی بن مریم روح الله و پیغمبر عظیم الشأن که مردگان را احیا و خفتگان را بیدار فرمود! صلوات و سلام خدای بزرگ بر مادر عظیم الشأنش مریم عذرا و صدیقه حَوْرا، که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان رحمت الهی تسلیم نمود! درود بر روحانیون و احبار و رهبانان که با تعالیم عیسی مسیح، نَفْس سرکشان را به آرامی دعوت می کنند! درود بر ملت آزاده مسیح، آنان که از تعالیم آسمانی عیسی روح الله برخوردارند!
من به اسم ملت مظلوم ایران از شما ملت مسیح می خواهم که در روزهای متبرک خود به ملت ما که گرفتار سلطان ستمکارند، دعا کنید و فرج آنان را از خدای بزرگ بخواهید. من از شما ملت بزرگ می خواهم که سران بعضی کشورهای مسیحی را که با قدرت شیطانی خود از شاه ستمگر پشتیبانی می کنند و ملتی را در زیر فشار ظلم خرد می کنند، هشدار دهید و آنان را به تعالیم حضرت مسیح آشنا کنید.
من از روحانیت مسیح می خواهم که سران بعض کشورهای قدرتمند را نصیحت کنند و پشتیبانی آنان را از کسی که پشت به تعالیم آسمانی نموده، تقبیح نمایند. قرآن کریم، حضرت مسیح را به عظمت یاد نموده و حضرت مریم را تنزیه فرمود؛ بر ملت مسیح است که دینْ خود را به ملت مسْلم ادا کنند. و السلام. روح الله الموسوی الخمینی (صحیفه امام؛ ج ۵، ص ۲۷۲)
بنیانگذار جمهوری اسلامی یک سال بعد، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در آغاز سال مسیحی ۱۹۸۰ میلادی به مناسبت فرا رسیدن سالروز میلاد حضرت مسیح(ع) خطاب به مسیحیان ایران و جهان پیامی صادر و در آن به ملت مسیح توصیههایی فرمودند؛ در این پیام با ذکر دو جمله از انجیل متّی و بر شمردن حضرت مسیح به عنوان پیامبر عدل و رحمت، ضمن حمله شدید به موقعیت استکباری آمریکا و فریبکاریهای کارتر (رئیس جمهور وقت آمریکا) در تظاهر به دینداری، به ارباب کلیسا و ملت حضرت مسیح توصیههایی در جهت شناخت درست رأی و هدف آن حضرت آورده شده است. (روزنگار زندگی و تاریخ سیاسی اجتماعی امام خمینی؛ ص ۳۰۹ - ۳۱۰)
متن پیام را نیز در ادامه می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
یا ایُهَّا الَّذینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِاْلقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَئانُ قَومٍ عَلی الّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ اقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا الله انَّ الله خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ خوشا به حال آنان که گرسنه و تشنه عدالتند؛ از آن رو که سیر نخواهند شد. (انجیل متی) خوشا به حال آنان که از بهر عدالت زحمت می کشند؛ به سبب آنکه مملکت آسمانی از آنهاست. (انجیل متی).
عید سعید میلاد مسیح پیامبر عظیم الشأن، که برای طرفداری مظلومان و برقراری عدل و رحمت مبعوث، و با گفتار آسمانی و کردار ملکوتی خود ظالمان و ستمکاران را محکوم، و مظلومان و مستضعفان را پشتیبانی فرمود، بر ملتهای مستضعف جهان و ملت مسیح و مسیحیان هم میهن مبارک باد. هان! ای پدران کلیسا و روحانیان تابع حضرت عیسی، بپاخیزید و از مظلومان جهان و مستضعفان گرفتار در چنگال مستکبران پشتیبانی کنید، و برای رضای خدا و پیروی دستور حضرت مسیح یک بار هم ناقوسها را در معابدتان به نفع مظلومان ایران و محکوم نمودن ستمگران به صدا درآورید.
کارتر، سردمدار ستمکاران عالم تقاضا کرد تا ناقوسها را در سرتاسر امریکا به نفع جاسوسان در مقابل ملت مظلوم ایران به صدا درآورید. چه خوب و بجاست که ناقوسها را به فرمان خدای عالَم و دستور عیسی مسیح به نفع ملت های مستضعف، که در زیر چکمه دژخیمان «کارتر» ها از هستی ساقط می شوند، به صدا درآورید.
خوشا به حال آنان که گرسنه و تشنه عدالتند و از بهر عدالت زحمت می کشند. و وای به حال آنان که بر خلاف دستور عیسی مسیح و بر خلاف دستور همه پیامبران به نفع ظالمان و جاسوسان و پایمال کنندگان حقوق ملتها زحمت می کشند. و ای ملت مسیح و پیروان عیسی روح الله! بپاخیزید و از شرافت عیسی مسیح و ملت عیسوی دفاع کنید، و اجازه ندهید دشمنان تعلیمات آسمانی و مخالفان دستورات الهی، ملت مسیح و روحانیت عیسی را به خلق های مستضعف جهان بد معرفی کنند.
حضور ابرقدرتها در معابد و دست به آسمان بلند کردن آنان برای دعا به جاسوسان و خائنان به مذاهب مسیح علیه مظلومان و مستضعفان، شما را اغفال نکند که اینان جز برای رسیدن به قدرت بیشتر و نیل به ریاست دنیا- که خلاف دستور آسمانی است- به چیز دیگری فکر نمی کنند.
ملت ما سالها مبتلا به سالوس ستمگران بود و رنجها از آن برد.
ای ملت مسیح! چه شد که آقای کارتر در کشتارهای دسته جمعی ایران، ویتنام، فلسطین و لبنان و دیگر مناطق به دعا برنخاست و تقاضای آهنگ ناقوسها را نکرد؛ ولی اکنون برای رسیدن به ریاست جمهوری و ادامه چند سال دیگر ستمگری بر ملتهای ضعیف دست به دعا برداشته است و کلیساها را به آهنگ ناقوس فرا خوانده است؟!
هان ای پدران کلیسا! بپاخیزید و عیسی مسیح را از چنگال این دژخیمان نجات دهید؛ که آن پیامبر بزرگ از ستمگری که دین را وسیله ظلم، و دعا را وسیله رسیدن به مَسند ستمگری به بندگان خدا قرار می دهد بیزار است؛ که دستورهای آسمانی همه برای نجات مظلومان، از ملکوت نازل شده است؛ و ای مستضعفان جهان! برخیزید و هم پیمان شوید و ستمگران را از صحنه برانید؛ که زمین از خداست و وارث آن مستضعفانند.
و ای ملت امریکا، به تبلیغات رؤسای جمهوری- که جز نیل به قدرت، فکری ندارند- گوش فرا ندهید؛ و بدانید که جوانان ما با جاسوسان رفتاری خداپسندانه دارند، که دستور اسلام رحمت بر اسیران است گرچه ظالم و جاسوس باشند.
شما ای ملت بزرگ امریکا! از کارتر بخواهید که شاه مخلوع و جنایتکار را به ایران برگرداند، که کلید رهایی جاسوسان به دست اوست. و شما ای اصحاب ناقوس! دستها را به دعا بردارید و ناقوسها را به آهنگ درآورید؛ و از خدای بزرگ بخواهید که به رؤسای جمهور شما، عدل و انصاف مرحمت کند.
خوشا به حال آنان که از بهر عدالت زحمت می کشند و دعا می کنند.
روح الله الموسوی الخمینی
(صحیفه امام؛ ج۱۱، ص ۳۷۵ - ۳۷۷)
مقام معظم رهبری مد ظله العالی
مبارزه مسیح(ع) با فساد و بی عدالتی و واکنش طاغوتها به ایشان
[حضرت عیسی(ع)] آن پیامبر برگزیدهی خدا، مردم را به راه خدا که راه خوشبختی انسان است دعوت میکرد و از پیروی هوا و هوس و آلودن صفای روح انسان به زشتی و ستم و بدکرداری، بر حذر میداشت. قدرتهای طاغوتی و فاسد و زورگو و بندگان زر و زور، آن رسول الهی را مورد آزار و تهمت قرار دادند و قصد جان او را کردند و پس از آنکه خدای متعال او را در آغوش حفظ و امان خود جای داد، حواریّون و پیروانش را سالهای سال به شکنجههای هولناک دچار ساختند تا تعالیم او را که بر ضدّ فساد و ظلم و شرک و هوسرانی و جنگافروزی و مردمفریبی بود، از بین ببرند. آنان که خود، فاسد و ظالم و هوسران و جنگافروز و مردم فریب بودند، نمیتوانستند دین خدا و پیامبر خدا و رهروان راه خدا را تحمّل کنند.۱۳۷۳/۱۰/۱۲
پیام به مناسبت سالروز میلاد حضرت مسیح(ع)
حضرت عیسی مسیح(علیه السلام), تاریخ جهان
امروز بسیاری از كسانی كه دم از پیروی از حضرت مسیح میزنند، راهی غیر از راه حضرت مسیح میروند.۱۳۷۹/۱۰/۰۷
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر
حضرت عیسی مسیح(علیه السلام), مسیحیان
امروز كسانی با ادعای پیروی از آن پیامبر بزرگ الهی، در جایگاه فرعونیان و طواغیتی نشستهاند كه عیسیبنمریم با آنها مبارزه میكرد.۱۳۷۹/۱۰/۰۷
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر
حضرت عیسی مسیح(علیه السلام), مسیحیان
ارزش حضرت مسیح علیهالسلام از نظر مسلمانان، بلاشك كمتر از ارزش و قدر و قیمت آن حضرت در چشم مسیحیان مومن به مسیحیت نیست.۱۳۷۹/۱۰/۰۷
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر
هدایت حضرت عیسیبنمریم علینبیناوعلیهالسلام، هدایت به سوی عبودیت خدا و مقابله با فرعونیت و طغیان است.۱۳۷۹/۱۰/۰۷
بیانات در خطبههای نماز عید سعید فطر
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت عیسی بن مریم (علیهالسّلام)، ملقب به مسیح، چهارمین پیامبر از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. آن حضرت فرزند حضرت مریم (سلاماللهعلیها) و تولدی منحصر به فرد و شگفتانگیز داشته که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. مسیحیان معتقدند حضرت عیسی به صلیب کشیده شده ولی در قرآن میفرماید امر بر مردم مشتبه شده و فرد دیگری به جای او به دار آویختند و خدا حضرت عیسی را به سوی خود، بالا برد.
حضرت عیسی علیه السلام، یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است و کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. او آخرین پیامبر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و از بشارت دهندگان به ظهور آن حضرت بود. زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و خبر دادن از غیب، از معجزات حضرت عیسی است. مطابق با قرآن، عیسی علیه السلام به گونهای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس به نام مریم متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد. مسیحیان بر این باورند که عیسی علیه السلام توسط یهود به صلیب کشیده شد، اما به فرموده قرآن کریم، هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست آنان نجات داد و به سوى خود بالا برد.
نام حضرت عیسی
در اقرب الموارد گوید: «عیسى» لفظى است عبرانى یا سریانى. به قولى آن مقلوب «یسوع» است که آن نیز عبرانى است.[۱] در المیزان در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسى یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده اند.[۲]
نام دیگری که برای عیسی علیه السلام در قرآن کریم آمده «مسیح» است. طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است. همانگونه که خود گفت: «وَجَعَلَنِی مُبَارَکا أَینَ مَا کنْتُ».[۳][۴]
ولادت حضرت عیسی
حضرت عیسی علیه السلام فرزند حضرت مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزید و بر تمام زنان عالم برتری داد.[۵] عیسی بن مریم در شهر بیت لحم به دنیا آمد. ولادت حضرت عیسی علیه السلام ولادتی خاص است.
مطابق با قرآن کریم، خداوند به مریم بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد.[۶] سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیل می آموزد و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائیل گسیلش می دارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شأن پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد.
حضرت مریم سپس به مکانى دور منتقل شد و در آنجا درد زائیدنش گرفت و او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام ندا شنید که: غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندت خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى، بگو من براى رحمان روزه گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمیگویم.[۷]
مریم سپس به میان مردم آمد در حالى که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتى او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وى طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مریم چه عمل شگفت آورى کردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است؟ در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که می میرم و روزى که زنده برمی خیزم.[۸]
قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم علیه السلام مشابه دانسته است[۹] از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم علیه السلام بدون پدر متولد شد.[۱۰]
مطابق با روایتی که حسن بن علی وشاء از امام رضا علیه السلام نقل نموده است ولادت حضرت عیسی علیه السلام در ۲۵ ذی القعده بوده است.[۱۱]
حضرت عیسی (علیهالسّلام) تولدی منحصر به فرد و شگفتانگیز داشتهاند. مادرشان حضرت مریم (سلاماللهعلیها)، دختر حنا و عمران بود. حنا، مریم (سلاماللهعلیها) را از همان ابتدا به معبد سپرد و او نیز تحت اشراف حضرت زکریا (علیهالسّلام) دختری پاکدامن، مؤمن، متقی و پرهیزکار پرورش یافت.
مریم (سلاماللهعلیها) همچنان در معبد به سر میبرد تا آنکه روزی جبرائیل (علیهالسّلام) از جانب حق تعالی پیام آورد که: «ای مریم خداوند تو را به کلمهای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد که نامش مسیح عیسی پسر مریم است در حالی که در این جهان و جهان دیگر صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است.» [۱]
مریم شگفتزده شد، بر خود لرزید و چنین گفت: «پروردگارا ممکن است فرزندی برای من باشد در حالیکه انسانی با من تماس نگرفته است؟! فرمود: «خداوند اینگونه هرچه را بخواهد میآفریند، هنگامی که چیزی را مقرر دارد (و فرمان هستی آنرا صادر کند) فقط به آن میگوید موجود باشد، آن نیز فوراً موجود میشود.»[۲]
در کتب و منابع، روایات فراوانی در چگونگی تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام) بیان شده که کتاب تاریخ پیامبران تالیف علامه مجلسی از آن جمله است. [۳]
پس از آنکه حضرت مریم (سلاماللهعلیها) حامله شد، در خلوت خویش نه تنها ترس و ناراحتی از تهمتهای آینده او را نگران کرده بود، بلکه تنهائی وضع حمل بدون دوست و یاور او را نیز میآزرد. در این حالات صدائی شنید که میگفت: «غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است.»[۴]
این صدای فرزند او عیسی (علیهالسّلام) بود که میگفت: «و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد (از این غذای لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشندار و هرگاه کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمن روزهای نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم (و بدانکه این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد).» [۵] [۶]
مریم (سلاماللهعلیها) ابتدا از نگرانی و ترس از خدا آرزوی مرگ میکرد، امّا به او اطمینان داده شد کسی که این مولود مقدس را به او داده پشتیبانی و دفاع از او را نیز به عهده خواهد داشت. پس مریم (سلاماللهعلیها) عیسی را نزد قوم خود برد. قوم او با دیدن مریم (سلاماللهعلیها) و نوزاد همراهش شگفتزده شدند. گروهی او را سرزنش و ملامت کردند و گروهی نیز در تقوای مریم (سلاماللهعلیها) شک کردند. بعضی گفتند: «ای مریم کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی.» [۷] و بعضی گفتند: «ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بود و نه مادرت زن بدکارهای.» [۸] مریم (سلاماللهعلیها) به فرمان حضرت حق سکوت کرد و به عیسی (علیهالسّلام) اشاره نمود تا آنها جوابشان را از کودک بگیرند و این کار باعث تعجب بیشتر آنها شد و گفتند تو ما را مسخره میکنی. ما چگونه با کودکی که در گهواره است، سخن بگوئیم. [۹]
در این هنگام کودک زبان به سخن گشود و گفت: «من بنده خدایم، او کتاب (آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا (هرجا که باشم) وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانی که زندهام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقی قرار نداده است و سلام (خدا) بر من در آن روز که متولد شدم و در آن روز که میمیرم و از آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد.» [۱۰] [۱۱]
عیسی در دفاع از مادر با عالیترین شکل ممکن و منطقیترین روش گفتار، موضوع را از همان ابتدا تغییر میدهد و به جای هر سخنی به معرفی خود میپردازد. [۱۲]
حضرت عیسای مسیح (علیهالسّلام) در چه سرزمینی متولد شد؟
مشهور مورّخان اسلامی معتقدند که حضرت عیسی (علیهالسّلام) در «بیت لحم» فلسطین متولد شده است.[۱] [۲]
روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) (که در ارتباط با ماجرای معراج پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است) نیز تولد عیسی بن مریم (علیهالسّلام) در بیت لحم را تایید میکند.[۳]
انجیل نیز به صراحت، تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام) را در بیت لحم دانسته است: «عیسی در زمان سلطنت [هیرودیس] در شهر بیت لحم به دنیا آمد». [۴]
بااینحال؛ برخی از روایات اشاره کردهاند که حضرت مریم (سلاماللهعلیها) در اطراف کوفه، حضرت عیسی (علیهالسّلام) را به دنیا آورده است. حفص نقل میکند: امام صادق (علیهالسّلام) را دیدم که در میان باغهای کوفه گردش میکرد، پس به نخل خرمایی رسید و کنار آن وضو گرفت و به رکوع و سجود پرداخت و من در یک سجده او پانصد ذکر تسبیح برشمردم، و سپس به نخل تکیه داد و دعایی خواند، و سپس فرمود: «ای حفص! به خدا سوگند! این همان درخت خرمایی است که خداوند به مریم فرمود: «وَ هُزِّی اِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا؛ [۵] و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد». [۶] البته این روایت از جهت سندی ضعیف است[۷] و با فرض پذیرش نیز تولد عیسی (علیهالسّلام) در کوفه را به صراحت اعلام نمیکند، زیرا شاید آن درخت خرمایی که خوراک مریم در بیت لحم به صورت اعجازآمیزی از آن تهیه شده بود، با اعجازی دیگر و به دلایلی از طرف خدا به اطراف کوفه منتقل شده باشد.
حضرت عیسی از جانب پروردگار به نبوت برگزیده شد و چون دیگر پیامبران ادامهدهنده رسالت عظیم هدایت و راهبری بشر بود. خداوند متعال در آیه زیر ویژگیهای حضرت عیسی (علیهالسّلام) را به عنوان یک پیامبر چنین میفرماید: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم. زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم، که در گهواره و به هنگام بزرگی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی که به فرمان من از گِل، چیزی به صورت پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به فرمان من پرندهای میشد و کور مادرزاد و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من شفا میدادی و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده میکردی و هنگامیکه بنیاسرائیل را از آسیب رساندن به تو باز داشتم در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی. ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست.» [۱۳] این آیه علاوه بر بیان بعضی از معجزات حضرت عیسی (علیهالسّلام) به عنوان پیامبر، به مساله تربیت الهی هر پیامبر صاحب رسالت از ابتدای تولد اشاره میکند. [۱۴]
دوران نبوت حضرت عیسی
از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به حضرت سلیمان و از طریق ایشان به حضرت یعقوب می رسد،[۱۲] حضرت عیسی علیه السلام نیز از انبیاء بنی اسرائیل (فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام) محسوب می شود. حضرت عیسی علیه السلام به سوى بنى اسرائیل گسیل شد و مأمور شد تا ایشان را به سوى دین توحید بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوى شما و با معجزه اى از ناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که براى شما (و پیش رویتان) از گل چیزى به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى می شود و من کور مادرزاد و برص غیر قابل علاج را شفا مىدهم و مردگان را به اذن خدا زنده مىکنم و ...، که در این براى شما آیتى است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.[۱۳]
عیسى علیه السلام مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت حضرت موسى علیه السلام است دعوت می کرد، چیزى که هست بعضى از احکام موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چیزها است که در تورات به منظور گوشمالى و سختگیرى بر یهود حرام شده بود و بارها می فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم، در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالى که بشارت می دهم به رسولى که بعد از من میآید و نامش احمد است.[۱۴]
عیسى علیه السلام به وعده هایى که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.
عیسى علیه السلام همچنان بنى اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتى که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتى طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی که به وى ایمان آورده بودند چند نفر حوارى انتخاب کرد تا او را در راه خدا یارى کنند.[۱۵]
گرایش روزافزون مردم و یهودیان به دین حضرت عیسی (علیهالسّلام)، وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیهالسّلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیهالسّلام) شخصی بنام «یهودا اسخر یوطی» را به قتل رساندند.[۱۶]
از سوى دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مسأله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد، بعضى خیال کردند که او را کشتند، بعضى دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد.[۱۷]
قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (علیهالسّلام) را چنین نقل میکند: «و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند، بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.»[۱۸]
وظیفه تبلیغ دین مسیحیت بعد از حضرت عیسی (علیهالسّلام) بر عهده شاگردان، رسولان و مبلغان بعد از ایشان از جمله پُطرس بود که در این راستا بیشترین زحمتها را متحمل شدند و موفقیتهای زیادی را نیز کسب کردند. اما بعضی از شاگردان ایشان همچون پلوس اولین انحرفات را در دین مسیح به وجود آوردند، از جمله اعتقاد شرکآمیز به تثلیث و موجود الهی بودن حضرت عیسی (علیهالسّلام) بود که طبق بعضی تحلیلها این انحرفات ناشی از گرایشات پلوس به تعالیم آیینهای هنری بوده است.[۱۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت
ادامه مطلب را ببينيد
گرایش روزافزون مردم و یهودیان به دین حضرت عیسی (علیهالسّلام)، وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیهالسّلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیهالسّلام) شخصی بنام «یهودا اسخر یوطی» را به قتل رساندند. [۱۵]
قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (علیهالسّلام) را چنین نقل میکند: «و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند، • بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.» [۱۶] [۱۷]
حدیث موثقی از حضرت رضا (علیهالسّلام) منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجتهای خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...» [۱۸]
بازگشت حضرت عیسی
بازگشت حضرت عیسی از وقایع قطعی دوران ظهور امام مهدی(عج) است که مسلمانان و مسیحیان به بازگشت حضرت عیسی در آخرالزمان باور دارند. این مسئله در جاهای متعددی از انجیل آمده است و به عقیده برخی از مفسران قرآن، آیاتی از قرآن نیز به بازگشت حضرت عیسی(ع) در آخرالزمان اشاره دارد.
در روایات شیعه، هدف از بازگشت حضرت عیسی(ع)، یاری کردن امام مهدی(عج) دانسته شده است؛ چنانکه مطابق روایات اهل تسنن حضرت عیسی(ع) پس از بازگشت، خود را وزیر امام مهدی(عج) معرفی میکند. در منابع شیعه و سنی، مکانهای مختلفی به عنوان محل بازگشت حضرت عیسی(ع) بیان شده که از جمله آنها میتوان به مکه، دمشق و بیتالمقدس اشاره کرد.
بر اساس احادیث مستفیض از شیعه و سنی، عیسی(ع) پس از بازگشت، در اقامه نماز به امام دوازدهم اقتدا میکند. در برخی از روایتهای دیگر کشته شدن دجال و قتل یأجوج و مأجوج به عیسی(ع) نسبت داده شده است؛ ولی نجمالدین طبسی، از محققان حوزه علمیه، معتقد است بنیامیه به جهت بغضی که از اهلبیت(ع) داشتند، تلاش کردند با نسبت دادن این امور به حضرت عیسی(ع)، وی را مهدی موعود جلوه دهند.
درباره بازگشت عیسی(ع) کتابها و مقالههایی نوشته شده است؛ از جمله کتاب «نزول مسیح و ظهور موعود» به قلم میرتقی حسینی گرگانی و کتاب «نقش حضرت مسیح(ع) در دولت مهدوی» نوشته مجید یعقوبزاده.
اهمیت و جایگاه
بازگشت عیسی(ع) از وقایع قطعی دوران ظهور امام مهدی(عج) به شمار آمده است.[۱] اگرچه اندیشمندان مسلمان در زنده بودن یا وفات حضرت عیسی اتفاق نظر ندارند، ولی بیشتر آنها به زنده بودن وی باور دارند.[۲] به گفته علی کورانی در کتاب عصر الظهور، بازگشت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور امام زمان(عج) در میان مسلمانان مسئلهای مورد اتفاق است.[۳] برخی از محققان معتقدند علاوه بر مسلمانان، در بین مسیحیان نیز این مسئله مورد اتفاق است؛[۴] اما در مسیحیت برخلاف اسلام، عیسی(ع) را منجی موعود معرفی کردهاند.[۵]
در منابع روایی اهل تسنن ۲۸ روایت[۶] و در منابع روایی شیعه ۳۰ روایت در مورد نزول حضرت عیسی(ع) در دوران ظهور وارد شده است،[۷] که سید محمدحسین طباطبائی نویسنده المیزان، آنها را مستفیض میداند.[۸]
اشاره به بازگشت حضرت عیسی در کتابهای آسمانی
شماری از مفسران آیات ۴۶ سوره آل عمران و ۱۵۹ سوره نساء را بر بازگشت حضرت عیسی(ع) در زمان ظهور تطبیق دادهاند؛ چنانکه در بخشهای مختلفی از انجیل این موضوع به صورت صریح بیان شده است:
آیه ۴۶ سوره آل عمران
به گفته ناصر مکارم شیرازی نویسنده تفسیر نمونه، این احتمال وجود دارد که آیه «وَ یُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلًا وَ مِنَ الصَّالِحِینَ» و در گهواره و میانسالی با مردم سخن خواهد گفت؛ و از شایستگان است.» یک نوع پیشگویی در مورد بازگشت عیسی(ع) باشد؛[۹] زیرا واژه «کَهْل» در عربی به معنای مرد میانسال به کار میرود،[۱۰] و از طرفی گفته شده، حضرت عیسی(ع) در سن ۳۲[۱۱] یا ۳۳ سالگی به آسمان عروج کرده است.[۱۲] در حدیثی از امام صادق(ع) عروج او در ۳۳ سالگی دانسته شده است.[۱۳] ازاینرو، عیسی(ع) تا قبل از عروج به آسمان به میانسالی نرسیده بود؛ به همین دلیل میانسالی وی در آینده و طبق روایات، در زمان ظهور امام عصر(ع) محقق خواهد شد.[۱۴] به گفته برخی از محققان سخن گفتن حضرت عیسی در دو مقطع بسیار اهمیت دارد: ۱. هنگامی که آبروی مادرش مریم در خطر بود و او میخواست مادر خود را از تهمت ناروا مبرّا سازد ۲. آنگاه که حضرت مهدی(عج) ظهور میکند و عیسی اهل کتاب را به پیروی از ایشان فرا میخواند.[۱۵]
آیه ۱۵۹ سوره نساء
محمدحسین طباطبایی و محمد صادقی تهرانی، از مفسران شیعه، معتقدند از آیه «وَ إِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ ۖ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا؛ و هیچ یک از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به او ایمان آورد و عیسی در روز قیامت به ایمانشان گواهی خواهد داد»[۱۶] چنین استفاده میشود که قبل از مرگ حضرت عیسی تمامی اهل کتاب به او ایمان آورده، یهودیان نبوتش را میپذیرند و مسیحیان از اعتقاد به الوهیت او دست بر میدارند؛ چراکه مسیح(ع) هنگام ظهور امام زمان(ع) از آسمان فرود آمده، در نماز به ایشان اقتدا میکند و همین امر موجب هدایت اهل کتاب میشود.[۱۷] در حدیثی از امام باقر(ع) نیز این آیه بر نزول حضرت عیسی(ع) در دوران ظهور تطبیق شده است.[۱۸]
در انجیل
بازگشت حضرت عیسی در میان مسیحیان با عنوان «second coming» (به معنای آمدن/ظهور دوم) مشهور است[۱۹] و در مواضعی از انجیل به بازگشت او اشاره شده است.[۲۰] به گفته برخی از محققان، موضوع بازگشت حضرت عیسی در انجیل بیش از سیصد بار و در چندین باب کامل (مانند انجیل متی باب ۲۴ و ۲۵ و انجیل مرقس باب ۱۳) بیان شده است.[۲۱] بر اساس بررسیهای انجام گرفته از انجیل، مسیحیان بر این باورند که مسیح در آخرالزمان بازگشته، برنامه نجات را تکمیل میکند و در آن هنگام صلح کامل در جهان برقرار شده، هیچ جنگ و کشتاری انجام نمیگیرد.[۲۲] فراگیری ظلم در دنیا، بروز قحطی و زمینلرزه در نقاط مختلف، تیره و تار شدن خورشید و ماه و خروج دجال از نشانههای بازگشت عیسی(ع) در انجیل، معرفی شده است.[۲۳]
مکان و زمان بازگشت
در حدیثی از امام صادق(ع)، دمشق به عنوان محل نزول عیسی(ع) معیّن شده است.[۲۴] اما محمدتقی مجلسی در کتاب لوامع صاحبقرانی محل نزول او را مکه معرفی کرده است.[۲۵] در روایات اهل تسنن نیز محلهای مختلفی بهعنوان محل نزول معرفی گردیده است که از آنها میتوان به بیتالمقدس[۲۶] و پل سفید در باب شرقی دمشق اشاره کرد.[۲۷]
زمان دقیق نزول حضرت عیسی(ع) در احادیث بیان نشده، اما برخی از محققان احتمال دادهاند که این امر در ابتدای ظهور امام زمان رخ خواهد داد.[۲۸] ابوالفتوح رازی و طبرسی از مفسران قرن ششم هجری، آیه ۶۱ سوره زخرف[یادداشت ۱] را بر حضرت عیسی(ع) تطبیق داده، بر این باورند که نزول مسیح(ع) از شرایط و علائم برپایی روز قیامت است؛ از این رو نزول حضرت عیسی(ع) پیش از برپایی روز قیامت محقق میشود.[۲۹] این تفسیر که در برخی از روایات اهل تسنن نیز دیده میشود،[۳۰] بر بازگشت عیسی(ع) در دوران ظهور امام مهدی(عج) تطبیق داده شده است؛[۳۱] چراکه ظهور حضرت مهدی(عج) نیز در آخرالزمان اتفاق میافتد.[۳۲]
اقدامات حضرت عیسی پس از بازگشت
بر اساس روایتی از امام صادق(ع)، هدف از نزول حضرت عیسی، یاری کردن امام مهدی(ع) است.[۳۳] در بعضی از روایتها عیسی(ع) خزانهدار حضرت مهدی معرفی شده است.[۳۴] در روایاتی از اهل تسنن حضرت مسیح خود را وزیر امام عصر(ع) معرفی میکند[۳۵] که منصب قضاوت را بر عهده خواهد گرفت.[۳۶] مطابق روایتی در صحیح بخاری، عیسی(ع) پس از نازل شدن، صلیب مسیحیان را شکسته، خوک را میکشد (کنایه از حرام کردن خوردن گوشت خوک[۳۷]) و بر مسیحیان جزیه تعیین میکند و با آمدن وی مردم چنان بینیاز میشوند که هیچکس مالی را نمیپذیرد.[۳۸] همچنین بر اساس روایاتی از شیعه و سنی، حضرت عیسی اقدامات ذیل را در دوران ظهور انجام خواهد داد:
اقتدا کردن در نماز به امام زمان(عج)
بر اساس روایتهای متعددی از شیعه و سنی، عیسی(ع) در خواندن نماز به امام زمان(عج) اقتدا خواهد کرد.[۳۹] به گفته برخی از محققان در منابع روایی شیعیان اقتدا کردن حضرت مسیح به امام مهدی(ع) در چهارده روایت بیان شده است.[۴۰] اگرچه در روایاتِ مربوط به اقتدا کردن عیسی به امام زمان، نقش معرفتی دیگری به صورت صریح بیان نشده است؛[۴۱] اما پژوهشگران با استفاده از مضمون روایتها نکاتی را در اینباره ذکر کردهاند:
- تصریح به مرجعیت سیاسی و دینی امام مهدی(عج).[۴۲]
- تسلیم شدن مسیحیان در برابر امام زمان(عج) و اسلام آوردن آنها؛[۴۳]
- به نظر علی کورانی اقتدای مسیح به امام عصر، زمانی اتفاق میافتد که رومیان پیمان خود با امام(عج) را نقض میکنند و عیسی(ع) با این کار خود در برابر آنان موضعگیری میکند.[۴۴]
قتل دجال
مقالهٔ اصلی: دجال
مطابق حدیثی از امام صادق(ع)، دجال به دست حضرت عیسی(ع) کشته خواهد شد.[۴۵] بر اساس روایتی که در الزام الناصب نقل گردیده، امام زمان(عج) فرماندهی سپاهش را به مسیح(ع) خواهد سپرد و او دجال را در سرزمین حجاز به قتل خواهد رساند.[۴۶] کشته شدن دجال به دست مسیح(ع) در منابع روایی اهل تسنن نیز گزارش شده است.[۴۷] همچنین در برخی از منابع روایی شیعه، کشته شدن دجال به امام مهدی نسبت داده شده است.[۴۸] پژوهشگران بر این باورند که کشته شدن دجال به دست مسیح(ع) با کشته شدن او به دست امام مهدی(عج) تنافی ندارد؛ زیرا عیسی(ع) دجال را به دستور مهدی(عج) به قتل میرساند. به همین دلیل میتوان کشته شدنش را به هر دو نسبت داد.[۴۹] براساس روایتی از اهل تسنن، عیسی(ع) در فلسطین امام زمان(عج) را در کشتن دجال یاری خواهد کرد.[۵۰]
کشتن یأجوج و مأجوج
مقالهٔ اصلی: یأجوج و مأجوج
به گفته علی بن ابراهیم قمی و طبرسی، از مفسران شیعه، خداوند در آیه ٩٦ سوره انبیاء، از خروج یأجوج و مأجوج و طغیان آنها به عنوان یکی از وقایع آخرالزمان خبر داده است.[۵۱] در عهد عتیق و عهد جدید نیز به خروج آنها در آخرالزمان اشاره شده است.[۵۲] در روایتهایی از اهل تسنن چنین آمده که یأجوج و مأجوج به دست حضرت عیسی کشته خواهند شد.[۵۳]
وظیفه تبلیغ دین مسیحیت بعد از حضرت عیسی (علیهالسّلام) بر عهده شاگردان، رسولان و مبلغان بعد از ایشان از جمله پُطرس بود که در این راستا بیشترین زحمتها را متحمل شدند و موفقیتهای زیادی را نیز کسب کردند.
متاسفانه بعضی از شاگردان ایشان همچون پلوس اولین انحرفات را در دین مسیح به وجود آوردند که بهترین آن اعتقاد شرکآمیز به تثلیث و موجود الهی بودن حضرت عیسی (علیهالسّلام) بود که طبق بعضی تحلیلها این انحرفات ناشی از گرایشات پلوس به تعالیم آیینهای هنری بوده است. [۲۱] [۲۲]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت
ادامه مطلب را ببينيد
بازگشت حضرت عیسی
بازگشت عیسی مسیح در آخرالزمان (برای نمونه ر.ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۸۰ قالَ رَسُولُ اللهِ ص انَّ خُلَفائِی وَ اوْصِیائی وَ حُجَجَ اللهِ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدی اثْنَا عَشَرَ اوَّلُهُمْ اخِی وَ آخِرُهُمْ وَلَدِی قِیلَ یا رَسُولَ اللهِ وَ مَنْ اخُوکَ قالَ عَلِیُّ بْنُ اَبی طالبٍ قیلَ فَمَنْ وَلَدُکَ قالَ الْمَهْدِیُّ الَّذی یَمْلَؤُها قِسطاً وَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ الَّذی بَعَثَنی بِالْحَقِّ نَبیّاً لَوْ لَمْ یَبْقَ مِنَ الدُّنیاَ اِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذَلِکَ الْیُومَ حَتَّی یَخْرُجَ فِیهِ وَلَدیَ الْمَهْدیُّ فَیِنِزلَ رُوحُ اللهِ عیسَی ابْنُ مَرْیَمَ فَیُصَلّیَ خَلْفَهُ وَ تُشْرِقَ الْارْضُ بِنُورِهِ وَ یَبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشرِقَ وَ الْمَغْرِب:
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود براستی خلفاء من و اوصیاء من و حجج خدا بر خلق بعد از من دوازده کسند، اولشان برادر من است و آخرشان پسرم. عرض شد یا رسول الله برادرت کیس؟ فرمود علی بن ابی طالب. عرض شد پسرت کیست؟ فرمود مهدی آنکه زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر از جور و ظلم شده. به آن که مرا بحق پیامبر مبعوث کرده اگر نماند از دنیا مگر یک روز هر آینه خدا این یک روز را طولانی کند تا آنکه فرزندم مهدی ظهور کند و روح الله عیسی بن مریم فرود آید و پشت سرش نماز بخواند و زمین بنورش روشن گردد و حکومتش به مشرق و مغرب برسد.) و در بحبوحه جنگ در بیتالمقدس از مسلّمات نزد ما مسلمانان است. در سوره نساء، آیه ۱۵۹ (وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً. و از اهلِ کتاب، کسى نیست مگر آنکه پیش از مرگ خود حتماً به او ایمان مىآورد، و روز قیامت [عیسى نیز] بر آنان شاهد خواهد بود.) و روایت ذیل آن (عَنْ اِبی حَمْزَهَ عَنل شَهْرِ بْنِ حَوْشَبٍ قَالَ قالَ لِیَ الحَجَّاجُ یا شَهْرُ آیَةُ فِی کِتابِ اللهِ قَدْ اعیَتْنِی فَقُلْتُ اَیُّهَا الامیرُ ایَّهُ آیةٍ هِیَ فَقالَ قَوْلُهُ وَ اِنْ مِنْ اهلِ الکِتابِ اِلَّا لَیُوْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَاللهِ لَانِّی لَامُرُ بِالْیَهودیَّ وَ النَّصْرانِیَّ فَتُضْرَبُ عُنُقُه ثُمَّ ارْمَقُهُ بِعَیْنی فَما اراهُ یُحَرِّکُ شَفَتِیهِ حَتَّی یُحْمَلَ فَقُلْتُ اصْلحَ اللهُ الامیرَ لَیْسَ عَلَی مَا تَاوَّلْتَ قالَ کَیْفَ هُوَ قُلْتُ اِنَّ عِیسیَ یَنْزْلُ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیامَه اِلی الدُّنیَا فَلا یَبْقَی اهْلُ مِلَّهٍ یَهُودیٍّ وَ لا غَیْرُهُ اِلَّا آمَنَ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یُصَلِّی خَلْفَ الْمَهْدِیِّ قالَ وَیْحَکَ انَّی لکَ هَذا وَ مِنْ اینَ جِئتَ بِهِ فَقُلْتُ حَدَّثَنِی بِهِ مُحمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلیِّ بْنِ ابی طالبٍ ع فقالَ جِئتَ وَاللهِ بها مِنْ عَینٍ صافیَ (بحارالانوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، ج۵۳، ص ۵۱)
علی بن ابراهیم قمی در تفسیر این آیه شریفه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکُونُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً می گوید: یعنی، هیچ کس از اهل کتاب «تورات و انجیل» نیست مگر اینکه قبل از مرگ او (عیسی) و پیش از روز قیامت بوی ایمان می آورند، و او هم (عیسی) بر آنان گواه خواهد بود. روایت شده که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم چون به دنیا رجوع می کند تمام طبقات مردم به وی ایمان می آورند.
سپس علی بن ابراهیم می گوید: پدرم از قاسم بن محمد و او از سلیمان بن داود منقری از ابوحمزه و او از «شهر بن حوشب» نقل کرده که حجاج بن یوسف به من گفت: ای شهر! یک آیه ای در قرآن است که مرا از درک معنی آن عاجز کرده است. من گفتم: کدام آیه است ایها الامیر؟ حجاج گفت: آیه وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ إِلاَّ لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ است. به خدا قسم من بسیاری از یهود و نصارا را دستور دادم گردن بزنند و در آن هنگام آنها را بدقت می نگریستم، هیچ گاه ندیدم که لب های خود را پیش از مرگش به منظور ایمان آوردن به عیسی حرکت دهند. من گفتم: ایها الامیر! تأویل آیه نیست که شما فهمیده اید. حجاج پرسید پس تأویل آن چیست؟ گفتم: عیسی بن مریم پیش از روز قیامت بدنیا فرود می آید، و در آن موقع پیروان دینی اعم از یهودی و غیره نمی ماند جز اینکه قبل از مرگ به وی ایمان می آورند، و عیسی خود پشت «سرمهدی» نماز می گذارد. حجاج گفت: ای وای! این را از کی دانستی و از کجا آورده ای؟ گفتم: محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (امام محمد باقر) به من خبر داد حجاج گفت: بخدا قسم این تأویل را از چشمه زلالی آورده ای!!
همچنین ر.ک: بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۵۱، ص ۹۷ و کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص ۴۸۹) این حقیقت بیان شده است که همه اهل کتاب در آخرالزمان و پیش از مرگ عیسی به وی ایمان میآورند. این موضوع امروزه برای اهل جهان معاصر ما که در آن فتنه صهیونیسم اوج گرفته و جمعیت بزرگ پیروان مسیح هر روز در دام آنان گرفتارتر میشوند، موضوعی قابل درک است و پرده از راز زنده ماندن این پیامبر بزرگ در میان شهادت و قتل بسیاری از دیگر پیامبران الهی برمیدارد.
به هر حال پس از عیسی، آنچنان که خود سفارش کرده بود (سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، مسیحیت، ص ۴۹. همچنین: الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص ۲۶۳؛ ارشاد القلوب إلی الصواب، ج۲، ص ۳۱۲؛ أمالی الصدوق، ص ۴۶؛ أمالی المفید، ص ۱۰۶؛ بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الائمة الأطهار، ج۲۳، ص ۵۸؛ الخرائج و الجرائح، ج۲، ص ۷۴۴.) پطرس که نخستین ایمان آورنده به او و بزرگترین حواری بود، ادامه بار رسالت وی را برعهده گرفته و به عنوان وصی او معرفی میشود. پطرس که شمعون نیز خوانده میشود، جد مادری نرجس خاتون مادر مکرمه امام زمان عجلاللهتعالیفرجه است و بدین شکل پیوند دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت را در آخرالزمان تضمین نموده است. پطرس به رهبری امت و تبلیغ دین عیسای مسیح مشغول میشود تا در حدود سال ۴۰ میلادی، یعنی ۱۰ سال پس از عیسی علیهالسّلام، اتفاق مهمی میافتد. در این زمان شخصیت دیگری به نام شائول – که در زبان یونانی و امروزه به نام پولس خوانده میشود – وارد دین جوان مسیحیت میشود. سابقه، نحوهی ورود و اقدامات بعدی او کاملاً حکایت از توطئهای مجدد دارد، توطئهای که سرانجام به تحریف نهایی دین مسیح انجامید. پولس که یهودیای بود سختگیر و متعصب و هیچگاه در زمان حضور عیسی علیهالسلام وی را ندیده بود، ظاهراً به تنها شغلی که اشتغال داشت، تعقیب، دستگیری و شکنجه مسیحیان بود. اینکه وی در قلمرو رومیان آزادانه به این عمل و در سطحی گسترده میپرداخت، نشان از همراهی مطلق حکومت روم با یهودیان در قتلعام مسیحیان نو دین دارد. در یکی از این سفرها که وی برای دستگیری گروهی مسیحی به دمشق میرفت، در نزدیکی این شهر حادثهای ظاهراً برای او رخ میدهد که هم سرنوشت او و هم سرنوشت مسیحیت را تغییری جدی میدهد. این حادثه در باب نهم اعمال رسولان بدین شکل نقل شده که در نزدیکی شهر، نوری او را در بر میگیرد و به او خطاب میکند که چرا بر من جفا میکنی. در پاسخ پرسش وی از شخص ندادهنده، او خود را عیسای مسیح معرفی کرده و از او میخواهد که به شهر رفته و منتظر دریافت فرمان بماند. در این داستان وی به طور موقت کور میشود و در جریان شفای وی، خداوند او را برای اعلام نام خود به ملتها و پادشاهان آنان و قوم اسرائیل انتخاب میکند. اینچنین دین عیسای مسیح در بدو ظهور مورد تعرض حزب شیطان قرار میگیرد و پس از چندی شائول یا پولس، شمعون پطرس را کنار زده و قهرمان اصلی دین مسیحیت و کتاب آن میشود! وی بلافاصله دست به کار تحریف دین شده و در دو بُعد به مخالفت با تعالیم مسیح و دعوت پطرس میپردازد: (سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، مسیحیت، ص ۵۵) در بُعد عملی، انجام شریعت یهود را برای غیریهودیان لازم نمیداند و در بُعد عقیدتی، الاهیاتی خاص را تعلیم میدهد که در آن عیسی مسیح الوهیت می یابد. ورود تثلیث در دین عیسی علیهالسلام نتیجه تلاشهای مستمر پولس است. وی ظاهراً در آغاز کار و با مخالفتها و مقاومتهای پطرس و دیگر بزرگان مسیحیت، ناچار حوزه عمل خود را در میان غیریهودیان (امتها) اعلام میکند و جریان تحریف را از آنجا آغاز و پی میگیرد. از همین مقطع است که کار تحریف انجیل مسیح نیز آغاز میشود. آنچه امروزه بنام عهد جدید در اختیار ما قرار دارد، مجموعهی بیست و هفت کتاب و رساله است که تنها صحت انتساب رسالههای پولس به شخصیتی شناخته شده مورد تأیید محققان است و اتفاقاً این بخش بنا بر اعتقاد ایشان نخستین نوشتههای عهد جدید است. بخشهای دیگر این کتاب هیچکدام پیش از سال ۶۴ میلادی یعنی سال مرگ پولس نوشته نشده است. لوقا که نویسنده یکی از اناجیل چهارگانه عهد جدید است، فردی است غیریهودی که به دست پولس ایمان آورد و شاگرد مخصوص او شد. انجیل لوقا در کنار دو انجیل دیگر متی و مرقس مجموعه اناجیل همنوا یا همنظر (synoptic Gospels) را شکل میدهند که مطالب و سبک و سیاق بسیار مشابهتری را نسبت به انجیل چهارم یعنی انجیل یوحنا دارند. این موضوع بدین معنی است که پایه و اساس و متن اصلی انجیل امروزی آموزههایی است که در این دین از سوی پولس مطرح شده است.
وی بر اساس روایتی به عنوان تحریفکننده دین مسیح، یکی از دوازده نفر صاحب تابوتی است که آتش جهنم از آن شعلهور میشود. (برای نمونه ر.ک: الإحتجاج علی أهل اللجاج، ج۱، ص ۸۶: اَ سَمِعْتُمْ رَسُولَ اللهِ یَقُولُ اِنَّ تَابُوتاً مِنْ نارٍ فِیهِ اثْنَا عَشَرَ رَجُلاً سِتَّةُ مِنَ الاوَّلینَ وَ سِتَّةُ مِنَ الاخِرینَ فِی جُبٍّ فِی قَعْرٍ جَهَنَّمُ فِی تابُوتٍ مُقَفَّلٍ عَلی ذلِکَ الجُبِّ صَخْرَةُ اِذا ارَادَ اللهُ انْ یُسَعِّرَ نارَ جَهَنَّمَ – کَشَفَ تِلْکَ الصَّخْرَةَ عَنْ ذلِکَ الْجُبِّ فَاسْتَعاذَت جَهَنَّمُ مِنْ وَهَجِ ذلِکَ الْجُبِّ فَسَالْناهُ عَنْهُم وَ انْتُمْ شُهُودٌ فَقالَ ص امَّا الاوَّلُونَ فَابْنُ آدَمَ الَّذی قَتَلَ اخَاهُ وَ فِرْعَوْنُ الْفَراعِنَةِ نُمْرُودُ وَ الَّذیِ حَاجَّ ابْراهیمَ فِی رَبِّهِ وَ رَجُلانِ مِنْ بَنِی اسرائیلَ بَدَّلاً کِتابَهُمْ وَ غَیَّرا سُنَّتَهُمْ امَّا احَدُهُما فَهوَّدَ الْیَهُودَ وَ الاخَرُ نَصَّرَ النَّصَارَی وَ ابْلیسُ سادِسُهُمْ وَ الدَّجَالُ فِی الآخرِینَ – وَ هُولاء الْخَمْسَةُ اصْحابُ الصَّحیفَةِ الَّذینَ تَعَاهَدوا وَ تعَاقَدوُا عَلی عَدَواتِکَ یَا أخِی وَ التَّظاهُرِ عَلیْک بَعْدِی هَذَا وَ هَذاَ حَتَّی عَدَّهُمْ وَ سَمَّاهُم: علی علیه السّلام فرمود: جز یک مطلب چیزی نمی گویم. شما را به خدا یادآور می شویم ای چهار نفر-که منظور حضرت، من و ابوذر و زبیر و مقداد بود-من از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می فرمود: صندوقی از آتش وجود دارد که در آن دوازده نفرند، شش نفر از اولین و شش نفر از آخرین. (آن صندوق) در چاهی در قعر جهنّم در صندوق قفل شده دیگری است. بر در آن چاه صخره ای است که هرگاه خداوند بخواهد جهنّم را شعله ور نماید آن صخره را از در آن چاه برمی دارد و جهنّم از شعله و حرارت آن چاه شعله ور می شود. علی علیه السّلام فرمود: شما شاهد بودید که از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم درباره آنان و «اوّلین» سؤال کردم، فرمود: امّا «اوّلین» عبارتند از: از فرزند آدم که برادرش (هابیل) را کشت، و فرعون فرعونها، و آن کسی که با ابراهیم علیه السّلام درباره خداوند به منازعه پرداخت و دو نفر از بنی اسرائیل که کتابشان را تحریف کردند و سنتّشان را تغییر دادند، یکی از آنان کسی بود که یهودیان را یهودی نمود و دیگری نصاری را نصرانی نمود. و ابلیس ششم آنان است. و اما «آخرین» عبارتند از دجال و این پنج نفر اصحاب صحیفه و نوشته و جبت و طاغوتی که بر سرآن با هم عهد بسته اند و بر عدوات با تو – ای برادرم – هم پیمان شده اند، و بعد از من بر علیه تو متحد می شوند. این و این، که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم آنان را برای ما نام برد و برشمرد.) به هر حال اینچنین بود که دین مسیح پس از دین موسی علیهالسلام بهعنوان یکی از بزرگترین ادیان الهی مورد دستبرد حزب شیطان واقع شد. از این پس بروز اختلافات فرقهای و جدالهای کلامی بیاثر هر روز بنیه این دین پرنشاط را از بین برد تا سرانجام چند قرن بعد آماده تحریف کامل شد.
حضرت عیسی در قرآن
حضرت عیسی علیه السلام در قرآن کریم ۲۵ بار به عنوان عیسی و ۱۳ بار به عنوان مسیح یاد شده است. مطابق با قرآن، حضرت عیسی علیه السلام، بنده خدا[۲۰] و رسول به سوى بنى اسرائیل[۲۱] و یکى از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت[۲۲] بوده و کتابى به نام انجیل داشت.[۲۳] خداى تعالى نام او را مسیح نهاد[۲۴] و "کلمة اللَّه" و "روحى از خدا" خواند،[۲۵] و داراى مقام امامت[۲۶] و از گواهان اعمال،[۲۷] و بشارت دهندگان به آمدن پیامبر اسلام،[۲۸] وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود.[۲۹] او از برگزیدگان بود[۳۰]، مبارک بود هر جا که باشد، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد[۳۱] و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت.[۳۲][۳۳]
چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی علیه السلام در آنها آمده است:
- «إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ»: یاد کن هنگامیرا که فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را به کلمه اى از جانب خود که نامش مسیح، عیسى بن مریم است مژده می دهد، در حالى که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. (سوره آل عمران، آیه ۴۵)
- «وَزَکرِیا وَیحْیىٰ وَعِیسَىٰ وَإِلْیاسَ کلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ»: و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را یاد کن که جملگى از شایستگان بودند. (سوره انعام، آیه ۸۵)
- «إِنَّ مَثَلَ عِیسَىٰ عِنْدَ اللَّهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کنْ فَیکونُ»: در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. (سوره آل عمران، آیه ۵۹)
حضرت عیسی در روایات
- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای ام ایمن، مگر نمیدانی که برادرم عیسی شامی را برای صبحانه و صبحانه ای را برای شام نگه نمیداشت؟ از برگ درختان تغذیه میکرد و از آب باران میآشامید، پلاس میپوشید و هر جا شب میرسید همان جا بیتوته میکرد و میگفت: هر روزی، روزی خود را میآورد.[۳۴]
- امام علی علیه السلام در وصف عیسی علیه السلام: و اگر خواهی، از عیسی بن مریم علیه السلام برایت بگویم. او سنگ را بالش خود میکرد و جامه خشن میپوشید و نان خشک و گلوآزار میخورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتابگیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان میرویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او![۳۵]
- امام صادق علیه السلام: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است.[۳۶]
- سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی علیه السلام: ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با نافله ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها میگذارم.[۳۷]
- امام صادق علیه السلام: یکی از روش های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی علیه السلام همراهی میکرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی علیه السلام از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی علیه السلام رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید.[۳۸]
- پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب میکشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمیشود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب میشد و امسال که از آن میگذرم دیگر عذاب نمیکشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم.[۳۹]
- به عیسی بن مریم علیه السلام عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم.[۴۰]
- در حدیث موثقی از حضرت رضا علیه السلام منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجتهای خدا بر مردم، به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...».[۴۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت
ادامه مطلب را ببينيد
معجزات حضرت عیسی
... "و آتـَینا عیسی ابنَ مَریَمَ البـَیـِنات وَ اَیَّدناهُ بـِروُحُ القُدُس ... (بقره253) ما به عیسی بن مریم نشانه های روشن دادیم و او را با روح القدس تأیید کردیم. بر اساس تاریخ، نشانه های روشن، اشاره به معجزاتی مانند: شفای بیماران غیر قابل علاج، احیای مردگان و معارف عالی دینی دارد.
- وَ یـُکـَلِّمُ الناسَ فی المَهدِ وَ کَهلاً وَ مِنَ الصالِحین. (آل عمران46) در این آیه به یکی از معجزات حضرت مسیح ع اشاره می شود که: او با مردم در گهواره آنگونه سخن گفت که در کهولت سخن می گوید و او از صالحان است. و (خداوند) او را رسول و فرستاده ای به سوی بنی اسرائیل قرار می دهد. (و حضرت عیسی می گوید) من از گل چیزی به شکل پرنده می سازم، سپس در آن می دمم که به فرمان خدا پرنده ای می گردد.
من کور مادرزاد و مبتلا به بیماری برص (پیسی) را بهبودی می بخشم. من مردگان را به فرمان خدا زنده می کنم و شما را از آنچه می خورید و در خانه ها ذخیره می کنید، خبر می دهم وَرَسُولًا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ أَنِّی قَدْ جِئْتُکُم بِآیَةٍ مِّن رَّبِّکُمْ أَنِّی أَخْلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأکْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْیِی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأْکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لآیَةً لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ (آل عمران49)
در آیه 110 مائده، خداوند به معجزات حضرت عیسی که درآیه (49آل عمران) ذکر شده، اشاره می نماید و چنین می گوید که این معجزات به اذن خدا صورت گرفته، و تو به اذن من مرده را زنده نمودی، کور مادرزاد را شفا دادی، بیماری برص را بهبود بخشیدی. ..... وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنفُخُ فِیهَا فَتَکُونُ طَیْرًا بِإِذْنِی وَتُبْرِئُ الأَکْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِی .....
حواریون چه کسانی هستند؟
در قرآن مجید پنج بار از حواریون حضرت مسیح علیه السلام یاد شده، که دو مرتبه آن در سوره صف است. این تعبیر اشاره به دوازده نفر از یاران خاص حضرت مسیح است، که نام آنها در انجیل های کنونی (انجیل متی و لوقا باب6) ذکر شده، این واژه از ماده "حور" به معنی شستن و سفید کردن است، و چون آنها قلبی پاک و روحی با صفا داشتند و در شستشوی روح و جان خود و دیگران تلاش و کوشش می کردند، این واژه بر آنها اطلاق شده است.
در بعضی از روایات آمده که حضرت عیسی (ع) هر یک از آنها را به عنوان نماینده خود به یکی از مناطق مختلف جهان فرستاد، آنها افرادی مخلص، ایثارگر، مجاهد و مبارز بودند و شدیدا به حضرت عیسی (ع) عشق می ورزیدند.
چرا عیسی کلمه نامیده شد؟!
در هیچ موردی از آیات قرآنی به طور خاص، به کسی یا چیزی جز حضرت عیسی(ع) کلمه گفته نشده، گواینکه به طور عام، به همه مخلوقات الهی کلمات گفته شده
ویژگی این پیامبر سخت کوش که در نظر مستکبران، مستوجب مرگ سرخ و چوبه دار میشود، چیست؟ قرآن مجید، تنها درباره او که میفرماید اِنَـما المَسیحُ عیسَی ابنُ مَریَم رَسوُلُ الله وَ کـَلِمَته اَلقاها الی مَریَم (النساء171)
جز این نیست که مسیح، عیسی بن مریم، فرستاده خدا و کلمه اوست که به مریم القاء کرده. در ضمن بشارتهایی که به حضرت مریم داده شد، فرشتگان گفتند یا مَریَمُ اِنَ الله یُبَشِرُکَ بـِکـَلِمَةٍ مِنهُ اسمُهُ المَسیحُ عیسَی ابن مَریَم وَجیهاً فِی الدُنیا وَ الاخِرَةِ وَ مِنَ المُقرَّبین (آل عمران45)
ای مریم، خداوند تو را به کلمه ای از خویش که نامش مسیح، عیسی بن مریم است و در دنیا و آخرت وجاهت دارد و از مقربان است، بشارت می دهد.
چرا تنها وی کلمه خدا نامیده شده است ؟
نکته ای که در آیه فوق باید مورد عنایت قرار گیرد، این است که عیسی (ع) کلمه ای است که نامش مسیح ، عیسی بن مریم است. پس مسیح یا عیسی (نام کلمه خاص الهی) آن انسانی است که از مریم ، بدون پدر متولد می شود
پس مسیح یا عیسی از مقوله لفظ است. ولی کلمه در آیه فوق، از مقوله لفظ نیست، بلکه از مقوله اعیان خارجی و جوهر است. البته مانعی نیست که برای کلمه ای که از مقوله لفظ است نیز نامگذاری کنند مثلاً نام یک دسته از کلمات را اسم و نام دسته ای دیگر را حرف بگذارند
بررسی اقوال
درباره اینکه چرا عیسی کلمه خدا است، اقوال و نظراتی است. راغب اصفهانی اقوالی ذکر می کند:
عیسی را از این جهت کلمه نامیده اند که با کلمه الهی کُن که در آیه شریفه اِنَّ مَثَلَ عیسی عِندَ الله کـَمَثـَلِ آدم خَلَقَهُ مِن تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ کـُن فـَیَِکوُن (آل عمران59 ) آمده، آفریده شد.
همانطوریکه مردم با کلام نورانی خداوند هدایت می شوند و راه را از بیراهه تشخیص میدهند، با وجود مقدس عیسی نیز هدایت می شوند. بنابراین ، عیسی با کلام خدا در هدایت و روشنگری راه تکامل بشر مشترک است.
عیسی هنوز در گهواره بود که خداوند او را به نور وحی، شرافت بخشید چنانکه خودش فرموده انّی عَبدُالله ءاتانی الکتاب وَ جَعَلَنی نَبیا (مریم30) منم بنده خداوند که به من کتاب داده و مرا پیامبر گردانیده. این ویژگی عیسی که در اوایل تولد، شایستگی دریافت وحی الهی را پیدا میکند، موجب شده که او را کلمه بنامند.
علت اینکه حضرت عیسی کلمه نامیده شده، این است که او به مقام پیامبری رسید. همچنانکه پیامبر گرامی اسلام نیز به خاطر همین مقام ذکر نامیده شده است قَد اَنزَلَ اللهُ الَیکُم ذِکراً / رَسوُلاً یَتلوا عَلیکُم آیات اللهِ مُبَیّنات ( الطلاق10و11) خداوند به سوی شما، ذکر (یعنی رسولی) را فرستاد که آیات روشنگر خدا را بر شما تلاوت می کند.
در این آیه کریمه، منظور از ذکر، رسول است و منظور از رسول، به قرینه یتلوا علیکم آیات الله، پیامبر گرامی اسلام است. ذکر و کلمه هر دو از یک مقوله اند. خداوند، ذکر و کلمه را در مورد الفاظ به کار نبرده، بلکه یکی را در مورد پیامبر اسلام و دیگری را درباره حضرت مسیح به کار برده. معلوم میشود که رسالت آسمانی است که موجب شده که یکی از آنها ذکر و دیگری کلمه نامیده شود.
مرحوم علامه طباطبائی :
اینکه به عیسی کلمه گفته شده ، به خاطر این است که انبیاء پیشین یا پیامبران اسرائیلی، او را به عنوان رهبر نجات بنی اسرائیل برای قوم مطرح کردند و چندان در سخنان خود درباره او سخن گفتند و به بعثت و قیامش مژده دادند که مردم گرفتار ظلم و اسیر بردگی و بدبختی همواره چشم به راه او بودند. بنابراین ، وقتی که عیسی ظهور می کند، خداوند می گوید : این است کلمه ای که من توسط پیامبرانم به شما ابلاغ کرده ام. نظیر مطلب فوق درباره حضرت موسی(ع) درقرآن آمده وَ تَمَّت کَـلِمَةُ رَبّکَ الحُسنی عَلی بَنی اِسرائیلِ بـِما
صَبَرُوا (الاعراف/137)
عیسی کلمه است، به خاطر اینکه مقاصد تورات را تبیین می کند و تحریفهای یهودیان را برملا می سازد و اختلافات دینی مردم را رفع می کند. چنانکه قرآن از زبان عیسی می فرماید وَ لِاُ بَیِّنَ لَکُم بَعضَ الذی تَختَلِفوُن فیه (الزخرف/63) برای اینکه برخی از چیزهایی را که در آنها اختلاف می کنید، برای شما بیان کنم.
اگر چه همه مخلوقات به کلمه ایجادی "کن" آفریده شده اند و از این لحاظ ، اختلافی میان آنها نیست ، اما در میان مخلوقات عالم طبیعت و مخصوصاً در میان انسانها، عیسی خصوصیتی دارد که هیچیک ندارند. حتی انبیاء و ائمه نیز آن خصوصیت را ندارند. آفرینش سایر موجودات عالم طبیعت (اعم از انسان و غیر انسان) از مجاری عمومی بروز می کند . روییدن گیاه و پدید آمدن حیوان و آفرینش انسان، هرکدام از مجرایی صورت می گیرد که مخصوصاً برای دانشمندان طبیعی و زیست شناسی شناخته شده و زمینه مطالعاتی گسترده و تحقیقاتی عمیق است
در این میان، خدواند متعال، قدرت نمایی کرد و فصلی جدید و استثنایی در نظام خلقت گشود و انسانی آفرید که از آمیزش زن و مرد پدید نیامد، بلکه اکثر اسباب عادی و تدریجی از صحنه آفرینش عیسی حذف شدند. از این جهت است که عیسی خود کلمه نامیده شده.
دوران نبوت
حضرت عیسی در دامان پاک حضرت مریم پرورش یافت تا اینکه به سن هفت یا هشتسالگی رسید. در این هنگام مأموریت یافت تا بنیاسرائیل را هدایت کند و آنان را از گمراهی نجات دهد.
خداوند به حضرت عیسی کتاب تورات را تعلیم داد و انجیل را به او آموخت و حکمت و علوم مخصوص خود را به او عطا کرد.
خداوند همانگونه که به پیامبران دیگر، معجزاتی عطا کرده بود، به حضرت عیسی نیز معجزات بزرگی عطا کرد تا پیامبری او را به مردم اثبات کند.
یکی از معجزات او این بود که با گِل، پرنده میساخت. سپس در آن میدمید و آن مجسمه، به اذن الهی تبدیل به پرندهای زنده میشد. خداوند به او این اجازه را داده بود تا نابینایان و کسانی که دچار بَرص هستند، شفا دهد. یکی از شگفتانگیزترین معجزه حضرت عیسی، زنده کردن مردگان بود. او به امر الهی، افراد متعددی را زنده کرد. او حتی از غذاهایی که مردم در خانه خود میخوردند و یا ذخیره میکردند به آنها اطلاع میداد.
«مائده آسمانی» معجزه دیگری از حضرت عیسی بود که با درخواست حواریون(شاگردان خاص عیسی مسیح) انجام شد. این سفره غذا از آسمان نازل شد و با اینکه فقط نُه قرص نان و نُه ماهی کوچک در آن بود،چهار هزار و هفتصد نفر را سیر کرد.
با وجود این همه معجزات، عده کمی از مردم به حضرت عیسی ایمان آوردند که در صدر آنها حواریون بودند. تعداد حواریون دوازده نفر بود و عالمترین آنها «الوقا» نام داشت.. اما کسانی که از بنیاسرائیل راه کفر را در پیش گرفتند، مورد لعن حضرت عیسی قرار گرفته و بنابر نقلی مسخ شده و تبدیل به میمون شدند.
سرانجام حضرت عیسی
برخی از یهودیان که دشمنی حضرت مسیح را در دل داشتند، کمر به کشتن او بستند. با خیانت یکی از حواریون به نام یهودای اسخریوطی که قلباً به او ایمان نیاورده بود و منافق محسوب میشد، محل اختفای حضرت عیسی افشا شد و دشمان به آنجا رفته و شخصی که در ظاهر شبیه به حضرت عیسی بود را دستگیر کردند. مسیحیان و دیگر افراد چنین اعتقاد دارند که دشمنان حضرت مسیح، او را در روز جمعه به صلیب کشیده و او را کشتند. اما پس از گذشت سه روز از مرگ حضرت عیسی، روز یکشنبه، او دوباره زنده شده و به آسمان رفته است.
اما کتاب آسمانی قرآن، کشته شدن و به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح را رد میکند و میفرماید: «آنها مسیح را نکشتند و به صلیب نکشاندند بلکه شخص دیگری را اشتباهاً به جای او به صلیب کشاندند و خودشان هم یقین به این موضوع نداشتند، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد.«آری، خداوند او را از شر دشمنانش حفظ کرده و به آسمان برد تا اینکه در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به زمین برگرداند و او پشت سر آنحضرت نماز بخواند.
زنده بودن حضرت عیسى علیه السلام
قرآن مجید چرا این قدر اصرار دارد که عیسى ع به دست یهود کشته نشده و به دار آویخته نشده؟ و این چه جریانى است که شکل صلیب دنیاى مسیحیت را پر کرده و قرآن آن را از بیخ انکار مى کند؟ و قولهم انا قتلنا عیسى ابن مریم رسول الله و ما قتلوه و ما صلبوه و لکن شبه لهم و ان الذین اختلفوا فیه منه ما لهم به من علم الا اتباع الظن و ما قتلوه بقینا بل رفعه الله الیه و کان الله عزیرا حکیما
یهود را مجازات کردیم به علت آنکه گفتند: عیسى بن مریم را (که رسول خداست) ما کشتیم و حال آنکه او را نکشتند و به دار نزدند، بلکه کار بر آنها مشتبه شد، آنانکه در قتل و صلب او اختلاف کرده اند و در شک تردید مى باشند، به آن علمى ندارند، فقط از گمان پیروى مى کنند (نساء157)
او را از روى یقین نکشتند بلکه خدا او را بالا برد و خدا توانا و کردارش حکیمانه است.
علت این همه انکار آن است که درباره صلیب، خرافه اى در بین نصارا به وقوع پیوسته اگر کسى به صلیب عقیده نداشته باشد، اهل جهنم است. چنانکه در اسلام لا اله الا الله نباشد اهل بهشت نخواهد بود. و گفته اند: خداوند با کشته شدن حضرت عیسى گناهان بشر را علاج نمود و آنها را مغفرت قرار داد! ما فقط جریان را نقل مى کنیم و با رد آن کارى نداریم. انکار قرآن در این رابطه کافى است .
در تفسیر المیزان و المنار چنین آمده است : نصارا مصلوب شدن حضرت عیسى را اساس دین و دعوت خود قرار داده اند و مى گویند: چون آدم با خوردن شجره منهیه گناهکار شد، لا جرم او و فرزندانش مستحق عذاب شدند، پس اولاد او نیز گناه کردند و مستحق عذاب شدند
چنانکه به وسیله پدرشان نیز سزاوار عذاب شده بودند. از طرف دیگر، خدا هم عادل است و هم مهربان . از این جهت اشکال بزرگى پیش آمده ؛ زیرا آمرزیدن آدم و فرزندان او منافى عدالت و عذاب آنها مخالف رحمت خدا بود. خلاصه ، رحمت مقتضى مغفرت و عدالت مقتضى عذاب بود.
این مشکل همچنان لا ینحل مانده بود تا خداوند به برکت عیساى مسیح آن را حل فرمود: بدین طریق که خدا پسر خود را که عین حال خود خدا بود، به شکم زنى از فرزندان آدم وارد نمود و از وى به صورت انسانى کامل متولد شد
از گناهان معصوم بود و مدتى با مردم زندگى کرد و از خوردنیها و آشامیدنیها بهره مند گردید. او انسان کامل بود؛ زیرا از انسان کامل متولد گردید و در عین حال او خدا بود، زیرا پسر خدا خود خداست!
سپس خدا دشمنان را بر مسلط کرد تا وى را با فجیعترین قتلى که دارآویختن باشد بکشتند، با آنکه شخص مصلوب در کتاب الهى مورد لعن است . دین طریق عیسى متحمل لعن و صلب شد تا کفاره گناهان تمام بشر گردید.
پولس قهرمان خراقه تثلیث ، در رساله غلاطیان ، باب سوم ، بند سیزده مى گوید: مسیح ما را از لعنت شریعت فدا کرد؛ چون در راه ما لعنت شد چنانکه مکتوب است : ملعون است هر کس که بردار آویخته شود. یوحنا در رساله اول خود، باب دوم ، بند اول مى گوید: اى فرزندان من ! این را به شما مى نویسم تا گناه نکنید و اگر کسى گناه کند، شفیعى داریم نزد پدر؛ یعنى عیسى مسیح عادل و اوست کفاره به جهت گناهان ما
و نه گناهان ما فقط بلکه به جهت تمام جهان نیز!! این است که شکل صلیب ، زینت بخش تمام کلیساها و خانه هاى نصارا است . و در گردن کشیشها با زنجیر طلا خود نمایى مى کند و این است که قرآن مجید، جریان قتل و صلب را دروغ و بى پایه مى داند، نه عیسى به دست یهود کشته شده است و نه خرافه غفران گناهان ، صحت دارد.
داستان صلیب
آورده اند یهودان از مشاهده آیات و معجزات عیسی(ع،) عناد ورزیدند و قصد قتل وی کردند و او را به انواع حیله بدست آوردند و شبی محبوس کردند
حضرت قبل از آن حواریون را جمع کرده وصیت نمود که به اطراف عالم متفرق شوند
چون یهودان او را محبوس کردند، همه شب تا صباح پاس داشتند و در صبح جمع شدند، یهودا را به درون خانه فرستادند تا او را بیرون آورد، پس او وارد خانه شد، عیسی را ندید، حق تعالی صورت یهودا را مثل صورت عیسی گردانید و چون بیرون آمد، خواست که بگوید عیسی اینجا نیست، زبانش بند آمد، گویند هر چه فریاد کرد که من عیسی نیستم فایده نکرد و به دارش آویختند
درخواست مائده آسمانی!
روزی حواریون از مسیح (ع) پرسیدند به تو ایمان آوردیم و به حق تعالی گرویده ایم: ما را آرزو آنست که حق تعالی از آسمان خوانی آراسته فرستد تا از نعمتهای بهشتی بخوریم فرمود: از خدا بترسید و اینچنین تقاضا مکنید ما را قصد بر این است : اگر مؤمن هستید
گفتند تا از آن بخوریم و قلبمان آرام گیرد و یقین پیدا کنیم که راست می گویی و از گواهان آن باشیم مسیح )ع( این درخواست را به پروردگار عرضه داشت پروردگارا بر ما از آسمان مائده ای فرود آر تا عید اول و آخر ما باشد و آیه ای از نزد تو و ما را روزی ده برای بهترین روزی دهندگان
پروردگار فرمود: من آنرا بر شما نازل می دارم، پس هر که از شما بعد از آن کافر شد او را عذابی بی نظیر که تا به حال کسی را نکرده باشم، نمایم
آورده اند در آن خوان، هفت نان بود که همه مردمان از اول تا آخر آن را خوردند و سیر شدند و باز هم مروی است که حضرت عیسی چون آن مائدة سرخ را پس از ابر مشاهده نمود که به : مندیلی پیچیده شده بود بعد عیسی گفت خداوندا! این خوان را خوان رحمت گردان نه عقوبت و گریان، پس وضو ساخت و نماز گزارد و گریان گریان گفت بسم الله خیرالرازقین به نام خدا بهترین روزی دهندگان پس مندیل را از سر سفره برداشت و خوانی ظاهر شد که در آن ماهی بریان بود که روغن از آن میچکید
احادیث حضرت عیسی علیه السلام
در منابع حدیثی اسلامی، احادیث زیادی از حضرت عیسی مسیح (ع) نقل شده است. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حضرت عیسی علیه السلام: طُوبی لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئکَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القِیامَةِ؛حضرت عیسی علیه السلام: خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم؛ اینان در روز قیامت مقرّبان اند. تحف العقول، ص ۵۰۱
امام صادق علیه السلام: اجْتَمَعَ الْحَوَارِیُّونَ إِلَی عیسی ع فَقَالُوا لَهُ یَا مُعَلِّمَ الْخَیْرِ أَرْشِدْنَا فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ مُوسَی کَلِیمَ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَاذِبِینَ وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ کَاذِبِینَ وَ لَا صَادِقِینَ. حواریون کنار حضرت عیسی علیه السلام جمع شدند و عرض کردند ای آموزگار نیکی [ها] ما را هدایت فرما پس آن حضرت فرمود: موسای کلیم الله علیه السلام به شما امر کرد که به خدای متعال قسم دروغ نخورید. و من به شما امر میکنم که چه راست و چه دروغ، به خدای متعال قسم دروغ نخورید. کافی ج ۵ ص ۵۴۲
عَنْ المسیحِ عَلَیهِ السَّلام قَالَ: إِنَّ مُوسَی نَبِیَّ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَکُمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا کَانَ کَمَنْ أَوْقَدَ فِی بَیْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِیقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَرِقِ الْبَیْتُ. حضرت عیسی علیه السلام فرمود: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکه فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند دودهای تیره آتش زیبائیهای عمارت را خراب میکند اگر چه عمارت آتش نگیرد یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد میکند و به صفا و پاکی دل آنها ضربه میزند گر چه مرتکب آن گناه نشوند. کافی ۵ ج ص ۵۴۲
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ [علیهما السّلام] عَلَی قَوْمٍ یَبْکُونَ فَقَالَ مَا یُبْکِی هَؤُلَاءِ فَقِیلَ یَبْکُونَ عَلَی ذُنُوبِهِمْ قَالَ فَلْیَدَعُوهَا یُغْفَرْ لَهُم. امام صادق علیه السّلام فرمود: حضرت عیسی علیه السّلام عدهای را دید که گریه میکردند. پرسید که چرا گریه میکنند. جواب دادند که بر گناهانشان میگریند. آن حضرت علیه السّلام فرمودند: اگر آن گناهان را ترک نمایند، آمرزیده میشوند. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۳۴
مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ وَ هُوَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ وَ هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَی اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَیْهِ یَا رُوحَ اللَّهِ قَدْ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَی یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُه. امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: روزی حضرت عیسی (ع) سر قبری رسید که صاحبش در عذاب بود. سال بعد دوباره سر آن قبر آمد اما دید که صاحبش در عذاب نیست. عرض کرد: خداوندا سال گذشته بر این قبر برخوردم دیدم صاحبش معذب است ولی امسال که آمدهام می بی نم معذب نیست. علت این امر چیست؟ خداوند به حضرت عیسی وحی فرمود: ای روح اللَّه، فرزند این شخص بالغ شده و راه صالح را گرفت و به یتیمی جا داد. این است که من به خاطر عمل فرزندش از گناه این شخص صرف نظر کردم. وسایل الشیعة ج ۱۶ ص ۳۳۸ - الجواهر السنیة ص ۲۲۹
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: أوحی اللّهُ إلی عیسی ابنِ مریمَ علیه السلام: اکْحُلْ عَیْنَیکَ بمِیلِ الحُزنِ إذا ضَحِکَ البَطّالونَ. امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به عیسی بن مریم علیه السلام وحی فرمود: آن گاه که هرزگان میخندند، تو با میلِ اندوه بر چشمانت سرمه بکش. بحارالانوار: ۷۲/۷۱/۲
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنّ عیسی بنَ مَریمَ علیه السلام قالَ: داوَیْتُ المَرْضی فشَفَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و أبْرَأتُ الأکْمَهَ و الأبْرَصَ بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ المَوْتی فأحْیَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ الأحمَقَ فلَم أقْدِرْ علی إصْلاحِهِ. امام صادق علیه السلام: عیسی بن مریم گفت: بیماران را طبابت کردم و به اذن خدا آنان را درمان کردم، کورانِ مادر زاد و مبتلایان به پیسی را به اذن خدا بهبود بخشیدم، و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، اما احمق را نتوانستم اصلاح کنم. الاختصاص: ۲۲۱
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت
ادامه مطلب را ببينيد
�صلاح الدین پییر� چند سالی است که به عنوان یکی از سرشناس ترین مبلغان دین مبین اسلام در کشور آلمان شناخته می شود
به گزارش جهان، وضعیت زنان تازه مسلمان آمریکایی در جامعه به شدت ترسانده شده از اسلام وضعیتی است که برای درک آن باید کتاب کارول ال آنوی را ...
۲۶چرا مسلمان شدم؟ یک اسقف کلیسای پروتستان در آمریکا درباره مسلمان شدن خود گفت: همواره ازخودم می پرسیدم چرا عیسی که پسر خدا است، به صلیب ...
چرا مسلمان شدم؟ | مؤسسه منتظران منجی
چرا مسلمان شدم؟ *احمد عبدا...زاده مهنه. چه اتفاقی میافتد که فردی دینوآیین آباواجدادی خود را رها میکند و سر از اسلام درمیآورد؟ آنهم در زمانهای که هر جا صدای ..
برکه معرفت - چرا مسلمان شدم؟ فیلم
چرا مسلمان شدم؟ سلام علیکم. این ویدیو را �چرا مسلمان شدم؟� نام نهادهام. من اسلام را پذیرفتم تا از جهنم رها شوم. میخواستم در بهشت جاودان در محضر خدای ...
اختصاصی شفقنا/چرا مسلمان شدم؟ - خبرگزاری شیعیان ...
ماري لائور رودريگز كويرگا به عنوان يك مسيحي كاتوليك در اسپانيا به دنيا آمد و در ...
چرا مسلمان شدم؟ - پرسش من پاسخ او
آنچه در این قسمت گرد آوردیم داستان زندگی کسانی است که تاریکی ها را طی کردند و از دره تاریک ظلمت به چمنزار سرسبز هدایت رسیدند و فصل بهار در زندگی شان آغاز شد و ...
سرویس فرهنگ و هنر - چرا مسلمان شدم؟
در آستانه میلاد پربرکت رسول اکرم(ص) و امام جعفر صادق(ع)، دانیل کیمانی جورکه،40ساله، اهل کنیا، فارغالتحصیل دکترای فلسفه غرب از دانشگاه ...
چرا مسلمان شدم؟ (گفتگو بایک مسیحی درمورد مسلمان شدن او) ...
مدت زمان زیادی طول کشید تا مسلمان شدم. تجربه هایی برای من پیش آمد که مرا بسوی مسلمان شدن سوق می داد. خیلی با خودم کلنجار میرفتم چون مسیحی بودم ...
دختر مستبصر؛ آمریکایی – شیلیایی چرا مسلمان شدم؟ | ...
چرا مسلمان شدم؟ مصاحبه ای کوتاه با یک دختر آمریکایی – شیلیایی که از مسیحیت به اسلام گرویده است. دنور، کلرادو. رهیافته.
من یک مسیحی متدیست تربیت شدم اما حتی ازکودکی احساس می کردم این دین مشکلی دارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت
ادامه مطلب را ببينيد