ویژه نامه حضرت فاطمه ام البنین علیهاالسلام
فاطمه کلابیه معروف به «امالبنین»، همسر امام علی (علیه السلام) است. فرزندان او عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (علیهم السلام) هستند که هر چهار نفر در کربلا در رکاب امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیدند. آرامگاه وی در قبرستان بقیع در مدینه است. امالبنین با نام فاطمه بنت حزام (۶۴ یا ۷۰ق)، یکی از همسران امام علی (علیهالسّلام) و مادر حضرت عباس (علیهالسّلام) است. امالبنین را زنی شاعر و فصیح و از خانوادهای اصیل و شجاع شمردهاند. اُمّ البنین، همسر امام علی(ع) و از دفن شدگان در بقیع، از قبیله بنیعامر بن صعصعه از عرب عدنانی است. فاطمه دختر حزام/ حرام [۱] . [۲] . بن خالد بن ربیعه، از تیره بنی کلاب بن ربیعه از قبیله بنی عامر بن صعصعه از عرب عدنانی است.[۳] . [۴] . [۵] . برخی صحابهنگاران از حزام با تعبیر «له ادراک» یاد کردهاند؛ یعنی دوران پیامبر را درک کرده، اما صحابی نبوده است. [۶] . مادر امالبنین، ثمامه (لیلی[۷] دختر سهیل بن عامر بن مالک) نیز به تیره بنی کلاب نسب میبرد.[۸] .[۹] . [۱۰] . [۱۱] . عاتکه یکی از جدههای امالبنین را دختر عبدشمس بن عبدمناف خواندهاند. [۱۲] . [۱۳] عموی او، لبید بن ربیعه، از شاعران مشهور عرب است.[۱۴] . [۱۵] . هنگام ولادت وی مشخص نیست. برخی تولد او را حدود سال پنجم ق. دانستهاند.[۱۶] .[۱۷] . [۱۸] امالبنین را زنی شاعر و فصیح[۱۹] . [۲۰] و از خانوادهای اصیل و شجاع شمردهاند.[۲۱] . [۲۲] از زندگی او تا پیش از ازدواجش با امام علی (علیهالسّلام) خبری در دست نیست. پس از شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به همسری امام علی (علیهالسّلام) درآمد. با توجه به تولد نخستین فرزند او، عباس، به سال ۲۶ق.[۲۳] و وجود گزارشهایی درباره ازدواج حضرت علی با امامه، خواهرزاده حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بر پایه وصیت ایشان،[۲۴] . [۲۵] بهنظر میرسد ازدواج امالبنین حدود سال ۲۵ق. رخ داده باشد. نیز گزارشهایی از ازدواج او بهعنوان دومین همسر امام علی (علیهالسّلام) در دست است.[۲۶] . [۲۷] . حضرت علی (علیهالسّلام) با معرفی برادرش عقیل که عالم به انساب عرب بود، وی را که خاندانش در شجاعت معروف بودند، به همسری انتخاب کرد. فاطمه بنت حزام بهجهت داشتن چهار فرزند پسر، بهنامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان، امالبنین لقب گرفت و نسل امام علی (علیهالسّلام) از همسرش امالبنین تنها از طریق عبیدالله بن عباس استمرار یافت. امالبنین را زنی شاعر و فصیح[۱۹] . [۲۰] و از خانوادهای اصیل و شجاع شمردهاند. [۲۱] . [۲۲] از زندگی او تا پیش از ازدواجش با امام علی (علیهالسّلام) خبری در دست نیست. پس از شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به همسری امام علی (علیهالسّلام) درآمد. با توجه به تولد نخستین فرزند او، عباس، به سال ۲۶ق.[۲۳] و وجود گزارشهایی درباره ازدواج حضرت علی با امامه، خواهرزاده حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بر پایه وصیت ایشان،[۲۴] . [۲۵] بهنظر میرسد ازدواج امالبنین حدود سال ۲۵ق. رخ داده باشد. نیز گزارشهایی از ازدواج او بهعنوان دومین همسر امام علی (علیهالسّلام) در دست است.[۲۶] . [۲۷] به هر روی، امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از برادرش عقیل که به نسب عرب آشنا بود، خواست تا زنی از خاندانی اصیل و شجاع را برای او خواستگاری کند تا از او دارای فرزندانی شجاع شود. عقیل با اعتقاد به شجاعت پدران امالبنین، او را برای ازدواج با ایشان پیشنهاد کرد. ثمره ازدواج امالبنین با علی (علیهالسّلام)، فرزندانی به نامهای عباس، جعفر، عبدالله و عثمان بود.[۴۱] . [۴۲] . [۴۳] شماری دیگر، ابوبکر را نیز بر فرزندان او افزوده[۴۴] . [۴۵] . [۴۶] و شماری از عثمان یاد نکردهاند.[۴۷] . [۴۸] . [۴۹] . به سبب داشتن این پسران، فاطمه به امالبنین (مادر پسران) شهرت یافت. منابع بیش از این به زندگی او در مدینه و هجرتش به کوفه در دوران خلافت امیرمؤمنان (۳۵-۴۰ق.) و نیز به ازدواج او پس از شهادت امام علی (علیهالسّلام) اشاره نکردهاند. این شاید از اینرو است که وی دیگر ازدواج نکرد و حتی آنگاه که برخی همسران امام علی (علیهالسّلام) برای مشورت درباره ازدواجشان نزد امالبنین آمدند، به آنان سفارش کرد که سزاوار نیست پس از علی، با مردی دیگر پیمان همسری ببندند و آنان نیز به سفارش وی عمل کردند. [۵۰] . امالبنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیدند و به گزارش منابع تاریخی، امالبنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین (علیهالسّلام) بیش از پسرانش نگران بود. امالبنین در کربلا حضور نداشت؛ اما فرزندانش همگی در رکاب امام حسین (علیهالسّلام) به شهادت رسیدند. عثمان با کنیه ابوعمرو در ۲۱ سالگی، جعفر با کنیه ابوعبدالله در ۲۹سالگی[۵۱] . [۵۲] . [۵۳] . [۵۴] و عبدالله (اکبر)[۵۵] با کنیه ابومحمد در ۲۵ سالگی به شهادت رسیدند.[۵۶] . [۵۷] . [۵۸] . [۵۹] عباس که از او با لقب عباس الاکبر و با کنیه ابوالفضل یاد شده است،[۶۰] . [۶۱] . [۶۲] از دیگر برادران تنی خود بزرگتر و واپسین شهید از آنان است.[۶۳] . [۶۴] در شب تاسوعا عبدالله بن ابی المحل بن حزام، برادرزاده امالبنین، و نیز شمر بن ذی الجوشن کلابی، از قبیله امالبنین، امان نامهای را از عبیدالله بن زیاد برای فرزندان امالبنین در کربلا آوردند؛ اما با واکنش تند ایشان رو به رو شدند.[۶۵] . [۶۶] . [۶۷] محبت خالصانه امالبنین به اهلبیت و نیز شهادت فرزندانش در رکاب سیدالشهدا (علیهالسّلام) موجب شده تا شیعیان برای او جایگاهی والا و ارزشی ویژه قائل باشند و از او نزد خدا شفاعت طلبند. به گزارش شماری از منابع، امالبنین در پی آگاهی از واقعه کربلا، برای جان امام حسین (علیهالسّلام) بیش از پسرانش نگران بود. او از حال امام جویا شد و گفت: اگر حسین زنده باشد، غمی نیست که فرزندانم را از دست داده باشم.[۶۸] . [۶۹] . [۷۰] این سخن او را دلیل اخلاص کامل او به اهلبیت (علیهمالسلام) بهویژه امام حسین (علیهالسّلام) دانستهاند. از آن پس وی در خانهاش با حضور زنان بنیهاشم مجلس سوگواری برپا میکرد.[۷۱] او هر روز با نوهاش عبیدالله، فرزند عباس، به بقیع میرفت و سرودههایی را که خود در رثای عباس سروده بود، میخواند و دردمندانه میگریست. وی در این سرودهها، مردم را از امالبنین خواندن خود نهی میکرد؛ زیرا چهار پسرش را که همچون شیر بیشه بودند، از دست داده بود و دیگر پسری نداشت که به نام آنان «مادر پسران» خوانده شود. نیز در سرودههای دیگر، از شاهدان نبرد پسرانش میپرسد: چگونه گرز آهنین بر سر عباس فرود آمد؟ و خود پاسخ میدهد: اگر عباس دست داشت و شمشیرش در دستانش بود، کسی به او نزدیک نمیشد.[۷۲] . [۷۳] . [۷۴] مردم نزد او گرد میآمدند و با وی در گریستن همنوا میشدند. گفتهاند که حتی مروان بن حکم اموی، از دشمنان اهلبیت، نیز با شنیدن سرودههای جانسوز او میگریست.[۷۵] . [۷۶] . [۷۷] . مورخان می نویسند: پس از واقعه کربلا، بشیر در مدینه ام البنین را ملاقات می کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین پس از دیدن وی می گوید: از امام حسین علیه السلام مرا خبر بده. بشیر می گوید: عباس را کشتند. ام البنین بازمی گوید: از حسین علیه السلام مرا خبر بده و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او می دهد. ام البنین با صبر و بصیرتی بی نظیر می گوید: «یا بشیر اخبرنی عن ابی عبداللّه الحسین علیه السلام؛ اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداءٌ لابی عبداللّه الحسین علیه السلام؛ ای بشیر خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسین بده فرزندان من و همه آن چه زیر این آسمان مینایی است فدای ابا عبدالله علیه السلام باد». و آنگاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بن علی علیه السلام را می دهد، آهی کشیده و با دنیایی از غم و اندوه می گوید: آه که بندهای(رگهای) قلبم را پارهپاره کردی.[۵] هنگام درگذشت وی را ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ یا ۷۰ق. گزارش کردهاند. نسل امام علی (علیهالسّلام) از همسرش امالبنین تنها از طریق عبیدالله بن عباس استمرار یافت: [۸۱] . [۸۲] . [۸۳] . ۱. عبیدالله بن حسن بن عبیدالله بن عباس که به سال ۲۰۴ق. به امارت حرمین رسید و امیر الحاج آن سال بود.[۸۴] . [۸۵] . ۲. فضل بن حسن بن عبیدالله که به وی ابن هاشمیه میگفتند و نزد خلفا دارای حشمت و احترام بود.[۸۶] . [۸۷] . ۳. محمد بن علی بن حمزه که شاعر و راوی حدیث امام حسن عسکری (علیهالسّلام) بود و مادر امام پس از شهادت فرزندش در منزل او ماند.[۸۸] . [۸۹] . [۹۰] . ۴. عباس بن حسن بن عبیدالله که به اعتقاد علویان در شعر سرآمد فرزندان ابوطالب بود و در بقیع دفن شد.[۹۱] . [۹۲] . در ایران، شماری از تبار حضرت عباس دارای آرامگاه و بارگاه هستند و مردم به زیارت آنان میروند. امامزاده سید (شاه سید علی) در قم از آن جمله است که نسب او را اینگونه گزارش کردهاند: علی بن ابراهیم بن جعفر بن عباس بن امیرالمؤمنین.[۹۳] . [۹۴] . البته بیشتر نوادگان عباس در عربستان و کشورهایی مانند عراق، مصر، اردن و ترکمنستان پراکندهاند که از ایشان برخی در دانش و ادب و شعر و حدیث سرآمد دوران خویش بودهاند؛ از جمله ابویعلی حمزة بن قاسم بن علی بن حمزة بن حسن بن عبیدالله بن عباس از محدثان مورد اعتماد شیعه و صاحب کتاب التوحید، الزیاره و المناسک که مزار او در حله عراق معروف است و مردم به زیارتش میروند.[۹۵] . [۹۶] . [۹۷] . [۹۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، از نسل حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و آدم ابوالبشر (علیهماالسّلام) ، آخرین پیامبر الهی، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل "یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند،" در شهر مکه در جامعه مُشرک جزیرة العرب در یکی از تاریکترین اعصار بشریت؛ عصری که آدمیان جز شرک و بتپرستی، ستم به زیردستان و بـردگان نـمیشناختند و مورخین نام آن را «عصر جاهلی» گذاردهاند، در شهر مکه بعد از طلوع فجر، روز جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی به دنیا آمد . در حالیکه مضاهر شرک و بتپرستی در اقصی نقاط عالم دچار تزلزل گشت و به خاموشی گرائید و نور حضرت سراسر عالم امکان را روشن نمود. اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] . نسب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی هاشم از قبیله قریش می رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او با شجره ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می رسد.[۳] . شجره نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان[۴] . اجداد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تا ابراهیم (علیهالسّلام) حدود ۳۰ نفر و تا حضرت نوح (علیهالسّلام) قریب ۴۰ نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیهالسّلام) ۴۹ نفر میباشند؛[۵] [۶] که از «عدنان» به بالا، هم در اسامی آنها و هم در عدد آنان اختلاف زیادی است.[۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . «عدنان» بیستمین جد آن بزرگوار است که مورخین بدون اختلاف، نسب آن حضرت را تا به وی این گونه ذکر کردهاند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بنهاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. پیـامبر اسـلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایتی به اجدادشان اشاره کرده و میفرمایند: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» یعنی هرگاه نسب من به عدنان رسید متوقف شوید و از ذکر اجداد جلوتر خودداری کنید.[۱۲] [۱۳] . لذا اکثر مورخین هم، اجداد پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) را از عدنان، جد بیستم رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) ضبط کردهاند.[۱۴] . عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به خاطر نوری که در چهره او مشاهده می نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند.[۵] مادر آن حضرت نیز آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره است. که علاوه بر بهره مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. نسب پیامبر از طرف مادر؛ بدین شرح است: آمنه بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب از تیره بنیزهره و از قبیله قریش.[۲۳] [۲۴] . نسب پدری و مادری پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در عبد مناف جد سوم و کلاب جد پنجم ایشان به هم میپیوندد. پدر آمنه یعنی وهب بن عبدمناف بن زهره، رئیس و سرور بنی زهره بود و [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . مادرش بُرّه دختر عبدالعزی از خاندان بنیعبدالدار بود.[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] . آمنه به لحاظ شرف و پاکدامنی، سالار زنان بنی زهره بود به طوری که او را برترین عقیله قریش دانستهاند.[۳۵] [۳۶] [۳۷] . گفتهاند آنگاه که داشتن دختر برای اعراب مایه ننگ و شرمساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژهای داشت.[۳۸] . عبدالمطلب هنگامی که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او نیست. زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است.»[۶] علمای شیعه و برخى از علمای اهل سنت بر اساس استدلالهای عقلی و مستندات روایی که ارائه می دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه السلام همه یکتا پرست بوده اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکى قرار نگرفته است.[۷] . پدر، مادر، اجداد و جدات آن حـضرت هـمه و همه مسلمان و مومن بوده و نطفه نورانی وی در هیچ صلب و رحم مشترک میان کفر و اسلام و ایمان و شرک قرار نگرفته است. پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از نسل اسماعیل ذبیح و فرزند ابراهیم خلیل و از سلاله حضرت آدم ابوالبشر است. منابع تاریخی، رخدادهایی را در شب میلاد پیامبر اسلام(ص) نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۹] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۱۰] . در روایات آمده است که در شب ولادت آن حضرت حوادث مهم و اتفاقات زیادی در اطراف جهان به وقوع پیوست که پیش از آن سابقه نداشت و از جمله «ارهاصات» بوده است. شاید جامعترین حدیث در این باره حدیثی است که مرحوم صدوق (رحمةاللهعلیه) در کتاب امالی به سند خود از امام صادق (علیهالسّلام) روایت کرده و روایات دیگری نیز شبیه به آن در دیگر منابع موجود است.[۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] . خلاصه حوادث مقارن ولادت را میتوان در چند بند زیر نام برد : ۱. بتها، همگی بهرو درافتادند.[۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] . ۲. ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت.[۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] . ۳. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.[۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] . ۴. دریاچه ساوه خشک گردید.[۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] . ۵. نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.[۱۵۳] [۱۵۴] . ۶. رانـده شدن شیاطین و جنّیان از آسمانها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمانها و وحی. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را می شنیدند، برای همیشه، طرد شدند.[۱۵۵] [۱۵۶] . حدیثی در این مورد نقل شده که گفته است: «لم یرم بنجم منذ رفع عیسی (علیهالسّلام) حتی بعث رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).»[۱۵۷] [۱۵۸] . امام صادق (علیهالسّلام) در این باره میفرماید: شیاطین به آسـمانها رفت و آمد میکردند تا این که با تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام)، از سه آسمان و با به دنیا آمدن پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از هفت آسمان منع شدند.[۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] . فخر رازی نیز در تفسیر آیه شریفه «وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا؛[۱۶۲] . و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمانها مینشستیم؛ امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود مییابد.» در مورد منع شیاطین از نفوذ در آسمانها و تیرهای شهاب همین گفتار را داشته و اقوالی در این باره نقل کرده است.[۱۶۳] . ۷. سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد.[۱۶۴] [۱۶۵] . ابن شهرآشوب، به نقل از امام صادق (علیهالسّلام) یاد می کند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیمالشان، بتها به صورت، به زمین افتادند. پادشاهی نماند؛ مگر آنکه تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند. در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت.»[۱۶۶] . برخی از این حوادث در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است.[۱۶۷] [۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] . مکان ولادت پیامبر اسلام(ص) در شعب ابیطالب[۱۱] و در خانه عقیل بن ابیطالب بوده است. فرزندان عقیل، این خانه را به محمد بن یوسف، برادر حجاج بن یوسف، فروختند[۱۲] و این خانه به خانه محمد بن یوسف مشهور شد.[۱۳] محمد آنجا را تبدیل به قصری برای خود کرد. در زمان حکومت بنیعباس، خیزران، مادر هارونالرشید خلیفه عباسی، این خانه را خرید و آنرا تبدیل به مسجد کرد.[۱۴] علامه مجلسی، فقیه و محدث قرن یازدهم، نقل میکند که در زمان او مکانی به این نام در مکه وجود داشته و مردم آنرا زیارت میکردند.[۱۳] این بنا تا زمان حکومت آلسعود بر حجاز، باقی بود. آنها به جهت اعتقادات مذهب وهابیت و منع بر تبرک به آثار پیامبران، آنجا را تخریب کردند.[۱۴] . هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود . چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳] رسول خدا در حدود چهار سال نزد حلیمه در میان قبیله بنى سعد اقامت داشت و در سال پنجم ولادت، «حلیمه» او را به مادرش آمنه باز گرداند.[۱۴] در سال هفتم ولادت که رسول خدا شش ساله بود، مادرش وى را براى دیدن دائى هایش به مدینه برد، و هنگام بازگشت به مکه در «أبواء» در گذشت.[۱۵] . پس از آن سرپرستی آن حضرت ابتدا در دست جدش حضرت عبد المطلب و بعد از ایشان، در دست عمویش ابوطالب بود.[۱۶] . از اتفاقات مهم دوران کودکی و جوانی پیامبر اسلام می توان به موارد زیر اشاره نمود : رفتن به سفر تجاری شام به همراه عموی خود حضرت ابوطالب (علیه السلام) و دیدار با بُحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود و وعده نبوت آن حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مطلع کرد.[۱۷] . انتخاب کردن شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است. پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و نشان دادن لیاقت های خود در امر تجارت در این سفر، با سود خوبی که از این کاروان حاصل شد. مشهور شدن به صفت امین به دلیل امانت داری ایشان. شرکت در پیمان جوانمردانه حلف الفضول که برای حمایت از مظلومان بین جوانان قریش در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود.[۱۸] .ادامه مقاله را اینجا ببینید . ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله . هفدهِ ماه ربیع است، عیدِ میلاد مُحَمَّد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، تـاریـخ و سیـره مـعـصـومـیـن ، خــــــــانــــــــدان نـــــــور ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
زندگینامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
فضائل ومناقب حضرت محمد صلي الله عليه وآله
معجزات حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بعثت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اشعارمدح و مولودی حضرت محمد صلي الله عليه وآله
تصاویرحضرت محمد صلي الله عليه وآله
پیامکهای ولادت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
ازدواج حضرت محمدصلی الله علیه وآله
معراج حضرت محمد صلي الله عليه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلي الله عليه وآله
جانشینان حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بشارت پیامبران به حضرت محمد صلي الله عليه وآله
بررسی شیوههای ارتباطی پیامبراکرم(ص)
پیامبر اعظم(ص) منجی رحمت و بردباری
پیامبر یا پیغامبر در ادیان ابراهیمی
مادر حضرت محمد صلي الله عليه وآله
همسرداری و تعدّد زوجات رسول خدا حضرت محمد(ص)
حضرت محمدصلي الله عليه وآله و اسلام
غزوات حضرت محمد صلی الله علیه وآله
اهل بیت حضرت محمد صلی الله علیه وآله
حضرت محمد صلی الله علیه وآله وقرآن
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، تـاریـخ و سیـره مـعـصـومـیـن ، خــــــــانــــــــدان نـــــــور ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش
ادامه مطلب را ببينيد
سلام اى چارمین نور الهى كلیم وادى طور الهى تو آن شاهى كه در بزم مناجات خدا مىكرد با نامت مباهات
كیستم من ، فارغ التحصیل دانشگاه دینمدومین فرزند دلبند امام سومینمچار مین استاد پرچمدار سرخ انقلابمز آنكه باب تاجدار پیشواى پنجمینم
نور حق می دمد از مشرق سجادهی تو چه شکوهی ست در این زندگی ساده تومی رود از نظرش جنت و ملک و ملکوت آنکه از روز نخستین شده دلدادهی تو
ای به عبّاد این جهان استادای ملقب به سید سجادای نبی را تو بهترین فرزندای علی را تو برترین اولاد
حضرت عباس علیه السلام در دوران زندگانى امام مجتبى علیه السلام پیوسته در كنار آن حضرت به مددكارى مردم و برآوردن نیازهایشان مىپرداخت. این رویه در زمان امامت امام حسین علیه السلام و پیش از جریان عاشورا نیز ادامه داشت تا آن جا كه هر گاه نیازمندى براى كمك خوا
دو اکسیر از جام عباس علیه السلام
در احادیث وارد شده است که یکی از توصیه های پیامبر صلی الله علیه واله که امت توان انجام آن را ندارند مواسات است، مواسات یعنی: هر آنچه برای خود می پسندیم برای دیگران هم بپسندیم و هر چه را برای خود نمی پسندیم برای دیگران هم نپسندیم
این عاشوراست که اسلام و تمامی فرائضش تحت منّت آن می باشند چرا که اگر عاشورا نبود امروز اسلام سنّی هم از کره زمین رخت بر بسته بود بلکه به راحتی می توان ادعا نمود که اگر عاشورا نبود سایر ادیان آسمانی نیز نابود شده بودند و به کلی گرایش به دین در بین بشر از ب
محوری ترین عنصر شخصیت قمر بنی هاشم
آنچه محوریترین عنصر وجود مبارک حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام و همه ی برگزیدگان الهی را تشکیل می دهد همان عبد صالح بودن است.
همانطور که وقتی ظرفی وارونه شد، دیگر چیزی در آن قرار نگیرد، دل نیز در آخر گناه وارونه گردد و دیگر سخن حق در آن جایگیر نشود و تدریجا به کفر و بی دینی گراید.
از دامان تو، چهار پسر بالا بلند و نیکو صورت به دنیا آمد و نام امالبنین علیهاالسلام ، شایسته تو گردید! اما با امروز که آخرین شاخه نباتت را به آغوش علی مرتضی علیهالسلام ، سپردی و او بر دست و چشم او، با اشک بوسه زد، راز آن تزویج مبارک و این مولود مطهر را ن
او وارث شجاعت علی علیهالسلام ، صداقت زهرا علیهاالسلام و کرامت حسن علیهالسلام است؛ وارث تمام فضایل. تنها زبان ذوالفقار نیاموخته؛ که عارف تمام دقایق هستیبخش عشق است؛ عشقی که عظمت کبریایی او را تا جایی اوج داده که عرش، مقابل فتوت مرامش تعظیم میکند و بهشت
اقیانوسها به وسعتت گواهی دادهاند و صنوبران کهنسال، به زبان تو تکلم میکنند. درهای بسته را با نگاهی میگشایی، گویی تمام کلیدهای جهان در دست توست؛ آخر تو «باب الحوایجی» «یا ابوالفضل»! تو میآیی و از این پس، برادری و جوانمردی، قانون جهان خواهد شد.
تو حماسیترین صفحات کتاب عشقستان کرببلایی. تو کیستی که تمام لبهای ترک خورده و تشنه که از ساحل آتشین عشق آمدهاند، بر گِرد ضریحت میگردند؟ تو سینه سینای عشق در سرزمین سبز سیادتی.
وقتی تو را میبینم که روی دستهای برادر آرمیدهای، انگار فوج ملائک است که فضای ساده خانه را منوّر میکند. پسرک ماهروی من! نذر کردهام اگر سالم به دنیا بیایی از تو شهیدی بسازم که فردا تمام شهدای عالم به جان او غبطه خورند.
خانه شیر خدا امشب پر از نور خداست الـبشاره لیله میلاد مصباح الهـداست بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوه گر پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست
سیر به سوی کمالات و فضائل انسانی در بستر تواضع خالصانه محقق می گردد و در مدرسه حسینی اساس بر این اصل استوار است که انسان هیچ چیز را از خود ندانسته ، به تواضع نائل گردد و خود را بالاتر و برتر از دیگران نبیند و با انسان ها از سر کرامت ایشان رفتار نماید.
یقین خصوصیتی است که کمتر در غیر معصوم ایجاد می شود ، اما حضرت ابوالفضل علیه السلام از همان کودکی، یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت و در سراسر زندگی خود با همان ویژگی مستظهر به عنایات الهی بود و از این رهگذر ویژگی های دیگر خود را متبلور می ساخت.
امام صادق علیه السلام فرمود: حسین علیه السلام، نه از فاطمه علیهاالسلام و نه از هیچ زن دیگرى شیر نخورد؛ بلكه او را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله مىآوردند و ایشان انگشت شست خود را در دهان او مىگذارد و حسین علیه السلام به اندازهاى مىمكید كه دو سه روزش ر
فضایل معتبر یا نامعتبر حضرت اباالفضل علیه السلام!
خداوند، عبّاس را رحمت كند! بى هیچ تردیدى، ایثار كرد و آزمایش [نیكویى] شد و خود را فداىِ برادرش كرد تا آن كه دستانش قطع شد و خداوند عز و جل به جاى آنها، دو بال برایش قرار داد كه با آنها، همراه فرشتگان در بهشت، پرواز مىكند، همان گونه كه براى جعفر بن ابى ط
امام حسین علیه السلام، مجسمه حیاء
می فرمایند: اگر حیاء می توانست بصورت انسانی مجسم شود آن صورت انسانی، کسی جز حسین نبود. این کلام کنایه از نهایت حیاء امام حسین علیه السلام دارد. حیاء در گفتار و حیاء در رفتار فردی و اجتماعی حیاء در قبال خدا و بندگی اش و حیاء در برابر بندگان و مخلوقان خدا
آنگونه بخند که تمام هستی به روی زهرا بخندد و نداند که پیامبر، روزهای سختِ نیامده را برای تو،در دل میگرید. چشم امید تمام رسولانِ پیش از این، چشم امید علی و فاطمه به توست. به دستهایی که اینک در گاهواره آرام گرفتهاند و فردا زمین و زمان را به لرزه درم
در قحط سالی حق و حقطلبی و در اوج ستمسالاری که همه فضای تاریخ را به کام خویش کشیده بود، این تو بودی که قامت به قیام بستی و تازیانه فریاد را فرا بردی و پیکره ضخیم ستم را نشانه گرفتی و بیداری و بصیرت را برای بشریت به ارمغان آوردی.
نفحه باران، کوچههای مدینه را عطر آگین کرده و صورت گرد و غبار گرفته شهر را شسته است. نسیم ملایمی از سمت کوههای سر سبز اطراف مدینه، در چهار سمت شهر میپیچد و هوای خیابانها را دلپذیرتر میکند.
پرچمهای سبز و سرخ، در کوچه کوچه کهکشان، با نسیم دلنواز صلوات به حرکت در میآیند و کاینات، منتظر آمدن کسی است که نام مبارکش را بر تارک عرش آویختهاند؛ حسین!
شعر را میجوشاند... آب را... آب را... از آب رد میشوم که خندهای برای این همه زُلال بیرحم ندارم؛ خندهای برای فردای کودکی که شاعرانهترین شناسنامه آب را برای دنیا خواهد نوشت. از لبخند میگویم که چشمهای علی است امروز.
در حین کشف، بر من روشن و آشکار شد که مظهر رحمت الهی در عالم هستی، وجود مقدس حضرت سید الشهداء علیه السلام ، امام حسین علیه السلام است و باب آن حضرت و پیشکارش، سقای کربلا، سرحلقه وفا، آقا باب الحوائج الی اللّه ، ابوالفضل العباس علیه السلام است».
«من از مرگ در آن هنگام که فریاد برآورد، باک و هراسی ندارم تا آنکه پیکر من در میان دلاورمردان به خاک افتد. جان من نگهبان و فدای جان پاک مصطفی، پیامبر است. منم عباس که با مشک برای سیراب کردن تشنگان می¬آیم و از مرگ در درگیری با دشمن نمی¬ترسم».
حضرت ابوالفضل علیه السلام که برخوردار از استعدادی شگرف و قابلیتی عظیم برای گرفتن معارف الهی بود، نزد استادی درس آموخت که منبع علم الهی، وارث علوم حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله و نیز یگانه روزگار در نشر معارف ربانی و تعلیم اخلاق نیکو و احکام اسلام بو
شهید مطهرى مـى گـوید: داستان فطرس ملك, رمزى است از بركت وجـود سیدالشهداء كه بال شكسته ها با تماس به او صاحب بال و پر مـى شـوند, افراد و ملتها اگـر به راستـى خـود را به گهواره حسیـن علیه السّلام بمـالنـد, از جزایـر دور افتـاده، رهـایـى یـافته و آزاد مـى شـ
روح حماسی، یکی از بارزترین ویژگی های انسان کامل است که به تناسب شرایط زمانی و مکانی در شخصیت امام حسین علیه السلام نمایان شده بود. آن حضرت پیش از قیام عاشورا، در کنار پدر بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام به جنگ با پیمان شکنان و زیاده خواهان پرداخت.
سفینة النجاة در پرتو آیات قرآن
سوره ى مباركه ى فجر را در نمازهاى واجب و مستحب بخوانید. زیرا این سوره ى مباركه در شأن امام حسین علیه السلام است. شخصى علت آن را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمودند: به دلیل آن كه امام حسین علیه السلام صاحب نفس مطمئنّة بود كه خداوند از او راضى و او از خداوند ر
مرحوم شیخ طوسی گفته: توجیه این روایات ترتّب در فضیلت است که بالاترین پنج فرسخ است و کمترین عند رأس است. یعنی هر چه نزدیک تر به قبر مطهر امام باشد و یا بدن مطهر باشد فضیلت آن بیشتر است و الاّ آنچه از روایات برمی آید تا پنج فرسخ جزء حرم امام علیه السلام است
از ولادت حسین بن علی علیهماالسلام که در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله صلی الله علیه و آله که شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفی که پیامبر راستین اسلام صلی الله علیه و آله درباره ی حسین علیه السلام ابراز می داشت، به بزرگواری
کیست این کز لب دیوار من آویخته زلف تاک¬وش، شیشه به دست، از همه سو ریخته زلف کیست این راز پریشانی من، در موهاش تکیه¬گاه سر شوریده من، بازوهاش
جبـر است و اخـــتیار شـدم آشنـای تو
لبریز از تو گفتنم اما نمی شود اصلا زبان برای سخن وا نمی شود لکنت گرفته ام و مانده ام هنوز دم از شما زدن به تقلا نمی شود
مثل گل خوش آمدی، آقا صفا آورده¬ای خود، گلی؛ گل با خودت دیگر چرا آورده¬ای؟ ماجرای دست¬هایت ماجرایی آشناست باز هم ما را به یاد کربلا آورده¬ای
نامش پر از کنایه پر از استعاره است
وقتش رسیده تا به بیانم توان دهید این حرفهای مانده به دل را زبان دهید وقتش رسیده روی پر جبرئیل ها شعری به قلب این قلم از آسمان دهید
عاشق اگر شدم اثر چشم های توست اصلا تمام، زیر سر چشم های توستدلهای سنگ را به نگاهی طلا کنی این کیمیاگری هنر چشم های توست
تو آمدی برسی به مقام سرداری که خون سرخ خدا با شما شود یاری تو آمدی که به اذن خدا به دست تو خدا گره بگشاید زکار بسیاری
باب الحسین هستی و پرچم به دست توست
باید حسین دم بزند از فضائلت وقتی حسینی است تمام خصائلت تعبیرهای ما همه محدود و نارساست در شرح بیکرانی اوصاف کاملت
سرود قمری عاشق نوید میلاد است بشیر خوش خبر روز عید میلاد استنماز شكر اقاقی به سمت قبله ی نور وضو گرفتن مریم ز آب دجله ی نور
بدون باده مستی آفرینی بدون جلوه هم زیباترینیزمان تاثیر در ذاتت ندارد شراب ناب گهواره نشینی
حسین را دوست می دارم که او پرورده زهراست حسین آزاده سردار کفن پوشان عاشوراست جهان تشنه حسین سقا همه قطره حسین دریا حسین گل من ولی خارم حسین را دوست می دارم
امشب برای فاطمه گوهر رسیده است شادی به قلب و جان پیمبر رسیده است حیدر نظاره كن كه دلبر رسیده است مژده بده حسن برادر رسیده است
تا آبشار زلف تو را شب نوشته اند ما را اسیر خال روی لب نوشته اند در اعتکاف گیسوی تو سالهای سال مشغول ذکر و سجده و یا رب نوشته اند
چه خوب است آب و هوایی که دارید همیشه بهشت است جایی که دارید الهی روی خلوتی هم نبیند شلوغی این کوچه هایی که دارید
از او دوا گرفت مسیحا... هوالشفا
شیرین شهد لعل لب تو عسل ترین یوسف ترین عزیزی و ضرب المثل ترین
چهار گام موثر در تبیلغ دین خدا
مهمترین خصوصیت مبلغ نرمی و خلق خوش اوست علاوه بر دین شناسی و عمل به دین او باید اهل مدارا باشد زیرا عطوفت باعث جذب دیگران می شود و برعکس خلق بد و خشونت باعث دفع دیگران است . نظام حکومتی اسلام بر مبنای محبت و اتصال به مردم است و زیبا ترین خصوصیت بزرگترین
چرا همه به پیامبر ایمان نیاوردند ؟
هدف اصلی و نهایی تربیت انسان هایی است که با شکوفایی فطرت الهی در درون خود به نیروهای قدرتمندی تبدیل شدند که دنیایی را تکان دهند و وجودشان را عطر دلاویز طهارت و پاکی مطهر سازد و زیر بار ظلم نروند و به دیگران ستم نکنند و اسیر و برده شیاطین نگردند .
فوائد بعثت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله
ما معتقدیم كه با وجود عقل و شعور و اراده و علوم بشرى باز بشر نیاز به انبیاء دارد، نیاز به قانون آسمانى دارد و در هیچ عصرى بشر از حجت ظاهرى یعنى پیامبران و یا ادامه دهندگان راه آنان یعنى ائمه علیهم السلام بىنیاز نیست و بلكه با گذشت زمان احساس نیاز به آئ
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد
تو آن آیهای که از سوره کوثر نازل می شوی تا منجی روز محشر باشی. تو آمدی و پردههای شب را کنار زدی تا در زلالی سینه ات، پرنده ایمان، دوباره اوج بگیرد.
او امام مجتبی علیه السلام، سید نجیبان است و به یمن این میلاد، شیعیان علی علیه السلام از شادی در قالب تن نمی گنجند و شادی نوشان کوثر محبت اویند. میلاد حسن علیه السلام، مُهر ناامیدی بر پیشانی شب زده و راه روشن «صراط المستقیم» را به همگان نشان داده است
امروز علی علیهالسلام و زهرا علیهاالسلام غرق سرورند و پیامبر لبخند، به تبسمی شکفته، مهاجر و انصار و فرشتگان حوالی کهکشان را مجذوب خویش میسازد که «کریم اهل بیت»، از نسل او، پا به عرصه گیتی نهاده تا میان دو دسته از امت، آشتی برقرار کند و خون اسلام را پاسدا
زندگی از لبخند تو آغاز می شود و باران ها ستاره می بارند بر ایوان های تاریک مانده ما. با آمدنت، غروبها کوتاه و کوتاهتر شدند و آفتاب، بلندتر از همیشه، بر پنجره های ما پدیدار شد.
امشب ستارهها جشن ساده علی علیه السلام و فاطمه علیهاالسلام را چراغانی میکنند. امشب گلدان آغوش فاطمه، سرشار از عطر این گلِ آسمانی خواهد شد. امشب بوی سیب، مدینه را بیهوش میکند؛ سیبی که عطرش، روزها و سالها و قرنها را در مینوردد، سیبی که عرشی است.
یگانه ای و نداری شبیه و مانندی که بی بدیل ترین جلوه خداوندی معطل اند هزاران فرشته کاسه به دست عسل بیاوری از آن لبی که می خندی
یگانه ای و نداری شبیه و مانندی که بی بدیل ترین جلوه خداوندی معطل اند هزاران فرشته کاسه به دست عسل بیاوری از آن لبی که می خندی
ناگهان آسمان بهاری شد عشق در کوچه ها جاری شد نور ماه مدینه را تا دید عرق شرم ماه جاری شد
صدای شر شر باران شعر می آید کسی دوباره به ایوان شعر می آید غزل ،قصیده، نمی دانم، این که در راه است چقدر ساده به دیوان شعر می آید
نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا چقدر محترم است این گدای با آقا نشسته ام بنویسم حسن ، كریم ، كرم ، مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا
ای وسعت بهاری بی انتهای سبز مرد غریب شهر ولی آشنای سبز روح اجابت است به دست تو بسکه داشت باغ دعای هر شب تو ربنای سبز
در ساحل زیبای دو دریاست ظهورت ای هر دو جهان مست تو و ساغر نورت افطارِ علی بوسه ای از جام دو چشمت کوثر سر ذوق آمده از مستی و شورت
علی علیه السلام، مردی فراتر از شعار
امـام عـلى عـلیـه السـّلام در سـاده زیـسـتـى یـك الگـوى كامل بود، كار مى كرد و زندگى را با كار روزانه اداره مى فرمود، مشك آب درماندگان راه را بر دوش مى كشید. درخت مى كاشت ، با دلوِ آب ، باغ دیگران را آبیارى مى كرد و مُزد مى گرفت
ما انتظار دستهایى را مى کشیم که نوازشگرى را نسیم از او آموخت; ماه و خورشید به اشارت وى بالا و پایین مى روند و روز و شب، تفسیر پشت و روى آن اند.
میگویم از تو می خواهم که خانه ای را که در بن بست سکوت ساخته ام ویران سازی میگویم از تو می خواهم که عشق به خودت را همچون داغی آتش در سینه ام نگاه داری میگویم از تو می خواهم که اشک هایم را در جویبار انتظارت بریزم
پنجره قلب منتظران رو به آسمان بی کرانت گشوده است تا به یک اشارت تو، غبار غم و اندوه غیبت از دل ها بر خیزد و چشم ها به تماشای باران ظهور بنشیند.
نوشته اند دلم را برای خون جگری
نوشته اند دلم را برای خون جگری بدون گریه زمانه نمی شود سپری نیازمندِ تکامل ، به گریه محتاج است درخت آب ندیده نمی دهد ثمری
نَمی از چشم های توست چشمه ، رود ، دریا هم کمی از ردِّ پای توست جنگل ، کوه ، صحرا هم تو از تورات و انجیل و زبور از نور لبریزی تو قرآنی ، زمین محو شکوهت، آسمان ها هم
گریه ی ما یک زمان به کار می آید
مزرعه ی عاشقان به بار می آید گریه ی ما یک زمان به کار می آید این دل پاییزیَم علامت خوبی است بعد خزان نوبت بهار می آید
رو به گندمزارها میآیی ای مولای گندمگون ! آیهی صلحند چشمان شما ـ «والتین والزیتون» ـ ابروانت خط نستعلیق خطاطی زبردستند آخرین بیت از غزلهایی خیال انگیز و یکدستند
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو سپند وار زكف داده ام عنان بی تو ز تلخ كامی دوران نشد دلم فارغ زجام عشق لبی تر نكرد جان بی تو
ای صاحب زمانه! زمان بدی شدهست
دنیا بد است ، بیتو مکان بدی شدهست ای صاحب زمانه! زمان بدی شدهست حتی پیامی از تو به اینجا نمیرسد بعد از تو باد ، نامهرسان بدی شدهست
ای آخرین بهار چرا دیر کرده ای؟
زلفت اگر نبود، نسیم سحر نبود گمراه می شدیم نگاهت اگر نبود مهر شما به داد تمنای ما رسید ورنه پل صراط، چنین بی خطر نبود
کى به پایان برسد درد؟ ، خدا مى داند
در سکوت شب هر کوچه این شهر خراب گم شود ناله شبگرد ، خدا مى داند مردم شهر همه منتظر یک نفرند چه زمانى رسد این مرد؟ ، خدا مى داند
دل شود امشب شکوفا در زمین می زند لبخند شادی بر زمین آسمان ِ دل تبسم می کند روی ماهت را تجسم می کند
آسمان! امشب جمال حق تعالی را ببین
آسمان! امشب جمال حق تعالی را ببین نیمه ی ماه محمد، ماه زهـرا را ببیـن بـرفراز دست مولانـا امام عسگری ماه نـرگس، آفتاب عالم آرا را ببیـن
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست توفان زده ام مرا نجاتی بفرست فرمود که با زمزمه یا مهدی نذر گل نرگس صلواتی بفرست
ارزش معنوی حضرت علی اکبر علیهالسلام به اندازهای است که پدر بزرگوارش که مقام عصمت و امامت دارد، زندگی پس از او را فنا و مرگ میداند، و پس از شهادتش، امام، قاتلان او را هتاکان بر خداوند رحمان، و حرمت رسول الله دانستهاند.
روشی زیبا از امام عارفان برای آموزش عقاید
حضرت با چنین برخوردی، این نکته را به آنان متذکر می شدند که اولا خداوند به تمامی اعمال انسانها آگاه است و ثانیا با وجود علمش چون حلیم است بلافاصله عذاب نمی کند.
استراتژی امام چهارم برای اصلاح جامعه
امام علیه السلام با این شیوه حکیمانه، ضمن این که مردم را موعظه و نصیحت می کرد ، تفکرات اصیل اسلامی را به آنان منتقل می نمود و در عین حال حساسیت حکومت را بر نمی انگیخت. در نتیجه، آن حضرت می توانست در یک فضای مناسب، اهداف و آرمان های والای خود را عملی سازد
نمی از دریای فضائل امام زین العابدین علیه السلام
امام زین العابدین علیه السلام ، به خاطر معرفت کامل و عشق وافری که به معبود خویش داشت، در هنگام امور عبادی به پروردگار خود توجه کامل پیدا می نمود و نسبت به تمام امور اطراف خود بی توجه می گشت.
نقشه راهی برای سیر در مسیر سعادت
خیر در این است که انسان به مانند راننده ای که مدام مراقب است تا منحرف نشده و حادثه ای برایش رخ ندهد مراقب خود باشد تا از جاده بندگی منحرف نشده و در قعر جهنم سقوط نکند و با توجه به سوره تحریم این توجه تنها منحصر به خودش هم نباید باشد بلکه این راننده باید م
امشب ای اهل دعا روح دعا می آید پسر خامس اصحاب کسا می آید مؤمنین گرد هم آیید به محراب دعا صف ببندید که مولای شما می آید
حضرت سجاد علیه السلام دارای پانصد درخت خرما بود در نزد هر درخت دو رکعت نماز می خواند و در موقع نماز رنگش تغییر می کرد و ایستادنش در نماز مانند ایستادن بنده ذلیل بود که در مقابل پادشاهی بلند مرتبه ایستاده باشد و اعضای بدنش از خوف و خشیت الهی می لرزید و به
لقب «زین العابدین» از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله برای او معّین شد و پیامبر گرامی، خود او را زین العابدین خواند و فرمود: هنگامی که قیامت بر پا شود، ندا دهنده ای در میان جمع اهل محشر ندا در دهد که مایه زینت عابدان کجاست
امام سجاد علیه السلام، برده داری بود که بجای شلاق زدن و کار کشیدن از برده ها، آنها را در فضایی قرار می داد که بتوانند حقایق و معارف دینی را به صورت علمی و عملی بیاموزند و بعد آزاد شوند.
عبدالملک مروان گوید: ین العابدین علیه السلام از نظر عظمت و شخصیت در سطح بسیار بالایی بود، طوری که هر چه می کوشیدند او را خوار و پست نمایند، بالاتر و برتر می رفت و بر عزت و شرافتش افزوده می گشت .
مردم در محضر امام سجاد علیه السلام تحت تأثیر هیبت و شکوه ایشان، یارای هرزه گویی و بیهوده گویی نداشتند، بلکه سکوتی همراه با ادب بر مجلس امام حاکم بود.
سیری در مکارم اخلاقی پیشوای چهارم
هر شب با انبانی انباشته از نان و خرما و ... به طور ناشناس به خانه ی آنان می رفت. تا وقتی که آن حضرت رحلت کرد، کسی نفهمید که زندگانی آنان را چه کسی تأمین می کند. پس از شهادت حضرتش، دریافتند که آن فرد ناشناس، «علی بن الحسین علیه السلام بوده است.
تجلّی کلام الهی در سیره امام سجاد علیه السلام
عایشه روایت می کند از مردم مدینه شنیدم که می گفتند: ما صدقه پنهانی را هنگامی از دست دادیم که علی بن الحسین در گذشت!
آن چه خوبان همه دارند تو تنها دارى
امام سجاد علیه السلام هنگامی که مسافرت می نمود با قافله ای حرکت می کرد که او را نمی شناختند و با اهل کاروان شرط می کرد که در طول سفر خدمت گذار آنان باشد .
زیباترین مناجاتها در دیار «صحیفه سجادیه» ماندگار میشوند. صحیفه سجادیه، سرزمین نور و خوشبختی است که همیشه مهیای ورود سالکان دلسوخته است.
هنوز مرثیه سی سالهات، گدازندهتر است از هرم آفتاب ظهر تابستان. ای اقتدار کربلا در جریان لحظهها! دیری است زمین چشم انتظار آهنگ عاشورایی قدمهای توست. خوش آمدی!
ای زینتِ عبادت پیشگان؛ همدم بینوایان؛ بردبارترین بردباران؛ شفاعت کننده فرمانداری معزول نزدِ عبدالملک مروان؛ و... شبیهترین کسان به امیرمؤمنان علی علیهالسلام !
امام سجاد علیهالسلام : «مؤمن از دعای خود یکی از سه نتیجه را میگیرد: یا برایش ذخیره میشود؛ یا در دنیا برایش برآورده میشود؛ یا بلایی از او بازگردانده میشود».
سجده به تو میبالد و هستیاش را از آن تو میداند، ای سجاد! که پیشانی موحدت، همه عمر آشنا به خاک بود و لبهای زمزمهگرت یکنفس نیایش میسرود. سر از سجدههای عاشقانهات برندار که تداوم هستی به یمن این سجدههاست... که رحمت و لطف پروردگار بر کاینات به خاطر آ
بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم مگر می شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم
امشب ای اهل دعا روح دعا می آیدپسر خامس اصحاب کسا می آیدمؤمنین گرد هم آیید به محراب دعاصف ببندید که مولای شما می آید
ماه فروردین فراز آمد ز فردوس برینگلستان را كرد در بر، حلّه هاى حور عینارغوان سرمایه بگرفته است از كان بدخشیاسمین پیرایه بگرفته است از درّ ثمین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد
- مریم مقدس طاها
- امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد امشب زمین فروغ به هفت آسمان دهد امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد
- لافتی را زاده آمد لافتی
- ملتمس از جوی فیضش مریم است عیسی از انفاس وی فرّخ دم است در عوالم هر چه انوار رب است بینم از مشكات ذات زینب است
- کهکشان صبر
- دلش دریای صدها کهکشان صبر غمش طوفان صدها آسمان ابر دو چشم از گریه همچون ابر خسته ز دست صبرِ زینب، صبر خسته
- رهبر قافله عشق
- خانۀ فاطمه آنروز تماشایی بود که فضا جلوه گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود
- تکرار نام ذوالفقار
- بانو ای احیاگر نام حسین نینوایی نای پیغام حسین ثبت نام لاله ها در باغ توست سینه ی آلاله ها پر داغ توست
- بالاتر از آسمان
- جهان ز مولد زینب چو خویشتن آراست عنایت ازلی جلوه کرد از چپ و راست زنی چگونه زنی فخر عالم و آدم زنی که چون پدر و مام عروة الوثقی است
- بر سر خوانِ بانوی کرامت
- گریه اش گرفت و گفت : دیگر توان ایستادن ندارم . چندین سال است شما در خدمت حضرت معصومه علیها السلام در کفشداری خدمت می کنید . از حضرت بخواهید که درد پایم را شفا دهد .
- زیارت با معرفت
- حضرت معصومه(سلام الله علیها) همانند حضرت زینب(سلام الله علیها) در یكی از درجات عصمتند، گرچه در درجات چهارده معصوم(علیهم السلام) نباشند، زیرا چهارده معصوم(علیهم السلام) علاوه بر عصمت از گناه, عصمت از خطا نیز دارند.
- مناسب ترین الگو برای یک زن
- چگونه خواهد بود حال خواهری كه در ظاهر به دنبال برادر خود است اما در واقع به دنبال امام زمان و ولی خدا ، راهی دیار غربت شده است و حاضر است كه راهی طولانی مثل از مدینه تا مرو را بپیماید تا به مولا و سَرور خود برسد.
- شبیه ترین دختر به مادر شیعه
- براستی كه حضرت معصومه (علیها السلام) همچون جده اش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در معیارهای ارزشی اسلام یكه تاز عرصه ها و در علم و كمالات و قداست گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. وی تافته ای ملكوتی و جدا بافته و ساختار وجودی او از دیگران ممتاز بود.
- «کریمه»، لقب یادگار مظلومه مدینه
- اگر قرار بود قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) ظاهر باشد، هر جلال و جبروت و عظمتی که برای آن قبر شریف بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت و عظمت را برای قبر حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) قرار داده است.
- پیامک های تسلیت رحلت حضرت معصومه علیهاالسلام
- معصومه یعنی خواهر و دخت امامت معصومه یعنی عمه ی جود وکرامت معصومه یعنی لطف و احسان بی نهایت معصومه یعنی جان سپردن بین غربت
- فاطمهی دیگر
- یكی از عالیترین نمونه های عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت ، كریمه اهل بیت فاطمه معصومه (علیها السلام) است. او كه عبادت و شب زنده داری هفده روزه اش در واپسین روزهای عمر شریفش ، گوشه ای از یك عمر عبودیّت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر
- شفیعهی محشر
- بعد از حضرت زهرا سلام الله علیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه سلام الله علیها نمیرسد. كه امام جعفر صادق علیه السّلام در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنة باجمعهم»؛ با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند
- کراماتی از کریمه آل طه
- حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه علیها السلام عنایت فرموده است, هر كس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درك كند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود.
- فرزندان زیتون
- وضع زن و جایگاه او در کشورهای شرقی و خصوصا اسلامی به مراتب از اوضاع در غرب بهتر است. به ویژه نگاه اسلام به زن نگاهی قدسی و همراه کرامت و عزت می باشد، با این حال زن جایگاه اسلامی خود را در بین مسلمانان نیز به طور کامل پیدا نکرده است.
- در اواخر عمر شریف کریمه چه گذشت
- ده سال، تحت تربیت امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام بودن و پس از آن حدود 17 سال کسب فیض از محضر امام رضا علیه السلام، از این بانو شخصیتی کم نظیر ساخت شخصیتی که با وجود سن کم از مقامات معنوی و درجات علمی بالایی برخوردار بود
- والى ولایت عصمت
- منت ز بخت دارم و نصرت ز کردگار کافکند در دیار قمم روزگار، بار خوش بار یافتم به حریمى که جبرئیل بىاذن خادمان به حریمش نجسته بار
- نم نم اشک
- تو مسیحا زاده اما دختر موسی شدی مریم قدیسه ی ذریه ی طاها شدی یک نخی از چادرت مانند کعبه محترم قبله ی عرشی ترین سجاده ی دنیا شدی
- ماه کامل
- کرامت هست آن جایی که سائل می شود پیدا اگر چه دست و پـا گم می شود، دل می شود پیدا گره از مشهد و قم وا نگشته بر نخواهد گشت برادر خواهری اینگونه مشـکل می شود پیـــدا
- دُرّ هفـت دریا
- سلام خواهر قرآن، سلام دختر دین سلام مادر عصمت، سلالۀ یاسین سلام دختر طاها و نور و طور سلام سلام ای گهرِ هفت بحـر نور، سلام
- خدا نخواست...
- و دانه ریخت بیایی کبوترش باشی دوباره آینه ای در برابرش باشی نه اینکه پر بکشی و به شهر او نرسی میان راه پرستوی پرپرش باشی
- چشم انتظار
- در سرد سیر شهر دل، روح بهاری در شوره زار سینه ی من چشمه ساری میخواهی امشب بر کویر دیدگانم با روضه هایت باغی از شبنم بکاری
- آینه زینب كبری
- ما گداییم همه وقت نظر داشتنت خاك پاییم همه وقت گذر داشتنت آمدی مردم ایران به نوایی برسند ورنه جز اینكه بهانه ست سفر داشتنت
- این خورشید کیست در میان معرکه؟!
- فداكاری های اهل بیت علیهم السلام مجال هرگونه اقدامی را در جهت تحریف تاریخ كربلا از یزید و یزیدیان سلب كرده بود. اسارت اهل بیت امام حسین علیه السلام و اقدامات آنان به سرپرستی زینب كبری علیهاالسلام نه تنها مانع تحریف نهضت امام حسین علیه السلام در آن زمان
- اباالفضل علیه السلام؛ نفحه ای از رحمت های الهی
- همانا اباالفضل (علیه السلام) نفحه ای از رحمتهای الهی ، دری از درهای او و وسیله ای از وسایل تقرب به خداوند است . او تمام این مقامات را نتیجه مجاهدتهایش در راه نصرت اسلام و کمک در راه نیل به اهداف آن و حفظ بنیان دین و نهایتا شهادت در این مسیر بدست آورده است
- زیارتنامه ای لبریز از فضائل
- حضرت سجاد علیه السّلام فرمود: خدا حضرت عباس علیه السّلام را رحمت كند! حقا كه امام حسین علیه السّلام را بر خویشتن مقدم داشت و جان خود را فداى آن حضرت نمود تا اینكه دستهاى مباركش قطع شد...
- بهترین مأموم برای بهترین امام
- اهل بیت علیهم السلام و همچنین امام حسین علیه السلام برای او از تعبیر برادر استفاده می نمودند ، گویا آن قدر متواضع بود كه خود را لایق برادری با سبط اصغر و فرزندی سیدة نساء العالمین نمی دانست اما در لحظه شهادت كه او را برادر صدا زد شاید فاطمه زهرا علیهاالسل
- عباس علیه السلام را می شناسید؟
- حضرت عباس علیه السلام ، کسی است که در خانه امیرالمۆمنین علی علیه السلام که خانه عمل، جهاد، تقوا، معرفت و ایمان بود، مراحل رشد را پیمود. او ، آینه تمام نمای ویژگی های پدرش بود و در پناه تربیت امام علی علیه السلام ، اسوه علم و عمل و استوانه یقین و ایمان و ت
- منزلت غدیر
- امیر علقمه از صدر زین به زیر افتاد میان لشگری از تیغ و نیزه گیر افتاد دو دست زخمی او ماندو طعنه ی تکبیر به یــاد مــنــزلت آیــه ی غــدیر افــتــاد
- کمر کوه شکست
- امیر علقمه از صدر زین به زیر افتاد میان لشگری از تیغ و نیزه گیر افتاد دو دست زخمی او ماندو طعنه ی تکبیر به یــاد مــنــزلت آیــه ی غــدیر افــتــاد
- سایه نشین علم
- در آب جلوه کردی و موج عطش نشست در من ظهور کردی و کردیم خود پرست دست مرا گرفتی و چشم تو بسته شد در خود خراب گشتم و بند دلم گسست
- نفَس سوخته
- عاقبت دست رسای تو جدا خواهد شد عاقبت ماه جمال تو دو تا خواهد شد تیر ها زائر چشمان سیاهت گردند چشمت آیینه تمثال خدا خواهد
- لشکر من رفت...
- رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت
- عموی قافله
- جدال دشنه و دریایی از جوانمردی خدا پناه تو باشد؛ برو که برگردی برو به سمت نگاه فرات با لب خشک آهای سبزترین آیه ی جوانمردی
- اشک خجلت
- هر چه ترسیدم از آن آن به سرم می آید مشک سوراخ شد و کیست برم می آید؟ چشم پرخون شده را طاقت دیدن نبود خون به همراهی اشک از بصرم می آید
- نخستین شهید هاشمیان
- با این که حضرت علی اکبر(علیه السلام) به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثقیف نکرد، بلکه هاشمی بودن و انتساب به اهل بیت(علیه السلام) را افتخار خ
- علیاكبر علیه السلام، شیرجوان کربلا
- احساس مسئولیت او در برابر خاندان اهل بیت(علیه السلام)، به اندازه ای بود كه در اوج تشنگی، همواره سهم آب خود را به كودكان و زنان حرم می داد و خود، تشنه لب می ماند . سرانجام نیز با همان عطش به میدان رفت و از دستان پیامبر سیراب شد.
- آیینه جمال پیغمبر خدا
- آن حضرت به هر جانب روی می آورد گروهی را به خاك هلاكت می افكند، بقدری از آن لشكر كشت كه از كثرت كشت که به شیون آمدند، و روایت شده؛ علی اكبر با آنكه تشنه بود 120نفر را كشت آنگاه نزد پدر بازگشت. دوباره به میدان آمد و آنقدر جنگید تا كشته ها به دویست نفر رسید
- فُزتُ وَ ربِّ کرب و بلا
- تو در تجلّیاتِ الهی چنان گمی دنبال مرگ میروی و در تبسمی آری جلو جلو تو به معراج رفته ای مبهوت مانده ام که تو در عرش ِ چندمی
- پیمبرتر از تو نیست
- از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست یعنی پس از علی علی اکبرتر از تو نیست منطق قبول داشت که با خلق و خوی تو شخصی میان خلق پیمبرتر از تو نیس
- یک بیت پریشان
- ای شراب علوی در نامت باده مصطفوی در جامت چه بلندی که نخورده است هنوز پای معراج کسی بر بامت
- علی اکبرها
- ای تجلی صفات همه ی برترها چقدر سخت بود رفتن پیغمبرها قد من خم شده تا خوش قد و بالا شده ای چون که عشق پدران نیست کم از مادرها
- دوباره کــوچه
- بیا که شبه رسولت شبیه زهرا شد علی به کوفه دوباره غریب و تنها شد میان تنگه فوج سپاه این صحرا دوباره کــوچه سیلی زدن مهـــیا شد
- ضــریــح مشبــّک
- در گیسویت دو صد غزل عاشقانه است دریــای مــهربانی تو بیکـــرانه است ای حضـــرت محمـــد کرب و بـلای ما امشب اویس من به سوی تو روانه است
- آیینه در آیینه
- ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می شود از دست کمان خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
- کارِ علی اکبری
- همین که دو تایی به میدان رسیدند روی دست خورشید، شش ماه دیدند به والله کارش علی اکبری بود اگر چه علی اصغرش آفریدند
- سر وقت
- وقتش رسیده است كه پر در بیاوری از راز خنده ی همه سر در بیاوری وقتش رسیده است كه با روضه های خشك اشكی ز چشم چند نفر در بیاوری
- بس کن رباب ...
- بس کن رباب نیمه ای از شب گذشته است دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه ، علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده
- ماهی قرمز شده
- نفس در قفس سینه تلاطم بکند کاش که این حرمله یک لحظه تجسم بکند تیر چه با ساقه گندم بکند آه چه می شد که سفیدی گلوگاه تو را گم بکند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد
وقتی دلم کنار ضریح تو جا گرفت نوری ز فیض کوثر حُسن شما گرفت یادم نمی رود که ز الطاف مرقدت هر بار قلب مرده ترینم شفا گرفت
برتر ز آفتاب و نکوتر ز قرص ماه
ذیقعده ماه فیض خداوند اکبر است میلاد پارۀ تن موسی ابن جعفر است میلاد دخت هفت امام بزرگوار یا لیلۀ ولادت زهرای دیگر است
خدیجه سلاماللهعلیها؛ همسنگری باوفا
آیا هیچ همسری را تاب آن هست که چون «خدیجه» دعوت تاریخی پیامبرخدا را از سویدای جان و با ایمانی نیرومند بدون ذرّهای تردید در صدق پیامش، بپذیرد و به استقبالش رود، بعید است که چنین باشد! او بانویی یگانه است.
در عظمت پشتیبانی او از پیامبر صلی الله علیه وآله همین بس که پس از وفات ابوطالب به پیامبر صلی الله علیه وآله الهام شد اکنون که یاور و پشتیبان تو از دنیا رفت، از مکه خارج شو
كنیزك هنوز چند قدمى بر نداشته بود كه درِ چوبى خانه اى گِلى و كوچك به صدا در آمد و او وارد شد. پاره تن بزرگمرد عرب، با مهربانى او را سلام داد، خوش آمد گفت و چون مهمانِ عزیزى وى را گرامى داشت و با كلامِ خویش محبّت و نوازش نمود. وقتی به درون خانه پاى گذاشت
آیا این محمد(ص) است که بازگشته !
وی جوانی خوشچهره، زیبا، خوشزبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و گفتار، شبیه ترین مردم به پیامبر خدا بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش امیرمومنان علیهالسلام به ارث برده و جامع كمالات بود.
علمدار کربلا، یکی از رجعت کنندگان
نباید از زیارتنامهها به سرعت عبور کنیم بلکه باید در خاطر نگه داریم که اهل بیت علیهم السلام بسیاری از درسها را در قالب همین زیارتنامهها به ما آموخته اند. زیارت حضرت عباس علیه السلام نیز پر از این درسهاست.
پیامک های تبریک ولادت حضرت عباس علیه السلام
ای فروغ دل مصباح هدی یا عباس ای همه جان جهانت به فدا یا عباس ای حسین دگر شیر خدا یا عباس رتبه ات فوق تمام شهدا یا عباس
یکی از مهمترین مسؤلیت ها در جنگها در زمانهای گذشته پرچمداری لشگر بود. معمولا پرچم را به دست کسی می دادند که شجاع ترین افراد باشد که هم عمداری کند و هم بتواند بجنگد و از طرفی دشمن هم روی این قضیه حساب می کرد که چه کسی علمداری سپاه رقیب را دارد.
پرتویی از القاب درخشان پرچمدار فضائل
حضرت عباس علیه السّلام نیز پرچم را با دستانى پولادین برفراز سر برادر بزرگوارش به اهتزاز درآورد و از هنگام خروج از مدینه تا كربلا، همچنان در دست داشت . پرچم از دست حضرت به زمین نیفتاد مگر پس از آنكه دو دست خود را فدا كرد و در كنار رود علقمه به خاك افتاد.
مقامی عظیم در سایهی اطاعت حق
عبودیت و بندگی نیست چیزی جز اطاعت محض از مولی و ربّ به همین خاطر ما در زیارتنامه مأثور حضرت عباس علیه السلام اولین چیزی را كه نسبت به آن حضرت بیان می كنیم عبودیت است كه تفسیر آن همان اطاعت از خدا و رسول و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین صلوات الله علی
خداوند، عمویم عباس را رحمت كند كه ایثار كرد و خود را به سختى افكند و در راه برادرش جـانـبـازى كـرد، تـا آن كه دست هایش از پیكر جدا گردید. آن گاه خداوند به جاى آنها دو بـال بـه وى عـنایت فرمود كه در بهشت همراه فرشتگان پرواز كند؛ همان سان كه براى جـعـفـر طـ
حضرت ابوالفضل علیه السلام، ریحانه رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله را در تمامى مواقف و دیدگاهها تصدیق كرد و هرگز در درستى و عدالت آرمان او به خود شك راه نداد و یقین داشت برادرش بر حق است و هركه با او سر ستیز دارد در گمراهى آشكار است .
به حضرت ابوالفضل علیه السلام كه سهل است، اگر به بند كفش من كه نوكرى از نوكران حضرت ابوالفضل علیه السلام هستم از این جهت كه نوكرم علاقه نداشته باشد، والله به رو در آتش خواهد افتاد..
ای دل هر دو جهان محو فریبائی تو در چمن هیچ گلی نیست به زیبائی تو همه گل ها به گلستان ادب صف بستند تا ببینند دمی روی تماشائی تو
بحر مواج ولایت گوهری دیگر زاد نخل سرسبز امامت ثمری دیگر زاد یا مگر حضرت زهرا پسری دیگر زاد فلک مجد و کرامت قمری دیگر زاد
بـاد از جــانـب صـــحرا خـــبری آورده آسـمان قـید نزولش خدمه باران است ابرهامان همه در معرض اشک شوق اند و زمیـن چـشم به راه قـدم بـاران اسـت
منم ماه بنى هاشم که عباس است نام من بود ام البنین مام و، على باب کرام من من آن سرباز جانبازم که از لطف خداوندى لبالب از مى حب حسینى گشته جام من
قربان عاشقی که شهیدان کوی عشق در روز حشر رتبۀ او آرزو کنند عباسِ نامدار که شاهان روزگار از خاک کوی او طلب آبرو کنند
سوگند به خدا هنوز دعای زینب علیهاالسلام به آخر نرسیده بود كه دیدم قصر ویران شده، و آتشی در آن قصر ویران شده روی آورد و همه آنچه را در آنجا بود با آن زن سوزانید و به خاكستر تبدیل كرد و سپس باد تندی وزید و همه آن خاكسترها را پراكنده ساخت و دیگر نشانه و اثری
کتاب « نگاهی به مقام حضرت زینب علیهاالسلام»
آنچه انسان را در مسیر پر فراز و نشیب زندگانی از نابسامانیها محفوظ می دارد و موجب سعادت و سرفرازی و سربلندی او در امتحانات الهی می شود، پژوهش پیرامون علوم الهی و معارف اسلامی و پوشاندن جامۀ عمل به دستورات بلند ربانی می باشد . در این خصوص ، دستیابی به حقیقت
او از سینه علم و دانش خاندان نبوت سیراب شده بود تا آنجا که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی به شمار می رفت، و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال، و سیرت و صورت، و اخلاق و فضی
عاقل، عَقیل و عقیله شدن، مقدور دیگران هم هست، منتها به اندازۀ خودشان. اوج آن، مربوط به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است و مقدور خود آن ها است؛ اما مراحل میانی و ضعیف آن، مقدور دیگران هم است.
بر كسی پوشیده نیست كه نقل چنین خطبه ای از طرف دختری كه در سن پنج یا شش سالگی است و حفظ آن كلمات با آن همه بلاغت و جامعیت دلالت بر كمال رشد و فهم و علم و دانایی و فوق العادگی او می كند.
پیامک های تسلیت رحلت حضرت زینب علیهاالسلام
در آن هنگام كه هر زن بلكه هر مردی در مقابل یك جبار ستمگر لكنت زبان می گیرد، زینب كبری سلام الله علیها چنان با حلم و شعور رفتار می كند كه گویی كلام او چون شلاقی بر سر ابن زیاد فرو می آید، به جرأت می توان گفت این برخورد جناب زینب سلام الله علیها با ابن زیاد
او از جمله زنان كمیابى بود كه شتابزدگى او را منحرف، و خشم او را سبك نكرده هیچ عاملى بردبارى اش را از وى نگرفته و بر او چیره نشده بود. در تیزهوشى، پاكى روح، لطافت احساس، نیرومندى و پایدارى و استوارى دل و جان آیتى از آیات الهى در والاترین شكل شجاعت و بلندپ
بر گِرد محمل تو که هجده ستاره بود بین ستارههـا سـر یک شیرخواره بود وجـه خـدا به پیش نگاه تـو روی نی نوک سنان به چشم تـو دارالزیاره بود
لبهاش تشنه بود ولی رود نیل بود بالش شکسته بود ولی جبرئیل بود زینب فرشته آینه حوریه عاطفه از جنس خانواده ای از این قبیل بود
آنان که مشق اشک مرتب نوشته اند با خط عشق این همه مطلب نوشته اند آنان که بال گریه در آورده اند را هم دوش انبیاءِ مقرب نوشته اند
ای قلّه ی نجابت توحید جایتان تا آسمان کشیده شده ردّ پایتان باران هم از لطافتتان حرف می زند وقتی نزول می کند از چشم هایتان
وقتی غرور حیدری اش جلوه گر شود هر کس که هست مرد خطر بی جگر شود تنها پیمبری ست که باید چهل مسیر با شمر ها و حرمله ها همسفر شود
پس از شهادت اینان، وقتی بعضی از رهگذران از اوضاع کوفه به امام گزارش می دادند و از آن حضرت می خواستند که برگردد و به کوفه نرود، امام جواب می داد: «بعد از آنان در زندگی خیری نیست.» و به همه می فهماند که تصمیم به رفتن دارد.
تهدیدهای و تبلیغات گسترده حکومت، در روحیه کوفیان تزلزل و ضعف پدید آورد و آنان را از میدان جهاد و تعهدات «بیعت» به خانه و زندگی آسوده کشاند، در نتیجه، شب هنگام، مسلم بن عقیل در مسجد، نماز مغرب را فقط با حضور سی نفر اقامه کرد. پس از نماز، آن عده کمتر شده بو
فضایل فقهی، پرهیزکاری، هوشیاری، شجاعت و قدرت تصمیم گیری فوق العاده؛ و از سویی عبور از جزر و مدّهای سیاسی و ایستادگی در موضع ولایت و آشنایی با تمام رنج ها و مشکلات مردم و آنچه از انحراف بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله بر اسلام و مسلمانان رفته است، مسلم را
سلام، همسر عدالت! ای مادر شجاعت! سلام بر تو که در حاشیه سکوت بقیع آرام گرفتی، تا چون همیشه، حاشیه نشین و قدم سوز غربت تربت مخفی فاطمه علیهاالسلام باشی.
«شیما»، خواهر پیامبر عظیم الشأن اسلام
برادر رضاعی آن حضرت، عبدالله و خواهرانش انیسه و شیما نام داشتند که این سه نفر از فرزندان حلیمه سعدیه بودند. در مدت حضور با برکت حضرت محمد ( صلّی الله علیه وآله وسلّم ) در قبیله بنیسعد، «شیما» به کمک مادرش از این نگین بینظیر آفرینش نگهداری میکرد.
کتابی را که در پیش رو دارید تألیف استاد فرزانه و دانشمند گرانمایه جناب حجة الاسلام والمسلمین آقای رسولی محلاتی است که به شکلی محقّقانه و در عین حال فشرده و گویا، بخشهایی از زندگی پر درد و غم زینب کبری علیهاالسلام را ترسیم فرموده اند. امید آن که خوانندگا
پیامکهای تبریک ولادت حضرت زینب علیهاالسلام
فخر رسول و فاطمه زِینِ اَب است ¬این امّ الکتاب صبر و رضا، زینب است این بَدرُ المنیر و شمس ضُحای علی است این بعد از بتول عقده¬ گشای علی است این
عظمت زینبكبرى(سلاماللهعلیها) در چیست؟
زن امروز دنیا الگو مىخواهد. اگر الگوى او زینب و فاطمهى زهرا )سلام الله علیهما) باشند، كارش عبارت است از فهم درست، هوشیارى در درك موقعیتها و انتخاب بهترین كارها؛ و لو با فداكارى و ایستادن پاى همه چیز براى انجام تكلیف بزرگى كه خدا بر دوش انسانها گذاشته اس
«زینب علیها السلام در آغاز جوانی چگونه بوده است؟ مراجع تاریخی از وصف رخساره زینب علیها السلام در این اوقات خودداری می کنند; زیرا که او در خانه و روبسته زندگی می کرد . ما نمی توانیم مگر از پشت پرده وی را بنگریم، ولی پس از گذشتن دهها سال از این تاریخ، زینب
صبر زینب علیهاالسلام یك شورش بر اساس حیاتی معقول است كه همواره در بحرانی ترین شرایط، بهترین جهت را برای تاریخ و زمانه ساخته و پرداخته كرده و عالمی را درس داده است.
ستاره ای پرفروغ در آسمان ولایت
حقیقت بندگی و عبادت خداوند که در رشد و کمال آدمی تاثیر بسزایی دارد آن است که با همه وجود به خدا نظر کنیم و جز به او نیندیشیم و جز فرمان او را مطیع نباشیم و جز برای او به کاری نپردازیم . حضرت زینب سلام الله علیها که به این امر آگاهی کامل داشت، و فلسفه خلقت
اگر از رسول خداوند- صلی الله علیه و آله- منقولست که: «افضل الجهاد کلمة عدل عند امام جائر برترین جهاد، سخن عادلانه ای است که نزد حاکم ستمگر بر زبان جاری می شود»، اگر چنین است پس حضرت عقلیه ی بنی هاشم- سلام الله علیها- در دربار ملعونین تاریخ، افضل جهاد را ب
بهترین الگو برای زنان بلکه برای مردان مسلمان زینب کبری سلام الله علیها می باشد که در شامگاه عاشورا با وجود تحمل آن همه مصائب نماز شب خود را ترک ننمود و از چنان شب زنده داریی برخوردار بود که امام معصوم و حجت خدا به او می فرمایند که مرا در دعای شبت فراموش ن
حضور پرشور و تاثیرگذار حضرت زینب علیهاالسلام در قیام کربلا بر کسی پوشیده نیست. همراهی از ابتدا، حضور در کربلا و دیدن تمام آنچه رخ داد و ثبت بی واسطه وقایع این حرکت بی نظیر از ویژگیهای این بانوست. بانویی که پیامبر عاشورا شد و حرکتی را که برادر و امامش حسین
هر چند پرستارى وظیفه سنگین و ارزشمندى است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات براى انجام خدمتش بنماید و چنین كارى از عهده هر كس برنمىآید ولى با این حال مقام زینب كبرى سلام الله علیها، آنقدر والا و عظیم است كه او را پرستار نهضت و
والاترین مقام صدیقین متعلق به امیرمؤمنان علی علیه السلام است و در زنان سابقه این مقام به حضرت مریم و در امت پیامبر صلی الله علیه وآله به فاطمه ی زهرا علیهاالسلام و آن گاه به حضرت زینب علیهاالسلام اختصاص دارد. لذا چون مادرش فاطمه ی زهرا علیهاالسلام به صدیق
این بانو که در پس طوفان سهمگین کربلا، کاروان یتیمان و بیوگان را ره¬بری کرده، چهل منزل از کربلا و کوفه تا شام همیشه تاریک، پرستاریشان نموده است، آنجا که بسیاری را، زرق و برق آیینه ها و شوکت پوشالی کاخ و درباریان به صف ایستاده لال میکند،
آن قدر عاشقیم که املا نمی شود مستی ما که در قلمی جا نمی شود زلف مرا به پنجره های ضریح عشق طوری گره زدند ، دگر وا نمی شود
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد
از بستر او فاصله گرفتی و این اولین بار بود که، سوز دوری خدیجه را با قطرات اشکت پاسخ می دادی و نبودش را حس می کردی، با اینکه هنوز پیش تو بود! دقایقی بعد، فاطمه ی پنج ساله آمد و پیغام مادرش را رساند...
اگر مراد، حسین بود پس این نگاه مریدانه او به قامت علی اکبر، به راه رفتن او، به کردار او و حتی به لغزش مژگان او از کجا آمده بود؟ واگر محبوب، علی اکبر بود، پس این بال گستردن و سر ساییدن در آستان حسین چگونه بود؟
عباس علیه السلام، و زندگی به رنگ عاشورا
آنچه تاریخ از زندگی عباس بن علی علیهماالسلام برای ما روایت می کند، پرده هایی پراکنده است که انسان را دچار حیرت می کند، پرده هایی که همه و همه بیانگر این مطلب است که زندگانی این شخصیت عظیم تماما رنگ و بوی عاشورا می دهد.
کسی اشکهای زینب سلام الله علیها را ندید که برایمان تعریف کند و از حالش برایمان بگوید. فقط گفته شد که موی سیاهی در سرش نمانده است که آن را هم ندیده می شد فهمید! شاید هم بی بی اجازه ورود به کسی نمی داد که احوالی از حضرتش بپرسد.
زینب کبری علیهاالسلام در حادثه عاشورا زیبایی می بیند. در نگاه او شهادت امام و یارانش امری زیباست. ایشان جمله ای فرموده که در اوج جملات بشری است، آن هم وقتی که در جمع زنان و کودکان اسیر و رنجور در مجلسی با حضور ستمگر زمانه قرار گرفته است.
ام البنین علیهاالسلام، مادر فضیلت ها
در عصر حاضر كه غرب با بیان الگوهای نامناسب و مبتذل می كوشد فرهنگ منحط خود را گسترش دهد، و زنان و مادران ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، مسئولیت ما در معرفی الگوهایی سازنده هم چون ام البنین علیهاالسلام دوچندان می شود.
گفته اند و شنیده ایم که جز به آغوش حسین علیه السلام، جای دیگری آرام نمی گرفتی، و وقتی کنار برادرت بودی، آن قدر او را نگاه می کردی که سیر شوی، که خسته شوی، اما مگر سیر شدن و خسته شدنی در کار بود!...
درسی زیبا از زینب کبری سلام الله علیها برای زندگی امروز ما
دوران ما به دروغ به عنوان عصر اطلاع رسانی نام گرفته؛ زیرا عمق این گروه آیات قرآنی و سخنان پرمغزی هم چون خطبه های زینب کبری سلام الله علیها که در صدر گفته های بشری است در ابزارهای ارتباط جمعی دنیا مطرح نمی شود...
عده ای از اهل ری نزد امام صادق علیه السلام حاضر شدند و حضرت به آنها خوشامد گفتند، اما آنها از نحوه خوشامدگویی امام شگفت زده شدند؛ زیرا آن حضرت آنها را به اسم قم صدا زد، در حالیکه آنها اصالتاً قمی نبودند!...
این تعبیر که سه در بهشت به سوی قم است شاید اشاره به این باشد که معارفی که از این شهر مبارک در اختیار امت اسلامی قرار می گیرد، سبب رستگاری و به بهشت رفتن بخش زیادی از مردم خواهد شد...
اگر عباس علیه السلام امروز می بود...
یکی از سوالاتی که جا دارد هر شیعه عاشق اباالفضل علیه السلام از خود بپرسد این است که اگر عباس علیه السلام با آن بصریت نافذ، امروز بود، با وضعیت اسفبار دنیای اسلام چه می کرد؟!
اشعار حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم از بغض گلوگیر دقایق بنویسم می خواهم از آن ساقی عاشق بنویسم نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
اشعار حضرت علی اکبر علیه السلام
تنها نه از غمت جگرم شعله ور شده داغی به دل زدی که سرشکم شرر شده دارد به عرش می رسد اشراق سینه ات آه ای نبی، زمان عروجت مگر شده؟
اشعار حضرت رقیه بنت الحسین علیهماالسلام
از دشت پربلا و مکانش که بگذریم از ظهر داغ و بحث زمانش که بگذریم یک راست می رسیم به طفل سه ساله ای از انحنای قد کمانش که بگذریم
اشعار ورود به ماه محرّم و حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
دیدم به خواب ، آن آشنا دارد می آید دیدم كه بر دردم دوا دارد می آید دیدم كه با شال عزا و چشم گریان مولایم
برداشتن پرده از راز سر به مُهر!
نور صداقت در چشمانش می درخشید. قالیچه ای که خود بافته بود برای هدیه به دفتر حرم آورده بود. گفت نذر داشتم برای حضرت. جریان چیست؟ با همان راستی و صفای باطنی اش لب به سخن گشود...
فاطمه معصومه علیهاالسلام، نگین حرم امن قم
حضرت معصومه علیهاالسلام امامزاده جلیل القدری است که ما به زمین اطراف مدفن او نیز حرم می گوییم و چه بجاست که هر وقت به یاد ایشان می افتیم، قدری هم درباره مفهوم حرم اندیشه کنیم.
معصومه علیهاالسلام، الگوی زیبای دفاع از حریم ولایت
اگرچه در دین اسلام تأكید شده است كه زنان در پس پرده عفاف باشند و حضور در درون سنگر خانه و جبهه جهاد تربیت انسان، برای آنها از هر چیز دیگری بهتر است اما این مادامی است كه این جهاد با واجب بزرگتری كه دفاع از حریم ولایت است تزاحم نداشته باشد.
در آسمانِ عشق و وفای اول بانوی اسلام
اکنون روزی است که میهمانی رمضان، بی حضور خدیجه –علیهاالسلام- بر محمد-صلی الله علیه و آله- طی شد و این فاطمه –علیهاالسلام- است که بازار اشک، در چشمانش رونق گرفته و بر مزار غریبانه مادر با او وداعی جاودانه می سراید...
عجیب بود رابطه میان این پدر و پسر... من همیشه مبهوت این رابطه ام. گاهی احساس می کردم که رابطه حسین و علی اکبر فقط رابطه یک پدر و پسر نیست... رابطه عاشق و معشوق است... و اگر کفر نبود، می گفتم رابطه عابد و معبود است.
«عباس» علیه السلام، ذکری با طراوت یا لفظی بی خاصیت؟!
شاید در ابتدا به نظر برسد که کاربرد فراوان عباس علیه السلام در قسَم ها نشانگر اوج علاقه و تقدس مردم ما به برادر وفادار اباعبدالله علیه السلام باشد که حقیقت هم همین است؛ اما خطر تبدیل ذکر به لفظ، درباره ایشان هم رخ داده است.
جای خالی عباس علیه السلام در کنار تمامی امامان
عباس بن علی علیهماالسلام برای امام حسین علیه السلام حكم فئه قلیله ای را داشت كه با وجودش، حجت را بر امام خویش برای قیام تمام می نمود. و اگر عباس علیه السلام نبود چه بسا بتوان ادعا نمود كه امام دست به قیام نمی زد.
عقیله صفتی است که مردم آن دوران به زینب علیهاالسلام داده بودند که نشاندهنده عالم بودن و نیز طرز فکر بالا و نیز تناسب عالی آن حضرت در نحوه مواجهه با امور است؛ اما یکی از عللی که میتوان در صلاحیت این صفت برای آن بانو برشمرد، سخنوریهای ایشان است.
عالَم، انگشت به دهان از صبر زینبی
چگونه می توان تصور نمود كه یك زن آن هم زن كه به طور طبیعی تاب و توان كمتری از مردان دارد، بزرگترین قافله مصیبت عالم در طول تاریخ را راهبری نماید و خم به ابرو نیاورد و تلخ ترین مصائب عالم در ذائقه او زیبا بیاید؟!
امّ البنین علیهاالسلام، الگوی سبک زندگی ولایی
در عصر حاضر كه غرب با بیان الگوهای نامناسب و مبتذل می كوشد فرهنگ منحط خود را گسترش دهد، و زنان و مادران ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، مسئولیت ما در معرفی الگوهایی سازنده همچون ام البنین علیهاالسلام دوچندان می شود.
ذهنافروغی زینبی برای مشکلات زندگی
سختترین مصائب دنیا بر حضرت زینب علیهاالسلام فرود آمدهبود، اما ایشان دچار عواقب سوء این رخدادها نگردید. ایشان در خود احساس درماندگی و افسردگی نکرد و طاقت خویش را از کف نداد؛ بلکه در انجام وظایف خود بسیار محکم بود.
حضرت زینب کبری علیهاالسلام واسطهی فیض بین امام علی بن الحسین علیهماالسلام و مردم بودهاند چنانچه خود حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام واسطهی بین خدا و غیر بودهاند و خود ایشان نیز از خداوند دریافت مینموده اند...
بهترینها در زندگی زینبکبری علیهاالسلام
یکی از علل بهترینشدنها، بهترینداشتنهاست. و زینبکبریعلیهاالسلام چنین بود که بهترین شد، چون بهترینها را داشت؛ بهترین پدر دنیا، بهترین مادر دنیا، و بهترین برادرهای دنیا را، وقتی انسان در چنین محیطی بزرگ شود، بزرگ میشود آنهم به وسعتِ تمام دنیا!
حضرت معصومه(علیهاالسلام) در کلام معصوم(علیهالسلام)
اینکه تمامی شیعیان را شفاعت میکند نشان از بلندای روحِ این بانو است. زیرا هر شفاعتکنندهای به اندازه مقام خویش قادر است دیگران را شفاعت نماید و این وسعت شفاعت از سوی فاطمهمعصومه علیهاالسلام نشان از وسعت منزلت ایشان نزد خداوند دارد.
سكینه علیهاالسلام، بانویی از تبار عشق
حضرت سـكـینه علیهاالسلام، بانویی عـفـیـفـه، بـخـشـنـده، شـاعـر، فـصـیـح و بـلیـغ، آشـنـا در نـزد اهـل ادب، بـا فـراسـت، بـا وقـار و خوش ذوق بود. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا بـه جـهـت مـقـام والای ایشان، وى را «یا خیرة النسوان»، اى بهترین زنان، خ
شیعیان در طول اعصار و قرون از مقرون ساختن افراد با ائمه معصومین علیهم السلام همواره پرهیز داشته اند و أحدی را با آنان قابل مقایسه ندانسته اند اما موارد استثنا نیز وجود داشته، بی شك اولین غیر معصومی كه انسان از مقرون ساختن اسم مبارك او در كنار معصوم و از ت
بر خلاف آنچه برخى مقتل نویسان نوشته و آب آوردن عباس علیه السلام در كربلا را یك بار دانسته اند، او چندین بار براى تشنگان خیمه گاه اباعبدالله علیه السلام آب آورد.
ای اهل حرم! میر و علمدار نیامد...
او برای حیات ارزشی قائل نبود در حالیكه مولایش حسین صلوات الله علیه غمزده و پریشاندل بود و اهل حرم حضرتش در سختی و شكنجه به سر می بردند؛ اما از آنجا كه او نزد برادرش سیدالشهداء صلوات الله علیه از بهترین ذخائر باقیمانده و عزیزترین حامیانش محسوب می گشت، و آر
بعد از لحظه اى ملكى از آسمان نازل شد و به محضر مقدس حضرت رسول اكرم صلى الله علیه و آله مشرف شده و سلام كرد و فرمود: حضرت حق سبحانه و تعالى سلام مى رساند و مى فرماید: ما لقب باب الحوائجى را از عباس نمى گیریم و جوان را هم شفا دادیم .
اشعار حضرت علی اکبر علیه السلام
چشم هایت اقتدار بی مثال نیل بود یا که اقیانوسی از بال و پر جبریل بود زیر باران نگاهت قلب لیلا می تپد بی حضورت کار و بار عاشقی تعطیل بود
اشعار حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
آینه آینه آب است که افتاد، شکست موج در حالِ شتاب است که افتاد، شکست چه صدایی ست که از خیمه به صحرا پیچید؟! دلِ یک خانه خراب است که افتاد، شکست
اشعار حضرت رقیه بنت الحسین علیهماالسلام
باب خود امشب در این ویرانه مهمان می کنم زینت دوش نبی را، زیب دامان می کنم موی من در خردسالی گر پریشان شد چه غم عالمی را زین پریشانی، پریشان می کنم
اشعار ورود به ماه محرّم و حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام
محرّم آمد و نو کرد درد و داغ حسین گریست ابر خزان هم به باغ و راغ حسین هزار و سیصد و اندی گذشت سال و هنوز چو لاله بر دل خونین شیعه داغ حسین
پیامکهای میلاد حضرت معصومه علیهاالسلام
در صبر و وفا حلیمه ای آمده است در علم و عمل فهیمه ای آمده است در گلشن پُر نور امام كاظم معصومه ای و كریمه ای آمده است
حریم کریمه، محل حضور اهل بیت علیهم السلام
حرم حضرت معصومه علیهاالسّلام که در مرکز قم نیز واقع شده است جزئی از حرم اهل بیت علیهم السلام می باشد. حال که اهل بیت علیهم السلام به فرموده خودشان در قم حرم دارند معقول نیست که در حرم خویش حاضر نباشند و عنایت ویژه به آن نداشته باشند.
دارای چه كرامتی است این كریمه كه عالمان شیعی در طول تاریخ از بارگاهش سربرافراشتهاند و به اوج رسیدهاند و خاك حرمیش را سرمه چشم خود میكنند و با تمام مقامات، خود را در برابر او خوار و ذلیل میبینند…
فاطمه معصومه علیهاالسلام زیر سایه پرمهر پدر و مادر عزیزش روز به روز بزرگتر می شد و چیزهای تازه ای از آن دو بزرگوار می آموخت . اگر پدر او، امام شیعیان بود و در پرهیزكاری و پاكی نظیر نداشت، مادرش هم زنی پارسا و با ایمان بود كه اصول و كمالات اسلامی را در مكت
هنگامى بهشت پاداش زیارت آن بانو است كه زائر، عارف به مقام شامخ و مرتبه رفیع و منیع آن بزرگوار باشد. اما شناخت و معرفت حق حضرت فاطمه معصومه علیهاالسلام تنها از این رو نیست كه او دختر امام و خواهر امام و عمه امام بود
این كه طبق زیارتنامه حضرت معصومه علیهاالسلام، او در پیشگاه خدا دارای شأن مخصوص است (فَاِنَّ لَكِ عِنْدَ اللهِ شَأْنا ً مِنَ الشَّأْنِ)، یعنی یك بانوی عادی نیست، و دارای مقام و موقعیت مخصوصی است، و به عنوان یكی از اولیای برجسته خدا، در بارگاه بی همتای اله
این دختر از ده سال پیش به دنبال یک بیماری حادّ و مزمن زبانش گنگ شده بود و برای طلب شفا او را به مشهد مقدّس برده اند و آنجا متوسّل شده اند، حضرت امام رضا علیه السلام در عالم رویا فرموده : او را به قم ببرید و اینک او را به قم آورده اند و از عنایات حضرت معصو
منت ز بخت دارم و نصرت ز کردگار کافکند در دیار قمم روزگار، بار خوش بار یافتم به حریمى که جبرئیل بى اذن خادمان به حریمش نجسته بار
آن شب زمین هوای بهشتی دوباره داشت آغوش آسمان به بغل ماه پاره داشت چشمان ابر روی زمین را گرفته بود هر قطره با خودش سبدی پر ستاره داشت
برگشته غباری نگران، از سفرِ آه یا حضرت آیینه! منم، من، پسرِ آه پر می کشد این کفتر بی بال و پرِ آه وقتی بکشد آینه دستی به سر آه
سائل لطف نوشتند بنی آدم را سرِ این سفره نشاندند همه عالم را صبح فردا عجبی نیست اگر بنشانند یك طرف آسیه و یك طرفت مریم را
ای سورۀ نامت تفسیر اعطینا زهرا ترین زینب، زینب ترین زهرا خیر کثیر تو، آئینه کوثر نامت سرآغاز تکثیر خوبی ها
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خــــــــانــــــــدان نـــــــور
ادامه مطلب را ببينيد