زندگینامه شیطان قسمت سوم

بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ 

اسامی وصفات شیطان :
برای شیطان اسامی و صفات متعددی ذکر شده و آن ها از این قرارند:
1- ابلیس: این کلمه ای است مفرد و دارای دو جمع (ابالیس و ابالسه) از ماده ی بلس و ابلاس گرفته شده. معنای آن نا امیدی، مأیوس شدن از رحمت خدا، تحیُّر و سرگردانی، حزنی که از شدت یاس پیدا می شود، اندوهگین و سر گریبان کردن، آمده. ابلیس، کلمه عربی و اسم خاص است و معروف شده برای همان کسی که آدم را فریب داد و باعث بیرون شدن او و همسرش از بهشت گردید. و الان با تمام قدرت، خود و لشگریانش در کمین انسان های بی ایمان و سست عنصر، بلکه در کمین همه ی انسان ها بوده مگر بندگان مخلص، که از آنان مأیوس است(1)
ابلیس، موجودی است حقیقی و زنده، با شعور، مکلف، نامرئی و فریب کار، همانکه از امر خدا سرپیچی نمود و هم اکنون هم مردم را اغوا می کند و بر انجام گناه وخلاف تشویق می نماید.
چهره ی ابلیس،چهره ی تکبیر و عصیان، نخوت و تمرد، خودخواهی و خودمحوری و مظهر غرور و خود برتربینی است.مراد از این کلمه در قرآن مجید، موجودی است زنده، با شعور، مکلّف، نامرئی، فریبکار و... که از امر خداوند سرپیچید و به آدم سجده نکرد، در نتیجه رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید. او در قرآن غالبا به نام شیطان خوانده شده است، اما این که آیا این کلمه عَلَم شخص و نام مخصوص اوست و یا صفت است و به واسطه یأس از رحمت خدا به او ابلیس گفته شده؟ محل بحث است.می‏توان احتمال دوم را ترجیح داد؛ زیرا همان‏طور که از مفردات راغب نقل شد، ریشه ابلیس از «بَلَسَ» است به معنی «مأیوس شد» چنانکه در قرآن مجید درباره گنهکاران آمده است: «یَوْمَ تَقُومُ السّاعَةُ یُبْلِسُ المُجْرِمُونَ»(2) «روزی که قیامت برپا شود گنهکاران مأیوس شوند».
لفظ ابلیس، به صورت مفرد،یازده بار در قرآن آمده که جز دو مورد بقیه مربوط به خلقت آدم (ع) است. از جمله :« همانا شما آدمیان را بیافریدیم و سپس شکل دادیم پس از آن به فرشتگان امر کردیم تا برآدم سجده کنند؛ همه سجده کردند، جز ابلیس، که از سجده کنندگان نبود»(3)
« فرشتگانرا فرمان دادیم که از آدم سجده کنند؛ همه سجده کردند، جز ابلیس، که سرپیچی و تکبرنمود و از کافران گردید.»(4)
« چون فرمان سجده بر آدم رسید، همگی اطاعت کردند جزابلیس، که از سجده بر آدم امتناع ورزید. خداوند فرمود: ای ابلیس! چه شد تو را که بادیگران بر آدم سجده نکردی؟»(5)
« ابلیس گمان باطل خود را به صورت صدق و حقیقت ، درنظر مردم جلوه داد تا جز گروه اندکی از اهل ایمان، همه او را تصدیق کردند و پیرو اوشدند.»(6)
« کافران و معبودان آن ها (همگی) به رو، در آتش جهنم در آیند و با تمام سپاه و لشگریان ابلیس به دوزخ وارد گردند زیرا آنان پیروان او هستند.» (7)
در تفسیر مجمع ‏البیان آمده است: ابلیس نام غیر عربی است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگینامه شیطان رجیم

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ | 13:1 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

                                        بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
عبادات شیطان :
همانطور که قبلا گفتیم به درخواست شیطان و اذن خدا، فرشتگان آن ملعون را به آسمان بردند. روزى که به آسمان رسید شنبه و زمانى که به آسمان هفتم رسید روز جمعه بود.
در آسمان اول مدت هزار سال خدا را پرستید. پس از آن به آسمان دوم بالا رفت و در آن جا هم هزار سال عبادت کرد. آن گاه به آسمان سوم و چهارم تا آسمان هفتم اوج گرفت . در هر آسمان مدت هزار سال خدا را بندگى کرد.
در آسمان هفتم مستقر و چنان مشغول عبادت شد که باید عبادت کند. به طورى که جبرئیل و اسرافیل و میکائیل وقتى او را دیدند به یک دیگر مى گفتند: خداوند، عشق و علاقه به عبادت و قدرتى که به این بنده داده به هیچ کس نداده است . بندگى او هم چنان ادامه داشت تا وقتى که خداوند اراده کرد آدم را بیافریند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه خطبه قاصعه درباره نکوهش عبادت او و متکبران مى فرماید: شیطان ، مدت شش هزار سال خدا را پرستش کرد که فقط چهار هزار سال آن را دو رکعت نماز خواند!
بعد مى افزاید: معلوم نیست که این شش هزار سال از سال هاى دنیا است یا از سال هاى آخرت . اگر از سالهاى دنیا بوده که همان شش هزار سال خواهد بود و اگر از سالهاى آخرت باشد، هر یک روز آن طبق قرآن مجید که مى فرماید:
« فى یوم کان مقداره خمسین اءلف سنة »
« در روزى که مقدار آن به اندازه پنجاه هزار سال - از سالهاى دنیا - خواهد بود» (1) در نتیجه ؛ اگر شش هزار سال را ضرب در سیصد و شصت و پنج روز، و حاصل را در پنجاه هزار ضرب کنیم جمعا: صد و نه میلیارد و پانصد میلیون سال دنیا مى شود؛ یعنى شیطان این مدت ، خدا را عبادت کرده و دایما مشغول نیایش و ستایش او بوده است .
در روایت دیگرى از امام جعفر صادق علیه السلام آمده که : شیطان در آسمان طى هفت هزار سال خدا را با دو رکعت نماز عبادت کرد خداوند هم ، در مقابل آن دو رکعت نماز که - هفت هزار سال طول کشید - ثواب هایى براى او در نظر گرفت(2)
ولى بعد از گناه و سرپیچى از دستور الهى و خود را برتر و بالاتر دانستن از آدم علیه السلام ، تهمت به خدا زدن که تو مرا گمراه کردى(3)!سعادت و نجات خود را در جهان آخرت به کلى از دست داد و عبادت خود را از میان برد، و به شر مبدل کرد
بعلم باعور و ابلیس لعین
سود نامدشان عبادت ها و دین

و در برابر این همه عبادت و بندگى که انجام داده بود،


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگینامه شیطان رجیم

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ | 13:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
زندگینامه شیطان قسمت اول

 

                                                   بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
مقدمه:
همیشه در دنیا دو نوع دعوت وجود دارد، از یک سو دعوت به خوبیها و صلاح توسط تمامی پیامبران، کتب آسمانی، عقل و فطرت آدمی و از طرف دیگر دعوت به شر و فساد توسط شیاطین و نفس اماره آدمی قرار دارند و هر دو جبهه انسان را به سوی خود می‌خوانند و انسان چون موجودی مختار است با اختیار خویش می‌تواند هر یک از این راهها را برگزیند.اما یک سئوال اساسی وجود دارد و آن اینکه ما شناختی هر چند مختصر، از خدا داریم ولی شیطان کیست؟ آیا واقعیت دارد یا نه یک موجود خیالی است و هر کس شیطان خود می‌باشد و به بیان خیلی ساده‌تر اصلا موجودی به این نوع در دنیا وجود ندارد و اگر وجود دارد چرا از درگاه الهی رانده شد؟ قبل از رانده شدن کجا زندگی می‌کرد و چه مقامی داشت؟
از قدیم الایام ، افسانه شیطان ، همواره انسانها را در دنیایى از وحشت و ابهام فرو برده بود و هم چنان ادامه دارد.
مى گویند: بچه هاى بازى گوش و نافرمان و زیرک شیطان اند، افراد منحرف را شیطان اغوا کرده ، هر کار بد فرجامى از وسوسه هاى شیطان است و در هر کار بدشگونى شیطان دست دارد.
مى گویند: شیطان در همه جا هست ، اعوان و انصارش در همه جا وجود دارند، او با همه مردم کار دارد، در برابر همه قد علم مى کند، هر انسانى را به بهانه اى فریب مى دهد و دام هاى گوناگون در اختیار دارد.
شیطان در ذهن بچه ها عامل وحشت و ترس و وسیله اى براى رام کردن و ترسانیدن آنان است . قصه نویسان ، براى سرگرمى کودکان از شیطان یک موجود خیالى ساخته و از نخستین سال هاى زندگى ، یک شبح وحشتناک و یک قدرت اسرارآمیز در ذهنشان مى آفرینند.
مى گویند: براى بزرگ سالان ، شیطان عامل فریب و گناه است ، انسان را به معصیت وا مى دارد، تمایلات نفسانى را بیدار مى کند، موجب سقوط و لغزش انسان مى شود، خواسته ها نامشروع را پدید مى آورد، باعث تجاوز و تعدى مى گردد، شهوات ویران گر را تحریک مى کند، خشم و غضب را شعله ور مى سازد، مصیبت و رنج مى آفریند، آدمى را به تباهى و فساد مى کشاند، لجاجت و خودسرى را رونق مى دهد.
و نیز: تمامى این صفات از شیطان و کار او است ، انسان از روى ندامت با فریادى بلند مى گوید: نفرین بر شیطان ، لعنت خدا و ملائکه بر او باد، این شیوه از زمان حضرت آدم علیه السلام معمول بوده که شیطان را مسئول هر کارى و عصیانى مى دانسته اند.
در تعریف او گفته اند: شیطان ، قدرتى است نابکار و بسیار بدکردار، نیرو و روحى است پلید و سرکش و طغیان گر؛ حقیقت مطلب این است که شیطان ، اسم خاص نیست تا بر موجودى معین و مشخص دلالت کند و وجود مستقلى ندارد، اسمى است بى نشان ؛ مانند سیمرغ که وجود خارجى ندارد و هیچ نام و نشانى براى او نیست ، اغلب جاها که نام شیطان برده مى شود مراد همان ابلیس است که از دستورهاى خداوند سرپیچى و تکبر کرد.
شیطان و طرف دارانش در طول تاریخ در مقابل نیکان و نیک سیرتان قرار داشته اند و خواهند داشت


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: زندگینامه شیطان رجیم

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۴ | 12:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |