یادی از تیمچهها ؛ فراموش شدگان تجارت در مشهد قدیم
بازارهایی که خاطره شدند
شاید نام «تیمچه» در ادبیات ما ناآشنا باشد و بسیاری از ما ندانیم که این فضا، چه بوده و چه کارکردی داشته است، ولی وقتی حرف از پاساژها به میان میآید، این مفهوم خیلی به تجربیات و مفاهیم ذهنی ما نزدیک میشود. درباره ارتباط این دو با هم باید گفت تیمچهها محلی برای فعالیت اقتصادی بودند که در سال 1318خورشیدی فرهنگستان زبان فارسی نام پاساژ را بر آنها گذاشت تا این معنا به واژگان زبان فارسی افزوده شود و جای خودش را میان گفتوگوها باز کند. در این گزارش، سری به نمونههای اولیه پاساژها در مشهد زدهایم و درباره تیمچههای این شهر که از قدیمالایام نقش مهمی در اقتصاد و بازار آن داشتهاند، نوشتهایم.
*تیمچه های ایران
تیمچه از نظر لغوی به معنای «کاروان سرای کوچک» یا «سرایی دارای چند دکان» است که تاجران در آن دادوستد می کنند. این سازه معمولا شامل یک حیاط میانی و حجره ها یا دکان های مختلف در یک یا چند طبقه است که یک یا چند طاق مرتفع بر روی حیاط مرکزی دارد. درواقع، این مفهوم به یک بازار کوچک با چند تجارت خانه مشابه است که در آن متمرکز شده اند تا به کاروکسبشان بپردازند. از تیمچه های معروفی که اکنون به یکی از اهداف گردشگری تبدیل شده اند، می توان به تیمچه مظفریه در تبریز، تیمچه حاجب الدوله در تهران و تیمچه امین الدوله در کاشان اشاره کرد؛ یادگارهایی از دوره صفویه و قاجار که 24سازه از آنها ثبت ملی شده است.
تیمچه های امیر، مظفریه، حاج محمدقلی، حاج صفرعلی و حاج ملک در تبریز، تیمچه امین الدوله، برقی، ملک، نخچیان، عتیقه فروش ها، قزوینی ها، ارباب، مشکی، سلیم، حاج محمدتقی و صباغ در اصفهان، تیمچه اکبریان در تهران، تیمچه ناسار در سمنان، صرافیان در استان فارس، تیمچه سرباز و سرپوشیده در قزوین، تیمچه بزرگ قم و تیمچه های وکیل و هراتی در یزد، از این دست هستند و جای خودشان را در فهرست آثار ملی ایران باز کرده اند.
مشهد نیز باید در این فهرست قرار می داشت و یک فهرست بلندبالا از تیمچه ها و راسته بازارهای آن اکنون در میان آثار ماندگار ایران می درخشید و با شهر اصفهان از این نظر رقابت می کرد، اما همان طور که می دانیم، چنین نیست و بسیاری از بازارها و تیمچه های کهن این شهر در طرح های توسعه اطراف حرم مطهر رضوی به تلی از خاک تبدیل شده اند تا اکنون فقط یک نام از آن ها برای ما باقی بماند.
اسناد باقی مانده نشان می دهد که در مشهد، تیمچه ها بیشتر در بازارها و بازارچه های اطراف حرم قرار داشته اند و بیشتر عمده فروشان در آن تجارت می کرده اند. نام گذاری آن ها نیز بسته به وجود یک حرفه یا حضور یک شخص سرشناس بوده است. مهم ترین تیمچه های مشهد در دوره قاجار و پهلوی، تیمچه های چیت گران، الیاس خان، حکاکان، بانی، ضرابخانه، امام جمعه، خفافان، وزیرنظام، قتلگاه و بلورفروشان بودند.
همچنین اگر بخواهیم این تیمچه ها را براساس محوری که در آن قرار داشتند دسته بندی کنیم، باید به سراغ تیمچه های قرارگرفته در فلکه حضرت، بازار بزرگ، پایین خیابان، عیدگاه و خیابان علیا برویم.
*پاساژ های سنتی اطراف حرم
نام «شاه تقی الدین محمد رضوی» را در زمره نخستین متولی های واقف حرم در قرن 11قمری نوشته اند؛ سردار «وقتان خان»، از امرای خراسان، 100تومان برای رفع نیازهای ضروری آستان قدس به او داد و این متولی، مبلغ 65تومان را خرج آستانه کرد و باقی مانده آن را به فرزندش داد تا او دو دکان و یک تیمچه در محله عیدگاه مشهد بسازد. این تیمچه، میان مقبره شیخ بهایی و دیوار شرقی مسجد گوهرشاد قرار داشت که در اطراف آن، دکان هایی ساخته بودند و محل کسب کاغذفروش ها، بلورفروش ها و حلبی سازها بود. این بنا در هنگام توسعه فضای موزه و کتابخانه آستان قدس رضوی از میان رفت.
تیمچه حکاکان، یکی دیگر از تیمچه های مهم مشهد بوده است که ابتدا مقرر کرده بودند متولی باشی وقت آستان قدس رضوی در آن ساکن شود، ولی «میرزافضل ا... وزیرنظام» به جای ساخت منزل مسکونی در آن، تیمچه ای برای حکاکان ساخت و منافع آن را به آستان قدس رضوی اختصاص داد. این تیمچه در صحن آزادی و در قسمت جنوبی آن قرار داشت. وزیرنظام در سال 1271قمری این بازار را ساخت و فیروزه تراشان را در آن جای داد تا نام حکاکان را به خود بگیرد؛ ساختمانی در دوطبقه و با 38دکان که طبقه نخست، 28مغازه داشت و طبقه دوم، شامل 18مغازه بود و درهای آن به طرف صحن جدید گشوده می شد. این همسایگی با حرم مطهر برای بازار یادشده، یک حسن به حساب می آمد که به آن رونق و اهمیت می داد. در زمان به توپ بستن حرم توسط روس ها، بازار هم آسیب دید و مدتی تعطیل شد. بعد از آن نیز به مرور فیروزه تراشان از آن رفتند و مدت ها مخروبه ماند، تا سال1350 که سالن تشریفات آستان قدس را به جای آن ساختند.
تیمچه ضرابخانه و شیخ بهایی نیز هفده مغازه داشته که در آن واکسی، انگشترساز، انگشترتراش، فیروزه تراش و ریخته گر درکنار هم کار می کرده اند. همچنین تیمچه شیخ بهایی دارای 25حجره بوده است و کسبه در آن تجارت می کرده اند. تا سال 1310خورشیدی اداره بلدیه در گرداندن این تیمچه، دخالتی نمی کرد و کاسبان یک محافظ دکاکین استخدام کرده بودند که چهار ساعت از شب گذشته، درها را مسدود می کرد و از کسبه، شهریه ماهیانه می گرفتند. روشنایی و تنظیف و برف روبی هم برعهده خود صاحبان تیمچه بود.
*تیمچه های بازار بزرگ
بازار بزرگ مشهد یک راسته بوده که از کوچه سرشور شروع می شده و تا آن سوی حرم امام هشتم(ع) در خیابان طبرسی، ادامه می یافته است. تعداد زیادی از تیمچه های مشهد در این بازار حیات داشته اند؛ برای نمونه، بلورفروش های مشهد گردهم در یکی از این تیمچه ها فعالیت می کردند. رکن الدوله در زمان والیگردی خود، این بازار کوچک را که به «تیمچه امام جمعه» شهرت داشت، از صاحبان آن به مبلغ 6هزارو500تومان خرید و در ازای دریافت مبلغ 6هزار تومان، تمام حقوق خود را به آستان قدس رضوی واگذار کرد. تیمچه شال فروشان نیز در بازار بزرگ جاخوش کرده بود. شیخ فریدون خان شیخ مؤمن، آن را برای خوردوخوراک خدمه مسجد گوهرشاد وقف کرده بود و مسئولیت آن را پس از خودش به فرزندانش سپرد.
تیمچه معاونیان در این راسته نیز به معاون الصنایع تعلق داشت. سه دانگ از تیمچه محمدجعفر صراف، در بازار بزرگ دم قیصریه، متعلق به محمدحسن سرایدارتجدد بود. حاج عبدالرحیم وهاب زاده نیز مالک تیمچه رحیمیه در کوچه گندم آباد بود که در شمال آن، سرای حاج غلامرضا بلوریان و در جنوبش کاروان سرای حاج سیدمهدی قرار داشت. سیدمهدی مهدویان نیز یک تیمچه در همین کوچه داشت. تیمچه رجب سوهانچی در بازار سرشور بود و تیمچه حاج غلامرضا ضابط و تیمچه سیگاری، نیز بخش دیگری از بازار بزرگ را به خود اختصاص داده بودند.
*تیمچه های پایین خیابان و عیدگاه
تعداد زیادی از تیمچه های مشهد در مسیر پایین خیابان و عیدگاه قرار داشتند. تیمچه مشیرالدوله را یحیی خان مشیرالدوله، سال 1303قمری در پایین خیابان، کوچه علی خان، ساخت. همچنین تیمچه حاج محمدحسن سرایدارتجدد و تیمچه حاج غلامعلی یزدی در پایین خیابان، نزدیک دروازه، تیمچه حاجیه طلعت خانم اعتمادرضایی در کوچه علی خان و بالاخره تیمچه حاج محمدجواد احمدیان در کوچه باغ حسن خان قرار داشت. از دیگر تیمچه های این راسته، تیمچه حضرتی بود که با هفت دکان توتون فروشی، عطاری، سقط فروشی، زوارکشی، گیوه فروشی، قهوه چی و سبزی فروشی یک پاساژ کوچک را تشکیل می داد. در عیدگاه نیز تیمچه سیگاری در کوچه حسام الدین، تیمچه حاج علی اصغر خرازی صفرزادگان مقدم و تیمچه میرزاابوالفضل کمال نیا در کوچه عباسقلی خان ساخته شده بودند. همچنین تیمچه مشهور چیت گران در محله عیدگاه و در همسایگی تیمچه موقوفه تقی الدین رضوی بود. درکنار این ها، بازار زرگرها که بازاری کوچک و قدیمی بود، به صورت دالانی کوتاه در مجاورت بست پایین خیابان قرار داشت و از طریق سه راه به صحن کهنه، صحن نو و بست پایین خیابان متصل می شد. بخشی از این بازار، موقوفه انیس الدوله همسر ناصرالدین شاه بود. بازار دو طبقه داشت که در طبقه پایین آن، بیشتر مغازه های فروش طلاجات سبک قرار داشتند و طبقه بالا به کارگاه های تراش فیروزه، ریخته گری و ساخت زیورآلات نقره و طلا اختصاص داشت.
*تیمچه های خیابان علیا
تعدادی از پاساژ های قدیمی شهر نیز در بالاخیابان قرار داشتند که یکی از راسته های بازار مهم شهر به حساب می آمد. تیمچه حاجی وزیر درکنار قتلگاه، مقابل قبر حاجی عبدالرحیم صراف بود. در اراضی وقفی مدرسه میرزاجعفر، سه دکان و این تیمچه ساخته شد. حاجی عباس معمارباشی نیز مالک نصف تیمچه ای در جنب قتلگاه، نزدیک شیشه گرخانه، بود. علاوه بر این ها، تیمچه فرهادخان معروف به تیمچه بزرگ کرباس فروش ها در طرف شمال بالاخیابان، داخل بست، نزدیک مدرسه خیرات خان، به عنوان ملک موقوفه مسجد گوهرشاد ثبت شده بود. همچنین تیمچه کرباس فروش ها به حاجی مهدی تبریزیان و ورثه مرحوم نقیب منسوب بود. این تیمچه در سال 1318خورشیدی ویران شد و نایب تولیه آستان قدس به معین درباری نمایندگی داد تا بقیه مدت اجاره آن را فسخ کند. یکی دیگر از تیمچه های مهم و معروف مشهد در این خیابان، تیمچه صاحب دیوان بود. موضوع از این قرار بود که میرزافتحعلی خان صاحب دیوان در دوره متولیگری خود، تیمچه ای در حاشیه خیابان علیا، متصل به باغ آصف الدوله، با دوازده مغازه ساخت و اعیان آن را در سال 1310قمری وقف آستان قدس رضوی کرد. چراغ برق میرمرتضی قره باغی و کارخانه قالی بافی عمواوغلی از تجارت خانه های مهم مشهد بود که در این تیمچه قرار داشت.
حاج میرزامحمدعلی رضوی، قائم مقام تولیه، یک باب کاروان سرای زواری و تیمچه زواری در کوچه میرزاشهاب داشت. این شخص به همراه حاج شیخ محمدتقی ضابطیان، مالک یک تیمچه در حاشیه بالاخیابان، روبه روی باغ نادری، بود تا نشان بدهد این متولی آستان قدس علاقه خاصی به تیمچه داری دارد. یحیی خان مشیرالدوله هم یک تیمچه در خیابان چهارباغ وقف کرد.
تیمچه مهدویان نیز در همین راسته بود که به حاج محمدابراهیم مهدویان، حاج محمداسماعیل و حاج محمدحسن مهدویان تعلق داشت. اکنون از هیچ کدام از این تیمچه ها خبری نیست و جایشان را بناهای بی هویت گرفته است.
سرای عزیزا... اف؛ تنها بازار چندطبقه ثبتملیشده در مشهد با ۱۱۰ سال قدمت
درست یکسال پیش از احداث فلکه حضرتی یعنی در سال ۱۳۰۷، ساخت سرای تجاری عزیزا... اف در محله عیدگاه مشهد به پایان رسید. دراینمیان، با توسعه معابر و ازبینرفتن بخشی از بافت اطراف حرم، تعدادی از سراها و تیمچههای قدیمی مشهد تخریب شدند، اما با افزایش مسافرت و تجارت، کاروانسراها و سراها و تیمچههای جدیدی با کاربری تجارتی و برخی زوارنشین ساخته میشود که طبق گزارش مکتب شاهپور، تعداد آنها در سال ۱۳۱۳ حدود ۱۵۲ باب است.
لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز، سرای عزیزا... اف هم یکی از همین مکانهاست که آن را میتوان تنها بازار تاریخی چندطبقه ثبتملیشده در مشهد دانست که همچنان پس از حدود نزدیک به ۱۱۰ سال استوار، اما لرزان در چندقدمی حرممطهررضوی ایستاده است. بنای ساختهشده از آجر و چوب و نقشخورده با فیروزه است که از ابتدا کاربری تجاری داشته و محل اصلی تجارت پوست مشهد بوده است.
هزینه کرد ۱۰۰ میلیارد تومانی برای احیای بافت تاریخی پیرامون حرم مطهر امام رضا (ع)
مرمت سرای عزیزا... اف مشهد سرعت میگیرد
موافقت کمیسیون شهرسازی و معماری شورای اسلامی شهر مشهد با مرمت سرای عزیزالهاف
بازسازی سرای تاریخی عزیزالهاف در مشهد / مرمت میراث عزیز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشهدالرضاع
ادامه مطلب را ببينيد
روایتهایی مستند و ناشنیده از محلهای قدیمی و فراموششده در مشهد قدیم
نکاح بهعنوان منطقهای اصیل، با پیشینهای بسیار طولانی، رد و نشانی گسترده در اسناد و متون تاریخی شهر مشهد، بهویژه در قسمت موقوفهها دارد.
مرضیه ترابی | شهرآرانیوز؛ «نکاح» یکی از مزارع قدیمی اطراف مشهد بوده که امروز به بخشی از این کلانشهر تبدیل شده است. شهرت مزرعه نکاح در میان مردم مشهد بیشتر بهدلیل آبوهوای دلچسب و باغهای مصفای میوه آن بود؛ بهطوریکه این باغات یکی از تفرجگاههای مهم مشهدیها به حساب میآمد، اما در دهههای اخیر و با گسترش زیرساختهای شهری، نکاح نیز چهرهای دگرگون پیدا کرد و بهتدریج اصالت و تاریخ آن در هیاهوی زندگی شهری رنگ باخت، تا جایی که حتی نام آن هم برای برخی شهروندان نچسب و نپذیرفتنی به نظر رسید و با درخواست تعدادی از آنها که ساکن این منطقه بسیار قدیمی هستند، نام راسته قدیمی نکاح (در حدود مکان سابق این مزرعه) به «رئوف» تغییر داده شد.
نکاح بهعنوان منطقهای اصیل، با پیشینهای بسیار طولانی، رد و نشانی گسترده در اسناد و متون تاریخی شهر مشهد، بهویژه در قسمت موقوفهها دارد. با توجه به اینکه تاکنون نگاه به سرگذشت تاریخی نکاح بیشتر جنبه بررسی پیشینه سده اخیر آن و بهخصوص بررسی سرگذشت هفتاد سال اخیر را داشته، در این نوشتار که محتوای آن متکی به اسناد و منابع تاریخی است، قصد دارم گزارشی دقیقتر از پیشینه این مزرعه فراموششده را در اختیار علاقهمندان به تاریخ مشهد بگذارم. به امید آنکه مورد توجه و پسند قرار گیرد و در احیای هویت تاریخی مشهد برای نسل امروز نقش مؤثری ایفا کند.
موقعیت جغرافیایی
درباره مکان و موقعیت جغرافیایی مزرعه نکاح تردیدهای کمی داریم. قدیمیترین سند دردسترس این منطقه، وقفنامه میرزاابراهیم رضوی (درگذشته به سال ۱۰۴۲ قمری و بانی موقوفات عظیم سادات رضوی در مشهد) است که در سال ۱۰۳۸ قمری (۱۰۰۷ خورشیدی) و واپسینماههای زندگانی شاهعباس یکم صفوی تنظیم شده است.
در متن این سند که میرزامحمدباقر رضوی آن را در متن کتاب «شجره طیبه» آورده و به تفصیل درباره فراز و فرودهای وضعیت موقوفه پس از فوت واقف سخن گفته، موقعیت جغرافیایی مزرعه نکاح چنین ذکر شده است: «مزرعه نکاح در بلوک مشهدمقدس محدود غربا به طول بابا و سرده و شمالا به مزرعه خایقان و شرقا به مزرعه سمزقند و جنوبا به مزرعه علیآباد.»
از مزرعه نکاح در برخی متون وقفی مانند وقفنامه «آمنهخانم بنت میرزامحمد شهیر به جواهری» که در اواخر دوره قاجار به رشته تحریر درآمده است نیز با عنوان «صحرای نکاح» یاد شده است. با این حال، شواهدی داریم که دستکم در دوره صفویه نام نکاح به یکی از باغهای داخل محدوده قدیم شهر مشهد نیز اطلاق میشد که از آن در وقفنامه میرزاابراهیم رضوی با عنوان «باغ نکاح درون شهر» یاد شده است.
اینکه باغ نکاح درون شهر کجای مشهد قرار داشت، معلوم نیست، اما با توجه به وضعیت محله بالاخیابان و باغهای متعدد آن و نیز قرارداشتن این محله در غرب مشهد (که تقریبا هممسیر با راه منتهی به مزرعه نکاح بود) میتوان حدس زد که احتمالا محل «باغ نکاح داخل شهر» جایی در محله بالاخیابان مشهد یا حوالی این محله بوده است.
احمد ماهوان در کتاب «تاریخ مشهدالرضا» مینویسد که این محدوده در سال ۱۳۲۵ خورشیدی به بخشی از بافت مسکونی شهری تبدیل شد. ما از سند آقای ماهوان برای تأیید یا رد این ادعا اطلاعی نداریم، اما به نظر میرسد با توجه به موقعیت مزرعه نکاح، پیوستن آن به شهر مشهد دستکم یکیدو دهه بعد اتفاق افتاده باشد. زیرا معمران این محله که سنی حدود هشتاد تا نود سال دارند، دوران برقراری قلعه مزرعه نکاح را به یاد میآورند و حیات آن را دستکم تا نیمقرن پیش میدانند.
نکته دیگری که میتواند به ما در یافتن موقعیت دقیق مزرعه نکاح کمک کند، مسجد ابوالفضلی این منطقه است که طبق مستندات و ادعای هیئتامنای آن، در سال ۱۲۹۰ خورشیدی، یعنی حدود ۱۱۳ سال پیش ساخته شده است؛ هرچند که به نظر میرسد با توجه به قدمت طولانی مزرعه که میشود آن را تا دوره صفویه فرض کرد، زمان ساخت مسجد بسیار قدیمیتر از ۱۲۹۰ خورشیدی باشد و احتمالا در این تاریخ آن را بازسازی کردهاند.
امروز مسجد ابوالفضلی در خیابان نکاح ۷ (رئوف ۷) قرار دارد و طبق آنچه معمران منطقه ادعا میکنند، مکان آن ضمن بازسازیها، اندکی جابهجا شده است. طبق گزارش این افراد که باید درباره آن مستندات قابلتأییدی یافت، ورودی قلعه مزرعه قدیمی نکاح که محل سکونت کشاورزان این مزرعه بود، در کنار مسجد قدیمی قرار داشته است.
همچنین قلعه نکاح دارای دیواری گلی و قطور بوده که شامل دوازده برج دیدبانی میشده است. این الگوی معماری با توجه به هجوم غزها، مغولان، ازبکان و ترکمانها در ادوار مختلف تاریخی مشهد و طی هفتصد سال گذشته، چندان دور از انتظار نیست. دیگرقلعههای نزدیک به نکاح، مانند قلعه «آبکوه» نیز چنین وضعیتی داشتند و حتی داخل این قلعهها زیرساختهایی فراهم شده بود تا مردم بتوانند برای مدتی نسبتاطولانی در این محل دوام بیاورند.
نخستین ساکنان
در کتابچه «میانولایت» که در دوره ناصرالدینشاه قاجار نوشته و در آن نام و مشخصات مزارع و حوزههای جمعیتی اطراف مشهد ثبت شده نیز درباره مزرعه یا قریه نکاح چنین آمده است: «مزرعه نکاح در اطراف شهر مشهد قدیمالنسق است. ۱۰ خانوار از ترک و کرد و تاجیک رعیت دارد. زراعت این مزرعه از قنات مشروب میشود. هوایش معتدل است. نوکر دیوان ندارد.»
جمعیت نکاح در دوره ناصری جمعیتی محدود و متشکل از بافت نژادی کاملا متنوعی بود. این افراد زارعانی بودند که به خدمت مالکان زمین درمیآمدند و درعوض کار روی اراضی، فرصت داشتن سرپناه در قلعه مزرعه و نیز دریافت مواجب و آذوقه لازم برای خود و خانوادهشان را پیدا میکردند. به همین دلیل نباید این تنوع نژادی را برخاسته از نوعی تفاهم و همزیستی بدانیم. زیرا در تعیین افرادی که باید ساکن قلعه میشدند، متولیان موقوفه یا مالکان اراضی نقش اساسی داشتند و هم آنها به حضور و سکونت افراد در قلعه خاتمه میدادند.
درباره نام و عنوان ساکنان و مالکان نخستین و حتی قدیمی مزرعه نیز اطلاعات گستردهای نداریم. بهجز نام میرزاابراهیم رضوی که درباره موقوفه بزرگ وی سخن گفتیم و طبق گزارش مهدی سیدی در «جغرافیای تاریخی شهر مشهد» وسعتی بیش از هفتاد هکتار از اراضی نکاح را شامل میشد، باید دوباره به نام «آمنهخانم بنت میرزامحمد شهیر به جواهری» اشاره کنیم که گویا بوستان و قرائتخانه «جواهری» (واقع در انتهای خیابان شهیدکریمی ۱۵ که بخشی از مزرعه نکاح قدیم نیز محسوب میشود) به اسم پدر وی نامگذاری شده است.
علاوه بر این دو نام، باید از «کربلاییسیدجعفر حجار» نام ببریم که طبق سند ۲۰۴۲۲۸ موجود در مرکز اسناد آستانقدس رضوی، طی دوره قاجار صاحب باغی در مزرعه نکاح بوده است. مطابق سند ۲۰۵۷۵۷ این مجموعه (تنظیمشده در سال ۱۲۷۶ قمری (۱۲۳۸ خورشیدی)، یکی دیگر از مالکان قدیمی مزرعه نکاح که در این مکان باغی داشته، میرزامحمدحسین رضوی بودهاست. رد پای حضور سادات رضوی در مزرعه نکاح فقط مربوط به سدههای پیشین نیست. در سال ۱۳۴۳ خورشیدی مرحوم عبدا... رضوی (۱۳۶۶–۱۲۷۵ خورشیدی)، فرزند میرزای ناظر، بخشی از اراضی مزرعه نکاح را وقف امور شخصی و معنوی مورد علاقه خود کرد که امروزه تبعات خیر فراوانی دارد.
وضعیت اقتصادی
اراضی مزرعه نکاح یکی از اراضی حاصلخیز اطراف شهر مشهد بود. این ویژگی اولا به خاک مناسب و ثانیا به آب فراوانی مربوط میشد که در قالب رشتهقنات، زمینهای مزرعه را مشروب میکرد. حجم آب خروجی قنات نکاح چنان زیاد بود که تغییر در اندازه آن باعث تغییر فعالیت در طاحونههای (آسیابهای) منطقه بالاخیابان و بیرون از دروازه آن میشد. به همین دلیل، هر اقدامی برای استفاده خارج از حق مالکان مزرعه برای تأمین آب مورد نیازشان با واکنشهای جدی و گاه شدید در پاییندست روبهرو میشد.
در این زمینه، سه سند قابلاعتنا در مجموعه اسناد آستانقدس رضوی نگهداری میشود. دو سند مربوط به دوره قاجار است؛ سند اول (با شماره ۲۰۴۲۲۸) توصیهنامهای است که از یکی از مسئولان آستانقدس میخواهد درباره برداشت اضافهآب توسط کربلایی سیدجعفر حجار (از مالکان مزرعه نکاح) که قصد آبیاری بهتر باغش را دارد، سختگیری نکند و سند دوم (به شماره ۱۰۴۷۵۳) که در سال ۱۳۳۵ قمری (۱۲۹۶ خورشیدی) تنظیم شده، شکایت صنف خباز (نانوایان) مشهد از ملکالتجار شهر بابت جلوگیری از رسیدن آب قنات مزرعه نکاح و چند قنات دیگر به طاحونههای شهر است که باعث ازکارافتادن آسیابها شده بود.
سند دوم مربوط به دوران قحطی بزرگ و وضعیت بغرنج حاکم بر این دوره است که از نظر مطالعات تاریخی دهه ۱۲۹۰ خورشیدی اهمیت فراوانی دارد. اما سند سوم (به شماره ۶۶۵۶۷) که مربوط به دوره پهلوی اول و سال ۱۳۰۸ خورشیدی است، شکایتی درباره احداث چاه غیرمجاز قنات در اراضی قریه نکاح و درخواست از محمدولی اسدی، نایبالتولیه وقت، برای پرکردن این چاه و جلوگیری از اقدامات مشابه است.
موضوع مرمت و تقویت قنات مزرعه نکاح در دهههای بعد هم محل توجه متولیان موقوفات بود. در سال ۱۳۱۸ خورشیدی، در زمان متولیگری شخصی به نام قائممقامی بر اراضی موقوفه سادات رضوی در نکاح، شرکت فلاحتی خراسان که در آن سالها مسئول اجرای عملیات عمرانی در حوزه کشاورزی شهر مشهد و بهویژه در اراضی متعلق به آستانقدس رضوی بود، با ساخت یک حلقه چاه برای قنات نکاح به تقویت آن پرداخت (سند شماره ۱۲۹۰۵۲).
در سالهای پس از شهریور ۱۳۲۰ و بحرانیشدن وضعیت اقتصادی مردم بهدلیل اشغال کشور، اوضاع در مزرعه نکاح نیز نابسامان شد. مسئولان وقت کوشیدند تا با تغییر الگوی کشت به خشخاش و شبدر، درآمد مزرعه را افزایش دهند (سند شماره ۱۱۱۷۶۸ – سال ۱۳۲۵ خورشیدی)، اما گویا این اقدام کارساز نشد و کشاورزان ساکن مزرعه نکاح، مانند کشاورزان ساکن دیگرمزارع این منطقه همچون سمزقند، دائم از مسئولان موقوفه تقاضای «تقاوی» (مساعده) داشتند تا بتوانند حداقلهای زندگی خود را تأمین کنند (سند شماره ۶۷۶۱۳).
مروری بر تاریخ ۴۰۰ ساله و فراموششده مزرعه «خیرآباد»، یکی از محلات قدیمی مشهد
حاج رجب؛ از وقف تکیه تا نام یک کوچه در مشهد
نگاهی تاریخی به میادین بار مشهد | بازاری به قدمت قاجار
«مشهدقلی»؛ روستایی قدیمی که امروز بخشی از مشهد شده است
رازهای سربهمهر «بحرآباد» مشهد
مروری بر تاریخ ۴۰۰ ساله و فراموششده مزرعه «خیرآباد»، یکی از ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مشهدالرضاع
ادامه مطلب را ببينيد