🕋🌐عرفه روز دعا و تضرع🕋🌐
🕋 پیامبر اکرم (ص) : ما مِن یَومٍ أکثَرَ أن یُعتِقَ اللَّهُ فِیهِ عَبدَاً مِنَ النّارِ مِن یَومِ عَرَفَهَ .
خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه ، بندگان را از آتش دوزخ نمیرهاند.
(صحیح مسلم ، ج 4 ، ص 107)
🕋 پیامبر اکرم (ص) : إنَّ اللَّهَ یُباهِی مَلائِکَتَهُ عَشِیَّهَ عَرَفهَ بِأهلِ عَرَفَهَ فَیَقولُ : اُنظُروا إلی عِبادی أتَونی شُعثاً غُبراً .
خدا وند در غروب عرفه نزد فرشتگانش به اهل عرفه میبالد و میگوید: “بندگانم را بنگرید! ژولیده و غبار آلود ، نزد من آمده اند . (مسند أحمد ، ج 2، ص 224)
🕋 پیامبر اکرم (ص) : أعظَمُ أهلِ عَرَ فاتٍ جُرماً مِنِ انصَرَفَ و هُوَ یَظُنُّ أنَّهُ لَن یُغفَرَ لَهُ .
گناه کارترین فرد در عرفات کسی است که از آنجا باز گردد در حالی که گمان میبرد آمرزیده نخواهد شد . (بحار الأنوار ، ج 99 ، ص 248)
🕋 امام صادق علیه السلام : تَخَیَّر لِنَفسِکَ مِنَ الدُّعاءِ ما أحبَبتَ و اجْتَهِد ، فإنَّهُ (یَومَ عَرَفَه) یَومُ دُعاءٍ و مَسألَهٍ .
هر چه می خواهی برای خود دعا بخوان و [در دعا کردن] بکوش که آن روز [روز عرفه] روز دعا و درخواست است . (التهذیب الأحکام ، ج 5 ، ص 182)
🕋 امام سجاد(ع) در حدیثی فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم که حا جیان در منا حضور دارند، خدای سبحان به فرشتگان مباهات میکند و می فر ما ید : «اینان بندگان من هستند که از راه های دور و نزدیک با مشکلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذتها را بر خود حرام کرده و بر شنهای بیابانهای عرفات و منا خوا بیده اند و اینگونه با چهرههای غبارآلود، در پیشگاه من اظهار ناتوانی و خواری میکنند. اینک به شما اجازه دادم تا آنان را ببینید. آنگاه فرشتگان حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه میشوند. (اصول کافى، ج 96، ص 259)
🕋 از امام صادق(ع) سؤال شد: عرفات را چرا عرفات نامیده اند؟ حضرت فرمود : «جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد». (اصول کافی ج 74، ص 402)
🕋 هنگامی که مردم در عرفات وقوف می کنند و حاجتهای خود را با گریه و زاری درخواست میکنند، خداوند نزد فرشتگان به این مردم افتخار میکند و به فر شتگان خطاب میکند: آیا نمی بینید که بندگان من از راههای دور و غبارآلود به سوی من آمده اند و مالشان را در راه من خرج کرده اند و بدنها را خسته کرده اند؟ به عزت و جلالم سوگند! گناهکارانشان را به نیکوکارانشان میبخشم و آنها را ازگناه پاک میکنم، مانند روزی که از مادرمتولد شده اند . (صهبای حج، ص 415)
🕋 امام سجاد(ع) در روز عرفه صدای نیاز مندی را شنید که گدایی میکرد. به او فرمود: وای بر تو! آیا در مثل چنین روزی از غیر خدا درخواست میکنى، در حالی که در این روز برای بچههایی که در شکم مادران هستند، امید سعادت و خو شبختی میرود . (جعفریات، ج 114، ص 415)
🕋 امام صادق(ع) سؤال شد: عرفات را چرا عرفات نامیده اند؟ حضرت فرمود: «جبر ئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد». (کافی، ج 4، ص 316؛ علل الشرایع، ج 2، ص 436)
🕋 امیر مؤمنان علی(ع) درباره راز وقوف در عرفات فرمود: «عرفات، خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آن قدرتضرع کند تا لایق ورود به حرم شود»
(اصول کافی، ج 4، ص 224)
🕋 در حقیقت، خداوند این گونه مهمانان خود را برای ورود به خانه ای که پیامبران به طهارت آن قیام و اقدام کرده اند، تطهیر و پاک می کند؛ زیرا خداوند در خانه پاک، تنها مهمانان پاک را می پذیرد. (وَ عَهِدْنا إِلی إِبْراهیمَ وَ إِسْماعیلَ أَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ.» نک: بقره: 125)
🕋 شایسته است در روز عرفه، حج گزار از «جبل الرّحمة» که در سرزمین عرفات قرار دارد، بالا رود و دعایی را بخواند که سالار شهیدان حسین بن علی(ع) در جانب چپ آن کوه رو به کعبه ایستاد و خواند .
🕋 جبل الرحمه، جدای از کوههای اطراف خود، در سرزمین عرفات قرار دارد. رسول اکرم (ص) برتخته سنگی از این کوه ایستاد و خطبه معروف عرفات را ایراد کرد. همچنین، سالار شهیدان امام حسین (ع) دعای بلند روز عرفه را در دامنه این کوه خواند.
🕋 دعای عرفه امام حسین علیه السلام با این جملات شروع میشود :
الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى لَیْسَ لِقَضائِهِ دافِعٌ، وَلَا لِعَطائِهِ مانِعٌ، وَلَا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ، وَ هُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ، فَطَرَ أَجْناسَ الْبَدائِعِ، وَأَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ، لَا تَخْفىٰ عَلَیْهِ الطَّلائِعُ، وَلَا تَضِیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ، ...
کانال کلام نور در وب
https://web.eitaa.com/#@kalamenur
🕋🌐💢📚◾️▪️◾️🕋🔅
kalamenur@
•┈┈••✾••┈┈
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات ، عــــــرفـــــان اســــلامـــی ، عـــرفـــان و مـــعـــنـــو یــت
ادامه مطلب را ببينيد
اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفی عَلَیْهِ الطَّلایِـعُ وَلا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ جازی کُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ کُلِّ قانعٍ وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَلِلْکُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ،خدای را سپاس که برای حکمش برگرداننده ای، و برای بخشش بازدارنده ای و همانند ساخته ای ساخته هیچ سازنده ای نیست، و او سخاوتمند وسعت بخش است، انواع مخلوقات را پدید آورد، و ساختهها را با حکمتش محکم نمود، و هر چه در جهان پدید آید(طلایع) بر او پوشیده نمی ماند، و ودیعهها نزد او ضایع نمی شود پاداش دهنده هر سازنده، و بی نیازکننده هر قناعت گر، و رحم کننده بر هر نالان، و فرو فرستنده سودها، و نازل کننده کتاب جامع با نور درخشان است، او شنونده دعاها، و دورکننده بلاها، و بالابرنده درجات،
وَلِلْجَبابِرَةِ قامِعٌ فَلا اِلهَ غَیْرُهُ وَلا شَیْءَ یَعْدِلُهُ وَلَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُاللَّطیفُ الْخَبیرُ وَهُوَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ اَللّهُمَّ اِنّی اَرْغَبُ إِلَیْکَ وَ اَشْهَدُ بِالرُّبُوبِیَّةِ لَکَ مُقِرّاً بِاَنَّکَ رَبّی وَ اِلَیْکَ مَرَدّی اِبْتَدَاْتَنی بِنِعْمَتِکَ قَبْلَ اَنْ اَکُونَ شَیْئاً مَذْکُورا وَخَلَقْتَنی مِنَ التُّرابِ ثُمَّ اَسْکَنْتَنِی الاَْصْلابَ آمِناً لِرَیْبِ الْمَنُونِ وَاخْتِلافِ الدُّهُورِ وَالسِّنینَ،و کوبنده گردن کشان است، پس معبودی جز او نیست، و چیزی با او برابری نمی کند، و چیزی همانندش نیست، و اوست شنوا و بینا، و لطیف و آگاه، و بر هرچیز تواناست.
خدایا به سوی تو رغبت می نمایم، و به پروردگاری تو گواهی می دهم، اقرارکننده ام که تو پروردگار منی، و بازگشت من به سوی تو است، وجودم را با نعمتت آغاز کردی پیش از انکه موجودی قابل ذکر باشم، و مرا از خاک پدید آوردی، سپس در میان صلبها جایم دادی، درحالی که از حوادث زمانه و رفت و آمد روزگار و سالها،ایمنی بخشیدی.
فَلَمْ اَزَلْ ظاعِناً مِنْ صُلْبٍ اِلی رَحِمٍ فی تَقادُمٍ مِنَ الاَْیّامِ الْماضِیَةِ وَالْقُرُونِ الْخالِیَةِ لَمْ تُخْرِجْنی لِرَاْفَتِکَ بی وَلُطْفِکَ لی وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ فی دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْکُفْرِ الَّذینَ نَقَضُوا عَهْدَکَ وَکَذَّبُوا رُسُلَکَ لکِنَّکَ اَخْرَجْتَنی لِلَّذی سَبَقَ لی مِنَ الْهُدَی الَّذی لَهُ یَسَّرْتَنی وَفیهِ اَنْشَاءْتَنی وَمِنْ قَبْلِ ذلِکَ رَؤُفْتَ بی بِجَمیلِ صُنْعِکَ وَسَوابِـغِ نِعَمِکَ فابْتَدَعْتَ خَلْقی مِنْ مَنِیٍّ یُمْنی وَاَسْکَنْتَنی فی ظُلُماتٍ ثَلاثٍ بَیْنَ لَحْمٍ وَدَمٍ وَجِلْدٍ،همواره کوچ کننده بودم از صلبی به رحمی، درگذشته از ایام و قرن های پیشین، از باب رأفت و لطف و احسانی که به من داشتی، مرا در حکومت پیشوایان کفر، آنان که پیمانت را شکستند، و پیامبرانت را تکذیب کردند، به دنیا نیاوردی، ولی زمانی مرا به دنیا آوردی که بر اساس آنچه در علمت برای هدایتم رقم خورده بود مرا برای پذیرفتن آن آماده ساختی، و در عرصه گاهش نَشو و نمایم دادی، و پیش از آن هم با رفتار زیبایت، و نعمت های کاملت بر من مهر ورزیدی، در نتیجه وجودم را پدید آوردی از نطفه ریخته شده و در تاریکی های سه گانه میان گوشت و خون و پوست جایم دادی،
لَمْ تُشْهِدْنی خَلْقی وَلَمْ تَجْعَلْ اِلَیَّ شَیْئاً مِنْ اَمْری ثُمَّ اَخْرَجْتَنی لِلَّذی سَبَقَ لی مِنَ الْهُدی اِلَی الدُّنْیا تآمّاً سَوِیّاً وَحَفِظْتَنی فِی الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِیّاً وَرَزَقْتَنی مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِیّاً وَعَطَفْتَ عَلَیَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَکَفَّلْتَنی الاُْمَّهاتِ الرَّواحِمَ وَکَلاَْتَنی مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ وَسَلَّمْتَنی مِنَ الزِّیادَةِ وَالنُّقْصانِ فَتَعالَیْتَ یا رَحیمُ یا رَحْمنُ حتّی اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکَلامِ،و مرا در آفرینش وجودم گواه نگرفتی، و چیزی از کار خلقتم را به من واگذار ننمودی، سپس برای آنچه در علمت از هدایتم گذشته بود مرا کامل و میانه( آراسته) به دنیا آوردی، و در حال کودکی و خردسالی در میان گهواره محافظت نمودی، و از بین غذاها شیر گوارا نصیبم کردی، و دل دایهها را بر من مهربان نمودی، و مادران پرمهر را به پرستاری ام گماشتی، و از آسیب های پریان نگهداری فرمودی، و از زیادی و کمی سالمم داشتی، پس تو برتری ای مهربان، ای بخشنده، تا آنگاه که آغاز به سخن کردم.
اَتْمَمْتَ عَلَیَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَ رَبَّیْتَنی زایِداً فی کُلِّ عامٍ حَتّی إ ذَا اکْتَمَلَتْ فِطْرَتی وَاعْتَدَلَتْ مِرَّتی اَوْجَبْتَ عَلَیَّ حُجَتَّکَ بِاَنْ اَلْهَمْتَنی مَعْرِفَتَکَ وَرَوَّعْتَنی بِعَجائِبِ حِکْمَتِکَ وَاَیْقَظْتَنی لِما ذَرَاْتَ فی سَمآئِکَ وَ اَرْضِکَ مِنْ بَدائِعِ خَلْقِکَ وَنَبَّهْتَنی لِشُکْرِکَ وَذِکْرِکَ وَاَوجَبْتَ عَلَیَّ طاعَتَکَ وَعِبادَتَکَ وَفَهَّمْتَنی ما جاَّءَتْ بِهِ رُسُلُکَ وَیَسَّرْتَ لی تَقَبُّلَ مَرْضاتِکَ وَمَنَنْتَ عَلَیَّ فی جَمیعِ ذلِکَ بِعَونِکَ وَلُطْفِکَ ثُمَّ اِذْ خَلَقْتَنی مِنْ خَیْرِ الثَّری،نعمتهای کاملت را بر من تمام کردی، و مرا در هر سال با افزوده شدن به وجودم پرورش دادی، تا آفرینشم کامل شد، و تاب و توانم معتدل گشت، حُجّتت را بر من واجب نمودی اینگونه که معرفتت را به من الهام فرمودی و با شگفتی های حکمتت به هراسم افکندی، و به آنچه در آسمان و زمینت از پدیده های خلقت پدید آوردی بیدارم نمودی، به سپاس گزاری و یادت آگاهیام دادی. و طاعت و عبادتت را بر من واجب نمودی، و آنچه را پیامبرانت آوردند به من فهماندی، و پذیرفتن خشنودیات را بر من آسان کردی، و در تمام این امور به یاری و لطفت بر من منّت نهادی، سپس وقتی که مرا از بهترین خاک آفریدی،
لَمْ تَرْضَ لی یا اِلهی نِعْمَةً دُونَ اُخری وَرَزَقْتَنی مِنْ اَنواعِ الْمَعاشِ وَصُنُوفِ الرِّیاشِ بِمَنِّکَ الْعَظیمِ الاَْعْظَمِ عَلَیَّ وَاِحْسانِکَ الْقَدیمِ اِلَیَّ حَتّی اِذا اَتْمَمْتَ عَلَیَّ جَمیعَ النِّعَمِ وَصَرَفْتَ عَنّی کُلَّ النِّقَمِ لَمْ یَمْنَعْکَ جَهْلی وَجُرْاءَتی عَلَیْکَ اَنْ دَلَلْتَنی اِلی ما یُقَرِّبُنی اِلَیْکَ وَوَفَّقْتَنی لِما یُزْلِفُنی لَدَیْکَ فَاِنْ دَعَوْتُکَ اَجَبْتَنی وَاِنْ سَئَلْتُکَ اَعْطَیْتَنی وَاِنْ اَطَعْتُکَ شَکَرْتَنی وَاِنْ شَکَرْتُکَ زِدْتَنی،برایم نپسندیدی ای معبود من نعمتی را بدون نعمتی دیگر، و از انواع وسایل زندگی، و اقسام بهرهها نصیب من فرمودی، و این به خاطر نعمت بخشی بزرگ و بزرگ تر و احسان دیرینه ات بر من بود، تا جایی که همه نعمتها را بر من کامل نمودی، و تمام بلاها را از من بازگرداندی، نادانی و گستاخی ام بر تو، بازت نداشت، از این که مرا به آنچه به تو نزدیک می کند راهنمایی کردی، و به آنچه مرا به پیشگاهت مقرّب می نماید توفیق دادی، پس اگر بخوانمت، اجابتم نمایی، و اگر از تو درخواست نمایم، عطایم کنی، و اگر اطاعتت کنم قدردانی فرمایی، و اگر به شکرت برخیزم بر نعمتم بیفزایی،
کُلُّ ذلِکَ اِکْمالٌ لاَِنْعُمِکَ عَلَیَّ وَاِحْسانِکَ اِلَیَّ فَسُبْحانَکَ سُبْحانَکَ مِنْ مُبْدِئٍ مُعیدٍ حَمیدٍ مَجیدٍ تَقَدَّسَتْ اَسْمآؤُکَ وَعَظُمَتْ الاَّؤُکَ فَأَیَُّ نِعَمِکَ یا اِلهی اُحْصی عَدَداً وَذِکْراً أمْْ اَیُّ عَطـایاکَ أقُومُ بِها شُکْراً وَهِیَ یا رَبِّ اَکْثَرُ مِنْ اَنْ یُحْصِیَهَا الْعآدّوُنَ أوْ یَبْلُغَ عِلْماً بِهَا الْحافِظُونَ ثُمَّ ما صَرَفْتَ وَدَرَأْتَ عَنّی اَللّهُمَّ مِنَ الضُرِّ وَالضَّرّآءِ أکْثَرُ مِمّا ظَهَرَ لی مِنَ الْعافِیَةِ وَالسَّرّآءِ وَاَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهی بِحَقیقَةِ إیمانی،همه اینها کامل کردن نعمت هایت بر من و احسانت به سوی من است، پس منزّهی تو، منزّهی تو، که آفریننده ای، و بازگرداننده ای، و ستوده ای و بزرگواری، نام هایت مقدس است، و نعمت هایت بزرگ، خدایا کدامیک از نعمت هایت را به شماره آورم و یاد کنم، یا برای کدمیک از عطاهایت به سپاسگزاری برخیزم درحالی که پروردگارا، بیش از آن است که شماره گران برشمارند، یا اینکه یاد دارندگان در دانش به آنها برسند، آنگاه ای خدا، آنچه از بدحالی و پریشانی از من بازگرداندی و دور کردی، از آنچه از سلامتی کامل و خوشحالی برایم نمایان شد، بیشتر است، معبودا، من گواهی می دهم به حقیقت ایمانم،
وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینی وَ خالِصِ صَریحِ تَوْحیدی وَ باطِنِ مَکْنُونِ ضَمیری وَ عَلائِقِ مَجاری نُورِ بَصَری وَاَساریرِ صَفْحَةِ جَبینی وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسی وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینی وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعی وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتایَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانی وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمی وَفَکّی،و باور تصمیمات یقینم، و یکتاپرستی بی شائبه صریحم و درون پوشیده نهادم، و آویزه های راه های نور چششم، و چین های صفحه پیشانی ام، و روزنه های راه های نفسم، و پرّه های نرمه تیغه بینی ام، و حفره های پرده شنوایی ام، و آنچه که ضمیمه شده و بر ان بر هم نهاده دو لبم، و حرکتهای سخن زبانم، و جای فرو رفتگی سقف دهان و آرواره ام، و محل روییدن دندانهایم،
وَمَنابِتِ اَضْراسی وَمَساغِ مَطْعَمی وَمَشْرَبی وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسی وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقی وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْری وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینی وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبی وَاءَفْلاذِ حَواشی کَبِدی وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعی وَحِقاقُ مَفاصِلی وَقَبضُ عَوامِلی وَاَطرافُِ اَنامِلی وَلَحْمی وَدَمی وَشَعْری وَبَشَری وَعَصَبی وَقَصَبی وَعِظامی وَمُخّی وَعُرُوقی وَجَمیعُِ جَوارِحی وَمَا انْتَسَجَ عَلی ذلِکَ اَیّامَ رِضاعی وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّی وَنَوْمی وَیَقَظَتی وَسُکُونی وَحَرَکاتِ رُکُوعی وَسُجُودی ،و جای گوارایی خوراک و آشامیدنی ام، و بار بر مغز سرم و رسایی رگهایی طولانی گردنم، و آنچه را قفسه سینه ام دربرگرفته، و بندهای پی شاهرگم، و آویخته های پرده دلم، و قطعات کناره های کبدم، و آنچه را دربرگرفته غضروفهای دنده هایم، و جایگاه های مفاصلم، و پیوستگی پاهایم، و اطراف انگشتانم، و گوشتم، و خونم، و مویم، و پوستم، و عصبم، و نایم، و استخوانم، و مغزم، و رگهایمو تمام اعضایم، و آنچه در ایام شیرخوارگی بر آنها بافته شد، و آنچه زمین از سنگینی من برداشته، و خوابم و بیداری ام و سکونم، و حرکات رکوع و سجودم،
اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَی الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ أُؤَدِّیَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ أَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ اِلاّ بِمَنِّکَ الْمُوجَبِ عَلَیَّ بِهِ شُکْرُکَ اَبَداً جَدیداً وَثَنآءً طارِفاً عَتیداً اَجَلْ وَلوْ حَرَصْتُ اَنـَا وَالْعآدُّونَ مِنْ اَنامِکَ أَنْ نُحْصِیَ مَدی اِنْعامِکَ سالِفِهِ وَ انِفِهِ ما حَصَرْناهُ عَدَداً وَلا اَحْصَیناهُ اَمَداًهَیْهاتَ إنّی ذلِکَ وَاَنْتَ الْمُخْبِرُ فی کِتابِکَ النّاطِقِ،خلاصه با تمام این امور گواهی می دهم بر اینکه اگر به حرکت می آمدم و طول روزگاران، و زمانهای بس دراز می کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر می کردم، که شکر یکی از نعمت هایت را بجا آورم نخواهم توانست، جز با منتّت که به سبب آن شکرت بر من واجب میشود، شکری دایم و نو، و ثنایی تازه و فراهم.
آری اگر من و همه شمارش گران از آفریدگانت، حرص ورزیم که نهایت نعمت هایت، از نعمت های سابقه دار و بی سابقه ات را برشماریم، هرگز نمی توانیم به شماره آوریم، و نه اندازه آن را حصا کنیم، چه دور است چنین چیزی چگونه ممکن است؟ و حال آنکه تو در کتاب گویایت،
وَالنَّبَاءِ الصّادِقِ وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ الله لا تُحْصُوها صَدَقَ کِتابُکَ اْللّهُمَّ وَاِنْبآؤُکَ وَبَلَّغَتْ اَنْبِیآؤُکَ وَرُسُلُکَ ما اَنْزَلْتَ عَلَیْهِمْ مِنْ وَحْیِکَ وَشَرَعْتَ لَهُمْ وَبِهِمْ مِنْ دینِکَ غَیْرَ أَنّی یا اِلهی اَشْهَدُ بِجَُهْدی وَجِدّی وَمَبْلَغِ طاعَتی وَوُسْعی وَ أَقُولُ مُؤْمِناً مُوقِناً اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً فَیَکُونَ مَوْرُوثاً وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فی مُلْکِهِ فَیُضآدَُّهُ فیَما ابْتَدَعَ،و خبر صادقانه ات اعلام کرده ای: اگر نعمت های خدا را برشمارید، قدرت شمارش آن را ندارید.
خدایا کتابت راست گفته، و اخبارت صادقانه است، و پیامبرانت و رسولانت به مردم رساندند، آنچه را از وحیت بر آنان نازل کردی. و برای آنان و به وسیله آنان از دینت شریعت ساختی، معبودا من گواهی میدهم به تلاش و کوششم، و به قدر رسایی طاعت و ظرفیتم، و از باب ایمان و یقین میگویم: سپاس خدای را که فرزندی نگرفته، تا از او ارث برند، و برای او در فرمانروایی اش شریکی نبوده تا با او در آنچه پدید آورده مخالفت کند،
وَلا وَلِیُّ مِنَ الذُّلِّ فَیُرْفِدَهُ فیما صَنَعَ فَسُبْحانَهُ سُبْحانَهُ لَوْ کانَ فیهِما الِهَةٌ اِلا الله لَفَسَدَتا وَتَفَطَّرَتا سُبْحانَ الله الْواحِدِ الاَْحَدِ الصَّمَدِ الَّذی لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ اَلْحَمْدُ لله حَمْداً یُعادِلُ حَمْدَ مَلاَّئِکَتِهِ الْمُقَرَّبینَ وَاَنْبِی آئِهِ الْمُرْسَلینَ وَصَلَّی الله عَلی خِیَرَتِهِ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَآلِهِ الطَّیـِبـیـنَ الطـّاهـِریـنَ الْمـُخـلَصـیـنَ وَسـَلَّمَو نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست تا او را در آنچه ساخته یاری دهد، پس منزّه است او، منزّه است او، اگر در آسمان و زمین معبودهایی جز خدا بود، هر آینه هر دو تباه می شدند و متلاشی میگشتند، منزّه است خدای یگانه یکتا، و بی نیاز، که نزاده، و زاده نشده و احدی همتایش نبودهاست.
سپاس خدای را، سپاسی که برابری کند با سپاس فرشتگان مقرّب، و انبیای مرسلش را، و درود و سلام خدا بر بهترین برگزیده از خلقش محمّد خاتم پیامبران، و اهل بیت پاک و پاکیزه و ناب گشته او باد. آنگاه آن حضرت، شروع به درخواست از خدا کرد، و در دعا اهتمام ورزید، و درحالی که اشک از دیده های مبارکش جاری بود، دعا را به این صورت ادامه داد:
اَللّهُمَّ اجْعَلْنی اَخْشاکَ کَانّی أَراکَ وَاَسْعِدْنی بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَخِرْلی فی قَضآئِکَ وَبارِکْ لی فی قَدَرِکَ حَتّی لا احِبَّ تَعْجیلَ ما اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی وَالْیَقینَ فی قَلْبی وَالاِْخْلاصَ فی عَمَلی وَالنُّورَ فی بَصَری وَالْبَصیرَةَ فی دینی وَمَتِّعْنی بِجَوارِحی وَاجْعَلْ سَمْعی وَبَصَری اَلْوارِثَیْنِ مِنّی وَانْصُرْنی عَلی مَنْ ظَلَمَنی وَاَرِنی فیهِ ثاری وَمَـارِبی وَاَقِرَّ بِذلِکَ عَیْنی اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتی وَاسْتُرْ عَوْرَتی وَاْغْفِرْ لی خَطیَّئَتی وَاخْسَاءْ شَیْطانی وَفُکَّ رِهانی،خدایا چنانم کن که از تو بترسم گویا که تو را می بینم، و با پرهیزگاری مرا خوشبخت گردان، و به نافرمانی ات بدبختم مکن، و خیر در قضایت را برایم اختیار کن، و به من در تقدیرت برکت ده، تا تعجیل آنچه را تو به تأخیر انداختی نخواهم، و تأخیر آنچه را تو پیش انداختی میل نکنم.
خدایا قرار ده، بی نیازی را در ذاتم، و یقین را در دلم، و اخلاص را در عملم، و نور را در دیده ام، و بصیرت را در دینم و مرا به اعضایم بهره مند کن، و گوش و چشمم را دو وارث من گردان، و مرا بر آن که به من ستم روا داشته پیروز فرما، و در رابطه با او انتقام و هدفم را نشانم ده، و چشمم را بدین سبب روشن گردان. خدایا گرفتاری ام را برطرف کن، و زشتی ام را بپوشان، و خطایم را بیامرز و شیطانم را بران و دینم را ادا کن،
وَاْجَعْلْ لی یا اِلهی الدَّرَجَةَ الْعُلْیا فِی الاْ خِرَهِ وَالاُْوْلی اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی سَمیعاً بَصیراً وَلَکَ الْحَمْدُ کَما خَلَقْتَنی فَجَعَلْتَنی خَلْقاً سَوِیّاً رَحْمَهً بی وَقَدْ کُنْتَ عَنْ خَلْقی غَنِیّاً رَبِّ بِما بَرَاءْتَنْی فَعَدَّلْتَ فِطْرَتی رَبِّ بِما اَنْشَاءْتَنی فَاَحْسَنْتَ صُورَتی رَبِّ بِما اَحْسَنْتَ اِلَیَّ وَفی نَفْسی عافَیْتَنی رَبِّ بِما کَلاَْتَنی وَوَفَّقْتَنی رَبِّ بِما اَنـَعْمَتَ عَلَیَّ فَهَدَیْتَنی رَبِّ بِما اَوْلَیْتَنی وَمِنْ کُلِّ خَیْرٍ اَعْطَیْتَنی رَبِّ بِما اَطْعَمْتَنی وَسَقَیْتَنی رَبِّ بِما اَغْنَیْتَنی وَاَقْنَیْتَنی رَبِّ بِما اَعَنْتَنی وَاَعْزَزْتَنی،و برایم معبودا در آخرت و دنیا درجه ای برتر قرار ده، خدایا تو را سپاس، مرا آفریدی، و شنوا و بینا قرار دادی، و تو را سپاس که مرا پدید آوردی، و از روی رحمت، آفریده ه ای متناسب قرار دادی، درحالیکه از آفرینش من بینیاز بودی، پروردگارا به اینکه مرا پدید آوردی.
پس در خلقتم تناسب نهادی، پروردگارا به اینکه آفرینشم را آغاز نمودی، و صورتم را نیکو نمودی، پروردگارا به اینکه به من احسان کردی و در خویشتنم عافیت نهادی، پروردگارا به اینکه محافظتم نمودی و موّفقم داشتی، پروردگارا چون بر من نعمت بخشیدی، راهنمایی ام نمودی، پروردگارا به اینکه سزاوار احسانم کردی، از هر خیری عطایم کردی، پروردگارا به اینکه مرا خوراندی و نوشاندی، پروردگارا به اینکه بی نیازم ساختی و اندوختهام بخشیدی، پروردگارا به اینکه یاریام نمودی و عزّتم بخشیدی،
رَبِّ بِما اَلْبَسْتَنی مِنْ سِتْرِکَ الصّافی وَیَسَّرْتَ لی مِنْ صُنْعِکَ الْکافی صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَعِنّی عَلی بَواَّئِقِ الدُّهُورِ وَصُرُوفِ اللَّیالی وَالاَْیّامِ وَنَجِّنی مِنْ اَهْوالِ الدُّنْیا وَکُرُباتِ الاْ خِرَهِوَاکْفِنی شَرَّ ما یَعْمَلُ الظّالِمُونَ فِی الاَْرْضِ اَللّهُمَّ ما اَخافُ فَاکْفِنی وَما اَحْذَرُ فَقِنی وَفی نَفْسی وَدینی فَاحْرُسْنی وَفی سَفَری فَاحْفَظْنی وَفی اَهْلی وَمالی فَاخْلُفْنی وَفیما رَزَقْتَنی فَبارِکْ لی وَفی نَفْسی فَذَلِّلْنی وَفی اَعْیُنِ النّاسِ فَعَظِّمْنی وَمِنْ شَرِّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ فَسَلِّمْنی وَبِذُنُوبی فَلا تَفْضَحْنی وَبِسَریرَتی فَلا تُخْزِنی وَبِعَمَلی فَلا تَبْتَلِنی وَنِعَمَکَ فَلا تَسْلُبْنی وَاِلی غَیْرِکَ فَلا تَکِلْنی.
اِلهی اِلی مَنْ تَکِلُنی؟
پروردگارا به اینکه به من پوشاندی، از پوشش با صفایت و بر من آسان نمودی، از رفتار کفایت کننده ات، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بر بلاهای روزگار، و حوادث شبها و روزها یاری ده، و از هراس های دنیا، و گرفتاری های آخرت نجات ده، و مرا از شرّ آنچه ستمگران در زمین انجام میدهند کفایت کن، خدایا از آنچه می ترسم مرا بس باش و از آنچه حذر می کنم نگهداری کن، و در نفسم و دینم از من نگهبانی فرما و مرا در سفرم نگهدار، و در خاندان و مالم جانشین باش، و مرا در آنچه نصیبم فرمودی برکت ده، و در نزد خویش خوارم ساز، و در دیدگان مردم بزرگم کن، و از شرّ جن و انس سالمم بدار و به گناهانم رسوایم مساز، و به باطنم سبکم منما، و به عملم دچارم مکن، و مرا از نعمتهایت محروم مفرما، و به غیر خود واگذارم مکن.
خدایا، مرا به که واگذار میکنی؟
اِلی قَریبٍ فَیَقْطَعُنی اَمْ اِلی بَعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنی اَمْ اِلَی الْمُسْتَضْعَفینَ لی وَاَنْتَ رَبّی وَمَلیکُ اَمْری اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتی وَبُعْدَ داری وَهَوانی عَلی مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْری اِلهی فَلا تُحْلِلْ عَلَیَّ غَضَبَکَ فَاِنْ لَمْ تَکُنْ غَضِبْتَ عَلَیَّ فَلا اُبالی سُبْحانَکَ غَیْرَ اَنَّ عافِیَتَکَ اَوْسَعُ لی فَاَسْئَلُکَ یا رَبِّ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذی اَشْرَقَتْ لَهُ الاَْرْضُ وَ السَّمواتُ وَکُشِفَتْ بِهِ الظُّلُماتُ.به نزدیک تا با من به دشمنی برخیزد، یا به بیگانه تا با من با ترش رویی برخورد کند یا به آنان که خوارم میشمرند؟ ، و حال اینکه تو خدای من، و زمامدار کار منی.
من به تو شکایت میکنم، از غربتم، و دوری خانه آخرتم، و سبکی ام نزد کسی که اختیار کارم را به او دادی. خدایا غضبت را بر من فرود نیاور، اگر در مقام خشم کردن بر من نباشی، از غیر تو باک ندارم، منزّهی تو، جز اینکه عافیتت بر من گسترده تر است، از تو درخواست میکنم پروردگارا به نور جمالت، که زمین و آسمانها به آن روشن گشت، و تاریکیها به آن برطرف شد،
وَصَلَُحَ بِهِ اَمْرُ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ اَنْ لا تُمیتَنی عَلی غَضَبِکَ وَلا تُنْزِلَْ بی سَخَطَکَ لَکَ الْعُتْبی لَکَ الْعُتْبی حَتّی تَرْضی قَبْلَ ذلِک لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرامِ وَالْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَالْبَیْتِ الْعَتیقِ الَّذی اَحْلَلْتَهُ الْبَرَکَهَ وَجَعَلْتَهُ لِلنّاسِ اَمْناً یا مَنْ عَفا عَنْ عَظیمِ الذُّنُوبِ بِحِلْمِهِ یا مَنْ اَسْبَغَ النَّعْمآءَ بِفَضْلِهِ یا مَنْ اَعْطَی الْجَزیلَ بِکَرَمِهِ یا عُدَّتی فی شِدَّتی یا صاحِبی فی وَحْدَتی یا غِیاثی فی کُرْبَتی یا وَلِیّی فی نِعْمَتی یا اِلـهی وَاِلـهَ آبائی اِبْراهیمَ وَاِسْماعیلَ وَاِسْحقَ وَیَعْقُوبَ وَرَبَّ جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ وَربَّ مُحَمَّدٍ خاتِمِ النَّبِیّینَ وَ الِهِ الْمُنْتَجَبینَ وَمُنْزِلَ التَّوریهِ وَالاِْ نْجیلِ وَالزَّبُورِ وَالْفُرْقانِ وَمُنَزِّلَ کـهیَّعَّصَّ وَطـه وَیسَّ وَالْقُرآنِ الْحَکیمِو کار گذشتگان و آیندگان به وسیله آن به اصلاح رسید، که مرا بر خشمت نمیرانی، و ناخشنودی ات را بر من فرود نیاوری، خشنودی حق توست، خشنودی حق توست، تا پیش از ان راضی شوی، معبودی جز تو نیست، پروردگار خانه محترم، و مشعر الحرام، و خانه کعبه که برکت را در آن نازل فرمودی، و آن را برای مردم ایمن ساختی، ای آن که با بردباری اش از گناهان بزرگ گذشت، ای آن که با فضلش نعمتها را کامل ساخت، ای آن که با کرمش گسترده و فراوان عطا کرد، ای توشهام در سختیها، ای همراهم در تنهایی، ای فریادرسم در گرفتاریها، ای سرپرستم در نعمتها، ای خدای من و خدای پدرانم ابراهیم و اسماعیل و اسحق و یعقوب، و پروردگار جبراییل و میکاییل و اسرافیل و پروردگار محمّد خاتم پیامبران و اهل بیت برگزیدهاش و نازل کننده تورات و انجیل و زبور و قرآن و فروفرستنده کهیعص و طه و یس و قرآن حکیم
اَنْتَ کَهْفی حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ فی سَعَتِها وَتَضیقُ بِیَ الاَْرْضُ بِرُحْبِها وَلَوْلا رَحْمَتُکَ لَکُنْتُ مِنَ الْهالِکینَ وَاَنْتَ مُقیلُ عَثْرَتی وَلَوْلا سَتْرُکَ اِیّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَفْضُوحینَ وَاَنْتَ مُؤَیِّدی بِالنَّصْرِ عَلی اَعْدآئی وَلَوْلا نَصْرُکَ اِیّایَ لَکُنْتُ مِنَ الْمَغْلُوبینَ یا مَنْ خَصَّ نَفْسَهُ بِالسُّمُوِّ وَالرِّفْعَهِ فَاَوْلِیآئُهُ بِعِزِّهِ یَعْتَزُّونَ یا مَنْ جَعَلَتْ لَهُ الْمُلوُکُ نیرَ الْمَذَلَّهِ عَلی اَعْناقِهِمْ فَهُمْ مِنْ سَطَواتِهِ خائِفُونَ ،تو پناهگاه منی زمانی که راهها با همه وسعتشان درمانده ام کنند، و زمین با همه پهناوری اش بر من تنگ گیرد و اگر رحمت تو نبود، هر آینه من از هلاک شدگان بودم، و نادیده گیرنده لغزشم تویی، و اگر پرده پوشی ات بر من نبود، هرآینه من از رسواشدگان بودم، و تویی که مرا با پیروزی بر دشمنانم تأیید میکنی، و اگر یاری تو نبود هر آینه من از شکست خوردگان بودم، ای که وجودش را به بلندی و برتری اختصاص داده، در نتیجه اولیایش به عزّت او عزیز میشوند، ای آن که پادشاهان در برابرش یوغ ذلّت بر گردن هایشان گذاشتهاند، در نتیجه از حملاتش ترسانند،
یَعْلَمُ خائِنَهَ الاَْعْیُنِ وَما تُخْفِی الصُّدُورُ وَ غَیْبَ ما تَاْتی بِهِ الاَْزْمِنَهُ وَالدُّهُورُ یا مَنْ لا یَعْلَمُ کَیْفَ هُوَ اِلاّ هُوَیا مَنْ لا یَعْلَمُ ما هُوَ اِلاّ هُوَ یا مَنْ لا یَعْلَمُهُ اِلاّ هُوَ یا مَنْ کَبَسَ الاَْرْضَ عَلَی الْمآءِ وَسَدَّ الْهَوآءَ بِالسَّمآءِ یا مَنْ لَهُ اَکْرَمُ الاَْسْمآءِ یا ذَاالْمَعْرُوفِ الَّذی لا یَنْقَطِعُ اَبَداً یا مُقَیِّضَ الرَّکْبِ لِیُوسُفَ فِی الْبَلَدِ الْقَفْرِ وَمُخْرِجَهُ مِنَ الْجُبِّ وَجاعِلَهُ بَعْدَ الْعُبُودِیَّهِ مَلِکاً یا ر ادَّهُ عَلی یَعْقُوبَ بَعْدَ اَنِ ابْیَضَّتْ عَیْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظیمٌ یا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوی عَنْ اَیُّوبَ وَمُمْسِکَ یَدَیْ اِبْرهیمَخیانت چشمها را، و آنچه سینهها پنهان میکنند میداند، و به پنهانی هایی که زمانها و روزگاران میآورد آگاهی دارد، ای آن که جز او نمیداند او چگونه است، ای آن که جز او نمیداند او چیست، ای آن که جز او او را نمیشناسد، ای آن که زمین را بر آب انباشت، و هوا را به آسمان بست، ای آن که او راست گرامیترین نامها ای صاحب احسانی که هرگز قطع نگردد، ای آماده کننده کاروان برای نجات یوسف در سرزمین بیآب و گیاه، و خارج کننده اش از چاه، و قراردهنده اش بر تخت پادشاهی پس از دوره بندگی ای برگرداننده یوسف به نزد یعقوب، پس از انکه دو چشمش از اندوه نابینا شد، و دلش آکنده از غم بود، ای برطرف کننده بدحالی و گرفتاری از ایوب، ای گیرنده دستهای ابراهیم
عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَنآءِ عُمُرِهِ یا مَنِ اسْتَجابَ لِزَکَرِیّا فَوَهَبَ لَهُ یَحْیی وَلَمْ یَدَعْهُ فَرْداً وَحیداً یا مَنْ اَخْرَجَ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ یا مَنْ فَلَقَ الْبَحْرَ لِبَنیَّ اِسْرآئی لَ فَاَنْجاهُمْ وَجَعَلَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ مِنَ الْمُغْرَقینَ یا مَنْ اَرْسَلَ الرِّیاحَ مُبَشِّراتٍ بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ یا مَنْ لَمْ یَعْجَلْ عَلی مَنْ عَصاهُ مِنْ خَلْقِهِ یا مَنِ اسْتَنْقَذَ السَّحَرَهَ مِنْ بَعْدِ طُولِ الْجُحُودِ وَقَدْ غَدَوْا فی نِعْمَتِهِ یَاْکُلُونَ رِزْقَهُ،از بریدن سر فرزندش، پس از سنّ پیری، و به پایان آمدن عمرش ای که دعای زکرّیا را اجابت کرد و یحیی را به او بخشید و او را یگانه و تنها وا نگذاشت، ای که یونس را از دل ماهی به درآورد، ای که دریا را برای بنی اسراییل شکافت و آنان را نجات داد، و فرعون و لشگریانش را از غرق شدگان قرار داد ای که بادها را مژده دهندگانی پیشاپیش باران رحمتش فرستاد، ای که بر عذاب نافرمانان از بندگانش شتاب نورزد، ای آن که ساحران روزگار موسی را از ورطه هلاکت رهانید، پس از سالیان طولانی که در انکار حق بودند، و در عین حال تنعمّ به نعمت او رزقش را میخوردند،
وَیَعْبُدُونَ غَیْرَهُ وَقَدْ حاَّدُّوهُ وَناَّدُّوهُ وَکَذَّبُوا رُسُلَهُ یا اَلله یا اَلله یا بَدیَُّ یا بَدیعُ لا نِدَّلَکَ یا دآئِماً لا نَفادَ لَکَ یا حَیّاً حینَ لا حَیَّ یا مُحْیِیَ الْمَوْتی یا مَنْ هُوَ قآئِمٌ عَلی کُلِّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ یا مَنْ قَلَّ لَهُ شُکْری فَلَمْ یَحْرِمْنی وَعَظُمَتْ خَطیَّئَتی فَلَمْ یَفْضَحْنی وَرَ انی عَلَی الْمَعاصی فَلَمْ یَشْهَرْنی یا مَنْ حَفِظَنی فی صِغَری یا مَنْ رَزَقَنی فی کِبَری یا مَنْ اَیادیهِ عِنْدی لا تُحْصی وَنِعَمُهُ لا تُجازی یا مَنْ عارَضَنی بِالْخَیْرِ وَالاِْحْسانِ وَعارَضْتُهُ بِالاِْسائَهِ وَالْعِصْیانِ یا مَنْ هَدانی لِلاْ یمانِ مِنْ قَبْلِ اَنْ اَعْرِفَ شُکْرَ الاِْمْتِنانِ یا مَنْ دَعَوْتُهُ مَریضاً فَشَفانی،و برای غیر او بندگی میکردند، با او مخالفت داشتند و برای او شبیه قرار داده بودند، و پیامبرانش را تکذیب کردند، ای خدا، ای خدا، ای آغازگر، ای پدیدآور، برای تو همتایی نیست، ای جاودانگی که پایانی برایت نمیباشد، ای زنده وقتی که زنده ایی نبود، ای زنده کننده مردگان، ای مراقب بر هرکس به آنچه که انجام داده، ای که شکرم برای او اندک است ولی محرومم نساخت، خطایم بزرگ شد، پس رسوایم نکرد، و مرا بر نافرمانیها دید، ولی در بین مردم رسوایم ننمود، ای که در خردسالی حفظم نمود، و در بزرگسالی رزقم داد، ای که عطاهایش نزد من شماره نشود، و نعمتهایش تلافی نگردد، ای که با من به خیر و احسان روبرو شد، و من با بدی و نافرمانی با او روبرو گشتم، ای که به ایمان هدایتم نمود، پیش از آنکه سپاس نعمتهایش را بشناسم، ای که در بیماری خواندمش، پس شفایم داد،
وَعُرْیاناً فَکَسانی وَجـائِعاً فَاَشْبَعَنی وَعَطْشانَ فَاَرْوانی وَذَلیلاً فَاَعَزَّنی وَجاهِلاً فَعَرَّفَنی وَوَحیداً فَکَثَّرَنی وَغائِباً فَرَدَّنی وَمُقِلاًّ فَاَغْنانی وَمُنْتَصِراً فَنَصَرَنی وَغَنِیّاً فَلَمْ یَسْلُبْنی وَاَمْسَکْتُ عَنْ جَمیعِ ذلِکَ فَابْتَدَاَنی فَلَکَ الْحَمْدُ وَالشُّکْرُ یا مَنْ اَقالَ عَثْرَتی وَنَفَّسَ کُرْبَتی وَاَجابَ دَعْوَتی وَسَتَرَ عَوْرَتی وَغَفَرَ ذُنُوبی وَبَلَّغَنی طَلِبَتی وَنَصَرَنی عَلی عَدُوّی وَاِنْ اَعُدَّ نِعَمَکَ وَمِنَنَکَ وَکَرائِمَ مِنَحِکَ لا اُحْصیها یا مَوْلایَ ،و در حال برهنگی پوشاند مرا، و در حال گرسنگی سیرم کرد و در حال تشنگی سیرابم نمود، و در حال خواری، عزّتم بخشید، و در حال نادانی معرفتم بخشید، و در حال تنهایی افزونم نمود، و در حال غربت، بازم گرداند، و رد حال نداری، دارایم کرد، و در یاریخواهی، یاریام فرمود، و در ثروتمندی محرومم نکرد، و از درخواست همه اینها باز ایستادم، پس او شروع به عنایت بر من نمود، حمد و سپاس توراست، ای که لغزشم را نادیده گرفت و اندوهم را زدود، و عایم را اجابت نمود، و عیبم را پوشاند، و گناهم را آمرزید، و مرا به خواستهام رساند و بر دشمنم پیروز گرداند، اگر نعمتها و عطاها و بخشش های باارزشت را برشمارم هرگز نمیتوانم به شماره آرم، ای سرور من،
اَنْتَ الَّذی مَنَنْتَ اَنْتَ الَّذی اَنْعَمْتَ اَنْتَ الَّذی اَحْسَنْتَ اَنْتَ الَّذی اَجْمَلْتَ اَنْتَ الَّذی اَفْضَلْتَ اَنْتَ الَّذی اَکْمَلْتَ اَنْتَ الَّذی رَزَقْتَ اَنْتَ الَّذی وَفَّقْتَ اَنْتَ الَّذی اَعْطَیْتَ اَنْتَ الَّذی اَغْنَیْتَ اَنْتَ الَّذی اَقْنَیْتَ اَنْتَ الَّذی اوَیْتَ اَنْتَ الَّذی کَفَیْتَ اَنْتَ الَّذی هَدَیْتَ اَنْتَ الَّذی عَصَمْتَ اَنْتَ الَّذی سَتَرْتَ اَنْتَ الَّذی غَفَرْتَ اَنْتَ الَّذی اَقَلْتَ اَنْتَ الَّذی مَکَّنْتَ اَنْتَ الَّذی اَعْزَزْتَ اَنْتَ الَّذی اَعَنْتَ اَنْتَ الَّذی عَضَدْتَ اَنْتَ الَّذی اَیَّدْتَ اَنْتَ الَّذی نَصَرْتَ اَنْتَ الَّذی شَفَیْتَ اَنْتَ الَّذی عافَیْتَ اَنْتَ الَّذی اَکْرَمْتَ ،تویی که عطا کردی، تویی که نعمت دادی، تویی که نیکی کردی، تویی که زیبا نمودی، تویی که افزون نمودی، تویی که کامل کردی، تویی که روزی دادی، تویی که موّفق نمودی، تویی که عطا فرمودی، تویی که بینیاز نمودی، تویی که ثروت بخشیدی، تویی که پناه دادی، تویی که کفایت نمودی، تویی که راهنمایی فرمودی، تویی که حفظ کردی، تویی که پرده پوشی نمودی، تویی که آمرزیدی تویی که نادیده گرفتی، تویی که قدرت دادی، تویی که عزّت بخشیدی، تویی که کمک کردی، تویی که مساعدت فرمودی، تویی که تأیید نمودی، تویی که نصرت دادی، تویی که شفا بخشیدی، تویی که سلامت کامل دادی، تویی که گرامی داشتی،
تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ فَلَکَ الْحَمْدُ دآئِماً وَلَکَ الشُّکْرُ واصِباً اَبَداً ثُمَّ اَنـَا یا اِلهیَ الْمُعْتَرِفُ بِذُنُوبی فَاغْفِرْها لی اَنـَا الَّذی اَسَاْتُ اَنـَاالَّذی اَخْطَاْتُ اَنـَاالَّذی هَمَمْتُ اَنـَاالَّذی جَهِلْتُ اَنـَاالَّذی غَفَلْتُ اَنـَا الَّذی سَهَوْتُ اَنـَا الَّذِی اعْتَمَدْتُ اَنـَا الَّذی تَعَمَّدْتُ اَنـَا الَّذی وَعَدْتُ وَاَنـَاالَّذی اَخْلَفْتُ اَنـَاالَّذی نَکَثْتُ اَنـَا الَّذی اَقْرَرْتُ اَنـَا الَّذِی اعْتَرَفْتُ بِنِعْمَتِکَ عَلَیَّ وَعِنْدی وَاَبوُءُ بِذُنُوبی فَاغْفِرْها لی یا مَنْ لا تَضُرُّهُ ذُنُوبُ عِبادِهِ وهُوَ الَغَنِیُّ عَنْ طاعَتِهِمْ وَالْمُوَفِّقُ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْهُمْ بِمَعُونَتِهِ وَرَحْمَتِهِ فَلَکَ الْحَمْدُ اِلـهی وَسَیِّدی اِلـهی اَمَرْتَنی فَعَصَیْتُکَ وَنَهَیْتَنی فَارْتَکَبْتُ نَهْیَکَ،بزرگ و برتری، حمد و شکر همیشگی توراست، اینک معبودا من اعتراف کننده به گناهانم هستم، پس مرا بیامرز، منم که بد کردم، منم که خطا کردم، منم که قصد گناه کردم، منم که نادانی نمودم، منم که غفلت ورزیدم، منم که اشتباه کردم، منم که به غیر تو اعتماد کردم، منم که در گناه تعمّد داشتم، منم که وعده کردم، منم که وعده شکستم، منم که پیمان شکنی نمودم، منم که اقرار کردم، منم که به نعمتت بر خود و پیش خود اعتراف کردم، و به گناهانم اقرار میکنم، پس مرا بیامر، ای آن که گناهان بندگانش به او زیانی نرساند، و او بینیاز از طاعت آنان است، و توفیق دهنده کسی که از آنان به کمک و رحمتش عمل شایسته بجا آورد، تو را سپاس ای معبود من و آقای من، و خدای من، فرمان دادی فرمانت نخواندم، نهیم نمودی، مرتکب نهیت شدم،
فَاَصْبَحْتُ لا ذا بَر آءَهٍ لی فَاَعْتَذِرَُ وَلاذا قُوَّهٍ فَاَنْتَصِرَُ فَبِأَیِّ شَیْءٍ اَسْتَقْبِلُکَ یا مَوْلایَ اَبِسَمْعی اَمْ بِبَصَری اَمْ بِلِسانی اَمْ بِیَدی اَمْ بِرِجْلی اَلـَیْسَ کُلُّها نِعَمَکَ عِندی وَبِکُلِّها عَصَیْتُکَ یا مَوْلایَ فَلَکَ الْحُجَّهُ وَالسَّبیلُ عَلَیَّ یا مَنْ سَتَرَنی مِنَ الاْ باءِ وَالاُْمَّهاتِ اَنْ یَزجُرُونی وَمِنَ الْعَشائِرِ وَالاِْخْوانِ اَنْ یُعَیِّرُونی وَمِنَ السَّلاطینِ اَنْ یُعاقِبُونی وَلَوِ اطَّلَعُوا یا مَوْلایَ عَلی مَا اطَّلَعْتَ عَلَیْهِ مِنّی اِذاً ما اَنْظَرُونی وَلَرَفَضُونی وَقَطَعُونی فَها اَنـَا ذا یا اِلـهی بَیْنَ یَدَیْکَ یا سَیِّدی،اکنون چنانم، که نه دارنده زمینه برائتم تا عذرخواهی کنم، و نه دارای قدرتم، تا یاری ستانم، ای مولای من با چه وسیله ای با تو روبرو شوم؟ ، آیا با گوشم، یا با دیده ام، یا با زبانم، یا با دستم، یا با پایم، آیا این همه نعمت های تو نزد من نیست؟ و من به همه اینها تو را معصیت کردم، ای مولای من، تو را بر من حجّت و راه است، ای آن که مرا از پدران و مادران پوشاند، از اینکه مرا از خود برانند، و از خویشان و برادران، از اینکه مرا سرزنش کنند، و از پادشاهان از اینکه مجازاتم نمایند، مولای من اگر اینان آگاه میشدند، بر آنچه تو بر آن از من میدانی، در این صورت مهلتم نمیدانند، و مرا تنها میگذاردند، و از من می بریدند، هم اینک ای خدای من در برابرت هستم، ای آقای من،
خاضِعٌ ذَلیلٌ حَصیرٌ حَقیرٌ لا ذُو بَر آئَهٍ فَاَعْتَذِرَُ وَلا ذُو قُوَّهٍ فَاَنْتَصِرَُ وَلا حُجَّهٍ فَاَحْتَجَُّ بِها وَلا قائِلٌ لَمْ اَجْتَرِحْ وَلَمْ اَعْمَلْ سُوَّءاً وَما عَسَی الْجُحُودَ وَلَوْ جَحَدْتُ یا مَوْلایَ یَنْفَعُنی کَیْفَ وَاَنّی ذلِکَ وَجَوارِحی کُلُّها شاهِدَهٌ عَلَیَّ بِما قَدْ عَمِلْتُ وَعَلِمْتُ یَقیناً غَیْرَ ذی شَکٍّ اَنَّکَ سآئِلی مِنْ عَظایِمِ الاُْمُورِ وَاَنَّکَ الْحَکَمُ الْعَدْلُ الَّذی لا تَجُورُ وَعَدْلُکَ مُهْلِکی وَمِنْ کُلِّ عَدْلِکَ مَهْرَبی فَاِنْ تُعَذِّبْنی یا اِلـهی فَبِذُنُوبی بَعْدَ حُجَّتِکَ عَلَیَّ وَاِنْ تَعْفُ عَنّی فَبِحِلْمِکَ وَجُودِکَ وَکـَرَمـِکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنـْتَ سـُبـْحانـَکَ اِنـّی کـُنـْتُ مـِنَ الظّالِمـیـنَ ،فروتن و خوار، درمانده و کوچک، نه دارنده زمینه برائتم، تا عذرخواهی کنم، و نه نیروی که یاری بطلبم، و نه دلیلی که با آن احتجاج نمایم، و نه گویندهای هستم که گناه و کار بد نکرده باشم، انکار گناه کجا؟ بر فرض اگر انکار میکردم، چه سود میداد، چگونه؟ و چسان این معنا ممکن شود، و حال آنکه همه اعضایم بر آنچه عمل کردم بر من گواهند به یقین دانستم بدون تردید.
که تو از کارهای بزرگ من پرسنده ای، و تو حاکم عدالت پیشه ای هستی که در حکم و داوری ستم نمیکنی، و عدالت تو هلاک کننده من است، و من از همه عدالت تو گریزانم، معبودا اگر مرا عذاب کنی، به خاطر گناهان من است پس از حجّتی که بر من داری، و اگر از من درگذری، به سب بردباری و جود و کرم توست، معبودی جز تو نیست من از ستمکارانم،
لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُسْتَغْفِرینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُوَحِّدینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْخـاَّئِفـیـنَ لا اِلهَ اِلاّ اَنـْتَ سـُبـْحانـَکَ اِنـّی کـُنـْتُ مـِنَ الْوَجـِلیـنَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الرَّاجینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الرّاغِبینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُهَلِّلینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنـْتَ سـُبـْحانـَکَ اِنـّی کـُنـْتُ مـِن السـّـاَّئِلیـنَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُسَبِّحینَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْح انَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الْمُکَبِّرینَ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ رَبّی وَرَبُّ اباَّئِیَ الاَْوَّلینَ،معبودی جز تو نیست من از آمرزش خواهانم، معبودی جز تو نیست من از یکتاپرستانم، معبودی جز تو نیست من از هراسندگانم معبودی جز تو نیست، من از بیمناکانم، معبودی جز تو نیست من از امیدوارانم، معبودی جز تو نیست من از مشتاقانم، معبودی جز تو نیست من از «لا اله الّه اللّه» گویانم، معبودی جز تو نیست من از درخواست کنندگانم، معبودی جز تو نیست من از تسبیح کنندگانم، معبودی جز تو نیست منزّهی تو، من از تکبیرگویانم، معبودی جز تو نیست منزّهی تو پروردگار من و پروردگار پدران نخستین من،
اَللّهُمَّ هذا ثَنائی عَلَیْکَ مُمَجِّداً وَاِخْلاصی لِذِکْرِکَ مُوَحِّداً وَاِقْراری بِـالائِکَ مُعَدِّداً وَاِنْ کُنْتُ مُقِرّاً اَنّی لَمْ اُحْصِها لِکَثْرَتِها وَسُبُوغِها وَتَظاهُرِها وَتَقادُمِها اِلی حادِثٍ ما لَمْ تَزَلْ تَتَعَهَّدُنی بِهِ مَعَها مُنْذُ خَلَقْتَنی وَبَرَاْتَنی مِنْ اَوَّلِ الْعُمْرِ مِنَ الاِْغْنآءِ مِنَ الْفَقْرِ وَکَشْفِ الضُّرِّوَتَسْبیبِ الْیُسْرِ وَدَفْعِ الْعُسْرِ وَتَفریجِ الْکَرْبِ وَالْعافِیَهِ فِی الْبَدَنِ وَالسَّلامَهِ فِی الدّینِ وَلَوْ رَفَدَنی عَلی قَدْرِ ذِکْرِ نِعْمَتِکَ جَمیعُ الْعالَمینَ مِنَ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ ما قَدَرْتُ وَلاهُمْ عَلی ذلِکَ تَقَدَّسْتَ وَتَعالَیْتَ مِنْ رَبٍّ کَریمٍ عَظیمٍ رَحیمٍ لا تُحْصی الاَّؤُکَ،خدایا این است ثنای من بر تو برای تعظیم تو، و اخلاصم برای یاد تو.
برای یکتاپرستی، و اقرارم به نعمت هایت، در شمارش آنان، اگرچه اعتراف دارم نتوانستم آنها را شماره کنم به خاطر کثرت و کمالش و نمایائی و پیشی جستنش تاکنون، آنچه همواره مرا با آن همراه آنها سرپرستی میکردی، از هنگامی که مرا آفریدی و پدید آوردی، از آغاز عمر، و همه آنچه بر من بخشیدی از: بی نیاز گرداندنم از تهیدستی، و برطرف کردن بدحالی و فراهم کردن اسباب راحتی و دفع دشواری و گشودن گره اندوه، و تندرستی در بدن، و سلامت در دین، اگر همه جهانیان از گذشتگان و آیندگان به اندازه ای که نعمتت را ذکر کنم یاری ام دهند، نه من قدرت ذکر آن را دارم نه آنها، مقدّسی و برتری، از اینکه پروردگار کریم، بزرگ، مهربانی، عطاهایت به عدد نیابد،
وَلا یُبْلَغُ ثَنآؤُکَ وَلا تُکافِیُ نَعْمآؤُکَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَتْمِمْ عَلَیْنا نِعَمَکَ وَاَسْعِدْنا بِطاعَتِکَ سُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَللَّهُمَّ اِنَّکَ تُجیبُ الْمُضْطَرَّ وَتَکْشِفُ السُّوَّءَوَتُغیثُ الْمَکْرُوبَ وَتَشْفِی السَّقیمَ وَتُغْنِی الْفَقیرَ وَتَجْبُرُ الْکَسیرَوَتَرْحَمُ الصَّغیرَ وَتُعینُ الْکَبیرَ وَلَیْسَ دُونَکَ ظَهیرٌ وَلا فَوْقَکَ قَدیرٌ وَاَنْتَ الْعَلِیُّ الْکَبیرُ یا مُطْلِقَ الْمُکَبَّلِ الاَْسیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغیرِ یا عِصْمَهَ الْخآئِفِ الْمُسْتَجیرِ یا مَنْ لا شَریکَ لَهُ وَلا وَزیرَ،به ثنایت نتوان رسید.
نعمت هایت تلافی نگردد، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نعمت هایت را بر ما تمام کن و به طاعتت خوشبختان فرما، منزّهی تو، معبودی جز تو نیست. خدایا بیچارگان را پاسخ میدهی، و بدی را برطرف میکنی، و به فریاد گرفتاران میرسی، و بیماران را درمان میکنی، و تهیدست را بی نیاز میگردانی، و شکست را جبران مینمایی، و به خردسالان رحم میکنی، و به بزرگسالان کمک میدهی، جز تو پشتیبانی نیست، و فوق تو قدرت مندی وجود ندارد، و تو برتر و بزرگی ای رهاکننده اسیر در بند، ای روزی دهنده کودک خردسال، ای پناه هراسنده پناه خواه، ای که برایت شریک و وزیری نیست،
صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَعْطِنی فی هذِهِ الْعَشِیَّهِ اَفْضَلَ ما اَعْطَیْتَ وَاَنـَلْتَ اَحَداً مِنْ عِبادِکَ مِنْ نِعْمَهٍ تُولیها وَ الاَّءٍ تُجَدِّدُه ا وَبَلِیَّهٍ تَصْرِفُه ا وَکُرْبَهٍ تَکْشِفُها وَدَعْوَهٍ تَسْمَعُها وَحَسَنَهٍ تَتَقَبَّلُها وَسَیِّئَهٍ تَتَغَمَّدُها اِنَّکَ لَطیفٌ بِما تَشاَّءُ خَبیرٌ وَعَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ اَللَّهُمَّ اِنَّکَ اَقْرَبُ مَنْ دُعِیَ وَاَسْرَعُ مَنْ اَجابَ وَاَکْرَمُ مَنْ عَفی وَاَوْسَعُ مَنْ اَعْطی وَاَسْمَعُ مَنْ سُئِلَ یا رَحمنَ الدُّنْیا وَالاْ خِرَهِ وَرحیمَهُما لَیْسَ کَمِثْلِکَ مَسْئُولٌ وَلا سِواکَ مَاْمُولٌ دَعَوْتُکَ فَاَجَبْتَنی وَسَئَلْتُکَ فَاَعْطَیْتَنی وَرَغِبْتُ اِلَیْکَ فَرَحِمْتَنی،بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و د راین شب به من عطا کن برترین چیزی که عطا کردی و نائل نمودی یکی از بندگانت را، از نعمتی که می بخشی، و عطاهایی که تجدید می نمایی، و بلایی که برمیگردانی و رنجی که برطرف میکنی، و دعایی که می شنوی، و عمل نیکی که می پذیری، و بدی که می پوشانی، همانا به هرچه خواهی مهربان و آگاهی، و بر هرچیز توانایی.
خدایا تو نزدیک ترین کسی هستی که خوانده شود، و سریع ترین کسیکه جواب دهد، و بزرگوارترین کسیکه گذشت کند، و وسیع ترین کسیکه عطا کند، و شنواترین کسیکه سؤال شود، ای مهربان دنیا و آخرت، و بخشنده دنیاوآخرت، همانند تو سؤال شدهای نیست، و غیر تو آرزو شدهای وجود ندارد، خواندمت، پاسخم دادی، از تو درخواست کردم عطایم نمودی، و به سویت میل کردم، به من رحم فرمودی،
وَوَثِقْتُ بِکَ فَنَجَّیْتَنی وَفَزِعْتُ اِلَیْکَ فَکَفَیْتَنی اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَنَبِیِّکَ وَعَلی الِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ اَجْمَعینَ وَتَمِّمْ لَنا نَعْمآئَکَ وَهَنِّئْنا عَطآئَکَ وَاکْتُبْنا لَکَ شاکِرینَ وَلاِ لاَّئِکَ ذ اکِرینَ امینَ امینَ رَبَّ الْعالَمینَ اَللّهُمَّ یا مَنْ مَلَکَ فَقَدَرَوَقَدَرَ فَقَهَرَ وَعُصِیَ فَسَتَرَ وَاسْتُغْفِرَ فَغَفَرَ یا غایَهَ الطّالِبینَ الرّاغِبینَ وَمُنْتَهی اَمَلِ الرّاجینَ یا مَنْ اَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً وَوَسِعَ الْمُسْتَقیلینَ رَاْفَهً وَرَحْمَهً وَحِلْماً.به تو اطمینان کردم، نجاتم دادی، و به تو پناهنده شدم، کفایتم نمودی، خدایا درود فرست بر محمّد بنده و فرستاده ات و پیامبرت، و بر همگی اهل بیت پاک و پاکیزه اش، و نعمتهایت را بر ما تمام کن، و عطاهایت را بر ما گوارا گردان، و ما را نسبت به خود از سپاسگزاران، و در نعمتهایت از یادکنندگان ثبت فرما، آمین آمین ای پروردگار جهانیان، خدایا ای که مالک شد و توانست، و توانست و چیره شد، نافرمانی شد و پوشاند، از او آمرزش خواسته شد و آمرزید، ای هدف خواستاران مشتاق، و نهایت آرزوی امیدواران ای آن که در دانش بر هرچیز احاطه دارد، و در مهربانی و رحمت و بردباری، جویندگان گذشت از گناه را فرا میگیرد،
اَللّهُمَّ اِنّا نَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ فی هذِهِ الْعَشِیَّهِ الَّتی شَرَّفْتَها وَعَظَّمْتَها بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ وَرَسُولِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ وَاَمینِکَ عَلی وَحْیِکَ الْبَشیرِ النَّذیرِ السِّراجِ الْمُنیرِ الَّذی اَنْعَمْتَ بِهِ عَلَی الْمُسْلِمینَ وَ جَعَلْتَهُ رَحْمَهً لِلْعالَمینَ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ کَما مُحَمَّدٌ اَهْلٌ لِذلِکَ مِنْکَ یا عَظیمُ فَصَـلِّ عَلَیْـهِ وَعَلی الِهِ الْمُنْتَجَبیـنَ الطَّیِّبیـنَ الطّاهِرینَ اَجْمَعینَ وَتَغَمَّدْنا بِعَفْوِکَ عَنّا فَاِلَیْکَ عَجَّتِ الاَْصْواتُ بِصُنُوفِ اللُّغاتِ فَاجْعَلْ لَنَا اَللّهُمَّ فی هذِهِ الْعَشِیَّهِ نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تَقْسِمُهُ بَیْنَ عِبادِکَ وَنُورٍ تَهْدی بِهِ وَرَحْمَهٍ تَنْشُرُها،خدایا در این شب به تو رو می آوریم، شبی که آن را شرافت و عظمت دادی به محمّد پیامبرت و فرستاده ات و برگزیده از خلقت، و امین وحیت، آن مژده دهنده و ترساننده، و چراغ نوربخش، آن که به سبب او بر مسلمانان نعمت بخشیدی، و او را رحمت برای جهانیان قرار دادی.
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، آنچنان که محمّد از جانب تو شایسته آن است، ای بزرگ، بر او بر همه خاندان نجیب و پاک و پاکیزه اش درود فرست، و ما را به گذشت از ما بپوشان، که صداها با انواع لغات به جانب تو بلند است، خدایا در این شب برای ما قرار ده، از هر خیری نصیبی که میان بندگانت تقسیم میکنی، و نوری که با آن هدایت می نمایی، و رحمتی که میگسترانی،
وَبَرَکَهٍ تُنْزِلُها وَعافِیَهٍ تُجَلِّلُها وَرِزْقٍ تَبْسُطُهُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ اَللَّهُمَّ اَقْلِبْنا فی هذَا الْوَقْتِ مُنْجِحینَ مُفْلِحینَ مَبْرُورینَ غانِمینَ وَلاتَجْعَلْنا مِنَ الْقانِطینَ وَلا تُخْلِنا مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تَحْرِمْنا ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ فَضْلِکَ وَلا تَجْعَلْنا مِنْ رَحْمَتِکَ مَحْرُومینَ وَلا لِفَضْلِ ما نُؤَمِّلُهُ مِنْ عَطآئِکَ قانِطینَ وَلا تَرُدَّنا خائِبینَ وَلا مِنْ بابِکَ مَطْرُودینَ یا اَجْوَدَ الاَْجْوَدینَ وَاَکْرَمَ الاَْکْرَمینَ اِلَیْکَ اَقْبَلْنا مُوقِنینَ وَلِبَیْتِکَ الْحَرامِ امّینَ قاصِدینَ فَاَعِنّا عَلی مَناسِکِنا وَاَکْمِلْ لَنا حَجَّنا وَاعْفُ عَنّا وَعافِنا فَقَدْ مَدَدْنا اِلَیْکَ اَیْدِیَنا فَهِیَ بِذِلَّهِ الاِْعْتِرافِ مَوْسُومَهٌ اَللّهُمَّ فَاَعْطِنا فی هذِهِ الْعَشِیَّهِ ما سَئَلْناکَ ،و برکتی که فرو میفرستی، و عافیتی که بر اندام حیات بندگان میپوشانی، و رزقی که می گستری، ای مهربان ترین مهربانان.
خدایا ما را در این وقت از پیشگاه رحمتت پیروز و رستگار و پذیرفته و بهره مند بازگردان، و ما را از ناامیدان قرار مده، و از رحمتت با دست خالی مگذار، و از آنچه از فضلت امیدواریم مبتلای به حرمان مکن، و از رحمتت محروممان منما، و از افزونی آنچه از عطایت آرزو داریم ناامید مساز، و ناکام باز مگردان، و از درگاهت مران، ای بخشنده ترین بخشندگان، و کریم ترین کریمان، یقین کنان به درگاهت رو نمودیم، و آهنگ کنان و قصدکنان به زیارت خانه ات آمده ایم، بر ادای مناسک حج یاریمان ده، و حجّمان را کامل نما، و از ما درگذر و به ما سلامت کامل بده، چرا که دست های خود را به جانب تو دراز کرده ایم، و آن دستها به خواری اعتراف علامت دار است. خدایا آنچه را در این شب از تو خواستیم به ما عطا کن،
وَاکْفِنا مَا اسْتَکْفَیْناکَ فَلا کافِیَ لَنا سِواکَ وَلا رَبَّ لَنا غَیْرُکَ نافِذٌ فینا حُکْمُکَ مُحیطٌ بِنا عِلْمُکَ عَدْلٌ فینا قَضآؤُکَ اِقْضِ لَنَا الْخَیْرَ وَاجْعَلْنا مِنْ اَهْلِ الْخَیْرِ اَللّهُمَّ اَوْجِبْ لَنا بِجُودِکَ عَظیمَ الاَْجْرِ وَکَریمَ الذُّخْرِ وَدَوامَ الْیُسْرِ وَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اَجْمَعینَ وَلا تُهْلِکْنا مَعَ الْهالِکینَ وَلا تَصْرِفْ عَنّا رَاْفَتَکَ وَرَحْمَتَکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ .و کفایت آنچه را از تو خواستین عهده دار باش، که ما را کفایت کننده ای جز تو نیست، و برای ما پروردگاری جز تو نمیباشد، قانونت بر ما نافذ است، دانشت ما را فراگیر است، قضایت درباره ما عادلانه است، خیر را برای ما حکم کن و ما را اهل خیر قرار بده.
خدایا پاداش بزرگ و ذخیره کریمانه و دوام آسایش را به حق جودت بر ما لازم گردان، و گناهان همه ما را بیامرز، و با هلاک شدگان هلاکمان مکن، و مهربانی و رحمتت را از ما باز مگردان، ای مهربان ترین مهربانان،
اَللّهُمَّ اجْعَلْنا فی هذَا الْوَقْتِ مِمَّنْ سَئَلَکَ فَاَعْطَیْتَهُ وَشَکَرَکَ فَزِدْتَهُ وَتابَ اِلَیْکَ فَقَبِلْتَهُ وَتَنَصَّلَ اِلَیْکَ مِنْ ذُنُوبِهِ کُلِّها فَغَفَرْتَها لَهُ یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ اَللّهُمَّ وَنَقِّنا وَسَدِّدْنا وَاقْبَلْ تَضَرُّعَنا یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَیا اَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ یا مَنْ لا یَخْفی عَلَیْهِ اِغْماضُ الْجُفُونِ وَلا لَحْظُ الْعُیُونِ وَلا مَا اسْتَقَرَّ فِی الْمَکْنُونِ وَلا مَا انْطَوَتْ عَلَیْهِ مُضْمَراتُ الْقُلُوبِ اَلا کُلُّ ذلِکَ قَدْ اَحْصاهُ عِلْمُکَ وَوَسِعَهُ حِلْمُکَ سُبْحانَکَ وَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ عُلُوّاً کَبیراً تُسَبِّحُ لَکَ السَّمواتُ السَّبْعُ وَالاَْرَضُونَ وَمَنْ فیهِنَّ وَاِنْ مِنْ شَیْءٍ اِلاّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ،خدایا در این وقت ما را از کسانی قرار ده که از تو درخواست کردند، و تو به آنان عطا فرمودی و تو را شکر نمودند پس بر آنان افزودی و به سویت بازگشتند و آنان را پذیرفتی، و به سوی تو از همه گناهانشان بیزای جستند پس همه گناهانشان را آمرزیدی ای دارای بزرگی و بزرگواری.
خدایا ما را پاک کن، و به جانب راست و درستی توجّه ده، و زاری ما را بپذیر، ای بهترین کسیکه درخواست شد، و رحم کننده ترین کسیکه از او رحمت خواسته شد، ای آن که بر هم نهادن پلکها، و دقت نظر چشمها بر او پوشیده نیست، و آنچه در نهان مستقرّ شده، و آنچه را پنهانی های قلوب دربرگرفته از او مخفی نیست، آری همه اینها را دانشت شماره کرده، و بردباریات فرا گرفته، تو منزّهی و برتری، از آنچه ستمگران دربارهات میگویند، آسمانهای هفتگانه و زمینها و هرکه در آنهاست تو را تسبیح میگویند، و هیچ موجودی نیست مگر اینکه با سپاست تسبیح می گوید،
فَلَکَ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَعُلُوُّ الْجَدِّ ی ا ذَاالْجَلا لِ وَالاِْکْرامِ وَالْفَضْلِ وَالاِْنْعامِ وَالاَْیادِی الْجِسامِ وَاَنْتَ الْجَوادُ الْکَریمُ الرَّؤُوفُ الرَّحیمُ اَللَّهُمَّ اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ وَعافِنی فی بَدَنی وَدینی وَ امِنْ خَوْفی وَاَعْتِقْ رَقَبَتی مِنَ النّارِ اَللّهُمَّ لا تَمْکُرْ بی وَلا تَسْتَدْرِجْنی وَلا تَخْدَعْنی وَادْرَءْ عَنّی شَرَّ فَسَقَهِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِپس تو را سپاس و بزرگواری و بلندی مقام، ای دارنده بزرگی و کرامت و فضل و نعمت، و عطاهای بزرگ، و تویی بخشنده کریم رئوف و مهربان، خدایا از روزی حلالت بر من وسعت ده، و در تن و دینم سلامت کامل و عافیت بخش، و از ترسم مرا امان ده، و وجودم را از آتش آزاد کن، خدایا مکرت را از من دور کن (و بلایت را به جریمه گناهانم بر من قرار مده)، و مرا به تدریج بر بدی هایم مؤاخذه مکن، و مرا در خیالات باطلم رها مساز، و شر بدکاران جن و انس را از من دور کن.
در این قسمت از دعا سر و دیده خود را به جانب آسمان برداشت، و از دیده های مبارکش مانند ریزش آب از دو مشک، اشک میریخت، و با صدای بلند به محضر حق عرضه داشت:
یا اَسْمَعَ السّامِعینَ یا اَبْصَرَ النّاظِرینَ وَیا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ وَیا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ السّادَهِ الْمَیامینِ وَاَسْئَلُکَ اَللّهُمَّ حاجَتِیَ الَّتی اِنْ اَعْطَیْتَنیها لَمْ یَضُرَّنی ما مَنَعْتَنی وَاِنْ مَنَعْتَنیها لَمْ یَنْفَعْنی ما اَعْطَیْتَنی اَسْئَلُکَ فَکاکَ رَقَبَتی مِنَ النّارِ لااِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ لَکَ الْمُلْکُ وَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ یا رَبُِّ یا رَبُِّ.ای شنواترین شنوایان، ای بیناترین بینایان، و ای سریع ترین حسابرسان، و ای مهربان ترین مهربانان، بر محمّد و خاندان محمّد آن سروران با میمنت درود فرست، و از تو درخواست میکنم خدایا حاجتم را که اگر آن را به من عطا کنی، بیشک هرچه را از من دریغ ورزی به من ضرری نرساند، و اگر قضای حاجتم را از من دریغ نمایی، آنچه را عطایم کنی سودی نبخشد، آزادی عهده ام را از آتش از تو درخواست میکنم، معبودی جز تو نیست، یگانه ای، برایت شریک نیست، فرمانروایی و سپاس خاص توست، و تو بر هرچیز توانایی، پروردگارا پروردگارا.
پیوسته «یا ربّ» میگفت، و همه آنان که اطراف حضرت بودند به دعای حضرت گوش فرا دادند و به آمین گفتن اکتفا نمودند، در این هنگام صداهایشان با آن حضرت به گریستن بلند شد، تا آفتاب غروب کرد، سپس زادوتوشه خود را بار کرده، به سوی مشعر الحرام حرکت کردند. مؤلّف گوید: کفعمی دعای عرفه حضرت سید الشهداء علیه السّلام را در کتاب (بلد الامین) تا این قسمت ذکر کرده، و علامه مجلسی در «زاد المعاد» این دعای شریف را موافق روایت کفعمی نقل فرموده ولی سید ابن طاووس در کتاب اقبال، پس از «یا ربّ، یا ربّ، یا رب» این اضافه را آورده:
اِلـهی اَنـَا الْفَقیرُ فی غِنایَ فَکَیْفَ لا اَکُونُ فَقیراً فی فَقْری اِلـهی اَنـَا الْجاهِلُ فی عِلْمی فَکَیْفَ لا اَکُونُ جَهُولاً فی جَهْلی اِلـهی اِنَّ اخْتِلافَ تَدْبیرِکَ وَسُرْعَهَ طَو آءِ مَقادیرِکَ مَنَعا عِبادَکَ الْعارِفینَ بِکَ عَنْ السُّکُونِ اِلی عَطآءٍ وَالْیَاءْسِ مِنْکَ فی بَلاَّءٍ اِلهی مِنّی ما یَلیقُ بِلُؤْمی وَمِنْکَ ما یَلیقُ بِکَرَمِکَ.خدایا، در عین توانگری تهیدستم، پس چگونه در تهیدستی تهیدست نباشم، خدایا در عین دانایی نادانم، پس چگونه در عین نادانی نادان نباشم.
خدایا همانا اختلاف تدبیرت، و سرعت تغییر تقدیراتت، بندگان عارف به تو را، از اطمینان به بخشش و ناامیدی از تو در گرفتاری بازداشته است. خدایا از من است آنچه سزاوار پستی من است، و از توست آنچه شایسته بزرگواری توست.
اِلهی وَصَفْتَ نَفْسَکَ بِاللُّطْفِ وَ الرأفَة لی قَبْلَ وُجُودِ ضَعْفی اَفَتَمْنَعُنی مِنْهُما بَعْدَ وُجُودِ ضَعْفی اِلهی اِنْ ظَهَرَتِ الْمَحاسِنُ مِنّی فَبِفَضْلِکَ وَلَکَ الْمِنَّهُ عَلَیَّ وَاِنْ ظَهَرَتِ الْمَساوی مِنّی فَبِعَدْلِکَ وَلَکَ الْحُجَّهُ عَلَیَّ اِلهی کَیْفَ تَکِلُنی وَقَدْ تَکَفَّلْتَ لی وَکَیْفَ اُضامُ وَاَنْتَ النّاصِرُ لی اَمْ کَیْفَ اَخیبُ وَاَنْتَ الْحَفِیُّ بیها اَنـَا اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِفَقْری اِلَیْکَ وَکَیْفَ اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِما هُوَ مَحالٌ اَنْ یَصِلَ اِلَیْکَ اَمْ کَیْفَ اَشْکوُ اِلَیْکَ حالی وَهُوَ لا یَخْفی عَلَیْکَ اَمْ کَیْفَ اُتَرْجِمُ بِمَقالیخدایا تو خود را با لطف و مهربانی به من توصیف کرده ای پیش از پیدایش ناتوانی من، آیا آن دو را از من دریغ ورزی پس از پدید آمدن ناتوانیام، خدایا اگر زیبایی هایی از من نمایان شود، به فضل توست، و تو را بر من منت بسیار است، و اگر زشتی هایی از من ظاهر گردد، به عدل توست و تو را بر من حجت کامل است.
خدایا چگونه مرا وا مینهی در صورتی که عهده دار من شدهای؟ و چگونه مورد ستم واقع شوم و حال آنکه تو یار منی؟ یا چگونه ناامید گردم، درحالی که نسبت به من سخت مهربانی اینک به نیازم به تو، متوسل به توام، و چگونه متوسل به تو شوم به آنچه که محال است به تو برسد، یا چگونه از حالم به تو شکایت کنم و حال آنکه بر تو پوشیده نیست؟ یا چگونه با گفتارم ترجمه حال نمایم،
وَهُوَ مِنَکَ بَرَزٌ اِلَیْکَ اَمْ کَیْفَ تُخَیِّبُ امالی وَهِیَ قَدْ وَفَدَتْ اِلَیْکَ اَمْ کَیْفَ لا تُحْسِنُ اَحْوالی وَبِکَ قامَتْ اِلهی ما اَلْطَفَکَ بی مَعَ عَظیمِ جَهْلی وَما اَرْحَمَکَ بی مَعَ قَبیحِ فِعْلی اِلهی ما اَقْرَبَکَ مِنّی وَاَبْعَدَنی عَنْکَ وَما اَرْاَفَکَ بی فَمَا الَّذی یَحْجُبُنی عَنْکَ اِلهی عَلِمْتُ بِاخْتِلافِ الاَثارِ وَتَنقُّلاتِ الاَْطْوارِ اَنَّ مُرادَکَ مِنّی اَنْ تَتَعَرَّفَ اِلَیَّ فی کُلِّشَیْءٍ حَتّی لا اَجْهَلَکَ فی شَیْءٍ اِلهی کُلَّما اَخْرَسَنی لُؤْمی اَنْطَقَنی کَرَمُکَ وَکُلَّما ایَسَتْنی اَوْصافی اَطْمَعَتْنی مِنَنُکَ .درحالیکه از تو برای تو واضح است؟ یا چگونه آرزوهایم را به عرصه نومیدی بری، در صورتیکه به آستان تو وارد گشته؟ یا چگونه احوالم را نیکو نگردانی، درحالیکه احوال من استوار به توست؟ خدایا چه اندازه به من لطف داری.
با این نادانی فوق العاده من، و چه قدر به من مهربانی، با این عمل زشت من؟ خدایا چقدر به من نزدیکی، و من چقدر از تو دورم، و چه اندازه به من مهر میورزی پس چیست آنچه مرا از تو در پرده میکند؟ خدایا از اختلاف آثار، و تغییرات احوال دانستم که خواستهات از من این است که خود را در هرچیز به من بشناسانی تا در هیچ چیز نسبت به تو جاهل نباشم، خدایا هر زمان فرومایگیام از سخن مرا بازداشت، کَرَم تو گویایم نمود، و هروقت اوصافم ناامیدم کرد، نعمتهایت به طمعم انداخت.
اِلهی مَنْ کانَتْ مَحاسِنُهُ مَساوِیَ فَکَیْفَ لا تَکُونُ مَساویهِ مَساوِیَ وَمَنْ کانَتْ حَقایِقُهُ دَعاوِیَ فَکَیْفَ لا تَکُونُ دَعاویهِ دَعاوِیَ اِلهی حُکْمُکَ النّافِذُوَمَشِیَّتُکَ الْقاهِرَهُ لَمْ یَتْرُکا لِذی مَقالٍ مَقالاً وَلا لِذی حالٍ حالاً اِلهی کَمْ مِنْ طاعَهٍ بَنَیْتُها وَحالَهٍ شَیَّدْتُها هَدَمَ اعْتِمادی عَلَیْها عَدْلُکَ بَلْ اَقالَنی مِنْها فَضْلُکَ اِلهی اِنَّکَ تَعْلَمُ اَنّی وَاِنْ لَمْ تَدُمِ الطّاعَهُ مِنّی فِعْلاً جَزْماً فَقَدْ دامَتْ مَحَبَّهً وَعَزْماً اِلهی کَیْفَ اَعْزِمُ وَاَنْتَ الْقاهِرُ وَکَیْفَ لا اَعْزِمُ وَاَنْتَ الاْ مِرُ.خدایا کسی که زیباییهایش زشتی بوده، پس چگونه زشتیهایش زشتی نباشد، و کسی که حقیقت گوییهایش ادعای خالی بوده، چگونه ادعاهایش ادعا نباشد؟ خدایا دستورِ نافذت، و مشیتِ چیرهات، برای صاحبِ سخن، سخنی و برای صاحبِ حال، حالی نگذشته، خدایا چه بسیار طاعتی که بنا کردم، و چه بسیار حالتی که استوار نمودم.
عدالتت اعتمادم را بر آنها ویران کرد، ولی فضل تو عذر مرا از آنها پذیراست. خدایا همانا میدانی هرچند طاعت از جانب من، به صورت کار جدّی ادامه نداشته، ولی به صورت محبّت و اراده ادامه داشته. خدایا چگونه تصمیم بگیرم و حال آنکه تو چیرهای؛و چگونه تصمیم نگیرم درحالی که تودستوردهندهای،
اِلهی تَرَدُّدی فِی الاْ ثارِ یُوجِبُ بُعْدَ الْمَزارِ فَاجْمَعْنی عَلَیْکَ بِخِدْمَهٍ تُوصِلُنی اِلَیْکَ کَیْفَ یُسْتَدَلُّ عَلَیْکَ بِما هُوَ فی وُجُودِهِ مُفْتَقِرٌ اِلَیْکَ اَیَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ ما لَیْسَ لَکَ حَتّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ مَتی غِبْتَ حَتّی تَحْتاجَ اِلی دَلیلٍ یَدُلُّ عَلیْکَ وَمَتی بَعُدْتَ حَتّی تَکُونَ الاْ ثارُ هِیَ الَّتی تُوصِلُ اِلَیْکَ عَمِیَتْ عَیْنٌ لا تَراکَ عَلَیْها رَقیباً وَخَسِرَتْ صَفْقَهُ عَبْدٍ لَمْ تَجْعَلْ لَهُ مِنْ حُبِّکَ نَصیباً،خدایا مردّد شدن من در آثار موجب دوری دیدار است، پس مرا با وجودت گرد آور، به وسیله انجام خدمتی(عبادتی) که مرا به تو رساند، چگونه بر وجود تو استدلال شود، به موجودی که در وجودش نیازمند به توست؟ آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست، تا آن غیر وسیله ظهور تو باشد؟ ! ! کی پنهان بوده ای، تا نیازمند به دلیلی باشی که بر تو دلالت کند و کی دور بودهای، تا آثارْ واصل کننده به تو باشند؟ کور باد دیدهای که تو را بر آن دیده بان نبیند و زیان کار باد تجارت بندهای که از محبّتت برای او سهمی قرار ندادهای،
اِلهی اَمَرْتَ بِالرُّجُوعِ اِلَی الاْ ثارِ فَارْجِعْنی اِلَیْکَ بِکِسْوَهِ الاَْنْوارِ وَهِدایَهِ الاِْسْتِبصارِ حَتّی اَرْجِعَ اِلَیْکَ مِنْها کَما دَخَلْتُ اِلَیْکَ مِنْها مَصُونَ السِّرِّ عَنِ النَّظَرِ اِلَیْها وَمَرْفُوعَ الْهِمَّهِ عَنِ الاِْعْتِمادِ عَلَیْها اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیٍْ قَدیرٌ اِلهی هذا ذُلّی ظاهِرٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَهذا حالی لا یَخْفی عَلَیْکَ مِنْکَ اَطْلُبُ الْوُصُولَ اِلَیْکَ وَبِکَ اَسْتَدِلُّ عَلَیْکَ فَاهْدِنی بِنُورِکَ اِلَیْکَ وَاَقِمْنی بِصِدْقِ الْعُبُودِیَّهِ بَیْنَ یَدَیْکَ اِلهی عَلِّمْنی مِنْ عِلْمِکَ الْمَخْزُونِ وَصُنّی بِسِتْرِکَ الْمَصُونِ.خدایا مرا به رجوع به آثار فرمان دادی، پس مرا به پوششی از انوار و هدایتی بصیرت جو به سوی خود بازگردان، تا از آنها به سویت بازگردم همانطور که از آنها به بارگاهت بار یافتم، با نگاهداری نهادم از نگاه به آنها و برگرفتن همّتم از اعتماد بر آنها، همانا تو بر هرچیز توانایی.
خدایا این خواری من است که در برابرت عیان است، و این حال من است که بر تو پوشیده نیست، از تو رسیدن به تو را میخواهم، و بر تو استدلال میکنم، پس به نورت مرا به وجودت راهنمایی کن، و در برابرت به صدق بندگی بر پا دار. خدایا از علم مخزونت به من بیاموز، و به پرده نگاهداریت حفظم کن.
اِلهی حَقِّقْنی بِحَقائِقِ اَهْلِ الْقُرْبِ وَاسْلُکْ بی مَسْلَکَ اَهْلِ الْجَذْبِ اِلهی اَغْنِنی بِتَدْبیرِکَ لی امعَنْ تَدْبیری وَبِاخْتِیارِکَ عَنِ اخْتِیاری وَاَوْقِفْنی عَلی مَـراکِـزِ اضْطِراری اِلـهی اَخْرِجْنی مِنْ ذُلِّ نَفْسی وَطَهِّرْنی مِــنْ شَکّـی وَشِرْکی قَبْلَ حُلُولِ رَمْسی بِکَ اَنْتَصِرُ فَانْصُرْنی وَعَلَیْکَ اَتَوَکَّلُ فَلا تَکِلْنی وَاِیّاکَ اَسْئَلُ فَلا تُخَیِّبْنی وَفی فَضْلِکَ اَرْغَبُ فَلا تَحْرِمْنی وَبِجَنابِکَ اَنْتَسِبُ فَلا تُبْعِدْنی وَبِبابِکَ اَقِفُ فَلا تَطْرُدْنی .خدایا مرا به حقایق اهل قرب محقق کن، و به راه و روش اهل جذب ببر، خدایا به تدبیرت نسبت به من مرا از تدبیرم، و به اختیارت از اختیارم بی نیاز گردان، و مرا به مواضع بیچارگی ام آگاه کن، خدایا مرا از خواری نفسم نجات ده، و از شک شرکم پاک کن و پیش از آنکه وارد قبر شوم، از تو یاری میجویم، پس مرا یاری ده، و بر تو توّکل میکنم، پس مرا وامگذار، و از تو درخواست میکنم.
پس ناامیدم مکن، و در فضل تو رغبت مینمایم، پس محرومم مگردان، و خود را به تو منسوب میکنم، پس دورم مکن، و در آستانه تو میایستم پس مرانم،
اِلهی تَقَدَّسَ رِضاکَ اَنْ یَکُونَ لَهُ عِلَّهٌ مِنْکَ فَکَیْفَ یَکُونُ لَهُ عِلَّهٌ مِنّی اِلـهی اَنْتَ الْغَنِیُّ بِذاتِکَ اَنْ یَصِلَ اِلَیْکَ النَّفْعُ مِنْکَ فَکَیْفَ لا تَکُونُ غَنِیّاً عَنّی اِلهی اِنَّ الْقَضآءَ وَالْقَدَرَ یُمَنّینی وَاِنَّ الْهَوی بِوَثائِقِ الشَّهْوَهِ اَسَرَنی فَکُنْ اَنْتَ النَّصیرَ لی حَتّی تَنْصُرَنی وَتُبَصِّرَنی وَاَغْنِنی بِفَضْلِکَ حَتّی اَسْتَغْنِیَ بِکَ عَنْ طَلَبی اَنْتَ الَّذی اَشْرَقْتَ الاَْنْوارَ فی قُلُوبِ اَوْلِیآئِکَ حَتّی عَرَفُوکَ وَوَحَّدُوکَ وَاَنْتَ الَّذی اَزَلْتَ الاَْغْیارَ عَنْ قُلُوبِ اَحِبّائِکَ حَتّی لَمْ یُحِبُّوا سِواکَ وَلَمْ یَلْجَئُوا اِلی غَیْرِکَ اَنْتَ الْمُوْنِسُ لَهُمْ حَیْثُ اَوْحَشَتْهُمُ الْعَوالِمُ وَاَنْتَ الَّذی هَدَیْتَهُمْ حَیْثُ اسْتَبانَتْ لَهُمُ الْمَعالِمُخدایا خشنودی تو منزّه است از اینکه علّتی از جانب تو داشته باشد، پس چگونه ممکن است برای آن علّتی از ناحیه من بوده باشد؟ خدایا تو بینیازی از اینکه نفعی از جانب خویش به حضرتت رسد، پس چگونه بی نیاز از من نباشی؟ خدایا قضا و قدر مرا به آرزو انداخت، و هوای نفس مرا در بندهای شهوت اسیر کرد، پس تو یاور من باش تا پیروزم نمایی و بینایم کنی، و به فضل خود بی نیازم فرما، تا به وسیله تو از خواستهام بی نیاز کردم، تویی که انوار را در قلوب دوستانت تاباندی، تا تو را شناختند و یگانهات دانستند، و تویی که بیگانگان را از قلوب دوستانت(عاشقانت) راندی تا غیر تو را دوست نداشتند، و به غیر تو پناه نبردند، تو مونس آنانی آنجا که عوالم آنان را به وحشت اندازد، تویی که آنان را هدایت نمودی، هرجا که نشانه هایی برای آنان آشکار شد
ماذا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَمَا الَّذی فَقَدَ مَنْ وَجَدَکَ لَقَدْ خابَ مَنْ رَضِیَ دُونَکَ بَدَلاً وَلَقَدْ خَسِرَ مَنْ بَغی عَنْکَ مُتَحَوِّلاً کَیْفَ یُرْجی سِواکَ وَاَنْتَ ما قَطَعْتَ الاِْحْسانَ وَکَیْفَ یُطْلَبُ مِنْ غَیْرِکَ وَاَنْتَ ما بَدَّلْتَ عادَهَ الاِْمْتِنانِ یا مَنْ اَذاقَ اَحِبّآئَهُ حَلاوَهَ الْمُؤ انَسَهِ فَقامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُتَمَلِّقینَ وَیا مَنْ اَلْبَسَ اَوْلِیائَهُ مَلابِسَ هَیْبَتِهِ فَقامُوا بَیْنَ یَدَیْهِ مُسْتَغْفِرینَ اَنْتَ الذّاکِرُ قَبْلَ الذّاکِرینَ وَاَنْتَ الْبادی بِالاِْحْسانِ قَبْلَ تَوَجُّهِ الْعابِدینَ وَاَنْت الْجَوادُ بِالْعَطآءِ قَبْلَ طَلَبِ الطّالِبینَ وَاَنْتَ الْوَهّابُ،
کسیکه تو را گم کرده چه یافته؟ و چه گم کرده،کسیکه تو را یافته، همانا محروم شد کسیکه به جای تو به دیگری راضی گشت، و زیانکار شد کسیکه از تو به دیگری روی آورد، چگونه به غیر تو امید بسته شود، و حال آن که احسانت را بریده نساختی، و چگونه از غیر تو خواسته شود در صورتی که تو شیوه نعمت بخشیات را تغییر ندادهای، ای که به دوستانش(عاشقانش) شیرینی همدمی خود را چشاند، در نتیجه تملقگویانه در برابرش ایستادند، ای که اولیایش را جامههای هیبت پوشاند، پس آمرزشجویانه در مقابلش قرار گرفتند، تویی یادکننده پیش از یادکنندگان، و تویی شروع کننده به احسان، پیش از توجّه بندگان، و تویی جودکننده به عطا، پیش از خواستن خواهندگان، و تویی بخشنده،
وَاَنْتَ الْوَهّابُ،ثُمَّ لِما وَهَبْتَ لَنا مِنَ الْمُسْتَقْرِضینَ اِلـهی اُطْلُبْنی بِرَحْمَتِکَ حَتّی اَصِلَ اِلَیْکَ وَاجْذِبْنی بِمَنِّکَ حَتّی اُقْبِلَ عَلَیْکَ اِلـهی اِنَّ رَجآئی لا یَنْقَطِعُ عَنْکَ وَاِنْ عَصَیْتُکَ کَما اَنَّ خَوْفی لا یُزایِلُنی وَاِنْ اَطَعْتُکَ فَقَدْ دَفَعَتْنِی الْعَوالِمُ اِلَیْکَ وَقَدْ اَوْقَعَنی عِلْمی بِکَرَمِکَ عَلَیْکَ اِلهی کَیْفَ اَخیبُ وَاَنْتَ اَمَلی اَمْ کَیْفَ اُهانُ وَعَلَیْکَ مُتَّکَلی اِلـهی کَیْفَ اَسْتَعِزُّ وَفِی الذِّلَّهِ اَرْکَزْتَنی اَمْ کَیْفَ لا اَسْتَعِزُّ وَاِلَیْکَ نَسَبْتَنی.و تویی بخشنده، و سپس آنچه را که به ما بخشیدی از ما به قرض خواهی، خدایا مرا به رحمتت بخواه تا به تو رسم، و مرا به عطایت جذب کن تا به جانب تو رو کنم.
خدایا امیدم از تو قطع نشود، گرچه نافرمانیات کردم؛ چنان که ترسم از تو زایل نشود، گرچه اطاعتت نمودم.همانا جهانیان مرا به جانب تو راندهاند، و دانشم به کرمت مرا به آستانه تو انداخته. خدایا من چگونه ناامید شوم و حال آنکه تو آرزوی منی، یا چگونه خوار گردم درصورتیکه اعتمادم بر توست. خدایا چگونه عزّت خواهم، درحالی که در خواری مستقرم(ثابتم) کردهای، و چگونه عزّت نخواهم با آن که به خود نسبتم دادهای؟
اِلـهی کَیْفَ لا اَفْتَقِرُ وَاَنْتَ الَّذی فِی الْفُقَرآءِ اَقَمْتَنی اَمْ کَیْفَ اَفْتَقِرُ وَاَنْتَ الَّذی بِجُودِکَ اَغْنَیْتَنی وَاَنْتَ الَّذی لا اِلهَ غَیْرُکَ تَعَرَّفْتَ لِکُلِّ شَیْءٍ فَما جَهِلَکَ شَیْءٌ وَاَنْتَ الَّذی تَعَرَّفْتَ اِلَیَّ فی کُلِّ شَیْءٍ فَرَاَیْتُکَ ظاهِراً فی کُلِّ شَیْءٍ وَاَنْتَ الظّاهِرُ لِکُلِّ شَیْءٍ یا مَنِ اسْتَوی بِرَحْمانِیَّتِهِ فَصارَ الْعَرْشُ غَیْباً فی ذاتِهِ مَحَقْتَ الاْ ثارَ بِالاْ ثارِ وَمَحَوْتَ الاَْغْیارَ بِمُحیطاتِ اَفْلاکِ الاَْنْوارِ یا مَنِ احْتَجَبَ فی سُرادِقاتِ عَرْشِهِ عَنْ اَنْ تُدْرِکَهُ الاَْبْصارُ یا مَنْ تَجَلّی بِکَمالِ بَهآئِهِ فَتَحَقَّقَتْ عَظَمَتُهُ الاِْسْتِوآءَ کَیْفَ تَخْفی وَاَنْتَ الظّاهِرُ اَمْ کَیْفَ تَغیبُ وَاَنْتَ الرَّقیبُ الْحاضِرُ اِنَّکَ عَلی کُلِّشَیْءٍ قَدیرٌ وَالْحَمْدُ لله وَحْدَهُ
خدایا چگونه نیازمند نباشم، و حال آن که مرا در نیازمندان نشاندی، یا چگونه نیازمند باشم در صورتی که تو به جودت بی نیازم کرده ای، و تویی که معبودی جز تو نیست، خود را به هرچیز شناساندی، پس چیزی جاهل به تو نیست، و تویی که خود را در هرچیز به من شناساندی، پس تو را در هرچیز نمایان دیدم، و تویی نمایان برای هرچیز، ای که به رحمانیّتش چیره شد، در نتیجه عرش در ذاتش پنهان شد، آثار را با آثار نابود کردی، و اغیار را به احاطه کنندگان افلاک انوار محو نمودی، ای که در سراپردههای عرشش پرده نشین از این شد که دیدهها او را دریابند، ای آن که به کمال زیباییاش تجلّی کرد، پس عظمتش، استیلا و برتریاش را محقق ساخت، چگونه پنهان شوی و حال آن که نمایانی، یا چگونه غایب شوی و حال آن که دیده بانی و حاضری، همانا تو بر هرچیز توانایی، و سپاس تنها از آن خداست، خدای یگانه.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات ، عــــــرفـــــان اســــلامـــی ، عـــرفـــان و مـــعـــنـــو یــت
ادامه مطلب را ببينيد
روز عرفه (به عربی: یوم عرفة) مصادف با روز نهم ذیحجه در تقویم اسلامی است.[۱][۲] این یکی از مقدسترین روزها در تقویم اسلامی است، دومین روز از سفر حج و روز بعد از آن عید قربان است.[۳] در سحرگاه این روز، زائران مسلمان از منا به یک دامنه تپه و دشت مجاور به نام کوه عرفه و دشت عرفه راه مییابند. بر اساس روایات اسلامی، از همین مکان بود که محمد در آخرین سال زندگی خود یکی از آخرین خطبههای معروف خود را بیان کرد. برخی از مسلمانان آن قسمت از آیه قرآن را اعلام میکنند که کامل شدن دین اسلام در این روز نازل شدهاست.
روز عَرَفَه، ۹ ذیالحجه، از روزهای پرفضیلت سال که روایات بسیاری آنرا به عنوان روزی ویژه برای بخشایش گناهان و استجابت دعا معرفی کردهاند. روز عرفه، یک روز پیش از عید قربان است. در منابع روایی اعمالی برای آن برشمردهاند که بافضیلتترین آنها دعا و استغفار است. زیارت امام حسین(ع) و خواندن دعای عرفه نیز در این روز بسیار سفارش شده است. بنابر فقه شیعه، حجگزاران باید از ظهر تا غروب شرعی این روز را در عرفات وقوف کنند.
روز عرفه، روز نهم ماه ذی الحجه و یک روز قبل از عید قربان است که باید حجاج از ظهر آن روز تا غروب در سرزمین عرفات وقوف کنند.
روز عرفه از ایام بافضیلت سال بوده و دارای آداب و اعمال مخصوصی است و در روایات زیادی این روز را ویژه دعا و بخشایش گناهان شمردهاند. در منابع روایی برای شب و روز عرفه فضیلتهای بسیاری شمرده شده و اعمال زیادی ذکر کردهاند که میتوان به خواندن دعای عرفه، زیارت امام حسین (علیهالسلام)، بیتوته شب عرفه، دعا و استغفار اشاره کرد. احکام روز عرفه در بابهاى طهارت، صلات، صوم و حج کتب فقهی بحث شده است.
روز عرفه روز آغاز مناسک حج است. حج گزاران در این روز در صحرای عرفات گرد هم میآیند و ضمن دعا و استغفار، از توفیق در ادای فریضه مهم حج شکرگزاری میکنند.براساس برخی روایات «وتر» که خداوند در آیه ۳ سوره فجر به آن سوگند یاد کرده (وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ)همان روز عرفه است.[۵] نظر به اهمیت این روز، ادعیه و مناجاتی ویژه آن از معصومین و بزرگان دینی نقل شده است. بر اساس روایتی پیامبر(ص) خواندن دعایی را در این روز به امام علی(ع) توصیه کرد و گفت دعائی است که پیامبران پیش از او هم خوانده اند.[۶][یادداشت ۱] از جمله مشهورترین این ادعیه، دعای عرفه امام حسین(ع) است که بسیاری از شیعیان هر ساله در نقاط مختلف دنیا، به قرائت آن در این روز اهتمام جدی دارند. از دعاهای مشهور دیگر برای این روز، دعای عرفه امام سجاد(ع) نقل شده است.[۸]
روایات بسیاری روز عرفه را به عنوان روزی ویژه برای بخشایش گناهان و استجابت دعا[۹] معرفی کردهاند.[۱۰] همچنین امامان شیعه احترامی خاص برای این روز قائل بوده و مردم را به بزرگداشت این روز فرا میخواندهاند و سائلان را به هیچ روی، دست خالی رد نمیکردهاند.[۱۱]
در این روز حجاج از شهر مکه به صحرای عرفات آمده و در آنجا به راز و نیاز و دعا پرداخته و پس از نماز ظهر و عصر این دعا را در کنار کوه جبل الرحمة[۵] میخوانند. سپس حجاج بهسمت سرزمین مشعر الحرام حرکت میکنند تا در روز عید قربان در سرزمین منا باشند.
خطبهٔ روز عرفه، خطبه اصلی مراسم حج واجب است که هرساله توسط بالاترین مفتی عربستان سعودی خوانده میشود.[۶]
معرفت و عرفان ادراک یک چیز همراه با تفکر و تدبر در آثار آن است و «عَرَفَة» نام مکان مخصوص است و به این جهت که آدم و حوا پس از هبوط در این سرزمین مجدداً یکدیگر را یافته و شناختند به این نام نامیده شده است.[۱] نام عرفه، از سرزمین عرفات (جایی در مکه که باید در این تاریخ در آن وقوف کرد) گرفته شده و گفتهاند عرفات را از آن رو عرفات خواندهاند که زمینی مشخص و شناختهشده در میان کوهها است.[۲]
آثار کهن مکهشناسی، مانند اخبار مکة،[۳] برای اشاره به سرزمین عرفات از کلمه «عرفه» نیز استفاده کردهاند. سَخاوی تاریخنگار قرن دهم قمری اهل مکه معتقد است که کلمه عَرَفات مانند «قَصَبات» (جمع قصبه است) است و به هر نقطه از آن منطقه، «عرفه» گویند و نام کل منطقه، «عرفات» است.[۴]
دعای عرفه امام حسین(ع) دعایی که امام حسین(ع) در روز عرفه (۹ ذیالحجه) در صحرای عرفات خوانده است. میگویند این دعا مربوط به آخرین حج امام حسین(ع) نیست؛ زیرا امام در سفر حجی که قبل از واقعه کربلا بود، در عرفات توقف نداشته است.
شیعیان این دعا را در روز عرفه در صحرای عرفات و دیگر مناطق جهان میخوانند. این دعا، دربردارنده آموزههای عرفانی و عقیدتی همچون خداشناسی، بیان صفات الهی، یادآوری نعمتهای خدا و حمد و سپاس خداوند بر آنها، تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه است.
عالمان شیعه با توجه به محتوای دعا، آن را از امام حسین(ع) دانستهاند. البته در انتساب بخش پایانی آن به امام حسین(ع) تردید شده است. این دعا به زبانهای مختلف ترجمه شده است.
دعای عرفه امام حسین(ع) از دعاهایی است که شیعیان در روز عرفه و در صحرای عرفات و دیگر مناطق جهان میخوانند. در ایران این مراسم در مساجد و دیگر اماکن مذهبی به صورت گروهی خوانده میشود.
در منابع، درباره سال قرائت دعای عرفه مطلبی نیامده است. با این حال گفته شده است این دعا مربوط به آخرین حج امام حسین(ع) نیست چرا که او در سفر حجی که قبل از واقعه کربلا بود، در عرفات توقف نداشت.[نیازمند منبع] میگویند امام در بیستوپنج سفری که به حج داشته است در هر سفر در روز عرفه دعای جدیدی خوانده است.[۱] امام حسین(ع) در ذیالحجه سال ۶۰ به مکه رفت و در حین مناسک حج متوجه توطئه عوامل یزید بن معاویه شد، از اینرو حج را به عمره تبدیل کرد[یادداشت ۱] و سپس طواف و سعی صفا و مروه را به جا آورد و به سوی کوفه حرکت کرد.[۲]
بِشر و بشیر فرزندان غالب اسدی نقل کردهاند در آخرین ساعات روز عرفه در عرفات، امام حسین(ع) با جمعی از خاندان، فرزندان و شیعیان از چادر بیرون آمدند و با نهایت خضوع و خشوع در طرف چپ کوه رو به کعبه ایستادند و این دعا را خواندند.[۳]
در روایت کفعمی دعای عرفه با عبارت «لَا شَرِیک لَک لَک الْمُلْک وَ لَک الْحَمْدُ وَ أَنْتَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَب»» پایان یافته است اما در نقل سید ابن طاووس در کتاب اقبال الاعمال، با این عبارت «إِلَهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنَای فَکیفَ لَا أَکونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی» ادامه مییابد و عبارت پایانی دعا نیز چنین است: «أَمْ کیفَ تَغِیبُ وَ أَنْتَ الرَّقِیبُ الْحَاضِرُ إِنَّک عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَه»[۶] البته سید ابنطاووس نیز این بخش پایانی در کتاب مصباح الزائر ذکر نکرده است.[نیازمند منبع]علامه مجلسی نیز در صدور این بخش از امام حسین(ع) تردید کرده است او عبارتهای آن را با سیاق دعاهای معصومان(ع) ناسازگار شمرده است. مجلسی گفته است ممکن است این قسمت ابتدا در برخی کتابها نبوده و سید ابنطاووس با گمان اینکه جزو دعای عرفه است، آن را در پایان دعا قرار داده باشد و یا اینکه نسخه اصلی کتاب اقبال الاعمال دارای این زیاده نبوده و بعدها برخی از مشایخ صوفیه آن را به این کتاب ملحق کردهاند. او احتمال دوم را مناسبتر دانسته است.[۷] البته محمد محمدی ریشهری سیاق بخش پایانی دعای عرفه را با سیاق برخی دیگر از ادعیه معصومان(ع) مانند مناجات شعبانیه، هماهنگ دانسته است.[۸]
دعای عرفه دربردارنده آموزههای عرفانی و عقیدتی است. برخی از آنها عبارتند از:
- خداشناسی و بیان صفات الهی و تجدید عهد و پیمان با پروردگار و شناخت پیامبران و تحکیم ارتباط با آنها و توجه به آخرت و اظهار عقیده قلبی.
- سیر اندیشه در آفاق جهان و یادآوری نعمتهای بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آنها.
- تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه و درخواست عفو و روی آوردن به صفات پسندیده و اعمال خیر.
- اعتراف به غیرقابل شمارش بودن نعمتهای الهی و شمارش پارهای از آنها و اعتراف به گناهان وخطاها و شمارش آنها.[یادداشت ۳]
- درخواست حوایج که با درود و صلوات بر محمد و آل محمد شروع میشود. سپس تقاضای بخشش و نور هدایت و رحمت و برکت و وسعت روزی و پاداش اخروی و...
عرفات یا سرزمین عرفات، سرزمينی است كه در آن گناه نشده و آنجا معبد تمام انبیاء، اوليا، اوصيا، متقين و اصفيا بوده است. بيابانی صاف و هموار كه تقريباً در ۲۴ كيلومتري (چهار فرسخی) شمال مکه و در دامنه كوهی به نام (جبل الرحمه)[۱] قرار گرفته است.
عرفات مكانی است كه حضرت آدم (علیهالسلام) اعتراف به گناه و تقصير خود كرد و مورد مغفرت خداوند قرار گرفت. به همين جهت عرفات ناميده شد.[۲]
تمام انبياء و پيامبران در اين مكان مشمول عنايت حق تعالی شده و اظهار بندگی نمودهاند و همچنين امام حسین (علیهالسلام) در حالیكه با جمعی از بستگان و يارانش به اين مكان رسيدند، به درگاه خداوند تضرع و زاری نمودند و از جمله دعاهای مشهور اين روز دعای حضرت سيدالشهداء امام حسين (علیهالسلام) است.
بشر و بشیر پسران غالب اسدی روايت كردهاند كه روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بوديم، پس از خيمه بيرون آمدند با گروهی از اهل بيت و فرزندان و شیعیان با نهايت تذلل و خشوع رو به سوی کعبه دعای عرفه را زمزمه فرمودند.[۳]
عرفات یا سرزمین عرفات، سرزميني است كه درآن گناه نشده و آنجا معبد تمام انبیا،اولیا،اوصیا، متقین و اصفیا بوده است. بياباني صاف و هموار كه تقريباً در ۲۴ كيلومتري (چهار فرسخي) شمال مکه ودردامنه كوهي به نام (جبل الرحمة)[۱] قرار گرفته است.
عرفات مكاني است كه حضرت آدم علیه السلام اعتراف به گناه و تقصير خود كرد و مورد مغفرت خداوند قرار گرفت. به همين جهت عرفات ناميده شد. [۲]
تمام انبياء و پيامبران در اين مكان مشمول عنايت حق تعالي شده واظهار بندگي نموده اند و همچنين امام حسین علیه السلام در حاليكه با جمعي از بستگان و يارانش به اين مكان رسيدند، به درگاه خداوند تضرع و زاري نمودند و از جمله دعاهاي مشهور اين روز دعاي حضرت سيد الشهداء علیه السلام امام حسين علیه السلام است. بشر و بشير پسران غالب اسدي روايت كردهاند كه روز عرفه در عرفات در خدمت آن حضرت بوديم، پس از خيمه بيرون آمدند با گروهي از اهل بیت و فرزندان و شیعیان با نهايت تذلل و خشوع رو به سوي کعبه دعای عرفه را زمزمه فرمودند.[۳]
اشتغال به دعا پس از نماز ظهر و عصر و نیز اجتماع مردم جهت دعا در این روز استحباب دارد،[۱۰] [۱۱] [۱۲]
بلکه دعا در روز عرفه از روزه افضل است، از اینرو، چنانچه روزه موجب ضعف انسان از دعا گردد، کراهت دارد، لیکن در صورتى که موجب ضعف نشود مستحب است.[۱۳] [۱۴]
از دیگر اعمال مستحب روز عرفه، زیارت امام حسین (علیهالسّلام).[۱۵]
آزاد کردن برده در شب و روز عرفه،[۱۶]
خواندن دو رکعت نماز- پس از نماز عصر و قبل از شروع به دعا زیر آسمان- و اعتراف به گناهان،[۱۷] [۱۸]
غسل، و افضل انجام دادن آن هنگام زوال است[۱۹]
و صدقه دادن که پاداشى مضاعف از دیگر ایّام دارد.[۲۰]
حاجت خواستن از غیر خدا در روز عرفه مکروه است.[۲۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات ، عــــــرفـــــان اســــلامـــی ، عـــرفـــان و مـــعـــنـــو یــت
ادامه مطلب را ببينيد
مهمترین نیایشهای وارده در روز عرفه
آیت الله سید عباس اسلامی کاشانی، نویسنده کتاب عرفه و عرفات
با خواندن دعای عرفه در مییابیم که چه مقدار ائمه(ع) با قرآن مأنوس بوده و چگونه با مکتب دعا انسان را هدایت و راهبری میکنند.
نیایش عرفه حضرت اباعبدالله الحسین(ع)
دعای عرفه، آکنده از مفاهیم ارزشهای قرآنی و تعالیم آسمانی است. با خواندن دعای عرفه در مییابیم که چه مقدار ائمه(ع) با قرآن مأنوس بوده و چگونه با مکتب دعا انسان را هدایت و راهبری میکنند. این دعا بیانگر راز و نیاز عاشقانه سرور آزادگان عالم با محبوب و معبود یکتاست و متضمن گوهرهای ارزشمندی است که به انسان روح حیات میبخشد.
درباره دعای شریف عرفه سند و مضمون کلی آن باید بگوییم که این دعا، طبق منابع روایی ما از سید عارفان و اسوه کامل آزادی خواهان عالم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در صحرای عرفات و عصر روز عرفه، صادر شده است. در سرتاسر این دعای پر فیض بندگی، ایثار، شهامت، شجاعت،کمال علم حلم تواضع و اخلاص گوینده آن موج میزند.
بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی بر اساس آنچه در مستدرک الوسایل آمده روایت کردهاند: «حسین بن علی بن ابی طالب الله عصر روز عرفه به حالت خشوع و تواضع از خیمه اش خارج شد و آرام آرام قدم بر می دانست، تا اینکه او و گروهی از اهل بیت و فرزندان و دوستانش در سمت چپ کوه جبل الرحمه رو به قبله ایستادند. سپس امام(ع) مانند فقیری که درخواست غذا میکند دستانش را در برابر صورتش بلند کرد و سپس دعا را ذکر فرمود». چه دعای با مسمایی است دعای عرفه این دعای شریف و فراز اول دعای عرفه یکی از نشانههای روح حماسی و بزرگ حضرت اباعبدالله(ع) است.
فرازهای نیایش عرفه امام حسین(ع)
این فرازهای نورانی به ترتیب عبارتند از شناخت حق تعالی، تجدید عهد و میثاق با خدا، خودشناسی، راز آفرینش و تربیت انسان در دانشگاه الهی؛ نعمتهای خداوند و شهادت به بی کرانی نعمتهای الهی. همینطور ناتوانی بشر از به جا آوردن شکر الهی و دور کردن صفت نکوهیده از خود با تسبیح پروردگار. خواستههای یک انسان متعالی و شناخت و درخواست بهترین مسئلتها و درخواست نیازهای تربیتی از خداوند و شکایت به پیشگاه او. در ادامه نیز به مربی پیامبران و فرستنده کتب آسمانی و لطف الهی به پیام آوران رحمت الهی و گنه بینی و لطف خداوندگارا و نیز مقایسهای میان اعمال ما و رفتار خدا اشاره شده است. اقرار و اعتراف به الطاف الهی، اعتراف به گناه خویش، اظهار شرمندگی؛ ثنای پروردگار، حاجت خواهی و درخواست بهترین عطایا، گسترش رحمت الهی، گسترش علم، توانایی و رأفت الهی، توجه به خدا به وسیله پیامبر(ص) و تسبیح کائنات و روزی حلال و نعمت سلامتی از دیگر موارد مهمی است که در این دعای پر بار از خدای رحمان درخواست کرده و میخوانیم.
دعای عرفه از ادله امامت و ولایت سیدالشهدا(ع)
این دعای با عظمت که در توحید و خداشناسی بی نظیر است، توسط سرور شهیدان عالم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) قرائت و انشاء شده است و در بلاغت لفظ و علو معنا مشهور است و آن را باید از ادله امامت و ولایت حضرتش شمرد. این دعا را بشیر و بشر، پسران غالب اسدی روایت کردهاند و چنان که از قرائن بر میآید این دو نفر خود، مردانی سخن شناس، خردمند و هوشیار بودهاند. شیخ بشیر اسدی را در رجال، از اصحاب حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) شمرده اند. هر چند ضبط و نقل این دعا خود دلیل روشنی بر خردمندی و سخن شناسی وی است. خطبه حضرت زینب(س) در کوفه را نیز او نقل کرده است؛ همان خطبهای که بر بلیغترین خطیبان عالم طعن میزند تا جایی که خود بشیر از بیان حد بلاغت آن عاجز میماند و بهتر از این بیان نمییابد. بیانی که در نهایت به کلام امیرمؤمنان(ع) تشبیه می شود.
مرحوم شیخ کفعمی دعای عرفه امام حسین(ع) را در بلد الامین نقل فرموده و به ظاهر شیخ هم از سید بن طاووس آن را نقل کرده و راوی آن بشر و بشیر فرزندان غالب اسدی هستند که اصل دعا را روایت کردهاند. در کتابخانه آستان قدس رضوی نسخه قدیمی و معتبر از اقبال موجود است با زیادت، ولی کفعمی آن را نقل نکرده، شاید برای آنکه در نسخه وی این زیادت نبوده و من خود بعضی نسخ اقبال را دیدم که سقط بسیار داشت و چند فراز از آن حذف شده بود.
از جهت معنا، ضعفی در آن مشاهده نمیشود و از جهت لفظ و بلاغت نیز اگر چند کلمه بدان جزالت نباشد که در اول دعاست، احتمال اختلاف نسخه و تصرف سهوی روات بعید نمی نماید؛ چنان که در اول دعا تغییر و زیاده و نقصان و اختلاف میان نسخ اقبال و بلد الامین موجود است. علامه مجلسی در زاد المعاد این دعای شریف را موافق روایت کفعمی ایراد فرموده است.
نیایش عرفه امام سجاد(ع) و اهمیت صحیفه مبارکه سجادیه
این کتاب شریف معروف به صحیفه کامله و زبور آل محمد و انجیل اهل بیت(ع) است که باید همه مسلمانها به وجود آن افتخار کنند. چنان که شرح آن نیز به نام «ریاض السالکین» تألیف سید اجل سید علیخان از آثار ممتاز و پرفایده و در نوع خود بی نظیر است.
زعیم امامیه معمار و بنیان گذار جمهوری اسلامی در مورد این مائده آسمانی میفرماید: صحیفه کامله سجادیه نمونه کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجاتهای عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیل به برکات آن است. آن کتابی است الهی که از سرچشمه نورالله نشئت گرفته و طریقه سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیم الشان را به اصحاب خلوتگاه الهی میآموزد. این کتاب مقدس چون قرآن کریم، سفره الهی است که در آن همه گونه نعمت موجود است و هر که به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده میکند این کتاب همچون قرآن الهی ادقّ معارف غیبی است که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و مافوق آن حاصل میشود و در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است.
بیاییم با هم فروتنانه بر سر سفره جاودانه صحیفه سجادیه بنشینیم و در برابر علی ثانی زین العابدین(ع) زانو بزنیم و به سخنان گهربارش گوش جان بسپاریم که سخن یار شنیدن از زبان معشوق بسی شیرین تر و دل چسب تر و بی گمان، مؤثرتر خواهد بود. صحیفه سجادیه پس از قرآن کریم و نهج البلاغه با عظمت ترین کتاب است که کلمات پر محتوایش خود معرف ارزش خویش است. این چنین واژه ها و الفاظ والایی که تالی تلو کتاب خداست، جز از زبان معصوم تراوش نکند.
نیایش عرفه صحیفه مبارکه سجادیه
در آموزههای دینی به خواندن چهل و هفتمین نمایش صحیفه مبارکه سجادیه در روز عرفه سفارش شده است. این نیایش، در بردارنده راز و نیازهای، عالمانه عارفانه و عاشقانه امام سجاد(ع) است مهم ترین مفاهیم این نیایش عبارت اند از حمد خداوند؛ شناخت پروردگار، شکر خداوند و صلوات بر محمد و آل محمد. دعا برای امام عصر(عج) و اعتراف به نعمتهای الهی و استغفار از گناهان و همینطور درخواستهای یک انسان متعالی از پیشگاه خداوند؛ همه فضیلتهای احصا شده برای روز عرفه و سفارشهای مکرر و جدی بر کوشش و فیض بردن هر چه بیشتر و بهتر از این روز مبارک روز عرفه را به نماد نیایش مخلوق با خالق خود مبدل ساخته است و به همین دلیل، به عرفه روزی نیایش میگوییم.
- دعا در مکتب «زیباترین روح پرستنده»
- مهندسی فرهنگ از معبر دعا
- افشاگری امام سجاد(ع) موجب ویرانی کاخ بنی امیه شد
- دعای عرفه عرفان نظری و کربلا عرفان عملی امام حسین(ع) است
- دعای عرفه، کلاس درس بندگی است/ دعای فرج را در راس اعمال عرفه قرار دهیم
- دعای عرفه، کلاس درس بندگی است/ دعای فرج را در راس اعمال عرفه قرار دهیم
- شکر نعمتها مهمترین درس دعای عرفه
- بررسی باطن و حقیقت عید قربان در گفتوگو با رئیس پژوهشکده مطالعات معنوی/ عرفه مقدمهای برای قربانی کردن نفس در عید قربان
- دعای عرفه را از شبکههای رادیویی بشنوید + جزئیات زمان پخش
- اجابت از مسیر ولایت
- دعای عرفه، کلاس درس بندگی است/ دعای فرج را در راس اعمال عرفه قرار دهیم
- دعا در بیان باشکوه امام سجاد(ع) و امام رضا(ع)
- آیتالله جنتی: جوانان در همه ایّام از مضامین دعای عرفه بهره ببرند
- شکر نعمتها مهمترین درس دعای عرفه
- دعای عرفه منشور سلامت معنوی اسلامی
- عرفه، فرصتی که نباید از دست برود
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات ، عــــــرفـــــان اســــلامـــی ، عـــرفـــان و مـــعـــنـــو یــت
ادامه مطلب را ببينيد
فضیلت و اعمال روز عید غدیر
روز هیجدهم، روز عید غدیر و عید اللّٰه الأکبر و عید آل محمّد(علیهمالسلام) و عظیمترین عید است و حقتعالی هیچ پیامبری را مبعوث نفرموده جز آنکه این روز را عید کرده و حرمت آن را دانسته، نام این روز در آسمان روز «عهد معهود» و در زمین روز «میثاق مأخوذ» و «جمع مشهود» است. روایت شده است: که از امام صادق(علیهالسلام) پرسیدند، آیا مسلمانان را غیر از جمعه و قربان و فطر عیدی هست؟ فرمود: آری عیدی است که احترامش از همه اعیاد بیشتر است، راوی گفت: کدام عید است؟ حضرت فرمود: روزی است که حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را به جانشینی خود منصوب کرد و اعلام کرد: هرکه من مولا و آقای اویم، پس علی مولا و آقا و پیشوای اوست و آن روز هیجدهم ذوالحجّه است. راوی گفت: در آن روز چه کاری باید انجام داد؟ فرمود باید روزه بدارید و عبادت کنید و محمّد و آل محمّد (صلیاللهعلیهوآله) را یاد آرید و بر ایشان صلوات فرستید، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را وصیت کرد که این روز را عید گرداند و هر پیامبری به جانشین خویش وصیت میکرد که این روز را عید کند. در حدیث ابن ابی نصر بزنطی از حضرت رضا(علیهالسلام) آمده: ای پسر ابی نصر هر کجا باشی، بکوش روز عید غدیر نزد قبر مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حاضر شوی، به درستیکه در این روز، خداوند میآمرزد از هر مرد و زن مؤمن، گناه شصت سال ایشان را و از آتش دوزخ آزاد میکند، دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد کرده و پرداخت یک درهم در این روز به برادران مؤمن، برابر با هزار درهم در اوقات دیگر است و در این روز به برادران مؤمن احسان کن و هر مرد و زن مؤمن را شاد گردان؛ به خدا سوگند، اگر مردم برتری و مزیت این روز را چنانکه باید بدانند، هرآینه هر روز فرشتگان با ایشان ده مرتبه مصافحه کنند. در هر صورت بزرگداشت این روز برجسته و برتر لازم است و اعمال آن چندچیز است: اوّل: روزه که کفّاره شصت سال گناه است و در حدیثی است: روزه این روز برابر روزه تمامی عمر دنیا و معادل با صد حج و صد عمره است. دوّم: غسل. سوم: زیارت حضرت امیرمؤمنان(علیهالسلام) و شایسته است انسان هر کجا باشد، بکوشد که خود را به قبر مطّهر آن حضرت برساند و برای آن جناب در این روز، «سه زیارت» مخصوص روایت شده: که یکی از آنها زیارت معروف به «امینالله» است که هم از نزدیک و هم از راه دور خوانده میشود و آن از زیارات جامعه مطلقه است و در باب زیارات انشاءالله تعالی خواهد آمد. چهارم: تعویذی [ذکر مربوط به پناه جستن به خدا از ناملایمات و شرور] را که سید ابن طاووس در کتاب «اقبال» از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) روایت کرده بخواند. پنجم: دو رکعت نماز بجا آورد و به سجده رود و «صد مرتبه» شکر خدا گوید، آنگاه سر از سجده بردارد و بخواند: پخش صوت: محسن فرهمند آزاد پخش صوت . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِأَنَّ لَكَ الْحَمْدَ وَحْدَكَ لَاشَرِيكَ لَكَ، وَأَنَّكَ واحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَكَ كُفُواً أَحَدٌ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَرَسُولُكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِى شَأْنٍ كَما كانَ مِنْ شَأْنِكَ أَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَىَّ بِأَنْ جَعَلْتَنِى مِنْ أَهْلِ إِجابَتِكَ وَأَهْلِ دِينِكَ وَأَهْلِ دَعْوَتِكَ، وَوَفَّقْتَنِى لِذٰلِكَ فِى مُبْتَدَءِ خَلْقِى تَفَضُّلاً مِنْكَ وَكَرَماً وَجُوداً، ثُمَّ أَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً، وَالْجُودَ جُوداً، وَالْكَرَمَ كَرَمَاً، رَأْفَةً مِنْكَ وَرَحْمَةً إِلىٰ أَنْ جَدَّدْتَ ذٰلِكَ الْعَهْدَ لِى تَجْدِيداً بَعْدَ تَجْدِيدِكَ خَلْقِى، وَكُنْتُ نَسْياً مَنْسِيّاً ناسِياً ساهِياً غافِلاً، فَأَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ بِأَنْ ذَكَّرْتَنِى ذٰلِكَ وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَىَّ وَهَدَيْتَنِى لَهُ، فَلْيَكُنْ مِنْ شَأْنِكَ يَا إِلٰهِى وَسَيِّدِى وَمَوْلاىَ أَنْ تُتِمَّ لِى ذٰلِكَ وَلَا تَسْلُبْنِيهِ حَتَّىٰ تَتَوَفَّانِى عَلَىٰ ذٰلِكَ وَأَنْتَ عَنِّى راضٍ، فَإِنَّكَ أَحَقُّ الْمُنْعِمِينَ أَنْ تُتِمَّ نِعْمَتَكَ عَلَىَّ؛ اللّٰهُمَّ سَمِعْنا وَأَطَعْنا وَأَجَبْنا داعِيَكَ بِمَنِّكَ، فَلَكَ الْحَمْدُ غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ، آمَنّا بِاللّٰهِ وَحْدَهُ لَاشَرِيكَ لَهُ، وَبِرَسُو لِهِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَصَدَّقْنا وَأَجَبْنا داعِىَ اللّٰهِ وَاتَّبَعْنا الرَّسُولَ فِى مُوالاةِ مَوْلانا وَمَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ عَبْدِاللّهِ، وَأَخِى رَسُولِهِ، وَالصِّدِّيقِ الْأَكْبَرِ، وَالْحُجَّةِ عَلَىٰ بَرِيَّتِهِ، الْمُؤَيِّدِ بِهِ نَبِيَّهُ وَدِينَهُ الْحَقَّ الْمُبِينَ، عَلَماً لِدِينِ اللّٰهِ، وَخازِناً لِعِلْمِهِ، وَعَيْبَةَ غَيْبِ اللّٰهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّ اللّٰهِ، وَأَمِينَ اللّٰهِ عَلَىٰ خَلْقِهِ، وَشاهِدَهُ فِى بَرِيَّتِهِ . اللّٰهُمَّ ﴿رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِى لِلْإِيْمانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الْأَبْرارِ، رَبَّنا وَآتِنا مَا وَعَدْتَنا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لَاتُخْلِفُ الْمِيعادَ﴾ فَإِنَّا يَا رَبَّنا بِمَنِّكَ وَلُطْفِكَ أَجَبْنا داعِيَكَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ، وَصَدَّقْنا مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ، وَكَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ، فَوَلِّنا مَا تَوَلَّيْنا، وَاحْشُرْنا مَعَ أَئِمَّتِنا فَإِنَّا بِهِمْ مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ، وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ، آمَنَّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيَتِهِمْ وَشاهِدِهِمْ وَغائِبِهِمْ، وَحَيِّهِمْ وَمَيِّتِهِمْ، وَرَضِينا بِهِمْ أَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً، وَحَسْبُنا بِهِمْ بَيْنَنا وَبَيْنَ اللّٰهِ دُونَ خَلْقِهِ لَا نَبْتَغِى بِهِمْ بَدَلاً، وَلَا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَلِيجَةً، وَبَرِئْنا إِلَى اللّٰهِ مِنْ كُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، وَكَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَالْأَوْثانِ الْأَرْبَعَةِ وَأَشْياعِهِمْ وَأَتْباعِهِمْ وَكُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ مِنْ أَوَّلِ الدَّهْرِ إِلىٰ آخِرِهِ؛ اللّٰهُمَّ إِنَّا نُشْهِدُكَ أَنَّا نَدِينُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَآلُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ، وَقَوْلُنا مَا قالُوا، وَدِينُنا مَا دانُوا بِهِ، مَا قالُوا بِهِ قُلْنا، وَمَا دانُوا بِهِ دِنَّا، وَمَا أَنْكَرُوا أَنْكَرْنا، وَمَنْ والَوْا والَيْنا، وَمَنْ عادَوْا عادَيْنا، وَمَنْ لَعَنُوا لَعَنَّا، وَمَنْ تَبَرَّأُوا مِنْهُ تَبَرَّأْنا مِنْهُ، وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيْهِ تَرَحَّمْنا عَلَيْهِ، آمَنَّا وَسَلَّمْنا وَرَضِينا وَاتَّبَعْنا مَوالِيَنا صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ . اللّٰهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذٰلِكَ وَلَا تَسْلُبْناهُ وَاجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا، وَلَا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً، وَأَحْيِنا مَا أَحْيَيْتَنا عَلَيْهِ، وَأَمِتْنا إِذا أَمَتَّنا عَلَيْهِ، آلُ مُحَمَّدٍ أَئِمَّتُنا فَبِهِمْ نَأْتَمُّ وَ إِيَّاهُمْ نُوالِى، وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللّٰهِ نُعادِى، فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِى الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ، فَإِنَّا بِذٰلِكَ راضُونَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. باز به سجده رود و «صد مرتبه» «الْحَمْدُ لِلّٰهِ» و «صد مرتبه» «شُکْراً لِلّٰهِ» بگوید. روایت شده: هرکه این عمل را بجا آورد، ثواب کسی را داشته باشد که روز عید غدیر، خدمت حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) حاضر شده و با آن حضرت بر ولایت امیرالمؤمنین(علیهالسلام) بیعت نموده باشد... تا پایان روایت. بهتر این است که این نماز را نزدیک به هنگام گذشتن خورشید از لحظۀ ظهر بجا آورد که حضرت رسول(صلیاللهعلیهوآله) امیرالمؤمنین(علیهالسلام) را در آن ساعت برای مردم به امامت و خلافت نصب فرمود. در این نماز در رکعت اول پس از سوره «حَمد» سوره «قدر» و در رکعت دوم سوره «توحید» را بخواند. ششم: غسل کند و نیم ساعت پیش از گذشتن خورشید از لحظۀ ظهر دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره «حَمد» «یک بار» و سوره «توحید» «ده بار» و «آیتالکرسی» «ده بار» و «ده بار» «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» خوانده شود که برابر صد هزار حج و صد هزار عمره است و باعث برآورده شدن حوایج دنیا و آخرت او، به آسانی و عافیت از جانب خدای کریم است. هفتم: دعاى «ندبه» را بخواند. هشتم: این دعا را بخواند که سید ابن طاووس از شیخ مفید روایت کرده: پخش صوت: محسن فرهمند آزاد . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَعَلِيٍّ وَلِيِّكَ، وَالشَّأْنِ وَالْقَدْرِ الَّذِى خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ وَأَنْ تَبْدَأَ بِهِما فِى كُلِّ خَيْرٍ عاجِلٍ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْأَئِمَّةِ الْقادَةِ، وَالدُّعاةِ السَّادَةِ، وَالنُّجُومِ الزَّاهِرَةِ، وَالْأَعْلامِ الْباهِرَةِ، وَساسَةِ الْعِبادِ، وَأَرْكانِ الْبِلادِ، وَالنَّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ، وَالسَّفِينَةِ النَّاجِيَةِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ خُزَّانِ عِلْمِكَ، وَأَرْكانِ تَوْحِيدِكَ، وَدَعائِمِ دِينِكَ، وَمَعادِنِ كَرامَتِكَ، وَصَفْوَتِكَ مِنْ بَرِيَّتِكَ، وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، الْأَتْقِياءِ الْأَنْقِياءِ النُّجَباءِ الْأَبْرارِ، وَالْبابِ الْمُبْتَلىٰ بِهِ النَّاسُ، مَنْ أَتاهُ نَجا وَمَنْ أَباهُ هَوىٰ؛ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَهْلِ الذِّكْرِ الَّذِينَ أَمَرْتَ بِمَسْأَلَتِهِمْ وَذَوِى الْقُرْبَى الَّذِينَ أَمَرْتَ بِمَوَدَّتِهِمْ وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ، وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ آثارَهُمْ . اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَما أَمَرُوا بِطاعَتِكَ، وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِيَتِكَ، وَدَلُّوا عِبادَكَ عَلَىٰ وَحْدانِيَّتِكَ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَنَجِيبِكَ، وَصَفْوَتِكَ وَأَمِينِكَ، وَرَسُولِكَ إِلىٰ خَلْقِكَ، وَبِحَقِّ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، وَيَعْسُوبِ الدِّينِ، وَقائِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ ، الْوَصِيِّ الْوَفِيِّ، وَالصِّدِّيقِ الْأَكْبَرِ، وَالْفارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالشَّاهِدِ لَكَ، وَالدَّالِّ عَلَيْكَ، وَالصَّادِعِ بِأَمْرِكَ، وَالْمُجاهِدِ فِى سَبِيلِكَ، لَمْ تَأْخُذْهُ فِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ وَأَنْ تَجْعَلَنِى فِى هٰذَا الْيَوْمِ الَّذِى عَقَدْتَ فِيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فِى أَعْناقِ خَلْقِكَ، وَأَكْمَلْتَ لَهُمُ الدِّينَ مِنَ الْعارِفِينَ بِحُرْمَتِهِ وَالْمُقِرِّينَ بِفَضْلِهِ، مِنْ عُتَقائِكَ وَطُلَقائِكَ مِنَ النَّارِ، وَلَا تُشْمِتْ بِى حاسِدِى النِّعَمِ . اللّٰهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عِيدَكَ الْأَكْبَرَ وَسَمَّيْتَهُ فِى السَّماءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ، وَفِى الْأَرْضِ يَوْمَ الْمِيثاقِ الْمَأْخُوذِ وَالْجَمْعِ الْمَسْؤُولِ، صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا ، وَلَا تُضِلَّنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا، وَاجْعَلْنَا لِأَ نْعُمِكَ مِنَ الشَّاكِرِينَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ؛ الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى عَرَّفَنا فَضْلَ هٰذَا الْيَوْمِ وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ، وَكَرَّمَنا بِهِ، وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ، وَهَدانا بِنُورِهِ . يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، عَلَيْكُما وَعَلَىٰ عِتْرَتِكُما وَعَلَىٰ مُحِبِّيكُما مِنِّى أَفْضَلُ السَّلامِ مَا بَقِىَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَبِكُما أَتَوَجَّهُ إِلَى اللّٰهِ رَبِّى وَرَبِّكُما فِى نَجاحِ طَلِبتِى، وَقَضاءِ حَوائِجِى، وَتَيْسِيرِ أُمُورِى . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَلْعَنَ مَنْ جَحَدَ حَقَّ هٰذَا الْيَوْمِ وَأَنْكَرَ حُرْمَتَهُ فَصَدَّ عَنْ سَبِيلِكَ لِإِطْفاءِ نُورِكَ، فَأَبَى اللّٰهُ إِلّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ . اللّٰهُمَّ فَرِّجْ عَنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ نَبِيِّكَ وَاكْشِفْ عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ الْكُرُباتِ . اللّٰهُمَّ امْلَاَ الْأَرْضَ بِهِمْ عَدْلاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، وَأَنْجِزْ لَهُمْ مَا وَعَدْتَهُمْ إِنَّكَ لَاتُخْلِفُ الْمِيعادَ. نهم: چون مؤمنی را ملاقات کند این تهنیت را بگوید: پخش صوت: محسن فرهمند آزاد پخش صوت الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكينَ بِوِلايَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَالْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ. و نیز بخواند: پخش صوت: محسن فرهمند آزاد پخش صوت الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي أَكْرَمَنا بِهٰذَا الْيَوْمِ وَجَعَلَنا مِنَ الْمُوفِينَ بِعَهْدِهِ إِلَيْنا وَمِيثاقِهِ الَّذِي واثَقَنا بِهِ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ أَمْرِهِ وَالْقُوَّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدِينَ وَالْمُكَذِّبِينَ بِيَوْمِ الدِّينِ. دهم: «صد مرتبه» بگوید: الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي جَعَلَ كَمالَ دِينِهِ وَتَمامَ نِعْمَتِهِ بِوِلايَةِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ عَلَيْهِ السَّلامُ.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات ، معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
دعای اِلهِی عَظُمَ البَلاءُ برای رهایی از بلا و گرفتاری
یکی از دعاهایی که برای ظهور امام زمان (عج) وارد شده، دعای فرج (الهی عظم البلاء) است که طبق نقلها خود حضرت به محمد بن احمد بن ابی اللیث تعلیم فرموده اند. خواندن این دعا برای رهایی از بلا و گرفتاری سفارش شده است.
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ ؛ بار خدای من بلا و مصیبت و سختی و گرفتاری و غم و اندوه ما بزرگ و سخت ودشوار شده و بیچارگی ما بسی روشن شده است
وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ؛و پرده از روی کار برداشته شد و امید قطع شد
وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ ؛ و زمین (با همهی پهناوری اش) بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید
[«پنهانی آشکار شد، و پرده فرو افتاد، و امید قطع شد، و زمین به تنگ آمد، و آسمان باز داشته شد». روشن است که این جملات، کنایه است از عمق بلا و گرفتاری. در حقیقت میخواهیم با این جملات بگوئیم که مصیبتها ما را از هر سو احاطه کرده اند و بر ما فشار میآورند]
وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکى ؛ تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما
[«خدایا بلاها بر ما غالب گشته؛ آن قدر که امیدمان قطع شده و زمین بر ما تنگ آمده است؛ ولی هنوز یک امید دیگر باقی است و آن، امید به تو و کمک تواست و فقط به سوی تو است شکایت»]
وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ ؛ و یگانه اعتماد ما در هر سختی و آسانی بر لطف تو است
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد ؛ خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد.
اُولِى الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ ؛ آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى
وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ ؛ و بدین سبب مقام و منزلتشان را به ما شناساندى
فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ پس به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدنی یا نزدیکتر از آن
یا مُحَمَّدُ یا عَلِىُّ یا عَلِىُّ یا مُحَمَّدُ ؛ اى محمد اى على اى على اى محمد
اِکْفِیانى فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانى فَاِنَّکُما ناصِرانِ؛ مرا کفایت کنید که شمایید کفایت کننده ام و مرا یارى کنید که شمایید یاورم
یا مَوْلانا یا صاحِب الزَّمانِ ؛ اى سرور ما اى صاحب الزمان
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى اَدْرِکْنى ؛ به فریاده برس، به فریادم رس، به فریادم برس، مرادریاب ، مرا دریاب ، مرا دریاب
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ ؛ همین ساعت، همین ساعت، همین ساعت و هم اکنون، زودِ زودِ زود
یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ ؛ اى خدا اى مهربانترین مهربانان به حق محمد و آل پاکیزه اش
کفعمی در کتاب «بلدالامین» فرموده: این دعا، دعای امام زمان (عج) است که آن را به شخصی که در زندان بود تعلیم داد، پس آن زندانی با خواندن آن آزاد شد
چند دعا در مورد امام زمان (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) داریم که به دعای فرج معروفاند. یکی دعای«الهی عظم البلاء و برح الخفاءاست» --- کاوشی در دعای فرج (الهی عظم البلاء) --- کاوشی در دعای فرج (الهی عظم البلاء) --- شرح دعای الهی عظم البلاء --- انطباق مضامین دعای «الهی عظم البلاء» با آموزههای قرآنی و روایی --- کاوشی در دعای فرج (الهی عظم البلاء)
پخش صوت: علی فانی - پخش صوت: محسن فرهمند آزاد - پخش صوت: فواد الپاشا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهُم.
اَللّهُمَّ اِنّانسئَلُکَ وَ نَدعُوکَ و نَتَقَرَّبُ اِلِیکَ بِمَولانا عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضا یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ ، یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ، یااَللّهُ.
إِلَهِى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَيْكَ الْمُشْتَكَى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِى الْأَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجًا عَاجِلًا قَرِيبًا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِىُّ يَا عَلِىُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِى فَإِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِى فَإِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى أَدْرِكْنِى السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ .
کاوشی در دعای فرج (الهی عظم البلاء)
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ . خدای من بلا و مصائب ما بزرگ شد : از آیت الله محمدتقی بهجت پرسیده شد:
در عصر ما که گرفتاری ها و فشار ها از هر سو متوجه شیعیان در اقصی نقاط جهان و خصوصا کشور ماست. باید چه کار کرد؟ پاسخ دادند: مخصوصا دعای شریف "عظم البلاء و برح الخفاء" را بخوانید و از خدا بخواهیم برساند صاحب کار را! با او باشیم، حالا اگر رساند که رساند و اگر نرساند، دور نرویم از کنار او. از رضای او دور نرویم او می بیند، او می داند حرف هایی که ما به همدیگر می زنیم!
بلاء در قرآن به سه معنا آمده است: (تفلیسی،/49)
1. آزمایش؛( إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبِینُ)( صافات/106)
2. نعمت؛(وَفِی ذَلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ )( بقره/49) یعنی نعمة عظیمة من ربِّکم
3. محنت؛(وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ)(اعراف/168) (وَنَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً)(انبیاء/ 35)
حکمتهای بلا : یکی از حکمتهای بلا این است که خداوند با سختیها و بلاها بندگانش را آزمایش می کند و در این آزمایش تنها کسانی که صبر پیشه می کنند پیروز و رستگار هستند. پروردگار متعال می فرماید: «وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»؛[1] «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه ها، آزمایش می کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان!».
درس تفسیر استاد محسن فقیهی : تفسیر آیات 49 و 50 سوره بقره
﴿وَ إِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَ يَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَ فِي ذٰلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ ﴾ [1] ﴿وَ إِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنْجَيْنَاكُمْ وَ أَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ﴾[2]
خلاصه جلسه گذشته: بحث در رابطه با تفسیر آیه 49 سوره بقره بود. آیه در مقام امتنان بر بنی اسرائیل بود. خداوند به رنجهای آنان در هنگامهی سروری و سلطنت فرعون اشاره کرد. از روا داشتن بدترین عذابها بر ایشان سخن میگوید و در نهایت این رنجها را بلائی بزرگ برای ایشان میشمارد. بحث به همین فراز آخر روایت رسید.
فِي ذٰلِكُمْ بَلاَءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ...در رابطه با بلاء سه احتمال در تفاسیر آوردهاند. یک احتمال این است که مراد از بلاء آزمون و امتحان باشد. یعنی خداوند با این رنجها از شما بنیاسرائیل امتحانی سخت و بزرگ گرفت و این مصائب آزمونی برای محک ایمان شما بود. احتمال دوم این است که مراد از بلاء مجازات باشد. یعنی از آنجا که بنیاسرائیل قدر نعمات الهی را ندانستند و آنها را شاکر نبودند، خداوند آنها را مبتلا به فرعونیان نمود. احتمال سوّم این است که مرجع ضمیر "ذلکم" را به نجات بنیاسرائیل از چنگال فرعونیان بازگردانیم و در نتیجه بلاء به معنی انعام و لطف الهی خواهد بود. البته این که مرجع ضمیر را نجات بنیاسرائیل بدانیم، در معنی اول هم قابل تصوّر است. یعنی امتحان خداوند به هر دو بوده است. بنیاسرائیل هم به رنجها و هم به نجات از چنگال دشمنانشان آزموده شده است.
به نظر ما بهتر است که همان معنی اول، یعنی امتحان و آزمون را مراد از آیه بدانیم. چرا که با فرض این معنی برای مفهوم ابتلاء، میتوان دو معنی دیگر را هم اراده کرد. چرا که امتحان و آزمون هم میتواند به انعام و لطف باشد و هم به مجازات و عذاب صورت پذیرد.
فلسفه بلایا و سختیها در منابع اسلامی : به طور اختصار میتوان برای وجود مصیبت و سختیها در زندگی علتهایی را برشمرد: 1-امتحان و آزمایش ، 2-عاملی برای تذکر و بازگشت ، 3-ارتقای درجه در دنیا و آخرت نزد باری تعالی .
بخش دیگری از مصیبت ها و بلایا به سبب خطاها و گناهان و اشتباهاتی است که انسان دانسته و نادانسته مرتکب آن می شود : انسان در زندگی خطاها و اشتباهاتی را مرتکب می شود که به طور طبیعی آثاری بر آن مترتب است. به عنوان نمونه نوشیدن شراب دانسته و نادانسته آثار مستی را به دنبال دارد؛ برخی از رفتارهای انسانی این گونه است که خواسته و ناخواسته پیامدهای بد و زشتی را به دنبال می آورد و انسان را گرفتار مصیبت می کند.
البته کسانی که از روی جهالت و نادانی و عدم فراهم بودن شرایط عمومی تکلیف چون عقل، بلوغ، اختیار و علم، گناه و خطایی را مرتکب می شوند، هر چند در دنیا گرفتار مصیبت و پیامد طبیعی آن می شوند، ولی در آخرت به دلیل فقدان یکی از شروط عمومی تکلیف چون جنون و اضطرار و نادانی و جهالت مجازات نمی شوند، ولی در دنیا گرفتار پیامدهای طبیعی آن خواهند بود.
اما کسانی که شرایط عمومی تکلیف را دارا هستند، اگر مرتکب خطا و گناهی شوند در دنیا و آخرت مجازات خواهند شد و افزون بر پیامدهای طبیعی گناه که به شکل بلا و مصیبت بر آنان وارد می شود، در آخرت نیز مجازات شده و کیفر گناهی که مرتکب شده اند را می بینند.
خداوند در تبیین دو دسته از مصیبت ها، به مصیبت هایی اشاره می کند که ریشه در عصیان و نافرمانی خدا و پیامبر(ص) (آل عمران، آیه ۱۶۵)، یا کفر (رعد، آیه ۳۱)، یا گناه (آل عمران، آیه ۱۶۵ و نساء، آیات ۶۲ و ۷۹؛ مائده ، آیه ۴۹، قصص، آیه ۴۷، شوری، آیه ۳۰) دارد.
در حقیقت مصیبت به معنای بلا و سختی شدید و گرفتاری سخت (مصباح، ص ۳۵۰) همچنان که می تواند مصداقی از آزمون باشد می تواند مصداقی از مجازات و کیفر الهی هم باشد.
دفتر شعر | دفتر مجازی شعر
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد - دعا کبوتر عشق است بال و پر دارد
بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب - که روزگار، بسی فتنه زیر سر دارد
تو در هجوم حوادث، صبور باش، صبور - که صبر میوه ی شیرین تر از ظفر دارد
در آستان ولا، جای ناامیدی نیست - بهشت پاک اجابت هزار در دارد
دل شکسته بیاور، که با شکسته دلان - نسیم مهر خدا، لطف بیشتر دارد
بخوان دعای فرج را، که صبح نزدیک است - که شام خسته دلان مژده ی سحر دارد
صفا بده دل و جان را به شوق روز وصال - مسافر دل ما، نیّت سفر دارد
زمین چو پر شود از عدل، آسمان ها را - شمیم غنچه ی نرگس، ز جای بردارد
بخوان دعای فرج را، زِ پشت پرده ی اشک - که یار، چشم عنایت به چشم تر دارد
دهند مژده به ما از کنار خیمه ی سبز - که آخرین گل سرخ از شما خبر دارد
مراقبت بکن از دل، که یوسف زهرا - زِ پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد
برآر دست دعایی، که دست مهر خدا - حجاب غیبت از آن ماهروی بردارد
غروب و دامنه ی نور آفتاب و شفق - بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد
شاعر: محمدجواد غفور زاده
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
دعای طلب باران امام سجادعلیه السلام
دعای نزول باران الهی
نوزدهمین دعا از صحیفه سجادیه با هفت فراز در طلب نزول باران ورحمت الهی است و اینکه با هر بارش خداوند با باران زمین مرده را زنده میکند، بیان شده است.
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ، علیهالسلام عِنْدَ الِاسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ: اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیثَ، وَ انْشُرْ عَلَینَا رَحْمَتَک بِغَیثِک الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِک الْمُونِقِ فِی جَمِیعِ الْآفَاقِ. وَ امْنُنْ عَلَی عِبَادِک بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْی بِلَادَک بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِکتَک الْکرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْی مِنْک نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِلٍ. تُحْیی بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِی الْأَقْوَاتِ، سَحَاباً مُتَرَاکماً هَنِیئاً مَرِیئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا، غَیرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ. اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَیثاً مُغِیثاً مَرِیعاً مُمْرِعاً عَرِیضاً وَاسِعاً غَزِیراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِیضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِیضَ ، اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْیاً تُسِیلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِی جَمِیعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُکمِلُ لَنَا بِهِ طَیبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِیدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِنَا. اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَینَا سَمُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَینَا حُسُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَینَا رُجُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَینَا أُجَاجاً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَکاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، «إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
دعای آن حضرت(ع) به وقت طلب باران پس از خشکسالی: بارخدایا، ما را به باران سیراب ساز، و رحمتت را بر ما بگستران به باران بسیار از ابری که برای رویانیدن گیاه شگفتانگیز در همه آفاق روان گشته. و بر بندگان خود با به بار آمدن میوه منّت گذار، و سرزمینهای مرده را با شکفتن شکوفهها زنده کن، و فرشتگان بزرگوار خود را به بارانی سودمند گواه گیر، بارانی بسیار و انبوه، و پیوسته با برکات گسترده، بارانی تند و سریع و شتابان. تا هر چه مرده است به آن زنده نمایی، و آنچه از میان رفته به ما بازگردانی، و آنچه آمدنی است بیرون آوری و به سبب آن روزیها را وسعت بخشی، ابری در هم فشرده، کامبخش و گوارا و فراگیرنده و خروشان که بارانش دائمِ ویران کننده، و برقش فریبنده (بدون باران) نباشد. بارخدایا ما را به بارانی فریادرس و برطرف کننده قحطی سیراب کن، بارانی رویاننده گیاه، سبز کننده - دشت و دَمَن، وسیع و پرمایه، که به سبب آن گیاه روئیده پژمرده را خرم کنی، و آن را برای گیاه شکسته مومیایی قرار دهی. بارخدایا بر ما بارانی فرست که به آن از تپهها آب سرازیر گردانی، و چاهها را لبریز کنی، و نهرها را روان سازی، و درختان را برویانی، و قیمتها را در همه شهرها ارزان کنی، و چهارپایان را قوّت دهی و خلایق را زندهدل و نکوحال فرمایی، و روزیهای پاکیزه را برای ما کامل گردانی، و کشت و زرع ما را برویانی، و پستانها را پرشیر سازی، و نیرویی بر نیروی ما بیفزایی. بارخدایا سایه آن ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین مساز، و سردی آن را بر ما شوم و ناخجسته منما، و باریدنش را بر ما باران عذاب قرار مده، و آبش را در کام ما تلخ و ناگوار مگردان. بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و از برکات آسمانها و زمین روزی ما ساز که تو بر هر چیز توانایی.
نماز باران بخوانیم
نماز باران - ویکی فقه
نماز باران - دانشنامه رشد
نماز باران - درسهایی از قرآن
علل خشکسالی از دید قرآن کریم/نماز باران
خواندن نماز برای بارش باران - مجله ابرتازه ها
کیفیت نماز باران - آیت الله العظمی مکارم شیرازی
نماز طلب باران چطور خوانده میشود؟ - کمیابترین پاسخ ها
دعای باران امام علی(ع) و نماز باران امام رضا(ع)/ شرایط خواندن نماز ...
نماز باران در جوار گلزار شهدای زابل اقامه شد - اخبار تسنیم - ...
عکسی تکاندهنده از نماز باران در خراسان جنوبی - آفتاب
به بهانه برگزاری نماز طلب باران در بیرجند و زابل
نماز استسقاء «طلب باران» ضرورت امروزما
نماز باران در زابل - خبرگزاری صدا و سیما
دعای طلب باران امام سجادعلیه السلام
داستان نماز باران - Tebyan - تبیان
قبله دعا از مراسم قدیمی مردم هرمزگان است كه تا به امروز همچنان زنده است. این مراسم برای مردم بومی جنبه مقدسی پیدا كرده است. در سالهایی كه باران به موقع نمیبارد و آب بركهها و چاهها كم میشود و دشتها و صحراها سبز نمیشوند، امام جماعت و پیشوای مذهبی شهر كه در عین حال مردی باتقوا و پرهیزگار است، مقدمات رفتن مردم به مصلا و اجرای مراسم قبله دعا را فراهم میسازد.
اولین گروهی كه فرمان امام جماعت را اجابت میكنند، كودكان هستند؛ به این ترتیب كه عده زیادی از كودكان برای خبر كردن مردم و دریافت پول و تنقلات، دستهدسته با هم در كوچهها و بازارها به راه میافتند و سرودها و شعرهای مربوط به باران را میخوانند. آنها به دو گروه تقسیم میشوند. یك گروه قسمتی از شعر را میخوانند و گروه دیگر، در جوابشان ایشاءاللّه یا انشاءاللّه میگویند :
موشكو ایشاءاللّه
گردن ریشكو ایشاءاللّه
خدا بارون هادیت ایشاءاللّه
به مسكنین هادیت ایشاءاللّه
به جوكارون هادیت ایشاءاللّه
انشاءاللّه بارون بده ایشاءاللّه
انشاءاللّه، انشاءاللّه ایشاءاللّه
و بار دیگر از ابتدا شروع و تكرار میكنند.
كودكان این اشعار را میخوانند و به درِ خانهها میروند و در میزنند و در همانجا همچنان به خواندن ادامه میدهند. صاحب خانه بیرون میآید و هدیهای به بچهها میدهد و اگر كودكی توی خانه باشد، همراه كودكان داخل كوچه راه میافتد و به در خانههای دیگر میروند. این كار تا مدتی از شب و گاهی تا دو روز ادامه مییابد.
با آمدن كودكان، به كوچهها و خیابانها، مردم میفهمند كه امام جماعت میخواهد به قبله دعا برود.
فردای آن روز، به دستور امام جماعت عدهای از مردان در شهر جار میزنند و به مردم خبر میدهند كه برای خوردن خوراك نذری به قبله دعا بیایند. عدهای از مردم، صبح زود، به محل قبله دعا میروند و محل را آب و جارو میزنند و جمعی دیگر، دیگهای بزرگ غذا را سر بار میگذارند و برای ظهر غذای مفصلی میپزند و در همان جا بین فقیران توزیع میكنند.
احسان غذا به فقیران و یتیمان و درماندگان تا دو روز طول میكشد و بعد به دستور امام جماعت، مردم شهر روزه باران میگیرند و در مسجدهای شهر جمع میشوند و قرآن میخوانند و روز چهارم پشت سر امام جماعت به سمت محل قبله دعا عزیمت میكنند. در روز استسقاء یا طلب باران، مردم به دستور پیشنماز روزه میگیرند؛ زیرا معتقدند همانطور كه پیامبر (ص) فرموده است، دعای روزهدار مستجاب میشود.
در روز اجرای مراسم، مردم روزهدار تدریجاً تا ساعت هشت صبح به محل قبله دعا وارد میشوند. همه مردم لباس سفید و تمیز میپوشند. دو ركعت نماز میخوانند و سپس امام دو خطبه میخواند و دعا میكند و در حالی كه اشك از چشمانش سرازیر شده است، به درگاه خدا استغاثه كرده و تقاضای باران میكند و مردم «آمین» میگویند.
بعد از خطبه، شش نفر از جوانان پانزده تا بیست ساله از جمعیت جدا میشوند و پیش میافتند و یك نفر از آنان شعر و دعای باران را میخواند و جوانان و مردم نیز جواب میدهند. قسمتی از شعر باران به این شرح است :
ای خداونــدا بــه مــا بــاران بــــده رحـم فرمـا تو، به ما باران بده
هــم بــه حــق مصطفــی ختمالرُسـُل هـم بـه حق مرتضی، باران بده
مــا ضعیفیــم و ذلیلیــم ای خــــــدا لطف فرما تو، به ما باران بده
مــا بـه درگــاه تــو روی آوردهایـــم كن اجابت این دعا، باران بده
مرد و زن، پیر و جوان، خرد و بزرگ منتظـر هستند به ما باران بده
ســال بگذشــت و نیامــد رحمتـــــی قحـط گشتـه خالقـا، باران بده
شیــر گشــت خشــك در پستانهــا چـون نبـارد از سماء باران بده
مــا گنــهكاریــم و از جــرم و گنـــاه عذر خواهیم، ای خدا باران بده
نــه زراعــت، نــه گیاهــی از زمیـن آمـــده بیـــرون خـدا باران بده
یــــا غیـــاثالمستغیـــن اسقنـــــا تــو كریمــی ای خـدا باران بده
هــم بــه جــاه حضــرت خیــرالانـام هـم بـه جـام مرتضی باران بده
بندگانــت عاجــزاننــد ای خــــــــدا لطـف و احسانی نمـا باران بده
نماز استسقاء «طلب باران» ضرورت امروزما
یکی از دستورات دینی این است که هنگام خشکسالی و قحطی مردم نماز استسقاء (طلب باران) بخوانند و دعا کنند تا خداوند با باران رحمتش خشکسالی را خاتمه دهد، در طول تاریخ هم بارها مردم همراه بزرگان دینی با برگزاری نماز طلب باران از حضرت حق طلب باران داشته اند. آموزه ای که این روزها مهجور واقع شده است؛ اما به تازگی تصاویری از برگزاری نماز طلب باران در بیرجند و زابل منتشر شده است. به این بهانه سراغ شرایط و کیفیت این نماز و مصادیق اش در سیره اهل بیت (ع) رفتیم.
خواندنی هایی درباره نماز باران
از خطبه امام علی(ع) تا نماز باران امام رضا(ع) در خراسان
در تاریخ، مواقع فراوانى پیش آمده است که مردم به خشکسالى دچار شدند و بزرگان مذهبى بدین وسیله از خداوند درخواست باران کردند. از جمله در جاهلیت مردم به قحطى مبتلا شدند و از عبدالمطلب خواستند که از خدا درخواست باران کند. او حضرت محمد(ص) را که کودکى بود به دوش گرفت و از خداوند طلب باران کرد و دعاى او مستجاب شد.
شرایط اقامه نماز باران
یکى از دستورات اسلام این است که هنگام خشکسالى و قحطى دعا کنند تا خداوند به آن ها باران دهد یا نماز «استسقاء»(طلب باران) بخوانند. این نماز دو رکعت است و همانند نماز عید در بیابان انجام مى شود. شرکت کنندگان این نماز در قنوت آن از خداوند باران مى خواهند. البته توصیه اکید شده است که پیش از نماز، همه شرکت کنندگان سه روز، روزه بگیرند، توبه کنند و هر فرد حق دیگرى به گردن دارد، بپردازد. شرکت کنندگان این نماز با پای برهنه و با لباس هاى ساده همراه کودکان، پیرمردان و حتى حیوانات به صحرا مى روند تا بیشتر شامل رحمت خداوند قرار بگیرند.
فرازهایی از خطبه امام علی(ع) برای طلب باران
خطبه صد و پانزده نهج البلاغه، دعایی است که امام علی(ع) برای طلب باران بر زبان آورده است: «خداوندا! کوه هاى ما از بى آبى از هم شکافته و زمین ما به صورت غبار درآمده است. چهار پایان ما در عطش اند و در خوابگاه خویش متحیرند همچون زنان بچه مرده، ناله سر داده و از زیادى رفت و آمد به سوى چراگاه ها و آبگاه ها و نیافتن آب و علف خسته شده اند... الها! هنگامى بیرون آمده ایم که خشکسالى پى در پى به ما هجوم آورده و ابرهاى به ظاهر پر باران به ما پشت کرده اند. تو مایه امید هر بیچاره و حل کننده مشکلات هر طلب کننده، در این هنگام که یاس و نومیدى بر مردم چیره و ابرها از باریدن بازداشته شده و حیوانات بیابانى رو به هلاکت گذارده اند، تو را مى خوانیم و تقاضا داریم که ما را با اعمال مان مؤاخذه نکنى! و ما را به گناهان مان مگیرى. رحمت ات را به وسیله ابرهاى پرباران و بهاران پُرگیاه و گیاهان سرسبز و پرطراوت، بر ما گسترده دار! باران دانه درشت خود را آن چنان بر ما ببار که زمین هاى مرده زنده شوند و آن چه از دست رفته است بازگردد.»
ماجرای نماز باران امام رضا(ع)
در ایامی که امام رضا(ع) در خراسان به سر می برد، مدتی خشکسالی شد و باران نیامد. عده ای از منافقان و حاشیه نشینان مجلس مأمون از این حادثه سوء استفاده و شایعه کردند که چون مأمون، علی بن موسی(ع) را ولیعهد خود کرده است و این امر را خداوند دوست ندارد، به همین خاطر باران قطع شده و برکات الهی نازل نمی شود. مأمون در روز جمعه ای از امام(ع) تقاضا کرد که برای نزول باران و رحمت الهی دعا کند اما امام رضا(ع) فرمود: «روز دوشنبه برای اقامه نماز استسقاء بیرون خواهم آمد زیرا جدم رسول ا...(ص) را به همراه امیرمؤمنان علی(ع) در عالم رؤیا زیارت کردم و پیامبر(ص) به من فرمود: پسرم! تا روز دوشنبه صبرکن و سپس در آن روز به صحرا برو و از درگاه خداوند متعال طلب باران نما! خداوند باران رحمت خود را می فرستد و مردم به عظمت و عزت تو در پیشگاه خداوند پی می برند و به بزرگی مقامت واقف می گردند.» روز دوشنبه فرا رسید. مردم از خانه ها بیرون آمدند، امام رضا(ع) به صحرا رفت و مردم نیز گرد آمدند و چشم به حرکات و سکنات آن حضرت(ع) دوختند. امام(ع) دو رکعت نماز استسقاء را اقامه کرده و آن گاه بالای منبر رفت و در خطبه بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «خدایا! ای پروردگار من! تو حق ما اهل بیت(ع) را بزرگ شمرده ای. این مردم به ما متوسل شده اند همچنان که خودت فرموده ای و به فضل و رحمت تو امیدوارند و چشم انتظار احسان و لطف تواند. این ها را از باران سودمند و فراوان و بی ضرر و زیان خود، سیراب گردان و این باران را پس از بازگشت آنان به خانه هایشان نازل فرما.» یکی از حاضران در آن اجتماع می گوید: «به خدا سوگند همان لحظه حرکت ابرها در هوا شروع شد و رعد و برق پدید آمد. مردم به جنب و جوش افتادند که تا باران نیامده به خانه های خود برگردند. حضرت علی بن موسی الرضا(ع) به آنان فرمود: آرام باشید! این ابر برای این منطقه نخواهد بارید به ناحیه دیگری می رود، آن ابر رفت و ابر دیگری به همراه رعد و برق آمد، مردم دوباره خواستند حرکت کنند، امام فرمود: «این ابر نیز به فلان قسمت خواهد رفت.» در حدود 10 ابر به همین ترتیب آمد و از فضای منطقه عبور کرد و هر بار امام(ع) فرمود: «این ابر برای شما نیست. یازدهمین ابر از راه رسید.» امام رضا(ع) فرمود: «این ابر را خداوند متعال برای شما فرستاده است، در برابر فضل و کرم خداوند شکر کنید و به سوی منازل خویش بازگردید تا شما به خانه نرسیده اید باران نخواهد بارید.» آن گاه امام رضا(ع) از فراز منبر پایین آمدند و مردم نیز به خانه هایشان رفتند. در همین هنگام بود که باران شدیدی نازل شد و تمام حوض ها، گودال ها و نهرها را پر کرد. بعد از نزول باران و سیراب شدن زمین از برکات الهی و خوشحالی مردم، حضرت رضا(ع) به میان جمعیت آمد و آنان را موعظه و به شکرگزاری از نعمت های الهی به درگاه پروردگار منان دعوت کرد.
درتهیه این پرونده از خبرگزاری مهر، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی و سایت makarem.ir استفاده شده است.
نماز باران آیت ا... خوانساری در شهریور 1320
محمد لطفی- «ویژگی آیت ا... خوانساری نمازهای ایشان بود و علمای بزرگ آن زمان که خود از مجتهدان و مراجع تقلید بودند به ایشان اقتدا می کردند؛ گویا حال ایشان در نماز قابل وصف نبوده است...در شهریور 1320 که متفقین در قم مستقر شده بودند با این که دو ماه از بهار گذشته بود باران نیامد و زمین های کشاورزی که بیشتر به صورت دیم بود هنوز تشنه و وضع بحرانی پیش آمده بود. مردم چاره را در این دیدند که به آقایان مراجع پناه ببرند تا با خواندن نماز باران برکت برگردد و خشکسالی پایان یابد بنابراین عده ای راهی خانههای آقایان صدر، حجت و خوانساری شدند.
ظاهرا آقایان صدر و حجت در پاسخ مردم گفتند اگر شما وظیفههای شرعی خود را به جا آورید، آسمان و زمین دست هایشان را بر شما خواهند گشود اما آقای خوانساری پاسخی ندادند و فقط به سخنان مردم و گلایه هایشان را گوش دادند و مجلس را ترک کردند. نمایندگان مردم این سکوت را حمل بر موافقت و اعلامیه هایی مبنی بر اقامه نماز باران توسط آیت ا... محمدتقی خوانساری در شهر نصب کردند. گروهی ایشان را ترسانده بودند که اگر باران نیاید آبروی شما و مرجعیت می رود و چنین و چنان می شود. ایشان وقتی این سخنان را شنیده بودند گفتند «حالا که این طور شد وظیفه من است نماز بخوانم، خواندن این نماز بر من تکلیف است» روز موعود، مردم از گوشه و کنار شهر به سمت مصلای قم به راه افتادند. گویا جمعیتی حدود 20هزار نفر جمع شده بودند. آیت ا... خوانساری در حالی که پابرهنه بود و تحت الحنک انداخته بود با طمأنینه و آرامش مخصوص خود، در جلوی جمعیت به مصلی رسیدند.
آن روز نماز خوانده شد اما اثری از اجابت دیده نشد. برخی ایشان را با کنایه نواختند که ما گفتیم اگر این چنین شود آبروی مرجعیت می رود و ... آقای خوانساری به نزدیکانشان فرمودند من رفتم و نماز خواندم و اصلا منتظر باران نبودم؛ درحقیقت مدتی است نفسم چموش شده، رفتم نماز خواندم تا باران نیاید و نفسم سیلی بخورد.
روز بعد آیت ا... خوانساری بعد از پایان درس و بحث از شاگردانش خواست که تا همپای او دوباره بیایند ونماز بارانی دیگر بخوانند. این بار نماز در باغ های پشت قبرستان نو قم به پا شد. اما هنوز خبری نبود. بهایی های قم و دین ناباوران مسخره می کردند. تا این که پس از نماز مغرب و عشا که طبق معمول پشت سر آقای خوانساری اقامه شد در اوج ناباوری، باران شروع شد و هرلحظه بر شدت آن افزوده شد. همین رودخانه قم که از کنار حرم می گذرد مملو از آب بود و صدای مهیبی می داد. این باران چنان گسترده و بیامان بود که تا آن وقت چنین بارشی را کسی سراغ نداشت تا آن جا که به ظاهر خبر این حادثه شگفت به جهان مخابره شد و در مدتی کوتاه پس از تأیید آن از طرف مقام های رسمی لندن و آمریکا، از طریق رادیو انعکاس جهانی یافت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
متن دعای روز عرفه با ترجمه فارسی
دعای عرفه امام حسین(ع) دعایی که امام حسین(ع) در روز عرفه (۹ ذیالحجه) در صحرای عرفات خوانده است. بنابر برخی شواهد، قرائت این دعا توسط امام حسین (ع)، مربوط به آخرین حجش نبوده است. شیعیان این دعا را در روز عرفه در صحرای عرفات و دیگر مناطق دیگر جهان میخوانند. این دعا، در بردارنده آموزههای عرفانی و عقیدتی ازجمله شناخت خداوند و بیان صفات الهی، یادآوری نعمتهای بیکران الهی بر انسان و حمد و سپاس خداوند بر آنها، تضرع به درگاه خداوند و اقرار به گناهان و توبه، درخواست حوایج، و پاداش اخروی و... اشاره دارد. عالمان و محدثان شیعه با توجه به محتوای دعا، آن را از امام حسین(ع) دانستهاند. البته در انتساب بخش پایانی آن به امام حسین تردید شده است. این دعا به زبانهای مختلف ترجمه شده است. با توجه به برخی شواهد، این دعا مربوط به آخرین حج امام حسین(ع) نیست چرا که او در سفر حجی که قبل از واقعه کربلا بود، در عرفات توقف نداشت. امام حسین(ع) در ذیالحجه سال ۶۰ قمری که به مکه رفت، در بین اعمال حج متوجه توطئه عوامل یزید شد، از اینرو حج را به عمره تبدیل کرد و سپس طواف خانه و سعی صفا و مروه را به جا آورد و به سمت کوفه حرکت کرد.[۱]
. دعای عرفه در بردارنده آموزههای عرفانی و عقیدتی است. بِشر و بشیر فرزندان غالب اسدی نقل کردهاند که: در آخرین ساعات روز عرفه در عرفات، امام حسین با جمعی از خاندان، فرزندان و شیعیان از چادر بیرون آمدند و با نهایت خضوع و خشوع در طرف چپ کوه ایستادند و روی را به طرف کعبه گردانیده دستها را تا مقابل رو برداشتند و این دعا را خواندند.[۲] . اَلْحَمْدُ لله الَّذی لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ وَهُوَ الْجَوادُ الْواسِعُ فَطَرَ اَجْناسَ الْبَدائِعِ واَتْقَنَ بِحِکْمَتِهِ الصَّنائِعَ لا تَخْفی عَلَیْهِ الطَّلایِـعُ وَلا تَضیعُ عِنْدَهُ الْوَدائِعُ جازی کُلِّ صانِعٍ وَرائِشُ کُلِّ قانعٍ وَراحِمُ کُلِّ ضارِعٍ وَمُنْزِلُ الْمَنافِعِ وَالْکِتابِ الْجامِعِ بِالنُّورِ السّاطِعِ وَ هُوَ لِلدَّعَواتِ سامِعٌ وَلِلْکُرُباتِ دافِعٌ وَلِلدَّرَجاتِ رافِعٌ... . در روایت کفعمی دعای عرفه با جمله زیر پایان یافته است: لا اله الا انت وحدک لا شریک لک لک الملک و لک الحمد و انت علی کل شیء قدیر. یا رب، یارب یا رب.اما به نقل از سید ابن طاووس در اقبال الاعمال، دعای عرفه پس از آن با فقرات زیر ادامه مییابد: الهی انا الفقیر فی غنای فکیف لا اکون فقیرا فی فقری. خاتمه دعا چنین است: و انت الرقیب الحاضر انک علی کل شیء قدیر و الحمدلله وحده.
متن کامل دعای زیبای امام حسین (ع) در روز عرفه همراه با ترجمه فارسی
شرح علامه جعفری بر دعای عرفه/ جان بی جمال جانان میل جهان ندارد ...
نیم نگاهی به;«شرح فرازهایی از دعای عرفه»
متن وصوت دعای امام حسین (ع) در روز عرفه
متن کامل دعای عرفه به همراه معنی و صوت
«شرح فرازهایی از دعای عرفه» - میقات حج
دعای عرفه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
متن و ترجمه دعای عرفه + دانلود
دعای عرفه امام حسین(ع)
دعای عرفه - ویکی فقه
تأملي در دعاي عرفه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
صلوات شعبانیه دعایی نقل شده از امام سجاد(ع) که مستحب است در هر روز ماه شعبان هنگام ظهر شرعی و نیز شب نیمه شعبان خوانده شود. مضمون اصلی این صلوات بیان جایگاه اهل بیت(ع) و تأکید بر ولایت ایشان است.
این دعا و صلوات به دلیل نقل مستقیم از سوی پیشوای شیعی از اهمیت بالایی برخوردار است. جنبه مهم دیگر این دعا، اشاره به وضع تاریخی دوران علی بن حسین و نحوه رویکرد پیشوایان شیعه در مقابله با مخالفان است؛ لذا این دعا از حیث تاریخی نیز میتواند مورد استناد قرار گیرد.[۳]
این صلوات دربارهٔ بیان جایگاه محمد بن عبدالله و خاندان او و تأکید بر ولایت آنان است.[۴] در این دعا عبارت صلوات چندین بار تکرار شدهاست. در این دعا خاندان محمد بن عبدالله، گنجینه علم، محل رفتوآمد فرشتگان، جایگاه رسالت الهی و محل نزول وحی توصیف شدهاند.[۵][۶]
مرتضی مطهری این دعا را شامل عالیترین مناجات در مورد معنویت برای انسان برمیشمرد.[۱۲] مطهری بیان میکند که سطح اندیشه ای این دعا بسیار متعالی است و از طریق این دعا میتوان روح نیایش را که همان عشق و محبت به خداست درک کرد.[۱۳]
در این دعا عبارت صلوات چندین بار تکرار شده است. خواننده این عبارات از خداوند میخواهد که درود خویش را بر حضرت محمد(ص) و خاندان او نازل کند.
آنچه در صلوات شعبانیه آمده بیشتر تأکید بر جایگاه اهل بیت پیامبر(ص) و امامان شیعه است.
- اهل بیت پیامبر(ص)، گنجینه علم، محل رفت و آمد فرشتگان، جایگاه رسالت الهی و محل نزول وحی هستند.
- اهل بیت همچون کشتی نجات در موجهای سهمگین هستند که هر کس به آن متمسک شود نجات مییابد و هر کس از ان باز ماند غرق خواهد شد.
- پیشتر رفتن از اهل بیت یا بازپس ماندن از ایشان مانع نجات است و کسانی به مقصود میرسند که همراه و ملازم اهل بیت باشند.
- خداوند رعایت حقوق اهل بیت و اطاعت از ایشان و پذیرش ولایت آنان را بر دیگران واجب کرده است.
- دعاکننده در این دعا از خداوند میخواهد که خانه قلبش را با اطاعت آباد کند و او را با معصیت به رسوایی نکشد.
- مضمون دیگر دعا طلب توفیق همیاری مستمندان و فقیران است.
- ماه شعبان ماهی است که پیامبر اسلام(ص) به خواندن نمازهای آن و گرفتن روزه و شب زنده داری در آن مداومت داشته است.
- طلب توفیق پیروی از پیامبر اکرم(ص) در عمل به اعمال ماه شعبان و نیز طلب شفاعت ایشان و طلب عفو و رحمت الهی نیز جزو مضامین این دعاست.
صلوات هر روز شعبان - متن و ترجمه استاد انصاریان
«امامشناسی در صلوات شعبانیه رمزگشایی میشود»
«شرح مناجات شعبانیه»
«صلوات شعبانیه؛ توصیف منزلت والای پیامبراکرم (ص)»
شرح فرازهایی از صلوات شعبانیه و آداب این ماه
شرح و تفسیر فرازهایی از صلوات شعبانیه- اخبار رسانه ها - ...
شرح صلوات شعبانیه – موسسه آموزشی پژوهشی صراط انقلاب
شرح و تفسیر فقراتی از صلوات شعبانیه
شرحی بر صلوات شعبانیه - احسان
صلوات شعبانیه - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
صلوات شعبانیه - خبرگزاری شبستان
صلوات شعبانیه - ويکی شيعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
تعلیم نماز به کودکان
اسلام، پدران و مادران را مکلّف نموده است که فرزندان را با خداوند آشنا سازند و به آنان، خداپرستی و تعالیم دینی را بیاموزند و نیز دستور داده است تا کودکان را به نماز و عبادات تمرینی، وا دارند. وهب بن معاویه می گوید: سئلت أباعبدالله علیه السلام فی کم یؤخذ الصَّبی بالصّلاة؟» فقال: بین سبع سنین و ستَّ سنین.(وسائل الشیعة، ج 3، ص 12 (أبواب الفرائض، باب 3) از امام صادق علیه السلام سؤال کردم: «در چه سنّی کودکان را به نماز خواندن وا داریم؟». حضرت فرمود: بین شش و هفت سالگی. همچنین امام صادق علیه السلام از پدرش روایت می کند: انّا نأمر صبیاننا بالصلاة اذا کانوا ابنی خمس سنین فمرّوا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنی سبع سنین.(وسائل الشیعة، ج 3، ص 12 (أبواب الفرائض، باب 3) ما کودکان را در پنج سالگی به نماز وا می داریم و شما هم کودکان خود را در هفت سالگی امر کنید که نماز بگزارند. امام باقر علیه السلام در بیان وظایف اولیای کودکان در تربیت دینی کودکان در سنین مختلف، فرموده است: در سه سالگی کلمه توحید را به کودکان بیاموزید؛ در چهار سالگی «محمّد رسول الله» به آنها یاد دهید و در پنج سالگی رویشان را به طرف قبله متوجّه کنید و به آنها بگویید که سر به سجده بگذارند.(مکارم الأخلاق، ص 115) عبادات تمرینی کودک و دعا و نیایش او تأثیر درخشانی در روان او می گذارد و وقتی به درگاه الهی دعا و نیایش می کند، امیدوار بار می آید و در باطن خویش، تکیه گاهی برای خود حس می کند. وقتی علی علیه السلام به سن ده سالگی رسید، پیامبر صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث شد. پیامبر صلی الله علیه و آله ، اسلام را به او عرضه کرد علی علیه السلام نیز ایمان آورد؛ چون از کودکی تحت مراقبت های دقیق مربّی خوبی همچون پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفته بود. علی علیه السلام از همان دوران کودکی پشت پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجدالحرام به او اقتدا می کرد و نماز می خواند.
مراحل جذب کودک به نماز از ديدگاه اهل بيت (ع)
آموزش نماز به کودکان در آیات قرآن و روایات
سنین آغاز دعوت کودک به نماز
آموزش نماز ویژه کودکان
زمان نماز خواندن کودکان
تربيت عبادي كودكان
آموزش نماز کودکان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
با حکم مقام معظم رهبری، امام جمعه موقت جدید تهران مشخص شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه اطلاعرسانی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور، حجتالاسلام سیدمحمدحسن ابوترابی فرد با حکم مقام معظم رهبری بهعنوان امام جمعه موقت تهران منصوب شد.
قرار است نماز جمعه این هفته تهران را حجتالاسلام ابوترابیفرد اقامه کند.
به گزارش تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین ابوترابیفرد نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز است. وی در ادوار ششم، هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم قزوین و در دوم نهم نیز نماینده مردم تهران و نائبرئیس مجلس شورای اسلامی بود.
امام جمعه دائم تهران، رهبر معظم انقلاب اسلامی هستند که از سال 58 با حکم امام خمینی در این سمت منصوب شدهاند.
پیش از انتصاب حجتالاسلام ابوترابیفرد، نماز جمعههای تهران بهامامت آیات جنتی، امامی کاشانی، موحدی کرمانی، خاتمی و صدیقی برگزار میشد. اولین نماز جمعه تهران بعد از انقلاب اسلامی در تاریخ 5 مرداد 58 بهامامت آیتالله طالقانی در دانشگاه تهران اقامه شد.
حجتالاسلام ابوترابیفرد به امامت جمعه موقت تهران منصوب شد +زندگینامه
نگاهی به سوابق امام جمعه موقت جدید تهران؛ محمد حسن ابوترابی ...
استقبال از اقامه نمازجمعه تهران به امامت ابوترابی فرد
استقبال از انتصاب ابوترابی فرد به عنوان امام جمعه موقت ...
استقبال از انتصاب ابوترابی فرد به عنوان امام جمعه موقت ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
نماز باران آیت الله خوانساری
یکی از معروفترین نمازهای باران در تاریخ معاصر ما، نماز آیة الله العظمی سید محمد تقی خوانساری(رحمة الله علیه)است. نوشته اند که در سال ۱۳۶۳ قمری، همان سالی که متفقین، ایران را اشغال کرده بودند، در قم باران نبارید و باغها و مزارع خشکید و خطر قحطی و خشکسالی مردم قم را تهدید میکرد. آن مرجع بزرگوار، دو روز متوالی برای نماز باران به بیابانهای اطراف قم رفت، این حرکت، گرچه مورد استهزاء غیر معتقدان به امور معنوی و غیبی بود، ولی در روز دوم، چنان باران آمد که سیلها روان شد و جویبارها به راه افتاد واین از آثار انفاس قدسی آن مرد الهی بود. [آثار الحجة و گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۲۴] قبر آن مرحوم، در حرم حضرت معصومه علیها السلام است. (منبع : کتاب گلشن ابرار، ج2، ص617)
نماز بارانی که به دعای این آیت الله آمد + تصویرسازی و ...
درخواستی که فرمانده آمریکایی از آیت الله خوانساری کرد - ...
نماز باران آیت الله خوانساری - پایگاه اطلاع رسانی حوزه نت
سید محمدتقی خوانساری - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سید محمدتقی خوانساری - ويکی شيعه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
سرویس شهرستانها: بر اثر خشکسالی و کاهش ۹۰ درصدی بارش نزولات آسمانی در استان قم، نماز طلب باران دیروز به امامت آیتالله سید محسن خرازی استاد برجسته حوزه علمیه و با حضور گسترده مردم متدین قم، در مصلای قدس این شهر برگزار شد.
مردم از مساجد مختلف قم با پای پیاده تکبیرگویان به سمت مصلای قدس حرکت کردند و در نماز باشکوه طلب باران حضور یافتند. شرکت گسترده مردم برای اقامه نماز باران سبب شد که علاوه بر شبستان، محوطه مصلی نیز مملو از جمعیت شود. در این نماز باشکوه، آیات مرتضی مقتدایی نائب رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سعیدی تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س)، علیرضا اعرافی مدیر حوزههای علمیه کشور، سیدهاشم حسینی بوشهری امام جمعه موقت قم، نمایندگانی از دفاتر مراجع تقلید، مسئولان استانی، طلاب، علما و فضلای حوزه علمیه نیز حضور داشتند. مردم قم پس از اقامه نماز طلب باران با چشمانی اشک بار و توسل به حضرت زهرا(س) نزول رحمت الهی را از خداوند متعال مسألت کردند. آیت الله رضا استادی از استادان برجسته حوزه علمیه قم نیز پیش از اقامه این نماز به بیان احکامی در مورد اقامه نماز طلب باران پرداخت و گفت: نماز باران مقدماتی از جمله روزه گرفتن و اقامه نماز در بیابان و در فضای بدون سقف دارد ولی مقدمات نماز الزامی نیست و هر کدام از این مقدمات عمل شود، بهتر است ولی اقامه اصل نماز بدون فراهم کردن این مقدمات نیز بدون اشکال است. بر اساس احکام شرعی خواندن نماز باران در زمانی که نهرها خشک و کمبود منابع آب رخ دهد، مستحب است.همچنین نماز طلب باران در چند شهر دیگر استان های مختلف برگزار شد و مردم نزول رحمت الهی را از خداوند متعال مسئلت کردند.
نماز باران در قم اقامه شد - اخبار تسنیم
نماز باران چگونه است؟ - باشگاه خبرنگاران
برگزاري مراسم عبادي «نماز باران» در چند استان
عکسی تکاندهنده از نماز باران در خراسانجنوبی
اقامه نماز طلب باران جمعه در مسجد جامع اصفهان
کیفیت نماز باران - آیت الله العظمی مکارم شیرازی
حاشیههای عکس عجیب مردی که با برهاش به نماز باران آمد
روایت یک عکس: اینجا بعد از هر نماز باران باریده - خبرگزاری ...
دعای باران امام علی(ع) و نماز باران امام رضا(ع)/ شرایط خواندن نماز ...
اقامه نماز طلب باران در نیشابور - اصفهان - خبرگزاری صدا و سیما
اقامه نماز باران به امید نزول باران رحمت الهی در قاین+تصاویر - ...
نماز باران، فردا در شهرستان بشرویه اقامه میشود | پیام بشرویه
نماز طلب باران در شهر حاجی آباد اقامه شد+تصاویر | زيرکوه ...
شیوه خواندن نماز باران و قنوت آن - صراط مستقیم - بلاگفا
نماز باران در دهاقان به امید نزول باران رحمت اقامه میشود
دعای کامل و اثرگذار امام علی(علیه السلام)برای باران
نماز طلب باران در کرمان اقامه میشود - اخبار تسنیم
شیوه خواندن نماز باران و قنوت آن :: صراط مستقیم
نماز طلب باران در یاسوج اقامه شد - قطره
ایرنا - مردم مهریز، نماز طلب باران خواندند
نماز باران در شهرستان خور اقامه گردید
ایرنا - اقامه نماز طلب باران در نیشابور
نماز باران در زابل اقامه شد - IQNA
راهكارهايی شگفت انگيز برای رفع خشكسالی/ چگونگی باز شدن درگاه رحمت الهی در دوران حضرت موسی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
دعای طلب باران امام سجادعلیه السلام
دعای نزول باران الهی
نوزدهمین دعا از صحیفه سجادیه با هفت فراز در طلب نزول باران ورحمت الهی است و اینکه با هر بارش خداوند با باران زمین مرده را زنده میکند، بیان شده است.
وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ، علیهالسلام عِنْدَ الِاسْتِسْقَاءِ بَعْدَ الْجَدْبِ: اللَّهُمَّ اسْقِنَا الْغَیثَ، وَ انْشُرْ عَلَینَا رَحْمَتَک بِغَیثِک الْمُغْدِقِ مِنَ السَّحَابِ الْمُنْسَاقِ لِنَبَاتِ أَرْضِک الْمُونِقِ فِی جَمِیعِ الْآفَاقِ. وَ امْنُنْ عَلَی عِبَادِک بِإِینَاعِ الثَّمَرَةِ، وَ أَحْی بِلَادَک بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ، وَ أَشْهِدْ مَلَائِکتَک الْکرَامَ السَّفَرَةَ بِسَقْی مِنْک نَافِعٍ، دَائِمٍ غُزْرُهُ، وَاسِعٍ دِرَرُهُ، وَابِلٍ سَرِیعٍ عَاجِلٍ. تُحْیی بِهِ مَا قَدْ مَاتَ، وَ تَرُدُّ بِهِ مَا قَدْ فَاتَ وَ تُخْرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ، وَ تُوَسِّعُ بِهِ فِی الْأَقْوَاتِ، سَحَاباً مُتَرَاکماً هَنِیئاً مَرِیئاً طَبَقاً مُجَلْجَلًا، غَیرَ مُلِثٍّ وَدْقُهُ، وَ لَا خُلَّبٍ بَرْقُهُ. اللَّهُمَّ اسْقِنَا غَیثاً مُغِیثاً مَرِیعاً مُمْرِعاً عَرِیضاً وَاسِعاً غَزِیراً، تَرُدُّ بِهِ النَّهِیضَ، وَ تَجْبُرُ بِهِ الْمَهِیضَ ، اللَّهُمَّ اسْقِنَا سَقْیاً تُسِیلُ مِنْهُ الظِّرَابَ، وَ تَمْلَأُ مِنْهُ الْجِبَابَ، وَ تُفَجِّرُ بِهِ الْأَنْهَارَ، وَ تُنْبِتُ بِهِ الْأَشْجَارَ، وَ تُرْخِصُ بِهِ الْأَسْعَارَ فِی جَمِیعِ الْأَمْصَارِ، وَ تَنْعَشُ بِهِ الْبَهَائِمَ وَ الْخَلْقَ، وَ تُکمِلُ لَنَا بِهِ طَیبَاتِ الرِّزْقِ، و تُنْبِتُ لَنَا بِهِ الزَّرْعَ وَ تُدِرُّ بِهِ الضَّرْعَ وَ تَزِیدُنَا بِهِ قُوَّةً إِلَی قُوَّتِنَا. اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْ ظِلَّهُ عَلَینَا سَمُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ بَرْدَهُ عَلَینَا حُسُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ صَوْبَهُ عَلَینَا رُجُوماً، وَ لَا تَجْعَلْ مَاءَهُ عَلَینَا أُجَاجاً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنَا مِنْ بَرَکاتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ، «إِنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ».
دعای آن حضرت(ع) به وقت طلب باران پس از خشکسالی: بارخدایا، ما را به باران سیراب ساز، و رحمتت را بر ما بگستران به باران بسیار از ابری که برای رویانیدن گیاه شگفتانگیز در همه آفاق روان گشته. و بر بندگان خود با به بار آمدن میوه منّت گذار، و سرزمینهای مرده را با شکفتن شکوفهها زنده کن، و فرشتگان بزرگوار خود را به بارانی سودمند گواه گیر، بارانی بسیار و انبوه، و پیوسته با برکات گسترده، بارانی تند و سریع و شتابان. تا هر چه مرده است به آن زنده نمایی، و آنچه از میان رفته به ما بازگردانی، و آنچه آمدنی است بیرون آوری و به سبب آن روزیها را وسعت بخشی، ابری در هم فشرده، کامبخش و گوارا و فراگیرنده و خروشان که بارانش دائمِ ویران کننده، و برقش فریبنده (بدون باران) نباشد. بارخدایا ما را به بارانی فریادرس و برطرف کننده قحطی سیراب کن، بارانی رویاننده گیاه، سبز کننده - دشت و دَمَن، وسیع و پرمایه، که به سبب آن گیاه روئیده پژمرده را خرم کنی، و آن را برای گیاه شکسته مومیایی قرار دهی. بارخدایا بر ما بارانی فرست که به آن از تپهها آب سرازیر گردانی، و چاهها را لبریز کنی، و نهرها را روان سازی، و درختان را برویانی، و قیمتها را در همه شهرها ارزان کنی، و چهارپایان را قوّت دهی و خلایق را زندهدل و نکوحال فرمایی، و روزیهای پاکیزه را برای ما کامل گردانی، و کشت و زرع ما را برویانی، و پستانها را پرشیر سازی، و نیرویی بر نیروی ما بیفزایی. بارخدایا سایه آن ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین مساز، و سردی آن را بر ما شوم و ناخجسته منما، و باریدنش را بر ما باران عذاب قرار مده، و آبش را در کام ما تلخ و ناگوار مگردان. بارالها بر محمد و آلش درود فرست، و از برکات آسمانها و زمین روزی ما ساز که تو بر هر چیز توانایی.
نماز باران بخوانیم - نماز استسقاء «طلب باران» ضرورت امروزما - به بهانه برگزاری نماز طلب باران در بیرجند و زابل - برگزاری مراسم عبادی «نماز باران» در چند استان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
نماز باران بخوانیم
نماز باران - ویکی فقه
نماز باران - دانشنامه رشد
نماز باران - درسهایی از قرآن
علل خشکسالی از دید قرآن کریم/نماز باران
خواندن نماز برای بارش باران - مجله ابرتازه ها
کیفیت نماز باران - آیت الله العظمی مکارم شیرازی
نماز طلب باران چطور خوانده میشود؟ - کمیابترین پاسخ ها
دعای باران امام علی(ع) و نماز باران امام رضا(ع)/ شرایط خواندن نماز ...
نماز باران در جوار گلزار شهدای زابل اقامه شد - اخبار تسنیم - ...
عکسی تکاندهنده از نماز باران در خراسان جنوبی - آفتاب
به بهانه برگزاری نماز طلب باران در بیرجند و زابل
نماز استسقاء «طلب باران» ضرورت امروزما
نماز باران در زابل - خبرگزاری صدا و سیما
دعای طلب باران امام سجادعلیه السلام
داستان نماز باران - Tebyan - تبیان
قبله دعا از مراسم قدیمی مردم هرمزگان است كه تا به امروز همچنان زنده است. این مراسم برای مردم بومی جنبه مقدسی پیدا كرده است. در سالهایی كه باران به موقع نمیبارد و آب بركهها و چاهها كم میشود و دشتها و صحراها سبز نمیشوند، امام جماعت و پیشوای مذهبی شهر كه در عین حال مردی باتقوا و پرهیزگار است، مقدمات رفتن مردم به مصلا و اجرای مراسم قبله دعا را فراهم میسازد.
اولین گروهی كه فرمان امام جماعت را اجابت میكنند، كودكان هستند؛ به این ترتیب كه عده زیادی از كودكان برای خبر كردن مردم و دریافت پول و تنقلات، دستهدسته با هم در كوچهها و بازارها به راه میافتند و سرودها و شعرهای مربوط به باران را میخوانند. آنها به دو گروه تقسیم میشوند. یك گروه قسمتی از شعر را میخوانند و گروه دیگر، در جوابشان ایشاءاللّه یا انشاءاللّه میگویند :
موشكو ایشاءاللّه
گردن ریشكو ایشاءاللّه
خدا بارون هادیت ایشاءاللّه
به مسكنین هادیت ایشاءاللّه
به جوكارون هادیت ایشاءاللّه
انشاءاللّه بارون بده ایشاءاللّه
انشاءاللّه، انشاءاللّه ایشاءاللّه
و بار دیگر از ابتدا شروع و تكرار میكنند.
كودكان این اشعار را میخوانند و به درِ خانهها میروند و در میزنند و در همانجا همچنان به خواندن ادامه میدهند. صاحب خانه بیرون میآید و هدیهای به بچهها میدهد و اگر كودكی توی خانه باشد، همراه كودكان داخل كوچه راه میافتد و به در خانههای دیگر میروند. این كار تا مدتی از شب و گاهی تا دو روز ادامه مییابد.
با آمدن كودكان، به كوچهها و خیابانها، مردم میفهمند كه امام جماعت میخواهد به قبله دعا برود.
فردای آن روز، به دستور امام جماعت عدهای از مردان در شهر جار میزنند و به مردم خبر میدهند كه برای خوردن خوراك نذری به قبله دعا بیایند. عدهای از مردم، صبح زود، به محل قبله دعا میروند و محل را آب و جارو میزنند و جمعی دیگر، دیگهای بزرگ غذا را سر بار میگذارند و برای ظهر غذای مفصلی میپزند و در همان جا بین فقیران توزیع میكنند.
احسان غذا به فقیران و یتیمان و درماندگان تا دو روز طول میكشد و بعد به دستور امام جماعت، مردم شهر روزه باران میگیرند و در مسجدهای شهر جمع میشوند و قرآن میخوانند و روز چهارم پشت سر امام جماعت به سمت محل قبله دعا عزیمت میكنند. در روز استسقاء یا طلب باران، مردم به دستور پیشنماز روزه میگیرند؛ زیرا معتقدند همانطور كه پیامبر (ص) فرموده است، دعای روزهدار مستجاب میشود.
در روز اجرای مراسم، مردم روزهدار تدریجاً تا ساعت هشت صبح به محل قبله دعا وارد میشوند. همه مردم لباس سفید و تمیز میپوشند. دو ركعت نماز میخوانند و سپس امام دو خطبه میخواند و دعا میكند و در حالی كه اشك از چشمانش سرازیر شده است، به درگاه خدا استغاثه كرده و تقاضای باران میكند و مردم «آمین» میگویند.
بعد از خطبه، شش نفر از جوانان پانزده تا بیست ساله از جمعیت جدا میشوند و پیش میافتند و یك نفر از آنان شعر و دعای باران را میخواند و جوانان و مردم نیز جواب میدهند. قسمتی از شعر باران به این شرح است :
ای خداونــدا بــه مــا بــاران بــــده رحـم فرمـا تو، به ما باران بده
هــم بــه حــق مصطفــی ختمالرُسـُل هـم بـه حق مرتضی، باران بده
مــا ضعیفیــم و ذلیلیــم ای خــــــدا لطف فرما تو، به ما باران بده
مــا بـه درگــاه تــو روی آوردهایـــم كن اجابت این دعا، باران بده
مرد و زن، پیر و جوان، خرد و بزرگ منتظـر هستند به ما باران بده
ســال بگذشــت و نیامــد رحمتـــــی قحـط گشتـه خالقـا، باران بده
شیــر گشــت خشــك در پستانهــا چـون نبـارد از سماء باران بده
مــا گنــهكاریــم و از جــرم و گنـــاه عذر خواهیم، ای خدا باران بده
نــه زراعــت، نــه گیاهــی از زمیـن آمـــده بیـــرون خـدا باران بده
یــــا غیـــاثالمستغیـــن اسقنـــــا تــو كریمــی ای خـدا باران بده
هــم بــه جــاه حضــرت خیــرالانـام هـم بـه جـام مرتضی باران بده
بندگانــت عاجــزاننــد ای خــــــــدا لطـف و احسانی نمـا باران بده
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد
درتهیه این پرونده از خبرگزاری مهر، پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی و سایت makarem.ir استفاده شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـمــاز و دعــا و مـنــاجــات
ادامه مطلب را ببينيد