ورود حضرت فاطمه معصومه علیها سلام به قم
ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قم در ۲۳ ماه ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری واقع شده است.
حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیهالسّلام) وارد ایران شدند.[۱] . جعفر مرتضی عاملی مینویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیه السّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.» [۲] . البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشته اند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند.[۳]
آغاز حرکت
به گزارش عباس قمی در منتهی الآمال، با رسیدن پیک علی بن موسی و دعوت از فاطمه معصومه به عزیمت به خراسان، فاطمه معصومه مهیا سفر شد.[۷۷] قرشی و سجادی تاریخ حرکت فاطمه معصومه از مدینه را در سال ۲۰۱ ه.ق گزارش میکنند.[۷۸][۷۹] ربیعی گزارش میکند که در این سفر چند تن از برادران فاطمه معصومه: فضل، جعفر، هادی، زید و قاسم و تعدادی از برادرزادههای و جمعی از غلامان و کنیزان وی را همراهی کردند.[۸۰][۸۱] سید کباری توضیح میدهد، از آنجا که برای موسی کاظم، فرزندی به نام هادی گزارش نشده است، احتمالاً نام این فرزند، هارون بوده که در تصحیف به هادی مبدل شدهاست. همینطور وجود زید که به زیدالنار شهره است در کاروان فاطمه معصومه امکان ندارد؛ چرا که وی به سبب قیامی که در بصره به راه انداخته بود، دستگیر و به مرو فرستاده شده بود.[۸۲] علاوه بر برادران، زنانی نیز با وی همسفر بودهاند که عبارتند از دختران موسی کاظم به نامهای: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون و سلطان موصلیه، خادمه شخص فاطمه معصومه. همچنین منابع از یک خواهر دیگر که همراه دختران موسی کاظم همسفر بودهاست یاد کرده اند اما نام وی را گزارش ننمودند.[۸۳] جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، تعداد افراد کاروان فاطمه معصومه را ۲۳ نفر گزارش میکند؛ اما همو مینویسد که تعداد افراد کاروان، تا ۴۰۰ نفر نیز یاد شدهاست.[۸۴]
در طول سفر
به گزارش سید کباری، از مسیر دقیق کاروان فاطمه معصومه خبری در دسترسی نیست، اما با وجود برخی گزارشها و تحلیلها، مسیر حرکت کاروان از مدینه آغاز و از شهرهای بغداد و ساوه عبور و به قم منتهی شدهاست.[۸۵] بر اساس یک تحلیل جغرافیایی، کاروان از مدینه حرکت کرده و از منزلهای: «معدن نقره، قادسیه، کوفه و نجف، بغداد و کاظمین، نهروان، خانقین، قصرشیرین، حلوان، زبیدیه، شبدیز، قصر اللصوص، خنداد، همدان، بوزنجرد، طرزه، روذه، سونقین و ساوه» عبور کردهاست.[۸۶] . فاطمه معصومه هنگامی که به شهر ساوه رسید، بیمار شد.[۸۷][۸۸] در علت بیماری او آورده اند که وقتی کاروانیان به شهر ساوه رسیدند، عده ای راه را بر آنان بسته و پس از درگیری، تمام برادران و اکثر مردان کاروان کشته شدند؛[۸۹] جعفر مرتضی عاملی در اینباره گزارش میکند که مأمورین نظامی مأمون، هارون بن موسی کاظم را که به همراه جمعی از برادران و خواهرانش — از جمله فاطمه معصومه — قصد عزیمت به خراسان داشت به قتل رساندند. مرتضی عاملی همچنین به خوراندن سم به فاطمه معصومه در این جریان نیز اشاره کردهاست.[۹۰] علت درگیری کاروانیان با آن گروه ناشناس مشخص نیست، اما با توجه به تاریخچه اعتقادی اهالی ساوه، احتمالاً این درگیری به سبب اختلافات مذهبی بودهاست.[۹۱] به نقل از کتاب تاریخ قدیم قم، داستان دیگری از شیوه رسیدن فاطمه معصومه به قم گزارش شدهاست که بر اساس آن، وقتی کاروانیان به ساوه رسیدند، فاطمه معصومه بیمار شد و از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله است؟ در پاسخ به او گفته شد که ۱۰ فرسخ راه باقیاست. سپس دستور داد تا به قم عزیمت کنند.[۹۲] ربیعی، از دعوت مردم قم در ساوه نیز یاد میکند[۹۳] و سجادی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز از رفتن موسی بن خزرج از قم به ساوه و دعوت فاطمه معصومه به قم گزارش میدهد.[۹۴] به گزارش سید کباری، با تغییر مسیر به سمت قم، کاروان از شهرهای تفرش و آشتیان نیز عبور کرده تا به قم رسیدهاست. وجود امامزادگانی بی واسطه از موسی کاظم در شهر تفرش، احتمال حضور این افراد در کاروان فاطمه معصومه را تقویت میکند. به احتمال قوی این افراد بر اثر حمله به کاروان یا مسمومیت در این شهر درگذشتهاند. مؤلف بحرالانساب ضمن اینکه علت بیماری فاطمه معصومه را مسموم شدن بر اثر زهر در ساوه ذکر میکند، مرگ «فاطمه صغری» خواهر فاطمه معصومه را قبل از وی و در روستایی از روستاهای آشتیان بیان میکند.[۹۵] همینطور در طول مسیر ساوه به قم، امامزادگان دیگری چون امامزاده محمد فرزند موسی کاظم در خاورشهر تفرش، امامزاده هادی فرزند موسی کاظم در روستای جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان، امامزاده جعفر فرزند موسی کاظم در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد و امامزاده زکریا فرزند موسی کاظم در بخش خلجستان گزارش شدهاست. همینطور از وجود یک امامزاده دیگر به نام بقعه بیبی در مرکز شهر تفرش یاد شدهاست که دختر موسی کاظم است ولی نام و نشان وی، مخفی است. علاوه بر امامزادگان بدون واسطه، امامزادگانی با واسطه نیز گزارش شده از جمله: ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق، امامزاده احمد از احفاد موسی کاظم، قاسم بن حمزه بن موسی کاظم شهرهای تفرش و آشتیان.[۹۶] بر اساس آنچه علیاکبر تشید در مزار خود مینویسد، در ده کیلومتری شهرستان ساوه، امامزاده ای به نام هارون بن موسی کاظم وجود دارد که به دست عمال عباسی مجروح شده و به زمینهای زراعی گریختهاست، عمال عباسی پس از یافتن وی، او را به قتل رساندند. امامزاده دیگری نیز در شهر ساوه گزارش شده است که متعلق به اسحاق بن موسی کاظم است.[۹۷][۹۸] .
هجرت به ایران
امامرضا(ع) در سال ۲۰۰ق به دستور مأمون خلیفه عباسی از مدینه به خراسان (به مرکزیت مرو) برده شد. گروهی از بنیهاشم با هدف دیدار با حضرت در سال ۲۰۱ق عازم خراسان شدند[۱۸]؛ ازجمله فاطمه معصومه(س) که در میانه راه در ساوه بیمار شد. حضرت از همراهان خود دربارهٔ فاصله ساوه تا قم پرسید که پاسخ داده شد ده فرسنگ راه است. حضرت از خادم خود خواست ایشان را به قم منتقل کند. مؤلف تاریخ قم بر آن است که خبر درست آن است که چون خبر آمدن کاروان به آل سعد اشعری رسید، یعنی گروهی از عربهای شیعه یمنی ساکن کوفه که در زمان سخت گیری حجاج بنیوسف ثقفی بر شیعیان به قم هجرت کردند، آنان همداستان شدند تا از حضرت دعوت کنند تا به قم آید و از میان آنان موسیبنخزرج اشعری شبانه به طرف کاروان به راه افتاد و زمام ناقه حضرت را گرفت و به خانه خود برد.[۱۹] . ایشان پس از ورود به قم و هفده روز سکونت در خانه موسیبنخزرج از دنیا رفت و پیکر ایشان پس از تشییع در باغ بابلان ـ که متعلق به موسیبنخزرج بود و اینک حرم شریف ایشان است ـ دفن شد.[۲۰] دربارهٔ ازدواج فاطمه معصومه(س) اطلاعی در دست نیست[۲۱] و مشهور آن است که ایشان ازدواج نکرده است و دلایلی هم برای ازدواجنکردن ایشان ذکر شده که نبود همتا یا شرایط نامساعد سیاسی از آن جمله است.[۲۲] . پس از این واقعه بسیاری از علویان از دیگر نقاط به قم هجرت کردند[۲۳]؛ ازجمله آنان موسی مبرقع و فرزندانش از فرزندان امامجواد(ع) بودند[۲۴]؛ چنانکه دختران امامجواد(ع) نیز به قم رفتند و در کنار فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شده اند، قبر بریهه دختر موسی مبرقع، فرزند اماممحمدتقی(ع) (م۲۹۶ق) در کنار آنان قرار دارد.[۲۵] (ببینید: قم)
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. [۱۳]
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. [۱۴] . در ساوه غذای حضرت توسط یک زن نابکار زهرآلود گشت. به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد. [۱۵] . محمدی اشتهاردی مینویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۱۶][۱۷] . برخی بیماری حضرت را در اثر غم و اندوه دانستهاند: «وقتی حضرت معصومه بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
هنگامی که خبر ورود حضرت به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد (شیعیان عرب اشعری) رسید، آل سعد به اتفاق به استقبال آن حضرت رفته و در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری مهار شتر او را گرفت و او را به شهر قم دعوت نمود. به هنگام ورود به قم محبان اهل بیت استقبال کمنظیری از خواهر امام رضا (علیهالسلام) کردند که در اذهان، استقبال تاریخی مردم نیشابور از امام رضا (علیهالسلام) تداعی میکرد. [۱۸] . از این امر چنین استنباط میشود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود. در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند . در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفته اند و با تجلیل و احترام به قم آورده اند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است.
طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. [۱۹] . از این نقل معلوم میشود که حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.[۴] . در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد.[۵]
پس از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول، [۲۰] آن حضرت ۱۷[۲۱] یا ۱۹[۲۲] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود. در این چند روزی که حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم به سر میبردند، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هماکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص و در کنار آن یک مسجد مجلّل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه ستّیّه در محلّ میدان میر قم خوانده می شود. [۲۳] . این عبادتگاه را بیتالنور نیز گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
پس از ورود حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول،[۹] آن حضرت ۱۷[۱۰] یا ۱۹[۱۱] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود و در این مدت با حالت بیماری به عبادت و راز و نیاز با خداوند میپرداخت.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها)، دختر امام کاظم (علیهالسّلام) و خواهر امام رضا (علیهالسّلام) و یکی از بانوان بافضیلت خاندان اهلبیت (علیهمالسّلام) است. ایشان بعد از یک سال از هجرت برادرش امام رضا (علیهالسّلام) به خراسان، برای دیدار آن حضرت، به همراه عدهای از بنی هاشم راهی ایران شده و در ساوه گرفتار ماموران حکومت عباسی شدند. در آن زمان که شهر قم مرکز شیعیان بود، آن بانو وارد آن شهر شده و در آنجا مدتی سکونت داشتند که رحلت کردند. پس از آنکه مامون عباسی در سال ۲۰۰ هجری امام رضا (علیه السّلام) را به خراسان، دعوت کرد، حضرت معصومه (سلام الله علیها) به همراه عده ای از برادران و بستگان، پس از یک سال به انگیزه دیدار برادر وارد ایران شد. در کتاب «حضرت معصومه فاطمه ثانی» آمده است: «پس از ولایت عهدی امام رضا (علیه السّلام)، بنیهاشم، که مدتها همواره تحت شکنجه و فشار حکام جور بودند با شنیدن این خبر به عنوان دیدار حضرت رضا (علیه السّلام) از مدینه به خراسان رهسپار شدند. این گروه در حدود ۴۰۰ نفر بودند در راس آنها حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) بود.» [۲] . حسن بن محمد بن حسن قمی مینویسد: «وقتی حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، ماموران حکومت عباسی با آنها درگیر شدند و عده ای از آنها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید! محمد محمدی اشتهاردی مینویسد: «پس از اینکه مامورین حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند حدود ۲۳ نفر از آنها کشته شدند، گروهی اسیر و گروهی نیز متواری گردیدند. نقل شده که حضرت معصومه را عمال بنی عباس در ساوه مسموم کردند. آن حضرت در حال بیماری، قم را اختیار کرد، چون قم مرکز شیعیان بود از اینرو رهسپار قم شد». [۳] . به این نکته باید توجه داشت که «از همان قرن اول هجری تشیع در قم رواج یافته بود و این شهر از سوی امامان شیعه به عنوان پناهگاه شعیه محسوب میشد و خیل عظیمی از پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) را در خود جای داده بود از جملۀ این پیروان اهل بیت، خاندان اشعری بودند». [۴] . شیعیان قم پس از اطلاع از ورود حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) به ساوه، خدمت ایشان رسیدند و از آن حضرت درخواست کردند به شهر قم تشریف فرما شوند. علیاصغر فقیهی مینویسد: «قول درست این است که خبر ورود فاطمه معصومه به ساوه و (حرکت او به سوی قم) به مردم قم رسید. آل سعد اشعری اتفاق کردند که به خدمت او برسند و از ایشان درخواست نمایند به قم بیاید. از میان ایشان موسی بن خزرج «از اصحاب امام رضا (علیه السّلام)»[۵] . بیرون آمد و به شرف ملازمت فاطمه رسید. زمام ناقه او را گرفت و به جانب شهر کشید و به سرای خود فرود آورد». [۶] . ورود حضرت معصومه به قم تقریبا در ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری بوده است.[۷] . یوسف علی یوسفی مینویسد: «حضرت معصومه روز یکشنبه ۲۳ ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری برابر با اول آبانماه ۱۹۵ هجری شمسی شهر قم را با قدوم مبارکش منور ساخت». [۸] . خانه موسی بن خزرج که محل فرود آمدن حضرت معصومه است در آن روز در منتهی الیه سمت جنوب غربی شهر قم بوده... امروزه در محله «میدان میر» محلی است به نام ستیه «ستیه مخفف سیدتی است»[۹] . که مسجد و مدرسهای در اطراف آن بنا کرده اند و از قدیم الایام سینه به سینه رسیده است که این مکان جای فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه است.[۱۰]
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ماه ذیقعده چه با شور و صفا آمده است
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه - ای بانویِ مظلومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو دخترِ موسائی ، ای دُختِ وَلِیُّ اللّه ، هستی به رضا خواهر ، ای اُختِ وَلِیُّ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی به جواد عمّه ، عَمَّه به وَلِیُّ اللّه - تو پشت و پناهِ ما ، ای یاوَرِ حِزبُ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی تو در این دنیا ، بر ما مَدَد و یاوَر - هَم هستی شفیعِ ما ، فردا به صفِ محشر
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو آمدی از یَثرِب ، ایران و به شهرِ قُم - از یُمنِ حضورِ تو ، شد درد و بلاها گُم
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
چون ساکنِ قُم گشتی ، قُم از تو درخشان شد - نور تو به دلهامان ، همچون مَهِ تابان شد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در شهرِ قُم و ایران ، هستی تو چنان خورشید - مهرِ تو به قلبِ ما ، نورِ تو به دل تابید
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
مدیونِ رضا و تو ، اَمنِیَّتِ ایران است - آرامشِ ما از تو ، هَم شاهِ غریبان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در سایه یِ تو نعمت ، بر ما چه فراوان شُد - اَلطافِ تو بر ماها ، چون ریزشِ باران شُد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
اَیّامِ وفاتِ تو ، این دیده چه گریان است - غمگین به عزایِ تو ، این سینه یِ بریان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
بنگر که رضا بهرت ، غمگین وعزادار است - هَم اِبنُ الرّضا بهرت ، محزون دل و غمبار است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هَم اهلِ قُم و ایران ، غمگین به عزایِ تو - هَم باقِرِیِ غمگین ، در نوحه برایِ تو
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیهاسلام پائیز1402
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
فاطمه آن دُختِ وَلِیِّ خُداست - عَمّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُداست
دُختِ اِمام، عَمّه و اُختِ اِمام - باد زِ ما بَر او درود و سلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ...
فاطمه آن دُخترِ کاظم بُوَد - به نیکی و به حق مُلازِم بُوَد
فاطمه آن دخترِ موسی بُوَد - آنکه دو دستش یَدِ بیضا بُوَد
فاطمه آن خواهر و اُختُ الرِّضاست - دُختِ نبی، فاطمه و مرتضی است
اُختِ اِمامِ هشتمِ شیعیان - به مشهدش چِشمِ تمامِ جهان
فاطمه آن عَمَّه یِ اِبنُ الرِّضا - آنکه بُوَد نبیره یِ مرتضی
عَمَّه یِ آن تقی، اِمامِ جواد - جوانترین رَهبرِ کُلِّ عِباد
فاطمه آن حضرتِ معصومه است - همنامِ آن زهرایِ مظلومه است
آنکه به قُم شده نگینِ جهان - آنکه بُوَد مَلجاءِ ما شیعیان
فاطمه آن شافعه یِ محشر است - او دُخترِ حیدر و پیغمبر است
یا فاطمه، اِشفَعِی لِی فِی الجَنَّة – حُبِّ تو چون حُبِّ علی است جُنَّة
عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة، وَصیُّ المصطفی حَقّاً، إمامُ الإنسِ و الجِنَّة...
شأن بُزُرگی است به نَزدِ خدا - برایَت ای فاطمه، بنتُ الهُدا
نَزد خدا تو راست قُربی نکو - نَزد خدا تو را بُوَد آبرو
یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ...
سَیِّدتی شفاعتِ ما نما - شفیعِ ما شو تو به نزدِ خدا
سَیِّدتی حاجتِ ما کُن روا - قسمتِ ما مدینه و کربلا
سَیِّدتی قروضِ ما کُن اَدا - ما همه هستیم تو را جان فدا
به باقری و جُمله یِ زائرین - کُن نظر و مرحمت ای بی قرین
سروده شده ایام ورود حضرت به قم و رحلت و شهادت آن بانوی معصومه پائیز ۱۴۰۲
حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور
خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی
خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه
دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی
عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه
از سروده های حجت الاسلام باقری پور
حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور
خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی
خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه
دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی
عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه
بَعدِ رضا مَلول و حیران شُدی - تو رَه سِپَر بِسُویِ ایران شُدی
هَمرَهِ تو پنج برادر شُدند - دَر این سفَر بَهرِ تو یاوَر شُدند
جعفر و فضل، قاسم و هادی و زَید - هَمرَه تُو، جمله بلاشرط و قَید
رَنجِ سَفَر جُمله خریده به جان - سُویِ رضا شدند، جانِ جهان
طَیِّ طریق است، به عِشقِ اِمام - رسیده در یِک بَلَدی ساوه نام
به ساوه دُشمَن رَهِ آنان بِبَست - رِشته یِ این عاشقی اَز هَم گُسَست
ساوه شُدند، تیرِ بَلا را هَدَف - حمله شُد اَز سویِ یکی بی شَرَف
بی شَرَفی بِسانِ شمر و یزید - برادران کرده در آنجا شهید
بیست و سه تَن شهیدِ راهِ خدا - به ساوه شُد جُمله یِ آنان فدا
مُحافظینت زِ یَمین و یَسار - شُدی از آن بِسُویِ قُم رَه سپار
موسی خَزرَج بِشُدَت میزبان - خانه یِ او گَشت نگینِ جهان
به هفده روز چون که تو دَر قُم بُدی - قبله گَهِ حاجتِ مردم بُدی
«خانه یِ موسی»، شُده چون کوهِ طور - موسِیِ خَزرَج شده غَرقِ سُرور
«مدرسه یِ سِتّیّه»، «میدانِ میر»- مَحَلِّ دیدار، زِ بُرنا و پیر
جایِ عبادت شده چون «بیتِ نور» - تو همچو داوود بِخواندی زَبور
رِحلتِ تو گشت، پس از هیفده - خانه یِ موسی شُده ماتمکده
شُدی شَهید، ای مَهِ نیکونهاد - دَفنِ تو با رضا شد و با جواد
مَدفَنِ تو شُد حَرَمی با صَفا - جایِ دُعا بَرایَ اَهلِ وَفا
قُم شُده دریا و تو همچون صَدَف - قُم ز ورودِ تو گرفته شَرَف
فاطمه یِ ثانیِ ایران شُدی - مَنبَعِ اَلطافِ فراوان شُدی
شُدی به قُم آینه دارِ علی - عِصمَتِ زهرا زِ تو شُد مُنجَلی
مدینه را فاطمه گَر هَست گُم - فاطمه یِ ثانیه باشد به قُم
زینتِ قُم دُخترِ کاظِم شده - با مَلَک و حُور مُلازِم شده
با شَرَف اَز قَبرِ شُما، قُم شده - قبله گَهِ حاجتِ مردُم شده
دَر حَرَمَت چونکه بِیائیم، ما - حاجتِ خود را بِنَمائیم، ما
هَر گِرِه از لُطفِ تو وا میشَوَد - دَرد و اَلَم با تو دَوا میشَوَد
معجزه ها، بَس زِ تو دیدیم ما - بَس قِصَص از تو بِشنیدیم ما
صحن و سرا یِ تو بود چون بِهِشت - باقری این مدیحه بهرت نوشت
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیها سلام پائیز1402
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhora-sanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قم، در ۲۳ ماه ربیع الاول سال ۲۰۱ ...
فاطمه بنت موسی (۱ ذیالقعده ۱۷۳ ه.ق – ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱) مشهور به فاطمه معصومه، فرزند موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان دوازدهامامی، و نجمه خاتون است. وی در ...
ورود حضرت معصومه(س) به شهر مقدس قم 23ربیع الاول201 ق
۲۳ ربیع الاول سالروز ورود کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه به شهر قم... · ورود حضرت معصومه(س) به قم و ثمرات علمی و معرفتی این شهر ... · علت ورود حضرت معصومه (س) به ...
ورود حضرت معصومه(س) به شهر مقدس قم 23ربیع الاول201 ق
يك سال پس از سفر تبعيد گونهي امام رضا(ع) به شهر مرو، حضرت معصومه، خواهر آن امام، به همراه عده اي از برادران خود براي ديدار برادر و تجديد عهد با امام زمان ...
در ۲۳ ماه ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری واقع شده است. حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها)، دختر امام کاظم (علیه السّلام) و خواهر امام رضا (علیه السّلام) و یکی از ...
اشعار مذهبى مدح ومرثیه وروضه - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور
مدح حضرت فاطمه معصومه (س) · ولادت حضرت فاطمه معصومه (س) · مرثیه حضرت فاطمه معصومه (س)
حضرت معصومه علیها السلام به مجرد رسیدن نامه امام هشتم، خود را آماده سفر نمودند. بانوی با فضیلتی که در سراپرده عصمت، در تحت نظارت مستقیم امام کاظم علیهالسلام و ...
شش ویژگی ممتاز حضرت معصومه(س) برای زنان مسلمان
شخصیت والای ایشان سبب شده که بعد از امام رضا(ع) برترین فرزند امام کاظم(ع) شناخته شوند. عالمه بودن و همراهی ایشان با امام زمان خود، از نکات ارزنده شخصیتی ایشان ...
ولادت حضرت معصومه(س) دختر گرامي امام موسي كاظم(ع) 1ذیقعده173 ق
مادر وي نجمه يا تكتم و خواهر امام رضا(ع) از يك مادر بود. آن حضرت از برادرش نقل روايت ميكرد و فضل و كمال و علم او زبانزد خاص و عام بوده است. اين ...
ولادت حضرت معصومه(س)کریمه اهل البیت 1ذیقعده173 ق
حضرت فاطمه ي كبري دختر ارجمند امام موسي كاظم(ع)، ملقب به معصومه در شهر مدينه چشم به جهان گشود. مادر وي نجمه يا تكتم و خواهر امام رضا(ع) از يك مادر بود. آن حضرت ...
فاطمه معصومه علیها سلام - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور
حضرت معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. امامرضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است. امامصادق ...
كتاب موبايل حضرت فاطمه معصومه عليهاسلام جاوا و آندروید
شرح حال حضرت فاطمه معصومه عليهاسلام،كرامات آن بزرگوار،فضائل ومعجزات،علت آمدن ازمدينه به قم،مدفن آن حضرت درقم،قم باورود حضرت معصومه دگرگون ...
زیارتنامه حضرت امام رضا · زیارتنامه حضرت معصومه · زیارت امام زادگان وعلما · پنج دعای مجالس · تعقیبات نمازهای یومیه · دعاهای ماه رجب · دعاهای ماه ...
کتاب همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام
حضرت معصومه علیها السّلام با امام رضا علیه السّلام خواهر و برادر ابوینی هستند. در سال 201 قمری در پی انتقال اجباری امام رضا علیه السّلام ...
کتاب همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام شاه عبدالعظیم و شاه چراغ
کتاب همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام شاه عبدالعظیم و شاه چراغ - وبلاگ خبری،مذهبی،اجتماعی،فرهنگی - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور.
امام زاده های ایران - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور - BLOGFA
عده ای از آنان در ایران مدفونند مانندحضرت معصومه سلام الله علیها و شاه چراغ . از کتاب «منتقله الطالبیه» می توان به نام بعضی از امامزاگان مدفون در ایران تا قرن ...
راهنمای سفر به قم | شهری مذهبی و تاریخی در ایران
در دومین پایتخت مذهبی و فرهنگی کشور شما می توانید با جاذبه های تاریخی و دیدنی بسیار زیادی مواجه شوید که گل سرسبد تمام آنان مرقد مطهر حضرت معصومه (س) و همچنین ...
وقایع تاریخی ماههای قمری - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور
حضرت فاطمه ي معصومه(س)، خواهر گرامي امام رضا(ع) در سال 173 ق در مدينه به دنيا آمد. ايشان بانويى سخنور، معلمي توانا و در زهد و تقوا برجسته بود.
ویژه نامه حضرت معصومه علیهاسلام
زندگینامه حضرت معصومه علیها السلام · ولادت حضرت معصومه علیها السلام · کرامات حضرت معصومه علیها السلام · حرم امامان علیهم السلام درقم · اشعار مدح ...
وفات كريمه اهلبيت،حضرت فاطمه معصومه(س)درقم 10ربیع الثانی201 ق
حضرت فاطمهي معصومه(س)، خواهر گرامي امام رضا(ع) در سال 173 ق در مدينه به دنيا آمد. ايشان بانويى سخنور، معلمي توانا و در زهد و تقوا برجسته بود. حضرت معصومه س
کتاب همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام
کتاب همراه زائرین حضرت معصومه علیهاسلام. شاه عبدالعظیم و شاه چراغ. تهیّه وتنظیم توسّط حجّة الاسلام حاج سیدمحمّد باقری پور. درمؤسّسه فرهنگی هدایت.
زندگی نامه حضرت معصومه علیهاسلام
زندگی نامه حضرت معصومه علیهاسلام. حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر امام کاظم علیهالسلام و خواهر تنی امام رضا علیه السلام است.
حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) 2 - وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلام اللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. در ساوه غذای ...
زندگینامه حضرت فاطمه معصومه علیهاسلام
فاطمه (۱ ذیالقعده ۱۷۳ ه.ق – ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱) مشهور به فاطمه معصومه، یکی از فرزندان موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان، و نجمه خاتون است. وی در دوران حکومت ...
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر امام کاظم علیه السلام و خواهر تنی امام رضا علیه السلام است. آن بانو پس از حضرت فاطمه و حضرت زینب سلام ...
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) قسمت دوم
حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا ...
نقش حضرت معصومه(س) در عظمت یافتن قم
در زمان مهاجرت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به سوی مرو، قم در درجهی اول محل و پناهگاه مهم برای شیعیان بوده ...
ولادت حضرت معصومه(س) دختر گرامي امام موسي كاظم(ع) 1ذیقعده173 ق
مادر وي نجمه يا تكتم و خواهر امام رضا(ع) از يك مادر بود. آن حضرت از برادرش نقل روايت ميكرد و فضل و كمال و علم او زبانزد خاص و عام بوده است. اين بانو به برادرش ...
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) قسمت پنجم
ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه - ای سایه تو عفّت یا حضرت معصومه. قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه - محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه. تو در حرم موسی انسیّه حورایی ...
ویژه نامه حضرت معصومه علیهاسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت تاریخساز، بانوی تمدنساز / برکات هجرت حضرت معصومه(س) برای اسلام و ایران
بیست و سومین روز از ماه ربیعالاول در تقویم شیعی مزین است به سالروز ورود بانوی آب و آینه، حضرت فاطمه معصومه(س) به شهر مقدس قم؛ روزی که تاریخ را در ایران دگرباره نوشت و بابی را در علم و تمدن گشود که بشریت تا قیامت وامدار آن است.
به مناسبت فرارسیدن این روز درباره آثار و برکات این هجرت با سیده اعظم التفاتیفاز، مسئول اداره پژوهش مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان بخش خواهران و مدرس حوزه گفتوگو کردهایم.
اهمیت بیست و سوم ربیعالاول برای ما ایرانیان از چه جهت است و چه چیز، این روز را در تقویم شیعه و ایرانی خاص کرده است؟
در تقویم تشیع ۲۳ ربیعالاول سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه(س) به شهر قم بوده که فرصت مناسبی است مروری بر سیره و شخصیت آن حضرت(س) داشته و از آن درس بگیریم. درباره شخصیت آن بانو میدانیم با آنکه مقام عصمت نداشتند اما به دلیل علم و عرفان توانسته بودند خود را مجهز به عصمت کنند که لقب معصومه برای ایشان گواه این مطلب است. تصریح ائمه معصوم(ع) درباره آن بانو، نشان میدهد چه جایگاه و مقام والایی دارند.اما درباره هجرت حضرت معصومه(س) به سوی ایران و پیام آن برای امروز ما باید گفت انسانهای دوراندیش و دارای چشمانداز، کاری را بدون حساب و حکمت انجام نمیدهند. هجرت فاطمه معصومه(س) از مدینه به سمت ایران با آن سختیها و مرارت حتماً پیامی نه فقط برای آن دوران بلکه برای تاریخ در دل نهفته دارد. ایشان میدانستند در شرایطی حرکت میکنند که آینده مبهم و راه پرخطر است، اما چون لبیک به امام زمانشان را در اولویت قرار داده بودند همه اینها را به جان خریدند.
این هجرت برای امروز چه آموزهها و درسهایی دارد؟
درصورتیکه بخواهیم به امروز پل بزنیم باید بدانیم اگرچه مشکلات، بحران و چالش بسیار است اما اگر به راه، هدف و مقصد ایمان داریم باید همان راه، هدف و مسیری را انتخاب کنیم که حضرت معصومه(س) برگزیدند که نتیجه آن فلاح و سعادت است.
برای مثال، جوانان ما اعم از پسر و دختر شاید لازم باشد برای پیشرفت کشور هجرت کنند، در مقابل این سطح از هجمه در فضای حقیقی و مجازی، از اعتبار و آبرو مایه بگذارند و ایستادگی کنند؛ اینها همه نمونههای اقتدا به حضرت فاطمه معصومه(س) است. باید نشان دهیم زن و مرد مؤمن باید در هر زمانهای شجاعت ادامه راه امام خود را داشته باشد، حتی اگر شرایط اجتماعی دشوار باشد؛ نه اینکه بگوییم زمانه متفاوت است و این روزها سخت شده است. کاری که حضرت معصومه(س) کردند به ما یاد میدهد ایمان به ما کمک میکند ترسها را کنار بگذاریم. اگر امروز دغدغه ایمان و معنویت داریم بهترین راه، اتصال به امام زمان(عج) است؛ اینکه دست به دامان ایشان شویم و حلقه وصلی میان خود و ایشان ایجاد کنیم. چنانکه حضرت معصومه(س) در لبیک به امام زمان خود به عنوان مأموم، مسیری پرمخاطره را طی کردند.
هجرت حضرت معصومه(س) به قم آیا صرفاً از نظر تاریخی اهمیت دارد یا در ابعاد مختلف دارای تأثیرات راهبردی است؟
حضور حضرت معصومه(س) در ایران و قم صرفاً یک واقعه تاریخی نبوده بلکه ایشان هدفدار حرکت کردند و به ایران آمدند و قم را به عنوان پایگاه اصلی برای هویت شیعه برگزیدند و از همان زمان قم پایگاه فقاهت و مقاومت فرهنگی و علم در ایران شناخته میشود. درواقع اگر بخواهیم نمونه عینی و اثرگذار هجرت را که در آیات قرآن بارها به آن امر شده بیابیم، بهترین آن، اقدام حضرت معصومه(س) است که نشان میدهد یک بانوی متدین و باورمند میتواند محور پایهگذاری یک تمدن باشد. این نقش متعالی زن در اسلام را به رخ جهان میکشد و این پیام مهم را دارد که یک زن در عرصه علم، اجتماع و خانواده در طلب رسیدن به امام میتواند نقشآفرین باشد. به عبارت دیگر، در هر شرایطی، حتی اگر آینده خیلی برای ما روشن نیست باید با دل و جان، راه و مسیر را در امتداد آنچه خداوند متعال ترسیم و تعیین کرده، پیدا کنیم و این راهی نیست جز دست انداختن به دامان اهل بیت(ع).
هجرت حضرت معصومه(س) از نظر علمی و توسعه فقه شیعی چه برکاتی داشته است؟
به برکت حضور حضرت فاطمه معصومه(س) حوزه علمیه در قم پایهگذاری و مراکز علمی و پژوهشگاههای متعدد ایجاد شد، بهطوریکه از گذشته تا امروز به عنوان مرکز تولید علم و تمدن شناخته میشود و از اقصی نقاط عالم به اینجا میآیند تا بار علمی بگیرند؛ بعد به وطن خود بازمیگردند و علم اهلبیت(ع) را نشر میدهند؛ منشأ همه این تحولات، هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) است. به عبارت دیگر، شهر قم با ورود حضرت معصومه(س) مورد توجه واقع شد. پس از این هجرت تاریخی و رحلت بانوی کرامت در آن، قم مرکز توجهات دنیا قرار گرفت و توسعه یافت. به دلیل آن وجود پاک و مقدس، از نظر مذهبی استحکامی ویژه یافته و مرکز روحانیت شد و بسیاری از بزرگان دینی و علما از شهر مقدس قم برخاستهاند. این وجود مقدس سبب شد سادات در ایران پراکنده شوند و این موقعیت منحصربهفردی را در ایران اسلامی به وجود آورد. ما ایرانیان به آن وجود مقدس ارادت خاصی داریم.
چه برکات دیگری از هجرت حضرت معصومه(س) مترتب است که باید تبیین و الگوسازی شود؟
علاوه بر این، امامزادگانی که برای زیارت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) به ایران میآمدند حضور این سلاله پاک را در ایران رونق داد و به برکت آن مضجع شریف، علمای بزرگی در قم رشد کردند و منشأ آثار و برکات فراوان شدند. بزرگانی همچون خواجه نصیرالدین طوسی، ملاصدرا و ... از افرادی هستند که به برکت حضرت معصومه(س) به قم آمده و در این شهر رشد و پرورش یافتند.
حوزه علمیه قم نیز در جوار بارگاه آن بانو پا گرفت و پایگاه علم و فقاهت شد و این گسترش فقاهت، حدیث و دانش از این باب رخ داد و ما را بیش از پیش مدیون آن بانوی بزرگوار کرد. این حرکت علمی تا دوران معاصر و روزگار کنونی ادامه یافته است. چنانکه آیتالله حائری حوزه علمیه قم را بازتأسیس و اقدام به تربیت سربازان امام زمان(عج) کرد.
هجرت فاطمی به ایران در انقلاب اسلامی و تغییر تاریخ ایران چه تأثیری داشته است؟
هسته مرکزی انقلاب اسلامی ایران در قم شکل گرفت و قم پایهگذار این نهضت توسط حضرت امام خمینی(ره) بود؛ جایی که امام در آن تحصیل کردند و شالوده فکریشان در آنجا شکل گرفت، بهطوریکه با رهبری خود این نهضت را رقم زدند؛ انقلابی که دنیا را متأثر کرد و منادی عدالت، استقلال و آزادی برای بشریت در همه عالم است.
امام خمینی(ره) درباره قم میفرمایند: «قم حرم اهلبیت(ع) است. قم مرکز علم است. قم مرکز تقواست. قم مرکز شهادت و شهامت است. از قم علم به همه جهان صادر شده است و میشود و از قم شهادت به همه جا صادر میشود. قم شهری است که در آن ایمان و علم و تقوا پرورش یافته و... از زمان ائمه اطهار(ع) مورد توجه اسلام بوده است. از قم تقوا، شجاعت، شهامت، و همه فضائل به همه جا صادر میشد و صادر خواهد شد.علمایی که در قم من ادراک کردهام، کسانی بودند که در دنیا نمونه بودند، در علم و در تقوا و من امیدوارم که ادامه پیدا کند این علم و تقوا در شهر شما تا زمان ظهور امام زمان سلامالله علیه». (صحیفه امام خمینی(ره))
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
https://asharebageri.blogfa.com/post/481
***
ماه ذیقعده چه با شور و صفا آمده است
https://asharebageri.blogfa.com/post/472
***
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
https://asharebageri.blogfa.com/post/482
وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور | فاطمه معصومه علیها سلام
***
https://hedayat.blogfa.com/category/436
***
وبلاگ هدایت-حُجَّةُ الاسلام باقری پور | زیارتنامه حضرت معصومه
https://hedayat.blogfa.com/category/431
مفید در «ارشاد»، تعداد فرزندان حضرت امام کاظم ع را ٣٧ نفر (١٨پسر و ١٩دختر) نوشته است. اربلی در کشف الغمه ، ٣٨ فرزند(٢٠ پسر و ١٨ دختر) را برای آن حضرت ثبت کرده است،
که مشهورترین پسر امام رضا علیه السلام در مشهد و احمدبن موسی در شیراز و مشهور ترین دختر فاطمه معصومه علیهالسلام در قم است
بغیر از امام رضا علیه السلام در مشهد و فاطمه معصومه علیهالسلام در قم و احمد بن موسی شاه چراغ در شیراز امام زادگان دیگری از اولاد امام موسی بن جعفر علیه السلام در شهرهای ایران زیارتگاه شیعیان است
محمد بن موسی کاظم ملقب به سید میر محمد در شیراز
سید علاء الدین حسین مشهور به حسین موسی و حسین کوچک در شیراز
علی بن حمزة بن موسی کاظم درشیراز
امامزاده صالح بن موسی علیهالسلام در تهران
امامزاده یحیی بن موسی علیهالسلام در سمنان
امامزاده سید حمزه بن موسی علیه السلام در تبریز
امامزادگان عبدالله و آمنه خاتون بن موسی علیهماالسلام در اراک
سید جلالالدین اشرف بن موسی علیهالسلام در آستانه اشرفیه
امامزاده سید مظفر بن موسی علیهالسلام در بندرعباس
امام زاده ابوالحسن موسی بن جعفر الجمال در تبریز
امامزاده جعفر بن موسی معروف به شاه جعفر علیهالسّلام در قم
امامزاده جعفر بن موسی علیهالسّلام در سناردک ورامین
امام زاده محمد بن موسی کاظم، معروف به سبزقبا در دزفول
امامزاده هارون بن موسی بن جعفر در کاشان
امامزاده یحیی بن موسی در سمنان
محمد بن موسی کاظم علیهالسلام (معروف به سید محمد عابد) در میقان اراک و شیراز
امام زاده حسین بن موسی الکاظم(ع) در طبس
امام زاده محمدعابد بن موسی در کاخک گناباد، اراک، شیراز
امام زاده حمزه بن موسی ، پنج مزار در نقاط مختلف ایران به ایشان منسوب است.
۱- امام زاده حمزه شهرری واقع در جوار حضرت عبدالعظیم .
۲- - امام زاده حمزه کاشمر
٣- امام زاده حمزه قم .
٤- امام زاده حمزه واقع در استان فارس
٥- امام زاده حمزه سیرجان
امام زاده سیدمرتضی بن موسی در کاشمر
امام زاده عبیدا... بن موسی الکاظم(ع) در روستای فریزی از توابع چناران
امام زاده ابوالقاسم، اسحاق و حکیمه سه تن از فرزندان امام موسی بن جعفر(ع) در محلات در یک مکان دفن شده اند
امام زاده عبدالله بن موسی الکاظم در روستای زورقان واقع در ١٥کیلومتری شمال شرق خمین
خدیجه خاتون دختر امام کاظم(ع) در روستای حشمتیه در ٥کیلومتری خمین
حبیب بن موسی الکاظم(ع)، امام زاده هارون بن موسی، امام زاده سلیمان بن موسی، امام زاده حسن بن موسی(ع)، امام زاده طاهر و منصور در کاشان
امام زاده یاسر و امام زاده ناصر در روستای گلستان در نزدیکی مشهد
امام زاده حمزة بن موسی در شیروان
امام زاده محمدرضا بن موسی در شیروان
امام زاده احمدرضا بن موسی در اسفراین
امام زاده جعفر بن موسی در اسفراین
امام زاده شعیب بن موسی در سبزوار
امام زاده یحیی بن موسی در سبزوار
امام زاده ابراهیم بن موسی در نیشابور کنار امام زاده محمدمحروق
امامزاده عباس بن موسی کاظم در بجنورد
امام زاده قاسم بن موسی در بازارقارناس مانه سملقان
امام زاده سلطان ابراهیم بن موسی الکاظم علیه السلام در شهرکهنه قوچان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها دختر امام کاظم علیهالسلام و خواهر تنی امام رضا علیه السلام است. آن بانو پس از حضرت فاطمه و حضرت زینب سلام الله علیهما با فضیلت ترین بانوان خاندان اهل بیت علیهم السلام می باشد. مرقد ایشان در شهر قم واقع است و در روایات بر فضیلت زیاد زیارت ایشان تاکید شده است.
لقب معصومه
مقام عصمت که عالیترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است: ۱. معصوم از خطاء ۲. معصوم از گناه . حضرت معصومه سلاماللهعلیها مانند حضرت زینب علیها السّلام در یکی از درجات عصمتند، گر چه در درجات چهارده معصوم علیهم السّلام نباشد. روایت شده حضرت رضا علیه السّلام فرمودند «من زار المعصومه بقم کمن زارنی» [۵] . کسی که معصومه را در قم زیارت بکند مانند آن است که مرا زیارت کرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه سلاماللهعلیها بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم علیه السّلام شاید اشارهای باشد که حضرت معصومه سلاماللهعلیها دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا علیه السّلام به فاطمه کبری سلاماللهعلیها داده است. و گرنه نام آن حضرت معصومه نمیباشد.
شخصیت حضرت معصومه
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) دارای شخصیتی رفیع و والا مقام میباشد بطوری که ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) از این بانو، با جلالت و تکریم یاد کردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه (علیهمالسّلام) آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند که به بعضی از آنها اشاره میشود.
حضرت فاطمه معصومه(س(، بانوی والامقام اهل بیت(ع)، فرزند امامموسیبنجعفر(ع)، خواهر امام رضا(ع) و مدفون در قم. حضرت معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. امامرضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است. امامصادق(ع)، از دفنشدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت میشوند. برای حضرت معصومه(س) زیارتنامهای از امامرضا(ع) رسیده است که نشان میدهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی میباشد.
امامخمینی در قصیدهای فاطمه معصومه(س) را معجزه امامکاظم(ع) و جلوهای از نور پیامبر(ص( و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س( دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیلالقدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امامخمینی است. امامخمینی همانند دیگر علما و بزرگان، زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت میدانست و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان میداد و به ایشان توسل میجست و ضریح حضرت را میبوسید و قم را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن میدانست.
جایگاه و ویژگیها
فاطمه معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. ایشان ازجمله در سلسله اسناد حدیث مشهور غدیر[۸] و روایت منزلت در مناقب امیرالمؤمنین علی(ع)[۹] و نیز در سند روایت «الا من مات علی حب آلمحمد مات شهیدا»[۱۰] و نیز در سند روایت معراجیه در فضایل امیرالمؤمنین علی(ع( و شیعیان ایشان[۱۱] دیده میشود. امامرضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است[۱۲] و نیز در بندی از زیارتنامه غیر معروف فاطمه معصومه(س) پاکسرشت و پاکروش، ستوده، نیکوکار، فرزانه و پاک و پاکیزه و بانوی شایسته و پسندیده خوانده شده است.[۱۳]
امامصادق(ع) یکی از هشت در بهشت را ویژه قم شمرده و از دفنشدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت میشوند.[۱۴] برای فاطمه معصومه(س) زیارتنامهای از امامرضا(ع) رسیده است که نشان میدهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی میباشد.[۱۵] در این زیارتنامه ایشان دختر، خواهر و عمه امام و ولیّ خدا خوانده شده است.[۱۶]
امامخمینی در قصیدهای که با عنوان «مدیحه نورین نیّرین فاطمه زهرا و فاطمه معصومه سلامالله علیهما» سروده،[۱۷] فاطمه معصومه(س) را معجزه موسیبنجعفر(ع) و جلوهای از نور پیامبر اکرم(ص( و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان با ادبیات عرفانی خود اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیلالقدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امامخمینی است؛ ازجمله اینکه: «لم یلد» م بسته لب وگرنه بگفتم / دخت خدایند این دو نور مطهر؛ چنانکه حضرت را مایه نورانیت و شرافت سرزمین و خاک قم دانسته که قم با آن میتواند به عرش فخر فروشد.
زندگینامه
تاریخهای ولادت و وفات فاطمه معصومه مشخص نیست و نخستین کتابی که در آن، تاریخی ذکر شده است، نورالآفاق نوشته جواد شاهعبدالعظیمی است[۱] که در سال ۱۳۴۴ق منتشر شد.[۲] در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ق و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ق ذکر شده و از آن کتاب به دیگر کتابها راه یافته است.[۳] از اینرو در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز اول ذیالقعده به عنوان روز دختران نامگذاری شده است.[۴] برخی از علما مانند آیتالله مرعشی نجفی،[۵] آیتالله شبیری زنجانی،[۶] رضا استادی[۷] و ذبیحالله محلاتی[۸] با این نظر شاهعبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخهای ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانستهاند. پدر بزرگوار حضرت معصومه سلام الله علیها، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -امام هفتم شیعیان- و مادر گرامی ایشان «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام می باشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه های تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ بشریت است.
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این که چند تن از آنها فاطمه نام داشته اند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمةالکبری و فاطمة الصغری. حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل تر و دارای مقامی شامخ تر می باشد.[۹]
برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه در سال ۲۰۱ قمری برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد.[۱۰]
حضرت معصومه سلام الله علیها یکسال بعد از اینکه مأمون برادر ایشان امام رضا علیه السلام را به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود، برای دیدار برادر به قصد مرو بیرون آمد. بنا به روایتی حضرت معصومه سلام الله علیها در بین راه و در شهر ساوه بیمار شد و خدمتکار خود را فرمود تا او را برداشته و به قم آورد و در خانه موسی بن جعفر خزرج بن سعد اشعری فرود آمدند.
به روایت دیگر و به نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در «تاریخ قم» چون خبر ورود آن حضرت به ساوه به آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگی آنان از قم به قصد ساوه بیرون آمد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وی، خود افسار شتر ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد. حضرت پس از هفده روز اقامت در خانه موسی بن خزرج و در حال بیماری درگذشت. پیکر مطهرش پس از اقامه نماز توسط موسی بن خزرج، در باغ «بابلان» (مکان فعلی) مدفون گردید.
درباره عمر حضرت معصومه علیهاالسلام نیز روایات متفاوت است. برخی سن ایشان را هیجده و بیشتر نیز نوشتهاند. به گفته بعضی دیگر، نظر به این که پدرشان، امام موسیکاظم علیهالسلام در سال ۱۷۹ قمری به دستور هارون الرشید دستگیر و زندانی شدند و چهار سال در زندان ماندند و همان جا به شهادت رسیدند و نیز حضرت معصومه علیهاالسلام در سال ۲۰۱ از دنیا رفتند، سن ایشان حداقل ۲۲ سال بوده است.[۱۱] برخی نیز تاریخ ولادت حضرت معصومه را ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ قمری و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ قمری ذکر کرده اند.[۱۲] .
جایگاه علمی و اجتماعی
حضرت معصومه سلام الله علیها از زنان عالم و محدث بود و روایات متعددی از طریق ایشان در کتب حدیث شیعه و اهل سنت آمده است. [۱۳] . بر اساس پاره ای از روایات، لقب «معصومه» از سوی امام رضا(ع) به این بانوی والامقام داده شده است. علامه مجلسی(ع) در این باره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است». روایت شده است که حضرت امام صادق)علیه السلام) به گروهی از مردم ری که به دیدنشان رفته بودند خبر دفن یکی از نوادگانشان را در قم دادند و در فضیلت زیارت مرقد آن بانو تأکید نمودند.[۱۴] . هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا(علیه السلام) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است. سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیهما السلام) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست. همچنین از امام جواد(علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.[۱۵]
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای حضرت معصومه است.
سخنان ائمه درباره حضرت معصومه
امام صادق علیه السّلام میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [۱] . بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد که او دختر موسی است...». امام صادق علیه السّلام در حدیثی دیگر پیش از اینکه این فرزند گرانقدر متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید «شهر قم ، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت میشود...» [۲]
همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام میباشد. بیشک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم علیه السّلام دارای ۳۷ فرزند بود که در میان آنها این بانوی مکرم است که مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام کاظم علیه السّلام بعد از امام رضا علیه السّلام هیچکدام هم سنگ او نمیباشد.
شرافت خانوادگی
او ماه تابانی است که از برج امامت طلوع کرده در آغوش امامت تربیت یافته، قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام ، خواهر امام و عمه امام است. همه نیاکان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوههای فضیلت و استوانههای ولایتند. و مادر بزرگوارش از بانوان با فضیلت و از اسوههای تقوی و شرافت و از زنان کم نظیر تاریخ بشریت است. بدیهی است که تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انکار کرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و میتوان سر برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر علیه السّلام را در همین نکته یافت. البته این نمیتواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و کوشش آن حضرت در این راه باشد بلکه علاوه بر همه شایستگیهای فردی که در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی اخلاقی و علمی سود میبرد.
عبادت
بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست کسانی که به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمیشناختند. یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها میباشد. او با عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن خزرج ، گوشهای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است. [۳]
محدثه بودن آن حضرت
از ویژگیهای حضرت معصومه سلاماللهعلیها این بود که علوم اسلام و آل محمد صلّی الله علیه و آله، آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت کنندگان حدیث بود و چندین حدیث است که در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها به چشم میخورد که علامه بزرگوار امینی در کتاب شریف الغدیر به بعضی از آنها استناد میکند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من کنت مولاه فعلی مولاه». [۴] نقل این احادیث حاکی از مقام علمی والای آن بانو میباشد.
شفاعت گسترده
اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله است که در قرآن کریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. همانا دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم صلّی الله علیه و آله هم شفاعت گستردهای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است.
خاتون محشر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها . شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه علیها السّلام، که بعد از حضرت زهرا سلاماللهعلیها از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه سلاماللهعلیها نمیرسد. که امام جعفر صادق علیه السّلام در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم». [۶] با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند. حضرت معصومه به درخواست برادرش امام رضا(ع) و برای دیدار او از مدینه راهی ایران شد؛ اما در راه بیمار شد و به درخواست اهالی قم به آن شهر رفت و در خانه شخصی به نام موسی بن خَزْرَج اَشعری ساکن شد و پس از ۱۷ روز درگذشت. جنازه وی در قبرستانی به نام بابِلان (حرم کنونی) دفن شد. سید جعفر مرتضی عاملی (درگذشت: ۱۴۴۱ق) بر این باور است حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و در قم شهید شده است. شیعیان، فاطمه معصومه(س) را بزرگ میدارند و برای زیارت او اهمیت قائلاند. همچنین روایاتی دربارهٔ او نقل میکنند که از شفاعت وی برای شیعیان سخن گفته شده و بهشت پاداش زیارت او دانسته شده است. گفته شده پس از حضرت فاطمه(س، او تنها زنی است که از امامان برای او زیارتنامه روایت شده است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت به ایران
در سال ۲۰۰ق زمانی که یگانه برادر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به اجبار مأمون مجبور به هجرت به خراسان شدند، حضرت حدود یک سال به دور از برادر خود در مدینه زندگی کرد. مأمون عباسی در سال ۲۰۱ق حضرت امام رضا (علیهالسلام) را به عنوان ولیعهد خود تعیین نمود. در این هنگام آن حضرت برای بستگان خود در مدینه و خصوص برای حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نامهای نوشت و آنها را به خراسان دعوت نمود. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به مجرد خواندن نامه امام (علیهالسلام) برای دیدار برادر عازم خراسان شد و با گروه بسیاری از امامزادگان و بستگان به سوی خراسان حرکت نمودند. [۱۰] . جعفر مرتضی عاملی مینویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید». [۱۱] . البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشتهاند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند
هجرت به ایران
امامرضا(ع) در سال ۲۰۰ق به دستور مأمون خلیفه عباسی از مدینه به خراسان (به مرکزیت مرو) برده شد. گروهی از بنیهاشم با هدف دیدار با حضرت در سال ۲۰۱ق عازم خراسان شدند[۱۸]؛ ازجمله فاطمه معصومه(س) که در میانه راه در ساوه بیمار شد. حضرت از همراهان خود دربارهٔ فاصله ساوه تا قم پرسید که پاسخ داده شد ده فرسنگ راه است. حضرت از خادم خود خواست ایشان را به قم منتقل کند. مؤلف تاریخ قم بر آن است که خبر درست آن است که چون خبر آمدن کاروان به آلسعد اشعری رسید، یعنی گروهی از عربهای شیعه یمنی ساکن کوفه که در زمان سختگیری حجاجبنیوسف ثقفی بر شیعیان به قم هجرت کردند، آنان همداستان شدند تا از حضرت دعوت کنند تا به قم آید و از میان آنان موسیبنخزرج اشعری شبانه به طرف کاروان به راه افتاد و زمام ناقه حضرت را گرفت و به خانه خود برد.[۱۹] .
ورود به ساوه
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. [۱۳]
بیماری
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. [۱۴] . در ساوه غذای حضرت توسط یک زن نابکار زهرآلود گشت. به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد. [۱۵] . محمدی اشتهاردی مینویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۱۶] [۱۷] . برخی بیماری حضرت را در اثر غم و اندوه دانستهاند: «وقتی حضرت معصومه بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
حرکت به سوی قم
هنگامی که خبر ورود حضرت به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد(شیعیان عرب اشعری) رسید، آل سعد به اتفاق به استقبال آن حضرت رفته و در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری مهار شتر او را گرفت و او را به شهر قم دعوت نمود. به هنگام ورود به قم محبان اهل بیت استقبال کمنظیری از خواهر امام رضا (علیهالسلام) کردند که در اذهان، استقبال تاریخی مردم نیشابور از امام رضا (علیهالسلام) تداعی میکرد. [۱۸] . از این امر چنین استنباط میشود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود. در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند. در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است.
طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید. از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. [۱۹] . از این نقل معلوم میشود که حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
حضور در بیتالنور
پس از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول، [۲۰] . آن حضرت ۱۷[۲۱] یا ۱۹[۲۲] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود. در این چند روزی که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم به سر میبردند، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هماکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص و در کنار آن یک مسجد مجلّل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه ستّیّه در محلّ میدان میر قم خوانده می شود. [۲۳] . این عبادتگاه را بیتالنور نیز گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
ایشان پس از ورود به قم و هفده روز سکونت در خانه موسیبنخزرج از دنیا رفت و پیکر ایشان پس از تشییع در باغ بابلان ـ که متعلق به موسیبنخزرج بود و اینک حرم شریف ایشان است ـ دفن شد.[۲۰] دربارهٔ ازدواج فاطمه معصومه(س) اطلاعی در دست نیست[۲۱] و مشهور آن است که ایشان ازدواج نکرده است و دلایلی هم برای ازدواجنکردن ایشان ذکر شده که نبود همتا یا شرایط نامساعد سیاسی از آن جمله است.[۲۲] . پس از این واقعه بسیاری از علویان از دیگر نقاط به قم هجرت کردند[۲۳]؛ ازجمله آنان موسی مبرقع و فرزندانش از فرزندان امامجواد(ع بودند[۲۴]؛ چنانکه دختران امامجواد(ع) نیز به قم رفتند و در کنار فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شدهاند، قبر بریهه دختر موسی مبرقع، فرزند اماممحمدتقی(ع )۲۹۶ق) در کنار آنان قرار دارد.[۲۵] (ببینید: قم
زیارت فاطمه معصومه(س)
در روایات به زیارت قبر فاطمه معصومه(س) توصیه شده است. بنابر نقل، امامصادق(ع)، امامرضا(ع) و امامجواد(ع) پاداش زیارت یا زیارتِ با معرفت قبر فاطمه معصومه(س) را بهشت شمردهاند.[۲۶] برخی فقها نیز برابر روایات ازجمله روایت معتبر یادشده به مردم توصیه کردهاند فاطمه معصومه(س) در قم را زیارت کنند[۲۷] مجلسی زیارت مشاهد مشرفه را مستحب و دارای پاداش بزرگ و بزرگداشت مشاهد مشرفه را بزرگداشت ائمه(ع) دانسته است و فاطمه معصومه(س) را ازجمله امامزادگان صاحب جلالت و جایگاه خوانده است.[۲۸] . شیخعباس قمی نیز زیارت حضرت معصومه(س) را دارای ثواب فراوان دانسته است.[۲۹] علمای برجسته از گذشته به زیارت قبر این بانو توجه داشتهاند و حضرت را واسطه میان خود و خدا قرار میدادهاند. ملاصدرا از حکمای بزرگ به زیارت ایشان میرفت و مشکلات علمی خود را با توسل به ایشان حل میکرد.[۳۰] برخی از اهل سنت نیز از گذشته به زیارت فاطمه معصومه(س) توجه داشتهاند و پادشاهان و بزرگان شافعی و حنفی به زیارت ایشان میرفتهاند.[۳۱] . امامخمینی که تأکید کرده است مردم حضرت معصومه(س) را دختر امام خودشان میدانند و آستانه آن را میبوسند،[۳۲] همانند دیگر علما و بزرگان زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت میدانست[۳۳] و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان میداد و به ایشان توسل میجست و ضریح را میبوسید.[۳۴] ایشان در آغاز تدریس در جوانی در یکی از حجرههای صحن بزرگ فاطمه معصومه(س) درس میداد.[۳۵] در این دوره ایشان پس از درس، به حرم مطهر مشرف میشد.[۳۶] به گزارشی (پس از انتقال محل تدریس ایشان از حرم) روزهای چهارشنبه پس از درس به حرم مطهر مشرف میشد و پس از زیارت و نماز از پایین پا به احترام عقب عقب برمیگشت.[۳۷] برخی گفتهاند تا وقتی ایشان در قم بود هر روز پس از درس صبح و گاهی نیز پس از درس عصر به حرم مطهر فاطمه معصومه(س) مشرف میشد[۳۸] (ببینید: اخلاق و سیره امامخمینی
زیارتنامه مخصوص
یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه سلاماللهعلیها زیارتنامهای است که به خصوص، حضرت رضا علیه السّلام در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تنها زیارتی که از امام معصوم برای یک زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه سلاماللهعلیها است و هیچیک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.
حرم و آستانه مقدسه
پس از به خاکسپردن حضرت فاطمه معصومه(س)، مردم بر قبر ایشان سایهبانی از بوریا برافراشتند تا آنکه زینب دختر اماممحمدتقی(ع) قبهای بر تربت ایشان بنا کرد.[۳۹] در کوی و میدان میر قم، مسجد و مدرسهای است که آن را ستّیّه (مخفف سیّدتی) مینامند[۴۰] و آنجا سرای موسیبنخزرج بوده و فاطمه معصومه(س) در آنجا نماز گزارده است[۴۱] و محراب آن حضرت محل زیارت مردم است.[۴۲] مردم در روز شهادت امامکاظم(ع) برای عرض تسلیت به آنجا میروند.[۴۳] بنای زینب(س) دستکم تا سال ۳۷۸ق سرپا بوده است. در سال ۳۵۰ق زیدبناحمد اصفهانی حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه توسعه داد[۴۴] و در ۴۷۷ق امیرابوالفضل عراقی به اشاره شیخ طوسی بقعه فاطمه معصومه(س) را بازسازی کرد. سلطانمحمد الجایتو (۷۱۶ق) به آبادانی قم و حرمهای آن پرداخت. کاشیهای موجود در آستانه که تصویر سواران مغول را نمایش میدهند، از آثار او هستند. در دوره صفویه آستانه فاطمه معصومه(س) شکوه و جلالی یافت. در این دوره خادمان و حافظان و زائران را مهمان و برایشان هزینه میکردند و در دوره قاجار بر توسعه آن افزوده شد.[۴۵] آستانه فاطمه معصومه(س) از گذشته دارای موقوفات باارزشی بوده و املاک، کتابخانه و موزهای معتبر و آکنده از ذخایر معنویِ نفیس را در خود جای داده است.[۴۶] . این آستان که در زمان رژیم پهلوی زیر نظر دربار و اوقاف اداره میشد[۴۷] و پس از پیروزی انقلاب اسلامی امامخمینی در ۱۹/۱۲/۱۳۵۷ در حکمی احمد مولایی را به عنوان تولیت آن انتخاب کرد و در آن حکم تصریح کرد وی در همه امور مربوطه با احمد آذری قمی و مجتبی طباطبایی مشورت کند.[۴۸] در ۲۹/۵/۱۳۵۹ مولایی از امامخمینی تقاضا کرد آستانه به صورت مستقل اداره شود که ایشان اجازه داد آستانه و موقوفات آن زیر نظر شخص «فقیه» اداره شود.[۴۹] بخشی از مستقلات آستانه از گذشته در اجاره مردم قرار داشت و با وقوع انقلاب اسلامی این تصور در میان برخی بهوجود آمد که نیازی به پرداخت مبلغ اجاره نیست و برخی این موضوع را به امامخمینی نسبت میدادند. ایشان در پاسخ استفتائی دراینباره، این شایعه را تکذیب کرد و لازم دانست که مستأجران آستانه مبلغ اجاره را بپردازند.[۵۰] . حرم حضرت فاطمه معصومه(س از گذشته یکی از عبادتگاههای شیعیان بوده است[۵۱] و بزرگترین مراکز علمی و مهمترین حوزههای علمیه جهان تشیع در شهر قم تأسیس گردید و اهمیت زیارت ایشان، علمای فراوانی را به سوی این شهر جذب و موجب تحوّلات تازه و موثّری درگسترش تشیّع گردید.[۵۲] یکی از دلایل هجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم در سال ۱۳۰۰ وجود مرقد فاطمه معصومه(س) در این شهر بود.[۵۳] حائری یزدی تا مدت زیادی درس و نمازهای خود را در مسجد بالاسر حرم اقامه میکرد[۵۴] سیدحسین بروجردی نیز به سبب وجود فاطمه معصومه(س) در قم اقامت کرد[۵۵] (ببینید: حوزه علمیه قم و سیدحسین بروجردی
امامخمینی با توجه به روایات نقل شده دربارهٔ اهمیت قم،[۵۶] این شهر را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن دانسته است. ایشان در پاسخ توهین و شبههافکنی علیاکبر حکمیزاده در کتاب اسرار هزارساله دربارهٔ مزارهای اولیای خدا ازجمله فاطمه معصومه(س) یادآور شده حرم آن حضرت از عبادتگاههای بزرگ شیعیان است که شبانهروز در آن خانه، مردم به ذکر خدا مشغولاند و توهین به چنین مسجد و معبدی جز کینه به فرزندان علی(ع) ریشهای ندارد.[۵۷] . از سوی دیگر، حرم فاطمه معصومه(س) که از گذشته ازجمله در نهضت مشروطه نقشآفرین بود و علمای تهران در جریان هجرت به قم در حرم ایشان متحصن شدند[۵۸]؛ در دوران نهضت اسلامی نیز یکی از مراکز آن بهشمار میآمد؛ چنانکه در اسفند ۱۳۴۱ امامخمینی در جمع مردم قم و زائران حضرت معصومه(س) سخنرانی مبسوطی کرد و دربارهٔ همهپرسی فرمایشی محمدرضا پهلوی به مردم هشدار داد.[۵۹] ایشان در سیزدهم خرداد ۱۳۴۲ مصادف با عاشورای ۱۳۸۳ق نیز در جمع مردم قم و زوار حرم فاطمه معصومه(س) سخنرانی کرد و به هتک حرمت مدرسه فیضیه و اذیت و کشتن طلاب بهشدت اعتراض کرد و از زائران خواست که به مدرسه فیضیه بروند و جنایتهای مأموران رژیم پهلوی را از نزدیک ببینند[۶۰] (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه
ایشان برخی دیدارهای خود با شخصیتها را در ارتباط با انقلاب اسلامی در حرم قرار میداد.[۶۱] ایشان در آبان ۱۳۵۶ در یک سخنرانی در نجف نیز دربارهٔ اهانت رژیم پهلوی به حرم فاطمه معصومه(س) سخن گفت.[۶۲] . در اوائل دوره تبعید امامخمینی در عراق جلسات دعای توسل پس از نماز مغرب و عشا در رواق بالای سر فاطمه معصومه(س) برگزار میشد و زائران حضرت را به خود جذب میکرد.[۶۳] معمولاً دعا را محمدرضا مؤیدی قمی میخواند و شرکتکنندگان از امامخمینی به عنوان مرجع دور از وطن یاد و برای سلامتی ایشان دعا میکردند. در شبهای پرجمعیت مانند شب جمعه یا وفات و اعیاد ائمه(ع) یک نفر سخنرانی میکرد و طلاب پس از سخنرانی با تغییردادن لباسِ سخنران، او را فراری میدادند. در برخی از شبها مراسم به تظاهرات تبدیل میشد و جمعیت از صحن بزرگ وارد فیضیه میشدند.[۶۴]
در نوروز ۱۳۴۴ همزمان با تحویل سال، طلاب انقلابی در حرم فاطمه معصومه(س) دعای توسل برگزار کردند و طلبهای به نام غلامحسین فلاح یزدی با سخنرانی کوتاه با اشاره به قیام پانزده خرداد به تبعید امامخمینی و بازداشت تعداد بسیاری از روحانیان انقلابی اعتراض کرد که با واکنش مأموران مواجه شد.[۶۵] نیروهای رژیم در چند نوبت به این مراسم حمله کردند و تعدادی از شرکتکنندگان در مراسم دعا بازداشت و زندانی شدند؛ چنانکه در یک نوبت هجده نفر بازداشت و روانه زندان شدند تا آنکه مأموران دولتی این جلسه را تعطیل کردند.[۶۶] در سال ۱۳۵۴ نیز طلاب در بزرگداشت پانزده خرداد ۱۳۴۲ تظاهراتی در میدان آستانه و مدرسه فیضیه برگزار کردند که تعدادی مجروح و بازداشت شدند. (ببینید: هفده خرداد
در کلام ائمه
امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [۲۴] . بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد که او دختر موسی است...». امام صادق (علیهالسّلام) در حدیثی دیگر پیش از اینکه آن حضرت متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید «و ستدفن فیها امرأةٌ من اولادی تسّمی فاطمهٌ فمن زارها وجبت له الجنَّه؛ شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت میشود...» [۲۵] [۲۶] . یکی از فرازهایی که بیانگر اوج عظمت و مقام حضرت فاطمه معصومه(سلاماللهعلیها) است، زیارتنامهای است که حضرت رضا (عیهالسلام) در مورد آن حضرت بیان فرمودهاند. در فرازی از آن چنین آمده است: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنه فانِّ لک عندا... شأناً من الشأن؛ ای فاطمه مرا در مورد ورود به بهشت شفاعت کن، چرا که در پیشگاه خداوند دارای مقامات و درجات بسیار ارجمندی هستی.»[۲۷]
همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام میباشد. بیشک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم (علیهالسّلام) دارای ۳۷ فرزند بود که در میان آنها این بانوی مکرم است که مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام کاظم (علیهالسّلام) بعد از امام رضا (علیهالسّلام) هیچکدام همسنگ او نمیباشد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد
علاّمه مجلسى رحمه اللّه از بعضى کتابهاى زیارات، نقل کرده: علی بن ابراهیم، از پدرش، از سعد اشعرى قمى، از حضرت رضا علیه السّلام روایت کرده که حضرت رضا علیه السلام فرمود: اى سعد، از ما نزد شما قبرى هست، گفتم فدایت شوم قبر فاطمه، دختر امام موسى علیه السّلام را مى فرمایى؟ فرمود:
بلى مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّهُ
آرى هرکه او را زیارت کند، درحالیکه عارف به حقش باشد، بهشت براى اوست.
چون به نزد قبر آن حضرت برسی، بالای سر، رو به قبله بایست و «سی و چهار» مرتبه «الله أَکبر» و «سی و سه» مرتبه «سُبْحانَ اللّٰهِ» و «سی و سه» مرتبه «الْحَمْدُلِلّٰهِ» بگو، آنگاه بخوان:
% buffered00:00
00:00
صوت زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
السَّلامُ عَلَىٰ آدَمَ صِفْوَهِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ نُوحٍ نَبِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَى إِبْراهِیمَ خَلِیلِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ مُوسَىٰ کَلِیمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَىٰ عِیسىٰ رُوحِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَیْرَ خَلْقِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا صَفِیَّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللهِ خاتَمَ النَّبِیِّینَ،
سلام بر آدم برگزیده خدا، سلام بر نوح پیامبر خدا، سلام بر ابراهیم دوست خدا، سلام بر موسی همسخن خدا، سلام بر عیسی روح خدا، سلام بر تو ای رسول خدا، سلام بر تو ای بهترین خلق خدا، سلام بر تو ای برگزیده خدا، سلام بر تو ای محمد بن عبدالله خاتم پیامبران،
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طالِبٍ وَصِیَّ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا فاطِمَهُ سَیِّدَهَ نِساءِ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکُما یَا سِبْطَیْ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَسَیِّدَیْ شَبابِ أَهْلِ الْجَّنَهِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سِیِّدَ الْعابِدِینَ وَقُرَّهَ عَیْنِ النَّاظِرِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ باقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِیِّ؛
سلام بر تو ای امیرمؤمنان علی بن ابیطالب، جانشین رسول خدا، سلام بر تو ای فاطمه سرور بانوان جهانیان، سلام بر شما ای دو فرزندزاده پیامبر رحمت و دو سرور جوانان اهل بهشت، سلام بر تو ای علی بن الحسین، سرور عبادتکنندگان و روشنی چشم بینندگان، سلام بر تو ای محمد بن علی، شکافنده دانش پس از پیامبر؛
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبارَّ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضىٰ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ التَّقِیَّ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِیَّ النَّاصِحَ الْأَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، السَّلامُ عَلَى الْوَصِیِّ مِنْ بَعْدِهِ .
سلام بر تو ای جعفر بن محمد، راستگوی نیکوکار امین، سلام بر تو ای موسی بن جعفر، امام پاک و پاکیزه، سلام بر تو ای علی بن موسیالرضا امام پسندیده، سلام بر تو ای محمد بن علیِّ التقی، سلام بر تو ای علی بن محمّد النقی اندرزگوی امین، سلام بر تو ای حسن بن علی، سلام بر وصی پس از او.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ نُورِکَ وَسِراجِکَ، وَوَلِیِّ وَلِیِّکَ، وَوَصِیِّ وَصِیِّکَ، وَحُجَّتِکَ عَلَىٰ خَلْقِکَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ فاطِمَهَ وَخَدِیجَهَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ، السَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ؛
خدایا درود فرست بر نورت و چراغت و نماینده نمایندهات و جانشین جانشینت، حجّتت بر آفریدگانت، سلام بر تو ای دختر رسول خدا، سلام بر تو ای دختر فاطمه و خدیجه، سلام بر تو ای دختر امیرمؤمنان، سلام بر تو ای دختر حسن و حسین، سلام بر تو ای دختر ولی خدا، سلام بر تو ای خواهر ولی خدا، سلام بر تو ای عمّه ولی خدا، سلام و رحمت و برکات خدا بر تو ای دختر موسی بن جعفر؛
السَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّهِ، وَحَشَرَنا فِی زُمْرَتِکُمْ، وَأَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ، وَسَقَانا بِکَأْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ، أَسْأَلُ اللهَ أَنْ یُرِیَنا فِیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ، وَأَنْ یَجْمَعَنا وِإِیَّاکُمْ فِی زُمْرَهِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَأَنْ لَایَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ إِنَّهُ وَلِیٌّ قَدِیرٌ،
سلام بر تو، خدا بین ما و شما در بهشت شناسایی برقرار کند و در گروهتان گردمان آورد و بر حوض پیامبرتان واردمان کند و به ما با جام جدّتان، از دست علی بن ابیطالب بنوشاند درودهای خدا بر شما باد، از خدا خواستارم که به ما درباره شما خوشحالی و گشایش بنمایاند و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) گرد آورد و معرفت شما را از ما باز نگیرد، به راستی که او سرپرستی تواناست.
أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِحُبِّکُمْ، وَالْبَراءَهِ مِنْ أَعْدائِکُمْ، وَالتَّسْلِیمِ إِلَى اللهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ وَلَا مُسْتَکْبِرٍ، وَعَلَىٰ یَقِینِ مَا أَتىٰ بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راضٍ، نَطْلُبُ بِذٰلِکَ وَجْهَکَ یَا سَیِّدِی اللّٰهُمَّ وَرِضاکَ وَالدَّارَ الْآخِرَهَ، یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ .
به درگاه خدا به سبب دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان و تسلیم بودن به خدا، تقرّب میجویم، در حال خشنودی به آن، نه با انکار و تکبّر بلکه بر پایه یقین به آنچه محمد آن را آورده و به آن خشنودم، به این امور خاطر تو را میخواهم ای آقای من، خدایا خشنودیات و خانه آخرت را میخواهم. ای فاطمه درباره بهشت برایم شفاعت کن، به درستی که برای تو نزد خدا مقامی از مقامات بلند است.
اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعادَهِ فَلَا تَسْلُبْ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّهَ إِلّا بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ . اللّٰهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ، وَصَلَّى اللهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِینَ وَسَلَّمَ تَسْلِیماً یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا از تو میخواهم که سرانجام کارم را به خوشبختی ختم کنی و آنچه را در آنم از دستم مگیری و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى بلندمرتبه بزرگ. خدایا برای ما اجابت کن و آن را به بزرگواری و توانمندیات و به رحمت و عافیتت بپذیر و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او و بر آنان سلام، سلامی کامل، ای مهربانترین مهربانان.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
احادیث منقوله از حضرت فاطمه معصومه علیهاسلام
حدیث غدیر از حضرت فاطمه معصومه علیهالسلام
حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها از فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، از فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، از فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام، از فاطمه و سکینه دختران امام حسین علیه السلام، از امّ کلثوم دختر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، از حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها نقل میکند که حضرت فرمودند:
اَنَسِیْتُم قَوْلَ رَسوُلِ اللهِ یَوْمَ غَدْیرِ خُمٍّ: مَنْ کَنْتُ مَولاهُ فَعَلیٍّ مولاهُ؛
آیا سخن رسول خدا صلی الله علیه وآله در روز غدیر خم را فراموش کردید که فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست.
(علامه امینی، الغدیر، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۱۹۷؛ شوکانی، محمد بن علی، بدر الطالع ج۲، ص۲۹۷)
•┈┈••✾••┈┈•
حدیث منزلت از حضرت فاطمه معصومه علیهالسلام
حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها در دفاع از امامت این حدیث معروف را نیز با همان سند فاطمیّات که به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها میرسید نقل کرده و فرموده است:
أنَسیتُم قَوْلَ رَسُولَ الله …: و اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هاروُنَ مِنْ موسی؛
آیا فراموش کردید سخن رسول خدا را … که فرمود: جایگاه تو (علی) نسبت به من، مانند (جایگاه) هارون (در برابر) موسی است.
(علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۹۷و البدر الطالع، ج۲، ص۲۹۷)
•┈┈••✾••┈┈•
حدیث معراج از حضرت فاطمه معصومه علیهالسلام
حضرت معصومه سلاماللهعلیها در این حدیث نیز با همان سند فاطمیّات از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها نقل میکند که پیغمبر صلی الله علیه وآله فرمودند: «هنگامی که مرا به آسمان بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا قصری از درّ سفید میان خالی دیدم که دارای دری بود مزین به درّ و یاقوت و روی آن پردهای آویخته شده بود. وقتی سر بلند کردم، دیدم بر بالای آن نوشتهاند: «لا اله الاّ الله ، محمد رَسُول الله، عَلیٌّ وَلیُّ القَوْم؛ خدایی جز خدای یگانه نیست، محمد رسول خداست، علی ولیّ و صاحب اختیار مردم است»، و بر پرده نوشته شده بود: «بّخّ بَخّ مَنْ مِثْل شیعَةِ عَلیّ؛ به به! چه کسی مانند شیعه علی است؟»
وقتی داخل شدم قصری از عقیق سرخ در آن دیدم که وسط آن خالی بود. این خانه نیز دری داشت که پردهای مزیّن به زبرجد بر آن آویخته بود. وقتی سرم را بلند کردم، دیدم بر آن نوشته: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ، عَلیٌ وصیّ المُصْطَفی؛ محمد رسول خدا، علی وصیّ مصطفی است». بر پرده نوشته بود: «بَشِّرْ شیعَةَ عَلِیٍّ بِطِیبِ الموْلد؛ به شیعه علی بشارت بده به حلال زادگی و پاک بودن نسل».
وقتی وارد شدم، به قصری از زمرّد سبز رسیدم که زیباتر از آن را هرگز ندیده بودم، و دری از یاقوت قرمز داشت که با انواع لؤلؤ زینت شده و بر پرده آن نوشته بود: «شیعة علیّ هم الفائزون؛ شیعیان علی رستگارند». پرسیدم: دوست من جبرئیل! این کاخ از آن کیست؟ پاسخ داد: «یا مُحمد، لابن عمِّکَ وَ وَصِیِّکَ علیّ بن ابی طالب؛ ای محمد! این خانهی پسر عمو و جانشین تو علی بن ابی طالب است …
(مجلسی، بحارالانوار، ج۶۸، ص۷۷؛ عوالم، ج۲۱، ص۳۲۵)
•┈┈••✾••┈┈•
آثار محبت اهل بیت علیه السلام در کلام حضرت معصومه علیهاسلام
حضرت معصومه سلاماللهعلیها برای ترغیب افراد به اهل بیت علیهم السلام به بیان احادیثی پیرامون آثار محبت به حضرات معصومین علیهم السلام پرداخته که با همان سند فاطمیّات فرمودهاند: «ألا َمَنْ مات علی حُبّ آلِ مُحَمّدٍ ماتَ شَهیداً؛ هر کس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است.
(بحرانی، عوالم العلوم ج۲۱، ص۳۲۵)
•┈┈••✾••┈┈•
پاک و مطهر بودن امام در کلام حضرت معصومه علیهاسلام
امامان معصوم علیهم السلام علاوه بر طهارت و عصمت روحی، از پاکیزگی جسمانی نیز برخوردار بودند.
فاطمه معصومه سلام الله علیها از صفیه عمه پیامبر صلی الله علیه وآله نقل کرده است که هنگام تولد امام حسین علیه السلام من پرستار او بودم. پیامبر صلی الله علیه وآله فرموند: عمه جان! فرزندم را نزد من آور. عرض کردم: ای رسول خدا! من او را پاکیزه نکردهام (نشستهام). فرمود: عمه! تو میخواهی او را پاک کنی؟ خداوند او را پاکیزه و مطهّر کرده است.
(بحارالانوار، ج۴۳، ص۲۴۳)
•┈┈••✾••┈┈•
قم کوفه صغیره است
امام جعفر صادق علیه السّلام:
إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکَّةُ أَلاَ إِنَّ لِرَسُولِ اَللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ اَلْمَدِینَةُ أَلاَ وَ إِنَّ لِأَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ اَلْکُوفَةُ أَلاَ وَ إِنَّ قُمَّ اَلْکُوفَةُ اَلصَّغِیرَةُ أَلاَ إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِیَةَ أَبْوَابٍ ثَلاَثَةٌ مِنْهَا إِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا اِمْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِی اِسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی اَلْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ.
خدا را حرمی است که مکه است؛ رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) را حرمی است که مدینه است و راستی برای امیر المؤمنین (علیه السّلام) حرمی است که کوفه است؛ بدانید قم کوفه صغری است؛ بدانید بهشت را هشت درب است که سه درب آن بسوی قم است؛ در آن زنی از فرزندانم بنام فاطمه درگذرد و بشفاعت او همه شیعههایم به بهشت روند.
بحارالأنوار، ج ۵۷، ص ۲۲۸
•┈┈••✾••┈┈•
قم حرم اهل البیت علیهم السلام
قَالَ الصَّادِقُ(ع): إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هوَ الْمدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ منْ وُلْدِی تسَمَّی فاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قَالَ الرَّاوِی وَ کانَ هَذَا الْکلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْکاظِمُ(ع)؛
حضرت صادق(ع) فرمود: برای خداوند حرمی است که مکه باشد و برای رسول خدا(ص) حرمی است که آن مدینه باشد و برای امیرمؤمنان حرمی است که آن کوفه باشد و برای ما اهل بیت حرمی است که قم باشد. به زودی فرزندم به نام فاطمه در آن دفن می شود. کسی او را زیارت کند، بهشت بر او واجب می شود. راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(ع) وقتی فرمود که هنوز فرزند (امام) کاظم(ع) به دنیا نیامده بود.
(مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری، مؤسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1408ق، ج 1، ص 57، ح12196)
در روایت دیگری، حضرت صادق(ع) می فرماید:
اَلَا اِنَّ حَرَمِی وَ حَرَمَ وُلدِی مِن بَعدِی قُم؛
آگاه باشید که حرم من و حرم فرزندانم بعد از من، قم می باشد.
(محاسن المؤمنین، قاضی نورالله شوشتری، نشر اسلامیه، تهران، 1377ش، ج 1، ص 83)
روشن است اگر مراد از حرم، محل دفن باشد که هیچ یک از فرزندان معصوم حضرت صادق(ع) و همین طور خود آن حضرت در قم دفن نشده اند، پس مراد از حرم باید زنده شدن نام و نشر علوم آن حضرات باشد. این معنی به برکت حضرت معصومه(ع) در قم تحقق یافته است.
•┈┈••✾••┈┈•
پاسخ سؤالات جمعی از شیعیان توسط حضرت معصومه سلام الله علیها
مسلم است که در میان فرزندان امام کاظم علیهالسلام بعد از حضرت رضا علیهالسلام، حضرت معصومه سلاماللهعلیها از نظر علمی و اخلاقی در بالاترین مرتبه قرار دارند و این حقیقت از اسامی و القاب و تعریفها و توصیفاتی که ائمه اطهار علیهمالسلام از این بانوی بزرگوار نمودهاند به روشنی آشکار است. در کتاب کشف اللئالی نسبت به جایگاه علمی حضرت بیان شده است: روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام و پرسیدن سؤالاتی از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم علیه السلام در مسافرت بودند سؤالات خود را به حضرت معصومه سلام الله علیها که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بودند. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسائل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدی خدمت امام برسند؛ غافل از آنکه حضرت معصومه سلام الله علیها پاسخ پرسشهای آنان را نگاشته بودند. وقتی پاسخها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان شهر مدینه را ترک نمودند. در بین راه با امام موسی بن جعفر علیهما السلام مواجه شده ماجرای خود را بازگو نمودند. چون امام پاسخ سؤالات را مطالعه نمودند سه بار فرمودند: «فداها ابوها» پدرش فدایش. (مهدی پور، کریمه اهل بیت، ص۶۳ و ۶۴)
🌷💐🌹🌺🌸🌼💥
@kalamenur
•┈┈••✾••┈┈•
سفر حضرت معصومه علیهاسلام به ایران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت فاطمه معصومه(س)، بانوی والامقام اهل بیت(ع)، فرزند امامموسیبنجعفر(ع)، خواهر امام رضا(ع) و مدفون در قم.
حضرت معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. امامرضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است. امامصادق(ع)، از دفنشدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت میشوند. برای حضرت معصومه(س) زیارتنامهای از امامرضا(ع) رسیده است که نشان میدهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی میباشد.
امامخمینی در قصیدهای فاطمه معصومه(س) را معجزه امامکاظم(ع) و جلوهای از نور پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیلالقدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امامخمینی است.
امامخمینی همانند دیگر علما و بزرگان، زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت میدانست و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان میداد و به ایشان توسل میجست و ضریح حضرت را میبوسید و قم را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن میدانست.
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) دختر امام موسی کاظم (علیهالسلام) از امامزادگان مشهور و مدفون در شهر قم که دارای حرم و بارگاه و محل زیارت دوستداران اهلبیت (علیهمالسّلام) میباشد.
در سال ۲۰۱ هجری قمری وقتی مأمون عباسی حضرت امام رضا (علیهالسلام) را به عنوان ولیعهد خود تعیین نمود و به خراسان برد، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) برای دیدار برادر، عازم خراسان گردید، اما در راه بیمار شد و در دهم ماه ربیع الثانی، در سن بیست و هشت سالگی، در شهر قم درگذشت و به خاک سپرده شد.
برخی علت درگذشت ایشان را مسمومیت و برخی غم و اندوه ناشی از کشته شدن برادران و برادرزادگان خویش در ساوه توسط ماموران عباسی دانستهاند.
بنابر روایات اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) دارای شخصیتی رفیع و والا مقام است؛ بهطوریکه ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) از این بانو، با جلالت و تکریم یاد کردهاند و حتی پیش از ولادت آن حضرت، بلکه پیش از ولادت پدر بزرگوارش، نام او بر لسان بعضی از ائمه (علیهمالسّلام) آمده و از مقام والای او سخن گفتهاند.-
فاطمه(س)، دختر موسیبنجعفر(ع) ملقب به «معصومه» با برادر خود، امام هشتم، علیبنموسی(ع) از یک مادر بودند.[۱] مادر ایشان به نام نجمه[۲] یا تکتم که به «طاهره» تغییر نام یافت، بانویی بافضیلت، پرهیزگار و حقشناس[۳] و در دیانت، زیرکی و محاسن اخلاق ممتاز[۴] بود. تاریخ ولادت و وفات فاطمه معصومه(س) معلوم نیست و آنچه برخی در سالهای اخیر به عنوان روز ولادت و وفات ایشان مطرح کردهاند، نادرست و در حقیقت تاریخی جعلی است.[۵] آنچه دراینباره و مستند به منابع موجود میتوان گفت این است که حضرت با توجه به اینکه در سال ۲۰۱ق از مدینه به قصد دیدار با برادر خود امامرضا(ع) در مرو حرکت کرده و در همین سفر درگذشته است، سال وفات ایشان همین سال یا به احتمال ضعیف سال بعد از آن و به هرحال پیش از شهادت امامرضا(ع) بوده است[۶] و از آنجاکه امامکاظم(ع) در سال ۱۸۳ یا ۱۸۶ق به شهادت رسیده است،[۷] طبعاً ولادت فاطمه معصومه(س) پیش از آن بوده است.
مقام عصمت که عالیترین مقام معنوی و پاکی است، درجاتی دارد، و در وهله اوّل بر دو گونه است: ۱. معصوم از خطاء ۲. معصوم از گناه.
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مانند حضرت زینب (سلاماللهعلیها) در یکی از درجات عصمتند، گرچه در درجات چهارده معصوم (علیهمالسّلام) نباشد.
روایت شده حضرت رضا (علیهالسّلام) فرمودند «من زار المعصومه بقم کمن زارنی» [۳۰]
کسی که معصومه را در قم زیارت بکند مانند آن است که مرا زیارت کرده است. گرچه شواهد و قرائن در مورد مقام عصمت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) بسیار است، ولی سخن فوق از امام معصوم (علیهالسّلام) شاید اشارهای باشد که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) دارای مقام عصمت بوده است، ضمناً این سخن بیانگر آن است که: این لقب را حضرت رضا (علیهالسّلام) به فاطمه کبری (سلاماللهعلیها) داده است. وگرنه نام آن حضرت معصومه نمیباشد.
اعتقاد به شفاعت انبیاء و اولیاء از ضروریات مذهب شیعه است و هیچ تردیدی در آن نیست. و بالاترین جایگاه شفاعت، از آن پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) است که در قرآن کریم از آن به (مقام محمود) تعبیر شده است. همانا دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم (صلّیاللهعلیهوآله) هم شفاعت گستردهای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است.
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها)، که بعد از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از جهت گستردگی شفاعت، هیچ بانویی به شفیعه محشر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نمیرسد. که امام جعفر صادق (علیهالسّلام) در این رابطه میفرماید: «تَدخل بِشفاعتها شیعتنا الجنته باجمعهم». [۳۱]
با شفاعت او همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند.
بنا به تصریح قرآن هدف از خلقت انسان چیزی جز عبادت و بندگی خداوند نیست کسانی که به این هدف مهم پی بردند در راه رسیدن به عالیترین مرحله آن سر از پا نمیشناختند. یکی از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا از خاندان ولایت و امامت، کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) میباشد. او با عبادت و شب زندهداری هفده روزهاش در واپسین روزهای عمر شریفش در مدت اقامتش در منزل موسی بن خزرج، گوشهای از یک عمر عبودیت و خضوع و خشوع آن زاده عبد صالح خدا در برابر ذات پاک الهی است. [۲۸]
از ویژگیهای حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) این بود که علوم اسلام و آل محمد (صلّیاللهعلیهوآله)، آگاهی داشت و آن حضرت از جمله روایت کنندگان حدیث بود و چندین حدیث است که در سند آنها نام حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) به چشم میخورد که علامه امینی در کتاب الغدیر به بعضی از آنها استناد میکند مانند، عن فاطمه بنت علی بن موسی الرضا حدثتنی... «من کنت مولاه فعلی مولاه». [۲۹] نقل این احادیث حاکی از مقام علمی والای آن بانو میباشد
دوران کودکی
با گذشت ایام، حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی از علم و معرفت بود. ولی بیش از ده بهار از عمرش نگذشته بود که پدرش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید. در این ایام، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا (علیهالسّلام) بود که ناگهان مامون وجود امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده. حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.
زندگینامه
تاریخهای ولادت و وفات فاطمه معصومه مشخص نیست و نخستین کتابی که در آن، تاریخی ذکر شده است، نورالآفاق نوشته جواد شاهعبدالعظیمی است[۱] که در سال ۱۳۴۴ق منتشر شد.[۲] در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ق و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ق ذکر شده و از آن کتاب به دیگر کتابها راه یافته است.[۳] از اینرو در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران روز اول ذیالقعده به عنوان روز دختران نامگذاری شده است.[۴] برخی از علما مانند آیتالله مرعشی نجفی،[۵] آیتالله شبیری زنجانی،[۶] رضا استادی[۷] و ذبیحالله محلاتی[۸] با این نظر شاهعبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخهای ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانستهاند.
پدر بزرگوار حضرت معصومه سلام الله علیها، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام -امام هفتم شیعیان- و مادر گرامی ایشان «نجمه» مادر بزرگوار امام رضا علیه السلام می باشد. نجمه از بانوان با فضیلت و از اسوه های تقوا و شرافت و از مخدرات کم نظیر تاریخ بشریت است.
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و این که چند تن از آنها فاطمه نام داشته اند اختلاف است. شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند. فاطمةالکبری و فاطمة الصغری. حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضل تر و دارای مقامی شامخ تر می باشد.[۹]
برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه در سال ۲۰۱ قمری برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد.[۱۰]
حضرت معصومه سلام الله علیها یکسال بعد از اینکه مأمون برادر ایشان امام رضا علیه السلام را به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود، برای دیدار برادر به قصد مرو بیرون آمد. بنا به روایتی حضرت معصومه سلام الله علیها در بین راه و در شهر ساوه بیمار شد و خدمتکار خود را فرمود تا او را برداشته و به قم آورد و در خانه موسی بن جعفر خزرج بن سعد اشعری فرود آمدند.
به روایت دیگر و به نوشته حسن بن محمد بن حسن قمی در «تاریخ قم» چون خبر ورود آن حضرت به ساوه به آل سعد رسید، موسی بن خزرج به نمایندگی آنان از قم به قصد ساوه بیرون آمد تا ایشان را به قم دعوت کند. پس از دیدار حضرت و پذیرفتن دعوت وی، خود افسار شتر ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد. حضرت پس از هفده روز اقامت در خانه موسی بن خزرج و در حال بیماری درگذشت. پیکر مطهرش پس از اقامه نماز توسط موسی بن خزرج، در باغ «بابلان» (مکان فعلی) مدفون گردید.
درباره عمر حضرت معصومه علیهاالسلام نیز روایات متفاوت است. برخی سن ایشان را هیجده و بیشتر نیز نوشتهاند. به گفته بعضی دیگر، نظر به این که پدرشان، امام موسیکاظم علیهالسلام در سال ۱۷۹ قمری به دستور هارون الرشید دستگیر و زندانی شدند و چهار سال در زندان ماندند و همان جا به شهادت رسیدند و نیز حضرت معصومه علیهاالسلام در سال ۲۰۱ از دنیا رفتند، سن ایشان حداقل ۲۲ سال بوده است.[۱۱] برخی نیز تاریخ ولادت حضرت معصومه را ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ قمری و تاریخ وفات او ۱۰ ربیعالثانی سال ۲۰۱ قمری ذکر کرده اند.[۱۲]
جایگاه و ویژگیها
فاطمه معصومه(س) عالم و آگاه به مسائل اسلامی بود و از ایشان احادیثی نقل شده است. ایشان ازجمله در سلسله اسناد حدیث مشهور غدیر[۸] و روایت منزلت در مناقب امیرالمؤمنین علی(ع)[۹] و نیز در سند روایت «الا من مات علی حب آلمحمد مات شهیدا»[۱۰] و نیز در سند روایت معراجیه در فضایل امیرالمؤمنین علی(ع) و شیعیان ایشان[۱۱] دیده میشود. امامرضا(ع) از خواهر خود با لقب معصومه(س) یاد کرده است[۱۲] و نیز در بندی از زیارتنامه غیر معروف فاطمه معصومه(س) پاکسرشت و پاکروش، ستوده، نیکوکار، فرزانه و پاک و پاکیزه و بانوی شایسته و پسندیده خوانده شده است.[۱۳]
امامصادق(ع) یکی از هشت در بهشت را ویژه قم شمرده و از دفنشدن بانویی از فرزندانش به نام فاطمه در قم یاد کرده که به شفاعت او همه شیعیان وارد بهشت میشوند.[۱۴] برای فاطمه معصومه(س) زیارتنامهای از امامرضا(ع) رسیده است که نشان میدهد ایشان دارای مقام شفاعت و در نزد خدا دارای جایگاه بلندی میباشد.[۱۵] در این زیارتنامه ایشان دختر، خواهر و عمه امام و ولیّ خدا خوانده شده است.[۱۶]
امامخمینی در قصیدهای که با عنوان «مدیحه نورین نیّرین فاطمه زهرا و فاطمه معصومه سلامالله علیهما» سروده،[۱۷] فاطمه معصومه(س) را معجزه موسیبنجعفر(ع) و جلوهای از نور پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهرا(س) دانسته است؛ نوری که مایه آبروی ممکنات است. ایشان با ادبیات عرفانی خود اوصاف و کمالات فراوانی را در کنار فاطمه زهرا(س) برای فاطمه معصومه(س) نیز برشمرده که به خوبی گویای جایگاه والا و متمایز این بانوی جلیلالقدر از خاندان پیامبر(ص) در منظومه معرفتی امامخمینی است؛ ازجمله اینکه: «لم یلد» م بسته لب وگرنه بگفتم / دخت خدایند این دو نور مطهر؛ چنانکه حضرت را مایه نورانیت و شرافت سرزمین و خاک قم دانسته که قم با آن میتواند به عرش فخر فروشد.
جایگاه علمی و اجتماعی
حضرت معصومه سلام الله علیها از زنان عالم و محدث بود و روایات متعددی از طریق ایشان در کتب حدیث شیعه و اهل سنت آمده است. [۱۳]
بر اساس پاره ای از روایات، لقب «معصومه» از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام داده شده است. علامه مجلسی (ع) در این باره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».
روایت شده است که حضرت امام صادق (علیه السلام) به گروهی از مردم ری که به دیدنشان رفته بودند خبر دفن یکی از نوادگانشان را در قم دادند و در فضیلت زیارت مرقد آن بانو تأکید نمودند.[۱۴]
هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام سعد بن سعد به محضر مقدس امام رضا (علیه السلام) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: ای سعد! از ما در نزد شما قبری است. سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (علیهما السلام) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.
همچنین از امام جواد (علیه السلام) نقل شده که فرمود: هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست.[۱۵]
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای حضرت معصومه است.
سفر به ایران، ورود به قم و درگذشت
برپایه کتاب تاریخ قم، حضرت معصومه برای دیدار برادرش امام رضا(ع) از مدینه راهی ایران شد.[۲۶] بر اساس نقلی که باقر شریف قَرَشی تاریخپژوه شیعه، از کتاب «جوهرة الکلام فی مدح السادة الاعلام» آورده، دلیل مسافرت حضرت معصومه(س) به ایران نامهای بود که امام رضا(ع) برای وی فرستاده بود و در آن از او خواسته بود به نزدش در خراسان برود.[۲۷] امام رضا(ع) در آن زمان ولیعهد مأمون، خلیفه عباسی، بود و در خراسان سکونت داشت. حضرت معصومه در میان راه بیمار شد و درگذشت.[۲۸] به باور سید جعفر مرتضی عاملی، حضرت معصومه(س) در ساوه مسموم و در قم شهید شده است.[۲۹]
درخصوص علت رفتن او به قم دو گزارش وجود دارد: طبق گزارش نخست، وی در ساوه بیمار شد و از همراهانش خواست او را به قم ببرند.[۳۰] بنابر گزارش دوم که نویسنده تاریخ قم آن را درستتر دانسته، خود قمیها از او خواستند به قم برود.[۳۱]
حضرت معصومه در قم در خانه شخصی به نام موسی بن خَزْرَج اشعری ساکن شد و پس از ۱۷ روز درگذشت.[۳۲] جنازه او را در قبرستانی به نام بابِلان (حرم کنونی) دفن کردند.[۳۳] آل سعد بر سر دفن آن حضرت دچار اختلاف شدند. سرانجام تصمیم گرفتند قادر، خادمی که پیرمردی صالح بود مراسم خاک سپاری را انجام بدهد؛ اما ناگهان دو سوارِ نقاب پوش از سوی بیابان هویدا شدند، به سرعت نزدیک آمدند و بر او نماز گزاردند و جنازه را به خاک سپردند؛ پس از پایان مراسم تدفین، آن دو نقابپوش بدون آنکه با کسی حرف بزنند، سوار بر اسب شده و از آنجا دور شدند.[۳۴] از فاضل لنکرانی (درگذشت: ۱۳۸۶ش) نقل شده است که بعید نیست این دو سوار از امامان بوده باشند.[۳۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت معصومه یکسال پس از ورود برادرش حضرت امام رضا (علیهالسّلام) به ایران به همراه عدهای از برادران و خواهران و عده دیگری از خویشان به منظور دیدار امام رضا (علیهالسّلام) وارد ایران شدند.[۱]
جعفر مرتضی عاملی مینویسد: «حضرت معصومه در راس یک قافله ۲۲ نفری متشکل از علویان و برادران امام رضا (علیهالسّلام) برای دیدار با آن امام همام رهسپار ایران گردید.» [۲]
البته برخی از پژوهشگران تعداد افراد این کاروان را حدود ۴۰۰ نفر نوشتهاند و قائلند ۲۳ نفر از آنان در ساوه کشته شدند.[۳]
آغاز حرکت
به گزارش عباس قمی در منتهی الآمال، با رسیدن پیک علی بن موسی و دعوت از فاطمه معصومه به عزیمت به خراسان، فاطمه معصومه مهیا سفر شد.[۷۷] قرشی و سجادی تاریخ حرکت فاطمه معصومه از مدینه را در سال ۲۰۱ ه.ق گزارش میکنند.[۷۸][۷۹] ربیعی گزارش میکند که در این سفر چند تن از برادران فاطمه معصومه: فضل، جعفر، هادی، زید و قاسم و تعدادی از برادرزادههای و جمعی از غلامان و کنیزان وی را همراهی کردند.[۸۰][۸۱] سید کباری توضیح میدهد، از آنجا که برای موسی کاظم، فرزندی به نام هادی گزارش نشدهاست، احتمالاً نام این فرزند، هارون بوده که در تصحیف به هادی مبدل شدهاست. همینطور وجود زید که به زیدالنار شهره است در کاروان فاطمه معصومه امکان ندارد؛ چرا که وی به سبب قیامی که در بصره به راه انداخته بود، دستگیر و به مرو فرستاده شده بود.[۸۲] علاوه بر برادران، زنانی نیز با وی همسفر بودهاند که عبارتند از دختران موسی کاظم به نامهای: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون و سلطان موصلیه، خادمه شخص فاطمه معصومه. همچنین منابع از یک خواهر دیگر که همراه دختران موسی کاظم همسفر بودهاست یاد کردهاند اما نام وی را گزارش ننمودند.[۸۳] جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، تعداد افراد کاروان فاطمه معصومه را ۲۳ نفر گزارش میکند؛ اما همو مینویسد که تعداد افراد کاروان، تا ۴۰۰ نفر نیز یاد شدهاست.[۸۴]
در طول سفر
به گزارش سید کباری، از مسیر دقیق کاروان فاطمه معصومه خبری در دسترسی نیست، اما با وجود برخی گزارشها و تحلیلها، مسیر حرکت کاروان از مدینه آغاز و از شهرهای بغداد و ساوه عبور و به قم منتهی شدهاست.[۸۵] بر اساس یک تحلیل جغرافیایی، کاروان از مدینه حرکت کرده و از منزلهای: «معدن نقره، قادسیه، کوفه و نجف، بغداد و کاظمین، نهروان، خانقین، قصرشیرین، حلوان، زبیدیه، شبدیز، قصر اللصوص، خنداد، همدان، بوزنجرد، طرزه، روذه، سونقین و ساوه» عبور کردهاست.[۸۶]
فاطمه معصومه هنگامی که به شهر ساوه رسید، بیمار شد.[۸۷][۸۸] در علت بیماری او آوردهاند که وقتی کاروانیان به شهر ساوه رسیدند، عدهای راه را بر آنان بسته و پس از درگیری، تمام برادران و اکثر مردان کاروان کشته شدند؛[۸۹] جعفر مرتضی عاملی در اینباره گزارش میکند که مأمورین نظامی مأمون، هارون بن موسی کاظم را که به همراه جمعی از برادران و خواهرانش — از جمله فاطمه معصومه — قصد عزیمت به خراسان داشت به قتل رساندند. مرتضی عاملی همچنین به خوراندن سم به فاطمه معصومه در این جریان نیز اشاره کردهاست.[۹۰] علت درگیری کاروانیان با آن گروه ناشناس مشخص نیست، اما با توجه به تاریخچه اعتقادی اهالی ساوه، احتمالاً این درگیری به سبب اختلافات مذهبی بودهاست.[۹۱] به نقل از کتاب تاریخ قدیم قم، داستان دیگری از شیوه رسیدن فاطمه معصومه به قم گزارش شدهاست که بر اساس آن، وقتی کاروانیان به ساوه رسیدند، فاطمه معصومه بیمار شد و از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله است؟ در پاسخ به او گفته شد که ۱۰ فرسخ راه باقیاست. سپس دستور داد تا به قم عزیمت کنند.[۹۲] ربیعی، از دعوت مردم قم در ساوه نیز یاد میکند[۹۳] و سجادی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز از رفتن موسی بن خزرج از قم به ساوه و دعوت فاطمه معصومه به قم گزارش میدهد.[۹۴] به گزارش سید کباری، با تغییر مسیر به سمت قم، کاروان از شهرهای تفرش و آشتیان نیز عبور کرده تا به قم رسیدهاست. وجود امامزادگانی بی واسطه از موسی کاظم در شهر تفرش، احتمال حضور این افراد در کاروان فاطمه معصومه را تقویت میکند. به احتمال قوی این افراد بر اثر حمله به کاروان یا مسمومیت در این شهر درگذشتهاند. مؤلف بحرالانساب ضمن اینکه علت بیماری فاطمه معصومه را مسموم شدن بر اثر زهر در ساوه ذکر میکند، مرگ «فاطمه صغری» خواهر فاطمه معصومه را قبل از وی و در روستایی از روستاهای آشتیان بیان میکند.[۹۵] همینطور در طول مسیر ساوه به قم، امامزادگان دیگری چون امامزاده محمد فرزند موسی کاظم در خاورشهر تفرش، امامزاده هادی فرزند موسی کاظم در روستای جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان، امامزاده جعفر فرزند موسی کاظم در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد و امامزاده زکریا فرزند موسی کاظم در بخش خلجستان گزارش شدهاست. همینطور از وجود یک امامزاده دیگر به نام بقعه بیبی در مرکز شهر تفرش یاد شدهاست که دختر موسی کاظم است ولی نام و نشان وی، مخفی است. علاوه بر امامزادگان بدون واسطه، امامزادگانی با واسطه نیز گزارش شده از جمله: ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق، امامزاده احمد از احفاد موسی کاظم، قاسم بن حمزه بن موسی کاظم شهرهای تفرش و آشتیان.[۹۶] بر اساس آنچه علیاکبر تشید در مزار خود مینویسد، در ده کیلومتری شهرستان ساوه، امامزادهای به نام هارون بن موسی کاظم وجود دارد که به دست عمال عباسی مجروح شده و به زمینهای زراعی گریختهاست، عمال عباسی پس از یافتن وی، او را به قتل رساندند. امامزاده دیگری نیز در شهر ساوه گزارش شدهاست که متعلق به اسحاق بن موسی کاظم است.[۹۷][۹۸]
هجرت به ایران
امامرضا(ع) در سال ۲۰۰ق به دستور مأمون خلیفه عباسی از مدینه به خراسان (به مرکزیت مرو) برده شد. گروهی از بنیهاشم با هدف دیدار با حضرت در سال ۲۰۱ق عازم خراسان شدند[۱۸]؛ ازجمله فاطمه معصومه(س) که در میانه راه در ساوه بیمار شد. حضرت از همراهان خود دربارهٔ فاصله ساوه تا قم پرسید که پاسخ داده شد ده فرسنگ راه است. حضرت از خادم خود خواست ایشان را به قم منتقل کند. مؤلف تاریخ قم بر آن است که خبر درست آن است که چون خبر آمدن کاروان به آلسعد اشعری رسید، یعنی گروهی از عربهای شیعه یمنی ساکن کوفه که در زمان سختگیری حجاجبنیوسف ثقفی بر شیعیان به قم هجرت کردند، آنان همداستان شدند تا از حضرت دعوت کنند تا به قم آید و از میان آنان موسیبنخزرج اشعری شبانه به طرف کاروان به راه افتاد و زمام ناقه حضرت را گرفت و به خانه خود برد.[۱۹]
ایشان پس از ورود به قم و هفده روز سکونت در خانه موسیبنخزرج از دنیا رفت و پیکر ایشان پس از تشییع در باغ بابلان ـ که متعلق به موسیبنخزرج بود و اینک حرم شریف ایشان است ـ دفن شد.[۲۰] دربارهٔ ازدواج فاطمه معصومه(س) اطلاعی در دست نیست[۲۱] و مشهور آن است که ایشان ازدواج نکرده است و دلایلی هم برای ازدواجنکردن ایشان ذکر شده که نبود همتا یا شرایط نامساعد سیاسی از آن جمله است.[۲۲]
پس از این واقعه بسیاری از علویان از دیگر نقاط به قم هجرت کردند[۲۳]؛ ازجمله آنان موسی مبرقع و فرزندانش از فرزندان امامجواد(ع) بودند[۲۴]؛ چنانکه دختران امامجواد(ع) نیز به قم رفتند و در کنار فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شدهاند، قبر بریهه دختر موسی مبرقع، فرزند اماممحمدتقی(ع) (م۲۹۶ق) در کنار آنان قرار دارد.[۲۵] (ببینید: قم)
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن. [۱۳]
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید. [۱۴]
در ساوه غذای حضرت توسط یک زن نابکار زهرآلود گشت. به این ترتیب آن بانوی گرامی مسموم و بیمار شد. [۱۵]
محمدی اشتهاردی مینویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۱۶][۱۷]
برخی بیماری حضرت را در اثر غم و اندوه دانستهاند: «وقتی حضرت معصومه بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
هنگامی که خبر ورود حضرت به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد (شیعیان عرب اشعری) رسید، آل سعد به اتفاق به استقبال آن حضرت رفته و در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری مهار شتر او را گرفت و او را به شهر قم دعوت نمود. به هنگام ورود به قم محبان اهل بیت استقبال کمنظیری از خواهر امام رضا (علیهالسلام) کردند که در اذهان، استقبال تاریخی مردم نیشابور از امام رضا (علیهالسلام) تداعی میکرد. [۱۸]
از این امر چنین استنباط میشود که آوازه تشیع مردم قم و علاقه شدید ایشان به اهل بیت به مدینه هم رسیده بود. در هر حال، حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است. گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند
در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است.
طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید.
از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد. [۱۹]
از این نقل معلوم میشود که حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسّلام) به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
پس از آنکه حضرت معصومه و همراهیان ایشان به ساوه رسیدند، ماموران حکومتی با آنها درگیر شدند و بسیاری از افراد این قافله را به شهادت رساندند. در همین زمان حضرت معصومه بیمار شد. از خادمش پرسید: از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ خادم عرض کرد: ۱۰ فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کن.[۴]
در همین زمان موسی بن خررج که از بزرگان آل سعد و از شیعیان قم بود به خدمت حضرت معصومه مشرف شد و زمام ناقه او را گرفت و به سرای خویش فرود آورد.[۵]
پس از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول، [۲۰] آن حضرت ۱۷[۲۱] یا ۱۹[۲۲] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود. و در این مدت با حالت بیماری مشغول عبادت و راز و نیاز با خداوند بود.
در این چند روزی که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم به سر میبردند، در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هماکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص و در کنار آن یک مسجد مجلّل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیّه ستّیّه در محلّ میدان میر قم خوانده می شود. [۲۳]
این عبادتگاه را بیتالنور نیز گویند که گواه نورانیت و صفای ممتاز او در ارتباط با خداست.
پس از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) به قم در روز ۲۳ ماه ربیع الاول،[۹] آن حضرت ۱۷[۱۰] یا ۱۹[۱۱] روز ساکن منزل موسی بن خررج بود و در این مدت با حالت بیماری به عبادت و راز و نیاز با خداوند میپرداخت.
برخی از محققان معتقدند که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در ساوه، مسموم شد و سپس با حالت بیماری وارد قم شد. و پس از مدت کوتاهی به شهادت رسید.[۶]
محمد محمدی اشتهاردی مینویسد: «مطابق نقل بعضی مسموم نمودن حضرت توسط زنی در ساوه انجام شد». [۷] [۸]
برخی نیز گفتهاند: «وقتی حضرت معصومه بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند را دید، به شدت غمگین گشت و در اثر آن بیمار شد».
با توجه به اینکه ولادت حضرت معصومه اول ذیالقعده سال ۱۷۳[۱۹]
هجری میباشد و با توجه به زمان رحلت آن حضرت یعنی سال ۲۰۱ هجری، بنابراین سن مبارک آن حضرت هنگام وفات ۲۸ سال بوده است.
سرانجام حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) بعد از شانزده یا هفده روز که در خانه موسی بستری بود، از دنیا رفت. [۳۴]
شیخ قرنی در کتاب خود چنین آورده است:«فکانت فیها سبعة عشر یوِماً حزینةً باکیةً علی اخیها وفارقت الدّنیا؛[۳۵]
حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) هفده روز در قم بود و در این روزها به یاد برادرش حضرت رضا (علیهالسلام) غمگین و گریان بود تا جان به جان آفرین تسلیم نمود.)
نویسنده کتاب قم مینویسد: «روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، که چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند».
پس از رحلت حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) زنان آل سعد بی بی فاطمه معصومه را غسل دادند و کفن کردند. [۳۶]
آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد که در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند بدانجا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و برهیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار که بودند. [۳۷] [۳۸] [۳۹] [۴۰]
برخی از محققان احتمال دادهاند که این دو سوار امام رضا (علیهالسّلام) و امام جواد (علیهالسّلام) بودهاند. [۴۱] [۴۲] [۴۳]
قول مشهور این است که حضرت معصومه پس از آنکه در ۲۳ ماه ربیع الاول وارد قم شدند، ۱۷ روز بیشتر زنده نبودند. بنابراین رحلت آن حضرت باید دهم ماه ربیع الثانی صورت گرفته باشد. علیاکبر مهدیپور مینویسند: «روز رحلت حضرت معصومه دهم ماه ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری بوده است». [۱۲]
برخی از محققان نیز دوازدهم ربیع الثانی[۱۳]
را به عنوان روز رحلت ذکر کردهاند. محمدی اشتهاردی مینویسد: «همانگونه که برخی از بزرگان گفتهاند، انصاف این است که برای جمع کردن بین قول اول و دوم، برای بزرگداشت مقام آن بانوی بزرگوار سه روز ۱۰، ۱۱، و ۱۲ ماه ربیع الثانی را به عنوان سوگواری معصومیه، مراسم برگزار شود». [۱۴]
پس از رحلت حضرت معصومه (سلاماللهعلیهم) زنان آل سعد بیبی فاطمه معصومه را غسل دادند و کفن کردند.[۱۵]
سپس جسم مطهر آن حضرت به باغ موسی بن خررج (محل فعلی حرم مطهر ایشان) برده شد. در آن هنگام میان اشعریان (آل سعد) بر سر اینکه چه کسی شایستگی دفن آن بدن مقدس را دارد اختلاف روی دارد... ناگهان دو سوار نقابدار از طرف رودخانه قم به پیش آمدند و وقتی نزدیک بدن مطهر رسیدند از اسب پیاده شدند. نخست بر آن نماز گزاردند و سپس وارد سردابی که برای تدفین وی مهیا شده بود، شدند و به کمک یکدیگر او را به خاک سپردند و بدون اینکه با کسی سخن بگویند آن محل را ترک کردند. کسی نفهمید آنان چه کسانی بودند.[۱۶]
برخی از محققان احتمال دادهاند که این دو سوار امام رضا (علیهالسّلام) و امام جواد (علیهالسّلام) بودهاند.[۱۷][۱۸]
زمینی که هماکنون مرقد مطهر حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و صحن و سرای آن حضرت در آن جای دارد، از باغهای ساحلی موسی بن خزرج اشعری بود.
موسی بن خزرج سقف سایبانی از حصیر و بوریا بر سر قبر برافراشت تا هنگامی که زینب بنت جواد الائمه (سلاماللهعلیها) دختر امام جواد (علیهالسلام) وارد قم شد، قبهای بر آن مرقد مطهر بنا کرد. [۵۲]
علمای شیعه جایگاه والایی برای فاطمه معصومه قائلاند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت زیارتش نقل میکنند. علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به حدیثی از امام صادق(ع) پرداخته که طبق آن، تمام شیعیان حضرت با شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت وارد میشوند.[۳۶] در فرازی از زیارتنامه فاطمه معصومه هم به دلیل مقام و جایگاه او نزد خداوند، از وی درخواست شفاعت شده است.[۳۷][یادداشت ۱]
محمدتقی شوشتری در قرن چهاردهم شمسی، در قاموس الرجال نوشته است: در میان فرزندان فراوانِ امام کاظم(ع)، پس از امام رضا(ع) کسی همپای معصومه نیست.[۳۸] شیخ عباس قمی هم او را برترینِ دختران موسی بن جعفر(ع) دانسته است.[۳۹] وی همچنین حضرت معصومه را از امامزادههایی میداند که هم جلیلالقدر است و قطعاً از فرزندان امام کاظم(ع) است و هم قطعاً در همین حرم و مکان مدفون است.[۴۰]
برپایه روایاتی که از امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) نقل شده است، بهشت، پاداش کسی است که فاطمه دختر امام کاظم(ع) را زیارت کند؛[۴۱] البته در برخی روایات، پاداش بهشت برای کسی دانسته شده که او را با معرفت و شناخت زیارت کند.[۴۲]
نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهلبیت(ع)، از محمود انصاری قمی (درگذشت: ۱۳۷۷ش) و او از سید نصرالله مستنبط عالم شیعه (درگذشت: ۱۳۶۴ش) نقل کرده که در کتاب خطی کشف اللئالی نوشته صالح بن عرندس حلی، عالم شیعه قرن نهم قمری، حدیثی دیده که در آن امام کاظم(ع) خطاب به حضرت معصومه گفته است: «فَداها اَبوها؛ پدرش به فدایش». بر اساس این نقل، امام کاظم(ع) این جمله را پس از آن گفت که حضرت معصومه در نبود امام(ع)، پرسشهای شیعیان را به درستی پاسخ داد. نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهلبیت(ع) چنانکه خود گفته، این حدیث را جز این نقل، در کتابهای حدیثی نیافته است.[۴۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «اَلا اِنَّ قم حَرَمی و حرم وَلدی من بعدی...» [۲۴]
بدانید قم حرم من و حرم فرزندانم پس از من است، زنی از فرزندان من در این شهر در میگذرد که او دختر موسی است...».
امام صادق (علیهالسّلام) در حدیثی دیگر پیش از اینکه آن حضرت متولد شود از فضیلت زیارت و مدفن او سخن میگوید و شیعیان را به اهمیت آن توجه میدهد و میفرماید «و ستدفن فیها امرأةٌ من اولادی تسّمی فاطمهٌ فمن زارها وجبت له الجنَّه؛ شهر قم، حرم ما است و در آن زنی از فرزندان من مدفون میشود، به نام فاطمه هر کس او را زیارت کند بهشت برای او ثابت میشود...» [۲۵] [۲۶]
یکی از فرازهایی که بیانگر اوج عظمت و مقام حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) است، زیارتنامهای است که حضرت رضا (عیهالسلام) در مورد آن حضرت بیان فرمودهاند. در فرازی از آن چنین آمده است: «یا فاطمة اشفعی لی فی الجنه فانِّ لک عندا... شأناً من الشأن؛ ای فاطمه مرا در مورد ورود به بهشت شفاعت کن، چرا که در پیشگاه خداوند دارای مقامات و درجات بسیار ارجمندی هستی.»[۲۷]
همه این بیانات حاکی از شأن و عظمت و فضیلت این بانوی مکرم اسلام میباشد. بیشک این فضایل و خصوصیات اخلاقی این بانوی بزرگ است که او را دارای چنین مقام و منزلتی نموده است چون امام موسی کاظم (علیهالسّلام) دارای ۳۷ فرزند بود که در میان آنها این بانوی مکرم است که مثل ستارهای درخشان میدرخشد و در میان فرزندان امام کاظم (علیهالسّلام) بعد از امام رضا (علیهالسّلام) هیچکدام همسنگ او نمیباشد.
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) در دامن امامت تربیت یافته و قنداقه امامت را نیز در دامن خود پرورش داده است زیرا او دختر امام، خواهر امام و عمه امام است. همه نیاکان او مشعلداران امامت، پرچمداران هدایت، اسوههای فضیلت و استوانههای ولایتند. و مادرش از بانوان بافضیلت و از اسوههای تقوی و شرافت است
بدیهی است که تأثیر شخصیت پدر و مادر در روح و جسم فرزندان را نمیتوان انکار کرد این ویژگی در وجود حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) نیز بروز یافت و از هر دو طرف فضایلی را به ارث برد و میتوان سر برتری آن حضرت بر دیگر فرزندان موسی بن جعفر (علیهالسّلام) را در همین نکته یافت. البته این نمیتواند به معنای تأثیر نداشتن تلاش و کوشش آن حضرت در این راه باشد بلکه علاوه بر همه شایستگیهای فردی که در وجود خویش به وجود آورده بود از این عوامل نیز به عنوان مکمل و پشتوانه ترقی و تکامل معنوی اخلاقی و علمی سود میبرد.
یکی از شواهد عظمت استثنایی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) زیارتنامهای است که به خصوص، حضرت رضا (علیهالسّلام) در شأن او صادر فرموده است. زیرا بعد از فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) تنها زیارتی که از امام معصوم برای یک زن نقل شده، زیارت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) است و هیچیک از بانوان خاندان عصمت و طهارت زیارت مخصوص از امام ندارد.
زیارت فاطمه معصومه(س)
در روایات به زیارت قبر فاطمه معصومه(س) توصیه شده است. بنابر نقل، امامصادق(ع)، امامرضا(ع) و امامجواد(ع) پاداش زیارت یا زیارتِ با معرفت قبر فاطمه معصومه(س) را بهشت شمردهاند.[۲۶] برخی فقها نیز برابر روایات ازجمله روایت معتبر یادشده به مردم توصیه کردهاند فاطمه معصومه(س) در قم را زیارت کنند[۲۷] مجلسی زیارت مشاهد مشرفه را مستحب و دارای پاداش بزرگ و بزرگداشت مشاهد مشرفه را بزرگداشت ائمه(ع) دانسته است و فاطمه معصومه(س) را ازجمله امامزادگان صاحب جلالت و جایگاه خوانده است.[۲۸]
شیخعباس قمی نیز زیارت حضرت معصومه(س) را دارای ثواب فراوان دانسته است.[۲۹] علمای برجسته از گذشته به زیارت قبر این بانو توجه داشتهاند و حضرت را واسطه میان خود و خدا قرار میدادهاند. ملاصدرا از حکمای بزرگ به زیارت ایشان میرفت و مشکلات علمی خود را با توسل به ایشان حل میکرد.[۳۰] برخی از اهل سنت نیز از گذشته به زیارت فاطمه معصومه(س) توجه داشتهاند و پادشاهان و بزرگان شافعی و حنفی به زیارت ایشان میرفتهاند.[۳۱]
امامخمینی که تأکید کرده است مردم حضرت معصومه(س) را دختر امام خودشان میدانند و آستانه آن را میبوسند،[۳۲] همانند دیگر علما و بزرگان زیارت فاطمه معصومه(س) را عبادت میدانست[۳۳] و به زیارت ایشان توجه ویژه نشان میداد و به ایشان توسل میجست و ضریح را میبوسید.[۳۴] ایشان در آغاز تدریس در جوانی در یکی از حجرههای صحن بزرگ فاطمه معصومه(س) درس میداد.[۳۵] در این دوره ایشان پس از درس، به حرم مطهر مشرف میشد.[۳۶] به گزارشی (پس از انتقال محل تدریس ایشان از حرم) روزهای چهارشنبه پس از درس به حرم مطهر مشرف میشد و پس از زیارت و نماز از پایین پا به احترام عقب عقب برمیگشت.[۳۷] برخی گفتهاند تا وقتی ایشان در قم بود هر روز پس از درس صبح و گاهی نیز پس از درس عصر به حرم مطهر فاطمه معصومه(س) مشرف میشد[۳۸] (ببینید: اخلاق و سیره امامخمینی).
از آنجا که حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) از خاندانی است که در زیارت جامعه خطاب به ایشان آمده است: «عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» [۷۱]
کرامات و عنایات آستان مقدسش بسیار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگانی همچون ملاصدرا و آیت الله بروجردی گرفته تا آن مسلمان عاشقی که از دور افتادهترین کشور اسلامی به عشق زیارت و به امید عنایت به حریم قدس او راه یافته، همگی را مورد لطف و عنایت کریمانه خود قرار داده است، ولی با کمال تاسف این کرامات تاکنون ثبت و ضبط نشده است.
کراماتی به نقل از آیتالله اراکی
آیت الله اراکی درباره خودشان فرمودند: دستم باد میکرد و پوست آن ترک بر میداشت به طوریکه نمیتوانستم وضو بگیرم و ناچار بودم برای نماز تیمم کنم و معالجات هم بی اثر بود تا اینکه به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) متوسل شدم و به من الهام شد که دستکش به دست کنم، همین کار را کردم، دستم خوب شد.
ایشان فرمودند: آقا حسن احتشام (فرزند مرحوم سید جعفر احتشام که هر دو از منبریهای قم بودند) نقل میکرد از شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی (که مرد با اخلاصی بود) که من شبی در خواب دیدم به حرم مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است برای اینکه حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در سر ضریح خلوت کردهاند و کسی را راه نمیدهند. من گفتم: مادرم سیده است و من محرم هستم، به من اجازه دادند، رفتم دیدم که بله این دو نشستهاند و در بالای ضریح با هم صحبت میکنند از جمله صحبتها این بود که حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) عرض کرد: حاج سید جعفر احتشام برای من مدحی گفته است و ظاهرا آن مدح را برای حضرت میخواند. شیخ ابراهیم این خواب را در جلسه دورهای اهل منبر که حاج سید جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل میکند، حاج احتشام میگوید: از آن شعرها چیزی یادت هست؟
گفت: بله در آخر آن شعر داشت (دخت موسی بن جعفر) تا این را گفت، حاج احتشام شروع کرد به گریه کردن و گفت: بله توی اشعار من این کلمه است.
«حاج سید جعفر احتشام منبری با حالی بود و موقع روضه خواندن خودش هم گریه میکرد و بکاء بود و بسیار گریه میکرد».
آقا حسن احتشام فرزند ایشان میگوید به ایشان گفتیم شما در آخر شعرتان یک تخلصی داشته باشید مانند سایر شعرا، قبول نکرد تا با اصرار این شعر را گفت:
ای فاطمه بجان عزیز برادرت بر احتشام نما قصر اخضر
ایشان گفت: قصر اخضر را لطف کردند. گفتم چطور؟ گفت: همانجا کــه آقای مرعشی (رحمةاللهعلیه) سجاده میانداختند، آنجا را گچکاری کردند و سنگ مرمر سبز رنگ، و قبر حاج احتشام در همان قسمت از مسجد بالاسر است (این بود قصر اخضری که به ایشان عطا شد).
آقای حاج شیخ حسن علی تهرانی (رحمةاللهعلیه) (جد مادری آقای مروارید) که از علماء بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی محسوب میشوند و حدود ۵۰ سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، ایشان برادری داشت به نام حاج حسین علی شال فروش که از تجار بازار بوده در تمام مدتی که حاج شیخ مشغول تحصیل بودند ایشان ماهی ۵۰ تومان به او شهریه میداد تا اینکه برادر تاجر فوت میکند و جنازه او را به قم حمل میکنند و در آنجا دفن مینمایند.
حاج شیخ علی (که در اواخر عمر در مشهد ساکن بودند) تلگرافی از فوت برادر مطلع میشود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا عرض میکنند: من خدمت برادرم را یکبار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین که بیایم اینجا و از شما خواهش کنم که به خواهرتان حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) سفارش ایشان را بفرمایید: تا کمک کاری، بکند از برادرم.
همان شب یکی از تجار که از قضیه اطلاع نداشت خواب میبیند که به حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشرف شده و آنجا میگویند: که حضرت رضا (علیهالسلام) هم به قم تشریف آوردند: یکی جهت زیارت خواهرشان، و یکی جهت سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها).
او معنای خواب را نمیفهمد و آنرا با حاج شیخ حسنعلی در میان میگذارد و ایشان میفرمایند: همان شب که شما خواب دیدی من (در رابطه با برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است.
آقا سید محمدتقی خوانساری پس از شنیدن این خواب فرمود: از این خواب استفاده میشود که قم در حریم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) است، باید حضرت امام رضا (سلاماللهعلیها) به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به حضرت بفرمایند والا خود حضرت امام رضا (سلاماللهعلیها) مستقیما در کار مداخله نمیکند چون این در محدوده حضرت معصومه است و مداخله در این محیط نمیشود.
نقلی از آیت الله مرعشی
آقای شیخ عبدالله موسیانی (ایشان از شاگردان آیت الله مرعشی (رحمةاللهعلیه) بودند) نقل فرمودند به اینکه حضرت آیت الله مرعشی نجفی به طلاب میفرمود: علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر (علیهالسلام) بیتوته نمود که آن حضرت را ببنید، شبی در (حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان میفرماید: سید محمود چه میخواهی؟ عرض میکند: میخواهم بدانم قبر فاطمه زهراء (سلاماللهعلیها) کجاست؟ تا آن را زیارت کنم.
حضرت فرموده بود: من که نمیتوانم «بر خلاف وصیت آن حضرت»، قبر او را معلوم کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را به فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را درک کند به زیارت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) برود.
آیت الله مرعشی میفرمودند: پدرم مرا سفارش میکرد که من قادر به زیارت ایشان نیستم اما تو به زیارت آن حضرت برو، لذا من به خاطر همین سفارش، برای زیارت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) و ثامن الائمه (علیهالسلام) آمدم و به اصرار موسس حوزه علمیه قم، آیت الله حائری یزدی در قم ماندگار شدم.
آیت الله مرعشی در آن زمان فرمودند: شصت سال است که هر روز من اول زائر حضرتم.
عنایت به زوار
شیخ عبدالله موسیانی نقل کردند از حضرت آیت الله مرعشی نجفی: که شب زمستانی بود که من دچار بیخوابی شدم، خواستم حرم بروم، دیدم بیموقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم، در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد «که قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمیکنم» به من فرمود: سید شهاب! بلند شو و به حرم برو، عدهای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک میشوند، آنها را نجات بده.
ایشان میفرمایند: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عدهای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباسهای مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود میلرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (که جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آنها هم پشت سر من وارد حرم شدند و آنها در کنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند، من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم.
عنایت به زائر امام رضا
شیخ عبدالله موسیانی نقل میکند: که ما عازم مشهد مقدس بودیم در حالیکه در آنجا به جهت جمعیت زیاد زوار، منزل بهسختی پیدا میشد. من با اطلاع از این جهت به حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) مشرف شدم و خیلی خودمانی گفتم: بی بی جان ما عازم زیارت برادر شماییم، خودتان عنایتی بفرمایید. ما عازم مشهد شدیم، دیدیم منزل بسیار کمیاب است نزدیک حرم از تاکسی پیاده شدیم، ناگهان دیدم جوانی از داخل کوچه به طرف من آمد و به من گفت: منزل میخواهید؟ گفتم: بله، گفت دنبال من بیا با او رفتم مرا داخل خانهاش برد، اطاق بزرگ و خوبی را به ما داد، ما وقتی در آنجا مشغول جابجایی وسایل بودیم، خانم ایشان ما را برای نهار دعوت کرد، بعد از تشرف به حرم و زیارت و نماز، نهار را با آنها خوردیم.
صبح روز بعد، خانم از ما سوال کرد: شما چند روز در اینجا هستید؟ گفتم ده روز. گفت ما به تهران میرویم، این کلید خانه، هر وقت که خواستید بروید، کلید را بدهید به همسایه ما آقای رضوی (یا رضوانی).
گفتم کرایه منزل چه میشود؟ گفت ما صحبت آنرا کردهایم.
ما خیال کردیم مقصود ایشان صحبت درباره کرایه است با آقایی که بنا شد کلید را به او بدهیم. چند روزی گذشت کسی آمد در خانه و گفت: من رضوی (یا رضوانی) هستم، شما هر وقت که خواستید به قم بروید، کلید را پشت آینه داخل اطاق بگذارید و در منزل را ببندید و بروید.
گفتیم: کرایه چه میشود؟ گفت درباره کرایه با من صحبتی نکردند. ده روز ما تمام شد، خواستیم برگردیم، دیدیم بلیط ماشین را باید چند روز پیش تهیه میکردیم و الان تهیه بلیط امکان ندارد، خیلی ناراحت بودیم که من از صاحب ماشینی (که در نزدیک منزل ما، ماشین خودش را پارک میکرد و در مسیر (تهران - مشهد) مسافر جا به جا میکرد) خواستم ما را هم با خودش تا تهران ببرد. او گفت: من فردا حرکت نمیکنم ولی فردا شما را به قم میفرستم، فردا ما را تا گاراژ ماشین برد و رفت به مسوول دفتر گفت: اینها از ما هستند و میخواهند به قم بروند، او هم موافقت کرد و در بهترین جای ماشین به ما تعداد صندلی مورد نیازمان را داد و ناباورانه (حضرت معصومه) وسیله برگشتمان را هم مانند (منزل در مشهد) فراهم کرد.
شفای طلبه نخجوانی
آیت الله مکارم شیرازی (دامظله) میفرماید: بعد از فروپاشی شوروی سابق و آزاد شدن جمهوریهای مسلماننشین (و از آن جمله جمهوری نخجوان) مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند، که عدهای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند. مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین (سیصد نفر داوطلب) پنجاه نفری که معدل بالایی داشتند و جامعترین آنها بودند برای اعزام به حوزه علمیه قم انتخاب شدند. در این میان جوانی - که با داشتن معدل بالا، به سبب اشکالی که در یکی از چشمانش وجود داشت انتخاب نشده بود - با اصرار فراوان پدر ایشان، مسوول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد، ولی هنگام فیلمبرداری از مراسم بدرقه از این کاروان علمی، مسوول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده و تصویر برجستهای از آن را به نمایش گذاشت. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شکسته میشود.
وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت میشود، و در همان حال خوابش میبرد. در خواب عوالمی را مشاهده کرده و بعد از بیداری میبیند چشمش سالم و بیعیب است.
او بعد از شفا یافتن به مدرسه برمیگردد، دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) مشرف شده و ساعتها مشغول دعا و توسل میشوند. وقتی این خبر به نخجوان میرسد آنها مصرانه خواهان این میشوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آنجا برگردد که باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد. (ضبط صوتی، تصویری این کرامت به نقل حضرت آیت الله مکارم (دامظله) در واحد فرهنگی آستانه موجود است.)
مرحوم محدث قمی میفرماید از بعض اساتید خود شنیدم که: مرحوم ملاصدرای شیرازی به خاطر بعضی مشکلات از شیراز به قم مهاجرت فرمود و در قریه کهک اقامت نمود؛ آن حکیم فرزانه هرگاه مطالب علمی بر او مشکل میشد به زیارت حضرت فاطمه معصومه میآمد و با توسل به آن بزرگوار مشکلات علمی بر ایشان حل میشد و از آن منبع فیض الهی مورد عنایت قرار گرفت. [۷۲]
مرحوم محدث نوری نقل فرمودند: که در بغداد مردی نصرانی به نام (یعقوب) مبتلا به مرض استسقاء بود که از معالجه آن نامید شده بودند و به طوری بدنش ضعیف شده بود که توان راه رفتن نداشت. او میگوید: مکرر از خدا مرگم را خواسته بودم تا آنکه در سال ۱۲۸۰ق در عالم خواب سید جلیلالقدر نورانی را دیدم که کنار تختم ایستاده، و به من گفت: اگر شفا میخواهی باید به زیارت کاظمین بیایی. از خواب بیدار شدم و خوابم را به مادرم گفتم. مادرم که مسیحی بود گفت: این خواب شیطانی است. دو مرتبه خوابم برد. این مرتبه زنی را در خواب دیدم با چادر و روپوش که به من گفت: برخیز که صبح شد آیا پدرم با شما شرط نکرد که او را زیارت کنی و ترا شفا بخشد؟ گفتم پدر شما کیست؟ گفت: موسی بن جعفر. گفتم شما کیستی؟ فرمود: من معصومه خواهر رضا هستم. از خواب بیدار شدم و متحیر بودم که به کجا بروم؛ به ذهنم آمد که به خدمت سید راضی بغدادی بروم. به نزد بغدادی رفتم تا به در خانه او رسیدم، در زدم صدا آمد کیستی؟ گفتم: در را بازکن. همین که سید صدایم را شنید به دخترش گفت: در را باز کن که یک نفر نصرانی است آمده مسلمان شود.
وقتی بر او وارد شدم گفتم: از کجا دانستید که من چنین قصدی دارم؟ فرمود: جدم در خواب مرا از قضیه خبر داد. او مرا به کاظمین نزد شیخ عبدالحسین تهرانی برد، داستان خود را برایش گفتم، دستور داد مرا به حرم مطهر حضرت کاظم (علیهالسلام) بردند و مرا دور ضریح طواف دادند عنایتی نشد، از حرم بیرون آمدم احساس تشنگی کردم، آب آشامیدم، حالم منقلب شد و روی زمین افتادم، گویا کوهی بر پشتم بود و از سنگینی آن راحت شدم. ورم بدنم از بین رفت و زردی صورتم به سرخی مبدل شد و دیگر اثری از آن مرض ندیدم. خدمت شیخ بزرگوار رفتم و به دست ایشان مسلمان شدم... [۷۳]
حجةالاسلام و المسلمین آقای شیخ محمود علی اراکی نقل کرد: که من خودم مکرر دیدم شخصی را که از پا عاجز و ناتوان بود که پاهایش جمع نمیشد و قسمت پایین بدن را روی زمین میکشید و با تکیه به دو دست حرکت میکرد، از حالش پرسیدم اهل یکی از شهرهای قفقاز شوروی بود، گفت: رگهای پایم خشکیده است و قادر به راه رفتن نیستم، آمدهام اینجا (قم) انشاءالله شفا بگیرم.
در یکی از شبهای ماه رمضان بود، شنیدیم نقال خانه حرم به صدا درآمد و گفتند: بی بی شخص فلجی را شفا داده است، ما که بعدا با درشکه با چند نفر از همراهان به اراک میرفتیم در شش فرسخی اراک، همان شخص ناتوان را دیدم که با پاهای صحیح و سالم عازم کربلا است و معلوم شد که آن روز او بوده که شفا گرفته، او را به درشکه سوار کردیم و تا اراک همراه ما بود. [۷۴]
آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری نقل فرمودند: که شخصی بود به نام آقا جمال، معروف به هژبر، دچار پادرد سختی شده بود به طوری که برای شرکت در مجالس، بایستی کسی او را به دوش میگرفت و کمک میکرد، عصر تاسوعا آقای هژبر به روضهای که در مدرسه فیضیه از طرف آیت الله حائری تشکیل شده بود، آمد. آقا سید علی سیف (خدمتگزار مرحوم آیتالله حائری) که نگاهش به او افتاد به او پرخاش کرد که: سید این چه بساطی است که درآوردهای، مزاحم مردم میشوی، اگر واقعا"سیدی برو از بی بی شفا بگیر. آقای هژبر تحت تاثیر قرار گرفت و در پایان مجلس به همراه خود گفت: مرا به حرم مطهر ببر، پس از زیارت و عرض ادب با دل شکسته حال توجه و توسلی پیدا کرد و سید را خواب برد. در خواب دید کسی به او میگوید: بلند شو. گفت نمیتوانم. گفته شد: میتوانی بلند شو و عمارتی را به او نشان داده و گفت:
این بنا از حاج سید حسین آقاست که برای ما روضهخوانی میکند، این نامه را هم به او بده. آقای هژبر ناگهان خود را ایستاده دید که نامهای در دست دارد و نامه را به صاحبش رساند و میگفت: ترسیدم اگر نامه را نرسانم دردپا برگردد و کسی از مضمون نامه مطلع نشد حتی آیت الله حائری، ایشان فرمودند: که از آن به بعد آقای هژبر عوض شد گوئی از جهان دیگریست و غالبا" در حال سکوت و یا ذکر خدا بود. [۷۵]
خادم و کلیددار حرم و مکبر آقای روحانی (که از علمای قم و امام جماعت مسجد امام حسن عسکری (علیهالسلام) بودهاند) میگوید: شبی از شبهای سرد زمستان در خواب حضرت معصومه (علیهاالسلام) را دیدم که فرمود: بلند شو و بر سر منارهها چراغ روشن کن. من از خواب بیدار شدم ولی توجهی نکردم. مرتبه دوم همان خواب تکرار شد و من بی توجهی کردم در مرتبه سوم حضرت فرمود: مگر نمیگویم بلند شو و بر سر مناره چراغ روشن کن! من هم از خواب بلند شده بدون آنکه علت آنرا بدانم در نیمه شب بالای مناره رفته و چراغ را روشن کردم و بر گشته خوابیدم. صبح بلند شدم و درهای حرم را باز کردم و بعد از طلوع آفتاب از حرم بیرون آمدم با دوستانم کنار دیوار و زیر آفتاب زمستانی نشسته، صحبت میکردیم که متوجه صحبت چند نفر زائر شدم که به یکدیگر میگویند: معجزه و کرامت این خانم را دیدید! اگر دیشب در این هوای سرد و با این برف زیاد، چراغ مناره حرم این خانم روشن نمیشد ما هرگز راه را نمییافتیم و در بیابان هلاک میشدیم.
خادم میگوید: من نزد خود متوجه کرامت و معجزه حضرت و نهایت محبت و لطف او به زائرینش شدم. [۷۶]
میر سید علی برقعی فرمودند: مردی اظهار میداشت که من در ایامی که سفیر ایران در عراق بودم، همسرم مبتلا به جنون شد به طوریکه کند به پاهایش زدیم، روزی از سفارتخانه به منزل آمدم حال او را بسیار منقلب و آشفته دیدم، داخل اطاق مخصوص خود شدم و از همانجا متوسل شدم به مولا امیرالمومنین (علیهالسلام) و عرض کردم یا علی چند سال است که در خدمت شما هستم و غریب و تنهایم، شفای همسرم را از شما میخواهم. همینطور در حال تحیر بودم که خدایا چه بکنم که یک مرتبه خادمه منزل دوید و گفت آقا بیایید، گفتم همسرم فوت کرد؟ گفت: خیر بهتر شد. من با عجله نزد عیالم رفتم، دیدم با حال طبیعی نشسته، عیالم به من گفت: این چه وضع است، چرا به پاهای من کند زدید؟! برای او توضیح دادم بعد گفتم چه شد که شما یک مرتبه بهتر شدید؟ گفت: در همین ساعات خانم مجللهای داخل اطاق شد گفتم شما کیستید؟ فرمود من معصومه دختر موسی بن جعفر (علیهالسلام) هستم. جدم امیرالمومنین علی (علیهالسلام) امر فرمودند من شما را شفا بدهم و شما خوب شدید... [۷۷]
شفای ضعف چشم
حاج آقا مهدی صاحب مقبره اعلم السلطنه (بین صحن جدید و عتیق) نقل کرده: که من چندی قبل به ضعف چشم مبتلا شدم، بعد از مراجعه به اطباء، اظهار داشتند که چشم شما آب آورده باید برسد تا آنرا عمل کنیم. او میگوید: بعد از آن هر وقت که به حرم مشرف میشدم مختصری از گرد و غبار ضریح را به چشمانم میکشیدم و این عمل باعث شد که ضعف چشم من بر طرف شود به طوریکه الان بدون عینک، قرآن و مفاتیح الجنان میخوانم.
حجه الاسلام حاج آقا حسن امامی چنین نوشتهاند که: روز پنجشنبه دهم رجب ۱۳۸۵ق دختری ۱۳ ساله از اهالی آب روشن آستارا به اتفاق پدر و مادرش به قم آمدند در حالیکه دختر در اثر مرضی دچار عارضه لالی شده بود و قوه گویایی خود را از دست داده بود و با مراجعه به اطباء هم معالجه نشده بود، در حالیکه از دکترها مایوس بودند به کنار قبر مطهر فاطمه معصومه (علیهاالسلام) پناهنده شدند.
به مدت دو شب در کنار ضریح مبارک نشسته گاهی در حال گریه و گاهی با زبان بی زبانی مشغول راز و نیاز بود که یک مرتبه همه چراغهای حرم خاموش گردید. در همان حال دختر مذکور مورد عنایت حضرت قرار گرفت و صیحه عجیبی کشید که خدام و زائرین شنیدند. جمعیت هجوم آوردند تا مقداری از لباس او را به عنوان تبرک بگیرند. خدام دختر را به کشیکخانه بردند تا جمعیت متفرق شدند. دختر گفت: در همان وقت خاموشی چراغهای حرم، چنان روشنایی و نوری دیدم که در تمام عمرم مثل آنرا ندیده بودم و حضرت را دیدم که فرمود: خوب شدی و دیگر میتوانی سخن بگویی و حرف بزنی، من فریاد زدم، دیدم زبانم باز شده است. [۷۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حاج آقا مهدی صاحب مقبره اعلم السلطنه میگوید: مردی از دهات خلجستان قم دچار مرض سل میشود. به پزشکان قم مراجعه میکند ولی نتیجهای نمیگیرد. به تهران میرود و مشغول معالجه میشود تا وقتی که تمام داراییش را خرج میکند اما به نتیجهای نمیرسد، مایوس و تهیدسیت به وطن برمیگردد. در آنجا هم اهالی به او میگویند: تو که در اینجا چیزی نداری، مرضی هم که به آن مبتلا هستی مرضی است مسری، ماندن تو باعث گرفتاری سایر اهالی میشود، پس از اینجا برو.
به ناچار از وطن آواره و با دستی تهی و بدنی رنجور وارد قم میشود و در صحن جدید در ایوان یکی از مقبرههای حرم مطهر در حالی که دل از همه جا بریده و دل به عنایات فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) بسته بود خوابش میبرد، در اثر عنایات بی بی وقتی از خواب بیدار میشود هیچگونه اثری از بیماری در خود نمیبیند.
حاج آقا تقی کمالی، از خدام آستانه مقدسه میگوید: در سال ۱۳۰۲ هـ.ش در آستانه مقدسه متحصن شده و پناهنده به آن بانوی معظمه بودم و در یکی از حجرات صحن نو منزل داشتم، روزگارم به تلخی و سختی سپری میشد و کاملا" تحت فشار بیپولی و نداری قرار گرفته بودم، زندگانی را با قرض از کسبه اطراف حرم میگذراندم تا اینکه یک روز بعد از ادای فریضه صبح خدمت بی بی مشرف شده و وضع خود را به عرض رساندم، در این حال دیدم کیسه پولی روی دامن افتاد، مدتی صبر کردم به خیال اینکه شاید این کیسه پول مال زوار محترم باشد تا به صاحبش رد نمایم، دیدم خبری نشد فهمیدم که مرحمتی خانم است به حجره خود برگشتم وقتی کیسه را باز کردم مبلغ ۴ تومان در آن بود. ابتدا بدهیهایم را پرداختم و به مدت چهارده ماه خرج میکردم و تمام نمیشد تا آنکه روزی حضرت حجه الاسلام والمسلمین آقای حسین حرم پناهی تشریف آوردند و از وضع زندگی من جویا شدند من موضوع را اظهار نمودم در همان ایام به آن عطیه خاتمه داده شد.
این کرامت که به حد تواتر رسیده از این قرار است: که یکی از خدام آن حضرت بنام میرزا اسدالله، به سبب ابتلای به مرضی انگشتان پایش سیاه شده بود، جراحان اتفاقنظر داشتند که باید پای او بریده شود تا مرض به بالاتر از آن سرایت نکند، قرار شد که فردای آن روز پای او را جراحی نمایند. میرزا اسدالله گفت: حال که چنین است امشب مرا ببرید حرم مطهر دختر موسی بن جعفر (علیهالسلام). او را به حرم بردند، شب هنگام خدام در حرم را بستند و او پای ضریح از درد پا مینالید تا نزدیک صبح، ناگهان خدام صدای میرزا را شنیدند که میگوید: در حرم را باز کنید حضرت مرا شفا داده، در را باز کردند دیدند او خوشحال و خندان است. او گفت:
در عالم خواب دیدم خانمی مجلله آمد به نزد من و گفت چه میشود ترا؟ عرض کردم که این مرض مرا عاجز نموده و از خدا شفای دردم یا مرگ را میخواهم، آن مجلله گوشه مقنعه خود را بر روی پای من کشید و فرمود: شفا دادیم ترا. عرض کردم شما کیستید؟ فرمودند: مرا نمیشناسی؟! و حال آنکه نوکری مرا میکنی، من فاطمه دختر موسی بن جعفرم.
بعد از بیدار شدن، قدری پنبه در آنجا دیده بود آنرا برداشته و به هر مریضی ذرهای از آن را میدادند و به محل درد میکشید، شفا پیدا میکرد. او میگوید: آن پنبه در خانه ما بود تا آن وقتی که سیلابی آمد و آن خانه را خراب کرد و آن پنبه از بین رفت و دیگر پیدا نشد. [۸۱]
شفای چشم دختر ده ساله
آقای حیدری کاشانی (واعظ) نقل میکند که یکی از رفقای روحانی ایشان در محضر آیت الله بهاءالدینی (رحمةاللهعلیه) نقل میکرد: که روزی دیدیم بر روی مردمک چشم دختر ده ساله ما دانه کوچکی پیدا شده، وقتی به دکتر متخصص مراجعه کردیم بعد از معاینه، ایشان اظهار نمودند که باید عمل شود ولی عمل خطر دارد.
دختر، وقتی این را شنید بنا کرد ناراحتی کردن و اینکه من عمل نمیخواهم و میگفت: مرا به حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) ببرید. این را گفت و با سرعت به طرف حرم دوید، ما هم به دنبال او آمدیم تا رسید به حرم، شروع کرد به گریه کردن و خطاب به بی بی گفت: یا حضرت معصومه من عمل نمیخواهم و چشم خود را به ضریح حضرت میمالید و حال عجیبی داشت، ما هم از دیدن این منظره منقلب شدیم، بعد از این حالت توسل، او را بغل کردم و دلداری دادم و به او گفتم: خوب خواهی شد، او را داخل صحن حرم مطهر بردم، ناگهان نگاهم به چشم او افتاد دیدم هیچگونه اثری از آن دانه خطرناک وجود ندارد.
عطای مخارج میهمانی
آقای حیدری کاشانی میفرماید: روزی که ما در منزل چیزی برای پذیرایی نداشتیم عدهای از کسانی که در شهرستان محل تبعید ما (بیرجند) با ما آشنا بودند، به منزل ما آمدند، من متحیر بودم که چکنم؟ آمدم حرم و همان داخل صحن عرض کردم: بی بی جان خودتان وضع ما را میدانید، این را که گفتم در وسط حرم در حال حرکت بودم که صدای خانمی را - که مرا صدا میکرد - شنیدم، ایستادم، او مبلغی پول به من داد و گفت این مال شماست. من به حرکت خود ادامه دادم؛ مجددا" آن خانم مرا صدا زد و مبلغ دیگری پول به من داد و گفت: این هم مال شماست. اینجا بود که رو کردم به گنبد حضرت و عرض کردم: بی بی جان، بسیار متشکرم. برگشتم به خانه و با آن مبلغ وسایل پذیرایی لازم را فراهم نمودم. خانم ما (که از بیپولی ما مطلع بود) گفت: پول را از کجا تهیه کردی؟ گفتم: فاطمه معصومه (علیهاالسلام) عنایت فرمود.
شفای زائر امام رضا
آقای حیدری کاشانی میگوید: بعد از یک دهه سخنرانی در مسجد گوهرشاد، خانمی پیش من آمد و گفت: پسر جوان مریضی داشتم که شبی حضرت رضا (علیهالسلام) را در خواب دیدم، حضرت فرمود: یکی از دو مریضی جوانت را شفا دادم، مریضی دوم او را خواهرم در قم شفا خواهد داد به نزد خواهرم در قم برو. حال که شما عازم قم هستید این شصت تومان را داخل ضریح حضرت بینداز، من چند روز دیگر به قم خواهم آمد. من به او گفتم: شما موقع آمدنتان به مشهد به قم نرفتید؟ گفت: نه.
گفتم: این فرمایش حضرت گلایهای بوده از شما که چرا در طول راه مسافرت به مشهد به زیارت خواهر ایشان نرفتهاید؟ (کرامات نقل شده از آقای حیدری کاشانی ضبط صوتی و تصویری و در واحد سمعی، بصری آستانه مقدسه موجود است.)
شفای دختر آذربایجانی
دختری چهارده ساله از اهالی ماکو، از شهرهای آذربایجان که خود با ما چنین سخن میگوید: رقیه امان الله پور هستم از اهالی (شوط) ماکو، چهار ماه پیش بر اثر یک نوع سرماخوردگی از هر دو پا فلج شدم، خانوادهام مرا به بیمارستانهای مختلف در شهرهای ماکو، خوی و تبریز بردند، ولی همه پزشکان پس از عکسبرداری و انجام آزمایش مکرر، از درمانم عاجز شدند و من دیگر نمیتوانستم پاهایم را حرکت دهم تا اینکه چهارشنبه شب (۱۳۷۳/۰۲/۲۱) در عالم رویا دیدم که خانمی سفیدپوش سوار بر اسبی سفید به طرف من آمدند و فرمودند:
چرا از همان ابتدای بیماری پیش من نیامدی تا شفایت دهم؟ با اضطراب از خواب پریدم و جریان خواب را با عمو و عمهام در میان گذاشتم و آنها نیز بلافاصله مقدمات سفر به قم را فراهم آوردند. لذا روز جمعه (۱۳۷۳/۰۲/۲۳) ساعت ۷/۳۰ دقیقه بعدازظهر به حرم مطهر مشرف شدیم. پس از نماز، مشغول خواندن زیارتنامه شدم که ناگهان صدای همان خانمی که در خواب دیده بودم به گوشم رسید که فرمود: بلند شو، راه برو، که شفایت دادم. من ابتدا توجهی نکردم و باز مجددا" همان صدا با همان الفاظ تکرار شد، اینبار به خود حرکتی دادم و مشاهده کردم که قادر به حرکت میباشم و مورد لطف آن بی بی دو عالم قرار گرفتهام. (این کرامت از زبان فرد شفا یافته با صدا و تصویر توسط سمعی و بصری آستانه مقدسه ضبط شده است.)
شفای تشنج اعصاب
خواهر پروین محمدی اهل باختران در سال سوم دبیرستان مبتلا به تشنج اعصاب شدند و پس از بیاثر بودن معالجات مکرر و ناامیدی از همهجا همراه خانواده عازم مشهد مقدس میشوند به امید شفا از امام رضا (علیهالسلام).
اکنون مادر ایشان این کرامت را اینگونه بیان میفرمایند: وقتی به قم رسیدیم با خود گفتم خوبست اول به زیارت خواهر امام رضا (سلاماللهعلیها) برویم اگر جواب نداد به مشهد میرویم؛ ساعت ۲ بعد از نیمه شب بود که به قم رسیدیم، ساعت ۹ صبح به حرم مشرف شدیم و دختر را که بهسختی خوابش میبرد و در اثر تشنج اعصاب دچار مشکلاتی میشد با حال توجه و توسل به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها)، به نزدیک ضریح بردم و براحتی خوابید.
پس از مدتی که نماز ظهر و عصر گذشت بوی عطر عجیبی حرم را گرفت و دیدم دست راست دخترم سه مرتبه به صورتش کشیده شد و رنگ او برافروخته شد و گوشه چادر او را که به ضریح بسته بودم باز شد؛ در همین حال دخترم به راحتی از خواب بیدار شد و گفت مادر کجاییم؟
گفتم: حرم حضرت معصومه (سلاماللهعلیها). گفت: مادر گرسنهام!! من که ماهها بود حسرت شنیدن این کلمه را از او داشتم، گفتم: برویم بیرون حرم؛ با هم داخل صحن حرم شدیم از او پرسیدم: احساس ناراحتی نمیکنی؟ گفت: نه، الحمد الله خوب هستم. و من احساس کردم که حالت او طبیعی شده است و از حضرت معصومه تشکر مینماییم. (این کرامت روز پنجشنبه ۷۳/۰۴/۰۲ هـ.ش واقع شده که ضبط صوتی، تصویری گفتگوی یاد شده در واحد سمعی، بصری آستانه موجود است.)
شفای مرد فلج
روز چهاردهم شعبان برابر با ۲۶ دیماه ۱۳۷۳ هـ.ش و در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان بارگاه ملکوتی کریمه اهل بیت (علیهمالسلام) پذیرای میهمانی است که از راه دور آمده، او همسایه برادر است که به دعوت خواهر او به امید شفا به این بارگاه رو آورده است، او امیرمحمد کوهی ساکن مشهد و کارمند سابق اداره امور اقتصادی و دارایی آن شهر است که داستان خود را چنین بیان میکند:
سه سال بود که به بیماری فلج مبتلا بودم و قادر به حرکت نبودم و با ویلچر حرکت میکردم، پیش اطباء متخصص مشهد و تهران رفتم و مراحل مختلف درمان را (از عکس و آزمایش و سی تی اسکن و غیره) گذراندم و بارها در بیمارستان بستری شدم و در مجالس دعا و توسل در حرم حضرت رضا (علیهالسلام) به قصد شفا شرکت کردم ولی عنایتی نشد در همین اواخر به خاطر ناراحتی زیاد خود و خانوادهام به حرم مشرف شدم و با سوز دل عرض کردم: آقا! شما غیر مسلمانان را محروم نمیکنید پس چرا به من شیعه توجه نمیفرمایید؟! آقا یا جوابم را بده یا میروم قم و به خواهرتان شکایت میکنم و او را واسطه قرار میدهم، آنگاه خطاب به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) عرض کردم: من که همسایه برادر شما هستم و فردی عائلهمندم و در عمر خود خیانتی نکردم و در حد توان درستکار بودم چرا ایشان مرا شفا نمیدهند؟
بعد از این توسل و عرض گلایه در عالم خواب خانمی را دیدم به من فرمود: شما باید به قم بیایی تا شفایت دهم.
عرض کردم شما که به خانه ما آمدی و میهمان ما هستی همینجا شفایم بده، من پولی ندارم که به قم بیایم.
فرمود: شما باید به قم بیایی.
من خوابم را به عیال و فرزندانم نقل کردم، پس از مدتی پسرم به من گفت: پدر! ما که همه دارایی خود را در راه معالجه شما خرج کردیم، من مبلغی - را از فروختن چند جعبه نوشابهای که در خانه داشتیم - تهیه نمودم، این را خرج سفر کنید و به قم بروید، امیدوارم که شفا پیدا کنید.
من راهی قم شدم، پس از رسیدن به قم وضو گرفتم و وارد حرم شدم، از دو نفر تقاضا کردم زیر بغلهای مرا گرفته و کنار ضریح ببرند، مرا کنار ضریح بردند (خسته بودم و ناتوان) بعد از زیارت و التجاء بسیار همان کنار ضریح پتوی خود را به سر کشیده، خوابم برد.
در عالم خواب خانمی را دیدم با چادر مشکی و روبندی سبز رنگ به من فرمود: پسرم خوش آمدی، اکنون شفا یافتی برخیز، تو هیچ بیماری نداری. عرض کردم: من بیمار و زمینگیرم. ایشان پیاله گلی پر از چای را به دست من داد و فرمود: بخور.
من چای را خوردم، ناگهان از خواب بیدار شدم دیدم میتوانم روی پا بایستم، از جا برخاستم و خود را به ضریح مقدس رساندم و بالاخره در این روز، عیدی خود را از بی بی گرفتم. (این کرامت ضبط صوتی و تصویری شده و در سمعی، بصری آستانه موجود است.)
حرم و آستانه مقدسه
پس از به خاکسپردن حضرت فاطمه معصومه(س)، مردم بر قبر ایشان سایهبانی از بوریا برافراشتند تا آنکه زینب دختر اماممحمدتقی(ع) قبهای بر تربت ایشان بنا کرد.[۳۹] در کوی و میدان میر قم، مسجد و مدرسهای است که آن را ستّیّه (مخفف سیّدتی) مینامند[۴۰] و آنجا سرای موسیبنخزرج بوده و فاطمه معصومه(س) در آنجا نماز گزارده است[۴۱] و محراب آن حضرت محل زیارت مردم است.[۴۲] مردم در روز شهادت امامکاظم(ع) برای عرض تسلیت به آنجا میروند.[۴۳] بنای زینب(س) دستکم تا سال ۳۷۸ق سرپا بوده است.
در سال ۳۵۰ق زیدبناحمد اصفهانی حاکم قم، سردر بقعه را از جانب رودخانه توسعه داد[۴۴] و در ۴۷۷ق امیرابوالفضل عراقی به اشاره شیخ طوسی بقعه فاطمه معصومه(س) را بازسازی کرد. سلطانمحمد الجایتو (۷۱۶ق) به آبادانی قم و حرمهای آن پرداخت. کاشیهای موجود در آستانه که تصویر سواران مغول را نمایش میدهند، از آثار او هستند. در دوره صفویه آستانه فاطمه معصومه(س) شکوه و جلالی یافت. در این دوره خادمان و حافظان و زائران را مهمان و برایشان هزینه میکردند و در دوره قاجار بر توسعه آن افزوده شد.[۴۵] آستانه فاطمه معصومه(س) از گذشته دارای موقوفات باارزشی بوده و املاک، کتابخانه و موزهای معتبر و آکنده از ذخایر معنویِ نفیس را در خود جای داده است.[۴۶]
این آستان که در زمان رژیم پهلوی زیر نظر دربار و اوقاف اداره میشد[۴۷] و پس از پیروزی انقلاب اسلامی امامخمینی در ۱۹/۱۲/۱۳۵۷ در حکمی احمد مولایی را به عنوان تولیت آن انتخاب کرد و در آن حکم تصریح کرد وی در همه امور مربوطه با احمد آذری قمی و مجتبی طباطبایی مشورت کند.[۴۸] در ۲۹/۵/۱۳۵۹ مولایی از امامخمینی تقاضا کرد آستانه به صورت مستقل اداره شود که ایشان اجازه داد آستانه و موقوفات آن زیر نظر شخص «فقیه» اداره شود.[۴۹] بخشی از مستقلات آستانه از گذشته در اجاره مردم قرار داشت و با وقوع انقلاب اسلامی این تصور در میان برخی بهوجود آمد که نیازی به پرداخت مبلغ اجاره نیست و برخی این موضوع را به امامخمینی نسبت میدادند. ایشان در پاسخ استفتائی دراینباره، این شایعه را تکذیب کرد و لازم دانست که مستأجران آستانه مبلغ اجاره را بپردازند.[۵۰]
حرم حضرت فاطمه معصومه(س) از گذشته یکی از عبادتگاههای شیعیان بوده است[۵۱] و بزرگترین مراکز علمی و مهمترین حوزههای علمیه جهان تشیع در شهر قم تأسیس گردید و اهمیت زیارت ایشان، علمای فراوانی را به سوی این شهر جذب و موجب تحوّلات تازه و موثّری درگسترش تشیّع گردید.[۵۲] یکی از دلایل هجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم در سال ۱۳۰۰ وجود مرقد فاطمه معصومه(س) در این شهر بود.[۵۳] حائری یزدی تا مدت زیادی درس و نمازهای خود را در مسجد بالاسر حرم اقامه میکرد[۵۴] سیدحسین بروجردی نیز به سبب وجود فاطمه معصومه(س) در قم اقامت کرد[۵۵] (ببینید: حوزه علمیه قم و سیدحسین بروجردی).
امامخمینی با توجه به روایات نقل شده دربارهٔ اهمیت قم،[۵۶] این شهر را بهشت برین نامیده و وجود فاطمه معصومه(س) را موجب نورانیت و قداست آن دانسته است. ایشان در پاسخ توهین و شبههافکنی علیاکبر حکمیزاده در کتاب اسرار هزارساله دربارهٔ مزارهای اولیای خدا ازجمله فاطمه معصومه(س) یادآور شده حرم آن حضرت از عبادتگاههای بزرگ شیعیان است که شبانهروز در آن خانه، مردم به ذکر خدا مشغولاند و توهین به چنین مسجد و معبدی جز کینه به فرزندان علی(ع) ریشهای ندارد.[۵۷]
از سوی دیگر، حرم فاطمه معصومه(س) که از گذشته ازجمله در نهضت مشروطه نقشآفرین بود و علمای تهران در جریان هجرت به قم در حرم ایشان متحصن شدند[۵۸]؛ در دوران نهضت اسلامی نیز یکی از مراکز آن بهشمار میآمد؛ چنانکه در اسفند ۱۳۴۱ امامخمینی در جمع مردم قم و زائران حضرت معصومه(س) سخنرانی مبسوطی کرد و دربارهٔ همهپرسی فرمایشی محمدرضا پهلوی به مردم هشدار داد.[۵۹] ایشان در سیزدهم خرداد ۱۳۴۲ مصادف با عاشورای ۱۳۸۳ق نیز در جمع مردم قم و زوار حرم فاطمه معصومه(س) سخنرانی کرد و به هتک حرمت مدرسه فیضیه و اذیت و کشتن طلاب بهشدت اعتراض کرد و از زائران خواست که به مدرسه فیضیه بروند و جنایتهای مأموران رژیم پهلوی را از نزدیک ببینند[۶۰] (ببینید: حمله به مدرسه فیضیه).
ایشان برخی دیدارهای خود با شخصیتها را در ارتباط با انقلاب اسلامی در حرم قرار میداد.[۶۱] ایشان در آبان ۱۳۵۶ در یک سخنرانی در نجف نیز دربارهٔ اهانت رژیم پهلوی به حرم فاطمه معصومه(س) سخن گفت.[۶۲]
در اوائل دوره تبعید امامخمینی در عراق جلسات دعای توسل پس از نماز مغرب و عشا در رواق بالای سر فاطمه معصومه(س) برگزار میشد و زائران حضرت را به خود جذب میکرد.[۶۳] معمولاً دعا را محمدرضا مؤیدی قمی میخواند و شرکتکنندگان از امامخمینی به عنوان مرجع دور از وطن یاد و برای سلامتی ایشان دعا میکردند. در شبهای پرجمعیت مانند شب جمعه یا وفات و اعیاد ائمه(ع) یک نفر سخنرانی میکرد و طلاب پس از سخنرانی با تغییردادن لباسِ سخنران، او را فراری میدادند. در برخی از شبها مراسم به تظاهرات تبدیل میشد و جمعیت از صحن بزرگ وارد فیضیه میشدند.[۶۴]
در نوروز ۱۳۴۴ همزمان با تحویل سال، طلاب انقلابی در حرم فاطمه معصومه(س) دعای توسل برگزار کردند و طلبهای به نام غلامحسین فلاح یزدی با سخنرانی کوتاه با اشاره به قیام پانزده خرداد به تبعید امامخمینی و بازداشت تعداد بسیاری از روحانیان انقلابی اعتراض کرد که با واکنش مأموران مواجه شد.[۶۵] نیروهای رژیم در چند نوبت به این مراسم حمله کردند و تعدادی از شرکتکنندگان در مراسم دعا بازداشت و زندانی شدند؛ چنانکه در یک نوبت هجده نفر بازداشت و روانه زندان شدند تا آنکه مأموران دولتی این جلسه را تعطیل کردند.[۶۶] در سال ۱۳۵۴ نیز طلاب در بزرگداشت پانزده خرداد ۱۳۴۲ تظاهراتی در میدان آستانه و مدرسه فیضیه برگزار کردند که تعدادی مجروح و بازداشت شدند. (ببینید: هفده خرداد).
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
شعر
شاعران بسیاری در مدح و منقبت و مرثیه فاطمه معصومه شعرها سرودهاند؛ از مشهورترین آنها میتوان به شاعران ذیل اشاره کرد: شوریده شیرازی، فتحعلی خان صبا، سید احمد هاتف اصفهانی، ملک الشعراء، سروش اصفهانی، احمد چگینی، ظهیر لاهیجی و محمدصادق ناطق.[۱۵۹] همچنین از علماء و مراجع تقلید شیعه معاصر نیز، در مدح و مرثیه او اشعاری گزارش شدهاست؛ افرادی چون: لطفالله صافی گلپایگانی، روحالله خمینی، حسین وحید خراسانی، محمدعلی اراکی، علی صافی گلپایگانی، جواد محدثی، محمد محمدی اشتهاردی و محمدباقر ایروانی.[۱۶۰] اشعار مدحی که برای فاطمه سروده شدهاند، محتوایی در ستایش او، توصیف سفرش و بعضاً مدح شهر و اهالی قم است. شاعران در این اشعار، بین وضعیت فاطمه در شهر قم و وضعیت زینب بنت علی در شهر کوفه و شام بعد از اسارت در نبرد کربلا مقایسههایی را مطرح کردهاند.[۱۶۱] او به جهت جایگاه ویژهاش در نزد شیعه، همواره با فاطمه زهرا مقایسه میشود.[۱۶۲] به گزارش محمدبیگی، در گلوگاه ساق گنبد فاطمه معصومه، اشعاری از فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق نقش بستهاست. اشعار به شرح زیر است:[۱۶۳]
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه - ای بانویِ مظلومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو دخترِ موسائی ، ای دُختِ وَلِیُّ اللّه ، هستی به رضا خواهر ، ای اُختِ وَلِیُّ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی به جواد عمّه ، عَمَّه به وَلِیُّ اللّه - تو پشت و پناهِ ما ، ای یاوَرِ حِزبُ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی تو در این دنیا ، بر ما مَدَد و یاوَر - هَم هستی شفیعِ ما ، فردا به صفِ محشر
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو آمدی از یَثرِب ، ایران و به شهرِ قُم - از یُمنِ حضورِ تو ، شد درد و بلاها گُم
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
چون ساکنِ قُم گشتی ، قُم از تو درخشان شد - نور تو به دلهامان ، همچون مَهِ تابان شد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در شهرِ قُم و ایران ، هستی تو چنان خورشید - مهرِ تو به قلبِ ما ، نورِ تو به دل تابید
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
مدیونِ رضا و تو ، اَمنِیَّتِ ایران است - آرامشِ ما از تو ، هَم شاهِ غریبان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در سایه یِ تو نعمت ، بر ما چه فراوان شُد - اَلطافِ تو بر ماها ، چون ریزشِ باران شُد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
اَیّامِ وفاتِ تو ، این دیده چه گریان است - غمگین به عزایِ تو ، این سینه یِ بریان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
بنگر که رضا بهرت ، غمگین وعزادار است - هَم اِبنُ الرّضا بهرت ، محزون دل و غمبار است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هَم اهلِ قُم و ایران ، غمگین به عزایِ تو - هَم باقِرِیِ غمگین ، در نوحه برایِ تو
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیهاسلام پائیز1402
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
فاطمه آن دُختِ وَلِیِّ خُداست - عَمّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُداست
دُختِ اِمام، عَمّه و اُختِ اِمام - باد زِ ما بَر او درود و سلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ...
فاطمه آن دُخترِ کاظم بُوَد - به نیکی و به حق مُلازِم بُوَد
فاطمه آن دخترِ موسی بُوَد - آنکه دو دستش یَدِ بیضا بُوَد
فاطمه آن خواهر و اُختُ الرِّضاست - دُختِ نبی، فاطمه و مرتضی است
اُختِ اِمامِ هشتمِ شیعیان - به مشهدش چِشمِ تمامِ جهان
فاطمه آن عَمَّه یِ اِبنُ الرِّضا - آنکه بُوَد نبیره یِ مرتضی
عَمَّه یِ آن تقی، اِمامِ جواد - جوانترین رَهبرِ کُلِّ عِباد
فاطمه آن حضرتِ معصومه است - همنامِ آن زهرایِ مظلومه است
آنکه به قُم شده نگینِ جهان - آنکه بُوَد مَلجاءِ ما شیعیان
فاطمه آن شافعه یِ محشر است - او دُخترِ حیدر و پیغمبر است
یا فاطمه، اِشفَعِی لِی فِی الجَنَّة – حُبِّ تو چون حُبِّ علی است جُنَّة
عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة، وَصیُّ المصطفی حَقّاً، إمامُ الإنسِ و الجِنَّة...
شأن بُزُرگی است به نَزدِ خدا - برایَت ای فاطمه، بنتُ الهُدا
نَزد خدا تو راست قُربی نکو - نَزد خدا تو را بُوَد آبرو
یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ...
سَیِّدتی شفاعتِ ما نما - شفیعِ ما شو تو به نزدِ خدا
سَیِّدتی حاجتِ ما کُن روا - قسمتِ ما مدینه و کربلا
سَیِّدتی قروضِ ما کُن اَدا - ما همه هستیم تو را جان فدا
به باقری و جُمله یِ زائرین - کُن نظر و مرحمت ای بی قرین
سروده شده ایام ورود حضرت به قم و رحلت و شهادت آن بانوی معصومه پائیز ۱۴۰۲
حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور
خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی
خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه
دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی
عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه
از سروده های حجت الاسلام باقری پور
ای دختر عقل و خواهر دین - وی گوهر درج عز و تمکین
عصمت شده پایبند مویت - ای علم و عمل مقیم کویت
ای میوه شاخسار توحید - همشیره ماه و دخت خورشید
وی گوهر تاج آدمیت - فرخنده نگین خاتمیت
شیطان به خطاب «قم» براندند - پس تخت ترا به قم نشاندند
کاین خانه بهشت و جای حواست - ناموس خدای جایش اینجاست
اندر حرم تو عقل ماتست - زین خاک که چشمه حیاتست
جسمی که در این زمین نهان است - جانیست که در تن جهان است
این ماه منیر و مهر تابان - عکسی بود از قم و خراسان
ایران شده نوربخش ارواح - مشکاة صفت به این دو مصباح
از این دو حرم دلا چه پرسی - حق داند و وصف عرش و کرسی
هر کس به درت به یک امیدی است - محتاج تر از همه «وحیدی» است
سروده آیت اله وحید خراسانی
آیتی از خداست معصومه - لطف بی انتهاست معصومه
عطر باغ محمدی دارد زاده - مصطفی است معصومه
پرتوی از تلألؤ زهرا - گوهری پربهاست معصومه
ماه عفّت نقاب آل کسا - دختر مرتضی است معصومه
اختری در مدار شمس شموس - یعنی اخت الرضاست معصومه
زائران، یک در بهشت این جاست - تربتش باصفاست معصومه
در توسل به عترت و قرآن - باب حاجات ماست معصومه
شاعر:حسان
به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام - به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام
تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو - بـــر آن مقام رفیــع و بـر این مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار - هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طلیعه صبــح - بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام
در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو - زپای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام
به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین - ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد - به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام
شاعر:سراج
تو مجموعه ی لطف و جود و عطایی - تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی
تو دریاچه نه؛ بَحر بی انتهایی - چه گویم که هستی؟چه گویم چه هایی؟
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی - تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی
تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی
تو در دوره ی خویش خیرالنّسایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تویی راحت جان موسی بن جعفر - تویی روح و ریحان موسی بن جعفر
تویی یاس بُستان موسی بن جعفر
تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو عَذراترین مریم اهل بیتی - تو در هر دمی همدم اهل بیتی
در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی
تو تندیس آن چارده مُقتدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
هُمای بهشتی و عرش آشیانی
که در عُشّ دین صاحب آستانی - تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی
بهشت خداوند در خاک مایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو مانند کلثوم، زینب ترینی - خدیجه وقار اَستی و بی قرینی
وفادار مانند اُمّ البنینی
تو منظومه جمع معصومه هایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
چه گویم؟ که بابا ثنای تو گفته - فداها ابوها برای تو گفته
به مدحت ولیّ خُدای تو گفته - که در حشر تو شافع شیعه هایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
در اطراف صحنت غُباریم بانو - به درگاه تان خاکساریم بانو
به لطفت در این شهر داریم بانو
عجب کاظمینی؛ عجب کربلایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی - تو همشیره ی شخصِ شَمس الشّموسی
درِ خانه ات از پی خاک بوسی - رسیدند صدها چو شیخ بهایی
تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
از این در چو بُردیم فیض دو چندان - طمع کار گشتیم ما مستمندان
به اقرار ما فرقه ی دردمندان
تو با درد هر بینوا، آشنایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
اگرچه در این خاک کم غم ندیدم - در این شوره زار آب زمزم ندیدم
به من درد دادند و مرهم ندیدم
ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
به این خسته حال مجاور نظر کن - تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن
به من هم به عنوان زائر نظر کن
تو رُخصت دهی می شوم نینوایی - تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی
محمد قاسمی
عزیزی آن چنان که جایگاهت قلب ایران است - بزرگی آنچنان که عقل دروصف توحیران است
طبیبی در جوار مرقدت بیمار بسیار است - کریمی در حریم قدسی ات سائل فراوان است
قدم هایت به خاک مرده طعم زندگی بخشید - نگاهت خاستگاه بی بدیل ابر و باران است
زیارتنامه تو بر لب معصوم شد جاری - همین یعنی زیارتنامه ات هم شأن قرآن است
به عشق فاطمه قم را زیارت کردم و دیدم - غلط بوده که قبر حضرت صدیقه پنهان است
مرا با نقشه کاری نیست، از قم می شوم زائر - اگر قصدم رسیدن بر در شاه خراسان است
علی سلیمیان
ای حرمت نور عَلی کلِّ نور - وارث زهراییِ قلبِ صبور
خواهرِ شمس، دخترِ محجوبِ ماه - ای که شدی خالی از هر اشتباه
چادرِ تو بر دلِ شب سر پناه - جلوه گرفت از رخِ تو چشمِ ماه
فاطمه اِی عمّه ساداتِ عشق - خواهرِ سلطان و مباهاتِ عشق
شمسِ شرَف، دختر ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
نجمه کند در دو جهان سروَری - چون که کند بر سرِ تو مادری
ای همه جود و کرم، همچون رضا - آیه تطهیر و گلِ مرتضی
دختر حیدر نسبِ فاطمی - بانویِ مظلوم بنی هاشمی
فاطمه ثانیِ در شهر قم - دختر محجوبِ امامِ هفتم
زینتِ موسی گلِ سرسبزِ عشق - می زَند از یادِ شما نبضِ عشق
جلوه تو، آینه دارِ علی است - عصمتِ زهراییِ تو منجلی است
از شرف خاک شما شهرِ قم - شور گرفت از ازدحامِ مردم
منشاء و سرمایه در یایِ عشق - خواهر آواره صحرای عشق
ای که چو زینب، لبِ خواهر مدام - می زند از عشق برادر، کلام
نام رضا وِرد زبانِ تو شد - در همه جا عشقِ عیانِ تو شد
معدن ایمان و کرامات و علم - با دلِ زینب شده ای کوهِ حلم
از حرَمِ قدسی اَت ای مَهلقا - نیست دِگر فاصله ای تا خدا
می رسم از کوی تا با نام عشق - مثل کبوتر به سرِ بامِ عشق
بانویِ عشق و ادب و ذوالکرَم - تذکره ای دِه که بیایِم حرم
سخت دلم تنگِ حریمَت شد - تنگِ دل و دستِ کریمَت شده
اذن بده زائر رویَت شوم - شاعرِ دل خسته کویت شوَم
در حرمِ عشق مرا جا بده - هر چه خوب است همان جا بده
محضِ گلِ روی رضا کن نگاه - خواهر سلطان بده ما را پناه
بانویِ قم خواهرِ سلطان ما - چاره عشق علّتِ درمان ما
دردِ دلم با تو دوا می شود - هر گره با دست تو وا می شود
نام شما عزّتِ ایران زمین - عشق شما شوکتِ این سرزمین
روشنی عرشِ حرم دستِ تو - شاخه گل فرشِ حرم مست تو
عطرِ گلِ فرشِ حرم گوئیا - آمده از باغ بهشتِ رضا
هر که در این خانه نشان می شود - هر نفسش مشک فشان می شود
هر در از این صحن و سرا یک بهشت - عشق شما خوبترین سرنوشت
منصوره محمدی
آن که در شأن نزول خود به کوثر رفته است - فاطمه نامش شده از بس به مادر رفته است
از مقام نجمه چیزی کم نخواهد شد که هیچ - افتخارش نیز شد مادر به دختر رفته است
عجز خود را در بیان کردن، نموده آشکار - هرکسی در وصف این بانو به منبر رفته است
سر درآوردم به ناگاه از دل سُلطانِ طوس - هر زمان ذهنم فرو در فکر خواهر رفته است
با فداها گفتنِ موسیِ بن جعفر، شک نکن - شأن او بسیار از مریم، فراتر رفته است
او تحمّل کرده ما را سال های سال، چون - وقت کظم غیض به موسی بن جعفر رفته است
زائر او رتبه اش با زائر سُلطان یکی ست - چونکه این خواهر تماماً به برادر رفته است
با سروری بی نظیر آمد برون از آن حرم - هر دلی که وقت پابوسی مُکدّر رفته است
مرقدش، خاصیّتش این است، زائر دفعتاً - پایْ بوس یازده فرزند حیدر رفته است
نه فقط او را زیارت کرده زائر، باطناً - در مدینه خانه زَهرای اطهر رفته است
پیش از محشر، به جنّات خُدا داخل شده - هر کسی یک بار حتّی سمت این در رفته است
در طریق وصل چون ما راه رفتن خوب نیست - خوش به حال آنکه دراین راه باسررفته است
دم به دم در قبر مهمانند او را اهل بیت - هر کسی بر آستانْ بوسی مکرّر رفته است
کفش را از پا در آر اینجا که این محدوده را - هر سحر پیش از اذان جبریل با پَر رُفته است
محمّد قاسمی
خیر کثیر و معنی آیات کوثر است - قائم مقام حضرت زهرای اطهر است
او فاطمه است، فاطمه دیگر قم است - عرش خدا به زیر قدم های او گم است
او دختر است، دختر یک نور بی حد است - او خواهر است، خواهر سلطان مشهد است
او شافعه است، شافعه روز محشر است - هستی ز اوست، هستی موسی ابن جعفر است
موسای این قبیله به او فخر می کند - عالم به هر وسیله به او فخر می کند
از کودکی عصای ولی خدا شده - از هر بدی، به دست خدایش رها شده
از قلعه های علم و ادب، درب، کنده است - روح الامین به عرش علومش پرنده است
حجب و حیا ز هر عملش آبرو گرفت - مولا رضا ز آب وضویش، وضو گرفت
در بحر حق بسان سفینه است مرقدش - و شعبه ای ز خاک مدینه است مرقدش
خیل ملائکه همه حیران درگهش - امثال بهجتند غلامان درگهش
جعفر ابوالفتحی
مهربانی، کریمه ای خانم - بانوی بی بدیل؛ معصومه
التماس قنوت گریه من - الدخیل الدخیل معصومه
شرف الشمس شهر قم هستی - از تبار و ذراری خورشید
پای دَرست ملائکه حاضر - ای پناه مراجع تقلید
صحن بالا سر تو منزل نور - مهبط جبرئیل این صحن است
بال جمله ملائک عرشی - زیر پاهای زائرت پهن است
حرم اهل بیت صحن شماست - حرم خانواده زهرا
کربلا و مدینه و مشهد - نجف و کاظمین و سامرّا
وقت تجدید عهد با زهرا - شهر یثرب اگر نشد قم هست
گره هایم نگفته وا شده است - تا قسم به امام هشتم هست
گرچه چنگ خزان به جان تو و - جان ایل و تبارت افتاده
پاره پاره ولی نشد هرگز - نامه ای که رضا فرستاده
بین این کوچه ها خدا را شکر - محترم مانده گوشواره تو
لاأقل هلهله نشد بر پای - چشم گریان و پر ستاره تو
گرچه خم شد قدت ز فاصله ها - ذبح اطفال را ندیدی تو
حضرت زینب امام رضا - تلّ و گودال را ندیدی تو
تشنه ای را که زیر یک دشنه - دست و پا میزند که جان بدهد
حق او نیست شمر با پایش - جسم زخمیش را تکان بدهد
محسن حنیفی
این زن که خاک قم به وجودش معطر است - تکرار آفرینش زهرای اطهر است
تکرار آفرینش افلاک بر زمین - تکرار آفرینش عرش مصوّر است
این جلوه فرشته صفت این شکوه غیب - بر خاک می نشیند و از خاک برتر است
دست سخاوتش پر از آمال دوستان - چشم محبتش به غریبان مضطر است
همشیره شقایق و همراز رازقی - با آفتاب مشرقی عشق خواهر است
این زن که از نیایش او مست عالم اند - معصومه است مریم آل پیمبر است
نجاتی
ای چشمه های نور تو روشنگر دلم - ای دست آسمانی تو بر سر دلم
راز دلم، نیاز دلم، باور دلم - سوی تو دست و پا زده بال و پر دلم
ای حضرت کریمه! تو را می زنم صدا - من آشنای دردم و تو خواهر رضا
ای نور بارگاه تو تابیده بر فلک - جارو زنانِ صحن تو بال و پر ملک
گر با مدینه هست تو را صحن مشترک - اِنّی اَنا الغَریبُ بِهَمّی اَتیتُ لَک
راهم دِه! ای سپیده که در ظلمتم گمم - اذنم دِه! ای بهشت، که من زائر قمم
مهمان نواز عترتی و خانه ات دل است - معصومه ای و ماه حجاب تو کامل است
روز حساب سایهٔ امن تو ساحل است - با این حساب، عشق تو حلال مشکل است
پس خوش به حال قم که تویی نبض سینه اش - حج فقیر، مشهد و قم هم مدینه اش
ای خوب! بی تو حال و هوای دلم بد است - شوقم به بارگاه تو ای ماه! بی حد است
خورشید اگرچه زائر بی تاب مشهد است - بین طلوع و چشم تو در رفت و آمد است
اینجا که آسمان برد از چشمهٔ تو آب - گنبد طلوع کرده مگر پیش از آفتاب
ای آسمان رواق نواهای یا ربت - وی ماهتاب دانهٔ تسبیح هر شبت
نم نم گرفته ابر مفاتیحی از لبت - تازه رسیده ایم به آغاز مطلبت
هرچه قلم زدیم و نوشتیم و ساختیم - در بُعدِ ناشناخته ات پر گداختیم
نامت بلند! چون که رضا را تو خواهری - یا حَبَّذا! که دختر موسی بن جعفری
دریای منشعب شده از حوض کوثری - من را به خود می آری و از هوش می بری
خاکم ولی به شوق تو تا اوج می پرم - وقتی در آستان تو هستم، کبوترم
مرتضی حیدری
ای دُر یمِ عصمت یا حضرت معصومه - ای فاطمه عترت یا حضرت معصومه
ای خاک رهت جنّت یا حضرت معصومه - ای سایه تو عفّت یا حضرت معصومه
قم از تو یم رحمت یا حضرت معصومه - محتاج دمت حکمت یا حضرت معصومه
تو در حرم موسی انسیّه حورایی - انسیّه حورایی محبوبه یکتایی
محبوبه یکتایی ممدوحه طاهایی - ممدوحه طاهایی ریحانه بابایی
ریحانه بابایی آیینه زهرایی - در صورت و در سیرت یا حضرت معصومه
تنها نه محیط قم، ایران به تو می نازد - عصمت به تو می نازد، ایمان به تو می نازد
عترت به تو می نازد، قرآن به تو می نازد - تفسیر و اصول و دین، عرفان به تو می نازد
جنّ و ملک و حور و انسان به تو می نازد - بانوی همه خلقت یا حضرت معصومه
شمس و قمر و انجم، جنّ و ملک و انسان - جنّ و ملک و رضوان، حور و پری و غلمان
هم حوری و هم غلمان هم مالک و هم رضوان - هم عالم و هم حاکم هم بنده و هم سلطان
دارند به تو چشم لطف و کرم و احسان - گیرند زتو حاجت یا حضرت معصومه
نبود عجب ای بانو شاهی به گدا بخشی - وز گرد حریم خود بر روح شفا بخشی
بر روح، شفا بخشی بر سینه صفا بخشی - حاجات خلایق را از لطف و عطا بخشی
بر خلق زمین بخشی بر اهل سما بخشی - داری زحق این قدرت یا حضرت معصومه
ای کعبه اهل دل ایوان طلای تو - ای سرمه حور العین خاک کف پای تو
قم نه همه عالم مرهون عطای تو - فیضیّه بود دائم در ظلّ همای تو
گردد درِ جنّت باز از صحن و سرای تو - یک بذل تو صد جنّت یا حضرت معصومه
ای بانوی نُه افلاک ای مادر اهل قم - ای خاک حریم تو تاج سر اهل قم
ای کوثر فیض تو در ساغر اهل قم - آید زنسیمت جان در پیکر اهل قم
گلدسته صحنینت روشن گر اهل قم - ای قم حرم امنت یا حضرت معصومه
آنانکه به شهر قم بر عرض ادب آیند - آنانکه به پای جان رو سوی تو بنمایند
در صحن تو روگردان از جنّت اعلایند - هر گام که ای بانو در صحن تو پیمایند
هر زائر قبر تو هم زائر زهرایند - نازند بدین رتبت یا حضرت معصومه
ای دسته گل زهرا زیحانه اهل البیت - ریحانه اهل البیت دُردانه اهل البیت
زوّار حریم تو پروانه اهل البیت - قبر تو بود کعبه در خانه اهل البیت
قم گشته زفیض تو کاشانه اهل البیت - نازند به تو عترت یا حضرت معصومه
ای چشم رضا دیده در حُسن تو زهرا را - هم صورت زهرا را هم زینب کبری را
خاک حرمت دارد اعجاز مسیحا را - دل می بری از رفعت صد مریم عذرا را
معصومه ای ای بانو ذرّیه طاها را - ای فاطمه در فطرت یا حضرت معصومه
تو جان سجود استی تو روح قیام استی - موسای محمّد را تورات تمام استی
دخت صلوات ستی فرزند سلام استی - فخریّه اجداد و آباء عظام استی
الحق که یکی مریم از هفت امام استی - ای فاطمه را زینت یا حضرت معصومه
تو پاکی و معصومه من عبد گنه کارم - تو بحر کرم داری من دست تهی دارم
سرمایه من تنها اشکی است که می بارم - گر اهل بهشت استم گر مستحق نارم
هم بنده این کویم هم میثم این دارم - ممنونم از این منّت یا حضرت معصومه
حاج غلامرضا سازگار
مرغ دلم راهی قم می شود - در حرم امن تو گم می شود
عمه سادات سلام علیک - روح عبادات سلام علیک
کوثر نوری به کویر قمی - آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی؟ - فاطمه یا زینب ثانیستی؟
از سفر کرب و بلا آمدی؟ - یا که به دنبال رضا آمدی؟
من چه کنم شعله داغ تو را - درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم کنی - باخبر از وقت ظهورم کنی
محمد رضا آقاسی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به قم، در ۲۳ ماه ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری واقع شده است.
حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها)، دختر امام کاظم (علیهالسّلام) و خواهر امام رضا (علیهالسّلام) و یکی از بانوان بافضیلت خاندان اهلبیت (علیهمالسّلام) است. ایشان بعد از یک سال از هجرت برادرش امام رضا (علیهالسّلام) به خراسان، برای دیدار آن حضرت، به همراه عدهای از بنی هاشم راهی ایران شده و در ساوه گرفتار ماموران حکومت عباسی شدند. در آن زمان که شهر قم مرکز شیعیان بود، آن بانو وارد آن شهر شده و در آنجا مدتی سکونت داشتند که رحلت کردند.
ابن جوزی برای موسی کاظم، چهار دختر ذکر میکند که نام همگی آنان فاطمه است.[۱][۲] اما قرشی در حیاة الامام موسی بن جعفر، فاطمه را نام دو تن از دختران موسی کاظم میداند که یکی از آنها به فاطمه صغری و دیگری به فاطمه یا فاطمه کبری — که همان فاطمه معصومه است — شهرت داشتهاست.[۳] ربیعی نیز نام چهار دختر موسی کاظم را، فاطمه صغری، فاطمه وسطی، فاطمه کبری و فاطمه گزارش میکند.[۴] حمدالله مستوفی نیز از سه دختر با نام فاطمه برای موسی کاظم یاد میکند که یکی از آنها با نام «فاطمه ستی» را مدفون در قم گزارش میکند. بنابر این گزارشها نام اصلی این دختر، فاطمه است.[۵]
به گزارش منابع شیعه، لقبهایی که برای فاطمه بنت موسی کاظم نقل شدهاست عبارتند از: «اخت الرضا، راضیه، مرضیه، معصومه، تقیه، نقیه، رشیده، طاهره، ستّی، حمیده و سیده»[۶][۷] مشهورترین لقب وی، معصومه است[۸][۹][۱۰] که علی بن موسی الرضا او را به این لقب خواندهاست؛ در حدیثی از علی بن موسی الرضا آمدهاست که: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کردهاست».[۱۱][۱۲] منابع شیعه این حدیث را مربوط به بعد از شنیدن خبر مرگ فاطمه معصومه توسط رضا دانستهاند.[۱۳] بر اساس گزارش دایرة المعارف بزرگ اسلامی، احتمالاً لقب معصومه در دوره حکومت جهانشاه قراقویونلو به کثرت برای فاطمه معصومه استعمال شدهاست.[۱۴] «کریمه اهل بیت» یکی دیگر از القابی است که منبع روایت آن به دیدار یکی از امامان شیعه توسط سید محمود مرعشی نجفی — پدر سید شهابالدین مرعشی نجفی — در خواب برمیگردد.[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸] «ستی» نیز واژهای عربی است که معنای آن بانو و خانم است و در تواریخ قم، فاطمه معصومه با عنوان «فاطمه ستی» خطاب شدهاست.[۱۹] ابوالحسن هاشمی در سیدة عش آل محمد، معتقد است که «اخت الرضا» یکی از القاب شناخته شده فاطمه معصومه است.[۲۰] در زیارتنامهای که برای فاطمه معصومه گزارش شده، از وی با القاب «طاهره، حمیده، بَرّه، رشیده، تقیّه، نقیّه، رضیّه، سیّده، مرضیّه و اخت الرضا» نام برده شدهاست.[۲۱][۲۲]
پدربزرگ فاطمه معصومه، ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (۱۷ ربیعالاول ۸۳–۲۵ شوال ۱۴۸) است که به رئیس مذهب جعفری شناخته میشود.[۲۳] پدر وی، موسی بن جعفر (۲۰ ذی الحجه ۱۲۸ – ۲۵ رجب ۱۸۳ ه.ق) ملقب به موسی کاظم و امام هفتم شیعیان امامیه است.[۲۴][۲۵][۲۶] نجمه خاتون مادر فاطمه معصومه، بردهای از مغرب یا شمال آفریقا بود که خریداری و آزاد شد تا به ازدواج موسی کاظم دربیاید.[۲۷] از آنجا که یکی از القاب او «خَیزُران مَرسِیَّه» است، قائمی گزارش میدهد که عدهای احتمال دادهاند وی اهل جزیره مارسی در جنوب فرانسه بودهاست؛ و در مقابل از آنجا که وی به «شَقْرَاء نُوبِیَّه» نیز لقب گرفتهاست، برخی دیگر احتمال دادهاند که او اصالتاً اهل شهر نوبه در شمال آفریقاست.[۲۸] برای وی نامهای دیگری چون تکتم، اروی، سمان، سکن و سکنی نیز گزارش شدهاست. بنابر روایتی که صدوق، محدث شیعه، در عیون اخبارالرضا گزارش میکند، نجمه، کنیز حمیده مصفاه بود که به عقد موسی کاظم درآمد.[۲۹] برای فاطمه معصومه نوزده برادر و هجده خواهر گزارش شدهاست.[۳۰] علی بن موسی الرضا، یکی از برادرانش، امام هشتم شیعیان دوازدهامامی است.[۳۱]
تاریخ تولد فاطمه معصومه بهطور دقیق مشخص نیست؛[۳۲] اما علی نمازی در کتاب مستدرک سفینه البحار تاریخ تولد وی را طبق اسناد به دست آمده، در روز ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ قمری در شهر مدینه نوشتهاست.[۳۳] هالم، شیعهشناس آلمانی نیز، تاریخ ولاد فاطمه را ۱ ذیقعده سال ۷۹۰ میلادی میداند.[۳۴] در مقابل، عباس فیض قمی در کتاب انجم فروزان، به نقل از کتاب لواقح الانوار و کتاب نزهة الابرار فی النسب اولاد الائمة الاطهار سال ولادت فاطمه معصومه را ۱۸۳ ه.ق دانستهاست؛[۳۵] اما هاشمی معتقد است، از آنجا که موسی کاظم در ۲۵ رجب سال ۱۸۳ در زندان هارون کشته شد و کمترین زمان زندان وی چهار سال بود، این قول معقول به نظر نمیرسد.[۳۶] برخی چون شبیری زنجانی، تاریخ ۱۷۳ را قولی مجعول میدانند و آن را تضعیف کردهاند.[۳۷] با این حال شخصی به نام جواد شاهعبدالعظیمی در مسافرت مکه و در کتابخانه شهر مدینه، در کتابی به نام «نزهه الابرار فی نسب اولاد الائمه الاطهار» و در کتاب «لواقح الانوار» تاریخ ولادت فاطمه معصومه را سال ۱۷۳ ه.ق و تاریخ وفاتش را ۲۰۱ ه.ق مشاهده و گزارش کردهاست.[۳۸][۳۹] شبیری در جرعهای از دریا گزارش میکند که در زمان تولیت سید محمدباقر متولیباشی (متوفی ۱۳۵۹ قمری) بر حرم فاطمه معصومه، وی اعلام کرد که اگر کسی تاریخ ولادت یا وفات فاطمه معصومه را پیدا کند، دستور میدهم که در آن روزها بازار قم را تعطیل کنند. بر اساس گزارش منابع، فردی که به دروغگویی معروف بود، ادعا میکند که در کتاب لواقح الانوار که در کتابخانهٔ مدینه موجود است، تاریخ ولادت فاطمه معصومه را سال ۱۷۳ ه.ق ذکر کردهاند. متولیباشی گفته وی را قبول نمیکند و میگوید: «من با متولی کتابخانه مدینه آشنا هستم؛ و از وی خواهم خواست که آن کتاب را بدهد و ما اینجا چاپ کنیم.» آن فرد از ادعای خویش کوتاه میآید و بدین شکل دروغش در این خصوص آشکار میشود.[۴۰][۴۱] اما تاریخ ولادت او بعدها به دلیل آگاه نبودن مؤلف کتاب «مستدرک سفینه البحار» در آن کتاب آمدهاست. البته مؤلف با حساب آنکه موسی بن جعفر در سال ۱۸۳ در زندان بود و به زعم خود این عدد را ناشی از اشتباه افواه دانسته و آن را ده سال عقب کشیده و در کتاب خود تاریخ تولد را روز ۱ ذیالقعده سال ۱۷۳ قید کردهاست.[۴۲]
منابع در اینکه او دختر کوچک، بزرگ یا وسط موسی کاظم است با هم در اختلافند.[۴۳] به گزارش قاضی نورالله شوشتری و بر اساس روایتی از جعفر صادق، ولادت فرزند دختری به نام فاطمه را برای موسی کاظم پیشگویی شدهاست که با شفاعت او، شیعیان به بهشت خواهند رفت.[۴۴]
به نوشته ایتان کلبرگ، موسی کاظم در قبال حکومت عباسی سیاست سکوت را پیش گرفته و همانند پدرش جعفر صادق، وقتش را به مراقبه و نیایش و همچنین تعلیمِ عقاید شیعه به شاگردانش اختصاص داده بود؛ با این وجود وی از آزار حکومت مصون نماند. کاظم به دستور مهدی — سومین خلیفه عباسی — دستگیر و به بغداد منتقل و در آنجا تحویل مصیّب بن زهیر الدعبی شد. مصیب متأثر از کاظم، از پیروان او شد.[۴۵] بهنقل از تاریخ فخری، موسی کاظم بار دیگر به دستور هارون الرشید — پنجمین خلیفه عباسی — به دلیلِ اخبار غلط چند تن از خویشاوندانش مبنی بر قصد قیام علیه حکومت، در زندان سندی بن شاهک محبوس شد و در آنجا درگذشت.[۴۶] به گزارش جعفریان، پدر فاطمه معصومه در دوران هارون الرشید، دو بار راهی زندان شد. بار دوم از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳ه.ق به طول انجامید و منجر به مرگ او شد.[۴۷] فاطمه معصومه ۶ سال داشت که دیگر پدر را ندید[۴۸] و بر اساس گزارش ربیعی، کمتر از ۱۰ سال سن داشت تا اینکه پدرش را از دست داد.[۴۹] به گزارش منابع شیعه، یکی از وقایعی که در طول زندگانی فاطمه معصومه برای او رخداد، لشکرکشی سپاه خلافت عباسی به فرماندهی عیسی جَلّودی به مدینه، جهت سرکوب قیام محمد بن جعفر صادق، بود. طبق روایتهای شیعی، هارون به عیسی جَلّودی، فرمانده لشکر، دستور داد به خانههای علویان یورش بَرد و دارایی، لباس و زیورِ زنان را غارت کند، و حتّی یک جامه بر تنِ زنان باقی نگذارد. بهگفتهٔ شیخ صدوق، هنگامیکه جلّودی به خانهٔ علی بن موسی الرّضا هجوم بُرد، علی بن موسی دستور داد همهٔ زنان در یک اتاق گرد آیند، و خود بر درِ اتاق ایستاد و از هجوم جلّودی به درونِ اتاق جلوگیری کرد و سوگند خورد تا خودش، اموالِ درونِ خانه و داراییِ زنان اعم از لباس و گوشواره و خلخالشان را بگیرد و به جلّودی تحویل دهد. جلّودی این شرطِ علی بن موسی را پذیرفت و علی بن موسی نیز چنین کرد.[۵۰][۵۱]
فاطمه بنت موسی (۱ ذیالقعده ۱۷۳ ه.ق – ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱) مشهور به فاطمه معصومه، فرزند موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان دوازدهامامی، و نجمه خاتون است. وی در دوران حکومت عباسیان و در خلافت هارونالرشید، امین و مأمون زندگی میکرد. فاطمه معصومه ازدواج نکرد و منابع در علت این امر، تحلیلهایی را از جمله وصیت پدر، نبود همکفو و مبارزه با دست خلافت عنوان کردهاند. او از شخصیتهای مورد احترام شیعیان بهشمار میرود.
جدایی از برادر
مأمون پس از شکست برادرش امین در جنگ بر سر خلافت در سال ۱۹۸ هجری قمری، با چالشهای سیاسی و اجتماعی فراوانی مواجه بود؛ چارهای که وی اندیشید، ولایتعهدی یکی از سادات علوی بود تا بتواند علاوه بر کنترل قیام علویان، جایگاه حکومت را احیاء کند و به آن قداست ببخشد.[۶۴][۶۵] برای این منظور، بهترین گزینه، علی بن موسی الرضا به عنوان رهبر علویان معرفی شد؛ به همین جهت با نامهنگاریهای متعدد، وی را به مرو دعوت کرد و مسئله خلافت و ولایتعهدی را به وی پیشنهاد داد.[۶۶]علی بن موسی سرانجام در ۱۵ محرم سال ۲۰۰ هجری قمری از مدینه به قصد مرو خارج شد. بنابر گزارشی در تاریخ قم، علی بن موسی در طول مسیر مدینه تا مرو، نامهای به خواهرش فاطمه معصومه نوشت و به غلامی نامهرسان دستور داد هرچه سریعتر به مدینه برود و نامه را به فاطمه معصومه برساند، وقتی نامه به فاطمه معصومه رسید، وی مهیای سفر شد.[۶۷][۶۸][۶۹] اما در منابعی دیگر، از وجود و ابلاغ چنین نامهای گزارشی به میان نیامدهاست و تنها به قصد ملاقات فاطمه معصومه از برادرش به عنوان هدف این سفر یاد شدهاست.[۷۰][۷۱] همچنین یک گزارش از سفر فاطمه معصومه به مرو برای ازدواج با خلیفه یاد کردهاست که بیشتر به یک داستان عاشقانه شباهت دارد. این گزارش اخیر با شواهد تاریخی سازگاری ندارد؛ چرا که در این صورت، باید سفر فاطمه معصومه، با تشریفات خاصی صورت میگرفت.[۷۲]
سفر به ایران
زمانی که برادرش علی بن موسی الرضا پس از انتصاب به ولایتعهدی مأمون، از مدینه به مرو برده شد، فاطمه معصومه پس از یک سال، عزم مرو نمود. برخی معتقدند که علی بن موسی الرضا طی نامهای از فاطمه معصومه خواست تا به مرو عزیمت کند. کاروان فاطمه معصومه که به همراهی فرزندان و نوادگان موسی کاظم شکل گرفته بود و عددش را ۲۳ نفر گزارش کردهاند، به سال ۲۰۱ ه.ق از مدینه حرکت کرد؛ تاریخ دقیقی برای خروج این کاروان ذکر نشدهاست، اما از آنجا که کاروان آنان در دهه آخر ماه ربیعالاول سال ۲۰۱ به شهر قم رسیدهاست و فاصله مدینه تا قم، حدوداً ۲ ماهه طی میشود؛ احتمالاً کاروان در دهه آخر ماه محرم سال ۲۰۱ به سمت مرو رهسپار شدند. از وقایع صورت گرفته در فاصله کاروان از مدینه تا ساوه، هیچ گزارشی نقل نشدهاست، تنها برخی منابع به اتفاقات صورت گرفته در ساوه اشاره داشتهاند. با رسیدن کاروان به ساوه، گویا عباسیان یا گروهی محارب، به کاروان حمله کرده و سبب کشته و زخمی شدن کاروانیان شدند. در این بین برخی دیگر همچون فاطمه معصومه و خواهران وی، مسموم شده بر اثر بیماری درگذشتند. فاطمه معصومه پس از وقایع ساوه، به سمت قم عزیمت کرده و هفده روز بعد، در قم درگذشت و در باغ بابلان بخاک سپرده شد.
مهاجرت سادات به سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی، از جمله مهاجرتهای شایع در دوران پسا اسلام است. مقصد این مهاجران، بیشتر عراق و خراسان در ایران بود. این مهاجرتها از عصر امویان آغاز و تا دوران عباسیان و پس از آن نیز ادامه داشت. از علل این مهاجرتها ظلم و ستم خلفای اموی و عباسی بر طالبیان و خصوصاً علویان و همینطور جذب سادات به عنوان نمایندگان اسلام در مناطق مختلف مطرح شدهاست. یکی دیگر از عواملی که سبب افزایش مهاجرت سادات و علویان به ایران و خصوصاً خراسان شد، ولایتعهدی علی بن موسی الرضا در مرو و تأسیس حکومت علویان در طبرستان میباشد.[۷۳] انتخاب خراسان به عنوان مقصد به جهت موقعیت مناسب خراسان، دوری از عراق به عنوان مرکز خلافت، حضور علویان زیدیه و اسماعیلیه و گرایش به تشیع مردمان خراسان برای ساداتی که تحت نظارت حکومت بودند، گزینه مناسبی بود.[۷۴] عوامل جذب خراسان برای شیعیان تا سال ۱۳۲ ه.ق ادامه داشت ولی با قتل عبیدالله الاعرج و پیگیری سیاستهای ضد شیعی توسط حکومت و خصوصاً هارون الرشید؛ خراسان برای شیعیان منطقه امنی محسوب نمیشد و مهاجرت به آنجا به شدت کاهش یافت. این موضوع تا زمان مهاجرت علی بن موسی الرضا به خراسان و ولایتعهدی وی، ادامه داشت. با ولایتعهدی علی بن موسی، برخی از سادات همراه وی و برخی دیگر به جهت قیامهایشان در شهرهای دیگر به خراسان منتقل شدند. برخی منابع مانند کنزل الانساب از مهاجرتهای غیرواقعی و داستانگونه یاد کردهاند که به درخواست علی بن موسی رخ دادهاست؛ برای نمونه، این کتاب از کاروانی ۱۲ هزار نفری سادات به فرماندهی ابراهیم بن موسی کاظم یاد میکند که برای مهاجرت به خراسان به ری رسیده و با نیروهای خلیفه پیکار نمودند یا از کاروانی ۱۰ هزار نفری دیگری به فرماندهی احمد بن موسی کاظم یاد کرده که در شیراز به جنگ با حکومت پرداختهاند.[۷۵] به گزارش منابع شیعی، مأمون نیز پس از وصول گزارشهایی مبنی بر حرکت کاروانهای سادات به سمت خراسان، به نیروهای حکومتی دستور داد تا از پیشروی سادات به سمت خراسان، جلوگیری نمایند.[۷۶]
آغاز حرکت
به گزارش عباس قمی در منتهی الآمال، با رسیدن پیک علی بن موسی و دعوت از فاطمه معصومه به عزیمت به خراسان، فاطمه معصومه مهیا سفر شد.[۷۷] قرشی و سجادی تاریخ حرکت فاطمه معصومه از مدینه را در سال ۲۰۱ ه.ق گزارش میکنند.[۷۸][۷۹] ربیعی گزارش میکند که در این سفر چند تن از برادران فاطمه معصومه: فضل، جعفر، هادی، زید و قاسم و تعدادی از برادرزادههای و جمعی از غلامان و کنیزان وی را همراهی کردند.[۸۰][۸۱] سید کباری توضیح میدهد، از آنجا که برای موسی کاظم، فرزندی به نام هادی گزارش نشدهاست، احتمالاً نام این فرزند، هارون بوده که در تصحیف به هادی مبدل شدهاست. همینطور وجود زید که به زیدالنار شهره است در کاروان فاطمه معصومه امکان ندارد؛ چرا که وی به سبب قیامی که در بصره به راه انداخته بود، دستگیر و به مرو فرستاده شده بود.[۸۲] علاوه بر برادران، زنانی نیز با وی همسفر بودهاند که عبارتند از دختران موسی کاظم به نامهای: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون و سلطان موصلیه، خادمه شخص فاطمه معصومه. همچنین منابع از یک خواهر دیگر که همراه دختران موسی کاظم همسفر بودهاست یاد کردهاند اما نام وی را گزارش ننمودند.[۸۳] جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، تعداد افراد کاروان فاطمه معصومه را ۲۳ نفر گزارش میکند؛ اما همو مینویسد که تعداد افراد کاروان، تا ۴۰۰ نفر نیز یاد شدهاست.[۸۴]
در طول سفر
به گزارش سید کباری، از مسیر دقیق کاروان فاطمه معصومه خبری در دسترسی نیست، اما با وجود برخی گزارشها و تحلیلها، مسیر حرکت کاروان از مدینه آغاز و از شهرهای بغداد و ساوه عبور و به قم منتهی شدهاست.[۸۵] بر اساس یک تحلیل جغرافیایی، کاروان از مدینه حرکت کرده و از منزلهای: «معدن نقره، قادسیه، کوفه و نجف، بغداد و کاظمین، نهروان، خانقین، قصرشیرین، حلوان، زبیدیه، شبدیز، قصر اللصوص، خنداد، همدان، بوزنجرد، طرزه، روذه، سونقین و ساوه» عبور کردهاست.[۸۶]
فاطمه معصومه هنگامی که به شهر ساوه رسید، بیمار شد.[۸۷][۸۸] در علت بیماری او آوردهاند که وقتی کاروانیان به شهر ساوه رسیدند، عدهای راه را بر آنان بسته و پس از درگیری، تمام برادران و اکثر مردان کاروان کشته شدند؛[۸۹] جعفر مرتضی عاملی در اینباره گزارش میکند که مأمورین نظامی مأمون، هارون بن موسی کاظم را که به همراه جمعی از برادران و خواهرانش — از جمله فاطمه معصومه — قصد عزیمت به خراسان داشت به قتل رساندند. مرتضی عاملی همچنین به خوراندن سم به فاطمه معصومه در این جریان نیز اشاره کردهاست.[۹۰] علت درگیری کاروانیان با آن گروه ناشناس مشخص نیست، اما با توجه به تاریخچه اعتقادی اهالی ساوه، احتمالاً این درگیری به سبب اختلافات مذهبی بودهاست.[۹۱] به نقل از کتاب تاریخ قدیم قم، داستان دیگری از شیوه رسیدن فاطمه معصومه به قم گزارش شدهاست که بر اساس آن، وقتی کاروانیان به ساوه رسیدند، فاطمه معصومه بیمار شد و از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله است؟ در پاسخ به او گفته شد که ۱۰ فرسخ راه باقیاست. سپس دستور داد تا به قم عزیمت کنند.[۹۲] ربیعی، از دعوت مردم قم در ساوه نیز یاد میکند[۹۳] و سجادی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز از رفتن موسی بن خزرج از قم به ساوه و دعوت فاطمه معصومه به قم گزارش میدهد.[۹۴] به گزارش سید کباری، با تغییر مسیر به سمت قم، کاروان از شهرهای تفرش و آشتیان نیز عبور کرده تا به قم رسیدهاست. وجود امامزادگانی بی واسطه از موسی کاظم در شهر تفرش، احتمال حضور این افراد در کاروان فاطمه معصومه را تقویت میکند. به احتمال قوی این افراد بر اثر حمله به کاروان یا مسمومیت در این شهر درگذشتهاند. مؤلف بحرالانساب ضمن اینکه علت بیماری فاطمه معصومه را مسموم شدن بر اثر زهر در ساوه ذکر میکند، مرگ «فاطمه صغری» خواهر فاطمه معصومه را قبل از وی و در روستایی از روستاهای آشتیان بیان میکند.[۹۵] همینطور در طول مسیر ساوه به قم، امامزادگان دیگری چون امامزاده محمد فرزند موسی کاظم در خاورشهر تفرش، امامزاده هادی فرزند موسی کاظم در روستای جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان، امامزاده جعفر فرزند موسی کاظم در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد و امامزاده زکریا فرزند موسی کاظم در بخش خلجستان گزارش شدهاست. همینطور از وجود یک امامزاده دیگر به نام بقعه بیبی در مرکز شهر تفرش یاد شدهاست که دختر موسی کاظم است ولی نام و نشان وی، مخفی است. علاوه بر امامزادگان بدون واسطه، امامزادگانی با واسطه نیز گزارش شده از جمله: ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق، امامزاده احمد از احفاد موسی کاظم، قاسم بن حمزه بن موسی کاظم شهرهای تفرش و آشتیان.[۹۶] بر اساس آنچه علیاکبر تشید در مزار خود مینویسد، در ده کیلومتری شهرستان ساوه، امامزادهای به نام هارون بن موسی کاظم وجود دارد که به دست عمال عباسی مجروح شده و به زمینهای زراعی گریختهاست، عمال عباسی پس از یافتن وی، او را به قتل رساندند. امامزاده دیگری نیز در شهر ساوه گزارش شدهاست که متعلق به اسحاق بن موسی کاظم است.[۹۷][۹۸]
حسن بن محمد بن حسن قمی مینویسد: «وقتی حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) و همراهان به شهر ساوه رسیدند، ماموران حکومت عباسی با آنها درگیر شدند و عدهای از آنها را به شهادت رساندند. حضرت معصومه در همانجا بیمار شدند. از همراهیان سوال کرد از اینجا تا قم چقدر فاصله است؟ به ایشان عرض شد: ده فرسخ. حضرت فرمود: مرا از اینجا به قم منتقل کنید!
محمد محمدی اشتهاردی مینویسد: «پس از اینکه مامورین حکومت عباسی در ساوه جلوی کاروان حضرت معصومه را گرفتند حدود ۲۳ نفر از آنها کشته شدند، گروهی اسیر و گروهی نیز متواری گردیدند. نقل شده که حضرت معصومه را عمال بنی عباس در ساوه مسموم کردند. آن حضرت در حال بیماری، قم را اختیار کرد، چون قم مرکز شیعیان بود از اینرو رهسپار قم شد». [۳]
در شهر قم
به گزارش خراسانی در منتخب التواریخ در ۲۳ ربیعالاول سال ۲۰۱، کاروان فاطمه معصومه به شهر قم وارد شد.[۹۹] به گزارش شیخ عباس قمی، در اینکه چرا فاطمه معصومه شهر قم را برای اقامت برگزید، حضور مریدان و شیعیان پدرش موسی کاظم در شهر قم و کانون شیعیان بودن آنجا، دلیلی برای این تصمیم عنوان شدهاست. همچنین از درخواست و دعوت مردم قم در این خصوص یاد شدهاست.[۱۰۰] در کتاب آیین برنامهسازی آمدهاست که تشیع در این زمان در ایران نیز پراکندگی بالایی داشت و در شهر قم تراکم بسیاری داشت؛ به گونهای که قم را تنها شهر شیعی جهان اسلام میدانستند. علی بن موسی الرضا نیز به عنوان رهبر شیعیان، از این پراکندگی، کمال استفاده را کرد و تا پیش از مهاجرت به خراسان، در محوریت مثلث قم، اهواز، همدان شروع به تربیت و تقویت شاگردانش نمود. به مرور زمان و با افزایش کمی و کیفی شاگردان شیعی علی بن موسی در ایران و خصوصاً در قم، شهر قم به مرکز شیعیان مبدل شد و لقب «حرم اهل بیت» را کسب کرد.[۱۰۱] به گزارش هاشمی، در روایتی صحیح آمدهاست که چون خبر حرکت فاطمه معصومه به سمت قم به اهالی قم رسید؛ آل سعد تصمیم گرفتند تا به سمت کاروان فاطمه معصومه در حرکت شوند. در این بین موسی بن خزرج شبانه از قم خارج شد و به کاروان رسید و زمام ناقه فاطمه معصومه را گرفته و به شهر قم و خانه خویش برد.[۱۰۲][۱۰۳] موسی بن خزرج، شتر فاطمه معصومه را وارد قم کرد و از دختر موسی کاظم در منزل خویش به مدت ۱۷ روز پذیرایی کرد. پس از آن فاطمه معصومه در منزل او به سبب بیماری درگذشت.[۱۰۴][۱۰۵]
شیعیان قم پس از اطلاع از ورود حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) به ساوه، خدمت ایشان رسیدند و از آن حضرت درخواست کردند به شهر قم تشریففرما شوند.
علیاصغر فقیهی مینویسد: «قول درست این است که خبر ورود فاطمه معصومه به ساوه و (حرکت او به سوی قم) به مردم قم رسید. آل سعد اشعری اتفاق کردند که به خدمت او برسند و از ایشان درخواست نمایند به قم بیاید. از میان ایشان موسی بن خزرج «از اصحاب امام رضا (علیهالسّلام)»[۵]
بیرون آمد و به شرف ملازمت فاطمه رسید. زمام ناقه او را گرفت و به جانب شهر کشید و به سرای خود فرود آورد». [۶]
خانه موسی بن خزرج که محل فرود آمدن حضرت معصومه است در آن روز در منتهی الیه سمت جنوب غربی شهر قم بوده... امروزه در محله «میدان میر» محلی است به نام ستیه «ستیه مخفف سیدتی است»[۹]
که مسجد و مدرسهای در اطراف آن بنا کردهاند و از قدیم الایام سینه به سینه رسیده است که این مکان جای فرود آمدن حضرت فاطمه معصومه است.[۱۰]
شاعران بسیاری در مدح و منقبت و مرثیه فاطمه معصومه شعرها سرودهاند؛ از مشهورترین آنها میتوان به شاعران ذیل اشاره کرد: شوریده شیرازی، فتحعلی خان صبا، سید احمد هاتف اصفهانی، ملک الشعراء، سروش اصفهانی، احمد چگینی، ظهیر لاهیجی و محمدصادق ناطق.[۱۵۹] همچنین از علماء و مراجع تقلید شیعه معاصر نیز، در مدح و مرثیه او اشعاری گزارش شدهاست؛ افرادی چون: لطفالله صافی گلپایگانی، روحالله خمینی، حسین وحید خراسانی، محمدعلی اراکی، علی صافی گلپایگانی، جواد محدثی، محمد محمدی اشتهاردی و محمدباقر ایروانی.[۱۶۰] اشعار مدحی که برای فاطمه سروده شدهاند، محتوایی در ستایش او، توصیف سفرش و بعضاً مدح شهر و اهالی قم است. شاعران در این اشعار، بین وضعیت فاطمه در شهر قم و وضعیت زینب بنت علی در شهر کوفه و شام بعد از اسارت در نبرد کربلا مقایسههایی را مطرح کردهاند.[۱۶۱] او به جهت جایگاه ویژهاش در نزد شیعه، همواره با فاطمه زهرا مقایسه میشود.[۱۶۲] به گزارش محمدبیگی، در گلوگاه ساق گنبد فاطمه معصومه، اشعاری از فتحعلی خان صبا به خط نستعلیق نقش بستهاست. اشعار به شرح زیر است:[۱۶۳]
آتش موسی عیان از سینه سیناستی |
| یا که زرّین بارگاه بضعه موساستی |
بضعه موسی بن جعفر، فاطمه کز روی قدر |
| خاک درگاهش عبیر طرّه حوراستی |
نوگلی رنگین ز طُرف گلشن یاسین بود |
| آیتی روشن به صدر نامه طاهاستی |
پرتوی از آفتاب اصطفای مصطفی |
| زُهره ای از آسمان عصمت زهراستی |
صحن او را هست اقصی پایه عزّت چنان |
| کز شرف مسجود سقف مسجد اقصاستی |
پستی از صحن حریمش را به پاتاق حرم |
| کین مکان عزّت و آن مسکن غبراستی |
خراسانی در منتخب التواریخ نیز گزارش میکند که فتحعلی شاه قاجار با تخلص «خاقان» در وصف فاطمه معصومه سرودهاست:[۱۶۴]
خاقانم و یک جهان گناه آوردم |
| در حضرت معصومه پناه آوردم |
مهر نبی و دخت علی را یا رب |
| بر درگه کبریا گواه آوردم |
خاقانم و وامانده ز دیهیم و کلاه |
| زاورنگ خلافت شده دستم کوتاه |
اندر حرمت بمسکنت جسته پناه |
| یا فاطمه اشفعی لنا عندلله |
مجموعه اشعار ورود حضرت معصومه(س) به شهر قم
مجموعه اشعار مدح و منقبت حضرت فاطمه معصومه(س)
مجموعه سرود و نغمه ورود حضرت معصومه(س) به قم
مجموعه اشعار توسل و زیارت حضرت معصومه(س)
برکات ورود حضرت معصومه علیها السلام به شهر قم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت معصومه سلاماللهعلیها یکی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت علیهم السّلام
حضرت معصومه ـ سلاماللهعلیها ـ یکی از بانوان با فضیلت و با شخصیت خاندان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ میباشد.
حضرت معصومه(س) با نام اصلی فاطمه، دختر امام کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع) است. او برترین دختر امام کاظم(ع) دانسته شده و گفتهاند در میان فرزندان امام کاظم(ع)، پس از امام رضا(ع) کسی همپای معصومه نیست.
فاطمه بنت موسی (۱ ذیالقعده ۱۷۳ ه.ق – ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱) مشهور به فاطمه معصومه، فرزند موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان دوازدهامامی، و نجمه خاتون است. وی در دوران حکومت عباسیان و در خلافت هارون الرشید، امین و مأمون زندگی میکرد. فاطمه معصومه ازدواج نکرد و منابع در علت این امر، تحلیلهایی را از جمله وصیت پدر، نبود همکفو و مبارزه با دست خلافت عنوان کردهاند. او از شخصیتهای مورد احترام شیعیان بهشمار میرود.
فاطمه بنت موسی بن جعفر مشهور به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) (۱۷۳-۲۰۱ق)، دختر امام موسی کاظم (علیهالسلام) و خواهر امام رضا (علیهالسلام) یکی از بانوان با فضیلت خاندان اهل بیت (علیهمالسّلام) است.
درباره زندگینامه این بانو اطلاعات زیادی در منابع تاریخی ذکر نشده است. طبق گزارشهای تاریخی آن حضرت برای دیدار زیارت برادرش امام رضا (علیهالسلام) به ایران هجرت کرد که در راه بیمار شده و به قم رفت و بعد از چند روز بیماری درگذشت و در همان شهر دفن شد که بعدا قبهای بر قبر آن حضرت بنا شد و امروزه دارای حرم و بارگاه باشکوهی است و محل زیارت محبان اهل بیت از نقاط دور و نزدیک و همچنین از کشورهای دیگر جهان است. روایات بسیاری از ائمه (علیهمالسّلام) در فضیلت و کرامت ایشان نقل شده، از جمله شفاعت گسترده شیعیان و پاداش بهشت برای زیارت کنندگان حضرت معصومه (سلاماللهعلیها). طبق نقلها او تنها زنی است که بعد از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از جانب امامان (علیهمالسلام) برای او زیارتنامه روایت شده است و در باب فضیلت زیارت این بانو احادیث متعددی از ائمه (علیهمالسلام) وارد شده است. بعد از دفن حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم، این شهر تغییر جمعیتی و موقعیتی پیدا کرده و به یکی از مراکز تشیع و به یک مرکز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده است. در طول سالهای متمادی کرامات و عنایات بسیاری از حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نسبت به زائرین و مجاورین نقل شده است.
فاطمه دختر امام کاظم(ع) و خواهر امام رضا(ع)، ملقب به معصومه است. شیخ مفید در کتاب الارشاد در میان دختران امام کاظم(ع) از دو دختر به نامهای فاطمهٔ کبری و فاطمهٔ صغری نام برده، اما مشخص نکرده کدامیک حضرت معصومه است.[۲] ابنجوزی از علمای اهلسنت در قرن ششم قمری، به چهار دختر به نام فاطمه در میان دختران امام کاظم اشاره کرده، اما او نیز از اینکه حضرت معصومه کدامیک بوده، سخن نگفته است.[۳] بهگفته محمد بن جریر، نویسنده دلائلالامامة، مادر حضرت معصومه، نجمهخاتون نام دارد که مادر امام رضا(ع) نیز هست.[۴]
معصومه و کریمه اهلبیت(س) لقبهای مشهور فاطمه دختر امام کاظم(ع)اند.[۱۳] گفتهاند «معصومه» از روایتی منتسب به امام رضا(ع) اخذ شده است.[۱۴] در این روایت که در زاد المعاد، نوشته محمدباقر مجلسی آمده است، امام رضا(ع) از او با نام معصومه یاد کرده است.[۱۵]
فاطمه معصومه(س) را امروزه «کریمه اهلبیت» هم میخوانند.[۱۶] میگویند این لقب به خوابی مستند است که سید محمود مرعشی نجفی، پدر آیتالله مرعشی نجفی دیده و در آن یکی از ائمه(ع) حضرت معصومه را کریمه اهلبیت خوانده است.[۱۷]
علمای شیعه جایگاه والایی برای فاطمه معصومه قائلاند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت زیارتش نقل میکنند. علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار به حدیثی از امام صادق(ع) پرداخته که طبق آن، تمام شیعیان حضرت با شفاعت حضرت معصومه(س) به بهشت وارد میشوند.[۳۵] در فرازی از زیارتنامه فاطمه معصومه هم به دلیل مقام و جایگاه او نزد خداوند، از وی درخواست شفاعت شده است.[۳۶][یادداشت ۱]
محمدتقی شوشتری در قرن چهاردهم شمسی، در قاموس الرجال نوشته است: در میان فرزندان فراوانِ امام کاظم(ع)، پس از امام رضا(ع) کسی همپای معصومه نیست.[۳۷] شیخ عباس قمی هم او را برترینِ دختران موسی بن جعفر(ع) دانسته است.[۳۸] وی همچنین حضرت معصومه را از امامزادههایی میداند که هم جلیلالقدر است و قطعاً از فرزندان امام کاظم(ع) است و هم قطعا در همین حرم و مکان مدفون است.[۳۹]
برپایه روایاتی که از امام صادق(ع)، امام کاظم(ع) و امام جواد(ع) نقل شده است، بهشت، پاداش کسی است که فاطمه دختر امام كاظم(ع) را زیارت کند؛[۴۰] البته در برخی روایات، پاداش بهشت برای کسی دانسته شده که او را با معرفت و شناخت زیارت کند.[۴۱]
نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهلبیت(ع)، از محمود انصاری قمی (درگذشت: ۱۳۷۷ش) و او از سید نصرالله مستنبط عالم شیعه (درگذشت: ۱۳۶۴ش) نقل کرده که در کتاب خطی کشف اللئالی نوشته صالح بن عرندس حلی، عالم شيعه قرن نهم قمری، حدیثی دیده که در آن امام کاظم(ع) خطاب به حضرت معصومه گفته است: «فَداها اَبوها؛ پدرش به فدایش». بر اساس این نقل، امام کاظم(ع) این جمله را پس از آن گفت که حضرت معصومه در نبود امام(ع)، پرسشهای شیعیان را به درستی پاسخ داد. نویسنده کتاب زندگانی کریمه اهلبیت(ع) چنانکه خود گفته، این حدیث را جز این نقل، در کتابهای حدیثی نیافته است.[۴۲]
علامه مجلسی در کتابهای زادالمعاد، بحارالانوار و تحفةالزائر، زیارتنامهای به نقل از امام رضا(ع) برای فاطمه معصومه آورده است.[۴۳] البته او در تحفة الزائر پس از ذکر زیارتنامه، احتمال داده است که متن آن ادامه حدیث امام رضا نباشد و علما آن را افزوده باشند.[۴۴] گفتهاند حضرت فاطمه(س) و حضرت معصومه تنها زنانیاند که زیارتنامه مأثور (زیارتنامهای که سند آن به معصوم میرسد) دارند.[۴۵]
عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید:
از زیارتنامه حضرت معصومه برمیآيد كه وجود مبارک کریمه اهلبيت فاطمه معصومه (سلام الله عليها) در سلسله جليله انبيا و اوليا قرار دارد یعنی وقتی سلسله انبيا واولیای الهی (عليهم السلام) به پايان رسيد و نوبت به شاگردان ممتاز و اصحاب خاص ائمه رسيد، وجود مبارک فاطمه معصومه (سلام الله عليها) بهعنوان یکی از شاگردان نمونه و یکی از اصحاب خاص ائمهٴ (عليهم السلام) است و وارث همان معارف است. اين كريمه اهلبيت طهارت، معرفت، زهد، عبادت، علم، عقل و سائر ملکات نفسانی را در اثر شاگردی ائمّه (عليهم السلام) و صحابت ائمه (عليهم السلام) به دست آورده است.[۴۶]
درباره زمان تولد و وفات فاطمه معصومه ـ سلاماللهعلیها ـ آن چه مسلم است این است که زمان تولد آن حضرت پیش از سال یکصد و هفتاد و نه هجری بوده است زیرا بنابر نقل شیخ کلینی در شوال ۱۷۹ هارون الرشید امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ پدر حضرت معصومه ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به بغداد برد و در آنجا در ماه رجب ۱۸۳ از دنیا رحلت فرمود.[۶]
و بنابر مدت عمر حضرت معصومه که از ۲۳ سال کمتر است، نمیتواند بعد از سال ۱۷۹ باشد چون در آن سالها پدرش در زندان بود.
پس تاریخ ولادت آن حضرت بهطور دقیق مشخص نیست ولی طبق اسناد به دست آمده ولادت آن حضرت را در مدینه در سال ۱۷۳ نقل میکنند.[۷]
درباره تعداد فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ و اینکه چند تن از آنها فاطمه نام داشتهاند اختلاف است.
شیخ مفید تعداد آنان را سی و هفت تن ذکر کرده است؛ نوزده پسر و هجده دختر که دو تن از دختران، فاطمه نام داشتند.
فاطمهالکبری و فاطمه الصغری.[۸]
حضرت فاطمه معصومه بعد از امام رضا ـ علیه السّلام ـ از دیگر فرزندان حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ فاضلتر و دارای مقامی شامختر میباشد.
با گذشت ایام، حضرت معصومه ـ سلاماللهعلیها ـ هم دوران خردسالی را پشت سر گذاشت.
و در این سالها محل رشد آن حضرت خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت رو به رو ساخت.
ولی بیش از ده بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا ـ علیه السّلام ـ بود که ناگهان « مأمون » وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نموده.
حضرت معصومه ـ سلاماللهعلیها ـ دوری یک ساله فراق برادر را تحمل کرد.
یک سال بعد از رفتن حضرت علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ به سرزمین خراسان یعنی در سال ۲۰۱ هـ حضرت معصومه ـ علیها السّلام ـ خواهر حضرت رضا، برای زیارت برادر از مدینه به مقصد خراسان حرکت کرد یا به موجب نقلی که چندان اعتبار ندارد طبق دعوت برادر رهسپار خراسان شد.
چون آن حضرت با همراهانش وارد ساوه شد، بیمار و رنجور بود[۹]
و میدانست در آن نزدیکی شهری است به نام قم که مردم آن از دوستداران اهل بیت اطهار هستند.
حضرت پرسید میان ما و قم چند فرسخ فاصله است.
گفتند: ده فرسخ و حضرت دستور حرکت به سوی قم را صادر کردند.
در اینجا معلوم نیست که آیا مردم قم از آمدن حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به ساوه اطلاع یافته و به استقبال آن حضرت رفتهاند و با تجلیل و احترام به قم آوردهاند، یا خود او به طرف قم حرکت کرده است.
طبق نقل کتاب قم، روایت صحیح و درست این است که چون خبر به آل سعد رسید با هم اتفاق کردند که از او درخواست کنند به قم بیاید.
از میان ایشان، موسی بن خزرج بن سعد اشعری بیرون آمد، و چون به شرف ملازمت حضرت فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به در سرای خود فرود آورد.[۱۰]
از این نقل معلوم میشود که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ به طرف قم حرکت کرده بود و موسی بن خزرج در اثنای راه به وی رسیده بوده است.
محل سرای موسی بن خزرج و حجرهای که حضرت معصومه در آن به عبادت میپرداخته اکنون معین و زیارتگاه است.
گویا در این سخن اختلافی نباشد که حضرت فاطمه معصومه ـ علیها السّلام ـ مدت هفده روز در آن محل توقف داشته و پس از آن رحلت فرموده است.
بنابر نوشته کتاب قم، بعد از غسل دادن و کفن کردن و نمازگزاردن برجسد مطهر او، موسی بن خزرج آن حضرت را در زمینی در بابلان (همین محل فعلی) نیمه دوّم قرن چهارم که به او تعلق داشت دفن کرد و بر سر تربت او سایهبانی درست کرد.
نویسنده کتاب قم مینویسد:
روایت کرد مرا حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابوبه از محمد بن حسن بن احمد بن الولید و او از راویان دیگر، که چون حضرت فاطمه وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند.
آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب که چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد که در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند بدان جا آمدند چون به جنازه فاطمه رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گذارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و برهیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار که بودند.[۱۱]
۷ - شخصیت حضرت معصومه
۷.۱ - در کلام ائمه
۷.۲ - فضائل و خصوصیات
۷.۲.۱ - شرافت خانوادگی
۷.۲.۲ - عبادت
۷.۲.۳ - محدثه بودن
۷.۳ - لقب
۷.۴ - شفیع شیعیان
۷.۵ - زیارتنامه مخصوص
۸ - وضع قم بعد از حضرت معصومه
۸.۱ - تغییر جمعیتی و موقعیتی
۸.۲ - مبدل شدن به مرکز تشیع
۸.۳ - مبدل شدن به شهر توریستی
۸.۴ - موقعیت فعلی در جهان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه - ای بانویِ مظلومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو دخترِ موسائی ، ای دُختِ وَلِیُّ اللّه ، هستی به رضا خواهر ، ای اُختِ وَلِیُّ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی به جواد عمّه ، عَمَّه به وَلِیُّ اللّه - تو پشت و پناهِ ما ، ای یاوَرِ حِزبُ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی تو در این دنیا ، بر ما مَدَد و یاوَر - هَم هستی شفیعِ ما ، فردا به صفِ محشر
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو آمدی از یَثرِب ، ایران و به شهرِ قُم - از یُمنِ حضورِ تو ، شد درد و بلاها گُم
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
چون ساکنِ قُم گشتی ، قُم از تو درخشان شد - نور تو به دلهامان ، همچون مَهِ تابان شد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در شهرِ قُم و ایران ، هستی تو چنان خورشید - مهرِ تو به قلبِ ما ، نورِ تو به دل تابید
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
مدیونِ رضا و تو ، اَمنِیَّتِ ایران است - آرامشِ ما از تو ، هَم شاهِ غریبان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در سایه یِ تو نعمت ، بر ما چه فراوان شُد - اَلطافِ تو بر ماها ، چون ریزشِ باران شُد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
اَیّامِ وفاتِ تو ، این دیده چه گریان است - غمگین به عزایِ تو ، این سینه یِ بریان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
بنگر که رضا بهرت ، غمگین وعزادار است - هَم اِبنُ الرّضا بهرت ، محزون دل و غمبار است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هَم اهلِ قُم و ایران ، غمگین به عزایِ تو - هَم باقِرِیِ غمگین ، در نوحه برایِ تو
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیهاسلام پائیز1402
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
فاطمه آن دُختِ وَلِیِّ خُداست - عَمّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُداست
دُختِ اِمام، عَمّه و اُختِ اِمام - باد زِ ما بَر او درود و سلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ...
فاطمه آن دُخترِ کاظم بُوَد - به نیکی و به حق مُلازِم بُوَد
فاطمه آن دخترِ موسی بُوَد - آنکه دو دستش یَدِ بیضا بُوَد
فاطمه آن خواهر و اُختُ الرِّضاست - دُختِ نبی، فاطمه و مرتضی است
اُختِ اِمامِ هشتمِ شیعیان - به مشهدش چِشمِ تمامِ جهان
فاطمه آن عَمَّه یِ اِبنُ الرِّضا - آنکه بُوَد نبیره یِ مرتضی
عَمَّه یِ آن تقی، اِمامِ جواد - جوانترین رَهبرِ کُلِّ عِباد
فاطمه آن حضرتِ معصومه است - همنامِ آن زهرایِ مظلومه است
آنکه به قُم شده نگینِ جهان - آنکه بُوَد مَلجاءِ ما شیعیان
فاطمه آن شافعه یِ محشر است - او دُخترِ حیدر و پیغمبر است
یا فاطمه، اِشفَعِی لِی فِی الجَنَّة – حُبِّ تو چون حُبِّ علی است جُنَّة
عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة، وَصیُّ المصطفی حَقّاً، إمامُ الإنسِ و الجِنَّة...
شأن بُزُرگی است به نَزدِ خدا - برایَت ای فاطمه، بنتُ الهُدا
نَزد خدا تو راست قُربی نکو - نَزد خدا تو را بُوَد آبرو
یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ...
سَیِّدتی شفاعتِ ما نما - شفیعِ ما شو تو به نزدِ خدا
سَیِّدتی حاجتِ ما کُن روا - قسمتِ ما مدینه و کربلا
سَیِّدتی قروضِ ما کُن اَدا - ما همه هستیم تو را جان فدا
به باقری و جُمله یِ زائرین - کُن نظر و مرحمت ای بی قرین
سروده شده ایام ورود حضرت به قم و رحلت و شهادت آن بانوی معصومه پائیز ۱۴۰۲
حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور
خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی
خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه
دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی
عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
راز هجرت ناتمام کریمه اهلبیت(س) به ایران
در سالروز رحلت جانگداز حضرت فاطمه معصومه(س) با تکیه بر منابع تاریخی و حدیثی، به بررسی چرایی و چگونگی سفر آن بانوی عالیمقام به ایران از زوایایی کمتر شنیده شده پرداختهایم
نویسنده : جواد نوائیان رودسری
نگرانی خاندان امام رضا(ع) نسبت به سلامت آنحضرت در جریان هجرت اجباری امام(ع) به مرو، از همان آغاز سفر شروع شد. ثامنالحجج(ع) دستور فرمود که مردم و اعضای خاندان، هنگام وداع، با صدای بلند گریه کنند و مرثیه بخوانند، گویی که این سفر را بازگشتی نیست. به همین دلیل، وقتی اخبار ضد و نقیضی مبنی بر ایجاد محدودیت برای امام رضا(ع) به مدینه رسید، برخی از اعضای خاندان آنحضرت، درنگ را جایز ندانستند و به سوی ایران حرکت کردند. هرچند که برای سفر اعضای خانواده امام هشتم(ع)، دلایل دیگری نیز از سوی برخی مورخان اقامه شدهاست؛ اما با توجه به شواهد و گزارشهای روایی و تاریخی، نمیتوان موضوع بیمناکی آن ها را نسبت به جان امام(ع) نادیده گرفت.
هجرتی پرخیر و برکت
ورود امام رضا(ع) به ایران، خیر و برکت فراوانی در پی داشت. بسیاری از سادات که تا پیش از آن برای حرکت به سمت این سرزمین در تردید و دودلی به سر میبردند و جز طبرستان و دیلمان جایی را برای زندگی و فعالیت امن نمیدانستند، راه ایران را در پیش گرفتند و با سکونت در گوشه و کنار این سرزمین پهناور و صاحب فرهنگ، به نشر آموزههای اهلبیت(ع) همت گماشتند. هر چند که ماجرای مهاجرت سادات و امامزادگان به ایران و تقابل عباسیان با آن ها، حوادث تلخ و غمباری را رقم زد، اما وفات و شهادت مظلومانه وابستگان خاندان پیامبر(ص)، باعث رغبت بیشتر ایرانیان به مکتب اهلبیت(ع) شد و ساکنان این سرزمین، صرفنظر از مذهب و دیدگاههای اعتقادی، به فرزندان رسولخدا(ص) علاقه و ارادتی باطنی و درونی پیدا کردند؛ ارادتی که طی یک هزاره، در دل و جان مردم ما ریشه دواند و ایران زمین را به پایگاه دلدادگان و شیفتگان مکتب اهلبیت(ع) تبدیل کرد. حضرت فاطمه معصومه(س)، خواهر امام رضا(ع)، یکی از امامزادگان ارجمند و بزرگواری است که ایران را به قدوم خود منور کرد و بارگاه ملکوتیاش در شهر مقدس قم، به زیارتگاه مشتاقان و خداجویان و پناهگاه دانشمندان و اهل تفکر تبدیل شد. با این حال، روایت هجرت بیبازگشت کریمه اهلبیت(س)، جدا از دلیلی که در ابتدای نوشتار آوردیم، نیست.
سفری که به قم ختم شد
به نظر میرسد این هجرت تاریخ ساز، برخلاف آنچه شهرت یافته، غریبانه و در کمال مظلومیت بوده است. استاد «یوسفی غروی» در کتاب ارزشمند «موسوعه التاریخ الاسلامی»، به بررسی چگونگی این هجرت، بر اساس اسناد و مدارک تاریخی پرداخته و معتقد است که آنچه درباره ورود حضرت معصومه(س) به قم، همراه با کاروانی مجلل و متشکل از بزرگان بنیهاشم، در برخی منابع تاریخی نقل شده است، صحت ندارد. این پژوهشگر برجسته تاریخ اسلام، در گفتوگویی با روزنامه خراسان تاکید می کند:«حضرت فاطمه معصومه(س)، با کاروانی عظیم و مجلل به قم نیامدند. کاروان ایشان، چنان که برخی روایت می کنند، شامل بزرگان بنی هاشم و موالیانشان نبود و در زمان ورود این بانوی بزرگوار به شهر قم، درگیری و جنگی هم روی نداده است. چنین ادعاهایی، صرفاً داستان است و واقعیت ندارد. آن چه از نظر تاریخی درست به نظر می رسد، این است که طولانی شدن سفر حضرت امام رضا(ع) از یک سو و از سوی دیگر، انتشار قصیده معروف «دعبل خزاعی» که به قصیده «تائیّه» مشهور است، باعث بروز نگرانی در میان خانواده و دوستداران امام(ع) و زمینه ساز حرکت آن ها به سمت ایران و شهر مرو شد.»مورخان تقریباً متفقالقول هستند که دلیل ورود کریمه اهلبیت(س) به قم، بیماری ایشان و نیاز آن حضرت به استراحت بوده است. این شهر، از هر لحاظ، برای میزبانی از بانوی کرامت، مناسب و آماده بود. شیعیان اشعری قم که نسب شان به «سائب بن مالک اشعری»، یکی از یاران مشهور «مختار ثقفی» و از شهدای قیام او میرسید، به استقبال حضرت معصومه(س) رفتند و میزبانی آن بانوی بزرگوار را برعهده گرفتند. مدت اقامت خواهر ارجمند امام رضا(ع) در شهر قم، طولانی نبود. آن حضرت که به دلیل بیماری و برای استراحت وارد این شهر شدهبود، مدتی بعد، رحلت فرمود و به این ترتیب، حیات ظاهریاش به پایان رسید،اما حیات معنوی کریمه اهلبیت(س) در قم تداوم یافت و چنان که اشاره کردیم، برکات فراوانی برای مردم این خطه و همچنین، سراسر ایران به همراه آورد. رحلت حضرت فاطمه معصومه(س) در قم و احترامی که قمیان و دیگر شیعیان برای ایشان قائل بودند، از یک سو و روایات و احادیثی که درباره مقام ارجمند این بانوی بزرگوار، از معصومین(ع) نقل شده است، از سوی دیگر، توجه و اقبال بیشتر شیعیان به شهر قم را در پی داشت. مناطق همجوار این شهر، به تدریج به مناطق شیعهنشین و تفکرات شیعی نیز به اندیشه غالب این نواحی تبدیل شد. مدتی بعد، شخصیتهای برجستهای همچون حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به این مناطق هجرت کردند و حضور آن ها، در نهادینه شدن فرهنگ و اندیشه شیعی در این نواحی، بسیار مؤثر بود به طوری که کمتر از یک قرن بعد، علمای بنامی همچون «شیخ صدوق» از میان مردم این خطه برخاستند و بر ترویج تفکر اسلامی و فرهنگ اصیل شیعی، همت گماشتند؛ بزرگانی که اقدامات آن ها در پرتو برکت حضور کریمه اهلبیت(س)، باعث گسترش روزافزون آموزههای شیعه در ایران شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه - ای بانویِ مظلومه، یا حَضرتِ معصومه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو دخترِ موسائی ، ای دُختِ وَلِیُّ اللّه ، هستی به رضا خواهر ، ای اُختِ وَلِیُّ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی به جواد عمّه ، عَمَّه به وَلِیُّ اللّه - تو پشت و پناهِ ما ، ای یاوَرِ حِزبُ اللّه
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هستی تو در این دنیا ، بر ما مَدَد و یاوَر - هَم هستی شفیعِ ما ، فردا به صفِ محشر
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
تو آمدی از یَثرِب ، ایران و به شهرِ قُم - از یُمنِ حضورِ تو ، شد درد و بلاها گُم
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
چون ساکنِ قُم گشتی ، قُم از تو درخشان شد - نور تو به دلهامان ، همچون مَهِ تابان شد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در شهرِ قُم و ایران ، هستی تو چنان خورشید - مهرِ تو به قلبِ ما ، نورِ تو به دل تابید
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
مدیونِ رضا و تو ، اَمنِیَّتِ ایران است - آرامشِ ما از تو ، هَم شاهِ غریبان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
در سایه یِ تو نعمت ، بر ما چه فراوان شُد - اَلطافِ تو بر ماها ، چون ریزشِ باران شُد
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
اَیّامِ وفاتِ تو ، این دیده چه گریان است - غمگین به عزایِ تو ، این سینه یِ بریان است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
بنگر که رضا بهرت ، غمگین وعزادار است - هَم اِبنُ الرّضا بهرت ، محزون دل و غمبار است
یا حَضرتِ معصومه، یا حَضرتِ معصومه
هَم اهلِ قُم و ایران ، غمگین به عزایِ تو - هَم باقِرِیِ غمگین ، در نوحه برایِ تو
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیهاسلام پائیز1402
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا
سَلام بر دُختِ وَلِیِّ خُدا - عَمَّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُدا
فاطمه آن دُختِ وَلِیِّ خُداست - عَمّه و هَم اُختِ وَلِیِّ خُداست
دُختِ اِمام، عَمّه و اُختِ اِمام - باد زِ ما بَر او درود و سلام
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا أُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یَا عَمَّهَ وَلِیِّ اللهِ...
فاطمه آن دُخترِ کاظم بُوَد - به نیکی و به حق مُلازِم بُوَد
فاطمه آن دخترِ موسی بُوَد - آنکه دو دستش یَدِ بیضا بُوَد
فاطمه آن خواهر و اُختُ الرِّضاست - دُختِ نبی، فاطمه و مرتضی است
اُختِ اِمامِ هشتمِ شیعیان - به مشهدش چِشمِ تمامِ جهان
فاطمه آن عَمَّه یِ اِبنُ الرِّضا - آنکه بُوَد نبیره یِ مرتضی
عَمَّه یِ آن تقی، اِمامِ جواد - جوانترین رَهبرِ کُلِّ عِباد
فاطمه آن حضرتِ معصومه است - همنامِ آن زهرایِ مظلومه است
آنکه به قُم شده نگینِ جهان - آنکه بُوَد مَلجاءِ ما شیعیان
فاطمه آن شافعه یِ محشر است - او دُخترِ حیدر و پیغمبر است
یا فاطمه، اِشفَعِی لِی فِی الجَنَّة – حُبِّ تو چون حُبِّ علی است جُنَّة
عَلیٌّ حُبُّه جُنَّة، قَسیمُ النّارِ و الجَنَّة، وَصیُّ المصطفی حَقّاً، إمامُ الإنسِ و الجِنَّة...
شأن بُزُرگی است به نَزدِ خدا - برایَت ای فاطمه، بنتُ الهُدا
نَزد خدا تو راست قُربی نکو - نَزد خدا تو را بُوَد آبرو
یَا فاطِمَهُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّهِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ...
سَیِّدتی شفاعتِ ما نما - شفیعِ ما شو تو به نزدِ خدا
سَیِّدتی حاجتِ ما کُن روا - قسمتِ ما مدینه و کربلا
سَیِّدتی قروضِ ما کُن اَدا - ما همه هستیم تو را جان فدا
به باقری و جُمله یِ زائرین - کُن نظر و مرحمت ای بی قرین
سروده شده ایام ورود حضرت به قم و رحلت و شهادت آن بانوی معصومه پائیز ۱۴۰۲
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
تو بانویِ مظلومه ای
تو بانویِ مظلومه ای - فاطمه یِ معصومه ای
واژه یِ عشق و رحمتی - تو بهرِ دین منظومه ای
از دیدنِ برادرت - حیف، که تو محرومه ای
یا فاطِمَه یا فاطِمَه - یا فاطِمَه یا فاطِمَه
فدایِ خاکِ قَدَمت - لطف و عطا و کرمت
مَکتب و دارُ العُلما - عرش خدایه حرمت
چون حرمِ امام رضاست - آن حرمِ محترمِت
یا فاطِمَه یا فاطِمَه - یا فاطِمَه یا فاطِمَه
بر لبِ ما زمزمه ای - تو یاورِ ما همه ای
چو فاطمه تو کوثری - تو علی و فاطمه ای
چو فاطمه مادرِ خود - معصومه و مظلومه ای
یا فاطِمَه یا فاطِمَه - یا فاطِمَه یا فاطِمَه
یافاطِمَةُ اِشفَعِی - بردوستان روزِ جزا
بحَقِّ زهرا مادرت - حقِّ علیِّ مرتضی
حقِّ مُحَمَّدِ تَقِی - حقِّ برادرت رضا
یا فاطِمَه یا فاطِمَه - یا فاطِمَه یا فاطِمَه
بضعه یِ پاکِ کوثری - بنتِ موسی ابن جعفری
بهرِ رضا تو خواهری - محبوبِ حیِّ داوری
در موسمِ شهادتت - مدحِ تو گفته باقری
یا فاطِمَه یا فاطِمَه - یا فاطِمَه یا فاطِمَه
سروده شده ایام معصومیه سال 1401
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
حَضرتِ معصومه سَلامً عَلَیک
حَضرَتِ معصومه سَلامً عَلَیک - بانویِ مظلومه سَلامً عَلَیک
ای که بُوَد آن حَرَمَت غَرقِ نُور - زَینبِ دَورانی وَ هستی صَبور
خواهَرِ سُلطانِ خراسان تویی - نُورِ درخشنده یِ ایران تویی
خواهرِ خورشیدی وَ خُود همچُو ماه - در سُخَنِ تو نَبُوَد اِشتباه
دُخترِ اَرزنده یِ ایران تویی - خواهرِ خورشیدِ خراسان تویی
مَعدَنِ جود و کَرَمی، چون رضا - نشانی اَز فاطمه وَ مرتضی
عَمَّه ساداتی وَ هَم فاطمه - حُبِّ تو باشَد به دِلِ ما هَمَه
بَعدِ رضا مَلول و حیران شُدی - تو رَه سِپَر بِسُویِ ایران شُدی
هَمرَهِ تو پنج برادر شُدند - دَر این سفَر بَهرِ تو یاوَر شُدند
جعفر و فضل، قاسم و هادی و زَید - هَمرَه تُو، جمله بلاشرط و قَید
رَنجِ سَفَر جُمله خریده به جان - سُویِ رضا شدند، جانِ جهان
طَیِّ طریق است، به عِشقِ اِمام - رسیده در یِک بَلَدی ساوه نام
به ساوه دُشمَن رَهِ آنان بِبَست - رِشته یِ این عاشقی اَز هَم گُسَست
ساوه شُدند، تیرِ بَلا را هَدَف - حمله شُد اَز سویِ یکی بی شَرَف
بی شَرَفی بِسانِ شمر و یزید - برادران کرده در آنجا شهید
بیست و سه تَن شهیدِ راهِ خدا - به ساوه شُد جُمله یِ آنان فدا
مُحافظینت زِ یَمین و یَسار - شُدی از آن بِسُویِ قُم رَه سپار
موسی خَزرَج بِشُدَت میزبان - خانه یِ او گَشت نگینِ جهان
به هفده روز چون که تو دَر قُم بُدی - قبله گَهِ حاجتِ مردم بُدی
«خانه یِ موسی»، شُده چون کوهِ طور - موسِیِ خَزرَج شده غَرقِ سُرور
«مدرسه یِ سِتّیّه»، «میدانِ میر»- مَحَلِّ دیدار، زِ بُرنا و پیر
جایِ عبادت شده چون «بیتِ نور» - تو همچو داوود بِخواندی زَبور
رِحلتِ تو گشت، پس از هیفده - خانه یِ موسی شُده ماتمکده
شُدی شَهید، ای مَهِ نیکونهاد - دَفنِ تو با رضا شد و با جواد
مَدفَنِ تو شُد حَرَمی با صَفا - جایِ دُعا بَرایَ اَهلِ وَفا
قُم شُده دریا و تو همچون صَدَف - قُم ز ورودِ تو گرفته شَرَف
فاطمه یِ ثانیِ ایران شُدی - مَنبَعِ اَلطافِ فراوان شُدی
شُدی به قُم آینه دارِ علی - عِصمَتِ زهرا زِ تو شُد مُنجَلی
مدینه را فاطمه گَر هَست گُم - فاطمه یِ ثانیه باشد به قُم
زینتِ قُم دُخترِ کاظِم شده - با مَلَک و حُور مُلازِم شده
با شَرَف اَز قَبرِ شُما، قُم شده - قبله گَهِ حاجتِ مردُم شده
دَر حَرَمَت چونکه بِیائیم، ما - حاجتِ خود را بِنَمائیم، ما
هَر گِرِه از لُطفِ تو وا میشَوَد - دَرد و اَلَم با تو دَوا میشَوَد
معجزه ها، بَس زِ تو دیدیم ما - بَس قِصَص از تو بِشنیدیم ما
صحن و سرا یِ تو بود چون بِهِشت - باقری این مدیحه بهرت نوشت
سروده شده ایام رحلت و شهادت حضرت معصومه علیها سلام پائیز1402
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
پی نویس شعر حضرت معصومه سلام علیک
حضرت معصومه علیهاالسلام حدود یک سال فراق برادر را تحمل کردند، ولی سرانجام کاسه صبرشان لبریز گردید؛ لذا به اشتیاق دیدار برادر عزیز، مدینه را به قصد «مرو» ترک کردند.
حضرت امام رضا علیهالسلام نامه ای به حضرت معصومه علیهاالسلام نوشتند و آن را توسط یکی از غلامانشان به مدینه منوره ارسال کردند. امام هشتم به غلام دستور دادند در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن آن نامه را به مدینه برساند. آنگاه نشانی خانه حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام را برای او بیان فرمودند تا از کسی آدرس نپرسد. غلام، خود را به مدینه رسانید و نامه را به خدمت حضرت معصومه علیهاالسلام تسلیم نمود. حضرت معصومه علیها السلام به مجرد رسیدن نامه امام هشتم، خود را آماده سفر نمودند. بانوی با فضیلتی که در سراپرده عصمت، در تحت نظارت مستقیم امام کاظم علیهالسلام و امام رضا علیهالسلام تربیت شده، هرگز بدون همراهان واجد شرایط به مسافرت دور و دراز «مدینه» تا «مرو» آن هم با وسایل آن روز و ناامنی جادهها تن نمیدادند.
لذا از برادران و برادرزادگان، هرکدام را که آماده سفر به ایران بودند، گرد آوردند و به این سفر پرمخاطره به خاطر دیدار برادر اقدام نمودند.
در این سفر، پنج تن از برادران حضرت معصومه علیهاالسلام به نامهای: فضل، جعفر، هادی، قاسم و زید، و تعدادی از برادرزادگان، و تنی چند از غلامان و کنیزان، آن حضرت را همراهی میکردند.
آنان رنج سفر را تحمل کردند تا به شهر «ساوه» رسیدند. مردم ساوه در آن ایام از دشمنان سرسخت اهل بیت علیهمالسلام بودند. از این رو، هنگامی که مرکب حضرت معصومه علیهاالسلام و همراهانشان به ساوه رسید؛ مردم ساوه به دستور مأمون به آنان حملهور شدند و جنگ سختی درگرفت و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه علیهاالسلام به شهادت رسیدند.
هنگامی که حضرت معصومه علیهاالسلام جسدهای غرقه به خون و پیکرهای قطعه قطعه شده ۲۳ تن از عزیزان خویش را نقش بر زمین دیدند غم و اندوه جانفرسایی روح و جان حضرت را فراگرفت و به احتمال قوی، به دستور مأمون و توسط مأموران امنیتی در ساوه همه بانوان کاروان، به زهر جفا مسموم گردیدند؛ زیرا مأمون به همه حکام و امرای بلاد که در مسیر کاروانهای سادات بودند و قصد زیارت حضرت رضا علیهالسلام را داشتند، دستور داده بود که آنان را دستگیر کنند یا به قتل برسانند.
اهالی قم که از روز نخست با محبت خاندان عصمت و طهارت خو گرفته بودند و اسلام را با ولایت امیرمؤمنان علیهالسلام پذیرفته بودند و هرگز در برابر غاصبان حکومت علوی خضوع نکرده بودند، هنگامی که از این فاجعه دلخراش آگاه شدند، به ساوه رفتند و حضرت معصومه علیهاالسلام را با احترام تمام به قم آوردند.
البته حضرت معصومه علیهاالسلام را بنا به فرمایش خودشان به شهر مقدس قم منتقل کردند. ایشان که پس از بروز بیماری در شهر ساوه، دیگر امکان ادامه راه به خراسان برایشان میسر نبود؛ فرمودند: مرا به شهر قم ببرید زیرا از پدرم شنیدم که میفرمود: شهر قم آشیانه آل پیامبر است.
حضرت معصومه علیهاالسلام روز بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری، در میان استقبال پرشور مردم قم وارد این سرزمین شدند. «موسی بن خزرج» زمام ناقه را به دوش میکشید و عده فراوانی، پیاده و سواره، گرداگرد کجاوه و شمع وجود حضرت معصومه علیهاالسلام پروانهوار در حرکت بودند تا در محلی که امروز «میدان میر» نامیده میشود، ناقه حامل آن حضرت زانو به زمین زد، و این افتخار بزرگ نصیب موسی بن خزرج شد که ۱۷ روز میزبان کریمه اهل بیت علیهاالسلام باشد. بانوان بافضیلت قم دسته دسته به دیدار حضرت معصومه علیهاالسلام شتافته، ایشان را در سوگ عزیزان از دست رفته تسلیت میدادند.
خانه موسی بن خزرج به احترام اقامت ۱۷ روزه آن حضرت، به صورت مدرسه درآمد و سالیان بعد، به «مدرسه ستّیّة» (مدرسه خانم) موسوم گردید.
محراب عبادت آن حضرت نیز در رو به روی درب ورودی مدرسه، تا امروز محافظت شده، و در طول تاریخ به عنوان «بیت النور» شهرت یافته و همواره زیارتگاه خاص و عام بوده است.
حضرت معصومه علیها السلام ۱۷ روز در خانه موسی بن خزرج به عبادت مشغول بود و سرانجام روز دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ هجری پیش از آنکه دیدگانشان با دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و در میان اندوه فراوان رحلت نمودند و شیعیان قم را در ماتم خود به سوگ نشاندند.
مردم قم با تجلیل فراوان، پیکر پاکشان را تشییع کردند و در محل فعلی حرم که آن روز در بیرون شهر بود و به موسی بن خزرج تعلق داشت، با احترام هرچه تمامتر، مهیای دفن نمودند. هنگامی که قبر مهیا شد؛ درمورد اینکه چه کسی پیکر پاک آن حضرت را وارد قبر کند، به بحث و مشورت پرداختند. همه درمورد پیرمرد پرهیزگاری به نام «قادر» به اتفاق نظر رسیدند. کسی را به دنبالش فرستادند تا او را برای انجام این مهم فراخواند. پیش از آنکه «قادر» بیاید، خداوندِ قادر و متعال با قدرت بیکرانش دو تن سواره که نقاب بر چهره داشتند، از جانب ریگزار (محل رودخانه فعلی) نمودار ساخت که به سرعت نزدیک آمدند و به تجهیز آن بانوی مظلومه و معصومه پرداختند. یکی وارد قبر شد و دیگری جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشته، به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد. آن دو بزرگوار پس از پایان مراسم دفن، بدون اینکه با احدی سخن بگویند، بر اسبهای خود سوار شده، از محل دور شدند. کسانی که با سیره ائمه علیهمالسلام آشنایی دارند، تردیدی ندارند که آن دو نفر وجود مقدس امام هشتم و نوردیدهاش جواد الائمه علیهماالسلام بودهاند که برای شرکت در مراسم کفن و دفن حضرت معصومه علیهاالسلام، به اعجاز امامت، از خراسان و مدینه، با طیالارض به این سرزمین تشریف فرما شده بودند.
آه که این جسم نحیف، در این راه پرخطر، چه سختیها کشید و چه غمها بر داغهای بیشمارش افزون شد؛ چنانکه تاب رسیدن به مقصد نیاورد و در نهایت رنجوری پرنده جان گرامیاش به آسمان پرکشید؛ ولی جسم پاک و رنجیدهاش را به آشیانه آل پیغمبر صلواتاللهوسلامهعلیهم هدیه داشت تا آنگونه که جد بزرگوارش امام صادق علیهالسلام فرمودند که: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است؛ و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست؛ بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آنها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت میکند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت میشوند. »
در روایات تنها در مواردی بسیار نادر برای امامزادهای زیارتنامه ای خاص رسیده است. اما برای حضرت معصومه علیهاالسلام از برادر بزرگوارشان امام رضا علیهالسلام زیارتنامهای وارد شده است. از این رو علما و فرهیختگان مذهب حضرت معصومه را چون دیگر امامان زیارت میکنند و با ایشان به گفت و گو میایستند و از روح بزرگشان یاری میطلبند.
آری آن «کوثر» فاطمی علیهاالسلام را «مجاوران» عاشقی است که سلوک میکنند و سالهاست خاکساران حرمند و سایهنشین آفتاب و با «سلوک» سبز طی طریق میکنند.
خدا خواست که ما با همه کاستیها و سستیها مجاوران خورشید باشیم و جامداران کوثر. خدا خواست که ما با همه بیزاد و راحلگی «زائران» کعبههای مقصود باشیم و عتبهبوس آستان قُدس رضوی علیهالسلام و آستانه مقدسه فاطمی علیهاالسلام؛ این نعمتی است بزرگ و شُکری در خور میبایدش؛ که اقرار میکنیم ناتوان و عاجزیم.
حضرت رضا علیهالسلام به سعد اشعری قمی میفرمایند:
«ای سعد! از ما نزد شما قبری وجود دارد». سعد میگوید: «قربانت گردم، آیا مقصود شما قبر دختر موسی بن جعفر علیهاالسلام است؟»
امام رضا علیه السلام فرمودند: «آری، کسی که با معرفت به مقام او، زیارتش کند، بهشت از آنِ اوست.»
سپس حضرت امام رضا علیهالسلام چگونگی زیارت مرقد مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را برای سعد چنین بیان فرمودند:
«وقتی کنار قبرش رفتی، نزد بالای سر آن حضرت، رو به قبله بایست و ۳۴ بار الله اکبر و ۳۳ بار سبحان الله و ۳۳ بار الحمد لله گفته، آنگاه بگو:
به زیارت حضرت معصومه رجوع شود...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
جمکران است مَنزِلِ مولایِ ما
جمکران است مَنزِلِ مولایِ ما - منزِلِ آن حضرتِ والایِ ما
جمکران است منزِلِ مهدِیِّ ما - آنکه باشد حُبِّ او حُبِّ خُدا
جمکران آن قبله یِ آمال ماست - چون نمازش بهترین اعمالِ ماست
جمکران جایِ قبولِیِّ دُعاست - صاحبش هَم قبله، هَم قبله نماست
بَعدِ سهله، بَعدِ کوفه، جمکران - بَهرِ رحمت، هست بَحری بی کران
شُد به دَستورِ خودِ صاحب زمان - مسجدی برپا کِنار جمکران
در کنارِ کوهِ خِضر و شهرِ قُم - چون شنیدی نامِ حَضرَت فَلْتَقُمْ
شُد بنا این مسجدِ والا مقام - در زمینی که بُد آن بَهرِ اِمام
گُفت حَضرت : ای حَسَن مُثله، بِنا - کُن در اینجا مسجدی بهرِ خدا
کُن بنا یک مسجدی دَر این مکان - از برایِ حضرتِ صاحب زمان
تا که آیند این مکان، بهرِ دعا - مؤمنینِ صالح و عبدِ خدا
تا که بگذارند در اینجا نماز - با خدا باشند در راز و نیاز
رکعتینی خاص در این مسجد است - که ثوابش بی حساب و بی حد است
آن دو رکعت هست با اعمالِ خاص - بهرِ یاران و مُحبّان و خَواص
پس دعا بَهرِ اِمامِ انس و جان - بر ظهورِ حضرتِ صاحب زمان
هم دعا بهرِ تمامِ مؤمنین - خاصّه از بهرِ عبادِ الصّالحین
هم دعا بهرِ ظهورِ حضرتش - تا شَوَد پایان فراق و حَسرتش
تاکه دیدارش شَوَد برما نصیب - خواند بایَد آیه یِ اَمَّن یُّجیب
باقری برگو: تو با اَمَّن یُّجیب - روز زیبایِ ظهورش کن قریب
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ...
امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خطاب به حسن بن مثله فرمودند:
به مردم بگو تا به این مکان رغبت نمایند و آن را عزیز دارند و در آن چهار رکعت نماز بخوانند دو رکعت به نیت نماز تحیت مسجد است که در هر رکعت یک بار سوره حمد و هفت بار سوره اخلاص خواندهمیشود و ذکر رکوع و سجود را نیز هفت بار تکرار کند. (گفتنی است که نماز تحیت مسجد فقط در مکان مسجد و در مقام امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) واردشده و خواندن آن درغیر آن مکان مانند حیاط مسجد وارد نشده است.)
و دو رکعت دیگر را به نیت نماز امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) بخوانند به این ترتیب که چون سورهی حمد را شروع به خواندن نمایند و به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» برسند آن را صد بار تکرار کنند و بعد از آن بقیه سوره حمد را بخوانند، سپس سورهی اخلاص را فقط یک بار بخوانند و آنگاه ذکر رکوع و سجود را هفت بار تکرار نمایند، رکعت دوم را نیز به همین طریق بخوانند؛ چون نماز را تمام کنند یک بار تهلیل (لاالهالاالله) بگویند و سپس تسبیحات حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) را گفته سر به سجده گذارند و صد بار صلوات بر پیامبر و آل پیامبر بفرستند.
جناب حسن بن مثله (رحمةالله) میگوید: سپس امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) فرمودند: فَمَن صَلاّها فَکانَّما صلّی فی البیت العتیق. (به خانهی خدا وسط مسجد الحرام «بیتالعتیق» میگویند.) هر کس این نماز را بخواند مانند آن است که در کعبه نماز خوانده است.
مسجد جمکران در نزدیکى شهر مقدّس قم واقع شده است که به امر امام زمان(علیه السلام) بنا گردید و داراى آثار و برکات فراوانى است.
مرحوم حاج میرزا «حسین نورى» در کتاب «نجم الثاقب» داستان بناى آن را نقل کرده است و در همان حکایت که در بیدارى واقع شده نه در خواب، به نقل از امام زمان(علیه السلام) خطاب به حسن مُثله جمکرانى آمده است: به مردم بگو به این مکان رغبت نشان دهند و آن را مغتنم بشمارند و در آن جا چهار رکعت نماز بگذارند:
1ـ دو رکعت نماز تحیّت مسجد که در هر رکعتى یک مرتبه «حمد» و هفت مرتبه سوره «قل هو الله احد» بخوانند و هفت بار ذکر رکوع و در هر سجده هفت بار نیز ذکر سجود را بگویند (در رکوع هفت بار بگوید سبحان ربّى الْعظیم و بحمده و در سجده هفت بار بگوید سبحان ربّى الأعلى و بحمده).
2ـ دو رکعت نماز امام زمان(علیه السلام) بخواند به این نحو که، در رکعت اوّل سوره «حمد» را آغاز کند و چون به جمله «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» رسید، صد مرتبه آن را تکرار نماید و سپس بقیّه حمد را تا آخر بخواند (آنگاه یک مرتبه سوره «قل هو اللّه احد» را بخواند) و ذکر رکوع و سجود را هفت مرتبه بگوید و رکعت دوم را نیز به همین صورت انجام دهد. پس از نماز یک بار بگوید: لا اِلهَ اِلاَّ اللّه و سپس تسبیح حضرت زهرا(علیها السلام) را بگوید; آنگاه سر به سجده بگذارد و صد بار صلوات بفرستد.
امام زمان(علیه السلام) فرمود: «فَمَنْ صَلاّهُما فَکَاَنَّما صَلّى فِى الْبَیْتِ الْعَتیقِ; هر کس این دو نماز را (به این نحو) انجام دهد گویا در کعبه نماز خوانده است».
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
6 ویژگی ممتاز حضرت معصومه(س) برای زنان مسلمان
همواره حضرت معصومه(س)، به عنوان الگویی که ویژگیهای کاربردی دارند مطرح شده است. عالمه بودن و همراهی ایشان با امام زمان خود، از نکات ارزنده شخصیتی ایشان است که نه تنها ایشان را برای دختران جامعه الگو میسازد، بلکه مردان نیز در ولایتمداری باید از ایشان الگوبرداری کنند.
همه انسانها نیاز به الگو دارند تا در بزنگاههای زندگی مسیر اصلی خود را گم نکنند. ضرورت داشتن الگویی که چراغ راه ما باشد، در عصر حاضر بیشتر احساس میشود. ما شیعیان معتقدیم اهلبیت و فرزندان آنها بهترین راهنما و الگو برای هدایت هستند که میتوانند، در تهاجمات فرهنگی، پناهگاه خوبی برای حفظ ارزشهایمان باشند.
همواره حضرت معصومه(س)، به عنوان الگویی که ویژگیهای کاربردی دارند مطرح شده است. علما و مراجع بسیاری در مقابل ایشان زانوی ادب زده و دست به دامان کرم ایشان شدهاند. شخصیت والای ایشان سبب شده که بعد از امام رضا(ع) برترین فرزند امام کاظم(ع) شناخته شوند. عالمه بودن و همراهی ایشان با امام زمان خود، از نکات ارزنده شخصیتی ایشان است که نه تنها ایشان را برای دختران جامعه الگو میسازد، بلکه مردان نیز در ولایتمداری باید از ایشان الگوبرداری کنند.
1 -فعالیت علمی
عالم بودن حضرت معصومه(س)یکی از ویژگیهای کاربردی ایشان میباشد. برخی اینگونه جلوه میدهند که اسلام با علمآموزی زنان موافق نیست حال آنکه زنانی در اهل بیت بودند که عالمه بوده و فعالیتهای علمی انجام میدادند. درباره علم حضرت معصومه(س) نیز نکاتی در تاریخ ثبت شده است. در زمانی که امام موسی کاظم(ع) در زندان بودند، بسیاری از علما، مراجع و دانشمندان نزد حضرت معصومه(س) آمده و سوالات خود را میپرسیدند و حضرت به مشکلات علمی مراجعان پاسخ میدادند.
متاسفانه دیده میشود در فضای مجازی برخی از زنان از اهداف و چارچوب خارج و مرتکب گناه شده، با نامحرم راحت گفتگوهای نابجا دارند. در همین جا از بانوان مسلمان تقاضا میکنم عفت و نجابت حضرت معصومه (س) را الگوی خود قرار داده و مرتکب گناه نشوند
زمانی که امام رضا(ع) قصد رفتن به مرو را کردند؛ علما و فرهیختگان نزد امام آمده و گفتند از این پس سوالات علمی خود را از چه کسی بپرسیم؟ امام حضرت فاطمه معصومه(س) را معرفی کرده و فرمودند در نبود من معصومه پاسخگوی سوالات شما میباشد و اینگونه بود که امام رضا(ع) ایشان را تایید کردند.
2- صبر و امیدواری و شناخت هدف
حضرت معصومه(س)تمام دوران کودکی و نوجوانی خود را در فراق پدر گذراند. در حالی که میدانست پدر در زندان است و تحت شکنجههای متعدد قرار میگیرد؛ ولی صبر و بردباری و امیدواری که در وجود ایشان بوده از شگفتیهاست چون حضرت معصومه(س) با پدر ارتباط بسیار عمیق و جانانهای داشت و تحمل و صبر ایشان ستودنی است، هرگز در زندگی امید خود را از دست ندادند. ایشان در هر شرایطی هدف و مقصد را میشناختند و در جهت رسیدن به مقصد، هر بلایی را به جان میخریدند. اگر انسان در زندگی هدف داشته باشد سختترین مسائل هم که برایش پیش بیاید مقاومت میکند بلکه مقاومتر میشود و به هدف بیشتر معتقد میشود. آنچه در زندگی حضرت معصومه(س) حرف اول را میزند هدف شناسی ایشان است. یعنی حضرت در زندگی ۲۸ ساله خود کاملاً میدانستند دنبال چی هستند و هدف معلوم و معین بود و از این شاخه به آن شاخه نمیپریدند. اینگونه نبودند که یکبار افراط کنند و یکبار تفریط. با یک حرکتی بر مبنای شناخت مقصد و هدف با طراحی متعادل بر مبنای آموزههای امام معصوم(ع)، مراحل مختلف مبارزه و رسیدن به مقصد را گذراندند.
3- فعالیت سیاسی و اجتماعی
ویژگی بارز دیگر این بانوی بزرگوار، فعالیتهای سیاسی ایشان بوده است. پس از اینکه امام رضا(ع) به مرو آمدند، حضرت معصومه(س) ۹ ماه بیشتر در مدینه نماندند و به همراهی برادران و برادرزادههای خود به سمت مرو رهسپار شدند. در این هنگام ایشان هدف از هجرت را یاری رساندن به امامِ زمان خود مطرح کردند.
حضرت معصومه(س) خود را فدای حقیقت ولایت کرده و در رابطه با دو امام عصر خود، یعنی پدر و برادر، تمکین داشته و تسلیم مطلق بودند و از ایشان الگوبرداری میکردند
ایشان در این مسیر مجاهدت فراوانی داشتند که در تاریخ ثبت شده است. از جمله این که در مسیر دچار درگیری جدی با نظامیان عباسیان شده و در این درگیری 5 برادر خود و تعدادی از برادرزادههای خود را از دست دادند. حضرت در هجرت ترویجی و تبلیغی خود، در تثبیت امامت حضرت رضا(ع) در مقابل واقفیه نیز نقش بسزایی ایفا کردند. برخی علت ازدواج نکردن حضرت را نبود کفو برای انتخاب همسر دانستهاند اما بنده خیلی این نظریه را قبول ندارم چرا که با سنت پیامبر و اهل بیت(ع) تناسب ندارد. به نظر من چون حضرت معصومه(س) دائم در مبارزات و مجاهدت با دستگاه ظلم بنیعباس بودند؛ و از طرفی عمر حضرت در 28 سالگی به اتمام میرسد، فرصتی برای ازدواج نیافتند.
4- پایبندی به خانواده
ویژگی دیگر حضرت معصومه(س) پایبندی به خانواده بود که در جامعه امروز خود بسیار به آن نیازمندیم. حضرت از کودکی با وجود عدم حضور پدر، و با وجود سختیهای بسیار در خانواده، همواره در کنارشان بوده و در بزرگسالی به جهت یاری رساندن به برادر خود امام رضا(ع) و دلتنگی برای ایشان، به ایران مهاجرت کرده و هرگز خانواده را تنها نگذاشتند.
5 -ولایتپذیری ایشان
حضرت تسلیم ولایت امامِ زمان خود بود و از فدا شدن در راه ولایت باکی نداشت. چه در زمان موسی بن جعفر(ع) و چه در زمان امامت حضرت رضا(ع) که در تثبیت امامت امام رضا(ع) در مقابل واقفیه نقش بسزایی ایفا کرد. چرا که فرقه واقفیه هفت امامی بودند و معتقد بودند با شهادت امام موسی کاظم(ع) امامت خاتمه یافته است. ولی حضرت معصومه(س) برای تثبیت امامت حضرت رضا(ع) تلاش بسیاری کردند که نشات گرفته از ولایتپذیری ایشان بوده است. حضرت معصومه(علیهاالسلام) خود را فدای حقیقت ولایت کرده بودند و در رابطه با دو امام عصر خود، یعنی پدر و برادر، تمکین کرده و تسلیم مطلق بودند. و از ایشان الگوبرداری میکردند. در این عصر هم امام زمان(عج) هستند که ما میتوانیم منویات امام زمان(عج) را کسب کرده و اهداف آقا را بشناسیم.
6- عفت و نجابت
نام حضرت، "فاطمه" بود، اما به دلیل عفت و نجابت و پاکی "معصومه" لقب گرفتهاند. این صفت در بین زنان مسلمان زمان ما، کمی رنگ باخته است و برخی سیر قهقرایی داشته و در رعایت احکام حجاب و ارتباط با نامحرم، دچار شک و تردید شدهاند که البته نشانگر عدم ثبات و نداشتن هدف است. به عنوان مثال متاسفانه دیده میشود در فضای مجازی برخی از زنان از اهداف و چارچوب خارج و مرتکب گناه شده، با نامحرم راحت گفتگوهای نابجا دارند. در همین جا از بانوان مسلمان تقاضا میکنم عفت و نجابت حضرت معصومه(س) را الگوی خود قرار داده و مرتکب گناه نشوند. بعد از حضرت زهرا(س) از جهت مقام علمی و عصمت و حضرت زینب(س) در مقام مجاهدت، بزرگان و اهل تحقیق حضرت فاطمه معصومه(س) را بانوی تراز عالم اسلام و دنیای شیعه میشناسند. ایشان چنان زندگی هدفمند و شکوهمند و با نورانیتی داشتند که میتواند برای خانوادهها، مورد توجه قرار گرفته و از زندگی این بزرگوار نور بگیرند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
زندگینامه حضرت فاطمه معصومه علیهاسلام
فاطمه (۱ ذیالقعده ۱۷۳ ه.ق – ۱۰ ربیعالثانی ۲۰۱) مشهور به فاطمه معصومه، یکی از فرزندان موسی بن جعفر، هفتمین امام شیعیان، و نجمه خاتون است. وی در دوران حکومت عباسیان و در خلافت هارون الرشید، امین و مأمون زندگی میکرد. فاطمه معصومه ازدواج نکرد و منابع در علت این امر، تحلیلهایی را از جمله وصیت پدر، نبود همکفو و مبارزه با دست خلافت عنوان کردهاند. او از شخصیتهای مورد احترام شیعیان به شمار میرود.
زمانی که برادرش علی بن موسی الرضا پس از انتصاب به ولایتعهدی مأمون، از مدینه به مرو برده شد، فاطمه معصومه پس از یک سال، عزم مرو نمود. برخی معتقدند که علی بن موسی الرضا طی نامهای از فاطمه معصومه خواست تا به مرو عزیمت کند. کاروان فاطمه معصومه که به همراهی فرزندان و نوادگان موسی کاظم شکل گرفته بود و عددش را ۲۳ نفر گزارش کردهاند، به سال ۲۰۱ ه.ق از مدینه حرکت کرد؛ تاریخ دقیقی برای خروج این کاروان ذکر نشدهاست، اما از آنجا که کاروان آنان در دهه آخر ماه ربیعالاول سال ۲۰۱ به شهر قم رسیدهاست و فاصله مدینه تا قم، حدوداً ۲ ماهه طی میشود؛ احتمالاً کاروان در دهه آخر ماه محرم سال ۲۰۱ به سمت مرو رهسپار شدند. از وقایع صورت گرفته در فاصله کاروان از مدینه تا ساوه، هیچ گزارشی نقل نشدهاست، تنها برخی منابع به اتفاقات صورت گرفته در ساوه اشاره داشتهاند. با رسیدن کاروان به ساوه، گویا عباسیان یا گروهی محارب، به کاروان حمله کرده و سبب کشته و زخمی شدن کاروانیان شدند. در این بین برخی دیگر همچون فاطمه معصومه و خواهران وی، مسموم شده بر اثر بیماری درگذشتند. فاطمه معصومه پس از وقایع ساوه، به سمت قم عزیمت کرده و هفده روز بعد، در قم درگذشت.
ابن جوزی برای موسی کاظم، چهار دختر ذکر میکند که نام همگی آنان فاطمه است.[۱][۲] اما قرشی در حیاة الامام موسی بن جعفر، فاطمه را نام دو تن از دختران موسی کاظم میداند که یکی از آنها به فاطمه صغری و دیگری به فاطمه یا فاطمه کبری — که همان فاطمه معصومه است — شهرت داشتهاست.[۳] ربیعی نیز نام چهار دختر موسی کاظم را، فاطمه صغری، فاطمه وسطی، فاطمه کبری و فاطمه گزارش میکند.[۴] حمدالله مستوفی نیز از سه دختر با نام فاطمه برای موسی کاظم یاد میکند که یکی از آنها با نام «فاطمه ستی» را مدفون در قم گزارش میکند. بنابر این گزارشها نام اصلی این دختر، فاطمه است.[۵]
به گزارش منابع شیعه، لقبهایی که برای فاطمه بنت موسی کاظم نقل شدهاست عبارتند از: «اخت الرضا، راضیه، مرضیه، معصومه، تقیه، نقیه، رشیده، طاهره، ستّی، حمیده و سیده»[۶][۷] مشهورترین لقب وی، معصومه است[۸][۹][۱۰] که علی بن موسی الرضا او را به این لقب خواندهاست؛ در حدیثی از علی بن موسی الرضا آمدهاست که: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کردهاست».[۱۱][۱۲] منابع شیعه این حدیث را مربوط به بعد از شنیدن خبر مرگ فاطمه معصومه توسط رضا دانستهاند.[۱۳] بر اساس گزارش دایرة المعارف بزرگ اسلامی، احتمالاً لقب معصومه در دوره حکومت جهانشاه قراقویونلو به کثرت برای فاطمه معصومه استعمال شدهاست.[۱۴] «کریمه اهل بیت» یکی دیگر از القابی است که منبع روایت آن به دیدار یکی از امامان شیعه توسط سید محمود مرعشی نجفی — پدر سید شهابالدین مرعشی نجفی — در خواب برمیگردد.[۱۵][۱۶][۱۷][۱۸] «ستی» نیز واژهای عربی است که معنای آن بانو و خانم است و در تواریخ قم، فاطمه معصومه با عنوان «فاطمه ستی» خطاب شدهاست.[۱۹] ابوالحسن هاشمی در سیدة عش آل محمد، معتقد است که «اخت الرضا» یکی از القاب شناخته شده فاطمه معصومه است.[۲۰] در زیارتنامهای که برای فاطمه معصومه گزارش شده، از وی با القاب «طاهره، حمیده، بَرّه، رشیده، تقیّه، نقیّه، رضیّه، سیّده، مرضیّه و اخت الرضا» نام برده شدهاست.[۲۱][۲۲]
پدربزرگ فاطمه معصومه، ابوعبدالله جعفر بن محمد صادق (۱۷ ربیعالاول ۸۳–۲۵ شوال ۱۴۸) است که به رئیس مذهب جعفری شناخته میشود.[۲۳] پدر وی، موسی بن جعفر (۲۰ ذی الحجه ۱۲۸ – ۲۵ رجب ۱۸۳ ه.ق) ملقب به موسی کاظم و امام هفتم شیعیان امامیه است.[۲۴][۲۵][۲۶] نجمه خاتون مادر فاطمه معصومه، بردهای از مغرب یا شمال آفریقا بود که خریداری و آزاد شد تا به ازدواج موسی کاظم دربیاید.[۲۷] از آنجا که یکی از القاب او «خَیزُران مَرسِیَّه» است، قائمی گزارش میدهد که عدهای احتمال دادهاند وی اهل جزیره مارسی در جنوب فرانسه بودهاست؛ و در مقابل از آنجا که وی به «شَقْرَاء نُوبِیَّه» نیز لقب گرفتهاست، برخی دیگر احتمال دادهاند که او اصالتاً اهل شهر نوبه در شمال آفریقاست.[۲۸] برای وی نامهای دیگری چون تکتم، اروی، سمان، سکن و سکنی نیز گزارش شدهاست. بنابر روایتی که صدوق، محدث شیعه، در عیون اخبارالرضا گزارش میکند، نجمه، کنیز حمیده مصفاه بود که به عقد موسی کاظم درآمد.[۲۹] برای فاطمه معصومه نوزده برادر و هجده خواهر گزارش شدهاست.[۳۰] علی بن موسی الرضا، یکی از برادرانش، امام هشتم شیعیان دوازدهامامی است.[۳۱]
به گزارش جعفریان، پدر فاطمه معصومه در دوران هارون الرشید، دو بار راهی زندان شد. بار دوم از سال ۱۷۹ تا ۱۸۳ه.ق به طول انجامید و منجر به مرگ او شد.[۴۷] فاطمه معصومه ۶ سال داشت که دیگر پدر را ندید[۴۸] و بر اساس گزارش ربیعی، کمتر از ۱۰ سال سن داشت تا اینکه پدرش را از دست داد.[۴۹] به گزارش منابع شیعه، یکی از وقایعی که در طول زندگانی فاطمه معصومه برای او رخداد، لشکرکشی سپاه خلافت عباسی به فرماندهی عیسی جَلّودی به مدینه، جهت سرکوب قیام محمد بن جعفر صادق، بود. طبق روایتهای شیعی، هارون به عیسی جَلّودی، فرمانده لشکر، دستور داد به خانههای علویان یورش بَرد و دارایی، لباس و زیورِ زنان را غارت کند، و حتّی یک جامه بر تنِ زنان باقی نگذارد. بهگفتهٔ شیخ صدوق، هنگامیکه جلّودی به خانهٔ علی بن موسی الرّضا هجوم بُرد، علی بن موسی دستور داد همهٔ زنان در یک اتاق گرد آیند، و خود بر درِ اتاق ایستاد و از هجوم جلّودی به درونِ اتاق جلوگیری کرد و سوگند خورد تا خودش، اموالِ درونِ خانه و داراییِ زنان اعم از لباس و گوشواره و خلخالشان را بگیرد و به جلّودی تحویل دهد. جلّودی این شرطِ علی بن موسی را پذیرفت و علی بن موسی نیز چنین کرد.[۵۰][۵۱]
مأمون پس از شکست برادرش امین در جنگ بر سر خلافت در سال ۱۹۸ هجری قمری، با چالشهای سیاسی و اجتماعی فراوانی مواجه بود؛ چارهای که وی اندیشید، ولایتعهدی یکی از سادات علوی بود تا بتواند علاوه بر کنترل قیام علویان، جایگاه حکومت را احیاء کند و به آن قداست ببخشد.[۶۴][۶۵] برای این منظور، بهترین گزینه، علی بن موسی الرضا به عنوان رهبر علویان معرفی شد؛ به همین جهت با نامهنگاریهای متعدد، وی را به مرو دعوت کرد و مسئله خلافت و ولایتعهدی را به وی پیشنهاد داد.[۶۶]علی بن موسی سرانجام در ۱۵ محرم سال ۲۰۰ هجری قمری از مدینه به قصد مرو خارج شد. بنابر گزارشی در تاریخ قم، علی بن موسی در طول مسیر مدینه تا مرو، نامهای به خواهرش فاطمه معصومه نوشت و به غلامی نامهرسان دستور داد هرچه سریعتر به مدینه برود و نامه را به فاطمه معصومه برساند، وقتی نامه به فاطمه معصومه رسید، وی مهیای سفر شد.[۶۷][۶۸][۶۹] اما در منابعی دیگر، از وجود و ابلاغ چنین نامهای گزارشی به میان نیامدهاست و تنها به قصد ملاقات فاطمه معصومه از برادرش به عنوان هدف این سفر یاد شدهاست.[۷۰][۷۱] همچنین یک گزارش از سفر فاطمه معصومه به مرو برای ازدواج با خلیفه یاد کردهاست که بیشتر به یک داستان عاشقانه شباهت دارد. این گزارش اخیر با شواهد تاریخی سازگاری ندارد؛ چرا که در این صورت، باید سفر فاطمه معصومه، با تشریفات خاصی صورت میگرفت.[۷۲]
مهاجرت سادات به سرزمینهای اسلامی و غیر اسلامی، از جمله مهاجرتهای شایع در دوران پسا اسلام است. مقصد این مهاجران، بیشتر عراق و خراسان در ایران بود. این مهاجرتها از عصر امویان آغاز و تا دوران عباسیان و پس از آن نیز ادامه داشت. از علل این مهاجرتها ظلم و ستم خلفای اموی و عباسی بر طالبیان و خصوصاً علویان و همینطور جذب سادات به عنوان نمایندگان اسلام در مناطق مختلف مطرح شدهاست. یکی دیگر از عواملی که سبب افزایش مهاجرت سادات و علویان به ایران و خصوصاً خراسان شد، ولایتعهدی علی بن موسی الرضا در مرو و تأسیس حکومت علویان در طبرستان میباشد.[۷۳] انتخاب خراسان به عنوان مقصد به جهت موقعیت مناسب خراسان، دوری از عراق به عنوان مرکز خلافت، حضور علویان زیدیه و اسماعیلیه و گرایش به تشیع مردمان خراسان برای ساداتی که تحت نظارت حکومت بودند، گزینه مناسبی بود.[۷۴] عوامل جذب خراسان برای شیعیان تا سال ۱۳۲ ه.ق ادامه داشت ولی با قتل عبیدالله الاعرج و پیگیری سیاستهای ضد شیعی توسط حکومت و خصوصاً هارون الرشید؛ خراسان برای شیعیان منطقه امنی محسوب نمیشد و مهاجرت به آنجا به شدت کاهش یافت. این موضوع تا زمان مهاجرت علی بن موسی الرضا به خراسان و ولایتعهدی وی، ادامه داشت. با ولایتعهدی علی بن موسی، برخی از سادات همراه وی و برخی دیگر به جهت قیامهایشان در شهرهای دیگر به خراسان منتقل شدند. برخی منابع مانند کنزل الانساب از مهاجرتهای غیرواقعی و داستانگونه یاد کردهاند که به درخواست علی بن موسی رخ دادهاست؛ برای نمونه، این کتاب از کاروانی ۱۲ هزار نفری سادات به فرماندهی ابراهیم بن موسی کاظم یاد میکند که برای مهاجرت به خراسان به ری رسیده و با نیروهای خلیفه پیکار نمودند یا از کاروانی ۱۰ هزار نفری دیگری به فرماندهی احمد بن موسی کاظم یاد کرده که در شیراز به جنگ با حکومت پرداختهاند.[۷۵] به گزارش منابع شیعی، مأمون نیز پس از وصول گزارشهایی مبنی بر حرکت کاروانهای سادات به سمت خراسان، به نیروهای حکومتی دستور داد تا از پیشروی سادات به سمت خراسان، جلوگیری نمایند.[۷۶]
به گزارش عباس قمی در منتهی الآمال، با رسیدن پیک علی بن موسی و دعوت از فاطمه معصومه به عزیمت به خراسان، فاطمه معصومه مهیا سفر شد.[۷۷] قرشی و سجادی تاریخ حرکت فاطمه معصومه از مدینه را در سال ۲۰۱ ه.ق گزارش میکنند.[۷۸][۷۹] ربیعی گزارش میکند که در این سفر چند تن از برادران فاطمه معصومه: فضل، جعفر، هادی، زید و قاسم و تعدادی از برادرزادههای و جمعی از غلامان و کنیزان وی را همراهی کردند.[۸۰][۸۱] سید کباری توضیح میدهد، از آنجا که برای موسی کاظم، فرزندی به نام هادی گزارش نشدهاست، احتمالاً نام این فرزند، هارون بوده که در تصحیف به هادی مبدل شدهاست. همینطور وجود زید که به زیدالنار شهره است در کاروان فاطمه معصومه امکان ندارد؛ چرا که وی به سبب قیامی که در بصره به راه انداخته بود، دستگیر و به مرو فرستاده شده بود.[۸۲] علاوه بر برادران، زنانی نیز با وی همسفر بودهاند که عبارتند از دختران موسی کاظم به نامهای: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون و سلطان موصلیه، خادمه شخص فاطمه معصومه. همچنین منابع از یک خواهر دیگر که همراه دختران موسی کاظم همسفر بودهاست یاد کردهاند اما نام وی را گزارش ننمودند.[۸۳] جعفر مرتضی عاملی، مورخ شیعه، تعداد افراد کاروان فاطمه معصومه را ۲۳ نفر گزارش میکند؛ اما همو مینویسد که تعداد افراد کاروان، تا ۴۰۰ نفر نیز یاد شدهاست.[۸۴]
به گزارش سید کباری، از مسیر دقیق کاروان فاطمه معصومه خبری در دسترسی نیست، اما با وجود برخی گزارشها و تحلیلها، مسیر حرکت کاروان از مدینه آغاز و از شهرهای بغداد و ساوه عبور و به قم منتهی شدهاست.[۸۵] بر اساس یک تحلیل جغرافیایی، کاروان از مدینه حرکت کرده و از منزلهای: «معدن نقره، قادسیه، کوفه و نجف، بغداد و کاظمین، نهروان، خانقین، قصرشیرین، حلوان، زبیدیه، شبدیز، قصر اللصوص، خنداد، همدان، بوزنجرد، طرزه، روذه، سونقین و ساوه» عبور کردهاست.[۸۶]
فاطمه معصومه هنگامی که به شهر ساوه رسید، بیمار شد.[۸۷][۸۸] در علت بیماری او آوردهاند که وقتی کاروانیان به شهر ساوه رسیدند، عدهای راه را بر آنان بسته و پس از درگیری، تمام برادران و اکثر مردان کاروان کشته شدند؛[۸۹] جعفر مرتضی عاملی در اینباره گزارش میکند که مأمورین نظامی مأمون، هارون بن موسی کاظم را که به همراه جمعی از برادران و خواهرانش — از جمله فاطمه معصومه — قصد عزیمت به خراسان داشت به قتل رساندند. مرتضی عاملی همچنین به خوراندن سم به فاطمه معصومه در این جریان نیز اشاره کردهاست.[۹۰] علت درگیری کاروانیان با آن گروه ناشناس مشخص نیست، اما با توجه به تاریخچه اعتقادی اهالی ساوه، احتمالاً این درگیری به سبب اختلافات مذهبی بودهاست.[۹۱] به نقل از کتاب تاریخ قدیم قم، داستان دیگری از شیوه رسیدن فاطمه معصومه به قم گزارش شدهاست که بر اساس آن، وقتی کاروانیان به ساوه رسیدند، فاطمه معصومه بیمار شد و از همراهان خود پرسید که تا قُم چقدر فاصله است؟ در پاسخ به او گفته شد که ۱۰ فرسخ راه باقیاست. سپس دستور داد تا به قم عزیمت کنند.[۹۲] ربیعی، از دعوت مردم قم در ساوه نیز یاد میکند[۹۳] و سجادی در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز از رفتن موسی بن خزرج از قم به ساوه و دعوت فاطمه معصومه به قم گزارش میدهد.[۹۴] به گزارش سید کباری، با تغییر مسیر به سمت قم، کاروان از شهرهای تفرش و آشتیان نیز عبور کرده تا به قم رسیدهاست. وجود امامزادگانی بی واسطه از موسی کاظم در شهر تفرش، احتمال حضور این افراد در کاروان فاطمه معصومه را تقویت میکند. به احتمال قوی این افراد بر اثر حمله به کاروان یا مسمومیت در این شهر درگذشتهاند. مؤلف بحرالانساب ضمن اینکه علت بیماری فاطمه معصومه را مسموم شدن بر اثر زهر در ساوه ذکر میکند، مرگ «فاطمه صغری» خواهر فاطمه معصومه را قبل از وی و در روستایی از روستاهای آشتیان بیان میکند.[۹۵] همینطور در طول مسیر ساوه به قم، امامزادگان دیگری چون امامزاده محمد فرزند موسی کاظم در خاورشهر تفرش، امامزاده هادی فرزند موسی کاظم در روستای جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان، امامزاده جعفر فرزند موسی کاظم در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد و امامزاده زکریا فرزند موسی کاظم در بخش خلجستان گزارش شدهاست. همینطور از وجود یک امامزاده دیگر به نام بقعه بیبی در مرکز شهر تفرش یاد شدهاست که دختر موسی کاظم است ولی نام و نشان وی، مخفی است. علاوه بر امامزادگان بدون واسطه، امامزادگانی با واسطه نیز گزارش شده از جمله: ابوالعلی مهدی بن محمد از نوادگان جعفر صادق، امامزاده احمد از احفاد موسی کاظم، قاسم بن حمزه بن موسی کاظم شهرهای تفرش و آشتیان.[۹۶] بر اساس آنچه علیاکبر تشید در مزار خود مینویسد، در ده کیلومتری شهرستان ساوه، امامزادهای به نام هارون بن موسی کاظم وجود دارد که به دست عمال عباسی مجروح شده و به زمینهای زراعی گریختهاست، عمال عباسی پس از یافتن وی، او را به قتل رساندند. امامزاده دیگری نیز در شهر ساوه گزارش شدهاست که متعلق به اسحاق بن موسی کاظم است.[۹۷][۹۸]
به گزارش خراسانی در منتخب التواریخ در ۲۳ ربیعالاول سال ۲۰۱، کاروان فاطمه معصومه به شهر قم وارد شد.[۹۹] به گزارش شیخ عباس قمی، در اینکه چرا فاطمه معصومه شهر قم را برای اقامت برگزید، حضور مریدان و شیعیان پدرش موسی کاظم در شهر قم و کانون شیعیان بودن آنجا، دلیلی برای این تصمیم عنوان شدهاست. همچنین از درخواست و دعوت مردم قم در این خصوص یاد شدهاست.[۱۰۰] در کتاب آیین برنامهسازی آمدهاست که تشیع در این زمان در ایران نیز پراکندگی بالایی داشت و در شهر قم تراکم بسیاری داشت؛ به گونهای که قم را تنها شهر شیعی جهان اسلام میدانستند. علی بن موسی الرضا نیز به عنوان رهبر شیعیان، از این پراکندگی، کمال استفاده را کرد و تا پیش از مهاجرت به خراسان، در محوریت مثلث قم، اهواز، همدان شروع به تربیت و تقویت شاگردانش نمود. به مرور زمان و با افزایش کمی و کیفی شاگردان شیعی علی بن موسی در ایران و خصوصاً در قم، شهر قم به مرکز شیعیان مبدل شد و لقب «حرم اهل بیت» را کسب کرد.[۱۰۱] به گزارش هاشمی، در روایتی صحیح آمدهاست که چون خبر حرکت فاطمه معصومه به سمت قم به اهالی قم رسید؛ آل سعد تصمیم گرفتند تا به سمت کاروان فاطمه معصومه در حرکت شوند. در این بین موسی بن خزرج شبانه از قم خارج شد و به کاروان رسید و زمام ناقه فاطمه معصومه را گرفته و به شهر قم و خانه خویش برد.[۱۰۲][۱۰۳] موسی بن خزرج، شتر فاطمه معصومه را وارد قم کرد و از دختر موسی کاظم در منزل خویش به مدت ۱۷ روز پذیرایی کرد. پس از آن فاطمه معصومه در منزل او به سبب بیماری درگذشت.[۱۰۴][۱۰۵]
سرانجام پس از گذشت ۱۷ روز تحمل بیماری،[۱۰۶][۱۰۷] به گزارش هاشمی، فاطمه معصومه در سن ۲۸ سالگی و در ۱۰ ربیعالثانی (و به نقلی ۱۲ ربیعالثانی) ۲۰۱ ه.ق در شهر قم درگذشت.[۱۰۸][۱۰۹] سن او ۱۸ سال عنوان شدهاست اما این مسئله با شواهد تاریخی سازگاری ندارد و سن او لااقل باید بین ۲۱ تا ۲۲ باشد.[۱۱۰] با این وجود سن او در هنگام درگذشت در منابعی بین ۱۴ تا ۳۰ سال عنوان کردهاند.[۱۱۱] شیخ منصوری در حیاة الست نیز هشتم ماه شعبان را روز درگذشت فاطمه معصومه گزارشکردهاند.[۱۱۲][۱۱۳] با این وجود، با نزدیکی دو روز ۱۰ و ۱۲ ربیعالثانی، این سه روز به عنوان ایام معصومیه در قم مراسم عزاداری برپا میشود.[۱۱۴]
در علت درگذشت فاطمه معصومه، منابع به بیماری اشاره کردهاند اما در علت این بیماری اختلاف است؛ جعفر مرتضی عاملی علت بیماری فاطمه معصومه و تغییر حرکت کاروان به سمت قم را، مسمومیت بر اثر زهر دانستهاست اما شیوه مسمومیت را هجوم عباسیان به کاروان بیان میکند. گای لسترنج نیز در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقیبه، مسمومیت فاطمه معصومه اشاره دارد ولی محل مسمومیت را شهر قم میداند.[۱۱۵][۱۱۶] به عقیده سجادی، مسمومیت فاطمه معصومه مربوط به روایتی ضعیف است که تواریخ معتبر از آن یادی نکردهاند.[۱۱۷] تنها کسی که بیماری منجر به مرگ او را بهطور مشخص، عنوان کردهاست، ساید[یادداشت ۱] است که مدعیست فاطمه معصومه بر اثر بیماری تیفوس از دنیا رفتهاست.[۱۱۸]
پیکر او را در جایی که آن زمان به باغ بابلان مشهور بود به خاک سپردند که هماکنون زیارتگاه مشهور به حرم فاطمه معصومه است.[۱۱۹] مالک باغ بابلان، موسی بن خزرج بود. برخی منابع نیز آنجا را قبرستان خصوصی آل سعد میدانند. آل سعد پس از آنکه سردابی را در باغ بابلان حفر کرده و جسد فاطمه معصومه را غسل و کفن نمودند، بر سر اینکه چه کسی وی را دفن کند اختلاف کردند؛ سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار به نام قادر این کار را انجام دهد. وقتی به سراغ او فرستادند، دو سوار ناشناس به نزد جنازه آمده، بر آن نماز خوانده و سپس دفنش کردند. اما از هویت این دو سوار خبری گزارش نشدهاست.[۱۲۰][۱۲۱][۱۲۲][۱۲۳][۱۲۴][۱۲۵] پس از مرگ فاطمه معصومه، منزلی که فاطمه معصومه در آن سکونت داشت، به عنوان مسجدی با نام ستیه وقف شد.[۱۲۶]
بر اساس گزارش منابع شیعی، پس از مراسم خاکسپاری، توسط موسی بن خزرج، سایبانی از بوریا بر قبر او ساخته شد که این سایبان تا زمانی که زینب دختر محمد بن علی الجواد (امام نهم شیعه)، بر آن گنبدی بنا کرد، همچنان پابرجا بود.[۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰] اما با وجود ساخته شدن این گنبد در قرن سوم صورت گرفتهاست، احتمالاً زینب، نوه محمد تقی بودهاست و نه دختر او. نام این گنبد، قبه زینبیه گزارش شدهاست.[۱۳۱] به گزارش امینی، چندی پس از دفن فاطمه معصومه و با فوت چند تن از دختران علوی، آنان نیز در کنار وی دفن گردیدند؛ از جمله: زینب، میمونه و بریهه (دختران موسی مبرقع)، میمونه و امّ محمد (دختران محمد تقی)، امّ اسحاق (کنیز محمد بن موسی مبرقع) و امّ حبیب (کنیز ابوعلی محمد بن احمد بن علی بن موسی الرضا).[۱۳۲] قبه برجی شکلی که زینب دختر محمد تقی از آجر و سنگ و گچ بر فراز قبر فاطمه معصومه ساخته بود در اواسط قرن سوم هجری قمری تکمیل شده و به مرور زمان با دفن سایر زنان علوی، دو گنبد دیگر در کنار گنبد آجری بنا شد. این سه گنبد تا سال ۴۷۷ پابرجا بود. علاوه بر گنبد، ساخت و سازها در ساخت و تزئین مرقد نیز دورانهای مختلفی را گذراندهاست.[۱۳۳][۱۳۴] بعدها به سال ۱۵۱۹ میلادی، شاه بیگم دختر شاه اسماعیل اول، این زیارتگاه را توسعه داد. بعدها شاه عباس اول نیز اقدام به توسعه مجموعه حرم کرد و مدرسه و امکاناتی رفاهی برای زائران این مدفن، ساخت.[۱۳۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
وفات حضرت فاطمه معصومه علیهاسلامفاطمه بنت موسی بن جعفر مشهور به حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) (۱۷۳-۲۰۱ق)، دختر امام موسی کاظم (علیهالسلام) و خواهر امام رضا (علیهالسلام) یکی از بانوان با فضیلت خاندان اهل بیت (علیهمالسّلام) است.
درباره زندگینامه این بانو اطلاعات زیادی در منابع تاریخی ذکر نشده است. طبق گزارشهای تاریخی آن حضرت برای دیدار زیارت برادرش امام رضا (علیهالسلام) به ایران هجرت کرد که در راه بیمار شده و به قم رفت و بعد از چند روز بیماری درگذشت و در همان شهر دفن شد که بعدا قبهای بر قبر آن حضرت بنا شد و امروزه دارای حرم و بارگاه باشکوهی است و محل زیارت محبان اهل بیت از نقاط دور و نزدیک و همچنین از کشورهای دیگر جهان است. روایات بسیاری از ائمه (علیهمالسّلام) در فضیلت و کرامت ایشان نقل شده، از جمله شفاعت گسترده شیعیان و پاداش بهشت برای زیارت کنندگان حضرت معصومه (سلاماللهعلیها). طبق نقلها او تنها زنی است که بعد از حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از جانب امامان (علیهمالسلام) برای او زیارتنامه روایت شده است و در باب فضیلت زیارت این بانو احادیث متعددی از ائمه (علیهمالسلام) وارد شده است. بعد از دفن حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) در قم، این شهر تغییر جمعیتی و موقعیتی پیدا کرده و به یکی از مراکز تشیع و به یک مرکز بزرگ علمی، فرهنگی و پژوهشی دنیا تبدیل شده است. در طول سالهای متمادی کرامات و عنایات بسیاری از حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) نسبت به زائرین و مجاورین نقل شده است.
- معرفی اجمالی
۲ - ولادت
۳ - خواهران همنام
۴ - دوران کودکی
۵ - سر عدم ازدواج
۶ - هجرت به ایران
۶.۱ - ورود به ساوه
۶.۲ - بیماری
۶.۳ - حرکت به سوی قم
۶.۴ - حضور در بیتالنور
۷ - شخصیت حضرت معصومه
۷.۱ - در کلام ائمه
۷.۲ - فضائل و خصوصیات
۷.۲.۱ - شرافت خانوادگی
۷.۲.۲ - عبادت
۷.۲.۳ - محدثه بودن
۷.۳ - لقب
۷.۴ - شفیع شیعیان
۷.۵ - زیارتنامه مخصوص
۸ - وضع قم بعد از حضرت معصومه
۸.۱ - تغییر جمعیتی و موقعیتی
۸.۲ - مبدل شدن به مرکز تشیع
۸.۳ - مبدل شدن به شهر توریستی
۸.۴ - موقعیت فعلی در جهان
۹ - رحلت
۹.۱ - اقوال در روز وفات
۹.۲ - تاریخ وفات
۹.۳ - سن حضرت هنگام وفات
۱۰ - مرقد مطهر
۱۱ - زیارت حضرت معصومه
۱۱.۱ - فضیلت زیارت
۱۱.۲ - آداب زیارت
۱۱.۳ - زیارت مأثور
۱۱.۴ - بررسی سند زیارت
۱۱.۴.۱ - در بحار الانوار
۱۱.۴.۲ - در عمدة الزائر
۱۱.۵ - متن زیارتنامه
۱۱.۶ - ترجمه زیارتنامه
۱۲ - دیدگاه بزرگان
۱۲.۱ - دیدگاه امام خمینی
۱۲.۲ - دیدگاه چند تن از علماء
۱۳ - نمونههایی از کرامات
۱۳.۱ - کراماتی به نقل از آیتالله اراکی
۱۳.۲ - نقلی از آیت الله مرعشی
۱۳.۳ - عنایت به زوار
۱۳.۴ - عنایت به زائر امام رضا
۱۳.۵ - شفای طلبه نخجوانی
۱۳.۶ - حل مشکلات علمی
۱۳.۷ - شفای مرد نصرانی
۱۳.۸ - شفای مفلوج
۱۳.۹ - شفای مریضی پادرد
۱۳.۱۰ - عنایت به زائرین گمشده
۱۳.۱۱ - شفای مبتلای به جنون
۱۳.۱۲ - شفای ضعف چشم
۱۳.۱۳ - شفای دختر لال
۱۳.۱۴ - شفای مبتلا به سل
۱۳.۱۵ - اداء دین و گشایش در زندگی
۱۳.۱۶ - شفای خادم حرم
۱۳.۱۷ - شفای چشم دختر ده ساله
۱۳.۱۸ - عطای مخارج میهمانی
۱۳.۱۹ - شفای زائر امام رضا
۱۳.۲۰ - شفای دختر آذربایجانی
۱۳.۲۱ - شفای تشنج اعصاب
۱۳.۲۲ - شفای مرد فلج
۱۴ - پانویس
۱۵ - منبع
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد
۱۰ نکته کوتاه برای شناخت حضرت فاطمه معصومه (س)
۱- گران سنگی حضرت فاطمه معصومه (س)
به گفته محدث بزرگ حاج شیخ عباس قمی و نویسنده کتاب قاموس الرجال در میان فرزندان امام موسی بن جعفر علیهالسلام بعد از امام رضا علیهالسلام حضرت معصومه (س) برترین و گرانسنگترین آنها به شمار می آید.
۲- موقعیت معنوی
امام رضا علیهالسلام که در زیارتنامه حضرت معصومه (س) در بزرگداشت و تجلیل آن حضرت او را دارای منزلت رفیع در نزد خداوند میخوانند و خواستار شفاعت خود، توسط آن حضرت در درگاه خداوندی میشوند.
۳- فقاهت
روزی گروهی از شیعیان به قصد دیدار امام موسی بن جعفر علیهالسلام و پرسش سؤالات خود به مدینه آمدند ولی امام در مدینه حضور نداشتند. از این رو، سؤالات خود را مکتوب به خانواده آن حضرت تحویل دادند تا در سفر بعدی، پاسخ آنها را از امام بگیرند. حضرت معصومه (س) خود پاسخ پرسش ها را نوشته به آنها داد. این گروه، در بین راه با امام موسی بن جعفر برخورد کردند و پاسخ ها را به امام ارائه نمودند. امام ضمن تأئید پاسخها ابراز خوشحالی کردند.
۴- اهل حدیث (محدث)
در تاریخ اسلام به بانوان با فضیلت و صاحب حدیثی برمیخوریم که نام خود را در زمره محدثان ثبت کرده اند. حضرت معصومه (س) یکی از زنان بزرگ اهل بیت در این زمینه است.
۵- زیارت حضرت معصومه (س)
از امام رضا علیهالسلام نقل شده کسی که حضرت معصومه (س) را با آگاهی به حق وی زیارت کند، شایسته بهشت می شود. شاید یکی از حقوق و انتظارات آن حضرت به عنوان پیامدار دین و معنویت از زائران خود، تلاش آنها جهت تدارک یک سفر معنوی و کوشش برای قرب بیشتر به آن حضرت از طریق کوشش برای اصلاح خویشتن و تقویت کمالات معنوی در خود باشد.
۶- زیارتنامه
حضرت معصومه در میان امامزادگان، از امامزادگان نادری است که برایش زیارتنامه مخصوص از جانب امام معصوم علیهالسلام نقل شده است و به مقام شامخ آن حضرت اشاره شده است.
۷- لقب
لقب معصومه از جانب حضرت امام رضا علیهالسلام به دلیل مراتب تقوی و پرهیزگاری ـ تنها به فاطمه معصومه (س) در میان دختران حضرت امام موسی بن جعفر علیهالسلام ـ اعطا گردید؛ خانمی که در اقتدا به پدر بزرگوارش، بسیاری از ساعات زندگیاش، به عبادت و راز و نیاز با خدا سپری شد.
۸- تحول شهر قم پس از ورود
شهر قم در اواخر قرن اول، با ورود تعدادی از شیعیان کوفه بتدریج مذهب شیعه را پذیرفت و به عنوان یک شهر شیعی معروف گشت. ولی با ورد حضرت معصومه (س) به قم، فصل نوینی در اهمیت این شهر در گسترش اسلام و مذهب شیعه گشوده شده.
میزبان حضرت معصومه (س) در مدت ۱۷ روز اقامت و زندگی آن حضرت در شهر قم، جناب موسی بن خزرج، پس از رحلت حضرت معصومه (س) ، محراب عبادت آن بزرگوار را به همان حالت باقی گذاشت و خانه مسکونی خویش را به احترام حضرتش به مسجد تبدیل کرد. پس از رحلت و خاکسپاری حضرت (س) موسی بن خزرج سایبانی از حصیر بر روی قبر ایشان نصب کرد که به مدت ۱۰۰ سال این سایبان وجود داشت.
۹- بارگاه فاطمه معصومه (س) و تجلی گاه فاطمه زهرا (س)
مرجع عظیم الشأن مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی رحمهالله فرمود: پدرم مرحوم آیت الله علامه سیدمحمود مرعشی که در نجف اشرف میزیست علاقه مند بود که به طریقی، محل قبر جده اش حضرت زهرا (س) را بیابد، برای این مقصود ختم مجربی انتخاب نمود و چهل شب به آن مداومت نمود. شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان به بستر خواب رفت، در عالم خواب به محضر امام باقر علیهالسلام رسید، امام به او فرمود: «علیک بکریمه اهل البیت» به دامن کریمه اهل بیت چنگ بزن، ایشان تصور کرد منظور امام علیهالسلام حضرت زهرا (س) است، عرض کرد: آری قربانت گردم من نیز ختم را برای همین امر گرفتم. امام فرمود: منظور من قبر شریف حضرت معصومه در قم است سپس افزود: بخاطر مصالحی خداوند اراده نموده که قبر حضرت زهرا (س) مخفی باشد از این رو قبر حضرت معصومه (س) را تجلیگاه قبر حضرت زهرا (س) قرار داده است. در زیارت نامه حضرت معصومه که بوسیله امام رضا علیهالسلام نقل شده عنوان شده است ای دختر رسول خدا، ای دختر فاطمه و خدیجه و… این تعابیر در مورد حضرت معصومه آن هم از زبان امامی معصوم فقط بیانگر شرافت خانوادگی نیست بلکه علاوه بر آن اشاره به مقامات عالی و ملکوتی و معنوی حضرت دارد.
۱۰- مقام عصمت حضرت معصومه (س)
امام رضا علیهالسلام فرمودند: کسی که حضرت معصومه را در قم زیارت کند مانند آنست که مرا زیارت کرده است. امام ثواب زیارت خویش را با زیارت حضرت معصومه در یک حد و اندازه میداند و نیز اینکه نام مبارک حضرت، فاطمه کبری بوده و امام او را ملقب به صفت معصومه کرده است و این مطالب نشانگر اوج عظمت روحی و معصومیت حضرت فاطمه کبری است.
منبع: تبیان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: فاطمه معصومه علیها سلام
ادامه مطلب را ببينيد