هر کسی که حقیقت به او نرسیده باشد و او نیز در این حقیقت مقصر نباشد، مستحق دوزخ نیست، زیرا دوزخ جایگاه گناهکاران است، نه کسانی که به حقیقت نادان هستند
یكى از اسماى الهى جبار است ؛ یعنى ((جبران كننده )) و در علم كلام ثابت گردیده كه بر خداوند تبارك و تعالى است كه در مقابل آلام و شداید و مصایب و محرومیتها، عوض مرحمت فرماید به مقدارى كه بنده راضى شود، ولى البته نسبت به امورى كه فقط از طرف حقتعالى باشد و ا
نوزاد ناقص الخلقه و عدل خدا(پاسخ به شبهات اینترنتی 13)
به دنیا آمدن نوزاد ناقص الخلقه که نمیتواند بد و خوب را تشخیص دهد، چگونه با مسئلهی سؤال و جواب و نیز عدل الهی قابل توجیه است؟
عدالت ورزی خداوند در مجموعه عقاید و باورهای دینی و اسلامی، از جمله ارکان شاخص و برجسته خداشناسی و خداباوری است، که همواره مورد اهمیت و توجه فراوان بوده است، به گونهای که اختلاف نظر در رد یا قبول آن، و یا تعیین حدود و ثغور آن دست مایه تحولات اساسی در نگرش
مسئلۀ پاداش و کیفر - حسن و قبح ذاتی (2)
در مقالۀ گذشته به مسئلۀ حسن و قبح ذاتی پرداختیم و اشاره کردیم که یکی از مسائل اختلافی در کلام اسلامی مسئلۀ ذاتی یا شرعی بودن حسن و قبح است. معتزله معتقدند عقل به تنهایی می تواند حسن و قبح برخی از افعال را بفهمد و اشاعره منکر این هستند که عقل بتواند به چنی
يکي از مسائل متفرع بر مسئله عدل الهي، «قاعده لطف» است. هرچند اين قاعده يگ قاعده کلامي است ولي نقشي اساسي در اصول فقه دارد. فقها و متکلمين بزرگي چون سيد مرتضي و شيخ طوسي، قاعده لطف را مبناي کلامي مسئله اجماع يکي از منابع چهارگانه اماميه در اصول فقه دانسته
اشکال اشاعره بر حسن و قبح ذاتی
در مقاله گذشته به مسئله حسن و قبح ذاتي پرداختيم و اشاره کرديم که يکي از مسائل اختلافي در کلام اسلامي مسئله ذاتي يا شرعي بودن حسن و قبح است. معتزله معتقدند عقل به تنهايي مي تواند حسن و قبح برخي از افعال را بفهمد و اشاعره منکر اين هستند که عقل بتواند به چني
مصالح و مفاسد یعنی چه؟ - حسن و قبح ذاتی
در مقالات پیشین گفتیم تمایز اساسی میان اشاعره و عدلیه ذاتی و شرعی دانستن حسن و قبح است. عقلی دانستن حسن و قبح به معنای قبول ملاک های واقعی در خوب یا بد دانستن عمل است و انکار حسن و قبح به معنی انکار این ملاک هاست.
عدالت تکوینی خداوند و تفاوت در موجودات (6)
بر اساس تعالیم دینی، جهان آفرینش بر اساس عدالت بنا شده است. خداوند به هر موجودی به اندازه شایستگیهایش مواهب و نعمتهایی ارزانی داشته است. عدل تکوینی، یا عدل در آفرینش و تدبیر و مفاد آن این است که خداوند هر موجودی را با توجه به استعداد ذاتی او ایجاد نموده و
همانطور که گفته شد، عدل یکی از اصول پنجگانه دین اسلام است. عادل بودن خداوند به این معناست که فعل قبیح از خداوند صادر نمی شود؛ خدا دروغ نمی گوید، ظلم نمی کند، به ناحق کسی را مجازات نمی کند، تکلیف به ما لا یطاق نمی کند و .....
بنیان باور به مسئلۀ عدل الهی، مسئلۀ حسن و قبح عقلى است. این مسئله یکی از محوری ترین مباحث کلامی است که با مسئلۀ عدل الهی ارتباط بسیار نزدیکی دارد. این مسئله نیز از موارد اختلافی میان عدلیه و غیرعدلیه است. قائلین به حسن و قبح عقلى معتقدند انسان مى تواند
در مقالات پیشین به برخی لوازم نظریۀ عدل الهی اشاره کردیم. اعتقاد به عدل الهی چه لوازمی دارد؟ وقتی می گوییم خداوند متعال عادل است دقیقاً چه معانی از این صفت الهی باید در ذهنمان نقش ببندد؟ در این مقاله تلاش می کنیم برخی دیگر از این نتایج و لوازم بحث عدل اله
در مقالات پیشین به برخی از مسائل درباره عدل الهی و انواع آن اشاره کردیم. در این مقاله تلاش می کنیم برخی نتایج و لوازم بحث عدل الهی را مورد بررسی قرار دهیم. به بیان ساده تر، می خواهیم روشن کنیم که در صورت اعتقاد به عادل بودن خدا، اعتقادات و تصورات دیگری که
آیا حلال و حرام الهی عادلانه است؟ (2)
در مقالۀ پیشین به معنای عدل اشاره کردیم و برخی توضیحات اجمالی در این زمینه را بیان کردیم. این بحث را با توضیحات بیشتری در معنا و اقسام عدل پی می گیریم. وقتی سخن از عدل به میان می آید گاهی معنا و مفهوم عدل را در نسبت با افعال الهی مورد نظر قرار می گیرد و گ
یکی از مسائل محوری و مهم در کلام ادیان الهی، اصل عدل و حکمت است که زیر بنای بسیاری از مسائل کلامی بشمار میرود و در ابواب مختلف به آن استناد میشود. قدمت این مسئله به زمان حضرت رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) بر می گردد
عد از اشاره به برخی راه حل های ارائه شده از سوی حکیمان مسلمان، اکنون سعی می کنیم در آخرین مقالۀ این بخش، به یکی دیگر از پاسخ های ارائه شده به مسئله اشاره ای کوتاه داشته باشیم.
در مقالات پیشین به مسئلۀ توحید، ادلۀ اثبات و انواع آن اشاره کردیم. گفتیم توحید به معنای یگانگی باریتعالی است و این یگانگی از جنبه های گوناگونی می تواند مورد بررسی قرار گیرد که از مهم ترین آنها توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی و توحید عبادی است. هر یک
خداوند علیم و قدیر ، كارهای نیك را جدا محاسبه میكند و پاداش میدهد و كارهای بد را نیز جداگانه كیفر میدهد ؛ مگر بعضی از گناهان كه باعث قطع كامل بنده از بندگی میشود كه قرآن و روایات این اعمال را : كفر، شرك ، قتل انبیا و اولیا ، بیحرمتی و انكار آیات انبی
میگن فرشته گناهکار خدا منم ولی باور نکن به قرآنقسم من بی گناهم قبول نداری این مطلب را بخوان
من كه نماز مىخونم، مشكلاتم بیشتره و برعكس، كسانى كه خیلى چیزها را رعایت نمىكنند، خوشترند و وضعشان بهتره!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اصــــــل عـــــــدل
ادامه مطلب را ببينيد
شفاعت به عنوان یک اصل اعتقادی شیعی دارای اثرات سازنده تربیتی است و در صورت فهم صحیح آن جز به اینکه از ضروریات است نمی توان اذعان داشت.
کسانی که در عمر کوتاه 30 ،40 و ... سال گناه می کنند اگر مثلا40 هزار سال خدا عمر به آنها می داد چکار می کردند؟ آیا گناه نمی کردند؟ با اینکه این افراد می دانند که به زودی خواهند مرد اما گناه می کنند .حال اگر به آنها بگویند شما 4 میلیون سال زنده باش ، چه خ
خداوند احدی را خوشبخت بالذات و بدبخت بالذات نیافریده است، گلیم بخت هر کس، همان صفحه روح و آیینه قلب خود اوست، این صفحه هم قابل سفید شدن و صیقل یافتن و هم قابل سیاه شدن و تکدر یافتن است.
اگر همه انسان ها از هر نظر مثل هم خلق می شدند و تفاوتی وجود نداشت کل نظام اجتماعی مختل می شد . از طرفی بخشی از تفاوتها به اختیار خود انسان ها بوجود آمده.
تصور نشود کسانی که در عالم برزخ وارد می شوند حالت و وضعیتی که ابتدای ورود به برزخ داشتند تا قیامت ادامه دارد. میزان آن حال و وضعیت به اقتضای جرمشان است.
اگر کسی بطور وراثتی صفات بدی را از والدین دریافت کرده باشد به خاطر سختی که در مسیر خوب بودن دارند طبیعی است که خداوند به آنها عوض می دهد.
هر پدیده ای معلول علت خاص خودش هست. ممکن است این علت ها ، مادی و محسوس باشند و ممکن است معنوی و غیر محسوس باشند. اما پدیده بدون علت تحت عنوان شانس و بخت و این حرف ها وجود ندارد.
حسود وقتی نسبت به بودن نعمت در دست بنده خدا غضبناک است یعنی نسبت به خدا و نسبت به کاری که خدا انجام داده غضبناک است.
آیا در ایجاد بلا مردم مقصرند؟!
قاضی بد یا حاکم بد را مردم باید بردارند و نباید اجازه بدهند که حاکم بشود و در این زمینه خود مردم مقصرند یعنی اگر مظلومی نباشد ظالمی هم نیست. پس مظلوم هم به اندازه ظالم در ظلم نقش دارد.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام) هم نقل شده اگر کسی این آیه را با ایمان بخواند و بنایش بر این باشد که از خواب بلند شود قطعاً فرشتگان او را از خواب بیدار می کنند تا نماز شبش را بخواند.
کسی که نماز نمی خواند کافر است؟
اگر شخصی کاهل به نماز باشد و از روی بی مبالاتی نماز نخواند و آن را ترک کند در حالی که پروردگار و وحدانیت او و دیگر ضروریات دین و وجوب نماز را قبول دارد، کافر نمی باشد.
بدون شک خداوند رزق و روزی را بین انسانها تقسیم کرده است؛ چه سپاسگزار باشند چه ناسپاس. و این لطف عام خداوند است که شامل همگان- اعم از مسلمان و کافر- شده است. اما چرا خداوند این روزی را یکسان تقسیم نکرده است؟ آیا این عمل با عدالت خداوند تناقض ندارد؟
شیطان، موجود خداپرست بود و هزاران سال خدا را عبادت كرده بود، وقتی از درگاه خداوند رانده شد، از معبود یگانه، فرصت و مهلت خواست عدالت و سنت الهی، ایجاب می كرد كه به او مهلت دهد، زیرا مهلت دادن، یكی از سنت های پروردگار است و بارها در آیات قرآن آمده، تا این ك
چرا این دنیا برای عذاب کافی نیست؟
دنیا آن کششی که عدل واقعی در آن اجرا بشود را ندارد. مثال های فراوان دیگری هم می توان زد، مثلا یک نفر همه عمرش کار خوب کرده و در خدمت بندگان خدا بوده، حال از دنیا رفته و پاداش کارهایش را ندیده است .شخص دیگری برعکس همه عمرش در حال ضرر زدن و اذیت بندگان خدا
استعدادها نشانه تفاوت یا تبعیض
انسان در دو زمینه در فطرتش استعداد دارد یکی در زمینه استعدادهای عقلانی که فطرت عقل به آن می گویند و یکی هم در زمینه کشش های قلبی و کششهای که نسبت به فضیلت دارد و به آن فطرت دل می گویند
استاد مطهرى مى گوید: «اگر مقصود از سرنوشت و قضا و قدر الهى، انكار اسباب و مسببات و از آن جمله قوه و نیرو و اراده و اختیار بشر است، چنین قضا و قدر و سرنوشتى وجود ندارد و نمى تواند وجود داشته باشد»
شکر و سپاس الهی افزایش ظرفیت وجودی ما را برای نزول و بارش برکات الهی تأمین می کند و استعداد بیش از پیش به پذیرش آن را فراهم می سازد. رابطه ی بین شکر و سپاس و نیز پیدایش رحمت و تزاید نعمت تکوینی است
کسانی بودند که قیامت را تکذیب می کردند و تنها پس از مرگ بود که به حقایق یقین نمودند. از این رو شفاعت شفعاء قیامت شامل این افراد نمی شود و ایشان فاقد ویژگی های شفاعت شوندگان هستند
در دادگاه های بشری قضاوت بر اساس نمودها است و در دادگاه الهی بر اساس بودها، یعنی در آنجا نمی گویند تو این کار را کردی پس اعتراف کن، بلکه حقیقت اعمال نمایان می شود و هر کس می داند و می پذیرد چه کرده است.
اى کسانى که ایمان آوردهاید، همواره براى خدا قیام کنید و از روى عدل و عدالت گواهى دهید. کینه و دشمنى با گروهى شما را به ترک عدالت وادار نسازد. عدالت کنید که به پرهیزگارى نزدیکتر است و از خدا بترسید که خدا از اعمال شما کاملا آگاه است.
به یک شیوه پاداش داده نمی شوند!!
یقیناً خداوند به کسی ظلم نخواهد نمود و برای افرادی که به هر دلیل نتوانستهاند به تعالیم آسمانی خداوند آشنایی یابند، با تأکید بر حقانیت مکتب تشیع، راه رسیدن به سعادت بسته نبوده و آنان نیز با رعایت اصول فطری بشری و عدالت، میتوانند طبق شرایطی وارد بهشت شده
بررسی عدالت خداوند در دو مسئله مهم
«از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده است: سوگند به کسی که جانم به دست او است، خداوند نسبت به بندهاش از مادر مهربان نسبت به فرزندش مهربانتر است»،
افعال اختیارى انسان به خود انسان منسوب است و به نحو حقیقت به خداوند انتساب دارد. منسوب به انسان است؛ زیرا بر اساس قدرت و اراده ی او و تحت تأثیر عزم و جزم و تصمیم و گزینش او انجام مىپذیرد. و منسوب به خداوند است؛ زیرا هستى انسان و تمام آثار وجودى او، از جم
محال است خداوند بندگان را بر كارهای زشت و معصیت مجبور كند و بعد آنها را بر همان كارها عقاب نماید
بنا بر روایات متعدد ملائکه از با سابقه ترین مخلوقاتی هستند که خداوند متعال آنان را آفریده است. زیرا در احادیث ما آمده است که خلقت ملائکه (فرشتگان) بعد از خلقت انوار و ارواح مقدسه پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه طاهرین (علیهم السلام) بوده است.
قدر؛ یعنى، پیوند و شكل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر، این پیوند به دقّت اندازه گیرى مى شود؛
اصول عقاید شیعه شامل توحید، عدل، معاد، نبوت و امامت است. عدل اگرچه جزء صفات الهی و در عقاید مانند دیگر صفات الهی باید در توحید بحث شود ولی به خاطر اهمیت آن جداگانه ذکر شده است. اما علت اهمیت آن این است که صفت عدل باعث جدایی کلامی عدلیه (شیعه و معتزله) از
عدل در اصول دین به معنای آن است که افعال خداوند متعال از سر دادگری و شایستگی است و به هیچ کس ستم نمیکند و هر چیزی را در جای خویش نگه میدارد و با هر موجودی، چنانکه شایستهاست رفتار میکند و از هر کس به اندازه ی توانایی ها و استعداد هایی که به او عطا فرمو
آفرینش نظام هستی به نحو احسن به طور عموم، و سرآغازى براى بیان خلقت انسان و مراحل تکامل او به طور خصوص است. به تعبیر دیگر، بناى کاخ عظیم خلقت را بر «نظام احسن» یعنى بر چنان نظمى استوار کرد که از آن کاملتر تصور نمىشد.
نظر شیعه به تبع ائمه ی اطهار(علیهم السلام) این است که نه جبر امکان تحلیل دقیق افعال انسانى را دارد و نه تفویض، بلکه تحلیل دقیق کار بشرى، راهى میان جبر و اختیار است.
رجعت از نشانه هاى نبوت یا ظهور؟
گواه روشن تحقق رجعت، پیش از هر چیز قرآن كریم است كه در آیه 84 سوره نمل میفرماید: (و یوم نحشر من كل امه افواجاً ممن یكذب بآیاتنا فهم یوزعون)؛ روزی كه از هر ملتی، گروهی از آنان را كه آیات ما را تكذیب میكردند، زنده میگردانیم.
در برخی از منابع آمده است؛ پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در مقابل تقاضای شخصی از جن به نام «عرفطة بن سمراه جنی» مبنی بر کمک برای رفع مزاحمت جنیان کافر، علی(علیه السلام) را برای جنگ با آنان اعزام نمود و آنحضرت پس از انجام مأموریت، به سلامت بازگشت.
دلایل وجدانی و عقلی اختیار انسان
اراده و قدرت انسان در انجام هر فعلی با فاعل الهی قابل جمع هستند چرا كه این دو فاعل در طول هم هستند نه در عرض هم. به این معنا كه انسان بینیاز از خدا نیست و وابسته به اوست لذا چنانچه در اصل وجودش انسان استقلال ندارد، در افعالش هم هیچ استقلالی ندارد.
همه چیز مشمول تقدیر الهی است لكن تقدیر الهی تنها شامل امور غیر اختیاری و اشیاء خارجی نمیشود بلكه شامل افعال اختیاری انسان هم میشود
وجود شرور در عالم با همه ی سختی های و مزاحمتهایی که برای حیات انسان دارند، به هیچ عنوان نمی توانند عدالت الهی را خدشه دار سازند بلکه وجود شرور لازمه ی رشد آدمی و از نشانه های حکمت و رحمت الهی به شمار می رود!
كافر كسی است كه خود را از حقیقت اسلام میپوشاند. كفر حالتی انفعالی نیست كه به همه كسانی اطلاق شود كه به اسلام معتقد نیستند؛ بلكه حالتی فاعلی مربوط به باطن خود است كه مانع از پذیرش هدایت الهی میشود.
براى انسان ها یك سرنوشت از اول معین نشده كه انسان اختیارى در ترك آن نداشته باشد ، بلكه از زاویه دیگر سرنوشت هاى متعددى دارد مانند دو مثال فوق ، كه مى تواند هر یك را انتخاب نماید و هر كدام از آنها را انتخاب نماید ، همان چیزى است كه خداوند از ابتدا به آن آ
در مسئله تأثیر اعمال خدای تعالی به روش عقلا عمل می كند كه پاداش و كیفر هر عملی را جداگانه می دهد مگر در بعضی موارد كه رابطه مولویت و عبودیت كاملا قطع شود مثل ارتداد و شرك كه در صورت عدم توبه موجب نابودی اعمال می شود.
كسانی كه كلمه عذاب نسبت به آنها تحقق یافته مكذبانند، در نتیجه ایمان نمیآورند و زیان كارند، چون سرمایه سعادت خویش را كه ایمان بود ضایع كردند و از ایمان وبركات آن در دنیا و آخرت محروم شدند
اشاعره به دلیل اعتقاد به جبر، گفت و گو درباره عدالت خدا را سزاوار نمی دانند و معتقد بودند هر آنچه خداوند انجام می دهد عدل است اگر چه به نظر ما ظلم باشد.
علاقه به خیر و عدل و احسان از آن جهت که خیر و عدل و احسان است، بدون هیچ شائبه چیز دیگر، نشانه اى است از علاقه و محبت ذات جمیل على الاطلاق
تا عملى از راه نیت و از راه عقیده و ایمان، نورانیت و صفا پیدا نکند، به ملکوت علیا نمى رسد، عملى به ملکوت علیا مى رسد که روح داشته باشد. روح عمل همان بهره اخروى و ملکوتى آن است.
محال است خداوند بندگان را بر كارهای زشت و معصیت مجبور كند و بعد آنها را بر همان كارها عقاب نماید
میانه روی امری فطری است، یعنی فطرت آدمی آن را می پذیرد و خواهان آن است. پس میانه روی، بنا بر طبیعت خود، امری دینی می شود و دین بنا بر جوهر و ماهیت خود، با دو طرف میانه روی و اعتدال یعنی تندروی و کندروی در تضاد است.
عدل خداوند عبارت است از فیض عام و بخشش گسترده در مورد همه موجوداتى که امکان هستى یا کمال در هستى دارند بدون هیچ گونه امساک یا تبعیض .
طولانی شدن برزخ یک عده هیچ منافاتی با عدالت خداوند ندارد، زیرا همگان در آن جا مانند قیامت مهمان سفره اعمال خویشاند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرمود: قبر (که همان عالم برزخ است) یا باغ و گلستانی از باغها و گلستانهای بهشت است یا چاهی از چاههای آتش.[4]
هیچ کس را جز بر گناهى که مرتکب شده کیفر نمىدهد، و هیچ بندهاى را جز بر کار بدى که کرده سرزنش نمىکند. به سنگینى ذرهاى ستم نمىکند؛ اگر کار نیکى باشد دو برابرش کند و از نزد خودش پاداشى بزرگ دهد
روز قیامت گناهان مۆمن بر او عرضه مىشود و از ناراحتى به لرزه مىافتد، ولى بهخاطر آنكه او اهل ایمان، حیا، صدق، اخلاص، حسن خلق و در خط رهبرى معصوم و اولیاى خدا بوده، مورد لطف مخصوص قرار مىگیرد و به فرمان خداوند گناهان او به عبادت تبدیل مىشود.
عدل خدا و وجود بدی ها و مشکلات
بسیارى از مردم در محاسبه علل و عوامل حوادث ناگوار و مصائب گاهى گرفتار اشتباه مى شوند و ظلم هایى که به دست انسان هاى ستمگر انجام شده است به حساب بى عدالتى دستگاه آفرینش مى گذارند، و بى نظمى کار بشر را به حساب بى نظمى سازمان خلقت.
عدل الهى به معناى صحیح و در همه مظاهرش اینست که صفات ذاتیّه او موجب رفتار حکیمانه و عادلانه مىباشد و هیچ صفتى که اقتضاى ظلم و ستم یا لغو و عبث را داشته باشد در او وجود ندارد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اصــــــل عـــــــدل
ادامه مطلب را ببينيد
51 | رابطه خلود در عذاب با عدالت خداوند |
52 | ارکان عدالت موعود |
53 | عدل چيست ؟ |
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اصــــــل عـــــــدل
ادامه مطلب را ببينيد
-
مؤمن و قیام به عدالت و شهادت دادن برای خدا
-
مؤمن و تلاش برای اصلاح و دوستی بر محور عدالت
-
اثبات قیامت از طریق ویژگی های انسان
-
علت عدم طرح بحث عدل در میان حکماء اسلامی
-
رابطه سنت و حسن و قبح افعال از نظر معتزله و اشاعره
-
نقد اهل حدیث بر دیدگاه معتزله درباره عدل
-
ارزش و اهمیت مساوات در اسلام
-
تفاوت در خلقت نه تبعیض
-
فرق تبعیض و تفاوت
-
تاریخچه عدل در فرهنگ اسلامی
-
احاطه عوالم قیامت، برزخ و دنیا بر یکدیگر
-
توحید و عدالت مبنای سیره پیامبر اکرم (ص)
-
تفاوت عدل و جود
-
عدالت اجتماعی از منظر علامه طباطبایی
-
رابطه ایمان با عدالت و حقوق مردم
-
نقش گفتگوهای میان ادیان در تأمین صلح و عدالت
-
عوامل حبط اعمال؛ کشتن پیامبران و آمران به معروف و منادیان عدالت
-
گزیده ای از آیات قرآن درباره امر به عدالت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اصــــــل عـــــــدل
ادامه مطلب را ببينيد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اصــــــل عـــــــدل
ادامه مطلب را ببينيد