احمد بن موسی کاظم مشهور به شاهچراغ[۲]، پسر ارشد موسی کاظم، هفتمین امام شیعیان امامی و یکی از فقهای شیعه و از راویان حدیث است.[۳] احمد بن موسی و محمد بن موسی از یک مادر که ام احمد خوانده میشد متولد گردیدند[۴]. وی برادر علی ابن موسی الرضاست.[۵][۶] . احمد بن موسی بن جعفر ملقب به شاهچراغ و مشهور به سید السادات الاعاظم، از فرزندان امام کاظم(ع( است. او از امامزادگان مشهور در ایران است که در زمان خلافت مأمون به ایران سفر کرد و با شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع)، در شیراز ماند و در همانجا به شهادت رسید. مقبره وی در شیراز، مدتها مخفی بود.
احمد بن موسی بن جعفر، از فرزندان امام موسی کاظم(ع)، معروف به «سید السادات» و «شاهچراغ» است و اطلاعاتی درباره تولد، درگذشت و حتی نسب مادر او در دست نیست. درباره درگذشت یا شهادت او هم روایتهای مختلفی در منابع تاریخی ذکر شده است. بنابر منابع تاریخی، احمد بن موسی در زمان ولایتعهدی امام رضا(ع) و مدتی پیش از درگذشت امام هشتم، به همراه جماعتی به سمت ایران حرکت کرد تا به برادرش بپیوندد.[۱] در این منابع آمده است که عامل مامون در نزدیکی شیراز با او جنگید و یاران احمد پس از آگاهی از شهادت امام رضا(ع)، از اطراف او متفرق شدند.
منابع درباره ادامه حیات تا زمان وفات[۲] و یا کشته شدنش توسط ماموران دولتی[۳] اختلاف دارند. بنابر نقل علی بن زید بیهقی در کتاب لباب الانساب، احمد در بغداد ساکن بود و پس از دریافت خبر درگذشت ناگهانی امام رضا(ع) به خونخواهی برادرش و انتقام از مامون، خروج کرد و در قم و ری با سپاهیان مامون جنگید و سرانجام به خراسان رفت و نزدیک اسفراین در جنگ با سپاه مامون کشته و در همان جا دفن شد.[۴]
درباره تولد، طول عمر و درگذشت احمد بن موسی، اطلاع دقیقی در دست نیست، اما برخی منابع تاریخی، درگذشت او را در سال ۲۰۳ق تخمین زدهاند.[۵] علاوه بر اقوال مختلف تاریخی درباره زمان کشف مزار احمد بن موسی، داستانهای مختلفی هم درباره شیوه یافته شدن مزار او نقل شده است.
مجلسی در کتاب «مراة العقول» در شرح حدیث پانزدهم میگوید: ام احمد مادر بعضی اولاد موسی کاظم بود و او داناترین، پرهیزگارترین و گرامیترین زنهایش بود که اسرار خود را به او میسپرد و اماناتش را نزد او ودیعه مینهاد.
در کتاب اصول کافی در باب «امام در چه زمانی میداند امام است» آمدهاست که موسی کاظم امانت سربهمهری به ام احمد سپرد و گفت بعد از مرگ من هر کس از فرزندان من در طلب این امانت آمد خلیفه و جانشین من است. با او بیعت نما که جز خدا کسی خبر از این امانت ندارد. بعد از کشتهشدن موسی، علی بن موسی به نزد ام احمد آمد و امانت پدر را طلبید. ام احمد به گریه افتاد و دانست که موسی کشته شده. پس امانت را بر حسب وصیت همسرش به وی داد و با او به عنوان امام هشتم شیعیان بیعت کرد[۷][۸].
ویژگیهای امامزاده
احمد بن موسی، در عبادت حق، پرهیزکاری، زهد، کرامت نفس و جوانمردی زبانزد همگان بود و بزرگواریش سبب گردید، در طول حیاتش مردم دو بار به عنوان امام با او بیعت کنند و در هر دو بار او مردم را به مسیر صحیح هدایت کرد.
پس از هجرت حضرت رضا (علیهالسّلام) چون تحمل فراق برادر برایش ناگوار شد، با عده زیادی راهی ایران شد و نزدیکی شیراز گرفتار حیله گریهای مامون شد و احمد پس از نبردی نابرابر به شهادت رسید و به دلیل خفقان موجود تا سالها قبرش بر شیعیان مخفی ماند،
تا این که در زمان «عضدالدوله دیلمی» و در پی واقعهای شگفت، قبر آن بزرگوار آشکار شد.
از آن زمان تا کنون، شیعیان، به ویژه فارسنشینان به سان پروانگان به گرد بارگاه نورانی آن حضرت در طوافند. کراماتی که شیعیان با توسل به این بزرگوار مشاهده کردهاند موجب شده است تا علاقهمندان آن حضرت از راههای دور و نزدیک به زیارت او بیایند و کسب فیض نمایند. مردم فارس نیز از این که پذیرای زیارتکنندگان اویند، همیشه بر خود میبالند.
جایگاه و مقام
نقل شده که احمد بن موسی(ع) کریم بود و امام کاظم(ع) او را بسیار دوست میداشت.[۱] . شیخ مفید نیز از احمد با بزرگی و عظمت یاد کرده، میگوید: احمد بن موسی(ع) فردی کریم النفس، جلیل القدر و پرهیزکار بود که پدرش او را دوست داشت و بر دیگر فرزندان مقدم میکرد. امام کاظم(ع) مزرعه خویش را که به «یَسیره»[یادداشت ۱] معروف بود به او بخشید و گفته شده که احمد بن موسی بن جعفر(ع) هزار بنده را آزاد کرد.[۲]
شیخ مفید همچنین روایتی از اسماعیل بن موسی بن جعفر)ع) نقل میکند: در سفری بیست نفر از خادمان پدرم با احمد بودند و او را احترام میکردند. هرگاه احمد برمی خاست و مینشست آنان هم به احترامش بلند شده و مینشستند؛ پدرم همواره به احمد عنایت داشت و از وی غافل نمیگردید و چشم از او بر نمیداشت و با گوشه چشم نگاههای محبتآمیز به او داشت بی آن که او متوجه بشود.[۳]
کشی، احمد بن موسی را یکی از فضلای عصر خود نام برده، او را در زمره محدثانی میشمارد که احادیث زیادی از پدر و اجداد بزرگوارش نقل کرده است و مینویسد: احمد بن موسی به دست مبارک خود قرآن کریم را نوشته است.[۴]
امامت پس از شهادت امام کاظم(ع)
هر چند پس از شهادت امام هفتم، عدهای به گمان امامت احمد بن موسی(ع) جلوی منزل اُمِّ احمد(مادر احمد بن موسی و یکی از همسران امام کاظم) اجتماع کردند، احمد بن موسی با صراحت اعلام کرد: آن چنان که شما در بیعت من هستید، من در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا هستم و او ولیِّ خدا، پیشوا و جانشین پس از پدرم است. سپس همگان با علی بن موسی(ع) بیعت کردند و امام رضا(ع) در حق برادرش دعا کرد.[۶] با این حال برخی فرقهنویسان و کتب ملل و نحل، از فرقهای با عنوان «احمدیه» و پیروان احمد بن موسی(ع) نام برده که پس از شهادت امام کاظم(ع) قائل به امامت وی شدند.[۷]
قیام احمد بن موسی(ع)
بعضی از منابع، به قیام احمد بن موسی(ع) بر ضد خلفای عباسی اشاره کرده، ولی نسبت به جزئیات و چگونگی آن نپرداختهاند. این گزارشهای تاریخی، حاکی از حضور احمد در قیام ابن طباطبا بوده است.[۸]
هجرت به ایران
احمد بن موسی(ع) همراه با کاروانی عظیم که جمعیت آن تا پانزده هزار گزارش شده است به ایران مهاجرت کرد،[۹] دو دلیل برای این هجرت ذکر شده است: خون خواهی برادرش علی بن موسی(ع) که به دست مأمون به شهادت رسید.[۱۰] . برای دیدار علی بن موسی الرضا(ع) که در میانه راه از شهادت برادر آگاهی یافت.[۱۱]
امام رضا (علیهالسّلام) در سال ۱۸۳ ق. و در ۳۵ سالگی عهده دار امامت شیعیان شد. دوره امامت ایشان که بیست سال بود، مصادف با خلافت هارونالرشید، محمد امین و مامون بود. بعد از مرگ محمد امین پس از کشمکشها و شورشهای مختلف خلافت به دست مامون افتاد. اما او از ناحیه علویان هراس داشت و دلیل اصلی آن نیز موقعیت معنوی امام رضا (علیهالسّلام) بود. مامون تصمیم گرفت، حکومت خود را از ناحیه علویان در امان نگه دارد. مطمئنترین راه نزدیکی به امام رضا (علیهالسّلام) و آرام نگهداشتن علویان، را انتخاب کرد.
او در سال ۲۰۰ هجری قمری امام رضا (علیهالسّلام) را بر خلاف میل قلبی اش مجبور کرد تا از مدینه به مرو هجرت کند. عموم شیعیان نیت باطنی مامون را نمیدانستند و همین جهل عمومی، سبب گردید سیل هجرت سادات و علویان به سوی ایران سرازیر شد. در این میان دو کاروان از اهمیت ویژهای برخوردار بود. یکی کاروانی که سرپرستی آن به عهده حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) بود و دیگری، کاروانی که به کاروانسالاری احمد بن موسی (علیهالسّلام) روانه ایران شد. تعداد جمعیت کاروان احمد بن موسی (علیهالسّلام) ظاهراً قابل توجه بوده است. در برخی منابع جمعیتشان را تا پانزده هزار نفر هم نوشتهاند. تعداد زیادی از سادات و نزدیکان امام هشتم علاوه بر احمد و محمد و حسین از فرزندان امام کاظم (علیهالسّلام) در این کاروان حضور داشتند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احمدبن موسی شاهچراغ ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد
شهادت احمد بن موسی(ع) و یاران
قُتلُغ خان، حاکم شیراز و عامل مأمون در خان زینان در هشت فرسخی شیراز با احمد بن موسی(ع) و کاروان همراه وی ملاقات کرد و خبر شهادت امام رضا(ع) را به آنان رسانید. این خبر باعث تضعیف روحیه و پراکندگی آنان گردید. احمد به همراه نزدیکان خود راهی شیراز شد و در آنجا در جریان جنگ به شهادت رسید.[۱۲]
آشکار شدن قبر
در منابع تاریخی، چند قول مختلف درباره یافته شدن مزار احمد بن موسی دیده میشود: تا اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم، نقلی مبنی بر آگاهی از محل دفن احمد بن موسی در منابع وجود ندارد.[۱۳] برخی منابع مانند ریاض الانساب ملک الکتاب شیرازی و بحر الانساب تیموری، از کشف مزار احمد بن موسی در قرن چهارم و در زمان عضدالدوله دیلمی (۳۷۲ – ۳۳۸) خبر دادهاند. برخی از منابع مدعی شدهاند که قبر احمد بن موسی تا سیصد سال مخفی بود تا آنکه در زمان عضدالدوله دیلمی یافته شد.[۱۴] . بنابر نقل ملحقات انوار النعمانیه از لباب الانساب بیهقی، و نقل سید محسن امین از لب الانساب نیشابوری، آشکار شدن مدفن احمد بن موسی در شیراز، در اوایل قرن پنجم هجری رخ داده است.
منابع دیگری مانند «شدّ الآزار»، سفرنامه ابن بطوطه و «نزهة القلوب»، که همگی در قرن هشتم نوشته شدهاند، پیدا شدن مدفن او را در قرن هفتم و هشتم آوردهاند.[۱۵] برخی منابع گفتهاند که آشکار شدن مزار احمد بن موسی، در زمان امیر مقرب الدین از وزرا و نزدیکان اتابک ابوبکر (۶۵۸ – ۶۵۳([۱۶] بوده است و جنازه او را از روی انگشتری وی که نگینش به عبارت «العزّة لله احمد بن موسی» منقوش بود شناختهاند.[۱۷]
انتساب لقب شاهچراغ
منشأ این لقب داستانها و افسانهها و کتب متأخر است و در منابع متقدم هیچ اشارهای به آن نشده است.[۱۸] در برخی کتابها آمده است: تا زمان عضدالدوله، کسی از مدفن شاهچراغ(ع) اطلاع نداشت و مکان حاضر، تل گلی بیشتر نبود که در اطراف آن خانههای متعدد وجود داشت. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب میدید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک میدرخشد و تا طلوع صبح نورش به نظر میرسد. چند شب جمعه مراقب بود و روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت. با خود اندیشید شاید این مکان قبر یکی از امام زادگان یا اولیای خدا باشد و بهتر است که امیر عضدالدوله را بر این وضع آگاه نماید. هنگام روز به همین قصد به سرای عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آن چه را دیده بود، به عرض رسانید. امیر و حاضران از بیانش در تعجب شدند. درباریان که چنین موضوعی را خلاف میدانستند، هر کدام با سلیقه خود چیزی بیان کردند. یکی گفت: پیرزن به علت ضعف قوا، شب خوابش نمیبرد. و هر کس سخنی میگفت. عضدالدوله گفت: «نباید چنین باشد که شما میگویید. سخنان این زن در دل من اثری نیکو باقی گذاشت؛ زیرا میگوید که این چراغ، فقط در شبهای جمعه، آن هم در ثلث آخر شب دیده میشود نه همه شبها و نه تمام شب جمعه. با توجه به این موضوع، بایستی دقت بیشتری داشت؛ باشد که سرّی از اسرار مکشوف گردد.» به هر حال قرار شد که اولین شب جمعه آینده، شخصاً درون خانه پیرزن به مهمانی رود و خود چراغ را معاینه و مشاهده کند. چون شب جمعه فرا رسید، شاه به خانه پیرزن آمد. چون ثلث آخر شب شد، چشمش را متوجه سمتی نمود که چراغ را به او نشان میداد، وی آشکارا نور چراغ را دید و در شگفتی عجیب بماند. حیران و متفکر به سرای خویش بازگشت و با خود گفت: «این آثار و علایم چگونه و از کجا میتواند باشد و آیا آن چه را دیدهام، خواب بوده است یا بیداری؟» در همین تحیر و تفکر، به خواب رفت. در عالم رؤیا سیدی بزرگوار و جلیل القدر را زیارت کرد که به او فرمود: ای امیر از چه در خیالی؟ در این محل، مدفن من است و من احمد بن موسی الکاظم(ع) هستم و برای اطمینان خاطر خود، کسی را در همین محل نزد ما بفرست تا انگشتری به جهت تو بفرستم.» و چون عضدالدوله چنین بدید و بشنید، شادمان از خواب بیدار گردید...[۱۹]
بیعت با امام رضا
در برخی کتب متأخر نقل شده که پس از شهادت امام کاظم (علیهالسلام)، مردم مدینه به لحاظ شخصیت و سن احمد، به در خانه او رفته و با وی بیعت کردند و او پیشاپیشِ جمعیت به مسجد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) رفت و خطبهای خواند و به مردم گفت: «ای کسانی که با من بیعت نمودهاید! بدانید که من خودم با برادرم علی)امام رضا(بیعت کردهام و او واجب الاطاعه است. بر من و شماست که از او اطاعت کنیم». سپس از منبر پایین آمده و به اتفاق همه مردم به در خانه برادرش رفته و با حضرت بیعت کردند. [۱۴]
مادر احمد
سید جعفر آل بحرالعلوم (۱۳۷۷ ق)، درباره مادر ایشان نقل کرده است: مادر احمد بن موسی، از زنان بسیار محترم بود که او را ام احمد مینامیدند. حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام)، به او علاقه زیادی داشت، وقتی از مدینه به بغداد رفت، امانتهای امامت را به او سپرده، فرمود: «هر کس در هر موقع آمد و این امانتها را از تو خواست، بدان من از دنیا رفتهام و او جانشین من است و امامی است که اطاعتش بر تو و سایر مردم واجب است». [۵] .
وقتی هارون، امام کاظم (علیهالسلام) را در بغداد مسموم کرد، حضرت رضا (علیهالسلام)، از ام احمد امانتها را خواست. ام احمد گفت: وای پدرت شهید شد؟ فرمود: «آری؛ اکنون از دفن او فارغ شدم، آن امانتهایی که پدرم موقع رفتن به بغداد در اختیارت گذاشت بیاور، من جانشین او و امام به حق بر جن و انس هستم». ام احمد گریبان چاکزده، امانتها را تحویل داد و با آنجناب به امامت بیعت کرد. [۶]
فضیلت مادر
سید جعفر آل بحرالعلوم)۱۳۷۷ ق)، درباره مادر ایشان نقل کرده است: مادر احمد بن موسی، از زنان بسیار محترم بود که او را ام احمد مینامیدند. حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام)، به او علاقه زیادی داشت، وقتی از مدینه به بغداد رفت، امانتهای امامت را به او سپرده، فرمود: «هر کس در هر موقع آمد و این امانتها را از تو خواست، بدان من از دنیا رفتهام و او جانشین من است و امامی است که اطاعتش بر تو و سایر مردم واجب است». [۵] . وقتی هارون، امام کاظم (علیهالسلام) را در بغداد مسموم کرد، حضرت رضا (علیهالسلام)، از ام احمد امانتها را خواست. ام احمد گفت: وای پدرت شهید شد؟ فرمود: «آری؛ اکنون از دفن او فارغ شدم، آن امانتهایی که پدرم موقع رفتن به بغداد در اختیارت گذاشت بیاور، من جانشین او و امام به حق بر جن و انس هستم». ام احمد گریبان چاکزده، امانتها را تحویل داد و با آنجناب به امامت بیعت کرد. [۶]
کشف مزار احمد ابن موسی
تارنمای خبرآنلاین به نقل از صفحه ۱۹۲ کتاب قیام سادات علوی تألیف علی اکبر تشید مینویسد: «تا زمان امیر عضدالدوله دیلمی کسی از مقبره احمد ابن موسی اطلاعی نداشت و آنچه روی قبر را پوشانده بود تل گلی بیش به نظر نمیرسید که در اطراف آن، خانههای متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیرزنی در پایین آن تل، خانهای گلی داشت و در هر شب جمعه، ثلث آخر شب میدید چراغی در نهایت روشنایی در بالای تل خاک میدرخشد و تا طلوع صبح روشن است، چند شب جمعه مراقب میبود، روشنایی چراغ به همین کیفیت ادامه داشت با خود اندیشید شاید در این مکان، مقبره یکی از امامزادگان یا اولیاءالله باشد، بهتر آن است که امیر عضدالدوله را بر این امر آگاه نمایم، هنگام روز پیرزن به همین قصد به سرای امیر عضدالدوله دیلمی رفت و کیفیت آنچه را دیده بود به عرض رسانید. امیر و حاضرین از بیانش در تعجب شدند. درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند. اما امیر گفت:اولین شب جمعه شخصاً به خانه پیرزن میروم تا از موضوع آگاه شوم. چون شب جمعه فرا رسید شاه به خانه پیرزن آمده و دور از خدم و حشم آنجا خوابید و پیرزن را فرمود هر وقت چراغ روشن گردید مرا بیدار کن. چون ثلث آخر شب شد پیرزن بر حسب معمول روشنایی پرنوری قوی تر از دیگر شبهای جمعه مشاهده کرد و از شدت شعفی که به وی دست داده بود بر بالین امیر عضدالدوله آمده و بیاختیار سه مرتبه فریاد زد: «شاه! چراغ». و از آن به بعد به شاه چراغ معروف گردید[۱۲][۱۳].»
روز بزرگداشت
در سال ۱۳۸۶ با تصمیم شورای فرهنگ عمومی استان فارس، ۶ ذیالقعده در دهه کرامت یعنی حدفاصل تولد فاطمه معصومه و علی ابن موسی الرضا بهعنوان روز بزرگداشت احمد بن موسی شاهچراغ تعیین شد.[۱۴][منبع نامعتبر؟]
حرم احمد بن موسی مشهور به شاهچراغ
مجموعه آرامگاهی در مرکز شیراز است که بنا بر اعتقاد شیعیان، احمد بن موسی، پسر ارشد موسی کاظم، امام هفتم شیعیان و همچنین محمد بن موسی، از برادران علی بن موسی الرضا در آن دفن شدهاند.[۱] این حرم پس از حرم علی بن موسی و فاطمه معصومه، سومین حرم پراهمیت برای شیعیان در ایران بهشمار میآید.[۲] او در راه پیوستن به برادر خود به سوی خراسان سفر نمود ولی توسط افراد مأمون عباسی در شهر شیراز کشته شد.[۳] . آرامگاه محمد بن موسی برادر احمد ابن موسی نیز در صحن جامع شاهچراغ قرار دارد که به سبک معماری آذری بنا شدهاست.[۴][۵] . خیابانهایی که به حرم دسترسی دارد خیابانهای لطفعلیخان زند، سه راه احمدی و ۹ دی میباشد.
فرزندان احمد ابن موسی
بسیاری از علمای انساب احمد بن موسی را بدون فرزند دانستهاند[۹]؛ اما بر خلاف آنان بعضی وی را دارای فرزند دانستهاند، ضامن بن شدقم برای وی چهار فرزند به نامهای محمد، علی، عبدالله و داود نقل کردهاست.[۱۰] عباس فیض قمی امامزاده ابراهیم مدفون در قم را فرزند احمد بن موسی میداند.[۱۱] .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احمدبن موسی شاهچراغ ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد
امامزاده ها و زيارتگاه های شهرستان شيراز
در شهر شیراز امامزاده های معروفی اعم از شاه چراغ، شاه میر علی بن حمزه، بی بی فاطمه بن الحسن، بی بی نقره پوش، آرامگاه علی بن حمزه بن موسی کاظم، سید علاء الدین حسین، شاه داعی الی الله، سید میر محمد، امامزاده زنجیری، شاهزاده قاسم و ... وجود دارند.
• شاه میر علی بن حمزه • امامزاده زنجیری • شاه چراغ • سید میر محمد • بی بی فاطمه بنت الحسن • سید علاء الدین حسین • امامزاده رضا • سید تاج الدین غریب • شاه قیس • امامزاده شاه علی • امامزاده جمال الدین • شاهزاده محمد • امامزاده بی بی دختران • امامزاده ابوطالب • سید جعفر • شاهزاده قاسم • بی بی نقره پوش • سید صادق • بقعه شاه داعی الله • سید محمد • سید میر آخر • نور محمد .
دو امامزاده دیگری که در حرم شاهچراغ مدفون اند
تصاویر از حرم مطهر حضرت محمد بن موسی کاظم(ع) که در شیراز به سید میر محمد مشهور است. محمد بن موسی کاظم(ع) که در شیراز به سید میر محمد مشهور است فرزند امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر(ع)است. وی با برادرش احمد بن موسی(ع) از یک مادرند. او در بین شیعیان به فردی قائم اللیل، صائم النهار، اهل فضل و صلاح و تقوی شناخته شده. در زمان خلافت مأمون عباسی به همراه برادرش احمد بن موسی و شیعیان و نزدیکان اهل بیت به قصد دیدار برادرشان امام رضا(ع)از مدینه به سمت توس حرکت میکنند و در جنگ سختی که بین ایشان با سپاه قتلغ حاکم عباسی فارس در گرفت از بنی هاشم عدهای کشته و عدهای هم موفق میشوند به شیراز رفته و آنجا مخفی شوند، سید میر محمد از جمله افرادی بود که توانست در این وقایع مخفی شود. سرانجام محمد بن موسی کاظم(ع) در سال 202 قمری به شهادت می رسد. آنچه مسلم است وی در خفا به کتابت قرآن مشغول بودهاست و از همین راه بندگان زیادی را آزاد فرمودند. چنانکه گویی از کثرت عبادت به «محمد عابد» مشهور گردیدند. در کنار ضریح مطهر حضرت محمد بن موسی کاظم(ع) ضریح کوچکی نیز وجود دارد که متعلق به حضرت سید ابراهیم(ع) است. به روایتی سید ابراهیم(ع) مشهور به فرزند حضرت محمد بن موسی کاظم(ع) است.
امامزاده سید میرمحمد شیراز
امامزاده «سید میرمحمد بن موسی» معروف به سید میرمحمد عابد، فرزند امام موسی کاظم (علیهالسلام) است، که مزارش در شیراز و در نزدیکی آرامگاه برادرش احمد بن موسی (شاهچراغ) قرار دارد. محمد بن موسی بن جعفر مشهور به سید میر محمد عابد از فرزندان امام کاظم(ع) و امامزادگان مورد توجه در ایران است که به همراه تعدادی از بنیهاشم برای دیدار امام رضا(ع) از مدینه به ایران رفت، اما به دستور مامون عباسی کاروانشان در شیراز متوقف شد و در آنجا به شهادت رسید و مدفون شد. مقبره وی، در نزدیکی حرم شاهچراغ قرار دارد. تاریخ ولادت وی مشخص نیست. پدرش موسی بن جعفر(ع)، امام هفتم شیعیان است. وی و احمد بن موسی و حمزه بن موسی از یک مادر به نام ام احمد هستند.[۱] . او به محمد عابد معروف است به گفته سید محسن امین این لقب را امام کاظم(ع) به وی داد، زیرا وی اهل نماز و تهجد بود و بیشتر روزها را روزه میگرفت.[۲] . طبق بعضی از گزارشها محمد بن موسی همیشه باوضو، اهل شبزندهداری و عبادت بوده است.[نیازمند منبع] از هاشمیه کنیز رقیه موسی بن جعفر(ع) نقل شده که هر وقت وی را میدیدم آیه «کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون؛ و از شب اندکی را به خواب میرفتند»[نیازمند منبع] به خاطرم میآمد.[۳] . به گفته طبرسی او مردی پرهیزکار و صالح بود.[۴] عبدالله مامقانی رجالنویس شیعه، او را از راویان احادیث اهلبیت(ع) شمرده است.[۵]
نسب و شخصیت
طبق منابع تاریخی و کتابهای انساب و رجال، سید میرمحمد بن موسی، احمدبن موسی و حمزه از یک مادر هستند و مادر گرامی آنها "امّ احمد" است. ابونصر بخاری در «سرّالسلسلة العلویة» و ابن عنبه در «عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب»، می نویسند در نَسَب و اعقاب محمد بن موسی(ع) هیچ اختلافی نزد علمای انساب و مورخان وجود ندارد. حضرت سید میر محمد بن موسی (ع)، اهل تهجد و روزه، و اهل فضل و صلاح و تقوی بود و به سبب کثرت عبادت به "میرمحمد عابد" مشهور شد. برخی نیز وی را "صالح" نامیده اند.[۱] صاحب «اعلام الوری» در فضیلت و منقبت وی می گوید: "او مردی پرهیزکار و صالح بود."[۲] . شیخ مفید در «الارشاد» می گوید: "محمد بن موسی الکاظم (ع) شخصیتی بزرگوار و صاحب بخشش و خیر و نیکی بود. خبر داده است مرا ابومحمد حسن بن محمد بن یحیی که او گفت: بیان کرده است برایم جدم بر اینکه هاشمیه کنیز رقیه دختر موسی بن جعفر)ع) گفته است: محمد بن موسی(ع) دائم الوضو می بود و اکثر اوقات را به نماز می گذرانید. ساعات شب او در تجدید وضو و یا در اقامه نماز بسر می برد، زیرا پیوسته شنیده می شد صدای ریزش آب وضو که به صورت می ریخت. مقداری از شب را به نماز اشتغال داشت، پس ساعتی ساکت و آرام شده باز برمی خواست و صدای ریختن آب جهت تجدید وضو به گوش می رسید و به نماز می ایستاد و این جریان همچنان تا صبح ادامه داشت و چون آن حضرت را ملاقات می کردم بلافاصله به یادم می آمد قول خدای تعالی را که می فرماید: صاحبان تقوی را عادت چنین است که کمی از شب را خوابیده و بعد از آن به عبادت و بندگی پروردگار خود می پردازند."[۳] . مرحوم سلطان الواعظین می گوید: "سید میر محمد عابد فرزندانی داشت که مهمترین آنها از نظر علم و زهد و پرهیزکاری، «ابراهیم مُجاب» بوده که مفتخر به جواب سلام گردید.[۴] سید مجاب بعد از وفات پدر بزرگوارش به عزم زیارت اجداد طاهرین، به خصوص حضرت امیرالمؤمنین)ع) که قبر مبارکش تازه کشف شده و در آن اوان شهرت تامی پیدا نموده بود، عازم عتبات گردید".[۵]
هجرت به ایران
میر محمد بن موسی(ع) و احمد بن موسی)ع) در زمان خلافت مأمون عباسی به همراه شیعیان و نزدیکان اهل بیت به قصد دیدار برادرشان حضرت رضا(ع) از مدینه به سمت طوس حرکت می کنند و وارد شیراز می شوند که با جنگی نابرابر از سوی حاکم آن منطقه رو به رو گردیدند. آنها پس از مقابله و کشمکشهایی و بعد از شهادت عده ای از بنی هاشم، به طور پراکنده در زوایایی مخفی شدند. سید میرمحمد عابد(ع) نیز همچون برادرش احمد بن موسی(ع) به زندگی مخفی روی آورد. از بررسی برخی متون به جای مانده مانند «الارشاد»، «الأصیلی» و «تنقیح المقال»، روشن می شود که حضرت سید محمد عابد(ع) در خفا به کتابت قرآن مشغول بود و از همین طریق بندگان زیادی را آزاد کرد. همچنین او زاهدی عالم و راوی حدیث بوده است. علامه مامقانی، وی را از جمله راویان احادیث اهل بیت می شمارد.[۶] . درباره چگونگی رحلت و یا شهادت سید میر محمد عابد، اقوال متفاوتی وجود دارد. برخی از منابع بر شهادت وی پس از جدال و کشمکش حاکم فارس با یاران احمد بن موسی(ع) تأکید دارند و برخی از منابع از رحلت و درگذشت وی با مرگ طبیعی حکایت می کنند. چنانکه صاحب «شبهای پیشاور» می نویسد: "جناب سید امیر محمد عابد که در گوشه انزوا اشتغال به عبادت داشت، به أجل طبیعی از دنیا رفت."[۷] . صاحب «ریاض الأنساب» نیز می نویسد: سید میر محمد بن موسی الکاظم(ع) از جمله برادران و همراهان شاهچراغ است. وقتی که امامزادگان را به تزویر داخل شهر شیراز کردند و تفرقه میان آنها انداختند، سید میرمحمد را در همین موضع که مدفن آن بزرگوار است نزدیک "بازار بزرگ آقا" که بازار بین الحرمین نیز می گویند شهید کردند و در همان موضع مدفون ساختند و آن بزرگوار را قدری رفیع و آثاری بدیع است.[۸]
مخفی بودن در شیراز
بعضی گفتهاند وی به دلیل ظلم وستم عباسیان به شیراز متواری شده و در آنجا به کتابت قرآن مشغول بود و در آمد حاصل از آن را صرف آزادسازی بردگان میکرد. گفتهاند هزار برده از این طریق توسط وی آزاد شد.[۶]
شهادت
سید محمد به همراه شاهچراغ و تعداد دیگری از شیعیان و بنیهاشم، از مدینه به قصد دیدار با امام رضا(ع)، به سوی ایران حركت کردند، چون خبر ورود قافله آنان به مامون رسید، به دستور مأمون کاروان در شیراز متوقف شد و پس از شنیدن خبر شهادت امام رضا(ع) در سراسر ایران متفرق شدند.[۷] اما سید محمد در شیراز ماند. برخی از منابع از شهادت وی به همراه برادرش شاهچراغ در درگیری که بین آنها و کارگزار مامون به نام قتلغ خان در شیراز رخ داد، خبر دادهاند.[۸] با این وجود برخی از منابع از درگذشت وی با مرگ طبیعی حکایت میکنند.[نیازمند منبع]
آشکار شدن قبر محمد بن موسی
حدود سنه ۷۲۵ ه.ق. میرزا عنایت الله دستغیب، نوری در خانه خویش مشاهده می کند و بعد از جستجو به لوح قبری برمی خورد و مشخص می شود که جسد مطهر حضرت سید امیرمحمد در این خانه مدفون است. میرزا عنایت الله دستغیب بانی بارگاه این بزرگوار می شود و چندین خانه از اطراف خریده و آن را توسعه می دهد و بعد هم مقداری املاک بر آن وقف می نماید.
در برخی از منابع آمده است که قبر مطهر محمد بن موسی(ع) همچون دیگر برادرانش سالها مخفی بود تا اینکه در زمان "اتابک بن سعد زنگی" در محله "باغ قتلغ" در همان محلی که حضرت احمد بن موسی)ع) به شهادت رسیده بود قبر ایشان نیز آشکار شد.
بارگاه حضرت سید میرمحمد(ع)، در قسمت شرقی حرم مطهر احمد بن موسی(ع) واقع است. در عهد نادرشاه افشار و به حکم وی، این بقعه مرمت شده است. در سال ۱۲۹۶ ه. ق. به دست سلطان نادر خان و پس از او در سال ۱۳۰۶ ه.ق. به دستور شاهزاده اویس میرزا فرزند فرهاد میرزا (عموی ناصرالدین شاه)ضریحی زیبا از نقره ساختند و بر روی قبر مطهر محمد بن موسی(ع) نصب نمودند. صحن بارگاه این امامزاده والامقام همچون صحن و بیوتات حرم احمد بن موسی با چینشی هنرمندانه آیینه کاری شده است. خطاطان هنرمند با خطوط نسخ و ثلث جلوه معنوی دیگری به حرم مطهر محمدبن موسی(ع) بخشیده اند.
مدفن محمد بن موسی(ع)
شیراز: مجلسی در بحارالانوار به نقل از حمدالله مستوفی در نزهة القلوب و جزایری در النعمانیة، مدفن محمد بن موسی(ع) را در شیراز ذکر کردهاند.[۹] در فاصله ۲۰۰متری شرق امامزاده شاهچراغ قرار دارد.[۱۰]
اراک:در روستای میقان اراک، امامزادهای به نام محمد عابد مدفون است که به اعتقاد اهل محل، مدفن محمد بن موسی(ع) است،[۱۱] اما فیض قمی معتقد است در این بقعه محمد بن احمد بن هارون بن موسی(ع) دفن شدهاست.[۱۲]
گناباد: در شهر کاخک ۲۴ کیلومتری شهر گناباد، امامزادهای مدفون است که به اعتقاد برخی متعلق به محمد بن موسی(ع) است اما بنا بر اقوال متواتر مدفون در این بقعه محمد بن موسی بن احمد بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسی(ع) است.[۱۳]
تفرش: بقعهای در تفرش نزد اهالی آن به امامزاده محمد بن موسی(ع) معروف است، اما بنا بر قراینی شخصیت مدفون در آنجا یکی از نوادگان امام سجاد(ع) است.[۱۴]
دیگر شهرها: همچنین در شهرهای شهرضا، شهرستان نور، دامغان، خرمآباد، همدان، دزفول (معروف به سبز قبا(، ساوه و بابل امامزادگانی مدفونند که نزد اهالی منتسب به محمد بن موسی(ع) هستند.[نیازمند منبع]
حرم محمد بن موسی در شیراز
حرم محمد بن موسی قبلاً دارای صحن و حیاط مستقل بوده است که از طریق بازار بین الحرمین به صحن مطهر حضرت شاهچراغ(ع) ارتباط داشته است. از اوایل دهه شصت، به حرم ایشان نیز توجه خاص معطوف گردید و تعمیرات اساسی در آن انجام شد. با توجه به کمبود فضای سرپوشیده حرم مطهر حضرت سید میر محمد(ع)، سالن جدید بالای سر ضریح مطهر احداث گردید و مورد بهره برداری قرار گرفت.همچنین بازار بین این دو حرم نیز تخریب شد و آرامگاه سید میر محمد(ع)، برادر شاهچراغ(ع)، در ضلع شمال شرقی حرم احمد بن موسی(ع) قرار گرفت.[نیازمند منبع] ایوان حرم محمد بن موسی نیز وسعت یافت و نوسازی شد. این ایوان چهار ستون دارد و ایوان حرم شاه چراغ ۱۰ ستون دارد.[نیازمند منبع] . ساخت اولین گنبد را به زمان ظهیرالدوله نسبت میدهند و در عهد نادر شاه افشار چون بنای خرابی داشته است همزمان با بقعه مرمت میگردد. سطح گنبد حدود ۲۵۲ متر مربع، ارتفاع آن ۱۲ متر و حداکثر قطرش ۱۰ متر میباشد که به شکل بسیار زیبایی با کاشی تزیین گردیده است.[نیازمند منبع] . در سمت چپ قبر او، مرقد کوچکی است و در آن لوحی که بر روی آن نقش است: ابراهیم بن محمد بن موسی و میگویند فرزند آن حضرت است.
معروفترین فرزند وی ابراهیم معروف به سید ابراهیم مجاب است که در حرم امام حسین(ع) مدفون است.[۱۹]
امامزاده سید تاج الدین غریب شیراز
«امامزاده سید تاجالدين غریب» از نوادگان امام علی علیهالسلام، در محلهی دروازه کازرون، در شهر شیراز واقع شده است. نسب شریف سید تاجالدین با شش واسطه از طریق حضرت عباس علیهالسلام به امام علی علیهالسلام میرسد؛ نسب ایشان چنین است: سید تاجالدین بن جعفر بن فضل بن حسن بن عبیدالله بن عباس بن علی بن ابیطالب علیهالسلام. سید تاجالدین غریب از عموزادگان احمد بن موسی علیهالسلام (شاهچراغ) بود که همراه با کاروان ایشان وارد شهر شیراز میشود، و سرانجام در مکان فعلی -که اکنون آرامگاه اوست- به شهادت میرسد. روزهای سهشنبه روز زیارتی این امامزاده بزرگوار است؛ شیرازیها این امامزاده را حاجی سید غریب می نامند. این بقعه شریفه محل استجابت دعاست و مردم در منازعه و مرافعه به آن تربت رفته و قسم می خورند. مرقد آن بزرگوار همواره محل گره گشایی از مشکلات مردم و حوائج زائران بوده است. بنای اولیه این بقعه که دارای گنبدی نیلوفری است در سال های قبل از روی کار آمدن قاجار ساخته شده و این بنا در ۱۱ دیماه ۱۳۸۰ به عنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسیده است است. ورودی حرم در بزرگ چوبی قرار دارد که بعد از یک دالان کوتاه به یک حیاط کوچک میرسد. در سردر ورودی نیز کاشی هفترنگ استفاده شده و بر روی آنها تصاویر گل و بوته نقش بسته است. بر روی برخی از آنها آیات قرآنی و احادیث به خط ثلث نگاشته شده و بر روی برخی دیگر تصاویر وقایع کربلا نقش بسته است. بر روی در ورودی که چوبی و منبتکاری شده نیز احادیثی به صورت منبت نقش بسته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احمدبن موسی شاهچراغ ، امـــــــام زادگـــــان
ادامه مطلب را ببينيد