خواب را بر صهیونیستها حرام میکنیم/ آغاز جنگ با ایران بازی با دم شیر است
دولت جمهوری اسلامی ایران به دنبال تجاوز و جنایت اخیر رژیم صهیونیستی و شهادت جمعی مردم بیگناه با صدور بیانیهای اعلام کرد که اقدامات دفاعی، سیاسی و حقوقی لازم برای پشیمان کردن رژیم نامشروع اسراییل را از همین لحظه شروع کرده است و خواب را بر صهیونیستها حرام میکند.
جوان آنلاین: از پایگاه اطلاعرسانی دولت، متن کامل بیانیه دولت جمهوری اسلامی ایران به شرح زیر است:
به گزارش ایرنا، تجاوز شبانه رژیم صهیونیستی به میهن مان؛ ایران که به شهادت شهروندان، سرداران و دانشمندان عزیزمان منجر شد، ثابت کرد که این رژیم نامشروع به هیچ قاعده و قانون بین المللی پایبند نیست و همچون زنگی مست پیش چشم جهانیان از جمله غربیان مدعی حقوق بشر و حقوق بین الملل، رسما و با وقاحت تمام دست به ترور میزند و آتش جنگ را بر میافروزد.
آغاز جنگ با ایران بازی با دم شیر است. عملیات بزدلانه شبانه در حین طی شدن فرآیند دیپلماسی در مساله هستهای ایران نشانه هراس این رژیم از قدرت اقناع و دفاع ایران برای جهان است که ما ایرانیان گرچه در ۲۰۰ سال گذشته هرگز آغازگر هیچ جنگی نبودیم، اما در دفاع از میهن خویش ذرهای تردید نکردهایم و نمیکنیم.
تجاوز اسرائیل به آسمان مقدس ایران و ترور ناجوانمردانه سرداران ایران ثابت کرد که این رژیم ذاتا تروریست است.
اکنون، همه ما در ایران از ملت و دولت و حاکمیت، میتوانیم با صدایی بلندتر از همیشه تروریستی بودن و متجاوز بودن صهیونیستها را فریاد بزنیم و انتقام و دفاع را حق مشروع خود بدانیم و یکپارچهتر و متحدتر از همیشه بدون هر گونه اختلاف سیاسی پاسخ محکمی به این رژیم کودک کش و تروریست بدهیم.
دفاع از این آب و خاک و آسمان و فرزندان و سرداران و دانشمندان و همه شهروندان مسوولیت و وظیفه دولت جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح آن است که ذرهای در آن کوتاه نخواهیم آمد.
با چنین رژیم درندهای جز به زبان قدرت نباید سخن گفت. جهان اکنون پافشاری ایران بر حق غنی سازی و فناوری هستهای و توان موشکی را بهتر درک میکند و عدو سبب شده است که مظلومیت و حقانیت ما به اثبات برسد که متجاوز کیست و آن که امنیت منطقه را تهدید میکند کدام رژیم است.
دولت جمهوری اسلامی ایران اقدامات دفاعی، سیاسی، حقوقی لازم برای پشیمان کردن اسرائیل نامشروع را از همین لحظه شروع کرده است و خواب را بر صهیونیستها حرام میکند.
انتقام تک تک شهدایمان را میگیریم و نقض حاکمیت ملی ایران را به گناه نابخشودنی اسرائیل غاصب بدل میکنیم. از شورای امنیت سازمان ملل متحد میخواهیم دربرابر فروپاشی نظام بین الملل از حیثیت و موجودیت خود دفاع کند، اما معطل این نهادها نمیمانیم و چنان که رهبر انقلاب فرمودهاند «دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد باذن الله» انتقام نزدیک است؛ نزدیکتر از رگ گردن به صهیونیستهای تروریست. این صدای یک ملت است و یک دولت که جهان را به شهادت میطلبد که ما آغاز گر جنگ نبودیم.
اما پایان این داستان به دست ایران نوشته خواهد شد ...
سحرگاه امروز - جمعه ۲۳ خرداد –در پی حمله تروریستی رژیم صهیونی به تهران و تعدادی از شهرهای کشور، شماری از فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم غیرنظامی به شهادت رسیدند.
به دنبال این جنایت رژیم صهیونیستی، رهبر معظم انقلاب در پیامی خطاب به ملت بزرگ ایران، فرمودند: رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد. دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد باذنالله.
ستاد مدیریت بحران از شهروندان درخواست کرد آرامش خود را حفظ کنند، به منظور حفظ نظم عمومی، از هرگونه اقدام شتابزده که موجب اضطراب عمومی میشود، خودداری کنند، فقط به اطلاعات رسمی و معتبر توجه کنند، اخبار و دستورالعملهای رسمی را فقط از رسانه ملی، کانالهای ارتباطی معتبر و رسانههای رسمی دریافت کنند و فعالان فضای مجازی نیز امنیت روانی جامعه را اولویت اول در نظر بگیرند، از ترددهای غیرضروری حتیالامکان خودداری کنند و در صورت نیاز با کادر امدادی همکاری کنند.
سرلشکر موسوی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح شد
فرمانده معظم کل قوا در حکمی امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» را به سمت رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب کردند.
سرلشکر محمّد پاکپور فرمانده کل سپاه پاسداران شد
در پی شهادت سردار سلامی، فرمانده معظم کل قوا در حکمی سردار «محمد پاکپور» را به فرماندهی کل سپاه پاسداران منصوب کردند.
قالیباف:
انتقام به هر طریقی و با هر ابزاری گرفته خواهد شد
رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: وقت، وقت انتقام است و این انتقام به هر طریقی و با هر ابزاری گرفته خواهد شد.
آغازی برای پایان دردناک رژیم صهیونیستی
پاسخ ایران به اقدام تروریستی رژیم صهیونیستی متفاوتتر از قبل خواهد بود و قطعاً اسرائیل را تا مرز فروپاشی پیش خواهد برد و این اشتباه...
بازتاب جنایت صهیونیستها و عزم قاطع ایران برای پاسخ به تل آویو در رسانههای جهان
رسانههای بینالمللی گزارشها درباره اقدام تجاوزکارانه و ددمنشانه رژیم صهیونیستی و عزم قاطع ایران برای پاسخ به آن را در صدر خبرهای...
احزاب مخالف و ائتلاف کابینه برای انحلال پارلمان اسرائیل توافق کردند
پایان نتانیاهو کلید خورد
جنگ غزه علاوه بر اینکه یک بحران امنیتی برای اسرائیل به شمار میرود، به کانونی برای تشدید شکافهای سیاسی در ساختار قدرت این رژیم...
واکنش رهبر معظم انقلاب به حملات رژیم صهیونیستی | رهایشان نمیکنیم
فوری | رئیس جدید ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد
رئیس جمهور بیشعور، بی عقل و دلقک آمریکا را مسئول این جنایت میدانیم
پهپادهای ایرانی به آسمان سوریه رسیدند
ایران هرگز نباید داشته باشد؛ نه غنیسازی، نه سانتریفیوژ، و نه حتی.....! + ویدئو
اسرائیل از کدام جنگنده ها برای حمله به ایران استفاده کرد؟ + عکس و جزئیات
محمدمهدی طهرانچی که در حمله تروریستی اسرائیل به شهادت رسید، کیست؟ + بیوگرافیک
سید امیرحسین فقهی که در حمله تروریستی اسرائیل به شهادت رسید، کیست؟
دکتر احمدرضا ذوالفقاری که در حملات ترویستی اسرائیل شهید شد ، کیست؟
عبدالحمید مینوچهر که در حملات تروریستی اسرائیل به شهادت رسید کیست؟
اطلاعیه فوری دانشگاه شهید بهشتی | جمعی از اساتید این دانشگاه به شهادت رسیدند
درخواست مهم وزیر کشور از مردم ایران پس از حملات اسرائیل
اطلاعیه مهم سپاه خطاب به مردم درپی حملات اسرائیل؛ هرگونه تحرک مشکوک را به این شماره اطلاع دهید
ایران رسما به شورای امنیت هشدار داد | نامه فوری و شدیدالحن در محکومیت حملات اسرائیل ؛ درخواست نشست اضطراری
وحشت نتانیاهو از ترس پاسخ ایران؛ ماجرای ۴۰ دقیقه سرگردانی روی دریا
نخستین واکنش به خبر انتصاب سردار وحیدی به عنوان فرماندهی کل سپاه
ستاد کل نیروهای مسلح : محدودیتی برای پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی نداریم
وزیر دفاع : برای سال ها ادامه رزم آماده ایم | اخیرا آزمایش های خوبی داشته ایم
امیر آشتیانی : صهیونیست ها منتظر ما باشند
علی لاریجانی : انتخاب اسم عملیات توسط نتانیاهو درست بود | او تقاص می دهد
این ۶ دانشمند هستهای در حمله تروریستی اسرائیل شهید شدند
نخستین کشوری که حمله به ایران را محکوم کرد
اولین واکنش ترامپ به حمله امروز اسرائیل
انتقامی که قالیباف وعده اش را داد؛ این بار ...
رژیم صهیونی برای خود سرنوشت دردناکی تدارک دید
اولین واکنش ستاد کل نیروهای مسلح ایران به حملات اسرائیل | مردم نگران نباشند | اسرائیل تاوان سختی خواهد داد
شهادت جمعی از فرماندهان و دانشمندان هسته ای ایران در حملات اسرائیل به تهران
مقام ارشد نظامی : اقدام متقابل می کنیم | اسرائیل و آمریکا تاوان سنگین می دهند
بیانیه ارتش اسرائیل؛ عملیاتی بزرگ با نام «قدرت شیر» علیه ایران آغاز کرده ایم
آغاز حمله ایران به اسرائیل؛ پهپادها به سوریه رسیدند| ادعای ارتش رژیم صهیونیستی درباره تعداد آنها
فوری؛ اسرائیل تهران را زد+ تصاویر| حمله به منزل فرماندهان ارشد سپاه؟ | مقام اسرائیلی: آماده چندین روز درگیری هستیم
صداوسیما: بلندمرتبه ترین مقام نظامی ایران به شهادت رسید
شهادت جمعی از فرماندهان و دانشمندان هسته ای ایران در حملات اسرائیل به تهران
جنگنده های اسرائیلی باز هم برخاستند ؛ آغاز موج جدید حملات
فوری | صدای پرواز جنگنده، انفجار پیاپی در تهران و شلیک توپهای پدافند هوایی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
پیام رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت بزرگ ایران در پی جنایت سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی
در پی جنایت سحرگاه امروز رژیم صهیونیستی علیه کشور عزیزمان، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به ملت بزرگ ایران پیامی صادر کردند.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
متن پیام به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
ملت بزرگ ایران!
رژیم صهیونی در سحرگاه امروز، دست پلید و خونآلود خود را به جنایتی در کشور عزیزمان گشود و ذات خبیث خود را با زدن مراکز مسکونی بیش از گذشته آشکار کرد. رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد.
دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد باذنالله.
در حملات دشمن، تنی چند از فرماندهان و دانشمندان به شهادت رسیدند. جانشینان و همکاران آنان بیدرنگ وظائف خود را پی خواهند گرفت انشاءالله.
رژیم صهیونی با این جنایت، برای خود سرنوشت تلخ و دردناکی تدارک دید و آن را قطعاً دریافت خواهد کرد.
سید علی خامنهای
۱۴۰۴/۳/۲۳
سرلشکر موسوی: مامور به مجازات شدیم
فرمانده کل ارتش از دستور مقام معظم رهبری خبر داد و گفت: نیروهای مسلح از جانب فرماندهی معظم کل قوا مأمور شدهاند که مجازاتی سخت بر آمران، عاملان و حامیان این تجاوز اعمال کنند.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
امیر سرلشکر عبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، در پی حمله هوایی رژیم صهیونیستی به بخشهایی از مناطق غیرنظامی، نظامی و مسکونی در ایران، شهادت تعدادی از فرماندهان، دانشمندان و مردم عزیز کشور را به محضر امام زمان (عج)، مقام معظم رهبری و ملت بزرگ ایران تسلیت و تبریک عرض کرد.
سرلشکر موسوی در این پیام، اقدام رژیم صهیونیستی را جنایتکارانه و تجاوزکارانه توصیف و تأکید کرد: همانطور که مطلع شدید، رژیم جنایتکار صهیونیستی با اقدام تجاوزکارانه بخشهایی از مناطق غیرنظامی و نظامی و مسکونی را مورد هجوم قرار داده و تعدادی از مردم و افراد نظامی و فرماندهان و دانشمندان عزیز ما را به شهادت رساند.
فرمانده کل ارتش با اشاره به خوی وحشیانه و سبعیت رژیم صهیونیستی و حامیان او، افزود: این خوی وحشیانه چیزی نیست که دنیا از آن مطلع نشده باشد.
وی ادامه داد: رژیم صهیونیستی در تمام ننگین خود با این تصور است که با ریختن خون کودکان و زنان و سالخوردگان و بمباران و تخریب میتواند عمر منحوس به سر رسیده خودش را تمدید کند.
سرلشکر موسوی با تأکید بر قدرت و عزم ملت ایران، اظهار داشت: واقعیت این است که هنوز آنطور که باید، بزرگی ایران و اراده ملت ایران درک نشده است. این ملت بزرگی و عزت خودش را به آسانی به دست نیاورده که سر سوزنی از آن کوتاه بیاید.
وی رژیم صهیونیستی را حقیرتر از آن خواند که بتواند کوچکترین خللی در اراده ملت بزرگ ایران ایجاد کند.
فرمانده کل ارتش خطاب به مردم ایران گفت: مردم عزیز ما مطمئن باشند که پرچمی را که همرزمان شهید من در دست داشتند، هرگز به زمین نخواهد افتاد.
وی در پایان از دستور مقام معظم رهبری خبر داد و اعلام کرد: نیروهای مسلح از جانب فرماندهی معظم کل قوا مأمور شدهاند که مجازاتی سخت بر آمران، عاملان و حامیان این تجاوز اعمال کنند و خون شهیدان بر زمین نخواهد ماند انشاءالله به یاری خداوند بزرگ
حماس: تجاوز رژیم صهیونیستی علیه ایران، تجاوزی خطرناک و تهدیدی برای کل امت اسلامی است
نتانیاهو: روزهای سختی در پیش داریم
تلآویو: ایران ۱۰۰ پهپاد به سمت اسرائیل پرتاب کرده است
عراق حریم هوایی خود را بست و پروازها را در تمام فرودگاهها را به حالت تعلیق درآورد
سردار فدوی: همه امورات در سپاه برقرار است/ پاسخ پشیمانکنندهای خواهیم داد
حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به ایران / سرلشکر سلامی، فرمانده سپاه به شهادت رسید
واکنش هنرمندان به حملات ددمنشانه رژیم صهیونیستی
لاریجانی: ایران رژیم جعلی اسرائیل را سر جای خود می نشاند
جانشین رئیس کل ستاد نیروهای مسلح:جنایت صهیونیستها برای منطقه و جهان تبعات دارد/ پاسخ ایران کوبنده و دردآور است
پیامها و بیانیههای برخی مسئولان فرهنگی به حملات رژیم صهیونیستی
حمله رژیم صهیونیستی به چهار نقطه در ایلام
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس: رژیم صهیونی منتظر پاسخ قاطع ایران باشد
اطلاعیه شماره دو ستاد کل نیروهای مسلح: هیچ محدودیتی در پاسخ به اسرائیل وجود ندارد
حمله رژیم صهیونیستی به پالایشگاه تبریز
سخنگوی دولت: ایران آغازگر جنگ نبوده اما برابر تجاوز سکوت نمیکند
محل ترور دکتر طهرانچی
توییت عبری صفحه رهبر انقلاب: رژیم باید منتظر مجازات سخت باشد
ایران خواستار نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل شد
اعلام فهرست الهلال برای جام جهانی باشگاهها
تصویری از حملۀ اسرائیل به ساختمان مسکونی در میدان کتاب تهران
لاریجانی: عملیات نتانیاهو «رستاخیز اسرائیل» است
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
اسامی شهدای حمله تروریستی رژیم صهیونیستی
طبق اخبار رسمی و غیر رسمی، شماری از فرماندهان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای کشور در عملیات تروریستی و تجاوز بامداد رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
تاکنون ۵ نفر از فرماندهان و مسئولان ارشد نظامی و دانشمندان هستهای کشور در عملیات تروریستی بامداد روز جمعه رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
طبق اعلام رسمی، سرلشکر پاسدار محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سرلشکر پاسدار غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا مظلومانه به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
همچنین در این عملیات تجاوزکارانه، محمد مهدی طهرانچی و فریدون عباسی از دانشمندان هستهای کشور به شهادت رسیدند.
سحرگاه امروز - جمعه ۲۳ خرداد - در پی حمله تروریستی رژیم صهیونی به تهران و تعدادی از شهرهای کشور، شماری از فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم غیرنظامی به شهادت رسیدند.
به دنبال این جنایت رژیم صهیونیستی، رهبر معظم انقلاب در پیامی خطاب به ملت بزرگ ایران، فرمودند: رژیم باید منتظر مجازاتی سخت باشد. دست قدرتمند نیروی مسلح جمهوری اسلامی او را رها نخواهد کرد باذنالله.
ستاد مدیریت بحران از شهروندان درخواست کرد آرامش خود را حفظ کنند، به منظور حفظ نظم عمومی، از هرگونه اقدام شتابزده که موجب اضطراب عمومی میشود، خودداری کنند، فقط به اطلاعات رسمی و معتبر توجه کنند، اخبار و دستورالعملهای رسمی را فقط از رسانه ملی، کانالهای ارتباطی معتبر و رسانههای رسمی دریافت کنند و فعالان فضای مجازی نیز امنیت روانی جامعه را اولویت اول در نظر بگیرند، از ترددهای غیرضروری حتیالامکان خودداری کنند و در صورت نیاز با کادر امدادی همکاری کنند.
پیامها و بیانیههای برخی مسئولان فرهنگی به حملات رژیم صهیونیستی
حمله رژیم صهیونیستی به چهار نقطه در ایلام
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس: رژیم صهیونی منتظر پاسخ قاطع ایران باشد
اطلاعیه شماره دو ستاد کل نیروهای مسلح: هیچ محدودیتی در پاسخ به اسرائیل وجود ندارد
فیلم | حمله رژیم صهیونیستی به پالایشگاه تبریز؛ گزارش میدانی خبرنگار صداوسیما از محل
سخنگوی دولت: ایران آغازگر جنگ نبوده اما برابر تجاوز سکوت نمیکند
فیلم | محل ترور دکتر طهرانچی
توییت عبری صفحه رهبر انقلاب: رژیم باید منتظر مجازات سخت باشد
ایران خواستار نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل شد
اعلام فهرست الهلال برای جام جهانی باشگاهها
تصویری از حملۀ اسرائیل به ساختمان مسکونی در میدان کتاب تهران
فیلم | لاریجانی: عملیات نتانیاهو «رستاخیز اسرائیل» است
قالیباف: انتقام به هر طریقی و با هر ابزاری گرفته خواهد شد
خسارت وارده به برج کوه نور در فرمانیه تهران در پی حمله اسرائیل
جهش قیمت نفت در بازار جهانی بهدنبال حمله رژیم صهیونیستی به ایران
آمادگی کامل جمعیت هلال احمر خراسان رضوی برای ارائه خدمات امدادی
واکنش لندن به حملات رژیم صهیونیستی به ایران
راهپیمایی گسترده مردم مشهد در محکومیت حمله رژیم اسرائیل به ایران
حماس: تجاوز رژیم صهیونیستی علیه ایران، تجاوزی خطرناک و تهدیدی برای کل امت اسلامی است
آژانس بینالمللی انرژی اتمی: هیچ افزایشی در سطح تشعشعات سایت نطنز مشاهده نشده است
اطلاعیه شماره دو ستاد کل نیروهای مسلح: هیچ محدودیتی در پاسخ به اسرائیل وجود ندارد
دستورالعمل به سفارتخانههای رژیم صهیونیستی در سراسر جهان/ رسانههای عبری: باید هزینه بپردازیم
عراق حریم هوایی خود را بست و پروازها را در تمام فرودگاهها را به حالت تعلیق درآورد
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی: تاسیسات هستهای نطنز جزو اهداف اصلی حمله بود
هیچ آلودگی هستهای در سایت نطنز رخ نداده است / در این حادثه مجروح و شهید نداریم
ایران خواستار نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل شد
قالیباف: انتقام به هر طریقی و با هر ابزاری گرفته خواهد شد
شهادت ۶ دانشمند هستهای درپی حملات تروریستی رژیم صهیونیستی
نماینده ایران در سازمان ملل: حمایت آمریکا از رژیم اسرائیل نگران کننده است
سخنگوی دولت: ایران آغازگر جنگ نبوده اما برابر تجاوز سکوت نمیکند
اسامی شهدای حمله تروریستی رژیم صهیونیستی
اقتصادهیچ آسیبی به زیرساختهای آب و برق کشور وارد نشده است
نیروگاه اتمی بوشهر هدف قرار نگرفته است
ریاض: حمله اسرائیل به ایران تجاوزی خطرناک و آشکار است
سرلشکر موسوی: مامور به مجازات شدیم
دبیرکل سازمان ملل در واکنش به تجاوز اسرائیل به ایران: هرگونه تشدید نظامی را محکوم میکنم
اندونزی: حمله اسرائیل به ایران دامنه درگیری را گسترش می دهد
مقامات ارشد رژیم اسرائیل از هراس حمله ایران، تحت بالاترین درجه حفاظت قرار گرفتند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
• خبر فوري از رأيگيري قطعنامه شوراي حکام درباره ايران رسيد اطلاعات
• پاسخ فوري وزارت خارجه و سازمان انرژي اتمي به قطعنامه؛ مرکز جديد غنيسازي راه مياندازيم همشهری آنلاین
• خط و نشان پزشکيان براي آمريکا/ رئيسجمهور تکليف ساخت بمب هستهاي را مشخص کرد اطلاعات
• فوري/ صدور قطعنامه عليه ايران در نشست شوراي حکام با ۱٩ رأي موافق و ۱۱ رأي ممتنع اقتصاد نیوز
• ادعاي ويتکاف درباره انرژي هسته اي ايران/ جنگ در راه است؟ اقتصاد نیوز
• عمان: دور ششم مذاکرات ايران و آمريکا در مسقط برگزار ميشود خبرگزاری تسنیم
• در صورت آغاز جنگ ميان ايران و آمريکا مهاجمان انتحاري براي هدف قرار دادن منافع آمريکا اعزام خواهد شد | صدها نفر از مشتاقان شهادت آمادهاند همشهری آنلاین
• آماده باش تسليحات پيشرفته سپاه براي دفاع و مقابله مثلث آنلاین
• پزشکيان نقشه آمريکا براي ايران را لو داد +فيلم افکار نیوز
• پزشکيان: شرط هستهاي آمريکا را نميپذيريم/ سر ما بمب بريزد! خبرگزاری تسنیم
• کدام کشورها به قطعنامه شوراي حکام عليه ايران رأي موافق دادند؟ همشهری آنلاین
• اتهام کمسابقه آژانس عليه تهران اکوایران
• واکنش نماينده اصولگرا به بيانات رهبري/ احضار وزيران به مجلس مانند شب امتحان براي دانشآموزان است دنیای اقتصاد
• وزير خارجه عمان: دور ششم مذاکرات ايران و آمريکا يکشنبه برگزار ميشود فرارو
• خبر ناگوار: قطعنامه عليه ايران تصويب شد تازه نیوز
• دستور فوري رئيس ستاد کل نيروهاي مسلح افکار نیوز
• آکسيوس خيال همه را راحت کرد/ يکشنبه ايران و آمريکا مذاکره ميکنند اطلاعات
• خارج شدن پرسنل آمريکا از خاور ميانه؛ پشت پرده تصميم کاخ سفيد براي آماده باش همشهری آنلاین
• متن قطعنامه ضد ايراني در شوراي حکام آژانس انرژي اتمي مثلث آنلاین
• هشدار رئيس سازمان اطلاعات ملي آمريکا درباره وقوع جنگ هستهاي اقتصاد نیوز
• توافق بزرگ ايران با خار چشم آمريکا گسترش نیوز
• وزير دفاع: موشکي جديدي با سرجنگي ۲ تن آزمايش کرديم خبرگزاری تسنیم
• متن قطعنامه ضد ايراني در شوراي حکام آژانس انرژي اتمي مثلث آنلاین
• لو رفتن گفتگوي داغ ترامپ و نتانياهو درباره ايران افکار نیوز
• از موشکهاي پيشرفته ايران که آماده مقابله با هرگونه تهديد است، چه ميدانيم؟ فرارو
• توئيت جديد عراقچي: توافق با آمريکا مشروط به ادامه غنيسازي و رفع تحريمهاست اکوایران
• واکنش پزشکيان به انتقاد از تکرار برخي مفاهيم در سخنرانيها/ در طول روز چند نوبت نماز ميخوانيد؟ دنیای اقتصاد
• اسلامي: به محض صدور قطعنامه اقدامات عملياتي و اجرايي انجام ميدهيم مشرق نیوز
• فهرست ۳۵ ايراني ثروتمند ساکن آمريکا/ ثروت افسانهاي دارا خسروشاهي چقدر است؟ اقتصاد آنلاین
• اظهارات مهم سخنگوي کرملين درباره خارجکردن سوخت هستهاي مازاد ايران اقتصاد نیوز
• اعلام آمادگي روسيه براي خارجکردن سوخت هستهاي مازاد از ايران مشرق نیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
![]() | ![]() |
![]() | ![]() |
امام علی عامل به اوامر خدا و ناهی ازنواهی خداست
در جُحفه نازل آیه ی اِکمالِ دین شد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
واقعه غدیر
واقعه غدیر رویداد مهم تاریخ اسلام است که در آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در پی دستور الهی، حضرت علی علیه السلام را به مقام جانشینی خود منصوب نمودند. این انتصاب در هجدهم ذیالحجه سال دهم هجری[۱] در راه بازگشت از سفر حجةالوداع و در مکانی بین مکه و مدینه به نام «غدیر خم» انجام پذیرفت.[۲] واقعه غدیر در قرآن کریم به عنوان روز «اکمال دین» مورد اشاره قرار گرفته است.[۳] . واقعه غدیر از مهمترین وقایع تاریخ اسلام که در آن، پیامبر اکرم ص هنگام بازگشت از حجة الوداع در ۱۸ ذیالحجه سال دهم قمری در غدیر خم، امام علی ع را جانشین خود معرفی کرد. پیامبر اسلام طی خطبهای با عبارات گوناگون از جمله «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» علی(ع) را خلیفه و امام پس از خود معرفی کرد. این معرفی بنا به دستور خدا در آیه تبلیغ بود. این آیه به پیامبر(ص) دستور میداد آنچه خداوند بر او نازل کرده، ابلاغ کند و اگر این کار را نکند، رسالتش را انجام نداده است. پس از واقعه غدیر آیه اکمال نازل شد که براساس آن خداوند از تکمیل دین و اتمام نعمت خود خبر داد و دین اسلام را برای مردم پسندید. تعداد حاضران در این واقعه را ده هزار تا ۱۲۰ هزار نفر گزارش کردهاند. بسیاری از صحابه پیامبر همچون سلمان فارسی، ابوذر غفاری، زبیر بن عوام، جابر بن عبدالله، عباس بن عبدالمطلب، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، عایشه و ابوهریره در این واقعه حضور داشتند و آن را بدون واسطه نقل کردهاند. حاضران در واقعه غدیر پس از خطبه پیامبر(ص) و معرفی جانشینی امام علی، با امام علی ع بیعت کردند و به امام علی(ع) تبریک گفتند. واقعه غدیر در منابع شیعه و سنی نقل شده است. اهلبیت(ع) در موارد گوناگون برای اثبات حقانیت خود به حدیث غدیر استناد کردهاند. شاعران بسیاری نیز از دوران امام علی(ع) درباره آن شعر سرودهاند. از مهمترین آثار درباره این واقعه، کتاب الغدیر از علامه امینی است. پیامبر(ص) و دیگر معصومان این روز را برترین و بزرگترین عید مسلمانان خواندهاند و مسلمانان، بهویژه شیعیان این روز را جشن میگیرند.
پیامبر(ص) در ذیقعده سال ۱۰ قمری همراه هزاران نفر برای انجام مناسک حج از مدینه به طرف مکه حرکت کرد.[۱] این سفر رسول خدا(ص)، حجةالوداع، حجةالاسلام و حجةالبلاغ نامیده میشود. در آن ماه امام علی ع برای تبلیغ اسلام در یمن بود[۲] و هنگامی که از تصمیم پیامبر(ص) برای سفر حج آگاه شد، همراه عدهای به سمت مکه حرکت نمود و پیش از آغاز مناسک حج، به رسول خدا(ص) پیوست.[۳] . حَجَّةُ الوَداع، تنها حج پیامبر اکرم ص بعد از اسلام است. رسول اکرم(ص) پس از هجرت به مدینه، سه بار برای عمره به مکه رفت؛ اما به گفته مورخان و محدّثان، فقط یک بار در مراسم حج حضور یافت و آن چند ماه پیش از وفاتش بود. از آنجا که این حج در آخرین سال عمر آن حضرت(ص) واقع شد و پیامبر در آن با مسلمانان وداع کرد، به حجة الوداع (حج خداحافظی) مشهور است. زیرا رسول خدا(ص) پس از آن دیگر حجی انجام نداد. بنابر باور شیعه و تعدادی از دانشمندان و بزرگان اهل سنت، پیامبر(ص) در بازگشت از این سفر، در غدیر خم، به دستور خداوند امامت و ولایت امام علی ع را به صورت عمومی اعلام کرد و از مردم بر این امر، بیعت گرفت؛ بدین رو این حج، برای شیعیان و مسلمانان اهمیتی ویژه دارد. نام دیگر این حج حَجَّةُ البَلاغ است؛ زیرا آیه تبلیغ در بازگشت از این سفر بر پیامبر نازل شد. از دیگر نامهای این حج، حَجَّةُ الاسلام است؛ زیرا تنها حجی است که پیامبر در دوره حاکمیت اسلام به جا آورد و مراسم آن طبق آیین اسلام بود. حجة الوداع تنها حجگزاری عمومی مسلمانان به همراه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در سال دهم هجری بود که طی آن، رسول خدا بسیاری از احکام و تعلیمات اسلام، از جمله احکام حج و ولایت امام علی علیهالسّلام را برای جمع بیشماری که آن حضرت را همراهی میکردند، تشریح فرمود. حجة الاسلام، حجة البلاغ، حجة الکمال و حجة التمام نامهای دیگر آن است. این سفر در ۲۵ ذیقعده سال دهم هجری آغاز و در کمتر از یک ماه به پایان رسید.
شمار حاجیان را از ۷۰ هزار تا ۱۲۰ هزار نفر گفتهاند. در این سفر، همسران پیامبر و دختر او حضرت فاطمه سلاماللهعلیها حاضر بوده و امام علی (علیهالسّلام) که به دستور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در یمن بود، هنگام عمل سعی، به جمع حاجیان ملحق شد. پیامبر از مسیری که به طریق انبیاء معروف شده و با مسیر امروزی متفاوت است راه مدینه تا مکه را پیمودند. بعدها در توقفگاههای ایشان در این مسیر مسجدی به نام آن ساخته شد.
از جمله خطبههای مهم ایشان در این مراسم خطبه روز عرفه، خطبه ایشان در منا و خطبه مفصل ایشان در کنار خانه کعبه را میتوان نام برد. ماجرای غدیرخم و معرفی خلافت امام علی (علیهالسلام) بعد از ایشان از مهمترین اتفاقات حجة الوداع بوده و به موجب آن آیه اکمال دین نازل گردیده است.
نامگذاری
حجة الوداع، تنها حجگزاری عمومی مسلمانان به همراه حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، در سال دهم هجری بود که طی آن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بسیاری از احکام و تعلیمات اسلام از جمله احکام حج و ولایت امام علی (علیهالسّلام) را برای جمع پرشماری که او را همراهی میکردند، بیان کرد. حجة الاسلام[۱] [۲] [۳] ، حجة البلاغ، حجة الکمال و حجة التمام نامهای دیگر آن است.[۴] [۵] [۶] [۷] . از آن جهت حجة الوداع نامیده شد که در آن، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با یاران و حاضران وداع کرد[۸] [۹] [۱۰] . و با اشاره، آن را آخرین حج خود خواند.[۱۱] [۱۲] [۱۳] . حجة الاسلام از آن روی خوانده شد که تنها حجی است که پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در دوره حاکمیت اسلام، انجام داد[۱۴] . و به عنوان نمونه اعلای این عبادت، در ادبیات دینی، شناخته شد. نام حجة البلاغ نیز، به تناسب نازل شدن آیه ۶۷ سوره مائده، در این سفر است. در این آیه خداوند متعال فرمان ابلاغ و رساندن پیامی مهم را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میدهد؛ پیامی که نرساندن آن، به معنای نفی فرستادگی و تباهی همه زحمات پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در دوره رسالت است: «وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ». تناسب نام اکمال و اتمام نیز میتواند آیه سه از سوره مائده باشد که در بازگشت از این سفر نازل شد و کمال دین و تمام نعمت الهی را اعلام کرد.[۱۵] [۱۶] [۱۷] . اهل سنت، دلیل نامگذاری به حجة البلاغ را تبلیغ احکام دین به صورت قولی و عملی در این حج دانستهاند.[۱۸] [۱۹]
وجه نامگذاری
این حج را حجة البَلاغ نامیدهاند زیرا پیامبر در این سفر مناسک و آداب حج و آن چه برآنان واجب بود در باره مواقف" مکانهایی که زائر خانه خدا باید در آنجاها حضور یابد و اعمال و مناسک تعیین شده را انجام دهد. " و رمی و طواف و... را به مردم تعلیم داد و حجة الوداع هم نامیده شده زیرا پس از آن پیامبر حجی انجام نداد. [۶۲]امام صادق(ع) در روایتی این حج را به این جهت حجةالوداع نامیده زیرا که پیش از آن پیامبر ۹ حج انجام داده است "حج خداحافظی وقتی صحیح است که پیش از آن هم حج انجام داده باشد". [۶۳] .
انجام مناسک
طواف و نماز : روز بعد، پیامبر(ص) با یارانش از درِ بنی شَیبه وارد مسجدالحرام شد[۱۶] و به سوی کعبه رفت و حجر الاسود را استلام کرد و سپس به طواف کعبه پرداخت.[۱۷] پیامبر(ص) سوار بر شتر طواف نمود[۱۸] و در پایان، یک بار دیگر بر حجرالأسود دست کشید[۱۹] و بر آن بوسه زد و گریهای طولانی سرداد،[۲۰] سپس پشت مقام ابراهیم دو رکعت نماز طواف خواند.[۲۱]
سعی : بعد از نماز، از آب چاه زمزم نوشید و دعا کرد و پس از آن به سوی کوه صفا رفت[۲۲] و فرمود چون خدا اول از صفا نام برده [یادداشت ۳] سعی بین صفا و مروه را از صفا آغاز میکنیم. [۲۳] چون بر صفا مستقر شد، رو به سوی رکن یمانی کعبه کرد و مدتی طولانی به ذکر و ثنای الهی پرداخت، [۲۴] سپس از صفا به سوی مروه حرکت کرد و مقداری از راه را به صورت هَروَله (نوعی از حرکت بین راه رفتن و دویدن) رفت. [۲۵] چون به مروه رسید، درنگ کرد و دعا خواند. [۲۶] ظاهراً حضرت این مسیر را سواره پیموده است. [۲۷]
پیامبر(ص)، در پایان سعی، به مسلمانان چگونگی حج تمتع را ــ که شامل عمره و حج است ــ آموخت. تا آن زمان، در موسم حج، فقط حج اِفراد و حج قِران را میشناختند و انجام دادن عمره در موسم حج را ناروا میدانستند، به همین جهت برخی مسلمانان با سختی، این حکم را پذیرفتند. [۲۸] .
حرکت به منا و عرفات
روز هشتم ذی حجه هنگام غروب آفتاب، پیامبراکرم ص و مسلمانان به سوی منا حرکت کردند و شب را در آنجا گذراندند و صبح نهم ذی حجه، پس از طلوع آفتاب، به سوی عرفات رفتند. چون کاروان به نَمِرَه (وادی عُرَنه) در جوار عرفات رسید، توقف کرد و پیامبر(ص) و مسلمانان در آنجا خیمه زدند و رسول خدا(ص) در آنجا نماز خواند. آنگاه به عرفات رفت و در آنجا توقف کرد و تا غروب آفتاب به دعا و ذکر الهی پرداخت.[۲۹] . بنابه روایتی از امام صادق(ع)، عید غدیر، یعنی ۱۸ ذیالحجه، روز جمعه بود.[۳۰] بنا بر این روایت، روز وقوف در عرفات چهارشنبه نهم ذی حجه بوده است؛ اما به گفته سیوطی، از مورخان اهل سنت، از خلیفه دوم نقل شده که وقوف در عرفات در حجةالوداع مصادف با روز جمعه بوده است.[۳۱]
وقوف در مشعر : هنگام غروب خورشید، پیامبر(ص) بر شتر سوار شد و به سوی مُزْدَلِفَه مشعرالحرام حرکت نمود [۳۲] و به مسلمانان توصیه کرد که به آرامی، مسیر را بپیمایند. [۳۳] حضرت محمد(ص) در مکان مناسبی در مشعرالحرام، نماز مغرب و عشاء را باهم به جا آورد [۳۴] و مدتی استراحت کرد. سحرگاه به عبادت وذکر الهی ـ که دستور اکید در موسم حج است ـ پرداخت.[۳۵]
رمی جمرات : با طلوع خورشید، به سوی منا حرکت کرد و مستقیم به سوی جمره عقبه رفت و هفت ریگ به آن پرتاب کرد. [۳۶]
قربانی : سپس به سوی قربانگاه رفت و از یکصد شتری که برای قربانی از مدینه به همراه آورده بود [۳۷]، سی و چند شتر را به حضرت علی ع داد تا برای خود قربانی کند و شصت و شش شتر را خود قربانی کرد. آن دو، اندکی از گوشت قربانی خوردند و باقی را صدقه دادند. [۳۸]
آنگاه معمربن عبداللّه بن حراثه یا حارثه[یادداشت ۴] موی سر پیامبر(ص) را، به دستور خود ایشان، تراشید [۳۹][۴۰] و حضرت پس از انجام دادن تکالیف شخصی و پاسخ دادن به برخی پرسشهای مردم درباره مناسک حج، [۴۱] به مکه رفت و کعبه را طواف کرد و نماز ظهر را در مسجدالحرام به جا آورد، [۴۲] سپس به منا برگشت و تا روز سوم ایام تشریق را در آنجا گذراند و سپس رمی جمره کرد و از منا بیرون رفت. [۴۳]
ویژگیهای این سفر
پیامبر(ص) از زمان ورود به مکه تا هشتم ذیالحجة در خانهای منزل نکرد، بلکه در خیمهای در بیرون مکه، در اَبْطَح (بَطحاء)، به سر برد.[۴۴] . در این سفر، پیامبر(ص) با پارچههایی که بافت یمن بود، کعبه را پوشاند.[۴۵] . حضرت به اهل مکه و مُجاوران آنجا توصیه کرد که مَطاف، حجرالاسود، مقام ابراهیم، و نیز صف اول نماز جماعت را از ۱۰ ذیالقعده تا برگشت حجاج، به آنان اختصاص دهند.[۴۶] . آن حضرت، مانند پیشینیان، حاجیان را اطعام کرد.[۴۷] . خطابه کوتاهی از آن حضرت روایت شده که در مسجد خیف در منا ایراد کرد. [۴۸] . امام علی(ع)، که با گروهی از یمن آمده بود، در مکه به پیامبر(ص) پیوست.[۴۹] . اعلام ولایت امام علی(ع) در غدیر خم هنگام بازگشت از این سفر و گرفتن بیعت از اصحاب، نیز در این سفر صورت گرفت. [۵۰]
بازگشت از حج
چون مراسم حج به پایان رسید و رسول خدا ص پیش از ظهر ۱۳ ذیالحجه از منا به سوی مکه رفت، در ابطح خیمه زد [۵۱] و به مسلمانان دستور داد پس از انجام دادن مناسک حج، در بازگشت به خانه و وطن خود شتاب کنند [۵۲] و خود سحرگاه چهاردهم ذیحجه، پیش از دمیدن سپیده، از مکه به سوی مدینه حرکت کرد.[۵۳]
تعداد حاجیان
قول رایج در میان منابع این است که جمعیت حاضر در مکه در حجة الوداع، چهل هزار نفر بوده است. البته اقوال دیگری نیز هست که میتوان به هفتاد هزار، نود هزار، یکصد هزار، ۱۱۴ هزار، ۱۲۰ هزار و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر اشاره کرد. اما به نظر میرسد که در این اقوال، بسیار مبالغه شده است.[۵۹] گمان نمیرود که بیش از پنجاه هزار نفر در آن حضور داشتهاند.[۶۰] با توجه به اینکه بیشتر نقلها چهل هزار نفر را گزارش کردهاند به نظر میرسد با قدری تسامح میتوان آن را پذیرفت.[۶۱]
اهمیت حجةالوداع
هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مدینه و خروج آن حضرت از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می آید و بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند. بار اول در سال هشتم هجری پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادی که با مشرکین بسته بودند فوراً بازگشتند.
بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد این شهر شدند، و پس از پایان برنامه ها و برچیدن بساط کفر و شرک و بت پرستی به طائف رفتند و هنگام بازگشت به مکه آمده و عمره بجا آوردند و سپس به مدینه بازگشتند.
سومین و آخرین بار بعد از هجرت که پیامبر صلی الله علیه و آله وارد مکه شدند در سال دهم هجری به عنوان «حجة الوداع» بود که حضرت برای اولین بار به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند. در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، و آن عبارت بود از دو حکم مهم از قوانین اسلام که هنوز برای مردم به طور کامل و رسمی تبیین نشده بود: یکی حج، و دیگری مسئله ولایت و خلافت بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله.
چگونگی حجةالوداع
پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصاً از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمی آن حضرت، به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آن که حضرت رسول اشاراتی فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این می توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد. جمعیتی حدود یک صد و بیست هزار نفر (گاهی بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند، به طوری که لبیک گویان از مدینه تا مکه متصل بودند. حضرت چند روز به ماه ذی الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طی مسافت در روز سه شنبه پنجم ذی الحجة وارد مکه شدند. امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری خمس و زکات و جزیه رفته بودند، به همراه عدهای در حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن برای ایام حج به مکه رسیدند. با رسیدن ایام حج در روز نهم ذی الحجة، پیامبر به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را برای مردم بیان فرمودند.
سخنرانی پیامبر در عرفات
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در حجةالوداع، در صحرای عرفات خطبه ای ایراد کردند. که در این جا بخش هایی از آن نقل می شود:
پیامبر خون خواهی ها که از دوران جاهلیت برپا بود را پایان یافته اعلام کرد: «كل دم كان في الجاهلية موضوع تحت قدمي، و أول دم أضعه دم آدم بن ربيعة بن الحارث بن عبد المطلب»
ربا های گذشته که همچنان برجا بود را لغو و اسناد آن را بی اثر دانست: ربای جاهلیت بدعت است و اولین ربایی که باطل بودن آن را اعلام می کنم ربای عمویم عباس بن عبدالمطلب است: "وإن ربا الجاهلية موضوع، وإنّ أوّل ربا أبدأ به ربا عمي العباس بن عبد المطلب"
مردان را نسبت به رعایت زنان سفارش کرد: شما را در مورد زنان به خیر و نیکی سفارش می کنم... شما را بر آنها حقی است و ایشان را بر شما حقی است و پوشاک و خوراک آن ها باید در حد متعارف باشد: "أوصیکم بالنساء خیراً... و لکم علیهن حق ولهن علیکم حق کسوتهن و رزقهن بالمعروف".
اعلام فرمود که مردم در اسلام یکسانند و عرب را بر عجم و عجم را بر عرب هیچ برتری نیست مگر به تقوای خدا: گالناس فی الإسلام سواء... لا فضل عربی علی عجمی و لاعجمی علی عربی إلا بتقوی الله"
سفارش کرد به پیروی از قرآن کریم جدا نشدن از آنها: من در میان شما دو چیز گرانبها بر جا نهادم که تا زمانی که بدان تمسّک می جویید، هرگز گمراه نمی شوید: کتاب خدا و اهل بیتم را: «فإني قد تركت فيكم ما إن أخذتم به لم تضلّوا [بعده] كتاب الله وأهل بيتي»[۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
اعلام کردن جانشینی امام علی علیه السلام در غدیر خم
رسول اکرم صلی الله علیه و آله هنگام بازگشت به مدینه، در محلی نزدیک «جحفه» به نام «غدیر خم» توقف نموده، مسلمین را گرد آورده و پس از اداى خطبه اى طولانی، حضرت على علیه السلام را به ولایت و پیشوائى مسلمین منصوب کرد. فرمود: هرکس که من مولای اویم، علی هم مولای اوست. خداوندا! دوستدار علی را دوست بدار و با کسی که با او دشمنی می کند، دشمنی فرما: «من کنت مولاه فعلی مولاه. اللهم وال من والاه و عاد من عاداه».[۲] با گماردن امام علی علیه السلام بدین مقام، دین کامل و نعمت تمام شد.[۳]
حدیث غدیر
پیامبر اسلام ۷۰ روز قبل از وفات خود در ۱۸ ذیالحجه سال ۱۰ قمری در راه بازگشت از سفر حجةالوداع و در مکانی به نام «غدیر خم» خطبهای ایراد کرد که به خطبه غدیر معروف است. در ضمن آن خطبه، پیامبر حضرت علی علیه السلام را به جانشینی خود معرفی کرد. یکی از عباراتی که پیامبر به این منظور بیان داشت این جمله است: «مَن کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه: هر کس من مولای او هستم این علی هم مولای اوست ». این جمله را پیامبر در حالی بیان می داشت که دست امیرالمومنین علیه السلام را گرفته و بالا برده بود. این حدیث از مستندات شیعه برای اثبات خلافت بلافصل امام علی (علیه السلام) پس از رسول خدا می باشد؛ هرچند، بیشتر علمای اهل سنت معتقدند که کلمه «ولی» در این حدیث به معنای صاحب اختیار و اولی در تصرف نیست؛ بلکه به معنای دوست یا ناصر است.
نزول آیه تبلیغ
مسلمانان حجگزار ۱۸ ذیالحجه به غدیر خم رسیدند و پیش از جدایی اهالی شام، مصر و عراق از جمعیت، جبرئیل آیه تبلیغ را بر پیامبر ص نازل کرد و از جانب خداوند، به رسول خدا(ص) امر نمود تا علی(ع) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود، به مردم معرفی کند.[۴]
پس از نزول این آیه، پیامبر(ص) دستور توقف کاروان را صادر نمود و گفت آنانی که پیشاپیش حرکت میکنند، به محل غدیر بازگردند و کسانی که عقب ماندهاند، به کاروان در غدیر خم، ملحق شوند.[۵]
واقعه غدیر خم
پیامبر اکرم ـ صلیاللهعلیهوآله ـ در سال دهم هجرت، برای انجام دادن مناسک حج رهسپار مکه شد و چون از پیش به مسلمانان نقاط مختلف اعلام شده بود که در این سفر همراهی کنند، گروه بسیاری آمدند که تعداد آنان را از نود تا یکصد و بیست هزار نقل کردهاند.
به هر روی آن حضرت پس از انجام اعمال حج ، در راه بازگشت به مدینه، روز پنجشنبه، هجدهم ذیحجة به نزدیکی سرزمین غدیر خم رسیدند، در این سرزمین راهها از هم جدا میشد، راهی از طرف شمال بهسوی مدینه ، راهی از شرق بهسوی عراق، راهی از غرب بهسوی مصر و راهی از جنوب بهسوی یمن . بنابراین در چنین مکانی باید حیاتیترین وظیفه رسالت و ضمانت بقای اسلام، بهطور رسمی ابلاغ شود؛ لذا از سوی پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ دستور توقف همراهان صادر شد، آنان که جلوتر رفته بودند، بازگشتند و آن دسته که پشت سر بودند، رسیدند و همگی در غدیر خم گرد آمدند، با مقدماتی که انجام شد؛ پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ سخنانی ایراد فرمود و در ادامه چنین گفت: اکنون بنگرید که با این دو چیز گرانقدر و گرانسنگ که در میان شما به یادگار میگذارم چه خواهید کرد؟!
... اول ثقل اکبر، یعنی کتاب خدا قرآن است که یک سوی آن به دست پروردگار و سوی دیگرش در دست شماست. دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید و دوم، عترت من است و خدا به من خبر داده است که این دو هرگز از یکدیگر جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند... ناگهان دیدند پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به پیرامون خود نگریست، وقتی که چشمش به علی افتاد او را فراخواند، دستش را گرفت و بلند کرد، آنچنان که همه مردم او را دیدند و شناختند... آنگاه فرمود: « من کنت مولاه فعلی مولاه » هر کس من بر او ولایت دارم، علی نیز بر او ولایت و حکومت دارد، (این جمله را سه بار تکرار کرد)... تا اینکه فرمود:« الا فلیبلغ الشاهد الغائب » ای مردم توجه کنید، حاضران به غایبان این پیام را برسانند، سخنان پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ به پایان رسید و ابلاغ ولایت علی ـ علیهالسلام ـ انجام شد و هنوز مردم متفرق نشده بودند که جبرئیل نازل شد و آیه سوم از سوره مائده را بر پیامبر ـ صلیاللهعلیهوآله ـ خواند: «امروز آیین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم و خشنود گشتم که چنین اسلام کاملی آیین شما باشد» « الیوم اکملت لکم دینکم و ... »[۷] [۸] . رسول خدا ـ صلیاللهعلیهوآله ـ با نزول این آیه زبان به تکبیر گشود و خدا را بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت به رسالت محمد و ولایت و امامت علی ـ علیهالسلام ـ سپاس گفت. بنابراین ارتباط آیه ۶۷ سوره مائده یَأَیهَّا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَ إِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِین. [۹] . با آیه ۳ همان سوره الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تخشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتیِ وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا. [۱۰] . با این جریان مهم تاریخ اسلام که بهصورت کوتاه و فشره آوردیم، روشن شد.
محل غدیر خم
«غدیر» در لغت به معانی «نهر»[۴] و «آب جمع شده از باران»[۵] آمده است. و غدیر خُم، نام مکانی است در سه مایلی جُحفه که به صورت گودال بزرگی بوده است.[۶] . جحفه، روستایی بزرگ واقع در سه منزلی از طرف مکه به سوی مدینه و میقات اهل شام است، اسم اصلی آن مهیعه بوده و چون یکبار سیل آن را در پیش از اسلام - زمانی که بنی عبیل در آنجا ساکن بودند - به کلی از بین برده، «جحفه» (محلی که سیل آن را برده) نامیده شده است.[۷] در جحفه راه مدینه، مصر و عراق از هم جدا می شده است.[۸] . در حال حاضر بقایای یک بنای قدیمی به صورت دژ در آن قرار دارد و به قصر علیا یا قصر عزور مشهور است. و فاصله آن از محل میقات جحفه در زمان ما ۴ الی ۵ کیلومتر است.[۹] به نظر سید محمدباقر نجفی نویسنده مقاله "موقعیت جغرافیایى غدیر خم" غدیر خم در کنار قصر علیا قرار دارد.[۱۰] اما مطابق با تحقیق علامه شیخ عبدالهادی فضل، محل غدیر در فاصله حدود ۸ کیلومتری میقات جحفه قرار دارد. در نقشه ای که در مقاله ایشان ارائه شده محل مسجد غدیر و چشمه غدیر مشخص شده است. [۱۱] (تصویر
اطلس تاریخ شیعه نیز نقشه ای ماهواره ای مشابهی با استناد به تحقیق میدانی عاتق بن غیث بلادی نویسنده کتاب "طریق الهجره" ارائه داده است که تقریبا با نقشه دکتر فضلی یکی است. (تصویر
شرح واقعه غدیر خم
مقدمات، حواشی و چگونگی واقعه غدیر خم نشان میدهد که این واقعه یک رویداد خاص در تاریخ اسلام است. و نمی تواند صرفا یک توصیه عمومی به دوستی با امام علی علیه السلام باشد. مراحل این واقعه به شرح زیر است:
اعلان رسمی برای حضور در غدیر در مکه
با این که انتظار می رفت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم در اولین و آخرین سفر حج خود مدتی در مکه بمانند، ولی بلافاصله پس از اتمام حج، حضرت به منادی خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا کسی جز معلولان نباید باقی بماند، و همه باید حرکت کنند تا در وقت معین در غدیر خم حاضر باشند. صبح آن روز که پیامبر اکرم از مکه حرکت کردند، سیل جمعیت که بیش از صد و بیست هزار نفر (و به قولی صد و چهل هزار، و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمین زده می شدند به همراه آن حضرت حرکت کردند. حتی عده ای حدود دوازده هزار نفر از اهل یمن که مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند.
اجتماع جمعیت مسلمانان در محل غدیر خم
همین که به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده - رسیدند، حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدیر تغییر دادند و فرمودند: أَیها الناس أَجیبوا داعی اللَّه أَنا رسول اللَّه: ای مردم، دعوت کننده خدا را اجابت کنید که من پیام آور خدایم. و این کنایه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمی فرا رسیده است. سپس فرمان دادند تا منادی ندا کند: «همه مردم متوقف شوند و آنان که پیش رفته اند بازگردند و آنان که پشت سر هستند توقف کنند». تا آهسته آهسته همه جمعیت در محل از پیش تعیین شده جمع گردند. و نیز دستور دادند: کسی زیر درختان کهن سالی که در آن جا بود نرود و آن موضع خالی بماند. پس از این دستور همه مرکب ها متوقف شدند، و کسانی که پیش تر رفته بودند بازگشتند و همه مردم در منطقه غدیر پیاده شدند و هر یک برای خود جایی پیدا کردند، و کم کم آرام گرفتند. شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس خود را به سرانداخته و گوشه ای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند، و عده ای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند. از سوی دیگر، پیامبر صلی الله علیه و آله، سلمان و ابوذر و مقداد را فراخواندند و به آنان دستور دادند تا به محل درختان کهن سال بروند و آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و سنگ های ناهموار را جمع کردند و زیر درختان را جارو کردند و آب پاشیدند. در فاصله بین دو درخت روی شاخه ها پارچه ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد، و آن محل برای برنامه سه روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملاً مساعد شود. سپس در زیر سایبان، سنگ ها را روی هم چیدند و از رواندازهای شتران و سایر مرکب ها هم کمک گرفتند و منبری به بلندی قامت حضرت ساختند و روی آن پارچه ای انداختند، و آن را طوری بر پا کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا صدای حضرت به همه برسد و همه او را ببینند. البته ربیعة بن امیة بن خلف کلام حضرت را برای مردم تکرار می کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر بشنوند.
حاضران
درباره تعداد افراد حاضر در غدیر خم اختلافنظر است. تعداد حاضران را ده هزار نفر،[۹] دوازده هزار نفر،[۱۰] هفده هزار نفر،[۱۱] هفتاد هزار نفر[۱۲] و ۱۲۰هزار نفر[۱۳] گفتهاند. برخی با توجه به گنجایش جمیعت در فضای غدیر خم، جمعیت مدینه در سال دهم هجری، در نظر گرفتن جمعیت حاضر در مکه در حجة الوداع، گزارش مبنی بر حضور ده هزار نفر در غدیر خم را مستندتر دانستهاند.[۱۴] . عمر بن خطاب،[۱۵] عثمان بن عفان،[۱۶] عایشه بنت ابوبکر،[۱۷] سلمان فارسی،[۱۸] ابوذر غفاری،[۱۹] زبیر بن عوام،[۲۰] جابر بن عبدالله انصاری،[۲۱] عباس بن عبدالمطلب،[۲۲] ابوهریره[۲۳] از صحابهای بودند که در واقعه غدیر حاضر بوده و آن را بدون واسطه نقل کردهاند. واقعه غدیر در منابع شیعه و سنی نقل شده است. برخی از فرازهای خطبه غدیر مانند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» متواتر است.[۲۴]
پیامبر و امیرالمؤمنین علیهماالسلام بر فراز منبر
انتظار مردم به پایان رسید. ابتدا منادی حضرت ندای نماز جماعت داد، و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند. بعد از آن مردم ناظر بودند که پیامبر صلی الله علیه و آله بر فراز آن منبر ایستادند و امیرالمومنین علیه السلام را فراخواندند و به ایشان دستور دادند بالای منبر بیایند و در سمت راستشان بایستند. قبل از شروع خطبه، امیرالمؤمنین علیه السلام یک پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ایستاده بودند. سپس آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعیت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملاً جمع شوند. پس از آماده شدن مردم، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند.
ایراد خطبه
پیامبر(ص) پس از ادای نماز ظهر، خطبهای ایراد کرد که به خطبه غدیر مشهور شد و در ضمن آن فرمود: حمد و ستایش مخصوص خداوند است و از او یاری میخواهیم و به او ایمان داریم و از شر نفسهایمان و زشتیهای کردارمان، به او پناه میبریم... خداوند لطیف و خبیر مرا خبر داد که من به زودی (به سوی او) فرا خوانده میشوم و (دعوت او را) اجابت خواهم نمود... من پیش از شما در کنار حوض (حوض کوثر) حاضر میگردم و شما در کنار آن بر من وارد میگردید، پس بنگرید که پس از من چگونه درباره ثقلین رفتار میکنید؛ ثقل اکبر کتاب خداست... و ثقل دیگر، عترت من است...» سپس رسول خدا(ص)، دست علی(ع) را بلند نمود تا مردم او را ببینند و فرمود: «ای مردم، آیا من از خود شما، به ولایت {سرپرستی}شما سزاوارتر نیستم؟ مردم پاسخ دادند: آری، ای رسول خدا. حضرت فرمود: خداوند ولی من است و من ولی مؤمنینام و من به خود شما، به ولایت {سرپرستی}شما سزاوار ترم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.» رسول خدا ص سه بار این جمله (مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ) را تکرار کرد و فرمود: «خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن میدارد و یاری نما هر کسی را که او را یاری مینماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا میگذارد.»(اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ) سپس خطاب به مردم فرمود: «حاضران این پیام را به غایبان برسانند.» [۶]
دو اقدام پیامبر بر فراز منبر
در اثناء خطبه، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دو اقدام عملی بر فراز منبر انجام دادند که بسیار جالب توجه بود: ۱- علی علیه السلام بر فراز دست پیامبر اکرم ، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پس از مقدمه چینی و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، برای آن که تا آخر روزگار راه هرگونه شک و شبهه بسته باشد و هر تلاشی در این راه در نطفه خنثی شود، ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند، و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند. بدین ترتیب که ابتدا فرمودند: باطن قرآن و تفسیر آن را برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که من دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته او را بالا می برم. بعد از آن، حضرت گفته خود را عملی کردند و بازوی علی بن ابی طالب علیه السلام را گرفتند. در این هنگام امیرالمؤمنین علیه السلام دست خود را به سمت صورت حضرت باز کردند تا آن که دست های هر دویشان به سوی آسمان قرار گرفت. سپس پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم امیرالمومنین علیه السلام را از جا بلند کردند تا حدی که پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند، که تا آن روز دیده نشده بود. در این حال فرمودند: هر کس من مولی و صاحب اختیار اویم این علی مولی و صاحب اختیار اوست. ۲- بیعت با قلب ها و زبان هاا ، اقدام دیگر حضرت آن بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد آن جمعیت انبوه، از طرفی غیر ممکن بود و از سوی دیگر امکان داشت افراد به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نیابند و در نتیجه نتوان التزام عملی و گواهی قانونی از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: ای مردم، چون با یک کف دست و با این وقت کم و با این سیل جمعیت، امکان بیعت برای همه وجود ندارد، پس شما همگی این سخنی را که من می گویم تکرار کنید و بگویید: ما فرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم، و با قلب و جان و زبان و دست مان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم... عهد و پیمان در این باره برای ایشان از ما، از قلب ها و جان ها و زبان ها و ضمایر و دستمان گرفته شد. هر کس به دستش توانست و گرنه با زبانش بدان اقرار کرده است. پیداست که حضرت، عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند، بلکه همه به آن چه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند. وقتی کلام پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایان یافت همه مردم سخن او را تکرار کردند و بدین وسیله بیعت عمومی گرفته شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
آیات نازله درباره غدیر
طبق نظر مفسران شیعه[۲۵] و سنی،[۲۶] چند آیه در قرآن درباره ماجرای غدیر در حجةالوداع نازل شده است: الیوم أکملت لکم دینکم و أتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً؛ امروز، دینتان را برای شما کامل و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.» [۲۷] که به آیه اکمال معروف است. یا أیها الرسول بلغ ما أنزل الیک من ربّک فان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس؛ ای پیامبر، آنچه را از ناحیه پروردگارت به تو نازل شد، ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، اصلاً پیغام پروردگار را نرساندی و خدا تو را از (شر) مردم، نگه میدارد.» [۲۸] این آیه به آیه تبلیغ مشهور است. سأل سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع»[۲۹] پس از آنکه پیامبر، ولایت علی ع را به مردم اعلان کرد نعمان بن حارث فهری با حالت اعتراض به پیامبر گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی، ما هم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولیّ(سرپرست) ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بوده، یا از سوی خدا؟ وقتی پیامبر به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و او را درجا کشت و این آیه نازل شد.[۳۰]
نزول آیه اکمال
هنوز جمعیت متفرق نشده بودند که دوباره جبرئیل نازل شد و از جانب خداوند، آیه سوم سوره مائده نازل کرد که به آیه اکمال مشهور است. در بخشی از آیه آمده است: «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دیناً؛ امروز دین شما را کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برای شما پسندیدم.»
تبریک به امام علی(ع)
در این هنگام، مردم به امام علی ع تهنیت گفتند. از جمله کسانی که پیشاپیش سایر صحابه، به امام علی(ع) تهنیت گفتند، عمر بود. او پیوسته خطاب به امیرمؤمنان(ع) میگفت: بر تو گوارا باد! ای پسر ابوطالب!، تو مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمان گشتی.[۷] . پیامبر(ص) نیز دستور داد خیمهای برای علی(ع) برپا کردند و به مسلمانان فرمان داد دسته دسته خدمت ایشان برسند و به عنوان امیرمؤمنان به او سلام دهند و همه مردم حتی همسران پیامبر ص و همسران مسلمانان، دستور پیامبر(ص) را عملی ساختند.[۸] .
بیعت مردان
پس از پایان خطبه، مردم رو به سوی پیامبر و امیرالمؤمنین صلوات الله علیهما آورند، و با ایشان به عنوان بیعت دست می دادند و هم به پیامبر و هم به امیرالمؤمنین علیهماالسلام تبریک و تهنیت می گفتند، و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم هم می فرمودند: اَلحمدللَّه الذی فضّلنا على جمیع العالمین. عبارت تاریخ چنین است: پس از اتمام خطبه، صدای مردم بلند شد که: آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دست مان اطاعت می کنیم. بعد به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الله علیهما و آله ازدحام کردند و برای بیعت سبقت می گرفتند و با ایشان دست بیعت می دادند. برای آن که رسمیت مسئله محکمتر شود، و آن جمعیت انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند، پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا دو خیمه بر پا شود. یکی را مخصوص خودشان قرار دادند تا در آن جلوس نمایند و امر کردند تا مردم جمع شوند. پس از آن مردم دسته دسته در خیمه پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم حضور می یافتند و با آن حضرت بیعت نموده و به او تبریک و تهنیت می گفتند. سپس در خیمه مخصوص امیرالمومنین علیه السلام حاضر می شدند و به عنوان امام و خلیفه بعد از پیامبرشان با او بیعت می کردند و به عنوان امیرالمومنین بر او سلام می کردند و این مقام والا را به آن حضرت تبریک و تهنیت می گفتند. نکته قابل توجهی که در هیچ یک از پیروزی های پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم – چه در جنگ ها و چه سایر مناسبت ها و حتی فتح مکه – سراغ نداریم، این است که حضرت در روز غدیر مکرر می فرمود: به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. و این نشانه فتح بزرگ و در هم شکستن کامل سنگرهای کفر و نفاق است. برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت، و این مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند. اما اولین کسانی که در غدیر با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند همان هایی بودند که زودتر از همه آن را شکستند و پیش از همه پیمان خود را زیر پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه و زبیر، که بعد از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم یکی پس از دیگری رو در روی امیرالمؤمنین علیه السلام ایستادند. جالبتر این که عمر هنگام بیعت این کلمات را بر زبان می راند: افتخار برایت باد، گوارایت باد ای پسر ابی طالب، خوشا به حالت ای اباالحسن، اکنون تو مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شده ای! نکته دیگری که بار دیگر چهره دو رویان را روشن ساخت این بود که پس از امر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم همه مردم بدون چون و چرا با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت می کردند، ولی ابوبکر و عمر با آن که پیش از همه خود را برای بیعت به میان انداخته بودند قبل از بیعت به صورت اعتراض گفتند: آیا این امر از طرف خداوند است یا از طرف رسولش (یعنی: از جانب خود می گویی)؟ حضرت فرمودند: از طرف خدا و رسولش است، و نیز فرمودند: آری حق است از طرف خدا و رسولش که علی امیرالمؤمنین است.
بیعت زنان
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دستور دادند تا ظرف آبی آوردند، و پرده ای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد، تا زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و قرار دادن امیرالمومنین علیه السلام دستشان را در سوی دیگر با حضرت بیعت کنند؛ به این صورت بیعت زنان هم انجام گرفت. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند، و این دستور را درباره همسران خویش مؤکد داشتند. یادآور می شود که بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه علیهاالسلام از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در آن مراسم حضور داشتند.
عمامه سحاب
پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: عمامه تاج عرب است. خود امیرالمومنین در این باره چنین فرموده اند: پیامبر در روز غدیرخم عمامه ای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: خداوند در روز بدر و حنین، مرا بوسیله ملائکه ای که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود.
گذاشتن عمامه بر سر علی علیه السلام:
دلیل دیگر بر این ادعا، گذاشتن عمامه به دست پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بر سر حضرت على علیه السّلام در روز غدیر است که در تاریخ آمده است. ابن قیم جوزیه، نقل مىکند: «براى رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله عمامهاى بود به نام سحاب، که بر سر على علیه السّلام قرار داد. عبد الاعلى بن عدى بهرانى، نقل مىکند: «رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم در روز غدیر، على علیه السّلام را خواست و عمامهاى بر سر او نهاد».[۱۰] مسلم نقل مىکند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آن عمامه را در ایام خاص، همانند روز فتح مکه بر سر مىگذاشت». محب الدین طبرى از عبد الاعلى بن عدى بهرانى نقل مىکند که گفت: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز غدیر خم على علیه السّلام را خواست و بر سر او عمامهاى پیچید و دنبال آن را بر پشتش انداخت. عدهاى از علماى اهل سنت حدیث تاجگذارى حضرت على علیه السّلام را نقل کردهاند امثال: ابو داود طیالسى، ابن ابى شیبه، احمد بن حسین بن على بیهقى، ابراهیم بن محمد حموینى، محمد بن یوسف زرندى، على بن محمد معروف به ابن صباغ مالکى، جلال الدین سیوطى، متقى هندى و...[۱۱]
تبریک به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله:
مطابق برخى از روایات، پیامبر صلّى اللّه علیه و آله بعد از واقعۀ غدیر و تمام شدن خطبهاش به مردم امر کرد تا به او تهنیت و تبریک بگویند. بنا بر نقل حافظ ابو سعید نیشابورى (م، ۴۰۷ ق) در کتاب «شرف المصطفى» به سندش از براء بن عازب و ابو سعید خدری نقل مىکند که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «هنّئونى هنّئونى، انّ اللّه تعالى خصّنى بالنبوّة، و خصّ اهل بیتى بالإمامة»؛ «مرا تبریک بگویید، مرا تبریک بگویید، زیرا خداوند متعال مرا به نبوت و اهل بیت مرا به امامت اختصاص داد.» عمر بن خطاب در همین وقت جلو آمد و به حضرت على علیه السّلام تبریک گفت.
دعای اللهم انصر من نصره در روز غدیر
بنابر آنچه در تاریخ آمده است رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در غدیر خم فرموده: «اللهم من انصر من نصره واخذل من خذله؛ خدایا! یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن کسی که علی را خوار کند». برخی ادعا کردهاند از آنجا که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مستجاب الدعوة است و هر دعائی از آن حضرت به استجابت میرسد و این دعا به اجابت نرسیده و کسانی که با علی جنگیدهاند، مغلوب نشدهاند و علی علیهالسّلام نیز پیروز نشده است؛ بنابراین اصل دعای پیامبر دروغ است. این مقاله به بررسی این شبهه میپردازد.
شعر غدیر
بخش دیگری از مراسم پر شور غدیر، درخواست حسان بن ثابت بود که به حضرت عرض کرد: یا رسول الله، اجازه می فرمایید شعری را که درباره علی بن ابی طالب (به مناسبت این واقعه عظیم) سروده ام بخوانم؟ حضرت فرمودند: بخوان به برکت خداوند. حسان گفت: ای بزرگان قریش، سخن مرا به گواهی و امضای پیامبر گوش کنید. و سپس اشعاری را خواند که به عنوان یک سند تاریخی از غدیر ثبت شد و به یادگار ماند. ذیلاً متن عربی شعر حسان و سپس ترجمه آن را معنی آوریم: أَلَمْ تَعْلَمُوا أَنَّ النَّبِی مُحَمَّداً - لَدَى دَوْحِ خُمٍّ حِینَ قَامَ مُنَادِیاً - وَ قَدْ جَاءَهُ جِبْرِیلُ مِنْ عِنْدِ رَبِّهِ - بِأَنَّک مَعْصُومٌ فَلَا تَک وَانِیاً - وَ بَلِّغْهُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ رَبُّهُمْ - وَ إِنْ أَنْتَ لَمْ تَفْعَلْ وَ حَاذَرْتَ بَاغِیاً - عَلَیک فَمَا بَلَّغْتَهُمْ عَنْ إِلَهِهِمْ رِسَالَتَهُ - إِنْ کنْتَ تَخْشَى الْأَعَادِیا - فَقَامَ بِهِ إِذْ ذَاک رَافِعُ کفِّهِ - بِیمْنَى یدَیهِ مُعْلِنَ الصَّوْتِ عَالِیاً - فَقَالَ لَهُمْ مَنْ کنْتُ مَوْلَاهُ مِنْکمْ - وَ کانَ لِقَوْلِی حَافِظاً لَیسَ نَاسِیاً - فَمَوْلَاهُ مِنْ بَعْدِی عَلِی وَ إِنَّنِی - بِهِ لَکمْ دُونَ الْبَرِیةِ رَاضِیاً - فَیا رَبِّ مَنْ وَالَى عَلِیاً فَوَالِهِ - وَ کنْ لِلَّذِی عَادَى عَلِیاً مُعَادِیاً - وَ یا رَبِّ فَانْصُرْ نَاصِرِیهِ لِنَصْرِهِمْ - إِمَامَ الْهُدَى کالْبَدْرِ یجْلُو الدَّیاجِیا - وَ یا رَبِّ فَاخْذُلْ خَاذِلِیهِ وَ کنْ لَهُمْ - إِذَا وُقِفُوا یوْمَ الْحِسَابِ مُکافِیا . آیا نمی دانید که محمد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد، و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود، و آن چه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان، و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی رسالت پروردگارشان را نرسانده ای. در این جا بود که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم دست علی علیه السلام را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: هر کس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا بیاد می سپارد و فراموش نمی کند، مولای او بعد از من علی است، و من فقط به او – نه به دیگری – به عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا هر کس علی را دوست بدارد او را دوست بدار، و هر کس با علی دشمنی کند او را دشمن بدار. پروردگارا یاری کنندگان او را یاری فرما به خاطر نصرتشان امام هدایت کننده ای را که در تاریکی ها مانند ماه شب چهارده روشنی می بخشد. پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می ایستند خودت جزا بده.
معجزه غدیر، امضای الهی
واقعه عجیبی که به عنوان یک معجزه، امضای الهی را بر خط پایان غدیر ثبت کرد جریان حارث فهری بود. در آخرین ساعات از روز سوم، او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم آمد و گفت: ای محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ای یا از پیش خود گفتی؟ و آیا این علی بن ابی طالب که گفتی من کنت مولاه فعلی مولاه... از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟ آن حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند: خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمی کنم. حارث گفت: خدایا اگر آن چه محمد می گوید حق و از جانب توست سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست. و در روایت دیگر چنین است: خدایا، اگر محمد در آن چه می گوید صادق و راستگو است شعله ای از آتش بر ما بفرست. همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از دبرش خارج گردید و همان جا او را هلاک کرد. در روایت دیگر آمده: ابر غلیظی ظاهر شد و رعد و برقی بوجود آمد و صاعقه ای رخ داد و آتشی فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانید. بعد از این جریان، آیه «سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ * لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ» سوره معارج، ۱-۲نازل شد. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آری و با این معجزه، بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحی سرچشمه گرفته و یک فرمان الهی است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
مفاد خطابه غدیر
سخنرانى پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر با شیوه ى خاص آن که دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده مى شدند حدود یک ساعت طول کشید. این بیانات حضرت در یازده بخش قابل ترسیم است: در اولین بخش سخن، آن حضرت حمد و ثناى الهى بجا آورده و صفات قدرت و رحمت حق تعالى را ذکر فرمودند و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند. در بخش دوم تصریح فرمودند که باید فرمان مهمى درباره ى امام على علیه السلام ابلاغ کنم وگرنه رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب خدا دارم. در سومین بخش، آن حضرت امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرین روز دنیا با عمومیت ولایت آنان بر همه ى انسانها و در طول زمانها و در همه ى مکانها و نفوذ کلماتشان در جمیع امور اعلام فرمودند. در بخش چهارم خطبه، پیامبر صلى الله علیه و آله بازوان امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند کردند و در این حال فرمودند: «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ هر کس من مولا و سرپرست اویم این علی مولای اوست. خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن میدارد، و یاری نما هر کسی را که او را یاری می نماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا میگذارد». سپس کمال دین را با ولایت ائمه علیهم السلام اعلام فرمودند. در بخش پنجم، حضرت صریحاً فرمودند: «هر کس از ولایت ائمه علیهم السلام سرباز زند اعمال نیکش سقوط مى کند و در جهنم خواهد بود». بعد از آن شمه اى از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام را متذکر شدند. در مرحله ششم، پیامبر صلى الله علیه و آله با تلاوت آیاتى از قرآن در رابطه با عذاب الهى و لعن دشمنان دین، فرمودند: «منظور از این آیات عده اى از اصحاب من هستند که مأمور به چشمپوشى از آنان هستم، ولى بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده و اغماض نسبت به آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست». سپس بیزارى خود را از گمراهکنندگان امت اعلام فرمودند و اشاره اى هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» و غاصبین مقام امامت نمودند. در بخش هفتم، حضرت تکیه ى سخن را بر اثراتِ ولایت اهل بیت علیهم السلام قرار داده فرمودند: «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت هستند.» سپس آیاتى درباره ى اهل بهشت را به پیروان آل محمد علیهم السلام و آیاتى درباره ى اهل جهنم را به دشمنان آل محمد علیهم السلام تفسیر فرمودند. در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره ى حضرت مهدى علیه السلام فرمودند و آینده اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجلاللَّه فرجه را به جهانیان مژده دادند. در بخش نهم مردم را به بیعت با خود و سپس با على علیه السلام دعوت نمودند و آن را از طرف خدواند و بیعت با حق تعالى دانستند. در دهمین بخش، پیامبر صلى الله علیه و آله درباره ى کیفیت بیان احکام الهى در آینده ى مسلمین فرمودند: چون بیان همه ى حلالها و حرامها توسط من امکان ندارد، با بیعتى که درباره ى امامان علیهم السلام از شما مى گیرم حلال و حرام را تا روز قیامت بیان کرده ام، یعنى بیان ایشان در حکم بیان من است. بالاترین امر به معروف و نهى از منکر را نیز، تبلیغ پیام غدیر درباره ى اطاعت از امامان علیهم السلام و نهى از مخالفتشان دانستند. در آخرین مرحله ى خطابه، بیعتِ لسانى انجام شد و حضرت فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست از زبانهاى شما اقرار بگیرم». سپس مطلبى را که خلاصه ى آن اطاعت از دوازده امام علیهم السلام و عهد و پیمان بر ثابتقدم بودن و بر رساندن پیام غدیر به نسلهاى آینده و غائبان از غدیر بود براى مردم گفتند و مردم آن را تکرار کردند. کلمات نهایى پیامبر صلى الله علیه و آله دعا براى اقرارکنندگان و نفرین بر منکرین اوامرش بود و با حمد و سپاس خداوند خطابه را به پایان رساندند.
گزارشی از متن خطبه
گفته شده مطلب اصلی خطبه غدیر درباره اعلام امامت و ولایت امامان است و بقیه خطبه توضیحاتی درباره آن و مطالب دیگری همچون نماز، زکات و حج است.[۹] نکات شاخص خطبه غدیر را چنین گفتهاند: شاهد گرفتن پیامبر(ص)، خداوند و مردم را بر تبلیغ رسالتش، تأکید بر امامت دوازده امام، تأکید بر تغییرنکردن احکام حلال و حرام و تبیین آنها توسط امامان ع ، تفسیر برخی آیات به اهلبیت و اشاره به منافقین و اقدامات گذشته و آینده آنها.[۱۰] حمد و ثنای الهی و اشاره به صفات خدا، امر الهی برای ابلاغ امری مهم و نزول آیه تبلیغ. درخواست پیامبر از خداوند برای معافداشتن او از این تبلیغ به سبب ترس از فتنه منافقان و نزول چند باره جبرئیل برای این تبلیغ و وعده الهی برای مصون داشتن پیامبرش از فتنهٔ مردم. اعلان اینکه این آخرین حضور پیامبر در چنین جمعی است و امامت امت تا قیامت بر عهده علی علیهالسلام و فرزندان اوست. حرام محمد تا قیامت حرام است و حلالش تا قیامت حلال. بیان مراتب علم و فضیلت امام علی ع . انکار ولایت امام علی ع گناهی نابخشودنی است. شک کننده در گفتار پیامبر یا شک کننده در هریک از امامان، همانند کفار جاهلیت خواهد بود. بیان جملهٔ تاریخی مَن کُنتُ مَولاهُ فهذا علی مَولاهُ. {حدیث غدیر} . بیان مجدد حدیث ثقلین و جایگاه قرآن و اهل بیت در کنار هم. تأکید بر وصایت و خلافت و جانشینی علی علیهالسلام. دعا در حق دوستان امام و نفرین بر دشمنانش: اَللهمَّ والِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ. نزول جبرئیل و اعلام اکمال دین. تأکید بر جایگاه امامت و بیمدادن مردم از حسدبردن به امام. اشاره به کارشکنیهای منافقان. بیان ختم امامت در مهدی قائم از فرزندان علی ع . برحذر داشتن مردم از تبعیت از امامان دروغین پس از پیامبر. امر به حاضران در رساندن پیام غدیر به دیگران. سفارش مردم به دوستی با اهل بیت و دشمنی با دشمنانشان. شمارش فضایل و مناقب و ابعاد شخصیت امام علی(ع) با حدود۲۰۰ فضیلت. حدود بیست جمله در وصف امام مهدی عج و حکومتش. بالاترین معروف، فهم کلام پیامبر در غدیر و رساندن آن به دیگران است. سفارش بیعت و سلام بر امام علی(ع) با لقب امیرالمؤمنین . بیان فضایلی دیگر از امام علی(ع) و امر به بیعت رسمی افراد با ایشان به عنوان امام و جانشین پیامبر.[۱۱]
منابع خطبه غدیر
خطبه غدیر از سه طریق از پیامبر ص نقل شده است: امام باقر ع ،[۱۲] حذیفة بن یمان[۱۳] و زید بن ارقم.[۱۴] متن خطبه غدیر در کتابهایی همچون روضة الواعظین،[۱۵] الاحتجاج،[۱۶] الیقین،[۱۷] نزهة الکرام،[۱۸] العُدَدُ القَویة، التحصین، الصراط المستقیم و نهج الایمان نقل شده است. خطبه غدیر با اختلاف در برخی جزئیات و عبارتها در منابع متعدد شیعی و اهل سنت نقل شده است. در بسیاری از منابع، متن کامل خطبه نیامده است و نویسندگان به نقل فرازی اکتفا کردهاند که در آن امام علی به عنوان مولای مسلمانان معرفی شده است. از جمله منابع شیعی عبارتند از: اثبات الهداة،[۱۹] احقاق الحق،[۲۰]الاختصاص،[۲۱]البرهان،[۲۲] المناقب،[۲۳]بحار الانوار،[۲۴] معانی الاخبار،[۲۵]العمدة،[۲۶] الامالی،[۲۷] علل الشرائع،[۲۸] عیون اخبار الرضا،[۲۹] کشف الغمة،[۳۰]مستدرک الوسائل،[۳۱]امالی،[۳۲] تبیان[۳۳] تفسیر عیاشی[۳۴] تفسیر قمی[۳۵]الجواهر السنیة.[۳۶] . در کتابهای اهلسنت همچون الاستیعاب[۳۷] انساب الاشراف،[۳۸] تاریخ الکبیر بخاری،[۳۹] نظم درر السمطین،[۴۰] ینابیع المودة،[۴۱] تذکرة الخواص،[۴۲] مسند ابن حنبل،[۴۳]المناقب (ابن مغازلی)،[۴۴]المناقب (خوارزمی)،[۴۵]المستدرک علی الصحیحین،[۴۶] الطبقات الکبری،[۴۷]سنن ابن ماجة،[۴۸] فرائد السمطین،[۴۹] الفصول المهمة،[۵۰] سنن النسائی،[۵۱] شرح نهج البلاغة،[۵۲] شواهد التنزیل،[۵۳] صحیح مسلم،[۵۴] تفسیر فخر رازی[۵۵] خصائص النسائی[۵۶] روح المعانی،[۵۷] و سنن الترمذی[۵۸] نیز به آن اشاره شده است.
آیات مرتبط با واقعه غدیر
يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» سوره مائده، ۶۷ اى فرستاده ما آنچه را از ناحیه پروردگار به تو نازل شده برسان که اگر چنین نکنى اصلا رسالتی که پروردگار بر دوش تو گذاشته را انجام ندادهای و خدا تو را از (شر) مردم نگه مى دارد زیرا خدا کافران را هدایت نمى فرماید (به مقاصدشان نمى رساند . منابع شیعه و همچنین روایاتی که در بسیاری از منابع اهل سنت[۱۲] نقل گردیده تصریح دارند که این آیه در حجة الوداع و در بین راه مکه و مدینه نازل شده است و پیامی که پیامبر به موجب این آیه مامور به ابلاغ آن گردید ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام بوده است.
آیه تبلیغ
آیه 67 سوره مائده را «آیه تبلیغ» نامیدهاند. این آیه یکی از سه آیهای است که مستقیماً در رابطه با واقعه غدیر بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل گردیده است. مطابق منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت،[۱] پیامی که پیامبر اکرم به موجب این آیه مأمور به ابلاغ آن گردید، ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام بوده است. يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ. ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. [5–67]
سبب نزول آیه تبلیغ
به طورى كه در كتب سيره و حديث و تفسير آمده است، پيامبر اسلام در سال آخر عمر پربار خود، همراه با كاروان بزرگى از مسلمانان به سفر حج رفت و پس از انجام مناسك حج با همراهان خود، مكه را به قصد مدينه ترك كرد. هنگامى كه كاروان به سرزمين «رابغ» در سه ميلى «جحفه» رسيد، در كنار بركهاى كه به «غدير خم» معروف بود فرشته وحى بر پيامبر نازل شد و اين آيه را آورد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» -سوره مائده/ 67 اى پيامبر آنچه را كه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، برسان و اگر نرسانى، پيام او را ابلاغ نكرده اى و خداوند تو را از مردم حفظ مىكند همانا خدا گروه كافر را هدايت نمى كند. از لحن آيه معلوم بود كه پيامبر صلی الله علیه وآله به رساندن پيام بسيار مهمى به مردم مأموريت يافته است، پيامى كه رسول خدا از رساندن آن به مردم بيم داشت و مى ترسيد كه مردم عكس العمل نامطلوبى نشان بدهند. آن پيام مهم اين بود كه پيامبر بايد جانشينى براى خود تعيين كند و بدون تعيين جانشين رسالت او كامل نمى شود و او از جانب خداوند مأموريت داشت كه على بن ابى طالب را به جانشينى خود تعيين كند. پيامبر خدا براى اجراى دستور خدا، فرمان داد كه كاروان يكصد و بيست هزار نفرى مسلمانان از حركت باز ايستد؛ كسانى كه در جلو كاروان بودند ايستادند و آنها كه در عقب بودند به آنها پيوستند. ظهر روز پنجشنبه هيجدهم ماه ذی الحجه سال دهم هجرت بود و هوا به شدت گرم بود مردم قسمتى از رداى خود را بر سر كشيدند و قسمتى را زيرانداز كردند و چادرى را سايبان پيامبر قرار دادند و پيامبر همراه با جمعيت نماز ظهر را خواند. سپس روى نقطه بلندى كه از جهاز شتران ساخته بودند رفت و با صداى بلند خطبهاى خواند و نزديك شدن مرگ خود را به مردم خبر داد و سفارشهايى كرد. آنگاه در برابر ديدگان آن جمعيت انبوه، دست على بن ابى طالب را گرفت و او را بالا برد، به طورى كه زير بغل پيامبر نمايان شد. در اين حال فرمود: «ايها الناس من كنتُ مولاه فهذا على مولاه، اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصُر من نصره و اخذُل من خذله...» اى مردم هر كس را كه من رهبر او هستم اين على رهبر اوست. خدايا هر كس او را دوست بدارد دوستش بدار و هر كس او را دشمن بدارد، دشمنش بدار و هر كس او را يارى كند، ياريش بنما و هر كس او را خوار سازد، خوارش كن. پس از اين مراسم، مردم گروه گروه مى آمدند و به على بن ابى طالب علیه السلام تبريك مى گفتند و از جمله عمر بن خطاب به او تبريك گفت و او را رهبر و مولاى خود خواند. در همين زمان بود كه آيه ديگرى نازل شد و كامل شدن دين اسلام را اعلام نمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» [۲] امروز دينتان را بر شما كامل كردم و نعمت خود را بر شما به پايان رساندم و اسلام را به عنوان دين بر شما پسنديدم.در اين موقع تكبير پيامبر اسلام بلند شد و فرمود: خدا را سپاسگزارم كه دين خود را كامل كرد و نعمت خود را به پايان رسانيد.
حسان بن ثابت كه خود در آن مراسم حضور داشت، با كسب اجازه از پيامبر اشعارى سرود كه چند بيت آن چنین است: فقال له قُم يا علىّ فانّنى- رضيتُك من بعدى اماماً و هادياً - فمن كنتُ مولاه فهذا وليّه - فكونوا له أنصار صدق مُوالياً - هناك دعا اللّهم والِ وليه - و كن للذى عادا علياً مُعادياً[۳] .
پیام آیه
اگر این پیام در سالهای اول بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله در مکه، نازل شده بود، البته به طور آشکار می فهمیدیم که پیامبر از این می ترسیده است که جامعه بتپرست در مقابل او بایستند و یکتاپرستی و نفی بت پرستی را رد کنند، ولی این آیه از آیات سوره مائده است که سوره ای مدنی است. و اگر در آغاز دوران هجرت نازل شده بود، باز هم حق داشتیم تصور کنیم که محتوای پیام، امر به نماز یا زکات و یا روزه است که پیامبر صلی الله علیه وآله می ترسید بر مردم سنگین باشد و یا دستور به جهاد با بتپرستان سرسخت است، و پیامبر می ترسیده است که مبادا مسلمانان تحمل نکنند. ولیکن سوره مائده در سال دهم هجری، پس از این که تمام واجبات الهی نازل شده بود و بعد از این که مسلمانان دهها جنگ را، بر ضد بتپرستان و دیگر مخالفان، پشت سر نهاده بودند و کار اسلام بالا گرفته و در سراسر شبه جزیره عربستان استوار شده بود، نازل شده است. از عایشه و عبدالله بن عمر روایت شده که سوره مائده آخرین سوره ای است که نازل شده است[۴] و این مطلب که سوره مائده مشتمل بر آیه اکمال دین است، روایت مزبور را تایید می کند: «امروز برای شما دینتان را کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم». و این آیه مبارکه در حجة الوداع در حالی نازل شد که پیامبر صلی الله علیه وآله در محل عرفه بود همان طوری که روایت مسلم و بخاری از عمر گواه بر آن است[۵] و نیز روایت شده است که این آیه موقعی نازل شد که پیامبر صلی الله علیه وآله از حجة الوداع تاریخی خود برگشته بود و در توقفگاه خویش در غدیر خم بود، همان طوری که روایات زیادی که پس از این بعضی از آنها ذکر خواهد شد، دلالت بر آن دارند. و از این مطالب درک می کنیم محتوای پیامی که پیامبر صلی الله علیه وآله ابلاغ آن را به مردم تاخیر انداخته بود، فرمان اعلان اصل توحید و واجبی از واجبات عبادی و دستور به مبارزه با بتپرستان و یا اهل کتاب نبوده است، بلکه فرمانی مربوط به سیاست داخلی دولت و حکومت بوده است. و اگر ما خاطرنشان کردیم که سوره مائده در ایام حجة الوداع و بعد از آن نازل شده است -همان طوری که روایت حاکم، بخاری و مسلم دلالت بر آن دارند- و یادآور شدیم که پیامبر صلی الله علیه وآله در حالی که از حجة الوداع برمی گشت ولایت علی بن ابیطالب علیهالسلام را در غدیر خم اعلان فرمود، برای ما آسان است چنین نتیجهگیری کنیم که معنی آن پیام، دستور بر اعلان ولایت حضرت علی علیهالسلام بوده است. توضیح مطلب اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله موقعی که دستور یافت تا اعلان کند که علی علیهالسلام زمامدار این امت است، از اختلاف پیروان خود و از این که گمان کنند او به خاطر خویشاوندی و نزدیکی این مقام را به علی بخشیده است، هراسناک بود. پس آیه تبلیغ نازل شد و او را مأمور کرد تا آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ابلاغ کند و به او هشدار داد که اگر آن کار را نکند، در حقیقت به وظیفه خود به عنوان یک پیامبر صلی الله علیه وآله قیام نکرده است و نیز به او وعده داد که خداوند او را از شرّ مردمی که از آنها می ترسد حفظ خواهد کرد. و پیامبر صلی الله علیه وآله پس از دریافت این دستور اکید، در محل غدیر خم توقف کرد تا آنچه را که به او ماموریت داده شده بود درباره علی علیهالسلام اعلان کند. و هرگاه مقصود آیه مبارکه همین باشد، روشن می شود که هدف پیامبر از اعلام غدیر همان رهبری دینی و دنیوی علی علیهالسلام برای مسلمانان مطابق رهبری شخص پیامبر صلی الله علیه وآله بوده است و اگر محتوای ابلاغ پیامبر کمتر از جریان کار علی علیهالسلام بود، نباید از اختلاف مردم درباره آن می ترسید و نباید دستور اکید توأم با هشدار نازل می شد. و کسانی از مردم مکه و دیگران که چشم طمع به ریاست داشتند، از این که علی علیهالسلام صاحب هر نوع مقامی می شد، تا وقتی که آن مقام ریاست عمومی در دنیا و آخرت نبود، ناراحت نمی شدند. البته این که خداوند دستور تبلیغ می دهد، دلیل بر آن است که خداوند خواسته است تا برای بندگی مسلمانان رهبری تأمین کند که اگر در زیر پرچم او حرکت کنند، گمراه نشوند و آن مقام، رهبری علی علیهالسلام بزرگ خاندان عترت پاک پیامبر صلی الله علیه وآله بود که جدایی ناپذیر از قرآن و ضامن وحدت و پیشرفت امت است و به منظور امتثال همین دستور الهی بود که پیامبر صلی الله علیه وآله مقابل هزاران فرد ایستاد و آنچه را که باید اعلان کند، اعلان کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
آیه اکمال دین
آیه اکمال بخشی از آیه ۳ سوره مائده است که به خاطر عبارت "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ" در این آیه بدین نام شهرت پیدا نموده است: «...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا...» امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند بنابراین از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما پذیرفتم. این آیه مطابق با شأن نزول بیان شده برای آن، بعد از اتمام خطبۀ پیامبر(ص)، نازل شد.[۱۳] این آیه نشاندهنده ویژگیهایی برای این روز است. از جمله مأیوسشدن کافران از دین اسلام، کاملشدن معارف دین، تمام شدن نعمت خداوند و رضایت خداوند به اینکه اسلام دین نهایی مردم باشد.[۱۴]
آیات 3 و 67 سوره مائده
کلیدواژه: غدیر خم ، ولایت، امامت ، امام علی علیهالسلام، پیامبر صلیاللهعلیهوآله.
پرسش: چرا آیات ۳ [۱] و ۶۷ سوره مائده [۲] . با اینکه مربوط به یک روز هستند، ولی از هم فاصله دارند؟
پاسخ: آیه سوم و آیه شصت و هفتم سوره مائده ارتباط ویژهای با یکدیگر دارند که با توجه به مضمون آنها و جریان تاریخی حادثه غدیر خم و شأن نزول آن آیات و حساس بودن ابلاغ این پیام مهم به مسلمانان، مطلب روشن است؛ اما اینکه چرا این دو آیه که مربوط به یکدیگرند، با فاصله در قرآن آمده است، نکاتی قابل ذکر است. یکی اینکه ترتیب آیات و سورهها براساس تاریخ نازل شدن آنها نبوده است؛ بلکه به صلاح دید و دستور پیامبر بزرگوار اسلام بوده است، دیگر اینکه ممکن است برای جلوگیری از تحریف قرآن و حذف این آیات، آنها را در لابهلای آیات دیگر آوردهاند تا موضوع ولایت و امامت امام علی ـ علیهالسلام ـ مانند اینکه یک شیی نفیس و بسیار گرانبها که در میان چیزهایی که بدان پایه نیستند گذاشته میشود تا جلب توجه ننماید و اینجا نیز موضوع از این قبیل باشد. سوم اینکه ممکن است آمدن آیهای که با آیات قبل و بعدش مرتبط نیست، به جهت تناسب استطرادی باشد؛ یعنی قرآن ضمن بیان کردن یک موضوع، بنا به مصالحی رشته کلام را تغییر داده و به مطلب جدیدی بپردازد و سپس به همان موضوع قبلی بازگردد!
آیات ابتدایی سوره معارج
پس از آنکه پیامبر(ص)، مسئله ولایت علی علیهالسلام را به مردم اعلام کرد، شخصی به نام نعمان بن حارث فهری نزد ایشان آمد و با حالت اعتراض به پیامبر(ص) گفت: ما را به توحید و قبول رسالتت و انجام جهاد و حج و روزه و نماز و زکات امر کردی؛ ماهم قبول کردیم. اما به این مقدار راضی نشدی تا اینکه این جوان را منصوب کردی و او را ولی ما قرار دادی. آیا این اعلام ولایت از ناحیه خودت بود یا از سوی خدا؟ به محض اینکه حضرت به او فرمود که از ناحیه خداوند است، با حالت انکار از خداوند خواست که اگر این حکم از جانب اوست، سنگی از آسمان بر سرش فرود آید. در این هنگام سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و در دم جان باخت. در این هنگام آیات ابتدایی سوره معارج نازل شد:[۱۵] سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ...؛ سؤالکنندهای درخواست عذابی کرد که واقع شد.
احتجاج به غدیر
مناشده امام علی(ع) به واقعه غدیر
امام علی ع ، حضرت فاطمه س ، امام حسن ع و امام حسین ع به واقعه غدیر اشاره کردهاند. امام علی(ع) در اوایل حکومتش در روز رحبه، به منظور دفاع از حق خود و رد بر کسانی که در امر خلافت با او منازعه میکردند، به واقعه غدیر مناشده کرد.[۳۱] همچنین حضرت فاطمه(س) میفرماید: «گویی شما نمیدانید آنچه را که پیامبر در روز غدیرخم فرمود؟ سوگند به خدا، پیامبر در آن روز مقام ولایت و امامت را برای علی مقرر و استوار ساخت، تا رشته طمع شما را نسبت به این مقام قطع کند.» [۳۲]
واقعه غدیر در منابع اسلامی
مرحوم علامه امینى در کتاب «الغدیر» خود نام راویان حدیث غدیر را به ترتیب زمان زندگى آنان ذکر کرده است: در میان اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله ۱۱۰ نفر، در میان تابعین ۸۴ نفر، در میان علماى قرن دوم هجرى ۵۶ نفر، در میان علماى قرن سوم هجرى ۹۲ نفر، در میان علماى قرن چهارم هجرى ۴۳ نفر، در میان علماى قرن پنجم هجرى ۲۴ نفر، در میان علماى قرن ششم هجرى ۲۰ نفر. در میان علماى قرن هفتم هجرى ۲۱ نفر، در میان علماى قرن هشتم هجرى ۱۸ نفر، در میان علماى قرن نهم هجرى ۱۶ نفر، در میان علماى قرن دهم هجرى ۱۴ نفر، در میان علماى قرن یازدهم هجرى ۱۲ نفر، در میان علماى قرن دوازدهم هجرى ۱۳ نفر، در میان علماى قرن سیزدهم هجرى ۱۲ نفر، در میان علماى قرن چهاردهم هجرى ۱۹ نفر. حدیث غدیر در کتب معتبر اهل سنت همچون «سنن ابن ماجه»[۱۶]، «سنن ترمذى»،[۱۷] «مستدرک حاکم نیشابورى»[۱۸] و ... به مضامین مختلف ذکر شده است.
عید غدیر در اسلام
مسلمانان و بهخصوص شیعه همواره روز غدیر را از عیدهای بزرگ میدانند و این روز در میان ایشان به عید غدیر معروف و مشهور است. در سال ۴۸۷ق بیعت با مستعلی بن مستنصر، از حاکمان مصر در روز عید غدیر خم صورت گرفت.[۳۵] همچنین از اهلسنت روایت شده که هر کس روز ۱۸ ذیالحجه را روزه بگیرد، خداوند ثواب روزه شصت ماه را برای او مینویسد.[۳۶] . رسول خدا(ص) فرمود : «روز غدیرخم برترین عیدهای امت من است و آن روزی است که خداوند بزرگ دستور داد که در آن روز، برادرم امام علی(ع) را به عنوان پرچمدار امتم منصوب کنم تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند و آن روزی است که خداوند در آن روز، دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.» [۳۷] . امام صادق ع میفرماید: «روز غدیرخم عید بزرگ خداست. خدا پیامبری مبعوث نکرده، مگر اینکه این روز را عید گرفته و عظمت آن را شناخته و نام این روز در آسمان، روز عهد و پیمان در زمین، روز پیمان محکم و حضور همگانی است.» [۳۸] امام رضا ع فرمود: «روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... اگر مردم ارزش این روز را میدانستند، بیتردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه میکردند.» [۳۹] . حادثه غدیر فقط یک حادثه خاص تاریخی نیست که در زمان خود واقع شده باشد، بلکه تعیین سرنوشت تمام انسانها در طول تاریخ است. به همین جهت، نوشتن و سخن گفتن از غدیر خم در هر زمان و مکانی بی مناسبت نمیباشد. عصاره عالم هستی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم درباره عمومیت غدیر و ابدیت و ماندگاری آن فرمود: «فقولوا باجمعکم...نحن نؤدی ذلک عنک الدانی و القاصی من اولادنا واهالینا ونشهد الله بذلک «وکفی بالله شهیدا» وانت علینا به شهید؛ [۱] [۲] . سپس همگی بگویید... ای رسول خدا! این مطالب خطبه غدیر را] از طرف تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلهایمان میرسانیم، و خدا را بر آن شاهد میگیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت میکند و تو نیز بر این اقرار ما، شاهد هستی.» و در بخش دیگری از خطبه غدیر فرمود: «معاشر الناس انی ادعها امامة و وارثة فی عقبی الی یوم القیامة و قد بلغت ما امرت بتبلیغه حجة علی کل حاضر و غائب و علی کل احد ممن شهد اولم یشهد، ولد اولم یولد فلیبلغ الحاضر الغائب و الوالد الولد الی یوم القیامة؛[۳] [۴] . ای مردم! من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثت در نسل خود تا روز قیامت به ودیعه میسپارم، و من ابلاغ کردم آنچه را مامور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غائب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند، پس حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند.» از جملات فوق به خوبی استفاده میشود که همگان در گفتن و پخش و نشر حدیث و جریان غدیر مسئولاند و تا روز قیامت این وظیفه سنگین بر دوش ولایتمداران خواهد بود؛ چنان که منکران غدیر و ولایت و امامت، منکر یک حادثه و یک خطبه تلقی نمیشوند و همچون ابلیس دشمن سعادت تمام بشریت به حساب میآیند. امام رضا علیهالسّلام فرمود: «مثل المؤمنین فی قبولهم ولاء امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) فی یوم غدیر خم کمثل الملائکة فی سجودهم لآدم و مثل من ابی ولایة امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) یوم الغدیر مثل ابلیس؛ مثل مؤمنین در پذیرش ولایت امیرمؤمنان علیهالسّلام در روز غدیر خم مثل ملائکه در سجودشان برای آدم است و مثل کسی که در روز غدیر از ولایت امیرمؤمنان سر باز زد، مثل شیطان است }که با مخالفت خود با همه ابناء بشر به دشمنی برخاست{..» آنچه در غدیر خم و قبل و بعد از آن اتفاق افتاد، به طور یکجا از یک نفر نقل نشده است، بلکه هر یک از حاضران گوشههایی از آن مراسم را بازگو کرده و بخشی از قضایا را نیز امامان معصوم علیهمالسّلام بیان نمودهاند. و از برخی شیطنتهای منافقان و مخالفان نیز، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) از طریق وحی و علم الهی اطلاع یافته و فقط با عده معدودی چون سلمان و ابوذر و مقداد و حذیفه و عمار در میان گذاشته است. آنچه در پیش رو دارید، تصویر اجمالی و گزارش کلی است از جریان غدیر خم و پشتپردههای آن (قابل تذکر است که در عنوان برخی بخشها و همینطور برخی مطالب از کتاب اسرار غدیر، محمدباقر انصاری، بهره بردهایم.) که در چند بخش به قلم میآید:
زمینهسازی حادثه غدیر
هجرت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از مکه معظمه، نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار میرود. بعد از این هجرت، حضرت سه بار به مکه سفر کردهاند: بار اول در سال هشتم، پس از صلح حدیبیه به عنوان انجام «عمره» وارد مکه شدند؛ بار دوم در سال نهم به عنوان «فتح مکه» وارد این شهر شدند؛ و سومین و آخرین بار بعد از هجرت در سال دهم هجری به عنوان «حجة الوداع» به طور رسمی اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امکان حاضر شوند. در این سفر دو مقصد اساسی در نظر بود، یکی بیان مسائل حج، و دیگری مسئله ولایت و خلافت بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم . پس از اعلان عمومی، مهاجرین و انصار و قبائل اطراف مدینه و مکه و حتی بلاد یمن و غیر آن به سوی مکه سرازیر شدند. جمعیتی حدود یکصد و بیست هزار نفر در مراسم حج شرکت کردند. امیرمؤمنان (علیهالسّلام) هم که قبلا از طرف حضرت به یمن و نجران برای دعوت به اسلام و جمع آوری وجوهات رفته بودند، به همراه دوازده نفر از اهل یمن برای انجام اعمال حج به مکه رسیدند.
با رسیدن ایام حج، در روز نهم ذیالحجه، حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به موقف «عرفات» رفتند و بعد از آن اعمال حج را یکی پس از دیگری انجام دادند، و در هر جا که زمینه فراهم بود، مطالبی بیان میفرمودند:
خطبه پیامبر در منی
در سرزمین منی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) اولین خطابه خود را ایراد فرمودند که در واقع فراهم کردن زمینه «خطبه غدیر» بود. در این خطبه ابتدا به امنیت اجتماعی مسلمین از نظر جان و مال و آبرو اشاره نمودند و سپس به خونهای بناحق ریخته و اموال به غارت رفته در دوران جاهلیت اشاره کردند...، آن گاه مردم را از اختلاف و دشمنی بعد از خود بر حذر داشتند و تصریح فرمودند: «اگر من نباشم، علی بن ابی طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد.» سپس با بیان حدیث ثقلین فرمودند: «عدهای از همین اصحاب من روز قیامت اهل جهنم خواهند بود.[۵]
خطبه مسجد خیف
در روز سوم توقف در منی، بار دیگر دستور فرمودند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. در ابتدای خطبه تاکید فرمودند که گفتههای او را خوب به خاطر بسپارند و حاضران به غائبان برسانند. در این خطبه به اخلاص در عمل و دلسوزی برای امام مسلمین و دوری از تفرقه سفارش نمودند و اعلام کردند که تمام مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهی یکسان میباشند. آن گاه بار دیگر مسئله خلافت را متذکر شدند و حدیث ثقلین را به زبان جاری فرمودند که «من دو چیز گرانبها در میان شما باقی میگذارم که اگر به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ آن دو کتاب خدا و عترتم؛ اهل بیتم، میباشند.» در همین زمان بود که برخی از منافقان و منحرفان احساس خطر کردند و آرام آرام برنامههای خویش را آغاز نمودند.[۶]
اعلان اجتماع در غدیر خم
پس از اتمام حج، بلال حبشی از طرف پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به مردم اعلان کرد: «فردا همه به جز معلولان باید در غدیر خم حاضر باشند.» «غدیر» که قبل از «جحفه» قرار دارد، محل افتراق اهل مدینه و مصر و اهل عراق و اهل نجد بود و آبگیر و درختان کهنسالی در آن وجود داشت. به امر الهی این مکان برای اجتماع انتخاب شد و طبق دستور پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بیش از یکصد و بیست هزار نفر همراه ایشان برای اجتماع در آنجا حرکت کردند، حتی دوازده هزار یمنی که مسیرشان به سمت شمال نبود، تا غدیر همراه آن حضرت آمدند.[۷] [۸] [۹] [۱۰]
کیفیت خطبه غدیر
وقتی جمعیت به غدیر خم رسید، حضرت فرمودند: «ایها الناس اجیبوا داعی الله، انا رسول الله؛ ای مردم! دعوت کننده خدا را اجابت کنید، من فرستاده خدایم.» و این کنایه از آن بود که وقت ابلاغ پیام بس مهمی فرا رسیده است. پس از این دستور، همه مرکبها متوقف و جلو رفتهها باز گشتند. شدت گرما به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشهای از لباس خود را به سرانداخته و گوشهای از آن را زیر پای خود قرار داده بودند، و عدهای از شدت گرما عبای خود را به پایشان پیچیده بودند. از سوی دیگر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) مقداد و سلمان و عمار را فرا خوانده، دستور دادند تا به محل درختان کهنسال رفته آنجا را آماده کنند. آنها خارهای زیر درختان را کندند و آنجا را صاف نمودند و آب و جارو زدند، و در فاصله بین دو درخت، روی شاخهها پارچهای به عنوان سایبان انداختند تا آن محل برای برنامه سه روزه آن حضرت کاملا مساعد شود. سپس با کمک سنگها و جهاز شتران منبری به بلندی قامت آن حضرت ساختند. بعد از اقامه نماز ظهر، حضرت بر بالای منبر رفت و امیرمؤمنان علیهالسّلام را نیز فرا خواند و به او دستور داد، بالای منبر بیاید و در سمت راستش یک پله پایینتر بر فراز آن قرار گیرد.[۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
خلاصه خطبه غدیر
در اینجا به طور خلاصه خطبه غدیر را میآوریم:
فرمان الهی : بعد از حمد و ثنای الهی فرمود: «اقرار میکنم به بندگی خدا و شهادت میدهم که او پروردگار من است، و آنچه به من وحی نموده، ادا مینمایم و الا ترس دارم عذابی بر من فرود آید...خداوند بر من چنین وحی کرده است: ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ کن و اگر انجام ندهی، رسالت او را نرساندهای و خداوند تو را از مردم حفظ میکند.[۱۸]
ای مردم! من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکردهام، جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوند سلام رساند...و مرا مامور کرد که در این محل اجتماع بپا خیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم: «ان علی بن ابی طالب اخی و وصیی و خلیفتی و الامام من بعدی، الذی محله منی محل هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی و هو ولیکم بعد الله و رسوله؛[۱۹] [۲۰] [۲۱] [۲۲] [۲۳] [۲۴] . به راستی علی بن ابی طالب برادر، وصی و جانشین من و امام بعد از من است. کسی که نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسی است، جز اینکه پیامبری بعد از من نیست و او صاحب اختیار شما بعد از خدا و رسولش میباشد.»
اعلان امامت دوازده امام
«ای مردم! این مطلب را درباره او بدانید و بفهمید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است...» آن گاه فرمود: «ثم من بعدی علی ولیکم وامامکم بامرالله ربکم، ثم الامامة فی ذریتی من ولده الی یوم تلقون الله ورسوله.لا حلال الا ما احله الله ورسوله وهم ولاحرام الا ما حرمه الله ورسوله وهم...، و بعد از من علی صاحب اختیار شما و امام شما به امر خداوند؛ پروردگار شماست، و سپس امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات کنید. حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان (امامان) حلال کرده باشند و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان حرام کرده باشند....» آن گاه فرمود: «فمن شک فی ذلک فقد کفر کفر الجاهلیة الاولی ومن شک فی شی ء من قولی فقد شک فی کل ما انزل الی و من شک فی واحد من الائمة فقد شک فی الکل منهم والشاک فینا فی النار... هر کس در این گفتار شک کند، مانند کفر جاهلیت نخستین کافر شده است و هر کس در چیزی از سخن من شک کند، در همه آنچه بر من نازل شده شک کرده است و هر کس در یکی از امامان شک کند، در همه آنان شک کرده است و شک کننده درباره ما، در آتش است....» تا رسید به جمله معروف «من کنت مولاه فهذا علی مولاه...؛ هر کس من صاحب اختیار اویم، این علی صاحب اختیار اوست....»
توجه اکید به مسئله امامت
بعد از آنکه آیه اکمال را بیان نمود، فرمود: «معاشر الناس، انما اکمل الله عزوجل دینکم بامامته، فمن لم یاتم به وبمن یقوم مقامه من ولدی من صلبه الی یوم القیامة والعرض علی الله عزوجل فاولئک الذین حبطت اعمالهم...؛ ای مردم! خداوند دین شما را با امامت او (علی (علیهالسلام)) کامل نمود، پس هر کس به او و به کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او تا روز قیامت و رفتن به پیشگاه خدای عزیز و جلیل، هستند، اقتدا نکند، پس چنین کسانی اعمالشان از بین رفته است....» «ای مردم! بدانید که با علی، دشمنی نمیکند، مگر شقی، و با علی دوستی نمیکند، مگر کسی که دارای تقوا باشد، و به او ایمان نمیآورد مگر مؤمن مخلص....»
هشدار به کارشکنی منافقان
در ادامه فرمود: «معاشرالناس آمنوا بالله ورسوله والنور الذی انزل معه «من قبل ان نطمس وجوها فنردها علی ادبارها او نلعنهم کما لعنا اصحاب السبت»؛ [۲۵] [۲۶] . ای مردم! به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است ایمان آورید، قبل از آنکه صورتهایی را هلاک کنیم و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت هلاک کنیم.»
آن گاه فرمود: «بالله ما عنی بهذه الایة الا قوما من اصحابی اعرفهم باسمائهم وانسابهم وقد امرت بالصفح عنهم فلیعمل کل امری ء علی ما یجد لعلی فی قلبه من الحب و البغض؛ به خدا قسم! از این آیه قصد نکرد مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مامورم که از آنان پرده پوشی کنم. پس هر کس باید مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد، عمل کند.» «معاشر الناس عدونا من ذمه الله ولعنه وولینا کل من مدحه الله واحبه...؛ ای مردم! دشمن ما کسی است که خداوند او را مذمت و لعنت نموده، و دوست ما، هر کسی است که خداوند او را مدح نموده و دوستش بدارد...»
یادی از امام مهدی
الا ان خاتم الائمة منا القائم المهدی، الا انه الظاهر علی الدین الا انه المنتقم من الظالمین الا انه فاتح الحصون وهادمها الا انه غالب کل قبیلة من اهل الشرک...؛ بدانید که آخرین امامان، مهدی قائم از ماست، او غالب بر اساس دین است، او انتقام گیرنده از ظالمین، او فاتح قلعهها و منهدم کننده آنها، و غالب بر هر قبیلهای از اهل شرک است...
بیعتگرفتن رسمی
ای مردم! من برایتان بیان کردم و به شما فهمانیدم، و این علی است که بعد از من به شما میفهماند، بدانید که من بعد از پایان خطابهام شما را به دست دادن با خودم به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا میخوانم.
بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت میگیرم... ای مردم! شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، و پروردگارم مرا مامور کرده است که درباره آنچه برای علی، امیرالمؤمنین علیهالسّلام و امامانی که بعد از او میآیند و از نسل من و اویند، منعقد نمودم، از زبان شما اقرار بگیرم...پس همگی چنین بگویید: ما شنیدیم و اطاعت میکنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود میآوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت درباره امر امامت اماممان، علی امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) و امامانی که از صلب او به دنیا میآیند به ما رساندی. بر این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت میکنیم. بر این عقیده زندهایم و با آن میمیریم و با آن محشور میشویم. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمیکنیم و شک نمیکنیم و انکار نمینماییم و تردید به دل راه نمیدهیم و از این قول بر نمیگردیم و پیمان را نمیشکنیم....» آن گاه فرمود: «معاشر الناس فبایعوا الله وبایعونی وبایعوا علیا امیرالمؤمنین والحسن والحسین والائمة کلمة باقیة؛ ای مردم! با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرمؤمنان علیهالسّلام و حسن و حسین و امامان از ایشان به عنوان کلمه باقیه، بیعت کنید.»
و فرمود: هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است، و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند، خداوند به او اجر بزرگی عنایت میفرماید....» و در پایان خطبه فرمود: «معاشر الناس من یطع الله ورسوله و علیا و الائمة الذین ذکرتهم فقد فاز فوزا عظیما؛ ای مردم! هر کس خدا و رسولش و علی و امامانی را که ذکر کردم اطاعت کند، به رستگاری بزرگ دست یافته است.» [۲۷] [۲۸] [۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳]
مراسم بعد از حدیث غدیر
در اینجا به برخی از وقایعی که بعد از خطبه غدیر اتفاق افتاده اشاره میکنیم:
بیعت مردان
پس از پایان خطبه، مردم به سوی پیامبر و امیرمؤمنان (علیهالسّلام) هجوم آوردند، و با ایشان به عنوان بیعت دست میدادند و به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و علی (علیهالسّلام) تبریک میگفتند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میفرمود: «الحمد لله الذی فضلنا علی جمیع العالمین؛ حمد برای خدای است که ما را بر همه جهانیان برتری داد.» و صدای مردم بلند شد که «آری، شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت میکنیم.» [۳۴] [۳۵] [۳۶] . و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مکرر میفرمود: به من تبریک بگویید، به من تهنیت بگویید؛ زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.» [۳۷] [۳۸]
بیعت زنان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور دادند تا ظرف آبی آوردند و پردهای زدند که نیمی از ظرف آب در یک سوی پرده و نیم دیگر آن در سوی دیگر قرار بگیرد و زنان با قرار دادن دست خود در یک سوی آب، و امیرمؤمنان در سوی دیگر، با آن حضرت بیعت نمایند. همچنین دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبریک و تهنیت بگویند و این دستور را درباره همسر خویش مؤکد داشتند. بانوی بزرگ اسلام، حضرت فاطمه زهرا علیهاالسّلام نیز از حاضرین در غدیر بودند. همچنین کلیه همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در آن مراسم حضور داشتند.
عمامهگذاری
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بعد از پایان خطبه، عمامه خود را که «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر امیرمؤمنان قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: «عمامه تاج عرب است.» خود امیرمؤمنان در این باره فرمود: «پیامبر در روز غدیر خم عمامهای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: «خداوند در روز بدر و حنین، مرا به وسیله ملائکهای که چنین عمامهای به سر داشتند، یاری نمود.» [۳۹] [۴۰]
ظهور جبرئیل
مسئله دیگر این بود که مردی زیبا صورت و خوشبو در کنار مردم ایستاده بود و میگفت: «به خدا قسم! روزی مانند امروز هرگز ندیدم که تا چهاندازه پیامبر اکرم -صلیاللهعلیهوآلهوسلّم- کار پسرعمویش را مؤکد نمود و برای او پیمانی بست که جز کافر به خداوند و رسولش، آن را بر هم نمیزند. وای بر کسی که پیمان او را بشکند! » در این وقت عمر نزد پیامبر آمد و گفت: شنیدی این مرد چه گفت؟! حضرت فرمود: آیا او را شناختی؟ گفت: نه. حضرت فرمود: «او روح الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشکنی، که اگر چنین کنی خدا و رسول و ملائکه و مؤمنان از تو بیزار خواهند بود.» [۴۱] [۴۲] [۴۳] [۴۴]
معجزه ولایت
در آخرین ساعات از روز سوم اقامت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در غدیر و پایان یافتن مراسم بیعت، «حارث فهری» همراه دوازده نفر از اصحابش نزد پیامبر آمد و گفت: ای محمد! از تو سؤال دارم: ۱ آیا شهادت به یگانگی خداوند و پیامبری خودت را از جانب پروردگارت آوردهای یا از پیش خود گفتی؟ ۲ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آوردهای یا از پیش خود گفتی؟ ۳ آیا این علی بن ابیطالب را که گفتی: «من کنت مولاه فعلی مولاه...» از جانب پروردگار گفتی یا از پیش خود گفتی؟ حضرت در جواب فرمود: «خداوند به من وحی کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبری را اعلان نمیکنم.» حارث گفت: «خدایا! اگر آنچه محمد میگوید حق و از جانب توست، سنگی از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناکی بر ما بفرست!» همین که سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگی را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد و از بخش پایین بدنش خارج شد، و او را درجا به هلاکت رساند.[۴۵] [۴۶] [۴۷] [۴۸] [۴۹] [۵۰] [۵۱]
توطئه منافقین
اعتراض حارث آغاز انحرافها و توطئههایی بود که خبر از آیندهای تاریک و فتنه انگیز میداد، که بعد از وقوع رحلت پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دامن امت اسلامی را فرا گرفت و امامت از خط اصلی خویش خارج شد و به دست غاصبان افتاد. اینک به نمونههایی از توطئههای منافقان و منحرفان بعد از حادثه غدیر اشاره میشود:
صحیفه ملعونه
دو نفر از منافقین در یک تصمیم اساسی با هم پیمانی بستند و آن این بود که «اگر محمد از دنیا رفت یا کشته شد، نگذاریم خلافت و جانشینی او در اهل بیتش مستقر شود.» سه نفر دیگر در این تصمیم با آنها هم پیمان شدند، و اولین قرارداد و معاهده را در کنار کعبه بین خود امضاء کردند، و داخل کعبه آن را زیر خاک پنهان نمودند تا سندی برای التزام عملی آنها باشد.
یکی از این سه نفر معاذ بن جبل بود. او گفت: «شما مسئله را از جهت قریش حل کنید و من درباره انصار ترتیب امور را خواهم داد.» از آنجا که «سعد بن عباده» رئیس کل انصار بود و او کسی نبود که با غیر علی (علیهالسّلام) هم پیمان شود؛ لذا معاذ بن جبل به سراغ بشیر بن سعید، و اسید بن حضیر که هر کدام بر نیمی از انصار یعنی دو طایفه «اوس» و «خزرج» نفوذ و حکومت داشتند، آمد و آن دو را با خود بر سر غصب خلافت هم پیمان نمود.[۵۲] [۵۳] [۵۴] [۵۵] [۵۶] [۵۷]
توطئه قتل پیامبر
نقشه قتل پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بارها به اجرا در آمد، ولی منجر به شکست شد. یک بار در جنگ تبوک و چند بار به وسیله سم و بارها به صورت ترور تدارک دیده شده بود.
در حجة الوداع همان پنج نفر اصحاب صحیفه، با نه نفر دیگر برای بار آخر نقشه دقیقتری برای قتل حضرت در راه بازگشت از مکه به مدینه کشیدند و نقشه چنین بود که در محل از پیش تعیین شدهای، در قله کوه «ارشی» کمین کنند و همین که شتر پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلّم) سربالایی کوه را پیمود و در سرازیری قرار گرفت، سنگهای بزرگی را به طرف شتر حضرت رها کنند تا برمد و با حرکات ناموزون حضرت را بر زمین افکند و آنان با استفاده از تاریکی شب به حضرت حمله کنند و وی را به قتل برسانند و متواری شوند. خداوند متعال پیامبرش را از این توطئه آگاه ساخت و وعده حفظ او را داد.- منافقین که چهارده نفر بودند - نقشه خود را عملی ساختند. همین که شتر پیامبر به قله کوه رسید و خواست رو به پایین رود، سنگها را رها کردند، پیامبر با یک اشاره به شتر فرمان توقف داد در حالی که حذیفه و عمار، یکی افسار شتر حضرت را در دست داشت و دیگری از پشت سر شتر را حمایت میکرد.
با توقف شتر، سنگها به سمت پایین کوه رفتند و حضرت سالم ماند. منافقین که از اجرای دقیق نقشه مطمئن بودند، از کمینگاهها بیرون آمدند و با شمشیرهای برهنه به حضرت حمله کردند تا کار را تمام کنند، ولی عمار و حذیفه شمشیر کشیدند و با آنان درگیر شدند، و سرانجام آنها را فراری دادند... صبح روز بعد که نماز جماعت بر پا شد، همین چهارده- معاویه، عمروعاص، طلحه، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمان، ابوعبیده، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیرة... - نفر در صفهای اول جماعت دیده شدند! ! و حضرت سخنانی فرمود که اشاره ضمنی به آنان داشت.[۵۸] [۵۹] [۶۰] [۶۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
آیه تبلیغ
یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فمابلغت رسالته والله یعصمک من الناس؛ [۶۲] . ای پیامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده بود برسان، و اگر این ابلاغ را انجام ندهی، رسالت خود را به طور کامل ابلاغ نکردهای؛ و خداوند تو را از مردم بدخواه حفظ میکند. همه مفسران شیعه معتقدند آیه فوق در غدیر خم درباره نصب علی (علیهالسّلام) نازل شده است و حدود ۳۶۰ تن از دانشمندان اهل سنت نیز این مطلب را پذیرفتهاند. نامهای برخی از مفسران و مآخذ و مدارک اهل سنت چنین است: ۱- واحدی در کتاب اسباب النزول میگوید: ان آیه (یا ایهاالرسول...) نزلت فی یوم غدیر فی علی بن ابیطالب. [۶۳] . ۲- سیوطی در کتاب الدرالمنثور مینویسد: ان آیه (یا ایهاالرسول...) نزلت فی یوم غدیر فی علی بن ابیطالب. [۶۴] . ۳- فخر رازی در تفسیر خود مینویسد: مفسران ۱۰ وجه و سبب برای نزول این آیه بیان کردهاند. سپس در ادامه میگوید: «العاشر نزلت هذه الایه فی فضل علی بن ابی طالب، و لما نزلت هذه الایه، اخذ بیده و قال "من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه. فلقیه عمر فقال هنیئا لک یابن ابی طالب، اصبحت مولای و مولا کل مومن و مومنه." [۶۵] . آنگاه که این آیه نازل شد پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دست حضرت علی (علیهالسّلام) را گرفت و فرمود: هرکه من مولا و سرپرست و حاکم او هستم، علی هم مولای اوست. خداوندا، دوست بدار هرکه علی را دوست دارد و دشمن بدار هرکه او را دشمن دارد. سپس عمر با حضرت علی (علیهالسّلام) ملاقات کرد و بعد از تبریک، گفت: تو مولای من و مولای مرد و زن مومن هستی. نیشابوری در تفسیرش مینویسد: ان هذه الایه نزلت فی فضل علی بن ابی طالب یوم غدیرخم. [۶۶] . برای مطالعه بیشتر به ینابیع الموده،[۶۷]
تفسیر روح المعانی،[۶۸] المنار، [۶۹] تاریخ بغداد، [۷۰] [۷۱] تاریخ یعقوبی، [۷۲] نور الابصار، [۷۳] مسند احمد بن حنبل، [۷۴] خصائص نسائی، [۷۵] عقد الفرید، [۷۶] تاریخ خلفاء، [۷۷] اسعاف الراغبین،[۷۸] مصابیح السنه، [۷۹] حلیة الاولیاء، [۸۰] نثر اللیالی، [۸۱] اسباب النزول، [۸۲] تفسیر مفاتیح الغیب، [۸۳] تاریخ یعقوبی،[۸۴] صحیح ترمذی،[۸۵] الدر المنثور، [۸۶] البدایه و النهایه، [۸۷]
نکاتی در مضمون آیه
اولا: فرمانی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای ابلاغ آن مامور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسی به خود راه میداد و آن را ابلاغ نمیکرد رسالت الهی خود را انجام نداده بود، بلکه با انجام این ماموریت رسالت وی تکمیل میشد. به عبارت دیگر، هرگز مقصود از ما انزل الیک مجموع آیات قرآن و دستورهای اسلامی نیست. زیرا ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر صلیاللهعلیهوآله مجموع دستورهای الهی را ابلاغ نکند رسالت خود را انجام نداده است و یک چنین امر بدیهی نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن، ابلاغ امرخاصی است که ابلاغ آن مکمل رسالت شمرده میشود و تا ابلاغ نشود وظیفه خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمیگیرد. بنابراین، باید مورد ماموریت یکی از اصول مهم اسلامی باشد که با دیگر اصول و فروع اسلامی پیوستگی داشته پس از یگانگی خدا و رسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود. ثانیا: از نظر محاسبات اجتماعی، پیامبر صلی الله علیه وآله احتمال میداد که در طریق انجام این ماموریت ممکن است از جانب مردم آسیبی به او برسد و خداوند برای تقویت اراده او میفرماید: و الله یعصمک من الناس.
آیه اکمال و حدیث غدیر
الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم واخشون الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا [۸۸] . در مآخذ اهل سنت آیه فوق با غدیر ارتباط داده شده است.که به بعضی از آنها اشاره میشود: ۱- خطیب نیشابوری در تاریخ بغداد، مینویسد:
...فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یابن ابی طالب اصبحت مولای ومولا کل مسلم فانزل الله "الیوم اکملت لکم دینکم" [۸۹] . ۲- درالمنثور در ذیل آیه «لما نصب رسول الله صلی الله علیه وآله وسلّم علیا (علیهالسّلام) یوم غدیرخم فنادی له بالولایه هبط جبرئیل بهذه الایه"الیوم اکملت..." [۹۰] . ۳- در فرائد السمطین، باب ۱۲ چنین میخوانیم: «...ثم لم یتفرقوا حتی نزلت هذه الایه "الیوم اکملت" فقال رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) الله اکبر علی اکمال الدین و اتمام النعمه ورضاء الرب برسالتی والولایه "لعلی (ع" من بعدی ثم قال "من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله" روز غدیر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مردم را به سوی حضرت علی علیهالسّلام فراخواند و دست حضرت را بلندکرد، به طوری که زیر بغل حضرت پیدا شد. هنوز مردم متفرق نشده بودند که آیه «الیوم اکملت...» نازل شد. سپس حضرت فرمود: پروردگارا، دوست بدار کسی را که علی را دوست دارد و دشمن بدار کسی را که علی را دشمن دارد و یاری کن هر که علی را یاری کند و... ۴- شان نزول آیه فوق و داستانهای مربوط به غدیر در مناقب خوارزمی، [۹۱] تاریخ یعقوبی، [۹۲] نور الابصار، [۹۳] فصول المهمه ابن صباغ نیز ذکر شده است. پیامبر اسلام، در سال آخر عمر با بیش از صد هزار تن حجه الوداع را به جای آورد و در برگشت در سرزمین «خم» که جایگاه گودالهای آب بود، فرمان ایست داد. پیش افتادهها توقف کردند و عقبماندگان رسیدند. از سنگ و جهاز شترها منبری ساختند و پیامبر بر روی منبر در برابر جمعیت صد هزار نفری و در گرمای سوزان غدیر، خطبهای ایراد کرد. سپس کمربند حضرت علی را گرفت وفرمود: «من کنت مولاه فعلی (فهذا علی) مولاه اللهم وال من والاه...» سپس مردم، از جمله عمر، با حضرت بیعت کردند و صدای بخ بخ بلند شد.
غدیر از منظر عالمان اهل سنت . در غدیر چه گذشت؟ . بحث حول موضع غدیر خم، الدكتور عبد الهادی الفضلی، سایت الحسنین . عید غدیر . خطبه غدیر . حدیث غدیر . واقعه سقیفه بنی ساعده . آیه تبلیغ . آیه اکمال دین . سایت غدیر . سایت خطابه غدیر . از غدیر محبت تا غدیر ولایت . دلالت حدیث غدیر بر ولایت امیر مؤمنان علیه السلام . آیه اکمال . آیه عذاب . واقعه غدیر . عید غدیر . متن خطبه غدیر . آیه اکمال . آیه تبلیغ . واقعه غدیر . خطبه غدیر . تواتر حدیث غدیر از دیدگاه دانشمندان اهل سنت . فرازهایی از تاریخ اسلام: حوادث سال دهم هجری/ سخنان تاریخی پیامبر در حجة الوداع . تحقیقی درباره اخبار حجة الوداع . پایگاه خطابه غدیر . پایگاه غدیر . عید غدیر . آیه اکمال . آیه تبلیغ . واقعه غدیر . متن خطبه غدیر . حجة الوداع
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
متن خطبه عربی غدیر
الْحَمْدُ للهِ الَّذی عَلا فی تَوَحُّدِهِ وَدَنا فی تَفَرُّدِهِ وَجَلَّ فی سُلْطانِهِ وَعَظُمَ فی أَرْکانِهِ، وَأَحاطَ بِکُلِّ شَیءٍ عِلْما وَهُوَ فی مَکانِهِ، وَقَهَرَ جَمیعَ الْخَلْقِ بِقُدْرَتِهِ وَبُرْهانِهِ، حَمیدا لَمْ یَزَلْ، مَحْمُودا لا یزالُ وَمَجیدا لا یزُولُ، وَمُبْدِئا وَمُعیدا وَکُلُّ أَمْرٍ إلَیهِ یعُودُ. بارِئُ الْمَسْمُوکاتِ وَداحِی الْمَدْحُوّاتِ وَجَبّارُ الْأرَضینَ وَالسَّماواتِ، قُدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائِکَةِ وَالرُّوحِ، مُتَفَضِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ بَرَأَهُ، مُتَطَوِّلٌ عَلی جَمیعِ مَنْ أَنْشَأَهُ. یلْحَظُ کُلَّ عَینٍ وَالْعُیونُ لا تَراهُ. کَریمٌ حَلیمٌ ذُو أَناةٍ، قَدْ وَسِعَ کُلَّ شَیءٍ رَحْمَتُهُ وَمَنَّ عَلَیهِمْ بِنِعْمَتِهِ . لا یعْجَلُ بِانْتِقامِهِ، وَلا یبادِرُ إلَیهِمْ بِمَا اسْتَحَقُّوا مِنْ عَذابِهِ. قَدْ فَهِمَ السَّرائِرَ وَعَلِمَ الضَّمائِرَ، وَلَمْ تَخْفَ عَلَیهِ الْمَکْنُوناتُ وَلاَ اشْتَبَهَتْ عَلَیهِ الْخَفِیاتُ. لَهُ الإحاطَةُ بِکُلِّ شَیءٍ وَالْغَلَبَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ وَالْقُوَّةُ فی کُلِّ شَیءٍ وَالْقُدْرَةُ عَلی کُلِّ شَیءٍ، وَلَیسَ مِثْلَهُ شَیءٌ. وَهُوَ مُنْشِئُ الشَّیءِ حینَ لا شَیءَ، دائِمٌ حَیٌّ وَقائِمٌ بِالْقِسْطِ، لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ. جَلَّ عَنْ أَنْ تُدْرِکَهُ الأبْصارُ وَهُوَ یدْرِکُ الأبْصارَ وَهُوَ اللَّطیفُ الْخَبیرُ . لا یلْحَقُ أَحَدٌ وَصْفَهُ مِنْ مُعاینَةٍ، وَلا یجِدُ أَحَدٌ کَیفَ هُوَ مِنْ سِرٍّ وَعَلانِیةٍ، إلاّ بِما دَلَّ عَزَّ وَجَلَّ عَلی نَفْسِهِ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللّهُ الَّذی مَلاَءَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذی یغْشَی الاْءَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذی ینْفِذُ أَمْرَهُ بِلا مُشاوَرَةِ مُشیرٍ، وَلا مَعَهُ شَریکٌ فی تَقْدیرِهِ، وَلا یعاوَنُ فی تَدْبیرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلی غَیرِ مِثالٍ، وَخَلَقَ ما خَلَقَ بِلا مَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَلا تَکَلُّفٍ وَلاَ احْتِیالٍ. أَنْشَأَها فَکانَتْ، وَبَرَأَها فَبانَتْ. فَهُوَ اللّهُ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، الْحَسَنُ الصَّنیعَةُ، الْعَدْلُ الَّذی لا یجُورُ، وَالاْءَکْرَمُ الَّذی تَرْجِعُ إلَیهِ الاْءُمُورُ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللهُ الَّذی تَواضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ، وَاسْتَسْلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِهَیبَتِهِ. مَلِکُ الاْءَمْلاکِ وَمُفَلِّکُ الاْءَفْلاکِ وَمُسَخِّرُ الشَّمْسِ وَالْقَمَرِ، کُلٌّ یجْری لاِءَجَلٍ مُسَمّی، یُکَوِّرُ اللَّیلَ عَلَی النَّهارِ وَیُکَوِّرُ النَّهارَ عَلی اللَّیلِ یطْلُبُهُ حَثیثا. قاصِمُ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَمُهْلِکُ کُلِّ شَیطانٍ مَریدٍ. لَمْ یکُنْ لَهُ ضِدٌّ وَلا مَعَهُ نِدٌّ، أَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفْوا أَحَدٌ. إلهٌ واحِدٌ وَرَبُّ ماجِدٌ، یشاءُ فَیمْضی، وَیریدُ فَیقْضی، وَیعْلَمُ فَیحْصی، وَیمیتُ وَیحْیی، وَیفْقِرُ وَیغْنی، وَیضْحِکُ وَیبْکی، وَیدْنی وَیقْصی، وَیمْنَعُ وَیعْطی، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیدِهِ الْخَیرُ وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ. یولِجُ اللَّیلَ فِی النَّهارِ وَیولِجُ النَّهارَ فِی اللَّیلِ، لا إلهَ إلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْغَفّارُ. مُسْتَجیبُ الدُّعاءِ وَمُجْزِلُ الْعَطاءِ، مُحْصِی الاْءَنْفاسِ وَرَبُّ الْجِنَّةِ وَالنّاسِ؛ الَّذی لا یشْکِلُ عَلَیهِ شَیءٌ، وَلا یضْجِرُهُ صُراخُ الْمُسْتَصْرِخینَ، وَلا یبْرِمُهُ إلْحاحُ الْمُلِحّینَ. الْعاصِمُ لِلصّالِحینَ، وَالْمُوَفِّقُ لِلْمُفْلِحینَ، وَمَوْلَی الْمُؤْمِنینَ وَرَبُّ الْعالَمینَ؛ الَّذی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أَنْ یشْکُرَهُ وَیحْمَدَهُ عَلی کُلِّ حالٍ. أَحْمَدُهُ کَثیرا وَأَشْکُرُهُ دائِما عَلَی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ، وَأُومِنُ بِهِ وَبِمَلائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. أَسْمَعُ لاِءَمْرِهِ وَأُطیعُ وَأُبادِرُ إلی کُلِّ ما یرْضاهُ وَأَسْتَسْلِمُ لِما قَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَخَوْفا مِنْ عُقُوبَتِهِ، لاِءَنَّهُ اللهُ الَّذی لا یؤْمَنُ مَکْرُهُ وَلا یخافُ جَوْرُهُ. وَأُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیةِ، وَأَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیةِ، وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إلَی، حَذَرا مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بیمِنْهُ قارِعَةٌ لا یدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ وَإنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَصَفَتْ خُلَّتُهُ؛ لا إلهَ إلاّ هُوَ. لاِءنَّهُ قَدْ أعْلَمَنی أَنّی إنْ لَمْ أُبَلِّغْ ما أَنْزَلَ إلَی فی حَقِّ عَلِی فَما بَلَّغْتُ رِسالَتَهُ، وَقَدْ ضَمِنَ لی تَبارَکَ وَتَعالی الْعِصْمَةَ مِنَ النّاسِ وَهُوَ اللهُ الْکافِی الْکَریمُ. فَأَوْحی إلَیَّ: "بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ ـ فی عَلِی، یعْنی فِی الْخِلافَةِ لِعَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ ـ وَإنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ". مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فی تَبْلیغِ ما أَنْزَلَ اللهُ تَعالی إلَی، وَأَنَا أُبَینُ لَکُمْ سَبَبَ هذِهِ الاْآیةِ: إنَّ جَبْرَئیلَ هَبَطَ إلَی مِرارا ثَلاثا یأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی ـ وَهُوَ السَّلامُ ـ أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیضَ وَأَسْوَدَ: أَنَّ عَلِی بْنَ أَبیطالِبٍ أَخی وَوَصِیی وَخَلیفَتی عَلی أُمَّتی وَالاْءمامُ مِنْ بَعْدی، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی اءلاّ أَنَّهُ لا نَبِی بَعْدی، وَهُوَ وَلِیکُمْ بَعْدَ اللهِ وَرَسُولِهِ. وَقَدْ أَنْزَلَ اللهُ تَبارَکَ وَتَعالی عَلَی بِذلِکَ آیةً مِنْ کِتابِهِ هی: «إنَّما وَلِیکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یقیمُونَ الصَّلاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ»، وَعَلِیُّ بْنُ أَبیطالِبٍ الَّذی أقامَ الصَّلاةَ وَآتَی الزَّکاةَ وَهُوَ راکِعٌ یریدُ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ فی کُلِّ حالٍ. وَسَأَلْتُ جَبْرَئیلَ أَنْ یسْتَعْفِی لِی السَّلامَ عَنْ تَبْلیغِ ذلِکَ إلَیکُمْ ـ أَیهَا النّاسُ ـ لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَکَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإدْغالِ اللاّئِمینَ وَحِیلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالاْءسْلامِ، الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللهُ فی کِتابِهِ بِأَنَّهُمْ یقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَیسَ فی قُلُوبِهِمْ، وَیحْسَبُونَهُ هَینا وَهُوَ عِنْدَ اللهِ عَظیمٌ، وَکَثْرَةِ أَذاهُمْ لی غَیرَ مَرَّةٍ، حَتّی سَمُّونی أُذُنا وَزَعَمُوا أَنّی کَذلِکَ لِکَثْرَةِ مُلازَمَتِهِ إیای وَإقْبالی عَلَیهِ وَهَواهُ وَقَبُولِهِ مِنّی، حَتّی أَنْزَلَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ فی ذلِکَ: "وَمِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَیقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ، قُلْ أُذُنُ ـ عَلَی الَّذینَ یزْعَمُونَ أَنَّهُ أُذُنٌ ـ خَیرٍ لَکُمْ، یؤْمِنُ بِاللهِ وَیؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنینَ وَرَحْمَةٌ لِلَّذینَ آمَنوا مِنْکُمْ وَالَّذینَ یؤذُونَ رَسُولَ اللهِ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ" . وَلَوْ شِئْتُ أَنْ أُسَمِّیَ الْقائِلینَ بِذلِکَ بِأَسْمائِهِمْ لَسَمَّیتُ، وَأَنْ أومِئَ إلَیهِمْ بِأَعْیانِهِمْ لاَءَوْمَأْتُ، وَأَنْ أَدُلَّ عَلَیهِمْ لَدَلَلْتُ، وَلکِنّی وَاللهِ فی أُمُورِهِمْ قَدْ تَکَرَّمْتُ. وَکُلُّ ذلِکَ لا یرْضَی اللهُ مِنّی إلاّ أَنْ أُبَلِّغَ ما أَنْزَلَ اللهُ إلَی فی حَقِّ عَلِی، "یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إلَیکَ مِنْ رَبِّکَ ـ فی حَقِّ عَلِی ـ وَاِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ" . فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِکَ فیهِ وَافْهَمُوهُ، وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیا وَإماما فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَی الْمُهاجِرینَ وَالاْءَنْصارِ وَعَلَی التّابِعینَ لَهُمْ بِإحْسانٍ، وَعَلَی الْبادی وَالْحاضِرِ، وَعَلَی الْعَجَمِی وَالْعَرَبِی، وَالْحُرِّ وَالْمَمْلُوکِ وَالصَّغیرِ وَالْکَبیرِ، وَعَلَی الاْءَبْیضِ وَالاْءَسْوَدِ، وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ أَمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَصَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللهُ لَهُ وَلِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَأَطاعَ لَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذَا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعُوا وَأَطیعُوا وَانْقادُوا لاِءَمْرِ اللهِ رَبِّکُمْ، فَإنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ هُوَ مَوْلاکُمْ وَإلهُکُمْ، ثُمَّ مِنْ دُونِهِ رَسُولُهُ وَنَبِیهُ الْمُخاطِبُ لَکُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلِی وَلِیکُمْ وَإمامُکُمْ بِأَمْرِ اللهِ رَبِّکُمْ، ثُمَّ الاْءمامَةُ فی ذُرِّیتی مِنْ وُلْدِهِ إلی یوْمٍ تَلْقَوْنَ الله وَرَسُولَهُ. لا حَلالَ اءلاّ ما أَحَلَّهُ الله وَرَسُولُهُ وَهُمْ، وَلا حَرامَ اءلاّ ما حَرَّمَهُ اللهُ عَلَیکُمْ وَرَسُولُهُ وَهُمْ، وَاللهُ عَزَّ وَجَلَّ عَرَّفَنِی الْحَلالَ وَالْحَرامَ وَأَنَا أَفْضَیتُ بِما عَلَّمَنی رَبّی مِنْ کِتابِهِ وَحَلالِهِ وَحَرامِهِ اءلَیهِ. مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ. ما مِنْ عِلْمٍ إلاّ وَقَدْ أَحْصاهُ اللهُ فِی، وَکُلُّ عِلْمٍ عُلِّمْتُ فَقَدْ أَحْصَیتُهُ فی إمامِ الْمُتَّقینَ، وَما مِنْ عِلْمٍ إلاّ وَقَدْ عَلَّمْتُهُ عَلِیا، وَهُوَ الاْءمامُ الْمُبینُ الَّذی ذَکَرَهُ اللهُ فی سُورَةِ یس: "وکُلَّ شَیءٍ أَحْصَیناهُ فی إمامٍ مُبینٍ". مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَضِلُّوا عَنْهُ وَلا تَنْفِرُوا مِنْهُ، وَلا تَسْتَنْکِفُوا عَنْ وِلایتِهِ، فَهُوَ الَّذی یهْدی إلَی الْحَقِّ وَیعْمَلُ بِهِ، وَیُزْهِقُ الْباطِلَ وَینْهی عَنْهُ، وَلا تَأْخُذُهُ فِی اللهِ لَوْمَةُ لائِمٍ. أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَرَسُولِهِ، لَمْ یسْبِقْهُ إلَی الاْیمانِ بیأَحَدٌ، وَالَّذی فَدی رَسُولَ الله بِنَفْسِهِ، وَالَّذی کانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ وَلا أَحَدَ یعْبُدُ اللهَ مَعَ رَسُولِهِ مِنَ الرِّجالِ غَیرُهُ. أَوَّلُ النّاسِ صَلاةً وَأَوَّلُ مَنْ عَبَدَ اللهَ مَعی. أَمَرْتُهُ عَنِ اللهِ أَنْ ینامَ فی مَضْجَعی، فَفَعَلَ فادِیا لی بِنَفْسِهِ. مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوهُ فَقَدْ فَضَّلَهُ اللهُ، وَاقْبَلُوهُ فَقَدْ نَصَبَهُ الله. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ إمامٌ مِنَ اللهِ، وَلَنْ یتُوبَ اللهُ عَلی أَحَدٍ أَنْکَرَ وِلایتَهُ وَلَنْ یغْفِرَ لَهُ، حَتْما عَلَی اللهِ أَنْ یفْعَلَ ذلِکَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یعَذِّبَهُ عَذابا نُکْرا أَبَدَ الاْآبادِ وَدَهْرَ الدُّهُورِ. فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفُوهُ، فَتَصْلُوا نارا وَقُودُهَا النّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرینَ. مَعاشِرَ النّاسِ، بیـ وَاللهِ ـ بَشَّرَ الاْءَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَأَنَا ـ وَاللهِ ـ خاتَمُ الاْءَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ، وَالْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الْمَخْلُوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالاْءَرَضینَ. فَمَنْ شَکَّ فی ذلِکَ فَقَدْ کَفَرَ کُفْرَ الْجاهِلِیةِ الاُولی، وَمَنْ شَکَّ فی شَیءٍ مِنْ قَوْلی هذا فَقَدْ شَکَّ فی کُلِّ ما أُنْزِلَ اءلَی، وَمَنْ شَکَّ فی واحِدٍ مِنَ الاْءَئِمَّةِ فَقَدْ شَکَّ فِی الْکُلِّ مِنْهُمْ، وَالشّاکُ فینا فِی النّارِ. مَعاشِرَ النّاسِ، حَبانِی اللهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّا مِنْهُ عَلَی وَإحْسانا مِنْهُ إلَی وَلا إلهَ إلاّ هُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنّی أَبَدَ الآبِدینَ وَدَهْرَ الدّاهِرینَ وَعَلی کُلِّ حالٍ. مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیا فَاءنَّهُ أَفْضَلُ النّاسِ بَعْدی مِنْ ذَکَرٍ وَأُنْثی ما أَنْزَلَ اللهُ الرِّزْقَ وَبَقِی الْخَلْقُ. مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَی قَوْلی هذا وَلَمْ یوافِقْهُ. أَلا إنَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللهِ تَعالی بِذلِکَ وَیقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیا وَلَمْ یتَوَلَّهُ فَعَلَیهِ لَعْنَتی وَغَضَبی»، "وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللهَ ـ أَنْ تُخالِفُـوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها ـ إنَّ اللهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ" . مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ جَنْبُ اللهِ الَّذی ذَکَرَ فی کِتابِهِ الْعَزیزِ، فَقالَ تَعالی مُخْبرا عَمَّنْ یخالِفُهُ: "أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللهِ" . مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَافْهَمُوا آیاتِهِ، وَانْظُرُوا إلی مُحْکَماتِهِ وَلا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللهِ لَنْ یبَینَ لَکُمْ زَواجِرَهُ وَلَنْ یوضِحَ لَکُمْ تَفْسیرَهُ إلاَّ الَّذی أَنَا آخِذٌ بِیدِهِ وَمُصْعِدُهُ إلَی وَشائِلٌ بِعَضُدِهِ وَرافِعُهُ بِیدی وَمُعْلِمُکُمْ: أَنَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، وَهُوَ عَلِی بْنُ أَبیطالِبٍ أَخی وَوَصِیی، وَمُوالاتُهُ مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنْزَلَها عَلَی. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ عَلِیا وَالطَّیبینَ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ هُمُ الثِّقْلُ الاْءَصْغَرُ، وَالْقُرْآنُ الثِّقْلُ الاْءَکْبَرُ، فَکُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَمُوافِقٌ لَهُ، لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یرِدا عَلَی الْحَوْضَ. أَلا إنَّهُمْ أُمَناءُ اللهِ فی خَلْقِهِ وَحُکّامُهُ فی أَرْضِهِ. أَلا وَقَدْ أَدَّیتُ، أَلا وَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلا وَقَدْ أَسْمَعْتُ، أَلا وَقَدْ أَوْضَحْتُ. ألا وَإنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ قالَ، وَأَنَا قُلْتُ عَنِ اللّه عَزَّ وَجَلَّ. أَلا اءنَّهُ لا "أَمیرَالْمُؤْمِنینَ" غَیرَ أَخی هذا. أَلا لا تَحِلُّ اءمْرَةُ الْمُؤْمِنینَ بَعْدی لاِءَحَدٍ غَیرِهِ. رفع علی علیهالسلام بیدی رسولالله ثم ضرب بیده إلی عضد علی علیهالسلام فرفعه، وکان أمیرالمؤمنین علیهالسلام منذ أول ما صعد رسولالله منبره علی درجة دون مقامه مُتیامِنا عن وجه رسولالله کأنَّهما فی مقام واحد. فرفعه رسولالله بیده وبسطهما إلی السماء وشال علیّا علیهالسلام حتی صارت رجله مع رکبة رسولالله، ثم قال: أیهَا النّاسُ، مَنْ أوْلی بِکُمْ مِنْ أنْفُسِکُمْ؟ قالوا: اللهُ وَ رَسوُلُهُ. فَقالَ: ألا فَمَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِی مَوْلاهُ، اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، هذا عَلِی أَخی وَوَصِیی وَواعی عِلْمی، وخَلیفَتی فی أُمَّتی عَلی مَنْ آمَنَ بیوَعَلی تَفْسیرِ کِتابِ اللهِ عَزَّ وجَلَّ وَالدّاعی إلَیهِ وَالْعامِلُ بِما یرْضاهُ وَالْمُحارِبُ لاِءَعْدائِهِ وَالْمُوالی عَلی طاعَتِهِ وَالنّاهی عَنْ مَعْصِیتِهِ. إنَّهُ خَلیفَةُ رَسُولِ اللّهِ َأَمیرُالْمُؤْمِنینَ وَالإمامُ الْهادی مِنَ اللهِ، وَقاتِلُ النّاکِثینَ وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ بِأَمْرِ اللهِ. یقُولُ اللهُ: "ما یبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَی" . بِأَمْرِکَ یا رَبِّ أَقُولُ:اللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَاْنصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. اللّهُمَّ إنَّکَ أَنْزَلْتَ الاْآیةَ فی عَلِی وَلِیکَ عِنْدَ تَبْیینِ ذلِکَ وَنَصْبِکَ إیاهُ لِهذَا الْیوْمِ: «الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَرَضیتُ لَکُمُ الاْءسْلامَ دینا»، وَ قُلْتَ: «إنَّ الدّینَ عِنْدَ الله اْلإسْلامُ»، وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ یبْتَغِ غَیرَ الاْءسْلامِ دینا فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ». اللّهُمَّ إنّی أُشْهِدُکَ أَنّی قَدْ بَلَّغْتُ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّما أَکْمَلَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ دینَکُمْ بِإمامَتِهِ. فَمَنْ لَمْ یأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ یقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ إلی یوْمِ الْقِیامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَی اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَأُولئِکَ الَّذینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا والاْآخِرَةِ وَفِی النّارِ هُمْ خالِدُونَ، "لا یخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَلا هُمْ ینْظَرُونَ" . مَعاشِرَ النّاسِ، هذا الْقُرآنِ إلاّ فیهِ، وَلا شَهِدَ اللّهُ بِالْجَنَّةِ فی «هَلْ أَتی عَلَی الاْنْسانِ» إلاّ لَهُ، وَلا أَنْزَلَـها فی سِواهُ وَلا مَدَحَ بِها غَیرَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، هُوَ ناصِرُ دینِ اللّهِ وَالْمُجادِلُ عَنْ رَسُولِ اللّهِ، وَهُوَ التَّقِی النَّقِی الْهادِی الْمَهْدِی. نَبِیکُمْ خَیرُ نَبِی وَوَصِیکُمْ خَیرُ وَصِی وَبَنُوهُ خَیرُ الاْءَوْصِیاءِ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ إبْلیسَ أَخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ أَعْمالُکُمْ وَتَزِلَّ أَقْدامُکُمْ، فَإنَّ آدَمَ أُهْبِطَ إلَی الاْءَرْضِ بِخَطیئَةٍ واحِدَةٍ، وَهُوَ صَفْوَةُ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَکَیفَ بِکُمْ وَأَنْتُمْ أَنْتُمْ وَمِنْکُمْ أَعْداءُ اللّهِ. ألا وَإنَّهُ لا یبْغِضُ عَلِیا إلاّ شَقِی، وَلا یوالی عَلِیا إلاّ تَقِی، وَلا یؤمِنُ بِهِ إلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ. وَفی عَلِی ـ وَاللّهِ ـ نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: "بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، وَالْعَصْرِ، إنَّ الاْءنْسانَ لَفی خُسْرٍ" إلاّ عَلِی الَّذی آمَنَ وَرَضِی بِالْحَقِّ وَالصَّبْرِ. مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ اسْتَشْهَدْتُ اللّهَ وَبَلَّغْتُکُمْ رِسالَتی وَما عَلَی الرَّسُولِ إلاَّ الْبَلاغُ الْمُبینُ. مَعاشِرَ النّاسِ، "اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إلاّ وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ" . مَعاشِرَ النّاسِ، «آمِنُوا بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوها فَنَرُدَّها عَلی أدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ». بِاللّهِ ما عَنی بِهذِهِ الاْآیةِ إلاّ قَوْما مِنْ أَصْحابی أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَأَنْسابِهِمْ، وَقَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ. فَلْیعْمَـلْ کُلُّ امْرِئٍ عَلی ما یجِدُ لِعَلِی فی قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَالْبُغْضِ. مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَسْلُوکٌ فِی، ثُمَّ فی عَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ، ثُمَّ فِی النَّسْلِ مِنْهُ إلَی الْقائِمِ الْمَهْدِی الَّذی یأْخُذُ بِحَقِّ اللّهِ وَبِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنا، لاِءَنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ جَعَلَنا حُجَّةً عَلَی الْمُقَصِّرینَ وَالْمُعانِدینَ وَالْمُخالِفینَ وَالْخائِنینَ وَالاْآثِمینَ وَالظّالِمینَ وَالْغاصِبینَ مِنْ جَمیعِ الْعالَمینَ. مَعاشِرَ النّاسِ، أُنْذِرُکُمْ أَنّی رَسُولُ اللّهِ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِی الرُّسُلُ، أَفَإنْ مِتُّ أَوْ قُتِلْتُ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ؟ وَمَنْ ینْقَلِبْ عَلی عَقِبَیهِ فَلَنْ یضُرَّ اللّهَ شَیئا وَسَیجْزِی اللّهُ الشّاکِرینَ الصّابِرینَ. أَلا وَإنَّ عَلِیا هُوَ الْمَوْصُوفُ بِالصَّبْرِ وَالشُّکْرِ، ثُمَّ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ. مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَی بِإسْلامِکُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَی اللّهِ فَیحْبِطَ عَمَلَکُمْ وَیسْخَطَ عَلَیکُمْ وَیبْتَلِیکُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَنُحاسٍ، إنَّ رَبَّکُمْ لَبِالْمِرْصادِ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُ سَیکُونُ مِنْ بَعْدی أَئِمَّةٌ یدْعُونَ إلَی النّارِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ لا ینْصَرُونَ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ اللّهَ وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْکِ الاْءَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکَبِّرینَ. ألا اءنَّهُـمْ أَصْحابُ الصَّحیفَـةِ، فَلْینْظُـرْ أَحَـدُکُمْ فی صَحیفَتِـهِ!! قال: فذهب علی الناس ـ إلاّ شرذمة منهم ـ أمر الصحیفة. مَعاشِرَ النّاسِ، إنّی أَدَعُها إمامَةً وَوِراثَةً فی عَقِبی إلی یوْمِ الْقِیامَةِ، وَقَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرْتُ بِتَبْلیغِهِ حُجَّةً عَلی کُلِّ حاضِرٍ وَغائِبٍ، وَعَلی کُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ یشْهَدْ، وُلِدَ أَوْ لَمْ یولَدْ، فَلْیبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إلی یوْمِ الْقِیامَةِ. وَسَیجْعَلُونَ الاْءمامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَاغْتِصاباً، ألا لَعَنَ اللّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ، وَعِنْدَها سَیفْرُغُ لَکُمْ أَیهَا الثَّقَلانِ مَنْ یفْرُغُ، وَیرْسَلُ عَلَیکُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَنُحاسٌ فَلا تَنْتَصِرانِ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ اللّهَ عَزَّ وَجَلَّ لَمْ یکُنْ لِیذَرَکُمْ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتّی یمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیبِ، وَما کانَ اللّهُ لِیطْلِعَکُمْ عَلَی الْغَیبِ. مَعاشِرَ النّاسِ، اءنَّهُ ما مِنْ قَرْیةٍ اءلاّ وَاللّهُ مُهْلِکُها بِتَکْذیبِها قَبْلَ یوْمِ الْقِیامَةِ، وَمُمَلِّکُهَا الاْءمامَ الْمَهْدِی وَاللّهُ مُصَدِّقٌ وَعْدَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَکُمْ أَکْثَرُ الاْءَوَّلینَ، وَاللّهُ لَقَدْ أَهْلَکَ الاْءَوَّلینَ، وَهُوَ مُهْلِکُ الاْآخِرینَ. قالَ اللّهُ تَعالی: "أَلَمْ نُهْلِکِ الاْءَوَّلینَ، ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الاْآخِرینَ، کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمینَ، وَیلٌ یوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبینَ" . مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ اللّهَ قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیا وَنَهَیتُهُ بِأَمْرِهِ. فَعِلْمُ الاْءَمْرِ وَالنَّهْی لَدَیهِ، فَاسْمَعُوا لاِءَمْرِهِ تَسْلِمُوا وَأَطیعُوهُ تَهْتَدُوا وَانْتَهُوا لِنَهْیهِ تَرْشُدُوا، وَصیرُوا إلی مُرادِهِ وَلا تَتَفَرَّقْ بِکُمُ السُّبُلُ عَنْ سَبیلِهِ. مَعاشِرَ النّاسِ، أَنَا صِراطُ اللهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِی مِنْ بَعْدی، ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ الْهُدی، یهْدُونَ إلَی الْحَقِّ وَبِهِ یعْدِلُونَ. "بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمینَ، الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مالِکِ یوْمِ الدّینِ، إیاکَ نَعْبُدُ وَإیاکَ نَسْتَعینُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ، صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبُ عَلَیهِمْ وَلاَ الضّالّینَ"، فِی نَزَلَتْ وَفیهِمْ وَاللهِ نَزَلَتْ، وَلَهُمْ عَمَّتْ، وَإیاهُمْ خَصَّتْ، أُولئِکَ أَوْلِیاءُ اللهِ الَّذینَ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ. أَلا إنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُونَ. أَلا إنَّ أَعْداءَهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ الْغاوُونَ إخْوانُ الشَّیاطینِ، یوحی بَعْضُهُمْ إلی بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورا. أَلا إنَّ أوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ ذَکَرَهُمُ اللهُ فی کِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَجَلَّ: "لا تَجِدُ قَوْما یؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْیومِ الاْآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حادَّ اللهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کانُوا آبائَهُمْ أَوْ أَبْنائَهُمْ أَوْ إخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ، أُولئِکَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الاْیمانَ وَأَیدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَیدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الاْءَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِی اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللهِ أَلا إنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ" . أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ وَصَفَهُمُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ فَقالَ: "الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبَسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الاْءَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ" . أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یرْتابُوا. أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ َهُمُ الْجَنَّةُ یرْزَقُونَ فیها بِغَیرِ حِسابٍ. أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ یرْزَقُونَ فیها بِغَیرِ حِسابٍ.أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ یصْلَوْنَ سَعیرا. أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ قالَ اللهُ فیهِمْ: "کُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتّی إذَا ادّارَکُوا فیها جَمیعا قالَتْ أُخْریهُمْ لاِءوُلیهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذابا ضِعْفا مِنَ النّارِ قالَ لِکُلٍّ ضِعْفٌ وَلکِنْ لاتَعْلَمُونَ" . أَلا إنَّ أَعْداءَهُمُ الَّذینَ قالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: "کُلَّما أُلْقِی فیها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَلَمْ یأْتِکُمْ نَذیرٌ، قالُوا بَلی قَدْ جاءَنا نَذیرٌ فَکَذَّبْنا وَقُلْنا ما نَزَّلَ اللهُ مِنْ شَیءٍ، إنْ أَنْتُمْ إلاّ فی ضَلالٍ کَبیرٍ، وَقالوُا لَوْ کُنّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنّا فی أَصْحابِ السَّعیرِ فَاعْتَرَفوُا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقا لاِءَصْحابِ السَّعیرِ" . أَلا إنَّ أَوْلِیاءَهُمُ الَّذینَ یخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَیبِ، لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبیرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَینَ السَّعیرِ وَالاْءَجْرِ الْکَبیرِ. مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللهُ وَلَعَنَهُ، وَوَلِینا کُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللهُ وَأَحَبَّهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، أَلا وَإنّی أنَا النَّذیرُ وَعَلِی الْبَشیرُ. مَعاشِرَ النّاسِ، أَلا وَإنّی مُنْذِرٌ وَعَلِی هادٍ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنّی نَبِی وَعلِیّ وَصِیی. مَعاشِرَ النّاسِ، أَلا وَإنّی رَسُولٌ وَعَلِیّ الاْءمامُ وَالْوَصِی مِنْ بَعْدی، وَالاْءَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ. أَلا وَإنّی والِدُهُمْ وَهُمْ یخْرُجُونَ مِنْ صُلْبِهِ. أَلا إنَّ خاتَمَ الأَئِمَّةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِی. أَلا إنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّینِ. أَلا إنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. أَلا إنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها. أَلا إنَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْکِ وَهادیها. أَلا إنَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لاِءَوْلِیاءِ اللهِ. أَلا إنَّهُ النّاصِرُ لِدینِ اللهِ. أَلا إنَّهُ الْغَرّافُ مِنْ بَحْرٍ عَمیقٍ. أَلا إنَّهُ یسِمُ کُلَّ ذی فَضْلٍ بِفَضْلِهِ وَکُلَّ ذی جَهْلٍ بِجَهْلِهِ. أَلا إنَّهُ خِیرَةُ اللهِ وَمُخْتارُهُ. أَلا إنَّهُ وارِثُ کُلِّ عِلْمٍ وَالْمُحیطُ بِکُلِّ فَهْمٍ. أَلا إنَّهُ الْمُخْبِرُ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَالْمُشَیّدُ لاِءَمْرِ آیاتِهِ. أَلا إنَّهُ الرَّشیدُ السَّدیدُ. أَلا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَیهِ. أَلا اءنَّهُ قَدْ بَشَّرَ بِهِ مَنْ سَلَفَ مِنَ الْقُرُونِ بَینَ یدَیهِ. أَلا إنَّهُ الْباقی حُجَّةً وَلا حُجَّةَ بَعْدَهُ وَلا حَقَّ إلاّ مَعَهُ وَلا نُورَ إلاّ عِنْدَهُ. أَلا إنَّهُ لا غالِبَ لَهُ وَلا مَنْصُورَ عَلَیهِ. أَلا وَإنَّهُ وَلِی اللهِ فی أَرْضِهِ، وَحَکَمُهُ فی خَلْقِهِ، وَأَمینُهُ فی سِرِّهِ وَعَلانِیتِهِ. مَعاشِرَ النّاسِ، إنّی قَدْ بَینْتُ لَکُمْ وَأَفْهَمْتُکُمْ، وَهذا عَلِی یفْهِمُکُمْ بَعْدی. أَلا وَاءنّی عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتی أَدْعُوکُمْ اءلی مُصافَقَتی عَلی بَیعَتِهِ وَالاْءقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدی. أَلا وَاءنّی قَدْ بایعْتُ اللهَ وَعَلِی قَدْ بایعَنی، وَأَنَا آخِذُکُمْ بِالْبَیعَةِ لَهُ عَنِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ. "إنَّ الَّذینَ یبایعُونَکَ إنَّما یبایعُونَ اللهَ، یدُ اللهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ. فَمَنْ نَکَثَ فَإنَّما ینْکُثُ عَلی نَفْسِهِ، وَمَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیهُ اللهَ فَسَیؤْتیهِ أَجْرا عَظیما" . مَعاشِرَ النّاسِ، إنَّ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ مِنْ شَعائِرِ اللهِ، "فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیهِ أَنْ یطَّوَّفَ بِهِما وَمَنْ تَطَوَّعَ خَیرا فَإنَّ اللّهَ شاکِرٌ عَلیمٌ" . مَعاشِـرَ النّاسِ، حِجُّـوا الْبَیتَ، فَما وَرَدَهُ أَهْـلُ بَیتٍ إلاَّ اسْتَغْنَـوْا وَأُبْشِـرُوا، وَلا تَخَلَّفُـوا عَنْهُ إلاّ بُتِـرُوا وَافْتَقَرُوا. مَعاشِرَ النّاسِ، ما وَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إلاّ غَفَرَ اللهُ لَهُ ما سَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إلی وَقْتِهِ ذلِکَ، فَإذَا انْقَضَتْ حَجَّتُهُ اسْتَأْنَفَ عَمَلَهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، الْحُجّاجُ مُعانُونَ وَنَفَقاتُهُمْ مُخَلَّفَةٌ عَلَیهِمْ وَاللهُ لا یضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ. مَعاشِرَ النّاسِ، حِجُّوا الْبَیتَ بِکَمالِ الدّینِ وَالتَّفَقُّهِ، وَلاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشاهِدِ إلاّ بِتَوْبَةٍ وَإقْلاعٍ. مَعاشِرَ النّاسِ، أَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ کَما أَمَرَکُمُ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَاءنْ طالَ عَلَیکُمُ الاْءَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْ نَسیتُمْ فَعَلِی وَلِیکُمْ وَمُبَینٌ لَکُمْ؛ الَّذی نَصَبَهُ اللهُ عزَّ وَجَلَّ لَکُمْ بَعْدی أَمینَ خَلْقِهِ. إنَّهُ مِنّی وَأَنَا مِنْهُ، وَهُوَ وَمَنْ یخْلُفُ مِنْ ذُرِّیتی یخْبِرُونَکُمْ بِما تَسْأَلُونَ عَنْهُ وَیبَینُونَ لَکُمْ ما لا تَعْلَمُونَ . أَلا اءنَّ الْحَلالَ وَالْحَرامَ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیهُما وَأُعَرِّفَهُما؛ فَآمُرُ بِالْحَلالِ وَأَنْهی عَنِ الْحَرامِ فی مَقامٍ واحِدٍ، فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ فی عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنّی وَمِنْهُ امامَةً فیهِمْ قائِمَةً، خاتِمُها الْمَهْدِی الی یوْمٍ یلْقَی اللهَ الَّذی یُقَدِّرُ وَیقْضی. مَعاشِرَ النّاسِ، وَکُلُّ حَلالٍ دَلَلْتُکُمْ عَلَیهِ وَکُلُّ حَرامٍ نَهَیتُکُمْ عَنْهُ فَاءنّی لَمْ أَرْجِعْ عَنْ ذلِکَ وَلَمْ أُبَدِّلْ. أَلا فَاذْکُرُوا ذلِکَ وَاحْفَظُوهُ وَتَواصَوْا بِهِ، وَلا تُبَدِّلُوهُ وَلا تُغَیرُوهُ. أَلا وَإنّی أُجَدِّدُ الْقَوْلَ: أَلا فَأَقیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکاةَ وَاءْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ. أَلا وَاءنَّ رَأْسَ الاْءَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ أَنْ تَنْتَهُوا اءلی قَوْلی وَتُبَلِّغُوهُ مَنْ لَمْ یحْضُرْ وَتَأْمُرُوهُ بِقَبُولِهِ عَنّی وَتَنْهَوْهُ عَنْ مُخالَفَتِهِ، فَاءنَّهُ أَمْرٌ مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَمِنّی. وَلا أَمْرَ بِمَعْرُوفٍ وَلا نَهْی عَنْ مُنْکَرٍ الاّ مَعَ امامٍ مَعْصُومٍ. مَعاشِرَ النّاسِ، الْقُرْآنُ یعَرِّفُکُمْ أنَّ الاْءَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ، وَعَرَّفْتُکُمْ أنَّهُمْ مِنّی وَمِنْهُ، حَیثُ یقُولُ اللهُ فی کِتابِهِ: «وَجَعَلَها کَلِمَةً باقِیةً فی عَقِبِهِ»، وقُلْتُ: "لَنْ تَضِلُّوا ما إنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِما" . مَعاشِرَ النّاسِ، التَّقْوی، التَّقْوی، وَاحْذَرُوا السّاعَةَ کَما قالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: "إنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَیءٌ عَظیمٌ" . اذْکُرُوا الْمَماتَ وَالْمَعادَ وَالْحِسابَ وَالْمَوازینَ وَالْمُحاسَبَةَ بَینَ یدَی رَبِّ الْعالَمینَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. فَمَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ أُثیبَ عَلَیها وَمَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلَیسَ لَهُ فِی الْجِنانِ نَصیبٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، اءنَّکُمْ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ تُصافِقُونی بِکَفٍّ واحِدٍ فی وَقْتٍ واحِدٍ، وَقَدْ أَمَرَنِی اللهُ عَزَّ وَجَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِکُمُ الاْءقْرارَ بِما عَقَّدْتُ لِعَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ، وَلِمَنْ جاءَ بَعْدَهُ مِنَ الاْءَئِمَّةِ مِنّی وَمِنْهُ، عَلی ما أَعْلَمْتُکُمْ أَنَّ ذُرِّیتی مِنْ صُلْبِهِ. فَقُولُوا بِأَجْمَعِکُمْ: "إنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّکَ فی أَمْرِ إمامِنا عَلِیّ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَمَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الاْءَئِمَّةِ. نُبایعُکَ عَلی ذلِکَ بِقُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَیدینا. عَلی ذلِکَ نَحْیی وَعَلَیهِ نَمُوتُ وَعَلَیهِ نُبْعَثُ. وَلا نُغَیّرُ وَلا نُبَدِّلُ، وَلا نَشُکُّ وَلا نَجْحَدُ وَلا نَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلانَنْقُضُ الْمیثاقَ. وَعَظْتَنا بِوَعْظِ اللهِ فی عَلِی أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالاْءَئِمَّةِ الَّذینَ ذَکَرْتَ مِنْ ذُرِّیتِکَ مِنْ وُلْدِهِ بَعْدَهُ، الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ وَمَنْ نَصَبَهُ اللهُ بَعْدَهُما. فَالْعَهْدُ وَالْمیثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا، مِنْ قُلُوبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَضَمائِرِنا وَأَیدینا. مَنْ أَدْرَکَها بِیدِهِ وَإلاّ فَقَدْ أَقَرَّ بِلِسانِهِ، وَلا نَبْتَغی بِذلِکَ بَدَلاً وَلا یرَی اللهُ مِنْ أَنْفُسِنا حِوَلاً. نَحْنُ نُؤَدّی ذلِکَ عَنْکَ الدّانی وَالْقاصی مِنْ أَوْلادِنا وَأَهالینا، وَنُشْهِدُ اللهَ بِذلِکَ وَکَفی بِاللهِ شَهیدا وَأَنْتَ عَلَینا بِهِ شَهیدٌ" . مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ فَإنَّ اللهَ یعْلَمُ کُلَّ صَوْتٍ وَخافِیةَ کُلِّ نَفْسٍ، «فَمَنِ اهْتَدی فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإنَّما یضِلُّ عَلَیها»، وَمَنْ بایعَ فَإنَّما یبایعُ اللهَ، "یدُ اللهِ فَوْقَ أَیدیهِمْ" . مَعاشِرَ النّاسِ، فَبایعُوا اللهَ وَبایعُونی وَبایعُوا عَلِیا أمیرَالْمُؤْمِنینَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَینَ وَالاْءَئِمَّةَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا وَالاْآخِرَةِ کَلِمَةً باقِیةً؛ یهْلِکُ اللهُ مَنْ غَدَرَ وَیرْحَمُ مَنْ وَفی. "فَمَنْ نَکَثَ فَإنَّما ینْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیهُ اللهَ فَسَیؤْتیهِ أَجْرا عَظیما" . مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذی قُلْتُ لَکُمْ وَسَلِّمُوا عَلی عَلِی بِإمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ، وَقُولُوا: «سَمِعْنا وَأَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَإلَیکَ الْمَصیرُ»، وَقُولُوا "الْحَمْدُ للهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِی لَوْلا أَنْ هَدانَا اللهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ" . مَعاشِرَ النّاسِ، اءنَّ فَضائِلَ عَلِی بْنِ أَبیطالِبٍ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ ـ وَقَدْ أَنْزَلَها فِی الْقُرْآنِ ـ أَکْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیها فی مَقامٍ واحِدٍ، فَمَنْ أَنْبَأَکُمْ بِها وَعَرَفَها فَصَدِّقُوهُ. مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ یطِعِ اللهَ وَرَسُولَهُ وَعَلِیا وَالاْءَئِمَّةَ الَّذینَ ذَکَرْتُهُمْ فَقَدْ فازَ فَوْزا عَظیما. مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ إلی مُبایعَتِهِ وَمُوالاتِهِ وَالتَّسْلیمِ عَلَیهِ بِإمْرَةِ الْمُؤْمِنینَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فی جَنّاتِ النَّعیمِ. مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما یرْضَی اللهُ بِهِ عَنْکُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الاْءَرْضِ جَمیعا فَلَنْ یضُرَّ اللهَ شَیئا. اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ بِما أَدَّیتُ وَأَمَرْتُ وَاغْضِبْ عَلَی الْجاحِدینَ الْکافِرینَ، وَالْحَمْدُلِلهِ رَبِّ الْعالَمینَ.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه خطبه
حمد و سپاس خدایی را که در یگانگی خود بلندمرتبه، و در تنهایی و فرد بودنش نزدیک است. در قدرت و سلطه خود با جلالت و در ارکان خود عظیم است. علم او به همه چیز احاطه دارد در حالی که در جای خود است، و همه مخلوقات را با قدرت و برهان خود تحت سیطره دارد. همیشه مورد سپاس بوده و همچنان مورد ستایش خواهد بود. صاحب عظمتی که از بین رفتنی نیست. ابتداکننده و بازگرداننده اوست و هر کاری به سوی او بازمیگردد. به وجودآورنده بالابرده شدهها (آسمانها و افلاک) و پهنکننده گستردهها (زمین)، یگانه حکمران زمینها و آسمانها، پاک و منزّه و تسبیح شده، پروردگار ملائکه و روح، تفضّلکننده بر همه آنچه خلق کرده، و لطفکننده بر هر آنچه به وجود آورده است. هر چشمی زیر نظر اوست ولی چشمها او را نمیبینند. کَرمکننده و بردبار و تحمّلکننده است. رحمت او همه چیز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمیکند، و به آنچه از عذابش که مستحقّ آنند مبادرت نمیورزد. باطنها و سریرهها را میفهمد و ضمایر را میداند، و پنهانها بر او مخفی نمیماند و مخفیها بر او مشتبه نمیشود. او راست احاطه بر هر چیزی و غلبه بر همه چیز و قوّت در هر چیزی و قدرت بر هر چیزی، و مانند او شیئی نیست. اوست به وجودآورنده شیئ "چیز"هنگامی که چیزی نبود. دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نیست خدایی جز او که با عزّت و حکیم است. بالاتر از آن است که چشمها او را درک کنند ولی او چشمها را درک میکند و آواز اسرار دقیق با خبر وآگاه است. هیچکس نمیتواند با دیدن به صفت او راه یابد، و کسی به چگونگی او از سرّ و آشکار دست نمییابد مگر به آنچه خود خداوند عزوجل راهنمایی کرده است. گواهی میدهم که اوست خدایی که قُدس و پاکی و منزّه بودن او روزگار را پر کرده است. او که نورش ابدیت را فرا گرفته است. او که دستورش را بدون مشورتِ مشورتکنندهای اجرا میکند و در تقدیرش شریک ندارد و در تدبیرش کمک نمیشود. آنچه ایجاد کرده بدون نمونه و مثالی تصویر نموده و آنچه خلق کرده بدون کمک از کسی و بدون زحمت و بدون احتیاج به فکر و حیله خلق کرده است. آنها را ایجاد کرد پس به وجود آمدند و خلق کرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدایی که جز او خدایی نیست. صنعت او محکم و کار او زیباست. عادلی که ظلم نمیکند و کَرمکنندهای که کارها به سوی او بازمیگردد. شهادت میدهم اوست خدایی که همه چیز در مقابل عظمت او تواضع کرده و همه چیز در مقابل عزّت او ذلیل شده و همه چیز در برابر قدرت او سر تسلیم فرود آورده و همه چیز در برابر هیبت او خاضع شدهاند. پادشاهِ پادشاهان و گرداننده افلاک و مسخّرکننده آفتاب و ماه، که همه با زمانِ تعیین شده در حرکت هستند. شب را بر روی روز و روز را بر روی شب میگرداند، که به سرعت در پی آن میرود. در هم شکننده هر زورگوی با عِناد، و هلاککننده هر شیطانِ سر پیچ و مُتمرّد. برای او ضدّی و همراه او مُعارضی نبوده است. یکتا و بینیاز است. هرگز نزاده و زاییده نشده، و برای او هیچ همتایی نیست. خدای یگانه و پروردگار با عظمت میخواهد پس به انجام میرساند، و اراده میکند پس مقدّر مینماید، و میداند پس به شماره میآورد. میمیراند و زنده میکند، فقیر میکند و غنی مینماید، میخنداند و میگریاند، نزدیک میکند و دور مینماید، منع میکند و عطا مینماید. پادشاهی از آنِ او و حمد و سپاس برای اوست. خیر به دست اوست و او بر هر چیزی قادر است. شب را در روز و روز را در شب فرو میبرد. نیست خدایی جز او که با عزّت و آمرزنده است. اجابتکننده دعا، بسیار عطاکننده، شمارنده نَفَسها و پروردگار جنّ و بشر، که هیچ امری بر او مشکل نمیشود، و فریاد دادخواهان او را خسته و ناراحت نمیکند، و اصرارِ اصرارکنندگانش او را خسته نمینماید. نگهدارنده صالحین و موفّقکننده رستگاران و صاحباختیار مؤمنان و پروردگار عالمیان. خدایی که از آنچه خلق کرده مستحق است که او را در هر حالی شکر و سپاس گویند. او را سپاس بسیار میگویم و دائماً شکر مینمایم، چه در آسایش و چه در گرفتاری، چه در حال شدّت و چه در حال آرامش. و به او و ملائکهاش و کتابها و پیامبرانش ایمان میآورم. دستور او را گوش میدهم و اطاعت مینمایم و به آنچه او را راضی میکند مبادرت میورزم و در مقابل مقدّرات او تسلیم میشوم به عنوان رغبتِ در اطاعت او و ترسِ از عقوبت او، چرا که اوست خدایی که نمیتوان از مکر او در امان بود و چون ظلم نمیکند ترسی از ظلم او نیست. برای خداوند بر نفس خود به عنوان بندگی او اقرار میکنم، و شهادت میدهم برای او به پروردگاری، و آنچه به من وحی نموده ادا مینمایم از ترس آنکه مبادا اگر انجام ندهم عذابی از او بر من فرود آید که هیچکس نتواند آن را دفع کند، هر چند که حیله عظیمی بکار بندد و دوستی او خالص باشد ـ نیست خدایی جز او ـ زیرا خداوند به من اعلام فرموده که اگر آنچه در حق علی بر من نازل نموده ابلاغ نکنم رسالت او را نرساندهام، و برای من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا کفایتکننده و کریم است. خداوند به من چنین وحی کرده است: «بِسْمِ الله الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ…»، "ای پیامبر ابلاغ کن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده ـ دربارهٔ علی، یعنی خلافت علی بن ابیطالب ـ و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند" . ای مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل کرده کوتاهی نکردهام، و من سبب نزول این آیه را برای شما بیان میکنم: جبرئیل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم ـ که او سلام است ـ مرا مأمور کرد که در این اجتماع بپاخیزم و بر هر سفید و سیاهی اعلام کنم که "علی بن ابیطالب برادرِ من و وصی من و جانشین من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسی است جز اینکه پیامبری بعد از من نیست. و او صاحباختیار شما بعد از خدا و رسولش است" . و خداوند در این مورد آیهای از کتابش بر من نازل کرده است: «اِنَّما وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذینَ آمَنُوا…»، «صاحب اختیار شما خدا و رسولش هستند و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند»، و علی بن ابیطالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع زکات داده و در هر حال خداوند عزوجل را قصد میکند. ای مردم، من از جبرئیل درخواست کردم از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ این مهم معاف بدارد، زیرا از کمی متقین و زیادی منافقین و فساد ملامتکنندگان و حیلههای مسخرهکنندگانِ اسلام اطلاع دارم، کسانی که خداوند در کتابش آنان را چنین توصیف کرده است که با زبانشان میگویند آنچه در قلبهایشان نیست، و این کار را سهل میشمارند در حالی که نزد خداوند عظیم است. همچنین به خاطر اینکه منافقین بارها مرا اذیت کردهاند تا آنجا که مرا «اُذُن» (گوشدهنده بر هر حرفی) نامیدند، و گمان کردند که من چنین هستم به خاطر ملازمت بسیار علی با من و توجه من به او و تمایل او و قبولش از من ، تا آنکه خداوند عزوجل در این باره چنین نازل کرد: «وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَ یقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ…»: "از آنان کسانی هستند که پیامبر را اذیت میکنند و میگویند او «اُذُن» (گوشدهنده به هر حرفی) است، بگو: گوش است ـ بر ضد کسانی که گمان میکنند او «اُذُن» است ـ و برای شما خیر است، به خدا ایمان میآورد و در مقابل مؤمنین اظهار تواضع و احترام مینماید، و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمت است؛ و کسانی که پیامبر را اذیت میکنند عذاب دردناکی در انتظارشان است" . اگر من بخواهم گویندگان این نسبت" اُذُن" را نام ببرم میتوانم، و اگر بخواهم به شخص آنان اشاره کنم مینمایم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرفی کنم میتوانم، ولی به خدا قسم من در کار آنان با بزرگواری رفتار کرده ام. بعد از همه اینها، خداوند از من راضی نمیشود مگر آنچه در حق علی بر من نازل کرده ابلاغ نمایم. "یا اَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ…»، «ای پیامبر برسان آنچه ـ در حق علی ـ از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهی رسالت او را نرساندهای، و خداوند تو را از مردم حفظ میکند" . ای مردم، این مطلب را دربارهٔ او بدانید و بفهمید، و بدانید که خداوند او را برای شما صاحباختیار و امامی قرار داده که اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر تابعین آنان به نیکی، و بر روستایی و شهری، و بر عجمی و عربی، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و کوچک، و بر سفید و سیاه. بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر کس با او مخالفت کند ملعون است، و هر کس تابع او باشد و او را تصدیق نماید مورد رحمت الهی است. خداوند او را و هر کس را که از او بشنود و او را اطاعت کند آمرزیده است. ای مردم، این آخرین باری است که در چنین اجتماعی بپا میایستم. پس بشنوید و اطاعت کنید و در مقابل امر خداوند پروردگارتان سر تسلیم فرود آورید، چرا که خداوند عزوجل صاحباختیار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پیامبرش که شما را مخاطب قرار داده، و بعد از من علی صاحباختیار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزی که خدا و رسولش را ملاقات خواهید کرد. حلالی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان حلال کرده باشند، و حرامی نیست مگر آنچه خدا و رسولش و امامان بر شما حرام کرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از کتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام. ای مردم، علی را فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموختهام در امام المتقین جمع نمودهام، و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموختهام. اوست «امام مبین» که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: "وَ کُلَّ شَییءٍ اَحْصَیناهُ فی اِمامٍ مُبینٍ»، «و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم" . ای مردم، از علی به سوی دیگری گمراه نشوید، و از او روی برمگردانید و از ولایت او سرباز نزنید. اوست که به حق هدایت نموده و به آن عمل میکند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهی مینماید، و در راه خدا سرزنش ملامت کنندهای او را مانع نمیشود. علی اول کسی است که به خدا و رسولش ایمان آورد و هیچکس در ایمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست که با جان خود در راه رسول خدا فداکاری کرد. اوست که با پیامبر خدا بود در حالی که هیچکس از مردان همراه او خدا را عبادت نمیکرد. اولین مردم در نماز گزاردن، و اول کسی است که با من خدا را عبادت کرد. از طرف خداوند به او امر کردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالی که جانش را فدای من کرده بود در جای من خوابید. ای مردم، او را فضیلت دهید که خدا او را فضیلت داده است، و او را قبول کنید که خداوند او را منصوب نموده است. ای مردم، او از طرف خداوند امام است، و هر کس ولایت او را انکار کند خداوند هرگز توبهاش را نمیپذیرد و او را نمیبخشد. حتمی است بر خداوند که با کسی که با او مخالفت نماید چنین کند و او را به عذابی شدید تا ابدیت و تا آخر روزگار معذب نماید. پس بپرهیزید از اینکه با او مخالفت کنید و گرفتار آتشی شوید که آتشگیره آن مردم و سنگها هستند و برای کافران آماده شده است. ای مردم، به خدا قسم پیامبران و رسولان پیشین به من بشارت دادهاند، و من به خدا قسم خاتم پیامبران و مرسلین و حجت بر همه مخلوقین از اهل آسمانها و زمینها هستم. هر کس در این مطالب شک کند مانند کفر جاهلیت اول کافر شده است. و هر کس در چیزی از این گفتار من شک کند در همه آنچه بر من نازل شده شک کرده است، و هر کس در یکی از امامان شک کند در همه آنان شک کرده است، و شککننده دربارهٔ ما در آتش است. ای مردم، خداوند این فضیلت را بر من ارزانی داشته که منّتی از او بر من و احسانی از جانب او به سوی من است. خدایی جز او نیست. حمد و سپاس از من بر او تا ابدیت و تا آخر روزگار و در هر حال. ای مردم، علی را فضیلت دهید که او افضل مردم بعد از من از مرد و زن است تا مادامی که خداوند روزی را نازل میکند و خلق باقی هستند. ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است کسی که این گفتار مرا ردّ کند و با آن موافق نباشد. بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده است و میگوید: «هر کس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد». هر کس ببیند برای فردا چه پیش فرستاده است. از خدا بترسید که با علی مخالفت کنید و در نتیجه قدمی بعد از ثابت بودن آن بلغزد، خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است. ای مردم، علی «جنب الله» است که خداوند در کتاب عزیزش ذکر کرده و دربارهٔ کسی که با او مخالفت کند فرموده است: «اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یا حَسْرَتا عَلی ما فَرَّطْتُ فی جَنْبِ اللهِ»، "ای حسرت بر آنچه دربارهٔ جنب خداوند تفریط و کوتاهی کردم" . ای مردم، قرآن را تدبر نمایید و آیات آن را بفهمید و در محکمات آن نظر کنید و به دنبال متشابه آن نروید. به خدا قسم، باطن آن را برای شما بیان نمیکند و تفسیرش را برایتان روشن نمیکند مگر این شخصی که دست او را میگیرم و او را به سوی خود بالا میبرم و بازوی او را میگیرم و با دستم او را بلند میکنم و به شما میفهمانم که: «هر کس من صاحباختیار اویم این علی صاحباختیار اوست»، و او علی بن ابیطالب برادر و جانشین من است، و ولایتِ او از جانب خداوندِ عزوجل است که بر من نازل کرده است. ای مردم، علی و پاکان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اکبر است. هر یک از این دو از دیگری خبر میدهد و با آن موافق است. آنها از یکدیگر جدا نمیشوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. بدانید که آنان امینهای خداوند بین مردم و حاکمان او در زمین هستند. بدانید که من ادا نمودم، بدانید که من ابلاغ کردم، بدانید که من شنوانیدم، بدانید که من روشن نمودم، بدانید که خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عزوجل میگویم، بدانید که امیرالمؤمنینی جز این برادرم نیست. بدانید که امیرالمؤمنین بودن بعد از من برای احدی جز او حلال نیست. سپس پیامبر دستش را بر بازوی علی علیهالسلام زد و آن حضرت را بلند کرد. و این در حالی بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام از زمانی که پیامبر بر فراز منبر آمده بود یک پله پایینتر از مکان حضرت ایستاده بود و نسبت به صورت حضرت به طرف راست مایل بود که گویی هر دو در یک مکان ایستادهاند. پس پیامبر صلیالله علیهوآله با دستش او را بلند کرد و هر دو دست را به سوی آسمان باز نمود و علی علیهالسلام را از جا بلند نمود تا حدی که پای آن حضرت موازی زانوی پیامبر رسید. سپس فرمود:ای مردم، چه کسی بر شما از خودتان صاحباختیارتر است؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: بدانید که هر کس من صاحباختیار اویم این علی صاحباختیار اوست. خدایا دوست بدار هرکس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر کس او را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس او را یاری کند، و خوار کن هر کس او را خوار کند. ای مردم، این علی است برادر من و وصی من و جامع علم من، و جانشین من در امتم بر آنان که به من ایمان آوردهاند، و جانشین من در تفسیر کتاب خداوند عزوجل و دعوت به آن، و عملکننده به آنچه او را راضی میکند، و جنگکننده با دشمنان خدا و دوستیکننده بر اطاعت او و نهیکننده از معصیت او. اوست خلیفه رسول خدا، و اوست امیرالمؤمنین و امام هدایتکننده از طرف خداوند، و اوست قاتل ناکثین و قاسطین و مارقین به امر خداوند. خداوند میفرماید: «ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیّ»، "سخن در پیشگاه من تغییر نمیپذیرد" ، پروردگارا، به امر تو میگویم: «خداوندا دوست بدار هر کس علی را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس علی را دشمن بدارد، و یاری کن هر کس علی را یاری کند و خوار کن هر کس علی را خوار کند، و لعنت نما هر کس علی را انکار کند و غضب نما بر هر کس که حق علی را انکار نماید». پروردگارا، تو هنگام روشن شدن این مطلب و منصوب نمودن علی در این روز این آیه را دربارهٔ او نازل کردی: «اَلْیوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لکُمُ الاْءِسْلامَ دینا»: «امروز دین شما را برایتان کامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم»، و فرمودی: «اِنَّ الدّینَ عِنْدَ الله اْلاِسْلامُ»: «دین نزد خداوند اسلام است»، و فرمودی: «وَ مَنَ یبْتَغِ غَیرَ الاْءِسْلامِ دینا فَلَنْ یقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الاْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ»: «هر کس دینی غیر از اسلام انتخاب کند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود». پروردگارا، تو را شاهد میگیرم که من ابلاغ نمودم. ای مردم، خداوند دین شما را با امامت او کامل نمود، پس هر کس اقتدا نکند به او و به کسانی که جانشین او از فرزندان من و از نسل او هستند تا روز قیامت و روز رفتن به پیشگاه خداوند عزوجل، چنین کسانی اعمالشان در دنیا و آخرت از بین رفته و در آتش دائمی خواهند بود. عذاب از آنان تخفیف نمییابد و به آنها مهلت داده نمیشود. ای مردم، این علی است که یاریکنندهترین شما نسبت به من و سزا وارترین شما به من و نزدیکترین شما به من و عزیزترین شما نزد من است. خداوند عزوجل و من از او راضی هستیم. هیچ آیه رضایتی در قرآن نازل نشده مگر دربارهٔ او، و هیچگاه خداوند مؤمنین را مورد خطاب قرار نداده مگر آنکه ابتدا او مخاطب بوده است، و هیچ آیه مدحی در قرآن نیست مگر دربارهٔ او، و خداوند در سوره «هَلْ اَتی عَلَی الاْءِنْسانِ…» شهادت به بهشت نداده مگر برای او، و این سوره را دربارهٔ غیر او نازل نکرده و با این سوره جز او را مدح نکرده است. ای مردم، او یاریدهنده دین خدا و دفاعکننده از رسول خداست، و اوست با تقوای پاکیزه هدایتکننده هدایتشده. پیامبرتان بهترین پیامبر و وصیتان بهترین وصی و فرزندان او بهترین اوصیاء هستند. ای مردم، شیطان آدم را با حسد از بهشت بیرون کرد. مبادا به علی حسد کنید که اعمالتان نابود شود و قدمهایتان بلغزد. آدم به خاطر یک گناه به زمین فرستاده شد در حالی که انتخاب شده خداوند عزوجل بود، پس شما چگونه خواهید بود در حالی که شمایید و در بین شما دشمنان خدا هستند. بدانید که با علی دشمنی نمیکند مگر شقی و با علی دوستی نمیکند مگر با تقوی، و به او ایمان نمیآورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم دربارهٔ علی نازل شده است سوره «و العصر»: «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمانِ الرَّحیمِ، وَ الْعَصْرِ، اِنَّ الاْءِنْسانَ لَفی خُسْرٍ»، «قسم به عصر، انسان در زیان است» مگر علی که ایمان آورد و به حق و صبر راضی شد. ای مردم، من خدا را شاهد گرفتم و رسالتم را به شما ابلاغ نمودم، و بر عهده رسول جز ابلاغ روشن چیزی نیست. ای مردم، از خدا بترسید آن گونه که باید ترسید و از دنیا نروید مگر آنکه مسلمان باشید. ای مردم، «ایمان آورید به خدا و رسولش و به نوری که همراه او نازل شده است، قبل از آنکه هلاک کنیم وجوهی را و آن صورتها را به پشت برگردانیم یا آنان را مانند اصحاب سبت لعنت کنیم». به خدا قسم، از این آیه قصد نشده است مگر قومی از اصحابم که آنان را به اسم و نسبشان میشناسم، ولی مأمورم بر آنان پردهپوشی کنم. پس هر کس عمل کند مطابق آنچه در قلبش از حب یا بغض نسبت به علی مییابد. ای مردم، نور از جانب خداوند عزوجل در من نهاده شده و سپس در علی بن ابیطالب و بعد در نسل او تا مهدی قائم، که حق خداوند و هر حقی که برای ما باشد میگیرد، چرا که خداوند عزوجل ما را بر کوتاهیکنندگان و بر معاندان و مخالفان و خائنان و گناهکاران و ظالمان و غاصبان از همه عالمیان حجت قرار داده است. ای مردم، شما را میترسانم و انذار مینمایم که من رسول خدا هستم، و قبل از من پیامبران بودهاند. آیا اگر من بمیرم یا کشته شوم شما عقبگرد مینمایید؟ هر کس به عقب برگردد به خدا ضرری نمیرساند، و خداوند به زودی شاکرین و صابرین را پاداش میدهد. بدانید که علی است توصیف شده به صبر و شکر و بعد از او فرزندانم از نسل او چنیناند. ای مردم، با اسلامتان بر من منت مگذارید، بلکه بر خدا منت نگذارید، که اعمالتان را نابود مینماید و بر شما غضب میکند و شما را به شعلهای از آتش و مس گداخته مبتلا میکند. پروردگار شما در کمین است. ای مردم، بعد از من امامانی خواهند بود که به آتش دعوت میکنند و روز قیامت کمک نمیشوند. ای مردم، خداوند و من از آنان بیزار هستیم. ای مردم، آنان و یارانشان و تابعینشان و پیروانشان در پایینترین درجه آتشاند و چه بد است جای متکبران. بدانید که آنان «اصحاب صحیفه» هستند، پس هر یک از شما در صحیفه خود نظر کند. راوی میگوید: وقتی پیامبر (ص) نام "اصحاب صحیفه" را آورد اکثر مردم منظور حضرت از این کلام را نفهمیدند و برایشان سؤالانگیز شد، و فقط عده کمی مقصود حضرت را فهمیدند. ای مردم، من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثتِ آن در نسل خودم تا روز قیامت به ودیعه میسپارم، و من رسانیدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غایب و بر همه کسانی که حضور دارند یا ندارند، به دنیا آمدهاند یا نیامدهاند. پس حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز قیامت برسانند. و به زودی امامت را بعد از من به عنوان پادشاهی و با ظلم و زور میگیرند. خداوند غاصبین و تعدیکنندگان را لعنت کند. و در آن هنگام است ـ ای جن و انس ـ که میریزد برای شما آنکه باید بریزد و میفرستد بر شما شعلهای از آتش و مس گداخته و نمیتوانید آن را از خود دفع کنید. ای مردم، خداوند عزوجل شما را به حال خود رها نخواهد کرد تا آنکه خبیث را از پاکیزه جدا کند، و خداوند شما را بر غیب مطلع نمیکند. ای مردم، هیچ سرزمین آبادی نیست مگر آنکه در اثر تکذیبِ (اهل آن آیات الهی را) خداوند قبل از روز قیامت آنان را هلاک خواهد کرد و آن را تحت حکومت امام مهدی خواهد آورد، و خداوند وعده خود را عملی مینماید. ای مردم، قبل از شما اکثر پیشینیان هلاک شدند، و خداوند آنها را هلاک نمود و اوست که آیندگان را هلاک خواهد کرد. خدای تعالی میفرماید: «أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ…»، "آیا ماپیشینیان را هلاک نکردیم؟ آیا در پی آنان دیگران را نفرستادیم؟ ما با مجرمان چنین میکنیم. وای بر مکذبین در آن روز" . ای مردم، خداوند مرا امر و نهی نموده است، و من هم به امر الهی علی را امر و نهی نمودهام، و علم امر و نهی نزد اوست. پس امر او را گوش دهید تا سلامت بمانید، و او را اطاعت کنید تا هدایت شوید و نهی او را قبول کنید تا در راه درست باشید، و به سوی مقصد و مراد او بروید، و راههای بیگانه شما را از راه او منحرف نکند. ای مردم، من راه مستقیم خداوند هستم که شما را به پیروی آن امر نموده، و سپس علی بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او که امامان هدایتاند، به حق هدایت میکنند و به یاری حق به عدالت رفتار میکنند. "بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمینَ، الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، مالِکِ یوْمِ الدّینِ، اِیاکَ نَعْبُدُ وَ اِیاکَ نَسْتَعینُ، اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ، صِراطَ الَّذینَ اَنْعَمْتَ عَلَیهِمْ غَیرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیهِمْ وَ لاَ الضّالّینَ". این سوره دربارهٔ من نازل شده، و به خدا قسم دربارهٔ امامان نازل شده است. بهطور عموم شامل آنان است و بهطور خاص دربارهٔ آنان است. ایشان دوستان خدایند که ترسی بر آنان نیست و محزون نمیشوند، بدانید که حزب خداوند غالب هستند. بدانید که دشمنان ایشان سفهاء گمراه و برادران شیاطیناند که اباطیل را از روی غرور به یکدیگر میرسانند. بدانید که دوستان اهلبیت کسانیاند که خداوند در کتابش آنان را یاد کرده و فرموده است: «لا تَجِدُ قَوْما یؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیوْمِ الآخِرِ یوادُّونَ مَنْ حادَّ اللهَ وَ رَسُولَهُ…»: "نمییابی قومی را که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشند، و در عین حال با کسانی که با خدا و رسولش ضدّیت دارند روی دوستی داشته باشند، اگر چه پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا فامیلشان باشند. آناناند که ایمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحی از خود تأیید فرموده و ایشان را به بهشتی وارد میکند که از پایین آن نهرها جاری است و در آن دائمی خواهند بود. خدا از آنان راضی است و آنان از خدا راضی هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانید که حزب خدا رستگارند" . بدانید که دوستان اهل بیت کسانیاند که خداوند عزوجل آنان را توصیف کرده و فرموده است: «الَّذینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبَسُوا ایمانَهُمْ بِظُلْمٍ…»: "کسانی که ایمان آوردهاند و ایمانشان را با ظلم نپوشاندهاند، آناناند که برایشان امان است و آنان هدایتیافتگاناند" . بدانید که دوستان ایشان کسانیاند که ایمان آوردهاند و به شک نیفتادهاند. بدانید که دوستان ایشان کسانیاند که با سلامتی و در حال امن وارد بهشت میشوند، و ملائکه با سلام به ملاقات آنان میآیند و میگویند: "سلام بر شما، پاکیزه شدید، پس برای همیشه داخل بهشت شوید" . بدانید که دوستان ایشان کسانی هستند که بهشت برای آنان است و در آن بدون حساب روزی داده میشوند. بدانید که دشمنان اهلبیت کسانیاند که به شعلههای آتش وارد میشوند. بدانید که دشمنان ایشان کسانیاند که از جهنم در حالی که میجوشد صدای وحشتناکی میشنوند و شعلهکشیدن آن را میبینند. بدانید که دشمنان ایشان کسانیاند که خداوند دربارهٔ آنان فرموده است: «کُلَّما دَخَلَتْ اُمَّةٌ لَعَنَتْ اُخْتَها…»: "هر گروهی که داخل جهنم میشوند همتای خود را لعنت میکنند، تا آنکه همه آنان در آنجا به یکدیگر بپیوندند آخرین آنان با اشاره به اولین آنان میگویند: پروردگارا، اینان ما را گمراه کردند؛ پس عذاب دو چندان از آتش به آنان نازل کن. خدا میفرماید: برای هر دو گروه عذاب دو چندان است ولی شما نمیدانید" . بدانید که دشمنان ایشان کسانیاند که خداوند عزوجل میفرماید: «کُلَّما اُلْقِی فیها فَوْجٌ سَاَلَهُمْ خَزَنَتُها اَلَمْ یأْتِکُمْ نَذیرٌ…»: "هر گاه گروهی را در جهنم میاندازند خزانهداران دوزخ از ایشان میپرسند: آیا ترسانندهای برای شما نیامد؟ میگویند: بلی، برای ما نذیر و ترساننده آمد ولی ما او را تکذیب کردیم و گفتیم: خداوند هیچ چیز نازل نکرده است، و شما در گمراهی بزرگ هستید. و میگویند: اگر میشنیدیم یا فکر میکردیم در اصحاب آتش نبودیم. به گناه خود اعتراف کردند، پس دور باشند اصحاب آتش" . بدانید که دوستان اهل بیت کسانی هستند که در پنهانی از پروردگارشان میترسند و برای آنان مغفرت و اجر بزرگ است. ای مردم، چقدر فاصله است بین شعلههای آتش و بین اَجر بزرگ! ای مردم، دشمن ما کسی است که خداوند او را مذمت و لعنت نموده، و دوست ما کسی است که خداوند او را مدح نموده و دوستش بدارد. ای مردم، بدانید که من نذیر و ترسانندهام و علی بشارتدهنده است. ای مردم، بدانید که من مُنذر و بر حذر دارندهام و علی هدایتکننده است. ای مردم، من پیامبرم و علی جانشین من است. ای مردم، بدانید که من پیامبرم و علی امام و وصی بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند. بدانید که من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود میآیند. بدانید که آخرینِ امامان، مهدی قائم از ماست. اوست غالب بر ادیان، اوست انتقام گیرنده از ظالمین، اوست فاتح قلعهها و منهدم کننده آنها، اوست غالب بر هر قبیلهای از اهل شرک و هدایت کننده آنان. بدانید که اوست گیرنده انتقام همه خونهای اولیاء خدا. اوست یاری دهنده دین خدا. بدانید که اوست استفادهکننده از دریایی عمیق. اوست که هر صاحب فضیلتی را به قدر فضلش و هر صاحب جهالتی را به قدر جهلش نشانه میدهد. اوست انتخاب شده و اختیارشده خداوند. اوست وارث هر علمی و احاطهدارنده به هر فهمی. بدانید که اوست خبردهنده از پروردگارش، و بالابرنده آیات الهی. اوست هدایتیافته محکم بنیان. اوست که کارها به او سپرده شده است. اوست که پیشینیان به او بشارت دادهاند، اوست که به عنوان حجت باقی میماند و بعد از او حجتی نیست. هیچ حقی نیست مگر همراه او، و هیچ نوری نیست مگر نزد او. بدانید او کسی است که غالبی بر او نیست و کسی بر ضد او کمک نمیشود. اوست ولی خدا در زمین و حکمکننده او بین خلقش و امین او بر نهان و آشکارش. ای مردم، من برایتان روشن کردم و به شما فهمانیدم، و این علی است که بعد از من به شما میفهماند. بدانید که من بعد از پایان خطابهام شما را به دست دادن با من به عنوان بیعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا میخوانم. بدانید که من با خدا بیعت کردهام و علی با من بیعت کرده است، و من از جانب خداوند برای او از شما بیعت میگیرم. «اِنَّ الَّذینَ یبایعُونَکَ اِنَّما یبایعُونَ اللهَ…»: "کسانی که با تو بیعت میکنند در واقع با خدا بیعت میکنند، دست خداوند بر روی دست آنان است. پس هر کس بیعت را بشکند بر ضرر خود اوست، و هر کس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظیمی عنایت خواهد کرد" . ای مردم، حج و عمره از شعائر الهی هستند، «فَمَنْ حَجَّ الْبَیتَ اَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیهِ اَنْ یطَّوَّفَ بِهِما…»: "هر کس به خانه خدا به عنوان حج یا عمره بیاید برای او اشکالی نیست که بر صفا و مروه بسیار طواف کند، و هر کس کار خیری را بدون چشمداشتی انجام دهد خداوند سپاسگزار داناست" . ای مردم، به حج خانه خدا بروید. هیچ خاندانی به خانه خدا وارد نمیشوند مگر آنکه مستغنی میگردند و شاد میشوند، و هیچ خاندانی آن را ترک نمیکنند مگر آنکه منقطع میشوند و فقیر میگردند. ای مردم، هیچ مؤمنی در موقف (عرفات، مشعر، منا) وقوف نمیکند مگر آنکه خداوند گناهان گذشته او را تا آن وقت میآمرزد، و هر گاه که حجش پایان یافت اعمالش را از سر میگیرد. ای مردم، حاجیان کمک میشوند و آنچه خرج میکنند به آنان بازمیگردد، و خداوند جزای محسنین را ضایع نمینماید. ای مردم، با دین کامل و با تَفَقُّه و فهم به حج خانه خدا بروید و از آن مشاهد مشرفه جز با توبه و دست کشیدن از گناه برمگردید. ای مردم، نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید همانطور که خداوند عزوجل به شما فرمان داده است و اگر زمان طویلی بر شما گذشت و کوتاهی نمودید یا فراموش کردید، علی صاحب اختیار شماست و برای شما بیان میکند، او که خداوند عزوجل بعد از من به عنوان امین بر خلقش او را منصوب نموده است. او از من است و من از اویم. او و آنان که از نسل مناند از آنچه سؤال کنید به شما خبر میدهند و آنچه را نمیدانید برای شما بیان میکنند. بدانید که حلال و حرام بیش از آن است که من همه آنها را بشمارم و معرفی کنم و بتوانم در یک مجلس به همه حلالها دستور دهم و از همه حرامها نهی کنم. پس مأمورم که از شما بیعت بگیرم و با شما دست بدهم بر اینکه قبول کنید آنچه از طرف خداوند عزوجل دربارهٔ امیرالمؤمنین علی و جانشینان بعد از او آوردهام که آنان از نسل من و اویند، و آن موضوع امامتی است که فقط در آنها بپا خواهد بود، و آخر ایشان مهدی است تا روزی که خدای مدبِّرِ قضا و قدر را ملاقات کند. ای مردم، هر حلالی که شما را بدان راهنمایی کردم و هر حرامی که شما را از آن نهی نمودم، هرگز از آنها برنگشتهام و تغییر ندادهام. این مطلب را به یاد داشته باشید و آن را حفظ کنید و به یکدیگر سفارش کنید، و آن را تبدیل نکنید و تغییر ندهید. من سخن خود را تکرار میکنم: نماز را بپا دارید و زکات را بپردازید و به کار نیک امر کنید و از منکرات نهی نمایید. بدانید که بالاترین امر به معروف آن است که سخن مرا بفهمید و آن را به کسانی که حاضر نیستند برسانید و او را از طرف من به قبولش امر کنید و از مخالفتش نهی نمایید، چرا که این دستوری از جانب خداوند عزوجل و از نزد من است، و هیچ امر به معروف و نهی از منکری نمیشود مگر با امام معصوم. ای مردم، قرآن به شما میشناساند که امامان بعد از علی فرزندان او هستند و من هم به شما شناساندم که آنان از نسل من و از نسل اویند. آنجا که خداوند در کتابش میفرماید: «وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیةً فی عَقِبِهِ»، «آن امامت را به عنوان کلمه باقی در نسل او قرار داد»، و من نیز به شما گفتم: "اگر به آن دو (قرآن و اهل بیت) تمسک کنید هرگز گمراه نمیشوید" . ای مردم، تقوی را، تقوی را. از قیامت بر حذر باشید همانگونه که خدای عزوجل فرموده: «اِنَّ زَلْزَلَةَ السّاعَةِ شَییءٌ عَظیمٌ»، "زلزله قیامت شیئ عظیمی است" . مرگ و معاد و حساب و ترازوهای الهی و حسابرسی در پیشگاه رب العالمین و ثواب و عقاب را به یاد آورید. هر کس حسنه با خود بیاورد طبق آن ثواب داده میشود، و هر کس گناه بیاورد در بهشت او را نصیبی نخواهد بود. ای مردم، شما بیش از آن هستید که با یک دست و در یک زمان با من دست دهید، و پروردگارم مرا مأمور کرده است که از زبان شما اقرار بگیرم دربارهٔ آنچه منعقد نمودم برای علی امیرالمؤمنین و امامانی که بعد از او میآیند و از نسل من و اویند، چنانکه به شما فهماندم که فرزندان من از صلب اویند. پس همگی چنین بگویید: «ما شنیدیم و اطاعت میکنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود میآوریم دربارهٔ آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی دربارهٔ امر امامتِ اماممان علی امیرالمؤمنین و امامانی که از صلب او به دنیا میآیند. بر این مطلب با قلبهایمان و با جانمان و با زبانمان و با دستانمان با تو بیعت میکنیم. بر این عقیده زندهایم و با آن میمیریم و روز قیامت با آن محشور میشویم. تغییر نخواهیم داد و تبدیل نمیکنیم و شک و انکار نمینماییم و تردید به دل راه نمیدهیم و از این قول بر نمیگردیم و پیمان را نمیشکنیم. تو ما را به موعظه الهی نصیحت نمودی دربارهٔ علی امیرالمؤمنین و امامانی که گفتی بعد از او از نسل تو و فرزندان اویند، یعنی حسن و حسین و آنان که خداوند بعد از آن دو منصوب نموده است. پس برای آنان عهد و پیمان از ما گرفته شد، از قلبهایمان و جانهایمان و زبانهایمان و ضمائرمان و دستهایمان. هر کس توانست با دست بیعت مینماید و گرنه با زبانش اقرار میکند. هرگز در پی تغییر این عهد نیستیم و خداوند (در این باره) از نفسهایمان دگرگونی نبیند. ما این مطالب را از قول تو به نزدیک و دور از فرزندانمان و فامیلمان میرسانیم، و خدا را بر آن شاهد میگیریم. خداوند در شاهد بودن کفایت میکند و تو نیز بر این اقرار ما شاهد هستی . ای مردم، چه میگویید؟ خداوند هر صدایی را و پنهانیهای هر کسی را میداند. پس هر کس هدایت یافت به نفع خودش است و هر کس گمراه شد به ضرر خودش گمراه شده است، و هر کس بیعت کند با خداوند بیعت میکند. دست خداوند بر روی دست بیعتکنندگان است. ای مردم، با خدا بیعت کنید و با من بیعت نمایید و با علی امیرالمؤمنین و حسن و حسین و امامان از ایشان در دنیا و آخرت، به عنوان امامتی که در نسل ایشان باقی است بیعت کنید. خداوند بیعتشکنان را هلاک و وفاداران را مورد رحمت قرار میدهد. و هر کس بیعت را بشکند به ضرر خویش شکسته است، و هر کس به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند خداوند به او اجر عظیمی عنایت میفرماید. ای مردم، آنچه به شما گفتم بگویید، و به علی به عنوان «امیرالمؤمنین» سلام کنید و بگویید: «شنیدیم و اطاعت کردیم، پروردگارا مغفرت تو را میخواهیم و بازگشت به سوی توست». و بگویید: «اَلْحَمْدُللهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِی لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللهُ…»: "حمد و سپاس خدای را که ما را به این راه هدایت کرد، و اگر خداوند هدایت نمیکرد ما هدایت نمیشدیم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمدهاند" . ای مردم، فضایل علی بن ابیطالب نزد خداوند ـ که در قرآن آن را نازل کرده ـ بیش از آن است که همه را در یک مجلس بشمارم. پس هر کس دربارهٔ آنها به شما خبر داد و معرفت آن را داشت او را تصدیق کنید. ای مردم، هر کس خدا و رسولش و علی و امامانی را که ذکر کردم اطاعت کند به رستگاری بزرگ دست یافته است. ای مردم، کسانی که برای بیعت با او و قبول ولایت او و سلام کردن به عنوان «امیرالمؤمنین» با او، سبقت بگیرند آنان رستگارانند و در باغهای نعمت خواهند بود. ای مردم، سخنی بگویید که به خاطر آن خداوند از شما راضی شود، و اگر شما و همه کسانی که در زمین هستند کافر شوند به خدا ضرری نمیرسانند. خدایا، به خاطر آنچه ادا کردم و امر نمودم مؤمنین را بیامرز، و بر منکرین که کافرند غضب نما، و حمد و سپاس مخصوص خداوند عالم است.[۱۳۱] [۱۲۹] . [۱۳۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
اطاعت از امام علی ع واجب است ، زیرا : عامل به اوامر خدا و ناهی ازنواهی خداست
قال رسول الله(ص): مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ . هر که من مولا و فرمانروای اویم علی مولای او است، خدایا دوست بدار آن کس که او را دوست دارد، و دشمن دار آن کس که او را دشمن دارد.
قرآن مىفرمايد: اَلنَّبِىُ أَوْلىٰ بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ احزاب ( 33 ) ، آيه 6 . پيامبر (در تصرف در جان مؤمنان) - سزاوارتر به مؤمنان از خود آنهاست. انسان در به كارگيرى اعضاى بدنش نيازمند به اجازۀ كسى نيست و در اين جهت استقلال كامل دارد. آيۀ مزبور دلالت دارد كه تسلّط پيامبر(ص) بر جان مؤمنان، قويتر از سلطه اى است كه خود آنان دارند و با ثبوت ولايت پيامبر(ص) بر جان مؤمنان، ولايت آن حضرت بر اموال آنان به قياس اولويت ثابت مىشود. از سوى ديگر هر گونه، مقامى - غير از نبوّت - كه خداوند به پيامبر(ص) واگذار كرده - با توجه به دلايل امامت - براى امامان معصوم نيز ثابت است. بنابراين، اين قسم از ولايت تشريعى نيز براى امامان معصوم(ع)به وسيلۀ آيه شريفه ثابت مىشود. احمد بن عيسىٰ از امام صادق(ع) نقل مىكند كه حضرت در مورد آيۀ اِنَّمٰا وَلِيُّكُمُ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آٰمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاٰةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ (مائده ( 5 ) ، آيۀ 60) همانا ولى شما خدا و رسول اوست و آنان كه ايمان آوردهاند، همانها كه نماز را بپا مىدارند و زكات را در حال ركوع مىدهند. چنين فرمود: معنايش اين است كه خدا و پيامبرش و مؤمنان، يعنى على و امامان از فرزندانش تا روز قيامت،به شما و به امورتان و جانهايتان و اموالتان از خود شما سزاوارترند (اصول كافى ، ج 1 ، ص 288) .
قرآن میفرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ٥٩ نساء . ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را"نیز" اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید این بهتر و نیکفرجامتر است . خداوند در قرآن کریم در یازده آیه با عناوینی؛ مانند: «أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ»،[۱] «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ»[۲] و «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ»،[۳] مردم را به اطاعت و پیروی از خود و رسولش دعوت میکند . البته عناوین دیگری نیز وجود دارد که بیانگر همین معنا است مانند: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ...».[۴] . خدای متعال در این آیات عموم مردم، بویژه مؤمنان را به اطاعت از خود و پیامبر اسلام(ص) فرا میخواند. اطاعت از خدا، عمل به احکامی است که در قرآن و یا سنت پیامبر اسلام(ص) آمده است. و در مورد شریعت و احکام، اطاعت از پیامبر همان اطاعت از خدا است و آنحضرت بیان کننده احکام مجملی است که تفصیل آن در قرآن نیامده است. یکی از ویژگیهای جامعه اسلامی این است که در این جامعه تنها اراده الهی حکومت میکند و اگر کسانی؛ مانند پیامبر و پیشوایان دینی هم حاکمیت دارند، حاکمیت آنها در طول حاکمیت خدا است و در عرض و مقابل آن نیست. آیاتی هم که در آنها به اطاعت از پیامبر تأکید شده در همین راستا و مربوط به همین حاکمیتها است. در آیه ۵۹ سوره نساء میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ ...»؛[۵] اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر را [نيز] اطاعت كنيد. و در آیه ۸۰ همین سوره میفرماید: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ»؛ هر كس از پيامبر فرمان برد در حقيقت خدا را فرمان برده.[۶] . اطاعت از پیامبر اطاعت از خدا است؛ زیرا هر چه پیامبر میگوید از جانب خدا است و او نباید و نمیتواند چیزی را به عنوان حکم خدا از خود بگوید و آنرا به خدا نسبت دهد. دستورهای او همه از طریق وحی است و او تنها ابلاغ کننده پیام الهی است؛ چرا که قرآن میفرماید: «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى»؛[۷] و از سر هوس سخن نمى گويد، اين سخن بجز وحيى كه وحى مى شود نيست. بنابراین، همانگونه که بیان شد؛ منظور از اطاعت خدا عمل به احکام خدا است که یا مستقیماً از قرآن به دست میآید و یا از طریق سنت پیامبر معلوم میشود؛ و چون سخن پیامبر سخن خدا و فرمان او فرمان خدا است، اطاعت از او در واقع اطاعت از خدا است. همچنین گفته شد که خدای تعالی هیچ پیامبری را نفرستاد مگر اینکه از او اطاعت شود؛ چون اگر از پیامبر اطاعت نشود، از خدا اطاعت نشده و بشر نافرمان و سرکش که خدا و رسول را اطاعت نمیکند، خود را از مسیر حق و عدل که جهان بر آن استوار است دور میکند؛ چرا که تمام موجودات عالم در اطاعت خدا است و هرگز هیچ موجودی از لحاظ تکوینی نمیتواند از خدا اطاعت نکند و بر خلاف قوانین حاکم بر جهان گام بردارد. انسان نیز که جزئی از خانواده جهان هستی است نباید از اطاعت قوانین تشریعی خدا سرپیچی کند و باید همگام و هماهنگ با مجموعه هستی در اطاعت خدا باشد و اطاعت خدا جز با اطاعت پیامبر میسر نیست؛ لذا میفرماید: هر کس پیامبر را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است. سپس میافزاید: «وَمَنْ تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا»؛[۸] و هر كس رويگردان شود ما تو را بر ايشان نگهبان نفرستاده ايم. وظیفه پیامبر ابلاغ پیام خدا است و اگر کسی از آن اطاعت نکند دیگر ربطی به پیامبر ندارد.[۹]
طبق نقل شیخ طوسی و دیگران از امام باقر علیهالسّلام و امام صادق علیهالسّلام ؛ منظور از اولوا الامر در آیه، ائمه اطهار علیهالسّلام هستند؛ خدای متعال بر اساس این ایه، اطاعت و فرمانبرداری از ائمه اطهار علیهالسّلام را مانند اطاعت از خود و پیامبرش بر مردم واجب کرد. مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از "اولواالامر" امامان معصوم علیهالسّلام هستند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی در همه شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به آنها سپرده شده است و غیر آنها را شامل نمیشود. البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند با شروط معینی اطاعتشان لازم است.
دیدگاه اهل سنت درباره اولواالامر : مفسران اهل سنت درباره اولواالامر دیدگاههای متفاوت دارند؛ از جمله: اولواالامر یعنی زمامداران و حکام؛ نمایندگان عموم طبقات؛ عالمان و دانشمندان؛ فرماندهان لشکر؛ صحابه و یاران پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و… (خواه معصوم باشند یا نباشند} .
دیدگاه شیعه درباره اولواالامر : همه مفسران شیعه و برخی از مفسران اهل سنت بر عصمت اولواالامر اذعان دارند.[۲] [۳] [۴] . تقریباً تمام مفسران شیعه اتفاق نظر دارند که واژهٔ «اولیالأمر» بر امامان شیعه دلالت دارد. در تفسیر نمونه، این نکته یاد شده و آمده است: رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر به آنها سپرده شده است و غیر آنها را شامل نمیشود؛ و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه بهخاطر این که اولیالأمرند، بلکه بهخاطر این که نمایندگان اولیالأمر میباشند.[۴] . علمای شیعه میگویند یکی از شرایط مهم اولیالأمر عصمت است و فقط دوازده امام از این شرط برخوردارند. داوود فیرحی، استاد دانشگاه مفید، در فصلنامهٔ شیعهشناسی مینویسد: بر اساس عقل شیعی، «امر به اطاعت» از خدا و رسول و اولیالأمر در آیه، دلیل بر عصمت هر سه منبع اقتدار است، زیرا امر به اطاعت از امام و رهبر خطاپذیر خلاف قواعد عقل است.[۳] محمدحسین طباطبایی نیز در تفسیر المیزان یکی از شرایط اولیالأمر بودن را عصمت میداند و تنها مصداق این واژه را چهارده معصوم یاد میکند.[۵] . ابو بصیر از محمد ابن علی، امام پنجم شیعیان، نقل میکند که این آیه در شأن علی ابن ابیطالب نازل شده است و در پاسخ به این پرسش که چرا نام او صراحتاً ذکر نشده، میگوید: خداوند نماز را بر پیامبرش نازل کرد، اما هرگز از سه یا چهار رکعتی بودن آن سخن نگفت. زکات را نازل فرمود، ولی از تفصیل آن نام نبرد. حج را نازل کرد و اما دربارهٔ شماره طواف چیزی نگفت و همهٔ این جزئیات را به تفسیر پیامبر وانهاد. این آیه را نازل کرد و پیامبر توضیح داد که دربارهٔ علی، حسن و حسین و … است.[۳][۶] . روایات زیادی در تشیع وجود دارند که دلالت دارند بر این که مراد از «اولیالأمر» در این آیه، ائمهٔ شیعه هستند. برخی از این روایات عبارتند از: بهنقل از ینابیع الموده قندوزی، محمد در جواب جابر بن عبدالله انصاری که از «اولیالأمر» پرسیده بود، گفت: «آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من هستند، که اول ایشان علی ابن ابیطالب است و بعد از او بهترتیب حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی...»[۷] . محمد باقر، امام پنجم شیعیان دوازدهامامی، نیز در تفسیر این آیه میگوید: «اولیالأمر امامان از فرزندان علی و فاطمه هستند، تا آنکه روز قیامت بر پا شود.» در جای دیگر نیز از او نقل کردهاند: «خداوند از اولیالأمر فقط ما را قصد کرده است و همهٔ مؤمنان را تا روز قیامت به پیروی ما فرمان داده است.»[۸] . جعفر صادق، امام ششم شیعیان دوازدهامامی، نیز میگوید: «آنان [اولیالأمر] علی ابن ابیطالب، حسن، حسين، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر، یعنی من، هستیم. سپاس خدا را بهجای آورید که به شما امامان و رهبرانتان را در زمانی شناساند که مردم آنان را انکار میکنند.»[۹]
عصمت اولیالأمر : از نظر مفسران شیعه در دلالت آیه بر عصمت اولیالأمر تردیدی وجود ندارد، زیرا: ۱ ـ هرگاه خداوند به اطاعت بیقیدوشرط از کسی فرمان دهد آن فرد معصوم خواهد بود، چون در صورت غیرمعصومبودن، اگر به گناه امر کند، اجتماع نقیضین لازم میآید؛ یعنی هم باید از او اطاعت شود و هم اطاعت نشود.[۱۰] . ۲ ـ در این آیه «اولیالأمر» بدون تکرار فعل «أطیعوا» بر رسول عطف شده است و از آنجا که اطاعت از رسول به خاطر معصوم بودنش بهطور مطلق واجب است اطاعت از «اولیالأمر» نیز همانند آن مطلق خواهد بود و این امر نمایانگر معصوم بودن «اولیالأمر» است.[۱۱] . دیدگاه سنی : علمای سنی در تفسیرشان از این آیه میگویند عبارت اولیالأمر، کاربرد کلی دارد و صریح و مشخص نیست. تفاسیر سنی خلفای راشدین، فرماندهان سپاه، صحابه، رهبران سیاسی و علما را به عنوان معنای عبارت اولیالأمر نقل کردهاند، در حالی که برخی از آنان اشخاص به خصوصی را به عنوان اولیالأمر تفسیر کردهاند. داوود فیرحی میگوید که محمد بن ادریس شافعی «در تفسیر آیه و مشروعیت خلافت خلفای راشدین راه دیگری پیموده است.»[۳][۱۲]
امام علی علیه السلام که به حکم "من کنت مولاه فهذا علی مولاه" بعد از پیامبر بر عامه مردم ولایت دارد و اطاعت او بر مُوَلّی عَلَیهِم "عامه مردم" واجب است بخاطر اینست که بعد از پیامبر کاملترین انسان است ،
آنچه خداوند در قرآن امر کرده از نماز و زکوة و روزه و حج و جهاد فی سبیل الله در تمامی غزوات و انفاق فی سبیل الله سِرًّا وَ عَلانِیَةً ، لیلًا وً نَهارًا و... و ... امام علی علیه السلام اولین عامل به آن است . و آنچه در قرآن از آن نهی شده از آن دوری نموده است .
آنچه در قرآن از آن نهی کرده مثل نهی از اطاعت فاسقان و فاجران ، كَافِرِينَ، منَافِقِينَ ، مُسْرِفِين ، مُفْسِدِينَ ، مُكَذِّبِينَ ، آثِماً أَوْ كَفُوراً ، مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا ، وَ اتَّبَعَ هَواهُ ، وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ، تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا ، كَذَّبَ وَ تَوَلَّى ، حَلَّافٍ مَّهِينٍ ، مُکَذِّبین ، الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ، قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ ، مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ ، مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ، الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ ، الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا . امام علی علیه السلام اولین ناهی از آن منهی عنه است .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
آیه: أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ (سوره نساء : 59) «أَطِيعُوا اللَّـهَ» یعنی مطیع خدا باشید. «وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ» مطیع رسول باشید. «وَأُولِي الْأَمْرِ» مطیع «أُولِي الْأَمْرِ» باشید...
این «أُولِي الْأَمْرِ» چه کسی است؟ در این آیه اطاعت از اولیالامر هم ردیف اطاعت از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میآمده و با یک صیغه خداوند متعال، امر به اطاعت بی قید و شرط از آنها کرده است که نشانه یکسانی اطاعت از آنها و عصمتشان میباشد. چنان که حتی بعضی از مفسران بزرگ سنی نیز از آیه، عصمت، اولیالامر را فهمیده و به آن تصریح کردهاند.[۳] [۴] . و طبق آیه تطهیر ،[۵] . این مقام (عصمت)، مخصوص ائمه اهل بیت علیهمالسّلام میباشد. و طبق روایات شیعه [۶] [۷] [۸] و سنی[۹] [۱۰] . مراد از اولیالامر در آیه شریفه، ائمه اهل بیت علیهمالسّلام میباشد که در برخی از آنها، نام همه آنها هم به ترتیب ذکر شده است. اولین نفر از ائمه بعد از پیامبر امام علی علیه السلام است ...
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ ... فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ ... إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...؛[۹۹] . ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را ...و هر گاه در چیزی نزاع کردید آنرا به خدا ...ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید...
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ ... ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا ...؛[۱۰۰] [۱۰۱] . و اطاعت خدا کنید... این کار بیشتر سبب میشود که به حق گواهی دهند (و از خدا بترسند) و یا (از مردم) بترسند که دروغشان فاش گردد و سوگندهائی جای سوگندهای آنها را بگیرد، و از مخالفت خدا بپرهیزید و گوش فرا دهید...
وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛[۱۰۲] . ...و اطاعت خدا و پیامبرش را کنید اگر ایمان دارید.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ ... يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ ...؛[۱۰۳] [۱۰۴] . ای کسانی که ایمان آوردهاید اطاعت خدا را کنید ...ای کسانی که ایمان آوردهاید دعوت خدا ...را اجابت کنید ...
وَ اتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَ ...؛[۱۳۱] . و هرگاه آنها تلاش كنند كه موجودي را شريك من قرار دهي كه از آن آگاهي نداري (بلكه ميداني باطل است) از آنها اطاعت مكن، ولي با آنها در دنیا به طرز شايسته اي رفتار كن، و پيروي از راه كساني بنما كه به سوي من آمده اند، سپس بازگشت همه شما به سوي من است... مقصود از «من أناب إلىّ» پيامبر صلىاللهعليهوآله و مؤمنان است. [۱۳۲]
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ؛[۱۶۶]. اي كساني كه ايمان آورده ايد از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و با صادقان باشيد. در روايتى از امام صادق علیهالسلام مقصود از «كونوا مع الصّادقين» در آيه به اطاعت از آنان تفسير شده است. [۱۶۷] .
وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ ...؛[۱۷۲] . و اينكه اين راه مستقيم من است از آن پيروي كنيد...
مشروط بودن اطاعت از اولواالامر به عملكرد آنان، در چارچوب اصول مشخّص شده از جانب خدا و رسول صلىاللهعليهوآله: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...؛[۵۵] . ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و صاحبان امر را، و هر گاه در چیزی نزاع کردید آنرا به خدا و پیامبر ارجاع دهید اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید... [۵۶] [۵۷]
لزوم پيروى از امامان معصوم عليهم السلام: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا؛ [۱۱]. اى کسانى که ایمان آوردهايد! اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولوا الأمر (اوصياى پيامبر) را! و هرگاه در چيزى نزاع داشتيد، آن را به خدا و پيامبر باز گردانيد (و از آنها داورى بطلبيد) اگر به خدا و روز رستاخیز ايمان داريد! اين (کار) براى شما بهتر، و عاقبت و پايانش نيکوتر است. [۱۲] [۱۳] . بنا بر روايتى از امام باقروامام صادق ليهماالسلام مراد از اولواالامرائمّه و امامان از آل محمّد صلىاللهعليهوآله هستند كه خداوند اطاعت آنان را به طور مطلق واجب نموده است. [۱۴] . وهمچنین امام باقر علیهالسلام فرموده است: اولوا الامر، امامان از نسل علی علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام اند. [۱۵]
آیه: أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ (سوره نساء : 59) «أَطِيعُوا اللَّـهَ» یعنی مطیع خدا باشید. «وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ» مطیع رسول باشید. «وَأُولِي الْأَمْرِ» این «أُولِي الْأَمْرِ» چه کسی است؟ از خود قرآن دربیاوریم که «أُولِي الْأَمْرِ» چه کسی است.
اولی الامر کسی است که این صفات زشت و خبیثه را که در سطور بعدی میآید نداشته باشد
آثِمًا أَوْ كَفُورًا نباشد
وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا (سوره انسان : 24) «أَطِيعُوا» یعنی اطاعات کن. «لَا تُطِعْ» یعنی اطاعت نکن. «آثِم» یعنی گنهکار. «كَفُور» هم از کفر و کفران است. فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا . پس در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش، و از هیچ گنهکار یا کافری از آنان اطاعت مکن،
مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً نباشد
آیه: وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ (سوره کهف : 28) ازکسی که قلبش غافل است، اطاعت نکن. «وَاتَّبَعَ هَوَاهُ» اگر کسی هواپرست است، اطاعت نکن. «وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» اگر آدم افراطی است. تندرو است اطاعت نکن . وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُريدُ زينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً . با كسانى باش كه پروردگار خود را صبح و شام مىخوانند، و تنها رضاى او را مىطلبند؛ و هرگز به خاطر زيورهاى دنيا، چشمان خود را از آنها برمگير. و از كسانى كه قلبشان را از يادمان غافل ساختيم و از هواى نفس پيروى كردند، و كارشان افراطى است، اطاعت مكن.
حَلَّافٍ مَّهِينٍ هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ نباشد
آیه: وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَّهِينٍ (سوره قلم : 10) از«حَلَّافٍ» کسی که دائماً قسم میخورد، اطاعت نکن. از«مَّهِينٍ» ، از کسی که فرومایه و بیشخصیت است. یک بستنی به او بدهی، سی دروغ برایت میگوید. اطاعت نکن . هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ «11» مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ «12» عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِكَ زَنِيمٍ «13»
من الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ نباشد
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ ...؛[۲۷۲] . اي پيامبر تقوي الهي پيشه كن و از كافران و منافقان اطاعت منما...
وَ لا تُطِعِ الْكافِرِينَ وَ الْمُنافِقِينَ ...؛[۲۷۳] . و از كافران و منافقان اطاعت منما...
من الْمُسْرِفِين نباشد
آیه: وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِين (سوره شعراء : 151) ازمسرف، اسرافکار، اطاعت نکن.
الْمُفْسِدِينَ نباشد
وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ؛[۲۵۱] [۲۵۲]. و اطاعت فرمان مسرفان نکنید. همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند. [۲۵۳] [۲۵۴]
من الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ نباشد
آیه: وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (سوره یونس : 89) ازافرادی که سوادی ندارند،علم ندارند، پیروی نکن. قَالَ قَدْ أُجِيبَتْ دَعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلَا تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ [خدا] فرمود: دعای شما دو نفر پذیرفته شد؛ بنابراین [در ابلاغ پیام خدا] پابرجا واستوار باشید واز روش کسانی که جاهل و نادانند، پیروی نکنید. أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ آیه ۹ - سوره زمر . آيا [چنين كسى با ارزش است يا] كسى كه در ساعات شب درحال سجده و قيام به عبادت مشغول است و از عذاب آخرت مىترسد و به رحمت پروردگارش اميدوار است؟! بگو: آيا كسانى كه مىدانند باكسانى كه نمىدانند يكسانند؟! تنها خردمندان متذكّر مىشوند.
من قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ نباشد
آیه: وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِن قَبْلُ (سوره مائده : 77) ازافرادی که قبلاً گمراه بودهاند. «ضَلُّوا مِن قَبْلُ» قبلاً گمراه بودهاند. (اگر کسی سابقهی گمراهی دارد)، اطاعت نکن. پیروی نکن . قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ . بگو: ای اهل کتاب! به ناحق در دینتان غلوّ نکنید، و از امیال و هوس های گروهی که یقیناً پیش از این گمراه شدند وبسیاری را گمراه کردند و از راه راست دور شدند، پیروی مکنید.
من الْمُفْسِدِينَ نباشد
وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ؛[۲۴۸] ...و از روش مفسدان پیروی منما.[۲۴۹] [۲۵۰] . وَوَاعَدْنَا مُوسَىٰ ثَلَاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ۚ وَقَالَ مُوسَىٰ لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ . و با موسی [برای عبادتی ویژه و دریافت تورات] سی شب وعده گذاشتیم و آن را با [افزودن] ده شب کامل کردیم، پس میعادگاه پروردگارش به چهل شب پایان گرفت، و موسی [هنگامی که به میعادگاه می رفت] به برادرش هارون گفت: در میان قومم جانشین من باش و به اصلاح برخیز و از راه و روش مفسدان پیروی مکن . وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ ۖ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا ۖ وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ . در آنچه خدا به تو عطا کرده است سرای آخرت را بجوی، و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و نیکی کن همان گونه که خدا به تو نیکی کرده است، و در زمین خواهان فساد مباش، بی تردید خدا مفسدان را دوست ندارد. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِينَ . قطعاً خدا، کار مفسدان را [که برای تقویت طاغیان انجام می دهند] به سامان نمی آورد.
من الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ نباشد
حرمت اطاعت از اسراف كنندگان: وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ؛[۱۶] و اطاعت فرمان مسرفان نكنيد. الَّذِینَ یفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ و لا یصْلِحُون» [شعراء۱۰] همانها که در زمین فساد میکنند و اصلاح نمیکنند! وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ . و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید؛ زیرا خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد. و إِنَّ فِرْعَونَ لَعالٍ فِی الْأَرْضِ و إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِین» [یونس۲۷] زیرا فرعون ، برتریجویی در زمین داشت و از اسرافکاران بود.
من الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا نباشد
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا ...؛[۲۵۵] . ...و از هوی و هوس کسانی که آیات ما را تکذیب کردند ... [۲۵۶] [۲۵۷] . وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُمْ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ . و از هواهای نفسانی آنان که آیات ما را تکذیب کردند، و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، و برای پروردگارشان شریک و همتا قرار می دهند، پیروی مکن.
من الْمُكَذِّبِينَ نباشد
فَلا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ؛[۲۵۸]. حال که چنین است از تکذیب کنندگان اطاعت مکن. [۲۵۹] [۲۶۰]
آثما اوکفورا نباشد
فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثما اوکفورا؛[۲۷۸]. پس در (تبليغ و اجراي) حكم پروردگارت شكيبا باش، و از هيچ گنهكار و كافري از آنان اطاعت مكن.
مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ نباشد
وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ ...؛[۳۰۴] . با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها ذات او را میطلبند، هرگز چشمهای خود را، بخاطر زینتهای دنیا، از آنها برمگیر، و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن... [۳۰۵] [۳۰۶]
وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛[۱۸۹] . و ازکسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای نفس کردند، و کارهایشان افراطی است. [۱۹۰] [۱۹۱]
مَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ نباشد
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ ...؛[۳۰۷] ...و از هوا و هوسهای آنان پیروی مکن...
وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ؛[۳۰۸] ...و از هوسهای سرکش کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن! [۳۰۹] [۳۱۰]
متَّبِعُوا السُّبُلَ نباشد
وَ أَنَّ هذا صِراطِي مُسْتَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ...؛[۶۶] . و اينكه اين راه مستقيم من است از آن پيروي كنيد و از راههاي مختلف (و انحرافي) پيروي نكنيد كه شما را از راه حق دور ميسازد...
متَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ نباشد
ثُمَّ جَعَلْناكَ عَلى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْها وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ؛[۱۷] سپس تو را بر شریعت و آئین حقی قرار دادیم از آن پیروی کن و از هوسهای سرکش کسانی که آگاهی ندارند پیروی مکن! [۱۸] [۱۹] .
تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً نباشد
وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَ لا تَعْدُ عَيْناكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً؛[۲۰] . با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، و تنها ذات او را میطلبند، هرگز چشمهای خود را، بخاطر زینتهای دنیا، از آنها برمگیر، و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای نفس کردند، و کارهایشان افراطی است. [۲۱] [۲۲]
مِن مَنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى نباشد
اطاعت از اعراض كنندگان از حق: أَ رَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَ تَوَلَّى كَلَّا لا تُطِعْهُ ...؛[۲۳] [۲۴] . به من خبر ده اگر (اين طغيانگر) تكذيب حق كند و به آن پشت نمايد (چه سرنوشت دردناكي خواهد داشت ؟). چنان نيست كه او ميپندارد، هرگز او را اطاعت مكن ...
مِن مُتَّبِعُونَ الظَّنَّ نباشد
وَ إِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ؛[۲۵] . و اگر اکثر کسانی را که در روی زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه میکنند، آنها تنها از گمان پیروی میکنند و از تخمین و حدس "واهی"[۲۶] [۲۷]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
در جُحفه نازل آیه ی اِکمالِ دین شد
در جُحفه نازل آیه ی اِکمالِ دین شد - یعنی علی اینک امیر المؤمنین شد
شد اَمر بَلِّغ بر نبی نازل در آنجا - علم الیقین تبدیل بر عین الیقین شد
***
بلبل چنین گفت از سر شب تا سحرگاه - با حکمِ حق باشد علیًّا ولیّ الله
در هیجده ذیحجّه، در وادی جُحفه - از حق، علی شد جانشین رسول الله
مژده ای دوستان امیر آمد
مژده ای دوستان امیر آمد - شاد باشید شاد چون غدیر آمد
در بیابان جحفه بین مولا - بر نبی از خدا وزیر آمد
روز هیجده ز ماه ذی الحجه - بر محمّد یکی بشیر آمد
جبرئیل آمد از آسمان بزمین - آیه ای پاک و دل پذیر آمد
آیِ یا ایها الرّسول آمد - امر و فرمانِ بس کبیر آمد
یا محمّد بگوی بر امت - چون به احکام حق خبیر آمد
دوستان گشته شاد از این دستور - دشمنان بین چه سر بزیر آمد
سئل سائل ز قرآن خوان - بهر دشمن چنین نذیر آمد
بخّ بخٍّ گرفته صحرا را - شاد باشی در آن کویر آمد
گفت عُمر این چنین در آن صحرا - بهر قرآن و دین نصیر آمد
گشت اکمالِ دین امامت او - وه چه فرمانِ بی نظیر آمد
باقری شیعیان همه شادند - شادمانند چون غدیر آمد
عَیدِ غَدیرِه - عَلی اَمیرِه
عَیدِ غَدیرِه - عَلی اَمیرِه - شادی و خوشحالی نما ، دِلت نگیره
بِه مِثلِ هارون - برایِ موسی - بُهرِ نَبِیِّ مُصطفی ، عَلی وزیره
سَرور و مَولا - شُده یَدُ اللّه - عَلِیِّ مُرتضی اَمیرِ مُؤمنین شُد
به اَمرِ یَزدان - بِه حُکمِ قُرآن - بَهرِ نَبِیِّ مُصطفی او جانشین شُد
شیعه یِ مَولا - داره به لبها - میدَم شهادَت که عَلِیًّا وَلِیُّ اللُه
شُده چه غَوغا . تو عَرشِ اعلا - دَم میگیرَن ملائِکه با ذِکرِ مَولا
مَن کُنتُ مولاه - عَلِیُّ مولاه - یَعنی عَلی دیگه اَمیرِ مُؤمنین شُد
گفته خداوند – تَبارکَ اللّه - بَر هَمه نازِل آیه یِ اِکمالِ دین شُد
ای باقری پور - چشم حَسود کُور - شادی و خوشحالی نَما عید غدیره
شیعه یِ مولا - خوشحالِه وَاللّه - اِمروز زِ دَستِ فاطمه عیدی میگیره
سروده شده توسط حجت الاسلام باقری پور عیدغدیر تیر ۱۴۰۳
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر
ادامه مطلب را ببينيد
امام هادی علیه السلام
«علی بن محمد علیهالسلام» مشهور به امام هادی و امام علیالنقی، امام دهم شیعیان است. آن حضرت در سال ۲۱۲ هجری دیده به جهان گشود و در سال ۲۲۰ هجری پس از شهادت پدر بزرگوارش امام جواد علیهالسلام، به مقام امامت نائل شد. مدت امامت حضرت هادی علیهالسلام حدود ۳۴ سال است و ایشان در سال ۲۵۴ هجری به دستور معتز عباسی مسموم و به شهادت رسیدند. «زیارت جامعه کبیره» از مشهورترین دعاهای برجای مانده از امام هادی علیهالسلام است.
امام هادی ع پیشوای دهم مسلمانان، در نیمه ماه ذی حجه سال ۲۱۲ هجری در مدینه متولد شد. پدر ایشان امام جواد ع و نام مادر آن حضرت "سمانه مغربیه" بوده است. از القاب آن حضرت: الناصح، هادی، ابن الرضا و معروفترین کنیه آن حضرت "ابوالحسن ثالث" است.
ایشان پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امامت رسید که ٣٣ سال به طول انجامید. حضرت در دوران امامت خود با چند تن از خلفای عباسی از جمله متوکل که یکی از خبیثترین و ستمگرترین آنان بود همزمان بود. متوکل، امام را به سامرا انتقال داد تا آن حضرت را تحت کنترل داشته باشد.
سرانجام معتمد عباسی امام هادی (ع) را مسموم کرده و حضرت حدود ۴۲ سالگی، در ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری شهید شد. قبر آن حضرت در سامرا از شهرهای عراق است.
کنیهها و القاب
از القاب آن حضرت: الناصح، هادی، المتوکل، النقی، المرتضی، ابن الرضا، عسکری[۷] و رضی[۸] و معروفترین کنیه آن حضرت "ابوالحسن ثالث"[۹] است[۱۰].
ولادت و نیاکان
پیشوای دهم مسلمانان، حضرت علی بن محمد، در نیمه ماه ذی حجه سال ۲۱۲ هجری در یکی از روستاهای اطراف مدینه به نام صریا متولد شد[۱].
ولادت و نسب
حضرت امام هادی علیه السلام در نیمه ماه ذی الحجه سال ۲۱۲ ق به روایتی دیگر در ۵ رجب در شهر صریا واقع در مدینه دیده به جهان گشود.[۱] پدر ایشان حضرت امام محمدتقی علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه مغربیه است.[۲]
نام مبارک ایشان، علی است و از القابشان هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، موتمن، طیب و متوکل می باشد. کنیه آن حضرت نیز ابوالحسن بوده و به ایشان «ابوالحسن ثالث» می گفتند.[۳].
پدر و مادر
پدر ایشان امام جواد ع و نام مادر آن حضرت «سمانه مغربیه» و طبق نقل کلینی[۲] «سوسن» بوده است[۳]. مادر امام کنیزی بوده از مردمان آفریقا که به دستور امام جواد ع خریداری شده بود. از محمد بن فرج روایت شده که امام جواد (ع) وی را مأمور خرید این کنیز از قافلهای خاص کرد و بیآنکه آن قافله و دختر را دیده باشد، مشخصات و قیمت تعیین شده آن را به وی گفت[۴]. امام هادی (ع) توصیفات شگفتی درباره مادرش نموده است. ایشان میفرماید: "مادرم به مقام و جایگاه من واقف بود و از زمره زنان بهشتی است. شیطان هیچگاه به وی نزدیک نشد و دست هیچ ستمکاری به وی نرسید. او به چشم قدرت الهی که خواب در آن راه ندارد، محفوظ بود و از مادران صدیقان و صالحان هیچ کم نداشت"[۵].[۶] .
همسر و فرزندان
امام هادی (ع) تنها یک همسر به نام سلیل(حضرت سلیل) داشت که کنیزی از اهالی نوبه به شمار میآمد و به نامهای دیگر، چون سوسن و حدیث نیز نامیده شده است[۱۱]. امام هادی ع درباره این زن میفرماید: سلیل از آفتها، گزندها، پلیدیها و ناپاکیها محفوظ است[۱۲]. منابع او را زنی عارف و صالح دانستهاند[۱۳]. او حتی پس از شهادت امام حسن عسکری ع نیز محل رجوع شیعیان بود. چنانکه از منابع به دست میآید او علیرغم مخالفت جعفر کذّاب، به امر امام عصر عج کنار امام هادی و امام عسکری ع به خاک سپرده شد[۱۴]. امام بنا بر بیان شیخ مفید چهار پسر به نامهای حسن، حسین، محمد و جعفر و یک دختر به نام عایشه یا علّیّه داشتهاند[۱۵]. در میان فرزندان امام هادی (ع) جعفر مشهور به کذّاب است و چنانکه منقول است امام از پیش از تولد، وی را فرزندی ناخلف و دشمن خود و امام حسن عسکری (ع) میدانستهاند[۱۶] و نسبتش را با خود مانند پسر نوح با نوح میدانستهاند[۱۷]. جعفر پس از امام هادی (ع) مدعی امامت بود و از اینرو مشهور به کذّاب شد[۱۸].[۱۹] .
دوره امامت
علی بن محمد، در سال ۲۲۰ق، در هشتسالگی به امامت رسید.[۴۰] به گزارش منابع، سن پایین امام هادی(ع) در آغاز امامت، منجر به تردید شیعیان نشد؛ چراکه امامت امام جواد پدر او نیز در سن کم آغاز شد.[۴۱] به نوشته شیخ مفید، شیعیان پس از امام نهم، به استثنای عده اندکی، امامت امام هادی(ع) را پذیرفتند.[۴۲] آن عده موسی مُبَرقَع را امام میدانستند. با این حال پس از مدتی از اعتقاد خود برگشتند و به عموم شیعیان پیوستند.[۴۳] . سعد بن عبدالله اشعری، بازگشت آن عده به امام هادی(ع) را در پی بیزاریجستن موسی مبرقع از آنان دانسته است.[۴۴] شیخ مفید[۴۵] و ابنشهرآشوب،[۴۶] اتفاقنظر شیعیان بر امامت امام هادی(ع) و عدم ادعای امامت از سوی کسی جز وی را دلیل محکمی بر اثبات امامت وی دانستهاند.[۴۷] محمد بن یعقوب کُلینی و شیخ مفید، نصوص مربوط به اثبات امامت وی را در آثار خود برشمردهاند.[۴۸] . بنا به گفته ابنشهرآشوب، شیعیان از طریق نصوص امامان پیشین، بر امامت علی بن محمد آگاه شدند؛ نصوصی که توسط راویانی از جمله اسماعیل بن مهران و ابوجعفر اشعری نقل شدهاند.[۴۹] .
دوره امامت
امامهادی(ع) پس از شهادت پدر در سال ۲۲۰ق به امامت رسید.[۴۲] پیروان اهل بیت ع، افزون بر مدینه و کوفه در مناطق مختلفی مانند همدان[۴۳] کاشان، نیشابور[۴۴] قم و آبه (آوه)،[۴۵] اصفهان،[۴۶] قزوین،[۴۷] بصره و مصر[۴۸] پراکنده بودند. حضور امامهادی(ع) در سامرا موجب شد که گروه قابل توجهی از پیروان اهل بیت ع در این شهر نوبنیاد که به دست معتصم عباسی بنا شده بود، ساکن شوند و از حضور ایشان استفاده کنند.[۴۹] شیعیانِ نزدیک از راه دیدار حضوری و افراد دور از راه نامهنگاری مسائل و وظایف دینی خود را میپرسیدند[۵۰] و امامهادی(ع) به میزانی که شرایط اجازه میداد، علوم دین و توحید را برای مردم تشریح میکرد.[۵۱] . در روزگار امامهادی(ع) پرسشها و شبههها دربارهٔ اصول عقاید بسیار بود[۵۲]؛ از اینرو تبیین و تفسیر مبانی اعتقادی بهویژه توحید[۵۳] از برنامههای ایشان بود. حضرت به مردم آموخت که خداوند در همه جا حاضر است و احاطه خداوند در آسمان دنیا و عرش یکسان است[۵۴] و به تعبیر امامخمینی، امامهادی ع علم و قدرت و احاطه خداوند را به همه عوالم و نسبت به همه موجودات یکسان میدانست.[۵۵] همچنین حضرت به معضلات فکری و شبهههای اعتقادی پاسخ میداد. موضوع اصالت قرآن و نیز موضوع چیستی کلام خدا، معروف به مسئله خلق قرآن که از دوره مأمون و معتصم عباسی آغاز شده بود، در دوره امامهادی(ع) نیز مورد گفتگو بود.[۵۶] حضرت ضمن رساله مفصلی بر اصالت قرآن تأکید و قرآن کریم را معیار سنجش روایات صحیح از ناصحیح اعلام کرد.[۵۷] دربارهٔ تفسیر قرآن بهویژه تفسیر درست آیات متشابه و تصویر درست از پیامبران خدا در قرآن[۵۸] نیز روایات متعددی از حضرت در دست است.[۵۹] . مسئله جبر و تفویض از دیگر مسائل مورد گفتگو میان متکلمان فرقههای اسلامی بود و امامهادی(ع) رسالهای راهگشا دربارهٔ مسائل جبر و تفویض به موالیان خود نوشت و با رد نظریه جبر و تفویض و اثبات نظریه عدل و امر بین الامرین آنان را از تحیر و سرگردانی فکری نجات داد.[۶۰] موضوع امامت و آشناکردن مردم با جایگاه اهل بیت(ع) و بیان حوزه اختیارات و وظایف امام معصوم ع ،[۶۱] بهویژه بیان فضایل علی(ع) از فعالیتهای امامهادی(ع) بود.[۶۲] ایشان همچنین بیان موضوع غیبت امام زمان عج و آمادهکردن مردم برای عصر غیبت و نجات آنان از تحیر را در برنامه داشت.[۶۳] . جریان غالیان[۶۴] از معضلات فکری آن روز بود.[۶۵] امامهادی(ع) مواضع توحیدی خود را در برابر غالیان روشن ساخت و بهصراحت انتساب غالیان به شیعه را رد کرد و در نامههای گوناگون، این گروه را منحرف خواند و آشکارا از آنان بیزاری جست و از شیعیان خواست از دوستی آنان فاصله بگیرند و کاری کنند که آنان در نگاه مردم خوار شوند.[۶۶] همچنین حضرت(ع) توانست عدهای از افراد منحرف (از امامت ائمه اثنی عشر) چون واقفیه را هدایت کند.[۶۷] ایشان با جریان منحرف صوفیه نیز بهشدت برخورد کرد و صوفیان (ظاهری) را همکاران شیطان خواند که با کارهای ریاکارانه در صدد فریب مردماند[۶۸] (ببینید: عرفان( بخشی از فرصتهای امامهادی(ع) نیز به بیان اخلاق و بیان ارزشها و نیز بیان احکام شرعی مورد نیاز جامعه اسلامی گذشت.[۶۹] . نیروسازی و تربیت افراد زبده از دیگر کارهای امامدهم(ع) بود. ایشان شاگردان برجستهای چون عبدالعظیم حسنی ، [۷۰] احمدبنحمزه، صالحبنمحمد همدانی، خیران خادم،[۷۱] ایوببننوح، علیبنجعفر همانی و ابوعلیبنراشد را تربیت کرد.[۷۲] شیخ طوسی[۷۳] و دیگران[۷۴] راویان از آن حضرت را بیش از ۱۸۰ تن شمردهاند. امامخمینی در کتابهای فقهی خود به روایات برخی از اصحاب امامهادی(ع) ازجمله محمدبنعلی بنعیسی،[۷۵] حسینبنسعید اهوازی،[۷۶] علیبنمحمد قاسانی،[۷۷] احمدبنحاتم ماهویه و برادرش،[۷۸] احمدبنمحمدبنخالد برقی،[۷۹] فضلبنشاذان نیشابوری،[۸۰] حسنبنراشد،[۸۱] ابراهیمبنعنبسه[۸۲] و محمدبنعیسی،[۸۳] استناد کرده است. امامهادی(ع) مانند پدر بزرگوار خود برای ارتباط با شیعیان و پاسخ به مشکلات فکری و ارتباطهای اجتماعی و اقتصادی و گردآوری و توزیع واجبات مالی مانند خمس، وکیلانی را انتخاب کرده بود[۸۴] و هر یک از وکلا وظیفه داشتند در محدوده جغرافیایی ویژه با وظایف خاص فعالیت کنند،[۸۵] تا مردم برای شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امامعصر عج آمادگی داشته باشند.[۸۶] مجموعهای از احادیث گوناگون اعتقادی، اخلاقی و دربارهٔ احکام و دعا از امامهادی(ع) در دست است.[۸۷] رساله مقنعه مشتمل بر گوشهای از احکام دین و حلال و حرام از دیگر مواریث علمی ایشان بوده است.[۸۸]
دوران امامت امام هادی علیهالسلام
اوضاع سیاسی زمان امام هادی : امام علی النقی الهادی علیه السلام در سال ۲۲۰ ق. در مدینه به امامت رسیدند. آن حضرت ۱۳ سال اول امامت خود را در آن شهر سپری نمود و ضمن بهره رسانی معنوی و علمی به شیعیان، به امور آنان رسیدگی می کردند تا این که متوکل خلیفه وقت که در دشمنی با ائمه اطهار علیهم السلام مشهور بود، به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام در جامعه داشت، ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند، زیرا احساس می کرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد. پس از آمدن امام به سامرا، اگرچه ایشان ظاهرا آزاد بود، اما متوکل منزلشان را طوری انتخاب کرده بود که همواره تحت نظر باشند. او به طور مرتب دستور تفتیش منزل ایشان را صادر می کرد و تمام دیدارها و رفت و آمدها توسط نیروهای حکومتی کنترل می شد. متوکل جوّ بسیار خفقان آمیزی را بر جامعه حکمفرما کرده بود و سختگیری و فشار زیادی را بر شیعیان اعمال می کرد. همچنین علویان را در محاصره اقتصادی قرار داده بود. به شاعران درباری مال فراوانی می داد تا در اشعار خود به ائمه علیهم السلام بی احترامی کنند و اکثر سادات جلیل القدر آن زمان را دستگیر و زندانی کرده بود. از هولناکترین اقدامات او در دوره حکومتش، انهدام و تخریب مرقد امام حسین علیه السلام بود. اوضاع معیشتی مردم و خصوصا علویان در زمان خلفای عباسی مخصوصا متوکل و بقیه خلفای هم عصر امام هادی علیه السلام، بسیار دشوار بود زیرا آنان بیت المال مسلمین را صرف خوشگذرانی هایی می کردند که به گواهی تاریخ، هزینههای مربوط به آنها بی سابقه بوده است.
امامت و ولایت
امامت امام هادی : امام هادی ع هشت ساله بود که پدرش امام جواد ع به شهادت رسید و ایشان امامت شیعه را عهدهدار شد و ۳۳ سال، امامت کرد[۲۰].[۲۱] . دلایل متعددی برای امامت امام ع بیان شده است که برخی از آنها عبارتاند از: مهمترین دلیل امامت امام هادی ع تصریح و وصیت پدر بزرگوارش امام جواد ع به امامت ایشان است. کلینی[۲۲] و شیخ مفید[۲۳] روایاتی را که در آنها از سوی امام جواد ع تصریح به امامت امام هادی ع شده آوردهاند. در یکی از این روایات از قول اسماعیل بن مهران آمده است که گفت: چون امام جواد خواست برای نخستین بار از مدینه به بغداد برود هنگام بیرون رفتنش به او عرض کردم فدایت شوم از این راهی که میروی بر تو نگرانم، پس از شما امر امامت به که منتقل میشود؟ حضرت با روی خندان به جانب من برگشته فرمود: آنچه تو گمان میکنی امسال نیست، وقتی معتصم دومین بار او را طلبید، پیش او رفته عرض کردم: پس از شما امر امامت با کیست؟ حضرت فرمود: پس از من امامت با پسرم علی است: «الأمر من بعدی إلی ابنی علی»[۲۴].[۲۵] . صقر بن ابی دلف از حضرت جواد ع شنید که میفرمود: "امام بعد از من پسرم علی است دستور او دستور من و سخنش سخن من است فرمانبرداری از او فرمانبرداری از من است و امامت پس از او در فرزندش حسن خواهد بود. و بعد از حسن فرزندش قیام کننده به حق و مورد انتظار است"[۲۶]. خیرانی نقل میکند که امام جواد ع در ایام بیماری به اصحابش پیام داد: "من در میگذرم و امر امامت به پسرم علی میرسد و او بعد از من بر گردن شما همان حق دارد که من بعد از پدرم بر شما داشتم"[۲۷].[۲۸] . معجزات و خوارق عادات دلیل دیگر است، که از ایشان نقل شده است. شیخ مفید و ابن شهرآشوب روایات متعددی از طرق مختلف در این مورد ذکر کردهاند[۲۹].[۳۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع
ادامه مطلب را ببينيد
برتری امام هادی (ع) در برخوردها و مباحثات علمی به وضوح برای همه قابل مشاهده بود. در اینجا به یک مورد اشاره میشود: در مجلس "واثق بالله" خلیفه عباسی، "یحیی بن أکثم" از فقیهان سؤال کرد: حضرت آدم که حج انجام داد چه کسی سر او را حَلق کرد؟ همه از جواب درماندند. خلیفه عباسی گفت من فردی را میآورم که شما را به جواب این سؤال آگاه میسازد. امام هادی ع را احضار نمود و با اصرار تقاضا کرد به سؤال پاسخ دهد. امام هادی ع در جواب فرمود: «فَإِنَّ أَبِي حَدَّثَنِي عَنْ جَدِّي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): أُمِرَ جَبْرَئِيلُ أَنْ يُنْزِلَ بِيَاقُوتَةٍ مِنَ الْجَنَّةِ، فَهَبَطَ بِهَا فَمَسَحَ بِهَا رَأْسَ آدَمَ (ع)، فَتَنَاثَرَ الشَّعْرُ مِنْهُ»[۳۱].[۳۲]
برای امام هادی ع کرامات و امور خارق العادهای نقل شده[۳۳] که هر یک نشانه مقام رفیع و منزلت آن حضرت نزد خداوند تعالی است مانند: اسحاق جلاب میگوید: "برای امام هادی (ع) گوسفندان زیادی خریدم، پس مرا خواست و از اصطبل منزل به جای وسیعی منتقل شدم و در آنجا گوسفندان را بین هر که فرمود تقسیم کردم، برای ابوجعفر فرزندش و مادر او و غیر اینها از کسانی که دستور داده بود، سپس اجازه خواستم در روز ترویه به بغداد نزد پدرم برگردم، حضرت به من نوشت، فردا نزد ما باش سپس برو، من ماندم و چون روز عرفه شد نزد حضرت اقامت گزیدم و شب عید قربان در ایوان خانهاش خوابیدم، هنگام سحر نزد من آمد و فرمود: ای اسحاق! برخیز، برخاستم و چون چشم گشودم، خود را در خانهام در بغداد دیدم، بر پدرم وارد شدم در حالی که بین یاران بودم، به آنان گفتم: روز عرفه در سامرا بودم و روز عید به بغداد آمدم"[۳۴].[۳۵] . تکلم به سایر زبانها: محمد بن حسین از علی بن مهزیار نقل کرده که گفت خدمت حضرت هادی ع رسیدم قبل از اینکه من سخنی بگویم آن جناب به فارسی با من صحبت کرد. همچنین میگوید: غلام خود را که از اهالی سقلاب بود خدمت امام علی النقی ع فرستادم. پس از مراجعت دیدم غلام در تعجب است گفتم: چه شده؟ پسر گفت: چطور تعجب نکنم پیوسته با من به زبان سقلابی صحبت میکرد مثل اینکه اهل سقلاب است چنین خیال کردم که با آنها رفت آمد داشته است[۳۶].[۳۷]
جایگاه و ویژگیها
امامهادی(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) دارای مقامات و کمالات معنوی بسیار بود؛ ازجمله ایشان در شمار ذریه و اهل بیت پیامبر ص و دارای مقام عصمت است)ببینید: اهل بیت ع (ایشان از سوی خداوند و به نص پیامبر اکرم ص به امامت رسیده است.[۱۱] امامجواد(ع)، امامهادی(ع) را امام پس از خود و جانشین پیامبر(ص) به مردم معرفی کرد.[۱۲] در امامت ایشان تردیدی به وجود نیامد، به جز عده اندکی از شیعیان که برای مدتی کوتاه به امامت برادر ایشان موسیبنمحمد معروف به موسی مبرقع گرویدند و سپس بازگشتند.[۱۳] بزرگان شیعه پس از جستجو دربارهٔ امام زمان خود[۱۴] امامت ایشان را پذیرفتند.[۱۵] جایگاه آن حضرت چنان بود که نه تنها دوستان بلکه کارگزاران دولت بنیعباس نیز در برابر ایشان فروتن بودند، به گونهای که در وقت عبور آن حضرت برای احترام از مرکبهای خود فرود میآمدند،[۱۶] تا آنجاکه متوکل عباسی نیز بهظاهر به هنگام آوردن امام(ع) به سامرا سفارش کرد که با ایشان(ع) با احترام کامل رفتار شود و مأموران از آن حضرت اطاعت کنند.[۱۷] علاقه و گرایش مردم مدینه به امامهادی(ع)،[۱۸] به گونهای بود که هنگام خروج اجباری ایشان از مدینه به سامرا به وسیله یحییبنهرثمه، مردم آشکارا و با صدای بلند گریه کردند[۱۹]؛ چنانکه حضرت در طول مدت حضور خود در سامرا مورد احترام همگان بود و هر روز بر عظمت و محبوبیت ایشان افزوده میشد.[۲۰] . بسیاری از عالمان شیعه و اهل سنت از کرامت و بزرگواری و صفات برجسته امامهادی ع ،[۲۱] ازجمله عبادت و وارستگی، خشیت از خداوند،[۲۲] گذشت و بزرگواری،[۲۳] بخشندگی،[۲۴] زهد و پارسایی،[۲۵] هیبت، جلالت، صداقت لهجه، خوشخلقی،[۲۶] خدمتگزاری به مردم،[۲۷] فضل و دانش ایشان[۲۸] یاد کردهاند. آن حضرت دلسوز امت اسلامی بود و از کار مردم گرهگشایی میکرد.[۲۹] . امامخمینی، همه ائمه ازجمله امامهادی(ع) را انسان کامل میدانست[۳۰]؛ چنانکه امامهادی(ع) را هدایتگر مردم و از ابرار و افراد خیراندیش و از ائمه اثنی عشر(ع) و حجت خدا بر زمین و هدایتکننده[۳۱] و به استناد روایات،[۳۲] مراد از لیالی عشر در «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ»[۳۳] را ده نفر از ائمه، امامحسن مجتبی ع تا امامحسن عسکری ع شمرده است.[۳۴] ایشان با اشاره به مصادیق لیلةالقدر در روایات از زبان استاد خود محمدعلی شاهآبادی یادآور شده است مراد از لیلةالقدر دوره محمدیه (دوره پیامبر(ص) و دوره امامت) است و این تفسیر یکی از مراتب لیلةالقدر است[۳۵])ببینید: لیلة القدر( ایشان همچنین در اشعار خود از حضرت هادی(ع) به عنوان نقی و دارنده حشمت یاد کرده است[۳۶] و در گفتههای تفسیری و فقهی در موارد گوناگون ازجمله برای حرمت قمار،[۳۷] بیع ما لایملک[۳۸] و اموال متعلق به منصب امامت و حکومت،[۳۹] به احادیث ایشان استناد کرده و مستحب دانسته است نام ایشان به عنوان ائمه مسلمانان یاد شود.[۴۰] ایشان برابر برخی روایات، روز چهارشنبه را متعلق به امامهادی(ع) دانسته و بایسته شمرده است در تعقیب نماز صبح برای درامانماندن از شیطان و نفس اماره به این امام توسل و در قبول عبادات ناقص، به آن ذات مقدس شفاعت جسته شود.[۴۱]
فعالیتهای امام هادی
امام هادی علیه السلام با این که شدیدا تحت نظر بود، اما از پای ننشست و فعالیت های خود را به شیوه ای مطابق اوضاع زمان خویش به پیش برد. از مهمترین فعالیت های ایشان این بود که به مردم از راه های گوناگون آگاهی داده و منصب امامت و مقام علمی خود را در طی سخنان خویش و در مناظرات و پرسش و پاسخ های علمی، آشکار کرده و تثبیت کنند. همچنین عدم مشروعیت حکومت بنی عباس را تبیین می کردند. یکی دیگر از محورهای فعالیت امام، آماده کردن مردم و شیعیان نسبت به غیبت حضرت مهدی علیه السلام بود. البته ایشان با نهایت احتیاط و جلوگیری از حساس شدن حکومت، این موضوع را به طور سربسته در ضمن سخنان خویش ذکر می فرمودند.
شرایط سیاسی
امامهادی(ع) با شش تن از خلفای عباسی،[۱۰۳] معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز[۱۰۴] معاصر بود. معتصم و واثق بیش از خلفای گذشته علویان را تحمل میکردند[۱۰۵] و شیعیان نیز در آن دوره از آزادیهایی برخوردار بودند.[۱۰۶] منتصر عباسی نیز در دوره کوتاه حکومتش (۲۴۷–۲۴۸) به علویان نظر مثبت داشت[۱۰۷]؛ ولی متوکل عباسی ۲۳۲–۲۴۷ق با حمایت از اهل حدیث به سرکوب معتزله و شیعه پرداخت.[۱۰۸] وی کینه شدیدی دربارهٔ آل علی(ع) داشت و خفقان شدیدی علیه شیعیان اعمال کرد[۱۰۹] و حتی قبر حضرت سیدالشهدا(ع) را ویران ساخت.[۱۱۰] عمربنفرج حاکم مدینه و مکه مردم را از معاشرت با علویان منع کرد و اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد و وضع مالی شیعیان و علویان در این دوران بسیار دشوار بود.[۱۱۱] . آغاز امامت امامهادی(ع) در مدینه بود. حکومت عباسی از موقعیت ایشان در میان مردم بر خود احساس خطر میکرد و گاه و بیگاه برای حضرت مزاحمتهایی ایجاد میکرد. عباسیان حضرت را تحت نظر داشتند و گاه آن حضرت را حبس میکردند و دسترسی به ایشان دشوار میشد.[۱۱۲] در سال ۲۳۳ق متوکل عباسی به یکی از فرماندهان نظامی خود به نام یحییبنهرثمه دستور داد که در مدینه خانه امامهادی(ع) را بازرسی و ایشان را از مدینه به سامرا منتقل کند. وقتی مردم مطلع شدند، جمع شدند و صدا به گریه بلند کردند، تا جایی که ابنهرثمه برای خاموشکردن مردم سوگند یاد کرد که به ایشان آسیبی نخواهد رسید.[۱۱۳] به نقل شیخ مفید پس از ورود امام(ع) به سامرا، متوکل دستور داد ایشان را یک روز در «خان صعالیک» (محل فرود کاروانها، مسافرخانه) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای سکونت آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. متوکل بهرغم احترام ظاهری به امامهادی(ع) بارها ایشان را به دربار خود احضار و متهم به گردآوری سلاح علیه خود کرد[۱۱۴] و حتی ایشان را زندانی کرد.[۱۱۵] صقربنابیدلف برای دیدار امام(ع) به سامرا رفته بود؛ اما وقتی با حاجب و زندانبان خلیفه روبهرو شد، ترسید و از مقصود خود سخنی نگفت؛ ولی حاجب که خود معتقد به امامت امام(ع) بود، او را به دیدار ایشان فرستاد. صقر از وضعیت امام(ع) که بر حصیری نشسته و پهلوی ایشان قبری حفر شده بود، گریان شد. امام(ع) او را دلداری داد و یادآور شد فعلاً آسیبی به او نخواهد رسید.[۱۱۶] . در دوره متوکل یاران امامهادی(ع) نیز در معرض حبس و گاه شکنجه قرار میگرفتند[۱۱۷]؛ ازجمله برخی از وکلای ایشان در بغداد به زندان افتادند[۱۱۸] و برخی زیر شکنجه کشته شدند.[۱۱۹] اموال شیعیان مصادره میشد و جان آنان در خطر بود. قیامهای علویان علیه خلافت عباسیان نیز بر دامنه فشار حکومت علیه شیعیان میافزود.[۱۲۰] با همه این شرایط امامهادی(ع) در سامرا از فعالیتهای تبلیغی و سیاسی دور نبود و به تعبیری حوزه نفوذ امامهادی(ع) در جامعه اسلامی بیش از دوره امامصادق ع بود؛ چنانکه دشمن نیز در مقابله با نفوذ امامهادی(ع) درمانده بود.[۱۲۱] شیعیان ایران، عراق، یمن و مصر هرچند با سختی ارتباط پیاپی و خوبی با حضرت داشتند[۱۲۲] و گاه برای زیارت ایشان به سامرا میرفتند و واجبات مالی خود بهویژه خمس را که امام(ع) آن را حقالامامه میدانست، به ایشان میرساندند.[۱۲۳] برخی هواداران امامهادی(ع) که در مناصب دولتی حضور داشتند، پنهانی با حضرت در ارتباط بودند.[۱۲۴] وکلای ایشان علاوه بر جمعآوری خمس و فرستادن آن برای ایشان، در تبیین مسائل کلامی و فقهی و در معرفی امامت امامبعدی و آمادگی ورود شیعه به عصر غیبت تلاش میکردند.[۱۲۵] . امامخمینی به استناد روایات[۱۲۶] یادآور شده است علیبنراشد از وکلای امامهادی(ع)، از ایشان دربارهٔ اموالی که مردم نزد وی آورده و مدعیاند که متعلق به امام است، پرسیده است که حضرت(ع) پاسخ داده، اموالی که متعلق به منصب امامت و ولایت است، متعلق به امام است؛ ولی اموال شخصی ایشان، برابر قرآن و سنت میان وارثان تقسیم میشود.[۱۲۷] در نگاه امامخمینی آن حضرت، رسالت مبارزه با ظلم و برپایی عدالت را بر دوش داشت و با طاغوتهای زمان خود مماشات نمیکرد و نیز پیروان وی وظیفه داشتند موضع خود در برابر حاکمان ستمکار را روشن سازند. ایشان به استناد روایات[۱۲۸] یادآور شده است امامهادی(ع) به افراد اجازه نمیداد که به ستمکار کمک کنند و در تشکیلات آنان وارد شوند و شیعیان تنها در صورت امکان کمک به مظلوم میتوانستند کارگزاری حاکمان زمان خود را بپذیرند.[۱۲۹] ایشان حبس، شکنجه، تبعید و مسمومشدنهای ائمه(ع) (به دست حاکمان اموی و عباسی) را در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستم دانسته است.[۱۳۰] . امامهادی(ع) در سوم رجب[۱۳۱] یا ۲۶ جمادیالاخر سال ۲۵۴ق در چهلسالگی در خلافت معتز عباسی[۱۳۲] یا معتمد عباسی[۱۳۳] به شهادت رسید و در خانه خود در سامرا به خاک سپرده شد.[۱۳۴] ایشان افزون بر امامحسن عسکری ع سه پسر به نام حسین، محمد و جعفر و دو دختر به نام عایشه و علیّه داشت.[۱۳۵] امامخمینی در سفر تبعید به عراق در سال ۱۳۴۴ به همراه گروهی از روحانیان برای زیارت امامهادی(ع) و امامعسکری(ع) به سامّرا رفت[۱۳۶] و به گزارشی چند روز در سامرا ماند و در حرم عسکریین(ع) نماز جماعت برگزار کرد.[۱۳۷]
امامت امام هادی ع پس از شهادت پدر بزرگوار خود در محیطی خفقان بار و تاریک و در وضعی بسیار دشوار شروع شد. متوکل، یکی از خلفای عبّاسی بود که در دوره امامت حضرت خلافت میکرد. این شخص خبیثترین، ستمگرترین و سرسختترین دشمن اهل بیت (ع) بود. بحرانهای سیاسی در هئیت حاکمه و انقلابها و شورشهای علویان و سایر مردم باعث شد خلفا نسبت به پیشوایان شیعه حسّاسیت بیشتری نشان دهند.
برخورد با غالیان
غالیان در زمان امامت امام هادی فعال بودند. آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی معرفی میکردند و مطالبی را به امامان شیعه از جمله امام هادی نسبت میدادند که بر اساس نامه احمد بن محمد بن عیسی اَشعری به امام هادی، دلها از شنیدن آنها مشمئز میشد. از طرفی چون به ائمه منسوب میشد، جرأت انکار و رد آنها را هم نداشتند. آنان واجبات و محرمات را تأویل میکردند. برای نمونه منظور از صلاة و زکات را در آیه وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ [۷۹] افرادی خاص میدانستند، نه خواندن نماز و پرداخت مال. امام هادی در پاسخ احمد بن محمد نوشت که اینگونه تأویلات از دین ما نیست. از آنها پرهیز کنید.[۸۰] فتح بن یزید جرجانی بر این باور بود که خوردن و آشامیدن با امامت سازگار نیست و امامان نیازی به خوردن و آشامیدن ندارند، امام هادی در پاسخ او، به خوردن و آشامیدن پیامبران و راه رفتن آنان در بازار استناد کرد و فرمود: «هر جسمی چنین است، جز خدا که جسم را جسمیت بخشیده است.»[۸۱] . امام دهم شیعیان، در پاسخ به نامه سهل بن زیاد، از غُلُوِّ علی بن حسکه خبر داده بودند، وابستگی علی بن حَسَکه به اهلبیت را رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از شیعیان خواست از او دوری کنند و حکم قتلش را نیز صادر کرد. بر اساس این نامه، علی بن حسکه به الوهیت امام هادی معتقد بود و خود را باب و پیامبر از جانب او معرفی میکرد.[۸۲] امام هادی غالیانی همچون محمد بن نُصیر نمیری بنیانگذار فرقه نصیریه،[۸۳] حسن بن محمد معروف به ابنبابا و فارس بن حاتم قزوینی را نیز لعن کرده است.[۸۴] . از دیگر غالیانی که خود را از اصحاب امام هادی ع معرفی میکرد، احمد بن محمد سیاری بود[۸۵] که بیشتر رجالیان او را غالی و فاسدالمذهب دانستهاند.[۸۶] کتاب القراءات او از مصادر اصلی روایاتی است که برخی در تحریف قرآن به آن استناد کردهاند.[۸۷] امام هادی(ع) ضمن رسالهای که ابنشعبه حَرّانی آن را نقل کرده، بر اصالت قرآن تأکید کرد و آن را در مقام سنجش روایات و تشخیص صحیح از ناصحیح معیاری دقیق معرفی کرد.[۸۸] در کنار این، امام هادی از شیعیانی که بهاشتباه، به غلو متهم میشدند، دفاع میکرد. مثلاً هنگامی که قمیها محمد بن اورمه را به اتهام غُلو از قم اخراج کردند، نامهای خطاب به اهل قم نوشت و او را از اتهام غلو تبرئه کرد.[۸۹]
ارتباط با شیعیان
علیرغم اینکه در زمان امام هادی اختناق شدیدی از سوی خلفای عباسی حاکم بود، میان امام هادی(ع) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر رابطه برقرار بود.[۹۰] او از طریق سازمان وکالت و نامهنگاری، با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، قم، مهمترین مرکز تجمع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت.[۹۱] محمد بن داوود قمی و محمد طلحی از قم و شهرهای اطراف آن، خمس، هدایا و سؤالات مردم را به امام هادی میرساندند.[۹۲] به گفته جعفریان، وکلا علاوه بر جمعآوری خمس و ارسال آن برای امام، در حلّ معضلات کلامی و فقهی و همچنین در تثبیت امامت امام بعدی در منطقه خود، نیز نقش داشتند.[۹۳] محمدرضا جباری نویسنده کتاب سازمان وکالت، از علی بن جعفر همانی، ابوعلی بن راشد و حسن بن عبد ربّه به عنوان وکلای امام هادی نام برده است.[۹۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع
ادامه مطلب را ببينيد
خلفای همعصر
امام هادی(ع)، ۳۳ سال ۲۲۰ق-۲۵۴ق ، امامت را برعهده داشت[۵۰] در این مدت، چند خلیفه عباسی بر سر کار آمدند. آغاز امامت او با خلافت معتصم و پایان آن با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.[۵۱] البته ابنشهرآشوب، پایان عمر امام هادی(ع) را در زمان خلافت مُعتَمد عباسی دانسته است.[۵۲] . امام دهم شیعیان، هفت سال از امامت خود را در دوره خلافت معتصم عباسی سپری کرد.[۵۳] به گفته جاسم حسین نویسنده کتاب تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم عج ، معتصم در زمان امام هادی در مقایسه با دوران امام جواد، سختگیری کمتری به شیعیان روا میداشت و مدارای بیشتری با علویان داشت و این تغییر رویکرد او، ناشی از بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش یافتن قیامهای علویان بوده است.[۵۴] همچنین حدود پنج سال از دوران امامت امام دهم، با خلافت واثق، چهارده سال با خلافت متوکل، شش ماه با خلافت مستنصر، دو سال و نه ماه با خلافت مستعین و بیش از هشت سال با خلافت مُعْتَز همزمان بوده است.[۵۵]
سیاست متوکل در برابر امام هادی
متوکل عباسی و سیره سیاسی امام هادی
متوکّل برای جلوگیری از بحرانیتر شدن حکومتش همزمان دو اقدام را در برنامه کاری خود قرار داد: تهاجم به شیعیان و علویان و قتل و غارت و ایجاد وحشت بین آنان و خوار نمودن آنها. متوکّل در دشمنی، خاندان رسالت نظیر نداشت، به ویژه با علی ع سرسختانه دشمنی میورزید و آشکارا ناسزا میگفت. در سال ۲۳۷ دستور داد قبر امام حسین ع و خانههای اطراف را خراب نموده، آب بر آن بستند و شخم زدند و زراعت کردند. در این زمان وضع سادات علوی بسیار رقّت بار بود، چنانکه زنان پوشش مناسبی نداشتند و عدهای از آنها دارای یک چادر کهنه بودند که به نوبت در آن نماز میخواندند. جدا کردن امام هادی ع از پایگاههای مردمی و انتقال حضرت به عراق. متوکّل میخواست به این ترتیب پایگاههای او را پراکنده نموده، سازمانشان را از بین ببرد. متوکّل دریافت اگر امام هادی ع تحت مراقبت نباشد خطری برای دولتش خواهد بود. امام جماعت حرمین که از سوی دستگاه خلافت منصوب شده بود، به متوکّل عباسی نوشت: اگر تو را به مکّه و مدینه حاجتی هست، علی بن محمد را از این دیار بیرون ببر که بیشتر مردم این ناحیه را مطیع و منقاد خود نموده است. این موضوع را گروه دیگری از طرفداران حکومت بنیعبّاس از جمله حاکم مدینه نیز برای متوکّل نوشتند. متوکل به امام ع نامهای نوشت و او را دعوت کرد که با هر کس از خانواده و دوستانش که بخواهد به سامرا آید. او برای جلوگیری از شورش مردم طوری اقدام کرد که موجب تحریک امّت نشود. یحیی بن هرثمه ـ فرمانده متوکّل که برای جلب امام به مدینه عزیمت کرده بود ـ با اعتراض شدید مردم مواجه شد و به ناچار برای مردم سوگند یاد کرد دستوری ندارد که باعث اذیت امام شود، آنگاه حضرت همراه فرزند نوجوان خود امام عسکری به سامرا رفت[۳۸]. در آنجا تمام حرکات و رفتار او تحت نظر و مراقبت قرار گرفت. گرچه برای امام هادی ع با توجّه به پایگاه مردمی قدرتمند امکان نپذیرفتن عزیمت به سامرّا وجود داشت، امّا حضرت به دلایل زیر پذیرفت: در صورت نپذیرفتن، فشار حکومت بیشتر میشد و سیاستهای امام پیش نمیرفت. به این ترتیب تلاشهای سعایت کنندگان و سخنچینان خنثی شد. هیئت حاکمه تحت تأثیر شخصیت بینظیر امام قرار میگرفت و جلوی بعضی مفاسد گرفته میشد؛ چنانکه بعضی رجال بلند مرتبه از قبل تحت تأثیر امام بودند. یحیی بن هرثمه میگوید: وقتی از سامرّا برای جلب امام هادی میرفتم. در بغداد، والی آنجا ـ اسحاق بن ابراهیم طاهری ـ به من سفارش کرد اگر از منزل علی بن محمد النقی هنگام تفتیش چیزی یافتی، به متوکّل گزارش نکن. در سامرّا نیز وصیف ترکی[۳۹] در حق او سفارش کرد. با استفاده از این نفوذ و روابط نسبی و قوم و خویش با بنی عبّاس، فشار موجود بر شیعیان کمتر میشد. مسعودی مینویسد: درباره امام هادی ع نزد متوکّل سعایت کردند که در منزل آن جناب اسلحه و نامههای زیادی است که شیعیان او از اهل قم، برایش فرستادهاند و تصمیم دارد بر تو خروج کند. متوکّل سعید حاجب را برای تفتیش فرستاد و چون امام ع اقدامات لازم را انجام داده بودند، سعید توفیق نیافت و جز پولی که مادر متوکّل نذر امام کرده بود. چیزی پیدا نکرد و هنگامی که برای عذرخواهی به امام گفت: من مأمور بودم و معذور، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: ﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾[۴۰]. به طور خلاصه عبّاسیان در مقابل امام دو موضع متفاوت اتخاذ نموده بودند: تشکیل مناظرات علمی. جلب امام و زیر نظر گرفتن او. امام نیز این مواضع را اتخاذ فرمودند: پاسخ به شبهات و آگاه ساختن امّت. نظارت بر پایگاههای مردمی و پشتیبانی از آنها و توجّه به قیامهای علویان. تربیت شاگردانی همچون علی بن جعفر، شاعر و و ادیب معروف ابن سکیّت، حضرت عبدالعظیم حسنی و...[۴۱].
احضار به سامرا
متوکل عباسی در سال ۲۳۳ق امام هادی(ع) را وادار کرد از مدینه به سامرا برود.[۵۶] شیخ مفید این اقدام متوکل را مربوط به سال ۲۴۳ق گزارش کرده است؛[۵۷] اما از نظر رسول جعفریان، پژوهشگر تاریخ اسلام، این تاریخ صحیح نیست.[۵۸] گفته شده دلیل این کار متوکل، بدگویی عبدالله بن محمد کارگزار حکومت عباسی در مدینه[۵۹] و بریحه عباسی، امام جماعت منصوب خلیفه در مکه و مدینه، علیه امام هادی(ع)[۶۰] و همچنین گزارشهایی از میل مردم به امام دهم شیعیان بوده است.[۶۱] . به گزارش مسعودی، بریحه، در نامهای به متوکل، به وی گفت: «اگر مکه و مدینه را میخواهی، علی بن محمد را از آنجا بیرون کن؛ زیرا او به سوی خود دعوت میکند و شمار زیادی را دور خود جمع کرده است.»[۶۲] بر همین اساس، یحیی بن هَرثَمه از سوی متوکل، مأمور انتقال امام هادی(ع) به سامرا شد.[۶۳] امام هادی(ع) در نامهای به متوکل، بدگوییها علیه خویش را رد کرد؛[۶۴] اما متوکل در پاسخ، با احترام از او خواست به سوی سامرا حرکت کند.[۶۵] متن نامه متوکل، در آثار شیخ مفید و کلینی نقل شده است.[۶۶] . به گفته رسول جعفریان، متوکل برنامه انتقال امام هادی(ع) به سامرا را به گونهای طراحی کرده بود که حساسیت مردم برانگیخته نشود و مسافرت اجباری امام، پیامدی به دنبال نداشته باشد؛[۶۷] اما سبط بن جوزی از علمای اهلسنت گزارشی از یحیی بن هرثمه نقل کرده است که براساس آن مردم مدینه بسیار ناراحت و برآشفته شدند و ناراحتی آنان به حدی رسید که ناله و شیونی به راه انداختند که مدینه تا آن زمان چنین وضعی به خود ندیده بود.[۶۸] امام هادی(ع) پس از خروج از مدینه، وارد کاظمین شد و در آنجا با استقبال مردم مواجه گردید.[۶۹] در کاظمین، به خانه خزیمة بن حازم رفت و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد.[۷۰] . به نوشته شیخ مفید، امام هادی به ظاهر مورداحترام متوکل بود؛ اما متوکل علیه او دسیسه میکرد.[۷۱] به گزارش طبرسی هدف متوکل از این کار این بود که از ابهت و عظمت آن حضرت در چشم مردم بکاهد.[۷۲] به گفته شیخ مفید، نخستین روزی که امام وارد سامرا شد، به دستور متوکل، یک روز او را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند.[۷۳] به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام هادی(ع) انجام شده است.[۷۴] . حاکمان عباسی در مدت اقامت امام هادی(ع) بر او سخت میگرفتند. برای نمونه قبری در اتاق محل زندگی او حفر کرده بودند. همچنین او را شبانه و بیخبر به کاخ خلیفه احضار میکردند و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری میکردند.[۷۵] برخی از نویسندگان دلایل برخورد خصمانه متوکل با امام هادی(ع) را چنین نوشتهاند: متوکل از نظر کلامی به اهل حدیث که ضدّ معتزله و شیعه بودند، گرایش داشت و اهل حدیث متوکل را علیه شیعیان تحریک میکردند. متوکل نگران جایگاه اجتماعی خود بود و از ارتباط مردم با امامان شیعه هراس داشت. ازاینرو میکوشید این پیوند را قطع کند.[۷۶] متوکل در همین راستا، مرقد امام حسین ع را تخریب کرد و به زائران امام حسین سختگیری میکرد.[۷۷] . پس از متوکل فرزندش منتصر بر سر کار آمد. در این دوره از فشار حکومت بر خاندان علوی، از جمله امام هادی(ع) کاسته شد.[۷۸]
شعر امام هادی در مجلس متوکل
به گزارش مسعودی تاریخنگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامههایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.[۱۰۶] هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.[۱۰۷] امام با بیان اینکه گوشت و خون من به شراب آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.[۱۰۸] آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.[۱۰۹] امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود: بَاتُوا عَلَی قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ - غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَــلُ - وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ - فَأُسْکنُوا حُفَراً یا بِئْسَ مَا نَزَلُوا - نَادَاهُمُ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ مَا دُفِنُوا - أَینَ الْأَسِرَّةُ وَ التِّیجَانُ وَ الْحُلَلُ - أَینَ الْوُجُوهُ الَّتِی کانَتْ مُحَجَّبَــةً - مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَ الْکلَلُ - فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِینَ سَاءَلَهُمْ - تِلْک الْوُجُوهُ عَلَیهَا الدُّودُ تَنْتَقِل - قَدْ طَالَ مَا أَکلُوا دَهْراً وَ مَا شَرِبُوا - فَأَصْبَحُــوا بَعْدَ طُولِ الْأَکلِ قَدْ أُکلُوا - و طالما عمّروا دورا لتحصنهــم - فَفَارَقُوا الدُّورَ وَ الْأَهْلِینَ وَ انْتَقَلُوا - وَ طَالَ مَا کثَّرُوا الْأَمْوَالَ وَ ادَّخَرُوا - فَخَلَّفُــوهَا عَلَی الْأَعْدَاءِ وَ ارْتَحَلُــوا.[۱۱۰] . ترجمه = بر قله کوهها به سر میبردند و مردان نیرومند حراست آنها میکردند؛ اما قلهها کاری برای آنها نساخت. از پسِ عزت از پناهگاههای خود برون آورده شدند و در حفرهها جایشان دادند و چه فرود آمدنِ بدی بود. از پسِ آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد: «تختها و تاجها و زیورها کجا رفت؟ چهرههایی که به نعمت خو کرده بود و پردهها جلو آن آویخته میشد چه شد؟» و قبر به سخن آمد و گفت: «کرمها بر این چهرهها کشاکش میکنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پسِ خوراکی طولانی خورده شدند. مدتها خانهها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانهها و کسان خویش دور شدند و برفتند. مدتها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزلهایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.»[۱۱۱] . مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد؛ بهگونهای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانهاش بازگردانند.[۱۱۲]
خلفای بعد از متوکل
فشارهای عباسیان به امام و شیعیانش با قتل متوکل به طور فزایندهای رو به کاستی نهاد. متوکل در سال ۲۴۷ق به دست برخی از نزدیکانش از جمله پسرش منتصر و وصیف کشته شد. امام پیش از مرگ متوکل با اشاره به آیات ۴۷ تا ۴۹ سوره یوسف[۴۲] از مدت خلافت وی خبر داده بود[۴۳]. منتصر جای پدر را گرفت و حدود شش ماه خلافت کرد. در مدت کوتاه خلافت وی وضعیت علویان و شیعیان دگرگونی اساسی یافت. او به آل علی ع مواجههای نیکو داشت و به آنان نیکی میورزید و نه تنها ایشان را آزار نمیداد، بلکه هدایایی را نیز برای ایشان میفرستاد. او کسی را از زیارت قبر امام حسین ع منع نکرد و حتی دستور داد باغ فدک را به فرزندان امام حسن و امام حسین ع بازگردانند و اموال آل ابیطالب را آزاد کنند[۴۴]. امام هادی ع از این فرصت پیشآمده کمال استفاده را برد و به تربیت شاگردان و بهبود امور دینی و دنیوی شیعیان پرداخت و کوشید برخی از انحرافات عقیدتی موجود در میان شیعیان و حتی وکلا را مرتفع سازد. پس از منتصر، مستعین بالله در سال ۲۴۸ ق به خلافت رسید و تا سال ۲۵۲ق این منصب را در اختیار داشت. در زمان وی قیامهای متعددی توسط علویان صورت گرفت که نشان از نامناسب بودن اوضاع برای ایشان است[۴۵]. مستعین بالله نیز جای خود را در سال ۲۵۲ق به فرزند متوکل، المعتز بالله داد. فرزند متوکل در ارتباط با امام و شیعیان بیشتر به سیاستهای پدر مایل بود و از اینرو در سال ۲۵۴ق با زهر امام را به شهادت رساند[۴۶].[۴۷]
حکومت عباسیان در دوران امامان ع با بحران مشروعیت روبهرو بود و این وضع در دوران امام هادی(ع) نیز ادامه داشت. آنان چون نتوانسته بودند این مشکل را حل کنند، افزون بر اعمال فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بر شیعیان و امامان شیعه، برای حفظ اقتدار و تداوم حاکمیت خود راه چاره را در مراقبت دائمی و تحت نظر گرفتن امامان میدیدند. احضار امام هادی(ع) به سامرّا در همین راستا صورت گرفت. با این حال امام هادی(ع) در عرصه سیاسی اقدامات مؤثری انجام داد که برخی از آنها بدین شرحاند: مخالفت با مشروعیت حکومت خلفا: امام هادی(ع) به شکلهای مختلف مشروعیت حکومت و حاکمان عباسی را به چالش میکشید. برای نمونه، هنگامی که در ضمن گفتگویی، متوکّل عباسی از آن حضرت پرسید: فرزند پدر تو، (یعنی خود امام هادی(ع)) درباره عباس بن عبدالمطلب چه میگوید؟ امام فرمود: ای امیر مؤمنان! فرزند پدر من چه میگوید درباره مردی (یعنی خود امام هادی(ع)) که خدا اطاعت از فرزندان او را بر خلق خود واجب کرد و اطاعت از او (یعنی خود امام هادی(ع)) را بر فرزندانش (یعنی فرزندان عباس) واجب کرد. متوکّل (با این گمان که حضرت به خواسته او مهر تأیید زده و اطاعت از فرزندان عباس را واجب شمرده خوشحال شد) و دستور داد ۱۰۰ هزار درهم به آن حضرت بدهند. نهی از یاری رساندن به حکومت: سیاست مبارزه منفی به صورت تحریم همکاری با دستگاه خلافت عباسی به عنوان یک سیاست راهبردی از زمان امامان پیشین بود و امام هادی(ع) آن را ادامه داد. برای نمونه، محمد بن علی بن عیسی[۴۸] در صف عباسیان و کارگزار آنان بود. وی برای روشن شدن وضعیت درآمدی که از کار کردن برای عباسیان به دست میآورد، به امام هادی(ع) نامه نوشت و نظر ایشان را درباره کار خود و پول گرفتن از آنان پرسید. امام هادی(ع) در پاسخ فرمود: آن مقدار از همکاری که به جبر و زور صورت گرفته، اشکال ندارد و خداوند عذرپذیر است؛ اما در غیر این موارد، کراهت دارد و در صورتی که چارهای نباشد، مقدار اندک آن بهتر از بسیار آن است. وی برای روشنتر شدن مطلب، به امام نوشت که انگیزهاش از همکاری با آنان تنها یافتن راهی برای ضربه زدن به آنان و تشفی خاطر است. امام نیز پاسخ داد: در این صورت همکاری با آنان نه تنها حرام نیست، بلکه پاداش نیز دارد[۴۹].[۵۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع
ادامه مطلب را ببينيد
برخورد امام با فرقهها و مکاتب
در حکومت بنی عباس از طرف خلفا به مسائل علمی و فرهنگی تمایل نشان داده می شد. در این زمان بسیاری از کتب سایر ملل به عربی ترجمه شد و همین امر موجب شد افکار مردم و اوضاع علمی جامعه متحول شود. همچنین مکاتب کلامی مانند اشاعره و معتزله رونق گرفته بود و شبهاتی مانند جسمیت خداوند، جبرگرایی مطلق یا اختیار مطلق، حادث یا قدیم بودن قرآن و... مطرح می شد که موضع گیری امام هادی علیه السلام و پاسخ ایشان به چنین شبهاتی، اولا اصالت و حقانیت مواضع شیعه را نشان می داد و ثانیا مسلمین را از گرفتاری در دام چنین شبهاتی حفظ می کرد.
ماجرای شیعه شدن جُنیدی
بر پایه گزارشی که در اثباتالوصیه نقل شده است پس از شهادت امام جواد، از سوی حکومت عباسی شخصی به نام ابوعبدالله جُنَیدی که متعصب و در دشمنی با اهلبیت زبانزد بود، مأمور شد تا امام هادی را تعلیم دهد و او را زیر نظر داشته باشد و از ارتباط شیعیان با او جلوگیری کند؛ اما پس از چندی این شخص تحت تأثیر علم و شخصیت امام شیعه شد.[۲۲]
اصحاب امام هادی علیهالسلام
بر اساس نوشته شیخ طوسی، تعداد دست پروردگان و اصحاب امام هادی علیه السلام و کسانی که از آن حضرت در زمینه های مختلف علوم اسلامی روایت نقل کرده اند، بالغ بر ۱۸۵ نفر می شود که در میان آنان چهرههای برجسته علمی و فقهی فراوانی که دارای تالیفات گوناگونی بودند دیده می شود.[۴] برخی از شاگردان مشهور آن حضرت عبارتند از: فضل بن شاذان: از متکلمان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری است. حضرت عبدالعظیم حسنی: از سادات جلیل القدری است که نسب شریفش به امام حسن علیه السلام می رسد. او از نظر علمی و عقیدتی مورد تایید امام هادی علیه السلام بود. علی بن مهزیار اهوازی: از فقها و محدثان و دانشمندان نامور شیعه و از اصحاب سه امام یعنی امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. علی بن جعفر همانی: وی مردی ثقه و دانشمند بود و وکالت امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام را بر عهده داشت . عثمان بن سعید عمروی: او معتمد در نزد امام علىالنقى و امام حسن عسکری علیهماالسلام و وکیل ایشان در زمان حیات ایشان بود و اولین نفر از نواب اربعه امام زمان (عج) است. حسین بن سعید اهوازى: او یکی از یاران امام رضا و امام جواد و امام هادی علیهم السلام می باشد. وی از مشایخ جلیل القدر روایتی بشمار می آید و روایات وی از اعتبار و شهرت خاصی در میان فقهای شیعه برخوردار است. ایوب بن نوح: او وکیل امام هادی علیه السلام و امام عسکری علیه السلام بود و روایات زیادی از امام هادی علیه السلام نقل کرده است. امام هادی علیه السلام در مورد او به عمرو بن سعید مدائنی فرمود: ای عمرو! اگر دوست داری به مردی از اهل بهشت بنگری به این مرد (ایوب بن نوح) بنگر.[۵] . حسن بن علی ناصر . ابراهیم بن عبده نیشابورى: او از اصحاب امام هادى علیه السلام و پس از آن حضرت وکیل امام حسن عسکری علیه السلام در نیشابور بود. ابراهیم بن محمد همدانى . حسن بن راشد، مکنّی به ابوعلی . ابراهیم بن داود هاشمى یعقوبی.
یکی از نقشهای مهم امام هادی ع در مسیر رهبری شیعه، تربیت شاگردان، یاران و اصحابی بود که هریک از آنان در انتقال معارف دینی از امام به جامعه نقش بسزایی داشتند. یاران و شاگردان آن حضرت، احادیث ایشان را روایت کرده یا آن احادیث را به عنوان کتاب نوشته و تدوین میکردند. شیخ طوسی حدود ۱۸۵ تن از اصحاب و راویان حدیث امام هادی(ع) را معرفی کرده است. شاگردان آن حضرت دو دستهاند؛ یک دسته تنها از آن حضرت روایت نقل کردهاند و در تصنیف کتاب نقشی نداشتهاند. دسته دوم، کسانیاند که در تدوین و ثبت و ضبط روایات نقش داشتهاند. طبیعی است که بیشتر شاگردان امام هادی(ع) از دسته اول هستند. با نگاهی دیگر میتوان از نظر ملیت، شاگردان و راویان امام هادی(ع) را به دستههای مختلف ایرانی و غیر ایرانی و شاگردان غیر ایرانی را به ملیتهای مختلف تقسیم کرد، با توجه به این نکته که عمده شاگردان و راویان آن حضرت ایرانی بودهاند.
برخی از شاگردان و اصحاب حضرت عبارتاند از: ابراهیم بن شیبه اصفهانی: ابراهیم را، به ویژه به سبب نامهای که به امام هادی(ع) نوشته و در آن از عقاید انحرافی غالیان پرسیده است، اهل تقوی و دیانت شمرده و گفتهاند این امر بر نهایت احتیاط ابراهیم در دینمداری دلالت میکند و از آن نیکو بودن او استشمام میشود[۵۱]. ابراهیم بن مهزیار اهوازی: گفتهاند وی کتابی با عنوان البشارات داشته است[۵۲]. همچنان که او را از ممدوحین (ستودهشدگان) دانستهاند[۵۳]. احمد بن اسحاق بن عبدالله اشعری قمی: وی را از اصحاب امام جواد ع و امام هادی(ع) و از یاران خاص امام عسکری ع دانسته و گفتهاند: فرستاده مردم قم خدمت امامان ع [۵۴] و شیخ اهل قم بود؛ از این رو، از هر سه امام روایت نقل کرده است[۵۵]. احمد بن محمد بن خالد قمی برقی: وی از اصحاب امام هادی ع [۵۶] و مورد اعتماد بود. احمد بن محمد بن عیسی اشعری قمی: وی را از اصحاب امام هادی(ع) دانسته[۵۷] و گفتهاند: از وی کتابهای متعددی در دست است که کتاب التوحید، کتاب فضل النبی ص ؛ کتاب المتعه و کتاب الناسخ و المنسوخ از آن جملهاند[۵۸]. ایوب بن نوح بن دراج کوفی نخعی: وی وکیل امام جواد(ع) و امام هادی ع بود. او را به امانتداری، اعتماد، ورع و تقوای بسیار، کثرت عبادت و مورد اعتماد بودن در روایاتش ستودهاند. وی کتابی به نام نوادر داشته[۵۹] و روایات و مسائلی از امام هادی ع نیز نقل کرده است[۶۰]. عبدالعظیم حسنی: وی از اصحاب امام هادی(ع) بود[۶۱]. وی را عابد و اهل ورع دانسته و او را با تعبیر كان مرضياً؛ «مورد رضایت بود»، ستودهاند[۶۲]. امام هادی ع به برخی توصیه کردند که پرسشهای خود را از عبدالعظیم حسنی بپرسند[۶۳]. علی بن مهزیار اهوازی دَورقی: وی را از اصحاب امام رضا[۶۴]، امام جواد[۶۵] و امام هادی[۶۶] ع دانسته و گفتهاند از سوی امام جواد(ع) و امام هادی ع وکالت داشت و نزد آن حضرت جایگاه والایی یافت[۶۷].[۶۸]
آثار
با اینکه امام بیش از ۳۳ سال منصب امامت را در اختیار داشت، اما روایتهای زیادی از ایشان در دست نیست. مجموع روایتهای منقول از امام دهم حدود پانصد روایت است که در مقایسه با برخی از امامانی که دورانی نزدیک به این مدت، مقام امامت را عهدهدار بودهاند، از حیث کمّی اندک است. بیشک اصلیترین عامل این امر را میتوان در شرایط سخت سیاسی عصر ایشان جستوجو کرد. علاوه بر روایتها، مجموعهای از ادعیه و زیارات نیز از ایشان باقی مانده است. دعاهای ایشان علاوه بر تسبیح و تحمید الهی مشتمل بر آموزههای اسلامی و شیعیای است که در عصر خلفا سخن گفتن از آن در قالب حدیث امکان نداشته است. این مطلب به ویژه در زیارات منقول از امام تجلی افزونتری دارد. ایشان در قالب چندین زیارت برای امام علی ع مخصوصاً زیارت ایشان در روز عیدغدیر به حق غصب شده امام و فرزندانش اشاره میکند و نشان میدهد که هیچکس در اسلام و نزد پیامبر ص واجد فضائل امیرمؤمنان ع نبوده است. امام در این زیارت مروری کوتاه بر وقایع زندگی امام علی (ع) میکند و نشان میدهد که چگونه دشمنان ایشان در حق آن بزرگوار ستم روا داشتند[۶۹]. در زیارت امام هادی ع از قبر امام حسین، امام کاظم و امام جواد(ع) نیز توجه به جایگاه رفیع امامت و لزوم توجه به قول و فعل ائمه معصوم ع دیده میشود[۷۰]. در میان ادعیه و زیارات منقول از امام هادی (ع) بدون شک مهمترین آنها، زیارت جامعه کبیره است. این زیارت که از حیث سند و محتوا شاخص است و بزرگان علمای شیعه در آثار خود آن را نقل کردهاند[۷۱]، مکرر از ناحیه شیعیان مورد توجه قرار گرفته و شروح متعددی بر آن نگاشته شده است[۷۲].[۷۳]
آثار و احادیث امام هادی علیهالسلام
از امام هادی علیه السلام علاوه بر روایات متعدد، چندین دعا و زیارتنامه برجای مانده است که از مشهورترین آنها زیارت جامعه کبیره است. این زیارت دارای سند صحیح بوده و از نظر بلاغت نیز در بالاترین درجه قرار دارد. شروح متعددی به فارسی و عربی بر این زیارت نوشته شده است. زیارت جامعه کبیره متضمن مفاهیمی بسیار عالی و مطالبی بدیع است. از دیگر زیارات بر جای مانده از امام هادی علیه السلام، زیارت غدیر است که در آن هم خصوصیات و ویژگی های حضرت علی علیه السلام و هم حادثه غدیر ذکر شده است.
شهادت امام هادی علیهالسلام
امام هادی علیه السلام در شهر سامرا در سال ۲۵۴ ه.ق به شهادت رسیدند. در مورد روز شهادت ایشان شیخ کلینی در کتاب اصول کافی به دو روایت اشاره می کند که در یکی، چهار روز مانده به آخر ماه جمادی الآخر و در دیگری ماه رجب بدون ذکر روز آن به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت بیان شده است.[۱۱] علامه مجلسی نیز در بحارالانوار دو روایت در مورد شهادت آن حضرت نقل می کند که در یکی، سه روز مانده به آخر رجب (یعنی روز ۲۶ یا ۲۷ رجب) و در دیگری، روز سوم ماه رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت ذکر شده است. [۱۲] در تقویم ایران روز سوم رجب به عنوان تاریخ شهادت آن حضرت مشخص شده است.[۱۳] . علامه مجلسی در کتاب جلاءالعیون در مورد نحوه شهادت آن حضرت می گوید: «بنا بر قول ابن بابویه و جماعتى دیگر، معتمد به دستور معتز عباسى خلیفه وقت آن حضرت را با زهر شهید کرد، و در وقت شهادت آن امام غریب، به غیر از امام حسن عسکرى علیه السّلام کسى نزد آن جناب نبود.»[۱۴] پس از شهادت، امام حسن عسکری علیه السلام بر پیکر پدر خویش نماز گزارد و پس از تشییع جنازه، ایشان را در منزل خویش به خاک سپردند.
معتمد عباسی در اثر سخنچینیها و گزارشهای دروغ بدخواهان، تصمیم گرفت امام هادی (ع) را از میان بردارد. از این رو به وسیله زهر، امام را مسموم و شهید کرد[۷۴]. شهادت امام حدود ۴۲ سالگی در ۳ رجب سال ۲۵۴ هجری بود. قبر آن حضرت در سامرا از شهرهای عراق است[۷۵].
زیارت جامعه کبیره[۱۰۲] و زیارت غدیریه از امام هادی(ع) نقل شده است.[۱۰۳] زیارت جامعه کبیره را یک دوره امامشناسی میدانند.[۱۰۴] محور زیارت غدیریه، تولی و تبری و محتوای آن بیان فضایل امام علی ع است.[۱۰۵] .
از امامهادی(ع) زیارتهای گوناگونی ازجمله زیارت غدیریه، دو زیارتنامه برای مرقد امیرالمؤمنین ع [۸۹] و زیارت جامعه که از مشهورترینِ آنهاست، نقل شده است. زیارت جامعه که به «جامعه کبیره» معروف شده است، در معرفی جایگاه امامان معصوم(ع) است.[۹۰] این زیارت از جهت سند، فصاحت و بلاغت از منزلت بیشتری نسبت به دیگر زیارتها برخوردار است.[۹۱] در این زیارت جامع و همهجانبه، امامهادی(ع) با تأکید بر توحید و وحدت راه همه انبیا ع ، جایگاه ائمه(ع) را که انسانهای محل برکت خدا و معدن رحمت خدا هستند، به مردم معرفی کرده و از صفات و ویژگیهای آنان چون تسلیم در برابر اوامر خدا، خردمندی و کمال، مَثَل اعلای انسانیت، افراد موحد، عصمت و دوری از گناه و خطا سخن گفته است و نیز برخی از رفتار عملی ائمه(ع) چون نصیحت و خیرخواهی امت اسلامی، اقامه نماز و روزه، حفظ شریعت از تحریف و ایثار و بردباری در برابر ناملایمات را برشمرده است؛ همچنین لزوم آمادگی دایم زائر برای کمک به دولت ائمه(ع) و تبری و مبارزه با دشمنان آنان را به زیارتکننده یادآور شده است.[۹۲] . امامخمینی به زیارت جامعه بسیار اهمیت داده و آن را زیارتی مبارک[۹۳] و معتبر[۹۴] دانسته است. ایشان از میان متون زیارتی، آن را بیش از دیگر متون میخواند و در تمام آستانهای مقدس ائمه(ع) مقید به خواندن آن بود.[۹۵] ازجمله در سفر به سامرا، در سرداب مقدس امام زمان ع آن را خواند[۹۶] و در دوره اقامت در نجف نیز در وقت تشرف به حرم حضرت امیرالمؤمنین(ع)، همیشه آن را میخواند.[۹۷] ایشان در گفتهها و نوشتههای خود با استناد به زیارت جامعه به تبیین اصول عقاید و معارف مربوط به توحید و جایگاه ائمه اطهار(ع) پرداخته است[۹۸] و نیز به پرسشها و شبهههای وارد به آن پاسخ داده است. ازجمله در پاسخ وهابیان که جمله «من آراد الله بدء بکم» در این زیارت را شرک شمردهاند، این جمله را چنین تفسیر کرده است که اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد یا اطاعت خدا را بکند، باید تعلیمات دینی را از ائمه(ع) فرا گیرد و بدون دستورهای خدایی نباید به عبادت بپردازد و چیزی را از پیش خود اختراع کند.[۹۹] ایشان یادآورشده است امامهادی(ع) در این زیارت جایگاه اهل بیت ع را به مردم شناسانده و به مردم یاد داده که ائمه(ع) انسانهای کاملاند و رجوع به انسان کامل رجوع به خداست و برابر آیات قرآن و احادیث، انسان کاملْ فانی مطلق و باقی به بقاءاللَّه است و از خودْ تعین و انّیت و انانیتی ندارد و انسان کامل از اسما حسنی و اسم اعظم خداوند است.[۱۰۰] از سوی دیگر، ایشان با توجه به فرازهایی از زیارت جامعه معتقد است همه امامان معصوم(ع) اهل سیاست بودند و از آنان با عنوان «ساسة العباد»، یعنی بندگان سیاستمدار خدا یاد کرده[۱۰۱] و به استناد آن اطاعت مردم از دستورهای حکومتی و ولاییِ آنان را ضروری و واجب دانسته است.[۱۰۲]
امام هادی(ع) در خانهای که در سامرا در آن ساکن بود، دفن شد.[۳۴] محل دفن امام هادی(ع) و فرزندش امام حسن عسکری ع در سامرا به حرم عسکریَین شناخته میشود. پس از دفن امام هادی(ع) در خانهاش، امام عسکری(ع) برای مقبره او خادمی تعیین کرد. در سال ۳۲۸ق نخستین گنبد بر قبر آندو بنا شد.[۳۵] حرم عسکریین در دورههای مختلف، مرمت و تکمیل و نوسازی شده است.[۳۶]
در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۶ش قسمتهایی از حرم عسکریین در انفجارهای تروریستی تخریب شد.[۳۷] ستاد بازسازی عتبات عالیات در سال ۱۳۹۴ش بازسازی آن را به پایان برد.[۳۸] ضریح حرم نیز با حمایت آیتالله سیستانی ساخته شده است.[۳۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع
ادامه مطلب را ببينيد
حدیث امام هادی علیه السلام
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
عَنْ مَوْلانا اَبىِ الْحَسَنِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام قالَ لاِبى اِسْحاقَ: وَ يَومَ الْغَديرٍ فيهِ اَقامَ النَّبىُّ صلي الله عليه و آله أَخاهُ عَلِيّا عَلَما لِلنّاسِ وَ اِماما مِنْ بَعْدِهِ، [قالَ] قُلْتُ: صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِداكَ، لِذلِكَ قَصَدْتُ، اَشْهَدُ اَنَّكَ حُجَّةُ اللّه ِ عَلى خَلْقِهِ.
وسائل الشيعه 7: 324، ح 3
✍️امام هادى عليه السلام به ابواسحاق فرمود: در روز غدير پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله برادرش على عليه السلام را بلند كرد و به عنوان پرچمدار (و فرمانده) مردم و پيشواى بعد از خودش معرفى كرد. ابواسحاق گفت: عرض كردم، فدايت شوم راست فرمودى. به خاطر همين به زيارت و ديدار شما آمدم، گواهى مى دهم كه تو حجت خدا بر مردم هستى.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَن أطاعَ اللّه َ يُطاعُ ؛
. تحف العقول ، ص 482
✍️هر كس از خدا فرمان ببرد ، از او فرمان برند .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : العُقوقُ يُعقِبُ القِلَّةَ و يُؤدِّي إلَى الذِّلَّةِ ؛
بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 84
✍️عاقّ [والدين] ، نادارى در پى دارد و به خوارى مى كشاند .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : الغَضَبُ عَلى مَن لاتَملِكُ عَجزٌ و عَلى مَن تَملِكُ لَومٌ ؛
مستدرك الوسائل ، ج 12 ، ص 11
✍️خشم بر كسى كه اختيارش به دست تو نيست ، نشانه ناتوانى و بر آن كه اختيارش به دست تو است ، مايه سرزنش است .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَن يَزرَع خَيرا يَحصُد غِبطَةً و مَن يَزرَع شَرّا يَحصُد نَدامَةً ؛
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 373
✍️هر كه بذر خوبى بكارد ، شادمانى بدرود و هر كه تخم بدى بيفشاند ، پشيمانى مى درود .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَن رَضِيَ عَن نَفسِهِ كَثُرَ السّاخِطونَ عَلَيهِ ؛
بحار الأنوار ، ج 72 ، ص 316
✍️آن كه از خودش راضى شود ، ناراضيان از او فراوان شوند .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : إنَّمَا الأعيادُ أربَعَةٌ لِلشّيعَةِ : الفِطرُ و الأضحى و الغَديرُ و الجُمُعَةُ ؛
بحار الأنوار ، ج 98 ، ص 351
✍️شيعيان فقط چهار عيد دارند : فطر ، قربان ، غدير و جمعه .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام به حمّاد رازى فرمودند : إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَى ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللّه ِ الحَسَنِيِّ عليه السلام ؛
مستدرك الوسائل ، ج 17 ، ص 321
✍️هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلى دچار شدى ، آن را با عبد العظيم حسنى در ميان بگذار .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَرحَبا بِكَ يا أبَاالقاسِمِ أنتَ وَلِيُّنا حَقا ؛
بحار الأنوار ، ج 69 ، ص 2
✍️اى ابوالقاسم ! خوش آمدى ، تو حقيقتاً دوستدار ما هستى .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام به مردى از اهالى رى كه به زيارت امام حسين عليه السلام رفته بود فرمودند : أما إنَّكَ لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظيم عِندَكمُ لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسَينَ عليه السلام ؛
كامل الزيارات ، ص 324
✍️اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كنى ، چنان است كه گويى امام حسين عليه السلام را زيارت كرده اى.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
حضرت عبد العظيم عليه السلام از امام هادى عليه السلام چنين روايت مى كند : إنَّمَا اتَّخَذَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ إبراهِيمَ خَليلاً لِكَثرَةِ صَلاتِهِ عَلى مُحَمَّدٍ و أهلِ بَيتِهِ عليهم السلام؛
علل الشرائع ، ج 1 ، ص 34
✍️خداوند متعالي ، ابراهيم عليه السلام را دوست خود برگرفت ؛ زيرا او بر محمّد و اهل بيت او بسيار درود مى فرستاد .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : يا مَن دَعاهُ المُضطَرّونَ فَأجابَهُم و لَجَأ إلَيهِ الخائفُونَ فَآمَنَهُم و عَبَدَهُ الطّائِعونَ فَشَكَرَهُم و حَمِدَهُ الشّاكِرُونَ فَأثابَهُم ؛
بحار الأنوار ، ج 85 ، ص 227
✍️اى آن كه درماندگان او را مى خوانند و اجابتشان مى كند ، بيم ناكان به او پناه مى برند و امانشان مى دهد ، مطيعان او را عبادت مى كنند و سپاسشان مى گويد و شاكران او را سپاس مى گويند و پاداششان مى دهد .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَن جَمَعَ لَكَ وُدَّهُ و رَأيَهُ فَاجمَعْ لَهُ طاعَتَكَ ؛
تحف العقول ، ص 483
✍️هر كس نهايت دوستى و رأى[نيكش] را به تو عرضه كرد ، تو نيز نهايت فرمانبرى ات را به او ابراز كن .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : اُذكُر حَسَراتِ التَّفريطِ بِأخذ تَقديمِ الحَزمِ ؛
بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 370
✍️حسرت كوتاهى كردن را با پيشه كردن دور انديشى ، ياد كن .
•┈┈•••✾•••┈┈•
کانال کلام نور, [۰۸.۰۶.۲۵ ۱۱:۱۱]
امام هادى عليه السلام : مَن أَطاعَ اللّه َ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلُوقِينَ ؛
بحارالانوار ، ج 71 ، ص 182
✍️كسى كه از خدا اطاعت مى كند ، از خشم مردم باكى ندارد .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : الغِنى قِلَّةُ تَمَنّيكَ وَ الرِّضا بِما يَكفيكَ ؛
بحار الأنوار ، ج 75، ص 109
✍️توانگرى ، كمىِ آرزو و رضايت به چيزى است كه تو را بسنده است .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : مَن هانَت عَلَيهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّهُ ؛
تحف العقول ، ص 483
✍️از شرّ كسى كه خودش را سبك شمارد ايمن مباش .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : لاتَطلُب الصَّفا مِمَّن كَدرتَ عَلَيهِ و لاَ الوَفاءَ لِمَن غَدَرتَ بِهِ ؛
بحار الأنوار، ج 78، ص 37
✍️از كسى كه رابطه ات را با او گسسته اى صميميّت مخواه و از كسى كه به او وفا نكرده اى ، وفا طلب مكن .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : إذا حَلَلتَ مِن أخيكَ في مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعدِلْ عَنِ المَلَقِ إلى حُسنِ النِّيَّةِ ؛
بحار الأنوار، ج 78، ص 369
✍️هرگاه به برادرت اعتماد كردى ، به جاى مدح و ثنا [در ظاهر] نيّتت را [در باطن ]نيكو كن .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ ، داعٍ إلَى الغَمطِ والجَهلِ ؛
بحار الأنوار، ج 78، ج 72، ص 199
✍️خودپسندى، آدمى را از دانش جويى باز مى دارد و به ناسپاسى وانكار حق مى خواند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : الهَزءُ فُكاهَةٌ السُّفَهاءِ و صِناعَةُ الجُهّالِ ؛
بحار الأنوار، ج 78، ج 75، ص 147
✍️ريشخند كردن ، شوخى كم خردان و كردار نادانان است . .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : السَّهَرُ اَلَذُّ لِلمَنامِ وَ الجُوعُ يَزيدُ في طيبِ الطَّعامِ ؛
أعلام الدّين ، ص 311
✍️شب بيدارى ، خواب را لذّت بخش تر و گرسنگى ، خوراك را گواراتر مى كند .
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام: اَلغَضَبُ عَلى مَن تَملِكُ لُؤمٌ؛
بحارالأنوار، ج78، ص 370، ح 4
✍️بر زيردستان خشمگين شدن نشانه پَستى است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام : اَلْمِراءُ يُفْسِدُ الصَّداقَةَ الْقَديمةَ وَ يُحِلُّ الْعُقْدَةَ الْوَ ثيقَةَ وَ اَقَلُّ مافيهِ اَنْتَـكونَ فيهِ الْمُغالَبَةُ وَ الْمُغالَبَةُ أمتَنُ اَسْبابِ الْقَطيعَةِ ؛
نزهة الناظر، ص 139، ح 11
✍️بگو مگو، دوستى طولانى را از بين مى بَرد و رابطه محكم را به جدايى مى كشاند وكمترين اثر بگو مگو اين است كه هر كدام از دو طرف، مى خواهد بر ديگرى پيروز شود وهمين در پى پيروزى بودن، مهم ترين عامل قطع رابطه است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام: اَلنّاسُ فِى الدُّنْيا بِالاَْمْوالِ وَ فِى الآْخِرَةِ بِالاَعْمالِ؛
بحارالأنوار، ج 78، ص 368، ح 3
✍️اعتبار مردم در دنيا به مال است و در آخرت به عمل.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام: [اَلْمُؤْمِنُ] يُحْسِنُ وَيَبْكي كَما أَنَّ الْمُنافِقُ يُسيى ءُ وَ يَضْحَكُ؛
مكارم الأخلاق، ص389
✍️مؤمن خوبى مى كند و مى گريد، ولى منافق بدى مى كند و مى خندد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام: اِنَّ الْحَرامَ لا يَنْمى وَ اِنْ نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ وَ ما اَنـْفَقَهُ لَمْ يُؤجَرْعَلَيْهِ وَ ما خَلَّـفَهُ كانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛
كافى، ج 5، ص 125، ح 7
✍️به راستى كه حرام، افزايش نمى يابد و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود،پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه اى به سوى آتش خواهد بود.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
امام هادى عليه السلام: اَلسَّهَرُ اَ لَذُّ لِلْمَنامِ وَ الْجوعُ يَزيدُ فى طيبِ الطَّعامِ ؛
تنبيه الخواطر، ص 141، ح 18
✍️شب زنده دارى، خواب را شيرين تر و گرسنگى، غذا را لذت بخش تر مى كند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: لاْتـَعْـدُ وَلاتَجْعَلْ لِلأيّامِ صُنْعا فىحُكْمِ اللّه ِ.
تحف العقول، ص 483
✍️از حـدّ خـود تجـاوز نـكن و روزگار را در كار خدا دخيل مدان.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: مَنْ اَطاعَ الخالِقَ لَمْ يُبالِ سَخَطَ المَخْلُوقينَ وَمَنْ اَسْخَطَ الخالِقَ فَلْيَيْقَنْ اَنْ يَحِّلَ بِهِ سَخَطُ المَخْلُوقينَ .
تحف العقول، ص 482
✍️كسى كه از آفريدگار پيروى كند از خشم آفريـده ها بـاكى نـدارد. و كسى كه خــدا را به خشـم آورد، بايد باور كند كه مردم بر او خشم خواهند آورد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
وَ قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اَبْقـُوا النِّعـَمَ بِحُسْنِ مُجـاوَرَتِها وَالْتَمِسوُا الزِيّادَةَ فيها بِالشُّكرِ عَلَيها.
بحار الانوار، ج 78، ص 370
✍️نعمتها را با برخـورد درست، باقى نـگه داريـد و با شكر نعمتها اسباب فزونى آنها را فراهم آوريد. (استفاده درست از نعمت سبب دوام آن و شـكر نعمت سبب فـزونى آن است)
•┈┈•••✾•••┈┈•
کانال کلام نور, [۰۸.۰۶.۲۵ ۱۱:۱۱]
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اِنَّ اللّه َ اِذا أَرادَ بِعَبْدٍ خَيرا إذا عُوتِـبَ قَبِـلَ.
تحف العقول، ص 481
✍️اگر خداوند خير كسى را بخواهد، چنان مى شود كه هرگاه مـورد توبيـخ قرار گيرد، مى پـذيرد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: الغِنى قِلِّةُ ما تَمَنّيكَ وَالرِّضا بما يَكْفيكَ.
اعيان الشيعة، ج 2، ص 39
✍️بى نيـازى، در كمـى آرزو و رضايت به چيزى است كه تو را كفايت مى كند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: إنَّ مِنَ الغِرَّةِ بِاللّه ِ أنْ يُصِرَّ العَبدُ عَلَى المَعصِيَةِ وَ يِتَمَنّى عَلَى اللّه ِ المَغفِرَةَ.
حياة الإمام على الهادى ص 164
✍️از نشانه هاى غرور نسبت به خدا آن است كه بنده، استـمرار و اصرار بر گنـاه داشـته باشد و در همان حال، آرزومند بخشايش الهى باشد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: مَنْ هانَتْ عَلَيْهِ نَفسُهُ فـَلا تَأْمَنْ شَـرَّهُ.
تحف العقول، ص 774
✍️هر كس قدر خودش را نداند(ودر نظر خودش بى مقدار باشد)از شـرّش ايمـن مبـاش.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: أَلدُّنيـا سـُوقٌ رَبِحَ فيها قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخـَرُونَ.
تحف العقول، ص 774
✍️دنيــا بـازارى اسـت كه جمعى درآن سود مى برند وگروهى زيان مى بينند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اَلنّاسُ فِي الدُّنيا بِالْأَموالِ وَفىِ الاْخِـرَةِ بِالاَعـمالِ.
بحارالانوار / /78 369
✍️ارزش مردم در دنيا وابسته به اموال است، و در آخـرت بـه اعـمال.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اِنَّ الظّالِمَ الْحالِمَ يَكادُ اَنْ يُعْفى عَلى ظُلْمِهِ بِحِلْمِهِ وَإنَّ الْمُحِقَّ السَّفيهَ يَكادُ اَنْ يُطْفِى ءَ نُورَحَقِّهِ بِسَفَهِهِ.
تحف العقول، ص 772
✍️ظالم بردبار (خردمند) ممكن است كه با بردبارى خود مورد عفو و گذشت از ظلمش قرار گيرد، ولى حق دارِ نادان، ممكن است، به سبب سفاهتش نور حقش را خاموش كند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: راكِبُ الْحَرُونِ اَسيرُ نَفْسِهِ وَالْجـاهِلُ اَسـيرُ لِسانِهِ.
بحار الانوار ج 78 ص 369
✍️سوار بر مركب چموش و خيره سر، اسيرِ جانِ خود و فـردِ نـادان، اسيرِ زبـانِ خـود است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ يَحَيَى بنُ عَبْدِالْحَميد: سَمِعْتُ ابَاالحَسَنِ عليه السلام يَقُولُ لِرَجلٍ ذَمَّ اِلَيهِ وَالِدا لَهُ فَقْالَ: اَلْعُقُوقُ ثَكَلُ مَنْ لَمْ يَثْكَلْ.
بحارالانوار، ج 78، ص 369
✍️نافرمانى پدر و مادر داغى است بـراى كسى كـه داغ نـديده اسـت، يعنى مثل آن است كه پدر ومادرش از دنيا رفته باشند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
عَنْ اَبِى الْحَسَنِ الثّالِث عليه السلام إنَّهُ قالَ: إذا كانَ زَمانٌ أَلْعَدلُ فيهِ اَغْلَبُ مِنَ الْجَورِ فَحَرامٌ أنْ يُظَنَّ بِاَحَدٍ سُوءٌ حَتّى يُعْلَمَ ذلِكَ مِنهُ، وَإذا كانَ زَمانٌ الْجَوْرُ أغلَبُ فيهِ مِنَ الْعَدْلِ فَلَيْسَ لِأَحَدٍ اَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيرا مالَمْ يَعْلَمْ ذلِكَ مِنْهُ
بحارالانوار ، ج 17، ص 216
✍️زمانى كه عدل و داد در جامعه بيش از ظلم و ستم باشد، در آن موقع حرام است كه به كسى گمان بد ببرند، مگر وقتى كه آن بـدى از وى معلوم شود، و زمانى كه ظلم و ستم بر عدل و داد غلبه داشته باشد، سزاوار نيست احدى گمان خوب به كسى ببرد، مگر وقتى كه آن خوبى از او معلوم شود.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ أبُوالحَسَنِ الثّالِث عليه السلام لِرَجُلٍ وقَدْ اَكثَرَ مِنْ اِفراطِ الثَّناءِ عَلَيْهِ: اَقْبِلْ عَلى شَـأنِكَ، فإنَّ كَثرَةَ الْمَلَقِ يَهْجُمُ عَلَى الْظِنَّةِ، وَإذا حَلَلْتَ مِنْ اَخيكَ فى مَحَلِّ الثِّقَةِ فَاعْدِلْ عَنِ المَلَقِ إِلى حُسْنِ النِّيَّةِ.
مسند الإمام الهادى عليه السلام، ص 302
✍️امام هادى عليه السلام خطاب به كسى كه در ستايش از ايشان زياده روى كرده بود، فرمود: از اين عمل بپرهيز و به كار خودت بپرداز، كه تملّق زياد سبب بدگمانى است و اگر اطمينان برادر مؤمنت از تو سلب شد، تملّق گويى را رها كن و حسن نيّت نشان ده.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: إِنَّ اللّه َ يُحِبُّ الجَمالَ وَ التَّجَمُّلَ وَيَـكْرَهُ البُؤْسَ وَ البائِسَ .
حياة الإمام على الهادى ص 153
✍️خداوند زيبايى و آراستگى را دوست دارد و ژوليـدگى و ژوليـده را دوست نمى دارد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اَلعُقُوقُ يُعَقِّبُ القِلَّةَ ويُؤَدّى إِلَى الذِّلَّةِ.
بحار، ج 74 ، ص 84
✍️نافرمانى پدر و مادر كمبود را به دنبال دارد و به خـوارى مى كشـد.
•┈┈•••✾•••┈┈•
کانال کلام نور, [۰۸.۰۶.۲۵ ۱۱:۱۲]
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: العُجْبُ صارِفٌ عَنْ طَلَبِ الْعِلْمِ داعٍ إِلَى الغـَمْطِ والْجـَهْلِ.
اعيان الشيعة، ج 2، ص 39
✍️خودبينى انسان را از دانش آموختن باز مى دارد واو را بـه نـادانى و پستى مى كـشاند. افتادگى آموز اگرطالب فيضى هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
عَنِ الإمامِ الهادى عليه السلام: مَنْ سَأَلَ فَوقَ قَدْرِ حَقِّهِ فَهـُوَ أَولى بِالحِرمـانِ.
حياة الإمام على الهادى ص 157
✍️هر كس بيش از اندازه و حق خودش بخواهد، او بـه محـروميت شايسته تر اسـت.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: مَـنْ جَـمَـعَ لَـكَ وُدَّهُ وَرَأْيَـهُ فَـاجْمَـعْ طـاعَتَـكَ.
تحف العقول، ص 772
✍️کسى كه دوستى و رأى خود را براى تو جمع كند؛)دوستانه تو را راهنمايى كند)از او پيــروى كـن.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اُذْكُـرْ حَسَـراتِ التَّـفْريـطِ بِـأَخْـذِ تَقْـديمِ الْحَـزْمِ.
بحارالانوار، ج 78، ص 370
✍️حسرت وپشيمانىِ كوتاهى درانجام كارها را به ياد آور و بـا تصميم جــدّى و تدبير جبـران كن.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: اِنَّ اللّه َ جَعَلَ الدُّنيا دارَ بَلْوى وَالاْخِرَةَ دارَ عُقْبى وَجَـعَلَ بَـلوَى الدُّنيا لِثَـوابِ الاْخِـرَةِ سَبَبَا وَثَوابَ الاْخِرَةِ مِنْ بَلوَى الدُّنيا عِوَضا.
تحف العقول، ص 483
✍️خداوند، دنيا را جاى گرفتارى قرار داده و آخــرت را سـراى پـاداش، گرفتارى دنيا را سبب ثواب آخرت قرار داده و ثـواب آخـرت را عـوض گرفتـارى دنـيا.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
عَنْ اَبىِ الْحَسَنِ الثّالِثِ عليه السلام أَنَّهُ قالَ: مَنِ اتَّقَى اللّه َ يُتَّقى وَمنْ اَطاعَ اللّه َ يُطاعُ
تحف العقول، ص 770
✍️هر كه از خدا پروا كند، از او پروا كنند، و هركس از خدا اطاعت كند، اطاعتش كنند.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الهادى عليه السلام: الشّاكِرُ اَسْعَدُ بِالشُّكِر مِنْهُ بِالنِّعمَةِ الَّتى اَوْجَبَتْ الشُّكر لِأَنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَالشُّكْرُ نِعَمٌ وَعُقبى.
تحف العقول، ص 772
✍️کسى كه شكر نعمت بجا آورد، براى سپاس سزاوارتر است از نعمتى كه شكر دارد، چون نعمت ها كالايى است وشكر، هم نعمت است وهم آخرت.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ ابُوالحَسَنِ الثّالِث عليه السلام: مَـنْ رَضِـىَ عَـنْ نَفْـسِهِ، كَثُـرَ السّـاخِطُـونَ عَلَـيْهِ.
بحارالانوار، ج 78 ص 368.
✍️کسى كه از خود راضى باشد، دشمنانش زياد خواهند شد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: مَنْ اَمِنَ مَكْرَ اللّه ِ وَأَليمَ أَخْذِهِ تَكَبَّرَ حَتّى يَحِلَّ بِهِ قَضاؤُهُ و نافِذُ اَمْرِهِ و مَنْ كانَ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ هانَتْ عَلَيْهِ مَصائِبُ الدُّنيا وَلَو قُرِضَ وَنُشِرَ.
تحف العقول، ص 772
✍️هركس خود را از مكر و مؤاخده پروردگار در امان بداند، كبر ورزيده است، تا آنكه قضاى الهى و دستور تخلف ناپذير او گريبانش را بگيرد، و هركس از طرف خداوند دليل روشنى داشته باشد، (براى كارهايش دليل شرعى داشته باشد)، هر مصيبتى بر او سبك و قابل تحمل خواهد بود، هر چند بدنش را قيچى كنند و پاره پاره شود.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلْمِراءُ يُفْسِدُ الصِّداقَةَ الْقَديمَةَ وَ يَحِّلُ الْعُقْدَةَ الْوَثيقَةَ وَ أَقَلُّ ما فيهِ اَنْ تَكُونَ فيهِ الْمُغالَبَةُ، وَالمُغالَبَةُ اُسُّ اَسْبابِ الْقَطيعَةِ.
بحارالانوار ج 78 ص 369
✍️نفاق و دورويى، دوستى ديرين را از بين مى برد و پيمانهاى محكم و مطمئن را نيز بر هم مى زند و كمترين اثر آن، كشمكش و نزاع است و نزاع، اصلى ترين سبب جدايى است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ أبُوالحَسَنِ الثّالِث عليه السلام: اَلْحَسَدُ ماحِقُ الْحَسَناتِ وَالزَّهـْوُ جالِبُ الْمـَقْتِ.
بحارالانوار ج 72 ص 199
✍️حسـد، خوبيـها را از بين مى برد و خودخواهى، دشمنى و بيزارى مى آورد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلجَـهْلُ والبُـخْلُ أذَمُّ الأخــلاقِ.
مآثرا الكبراء ج 3 ص 222
✍️جهل و بخل بدترين صفات اخلاقى است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: خَيْرٌ مِنَ الْخَيْرِ فاعِلُهُ، وَاَجْمَلُ مِنَ الْجَميلِ قائِلُهُ، وَأرْجَحُ مِنَ الْعِلمِ حامِلُهُ، وَشَرٌّ مِنَ الشَّرِّ جالِبُهُ، وَاَهْوَلُ مِنَ الْهَوْلِ راكِبُهُ.
بحارالانوار، ج 78، ص 370
✍️بهتر از كار خير، انجام دهنده آن است، و زيباتر از سخن زيبا، گوينده آن است، و برتر از دانش، دانشمند است، و بدتر از بدى، آورنده آن است، و ترسناك تر از وحشت، ترسو است.
•┈┈•••✾•••┈┈•
کانال کلام نور, [۰۸.۰۶.۲۵ ۱۱:۱۲]
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام لِلْمُتوَكِلِّ فى جَوابِ كَلامٍ دارَ بَينَهُما : لاتَطلُبِ الصَّفا مِمَّنْ كَدَرتَ عَلَيْهِ، وَلاَ الْوَفاءَ مِمَّنْ غَدَرْتَ بِهِ، وَلاَ النُّصْحَ مِمَّنْ صَرَفْتَ سوُءَ ظَنِّكَ الِيهِ، فَإنَّما قَلبُ غَيْرِكَ كَقَلْبِكَ لَهُ.
بحارالانوار، ج 78 ص 370
✍️امام هادى عليه السلام در جواب سخنى كه ميان او و متوكّل گذشت ، فرمود: از كسى كه نسبت به او كدورتى دارى خوشى نطلب، و از كسى كه به او خيانت كرده اى وفا نخواه، و از كسى كه به او بدگمانى، خيرخواهى نخواه، چون هر چه تو نسبت به او در دل دارى، او هم نسبت به تو در دل دارد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلْغَـضَبُ عَلـى مَـنْ تَمْلِـكُ لُـؤْمٌ.
بحارالأنوار ج 78 ص 370
✍️غضب كردن بركسى كه اختيارش با توست، موجـب سـرزنـش و پستى است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: حُسنُ الصُّورَةِ جَمـالٌ ظـاهِـرٌ. و حُسـنُ العَـقلِ جمـالٌ باطِـنٌ.
مآثراالكبراء، ج 3 ص 222
✍️نيكويى صورت، زيبايى ظاهر است، و نيـكى خرد، زيبـايى باطن است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اِيّاكَ وَالْحَسَـدَ فَاِنَّهُ يَبينُ فيكَ وَلايَعْمَـلُ فـى عَـدُوِّكَ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 370
✍️از حسد بپرهيز، چون حسادت تو آشكار مى شود و در دشـمنت هـم تأثـيرى نـدارد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: ألْحِكْمَةُ لاتَنْجَعُ فِى الطِّباعِ الْفاسِدَةِ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 370
✍️حكمت در سرشت هاى فاسد تأثيرى ندارد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اُذْكُرْ مَصـْرَعَكَ بَيْنَ يـَدَىْ اَهْلِكَ وَلاطَبيبٌ يَمْنَعُكَ وَلاحَبيبٌ يَنْفَعُكَ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 370
✍️به ياد آور لحظه اى را كه در مقابل بستگانت جان مى دهى، كه نه طبيب، كارى مى تواند بكند و نه از دوست كارى ساخته است.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلسَّهَـرُ اَلَـذُّ لِلْمَنـامِ وَالْجُوعُ يَزيدُ فيطيبِ الطَّعامِ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 369
✍️بى خوابى، خـواب را لذيذتر مى كـند و گرسنگى، خوراك را گواراتر مى سازد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلْهَزْلُ فُكاهَةُ السُّفهاءِ وَصِنـاعَةُ الجُهّـالْ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 369
✍️مزاح و شوخى، خوشمزگىِ نابخردان و حـرفه جـاهــلان اسـت.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلْمَقاديرُ تُريكَ ما لَمْ يَخْطُرْ بِبالِكَ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 368
✍️حسابرسى ها، آنچه را كه به ذهنت خطور نمى كند به تـو نشـان خواهـد داد.
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: العِتـابُ مِفْتـاحُ الثِّقـالِ وَالْعِتـابُ خَيـرٌ مِـنَ الْحِقْـدِ.
بحارالأنوار ج 78 ص 369
✍️سرزنش، كليد آزار است و سرزنش بهتر از كينه است)يعنى اگر نسبت به كسى كينه در دل داشته باشى بدتر از آن است كه او را سرزنش كنى)
┄┅══✾☘️🌷☘️✾══┅
قالَ الإمامُ الْهادي عليه السلام: اَلْمُـصيبَـةُ لِلصّـابِرِ واحِـدَةٌ ولِلْـجـازِعِ اثْنتـانِ.
بحارالأنوار، ج 78 ص 369
✍️مصيبت براى كسى كه صبر مى كند، يـك مشـكل بيش نيـست، ولى براى كسى كه بى تابى مى كند، دوتاست.
🇮🇷⏰🌍🌿🌺🍃🍂🌼🔖📚👌🏼🖌✍️🌷
kalamenur@
•┈┈•••✾•••┈┈•
کانال کلام نور در وب
https://web.eitaa.com/#@kalamenur
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم دوازدهم امام هادی ع
ادامه مطلب را ببينيد
عکس/ "وعده صادق"
به گزارش مشرق، دستگاه اطلاعاتی ایران به انبوهی از اطلاعات و اسناد راهبردی رژیم صهیونیستی از جمله هزاران سند مربوط به طرحها و تاسیسات اتمی آن رژیم دست یافته که ضربهای سخت به حساب میآید به همین جهت روزنامه صبح نو تیتر یک خود را با عنوان "وعده صادق" انتخاب کرده است.
روسیه: قاطعانه هرگونه گزینهای در راستای حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران را رد میکنیم
واکنش ترامپ به سخنرانی رهبر انقلاب
چراغ سبز ۳ قدرت جهانی به ایران
• لحظه تماسي خانواده ايراني که از يک خرابکاري بزرگ پرده برداشت + ويدئو | ۱۳ داعشي دستگير شدند همشهری آنلاین
• جنگندهاي که صنعت دفاعي ايران را متحول کرد؛ از جنگنده بومي «کوثر» چه ميدانيم؟ فرارو
• اعتراف تلخ يک راننده زن؛ آزارهاي پنهان مسافران فاش شد +ويديو اطلاعات
• دفتر نتانياهو بيانيه صادر کرد/ جزئياتي از گفتوگو با ترامپ درباره ايران اقتصاد نیوز
• پايتخت اوکراين به آتش کشيده شد؛ حملات ۲۰۰ پهپاد روسي به کييف+ فيلم مشرق نیوز
• پيام فرمانده کل سپاه: اين ضربه، آخرين ضربه بر جسد فروپاشيده رژيم نخواهد بود | اين موفقيت به مثابه «طوفان الاقصي ۲» است همشهری آنلاین
• آکسيوس: جلسه استراتژيک ترامپ در آستانه دريافت پاسخ تهران اکوایران
• ترامپ: تلاش ميکنيم با تهران به توافق برسيم تا ويراني و مرگ رخ ندهد تازه نیوز
• اظهارات ترامپ درباره «دارا خسروشاهي» مديرعامل ايرانيتبار «اوبر» تازه نیوز
• لحظات دلخراش ترور قاضي «احسان باقري»+ فيلم دنیای اقتصاد
• سرنخهاي خرابکاري هستهاي لو رفت | ردپاي عوامل نفوذي در «تورقوزآباد» و «ورامين» نامه نیوز
• فوري؛ پاسخ ايران به پيشنهاد آمريکا تا فردا ارسال ميشود | ايران پيشنهاد جديدي براي توافق ارائه مي کند همشهری آنلاین
• متاسفانه اميدي به وتو شدن قطعنامهها توسط دوستان ما در چين و روسيه نيست همشهری آنلاین
• عربستان به ايران جايزه داد اقتصاد نیوز
• هراس در سرزمينهاي اشغالي: واکنش صهيونيستها به نفوذ اطلاعاتي ايران مشرق نیوز
• اعتراف BBC به قدرت ايران در کودتاي اطلاعاتي عليه تلآويو مثلث آنلاین
• نقشه جديد آمريکا براي توافق با ايران افکار نیوز
• ويديو| ترامپ: با کسي شوخي نداريم همه را خرد مي کنيم تازه نیوز
• بمب خبر: ايران به ۴۰۰ کيلو اورانيوم ۶۰ درصدي رسيد! نامه نیوز
• قدرتنمايي F-۴ ايراني در برابر F-۱۸ آمريکايي | واکنش نيروهاي فرامنطقهاي به پرواز جنگندههاي ارتش همشهری آنلاین
• ترامپ: لسآنجلس آزاد خواهد شد دنیای اقتصاد
• تغيير ناگهاني مسير يک موشک به سمت نظاميان صهيونيست مشرق نیوز
• ادعاي گروسي درباره برنامه هستهاي ايران در شوراي حکام اکوایران
• چراغ سبز ۳ قدرت جهاني به ايران گسترش نیوز
• پايگاه هوايي آمريکا در ژاپن منفجر شد تازه نیوز
• روسيه: قاطعانه هرگونه گزينهاي در راستاي حمله نظامي به تأسيسات هستهاي ايران را رد ميکنيم دنیای اقتصاد
• عکس العمل ترامپ به سخنراني رهبر انقلاب افکار نیوز
• چراغ سبز مهم اروپا به ايران / اتفاق خوب بالاخره افتاد خودرویک
• عکس/ وعده صادق مشرق نیوز
• ايران در آستانه جهش غني سازي اتمي از ۶۰ به ۹۰ درصد مثلث آنلاین
• وقتي ميز مذاکره ميچرخد؛ «چرخش بزرگ» خليج فارس در برابر توافق هستهاي اکوایران
• فلاحتپيشه: اعضاي شوراي حکام نميخواهند پرونده ايران را به شوراي امنيت ارجاع دهند فرارو
• هزاران صهيونيست بعد از پيام «ابوعبيده» به خيابانها ريختند مشرق نیوز
• چه کسي زير چشم ايلان ماسک بادمجان کاشت؟ +عکس اطلاعات
• مکانيسم ماشه فعال شد؛ نوبت ايران است | ۹۰ درصد غنيسازي يا NPT ؟ نامه نیوز
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
اطلاعنگاشت | اصول استقلال ملّی
حضرت آیتالله خامنهای: «من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمهی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسبتر از «استقلال ملّی» وجود ندارد... بسیاری از سرفصلهایی که در بیانات امام تکرار شده است و ایشان مکرّر روی آنها تکیه کردند، در ذیل عنوان «استقلال ملّی» میگنجند.» ۱۴۰۴/۰۳/۱۴
رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس در اطلاعنگاشت «اصول استقلال ملّی»، مروری بر بیانات رهبر انقلاب درباره سرفصلهای استقلال ملّی در مکتب امام داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
اطلاعیه وزارت اطلاعات در مورد عملیات انتقال اسناد رژیم صهیونیستی
وزارت اطلاعات در مورد عملیات انتقال اسناد رژیم صهیونیستی بیانیهای صادر کرد.
زمان مطالعه: ۴ دقیقه
متن این اطلاعیه به شرح زیر است:
بسمه تعالی
در خجسته ایام بین دو عید بزرگ قربان و غدیر، با تمسک به مولای متقیان، فاتح خیبر، امیرالمؤمنین، حضرت علی بن ابیطالب «علیه آلاف التحیة و الثناء» به استحضار ملت بزرگ و ولایت مدار ایران اسلامی میرساند که فرزندان بینام و نشان آنها در وزارت اطلاعات، در یک عملیات اطلاعاتی بیسابقه، ضربهای سهمگین به رژیم کودککش صهیونیست وارد ساختند. این عملیات تاریخی که با هدف دسترسی به اسناد حساس، راهبردی و برخوردار از بالاترین سطح طبقهبندی رژیم، طراحی و در محیط عملیاتی پویا و تحت سختترین تدابیر حفاظتی آن رژیم صورت گرفت، اخیراً با انتقال حجمی انبوه از اسناد به داخل کشور، با موفقیت به پایان رسیده و اکنون تمامی نیروهای عمل کننده، در کمال صحت در مقرهای خود مستقر هستند. بنابراین به خلاصهای از برخی ابعاد و دستاوردهای این عملیات اشاره میگردد:
۱. اسناد بهدستآمده از منظر محتوا، ضمن تنوع موضوعی، دارای ارزشهای راهبردی، کاربردی، تحقیقاتی و علمی است. اطلاعات متنوعی که بخشی از آن در حوزههای مرتبط با برنامههای غیر قانونی و پنهانِ تسلیحات هستهای، منجمله تأسیسات، تحقیقات، ارتباطات با مؤسسات آمریکایی و اروپایی، شامل برنامههای هستهای جاری و آتی رژیم صهیونیستی است. بخشهای دیگر، در بردارندهی اسناد مرتبط با برنامههای نظامی و موشکی، اسناد فنی مربوط به پروژههایی با کاربرد دوگانهی علمی و فنی، اسامی، مشخصات، تصاویر و آدرس مجموعهی مدیران و مقامات و دانشمندان درگیر در این پروژهها را شامل میگردد. از نکات مهم کشف شده آنکه رژیم صهیونیستی علاوه بر اتباع آن رژیم، از محققیّنی با تابعیت کشورهای دیگر هم بهره میگیرد که مشخصات کامل آنها نیز موجود میباشد. بدیهی است که بخشهایی از اسناد برای استحضار ملت سرافراز ایران منتشر خواهد شد و بخشی از دستاوردهای علمی و تحقیقاتی بهدست آمده، قابلیت بهرهبرداری در کشور عزیزمان دارند که به مؤسسات و دستگاههای ذیربط ارائه میشوند. حجم قابل توجهی از اسناد، مورد استفادهی نیروهای مسلح مقتدر کشورمان میباشند و بخشهایی از آن قابل تبادل با کشورهای دوست یا ارائه به سازمانها و گروههای ضد صهیونیستی خواهند بود.
۲. اسناد به وضوح بیانگر آن است که آمریکا و برخی کشورهای اروپایی، چگونه در نقش پشتیبان، همکار و پیمانکار، در ارتقای برنامههای تسلیحاتی رژیم جنایت پیشهی صهیونیستی نقشآفرینی کرده و میکنند اما به دروغ و با استانداردهای دوگانه، جمهوری اسلامی ایران را به حرکت در مسیری غیرصلحآمیز متهم مینمایند. سالهاست رژیم منحوس صهیونیستی در سایه سکوت و حمایت باشگاه سلطهگران، با نوعی پنهانکاری مرموز هستهای، تا انتهای مسیری را که آنها مدعیاند برای صلح و امنیت جهان مخاطرهآلود است، پیموده، اما سلطهگران ظالم و مستکبر جهان، مزورانه بیشترین فشارها را بر کشورمان وارد میسازند در حالی که جمهوری اسلامی ایران صرفاً به دنبال استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای برای افزایش سطح سلامت و رفاه شهروندان خود است و قاطعانه اعلام کرده در پی ساخت سلاح هستهای نبوده است.
۳. از جالبترین اسناد به دست آمده، گزارشات متعدد و دروغین رژیم جنایت کار صهیونیستی به برخی نهادهای بینالمللی «علیه برنامه های صلح آمیز هستهای کشورمان» است و جالبتر از آن، انعکاس عین همان دروغ پردازیهای مزّورانهی رژیم در گزارشات و ادعاهای آن نهادهاست!
۴. شیوههای دسترسی سربازان گمنام امام زمان(عج) به اسناد رژیم و نیز شگردهای خارجکردن آنها از سرزمینهای اشغالی فلسطین، بهگونهای طراحی و اجرا شد که تورهای متعدد امنیتی و دالانهای تودرتوی حفاظتی رژیم پر ادعا را کاملاً خثنی کردند. اهتمام ویژهی آن رژیم بر حراست از اسنادی چنین راهبردی، باعث شده بود تا شدیدترین تدابیر برای حفاظت از آنها اعمال شود. بههمین نسبت، تلاش برای دستیابی به این اسناد نیز باید با طرحی کاملاً هوشمندانه و چندلایه انجام میشد. لذا پیچیدگی عملیات مورد بحث فراتر از آن است که آن رژیم به ابعاد مختلف آن آگاهی یابد یا بتواند با اقدامات نمایشی، بر ناتوانی امنیتی و اطلاعاتی خود سرپوش بگذارد؛ چنانکه در ایام اخیر با بازداشت تعدادی از صهیونیستها و در واقع قربانی ساختن آنها، بازسازی تصویر آسیبدیدهی خود نزد افکار عمومی را دنبال کرده و البته ثمربخش نبوده است.
آنچه اکنون در اختیار وزارت اطلاعات است، در شرایطی حاصل شده که رژیم صهیونیستی میکوشد تصویری نفوذناپذیر از خود به نمایش گذارد. آنها درحالی که درسآموختههای شکستهای اطلاعاتی پیشین را مرور میکردند و به گمان خود، مسیرهای نفوذ را سد کرده بودند، با عملیات سترگ «طوفان الأقصی» مجاهدین قهرمان فلسطینی روبرو شدند و افتضاح اطلاعاتی-امنیتی بینظیری را به نمایش گذاشتند. آنچه اکنون و در قالب عملیات وزارت اطلاعات صورت گرفته است، بیتردید نقطهی عطف دیگری در کارنامهی ننگین اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی و دستاورد تاریخی بیبدیلی برای محور مقاومت است که بار دیگر افسانه نفوذناپذیری این رژیم را به سخره کشید.
این عملیات، نشانی دیگر از اهتمام و پایبندی حداکثری سربازان گمنام امام زمان (عج) بر عهد دیرین خود برای مجاهدت جانانه و همهجانبه و رویارویی حرفهای و دقیق با دشمنان شما مردم سرافراز ایران است و این رویکرد، تحت زعامت ولی حکیم و رهبر مقتدرمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای «مدظله العالی» تا ظهور حضرت حجت (عج) ادامه خواهد یافت، بعون الله تعالی.
روابط عمومی وزارت اطلاعات
۱۴۰۴/۳/۲۰
موریانهها و شکست اطلاعاتی در قلب تلآویو
اطلاعیه وزارت اطلاعات در مورد عملیات انتقال اسناد رژیم صهیونیستی
وزارت اطلاعات در مورد عملیات انتقال اسناد رژیم صهیونیستی اعلام کرد: این عملیات تاریخی، با انتقال حجمی انبوه از اسناد به داخل کشور، با موفقیت به پایان رسیده و اکنون تمامی نیروهای عمل کننده، در کمال صحت در مقرهای خود مستقر هستند.
خدا قوت به سربازان گمنام امام زمان (عج)
درود بر سربازان گمنام وزارت اطلاعات که بزرگترین ضربه اطلاعاتی را به رژیم صهیونیستی وارد کردند و اسرائیل جنایتکار و حامیانش را مات و مبهوت ساختند!
پنج پیام عملیات تهران در قلب تلآویو
سرلشکر سلامی: افسانه موساد با اقدام راهبردی وزارت اطلاعات فروپاشید
سرلشکر سلامی: طوفانالاقصی شکستپذیری رژیم صهیونیستی را اثبات کرد
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه طوفانالاقصی شکستپذیری رژیم صهیونیستی را برای تمام جهان آشکار کرد، گفت: تنها راه غلبه بر دشمن، استمرار مقاومت و ایستادگی است و هر روز مقاومت، یک پیروزی جدید برای فلسطین و دورتر شدن رژیم از اهدافش است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: طوفانالاقصی شکستپذیری رژیم صهیونیستی را اثبات کرد
سرلشکر سلامی با تأکید بر اینکه طوفانالاقصی شکستپذیری رژیم صهیونیستی را برای تمام جهان آشکار کرد، گفت:تنها راه غلبه بر دشمن،استمرار مقاومت و ایستادگی است و هر روز مقاومت، یک پیروزی جدید برای فلسطین و دورتر شدن رژیم از اهدافش است.
زمان مطالعه: ۶ دقیقه
سرلشکر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، در دیدار جمیل مزهر، معاون دبیرکل جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهدای جبهه مقاومت، بهویژه حاج قاسم سلیمانی، سید حسن نصرالله، سید هاشم صفیالدین، اسماعیل هنیه، یحیی سنوار و دیگر فرماندهان شهید، اظهار داشت: به ارواح طیبه شهدای شما درود میفرستیم و به همه مردم فلسطین که با ایستادگی خود عظمت اسلام را نشان دادند، سلام میکنیم. این شهدا با افتخارات بلند، به تاریخی ماندگار تبدیل شدهاند.
وی با ارائه تحلیلی از ماهیت نبردها، تصریح کرد: قضاوت ما درباره واقعیتهای یک جنگ، نباید تنها محدود به آن چیزی باشد که میبینیم. ما خانههای خرابشده را میبینیم، اما آشوبی که در دل دشمن به وجود آمده را نمیبینیم. قرآن این را مشخص کرده است.
قدرتها بر اساس نقاط ضعفشان شکست میخورند
فرمانده کل سپاه با بیان اینکه قدرتهای بزرگ دارای نقاط ضعف و آسیبپذیریهای جدی هستند، تصریح کرد: قدرتها بر اساس آسیبهایشان شکست میخورند؛ نقاط قوتشان آنها را از شکست نجات نمیدهد. آنها بر اساس قوتهایشان به طرف مقابل آسیب میزنند ولی نمیتوانند از آسیبهای خودشان جلوگیری کنند.
وی با اشاره به عملیات طوفانالاقصی بهعنوان مصداق این تحلیل، گفت: طوفانالاقصی همین واقعیت را نشان داد که رژیم صهیونیستی اگرچه قدرت کشندگی بالایی دارد، ولی به سرعت شکست خواهد خورد و ما بر اساس همین ضعفهای اوست که با او میجنگیم. این یک نکته مهم است و سرانجام شما پیروز میشوید.
سرلشکر سلامی با تأکید بر اینکه نتیجه جنگ در استقامت طولانیمدت مشخص میشود، گفت: در هر جنگی، طرف پیروز کسی است که بتواند در طولانیمدت استقامت کند. فلسطین خوشبختانه این خصوصیت را دارد که مقاومت آن تمام نمیشود و راه غلبه بر رژیم، استمرار مقاومت است.
هر روز برای فلسطین، روز پیروزی است
وی با اشاره به تلاش رژیم صهیونیستی برای پاک کردن حافظه جهانیان از شکست در عملیات طوفانالاقصی، خاطرنشان کرد: رژیم میخواهد حافظه جهان را از شکست طوفانالاقصی پاک کند، اما هرچه این حملات را ادامه میدهد، نمیتواند دنیا را وادار کند که آن حادثه را فراموش کنند. لذا اعتقاد من این است که فلسطینیها هر روز یک پیروزی جدید خلق میکنند، چون هر روز رژیم را از اهدافش دورتر میکنند و نشان میدهند که شکست وجود ندارد.
فرمانده کل سپاه ایستادگی ملت فلسطین را عامل حمایت جهانی از آنان دانست و افزود: اینکه فلسطین توانسته جهان را پشت سر خود نگه دارد، یک پیروزی بزرگ است. قطعاً اگر فلسطین مقاومت نمیکرد، کسی پشت او نمیایستاد. الان فلسطین محبوب عالم است و مردم آن برای همه مسلمانان و مستضعفان جهان به یک الگو تبدیل شدهاند.
اسرائیل بدون آمریکا هیچ هویتی ندارد
وی با اشاره به وابستگی کامل رژیم صهیونیستی به آمریکا، اظهار داشت: اسرائیل هیچ هویتی ندارد؛ نه هویت سیاسی، نه اقتصادی و نه نظامی. کاملاً به آمریکا وابسته است و در جهان منزوی و منفور است. مقامات این رژیم جرئت سفر به هیچ سرزمینی جز آمریکا را ندارند، زیرا بهعنوان جنایتکار جنگی تحت تعقیب هستند. این رژیم در جغرافیای سیاسی جهان هیچ موقعیتی ندارد.
سرلشکر سلامی با اشاره به ایستادگی و آمادگی کامل محور مقاومت در منطقه، گفت: جبهه مقاومت همچنان ایستاده است. حزبالله لبنان با وجود تحمل ضربات سنگین، خود را ترمیم کرده و بهعنوان یک واقعیت زنده در صحنه حضور دارد. مقاومت عراق و یمن نیز به فضل الهی مهیا هستند و خود فلسطین نیز استوار ایستاده است.
وی با تفکیک ماهیت نبرد جمهوری اسلامی با دشمنان، تصریح کرد: ایستادگی ایران در مقابل آمریکا و اسرائیل با هر کشور دیگری متفاوت است. جنگ چین و آمریکا، یک جنگ اقتصادی و ژئوپلیتیکی است؛ آنها به ماهیت آمریکا کاری ندارند. اما جنگ ما با آمریکا، یک جنگ اعتقادی و نبرد بین ظلم و عدل است. حتی اگر در موضوع هستهای به توافق برسیم یا جنگ غزه تمام شود، دشمنی ما با اسرائیل تمام نمیشود، زیرا این یک جنگ بر سر موجودیت و باورهاست.
فرمانده کل سپاه در پایان این دیدار تأکید کرد: ما با برنامهریزی و آمادگی کامل در کنار شما هستیم. نگران هیچ چیز نباشید؛ انشاءالله روزهای فتح و نصرت خواهد رسید.
۷ اکتبر ثابت کرد میتوان بر این دشمن پیروز شد
جمیل مزهر، معاون دبیرکل جبهه مردمی برای آزادی فلسطین در این دیدار، با اشاره به ایام ارتحال رهبر کبیر انقلاب اسلامی بیان کرد: امام خمینی بزرگمردی بود که مسئله فلسطین را به همه دنیا شناساند و در واقع رهبر انقلاب در منطقه بود که باعث بیداری ملتها و اعلام حمایت از مستضعفان شد.
وی با اشاره به وضعیت امروز جنگ تصریح کرد: ملت فلسطین و مردم غزه با جنگ سخت و سنگینی روبرو هستند. ۷ اکتبر عملیات و نبرد بنیادینی بود که شکل نبرد با رژیم صهیونیستی را متحول کرد و باعث شکست بزرگ امنیتی برای این رژیم شد.
جمیل مزهر با بیان اینکه عملیات ۷ اکتبر ضعف و آسیبپذیری دشمن را آشکار کرد، افزود: این عملیات ثابت کرد که میتوان بر این دشمن پیروز شد و هیمنه آن را از بین برد. دستاوردهای بزرگ بعد از ۷ اکتبر منجر به تحولاتی در منطقه شد و جنایتهای رژیم در نسلکشی و تشدید محاصره، آن را در تمام دنیا منزوی کرد.
حمایت غرب، تنها طناب نجات رژیم صهیونیستی
وی به تشریح وضعیت رژیم در روزهای اولیه عملیات طوفانالاقصی پرداخت و گفت: در آن روزها با فروپاشی و عدم اطمینان دشمن روبرو بودیم. شرایطی به وجود آمد که همه سران غربی و آمریکایی سراسیمه به سرزمینهای اشغالی آمدند تا روحیه آنها را حفظ کرده و این رژیم را سرپا نگه دارند. آنها احساس کردند اگر به داد صهیونیستها نرسند، مسلماً فرو خواهند ریخت.
معاون دبیرکل جبهه مردمی فلسطین تأکید کرد: اگر این حمایتها نبود، قطعاً اسرائیل فروپاشیده بود و این، باورهای قبلی ما را تعمیق بخشید که رژیم صهیونیستی بدون آمریکا امکان بقا ندارد.
وحدت مقاومت، رمز ناکامی دشمن در میدان و سیاست
وی با ستایش از ایستادگی ملت فلسطین گفت: پس از گذشت ماهها از جنگ تمامعیار، شاهد استقامت و پایداری ملت فلسطین و رزمندگان مقاومت با امکانات محدود در غزه هستیم و دشمن به این نتیجه رسیده که به خواستههای خود نخواهد رسید.
جمیل مزهر یکی از عوامل اصلی موفقیت را وحدت همه گروههای مقاومت برشمرد و اظهار داشت: آمریکا به دنبال آن است که با مانور سیاسی، آنچه را در میدان جنگ به دست نیاورده، در مذاکره کسب کند. اما طرحهایی مانند خلع سلاح مقاومت به دلیل ایستادگی ملت و وحدت کلمه مقاومت ناکام مانده است. ما بر این وحدت اصرار داریم.
وی افزود: شرایط مقاومت برای پایان جنگ روشن است؛ توقف کامل جنگ، عقبنشینی نیروهای دشمن و باقیماندن سلاح مقاومت.
معاون دبیرکل جبهه مردمی فلسطین با اشاره به توطئههای دشمن در کرانه باختری برای محاصره، مهاجرت اجباری و توسعه شهرکسازی، عنوان کرد: در کرانه باختری نیز شاهدیم که ملت مقاومت میکند و با وجود حمایت کامل آمریکا از دشمن، مانع به نتیجه رسیدن اهداف آنان شده است. ما بهعنوان جبهه مقاومت، با توجه به امکانات موجود، در مقابل رژیم ایستادگی کرده و از رسیدن آنها به اهدافشان جلوگیری میکنیم.
قدردانی از پشتیبانی ایران و یمن
وی عملیات وعدههای صادق ایران را اقدامی شجاعانه خواند که محاسبات دشمن را به هم ریخت و ضمن قدردانی از حمایتهای جمهوری اسلامی، گفت: ما نیز معتقدیم که رأس این دشمنیها آمریکاست و اقدامات شهید حاج قاسم سلیمانی بود که باعث شد محور مقاومت زنده بماند.
جمیل مزهر با اشاره به توانمندیهای ایران، افزود: ما میدانیم که جمهوری اسلامی همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، بر اساس تفکر "ما میتوانیم" به دستاوردهای بزرگی رسیده است. ما از حق مسلم هستهای ایران حمایت میکنیم و آن را حق مطلق مردم ایران میدانیم. معتقدیم اگر این فشارها و تحریمها نبود، جمهوری اسلامی ایران امروز کشور اول منطقه بود.
معاون دبیرکل جبهه مردمی فلسطین همچنین با درود فرستادن به ملت یمن، پشتیبانی آنها را که منجر به تعطیلی فرودگاههای رژیم و هراس شهرکنشینان شده است، مایه افتخار دانست و دستیابی ایران به اطلاعات عظیم امنیتی را دستاوردی بزرگ برای فشار بر رژیم صهیونیستی برشمرد و گفت: ما به شما به عنوان حامی اصلی مقاومت اطمینان کامل داریم و معتقدیم انشاءالله بر این دشمن پیروز خواهیم شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
همدستی آژانس انرژی اتمی با رژیم صهیونیستی علیه ایران | کشف اسناد همکاری پنهان
یک منبع آگاه از کشف اسناد محرمانهای خبر داد که نشان میدهد آژانس بینالمللی انرژی اتمی نامه های رسمی و محرمانه ایران را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میداده است.
به گزارش همشهری آنلاین، بررسی اسنادی که در عملیات اخیر وزارت اطلاعات ایران به دست آمده است نشان میدهد نامههای رسمی و محرمانه ایران به آژانس که حاوی اطلاعات حساس بوده، از طریق کانالهای پنهان در اختیار نهادهای جاسوسی رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.
یک منبع آگاه تأکید کرد: این اسناد به وضوح نشان میدهد آژانس بینالمللی انرژی اتمی، به جای ایفای نقش بیطرفانه، به ابزاری در خدمت اهداف رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
افشای اطلاعات محرمانه و پیامدهای آن
پیشتر نیز گزارشهایی درباره افشای نام دانشمندان هستهای ایران از طریق آژانس منتشر شده بود که به ترور تعدادی از این فرهیختگان منجر شد. کشف اخیر سابقه مشکوک آژانس در نقض حریم اطلاعاتی کشورها را تأیید میکند.
واکنش دیپلماتیک در راه است
با توجه به ماهیت افشاگریهای اخیر، انتظار میرود وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران اقدامات دیپلماتیک قاطعی را در قبال این تخلفات آشکار آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام دهد.
تحلیلگران معتقدند این اسناد، پرده از همکاریهای پنهان نهادهای بینالمللی با قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی برداشته و سوگیریهای آژانس را به وضوح نشان می دهد.
جزئیات و زمان دور ششم مذاکرات ایران وآمریکا مشخص شد | عراقچی به اسلو میرود
سخنگوی وزارت امور خارجه گفت که دور ششم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا برای یکشنبه ۲۵ خردادماه در مسقط در حال برنامهریزی است و از سفر این هفته عراقچی به اسلو خبر داد.
گروسی، مدیرکل آژانس یا گماشته رژیم صهیونیستی؟
امید آنکه فقط غفلت باشد! (یادداشت روز)
اخبار ویژه
راهپیمایی جهانی به سوی غزه از 32 کشور هدف: کشیدن مهار اسرائیل!
ایران در زمینه سلامت غذایی جزو 3 کشور اول منطقه است
سازمان حج ایران جایزه «لَبَّیْتُمْ» عربستان را دریافت کرد
تأسیسات هستهای پنهان رژیم صهیونیستی را در صورت تعرض به ایران نابود میکنیم
آمریکا در آتش و خون ترامپ میخواست ایران را به آشوب بکشد!
حجتالاسلام صدیقی : تابع قانون هستم
باید از مجموعه قضائی و زیرمجموعهها در برابر لغزش همچون خانواده خود مراقبت کنیم
مردم را دعوت به قیام علیه سرمایهداران آمریکایی کرد
نفوذ در ساختارهای رژیم صهیونیستی یک شاهکار اطلاعاتی است
باز هم «سانسور» از دستاورد وزارت اطلاعات تا شورش در آمریکا
کمالوندی: اگر قطعنامه علیه ایران تصویب شود از طریق اقدامات فنی و نوع همکاری با آژانس واکنش نشان میدهیم
· نقشه گنج اتمی اسرائیل در تهران
· خانه اندیشمندان پلمب نخواهد شد
· شریفیهایی که فعلاً ماندگار شدند
· از صفحه تا صحنه
· ابهام در طرح استیضاح وزیر راه
· تعمیق رکود با افزایش قیمت
· «بسته ویژه اربعین» برای سفر عتبات
· اول باید ایران را حفظ کنیم
· برای «مادلین»
· نقشه گنج اتمی اسرائیل در تهران
· اسرائیل کشتی امدادرسان را هم توقیف کرد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
از سری ترین اطلاعات اسرائیل که دست ایران افتاد چه خبر؟
سردبیر شبکه فرانس۲۴ گفته است: دستیابی ایران به اطلاعات محرمانه اتمی اسرائیل نشاندهنده تواناییهای اطلاعاتی سطح بالای این کشور است.
به گزارش همشهری آنلاین در میانه نزاع ها معمولا افراد مختلف به دو واکنش روی می آورند تهدید ، سر و صدا و یا سکوتی تو امان با عمل ... امری که به نظر میرسد در میدان بزرگتری نیز در جریان است... رژیم صهیونیستی در میانه نزاع هایش با اغلب کشورها عموما همان طرفی است که به تهدید و سر و صدا روی می آورد ... اما هستند کشورهای دیگری که ترجیح می دهند در سکوت اقدامات خود را عملیاتی کنند... مثلا ایران ، مثلا عملیات های وعده صادق و این بار اما حکایت از سیلی بزرگتری است ؛ سیلی در میدان اطلاعاتی ... همان میدانی که رژیم صهیونی همواره از غیر قابل نفوذ بودن آن دم می زد...
این برق یک سیلی بود ؛ فقط یک سیلی
دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران به انبوهی از اطلاعات و اسناد راهبردی و حساس رژیم صهیونیستی، از جمله هزاران سند مربوط به طرحها و تأسیسات اتمی آن رژیم دست یافته است.
این خبری بود که روز گذشته منتشر شد. سیلی برق آسایی که صرفا صدای آن روز گذشته بلند شد اگرچه از چندی قبل اتفاق افتاده بود. چرا که به گفته منابع داخلی انتقال این حجم از اسناد مدتی پیش انجام شده، اما به دلیل حساسیت فوقالعاده و حجم اطلاعات، اعلام آن تا اطمینان کامل از انتقال امن به داخل کشور به تعویق افتاده است. اسنادی که شامل جزئیاتی درباره محلهای نگهداری سلاحهای اتمی، ظرفیتهای واقعی هستهای اسرائیل و همکاریهای پنهانی این رژیم با برخی کشورها برای پیشبرد پروژههای تسلیحاتی میشود.
اسنادی که میتواند در ابعاد مختلفی بازی رژیم صهیونی را برهم بزند.
حکایت برگی که ایران در برابر صهیون ها رو کرد
آندره مهاوج سردبیر شبکه فرانس۲۴ در این باره گفته است: دستیابی ایران به اطلاعات محرمانه اتمی اسرائیل نشاندهنده تواناییهای اطلاعاتی سطح بالای این کشور است. ایران با افشای اطلاعات حساس هستهای اسرائیل میخواهد به جهانیان نشان دهد که برنامه اتمی اسرائیل نظامی است تا فشارها را از خودش بردارد. این کار ایران اقدامی پیشدستانه در پاسخ به هر حمله سایبری اسرائیل است که ممکن است در آینده رخ دهد.
حسین کنعانی مقدم کارشناس مسائل سیاست خارجی نیز در این باره معتقد است: اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی و نفوذ در ساختارهای اطلاعاتی موساد که خود را یکی از قدرتهای اطلاعاتی جهان میداند، نشاندهنده برتری قدرت اطلاعاتی ایران است. اسنادی که به دست آمده، نشاندهنده این است که فعالیتهای غیرقانونی رژیم صهیونیستی در مسائل هستهای، پنهانکاری آن و حتی اقدامات تروریستی که در دنیا بر علیه قدرتهای هستهای انجام داده است ( از جمله در سوریه، در عراق، در نقاط مختلف و ترور دانشمندان هستهای) همه اینها برای ما حائز اهمیت است و میتواند حتی رژیم صهیونیستی را در محاکم بینالمللی به عنوان تروریسم هستهای محکوم کند. این اسناد میتواند در اختیار مجامع بینالمللی مانند انپیتی و شورای حکام نیز قرار بگیرد که این امر، ضربه سنگینی به رژیم صهیونیستی میزند.
وی ادامه داد: علاوه بر این در رابطه با مراکزی که در آنها سوخت هستهای یا موشکهای هستهای نگهداری میکنند، اگر رژیم صهیونیستی بخواهد اقدامی علیه جمهوری اسلامی انجام دهد اینها به عنوان اهداف اطلاعاتی میتوانند در آینده مورد نظر قرار بگیرند. نفوذ در ساختار اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، باعث شده اطلاعات بسیاری از سیستمهای جاسوسی این رژیم به دست آید که میتواند در اختیار مقاومت قرار بگیرد و در مقابله با اقدامات رژیم صهیونیستی علیه مقاومت، چه در لبنان، چه در فلسطین و چه در سوریه، مورد استفاده قرار گیرد.
چه کسی قرار است این خانه را ویران کند؟
حالا اما هرچه زمان میگذرد اوضاع داخلی این رژیم بیش از پیش شکننده میشود.
این را تایمز اسرائیل نوشته است که «چندی پیش روی مزراحی و الموگ آتیاس بهجرم جمعآوریِ اطلاعات در نزدیکیِ محل زندگیِ وزیر جنگ دستگیر شدند». بازداشت این افراد اگر مرتبط با تازهترین ضربهٔ اطلاعاتیِ ایران به اسرائیل باشد، پساز خروج محمولههای اسناد بوده است. مقامات گفتند که مزراحی در سال ۲۰۲۵ با عوامل ایرانی ارتباط برقرار کرده و مجموعهای از مأموریتهای امنیتی را انجام داده که برخی از آنها در کنار آتیاس بود و این ۲ نفر کاملاً میدانستند که برای ایران کار میکنند. «در سالهای گذشته مأموران اطلاعاتیِ ایران تلاشهای خود را برای جاسوسی بهوسیلهٔ شهروندان اسرائیلی افزایش دادهاند. دسامبر گذشته پلیس نزدیک به ۳۰ اسرائیلی را بهجرم فعالیتهای جاسوسی از طرف ایران دستگیر کرد».
علاوه بر این برخی منابع عبری زبان از احتمال برکناری برخی از رؤسای رده بالای سازمان های امنیتی اسرائیل به علت شکست اطلاعاتی سنگین از ایران خبر می دهند.
و حالا سوال این است که این خانه رو به ویرانی آیا قرار است با افشای اطلاعات اقدامات غیر قانونی توسط سازمان های بین المللی فرو بریزد یا از درون توسط شک ، بی اعتمادی و خستگی و یا توسط نیروهایی که در مقابل آن با روش سکوت و عملیات اقدام میکنند.
پیام رئیس سازمان اطلاعات سپاه درباره ضربه سهمگین اطلاعاتی به اسرائیل
سردار محمد کاظمی رئیس سازمان اطلاعات سپاه در پیامی، ضربه سهمگین وزارت اطلاعات به رژیم صهیونیستی را تبریک و آن را یک شاهکار اطلاعاتی خواند.
همدستی آژانس انرژی اتمی با رژیم صهیونیستی علیه ایران | کشف اسناد همکاری پنهان
یک منبع آگاه از کشف اسناد محرمانهای خبر داد که نشان میدهد آژانس بینالمللی انرژی اتمی نامه های رسمی و محرمانه ایران را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میداده است.
ایران با مهاجران غیرقانونی چگونه رفتار می کند؟ | ماجرای دروغ هایی که درباره ایران برملا شد
برخورد خشن، تحقیرآمیز و غیرانسانی دولت آمریکا با مهاجران در حالی به سوژه اصلی رسانههای بینالمللی تبدیل شدهاست که این موضوع بار دیگر پرده از واقعیت ادعاهای حقوقبشری غربی برداشت و نشان داد «حقوقبشر آمریکایی» تنها یک شوخی تلخ با واژههاست.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 1
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 2
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 3
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 4
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 5
چهاردهم ذى الحجه بخشيدن فدك به حضرت زهرا سلام الله عليها 6
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: بخشيدن فدك به حضرت زهرا
ادامه مطلب را ببينيد