اَلسَّلامُ علیکَ یا مهدی - بگذرد این زمانِ بد عهدی
اَلسَّلامُ علیکَ یا مهدی
اَلسَّلامُ علیکَ یا مهدی - بگذرد این زمانِ بد عهدی
بگذرد این زمانِ بد عهدی - چونکه آید اِمامِ ما مهدی
سیصد و سیزده، شَوَد یارَش - نیکی و عدل، میشوَد کارَش
بگذَرَد این بلا و این سختی - آید آن روزگارِ خوش بختی
بگذَرَد این درنده خوئیها - آید آن روزگارِ خوبیها
آید آن روزگارِ آئینه - که نباشد، دِگَر حَسَد وَ یا کینه
گرگ و شیر و پلنگ و هَم روباه - با غَزال و غَزَل همی شَوَد همراه
خوی دَرَّندگی دِگَر آن روز - میشَوَد مَحو و حق شَوَد پیروز
نِعمت و رَحمتِ خداوندی - بَر لَبان هَمَه نَهند، لبخندی
میشَوَد اَمن، دشت وکوه و دَمَن - میشَوَد سَبز، باغ و زَرع و چَمن
اندر آن روزگار، یک فقیری نیست – هیچکس، اِحتیاجِ دستگیری نیست
کینه و دشمنی و حِرص و حَسَد - نیست آن روزگار، یِک، تا صَد
عَدل او آن زمان، جهان گیرَد - هَمَه ایمان، هَمَه امان گیرَد
هَمَه آن روز، بنده اَند بَر اَللّه - همه گویایِ لا اِلهَ اِلَّا اللّه
آری آن دولت است با مهدی - باقری، بگذَرَد، زمانِ بَد عهدی
سروده شده نهم ربیع الاول1447
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
عیدِ امامت بهرِ ما بادا مبارك - برمصطفی وحیدر و زهرا مبارك
مهدی امامِ خلق عالم گشته امروز – برانبیا و اولیا بادا مبارك
هم بر من و هم بر شما بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردایِ رهبری شد - در همچه روزی جانشینِ عسكری شد
خوشحال از آن هرمؤمن و هر شیعه باشد - تیری به چشمِ هرحسود وكافری شد
بر قامتِ او این ردا بادا مبارک
مهدی امامِ مسلمین گردیده امروز - برباطل و بُطلان كنون حق گشته پیروز
خوشحال و شاد از آن علی و مصطفی شد - شد دشمنانِ ابترِ زهرا سِیَه روز
روزِ علی و مصطفا بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردائی از امامت – پوشیده شد هست آن ردائی تا قیامت
ناراحت از آن معتمدگردید وجعفر – خوشحال و شاد از این امامت گشته امّت
خوشحالی و شادی ما بادا مبارک
ماهِ ربیع الاوّل و روزِ نُهُم شد – اعلانی ازحق برخلایق بس مُهم شد
كامروز شد مهدی امامِ عصر و دوران – این حكم و دستوری بِخلق از ربّكم شد
روزِ امامت بهرِ ما بادا مبارک
ختم الوصیّین حضرتِ مهدِیِ ما شد – اوجانشینِ انبیا و اولیا شد
ای باقری اوجانشین برعسكری شد – جشنی بپا درجنت وعرش عُلا شد
این جشن و شادی بهرِ ما بادا مبارک
باز سازی شده شعر صفحه 194 عید امامت سال 1401
نهم ربیع اول مهدی شد امام ماها
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد
عَجِّل علي ظُهُورِكَ ياصاحِبَ الزَّمان
یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن یابن الحسن
آرزو دارم كه آن مهر درخشان را ببینم
العجل ای صاحب محراب و منبر العجل
کُنون کِه گَشته زَمانه زَمانِ بد عَهدی - بَر آ زِ پرده یِ غیبت، بگو : اَنَا المَهدی
ای حامی مستضعفان مهدی بیا مهدی بیا
یابن الحسن كجایی - ما منتظر بیایی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت اول
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت دوم
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت سوم
امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف 1
امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف 2
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف
حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه)، امام دوازدهم شیعیان و آخرین فرد از سلسله ی چهارده معصوم علیهم السلام میباشند. امام زمان علیه السلام در سال ۲۶۰ قمری پس از پدرشان امام حسن عسکری علیه السلام به امامت رسیدند و پس از یک دوره غیبت از سال ۲۶۰ تا ۳۲۹ قمری که به غیبت صغری موسوم است، اکنون در غیبت کبری به سر میبرند و شیعه انتظار ظهور آن حضرت را میکشد. در روایات متعددی از معصومین علیهمالسلام، بر وجود مبارک حضرت مهدی علیهالسلام و همچنین امامت ایشان، تأکید شده است.
آغاز امامت
به دلیل احادیث رسیده از پیامبر اسلام (صلی اللهعلیه وآله وسلّم)درباره این که از صلب امام حسن عسکری (علیه لسلام) فرزندی به دنیا خواهد آمد که برپا دارنده عدل و قسط و نابودکننده بساط ظلم و جور ستمکاران خواهند بود، دستگاه خلافت عباسی بر آن شدند تا با هدف جلوگیری از چنین رخدادی، امام عسکری (علیه السلام) و بیت ایشان را مدتها تحت مراقبت شدید قرار دهد، تا در صورت آگاهی از تولد چنین فرزندی، او را بکشد، اما اراده حکیمانه الهی چنین بود که امام مهدی علیه السلام همانند حضرت موسی علیه السلام به طور معجزه آسا، دوران حملش نامحسوس و قضیه ولادتش از آگاهی و دید دشمنان، پنهان بماند.
در چنین شرایطی امام عسکری (علیه السلام) با تدبیر خاصی، تلاش مخالفان را بینتیجه گذاشت و ضمن حفظ جان فرزندش، وی را به تعدادی از خواص شیعیان و یاران خود نشان داد و معرفی کرد تا شیعیان در مورد امام دوازدهم، دچار تردید و انحراف نشوند.
با شهادت یازدهمین پیشوای شیعیان در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ق،[۷۶] . در حالی که بیش از پنج سال[۷۷] نداشت بهره مندی مستقیم انسانها از امام ظاهر به پایان رسید و در پی آن، دورانی بسیار مهم در زندگی پیروان اهل بیت (علیهم السّلام) پیش آمد. این دوران، همزمان با دو رخداد مهم آغاز شد.
دلایل امامت امام زمان
مرحوم شیخ مفید در کتاب الارشاد می گوید: نص بر امامت آن وجود مقدس در میان مسلمانان از زبان رسول خدا صلی الله علیه وآله رسیده و سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام بدان خبر داده و تصریح به امامت او فرمود، و همچنین ائمه اطهار یکى پس از دیگرى تا برسد به پدر ارجمندش، همگى بر امامت و ظهورش بطور صریح خبر دادند، و پدر آن حضرت در پیش معتمدین و نزدیکان از شیعه از این جریان خبر داد و تصریح به امامت او فرمود.[۹] آنگاه خود به ذکر تعدادی از این روایات پرداخته و در پایان می گوید: این مقدار اندکى بود از نصوص زیادى که درباره دوازدهمین امام عجل الله تعالی فرجه رسیده است، و روایت در این باره بسیار است که محدثین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و مؤلفات خود بتفصیل نقل کرده اند.[۱۰] . بر حسب عادت نمي شود باور كرد كه جماعت بسيارى به دروغ از موضوعى خبر دهند، و همان طور كه آنها گفته و وصف نموده اند هم مصداق پيدا كند. پس وقتى كه اخبار غيبت امام زمان عليه السّلام پيش از ميلاد وى، بلكه قبل از زمان پدر و جدش رسيده و در دسترس مسلمانان قرار گرفته باشد، اعتقاد به امامت حضرت صاحب الزمان بدليل اين صفت و غیبت مزبور كه در دلائل و اعلام امامت آن سرور ذكر شده، صحيح مى باشد و هيچ كس را نمي رسد كه آن را انكار كند. حسن بن محبوب زراد يكى از محدثين موثق شيعه است كه قسمتى از اخبار غيبت حضرت مهدی را در كتاب «مشيخه» خود ذكر كرده و بدون تفاوت همان طور كه خبر داده نيز واقع شده است. از جمله رواياتى كه وى نقل كرده، حديثى است كه از ابراهيم خارقى از ابوبصير از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه گفت: به حضرت عرض كردم: امام باقر عليه السّلام می فرمود: آل محمد را دو غيبت است: يكى طولانى و ديگرى كوتاه. حضرت صادق فرمود: «آرى اى ابو بصير! يكى از ديگرى طولانى تر است، چون غيبت طولانى شروع شود ديگر كسى او را نمى بيند تا اينكه اولاد فلانى بخلافت رسد و حلقه جمعيت شيعه تنگ شود و سفيانى ظاهر گردد و بلا شدت يابد و مرگ و قتل مردم را فرا گيرد، و از ترس كشته شدن بخانه خدا و حرم پيغمبر پناه برند». سپس طبرسى مي گويد: نگاه كن كه چگونه اين دو غيبت بر حسب آنچه اخبار سابقه متضمن آن بود و از پدران و جد امام زمان رسيده مطابق درآمده است. غيبت كوتاه حضرت همان بود كه سفراى امام زمان وجود داشتند و ميان شيعيان معروف بودند و شيعه اماميه كه معتقد به امامت امام حسن عسكرى عليه السّلام بودند در باره آنها اختلاف نظر ندارند... .[۱۱] . حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) با قطع نظر از زمينه سازى هايى كه امامان قبل براى تثبيت مسئله ولادت و امامت و غيبت او داشتند، خود نيز در اين مسئله دخالت كرده و از راه هاى مختلف در صدد اثبات ولادت و امامت خود برآمدند. اينك به برخى از اين راه ها اشاره مى كنيم: 1 . حضرت مهدی زمینه ملاقات بزرگان شيعه با خودشان را فراهم کردند. 2 . در مواقع ضرورى اقدام به انجام كرامت و معجزه مى نمود. اين معجزات بعضاً توسط سفرا و در برخى موارد نيز توسط خود حضرت انجام مى گرفت. 3 . آن حضرت شخصاً در صدد پاسخ به سؤال هاى مختلف مردم بر مى آمد تا اعتقاد و يقينشان نسبت به او بيشتر گردد. 4 . خط خاص حضرت نيز از جمله قرائن و دلايلى بود كه مى توانست بر وجود امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) دلالت كند؛ زيرا اين خط در زمان پدرش امام حسن عسكرى عليه السلام بين مردم مأنوس بوده است و لذا از جمله راه هايى بود كه با رسيدن توقيعات از ناحيه مقدسه، شيعيان به وجود امام زمانِ خود يقين و اطمينان پيدا مى نمودند.
فریقین از پیامبر اسلام صلی اللهعلیه وآله وسلّم بهطور متواتر احادیث دال بر ضرورت وجود امام و خلیفه بعد از پیامبر را نقل کرده اند، نظیر حدیث: من مات و لیس له امام مات میتة الجاهلیة، [۳۷] [۳۸] . من مات ولم یکن فی عنقه بیعة مات میتة الجاهلیة؛ [۳۹] [۴۰] هر کس بمیرد در حالی که امامی ندارد و یا بیعتی از امام حقی در گردن نداشته باشد، او با مرگ جاهلیت از دنیا رفته است. بر اساس این احادیث، اصل ضروری بودن امام و جانشین پیامبردر هر دوره و زمانی، مورد اتفاق همه فرق اسلامی اعم از شیعه و سنی است.
نصوص بر امامت حضرت مهدی ص
روایات فراوانی در دست است که امامت در ادامه پیامبری اسلام در دوازده نفر معین شد که آخرین آنها حضرت مهدی (علیه السّلام) است. نه فقط پیروان مکتب اهل بیت علیهم السّلام که برخی از دانشوران اهل سنت، در روایاتی چند به این حقیقت بزرگ اشاره کرده اند. [۴۱]
قول پیامبر
در احادیث پیامبر اسلام (صلی اللهعلیه وآله وسلّم)از بیان مصادیق امامت و خلافت سخن به میان آورده و در موارد فراوانی امامان و جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است.
در این نوع احادیث، تعداد امامان و جانشینان پیامبر اسلام (صلی اللهعلیه وآله وسلّم) دوازده نفر و آخرین آنان امام مهدی علیه السلام ذکر شده است، نظیر حدیث : الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی بن ابوطالب وآخرهم القائم، هم خلفائی وأوصیائی وأولیائی وحجج اللّه علی امّتی بعدی المقّر لهم مؤمن والمنکر لهم کافر [۴۲] [۴۳] [۴۴] امامان بعد از من دوازده نفرند نخستین آنان علی بن ابوطالب و آخرین آنان قائم امام مهدی (علیه السلام) است، اینها جانشینان و اوصیای من و حجتهای الهی بر امت من بعد از مناند. هر کس به امامت آنان اعتراف کند مومن است و هر کس امامت آنان را انکار نماید کافر است. در برخی موارد، تک تک امامان دوازده گانه با خصوصیات اسمی آنان ذکر شده است [۴۵] [۴۶] و در بیشتر موارد این گونه آمده است: الأئمة بعدی اثناعشر تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم. [۴۷] [۴۸] [۴۹] . در تعداد دیگری از این نوع احادیث، عصمت و طهارت امامان و جانشینان پیامبر نیز بیان شده است، مثل حدیث نبوی : یخرج من صلب الحسین تسعة من الأئمة معصومون مطهرون ومنهم مهدی هذه الأُمّة الذی یقوم بالدین فی آخر الزمان. [۵۰] [۵۱] . در این احادیث نبوی، ضمن اینکه تعداد امامان و اوصاف آنان، مورد اشاره قرار گرفته، امام مهدی (علیه السلام) به عنوان آخرین امام و جانشین پیامبر ذکر شده است.
قول ائمه
علاوه بر احادیث نبوی، احادیث زیادی از امیرمؤمنان علیه السلام و سایر امامان معصوم علیهم السلام نقل شده است که هر کدام در موارد متعددی امام مهدی را به عنوان دوازدهمین امام و آخرین وصی پیامبر معرفی کردهاند. [۵۲] [۵۳]
امام علی
آنگاه که از حضرت علی (علیه السّلام) دربارۀ معنای روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلّم) که فرموده بود: «انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»؛ «همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما میگذارم کتاب خداوند و عترتم را. پرسیده شد : عترت چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و پیشوایان نهگانه از فرزندان حسین. نهمین آنها مهدی آنها است. هرگز از کتاب خدا جدا نمیشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نمیشود. تا آنکه کنار حوض پیامبر، بر او بازگردند . انا و الحسن و الحسین و الائمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم حوضه. [۵۴] . افزون بر روایت های یاد شده که از مهم ترین دلیلها بر امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، دیگر پیشوایان معصوم علیهم السّلام نیز سخنان ارزشمندی در این باره فرموده اند. که برخی بدین قرار است.
امام حسن
امام حسن علیه السّلام ، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را نهمین فرزند برادر خود حسین و پسر سرور کنیزان دانسته است. [۵۵]
امام حسین
امام حسین علیه السّلام در اشاره به امامت نهمین پیشوای هدایتگر از نسل خود، از وی با «قائم به حق» یاد کرده است. [۵۶]
امام سجاد
امام سجاد علیه السّلام نیز به امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره کرده، آن حضرت را دوازدهمین جانشینان پیامبر (صلی اللهعلیه وآله وسلّم) و پیشوایان پس از او دانسته است. [۵۷]
امام محمدباقر
امام باقر علیه السّلام حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نهمین پیشوای پس از حسین بن علی (علیهماالسلام) و قائم آنها خوانده است. [۵۸]
امام صادق
ششمین پیشوای شیعیان، به روشنی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دوازدهمین از پیشوایان هدایت پس از پیامبر گرامی اسلام (صلی اللهعلیه وآله وسلّم) ذکر کرده است. [۵۹]
امام کاظم
هفتمین امام معصوم نیز آن حضرت را پنجمین از فرزندان خود دانسته، فرمود: برای او غیبتی است که مدتش طولانی خواهد شد. [۶۰]
امام رضا
امام رضا (علیه السّلام) پس از اشاره به دوران غیبت و سختیهای آن، سبب آن سختیها را پنهان بودن پیشوای ایشان ذکر کرده است. [۶۱]
امام جواد
امام جواد (علیه السّلام) نیز درباره آن حضرت، وی را سومین از فرزندان خود دانسته است. [۶۲]
امام هادی
امام هادی (علیه السّلام)، جد بزرگوار آن حضرت نیز به پیشوایی آن حضرت پس از فرزند خود امام عسکری علیه السّلام تاکید کرده است. [۶۳]
امام حسن عسکری
از امام حسن عسکری (علیه السّلام) درباره درستی یا چگونگی این خبر که به نقل از پدران بزرگوارش رسیده است، پرسیدند که: «زمین، هیچ گاه از حجت خدا بر خلقش خالی نیست. هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» ان الارض لا تخلو من حجة الله علی خلقه الی یوم القیامة و ان من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة. [۶۴] . آن حضرت فرمود: «این مطلب حق است، آنگونه که روز، حق است.» (ان هذا حق کما ان النهار حق [۶۵] . سپس از آن حضرت سؤال شد: «ای پسر پیامبر! حجت و امام پس از شما کیست؟» فرمود: «فرزندم محمد. او امام و حجت پس از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» ابنی محمد و هو الامام و الحجة بعدی من مات و لم یعرفه مات میتة جاهلیة. [۶۶] [۶۷]
احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویة بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانیاند که در زمان حیات امام عسکری (علیه السلام)، موفق به دیدار و گفتوگو با فرزندش مهدی شده اند. آنان گزارش کرده اند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری علیه السلام رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی، از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی (علیه السلام) را به ما نشان داد و فرمود: این، امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست، از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و دینتان را تباه میکنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید. [۶۸] [۶۹]
توقیعات
امام مهدی (علیه السلام)، گرچه به دلیل خوف و خفقان به وجود آمده از سوی دستگاه خلافت وقت که منجر به پنهان زیستی و غیبت حضرت از انظار عمومی شد، جلسات مباحثه و مناظره علمی با کسی نداشته است، با اینحال، بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام شیعیان از طریق نواب خاص امام عصر (عجّل الله فرجه الشریف)، پرسشهای شرعی و شبهات اعتقادی خود را از محضر امام (علیه السلام) استفتا مینموده و پاسخ خود را کتباً از ناحیه حضرت دریافت میکردهاند، که اصطلاحاً به آن توقیع گفته میشود. در برخی از این توقیعات پرسشهای اعتقادی و کلامی شیعیان پاسخ داده شده است، مسائلی چون : توحید در خالقیت، تأکید بر مقام عبودیت ائمه (علیهم السلام) و نفی غلو در مورد امامان معصوم، [۷۰] [۷۱] . ضرورت وجود حجت الهی در زمین، قضا و قدر، انتصابیبودن مقام امامت، [۷۲] . نقش امام در عالم خلقت، [۷۳] . جایگاه امامت و اوصاف و ویژگیهای امام، [۷۴] . رد منکران امامت امام عصر عجّل الله فرجه الشریف ، فلسفه غیبت، فواید امام غایب [۷۵] . و... از جمله موضوعاتی است که در این توقیعات، حضرت به آن پرداخته است.
امامت درحال غیبت
از آن جا که شرایط امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دگرگون بود، تردیدهایی در ذهن شیعه پدید آورده، کار امام حسن عسکری (علیه السّلام) را مشکل ساخت.
آن حضرت، نه فقط در سن کمتر از دیگر امامان به امامت رسید، بلکه ولادتش نیز به خاطر مصالحی پنهانی بود و تا زمان امامت، جز اندکی، جمال او را ندیده بودند. البته حافظه شیعه، آموزههای پیشوایان معصوم علیهم السّلام پیشین را که با اقداماتی مناسب، برای این امر زمینه سازی کرده بودند،[۷۸] . هرگز فراموش نکرده بود. اگرچه برگزیدگانی از شیعه برای این مرحله آمادگی کامل داشتند، میبایست هر دو رخداد (امامت و غیبت)، برای عموم شیعیان به اثبات برسد، چرا که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نخستین روز امامت را در حالی آغاز کرد که جز افرادی اندک که پیش از آن، در دوره امام عسکری (علیه السّلام) آن حضرت را دیده بودند،[۷۹] [۸۰] . کسی او را ندیده بود، تا اینکه روز درگذشت امام یازدهم و نخستین روز امامت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، فرا رسید و آن حضرت، ناگزیر میان مردم آمده، بر پیکر پدر نماز گزارد. این رخداد، به گونه هایی چند روایت شده است. در یک روایت، شیخ صدوق، آن را به صورت مفصل از زبان ابو الادیان، یکی از خدمتکاران خانه و متصدی امور نامه های امام عسکری (علیه السّلام) گزارش کرده است. [۸۱] [۸۲] [۸۳] . در این رخداد، آنچه برای مردم، از همه شگفت آورتر بود، اینکه با کودکی پنج ساله روبهرو بودند که میگفت جانشین امام عسکری علیه السّلام است. البته پیش از آن، با هدایتهای پیوسته پیامبر و امامان علیهم السّلام شیعه به این نکته باور پیدا کرده بود که خداوند سبحانه و تعالی، از طریق آخرین پیامبر خود، مقام امامت و ولایت را به سبب قابلیتهای ذاتی به افرادی خاص عطا فرموده و فقط از طرف او است که برای جامعه امام نصب میشود.
نیز اینکه این قابلیت، هیچ ارتباطی به کمی یا زیادی سن ندارد. جالب اینکه اینگونه پیشوایی، پیش از آن، هم بین امامان علیهم السّلام و هم در زنجیره پیامبران (علیهم السّلام) دارای سابقه بود. امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امامت امام زمان عجل الله فرجه الشریف
غیبت امام مهدی عج ، امام زمان و حجت بن الحسن
متولد ۲۵۵ق ، دوازدهمین و آخرین امام شیعه دوازده امامی است. شیعیان معتقدند، او همان مهدی موعود است که پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ق آغاز شده است. امام زمان(عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با او از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد. عالمان شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیینهایی ارائه نموده اند و در احادیث معصومان، غیبت او به خورشید پشت ابر تشبیه شده است. به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد و به همراه یارانش، حکومتی جهانی برپا میکند و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد مینماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده و شیعیان این روایات را به معنای انتظار ظهور امام زمان(عج) میدانند.
ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای فرج، دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل یاسین و نماز امام زمان. برخی از احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت را ممکن دانستهاند و بعضی از عالمان شیعه حکایتهایی از دیدار برخی افراد با حضرت را ذکر کرده اند. اماکن متعددی به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.
به باور شیعیان، امام زمان(عج) در سال ۲۵۵ق به دنیا آمد[۵۶] و همچنان زنده است و در آخرالزمان همراه با عیسی بن مریم ظهور خواهد کرد.[۵۷] علمای شیعه درباره چگونگی عمر طولانی، پاسخهای گوناگونی ارائه داده و امکان تداوم حیات انسان را از جهت علمی و عملی بررسی کرده اند.[۵۸] . شیخ صدوق، محدث و فقیه شیعه، در کتاب کمالالدین بابی را به ذکر کسانی اختصاص داده است که عمر طولانی داشتهاند.[۵۹] مجلسی هم در بحارالانوار باب ۱۹ از جلد مربوط به زندگانی امام زمان(ع) را به این عنوان اختصاص داده است.[۶۰] همچنین لطفالله صافی گلپایگانی، از مراجع تقلید شیعه، در این باره به گفتههای زیستشناسان استناد کرده که معتقدند انسان از نظر زیستی میتواند هشتصد یا هزار سال عمر کند.[۶۱] . در قرآن و روایات نیز مواردی از عمر طولانی ذکر شده است؛ از جمله آنکه حضرت موسی ۹۵۰ سال مردم را به دین خود دعوت نمود،[۶۲] یا در روایتی از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که یکی از سنتهایی که امام زمان از پیامبران دارد، طول عمر آدم و نوح است.[۶۳] درباره چگونگی وفات یا شهادت امام زمان(عج) روایتی نقل نشده است.[۶۴] . امام مهدی(عج) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهش سامرا زندگی میکرد. در این دوران سردابِ خانه امام عسکری(ع)، محل زندگی و عبادت وی بوده و بنابر گزارشهایی، بارها در زمان حیات پدرش در این مکان دیده شده است.[۶۵] . برخی روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان(عج) در دوران غیبت اشاره دارند. با این حال در روایات دیگر از مکانهایی مانند ذی طوی[۶۸] کوه رَضْویٰ،[۶۹] و طَیْبَه مدینه [۷۰] به عنوان محل زندگی امام زمان(ع) در دوران غیبت یاد شده است. برخی منابع بر اساس داستانی، جزیره خضراء را محل زندگی امام زمان در دوران غیبت کبری معرفی کرده اند.[۷۱] که از سوی برخی عالمان شیعی مورد تردید جدی قرار گرفته و آثاری در نقد آن نگاشته شده است.[۷۲] . درباره محل ظهور امام زمان(عج) اطلاع دقیقی در دست نیست؛ وی بر پایه روایتی، در منطقه ذی طوی ظهور میکند، سپس با ۳۱۳ نفر از یارانش به مکه میرود، به حجرالاسود تکیه میدهد و پرچم خود را به اهتزاز درمیآورد.[۷۳] بر اساس این روایت و روایات دیگر[۷۴] آغاز قیام امام زمان(ع) از مسجدالحرام است و یاران او بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم با او بیعت میکنند.[۷۵] در برخی روایات از تهامه منطقه ای در غرب شبه جزیره عربستان به عنوان نقطه آغاز قیام امام زمان عجل الله تعالی فرجه یاد شده است.[۷۶] به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته میشود. برخی روایات، شهر کوفه را مرکز حکومت،[۷۷] مسجد کوفه را محل قضاوت،[۷۸] و مسجد سهله را محل زندگی[۷۹] و تقسیم بیت المال[۸۰] پس از قیام ذکر کرده اند.
مکانهایی به امام مهدی(عج) منسوب شده و گفته شده است که شیعیان در دوران غیبت کبری برای ارتباط با وی در این مکانها حاضر میشوند: سرداب غیبت: محل عبادت امام هادی علیه السلام، امام عسکری علیه السلام و امام زمان عج . مسجد جمکران: در نزدیکی روستای جمکران در قم، که بنابر قول معروف، به دستور امام زمان(عج) توسط حسن بن مثله جمکرانی ساخته شده است. مسجد سهله: مقامی در این مسجد، منسوب به امام زمان(عج) است که در قسمت میانی مسجد و در بین مقام امام سجاد(ع) و مقام حضرت یونس قرار دارد. برخی روایات محل زندگی امام زمان(ع) را پس از ظهور، این مکان معرفی کرده اند.[۸۱] . ذِی طُوَیٰ: منطقه ای در مکه است که در داخل حرم مکی قرار دارد و طبق برخی روایات، حضرت مهدی(ع) در آنجا زندگی میکند. در برخی روایات، محل ظهور و مرکز تجمع یاران وی نیز همین منطقه یاد شده است. بر اساس روایتی، پیش از آنکه امام دوازدهم قیام خود را از کنار کعبه آغاز کند، در این مکان منتظر ۳۱۳ یار خود است.[۸۲] . کوه رضوی: برخی روایات، محل زندگی امام زمان(عج) را در دوران غیبت، کوه رضوی ذکر میکند.[۸۳] رضوی از کوههای تهامه در میان مکه و مدینه است.[۸۴] . وادی السلام: مقام امام زمان(عج) در این قبرستان، گنبد و بارگاهی دارد که در سال ۱۳۱۰ق توسط سید محمدخان پادشاه هند ساخته شده است. ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم متوفای ۱۲۱۲ق تجدید بنا شده بود.[۸۵] در محراب مقام حضرت مهدی(عج)، سنگی موجود است که زیارت نامه ای بر آن حک شده است. تاریخ کنده کاری این سنگ، نهم شعبان ۱۲۰۰ق است.[۸۶] . جزیره خضراء: مکانی منسوب به امام زمان(عج) که بنابر برخی روایات، فرزندان امام زمان(عج) در آنجا زندگی میکنند. داستان این جزیره در برخی منابع آمده و دو دیدگاه درباره آن وجود دارد؛ برخی آن را پذیرفته و برخی دیگر افسانه دانسته اند و آثاری در نقد آن نگاشته اند.[۸۷] . طیبه: از مکانهایی که بنابر برخی روایات، محل زندگی امام زمان در دوران غیبت است. گفته شده است مراد از آن مدینه است.[۸۸] . مقام امام زمان در کربلا کنارنهرحسینیه، زیارتگاهی است که در نزدیکی حرم امام حسین علیه السلام و در کنار نهر علقمه واقع شده و منسوب به حضرت مهدی(ع) است و مردم در آن به نماز و دعا میپردازند.[۸۹]
آن حضرت بعد از شهادت پدرشان، به دلایلی دارای دو غیبت صغری و کبری میباشد. غیبت صغری ۶۹ سال به طول انجامید و در این مدت به واسطه نواب اربعه با مردم در ارتباط بودند و غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا امروز ادامه دارد. طبق احادیت وارده از آن حضرت، در زمان غیبت کبری مردم باید در مسائل خود به فقهای عصر خویش رجوع کنند. امام مهدی علیه السلام
غیبت صغری، نخستین مرحله از زندگی مخفیانه امام دوازدهم است که در سال ۳۲۹ق به پایان رسیده است. این دوره بنابر اختلاف درباره زمان آغاز آن ۶۹ یا ۷۴ سال طول کشیده است. گروهی از عالمان شیعه همچون شیخ مفید (درگذشت ۴۱۳ق) در کتاب الارشاد[۱۱] و طبرسی درگذشت ۵۴۸ق در کتاب اعلام الوری مدّت غیبت صغری را ۷۴ سال و زمان آغاز آن را سال ۲۵۵ق سال تولد امام مهدی عج دانسته اند.[۱۲] اما گروهی دیگر آغاز غیبت صغری را سال ۲۶۰ سال شهادت امام حسن عسکری و سال آغاز امامت امام مهدی(عج) میدانند که ۶۹ سال طول کشیده است.[۱۳] . در دوران غیبت صغرا امام مهدی از طریق نواب اربعه با شیعیان در ارتباط بود.[۱۴] شیعیان نامهها و درخواستهای خود را از طریق نواب به امام مهدی(عج) میرسانند و از همین طریق نیز پاسخ خود را دریافت میکردند.[۱۵] تلاش برای نفوذ بزرگان شیعه در دستگاه خلافت عباسی، مبارزه با غلات و مدعیان دروغین نیابت و وکالت و ساماندهی سازمان وکالت را از فعالیت های نواب برشمرده اند.[۱۶] .
غیبت کبری دومین مرحله از زندگی پنهانی امام مهدی(عج) است که از سال ۳۲۹ق و با درگذشت علی بن محمد سمری چهارمین نایب آن حضرت آغاز شده است و تا زمان ظهور او ادامه خواهد داشت. در این دوره امام مهدی(عج) ارتباط ظاهری با شیعیان ندارد و فرد خاصی را نیز به عنوان نماینده خود تعیین نکرده است. با این حال به باور شیعیان راویان حدیث و عالمان شیعه در این دوره نائبان عام حضرت هستند. بر اساس توقیع امام مهدی(عج) به اسحاق بن یعقوب شیعیان باید در مسائل نوپدید به راویان حدیث (فقهای شیعه) مراجعه کنند.[۱۷] با این حال درباره قلمرو اختیارات فقیه در دوره غیبت کبری اختلاف نظر وجود دارد.[۱۸] امام خمینی با استناد به این توقیع گفته است که در دوره غیبت همه امور جامعه اسلامی باید به فقیهان سپرده شود.[۱۹] . وجه تمایز زمان غیبت صغری و غیبت کبری، وجود نائبان چهارگانه و واسطه های ارتباطی است که در زمان غیبت صغری، عهده دار ابلاغ پیامهای حضرت بودهاند و پس از آن، ارتباط ظاهری امام دوازدهم با عموم مردم به کلی قطع میشود.[۲۰] .
اوضاع جامعه شیعه در ابتدای غیبت
در زمان امام حسن عسکری علیه السلام مشهور بود که شیعیان در انتظار قیام فرزند اویند.[۲۱] به همین جهت، دستگاه خلافت عباسی در جستجوی فرزند آن حضرت بود. امام عسکری فرزندش را فقط به چند تن از اصحاب و خویشان نزدیک خود معرفی کرد[۲۲] برای همین اکثر شیعیان در هنگام شهادت امام عسکری از وجود فرزندی برای آن حضرت خبر نداشتند.[۲۳] از سویی دیگر امام عسکری(ع) به خاطر شرایط سیاسی، در وصیتنامه خود تنها از مادرش نام برده بود و این باعث شد که در یکی دو سال اول پس از شهادت او، برخی شیعیان معتقد شوند مادر امام عسکری در دروان غیبت به صورت نیابت عهدهدار مقام امامت است.[۲۴] . پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از یاران آن حضرت به ریاست عثمان بن سعید عمری درگذشت بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ق به جامعه شیعه اعلام کردند که امام عسکری فرزندی از خود به جا نهاده که اکنون جانشین او و متصدی مقام امامت است،[۲۵] با این حال جعفر برادر امام عسکری، با آنکه مادر امام عسکری زنده بود، مدعی میراث آن حضرت شد.[۲۶] مادر امام عسکری(ع) و حکیمه عمه وی، از امامت فرزند امام عسکری طرفداری میکردند، ولی خواهر امام عسکری، از امامت برادرش جعفر پشتیبانی مینمود.[۲۷] همچنین خاندان نوبخت، عثمان بن سعید و پسرش را در مقام نیابت امام مهدی(ع) به رسمیت میشناختند.[۲۸] این وضعیت باعث سرگردانی برخی از شیعیان شد.[۲۹] عده ای به سایر فرقههای شیعی پیوستند.[۳۰] دسته ای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و او را مهدی دانستند، گروهی امامت سید محمد فرزند امام هادی(ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.[۳۱] و گروهی دیگر جعفر کذاب را به عنوان امام به رسمیت شناختند[۳۲] اما نهایتاً اکثریت شیعه به امامت امام مهدی گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت.[۳۳]
فلسفه و علت غیبت
به باور پژوهشگران شیعه، همه اسرار و علل غیبت بر ما روشن نیست؛ چنان که در برخی روایات، حکمت اصلی غیبت امام، از رازهای خدا دانسته شده است که پس از ظهور آشکار خواهد شد.[۳۴] با این حال در روایات بر چند موضوع تأکید شده است: حفظ جان حضرت مهدی عج [۳۵] . امتحان و آزمایش مردم[۳۶] در روایتی از امام موسى بن جعفر علیه السلام آمده است که خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش میکند.[۳۷] بنا بر برخی از احادیث آزمایش در روزگار غیبت، از سخت ترین آزمایشهاى الهى است[۳۸] و این سختى از دو جهت است : طولانی شدن غیبت باعث شک و تردید مردم میشود تا جایی گروهی از مردم در اصل تولد و برخى در دوام عمر امام مهدی شک مىکنند و فقط افراد آزموده، مخلص و داراى شناخت عمیق، بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقى مىمانند.[۳۹] . سختیها و پیشامدهاى ناگواری که در دوران غیبت رخ مىدهد، مردم را دگرگون مىسازد، بهطورى که حفظ ایمان و استقامت در دین، سخت دشوار مىگردد و ایمان مردم در معرض خطرهای شدید قرار مىگیرد.[۴۰] . نبودنِ بیعتی بر عهده امام با هیچ کدام از ظالمان تا هنگام ظهور[۴۱] به نقل برخی روایات، پیشواى دوازدهم، هیچ حکومت ستمگری را حتی از روى تقیه، به رسمیت نمىشناسد. او مأمور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانى نیست و تحت سلطنت هیچ ستمگرى در نخواهد آمد و احکام دین خدا را به طور کامل و بى هیچ پردهپوشى، بیم و ملاحظه اى اجرا میکند.[۴۲] . تأدیب انسانها[۴۳] . فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن اسلام . مسأله غیبت در دوران گذشته درباره برخی از پیامبران وجود داشته است.[۴۴] بر اساس آیات قرآن، تعدادی از پیامبران، مانند صالح، یونس،[۴۵] موسی،[۴۶] عیسی و حضرت خضر علیهم السلام به دلایلی نظیر امتحان امت خود، از انظار مردم پنهان شدند. در برخی از روایات از غیبت پیامبران به عنوان سنتی الهی یاد شده که در میان امتها جریان داشته است.[۴۷] به گفته شیخ طوسی مردم نیز در غیبت نقش داشتند. مردمان" مکلفان" با رفتارشان و ترساندن امام و ایجاد نا امنی برای او و تسلیم او نبودن، زمینه غیبت را فراهم ساختند و خود را از فیض امام و ارتباط حضوری و ظاهری با او محروم کردند.[۴۸] خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوف و متکلم شیعه نیز در کتاب تجرید الاعتقاد، غیبت امام را به مردم نسبت داده است.[۴۹] . غیبت امام مهدی(عج)
دعاها و زیارات
چندین دعا و زیارت از امام زمان(ع) صادر شده است؛ مانند دعای فرج اَللّهُمَّ عَظُمَ البَلاء ، دعای یا مَن أظهَرَ الجَمیلَ ، دعای اَللّهمّ رَبَّ النّورِ العَظیم ، دعای اَللهُمّ ارزُقنا تَوفیقَ الطاعَةِ ، دعای سهم اللیل، دعای هر روز ماه رجب، دعای اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِالمَولودَینِ فی رَجَب ، دعای اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِمَعانی جَمیعِ ما یدعوکَ بِهِ وُلاةُ أمرِکَ ، زیارت ناحیه مقدسه و زیارت الشهداء.[۱۳۶] . برای ارتباط با امام زمان نیز علاوه بر زیارتهای جامعه که میتوان همه امامان را با آن زیارت کرد، دعاها و زیارتهای مختلفی در روایات شیعه نقل شده که عبارتند از: دعای ندبه ... دعای سلامتی امام زمان عج ... استغاثه به امام زمان(عج) (سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّام...) به نقل از سید علی خان در کلم طیب [۱۳۷] ... زیارت آلیاسین ... دعای غریق ... دعای عهد ... دعای فرج ... دعای اللهم عرفنی نفسک دعا در غیبت امام زمان [۱۳۸] . دعای اللهم ادفع عن ولیک (دعا برای امام عصر) از امام رضا علیه السلام [۱۳۹] . صلوات مخصوص امام زمان(عج) (اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیٰائِکَ الَّذیٖنَ فَرَضْتَ طٰاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهیٖراً...) این صلوات در مفاتیح ذیل عنوان مقام سوم صلوات بر حجج طاهره آمده است.[۱۴۰] . زیارت روز جمعه (السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ...) به نقل از سید بن طاووس در جمال الاسبوع[۱۴۱] . امام مهدی عجل الله تعالی فرجه .
گزیده ای از سخنان امام زمان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع ربیع الاول ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه)، فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) و نرجس خاتون، دوازدهمین و آخرین امام معصوم شیعیان است که بنابر قول مشهور، در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود.[۱]
ولادت حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در سامرا واقع شده است.
از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار میآید. نه فقط امامان معصوم (علیهمالسلام)، دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهم اشاره کردهاند، بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آنرا یک واقعیت دانستهاند. حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)، ولادت شگفتآوری داشته و این، برای بسیاری سؤالانگیز بوده است، از اینرو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام( برابر این پدیده، ضروری مینماید.
علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی،[۱] شیخ مفید،[۲] شیخ صدوق)رحمةاللهعلیه)[۳] و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ در سامرا چشم به جهان گشود، و مسئله ولادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است،
اخبار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسّلام) از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری (علیهالسّلام( که پس از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان گشته وبعد از ظهور جهان را پر از قسط و عدل خواهد نمود که مجموع این اخبار بیش از هزار حدیث است که در کتب روایی معتبر شیعه ازجمله الکافی، الغیبه، کمال الدین و... آمده است.
جریان ولادت امام زمان علیهالسلام
حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام گوید: ابو محمد حسن بن على علیهما السّلام دنبال من فرستاد و گفت: اى عمه افطار را در نزد ما باش، زیرا امشب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را ظاهر میکند، گوید: گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس، گفتم: فدایت گردم در وى آثار حمل نیست، فرمود: مطلب همین است که گفتم. حکیمه گوید: پس به درون اتاق رفتم و سلام کردم؛ نرجس خاتون آمد و کفشها را از پایم بیرون کرد و گفت: اى سیده من امشب حالت چگونه است؟ گفتم: سیده من و خانوادهام شما هستید. گوید: وى از این کلام من تعجب کرد و گفت: این چه سخن است میگوئید، گفتم: اى دخترک من! خداوند در این شب کودکى به تو خواهد داد که سید دنیا و آخرت خواهد بود. با شنیدن این کلام حیا در چهره او نمایان شد. پس از اینکه افطار کردم و نماز عشا را اداء نمودم به خواب رفتم. پس از نیمه شب بار دیگر بیدار شدم و شروع به اداى نماز شب کردم، هنگامى که از نماز خود فارغ شدم نرجس همچنان در خواب بود، پس از تعقیب نماز همان طور که نشسته بودم خوابم ربود، بار دیگر که بیدار شدم باز نرجس را خوابیده یافتم، بعد از مختصرى نرجس از خواب بیدار شد و نماز خود را خواند و باز بخواب رفت. حکیمه گوید: من بیرون شدم تا از طلوع فجر مطلع شوم، فجر اول گذشت، نرجس باز هم در خواب بود، در این هنگام براى من شک عارض شد، ناگهان ابو محمد صدا زد: اى عمه شتاب مکن که اینک موضوع انجام خواهد گرفت و فرزندم متولد خواهد گردید، من نشستم و سوره «الم سجده» و «یس» را خواندم در این بین که مشغول قرائت قرآن بودم ناگهان نرجس با ناراحتى از خواب بیدار شد، من خود را به او رساندم و گفتم: نام خدا را بر زبان جارى کن. گفتم: چیزى احساس میکنى؟ گفت: آرى گفتم: این همان است که اول شب به شما گفتم، اینک مضطرب نباش و دلت را آرام نگهدار، پس از آن آرامشی به من و او دست داد و بعد متوجه شدم امام متولد شده است، در این هنگام جامه را از نرجس برداشتم و دیدم وى به سجده رفته است، او را در بر گرفتم و پاک و پاکیزه اش یافتم. ابومحمد(امام حسن عسکری(علیه السّلام فرمود: اى عمه فرزندم را نزد من بیاور، پس کودک را نزد وى بردم، دست خود را بر پشت او قرار داد و پاهایش را به سینه چسبانید و زبانش را بدهان او آورد و دستش را هم بر گوش و چشم و مفاصل او کشید و بعد فرمود: اى فرزند من سخن بگو، فرمود: أشهد أن لا إله إلا اللَّه و أشهد أن محمّداً رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله. بعد از این بر امیرالمؤمنین و ائمه اطهار علیهم السّلام صلوات فرستاد تا آنگاه که به پدرش رسید توقف کرد. حضرت ابومحمد علیه السّلام فرمود: اى عمه اکنون کودک را نزد مادرش ببرید تا بر او سلام کند و بعد از آن بار دیگر نزد ما بیاورید، حکیمه گوید: کودک را نزد مادرش بردم و بار دیگر نزد پدرش برگردانیدم و مقابل او گذاشتم. حضرت عسکرى فرمود: اى عمه روز هفتم کودک را نزد ما حاضر کنید، حکیمه گوید: روز بعد رفتم به ابو محمد سلام کنم، هنگامى که پرده را برداشتم تا سید خود را مشاهده کنم او را در جاى خود ندیدم، عرض کردم: فدایت گردم پس سید ما چه شد؟ فرمود: اى عمه ما او را بکسى سپردیم که مادر موسى فرزندش را به او سپرد، حکیمه گوید: روز هفتم که خدمت حضرت ابو محمد علیه السّلام رسیدم و پس از اینکه بر وى سلام کردم فرمود: اینک پسرم را حاضر کنید، در این هنگام حضرت صاحب علیه السّلام را در حالى که در پارچه اى پیچیده شده بود خدمت آن جناب بردم، وى مانند دفعه اول همان تشریفات را انجام داد و سپس زبانش را در دهان او گذاشت مثل اینکه او را غذا می داد و شیر و یا عسل به وى می خورانید. پس از این فرمود: اى پسرک من اکنون تکلم کن، فرمود: «أشهد أن لا إله إلا اللَّه» و بعد بر حضرت رسول و امیرالمؤمنین و ائمه اطهار علیهم السّلام صلوات فرستاد و در پدرش توقف کرد و بعد این آیات شریفه را قرائت کرد: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * وَ نُمَکنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ».[۵] راوی حدیث گوید: از عقبه خادم این مطالب را پرسیدم گفت: حکیمه راست گفته است.[۶]
محل تولد امام زمان علیهالسلام در شهر سامرا)سُرّ من رأی) و در خانه امام حسن عسکری علیهالسلام به صورت نهان واقع گردید. درباره تاریخ تولدش، میان سیرهنگاران اتفاق نیست؛ برخی پانزدهم شعبان، برخی هشتم شعبان و برخی بیست و سوم ماه رمضان را ذکر کردهاند؛ همچنین برخی سال ۲۵۵ و برخی دیگر سال ۲۵۶ قمری را سال ولادت آن حضرت دانستهاند.[۷]
امام زمان علیهالسلام از آغاز تولد خجسته خویش، به امر و مشیت الهی در پس پرده غیبت قرار گرفت و جز پدر گرامیاش امام حسن عسکری علیهالسلام و مادرش نرجس و عمه پدرش حکیمه خاتون و برخی از خواص و نزدیکان، نمیتوانستند به طور آزاد و دلخواه وی را دیدار کنند. زیرا خلفای عباسی و عاملان و حاکمان ستم پیشه آنان، وجود شریف آن حضرت را مانع ستمگری و ترکتازیهای خویش میدیدند و در صدد یافتن مهدی موعود و کشتن وی برمیآمدند.
دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه (علیهاالسلام) عمۀ امام عسکری (علیهمالسلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است. [۲۵] [۲۶] [۲۷]
شیخ طوسی در کتاب الغیبه و علمای دیگر روایت کردهاند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر)علیهماالسّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمدتقی(علیهالسّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است. من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو میگویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجلت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید. حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و سوره یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: بله، ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بیخودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) به من صیحه زد: ای عمه پسرم را به نزد من بیاور. او را نزد امام بردم، اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشمها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور، پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر حضرت موسی او را به او سپرد. حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالیکه در پارچهای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او میدهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلواتاللهعلیهماجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.[۲۸]
اسامی افرادی که امام زمان را در دوران کودکی دیدهاند، در کتابهای حدیثی و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیهالسّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیهالسّلام(رسیدهاند با توجّه به اینکه در مدّت پنج سال امام عسکری (علیهالسّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی یا ارتباط مستقیم که در این فرصتها امام سعی مینمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی نجات دهد، همانطوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی میکرده اند تا هیچکس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد، لذا در سیره تمام ائمه ما میبینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفته اند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفی نمودهاند.
از جمله کتابهای معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب الارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) که از نوادگان امام کاظم (علیهالسّلام) بود، در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است. حمزة بن موسی بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزاده اش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است،[۱۵] [۱۶] و او را مکرراً دیده است.
محمد بن عثمان عمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیده اند که امام عسکری(علیهالسّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه». [۱۲]
احمد بن هلال کرخی به نقل از ابوهارون که از شیعیان بوده است نقل میکند که صاحب الزمان (علیهالسّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور میداد.[۱۳]
یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.[۱۴]
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتابهای گرانسنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژهای در پیش فُقهای شیعه هستند، از جمله کتابهای بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمة» است که آنرا درباره امام عصر (علیهالسّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبههای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه میباشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئله مهدویت و وجود امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر)صلیاللهعليهوآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندکاندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانیهایی عمیق جان گرفت. این نگرانیها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آنها اشاره شده از امام عسکری)علیهالسلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومتهاست، از اینرو بر فشارها و سختگیریها بر امام حسن عسکری (علیهالسلام) افزوده شد، تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) و تداوم امامت جلوگیری شود، اما بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پیدرپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)آماده شد و توطئههای ستمگران، راه به جایی نبرد، بدینعلت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیهالسلام)، کسی او را پس از ولادت نمیدید. آنان نیز مهدی(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) را گاهگاه میدیدند، نه پیوسته و به صورت عادی. [۲۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 1
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 2
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 3
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 4
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 5
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد - به هَمرَهِ نگارِ ما، کنون بَهار میرَسَد
او که بُوَد رَبِیعِ این، اَنامِ، دَر عصر و زَمان - فَصلِ ربیع و فروِدین، فَصلِ بَهار میرَسَد
قَسَم بِه عَصر، کُو بُوَد، نَضرَةُ الاَیّامِ زَمان - خُرَّمِیُ و صَفا، از او، بِه روزگار میرَسَد
جارو بدستِ ما همه، مَحَلّه را کُنیم تمیز - تمیز و پاک باشه که نَک، زِ راه یار میرَسَد
قافله هایِ مَهدَوی، زِ مَکَّه تا مَشهدِ ما - گوش به فرمانِ ولی، زِ هَر دِیار میرَسَد
عید رَسَد، زِ رَه کنون، هَمرَهِ یارِ با صَفا - صدای دِل نشینِ او، چه با وَقار میرَسَد
بَعدِ نبی یکی یکی، یازده اِمام آمده - نوبتِ آخرینِ آن، هشت و چهار میرَسَد
گاهِ قِیامِ او بُوَد، فَصل بهار و فروِدین - با سبزه ها، شکوفه ها، به این دِیار میرَسَد
دَشت و دَمَن زِ مَقدَمَش، پُر شَوَد از گُل وگِیاه - به باغ و راغ و تاغ ها، شکوفه زار میرَسَد
فَرش بِه عَرش می رَسَد، فَقرو غِنا به هَم رسد - اَز او بِه شوره زارها، سبزه به بار میرَسَد
سیصدوسیزده مُعِین، آماده از برایِ اوست - آماده باش میدهند، سَنجَقِ یار میرسد
زِ بَهرِ یارِیَش تُو هَم، عَهد بِبَند و یار باش - نَشین کنون تو در رَهَش، که تَک سَوار میرَسَد
وای بِه حالِ مِلَّتی، که بارِ ذِلَّتی کَشَد - عِزَّتِ ما به دولَتَش، به اِفتِخار میرَسَد
هَر صُبحِ جُمعه عاشقان، بِخوان دعایِ نُدبه را - کُن لِوَلِیِّکَ بِخوان ، بگوکه یار میرَسَد
نَضرَةُ الاَیّام، بُوَد، مَهدِیِ مَوعُودِ زَمان - روزِ ظُهُور، باقری، فَصلِ بهار میرَسَد
سروده شده نوروز ۱۴۰۲ تو سط حجت الاسلام باقری پور
در زیارت آقا امام زمان(عج) به نقل از سید بن طاووس می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام، یعنی : سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران، یا : سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار»
اَلسَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ ، السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ (وَ النُّورِ الْبَاهِرِ) ، اَلسَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ اَلْمُنْتَهِي إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ ، (اَلسَّلاَمُ عَلَى) الْمُؤْتَمَنِ عَلَى السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ، اَشْهَدُ يَا مَوْلاَيَ أَنَّكَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ آبَائِكَ أَئِمَّتِي وَ مَوَالِيَّ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ، اَسْأَلُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي صَلاَحِ شَأْنِي وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ الْأَخْذِ بِيَدِي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي لِي وَ لِإِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ كَافَّةً إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
پس بجا آور نماز زيارت را دوازده ركعت بعد از هر دو ركعت سلام دهد و تسبيح زهرا عليها السلام بگويد و هديه كند بسوى آن حضرت و چون از نماز زيارت فارغ شدى بگو :
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلاَدِكَ ، اَلدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ ، وَ الْقَائِمِ (بِقِسْطِكَ وَ الْفَائِزِ بِأَمْرِكَ ، وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ ، وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ ، وَ مُنِيرِ الْحَقِّ) ، وَ الصَّادِعِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الصِّدْقِ ، وَ كَلِمَتِكَ وَ عَيْبَتِكَ وَ عَيْنِكَ فِي أَرْضِكَ ، اَلْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ ، اَلْوَلِيِّ النَّاصِحِ ، سَفِينَةِ النَّجَاةِ ، وَ عَلَمِ الْهُدَى ، وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى ، وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى ، وَ الْوِتْرِ الْمَوْتُورِ ، وَ مُفَرِّجِ الْكَرْبِ ، وَ مُزِيلِ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفِ الْبَلْوَى ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ وَ الْقَادَةِ الْمَيَامِينِ مَا طَلَعَتْ كَوَاكِبُ الْأَسْحَارِ وَ أَوْرَقَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ الْأَثْمَارُ وَ اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ غَرَّدَتِ الْأَطْيَارُ ، اَللَّهُمَّ انْفَعْنَا بِحُبِّهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ وَ تَحْتَ لِوَائِهِ ، إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
اگر حجّت خدا را نشناسیم گمراه شده ایم
قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام: یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ: اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی.
امام جعفر صادق علیه السلام به زُراره فرمودند: اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفی کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفی کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام. "بحارالأنوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۶"
زراره از امام صادق(ع) نقل کرد که برای آن جوان(قائم(، پیش از قیامش غیبتی است. گفتم چرا؟ فرمود: از بیم جانش. سپس فرمود: ای زراره! او کسی است که انتظارش را میکشند و او همان است که در تولدش تردید میشود. برخی میگویند پدرش بیجانشین درگذشت؛ بعضی میگویند هنوز در شکم مادرش است و برخی میگویند او دو سال پیش از درگذشت پدرش به دنیا آمد و او همان است که انتظارش را میکشند جز آنکه خداوند دوست دارد شیعه را بیازماید. این هنگام است که باطلاندیشان، شک میکنند. زراره میگوید به امام گفتم: فدایت شوم اگر آن زمان را درک کردم چه کنم؟ فرمود: «ای زراره! هنگامی که آن زمان را درک کردی، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی (خدایا خود را به من بشناسان؛ زیرا اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمیشناسم. خدایا پیامبرت را به من بشناسان؛ زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجّتات را نخواهم شناخت. خدایا حجّتات را به من بشناسان؛ زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم».[۴۲]؛
دعای اللهم عرفنی نفسک، دعایی است که زراره از امام صادق(ع)[۱] نقل کرده که برای استوار ماندن ایمان در سختیهای دوران غیبت خوانده شود.[۲] این دعا که دعای معرفت نامیده شده،[۳] از دعاهای مخصوص دوران غیبت[۴] و از مهمترین دعاهایی است که برای حفظ دین در زمان غیبت توصیه شده است.[۵] امام صادق(ع) به مداومت بر این دعا سفارش کرده[۶]
دعا یِ اللَّهُمَ عَرِّفْنِی نَفْسَک یا دعای معرفت دعایی از امام صادق(ع( که برای حفظ دین و ایمان در سختیها و تردیدهای دوران غیبت به خواندن آن سفارش شده است. عالمان شیعه به خواندن این دعا پس از نمازها توصیه کرده اند.
گفته شده ذکر دعا جزو توقیعات امام زمان(ع) در کتاب کمال الدین اثر شیخ صدوق[۳۰] و انتسابش به امام زمان(ع) در کتاب البلد الامین اثر کَفْعَمی،[۳۱] بهدلیل نقل آن از محمد بن عثمان، نائب امام زمان(ع)، بوده است.[۳۲]
براساس محتوای دعای اللهم عرفنی نفسک، شناخت پیامبر(ص) مبتنی بر شناخت خدا و شناخت امامان متوقف بر شناخت پیامبر است و شناخت دین حقیقی تنها با شناخت امام ممکن خواهد بود.
گفته شده در دعای اللهم عرفنی نفسک، دو مطلب مهم آمده است: شناخت واقعی خدا، پیامبر (ص) و امامان، تنها با توفیق و یاری خداوند ممکن است. شناخت واقعی پیامبر با شناخت خدا، شناخت امامان با شناخت پیامبر و شناخت دین حقیقی تنها با شناخت امام ممکن خواهد بود.[۳۳]
آیت الله جوادی آملی این دعا را دعای برهانی و علمی میداند که برخلاف بیشتر دعاها که حاوی درخواست هستند، یک برهان کلامی را برای تبیین ارتباط میان الوهیت، رسالت و امامت و هدایت بیان میکند.[۳۴] آن برهان از این قرار است: پیامبر(ص) خلیفه خداست و انسان تا خدا را نشناسد، خلیفه او یعنی پیامبر(ص) را نمیتواند بشناسد. همچنین ولی جامعه (امام معصوم) منتخب مردم نیست؛ بلکه خلیفه و جانشین پیامبر(ص) است. ازاینرو، تا زمانی که پیامبر شناخته نشود، جانشنیش نیز شناخته نخواهد شد. بنابراین شناخت بعثت پیامبر(ص( متوقف بر شناخت توحید و شناخت غدیر مبتنی بر شناخت بعثت است.[۳۵]
براساس این دعا، بدون شناخت نبوت، امامت و ولایت نمیتوان دین را شناخت.[۳۶] بنابراین انسان بدون ایمان به امام و معرفت او، گمراه خواهد شد. ویژگی ایمنی از گمراهی با تمسک به امام در احادیث دیگر همچون حدیث ثقلین نیز آمده است.[۳۷]
گفته شده در دعای معرفت، دعاکننده، بیمعرفت نسبت به خدا و پیامبر و حجت نیست؛ ازاینرو، مراد از طلب معرفت از خدا، یا درخواست ثبات و نگهداری آن است یا درخواست مراتب بالای معرفت و یا درخواست عنایت خاص در شناخت خدا و پیامبر و حجت است.[۳۸]
مقصود از نبی و رسول در این دعا، شخص پیامبر اکرم(ص) و منظور از حجت، امام زمان(عج) دانسته شده است؛ زیرا دعا مربوط به زمان غیبت است.
از نظرآیت الله صافی گلپایگانی، مقصود از نبی و رسول در این دعا، شخص پیامبر اکرم(ص([۳۹] و منظور از حجت، امام زمان(عج) است؛ زیرا دعا مربوط به زمان غیبت است.[۴۰] ازاینرو، دعاکننده از خداوند یا درخواست معرفت کاملتر و مددهای غیبی دارد یا ثبات و بقای بر ولایت حضرت مهدی را طلب میکند؛ زیرا در دوران غیبت، ترس از تزلزل فکری و خطر انحرافات عقیدتی بسیار است.[۴۱]
انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد زیرا کسی که منتظر شد و نام و یاد امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در دل او تجلّی کرد صاحب دل بی قرار میشود و با تمام وجود و از همه ی راههای ممکن برای شناخت بیشتر و رسیدن به قرب محبوبش گام بر میدارد و هر گامی را که بر میدارد، او را بهتر درک میکند.
عدم شناخت امام زمان (علیهالسّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است و به یقین شناخت امام عصر (علیهالسّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود، بلکه باید در نامهها و حکمتها و فرامین و آرمانهای آن حضرت تدبر کرد.
شناخت امام عصر کلید همه معارف وحی
امام زمان (علیهالسّلام) و ویژگیهای او را، دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگر باره با دیدی عمیق تر و در گستره ای وسیعتر باید بررسی کرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان (علیهالسّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است؟ رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم):«مَن ماتَ وَ هُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً؛[۱] کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم): «مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ؛[۲] کسی که مهدی را تکذیب کند کافر است».
چرا در دعای شریفه میخوانیم: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی». [۳] «خدایا حجّت خویش را به من بشناسان، که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد». آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمیتوان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمیتوان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر (علیهالسّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود. باید در حکمت نامها و نشانهای او اندیشه کرد. باید در شگفتیهای ولادت و حیات او تامل نمود. باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد. باید در کلمات و فرمایشات امام (علیهالسّلام) دقّت کرد. باید در نامهها و فرامین او تدبّر نمود. باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت. باید اهداف و آرمانهای او را فهمید.
این اندیشه و تامل و بررسی و دقّت و تدبّر و فهم و شناخت، مقدّمه ای تعهّد آفرین برای اطاعتی تعبّدآمیز از امام زمان (علیهالسّلام) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) است که غایت ایمان و اسلام به شمار میآید.
به اعتقاد امام خمینی، دستور قرآن به اطاعت از اولوا الامر، شناخت آن را بر انسان واجب میکند و انسان بهحکم عقل، نمیتواند بهمجرد ادعای اولوا الامر بودن، این ادعا را بدون دلیل بپذیرد چنانکه ادعای پیامبران از ناحیه خداوند نیز بدون دلیل و حجت قابلقبول نیست؛ بنابراین شناخت امام زمان خود واجب است.[۴]
در روایات نیز شناخت امام واجب شمرده شده و بلکه طبق روایات نبوی آمده: «کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد بهمانند مرگ جاهلیت مرده است.»[۵]
امام خمینی معتقد است امام زمان (علیهالسلام) ولیالله[۶] وواسطه فیض وعنایات حقتعالی [۷]
و انسان کامل که صاحب ولایت الهی و تداومبخش رسالت پیامبران است. حضرت مهدی حاکم همه موجودات و خاتم ولایت کلی به تبعیت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.[۸] به باور امام خمینی تمام امامان معصوم و امام زمان قرآن جامع و فرقان قاطع هستند و باطن آنها تمام حقیقت قرآن است.[۹] همچنین به اعتقاد امام خمینی امام عصر سرّ امتداد لیلة القدر و سیر نزول ملائکه در شب قدر است[۱۰] و در حقیقت شب قدر، شب توجه ولی تام است که امروز امام زمان (علیهالسلام) است و ظهور سلطنت ملکوتی اوست و تمام تغییرات، حرکات و تبدلات و گسترش یا کمشدن هر رزقی تحت سیطره نفس شریف امام زمان میباشد.[۱۱]
امام خمینی بر ضرورت شناخت امام تاکید دارد و در نگاه عرفانی از طریق تبیین مقام انسان کامل به اثبات و شناخت امام میپردازد و مصداق بزرگ انسان کامل را پیامبر و ائمه هدی و در این عصر حضرت مهدی (علیهالسلام) میداند.[۱۲]
انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد.
از مهمترین وظیفه ی هر شیعه منتظر، شناخت امام زمان است. در روایات بسیاری که به طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبر گرامیاسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسلام)، نقل شده آمده است که: هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است». [۱] [۲] [۳]
مراد از شناخت امام شناختن نام و نسب امام (علیهالسّلام) و صفات و ویژگیهای امام میباشند؛ مؤلف مکیال المکارم میفرمایند: بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما که تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرمودهاند، این است که ما آن حضرت را آن چنان که هست بشناسیم، به گونهای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهههای ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین باشد، و چنین شناختی، جز به دو امر حاصل نمیگردد: اول شناختن شخص امام (علیهالسّلام) به نام و نسب؛ دوم شناخت صفات و ویژگیهای او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است». [۴]
با توجه به مطالب بیان شده انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد زیرا کسی که منتظر شد و نام و یاد امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در دل او تجلّی کرد صاحب دل بی قرار میشود و با تمام وجود و از همه ی راههای ممکن برای شناخت بیشتر و رسیدن به قرب محبوبش گام بر میدارد و هر گامی را که بر میدارد، او را بهتر درک میکند در مییابد که غیر از حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) کسی نمیتواند وارث همه ی فضایل باشد و پرچم عدل را در سراسر جهان به اهتزاز در بیاورد به تمام معنا شیفته و عاشق حضرت حجت میشود و برای رسیدن به وصال و یا شناخت بیشتر او لحظه شماری میکند و با سوز و گدازی که دارد از راههای ذیل بر معرفت خویش میافزاید:
در ابتدا از عنایات خداوند متعال مدد میجوید و از این درگاه نیز توفیق شناخت حجتش را درخواست میکند چرا که خدا سرچشمهی توفیق است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
براي شناخت امام در هر عصر و زماني را ه هاي متعدد ي بيان شده است که به بعضي اشاره مي شود
شناخت از طریق پیامبر و معصومین
از دستورها [۵] [۶] و روشهایی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) برای شناخت بیشتر و بهتر امام رسیده است، استفاده میکند مثلاً در باب سیرت دینی حضرت در مییابد که: مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در برابر خداوند و جلال خداوندی، فروتن است، بسیار فروتن، همچون عقاب، به هنگامیکه بالِ خویش فرو گشاید، و سر به زیرانداخته، از اوج آسمان فرود آید. مهدی در برابر جلال خداوند اینسان خاشع و فروتن است. خدا و عظمت خدا، در وجود او متجلّی است، همه ی هستی او را در خود فرو برده است؛ مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) عادل است و خجسته و پاکیزه. او ذرهای از حق را فرو نگذارد. خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند... مهدی همواره بیم خداوند را به دل دارد، و به مقام تقربی که نزد خداوند دارد مغرور نشود، او به دنیا دل نبندد و سنگی روی سنگ نگذارد. در حکومت او، به احدی بدی نرسد مگر آن که حد خدایی جاری گردد». [۷]
یا اینکه از امام رضا (علیهالسّلام) میآموزد که وقتی خدا اراده کرد فردی را برای امور بندگانش انتخاب کند، شرح صدر به وی عطا نموده قلبش را چشمه ی حقایق و حکمتها، میگرداند و علوم خودش را همواره به او الهام میکند بعد از آن از هیچ جوابی عاجز نخواهد ماند و در بیان حقایق و راهنمایی صحیح به ظلالت و گمراهی مبتلا نمیگردد. از خطا معصوم است و از تاییدات و توفیقات و راهنماییهای خداوندی همواره برخوردار میباشد. خدا او را به این مقام برگزیده تا بر بندگانش، حجت و گواه باشد.[۸]
و از امام صادق (علیهالسّلام) میآموزد که فرمود: «خدا ما را به نیکوترین خلقت آفرید و در آسمان و زمین خزانه دار علوم خویش قرار داد. درخت با ما، تکلم کرد و به عبادت کردن ما، خدا عبادت میشود. اگر ما نبودیم خدا عبادت نمیشد». [۹]
آری شخص منتظر میآموزد که امامان به نیکوترین خلقت آفریده شدهاند و به این نتیجه میرسد که بیولایت آنها هرگز نمیتوان به درجات قرب الهی رسید و این شناخت، بهتر در سایه ی گفتار معصومین (علیهمالسلام)، حاصل میشود.
از برهان عقلی استفاده میکند که: همیشه باید در بین نوع انسان، فرد کاملی وجود داشته باشد که به تمام عقائد حقهی الهی عقیدهمند بوده تمام اخلاق و صفات نیک انسانی را به کار بسته و به تمام احکام دین عمل نماید و همه را بدون کم و زیاد بداند و در تمام این مراحل، از خطا و اشتباه و عصیان معصوم باشد، و اگر نوع انسان، زمانی از چنین فرد ممتازی خاطی گردد لازم میآید که احکام الهی که به منظور هدایت انسان نازل گشته است، از بین برود و افاضات و امدادهای غیبی حق تعالی، منقطع شود و بین عالم ربوبی و عالم انسانی، ارتباطی برقرار نباشد». [۱۰]
اعتقاد به وجود و حیات امام دوازدهم از اهلبیت(ع( و ظهور آن حضرت در وقت مقدّر. ادیان الهی بر این اعتقادند که سرانجام موعودی ظهور میکند که با رسالتی الهی، انسان را از تاریکی ظلم و گمراهی میرهاند، که نشانههایی برای ظهور او اشاره شده است. اعتقاد به مهدویت در طول تاریخ با انحرافهایی مواجه شد و عدهای اعتقاد به مهدویت را وسیله رسیدن به اهداف خود قرار دادند. قرآن کریم ظهور چنین مصلح نجاتبخشی را «خلافت و وراثت صالحان» مینامد و تأیید میکند؛[۱۰] همچنین روایات فراوانی در کتابهای اهل سنت[۱۱] و شیعه[۱۲] دربارهٔ این مصلح نجاتبخش نقل شده است. بر اساس برخی از این روایات، در میثاق ازلی، مهدویت در کنار توحید، رسالت و ولایت مطرحشده و بر آن میثاق گرفته شده است.[۱۳] از سوی دیگر، مهدویت یک عقیده اسلامی که تنها رنگ دین داشته باشد، نیست، بلکه اعتقاد به روزی موعود در زمین فصل مهمی از خواستههای بشری است که انسانها با داشتن ادیان و مذاهب مختلف، رو به سوی آن دارند.[۱۴] چنین حکومت عدلی، نتیجه آمادگی نفوس و افکار عمومی مردم جهان یا گروههای مؤثر در سرنوشت جهان است.[۱۵]
اعتقاد به مهدویت در طول تاریخ با انحرافهایی مواجه شد و عدهای اعتقاد به مهدویت را وسیله رسیدن به اهداف خود قرار دادند؛ اما با گذشت زمان دروغبودن ادعای آنان روشن شد. ادعای مهدویت از زمان محمدبنحنفیه (م ۸۴ق(آغاز شد و گفته شده مختار ثقفی با هدف انتقامگرفتن از قاتلان امامحسین(ع(، وی را مهدی موعود خواند و خود را نایب او معرفی کرد[۱۶] همچنین در پایان دوره اموی، عبدالله محض فرزند حسن مثنّی مدعی بود فرزندش مهدی(ع) است که او را صاحب نفس زکیه مینامیدند.[۱۷] در دورههای اخیر سیدعلیمحمد باب (م ۱۲۶۶ق) یکی از مدعیان دروغین مهدویت بود که نخست خود را «باب» و «نایب خاص مهدی» معرفی میکرد؛ ولی پس از مدتی با جمعشدن عدهای در اطراف او، ادعای خود را به «مهدویت» تغییر داد.[۱۸] او از پیروان فرقه شیخیه بود؛ فرقه ای که شیخاحمد احسائی تأسیس کرد. پیروان این فرقه معتقد بودند تنها کسی که میتواند به خدا برسد، امام زمان(ع) است و دیگران این امکان را ندارند و دسترسی به امام زمان(ع) نیز برای همه ممکن نیست؛ بنابراین باید واسطهای میان مردم و امام زمان(ع) باشد که آن «شیخ» است و پس از خداوند، پیامبر(ص) و امام(ع)، رکن چهارم در دین شمرده میشود.[۱۹] ادعای مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه در میان اهل سنت نیز مدعیان مهدویت زیاد بوده اند؛ ازجمله مهدی سودانی (م ۱۳۰۲ق) در سودان که در سال ۱۸۸۱م/ ۱۲۲۰ش از طریق پیروان تبلیغات خود را آغاز کرد و بر ضد مصر و انگلستان قیام کرد.[۲۰] امامخمینی مسئله مهدویت را تنها یک موضوع تاریخی یا سیاسی نمیداند، بلکه وجود حضرت مهدی(ع) و ظهور ایشان را کاملکننده مقصد انبیا(ع) در اجرای عدالت در تمام عالم و در مراتب انسانیت میشمارد.[۲۱] ایشان این تفکر و اعتقاد انحرافی را که پیش از انقلاب وجود داشته و میگوید امام زمان(ع) با وجود ظلم و فساد در جامعه ظهور میکند و لازم است با ترویج این امور، زمینه را برای ظهور آماده کرد، نقد میکند و معنای حقیقی انتظار و مهدویت را در اسلام، معنایی پویا و مخالف با سکون و سکوت میخواند.[۲۲] ایشان در سخنرانیها و برخی آثار خود مسئله مهدویت و ولایت انسان کامل و مسئله انتظار و وظیفه منتظران را بررسی و تحلیل کرده است.[۲۳]
مهدویت در عرفان اسلامی
در بینش اسلامی اصیل، حضرت مهدی(ع) حجتالله، ولیالله، حافظ اسرار وحی و احکام دین الهی،[۴۰] واسطه و مظهر فیض کامل خدا در عالم تکوین،[۴۱] خلیفه خدا در زمین،[۴۲] خاتم ولایت محمدی(ص)،[۴۳] مصداق انسان کامل در سراسر هستی در این زمان[۴۴] و مظهر تمام اسمای حُسنای الهی[۴۵] است. در عرفان اصیل و عرفان شیعی، اماممهدی(ع) قطب عالم محسوب میشود که از ناحیه او فیض به دیگران میرسد[۴۶] و این انسان کامل در هر عصری است که به جهتدارا بودن و اتصاف به همه اسمای الهی، واسطه میان حق و خلق شده و فیض و مدد را از ناحیه حقتعالی به کل عالم میرساند.[۴۷] در عرفان شیعی خاتم اولیا، منطبق بر ولیعصر(ع( است.[۴۸] ابنعربی در برخی آثار خود خاتم ولایت مطلقه عامه را بر حضرت عیسی(ع) منطبق کرده است؛ به این معنا که این ولایت مقید به اسمی از اسما و حدی از حدود نیست؛[۴۹] اما برخی از اندیشمندان در آثار خود این قول را نپذیرفته و ولایت مقیده را از آنِ حضرت مهدی(ع) و ولایت مطلقه را بر امیرالمؤمنین(ع) منطبق کردهاند.[۵۰]
امامخمینی سوگند به عصر در آغاز سوره عصر را سوگند به انسان کامل میداند که عصاره همه موجودات و نسخه تمام عالم است.[۵۱] ایشان معتقد است اماممهدی(ع) ولیّالله[۵۲] و واسطه فیض و عنایات حقتعالی[۵۳] است و انسان کاملی است که صاحب ولایت مطلق الهی و تداومبخش رسالت پیامبران است و همانگونه که رسول اکرم(ص) به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات و خاتم رسولان است و به اصالت دارای ولایت کلی است، حضرت مهدی(ع) نیز حاکم بر همه موجودات و خاتم ولایت کلی به تبعیت از پیامبر اکرم(ص) است.[۵۴] به باور ایشان، امام زمان(ع)، خود قرآن جامع و فرقان قاطع است و باطن حضرت تمام حقیقت قرآن است.[۵۵] همچنین امام عصر(ع) سرّ امتداد لیلةالقدر و سرّ نزول ملائکه در شب قدر است[۵۶] و در حقیقت شب قدر، شب توجه ولی تام است که امروز امام زمان(ع) است و ظهور سلطنت ملکوتی اوست و تمام تغییرات، حرکات، تبدلات و گسترش یا کمشدن هر رزقی تحت سیطره نفس شریف ایشان انجام میشود.[۵۷] )ببینید: خلافت و ولایت، انسان کامل، و لیلة القدر)
مطالعه تاریخ زندگي يکي از راه هاي شناخت امامان از جمله امام زمان مطالعه تاريخ زندگاني ؛ سرگذشت و سیره آنان؛ خصوصاً در باره فضایل ، مناقب و خصوصيات - از قبيل: شجاعت ، مردانگي، ایثار ، تواضع، صبر ، فرزانگي و... است.اين امر انسان را متوجه مقام والاي آن بزرگواران ميکند و جذبه و کشش خاصي بر روح انسان، حاکم ميشود. در باره امام زمان صدها کتاب و آثار پژوهشي سامان يافته است که خواندن آن ها موجب شناخت امام خواهند شد.
تأمل در آثار مطالعه و تفکر در سخنان ايشان؛ اسلام تفکر را موجب آگاهي مي داند. امامان در زمينه هاي مختلف مطالب ارز شمند بيان کر ده اند که خواندن آن ها انسان را با جايگاه ومقام آنان آشنا مي نمايند. مطالعه و تفکر در آثار فکري امامان، از جمله امام زمان هر چند کار مشکلي به نظر ميرسد؛ ولي بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آن که باعث شناخت شخصيت آن بزرگواران و ايجاد محبت آنان در دل ميشود؛ سرمايه معنوي بزرگي براي روح بشر به شمار ميرود.
ژرف انديشي در خداشناسي اگر خداوند و صفات و اسماي او را به طور حقيقي بشناسيم، ميتوانيم انسانهاي کامل راستين (امامان) را نيز بشناسيم؛ زيرا آنان آينه تمامنماي صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در نامگذاري به اسمای الهی ، از تمامي موجودات عالم امکان برترند.
بر اين اساس، با شناخت خدا و صفات او، ميتوانيم به اوصاف و ويژگيهاي امامان نيز آگاه گرديم. شايد دعايي که سفارش شده در زمان غيبت خوانده شود، ناظر به همين حقيقت باشد:
« اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ،
خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناساني پيامبر را نميشناسم؛ خدايا! پيامبرت را به من بشناسان که اگر به پيامبرت معرفت پيدا نکنم، نميتوانم امامم را بشناسم؛ خدايا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دين خود گمراهم». [۱]
مطالعه آیات مربوط به امام زمان
آيات قرآن در باره امام زمان آیات متعدد تاویل و تفسیر شده است که با خواندن ومطالعه آن ها نيز مي توان امام را شناخت. تعداد آيات و رویات در باره امام زمان زياد مي باشد که مي توان به کتاب هاي مربوطه مراجعه کرد.
دلایل امامت امام زمان
مرحوم شیخ مفید در کتاب «الارشاد» می گوید: نص بر امامت آن وجود مقدس در میان مسلمانان از زبان رسول خدا)ص) رسیده و سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام بدان خبر داده و تصریح به امامت او فرمود، و همچنین ائمه اطهار یکى پس از دیگرى تا برسد به پدر ارجمندش، همگى بر امامت و ظهورش بطور صریح خبر دادند، و پدر آن حضرت در پیش معتمدین و نزدیکان از شیعه از این جریان خبر داد و تصریح به امامت او فرمود.[۹] آنگاه خود به ذکر تعدادی از این روایات پرداخته و در پایان می گوید: این مقدار اندکى بود از نصوص زیادى که درباره دوازدهمین امام (ع) رسیده است، و روایت در این باره بسیار است که محدثین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و مؤلفات خود بتفصیل نقل کردهاند.[۱۰]
بر حسب عادت نمي شود باور كرد كه جماعت بسيارى به دروغ از موضوعى خبر دهند، و همان طور كه آنها گفته و وصف نموده اند هم مصداق پيدا كند. پس وقتى كه اخبار غيبت امام زمان عليه السّلام پيش از ميلاد وى، بلكه قبل از زمان پدر و جدش رسيده و در دسترس مسلمانان قرار گرفته باشد، اعتقاد به امامت حضرت صاحب الزمان بدليل اين صفت و غیبت مزبور كه در دلائل و اعلام امامت آن سرور ذكر شده، صحيح مى باشد و هيچ كس را نمي رسد كه آن را انكار كند.
«حسن بن محبوب زراد» يكى از محدثين موثق شيعه است كه قسمتى از اخبار غيبت حضرت مهدی را در كتاب «مشيخه» خود ذكر كرده و بدون تفاوت همان طور كه خبر داده نيز واقع شده است. از جمله رواياتى كه وى نقل كرده، حديثى است كه از ابراهيم خارقى از ابوبصير از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه گفت: به حضرت عرض كردم: امام باقر عليه السّلام می فرمود: آل محمد را دو غيبت است: يكى طولانى و ديگرى كوتاه. حضرت صادق فرمود: «آرى اى ابو بصير! يكى از ديگرى طولانى تر است، چون غيبت طولانى شروع شود ديگر كسى او را نمى بيند تا اينكه اولاد فلانى بخلافت رسد و حلقه جمعيت شيعه تنگ شود و سفيانى ظاهر گردد و بلا شدت يابد و مرگ و قتل مردم را فرا گيرد، و از ترس كشته شدن بخانه خدا و حرم پيغمبر پناه برند». سپس طبرسى مي گويد: نگاه كن كه چگونه اين دو غيبت بر حسب آنچه اخبار سابقه متضمن آن بود و از پدران و جد امام زمان رسيده مطابق درآمده است. غيبت كوتاه حضرت همان بود كه سفراى امام زمان وجود داشتند و ميان شيعيان معروف بودند و شيعه اماميه كه معتقد به امامت امام حسن عسكرى عليه السّلام بودند در باره آنها اختلاف نظر ندارند... .[۱۱]
حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) با قطع نظر از زمينه سازى هايى كه امامان قبل براى تثبيت مسئله ولادت و امامت و غيبت او داشتند، خود نيز در اين مسئله دخالت كرده و از راه هاى مختلف در صدد اثبات ولادت و امامت خود برآمدند. اينك به برخى از اين راه ها اشاره مى كنيم:
حضرت مهدی زمینه ملاقات بزرگان شيعه با خودشان را فراهم کردند.
در مواقع ضرورى اقدام به انجام كرامت و معجزه مى نمود. اين معجزات بعضاً توسط سفرا و در برخى موارد نيز توسط خود حضرت انجام مى گرفت.
آن حضرت شخصاً در صدد پاسخ به سؤال هاى مختلف مردم بر مى آمد تا اعتقاد و يقينشان نسبت به او بيشتر گردد.
خط خاص حضرت نيز از جمله قرائن و دلايلى بود كه مى توانست بر وجود امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) دلالت كند؛ زيرا اين خط در زمان پدرش امام حسن عسكرى(عليه السلام) بين مردم مأنوس بوده است و لذا از جمله راه هايى بود كه با رسيدن توقيعات از ناحيه مقدسه، شيعيان به وجود امام زمانِ خود يقين و اطمينان پيدا مى نمودند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
غیبت امام زمان
سال ۲۶۰ هجری که امام عسکری علیهالسلام به شهادت رسید، هم سال آغاز امامت حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف است و هم سال آغاز غیبت آن حضرت.[۱۲]
علامه طباطبائی در این خصوص می گوید: تا سال ۲۶۰ هجرى که پدر بزرگوارش شهید شد، تحت کفالت و تربیت پدر مى زیست و از مردم پنهان و پوشیده بود و جز عده اى از خواص شیعه کسى به شرف ملاقات وى نائل نمى شد. و پس از شهادت امام یازدهم که امامت در آن حضرت مستقر شد، به امر خدا غیبت اختیار کرد و جز با نواب خاص خود به کسى ظاهر نمى شد، جز در موارد استثنائى.[۱۳]
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، چهار نایب خاص داشته اند که به ترتیب عبارتند از: عثمان بن سعید؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح نوبختی؛ علی بن محمد سمری.[۱۴]
آن حضرت چند روز قبل از مرگ على بن محمد سمرى (در سال ۳۲۹ ه.ق)، به او اعلام نمودند که تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت و پس از آن باب نیابت خاصه بسته و غیبت کبرى واقع خواهد شد و تا روزى که خدا در ظهور آن حضرت اذن دهد، غیبت دوام خواهد یافت.[۱۵]
انتظار ظهور
شیعیان در دوران غیبت در انتظار ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند. انتظار ظهور آن حضرت در روایت شیعه با عنوان انتظار فرج از بهترین اعمال خوانده شده است.[۱۶]
در کتاب مکیال المکارم آمده است: معنای انتظار عبارت است از یک حالت قلبی و روحی که از آماده شدن برای چیزی که در انتظارش هستی، برمیآید... پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آماده شدن هم بیشتر میشود. آیا نمیبینی که وقتی مسافری داشته باشی که منتظر آمدنش هستی، هر چه زمان آمدنش نزدیکتر شود، آمادگی تو هم برای این امر بیشتر میشود.[۱۷]
رسالت مهدی موعود(ع)
از دیدگاه اسلامی، مهدی موعود(ع) برای تحقق اهدافی در جامعه ظهور خواهد کرد که آن اهداف عبارتاند از:
تحقق توحید حقیقی: از نگاه کلی، چنانکه امامخمینی نیزخاطرنشان کرده است، منجی موعود برای تحقق توحید حقیقی ظهور خواهد کرد. از کعبه ندا سر میدهد و بشریت را به توحید دعوت میکند.[۵۸] در بعضی روایات و دعاها ظهور مهدی(ع( زمانی خواهد بود که به تعالیم اسلام عمل نشده و از اسلام و قرآن تنها نامشان باقی مانده است. در این روایات از آن حضرت با عنوان مجدِّد دین و شریعت یادشده است.[۵۹] از نظر امامخمینی، حضرت مهدی(ع) مقاصد انبیا(ع) و اهداف حضرت رسول اکرم(ص) را اجرا میکند و قوه اجرای اسلام است و ادامهدهنده شریعت پیامبر اکرم(ص( است و این چنین نیست که شریعت را تمام کند، بلکه همان احکام اسلام را که اجرا نمیشود، اجرا خواهد کرد[۶۰] و احکام و اصولی را بیان میکند؛ احکام و اصولی غیر از آنچه اکنون با اجتهادهای ظنی حاصل میشود.[۶۱]
تکمیل نفوس و عقول: در اعتقاد به مهدویت، بنای توسعه بر اساس عقل، علم و تکامل نفس استوار است. از این جهت، چنانکه در روایات آمده است در عصر ظهور، تحول عظیمی ایجاد میشود و فساد از میان میرود و توحید و عدل گسترش مییابد. رشد کامل عقلی و عملی نیز سراسر زندگی انسانها را فرا میگیرد.[۶۲] امامخمینی نیز گفته است حضرت با ظهور خود، انحرافها در نفوس، اخلاق، اعمال و عقاید اشخاص را به مرتبه اعتدال و صراط مستقیم برمیگرداند.[۶۳]
تشکیل حکومت صالحان و تقویت برادری: قرآن کریم وعده داده است مستضعفان، وارثان زمین خواهند بود[۶۴] و در بعضی روایات از این آیه به ظهور حکومت مهدی(ع) یادشده است.[۶۵] به اعتقاد امامخمینی یکی از ویژگیهای منجی، تحقق حکومتی است که در آن، مستضعفان وارثان زمین باشند[۶۶] و تمام احکام اسلام در آن اجرا شود؛ امری که در زمان پیامبر اکرم(ص) نیز رخ نداده و پیامبر(ص) در اجرای بعضی احکام تقیه میکرد. هرچند آن حضرت همه احکام را بیان کرد و در رساندن آنها هیچ کوتاهیای نکرد، اما فهمیدن و عملکردن به همه آنها، امری نبود که از عهده کسی برآید[۶۷] ایشان معتقد است یکی از اهداف مهدی موعود(ع)، ایجاد جامعهای است که در میان افراد آن، آیین برادری حکمفرماست و اختلافی در میان نیست.[۶۸]
رفع ظلم و گسترش عدل: یکی از اهداف اصلی منجی آخرالزمان، نجاتدادن مردم از ظلم و جور و گسترش عدل و قسط در عالم است؛[۶۹] تا آنجاکه بنابر بعضی روایات با ظهور حضرت مهدی(ع) فقر از جامعه برطرف خواهد شد و فقیری یافت نمیشود تا به او زکات داده شود و همچنین آسمان نعمت باران را فروگذار نمیکند و همه جا سرسبز خواهد بود.[۷۰] به اعتقاد امامخمینی، خداوند مهدی موعود(ع) را برای بشر ذخیره کرده است تا عدالت را در همه ابعاد انسانی اعم از امور مادی و رفاه اجتماعی و در اخلاق و عقاید اجرا کند،[۷۱] اختلافات را از میان ببرد و کسی کوچکترین ظلمی به دیگران نکند.[۷۲] نیز امام عصر(ع) یگانه دادگستر ابدی است که انسانها را از قیود ظلم و ستم و استکبار رهایی میبخشد[۷۳] و برپاکننده عدالتی است که بعثت انبیا(ع) برای تحقق آن بوده است.[۷۴]
امامخمینی خاطرنشان کرده است اگرچه انبیای الهی گامهای بلندی در تحقق قسط و عدل در جامعه برداشتند، اما آنچه آنان نتوانستند بهطور کامل در جامعه اجرا کنند که همان گسترش عدالت در تمام عالم است، به دست امام عصر(ع) محقق خواهد شد و این عدالت موعود، در تمام ابعاد انسانیت است؛[۷۵] چنانکه ازجمله اهداف پیامبر اسلام(ص) ایجاد عدالت اجتماعی، تحول انسانها و آشناکردن مردم با معارف و حقایق اسلام بوده است؛ ولی در آن زمان اوضاع جامعه به گونهای بود که نتوانست همه این امور را اجرا کند؛[۷۶] همچنین قیام سیدالشهدا(ع) نیز برای رفع ظلم و برقراری عدالت و اجرای احکام اسلام در جامعه بوده است؛[۷۷] البته برقراری عدالت اجتماعی به دست امام عصر(ع) در عالم به معنای صالحشدن همه افراد نیست، بلکه در آن جامعه نیز افراد ناصالح وجود خواهند داشت؛ اما نمیتوانند کارهای خلاف انجام دهند.[۷۸]
غیبت امام زمان(ع) و انتظار فرج
حضرت مهدی(ع) پس از مدت پنج سال از ولادت، از دیدهها غایب شد و غیبت ایشان در دو مرحله بوده است: غیبت صغری که ۶۹ تا هفتاد سال به درازا کشید و در سال ۳۲۹ق به پایان رسید. آن حضرت در غیبت صغرا به واسطه چهار نفر نائب خاص خود یعنی عثمانبنسعید عمری، محمدبنعثمان عَمری، حسینبنروح و علیبنمحمد سمری، با مردم در ارتباط بود؛ اما پس از غیبت صغرا، اینگونه ارتباط نیز قطع شد که تاکنون ادامه یافته و به غیبت کبرا معروف است.[۷۹] در روایات شیعه از غیبت مهدی(ع)، به غیبت آفتاب تعبیر شده[۸۰] و حکمتهایی برای آن ذکر شده است، مانند آزمودن در ثبات قدم و استواری منتظران،[۸۱] سازش و بیعتنکردن با طاغوت[۸۲] و تأدیب انسانها به جهت ظلم و ستم آنان.[۸۳] برخی از اندیشمندان اسلامی نیز فلسفه غیبت آن حضرت را نبود امکان تدبیر امور مردم در دولتهای باطل،[۸۴] ترس از قتل حجت خداوند[۸۵] تقیه[۸۶] و جلوگیری ظالمان از رسیدن امام به اهداف الهی[۸۷] دانسته اند.
امامخمینی با مطرحکردن نیابت خاصه چهار تن از بزرگان شیعه در زمان غیبت صغری و نیابت عامه فقها در زمان غیبت کبرای امام زمان(ع)[۸۸] به استدلال نقلی و عقلی بر نیابت عامه فقها در امور مهمی همانند حکومت و قضاوت پرداخته[۸۹] و معتقد است فقها از طرف امام(ع)، حجت بر مردماند و تمامی امور مسلمانان به آنان واگذار شده و تخلف از آن موجب احتجاج حقتعالی در برابر شخص متخلف خواهد شد.[۹۰]
از سوی دیگر، آرزوی تحقق ظهور امام عصر(ع) در روایات، انتظار فرج نامیده شده و به آن فراخوانده شده است. رسول خدا(ص) بهترین عمل امت در زمان غیبتِ حضرت مهدی(ع) را انتظار فرج از جانب خدای تعالی دانسته[۹۱] و در روایات دیگر انتظار فرج برترین عبادت[۹۲] و در فضیلت مانند شهادت در راه خدا[۹۳] بهشمار رفته است. بعضی بر این اعتقادند که انتظار فرج از یک اصل کلی اسلامی و قرآنی استفاده میشود و آن حرمت یأس از روح و رحمت الهی است.[۹۴] انتظار فرج که لازمه آن دوستداشتن منتظَر است، سبب میشود شخص نه تنها در اصلاح نفس خود و کسب اخلاق نیکو و رفع رذیلتها بکوشد، بلکه در اصلاح اجتماع نیز سعی کند و به ناهنجاریهای اجتماعی بیتوجه نباشد.[۹۵] انتظار فرج بهطور کلی، به دو دسته تقسیم میشود: انتظار صحیح و سازنده و انتظار نادرست. انتظار صحیح انتظاری است که سازنده، نگهدارنده، امیدبخش و نیروآفرین است و انتظار باطل و ویرانگر، اسارتبخش و نوعی اباحیگری محسوب میشود.[۹۶]
امامخمینی انتظار فرج را انتظار قدرت اسلام و کوشش برای تحقق این قدرت در عالم میداند[۹۷] و برداشت ایشان از انتظار، برآمده از شناخت مبارزه پیامبران ابراهیمی با ظلم و جور است که در هر حال با طاغوت مبارزه میکردند و پیروزی و شکست ظاهری نزد آنان مطرح نبود.[۹۸] ایشان به دو تفسیر از انتظار اشاره میکند که یکی صحیح، سازنده و پویا و دیگری غیر صحیح و باطل است. ایشان دربارهٔ انتظار حقیقی و منتظران واقعی و فرق آنان با مدعیان دروغینِ این مکتب، به افرادی اشاره میکند که هر کدام به نوعی دچار کجفهمی و انحراف از معارف و اهداف شیعی و اسلامی شدهاند.[۹۹]
در اندیشه امامخمینی تفسیر انتظار به گونه ای است که با روح و حقیقت اسلام سازگار است؛ زیرا انتظار ظهور، که آموزه ای دینی و مذهبی است باید به گونهای مطرح شود که روحیه تحرک و پویایی در جهت تکامل معنوی، احیای معارف و دستورهای آسمانی و نشر حقایق دینی و زمینه عمل به آموزه های مذهبی را در میان افراد جامعه بیشتر ایجاد کند و مردم را به سوی زندگی همراه با معنویت پیش ببرد. این بحث در اندیشههای ایشان، همانند بسیاری از حقایق دیگر اسلام، زنده، حیاتبخش و نویددهنده مطرح شده است.[۱۰۰] ایشان هر گونه برداشت از مفهوم انتظار را که موجب تخدیر و فریب مردم شود، بهشدت نقد و نکوهش کرده است.[۱۰۱]
در نگاه امام خمینی برداشتهای نادرستی از انتظار فرج صورت گرفته است؛ همانند اینکه برخی از مؤمنان، صِرف عمل به تکلیف خود و امر به معروف و نهی از منکر و نشستن و دعا برای انتظار فرج و بیتوجه بودن به مسائل مهم امت اسلامی را انتظار فرج میدانند و برخی معتقدند ترک امر به معروف و نهی از منکر به منظور اینکه عالم از گناه پر شود و موجب سریعترشدن فرج شود، وظیفه و تکلیف منتظر است و برخی بالاتر از این، دامنزدن به گناهان را با هدف پرشدن عالم از ظلم و جور که سبب میشود حضرت ظهور کند، تکلیف میدانند و عدهای دیگر معتقدند در زمان غیبت، تشکیل هر حکومتی برخلاف اسلام و باطل و خلاف انتظار فرج است و این امر باید به دست حضرت مهدی(ع) صورت بگیرد.[۱۰۲] ایشان ریشه این تفکرات و اعتقادات را برداشت غلط از برخی روایات میداند که تشکیل هر حکومتی را پیش از ظهور اماممهدی(ع)، طاغوت و در تضاد با انتظار فرج دانستهاند؛ در حالیکه چنین برداشتی از روایات نادرست است؛[۱۰۳] بلکه برخی افراد به بهانه دفاع از ولایت و آمادهسازی زمینه ظهور امام زمان(ع) به دفاع از حکومت طاغوت، مبارزه را حرام و در برابر فساد و فحشا در دوران پیش از انقلاب سکوت اختیار کرده بودند.[۱۰۴]
به اعتقاد امام خمینی از آنجاکه اجرای احکام پس از رسول اکرم(ص( و تا ابد ضروری است، تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرایی به ضرورت شرع و عقل، لازم است. ایشان معتقد است اظهار اینکه در دوران غیبت امام زمان(ع)، تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد، انکار ضرورت اجرای احکام اسلامی و جامعیت احکام و جاودانگی دین اسلام است و اینگونه نیست که پس از غیبت صغرا همهچیز رها شده باشد و در طول این مدت اجرای احکام و دفاع از مرزها و تمامیت ارضی وطن اسلامی بر زمین بماند؛ بنابراین تشکیل حکومت به منظور اجرای احکام، امری ضروری است[۱۰۵] و تشکیلندادن حکومت به معنای هرج و مرج در جامعه[۱۰۶] و تعطیلشدن حدود و اجرانشدن احکام کیفری اسلام[۱۰۷] است.
امام خمینی به واسطه همین دیدگاه دربارهٔ انتظار فرج، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، انتظار منفعلانه و بیتوجهبودن به مسائل پیش از ظهور در میان انجمن حجتیه را کجروی دانست و آن را نکوهش کرد. .ببینید: انجمن حجتیه
ایشان معتقد بود کسانی که افزایش گناه و معصیت را زمینه ظهور امام زمان(ع) میدانند یا حتی مردم را دعوت به گناه میکنند تا دنیا پر از جور و ظلم شود و آن حضرت ظهور کند، عدهای منحرف و سادهلوحاند.[۱۰۸] به اعتقاد ایشان مبارزه با ظلم و جور و فساد تکلیف شرعی برای همه انسانهاست که در هیچ دورانی قابل اسقاط نیست، بلکه ترک امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، خلاف قرآن است.[۱۰۹] ایشان نفی تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت را که افرادی جاهل آن را ترویج میکنند، سیاست قدرتهای استعماری میدانست که قصد دارند ثروتهای کشورهای اسلامی را به غارت ببرند و خود، حکومت این کشورها را به دست بگیرند.[۱۱۰] ایشان روایتی که داشتن سلاح در حال انتظار را برای مؤمن از امور مستحب شمرده،[۱۱۱] به معنای آمادهبودن شخص منتظر و مقابله با ظلم و جور میداند و معتقد است این از شاخه های امر به معروف و نهی از منکر است.[۱۱۲]
ویژگیهای منتظران
در روایات ویژگیهایی برای منتظران در دوران غیبت بیان شده است، ازجمله: معرفت به امام زمان(ع)؛[۱۱۳] آمادگی، پویایی و تلاش برای جهاد و شهادت؛[۱۱۴] پایداری در محبت اهل بیت(ع)؛[۱۱۵] تخلّق به کرامتهای اخلاقی و ترک تعلق به مظاهر دنیای مذموم؛[۱۱۶] دستگیری از ضعیفان و فقیران؛[۱۱۷] صبر بر سختیهای دوران غیبت؛[۱۱۸] دعا برای فرج[۱۱۹]
امام خمینی نیز در سخنان خود به برخی وظایف منتظران اشاره کرده است؛ مانند خدامحوری در همه امور و ناظردانستن حقتعالی در همه احوال و تخلفنکردن از دستورهای اسلام،[۱۲۰] زمینهسازی برای ظهور و مبارزه با ظلم، برقراری حکومت اسلامی و تقویت وحدت و پرهیز از تفرقه. ایشان همچنین بر ایجاد آمادگی و انتظار حقیقی و زمینه سازی برای ظهور حضرت مهدی(ع) در عصر غیبت که با عمل به تکلیف و مبارزه با فساد و بیعدالتیها حاصل میشود، تأکید کرده است[۱۲۱] و وظیفه فعلی و شرعی منتظران را اظهار ناخرسندی از وضع موجود[۱۲۲] و رژیمهای سیاسی مستبد زمان و لزوم اجرای احکام اسلامی به دست مسلمانان میداند و این مبارزه را نه تنها وظیفه مردم ایران، بلکه تکلیف تمام مسلمانان جهان میشمارد.[۱۲۳]
امام خمینی همچنین یکی از وظایف منتظران را تشکیل حکومت در زمان غیبت میداند و معتقد است اجرای احکام اسلامی و تشکیل حکومت در صورتی که شخص خاصی از ناحیه خداوند تعیین نشده باشد، به دست نایبان عام امام زمان(ع) و فقیه جامع شرایطی که دارای عدالت و علم به احکام و قوانین اسلامی است، صورت میگیرد.[۱۲۴] ایشان در این زمینه افزون بر دلیل عقلی بر ولایت فقیه جامع شرایط،[۱۲۵] به روایاتی نیز استدلال میکند.[۱۲۶] از اینرو ایشان وظیفه ایمانی عالمان مسلمان را فراهمسازی مقدمات ظهور آن حضرت با استقرار حکومتی دینی و وظیفه منتظران را نوعی وظیفه اصلاح گرایانه میشمارد[۱۲۷] و انقلاب اسلامی ایران را سرآغازی در گسترش این اعتقاد و جرقهای الهی و انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم معرفی کرده است.[۱۲۸] ایشان زندگی مسالمتآمیز همراه با صلح، برادری و برابری، اعتنانکردن به وسوسه فتنه انگیزان و اتحاد مسلمانان را از دیگر وظایف منتظران حقیقی امام زمان(ع) میشمارد.[۱۲۹] )ببینید: ولایت فقیه)
آثار اعتقاد به مهدویت
در روایات امید به آینده روشن و تلاش و پویایی،[۱۳۰] اصلاح نفس و اخلاق[۱۳۱] و شکوفاسازی اندیشهها[۱۳۲] از آثار و نتایج اعتقاد به اندیشه مهدویت شمرده شده است. اندیشمندان اسلامی نیز بر این باورند که اعتقاد به مهدی موعود(ع) که زنده و حاضر است، نشاطانگیز، محرک و امیدبخش است و همین امید است که در محیط ظلم و ستم، معتقدان به آن را پایدار و ثابت نگه میدارد و علت بقا و حیات اسلام همین عقیده است که از روح امامت و پیروی از آن نشئت میگیرد؛[۱۳۳] نیز این اعتقاد یک رابطه روحی و ارتباط درونی میان افراد و امام(ع) ایجاد میکند که سبب میشود افراد، قدرت بیشتری در برابر مصیبتها و محرومیتها داشته باشند؛ زیرا امام(ع) را در این دردها شریک خود میبینند.[۱۳۴]
امامخمینی نیز آثاری برای اعتقاد به مهدویت ذکر کرده است، ازجمله: تحرک و پویایی در جامعه؛ فراهم کردن مقدمات ظهور؛[۱۳۵] تسلیم نبودن در برابر قدرتهای استکباری؛[۱۳۶] باور به کمککردن آن حضرت به ضعیفان و بازماندگان؛[۱۳۷] پناه بردن به امام عصر(ع) در هنگام سختیها و دشواریها؛[۱۳۸] رعایت محضر اماممهدی(ع) و مواظبت در اعمال، با توجه به علم امام زمان(ع) به اعمال شیعیان و عرضهشدن اعمال آنان در هر هفته به ایشان.[۱۳۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مـطـالـبـی دربـاب مـهـدویـت
ادامه مطلب را ببينيد
در عصر حاضر، لقب «مَهدی» مختص امام دوازدهم است
در عصر حاضر، لقب «مَهدی» مختص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و تمامی روایاتی که پیرامون ظهور حضرت و با عناوین ««الْمَهْدِی مِنْ آلِ مُحَمَّد»» [۵] ،««الْقَائِمُ الْمَهْدِی»»[۶] ،««مَهْدِیُ هَذِهِ الْاُمَّه»»[۷] ،««مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ مَهْدِیُ الْاُمَّه»»[۸] ،««مَهْدِیُ اُمَّتِی»»[۹] ،««الْمَهْدِیَ»»[۱۰] ،««مَهْدِیَ»»[۱۱] صادر شدهاند، تصریح به امام دوازدهم (علیهالسّلام) دارند که به برخی از این روایات اشاره می گردد:
««وَ عَنْهُ عَنْ اَبِی مُحَمَّدٍ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اِسْمَاعِیلَ الْحَسَنِیِّ عَنْ اَبِی مُحَمَّدٍ (علیهالسّلام) ) قَالَ: لَمَّا وَهَبَ لِی رَبِّی مَهْدِیَ هَذِهِ الْاُمَّه اَرْسَلَ مَلَکَیْنِ فَحَمَلَاهُ اِلَی سُرَادِقِ الْعَرْشِ حَتَّی وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً بِعَبْدِیَ الْمُخْتَارِ لِنُصْرَه دِینِی وَ اِظْهَارِ اَمْرِی وَ مَهْدِیِ خَلْقِی...».» امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرمود: هنگامی که خداوند مهدی این امت را بر من بخشید، دو فرشته از جانب آسمان فرستاد تا وی را عرش بردند. خداوند فرمود: مرحبا به بنده من. کسی که اختیاردار نصرت و یاری از دین من بوده و امر مرا آشکار میکند و هدایت کننده خلق من است.[۱۲]
««وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ اَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) قَالَ: اِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِی اَدْیَانِکُمْ... قُلْتُ: یَا سَیِّدِی مَنِ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ... قَالَ اَنَا السَّابِعُ، وَ ابْنِی عَلِیٌّ الرِّضَا الثَّامِنُ، وَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ التَّاسِعُ، وَ ابْنُهُ عَلِیٌّ الْعَاشِرُ، وَ ابْنُهُ الْحَسَنُ حَادِیَ عَشَرَ، وَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ سَمِیُّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ وَ کُنْیَتُهُ الْمَهْدِیُ الْخَامِسُ بَعْدَ السَّابِعِ».» امام کاظم (علیهالسّلام) فرمود: زمانی که پنجمین از فرزندان هفتمین نباشد، خدا را خدا را که مراقب دین خود باشید. راوی پرسید؛ ای آقای من. پنجمین از هفتمین کیست؟ فرمود: من هفتمین هستم و فرزندم رضا هشتمین و فرزندش محمد نهمین و فرزندش علی دهمین و فرزندش حسن یازدهمین است و فرزندش محمد که جدش رسول خدا به این نام نامیده و کنیه اش مهدی است. که میشود پنجمین از هفتمین.[۱۳]
««بِسنده عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: الْاَئِمَّه بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَه مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ وَ التَّاسِعُ مَهْدِیُّهُمْ».» پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: امامان بعد از من دوازده هستند که نه امام از فرزندان حسین (علیهالسّلام) بوده و نهمین آنان مهدی آنها است.[۱۴]
««حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ حَسَنِ بْنِ مَنْدَه بسنده عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) یَا حُسَیْنُ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِکَ تِسْعَه مِنَ الْاَئِمَّه مِنْهُمْ مَهْدِیُ هَذِهِ الْاُمَّه فَاِذَا اسْتُشْهِدَ اَبُوکَ فَالْحَسَنُ بَعْدَهُ فَاِذَا سُمَّ الْحَسَنُ فَاَنْتَ فَاِذَا اسْتُشْهِدْتَ فَعَلِیٌّ ابْنُکَ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَمُحَمَّدٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَجَعْفَرٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی جَعْفَرٌ فَمُوسَی ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُوسَی فَعَلِیٌّ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَمُحَمَّدٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَعَلِیٌّ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَالْحَسَنُ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی الْحَسَنُ فَالْحُجَّه بَعْدَ الْحَسَنِ یَمْلَاُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً».» پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: ای حسین! نه امام از فرزندان تو به وجود میآیند. یکی از آنان مهدی این امت است. پس زمانی که پدرت شهید شد، حسن (علیهالسّلام) بعد از ایشان و زمانی که حسن مسموم شد تو و زمانی که تو شهید شدی پسرت علی و زمانی که علی رفت پس محمد و زمانی که محمد رفت پس فرزندش جعفر و زمانی که جعفر رفت فرزندش موسی و زمانی که موسی رفت فرزندش علی و زمانی که علی رفت فرزندش محمد و زمانی که محمد رفت فرزندش علی زمانی که علی رفت فرزندش حسن و زمانی که حسن رفت پس فرزندش حجت بعد از حسن است که زمین را از عدل و داد پر میکند همان طور که از ظلم و جور پر شده است.[۱۵]
انحصار قائمیت در حضرت مهدی
قائمیت، به معنای اعتقاد به مصلحی جهانی است که در آخرالزمان قیام میکند و با قدرت، دنیا را به عدل و داد سوق میدهد. این مصلح و قائم بنابر اعتقاد شیعیان کسی نیست جز شخص امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن (عجّلاللهفرجهالشریف). . احمد الحسن بصری که یکی از مدعیان دروغین وصایت و نیابت است به زعم باطل خود، «قائمیت» را از امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) سلب کرده و خود را مهدی اول و قائم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند. این در حالی است که بر اساس روایات مساله قائمیت، امری تعیّن یافته در شخص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و حتی کسانی را که پیش از قیام امام دوازدهم (علیهالسّلام) پرچم قائمیت برافراشته و با ادعای قائمیت از مردم بیعت میگیرند را محکوم و گمراه معرفی کردهاند. بنابراین کسانی که بخواهند به نام قائم یا به عنوان نیابت از قائم آل محمد (علیهالسّلام) از دیگران بیعت گرفته و پرچم حکومت امام را برافرازند، یقیناً در انحراف بوده و بیعت با آنان حرام خواهد بود. بنابراین افرادی همچون احمد بصری حق بیعت گرفتن نداشته و ادعای او در اثبات قائمیت برای خود، کذب و دروغی بیش نیست. از طرف دیگر او با استناد به روایت ««یَقُومُ الْقَائِمُ بِاَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ»» قائم را دارای مقام شارعیّت دانسته و لذا چون خود را دارای مقام قائمیت میداند، شارعیت را شأن خودش میداند. ین در حالی است که احمد بصری، از یک طرف مدعی وصایت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده و از طرف دیگر ادعای شارعیت کرده است. در حالی که این دو ادعا در نهایت تعارض بوده و با یکدیگر ناسازگار میباشند.
مساله قائمیت، امری تعیّن یافته در شخص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و حتی کسانی را که پیش از قیام امام دوازدهم (علیهالسّلام) پرچم قائمیت برافراشته و با ادعای قائمیت از مردم بیعت میگیرند را محکوم و گمراه معرفی کردهاند. چنانچه در روایاتی از امام صادق (علیهالسّلام) آمده است:«« کُلُّ رَایَه تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».» هر پرچمی که قبل از قیام قائم (علیهالسّلام) برافراشته شود، پس صاحب آن پرچم طاغوت بوده و غیر از خدا را پرستش میکند.[۲]
همچنین فرموده است: ««یَا مُفَضَّلُ کُلُ بَیْعَه قَبْلَ ظُهُورِ الْقَائِمِ (علیهالسّلام) فَبَیْعَه کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ خَدِیعَه ، لَعَنَ اللَّهُ الْمُبَایِعَ لَهَا وَ الْمُبَایَعَ لَهُ».» ای مفضل! هر بیعتی قبل از ظهور قائم (علیهالسّلام) بیعت با کفر و نفاق و نیرنگ است. خدا بیعت کننده و بیعت گیرنده را لعنت کند.[۳]
این دو روایت، اشاره صریح به شخصی بودن قائمیت داشته و قبل از ظهور و قیام قائم آل محمد (علیهالسّلام) هیچ فردی نمیتواند ادعای قائمیت کرده و خود را قائم بنامد. لذا کسانی که بخواهند به نام، یا به عنوان یا به نیابت از قائم آل محمد (علیهالسّلام) از دیگران بیعت گرفته و پرچم حکومت امام را برافرازند، یقیناً در انحراف بوده و بیعت با آنان حرام خواهد بود. بنابراین افرادی همچون احمد بصری که خود را مُمهّد ظهور معرفی کرده و ادعای سفارت از جانب ایشان را دارد، حق بیعت گرفتن نداشته و تشکیل «سرایاالقائم» و برافراشتن پرچم «البیعه لله» جایز نمی باشد.
گذشته از همه این موارد، روایات صادره از معصومین (علیهمالسّلام) قائم آل محمد )علیه السّلام) را مشخص کرده و بدین وسیله قائمیت را از تمامی مدعیان دروغین سلب کردهاند. چنانچه در روایتی از ابو حمزه ثمالی آمده است: ««عَنْ اَبِی حَمْزَه ثَابِتِ بْنِ دِینَارٍ الثُّمَالِیِّ قَالَ: سَاَلْتُ اَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیهالسّلام). .. یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَلَسْتُمْ کُلُّکُمْ قَائِمِینَ بِالْحَقِّ قَالَ بَلَی قُلْتُ فَلِمَ سُمِّیَ الْقَائِمُ قَائِماً قَالَ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ (علیهالسّلام) ضَجَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَه اِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا اِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا اَ تَغْفَلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ فَاَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْهِمْ قَرُّوا مَلَائِکَتِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَاَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْاَئِمَّه مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) لِلْمَلَائِکَه فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَه بِذَلِکَ فَاِذَا اَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمُ اَنْتَقِمُ مِنْهُمْ».» از امام محمد باقر (علیهالسّلام) پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلی. عرض کردم: پس چرا فقط قائم (علیهالسّلام) قائم نامیده شده است؟ حضرت فرمود: هنگامی که جدم حسین بن علی (علیهالسّلام) به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند: پروردگارا! آیا کسی را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وا میگذاری؟ خداوند متعال به آنها وحی فرستاد: آرام گیرید! به عزت و جلالم سوگند از آنها انتقام خواهد کشید، هر چند بعد از گذشت زمانی باشد! آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسین (علیهالسّلام) را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند. یکی از آنها در حال قیام نماز میخواند. حق تعالی فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت.[۴] [۵]
همچنین در روایتی از امام جواد (علیهالسّلام) که امامان پس از خود را برای صَقْر بن اَبی دُلَف شمارش میکرد آمده است:«« الْاِمَامُ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ اَمْرُهُ اَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ الْاِمَامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ اَمْرُهُ اَمْرُ اَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ اَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَه اَبِیهِ ثُمَّ سَکَتَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْاِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَکَی (علیهالسّلام) بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ اِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ».» امام بعد از من پسرم علی است که امرش امر من و سخنش سخن من و طاعتش طاعت من است و امام بعد از او فرزندش حسن است که امرش امر او و سخنش سخن او و طاعتش طاعت اوست. سپس ساکت شد. پرسیدم ای فرزند رسول خدا پس امام بعد از حسن کیست؟ پس امام گریه شدیدی کرده و فرمود: همانا بعد از حسن فرزندش قائم به حق بوده و مورد انتظار قرار می گیرد.[۶]
ضمن اینکه بر اساس روایات معصومین (علیهمالسّلام) لزوماً قائم (علیهالسّلام) فرزند بلافصل امام است و این سخن نقض کننده ادعای قائمیت احمد بصری میباشد. زیرا احمد بصری مدعی فرزندی با واسطه حضرت بوده و تاکنون پدران خود (اسماعیل، صالح، حسین، سلمان) را امام ندانسته است. به عنوان نمونه؛ ««عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ اَبِی الْعَلَاءِ، عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ تَکُونُ الْاَرْضُ بِغَیْرِ اِمَامٍ... قَالَ قُلْتُ الْقَائِمُ اِمَامٌ قَالَ نَعَمْ اِمَامُ بْنُ اِمَامٍ... ».» حسین ابن ابی علاء از امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: آیا ممکن است زمین بدون امام باشد؟ فرمود: نه! تا اینکه پرسید: آیا قائم هم امام است؟ فرمود: بله. او امام و فرزند امام است. همچنین در جایی دیگر به حرث بن مغیره میفرماید: ««الْقَائِمُ اِمَامٌ ابْنُ اِمَامٍ»»؛ قائم امام و فرزند امام است.[۷] [۸]
طول عمر امام مهدی(ع(
برخی از مخالفان گمان کرده اند عادتاً ممکن نیست شخصی طول عمری این چنینی داشته باشد و ضعف و سستی نیز در او راه پیدا نکند.[۱۴۴] عالمانی همچون شیخ صدوق[۱۴۵] شیخ مفید،[۱۴۶] شیخ طوسی،[۱۴۷] فضلبنحسن طبرسی،[۱۴۸] محمدباقر مجلسی[۱۴۹] و فیض کاشانی[۱۵۰] به این مسئله پرداخته و از راههای مختلفی به بعید شمردن آن پاسخ داده اند، ازجمله: امکان این امر و قدرت الهی بر انجام آن[۱۵۱] تجربه تاریخی در این امر و افرادی که دارای عمر طولانی بودهاند مانند حضرت نوح(ع( و خضر(ع)؛[۱۵۲] اخباری که بر طول عمر آن حضرت(ع) و نزول حضرت عیسی(ع) نقل شده است.[۱۵۳]
امام خمینی نیز طول عمر اماممهدی(ع) را به قدرت اراده الهی میداند که در شخصی که چنین قابلیت و استعدادی برای اجرای عدالت تام و کامل در جهان دارد، محقق شده است.[۱۵۴] ایشان با این تحلیل که هیچ یک از افراد بشر نتوانسته اند عدالت را به طور کامل پیاده کنند یا موفق به این امر مهم نشده اند، معتقد است اگر اماممهدی(ع) مثل دیگر اولیای الهی عمر کوتاهی میداشت، کسی نبود که عدالت را به معنای تام و کامل اجرا کند؛ بنابراین آن حضرت(ع) امامی است که برای چنین امر مهمی ذخیره شده است.[۱۵۵]
بیتحرکی و خمودگی در جامعه: برخی اعتقاد به مهدویت را سبب رکود جامعه و سکون آن در برابر ظلم ظالمان میدانند؛ تفکری که ریشه در افکار یهودیت و مسیحیت دارد و برگرفته از آنهاست؛[۱۵۶] زیرا افراد جامعه مبارزه با ظلم را سبب تأخیر ظهور میدانند؛ با این گمان که بنابر روایات، زمان ظهور هنگامی است که زمین پر از ظلم و جور شده باشد. این گمان سبب میشود مردم با امید به ظهورِ کسی که ظلم و ستم را برطرف میکند، خود اقدامی نکنند.[۱۵۷] امامخمینی با ردّ این اشکال تأکید میکند این امید و انتظار به همراه فراهمآوردن زمینه و مقدمات ظهور و آمادگی خود و جامعه برای ظهور است[۱۵۸] و دیدگاه واقعی اسلام که مطابق آموزههای رسول مکرم اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است، مسلمانان را به مخالفت با فساد و ظلم در جامعه دعوت میکند.[۱۵۹]
ناکامی قیامهای پیش از ظهور: برخی با استناد به روایاتی که هر قیامی را پیش از ظهور باطل میشمارد،[۱۶۰] بر این اعتقادند که هر قیام و حکومتی پیش از ظهور آن حضرت محکوم به شکست و باطل است و چنین قیامهایی سبب ریختن خونهای افراد بیگناه میشود.[۱۶۱] به اعتقاد امامخمینی باطلدانستن هر حکومتی در زمان غیبت، نتیجه گمان عدهای است که فریفته ظاهر روایاتی شدهاند که هر پرچمی را پیش از ظهور حضرت(ع) باطل میدانند؛[۱۶۲] در حالیکه مراد از این روایات این است که هر قیامی که با عنوان مهدویت و با اسم مهدی(ع) برپا شود، باطل است؛ اما این به معنای تشکیلندادن حکومت اسلامی در زمان غیبت نیست، بلکه کوتاهی و سستی در آن خلاف قرآن است[۱۶۳] و اگر چنین روایاتی نیز باشد، خلاف ضرورت اسلام و قرآناند و لازمه آن این است که در زمان غیبت، تکلیف مسلمانان در رفع فساد و نهی از منکر ساقط شده باشد و باید چنین روایاتی را کنار گذاشت.[۱۶۴]
طول عمر از نظر امکان عقلی
از نظر عقل و قواعد عقلی نیز، طولانی شدن عمر شخصی حتی تا هزاران سال هیچ محذوری نداشته و محال نیست. این امری است که همه عقلاء آن را تصدیق خواهند کرد؛ زیرا هیچ دلیلی بر محال بودن وجود ندارد.
طول عمر از نظر امکان علمی
منظور از امکان علمی، این نیست که بشر امروز میتواند امکان عمر طولانی، حتی تا هزاران سال را ثابت کند؛ بلکه مقصود عدم محال بودن آن است.
طول عمر از نظر امکان عملی
روشن است که بهترین دلیل برای اثبات امکان چیزی، وقوع و سابقه آن است، اگر در گذشته ولو یکبار چنین اتفاقی افتاده باشد، اصل امکان آن چیز ثابت میشود و ممکن است که در آینده نیز اتفاق بیفتد.
نصر بن دهمان ، شارخ نوه حضرت یعقوب ، حامل بن حارثه ، زهیر بن جناب بن هبل ، معدی کرب حمیری ، عمرو بن ربیعه ، فرعون زمان موسی ، مستوغر بن ربیعه ، عمرو بن حممة ، دوید بن زید ، معمرین از ۵۰۰ تا هزار سال ، نصر بن دهمان ، شارخ نوه حضرت یعقوب ، حامل بن حارثه ، زهیر بن جناب بن هبل ، معدی کرب حمیری ، عمرو بن ربیعه ، فرعون زمان موسی ، مستوغر بن ربیعه ، عمرو بن حممة ، دوید بن زید ، معمرین از ۵۰۰ تا هزار سال ، سام بن نوح ، تیمالله بن ثعلبه ، لقمان بن عادیا ، طول عمر لقمان ، قس بن ساعده ، هبل بن عبدالله ، سطیح الکاهن ، شیث بن آدم ، انوش بن شیث ، قینان بن انوش ، مهلائیل و یرد بن مهلائیل ، متوشلخ بن اخنوخ ، لمک بن متوشلخ ، معمرین فراتر از هزار سال ، حضرت آدم ، قول اول عمر هزار سال ، تکمیل هزار سال برای آدم ، حضرت حواء ، حضرت نوح بن لمک ، حضرت عیسی ، نزول عیسی در زمان ظهور مهدی ، حضرت خضر ، لقمان بن باعورا ، عوج بن عناق ، ذوالقرنین ، افراد معمر در امت اسلام ، عدی بن واع ، ربیع بن ضبیع ، عبدالمسیح بن عمرو بن قیس ، سلمان فارسی ، ابوالطفیل کنانی ، ابوجعفر سجزی ، غانمة بنت غانم ، دجال از عصر پیامبر تا زمان ظهور ، تصریحات دانشمندان اهلسنت بر عمر طولانی حضرت مهدی
انقلاب اسلامی ایران با الهامگرفتن از آموزههای شیعی و اعتقاد به مهدویت ایجاد شد و امامخمینی نیز با اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلامی[۱۷۱] و اعتقاد به آموزههای پویای مهدویت و انتظار که همان سکوتنکردن در مقابل فساد و ظلم در جامعه و مبارزه با مظاهر ظلم و جور است،[۱۷۲] رهبری انقلاب را به دست گرفت و رژیم استبدادی پهلوی را ساقط کرد و انقلاب را به ثمر نشاند. ایشان در طول انقلاب نیز با گروههایی مانند انجمن حجتیه که به نام گسترش مهدویت به مقابله با انقلاب اسلامی میپرداختند و هر گونه مبارزه با رژیم را نادرست میدانستند و سبب تأخیر ظهور میشمردند، مقابله میکرد و خطر این تفکرات را برای مردم گوشزد میکرد.[۱۷۳] )ببینید: انجمن حجتیه)
امامخمینی با تأکید بر نقش امدادهای غیبی و عنایتهای امام عصر(ع) در پیروزی انقلاب اسلامی،[۱۷۴] کشور ایران را متعلق به بقیة الله الاعظم(ع) میخواند[۱۷۵] و بقای آن را به دعاهای خاص آن حضرت میدانست.[۱۷۶] ایشان انقلاب اسلامی ایران را زمینهساز ظهور مهدی موعود(ع) و تشکیل حکومت عدل جهانی میشمرد و معتقد بود باید با اجرای احکام اسلامی در عصر غیبت، زمینه را برای ظهور اماممهدی(ع) فراهم آورد.[۱۷۷] ایشان در طول دوران مبارزه خود و تشکیل حکومت اسلامی، هدف خود را به از میانبردن استبداد داخلی محدود نکرد و معتقد بود باید این حرکت و انقلاب، به کشورهای دیگر نیز سرایت کند و صادر شود.[۱۷۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
وظیفه ما در زمان غیبت مانند وظیفه در زمان حضور امام معصوم (علیهالسلام) است. گرچه آن حضرت از نظر ما غایب است، اما به ما اشراف و آگاهی دارد و بر اعمال و رفتار ما ناظر است. بنابراین تمام وظایفی که قرآن مجید و پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) برای یک فرد مسلمان تعیین و بیان فرمودهاند در زمان غیبت نیز متوجه ماست که همه این وظایف را میتوان در یک جمله خلاصه کرد و گفت بزرگترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت انتظار فرج ("عن أمیر المؤمنین (عليهمالسلام) قال، قال: رسول الله (ص) أفضل العبادة انتظار الفرج)[۱]
و ظهور دولت جهانی حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است؛ اما با عنایت به اینکه انتظار فرج یک شعار نیست، بلکه یک فرهنگ است و مجموعهای از وظایف و تکالیف است که باید عملی شود تا یک فرد، منتظر حقیقی مولا و امام خود باشد. ما در این جا به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
شناخت کامل دین
معرفت و شناخت کامل دین؛ یعنی در بخش عقاید، اخلاق، احکام و وظایف، منتظر باید تفکر اسلامی خویش را سامان داده، وضعیت روحی و ایمان درونی خود را تقویت کند.
مطالعه برای شناخت بیشتر
مطالعه در جهت معرفت و شناخت هرچه بیشتر امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) .
پیروی از قرآن و اهل بیت
پیروی کامل از قرآن و فرهنگ اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان نزدیکترین افراد به پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) و آگاهترین افراد از حقایق دین.
اطاعت از نایبان برحق امام زمان
اطاعت از نایبان بر حق امام زمان (مراجع معظم تقلید به ویژه ولی فقیه( و همراه و همگام با آنان و زمینه ظهور را فراهم کردن.
امیدواری بر قیام و انقلاب حضرت
امیدواری بر قیام و انقلاب آن حضرت و امید دادن به دیگران و زنده نگه داشتن امید به گشایش همه امور.
رعایت تقوا
رعایت تقوا، خود را در محضر خدا دانستن، ترک گناه و خشکانیدن زمینه گناه در جامعه.
توجه قلبی امام عصر در شبانه روز
توجه قلبی امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف( در شبانه روز و او را مطلع از اعمال خود دانستن و اسوه قرار دادن امام.
ارتباط با امام
ارتباط با امام (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) از راه دعا به ویژه دعاهای زیبایی؛ مانند دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای فرج و... که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است.
صبر و مبارزه در برابر دشمن
صبر کردن در برابر آزار و تکذیب و سایر محنتها و سفارش به حق و صبر و مبارزه همه جانبه در برابر دشمن.
ایجاد محبت امام عصر در دل دیگران
ایجاد محبت امام عصر (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) در دل دیگران در میان مردم با ذکر احادیث، کرامات، مناقب و فضایل واقعی و معتبر ایشان و عنایت او به مردم به عنوان امام مهربان و دلسوز.
محبت به امام
دلبستگی و محبت به امام (علیهالسلام) و اظهار اشتیاق به نزدیک شدن به آن حضرت با مداومت در انجام امور خیر و ثواب، مخصوصاً به نیابت از ایشان؛ نظیر بناهای عام المنفعه، اطعام مساکین، پرداخت صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثوابهایی برای آن حضرت.
آماده سازی برای تشکیل حکومت عدل جهانی
آمادهسازی محیط برای تشکیل حکومت عدل جهانی و اجرای عدالت و ریشهکن شدن درخت ستم.
جلوگیری از نفوذ شیاطین در دین
جلوگیری از نفوذ شیطانهای داخلی و خارجی در دین و فرهنگ و ملیت و آب و خاک. بیزاری جستن از دشمنان امام و خالص کردن حب و بغضها.
بزرگداشت شعائر اسلامی
تقویت و بزرگداشت شعائر اسلامی؛ نظیر حج و عمره و مجالس مذهبی برای آشنایی با معارف اسلام.
اقتداء از ریشه قدوة، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنانکه تاسی، از ریشه اُسوة و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت کردن از اوست.
امام زمان (علیهالسّلام) امام زمانه است، امام همه انسانها در همه ابعاد زندگی است. امام وار زندگی کردن وظیفهای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به مقصد رسید. چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.
آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان (علیهالسّلام) میشمارد، به هماناندازه که ویژگیهای او را میشناسد، درهمسو کردن زندگی، همسان نمودن خُلق و خو، همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان (علیهالسّلام) را به زهد و بیاعتنایی به دنیا شناختیم، دیگر نمیتوانیم با ادّعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذّت بردن خلاصه کنیم. («ما لباس القائم الّا الغلیظ و ما طعامه الّا الجشب[۱۳] [۱۴]
امام رضا (علیهالسّلام): لباس قائم ما (علیهالسّلام) چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشک.
اگر امام زمان (علیهالسّلام) را به اهتمام در دعا و عبادتها شناختیم، دیگر نمیتوانیم نسبت به دعاها بیتفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و کمتوجهی روا داریم. (کثرت دعاهای وارده از امام زمان (علیهالسّلام) و نمازهای طولانیِ مخصوص آن حضرت (که در کتب روایی نقل شده) بهترین نشانه این ویژگی است).
اگر امام زمان (علیه السّلام) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم، دیگر نمیتوانیم با ادّعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی که بر دیگر بندگان خدا میشود، بیتفاوت بمانیم. (امام باقر (علیهالسّلام): «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ منهم و الفاجر[۱۵]
امام زمان (علیه السّلام) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار میکند، چه نیکوکار باشند و چه بدکار.
راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) را درک کند در حالی که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تاسی جوید» («پیامبر ( صلی الله علیه واله وسلم) : طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یاتمّ به فی غیبته قبل قیامه... .[۱۶]
امامت یک امام جز با اطاعت امّت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه فرمانپذیری پیروانش، تحقّق نمیپذیرد. خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر برای آنکه اطاعت شود «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ». [۱۷]
و هیچ امامی را مقرّر نداشت مگر آنکه مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم».[۱۸]
امام زمان (علیهالسّلام) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمانهایش را باید اطاعت کرد، حاکمیّت او را باید گردن نهاد، و همینها است که زمینه ظهور را فراهم میآورد.
او خود فرمود: «و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فیالوفاء باعهد علیهم لما تاخّر عنهم الیمن بلقائنا». «اگر شیعیان ما (که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفّق گرداند) در وفای به عهد الهی همدل و همپیمان میشدند، سعادت دیدار ما از آنان به تاخیر نمیافتاد».[۱۹] به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟ («اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ اَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ[۲۰] ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما است- و مرا بپرستید که همین است راه راست». و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولیّ خدا تحقّقپذیر است؟ «طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره».
«خوشا به حال شیعیان مهدی قائم (علیهالسّلام)، آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او».[۲۱]
منتظرین حضرت مهدی (علیهالسّلام) همان نیک بختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمیشناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمیدهند. و باز هم امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هُم اطوع من الامة لسیدها[۲۲]
اطاعت و فرمانپذیری منتظرین از امام زمان (علیهالسّلام) افزونتر از اطاعت و فرمانبری کنیزی از مالک و مولای او است».
تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، امام غائب قائم موعود (علیهالسّلام) است.
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همهجا پسندیده است؛ چنانکه برای پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) و فرزندان معصومش (علیهمالسّلام) بالاترین تکریمها و تجلیلها بایسته به نظر میرسد، لکن برخاستن و در حالت قیام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترامیاست که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد (صلیاللهعلیهوالهوسلم)» به صورت سیره و سنّت در نیامده است.
امام رضا (علیهالسّلام) را در خراسان میدیدند که در موقع ذکر نام «قائم» برمیخیزد و دست بر سر مینهد و میفرماید: «خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان».[۲۳]
از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم» (از القاب امام حجّت (علیهالسّلام)(چیست؟ فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است، و او را شدّت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد میکند به دیده عنایت مینگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست. به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و فروتن، هنگامیکه مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه میکند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد.[۲۴]
بیتردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق (علیهالسّلام)یادآور قیام و حکومت حضرت مهدی (علیهالسّلام) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمیگیرد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه منتظر، برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.
پیام این قیام؛ هم احترام به قائم است، هم همسویی با آرمانهای بزرگ قیام جهانی او. پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز مولای غایب است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.
پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است، و هم اعلام آمادگی برای قیام. و شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را پیدا میکند. «یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ».[۲۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
افشاگری مستبصرجریان احمدالحسن درباره خطرات امنیتی این فرقه
سیدحسن سیدپورآذر از مستبصرین فرقه احمدالحسن در تازهترین ویدئوی خود حقایقی را از جریان احمد الحسن افشاء کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فرقه احمد الحسن یمانی که به نام احمد الحسن به رهبری آن شناخته میشود، از جمله گروههای نوظهور در دنیای اسلام است که در دهههای اخیر شکل گرفته است. طرفداران او مدعیانـد که این فرد، طبق روایـات و وعـدههـای امامـان معصـوم همـان یمانی موعود که فرزند با واسطه، وصـی و فرستاده امام مهـدی عجّلاللهفرجه اسـت. آنها براین باورند احمد بصری، همان مهدی اول است و معتقدنـد کـه پـس از وفات حضرت حجت، احمد حکومت را به دسـت مـیگیـرد.
وی خود را پنجمین فرزند با واسطه امام دوازدهم دانسته و نسب خود را اینگونه تشـریح کـرده اسـت: «احمد، فرزند اسماعیل، فرزند صالح، فرزند حسین، فرزنـد سـلمان فرزند محمد بن حسن عسکری (امـام زمـان) فرزنـد حسن عسکری فرزند علـی فرزنـد محمـد فرزنـد علـی فرزنـد موسی فرزند جعفر فرزند محمد فرزند علی سجاد فرزند حسین فرزند علی بن ابیطالب». این نسبنامه ساختگی، در حالی است که بنا بر نظر شیروان الوائل وزیر امنیت دولت عراق و گروهی از طوایف بصره، احمد از طایفه «همبوش» و از قبیله «ابوسویلم» در ناصریه بصره بوده و این طایفه، از سادات محسـوب نمیشوند.
بیشتر بخوانید
احمد الحسن با تشکیل لجنههای مختلف، فرقه خود را ساماندهی کرد و جان دوبارهای به این حرکت انحرافی داد. ساختار تشکیلاتی این جریان عبارتاند از: لُجنهی دینی، امنیتی، اطلاعرسانی، مالی و نظامی. این لجنه باهدف جذب و آموزش نظامی اتباع، خرید تسلیحات و فرماندهی عملیاتهای نظامی تشکیلشده است که با عنوان «سرایاالقائم» فعالیت میکنند.
سیدحسن سیدپورآذر از مستبصرین این فرقه است که مدتی قبل برائتنامهی خود نسبت به فرقهی احمدالحسن را قرائت کرد. او در تازهترین ویدئوی خود حقایقی را از جریان احمد الحسن افشاء کرد.
وی در این ویدئوی کوتاه میگوید: مسائلی وجود دارد که ممکن است بسیاری از پیروان فرقه احمد الحسن از آنها اطلاع نداشته باشند. من نمیخواستم این مسائل را بهطور عمومی بیان کنم، اما وقتی فریبکاریهای مبلغین این جریان را در تبلیغ این فرقه مشاهده میکنم، بر خود واجب میبینم که این نکات را مطرح کنم. یک روز ممکن است شما احساس خطر نکنید، اما بدانید که وقتی این شوراهای زیبا و شعارهای انساندوستانه کنار گذاشته شد، دیگر مال، جان و ناموس شما برای آنها اهمیتی ندارد. آنها حتی در خیابانها اسلحه کشیده و با پلیس درگیر شدهاند، تا جایی که کشته شدهاند. این افراد، مبلغان همین جریان بودند.
پورآذر میگوید ما از چند طریق از مکتب پرسیدیم که این قضیه چه بوده است. آنها مخالفین خود را یزیدی خطاب میکنند و میگویند در آینده خون شما را خواهیم ریخت. این باور نه تنها مربوط به 10 سال قبل است، بلکه اکنون نیز همین باور را دارند، ولی آن را بیان نمیکنند. یادم میآید آقای صافی را که نه حکومتی بود و نه دشمن شما، بلکه دلسوز شما بود. حالا میگویید که عامل اصلی کشتار بچههای غزه فقها هستند، چون اجازه نمیدهند احمد الحسن به آنجا برود و آنها را نجات دهد.
وی ادامه میدهد من را تکفیر کردند و ناصبی نامیدند. بچههای مومن و عاشق امام زمان علیهالسلام به عدهای تبدیل شدهاند که دشمن شیعه و علمای شیعه شدهاند و آرزویشان این است که خون شیعهها را بریزند. این حقیقتِ جریان است، اما آن را در ظاهر بیان نمیکنند، و حتی بسیاری از پیروانشان هم از این موضوع بیخبر هستند.
تبیین معیارهای حدیثی برای شناخت یمانی دروغین
همپیمانی یمانی و ایرانیان در جنگ سوریه با جریان سفیانی
آیا قیام یمانی در سال ظهور رخ خواهد داد؟
آخرالزمان؛ تفاوت ظهور و قیام
فاصله بین قیام یمانی و ظهور
یهودیان و نقش آنان در دوران ظهور
نحوه اطلاع امام زمان(عج) از زمان ظهور
امام زمان(عج) چگونه از زمان ظهور مطلع میشوند
یمانی از کجا قیام میکند؟
آیا قیام یمانی در سال ظهور رخ خواهد داد؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، دوران ظـــــــهـــــور
ادامه مطلب را ببينيد
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت اول
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت دوم
امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه قسمت سوم
شهادت امام عسکری علیه السلام قسمت اول
شهادت امام عسکری علیه السلام قسمت دوم
شهادت امام عسکری علیه السلام قسمت سوم
سامرا دارُ العزا شد - عسکری جانش فدا شد مهدِیِ آلِ محمّد - بهرِ بابا در عزا شد
شعرشهادت امام حسن عسكری علیه السلام سفرزیارتی سامرا روزشهادت سال 1389
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم سیزدهم امام عسکری ع ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - یا اِمامِ زمانِ انس وجان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای اِمامِ همه در این دَوران
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که طالع شُدی مَهِ شعبان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جَهان از تو گَشته آبادان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که بر دردها تویی درمان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای به دُنیا تو بهترین اِنسان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که نَوکَر بِتُو هَمَه شاهان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که در انتظارِ تو مَظلومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشی پَناهِ مَحرومان
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که باشد جَهان زِ تو خُرَّم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای جهان بی تو هَست دَر ماتَم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو آینده یِ جهانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای تو بِهتر زِ پیر و هَم جَوانِ مَنِی
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای عِدالت دَر اِنتظارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که قرآن و دِین شِعارِ تو هَست
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مَهدِی - ای که روزِ قِیام آماده است
باقری گوید: اَلسَّلامُ عَلَیکَ - یاوَرَت در قِیام و اِستادَه است
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه آخر زمستان 1401
عیدِ امامت بهرِ ما بادا مبارك
عیدِ امامت بهرِ ما بادا مبارك - برمصطفی وحیدر و زهرا مبارك
مهدی امامِ خلق عالم گشته امروز – برانبیا و اولیا بادا مبارك
هم بر من و هم بر شما بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردایِ رهبری شد - در همچه روزی جانشینِ عسكری شد
خوشحال از آن هرمؤمن و هر شیعه باشد - تیری به چشمِ هرحسود وكافری شد
بر قامتِ او این ردا بادا مبارک
مهدی امامِ مسلمین گردیده امروز - برباطل و بُطلان كنون حق گشته پیروز
خوشحال و شاد از آن علی و مصطفی شد - شد دشمنانِ ابترِ زهرا سِیَه روز
روزِ علی و مصطفا بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردائی از امامت – پوشیده شد هست آن ردائی تا قیامت
ناراحت از آن معتمدگردید وجعفر – خوشحال و شاد از این امامت گشته امّت
خوشحالی و شادی ما بادا مبارک
ماهِ ربیع الاوّل و روزِ نُهُم شد – اعلانی ازحق برخلایق بس مُهم شد
كامروز شد مهدی امامِ عصر و دوران – این حكم و دستوری بِخلق از ربّكم شد
روزِ امامت بهرِ ما بادا مبارک
ختم الوصیّین حضرتِ مهدِیِ ما شد – اوجانشینِ انبیا و اولیا شد
ای باقری اوجانشین برعسكری شد – جشنی بپا درجنت وعرش عُلا شد
این جشن و شادی بهرِ ما بادا مبارک
باز سازی شده شعر صفحه 194 عید امامت سال 1401
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
عصر غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
شرایط عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم
امام دوازدهم (علیهالسّلام) در زمان غیبت صغرا و دوران غیبت کبرا.
مهدی موعود پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق آغاز شده است.
امام زمان(عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با او از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد. عالمان شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیینهایی ارائه نمودهاند و در احادیث معصومان، غیبت او به خورشید پشت ابر تشبیه شده است.
پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از شیعیان دچار تردید شده و فرقههایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کَذّاب، عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند. در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته میشد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم میرسید
به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد و به همراه یارانش، حکومتی جهانی برپا میکند و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد مینماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده و شیعیان این روایات را بهمعنای انتظار ظهور امام زمان(عج) میدانند.
مفسران شیعه بر اساس روایات، پارهای از آیات قرآن را اشاره به امام زمان(عج) دانستهاند. احادیث بسیاری نیز درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده است. گفته شده بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبانها و موضوعات مختلف درباره امام مهدی نوشته شده است.
اهلسنت شخصی با نام مهدی را منجی آخرالزمان دانسته و او را از نسل پیامبر(ص) تلقی نمودهاند؛ با این حال تعدادی از آنها معتقدند که او در آینده متولد خواهد شد. در این میان برخی از علمای اهلسنت همچون سبط ابنجوزی و ابنطلحه شافعی، همانند شیعیان معتقدند که مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری(ع) است که در سال ۲۵۵ق به دنیا آمده است.
احادیث فراوانی در منابع شیعه، بردن نام اصلی امام دوازدهم را منع کرده و حرام دانستهاند.[۵] دو نظریه مشهور درباره این روایات وجود دارد: نظریه نخست از آنِ کسانی مثل سید مرتضی، فاضل مقداد، محقق حلی و علامه حلی است که این حرمت را مخصوص زمان تقیه میدانند و در مقابل، میرداماد و محدث نوری این حرامبودن را در تمام دوران قبل از ظهور جاری دانستهاند.[۶] مجلسی اول در کتاب لوامع صاحبقرانی در شرح من لا یحضره الفقیه از شیخ بهایی نقل کرده که او بردن نام اصلی(محمد) را جایز میدانست ولی این کار را در عصر غیبت صغریٰ (به سبب شناسایی امام و دسترسی دشمنان بر او) حرام دانسته و در نهایت براین باور است که چون در احادیث از تصریح به نام حضرت تا پیش از ظهور نهی شده است؛ ممکن است ممنوعیت بردن اسم (م ح م د) در عصر غیبت کبریٰ هم باشد ولی در عصر غیبت صغریٰ حرمتش بیشتر باشد.[۷]
ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای فرج، دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آلیاسین و نماز امام زمان. برخی از احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت را ممکن دانستهاند و بعضی از عالمان شیعه حکایتهایی از دیدار برخی افراد با حضرت را ذکر کردهاند. اماکن متعددی به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.
امام مهدی(عج) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهش سامرا زندگی میکرد. در این دوران سردابِ خانه امام عسکری(ع)، محل زندگی و عبادت وی بوده و بنابر گزارشهایی، بارها در زمان حیات پدرش در این مکان دیده شده است.[۶۵] جاسم حسین معتقد است او در سالهای پایانی عمر پدرش به همراه او در مراسم حج شرکت کرد و سپس در مدینه مخفی شد.[۶۶] این نظریه با منابع تاریخی شیعه چندان سازگار نیست.[۶۷]
دوران امامت
امامت حضرت مهدی(عج) پس از وفات پدرش امام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هجری آغاز شد[۹۰] و تا پس از ظهور او در آخرالزمان ادامه خواهد داشت.[۹۱]
یکی از دانشوران معاصر، امامت در سنین کم را پدیدهای واقعی دانسته، چنین استدلال کرده است:
... امامی که در کودکی به پیشوایی روحی و فکری مردم رسیده، و مسلمانان -حتی در کشاکش آن همه موج ویرانگر- باز خویشتن خویش را به پیروی و دوستی او گماشتند، بهطور مسلم باید از دانش و آگاهی و گستردگی دید و دانا بودن به فقه و تفسیر و عقاید، بهرهای آشکار و چشمگیر داشته باشد؛ چون در غیر این صورت، نمیتوانست مردم را به پیروی از خویش وادارد....
به فرض محال که مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند، دستگاه خلافت و نیروی حاکم که آن همه دشمنی علنی با امام داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار حقیقت نینداخته است؟
اگر امام خردسال، از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب میتوانستند جنجال به پا کنند؛ اما سکوت آنها و سکوت تاریخ، گواه است که امامت در سنین کم، پدیدهای حقیقی بوده است، نه ساختگی. [۲۴]
البته پیش از آنکه در مسیر هدایت جامعه، نوبت به پیشوایی جانشینان آخرین فرستاده الهی برسد، خداوند سبحانه و تعالی، پیامبرانی را در کودکی به مقام نبوت مفتخر ساخته بود. از میان پیامبران اولوالعزم، یگانه پیامبری که از هنگام ولادت، به نبوت خویش بهطور آشکار تصریح کرده، حضرت عیسی بن مریم (علیهالسّلام) است.
مهدی در قول پیامبر
در احادیث پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)از بیان مصادیق امامت و خلافت سخن به میان آورده و در موارد فراوانی امامان و جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است.
در این نوع احادیث، تعداد امامان و جانشینان پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دوازده نفر و آخرین آنان امام مهدی (علیهالسلام) ذکر شده است، نظیر حدیث : «الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی بن ابوطالب وآخرهم القائم، هم خلفائی وأوصیائی وأولیائی وحجج اللّه علی امّتی بعدی المقّر لهم مؤمن والمنکر لهم کافر [۴۲] [۴۳] [۴۴]
امامان بعد از من دوازده نفرند نخستین آنان علی بن ابوطالب و آخرین آنان قائم امام مهدی (علیهالسلام) است، اینها جانشینان و اوصیای من و حجتهای الهی بر امت من بعد از مناند. هر کس به امامت آنان اعتراف کند مومن است و هر کس امامت آنان را انکار نماید کافر است.»
در برخی موارد، تک تک امامان دوازدهگانه با خصوصیات اسمی آنان ذکر شده است [۴۵] [۴۶]
و در بیشتر موارد اینگونه آمده است: «الأئمة بعدی اثناعشر تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم.» [۴۷] [۴۸] [۴۹]
در تعداد دیگری از این نوع احادیث، عصمت و طهارت امامان و جانشینان پیامبر نیز بیان شده است، مثل حدیث نبوی: «یخرج من صلب الحسین تسعة من الأئمة معصومون مطهرون ومنهم مهدی هذه الأُمّة الذی یقوم بالدین فی آخر الزمان.» [۵۰] [۵۱]
در این احادیث نبوی، ضمن اینکه تعداد امامان و اوصاف آنان، مورد اشاره قرار گرفته، امام مهدی (علیهالسلام) به عنوان آخرین امام و جانشین پیامبر ذکر شده است.
مهدی در قول ائمه
علاوه بر احادیث نبوی، احادیث زیادی از امیرمؤمنان (علیهالسلام) و سایر امامان معصوم (علیهمالسلام) نقل شده است که هر کدام در موارد متعددی امام مهدی را به عنوان دوازدهمین امام و آخرین وصی پیامبر معرفی کردهاند. [۵۲] [۵۳]
مهدی در قول امام علی
آنگاه که از حضرت علی (علیهالسّلام) دربارۀ معنای روایت پیامبر اکرم (صلیالله علیه وآله و
سلّم) که فرموده بود: «انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»؛ «همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما میگذارم کتاب خداوند و عترتم را.» پرسیده شد: «عترت» چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و پیشوایان نهگانه از فرزندان حسین. نهمین آنها مهدی آنها است. هرگز از کتاب خدا جدا نمیشوند و کتاب خدا نیز از آنها جدا نمیشود. تا آنکه کنار حوض پیامبر، بر او بازگردند. (انا و الحسن و الحسین و الائمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم حوضه.) [۵۴]
افزون بر روایتهای یاد شده که از مهمترین دلیلها بر امامت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است، دیگر پیشوایان معصوم (علیهمالسّلام) نیز سخنان ارزشمندی در اینباره فرمودهاند. که برخی بدین قرار است.
مهدی در قول امام حسن
امام حسن (علیهالسّلام)، حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را نهمین فرزند برادر خود حسین و پسر سرور کنیزان دانسته است. [۵۵]
مهدی در قول امام حسین
امام حسین (علیهالسّلام) در اشاره به امامت نهمین پیشوای هدایتگر از نسل خود، از وی با «قائم به حق» یاد کرده است. [۵۶]
مهدی در قول امام سجاد
امام سجاد (علیهالسّلام) نیز به امامت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) اشاره کرده، آن حضرت را دوازدهمین جانشینان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پیشوایان پس از او دانسته است. [۵۷]
مهدی در قول امام محمدباقر
امام باقر (علیهالسّلام) حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را نهمین پیشوای پس از حسین بن علی (علیهماالسلام) و قائم آنها خوانده است. [۵۸]
مهدی در قول امام صادق
ششمین پیشوای شیعیان، به روشنی حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را دوازدهمین از پیشوایان هدایت پس از پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ذکر کرده است. [۵۹]
مهدی در قول امام کاظم
هفتمین امام معصوم نیز آن حضرت را پنجمین از فرزندان خود دانسته، فرمود: «برای او غیبتی است که مدتش طولانی خواهد شد.» [۶۰]
مهدی در قول امام رضا
امام رضا (علیهالسّلام) پس از اشاره به دوران غیبت و سختیهای آن، سبب آن سختیها را پنهان بودن پیشوای ایشان ذکر کرده است. [۶۱]
مهدی در قول امام جواد
امام جواد (علیهالسّلام) نیز درباره آن حضرت، وی را سومین از فرزندان خود دانسته است.[۶۲]
مهدی در قول امام هادی
امام هادی (علیهالسّلام)، جد بزرگوار آن حضرت نیز به پیشوایی آن حضرت پس از فرزند خود امام عسکری (علیهالسّلام) تاکید کرده است. [۶۳]
مهدی در قول امام حسن عسکری
از امام حسن عسکری (علیهالسّلام) درباره درستی یا چگونگی این خبر که به نقل از پدران بزرگوارش رسیده است، پرسیدند که: «زمین، هیچگاه از حجت خدا بر خلقش خالی نیست. هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» (ان الارض لا تخلو من حجة الله علی خلقه الی یوم القیامة و ان من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.) [۶۴]
آن حضرت فرمود: «این مطلب حق است، آنگونه که روز، حق است.» (ان هذا حق کما ان النهار حق) [۶۵]
سپس از آن حضرت سؤال شد: «ای پسر پیامبر! حجت و امام پس از شما کیست؟» فرمود: «فرزندم محمد. او امام و حجت پس از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» (ابنی محمد و هو الامام و الحجة بعدی من مات و لم یعرفه مات میتة جاهلیة.) [۶۶] [۶۷]
احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویة بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانیاند که در زمان حیات امام عسکری (علیهالسلام)، موفق به دیدار و گفتوگو با فرزندش مهدی شدهاند.
آنان گزارش کردهاند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری (علیهالسلام) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی، از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی (علیهالسلام) را به ما نشان داد و فرمود: این، امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست، از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک میگردید و دینتان را تباه میکنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید. [۶۸] [۶۹]
امام مهدی (علیهالسلام)، گرچه به دلیل خوف و خفقان به وجود آمده از سوی دستگاه خلافت وقت که منجر به پنهان زیستی و غیبت حضرت از انظار عمومی شد، جلسات مباحثه و مناظره علمی با کسی نداشته است، با اینحال، بعد از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسلام) شیعیان از طریق نواب خاص امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف)، پرسشهای شرعی و شبهات اعتقادی خود را از محضر امام (علیهالسلام) استفتا مینموده و پاسخ خود را کتباً از ناحیه حضرت دریافت میکردهاند، که اصطلاحاً به آن توقیع گفته میشود.
در برخی از این توقیعات پرسشهای اعتقادی و کلامی شیعیان پاسخ داده شده است، مسائلی چون: توحید در خالقیت، تأکید بر مقام عبودیت ائمه (علیهمالسلام) و نفی غلو در مورد امامان معصوم، [۷۰] [۷۱] ضرورت وجود حجت الهی در زمین، قضا و قدر، انتصابیبودن مقام امامت، [۷۲] نقش امام در عالم خلقت، [۷۳] جایگاه امامت و اوصاف و ویژگیهای امام، [۷۴] رد منکران امامت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف)، فلسفه غیبت، فواید امام غایب [۷۵] و... از جمله موضوعاتی است که در این توقیعات، حضرت به آن پرداخته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امام مهدی، دوازدهمین و آخرین جانشین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از سلسله امامان معصوم (علیهمالسلام) و فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) میباشد که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، به دلایلی دارای دو غیبت صغری و غیبت کبری میباشد.
غیبت صغرای ایشان ۶۹ سال طول کشید و در این مدت به واسطه نواب اربعه با مردم در ارتباط بودند.
غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا امروز ادامه دارد و آن حضرت تا روزی که از سوی خداوند متعال اذن ظهور کسب نمایند، با شیوههای خاص و از پس پرده غیب به رتق و فتق امور مردم و دستگیری از نیازمندان میپردازند.
در روایات معتبر شیعه برای ظهور آن حضرت در آخر الزمان، نشانهها و علائم حتمی و غیر حتمی و شرائط خاص ذکر شده که هر کدام دارای حکمت مخصوص میباشند.
همچنین در منابع معتبر شیعه و سنی –با اختلافاتی در شخصی و نوعی دانستن مهدی آخر الزمان- برای وقایع بعد از ظهور نیز مطالبی ذکر شده است.
فقهاء شیعه از تطبیق آن وجود مقدس با هر فردی به شدت منع کرده و دستور به تکذیب مدعیان دروغین مهدویت دادهاند.
غیبت صغری و غیبت کبری
غیبت امام مهدی(عج) به دو دوره تقسیم شده است؛ دورهای کوتاهمدت که غیبت صغری نامیده شده و دورهای طولانی که غیبت کبری خوانده میشود. شیخ مفید از این دو غیبت به غیبتِ قُصریٰ (کوتاهتر یا صغریٰ) و غیبتِ طُولیٰ (طولانیتر ویا همان کبریٰ) یاد کرده است.[۹] امام زمان(ع) در نامهای که به آخرین نایبش علی بن محمد سمری شش روز پیش از مرگ او نوشته، از غیبت کبری به عنوان «الغیبة التامه» [یادداشت ۱] یاد کرده است و آن را به غیبتی که دیگر ظهوری در آن نیست تا اذن الهی صادر گردد، تفسیر کرده است.[۱۰]
- محل زندگی در دوران غیبت
برخی روایات به نامعلوم بودن محل زندگی امام زمان(عج) در دوران غیبت اشاره دارند. با این حال در روایات دیگر از مکانهایی مانند ذی طوی[۶۸] کوه رَضْویٰ،[۶۹] و طَیْبَه (مدینه)[۷۰] به عنوان محل زندگی امام زمان(ع) در دوران غیبت یاد شده است. برخی منابع بر اساس داستانی، جزیره خضراء را محل زندگی امام زمان در دوران غیبت کبری معرفی کردهاند.[۷۱] که از سوی برخی عالمان شیعی مورد تردید جدی قرار گرفته و آثاری در نقد آن نگاشته شده است.[۷۲]
- محل ظهور، قیام، حکومت و زندگی (پس از ظهور)
درباره محل ظهور امام زمان(عج) اطلاع دقیقی در دست نیست؛ وی بر پایه روایتی، در منطقه ذیطوی ظهور میکند، سپس با ۳۱۳ نفر از یارانش به مکه میرود، به حجرالاسود تکیه میدهد و پرچم خود را به اهتزاز درمیآورد.[۷۳] بر اساس این روایت و روایات دیگر[۷۴] آغاز قیام امام زمان(ع) از مسجدالحرام است و یاران او بین رکن حجرالاسود و مقام ابراهیم با او بیعت میکنند.[۷۵] در برخی روایات از تهامه (منطقهای در غرب شبه جزیره عربستان) به عنوان نقطه آغاز قیام امام زمان(ع) یاد شده است.[۷۶] به مکه که جزئی از این سرزمین است نیز تهامه گفته میشود.
برخی روایات، شهر کوفه را مرکز حکومت،[۷۷] مسجد کوفه را محل قضاوت،[۷۸] و مسجد سهله را محل زندگی[۷۹] و تقسیم بیت المال[۸۰] پس از قیام ذکر کردهاند.
مکانهای منسوب به امام زمان(عج)
مکانهایی به امام مهدی(عج) منسوب شده و گفته شده است که شیعیان در دوران غیبت کبری برای ارتباط با وی در این مکانها حاضر میشوند:
سرداب غیبت: محل عبادت امام هادی(ع)، امام عسکری(ع) و امام زمان(عج).
مسجد جمکران: در نزدیکی روستای جمکران در قم، که بنابر قول معروف، به دستور امام زمان(عج) توسط حسن بن مثله جمکرانی ساخته شده است.
مسجد سهله: مقامی در این مسجد، منسوب به امام زمان(عج) است که در قسمت میانی مسجد و در بین مقام امام سجاد(ع) و مقام حضرت یونس قرار دارد. برخی روایات محل زندگی امام زمان(ع) را پس از ظهور، این مکان معرفی کردهاند.[۸۱]
ذیطوی: منطقهای در مکه است که در داخل حرم مکی قرار دارد و طبق برخی روایات، حضرت مهدی(ع) در آنجا زندگی میکند. در برخی روایات، محل ظهور و مرکز تجمع یاران وی نیز همین منطقه یاد شده است. بر اساس روایتی، پیش از آنکه امام دوازدهم قیام خود را از کنار کعبه آغاز کند، در این مکان منتظر ۳۱۳ یار خود است.[۸۲]
کوه رضوی: برخی روایات، محل زندگی امام زمان(عج) را در دوران غیبت، کوه رضوی ذکر میکند.[۸۳] رضوی از کوههای تهامه در میان مکه و مدینه است.[۸۴]
وادی السلام: مقام امام زمان(عج) در این قبرستان، گنبد و بارگاهی دارد که در سال ۱۳۱۰ق توسط سید محمدخان پادشاه هند ساخته شده است. ساختمان قبلی توسط سید بحرالعلوم (متوفای ۱۲۱۲ق) تجدید بنا شده بود.[۸۵] در محراب مقام حضرت مهدی(عج)، سنگی موجود است که زیارتنامهای بر آن حک شده است. تاریخ کندهکاری این سنگ، نهم شعبان ۱۲۰۰ق است.[۸۶]
جزیره خضراء: مکانی منسوب به امام زمان(عج) که بنابر برخی روایات، فرزندان امام زمان(عج) در آنجا زندگی میکنند. داستان این جزیره در برخی منابع آمده و دو دیدگاه درباره آن وجود دارد؛ برخی آن را پذیرفته و برخی دیگر افسانه دانستهاند و آثاری در نقد آن نگاشتهاند.[۸۷]
طیبه: از مکانهایی که بنابر برخی روایات، محل زندگی امام زمان در دوران غیبت است. گفته شده است مراد از آن مدینه است.[۸۸]
مقام امام زمان در کربلا، زیارتگاهی است که در نزدیکی حرم امام حسین(ع) و در کنار نهر علقمه واقع شده و منسوب به حضرت مهدی(ع) است و مردم در آن به نماز و دعا میپردازند.[۸۹]
وضعیت شیعیان پس از شهادت امام عسکری(ع)
شیعیان پس از وفات امام یازدهم بهدلیل ناآشنایی با امام زمان خود، در وضعیت نابسامانی قرار گرفتند و بنابر گزارشها، بسیاری از شیعیان عراق و بینالنهرین سردرگم شدند.[۹۶] برای نمونه، شیعیان فردی را به مدینه فرستادند تا درباره وجود فرزند امام یازدهم تحقیق کند؛ چرا که شنیده بودند فرزند امام حسن عسکری(ع) توسط پدرش به مدینه فرستاده شده است.[۹۷] همچنین نقل شده است که احمد بن سهل بلخی، از عالمان دوره غیبت صغری در جستجوی امام خود، از خراسان به عراق رفت و چند سالی در آنجا در جستجوی امام بود.[۹۸]
در خانه امام عسکری(ع) هم دودستگی افتاده بود؛ چرا که حُدیث مادر امام عسکری و حکیمه عمه وی، از امامت فرزند امام عسکری هواداری میکردند، ولی تنها خواهر امام عسکری از جعفر کذاب پشتیبانی میکرد.[۹۹] بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای از شیعیان امامی، از مذهب خود دست برداشته و به سایر فرقههای شیعه و غیرشیعه پیوستند؛[۱۰۰] دستهای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و او را مهدی دانستند و گروهی امامت سید محمد فرزند امام هادی(ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند[۱۰۱] و گروهی بزرگ جعفر را امام دانستند.[۱۰۲]
شیخ مفید پس از نقل خبری از حسن بن موسی نوبختی، نویسنده کتاب فرق الشیعه، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از وفات امام حسن عسکری(ع) به وجود آمدند، میگوید: «از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما، یعنی در سال ۳۷۳ق، هیچ فرقهای غیر از امامیه دوازده امامی باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که امامت فرزند حسن [عسکری] را که به نام رسول خدا(ص) نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.[۱۰۳][یادداشت ۱]
نقش توقیعات در تثبیت تشیع
پس از وفات امام حسن عسکری و آغاز امامت امام دوازدهم، توقیعاتی از سوی امام زمان(عج) صادر شد که برخی از آنها به اثبات امامت خود مربوط میشد؛ استدلالی که امام زمان(عج) در این توقیعات، برای اثبات امامت خویش مطرح کرده، تأکید بر استمرار راه هدایت الهی از زمان حضرت آدم تا زمان امام حسن عسکری(ع) و خالی نبودن زمین از حجت الهی است.[۱۰۴] وی همچنین سه معیار برای تشخیص امام از مدعیان امامت معرفی کرده است: عصمت، علم و تأیید الهی.[۱۰۵]
توقیع امام دوازدهم در پاسخ به سؤال ابنابیغانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین امام حسن عسکری(ع)،[۱۰۶] و توقیع دیگری خطاب به محمد بن ابراهیم بن مهزیار[۱۰۷] از این موارد است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
اوضاع جامعه شیعه در ابتدای غیبت
در زمان امام حسن عسکری(ع) مشهور بود که شیعیان در انتظار قیام فرزند اویند.[۲۱] به همین جهت، دستگاه خلافت عباسی در جستجوی فرزند آن حضرت بود. امام عسکری فرزندش را فقط به چند تن از اصحاب و خویشان نزدیک خود معرفی کرد[۲۲] برای همین اکثر شیعیان در هنگام شهادت امام عسکری از وجود فرزندی برای آن حضرت خبر نداشتند.[۲۳] از سویی دیگر امام عسکری(ع) به خاطر شرایط سیاسی، در وصیتنامه خود تنها از مادرش نام برده بود و این باعث شد که در یکی دو سال اول پس از شهادت او، برخی شیعیان معتقد شوند مادر امام عسکری در دروان غیبت به صورت نیابت عهدهدار مقام امامت است.[۲۴]
پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از یاران آن حضرت به ریاست عثمان بن سعید عمری (درگذشت بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ق) به جامعه شیعه اعلام کردند که امام عسکری فرزندی از خود به جا نهاده که اکنون جانشین او و متصدی مقام امامت است،[۲۵] با این حال جعفر برادر امام عسکری، با آنکه مادر امام عسکری زنده بود، مدعی میراث آن حضرت شد.[۲۶] مادر امام عسکری(ع) و حکیمه عمه وی، از امامت فرزند امام عسکری طرفداری میکردند، ولی خواهر امام عسکری، از امامت برادرش جعفر پشتیبانی مینمود.[۲۷] همچنین خاندان نوبخت، عثمان بن سعید و پسرش را در مقام نیابت امام مهدی(ع) به رسمیت میشناختند.[۲۸] این وضعیت باعث سرگردانی برخی از شیعیان شد.[۲۹] عدهای به سایر فرقههای شیعی پیوستند.[۳۰] دستهای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و او را مهدی دانستند، گروهی امامت سید محمد فرزند امام هادی(ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.[۳۱] و گروهی دیگر جعفر کذاب را به عنوان امام به رسمیت شناختند[۳۲]اما نهایتاً اکثریت شیعه به امامت امام مهدی گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت.[۳۳]
فلسفه و علت غیبت
به باور پژوهشگران شیعه، همه اسرار و علل غیبت بر ما روشن نیست؛ چنان که در برخی روایات، حکمت اصلی غیبت امام، از رازهای خدا دانسته شده است که پس از ظهور آشکار خواهد شد.[۳۴] با این حال در روایات بر چند موضوع تأکید شده است:
حفظ جان حضرت مهدی(عج)[۳۵]
امتحان و آزمایش مردم[۳۶]در روایتی از امام موسى بن جعفر(ع) آمده است که خداوند به وسیله غیبت، بندگان خویش را آزمایش میکند.[۳۷]بنا بر برخی از احادیث آزمایش در روزگار غیبت، از سختترین آزمایشهاى الهى است[۳۸] و این سختى از دو جهت است:
طولانی شدن غیبت باعث شک و تردید مردم میشود تا جایی گروهی از مردم در اصل تولد و برخى در دوام عمر امام مهدی شک مىکنند و فقط افراد آزموده، مخلص و داراى شناخت عمیق، بر ایمان و عقیده به امامت آن حضرت باقى مىمانند.[۳۹]
سختیها و پیشامدهاى ناگواری که در دوران غیبت رخ مىدهد، مردم را دگرگون مىسازد، بهطورى که حفظ ایمان و استقامت در دین، سخت دشوار مىگردد و ایمان مردم در معرض خطرهای شدید قرار مىگیرد.[۴۰]
نبودن بیعتی بر عهده امام با هیچ کدام از ظالمان تا هنگام ظهور[۴۱] به نقل برخی روایات، پیشواى دوازدهم، هیچ حکومت ستمگری را حتی از روى تقیه، به رسمیت نمىشناسد. او مأمور به تقیه از هیچ حاکم و سلطانى نیست و تحت سلطنت هیچ ستمگرى در نخواهد آمد و احکام دین خدا را به طور کامل و بى هیچ پردهپوشى، بیم و ملاحظهاى اجرا میکند.[۴۲]
تأدیب انسانها[۴۳]
فراهم نبودن زمینه سیاسی و اجتماعی برای جهانی شدن اسلام
مسأله غیبت در دوران گذشته درباره برخی از پیامبران وجود داشته است.[۴۴] بر اساس آیات قرآن، تعدادی از پیامبران، مانند صالح، یونس،[۴۵] موسی،[۴۶] عیسی و حضرت خضر(ع) به دلایلی نظیر امتحان امت خود، از انظار مردم پنهان شدند. در برخی از روایات از غیبت پیامبران به عنوان سنّتی الهی یاد شده که در میان امتها جریان داشته است.[۴۷]
به گفته شیخ طوسی مردم نیز در غیبت نقش داشتند. مردمان (مکلفان) با رفتارشان و ترساندن امام و ایجاد ناامنی برای او و تسلیم او نبودن، زمینه غیبت را فراهم ساختند و خود را از فیض امام و ارتباط حضوری و ظاهری با او محروم کردند.[۴۸] خواجه نصیرالدین طوسی فیلسوف و متکلم شیعه نیز در کتاب تجرید الاعتقاد، غیبت امام را به مردم نسبت داده است.[۴۹]
غیبت صغری
بهگفته شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ق) در کتاب الإرشاد،[۱۰۸] و طبرسی (متوفای ۵۴۸ق) در کتاب إعلام الوری[۱۰۹] غیبت صغری با تولد امام زمان در سال ۲۵۵ هجری قمری شروع شده و بر این اساس مدت آن ۷۴ سال بوده است، اما سید محمد صدر در کتاب تاریخ الغیبة الصغری، آغاز غیبت را از وفات امام حسن عسکری در سال ۲۶۰ قمری خوانده که در این صورت طول آن ۶۹ سال میشود.[۱۱۰]
امام مهدی در طول غیبت صغری از طریق چهار نایب خاص خود، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح نوبختی و علی بن محمد سمری، با شیعیان در ارتباط بود و امور آنان را حل و فصل میکرد. این امور علاوه بر مسائل عقیدتی و فقهی، شامل مسائل مالی نیز میشد.[۱۱۱]
در زمان غیبت صغری، احمد بن هلال کرخی، محمد بن نصیر نمیری و محمد بن علی شَلْمَغانی ادعای نیابت کردند که با صدور توقیعاتی از سوی امام زمان مواجه شدند که در لعن و طرد آنان بود.[۱۱۲]
غیبت کبری
دوره غیبت کبری از سال ۳۲۹ق آغاز شد.[۱۱۳] آخرین نائب خاص امام مهدی(ع) در دوره غیبت صغری، علی بن محمد سمری بود که در پانزدهم شعبان ۳۲۹ق درگذشت، [۱۱۴]در حالی که شش روز قبل از درگذشت او، توقیعی از سوی امام خطاب به وی صادر شد که در آن ضمن اعلام روزِ درگذشت علی بن محمد سمری به او، از انتخاب جانشین منع شده بود؛ چرا که -بنابر آنچه در توقیع آمده- غیبت دوم آغاز شده و تا زمانی که خداوند اجازه ندهد ظهوری نخواهد بود.[۱۱۵] اکثر منابع شیعه سال وفات نایب چهارم را سال ۳۲۹ق میدانند، ولی شیخ صدوق و فضل بن حسن طبرسی آن را در سال ۳۱۸ق ثبت کردهاند.[۱۱۶]
ملاقات با امام زمان
روایات فراوانی از دیدار با امام دوازدهم شیعیان در طول حیات وی در منابع شیعه ذکر شده است که برخی از آنها مربوط به پیش از آغاز غیبت کبری بوده و بسیاری از آنها نیز پس از آن روی داده است:
ملاقات پیش از غیبت کبری: بنابر گزارشهای تاریخی و روایی، در طول ۶۹ سال غیبت صغری، علاوه بر چهار نائب خاص، افراد متعددی امام دوازدهم شیعیان را زیارت کردهاند؛ از جمله ابراهیم بن ادریس،[۱۱۷] ابراهیم بن عبده نیشابوری و خادم او،[۱۱۸] ابوالادیان، خادم امام حسن عسکری(ع)،[۱۱۹] ابوسعید غانم هندی،[۱۲۰] و ابوعبدالله بن صالح[۱۲۱] و دهها نفر دیگر.[۱۲۲]
ملاقات در غیبت کبری: درباره دیدن امام زمان در دوره غیبت کبری، دو دیدگاه در میان شیعیان وجود دارد: برخی آن را انکار کردهاند و برخی دیگر بر امکان و وقوع آن، شواهد و دلایلی اقامه نمودهاند. انکار در این باره گاه مستند به احادیثی شده است که بر اساس آنها، هر گونه ادعای مشاهده در روزگار غیبت کبری دروغ است.[یادداشت ۲] همچنین انکار ملاقات با امام زمان در عصر غیبت، در موارد دیگری حاصل تردید در صدق مدعای کسی بوده است که از دیدار خود با امام زمان خبر میداده است. علاوه بر این، برخی دیگر با هدف جلوگیری از سودجویی فرصتطلبان، هر گونه رؤیت را انکار میکنند.[۱۲۳]
از سوی دیگر در برخی احادیث، دعاها و اعمالی برای دیدار با امام زمان(عج) توصیه شده است،[۱۲۴] و دستکم دو حدیث معتبر، دسترسی و دیدار با امام را برای پیروان ویژه او، امری ممکن دانسته است.[یادداشت ۳] عالمان بزرگ شیعه مانند شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی در کتابهای خود فصلی را برای نام بردن از دیدارکنندگان با امام دوازدهم گشوده و به ممکن بودن آن تصریح کردهاند.[۱۲۵]
ظهور و قیام
بر اساس آموزههای شیعه، حضرت مهدی(ع) پس از غیبتی طولانی در آخرالزمان با همراهی یارانش قیام میکند و با برپایی حکومتی جهانی، عدالت و صلح را در جهان برقرار میسازد.[۱۲۶] در منابع اسلامی نشانههایی برای ظهور امام زمان ذکر شده است از جمله خروج سفیانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیه.[۱۲۷]
بنابر روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است: ظلم و ستم فراگیر و فتنهای که بر هر خانهای وارد میشود،[۱۲۸] وجود دشمنانی مانند سفیانی و نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر سرزمینهای اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرف میکنند،[۱۲۹] و در نهایت یاران امام زمان که در سرزمینهای اسلامی یاد و نام امام دوازدهم را در عالم پراکنده میکنند.[۱۳۰]
بر اساس روایات، امام مهدی(ع) قیام خود را از مسجد الحرام در مکه آغاز میکند و به همراه یارانش به سمت کوفه حرکت میکند و این شهر را بهعنوان مرکز حکومت خود برمیگزیند.[۱۳۱]
انتظار ظهور امام زمان یکی از آموزههای اصلی فرهنگ شیعه است که با عبارت انتظار فرج از آن یاد میشود و بهمعنای امید به گشایش سختیها و رسیدن آیندهای روشن با ظهور امام زمان است؛ این مفهوم در روایات شیعه با واژگانی مانند «اَلْمُنتظَرُ لِأمْرِنا»، «مُنتظِرٌ لِهذا الاَمر»، «اِنْتِظارُ قائِمِنا»، «تَوَقُّعُ الْفَرَج»، «اَلمُنتظِرینَ لِظُهورِهِ»، «مُنْتظِرونَ لِدَوْلَةِ الْحَق» و «اَلمُنتظِرُ لِلّثانی عَشَر» یاد شده است.[۱۳۲] این روایات پاداش و فضائل بیشماری برای منتظران بیان کرده و آنان را از «اولیاءالله» و برترین مردم به حساب آورده است که همچون یاران پیامبر(ص) در جنگ بدر بوده یا در خیمه امام زمان(ع) به همراه او نبرد میکنند.[۱۳۳]
دعاها و زیارات
چندین دعا و زیارت از امام زمان(ع) صادر شده است؛ مانند دعای فرج (اَللّهُمَّ عَظُمَ البَلاء)، دعای «یا مَن أظهَرَ الجَمیلَ»، دعای «اَللّهمّ رَبَّ النّورِ العَظیم»، دعای «اَللهُمّ ارزُقنا تَوفیقَ الطاعَةِ»، دعای سهم اللیل، دعای هر روز ماه رجب، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِالمَولودَینِ فی رَجَب»، دعای «اَللهمّ إنّی اَسألُکَ بِمَعانی جَمیعِ ما یدعوکَ بِهِ وُلاةُ أمرِکَ»، زیارت ناحیه مقدسه و زیارت الشهداء.[۱۳۴]
برای ارتباط با امام زمان نیز علاوه بر زیارتهای جامعه که میتوان همه امامان را با آن زیارت کرد، دعاها و زیارتهای مختلفی در روایات شیعه نقل شده که عبارتند از:
استغاثه به امام زمان(عج) (سَلامُ اللهِ الکامِلُ التّام...)
دعای الّلهم عرّفنی نفسَک (دعا در غیبت امام زمان)[۱۳۵]
دعای اللهم ادفع عن ولیک (دعا برای امام عصر)[۱۳۶]
صلوات مخصوص امام زمان(عج) (اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ وَلِیِّکَ وَ ابْنِ أَوْلِیٰائِکَ الَّذیٖنَ فَرَضْتَ طٰاعَتَهُمْ وَ أَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ وَ أَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرْتَهُمْ تَطْهیٖراً...)
زیارت روز جمعه (السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ السَّلامُ...)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
شَبِ قَدر و شَبِ راز و مُناجات
شَبِ قَدر و شَبِ راز و مُناجات - بِخواهَم حاجت از قاضِیِ حاجات
شَبِ دِلدادگی با آن کَریم است - نَمودَن رُو بِه رَحمَن و رحیم است
شَبِ قَدر است و شامِ راز گُفتن - خطاها را یکایک باز گُفتن
شَبِ اِقرار کَردن بَر خطاها - بَرایِ ما بَدا وَ روسِیاها
شَبِ بر گشتن اَز راهِ خطا شُد - شَبِ تَوبه زِ هَر جُرم و گُنا شُد
کُنَم اِقرار، بَر جُرم وخَطایم - بِگویَم با خُدا نا گفته هایم
خُدایا مَن بَدَم، اَستَغفِراللّه - مَکُن اَز دَر رَدَم، اَستَغفِراللّه
خُدایا بَر خطایَم دارَم اِقرار - کنون رو کرده اَم، مَن سویِ غَفّار
مَنِ اَلدَنگ، کَردَم، رُو بِه این دَر - بِه این دَر، اَی خُداجان مینَهَم سَر
خُداجان، مَن که عَبدی رُوسِیاهم - به این دَر آمَدم بخشی گُناهم
مَنِ اَلدَنگ، خیلی لات و لوتَم - زِ دَرگاهِ خودَت مَنما تُو شوتَم
سَرِ دُنیا نَمودَستَم قماری - ولی بَد باختم، با بَد بِیاری
شُدم مَن وَر شکسته، زین تجارت - کمک کُن، تا نمایم تَرکِ عادت
دَر این بازِیِ شَطرنجِ هَوَسها - شُدَم بیچاره و بی یار و تنها
همیشه مُهره یِ مَن اشتباه است - همیشه فِکرِ مَن فِکرِ گُناه است
نَبُردم، چونکه بَختِ مَن سِیَه بود – رقیبم، اَسب بود و پادشه بود
رَقیبم اَسب بود و مَن پیاده - چنان یک نوکری بَر دَر سِتاده
همیشه بوده اَم اَندَر پَیِ گنج - دَر آخِر ماتِ این بازِیِ شطرنج
نَصیبِ مَن همیشه کُرّه خَر بود - وَلیکن لاف و لوفَم ، کَرّ و فَر بود
بِدادَم رایگانی عُمرَم اَز دَست - چرا؟! چون اَز شَرابَش بوده ام مَست
سَوارِ اَسبِ خُود خواهی شُدَستَم - نَمودَم هَر گُنَه کامَد زِ دَستم
کُنون در یافتم، این راه چاه است - تمامِ کارهایَم اِشتباه است
کُنون زِ اَفعالِ بَد، استغفر اللّه - اَگَر دَه یا که صَد، استغفر اللّه
کُنون شرمنده ام اینَک زِ کارم - کُمَک کُن بِه شَوَد این روزگارم
کُنون باز آمَدم با روسِیاهی - که بَخشی اَز کَرَم کوهی به کاهی
خُودت گفتی بیا، من آمدم باز - که گویم با تو اَندَر نیمه شب راز
که با، لاتَقنَطُوا مِن رَحمَةِ اللّه - بِگویَم نیمه شب، اَستَغفِرُاللّه
که با تو راز گویَم در سحرگاه - کُنَم مَن توبه از آن گاه و بیگاه
کُنَم توبه از آن کوهِ مَعاصی - کنم توبه زِ کُفر و ناسپاسی
کُنم توبه از آن جهل و جهالت - از آن ناپاکی و از آن رذالت
دَر این ماهِ صیام و شهرِ اَللّه - خدایا، آمَدَم، استغفرالله
در این فَصلِ بَهارِ مَعنَوِیَّت - شَوَم صالِح، نَمایَم پاک، نِیَّت
بگیرم روزه و خوانم نمازی - نمایم با خودت راز و نیازی
شوم بیدار در وقت سَحرگاه - کنم تَوبه، بِگَم استغفرالله
بلی، ای باقری، ماهِ صِیام است - مَهِ لُطفِ خدایِ لا ینام است
بهارِ مَعنَوی این ماه باشد - که با لُطفِ خُدا همراه باشد
سروده شده لیالی قدر بهار 1403
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روزه و مـاه مـبـارک رمـضـان ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
مدایح حضرت ولی عصرعجّل اللّه تعالی فرجه
امشب كه شب خجسته ای است بهرِ من و ما - پر از گلِ یاس و لاله شد دامنِ ما
میلادِ ولیّ عصر و حجّتِ یزدان است - شد خاک به سرعدویِ اهریمنِ ما
***
امشب که بود شاد دلِ آلِ علی - هم آلِ علی شاد ز احوالِ علی
شا د است دلِ آ لِ محمـد زیرا - آمد به جهان کعبه یِ آمالِ علی
***
برپا، همه، حجّت خدا میآ ید - مردی به حریمِ كبریا میآ ید
درگلشن عسكری گلی روئیده - بوی گل نرگس ازفضا میآ ید
***
روشن دلِ ما همه زنورمهدی است - درسر همه را درکِ حضورمهدی است
عیدیِ همه دراین شبِ با بركت - تعجیلِ خدای درظهورمهدی است
***
نظری كن تو به ما تا دلِ ما شاد شود - گذری كن دلِ ماها زغم آزا د شود
این جهانِ متمدِّن زغمت ویران است - با ظهورِ تو جهانی همه آ با د شود
***
نرجس كه جما ل حق درآئینه یِ اوست - یک رازِ نهان درونِ آن سینه یِ اوست
آن رازِ نهان ولادتِ مهدیِ ماست - میلادِ حق آرزویِ دیرینه یِ اوست
***
نرجس دلِ حق پرست دارد - با عصمت حق نشست دا رد
خورشید زمین وآسما ن را - درفجر برویِ دست دا رد
***
امروزبها رِ لا له یِ اسلام است - امروز که بهترینِ همه یِ ایّام است
میلا د سعید حجة اللّه بود - زانروست که شیرین همه را درکام است
***
روشن شد ازاین عید جها نِ اسلام - امروز شده است بهترینِ ایّام
درگلشن زهرا بشكفته است گلی - او هست دوازدهم امام و هم مهدی نام
***
عا لم شده است پرزنورِمهدی - خواهیم زحق رویم درحضورمهدی
آما ده شوید چون در این نزدیکی - از حق برسد روز ظهورمهدی
***
ای حجت حق نورخدا مهدی جان - برملت ما تورهنما مهدی جان
هرمنتظری به صبح و شب میگوید - ای یاورِ دین توئی كجا مهدی جان
***
ای نورتو نورِ مشرقین ادركنا - ای یاورِ امّ الحسنین ادركنا
باز آی و نما تو قبر زهرا برما - وی منتقم خون حسین ادركنا
***
ای سوی تو عا لم نگرا ن مهدی جان - شد دوریِ تو بما گرا ن مهدی جان
طغیا ن وستم گذشته ازحد اکنون - ای ریشه كنِ ستمگرا ن مهدی جان
***
ای دوست غمت به جا ن و دلِ ماست - یادِ تو به هر مجلس و هم محفلِ ماست
ذكرتو به لب صبح و شب و بعدِ نماز - اندرهمه حال و مسجد و منزلِ ماست
***
یا رب برسان اما مِ مارا توکنون - آن صا حب انتقا مِ ما را توکنون
یارب برسان صبح و شب و ظهرو عشاء - برحضرت او سلا م ما را توکنون
***
ای راحت جان و قلب احمد توبیا - ای گشته زحق میرِمؤیّد توبیا
در گلشنِ دین نیست گلی زیباتر - ارتو گلِ سر سبز محمّد توبیا
***
ای وارث تاج انّما زود بیا - وای مظهر صلح و هم صفا زود بیا
تاریشه كن از زمین شود ظلم و فساد - ای تیغ عدالت خدا زود بیا
***
ای معزالا ولیا یابن الحسن اندر كجائی
دوستانت منتظر هر روز و شب كز در درآئی
ای مذلّ دشمنان دین حق یا حجّة اللّه
یاورانت جان بكف در انتظارت كی بیائی
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
خوشا روزی که مهدی از در آید
وَنُريدُ أَن نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ استُضعِفوا فِي الأَرضِ وَنَجعَلَهُم أَئِمَّةً وَنَجعَلَهُمُ الوارِثينَ﴿سوره قصص ایه 5﴾ و ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم! [الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ هَذِهِ الْآیَة مَخْصُوصَهٌ بِصَاحِبِ الْأَمْرِ الَّذِی یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ یَبِیدُ الْجَبَابِرَهَ وَ الْفَرَاعِنَهَ وَ یَمْلِکُ الْأَرْضَ شَرْقاً وَ غَرْباً فَیَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً. امام صادق (علیه السلام)- این آیه مختص به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که در آخرالزّمان ظاهر میشود و گردنکشان و فرعونها (حاکمان ستمگر) را از هم میپاشد و شرق و غرب زمین را به تصرّف درمیآورد و سپس آن را پر از عدل و داد میکند درحالیکه پیش از آن مملو از کفر و ستم بود. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۱، ص۱۴۴-البرهان] «تفسیر روائی آیه شریفه»
خوشا روزی که مهدی از در آید - در آن روز انتظارِ ما سر آید
خدابرمؤمنین منّت گذارد - امام از پرده یِ غیبت در آید
بگیرد انتقام از دشمنِ حق - دمار از روزگارِشان بر آیَد
کند مستضعفین حاکم بدنیا - جهانِ ما جهانی دیگر آید
قوانین را زِ قرآن مینگارد - جهان را حکمرانی برترآید
گلستان میشود دنیا در آنروز - چو مهدی آن یگانه رهبر آید
نُریدُ اَن نَمُنَّ گفته قرآن - دگر ضَعفِ ضعیفان، برسر آید
شود مستضعفین حاکم به دنیا - به دنیا حکمرانی دیگر آید
زپُشت پرده یِ غیبت در آن روز - شبیهِ حضرتِ پیغمبر آید
شود برپا عدالت طبقِ قرآن - در آن روزی که مهدی از درآید
شود دنیا گلستان اندر آن روز - دگر دورانِ حزن و غم سرآید
شود پایان زمستان بهرِ دنیا - بهارِ ما بهاری دیگر آید
هم آمریکا و اسرائیل آن روز - اَبَر بودن به دنیاشان سرآید
یهودیهایِ خیبر خوار گردند - چو او با ذوالفقارِ حیدر آید
شود مکّه رها از این خبیثان - اَزیرا حکمرانی دیگر آید
همی بینم که سلطانِ سعودی - عُبَیدی بر غلامِ قنبر آید
الا یا اهلِ این عالَم ، ندایِ - ولیِّ آن خدایِ اکبر آید
ندایِ حضرتِ مهدی طنینش - چو پُتکی بر سرِ هرکافرآید
شوی ای باقری خوشحال آن روز - که دورِ انتظارت بر سرآید
سروده شده میلاد باسعادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بهار 1399
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
عَجِّل علي ظُهُورِكَ ياصاحِبَ الزَّمان
عَجِّل علي ظُهُورِكَ ياصاحِبَ الزَّمان - گشته شديد محنتِ ما اندراين زمان
گشته است تنگ باهمه وُسعت به ما زمين - گشته است سخت ازهمه دوران به ما زمان
بسکه ستم روا به ضعیفان شود کنون - گشته است بلند از همگان ناله و فغان
باز آی یار و یاورِ مظلوم و هم ضعیف - ظلم و ستم شده است فراگیر در جهان
شد دشمني ز بهرشيعه فراوان به روزگار - گشته است عظيم رنج و بلا بهر شيعيان
خوانيم ما دعاي فرج رابه صبح و شام - خواهيم از خداي فرج را به هر زبان
خواهیم ما کنون زخدا یک گشایشی - آسان شود ظهورِ تو یا صاحب الزّمان
گشته است دردناک چه اوضاعِ روزگار - بسکه طويل گشت غيبتت، آقاي مهربان
تو باغبانِ گلشن اسلام و شیعه ای - باز آی باغبان، که گلشن اسلام شد خزان
ای باقری بخوان دعای فرج را همی بگوی - اَلغوث و اَلعَجَل، تو اَیا صاحب الزمان
سروده شده ماه شعبان بهار سال 1399
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
سلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، سلامِ ما به مَهدِی - سَلامِ ما به مَهدِی، سَلامِ ما به مَهدِی
سَلامِ ما به مَهدِی، بِه آن اِمامِ دَوران - به آنکه هَست دائِم، پَیِ نِجاتِ اِنسان
سَلامِ ما به آنکه، نیمه یِ ماهِ شَعبان - طالِع شُده سَحرگَه، همچون خوری درخشان
سَلامِ ما به آنکه، زُو عَسکری شُده شاد - نَرجِس شده است، خُرَّم، سامِرّه گشت آباد
سَلامِ ما به آنکه، یازده اِمامِ شیعه - گشتند جُملَگی شاد، هَم صاحِبِ شَریعة
سَلامِ ما به آنکه، مُلک و مَلَک شُده شاد - هَم شَهرِ سامِرا شُد، خُرَّم و سبز و آباد
سَلامِ ما به آنکه، سرداب جایگاهش - دَر سُرِّ مَن رای شُد، سامِرّه بارگاهش
سَلامِ ما به آنکه، در اِنتِظار باشد - در اِنتِظارِ روزی، کَز او بهار باشد
سَلامِ ما به آنکه، اَوصافِ او به قُرآن - تَحریر و ضَبط گشته، با وَحیِ پاکِ یزدان
سَلامِ ما به مَهدِی، مَوعُودِ کُلِّ اَدیان - این وَعده ای است برحَق، از سویِ حَیِّ سُبحان
در بَیتِ عَسکَری شُد، جَشن و سُرور برپا - سامرّه تا مدینه، سُرور شد مُهَیّا
دویست وپنجاه وپنج، سالِ ولادتِ اوست - دویست وشصتِ هجری، سال اِمامتِ اوست
بِبِین حکیمه خاتون، عَمّه یِ عسکری را - گرفته اَندر آغوش، یگانه دلبری را
دَر لَحظه یِ ولادت، دیدند بی مَحابا - نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ، خوانَد بَرایِ بابا
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
نِگاه کُن به نَرجِس، چگونه شاد باشد - که طِفلِ او اِمامِ، کُلِّ عِباد باشَد
چو زاده شُد ز مادَر، بِگُفت او شَهادَت - شَهادَتَین گفت او، به لَحظه یِ ولادت
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ* وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
عِطرِ تلاوتی را، از آن لبانش اَفشاند - نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، عَلَى الَّذِينَ را خواند
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
مُلک و مَلَک شُده شاد، زمین شُده است آباد - مُنتَظِران در این شب، اَز غَم و غُصّه آزاد
طاووس اَهلِ جَنّت، مَهدی اِمامِ ماهاست - او خاتَم الاَئِمّه، محفوظ از بلاهاست
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
مَهدِی اَمان برایِ، اَهلِ زمین به دُنیاست - همچون ستاره ها که، اَمانِ آسمانهاست
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
ما مُنتَفِع زِ مَهدِی، هستیم همچوخورشید - او هَمچو خُور به دِلها، شبهایِ تار تابید
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
ظُهُورِ مَهدِیِ ما،باشد بِروزِ نوروز - بَعد اَز ظُهُور گَردَد، مَهدی بِه کُفر پیروز
دَر روزِ ماهِ نوروز، دَر آرزویِ دیدار – باشیم، ما مُحِبّان بَر دیدنِ رُخِ یار
مُنتَظِرِ ظُهورَش، بهتر زِ هَر کسی هَست - مُخالِفِ مَهدَوی دَجّالِ نا کَسِی هست
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
غَرقِ سُرور اِمشَب، چون سُرِّ من رَآی شُد - دَر عرشِ ایزدی هَم، جَشنی دِگَر بِپا شُد
وَالعَصر هست سوگند، بر پیشوایِ دوران - در وَصفِ مَهدِیِ ما، با هَمرهان و یاران
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ، مُستَضعفینِ عالَم - روزِ ظُهورِ مَهدِی، پایان پذیرَد این غَم
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، یارانِ پاکِ مَهدی - آنانکه با اِمامِ، خود بسته اَندعَهدی
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
این وَعدَه یِ خدایی است، بر مُؤمنینِ صالِح - آنان خلیفه یِ حق، باشند جُمله فاتِح
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
بر آن اِمامِ غائِب، میآورند ایمان - این گفته خدائی است، در آیه ای زِ قُرآن
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
گردند آزِمایش، یارانِ مَهدِیِ ما - با خَوف و جُوع و تَرس و اَقسامی از بَلایا
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
یارانِ خوبِ مَهدی، با صَبر و اِستِقامَت - با پایمردِیِ خود، باشند با شَهامَت
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
سیصدوسیزده یار، به گِردِ او دَر آیند - سُرودِ آزادِیِ، مُستَضعفین سُرایند
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
چونکه کُنَد ظُهُور آن، آقا، اِمامِ قائِم - میگیرَد اِنتِقامِ مظلوم را زِ ظالِم
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
دنیا به گِرد مَهدِی، گَردَد بِسان پَرگار - پُر گَردد اَز عِدالت، دُنیایِ تیره وَ تار
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
با حَضرَتَش شَوَد دَفع، هَر آفت و بَلایی - هَم دَفع و رَفع گَردَد، هر گونه ابتلایی
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
بَهرِ ظُهُورِ مَهدِی، کُنیم دُعا فراوان - روزِ ظُهورِ مَهدِی، بَر ما بِگردَد آسان
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
سَلامِ ما به آنکه، یارانِ دِلرُبایَش - چون پاره هایِ آهن، اِستاده اَند بَرایَش
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
قُوّامِ لَیل باشند، صُوّامِ در نَهارَند - قَوِی تَرینِ یاران، دَر عَصر و روزگارند
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
آن یاورانِ مهدی، چون اهلِ بَدر باشند - چون یاورانِ طالوت، سینه سِتَبر باشند
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
همچون لُیوثِ غُرّان، در بیشه در کمین اند - آماده یِ شکارِ، سُفیانیِ لعین اند
روزی که گَردَد، آن روز، روزِ ظُهورِ مَهدِی - روشَن شَوَد جهانی، اَز مِهر و نُورِ مَهدِی
ای باقری اُمید اَست آنروز زنده باشیم - در سایه سارِ مَهدی شاد و فرخنده باشیم
آیات و روایاتی ی که در شعر آمده است :
حکیمه(س) میگوید: [بعد از آنکه امام زمان(عج) به دنیا آمد] دیدم ولىّ خدا صلوات اللَّه علیه سجده میکند. او را برداشتم و در دامن خود گذاردم دیدم پاک و پاکیزه است. ابومحمد [امام حسن عسگری(ع)] صدا زد عمه! فرزندم را بیاور! او را نزد پدرش بردم. حضرت نور دیده اش را گرفت و زبان مبارک بر وى چشمهاى او مالید تا دیده گشود، سپس زبان در دهان و گوشهاى طفل نهاد و او را در دست چپ گذارد و بدین گونه ولىّ خدا در دست پدر نشست. آنگاه دست بر سر او کشید و فرمود: فرزند! بقدرت الهى با من سخن بگو! آن نوزاد عزیز گفت: اَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُون «الغیبة طوسی، ص184»
قالت حکیمة: قرأت على أمه نرجس وقت ولادته، التوحید و القدر و آیة الکرسی، فأجابنی من بطنها بقراءتی، ثم وضعته ساجداً إلى القبلة فأخذه أبوه و قال انطق بإذن الله، فتعوذ و سمى، وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَرُونَ «الصراط المستقیم إلى مستحقی التقدیم ج2،ص 209»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
قال رسول الله صلى الله عليه و آله: اَلمَهدِيُّ طاوُوسُ أهلِ الجَنَّةِ «بحار الأنوارج۵۱ ص۹۱»
امام مهدى عليه السلام : إنّي أمانٌ لأِهلِ الأرضِ كَما أنَّ النُّجُومَ أمانٌ لأِهلِ السَّماءِ «بحارالأنوارج78ص 380»
امام مهدي عليه السلام : مّا وَجهُ الاِنتفاعِ بِي في غَيبَتي فَكَالاِنتِفاعِ بِالشَّمسِ إذا غَيَّبَها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ
أبي عبدالله علیه السلام : يَوْمُ النَّيْرُوزِ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِی يَظْهَرُ فِيهِ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ وُلَاةَ الْأَمْرِ وَ يُظْفِرُهُ اللَّهُ تَعَالَى بِالدَّجَّالِ فَيَصْلِبُهُ عَلَى كُنَاسَةِ الْكُوفَةِ وَ مَا مِنْ يَوْمِ نَيْرُوزٍ إِلَّا وَ نَحْنُ نَتَوَقَّعُ فِيهِ الْفَرَجَ لِأَنَّهُ مِنْ أَيَّامِنَا حَفِظَتْهُ الْفُرْسُ وَ ضَيَّعْتُمُوه «بحارالأنوارج52 ص 308 »
امام سجّادعليه السلام : اَلمُنتَظِرونَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ أهلِ كُلِّ زَمانٍ «بحارالأنوارج52 ص122»
وَالْعَصْرِإِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍإِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ«سوره عصر»
الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْمُفَضَّلِ قَالَ: سَأَلْتُ الصَّادِقَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ قَالَ (علیه السلام) الْعَصْرُ عَصْرُ خُرُوجِ الْقَائِمِ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)«تفسیراهل بیت علیهم السلام ج۱۸ص۳۶۸، بحارالأنوارج۲۴ ص۲۱۴، بحارالأنوارج۶۴ ص۵۹، بحارالأنوارج۶۶ ص۲۶۸،کمال الدین ج۲ص۶۵۶»
وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ «قصص ۵»
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ «انبیاء ۱۰۵»
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ... «نور ۵۵»
اَلَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ «بقره1»
وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ... «بقره ۱۵۵»
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ «آل عمران ۲۰۰»
امام باقرعليه السلام : يَظهَرُ في ثَلاثِمِأةِ و ثَلاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً... رُهبانٌ بِاللَّيلِ اُسدٌ بِالنَّهارِ «الفتن ابن حمّادج1ص 345»
امام حسين عليه السلام : يَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَيَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ «إثباة الهداة ج7 ص 138»
امام مهدي عليه السلام : أنَا الَّذي أملأُها عَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً «بحارالأنوارج۵۲ص۲»
امام حسين عليه السلام : إذا قامَ قائِمُ العَدلِ وَسِعَ عَدلُهُ البِرَّ و الفاجِرَ «المحاسن ج۱ص۱۳۴»
امام مهدي عليه السلام : أنا خاتِمُ الأوصِياءِ ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي «کمال الدین ج۱ص۴۴۱ ح۱۲، الغیبة ص۲۴۶ح۲۱۵، بحارالانوار، ج۵۲ ص۳۰ح۲۵»
امام سجّاد عليه السلام :إذا قامَ قائِمُنا أذهَبَ اللّهُ عَن شيعَتِنَا العاهَةَ و جَعَلَ قُلوبَهُم كزُبَرِ الحَديدِ «الخصال ج۲ ص۵۴۱»
امام مهدي عليه السلام : أكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجيلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم «کمال الدین ج۱ص۴۸۵ح۴، الغیبة ص۲۹۲-۲۹۳ح۲۴۷، احتجاج ج۲ ص۲۸۴، اعلام الوری ج۲ ص۲۷۲،کشف الغمة ج۳ص۳۴۰ ،الخرائج والجرائح ج۳ص۱۱۱۵، بحارالانوار ج۵۳ ص۱۸۱ ح۱۰»
امام صادق علیه السلام : رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ اَلْحَدِیدِ لاَ یشُوبُهَا شَک فِی ذَاتِ اَللَّهِ اشدّ مِنَ الحَجَر لَو حَمَلُواعَلَی الجِبالِ لَاَزالُوها «بحارالانوارج۵۲ ص۳۰۸»
لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ: (یوم الخلاص، ص ۲۲۲)
عن ابى عبد الله عليه السلام : ... فإذا كان الامر يصل إليه اعانه الله بثلثمائه وثلثة عشر ملكا بعدد اهل بدر «بصائر الدرجات جلد1ص460»
الزام الناصب فی الخطبة التی خطبها «امیرالمؤمنین علیه السلام» فی البصرة المعروفة بخطبة البیان : ...ألا و إنّ المهدی أحسن الناس خلقا و خلقة ثمّ إذا قام تجتمع إلیه أصحابه علی عدّة أهل بدر و أصحاب طالوت و هم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا کلّهم لیوث قد خرجوا من غاباتهم مثل زبر الحدید...
«الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب عجل الله تعالی فرجه الشریف نویسنده : الیزدي الحائري، علي جلد2 ص 165»
سروده شده ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف آخر زمستان 1401
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
ظهور امام زمان نمایان شدن امام مهدی(عج) پس از غیبت کبرا و پیش از قیام برای برپایی عدل و داد است.
اعتقاد به ظهور منجی موعود و نجاتبخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیینها و فرهنگهای متفاوت، به صورتهای متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که نجاتبخشی خواهد آمد و آنان را از ستم و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و جامعهای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد.
زمان دقیق ظهور امام زمان (عج) مشخص نیست؛ اما گفته شده که پس از فراگیرشدن ظلم در جهان خواهد بود. در روایات، نشانههایی برای ظهور ذکر شده، که به علائم ظهور مشهور است. در روایاتی محل ظهور، منطقه ذی طوی معرفی شده است.
امام زمان(عج) پس از ظهور، قیام خود را از مکه و کنار خانه کعبه آغاز میکند. آن حضرت در کنار کعبه پرچم خود را میافرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت میگیرد.
مفهومشناسی
ظهور به معنای آشکار شدن چیز پنهان است[۱] و ظهور امام زمان را نمایان شدن حضرت مهدی(عج) پس از غیبت کبرا برای برپایی عدل و داد تعریف کردهاند.[۲] بر اساس این معنا، ظهور با قیام متفاوت و در مرحلهای پیش از آن قرار دارد؛ البته در برخی روایات ظهور به معنای قیام نیز به کار رفته است؛ در این صورت قیام و ظهور به یک معنا و در یک زمان و مکان رخ میدهد.[۳] در برخی روایات از واژه بعث(برانگیختن)[۴] و امر[۵] برای اشاره به ظهور استفاده شده است.
کلمه ظهور بر مواردی چون آشکار شدن دولت حق[۶]، آشکار شدن امر امامان معصوم، پیروزی امام زمان(عج) و حکومت آن حضرت[۷] نیز به کار رفته است.[۸]
پیشنیه باور به ظهور منجی
مقالهٔ اصلی: موعودباوری
موعودباوری به معنای اعتقاد به یک منجی(نجاتبخش) است که در آخرالزمان برای نجات و رهایی انسانها و برقراری صلح و عدالت خواهد آمد.[۹] منجی موعود و نجاتبخش در نزد اقوام و ملل مختلف با آیینها و فرهنگهای متفاوت، به صورتهای متنوعی مطرح شده است؛ اما همه در این نکته توافق دارند که نجاتبخشی خواهد آمد و آنان را از ستم و حاکمان زورگو رها خواهد کرد و جامعهای پر از عدل و داد به وجود خواهد آورد.[۱۰] برای نمونه: هندوها انتظار دهمین اَوَتاره با نام کَلْکی یا کَلکین را دارند؛[۱۱] زرتشتها در انتظار سوشیانت[یادداشت ۱] به سر میبرند؛[۱۲] یهودیان مسیح (ماشیح) را نجات دهنده میدانند؛[۱۳] مسیحیان، بازگشت عیسی را به عنوان منجی موعود منتظرند؛[۱۴] بالاخره مسلمانان که قائل به ظهور حضرت مهدی(ع) هستند و یکی از القاب مشهور او را موعود میدانند.[۱۵]
جهان در آستانه ظهور
در روایات شیعه، جهان در آستانه ظهور دارای سه ویژگی عمده است:
- ظلم و ستم فراگیر و فتنهای که بر هر خانهای وارد میشود.[۱۶]
- وجود دشمنانی مانند سفیانی و نواصب و دیگرانی که در عراق و دیگر مناطق سرزمینهای اسلامی مشغول فعالیت علیه شیعه هستند و سپس سوریه را تصرف کرده و حکومت آنجا را میگیرند.[۱۷]
- جریان یاران و موالیان امام زمان که در سرزمینهای اسلامی در تلاشند تا یاد و نام امام زمان در عالم پراکنده شود.[۱۸]
نشانههای ظهور
مقالهٔ اصلی: علائم ظهور
نشانههای ظهور دو گونه است؛ حتمی[۱۹] و غیر حتمی(مشروط).[۲۰]
نشانه های حتمی
در روایات نشانههایی حتمی برای ظهور برشمرده شده است که عبارتند از:
- خروج سفیانی: فردی که در روایات، سفیانی خوانده شده از شام به سوی مدینه لشکرکشی میکند.
- خسف بیداء: سپاه سفیانی در منطقهای به نام بیداء در زمین فروخواهد رفت.
- ندای آسمانی: جبرئیل در آسمان ندایی سرمیدهد و همگان آن را خواهند شنید.
- قیام یمانی: فردی از اهالی یمن قیام میکند و مردم را به سوی امام مهدی(ع) دعوت میکند.
- قتل نفس زکیه: فردی از نسل امام حسین(ع) در کنار کعبه در حال دعوت به سوی امام زمان کشته میشود.[۲۱]
نشانههای غیر حتمی(مشروط)
به جز نشانههایی که صراحتاً در روایات شیعه به حتمی بودن آنها اشاره شده است، بقیه نشانهها از امور موقوفه یا مشروط و غیر حتمی به شمار میروند. نشانههایی که بنا بر مشیت و اراده الهی ممکن است تغییر، تبدیل، تقدم یا تأخر داشته باشند؛ مثلاً اگر در حدیث به نزول بلایی(مشروط) اشاره شده باشد، ممکن است با توسل و استغفار مؤمنان و مسلمانان نزول آن به تأخیر بیافتد یا اصلاً چنین بلایی نازل نشود.
برخی از نشانههای غیر حتمی: خورشیدگرفتگی در نیمه ماه رمضان، برخلاف عادت، فرو رفتن بخش غربی(راست) مسجددمشق، فرو رفتن یکی از روستاهای شام به نام خرشنا (یا حَرَستا)در زمین، ویرانی بصره، کشتن فردی که علیه سفیانی قیام کرده در پشت کوفه همراه هفتاد نفر از یارانش، بهاهتزاز درآمدن پرچمهای سیاه از جانب خراسان، ویرانی گسترده در شام و عراق، ندای غیرعادی از آسمان بر همه جهان به طوری که هرکسی در هر زبانی باشد آن ندا را به زبان خودش میشنود.[۲۲]
زمان و مکان ظهور
زمان دقیق ظهور حضرت مهدی(عج) معلوم نیست. روایات کسانی را که برای ظهور آن حضرت زمان تعیین میکنند، مذمت و لعن شده و دروغگو نامیدهاند.[۲۳]
اگر ظهور را به معنای قیام بدانیم در پارهای روایات به زمان آن به صورت مختصر اشاره شده است.[۲۴] این روایات قیام آن حضرت را پس از ناامیدی مردم[۲۵] و در آخرالزمان[۲۶] میدانند. و در آنها از قیام آن حضرت در سالهای فرد[۲۷] روز عاشورا[۲۸] نوروز[۲۹] از ایام سال، روز جمعه[۳۰] و شنبه[۳۱] از ایام هفته و پس از نماز عشاء[۳۲] از اوقات روز یاد شده است.
محل ظهور
برخی روایات ظهور (به معنای آشکار شدن) را کمی پیشتر از قیام حضرت مهدی(عج)، در منطقه ذی طوی، میدانند.[۳۳]
حوادث پس از ظهور
مقالهٔ اصلی: قیام امام مهدی(عج)
امام زمان(عج)، پس از ظهور، قیام خود را از مکه و کنار خانه کعبه آغاز میکند. آن حضرت در کنار کعبه پرچم خود را میافرازد و در بین رکن و مقام از یاران خود بیعت میگیرد.[۳۴] سپس به کعبه تکیه می زند در حالی که ۳۱۳ نفر از یارانش گرد اویند؛ آیه «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»[یادداشت ۲] را تلاوت میکند و میگوید: «انا بقیة الله فی ارضه»، و خود را معرفی میکند.[۳۵] آنگاه بیعت عمومی میگیرد و هنگامی که شمار یارانش به ۱۰،۰۰۰ تن رسید، حرکت خود را به سمت کوفه آغاز میکند.[۳۶]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان مالکی وحنبلی وحنفی وشافعی مذهب
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان مالکی مذهب
علمای فرقه مالکی همانند دیگر عالمان مذاهب اسلامی، باور به ظهور و فرج امام مهدی (علیهالسلام) را یکی از اعتقادات خود دانسته و بر آن تأکید ورزیدهاند. این واقعیت در نوشتهها و آثار آنان کاملاً مشهود و واضح است. در دورههای مختلف، تصریح بر این عقیده در لا به لای کتابها و نوشتههای آنها دیده میشود. اینک از باب نمونه به گزارشی از نوشتهها و گفتههای برخی از دانشمندان برجسته این فرقه پرداخته میشود:
قرطبی مالکی
رطبی مالکی (م ۶۷۱ ه. ق)که از جمله عالمان و نویسندگان معروف و شناخته شده اهل سنت است، آثار علمی و مشهوری از خود بر جای گذاشته که مهمترین آنها تفسیر «الجامع لاحکام القرآن» است. وی در کتاب دیگرش با نام «التذکرة فی احوال الموتی و امور الآخرة» ابواب و فصولی را به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و با بیان احادیث متعددی از منابع اهل سنت، این موضوع را دنبال کرده و در توضیح برخی از این احادیث، مطالبی را در مورد امام مهدی (علیهالسلام) بیان داشته است؛ البته نویسنده در تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه، در کتاب تفسیرش، مضمون آن آیه را که وعده خداوند بر غلبه دین اسلام است، بنا بر قولی منطبق بر عصر و زمان امام مهدی (علیهالسلام) دانسته است.
ابن صباغ مالکی
ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ه. ق) که از بزرگان فرقه مالکی در عصر و زمان خود بوده است، کتابی با نام «الفصول المهمة فی معرفةالائمة علیهمالسلام» نگاشته که انگیزه تألیف آن را بیان شرح حال و مقامات ائمه دوازده گانه علیهمالسلام معرفی کرده است و این نوشته را بنا بر درخواست برخی از معاصران خود به سامان رسانده است. وی در فصل دوازدهم این کتاب، شرح حال و خصوصیات امام مهدی (علیهالسلام) را ذکر کرده و در آن، مباحث مختلف و احادیث گوناگونی درباره امام مهدی (علیهالسلام) آورده است. وعده رسول خدا صلی الله علیه و آله به ظهور آن حضرت را مورد اثبات قرار داده و از نسب آن بزرگوار سخن گفته است.
نکته قابل توجه در نوشتههای این نویسنده آن است که به مانند برخی دیگر از عالمان اهل سنت، معتقد به ولادت امام مهدی (علیهالسلام) است و بر این باور است که آن حضرت اکنون زنده و در قید حیات میباشد.
محمد بن محمد بن الخطاب المالکی
محمد بن محمد بن الخطاب المالکی (م قرن دهم ه. ق) در پاسخ به پرسشی درباره معتقدان به میّتی که مدعی مهدویت بوده و نیز راجع به منکران مهدویت گفته است: «عقیده طایفه یاد شده، درباره آن میّت در گذشته که او مهدی موعود است و باید در آخر الزمان ظهور کند، باطل و پوچ است؛ به سبب احادیث صحیحه ای که دلالت دارد بر وجود مهدی (علیهالسلام) و خروج او و نیز حوادثی که در آستانه ظهور او اتفاق خواهد افتاد، همانند: ظهور سفیانی، فرو رفتن وی و لشکرش در زمین منطقه بیداء، کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در اول آن... و نیز به سبب احادیثی که دلالت دارند بر اینکه مهدی (علیهالسلام) فرمانروای زمین خواهد شد و دجال، در روزگار وی ظهور خواهد کرد و دیگر علاماتی که هیچ کدام در دوره این شخص مرده ای که بدان اشاره شد، تحقق نیافته است.»
شیخ محمد الصبان
شیخ محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق) در کتاب «اسعاف الراغبین» فصلی را به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام)، نسب ایشان و محل ظهور و نیز نشانههای خروج حضرت بیان داشته است. علاوه بر روایاتی که دراینباره ذکر کرده، مطالب مختلفی در تأیید این موضوع از بزرگانی چون محی الدین عربی و شعرانی نقل میکند. عربی در جمع بین روایاتی که امام مهدی (علیهالسلام) را از نسل امام حسین (علیهالسلام) دانسته و روایاتی که آن حضرت را از نسل امام حسن (علیهالسلام) میداند، مطالب متنوعی را بیان داشته است.
محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی
محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی (م ۱۳۴۵ ه. ق)در کتاب «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» که در آن احادیث متواتر را جمعآوری کرده، روایات مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) را از جمله آنها دانسته و با استناد به سخنان و گفتههای دانشمندان معروف و شناخته شده اهل سنت، بر تواتر این احادیث پای میفشارد و معتقد است که آمدن و ظهور امام مهدی (علیهالسلام) بر اساس این احادیث و نیز وعدههایی که در آنها داده شده است، از ضروریات و موارد حتمی میباشد.
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان حنبلی مذهب
احمد بن حنبل
امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ه. ق) که رئیس فرقه حنبلیها است و نویسنده یکی از گستردهترین و کهنترین جوامع حدیثی اهل سنت نیز به شمار میرود. وی در این مجموعه حدیثی، احادیث مختلف و متعددی را درباره امام مهدی (علیهالسلام) ذکر کرده است. یکی از فضلای محترم حوزه علمیه قم در اقدامی شایسته، احادیث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) را که در این کتاب حدیثی آمده، جمعآوری کرده و با نام «احادیث المهدی (علیهالسلام) من مسند احمد بن حنبل» به چاپ رسانده است. در این کتاب، ۱۳۶ حدیث از مسند احمد استخراج شده و طی چند بخش تنظیم گردیده است که در بردارنده موضوعات متعدد و مختلفی درباره امام مهدی (علیهالسلام) است؛ از نشانههای ظهور آن حضرت تا ظهور و وضعیت عصر ظهور و دیگر موضوعات مرتبط با امام مهدی (علیهالسلام).
ممکن است گفته شود: چون احمد بن حنبل درباره این احادیث قضاوت خاص نداشته است، پس ذکر این احادیث نمیتواند دلیلی برای اثبات دیدگاه و نظر او دراینباره باشد؛ ولی در جواب باید گفت: ثبت این تعداد زیاد از احادیث در این جامع حدیثی کهن، حتما نشان از پذیرش و اعتماد نویسنده بر این احادیث دارد و چنین اهتمامی از سوی وی حکایت از مقبولیت محتوای آنها نزد وی دارد. بنابراین، مهمترین شخصیتِ فرقه حنبلی که در موضوع مهدویت دیدگاهش روشن و مشخص است، امام آنها یعنی احمد بن حنبل است.
ابن قیم جوزیه حنبلی
ابن قیم جوزیه حنبلی (م ۷۵۱ ه. ق) که از نویسندگان سرشناس و معروف اهل تسنن است، فصل پنجاهم کتاب «المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف» را به مباحث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و در ردّ حدیث جعلی «لَا مَهْدِیَّ اِلَّا عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ؛ مهدی جز عیسی وجود ندارد.» مطالب و مباحث مختلفی را ذکر کرده و از قول برخی از دانشمندان اهل سنت، از جمله احمد بن الحسین آبری تواتر روایات نبوی را درباره امام مهدی (علیهالسلام) یادآور میشود و میگوید: «تواتر دراینباره وجود دارد که آن حضرت از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله است و عیسی (علیهالسلام) به هنگام ظهور وی، خواهد آمد و در نماز به او اقتدا خواهد کرد.»
وی در ادامه، برای تأکید گفته آبری، روایات متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و هنگام تقسیمبندی این احادیث، تصریح دارد که اینها چهار دسته هستند: صحیح، حسن، غریب و موضوع.
و به این ترتیب، تعدادی از احادیث امام مهدی (علیهالسلام) را صحیح و حسن دانسته و آنها را دارای حجیت و قابل برای استدلال معرفی کرده است.
یحیی بن محمد حنبلی
حیی بن محمد حنبلی (م قرن دهم ه. ق) در پاسخ به پرسشی در مورد معتقدان به یک مدعی مهدویت و نیز درباره منکران اصل مهدویت چنین نوشته است:
«الحمد لله اللهم اهدنا لما اختلف فیه الحق باذنک! عقیده مذکور بدون شک، باطل است؛ چون مستلزم مخالفت و ردّ احادیث صحیحی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده و پیامبر صلی الله علیه و آله در این احادیث از ظهور مهدی (علیهالسلام) در آخر الزمان خبر داده و ویژگیهای شخصی مهدی (علیهالسلام) و حوادث زمان ظهور را یاد کرده است. یکی از علائم مهم ظهور مهدی (علیهالسلام) که کسی نمیتواند ادعا کند که واقع شده است، فرود آمدن حضرت عیسی (علیهالسلام) از آسمان و قرار گرفتن او در کنار مهدی (علیهالسلام) و نمازگزاردن او پشت سر آن حضرت و همین طور خروج دجال و کشته شدن او میباشد... و کسی که مهدی موعود (علیهالسلام) را تکذیب کند، رسول خدا صلی الله علیه و آله به کفر او خبر داده است...»
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب عنوان مقالهای است که پیرامون امام مهدی (عج) دوازدهمین فرزند از نوادگان رسول خدا (ص) و امام دوازدهم شیعیان جهان که به عقیده ایشان از نظرها تا روز موعود الهی در غیبت به سر میبرد، اختصاص یافته است. در این مقاله نگاه حنفیها به این مساله مورد بررسی قرار گرفته است.
دانشمندان حنفی مذهب و امام مهدی (عج)
تعدادی از عالمان و نویسندگان حنفی مذهب درباره مهدویت و اعتقاد به مهدی آخر الزمان، نوشتهها و آثار خوب و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشتهاند. در پارهای از موارد، علاوه بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدی (علیهالسلام)، به مانند شیعه به زنده بودن وی نیز معتقد میباشند و اینک دیدگاه چند نفر از دانشمندان حنفی مذهب در پی میآید:
ابن جوزی
ابن جوزی (م ۶۵۰ ه. ق) در کتاب معروفش، «تذکرة خواص الامة فی خصائص الائمة علیهمالسلام»، فصلی جداگانه به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و مباحث و موضوعات مختلفی دراینباره نگاشته است و در آغاز این فصل میگوید:
«فصل فی ذکر الحجة المهدی هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا و کنیته ابوعبدالله و ابوالقاسم و هو الخلف الحجة صاحب الزمان.»
آن گاه روایاتی از منابع اهل سنت ذکر میکند که در آنها موضوعات مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) مطرح شده است. ابن جوزی سپس به دیدگاه امامیه درباره زنده بودن امام مهدی (علیهالسلام) پرداخته و برخی دلایل شیعیان دراینباره را یادآور شده است. از نوشته ابن جوزی چنین بر میآید که وی اعتقاد شیعه را درباره امام مهدی (علیهالسلام) پذیرفته و آن را منطقی و قابل قبول دانسته است.
ابن طولون دمشقی
ابن طولون دمشقی (م ۹۳۵ ه. ق) که در حدیث، فقه و تاریخ صاحبنظر بوده، کتابی با نام «الائمة الاشاعة» دارد که بخشی را به «الحجة المهدی» اختصاص داده و در آن به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام) پرداخته است. در این اثر، بیشتر عقاید و اندیشههای شیعه در مورد ولادت امام مهدی (علیهالسلام) و زنده بودن آن حضرت را نوشته است و هر چند با صراحت این عقاید را نپذیرفته، ولی از لا به لای نوشته وی چنین بر میآید که تمایل به قبول آنها دارد و البته اظهار نظر صریح را به کتاب دیگرش با نام «الهدی الی ماورد فی المهدی» موکول کرده و ظاهرا از این نوشته هم اثری باقی نمانده است. ابن طولون در کتاب «الائمة اثنا عشر» با احترام و تجلیل فراوان اسامی امامان دوازده گانه شیعه را در اشعاری گنجانده است.
عبدالوهاب شعرانی
عبدالوهاب شعرانی (م ۹۷۳ ه. ق) در باب ۵۶ کتاب «الیواقیت و الجواهر» نشانههای قیامت را که در احادیث آمده، ذکر کرده که از جمله آنها، خروج امام مهدی (علیهالسلام) میباشد. نکته قابل توجهی که وجود دارد، این است که وی با وجود حنفی بودن، به مانند شیعه معتقد است امام مهدی (علیهالسلام) فرزند امام عسکری (علیهالسلام) است و اکنون زنده و در قید حیات میباشد و تا زمان ظهور عیسی (علیهالسلام) نیز زنده خواهد ماند. به متن عبارت وی بنگرید: «وی (امام مهدی (علیهالسلام)) از فرزندان امام عسکری (علیهالسلام) است و ولادتش در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق اتفاق افتاده و تا زمان آمدن عیسی (علیهالسلام) زنده خواهد ماند.»
بدین شکل، وی نه تنها آمدن و ظهور امام مهدی (علیهالسلام) را در آخر الزمان از جمله موارد حتمی بر شمرده است، بلکه تولد آن حضرت و حیات ایشان را تا زمان ظهور قبول دارد و از این جهت، اندیشه و عقیده وی بسیار نزدیک به عقیده شیعه میباشد.
ابوالسرور حنفی
ابوالسرور حنفی (م قرن دهم ه. ق) که مفتی حنفیها در شهر مکه بوده است، در پاسخ به استفتائاتی که جماعتی از مسلمانان هند از علمای آن زمان مکه کردهاند و از آنان خواستهاند که نظرشان را در مورد اعتقاد به یک مدعی مهدویت و نیز منکران مهدویت بنویسند، چنین گفته است:
«اعتقاد این طایفه زشت کردار(مدعیان مهدویت) باطل است و پوچ. باید با عقیده باطل و پیروان آن به سختی مبارزه کرد و این فکر یاوه را از مغز آنان در آورد؛ چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح و سنن صریح و متواتری که به وسیله راویان بسیار و اخبار فراوان رسیده است و آن احادیث و سنن همه میگوید که مهدی موعود (علیهالسلام) که در آخر الزمان خروج میکند، همراه عیسی (علیهالسلام) خواهد آمد و با کمک او، دجال را خواهد کشت. برای ظهور او، علامتهایی است، از جمله: خروج سفیانی و گرفته شدن ماه و خورشید در ماه رمضان بر خلاف معمول.»
از این گفته به خوبی نگاه مذهب حنفی به موضوع امام مهدی (علیهالسلام) آشکار میشود و معلوم میگردد که نه تنها آنان این فکر را قبول دارند، بلکه آن را مضمون احادیث صحیح و متواتر میدانند و این نکته بسیار مهمی میباشد.
سلیمان بن ابراهیم قندروزی
سلیمان بن ابراهیم قندروزی (م ۱۲۹۴ ه. ق) که متولد شده در بلخ میباشد، بیشتر تحصیلاتش را در همان دیار سپری کرد و ادامه تحصیلات را در بخارا گذراند. بعد از آن به تصوف و عرفان نیز روی آورد و از بزرگان صوفیه شد. بدین شکل، هم در مباحث نقلی و هم طریقی صاحب مقاماتی گردید. او کتاب «ینابیع المودة» را در مناقب و فضایل اهل بیت علیهمالسلام نگاشته است و بخش عمده ای از آن را به مباحث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و آیات تفسیر و تأویل شده درباره آن حضرت را ذکر کرده و نیز روایاتی که در مورد ایشان نقل شده، از منابع مختلف آورده است. همین طور، احادیث خلفای دوازده گانه و تفسیرهایی که برای آنها شده را ذکر کرده و نقلهایی که درباره ولادت ایشان شده و نیز علمای سنی مذهب را که تصریح بر ولادت آن کردهاند، نام برده است. در بخش دیگر، کرامات و خارق عادتهایی که توسط آن حضرت انجام شده را نقل کرده و ملاقات کنندگان با ایشان را در دوره غیبت یادآور شده است.
از مجموع نوشتههای وی چنین بر میآید که نویسنده درباره امام مهدی (علیهالسلام) همانند شیعه میاندیشد و معتقد به ولادت و زنده بودن آن حضرت است.
ابوالبرکات آلوسی
ابوالبرکات آلوسی (م ۱۳۷۱ ه. ق) در کتاب «غایة المواعظ» در بخش شمارش نشانههای برپایی قیامت ـ به مانند برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت ـ ظهور امام مهدی (علیهالسلام) را از جمله این نشانهها دانسته و گفته است که قول صحیح تر نزد بیشتر عالمان و دانشمندان، ظهور و خروج امام مهدی (علیهالسلام) است. وی از قول ابن حجر هیتمی در «الصواعق المحرقة» نقل میکند که آیه «وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة» در مورد امام مهدی (علیهالسلام) نازل شده است. آنگاه در ادامه میگوید که درباره آمدن امام مهدی (علیهالسلام)، احادیث و اخبار متعددی وارد شده و به همین مناسبت، تعدادی از این احادیث را ذکر کرده است. درباره سیر حکومتی که امام خواهد داشت، بحثهایی را مطرح کرده و نظرات عالمان معروف را مورد اشاره قرار داده است. وی در پایان، با اشاره به اعتقاد شیعه در مورد زنده بودن امام (علیهالسلام)، این باور را مردود دانسته و آن را انکار میکند؛ البته دلیل خاصی برای این کار ارائه نکرده است.
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان شافعی مذهب
- صفحه
- بحث
- خواندن
- نمایش مبدأ
- نمایش تاریخچه
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان شافعی مذهب عنوان مقالهای است که پیرامون حجت بن حسن (مهدی) (عج) دوازدهمین فرزند از نوادگان رسول خدا (ص) و امام دوازدهم شیعیان جهان که به عقیده ایشان از نظرها تا روز موعود الهی در غیبت به سر میبرد، اختصاص یافته است. در این مقاله نگاه شوافع به این مساله مورد بررسی قرار گرفته است.
دانشمندان شافعی مذهب و امام مهدی (عج)
شوافع نگاه ویژه ای به موضوع مهدویت داشتهاند و گاهی با ذکر روایات و احادیث مربوط، گاهی با بیان ویژگیها و اوصاف حضرت و دیگر گاه با رد اشکالات و شبهاتی که در این حوزه وارد شده است.
آراء برخی از اندیشمندان شافعی مذهب پیرامون امام زمان (عج)
برخی از دانشمندان شافعی مذهب در مورد خصوصیات و ویژگیهای امام علیهالسلام با شیعه هم عقیده هستند. اینک برخی از نوشتهها و نظرات تعدادی از نویسندگان شافعی مذهب ذکر میشود:
کمال الدین محمد بن طلحة الشافعی (م قرن هفتم ه. ق)
وی در باب آخر کتاب «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» که درباره امامان معصوم علیهمالسلام است نظرات خود را درباره آن حضرت بیان داشته است. وی به مانند شیعه معتقد است که ایشان فرزند امام عسکری علیهالسلام میباشد و اکنون نیز در قید حیات است. ایشان برای اثبات ظهور امام علیهالسلام، احادیث متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و نیز به بررسی و ارزیابی برخی اشکالات درباره امام مهدی علیهالسلام پرداخته و به تفصیل آنها را پاسخ داده است.
گنجی شافعی (م قرن هفتم ه. ق)
کنجی شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان احادیث و مباحث مربوط به امام مهدی علیهالسلام را با ترتیبی خاص و با ابواب و موضوعاتی منسجم ذکر کرده است و از ذکر هر روایتی که از طریق شیعه وارد شده، اجتناب نموده است. وی در ابتدای باب ۲۵ مینویسد:«هیچ امتناعی در بقاء مهدی وجود ندارد؛ به دلیل اینکه عیسی و الیاس و خضر علیهمالسلام که از اولیای خداوند میباشند، زندهاند و دجال و ابلیس که از دشمنان خداوند هستند نیز زندهاند و زنده بودن اینها به وسیله قرآن و سنت اثبات شده. آنگاه که بر این موضوع اتفاق کردهاند، زنده بودن مهدی را انکار کردهاند. پس بعد از این به سخن هیچ عاقلی توجه نمیشود، اگر بخواهد باقی بودن مهدی را انکار نماید. وی در آخرین باب کتاب ـ بر خلاف نظر بیشتر اهل سنت ـ امام مهدی علیهالسلام را متولد شده میداند و معتقد است که وی دارای حیات است.
اسماعیل بن کثیر(م ۷۷۴ ه. ق)
وی در کتاب «النهایة فی الفتن و الملاحم» فصل ویژه ای برای امام مهدی علیهالسلام با عنوان «فصل فی ذکر المهدی الذی یکون فی آخر الزمان» گشوده و ضمن توضیحاتی درباره ایشان، احادیث و روایات زیادی را نقل کرده و در پارهای از موارد به توضیح آنها نیز پرداخته است. وی در ابتدای این فصل این چنین آغاز میکند:
«مهدی علیهالسلام یکی از خلفای راشدین و از امامان هدایتگر میباشد که روایات منقول از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد او نقل شده و گویای این است که حضرت در آخر الزمان خواهد آمد و به گمانم ظهورش پیش از آمدن عیسی علیهالسلام باشد. وی تصریح میکند که مهدی موعود علیهالسلام از ذریه رسول خدا صلی الله علیه و آله و از فرزندان فاطمه علیهاالسلام میباشد.
سعدالدین تفتازانی (م ۷۹۳ ه. ق)
وی در مبحث امامت کتاب «شرح المقاصد»، موضوع ظهور امام مهدی علیهالسلام را مورد توجه قرار داده، مینویسد:
«روایات صحیحه ای در مورد ظهور پیشوایی از نسل فاطمه علیهاالسلام آمده و چنین دلالت دارد که آن حضرت، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از پر شدنش از ظلم و ستم...» وی در ادامه، ظهور امام علیهالسلام را از جمله نشانههای قیامت بر شمرده و مجددا بر صحت اخبار مهدویت تأکید ورزیده؛ هر چند آنها را احادیث آحاد دانسته است، البته ایشان با استناد به استبعاد حیات حضرت، نگاهی نقادانه به نگرش شیعه به مهدویت دارد و زنده بودن امام مهدی علیهالسلام را امری بعید میداند.
جلالالدین سیوطی (م ۹۱۱ ه. ق)
وی که از نخبگان و نویسندگان برجسته اهل سنت است، تألیف مستقلی درباره امام مهدی علیهالسلام دارد با نام «العرف الوری فی اخبار المهدی» و در آن صدها حدیث را از منابع متعدد و مختلف اهل سنت جمعآوری کرده است و در پایان، فصلی را گشوده و در آن چهار نکته مهم را یادآوری کرده که عبارت است از:
۱. مهدی علیهالسلام یکی از خلفای دوازده گانه ای است که در حدیث جابری ذکر شده؛
۲. مهدی علیهالسلام نمیتواند از فرزندان عباس بن عبدالمطلب باشد؛
۳. سند حدیث «لَا مَهْدِی اِلَّا عِیْسَی بْنُ مَرْیَمَ» ضعیف است؛ چون با نقل متواتری که گویای ظهور مهدی علیهالسلام است، و اینکه وی از فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد و عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند، متعارض است؛
۴. آنچه نقل شده که مهدی علیهالسلام از مغرب ظهور خواهد کرد، هیچ پایه و دلیلی ندارد.
وی در برخی دیگر از آثارش، همانند: «الجامع الصغیر» احادیثی را درباره امام مهدی علیهالسلام ذکر کرده است.
ابن حجر هیتمی (م ۹۷۴ ه. ق)
وی کتابی مستقل درباره امام مهدی علیهالسلام به رشته تحریردرآورده با نام «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» که این نوشته در سه باب و یک خاتمه خلاصه شده و باب اول به بیان نشانهها و خصوصیاتی که برای امام مهدی علیهالسلام در روایات آمده، اختصاص یافته است و در این قسمت، با استناد به احادیث، ۶۳ عنوان را یادآور شده است. در باب دوم روایات و احادیثی را که از صحابه ذکر شده، نقل کرده و در آن ۳۹ حدیث را آورده است. در باب سوم آنچه که از تابعین درباره امام علیهالسلام نقل شده، آورده که جمع آنها ۵۶ حدیث است و در خاتمه کتاب، مباحث مختلفی از قبیل خروج امام علیهالسلام پیش از آمدن عیسی علیهالسلام، علامات نزول عیسی علیهالسلام، خروج یأجوج و مأجوج، و نیز خروج دابة الارض را با تکیه بر احادیث و گفتههای علما ذکر کرده است.
وی در کتاب «الصواعق المحرقه» نیز که در فضایل اهل بیت علیهمالسلام است، روایات مربوط به امام مهدی علیهالسلام را با تفصیل زیادی از منابع متعدد اهل سنت آورده است. و در ادامه مینویسد:
«قول بهتر این است که خروج امام مهدی علیهالسلام پیش از ظهور عیسی علیهالسلام میباشد. ابوالحسن آبری میگوید: روایات ظهور مهدی علیهالسلام که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده و متواتر و مستفیض هستند، دلالت دارند که وی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و زمین را پر از داد میکند و به همراه عیسی علیهالسلام خروج مینماید و او را در کشتن دجال در درب «لدّ» در سرزمین فلسطین یاری میرساند و او امام این امت خواهد شد و عیسی علیهالسلام پشت سر او به نماز میایستد.»
وی در شرح حال امام مهدی میگوید:
«سن وی هنگام وفات پدر، پنج سال بوده که خداوند در این سن به وی حکمت عطا کرد.» با اینکه سخن وی صراحت در تولد پسر امام عسکری علیهالسلام دارد، اما در ادامه و نیز در جایی دیگر، شدیدا بر شیعیان تاخته است که چرا آنان مهدی موعود علیهالسلام را همان فرزند امام عسکری علیهالسلام دانستهاند.
هیتمی در پاسخ به پرسشی در مورد حکم منکران امام مهدی علیهالسلام چنین نوشته است:
«انکار مهدی علیهالسلام اگر به خاطر انکار سنت باشد، حکم کفر و ارتداد آنان باید صادر شود و کشته شوند و اگر این انکار، نه به خاطر انکار سنت، بلکه صرف دشمنی با بزرگان اسلامیباشد، پس تعزیر آنان لازم است.»
افزون بر این چند مورد علمای دیگر شافعی مذهب هم کتبی در این موضوع دارند از جمله: ۱. مناوی (م ۱۰۳ ه. ق) در کتاب «فیض القدیر»؛ ۲. محمد رسول برزنجی (م ۱۱۰۳ ه. ق) در کتاب «الاساعة لا شراط الساعة»؛ ۳. محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق) در کتاب «اسعاف الراغبین و ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون.» [https://www.hawzahnews.com/news/870663/]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
امام مهدی (علیهالسلام) (متولد ۱۵ شعبان ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق)، فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) و دوازدهمین و آخرین امام شیعیان است. نام و کنیهاش همنام پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و مشهورترین لقب آن حضرت، مهدی میباشد.
آن حضرت بعد از شهادت پدرشان، به دلایلی دارای دو غیبت صغری و کبری میباشد. غیبت صغری ۶۹ سال به طول انجامید و در این مدت به واسطه نواب اربعه با مردم در ارتباط بودند و غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا امروز ادامه دارد. طبق احادیت وارده از آن حضرت، در زمان غیبت کبری مردم باید در مسائل خود به فقهای عصر خویش رجوع کنند.
در روایات معتبر شیعه برای ظهور ایشان در آخر الزمان، نشانهها و علائم حتمی و علائم غیر حتمی و شرائط خاص ذکر شده است.
محمد بن حسن عسکری(ع) مشهور به امام مهدی(عج)، امام زمان و حجت بن الحسن (متولد ۲۵۵ق)، دوازدهمین و آخرین امام شیعه دوازدهامامی است. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق آغاز شد. شیعیان معتقدند، او همان مهدی موعود است که پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد.
بر اساس منابع شیعه، حکومت عباسی در دوره امامت امام حسن عسکری(ع) درصدد یافتن فرزند وی بهعنوان مهدی و جانشین پدر بود؛ ازاینرو، تولد امام زمان(عج) مخفی نگه داشته شد و جز چند تن از یاران خاص امام یازدهم شیعیان کسی او را ندید. به این دلیل پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از شیعیان دچار تردید شده و فرقههایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کذاب، عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند. در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته میشد و توسط نائبان خاص او به اطلاع مردم میرسید، موجب تثبیت دوباره تشیع گردید؛ تا جایی که در قرن چهارم قمری از میان فرقههایی که پس از امام یازدهم از شیعه منشعب شده بودند، تنها شیعه دوازدهامامی باقی مانده بود.
امام زمان(عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با امام زمان(عج) از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد. عالمان شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیینهایی ارائه نمودهاند و در احادیث معصومان، غیبت او به خورشید پشت ابر تشبیه شده است.
به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و روزی ظهور خواهد کرد و به همراه یارانش حکومتی جهانی برپا میسازد و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد مینماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده و شیعیان این روایات را بهمعنای انتظار ظهور امام زمان(عج) میدانند.
مفسران شیعه بر اساس روایات، پارهای از آیات قرآن را اشاره به امام زمان(عج) دانستهاند. احادیث بسیاری نیز درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده است. گفته شده بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبانها و موضوعات مختلف درباره امام مهدی نوشته شده است.
اهلسنت شخصی با نام مهدی را منجی آخرالزمان دانسته و او را از نسل پیامبر(ص) تلقی نمودهاند؛ ولی بسیاری از آنها معتقدند که او در آینده متولد خواهد شد. در این میان برخی از علمای اهلسنت همچون سبط ابنجوزی و ابنطلحه شافعی، همانند شیعیان معتقدند که مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری(ع) است.
ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای فرج، دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آلیاسین و نماز امام زمان. برخی از احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت را ممکن دانستهاند و بعضی از عالمان شیعه حکایتهایی از دیدار برخی افراد با حضرت را ذکر کردهاند. اماکن متعددی به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.
محمد بن حسن (عجل الله تعالی فرجه) (متولد ۲۵۵ه. ق) دارای القاب: امام مهدی، امام زمان و حجت بن الحسن، امام دوازدهم شیعیان دوازده امامی است. دوران امامت ایشان در سال ۲۶۰ قمری و بعد از به شهادت رسیدن پدرشان امام حسن عسکری ((علیهالسلام)) در حکومت معتمد عباسی آغاز گردید و بنا بر روایات معتبر تا آخرالزمان و پس از ظهورشان نیز ادامه خواهد داشت. شیعیان امام زمان را همان مهدی موعودی میدانند که درای غیبت صغری و غیبت کبری بوده است. ایشان در زمان غیبت صغری به واسطه نائبان خاصش با شیعیان در ارتباط بوده است. اما غیبت کبرای ایشان در سال ۳۲۹ ق آغاز شد و بنا بر روایات شیعه فقهاء پرهیزگار به عنوان نائبان عام امام زمان به هدایت و پیشبرد دستورات ایشان اقدام میورزند. شیعیان معتقدند که مهدی (عج) زنده است و همراه حضرت عیسی مسیح ((علیهالسلام)) در آخرالزمان ظهور خواهد کرد. درباره دلایل و جزئیات طولانی بودن عمر ایشان تبیینهای مختلفی از جانب اندیشمندان شیعه ارائه گردیده است. مهدی موعود با کمک یارانش حکومتی جهانی برپا خواهند ساخت و دنیا را آکنده از عدل و داد مینمایند همانگونه که از ظلم و جور پر گشته است. به همین سبب و مطابق با روایات شیعه انتظار واقعی فرج امام عصر در زمره یکی از برترین عبادات و اعمال قرار گرفته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
محمّد بن حسن عسکری (عربی: محمّد بنِ الْحسنِ الْعَسکَری؛ زادهٔ ۱۵ شعبان ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری) معروف به حُجَّتِ بنِ الْحَسَن، بنابر باور شیعیان دوازدهامامی، دوازدهمین و آخرین امام و همان مهدی موعود است. او فرزند حسن بن علی عسکری، امام یازدهم شیعیان، و همچون پیامبر اسلام نامش محمد و کنیهاش ابوالقاسم است. «امامِ زمان»، «صاحبُ الزَّمان»، «ولیِّ عَصر»، «قائمِ آلِ محمد» و «مَهدیِ موعود» از القاب مشهور اوست. در باور کنونیِ شیعهٔ دوازده امامی، حجّت بن حسن در نیمهٔ شعبان سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ ه.ق در سامرّا زاده شد؛ او در پنج سالگی و پس از درگذشت پدرش به امامت رسید. پس از درگذشت حسن عسکری، مهدی تنها از طریقِ چهار سفیر یا نایب با شیعیان تماس میگرفت. البته بررسیهای تاریخی نشان میدهد که از آغاز، تعداد وکلا محدود به چهار تن نبوده و اصطلاح نیابتِ خاص در قرنهای چهارم و پنجم هجری توسط علمای شیعه مانند شیخ طوسی و برای تبیینِ غیبت صغری ایجاد شدهاست. پس از یک دورهٔ هفتاد ساله — موسوم به غیبت صغری — و با مرگ علی بن محمد سَمَری، چهارمین نایب امام دوازدهم شیعه، بار دیگر حیرت شیعیان را فراگرفت. آنها سرانجام در سدهٔ پنجم به تبیینی عقلی در کلامِ شیعه از غیبتِ امام دست یافتند. بهباور شیعیان، پس از دوران سُفَرا (نایبان خاص)، شیعیان با مهدی بهطور مستقیم در ارتباط نیستند و این دوران را اصطلاحاً غیبت کبری مینامند. پس از پایان دورهٔ غیبت، وی با عنوان مهدی قیام خواهد کرد و او کسی خواهد بود که توسط وی حق و عدالت بار دیگر به پیروزی خواهد رسید.
پس از درگذشت حسن عسکری، امام یازدهم شیعیان، در سال ۲۶۰ ه.ق و سن ۲۸ سالگی، از آنجا که حسن عسکری برخلاف سایر امامان شیعه — که در زمان حیاتشان جانشین بعدی را تعیین کرده بودند — بهطور علنی جانشینی برای خود برجای نگذاشته بود، بحرانِ فکری و اعتقادیِ بزرگی در میان پیروانِ امام شیعه بهوجود آمد. در این دوران که به «دوران حیرت» موسوم است، شیعیان به فرقههای متعددی منشعب شدند. عدهای از شیعیان اعتقاد داشتند که از حسن عسکری فرزندی باقی نماندهاست یا این فرزند در گذشتهاست؛ بسیاری از شیعیان امامت جعفر برادر حسن عسکری را پذیرفتند و گروههایی نیز متوجه فرزندان و نوادگان امامانِ نهم و دهم شیعه شدند. اما اصحابی از حسن عسکری چنین گفتند که «وی پسری داشته که جانشینی مشروع برای امامت است». طبق گفتهٔ این اصحاب مانند عثمان بن سعید، نایب و وصی حسن عسکری، این پسر مخفی نگاه داشته شده بود، چرا که ترس آن میرفت که توسط دولت دستگیر شود و به قتل برسد. دیدگاه این گروه که در ابتدا دیدگاهِ اقلیتِ شیعه بود، بهمرور به دیدگاه تمامیِ شیعیانِ امامی تبدیل شد که شیعیانِ دوازده امامیِ فعلی هستند.
از دیدگاه رایج تاریخی، باور به دوازده امام و اینکه امام دوازدهم همان مهدی موعود است بهطور تدریجی در میان شیعیان تکامل یافت. در مقابل جاسم حسین میگوید طبق شواهد احادیثی مبنی بر آنکه امام دوازدهم همان قائم موعود خواهد بود پیش از وفاتِ حسن عسکری در سال ۲۶۰ ه.ق مطرح بودهاست. بهنظر میرسد مدتی طول کشید تا این نظریه به صورتبندیِ نهاییِ خود برسد و پس از آن هم توجیهها و تبیینهای دینی گستردهای در موردش ارائه شد. شیعیان با دو رویکردِ حدیثی و کلامی به تبیین نظریهٔ غیبت برخاستند. کلینی (و. ۳۲۹ ه.ق/۹۴۱ م). در احادیثِ بابِ غیبتِ کتاب اصول کافی — که در خلال دورهٔ سفرا (موسوم به غیبت صغری) گرد آورد — به موضوع غیبت و علت آن پرداخت. بهخصوص نعمانی در کتاب الغیبة به تبیین نظریهٔ غیبت از طریق احادیث پرداخت و او برای نخستین بار اصطلاحاتِ «غیبت صغری» و «غیبت کبری» را به کار برد. پس از وی ابن بابویه (و. ۹۹۱–۹۹۲) در کتاب کمال الدّین در خصوص گردآوریِ احادیثِ مربوط به امام دوازدهم و غیبت وی کوشید. از دیگر سو، متخصصانِ علم کلام از جمله شیخ مفید (و. ۴۱۳ ه.ق/۱۰۲۳ م). و شاگردانش بهخصوص سید مرتضی (۱۰۴۴–۱۰۴۵) به تدوین نظریاتِ کلامیِ امامت، جهتِ تبیینِ ضرورتِ وجودِ امامِ زنده در شرایط غیبت پرداختند.
باور به امام غایب (ناپدیدار)، برکتهای بسیاری برای شیعیانِ زیر آزار و ستم داشت. از آنجا که امام غایب پتانسیلِ تهدیدِ کمتری نسبت به یک امام حاضر (پدیدار) داشت تنشها با حاکمان سنیمذهب کاهش یافت. همچنین باور به ظهورِ امام غایب باعث شد که انتظار بتواند جایگزینِ چالشِ مستمرِ نظامِ سیاسیِ حاکم شود. امام غایب عامل همبستگی شیعیانی شد که پیش از آن، هر گروهشان، گرد یکی از امامانِ حاضر میآمدند و از هم گسیخته شده بودند. بهعلاوه اعتقاد به ظهورِ امام غایب — بهعنوان مهدی — شیعیان را در تحملِ شرایطِ دشوار یاری نمود و به آنها امیدِ آیندهای سرشار از دادگری دادهاست.
۱ - نام و کنیه
نام مبارک امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) همنام پیامبر اکرم و کنیه ایشان همکنیه پیامبر (ابوالقاسم) و ملقب به مهدی آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) میباشد. ولی از خطاب قرار دادن ایشان با نام اصلی تا قبل از ظهور مبارکشان نهی شده است.
۲ - القاب
وجود مقدس ایشان دارای القاب فراوان میباشد که اباصالح، قائم آل محمد، مهدی آل محمد، حجة الله، ولی الله، بقیة الله، امام منتظَر، صاحب الزمان و امام زمان از مشهورترین آنهاست.
مهدی، لقب مشهور امام زمان (علیهالسلام) است.
۲.۱ - مهدی
یکی از مشهورترین القاب قائم آل محمد، مهدی است. مهدی اسم مفعول و به معنای رهیافته است. مهدویت نیز از همین ریشه است.
مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) مشهورترین نام آن حضرت نزد شیعه و سنی است. البته گاهی نیز در معنای فاعلی، به معنای هدایتکننده به کار میرود.
۲.۱.۱ - حدیث امام صادق
محمد بن عجلان از امام صادق (علیهالسلام) نقل کرده است: ... و قائم را از آنرو مهدی گفتهاند که مردم را به آیینی که از دست دادهاند، هدایت میکند.... [۱]
اما آنچه بیشتر در روایات آمده، همان معنای نخست است.
۲.۱.۲ - حدیث امام باقر
امام باقر (علیهالسلام) در اینباره فرمود: [۲]
«فإنّما سمّی المهدیّ لأنّه یهدی لأمر خفیّ یستخرج التّوراة و سائر کتب اللّه من غار بأنطاکیّة؛ به درستی که مهدی نامیده شد به سبب اینکه به امر مخفی هدایت میشود. او تورات و سایر کتابهای الهی را از غاری در انطاکیه بیرون خواهد آورد». [۳]
۲.۱.۳ - حدیثی دیگر
امام جعفر صادق (علیهالسلام) نیز هنگامی که پرسیدند: چرا مهدی، مهدی نامیده شده است؟ فرمود: «لانّه یهدی الی کلّ امر خفی؛ به دلیل اینکه به تمام امور پنهان هدایت میشود». [۴] [۵]
۲.۱.۴ - روایتی از شیخ صدوق
«منّا اثنا عشر مهدیّا أوّلهم أمیر المؤمنین علیّ بن أبیطالب و آخرهم التّاسع من ولدی». لقب مهدی به آخرین امام اختصاص ندارد و بقیۀ امامان (علیهمالسلام) نیز مهدی هستند: [۶]
ولی فقط از آخرین پیشوا به مهدی یاد شده است. [۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲]
۳ - مشخصات امام زمان
امام مهدی، دوازدهمین و آخرین جانشین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از سلسله امامان معصوم (علیهمالسلام) و فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) میباشد که بعد از شهادت پدر بزرگوارشان، به دلایلی دارای دو غیبت صغری و غیبت کبری میباشد.
غیبت صغرای ایشان ۶۹ سال طول کشید و در این مدت به واسطه نواب اربعه با مردم در ارتباط بودند.
غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری شروع شده و تا امروز ادامه دارد و آن حضرت تا روزی که از سوی خداوند متعال اذن ظهور کسب نمایند، با شیوههای خاص و از پس پرده غیب به رتق و فتق امور مردم و دستگیری از نیازمندان میپردازند.
در روایات معتبر شیعه برای ظهور آن حضرت در آخر الزمان، نشانهها و علائم حتمی و غیر حتمی و شرائط خاص ذکر شده که هر کدام دارای حکمت مخصوص میباشند.
همچنین در منابع معتبر شیعه و سنی –با اختلافاتی در شخصی و نوعی دانستن مهدی آخر الزمان- برای وقایع بعد از ظهور نیز مطالبی ذکر شده است.
فقهاء شیعه از تطبیق آن وجود مقدس با هر فردی به شدت منع کرده و دستور به تکذیب مدعیان دروغین مهدویت دادهاند.
۴ - حکم زیارت امام زمان
زیارت امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) در هر زمان و هر جا به ویژه در سامرا و در سرداب مقدس و دعا برای تعجیل در ظهور آن حضرت مستحب است. [۱۳] [۱۴]
۵ - حکم دعا در انتظار فرج
انتظار فرج حضرت، [۱۵]
دعا کردن و صدقه دادن برای سلامتی و نیز دعا برای چیرهشدن آن امام بر کافران، ملحدان و منافقان [۱۶]
استحباب دارد.
همچنین به جا آوردن اعمال عبادی مانند نماز و حج برای ایشان استحباب دارد.
۶ - حکم قیام هنگام شنیدن لقب قائم
برخاستن از جای خود هنگام بردن یا شنیدن نامهای آن حضرت به ویژه لقب مبارک «قائم» و نهادن دست راست بر سر در این هنگام و خواندن دعای وارد، از مستحبات است. [۱۷]
۷ - رفتار و سیرت حضرت مهدی
چون سیرت حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) میتواند سرمشق و نمونه خوبی برای ما باشد، درباره هر یک از آنها به اختصار توضیح میدهیم.
۷.۱ - سیرت دینی
حضرت مهدی در برابر جلال خداوند بسیار خاشع و فروتن است. همچون عقاب، بال خویش فرو میگشاید، سر به زیر میاندازد و از اوج آسمان فرو میآید. بدینسان، خدا و عظمت خدا در وجودش متجلی بوده، و همه هستی او را در خود فرو برده است. [۱۸]
۷.۲ - سیرت خلقی
حضرت مهدی صاحب حشمت، سکینه و وقار است، جامههایی درشتناک و خشن میپوشد، نان جو میخورد و علم و حلم او از همه مردمان بیشتر است، همنام پیامبر است و خَلق و خُلق محمدی دارد. در جهان با مشعل فروزان هدایت، سیر کرده و مانند صالحان زیست میکند. [۱۹] [۲۰] [۲۱]
۷.۳ - سیرت عملی
حضرت مهدی بخشنده است، به گونهای که بیدریغ، اموال به این و آن میدهد. با عمال و کارگزاران و مأموران دولت خویش بسیار سختگیر و با ناتوانان و مستمندان، بسیار دلرحم و مهربان است. در رفتار، چنان است که گویی با دست خود، کره و عسل به دهان مسکینان میگذارد. [۲۲]
با آمدنش کینه از دلها میرود و همهجا را آسایش و امنیت فرا میگیرد. و «مینهد میزان عدل را در بین مردم، پس احدی به احدی ظلم نکند». [۲۳]
۷.۴ - سیرت انقلابی
حضرت مهدی حق هر حقداری را باز پس گرفته و به او میدهد، حتی اگر حق، زیر دندان انسان متجاوز و غاصب باشد از آن بیرون کشیده و به صاحب حق باز میگرداند. [۲۴]
در راه اجرای حکم خدا و استقرار دین خدا، به سخن کسی گوش نداده و نکوهش احدی را نمیشنود. [۲۵]
۷.۵ - سیرت سیاسی
بههنگام حکومت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف)، حکومت جبّاران و مستکبران و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان نابود شده، شهر مکه، قبله مسلمین و مرکز حرکت انقلابی حضرت مهدی میشود. نخستین افراد با قیام او در مکه گرد هم آمده، به او میپیوندند. [۲۶]
۷.۶ - سیرت تربیتی
در روزگار آن حضرت، قدرت عقلی تودهها تمرکز یافته و مهدی به تأیید الهی، مردمان را به کمال میرساند و در همگان فرزانگی پدید میآورد. [۲۷]
چون مهدی قیام کند زمینی نمیماند، مگر اینکه در آنجا گلبانگ محمدیِ: أشْهَدُ أنْ لاإلهَإلّااللّه وَ أشهدُ أنَّ محمداً رسولُ الله، بلند میشود. [۲۸]
۷.۷ - سیرت اجتماعی
عدالت مهدی چنان است که در حکومت او بر هیچ کس و هیچ چیز، هیچگونه ستمی روا داشته نمیشود. نخستین نشانه عدل او سخنان سخنگویان حکومت اوست که در مکه فریاد میزنند: «هر کس نماز فریضه خویش را در کنار حجر الاسود و محل طواف خوانده است و اکنون میخواهد نماز نافله بخواند، به کناری رود، تا حق کسی پایمال نگردد و هر کس میخواهد نماز فریضه بخواند بیاید و بخواند.» [۲۹]
هیچ جای زمین باقی نمیماند، مگر آنکه از برکت عدل و احسان او فیض میبرد و زنده میشود، حتی جانوران و گیاهان نیز از این برکت و عدالت بهرهمند میشوند. و «عدالت او درون خانهها خواهد رفت مانند این که سرما و گرما داخل آن میشود.» [۳۰]
۷.۸ - سیرت مالی
همه اموال جهان در نزد مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) گرد میآید، آنچه در دل زمین است و آنچه بر روی زمین است. آنگاه مهدی به مردم میگوید: «بیایید! و این اموال را بگیرید! اینها همان چیزهایی است که برای به دست آوردن آنها، قطع رَحِم کردید و خویشان خود را رنجاندید، خونهای به ناحق ریختید و مرتکب گناهان شدید. بیایید و بگیرید! سپس دست عطا میگشاید، چنانکه تا آن روز، کسی آنچنان بخششی در اموال نکرده باشد». [۳۱]
۷.۹ - سیرت اصلاحی
حضرت مهدی فریادرسی است که از جانب خداوند آمده تا به فریاد مردم برسد. در روزگار او، همگان در رفاه و آسایش به نعمتی بیمانند دست مییابند، حتی چهارپایان نیز فراوان شده و با دیگر جانوران با خوشی و آسودگی زندگی میکنند، گیاهان بسیار میرویند و آب نهرها فراوان شده و گنجها، دفینهها و دیگر معادن زمین استخراج میشود.
آتش فتنهها و آشوبها خاموش شده و جنگ و شبیخون و غارتگری از میان میرود. در جهان ویرانهای باقی نمیماند، مگر آن که مهدی آنجا را آباد میسازد. [۳۲] [۳۳] [۳۴] [۳۵] [۳۶] [۳۷]
۷.۱۰ - سیرت قضایی
در حکومت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) احکام و قضاوتها کاملاً عادلانه بوده و سرسوزنی ظلم و بیداد به کسی نشده و هیچ رنج و محنتی بر دلی نمینشیند. حضرت مهدی بر طبق احکام خالص دینی (بدون توجه به آرا و افکار دیگران) حکم و حکومت میکند، میزان عدل را در میان مردم مینهد و بدینگونه، هیچ کس نمیتواند به دیگری ستم کند. [۳۸]
شیخ مفید میگوید: چون قائم آل محمد قیام کند، مانند حضرت داود (علیهالسلام) بر حسب باطن، بیهیچ نیازی به شاهد، حکم و قضاوت میکند، خداوند حکم را به او الهام کرده و او بر طبق الهام الهی حکم میراند. حضرت مهدی نقشههای پنهان هر گروه را میداند و به آنها میگوید: مهدی دوست و دشمن خود را با نگاه میشناسد. [۳۹] [۴۰] [۴۱]
۸ - خصوصیات یاران
در روایات، ویژگیهای زیادی برای یاران آن حضرت شمرده شده که برخی مربوط به ویژگیها و صفات ظاهری و جسمانی است و برخی دیگر مربوط به خصایل اخلاقی و روحی.
۸.۱ - خصایص روحی
۱) شاید بتوان گفت: که مهمترین ویژگی یاران امام (علیهالسلام) این است که آنها مصداق کامل «اولیاء الله» (دوستان خدا) هستند. در قرآن کریم میفرماید:
«ألا إنَّ اَوْلیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهم وَ لا هُمْ یحزنون؛ [۴۲]
آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمیشوند.» اینکه کسی از هیچ چیز ترسی به دل راه ندهد و اندوهگین نشود تنها زمانی امکانپذیر است که جز خدا نبیند و جز به او نیندیشد. این اوج کمال آدمی و بالاترین مرتبهای است که یک انسان میتواند بدان دست یابد.
امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «خوشا به حال شیعیان قائم که در زمان غیبتش منتظر ظهور او و فرمانبردارش هستند، آنان اولیای خدا هستند، همانها که نه ترس آنها را فرا میگیرد و نه اندوهگین میشوند.» [۴۳]
۲) یاران قائم همچنان که در بالاترین درجه تقوا و پرهیزکاری قرار دارند، از نظر کمال علمی نیز در بالاترین درجه قرار گرفته و از جام حکمت الهی و معرفت دینی، چنانکه باید، سیراب شدهاند. حضرت علی (علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «...پس گروهی در آن فتنهها صیقلی میشوند، مانند صیقل دادن آهنگر شمشیر را، دیدههای آنها به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوشهایشان جا گرفتهشود. در شب، جام حکمت را به آنها بنوشانند بعد از این که در بامداد هم نوشیده باشند.» [۴۴]
خلاصه اینکه یاران قائم در چنان مرتبهای از زهد و تقوا و علم و معرفت قرار دارند که همه کائنات در برابر آنها سرِ تسلیم فرود میآورند و زمین و آسمان به وجود آنها افتخار میکند. امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «گویی که یاران قائم را میبینم که شرق و غرب (جهان را) در نور دیدهاند. همه چیز در برابر آنها سرِ تسلیم فرود میآورد حتی درندگان زمین و آسمان به دنبال خشنود ساختن آنها هستند. قطعهای از زمین به قطعه دیگر مباهات کرده و میگوید: امروز مردی از یاران قائم از من گذر کرده است.» [۴۵]
۸.۲ - ویژگیهای جسمانی
یاران مهدی (علیهالسلام) از نظر صفات جسمی و نیروی بدنی سرآمد روزگار بوده و کسی را یارای مقابله با آنها نیست. امام صادق (علیهالسلام) در وصف توان بدنی یاران قائم میفرماید: «حضرت لوط (علیهالسلام) که میفرمود: «ای کاش در برابر شما قدرتی میداشتم یا میتوانستم به تکیهگاهی استوار پناه ببرم.» [۴۶]
«در آرزوی نیرو و توان قائم (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) و به یاد قدرت و استواری یاران او بود، زیرا به هر کدام از آنها قدرت چهل مرد داده شده و قلب آنها محکمتر از پارههای آهن است. اگر به کوههایی از آهن برخورد کنند آنها را از جا بر میکنند و شمشیرهای آنان از حرکت باز نمیایستد، مگر زمانی که خداوند (عزوجل)، خشنود شود.» [۴۷]
۸.۳ - تعداد یاران
قول مشهور این است که تعداد یاران امام عصر ۳۱۳ نفر هستند که در روایتهای متعددی به آن اشاره شده است. در روایتی «مفضل بن عمر» از امام صادق (علیهالسلام) چنین نقل کرده است: «مثل این است که قائم (علیهالسلام) را بر منبر مسجد کوفه میبینیم، در حالی که ۳۱۳ مرد، به عدد اهل بدر گرد او را گرفتهاند. آنها مردان جنگاور و حاکمان خدا در زمین او و بر خلق اویند.» [۴۸]
با توجه به روایت دیگر به این نتیجه میرسیم که یاران آن حضرت منحصر به تعداد یاد شده نبوده و این تعداد کسانی هستند که از آغاز حرکت حضرت مهدی ایشان را همراهی میکنند، اما به تدریج بر این تعداد افزوده میشود. البته ناگفته نماند که این ۳۱۳ نفر به دلیل خصایل برجستهای که دارند نقش فرماندهی و رهبری را در لشکر آن حضرت به عهده دارند. [۴۹]
در روایتی ابوبصیر از امام صادق (علیهالسلام) چنین نقل کرده است: «قائم از مکه خارج نمیشود، مگر زمانی که تعداد کسانی که به گرد او جمع آمدهاند، تکمیل شود. پرسیدم: این تعداد چند نفر است؟ آن حضرت فرمود: دو هزار نفر، جبرئیل در سمت راست او و میکائیل در سمت چب او حرکت میکند و ....» [۵۰]
۹ - خصوصیت جامعه موعود
حکومت جهانی موعود را از دو منظر میتوان مطالعه کرد:
۱) به عنوان آرمانی دور دست که باید در انتظار تحقق آن باشیم، که در آن صورت، هیچ تأثیری در واقعیتهای موجود جامعه ندارد.
۲) به عنوان الگویی واقعی برای سامانبخشی به وضع موجود و هدف معینی که توان جهتبخشی به حرکتهای اجتماعی ما را دارد، اگرچه تحقق کامل آن در زمان حضرت بقیةالله صورت میگیرد.
البته ما نباید همه مشخصههای بیان شده در مورد حکومت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را فقط ترسیمکننده وضعیت آینده جهان بدانیم، بلکه باید این فرهنگ را در تمام عرصههای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، جامعه خود پیاده کنیم و این نوعی الگوپذیری از قیام عدالتگستر است. برای دستیابی به این مهم به برخی ویژگیهایی که در روایات برای حکومت جهانی امام غایب شمرده شده است، اشاره میکنیم.
۹.۱ - سادهزیستی کارگزاران حکومت
عنایت به بعضی از روایات، تصویر بسیار روشنی از شیوه زندگی حکمران سراسر عالم به ما میدهد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «به چه ملاک درباره خروج قائم تعجیل میطلبید؟ به خدا سوگند، او جامه درشت میپوشد و خوراک خشک و ناگوار میخورد.» [۵۱]
اصولاً پذیرفتن مسئولیت حکومت مردم تعهد مضاعفی را بر عهده پذیرنده این مسئولیت میآورد و او را ناچار میسازد که زندگانی خویش را با ضعیفترین طبقات اجتماع هماهنگ سازد تا درد آنها را با تمام وجود احساس کرده و همت خویش را صرف بهبود آلام آنها کند. روایت زیر، رسالت سنگین پیشوایان و کارگزاران جامعه عدل اسلامی را به خوبی بیان میکند:
«روزی یکی از یاران امیرالمؤمنین (علیهالسلام) عرض کرد: ای امیرمؤمنان! چرا باید تو در این پوشاک زبر تن آزار باشی و خوراک ساده میل کنی؟ فرمود:
خدا بر پیشوایان دادگر واجب فرموده خود را با مردم ناتوان برابر نهند تا مستمندی، تنگدست را به هیجان نیاورد و به طغیان وا ندارد.» [۵۲]
۹.۲ - قاطعیت با کارگزاران
یکی از ویژگیهای مهم دولت جهانی امام مهدی سختگیری و قاطعیت درباره کارگزاران، مجریان امور و برخورد شدید با متخلفان است. در روایت زیر درباره قاطعیت و سازشناپذیری حضرت ولی عصر در مقابل کارگزاران و ملاطفت و مهربانی آن حضرت با بیچارگان و مستمندان چنین آمده است: «امام مهدی (علیهالسلام) بخشنده است، او درباره عمال، کارگزاران و مأموران دولتخویش بسیار سختگیر است و با ناتوانان و مستمندان بسیار دلرحم و مهربان.»
۹.۳ - تأمین رفاه اقتصادی مردم
در زمان حکومت امام مهدی، رفاه اقتصادی و آسایش معیشتی بر تمام بخشها و زوایای زندگی بشر پرتو میافکند و انسانها آسودهخاطر از مشکلات روزمره میتوانند به سازندگی معنوی خود بپردازند. امام علی (علیهالسلام) در اینباره میفرماید: «بدانید اگر شما از طلوعکننده شرق امام مهدی پیروی کنید، شما را به آیین پیامبر در آورد ... تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستیابی به امور زندگی) آسوده شوید و بار سنگین (زندگی) را از شانههایتان بر زمین نهید.» [۵۳]
۹.۴ - گسترش عدالت و مساوات
عدالت مهدی آنچنان فراگیر و گسترده است که حتی به درون خانهها نیز نفوذ کرده و روابط خصوصی افراد خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد، کاری که از عهده هیچ نظام حقوقی برنمیآید. امام صادق (علیهالسلام) میفرماید: «به (خدا) سوگند مهدی عدالتش را تا آخرین زوایای خانههای مردم وارد میکند، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ما میشود.» [۵۴]
در روایت دیگر از امام باقر (علیهالسلام) درباره شمول عدالت صاحب الزمان آمده است: «امام قائم (اموال را) برابر تقسیم میکند و میان مردم نیکوکار و بدکار به عدالت رفتار مینماید.» [۵۵]
۱۰ - در نگاه امام خمینی
امام خمینی امام زمان (علیهالسلام) را به عنوان موعود، خاتم الاوصیا، مفخر اولیا، غایت بعثت، [۵۶]
ولی الله الاعظم، جلوه تام حق تعالی، [۵۷]
انسان کامل، عصاره همه موجودات، [۵۸]
صاحب العصر، ولی امر و سلطان عصر یاد کرده است. همچنین امام مهدی (علیهالسلام) را ولی کامل، قطب همه زمانها، بقیه الله فی الارضین، سید و مولیهادی[۵۹]
برمی شمارد و احتمال داده است چه بسا مقصود از سوگند به عصر در قرآن، سوگند به انسان کامل و عصاره همه موجودات و نسخه تمام هستی حضرت مهدی (علیهالسلام) میباشد.[۶۰] [۶۱]
ایشان در تفسیر آیه «انّا نحن نزلنا الذکر و انّا له لحافظون» آن حضرت را شارح و بیان کننده قرآن، کلیدهای وجود، مخازن حضرت کبریا، معادن حکمت و وحی، اصول و ریشه همه معارف و عرفانها و صاحب مقام جمع و تفصیل شمرده است.[۶۲]
امام خمینی با استناد به روایتی معتقد است امام عصر (علیهالسلام) دارای ولایت تشریعی است و زمام امور مردم به دست ایشان است و آن حضرت همچون پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دیگر ائمه (علیهمالسّلام) وارث افراد بی وارث است؛ همچنین امام زمان دارای ولایت تکوینی است و به اراده خداوند بر همه تغییرات از جمله زیادی عمر و تقدیر روزی که فرشتگان موکل و مامور آن هستند، نظارت دارد و به اذن خداوند متعال، توانایی دارد حرکت هر یک از جزئیات طبیعت را که بخواهد کند یا سرعت بخشد.[۶۳]
امام خمینی معتقد است طبق آیه «تنزل الملائکه و الروح» فرشتگان در شب قدر، خدمت امام زمان (علیهالسلام) میرسند و لیلة القدر که از زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده، برای امام زمان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث از امام مهدی عجل الله فرجه
۱. لبریز کننده عدالت در زمین
امام مهدی(عج) : أنَا الَّذی أملأُها عَدلاً کما مُلِئَت جَورا .
منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم، چنان که از ستم آکنده است.
بحار الأنوار، ج ۵۲ ، ص ۲
۲. خالی نماندن زمین از حجت
امام مهدی(عج) : إنَّ الأرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةٍ إمّا ظاهِرا و إمّا مَغمُورا .
زمین از حجّتی آشکار یا نهان خالی نیست.
کمال الدّین، ج ۲ ، ص ۵۱۱
۳. اهمیت نماز
امام مهدی(عج) : ما اُرغِمَ أنفُ الشَّیطانِ بِشَی ءٍ مِثلِ الصَّلاةِ .
هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی مالد.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۸۲
۴. محبت اهل بیت علیه اسلام
امام مهدی(عج) : لِیعمَل کلُّ امْرِءٍ علَی ما یقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا .
هر یک از شما باید کاری کند که با آن به محبّت ما نزدیک شود.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۶
۵. دختر پیامبر(ص) سرمشق نیکو
امام مهدی(عج): فِی ابنَةِ رَسولِ اللّهِ(ص) لی اُسوَةٌ حَسَنَةٌ .
در دختر پیامبر خدا، برای من، سرمشقی نیکوست.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۶ ح ۲۴۵ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۴ ص ۲۰۲ .
۶. خدا با ماست
امام مهدی(عج) : إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلا فاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ .
خدا با ما است و نیازمند دیگری نیستیم.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۷. حق با ماست
امام مهدی(عج) : الحَقُّ مَعَنا فَلَن یوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا .
حق با ما است و باکی نیست که کسی از ما روی بگرداند.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۸. آخرین وصی
امام مهدی(عج) : أنا خاتِمُ الأوصِیاءِ .
من وصی آخرین ام.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۹. دفع بلا به وسیله امام مهدی(عج)
امام مهدی(عج) : بی یدفَعُ البَلاءُ مِن أهلی و شیعَتی .
به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۱۰. آگاهی از خبرها
امام مهدی(عج) : إنّا یحیطُ عِلمُنا بأنبائِکم و لایعَزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن أخبارِکم .
ما از همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از خبرهای شما از ما پنهان نیست.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۵
۱۱. دعا برای تعجیل فرج
امام مهدی(عج) : أکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِک فَرَجُکم .
برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید، که فرج من فرج شما نیز هست.
کمال الدّین، ص ۴۸۵
۱۲. زیارت امام حسین علیه اسلام در شب جمعه
امام مهدی(عج): زِیارَةُ الحُسَینِ علیه اسلام فی لَیلَةِ الجُمُعَةِ أمانٌ مِنَ النّارِ یومَ القِیامَةِ .
زیارت حسین علیه اسلام در شب جمعه، ایمنی بخش از آتش، در روز قیامت است.
جنّة المأوی للمیرزا النوری (المطبوعة فی ج ۵۳ بحار الأنوار): ص ۳۱۵
۱۳. قائم آل محمد(ص)
امام مهدی(عج): أنَا القائِمُ مِن آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام .
من قائمِ خاندان محمّد هستم.
کمال الدین: ج ۲ ص ۴۵۳ ح ۲
۱۴. پر کردن زمین از عدل و داد
امام مهدی(عج): أنَا الَّذی أخرُجُ فی آخِرِ الزَّمانِ بِهذَا السَّیفِ ـ وأَشارَ إلَیهِ ـ فَأَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وعَدلاً کما مُلِئَت جَوراً وظُلماً .
من کسی هستم که در آخِرْزمان با این شمشیر، ظهور می کنم (به آن شمشیر، اشاره کرد) و زمین را پُر از عدل و داد می نمایم، چنانچه پُر از جور و ظلم شده است».
کمال الدین: ج ۲ ص ۴۵۳ ح ۲
۱۵. ذکر با تسبیح تربت
تهذیب الأحکام عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری: کتَبتُ إلَی الفَقیهِ [أی الإِمامِ المَهدِی] علیه اسلام أسأَلُهُ: هَل یجوزُ أن یسَبِّحَ الرَّجُلُ بِطینِ قَبرِ الحُسَینِ علیه اسلام ؟ وهَل فیهِ فَضلٌ؟
فَأَجابَ ـ وقَرَأتُ التَّوقیعَ ومِنهُ نَسَختُ ـ: یسَبِّحُ بِهِ ؛ فَما فی شَیءٍ مِنَ التَّسبیحِ أفضَلُ مِنهُ، ومِن فَضلِهِ أنَّ المُسَبِّحَ ینسَی التَّسبیحَ ویدیرُ السُّبحَةَ، فَیکتَبُ لَهُ ذلِک التَّسبیحُ .
محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیری ـ: به فقیه (یعنیامام مهدی علیه اسلام( نامه نوشتم و از ایشان پرسیدم: آیا جایز است که انسان، با گِل قبر حسین علیه اسلام تسبیح بگوید؟ و آیا چنین تسبیحی، برتری ای [ بر دیگر تسبیح ها ] دارد؟
امام علیه اسلام در پاسخ ـ که من آن را خواندم و نسخه برداری کردم ـ نوشت: «با آن، تسبیح بگوید که هیچ تسبیحی از آن، برتر نیست و از برتری های آن، این است که [وقتی] دارنده اش از تسبیحگویی غافل می شود و تسبیح را می چرخاند [ باز هم در نامه اعمال، ] برایش تسبیح گفتن، نوشته می شود».
تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۷۵ ح ۱۴۸
۱۶. تربت در قبر مرده
تهذیب الأحکام عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری: کتَبتُ إلَی الفَقیهِ [الإِمامِ المَهدِی] علیه اسلام أسأَلُهُ عَن طینِ القَبرِ یوضَعُ مَعَ المَیتِ فی قَبرِهِ، هَل یجوزُ ذلِک أم لا؟ فَأَجابَ ـ وقَرَأتُ التَّوقیعَ ومِنهُ نَسَختُ ـ: یوضَعُ مَعَ المَیتِ فی قَبرِهِ، ویخلَطُ بِحَنوطِهِ إن شاءَ اللّهُ .
تهذیب الأحکام ـ به نقل از محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیری ـ: به فقیه [یعنیامام مهدی علیه اسلام]نامه نوشتم و از او در باره تربت قبر [ امام حسین علیه اسلام ] که همراه مُرده در قبرش می گذارند، پرسیدم که: آیا جایز است یا نه؟
امام علیه اسلام در پاسخ ـ که من آن را خواندم و از آن، نسخه برداری کردم ـ، نوشت: «همراه مُرده در قبرش می گذارند و با حَنوط او در می آمیزند، إن شاء اللّه!».
تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۷۶ ح ۱۴۹، دانشنامه امام حسین علیه اسلام ، ج ۱۲ ص۴۵۴.
۱۷. تصرف در مال دیگران
امام مهدی(عج): لا یحِلُّ لأِحدٍ أن یتَصَرَّفَ فی مالِ غَیرِهِ بغَیرِ إذنِهِ .
بر هیچ کس روا نیست که بدون اجازه دیگری در مال او تصرف کند.
وسائل الشیعة: ۱۷ / ۳۰۹ /۴ ، میزان الحکمه، ج ۸ ص ۴۳۹
۱۸. محبت خالص خداوند
امام مهدی(عج): إنّ موسی ناجی ربَّهُ بالوادِ المُقَدّسِ فقالَ: یا رَبِّ إنّی قد أخْلَصْتُ لک المَحبَّةَ مِنّی و غَسَلْتُ قَلبی عَمَّنْ سِواک ـ و کانَ شدیدَ الحبِّ لأهلهِ ـ فقالَ اللّهُ تعالی: «إخْلَعْ نَعلَیک » أی انْزِعْ حُبَّ أهْلِک مِن قلبِک إنْ کانتْ مَحَبّتُک لی خالِصَةً، و قَلبُک مِن المَیلِ إلی مَن سِوای مَغْسولاً .
موسی در وادی مقدس با خدای خود به راز و نیاز پرداخت و عرض کرد: پروردگارا! من محبّت خود را خالصانه از آن تو کردم و دلم را از جز تو شستم ـ موسی خانواده اش را زیاد دوست می داشت ـ آنگاه خداوند متعال فرمود: «کفشهای خود را برکن» یعنی، اگر محبّت تو خالصانه از آن من است، و دلت از هوای جز من شسته شده است، پس محبّت خانواده ات را از دل خود برکن.
کمال الدین: ۴۶۰ / ۲۱ ، میزان الحکمه، ج ۲ ص ۴۲۵ .
۱۹. امام عسکری علیه اسلام
امام مهدی(عج) : کان [الإمامُ العَسکری علیه اسلام ] نُورا ساطِعا و قَمَرا زاهِرا اختارَ اللّهُ لَهُ ما عِندَهُ فَمَضی عَلی مِنهاجِ آبائِهِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ .
او (امام عسکری علیه اسلام) نوری فروزان و ماهی درخشان بود که خداوند آنچه را نزد خود بود برای او برگزید. او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال کرد تا رحلت فرمود.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۹۱
۲۰. باقیمانده حجّت های خدا و منتقم
امام مهدی(عج): أنا بَقِیةُ اللّهِ فی أرضِهِ، و المُنْتقِمُ مِن أعدائِهِ .
من بقیة اللّه (باقیمانده حجّت های خدا) در زمینم و از دشمنان او انتقام می گیرم.
کمال الدین: ۳۸۴ / ۱ ، میزان الحکمه، ج ۱ ص ۳۸۵
۲۱. چگونگی بهره مندی از امام علیه اسلام در زمان غیبت
امام مهدی(عج): أمّا وَجـهُ الانْتِفاعِ بی فی غَیبَتی فکالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَیبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ .
چگونگی بهره مند شدن از من در روزگار غیبتم همچون بهره مند شدن از خورشید است، آنگاه که در پس ابر از دیدگان پنهان می شود.
بحار الأنوار: ۵۲ / ۹۲ / ۷ ، میزان الحکمه، ج ۱ ص ۴۰۰
۲۲. احتمال خطا در انتخاب امام شایسته
کمال الدین عَن سَعْدِ بنِ عبدِ اللّهِ القُمّی ـ لمّا سَألَهُ الامام المهدی علیه اسلام عَنِ العِلّة الّتی تَمْنَعُ القومَ من اختیارِ إمامٍ لأنفسِهِم ـ قال: مُصْلِحٌ أو مُفْسِدٌ؟، قلتُ: مُصْلحٌ، قالَ: فَهَلْ یجوزُ أنْ تَقَعَ خِیرَتُهُمْ علَی المُفْسِدِ بَعْدَ أنْ لا یعلمَ أحدٌ ما یخْطِرُ بِبالِ غیرِهِ مِن صَلاحٍ أو فسادٍ؟ قلتُ: بلی، قالَ: فَهِی العِلَّةُ .
کمال الدین: ـ سعد بن عبداللّه قمی می گوید: ازامام مهدی علیه اسلام سؤال کردم که چرا مردم نمی توانند خود، امام را برگزینند؟ ـ حضرت فرمود: نیکوکار را برگزینند یا تبهکار را؟ عرض کردم: نیکوکار. فرمود: آیا امکان دارد که از سر ناآگاهی از خوبی و بدی درون یکدیگر، فرد فاسد و بدکاری را برگزینند؟ عرض کردم: بله. فرمود: علّت، این است.
کمال الدین: ۴۶۱ / ۲۱ ، منتخب میزان الحکمة ص ۸۲
۲۳. ذکر سجده امام سجاد علیه اسلام
امام مهدی(عج): کانَ سَیدُ العابِدینَ علیه اسلام یقولُ فی سُجودِهِ فِی هذَا المَوضِعِ ـ وأشارَ بِیدِهِ إلَی الحِجرِ نَحوَ المیزابِ ـ :
« عُبَیدُک بِفِنائِک، مِسکینُک بِبابِک، أسَأَلُک ما لا یقدِرُ عَلَیهِ سِواک »
امام سجّادعلیه اسلامدر سجده خود در این مکان (و با دست اشاره به حِجر و طرف ناودان کرد) می گفت:
«بنده ناچیزت در آستان توست، نیازمندت به آستان توست، از تو می خواهم آنچه را که جز تو بر آن توانا نیست».
کمال الدین:ص ۴۷۱ ح ۲۴
۲۴. زاد و ولد در بهشت
امام مهدی(عج) ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ التَّوالُدِ فِی الجَنَّةِ ـ: إنَّ الجَنَّةَ لا حَملَ فیها لِلنِّساءِ وَلا وِلادَةَ، ولا طَمثَ وَلا نِفاسَ، وَلا شَقاءَ بِالطُّفُولِیةِ، وفیها ما تَشتَهِی الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعینُ، کما قالَ سُبحانَهُ. فَإِذَا اشتَهَی المُؤمِنُ وَلَدا خَلَقَهُ اللّهُ بِغَیرِ حَملٍ وَلا وِلادَةٍ عَلَی الصّورَةِ الَّتی یرِیدُ، کما خَلَقَ آدَمَ عِبرَةً .
امام مهدی علیه اسلام در پاسخ سؤال از زاد و ولد در بهشت ـ: در بهشت، زنان، نه باردار می شوند، نه می زایند، نه حیض می بینند، نه نِفاس می شوند و نه زحمت بچّه داری را تحمّل می کنند؛ بلکه در آن جا ـ همان گونه که خداوند سبحان فرموده ـ، آنچه دل ها هوس می کنند و چشم ها [از دیدنش] لذّت می برند، هست. پس هر گاه مؤمن، هوس فرزندی کند، خداوند، آن را، بدون آن که بارداری یا زایمانی در کار باشد، به همان شکلی که می خواهد، می آفریند، چنان که آدم را، نمونه آفرید.
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۸۰ ح ۳۵۷ ، بهشت و دوزخ، ج ۱ ص ۲۸۰ .
۲۵. دعا برای در امان ماندن از شر اشرار
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَخیارِ فی آناءِ اللَّیلِ وأطرافِ النَّهارِ، وَاکفِنی شَرَّ الأَشرارِ .
خدایا! بر محمّد و خاندان برگزیده محمّد، در شب و روز، درود فرست و مرا از شرّ بَدان، کفایت کن.
المزار الکبیر: ص ۵۰۹ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۳۳۴ .
۲۶. دعا برای نیک بختی
امام مهدی(عج) ـ فی دُعائِهِ ـ: أسأَلُک أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأن تُحیینی حَیاةَ السُّعَداءِ .
امام مهدی علیه اسلام در دعایش ـ: [خدایا!] از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و همانند زندگی نیک بختان، زنده ام بداری.
مهج الدعوات: ص ۳۴۹ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۴۰۴
۲۷. سرنوشت مخالف و مطیع اهل بیت علیه اسلام
امام مهدی(عج): إذا أرَدتُمُ التَّوَجُّهَ إلَی اللّهِ وإلَینا فَقولوا:... یا مَولای، شَقِی مَن خالَفَکم وسَعِدَ مَن أطاعَکم .
هر گاه خواستید به خدا و ما توجّه کنید، بگویید: «ای آقای من! تیره بخت شد هر که با شما مخالفت ورزید، و نیک بخت شد هر که از شما اطاعت کرد».
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۹۳ ح ۳۵۸ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۴۳۴
۲۸. دعا
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ بِک أعوذُ وبِک ألوذُ... ومِنک أسأَلُ أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ، و لا تَرُدَّنی إلّا بِذَنبٍ مَغفورٍ و سَعی مَشکورٍ و تِجارَةٍ لَن تَبورَ .
بار خدایا! به تو پناه می برم و دست به دامن تو می شوم... و از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا از درگاهت بر مگردانی، مگر با آمرزش گناهم و پذیرفته شدن تلاشم و [نیز با] تجارتی که هرگز کساد نمی شود.
مُهج الدعوات: ص ۳۴۹ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱ ص ۴۷۴ .
۲۹. حجت امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت
امام مهدی(عج): وأَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعوا فیها إلی رُواةِ حَدیثِنا ؛ فَإِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکم وأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیهِم .
امّا در رخدادهای پیش آمده، به راویانِ احادیثِ ما مراجعه کنید، که آنان، حجّت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنانم.
کمال الدین: ص ۴۸۴ ح ۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵ ص ۱۶۴ .
۳۰. دارو و شفا
امام مهدی(عج): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللّهِ دَواءٌ، وَالحَمدُ للّهِ شِفاءٌ .
«به نام خداوند بخشنده مهربان». «به نام خدا»، داروست و «سپاس، خدای را»، شفاست.
بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۲۲۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۳ ص ۲۸۲ .
۳۱. وظایف منتظران هنگام ظهور
امام مهدی(عج) ـ: فَلیعمَل کلُّ امرِئ مِنکم بِما یقرُبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا، وَلیتَجَنَّب ما یدنیهِ مِن کراهَتِنا وسَخَطِنا، فَإِنَّ أمرَنا بَغتَةٌ فُجأَةٌ حینَ لا تَنفَعُهُ تَوبَةٌ ولا ینجیهِ مِن عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوبَةٍ .
امام مهدی علیه اسلام : هریک از شما باید کاری کند که به محبّت ما نزدیک شود و از کاری که او را به نفرت و خشم ما نزدیک می سازد، دوری کند؛ زیرا که قضیه [ظهور] ما ناگهانی و بی خبر اتفاق می افتد به طوری که دیگر نه توبه ای به حالش سودمند می افتد و نه پشیمانی از گناه از کیفر ما می رهاندش.
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۹۹ ح ۳۵۹ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰ ص ۴۳۸ .
۳۲. ویژگی های اوصیا
امام مهدی(عج) ـ فی صِفَةِ الأَوصِیاءِ ـ: أحیی بِهِم دینَهُ، وأتَمَّ بِهِم نورَهُ، وجَعَلَ بَینَهُم وبَینَ إخوانِهِم وبَنی عَمِّهِم وَالأَدنَینَ فَالأَدنَینَ مِن ذَوی أرحامِهِم فُرقانا بَینا، یعرَفُ بِهِ الحُجَّةُ مِنَ المَحجوجِ، وَالإِمامُ مِنَ المَأمومِ، بِأَن عَصَمَهُم مِنَ الذُّنوبِ، وبَرَّأَهُم مِنَ العُیوبِ، وطَهَّرَهُم مِنَ الدَّنَسِ، ونَزَّهَهُم مِنَ اللَّبسِ، وجَعَلَهُم خُزّانَ عِلمِهِ، ومُستَودَعَ حِکمَتِهِ، ومَوضِعَ سِرِّهِ، وأیدَهُم بِالدَّلائِلِ، ولَولا ذلِک لَکانَ النّاسُ عَلی سَواءٍ، ولَادَّعی أمرَ اللّهِ عز و جل کلُّ أحَدٍ، ولَما عُرِفَ الحَقُّ مِنَ الباطِلِ، ولا العالِمُ مِنَ الجاهِلِ .
امام مهدی علیه اسلام در توصیف اوصیا ـ: خداوند، دین خود را با آنها احیا کرده و نورش را با آنها به کمال رسانده و میان آنها و برادرانشان و پسرعموهاشان و خویشان نزدیک و نزدیک ترشان فرقانی آشکار قرار داده است که با آن، حجّت از آن که حجّت برای او آورده شده و امام از مأموم شناسایی می شود و این از آن روست که خداوند، آنها را از هر گونه پلشتی مصون داشته و از عیوب، مبرّایشان کرده و از ناپاکی پاکشان گردانده و از در هم شدگی، منزّهشان داشته و آنها را گنجوران علم خود و مخزن حکمتش و جایگاه سرّش قرار داده است.
خداوند، آنها را با دلایل خود، تأیید کرده و اگر چنین نمی بود، مردم همه یک سان بودند و هر کس مدّعی امر [ منصوب شدن از سوی ]خداوند عز و جلمی شد و دیگر حق از باطل و دانا از نادان شناخته نمی شد.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۸ ح ۲۴۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹ ص ۵۵۸ .
۳۳. ویژگی های امامان علیه اسلام
امام مهدی(عج) ـ فیما یقالُ فِی التَّوَجُّهِ إلَی الأَئِمَّةِ علیهم السلام ـ: أنتُم خَزَنَتُهُ وشُهَداؤُهُ، وعُلَماؤُهُ واُمَناؤُهُ، وساسَةُ العِبادِ وأرکانُ البِلادِ، وقُضاةُ الأَحکامِ وأبوابُ الإِیمانِ .
امام مهدی علیه اسلام در آنچه برای زیارت ائمّه علیهم السلام از ایشان رسیده است ـ: شما خزانه داران و گواهان خدایید، و دانش آموختگان او و امانتداران اویید، و مربّی بندگان و ارکان شهرهایید، و قاضیان احکام و درهای ایمانید.
المزار الکبیر: ص ۵۶۸ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۸ ص ۹۶ .
۳۴. اهل بیت علیه اسلام دست پروردگان خداوند
امام مهدی(عج) ـ فی بَعضِ التَّوقیعاتِ المَروِیةِ عَنِ الشَّیخِ أبی عَمرٍو العَمرِی ـ: نَحنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَالخَلقُ بَعدُ صَنائِعُنا
امام مهدی علیه اسلام در یکی از توقیعاتِ روایت شده از شیخ مورد وثوق، ابو عَمرو عَمری ـ: ما، دستْ پروردگانِ پروردگار خویشیم و آن گاه مردمان، دستْ پروردگانِ مایند.
تحف العقول: ص ۱۷۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۶ ص ۲۷۸ .
۳۵. خداوند برتر از وصف توصیفگران
امام مهدی(عج): تعالَی اللّهُ عَزَّ و جلَّ عمّا یصِفُونَ، سبحانَهُ و بِحَمدِهِ، لیسَ نَحنُ شُرَکاءَهُ فی عِلمِهِ، و لا فی قُدرَتِهِ .
خداوند عزّ و جلّ از آنچه در وصفش می گویند برتر است، پاک است و ستایش، همه از آنِ اوست. ما نه در علم او شریک او هستیم و نه در قدرتش.
بحار الأنوار: ۲۵ / ۲۶۶ /۹ ، میزان الحکمه، ج ۸ ص ۵۱۰ .
۳۶. اوصافی از امام علی علیه اسلام
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ... وصَلِّ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ، ووارِثِ المُرسَلینَ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، وسَیدِ الوَصِیینَ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ .
پـروردگارا!... بـر امیر مؤمنان، وارث پیامبران، رهبر سپید رویان، سرور وصی ها، و حجّت پروردگار جهانیان، درود فرست.
مصباح المتهجّد: ص ۴۰۶ ح ۵۳۴ ، دانش نامه امیرالمؤمنین علیه اسلام ، ج ۸ ص ۴۵۶ .
۳۷. حضرت ابوالفضل علیه اسلام
امام مهدی(عج) ـ فی زِیارَةِ أبِی الفَضلِ العَبّاسِ علیه اسلام ـ: السَّلامُ عَلَی العَبّاسِ ابنِ أمیرِالمُؤمِنینَ، المُواسی أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادی لَهُ الواقِی، السّاعی إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یداهُ .
امام مهدی علیه اسلام در زیارت ابو الفضل العبّاس علیه اسلام ـ: درود بر عبّاس، فرزند امیر مؤمنان؛ همو که با جان خویش برادرش را یاری داد و از دیروزش برای فردای خویش (قیامت)، توشه بر گرفت و خود را فدای او کرد و سپر او قرار داد، و در رسانیدن آب به او کوشید، و دو دستش بریده شد.
المزار الکبیر: ص ۴۸۹ ، الإقبال: ج ۳ ص ۷۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۴ ص ۲۸۸
۳۸. دعا برای امنیت
امام مهدی(عج) ـ فِی الدُّعاءِ ـ: یا آمِناً مِن کلِّ شَیءٍ، وکلُّ شَیءٍ مِنک خائِفٌ حَذِرٌ، أسأَلُک بِأَمنِک مِن کلِّ شَیءٍ، وخَوفِ کلِّ شَیءٍ مِنک، أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأن تُعطِینی أمانا لِنَفسی وأهلی ووَلَدی وسائِرِ ما أنعَمتَ بِهِ عَلَی، حَتّی لا أخافَ أحَدا، ولا أحذَرَ مِن شَیءٍ أبَدا، إنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ، وحَسبُنَا اللّهُ ونِعمَ الوَکیلُ .
امام مهدی علیه اسلام ـ در دعا ـ: ای ایمن از هر چیز، و هر چیز از تو بیمناک! به ایمنی ات از هر چیز و بیمناکی هر چیز از تو، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستی، و به خودم و همسر و فرزندم و دیگر نعمت هایی که ارزانی ام داشته ای، امنیت بخشی، چندان که هرگز از کسی نترسم و از چیزی بیمناک نباشم، که به راستی، تو بر هر چیزی توانایی؛ و خدا ما را بس است و او، نیکو حمایتگری است.
مهج الدعوات: ص ۳۵۲ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷ ص ۵۱۲ .
۳۹. دعا
امام مهدی(عج): إلهی وأسأَلُک بِاسمِک... أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ... وتُغنِی فَقری، وتَجبُرَ کسری، وتُحیی فُؤادی بِذِکرِک .
معبودا! به نام تو از تو درخواست می کنم... که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستی... و نیازمندی مرا به بی نیازی مبدّل سازی، و شکستگی ام را ببندی، و دلم را به یاد خودت زنده داری.
مُهج الدعوات: ص ۳۴۳ ، نهج الذکر با ترجمه فارسی، ج ۱ ص ۲۴۲
۴۰. دعا هنگام ظهور
امام مهدی(عج) ـ مِن دُعائِهِ عِندَ ظُهورِهِ ـ: لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا... یا مُنشِرَ الرَّحمَةِ مِن مَواضِعِها ومُخرِجَ البَرَکاتِ مِن مَعادِنِها .
امام مهدی علیه اسلام ـ در دعای ایشان به هنگام ظهورش ـ: به راستی، به راستی که خدایی جز اللّه نیست...، ای گستراننده رحمت از جایگاه هایش و بیرون آورنده برکت ها از معادنش!
العدد القویة: ص ۷۵ ح ۱۲۵ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۷ ص ۱۴۴ .
۴۱. ویژگی های پیامبر اسلام(ص)
امام مهدی(عج): بَعَثَ مُحَمَّدا(ص) رَحمَةً لِلعالَمینَ، وتَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ، وخَتَمَ بِهِ أنبِیاءَهُ، وأَرسَلَهُ إلَی النّاسِ کافَّةً، وأَظهَرَ مِن صِدقِهِ ما أظهَرَ، وبَینَ مِن آیاتِهِ وعَلاماتِهِ ما بَینَ .
خداوند محمّد(ص) را به عنوان رحمتی برای جهانیانْ بر انگیخت و نعمتش را با او تمام کرد و سلسله پیامبرانش را بدو پایان بخشید و او را به سوی همه مردمان فرستاد و در باره حقّانیت و راستگویی او، نشانه هایی را نمودار ساخت و آیات و علامت های بسیاری را از او نشان داد.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۸ ح ۲۴۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۳ ص ۱۴۸ .
۴۲. دعا
امام مهدی(عج): أسأَلُک أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ خِیرَتِک مِن خَلقِک، فَصَلِّ عَلَیهِم بِأَفضَلِ صَلَواتِک وصَلِّ عَلی جَمیعِ النَّبیینَ وَالمُرسَلینَ الَّذینَ بَلَّغوا عَنک الهُدی، وأعقَدوا لَک المَواثیقَ بِالطّاعَةِ، وصَلِّ عَلی عِبادِک الصّالِحینَ .
از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد، این برگزیدگان تو از میان بر همه آفریدگانت، درود فرستی. پس برترین درودهایت را بر ایشان بفرست، و بر همه پیامبران و فرستادگان که از جانب تو به هدایت پرداختند و برایت [از مردم] پیمان بر طاعت گرفتند، درود فرست، و بر بندگان شایسته ات نیز درود فرست.
مُهَج الدعوات: ص ۹۲ ، نهج الذکر با ترجمه فارسی، ج ۴ ص ۵۰۶ .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک
سِه روزِ شاد، بَهرِ مُؤمنین است - که شاد، از آن امیرالمؤمنین است
سِه روزِ شاد، اَز شَعبان، بِنامِ - حُسَین، عَبّاس وَ زین العابدین است
***
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
میلادِ سبطِ مصطفی آقا حسینم - فرزندِ پاکِ مرتضی آقا حسینم
یاری برایِ مجتبی آقا حسینم - میلادِ او بر دوستان بادا مبارک
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
میلادِ عبّاسِ علی سقّا و سردار - یارِ حسینِ بنِ علی میرو علمدار
باشد برایِ دینِ حق او یاور و یار - میلادِ او بر دوستان بادا مبارک
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
میلادِ زین العابدین آن حجّتِ حق - فرزندِ سبطِ مصطفی آن نورِ مطلق
با سجده هایش سجده گَه را داد رونق - میلادِ او بر دوستان بادا مبارک
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
میلادِ مهدی صاحب عصرو زمانه - آن حجتّ اللهِ زمان میرِ یگانه
کز مصطفی و مرتضی دارد نشانه - میلادِ او بر دوستان بادا مبارک
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
شعبان گشوده دربِ شادی بهرِ یاران - شادند از این اعیاد جمله جان نثاران
شد باقری میلادِ مهدی در بهاران - میلادِ او بر دوستان بادا مبارک
اعیادِ شعبانیّه تان بادا مبارک - اوصافِ رحمانیّه تان بادا مبارک
آغازِ سالِ نو شده با ماهِ شعبان - فصلِ بهاران آمده با لُطفِ یزدان
نو گشته روزِ ما به لطفِ حیِّ سبحان - نوروز هم بر دوستان بادا مبارک
سروده شده شعبان مصادف با آغاز بهار سال 1400
«کتاب صحیفه محبت امام حسین علیه السلام نوشته باقری پور» http://dl.hodanet.tv/ketabbageri/sahifemahabbat.htm
http://hedayat.blogfa.com/post/9166
مشاهده کتاب مجموعه اشعار باقری
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/asharebageri.htm
وبلاگ اشعار باقری
http://asharebageri.blogfa.com
کانال یار خراسانی
https://splus.ir/yarekhorasanirahabar
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم پنجم امام حسین ع ، معصوم ششم امام سجادع ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد - به هَمرَهِ نگارِ ما، کنون بَهار میرَسَد
او که بُوَد رَبِیعِ این، اَنامِ، دَر عصر و زَمان - فَصلِ ربیع و فروِدین، فَصلِ بَهار میرَسَد
قَسَم بِه عَصر، کُو بُوَد، نَضرَةُ الاَیّامِ زَمان - خُرَّمِیُ و صَفا، از او، بِه روزگار میرَسَد
جارو بدستِ ما همه، مَحَلّه را کُنیم تمیز - تمیز و پاک باشه که نَک، زِ راه یار میرَسَد
قافله هایِ مَهدَوی، زِ مَکَّه تا مَشهدِ ما - گوش به فرمانِ ولی، زِ هَر دِیار میرَسَد
عید رَسَد، زِ رَه کنون، هَمرَهِ یارِ با صَفا - صدای دِل نشینِ او، چه با وَقار میرَسَد
بَعدِ نبی یکی یکی، یازده اِمام آمده - نوبتِ آخرینِ آن، هشت و چهار میرَسَد
گاهِ قِیامِ او بُوَد، فَصل بهار و فروِدین - با سبزه ها، شکوفه ها، به این دِیار میرَسَد
دَشت و دَمَن زِ مَقدَمَش، پُر شَوَد از گُل وگِیاه - به باغ و راغ و تاغ ها، شکوفه زار میرَسَد
فَرش بِه عَرش می رَسَد، فَقرو غِنا به هَم رسد - اَز او بِه شوره زارها، سبزه به بار میرَسَد
سیصدوسیزده مُعِین، آماده از برایِ اوست - آماده باش میدهند، سَنجَقِ یار میرسد
زِ بَهرِ یارِیَش تُو هَم، عَهد بِبَند و یار باش - نَشین کنون تو در رَهَش، که تَک سَوار میرَسَد
وای بِه حالِ مِلَّتی، که بارِ ذِلَّتی کَشَد - عِزَّتِ ما به دولَتَش، به اِفتِخار میرَسَد
هَر صُبحِ جُمعه عاشقان، بِخوان دعایِ نُدبه را - کُن لِوَلِیِّکَ بِخوان ، بگوکه یار میرَسَد
نَضرَةُ الاَیّام، بُوَد، مَهدِیِ مَوعُودِ زَمان - روزِ ظُهُور، باقری، فَصلِ بهار میرَسَد
سروده شده نوروز ۱۴۰۲ تو سط حجت الاسلام باقری پور
در زیارت آقا امام زمان(عج) به نقل از سید بن طاووس می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام، یعنی : سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران، یا : سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار»
اَلسَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ ، السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ (وَ النُّورِ الْبَاهِرِ) ، اَلسَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ اَلْمُنْتَهِي إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ ، (اَلسَّلاَمُ عَلَى) الْمُؤْتَمَنِ عَلَى السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ، اَشْهَدُ يَا مَوْلاَيَ أَنَّكَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ آبَائِكَ أَئِمَّتِي وَ مَوَالِيَّ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ، اَسْأَلُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي صَلاَحِ شَأْنِي وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ الْأَخْذِ بِيَدِي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي لِي وَ لِإِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ كَافَّةً إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
پس بجا آور نماز زيارت را دوازده ركعت بعد از هر دو ركعت سلام دهد و تسبيح زهرا عليها السلام بگويد و هديه كند بسوى آن حضرت و چون از نماز زيارت فارغ شدى بگو :
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلاَدِكَ ، اَلدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ ، وَ الْقَائِمِ (بِقِسْطِكَ وَ الْفَائِزِ بِأَمْرِكَ ، وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ ، وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ ، وَ مُنِيرِ الْحَقِّ) ، وَ الصَّادِعِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الصِّدْقِ ، وَ كَلِمَتِكَ وَ عَيْبَتِكَ وَ عَيْنِكَ فِي أَرْضِكَ ، اَلْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ ، اَلْوَلِيِّ النَّاصِحِ ، سَفِينَةِ النَّجَاةِ ، وَ عَلَمِ الْهُدَى ، وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى ، وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى ، وَ الْوِتْرِ الْمَوْتُورِ ، وَ مُفَرِّجِ الْكَرْبِ ، وَ مُزِيلِ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفِ الْبَلْوَى ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ وَ الْقَادَةِ الْمَيَامِينِ مَا طَلَعَتْ كَوَاكِبُ الْأَسْحَارِ وَ أَوْرَقَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ الْأَثْمَارُ وَ اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ غَرَّدَتِ الْأَطْيَارُ ، اَللَّهُمَّ انْفَعْنَا بِحُبِّهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ وَ تَحْتَ لِوَائِهِ ، إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
عیدِ امامت بهرِ ما بادا مبارك
عیدِ امامت بهرِ ما بادا مبارك - برمصطفی وحیدر و زهرا مبارك
مهدی امامِ خلق عالم گشته امروز – برانبیا و اولیا بادا مبارك
هم بر من و هم بر شما بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردایِ رهبری شد - در همچه روزی جانشینِ عسكری شد
خوشحال از آن هرمؤمن و هر شیعه باشد - تیری به چشمِ هرحسود وكافری شد
بر قامتِ او این ردا بادا مبارک
مهدی امامِ مسلمین گردیده امروز - برباطل و بُطلان كنون حق گشته پیروز
خوشحال و شاد از آن علی و مصطفی شد - شد دشمنانِ ابترِ زهرا سِیَه روز
روزِ علی و مصطفا بادا مبارک
برقامتِ مهدی ردائی از امامت – پوشیده شد هست آن ردائی تا قیامت
ناراحت از آن معتمدگردید وجعفر – خوشحال و شاد از این امامت گشته امّت
خوشحالی و شادی ما بادا مبارک
ماهِ ربیع الاوّل و روزِ نُهُم شد – اعلانی ازحق برخلایق بس مُهم شد
كامروز شد مهدی امامِ عصر و دوران – این حكم و دستوری بِخلق از ربّكم شد
روزِ امامت بهرِ ما بادا مبارک
ختم الوصیّین حضرتِ مهدِیِ ما شد – اوجانشینِ انبیا و اولیا شد
ای باقری اوجانشین برعسكری شد – جشنی بپا درجنت وعرش عُلا شد
این جشن و شادی بهرِ ما بادا مبارک
باز سازی شده شعر صفحه 194 عید امامت سال 1401
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، معصوم چهاردهم امام مهدی عج
ادامه مطلب را ببينيد