امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان مالکی وحنبلی وحنفی وشافعی مذهب
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان مالکی مذهب
علمای فرقه مالکی همانند دیگر عالمان مذاهب اسلامی، باور به ظهور و فرج امام مهدی (علیهالسلام) را یکی از اعتقادات خود دانسته و بر آن تأکید ورزیدهاند. این واقعیت در نوشتهها و آثار آنان کاملاً مشهود و واضح است. در دورههای مختلف، تصریح بر این عقیده در لا به لای کتابها و نوشتههای آنها دیده میشود. اینک از باب نمونه به گزارشی از نوشتهها و گفتههای برخی از دانشمندان برجسته این فرقه پرداخته میشود:
قرطبی مالکی
رطبی مالکی (م ۶۷۱ ه. ق)که از جمله عالمان و نویسندگان معروف و شناخته شده اهل سنت است، آثار علمی و مشهوری از خود بر جای گذاشته که مهمترین آنها تفسیر «الجامع لاحکام القرآن» است. وی در کتاب دیگرش با نام «التذکرة فی احوال الموتی و امور الآخرة» ابواب و فصولی را به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و با بیان احادیث متعددی از منابع اهل سنت، این موضوع را دنبال کرده و در توضیح برخی از این احادیث، مطالبی را در مورد امام مهدی (علیهالسلام) بیان داشته است؛ البته نویسنده در تفسیر آیه ۳۳ سوره توبه، در کتاب تفسیرش، مضمون آن آیه را که وعده خداوند بر غلبه دین اسلام است، بنا بر قولی منطبق بر عصر و زمان امام مهدی (علیهالسلام) دانسته است.
ابن صباغ مالکی
ابن صباغ مالکی (م ۸۵۵ ه. ق) که از بزرگان فرقه مالکی در عصر و زمان خود بوده است، کتابی با نام «الفصول المهمة فی معرفةالائمة علیهمالسلام» نگاشته که انگیزه تألیف آن را بیان شرح حال و مقامات ائمه دوازده گانه علیهمالسلام معرفی کرده است و این نوشته را بنا بر درخواست برخی از معاصران خود به سامان رسانده است. وی در فصل دوازدهم این کتاب، شرح حال و خصوصیات امام مهدی (علیهالسلام) را ذکر کرده و در آن، مباحث مختلف و احادیث گوناگونی درباره امام مهدی (علیهالسلام) آورده است. وعده رسول خدا صلی الله علیه و آله به ظهور آن حضرت را مورد اثبات قرار داده و از نسب آن بزرگوار سخن گفته است.
نکته قابل توجه در نوشتههای این نویسنده آن است که به مانند برخی دیگر از عالمان اهل سنت، معتقد به ولادت امام مهدی (علیهالسلام) است و بر این باور است که آن حضرت اکنون زنده و در قید حیات میباشد.
محمد بن محمد بن الخطاب المالکی
محمد بن محمد بن الخطاب المالکی (م قرن دهم ه. ق) در پاسخ به پرسشی درباره معتقدان به میّتی که مدعی مهدویت بوده و نیز راجع به منکران مهدویت گفته است: «عقیده طایفه یاد شده، درباره آن میّت در گذشته که او مهدی موعود است و باید در آخر الزمان ظهور کند، باطل و پوچ است؛ به سبب احادیث صحیحه ای که دلالت دارد بر وجود مهدی (علیهالسلام) و خروج او و نیز حوادثی که در آستانه ظهور او اتفاق خواهد افتاد، همانند: ظهور سفیانی، فرو رفتن وی و لشکرش در زمین منطقه بیداء، کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در اول آن... و نیز به سبب احادیثی که دلالت دارند بر اینکه مهدی (علیهالسلام) فرمانروای زمین خواهد شد و دجال، در روزگار وی ظهور خواهد کرد و دیگر علاماتی که هیچ کدام در دوره این شخص مرده ای که بدان اشاره شد، تحقق نیافته است.»
شیخ محمد الصبان
شیخ محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق) در کتاب «اسعاف الراغبین» فصلی را به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام)، نسب ایشان و محل ظهور و نیز نشانههای خروج حضرت بیان داشته است. علاوه بر روایاتی که دراینباره ذکر کرده، مطالب مختلفی در تأیید این موضوع از بزرگانی چون محی الدین عربی و شعرانی نقل میکند. عربی در جمع بین روایاتی که امام مهدی (علیهالسلام) را از نسل امام حسین (علیهالسلام) دانسته و روایاتی که آن حضرت را از نسل امام حسن (علیهالسلام) میداند، مطالب متنوعی را بیان داشته است.
محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی
محمد بن جعفر بن ادریس الکتانی المالکی (م ۱۳۴۵ ه. ق)در کتاب «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» که در آن احادیث متواتر را جمعآوری کرده، روایات مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) را از جمله آنها دانسته و با استناد به سخنان و گفتههای دانشمندان معروف و شناخته شده اهل سنت، بر تواتر این احادیث پای میفشارد و معتقد است که آمدن و ظهور امام مهدی (علیهالسلام) بر اساس این احادیث و نیز وعدههایی که در آنها داده شده است، از ضروریات و موارد حتمی میباشد.
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان حنبلی مذهب
احمد بن حنبل
امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ه. ق) که رئیس فرقه حنبلیها است و نویسنده یکی از گستردهترین و کهنترین جوامع حدیثی اهل سنت نیز به شمار میرود. وی در این مجموعه حدیثی، احادیث مختلف و متعددی را درباره امام مهدی (علیهالسلام) ذکر کرده است. یکی از فضلای محترم حوزه علمیه قم در اقدامی شایسته، احادیث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) را که در این کتاب حدیثی آمده، جمعآوری کرده و با نام «احادیث المهدی (علیهالسلام) من مسند احمد بن حنبل» به چاپ رسانده است. در این کتاب، ۱۳۶ حدیث از مسند احمد استخراج شده و طی چند بخش تنظیم گردیده است که در بردارنده موضوعات متعدد و مختلفی درباره امام مهدی (علیهالسلام) است؛ از نشانههای ظهور آن حضرت تا ظهور و وضعیت عصر ظهور و دیگر موضوعات مرتبط با امام مهدی (علیهالسلام).
ممکن است گفته شود: چون احمد بن حنبل درباره این احادیث قضاوت خاص نداشته است، پس ذکر این احادیث نمیتواند دلیلی برای اثبات دیدگاه و نظر او دراینباره باشد؛ ولی در جواب باید گفت: ثبت این تعداد زیاد از احادیث در این جامع حدیثی کهن، حتما نشان از پذیرش و اعتماد نویسنده بر این احادیث دارد و چنین اهتمامی از سوی وی حکایت از مقبولیت محتوای آنها نزد وی دارد. بنابراین، مهمترین شخصیتِ فرقه حنبلی که در موضوع مهدویت دیدگاهش روشن و مشخص است، امام آنها یعنی احمد بن حنبل است.
ابن قیم جوزیه حنبلی
ابن قیم جوزیه حنبلی (م ۷۵۱ ه. ق) که از نویسندگان سرشناس و معروف اهل تسنن است، فصل پنجاهم کتاب «المنار المنیف فی الصحیح و الضعیف» را به مباحث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و در ردّ حدیث جعلی «لَا مَهْدِیَّ اِلَّا عِیسَی بْنُ مَرْیَمَ؛ مهدی جز عیسی وجود ندارد.» مطالب و مباحث مختلفی را ذکر کرده و از قول برخی از دانشمندان اهل سنت، از جمله احمد بن الحسین آبری تواتر روایات نبوی را درباره امام مهدی (علیهالسلام) یادآور میشود و میگوید: «تواتر دراینباره وجود دارد که آن حضرت از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله است و عیسی (علیهالسلام) به هنگام ظهور وی، خواهد آمد و در نماز به او اقتدا خواهد کرد.»
وی در ادامه، برای تأکید گفته آبری، روایات متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و هنگام تقسیمبندی این احادیث، تصریح دارد که اینها چهار دسته هستند: صحیح، حسن، غریب و موضوع.
و به این ترتیب، تعدادی از احادیث امام مهدی (علیهالسلام) را صحیح و حسن دانسته و آنها را دارای حجیت و قابل برای استدلال معرفی کرده است.
یحیی بن محمد حنبلی
حیی بن محمد حنبلی (م قرن دهم ه. ق) در پاسخ به پرسشی در مورد معتقدان به یک مدعی مهدویت و نیز درباره منکران اصل مهدویت چنین نوشته است:
«الحمد لله اللهم اهدنا لما اختلف فیه الحق باذنک! عقیده مذکور بدون شک، باطل است؛ چون مستلزم مخالفت و ردّ احادیث صحیحی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله رسیده و پیامبر صلی الله علیه و آله در این احادیث از ظهور مهدی (علیهالسلام) در آخر الزمان خبر داده و ویژگیهای شخصی مهدی (علیهالسلام) و حوادث زمان ظهور را یاد کرده است. یکی از علائم مهم ظهور مهدی (علیهالسلام) که کسی نمیتواند ادعا کند که واقع شده است، فرود آمدن حضرت عیسی (علیهالسلام) از آسمان و قرار گرفتن او در کنار مهدی (علیهالسلام) و نمازگزاردن او پشت سر آن حضرت و همین طور خروج دجال و کشته شدن او میباشد... و کسی که مهدی موعود (علیهالسلام) را تکذیب کند، رسول خدا صلی الله علیه و آله به کفر او خبر داده است...»
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان حنفی مذهب عنوان مقالهای است که پیرامون امام مهدی (عج) دوازدهمین فرزند از نوادگان رسول خدا (ص) و امام دوازدهم شیعیان جهان که به عقیده ایشان از نظرها تا روز موعود الهی در غیبت به سر میبرد، اختصاص یافته است. در این مقاله نگاه حنفیها به این مساله مورد بررسی قرار گرفته است.
دانشمندان حنفی مذهب و امام مهدی (عج)
تعدادی از عالمان و نویسندگان حنفی مذهب درباره مهدویت و اعتقاد به مهدی آخر الزمان، نوشتهها و آثار خوب و ارزشمندی را از خود بر جای گذاشتهاند. در پارهای از موارد، علاوه بر اصل اعتقاد به ظهور امام مهدی (علیهالسلام)، به مانند شیعه به زنده بودن وی نیز معتقد میباشند و اینک دیدگاه چند نفر از دانشمندان حنفی مذهب در پی میآید:
ابن جوزی
ابن جوزی (م ۶۵۰ ه. ق) در کتاب معروفش، «تذکرة خواص الامة فی خصائص الائمة علیهمالسلام»، فصلی جداگانه به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و مباحث و موضوعات مختلفی دراینباره نگاشته است و در آغاز این فصل میگوید:
«فصل فی ذکر الحجة المهدی هو محمد بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی الرضا و کنیته ابوعبدالله و ابوالقاسم و هو الخلف الحجة صاحب الزمان.»
آن گاه روایاتی از منابع اهل سنت ذکر میکند که در آنها موضوعات مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) مطرح شده است. ابن جوزی سپس به دیدگاه امامیه درباره زنده بودن امام مهدی (علیهالسلام) پرداخته و برخی دلایل شیعیان دراینباره را یادآور شده است. از نوشته ابن جوزی چنین بر میآید که وی اعتقاد شیعه را درباره امام مهدی (علیهالسلام) پذیرفته و آن را منطقی و قابل قبول دانسته است.
ابن طولون دمشقی
ابن طولون دمشقی (م ۹۳۵ ه. ق) که در حدیث، فقه و تاریخ صاحبنظر بوده، کتابی با نام «الائمة الاشاعة» دارد که بخشی را به «الحجة المهدی» اختصاص داده و در آن به بحث درباره امام مهدی (علیهالسلام) پرداخته است. در این اثر، بیشتر عقاید و اندیشههای شیعه در مورد ولادت امام مهدی (علیهالسلام) و زنده بودن آن حضرت را نوشته است و هر چند با صراحت این عقاید را نپذیرفته، ولی از لا به لای نوشته وی چنین بر میآید که تمایل به قبول آنها دارد و البته اظهار نظر صریح را به کتاب دیگرش با نام «الهدی الی ماورد فی المهدی» موکول کرده و ظاهرا از این نوشته هم اثری باقی نمانده است. ابن طولون در کتاب «الائمة اثنا عشر» با احترام و تجلیل فراوان اسامی امامان دوازده گانه شیعه را در اشعاری گنجانده است.
عبدالوهاب شعرانی
عبدالوهاب شعرانی (م ۹۷۳ ه. ق) در باب ۵۶ کتاب «الیواقیت و الجواهر» نشانههای قیامت را که در احادیث آمده، ذکر کرده که از جمله آنها، خروج امام مهدی (علیهالسلام) میباشد. نکته قابل توجهی که وجود دارد، این است که وی با وجود حنفی بودن، به مانند شیعه معتقد است امام مهدی (علیهالسلام) فرزند امام عسکری (علیهالسلام) است و اکنون زنده و در قید حیات میباشد و تا زمان ظهور عیسی (علیهالسلام) نیز زنده خواهد ماند. به متن عبارت وی بنگرید: «وی (امام مهدی (علیهالسلام)) از فرزندان امام عسکری (علیهالسلام) است و ولادتش در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ ه. ق اتفاق افتاده و تا زمان آمدن عیسی (علیهالسلام) زنده خواهد ماند.»
بدین شکل، وی نه تنها آمدن و ظهور امام مهدی (علیهالسلام) را در آخر الزمان از جمله موارد حتمی بر شمرده است، بلکه تولد آن حضرت و حیات ایشان را تا زمان ظهور قبول دارد و از این جهت، اندیشه و عقیده وی بسیار نزدیک به عقیده شیعه میباشد.
ابوالسرور حنفی
ابوالسرور حنفی (م قرن دهم ه. ق) که مفتی حنفیها در شهر مکه بوده است، در پاسخ به استفتائاتی که جماعتی از مسلمانان هند از علمای آن زمان مکه کردهاند و از آنان خواستهاند که نظرشان را در مورد اعتقاد به یک مدعی مهدویت و نیز منکران مهدویت بنویسند، چنین گفته است:
«اعتقاد این طایفه زشت کردار(مدعیان مهدویت) باطل است و پوچ. باید با عقیده باطل و پیروان آن به سختی مبارزه کرد و این فکر یاوه را از مغز آنان در آورد؛ چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح و سنن صریح و متواتری که به وسیله راویان بسیار و اخبار فراوان رسیده است و آن احادیث و سنن همه میگوید که مهدی موعود (علیهالسلام) که در آخر الزمان خروج میکند، همراه عیسی (علیهالسلام) خواهد آمد و با کمک او، دجال را خواهد کشت. برای ظهور او، علامتهایی است، از جمله: خروج سفیانی و گرفته شدن ماه و خورشید در ماه رمضان بر خلاف معمول.»
از این گفته به خوبی نگاه مذهب حنفی به موضوع امام مهدی (علیهالسلام) آشکار میشود و معلوم میگردد که نه تنها آنان این فکر را قبول دارند، بلکه آن را مضمون احادیث صحیح و متواتر میدانند و این نکته بسیار مهمی میباشد.
سلیمان بن ابراهیم قندروزی
سلیمان بن ابراهیم قندروزی (م ۱۲۹۴ ه. ق) که متولد شده در بلخ میباشد، بیشتر تحصیلاتش را در همان دیار سپری کرد و ادامه تحصیلات را در بخارا گذراند. بعد از آن به تصوف و عرفان نیز روی آورد و از بزرگان صوفیه شد. بدین شکل، هم در مباحث نقلی و هم طریقی صاحب مقاماتی گردید. او کتاب «ینابیع المودة» را در مناقب و فضایل اهل بیت علیهمالسلام نگاشته است و بخش عمده ای از آن را به مباحث مربوط به امام مهدی (علیهالسلام) اختصاص داده و آیات تفسیر و تأویل شده درباره آن حضرت را ذکر کرده و نیز روایاتی که در مورد ایشان نقل شده، از منابع مختلف آورده است. همین طور، احادیث خلفای دوازده گانه و تفسیرهایی که برای آنها شده را ذکر کرده و نقلهایی که درباره ولادت ایشان شده و نیز علمای سنی مذهب را که تصریح بر ولادت آن کردهاند، نام برده است. در بخش دیگر، کرامات و خارق عادتهایی که توسط آن حضرت انجام شده را نقل کرده و ملاقات کنندگان با ایشان را در دوره غیبت یادآور شده است.
از مجموع نوشتههای وی چنین بر میآید که نویسنده درباره امام مهدی (علیهالسلام) همانند شیعه میاندیشد و معتقد به ولادت و زنده بودن آن حضرت است.
ابوالبرکات آلوسی
ابوالبرکات آلوسی (م ۱۳۷۱ ه. ق) در کتاب «غایة المواعظ» در بخش شمارش نشانههای برپایی قیامت ـ به مانند برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت ـ ظهور امام مهدی (علیهالسلام) را از جمله این نشانهها دانسته و گفته است که قول صحیح تر نزد بیشتر عالمان و دانشمندان، ظهور و خروج امام مهدی (علیهالسلام) است. وی از قول ابن حجر هیتمی در «الصواعق المحرقة» نقل میکند که آیه «وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَة» در مورد امام مهدی (علیهالسلام) نازل شده است. آنگاه در ادامه میگوید که درباره آمدن امام مهدی (علیهالسلام)، احادیث و اخبار متعددی وارد شده و به همین مناسبت، تعدادی از این احادیث را ذکر کرده است. درباره سیر حکومتی که امام خواهد داشت، بحثهایی را مطرح کرده و نظرات عالمان معروف را مورد اشاره قرار داده است. وی در پایان، با اشاره به اعتقاد شیعه در مورد زنده بودن امام (علیهالسلام)، این باور را مردود دانسته و آن را انکار میکند؛ البته دلیل خاصی برای این کار ارائه نکرده است.
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان شافعی مذهب
- صفحه
- بحث
- خواندن
- نمایش مبدأ
- نمایش تاریخچه
امام مهدی (عج) در دیدگاه دانشمندان شافعی مذهب عنوان مقالهای است که پیرامون حجت بن حسن (مهدی) (عج) دوازدهمین فرزند از نوادگان رسول خدا (ص) و امام دوازدهم شیعیان جهان که به عقیده ایشان از نظرها تا روز موعود الهی در غیبت به سر میبرد، اختصاص یافته است. در این مقاله نگاه شوافع به این مساله مورد بررسی قرار گرفته است.
دانشمندان شافعی مذهب و امام مهدی (عج)
شوافع نگاه ویژه ای به موضوع مهدویت داشتهاند و گاهی با ذکر روایات و احادیث مربوط، گاهی با بیان ویژگیها و اوصاف حضرت و دیگر گاه با رد اشکالات و شبهاتی که در این حوزه وارد شده است.
آراء برخی از اندیشمندان شافعی مذهب پیرامون امام زمان (عج)
برخی از دانشمندان شافعی مذهب در مورد خصوصیات و ویژگیهای امام علیهالسلام با شیعه هم عقیده هستند. اینک برخی از نوشتهها و نظرات تعدادی از نویسندگان شافعی مذهب ذکر میشود:
کمال الدین محمد بن طلحة الشافعی (م قرن هفتم ه. ق)
وی در باب آخر کتاب «مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول» که درباره امامان معصوم علیهمالسلام است نظرات خود را درباره آن حضرت بیان داشته است. وی به مانند شیعه معتقد است که ایشان فرزند امام عسکری علیهالسلام میباشد و اکنون نیز در قید حیات است. ایشان برای اثبات ظهور امام علیهالسلام، احادیث متعددی را از منابع اهل سنت ذکر کرده و نیز به بررسی و ارزیابی برخی اشکالات درباره امام مهدی علیهالسلام پرداخته و به تفصیل آنها را پاسخ داده است.
گنجی شافعی (م قرن هفتم ه. ق)
کنجی شافعی در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان احادیث و مباحث مربوط به امام مهدی علیهالسلام را با ترتیبی خاص و با ابواب و موضوعاتی منسجم ذکر کرده است و از ذکر هر روایتی که از طریق شیعه وارد شده، اجتناب نموده است. وی در ابتدای باب ۲۵ مینویسد:«هیچ امتناعی در بقاء مهدی وجود ندارد؛ به دلیل اینکه عیسی و الیاس و خضر علیهمالسلام که از اولیای خداوند میباشند، زندهاند و دجال و ابلیس که از دشمنان خداوند هستند نیز زندهاند و زنده بودن اینها به وسیله قرآن و سنت اثبات شده. آنگاه که بر این موضوع اتفاق کردهاند، زنده بودن مهدی را انکار کردهاند. پس بعد از این به سخن هیچ عاقلی توجه نمیشود، اگر بخواهد باقی بودن مهدی را انکار نماید. وی در آخرین باب کتاب ـ بر خلاف نظر بیشتر اهل سنت ـ امام مهدی علیهالسلام را متولد شده میداند و معتقد است که وی دارای حیات است.
اسماعیل بن کثیر(م ۷۷۴ ه. ق)
وی در کتاب «النهایة فی الفتن و الملاحم» فصل ویژه ای برای امام مهدی علیهالسلام با عنوان «فصل فی ذکر المهدی الذی یکون فی آخر الزمان» گشوده و ضمن توضیحاتی درباره ایشان، احادیث و روایات زیادی را نقل کرده و در پارهای از موارد به توضیح آنها نیز پرداخته است. وی در ابتدای این فصل این چنین آغاز میکند:
«مهدی علیهالسلام یکی از خلفای راشدین و از امامان هدایتگر میباشد که روایات منقول از رسول خدا صلی الله علیه و آله در مورد او نقل شده و گویای این است که حضرت در آخر الزمان خواهد آمد و به گمانم ظهورش پیش از آمدن عیسی علیهالسلام باشد. وی تصریح میکند که مهدی موعود علیهالسلام از ذریه رسول خدا صلی الله علیه و آله و از فرزندان فاطمه علیهاالسلام میباشد.
سعدالدین تفتازانی (م ۷۹۳ ه. ق)
وی در مبحث امامت کتاب «شرح المقاصد»، موضوع ظهور امام مهدی علیهالسلام را مورد توجه قرار داده، مینویسد:
«روایات صحیحه ای در مورد ظهور پیشوایی از نسل فاطمه علیهاالسلام آمده و چنین دلالت دارد که آن حضرت، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، پس از پر شدنش از ظلم و ستم...» وی در ادامه، ظهور امام علیهالسلام را از جمله نشانههای قیامت بر شمرده و مجددا بر صحت اخبار مهدویت تأکید ورزیده؛ هر چند آنها را احادیث آحاد دانسته است، البته ایشان با استناد به استبعاد حیات حضرت، نگاهی نقادانه به نگرش شیعه به مهدویت دارد و زنده بودن امام مهدی علیهالسلام را امری بعید میداند.
جلالالدین سیوطی (م ۹۱۱ ه. ق)
وی که از نخبگان و نویسندگان برجسته اهل سنت است، تألیف مستقلی درباره امام مهدی علیهالسلام دارد با نام «العرف الوری فی اخبار المهدی» و در آن صدها حدیث را از منابع متعدد و مختلف اهل سنت جمعآوری کرده است و در پایان، فصلی را گشوده و در آن چهار نکته مهم را یادآوری کرده که عبارت است از:
۱. مهدی علیهالسلام یکی از خلفای دوازده گانه ای است که در حدیث جابری ذکر شده؛
۲. مهدی علیهالسلام نمیتواند از فرزندان عباس بن عبدالمطلب باشد؛
۳. سند حدیث «لَا مَهْدِی اِلَّا عِیْسَی بْنُ مَرْیَمَ» ضعیف است؛ چون با نقل متواتری که گویای ظهور مهدی علیهالسلام است، و اینکه وی از فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله میباشد و عیسی پشت سر او نماز خواهد خواند، متعارض است؛
۴. آنچه نقل شده که مهدی علیهالسلام از مغرب ظهور خواهد کرد، هیچ پایه و دلیلی ندارد.
وی در برخی دیگر از آثارش، همانند: «الجامع الصغیر» احادیثی را درباره امام مهدی علیهالسلام ذکر کرده است.
ابن حجر هیتمی (م ۹۷۴ ه. ق)
وی کتابی مستقل درباره امام مهدی علیهالسلام به رشته تحریردرآورده با نام «القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» که این نوشته در سه باب و یک خاتمه خلاصه شده و باب اول به بیان نشانهها و خصوصیاتی که برای امام مهدی علیهالسلام در روایات آمده، اختصاص یافته است و در این قسمت، با استناد به احادیث، ۶۳ عنوان را یادآور شده است. در باب دوم روایات و احادیثی را که از صحابه ذکر شده، نقل کرده و در آن ۳۹ حدیث را آورده است. در باب سوم آنچه که از تابعین درباره امام علیهالسلام نقل شده، آورده که جمع آنها ۵۶ حدیث است و در خاتمه کتاب، مباحث مختلفی از قبیل خروج امام علیهالسلام پیش از آمدن عیسی علیهالسلام، علامات نزول عیسی علیهالسلام، خروج یأجوج و مأجوج، و نیز خروج دابة الارض را با تکیه بر احادیث و گفتههای علما ذکر کرده است.
وی در کتاب «الصواعق المحرقه» نیز که در فضایل اهل بیت علیهمالسلام است، روایات مربوط به امام مهدی علیهالسلام را با تفصیل زیادی از منابع متعدد اهل سنت آورده است. و در ادامه مینویسد:
«قول بهتر این است که خروج امام مهدی علیهالسلام پیش از ظهور عیسی علیهالسلام میباشد. ابوالحسن آبری میگوید: روایات ظهور مهدی علیهالسلام که از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده و متواتر و مستفیض هستند، دلالت دارند که وی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله است و زمین را پر از داد میکند و به همراه عیسی علیهالسلام خروج مینماید و او را در کشتن دجال در درب «لدّ» در سرزمین فلسطین یاری میرساند و او امام این امت خواهد شد و عیسی علیهالسلام پشت سر او به نماز میایستد.»
وی در شرح حال امام مهدی میگوید:
«سن وی هنگام وفات پدر، پنج سال بوده که خداوند در این سن به وی حکمت عطا کرد.» با اینکه سخن وی صراحت در تولد پسر امام عسکری علیهالسلام دارد، اما در ادامه و نیز در جایی دیگر، شدیدا بر شیعیان تاخته است که چرا آنان مهدی موعود علیهالسلام را همان فرزند امام عسکری علیهالسلام دانستهاند.
هیتمی در پاسخ به پرسشی در مورد حکم منکران امام مهدی علیهالسلام چنین نوشته است:
«انکار مهدی علیهالسلام اگر به خاطر انکار سنت باشد، حکم کفر و ارتداد آنان باید صادر شود و کشته شوند و اگر این انکار، نه به خاطر انکار سنت، بلکه صرف دشمنی با بزرگان اسلامیباشد، پس تعزیر آنان لازم است.»
افزون بر این چند مورد علمای دیگر شافعی مذهب هم کتبی در این موضوع دارند از جمله: ۱. مناوی (م ۱۰۳ ه. ق) در کتاب «فیض القدیر»؛ ۲. محمد رسول برزنجی (م ۱۱۰۳ ه. ق) در کتاب «الاساعة لا شراط الساعة»؛ ۳. محمد الصبان (م ۱۳۰۷ ه. ق) در کتاب «اسعاف الراغبین و ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون.» [https://www.hawzahnews.com/news/870663/]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج