چهل حدیث قدسی
https://eitaa.com/joinchat/1414333565C0fac1ee063
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21378
چهل حدیث نبوی
https://eitaa.com/joinchat/1413088381C51c5e8784a
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21377
چهل حدیث علوی
https://eitaa.com/joinchat/1415840893Cbc4aa6f8d3
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21376
چهل حدیث فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1416627325C12c2d2b5e4
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21375
چهل حدیث حسنی
https://eitaa.com/joinchat/1417348221C22dbd1f294
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21374
چهل حدیث حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1418069117Ce7bf0c1754
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21373
چهل حدیث سجادی
https://eitaa.com/joinchat/1418724477Ca6a8704aaf
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21372
چهل حدیث باقری
https://eitaa.com/joinchat/1420035197C5347afee1b
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21371
چهل حدیث صادقی
https://eitaa.com/joinchat/1420690557C2407cec50c
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21370
چهل حدیث کاظمی
https://eitaa.com/joinchat/1421608061Ce823aba225
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21369
چهل حدیث رضوی
https://eitaa.com/joinchat/1422066813C0b0d42bc43
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21368
چهل حدیث جوادی
https://eitaa.com/joinchat/1422591101C731e8b088d
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21367
چهل حدیث نقوی
https://eitaa.com/joinchat/1422918781C6409b9fef8
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21365
چهل حدیث عسکری
https://eitaa.com/joinchat/1423311997Ccae52121e0
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21364
چهل حدیث مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1424098429C5ea224ac1c
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21363
صدکلمه امام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث قدسی
https://eitaa.com/joinchat/1414333565C0fac1ee063
حديث قدسي
حديث قدسي كلامي است كه پيامبر از زبان خدا نقل مي كند و آن را يا خداوند در معراج، در آن تشرف اختصاصي به قلب او القا كرده يا جبرئيل يا ملكي ديگر به او ابلاغ كرده است و پيامبر آن مطالب را از قول خدا نقل مي كند؛
مثل اين كلام رسول خدا كه مي فرمايد:
«سمعت جبرئيل يقول: سمعت الله جل جلاله يقول : لا إله إلا الله حصني فمن دخل أمن من عذابي؛ از جبرئيل شنيدم كه خداوند مي فرمود: "لا اله الاّ الله" دژ استوار من است و هر كس در آن وارد شود، از عذاب من در امان است».
اين معاني بر قلب پيامبر نازل مي شد و پيامبر اين معاني را با الفاظ خود بر مردم ابلاغ مي كرد و اين سخنان پيامبر كه به خدا منسوب مي كرد؛ مانند بقيه سخنان ايشان، توسط ديگران شنيده مي شد و نقل مي گرديد و همچنان كه سخناني جعل كرده و به ايشان منسوب مي كردند ، به همين صورت هم سخناني به عنوان حديث قدسي نقل مي كردند و به ايشان منسوب مي نمودند. از اين رو احاديث چه قدسي و چه غير قدسي بايد با موازين تطبيق داده شود و در صورت همراستايي قبول گردد.
قرآن وحي خاص خدا و كتاب نهايي هدايتگر بشر است كه اراده خدا بر اين قرار گرفته كه تا آخر عمر بشر سالم از تحريف در جامعه بماند تا حجت بر بندگان تمام باشد و چون حجت خداست بايد هميشه سالم از تحريف باشد. از اين رو خداوند عوامل مختلف عادي و غير عادي بر انگيخته تا بدان ها اراده اش را محقق سازد و حجتش را حفظ كند.
ولي احاديث قدسي مانند ديگر احاديث پيامبر شرح و تبيين و تفصيل قرآن است و اگر تحريف هم شوند، با وجود قرآن، دين ضربه اي نمي خورد.
به غير از احاديث قدسي احاديث ديگري هم از پيامبر اكرم نقل شده كه به احاديث نبوي مشهور است و اينها در اصطلاح عبارت است از سخني كه از گفتار، كردار يا تقرير پيامبر اكرم(ص) حكايت مي كند.
شيخ صدوق، توحيد، قم ، انتشارات اسلامي، ص 25.
چهل حديث قدسي
حدیث1-
اِنَّ اللّه َ جل جلاله يَقُولُ: عَبْدى ! خَلَقْتُ الأَشياءَ لِأَجْلِك وَ خَلَقْتُكَ لِأجْلى، وَ هَبْتُكَ الدُّنْيا بالإِحسانِ وَ الآخِرَةَ بِالإِيمانِ. [الجواهر السنيّه ، ص 284.]
خداوند متعال مى فرمايد: بنده من! همه اشياء را به خاطر تو آفريدم و تـو را بـه خـاطر خـودم. دنيا را از روى احسان به تو بخشيدم، ولى آخرت را به خاطر ايمان.
حدیث 2-
قالَ اللّه ُ تَعالى: اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى. [المحجّة البيضاء، ج 8، ص 125.]
خداوند مى فرمايد: اخلاص، رازى از رازهاى من است كه آن را در دل هريك از بندگانم كه دوست داشته باشم، بـه وديعت مى گذارم.
حدیث 3-
أَوْحَى اللّهُ تَعالى اِلى داُود عليه السلام: اُذْكُرْنى فى اَيّامِ سَرّائِكَ ، حَتّى اسْتَجيبَ لَكَ فى اَيّامِ ضَرّائِك. [بحارالانوار، ج 14، ص 37.]
خداوند متعال به داود عليه السلام وحى فرمود: مـرا در روزهاى خوشى خـود يـاد كـن، تا من هم در روزگار گرفتارى ات، تو را اجابت كنم.
حدیث 4-
فِى التَّوراةِ: يا بَنى آدَمَ! أَطيعُونى بِقَدْرِ حاجَتِكُمْ اِلَىَّ وَاعْصُـونى بِقَدْرِ صَبْرِكُمْ عَلَى النّـارِ، وَ اعْمـَلُوا لِلدُّنيا بِقَـدْرِ لَبْثِـكُمْ فيها وَ تَـزَوَّدُوا للاِخِرَةِ بَقَدْرِ مَكْثِكُمْ فيها. [الجواهر السنيّه، ص 66.]
در تورات آمده است: اى فرزندان آدم! مرا به اندازه اى كه به من نياز داريد، اطاعت كنيد، و مرا به اندازه صبرتان برآتش دوزخ، معصيت كنيد، براى دنيا به اندازه اى كه در آن مى مانيد كار كنيد، و ... براى آخرت، به اندازه اى كه در آن مى مانيد، توشه برداريد.
حدیث 5-
قالَ اللّهُ جل جلاله لِداوود عليه السلام: اَحِبَّنى وَ حَبِّبْنى اِلى خَلْقى. قال عليه السلام: يارَبِّ نَعَمْ، اَنَا اُحِبُّكَ فَكَيْفَ اُحَبِّبُكَ اِلى خَلْقِكَ؟ قَالَ: جل جلاله اُذْكُرْ اَيادِىَّ عِنْدَهُمْ فَاِنَّكَ اِذا ذَكَرْتَ ذلِكَ لَهُمْ اَحَبُّونى. [بحارالانوار، ج 14، ص 38.]
خداوند به داود عليه السلام فرمود: مرا دوست بدار و مرا در نظر مخلوقاتِ من نيز محبوب بگردان. گفت: پروردگارا! باشد. من تو را دوست دارم، ولى چگونه تو را محبوبِ آفريدگانت بسازم؟ فرمود: نزد آنان، نعمتهاى مرا ياد كن. يقينا وقتى نعمت هاى مرا براى آنان ياد كردى، مرا دوست خواهند داشت.
حدیث 6-
يا داوُدُ! بَلّـِغْ اَهْلَ الأَرضِ اِنّى حَبيبُ مَنْ اَحَبَّنى وَ جليسُ مَنْ جالَسَنى وَ مُؤْنِسٌ لِمَنْ اَنِسَ بِذِكْرى وَ صاحِبٌ لِمَنْ صاحَبَنى وَ مُختارٌ لِمَنِ اخْتارَنى وَ مُطيعٌ لِمَنْ اَطاعَنى . . . [المجالس السنيّه ، ص 77.]
اى داود! به زمينيان برسان كه: من دوست كسى هستم كه مرا دوست بدارد، همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند، همدم و مونس كسى هستم كه با ياد من اُنس داشته باشد، همراه و هم صحبت كسى هستم كه با من مصاحبت كند، كسى را بر مى گزينم كه مرا برگزيند،
حدیث 7-
يَقُولُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ: اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى، اَلرّاضى بِكتابى، اَلقانِعُ بِرِزْقى، اَلتّارِكُ شَهْوَتَهُ مِنْ اَجْلى، هُوَ عِنْدى كَبَعْضِ مَلائِكتى. [كنز العمّال، ج 15، ص 786.]
خداوند متعال مى فرمايد: جـوانى كه بـه تقـدير من ايمـان داشته باشـد، به كتـاب مـن راضى و بـه رزق مـن قانع باشـد و به خاطر من از شهـوت و دلخواه خود بگذرد، او نزد من همچون بعضى از فرشتگان من است.
حدیث 8-
قالَ اللّهُ تَعالى: اَهْلُ طاعَتى فىضِيافَتى وَأَهْلُ شُكْرى فىزيارَتى وَ اَهْلُ ذِكْرى فى نِعْمَتى وَ اَهْلُ مَعْصِيَتى لاأُؤْيِسُهُمْ مِنْ رَحْمَتى، اِنْ تابُوا فَأَنَا حَبيبُهُمْ وَ اِنْ مَرِضُوا فَأَنا طَبيبُهُمْ، اُداويهِمْ بِا لْمِحَنِ وَ المَصائِبِ لاُطَهِّرَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعائِبِ. [الجواهر السنيّه، ص 286.]
خداوند متعال مى فرمايد: اهل اطاعت من در مهمانى من اند، اهل شكر و سپاس من در ديدار من اند، اهل ذكر و ياد من در نعمت من اند، و امّا اهل معصيت و نافرمانى من، آنان را هم از رحمت خويش نااميد نمى كنم. اگر توبه كنند، من دوستدار آنانم، اگر بيمار شوند، من طبيب آنانم و با سختيها و مصيبت ها آنان را درمان مى كنم، تا از گناهان و عيبها پاكشان سازم.
حدیث 9-
قالَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ لِداوود عليه السلام: يا داوود! بَشِّرِ الْمُذنِبينَ وَ أَنْذِرِ الصِّدّيقينَ. قالَ عليه السلام : كَيْفَ اُبَشِّرُ الْمُذنِبينَ وَ اُنْذِرُ الصِّدّيقينَ؟ قالَ جل جلاله : يا داُوودُ! بَشِّرَ الْمُذنِبينَ أَنّى أَقْبَلُ التَّوبَةَ وَ اَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ، وَ أَنْذِرِ الصِّدّيقينَ أَنْ لا يُعْجِبُوا بِاَعْمالِهِمْ، فَاِنَّهُ لَيْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسابِ الاّهَلَكَ. [اصول كافى، ج 2، ص 314.]
خداى متعال به حضرت داود عليه السلام فرمود: اى داود! گنهكاران را بشارت بده و صدّيقان را بيم رسان. گفت: چگونه به گنهكاران بشارت و به صدّيقان هشدار دهم؟ فرمــود: اى داود! به گناهكاران بشارت بده كه من توبه را مى پذيريم و از گناه در مى گذرم، صدّيقان را هم بيم بده كه به كارهاى خودشان مغرور نشوند، چرا كه خداوند هيچ بنده اى را به پاى حساب نمى كشد مگر هلاك شود!
حدیث 10-
فِى التَّوراةِ: مَنْ لَمْ يُؤمِنْ بِقَضائى وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلى بَلائى وَ لَمْ يَشْكُرْ نَعْمائى فَلْيَتَّخِذْ رَبًّا سِوائى، مَنْ اَصْبَحَ حَزينا عَلَى الدُّنيا، فَقَدْ اَصْبَحَ ساخِطا عَلَىَّ، مَنْ تَواضَعَ لِغَنِىٍّ لِأجْلِ غِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دينِهِ. [الجواهر السنيه، ص 66.]
در تورات است: هركس به تقدير و قضاى من ايمان نياورد و بربلاى من صبر نكند و بر نعمتهايم شكر نكند، پس پروردگارى غير از من را برگزيند. هر كس صبح كند، در حالى كه بر دنيا غمگين شود، بر من خشمگين شده است، هر كس در مقابل ثروتمندى به خاطر ثروتش تواضع كند، دو سوم دينش بر باد رفته است.
حدیث 11-
فِي التَّوراةِ: قُلْ لِصاحِبِ الْمالِ الْكَثيرِ، لايَغْتَرَّ بِكَثْرَةِ مالِهِ وَ غِناهُ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْيُطْعِمِ الْخَلْقَ غَداءاً وَ عِشاءا، وَ قُلْ لِصِاحِبِ الْعِلْمِ لايَغْتَرَّ بِكَثْرَةِ عِلْمِهِ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْيَعْلَمْ اَنَّهُ مَتى يَمُوتُ؟ وَقُلْ لِصاحِبِ الْعَضُدِ الْقَوِىِّ لايَغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ ، فَاِنِ اغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ فَلْيَدْفَعِ الْمَوْتَ عَنْ نَفْسِهِ. [بحارالانوار، ج 74، ص 42.]
در تورات آمده است: به صاحب مالِ بسيار بگو كه به ثروت فراوانش و توانگرى اش مغرور نشود. اگر مغرور است، پس صبح و شام ، به مخلوقات طعام بدهد! به صاحب دانش بگو كه به علم فراوان خود مغرور نشود. اگر مغرور است، پس بداند كه چه زمانى مى ميرد؟! و به صاحب بازوى نيرومند بگو كه به قدرت خود مغرور نشود. اگر مغرور قدرت خويش است، پس مرگ را از خود دور سازد!
حدیث 12-
قال الله تعالي: ما تَقَرَّبَ اِلَىَّ عَبْدٌ بِمِثْلِ أَداءِ مَا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ ، وَ لا يَزالُ عَبْدى يَتَنَفَّلُ لى حَتّى أُحِبَّهُ وَ مَتى اُحِبُّهُ كُنْتُ لَهُ سَمْعاً وَ بَصَرا وَ يَدا وَ مُؤيِدا، اِنْ دَعانى أَجَبْتُهُ ، وَ اِنْ سَأَلَنى أَعْطَيْتُهُ. [توحيد صدوق، ص 400.]
خداوند فرموده است: بنده ، با هيچ چيز مثل اداى آنچه بر او واجب كرده ام به من نزديك نمى شود، بنده من پيوسته با انجام نوافل به جايى مى رسد كه او را دوست مى دارم. وهرگاه او را دوست داشتم، براى اوگوش و چشم و دست و پشتيبان خواهم بود. اگر مرا بخواند، اجابتش مى كنم و اگر از من بخواهد ، عطايش مى كنم.
حدیث 13-
اِنَّ اللّهَ يَقُولُ: ابْنَ آدَمَ! تَطَوَّلْتُ عَلَيْكَ بِثَلاثٍ: سَتَرْتُ عَلَيكَ مالَوْ يَعْلَمُ بِهِ اَهْلُكَ ما وارَوْكَ، وَ اَوْسَعْتُ عَلَيْكَ فَاْسْتَقْرَضْتُ مِنْكَ فَلَم تُقَدِّمْ خَيْرا، وَ جَعَلْتُ لَكَ نَظْرَةً عِنْدَ مَوْتِكَ فىثُلْثِكَ فَلَمْ تُقَدِّمْ خيْرا. [الجواهر السنيه، ص 283.]
خداى متعال مى فرمايد: اى فرزند آدم! من سه نيكى درباره تو كرده ام: ۱ ـ چيزهايى از تو را پوشاندم كه اگر خانواده ات مى دانستند تو را به خاك نمى سپردند. ۲ ـ وسعت رزق و روزى به تو دادم، آنگاه از تو قرض خواستم ، ولى تو نيكى و خيرى پيش نفرستادى. ۳ ـ هنگام مرگ، مهلتى دادم تا در يك سوم دارايى خود وصيّت كنى، ولى تو خير و نيكى پيش نفرستادى.
حدیث 14-
اِنّ اللّهَ يَقُولُ: يا ابْنَ آدَمَ! فى كُلِّ يَوْمٍ يأتى رِزقُكَ وَ اَنْتَ تَحْزَنُ وَ يَنْقُصُ مِنَ عُمْرِكَ وَ اَنْتَ لا تَحْزَنُ، تَطْلُبُ ما يُطْغيكَ وَ عِنْدَكَ ما يَكْفيكَ. [بحارالانوار، ج 74، ص 44.]
خداوند مى فرمايد: اى فرزند آدم! هرروز، روزى تو مى رسد، ولى بازهم غمگين مى شوى، ولى از عمر تو كاسته مى شود، اما اندوهگين نمى گردى. چيزى مى طلبى كه تو را به طغيان مى كشد، در حالى كه به اندازه كفايت دارى.
حدیث 15-
عَنِ الرِّضا عليه السلام في حَديثِ سِلسِلَةِ الذَّهَبِ عَن جَبرَئيل: سَمِعتُ اللّهَ يَقُولُ: «لا اِلهَ اِلاّ اللّه ُ» حِصْنى، فَمَنَ دَخَلَ حِصْنى أَمِنَ مِنْ عَذابى. [معانى الاخبار، ص 371.]
در حديث «سلسلة الذهب» از امام رضا عليه السلام روايت شده، از پدرانش ، از پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از جبرئيل ، كه شنيدم خداوند مى فرمود: «لا اله الاّ اللّه » (و توحيد)، دژ و حصار من است، هركس وارد اين قلعه شود، از عذاب من ايمن شود.
روایت دیگر: عن رسول اللَّه (صلّى اللَّه علیه و آله)، عن جبرئیل، عن میکائیل، عن اسرافیل، عن اللوح، عن القلم، قال: یقولُ اللَّه تبارک و تعالى: ولایةُ على بن أبى طالب حِصْنى، فَمَن دَخَلَ حِصْنى أمِنَ مِن نارى». [صدوق، أمالی،ص۳۰۶، معاني الاخبار: 371 / 1، عيون أخبارالرضا عليه السلام 2: 136 / 1، جامع الاخبار: 52 / 58، بحار الانوار 39: 246 / 1، وفي العيون والبحار: عذابي، بدل: ناري]
حدیث 16-
عَنِ الصّادِقِ عليه السلام: اِنَّ فيما أَوْحَى اللّهُ اِلى مُوسى وَ أَنْزَلَ عَلَيهِ فِي التَّوراةِ: اِنّى أَنَا اللّه ُ لا اِلهَ اِلاّ أَنَا، خَلَقْتُ الْخَلْقَ وَ خَلَقْتُ الْخَيْرَ وَ أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَىْ مَنْ اُحِبُّ، فَطُوبى لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَيْهِ، وَ أَنَا اللّه ُ لا اِلهَ اِلاّ أَنَا خَلَقْتُ الْخَلْقَ وَ خَلَقْتُ الشَرَّ وَ أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَىْ مَنْ اُريدُهُ، فَوَيْلٌ لِمَنْ أَجْرَيْتُهُ عَلى يَدَيْهِ. [الجواهر السنيّه ، ص 39.]
امام صادق عليه السلام فرمود: از جمله آنچه خداوند به موسى عليه السلام وحى فرمود و در تورات بر او نازل كرد، چنين بود: همانا منم خداوند ، هيچ معبودى جز من نيست. مردم را آفريدم و خير و نيكى را هم آفريدم و آن را بر دستان كسى جارى ساختم كه دوست مى دارم، خوشا به حال آنكه خير را بر دستان او جارى ساختم. منم خداوند، معبودى جز من نيست. مردم را آفريدم و شرّ را آفريدم و آن را بردستانِ هر كه بخواهم جارى مى كنم. پس واى بر آنكه بدى را بر دستان او جارى سازم.
حدیث 17-
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله، قالَ اللّهُ جَلَّ جَلالُهُ: ما آمَنَ بى مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلامى، وَ ما عَـرَفَنى مَنْ شَبَّـهَنى بِخَـلْقى، وَ ما عَلى دينى مَنِ اسْتَعْمَل الِقياسَ فىدِينى. [بحارالانوار ، ج 2، ص 297.]
رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: خداى متعال فرموده است: كسى كه سخن مرا طبق رأى ونظر خودش تفسير كند (تفسير به رأى) به من ايمان نياورده است، و كسى كه مرا به آفريده هايم تشبيه كند، مرا نشناخته است. وكسى كه در دين من قياس را به كارگيرد، بر دين و آيين من نيست.
حدیث 18-
قالَ الباقِرُ عليه السلام ، قالَ اللّهُ تَعالى: لَأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعيَّةٍ فى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ جائِرٍ لَيْسَ مِنَ اللّهِ، وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فىأَعْمالِها بَرَّةً تَقيَّةً. وَ لَأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعيَّةٍ فِى الأِسلامِ دانَتْ بِوِلايَةِ كُلِّ اِمامٍ عادلٍ مِنَ اللّه ِ وَ اِنْ كانَتِ الرَّعِيَّةُ فىأَنْفُسِها ظالِمَةً مُسيئَةً. [اصول كافى ، ج 1، ص 376.]
امام باقر عليه السلام از خداى متعال روايت فرموده است: در اسلام، هر جمعيت و مردمى را كه تن به ولايت و رهبرى هر پيشواى ستمگرى بدهند كه از سوى خداوند نيست، حتما عذاب خواهم كرد، هرچند آن مردم در كارهاى خودشان نيكوكار و اهل تقوا باشند. و حتما عفو و گذشت خواهم كرد از هر گروهى در اسلام ، كه ولايت و رهبرى هر پيشواى دادگرى را كه از سوى خداست، بپذيرند و گردن نهند ، هرچند آن مردم در (كارهاى) خودشان ستمگر و بدكار باشند.
حدیث 19-
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلي الله عليه و آله يَقُولُ اللّهُ تَبارَكَ وَ تَعالى: يَا ابْنَ آدَمَ! ما تُنْصِفُنى، اَتَحَبَّبُ اِلَيْكَ بِالنِّعَمِ وَ تَتَمَقَّتُ اِلَىَّ بِالمَعاصى، خَيْرى عَلَيْكَ مُنزَلٌ وَ شَرُّكَ اِلَىَّ صاعِدٌ، وَ لا يَزالُ مَلَكٌ كَريمٌ يَأْتينى عَنْكَ كُلَّ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ بَعَمَلٍ قَبيحٍ. [بحارالانوار، ج 74، ص 19.]
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال مى فرمايد: اى فرزند آدم! با من انصاف نمى كنى! من با نعمت ها نسبت به تو دوستى و محبّت مى كنم، ولى تو با گناهان با من دشمنى مى كنى. خير من بر تو نازل مى شود، ولى از تو بدى به طرف من بالا مى آيد، و پيوسته فرشته اى بزرگوار، هر روز و شب، گزارش كارى زشت را از تو براى من مى آورد.
حدیث 20-
عَنِ الباقِرِ عليه السلام: اِنَّ مُوسى سَأَلَ رَبَّهُ فَقالَ: يارَبِّ أَقَريبٌ أَنْتَ مِنّى فَأُناجيكَ أَمْ بَعيدٌ فَأُناديكَ؟ فَأَوْحَى اللّهُ عَزَّوجَلَّ اِلَيْهِ: يا مُوسى! اَنَا جَليسُ مَنْ ذَكَرَنى. فَقالَ مُوسى: فَمَنْ فى سِتْرِكَ يَوْمَ لاسِتْرَ اِلاّ سِتْرُكَ؟ فَقالَ: اَلَّذينَ يَذْكُرُونَنى فَاَذْكُرُهُمْ وَ يَتَحابُّونَ فِىَّ فَأُحِبُّهُمْ، فَاُولئِكَ الَّذينَ اِذا أَرَدْتُ أَنْ أُصيبَ أَهْلَ الأَرْضِ بِسُوءٍ ذَكَرْتُهُم فَدَفَعْتُ عَنْهُمْ بِهِمْ. [اصول كافى، ج 2، ص 496.]
امام باقر عليه السلام فرمود: موسى عليه السلام از پروردگارش سؤال كرد: خدايا! تو نزديكى، تا با تو نجوا كنم، يا دورى كه صدايت بزنم؟ خداوند به او چنين وحى كرد: اى موسى! من همنشين كسى هستم كه مرا ياد كند. موسى گفت: چه كسى در پوشش و پرده توست، آن روز كه جز پوشش تو، پوششى نيست؟ خداوند فرمود: آنان كه مرا ياد مى كنند، من هم آنان را ياد مى كنم، در راه من با يكديگر دوستى مى كنند، من هم آنان را دوست مى دارم. اينان كسانى اند كه هرگاه بخواهم بر اهل زمين ، بدى و عذابى برسانم، آنان را ياد مى كنم و به خاطر آنان ، عذاب را از زمينيان دور مى سازم.
حدیث 21-
عَن أَبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: أَوْحَى اللّه ُ تَعالى اِلى مُوسى: يا مُوسى! لا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمالِ وَ لا تَدَعْ ذِكرى عَلى كُلِّ حالٍ، فَاِنَّ كَثْرَةَ الْمالِ تُنْسِى الذُّنُوبَ وَ اِنَّ تَرْكَ ذِكرى يُقْسِى الْقُلُوبَ. [اصول كافى ، ج 2، ص 497.]
امام صادق عليه السلام فرمود: خداى متعال به حضرت موسى عليه السلاموحى فرمود: اى موسى! به خاطر ثروت زياد، خوشحال مشو و در هيـچ حــالى يـاد مــرا وامــگـذار، همانا ثروت زياد ، گناهان را از ياد انسان مى برد و ترك ياد خدا سنگدلى و قساوت قلب مى آورد.
حدیث 22-
قالَ اللّهُ تَعالى: يا مُوسى ! ما اُريدَ بِهِ وَجْهى فَكَثيرٌ قَليلُهُ وَ ما اُريدَ بِهِ غَيرْى فَقَليلٌ كَثيرُهُ. [بحارالانوار ، ج 74، ص 36.]
خداوند متعال فرمود: اى موسى! آنچه كه به خاطر من و خالصانه انجام شود، اندكِ آن هم بسيار است. و آنچه به خاطر غير من انجام گيرد، بسيارِ آن هم اندك و ناچيز است.
حدیث 23-
أَوْحَى اللّهُ اِلى عيسىَ بنِ مَرْيَمَ عليه السلام: يا عيسى! هَبْ لى مِنْ عَيْنَيْكَ الدُّمُوعَ وَ مِنْ قَلْبِكَ الْخُشُوعَ وَ اكْحُلْ عَيْنَيْكَ بِمِيلِ الْحُزْنِ اِذا ضَحِكَ الْبَطّالُونَ وَ قُمْ عَلى قُبُورِ الْأمواتِ فَنادِهِمْ بِالصَّوْتِ الرَّفيعِ لَعَلَّكَ تَأخُذَ مَوْعِظَتَكَ مِنْهُم وَ قُلْ: اِنِّى لاحِقٌ فى اللاّحِقينَ. [بحارالانوار، ج 14 ، ص 320.]
خداوند به عيسى بن مريم عليه السلام وحى فرمود: اى عيسى! از چشمانت اشكها را و از قلبت خشوع را به من ببخش، دو چشمت را با سرمه اندوه، سرمه بكش ، آنگاه كه اهل باطل مى خندند. بر گور مردگان بايست و با صداى بلند، آنان را صدا بزن، باشد كه از آنان پند خويش را بگيرى و بگو: يقينا من نيز از پيوستگان به شما خواهم بود.
حدیث 24-
قالَ اللّهُ تَعالى: اِذا اَرَدْتُ اَنْ اَجْمَعَ لِلْمُسْلِمِ خَيْرَالدُّنيا وَ خَيْرَ الآخِرَةِ جَعَلْتُ لَهُ قَلْبا خاشِعا وَ لِسانا ذاكِرا وَجَسَدا عَلَى الْبَلاءِ صابِرا ، وَ زَوْجَةً مُؤمِنَةً تَسُرُّهُ اِذا نَظَرَ اِلَيْها وَ تَحْفَظُهُ اِذا غابَ عَنْها فىنَفْسِها وَ مالِهِ. [الجواهر السنيّه، ص 103.]
خداوند متعال فرمود: هرگاه بخواهم خير دنيا و آخرت را براى يك مسلمان فراهم كنم، براى او قلبى خاشع، زبانى ذاكر، جسمى شكيبا بر بلا و همسرى با ايمان قرار مى دهم كه هرگاه به آن همسر بنگرد، همسرش او را شادمان سازد و در غياب شوهر، نگهدار ناموس و مال او باشد.
حدیث 25-
قالَ اللّهُ تَعالى لِمُوسى عليه السلام: يا مُوسى! ضَعِ الْكِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَ اذْكُرْ اَنَّكَ ساكِنُ الْقَبْرِ فَلْيَمْنَعْكَ ذلِكَ مِنَ الشَّهَواتِ. [بحارالانوار، ج 74، ص 35.]
خداوند متعال به حضرت موسى عليه السلام فرمود: اى موسى! تكبّر و فخر را واگذار، و به ياد آور كه ساكن گور خواهى شد. اين ياد آورى، تو را از شهوات باز بدارد.
حدیث 26-
اَوْحَى اللّهُ اِلى مُوسى عليه السلام: يا مُوسى! اَلْفَقيرُ مَنْ لَيْسَ لَهُ مِثْلى كَفيلٌ، وَ الْمَريضُ مَنْ لَيْسَ لَهُ مِثْلى طَبيبٌ، وَ الْغَريبُ مَنْ لَيْسَ لَهُ مِثْلىِ مُونِسٌ. [الجواهر السنيّه، ص 61.]
خداوند به حضرت موسى چنين وحى كرد: فقير كسى است كه كفيل و كارسازى مثل من ندارد و بيـمار كسى است كه طبيبى ماننـد مـن نـدارد و غريب كسى است كه همدمى مثل من ندارد.
حدیث 27-
قالَ تَعالى: يَابْنَ آدَمَ! اَكْثِرْ مِنَ الزّادِ اِلى طَريقٍ بَعيدٍ، وَ خَفِّفِ الْحَمْلَ فَالصِّراطُ دَقيقٌ، وَ اَخْلِصِ الْعَمَلَ فَاِنَّ النّاقِدَ بَصيرٌ، وَاَخِّرْ نَوْمَكَ اِلَى القُبُورِ وَفَخْرَكَ اِلىَ الميزانِ وَ لَذّاتِكَ اِلَى الجَنَّةِ، وَ كُنْ لى، اَكُنْ لَكَ. [الجواهر السنيّه، ص 67.]
خداوند متعال فرمود: اى فرزند آدم! براى راهى طولانى توشه بسيار برگير و بار خود را سبك كن، چرا كه راه، باريك است. و كار و عمل را خالص ساز، چرا كه ارزياب، بيناست. و خواب خود را براى قبر نگهدار و افتخار خويش را براى ميزان و لذّت هاى خود را براى بهشت. و براى من باش، تا براى تو باشم.
حدیث 28-
فى حَديث المِعراج: قالَ اللّهُ تَعالى: يا اَحْمَدُ ! هَلْ تَدْرى مَتى يَكُونُ الْعَبْدُ عابِدا ؟ قالَ لا يا رَبِّ. قالَ: اِذا اجْتَمَعَ فيهِ سَبْعُ خِصالٍ: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنِ الْمَحارِمِ، وَ صَمْتٌ يَكُفُّهُ عَمّا لا يَعْنيهِ، وَ خَوْفٌ يَزدادُ كُلَّ يومٍ مِنْ بُكائِهِ، وَ حَياءٌ يَسْتَحْيى مِنّى فىالْخَلاءِ، وَ اَكْلُ ما لا بُدَّ مِنْهُ وَ يُبْغِضُ الدُّنيا لِبُغْضى لَها وَ يُحِبُّ الأخْيارَ لِحُبّى ايّاهُم. [بحارالانوار، ج 74، ص 30.]
در حديث معراج است ، خداوند به پيامبراسلام صلي الله عليه و آلهفرمود: اى احمد! آيا مى دانى كه بنده، كىْ بنده عبادتگر خواهد بود؟ گفت: نه ، اى پروردگار. فرمود: هر گاه هفت خصلت در او فراهم آيد: ۱ ـ تقوايى كه او را از حرام هاى الهى باز بدارد. ۲ ـ سكوتى كه او را از گفتار بيهوده نگه دارد. ۳ ـ ترسى كه هر روز بر گريه او بيفزايد. ۴ ـ شرمى كه درخلوت هم از من حياكند (وگناه نكند). ۵ ـ خوردن، به اندازه اى كه چاره اى از آن نيست. ۶ ـ دنيا را دشمن بدارد، چون من آن را دشمن مى دارم. ۷ ـ نيكان را دوست بدارد، چون من دوستدار آنانم.
حدیث 29-
كانَ فى صُحُفِ مُوسى عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ بالدُّنْيا، وَ عَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالنّارِ كَيْفَ يَضْحَكُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْحِسِابِ كَيْفَ يَعْمَلُ السَّيِّئاتِ. [كنز العمّال، ج 15 ، ص 937.]
در كتاب آسمانى موسى عليه السلام سخن خداوند چنين بود: تعجب مى كنم از كسى كه يقين به مرگ دارد، چگونه در دنيا ( و بخاطر دنيا) شادمانى مى كند؟! در شگفتم از كسى كه به آتش دوزخ يقين دارد، چگونه مى خندد؟! و در تعجبم از كسى كه به حساب ، يقين دارد، چگونه گناهان را مرتكب مى شود؟!
حدیث 30-
فيما ناجَى اللّهُ بِهِ مُوسى عليه السلام اَنْ قالَ: يَابْنَ عِمْرانَ! كَذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ يُحِبُّنى، فَاِذا جَنَّهُ اللَّيْلُ نامَ عَنّى. اَلَيسَ كُلُّ مُحِبٍّ يُحِبُّ خَلْوَةَ حَبيبهِ؟... [الجواهر السنيّه، ص 50.]
در مناجات خدا با موسى عليه السلام از جمله چنين بود: دروغ مى گويد كسى كه مى پندارد مرا دوست مى دارد، اما چون تاريكى شب او را فرا مى گيرد به خواب مى رود ( و از مناجات با من غافل مى شود). مگر نه اينكه هر عاشق و دوستدارى ، خلوت با محبوب خود را دوست مى دارد؟!
حدیث 31-
اَوْحَى اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ اِلى مُوسى عليه السلام: اِنَّ عِبادى لَمْ يَتَقَرَّبُوا بِشَيْى ءٍ اَحَبَّ اِلَىَّ مِنْ ثَـلاثِ خِصالٍ. قالَ: يا رَبِّ وَ ما هُنَّ ؟ قالَ: يا مُوسى ! الزُّهْدُ فِى الدُّنيا وَ الْوَرَعُ عَنْ معاصِيَ وَ الْبُكاءُ مِنْ خَشْيتَى. [الجواهر السنيّه، ص 38.]
خداوند متعالى به حضرت موسى عليه السلام وحى كرد: به يقين ، بندگانم با چيزى به من تقرّب نيافتند كه در نظرم محبوب تر از سه خصلت باشد. گفت: پروردگارا! آن سه خصلت چيست؟ فرمـود: اى موسى! زهد و پارسايى در دنيا، پرهيز از نافرمانى هاى من و گريستن از خوف و خشيت من.
حدیث 32-
عَن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: اَوْحَى اللّه ُ عَزَّوجَلَّ اِلى آدَمَ: اَنّى سَاَجْمَعُ لَكَ الْخَيْرَ فى اَرْبعِ كَلِماتٍ. قالَ: يا رَبِّ وَ ماهُنَّ؟ قالَ: واحِدَةٌ لى وَ واحِدَةٌ لَكَ وَ واحِدَةٌ فيما بَينى و بَيْنَكَ و واحِدَةٌ فيما بَيْنَكَ و بينَ النّاسِ . قالَ: يا رَبِّ بَيِّنْهُنَّ لى حَتّى اَعْلَمَهُنَّ. قالَ: امّا الّتى لى فَتَعْبُدَنى لاتُشْرِكَ بى شيئا وَ اَمَّا الّتى لَكَ فَاَجْزيكَ بِعَملِكَ اَحْوَجَ ما تَكُونُ اِلَيْهِ، وَ اَمَّا الّتى بَينى وَ بَيْنَكَ فَعَلَيْكَ الدُّعاءُ وَ عَلَىَّ الأجابَةُ، وَ اَمَّا الّتى بَيْنَكَ وَ بَيْنَ النّاسِ فَتَرْضى للِنّاسِ ما تَرْضى لِنَفْسِكَ. [الجواهر السنيّه ، ص 10.]
امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند متعال به آدم وحى كرد: من همه نيكى ها را درچهار سخن براى توجمع مى كنم. پرسيد: خدايا آن چهار كلمه چيست؟ فرمود: يكى براى من است ، يكى براى توست، يكى ميان من و توست، يكى هم ميان تو و مردم است. آدم گفت: پروردگارا! آنها را بيان كن تا بدانم. فرمود: امّا آنچه براى من است، آن است كه مرا عبادت كنى و در پرستش براى من چيزى را شريك قرار ندهى. امّا آنچه براى توست، اين است كه من پاداش عمل تو را، وقتى كه بيشترين نياز را به آن دارى، خواهم داد. امّا آنچه كه ميان من و توست ، اين است كه: دعا از تو، اجابت از من. امّا آنچه كه ميان تو و مردم است، اين است كه آنچه را براى خود مى پسندى براى مردم هم بپسندى.
حدیث 33-
عَنِ الباقِر عليه السلام قالَ: مَكتُوبٌ فِى التَّوراةِ: اُشْكُرْ مَنْ اَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ اَنْعِمْ عَلى مَنْ شَكَرَكَ ، فَاِنَّهُ لازَوالَ لِلنَّعْماءِ اِذا شُكِرَت وَ لابَقاءَ لَها اذا كفرَتْ، اَلْشُّكْرُ زِيادَةٌ فىِ النِّعَمِ وَ اَمانٌ مِنَ الْغِيَرِ. [الجواهر السنيّه ، ص 37.]
امام باقر عليه السلام فرمود كه در تورات چنين نوشته است: نسبت به كسى كه به تو نيكى مى كند سپاسگزارى كن و بر كسى كه سپاسگزار تو باشد، نيكى و احسان كن، همانا اگر نعمتها سپاسگزارى شود، زايل نمى گردد و اگر ناسپاسى شود، پايدار نمى ماند. سپاس و شكر ، موجب افزايش نعمتها و ايمنى از دگرگونى است.
حدیث 34-
قالَ اَميرُالمُؤمِنين عليه السلام: اَوْحَى اللّهُ اِلى داوُودَ: يا داوُودُ! تُريدُ وَ اُريدُ وَ لايَكُونُ اِلاّ ما اُريدُ ، فَاِنَ اَسْلَمْتَ لِما اُريدُ اَعْطَيْتُكَ ما تُريدُ وَ اِنْ لَمْ تُسْلِمْ لِما اُريدُ اَتْعَبْتُكَ فيما تُريدُ وَ لا يَكُونُ اِلاّ ما اُريدُ. [توحيد صدوق، ص 337.]
اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: خداوند متعال به حضرت داود عليه السلاموحى فرمود: اى داود! تو مى خواهى، من هم مى خواهم ، ولى جز آنچه من مى خواهم نمى شود. پس اگر تسليم آنچه من مى خواهم بشوى، آنچه را هم تو مى خواهى عطايت مى كنم. امّا اگر تسليم آنچه من مى خواهم نشوى، در آنچه خودت مى خواهى تو را به رنج مى افكنم و جز آنچه هم كه من بخواهم نخواهد شد.
حدیث 35-
يا مُحَمَّدُ! لَوْ اَنَّ عَبْدا عَبَدَنى حَتّى يَنْقَطِعَ وَ يَصيرَ كالْشِّنِ الْبالى ، ثُـمَّ اَتانى جاحِدا لِوِلايَتِكُمْ ما اَسْكَنْتُهُ جَنَّتى وَ لا اَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشى. [بحارالانوار، ج 8، ص 355، ح 18.]
در حديث معراج است كه خداى متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اى محمّد! اگر بنده اى آن قدر مرا عبادت كند كه بندهايش از هم بگسلد و همچون مشك خشكيده و خالى شود، سپس به ديدار من آيد، در حالى كه ولايت شما خاندان را منكر باشد، هرگز او را ساكن بهشت خود نمى سازم وزير سايه عرشم او را پناه نمى دهم.
حدیث 36-
قالَ رَسُولُ اللّه صلي الله عليه و آله فى حَديثِ المِعراجِ: ... بِالْقائِمِ مِنْكُم اَعْمُرُ اَرْضى بِتَسْبيحى وَ تَقديسى وَتَحليلى وَتَكبيرى وَتَمجيدى، وَبِهِ اُطَهِّرُالأَرْضَ مِنْ اَعْدائى وَ اُورِثُها اَوْلِيائى وَ بِهِ اَجْعَلُ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا بِىَ السُّفْلى وَكَلِمَتِىَ الْعُلْيا... [بحارالانوار ، ج 18 ، ص 342.]
پيـامبر اكرم صلي الله عليه و آله در حديث معراج، از قول خداوند چنين فرمـوده است: به وسيله «قائم» از شما خاندان زمين را آباد مى كنم، با تسبيح[- خدا را تسبيح گفتن و ستودن.]و تقديس و تحليل[-گفتن «لا حول و لا قوة الاّ باللّه ».]و تكبير[- گفتن «اللّه اكبر».]و تمجيد من. و به وسيله او زمين را از دشمنانم پاكسازى مى كنم و اولياى خودم را وارث زمين مى سازم ، و به وسيله او كلام و سخن كافران را پست و پايين و كلام و آيين خودم را برتر و بالاتر قرار مى دهم.
حدیث 37-
فِي الحَديثِ القُدسِيِّ : يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِك
وخَلَقتُكَ لِأَجلي . [ شرح الأسماء الحسنى : 139 ، رسائل الكركي : 3 / 962 وفيه «يا إنسان ...» ، وفي مصابيح القلوب : 458 «خلقت جميع العالم لكم وخلقتكم لي» ، المواعظ العددية : 420 وفيه «خلقت الأشياء كلّها لأجلك وخلقتك لأجلي وأنت تفرّ منّي» . ]
شرح الأسماء الحسنى : در حديث قدسى آمده است: «اى آدميزاد! همه چيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم» .
حدیث 38-
فيما اوُحىَ إلى عيسى عليه السلامهىَ (يَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارينَ وَ العُثاةِ الظّالِمينَ وَ كُلِّ فَظٍّ غَليظٍ وَ كُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ؛ [كافى، ج 8، ص 136، ح 103.]
به عيسى عليه السلام وحى شد كه جهنّم، سراى جباران و سركشان ظالم است و جايگاه هر تندخوى خشن و هر متكبّر مغرورى.
حدیث 39
عَن أبى عَبدِاللّه عليه السلام قالَ: مَنْ زارَ اَخاهُ فى اللّه ، قالَ اللّه : اِيّاىَ زُرْتَ وَ ثَوابُكَ عَلَىَّ، وَ لَسْتُ اَرْضى لَكَ ثَوابا بِدوُنِ الْجَنَّةِ. حديث
از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: هر كس به خاطر خدا برادر دينى خود را ديدار كند، خداوند مى فرمايد: مرا زيارت كردى و پاداش تو بر عهده من است و من پاداش كمتر از بهشت را براى تو نمى پسندم.
حدیث 40
قالَ اللّهُ تَعالى: اَهْلُ طاعَتى فى ضِيافَتى وَأَهْلُ شُكْرى فى زيارَتى وَ اَهْلُ ذِكْرى فى نِعْمَتى وَ اَهْلُ مَعْصِيَتى لاأُؤْيِسُهُمْ مِنْ رَحْمَتى، اِنْ تابُوا فَأَنَا حَبيبُهُمْ وَ اِنْ مَرِضُوا فَأَنا طَبيبُهُمْ، اُداويهِمْ بِا لْمِحَنِ وَ المَصائِبِ لاُطَهِّرَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعائِبِ. حديث
خداوند متعال مى فرمايد: اهل اطاعت من در مهمانى من اند، اهل شكر و سپاس من در ديدار من اند، اهل ذكر و ياد من در نعمت من اند، و امّا اهل معصيت و نافرمانى من، آنان را هم از رحمت خويش نااميد نمى كنم. اگر توبه كنند، من دوستدار آنانم، اگر بيمار شوند، من طبيب آنانم و با سختيها و مصيبت ها آنان را درمان مى كنم، تا از گناهان و عيبها پاكشان سازم.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث نبوی
https://eitaa.com/joinchat/1413088381C51c5e8784a
خلاصه زندگی نبی اکرم [ص]
حضرت محمد
نام در قرآن: محمد • احمد
کنیه: ابوالقاسم • ابوابراهیم • ابوالریحانتین • ابوالسبطین...
لقب: امین • رحمة للعالمین • مصطفی • حبیبالله • صفیالله • خاتم النبیین • نبی امّی • نبیالله • رسولالله
ولادت: ۱۷ ربیعالاول عام الفیل/۹ مه ۵۷۰م در مکه
درگذشت: ۲۸ صفر ۱۱ق/۲۵ مه ۶۳۲م در مدینه (رحلت پیامبر)
طول عمر: ۶۳ سال
محل زندگی: مکه • مدینه
محل دفن: حجره پیامبر در مدینه
والدین: عبدالله بن عبدالمطلب • آمنه بنت وهب
نسب: هاشم بن عبدمناف
همسر: خدیجه • سوده • عایشه • حفصه • زینب دختر خزیمه • ام سلمه • زینب دختر جحش • جویره • امحبیبه • ماریه • صفیه • میمونه
فرزند: قاسم • عبدالله • رقیه • زینب • ام کلثوم • ابراهیم • فاطمة الزهرا(س)
خویشاوندان سرشناس: عبدالمطلب • ابوطالب • حمزه
قوم: قریش
بعثت: ۲۷ رجب سال ۴۰ عام الفیل/۶ ژوئیه ۶۰۹ میلادی
محل بعثت: غار حرا در مکه
پس از: حضرت عیسی(ع)
جانشین: امام علی(ع)
کتاب: قرآن
دین: اسلام
معجزات: قرآن • شق القمر • رد الشمس • معجزات پیامبر(ص)
داستان قرآنی: سوره محمد • مباهله
جنگها: غزوه بدر • غزوه بنیقینقاع • غزوه احد • غزوه بنینضیر • غزوه خندق • غزوه خیبر • فتح مکه • غزوه تبوک
حوادث: هجرت به حبشه • محاصره بنیهاشم در شعب ابیطالب • بیعت عقبه • تغییر قبله • بیعت رضوان • صلح حدیبیه • سنة الوفود • فتح مکه • نامه به پادشاهان • حجة الوداع • سپاه اسامه • ماجرای دوات و قلم
پیروان: مسلمان
مخالفان: مشرکان مکه
چهل حدیث نبوی
۱.بهترین ارث
رسول اللّه(ص) : ما وَرَّثَ والِدٌ وَلَدَهُ أفضَلَ مِن أدَبٍ.
پیامبر خدا(ص): هیچ پدری، میراثی برتر از ادب به فرزندش نداده است.
کنز العمّال: ج ۱۶ ص ۴۶۰ ح ۴۵۴۳۵، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۲
۲.پرهیز از تحقیر دیگران
رسول اللّه(ص) : لا تُحَقِّرَنَّ أحَدا مِنَ المُسلِمینَ، فَإِنَّ صَغیرَهُم عِندَ اللّهِ کبیرٌ.
پیامبر خدا(ص): هرگز هیچ یک از مسلمانان را کوچک مشمار؛ زیرا کوچک آنان نیز، در نزد خداوند، بزرگ است.
تنبیه الخواطر: ج ۱ ص ۳۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۶
۳.هر چه برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند
رسول اللّه(ص) : أعدَلُ النّاسِ مَن رَضِی لِلنّاسِ ما یرضی لِنَفسِهِ، وکرِهَ لَهُم ما یکرَهُ لِنَفسِهِ.
پیامبر خدا(ص): عادل ترینِ مردم، کسی است که برای مردم، آن چیزی را می پسندد که برای خود می پسندد، و برای آنها خوش ندارد، آنچه را برای خود خوش ندارد.
کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۳۹۵ ح ۵۸۴۰، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۶
۴.مؤمن حقیقی
رسول اللّه(ص) : مَن واسَی الفَقیرَ مِن مالِهِ، وأنصَفَ النّاسَ مِن نَفسِهِ، فَذلِک المُؤمِنُ حَقّا.
پیامبر خدا(ص): هر کس فقیر را در مال خود شریک گرداند و با مردم به انصاف رفتار کند، او مؤمن حقیقی است.
الکافی: ج ۲ ص ۱۴۷ ح ۱۷ ، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۴
۵.امانت داری
رسول اللّه(ص) : لا إیمانَ لِمَن لا أمانةَ لَهُ.
پیامبر خدا(ص): کسی که امانت دار نیست، ایمان ندارد.
النوادر للراوندی: ص ۹۱ ح ۲۷، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۰۲
۶.زیرک ترین زیرکان
رسول اللّه(ص) : أکیسُ الکیسِینَ مَن حاسَبَ نَفْسَهُ وعَمِلَ لِما بَعدَ المَوتِ.
پیامبر خدا(ص): زیرک ترینِ زیرکان، کسی است که از نفْس خویش حساب بکشد و برای بعد از مرگ کار کند.
بحار الأنوار: ج ۷۰ ص ۶۹ ح ۱۶، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۱۶
۷.خوبی در حق کسی که بدی کرده
رسول اللّه(ص) : أحْسِنْ إلی مَن أساءَ إلَیک.
پیامبر خدا(ص): به کسی که در حقّ تو بدی کرده است، خوبی کن.
کنز الفوائد: ج ۲ ص ۳۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۲۴
۸.رحم به عزتمند خوارشده و توانگر تهی دست شده
رسول اللّه(ص) : اِرحَمُوا عَزیزا ذَلَّ، وغَنِیا افتَقَرَ.
پیامبر خدا(ص): به عزیزی که خوار شده و توانگری که تهی دست شده است، رحم کنید.
قرب الإسناد: ص ۶۶ ح ۲۱۰، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۴۲
۹.نتیجه دل کندن از دنیا
رسول اللّه(ص) : الزُّهدُ فِی الدُّنیا یریحُ القَلبَ وَالبَدَنَ.
پیامبر خدا(ص): دل کندن از دنیا، جان و تن را آسوده می سازد.
الخصال: ص ۷۳ ح ۱۱۴، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۶۴
۱۰.معنای صدقه
رسول اللّه(ص) : کلُّ مَعروفٍ صَدَقةٌ.
پیامبر خدا(ص): هر کار نیکی، صدقه است.
الخصال: ص ۱۳۴ ح ۱۴۵، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۳۸
۱۱.هزینه کردن به اندازه وسع
رسول اللّه(ص) : إنَّ المُؤمِنَ یأخُذُ بِأَدَبِ اللّهِ عز و جل؛ إذا وَسَّعَ عَلَیهِ اتَّسَعَ، وإذا أمسَک عَلَیهِ أمسَک.
پیامبر خدا(ص): همانا مؤمن، به ادب خداوند عز و جل رفتار می کند؛ هر گاه خدا به [زندگی ]او گشایش بدهد، او گشاده دستی می کند، و هر گاه بر او تنگ بگیرد، او نیز دست نگه می دارد.
الکافی: ج ۴ ص ۱۲ ح ۱۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۱۰
۱۲.برترین صدقه
رسول اللّه(ص) : ما مِن صَدَقةٍ أفضلَ مِن قَولِ الحَقِّ.
پیامبر خدا(ص): هیچ صدقه ای، برتر از گفتنِ حق نیست.
کنز العمّال: ج ۶ ص ۴۱۵ ح ۱۶۳۲۴، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۴۴
۱۳.سکوت
رسول اللّه(ص) : علَیک بطُولِ الصَّمتِ فإنّهُ مَطرَدَةٌ لِلشَّیطانِ، وعَونٌ لک علی أمرِ دِینِک.
پیامبر خدا(ص): بر تو باد خاموشی بسیار! چرا که آن، موجب طرد شیطان است و در کار دینَت، یاور تو.
الخصال: ص ۵۲۶ ح ۱۳، حکمتنامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸صفحه: ۲۶۰
۱۴.گذشت
رسول اللّه(ص) : مَن عَفا عِندَ قُدرَةٍ عَفا اللّهُ عَنهُ یومَ العَثرَةِ.
پیامبر خدا(ص): هر کس هنگام قدرت [بر انتقام]، گذشت کند، خداوند در روز لغزش، از او در می گذرد.
کنز العمّال: ج ۳ ص ۳۷۷ ح ۷۰۲۳، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۷۶
۱۵.اجر قرض بیش از صدقه
رسول اللّه(ص) : دَخَلَ رجُلٌ الجَنَّةَ فرَأی مَکتوبا علی بابِها: الصَّدقَةُ بعَشرِ أمثالِها، والقَرضُ بثَمانیةَ عَشَرَ.
پیامبر خدا(ص): مردی وارد بهشت شد. دید که بر درِ آن، نوشته است: «[ثواب] صدقه، ده برابرِ آن است و [ثواب] قرض دادن، هجده برابر».
الترغیب والترهیب: ج ۲ ص ۴۰ ح ۳، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۸۴
۱۶.فشار نیاوردن به بدهکار تنگ دست
رسول اللّه(ص) : کما لا یحِلُّ لِغَریمِک أن یمطُلَک وهُو مُوسِرٌ، فکذلک لا یحِلُّ لک أن تُعسِرَهُ إذا عَلِمتَ أ نّهُ مُعسِرٌ.
پیامبر خدا(ص): همچنان که بدهکار تو، اگر توانگر باشد، روا نیست در پرداخت بدهی اش به تو تعلّل ورزد، بر تو نیز روا نیست که اگر بدانی تنگ دست است، او را تحت فشار قرار دهی.
ثواب الأعمال: ص ۱۶۷ ح ۵، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۲۹۰
۱۷.آرامش و وقار
رسول اللّه(ص) : علَیکم بالسَّکینَةِ والوَقارِ.
پیامبر خدا(ص): بر شما باد آرامش و وقار!
کنز العمال: ج ۳ ص ۲۵۲ ح ۶۴۰۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۳۳۸
۱۸.تواضع
رسول اللّه(ص) : إنّ التَّواضُعَ یزیدُ صاحِبَهُ رِفعَةً، فتَواضَعُوا یرفَعْکمُ اللّهُ.
پیامبر خدا(ص): همانا فروتنی، بر بلندمرتبگی (رفعتِ) صاحب خود می افزاید. پس فروتن باشید تا خداوند، شما را مرتبه بلند بخشد.
الکافی: ج ۲ ص ۱۲۱ ح ۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۳۴۶
۱۹.از بین برنده ی کینه
رسول اللّه(ص) : تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بالضَّغائنِ.
پیامبر خدا(ص): به یکدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه، کینه ها را می برد.
الکافی: ج ۵ ص ۱۴۴ ح ۱۴، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۳۶۶
۲۰.اندوه طولانی برای لحظه ای خوشی
رسول اللّه(ص) : رُبَّ شَهوَةِ ساعَةٍ تُورِثُ حُزنا طَویلاً.
پیامبر خدا(ص): چه بسیار شهوتی که ساعتی بیش نپاید؛ امّا اندوهی طولانی در پی آرَد.
الأمالی للطوسی: ص ۵۳۳ ح ۱۱۶۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۳۹۰
۲۱.شجاع ترین مردم
رسول اللّه(ص) : أشجَعُ النّاسِ مَن غَلَبَ هَواهُ.
پیامبر خدا(ص): شجاع ترینِ مردم، کسی است که بر هوس خود چیره آید.
معانی الأخبار: ص ۱۹۵ ح ۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۳۹۶
۲۲.داروی گناهان
رسول اللّه(ص) : لِکلِّ داءٍ دواءٌ، ودواءُ الذُّنوبِ الاستِغفارُ.
پیامبر خدا(ص): هر دردی را دارویی است و داروی گناهان، استغفار است.
ثواب الأعمال: ص ۱۹۷ ح ۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۴۶
۲۳.بیماری و پاک شدن گناهان
رسول اللّه(ص) : السُّقمُ یمحُو الذُّنوبَ.
پیامبر خدا(ص): بیماری، گناهان را پاک می کند.
جامع الأحادیث: ص ۸۵، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۴۸
۲۴.پاک شدن گناهان با کمترین رنج
رسول اللّه(ص) : ما أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ ولا حَزَنٍ حتّی الهَمُّ یهِمُّهُ إلّا کفَّرَ اللّهُ بهِ عَنهُ مِن سیئاتِهِ.
پیامبر خدا(ص): هیچ رنج و درد و اندوه و حتّی نگرانی خاطری به مؤمن نمی رسد، جز این که خداوند، بِدان، گناهانش را می زداید.
تحف العقول: ص ۳۸، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۵۰
۲۵.کار خوب پس از کار بد
رسول اللّه(ص) : إذا عَمِلتَ سیئةً فَاعمَلْ حَسَنةً تَمْحوها.
پیامبر خدا(ص): هر گاه کار بدی کردی، کار خوبی انجام بده، که آن، بدی را پاک می کند.
الأمالی للطوسی: ص ۱۸۶ ح ۳۱۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۵۲
۲۶.خدمت به خانواده
رسول اللّه(ص) : خِدمَةُ العِیالِ کفّارَةٌ لِلکبائرِ، وتُطفئُ غَضَبَ الرَّبِّ.
پیامبر خدا(ص): خدمت کردن به خانواده، کفّاره گناهان بزرگ است و خشم پروردگار را فرو می نشاند.
جامع الأخبار: ص ۲۷۶ ح ۷۵۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۵۴
۲۷.خوشا به حال این شخص
رسول اللّه(ص) : طوبی لِمَن صَلُحَت سَریرَتُهُ، وحَسُنَت عَلانِیتُهُ، وعَزَلَ عَنِ النّاسِ شَرَّهُ.
پیامبر خدا(ص): خوشا به حال کسی که باطنش صالح و ظاهرش نیکو باشد و شرّ خود را از مردم بر کنار دارد !
الأمالی للطوسی: ص۵۳۹ ح۱۱۶۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۸۰
۲۸.آزردن پدر و مادر
رسول اللّه(ص) : مَن آذی والِدَیهِ فَقَد آذانی، ومَن آذانی فَقَد آذَی اللّهَ، ومَن آذَی اللّهَ فَهُوَ مَلعونٌ.
پیامبر خدا(ص): هر کس پدر و مادرش را بیازارد، مرا آزار داده است و هر کس مرا آزار دهد، خدا را آزار داده است و هر کس خدا را آزار دهد، ملعون است.
مستدرک الوسائل: ج ۱۵ ص ۱۹۳ ح ۱۷۹۷۸، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۸۰
۲۹.آزار به همسر
رسول اللّه(ص) : أیمَا امرَأَةٍ آذَت زَوجَها بِلِسانِها لَم یقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنها صَرفا ولا عَدلاً ولا حَسَنَةً مِن عَمَلِها حَتّی تُرضِیهُ؛ وإن صامَت نَهارَها وقامَت لَیلَها وأعتَقَتِ الرِّقابَ وحَمَلَت عَلی جِیادِ الخَیلِ فی سَبیلِ اللّهِ، وکانَت فی أوَّلِ مَن یرِدُ النّارَ، وکذلِک الرَّجُلُ إذا کانَ لَها ظالِما.
پیامبر خدا(ص): هر زنی که با زبان خود، شوهرش را آزار دهد، خداوند عز و جل از او هیچ توبه و فِدْیه ای و هیچ عمل نیکی را نمی پذیرد تا آن گاه که شوهرش را راضی کند، گرچه روزها را روزه بگیرد و شب ها را عبادت کند و بنده ها آزاد کند و اسبان تیز تک [برای جهاد]، در راه خدا تجهیز کند. او جزو نخستین کسانی است که به آتش در می آیند. همچنین است مرد، اگر به زنش ستم کند.
کتاب من لایحضره الفقیه: ج ۴ ص ۱۴ ح ۴۹۶۸، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۴۹۸
۳۰.بخل
رسول اللّه(ص) : أقلُّ النّاسِ راحةً البخیلُ.
پیامبر خدا(ص): کم آسایش ترینِ مردم، بخیل است.
معانی الأخبار: ص ۱۹۵ ح ۱، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۱۸
۳۱.انسان بی کاره
رسول اللّه(ص) : إنَّ اللّهَ یبغِضُ الصَّحیحَ الفارِغَ، لا فی شُغلِ الدنیا ولا فی شُغلِ الآخِرَةِ.
پیامبر خدا(ص): خداوند از شخص تن درستِ بیکاره که نه سرگرم کارِ دنیاست و نه سرگرمِ کار آخرت، نفرت دارد.
شرح نهج البلاغة: ج ۱۷ ص ۱۴۶، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۲۸
۳۲.تهمت
رسول اللّه(ص) : مَن بَهَتَ مؤمنا أو مؤمنةً أو قالَ فیهِ ما لیسَ فیهِ أقامَهُ اللّهُ یومَ القیامةِ علی تَلٍّ مِن نارٍ حتّی یخرُجَ مِمّا قالَهُ فیهِ.
پیامبر خدا(ص): هر کس به مرد یا زن مؤمنی، تهمت بزند یا درباره او چیزی بگوید که از آن مبرّاست، خداوند در روز رستاخیز، وی را بر تلّی از آتش نگه می دارد، تا این که از [کیفرِ] آنچه درباره او گفته است، خارج شود.
عیون اخبار الرضا(ع): ج ۲ ص ۳۳ ح ۶۳، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۳۲
۳۳.سرزنش گناهکار پس از توبه
رسول اللّه(ص) : مَن عَیرَ أخاهُ بِذَنبٍ قَد تابَ مِنهُ لَم یمُتْ حَتّی یعمَلَهُ.
پیامبر خدا(ص): هر کس برادر خود را برای گناهی که از آن توبه کرده است، سرزنش کند، نمی میرد تا خود، آن گناه را مرتکب شود.
تنبیه الخواطر: ج ۱ ص ۱۱۳، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۳۸
۳۴.پوشاندن زشتکاری دیگران
رسول اللّه(ص) : مَن سَتَرَ عَلی مُؤمِنٍ فاحِشَةً فکأنَّما أحیا مَوؤودَةً.
پیامبر خدا(ص): هر کس زشتکاری مؤمنی را بپوشاند، چنان است که دختر زنده به گور شده ای را نجات داده باشد.
کنز العمّال: ج ۳ ص ۲۴۹ ح ۶۳۸۸، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۴۰
۳۵.مشغول شدن به عیوب خود مانع عیبجویی
رسول اللّه(ص) : طوبی لِمَن مَنَعَهُ عَیبُهُ عَن عُیوبِ المُؤمِنینَ مِن إخوانِهِ.
پیامبر خدا(ص): خوشا به حال آن که عیب خودش، او را از پرداختن به عیب های برادران مؤمنش باز دارد!
بحار الأنوار: ج ۷۷ ص ۱۲۶ ح ۳۲، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۴۲
۳۶.لقمه حرام و عدم پذیرش نماز
رسول اللّه(ص) : مَن أکلَ لُقْمَةً مِن حَرامٍ لَم تُقْبَلْ لَهُ صلاةٌ أرْبَعینَ لَیلةً.
پیامبر خدا(ص): هر کس یک لقمه حرام بخورد، تا چهل شب، نمازی از او پذیرفته نمی شود.
کنز العمّال: ج ۴ ص ۱۵ ح ۹۲۶۶، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۵۰
۳۷.خوش رویی
رسول اللّه(ص) : حُسنُ البِشْرِ یذهَبُ بالسَّخیمَةِ.
پیامبر خدا(ص): خوش رویی، کینه را می بَرد.
تحف العقول: ص ۴۵، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۶۲
۳۸.لعنت خدا بر دست اندرکاران شراب
رسول اللّه(ص) : لَعنَ اللّهُ الخَمرَ، وعاصِرَها، وغارِسَها، وشارِبَها، وساقِیها، وبائعَها، ومُشْتَرِیها، وآکلَ ثَمَنِها، وحامِلَها، والمَحْمولَةَ إلَیهِ.
پیامبر خدا(ص): خداوند، شراب و شرابگیر و آن را که درختی برای تهیه شراب بکارد و شرابخوار و ساقی شراب و شراب فروش و خریدار شراب و کسی که پول شراب فروشی را بخورد و کسی که آن را حمل کند و کسی را که شراب برایش حمل شود، لعنت کرده است.
الأمالی للصدوق: ص ۵۱۱ ح ۷۰۷، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص)، جلد ۸ صفحه: ۵۷۴
۳۹.شرط امر به معروف و نهی از منکر
رسول اللّه(ص) : لا تَأمُر بِالمَعروفِ ولا تَنهَ عَنِ المُنکرِ حَتّی تَکونَ عالِما، وتَعلَمَ ما تَأمُرُ.
پیامبر خدا(ص): امر به معروف و نهی از منکر مکن، مگر آن که عالم باشی و بدانی که به چه، امر می کنی.
الفردوس: ج ۵ ص ۶۹ ح ۷۴۸۶، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص) ، جلد ۷ صفحه: ۷۰
۴۰.آموختن در خردسالی و بزرگ سالی
رسول اللّه(ص) : مَثَلُ الّذی یتَعلَّمُ فی صِغَرِهِ کالنَّقشِ فی الحَجَرِ، ومَثَلُ الّذی یتَعلَّمُ فی کبَرِهِ کالّذی یکتُبُ علَی الماءِ.
پیامبر خدا(ص): حکایتِ آموختن علم در خردسالی، همچون نقشی است که روی سنگْ کنده می شود و حکایتِ کسی که در بزرگ سالی علم می آموزد، همچون کسی است که روی آب می نویسد.
کنز العمّال: ج ۱۰ ص ۲۴۹ ح ۲۹۳۳۶، حکمت نامه پیامبر اعظم(ص) ، جلد ۷ صفحه: ۱۳۶
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث علوی
https://eitaa.com/joinchat/1415840893Cbc4aa6f8d3
خلاصه زندگی علی [ع]
نام: علی
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: ابوالحسن • ابوالأئمه • ابوالریحانتین • ابوتراب • ابوالسبطین • ادامه...
لقب: امیرالمؤمنین • صالح المؤمنین • زوج البتول • ساقی کوثر • اسدالله • صدیق • فاروق • قسیم النار و الجنة • حیدر • ولیالله • یعسوب الدین • ادامه...
زادروز: ۱۳ رجب، سال ۳۰ عام الفیل
زادگاه: مولود کعبه • درون کعبه، مکه
محل زندگی: مکه • مدینه • کوفه
شهادت: ۲۱ رمضان، ۴۰ق • شهادت امام علی(ع)
قاتل: ابنملجم مرادی
محل شهادت: مسجد کوفه
آرامگاه: نجف، حرم امام علی(ع)
طول عمر: ۶۳ سال
والدین: ابوطالب • فاطمه بنت اسد
همسران: حضرت فاطمه • امالبنین • امامه • خوله حنفیه • امحبیب • لیلا • اسماء • ام سعید
فرزندان: حسن • حسین • زینب • امکلثوم • محسن • محمد حنفیه • عباس • جعفر • رقیه • عبدالله • عبیدالله • عثمان • عمر • فاطمه • محمداصغر •
آغاز امامت: ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری
مدت امامت: ۲۹ سال
فضایل: آیه ولایت • آیه شراء • آیه تبلیغ • آیه اِکمال • آیه نجوا • آیه انفاق • آیه نصر • حدیث غدیر • حدیث منزلت • حدیث مدینة العلم • حدیث یوم الدار • حدیث طیرمشوی . آیه تطهیر . آیه اهل الذکر . آیه مودت . حدیث ثقلین و ...
مدت حکومت: حدود ۵ سال، سال ۳۵ تا سال ۴۰ قمری
حضور در غزوات : همه غزوات پیامبر جز غزوه تبوک: جنگ بدر • غزوه احد • غزوه خندق • غزوه خیبر و...
حوادث: اولین مسلمان • لیلة المبیت • هجرت به مدینه • ازدواج با فاطمه • سریه امام علی در یمن • واقعه غدیر • رحلت پیامبر • واقعه سقیفه بنیساعده • شهادت فاطمه • سکوت ۲۵ ساله • قتل عثمان • حکومت امام علی • جنگ جمل • جنگ صفین • حکمیت • جنگ نهروان
مخالفان: ابوبکر • عمر • معاویه • قاسطین • ناکثین • مارقین • عایشه • خوارج • ناصبی
یاران برجسته: سلمان • ابوذر • مقداد • عمار • کمیل • میثم تمار • مالک اشتر • صعصعة بن صوحان . زیدبن صوحان . اصبغ بن نباته . حجربن عدی . خذیفة بن یمان . قنبر .و ...
حاکمان همعصر: ابوبکر • عمر • عثمان • معاویه
احادیث مشهور: دعای کمیل • مناجات شعبانیه • مصحف امام علی(ع) • نهج البلاغه • غرر الحکم • صحیفه علویه و...
زیارتنامه: زیارت غدیریه • زیارت امینالله
چهل حدیث علوی
۱. توبه بعد از گناه
الإمام عليّ(ع) : إن قارَفتَ سَيِّئَةً فَعَجِّل مَحوَها بِالتَّوبَةِ.
امام على(ع): اگر به گناهى آلوده شدى، بى درنگ آن را به توبه بشوى.
تحف العقول: ص ۸۱، حکمت نامه جوان، ص: ۱۴۶
۲. اشتغال به عیب خود
الإمام عليّ(ع) : مَن أبصَرَ عَيبَ نَفسِهِ شُغِلَ عن عَيبِ غَيرِهِ.
امام على(ع): هر که عيب خود را ببيند، از پرداختن به عيب ديگران، باز مى مانَد.
تحف العقول: ۸۸، ميزان الحکمه، ج۸، ص: ۳۲۲.
۳. ناامید نکردن گناهکار
الإمام عليّ(ع) : لاتُؤيِس مُذنِباً، فَکم مِن عاکفٍ عَلى ذَنبِهِ خُتِمَ لَهُ بِخَيرٍ.
امام على(ع): هيچ گنهکارى را نااميد مکن. چه بسيار گناه آلوده اى که عاقبتى نيکو يافته است.
بحار الأنوار: ۷۷/ ۲۳۹/ ۱، ميزان الحکمه، ج۹، ص: ۵۷۵.
۴. پرهیز از نیرنگ
الإمام عليّ(ع) : إيّاک والخَديعَةَ فَإنَّها مِن خُلُقِ اللِّئامِ.
امام على(ع): از نيرنگ بپرهيز، که خوى فرومايگان است.
تحف العقول: ص ۹۸.
۵. عزت مؤمن در گرو...
الإمام عليّ(ع) : عِزُّ المُؤمِنِ غِناهُ عَنِ النّاسِ.
امام على(ع): عزّت مؤمن، بى نيازى او از مردم است.
تحف العقول: ص ۸۸، دانش نامه امام حسين(ع) بر پايه قرآن و حديث، ج۲، ص: ۴۰۸
۶. میانه روی اقتصادی
الإمام عليّ(ع) : ما عالَ امرُؤٌ اقتَصَدَ.
امام على(ع): مرد ميانه رو، درويش نشود.
الخصال: ۶۲۰/ ۱۰، ميزان الحکمه، ج۸، ص: ۳۴۷.
۷. جلب روزی با صدقه
الإمام عليّ(ع) : اِستَنزِلوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَةِ.
امام على(ع): روزى را با صدقه دادن، درخواست کنيد.
نهج البلاغة: الحکمة ۱۳۷، ميزان الحکمه، ج۴، ص: ۴۴۳.
۸. اندازه نگه داشتن در دوستی و دشمنی
الإمام عليّ(ع) : أحبِب حَبيبَک هَوناً ما عَسى أن يَعصِيَک يَوماً ما و أبغِض بَغيضَک هَوناً ماعَسى أن يَکونَ حَبيبَک يَوماً ما.
امام على(ع): دوستت را چندان به اندازه دوست بدار که بسا روزى دشمنت شود، و دشمنت را چنان به قاعده دشمن دار که بسا روزى دوستت شود.
نهج البلاغة: الحکمة ۲۶۸، دانش نامه اميرالمومنين(ع)، ج۴، ص: ۳۷۸.
۹. پند گرفتن از سرگذشت دیگران
الإمام عليّ(ع) : اَلسَّعيدُ مَن وُعِظَ بِغَيرِهِ.
امام على(ع): نيک بخت آن کس است که از سرگذشت ديگرى پند آموزد.
الخصال: ۶۲۱/ ۱۰، ميزان الحکمه، ج۵، ص: ۲۹۷.
۱۰. دوری از معرض تهمت
الإمام عليّ(ع) : مَن عَرَّضَ نَفسَهُ لِلتُّهَمَةِ فلايَلومَنَّ مَن أساءَ بِهِ الظَّنَّ.
امام على(ع): کسى که خود را در معرض تهمت قرار دهد، نبايد بدگمانِ به خويش را سرزنش کند.
کنز الفوائد: ۲/ ۱۸۲، ميزان الحکمه، ج۶، ص: ۵۷۲.
۱۱. رفاه زدگی مایه غفلت
الإمام عليّ(ع): إيّاکم وَالتَّنَعُّمَ وَالتَّلَهِّيَ وَالفاکهاتِ؛ فَإِنَّ في ذلِک غَفلَةً وَاغتِرارا.
امام على(ع): از نازپروردگى و خوش گذرانى و رفاه زدگى بپرهيزيد؛ زيرا که اينها مايه غفلت و غرورند.
کتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۱ ص ۵۱۶ ح ۱۴۸۲، دانشنامه قرآن و حديث جلد هفدهم، صفحه: ۳۹۴.
۱۲. تواضع در برابر ثروتمندان
الإمام عليّ(ع): مَن أتى غَنِيّا فَتَواضَعَ لَهُ لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دينِهِ.
امام على(ع): هر که نزد توانگرى رود و براى ثروتش به او تواضع نمايد، دوْ سومِ دينش از بين رفته است.
نهج البلاغة: الحکمة ۲۲۸، دانشنامه قرآن و حديث جلد هفدهم، صفحه: ۴۲۰.
۱۳. ارکان توبه
الإمام عليّ(ع): التَّوبَةُ عَلى أربَعِ دَعائِمَ: نَدَمٌ بِالقَلبِ، وَاستِغفارٌ بِاللِّسانِ، وعَمَلٌ بِالجَوارِحِ، وعَزمُ أن لا يَعودَ.
امام على(ع): توبه، بر چهار ستونْ استوار است: پشيمانى در دل، آمرزش خواهى به زبان، تحقّق بخشيدن [به آن] در عمل، و تصميم گرفتن به تکرار نکردن [گناه.]
کشف الغمة: ج ۳ ص ۱۴۱، دانشنامه قرآن و حديث جلد هفدهم، صفحه: ۴۸۰.
۱۴. گذشت و دادگری
الإمام عليّ(ع): شَيئانِ لا يوزَنُ ثَوابُهُما: العَفوُ وَالعَدلُ.
امام على(ع): دو چيز است که پاداش آنها وزن نمى شود: گذشت و دادگرى.
غرر الحکم: ح ۵۷۶۹، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۲۳۸.
۱۵. احترام به پدر
الإمام عليّ(ع): راعِ أباک، يَرعاک ابنُک.
امام على(ع): احترام پدرت را نگه دار تا فرزندت هم احترام تو را نگه دارد.
المواعظ العدديّة: ص ۵۶، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۳۳۲.
۱۶. شنونده غیبت
الإمام عليّ(ع): السّامِعُ لِلغيبَةِ کالمُغتابِ.
امام على(ع): شنونده غيبت، مانند غيبت کننده است.
غرر الحکم: ح ۱۱۷۱، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۳۸۲.
۱۷. اهمیت ترک گناه با توانایی
الإمام عليّ(ع) : مَا المُجاهِدُ الشَّهيدُ في سَبيلِ اللّهِ بِأَعظَمَ أجرا مِمَّن قَدَرَ فَعَفَّ.
امام على(ع): کسى که در راه خدا جهاد کند و شهيد شود، اجرش بزرگ تر از کسى نيست که بتواند گناه کند و پاک دامنى ورزد.
نهج البلاغة: الحکمة ۴۷۴، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۴۷۸.
۱۸. نتیجه کار برای آخرت
الإمام عليّ(ع): يا أبا ذَرٍّ، مَن عَمِلَ لاِخِرَتِهِ کفاهُ اللّهُ أمرَ دُنياهُ وآخِرَتِهِ.
امام على(ع)ـ به ابو ذر ـ: اى ابو ذر! آن که براى آخرت کار کند، خداوند، کار دنيا و آخرتش را کفايت مى کند.
کنز الفوائد: ج ۲ ص ۶۸، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۲۳۲.
۱۹. انفاق کننده مانند مجاهد راه خدا
الإمام عليّ(ع): إِنَّ المُنفِقَ بِمَنزِلَةِ المُجاهِدِ في سَبيلِ اللّهِ.
امام على(ع): انفاق کننده، به سان مجاهد در راه خداست.
الخصال: ص ۶۱۹ ح ۱۰، دانشنامه قرآن و حديث جلد هجدهم، صفحه: ۵۰۰.
۲۰. بنده آموزگار
الإمام عليّ(ع): أنَا عَبدُ مَن عَلَّمَني حَرفًا واحِدًا.
امام على(ع): من بنده آن کسى هستم که حتّى يک حرف به من بياموزد.
آداب المتعلّمين: ۷۴، علم و حکمت، جلد ۲ صفحه: ۶۲۶.
۲۱. کودکی کردن با کودک
الإمام عليّ(ع): مَن کانَ لَهُ وَلَدٌ صَبا.
امام على(ع): هر کس فرزندى دارد، بايد کودکى کند.
الکافي: ج ۶ ص ۵۰ ح ۴، حکمت نامه کودک، جلد ۱ صفحه: ۲۶۶.
۲۲. حق فرزند بر پدر
الإمام عليّ(ع): حَقُّ الوَلَدِ عَلَى الوالِدِ أن يُحسِنَ اسمَهُ، و يُحسِنَ أدَبَهُ، و يُعَلِّمَهُ القُرآنَ.
امام على(ع): حقّ فرزند بر پدر، آن است که نام نيک بر او بگذارد و او را به نيکى تربيت کند و قرآن به او بياموزد.
نهج البلاغة: الحکمة ۳۹۹، حکمت نامه کودک، جلد ۱ صفحه: ۱۶۲.
۲۳. ناگهانی بودن مرگ
الإمام عليّ(ع): ما أنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَدا مِن أجَلِهِ.
امام على(ع): کسى که فردا را از عمر خود به شمار آورد، مرگ را در جايگاه شايسته اش قرار نداده است.
الکافي: ۳ / ۲۵۹ /۳۰، ميزان الحکمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۱۶.
۲۴. دیدن امام علی(ع) هنگام مرگ
الإمام عليّ(ع): مَن أحَبَّني وجَدَني عندَ مَماتِهِ بحَيثُ يُحِبُّ، و مَن أبغَضَني وجَدَني عندَ مَماتِهِ بحَيثُ يَکرَهُ.
امام على(ع): هر که مرا دوست داشته باشد، در هنگام مرگش مرا آن گونه که خوشايند اوست بيابد و هرکه مرا دشمن داشته باشد، به هنگام مرگش مرا بدان گونه که ناراحت شود بيابد.
صحيفة الإمام الرِّضا: ۸۶ / ۲۰۳، ميزان الحکمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۳۰.
۲۵. عامل فتنه ها
الإمام عليّ(ع): حُبُّ المالِ سَبَبُ الفِتَنِ.
امام على(ع): مال دوستى، سبب فتنه هاست.
غرر الحکم: ۴۸۷۱، ميزان الحکمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۵۰.
۲۶. بزرگ ترین حسرت در قیامت
الإمام عليّ(ع): إنّ أعظَمَ الحَسَراتِ يَومَ القِيامَةِ حَسرَةُ رجُلٍ کسَبَ مالاً في غيرِ طاعَةِ اللّهِ، فوَرِثَهُ رجُلٌ فأنفَقَهُ في طاعَةِ اللّهِ سبحانَهُ، فدَخَلَ بهِ الجَنّةَ و دَخَلَ الأوّلُ بهِ النّارَ.
امام على(ع): بزرگترين حسرت ها در روز قيامت، حسرت مردى است که مالى را از راه ناروا به دست آورَد و آن را براى مردى به ارث گذارَد و او آن را در راه طاعت خداى سبحان خرج کند و به سبب آن به بهشت رود و آن اوّلى به واسطه آن به دوزخ رود.
نهج البلاغة: الحکمة ۴۲۹، ميزان الحکمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۷۲.
۲۷. به یادگار گذاشتن کار خوب
الإمام عليّ(ع) : لَم يَمُتْ مَن تَرَک أفعالاً يُقْتَدى بها مِن الخَيرِ.
امام على(ع): کسى که کارهاى خوبى از خود به يادگار گذارد که سرمشق ديگران باشد، نمرده است.
کنز الفوائد: ۱ / ۳۴۹، ميزان الحکمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۳۴.
۲۸. نتیجه عشق
الإمام عليّ(ع) : مَن عَشِقَ شيئا أعشى (أعمى) بَصَرَهُ، و أمرَضَ قَلبَهُ، فهُو يَنظُرُ بعَينٍ غيرِ صَحيحَةٍ، و يَسمَعُ باُذُنٍ غيرِ سَميعَةٍ، قد خَرَقَتِ الشَّهَواتُ عَقلَهُ، و أماتَتِ الدنيا قَلبَهُ.
امام على(ع): هر که عاشق چيزى شود، ديده اش را کور گرداند و دلش را بيمار. در نتيجه با چشمى عيبناک بنگرد و با گوشى ناشنوا بشنود. شهوتها، خِرد او را از هم بدَرد و دنيا، دلش را بميراند.
نهج البلاغة: الخطبة ۱۰۹، ميزان الحکمه، جلد ۹ صفحه: ۵۳۷.
۲۹. استغفار
الإمام عليّ(ع): عَجِبتُ لِمَن يَقنَطُ و مَعهُ الاستِغفارُ!
امام على(ع): در شگفتم از کسى که استغفار را با خود دارد و با اين وصف نوميد مى شود!
نهج البلاغة: الحکمة ۸۷، ميزان الحکمه، جلد ۹ صفحه: ۵۷۳.
۳۰. قناعت
الإمام عليّ(ع): مَن لم يُقنِعْهُ اليسيرُ لم يَنفَعْهُ الکثيرُ.
امام على(ع): کسى که اندک قانعش نکند، مال بسيار سودش ندهد.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۷۱ /۳۳، ميزان الحکمه، جلد ۹ صفحه: ۵۸۵.
۳۱. اندیشه در نعمت های خدا
الإمام عليّ(ع): التَّفَکرُ في آلاءِ اللّهِ نِعمَ العِبادَةُ.
امام على(ع): انديشيدن درباره نعمتهاى خدا، چه نيکو عبادتى است.
غرر الحکم: ۱۱۴۷، ميزان الحکمه، جلد ۹ صفحه: ۲۳۰.
۳۲. ضربه زبان
الإمام عليّ(ع): ضَربُ اللِّسانِ أشَدُّ مِن ضَربِ السِّنانِ.
امام على(ع): ضربت زبان، دردناکتر از ضربت سرنيزه است.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۲۸۶ /۴۲، ميزان الحکمه، جلد ۱۰ صفحه: ۲۶۴.
۳۳. ذلت متکبر
الإمام عليّ(ع): مَن تَکبَّرَ علَى النّاسِ ذَلَّ.
امام على(ع): هر که بر مردم بزرگى فروشد، خوار شود.
بحار الأنوار: ۷۷ / ۲۳۵ /۳، ميزان الحکمه، جلد ۱۰ صفحه: ۳۴.
۳۴. حساب شده سخن گفتن
الإمام عليّ(ع): کلامُک مَحفوظٌ علَيک مُخَلَّدٌ في صَحيفَتِک، فاجعَلْهُ فيما يُزلِفُک.
امام على(ع): سخن تو، برايت نگهدارى و در کار نامه ات براى هميشه ثبت مى شود. پس آن را در چيزى به کار گير که تو را [به خداوند] نزديک مى سازد.
غرر الحکم: ۷۲۴۶، ميزان الحکمه، جلد ۱۰ صفحه: ۱۹۷.
۳۵. دوری از چاپلوسی
الإمام عليّ(ع): إيّاک و المَلَقَ؛ فإنّ المَلَقَ لَيس من خَلائقِ الإيمانِ.
امام على(ع): از چاپلوسى بپرهيز که چاپلوسى از خصلت هاى ايمان نيست.
غرر الحکم: ۲۶۹۶، ميزان الحکمه، جلد ۱۰ صفحه: ۵۵۶.
۳۶. دوری از زشت گویی
الإمام عليّ(ع): إيّاک و ما يُستَهجَنُ مِن الکلامِ؛ فإنّهُ يَحبِسُ علَيک اللِّئامَ و يُنَفِّرُ عنک الکرامَ.
امام على(ع): زنهار، از به زبان آوردن سخنان زشت؛ زيرا که فرومايگان را گرد تو جمع مى کند و گران مايگان را از تو مى رماند.
غرر الحکم: ۲۷۲۲، ميزان الحکمه، جلد ۱۰ صفحه: ۱۸۸.
۳۷. خودپسندی
الإمام عليّ(ع) : اَلعُجبُ رَأسُ الحَماقَةِ.
امام على(ع): خودپسندى، سرآغاز کم خِرَدى است.
غرر الحکم: ۳۴۸، ميزان الحكمه، ج۷، ص: ۴۹.
۳۸. منت
الإمام عليّ(ع) : اَلمَنُّ يُفسِدُ الإحسانَ.
امام على(ع): منّت گذاشتن، عمل نيک را تباه مى کند.
غرر الحکم: ۷۸۴.
۳۹. غیبت نشانه نفاق
الإمام عليّ(ع) : اَلغيبَةُ آيَةُ المُنافِقِ.
امام على(ع): غيبت کردن، نشانه انسان دوروست.
غرر الحکم: ۸۹۹ ، ميزان الحكمه، ج۸، ص: ۵۷۵.
۴۰. مشورت
الإمام عليّ(ع) : اَلاِستِشارَةُ عَينُ الهِدايَةِ.
امام على(ع): مشورت کردن، چشمه هدايت است.
غرر الحکم: ۱۰۲۱، ميزان الحكمه، ج۱۲، ص: ۵۹۱.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1416627325C12c2d2b5e4
خلاصه زندگی فاطمه [س]
نام: فاطمه
کنیه: ام ابیها • اُم الائمه • اُمالحسن • اُمالحسین • اُمالمحسن
زادروز: ۲۰ جمادیالثانی، سال ۵ بعثت
زادگاه: مکه
شهادت: ۳ جمادیالثانی، ۱۱ق.
مدفن: ناشناخته
محل زندگی: مکه • مدینه
لقب(ها): زهرا • صدیقه شهیده • طاهره • راضیه • مرضیه • مبارکه • بتول • سیدة نساء العالمین • کوثر
پدر: پیامبر اسلام(ص)
مادر: خدیجه(س)
همسر: امام علی(ع)
فرزندان: حسن • حسین • محسن • زینب • امکلثوم
طول عمر: اختلافی: نظر رایج شیعه: ۱۸ سال
سوره کوثر، آیه تطهیر، آیه مودت و آیه اطعام و احادیثی چون حدیث بَضعه در شأن و فضیلت فاطمه نازل و نقل شدهاند
چهل حدیث فاطمی
۱: نور خدا، نور هستى
يكى از دعاهاى معروف حضرت زهرا عليهاالسلام
مِن دُعاءِ فاطِمَةَ الزَّهراء عليهاالسلام: بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ. بِسْمِ اللّه ِ النُّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورِ النٌّورِ بِسْمِ اللّه ِ نُورٌ عَلى نُورٍ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى هُوَ مُدَبِّرُ الأُمُورِ بِسْمِ اللّه ِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذى خَلَقَ النُّورَ مِنَ النُّورِ وَاَنْزَلَ النُّورَ عَلَى الطُّورِ فىكِتابٍ مَسْطُورٍ في رَقٍّ مَنْشُورٍ بِقَدَرٍ مَقْدُورٍ عَلى نَبِىٍّ مَحْبُورٍ...
به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خدايى كه نور است، به نام خدايى كه نور نور است، به نام خدايى كه نورى بالاى نور است، به نام خدايى كه تدبير امور به دست اوست، به نام خدايى كه نور را از نور آفريد. ستايش و سپاس خدايى را كه نور را از نور آفريد و نور را بر كوه طور فرود آورد، در ـ درون ـ كتابى نوشته شده، در طومارى گسترده بر پيامبرى برخوردار از نعمتها
مهج الدعوات: 7
۲: مـن فاطـمه ام
حضرت زهرا در بخشى از خطبه خود مى فرمايد
اَيُّهَا النّاسُ اِعْلَمُوا اَنّى فاطِمَةُ وَاَبى مُحَمَّدٌ اَقُولُ عَوْدا وَبَدْءا وَلا اَقُولُ ما اَقُولُ غَلَطا وَلا اَفْعَلُ ما اَفْعَلُ شَطَطا. «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ اَنْفُسِكُمْ عَزيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَريصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤمِنينَ رَؤُوفٌ رَحيمٌ»
اى مردم! بدانيد كه من فاطمه ام و پدرم محمد صلي الله عليه و آلهاست. پايان و آغاز سخنم يكى است، نابجا سخن نمى گويم و به كار يـاوه و بيهـوده نمى پـردازم. به حقيقت پيامبرى از ميان خودتان برخاست كه رنجهاى شما بر او دشوار بود و به ـ هدايت و اصلاح ـ شما حريص و بر مؤمنان دلسوز و مهربان بود.
بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 134.
۳: قـرآن كريـم
و در بخشى از خطبه حضرت زهرا(س) مى فرمايد: ...
كِتابُ اللّه ِ النّاطِقُ وَالْقُرْانُ الصّادِقُ وَالنُّورُ السّاطِعُ وَالضِّياءُ الّلامِعُ، بَيِنَّةً بَصائِرُهُ، مُنْكَـشِفَـةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِيَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبِطَةً بِهِ اَشْياعُهُ، قائدا اِلَى الرِّضْوانِ اِتِّباعُهُ، مُؤَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اِسْتِماعُهُ.
كتاب گوياى خداوند و قران راستگو و نور فروغ بخش و روشنايى درخشان ـ عهد الهى و يادگار پيامبر است ـ كه ديدگاههايش روشن و اسرار درونى او بر ملا و ظاهر آن جلوه گر و پيروان او مورد غبطه همگان است. تبعيت از آن راهگشاى دستيابى به رضاى الهى و گوش سپردن به او موجب نجات است
بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 134.
۴: در پنـاه قــرآن
حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها در بخشى از خطبه مى فرمايد:
... كِتابُ اللّه ِ بَيْنَ اَظْهُرِكُمْ اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ وَاَحْـكامُهُ زاهِرَةٌ وَاَعْـلامُهُ باهِـرَةٌ وَزَواجِرُهُ لائحَةٌ وَاَوامِرُهُ واضِحَةٌ.
كتاب الهى فرا روى شماست، امور مربوط به او ظاهر و احكامش فروزان و نشانه هايش خيره كننده و ـ فرامين ـ بازدارنده اش آشكار و دستورهايش واضح است.
بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 137
۵: مقـام عـترت
در پايان خطبه فرمود:
وَاحْمِدُوا اللّه َ الَّذى لِعَظَمَتِهِ وَنُورِهِ يَبْتَغى مَنْ فِى السَّماواتِ وَالْأرَضِ اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ وَنَحْنُ وَسيلَتُهُ فى خَلْقِهِ وَنَحْنُ خاصَّتُهُ وَمَحَلُّ قُدْسِهِ وَنَحْنُ حُجَّتُهُ فى غَيْبِهِ وَنَحْنُ وَرَثَةُ اَنْبِيائِهِ.
سپاسِ خدايى را به جاى آريد كه به خاطر عظمت وجود و جلوه نورش هر آنچه در آسمانها و زمين است خواهان ره يافتن به سوى او هستند و ـ در اين ميان تنها ـ ما وسيله تقرب به او و بندگانِ برگزيده و پايگاه تقديس و تنزيه او و حجت او در غيبت و نهان و وارث پيامبران اوييم
شرح ابن ابى الحديد ج 16:211
۶: لـوح بشـارت
جابر بن عبداللّه مى گويد:
بِأبى أنتَ وَ اُمّى يا بِنتَ رَسُولِ اللّه ِ، ما هذَا اللَّوحُ؟ فَقالَت: هذَا اللَّوْحُ اَهْداهُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اِلى رَسُولِهِ صلي الله عليه و آلهفيهِ اسْمُ اَبى وَفيهِ اسْمُ بَعْلى وَاسْمُ ابْنَىَّ وَاَسْماءُ الْأَوْصِياءِ مِنْ وُلْدى. فَاَعْطانيهِ اَبى لِيَسُرَّنى بِذلِكَ.
در دست فاطمه زهرا عليهاالسلام لوحى زمردين ديدم، پرسيدم: اى دختر رسولخدا پدر و مادرم فداى تو باد اين چه لوحى است؟ حضرت فرمود: اين لوح را كه در آن نام پدر و شوهرم و دو پسرم و نامهاى فرزندان معصومم نوشته شده است خداى عزوجل به پيامبرش هديه نمود و پيامبر نيز براى خوشحالى من آن را به من داد.
اكمال الدين ج 1:309
۷: اقـرار به ولايـت
در جمع گرم خانواده هر يك از على و فاطمه خود را نزد پيامبر محبوبتر مى شمردند، پيامبر به فاطمه فرمود:
وَالَّذِى اصْطَفاكَ واجْتَباكَ وَهَداكَ وَهَدى بِكَ الْأُمَّةَ لازِلْتُ مُقِرَّةً لَهُ ما عِشْتُ.
تو را حلاوت فرزندى و على را عزّت مردان است و او نزد من محبوتر است.
فاطمه گفت: به خدايى كه تو را برگزيد و هدايت كرد و امّت را به سبب تو راه نمود، همواره تا زنده ام به ـ مقام ـ او مقّر خواهم بود.
قوت القلوب ج 3: 111
۸: كلـيد بهشـت
حضرت زهرا عليهاالسلام:
اَخْبَرَنَى اَبى وَهُوَذا: هُوَ اَنَّهُ مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَعَلَىَّ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اَوْجَبَ اللّه ُ لَهُ الْجَنَّةَ. قالَ الرّاوى: قُلْتُ لَها: فى حَياتِهِ وَحَياتِكِ؟ قالَتْ عليهاالسلام : نَعَمْ وَبَعْدَ مَوْتِنا.
پدرم قبل از رحلتش به من فرمود: هر كس سه روز بر او و بر من درود فرستد خدا بهشت را بر او واجب گرداند. راوى مى گويد: گفتم: در زندگى او و شما؟ حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: بلى هم در حال حيات، و هم پس از مرگ.
تهذيب الاحكام ج 6:9
۹: معـيار تشـيّع
شخصى به زنش گفت: پيش فاطمه زهرا عليهاالسلام برو و بپرس: آيا من از شيعيان اهل بيت هستم؟ ـ زن آمد و پرسيد، حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ گفت:
قُولى لهُ: اِنْ كُنْتَ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناكَ وَتَنْتَهى عَمّا زَجَرْناكَ عَنْهُ فَأَنْتَ مِنْ شيعَتِنا وَاِلاّ فَلا.
به همسرت بگو: اگر به آنچه ترا فرمان داده ايم عمل مى كنى و از آنچه نهى كرده ايم پرهيز نموده اى از شيعيان خواهى بود و در غير اين صورت از شيعيان نيستى.
تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام
۱۰: بارالهـا ! . . .
يكى از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام
اَلّلهُمَّ اِنّى اَسْـأَلُكَ قُـوَّةً فى عِبـادَتِكَ وَتَبَصُّرا فى كِتابِكَ وَفَهْما فى حُكْمِكَ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّـدِ وَالِ مُحَمَّـدٍ وَلاتَجْعَلِ الْقُرْانَ بِنا ماحِلاً وَالصِّراطَ زائِلاً وَمُحَمَّـدا صَلَى اللّهُ عَلَيهِ وَالِهِ عَنّـا مُوَلِّيا.
بارالها: نيرومندى در بندگيت و بينش روشن در كتابت و فهم و درك احكامت را از تو خواستارم. خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و قران را دور از دسترس ما و پل صراط را لغزشگاه ما و محمد صلي الله عليه و آله را رويگردان از ما قرار مده.
بلد الامين: 101
۱۱: پـدران دلسـوز
حضرت زهرا عليهاالسلام:
اَبَوا هذِهِ الْأُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِىٌّ يُقيمانِ اَوَدَهُمْ وَيُنْقِذانِهِمْ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ اِنْ اَطاعُوهُما وَيُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدّائِم اِنْ وافَقُوهُما.
پدران اين امّت حضرت محمد صلي الله عليه و آله ـ پيامبر خدا ـ و حضرت على عليه السلام ـ ولى خدا ـ است. اگر از آن دو اطاعت كنند، كژى هاى آنان را اصلاح مى كنند و از عذاب دردناكشان نجات مى بخشند و همراهى با آن دو نعمت جاودان ـ بهشت ـ را ارزانيشان مى دارد.
تفسير منسوب به امام حسن عسكرى عليه السلام 330
۱۲: راه توحـيد
حضرت زهرا عليهاالسلام بر سر مزار حمزه عليه السلام در پاسخ شخصى مى فرمايد:
اَما وَاللّه ِ لَوْ تَرَكُوا الْحَقَّ عَلى اَهْلِهِ وَاتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبِيِّهِ لَمَااخْتَلَفَ فِى اللّهِ تَعالى اثْنانِ.
به خدا سوگند اگر حق را به اهلش واگذار مى نمودند و از عترت پيامبر پيروى مى كردند، حتى دو نفر درباره خدا اختلاف نمى نمودند (واسلام همه عالم را فرا مى گرفت.)
كفاية الاثر: 199
۱۳: انـدوه فراگـير
روزى ام سلمه براى عيادت حضرت فاطمه عليهاالسلام آمد وپرسيد: اى دختر پيامبر شب را چگونه به صبح آوردى (شب و روزت چگونه مى گذرد)؟ حضرت عليهاالسلام فرمود:
اَصْبَحْتُ بَيْنَ كَمَدٍ وَكَرْبٍ، فُقِدَ النَّبِىُّ وَظُلِمَ الْوَصِىُّ، هُتِكَ وَاللّه ِ حِجابُهُ.
به صبح آوردم در حالى كه تاريكى غم و انده مرا فراگرفته است، پيامبر از دست رفت و وصى او مظلوم واقع شد، حَريم و حرمت پيامبر شكسته شد.
مناقب آل ابى طالب، ج 2: 205
۱۴: قهـر رحـمت
حضرت زهرا عليهاالسلام در پاسخ زنانى كه براى عيادتش آمده و از سلامتى اش سؤال كردند فرمود:
اَصْبَحْتُ وَاللّه ِ عائِفَةً لِدُنْياكُنَّ، قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ وَشَنِأْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ، فَقُبْحا لِفُلُولِ الحَدِّ وَ خَوَرِ الْقناةِ وَ خَطَلِ الرَّأْىِ.
به خدا سوگند صبح كردم در حالى كه نسبت به دنياى شما بى رغبت و از مردان شما خشمگينم. پس از چشيدن، آنان را از دهان بيرون افكندم و پس از پيگيرى، از آنان خسته شدم. چه زشت است كند شدن تلاش ها و سستى نيروها و اضطراب انديشه ها ! .
معانى الاخبار، 354.
۱۵: بـه چه گنـاهى؟
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخشى از سخنانش با زنان مدينه فرمود:
وَمَا الَّذى نَقَمُوا مِنْ اَبِى الْحَسَنِ عليه السلام؟ نَقَمُوا وَاللّه ِ مِنْهُ نَكيرَ سَيْفِهِ وَقِلَّةَ مُبالاتِهِ لِحَتْفِهِ وَشِدَّةَ وَطْأَتِهِ وَنَكالَ وَقْعَتِهِ وَتَنَمُّرُهُ فى ذاتِ اللّه ِ.
به راستى آنان كه ديگران را ترجيح دادند ـ چه عيبى از ابوالحسن اميرالمؤمنين عليه السلام گرفتند؟ به خدا قسم تنها عيب على شمشير بران او و بى اعتنايى به مرگ و برخورد سخت و ضربه هاى مرگبار و خشم سركش او در رابطه با ـ دفاع از دين ـ خداست.
بلاغات النساء: 32
۱۶: حـلاّل مشـكلات
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه مى فرمايد:
وَكُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ مُذْقَةَ الشّارِبِ وَنُهْزَةَ الطّامِعِ... فَاَنْقَذَكُمُ اللّه ُ تَبارَكَ وَ تَعالى بِمُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله بَعْدَ اللَّتَيّا وَاللَّتى وَبَعْدَ اَنْ مُنِىَ بِبُهَمِ الرِّجالِ وَذُؤْبانِ الْعَرَبِ وَمَرَدَةِ اَهْلِ الْكِتابِ كُلَّما أوْقَدُوا نارا لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَااللّه ُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطانِ اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ قَذَفَ اَخاهُ فى لَهَواتِها، فَلايَنْكَفِى ءُ حَتّى يَطَأَ جَناحَها بِاَخْمُصِهِ وَيَخْمِدَ لَهَبَها بِسَيْفِهِ.
و شما بر لبه پرتگاهى از آتش قرار داشتيد جرعه آبى براى تشنگان و شكار بى رنجى براى آزمندان بوديد، آنگاه خداى بزرگ به وسيله حضرت محمد صلي الله عليه و آله و پس از چه فراز و نشيب ها ـ و گرفتار شدن به دست مردان حيوان صفت و گرگان آدمخوار عرب و گردنكشان اهل كتاب ـ نجاتتان بخشيد. هرگاه كه آتش جنگى بر مى افروختند خدا خاموش مى كرد و اگر شاخ شيطانى سرك مى كشيد و يا مرزى از سوى مشركان گشوده مى شد پيامبر، برادرش ـ حضرت على عليه السلام ـ را در كام آن مى افكند و او نيز تا هنگامى كه يال و بال آنان با كف پاى خود پايمال نمى كرد و آتش آنان را با شمشير خاموش نمى ساخت بر نمى گشت
بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 135
۱۷: نقـش ولايـت
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از سخنانش با زنان مدينه در مورد حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد:
وَتَاللّه ِ لَوْمالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاّئحَةِ وَزالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ لَرَدَّهُمْ اِلَيْها وَحَمَلَهُمْ عَلَيها وَلَسْارَبِهِمْ سَيْرا سُجُحا لايَكْلِمُ خِشاشُهُ وَلايَكِلُّ سائِرُهُ وَلايَمُلُّ راكِبُهُ وَلَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلاً نَميرا صافِيا رَوِيّا.
به خدا سوگند اگر از راه روشن منحرف مى شدند و از پذيرش دليل واضح مى لغزيدند، آنان را به راه مستقميم برگردانده و بر التزام به آن وامى داشت و با نرمى و ملايمت راهشان مى برد، به گونه اى كه خشونت و ناهموارى راه آنان را آزار نمى داد و رهروان را خسته نمى ساخت و سواران را ملول نمى كرد. و آنان را به آبشخورى پر بركت و زلال و گوارا رهنمون مى شد
احتجاج، ج 2: 148.
۱۸: هشـدار!
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش پايانى سخنانش با زنان مدينه فرمود:
اَما لَعَمْرى لَقَدْ لَقِحَتْ فَنَظِرَةٌ رَيْثَما تُنْتِجْ ثُمَّ احْتَلِبُوا مِلْأَ الْقَعْبِ دَما عَبيطا وَذِعافا مُبيدا، هُنالِكَ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ وَيَعْرِفُ التّالُونَ غِبَّ ما اَسَّسَ الْأَوَّلُونَ، ثُمَّ طيبُوا عَنْ دُنْياكُمْ اَنْفُسا وَاطْمَأِنُّـوا لِلْفِتْنَةِ جاشا وَاَبْشِرُوا بِسَيْفٍ صارِمٍ وَسَطْوَةَ مُعْتَدٍ غاشِمٍ وَبِهَرْجٍ شامِلٍ وَاِسْتِبْدادٍ مِنَ الظّالِمينَ، يَدَعُ فَيْئَكُمْ زَهيدا وَجَمْعَكُمْ حَصيدا فَياحَسْرَتا لَكُمْ وَاَنىّ بِكُمْ وَقَد عُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ…
به جان خودم سوگند! نطفه فساد و تباهى بسته شد، اندكى منتظر باشيد تابه نتيجه رسد آنگاه به جاى شير، كاسه هاى پر از خون تازه و زهر كشنده بدوشيد و در آن هنگام گمراهان، زيان كجروى خود را خواهند ديد و آيندگان پيامد كار پيشينيان را خواهند دانست. آنگاه دل از دنيا بركنيد و با فتنه ها آرامش خاطر يابيد! و مژده باد بر شما به شمشير آخته و سلطه متجاوز ستمگر و نيز هرج و مرج فراگير و استبداد زورگويان! همانان كه بخش ناچيزى از حق را به شما برگردانند و اجتماع شما را درو كنند! چه حسرت بزرگى! و چه مى توان كرد؟ در صورتى كه امروز كوركورانه برده شده ايد.
احتجاج، ج 1: 148
۱۹: انـذار و انتـظار
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه فرمود:
فَبِعَـيْنِ اللّه ِ ما تَفْـعَـلُونَ، وَسَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا اَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ، وَاَنَا ابْنَةُ نَذيرٍ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَديدٍ، فَاعْمَلُوا اِنّا عامِلُونَ، وَانْتَظِرُوا اِنّا مُنْتَظِرُونَ.
آنچه مى كنيد زير نظر خداست و ستمگران به زودى خواهند دانست كه به سوى چه سرانجامى باز مى گردند! و من دختر كسى هستم كه شما را از عذاب دردناك و سخت بيم مى داد، پس هر چه خواهيد بكنيد ما نيز كار خود پيش مى گيريم و منتظر باشيد و ما نيز در انتظار به سر مى بريم.
پايان خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 141.
۲۰: بـارالـها!
يكى ديگر از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام:
اَلّلهُمَّ اِلَيْكَ نَشْكُو فَقْدَ نَبِيِّكَ وَرَسُولِكَ وَصَفِيِّكَ وَارْتِدادَ اُمَّتِهِ وَمَنْعِهِمْ اِيّانا حَقَّنَا الذَّى جَعَلْتَهُ لَنا فى كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِيِّكَ بِلِسانِهِ
بارالها: ـ درد جانكاه ـ از دست دادن پيامبر و فرستاده برگزيده ات را به تو باز مى گوييم و نيز عقبگرد امّتش و جلوگيرى آنان از دسترسى ما به حقى را كه تو در كتاب و برزبان پيامبرت تعيين كرده اى به تو شكايت مى كنيم.
صحيفة الزهرا:174
۲۱: دل خوشـىهـا
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
حُبِّبَ اِلَىَّ مِنْ دُنْياكُمْ ثَلاثٌ: تِلاوَةُ كِتابِ اللّه ِ وَالنَّظَرُ فىوَجْهِ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَالْأِنْفاقُ فىسَبيلِ اللّه.
از دنياى شما سه چيز براى من دوست داشتنى است: تـلاوت كتـاب خــدا ـ قــرآن ـ ، و نگاه به چهره رسول خدا صلي الله عليه و آله و انفـاق در راه خــدا.
وقايع الايام خيابانى ح صيام: 295
۲۲: بـامــداد زنـدگى
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
مَرَّ بى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله وَأَنـَا مُضْطَجِعَةٌ مُتَصَبِّجَةً فَحَرَّكَنى بِرِجْلِهِ وَقالَ يا بُنَيَّةَ قُومى فَاشْهَدى رِزْقَ رَبِّكِ وَلاتَكُونى مِنَ الغافِلينَ، فَاِنَّ اللّه َ يُقَسِّمُ اَرْزاقَ النّاسِ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلى طُلُوعِ الشَّمْسِ.
روزى پيامبر خدا صلي الله عليه و آله آمد در حالى كه من پس از نماز صبح خوابيده بودم، پيامبر صلي الله عليه و آله با پاى مباركش مرا تكان داد و فرمود: دخـتركم برخيز و شاهد روزى پرورگارت باش ـ در طلب روزى بـكوش ـ و از غـافـلان مبـاش زيـرا خـداوند روزى مردم را به هنگام سپيده صبح تا طلوع خورشيد تقسيم مى كند.
مسند فاطمة الزهراء: 219.
۲۳: حجـله عبـادت
حضرت على عليه السلام در شب ازدواج، همسرش را نگران ديد و علت آن را پرسيد.حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
تَفَكَّرتُ فى حالى وَاَمْرى عِنْدَ ذِهابِ عُمْرى وَنُزُولى فى قَبْرى، فَشَبَّهتُ دُخُولى فى فِراشى بِمَنْزِلى كَدُخُولى اِلى لَحَدى وَقَبْرى، فَأنْشِدُكَ اللّه َ اِنْ قُمْتَ اِلَى الصَّلاةِ فَنَعْبُدَ اللّه َ تَعالى هذِهِ اللَّيْلَةَ.
در پيرامون حال و وضع خود انديشيدم و پايان عمر و منزلگاه قبر را به ياد آوردم و انتقال ـ از خانه پدر ـ به منزل خودم، مرا به ياد ورود به قبرم انداخت! تو را به خدا بيا تا در آغاز زندگى مشترك به نماز برخيزيم و امشب را به عبادت خدا بپردازيم.
احقاق الحق 6 و 23: 481 و 489.
۲۴: شـريك زنـدگى
على و فاطمه عليهماالسلام از پيامبر خواستند تا در تقسيم امور خانواده بين آن دو قضاوت كند، پيامبراكرم صلي الله عليه و آله نيز كارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه عليهاالسلام و كارهاى بيرون خانه را براى على عليه السلام تعيين كرد. پس حضرت زهرا فرمود:
فَلايَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّهُ بِاِكْفائى رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ.
جز خدا كسى نمى داند كه من چقدر از اين تقسيم خوشحال شدم زيرا از شانه به شانه شدن با مردان بيگانه نجات يافتم و مشكل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.
وسائل ج 14: 123 ح 25341
۲۵: شـريك خـدمت
سلمان مى گويد: وارد منزل شدم و ديدم فاطمه زهرا عليهاالسلام نشسته و دستاس مى كرد و بر دسته دستاس خون دست مباركش جارى بود، از سوى ديگر حسين عليه السلام در كنار خانه از گرسنگى گريه مى كرد، گفتم: اى دختر رسول خدا دستان شما پينه بسته است در صورتى كه فضه حاضر است!» حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
اَوْصـانى حَبيبى رَسـُولُ اللّهِ اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْما وَلى يَوْما فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَالْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى.
پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مرا توصيه نموده است كه يك روز فضه كارهاى خانه را انجام دهد و يك روز من، ديروز نوبت او بوده و امروز نوبت من است.
دلائل الامامة: 140.
۲۶: الگوى سـاده زيسـتى
روزى فاطمه عليهاالسلام به محضر پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و گفت:
يا رَسُولَ اللّهِ اِنَّ سَلْمانَ تَعَجَّبَ مِنْ لِباسى، فَوَالَّذى بَعَثَكَ بِالْحَقِّ نَبِيّا مالى وَ لِعَلِىٍّ مُنْذُ خَمْسِ سِنينَ اِلاّ مِسْكَ كَبْشٍ نَعْلِفُ عَلَيْهِ بِالنَّهارِ بِعَيرَنا فَاِذا كانَ اللَّيْلُ اِفْتَرَشْناهُ وَ اِنَّ مِرْفَقَتَنا لَمِنْ اُدْمٍ حَشْوُها لِيفُ النَّخْلِ.
يا رسول اللّه سلمان از لباس ساده من تعجب مى كند! قسم به خدايى كه تو را به پيامبرى برانگيخته است، مدت پنج سال است كه زيرانداز شبانه من و على پوست گوسفندى است كه روزها علوفه شترمان را بر روى آن مى ريزيم، و بالش ما نيز قطعه پوستى است كه درون آن از ليف درخت خرماست.
الدروع الواقية: 275.
۲۷: الگوى ايثــار
امام حسن مجتبى عليه السلام گويد: مادرم را ديدم كه در نيمه شب مؤمنين را دعا مى كند و براى خودش دعا نمى كند، گفتم: مادرجان چرا براى خودت دعا نمى كنى؟ مادرم فرمود:
يا بُنَىَّ! اَلجارُ ثُمَّ الدّارُ
پسرم اول همسايه سپس خانه.
بحارالانوار، 43: 82
۲۸: الگوى عفـاف
اسماء بنت عميس مى گويد: فاطمه عليهاالسلام به من فرمود:
اِنّى قَدِ اسْتَقْبَحْتُ ما يُصْنَعُ بِالنِّساءِ، اِنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُها لِمَنْ رَأى، فَلاتَحْمِلينى عَلى سَريرٍ ظاهِرٍ، اُسْتُرينى سَتَرَكِ اللّه ُ مِنَ النّارِ.
من شيوه تشييع جنازه زنان را بسيار زشت و ناپسند مى دانم، پارچه اى بر روى او مى كشند كه برجستگيهاى بدن او را براى بينندگان به نمايش مى گذارد! اى اسماء مرا بر تابوت آشكار نگذار بدن مرا بپوشان كه خدا تو را از آتش بپوشاند.
وسائل الشيعة، ج2: 876 ح 3453 و 3456 و 3457.
۲۹: شـيوه عـزادارى
هنگام رحلت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله دختران بنى هاشم حضرت فاطمه عليهاالسلام را در برپايى عزادارى يارى مى كردند، آن حضرت فرمود:
اُتْرُكْنَ التَّعْدادَ وَ عَلَيْكُنَّ بِالدُّعاءِ.
از شمارش مناقب و مفاخر نژادى دست برداريد و بـر شـما بـاد به دعـا كـردن
كافى، ج 3: 218.
۳۰: بـارالهـا !
يكى از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام:
اِلهى اَصْلِحْ دينى اَلَّذى هُوَ عِصْمَةُ اَمْرى وَاَصْلِحْ لى دُنْياىَ الَّتى اِلَيْها مَعادى وَاجْعَلِ الْحَياةَ زِيادَةً لى مِنْ كُلِ خَيْرٍ وَاجْعَلِ الْمَوْتَ راحَةً لى مِنْ كُلِّ شَرٍّ.
بارالها: دينم را كه ملاك و محور كارهاى من و دنيايم را كه خانه تلاش ومعاش من وآخرتم را كه سرانجام من به سوى آن است اصلاح فرما، و زندگيم را وسيله بركت و خير و مرگم را وسيله رهايى و راحتى از هر شرّ و بدى قرار ده.
فلاح السائل: 238.
۳۱: نـور نـگاه
در آغاز زندگى مشترك، حضرت زهرا عليهاالسلام اسرارى را با حضرت على عليه السلام در ميان گذاشت و سپس در مقابل تعجب او فرمود:
ياأَبَاالحَسَنِ! أَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِاللّه ِ تَعالى.
اى ابوالحسن! مؤمن، با نور الهى مى نگرد ـ حقايق درون را مى بيند ـ .
عيون المعجزات: 54.
۳۲: صـعود و هـبوط
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
مَنْ اَصْعَدَ اِلَى اللّهِ خالِصَ عِبادَتِهِ اَهْبَطَ اللّه ُ اِلَيْهِ اَفْضَلَ مَصْلَحَتِهِ.
هركه عبادتهاى خالصانه اش را نزد خداوند بفرستد، خـداوند بهترين مصلحت ها را بر او فرو فرستد.
مجموعه ورّام، ج 2: 108.
۳۳: پـاداش آمــوزش
زنى به محضر فاطمه زهرا عليهاالسلام آمد و پس از چندين پرسش گفت: اى دختر رسول خدا مبادا تو را آزرده باشم؟ حضرت فرمود:
هاتى و سَلى عَمّا بَدالَكِ، اَرَأَيْتِ مَنِ اكْتَرى يَوْما يَصْعَدُ اِلى سَطْحٍ بِحَمْلٍ ثَقيلٍ وَ كِراهُ مِأَةَ اَلْفِ دينارٍ أَيَثْقُلُ عَلَيْهِ ذلِكَ؟ فَقالَتْ: لا. فَقالَتْ عليهاالسلام: اِكْتَرَيْتُ أَنَا لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ بِأَكْثَرَ مِنْ مِلْ ءِ ما بَيْنَ الثَّرى اِلَى الْعَرْشِ لُؤْلُؤا فَأَحْرى اَنْ لايَثْقُلَ عَلَىَّ.
هرچه مى خواهى بپرس ـ و به فكر خستگى من مباش ـ زيرا اگر كسى براى حمل بار سنگينى، صد هزار دينار بگيرد آيا سنگينى بار را احساس مى كند؟ زن گفت: نه، حضرت فرمود: من براى پاسخ هر سؤال پاداشى بيشتر از زمين تا عرش، مرواريد خواهم گرفت پس چرا بايد بر من گران آيد؟
محجّة البيضاء 1: 30
۳۴: حـكمت احـكام
حضرت زهرا عليهاالسلام در بخش ديگرى از خطبه فرمود:
فَجَعَلَ اللّه ُ الاْءيمانَ تَطْهيرا لَكُمْ مِنَ الشِّركِ وَالصَّلاةَ تَنْزيها لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ وَ الزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَنَماءً فِى الرِّزْقِ وَ الصِّيامَ تَثْبيتا لِلاِخْلاصِ وَ الْحَجَّ تَشْييدا لِلّدينِ وَ الْعَدْلَ تَنْسيقا لِلْقُلُوبِ وَ طاعَتَنا نِظاما لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَمانا لِلْفُرْقَةِ وَ الْجِهادَ عِزّا لِلاِسْلامِ وَالصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتيجابِ الْأَجْرِ وَالْأمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ وَ ...
پس خداى متعال ايمان را براى پاك نمودن شما از شرك، و نماز را براى دور نمودنتان از كبر، و زكات را براى تزكيه نفس و توسعه روزى، و روزه را براى استوارى اخلاص، و حج را براى پايدارى دين، و عدالت ورزى را براى هماهنگى دلها، و فرمانبردارى از ما را براى نظم جامعه، و رهبرى ما را سبب امنيت از پراكندگى، و جهاد را براى عزّت بخشى اسلام، و بردبارى در برابر مشكلات را كمكى در بدست آوردن پاداش، و امر به معروف را براى اصلاح جامعه قرار داد.
بخشى از خطبه بزرگ، احتجاج، ج 1: 134
۳۵: روزه بىارزش
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود:
ما يَصْنَعُ الصّائِمُ بِصِيامِهِ اِذا لَمْ يَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.
روزه دار اگر زبان و گوش و چشم و اندامش را حفـظ نـكند روزه او به چـه كارش آيـد؟
دعائم الاسلام 1: 268.
۳۶: چـهره خـندان
حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود:
اَلْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ يُوجِبُ لِصاحِبِهِ الْجَنَّةَ وَالْبِشْرُ فى وَجْهِ الْمُعانِدِ الْمُعادى يَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.
خوشرويى با مؤمن، موجب دستيابى به بهشت مى شود و خوشرويى نسبت به غير مؤمن انسان را از عذاب آتش حفظ مى كند.
فاطمه الزهرا بهجة قلب المصطفى، ج 1: 300
۳۷: آداب سـفره
از حضرت زهرا عليهاالسلام نقل شده است كه فرمود:
فِى الْمائِدَةِ اثْنَتا عَشْرَةَ خِصْلَةٌ يَجِبُ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ اَنْ يَعْرِفَها، اَرْبَعٌ فيها فَرْضٌ وَ اَرْبَعٌ فيها سُنَّةٌ وَ اَرْبَعٌ فيها تَأْديبٌ. فَاَمَّا الْفَرْضُ: فَالْمَعْرِفَةُ وَ الرِّضا وَ التَّسْمِيَةُ وَ الشُّكْرُ. وَ اَمَّا السُّنَّةُ: فَالْوُضُوءُ قَبْلَ الطَّعامِ وَالْأَكْلُ جالِسا وَالْجُلُوسُ عَلَى الْجانِبِ الْأيْسَرِ وَ الْأَكْلُ بِثَلاثِ اَصابِعَ. وَ اَمَّا التَّأديبُ: فَالْأَكْلُ مِمّا يَليكَ وَ تَصْغيرُ اللُّقْمَةِ وَ الْمَضْغُ الشَّديدُ وَقِلَّةُ النَّظَرِ فىوُجُوهِ النّاسِ.
در آداب سفره دوازده خصلت است كه هر مسلمانى بايد آن را بداند. چهار خصلت واجب و چهار تا مستحب و چهار تاى ديگر از ادب است: شناخت (ارزش نعمت) و رضا (به روزى خداوندى) و نام خدا بر زبان آوردن و سپاس او گفتن از واجبات است، وضوى قبل از غذا و در حال نشسته غذا خوردن و نشستن روى طرف چپ و با سه انگشت غذا خوردن از مستحبات است، و خوردن از غذايى كه نزديك و روبروى توست و كوچك گرفتن لقمه و زياد جويدن و كمتر نگريستن به روى ديگران از آداب غذا خوردن است.
عوالم، ج 11: 629
۳۸: رضـاى ديـن و دنيـا
حضرت زهرا عليهاالسلام به برخى از زنان فرمود:
اِرْضى اَبَوَىْ دينِكِ مُحَمَّدا وَعَليّا بِسَخَطِ اَبَوَىْ نَسَبِكِ وَ لاتُرْضِى اَبَوَىْ نَسَبِكِ بَسَخَطِ اَبَوَىْ دينِكِ.
در صورت ناچارى ـ براى جلب رضايت حضرت محمد و حضرت على عليهماالسلام ـ كه پدر اسلام و امت مسلمان هستند. پدر و مادر خويش را به خشم آر (از رنجش آنان هراس مكن) ولى مبادا براى جلب رضايت پدر و مادرت، آنان را به خشم آرى.
تفسير منسوب به امام عسكرى عليه السلام: 334
۳۹: بهـترين كار براى زنـان
حضرت امير المؤمنين گويد: روزى پيامبر از ما سؤال كرد: بهترين كار براى زن چيست؟ كسى نتوانست پاسخ گويد. من اين پرسش را از فاطمه پرسيدم. او عليهاالسلام فرمود: ولى من مى دانم:
خَيْرٌ لِلنِّساءِ اَنْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لا يَراهُنَّ الرِّجالُ.
بهـترين كار براى زن آن اسـت كـه مردان ـ نامحرم ـ را نبيند و مردان نيز او را نبينند.
كشف الغمه 1: 466
۴۰: بـارالهـا !
از دعاهاى حضرت زهرا عليهاالسلام:
اَللّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبِ وَ قُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ اَحْيِـنى مـا عـَلِمْتَ الْحَـياةَ خَيـْرا لى وَ تَوَفـَّنى اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيـْرا لى. اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ كَلِمَةَ الاِْخْلاصِ وَ خَشْيَتَكَ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ الْقَصْدَ فِى الْغِنى وَالْفَـقْرِ.
بارالها ! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ، به سود من باشد. خدايا اعتقاد خالص و ترس از خودت را به هنگام خوشنودى و خشم و ميانه روى در حال دارايى و تهى دستى را از تو خواستارم.
بحارالانوار ج 94: 225.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث حسنی
https://eitaa.com/joinchat/1417348221C22dbd1f294
خلاصه زندگی امام حسن [ع]
نام: حسن
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: ابومحمد و ابوالقاسم
لقب: مجتبی (لقب) • کریم اهلبیت • ریحانة نبیّ الله • سبط النبی • و...
زادروز: ۱۵ رمضان، سال ۳ق
زادگاه: مدینه
محل زندگی: مدینه، کوفه
شهادت: ۲۸ صفر، ۵۰ق
قاتل: توسط جعده دختر اشعث به تحریک معاویه
محل شهادت: مدینه
آرامگاه: مدینه، قبرستان بقیع
طول عمر: ۴۸ سال
والدین: امام علی (ع) • حضرت فاطمه زهرا (س)
همسران: ام بشیر • خوله • ام اسحاق • جعده • نفیله یا رمله . ام کلثوم . اسماء
فرزندان: زید • حسن • عمر • قاسم • عبدالله • ابوبکر • فاطمه...
آغاز امامت: ۲۱ رمضان، ۴۰ق
پس از: امام علی علیهالسلام
مدت امامت: ۱۰ سال (۴۰-۵۰ق)
فضایل: یکی از پنجتن • اصحاب کساء • همراهی با پیامبر در مباهله • آیه اطعام • آیه مودت • آیه تطهیر...
مدت حکومت: ۶ الی ۸ ماه
حضور در جنگها: جنگ جمل • جنگ صفین • جنگ با معاویه
حوادث: رحلت پیامبر(ص) • شهادت حضرت فاطمه(س) • قتل عثمان • حکومت امام علی(ع) • شهادت امام علی(ع) • صلح با معاویه
مخالفان: معاویه
یاران برجسته: عمرو بن حمق خزاعی • جاریة بن قدامه • حجر بن عدی • رشید هجری • حبیب بن مظاهر • و...
سادات حسنی : برای بازشناسی از فرزندان امام حسین(ع) گفته میشود از ۸ فرزند امام حسن (ع) ۴ نفر در کودکی به شهادت رسیدند و ۴ نفر دیگر به نامهای حسن مثنی، زید بن حسن، عَمرو بن حسن و حسین اثرم دارای فرزند شدند. نسل حسین اثرم و عَمرو از بین رفت و تنها نسل حسن مثنی و زید بن حسن باقی ماند. نسب حسنیان به زید بن حسن و حسن بن حسن برمیگردد و این اصطلاح بیشتر برای فرزندان حسن بن حسن به کار میرود. این شاخه، در برخی مناطق مانند حجاز، به شُرَفا مشهور است.
چهل حدیث حسنی
۱-خداشناسی
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام- فی قول الله- عزّوجلّ-: «بسم الله الرحمن الرحیم»:
فَقالَ: اللهُ هُوَ الَّذِی یتَأَلَّهُ إِلَیهِ عِنْدَ الْحَوائِجِ وَالشَّدائِدِ کلُّ مَخْلُوق عِنْدَ انْقِطاعِ الرَّجاءِ مِنْ کلِّ مَنْ دُونَهُ وَتُقَطَّعُ الأسْبابَ مِنْ جَمیعِ مَنْ سِواهُ تَقُولُ بِسْمِ اللهِ أَی أَسْتَعینُ عَلی أُمُورِی کلِّها بِاللهِ الَّذِی لا تُحقُّ الْعِبادَةُ إلّا لَهُ، المُغیثُ إذا اسْتُغیثَ وَالمُجیبُ إذا دَعی.
امام مجتبی- ع- با تفسیر «بسلمه»[بسم الله الرحمن الرحیم] راه فطرت (که یکی از قویترین برهانهای خداشناسی است) را بیان می کند، آن حضرت فرمود:
خداوند متعال وجودی است که همه موجودات در نیازمندی و سختیها به او پناه می برند، بویژه هنگامی که امید از غیر او قطع گردد و همه وسائط و اسباب را ناچیز ببیند. [یعنی فطرت خداشناسی، انسان را در تنگناها به سوی واجب الوجود هدایت می کند] این که می گویی: «بسم الله...»؛ یعنی یاری و کمک می خواهم در همه کارهایم از خداوندی که عبادت (خضوع و کرنش) برای غیرش سزاوار نیست، او فریادرسی است که به هنگام دادخواهی دستگیری می نماید، و اگر کسی بخواندش پاسخ می گوید.
۲-خشنودی خداوند
قیل للحسن بن علی علیهماالسلام : إنَّ أباذر یقول: الفَقْرُ أَحَبُّ إِلَی مِنَ الغِنی وَالسُقْمُ أَحَبُّ إِلَی مِنَ الصِحَّةِ.
فَقالَ: رَحِمَ اللهُ أَباذَرَ، أَمّا أَنَا أَقُولُ: مَنِ اتَّکلَ عَلی حُسْنِ اخْتِیارِ اللهِ لَمْ یتَمَنَّ أَنَّهُ فِی غَیرِ الْحالَةِ الَّتِی اخْتارَ اللهُ لَهُ، وَهَذا حَدُّ الوُقُوفِ عَلی الرِضا بِما تَصَرَّفَ بِهِ الْقَضاءُ.
به امام مجتبی- ع- گفته شد، که اباذر- ره- می گفت: فقر و تنگدستی را از بی نیازی، و بیماری را از تندرستی و سلامتی بیشتر دوست دارم.
حضرت فرمود: خداوند ابوذر را رحمت کند امّا من می گویم: آن کس که بر حسن اختیار خداوند اعتماد کند، چیزی را نمی طلبد که جز خداوند برایش انتخاب کرده باشد. و این است معنای خشنودی در برابر حکم خداوند- سبحان-.
۳-شناخت قرآن مجید
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام- فی وصف القرآن المجید:
«إنَّ هَذَا القُرآنَ فِیهِ مَصابِیحُ النُورِ، وَشِفاءُ الصُّدُورِ، فَلْیجَلْ جالٌ بِضَوئِهِ وَلَیلجم الصفة قَلبه، فَإِنَّ التَّفْکیرَ حَیاةُ القَلْبِ البَصیرِ، کما یمْشی المُسْتَنِیرُ فِی الظُّلُماتِ بِالنُّورِ.
امام حسن مجتبی- ع- در توصیف و شرح حال قرآن مجید فرمود:
در این قرآن است چراغهای درخشنده هدایت و شفای دلها و قلب ها، پس باید دلها را با فروغ تابناکش روشن ساخت و با گوش فرادادن به فرامینش قلب را، که مرکز فرماندهی بدن است، در اختیارش گذاشت؛ زیرا به وسیله اندیشیدن، قلب زندگی روشن خود را می یابد، همان طوری که رهروان در پرتو نور از تاریکیها گذر می کنند و می رهند.
۴-پیروان حقیقی قرآن
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام-:
«ما بَقِی فِی الدُنْیا بَقِیةٌ غَیرَ هَذَا القُرآنِ فَاتَّخِذُوهُ إماماً یدُلُّکمْ عَلی هُداکمْ، وَإنَّ أَحَقَّ الناسِ بِالقُرآنِ مَنْ عَمِلَ بِهِ وَإنْ لَمْ یحْفَظْهُ وَأَبْعَدَهُمْ مِنْهُ مَنْ لَمْ یعْمَلْ بِهِ وَإنْ کانَ یقْرَأُهُ.
تنها چیزی که در این دنیای فانی و زوال پذیر باقی می ماند قرآن است، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید.
همانا بیشترین حق را کسی به قرآن دارد که بدان عمل کند، گرچه بظاهر آن را حفظ نکرده باشد و دورترین افراد از قرآن کسانی هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه حافظ و قاری اش باشند.
۵-قرآن در صحنه قیامت
قال الامام المجتبی- علیه السلام-:
«إنَّ هذا القُرآنَ یجِئُ یوْمَ القِیمَةِ قائِداً وسائِقاً یقُودُ قَوْماً إلی الجَنَّةِ أَحَلُّوا حَلالَهُ وَحَرَّمُوا حَرامَهُ وآمَنُوا بِمُتَشابِهِهِ ویسُوقُ قَوْماً إلی النّارِ ضَیعُوا حُدُودَهُ وأَحْکامَهُ وَاسْتَحَلُّوا حَرامَهُ.
قرآن در صحنه قیامت به صورت رهبر و امام ظهور یافته، مردم را به دو دسته تقسیم می کند:
1- کسانی را که به قرآن عمل نموده، حلال و حرام آن را همانگونه که هست بجا آورده اند و متشابه آن را با قلب پذیرا شده اند به سوی بهشت جاویدان هدایت می نماید.
2- آنان را که حدود و قوانینش را ضایع نمودند و بر محرّمات آن تعدّی کردند و حلال شمردند، به سوی آتش (جهنّم) روانه می سازد.
۶-فضائل اهل بیت- علیهم السلام-
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام-:
أَیهَا النّاسُ اعْقِلُوا عَنْ رَبِّکمْ، إنَّ اللهَ- عَزَّوَجَلَّ- اصْطَفی آدَمَ وَنُوحاً وآلَ إبراهیمَ وَآلَ عِمْرانَ عَلَی العالَمینَ، ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْض وَاللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ، فَنَحْنُ الذُرِّیةُ مِنْ آدَمَ وَالأُسْرَةُ مِنْ نُوح، وَالصَّفْوَةُ مِنْ إبراهیمَ، وَالسُّلالَةُ مِنْ إسماعیلَ وَآلُ مُحَمَّد نحْنُ، فیکمْ کالسَماءِ المَرْفُوعَةِ وَالأرْضِ المَدْحُوَّةِ وَالشَمْسُ الضاحِیةِ وَکالشَجَرَةِ الزَّیتُونَةِ، لا شَرْقِیةٌ وَلا غَربیةٌ الَّتی زَیتُها النَبِی- صلّی الله علیه وآله وسلّم- وَعَلِی فَرْعُها، وَنَحْنُ وَاللهِ ثَمَرَةُ تِلْک الشَجَرَةِ، فَمَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْن مِنْ أَغْصانِها نَجَی وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْها فَإلَی النّارِ هَوی.
ای مردم علم و معرفت را از پروردگار خود بیاموزید. همانا خداوند بزرگ آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را برای جهانیان، به پیامبری برگزید، آنان دودمانی بودند که (پاکی، تقوا، و فضیلت را) بعضی از بعض دیگر گرفته بودند. خداوند (از کوششهای آنان در راه رسالت) شنوا و داناست.
مردم! ما- اهل بیت- از فرزندان آدم و دودمان نوح و فرزندان برگزیده ابراهیم و تبار اسماعیلیم، ما آل محمد، در میان شما همانند آسمان بلند و همچون زمین گسترده و مثل خورشید پر فروغیم. همانند درخت زیتونیم که نه به شرق مایل است نه به غرب. درختی که ریشه اش رسول خدا- ص- است و شاخه اش علی بن ابی طالب- ع- سوگند به خدا ما اهل بیت میوه آن درختیم، پس هر کس به یکی از شاخه های آن چنگ زند نجات پیدا می کند (سعادتمند است) و هر کس از آن جدا شود جایگاهش آتش است.
۷-دستیابی به علوم پیامبر- ص-
بعد از رحلت رسول خدا- ص- امام حسن مجتبی- ع- در دوران کودکیش روزی بر منبر بالا رفت، حمد و ثنای الهی بجا آورد، سپس رو به مردم کرده، فرمود:
أَیهَا الناسُ سِمَعْتُ جَدِّی رَسُولَ اللهِ- صلّی الله علیه وآله وسلّم- یقُولُ: «أَنا مَدِینَةُ العِلْمِ، وَعَلِی بابُها، وَهَلْ یدْخُلُ المَدینةَ إلّا مِنْ بابِها.
«ای مردم شنیده ام از جدّم پیامبر خدا- ص- که می فرمود: «من شهر علم و دانش و فضیلتم و علی درب ورودی آن شهر است و کسی که می خواهد به شهری داخل شود از غیر درب ورودی وارد نخواهد شد.
این کلمات کوتاه و پر محتوا را گفت و از منبر پایین آمد، پدرش علی بن ابی طالب- ع- او را در بغل گرفت و به سینه چسبانید و مورد تفقد قرار داد.
پس دسترسی به علم و فضائل رسول خدا- ص- ممکن نیست مگر از طریق امیر المؤمنین- ع- که او واسطه این فیض بزرگ است.
۸-آرامش در پرتو ولایت
امام مجتبی- ع- در حضور پدر گرامیش خطبه ای خواند که در بخشی از آن فرمود:
أَمّا بَعْدُ فَإنَّ عَلِیاً بابٌ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً وَمَنْ خَرَجَ مِنْهُ کانَ کافِراً، أَقُولُ قَوْلِی هَذا، وَأَسْتَغْفِرُ اللهَ لِی وَلَکمْ.
«همانا علی بن ابی طالب- ع- دربی است که هر کس بر آن وارد شود؛ یعنی او را بشناسد و بر او اقتدا کند، آرامش و امنیت کامل را درمی یابد و هر کس به آن درب روی نیاورد و مخالفت با او کند- کفر و بدبختی و تیره روزی او را فراخواهد گرفت، سپس فرمود: این گفته و مطلب اساسی من است، آنگاه برای خود و دیگران طلب رحمت و آمرزش نموده و گفت: استغفر الله لی و لکم، و سپس از منبر فرود آمد.
امیر المؤمنین- ع- ایستاد و پیشانی و بین دو چشم فرزندش را بوسید و این آیه شریفه را تلاوت کرد:
«ذُرِیةً بَعْضُها مِنْ بَعْض، وَاللهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ.»
«فرزندان، بعضی بر بعض دیگر برتری دارند، خدای سبحان شوانا و دانا است.»
این آیه درباره فرزندان ابراهیم- ع- است که امامت به بعضی از آنها رسید.
۹-آمرزش گناه در پرتو محبّت
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام-:
وَاللهِ لا یحِبُّنا عَبْدٌ أَبَداً وَلَوْ کانَ أَسیراً فِی الدَّیلَمِ إلّا نَفَعَهُ حُبُّنا وَإنَّ حُبَّنا لَیساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنِی آدَمَ کما یساقِطُ الریحُ الوَرَقَ مِنَ الشَجَرِ.
سوگند به خداوند که کسی دوست نمی دارد ما را- گر چه در دورترین نقاط؛ همچون دیلم اسیر باشد- مگر این که دوستی ما به حال او مفید خواهد بود، همانا ولایت و محبت ما- اهل بیت- گناهان فرزندان آدم را از بین می برد همان طوری که باد برگ درختان را از شاخه و تنه او جدا می کند و به زمین می ریزد.
۱۰-حرمت صدقه بر آل محمد- ص-
ابوالجوزاء می گوید: خدمت امام مجتبی- ع- رسیدم، پرسیدم آیا شما از رسول خدا- ص- چیزی را بیاد دارید؟
قالَ: أذْکرُ أنّی أَخَذْتُ تَمْرَةً مِنْ تَمْرِ الصَدَقَةِ فَجَعَلْتُها فِی فِی، قالَ: فَنَزَعَها رَسُولُ اللهِ بِلِعابِها فَجَعَلَها فِی التَّمْرِ، فَقیلَ یا رَسُولَ اللهِ ما کانَ عَلَیک مِنْ هذِهِ التَّمْرَةِ لِهذَا الصَّبِی؟ قالَ: إِنّا آلُ مُحَمَّد لا تُحِلُّ لَنَا الصَّدَقَةُ.
فرمود: بیاد دارم روزی- در محضر رسول خدا- ص- بودم- مقداری خرما برداشتم و در دهانم گذاشتم تا بخورم، رسول خدا- ص- آن خرما را- بهمراه زنجابهای اطراف آن- گرفت و در روی خرماهای دیگر گذاشت. از حضرت سؤال شد: چرا آن خرما را از این فرزند کوچک (بچه) گرفتید؟!
رسول خدا- ص- فرمود: ما آل محمدیم و صدقه بر ما حلال نیست [صدقه غیر سید بر سید جایز نیست] (یعنی حرام است)
۱۱-حکومت و اهل بیت- علیهم السلام-
امام مجتبی- ع- در پاسخ به نامه ای که معاویه برای آن حضرت فرستاده بود، چنین جواب دادند:
إنَّما هذَا الأمْرُ لِی وَالخِلافَةُ لِی وَلِاهْلِ بَیتِی، وَإنَّها لَمُحَرَّمَةٌ عَلَیک وَعَلی أَهْلِ بَیتِک سِمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللهِ- صلّی الله علیه وآله-.
وَاللهِ لَوْ وَجَدْتُ صابِرینَ عارِفینَ بِحَقّی غَیرَ مُنْکرینَ ما سَلَّمْتُ لَک وَلا أَعْطَیتُک ما تُریدُ.
همانا این امر (حکومت) و جانشینی رسول خدا- ص- از آن من و مربوط به اهل بیت من است. تو غاصبی، خلافت بر تو و خاندانت حرام است. این مطلب را از رسول خدا- ص- شنیده ام. (سپس فرمود: ) سوگند به خداوند، چنانچه می یافتم یارانی آگاه و آشنا در حق ما (که در راه احیای حق ایستادگی می نمودند) حکومت را به تو واگذار نمی کردم و نمی دادم به تو آنچه را که می خواستی. (حتی با شرایطی که در عقد صلحنامه نوشته شده).
۱۲-فرجام امامان راستین
جناده گوید: در روزهای واپسین عمر امام مجتبی- ع- خدمت آن حضرت رسیدم، سم بشدّت آن بزرگوار را می آزرد، عرض کردم چرا خود را معالجه نمی کنید؟ فرمود: «إنّا للهِ وإنّا إلیه راجعون» سپس به سوی من نگاهی کرد و فرمود:
وَاللهِ لَقَدْ عَهِدَ إلَینا رَسُولُ اللهِ- صلّی الله علیه وآله- إنَّ هَذا الأمْرَ یمْلِکهُ إثنا عَشَرَ إماماً مِنْ وُلدِ عَلِی وَفاطِمَةَ، ما مِنّا إلّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ.
سوگند به خداوند که رسول خدا بما وعده نمود: امامت و وصایت بعد از او را دوازده نفر بدست می گیرند، یازده نفر آنان از فرزندان علی و فاطمه- سلام الله علیها- هستند و اینان در فرجام کار، در راه خدا یا مسموم و یا کشته می شوند.
۱۳-شیعیان کیستند و دوستان کدامند؟
قال له رجل: «یابن رسول الله إنّی من شیعتکم» فقال الحسن- علیه السلام-:
یا عَبْدَ اللهِ إنْ کنْتَ لَنا فِی أَوامِرِنا وَزَواجِرِنا مُطیعاً فَقَدْ صَدَقْتَ، وَإنْ کنْتَ بِخِلافِ ذلِک فَلا تَزِدْ فِی ذُنُوبِک بِدَعْواک مَرْتَبَةً شَریفَةً لَسْتَ مِنْ أَهْلِها، لا تَقُلْ أَنَا مِنْ شِیعَتِکمْ ولکنْ قُلْ أَنَا مِنْ مُوالِیکمْ وَمُحِبِّیکمْ وَمُعادِی أَعْدائِکمْ وَأَنتَ فِی خَیر وَإلی خَیر.
مردی خطاب به امام حسن- ع- گفت: «ای پسر رسول خدا من شیعه شما هستم.» امام- ع- فرمود:
ای بنده خدا، اگر در انجام واجبات و خودداری از محرمات (گناهان) پیرو ما هستی و تبعیت می کنی که راست می گویی، و چنانچه اینگونه نیستی، با این ادّعای دروغ بر گناهان خود افزودی؛ زیرا شیعه و پیرو ما از مقام والا و بلندی برخوردار است و تو اهل آن نیستی، مگو که من شیعه تو هستم، بلکه بگو من از دوستان و هواداران و نیز از بدخواهان دشمنان شمایم، در این صورت تو در خیر و نیکی بسر می بری و در مسیر خیر خواهی قرار داری.
۱۴-معیارهای دوستان سالم
مردی از امام حسن- ع- خواست که دوست و همنشین وی باشد، امام- ع- سه شرط را برایش مطرح نمود:
قال- علیه السلام-: إیاک أَنْ تَمْدَحَنی فَأَنا أَعْلَمُ بِنَفْسی مِنْک أَوْ تُکذِبنی فَإنَّهُ لا رَأْی لِمَکذُوب أَوْ تَغْتابَ عِنْدِی أَحَداً، فَقالَ لَهُ الرَجُلُ: إئذِنْ لِی فِی الإنْصِرافِ.
فَقالَ- علیه السلام-: نَعَمْ إذا شِئْتَ.
فرمود: 1- بشرط آن که از من ستایش و تعریف نکنی؛ زیرا من نسبت به خودم از تو آگاهترم. 2- مرا دروغگو ندانی؛ زیرا دروغگو رأی و عقیده درستی ندارد. 3- مبادا در برابر من از کسی غیبت کنی.
چون آن مرد شرایط دوستی با آن حضرت را دشوار دید گفت: می خواهم از درخواست خود منصرف شوم؟
امام- ع- فرمود: آری هر طور می خواهی انجام بده.
۱۵-سیاست از دیدگاه معصوم
مردی از امام مجتبی- ع- پرسید: سیاست چیست؟
فقال- علیه السلام-: هِی أَنْ تَرْعی حُقُوقَ اللهِ، حُقُوقَ الأحْیاءِ، وَحُقُوقَ الأمواتِ فَأمّا حُقُوقُ اللهِ فَأداءُ ما طُلِبَ وَاجْتِنابُ عَمّا نُهِی.
وَأمّا حُقُوقُ الأحْیاءِ: فَهِی أَنْ تَقُومَ بِواجِبِک نَحْوَ إخْوانِک، وَلا تَتَأخَّرَ عَنْ خِدْمَةِ أُمَّتِک وَأَنْ تُخَلِّصَ لِوَلِی الأمْرِ ما أَخْلَصَ لِامَّتِهِ وأنْ تَرْفَعَ عَقِیرَتَک فِی وَجْهِهِ إذا ما حادَ عَنِ الطَریقِ السوی.
وأمّا حُقُوقُ الأمواتِ: فَهِی أنْ تُذْکرَ خَیراتِهِمْ وَتَتَغاضی عَنْ مَساوِئِهِمْ فَإنَّ لَهُمْ رباً یحاسِبُهُمْ.
فرمود: سیاست، رعایت حقوق خدا، مردم و اموات این مردم است.
اما حق خداوند: انجام دادن فرائض (واجبات) و دوری کردن از آنچه ما را نهی کرده است (محرّمات).
اما حقوق مردم: این که وظیفه خود را نسبت به مردم انجام دهی و هرگز از خدمت به جامعه خود باز نمانی، و همان طوری که زمامدار با تو با صداقت رفتار می کند تو هم باید با حقیقت و اخلاص رفتار نمایی و چون اقوام و بستگانت از راه راست منحرف شدند، آنها را به راه راست رهنمون باشی.
و اما حقوق اموات: آن است که از خوبیهای آنان سخن گویید و از زشتیهایشان چشم پوشی کنید؛ زیرا برای آنان خداوندی است که حساب آنها را رسیدگی خواهد کرد.
۱۶-عزّت مؤمن
قال الامام المجتبی- علیه السلام-:
لَوْ جَعَلْتُ الدُنْیا کلَّها لُقْمةً واحِدَةً لَقَمْتُها مَنْ یعْبُدُ اللهَ خالِصاً لَرَأَیتُ أَنّی مُقَصِّرٌ فِی حَقِّهِ، وَلَوْ مَنَعْتُ الکافِرَ مِنْها حَتّی یمُوتَ جُوعاً وَعَطَشاً ثُمَّ أَذْقَنْتُهُ شَرْبَةً مِنَ الماءِ لَرَأَیتُ أَنّی قَدْ أَسْرَفْتُ.
اگر همه دنیا را تبدیل به یک لقمه غذا کنم و به انسانی که خدا را از روی خلوص عبادت می کند بخورانم، خودم را مقصّر (کوتاهی کننده) درباره او می دانم و چنانچه فرد کافری را گرسنگی دهم تا به آن اندازه که جانش از شدّت گرسنگی و تشنگی به لب برسد، آنگاه مقداری کمی آب به او بدهم، خود را نسبت به او اسرافکار می پندارم.
۱۷-انتخاب دوست
قال- علیه السلام- لبعض ولده:
یا بُنَی لا تُؤاخِ أَحَداً حَتّی تَعْرِفَ مَوارِدَهُ وَمَصادِرَهُ فَإذا اسْتَنْبَطْتَ الخُبْرَةَ وَرَضِیتَ العِشْرَةَ فَآخِهِ عَلی إقالَةِ العَثْرَةِ وَالمُواساةِ فِی العُسْرَةِ.
پسرم با هیچ کس پیمان دوستی مبند مگر این که بدانی از کجا می آید و به کجا می رود؛ یعنی خصوصیات اخلاقیش را بدست آور، و چون دقیق بررسی کردی و او را انسانی شایسته یافتی، بر پایه گذشت و اغماض و برادری در سختیها و لغزشها با او رفتار کن و دوستیت را استمرار بخش.
۱۸-فروتنی
قال- علیه السلام-:
أَعْرَفُ الناس بِحُقُوقِ إخوانِهِ وَأَشَدُّهُمْ قَضاءاً لَها أَعْظَمُهُمْ عِنْدَ اللهِ شَأْناً وَمَنْ تَواضَعَ فِی الدُنْیا لِاخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللهِ مِنَ الصِّدِیقینَ وَمِنْ شیعَةِ عَلِی بْنِ أَبی طالِب- علیه السلام-
فروتن و متواضع کسی است که حق مردم را بشناسد و در بر آوردن نیاز آنان بکوشد، در این صورت در نزد خداوند مقام بالا و والایی خواهد داشت و هر کس در این جهان نسبت به برادران دینیش فروتنی کند و تواضع نماید، نزد خداوند از صدیقان و شیعیان علی بن ابی طالب- ع- محسوب می شود.
۱۹-سخاوت و نیکی
امام حسن- علیه السلام- مشغول طواف کعبه بود، که مردی از آن حضرت پرسید: بخشنده و جواد چه کسی است؟ امام- ع- فرمود:
إنَّ لِکلامَک وَجْهَینِ، فَإنْ کنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الْمَخْلُوقِ فَإِنَّ الجَوادَ الَّذِی یؤَدِّی مَا افْتَرَضَ عَلَیهِ، وَالبَخِیلُ الَّذِی یبْخَلُ بِما افْتَرَضَ عَلَیهِ، وَإنْ کنْتَ تَسْأَلُ عَنِ الخالِقِ فَهُوَ الجَوادُ إنْ أَعْطَی، وَهُوَ الجَوادُ وَإنْ مَنَعَ لأنَّهُ إنْ أَعطَی عَبْداً أَعْطاهُ ما لَیسَ لَهُ وَإنْ مَنَعَ مَنَعَهُ ما لَیسَ لَهُ.
وقالَ- علیه السلام-: المَعْرُوفُ ما لَمْ یتَقَدَّمهُ مَطَلٌ وَلا یتْبَعُهُ مَنٌّ وَالإعْطاءُ قَبْلَ السُؤالِ مِنْ أَکبَرِ السُؤْدَدِ.
پرسش شما شامل بخشندگی خالق و مخلوق هر دو می گردد:
1- جود و بخشندگی مخلوق در آن است که آنچه را خداوند بر او واجب شمرده انجام دهد و چنانچه انجام ندهد بخیل است.
2- خداوند چه ببخشد و چه نبخشد جواد است، زیرا بندگان حقّی بر خداوند ندارند تا مفهوم اعطاء و منع بر آن صدق کند. [5] و سپس فرمود: نیکی آن است که قبل از انجامش مسامحه ای نباشد و بعد از انجام منّتی صورت نگیرد و بخشندگی قبل از سؤال کردن نشانه بزرگواری است.
۲۰-همسایگان را بر خویش مقدم بدارید
عن الحسن بن علی- علیهماالسلام- قال:
رَأَیتُ أُمِّی فاطِمَةَ- علیهماالسلام- قامَتْ فِی مِحْرابِها لَیلَةَ جُمُعَتِها، فَلَمْ تَزَلْ راکعَةً ساجِدَةً حَتّی اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَسَمِعْتُها تَدْعُو لِلْمُؤْمِنینَ وَالمُؤْمِناتِ وَتُسَمِّیهِمْ وَتَکثُرُ الدُّعاءَ لَهُمْ، وَلا تَدْعُو لِنَفْسِها بِشَی ء، فَقُلْتُ لَها: یا أُمّاهُ لِمَ تَدْعینَ لِنَفْسِک کما تَدْعینَ لِغَیرِک؟ فَقالَتْ: یا بُنَی: الجارُ ثُمَّ الدّارُ.
مادرم فاطمه- علیهاالسلام- را می دیدم که شبهای جمعه راست قامتانه در محراب عبادتش ایستاده، تا طلوع صبح به رکوع و سجود بسر می برد، خود می شنیدم که او برای مردان و زنان مؤمن دعا می کند و حتی آنان را نام می برد، و] جهت برطرف شدن گرفتاریها و برآورده شدن خواسته هایشان [بسیار دعا می کرد و لیکن برای خویش سخنی نمی گفت و دعایی نمی کرد.
عرض کردم: مادرم! چرا برای خود همانند دیگران دعا نمی کنی؟!
جواب داد: فرزندم! اوّل همسایه را مقدم دار و سپس خود و اهل خانه را.
۲۱-تقوا
بخشی از سخنان امام- ع- درباره پرهیزکاری:
اتَّقُوا اللهَ عِبادَ اللهِ وَ جِدُّوا فِی الطَلَبِ وَ تِجاهَ الهَرَبِ وَ بادِرُوا العَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَقَماتِ وَهادِمِ اللَّذّاتِ، فَإنَّ الدُنْیا لا یدُومُ نَعیمُها وَلا تُؤْمَنُ فَجِیعُها وَلا تُتَوَقّی مَساوِیها، غُرُورٌ حائِلٌ و سِنادٌ مائِلٌ، فَاتَّعِظُوا عِبادَ اللهِ بِالْعِبَرِ وَاعْتَبِرُوا بِالأَثَرِ وَازْدَجِرُوا بِالنَّعَمِ وَانْتَفِعُوا بِالْمَواعِظِ، فَکفی بِاللهِ مُعْتَصِماً وَنَصِیراً وَکفی بِالْکتابِ حَجیجاً وَخَضیماً وَکفی بِالجَنَّةِ ثَواباً وَکفی بِالنّارِ عِقاباً وَوَبالا.
ای بندگان خدا، از نافرمانی در برابرش بپرهیزید. و برای تحقّق خواسته های خویش کوشش نمایید و از کارهای ناروا بگریزید و قبل از اینکه سختیها بشما رو آورد و به آغوش مرگ بیفتید به کارهای نیک مبادرت ورزید. همانا نعمت های دنیا زودگذر و ناپایدار است و کسی از خطرها در امان نیست و مصون از بدبختیها نخواهد بود، فریب خوردن دنیا مانع خوشبختی است و تکیه کردن بر آن سست و بی اساس است. ای بندگان خدا پند پذیر باشید و عبرت گیرید، و از تاریخ گذشتگان درس زندگی بیاموزید، نعمت ها (خوراکیها و...) شما را مشغول نکند و از آخرت باز ندارد، از پندها و موعظه ها بهره گیرید، خدا در نگهداری و یاری دادن به شما کفایت می کند و برای راهنمایی شما و حجت در برابر دشمنانتان قرآن نیز کافی است، بهشت اجر و مزدی تمام برای نیکوکاران است و جهنم و آتش کیفر و عقابی مکفی برای تبهکاران.
۲۲-چگونگی ورود به نماز
امام حسن مجتبی- ع- هرگاه می خواست نماز بپا دارد، بهترین لباسهای خویش را می پوشید، بعضی از آن حضرت سبب آن را پرسیدند.
قال- علیه السلام-: إنَّ اللهَ جَمیلٌ یحِبُّ الجَمالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبّی وَقَرَأَ: یا بَنی آدَمَ خُذُوا زینَتَکمْ عِنْدَ کلِّ مَسْجِد.
همانا خداوند زیبا است (منبع و مجمع همه زیباییها است) و زیبایی را دوست دارد و چنانچه من در وقت اقامه نماز لباس زیبا به تن می کنم فقط بخاطر پروردگار و خالقم می باشد. در آن هنگام آیه شریف ذیل را خواند:
ای انسانها به هنگام عبادت خداوند، لباسهای زیبا و زینتی خود (بهترین لباسهایتان) را بپوشید.
۲۳-دعای قنوت
ابی الجوزاء می گوید: خدمت امام مجتبی- ع- بودم که می فرمود:
رَبِّ اهْدِنی فیمَنْ هَدَیتَ وَعافِنی فیمَنْ عافَیتَ وَتَوَلَّنی فیمَنْ تَوَلَّیتَ وَبارِک لی فیما أَعْطَیتَ وَقِنی شَرَّ ما قَضَیتَ إِنَّک تَقْضی وَلا یقْضی عَلَیک إِنَّهُ لا یذِلُّ مَنْ والَیتَ تَبارَک رَبَّنا وَتَعالَیتَ.
پروردگارا! مرا به راه کسانی هدایت کن که خود آنها را هدایت فرمودی، و سلامتی را آن گونه عنایت کن که به آنها عنایت کردی و دوست بدار مرا همانطوری که آنها را دوست داشتی و برکت ده در آنچه بر من ارزانی داشتی و نگهدار مرا از شرّ و بدی آنچه حکم کردی- در سایه اعمال زشت بعضی از شرور، به صورت طبیعی سراغ انسان می آید که عکس العمل افعال و کردار شخص است- همانا تو حاکم بر همه اشیائی و هیچ چیز بر تو غالب نخواهد بود، پروردگارا خوار و ذلیل نمی شود کسی را که تو دوست بداری، پاک و منزه و بلند مرتبه است پروردگار ما.
۲۴-چگونگی ورود به مسجد
امام مجتبی- ع- به هنگام ورود به مسجد، سر را به طرف آسمان بلند می کرد و می فرمود:
الهی ضَیفُک بِبابِک یا مُحْسِنُ قَدْ أَتاک المُسِی ء، فَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما عِنْدی بَجَمیلِ ما عِنْدَک یا کریمُ.
پروردگارا مهمان تو، جلو در خانه ات ایستاده است. ای نیکوکار، بنده تباهکار و بدرفتار به درگاهت شتافته، از زشتیهایی که مرتکب شده به خاطر زیباییهایی که در نزد تو است، درگذر و ببخش، ای بخشنده و کریم.
۲۵-فواید رفت و آمد به مسجد
قال المجتبی- علیه السلام-:
مَنْ أَدامَ الاخْتِلافَ إلَی المَسْجِدِ أَصابَ إحدی ثَمانِ: آیةً مُحْکمةً، وَأَخاً مُسْتَفاداً وَعِلْماً مُسْتَطْرِفاً، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً وَکلِمَةً تَدُلُّ عَلَی الهُدی، أَوْ تَردُّهُ عَنْ رِدی وَتَرک الذُنُوبِ حُبّاً أَوْ خَشْیةً.
کسی که به مسجد رفت و آمد (تردّد) داشته باشد، بر یکی- یا بیشتر- از نعمتهای هشتگانه دسترسی پیدا خواهد نمود:
1- استدلال های استوار و محکم در امور دینی خود (اعتقادی، فقهی، سیاسی و...)؛
2- دستیابی به دوستان سودمندی که تردّد با آنها مایه بهره وری است؛
3- معلومات و دانش تازه و شگفت انگیز؛
4- رحمت و نعمتی که چشم براه اوست؛
5- دستیابی به سخنان هدایت کننده ای که شخص را به راه راست رهبری می کند؛
6- دسیابی به مطالبی که انسان را از پستیها و ضد ارزشها دور می دارد؛
7- دوری از گناه و محرمات یا بدان جهت که ترک گناه را دوست می دارد؛
8- دوری از گناه و محرمات یا بدان جهت که می ترسد یا گرفتار عقوبت الهی شود یا آبرو و حیثیت خود را با انجام گناه از بین ببرد.
۲۶-توجه به قیامت
گاهی امام- ع- را محزون و اندوهگین می دیدند، بطوری که اشکهای چشم امام- ع- بر روی صورتش جاری بود، از آن حضرت می پرسیدند: چرا شما محزونید و گریه می کنید؟! و حال آن که شما وارث پیامبر و وصی او هستید، فرمود:
إنّما أبْکی لِخِصْلَتَینِ: لَهَوْلِ المَطْلَعِ، و فِراقِ الأحِبَّةِ.
گریه من برای دو چیز است: 1- وحشت از ورود به صحنه قیامت 2- جدایی از دوستان و عزیزانی که انسان بدانها وابسته و علاقمند است.
۲۷-رمضان ماه آزمایش
مَرَّ- علیه السلام- فِی یوْمِ فِطْر بِقَوْم یلْعَبُونَ وَیضْحَکونَ، فَوَقَفَ عَلی رُؤُوسِهِمْ فَقالَ: إِنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْماراً لِخَلْقِهِ فَیسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إلی مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفازُوا وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا، فَالْعَجَبَ کلَّ العَجَبِ مِنْ ضاحِک لاعِب فِی الیوْمِ الَّذی یثابُ فیهِ المُحْسِنُونَ وَیخْسَرُ فیهِ المُبْطِلُونَ، وَأیمُ اللهِ لَوْ کشِفَ الغِطاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ المُحْسِنَ مَشْغُولٌ بِإحْسانِهِ وَالمُسی ءَ مَشْغُولٌ بِإساءَتِهِ، ثُمَّ مَضی.
روز عید فطری بود، امام مجتبی- ع- به جمعی که مشغول به بازی و خنده بودند برخورد، بالای سر آنان ایستاد و فرمود:
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه و بهره برداری برای مخلوق خویش قرار داده که با اطاعت و بندگی بر یکدیگر پیشی و سبقت گیرند و خشنودی خدای را به دست آورند، گروهی سبقت جستند و مسابقه را بردند و گروهی دیگر عقب ماندند و متضرر شدند. شگفت و تعجب از آنانی است که در روز پاداش گرفتن نیکوکاران و زیان دیدن بی هدفان، به خنده و لهو و لعب پرداخته اند. به خدا قسم اگر حجابها برکنار شود خواهید دید نیکرفتار به نیکی خویش مشغول است و بدکردار به رفتار بدش گرفتار؛ یعنی قیامت خویش را بچشم خود می بیند و نتایج رمضان را مشاهده می کند.
سپس آنها را به حال خویش گذاشت و رفت.
۲۸-چاره اندیشی ترک گناه
مردی خدمت امام مجتبی- ع- رسید، عرض کرد: من بنده ای گنه کارم و نمی توانم گناه نکنم. ای فرزند پیامبر خدا، مرا پند و اندرز ده و موعظه کن. حضرت فرمود:
افْعَلْ خَمْسَةَ أَشْیاء وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، لا تَأْکلْ رِزْقَ اللهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاطْلُبْ مَوْضِعاً لا یراک اللهُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاْخْرُجْ مِنْ وِلایةِ اللهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا جاءَ مَلِک المَوْتِ لِیقْبِضَ رُوحَک فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِک وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا دَخَلَک مالِک النّارِ فَلا تَدْخُلْ فِی النّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ.
چنانچه نمی توانی ترک گناه کنی، پنج کار را انجام بده و هر چه می خواهی گناه کن:
1- روزی خدای را نخور.
2- گناه را در جایی انجام ده که خداوند تو را نبیند.
3- از سرزمین خدا خارج شود (و برو به جایی که در زیر سلطه و قدرت خداوند نباشد!).
4- آنگاه که فرشته مرگ خواست جانت را بگیرد او را از خود دور کن.
5- هنگامی که مالک دوزخ خواست تو را داخل آتش کند، پس با قدرت ایستادگی کن و داخل نشو.
این پنج عمل را انجام بده و هر چه خواستی گناه کن.
۲۹-رذائل اخلاقی (تکبّر، حرص، حسد)
قال المجتبی- علیه السلام-:
هَلاک النّاسِ فِی ثَلاث: الکبْرُ وَ الحِرْصُ وَ الْحَسَدُ، فَالکبْرُ هَلاک الدینِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْلیسُ وَ الحِرْصُ عَدُوُّ النَفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ وَ الحَسَدُ رائِدُ السُوءِ وَ مِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.
در مورد آثار شوم بعضی از رذائل اخلاقی، امام مجتبی- ع- فرمودند:
سه چیز مردم را به هلاکت می رساند: تکبّر، حرص و آز، حسد. خود را بزرگ پنداشتن، دین انسان را از بین می برد، همانطوری که شیطان تکبر کرد و دینش نابود شد و منفور گردید. حرص و آز دشمن شخصیت هر فرد است همانطور که آدم ابوالبشر بواسطه حرصی که در وی بوجود آمد، از بهشت رانده شد. حسد (آرزوی زوال نعمت از دیگران) راهبر بدبختیها و تیره روزیهای است، بواسطه حسد قابیل هابیل را کشت.
۳۰-بخل
قال الامام الحسن- علیه السلام-:
البُخْلُ جامِعٌ لِلْمَساوی وَالعُیوبِ وَ قاطِعُ لِلْمَوَدّاتِ مِنَ القُلُوبِ.
بخل سرآمد همه بدیها و زشتیها است، که محبت و دوستی را از دلها جدا می نماید.
مردی پرسید صفت بخل چیست؟
فقال- علیه السلام-: «هُوَ أَنْ یرَی الرَجُلُ ما أَنْفَقَهُ تَلِفاً وَأَمْسَکهُ شَرَفاً.»
در جواب آن مرد فرمود: بخل آن است که انسان آنچه را جمع می کند شرف بداند، و هرچه را انفاق می کند تلف بشمارد.
۳۱-آداب غذا خوردن
قال الامام الحسن- علیه السلام-:
فِی المائِدَةِ اثْنَتَی عَشَرَ خِصْلَةً یجِبُ عَلی کلِّ مُسْلِم أَنْ یعْرِفَها، أَرْبَعٌ فیها فَرْضٌ، وَأَرْبَعٌ سُنَّةٌ، وَأَرْبَعٌ تَأْدیبٌ:
الفَرْضُ: المَعْرِفَةُ، الرِّضا، التَّسْمِیةُ، الشُّکرُ.
السُنَّةُ: الوُضُوءُ قَبْلَ الطَعامِ، الجُلُوسُ عَلی الجانِبِ الأیسَرِ، الأکلُ بِثَلاثَةِ أَصابِعِ، وَلَعْقِ الأصابِعِ.
التَأْدِیبُ: الأَکلُ مِمّا یلیک، تَصْغِیرُ اللُّقْمَةِ، تَجْویدُ المَضْغِ، قِلَّةُ النَظَرِ فی وُجُوهِ الناسِ.
سزاوار است مسلمان به هنگام غذا خوردن دوازده چیز را رعایت نماید. که چهارتای آن واجب (اخلاقی) و چهار امر دیگر آن سنت (دارای ثواب) است و چهارتای باقیمانده، از آداب و اخلاق محسوب می گردد.
اما چهار امر لازم: 1- شناسایی غذا 2- خشنود بودن بدانچه روزیت گردیده 3- نام خدا را بر زبان جاری کردن (بسم الله گفتن) 4- شکر گزاری در برابر نعمتی که به تو داده شده.
اما چهار موضوعی که مراعات آن ثواب دارد و سنّت خواهد بود: 1- وضو گرفتن پیش از شروع به غذا 2- نشستن بر جانب چپ بدن 3- چنانچه با دست غذا می خورد به سه انگشت لقمه را بردارد و در میان دهان بگذارد 4- انگشتان خود را بلیسد.
و چهار امر باقیمانده که از اخلاق و ادب اسلامی محسوب می شود:
1- لقمه را از جلو خویش بگیرد 2- لقمه های غذا را کوچک بردارد 3- غذا را خوب بجود 4- به صورت دیگرانی که با او هم غذا هستند، کمتر نگاه کند.
۳۲-شستن دستها قبل از خوردن غذا
قال الحسن- علیه السلام-:
غَسْلُ الیدَینِ قَبْلَ الطَعامِ ینْفی الفَقْرَ وَبَعْدَهُ ینْفی الهَمَّ.
شستشوی دو دست قبل از غذا، فقر و بیچارگی را از بین می برد و بعد از غذا، غم و غصه را از بین می برد.
۳۳-چرا وحشت از مرگ؟
قال له رجل: یابن رسول الله- ص- ما لنا نکره الموت ولا نحبّه؟ فقال- ع-: إنَّکمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتِکمْ وَعَمَّرْتُمْ دُنْیاکمْ، فَأَنْتُمْ تَکرِهُونَ النَقْلَةَ مِنَ العِمْرانِ إلی الخَرابِ.
مردی از امام مجتبی- ع- پرسید: چرا سفر مرگ برای ما ناخوش آیند است و از او استقبال نمی کنیم؟!
حضرت فرمود: شما خانه آخرت را خراب کرده اید و خانه دنیا را آباد، طبیعی است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب برای شما- و هر کسی- ناخوشایند خواهد بود.
۳۴-هرگز نیازمند را دست خالی برنگردانید
قیل له: لأی شَی ء لا نَراک تَرُدُّ سائِلا وَإنْ کنْتَ عَلی ناقَة؟ فقال- علیه السلام-:
إنّی للهِ سائِلٌ، وَفیهِ راغِبٌ، وَأَنا أَسْتَحْیی أنْ أَکونَ سائِلا وَأَرُدُّ سائِلا، وَإِنَّ اللهَ عَوَّدَنی عادَةً أَنْ یفیضَ نِعَمه عَلَی وَعَوَّدْتُهُ أَنْ أَفیضَ نِعَمَهُ عَلَی النّاسِ فَأَخْشی إنْ قَطَعْتُ العادَةِ أَنْ یمْنَعَنی العادَةَ. وَأَنْشَدَ یقُولُ: إذا ما أَتانی سائِلٌ قُلْتُ مَرْحَباً ـ بِمَنْ فَضْلُهُ فَرْضٌ عَلَی مُعَجَّلٌ ـ وَمِنْ فَضْلِهِ فَضْلٌ عَلی کلِّ فاضِل ـ وَأَفْضَلَ أَیامِ الفَتی حینَ یسْأَلُ .
گروهی در محضر امام مجتبی- ع- بودند، از حضرت سؤال کردند:
چگونه است که شما هرگز سائل و نیازمندی را ناامید برنمی گردانید، گرچه سوار بر اشتر، در حالت رفتن باشید؟!
فرمود: من هم به درگاه خداوند محتاج و سائلم و می خواهم که خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم که با چنین امیدواری سائلان را ناامید کنم، خدایی که نعمت هایش را بر من ارزانی می دارد، می خواهد من هم به مردم کمک کنم و می ترسم که اگر بخشش خود را از مردم دریغ دارم، خداوند هم به من عنایتش را دریغ دارد و منع نماید، آنگاه این شعر را خواند:
(هرگاه سائلی به نزد من آید به او خوش آمد و آفرین می گویم، زیرا بخشش نمودن به او بر من واجب است. )
(و هر بخشنده ای که به سائل بخشش نماید به فضیلت رسد، و نیکوترین روزهای جوانمردان روزی است که از آنها درخواست کمک شود.)
۳۵-نیکی را اینگونه پاسخ دهید
قال أنس بن مالک:
حیت جاریة للحسن- علیه السلام- بطاقة ریحان، فقال- ع- لها: «أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اللهِ!» فقیل له فی ذلک: فقال- علیه السلام-: «هکذا أَدَّبَنا اللهُ- تعالی- قالَ: (إِذا حُییتُمْ بِتَحِیة فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْها)
وَکانَ أَحْسَنُ مِنْها اعْتاقُها. وَ کانَ یقُولُ:
إنَّ السَخاءَ عَلی العِبادِ فَریضَةٌ للهِ یقْرَأُ فی کتاب مُحْکم
وَعَدَ العِبادَ الأسْخِیاءَ جَنانَهُ وَأَعَدَّ لِلْبُخَلاءِ نارَ جَهَنَّم
مَنْ کانَ لا تَنْدی یداهُ بِنائِل لِلرّاغِبینَ فَلَیسَ ذاک بِمُسْلِم
انس بن مالک می گوید: یکی از کنیزان امام مجتبی- علیه السلام- دسته گلی را به آن حضرت هدیه کرد. حضرت در پاسخ به او فرمود: تو را در راه خدا آزاد نمودم. پس از این پاسخ زیبا، بعضی گفتند: در برابر یک دسته گل آزادی او، یعنی چه؟!
حضرت فرمود: خداوند اینگونه ما را تربیت نموده است؛ زیرا فرموده: آنگاه که جهت احترام به شما، هدیه ای دادند و یا تهنیتی فرستادند، شما با وضع بهتری پاسخگوی تحیت آنان باشید. و سپس فرمود: برتر از هدیه او، آزادی و رهای اش بود. و اشعار زیر را خواند:
«بخشندگی بر بندگان فریضه ای از جانب خداست که در قرآن محکم آمده است»
«خداوند بندگان بخشنده اش را وعده بهشت و بخیلان را وعده جهنم (دوزخ) داده است.»
«هر کس دست بخشندگی را به سوی نیازمندان دراز نکند او در زمره مسلمانان حقیقی نخواهد بود.»
۳۶-اهمیت غذای روحی
قال الحسن بن علی- علیهماالسلام-:
عَجِبْتُ لِمَنْ یتَفَکرُ فی مَأْکولِهِ کیفَ لا یتَفَکرُ فی مَعْقُولِهِ، فَیجَنَّبُ بَطْنَهُ ما یؤْذیهِ، وَیودَعُ صَدْرَهُ ما یرْدیهِ.
در شگفتم از کسی که درباره خوراکیهای خود اندیشه و تأمل می کند و لیکن درباره نیازمندیهای فکری و عقلیش تأمل نمی کند، پرهیز می کند از آنچه معده اش را اذیت می نماید و سینه و قلب خود را از پست ترین چیزها پر می کند.
۳۷-پند و اندرز
مردی خدمت امام مجتبی- ع- رسید و گفت: آقا! خانه ای تازه ساخته ام دوست دارم در آن منزل جهت تیمن و تبرک داخل شوید و دعا کنید، امام- ع- به منزل آن شخص داخل شد و نگاهی به اطراف کرد و فرمود:
أَخْرَبْتَ دارَک وَعَمَّرْتَ دارَ غَیرِک أَحَبَّک مَنْ فِی الأرْضِ وَمَقْتَک مَنْ فِی السَّماءِ.
ویران کردی خانه خویش را و آبادی کردی خانه دیگری را که بهترین افراد برای تو در روی زمین است و دشمن تو در آسمانها است.
۳۸-سه نکته اساسی
قال المجتبی- علیه السلام-:
حُسْنُ السُؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ وَمُداراةُ الناسِ نِصْفُ العَقْلِ وَالقْصُدُ فِی المَعیشَةِ نِصْفُ المَؤُونَةِ.
پرسش صحیح و نیکو، نیمی از دانش را به فرد مورد سؤال خواهد داد.
سازش و مدارا نمودن با مردم نیمی از تدبیر و اندیشه انسانی است.
میانه روی و مراعات اقتصاد در زندگی، نیمی از مخارج انسان را می کاهد.
۳۹-ثمرات بردباری
مردی از سرزمین شام حسن بن علی- ع- را سوار بر مرکب دید، آن مرد حضرت را لعن و نفرین می نمود، امام مجتبی- ع- اهانت های او را شنید و سپس به او رو کرد و سلام نمود، در حالی که خنده ای بر لب داشت، فرمود:
أَیهَا الشَّیخُ أَظُنُّک غَریباً، وَلَعَلَّک شُبِّهتَ، وَلَوِ اسْتَعْتَبْتَنا اعْتَبْناک، وَلَوْ سَأَلْتَنا أَعْطَیناک، وَلَوِ اسْتَرْشَدْتَنا أَرْشَدْناک وَلَوِ اسْتَحْمَلْتَنا أَحْمَلْناک وَإنْ کنْتَ جائِعاً أَشْبَعْناک وَإِنْ کنْتَ عُرْیاناً کسَوْناک وَإنْ کنْتَ مُحْتاجاً أَغْنَیناک وَإنْ کنْتَ طَریداً آوَیناک وَإنْ کانَ لَک حاجَةٌ قَضَیناها لَک، فَلَوْ حَرَّکتَ رَحْلَک إلَینا وَکنْتَ ضَیفَنا إلی وَقْتِ ارْتِحالِک کانَ أَعْوَدُ عَلَیک، لأنَّ لَنا مَوْضِعاً رَحْباً وَجاهاً عَریضاً وَمالا کثیراً.
ای مرد به گمانم شما در این شهر (مدینه منوره) غریبید و چه بسا امر بر شما مشتبه شده که لعن و نفرین می کنید. چنانچه نیازمند خشنودی هستی- و می خواهی عقده دل خالی کنی- تو را خشنود می کنیم، اگر نیازمند و محتاجی نیازت را بر طرف می سازیم و اگر از ما راهنمایی بخواهی تو را ارشاد می کنیم، و چنانچه در جابجایی خود مساعدت می خواهی کمکت می کنیم، اگر گرسنه ای سیرت می کنیم، و اگر برهنه ای تو را جامه می پوشانیم و بی نیازت می کنیم، و اگر آواره و بی پناهی پناهت می دهیم و چنانچه نیازمندی دیگری داری برمی آوریم، و اگر بار سفرت را به سوی ما بسته ای تا زمان رفتنت بمقدار دلخواه از تو پذیرایی می کنیم؛ زیرا جایگاه پذیرایی و مهمانی وسیعی داریم و از جهت مال هم در مضیقه نیستیم.
آن مرد پس از شنیدن این مطالب متأثر شد و گریه کرد و گفت:
گواهی می دهم که تو خلیفه و جانشین واقعی خداوند در روی زمینی، خداوند خود می داند که امامت و رسالتش را در چه جایی قرار دهد، تو و پدرت منفورترین چهره در نزد من بودید و لیکن الآن- با این برخورد- شما بهترین مخلوق در نزد من هستید و شما را می ستایم.
آنگاه مرکب خود را به سوی خانه امام مجتبی- ع- روانه کرد و در خانه آن حضرت تا زمان رفتنش میهمان بود و از معتقدان و محبّان آن بزرگوار گردید.
۴۰-مهدی- عج- از زبان امام مجتبی- ع-
قال المجتبی- علیه السلام-:
الأَئِمَةُ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ- صلّی الله علیه وآله- اثْنا عَشَرَ تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ أَخی الحسین، وَمنهم مَهْدِی هذِهِ الامَّةِ.
اصبغ بن نباته می گوید امام مجتبی- ع- فرمود: «امامان و پیشوایان بعد از پیامبر خدا- ص- دوازده نفر هستند که نُه نفر آنها از فرزندان برادرم حسین می باشند و از جمله آنها: مهدی این امّت است.»
و در جای دیگر فرمود:
ذلِک التاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخی الحُسَینِ ابْنُ سَیدَةِ الإماءِ، یطیلُ اللهُ عُمْرَهُ فی غَیبَتِهِ، ثُمَّ یظْهِرُهُ بِقُدْرَتِهِ فی صُورَةِ شابٍّ دُونَ أَرْبَعینَ سَنَةً، وَذلِک لِیعْلَمَ أَنَّ اللهَ عَلی کلِّ شَی ء قَدیر.
آن نهمین نفر، از فرزندان برادرم حسین فرزند اشرف کنیزان- نرجس-است، در دوران غیبتش خداوند طولانی می کند عمرش را، سپس آشکار می نماید او را به قدرت خویش به صورت جوانی که کمتر از چهل سال دارد.
بدینوسیله خداوند ثابت می کند که بر ایجاد همه اشیاء قادر و توانا است.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1418069117Ce7bf0c1754
خلاصه زندگی امام حسین [ع]
نام: حسین
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: اباعبدالله • ابوالشهداء • ابوالاحرار • ابوالمجاهدین
لقب: سیدالشهداء • مصباح الهدی و سَفینةُ النَجاة • ثار الله • قتیل العبرات • وِتْر المَوتُور و...
زادروز: ۳ شعبان، سال ۴ق
زادگاه: مدینه
محل زندگی: مدینه، کوفه
شهادت: ۱۰ محرم، سال ۶۱ق
قاتل: شمر بن ذیالجوشن و به نقلی سنان بن انس
محل شهادت: کربلا
آرامگاه: کربلا، حرم امام حسین(ع)
طول عمر: ۵۷ سال
والدین: امام علی(ع) • حضرت فاطمه(س)
همسران: شهربانو • لیلی • اماسحاق • رباب
فرزندان: امام سجاد • علیاکبر • علیاصغر • سکینه • فاطمه • جعفر
آغاز امامت: ۲۸ صفر، ۵۰ق
پس از: امام حسن مجتبی علیهالسلام
مدت امامت: حدود ۱۱ سال (۵۰ق تا ابتدای ۶۱ق)
نقش: دومین نوه پیامبر اسلام
فضایل: یکی از پنجتن • اصحاب کساء • همراهی با پیامبر در مباهله • آیه اطعام • آیه مودت • آیه تطهیر • سوره فجر • حسین منی و انا من حسین...
حضور در جنگها: جنگ جمل • جنگ صفین • قیام امام حسین(ع) کربلا
حوادث: رحلت پیامبر(ص) • شهادت حضرت فاطمه(س) • قتل عثمان • حکومت امام علی(ع) • شهادت امام علی(ع) • واقعه کربلا
مخالفان: یزید بن معاویه
یاران برجسته: عباس بن علی • مسلم بن عقیل • میثم تمار • مسلم بن عوسجه • شهدای کربلا • و...
حاکمان همعصر: معاویه • یزید
احادیث مشهور: خطبه در منا • خطبه در روز عاشورا • وصیت به محمد بن حنفیه • خطبه خط الموت • نامه به اشراف بصره و...
زیارتنامه: زیارت عاشورا • زیارت وارث • زیارت ناحیه مقدسه • و...
آیین مرتبط: سوگواری محرم • اربعین حسینی • زیارت اربعین • راهپیمایی اربعین • عزاداری طویریج...
چهل حدیث حسینی
۱-پدر و مادر برتر
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: مَنْ عَرَفَ حَقَّ اَبَوَيْهِ الْأفْضَلَيْنِ: مُحَمَّدٍ وَعَلّىٍ وَاَطاعَهـُما حَقَّ طاعـَتِهِ، قيـلَ لَهُ: تَبَحْبَحْ في اَىِّ جِنانٍ شِئْتَ [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 590، ح589.]
كسى كه حق دو پدر برتر (از پدر طبيعى) خود يعنى حضرت محمّد صلي الله عليه و آله و على عليه السلام را بشناسد و آنها را آنطور كه شايسته است اطاعت كند به او گفته مى شود: در هر جاى بهشت كه دوست دارى فرود آى و جاى بگير.
۲-گوهرهای گرانبها
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: نَحْنُ حِزْبُ اللّه ِ الْغالِبُونَ، وَعِتْرَةُ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهالاَْقْرَبُونَ، وَاَهْلُ بَيْتِهِ الطَّيِّبُونَ، وَأَحَدُالثَّقَلَيْنِ الَّذينَ جَعَلَنا رَسُولُ اللّه ِ ثانِىَ كِتابِ اللّه ...[احتجاج طبرسى، 229، وسائل الشيعه، ج 18، ص 144.]
ما حزب اللّه پيروزيم، و عترت نزديكتر رسول خدا و خاندان پاك اوييم، و ما يكى از دو وزنه سنگينيم كه رسول خدا ما را همتاى كتاب خدا قرار داده است.
۳-حبّ اهل بیت
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: مَنْ أحَبَّنا لايُحِبُّنا إلاّ لِلّهِ، جِئْنا نَحْنُ وَهُوَ كَهاتَيْنِ ـ وَقَدَّرَ بَيْنَ سَبّابَتَيْهِ ـ وَمَنْ أَحَبَّنا لايُحِبُّنا إلاّ لِلدُّنْيا، فَإنَّهُ إذا قامَ قائِمُ الْعَدْلِ وَسِعَ عَدْلُهُ الْبِرَّ وَالْفاجِرَ. [محاسن البرقى، ج 1، ص 134 ـ بحارالانوار، ج 27، ص 90]
كسى كه ما را تنها، بخاطر خدا دوست بدارد، ما و او مثل اين دو (اشاره به دو انگشت) مى آييم، و كسى كه ما را بخاطر دنيا هم دوست داشته باشد (باز مفيد است زيرا) هنگامى كه امام زمان عليه السلام ظهور كند، عدالت او شامل خوب و بد مى شود.
۴-شناخت امام
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: اَيُّهَا النّاسُ! اِنَّ اللّه َ جَلَّ ذِكْرُهُ ماخَلَقَ الْعِبادَ اِلاّ لِيَعْرِفُوهُ، فَاِذا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإذا عَبَدُوهُ اسْتَغْنُوا بِعِبادَتِهِ عَنْ عِبادَةِ ماسِواهُ. فَقالَ لَهُ رَجُلٌ: يَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ بِأَبى أَنْتَ وَاُمّي فَما مَعْرِفَةُ اللّه ِ؟ قالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمانٍ إِمامَهُمْ اَلَّذى يَجِبُ عَلَيْهِمْ طاعَتُهُ.» [علل الشرايع، ص 9.]
اى مردم! همانا خداى بزرگ بندگان را نيافريده مگر براى آنكه او را بشناسند، وقتى او را شناختند او را پرستش خواهند كرد، هنگامى كه او را پرستش كردند از بندگى غير او بى نياز مى شوند. مردى گفت: اى فرزند رسول خدا، پدر و مادرم فدايت باد، شناخت خدا چيست؟ فرمود: عبارتست از شناخت مردم هر زمان امامشان را، آن امامى كه اطاعت او بر آنها واجب است.
۵-شناخت منافقین
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: ما كُنّا نَعْرِفُ الْمُنافِقِينَ عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله اِلاّ بِبُغْضِهِمْ عـَليـّاً وَوُلْـدَهُ عليه السلام. [عيون اخبارالرضا، ج 2، ص 72 ـ بحارالانوار، ج 39، ص 302.]
مـا زمان رسـول خدا صلي الله عليه و آله، منافقين را فقط با دشمنى با على عليه السلام و فرزندان او مى شناختيم.
۶-ارزش اشک بر اهل بیت علیهما السلام
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: مَنْ دَمَعَتْ عَيْناهُ فينا دَمْعَةً بِقَطْرَةٍ اَعْطاهُ اللّه ُ تَعالى الْجَـنَّةَ. [ينابيع المودة، ص 228.]
كسى كه چشمانش قطره اى اشك براى ما بريزد، خــداوند بهشت را بـه او عطا خواهـد كـرد.
۷-ظـهور فرزنـد حسـين عليهالسلام
قالَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلّىٍ عليه السلام: لَوْلَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إلاّيَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى، فَيَمْلاَءُها عَدْلاً وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً، كَذلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهيَقُول. [كمال الدين، ص317 ـ بحارالانوار، ج51، ص133.]
امام حسين عليه السلام فرمود: اگر از دنيا بجز يك روز باقى نمانده باشد، خـداوند آن روز را طـولانى خواهـد كـرد تا اينكه مردى از خاندان من ظهور كند، و دنـيا را پـر از عـدل و داد كند همانگونه كه از ظلم و ستم پر شده است، از رسول خدا صلي الله عليه و آله چنين شنيدم.
۸-شيـعيان واقـعى
قالَ رَجُلٌ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىٍّ عليه السلام: يا ابْنَ رَسُولِ اللّه ِ أَنَا مِنْ شيعَتِكُمْ، قالَ: اتَّـقِ اللّه َ وَ لا تَدّْعِيَنَّ شَيْئاً يَقُولُ اللّه ُ لَكَ كَذِبْتَ وَفَجَرْتَ فِى دَعْواكَ، إِنَّ شيعَتَنا مَنْ سَلُمَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ كُلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ، وَلكِنْ قُلْ أَنَا مِنْ مَوالِيكُمْ وَمُحِبّيكُمْ. [بحارالانوار، ج 68، ص 156.]
مردى به امام حسين عليه السلام گفت: اى فرزند رسول خدا من از شيعيان شمايم، فرمود: از خدا بترس! چيزى را ادّعا نكن كه خدا بگويدت دروغ گفتى و ادّعاى گزافى كردى، شيعيان ما كسانى اند كه دلهايشان از هر نوع غلّ و غشّ و دغلكارى پاك باشد، ولى تو بگو: من از دوستان و علاقه مندان شمايم.
۹-امام حسين عليهالسلام در زمان معاويه
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لِيَكُنْ كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ حِلْساً مِنْ اَحْلاسِ بَيْتِهِ مـادامَ هذَا الرَّجـُلُ حَيـّاً فَاِنْ يُهْلَكْ وَاَنْتُمْ أحْـياءٌ رَجَوْنا اَنْ يُخَيِّرَاللّه ُ لَنا وَيُؤْتينا رُشْدَنا وَلا يَكِلَنا اِلى انْفُسِنا، «اِنَ اللّه َ مَعَ الَّذينَ اتَّقَوا وَالَّذينَ هُمْ مُحْسِنُون. [نحل، 128] [موسوعة كلمات الامام الحسين ص 205، ح 152.]
امام حسين عليه السلام فرمود: هريك از شما تا زمانى كه اين مرد (معاويه) زنده است خانه نشين در خانه خودش باشد (يعنى حركتى نكند) پس وقتى كه او به هلاكت رسيد و شما زنده بوديد اميد است كه خداوند رشد و رستگارى را براى ما برگزيند و ما را بخودمان وامگذارد، (همانطور كه در قرآن وعده فرموده است كه) خدا با كسانى است كه تقوا پيشه كنند و كار نيكو انجام دهند.
۱۰-امـام حسـين عليهالسلام و سـكوت
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ وَعَلَى الاِْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاُْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ، وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللّه ِ صلي الله عليه و آله يَقُولُ: اَلْخِلافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلى آلِ اَبى سُفيانَ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 285، ح252.]
امام حسين عليه السلام(در پاسخ به پيشنهاد مروان بن حكم كه با يزيد بيعت كن) فرمود: در اين صـورت بايد گفت: انا للّه و انا اليه راجعون و فاتحه اسلام را خواند زيرا امّت اسلام گرفتار چوپانى همانند يزيد شده است و من خودم از رسول خدا صلي الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: خـلافت بر آل ابوسـفيان حـرام است.
۱۱-خـوارى و ذلّت هـرگز
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: أَلا وَاِنَّ الدَّعِـىَّ ابْنَ الدَّعِـىِّ قـَدْ تَرَكَنى بَيْنَ السِلَّةِ وَالذِّلَةِ، وَهَيْهاتَ لَهُ ذلِكَ مِنّى! هَيْـهاتَ مِنَّـاالذِّلَّـةِ!! أَبَى اللّه ُ ذلِكَ لَنا وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَ حـُجـُورٌ طَهُرَتْ وَ جـُدُودٌ طابَتْ، اَنْ يُؤْثِرَ طاعَةَ اللِّئامِ عَلى مَصارِعِ الْكِرامِ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 425، ح412.]
امام حسين عليه السلام(در روز عاشورا) فرمود: آگاه باشيد اين حرام زاده پسر حرام زاده ما را ميان شمشير كشيده و خوارى (بيعت) قرار داده ولى خوارى و ذلّت از ما بدور است، ما و ذلّت هرگز!! خداوند و پيامبرش و مؤمنان و دامنهاى پاك و دودمان پاكيزه براى ما نپسنديدند كه فرمان بردارى از پست فطرتان را بر جنگ با عزّت برگزينيم .
۱۲-مـرگ برتـر
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: مَوْتٌ في عِزٍّ خَيْرٌ مِنْ حَياةٍ في ذُلٍّ اَلْمَوْتُ اَوْلى مِنْ رُكُوبِ الْعارِ وَالْعارُ اَوْلى مِنْ دُخُولِ النّارِ [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام 499، ح289.]
امام حسين عليه السلام(روز عاشورا) فرمود: مـرگ با عـزّت از زندگى ذليـلانه بـرتر اسـت. مرگ برتر از همراه شدن با عار و خوارى است و خوارى از ورود در آتش برتر است.
۱۳-آزاد مـردى
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: وَيْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ، اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَكُنْتُمْ لاتَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ. [بحارالانوار، ج 45، ص 51 ـ مقتل خوارزمى، ج 2، ص 33.]
امام حسين عليه السلام فرمود: واى بـر شـمااى پيـروان آل سـفيان، اگر دين نداريد و از روز قيامت نمى ترسيد، پس حداقلّ در دنياى خودتان آزادمرد باشيد.
۱۴-امام حسين عليهالسلام و مرگ و زندگى
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لَيْسَ شَأْنى شَأنُ مَنْ يَخافُ الْمَوْتَ، ما أَهْوَنَ الْمَوْتِ عَلى سَبيلِ نَيْلِ الْعِزِّ وَاِحْياءِ الْحَقِّ، لَيْسَ الْمَوْتُ في سَبيلِ الْعِزِّ اِلاّ حَياةً خالِدَةً وَلَيْسَتِ الْحَياةُ مَعَ الذُّلِّ اِلاَّالْمَوْتَ الَّذى لاحَياةَ مَعَهُ، اَفَبِالْمَوْتِ تُخَوِّفُنى... وَهَلْ تَقْدِرُونَ عَلى أَكْثَرِ مِنْ قَتْلى؟! مَرْحَباً بِالْقَتْلِ فيسَبيلِ اللّه ِ، وَلكِنَّكُمْ لاتَقْدِروُنَ عَلى هَدْمِ مَجْدى وَمَحْوِ عِزّى وَشَرَفى. [كلمات الامام الحسين عليه السلام، 360، ح 348]
امام حسين عليه السلام فرمود: جايگاه من جايگاه كسى كه از مرگ بترسد نيست مرگ در راه عزّت و احياى حقّ چقدر پيش من آسان است، مرگ در راه عزّت چيزى جز حيات جاودانه نيست و زندگى با ذلّت جز مرگ و نيستى كه هيچ حياتى همراه ندارد نيست، آيا مرا با مرگ مى ترسانيد. آيا بيش از كشتن من مى توانيد؟ آفرين به مرگ در راه خدا، ولى شما نمى توانيد شكوه مرا نابود كنيد و عزّت و شرافتم را از بين ببريد.
۱۵-ادب اســلامى
سُئِلَ الاِمامُ الْحُسَيْنُ عليه السلام عَنِ الاَدَبِ، فَقالَ: هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِكَ، فَلا تُلْقِىَ اَحَداً اِلاّ رَأَيْتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَيْكَ. [ديوان الامام الحسين عليه السلام، ص99، و موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، 910.]
از امام حسين عليه السلاممعناى ادب را پرسيدند؟ امام عليه السلام فرمود: ادب عبارتست از اينكه وقتى كه از خانه خارج مى شوى به هركسى برخورد مى كنى او را برتر از خود بينى. (يعنى هميشه ديگران را از خود بهتر بينى و احترام آنها را نگهدارى)
۱۶-انسـان مفـيد
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِيهِ، لَمْ يَكُنْ فِيهِ كَثيرُ مُسْتَمْتَعٍ: اَلْعَقْلُ، وَالدّينُ وَالْأَدَبُ، وَالْحَياءُ، وَحُسْنُ الْخُلْقِ. [حياة الامام الحسين عليه السلام، ج 1، ص 181.]
امام حسين عليه السلام فرمود: پنـج چيز است اگر در انسـان نباشد، در او بهـره زيادى نخـواهد بود: ۱ـ عقل ۲ ـ دين ۳ ـ ادب ۴ ـ حيا ۵ ـ خوش اخلاقى.
۱۷-معـامله با خشنودى خدا
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لا اَفْلَحَ قَوْمِ اشْتَرَوْا مَرْضاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَـخَطِ الْخـالِقِ. [عوالم، ج 17، ص 234 ـ مقتل خوارزمى، ج 1، ص 239.]
امام حسين عليه السلام فرمود: ملّتى كه خشنودى مردم را با خشم خدا معامله كند هرگز رستگار نخواهد شد.
۱۸-نتـايج كردار نيـك
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اَلصِّدْقُ عِزٌّ، وَالْكِذْبُ عَجْزٌ، وَالسِّرُّ اَمانَةٌ، وَالْجِوارُ قَرابَةٌ، وَالْمَعُونَةُ صَداقَةٌ، وَالْعَمَلُ تَجْرِبَةٌ. [تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 246.]
امام حسين عليه السلام فرمود: راستگويى بزرگوارى است و دروغگويى ناتوانى، رازدارى امانت است، و همسايگى خويشاوندى و كمك كردن صداقت است و كار، تجربه.
۱۹-ثـواب ســلام
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لِلسَّلامِ سَبْـعُونَ حَسَنَةً تِسْعٌ وَسِتُّونَ لِلْمُبْتَدِى وَواحِدَةٌ لِلرّادِّ. [تحف العقول، ص 177 ـ بحارالانوار، ج 78، ص 120.]
امام حسين عليه السلام فرمود: سلام، هفتاد حسنه دارد، شصت و نه حسنه براى سلام كننده و يكى براى پاسخ دهنده است.
۲۰-اوّل ســلام
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اَلسَّلامُ قَبْلَ الْكَلامِ عافاكَ اللّه ُ، ثُمَّ قالَ عليه السلام : لاتَأْذَنُوا لِأَحَدٍ حَتّى يُسَلِّمَ. [تحف العقول، 175.]
امام حسين عليه السلام در جواب كسى كه ابتدا احوالپرسى كرد فرمود: سلام قبل از گفتار است، خدا به تو عافيت دهد، سپس فرمود: اجازه ندهيد به كسى (سخن بگويد) تا اينكه سلام كند.
۲۱-آثـار صـله رحـم
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُنْسَأَ فِى أَجَلِهِ وَيُزادَ فى رِزْقِهِ فَلْيَصِلْ رَحِمَهُ. [عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 48 ـ بحارالانوار، ج 74، ص 91.]
امام حسين عليه السلام فرمود: كسى كه خرسند مى شود اجلش به تأخير افتد و رزقش زياد شود (دوست دارد چنين شود) پس صـله رحـم انجـام دهـد.
۲۲-انـواع عبـادتهـا
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ التُّجّارِ، وَاِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبادَةُ الْعَبيدِ، وَاِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اللّه َ شُكْراً فَتِلْكَ عِبادَةُ الاَْحْرارِ، وَ هِىَ اَفْضَلُ العِبادَةِ. [بحارالانوار، 78، 117. موسوعه كلمات الامام الحسين 748، ح 906. بلاغة الامام على بن الحسين، ص 171 باب سوم كلمات قصار.]
امام حسين عليه السلام فرمود: گروهى خدا را با علاقه (به پاداش) پرستش مى كنند، اين عبادت تاجران است، گروهى خـدا را از روى تـرس عبادت مى كنند، اين پرستش بردگان است، و گروهى خدا را بخاطر سـپاسگزارى و تشـكّر از او پرستش مى كنند، اين عـبادت آزادمردان است و آن بهترين عبادت است.
۲۳-آثـار عبـادت
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: مَنْ عَبَدَاللّه َ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللّه ُ فَوْقَ اَمانِيهِ وَ كِفايَتِهِ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، 748، ح 906.]
امام حسين عليه السلام فرمود: كسى كه خدا را آنطور كه شايسته اوست عبادت كند خـداوند بيش ازآنچه آرزو وكفايت اوست به اومى دهد.
۲۴-نمـاز و قـرآن
قالَ لَهُ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِرْجِعْ اِلَيْهِمْ فَاِنْ اسْتَطَعْتَ اَنْ تُؤَخِّرَهُمْ اِلى غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنّا الْعَشِيَّةَ لَعَلَّنا نُصَلّى لِرَبِّنَا الْلَّيْلَةَ وَنَدْعُوَهُ وَنَسْتَغْفِرَهُ، فَهُوَ يَعْلَمُ اَنِّى قَدْ كُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ كِتابِهِ وَكَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالاِسْتِغْفارِ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، حديث 392، ح 379.]
امام حسين عليه السلام(شب عاشورا كه لشكر عمرسعد خواست حمله را آغاز كند به برادرش ابوالفضل) فرمود: به طرف آنها برو، اگر توانستى آنرا تا فردا تأخير بينداز و حمله آنها را امشب از ما دفع كن تا اينكه امشب براى پروردگارمان نماز بخوانيم و دعا كنيم و استغفار كنيم، زيرا خـدا مى داند كه نماز براى او و تـلاوت قرآن و دعاى زياد و استغفار را دوست دارم.
۲۵-حـكمت روزه
سُئِلَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لِمَ افْتَرَضَ اللّه ُ عَزَّوَجّلَ عَلى عَبيدِهِ الصَّوْمَ؟ قالَ:لِيَجِدَ الْغَنىُّ مَسَّ الْجُوعِ فَيَعُودَ بِالْفَضْلِ عَلَى المَساكينَ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ص 692، ح 759.]
از امام حسين عليه السلام سؤال شد: چرا خداوند روزه را بر بندگانش واجب كرد؟ امام عليه السلام فرمود: براى اينكه ثروتمند سختى گرسنگى را بچشد و در نتيجه از زيادى ثروتش به بيچارگان كمك كند.
۲۶-نـاتوانترين مـردم
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ الدُّعاءِ، وَاَبْخَلُ النّاسِ مَنْ بَخِلَ بالسَّلامِ. [بحارالانوار، 93، 294. موسوعه كلمات الامام الحسين عليه السلام، 781، ح 971.]
امام حسين عليه السلام فرمود: ناتوان ترين مردم كسى است كه از دعا عاجز باشد و بخيل ترين مردم كسى است كه درسلام بُخل ورزد.
۲۷-نـامه اعـمال
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام لِمُعاوِيَةَ: وَاعْـلَمْ أَنَّ لِلّهِ تَعالى كِـتاباً لايُغادِرُ صَغيرَةً وَلاكَبيرَةً اِلاّ اَحْصاها وَلَيْسَ اللّه ُ بِناسٍ لِأَخْذِكَ بِالْظِنَّةِ، وَقَتْلِكَ اَوْلِياءَهُ… [رجال كشى، ص 32.]
امام حسين عليه السلام به معاويه فرمود: بدان كه خـداوند داراى كتـابى است كه هيـچ ريز و درشتى را فرو نمى گذارد، و همه آنها را مى نويسد، و خداوند فراموش نمى كند كارهاى تو را كه تنها با گمان، دستگير مى كنى و دوستان خدا را مى كشى.
۲۸-امـام و آزادى مطلق
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِفْعَلْ خَمْسَةَ أشْياءَ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ، فَأَوَّلُ ذلِكَ: لا تَأْكُلْ رِزْقَ اللّه ِ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ، وَالثّانى: اُخْرُجْ مِنْ وِلايَةِ اللّه ِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَالثالِثُ:اُطْلُبْ مَوْضِعاً لايَراكَ اللّه ُ وَاذْنِبْ ماشِئْتَ، وَالرّابِعُ: اِذا جاءَ مَلَكُ الْمَوْتِ لِيَقْبضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَالْخامِسُ: اِذا اَدْخلَكَ مالِكٌ فى النّارِ فَلا تَدْخُلْ فِى النّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ. [موسوعة كلمات الامام الحسين عليه السلام، ح 559]
مردى آمد خدمت امام حسين عليه السلام و گفت مردى گناهكارم و نمى توانم از گناه خودارى كنم مرا موعظه كن. امام عليه السلام در پاسخ فرمود: پنج كار انجام بده بعد هر چه خواستى گناه كن: ۱ ـ روزى خدا را نخور هر چه مى خواهى گناه كن؛ ۲ ـ از حكومت و سرپرستى خدا خارج شو، هر چه دلت مى خواهد انجام ده؛ ۳ ـ جايى را انتخـاب كن كه خـدا تـو را نبيند بعـد هر چه مى خواهى گناه مرتكب شو؛ ۴ ـ زمانى كه عزرائيل آمد روح ترا از بدنت بگيرد او را از خودت دور كن هر چه خواستى انجام بده؛ ۵ ـ وقتى كه مالك جهنم خواست تو را وارد آتش كند وارد نشو بعد هرگناهى كه مى خواهى انجام ده .
۲۹-عرضه اعمال در هر روز
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: إِنَّ اَعْمالَ هذِهِ الاُْمَّةِ ما مِنْ صَباحٍ اِلاّ وَتُعْـرَضُ عـَلَى اللّه ِ تَعالى. [بحارالانوار، ج 73، ص 353. عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 48.]
امام حسين عليه السلام فرمود: اعـمال اين امّـت هـر روز بر خداوند متعال عرضه مى شود.
۳۰-هـمه چيز جز خــدا
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِنَّ سُكّانَ السَّمواتِ يَفْنُونَ وَاَهْلَ الاَْرْضِ يَمُوتُونَ وَجَمِيعُ الْبَرِيَّةِ لا يَبْقُونَ وَكُلَّ شَىْ ءٍ هالِكٌ اِلاّ وَجْهَهُ. [فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 94 ـ مقاتل الطالبيين، ص 112.]
امام حسين عليه السلام فرمود: آسمانيان فانى مى شوند و زمينيان مى ميرند، و همه آنها ناپايدارند و همه چيز از بين رفتنى است جـز خـــدا.
۳۱-لـوح موعـظه
عَنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قالَ: وُجِدَ لَوْحٌ تَحْتَ حائِطِ مَدينَةٍ مِنْ الْمَدائِنِ مَكْتُوبٌ فِيهِ: عَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْمَوْتِ كَيْفَ يَفْرَحُ؟ وَعَجِبْتُ لِمَنْ اَيْقَنَ بِالْقَدَرِ كَيْفَ يَحْزَنُ؟ وَعَجِبْتُ لِمَنِ اخْتَبَرَ الدُّنْيا كَيْفَ يَطْمَئِنُّ اِلَيْها. [عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 48.]
امام حسين عليه السلام فرمود: زير ديوار شهرى از شهرها لوحى پيدا شد كه در آن چنين نوشته شده بود: تعجّب مى كنم براى كسى كه به مرگ يقين دارد چطور شادى مى كند، و در شگفتم از كسى كه سرنوشت را قبول دارد چگونه اندوهگين مى شود، و عجب دارم از كسى كه دنيا را آزمايش كرده، باز چگونه به آن اطمينان پيدا مى كند!
۳۲-عـبرت از گذشـتگان
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: يَابْنَ آدَمَ تَفَكَّرْ وَقُلْ اَيْنَ مُلُوكُ الدُّنْيا وَاَرْبابُهَا الَّذينَ عَمَرُوا وَاحْتَفَرُوا أَنْهارَها وَغَرَسُوا أَشْجارَها وَمَدَنُوا مَدائِنَها، فارَقُوها وَهُمْ كارِهُونَ. [ارشاد القلوب، ج 1، ص 29.]
امام حسين عليه السلام فرمود: اى فرزندآدم! انديشه كن وبگو: كجايند پادشاهان جهان و صاحبان دنيا كه آن را آباد كردند و نهرها كندند و درختان را كاشتند و شهرها را بنا كردند و بعد با ناخرسندى از آنها جدا شدند.
۳۳-فقر و بيـمارى و مرگ
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لَوْلا ثَلاثَةٌ ما وَضَعَ ابْنُ آدَمَ رَأْسَهُ لِشَىْ ءٍ: اَلْفَقْرُوَ الْمَرَضُ وَالْمَوْتُ. [نزهة الناظر، ص 80.]
امام حسين عليه السلام فرمود: اگر سه چيز نبود انسان در مقابل هيچ چـيز سر فرود نمى آورد: ۱ ـ فقر و تنگدستى ۲ ـ بيـمارى ۳ ـ مـرگ.
۳۴-منـزل تشريفـاتى
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اَخْرَبْتَ دارَكَ، وَعَمَّرْتَ دارَ غَيْرِكَ، غَرَّكَ مَنْ فِى الاَرْضِ، وَمَقَّتَكَ مَنْ فِى السَّماءِ. [تنبيه الخواطر، ج 1، ص 70 .مستدرك الوسائل، ج 3، ص 467.]
امام حسين عليه السلام به كسى كه خانه مجلل ساخته بود و از امام عليه السلامخواست تبرّك كند امام پس از بازديد خانه چنين فرمود: خانه خود را خراب كردى و خانه ديگران را آباد نمودى، كسى كه روى زمين است تو را مغرور كرده وآنكه درآسمان است (خدا) تو را دشمن داشته است.
۳۵-چـرا عـذرخواهى!
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: اِيّاكَ وَما تَعْتَذِرُ مِنْهُ، فَاِنَّ الْمُؤْمِنَ لايُسِى ءُ وَلا يَعْتَذِرُ وَالْمُنافِقَ كُلُّ يَوْمٍ يُسِى ءُ وَيَعْتَذِرُ. [تحف العقول، ص 177 ـ بحارالانوار، ج 78، ص 120.]
امام حسين عليه السلام فرمود: از آنچه موجب عذرخواهى مى شود بپرهيز، زيرا مؤمن بد نمى كند، عذرخواهى هم نمى كند ولى منافق هر روز كار بد مى كند وبعد عذرخواهى مى كند.
۳۶-سـتم بر بی كسان
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: يا بُنَىَّ اِيّاكَ وَظُلْمَ مَنْ لايَجِدُ عَلَيْكَ ناصِراً اِلاَّ اللّه َ. [بحارالانوار، ج 75، ص 308 ـ اعيان الشيعة، ج 1، ص 620.]
امام حسين عليه السلام فرمود: فرزندم! بپرهـيز از سـتم بر كسى كه غير از خدا ياورى در مقابل تو ندارد.
۳۷-بدترين خصلتهاى پادشاهان
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: شَرُّ خِصالِ الْمُلُوكِ: اَلْجُبْنُ مِنَ الاَعْداءِ، وَالْقَسْوَةُ عَلَى الضُّعَفاءِ وَالْبُخْلُ عِنْدَ الاِعْطاءِ. [مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص65 ـ بحارالانوار، ج44، ص189.]
امام حسين عليه السلام فرمود: بدترين خصلت پادشاهان عبارت است از: ۱ ـ ترس در مقابل دشمنان ۲ ـ قساوت در مورد ضعيفان ۳ ـ بخل ورزيدن هنگام بخشش.
۳۸-لبـاس شهـرت
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: مَنْ لَبِسَ ثَوْباً يُشْهِرُهُ كَساهُ اللّه ُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْباً مِنَ النّارِ. [فروع كافى، ج 6، ص 445 ـ وسائل الشيعة، ج 3، ص 354.]
امام حسين عليه السلام فرمود: كسى كه لباسى بپوشد كه او را مشهور (وانگشت نما) كند، خداوند روز قيامت لباسى از آتش بر او خواهد پوشاند.
۳۹-غيـبت، غذاى سگها
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام لِرَجُلٍ اغْتابَ عِنْدَهُ رَجُلاً: يا هَذا كُفَّ عَنِ الْغيبَةِ فَاِنَّها اِدامُ كِلابِ النّارِ. [تحف العقول، ص 175 ـ بحارالانوار، ج 78، ص 117.]
امام حسين عليه السلام به مردى كه پيش او غيبت مرد ديگرى را كرد فرمود: فـلانى! از غيبت بپرهيز زيرا غيبت، خورشت سگهاى دوزخ است.
۴۰-انـكار منـكر
قالَ الْحُسَيْنُ عليه السلام: لا يَنْبَغى لِنَفْسٍ مُؤْمِنَةٍ تَرى مَنْ يَعْصِى اللّه َ فَلا تُنْكِرُ. [كنزالعمال، ج 3، ص 85.]
امام حسين عليه السلام فرمود: براى مؤمن شايسته نيست كه ببيند كسى خدا را معصيت مى كند و از آن جلوگيرى و نهى نكند.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث سجادی
https://eitaa.com/joinchat/1418724477Ca6a8704aaf
خلاصه زندگی امام سجاد [ع]
نام: علی
لقب: سجاد • سید الساجدین • زین العابدین • ذوالثَّفِنات . سَجّاد . ابن خِیرَتَین و...
نسب: بنیهاشم
کنیه: ابوالحسن • ابوالقاسم...
زادروز: ۵ شعبان یا ۱۵ جمادیالثانی سال ۳۸ق
محل زندگی: مدینه
شهادت: ۱۲ یا ۲۵ محرم سال ۹۴ یا ۹۵ق
قاتل: به دستور ولید بن عبد الملک
محل شهادت: مدینه
آرامگاه: قبرستان بقیع
طول عمر: ۵۷ سال
والدین: امام حسین علیهالسلام • شهربانو
همسران: فاطمه دختر امام حسن(ع)
فرزندان: امام محمد باقر • زید • عبدالله...
آغاز امامت: ۱۰ محرم سال ۶۱ قمری
پس از: امام حسین
مدت امامت: ۳۴ سال (۶۱ تا ۹۵ق)
نقش: چهارمین امام شیعیان
فضایل: شهادت دادن حجر الاسود به امامت او
حوادث: واقعه کربلا • واقعه حره • قیام توابین • قیام مختار
مخالفان: ولید بن عبدالملک
یاران برجسته: جابر بن عبدالله انصاری • ابوحمزه ثمالی • ابوخالد کابلی • ابان بن تغلب • سلیم بن قیس • سعید بن مسیب
حاکمان همعصر: یزید بن معاویه • عبدالله بن زبیر • معاویة بن یزید • مروان بن حکم • عبدالملک بن مروان • ولید بن عبدالملک
احادیث مشهور: صحیفه سجادیه • رسالة الحقوق • دعای ابوحمزه • خطبه در شام
چهل حدیث سجادی
۱. خوشبختی
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ مِن سَعادَةِ المَرءِ أن يَكونَ مَتجَرُهُ في بَلَدِهِ، ويَكونَ خُلَطاؤُهُ صالِحينَ، ويَكونَ لَهُ وُلدٌ يَستَعينُ بِهِم.
از خوشبختى مرد، اين است كه محلّ كسب و كارش در شهر خودش باشد و همنشينانش صالح باشند و فرزندانى داشته باشد كه كمكْكار او باشند.
الكافي : ج ۵ ص ۲۵۷ ح ۱ و ۳
۲. عوامل بازدارنده یاد خدا
امام زين العابدين عليهالسلام :ـ فِي الزُّهدِ ـ: وَاعلَم ـ وَيحَكَ ! ـ يَابنَ آدَمَ، أنَّ قَسوَةَ البِطنَةِ، وكِظَّةَ المِلأَةِ، وسُكرَ الشِّبَعِ، وغِرَّةَ المُلكِ، مِمّا يُثَبِّطُ ويُبطِئُ عَنِ العَمَلِ، ويُنسِي الذِّكرَ، ويُلهي عَنِ اقتِرابِ الأَجَلِ، حَتّى كَأَنَّ المُبتَلى بِحُبِّ الدُّنيا بِهِ خَبَلٌ مِن سُكرِ الشَّرابِ.
امام زين العابدين علیه السلام ـ در باره زهد ـ: واى بر تو اى آدميزاد! بدان كه پُرى شكم و سنگينى معده و مستىِ سيرى و غرور قدرت، از عواملى است كه از عمل، باز مىدارد و كُند مىگردانَد و ياد [خدا] را به فراموشى مىسپارد و از نزديك بودن اجل غافل مىكند، تا جايى كه گرفتارِ دوستى دنيا، گويى از مستىِ مى، ديوانه است.
تحف العقول : ص ۲۷۳ ، بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۱۲۹ ح ۱ .
۳. استواری بر ولايت، در روزگار غيبت
امام زين العابدين عليهالسلام:مَن ثَبَتَ عَلى مُوالاتِنا في غَيبَةِ قائِمِنا، أعطاهُ اللّهُ عز و جل أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِن شُهَداءِ بَدرٍ واُحُدٍ.
هر كه در روزگار غيبت قائم ما، بر ولايت ما استوار بماند، خداوند، پاداش هزار شهيد مانند شهيدان بدر و اُحُد را به وى عطا مىفرمايد.
كمال الدين : ص ۳۲۳ ح ۷
۴. دعای طلب عافیت
امام زين العابدين عليهالسلام:ـ في دُعائِهِ لِلعافِيَةِ ـ: وأَعِذني وذُرِّيَّتي مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ، ومِن شَرِّ السّامَّةِ وَالهامَّةِ وَاللاّمَّةِ وَالعامَّةِ، ومِن شَرِّ كُلِّ شَيطانٍ مَريدٍ، ومِن شَرِّ كُلِّ سُلطانٍ عَنيدٍ، ومِن شَرِّ كُلِّ مُترَفٍ حَفيدٍ .
ـ از دعاى ايشان در طلب عافيت ـ: مرا و فرزندان مرا از شيطان رانده شده و از گزند هر جانور زَهردار كُشنده و غير كُشنده و از چشم بد و از گزند همه چيز و همه كس و از گزند هر شيطان سركش و از گزند هر پادشاه ستمگر و از گزند هر مرفّهِ داراى خَدَم و حَشَم، دور بدار. صحيفه سجاديه : ص ۹۸ دعاء ۲۳ .
۵. درخواست مال و دارایی با شرایط
امام زين العابدين عليهالسلام:اللّهُمَّ ارزقُني مِن فَضلِكَ مالاً طَيِّبا كَثيرا فاضِلاً لا يُطغيني، وتِجارَةً نامِيَةً مُبارَكَةً لا تُلهيني.
بار خدايا ! از فضل خود، مرا دارايىِ پاك فراوان و سرشار كه به سركشىام وا ندارد و داد و ستدى بالنده و بركتخيز كه غافلم نگردانَد، روزى كن.
بحارالأنوار : ج ۹۴ ص ۱۳۳ ح ۱۹ .
۶. صفات دنیا ..
امام زين العابدين عليهالسلام:ـ لِأَصحابِهِ ـ: مَعاشِرَ أصحابي ! اُوصيكُم بِالآخِرَةِ ولَستُ اُوصيكُم بِالدُّنيا، فَإِنَّكُم بِها مُستَوصَونَ وعَلَيها حَريصونَ وبِها مُستَمسِكونَ. مَعاشِرَ أصحابي ! إنَّ الدُّنيا دارُ مَمَرٍّ وَالآخِرَةَ دارُ مَقَرٍّ، فَخُذوا مِن مَمَرِّكُم لِمَقَرِّكُم، ولا تَهتِكوا أستارَكُم عِندَ مَن لا يَخفى عَلَيهِ أسرارُكُم، وأَخرِجوا مِنَ الدُّنيا قُلوبَكُم قَبلَ أن تَخرُجَ مِنها أبدانُكُم، أما رَأَيتُم وسَمِعتُم مَا استُدرِجَ بِهِ مَن كانَ قَبلَكُم مِنَ الاُمَمِ السّالِفَةِ وَالقُرونِ الماضِيَةِ ؟ ألَم تَرَوا كَيفَ فُضِحَ مَستورُهُم، واُمطِرَ مَواطِرُ الهَوانِ عَلَيهِم بِتَبديلِ سُرورِهِم بَعدَ خَفضِ عَيشِهِم ولِينِ رَفاهِيَتِهِم، صاروا حَصائِدَ النِّقَمِ ومَدارِجَ المَثُلاتِ ؟
امام زين العابدين علیه السلام ـ به يارانش ـ: اى ياران من! شما را به آخرت، سفارش مىكنم و به دنيا، سفارشتان نمىكنم ؛ زيرا خود بِدان سفارش شدهايد و بِدان آزمنديد و به آن، چسبيدهايد.
اى ياران من! دنيا، سراى گذر است و آخرت، سراى ماندن. پس، از گذرگاه خود براى اقامتگاه خود، توشه بر گيريد و پردههاى خود را در پيشگاه كسى كه رازهايتان بر او پوشيده نمىماند، مَدَريد و دلهاى خود را از دنيا بيرون كنيد، پيش از آن كه كالبدهايتان از آن بيرون رود. آيا نديدهايد و نشنيدهايد كه بر سرِ امّتها و نسلهاى پيش از شما چه آمد؟ آيا نديديد كه چگونه رسوا شدند و بارانهاىِ خوارى بر آنان بارانده شد و آن همه شادى [و سرخوشى] كه از زندگى آسوده و پُر ناز و نعمت داشتند، تغيير كرد و با داسهاى انتقام [و عذاب الهى] درو شدند و پايمال كيفرها گشتند ؟
الأمالي للصدوق : ص ۲۸۹ ح ۳۲۱
۷. به سوی توبه
امام زين العابدين عليهالسلام:اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وصَيِّرنا إلى مَحبوبِكَ مِنَ التَّوبَةِ، وأَزِلنا عَن مَكروهِكَ مِنَ الإِصرارِ.
بار خدايا ! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و ما را به سوى توبه ـ كه محبوب توست ـ، روان بگردان و از پايدارى بر گناه ـ كه منفور توست ـ، بر كنارمان دار.
دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۷ ، ص ۴۶۲
۸. بازگشت به خدا
امام زين العابدين عليهالسلام:ـ مِن دُعائِهِ في ذِكرِ التَّوبَةِ وطَلَبِها ـ: اللّهُمَّ إن يَكُنِ النَّدَمُ تَوبَةً إلَيكَ فَأَنَا أندَمُ النّادِمينَ، وإن يَكُنِ التَّركُ لِمَعصِيَتِكَ إنابَةً فَأَنَا أوَّلُ المُنيبينَ، وإن يَكُنِ الاِستِغفارُ حِطَّةً لِلذُّنوبِ فَإِنّي لَكَ مِنَ المُستَغفِرينَ.
ـ از دعاى ايشان در بيان توبه و توبهخواهى ـ: بار خدايا! اگر پشيمانى، توبهاى به درگاه توست، من پشيمانترينِ پشيمانانم و اگر ترك معصيت تو، بازگشتى به سوى توست، من نخستين بازگشتكنندگانم و اگر آمرزشخواهى، گناهان را مىريزد، من از تو آمرزش مىخواهم.
صحيفه سجاديه : ص ۱۲۸ دعاء ۳۱ .
۹. خضوع و تسلیم در برابر خداوند
امام زين العابدين عليهالسلام:ـ في دُعاءِ يَومِ عَرَفَةَ : فَها أنَا ذا، عَبدُكَ المُقِرُّ بِذَنبي، الخاضِعُ لَكَ بِذُلّي، المُستَكينُ لَكَ بِجُرمي، مُقِرٌّ لَكَ بِجِنايَتي، مُتَضَرِّعٌ إلَيكَ، راجٍ لَكَ في مَوقِفي هذا، تائِبٌ إلَيكَ مِن ذُنوبي ومِنِ اقتِرافي، ومُستَغفِرٌ لَكَ مِن ظُلمي لِنَفسي.
امام زين العابدين علیه السلام ـ در دعاى روز عرفه ـ: اينك منم، بنده تو كه به گناهم معترفم. ذليلانه در برابرت خضوع مىكنم. مجرمم و در پيشگاهت سرِ تسليم فرود مىآورم و در برابرت به بزهكارى خويش، اقرار مىنمايم و به درگاه تو، زارى و التماس مىكنم و در اين موقعيّت به تو اميدوارم. از گناهانم و بزهكارىام، به درگاهت توبه مىكنم و از ستمى كه به خود كردهام، از تو آمرزش مىطلبم.
مصباح المتهجّد : ص ۶۹۳ ح ۷۷۱
۱۰. توبه، احسانِ بزرگ و لطفِ عظيم
امام زين العابدين عليهالسلام:الحَمدُ للّهِ الَّذي دَلَّنا عَلَى التَّوبَةِ الَّتي لَم نُفِدها إلاّ مِن فَضلِهِ، فَلَو لَم نَعتَدِد مِن فَضلِهِ إلاّ بِها، لَقَد حَسُنَ بَلاوهُ عِندَنا، وجَلَّ إحسانُهُ إلَينا، وجَسُمَ فَضلُهُ عَلَينا، فَما هكَذا كانَت سُنَّتُهُ فِي التَّوبَةِ لِمَن كانَ قَبلَنا، لَقَد وَضَعَ عَنّا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ، ولَم يُكَلِّفنا إلاّ وُسعا، ولَم يُجَشِّمنا إلاّ يُسرا، ولَم يَدَع لِأَحَدٍ مِنّا حُجَّةً ولا عُذرا، فَالهالِكُ مِنّا مَن هَلَكَ عَلَيهِ، وَالسَّعيدُ مِنّا مَن رَغِبَ إلَيهِ.
ستايش، خدايى را كه راه توبه را به ما نماياند و تنها به لطف و فضل او، از آن بهره مند شديم؛ و اگر از الطاف او، تنها از همين يك لطف برخوردار شده بوديم، باز هم در حقّ ما نيكىِ بسيار و احسانِ بزرگ و لطفِ عظيم كرده بود؛ چرا كه روش او در پذيرفتن توبه از امّتهاى پيشين، چنين نبود. او آنچه ما توانش را نداشتيم، از عهده ما برداشت و جز به اندازه قدرتمان، به ما تكليف نكرد و جز كارهاى آسان، وظيفهاى بر دوش ما ننهاد و براى هيچ يك از ما، جاى عذر و بهانهاى باقى نگذاشت. پس هلاك شونده از ما، كسى است كه او را نافرمانى نمايد و خوشبخت از ما، كسى است كه به او رو كند.
صحيفه سجاديه : ص ۲۲ دعاء ۱ .
۱۱. گرسنگی همسایگان و غضب خداوند
امام زين العابدين عليهالسلام:مَن باتَ شَبعاناً وبِحَضرَتِهِ مُوِمنٌ جائِعٌ طاوٍ قالَ اللّهُ عز و جل: مَلائِكَتي، اُشهِدُكُم عَلى هذَا العَبدِ أنَّني أمَرتُهُ فَعَصاني وأَطاعَ غَيري، وَكَلتُهُ إلى عَمَلِهِ، وعِزَّتي وجَلالي لا غَفَرتُ لَهُ أبداً.
كسى كه شب (با شكم) سير بخوابد و در كنارش مؤمنى گرسنه و بى غذا باشد، خداوند عزّ و جلّ فرمايد: اى فرشتگان من! شما گواه باشيد كه من اين بنده را فرمان دادم و او نافرمانى من كرد و از غير من فرمان برد، من او را به كارش وا گذار كردم، به عزّت و جلالم سوگند كه هرگز او را نمىبخشم.
ثواب الأعمال : ص ۲۹۸ ح ۱
۱۲. دعای جامع
امام زين العابدين عليهالسلام:اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وقِني مِنَ المَعاصي، وَاستَعمِلني بِالطّاعَةِ، وَارزُقني حُسنَ الإِنابَةِ، وطَهِّرني بِالتَّوبَةِ، وأَيِّدني بِالعِصمَةِ، وَاستَصلِحني بِالعافِيَةِ، وأَذِقني حَلاوَةَ المَغفِرَةِ، وَاجعَلني طَليقَ عَفوِكَ وعَتيقَ رَحمَتِكَ، وَاكتُب لي أمانا مِن سَخَطِكَ، وبَشِّرني بِذلِكَ فِي العاجِلِ دونَ الآجِلِ.
بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و مرا از گناهان، نگهدار و در طاعتت به كار گمار و بازگشتِ درست [به راه تو و به سوى خودت] را روزىام فرما و با توبه، پاكم گردان و مرا در برابر گناه، مصونيت بخش و عافيت، عطايم كن و شيرينى آمرزش را به من بچشان. مرا آزاد شده عفو و رهين رحمتت قرار ده و از خشمت، اماننامهام ده و بشارت آن را در همين دنيا و پيش از فرا رسيدن آخرت، به من ده.
صحيفه سجاديه : ص ۷۱ دعاء ۱۶
۱۳. گنهكار توبهكننده
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُؤمِنَ المُذنِبَ التَّوّابَ.
خداوند، مؤمنِ گنهكار توبهكننده را دوست دارد.
الطبقات الكبرى : ج ۵ ص ۲۱۹
۱۴. مناجات صغرى
امام زين العابدين عليهالسلام:ـ مِن مُناجاةٍ لَهُ تُعرَفُ بِالصُّغرى ـ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنا مِنَ الَّذينَ غَرَسوا أشجارَ الخَطايا نُصبَ رَوامِقِ القُلوبِ، وسَقَوها مِن ماءِ التَّوبَةِ حَتّى أثمَرَت لَهُم ثَمَرَ النَّدامَةِ، فَأَطلَعَتهُم عَلى سُتورِ خَفِيّاتِ العُلى، وآمَنَتهُمُ المَخاوِفَ وَالأَحزانَ وَالغُمومَ وَالأَشجانَ، ونَظَروا في مِرآةِ الفِكرِ، فَأَبصَروا جَسيمَ الفِطنَةِ، ولَبِسوا ثَوبَ الخِدمَةِ.
ـ در مناجاتش معروف به مناجات صغرى (كوچكتر) ـ: بار خدايا ! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و ما را از كسانى قرار ده كه درختان گناهان را در برابر ديدگان دل خود نشاندند و با آب توبه، آبيارىشان كردند، تا آن كه ميوه پشيمانى برايشان به بار آورْد. در نتيجه، ايشان را از نهانهاى عالم بالا، آگاه ساختى و از ترسها و اندوهها و غصهها و غمها ايمنشان گردانيدى تا در آيينه فكر نگريستند. پس به هوشيارى بزرگى دست يافتند و جامه خدمتگزارى به تن كردند.
بحار الأنوار : ج ۹۴ ص ۱۲۷ ح ۱۹ .
۱۵. توبه از هر آنچه بوده ام
امام زين العابدين عليهالسلام:اللّهُمَّ وإنّي أتوبُ إلَيكَ مِن كُلِّ ما خالَفَ إرادَتَكَ، أو زالَ عَن مَحَبَّتِكَ ؛ مِن خَطَراتِ قَلبي، ولَحَظاتِ عَيني، وحِكاياتِ لِساني، تَوبَةً تَسلَمُ بِها كُلُّ جارِحَةٍ عَلى حِيالِها مِن تَبِعاتِكَ، وتَأمَنُ مِمّا يَخافُ المُعتَدونَ مِن أليمِ سَطَواتِكَ.
بار خدايا! من از هر آنچه بر دلم گذشته يا چشمم بر آن افتاده يا بر زبانم رفته است و برخلاف خواست تو بوده يا دوستش نداشتهاى، به درگاه تو توبه مىكنم، چنان توبهاى كه به سبب آن، يكايك اعضايم از عقوبتهاى تو به سلامت مانند و از ضربات دردناك تو كه تجاوزگران از آن بيمناكاند، در امان باشند.
صحيفه سجاديه : ص ۱۲۶ دعاء ۳۱ .
۱۶. استواری در طاعت
امام زين العابدين عليهالسلام ::اللّهُمَّ وثَبِّت في طاعَتِكَ نِيَّتي، وأَحكِم في عِبادَتِكَ بَصيرَتي، ووَفِّقني مِنَ الأَعمالِ لِما تَغسِلُ بِهِ دَنَسَ الخَطايا عَنّي، وتَوَفَّني عَلى مِلَّتِكَ ومِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيهِ السَّلامُ إذا تَوَفَّيتَني.
بار خدايا! نيّت مرا در طاعتت، استوار دار و بينشم را در عبادتت، محكم گردان و به اعمالى موفّقم بدار كه با آنها، آلودگى خطاها را از من بشويى و هر گاه خواستى، جانم را بستانى، مرا بر آيين خودت و آيين پيامبرت محمّد صلىاللهعليهوآله بميران.
صحيفة سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .
۱۷. ببخش آنچه می دانی....
امام زين العابدين عليهالسلام :اللّهُمَّ إنَّكَ أعلَمُ بِما عَمِلتُ فَاغفِر لي ما عَلِمتَ، وَاصرِفني بِقُدرَتِكَ إلى ما أحبَبتَ.
بار خدايا! تو به كارهايى كه من كردهام، داناترى. پس آنچه را مىدانى، بر من ببخشاى و با قدرت خويش، مرا به كارهايى كه دوست مىدارى، باز گردان.
صحيفه سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .
۱۸. پوزش از نادانی
امام زين العابدين عليهالسلام :اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن جَهلي، وأَستَوهِبُكَ سوءَ فِعلي، فَاضمُمني إلى كَنَفِ رَحمَتِكَ تَطَوُّلاً، وَاستُرني بِسِترِ عافِيَتِكَ تَفَضُّلاً.
بار خدايا! من براى نادانى خويش از تو پوزش مىخواهم و براى كردار زشتم از تو بخشش مىطلبم. پس، به لطف خود، مرا در پناه رحمت خويش گير و به فضل خود، جامه عافيتت را بر من بپوشان.
صحيفه سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .
۱۹. بهشت بدون حسابرسى
امام زين العابدين عليهالسلام:إذا جَمَعَ اللّهُ عز و جل الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ، قامَ مُنادٍ فَنادى يُسمِعُ النّاسَ فَيَقولُ: أينَ المُتَحابّونَ فِي اللّهِ ؟ فَيَقومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ، فَيُقالُ لَهُم: اِذهَبوا إلَى الجَنَّةِ بِغَيرِ حِسابٍ.
قالَ: فَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ فَيَقولونَ: إلى أينَ ؟ فَيَقولونَ: إلَى الجَنَّةِ بِغَيرِ حِسابٍ، قالَ: فَيقولونَ: فَأَيُّ ضَربٍ أنتُم مِنَ النّاسِ ؟ فَيَقولونَ: نَحنُ المُتَحابّونَ فِي اللّهِ، قالَ: فَيَقولونَ: وأَيَّ شَيءٍ كانَت أعمالُكُم ؟ قالوا: كُنّا نُحِبُّ فِي اللّهِ ونُبغِضُ فِي اللّهِ، قالَ: فَيَقولونَ: نِعمَ أجرُ العامِلينَ.
آن گاه كه خداوند عز و جل، اوّلين و آخرين آفريدگان را گِرد آورَد، ندا دهندهاى بر مىخيزد و با صداى بلند كه مردم [همگى] مىشنوند، مىگويد: «كجايند كسانى كه دوستى آنان به خاطر خدا بوده است؟».
پس گروه بسيارى از مردم، بر مىخيزند. به ايشان گفته مىشود: «بدون حسابرسى به بهشت برويد».
فرشتگان، جلوِ آنان را مىگيرند و مىگويند: كجا؟! مىگويند: بدون محاسبه، به بهشت [مىرويم]. فرشتگان مىگويند: شما كدامين گروه از مردميد؟ مىگويند: ما كسانى بوديم كه دوستى ما به خاطر خدا بود.
فرشتگان مىگويند: اعمال شما چه بوده است؟
مىگويند: ما براى خدا، دوست مىداشتيم و براى خدا، دشمنى مىورزيديم. پس فرشتگان مىگويند: چه خوب است مزد عمل كنندگان!
الكافي : ج ۲ ص ۱۲۶ ح ۸ ، المحاسن : ج ۱ ص ۴۱۲ ح ۹۴۰
۲۰. دعا در هر روز از ماه رمضان
امام زين العابدين عليهالسلامـكانَ يَدعو بِهذَا دعاء في شَهرِ رَمَضانَ ـ: اللّهُمَّ ارزُقني فيهِ تَمامَ صِيامِهِ، وبُلوغَ الأَمَلِ في قِيامِهِ، وَاستِكمالَ ما يُرضيكَ عَنّي صَبرا وإيمانا ويَقينا وَاحتِسابا، ثُمَّ تَقَبَّل ذلِكَ مِنّي بِالأَضعافِ الكَثيرَةِ وَالأَجرِ العَظيمِ.
امام زين العابدين علیه السلام ـ در هر روز از ماه رمضان، اين دعا را مىخواند ـ: خداوندا! در اين ماه، روزهدارىِ كامل، عبادت در نهايت آرزو، و به كمال رساندن آنچه را خرسندت مىسازد، از روى شكيبايى و ايمان و يقين و خلوص، روزىام كن. سپس آن را چندين برابر و با پاداش بزرگ، از ما قبول فرما!
الكافي : ج ۴ ص ۷۶ ح ۷ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۱۰۵ ح ۱۸۴۹ .
۲۱. چگونه مردن
امام زين العابدين عليهالسلام:أمِتنا مُهتَدينَ غَيرَ ضالّينَ، طائِعينَ غَيرَ مُستَكرِهينَ، تائِبينَ غَيرَ عاصينَ ولا مُصِرّينَ ؛ يا ضامِنَ جَزاءِ المُحسِنينَ، ومُستَصلِحَ عَمَلِ المُفسدِينَ.
ما را در حالى بميران كه رهيافتهايم نه گمراه، و با رضايت، سر در فرمان تو نهادهايم نه با كراهت و از نافرمانى و پايدارى بر گناه، توبه كردهايم. اى ضمانت كننده پاداش نيكوكاران و اى اصلاح كننده عمل تبهكاران.
صحيفه سجاديه : ص ۱۵۴ دعاء ۴۰
۲۲. رشد کار نیک
امام زين العابدين عليهالسلام :يا مَن يُثمِرُ الحَسَنَةَ حَتّى يُنمِيَها، ويَتَجاوَزُ عَنِ السَّيِّئَةَ حَتّى يُعفِيَها
اى آن كه كار نيك را به ثمر مىرساند، چنان كه آن را رشد مىدهد ! اى آن كه از بدى درمىگذرد، چندان كه آن را محو مىكند !
صحيفه سجاديه : ص ۱۸۱ دعاء ۴۶ ، المزار الكبير : ص ۴۵۸
۲۳. عاقبت کم فروشی
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ أوَّلَ مَن عَمِلَ المِكيالَ وَالميزانَ شُعَيبٌ النَّبِيُّ عليهالسلام، عَمِلَهُ بِيَدِهِ فَكانوا يَكيلونَ ويُوفونَ، ثُمَّ إنَّهُم بَعدُ طَفَّفوا فِي المِكيالِ وبَخَسوا فِي الميزانِ * فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» فَعُذِّبوا بِها * فَأَصْبَحُواْ فِى دَارِهِمْ جَثِمِينَ»
نخستين كسى كه پيمانه و ترازو به كار گرفت، شعيبِ پيامبر علیه السلام بود. او به دست خويش آن را ساخت. و مردم پيمانه مىنهادند، اندازه را نگاه مىداشتند. سپس ايشان در پيمانه كم نهادند و ترازو را كم گرفتند، «پس زلزلهاى شديد، آنان را فرا گرفت» و به آن، عذاب گشتند «و صبحگاهان، در خانههايشان به رو در افتادند [و مردند]» .
(۱) الأعراف : ۷۸. (۲) . قصص الأنبياء للراوندي : ص ۱۴۲ ح ۱۵۳
۲۴. بهترينِ مردمان
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلينَ بِإِمامَتِهِ وَالمُنتَظِرينَ لِظُهورِهِ عليهالسلام، أفضَلُ مِن أهلِ كُلِّ زَمانٍ، لِأَنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى أعطاهُم مِنَ العُقولِ وَالأَفهامِ وَالمَعرِفَةِ ما صارَت بِهِ الغَيبَةُ عِندَهُم بِمَنزِلَةِ المُشاهَدَةِ، وجَعَلَهُم في ذلِكَ الزَّمانِ بِمَنزِلَةِ المُجاهِدينَ بَينَ يَدَي رَسولِ اللّهِ صلىاللهعليهوآله بِالسَّيفِ.
مردمان زمان غيبت كه به امامت او (مهدى) معتقد و منتظر ظهورش باشند، بهترينِ مردمان هستند ؛ زيرا خداوند به اندازهاى به آنان فهم و خِرد و شناخت داده كه غيبت در نزد آنها به منزله مشاهده است و مردم آن زمان را مانند كسانى كه در مقابل پيامبر صلىاللهعليهوآله به جهاد پرداخته باشند، قرار داده است.
كمال الدين : ص ۳۲۰ ح ۲ ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۱۵۴ ح ۱۸۸
۲۵. در زمره مجاهدان
امام زين العابدين عليهالسلام:اللّهُمَّ وأَيُّما مُسلِمٍ أهَمَّهُ أمرُ الإِسلامِ، وأَحزَنَهُ تَحَزُّبُ أهلِ الشِّركِ عَلَيهِم، فَنَوى غَزوا أو هَمَّ بِجِهادٍ، فَقَعَدَ بِهِ ضَعفٌ، أو أبطَأَت بِهِ فاقَةٌ، أو أخَّرَهُ عَنهُ حادِثٌ، أو عَرَضَ لَهُ دونَ إرادَتِهِ مانِعٌ ؛ فَاكتُبِ اسمَهُ فِي العابِدينَ، وأَوجِب لَهُ ثَوابَ المُجاهِدينَ، وَاجعَلهُ في نِظامِ الشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ.
بار خدايا! هر مسلمانى كه نگران [سرنوشت] اسلام باشد و بسيج شدگانِ بر ضد مسلمانان، او را اندوهناك سازند و نيّت جنگ يا آهنگ جهاد كند، امّا ناتوانى، او را زمينگير كرده يا فقر و نادارى، از رفتنْ بازش داشته، يا حادثهاى، او را از شركت در جنگ و جهاد، مانع گشته و يا پيشامدى مانع خواست او شده است، نامش را در زمره عابدان ثبت فرما و پاداش مجاهدان را برايش واجب شمار و او را در سلك شهيدان و صالحان قرار ده.
صحيفه سجاديه : ص ۱۱۵ دعاء ۲۷ .
۲۶. دعا براى مرزبانان
امام زين العابدين عليهالسلام :ـمِن دُعائِهِ لِأَهلِ الثُّغورِ ـ اللّهُمَّ وأَيُّما مُسلِمٍ خَلَفَ غازِيا، أو مُرابِطا في دارِهِ، أو تَعَهَّدَ خالِفيهِ في غَيبَتِهِ، أو أعانَهُ بِطائِفَةٍ مِن مالِهِ، أو أمَدَّهُ بِعِتادٍ، أو شَحَذَهُ عَلى جِهادٍ، أو أتبَعَهُ في وَجهِهِ دَعوَةً، أو رَعى لَهُ مِنوَرائِهِحُرمَةً، فَأَجرِ لَهُ مِثلَ أجرِهِ وَزنا بِوَزنٍ، ومِثلاً بِمِثلٍ، وعَوِّضهُ مِن فِعلِهِ عِوَضا حاضِرا يَتَعَجَّلُ بِهِ نَفعَ ما قَدَّمَ، وسُرورَ ما أتى بِهِ إلى أن يَنتَهِيَ بِهِ الوَقتُ إلى ما أجرَيتَ لَهُ مِن فَضلِكَ، وأَعدَدتَ لَهُ مِن كَرامَتِكَ.
ـ در دعايش براى مرزبانان ـ: بار خدايا ! هر مسلمانى كه در غياب رزمندهاى يا مرزبانى به امور خانه او رسيدگى كند يا از بازماندگانش مراقبت نمايد يا به آن شخص [رزمنده و مرزبان]، كمك مالى كند يا در ساز و برگ، مددش رساند يا به جهادش برانگيزد يا دعاى خيرش را بدرقه راه او كند يا در غياب او حرمتش را پاس بدارد، برايش همانند اجر آن شخص [رزمنده و مرزبان]، جارى گردان، به همان اندازه و به همان سان، و كار او را عوض ده؛ عوضى نقد كه سود آنچه را تقديم كرده و شادمانىِ عملى را كه به جا آورده است، به زودى [در همين دنيا] ببيند، تا آن كه عمرش به سر آيد و به سوى فضلى كه [در آخرت]برايش مقرّر كردهاى و كرامتى كه برايش آماده ساختهاى، رهسپار گردد.
صحيفه سجاديه : ص ۱۱۵ دعاء ۲۷ .
۲۷. فرجامى با آسودگیِ بیپایان
امام زين العابدين عليهالسلام:ألا إنَّ لِلّهِعِباداً... صَبَروا أيّاماً قَليلَةً فَصاروا بِعُقبى راحَةٍ طَويلَةٍ، أمَّا اللَّيلَ فَصافّونَ أقدامَهُم، تَجري دُموعُهُم عَلى خُدودِهِم، وهُم يَجأَرونَ إلىٰرَبِّهم، يَسعَونَ في فَكاكِ رِقابِهِم.
هان! خداى، بندگانى دارد كه... روزهايى اندک را شکیبایی ورزیدند، و به فرجامى با آسودگیِ بیپایان، دست يافتند. شبهنگام، بر پا [به نماز] مىايستند، اشكشان بر گونههايشان روان مىشود، و به درگاه پروردگار خويش پناه مىبَرَند، و در رهانيدن خويش [از آتش دوزخ] مىكوشند.
الكافي: ج ۲ ص ۱۳۲ ح ۱۵
۲۸. شبزنده دارى
امام زين العابدين عليهالسلام :ـفي دُعائِهِ يَومَ عَرَفَةَ ـ: وَاعمُر لَيلي بِإيقاظِي فيهِ لِعبادَتِكَ، و تَفَرُّدِي بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، و تَجَرُّدي بِسُكوني إلَيكَ، و إنزالِ حَوائجي بِكَ، ومُنازَلَتي إيّاكَ في فَكاكِ رَقَبَتي مِن نارِكَ، وإجارَتي مِمّا فيهِ أهلُها مِن عَذابِكَ.
ـ در دعاى روز عرفه ـ: [خدايا!] شبم را آباد ساز با بيدار كردنم براى عبادتت، و با تنها به شبزندهدارى براى تو پرداختن، و از همه دل بريدن و به تو آرام گرفتن، و آوردن حاجتهايم به درگاه تو، و درخواستهاى مكرّرم براى آزاد كردن خود از آتش تو، و پناه بردن به تو از عذابى كه دوزخيان در آن به سر میبرند.
صحيفه السجاديه: دعاء ۴۷ ، المصباح للکفعمي: ص ۸۹۹
۲۹. اندازه غم و انديشه
امام زين العابدين عليهالسلام:... و لا تَشغَلني بِالاِهتِمامِ عَن تَعاهُدِ فُروضِكَ، وَاستِعمالِ سُنَّتِكَ .
مرا چنان غمناك و انديشناك مگردان كه بر فريضههايت مواظبت نكنم و سنّتهايت را به كار نبندم .
صحيفه سجاديه : ص ۴۴ دعاء ۷ ، المصباح للكفعمي : ص ۳۱۵
۳۰. شش ویژگی برتر ائمه :
امام زين العابدين عليهالسلامـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في مَجلِسِ يَزيدَ ـ : أيُّهَا النّاسُ ! اُعطينا سِتّا، وفُضِّلنا بِسَبعٍ : اُعطينَا العِلمَ، وَالحِلمَ، وَالسَّماحَةَ، وَالفَصاحَةَ، وَالشَّجاعَةَ، وَالمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ . وفُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّدا صلى اللّه عليه و آله، ومِنَّا الصِّدّيقُ، ومِنَّا الطَيّارُ، ومِنّا أسَدُ اللّهِ وأَسَدُ الرَّسولِ، ومِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ فاطِمَةُ البَتولُ، ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ .
ـ در سخنرانى ايشان در مجلس يزيد ـ : اى مردم ! به ما شش چيز داده شده است و به هفت چيز، برترى داده شدهايم : به ما علم، بردبارى، بخشندگى، شيواگويى، شجاعت و محبّت در دلهاى مؤمنان داده شده است و هفت برترىِ ما اينهاست : پيامبر برگزيده، محمّد، از ماست، صدّيق[۴]وارث راستين پيامبر صلى اللّه عليه و آله) از ماست، جعفر طيّار از ماست، شير خدا و شير پيامبر او (حمزه) از ماست، سَرور زنان جهان، فاطمه از دنيا بريده از ماست، و دو سبط اين امّت و دو سَرور جوانان بهشت از ما هستند .
مقتل الحسين للخوارزميّ : ج ۲ ص ۶۹
۳۱. راهنمایی حکیم
امام زين العابدين عليهالسلام:هَلَكَ مَن لَيسَ لَهُ حَكيمٌ يُرشِدُهُ.
آن كه حكيمى براى رهنمايى نيافت، هلاك گشت .
بحارالأنوار : ج ۷۸ ص ۱۵۹ ح ۱۰
۳۲. بنده، چهار چشم دارد
امام زين العابدين عليهالسلام:ألا إنَّ لِلعَبدِ أربَعَ أعيُنٍ : عَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ دينِهِ ودُنياهُ، وعَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ آخِرَتِهِ، فَإِذا أرادَ اللَّهُ بِعَبدٍ خَيراً فَتَحَ لَهُ العَينَينِ اللَّتَينِ في قَلبِهِ، فَأَبصَرَ بِهِمَا الغَيبَ في أمرِ آخِرَتِهِ، وإذا أرادَ بِهِ غَيرَ ذلِكَ تَرَكَ القَلبَ بِما فيهِ.
آگاه باشيد كه بنده، چهار چشم دارد : دو چشم كه امر دين و دنيايش را با آنها مىبيند و دو چشم كه كار آخرتش را با آنها مىنگرد . پس هنگامى كه خدا خير بندهاى را مىخواهد، دو چشم دلش را مىگشايد، تا با آنها امور نهان آخرت را بنگرد و اگر جز اين بخواهد، دل را به همان حال خود، وا مىگذارد .
الخصال : ص ۲۴۰ ح ۹۰
۳۳. ظرف فهم
امام زين العابدين عليهالسلام :العَمَلُ وِعاءُ الفَهمِ.
عمل، ظرف فهم است .
أعلام الدين : ص ۹۶ .
۳۴. تنها راه فهم و رسیدن به دین خدا
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ دينَ اللَّهِ عزّ و جلّ لا يُصابُ بِالعُقولِ النّاقِصَةِ وَالآراءِ الباطِلَةِ وَالمقاييسِ الفاسِدَةِ، ولا يُصابُ إلّا بِالتّسليمِ، فَمَن سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اقتَدىبِنا هُدِيَ، ومَن كانَ يَعمَلُ بِالقِياسِ وَالرَّأيِ هَلَكَ، ومَن وَجَدَ في نَفسِهِ شَيئاً مِمّا نَقولُهُ أو نَقضي بِهِ حَرَجاً كَفَرَ بِالَّذي أنزَلَ السَّبعَ المَثانِيَ وَالقُرآنَ العَظيمَ، وهُوَ لا يَعلَمُ.
بىگمان، دين خداى عزّ و جلّ با خردهاى ناقص و انديشههاى باطل و تشبيههاى نادرست، به دست نمىآيد و تنها با تسليم مىتوان بدان رسيد . پس هر كس در برابر ما تسليم باشد، سالم مىمانَد و هر كس به ما اقتدا كند، هدايت مىشود و هر كس به تشبيه و انديشه [ى خود] عمل كند، هلاك مىگردد و هر كس آنچه را ما مىگوييم و يا به آن حكم مىكنيم، نمىتواند بپذيرد و در خود، انكارى نسبت به آن مىيابد، نادانسته، به كسى كفر ورزيده است كه هفت سوره مثانى و قرآن بزرگ را نازل كرده است .
كمال الدّين : ص ۳۲۴ ح ۹ عن ثابت الثمالي، بحارالأنوار : ج ۲ ص ۳۰۳ ح ۴۱ .
۳۵. راه بیداری و هدایت
امام زين العابدين عليهالسلام:إنَّ الاُمورَ الوارِدَةَ عَلَيكُم في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ - مِن مُظلِماتِ الفِتَنِ وحَوادِثِ البِدَعِ وسُنَنِ الجَورِ وبَوائِقِ الزَّمانِ وهَيبَةِ السُّلطانِ ووَسوَسَةِ الشَّيطانِ - لَتُثَبِّطُ القُلوبَ عَن تَنَبُّهِها وتُذهِلُها عَن مَوجودِ الهُدىومَعرِفَةِ أهلِ الحَقِّ إلّا قَليلًا مِمَّن عَصَمَ اللَّهُ، فَلَيسَ يَعرِفُ تَصَرُّفَ أيّامِها وتَقَلُّبَ حالاتِها وعاقِبَةَ ضَرَرِ فِتنَتِها إلّا مَن عَصَمَ اللَّهُ ونَهَجَ سَبيلَ الرُّشدِ وسَلَكَ طَريقَ القَصدِ، ثُمَّ استَعانَ عَلىذلِكَ بِالزُّهدِ فَكَرَّرَ الفِكرَ وَاتَّعَظَ بِالصَّبرِ.
امور وارد بر شما در هر شبانه روز، از فتنههاى تاريك و پيشآمدهاى بدعتآميز و سنّتهاى ستمكارانه و بلاهاى روزگار، تا مهابت پادشاه و وسوسه شيطان، مايه تأخير بيدارى دلها و فراموشى هدايت موجود و شناخت حقمداران مىشود؛ جز گروهى اندك كه خدا نگاهشان مىدارد . پس كسى تحوّلات روزگار و دگرگونى حالات و فرجام زيان فتنهها را نمىشناسد، مگر آن كه خداوند، او را حفظ كند و راه راست بپيمايد و ميانهروى كند و سپس بر همه اينها از زهد يارى گيرد و پيوسته بينديشد و از شكيبايى پند پذيرد .
الكافي : ج ۸ ص ۱۵ ح ۲
۳۶. ارزش علم آموزی
امام زين العابدين عليهالسلام:لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في طَلَبِ العِلمِ لَطَلَبوهُ ولَو بِسَفكِ المُهَجِوخَوضِ اللُّجَجِ، إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وتَعالىأوحىإلىدانِيالَ : إنَّ أمقَتَ عَبيدي إلَيَّ الجاهِلُ المُستَخِفُّ بِحَقِّ أهلِ العِلمِ، التّارِكُ لِلاِقتِداءِ بِهِم . وإنَّ أحَبَّ عَبيدي إلَيَّ التَّقِيُّ الطّالِبُ لِلثَّوابِالجَزيلِ، اللّازِمُ لِلعُلَماءِ، التّابِعُ لِلحُلَماءِ، القابِلُ عَنِ الحُكَماءِ.
اگر مردم مىدانستند كه در جستجوى دانش چه چيزى [ نهفته ]است، بىگمان، در پى آن مىرفتند؛ حتّى اگر خون مىدادند و در اعماق دريا فرو مىرفتند . خداى - تبارك و تعالى - به دانيال وحى كرد : «منفورترينِ بندگانم نزد من، نادانى است كه حق اهل علم را سبك بشمارد و پيروى از ايشان را رها كند و محبوبترينِ بندگانم نزد من، پرهيزگارى است كه جوياى پاداش فراوان، همراه دانايان، پيرو بردباران و پذيرشگر حكيمان است» .
الكافي : ج ۱ ص ۳۵ ح ۵
۳۷. حقّ دانش
امام زين العابدين عليهالسلام:حَقُّ العِلمِ أن تُفَرِّغَ لَهُ قَلبَكَ، وتُحَضِّرَ ذِهنَكَ، وتُذَكِّرَ لَهُ سَمعَكَ، وتَشتَحِذَ لَهُ فِطنَتَكَ ؛ بِسَترِ اللَّذّاتِ ورَفضِ الشَّهَواتِ.
حقّ دانش آن است كه با پوشاندن لذّتها و راندن شهوتها دلت را براى آن، فارغ سازى و ذهنت را آماده و گوشت را ياددارنده و هوشت را تيز كنى .
حقاق الحقّ : ج ۱۲ ص ۱۱۷
۳۸. پرسيدن درباره نادانستهها
امام زين العابدين عليهالسلام:لا تَزهَد في مُراجَعَةِ الجَهلِ، وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ.
از پرسيدن درباره نادانستهها كوتاهى مكن؛ هرچند به دانش نامور شده باشى .
نزهة الناظر : ص ۹۲ ح ۱۷
۳۹. مرواريد گرانبها در ميان زبالهدانى
امام زين العابدين عليهالسلام:لا تُحَقِّرِ اللُّؤلُؤَةَ النَّفيسَةَ أن تَجتَلِبَها مِنَ الكِبَا الخَسيسَةِ، فَإِنَّ أبي حَدَّثَني قالَ : سَمِعتُ أميرَالمُؤمِنينَ عليه السلام يَقولُ : إنَّ الكَلِمَةَ مِنَ الحِكمَةِ تَتَلَجلَجُ في صَدرِ المُنافِقِ نُزوعاً إلىمَظانِّها حَتّىيَلفِظَ بِها فَيَسمَعَهَا المُؤمِنُ فَيَكونَ أحَقَّ بِها وأهلَها فَيَلقَفَها.
از اين كه مرواريد گرانبها را از ميان زبالهدانى پست برگيرى، دريغ مكن كه پدرم برايم روايت كرد و فرمود : «از اميرمؤمنان عليه السلام شنيدم كه مىفرمود : "سخن حكيمانه، در پى جايگاه اصلىاش آن قدر در سينه منافق بالا و پايين مىرود، تا آن را بر زبان بياورد و مؤمن بشنود ؛ چرا كه وى شايسته آن و بدان سزاوارتر است. پس آن را مىرُبايد"» .
الأمالي للطوسي : ص ۶۲۵ ح ۱۲۹۱
۴۰. در پيشگاه خداى عزّ وجلّ
امام زين العابدين عليه السلام :المُصلّي ما دامَ في صَلاتِهِ، فَهُوَ واقِفٌ بَينَ يَدَيِ اللَّهِ عزّ وجلّ .
نمازگزار تا آن گاه كه در نماز است، در پيشگاه خداى عزّ وجلّ ايستاده است.
كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۹۹ ح ۶۰۳
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث باقری
https://eitaa.com/joinchat/1420035197C5347afee1b
خلاصه زندگی امام باقر [ع]
نام: محمد
لقب: باقرالعلوم • صادقین
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: ابوجعفر
زادروز: ۱ رجب سال ۵۷ قمری/۱۰ مه ۶۷۷م
زادگاه: مدینه
شهادت: ۷ ذیالحجه ۱۱۴ق/۲۸ ژانویه ۷۳۳م
قاتل: به دستور هشام بن عبدالملک
محل دفن: قبرستان بقیع
طول عمر: ۵۷ سال
والدین: امام سجاد • فاطمه دختر امام حسن(ع)
همسران: اُمّ فَروة • ام حکیم
فرزندان: جعفر، عبدالله، ابراهیم، عبیدالله، علی، زینب، ام سلمه
پس از: امام سجاد
مدت امامت: ۱۹ سال (۹۵ تا ۱۱۴ق)
نقش: مبارزه با اسرائیلیات • تربیت شاگرد در علوم مختلف
حوادث: نهضت علمی مسلمانان • مناظره با اسقف مسیحیان • مناظره با حسن بصری • مناظره با هشام بن عبدالملک...
مخالفان: هشام بن عبدالملک
یاران برجسته: زرارة • معروف بن خربوذ • برید بن معاویه • فضیل بن یسار • محمد بن مسلم • ابوبصیر
حاکمان همعصر: ولید بن عبدالملک • سلیمان بن عبدالملک • عمر بن عبدالعزیز • یزید بن عبدالملک • هشام بن عبدالملک
احادیث مشهور: دعای سمات • دعای سحر • زیارت عاشورا • احادیث بنی الاسلام
آثار مرتبط: مسند الامام الباقر(ع) • حیاة الامام محمد الباقر(ع)؛ دراسة و تحلیل
چهل حدیث باقری
۱.اولین سخن امام مهدی(ع) پس از ظهور
الإمام الباقر(ع ) - فی بَیانِ كَلامِ الإِمامِ(ع) بَعدَ ظُهورِهِ - : أوَّلُ ما ینطِقُ بِهِ هذِهِ الآیةَ: «بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ » ، ثُمَّ یقولُ:أنَا بَقِیةُ اللَّهِ فی أرضِهِ، وخَلیفَتُهُ، وحُجَّتُهُ عَلَیكُم، فَلا یسَلِّمُ عَلَیهِ مُسَلِّمٌ إلّا قالَ: السَّلامُ عَلَیكَ یا بَقِیةَ اللَّهِ فی أرضِهِ .
كمال الدین - به نقل از محمّد بن مسلم در باره سخن امام مهدى(ع) پس از ظهور -:امام باقر(ع)فرمود: «اوّلین سخنش، این آیه است: «بقیة اللَّه برایتان بهتر است، اگر باایمان باشید» . مى گوید: من بقیة اللَّه (ذخیره خدا) در زمین اویم، و جانشین او و حجّت بر شما. پس هیچ كس بر او سلام نمى دهد، جز آن كه مى گوید: سلام بر تو، اى ذخیره الهى در زمینش!».
هود : ۸۶ . كمال الدین: ص ۳۳۱ ح ۱ ۶
۲.زکات دانش
الإمام الباقر(ع ) : زَكاةُ العِلمِ أن تُعَلِّمَهُ عِبادَ اللّهِ .
امام باقر(ع ): زكات دانش آموختن آن به بندگان خداست .
الكافی : ۱ / ۴۱ / ۳
۳.هدایت به دست دانشمندان
الإمام الباقر(ع ) : العالِمُ كَمَن مَعَهُ شَمعَةٌ تُضیءُ لِلنّاسِ، فَكُلُّ مَن أبصَرَ بِشَمعَتِهِ دَعا لَهُ بِخَیرٍ .
امام باقر(ع ): دانشمند مانند كسى است كه شمعى به همراه دارد كه به مردم نور مى دهد، پس هر كه در پرتو شمع او ببیند، وى را دعاى خیر گوید.
الاحتجاج : ۱ / ۱۱ / ۶
۴.سکوت مؤدب و تسبیح جاهل
الإمام الباقر(ع ): صَمتُ الأَدیبِ عِندَ اللّهِ أفضَلُ مِن تَسبیحِ الجاهِلِ .
امام باقر(ع ): سكوت ادب آموخته، نزد خدا برتر از تسبیح نادان است .
أعلام الدین : ۹۶ .
۵.اهمیت عالم
الإمام الباقر(ع ): واللّهِ لَمَوتُ عالِمٍ أحَبُّ إلى إبلیسَ مِن مَوتِ سَبعینَ عابِدًا .
امام باقر(ع ): به خدا سوگند، نزد ابلیس مرگ دانشمند از مرگ هفتاد عابد محبوبتر است .
حلیة الأولیاء : ۳ / ۱۸ ۳
۶.ویژگی عالم
الإمام الباقر(ع ) : لا یكونُ العَبدُ عالِمًا حَتّى لا یكونَ حاسِدًا لِمَن فَوقَهُ، ولا مُحَقِّرًا لِمَن دونَهُ .
بنده دانشمند نباشد، مگر آنكه بر بالاتر از خود حسد نورزد و فروتر از خود را خوار نشمرد .
تحف العقول : ۲۹ ۴
۷.سه روز در پیش روی هر انسان
الإمام الباقر(ع ) : یابنَ الأیامِ الثَّلاثِ، یومُكَ الَّذی وُلِدتَ فیهِ، و یومُكَ الَّذی تَنزِلُ فیهِ قَبرَكَ، ویومُكَ الَّذی تَخرُجُ فیهِ إِلى رَبِّكَ، فَیا لَهُ مِن یومٍ عَظیمٍ .
امام باقر(ع ): اى فرزندِ روزهاى سه گانه: آن روز كه در آن زاده شدى، آن روز كه در قبرت فرود مى آیى و آن روز كه به سوى پروردگارت بیرون مى آیى . اى واى بر او از آن روز بزرگ!
تحف العقول: ص ۲۹ ۲
۸.بدترین پدر و بدترین فرزند
الإمام الباقر(ع ) : شَرُّ الآباءِ مَن دَعاهُ البِرُّ إلَى الإِفراطِ، وشَرُّ الأَبناءِ مَن دَعاهُ التَّقصیرُ إلَى العُقوقِ .
امام باقر(ع ): بدترین پدر، كسى است كه نیكى كردن، او را به زیاده روى وا دارد و بدترین فرزند، كسى است كه كوتاهى كردن، او را به نافرمانى و آزردن [ پدر] وا دارد .
تاریخ الیعقوبی: ج ۲ ص ۳۲ ۰
۹.ناسزاگویی
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ اللّهَ یبغِضُ الفاحِشَ المُتَفَحِّشَ .
امام باقر(ع ): خداوند شخص ناسزا گوى بد دهن را دشمن دارد.
الكافی : ۲ / ۳۲۴ / ۴ .
۱۰.شگفتی از تکبر متکبران
الإمام الباقر(ع ) : عَجَبا للمُختالِ الفَخورِ! و إنّما خُلِقَ مِن نُطفَةٍ ثمّ یعودُ جِیفَةً، و هُو فیما بینَ ذلكَ لا یدرِی ما یصنَعُ بهِ !
امام باقر(ع ): شگفتا از متكبّرِ فخر فروش! او كه از نطفه اى آفریده شده و آن گاه به مردارى تبدیل مى شود و در این میان نمى داند با او چه خواهد شد!
الكافی : ۲ / ۳۲۹ / ۴ .
۱۱.استفاده از فرصت ها
الإمام الباقر(ع ) : بادِرْ بانتِهازِ البُغیةِ عِندَ إمكانِ الفُرصَةِ، و لا إمكانَ كَالأیامِ الخالِیةِ مَع صِحَّةِ الأبدانِ .
امام باقر(ع ): چون فرصت دست دهد به سوى هدف خود بشتاب، و هیچ فرصتى مانند روزهاى فراغتِ همراه با تندرستى نیست.
تحف العقول : ۲۸۶ .
۱۲.پذیرفتن خواستگار متدین و امانت دار
الإمام الباقر(ع) ـ لَمّا سُئلَ عَنِ النِّكاحِ ـ: مَن خَطَبَ إلَیكُم فَرَضِیتُم دِینَهُ و أمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ «إلاّ تَفعَلُوهُ تَكُنْ فِتنَةٌ فِی الأَرضِ و فَسادٌ كَبیرٌ» .
امام باقر(ع )ـ در پاسخ به سؤال از ازدواج ـ فرمود: هرگاه كسى از دختر شما خواستگارى كرد و دیندارى و امانتدارى او را پسندیدید، به او همسر دهید كه «اگر چنین نكنید فتنه و فساد بزرگى در روى زمین پدید آید».
الكافی : ۵ / ۳۴۷ / ۱ .
۱۳.نیکی و صدقه پنهانی
الإمام الباقر(ع ) : البِرُّ و صَدقَةُ السِّرِّ ینفِیانِ الفَقرَ .
امام باقر(ع ): نیكى كردن و صدقه نهانى، فقر را از بین مى برند.
بحار الأنوار : ۷۴ / ۸۱ / ۸۳ .
۱۴.رکوع کامل و وحشت قبر
الإمام الباقر(ع ) : مَن أتَمَّ رُكوعَهُ لم تَدخُلْهُ وَحشَةٌ فی قَبرِهِ .
امام باقر(ع ): هر كه ركوع نمازش را كامل انجام دهد، هیچ ترس و وحشتى در قبر به سراغش نمى آید.
ثواب الأعمال : ۵۵ / ۱ .
۱۵.کم کردن خطا
الإمام الباقر(ع ) : تَخَلَّصْ إلى إجمامِ القَلبِ بِقِلَّةِ الخَطَأِ .
امام باقر(ع ): با كم كردن خطا، به آسایش دل دست یاب.
تحف العقول : ۲۸۵ .
۱۶.قناعت
الإمام الباقر(ع ) : مَن قَنِعَ بما رَزَقَهُ اللّهُ فهُو مِن أغنَى الناسِ .
امام باقر(ع ): كسى كه به آنچه خدا روزی اش كرده قانع باشد، از توانگرترین مردمان است.
الكافی : ۲ / ۱۳۹ / ۹ .
۱۷.کبر و نقص عقل
الإمام الباقر(ع ) : ما دَخَلَ قَلبَ امرِئٍ شیءٌ مِن الكِبرِ إلاّ نَقَصَ مِن عَقلِهِ مِثلُ ما دَخَلَهُ مِن ذلكَ، قَلَّ ذلكَ أو كَثُرَ .
امام باقر(ع ): هیچ مقدارى از تكبّر به دل آدمى راه نیابد، مگر این كه به همان اندازه، كم باشد یا زیاد، از خردش كاسته شود.
بحار الأنوار : ۷۸ / ۱۸۶ / ۱۶ .
۱۸.دروغ و ویرانی ایمان
الإمام الباقر(ع ) : إنّ الكذبَ هُو خَرابُ الإیمانِ .
امام باقر(ع ): دروغ، ویران كننده ایمان است.
بحار الأنوار : ۷۲ / ۲۴۷ / ۸ .
۱۹.بر آوردن حاجت برادر دینی
الإمام الباقر(ع ) : مَن قَضیٰ لِأَخیهِ المُؤمِنِ حاجَةً كَتَبَ اللّهُ بِها عَشرَ حَسَناتٍ، ومَحا عَنهُ عَشرَ سَیئاتٍ، ورَفَعَ لَهُ بِها عَشرَ دَرَجاتٍ، وكانَ عِدلَ عَشرِ رِقابٍ وَصَومِ شَهرٍ واعتِكَافِهِ فِی المَسجِدِ الحَرامِ .
امام باقر(ع ): هر کس حاجتی را از برادر دینی اش برآورد، خداوند در برابر آن، ده حسنه برایش می نویسد و ده سیئه را از او پاک می کند و ده درجه او را بالا می برد و برابر با آزاد کردن ده بنده و یک ماه روزه و اعتکاف او در مسجد الحرام است.
المؤمن: ص ۵۰ ح ۱۲۰ ، فرهنگنامه اعتکاف، صفحه: ۴۸ .
۲۰.روزه مستحبی
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ الرَّجُلَ لَیصومُ یوماً تَطَوُّعاً یریدُ ما عِندَ اللّهِ عزّ و جلّ، فَیدخِلُهُ اللّهُ بِهِ الجَنَّةَ .
امام باقر(ع ): همانا شخص، یک روز را به خاطر ثواب الهى، روزۀ مستحبّی مى گیرد و خداوند هم او را وارد بهشت مى سازد.
الكافی: ج ۴ ص ۶۳ ح ۵ ، فرهنگنامه اعتکاف، صفحه: ۸۴ .
۲۱.رضایت شوهر
الإمام الباقر(ع ) : لا شَفیعَ لِلمَرأَةِ أنجَحُ عِندَ رَبِّها مِن رِضا زَوجِها .
امام باقر(ع ): براى زن، هیچ شفیعى نزد پروردگارش نجات بخش تر از رضایت شوهرش نیست.
الخصال: ص ۵۸۸ ح ۱۲ ، حكمت نامه فاطمى، صفحه: ۷۰۴ .
۲۲.همنشینی با اغنیا
الإمام الباقر(ع ) : لا تُجالِسِ الأَغنِیاءَ؛ فَإِنَّ العَبدَ یجالِسُهُم وهُوَ یرى أنَّ للّه عَلَیهِ نِعمَةً، فَما یقومُ حَتّى یرى أن لَیسَ للّه عَلَیهِ نِعمَةٌ .
امام باقر(ع ): با توانگران منشین كه بنده، چون با ایشان بنشیند، در آغاز اعتقاد دارد كه خدا به او نعمت بخشیده است و چون برخیزد، گمان دارد كه خدا به وى نعمتى نداده است.
الأمالی للصدوق: ص ۳۲۶ ح ۳۸۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۷ صفحه: ۴۱۶ .
۲۳.اهمیت توبه
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ اللّهَ تَعالى أشَدُّ فَرَحاً بِتَوبَةِ عَبدِهِ مِن رَجُلٍ أضَلَّ راحِلَتَهُ وزادَهُ فی لَیلَةٍ ظَلماءَ فَوَجَدَها، فَاللّهُ أشَدُّ فَرَحاً بِتَوبَةِ عَبدِهِ مِن ذلِكَ الرَّجُلِ بِراحِلَتِهِ حینَ وَجَدَها .
امام باقر(ع ): شاد شدن خداوند از توبه بنده اش بیشتر است تا شاد شدن مردى كه در شبى تار، شتر و ره توشه خود را گم كند و سپس آن را بیابد. خداوند از توبه بنده خود شادتر مى شود تا شاد شدن آن مرد از پیدا كردن شترش.
الكافی: ج ۲ ص ۴۳۵ ح ۸ ، دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۷ صفحه: ۵۰۲ .
۲۴.پایه گذاری سنت درست
الإمام الباقر(ع ) : أیما عَبدٍ مِن عِبادِ اللّهِ سَنَّ سُنَّةَ هُدىً، كانَ لَهُ أجرٌ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بِذلِكَ مِن غَیرِ أن ینقُصَ مِن اُجورِهِم شَیءٌ .
امام باقر(ع ): هر بنده اى از بندگان خدا سنّتى درست بگذارد، اجرش به اندازه اجر كسانى است كه بدان عمل مى كنند، بى آن كه از اجر آنان، چیزى كاسته شود.
ثواب الأعمال: ص ۱۶۱ ح ۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۵۴۲ .
۲۵.پایه گذاری سنت بد
الإمام الباقر(ع ) : أَیما عَبدٍ مِن عِبادِ اللّهِ سَنَّ سُنَّةَ ضَلالٍ، كانَ عَلَیهِ مِثلُ وِزرِ مَن فَعَلَ ذلِكَ مِن غَیرِ أن ینقُصَ مِن أوزارِهِم شَیءٌ .
امام باقر(ع ): هر بنده اى از بندگانِ خدا، سنّتى نادرست بگذارد، گناهش به اندازه گناه كسانى است كه به آن رفتار مى كنند، بى آن كه از گناهان ایشان، چیزى كاسته گردد.
ثواب الأعمال: ص ۱۶۱ ح ۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۵۴۲ .
۲۶.آثار دنیایی برخی اعمال
الإمام الباقر(ع ) : ثَلاثَةٌ مَعَ ثَوابِهِنَّ فِی الآخِرَةِ: الحَجُّ ینفِی الفَقرَ، وَالصَّدَقَةُ تَدفَعُ البَلِیةَ، وَالبِرُّ یزیدُ فِی العُمُرِ .
امام باقر(ع ): سه چیز است كه علاوه بر پاداش اُخروى [در دنیا نیز آثارى دارد]: حج، فقر را مى زداید، صدقه، بلا را دفع مى كند، و نیكى كردن بر عمر مى افزاید.
الدعوات: ص ۱۲۷ ح ۳۱۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۲۳۲ .
۲۷.گواهی به یگانگی خداوند
الإمام الباقر(ع ) : ما مِن شَیءٍ أعظَمُ ثَوابا مِن شَهادَةِ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ .
امام باقر(ع ): هیچ چیزى ثوابش بزرگ تر از گواهى دادن به یگانگى خدا نیست.
الكافی: ج ۲ ص ۵۱۶ ح ۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۲۳۴ .
۲۸.شکیبایی در برابر مصیبت
الإمام الباقر(ع ) : مَن صَبَرَ وَاستَرجَعَ وحَمِدَ اللّهَ عز و جل، فَقَد رَضِی بِما صَنَعَ اللّهُ ووَقَعَ أجرُهُ عَلَى اللّهِ .
امام باقر(ع ): كسى كه [در هنگام مصیبت] شكیبایى كند و «إنا للّه و إنّا إلَیه راجعُون» بر زبان آورد و خداى عز و جل را حمد و سپاس گوید، بى گمان به آنچه خدا كرده، رضایت داده است و اجرش با خداست.
الكافی: ج ۳ ص ۲۲۳ ح ۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۴۵۸ .
۲۹.ثواب اعمال در روز جمعه
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ الأَعمالَ تُضاعَفُ یومَ الجُمُعَةِ؛ فَأَكثِروا فیهِ مِنَ الصَّلاةِ وَالصَّدَقَةِ .
امام باقر(ع ): در روز جمعه، اعمال، چند برابر محاسبه مى شود. پس در آن روز، بسیار نماز بخوانید و صدقه دهید.
دعائم الإسلام: ج ۱ ص ۱۸۰ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۴۱۰ .
۳۰.تلاش برای رفع نیاز برادر مسلمان
الإمام الباقر(ع ) : مَن مَشى فی حاجَةِ أخیهِ المُسلِمِ أظَلَّهُ اللّهُ بِخَمسَةٍ وسَبعینَ ألفَ مَلَكٍ، ولَم یرفَع قَدَما إلاّ كَتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً، وحَطَّ عَنهُ بِها سَیئَةً، ویرفَعُ لَهُ بِها دَرَجَةً، فَإِذا فَرَغَ مِن حاجَتِهِ كَتَبَ اللّهُ عز و جل لَهُ بِها أجرَ حاجٍّ ومُعتَمِرٍ .
امام باقر(ع ): هر كس براى [رفع] نیاز برادر مسلمانش حركت كند، خداوند با هفتاد و پنج هزار فرشته بر او سایه مى افكند و هر قدمى كه بردارد، خداوند برایش یك كار نیك مى نویسد و یك گناه از او را مى زداید و او را یك درجه بالا مى برد و چون نیاز او را برآورده ساخت [و كارش را انجام داد و مشكل او را حل كرد]، خداوند به ازاى آن برایش اجر حج گزار و عمره گزار را مى نویسد.
الكافی: ج ۲ ص ۱۹۷ ح ۳ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۵۰۲ .
۳۱.هدایت دیگران
الإمام الباقر(ع ) : مَن عَلَّمَ بابَ هُدىً فَلَهُ مِثلُ أجرِ مَن عَمِلَ بِهِ، ولا ینقُصُ اُولئِكَ مِن اُجورِهِم شَیئا .
امام باقر(ع ): هر كس راه هدایتى را [به دیگرى] بیاموزد، به سان پاداش هر كس كه به آن عمل كند، از آنِ او خواهد بود و از پاداش عمل كنندگان، چیزى كاسته نخواهد شد.
الكافی: ج ۱ ص ۳۵ ح ۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۱۸ صفحه: ۵۳۴ .
۳۲.نماز شب
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ صَلاةَ اللَّیلِ... هِی هَدِیةُ المُؤمِنِ إلى رَبِّهِ، فَأَحسِنوا هَدایاكُم إلى رَبِّكُم یحسِنِ اللّٰهُ جَوائِزَكُم؛ فَإِنَّهُ لا یواظِبُ عَلَیها إلّا مُؤمِنٌ أو صِدِّیقٌ .
امام باقر(ع ): نماز شب... هدیۀ مؤمن است به پروردگارش. پس به پروردگارتان، هدیه هاى نیكو دهید تا خداوند، جایزه هاى نیكو به شما دهد؛ چه این که بر نماز شب، مواظبت نمى كند، مگر مؤمن [کامل] یا صدّیق.
أعلام الدین: ص ۲۶۳ ، فرهنگ نامۀ تهجّد، صفحه: ۱۸۰ .
۳۳.عرضه اعمال بر پیامبر(ص)
الإمام الباقر(ع ) : إنَّ أعمالَ العِبادِ تُعرَضُ عَلى نَبِیكُم كُلَّ عَشِیةِ الخَمیسِ، فَلیستَحی أحَدُكُم أن یعرَضَ عَلى نَبِیهِ العَمَلُ القَبیحُ .
امام باقر(ع ): کارهاى بندگان، غروب هر پنجشنبه بر پیامبرتان عرضه مى شود. بنا بر این، هر یک از شما باید شرم کند از این که کار زشت بر پیامبرش عرضه شود.
بصائر الدرجات: ص ۴۲۶ ح ۱۴ ، فرهنگنامه جمعه، صفحه: ۵۰ .
۳۴.بهترین عبادت در روز جمعه
الإمام الباقر(ع ) : ما مِن شَیءٍ یعبَدُ اللّهُ بِهِ یومَ الجُمُعَةِ أحَبُّ إلَی مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ .
امام باقر(ع ): در روز جمعه هیچ عبادتی نزد من دوست داشتنى تر از صلوات فرستادن بر پیامبر و خاندانش نیست.
الكافی: ج ۳ ص ۴۲۹ ح ۳ ، فرهنگنامه جمعه، صفحه: ۱۱۴ .
۳۵.نزدیک ترین حالت بنده به خدا
الإمام الباقر(ع ) : أقرَبُ ما یكونُ العَبدُ مِنَ اللَّهِ إذا كانَ فِی الصَّلاةِ .
امام باقر(ع ): نزدیك ترین حالت بنده به خدا، هنگامى است كه در نماز است .
دعائم الإسلام: ج ۱ ص ۱۳۴ ، شناختنامه نماز، جلد ۱ صفحه: ۲۰۴ .
۳۶.توجه در نماز
الإمام الباقر(ع ) : إذا قُمتَ فِي الصَّلاةِ فَعَلَيكَ بِالإِقبالِ عَلى صَلاتِكَ، فَإِنَّما يُحسَبُ لَكَ مِنها ما أقبَلتَ عَلَيهِ .
امام باقر(ع ): هنگامى كه به نماز مى ايستى، پيوسته با توجّه باش؛ چرا كه از نماز، آنچه را به آن توجّه دارى، به حساب مى آيد.
الكافي: ج ۳ ص ۲۹۹ ح ۱ ، شناختنامه نماز، جلد ۱ صفحه: ۲۷۸ .
۳۷.هنگام تشییع جنازه
الإمام الباقر(ع ) : إذا كنتَ في جَنازَةٍ فكُنْ كأنّكَ أنتَ المَحمولُ، و كأنّكَ سَألتَ ربَّكَ الرَّجعَةَ إلَى الدُّنيا لِتَعمَلَ عَمَلَ مَن عاشَ؛ فإنّ الدُّنيا عِندَ العُلَماءِ مِثلُ الظِّلِّ .
امام باقر(ع ): هرگاه جنازه اى را تشييع مى كنى، چنان باش كه انگار اين تويى كه بر دوش ها حمل مى شوى و گويى از پروردگارت مى خواهى تو را به دنيا باز گرداند، تا همچون كسى كه زنده است كار كنى؛ زيرا كه دنيا در نظر دانايان مانند سايه است.
الزهد للحسين بن سعيد: ۵۰ / ۱۳۳ ، ميزان الحكمه، جلد ۱۱ صفحه: ۱۳۹ .
۳۸.سخن گفتن به اندازه آگاهی
الإمام الباقر(ع ) : إنّي لَأكْرَهُ أن يكونَ مِقدارُ لِسانِ الرجُلِ فاضِلاً على مِقدارِ عِلمِهِ .
امام باقر(ع ): من خوش ندارم كه اندازه زبان مرد، فزونتر از اندازه دانش او باشد.
شرح نهج البلاغة: ۷ / ۹۲ ، ميزان الحكمه، جلد ۱۰ صفحه: ۱۹۵ .
۳۹.مواظبت بر سخن
الإمام الباقر(ع ) : إنّ هذا اللِّسانَ مِفتاحُ كلِّ خَيرٍ و شَرٍّ، فيَنبَغي للمؤمنِ أن يَختِمَ على لِسانِهِ كَما يَختِمُ على ذَهَبِهِ و فِضَّتِهِ .
امام باقر(ع ): راستى كه اين زبان، كليد هر خوبى و بدى است. پس، سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود مهر زند، همان گونه كه بر [كيسه] زر و سيم خويش مهر مى زند.
تحف العقول: ۲۹۸ ، ميزان الحكمه، جلد ۱۰ صفحه: ۲۵۹ .
۴۰.بیماری
الإمام الباقر(ع ) : الجَسَدُ إذا لم يَمرَضْ أشِرَ، و لا خَيرَ في جَسَدٍ يَأشَرُ .
امام باقر(ع ): جسم اگر بيمار نشود، سرمست مى شود و در بدنى كه [به بيمارى دچار نشود و] سرمست شود، خيرى نيست.
مشكاة الأنوار: ۴۸۷ / ۱۶۲۶ ، ميزان الحكمه، جلد ۱۰ صفحه: ۴۹۷ .
وسائل الشّیعة: ج ۱۶، ص ۹۵، ح ۲۱۰۷۴.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث صادقی
https://eitaa.com/joinchat/1420690557C2407cec50c
خلاصه زندگی امام صادق [ع]
نام: جعفر
لقب: صادق • صادقین • شیخالائمه
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: ابوعبدالله
زادروز: ۱۷ ربیعالاول ۸۳ق/۲۰ آوریل ۷۰۲م
زادگاه: مدینه
شهادت: ۲۵ شوال ۱۴۸ق/۱۴ دسامبر ۷۶۵م
قاتل: منصور عباسی
محل شهادت: مدینه
محل دفن: بقیع
آرامگاه: بقیع
طول عمر: ۶۵ سال
والدین: امام محمد باقر علیه السلام • ام فروه
همسران: حمیده • فاطمه
فرزندان: اسماعیل • عبدالله • امفروه • موسی(ع) • اسحاق • محمد • عباس • علی • اسماء • فاطمه
آغاز امامت: ۷ ذیالحجه ۱۱۴ق/۲۸ ژانویه ۷۳۳م
پس از: امام محمد باقر
مدت امامت: ۳۴ سال (۱۱۴ تا ۱۴۸ق)
نقش: رئیس مذهب جعفری
حوادث: آتشزدن خانه امام صادق(ع) • ظهور فرقه خطابیه
یاران برجسته: زرارة • محمد بن مسلم • برید بن معاویه • جمیل بن دراج • عبدالله بن بکیر و...
حاکمان همعصر: هشام بن عبدالملک • ولید بن یزید • سفاح • منصور دوانیقی
احادیث مشهور: حدیث جنود عقل و جهل • مقبوله عُمَر بن حَنظَله • حدیث عِنوان بَصری • دعای ندبه • دعای عهد • دعای یا علی یا عظیم • زیارت اربعین • زیارت وارث...
آثار مرتبط: الامام الصادق و المذاهب الاربعة • زندگانی امام صادق • پیشوای صادق • سریال امام الفقهاء...
چهل حدیث صادقی
1. چهار بنیان زندگى
قیلَ لِلصـادِقِ علیه السلام: عَلى ماذا بَنَیْتَ أَمْرَکَ؟ فَقالَ علیه السلام: عَلى أَرْبَعَةَ أَشْیاءَ: عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلى لایَعْـمَلُهُ غَیرى فَاجْتَهَدْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ مُطَّلِعٌ عَلىَّ فَاسْتَحْیَیْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزقى لایَاکُلُهُ غَیرى فَا طْمَانَنْتُ وَ عَلِمْتُ أَنَّ اخِرَ أَمْرى الْمَوتُ فَاسْتَعْدَدتُ. [بحار الانوار، 78: 228 ح 100]
به امام صادق علیه السلام گفتند: کار خود را به چه اساسى استوار ساخته اى؟ فرمود: بر چهار بنیان:
[اول] دانستم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمى دهد پس تلاش نمودم
[دوم] دانستم که خداى بر من آگاه است پس حیا کردم.
[سوم] دانستم که روزى مرا دیگرى نمى خورد پس آرام گرفتم
[چهارم] دانستم که پایان کار من مرگ است پس براى آن آماده شدم
کیفیت عمل هر کس، بر پایه بینش و باور او استوار است. کسى که به ارتباط عمل و پاداش معتقد باشد و خدا را شاهد بر کارهاى خویش بداند و به روزىِ مقدّر قانع باشد و مرگ را باور داشته باشد، از پستى ها و پلیدى ها و گناهان دورى مى کند و براى سعادت اخروى مى کوشد.
2. ستایش خداى در مصیبتها
کانَ أَبُوُ عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام یَقُولُ عِنْد اَلْمُصیبَةِ: اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّـذى لَمْ یَجْعَلْ مُصیبَـتى فى دینى وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى لَوْ شاءَ أَنْ یَجْـعَلَ مُصیبَتى أَعـظَمَ مِمّـا کانَتْ وَالْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى الاَْمْرِ الَّذى شاءَ أَنْ یَکُونَ فَکانَ. [کافى 3: 262 ح 42، تحف العقول 381]
امام صادق علیه السلام بهنگام مصیبت و مشکلات مى فرمود: سپاس خدایى را که مصیبت مرا در دینم قرار نداد و سپاس خدایى را که اگر مى خواست مصیبت مرا بیش از این قرار دهد
[مى توانست] و ستایش خدایى را بر آنچه که او خواست و همان نیز انجام گرفت.
مصیبت در دین، بدتر و سخت تر از مصیبت در جسم و مال و فرزندان و بستگان است، همچنان که عافیت در دین هم، از همه عافیت ها برتر است. اگر انسان به بلاها و گرفتاریهاى بیشتر و سخت ترى که ممکن بوده براى او پیش آید، ولى به لطف الهى بر سرش نیامده است توجه داشته باشد، همیشه شاکر خواهد بود.
3. تـوسّـل
عَـنْ داوُدِ الـرِّقى قـالَ: اِنّى کُنْتُ أَسْـمَعُ أَباعَبْـدِاللّه ِ علیه السلام أَکْثَرَ ما یُـلِحُّ بِهِ فىالدُّعاءِ عَلَى اللّه ِ بِحَقِّ الْخَمْسَةِ یَعْنى رَسُولَ اللّه ِ وَأَمیرَالْمُومنینَ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنَ وَالْحُسَینَ علیهم السلام. [وسائل الشیعه 4: 139 ح 1]
داود رقى (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: من از امام صادق علیه السلام مى شنیدم که در هنگام اصـرار دعاهایش بیشتر مواقـع خداى را به حق پنج نفر مى خواند، یعنى رسول خـدا و امیرمؤمنان و فاطـمه زهراء و حسن و حسین (درود خدا بر آنها باد).
توسّل، دستور دینى است. براى حاجت خواستن از درگاه خدا، باید وسیله داشت. توسّل یعنى وسیله آوردن به درگاه الهى (و ابتغوا الیه الوسیله) و بهترین وسیله، اهل بیت عصمت و طهارتند که در پیشگاه خدا قرب و منزلت و آبرو دارند و خدا به حرمت جاه و مقامشان حاجت بندگان را بر مى آورد.
4. عشـق به خــدا
امام صادق علیه السلام فرمود: وَلکِنّى أَعْبُدُهُ حُبّاً لَهُ عَزَّوَجَلَّ وَ تِلْکَ عِبادَةُ الْکِرامِ [وسائل الشیعه 1: 45 ح 2؛ مشکاة الانوار ص 128]
امام صادق علیه السلام فرمود: عبادت کنندگان سه دسته اند گروهى خداى را عبادت مى کنند به امید و برخى عبادت مى کنند از ترس. ولى من او را عبادت مى کنم بواسطه آنکه به او عشق مى ورزم و این عبادت کریمان است.
5. بیـم از خــداوند
قالَ مالِکُ: قَدْ کُنْتُ أَخْتَلِفُ اِلَیْهِ زَمانا فَما کُنْتُ أَراهُ اِلاّ عَلى ثَلاثِ خِصالٍ: اِمّا مُصَـلّیا وَ إمّا صامِتا وَ إمّا یَقْـرَءُ الْقُـرانَ وَ لایَتَکَلَّمُ فیما لایَعْـنیه فَکانَ مِنَ الْعُلَماءِ الْعِـبادِ الَّذینَ یَخْـشَونَ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ. [بحارالانوار 17 : 32 ح 14]
مالک (پیشواى فرقه مالکیه از اهل سنت) مى گوید من مدت زمانى به خدمت امام صادق علیه السلام رفت و آمد داشتم، او را هرگز در غیر این سه حالت ندیدم: یا نماز مى گزارد، یا سکوت مى نمود (در برخى روایات یا به نماز ایستاده بود) یا قرآن تلاوت مى کرد و در آنچه که سودى نداشت سخن نمى راند و او از دانشمندان و بندگان خداى بود آنانکه از خداى در بیم و هراس اند.
حفظ زبان از سخنان بیهوده، از نخستین گام هاى سیر و سلوک است. عادت دادن خود به تلاوت قرآن و ذکر خدا، گام دیگرى در راه خودسازى است. عارفان هرگز فرصت هاى عمر را هدر نمى دهند و «زمان» را با نماز و دعا و ذکر و عبادت و تلاوت پر مى کنند.
6. یـاد سیـدالشـهداء
قالَ الْصّـادِقُ علیه السلام: اِنّى ما شَرِبْتُ ماءً بارِداً اِلاّ ذَکَرْتُ الْحُسَیْنَ علیه السلام. [وسائل الشیعه 17: 216 ح 1]
امام صـادق علیه السلام: من هرگز آب سرد ننوشیدم مگر آنکه از امام حسین علیه السلام یاد نمودم.
یاد ابا عبداللّه علیه السلام و تشنگى آن شهید مظلوم هنگام نوشیدن آب خنک و گوارا، از توصیه هاى مؤکد پیشوایان دین است.
7. در انتـظار مهـدى علیه السلام
عَنْ سُدَیر الصَّیْرَفى عَنْ أَبى عَبْدِاللّه علیه السلام فى حَدیثٍ طَویْلِ أَنَّهُ کانَ یَقُولُ: سَیّدى غَیْبَتُکَ نَفَتْ رُقادى وَضَیَّقَتْ عَلَىَّ مِهادى وَ ابْتَـزَّتْ مِنّى راحَةَ فُؤادى. [اثبات الهداة 6: 414 ح 162]
سدیر صیرفى (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) در حدیثى طولانى مى گوید: آن حضرت همواره مى گفت: سرورم (حضرت مهدى علیه السلام) غیبت تو خواب از چشمم ربوده و خوابگاه را بر من تنگ نموده و راحتى قلب را از من گرفته است.
8. نمـاز شب در سـفر
عَنِ الْحَلَبى قالَ: سَأَلْتُ أَبا عَبْدِ اللّه ِ عِنْ صَلاةِ الْلَّیْلِ وَ الْوَتْرِ فى أَوَّلِ الْلَیْلِ فى السَّفَرِ اِذا تَخَوَّفْتُ الْبَرْدَ وَ کَانَتْ عِلَةٌ، فَقالَ: لا بَـأسَ أَنَا أَفْـعَـلُ ذلِکَ. [کافى 3: 441 ح 10، وسائل الشیعه 3: 183 ح 8]
حلبى (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: از امام صادق علیه السلام راجع به نماز شب و نماز وتر پرسیدم آیا در هنگام سفر و ترس از سرما و یا وجود بیمارى در ابتداى شب مى توان آن را خواند؟ امام علیه السلام فرمود: آرى اشکالى ندارد و من نیز این چنین مى کنم.
9. لباس نـماز و دعـا
وَ کانَ لَهُ [الصّادِقُ علیه السلام]: ثَوبانِ خَشِنانِ یُصَـلّى فیهِما فى بَیْـتِهِ فَاِذا أَرادَ أَنْ یَسْأَلَ اللّه ُ الْحاجَةَ لَبِسَهُما. [دعائم الاسلام 2: 159 ح 565]
امام صادق علیه السلام را دو لباس خشـن بود که در خانه با آنها نماز مى گذارد و چون مى خواست از خدا حاجتى بخواهد (دعا کند) آن دو لباس را مى پوشید.
این سیره درباره امام باقر علیه السلام هم نقل شده است. چنین لباسى حالت خضوع و فروتنى مى آورد و سبب خشوع در نماز و دعا مى شود.
10. سجده هنگام حاجت خواهى
اِنَّ الصّـادِقَ علیه السلام کانَ اِذا أَلَحَّتْ بِهِ الْحـاجَةُ یَسْجُدُ مِنْ غَیْرِ صَـلاةٍ وَ لارُکُوعٍ یَقُـوُلُ: یـا أَرْحَمَ الرّاحمینَ سَبْعا ثُمَّ یَسأَلُ حاجَتَهُ. [بحارالانوار 95: 164 ح 18]
همانا امام صادق علیه السلام چون حاجتى مهم داشت بدون نماز و رکوع به سجده مى رفت و هفت بار مى گفت یا ارحم الراحمین سپس حاجت خود را از خدا درخواست مى کرد.
11. سـجده بر تربت کربلا
قالَ مُعاویةُ بْنُ عَمارٍّ: کانَ لاَِبى عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام خَریطَةُ دیباجٍ صَفْراءَ فیها تُرْبَةُ أبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام فَکانَ اِذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ صَبَّهُ عَلى سَجّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلیهِ. [وسائل الشیعه 3: 608 ح 3]
معاویه بن عمار (یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام)مى گوید: امام صادق علیه السلام را کیسه اى ابریشمین و زرد بود که در آن خاک کربلاى حسین بود. چون هنگام نماز فرا مى رسید آن خاک را بر سجاده خود مى ریخت و بر آن سجده مى کرد.
فضیلت سجده بر تربت سیّد الشهدا علیه السلام بسیار است. سجده بر تربت و ذکر گفتن با تسبیحى که از تربت قبر آن حضرت تهیّه شده باشد، یادآور آن امام مظلوم و الهام بخش جانبازى و فداکارى در راه دین است. از تربت شهید، بوى خون و جهاد به مشام مى رسد و اینگونه یادآورى از واقعه عاشورا، تجدید میثاق با آن حماسه بزرگ و حماسه آفرینان خدایى است.
12. در کنــار کعـبه
قـالَ جَمْـیلٌ: وَ رَاَیْتُ أَبا عَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَسْتَلِمُ الاَرْکانَ کُلَّها. [کافى 4: 408 ح 9]
جمیل (از اصحاب حضرت صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که تمامى گوشه هاى کعبه را استلام مى کرد (به آن ارکان دست مى مالید).
مستحب است هنگام طواف کعبه، وقتى به نزدیک چهار گوشه آن مى رسیم، آن ها را لمس کنیم.
13. اقـرار به گنـاهان
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام: اَنَّهُ کانَ اِذا انْتَهى اِلى الْمُلْتَزَمِ قالَ لِمَوالیهِ: أَمیطُوا عَنّى حَتّى اُقِرَّ لِرَبّى بِذُنُوبى فى هذا الْمَکانِ، فِاِنَّ هذا مَکانٌ لَمْ یُقِرَّ عَبْدٌ لِرَبِّهِ بِذُنُوبِهِ ثُمَّ أَسْتَغْفَرَ اللّه َ اِلاّ غَفَرَ اللّه ُ لَهُ. [کافى 4: 401 ح 4، وسائل الشیعه 9: 424 ح 5]
امام صادق علیه السلام چون به ملتزم (قسمتى از دیوار کعبه بین حجر الاسود و در خانه کعبه) مى رسید به غلامانش مى فرمود: از من دور شوید تا در پیشگاه خداوند به گناهانم اعتراف کنم، زیرا این جا مکانى است که هر بنده اى در پیشگاه خدا اقرا به گناهانش کند و از خدا آمرزش بخواهد خدا او را مى بخشاید.
کعبه مقدس، خصوصا نزدیک درِ کعبه، جاى مقدّسى است که سزاوار است بنده گنهکار، در پیشگاه خدا گریه و تضرّع کند و از او مغفرت و رحمت بطلبد. خداى کریم هم پناه آورندگان به درگاهش را ردّ نمى کند و امیدواران رحمتش را محروم نمى سازد.
14. منـاجات آخـر شـب
عَنْ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ الْحَجّاجِ قالَ: کانَ أَبا عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام اِذا قامَ اخِرَ الْلَّیلِ یَرْفَعُ صَوْتَهُ حَتّى یَسْمَعَ أَهْلُ الدّارِ وَ یَقُولُ: اَللّهْمَّ أَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمُطَّلَعْ وَ وَسِّعْ عَلَىَّ ضیقَ الْمَضْجَعِ وَ ارْزُقْنى خَیْرَ ما قَبْلَ الْمَوْتِ وَ ارْزُقْنى خَیْرَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ. [کافى 2: 538 ح 13، بحارالانوار 87: 192]
عبدالرحمن بن حجاج (یکى از یاران حضرت) مى گوید: امام صادق علیه السلام چون آخر شب (براى مناجات با خدا) بر مى خاست، صداى خود را (به دعا) بلند مى کرد تا خانواده اش بشنوند و مى گفت: خدایا مرا در بیم قیامت کمک فرما و تنگاى خوابگاه (قبر) را بر من وسیع فرما و خیر قبل از مرگ و پس از مرگ را بر من روزى فرما.
نماز شب، خلوت کردن بنده با خدا و رازگویى عبد با مولاست. آنان که در پى قرب خدایند، از این فرصت بهره مى گیرند و با تضرّع به درگاه الهى، از او مغفرت مى طلبند.
15. مهـر پیـامبر صلى الله علیه و آله
[کانَ الصّـادِقُ علیه السلام] اِذا ذَکَرَ النَّـبِىَّ صلی الله علیه و آله قالَ: بِأَبى وَ أُمّى وَ نَفْسى وَ قَوْمى وَ عِتْرَتى. [تفسیر البرهان 1: 307 ح 4]
امام صـادق علیه السلام چون از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یاد مى کرد مى گفت: پدرم، مادر، جانم، قبیله و خاندانم فداى او باد.
ارزش وجود پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حدّى است که کسى چون امام صادق علیه السلام هم خود را فداى آن حضرت مى داند.
16. بـوى خـوش و روزه
کانَ أَبُوعَبْدِاللّه علیه السلام اِذا اصامَ تَطَیَّبَ بِالطّیبِ وَ یُقُولُ: اَلطّـیبُ تُحْـفَةُ الصّـائِم. [کافى 4: 113 ح 3، من لایحضره الفقیه 2: 112 ح 1872]
امام صادق علیه السلام چون روزه مى گرفت بوى خوش به کار مى برد و مى فرمود: بوى خوش هـدیه روزه دار است.
عطر و بوى خوش، نشاط آور است و توصیه شده هنگام نماز و عبادت و زیارت و روزه دارى، از آن استفاده شود. مسلمان خوب است همیشه معطّر و خوشبو باشد.
17. روزه و گیـاهان خوشبو
کانَ أَبُوعَـبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا صـامَ لایَشُّـمُ الرَّیْحانَ فَسَأَلْتُهُ عَنْ ذلِکَ فَقـالَ: اَکـْرَهُ أَنْ أَخْـلِطَ صَوْمى بِلَـذَّةٍ. [من لایحضره االفقیه 2: 114 ح 188، وسائل الشیعه ج 7: 67 ح 15]
امام صادق علیه السلام چون روزه مى داشت گیاهان و گلهاى خوشبو را نمى بویید. از آن حضرت در این باره سوال کردم فرمود: دوست ندارم که روزه خود را با لذت بیامیزم.
[ـ از نظر فقهى نیز بوئیدن گیاهان خوشبو مکروه است ولى استعمال عطر مستحب است. بنابراین بین این روایت و روایت قبلى منافاتى نیست.]
18. احترام مـاه رمضـان
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِنّی اِذا سـافَرْتُ فى شَـهْرِ رَمَضـانَ ما آکُلُ اِلاّ الْقُوتَ وَ ما أَشْرَبُ کُلَّ الرَّىِّ. [وسائل الشیعه 7: 147 ح 5]
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه در ماه رمضان به مسافرت مى روم [به احترام ماه رمضان اگر چه مسافرم و روزه بر من واجب نیست ولى] جز به اندازه رمق داشتن غذا نمى خورم و هرگز از آب در حدّ سیراب شدن نمى نوشم.
با آنکه مسافر در ماه رمضان نباید روزه بگیرد و خوردن آب و غذا براى او اشکالى ندارد، ولى براى آنکه از حالت روزه داران فاصله زیادى نداشته باشد و حرمت ماه رمضان هم محفوظ بماند، خوب است که اگر مى خورد و مى آشامد، به اندازه ضرورت باشد، نه آنکه غذا و آب کامل بخورد و بنوشد. این عمل، اثر تربیتى و خودسازى دارد و تسلّط بر نفس را افزایش مى دهد و آدمى را از سیطره شکم رها مى سازد.
19. رسـیدگى به نیازمندان
عَنْ هِشامِ بْنِ سالِمٍ: کانَ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا اعتَّمَ وَ ذَهَبَ مِنَ اللَّیْلِ شَـطْرُهُ أَخَـذَ جِرابا فیهِ خُـبْزٌ وَ لَحْمٌ وَ الدَّراهِمُ فَحَمَلَهُ عَلى عُنُقِهِ ثُمَّ ذَهَبَ اِلى اَهْلِ الْحاجَةِ مِنْ أَهْلِ الْمَدینَةِ فَقَسَّـمَهُ فیهِمْ وَ لا یَعْرِفُونَهُ فَلّما مَضى أَبُوعَبـْدِ اللّه ِ علیه السلام فَقَـدُوا ذلِکَ فَعَلِمُوا أَنَّهُ کانَ أَبُوعَـبْدِاللّه ِ علیه السلام. [کافى 4: 8 ح 1، بحار الانوار 47: 38 ح 47]
هشام بن سالم (از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: چون پاره اى از شب مى گذشت امام صادق علیه السلامکیسه اى انباشته از پول و نان و گوشت بر دوش مى کشید و به سراغ نیازمندان شهر مدینه مى رفت و آن را بین آنان تقسیم مى کرد و آنها هیچگاه او را نمى شناختند و چون امام علیه السلام درگذشت و این بخشش ها قطع شد فهمیدند آن شخص امام صادق علیه السلام بوده است.
کمک خالصانه به محرومان و انفاق به صورت ناشناس، در سیره امامان معصوم وجود داشته است و این روحیه مردمى و نوعدوستى آنان را مى رساند.
20. بخشـش گســترده
قالَ الهِیاجُ بْنُ الْبَسطامِ: کانَ جَعْفَرُ بْنُ مُحَّمَدٍ یُطْعِمُ حَتّى لایَبْقى لِعَیالِهِ شَىْ ءٌ. [بحارالانوار 47: 33 ح 3، کشف الغمه 2: 157]
هیاج بن بسطام (یکى از راویان حدیث) مى گوید: امام صادق علیه السلام آن قدر مردم را اطعام مى کرد که براى خانواده خودش چیزى باقى نمى ماند.
این نمونه و جلوه اى از ایثار و مقدم داشتن دیگران بر خویش است و درس مهم براى مدّعیان مسلمانى است.
21. کشاورزى براى روزى حلال
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِنّى لاَعْمَلُ فى بَعْضِ ضِیاعى حَتّى أَعْرَقَ وَ اِنَّ لى مَنْ یَکْفینى لِیَعْلَمَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ أَنّى أَطْلُبُ الرِّزْقَ الْحَلالَ. [وسائل الشیعه 12: 23 ح 8]
امام صادق علیه السلام فرمود: من در برخى زمین هاى کشاورزیم کار مى کنم تا عرق مى کنم، در حالى که افرادى هستند که به جاى من کار کنند و مرا از کار کردن بى نیاز کنند، ولى من کار مى کنم تا خداوند بزرگ بداند که من براى روزى حلال تلاش مى کنم.
در روایات است که عبادت، ده قسم است، نُه قسم آن طلب روزى حلال است. نگاه اسلام به کار و تولید و فعالیت هاى اقتصادى، نگاهى مثبت و جهت دهنده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دست کارگر را مى بوسید، تا نشان دهد که کار و تلاش براى تأمین معاش خود و خانواده از راه حلال امرى مقدس و ستودنى است. کار، عار نیست، بلکه بیکارى و تن پرورى ننگ و عار است. طبق حدیث نبوى، خداوند، جوان بیکار را دشمن مى دارد.
22. دعـوت به پرهـیزکارى
عَنْ غیاثِ بنِ اِبْراهِیمَ: کانَ أَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام اِذا مَرَّ بِجَماعَةٍ یَخْتَصِمُونَ لایَجُوزُهُمْ حَتّى یَقُولَ ثَلاثا اِتَّقُوا اللّه َ یَرْفَعُ بِها صَوْتَهُ. [مشکاة الانوار: 55، بحارالانوار 100: 92 ح 86]
غیاث بن ابراهیم (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام هرگاه به گروهى مى گذشت که مشغول دعوا بودند، از آنان نمى گذشت مگر آنکه سه بار با صداى بلند به آنها خطاب مى کرد: از خدا پروا کنید.
نزاع و دعوا میان افراد، اغلب ریشه در بى تقوایى دارد. اگر تقوا حاکم باشد، نه کسى به دیگرى ظلم مى کند، نه فحش و ناسزا مى دهد و نه حق دیگران را ضایع مى کند. در نتیجه، زمینه اى براى خصومت و نزاع باقى نمى ماند. در صورت بروز نزاع، باز هم تقوا سبب مى شود دعوا حل شود و نزاع ادامه نیابد. به این سبب، امام، اهل دعوا را به تقوا دعوت مى کرد، تا خدا را در نظر داشته باشند. رفتار امام، به ما مى آموزد که نسبت به ناهنجاریها بى تفاوت نباشیم و در حدّ توان اصلاح کنیم.
23. حضـور در مسـابقه
عَنْ حَفْصِ الْبُختُرُى عَنْ أَبى عَبْدِ اللّه ِ علیه السلام: اَنَّهُ کانَ یَحْضُرُ الرَّمْىَ وَ الرِهانَ… [وسائل الشیعة ج 13 ص 348 روایت 4]
حفص بخترى (یکى از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام در مسابقه تیراندازى و اسب سوارى حاضر مى شد.
ورزش هایى همچون اسب سوارى، تیراندازى و شنا چون جنبه رزمى و دفاعى دارد، مورد ستایش اسلام و ائمّه است و شرط بندى در مسابقات که حرام است، در مورد این سه ورزش استثنا شده است.
24. روزه دارى کــودکان
قَدْرُوینا عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَّمدٍ علیهماالسلام: اَنَّهُ کانَ یَأمُرُ الصَّبِىَّ بِالصَّومِ فى شَهْرِ رَمَضانَ بَعْضَ النَّهارِ فَاِذا رَأى الْجُوعُ وَ الْعَطَشُ غَلَبَ عَلَیهِ أَمَرَهُ فَاَفْطَرَ. [دعائم الاسلام 1: 194]
از امام صادق علیه السلام براى ما نقل شده است: که آن حضرت کودک «نابالغ» را در ماه رمضان به روزه گرفتن فرمان مى داد و چون تشنگى و گرسنگى بر کودک غلبه کرده است به او فرمان مى داد روزه اش را مى گشود.
تربیت دینى کودکان، وظیفه پدران و مادران است. توصیه شده پیش از سنّ تکلیف، فرزندان خود را به نماز و روزه و صدقه و عبادات دیگر دعوت کنید و عادت دهید، تا چنین بار آیند و هنگام بلوغ، انجام وظایف دینى برایشان سنگین نباشد. والدین در مقابل «تربیت دینى» فرزندان خود مسؤولند و تکلیف آنان فقط در تأمین غذا و لباس و لوازم تحصیلى و امکانات رفاهى خلاصه نمى شود و یکى از حقوق فرزندان بر عهده والدین، آموزش دین و قرآن است.
25. سـفارش خـود و دیگران
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِنّى وَاللّه ِ ما امُرُکُمْ اِلاّ بِما نَأمُرُ بِهِ أَنْفُسَنا فَعَلَیْکُمْ بِالْجِّدِ وَ الاِجْتِهادِ. [وسائل الشیعه ج 12 ص 12 ح 8]
امام صادق علیه السلام (به شیعیان) فرمود: به خدا سوگند من شما را به چیزى دستور نمى دهم مگر که خود را نیز بدان فرمان مى دهم پس بر شما باد که تلاش و کوشش کنید.
نمونه اى از توصیه امام صادق صلی الله علیه و آله که فرمود: «مردم را با عملتان دعوت کنید، نه با زبانتان»، در همین رفتار و گفتار دیده مى شود. مسؤولان و مربیان و مبلّغان باید خودشان پیشتاز در عمل به چیزى باشند که دیگران را به آن فرا مى خوانند. این تبلیغ عملى، بسى مؤثرتر از تبلیغ زبانى است. به قول سعدى: «دو صد گفته، چون نیم کردار نیست».
26. تــأمین نیاز دشـمن
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: اِنّى لاُسارِعُ اِلى حاجَةِ عَدُوّى خـَوْفا أَنْ أَرُدَّهُ فَیَستَغْنَى عَنّی. [بحارالانوار 78: 207 ح 64]
امام صادق علیه السلام فرمود: من با شتاب نیاز دشمن را بر آورده مى سازم از بیم آنکه مبادا او را رد کنم و او از من بى نیاز شود.
وقتى انسان نیاز کسى را بر مى آورد و خواسته اش را تأمین مى کند، به نوعى او را مدیون و رهین محبت و احساس خویش ساخته است. به علاوه، چنین کارى ممکن است تأثیر مهمّ اصلاحى بر دیگران داشته باشد. سعدى گوید: نوکر حلقه به گوش در ننوازى برود لطف کن لطف، که بیگانه شود حلقه به گوش از این رو امام، در انجام خواسته دشمن شتاب مى کرد، تا او حاجت خود را به دیگرى نگوید و از لطف و احسان امام، احساس بى نیازى نکند.
27. حـقــگویى
قـالَ الصّـادِقُ علیه السلام: یُریـدُونَنى أَلاّ أَقُـولَ الْحَـقَّ وَاللّه ِ لا أَزالُ أَقُولُ الْحَقَّ حَتّى أَمُوتَ [رجال الکشى: 601 ح 1121]
امام صادق علیه السلام فرمود: از من مى خواهند که حق را نگویم، به خدا سوگند هماره حق را خواهم گفت تا هنگامى که مرگ بسراغم آید.
حقگویى در همه حال پسندیده است و به تعبیر پیامبر صلی الله علیه و آله: برترین جهاد، سخن حق و عدل در برابر پیشواى ستمگر است.
28. سفـارش اصحـاب
عَنْ اِبْنِ سَعْدِ الاَزُدى قالَ: وَ أَکْثَرُ ما کانَ یُوصینا بِهِ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام اَلْبِـرَّ وَ الصَّـلَةَ. [قرب الاسناد 43 ح 138]
ابن سعد ازدى گوید: بیشترین چیزى که امام صادق علیه السلام ما را بدان سفارش مى نمود نیکوکارى و پیوند با خویشاوندان بود.
نیکى و احسان و صله رحم، رابطه ها را تقویت مى کند و موجب رضاى الهى است، همه پیشوایان دین به این صفات نیک توصیه کرده اند.
29. امــانت دارى
قالَ الصّـادِقُ علیه السلام: اِنَّ ضارِبَ عَلِىٍّ علیه السلام بِالسَّیفِ وَ قاتِلَهُ لَوْ ائْتَمَنَى وَ اسْتَنْصَحَنى وَ اسْتَشارَنى ثُمَّ قَبِلْتُ ذلِکَ مِنْهُ لأَدَّیْتُ اِلَیْهِ الأمانَةَ. [کافى 5: 133 ح 5]
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر آنکه با شمشیر به على علیه السلام ضربه زد و او را کشت مرا امین خود بداند و از من خیرخواهى و مشورت جوئى نماید و من حاضر به امانت دارى و مشورت او شوم همانا امانت را نسبت به او رعایت خواهم نمود.
در آموزه هاى دینى آمده است که در مسلمانى یک شخص، به نماز و روزه زیاد او نگاه نکنید، بلکه به صدق و امانت دارى او بنگرید. در واقع، معیار مهم مسلمانى، صداقت و امانت است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پیش از بعثت، به «محمد امین» مشهور بود، حتى مشرکان هم به امانت و صداقت او ایمان و اعتماد داشتند و اموال خود را نزد او امانت مى سپردند. اگر امام، امانت دارى خویش را حتى نسبت به قاتل امام على علیه السلام ابراز مى دارد، توجّه دادن به اهمیت این خصلت اخلاقى است.
30. مــزاح و تبـسم
عَنْ مالِکٍ: وَ لَقَدْ کُنْتُ أَرى جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام وَ کانَ کَثـیَر الدِّعـابَةِ وَ التَبَـسُّمِ. [بحارالانوار 17: 32 ح 14]
مالک (پیشواى فرقه مالکیه اهل سنت) مى گوید: من هماره امام صادق علیه السلام را مى دیدم و آن حضرت بسیار اهل مزاح و تبسم بود.
مزاح و شوخ طبعى از نگاه دین، امرى پسندیده است و شاد کردن مؤمنان ثواب دارد، به شرط آنکه از حدّ متعادل و معقول نگذرد و توهین و تحقیر نداشته باشد.
31. چـونان بـندگان
عَنْ أَبى خَدیجةَ عَنْ أَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام: اَنَّـهُ کانَ یَجـْلِسُ جِلْسَـةَ الْعـَبْدِ وَ یَضَعُ یَدَهُ عَلى الاَْرْضِ وَ یَاکُلُ بِثَلاثِ أَصابِعَ. [کافى 6: 297 ح 6]
ابى خدیجه (از راویان حدیث) مى گوید: امام صادق علیه السلام همچون بردگان (با تواضع تمام) مى نشست و دست خویش را بر زمین مى نهاد و با سه انگشت غذا مى خورد.
شیوه یاد شده، نشان و نماد فروتنى و تواضع است.
32. بردبـارى و تسـلیم
امام کاظم علیه السلام فرمود: اِنّا اُصِبْنا بِاِسـماعیلَ فَصَبَرنا فَاصْبِرْ کَما صَبَرْنا اِنّا اِذا أَرَدْنا أَمْرا وَ أَرادَ اللّه ُ أَمْرا سَلَّمْناهُ لاَمْرِاللّه ِ. [مشکاة الانوار: 28]
امام کاظم علیه السلام فرمود: پدرم به من فرمود براى تعزیت و تسلیت گفتن به مفضّل (یکى از یاران حضرت) پیش او بروم و به او بگویم: ما چون با مرگ اسماعیل (فرزند آن حضرت) روبرو شدیم، صبر کردیم. اکنون تو نیز چون ما صبر پیشه کن. ما چون خواهان امرى باشیم و خدا امر دیگرى را بخواهد تسلیم امر خدا مى شویم.
از موارد آزمون الهى، فوت فرزندان و بستگان است و قرآن از ترس و مرگ و گرسنگى و کاهش ثمرات و تلفات جانى به عنوان بلا و امتحان یاد مى کند (بقره، آیه ۱۵۵) و به کسانى که بر این مصیبت ها صبر و شکیبایى کنند، مژده اجر و پاداش مى دهد. روش رهبران الهى همچون یعقوب، ایّوب، ابراهیم، حضرت رسول، امام حسین علیه السلام و... نشان دهنده صبر آنان در برابر این بلاها و آزمایش هاى الهى است و گویاى مقام «رضا و تسلیم» است و آنان دیگران را هم به این خصلت سفارش مى کردند.
33. منـزلت دنــیا
عَنْ حَفْصِ بْنِ غیاثٍ قالَ قالَ أَبُوعَبْدِاللّه ِ علیه السلام: یـا حَفْصُ ما مَنْـزِلَةُ الدُّنـْیا مِنْ نَفـْسى اِلاّ بَمَنْزَلَةِ الْمَیْتَةِ اِذا اضْطَرَرْتُ اِلَیْها أَکَلْتُ مِنها. [وسائل الشیعه 16: 312 ح 6]
حفص بن غیاث مى گوید امام صادق علیه السلام فرمود: اى حفص موقعیّت دنیا در نزد من همانند مردارى است که چون ناچار شوم از آن استفاده مى کنم.
در روایات بسیار، از دنیا به عنوان لاشه و جیفه اى یاد شده که دنیا پرستان همچون سگ هاى ولگرد، براى تصاحب آن با یکدیگر نزاع مى کنند. نگاه آخرت گراى اهل عرفان و ایمان، سبب مى شود که توجه کمترى به دنیا نشان دهند و در حدّ ضرورت و رفع نیاز به آن بنگرند و خود را از وابستگى به آن برهانند. البته اصل دنیا بد و نکوهیده نیست، بلکه دنیا زدگى و اسارتِ دنیا ناپسند و مانع کمال انسان است.
34. دیگر دوسـتى
عَنْ مُفَضَّلٍ سَمِعْتُ أَبا عَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَقُولُ: مـا مِنْ طَـعامٍ اکُـلُهُ اِلاّ وَ أَنَا أَشْتَهى أَنْ یُشْرِکَنى فیهِ اِنْسانٌ… [کافى ج 6 ص 353 ح 6]
مفضل (یکى از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید از آن حضرت شنیدم که مى فرمود: هیچ غذایى نمى خورم مگر اینکه دوست دارم انسان دیگرى نیز در خوردن غذا با من همراه شود.
سخاوت و احسان و اطعام، از فضیلتهاى اخلاقى است که در پیامبران و اولیاى الهى تجلّى یافته است. حضرت ابراهیم علیه السلام پیوسته سر سفره خودش مهمان داشت. برخى به خاطر بخل و خسّت نفس، اهل طعام و مهمان نوازى نیستند. بعضى هم دوست دارند همیشه مهمان بر سر سفره آنان بنشینند و میان این دو گروه، فاصله بسیار است. امام صادق علیه السلام از جمله آنان بود که علاقه داشت در غذا و طعام خود دیگرى را شریک کند و از تنها خوردن پرهیز داشت.
35. خـوشـبـویى
عَنْ أَبى الْحَسَنِ علیه السلام: کانَ یُعْرَفُ مَوْضِعُ سُجُودِ أَبیعَبْدِاللّه ِ علیه السلام بِطیـبِ ریحِـهِ. [کافى 6: 511 ح 11]
امام کاظم علیه السلام فرمود: جایگاه سجده امام صادق علیه السلام از بوى خوش آنجا شناخته مى شد.
استفاده از عطر، همیشه به خصوص در نماز مستحب است و ثواب آن را مى افزاید.
36. آراسـتــگى
عَنْ مُعاوِیَةٍ بْنِ عَمّارٍ قالَ: رَأیْـتُ أَبـاعَبْـدِاللّه ِ علیه السلام یَخْتَضِبُ بِالَحنّاءِ خِضابا قانِیا. [بحارالانوار ج 47 ص 46 ح 65]
معاویه بن عمار (از اصحاب امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که موى خویش را با حناى پررنگى حنا بسته است.
رنگ زدن به موها، انسان را جوان نشان مى دهد و این براى خود شخص و بستگان او مایه نشاط و امید است.
37. شــانـه زدن
عَنْ أَبى الْحَسَنِ علیه السلام قالَ: کانَ لاَبى عَبْدِاللّه ِ علیه السلام مِشْطٌ فیالْمَسْجِدِ یَتَـمَشَّـطُ بِـهِ اِذا فَـرَغَ مِنْ صَـلاتِهِ. [بحارالانوار 76: 116 ح 2]
امام کاظم علیه السلام فرمود: امام صادق علیه السلام در مسجد شانه اى داشت که چون از نماز فارغ مى شد با آن موى خود را شانه مى زد.
شانه زدن موها و آراستگى، از توصیه هاى دینى است و شانه زدن پس از نماز مستحب است.
38. غـذاى مخـصوص
عَنْ عُبْدِالاَعْلى قالَ أَکَلْتُ مَعَ أَبی عَبْدِاللّه ِ علیه السلام فَقالَ: یا جـارِیَةُ ائْتینا بِطَـعامِنا الْمَعْـرُوفِ فَاُتِىَ بِقَصْعَةٍ فیها خَلٌّ وَ زَیْتٌ فَاَکَلْنا. [بحارالانوار 47 : 41 ح 51]
عبدالاعلى (یکى از یاران حضرت امام صادق علیه السلام)مى گوید: همراه با آن حضرت غذا مى خوردم آن حضرت به کنیز خود فرمود: غذاى معروف ما را بیاور. پس آن کنیز کاسه اى که در آن سرکه و روغن زیتون بود آورد و خوردیم.
در سیره بعضى از امامان، علاقه به غذاى خاصّى ذکر شده که البته بیشتر جنبه شخصى داشته است. سرکه و روغن زیتون از مواد غذایى بسیار سودمند است. زیتون خواص زیادى دارد و در قرآن هم به آن سوگند یاد شده است و روغن زیتون براى تنظیم دستگاه هاضمه و رفع مشکلات گوارشى و لینت مزاج کارساز است و خوب است در برنامه غذایى از این دو ماده استفاده بیشترى شود.
39. شـیوه غـذا خوردن
قالَ الصّادِقُ علیه السلام: مَا اتَّخَمْتُ قَطُّ وَ ذلِکَ أَنّی لَمْ أبْدَأْ بِطَعامٍ اِلاّ قُلْتُ بِسْمِ اللّه ِ وَ لَمْ أَفْرَغْ مِنْ طَعامٍ اِلاّ قُلْتُ أَلْحَمْدُ لِلّهِ. [وسائل الشیعه ج 16 ص 586 ح 7]
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگز هضم غذا بر من مشکل نشده است، زیرا هیچ گاه شروع به غذا نکردم مگر اینکه «بسم اللّه »گفتم و هیچ گاه از غذا خوردن فارغ نشدم مگر آنکه «الحمد للّه » گفتم.
شروع غذا با نام خدا و ختم آن با حمد و سپاس پروردگار، از توصیه هاى اخلاقى معصومین علیهم السلام است.
40. شـیوه نشستن
عَنْ حَمّادِ بْنِ عُثمانَ قالَ: رَأَیْتُ أَباعَبْدِاللّه ِ علیه السلام یَجْلِسُ فى بَیْتِهِ عِنْدَ بابِ بَیْـتِهِ قِبـالَةَ الـْقِبْـلَةِ. [مشکاة الانوار: 206]
حماد بن عثمان (از یاران امام صادق علیه السلام) مى گوید: امام صادق علیه السلام را مى دیدم که در خانه اش جلوى درِ اتاق رو به قبله مى نشست.
رو به قبله نشستن مستحب است و توجّه به کعبه در هر حالت، بر معنویت و روحانیّت انسان مى افزاید.
وسائل الشّیعة: ج ۱۶، ص ۹۵، ح ۲۱۰۷۴.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث کاظمی
https://eitaa.com/joinchat/1421608061Ce823aba225
خلاصه زندگی امام کاظم [ع]
نام: موسی
لقب: کاظم • بابالحوائج • عبد صالح
نسب: بنیهاشم • قریش
کنیه: ابوالحسن اول • ابوابراهیم
زادروز: ذِیالحجه ۱۲۷ق یا ۷ صفر ۱۲۸ق
زادگاه: ابواء، مدینه
محل زندگی: مدینه
شهادت: ۲۵ رجب ۱۸۳ق
قاتل: سِنْدی بن شاهِک به دستور هارون عباسی
محل شهادت: زندان سِنْدی بن شاهِک، بغداد
آرامگاه: حرم کاظمین
طول عمر: ۵۵ سال
والدین: امام صادق • حُمیده بَربریه
همسران: نجمه خاتون
فرزندان: امام رضا(ع) • معصومه • إبراهیم • قاسم • شاهچراغ • حمزه • عبدالله • اِسحاق • حکیمه • زید...
آغاز امامت: سال ۱۴۸ق
پس از: امام صادق(ع)
مدت امامت: ۳۵ سال (۱۴۸ق تا ۱۸۳ق)
حوادث: پیدایش اسماعیلیه، ناووسیه و فطحیه • واقعه فخ
یاران برجسته: علی بن یقطین • هشام بن حکم • هشام بن سالم • صفوان و...
حاکمان همعصر: منصور • مهدی • هادی و هارون عباسی
احادیث مشهور: دعای جوشن کبیر، صغیر و...
آثار مرتبط: مُسنَد الامام الکاظم • حیاة الامام موسی بن جعفر و...
چهل حدیث کاظمی
1-عمل از روی درایت
الإمام الكاظم(ع : قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُولٌ مُضاعَفٌ وَ كَثیرُ الْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوی وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.
امام كاظم(ع): اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر أجر خواهد داشت، ولی شخص نادان و هوسران گرچه زیادكار و خدمت و عبادت كند پذیرفته نخواهد بود.
الكافی: ج ۱ ص ۱۷ ح ۱۲.
2-قدرت معنوی
الإمام الكاظم(ع : مَنْ اَرادَ أنْ یكُونَ أقْوی النّاسِ فَلْیتَوَكَّلْ علَی اللّهِ.
امام كاظم(ع):هركس بخواهد (در هر جهتی) قوی ترینِ مردم باشد باید توكّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.
بحارالا نوار: ج ۷۵، ص ۳۲۷، ضمن ح ۴.
3-اداء امانت و راستگویی
الإمام الكاظم(ع : أداءُالاْمانَةِ وَالصِّدقُ یجْلِبانِ الرِّزْقَ.
امام كاظم(ع):امانت داری و راست گوئی، هر دو موجب توسعه روزی می شوند.
تحف العقول: ص ۲۹۷
4-خسارت دیده
الإمام الكاظم(ع : اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبِنَ عُمْرَهُ ساعَة.
امام كاظم(ع):خسارت دیده و ورشكسته كسی است كه عُمْر خود را هر چند به مقدار یك ساعت هم كه باشد بیهوده تلف كرده باشد.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر حلوانی: ص ۱۲۳، ح ۶.
5-اسباب نورانیت چشم
الإمام الكاظم(ع : ثَلاثَةٌ یجْلُونَ الْبَصَرَ: النَّظَرُ إلَی الخُضْرَةِ، وَالنَّظَرُ إلَی الْماءِ الْجاری، وَالنَّظَرُ إلَی الْوَجْهِ الْحَسَنِ.
امام كاظم(ع):سه چیز بر نورانیت چشم می افزاید: نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جاری و نگاه به صورت زیبا.
وسائل الشّیعة: ج ۵، ص ۳۴۰، ح ۳.
6-مشورت
الإمام الكاظم(ع : مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحا، وَ عِنْدَ الْخَطإ عاذِرا.
امام كاظم(ع):كسی كه در امور زندگی خود با اهل معرفت مشورت كند، چنانچه درست و صحیح عمل كرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار می گیرد و اگر خطا و اشتباه كند عذرش پذیرفته است.
نزهة الناظر و تنبیه الخاطر: ص ۱۲۳، ح ۱۳
7-خلاصه علوم
الإمام الكاظم(ع : وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فی أرْبَعٍ: أوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِیةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْكَ، وَالرّابِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یخْرِجُكَ عَنْ دینِكَ.
امام كاظم(ع):تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائی كرده ام:
اوّلین آن ها این كه پروردگار و آفریدگار خود را بشناسی و نسبت به او شناخت پیدا كنی.
دوّم، این كه بفهمی كه از برای وجود تو و نیز برای بقاء حیات تو چه كارها و تلاش هائی صورت گرفته است.
سوّم، بدانی كه برای چه آفریده شده ای و منظور چه بوده است.
چهارم، معرفت پیدا كنی به آن چیزهائی كه سبب می شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوی یعنی راه خوشبختی و بدبختی خود را بشناسی و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكنی.
كافی: ج ۱، ص ۵۰، ح ۱۱،
8-محبوب ترین بنده
الإمام الكاظم(ع) : إنَّ أحَبَّ عِبادِ اللّهِ إلَى اللّهِ المُتَّقِی التّائِبُ.
امام كاظم(ع): محبوب ترینِ بندگان در نزد خداوند، پرهیزگار توبه كننده است.
تفسیر القمّی: ج ۲ ص ۳۷۷، دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۸، صفحه: ۲۰
9-اینگونه باش
الإمام الكاظم(ع : أبْلِغْ خَیرا وَ قُلْ خَیرا وَلاتَكُنْ إمَّعَة.
امام كاظم(ع):نسبت به هم نوع خود خیر و نیكی داشته باش، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بی تفاوت و بی مسئولیت قرار مده.
تحف العقول: ص ۳۰۴
10-طلب روزی حلال مانند جهاد در راه خدا
الإمام الكاظم(ع) : مَن طَلَبَ هذَا الرِّزقَ مِن حِلِّهِ لِیعودَ بِهِ عَلى نَفسِهِ وعِیالِهِ، كانَ كَالمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللّهِ عز و جل.
امام كاظم(ع): هر كس این روزى را از حلالش بجوید تا آن را براى خود و خانواده اش فراهم آورَد، مانند مجاهدِ در راه خداوند عز و جل است.
الكافی: ج ۵ ص ۹۳ ح ۳، دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۸، صفحه: ۴۹۴
11-خیانت و دروغ
الإمام الكاظم(ع : الْخِیانَةُ وَالْكِذْبُ یجْلِبانِ الْفَقْرَ وَالنِّفاقَ.
امام كاظم(ع):خیانت در امانت و دروغ گوئی موجب فلاكت و بیچارگی و سبب تیرگی دل می باشد.
تحف العقول: ص ۲۹۷
12-فرق عاقل و جاهل
الإمام الكاظم(ع : ما قُسِّمَ بَینَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.
امام كاظم(ع):چیزی با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، تا جائی كه خواب عاقل بهتر از شب زنده داری جاهل بی خرد است.
تحف العقول: ص ۲۱۳،
13-پذیرایی از مهمان
الإمام الكاظم(ع) : إنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) كانَ إذا أتاهُ الضَّیفُ أكَلَ مَعَهُ، ولَم یرفَع یدَهُ مِنَ الخوانِ حَتّى یرفَعَ الضَّیفُ یدَهُ.
امام كاظم(ص): پیامبر خدا(ص) هر گاه برایش مهمان مى آمد، غذایش را با او مى خورد و دست از سفره نمى كشید تا آن كه مهمان، دست مى كشید.
الكافی: ج ۶ ص ۲۸۶ ح ۴، سیره پیامبر خاتم(ص)، جلد۴ صفحه: ۳۰۸
14-برخورد با عالم و جاهل
الإمام الكاظم(ع : عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلكِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.
امام كاظم(ع):عالم را به جهت عملش تعظیم و احترام كن و با او منازعه منما، و اعتنائی به جاهل مكن ولی طردش هم نگردان، بلكه او را جذب نما و آنچه نمی داند تعلیمش بده.
تحف العقول: ص ۲۰۹
15-ولخرجی و اسراف
الإمام الكاظم(ع : مَن بَذَّرَ و أَسرَفَ زالَت عَنهُ النِّعمَةُ.
امام كاظم(ع):هر كس ولخرجی و اسراف كند، نعمت از او زایل می شود.
تحف العقول: ص ۴۰۳
16-یاد مرگ
الإمام الكاظم(ع) ـ عندَ قَبرٍ ـ: إنّ شیئا هذا آخِرُهُ لَحَقیقٌ أن یزهَدَ فی أوَّلِهِ، و إنّ شیئا هذا أوَّلُهُ لَحَقیقٌ أن یخافَ آخِرُهُ.
امام كاظم(ع)ـ در كنار یك گور ـ فرمود: چیزى كه پایانش این است، سزاست كه از همان آغاز دل از آن بركَنند و چیزى كه آغازش این است، بجاست كه از پایانش بترسند.
معانی الأخبار: ۳۴۳ / ۱، میزان الحكمه، جلد ۹ صفحه: ۲۵۰.
17-اسباب رحمت و برکت الهی
الإمام الكاظم(ع : إنَّ أهْلَ الاْ رْضِ مَرْحُومُونَ ما یخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.
امام كاظم(ع):اهل زمین مورد رحمت ـ و بركت الهی ـ هستند، مادامی كه خوف و ترس (از گناه و معصیت داشته باشند)، ادای امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
تهذیب الا حكام: ج ۶، ص ۳۵۰، ح ۹۹۱
18-دنیا مانند مار
الإمام الكاظم(ع : مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیةِ، مَسُّها لَینٌ وَ فی جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ، یحْذَرُهَاالرِّجالُ ذَوِی الْعُقُولِ وَ یهْوی اِلَیهَا الصِّبْیانُ بِأیدیهِمْ.
امام كاظم(ع):مَثَل دنیا همانند مار است كه پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولی در درون آن سمّ كشنده ای است كه مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق می ورزند.
تحف العقول: ص ۲۹۲
19-پرخوابی و بیکاری
الإمام الكاظم(ع : إنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ یبغِضُ العَبدَ النَّوّامَ الفارِغَ.
امام كاظم(ع):خداوند عز و جل بنده پُر خوابِ بیكار را دشمن می دارد.
الكافی: ۵ / ۸۴ / ۲
20-عاقل و دروغگویی
الإمام الكاظم(ع) ـ لِهشامٍ و هُو یعِظُهُ ـ: إنّ العاقِلَ لا یكذِبُ و إن كانَ فیهِ هَواهُ.
امام كاظم(ع)ـ در اندرز به هشام ـ فرمود: خردمند دروغ نمى گوید، اگر چه منافع او در آن باشد.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۰۵ /۱، میزان الحكمه، جلد ۱۰ صفحه: ۶۱
21-دنیا مانند آب دریا
الإمام الكاظم(ع : مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِ الْبَحْرِ كُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشا حَتّی یقْتُلُهُ.
امام كاظم(ع): مثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دریا است كه انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه می شود و آنقدر میل می كند تا هلاك شود.
تحف العقول: ص ۲۹۲
22-دغلکاری و آزار
الإمام الكاظم(ع : لَیسَ مِن أخلاقِ المُؤمِنینَ الغِشُّ ولَا الأَذی.
امام كاظم(ع):دَغَلکاری و آزاررسانی، از اخلاق مؤمنان نیست.
الكافی: ج ۸ ص ۱۲۶ ح ۹۵
23-نوع نگاه به دنیا
الإمام الكاظم(ع) : كُن فِی الدُّنیا كَساكِنِ دارٍ لَیسَت لَهُ، إنَّما ینتَظِرُ الرَّحیلَ.
امام كاظم(ع): در دنیا، مانند كسى باش كه در خانه اى ساكن است كه مال او نیست و منتظر رفتن است.
تحف العقول: ص ۳۹۸، دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، جلد ۱ صفحه: ۸۲
24-ترک اهل بیت(ع)
الإمام الكاظم(ع : مَنْ تَرَكَ أهْلَ بَیتِ نَبیهِ ضَلَّ.
امام كاظم(ع):هركس اهل بیت پیغمبر(ص) را رها كند گمراه می گردد.
اصول كافی: ج ۱ ص ۷۲ ح ۱۰.
25-انسان های دو چهره و دو زبان
الإمام الكاظم(ع : بِئْسَ الْعَبْدُ یكُونُ ذاوَجْهَینِ وَ ذالِسانَینِ.
امام كاظم(ع):بد شخصی است آن كه دارای دو چهره و دو زبان می باشد، ـ كه در پیش رو چیزی گوید و پشت سر چیز دیگر ـ.
تحف العقول: ص ۲۹۱
26-باارزش ترین مردم
الإمام الكاظم(ع) : إنَّ أعظَمَ النّاسِ قَدرا الَّذی لا یرَى الدُّنیا لِنَفسِهِ خَطَرا.
امام كاظم(ع): با ارزش ترینِ مردم، كسى است كه براى دنیا ارزشى قائل نباشد.
الكافی: ج ۱ ص ۱۹ ح ۱۲، دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث، جلد ۲ صفحه: ۹۴
27-امانت داری
الإمام الكاظم(ع : رَأسُ السَّخاءِ أداءُ الأَمانَةِ.
امام كاظم(ع):سرآمد سخاوت، بازگرداندن امانت است.
نزهة الناظر: ص ۱۹۰ ح ۴۰۶
28-ادخال سرور
الإمام الكاظم(ع) : مَن أدخَلَ عَلى مُؤمِنٍ سُروراً فَرَّحَ اللَّهُ قَلبَهُ یومَ القیامَةِ.
امام كاظم(ع): هر كس مؤمنى را شاد كند، خداوند در روز رستاخیز، او را بسیار دل شاد خواهد كرد.
الكافی: ج ۲ ص ۱۹۷ ح ۲، الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث، جلد ۱ صفحه: ۳۹۰
29-نیکی به برادران و خانواده
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فی عُمْرِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه به دوستان و خانواده اش نیكی و احسان كند، عمرش طولانی خواهد شد.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
30-مشقت در کودکی
الإمام الكاظم(ع : یسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فی صِغَرِهِ لِیكُونَ حَلیما فی كِبَرِهِ.
امام كاظم(ع):بهتر است پسر را در دوران كودكی به كارهای مختلف و سخت، وادار نمائی تا در بزرگی حلیم و بردبار باشد.
وسائل الشّیعة: ج ۲۱، ص ۴۷۹، ح ۲۷۸۰۵.
31-غیبت
الإمام الكاظم(ع) : مَلعونٌ مَنِ اغتابَ أخاهُ.
امام كاظم(ع): ملعون است كسى كه از برادرش غیبت كند.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۳۳ /۹، میزان الحكمه، جلد ۸ صفحه: ۵۷۷
32-عمل به وعده به کودکان
الإمام الكاظم(ع) : إذا وَعَدتُمُ الصِّغارَ فأوفُوا لَهُم.
امام كاظم(ع): هرگاه به كودكان و عده اى دادید به آن عمل كنید.
بحار الأنوار: ۱۰۴ / ۷۳ /۲۳، میزان الحكمه، جلد ۱۳ صفحه: ۲۵۲
33-راهنمای عاقل
الإمام الكاظم(ع : لِكُلِّ شَیءٍ دَلیلٌ وَ دَلیلُ الْعاقِلِ التَّفَكُّر.
امام كاظم(ع):برای هر چیزی، دلیل و راهنمائی است و راهنمای شخص عاقل، تفكّر و اندیشه می باشد.
تحف العقول: ۳۸۶
34-حسن نیت
الإمام الكاظم(ع : مَنْ حَسُنَتْ نیتُهُ زیدَ فی رِزْقِهِ.
امام كاظم(ع):هر كه فكر و نیتش نیك باشد در روزی اش توسعه خواهد بود.
تحف العقول: ص ۳۸۸، س ۱۷
35-جهاد زن
الإمام الكاظم(ع) : جِهادُ المَرأةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ.
امام كاظم(ع): جهاد زن، خوب شوهردارى كردن است.
الكافی: ۵ / ۵۰۷ /۴، میزان الحكمه، جلد ۵ صفحه: ۱۰۰
36-عزت در گرو حفظ زبان
الإمام الكاظم(ع) : اِحفَظْ لِسانَكَ تَعِزَّ.
امام كاظم(ع): زبانت را نگه دار تا عزیز گردى.
الكافی: ۲ / ۱۱۳ /۴، میزان الحكمه، جلد ۷ صفحه: ۳۷۰
37-خوب خرج کردن برای خانواده
الإمام الكاظم(ع : ینْبَغی لِلرَّجُلِ أنْ یوَسِّعَ عَلی عَیالِهِ لِئَلاّ یتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.
امام كاظم(ع):سزاوار است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز كند تا آرزوی مرگش را ننمایند.
وسائل الشّیعة: ج ۲۱، ص ۴۷۹، ح ۲۷۸۰۵.
38-در صورت ناتوانی از زیارت قبور اهل بیت(ع)
الإمام الكاظم(ع) : مَن لَم یستَطِعْ أن یزُورَ قُبُورَنا فَلْیزُرْ قُبُورَ صُلَحاءِ إخوانِنا.
امام كاظم(ع): هر كه نتواند قبرهاى ما را زیارت كند، قبور برادرانِ صالح ما را زیارت نماید.
بحار الأنوار: ۷۴ / ۳۱۱ /۶۵، میزان الحكمه، جلد ۵ صفحه: ۱۲۹
39-نخستین احسان به فرزند
الإمام الكاظم(ع) : أوَّلُ ما یبَرُّ الرَّجُلُ وَلَدَهُ أن یسَمِّیهُ بِاسمٍ حَسَنٍ.
امام كاظم(ع): نخستین احسانى كه مرد به فرزند خود مى كند، این است كه نام نیكویى برایش انتخاب كند.
الكافی: ۶ / ۱۸ /۳، میزان الحكمه، جلد ۵ صفحه: ۴۰۶
40-محاسبه نفس
الإمام الكاظم(ع : لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یحاسِبْ نَفْسَهُ فی كُلِّ یوْمٍ، فَإِنْ عَمِلَ حَسَنا إسْتَزادَ اللّهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَیئا اسْتَغْفَرَ اللّهَ وَ تابَ اِلَیهِ.
امام كاظم(ع):از شیعیان و دوستان ما نیست، كسی كه هر روز محاسبه نَفْس و بررسی اعمال خود را نداشته باشد، كه اگر چنانچه اعمال و نیاتش خوب بوده، سعی كند بر آن ها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كند و جبران نماید.
وسائل الشّیعة: ج ۱۶، ص ۹۵، ح ۲۱۰۷۴.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث رضوی
https://eitaa.com/joinchat/1422066813C0b0d42bc43
خلاصه زندگی امام رضا [ع]
نام: علی بن موسی
کنیه: ابوالحسن (ثانی)
زادروز: ۱۱ ذوالقعده، سال ۱۴۸ق
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۲۰ سال (۱۸۳ق تا ۲۰۳ق)
شهادت: آخر ماه صفر، سال ۲۰۳ق
علت شهادت: مسمومیت توسط زهر
قاتل: مأمون عباسی لعنه الله
مدفن: مشهد
محل زندگی: مدینه، مرو
لقب(ها): رضا، عالم آل محمد، رضا، عالِمِ آلِ محمّد، صابِر، فاضِل، رَضیّ، زَکیّ، وَلیّ، وَفیّ، صِدّیق، سِراجُالله، قُرَّةُ عَیْنُ الْمُؤْمِنین، مَکیدَةُالْمُلْحِدین، ثامِنُ الْاَئِمّه، ضامنِ آهو، امامِ غریب، سُلطان، غریبُ الغرباء، رِئابُ التَّدبیر، رَبُّ السَّریر، کافِی الْخَلق، کُفْوُ الْمَلِک، نورُ الْهُدی، وَفیّ، شمس الشموس، انیس النفوس، معین الضعفاء
پدر: امام کاظم(ع)
مادر: نجمهخاتون
همسر: سَبیکه (خیزران) و امّحبیبه
فرزند(ان): امام جواد(ع) محمد، موسی، حسین، حسن، جعفر، ابراهیم و فاطمه
طول عمر: ۵۵ سال
آثار: صحیفة الإمام الرضا علیهالسلام ، طب الرضا، طب و بهداشت از امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام ، مسند الرضا علیهالسلام
دوران امامت وی با سه خلیفهٔ عباسی شامل هارون الرشید، امین و مأمون مقارن بود.
چهل حدیث رضوی
۱. كمـال ايمـان
قال الرضا عليه السلام: لا يَسْتَكْمِلُ عَبْدٌ حَقيقَةَ الايمـانِ حَتّى تَكُونَ فيهِ خِصالٌ ثـَلاثٌ: اَلتـَفـَقـُّهُ فى الدّينِ، وَ حُسْنُ التَّقْديرِ فِى الْمَعيشَةِ وَالصَّبْرُ عَـلَى الرَّزايا.
امام رضا عليه السلام فرمود: هيـچ بنده اى به كمال حقيقى ايمان نمى رسد، تا اينكه اين سه خصلت در او باشد: دين شـناسى. اندازه و برنامه ريزى در زندگى. شكيبايى بر سختيها و ناملايمات.
[تحف العقول، ص 446.]
۲.ایمان
الامام الرضا (علیهالسلام): الإیمانُ: عَقدٌ بِالقَلبِ؛ ولَفظٌ بِاللِّسانِ؛ وعَمَلٌ بِالجَوارِحِ، لا یکونُ الإیمانُ إلاّ هکذا.
امام رضا (علیه السلام) :ایمان، عبارت است از: باور قلبى، اظهار به زبان و عمل با اندام ها. ایمان، جز این گونه نیست.
(معانی الأخبار: ص ۱۸۶ ح ۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۸۰)
۳.بهـترين بنـدگان
سُئِلَ عَنْ خِيارِ الْعِبادِ، فَقالَ عليه السلام: اَلَّذينَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا، وَاِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا، وَ اِذا اُعْطُوا شَكَرُوا، وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا، وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا.
از حضرت رضا عليه السلام درباره بهترين بندگان پرسيدند. حضـرت فـرمــود: آنان كه هرگاه نيكى مى كنند، خوشحال مى شوند، هرگاه بدى مى كنند، استغفار مى كنند، هرگاه چيزى به آنان داده مى شود، سپاس مى گويند، هرگاه مبتلا و گرفتار مى شوند، شكيبايى مى كنند، و هرگاه خشمگين مى شوند، عفو و گذشت مى كنند.
[مسند الامام الرضا عليه السلام، ج 1 ص 284.]
۴.نـكوهش مـال انـدوزى
عَنِ الرِّضا عليه السلام: لا يَجْتَمِعُ الْمالُ اِلاّ بِخِصالٍ خَمْسٍ: بِبُخْلٍ شَديدٍ وَ اَمَلٍ طَويلٍ وَ حِرْصٍ غالِبٍ وَقطيعَةِ الرَّحِمِ وَ ايثارِ الدُّنْيا عَلَى الآخِرَةِ.
از سخنان امام رضا عليه السلام: هـرگز ثروت جمع و اندوخته نمى گردد، مگر بـا پنـج خـصلت: بخـل شـديد، آرزوى دور و دراز، حـرصِ غالب، قطع رحـم و برگزيدن دنيا بر آخـرت.
[كشف الغمّه، ج 3، ص 84.]
۵.سه ويژگى برجسته مؤمن
عَنِ الرِّضا عليه السلام: لا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَكُونَ فيهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِيِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِيِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَكِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِيِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِيِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نيست، مگر آن كه سه خصلت در او باشد:سنّتى از پروردگارش و سنّتى از پيامبرش و سنّتى از امامش. امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،امّا سنّت پيغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،امّا سنّت امامش، صبر كردن در زمان تنگدستى و پريشان حالى است.
(تحف العقول،ج2 ، ص308 - اصول کافی ، ج 3 ، ص (339)
۶.بسم الله
الامام الرضا (علیه السلام): (بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ) أقرَبُ إلَى الاِسمِ الأَعظَمِ مِن سَوادِ العَینِ إلى بَیاضِها.
امام رضا (علیه السلام) :(بِسمِ اللَّهِ الرَّحمَنِ الرَّحیمِ)، به اسم اعظم خدا، نزدیک تر از سیاهىِ چشم به سفیدى آن است. (عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۲ ص۵ ح۱۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۱۰۴)
۷. نقش انگشتر حضرت موسی(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): کانَ نَقشُ خاتَمِ موسى(علیه السلام) حَرفَینِ اشتَقَّهُما مِنَ التَّوراةِ: اصبِر تُؤَر، اُصدُق تَنجُ.
امام رضا (علیه السلام) :نقش انگشتر موسى(علیه السلام) دو جمله بود که آنها را از تورات گرفته بود: شکیبا باش تا مزد بگیرى، راستگو باش تا بِرَهى.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): (ج ۲ ص ۵۵ ح ۲۰۶، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۱۸۶)
۸.نقش انگشتر حضرت عیسی(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): کانَ نَقشُ خاتَمِ عیسى(علیه السلام) حَرفَینِ اشتَقَّهُما مِنَ الإِنجیلِ: طوبى لِعَبدٍ ذُکرَ اللّهُ مِن أجلِهِ، ووَیلٌ لِعَبدٍ نُسِی اللّهُ مِن أجلِهِ.
امام رضا (علیه السلام) :نقش انگشتر عیسى(علیه السلام) این دو جمله بود که آنها را از انجیل برگرفته بود:خوشا به حال بنده اى که موجب یاد خدا شود و واى به حال بنده اى که باعث فراموشى خدا گردد.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج ۲ ص ۵۵ ح ۲۰۶، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۱۹۸)
۹.نماز شب
الامام الرضا (علیهالسلام): عَلَیکم بِصَلاةِ اللَّیلِ! فَما مِن عَبدٍ یقومُ فی آخِرِ اللَّیلِ فَیصَلّی ثَمانِی رَکعاتٍ ورَکعَتَینِ لِلشَّفعِ ورَکعَةً لِلوَترِ؛ ثُمَّ قَنَتَ وَاستَغفَرَ اللّهَ فی قُنوتِهِ سَبعینَ مَرَّةً، إلاّ اُجیرَ مِن عَذابِ القَبرِ وعَذابِ النّارِ.
امام رضا (علیه السلام) :بر شما باد خواندن نماز شب؛ زیرا هیچ بنده اى نیست که در آخرِ شب بر خیزد و هشت رکعت “نماز” و دو رکعت “نماز” شَفع و یک رکعت “نماز” وَتر بگزارد، سپس قنوت بخواند و در قنوتش هفتاد بار از خدا آمرزش بخواهد، مگر آن که از عذاب قبر و از عذاب آتش “دوزخ”، پناه داده مى شود.
(الدعوات: ص۲۷۲ ح۷۷۸، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۰)
۱۰. تفاوت مؤمن و کافر در قیامت
دَخَلَ رَجُلٌ مِنَ الزَّنَادِقَةِ عَلَى أَبِی الحَسَنِ(علیه السلام) وَ عِندَهُ جَمَاعَةٌ، فَقَالَ أَبُو الحَسَنِ(علیه السلام): أَیهَا الرَّجُلُ! أَ رَأَیتَ إِن کانَ القَولُ قَولَکم ـ وَ لَیسَ هُوَ کمَا تَقُولُونَ ـ أَ لَسنَا وَ إِیاکم شَرَعاً سَوَاءً؛ لاَ یضُرُّنَا مَا صَلَّینَا وَ صُمنَا وَ زَکینَا وَ أَقرَرنَا ؟ فَسَکتَ الرَّجُلُ. ثُمَّ قَالَ أَبُو الحَسَنِ(علیه السلام): وَ إِن کانَ القَولُ قَولَنَا ـ وَ هُوَ قَولُنَا ـ أَلَستُم قَد هَلَکتُم وَ نَجَونَا؟!
جماعتى در خدمت امام رضا(علیه السلام) بودند که زندیقى وارد شد. امام(علیه السلام) به او فرمود: ) اگر سخن شما درست باشد ـ که نیست ـ، در این صورت، آیا نه این است که ما و شما یکسان هستیم و نماز و روزه و زکات و ایمان ما زیانى به ما نمى رسانَد؟(. آن زندیق، خاموش مانْد. سپس امام رضا(علیه السلام) فرمود: واگر سخن ما درست باشد ـ که هست ـ آیا شما به هلاکت درنیفتاده اید و ما نجات نیافته ایم؟!.
(الکافی: ج۱ ص۷۸ ح۳، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۴)
۱۱. طلب بهشت بدون عمل!
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن سَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ وَلَم یصبِر عَلَى الشَّدائِدِ، فَقَدِ استَهزأَ بِنَفسِهِ.
امام رضا (علیه السلام) :کسى که از خدا بهشت بخواهد، امّا در برابر سختى ها شکیبا نباشد، خود را ریشخند کرده است.
(کنز الفوائد: ج۱ ص۳۳۰، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۴۸)
۱۲.پاداش کمترین آزار برای زیارت امام رضا(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): ما مِن مؤمن یزورُنی فَیصیبُ وَجهَهُ قَطرَةٌ مِنَ الماءِ، إلاّ حَرَّمَ اللّهُ تَعالى جَسَدَهُ عَلَى النّارِ.
امام رضا (علیه السلام) :هیچ مؤمنى نیست که مرا زیارت کند و قطره اى از آسمان بر چهره اش بیفتد، مگر آن که خداوند متعال، بدن او را بر آتش، حرام مى گردانَد.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج ۲ ص۲۲۷ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۵۰)
۱۳.تبسم به برادر مؤمن
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن تَبَسَّمَ فی وَجهِ أخیهِ المُؤمِنِ کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً؛ ومَن کتَبَ اللّهُ لَهُ حَسَنَةً لم یعَذِّبهُ.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس به روى برادر مؤمنش لبخند بزند، خداوند، برایش یک ثواب مى نویسد و کسى که خدا برایش ثوابى بنویسد، عذابش نمى کند.
(مصادقة الإخوان: ص۱۵۷ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۵۰.)
۱۴. نجات موحدان گناه کار
الامام الرضا (علیهالسلام): مُذنِبو أهلِ التَّوحیدِ لا یخَلَّدونَ فِی النّارِ ویخرُجونَ مِنها، وَالشَّفاعَةُ جائِزَةٌ لَهُم.
امام رضا (علیه السلام) :گنه کارانِ یکتاپرست، در آتش، جاویدان نمى مانند؛ بلکه “سرانجام” از آن، رهایى مى یابند و شفاعت در حقّ آنان، رواست.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج ۲ ص۱۲۵ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۵۲)
۱۵.کسی که امامی ندارد
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن ماتَ ولَیسَ لَهُ إمامٌ ماتَ میتَةً جاهِلیةً.
امام رضا (علیه السلام) :کسى که بمیرد و امامى نداشته باشد، به مرگ جاهلى مُرده است.
(کمال الدین: ص۶۶۸ ح۱۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۷۰)
۱۶.مراد از اهل ذکر در قرآن
الامام الرضا(علیه السلام) ـ فی قَولِهِ تَعالى: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ ـ: نَحنُ أهلُ الذِّکرِ، ونَحنُ المَسؤولونَ.
امام رضا(علیه السلام)ـ در باره آیه شریفِ: پس اگر نمى دانید، از اهل ذکر بپرسید ـ: اهل ذکر، ما هستیم و از ما باید پرسیده شود.
(الکافی: ج ۱ ص ۲۱۰ ح ۳، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۷۸)
۱۷. دین امامان(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): إنَّ مِن دینِهِم “أی الأَئِمَّةِ(علیه السلام)”: الوَرَعَ، وَالعِفَّةَ، وَالصِّدقَ، وَالصَّلاحَ، وَالاِجتِهادَ، وأداءَ الأَمانَةِ إلَى البَرِّ وَالفاجِرِ، وطولَ السُّجودِ، وَالقیامَ بِاللَّیلِ، وَاجتِنابَ المَحارِمِ، وَانتِظارَ الفَرَجِ بِالصَّبرِ، وحُسنَ الصُّحبَةِ، وحُسنَ الجِوارِ، وبَذلَ المَعروفِ، وکفَّ الأَذی، وبَسطَ الوَجهِ، وَالنَّصیحَةَ، وَالرَّحمَةَ لِلمؤمنینَ.
امام رضا(علیه السلام): از دینِ آنان ـ یعنى امامان(علیه السلام) ـ است: پارسایى، پاک دامنى، راستى، درستى، سخت کوشى، باز گرداندن امانت به نیکوکار و تبه کار، سجده طولانى، عبادت شبانه، دورى از حرام، انتظار فرج با شکیبایى، حُسن همنشینى، حُسن همسایگى، نیکى کردن، بى آزارى، گشاده رویى، خیرخواهى و مهربانى با مؤمنان.
(تحف العقول: ص ۴۱۶، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۸۰)
۱۸. کمال دین
الامام الرضا (علیهالسلام): کمالُ الدّینِ: وَلایتُنا، وَالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا.
امام رضا (علیه السلام) :کمال دین، “پذیرفتن” ولایت ما و برائت جستن از دشمن ماست.
(مستطرفات السرائر: ص ۱۴۹ ح ۳، بحار الأنوار: ج ۲۷ ص ۵۸ ح ۱۹. گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۸۲)
۱۹.دست کشیدن از غذا پیش از سیری کامل
الامام الرضا (علیهالسلام): اِرفَع یدَیک مِنَ الطَّعامِ وبِک إِلَیهِ بَعضُ القَرَمِ؛ فإنَّهُ أصَحُّ لِبَدَنِک، وأذکى لِعَقلِک، وأخَفُّ عَلى نَفسِک إن شاءَ اللّهُ.
امام رضا (علیه السلام) :در حالى که هنوز اندک اشتهایى دارى، دست از غذا بکش؛ زیرا این کار، به خواست خدا جسم تو را سالم تر، فکرت را تیزتر و روانت را سبک تر مى دارد.
(طبّ الامام الرضا(علیه السلام): ص ۱۴، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۵۰۰)
۲۰. گریه بر أهلبیت (علیهمالسلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن تَذَکرَ مُصابَنا وبَکى لِما ارتُکبَ مِنّا کانَ مَعَنا فی دَرَجَتِنا یومَ القیامَةِ.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس مصیبت ما را به یاد آورد و براى ستم هایى که بر ما رفته است، بگِرید، روز قیامت، با ما در یک درجه خواهد بود.
(الأمالی للصدوق: ص ۱۳۱ ح ۱۱۹، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۹۲)
۲۱. گریستن و گریاندن بر أهلبیت (علیهمالسلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن ذَکرَ بِمُصابِنا فَبَکى وأبکى لَم تَبک عَینُهُ یومَ تَبکی العُیونُ.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس مصیبت ما را یاد کند و بگِرید و بگریانَد، در آن روزى که چشم ها مى گِریند، چشم او نمى گِرید.
(الأمالی للصدوق: ص ۱۳۱ ح ۱۱۹، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۹۲)
۲۲.شرکت در مجلس أهلبیت (علیهمالسلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن جَلَسَ مَجلِساً یحیى فیهِ أمرُنا لَم یمُت قَلبُهُ یومَ تَموتُ القُلوبُ.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس در مجلسى بنشیند که یاد و نام ما در آن زنده مى شود، در آن روزى که دل ها مى میرند، دل او نمى میرد.
(الأمالی للصدوق: ص ۱۳۱ ح ۱۱۹، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۹۲)
۲۳. همسایه داری
الامام الرضا (علیهالسلام): لَیسَ مِنّا مَن لمَ یأمَن جارُهُ بَوائِقَهُ.
امام رضا (علیه السلام) :از ما نیست کسى که همسایه اش، از بدى هاى او در امان نباشد.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج ۲ ص ۲۴ ح ۳، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۹۴)
۲۴. ویژگی های شیعیان
الامام الرضا (علیهالسلام): شیعَتُنا: المُسَلِّمونَ لِأَمرنا، الآخِذونَ بِقَولِنا، المُخالِفونَ لِأَعدائِنا؛ فَمَن لَم یکن کذلِک فَلَیسَ مِنّا.
امام رضا (علیه السلام) :شیعیان ما، تسلیم فرمان ما هستند، از سخن ما پیروى مى کنند و با دشمنان ما مخالف اند. پس هر که چنین نباشد، از ما نیست.
(صفات الشیعة: ص ۸۲ ح ۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۲۹۶)
۲۵. امامان بعد از امام رضا(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): الإمامُ بَعدی مُحَمَّدٌ ابنی، وبَعدَ مُحَمَّدٍ ابنُهُ عَلی، وبَعدَ عَلی ابنُهُ الحَسَنُ، وبَعدَ الحَسَنِ ابنُهُ الحُجَّةُ القائِمُ المُنتَظَرُ فی غَیبَتِهِ، المُطاعُ فی ظُهورِهِ.
امام رضا (علیه السلام) :امامِ پس از من، پسرم محمّد است، و پس از محمّد، پسرش على است و پس از على، پسرش حسن و پس از حسن، پسرش حجّت قائم که در غیبتش منتظر او هستند و در ظهورش، همه فرمان بردارش .
(کمال الدین: ص۳۷۲ ح۶، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۷۰)
۲۶.قائم(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): إنَّ القائِمَ هُوَ الَّذی إذا خَرَجَ کانَ فی سِنِّ الشُّیوخِ ومَنظَرِ الشُّبّانِ، قَویاً فی بَدَنِهِ، حَتَّى لَو مَدَّ یدَهُ إلَى أعظَمِ شَجَرَةٍ عَلَى وَجهِ الأَرضِ لَقَلَعَها! ولَو صاحَ بَینَ الجِبالِ لَتَدَکدَکت صُخورُها! یکونُ مَعَهُ عَصا موسَى وخاتَمُ سُلَیمانَ علیهماالسلام، ذاک الرّابِعُ مِن وُلدی، یغَیبُهُ اللّهُ فی سِترِهِ ما شاءَ، ثُمَّ یظهِرُهُ فَیملأُ بِهِ الأَرضَ قِسطاً وعَدلاً کما مُلِئَت جَوراً وظُلماً.
امام رضا (علیه السلام) :قائم، کسى است که وقتى ظهور مى کند، در سنّ پیران و سیماى جوانان است، بدنى چنان نیرومند دارد که اگر دستش را به طرف بزرگ ترین درخت روى زمین ببرد، آن را از ریشه در مى آورد و اگر در کوهستان فریاد زند، صخره ها در هم مى ریزند. عصاى موسى و انگشتر سلیمان را با خود دارد. او چهارمین از نسل من است، خداوند براى مدّتى او را در پس پرده خود پنهان مى سازد، سپس آشکارش مى گرداند و به وسیله او زمین را همچنان که از ظلم و ستم آکنده شده است، از عدل و داد پر مى کند.
(کمال الدین: ص۳۷۶ ح۷، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۷۲)
۲۷. اگر مردم زیبایی های کلام أهلبیت (علیهمالسلام) را می دانستند
الامام الرضا (علیهالسلام): إِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ کلامِنا لاَتَّبَعونا.
امام رضا (علیه السلام) :اگر مردم زیبایى هاى سخنان ما را مى دانستند، از ما پیروى مى کردند.
(معانی الأخبار: ص۱۸۰ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۸۴)
۲۸. اطاعت از خدا حتی بدون وعده به بهشت و جهنم
الامام الرضا (علیهالسلام): لَو لَم یخَوِّفِ اللّهُ النّاسَ بِجَنّةٍ ونارٍ، لَکانَ الواجِبُ أن یطیعوهُ ولا یعصوهُ؛ لِتَفَضُّلِهِ علَیهِم وإحسانِهِ إلَیهِم، وما بَدأهُم بهِ مِن إنعامِهِ الَّذی ما استَحَقّوهُ.
امام رضا (علیه السلام) :اگر خداوند، مردم را به بهشت و دوزخى هم وعده و وعید نمى داد، باز واجب بود که از او اطاعت کنند و نافرمانى اش نکنند؛ زیرا به آنان تفضّل و نیکى فرموده و نعمت هایش را در اختیارشان گذاشته است، بى آن که “به سبب انجام عملى،” استحقاق آن را داشته باشند.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج ۲ ص ۱۸۰ ذیل ح ۴، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۸۶)
۲۹. گناهان کوچک، راهی به سوی گناهان بزرگ
الامام الرضا (علیهالسلام): الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الکبائرِ، ومَن لَم یخَفِ اللّهَ فِی القَلیلِ لَم یخَفهُ فِی الکثیرِ.
امام رضا (علیه السلام) :گناهان کوچک، راه هایى به سوى گناهان بزرگ اند و کسى که از خداوند در اندک، ترس نداشته باشد، در زیاد نیز از او نمى ترسد.(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۲ ص۱۸۰ ح۴، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۸۴)
۳۰. اهمیت اذان و اقامه برای نماز
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن أذَّنَ وأقامَ صَلّى وَراءَهُ صَفّانِ مِنَ المَلائِکةِ، وإن أقامَ بِغَیرِ أذانٍ صَلّى عَن یمینِهِ واحِدٌ وعَن شِمالِهِ واحِدٌ.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس اذان و اقامه بگوید، دو صف از فرشتگان، پشت سرش نماز مى گزارند و هر کس اقامه بگوید و اذان نگوید، تنها یک فرشته در سمت راست او و یکى در سمت چپ او مى ایستد.
(کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۱ ص ۲۸۷ ح ۸۸۸، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۳۹۲)
۳۱. دست کشیدن از غذا پیش از سیری کامل
الامام الرضا (علیهالسلام): اِرفَع یدَیک مِنَ الطَّعامِ وبِک إِلَیهِ بَعضُ القَرَمِ؛ فإنَّهُ أصَحُّ لِبَدَنِک، وأذکى لِعَقلِک، وأخَفُّ عَلى نَفسِک إن شاءَ اللّهُ.
امام رضا (علیه السلام) :در حالى که هنوز اندک اشتهایى دارى، دست از غذا بکش؛ زیرا این کار، به خواست خدا جسم تو را سالم تر، فکرت را تیزتر و روانت را سبک تر مى دارد.
(طبّ الامام الرضا(علیه السلام): ص ۱۴، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۵۰۰)
۳۲. سجده شکر بعد از نماز
الامام الرضا(علیه السلام) : السَّجدَةُ بَعدَ الفَریضَةِ شُکراً للّهِ ـ تَعالى ذِکرُهُ ـ عَلى ما وَفَّقَ العَبدَ مِن أداءِ فَرضِهِ، وأدنى ما یجزی فیها مِنَ القَولِ أن یقالَ: )شُکراً للّهِ، شُکراً للّهِ(، ثَلاثَ مَرّاتٍ.
امام رضا (علیه السلام) :سجده شکر گزاردن پس از نماز واجب، در برابر توفیقى است که خداوند متعال به بنده داده تا واجبش را انجام دهد و کمترین چیزى که از گفتار در آن کفایت مى کند، این است که سه مرتبه “شکرا للّه ” گفته شود.
(علل الشرائع: ص۳۶۰ ح ۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۰۰)
۳۳. زیارت امام رضا(علیه السلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): ألا وإنّی لَمَقتولٌ بِالسَّمِّ ظُلماً، ومَدفونٌ فی مَوضِعِ غُربَةٍ، فَمَن شَدَّ رَحلَهُ إلى زِیارَتی استُجیبَ دُعاؤهُ وغُفِرَ لَهُ ذَنبُهُ.
امام رضا (علیه السلام) :بدانید که من با زهر ستم، کشته خواهم شد و در خاک غربت، دفن خواهم شد. پس هر که براى زیارت من بارِ سفر بربندد، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده مى شود.
(الخصال: ص۱۴۴ ح۱۶۷، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۳۲)
۳4. دوری از آتش بدون عمل
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن تَعَوَّذَ بِاللّهِ مِنَ النّارِ ولَم یترُک الشَّهَواتِ، فَقَدِ استَهزَأَ بِنَفسِهِ.
امام رضا (علیه السلام) :هر که از آتش دوزخ به خدا پناه ببرد، امّا ترک شهوات نکند، در واقع، خود را ریشخند کرده است.
(کنز الفوائد: ج۱ ص۳۳۰، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۴۰)
۳5. صلوات بر پیامبر و خاندان او زائل کننده گناهان
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن لَم یقدِر عَلى ما یکفِّرُ بِهِ ذُنوبَهُ، فَلیکثِر مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ؛ فإِنَّها تَهدِمُ الذُّنوبَ هَدماً.
امام رضا (علیه السلام) :هر کس توانایى دادن کفّاره براى گناهانش را نداشت، بر محمّد و خاندان او فراوان صلوات بفرستد؛ زیرا صلوات، گناهان را به کلّى از بین مى برد.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۱ ص۲۹۴ ح۵۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۴۲)
۳6. اهمیت زیارت أهلبیت (علیهمالسلام)
الامام الرضا (علیهالسلام): إنّ لِکلِّ إمامٍ عَهداً فی عُنُقِ أولِیائهِ وشیعَتِهِ، وإنَّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بالعَهدِ وحُسنِ الأداءِ زیارَةَ قُبورِهِم، فَمَن زارَهُم رَغبَةً فی زیارَتِهِم وتَصدیقاً بما رَغِبوا فیهِ کانَ أئمَّتُهُم شُفَعاءَهُم یومَ القِیامَةِ.
امام رضا (علیه السلام) :هر امامى به گردن دوستان و شیعیان خود، عهدى دارد که وفاى کامل به این عهد، و به جا آوردن نیکوى آن، با زیارت قبر آنان است. پس کسانى که با رغبت و علاقه به زیارت ایشان و باور داشتن به آنچه آنان ترغیب کرده اند، زیارتشان کنند، امامانِ آنها در روز قیامت، شفیعشان خواهند بود.
(الکافی: ج۴ ص۵۶۷ ح۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۴۶)
۳7. اهمیت زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها)
الامام الرضا(علیه السلام) ـ لمَّا سَأَلَهُ سَعدُ بنُ سَعیدٍ عَن قَبرِ فاطِمَةَ بِنتِ موسَى بنِ جَعفَرٍ(علیه السلام) ـ: مَن زارَها فَلَهُ الجَنَّةُ.
امام رضا(علیه السلام) ـ در پاسخ سؤال سعد بن سعید، در باره “ثواب زیارت” قبر فاطمه دختر موسى بن جعفر(علیه السلام) ـ: هر کس او را زیارت کند، پاداشش بهشت است.
(ثواب الأعمال: ص۱۲۴ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۴۶)
۳8. اطاعت از پدر و مادر
الامام الرضا (علیهالسلام): بِرُّ الوالِدَینِ واجِبٌ وإن کانا مُشرِکینِ، ولا طاعَةَ لَهُما فی مَعصیةِ الخالِقِ.
امام رضا (علیه السلام) :اطاعت از پدر و مادر واجب است، اگر چه مشرک باشند؛ ولى در معصیت خالق، از آنان نباید اطاعت کرد.
(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۲ ص۱۲۲ ح۱، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۵۴)
39. رفاه برای خانواده
الامام الرضا (علیهالسلام): صاحِبُ النِّعمَةِ یجِبُ عَلَیهِ التَّوسِعَةُ عَلى عِیالِهِ.
امام رضا (علیه السلام) :برخوردارِ از نعمت، باید خانواده اش را در رفاه قرار بدهد.
(الکافی: ج۴ ص۱۱ ح۵، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۶۰)
۴0. تشکر در قبال خوبی مردم
الامام الرضا (علیهالسلام): مَن لَم یشکرِ المُنعِمَ مِنَ المَخلوقینَ لَم یشکرِ اللَهَ عزوجل.
امام رضا (علیه السلام) :هر که در قبال خوبى مردم تشکر نکند، از خداوند عز و جل هم تشکر نکرده است.(عیون أخبار الرضا(علیه السلام): ج۲ ص۲۴ ح۲، گزیده حکمت نامه رضوی، صفحه: ۴۶۶)
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث جوادی
https://eitaa.com/joinchat/1422591101C731e8b088d
خلاصه زندگی امام جواد [ع]
نام: محمد بن علی بن موسی
لقب(ها): جواد، تقی، ابن الرضا
کنیه: ابوجعفر و ابوعلی
زادروز: ۱۰ رجب، ۱۹۵ق.
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۱۷ سال ( ۲۰۳ تا ۲۲۰ق)
شهادت: آخر ذیالقعده، ۲۲۰ق یا ۶ ذیالحجه۲۲۰ق.
علت شهادت: مسمویت توسط زهر
مدفن: کاظمین
محل زندگی: مدینه، بغداد
پدر: علی بن موسی بن جعفر
مادر: سبیکه
همسر(ان): سمانه مغربیه، ام فضل
فرزند(ان): علی، موسی، حکیمه، زینب، فاطمه، امامه
طول عمر: ۲۵ سال
قاتل: معتصم عباسی لعنه الله
مدت امامت: ۱۷ سال.
خلفای همعصر: مامون و معتصم عباسی.
چهل حدیث جوادی
۱. نیازمندی مؤمن به سه خصلت
قالَ الإمام محمد تقی الجواد(ع ) : الْمُؤمِنُ یَحْتاجُ إلی ثَلاثِ خِصال: تَوْفیق مِنَ اللهِ عَزَّ وَجَلَّ وَواعِظ مِنْ نَفْسِهِ وَقَبُول مِمَّنْ یَنْصَحُهُ .
امام جواد (ع):مؤمن در هر حال نیازمند به سه خصلت است: توفیق از طرف خداوند متعال واعظی از درون خود قبول و پذیرش نصیحت كسی كه او را نصیحت نماید.
بحارالأنوار، ج ۷۲ ، ص ۶۵ ، ح ۳
۲. ملاقات با دوستان
قالَ الامام الجواد(ع ) : مُلاقاةُ الاْخوانِ نَشْرَةٌ، وَتَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَإنْ كانَ نَزْراً قَلیلاً .
امام جواد (ع):ملاقات و دیدار با دوستان و برادران، موجب صفای دل و نورانیّت آن می گردد و سبب شكوفایی عقل و درایت خواهد گشت، گرچه در مدّت زمانی كوتاه انجام پذیرد.
امالی شیخ مفید، ص ۳۲۸ ، ح ۱۳
۳. اتکال به خداوند
قالَ الإمام الجواد (علیه السلام): كَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللهُ كافِلُهُ، وَكَیْفَ یَنْجُو مَنِ الله طالِبُهُ؟ وَمَنِ انْقَطَعَ إلی غَیْرِاللهِ وَكَّلَهُ!
چگونه گمراه و درمانده خواهد شد كسی كه خداوند سَرپرست و متكفّل اوست ، چطور نجات می یابد كسی كه خداوند طالبش می باشد؟ و هر كه از خدا قطع امید كند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار می كند!
[بحارالأنوار، ح 68، ص 155، ح 69]
۴. گوش سپردن به سخنران
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَن أصغى إلى ناطِقٍ فَقَد عَبَدَهُ فَإن كانَ النّاطِقُ عَنِ اللّه ِ فَقَد عَبَدَ اللّه َ وإن كانَ النّاطِقُ يَنطِقُ عَن لِسانِ إبليسَ فَقَد عَبَدَ إبليسَ .
امام جواد (ع):هر كه گوش به گفته سخنگويى دهد ، در واقع او را پرستيده است . اگر [آن سخنگو] از خدا بگويد ، خدا را پرستيده ، و اگر از شيطان بگويد ، شيطان را پرستيده است.
تحف العقول، ص۴۵۶
۵. پذیرفتن خواستگار متدین و امانت دار
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنْ خَطَبَ إلَیْكُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَأمانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إِلاَّ تَفْعَلُوهُ تَكُن فِتْنَةٌ فِی الأَرْضِ وَفَسَادٌ كَبِیرٌ .
امام جواد (ع):هر كه به خواستگاری دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتداری او مطمئن می باشید با او موافقت كنید و گرنه فتنه و فساد بزرگی در روی زمین پدید خواهد آمد.
تهذیب الأحكام، ج ۷ ، ص ۳۹۶ ، ح ۹
۶. سفارش به سکوت جاهل
قالَ الامام الجواد(ع ) : لَوْسَكَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ .
امام جواد (ع):چنانچه افراد جاهل، ساكت باشند، مردم دچار اختلافات نمی شوند.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۹
۷. تحسین کار زشت
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحاً كانَ شَریكاً فیهِ .
امام جواد (ع):هر كه كار زشتی را تحسین و تأیید كند، در آن کار شریک می باشد.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۹
۸. بی نیازی به وسیله خدا
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنِ اسْتَغْنی بِاللهِ افْتَقَرَ النّاسُ إلَیْهِ .
امام جواد (ع):هر كه خود را به وسیله خداوند بی نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد.
بحارالأنوار، ج ۷۵ ، ص ۷۹ ، ح ۶۲
۹. آموزش امام علی(ع) به دست پیامبر(ص)
قالَ الامام الجواد(ع ) : عَلَّمَ رَسُولُ اللهِ(ص) عَلّیاً(ع) ألْفَ كَلِمَة، كُلُّ كَلِمَة یَفْتَحُ ألْفُ كَلِمَة .
امام جواد (ع):حضرت رسول(ص)، یک هزار كلمه به امام علی(ع) تعلیم نمود كه از هر كلمه ای هزار باب علم و مسأله فرعی باز می شود.
خصال، ج ۲ ، ص ۶۵۰ ، ح ۴۶
۱۰. خودداری از شکر نعمت
قالَ الامام الجواد(ع ) : نِعْمَةٌ لاتُشْكَرُ كَسِیَّئَة لاتُغْفَرُ .
امام جواد (ع):خدمت و نعمتی كه مورد شكر و سپاس قرار نگیرد همانند خطای غیرقابل بخشش است.
بحارالأنوار، ج ۶۸ ، ص ۵۳ ، ح ۶۹
۱۱. گناه سبب مرگ
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَوْتُ الاْنْسانِ بِالذُّنُوبِ أكْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْجَلِ .
امام جواد (ع):فرا رسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه، بیشتر است تا مرگ طبیعی و عادی.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۵۰
۱۲. راه درک حقیقت ایمان
قالَ الامام الجواد(ع ) : لَنْ یَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَ الاْیمانِ حَتّی یُؤْثِرَ دینَهُ عَلی شَهْوَتِهِ .
امام جواد (ع):بنده ای حقیقت ایمان را نمی یابد مگر آن كه دین و احكام الهی را در همه جهات بر تمایلات و هواهای نفسانی خود مقدّم دارد.
بحارالأنوار، ج ۷۵ ، ص ۸۰ ، ح ۶۳
۱۳. پنهان نماندن از دید خداوند
قالَ الامام الجواد(ع ) : اعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ كَیْفَ تَكُونُ .
امام جواد (ع):بدان كه تو از چشم خدا پنهان نیستى. پس، بنگر كه چگونهاى.
تحف العقول: ۴۵۵
۱۴. تکمیل رکوع
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنْ أتَمَّ رُكُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ .
امام جواد (ع):هر كس ركوعش را كامل بگزارد، گرفتار وحشت قبر نمىشود.
الكافی، ج ۳ ، ص ۳۲۱ ، ح ۷
۱۵. خشوع در نماز
قالَ الامام الجواد(ع ) : الْخُشُوعُ زینَةُ الصَّلاةِ .
امام جواد (ع):خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود.
بحارالأنوار، ج ۷۵ ، ص ۸۰
۱۶. همنشینی با بی خردان
قالَ الامام الجواد(ع ) : فَسادُ الاْخْلاقِ بِمُعاشَرَةِ السُّفَهاءِ .
امام جواد (ع):معاشرت و همنشینی با بی خردان و افراد لااُبالی سبب تباهی اخلاق خواهد شد.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۹
۱۷. اسباب جلب محبت
قالَ الامام الجواد(ع ) : ثَلاثُ خِصالٍ تُجتَلبُ بِهِنَّ المَحَبَّةُ: الإِنصافُ فِی المُعاشَرَةِ، وَالمُؤاساةُ فِی الشِّدَّةِ وَالانطِواعِ، وَالرُّجوعُ إلى قَلبٍ سَلیمٍ .
امام جواد (ع):با سه خصلت، دوستى را به دست مىآورند: انصاف در معاشرت، همدردى [با دیگران] در خوشى و ناخوشى، و داشتن قلبى پاك [از گناهان].
كشف الغمّة: ۳/ ۱۳۹
۱۸. ارکان توبه
قالَ الامام الجواد(ع ) : التَّوبَةُ عَلى أربَعِ دَعائِمَ: نَدَمٍ بِالقَلبِ، وَاستِغفارٍ بِاللِّسانِ وعَمَلٍ بِالجَوارِحِ، وعَزمٍ أن لا یعودَ .
امام جواد (ع):توبه، بر چهار ستونْ استوار است: پشیمانى در دل، آمرزشخواهى به زبان، تحقّق بخشیدن [به آن] در عمل، و تصمیم گرفتن به تكرار نكردن [گناه].
ارشاد القلوب دیلمی، ص ۱۶۰
۱۹. کارهای نیکان
قالَ الامام الجواد(ع ) : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْبْرارِ: إقامَةُ الْفَرائِض وَاجْتِنابُ الْمَحارِم واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِی الدّین .
امام جواد (ع):سه چیز از كارهای نیكان است: انجام واجبات الهی، دوری از گناهان،دورى جستن از غفلت در دین.
بحارالانوار، ج۵، ص۸۱
۲۰. زیارت حضرت معصومه(س)
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتی بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّةُ .
امام جواد (ع):هركس قبر عمّه ام را در قم زیارت كند، اهل بهشت خواهد بود.
كامل الزیارات، ص ۵۳۶ ، ح ۸۲۷
۲۱. شریکان ظلم
قالَ الامام الجواد(ع ) : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَالْمُعینُ لَهُ وَالرّاضی بِهِ، شُرَكاءٌ .
امام جواد (ع):انجام دهنده ظلم و كمک دهنده ظلم و كسی كه راضی به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۸
۲۲. تواضع
قالَ الامام الجواد(ع ) : التَّواضُعُ زینَةُ الْحَسَب .
امام جواد (ع):تواضع و فروتنی زینت بخش حسب و شرف است
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۷ .
۲۳. زینت بخش های علم و عقل و حلم
قالَ الامام الجواد(ع ) : خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زینَةُ الْعَقْلِ، وَ بَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُ الْحِلْمِ .
امام جواد (ع):تواضع و فروتنی زینت بخش علم و دانش است؛ ادب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل می باشد؛ خوش رویی با افراد زینت بخش حلم و بردباری است.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۷
۲۴. زیارت امام رضا(ع)
قالَ الامام الجواد(ع ) : إنَّ بَیْنَ جَبَلَی طُوس قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها كانَ آمِناً یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار .
امام جواد (ع):همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه ای می باشد كه از بهشت گرفته شده است، هر كه داخل آن شود (و با معرفت زیارت كند)، روز قیامت از آتش در امان خواهد بود.
عیون اخبارالرّضا - علیه السلام -، ج ۲ ، ص ۲۵۶ ، ح ۶
۲۵. انتظار فرج، برترین عمل
قالَ الامام الجواد(ع ) : اَفضَلُ اعمالِ شیعتنا انتظارُ الفَرَج .
امام جواد (ع):برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است.
كمال الدین ج ۲ باب ۳۶ ح ۱
۲۶. همنشینی با شرور
قالَ الامام الجواد(ع ) : إیّاكَ وَ مُصاحَبَةُ الشَّریرِ، فَإنَّهُ كَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبُحُ أثَرُهُ .
امام جواد (ع):از مصاحبت با شخص شریر بپرهیز، كه چون شمشیرِ برهنه است؛ منظرهاش نیكو و اثر (زخم) آن زشت است.
أعلام الدّین، ص ۳۰۹
۲۷.بی توجهی به اموال دیگران
قالَ الامام الجواد(ع ) : عِزُّ الْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ .
امام جواد (ع):عزّت و شخصیّت مؤمن در بی نیازی از دیگران است.
بحارالأنوار، ج ۷۲ ، ص ۱۰۹ ، ح ۱۲
۲۸.نتیجه تقوای الهی
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنِ اتَّقَی اللهَ أحَبَّهُ النّاسُ وَ إنْ كَرِهُوا .
امام جواد (ع):هر كه تقوای الهی را پیشه خود كند خواه ناخواه، مورد محبّت مردم قرار می گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
بحارالأنوار، ج ۷۵ ، ص ۷۹ ، ح ۶۲
۲۹. ترک امور بی فایده
قالَ الامام الجواد(ع ) : تَرْكُ ما لا یُعْنی زینَةُ الْوَرَعِ .
امام جواد (ع):رها كردن آنچه سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقوای انسان می باشد.
بحارالأنوار، ج ۷۵ ، ص ۸۰
۳۰. معاشرت با خردمندان
قالَ الامام الجواد(ع ) : صَلاحُ الاْخلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ .
امام جواد (ع):معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و كمال اخلاق می باشد.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۹
۳۱. اهمیت ادب
قالَ الامام الجواد(ع ) : بِالاْدَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ مَكارِمَ الاْخْلاقِ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ، وَیَصِلُ بِهِ اِلَی الْجَنَّةِ .
امام جواد (ع):انسان به وسیله ادب به كمالات اخلاقی می رسد; و نیز با رعایت ادب به بهشت دست می یابد.
ارشاد القلوب دیلمی، ص ۱۶۰
۳۲. زینت بخش ایمان
قالَ الامام الجواد(ع ) : الْعَدْلُ زینَةُ الاْیمانِ .
امام جواد (ع):عدالت زینت بخش ایمان است.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۷
۳۳.زینت بخش عبادت
قالَ الامام الجواد(ع ) : السَّكینَةُ زینَةُ الْعِبادَةِ .
امام جواد (ع):وقار و ادب زینت بخش عبادات است.
كشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۳۴۷
۳۴. امید به غیر خدا
قالَ الامام الجواد(ع ) : مَنِ انقَطَعَ إلى غَیرِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إلَیهِ .
امام جواد (ع):هر كه به غیر خدا رو كند، خداوند او را به همان وا گذارد.
الدرّة الباهرة: ۳۹
۳۵. انتظار فرج
الامام الجواد(ع ): أفضَلُ أعمالِ شیعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ .
امام جواد (ع):برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج [ظهور امام زمان(ع)] است.
كمال الدین، ص ۳۷۷ ، آینه یادها، جلد ۱ صفحه: ۲۲۵
۳۶. به سوی خدا با دل
الامام الجواد(ع ): القَصدُ إلَى اللّهِ تَعالى بِالقُلوبِ أبلَغُ مِن إتعابِ الجَوارِحِ بِالأعمالِ .
امام جواد (ع):با دلها به سوى خداوند متعال رهسپار شدن رساننده تر به مقصد است تا با خسته كردن اعضا و جوارح با اعمال.
الدرّة الباهرة: ۳۹ ، میزان الحكمه، جلد ۸ صفحه: ۱۷۳
۳۷. سرآغاز کار
الامام الجواد(ع ): مَن لَم یعْرِفِ المَوارِدَ أعْیتْهُ المَصادِرُ .
امام جواد (ع):هر كس نداند كارى را از كجا آغاز كند، از به سرانجام رساندن آن درماند.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۳۴۰ /۱۳ ، میزان الحكمه، جلد ۳ صفحه: ۵۴
۳۸. تأخیر توبه
الامام الجواد(ع ): تأخِیرُ التَّوبةِ اغْتِرارٌ .
امام جواد (ع):به تأخیر افكندن توبه فریب و غفلت است.
تحف العقول: ۴۵۶ ، میزان الحكمه، جلد ۲ صفحه: ۱۳۶
۳۹. امروز و فردا کردن
الامام الجواد(ع ): طُولُ التّسْویفِ حَیرَةٌ .
امام جواد (ع):طولانى شدن و امروز و فردا كردن، مایه حیرت و سرگشتگى.
تحف العقول: ۴۵۶ ، میزان الحكمه، جلد ۲ صفحه: ۱۳۶
۴۰. از ما نیست مگر کسی که...
الامام الجواد(ع ): ما مِنّا إلّا وهُوَ قائِمٌ بِأَمرِ اللّهِ عز و جل، وهادٍ إلى دینِ اللّهِ .
امام جواد (ع):از ما نیست، مگر كسى كه به امر خداوند عز و جل كمر بسته و به سوى دین خدا هدایت مى كند.
كمال الدین: ص ۳۷۸ ح ۲ ، دانشنامه قرآن و حدیث، جلد ۹ صفحه: ۵۵۶
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث نقوی
https://eitaa.com/joinchat/1422918781C6409b9fef8
خلاصه زندگی امام علی النقی [ع]
نام: علی بن محمد(ع)
کنیه: ابوالحسن ثالث
زادروز: ۱۵ ذیالحجه، سال ۲۱۲ق
زادگاه: صریا • مدینه
یکی از محلههای نزدیک مدینه به نام صریا (روستایی که توسط موسی کاظم بنا شده بود)
مدت امامت: ۳۴ سال (۲۲۰ تا ۲۵۴ق)
شهادت: ۳ رجب ۲۵۴ق
مدفن: سامرا • عراق
محل زندگی: مدینه • سامرا
لقب(ها): هادی • نَقی
هادی، نقی، مرتضی، فقیه، امین، طیب، نجیب، عالم، متقی، عسکری ناصح
پدر: امام جواد(ع)
مادر: سمانه مغربیه
همسر: حُدیث
فرزند(ان): حسن • محمد • حسین • جعفر
طول عمر: ۴۲ سال
علت شهادت: مسمویت توسط زهر
قاتل: معتز یا معتمد عباسی لعنه الله
امامت امام هادی (علیهالسّلام) همزمان با خلافت ۶ خلیفه عباسی بود. مقارن بود با ۷ سال باقیمانده از خلافت معتصم برادر مامون، واثق پسر معتصم به مدت ۵ سال، متوکل برادر واثق ۱۶ سال، منتصر پسر متوکل به مدت ۶ ماه، مستعین پسر عموی منتصر ۴ سال و معتز پسر دیگر متوکل که سه سال خلافت کرد.
چهل حدیث نقوی
۱. هفتادودوحرف اسم اعظم نزد اهل بیت(ع)
الإمام الهادی(ع) : اِسمُ اللّهِ الأَعظَمُ ثَلاثَةٌ وسَبعونَ حَرفا، کانَ عِندَ آصَفَ حَرفٌ فَتَکلَّمَ بِهِ فَانخَرَقَت لَهُ الأَرضُ فیما بَینَهُ وبَینَ سَبَأٍ، فَتَناوَلَ عَرشَ بِلقیسَ حَتّی صَیرَهُ إلی سُلَیمانَ(ع)، ثُمَّ انبَسَطَتِ الأَرضُ فی أقَلَّ مِن طَرفَةِ عَینٍ، وعِندَنا مِنهُ اثنانِ وسَبعونَ حَرفا، وحَرفٌ عِندَ اللّهِ مُستَأثَرٌ بِهِ فی عِلمِ الغَیبِ.
امام هادی(ع): اسم اعظم خداوند، هفتاد و سه حرف دارد که آصف، تنها یک حرف از آن را می دانست و آن را بر زبان جاری ساخت و زمینِ میان او و سبأ شکافته شد و او تخت بلقیس را بر گرفت و آن را به سلیمان(ع) رساند. سپس زمین در مدّتی کمتر از یک چشم بر هم زدن، هموار گشت، و هفتاد و دو حرفِ آن، نزد ماست و خداوند، یک حرف را در علم غیب به خود، اختصاص داده است.
الکافی: ج ۱ ص ۲۳۰ ح ۳. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۰ صفحه: ۵۰
۲. سبب نوع اعجاز بعضی انبیا
الإمام الهادی(ع) ـ فی جَوابِ ابنِ السِّکیتِ عَن عِلَّةِ بَعثِ موسی بِالعَصا ویدِهِ البَیضاءِ وآلَةِ السِّحرِ، وبَعثِ عیسی بِآلَةِ الطِّبِّ، وبَعثِ مُحَمَّدٍ، صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وآلِهِ وعَلی جَمیعِ الأَنبِیاءِ، بِالکلامِ وَالخُطَبِ ـ: إنَّ اللّهَ لَمّا بَعَثَ موسی(ع) کانَ الغالِبُ عَلی أهلِ عَصرِهِ السِّحرَ، فَأَتاهُم مِن عِندِ اللّهِ بِما لَم یکن فی وُسعِهِم مِثلُهُ، وما أبطَلَ بِهِ سِحرَهُم، وأَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَیهِم.
وإنَّ اللّهَ بَعَثَ عیسی(ع) فی وَقتٍ قَد ظَهَرَت فیهِ الزَّماناتُ وَاحتاجَ النّاسُ إلَی الطِّبِّ، فَأَتاهُم مِن عِندِ اللّهِ بِما لَم یکن عِندَهُم مِثلُهُ، وبِما أحیا لَهُمُ المَوتی، وأَبرَأَ الأَکمَهَ وَالأَبرَصَ بِإِذنِ اللّهِ، وأَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَیهِم.
وإنَّ اللّهَ بَعَثَ مُحَمَّدا(ص) فی وَقتٍ کانَ الغالِبُ عَلی أهلِ عَصرِهِ الخُطَبَ وَالکلامَ ـ وأَظُنُّهُ قالَ: والشِّعرَ ـ فَأَتاهُم مِن عِندِ اللّهِ مِن مَواعِظِهِ وحِکمِهِ ما أبطَلَ بِهِ قَولَهُم، وأَثبَتَ بِهِ الحُجَّةَ عَلَیهِم.
امام هادی(ع) ـدر پاسخ ابن سِکیت که پرسیده بود: سبب برانگیخته شدن موسی(ع) با عصا، ید بیضا و ابزار سحر، و عیسی(ع) با ابزار طبابت، و محمّد(ص) با گفتار و خطابه چیست؟ ـ: خداوند، هنگامی موسی(ع) را برانگیخت که جادو بر مردم عصر او غلبه داشت. از این رو، برای آنان از جانب خداوند، معجزه ای آورد که نظیر آن در توان آنان نبود، تا با آن، جادوی آنان را باطل سازد و حجّت را بر ایشان تمام نماید.
و خداوند متعال، عیسی(ع) را در زمانی به رسالت برانگیخت که در میان مردم، بیماری های مُزمن پدید آمده بود، مردم به طب نیاز داشتند و عیسی(ع) از جانب خداوند، برای آنان معجزه ای آورد که نظیر آن، نزد ایشان وجود نداشت. او مردگان را برای ایشان زنده می کرد، و کور مادرزاد و مبتلا به پیسی را با اذن الهی شفا می داد و با این معجزات، حجّت را بر آنان تمام می کرد.
خداوند، محمّد(ص) را در زمانی به رسالت برانگیخت که خطابه و سخنوری ـ و به گمانم امام(ع) افزود: و شعر ـ بر مردم عصر ایشان غلبه داشت. از این رو، او از جانب خداوند، برای ایشان موعظه ها و حکمت هایی آورد تا با آنها، ادّعای آنان را باطل و حجّت را بر ایشان تمام نماید.
الکافی: ج ۱ ص ۲۴ ح ۲۰. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۵ صفحه: ۱۶۲
۳. یاد مرگ مانع گناه
الإمام الهادی(ع) : اُذکرْ مَصرَعَک بینَ یدَی أهلِک؛ و لا طَبیبَ یمنَعُک، و لا حَبیبَ ینفَعُک.
امام هادی(ع) :به یادآور آن هنگامی را که پیش روی خانواده ات در بستر مرگ افتاده ای و نه طبیبی می تواند جلو مردنت را بگیرد و نه دوستی به کارت می آید.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۷۰ /۴. میزان الحکمه جلد ۱۱ صفحه: ۱۰۸
۴. دوراندیشی
الإمام الهادی(ع) : اُذکرْ حَسَراتِ التَّفریطِ بأخذِ تَقدیمِ الحَزمِ.
امام هادی(ع): افسوسهای ناشی از کوتاهی نمودن در کار را به یاد آر و دوراندیشی را در پیش گیر.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۷۰ /۴. میزان الحکمه جلد ۹ صفحه: ۱۱۱
۵. حواس جمعی در دنیا
الإمام الهادی(ع) : الدُّنیا سوقٌ، رَبِحَ فیها قَومٌ وخَسِرَ آخَرونَ.
امام هادی(ع): دنیا، بازاری است که قومی در آن سود بُردند و شماری دیگر، زیان کردند.
تحف العقول: ص ۴۸۳. دنیا و آخرت از نگاه قرآن و حدیث جلد ۱ صفحه: ۱۱۸
۶. انتظار معقول
الإمام الهادی(ع) : لا تَطلُبِ الصَّفاءَ مِمَّن کدَرتَ عَلَیهِ، ولاَ الوَفاءَ مِمَّن غَدَرتَ بِهِ، ولاَ النُّصحَ مِمَّن صَرَفتَ سوءَ ظَنِّک إلَیهِ؛ فَإِنَّما قَلبُ غَیرِک (لَک) کقَلبِک لَهُ.
امام هادی(ع): صفای دوستی را از آن که دوستیاش را برآشفتی، مخواه. وفاداری از آن که به او نیرنگ زدی، مطلب، و خیرخواهی را از آن که بدگمانیات را متوجّه او کردی، مجو؛ چرا که دل دیگری نسبت به تو، همچون دل تو نسبت به اوست.
أعلام الدین: ۳۱۲. دوستی در قرآن و حدیث - جلد ۱ صفحه: ۳۳۴
۷. اجابت دعا در بارگاه امام حسین(ع)
الإمام الهادی(ع) : إنَّ للّهِ مَواطِنَ یحِبُّ أن یدعی فیها فَیجیبَ، وإنَّ حائِرَ الحُسَینِ(ع) مِن تِلک المَواطِنِ.
امام هادی(ع): اماکنی هست که خدا دوست دارد در آنها به درگاهش دعا شود تا اجابت کند و حائر حسین(ع) یکی از این اماکن است.
المزار للمفید: ص ۲۰۹ ح ۲. نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) جلد ۱ صفحه: ۳۷۸
۸. حاجت خواهی در جوار بارگاه امام رضا(ع)
الإمام الهادی(ع) : مَن کانَت لَهُ إلَی اللّهِ حاجَةٌ، فَلیزُر قَبرَ جَدِّی الرِّضا(ع) بِطوسٍ وهُوَ عَلی غُسلٍ، وَلیصَلِّ عِندَ رَأسِهِ رَکعَتَینِ، وَلیسأَلِ اللّهَ حاجَتَهُ فی قُنوتِهِ؛ فَإِنَّهُ یستَجیبُ لَهُ ما لَم یسأَل فی مَأثَمٍ أو قَطیعَةِ رَحِمٍ.
امام هادی(ع): هر کس از خداوند حاجتی داشت، غسل کند و به زیارت جدّم رضا(ع) در توس برود و بالاسرِ آن حضرت دو رکعت نماز بگزارد و در قنوتش حاجت خود را از خداوند بخواهد، حاجتش را، در صورتی که درخواست گناه یا بُریدن پیوند خویشاوندی نباشد، برآورده خواهد ساخت.
عیون أخبار الرضا(ع): ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۳۲. نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) جلد ۱ صفحه: ۳۷۸
۹. اهمیت زیارت امام رضا(ع)
الإمام الهادی(ع) ـ فی الامام الرضا(ع) ـ: إنَّ مَوضِعَ قَبرِهِ لَبُقعَةٌ مِن بِقاعِ الجَنَّةِ، لا یزورُها مُؤمِنٌ إلاّ أعتَقَهُ اللّهُ مِنَ النّارِ وأحَلَّهُ إلی دارِ القَرارِ.
امام هادی(ع)ـ در باره امام رضا(ع) ـ: محل قبر آن امام، قطعه ای از خاک بهشت است و هیچ مؤمنی آن را زیارت نمی کند، جز آن که خداوند، او را از آتش دوزخ آزاد می سازد و در سرای جاودانی جایش می دهد.
عیون أخبار الرضا(ع): ج ۲ ص ۲۶۲ ح ۳۲. نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) جلد ۱ صفحه: ۳۷۸
۱۰. شرایط اجابت دعا
الإمام الهادی(ع) : إذا أخلَصتَ فی طاعَةِ اللّهِ، وَاعتَرَفتَ بِرَسولِ اللّهِ(ص) وبِحَقِّنا أهلَ البَیتِ، وسَأَلتَ اللّهَ ـ تَبارَک وتَعالی ـ شَیئا لَم یحرِمک.
امام هادی(ع): هر گاه مخلصانه خدا را اطاعت کردی و به [حقّانیت ]پیامبر خدا و به حقّ (حقّانیت) ما اهل بیت اعتراف نمودی و از خداوند ـ تبارک و تعالی ـ چیزی خواستی، تو را محروم نخواهد کرد.
الأمالی للطوسی: ص ۲۸۶ ح ۵۵۵. نهج الدّعا (با ترجمه فارسی) جلد ۱ صفحه: ۴۳۸
۱۱. لودگی
الإمام الهادی(ع) : الهَزلُ فُکاهَةُ السُّفَهاءِ، وصَناعَةُ الجُّهالِ.
امام هادی(ع): لودگی، شوخی نابخردان و پیشه جاهلان است.
أعلام الدین: ص ۳۱۱. الگوی شادی از نگاه قرآن و حدیث - جلد ۱ صفحه: ۴۱۶
۱۲. تفاوت دنیا و آخرت
الإمام الهادی(ع) : النّاسُ فِی الدّنیا بِالأموالِ، و فی الآخِرَةِ بِالأعمالِ.
امام هادی(ع): مردم در دنیا با اموال سر و کار دارند و در آخرت با اعمال.
الدرّة الباهرة: ۴۱. میزان الحکمه جلد ۸ صفحه: ۱۴۴
۱۳. اهمیت بردباری
الإمام الهادی(ع) : إنَّ المُحِقَّ السَّفِیهَ یکادُ أن یطفِئَ نُورَ حَقِّهِ بِسَفَهِهِ.
امام هادی(ع): مُحِقّ نا بردبار، با نا شکیبی خود نور حقانیتش را خاموش کند.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۶۵ /۳. میزان الحکمه جلد ۵ صفحه: ۳۲۵
۱۴. وضو با خشیت
الإمام الهادی(ع) : لَمّا کلَّمَ اللّهُ عَزَّ و جلَّ موسَی بنَ عِمرانَ(ع)... قالَ: إلهی، فما جَزاءُ مَن أتَمَّ الوُضوءَ مِن خَشیتِک؟ قالَ: أبعَثُهُ یومَ القِیامَةِ و لَهُ نُورٌ بَینَ عَینَیهِ یتَلألأُ.
امام هادی(ع): زمانی که خداوند عزّ و جلّ با موسی بن عمران(ع) سخن گفت......... موسی عرض کرد: خدایا! پاداش کسی که از خشیت تو وضو را کامل به جا آورد چیست؟ خداوند فرمود: روز قیامت او را در حالی مبعوث می کنم که در پیشانیش نوری می درخشد.
الأمالی للصدوق: ۲۷۷ / ۳۰۷. میزان الحکمه جلد ۱۳ صفحه: ۲۳۱
۱۵. دنیا سرای آزمایش
الإمام الهادی(ع) : إنَّ اللّهَ جَعَلَ الدُّنیا دارَ بَلوی، و الآخِرَةَ دارَ عُقبی، و جَعَلَ بَلوَی الدُّنیا لِثَوابِ الآخِرَةِ سَبَبا، و ثَوابَ الآخِرَةِ مِن بَلوَی الدُّنیا عِوَضا.
امام هادی(ع): خداوند دنیا را سرای آزمایش قرار داده است و آخرت را سرای فرجام؛ آزمایش و بلای دنیا را وسیله پاداش آخرت کرده است و پاداش آخرت را عوض بلا و آزمایش های دنیا.
تحف العقول: ۴۸۳. میزان الحکمه جلد ۱۳ صفحه: ۳۱۵
۱۶. نتیجه نافرمانی والدین
الإمام الهادی(ع) : العُقوقُ یعقِبُ القِلَّةَ، و یؤَدّی إلَی الذِّلَّةِ.
امام هادی(ع): نافرمانی والدین، تنگدستی می آورد و به ذلّت می کشاند.
بحار الأنوار: ۷۴ / ۸۴ /۹۵. میزان الحکمه جلد ۱۳ صفحه: ۵۰۰
۱۷. خودپسندی و غرور
الإمام الهادی(ع) : العُجبُ صارِفٌ عَن طَلَبِ العِلمِ، داعٍ إلَی الغَمْطِ و الجَهلِ.
امام هادی(ع): خودپسندی و غرور، از دانش طلبی باز می دارد و به تحقیر دیگران و جهل فرا می خواند.
بحار الأنوار: ۷۲ / ۱۹۹ /۲۷. میزان الحکمه جلد ۷ صفحه: ۵۰
۱۸. اهمیت شکرگزاری
الإمام الهادی(ع) : الشاکرُ أسعَدُ بالشُّکرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ التی أوجَبَتِ الشُّکرَ؛ لأنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ، و الشُّکرَ نِعَمٌ و عُقبی.
امام هادی(ع): خوشبختی شکرگزاری برای شاکر، بیشتر از خوشبختی او به نعمتی است که موجب شکر شده است؛ زیرا نعمت متاعی [فانی] است اما شکر، نعمت و عاقبت است.
تحف العقول: ۴۸۳. میزان الحکمه جلد ۶ صفحه: ۹
۱۹. وظیفه شیعیان
الإمام الهادی(ع) ـ لِشیعَتِهِ ـ: اِتَّقُوا اللّهَ و کونُوا زَینا و لا تَکونوا شَینا، جُرُّوا إلَینا کلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادفَعُوا عَنّا کلَّ قَبِیحٍ.
امام هادی(ع) ـبه شیعیان خود ـ فرمود: از خدا بترسید و مایه آبرو باشید نه مایه بدنامی. محبّتها را به سوی ما جلب کنید و هر گونه زشتی را از ما دور سازید.
تحف العقول: ۴۸۸. میزان الحکمه جلد ۶ صفحه: ۱۲۴
۲۰. جدالگری
الإمام الهادی(ع) : المِراءُ یفسِدُ الصَّداقَةَ القَدیمَةَ، و یحَلِّلُ العُقدَةَ الوَثِیقَةَ، و أقَلُّ ما فیهِ أن تَکونَ فیهِ المُغالَبَةُ، و المُغالَبَةُ اُسُّ أسبابِ القَطیعَةِ.
امام هادی(ع): جدالگری، دوستی دیرپا را نابود میکند و پیمانهای استوار را از هم میگسلد و کمترین نتیجه آن، پیروزی برطرف مقابل است و پیروزی، سبب اصلی جدایی است.
أعلام الدین: ۳۱۱. گفتگوی تمدن ها در قرآن و حدیث، ص: ۹۰
۲۱. اطاعت از خدا و ناخوشنودی دیگران
الإمام الهادی(ع) : مَن أطاعَ الخالِقَ لَم یبالِ بسَخَطِ المَخلوقِ.
امام هادی(ع): هر که آفریدگار را فرمان برد، از خشم و ناخشنودی مخلوق پروایی به دل راه ندهد.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۶۶ /۲. میزان الحکمه جلد ۶ صفحه: ۵۰۶
۲۲. گمان خوب و بد در زمان های متفاوت
الإمام الهادی(ع) : إذا کانَ زَمانٌ، العَدلُ فیهِ أغلَبُ مِن الجَورِ فَحَرامٌ أن تَظُنَّ بأحَدٍ سُوءا حتّی یعلَمَ ذلک مِنهُ. و إذا کانَ زَمانٌ، الجَورُ أغلَبُ فیهِ مِن العَدلِ فلیسَ لأحَدٍ أن یظُنَّ بأحَدٍ خَیرا ما لَم یعلَمْ ذلک مِنهُ.
امام هادی(ع): هر گاه روزگاری بود که عدالت در آن بر ستم غالب باشد، حرام است که به کسی گمان بد بری، مگر این که بدی او بر تو معلوم شود و هرگاه روزگاری بود که در آن بیداد بر دادگری غالب باشد، هیچ کس نباید به کسی گمان نیک برد، مگر این که خوبی او بر وی معلوم شود.
أعلام الدین: ۳۱۲. میزان الحکمه جلد ۶ صفحه: ۵۷۵
۲۳. ارزش قائل شدن برای خود
الإمام الهادی(ع) : مَن هانَتْ علَیهِ نَفسُهُ فلا تَأمَنْ شَرَّهُ.
امام هادی(ع): هر که برای خود ارزشی قائل نباشد، از شرّش ایمن مباش.
تحف العقول: ۴۸۳. میزان الحکمه جلد ۴ صفحه: ۲۵۷
۲۴. نتیجه فرمانبری از خداوند
الإمام الهادی(ع) : مَن أطاعَ اللّهَ یطاعُ.
امام هادی(ع): هرکه خدا را فرمان برد، مردم از او فرمان برند.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۱۸۲ /۴۱. میزان الحکمه جلد ۴ صفحه: ۴۸۹
۲۵. نتیجه ناخشنود ساختن خداوند
الإمام الهادی(ع) : مَن أسخَطَ الخالِقَ فَقَمِنٌ أن یحِلَّ بِهِ سَخَطُ المَخلوقینَ.
امام هادی(ع): هر که آفریدگار را ناخشنود کند، سزاوار است که مورد خشم و ناخشنودی آفریدگان قرار گیرد.
بحار الأنوار: ۷۱ / ۱۸۲ /۴۱. میزان الحکمه جلد ۴ صفحه: ۴۸۹
۲۶. اظهار ناراحتی بهتر از کینه به دل گرفتن
الإمام الهادی(ع) : العِتابُ خَیرٌ مِن الحِقْدِ.
امام هادی(ع): سرزنش کردن بهتر است از کینه به دل گرفتن.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۶۹ /۴. میزان الحکمه جلد ۳ صفحه: ۱۳۷
۲۷. پیروی از عابد خالص
الإمام الهادی(ع) : لو سَلَک النّاسُ وادِیا و شِعْبا لسَلَکتُ وادی رجُلٍ عَبَدَ اللّهَ وحْدَهُ خالِصا.
امام هادی(ع): اگر مردمان هر یک به وادی و درّه ای روند، من در وادی آن مردی قدم می گذارم که خدای یگانه را مخلصانه عبادت می کند.
تنبیه الخواطر: ۲ / ۱۰۹. میزان الحکمه جلد ۳ صفحه: ۳۷۳
۲۸. نیکوکار
الإمام الهادی(ع) : خَیرٌ مِن الخَیرِ فاعِلُهُ.
امام هادی(ع): از خوبی بهتر، کسی است که خوبی می کند.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۷۰ /۴. میزان الحکمه جلد ۳ صفحه: ۵۶۹
۲۹. زیباگو
الإمام الهادی(ع) : أجمَلُ مِن الجَمیلِ قائلُهُ.
امام هادی(ع): از زیبایی زیباتر، کسی است که زیبا می گوید.
بحار الأنوار: ۷۸ / ۳۷۰ /۴. میزان الحکمه جلد ۳ صفحه: ۵۶۹
۳۰. توبه نصوح
الإمام الهادی(ع) ـ و قد سُئلَ عنِ التّوبةِ النَّصُوحِ ـ: أنْ یکونَ الباطِنُ کالظّاهِرِ و أفْضَلَ مِن ذلک.
امام هادی(ع) ـدر پاسخ به سؤال از توبه نصوح ـ فرمود: توبه نصوح این است که باطن، همچون ظاهر، و بهتر از آن شود.
بحار الأنوار: ۶ / ۲۲ /۲۰. میزان الحکمه جلد ۲ صفحه: ۱۳۵
۳۱. امامان بعد از امام هادی(ع)
الإمام الهادی(ع) : الإمامُ بَعدی الحسَنُ، و بعدَ الحسنِ ابنُه القائمُ، الّذی یملأُ الأرضَ قِسْطا و عدلاً کما مُلِئتْ جَورا و ظُلما.
امام هادی(ع): امام پس از من، حسن است و پس از حسن فرزندش قائم؛ همو که زمین را پر از عدل و داد می کند، همچنان که از بیدادگری و ستم پر شده است.
بحار الأنوار: ۵۰ / ۲۳۹ / ۴. میزان الحکمه جلد ۱ صفحه: ۳۷۶
۳۲. پاداش بی آزار و نیکوکار
الإمام الهادی(ع) : لَمّا کلَّمَ اللّه موسَی بنَ عِمرانَ(ع) قالَ موسی:... إلهی ! فَما جَزاءُ مَن کفَّ أذاهُ عَنِ النّاسِ، وبَذَلَ مَعروفَهُ لَهُم؟ قالَ: یا موسی ! تُنادیهِ النّارُ یومَ القِیامَةِ: لا سَبیلَ لی عَلَیک.
امام هادی(ع): چون خدا با موسی بن عمران(ع) سخن گفت، موسی(ع) گفت:... معبودا ! پاداش کسی که آزار خویش را از مردم باز دارد و به آنان نیکی کند، چیست؟
خدا فرمود: «ای موسی! در روز قیامت، آتش، او را بانگ میزند که: مرا به تو دسترس نیست».
الأمالی للصدوق: ص ۲۷۶ ح ۳۰۷. بهشت و دوزخ از نگاه قرآن و حدیث - جلد ۲ صفحه: ۵۱۴
۳۳. دانشمند و دانشجو
الإمام الهادی(ع) : إنَّ العالِمَ وَالمُتَعَلِّمَ شَریکانِ فِی الرُّشدِ.
امام هادی(ع): دانشمند و دانشجو در هدایت، شریک اند.
کشف الغُمّة: ج ۳ ص ۱۷۷. علم و حکمت در قرآن و حدیث (ویراست دوم) - جلد ۱ صفحه: ۳۹۶
۳۴. سبب جذب انسان به شیاطین
الإمام الهادی(ع) : قالَ إبلیسُ ـ لِنوحٍ(ع) ـ: إذا وَجَدنَا ابنَ آدَمَ شَحیحا، أو حَریصا، أو حَسودا، أو جَبّارا، أو عَجولاً تَلَقَّفناهُ تَلَقُّفَ الکرَةِ، فَإِنِ اجتَمَعَت لَنا هذِهِ الأَخلاقُ، سَمَّیناهُ شَیطانا مَریدا.
امام هادی(ع): ابلیس، به نوح(ع) گفت: ما هر گاه فرزند آدم را تنگ نظر یا آزمند یا حسود یا متکبّر و یا شتابکار بیابیم، او را چون گوی می رُباییم، و اگر همه این خصلت ها در وجود او برای ما گِرد آید، او را شیطانِ گردنکش می نامیم.
قصص الأنبیاء للراوندی: ص ۸۵ ح ۷۷. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۱ صفحه: ۳۳۶
۳۵. بخل
الإمام الهادی(ع) : البُخلُ أذَمُّ الأَخلاقِ.
امام هادی(ع) :بخل، نکوهیده ترینِ خوی هاست.
الدرّة الباهرة: ص ۴۲. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۱ صفحه: ۳۴۰
۳۶. چند ویژگی پیامبر اسلام(ص)
الإمام الهادی(ع): نَبِینا أفضَلُ الأَنبِیاءِ... أشَدُّ النّاسِ تَواضُعا، أعظَمُهُم حِلما، وأَنداهُم کفّا، وأَمنَعُهُم کنَفَا.
امام هادی(ع): پیامبر ما، برترینِ پیامبران...، فروتنترینِ مردم، بردبارترینِ ایشان، بخشنده و دست و دلبازترینِ آدمیان و دلاورترینِ آنان در حمایت از وابستگان خود بود.
کشف الغمة: ج ۴ ص ۲۶. سیره پیامبر خاتم(ص) جلد۲ صفحه: ۱۲۴
۳۷. دوستی و دشمنی با اهل بیت(ع)
الإمام الهادی(ع) ـ فِی الزِّیارَةِ الجامِعَةِ الَّتی یزارُ بِهَا الأَئِمَّةُ علیهم السلام ـ: مَن والاکم فَقَد والَی اللّهَ، ومَن عاداکم فَقَد عادَی اللّهَ، ومَن أحَبَّکم فَقَد أحَبَّ اللّهَ، ومَن أبغَضَکم فَقَد أبغَضَ اللّهَ.
امام هادی(ع) ـ در زیارت جامعه که امامان علیهم السلام را بِدان زیارت می کنند ـ: هر که با شما دوستی کند، با خدا دوستی کرده و هر که با شما دشمنی کند، با خدا دشمنی نموده است. هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است و هر که شما را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است.
تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۹۷ ح ۱۷۷. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۱۰ صفحه: ۴۰۰
۳8. معنای توانگری
الإمام الهادی(ع) : الغِنی قِلَّةُ تَمَنّیک، وَالرِّضا بِما یکفیک.
امام هادی(ع): توانگری، در این است که تمنّایت اندک باشد و به آنچه تو را بسنده می کند، خرسند باشی.
الدرّة الباهرة: ص ۴۱. دانشنامه قرآن و حدیث جلد ۶ صفحه: ۱۵۲
39. دلیل خلیل بودن حضرت ابراهیم(ع)
الإمام الهادی(ع) : إنَّمَا اتَّخَذَ اللّهُ عز و جل إبراهیمَ خَلیلاً لِکثرَةِ صَلاتِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وأهلِ بَیتِهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم.
امام هادی(ع): خداوند عز و جل به این دلیل، ابراهیم(ع) را خلیل خود کرد که بر محمّد و خاندان او ـ که درودهای خدا بر ایشان باد ـ زیاد درود می فرستاد.
علل الشرائع: ص ۳۴ ح ۳. نهج الذکر با ترجمه فارسی جلد ۴ صفحه: ۳۴۲
۴0. تأثیر حکمت در طبیعتهای فاسد
الإمام الهادی(ع) : الحِکمَةُ لا تَنجَعُ فِی الطِّباعِ الفاسِدَةِ.
امام هادی(ع): حکمت در طبیعت های فاسد، سودی نمی بخشد.
أعلام الدین: ص ۳۱۱. دانش نامه عقاید اسلامی جلد ۲ صفحه: ۵۳۶
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث عسکری
https://eitaa.com/joinchat/1423311997Ccae52121e0
خلاصه زندگی امام عسکری [ع]
نام: حسن بن علی بن محمد
کنیه: ابومحمد
زادروز: ۸ ربیعالثانی و به قولی ۱۰ ربیعالثانی، ۲۳۲ق
زادگاه: مدینه
مدت امامت: ۶ سال (از ۲۵۴ تا ۲۶۰ق)
شهادت: ۸ ربیعالاول، ۲۶۰ق
مدفن: سامرا، عراق (حرم عسکریین)
محل زندگی: سامرا
لقب(ها): ابنالرضا، صامت، هادی، رفیق، زکی، عسکری و نقی
پدر: امام هادی(ع)
مادر: حُدیث یا سلیل
همسر: نرجس
فرزند: امام مهدی(عج)
طول عمر: ۲۸ سال
علت شهادت: مسمومیت توسط زهر
قاتل: معتمد عباسی لعنت الله علیه
امام حسن عسکری (علیهالسلام) در زمان امامتش، با سه خلیفه عباسی هم عصر بود: معتز عباسی (۲۵۲ـ ۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵ـ۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶ـ ۲۷۹ق)
چهل حدیث عسکری
1: نشـانه تـواضـع
قالَ الاْءمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مِنَ التَواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.
[بحارالانوار 78: 372 ح 9]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: سـلام كردن به هر كس كه بر او مى گذرى و نشستن در جايى كه پايين تر از جايگاه (توست) نشانه تواضـع و فـروتنى اسـت.
2: بـركات فـروتنى
قالَ الاِمامُ الْعَسكَرىّ عليه السلام: مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ المَجْلِسِ لَمْ يَزَلِ اللّه ُ وَمَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتّى يَقُومَ.
[تحف العقول: 486]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: كسى كه در مجلس به پايين تر از جايگاه خود راضى شود، همواره خدا و فرشتگان الهى بر او درود مى فرستند تا وقتى كه برخيزد.
3: سـخن حـكيم
قالَ الاِمامُ الْعَسكَرىّ عليه السلام: قَلْبُ الاَحْـمَقِ فى فَـمِهِ وَ فَمُ الْحَـكيمِ فى قَـلْبِهِ.
[بحارالانوار 78: 374 ح 21]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: قلب و دل احمق در دهان اوست و دهان انسان حكيم در (اختيار) قلب اوست. (يعنى انسان نادان نسنجيده حرف مى زند وانسان خردمند وحكيم پس از انديشه صحبت مى كند.)
4: عاقبت بى پروايى فرزند
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: جُرأَةُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ فى صِغَرِهِ تَـدْعُو إلَى العُـقُوقِ فى كِـبَرِهِ.
[بحارالانوار، 78: 374 ح 27]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: پررويى و گستاخى فرزند در مقابل پدر در كودكى موجـب نافرمانى و آزار او در بزرگى مى شـود.
5: زيبـايى ظاهرى و باطنى
قال اَبُو مُحمَّدِ الْعَسْكرىّ عليه السلام: حُسْنُ الصُّـورَةِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حَسْنُ الْعَـقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.
[بحارالانوار 1: 95 ح 27]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: زيبايى چهره، زيبايى ظاهرى است و خوبى انديشه زيبايى باطنى است.
6: آثـار اخـلاق و رفتـار
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجيَّتَهُ، وَ الْكَرَمُ طَبيعَتَهُ، وَ الْحِلْمُ خُلَّتَهُ، كَثُرَ صَديقُهُ وَ الثَّناءُ عَلَيْهِ، وَ انْتَصَرَ مِنْ أَعْدائِهِ بِحُسْنِ الثَّناءِ عَلَيْهِ.
[اعلام الدين 314]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: كسى كه پارسايى جزء سرشت او وجود و سخاوت جزء طبيعت او و بردبارى دوست او گردد دوستانش و تعريف او زياد خواهد شد و از دشمنانش با ستايش كردن بر او انتقام مى گيرد.
7: عـارف سـپاسـگزار
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لايَعْرِفُ النِّعْـمَةَ اِلاَّ الشاكِرُ، وَ لا يَشْكُرُ النِّعْمَةَ اِلاَّ الْعارِفُ.
[اعلام الدين 313]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: نعمت را جـز سپاسگزار كسى نمى شـناسد و جز عارف و دانا نعمت را سپاسگزارى نمى كند.
8: برتـرين خصـلت
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: خِـصْلَتانِ لَيْسَ فَوْقَـهُما شَـيْءٌ: أَلايمـانُ بِاللّهِ وَ نَفـْعُ الإخـوانِ.
[بحارالانوار 78: 374 ح 26]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: دو خصلت است كه بالاتر از آنها چيزى نيست: ۱ ـ ايمان به خدا ۲ ـ سود رسانى به برادران دينى.
9: كلـيد زشتـيها
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: اَلْغَضَبُ مِفتاحُ كُلِّ شَرٍّ.
[تحف العقول: 488]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: خشم، كليد هر بدى و زشتى است.
10: كلـيد پلـيديها
قال الاِمامُ الزَّكىُّ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: جُعِلَتِ الْخَبائِثُ كُلُّها فى بَيْتٍ، وَ جُعِلَ مِفْتاحُها الْكِذْبُ.
[جامع الاخبار ص 418 ح 1162]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: تـمام پليديها در خـانه اى گردآمـده و كليد آنها دروغگويى قرار داده شده است.
11: برتـرين انسـانها
قال ابُو مَحمَّد الْعَسْكَرى عليه السلام: اَعْرَفُ النّاسَ بِحُقُوقِ إخوانِهِ وَ أشَدُّهُمْ قَضاءً لَها أعْظَـمُـهُمْ عِنْدَ اللّهِ شَـاَنا، وَ مَنْ تَواضَعَ فى الدُّنيا لاِءخوانِهِ فَهُوَ عِنْدَاللّه ِ مِنَ الصِّدّيقينَ وَمِنْ شيعَةِ عَلىِ بْنِ أبى طالِبٍ عليه السلامحَقّا.
[بحارالانوار 41: 55 ح 5]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: برترين مردم پيش خدا كسى است كه نسبت به حقوق برادرانش آشناتر و در اداى آن حقوق كوشاتر باشد، و كسى كه در دنيا براى برادرانش فروتنى كند، او پيش خدا از صديقين و از شيعيان راستين على بن ابى طالب عليه السلام به شمار مى آيد.
نكته: شناخت حقوق متقابل در ميان افراد، به تحكيم و سلامت روابط كمك مى كند.
12: نتيـجه شوخى و جـدال
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لاتُـمارِ فَيـَذْهَبَ بَهاءُكَ وَ لاتُمازِحْ فَيُجْتَرَءَ عَلَيْكَ.
[بحارالانوار 78: 370 ح 1]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: ستيزه و جدال مكن كه آبرويت مى رود، و شـوخى نكن كه بر تـو گسـتاخ شوند.
13: بنــده بـد
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ يَكُونُ ذاوَجْهَيْنِ وَذالِسانَيْنِ، يُـطرى أَخاهُ شاهِـدا وَ يأْكُـلُهُ غائبا إنْ اُعْطِىَ حَسَدَهُ، وَ إِن اُبْتُلِىَ خانَهُ.
[بحارالانوار 78: 373 ح 14]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: انسانى كه دو رو و دو زبانه باشد بد بنده اى است، در روبـرو از برادرش تعـريف مى كـند و پشت سر گوشتش را (با غيبت) مى خـورد، اگر نعمتى به او داده شود حسد مى ورزد و اگر گرفتار شود به او خيانت مى كند.
نكته : نفاق و دورويى، موجب سلب اعتماد در جامعه مى گردد. اى جان فداى آنكه دلش با زبان يكى است.
14: بهـترين دوسـت
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: خَيْرُ إخْوانِكَ مَنْ نَسِىَ ذَنْبَكَ وَ ذَكَـرَ إحسـانَكَ اِلَـيْهِ.
[اعلام الدّين: 313]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: بهترين برادر تو كسى است كه: خـطاى تـو را فراموش كـند و نيكى تو را نسبت به خودش يادآورى كند.
15: موعـظه دوسـتانه
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّا فَقَدْ زانَهُ وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلانِيَةً فَقَدْ شانَهُ.
[بحارالانوار 78: 374 ح 33]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: كسى كه دوستش را در خلوت موعظه كند او را آراســته اسـت، و كسى كه آشكارا او را موعظه كند عيبهاى او را بر مـلا كرده است.
16: نشـانه جـهل
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مِنَ الْجَهْلِ الضِّحْكُ مِنْ غَيْرِ عَجَبٍ.
[تحف العقول 487]
امام يازدهم عليه السلام فرمود: خنده بى جهت و بدون تعجّب نشـانه جـهل و نـادانى اسـت.
17: آييـن هـمدردى
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لَـيْسَ مِـنَ الْأَدَبِ إِظْهارُ الْفَرَحَ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.
[تحف العقول : 489]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: شادى كردن در حضور انسان غمناك از ادب انسـانى نيسـت.
18: گرفتـارى كمرشـكن
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مِنَ الْفَواقِرِ التّىِ تَقْصِمُ الظَّهْرَ، جـارٌ إنْ رَأى حَسَنَةً أَطْفَأَها وَ اِنْ رَأى سَيِّئةً أَفشاها.
[تحف العقول: 487]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: يكى از مصيبتهاى كمرشكن، همسايه اى است كه: چون خوبى را ببيند روى آن سرپوش مى گذارد و اگر بدى ببيند آن را افشا مى كند.
19: رنـج كيـنه تـوزان
قال الاِمامُ أبى مُحَمَّد عليه السلام: أَقَـلُّ النّاسِ راحَـةً الحَـقُودُ.
[تحف العقول: 488]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: كم آسايش ترين مــردم، انسـان كينه توز است.
20: محـبت خـوبان و بـدان
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: حُبُّ الأبْـرارِ لِلأبْـرارِ ثَوابٌ لِلأبْـرارِ، وَ حُبُّ الفُـجّارِ لِلأبْرارِ فَضِيلَةٌ لِلأبْـرارِ، وَ بُغْضُ الفُـجّارِ لِلأبْرارِ زَيْنٌ لِلأبْـرارِ، وَ بُغْضُ اْلأبْرارِ لِلْفُجّارِ خِزْىٌ عَلَى الفُجّارِ .
[بحارالانوار 78: 372 ح 8]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: محبت خوبان با همديگر براى خوبان پاداش دارد، و محبت تبهكاران نسبت به خوبان براى خوبان فضيلت است، و دشمنى تبهكاران با خوبان زينت براى خوبان است و دشمنى نيكان با تبهكاران مايه خوارى تبهكاران است.
نكته : دوستى معيار شخصيّت انسانهاست. انسانهاى مكتبى، در دوستى و دشمنى هاى خود، ارزشهاى دينى را معيار قرار مى دهند.
21: عـزّت حـق طلبان
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: ما تَرَكَ الحّقَ عَزيزٌ إلاّ ذَلَّ وَ لاأَخَـذَ بِهِ ذَليلٌ إلاّ عَـزَّ.
[بحارالانوار 78: 374 ح 24.]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: هيچ با عزّتى حق را رها نكرد مگر اينكه خوار و ذليل شد، و هيچ خوار و ذليل حق را نگرفت مگر اين كه عزّت يافت.
22: شـيوه احـترام
قال ابُو مَحمَّد الْعَسْكَرى عليه السلام: لاتُكْرِمِ الرَّجُلَ بِما يَشُقُّ عَلَيْهِ.
[بحارالانوار 78: 374 ح 34]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: هيچ كس را به گونه اى احترام نكن كه او را به رنج و مشقّت بيفكند.
نكته : تكلّف، زندگيها را تلخ و رابطه ها را غير صميمى مى سازد.
23: ميـانه روى در زنـدگى
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: عَلَيْكَ بِالإقْتِصادِ وَ إيّاكَ وَ الإسْرافَ.
[احقاق الحق 12 ص 467]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: بر تو باد به ميانه روى و اعتدال و پرهيز از ولخرجى و اسراف.
نكته : اقتصاد، حدّ اعتدال ميانه اسراف و بخل است.
24: مـرز خصـلتها
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: وَاعْلَمْ اَنَّ لِلسَّخاءِ مِقْدارا، فَاِنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ سَرَفٌ، وَاَنَّ لِلْحَزْمِ مِقدارا، فَاِنْ زادَ عَلَيْهِ فَهُوَ تَهَوُّرٌ…
[اعلام الدين 313.]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: جود و بخشش حدّ و مرزى دارد. اگر از آن حد بگذرد اسراف به شمار مى آيد، و دور انديشى و احتياط هم اندازه اى دارد، اگر از آن تجاوز كند بى باكى است.
25: عبـادت حـقيـقى
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لَيْسَتِ الْعِبادَةُ كَثْرَةَ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ، وَ إنَّما اَلْعِبادَةُ كَثْرَةُ التَّفَكُّرِ فِى أمْرِ اللّهِ.
[بحارالانوار 78: 373 ح 13]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: عبادت به روزه و نماز زياد نيست، بلكه عبادت، زياد فكر و انديشه كردن درباره كار و امر خداست.
26: پارسـاترين فـرد
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: اَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، اَعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ عَلَى الْفرائِضِ، أزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَكَ الْحَرامَ، أشَدُّ النّاسِ إجْتِهادا مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ.
[بحارالانوار 78: 373 ح 18]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: پارساترين مردم كسى است كه در موارد شبهه توقف كند، عابدترين مردم كسى است كه در برپايى واجبات، استوار باشد، زاهدترين مردم كسى است كه حرام را ترك كند، كوشاترين مردم شخصى است كه گناهان را رها كند.
27: يـاد خـدا و مرگ
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: أكْثِرُوا ذِكْرَ اللّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلاوَةَ الْقُرآنِ وَ الصَّلاةَ عَلَى النبىِّ صلي الله عليه و آله، فَإنَّ الصَّلاةَ عَلى رَسُولِ اللّه صلي الله عليه و آله عَشْرُحَسَناتٍ.
[بحارالانوار 78: 372 ح 12]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: زياد ياد خدا و ياد مرگ باشيد و قرآن را زياد بخوانيد و بر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فراوان درود فرستيد كه درود بر رسول خدا صلي الله عليه و آله ده حسنه به شمار مى رود.
28: شـيعه راسـتين
قـال ابُو مُحَـمَّدٍ الْعَـسْكَرىّ عليه السلام: قَـدِمَ جَمـاعَةٌ فَاسْتَـأْذَنُوا عَلىَ الرِّضا عليه السلام وَ قـالُوا:نَـحْنُ مِنْ شـيعَةِ عَـلىٍّ عليه السلام، فَمَـنَعَهُمْ أيّـاما ثمّ لَمّا دَخَلُوا قـالَ لَهُـمْ: وَيْحَكُمْ اِنَّما شيعَةُ عَلىٍّ أميرِالْمُؤْمِنينَ عليه السلام اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ سَلْمانُ وَ أبُوذرٍّ وَ الْمِقْدادُ وَ عَمّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ اَبى بَكْرٍ اَلَّذينَ لَمْ يُخالِفُوا شَيْئا مِنْ أوامِرِهِ.
[سفينة البحار 4: 551]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: گروهى خدمت امام رضا عليه السلام رسيدند و اجازه ورود خواستند و گفتند: ما از شيعيان على عليه السلامهستيم. امام چند روز اجازه ورود نداد . سپس (بعد از چند روز اجازه گرفته و) داخل شدند. امام عليه السلام به آنان فرمود: واى بر شما! شيعه اميرمؤمنان على عليه السلام امام حسن و امام حسين عليه السلام و سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و محمد بن ابى بكر هستند كه با هيچ يك از فرمانهاى على عليه السلام مخالفت نكردند.
نكته : شيعه بودن به عمل و رفتار است، نه به ادّعا و شعار.
29: نشـانه هاى شـيعه
رُوِى عَن اَبى مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام اَنَّهُ قالَ: عَلاماتُ الْمُؤْمِنينَ [المؤمن] خَمْسٌ: صَلاةُ الاْءحْدى وَالْخَمْسينَ، وَ زيارَةُ الْأرْبَعينَ، وَ التَّختُّمُ بِالْيَمينِ، وَ تَعْفيرُ الجَبينِ، وَ الْجَهرُ بِبسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحيمِ.
[مصباح المتهجد 788]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: نشانه هاى مؤمنان (شيعيان) پنج چيز است: ۱ ـ پنجاه و يك ركعت نماز (نمازهاى واجب و مستحب روزانه) ۲ ـ زيارت اربعين ۳ ـ انگشتر به دست راست داشتن ۴ ـ پيشانى را (در سجده) بر خاك نهادن ۵ ـ بسـم الله الرحـمن الرحيم را (در نمازها) بلنـد گفـتن.
نكته : پيروان اهل بيت عليهم السلام بايد با نحوه عملشان معرِّف مكتب خويش باشند.
30: مسـؤوليت شـيعه
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام لِشيعَتِهِ: إتَّـقُوااللّه َ وَ كُونُوا زَيْنا وَ لاتَكُونُوا شَيْنا، جُرُّوا إلَيْنا كُلَّ مَوَّدَةٍ، وَادْفَعُوا عَنّا كُلَّ قَبيحٍ.
[ميزان الحكمة 5: 241 ح 9976]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: از خدا پروا كنيد و مايه زينت باشيد و مايه ننگ نباشيد، همه محبّتها را به سوى ما جلب كنيد و همه زشتيها را از ما دفع كنيد.
31: ذلّـت دلبسـتگى
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنَ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ يُذِّلُهُ.
[تحف العقول: 489]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: چه قدر زشت است انسان مؤمن دلبستگى و خواسته اى داشته باشد كه او را خوار سازد.
نكته : دو عامل مهّم اسارت انسان «ترس» و «طمع» است.
32: پارسـاترين فـرد
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لاتُـغـْفَرُ: لَيـْتَنى لا اُؤاخَذُ اِلاّ بِهذا.
[تحف العقول: 487]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: از گناهان نابخشودنى اين است كه گفته شود: اى كاش مرا به غير از اين گناه مؤاخذه نكنند (يعنى گناه را كوچك و سبك شمارد).
33: شـرك مـخـفى
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: اَلاِشـْـراكُ فـِى الـنّاسِ اَخْفى مِنْ دَبيبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الأْسوَدِ فى اللَّيـْلَةِ الْمُـظْـلِمَة.
[تحف العقول: 487]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: شـرك در ميـان مــردم از ردّ پاى مور بر فرش سياه در شب تيره و تاريك مخـفى تـر اسـت.
34: كِشـت و برداشـت
قال الاِمامُ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: إنَّكُمْ فى آجالٍ مَنْقُوصَةٍ وَ أيّامٍ مَعْدُودَةٍ وَالْمَوْتُ يَأتى بَغْتَةً، مَنْ يَزْرَعْ خَيْرا يَحْصُدُ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّا يَحْصُدُ نَدامَةً، لِكُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ. لايُسْبَقُ بَطيى ءٌ بِحَظِّهِ وَ لايُدْرِكُ حَريصٌ مالَمْ يُقَدَّرْ لَهُ. مَنْ اُعْطِىَ خَيْرا فَاللّهُ أَعْطاهُ، وَ مَنْ وُقِىَ شَرّا فَاللّهُ وَقاهُ.
[تحف العقول: 489]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: عمرهاى شما رو به كاهش است، دوران شما محدود است، مرگ ناگهان فرا مى رسد، هر كه نيكى بكارد خوشى درو مى كند وهر كس زشتى بكارد، پشيمانى درو مى كند، هر كسى آنچه را كشت كند درو خواهد كرد، نه كند رو از بهره و نصيب خود عقب مى ماند و نه حريص بيش از آنچه مقدّر اوست به دست آورد، به هر كس خيرى برسد از خداست، و هر كس از شرّى حفظ شود خدا او را حفظ كرده است.
35: رزق و تــلاش
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: لايَشْغَلَكَ رِزْقٌ مَضـْمُونٌ عَـنْ عَـمَلٍ مَفـْرُوضٍ.
[تحف العقول: 489]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: مبادا روزى تضمين شده (كه در هرحال به تو مى رسد) تو را از كار و فعاليت واجب بازدارد.
36: برنـامه پـيامـبر صلى الله عليه و آله
قال ابُو مُحَمَّدٍ الْعَسْكَرىّ عليه السلام لِشيعَتِهِ: أُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّه ِ، وَالْوَرَعِ فى دينَكُمْ، وَ الاْءجْتِـهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحـَديـثِ، وَ أداءِ الْأمانَةِ اِلى مَنِ ائْتَمَنَكُمْ مِنْ بِرٍّ وَ فاجِرٍ، وَطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ، فَبِهذا جاءَ مُحَمَّدٌ صلي الله عليه و آله.
[بحارالانوار 78: 372 ح 12]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: شما را سفارش مى كنم به: تقواى الهى، پارسايى در دين خودتان، و كوشش و تلاش براى خدا و راستگويى و اداى امانت به كسى كه شما را امين شمرده است چه خوب باشد يا بد، و طولانى كردن سجده و خوش همسايگى، كه حضرت محمد صلي الله عليه و آلههمين برنامه ها را آورده است.
نكته : زبان عمل، گوياترين زبان و رساترين تبليغ است.
37: دادگسـتر جـهان
عَنْ اَحْمَدَ بْنَ إِسْحاقِ بْنِ سَعْدٍ قال: سَمِعْتُ أبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلىٍّ الْعَسْكَرى عليهماالسلام يَقُولُ: اَلْحَمُد لِلّهِ الَّذى لَمْ يُخْرِجْنى مِنَ الدُّنيا حَتّى أرانِىَ الْخَـلَفَ مِنْ بَعْـدى، أشْبَهُ النّاسِ بِرَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آلهخَلْقا وَ خُلْقا، يَحَفَظُهُ اللّه ُ تَبارَكَ وَ تَعالى فى غَيْبَتِهِ، ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ قِسْطا كَما مُلِئَتْ جَوْرَا وَ ظُلْما.
[كمال الدين 408 ح 7]
احمد بن اسحاق مى گويد: از امام حسن عسكرى عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: سپاس خدايى را كه مرا از دنيا بيرون نبرد تا اينكه (فرزندم و) جانشين بعد از خودم را به من نشان داد، كه او در خلقت و اخلاق شبيه ترين مردم به رسول خدا صلي الله عليه و آله است، خدا او را در غيبتش حفظ و نگهدارى مى كند، و بعد او را آشكار مى كند تا زمين را پر از عدل و داد كند، همان گونه كه از بى عدالتى و ستم پر شده باشد.
38: امـامت حضرت مهـدى عليه السلام
عَنْ عَمرِو الأهْوازى قال: أرانى أبُو مُحَمَّدٍ عليه السلام إبْنَهُ وَ قالَ: هذا صاحِبُكُمْ مِنْ بَعْدى.
[كافى 1/328 ح 3]
عمرو اهوازى مى گويد: امام عسكرى عليه السلام فرزندش را به من نشان داد و فرمود: اين فرزند، بعد از من صاحب (و امام) شماست.
39: شـيوه حضرت مهـدى عليه السلام
عَنِ الاْءمامِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرىّ عليه السلام: فَإذا قامَ قَضى بَيْنَ النّاسِ بِعِلْمِهِ كَـقَـضاءِ داوُدَ عليه السلاملايَسْأَلُ البَيـِّنَةَ.
[كافى 1/509 ح 13]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: زمانى كه (حضرت مهدى عليه السلام) قيام كند، در ميان مردم با علم خودش قضاوت مى كند، همان گونه كه حضرت داود عليه السلام قضاوت مى كرد و از مردم، بيّنه و شاهد نمى طلبد.
40: ويـژگى غيـبت
عَنِ الْأمامِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرىّ عليه السلام:... أمـا إنَّ لَهُ غَيـْبَةٌ يُحارُ فيـهَا الْجاهِلُونَ، وَ يَهْلِكُ فيهَا الْمُبطِلُونَ، وَ يُكَذِّبُ فيهَا الْوَقّاتُونَ، ثُمَّ يَخْرُجُ فَكَأَنـّى أنْظُرُ اِلىَ الأَعْلامِ الْبيضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأسِهِ بِنَجَفِ الْكُـوفَةِ.
[كمال الدين 409 ح 9]
امام عسكرى عليه السلام فرمود: حضرت مهدى عليه السلام داراى غيبتى است (طولانى) كه نادانها در آن زمان متحير مى شوند، اهل باطل در آن غيبت به هلاكت مى رسند و وقت تعيين كنندگان دروغ مى گويند، سپس ظهور و خروج مى كند، گويا مى بينم پرچمهاى سفيدى را كه در نجفِ كوفه بالاى سر او به اهتزار در آمده است.
نكته : غيبت امام زمان يك «امتحان» است و عصر غيبت، تكليف شيعه را سنگين تر مى كند.
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
چهل حدیث مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1424098429C5ea224ac1c
خلاصه زندگی حضرت مهدی عج [عج]
نام: محمد ، حجت بن الحسن ، مهدی
کنیه: ابوالقاسم • اباصالح • ابو جعفر • ابو عبدالله
لقب: امام زمان • قائم آل محمد • ناحیه مقدسه • بقیةالله • منتظر • حُجَّت، مَهْدی، قائِم، بَقیَّةُالله، حُجَّةُالله، صاحِبُالزَّمان، اَلْمُنتَظَر، غائِب، صاحِبُالْاَمر، وَلیِّ عَصر، مَنصور، مُنتَقِم و …
زادروز: ۱۵ شعبان سال ۲۵۵ قمری
زادگاه: سامرا، عراق
طول عمر: از سال ۲۵۵ قمری تاکنون
والدین: امام حسن عسکری • نرجس خاتون
آغاز امامت: ۹ ربیعالاول، ۲۶۰ق
پس از: امام حسن عسکری
مدت امامت: از سال ۲۶۰ هجری تاکنون
پیش از امامت: ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری / ۸۶۹ یا ۸۷۰ میلادی – ۲۶۰ قمری / ۸۷۴ میلادی (به اعتقاد شیعهٔ دوازده امامی)
دوران امامت:
غیبت صغری، ۶۹ سال: ۲۶۰ – ۳۲۹ قمری / ۸۷۴–۹۴۱ میلادی (به اعتقاد شیعهٔ دوازده امامی)
غیبت کبری از سال ۳۲۹ قمری برابر با ۹۴۱ میلادی تاکنون (به اعتقاد شیعهٔ دوازده امامی)
نقش: آخرین امام از امامان شیعه اثنیعشریه • مهدی موعود
حوادث: نیابت خاصه • غیبت صغرا • غیبت کبرا
یاران برجسته: عثمان بن سعید عمری • محمد بن عثمان عمری • حسین بن روح نوبختی • علی بن محمد سمری
احادیث مشهور: توقیعات امام مهدی(عج) • دعای فرج • زیارت ناحیه مقدسه • زیارت الشهدا
زیارتنامه: زیارت آلیاسین
آثار مرتبط: دعای ندبه • دعای اللهم کن لولیک • دعای عهد
وابسته: ولادت امام مهدی(عج) • نیمه شعبان • ملاقات با امام زمان • ظهور امام زمان • علائم ظهور • قیام امام مهدی(عج) • طول عمر امام مهدی(عج)
خلفای عباسی: دوران امامت آن حضرت همزمان بود با خلافت سه نفر از خلفای عباسی، که به ترتیب عبارتاند از: المعتز بالله، المهتدی بالله و المعتمد بالله.
در عصر غيبت صغرا، شش تن از خلفاى عبّاسى ، حكومت كرده اند كه دوران برخى ، كوتاه و دوران برخى ، طولانى بوده است .
محمّد بن متوكّل ملقّب به «المعتمد على اللَّه» (۲۵۶-۲۷۹ق)
احمد بن موفّق ملقّب به «المعتضد باللَّه» (۲۷۹-۲۸۹ق)
على بن معتضد ملقّب به «المكتفى باللَّه» (۲۸۹-۲۹۵ق)
جعفر بن معتضد ملقّب به «المقتدر باللَّه» (۲۹۵-۳۲۰ق)
احمد بن معتضد ملقّب به «القاهر باللَّه» (۳۲۰-۳۲۲ق)
احمد بن مقتدر ملقّب به «خليفة الراضى باللَّه» (۳۲۲-۳۲۹ق)
سرانجام با آمدن معز الدوله ديلمى به بغداد و سيطره وى بر اين شهر و تفويض مقام امير الاُمرايى به وى در زمان مستكفى (۳۳۳-۳۳۴ق) ، پس از بيش از يك قرن سلطه ، به حاشيه رانده شدند و كار حكومت يك سره در دست بويهيان قرار گرفت.
چهل حدیث مهدوی
۱. لبریز کننده عدالت در زمین
امام مهدی(عج) : أنَا الَّذی أملأُها عَدلاً کما مُلِئَت جَورا .
منم که زمین را از عدالت لبریز می کنم، چنان که از ستم آکنده است.
بحار الأنوار، ج ۵۲ ، ص ۲
۲. خالی نماندن زمین از حجت
امام مهدی(عج) : إنَّ الأرضَ لا تَخلُو مِن حُجَّةٍ إمّا ظاهِرا و إمّا مَغمُورا .
زمین از حجّتی آشکار یا نهان خالی نیست.
کمال الدّین، ج ۲ ، ص ۵۱۱
۳. اهمیت نماز
امام مهدی(عج) : ما اُرغِمَ أنفُ الشَّیطانِ بِشَی ءٍ مِثلِ الصَّلاةِ .
هیچ چیز مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی مالد.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۸۲
۴. محبت اهل بیت علیه اسلام
امام مهدی(عج) : لِیعمَل کلُّ امْرِءٍ علَی ما یقَرَّبُ مِن مَحَبَّتِنا .
هر یک از شما باید کاری کند که با آن به محبّت ما نزدیک شود.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۶
۵. دختر پیامبر(ص) سرمشق نیکو
امام مهدی(عج): فِی ابنَةِ رَسولِ اللّهِ(ص) لی اُسوَةٌ حَسَنَةٌ .
در دختر پیامبر خدا، برای من، سرمشقی نیکوست.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۶ ح ۲۴۵ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۴ ص ۲۰۲ .
۶. خدا با ماست
امام مهدی(عج) : إنَّ اللّهَ مَعَنا، فَلا فاقَةَ بِنا إلی غَیرِهِ .
خدا با ما است و نیازمند دیگری نیستیم.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۷. حق با ماست
امام مهدی(عج) : الحَقُّ مَعَنا فَلَن یوحِشَنا مَن قَعَدَ عَنّا .
حق با ما است و باکی نیست که کسی از ما روی بگرداند.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۸. آخرین وصی
امام مهدی(عج) : أنا خاتِمُ الأوصِیاءِ .
من وصی آخرین ام.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۹. دفع بلا به وسیله امام مهدی(عج)
امام مهدی(عج) : بی یدفَعُ البَلاءُ مِن أهلی و شیعَتی .
به وسیله من بلا از خانواده و شیعیانم دفع می شود.
الغیبة، طوسی، ص ۲۸۵
۱۰. آگاهی از خبرها
امام مهدی(عج) : إنّا یحیطُ عِلمُنا بأنبائِکم و لایعَزُبُ عَنّا شَیءٌ مِن أخبارِکم .
ما از همه خبرهای شما آگاهیم و چیزی از خبرهای شما از ما پنهان نیست.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۵
۱۱. دعا برای تعجیل فرج
امام مهدی(عج) : أکثِروا الدُّعاءَ بِتَعجیلِ الفَرَجِ فَإنَّ ذلِک فَرَجُکم .
برای تعجیل در فرج بسیار دعا کنید، که فرج من فرج شما نیز هست.
کمال الدّین، ص ۴۸۵
۱۲. زیارت امام حسین علیه اسلام در شب جمعه
امام مهدی(عج): زِیارَةُ الحُسَینِ علیه اسلام فی لَیلَةِ الجُمُعَةِ أمانٌ مِنَ النّارِ یومَ القِیامَةِ .
زیارت حسین علیه اسلام در شب جمعه، ایمنی بخش از آتش، در روز قیامت است.
جنّة المأوی للمیرزا النوری (المطبوعة فی ج ۵۳ بحار الأنوار): ص ۳۱۵
۱۳. قائم آل محمد(ص)
امام مهدی(عج): أنَا القائِمُ مِن آلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام .
من قائمِ خاندان محمّد هستم.
کمال الدین: ج ۲ ص ۴۵۳ ح ۲
۱۴. پر کردن زمین از عدل و داد
امام مهدی(عج): أنَا الَّذی أخرُجُ فی آخِرِ الزَّمانِ بِهذَا السَّیفِ ـ وأَشارَ إلَیهِ ـ فَأَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وعَدلاً کما مُلِئَت جَوراً وظُلماً .
من کسی هستم که در آخِرْزمان با این شمشیر، ظهور می کنم (به آن شمشیر، اشاره کرد) و زمین را پُر از عدل و داد می نمایم، چنانچه پُر از جور و ظلم شده است».
کمال الدین: ج ۲ ص ۴۵۳ ح ۲
۱۵. ذکر با تسبیح تربت
تهذیب الأحکام عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری: کتَبتُ إلَی الفَقیهِ [أی الإِمامِ المَهدِی] علیه اسلام أسأَلُهُ: هَل یجوزُ أن یسَبِّحَ الرَّجُلُ بِطینِ قَبرِ الحُسَینِ علیه اسلام ؟ وهَل فیهِ فَضلٌ؟
فَأَجابَ ـ وقَرَأتُ التَّوقیعَ ومِنهُ نَسَختُ ـ: یسَبِّحُ بِهِ ؛ فَما فی شَیءٍ مِنَ التَّسبیحِ أفضَلُ مِنهُ، ومِن فَضلِهِ أنَّ المُسَبِّحَ ینسَی التَّسبیحَ ویدیرُ السُّبحَةَ، فَیکتَبُ لَهُ ذلِک التَّسبیحُ .
محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیری ـ: به فقیه (یعنیامام مهدی علیه اسلام( نامه نوشتم و از ایشان پرسیدم: آیا جایز است که انسان، با گِل قبر حسین علیه اسلام تسبیح بگوید؟ و آیا چنین تسبیحی، برتری ای [ بر دیگر تسبیح ها ] دارد؟
امام علیه اسلام در پاسخ ـ که من آن را خواندم و نسخه برداری کردم ـ نوشت: «با آن، تسبیح بگوید که هیچ تسبیحی از آن، برتر نیست و از برتری های آن، این است که [وقتی] دارنده اش از تسبیحگویی غافل می شود و تسبیح را می چرخاند [ باز هم در نامه اعمال، ] برایش تسبیح گفتن، نوشته می شود».
تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۷۵ ح ۱۴۸
۱۶. تربت در قبر مرده
تهذیب الأحکام عن محمّد بن عبد اللّه بن جعفر الحمیری: کتَبتُ إلَی الفَقیهِ [الإِمامِ المَهدِی] علیه اسلام أسأَلُهُ عَن طینِ القَبرِ یوضَعُ مَعَ المَیتِ فی قَبرِهِ، هَل یجوزُ ذلِک أم لا؟ فَأَجابَ ـ وقَرَأتُ التَّوقیعَ ومِنهُ نَسَختُ ـ: یوضَعُ مَعَ المَیتِ فی قَبرِهِ، ویخلَطُ بِحَنوطِهِ إن شاءَ اللّهُ .
تهذیب الأحکام ـ به نقل از محمّد بن عبد اللّه بن جعفر حِمیری ـ: به فقیه [یعنی امام مهدی علیه اسلام]نامه نوشتم و از او در باره تربت قبر [ امام حسین علیه اسلام ] که همراه مُرده در قبرش می گذارند، پرسیدم که: آیا جایز است یا نه؟
امام علیه اسلام در پاسخ ـ که من آن را خواندم و از آن، نسخه برداری کردم ـ، نوشت: «همراه مُرده در قبرش می گذارند و با حَنوط او در می آمیزند، إن شاء اللّه!».
تهذیب الأحکام: ج ۶ ص ۷۶ ح ۱۴۹، دانشنامه امام حسین علیه اسلام ، ج ۱۲ ص۴۵۴.
۱۷. تصرف در مال دیگران
امام مهدی(عج): لا یحِلُّ لأِحدٍ أن یتَصَرَّفَ فی مالِ غَیرِهِ بغَیرِ إذنِهِ .
بر هیچ کس روا نیست که بدون اجازه دیگری در مال او تصرف کند.
وسائل الشیعة: ۱۷ / ۳۰۹ /۴ ، میزان الحکمه، ج ۸ ص ۴۳۹
۱۸. محبت خالص خداوند
امام مهدی(عج): إنّ موسی ناجی ربَّهُ بالوادِ المُقَدّسِ فقالَ: یا رَبِّ إنّی قد أخْلَصْتُ لک المَحبَّةَ مِنّی و غَسَلْتُ قَلبی عَمَّنْ سِواک ـ و کانَ شدیدَ الحبِّ لأهلهِ ـ فقالَ اللّهُ تعالی: «إخْلَعْ نَعلَیک » أی انْزِعْ حُبَّ أهْلِک مِن قلبِک إنْ کانتْ مَحَبّتُک لی خالِصَةً، و قَلبُک مِن المَیلِ إلی مَن سِوای مَغْسولاً .
موسی در وادی مقدس با خدای خود به راز و نیاز پرداخت و عرض کرد: پروردگارا! من محبّت خود را خالصانه از آن تو کردم و دلم را از جز تو شستم ـ موسی خانواده اش را زیاد دوست می داشت ـ آنگاه خداوند متعال فرمود: «کفشهای خود را برکن» یعنی، اگر محبّت تو خالصانه از آن من است، و دلت از هوای جز من شسته شده است، پس محبّت خانواده ات را از دل خود برکن.
کمال الدین: ۴۶۰ / ۲۱ ، میزان الحکمه، ج ۲ ص ۴۲۵ .
۱۹. امام عسکری علیه اسلام
امام مهدی(عج) : کان [الإمامُ العَسکری علیه اسلام ] نُورا ساطِعا و قَمَرا زاهِرا اختارَ اللّهُ لَهُ ما عِندَهُ فَمَضی عَلی مِنهاجِ آبائِهِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ .
او (امام عسکری علیه اسلام) نوری فروزان و ماهی درخشان بود که خداوند آنچه را نزد خود بود برای او برگزید. او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال کرد تا رحلت فرمود.
بحار الأنوار، ج ۵۳ ، ص ۱۹۱
۲۰. باقیمانده حجّت های خدا و منتقم
امام مهدی(عج): أنا بَقِیةُ اللّهِ فی أرضِهِ، و المُنْتقِمُ مِن أعدائِهِ .
من بقیة اللّه (باقیمانده حجّت های خدا) در زمینم و از دشمنان او انتقام می گیرم.
کمال الدین: ۳۸۴ / ۱ ، میزان الحکمه، ج ۱ ص ۳۸۵
۲۱. چگونگی بهره مندی از امام علیه اسلام در زمان غیبت
امام مهدی(عج): أمّا وَجـهُ الانْتِفاعِ بی فی غَیبَتی فکالانْتِفاعِ بالشَّمسِ إذا غَیبها عَنِ الأبصارِ السَّحابُ .
چگونگی بهره مند شدن از من در روزگار غیبتم همچون بهره مند شدن از خورشید است، آنگاه که در پس ابر از دیدگان پنهان می شود.
بحار الأنوار: ۵۲ / ۹۲ / ۷ ، میزان الحکمه، ج ۱ ص ۴۰۰
۲۲. احتمال خطا در انتخاب امام شایسته
کمال الدین عَن سَعْدِ بنِ عبدِ اللّهِ القُمّی ـ لمّا سَألَهُ الامام المهدی علیه اسلام عَنِ العِلّة الّتی تَمْنَعُ القومَ من اختیارِ إمامٍ لأنفسِهِم ـ قال: مُصْلِحٌ أو مُفْسِدٌ؟، قلتُ: مُصْلحٌ، قالَ: فَهَلْ یجوزُ أنْ تَقَعَ خِیرَتُهُمْ علَی المُفْسِدِ بَعْدَ أنْ لا یعلمَ أحدٌ ما یخْطِرُ بِبالِ غیرِهِ مِن صَلاحٍ أو فسادٍ؟ قلتُ: بلی، قالَ: فَهِی العِلَّةُ .
کمال الدین: ـ سعد بن عبداللّه قمی می گوید: ازامام مهدی علیه اسلام سؤال کردم که چرا مردم نمی توانند خود، امام را برگزینند؟ ـ حضرت فرمود: نیکوکار را برگزینند یا تبهکار را؟ عرض کردم: نیکوکار. فرمود: آیا امکان دارد که از سر ناآگاهی از خوبی و بدی درون یکدیگر، فرد فاسد و بدکاری را برگزینند؟ عرض کردم: بله. فرمود: علّت، این است.
کمال الدین: ۴۶۱ / ۲۱ ، منتخب میزان الحکمة ص ۸۲
۲۳. ذکر سجده امام سجاد علیه اسلام
امام مهدی(عج): کانَ سَیدُ العابِدینَ علیه اسلام یقولُ فی سُجودِهِ فِی هذَا المَوضِعِ ـ وأشارَ بِیدِهِ إلَی الحِجرِ نَحوَ المیزابِ ـ :
«عُبَیدُک بِفِنائِک، مِسکینُک بِبابِک، أسَأَلُک ما لا یقدِرُ عَلَیهِ سِواک »
امام سجّادعلیه اسلامدر سجده خود در این مکان (و با دست اشاره به حِجر و طرف ناودان کرد) می گفت:
«بنده ناچیزت در آستان توست، نیازمندت به آستان توست، از تو می خواهم آنچه را که جز تو بر آن توانا نیست».
کمال الدین:ص ۴۷۱ ح ۲۴
۲۴. زاد و ولد در بهشت
امام مهدی(عج) ـ لَمّا سُئِلَ عَنِ التَّوالُدِ فِی الجَنَّةِ ـ: إنَّ الجَنَّةَ لا حَملَ فیها لِلنِّساءِ وَلا وِلادَةَ، ولا طَمثَ وَلا نِفاسَ، وَلا شَقاءَ بِالطُّفُولِیةِ، وفیها ما تَشتَهِی الأَنفُسُ وَتَلَذُّ الأَعینُ، کما قالَ سُبحانَهُ. فَإِذَا اشتَهَی المُؤمِنُ وَلَدا خَلَقَهُ اللّهُ بِغَیرِ حَملٍ وَلا وِلادَةٍ عَلَی الصّورَةِ الَّتی یرِیدُ، کما خَلَقَ آدَمَ عِبرَةً .
امام مهدی علیه اسلام در پاسخ سؤال از زاد و ولد در بهشت ـ: در بهشت، زنان، نه باردار می شوند، نه می زایند، نه حیض می بینند، نه نِفاس می شوند و نه زحمت بچّه داری را تحمّل می کنند؛ بلکه در آن جا ـ همان گونه که خداوند سبحان فرموده ـ، آنچه دل ها هوس می کنند و چشم ها [از دیدنش] لذّت می برند، هست. پس هر گاه مؤمن، هوس فرزندی کند، خداوند، آن را، بدون آن که بارداری یا زایمانی در کار باشد، به همان شکلی که می خواهد، می آفریند، چنان که آدم را، نمونه آفرید.
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۸۰ ح ۳۵۷ ، بهشت و دوزخ، ج ۱ ص ۲۸۰ .
۲۵. دعا برای در امان ماندن از شر اشرار
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الأَخیارِ فی آناءِ اللَّیلِ وأطرافِ النَّهارِ، وَاکفِنی شَرَّ الأَشرارِ .
خدایا! بر محمّد و خاندان برگزیده محمّد، در شب و روز، درود فرست و مرا از شرّ بَدان، کفایت کن.
المزار الکبیر: ص ۵۰۹ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۳۳۴ .
۲۶. دعا برای نیک بختی
امام مهدی(عج) ـ فی دُعائِهِ ـ: أسأَلُک أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأن تُحیینی حَیاةَ السُّعَداءِ .
امام مهدی علیه اسلام در دعایش ـ: [خدایا!] از تو می خواهم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و همانند زندگی نیک بختان، زنده ام بداری.
مهج الدعوات: ص ۳۴۹ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۴۰۴
۲۷. سرنوشت مخالف و مطیع اهل بیت علیه اسلام
امام مهدی(عج): إذا أرَدتُمُ التَّوَجُّهَ إلَی اللّهِ وإلَینا فَقولوا:... یا مَولای، شَقِی مَن خالَفَکم وسَعِدَ مَن أطاعَکم .
هر گاه خواستید به خدا و ما توجّه کنید، بگویید: «ای آقای من! تیره بخت شد هر که با شما مخالفت ورزید، و نیک بخت شد هر که از شما اطاعت کرد».
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۹۳ ح ۳۵۸ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۹ ص ۴۳۴
۲۸. دعا
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ بِک أعوذُ وبِک ألوذُ... ومِنک أسأَلُ أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ، و لا تَرُدَّنی إلّا بِذَنبٍ مَغفورٍ و سَعی مَشکورٍ و تِجارَةٍ لَن تَبورَ .
بار خدایا! به تو پناه می برم و دست به دامن تو می شوم... و از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و مرا از درگاهت بر مگردانی، مگر با آمرزش گناهم و پذیرفته شدن تلاشم و [نیز با] تجارتی که هرگز کساد نمی شود.
مُهج الدعوات: ص ۳۴۹ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱ ص ۴۷۴ .
۲۹. حجت امام مهدی علیه السلام در عصر غیبت
امام مهدی(عج): وأَمَّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعوا فیها إلی رُواةِ حَدیثِنا ؛ فَإِنَّهُم حُجَّتی عَلَیکم وأَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیهِم .
امّا در رخدادهای پیش آمده، به راویانِ احادیثِ ما مراجعه کنید، که آنان، حجّت من بر شمایند و من حجّت خدا بر آنانم.
کمال الدین: ص ۴۸۴ ح ۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۵ ص ۱۶۴ .
۳۰. دارو و شفا
امام مهدی(عج): بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ، بِسمِ اللّهِ دَواءٌ، وَالحَمدُ للّهِ شِفاءٌ .
«به نام خداوند بخشنده مهربان». «به نام خدا»، داروست و «سپاس، خدای را»، شفاست.
بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۲۲۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۳ ص ۲۸۲ .
۳۱. وظایف منتظران هنگام ظهور
امام مهدی(عج) ـ: فَلیعمَل کلُّ امرِئ مِنکم بِما یقرُبُ بِهِ مِن مَحَبَّتِنا، وَلیتَجَنَّب ما یدنیهِ مِن کراهَتِنا وسَخَطِنا، فَإِنَّ أمرَنا بَغتَةٌ فُجأَةٌ حینَ لا تَنفَعُهُ تَوبَةٌ ولا ینجیهِ مِن عِقابِنا نَدَمٌ عَلی حَوبَةٍ .
امام مهدی علیه اسلام : هریک از شما باید کاری کند که به محبّت ما نزدیک شود و از کاری که او را به نفرت و خشم ما نزدیک می سازد، دوری کند؛ زیرا که قضیه [ظهور] ما ناگهانی و بی خبر اتفاق می افتد به طوری که دیگر نه توبه ای به حالش سودمند می افتد و نه پشیمانی از گناه از کیفر ما می رهاندش.
الاحتجاج: ج ۲ ص ۵۹۹ ح ۳۵۹ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۰ ص ۴۳۸ .
۳۲. ویژگی های اوصیا
امام مهدی(عج) ـ فی صِفَةِ الأَوصِیاءِ ـ: أحیی بِهِم دینَهُ، وأتَمَّ بِهِم نورَهُ، وجَعَلَ بَینَهُم وبَینَ إخوانِهِم وبَنی عَمِّهِم وَالأَدنَینَ فَالأَدنَینَ مِن ذَوی أرحامِهِم فُرقانا بَینا، یعرَفُ بِهِ الحُجَّةُ مِنَ المَحجوجِ، وَالإِمامُ مِنَ المَأمومِ، بِأَن عَصَمَهُم مِنَ الذُّنوبِ، وبَرَّأَهُم مِنَ العُیوبِ، وطَهَّرَهُم مِنَ الدَّنَسِ، ونَزَّهَهُم مِنَ اللَّبسِ، وجَعَلَهُم خُزّانَ عِلمِهِ، ومُستَودَعَ حِکمَتِهِ، ومَوضِعَ سِرِّهِ، وأیدَهُم بِالدَّلائِلِ، ولَولا ذلِک لَکانَ النّاسُ عَلی سَواءٍ، ولَادَّعی أمرَ اللّهِ عز و جل کلُّ أحَدٍ، ولَما عُرِفَ الحَقُّ مِنَ الباطِلِ، ولا العالِمُ مِنَ الجاهِلِ .
امام مهدی علیه اسلام در توصیف اوصیا ـ: خداوند، دین خود را با آنها احیا کرده و نورش را با آنها به کمال رسانده و میان آنها و برادرانشان و پسرعموهاشان و خویشان نزدیک و نزدیک ترشان فرقانی آشکار قرار داده است که با آن، حجّت از آن که حجّت برای او آورده شده و امام از مأموم شناسایی می شود و این از آن روست که خداوند، آنها را از هر گونه پلشتی مصون داشته و از عیوب، مبرّایشان کرده و از ناپاکی پاکشان گردانده و از در هم شدگی، منزّهشان داشته و آنها را گنجوران علم خود و مخزن حکمتش و جایگاه سرّش قرار داده است.
خداوند، آنها را با دلایل خود، تأیید کرده و اگر چنین نمی بود، مردم همه یک سان بودند و هر کس مدّعی امر [منصوب شدن از سوی]خداوند عز و جلمی شد و دیگر حق از باطل و دانا از نادان شناخته نمی شد.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۸ ح ۲۴۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۹ ص ۵۵۸ .
۳۳. ویژگی های امامان علیه اسلام
امام مهدی(عج) ـ فیما یقالُ فِی التَّوَجُّهِ إلَی الأَئِمَّةِ علیهم السلام ـ: أنتُم خَزَنَتُهُ وشُهَداؤُهُ، وعُلَماؤُهُ واُمَناؤُهُ، وساسَةُ العِبادِ وأرکانُ البِلادِ، وقُضاةُ الأَحکامِ وأبوابُ الإِیمانِ .
امام مهدی علیه اسلام در آنچه برای زیارت ائمّه علیهم السلام از ایشان رسیده است ـ: شما خزانه داران و گواهان خدایید، و دانش آموختگان او و امانتداران اویید، و مربّی بندگان و ارکان شهرهایید، و قاضیان احکام و درهای ایمانید.
المزار الکبیر: ص ۵۶۸ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۸ ص ۹۶ .
۳۴. اهل بیت علیه اسلام دست پروردگان خداوند
امام مهدی(عج) ـ فی بَعضِ التَّوقیعاتِ المَروِیةِ عَنِ الشَّیخِ أبی عَمرٍو العَمرِی ـ: نَحنُ صَنائِعُ رَبِّنا، وَالخَلقُ بَعدُ صَنائِعُنا
امام مهدی علیه اسلام در یکی از توقیعاتِ روایت شده از شیخ مورد وثوق، ابو عَمرو عَمری ـ: ما، دستْ پروردگانِ پروردگار خویشیم و آن گاه مردمان، دستْ پروردگانِ مایند.
تحف العقول: ص ۱۷۱ ، دانشنامه قرآن و حدیث ج ۶ ص ۲۷۸ .
۳۵. خداوند برتر از وصف توصیفگران
امام مهدی(عج): تعالَی اللّهُ عَزَّ و جلَّ عمّا یصِفُونَ، سبحانَهُ و بِحَمدِهِ، لیسَ نَحنُ شُرَکاءَهُ فی عِلمِهِ، و لا فی قُدرَتِهِ .
خداوند عزّ و جلّ از آنچه در وصفش می گویند برتر است، پاک است و ستایش، همه از آنِ اوست. ما نه در علم او شریک او هستیم و نه در قدرتش.
بحار الأنوار: ۲۵ / ۲۶۶ /۹ ، میزان الحکمه، ج ۸ ص ۵۱۰ .
۳۶. اوصافی از امام علی علیه اسلام
امام مهدی(عج): اللّهُمَّ... وصَلِّ عَلی أمیرِ المُؤمِنینَ، ووارِثِ المُرسَلینَ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلینَ، وسَیدِ الوَصِیینَ، وحُجَّةِ رَبِّ العالَمینَ .
پـروردگارا!... بـر امیر مؤمنان، وارث پیامبران، رهبر سپید رویان، سرور وصی ها، و حجّت پروردگار جهانیان، درود فرست.
مصباح المتهجّد: ص ۴۰۶ ح ۵۳۴ ، دانش نامه امیرالمؤمنین علیه اسلام ، ج ۸ ص ۴۵۶ .
۳۷. حضرت ابوالفضل علیه اسلام
امام مهدی(عج) ـ فی زِیارَةِ أبِی الفَضلِ العَبّاسِ علیه اسلام ـ: السَّلامُ عَلَی العَبّاسِ ابنِ أمیرِالمُؤمِنینَ، المُواسی أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادی لَهُ الواقِی، السّاعی إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یداهُ .
امام مهدی علیه اسلام در زیارت ابو الفضل العبّاس علیه اسلام ـ: درود بر عبّاس، فرزند امیر مؤمنان؛ همو که با جان خویش برادرش را یاری داد و از دیروزش برای فردای خویش (قیامت)، توشه بر گرفت و خود را فدای او کرد و سپر او قرار داد، و در رسانیدن آب به او کوشید، و دو دستش بریده شد.
المزار الکبیر: ص ۴۸۹ ، الإقبال: ج ۳ ص ۷۴ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۴ ص ۲۸۸
۳۸. دعا برای امنیت
امام مهدی(عج) ـ فِی الدُّعاءِ ـ: یا آمِناً مِن کلِّ شَیءٍ، وکلُّ شَیءٍ مِنک خائِفٌ حَذِرٌ، أسأَلُک بِأَمنِک مِن کلِّ شَیءٍ، وخَوفِ کلِّ شَیءٍ مِنک، أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وأن تُعطِینی أمانا لِنَفسی وأهلی ووَلَدی وسائِرِ ما أنعَمتَ بِهِ عَلَی، حَتّی لا أخافَ أحَدا، ولا أحذَرَ مِن شَیءٍ أبَدا، إنَّک عَلی کلِّ شَیءٍ قَدیرٌ، وحَسبُنَا اللّهُ ونِعمَ الوَکیلُ .
امام مهدی علیه اسلام ـ در دعا ـ: ای ایمن از هر چیز، و هر چیز از تو بیمناک! به ایمنی ات از هر چیز و بیمناکی هر چیز از تو، از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد، درود فرستی، و به خودم و همسر و فرزندم و دیگر نعمت هایی که ارزانی ام داشته ای، امنیت بخشی، چندان که هرگز از کسی نترسم و از چیزی بیمناک نباشم، که به راستی، تو بر هر چیزی توانایی؛ و خدا ما را بس است و او، نیکو حمایتگری است.
مهج الدعوات: ص ۳۵۲ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۷ ص ۵۱۲ .
۳۹. دعا هنگام ظهور
امام مهدی(عج) ـ مِن دُعائِهِ عِندَ ظُهورِهِ ـ: لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا... یا مُنشِرَ الرَّحمَةِ مِن مَواضِعِها ومُخرِجَ البَرَکاتِ مِن مَعادِنِها .
امام مهدی علیه اسلام ـ در دعای ایشان به هنگام ظهورش ـ: به راستی، به راستی که خدایی جز اللّه نیست...، ای گستراننده رحمت از جایگاه هایش و بیرون آورنده برکت ها از معادنش!
العدد القویة: ص ۷۵ ح ۱۲۵ ، دانش نامه عقاید اسلامی، ج ۷ ص ۱۴۴ .
۴0. ویژگی های پیامبر اسلام(ص)
امام مهدی(عج): بَعَثَ مُحَمَّدا(ص) رَحمَةً لِلعالَمینَ، وتَمَّمَ بِهِ نِعمَتَهُ، وخَتَمَ بِهِ أنبِیاءَهُ، وأَرسَلَهُ إلَی النّاسِ کافَّةً، وأَظهَرَ مِن صِدقِهِ ما أظهَرَ، وبَینَ مِن آیاتِهِ وعَلاماتِهِ ما بَینَ .
خداوند محمّد(ص) را به عنوان رحمتی برای جهانیانْ بر انگیخت و نعمتش را با او تمام کرد و سلسله پیامبرانش را بدو پایان بخشید و او را به سوی همه مردمان فرستاد و در باره حقّانیت و راستگویی او، نشانه هایی را نمودار ساخت و آیات و علامت های بسیاری را از او نشان داد.
الغیبة للطوسی: ص ۲۸۸ ح ۲۴۶ ، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۳ ص ۱۴۸ .
دعای امام مهدی(عج): أسأَلُک أن تُصَلِّی عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ خِیرَتِک مِن خَلقِک، فَصَلِّ عَلَیهِم بِأَفضَلِ صَلَواتِک وصَلِّ عَلی جَمیعِ النَّبیینَ وَالمُرسَلینَ الَّذینَ بَلَّغوا عَنک الهُدی، وأعقَدوا لَک المَواثیقَ بِالطّاعَةِ، وصَلِّ عَلی عِبادِک الصّالِحینَ .
از تو درخواست می کنم که بر محمّد و خاندان محمّد، این برگزیدگان تو از میان بر همه آفریدگانت، درود فرستی. پس برترین درودهایت را بر ایشان بفرست، و بر همه پیامبران و فرستادگان که از جانب تو به هدایت پرداختند و برایت [از مردم] پیمان بر طاعت گرفتند، درود فرست، و بر بندگان شایسته ات نیز درود فرست.
مُهَج الدعوات: ص ۹۲ ، نهج الذکر با ترجمه فارسی، ج ۴ ص ۵۰۶ .
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
صدکلمه قصارامام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد
پانزده چهل حدیث
تهیه کننده خادم المحدثین حجت الاسلام سیدمحمدباقری پور
امید است عامه دوستان اهل البیت علیهم السلام و خاصه وعاظ و ذاکرین محترم بهره کافی و وافی را برده و اینجانب را هم از دعای خیر خود بهره مند فرمایند
انشاء الله
چهل حدیث قدسی
https://eitaa.com/joinchat/1414333565C0fac1ee063
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21378
چهل حدیث نبوی
https://eitaa.com/joinchat/1413088381C51c5e8784a
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21377
چهل حدیث علوی
https://eitaa.com/joinchat/1415840893Cbc4aa6f8d3
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21376
چهل حدیث فاطمی
https://eitaa.com/joinchat/1416627325C12c2d2b5e4
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21375
چهل حدیث حسنی
https://eitaa.com/joinchat/1417348221C22dbd1f294
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21374
چهل حدیث حسینی
https://eitaa.com/joinchat/1418069117Ce7bf0c1754
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21373
چهل حدیث سجادی
https://eitaa.com/joinchat/1418724477Ca6a8704aaf
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21372
چهل حدیث باقری
https://eitaa.com/joinchat/1420035197C5347afee1b
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21371
چهل حدیث صادقی
https://eitaa.com/joinchat/1420690557C2407cec50c
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21370
چهل حدیث کاظمی
https://eitaa.com/joinchat/1421608061Ce823aba225
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21369
چهل حدیث رضوی
https://eitaa.com/joinchat/1422066813C0b0d42bc43
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21368
چهل حدیث جوادی
https://eitaa.com/joinchat/1422591101C731e8b088d
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21367
چهل حدیث نقوی
https://eitaa.com/joinchat/1422918781C6409b9fef8
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21365
چهل حدیث عسکری
https://eitaa.com/joinchat/1423311997Ccae52121e0
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21364
چهل حدیث مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/1424098429C5ea224ac1c
***
https://hedayat.blogfa.com/post/21363
پانزده چهل حدیث
https://hedayat.blogfa.com/post/21379
صدکلمه امام علی علیه السلام
https://hedayat.blogfa.com/category/479
صدکلمه قصار امام علی علیه السلام
https://eitaa.com/joinchat/1440220286Cd8cbc7d15c
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احادیث چهارده معصوم ، پانزده چهل حدیث
ادامه مطلب را ببينيد