تشريح مواضع آينده نظام اسلامي توسط حضرت امام خميني(ره) (12بهمن1357 ش)

تشريح مواضع آينده نظام اسلامي توسط حضرت امام خميني(ره) (1357 ش)

تشريح مواضع آينده نظام اسلامي توسط حضرت امام خميني(ره) (1357 ش)

در حالي كه جشن و سرور مردم به مناسبت ورود حضرت امام خميني(ره) به ايران، همچنان در سراسر كشور ادامه داشت، آن حضرت در يك مصاحبه مطبوعاتي كه نزديك به سيصد خبرنگار ايراني و خارجي از كشورهاي آمريكاي لاتين، آفريقا، اروپا و كشورهاي عربي و آسيا حضور داشتند، به تشريح مواضع آينده نظام اسلامي ايران پرداختند و اعلام كردند كه به زودي دولت موقت انقلاب را تشكيل خواهند داد. ايشان اظهار داشتند كه دولت موقت موظف است مقدمات همه‏پرسي را فراهم كند تا پس از تدوين قانون اساسي، آن را به همه‏پرسي بگذارد. امام خميني همچنين به دولت بختيار، نخست‏وزير دست نشانده شاه، هشدار دادند كه در صورت ادامه سركوب مردم، ايشان حكم جهاد خواهند داد. امام همچنين از ارتش خواست تا به مردم بپيوندند. از طرف ديگر اعلام شد كه تا آن زمان، 35 هزار آمريكايي، خاك ايران را ترك كرده‏ اند و ده‏ هزار نفر ديگر نيز به زودي از ايران خارج مي‏شوند.

آیت الله العظمی خمینی طی مصاحبه ای با خبرنگاران خارجی و داخلی نقطه نظرهای خودشان را بیان کردند و فرمودند: (1357ش)

آیت الله العظمی خمینی طی مصاحبه ای با خبرنگاران خارجی و داخلی نقطه نظرهای خودشان را بیان کردند و فرمودند: (1357ش)

بسم الله الرحمن الرحیم. من سلطنت شاه را قانونی نمی دانم. رژیم سلطنتی از اول غیرقانونی بود. مجلس مؤسسان به زور تأسیس شد و به این ترتیب رژیم شاه از اول جنبه قانونی نداشت. ما این دولت را نمی توانیم بپذیریم. ملت ایران رأی بر سقوط سلطنت داده است. بنابراین ما نه مجلس را قبول داریم و نه حکومت را قانونی می دانیم. باید دولت کنار برود. شورای انقلاب حکومت تعیین خواهد شد و حکومت موقّت موظف خواهد بود که مقدمات رفراندوم را تهیه کند. قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته می شو که اگر مردم قبول کردند رژیم جمهوری و قانون جمهوری خواهد بود. من اعلام می کنم که دولت فعلی غاصب است و غیرقانونی است و اگر زیادتر از این لجاجت کنند، مسئول خواهند بود. آیت الله خمینی در پاسخ سؤالات خبرنگاران گفتند: بختیار را در صورتی می پذیرم که استعفا بدهد. در موقعی دیگر نتوانیم راه حل مسالمت آمیز پیدا کنیم و من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش می خواهیم هرچه زودتر به ما متصل شوند. ما می خواهیم ارتش مستقل باشد و از قید اجانب خارج شود. آزاد شود. آنها فرزندان ما هستند ما به آنها محبت داریم باید به دامن ملت بیایند. ارتش و ملت از همدیگر هستند. ارتش باید از دولت غاصب کنار برود تا مردم تکلیفشان را با او معین کنند. ما برای اقلیت های مذهبی احترام قائل هستیم. تمام اتباع خارجی در ایران به طور آزاد زندگی خواهند کرد. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات اینست که در خدمت ملت باشد. دولت ها حق هیچ نظارت ندارند.

خبرهای مرتبط

سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا - فیلم امام خمینی - سایت جامع ...

متن و ویدیوی کامل سخنرانی امام خمینی (ره) در بهشت زهرا ۱۲ ...

در جمهوری اسلامی هیچ محدودیتی برای افکار وجود ندارد/اگر بنا شود، جمهوری اسلامی زمینه اختناق را به وجود بیاورد، قطعاً شکست خواهد خورد

انقلابی‌گری کله‌شقی متحجرانه نیست/اگر مردم نبودند، روحانیت به تنهایی چه کاری می‌توانست بکند؟ /بنا نبود یک دوره حکومت کنیم و تمام شود

هیچ حکومتی حق ندارد، آزادی انتقاد از رهبران را از دست مردم بگیرد/نمی‌گذاریم کسی احدی را به دلیل انتقاد دست اندرکاران جمهوری اسلامی تعقیب و تهدید کند

ما در اسلام شکنجه و سلول انفرادی نداریم؛ یکی از دستاوردهای انقلاب، فروپاشی زندان اوین است

خاطره آیت الله خامنه‌ای از ۲۲ بهمن ۵۷ و روز‌های انقلاب

تصاویری دیده نشده از روز بازگشت امام به میهن

روسای‌جمهوری‌ایران ۱۲ بهمن ۵۷ کجا بودند؟

تصاویری دیدنی از روزی که امام (ره) آمد ...

عکس/ زادگاه حضرت روح الله

خاطرات ناگفته از اولین شب ورود امام(ره) به ایران

فیلم/ قرائت قرآن توسط محمد اصفهانی در محضر امام (ره)

عکس/ مراسم گرامیداشت سالروز ورود امام(ره) در فرودگاه مهرآباد

عکس/ بزرگداشت چهلمین سالگرد ورود تاریخی امام خمینی (ره)

سخنرانی‌های امام خمینی (ره) + فیلم و صوت - YJC

بی بی سی تیر به آفتاب انداخت، خورشید خمینی درخشنده تر از همیشه +تصاویر رسواییBBC

امام خامنه ای بعد از انتصاب به رهبری چه گفتند؟ + عکس

فیلمی از رای گیری مجلس خبرگان برای رهبری آیت الله خامنه ای در سال 68

عکس جعل سند انگلیس بر پایه مدارک آمریکایی در مورد امام بزرگوار (ره)

خاطرات معمار کبیر انقلاب در صفحات مجازی مسئولین

متن كامل سخنرانی تاریخی امام ره در بهشت زهرا

سخنرانی های امام خمینی (قدس سره) - آوینی

سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی در بدو بازگشت به ایران در ...

امام خمینی (س) - صحیفه امام - امام خمینی (س) imam Khomeini

صحیفه امام خمینی - سایت جامع امام خمینی رحمة الله علیه

صحیفه امام (22 جلدی) - ویکی‌نور، دانشنامۀ تخصصی

صحیفه امام (کتاب) - ويکی شيعه

صحیفه امام خمینی | روح‌الله


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره ، وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ | 12:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نامه‌ای که تاریخ دنیا را تغییر داد

این نامه در شرایطی منتشر شد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و بر مقدرات مردم در جمهوریهای این کشور، هنوز برقرار بود.

به گزارش افکارخبر، در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام‌خمینی خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رییس جمهور اتحاد جماهیر شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکاء به غرب انتشار یافت.

این نامه در شرائطی منتشر شد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته بود و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و بر مقدرات مردم در جمهوریهای این کشور، هنوز برقرار بود. با این حال امام خمینی در نامه عبرت‌آموز خویش به گورباچف از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد و وی را از روی آوردن به غرب برای حل مشکلات اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی برحذر داشت.

*متن پیام امام‌خمینی

متن نامه امام‌خمینی به این شرح است:(1)

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

جناب آقای گورباچف، صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی

با امید خوشبختی و سعادت برای شما و ملت شوروی، از آنجا که پس از روی کار آمدن شما چنین احساس می‌شود که جنابعالی در تحلیل حوادث سیاسی جهان، خصوصاً در رابطه با مسائل شوروی، در دور جدیدی از بازنگری و تحول و برخورد قرار گرفته‌اید، و جسارت و گستاخی شما در برخورد با واقعیات جهان چه‌ بسا منشأ تحولات و موجب به هم خوردن معادلات فعلی حاکم بر جهان گردد، لازم دیدم نکاتی را یادآور شوم. هر چند ممکن است حیطه تفکر و تصمیمات جدید شما تنها روشی برای حل معضلات 0حزبی و در کنار آن حل پاره‌ای از مشکلات مردمتان باشد، ولی به همین اندازه هم شهامت تجدیدنظر در مورد مکتبی که سالیان سال فرزندان انقلابی جهان را در حصارهای آهنین زندانی نموده بود قابل ستایش است. و اگر به فراتر از این مقدار فکر می‌کنید، اولین مسئله‌ای که مطمئناً باعث موفقیت شما خواهد شد این است که در سیاست اسلاف خود دایر بر «خدازدایی» و «دین‌زدایی» از جامعه، که تحقیقاً بزرگترین و بالاترین ضربه را بر پیکر مردم کشور شوروی وارد کرده است، تجدیدنظر نمایید؛ و بدانید که برخورد واقعی با قضایای جهان جز از این طریق میسر نیست. البته ممکن است از شیوه‌های ناصحیح و عملکرد غلط قدرتمندان پیشین کمونیسم در زمینه اقتصاد، باغ سبز دنیای غرب رخ بنماید، ولی حقیقت جای دیگری است. شما اگر بخواهید در این مقطع تنها گره‌های کور اقتصادی سوسیالیسم و کمونیسم را با پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب حل کنید، نه تنها دردی از جامعه خویش را دوا نکرده‌اید، که دیگران باید بیایند و اشتباهات شما را جبران کنند؛ چرا که امروز اگر مارکسیسم در روشهای اقتصادی و اجتماعی به بن‌بست رسیده است، دنیای غرب هم در همین مسائل، البته به شکل دیگر، و نیز در مسائل دیگر گرفتار حادثه است.

جناب آقای گورباچف، باید به حقیقت رو آورد. مشکل اصلی کشور شما مسئله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست. همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن‌بست کشیده و یا خواهند کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است.

جناب آقای گورباچف، برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد؛ چرا که مارکسیسم جوابگوی هیچ نیازی از نیازهای واقعی انسان نیست؛ چرا که مکتبی است مادی، و با مادیت نمی‌توان بشریت را از بحران عدم اعتقاد به معنویت، که اساسی‌ترین درد جامعه بشری در غرب و شرق است، به در آورد.

حضرت آقای گورباچف، ممکن است شما اثباتاً در بعضی جهات به مارکسیسم پشت نکرده‌ باشید و از این پس هم در مصاحبه‌ها اعتقاد کامل خودتان را به آن ابراز کنید؛ ولی خود می‌دانید که ثبوتاً این‌گونه نیست. رهبر چین اولین ضربه را به کمونیسم زد؛ و شما دومین و علی‌الظاهر آخرین ضربه را بر پیکر آن نواختید. امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم. ولی از شما جداً می‌خواهم که در شکستن دیوارهای خیالات مارکسیسم، گرفتار زندان غرب و شیطان بزرگ نشوید. امیدوارم افتخار واقعی این مطلب را پیدا کنید که آخرین لایه‌های پوسیده هفتاد سال کژی جهان کمونیسم را از چهره تاریخ و کشور خود بزدایید. امروز دیگر دولتهای همسو با شما که دلشان برای وطن و مردمشان می‌تپد هرگز حاضر نخواهند شد بیش از این منابع زیرزمینی و رو زمینی کشورشان را برای اثبات موفقیت کمونیسم، که صدای شکستن استخوان‌هایش هم به گوش فرزندانشان رسیده است، مصرف کنند.

آقای گورباچف وقتی از گلدسته‌های مساجد بعضی از جمهوری‌های شما پس از هفتاد سال بانگ «الله‌اکبر» و شهادت به رسالت حضرت ختمی‌ مرتبت ـ صلی‌الله علیه و آله و سلم ـ به گوش رسید، تمامی طرفداران اسلام ناب محمدی (ص) را از شوق به گریه انداخت. لذا لازم دانستم این موضوع را به شما گوشزد کنم که بار دیگر به دو جهان‌بینی مادی و الهی بیندیشید. مادیون معیار شناخت در جهان‌بینی خویش را «حس» دانسته و چیزی را که ماده ندارد موجود نمی‌دانند. قهراً جهان غیب، مانند وجود خداوند تعالی و وحی و نبوت و قیامت، را یکسره افسانه می‌دانند. در حالی که معیار شناخت در جهان‌بینی الهی اعم از «حس و عقل» می‌باشد، و چیزی که معقول باشد داخل در قلمرو علم می‌باشد گرچه محسوس نباشد. لذا هستی اعم از غیب و شهادت است، و چیزی که ماده ندارد، می‌تواند موجود باشد. و همان‌طور که موجود مادی به «مجرد» استناد دارد، شناخت حسی نیز به شناخت عقلی متکی است.

قرآن مجید اساس تفکر مادی را نقد می‌کند، و به آنان که بر این پندارند که خدا نیست و گرنه دیده می‌شد. لن‌ نومن‌لک حتی نری‌الله جهره(2) می‌فرماید: لاتدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف‌الخبیر.(3)

از قرآن عزیز و کریم و استدلالات آن در موارد وحی و نبوت و قیامت بگذریم، که از نظر شما اول بحث است، اصولاً میل نداشتم شما را در پیچ و تاب مسائل فلاسفه، بخصوص فلاسفة اسلامی، بیندازم. فقط به یکی ـ دو مثال ساده و فطری و وجدانی که سیاسیون هم می‌توانند از آن بهره‌ای ببرند بسنده می‌کنم. این از بدیهیات است که ماده و جسم هر چه باشد از خود بیخبر است. یک مجسمه سنگی یا مجسمه مادی انسان هر طرف آن از طرف دیگرش محجوب است. در صورتی که به عیان می‌بینیم که انسان و حیوان از همه اطراف خود آگاه است. می‌داند کجاست؛ در محیطش چه می‌گذرد؛ در جهان چه غوغایی است. پس، در حیوان و انسان چیز دیگری است که فوق ماده است و از عالم ماده جدا است و با مردن ماده نمی‌میرد و باقی است. انسان در فطرت خود هر کمالی را به طور مطلق می‌خواهد. و شما خوب می‌دانید که انسان می‌خواهد قدرت مطلق جهان باشد و به هیچ قدرتی که ناقص است دل نبسته است. اگر عالم را در اختیار داشته باشد و گفته شود جهان دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن جهان را هم در اختیار داشته باشد. انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم دیگری هم هست، فطرتاً مایل است آن علوم را هم بیاموزد. پس قدرت مطلق و علم مطلق باید باشد تا آدمی دل به آن ببندد. آن خداوند متعال است که همه به آن متوجهیم، گرچه خود ندانیم. انسان می‌خواهد به «حق مطلق» برسد تا فانی در خدا شود. اصولاً اشتیاق به زندگی ابدی در نهاد هر انسانی نشانه وجود جهان جاوید و مصون از مرگ است. اگر جنابعالی میل داشته باشید در این زمینه‌ها تحقیق کنید، می‌توانید دستور دهید که صاحبان این‌گونه علوم علاوه بر کتب فلاسفه غرب در این زمینه، به نوشته‌های فارابی(4) و بوعلی‌سینا(5) ـ رحمت‌الله علیهما ـ در حکمت مشاء مراجعه کنند، تا روشن شود که قانون علیت و معلولیت که هرگونه شناختی بر آن استوار است، معقول است نه محسوس؛ و ادراک معانی کلی و نیز قوانین کلی که هرگونه استدلال بر آن تکیه دارد، معقول است نه محسوس، و نیز به کتابهای سهروردی(6) ـ رحمت‌الله علیه ـ در حکمت اشراق مراجعه نموده، و برای جنابعالی شرح کنند که جسم و هر موجود مادی دیگر به نور صرف که منزه از حس می‌باشد نیازمند است؛ و ادراک شهودی ذات انسان از حقیقت خویش مبرا از پدیده حسی است. از اساتید بزرگ بخواهید تا به حکمت متعالیه صدرالمتألهین(7) ـ رضوان‌الله تعالی علیه و حشره‌الله مع‌النبیین و‌الصالحین ـ مراجعه نمایند، تا معلوم گردد که: حقیقت علم همانا وجودی است مجرد از ماده؛ و هرگونه اندیشه از ماده منزه است و به احکام ماده محکوم نخواهد شد.

دیگر شما را خسته نمی‌کنم و از کتب عرفا و بخصوص محی‌الدین ابن‌عربی‌(8) نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.

جناب آقای گورباچف، اکنون بعد از ذکر این مسائل و مقدمات، از شما می‌خواهم درباره اسلام به صورت جدی تحقیق و تفحص کنید. و این نه به خاطر نیاز اسلام و مسلمین به شما، که به جهت ارزشهای والا و جهان شمول اسلام است که می‌تواند وسیله راحتی و نجات همه ملتها باشد و گره مشکلات اساسی بشریت را باز نماید. نگرش جدی به اسلام ممکن است شما را برای همیشه از مسئله افغانستان و مسائلی از این قبیل در جهان نجات دهد. ما مسلمانان جهان را مانند مسلمانان کشور خود دانسته و همیشه خود را در سرنوشت آنان شریک می‌دانیم. با آزادی نسبی مراسم مذهبی در بعضی از جمهوریهای شوروی، نشان دادید که دیگر این‌گونه فکر نمی‌کنید که مذهب مخدر جامعه است.(9)

راستی مذهبی که ایران را در مقابل ابرقدرتها چون کوه استوار کرده است مخدر جامعه است؟ آیا مذهبی که طالب اجرای عدالت در جهان و خواهان آزادی انسان از قیود مادی و معنوی است مخدر جامعه است؟ آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایه‌های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیراسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را «مذهب امریکایی» می‌نامند.

در خاتمه صریحاً اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین و قدرتمندترین پایگاه جهان اسلام به راحتی می‌‌تواند خلأ اعتقادی نظام شما را پر نماید. و در هر صورت، کشور ما همچون گذشته به حسن‌ همجواری روابط متقابل معتقد است و آن را محترم می‌شمارد. والسلام‌ علی‌من‌اتبع الهدی.

11/10/67

روح‌الله الموسوی‌الخمینی

*پاسخ گورباچف به پیام امام‌خمینی

پیام امام‌خمینی در 13 دی 1367 توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت‌الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده‌چی‌ دباغ، در مسکو به گورباچف تحویل گردید.(10) گورباچف نیز هشت هفته بعد پاسخ رسمی خود را توسط «ادوارد شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت شوروی، در تهران تسلیم امام‌خمینی کرد. گورباچف در این پاسخ، برای نامه امام ارج فراوان قائل شده بود ولی از متن جوابیه وی پیدا بود که ابعاد معنوی پیام امام را درک نکرده است. زیرا صرفاً تلاش کرده بود تا از یکسو اقدامات خود در جهت ترویج آزادیهای سیاسی در شوروی را تشریح کند و از سوی دیگر دستاوردهای اقتصادی کمونیسم را از 1917 به بعد توصیف نماید.

«ادوارد شوارد نادزه» وزیر خارجه وقت شوروی روز هفتم اسفند 1367 پاسخ گورباچف را در حسینیه جماران به اطلاع امام‌خمینی رساند. در این دیدار که آقایان علی‌اکبر ولایتی وزیر امورخارجه، محمدجواد لاریجانی، و علیرضا نوبری حیرانی سفیر وقت ایران در مسکو حضور داشتند، وزیر خارجه شوروی ابتدا پیام کتبی میخائیل گورباچف را به امام‌خمینی تسلیم کرد و سپس اظهار داشت:(11)

از حضرت امام بسیار متشکرم از این فرصتی که برای ملاقات با شما به دست آوردم. مأموریت دارم پیام جوابیة میخائیل سرگئی گورباچف را تسلیم حضرت امام کنم. سعی خواهم کرد به طور خیلی مختصر محتوای این پیام را برای شما عنوان نمایم. ابتدا می‌خواستم عرض کنم که خود واقعیات تبادل پیام‌‌ها بین رهبران کشور ما یک پدیده منحصر به فرد در روابط فیمابین است. اعتقاد ما بر این است که شرایطی پیش آمده است تا روابط فیمابین دو کشور ما وارد یک مرحله کیفی جدیدی شود برای همکاریها در تمامی زمینه‌ها.

آقای گورباچف در پیام خود اشاره می‌کنند که پیام جنابعالی خطاب به دبیرکل کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی از مفاهیم فراوان سرشار است. تمامی اعضای هیأت رهبری شوروی متن پیام جنابعالی را مطالعه کردند. شکی نیست که ما در موارد عمده‌ای اتفاق نظرداریم اما مواردی هست که ما اختلاف نظر داریم، اما این مهم نیست.

پیام شما ملاحظات عمیق راجع به سرنوشت بشریت دارد. آقای گورباچف عقیده دارند که ما در مهمترین مورد اتفاق نظر داریم یعنی انسانها باید یاور یکدیگر باشند تا بشریت فناپذیری به خود بگیرد. چنانچه انسان‌ها متحد نشوند خطر فاجعه برای بشریت وجود دارد، چون امکانات بالقوه برای به وجود آوردن چنین فاجعه توسط خود انسانها ایجاد شده است.

آقای گورباچف معتقد است که مبارزه در راه نیل به یک دنیای عاری از سلاح هسته‌ای و آزاد از زور وظیفه تمامی ملتهاست. و اما راجع به سیاست خارجی اتحاد شوروی، هدف ما تعمیم رجحان ارزشهای مشترک برای تمامی ملتها و برتری این ارزشها بر تمامی منافع دیگر چه طبقه‌ای و چه ملی است.

آقای گورباچف به شما می‌نویسد که حرفهای امام راجع به حسن نیت رهبری ایران جهت داشتن روابط حسنه و حسن همجواری با اتحاد شوروی با واکنش خوب از طرف رهبران شوروی مواجه شده است. ما دارای یک مرز بسیار طولانی هستیم همچنین دارای سنن دیرینة مناسبات و روابط فرهنگی بین دو ملت هستیم. ما اساس خوبی داریم برای استمرار مناسبات بر پایه جدید. یعنی بر پایه اصول احترام متقابل، تساوی حقوق و عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر.

آقای گورباچف می‌نویسد که در سیاست بین‌المللی، ما پیرو یک اصل اساسی هستیم یعنی اصل احترام به آزادی انتخاب برای هر انسان و هر ملت. نتیجتاً کشور ما و تمامی ملت ما از انقلاب بزرگ شما حسن‌ استقبال کرده است. استبداد شاهنشاهی در ایران مردم خود را استثمار کرده و از روشهای واقعاً بربریت استفاده می‌کرده و شرافت و آبروی ملت خود را پایمال کرده برای جلب رضایت نیروهای خارجی. انقلاب شما انتخاب ملت شما بوده است و ما از این همیشه پشتیبانی کرده و می‌کنیم.

ْآقای گورباچف در پیام خود می‌نویسند که ملت ما نیز انتخاب خود را به عمل آورده و این در سال 1917 بود. در رهگذر ما، هم مشکلات بزرگی بود و هم موفقیت‌های چشمگیری بوده. هم اشتباهات وخیمی بوده است و هم نقض حقوق بشر بوده که ما با این اشتباهات خود را اصلاح می‌کنیم و آن را محکوم می‌کنیم. علی‌رغم تمامی مشکلات، ما از دستاوردهای خود توانستیم دفاع کنیم چون انتخاب مردم راست بوده است. می‌خواستم به استحضارتان برسانم که مسئلة آزادی انتخاب در دستور روز زندگی بین‌المللی کنونی نیز هست. ما برای خود سئوالی داریم چرا که باید راه برای ادامة رهگذر پیدا کنیم: آیا این راه ما راه کهنه و دگماتیک است یا راه جدید و انقلابی؟ انتخاب ما به نفع راه دوم است، ما در کشورمان انقلاب داریم؟ اما یک انقلاب مسالمت‌آمیز بدون سنگرها و بدون توسل به زور، ما می‌خواستیم که حضرت امام بدانند که در کشور ما روند تجدید و بازسازی ادامه دارد. بازسازی اقتصادی و سیاسی، تجدید ارزیابی‌های ما و طرز تفکر ما و تجدید نظریاتی که ما قبلاً داشتیم.

آقای گورباچف اشاره می‌کند که تحولات عظیمی در جهان، اخیراً پدید آمده و فکر می‌کنیم می‌شود گفت که ما در آستانة یک نظام جدید اقتصادی و سیاسی قرار داریم. توافق‌های بسیار مهم به امضا رسیده است یک کلاس از سلاحهای هسته‌ای از بین می‌رود.

دورنمای خوبی برای از بین بردن سلاح شیمیایی باز شده است و همین‌طور دورنمای خوبی برای جلوگیری از تقابل نظامی دولت‌ها، اما این هدیة امپریالیستها نیست، این ارادة ملتهاست و ارادة زمان است. چارة دیگری وجود ندارد، مسابقة تسلیحاتی و آوردن آن به فضا منجر به فاجعة بشریت خواهد بود. در مناطق مختلف دنیا مناقشات خونین دارند به پایان می‌رسند.

ما از خاتمة جنگ ایران و عراق با صراحت حسن استقبال می‌کنیم، برای همکاری با شما جهت استحکام صلح در خاورمیانه و نزدیک و تمامی جهان آمادگی داریم. حضور وسیع نظامی در خلیج‌فارس مورد نگرانی ما است. منظورم حضور نظامی کشورهای خارج از منطقه است. این پدیده بسیار خطرناک است و باید آن را به اتمام رساند.

ما می‌خواهیم با موفقیت در امر حل و فصل عادلانة مناقشة افغانستان نیز با شما همکاری خوبی داشته باشیم، بگذاریم که مردم افغانستان سرنوشت خود را خودشان بدون دخالت از خارج تعیین نمایند.

شواردنادزه افزود: یک نکتة دیگر از پیام آقای گورباچف اینکه: ایشان اظهار آمادگی می‌کنند برای گسترش همکاریهای اقتصادی و همکاری در زمینه‌هایی که ما قبلاً همکاریهای خوبی داشته بودیم. ما برای برقراری و ادامة تماسها بین انسانها، نمایندگان محافل اجتماعی و روحانیون نیز آمادگی داریم. آنها از این دعوت جنابعالی استفاده خواهند کرد.

در پایان، فرستادة ویژة رهبر شوروی گفت: این بود محتوای اصلی پیام آقای گوباچف. ایشان بهترین آرزوها و سلام خود را به جنابعالی می‌رسانند و خواهان طول عمر جنابعالی به نفع و سعادت ایران هستند.

در خاتمه امام خمینی فرمودند:

«ان‌شاءالله سلامت باشند، ولی به ایشان بگویید که من می‌خواستم جلوی شما یک فضای بزرگتر باز کنم. من می‌خواستم دریچه‌ای به دنیای بزرگ، یعنی دنیای بعد از مرگ که دنیای جاوید است را برای آقای گورباچف باز نمایم و محور اصلی پیام من آن بود. امیدوارم بار دیگر ایشان در این زمینه تلاش نمایند.»

[حضرت امام از خروج نیروهای شوروی از افغانستان استقبال کردند، و بر حسن همجواری و توسعة مناسبات قوی در ابعاد مختلف در مقابله با شیطنت‌های غرب و خروج نیروهای بیگانه از خلیج‌فارس تأکید و آرزو کردند تا مردم شوروی و ایران همیشه در صلح و آرامش زندگی کنند.]

تأملی در پیام امام خمینی

نامه تاریخی حضرت امام که از اسناد مهم سیاسی قرن محسوب می‌شود، بویژه به دلیل اثبات مفاد آن از جمله فروپاشی کمونیسم، خسارات شوروی به خاطر اتکاء به غرب، و متوقف شدن روند واگذاری منابع اقتصادی متحدین شوروی به این کشور بسیار درخور اهمیت است.

امام خمینی در این پیام تلاش کردند تا به گورباچف چند نکته را تفهیم کنند:

1. برخلاف تصور مارکس و لنین، اسلام و ارزش‌های دینی، پدیده‌هایی ماندگار و روح‌بخش ملت‌ها هستند.

2. کمونیسم و مکاتب مادی وهم و خیالند و ناپایدار و فروپاشیدنی هستند.

3. غرب تکیه‌گاه قابل اعتمادی برای حل مشکلات روسیه نیست.

با این همه، گورباچف هشدار امام خمینی را جدی نگرفت و در نتیجه عواقب ناشی از این بی‌توجهی همانگونه که در پیام امام خمینی پیش‌بینی شده بود، تحقق یافت یعنی از یک‌سو به گورباچف ثابت شد که پناه بردن به کانون سرمایه‌داری غرب دردی از روسیه را دوا نمی‌کند(12) و از جانب دیگر «دیگران» به میدان آمدند و به بهانه جبران اشتباهات وی، او را به حاشیه راندند. (13)

در سالگرد رحلت امام خمینی در 1378 گورباچف طی مصاحبه‌ای با خبرنگار واحد مرکزی خبر در مسکو از اینکه به هشدارهای آن روز بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بی‌اعتنائی کرده بود، اظهار تأسف نمود. وی در این مصاحبه اظهار داشت.(14)

«مخاطب پیام آیت‌الله خمینی از نظر من، همه اعصار در طول تاریخ بود». وی افزود «زمانی که من این پیام را دریافت کردم احساس کردم که شخصی که این پیام را نوشته بود متفکر و دلسوز برای سرنوشت جهان است. من از مطالعه این پیام استنباط کردم که او کسی است که برای جهان نگران است و مایل است من انقلاب اسلامی را بیشتر بشناسم و درک کنم»

گورباچف سپس با تشریح نابسامانیهای اقتصادی و سیاسی روسیه، تصریح کرد «اگر ما پیشگوییهای آیت‌الله خمینی را در آن پیام جدی می‌گرفتیم امروز قطعاً شاهد چنین وضعیتی نبودیم.»

گورباچف در مصاحبه خود با خبرنگار واحد مرکزی خبری به روابط روسیه با غرب اشاره کرده و تصریح نمود که «اقتصاد روسیه از همان ابتدا در حال ریزش و سقوط بود و ما در واقع نمی‌توانستیم همگام با غرب عمل کنیم... ما از جنگ سرد صرفنظر کرده و شروع به برقراری روابط با کشورها نمودیم. اما غربی‌ها در این نبرد، پیروز شدند....»

خطای گورباچف این بود که روند حرکتی را که در شوروی به‌عنوان «اصلاحات» شناخته شده بود، با خواست و اراده غرب همراه و هماهنگ کرد. در نتیجه هر روز استقلال و اقتدار کشورش را در برابر غرب به‌طور ناخواسته تضعیف نمود و در عوض پایگاهها و نقاط اتکاء فعالیت غرب از داخل شوروی را تقویت نمود. گروههایی که هیچ اعتقادی به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی شوروی نداشتند مثل قارچ روئیدند و با متینگ‌ها و گردهمایی‌های تحریک‌کننده و آشوب‌طلبانه در لیتوانی، استوانی، اوکراین، تاتارستان، گرجستان و نقاط دیگر بر طبل قومیت‌خواهی و ملی‌گرایی و خودمختاری طلبی کوبیدند و هر روز بیش از روز قبل، امنیت ملی شوروی را از درون و با حمایت بیرونی مورد تهدید قرار دادند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امـام و رهـبـری انـقلاب اسلامی ، رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۴ | 17:19 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ما مي‌خواهيم خودكفا باشيم. خودكفايي را با تبليغات نمي‌شود كرد. با كار مي‌شود كرد. امام خمینی (ره)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ | 16:31 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بايد همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را اداره كنيم و همه دست به دست هم بدهيم و اين مملكت را سالم بكنيم و اين چرخ‌ها را به راه بيندازيم. امام خمینی (ره)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴ | 18:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

ما بايد براي خداي كار بكنيم. كسي كه براي خدا كار مي‌كند، به هيچ وجه شكست نمي‌خورد... . امام خمینی (ره)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴ | 18:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اگر آرامش نباشد، كشاورزي نخواهد بود. اگر آرامش نباشد، صنعت نخواهد راه افتاد. اگر آرامش نباشد، اصلاحاتي كه بايد بشود و براي مستضعفين عمل بشود، نخواهد بود. امام خمینی (ره)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۴ | 18:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
مروري بر رهنمودهاي امام (ره) و رهبري درباره اقدامات خودسرانه
معناي بند ميم وصيت نامه امام چيست؟

يکي از موضوعاتي که مستمسک برخي از رفتارهاي «خارج از چارچوب قانون» در جامعه شده است، استناد به «بند ميم وصيت نامه امام» است. حضرت امام در وصيت نامه خود در اين فراز به مردم و جوانان حزب اللهي توصيه مي کنند در صورت کوتاهي دستگاه هاي مربوطه، خودشان از انجام اين امور جلوگيري کنند.(1) براي فهم دقيق تر از اين توصيه بايد به نکاتي توجه داشت که در ادامه به برخي از آن ها اشاره خواهيم کرد:

 

غرض تشکيل حکومت

ضرورت ايجاد حکومت براي اداره امور اجتماعي از جمله بديهيات است که کمتر کسي را مي توان يافت که اين ضرورت را منکر شود. حکومت، آزادى هاى فردى را در چارچوب مصالح اجتماعى حفظ مي کند و در پرورش استعدادها مي کوشد و مردم را به وظايف خود آشنا و قوانين را اجرا مي کند. حکومت اسلامي در دوران غيبت نيز به طور کلي با 2 ويژگي «اسلامي بودن قوانين» و «حاکم بودن ولي فقيه» اهداف فوق الذکر را دنبال مي کند. فرضاً اگر بنا بود هر فرد يا گروهي قوانين مدنظر خود در جامعه را حاکم کنند، اين غرض اساسي از تشکيل حکومت زير سؤال رفته و «هرج و مرج» در جامعه حاکم خواهد شد.

نقش و وظيفه مردم در حکومت اسلامي

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: رهـنـمـودهـای امام خمینی ره

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۶ تیر ۱۳۹۴ | 14:18 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |