حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه)، فرزند امام حسن عسکری (علیهالسلام) و نرجس خاتون، دوازدهمین و آخرین امام معصوم شیعیان است که بنابر قول مشهور، در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری در شهر سامرا دیده به جهان گشود.[۱]
ولادت حضرت مهدی (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف)، در سحرگاه نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، پنج سال قبل از شهادت امام حسن عسکری (علیهالسّلام) در سامرا واقع شده است.
از حوادث مهم در تاریخ بشر، ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)است. ولادت آن حضرت، از مسلمات تاریخ به شمار میآید. نه فقط امامان معصوم (علیهمالسلام)، دانشمندان و تاریخنویسان شیعه به این مهم اشاره کردهاند، بلکه مورخان و محدثانی چند از اهل سنت نیز به این حادثه بزرگ تصریح نموده، آنرا یک واقعیت دانستهاند. حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)، ولادت شگفتآوری داشته و این، برای بسیاری سؤالانگیز بوده است، از اینرو ترسیم و تصویر مقدمات ولادت و برخورد مخالفان و دشمنان اهل بیت (علیهمالسلام( برابر این پدیده، ضروری مینماید.
علما و محدثین امامیه، از جمله علامه مجلسی،[۱] شیخ مفید،[۲] شیخ صدوق)رحمةاللهعلیه)[۳] و... اتفاق بر آن دارند که حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در نیمه شعبان سال ۲۵۵ در سامرا چشم به جهان گشود، و مسئله ولادت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از منظر شیعه امامیه مشهور است،
اخبار پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسّلام) از تولد فرزندی برای امام حسن عسکری (علیهالسّلام( که پس از به دنیا آمدن، از دیدگان پنهان گشته وبعد از ظهور جهان را پر از قسط و عدل خواهد نمود که مجموع این اخبار بیش از هزار حدیث است که در کتب روایی معتبر شیعه ازجمله الکافی، الغیبه، کمال الدین و... آمده است.
جریان ولادت امام زمان علیهالسلام
حکیمه خاتون دختر امام جواد علیه السلام گوید: ابو محمد حسن بن على علیهما السّلام دنبال من فرستاد و گفت: اى عمه افطار را در نزد ما باش، زیرا امشب نیمه شعبان است و خداوند حجت خود را ظاهر میکند، گوید: گفتم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس، گفتم: فدایت گردم در وى آثار حمل نیست، فرمود: مطلب همین است که گفتم. حکیمه گوید: پس به درون اتاق رفتم و سلام کردم؛ نرجس خاتون آمد و کفشها را از پایم بیرون کرد و گفت: اى سیده من امشب حالت چگونه است؟ گفتم: سیده من و خانوادهام شما هستید. گوید: وى از این کلام من تعجب کرد و گفت: این چه سخن است میگوئید، گفتم: اى دخترک من! خداوند در این شب کودکى به تو خواهد داد که سید دنیا و آخرت خواهد بود. با شنیدن این کلام حیا در چهره او نمایان شد. پس از اینکه افطار کردم و نماز عشا را اداء نمودم به خواب رفتم. پس از نیمه شب بار دیگر بیدار شدم و شروع به اداى نماز شب کردم، هنگامى که از نماز خود فارغ شدم نرجس همچنان در خواب بود، پس از تعقیب نماز همان طور که نشسته بودم خوابم ربود، بار دیگر که بیدار شدم باز نرجس را خوابیده یافتم، بعد از مختصرى نرجس از خواب بیدار شد و نماز خود را خواند و باز بخواب رفت. حکیمه گوید: من بیرون شدم تا از طلوع فجر مطلع شوم، فجر اول گذشت، نرجس باز هم در خواب بود، در این هنگام براى من شک عارض شد، ناگهان ابو محمد صدا زد: اى عمه شتاب مکن که اینک موضوع انجام خواهد گرفت و فرزندم متولد خواهد گردید، من نشستم و سوره «الم سجده» و «یس» را خواندم در این بین که مشغول قرائت قرآن بودم ناگهان نرجس با ناراحتى از خواب بیدار شد، من خود را به او رساندم و گفتم: نام خدا را بر زبان جارى کن. گفتم: چیزى احساس میکنى؟ گفت: آرى گفتم: این همان است که اول شب به شما گفتم، اینک مضطرب نباش و دلت را آرام نگهدار، پس از آن آرامشی به من و او دست داد و بعد متوجه شدم امام متولد شده است، در این هنگام جامه را از نرجس برداشتم و دیدم وى به سجده رفته است، او را در بر گرفتم و پاک و پاکیزه اش یافتم. ابومحمد(امام حسن عسکری(علیه السّلام فرمود: اى عمه فرزندم را نزد من بیاور، پس کودک را نزد وى بردم، دست خود را بر پشت او قرار داد و پاهایش را به سینه چسبانید و زبانش را بدهان او آورد و دستش را هم بر گوش و چشم و مفاصل او کشید و بعد فرمود: اى فرزند من سخن بگو، فرمود: أشهد أن لا إله إلا اللَّه و أشهد أن محمّداً رسول اللَّه صلى اللَّه علیه و آله. بعد از این بر امیرالمؤمنین و ائمه اطهار علیهم السّلام صلوات فرستاد تا آنگاه که به پدرش رسید توقف کرد. حضرت ابومحمد علیه السّلام فرمود: اى عمه اکنون کودک را نزد مادرش ببرید تا بر او سلام کند و بعد از آن بار دیگر نزد ما بیاورید، حکیمه گوید: کودک را نزد مادرش بردم و بار دیگر نزد پدرش برگردانیدم و مقابل او گذاشتم. حضرت عسکرى فرمود: اى عمه روز هفتم کودک را نزد ما حاضر کنید، حکیمه گوید: روز بعد رفتم به ابو محمد سلام کنم، هنگامى که پرده را برداشتم تا سید خود را مشاهده کنم او را در جاى خود ندیدم، عرض کردم: فدایت گردم پس سید ما چه شد؟ فرمود: اى عمه ما او را بکسى سپردیم که مادر موسى فرزندش را به او سپرد، حکیمه گوید: روز هفتم که خدمت حضرت ابو محمد علیه السّلام رسیدم و پس از اینکه بر وى سلام کردم فرمود: اینک پسرم را حاضر کنید، در این هنگام حضرت صاحب علیه السّلام را در حالى که در پارچه اى پیچیده شده بود خدمت آن جناب بردم، وى مانند دفعه اول همان تشریفات را انجام داد و سپس زبانش را در دهان او گذاشت مثل اینکه او را غذا می داد و شیر و یا عسل به وى می خورانید. پس از این فرمود: اى پسرک من اکنون تکلم کن، فرمود: «أشهد أن لا إله إلا اللَّه» و بعد بر حضرت رسول و امیرالمؤمنین و ائمه اطهار علیهم السّلام صلوات فرستاد و در پدرش توقف کرد و بعد این آیات شریفه را قرائت کرد: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ * وَ نُمَکنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یحْذَرُونَ».[۵] راوی حدیث گوید: از عقبه خادم این مطالب را پرسیدم گفت: حکیمه راست گفته است.[۶]
محل تولد امام زمان علیهالسلام در شهر سامرا)سُرّ من رأی) و در خانه امام حسن عسکری علیهالسلام به صورت نهان واقع گردید. درباره تاریخ تولدش، میان سیرهنگاران اتفاق نیست؛ برخی پانزدهم شعبان، برخی هشتم شعبان و برخی بیست و سوم ماه رمضان را ذکر کردهاند؛ همچنین برخی سال ۲۵۵ و برخی دیگر سال ۲۵۶ قمری را سال ولادت آن حضرت دانستهاند.[۷]
امام زمان علیهالسلام از آغاز تولد خجسته خویش، به امر و مشیت الهی در پس پرده غیبت قرار گرفت و جز پدر گرامیاش امام حسن عسکری علیهالسلام و مادرش نرجس و عمه پدرش حکیمه خاتون و برخی از خواص و نزدیکان، نمیتوانستند به طور آزاد و دلخواه وی را دیدار کنند. زیرا خلفای عباسی و عاملان و حاکمان ستم پیشه آنان، وجود شریف آن حضرت را مانع ستمگری و ترکتازیهای خویش میدیدند و در صدد یافتن مهدی موعود و کشتن وی برمیآمدند.
دربارۀ چگونگی ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) ایشان مشهورترین نظر، سخنان حضرت حکیمه (علیهاالسلام) عمۀ امام عسکری (علیهمالسلام) است. شیخ صدوق، این حادثه بزرگ را از زبان او در روایتی مفصل یاد کرده است. [۲۵] [۲۶] [۲۷]
شیخ طوسی در کتاب الغیبه و علمای دیگر روایت کردهاند و صدوق در کتاب کمال الدین به سند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر)علیهماالسّلام) از حضرت حکیمه خاتون دختر والا مقام امام محمدتقی(علیهالسّلام) که از بانوان با عظمت و شخصیّت و فضیلت خاندان رسالت است، حدیث کرده است، حکیمه فرمود: امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرستاد (فردی را) نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است. من عرض کردم: مادرش کیست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فدایت شوم، به خدا سوگند در او اثری نیست. فرمود: همین است که برای تو میگویم. حکیمه گفت: پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افرازم را بیرون آورد، گفت: ای سیده من و سیده خاندان من، چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی. گفت: ای عمه این چه سخن است؟! گفتم: ای دخترم، خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است؛ پس او خجلت کشید و حیا کرد، وقتی از نماز عشاء فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخاستم برای نماز شب، نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود، من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم، او همچنان خواب بود پس برخاست نماز شب را خواند و خوابید. حکیمه فرمود: برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود، هنوز نرجس در خواب بود، در شک افتادم، امام فریاد زد، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده. گفت: نشستم و سوره الم سجده و سوره یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد، من به بالینش شتافتم و گفتم: «بسم الله علیک» آیا چیزی احساس میکنی؟ گفت: بله، ای عمه. گفتم: آسوده خاطر باش همان است که به تو گفتم. حکیمه گفت: پس مرا سستی و از خود بیخودی فرا گرفت و او نیز چنین شد، وقتی به حس آقایم بیدار شدم، جامه را از روی نرجس به یک سو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده، او را در بر گرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است، حضرت امام حسن عسکری (علیهالسلام) به من صیحه زد: ای عمه پسرم را به نزد من بیاور. او را نزد امام بردم، اما دستهایش را زیر دو ران و پشت او گذارد و پاهایش را به سینه خود قرار داد و زبانش را در دهان او نهاد و دست بر چشمها و گوش و مفاصلش کشید. پس فرمود: سخن بگو ای پسرم. فرمود: «اَشْهَدُ اَنَّ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اِنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله» سپس بر امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود. امام فرمود: او را نزد مادرش ببر تا به او سلام کند و به نزد من آور، پس او را نزد مادرش بردم، به مادرش سلام کرد، سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم. فرمود: ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا. حکیمه فرمود: بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم، پرده را بالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم گفتم: فدایت شوم چه شد آقای من؟ فرمود: ای عمه او را به آن کس سپردم که مادر حضرت موسی او را به او سپرد. حکیمه گفت: روز هفتم که شد به نزد آن حضرت رفتم و سلام کردم و نشستم. امام فرمود: پسرم را به نزد من بیاور، پس من آقایم را در حالیکه در پارچهای بود به نزد آن حضرت بردم با او مانند روز اول رفتار کرد، پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیر و عسل به او میدهد سپس فرمود: سخن بگو: گفت: اشهد ان لا اله الا الله و صلوات بر محمد و امیرالمؤمنین و امامان تا پدرش (صلواتاللهعلیهماجمعین) فرستاد و این آیه را تلاوت کرد: «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ نُریدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْاَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْاَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما کانُوا یَحْذَروُنَ». موسی بن محمد بن قاسم، راوی حدیث گفت: این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت: حکیمه راست فرموده است.[۲۸]
اسامی افرادی که امام زمان را در دوران کودکی دیدهاند، در کتابهای حدیثی و تاریخی علمای بزرگ شیعه و سنّی آمده است و بسیاری از این افراد خودشان به محضر امام زمان (علیهالسّلام) در زمان امام حسن عسکری (علیهالسّلام(رسیدهاند با توجّه به اینکه در مدّت پنج سال امام عسکری (علیهالسّلام) با خواص از شیعیان ارتباط مستمر داشت یا از طریق وکلای مخصوص در نواحی مختلف سرزمین اسلامی یا ارتباط مستقیم که در این فرصتها امام سعی مینمود جانشین خود را به شیعیان معرفی کند و آنها را از تحیر و سر درگمی نجات دهد، همانطوری که ائمه قبل از او علاوه بر تصریح پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنام ائمه، شخصاً و عیناً او را به شیعیان معرفی میکرده اند تا هیچکس به دروغ مدّعی مقام امامت نشود که منجر به انحراف شیعه از مسیر حق گردد، لذا در سیره تمام ائمه ما میبینیم که آنها علاوه بر معرفی جانشین خود از آخرین امام معصوم نیز با القاب و اسم خاص آن حضرت به تصریح سخن گفته اند و او را به مردم با علائم مخصوص و منحصر بهفرد معرفی نمودهاند.
از جمله کتابهای معتبر شیعه که به این مسئله «رویت امام در حیات پدرش» پرداخته، کتاب الارشاد شیخ مفید است (۳۳۶-۴۱۳)، به نقل از ارشاد محمد بن اسماعیل بن موسی بن جعفر (علیهالسّلام) که از نوادگان امام کاظم (علیهالسّلام) بود، در عراق امام زمان را در کودکی و در حیات پدرش دیده است. حمزة بن موسی بن جعفر به نقل از حکیمه خاتون عمه امام عسکری (علیهالسّلام) که از جمله روایات بسیار معتبر است او را دیده در حیات پدرش دیده است، این روایت که حکیمه خاتون حضرت را دیده است در بسیاری از کتابهای مربوط به موضوع مهدویت کراراً آمده است که حتّی شب ولادت حضرت صاحب الزمان (علیهالسّلام) آن بانوی مکرّم در خانه امام عسکری (علیهالسّلام) حاضر بوده و افطار را در کنار برادرزاده اش بوده و شاهد ولادت آن حضرت بوده است،[۱۵] [۱۶] و او را مکرراً دیده است.
محمد بن عثمان عمری همراه چهل نفر از شیعیان آن حضرت را در کودکی دیده اند که امام عسکری(علیهالسّلام) به آنها فرموده است «هذا امامکم من بعدی و خلیفتی علیکم اطیعوه». [۱۲]
احمد بن هلال کرخی به نقل از ابوهارون که از شیعیان بوده است نقل میکند که صاحب الزمان (علیهالسّلام) را دیدم صورتش مانند ماه شب چهاردهم نور میداد.[۱۳]
یعقوب بن منقوش هم به نقل از شیخ صدوق (رحمةاللهعلیه) در کمال الدین از جمله کسانی است که حضرت را دیده است.[۱۴]
شیخ صدوق از بزرگان شیعه است که کتابهای گرانسنگی را در علوم مختلف از خود برجای گذاشته است که دارای اعتبار ویژهای در پیش فُقهای شیعه هستند، از جمله کتابهای بسیار معتبر او کتاب «کمال الدین و اتمام النعمة» است که آنرا درباره امام عصر (علیهالسّلام) نگاشته و تفصیلاً مباحث مختلفی را حول محور مهدویت طرح نموده و تمام شبهات وارده بر این جریان را در آن جواب داده است که بسیار قابل توجّه و مناسب است لذا هیچ شبههای در کتاب و نویسنده آن وجود ندارد و از جهاتی، از جمله نزدیکی دوران حیات صدوق به دوران غیبت صغری از نقاط قوت این کتاب است و ممتاز بودن و برخورداری نویسنده از فضائل نفسانی از موارد دیگر امتیازات این کتاب شریف است که قابل توجّه میباشد. در حقیقت این کتاب جواب شبهاتی است که درباره مسئله مهدویت و وجود امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) در عصر صدوق بر شیعه وارد شده و صدوق قاطعانه به آنها پاسخ مستند و مستدل داده است.
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر)صلیاللهعليهوآله) سپری شد و امامت به آنان رسید، اندکاندک میان حکومتگران مسلمین در مرکز خلافت، نگرانیهایی عمیق جان گرفت. این نگرانیها مربوط به اخبار و احادیث بسیاری بود که در آنها اشاره شده از امام عسکری)علیهالسلام) فرزندی تولد خواهد یافت که بر هم زنندۀ اساس حکومتهاست، از اینرو بر فشارها و سختگیریها بر امام حسن عسکری (علیهالسلام) افزوده شد، تا شاید با نابودی ایشان، از تولد مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) و تداوم امامت جلوگیری شود، اما بر خلاف برنامهریزیها و پیشگیریهای دقیق و پیدرپی دشمنان، مقدمات ولادت حضرت مهدی (عجلاللهتعاليفرجهالشريف)آماده شد و توطئههای ستمگران، راه به جایی نبرد، بدینعلت دورانی که آن حضرت در شکم مادر بزرگوار خود بود و سپس تولدش، همه و همه، از مردم پنهان بود و جز چند تن از نزدیکان، شاگردان و اصحاب خاص امام عسکری (علیهالسلام)، کسی او را پس از ولادت نمیدید. آنان نیز مهدی(عجلاللهتعاليفرجهالشريف) را گاهگاه میدیدند، نه پیوسته و به صورت عادی. [۲۴]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 1
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 2
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 3
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 4
شناخت حجت خدا امام عصرعجل الله فرجه 5
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد
آب زَنید راه را، چونکه نِگار میرَسَد - به هَمرَهِ نگارِ ما، کنون بَهار میرَسَد
او که بُوَد رَبِیعِ این، اَنامِ، دَر عصر و زَمان - فَصلِ ربیع و فروِدین، فَصلِ بَهار میرَسَد
قَسَم بِه عَصر، کُو بُوَد، نَضرَةُ الاَیّامِ زَمان - خُرَّمِیُ و صَفا، از او، بِه روزگار میرَسَد
جارو بدستِ ما همه، مَحَلّه را کُنیم تمیز - تمیز و پاک باشه که نَک، زِ راه یار میرَسَد
قافله هایِ مَهدَوی، زِ مَکَّه تا مَشهدِ ما - گوش به فرمانِ ولی، زِ هَر دِیار میرَسَد
عید رَسَد، زِ رَه کنون، هَمرَهِ یارِ با صَفا - صدای دِل نشینِ او، چه با وَقار میرَسَد
بَعدِ نبی یکی یکی، یازده اِمام آمده - نوبتِ آخرینِ آن، هشت و چهار میرَسَد
گاهِ قِیامِ او بُوَد، فَصل بهار و فروِدین - با سبزه ها، شکوفه ها، به این دِیار میرَسَد
دَشت و دَمَن زِ مَقدَمَش، پُر شَوَد از گُل وگِیاه - به باغ و راغ و تاغ ها، شکوفه زار میرَسَد
فَرش بِه عَرش می رَسَد، فَقرو غِنا به هَم رسد - اَز او بِه شوره زارها، سبزه به بار میرَسَد
سیصدوسیزده مُعِین، آماده از برایِ اوست - آماده باش میدهند، سَنجَقِ یار میرسد
زِ بَهرِ یارِیَش تُو هَم، عَهد بِبَند و یار باش - نَشین کنون تو در رَهَش، که تَک سَوار میرَسَد
وای بِه حالِ مِلَّتی، که بارِ ذِلَّتی کَشَد - عِزَّتِ ما به دولَتَش، به اِفتِخار میرَسَد
هَر صُبحِ جُمعه عاشقان، بِخوان دعایِ نُدبه را - کُن لِوَلِیِّکَ بِخوان ، بگوکه یار میرَسَد
نَضرَةُ الاَیّام، بُوَد، مَهدِیِ مَوعُودِ زَمان - روزِ ظُهُور، باقری، فَصلِ بهار میرَسَد
سروده شده نوروز ۱۴۰۲ تو سط حجت الاسلام باقری پور
در زیارت آقا امام زمان(عج) به نقل از سید بن طاووس می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام، یعنی : سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران، یا : سلام بر بهار اهل عالم و صفا و شادى بخش روزگار»
اَلسَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ وَ الْعَالِمِ الَّذِي عِلْمُهُ لاَ يَبِيدُ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ ، السَّلاَمُ عَلَى مُعِزِّ الْأَوْلِيَاءِ وَ مُذِلِّ الْأَعْدَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى وَارِثِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتِمِ الْأَوْصِيَاءِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْقَائِمِ الْمُنْتَظَرِ وَ الْعَدْلِ الْمُشْتَهَرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى السَّيْفِ الشَّاهِرِ وَ الْقَمَرِ الزَّاهِرِ (وَ النُّورِ الْبَاهِرِ) ، اَلسَّلاَمُ عَلَى شَمْسِ الظَّلاَمِ وَ بَدْرِ (الْبَدْرِ) التَّمَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الدِّينِ الْمَأْثُورِ وَ الْكِتَابِ الْمَسْطُورِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ اَلْمُنْتَهِي إِلَيْهِ مَوَارِيثُ الْأَنْبِيَاءِ وَ لَدَيْهِ مَوْجُودٌ آثَارُ الْأَصْفِيَاءِ ، (اَلسَّلاَمُ عَلَى) الْمُؤْتَمَنِ عَلَى السِّرِّ وَ الْوَلِيِّ لِلْأَمْرِ ، اَلسَّلاَمُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ وَ يَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً وَ يُمَكِّنَ لَهُ وَ يُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنِينَ ، اَشْهَدُ يَا مَوْلاَيَ أَنَّكَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْ آبَائِكَ أَئِمَّتِي وَ مَوَالِيَّ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ يَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ، اَسْأَلُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنْ تَسْأَلَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي صَلاَحِ شَأْنِي وَ قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ غُفْرَانِ ذُنُوبِي وَ الْأَخْذِ بِيَدِي فِي دِينِي وَ دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي لِي وَ لِإِخْوَانِي وَ أَخَوَاتِيَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ كَافَّةً إِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ .
پس بجا آور نماز زيارت را دوازده ركعت بعد از هر دو ركعت سلام دهد و تسبيح زهرا عليها السلام بگويد و هديه كند بسوى آن حضرت و چون از نماز زيارت فارغ شدى بگو :
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ وَ خَلِيفَتِكَ فِي بِلاَدِكَ ، اَلدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ ، وَ الْقَائِمِ (بِقِسْطِكَ وَ الْفَائِزِ بِأَمْرِكَ ، وَلِيِّ الْمُؤْمِنِينَ ، وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ ، وَ مُجَلِّي الظُّلْمَةِ ، وَ مُنِيرِ الْحَقِّ) ، وَ الصَّادِعِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الصِّدْقِ ، وَ كَلِمَتِكَ وَ عَيْبَتِكَ وَ عَيْنِكَ فِي أَرْضِكَ ، اَلْمُتَرَقِّبِ الْخَائِفِ ، اَلْوَلِيِّ النَّاصِحِ ، سَفِينَةِ النَّجَاةِ ، وَ عَلَمِ الْهُدَى ، وَ نُورِ أَبْصَارِ الْوَرَى ، وَ خَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَ ارْتَدَى ، وَ الْوِتْرِ الْمَوْتُورِ ، وَ مُفَرِّجِ الْكَرْبِ ، وَ مُزِيلِ الْهَمِّ ، وَ كَاشِفِ الْبَلْوَى ، صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ وَ الْقَادَةِ الْمَيَامِينِ مَا طَلَعَتْ كَوَاكِبُ الْأَسْحَارِ وَ أَوْرَقَتِ الْأَشْجَارُ وَ أَيْنَعَتِ الْأَثْمَارُ وَ اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ وَ غَرَّدَتِ الْأَطْيَارُ ، اَللَّهُمَّ انْفَعْنَا بِحُبِّهِ وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ وَ تَحْتَ لِوَائِهِ ، إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
اگر حجّت خدا را نشناسیم گمراه شده ایم
قالَ اَبُو عَبْدِاللّه ِ علیه السلام: یا زُرارَةُ! اِنْ اَدْرَکْتَ ذلِکَ الزَّمانَ فَاْلزِمْ هذَا الدُّعآءَ: اَللّهُمَّ عَرِّفْنی نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی نَفْسَکَ لَمْ اَعْرِفْ نَبِیَّکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی رَسُولَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعْرِفْ، حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجَّتَکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی.
امام جعفر صادق علیه السلام به زُراره فرمودند: اگر زمان غیبت را درک کردی، این دعا را همیشه داشته باش: خدایا، خودت را به من بشناسان، چون اگر خودت را به من نشناسانی، پیامبرت را نخواهم شناخت، خدایا رسول خود را به مـن معرّفی کن چون اگر رسول تو را نشناسم، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا حجّت خود را به من معّرفی کن زیرا اگر حجّت تو را نشناسم از دین خود گمراه شده ام. "بحارالأنوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۶"
زراره از امام صادق(ع) نقل کرد که برای آن جوان(قائم(، پیش از قیامش غیبتی است. گفتم چرا؟ فرمود: از بیم جانش. سپس فرمود: ای زراره! او کسی است که انتظارش را میکشند و او همان است که در تولدش تردید میشود. برخی میگویند پدرش بیجانشین درگذشت؛ بعضی میگویند هنوز در شکم مادرش است و برخی میگویند او دو سال پیش از درگذشت پدرش به دنیا آمد و او همان است که انتظارش را میکشند جز آنکه خداوند دوست دارد شیعه را بیازماید. این هنگام است که باطلاندیشان، شک میکنند. زراره میگوید به امام گفتم: فدایت شوم اگر آن زمان را درک کردم چه کنم؟ فرمود: «ای زراره! هنگامی که آن زمان را درک کردی، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی (خدایا خود را به من بشناسان؛ زیرا اگر خود را به من نشناسانی، پیامبرت را نمیشناسم. خدایا پیامبرت را به من بشناسان؛ زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجّتات را نخواهم شناخت. خدایا حجّتات را به من بشناسان؛ زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم».[۴۲]؛
دعای اللهم عرفنی نفسک، دعایی است که زراره از امام صادق(ع)[۱] نقل کرده که برای استوار ماندن ایمان در سختیهای دوران غیبت خوانده شود.[۲] این دعا که دعای معرفت نامیده شده،[۳] از دعاهای مخصوص دوران غیبت[۴] و از مهمترین دعاهایی است که برای حفظ دین در زمان غیبت توصیه شده است.[۵] امام صادق(ع) به مداومت بر این دعا سفارش کرده[۶]
دعا یِ اللَّهُمَ عَرِّفْنِی نَفْسَک یا دعای معرفت دعایی از امام صادق(ع( که برای حفظ دین و ایمان در سختیها و تردیدهای دوران غیبت به خواندن آن سفارش شده است. عالمان شیعه به خواندن این دعا پس از نمازها توصیه کرده اند.
گفته شده ذکر دعا جزو توقیعات امام زمان(ع) در کتاب کمال الدین اثر شیخ صدوق[۳۰] و انتسابش به امام زمان(ع) در کتاب البلد الامین اثر کَفْعَمی،[۳۱] بهدلیل نقل آن از محمد بن عثمان، نائب امام زمان(ع)، بوده است.[۳۲]
براساس محتوای دعای اللهم عرفنی نفسک، شناخت پیامبر(ص) مبتنی بر شناخت خدا و شناخت امامان متوقف بر شناخت پیامبر است و شناخت دین حقیقی تنها با شناخت امام ممکن خواهد بود.
گفته شده در دعای اللهم عرفنی نفسک، دو مطلب مهم آمده است: شناخت واقعی خدا، پیامبر (ص) و امامان، تنها با توفیق و یاری خداوند ممکن است. شناخت واقعی پیامبر با شناخت خدا، شناخت امامان با شناخت پیامبر و شناخت دین حقیقی تنها با شناخت امام ممکن خواهد بود.[۳۳]
آیت الله جوادی آملی این دعا را دعای برهانی و علمی میداند که برخلاف بیشتر دعاها که حاوی درخواست هستند، یک برهان کلامی را برای تبیین ارتباط میان الوهیت، رسالت و امامت و هدایت بیان میکند.[۳۴] آن برهان از این قرار است: پیامبر(ص) خلیفه خداست و انسان تا خدا را نشناسد، خلیفه او یعنی پیامبر(ص) را نمیتواند بشناسد. همچنین ولی جامعه (امام معصوم) منتخب مردم نیست؛ بلکه خلیفه و جانشین پیامبر(ص) است. ازاینرو، تا زمانی که پیامبر شناخته نشود، جانشنیش نیز شناخته نخواهد شد. بنابراین شناخت بعثت پیامبر(ص( متوقف بر شناخت توحید و شناخت غدیر مبتنی بر شناخت بعثت است.[۳۵]
براساس این دعا، بدون شناخت نبوت، امامت و ولایت نمیتوان دین را شناخت.[۳۶] بنابراین انسان بدون ایمان به امام و معرفت او، گمراه خواهد شد. ویژگی ایمنی از گمراهی با تمسک به امام در احادیث دیگر همچون حدیث ثقلین نیز آمده است.[۳۷]
گفته شده در دعای معرفت، دعاکننده، بیمعرفت نسبت به خدا و پیامبر و حجت نیست؛ ازاینرو، مراد از طلب معرفت از خدا، یا درخواست ثبات و نگهداری آن است یا درخواست مراتب بالای معرفت و یا درخواست عنایت خاص در شناخت خدا و پیامبر و حجت است.[۳۸]
مقصود از نبی و رسول در این دعا، شخص پیامبر اکرم(ص) و منظور از حجت، امام زمان(عج) دانسته شده است؛ زیرا دعا مربوط به زمان غیبت است.
از نظرآیت الله صافی گلپایگانی، مقصود از نبی و رسول در این دعا، شخص پیامبر اکرم(ص([۳۹] و منظور از حجت، امام زمان(عج) است؛ زیرا دعا مربوط به زمان غیبت است.[۴۰] ازاینرو، دعاکننده از خداوند یا درخواست معرفت کاملتر و مددهای غیبی دارد یا ثبات و بقای بر ولایت حضرت مهدی را طلب میکند؛ زیرا در دوران غیبت، ترس از تزلزل فکری و خطر انحرافات عقیدتی بسیار است.[۴۱]
انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد زیرا کسی که منتظر شد و نام و یاد امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در دل او تجلّی کرد صاحب دل بی قرار میشود و با تمام وجود و از همه ی راههای ممکن برای شناخت بیشتر و رسیدن به قرب محبوبش گام بر میدارد و هر گامی را که بر میدارد، او را بهتر درک میکند.
عدم شناخت امام زمان (علیهالسّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است و به یقین شناخت امام عصر (علیهالسّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود، بلکه باید در نامهها و حکمتها و فرامین و آرمانهای آن حضرت تدبر کرد.
شناخت امام عصر کلید همه معارف وحی
امام زمان (علیهالسّلام) و ویژگیهای او را، دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگر باره با دیدی عمیق تر و در گستره ای وسیعتر باید بررسی کرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان (علیهالسّلام) هم پای شرک و جاهلیت، و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است؟ رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم):«مَن ماتَ وَ هُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً؛[۱] کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است». رسول اکرم (صلیاللهعلیهوالهوسلم): «مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ؛[۲] کسی که مهدی را تکذیب کند کافر است».
چرا در دعای شریفه میخوانیم: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی». [۳] «خدایا حجّت خویش را به من بشناسان، که اگر حجّت خود را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد». آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمیتوان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمیتوان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر (علیهالسّلام) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود. باید در حکمت نامها و نشانهای او اندیشه کرد. باید در شگفتیهای ولادت و حیات او تامل نمود. باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد. باید در کلمات و فرمایشات امام (علیهالسّلام) دقّت کرد. باید در نامهها و فرامین او تدبّر نمود. باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت. باید اهداف و آرمانهای او را فهمید.
این اندیشه و تامل و بررسی و دقّت و تدبّر و فهم و شناخت، مقدّمه ای تعهّد آفرین برای اطاعتی تعبّدآمیز از امام زمان (علیهالسّلام) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت از خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) است که غایت ایمان و اسلام به شمار میآید.
به اعتقاد امام خمینی، دستور قرآن به اطاعت از اولوا الامر، شناخت آن را بر انسان واجب میکند و انسان بهحکم عقل، نمیتواند بهمجرد ادعای اولوا الامر بودن، این ادعا را بدون دلیل بپذیرد چنانکه ادعای پیامبران از ناحیه خداوند نیز بدون دلیل و حجت قابلقبول نیست؛ بنابراین شناخت امام زمان خود واجب است.[۴]
در روایات نیز شناخت امام واجب شمرده شده و بلکه طبق روایات نبوی آمده: «کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناسد بهمانند مرگ جاهلیت مرده است.»[۵]
امام خمینی معتقد است امام زمان (علیهالسلام) ولیالله[۶] وواسطه فیض وعنایات حقتعالی [۷]
و انسان کامل که صاحب ولایت الهی و تداومبخش رسالت پیامبران است. حضرت مهدی حاکم همه موجودات و خاتم ولایت کلی به تبعیت پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.[۸] به باور امام خمینی تمام امامان معصوم و امام زمان قرآن جامع و فرقان قاطع هستند و باطن آنها تمام حقیقت قرآن است.[۹] همچنین به اعتقاد امام خمینی امام عصر سرّ امتداد لیلة القدر و سیر نزول ملائکه در شب قدر است[۱۰] و در حقیقت شب قدر، شب توجه ولی تام است که امروز امام زمان (علیهالسلام) است و ظهور سلطنت ملکوتی اوست و تمام تغییرات، حرکات و تبدلات و گسترش یا کمشدن هر رزقی تحت سیطره نفس شریف امام زمان میباشد.[۱۱]
امام خمینی بر ضرورت شناخت امام تاکید دارد و در نگاه عرفانی از طریق تبیین مقام انسان کامل به اثبات و شناخت امام میپردازد و مصداق بزرگ انسان کامل را پیامبر و ائمه هدی و در این عصر حضرت مهدی (علیهالسلام) میداند.[۱۲]
انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد.
از مهمترین وظیفه ی هر شیعه منتظر، شناخت امام زمان است. در روایات بسیاری که به طریق شیعه و اهل سنّت از پیامبر گرامیاسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و امامان معصوم (علیهمالسلام)، نقل شده آمده است که: هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلی مرده است». [۱] [۲] [۳]
مراد از شناخت امام شناختن نام و نسب امام (علیهالسّلام) و صفات و ویژگیهای امام میباشند؛ مؤلف مکیال المکارم میفرمایند: بدون تردید مقصود از شناختی که امامان ما که تحصیل آن را نسبت به امام زمانمان امر فرمودهاند، این است که ما آن حضرت را آن چنان که هست بشناسیم، به گونهای که این شناخت سبب در امان ماندن ما از شبهههای ملحدان و مایه نجاتمان از اعمال گمراه کننده مدعیان دروغین باشد، و چنین شناختی، جز به دو امر حاصل نمیگردد: اول شناختن شخص امام (علیهالسّلام) به نام و نسب؛ دوم شناخت صفات و ویژگیهای او و به دست آوردن این دو شناخت از اهم واجبات است». [۴]
با توجه به مطالب بیان شده انتظار مایه شناخت بهتر ولایت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) میگردد زیرا کسی که منتظر شد و نام و یاد امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) در دل او تجلّی کرد صاحب دل بی قرار میشود و با تمام وجود و از همه ی راههای ممکن برای شناخت بیشتر و رسیدن به قرب محبوبش گام بر میدارد و هر گامی را که بر میدارد، او را بهتر درک میکند در مییابد که غیر از حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) کسی نمیتواند وارث همه ی فضایل باشد و پرچم عدل را در سراسر جهان به اهتزاز در بیاورد به تمام معنا شیفته و عاشق حضرت حجت میشود و برای رسیدن به وصال و یا شناخت بیشتر او لحظه شماری میکند و با سوز و گدازی که دارد از راههای ذیل بر معرفت خویش میافزاید:
در ابتدا از عنایات خداوند متعال مدد میجوید و از این درگاه نیز توفیق شناخت حجتش را درخواست میکند چرا که خدا سرچشمهی توفیق است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
براي شناخت امام در هر عصر و زماني را ه هاي متعدد ي بيان شده است که به بعضي اشاره مي شود
شناخت از طریق پیامبر و معصومین
از دستورها [۵] [۶] و روشهایی که از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) برای شناخت بیشتر و بهتر امام رسیده است، استفاده میکند مثلاً در باب سیرت دینی حضرت در مییابد که: مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در برابر خداوند و جلال خداوندی، فروتن است، بسیار فروتن، همچون عقاب، به هنگامیکه بالِ خویش فرو گشاید، و سر به زیرانداخته، از اوج آسمان فرود آید. مهدی در برابر جلال خداوند اینسان خاشع و فروتن است. خدا و عظمت خدا، در وجود او متجلّی است، همه ی هستی او را در خود فرو برده است؛ مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) عادل است و خجسته و پاکیزه. او ذرهای از حق را فرو نگذارد. خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند... مهدی همواره بیم خداوند را به دل دارد، و به مقام تقربی که نزد خداوند دارد مغرور نشود، او به دنیا دل نبندد و سنگی روی سنگ نگذارد. در حکومت او، به احدی بدی نرسد مگر آن که حد خدایی جاری گردد». [۷]
یا اینکه از امام رضا (علیهالسّلام) میآموزد که وقتی خدا اراده کرد فردی را برای امور بندگانش انتخاب کند، شرح صدر به وی عطا نموده قلبش را چشمه ی حقایق و حکمتها، میگرداند و علوم خودش را همواره به او الهام میکند بعد از آن از هیچ جوابی عاجز نخواهد ماند و در بیان حقایق و راهنمایی صحیح به ظلالت و گمراهی مبتلا نمیگردد. از خطا معصوم است و از تاییدات و توفیقات و راهنماییهای خداوندی همواره برخوردار میباشد. خدا او را به این مقام برگزیده تا بر بندگانش، حجت و گواه باشد.[۸]
و از امام صادق (علیهالسّلام) میآموزد که فرمود: «خدا ما را به نیکوترین خلقت آفرید و در آسمان و زمین خزانه دار علوم خویش قرار داد. درخت با ما، تکلم کرد و به عبادت کردن ما، خدا عبادت میشود. اگر ما نبودیم خدا عبادت نمیشد». [۹]
آری شخص منتظر میآموزد که امامان به نیکوترین خلقت آفریده شدهاند و به این نتیجه میرسد که بیولایت آنها هرگز نمیتوان به درجات قرب الهی رسید و این شناخت، بهتر در سایه ی گفتار معصومین (علیهمالسلام)، حاصل میشود.
از برهان عقلی استفاده میکند که: همیشه باید در بین نوع انسان، فرد کاملی وجود داشته باشد که به تمام عقائد حقهی الهی عقیدهمند بوده تمام اخلاق و صفات نیک انسانی را به کار بسته و به تمام احکام دین عمل نماید و همه را بدون کم و زیاد بداند و در تمام این مراحل، از خطا و اشتباه و عصیان معصوم باشد، و اگر نوع انسان، زمانی از چنین فرد ممتازی خاطی گردد لازم میآید که احکام الهی که به منظور هدایت انسان نازل گشته است، از بین برود و افاضات و امدادهای غیبی حق تعالی، منقطع شود و بین عالم ربوبی و عالم انسانی، ارتباطی برقرار نباشد». [۱۰]
اعتقاد به وجود و حیات امام دوازدهم از اهلبیت(ع( و ظهور آن حضرت در وقت مقدّر. ادیان الهی بر این اعتقادند که سرانجام موعودی ظهور میکند که با رسالتی الهی، انسان را از تاریکی ظلم و گمراهی میرهاند، که نشانههایی برای ظهور او اشاره شده است. اعتقاد به مهدویت در طول تاریخ با انحرافهایی مواجه شد و عدهای اعتقاد به مهدویت را وسیله رسیدن به اهداف خود قرار دادند. قرآن کریم ظهور چنین مصلح نجاتبخشی را «خلافت و وراثت صالحان» مینامد و تأیید میکند؛[۱۰] همچنین روایات فراوانی در کتابهای اهل سنت[۱۱] و شیعه[۱۲] دربارهٔ این مصلح نجاتبخش نقل شده است. بر اساس برخی از این روایات، در میثاق ازلی، مهدویت در کنار توحید، رسالت و ولایت مطرحشده و بر آن میثاق گرفته شده است.[۱۳] از سوی دیگر، مهدویت یک عقیده اسلامی که تنها رنگ دین داشته باشد، نیست، بلکه اعتقاد به روزی موعود در زمین فصل مهمی از خواستههای بشری است که انسانها با داشتن ادیان و مذاهب مختلف، رو به سوی آن دارند.[۱۴] چنین حکومت عدلی، نتیجه آمادگی نفوس و افکار عمومی مردم جهان یا گروههای مؤثر در سرنوشت جهان است.[۱۵]
اعتقاد به مهدویت در طول تاریخ با انحرافهایی مواجه شد و عدهای اعتقاد به مهدویت را وسیله رسیدن به اهداف خود قرار دادند؛ اما با گذشت زمان دروغبودن ادعای آنان روشن شد. ادعای مهدویت از زمان محمدبنحنفیه (م ۸۴ق(آغاز شد و گفته شده مختار ثقفی با هدف انتقامگرفتن از قاتلان امامحسین(ع(، وی را مهدی موعود خواند و خود را نایب او معرفی کرد[۱۶] همچنین در پایان دوره اموی، عبدالله محض فرزند حسن مثنّی مدعی بود فرزندش مهدی(ع) است که او را صاحب نفس زکیه مینامیدند.[۱۷] در دورههای اخیر سیدعلیمحمد باب (م ۱۲۶۶ق) یکی از مدعیان دروغین مهدویت بود که نخست خود را «باب» و «نایب خاص مهدی» معرفی میکرد؛ ولی پس از مدتی با جمعشدن عدهای در اطراف او، ادعای خود را به «مهدویت» تغییر داد.[۱۸] او از پیروان فرقه شیخیه بود؛ فرقه ای که شیخاحمد احسائی تأسیس کرد. پیروان این فرقه معتقد بودند تنها کسی که میتواند به خدا برسد، امام زمان(ع) است و دیگران این امکان را ندارند و دسترسی به امام زمان(ع) نیز برای همه ممکن نیست؛ بنابراین باید واسطهای میان مردم و امام زمان(ع) باشد که آن «شیخ» است و پس از خداوند، پیامبر(ص) و امام(ع)، رکن چهارم در دین شمرده میشود.[۱۹] ادعای مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه در میان اهل سنت نیز مدعیان مهدویت زیاد بوده اند؛ ازجمله مهدی سودانی (م ۱۳۰۲ق) در سودان که در سال ۱۸۸۱م/ ۱۲۲۰ش از طریق پیروان تبلیغات خود را آغاز کرد و بر ضد مصر و انگلستان قیام کرد.[۲۰] امامخمینی مسئله مهدویت را تنها یک موضوع تاریخی یا سیاسی نمیداند، بلکه وجود حضرت مهدی(ع) و ظهور ایشان را کاملکننده مقصد انبیا(ع) در اجرای عدالت در تمام عالم و در مراتب انسانیت میشمارد.[۲۱] ایشان این تفکر و اعتقاد انحرافی را که پیش از انقلاب وجود داشته و میگوید امام زمان(ع) با وجود ظلم و فساد در جامعه ظهور میکند و لازم است با ترویج این امور، زمینه را برای ظهور آماده کرد، نقد میکند و معنای حقیقی انتظار و مهدویت را در اسلام، معنایی پویا و مخالف با سکون و سکوت میخواند.[۲۲] ایشان در سخنرانیها و برخی آثار خود مسئله مهدویت و ولایت انسان کامل و مسئله انتظار و وظیفه منتظران را بررسی و تحلیل کرده است.[۲۳]
مهدویت در عرفان اسلامی
در بینش اسلامی اصیل، حضرت مهدی(ع) حجتالله، ولیالله، حافظ اسرار وحی و احکام دین الهی،[۴۰] واسطه و مظهر فیض کامل خدا در عالم تکوین،[۴۱] خلیفه خدا در زمین،[۴۲] خاتم ولایت محمدی(ص)،[۴۳] مصداق انسان کامل در سراسر هستی در این زمان[۴۴] و مظهر تمام اسمای حُسنای الهی[۴۵] است. در عرفان اصیل و عرفان شیعی، اماممهدی(ع) قطب عالم محسوب میشود که از ناحیه او فیض به دیگران میرسد[۴۶] و این انسان کامل در هر عصری است که به جهتدارا بودن و اتصاف به همه اسمای الهی، واسطه میان حق و خلق شده و فیض و مدد را از ناحیه حقتعالی به کل عالم میرساند.[۴۷] در عرفان شیعی خاتم اولیا، منطبق بر ولیعصر(ع( است.[۴۸] ابنعربی در برخی آثار خود خاتم ولایت مطلقه عامه را بر حضرت عیسی(ع) منطبق کرده است؛ به این معنا که این ولایت مقید به اسمی از اسما و حدی از حدود نیست؛[۴۹] اما برخی از اندیشمندان در آثار خود این قول را نپذیرفته و ولایت مقیده را از آنِ حضرت مهدی(ع) و ولایت مطلقه را بر امیرالمؤمنین(ع) منطبق کردهاند.[۵۰]
امامخمینی سوگند به عصر در آغاز سوره عصر را سوگند به انسان کامل میداند که عصاره همه موجودات و نسخه تمام عالم است.[۵۱] ایشان معتقد است اماممهدی(ع) ولیّالله[۵۲] و واسطه فیض و عنایات حقتعالی[۵۳] است و انسان کاملی است که صاحب ولایت مطلق الهی و تداومبخش رسالت پیامبران است و همانگونه که رسول اکرم(ص) به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات و خاتم رسولان است و به اصالت دارای ولایت کلی است، حضرت مهدی(ع) نیز حاکم بر همه موجودات و خاتم ولایت کلی به تبعیت از پیامبر اکرم(ص) است.[۵۴] به باور ایشان، امام زمان(ع)، خود قرآن جامع و فرقان قاطع است و باطن حضرت تمام حقیقت قرآن است.[۵۵] همچنین امام عصر(ع) سرّ امتداد لیلةالقدر و سرّ نزول ملائکه در شب قدر است[۵۶] و در حقیقت شب قدر، شب توجه ولی تام است که امروز امام زمان(ع) است و ظهور سلطنت ملکوتی اوست و تمام تغییرات، حرکات، تبدلات و گسترش یا کمشدن هر رزقی تحت سیطره نفس شریف ایشان انجام میشود.[۵۷] )ببینید: خلافت و ولایت، انسان کامل، و لیلة القدر)
مطالعه تاریخ زندگي يکي از راه هاي شناخت امامان از جمله امام زمان مطالعه تاريخ زندگاني ؛ سرگذشت و سیره آنان؛ خصوصاً در باره فضایل ، مناقب و خصوصيات - از قبيل: شجاعت ، مردانگي، ایثار ، تواضع، صبر ، فرزانگي و... است.اين امر انسان را متوجه مقام والاي آن بزرگواران ميکند و جذبه و کشش خاصي بر روح انسان، حاکم ميشود. در باره امام زمان صدها کتاب و آثار پژوهشي سامان يافته است که خواندن آن ها موجب شناخت امام خواهند شد.
تأمل در آثار مطالعه و تفکر در سخنان ايشان؛ اسلام تفکر را موجب آگاهي مي داند. امامان در زمينه هاي مختلف مطالب ارز شمند بيان کر ده اند که خواندن آن ها انسان را با جايگاه ومقام آنان آشنا مي نمايند. مطالعه و تفکر در آثار فکري امامان، از جمله امام زمان هر چند کار مشکلي به نظر ميرسد؛ ولي بسيار سودمند است. اين امر علاوه بر آن که باعث شناخت شخصيت آن بزرگواران و ايجاد محبت آنان در دل ميشود؛ سرمايه معنوي بزرگي براي روح بشر به شمار ميرود.
ژرف انديشي در خداشناسي اگر خداوند و صفات و اسماي او را به طور حقيقي بشناسيم، ميتوانيم انسانهاي کامل راستين (امامان) را نيز بشناسيم؛ زيرا آنان آينه تمامنماي صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در نامگذاري به اسمای الهی ، از تمامي موجودات عالم امکان برترند.
بر اين اساس، با شناخت خدا و صفات او، ميتوانيم به اوصاف و ويژگيهاي امامان نيز آگاه گرديم. شايد دعايي که سفارش شده در زمان غيبت خوانده شود، ناظر به همين حقيقت باشد:
« اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِيَّكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّكَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دِينِي ،
خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناساني پيامبر را نميشناسم؛ خدايا! پيامبرت را به من بشناسان که اگر به پيامبرت معرفت پيدا نکنم، نميتوانم امامم را بشناسم؛ خدايا! حجت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دين خود گمراهم». [۱]
مطالعه آیات مربوط به امام زمان
آيات قرآن در باره امام زمان آیات متعدد تاویل و تفسیر شده است که با خواندن ومطالعه آن ها نيز مي توان امام را شناخت. تعداد آيات و رویات در باره امام زمان زياد مي باشد که مي توان به کتاب هاي مربوطه مراجعه کرد.
دلایل امامت امام زمان
مرحوم شیخ مفید در کتاب «الارشاد» می گوید: نص بر امامت آن وجود مقدس در میان مسلمانان از زبان رسول خدا)ص) رسیده و سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام بدان خبر داده و تصریح به امامت او فرمود، و همچنین ائمه اطهار یکى پس از دیگرى تا برسد به پدر ارجمندش، همگى بر امامت و ظهورش بطور صریح خبر دادند، و پدر آن حضرت در پیش معتمدین و نزدیکان از شیعه از این جریان خبر داد و تصریح به امامت او فرمود.[۹] آنگاه خود به ذکر تعدادی از این روایات پرداخته و در پایان می گوید: این مقدار اندکى بود از نصوص زیادى که درباره دوازدهمین امام (ع) رسیده است، و روایت در این باره بسیار است که محدثین شیعه آنها را تدوین کرده و در کتابها و مؤلفات خود بتفصیل نقل کردهاند.[۱۰]
بر حسب عادت نمي شود باور كرد كه جماعت بسيارى به دروغ از موضوعى خبر دهند، و همان طور كه آنها گفته و وصف نموده اند هم مصداق پيدا كند. پس وقتى كه اخبار غيبت امام زمان عليه السّلام پيش از ميلاد وى، بلكه قبل از زمان پدر و جدش رسيده و در دسترس مسلمانان قرار گرفته باشد، اعتقاد به امامت حضرت صاحب الزمان بدليل اين صفت و غیبت مزبور كه در دلائل و اعلام امامت آن سرور ذكر شده، صحيح مى باشد و هيچ كس را نمي رسد كه آن را انكار كند.
«حسن بن محبوب زراد» يكى از محدثين موثق شيعه است كه قسمتى از اخبار غيبت حضرت مهدی را در كتاب «مشيخه» خود ذكر كرده و بدون تفاوت همان طور كه خبر داده نيز واقع شده است. از جمله رواياتى كه وى نقل كرده، حديثى است كه از ابراهيم خارقى از ابوبصير از امام صادق عليه السّلام روايت نموده كه گفت: به حضرت عرض كردم: امام باقر عليه السّلام می فرمود: آل محمد را دو غيبت است: يكى طولانى و ديگرى كوتاه. حضرت صادق فرمود: «آرى اى ابو بصير! يكى از ديگرى طولانى تر است، چون غيبت طولانى شروع شود ديگر كسى او را نمى بيند تا اينكه اولاد فلانى بخلافت رسد و حلقه جمعيت شيعه تنگ شود و سفيانى ظاهر گردد و بلا شدت يابد و مرگ و قتل مردم را فرا گيرد، و از ترس كشته شدن بخانه خدا و حرم پيغمبر پناه برند». سپس طبرسى مي گويد: نگاه كن كه چگونه اين دو غيبت بر حسب آنچه اخبار سابقه متضمن آن بود و از پدران و جد امام زمان رسيده مطابق درآمده است. غيبت كوتاه حضرت همان بود كه سفراى امام زمان وجود داشتند و ميان شيعيان معروف بودند و شيعه اماميه كه معتقد به امامت امام حسن عسكرى عليه السّلام بودند در باره آنها اختلاف نظر ندارند... .[۱۱]
حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه) با قطع نظر از زمينه سازى هايى كه امامان قبل براى تثبيت مسئله ولادت و امامت و غيبت او داشتند، خود نيز در اين مسئله دخالت كرده و از راه هاى مختلف در صدد اثبات ولادت و امامت خود برآمدند. اينك به برخى از اين راه ها اشاره مى كنيم:
حضرت مهدی زمینه ملاقات بزرگان شيعه با خودشان را فراهم کردند.
در مواقع ضرورى اقدام به انجام كرامت و معجزه مى نمود. اين معجزات بعضاً توسط سفرا و در برخى موارد نيز توسط خود حضرت انجام مى گرفت.
آن حضرت شخصاً در صدد پاسخ به سؤال هاى مختلف مردم بر مى آمد تا اعتقاد و يقينشان نسبت به او بيشتر گردد.
خط خاص حضرت نيز از جمله قرائن و دلايلى بود كه مى توانست بر وجود امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) دلالت كند؛ زيرا اين خط در زمان پدرش امام حسن عسكرى(عليه السلام) بين مردم مأنوس بوده است و لذا از جمله راه هايى بود كه با رسيدن توقيعات از ناحيه مقدسه، شيعيان به وجود امام زمانِ خود يقين و اطمينان پيدا مى نمودند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
در عصر حاضر، لقب «مَهدی» مختص امام دوازدهم است
در عصر حاضر، لقب «مَهدی» مختص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و تمامی روایاتی که پیرامون ظهور حضرت و با عناوین ««الْمَهْدِی مِنْ آلِ مُحَمَّد»» [۵] ،««الْقَائِمُ الْمَهْدِی»»[۶] ،««مَهْدِیُ هَذِهِ الْاُمَّه»»[۷] ،««مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ مَهْدِیُ الْاُمَّه»»[۸] ،««مَهْدِیُ اُمَّتِی»»[۹] ،««الْمَهْدِیَ»»[۱۰] ،««مَهْدِیَ»»[۱۱] صادر شدهاند، تصریح به امام دوازدهم (علیهالسّلام) دارند که به برخی از این روایات اشاره می گردد:
««وَ عَنْهُ عَنْ اَبِی مُحَمَّدٍ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ اِسْمَاعِیلَ الْحَسَنِیِّ عَنْ اَبِی مُحَمَّدٍ (علیهالسّلام) ) قَالَ: لَمَّا وَهَبَ لِی رَبِّی مَهْدِیَ هَذِهِ الْاُمَّه اَرْسَلَ مَلَکَیْنِ فَحَمَلَاهُ اِلَی سُرَادِقِ الْعَرْشِ حَتَّی وَقَفَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً بِعَبْدِیَ الْمُخْتَارِ لِنُصْرَه دِینِی وَ اِظْهَارِ اَمْرِی وَ مَهْدِیِ خَلْقِی...».» امام حسن عسکری (علیهالسّلام) فرمود: هنگامی که خداوند مهدی این امت را بر من بخشید، دو فرشته از جانب آسمان فرستاد تا وی را عرش بردند. خداوند فرمود: مرحبا به بنده من. کسی که اختیاردار نصرت و یاری از دین من بوده و امر مرا آشکار میکند و هدایت کننده خلق من است.[۱۲]
««وَ عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عِیسَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ جَعْفَرٍ، عَنْ اَبِی الْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ (علیهالسّلام) قَالَ: اِذَا فُقِدَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ فَاللَّهَ اللَّهَ فِی اَدْیَانِکُمْ... قُلْتُ: یَا سَیِّدِی مَنِ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ... قَالَ اَنَا السَّابِعُ، وَ ابْنِی عَلِیٌّ الرِّضَا الثَّامِنُ، وَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ التَّاسِعُ، وَ ابْنُهُ عَلِیٌّ الْعَاشِرُ، وَ ابْنُهُ الْحَسَنُ حَادِیَ عَشَرَ، وَ ابْنُهُ مُحَمَّدٌ سَمِیُّ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ وَ کُنْیَتُهُ الْمَهْدِیُ الْخَامِسُ بَعْدَ السَّابِعِ».» امام کاظم (علیهالسّلام) فرمود: زمانی که پنجمین از فرزندان هفتمین نباشد، خدا را خدا را که مراقب دین خود باشید. راوی پرسید؛ ای آقای من. پنجمین از هفتمین کیست؟ فرمود: من هفتمین هستم و فرزندم رضا هشتمین و فرزندش محمد نهمین و فرزندش علی دهمین و فرزندش حسن یازدهمین است و فرزندش محمد که جدش رسول خدا به این نام نامیده و کنیه اش مهدی است. که میشود پنجمین از هفتمین.[۱۳]
««بِسنده عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) یَقُولُ: الْاَئِمَّه بَعْدِی اثْنَا عَشَرَ تِسْعَه مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ وَ التَّاسِعُ مَهْدِیُّهُمْ».» پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: امامان بعد از من دوازده هستند که نه امام از فرزندان حسین (علیهالسّلام) بوده و نهمین آنان مهدی آنها است.[۱۴]
««حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ حَسَنِ بْنِ مَنْدَه بسنده عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیِّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهالسّلام) یَا حُسَیْنُ یَخْرُجُ مِنْ صُلْبِکَ تِسْعَه مِنَ الْاَئِمَّه مِنْهُمْ مَهْدِیُ هَذِهِ الْاُمَّه فَاِذَا اسْتُشْهِدَ اَبُوکَ فَالْحَسَنُ بَعْدَهُ فَاِذَا سُمَّ الْحَسَنُ فَاَنْتَ فَاِذَا اسْتُشْهِدْتَ فَعَلِیٌّ ابْنُکَ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَمُحَمَّدٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَجَعْفَرٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی جَعْفَرٌ فَمُوسَی ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُوسَی فَعَلِیٌّ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَمُحَمَّدٌ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی مُحَمَّدٌ فَعَلِیٌّ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی عَلِیٌّ فَالْحَسَنُ ابْنُهُ فَاِذَا مَضَی الْحَسَنُ فَالْحُجَّه بَعْدَ الْحَسَنِ یَمْلَاُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً».» پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به امام حسین (علیهالسّلام) فرمود: ای حسین! نه امام از فرزندان تو به وجود میآیند. یکی از آنان مهدی این امت است. پس زمانی که پدرت شهید شد، حسن (علیهالسّلام) بعد از ایشان و زمانی که حسن مسموم شد تو و زمانی که تو شهید شدی پسرت علی و زمانی که علی رفت پس محمد و زمانی که محمد رفت پس فرزندش جعفر و زمانی که جعفر رفت فرزندش موسی و زمانی که موسی رفت فرزندش علی و زمانی که علی رفت فرزندش محمد و زمانی که محمد رفت فرزندش علی زمانی که علی رفت فرزندش حسن و زمانی که حسن رفت پس فرزندش حجت بعد از حسن است که زمین را از عدل و داد پر میکند همان طور که از ظلم و جور پر شده است.[۱۵]
انحصار قائمیت در حضرت مهدی
قائمیت، به معنای اعتقاد به مصلحی جهانی است که در آخرالزمان قیام میکند و با قدرت، دنیا را به عدل و داد سوق میدهد. این مصلح و قائم بنابر اعتقاد شیعیان کسی نیست جز شخص امام دوازدهم حضرت حجت بن الحسن (عجّلاللهفرجهالشریف). . احمد الحسن بصری که یکی از مدعیان دروغین وصایت و نیابت است به زعم باطل خود، «قائمیت» را از امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) سلب کرده و خود را مهدی اول و قائم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میداند. این در حالی است که بر اساس روایات مساله قائمیت، امری تعیّن یافته در شخص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و حتی کسانی را که پیش از قیام امام دوازدهم (علیهالسّلام) پرچم قائمیت برافراشته و با ادعای قائمیت از مردم بیعت میگیرند را محکوم و گمراه معرفی کردهاند. بنابراین کسانی که بخواهند به نام قائم یا به عنوان نیابت از قائم آل محمد (علیهالسّلام) از دیگران بیعت گرفته و پرچم حکومت امام را برافرازند، یقیناً در انحراف بوده و بیعت با آنان حرام خواهد بود. بنابراین افرادی همچون احمد بصری حق بیعت گرفتن نداشته و ادعای او در اثبات قائمیت برای خود، کذب و دروغی بیش نیست. از طرف دیگر او با استناد به روایت ««یَقُومُ الْقَائِمُ بِاَمْرٍ جَدِیدٍ وَ کِتَابٍ جَدِیدٍ»» قائم را دارای مقام شارعیّت دانسته و لذا چون خود را دارای مقام قائمیت میداند، شارعیت را شأن خودش میداند. ین در حالی است که احمد بصری، از یک طرف مدعی وصایت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده و از طرف دیگر ادعای شارعیت کرده است. در حالی که این دو ادعا در نهایت تعارض بوده و با یکدیگر ناسازگار میباشند.
مساله قائمیت، امری تعیّن یافته در شخص امام دوازدهم (علیهالسّلام) بوده و حتی کسانی را که پیش از قیام امام دوازدهم (علیهالسّلام) پرچم قائمیت برافراشته و با ادعای قائمیت از مردم بیعت میگیرند را محکوم و گمراه معرفی کردهاند. چنانچه در روایاتی از امام صادق (علیهالسّلام) آمده است:«« کُلُّ رَایَه تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ».» هر پرچمی که قبل از قیام قائم (علیهالسّلام) برافراشته شود، پس صاحب آن پرچم طاغوت بوده و غیر از خدا را پرستش میکند.[۲]
همچنین فرموده است: ««یَا مُفَضَّلُ کُلُ بَیْعَه قَبْلَ ظُهُورِ الْقَائِمِ (علیهالسّلام) فَبَیْعَه کُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ خَدِیعَه ، لَعَنَ اللَّهُ الْمُبَایِعَ لَهَا وَ الْمُبَایَعَ لَهُ».» ای مفضل! هر بیعتی قبل از ظهور قائم (علیهالسّلام) بیعت با کفر و نفاق و نیرنگ است. خدا بیعت کننده و بیعت گیرنده را لعنت کند.[۳]
این دو روایت، اشاره صریح به شخصی بودن قائمیت داشته و قبل از ظهور و قیام قائم آل محمد (علیهالسّلام) هیچ فردی نمیتواند ادعای قائمیت کرده و خود را قائم بنامد. لذا کسانی که بخواهند به نام، یا به عنوان یا به نیابت از قائم آل محمد (علیهالسّلام) از دیگران بیعت گرفته و پرچم حکومت امام را برافرازند، یقیناً در انحراف بوده و بیعت با آنان حرام خواهد بود. بنابراین افرادی همچون احمد بصری که خود را مُمهّد ظهور معرفی کرده و ادعای سفارت از جانب ایشان را دارد، حق بیعت گرفتن نداشته و تشکیل «سرایاالقائم» و برافراشتن پرچم «البیعه لله» جایز نمی باشد.
گذشته از همه این موارد، روایات صادره از معصومین (علیهمالسّلام) قائم آل محمد )علیه السّلام) را مشخص کرده و بدین وسیله قائمیت را از تمامی مدعیان دروغین سلب کردهاند. چنانچه در روایتی از ابو حمزه ثمالی آمده است: ««عَنْ اَبِی حَمْزَه ثَابِتِ بْنِ دِینَارٍ الثُّمَالِیِّ قَالَ: سَاَلْتُ اَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیهالسّلام). .. یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَلَسْتُمْ کُلُّکُمْ قَائِمِینَ بِالْحَقِّ قَالَ بَلَی قُلْتُ فَلِمَ سُمِّیَ الْقَائِمُ قَائِماً قَالَ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ (علیهالسّلام) ضَجَّتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَه اِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا اِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا اَ تَغْفَلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ فَاَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیْهِمْ قَرُّوا مَلَائِکَتِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَاَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْاَئِمَّه مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ (علیهالسّلام) لِلْمَلَائِکَه فَسُرَّتِ الْمَلَائِکَه بِذَلِکَ فَاِذَا اَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمُ اَنْتَقِمُ مِنْهُمْ».» از امام محمد باقر (علیهالسّلام) پرسیدم: ای فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟ فرمود: بلی. عرض کردم: پس چرا فقط قائم (علیهالسّلام) قائم نامیده شده است؟ حضرت فرمود: هنگامی که جدم حسین بن علی (علیهالسّلام) به شهادت رسید، فرشتگان آسمان به درگاه خداوند متعال نالیدند و گریستند و عرض کردند: پروردگارا! آیا کسی را که برگزیده ترین خلق تو را به قتل رسانده است به حال خود وا میگذاری؟ خداوند متعال به آنها وحی فرستاد: آرام گیرید! به عزت و جلالم سوگند از آنها انتقام خواهد کشید، هر چند بعد از گذشت زمانی باشد! آنگاه پرده حجاب را کنار زده و فرزندان حسین (علیهالسّلام) را که وارثان امامت بودند، به آنها نشان داد. ملائکه از دیدن این صحنه بسیار مسرور شدند. یکی از آنها در حال قیام نماز میخواند. حق تعالی فرمود: به وسیله این قائم از آنها انتقام خواهم گرفت.[۴] [۵]
همچنین در روایتی از امام جواد (علیهالسّلام) که امامان پس از خود را برای صَقْر بن اَبی دُلَف شمارش میکرد آمده است:«« الْاِمَامُ بَعْدِی ابْنِی عَلِیٌّ اَمْرُهُ اَمْرِی وَ قَوْلُهُ قَوْلِی وَ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ الْاِمَامُ بَعْدَهُ ابْنُهُ الْحَسَنُ اَمْرُهُ اَمْرُ اَبِیهِ وَ قَوْلُهُ قَوْلُ اَبِیهِ وَ طَاعَتُهُ طَاعَه اَبِیهِ ثُمَّ سَکَتَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَنِ الْاِمَامُ بَعْدَ الْحَسَنِ فَبَکَی (علیهالسّلام) بُکَاءً شَدِیداً ثُمَّ قَالَ اِنَّ بَعْدَ الْحَسَنِ ابْنُهُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ».» امام بعد از من پسرم علی است که امرش امر من و سخنش سخن من و طاعتش طاعت من است و امام بعد از او فرزندش حسن است که امرش امر او و سخنش سخن او و طاعتش طاعت اوست. سپس ساکت شد. پرسیدم ای فرزند رسول خدا پس امام بعد از حسن کیست؟ پس امام گریه شدیدی کرده و فرمود: همانا بعد از حسن فرزندش قائم به حق بوده و مورد انتظار قرار می گیرد.[۶]
ضمن اینکه بر اساس روایات معصومین (علیهمالسّلام) لزوماً قائم (علیهالسّلام) فرزند بلافصل امام است و این سخن نقض کننده ادعای قائمیت احمد بصری میباشد. زیرا احمد بصری مدعی فرزندی با واسطه حضرت بوده و تاکنون پدران خود (اسماعیل، صالح، حسین، سلمان) را امام ندانسته است. به عنوان نمونه؛ ««عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ اَبِی الْعَلَاءِ، عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ، قَالَ: قُلْتُ لَهُ تَکُونُ الْاَرْضُ بِغَیْرِ اِمَامٍ... قَالَ قُلْتُ الْقَائِمُ اِمَامٌ قَالَ نَعَمْ اِمَامُ بْنُ اِمَامٍ... ».» حسین ابن ابی علاء از امام صادق (علیهالسّلام) پرسید: آیا ممکن است زمین بدون امام باشد؟ فرمود: نه! تا اینکه پرسید: آیا قائم هم امام است؟ فرمود: بله. او امام و فرزند امام است. همچنین در جایی دیگر به حرث بن مغیره میفرماید: ««الْقَائِمُ اِمَامٌ ابْنُ اِمَامٍ»»؛ قائم امام و فرزند امام است.[۷] [۸]
طول عمر امام مهدی(ع(
برخی از مخالفان گمان کرده اند عادتاً ممکن نیست شخصی طول عمری این چنینی داشته باشد و ضعف و سستی نیز در او راه پیدا نکند.[۱۴۴] عالمانی همچون شیخ صدوق[۱۴۵] شیخ مفید،[۱۴۶] شیخ طوسی،[۱۴۷] فضلبنحسن طبرسی،[۱۴۸] محمدباقر مجلسی[۱۴۹] و فیض کاشانی[۱۵۰] به این مسئله پرداخته و از راههای مختلفی به بعید شمردن آن پاسخ داده اند، ازجمله: امکان این امر و قدرت الهی بر انجام آن[۱۵۱] تجربه تاریخی در این امر و افرادی که دارای عمر طولانی بودهاند مانند حضرت نوح(ع( و خضر(ع)؛[۱۵۲] اخباری که بر طول عمر آن حضرت(ع) و نزول حضرت عیسی(ع) نقل شده است.[۱۵۳]
امام خمینی نیز طول عمر اماممهدی(ع) را به قدرت اراده الهی میداند که در شخصی که چنین قابلیت و استعدادی برای اجرای عدالت تام و کامل در جهان دارد، محقق شده است.[۱۵۴] ایشان با این تحلیل که هیچ یک از افراد بشر نتوانسته اند عدالت را به طور کامل پیاده کنند یا موفق به این امر مهم نشده اند، معتقد است اگر اماممهدی(ع) مثل دیگر اولیای الهی عمر کوتاهی میداشت، کسی نبود که عدالت را به معنای تام و کامل اجرا کند؛ بنابراین آن حضرت(ع) امامی است که برای چنین امر مهمی ذخیره شده است.[۱۵۵]
بیتحرکی و خمودگی در جامعه: برخی اعتقاد به مهدویت را سبب رکود جامعه و سکون آن در برابر ظلم ظالمان میدانند؛ تفکری که ریشه در افکار یهودیت و مسیحیت دارد و برگرفته از آنهاست؛[۱۵۶] زیرا افراد جامعه مبارزه با ظلم را سبب تأخیر ظهور میدانند؛ با این گمان که بنابر روایات، زمان ظهور هنگامی است که زمین پر از ظلم و جور شده باشد. این گمان سبب میشود مردم با امید به ظهورِ کسی که ظلم و ستم را برطرف میکند، خود اقدامی نکنند.[۱۵۷] امامخمینی با ردّ این اشکال تأکید میکند این امید و انتظار به همراه فراهمآوردن زمینه و مقدمات ظهور و آمادگی خود و جامعه برای ظهور است[۱۵۸] و دیدگاه واقعی اسلام که مطابق آموزههای رسول مکرم اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) است، مسلمانان را به مخالفت با فساد و ظلم در جامعه دعوت میکند.[۱۵۹]
ناکامی قیامهای پیش از ظهور: برخی با استناد به روایاتی که هر قیامی را پیش از ظهور باطل میشمارد،[۱۶۰] بر این اعتقادند که هر قیام و حکومتی پیش از ظهور آن حضرت محکوم به شکست و باطل است و چنین قیامهایی سبب ریختن خونهای افراد بیگناه میشود.[۱۶۱] به اعتقاد امامخمینی باطلدانستن هر حکومتی در زمان غیبت، نتیجه گمان عدهای است که فریفته ظاهر روایاتی شدهاند که هر پرچمی را پیش از ظهور حضرت(ع) باطل میدانند؛[۱۶۲] در حالیکه مراد از این روایات این است که هر قیامی که با عنوان مهدویت و با اسم مهدی(ع) برپا شود، باطل است؛ اما این به معنای تشکیلندادن حکومت اسلامی در زمان غیبت نیست، بلکه کوتاهی و سستی در آن خلاف قرآن است[۱۶۳] و اگر چنین روایاتی نیز باشد، خلاف ضرورت اسلام و قرآناند و لازمه آن این است که در زمان غیبت، تکلیف مسلمانان در رفع فساد و نهی از منکر ساقط شده باشد و باید چنین روایاتی را کنار گذاشت.[۱۶۴]
طول عمر از نظر امکان عقلی
از نظر عقل و قواعد عقلی نیز، طولانی شدن عمر شخصی حتی تا هزاران سال هیچ محذوری نداشته و محال نیست. این امری است که همه عقلاء آن را تصدیق خواهند کرد؛ زیرا هیچ دلیلی بر محال بودن وجود ندارد.
طول عمر از نظر امکان علمی
منظور از امکان علمی، این نیست که بشر امروز میتواند امکان عمر طولانی، حتی تا هزاران سال را ثابت کند؛ بلکه مقصود عدم محال بودن آن است.
طول عمر از نظر امکان عملی
روشن است که بهترین دلیل برای اثبات امکان چیزی، وقوع و سابقه آن است، اگر در گذشته ولو یکبار چنین اتفاقی افتاده باشد، اصل امکان آن چیز ثابت میشود و ممکن است که در آینده نیز اتفاق بیفتد.
نصر بن دهمان ، شارخ نوه حضرت یعقوب ، حامل بن حارثه ، زهیر بن جناب بن هبل ، معدی کرب حمیری ، عمرو بن ربیعه ، فرعون زمان موسی ، مستوغر بن ربیعه ، عمرو بن حممة ، دوید بن زید ، معمرین از ۵۰۰ تا هزار سال ، نصر بن دهمان ، شارخ نوه حضرت یعقوب ، حامل بن حارثه ، زهیر بن جناب بن هبل ، معدی کرب حمیری ، عمرو بن ربیعه ، فرعون زمان موسی ، مستوغر بن ربیعه ، عمرو بن حممة ، دوید بن زید ، معمرین از ۵۰۰ تا هزار سال ، سام بن نوح ، تیمالله بن ثعلبه ، لقمان بن عادیا ، طول عمر لقمان ، قس بن ساعده ، هبل بن عبدالله ، سطیح الکاهن ، شیث بن آدم ، انوش بن شیث ، قینان بن انوش ، مهلائیل و یرد بن مهلائیل ، متوشلخ بن اخنوخ ، لمک بن متوشلخ ، معمرین فراتر از هزار سال ، حضرت آدم ، قول اول عمر هزار سال ، تکمیل هزار سال برای آدم ، حضرت حواء ، حضرت نوح بن لمک ، حضرت عیسی ، نزول عیسی در زمان ظهور مهدی ، حضرت خضر ، لقمان بن باعورا ، عوج بن عناق ، ذوالقرنین ، افراد معمر در امت اسلام ، عدی بن واع ، ربیع بن ضبیع ، عبدالمسیح بن عمرو بن قیس ، سلمان فارسی ، ابوالطفیل کنانی ، ابوجعفر سجزی ، غانمة بنت غانم ، دجال از عصر پیامبر تا زمان ظهور ، تصریحات دانشمندان اهلسنت بر عمر طولانی حضرت مهدی
انقلاب اسلامی ایران با الهامگرفتن از آموزههای شیعی و اعتقاد به مهدویت ایجاد شد و امامخمینی نیز با اعتقاد به ضرورت تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلامی[۱۷۱] و اعتقاد به آموزههای پویای مهدویت و انتظار که همان سکوتنکردن در مقابل فساد و ظلم در جامعه و مبارزه با مظاهر ظلم و جور است،[۱۷۲] رهبری انقلاب را به دست گرفت و رژیم استبدادی پهلوی را ساقط کرد و انقلاب را به ثمر نشاند. ایشان در طول انقلاب نیز با گروههایی مانند انجمن حجتیه که به نام گسترش مهدویت به مقابله با انقلاب اسلامی میپرداختند و هر گونه مبارزه با رژیم را نادرست میدانستند و سبب تأخیر ظهور میشمردند، مقابله میکرد و خطر این تفکرات را برای مردم گوشزد میکرد.[۱۷۳] )ببینید: انجمن حجتیه)
امامخمینی با تأکید بر نقش امدادهای غیبی و عنایتهای امام عصر(ع) در پیروزی انقلاب اسلامی،[۱۷۴] کشور ایران را متعلق به بقیة الله الاعظم(ع) میخواند[۱۷۵] و بقای آن را به دعاهای خاص آن حضرت میدانست.[۱۷۶] ایشان انقلاب اسلامی ایران را زمینهساز ظهور مهدی موعود(ع) و تشکیل حکومت عدل جهانی میشمرد و معتقد بود باید با اجرای احکام اسلامی در عصر غیبت، زمینه را برای ظهور اماممهدی(ع) فراهم آورد.[۱۷۷] ایشان در طول دوران مبارزه خود و تشکیل حکومت اسلامی، هدف خود را به از میانبردن استبداد داخلی محدود نکرد و معتقد بود باید این حرکت و انقلاب، به کشورهای دیگر نیز سرایت کند و صادر شود.[۱۷۸]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
وظیفه ما در زمان غیبت مانند وظیفه در زمان حضور امام معصوم (علیهالسلام) است. گرچه آن حضرت از نظر ما غایب است، اما به ما اشراف و آگاهی دارد و بر اعمال و رفتار ما ناظر است. بنابراین تمام وظایفی که قرآن مجید و پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) و ائمه معصومین (علیهمالسلام) برای یک فرد مسلمان تعیین و بیان فرمودهاند در زمان غیبت نیز متوجه ماست که همه این وظایف را میتوان در یک جمله خلاصه کرد و گفت بزرگترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت انتظار فرج ("عن أمیر المؤمنین (عليهمالسلام) قال، قال: رسول الله (ص) أفضل العبادة انتظار الفرج)[۱]
و ظهور دولت جهانی حضرت مهدی (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است؛ اما با عنایت به اینکه انتظار فرج یک شعار نیست، بلکه یک فرهنگ است و مجموعهای از وظایف و تکالیف است که باید عملی شود تا یک فرد، منتظر حقیقی مولا و امام خود باشد. ما در این جا به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
شناخت کامل دین
معرفت و شناخت کامل دین؛ یعنی در بخش عقاید، اخلاق، احکام و وظایف، منتظر باید تفکر اسلامی خویش را سامان داده، وضعیت روحی و ایمان درونی خود را تقویت کند.
مطالعه برای شناخت بیشتر
مطالعه در جهت معرفت و شناخت هرچه بیشتر امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) .
پیروی از قرآن و اهل بیت
پیروی کامل از قرآن و فرهنگ اهل بیت (علیهمالسلام) به عنوان نزدیکترین افراد به پیامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) و آگاهترین افراد از حقایق دین.
اطاعت از نایبان برحق امام زمان
اطاعت از نایبان بر حق امام زمان (مراجع معظم تقلید به ویژه ولی فقیه( و همراه و همگام با آنان و زمینه ظهور را فراهم کردن.
امیدواری بر قیام و انقلاب حضرت
امیدواری بر قیام و انقلاب آن حضرت و امید دادن به دیگران و زنده نگه داشتن امید به گشایش همه امور.
رعایت تقوا
رعایت تقوا، خود را در محضر خدا دانستن، ترک گناه و خشکانیدن زمینه گناه در جامعه.
توجه قلبی امام عصر در شبانه روز
توجه قلبی امام عصر (عجلاللهتعالیفرجهالشریف( در شبانه روز و او را مطلع از اعمال خود دانستن و اسوه قرار دادن امام.
ارتباط با امام
ارتباط با امام (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) از راه دعا به ویژه دعاهای زیبایی؛ مانند دعای ندبه، زیارت آل یاسین، دعای عهد، دعای فرج و... که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است.
صبر و مبارزه در برابر دشمن
صبر کردن در برابر آزار و تکذیب و سایر محنتها و سفارش به حق و صبر و مبارزه همه جانبه در برابر دشمن.
ایجاد محبت امام عصر در دل دیگران
ایجاد محبت امام عصر (عجلاللهتعاليفرجهالشريف) در دل دیگران در میان مردم با ذکر احادیث، کرامات، مناقب و فضایل واقعی و معتبر ایشان و عنایت او به مردم به عنوان امام مهربان و دلسوز.
محبت به امام
دلبستگی و محبت به امام (علیهالسلام) و اظهار اشتیاق به نزدیک شدن به آن حضرت با مداومت در انجام امور خیر و ثواب، مخصوصاً به نیابت از ایشان؛ نظیر بناهای عام المنفعه، اطعام مساکین، پرداخت صدقه برای سلامتی آن عزیز و یا حواله نمودن ثوابهایی برای آن حضرت.
آماده سازی برای تشکیل حکومت عدل جهانی
آمادهسازی محیط برای تشکیل حکومت عدل جهانی و اجرای عدالت و ریشهکن شدن درخت ستم.
جلوگیری از نفوذ شیاطین در دین
جلوگیری از نفوذ شیطانهای داخلی و خارجی در دین و فرهنگ و ملیت و آب و خاک. بیزاری جستن از دشمنان امام و خالص کردن حب و بغضها.
بزرگداشت شعائر اسلامی
تقویت و بزرگداشت شعائر اسلامی؛ نظیر حج و عمره و مجالس مذهبی برای آشنایی با معارف اسلام.
اقتداء از ریشه قدوة، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتدا است، چنانکه تاسی، از ریشه اُسوة و به معنای اسوه قرار دادن و تبعیّت کردن از اوست.
امام زمان (علیهالسّلام) امام زمانه است، امام همه انسانها در همه ابعاد زندگی است. امام وار زندگی کردن وظیفهای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به مقصد رسید. چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.
آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان (علیهالسّلام) میشمارد، به هماناندازه که ویژگیهای او را میشناسد، درهمسو کردن زندگی، همسان نمودن خُلق و خو، همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان (علیهالسّلام) را به زهد و بیاعتنایی به دنیا شناختیم، دیگر نمیتوانیم با ادّعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذّت بردن خلاصه کنیم. («ما لباس القائم الّا الغلیظ و ما طعامه الّا الجشب[۱۳] [۱۴]
امام رضا (علیهالسّلام): لباس قائم ما (علیهالسّلام) چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشک.
اگر امام زمان (علیهالسّلام) را به اهتمام در دعا و عبادتها شناختیم، دیگر نمیتوانیم نسبت به دعاها بیتفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا سستی و کمتوجهی روا داریم. (کثرت دعاهای وارده از امام زمان (علیهالسّلام) و نمازهای طولانیِ مخصوص آن حضرت (که در کتب روایی نقل شده) بهترین نشانه این ویژگی است).
اگر امام زمان (علیه السّلام) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم، دیگر نمیتوانیم با ادّعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی که بر دیگر بندگان خدا میشود، بیتفاوت بمانیم. (امام باقر (علیهالسّلام): «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ منهم و الفاجر[۱۵]
امام زمان (علیه السّلام) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار میکند، چه نیکوکار باشند و چه بدکار.
راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) را درک کند در حالی که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تاسی جوید» («پیامبر ( صلی الله علیه واله وسلم) : طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یاتمّ به فی غیبته قبل قیامه... .[۱۶]
امامت یک امام جز با اطاعت امّت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه فرمانپذیری پیروانش، تحقّق نمیپذیرد. خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر برای آنکه اطاعت شود «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ». [۱۷]
و هیچ امامی را مقرّر نداشت مگر آنکه مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم».[۱۸]
امام زمان (علیهالسّلام) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمانهایش را باید اطاعت کرد، حاکمیّت او را باید گردن نهاد، و همینها است که زمینه ظهور را فراهم میآورد.
او خود فرمود: «و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب فیالوفاء باعهد علیهم لما تاخّر عنهم الیمن بلقائنا». «اگر شیعیان ما (که خداوند آنان را به اطاعت خویش موفّق گرداند) در وفای به عهد الهی همدل و همپیمان میشدند، سعادت دیدار ما از آنان به تاخیر نمیافتاد».[۱۹] به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟ («اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ اَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ[۲۰] ای فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما است- و مرا بپرستید که همین است راه راست». و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولیّ خدا تحقّقپذیر است؟ «طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره».
«خوشا به حال شیعیان مهدی قائم (علیهالسّلام)، آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او».[۲۱]
منتظرین حضرت مهدی (علیهالسّلام) همان نیک بختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمیشناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمیدهند. و باز هم امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هُم اطوع من الامة لسیدها[۲۲]
اطاعت و فرمانپذیری منتظرین از امام زمان (علیهالسّلام) افزونتر از اطاعت و فرمانبری کنیزی از مالک و مولای او است».
تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، امام غائب قائم موعود (علیهالسّلام) است.
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همهجا پسندیده است؛ چنانکه برای پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلم) و فرزندان معصومش (علیهمالسّلام) بالاترین تکریمها و تجلیلها بایسته به نظر میرسد، لکن برخاستن و در حالت قیام «دست بر سر نهادن» تواضع و احترامیاست که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد (صلیاللهعلیهوالهوسلم)» به صورت سیره و سنّت در نیامده است.
امام رضا (علیهالسّلام) را در خراسان میدیدند که در موقع ذکر نام «قائم» برمیخیزد و دست بر سر مینهد و میفرماید: «خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان».[۲۳]
از امام صادق (علیهالسّلام) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم» (از القاب امام حجّت (علیهالسّلام)(چیست؟ فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی است، و او را شدّت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از او یاد میکند به دیده عنایت مینگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و برانگیزاننده حسرت غربت اوست. به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و فروتن، هنگامیکه مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه میکند، برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد.[۲۴]
بیتردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق (علیهالسّلام)یادآور قیام و حکومت حضرت مهدی (علیهالسّلام) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمیگیرد، بلکه دلالتی بر آمادگی شیعه منتظر، برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.
پیام این قیام؛ هم احترام به قائم است، هم همسویی با آرمانهای بزرگ قیام جهانی او. پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز مولای غایب است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.
پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است، و هم اعلام آمادگی برای قیام. و شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را پیدا میکند. «یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ».[۲۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج ، مهدویت و مدعیان دروغین ، مــهــدویت و آخــرالــزمــان ، مــهـــدویـت و شــبــهــات ، مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
نگاهي به دوران طلائي پس از ظهور
دولت رفاه
مدینه فاضله اسلامی مدینه رفاه و آسایش همگانی است رفاه و تنعم به شکلی که دیگر نیازمند و صاحب حاجتی در جامعه یافت نشود و دلیل مهم این امر توزیع عادلانه ثروت ها و منابع است .او خواهد آمد تا به بركت وجودش، همه جمعيت روى زمين از رفاه وآبادانى برخوردار شوند.
از برنامه های الهی حکومت حضرت رفاه همگانی و اباد ساختن جهان است
به برکت وجود مقدسش همه ی مردم روی زمین از رفاه و آبادانی برخوردار خواهند شد و حق هرکسی به صاحبش داده خواهد شد و امنیت و آرامش در جهان حاکم می شود. در هیچ كجای دنیا نبود امكانات خدادادی باعث فقر نیست، بلكه بیشتر تبعیض در تقسیم داده های طبیعت و غصب و اجحاف بوده كه فقر و نداری انسانها و ملتها را در پی داشته است.
اگر دولت های استعمار گر به چپاول ملل تحت ستم دست نمی آلودند، داشته های هر سرزمین به راحتی كفاف ساكنان آن را می داد و شاهد این همه فقر و گرسنگی نبودیم.
با برپایی حكومت عدل مهدوی، دست ظالمین از چپاول در بندان و مستضعفان كوتاه خواهد شد و بالاتر اینكه انسان های ضعیف نگاه داشته شده، حاكمان زمین خواهند شد. در این حكومت به دلیل گسترش عدالت همه جانبه ومساوات فراگیر امكان استفاده همگان از نعمت های خدادادی فراهم خواهد بود؛ رفاه عمومی چندان برقرار می شود كه پیدا كردن فقیر برای دادن صدقه و احسان و زكات به یك مشكل بدل خواهد شد
قال علی (ع) :
اذا قام القائم... واخرجت الارض بركاتها ولا یجد الرجل منكم یومئذ موضعاً لصدقته ولا بره..؛
بحارالانوار، ج، ۵۲ ص۳۳۸. ،
و طبق وعده الهی تقوای مردمان باعث می شود كه بركات و گنج های- معادن- زمین در اختیار انسان ها قرار بگیرد و هیچ خرابه ای نماند مگر اینكه آباد شود و بدین ترتیب عنصر سوم جامعه ایده آل فراهم خواهد گردید.
قال الصادق (ع) :
القائم منصور بالرعب مؤید بالنصر.... فلا یبقی فی الارض خراب الا عمر؛
بحارالانوار، ۵ص۱۹۱.
از روایاتی که بیانگر وضعیت رفاهی و اقتصادی جامعه مهدوی است، چنان رایحه استغنا و بی نیازی استشمام می شود که آدمی را مشتاق می کند تا در آن دوران حضور داشته باشد و آن را درک کند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
- نام برخی از یاران امام زمان
- حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودهاند: «هنگام ظهور امام مهدي ـ عليه السلام ـ» عيسي بن مريم از سمان فرود مييد و فرزندم مهدي را همراهي خواهد کرد.[1] 2. تعدادي از پيروان حضرت موسي ـ عليه السلام ـ ، اصحاب کهف، يوشع
- پاسخ امام زمان به ابن بابویه
- علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي، پدر شيخ صدوق، بزرگ، فقيه، فرد مورد اعتماد قميها و معاصر غيبت صغراي امام زمان عجّل الله تعالي فرجه الشريف بود (حدود سال 300ق).
- شباهتهاي حضرت عيسي(ع) و امام مهدي(عج)
- از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: نخستين کسي که با حضرت قائم(عج) بيعت ميکند، جبرئيل (ع) است و بنا به آيه «وَآتَيْنَا عِيسَي ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» خداوند، جبرئيل را مددکار عيسي قرار داده است.
- سبب غیبت امام زمان(ع) ماییم!
- آيتالله العظمي بهجت (ره)، اصليترين مسبّب غيبت را خود مردم ميبينند؛ گذشتگان به نوعي و موجودين به نوعي ديگر؛ سبب غيبت امام زمان(ع) خود ما هستيم زيرا دستمان به او نميرسد وگرنه در ميان ما بيايد و حاضر شود چه کسي او را ميکشد؟ آيا جنّيان آن حضرت را ميکشند
- با همه وجودم احساست میکنم...
- نماز«رازگشایی» با امام¬زمان(سلام خدا بر او) دو تکه است... دو رکعت است... کوتاه است، آنقدر که خسته نشوم و بتوانم در انتهایش با امام، سخن بگویم... راستی تسبیحِ صددانه یادم نرود. تسبیح را در دستم می¬گیرم و رو به قِبله(کعبه) و مقابل«مُهر نماز»م می¬ایستم.
- شهادت امام زمان و دوران پس از آن
- قرآن مي فرمايد: ”هر نفسي مرگ را مي چشد”. [1]طبق اين آيه که بيان کننده سنت الهي در باره همه مخلوقات است، امام زمان (ع) نيز پس از برقراري عدالت جهاني و ايجاد حکومت جهاني از اين دنيا مي روند.
- چگونه می توانم امام زمان را ببینم؟
- خوب است بدانيم که امام زمان(عج) شديداً به شيعيان خود عشق مىورزد؛ بلکه علاقه آن حضرت به شيعيان و دوستانشان خيلى بيشتر از علاقهاى است که ما نسبت به آن حضرت داريم. ايشان همواره براى شيعيان خود دعا مىکنند. از آن حضرت نقل شده است: «اِنّا غَيرُ مُهَمِلينَ لِ
- وضعيت زنان در آخرالزّمان
- از انحرافات خطرناک که جامعه پيش از ظهور به آن گرفتار ميگردد، بيامنيّتي خانوادگي و ناموسي است، حضرت علي(عليه السلام) در اين خصوص ميفرمايند: «سفياني در حالي که نيزهاي در دست دارد، زني باردار دستگير مينمايد و به يکي از يارانش ميگويد: به او تعدّي نما و
- امام زمان(عج) مردم را به چه دعوت میکند؟
- حضرت عليّ بن الحسين، زين العابدين(ع) دربارة ظهور حضرت مهدي موعود(ع) و دعوت آن حضرت ميفرمايد: «پس به سوي مکّه خارج ميشود؛ در حالي که مردم بر گرد او اجتماع کردهاند. آنگاه او خود به پا خاسته و ميگويد: «هان اي مردم! من فلان، فرزند فلانم، من فرزند پيامبر خ
- مهدویت از دیدگاه اهل سنت
- اعتقاد به ظهور مصلح آخرالزمان كه نامش «مهدى» و از اولاد پيامبر اسلام است، مورد اتّفاق همه فرقه هاى اسلامى است. صاحب كتاب عون المعبود كه شرح كتاب سنن ابى داوود است،
- لطف امام زمان به غیر مسلمانان
- در هر جا کسي يافت شود که نياز مبرم به راهنمايي امام (ع) يا به نظر خاص او يا به حضور فيزيکي ايشان داشته باشد، بنا به مصلحت به طريقي اين امر صورت مي گيرد، چرا که خداوند سبحان بشر را بيهوده خلق نکرده و اين تجهيزات عقل و روان به عبث نيافريده و اگر انسان توسط
- دعاي جمعه يا زيارت جمعه؟
- همان طور که مشاهده می شود در این فراز از دعای روز جمعه ثبات قدم بر دین نبوی و امامت علوی را از خداوند می طلبیم و آنکه نعمت ولایت و اسلام و ایمان را پس از آنکه در قلبمان وارد نموده است از دست ندهیم و منحرف نگردیم. در واقع ثبات قدم در دین محمدی(ص) همان حرکت
- منافات آيه 68 سوره يس با طول عمر امام زمان(ع)
- بلندي عمر امام با در نظر گرفتن عمرهاي درازي که قرآن به آنها اشاره شده و در کتابهاي تاريخي نيز آمده نظير عمر نوح(علیه السلام)، موضوع عجيب و پيچيدهاي نيست . در قرآن کريم آمده است: وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَي قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَ
- جنون شهوت در آخر الزمان
- از مهمترين ناهنجاري هاي خانوادگي در آخرالزّمان ايجاد گسست شديد عاطفي بين اعضاي خانواده و از هم گسيختگي خانوادههاست. از منظر احاديث اسلامي، در آخرالزّمان بنياد خانودهها به شدّت سست و آسيب پذير خواهد شد و فسادها، فتنهها و آفتهاي فراگير اين دوران، در مت
- تیتر روزنامههای فردای ظهور
- به مناسبت نیمه شعبان مشارکتی بین کاربران گرامی ایجاد شد که در پی آن خواسته شده بود که کاربران تیتر روزنامههای فردای ظهور را حدس بزنند و تیتر پیشنهاد دهند که ما از بین تیترهای ارسالی تعدادی را انتخاب نموده و خدمت عزیزان ارائه میدهیم .
- مهمترین نشانه یک منتظِر
- ولایت فقیه ادامه دین محسوب میشود و بخش جداناشدنی از اسلام ناب محمدی صلّی الله علیه و آله و سلّم است و تبعیت از نایب امام زمان هم امتداد تبعیت از شخص حضرت قائم عجّل الله تعالی فرجه الشریف به حساب میآید. حال اگر فردی بگوید من این نایب را قبول ندارم در واق
- تکلیف در عصر غیبت
- منتظران، رسالت بر دوشان «عصر غیبت»اند، و زمینه سازان «عصر حضور». روزگار امروز، عصر «تکلیف گریزی» نیست و منتظران دولت کریمه، باید آماده پذیرش مسئولیت های بزرگ باشند و استعدادهای خود را برای «حضور موثر» و «یاری کارآمد» بروز دهند. در عصر غیبت، باید تمرین
- تحریف روایات ظهور در مستند ظهور
- من با اطمينان كامل ميگويم: اين هنوز آغاز كار است و تحقق كامل وعدهی الهی يعنی پيروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوين اسلامی در راه است
- خطر برداشت خودخواسته و سلیقه ای از روایات
- جرات اظهار نظر در مورد روایات، خطری است که گاه با تفسیر به رای قرآن برابری می کند. چراکه در هر دو مورد، این دین خدا است که مطابق هوای نفس انسان تفسیر می شود و افکار عمومی را به ناکجا آباد راهنمایی می کند
- باز شدن عرصه به روی سودجویان
- کسی که در طول عمر خود بارها تطبیق نشانه های ظهور را شنیده است و حتی یک مورد از آنها را هماهنگ با واقعیت ندیده است، ممکن است اعتقادش نسبت به اصل مهدویت هم سست شود و باورش نسبت به امام زمان به یکباره فرو ریزد
- اثرات مخرّب تطبیق و مصداق سازی
- مساله مهدویت یکی از مهمترین عقاید شیعه است که از شیعیان، افرادی سرزنده و پرتکاپو ساخته است و شادابی و طراوت دائمی را در جامعه شیعی به ارمغان آورده است. اعتقاد به ظهور امام عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف چنان قدرت و صلابتی به شیعیان بخشیده که دشمنان اسلام
- مصداق تراشی و تطبیق سازی ممنوع!
- علاقه مندی به ظهور ممکن است، دام مصداق تراشی و تطبیق سازی بی دلیل را بگستراند و همّ و غمّ منتظران را به سوی یافتن مصادیق نشانه های ظهور بکشاند
- هر جمعه غروب دل خراب است !
- ز هر کسي که گرفتم سراغ خانه تو ز من گرفت نشان از تو و نشانه تو دلم به حال دلم سوخت بس که هر شب و روز گرفت اين دل غرق به خون بهانه ي تو
- دليل غيبت امام زمان(عج)
- امیرمؤمنان علیهالسلام فرمودند: «زمین از حجت خدا خالى نمىماند، ولى خداوند به دلیل ستمپیشه بودن و زیادهروى انسانها، آنان را از وجود [ظاهرى] حجت خود محروم مىسازد»
- نشانه های ظهور در آیینه روایات
- امام صادق عليه السلام فرمود: پيش از قيام قائم، پنج علامت و نشانه مهم در پيش خواهد بود: جـنـبـش مـردم تـرقـي خـواه يـمـنـي، جـنـبـش ارتـجـاعـي سـفـيـانـي، نـداي آسـمـانـي، قتل نفس زکيه و فرو رفتن زمين
- شعیب بن صالح کیست؟!
- یکی از شیوه های تطبیق سازی که در این مجموعه از آن استفاده شده، بهره گیری از فیلم و تصویر است که به طور معمول جای هیچ گونه شک و تردید را برای مخاطب باقی نمی گذارد و به هیچ وجه رنگ احتمال را به همراه ندارد.
- جهان تو را میخواهد ...
- همه چشم به نجات دهندهای دوختهاند که دستهای رها و خالی را بگیرد و از این فضای در حال سقوط نجات بخشد.
- قطعی گویی در مستند ظهور !
- بازنگری این فیلم به ما نشان خواهد داد که نه در مصداق یابی ها و نه در نتیجه ارائه شده و نه در نتیجه برآمده از این مستند، رنگ و بویی از احتمال دیده نمی شود و یا به ندرت قابل رویت است
- دلایل توقیتی بودن مستند ظهور
- «پیدا کردن مصداق های نشانه های ظهور در دوران کنونی» آن هم به سبک افراطی که در این مجموعه پی گرفته شده است، هدفی است انحرافی که خواسته یا ناخواسته انسان را به دام توقیت می کشاند. بنابراین روشن است که نتیجه برآمده از چنین هدفی انحراف از مسیر اهل بیت است
- عهد من با مهربانترین پدر
- آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم
- قرائت دعای فرج، راس ساعت 11 شب نیمه شعبان
- در آموزه های دینی ما آمده که دعای جمعی به استجابت نزدیکتر است. بیاییم در شب نیمه شعبان، راس ساعت 11 دستان خالی خود را به بارگاه الهی بلند کرده و برای فرج یگانه منجی عالم بشریت، یوسف فاطمه(علیهماالسلام) دعا کنیم
- خطر تعیین وقت برای ظهور
- سازندگان این مستند در همان جمله ای که تعیین وقت برای ظهور را نکوهیده می دانند، در دام توقیت افتاده اند و نتیجه برآمده از روایات نشانه های ظهور را روشن شدن محدوده تاریخی برای ظهور، معرفی می کنند که مسلما این همان تعیین وقت برای ظهور است
- فراخوان آیةالله وحید خراسانی برای نیمه شعبان
- شما تصور می كنید كه او از نظرها پنهان است ولی خبر ندارید كه چشم ها از دیدن او محروم است اما اشعه انوار او برهمه این دلها می تابد. خودش فرمود: ما شما را فراموش نمی كنیم، ما مراعات شما را از دست نمی دهیم. همه شما تحت نظر او اید، سعی كنید ....
- غربت پر درد تو ...
- مولای من همیشه آرزو داشتم که کاش از ابتدا از همان موقعها که مدرسه میرفتم ، از همان وقتها که برای کنکور درس میخواندم ، کسی مرا برای ورود به دانشگاه محبت امام زمان علیه السلام تشویق ...
- دجّال مرد پر تزوير و حيله گر
- همانگونه که از ريشه لغت دجّال از يک سو [1] و از منابع حديث از سوي ديگر استفاده مي شود، دجّال منحصر به يک فرد نيست بلکه عنواني است کلّي براي افراد پر تزوير و حيله گر; و پر مکر و فريب و حقّه باز که براي کشيدن توده هاي مردم به دنبال خود از هر وسيله اي ....
- تعیین وقت ظهور ممنوع!
- محدوده دیگری که در روایات به شدت از آن نهی شده، «توقیت» یعنی «تعیین وقت برای ظهور» است. علامه مجلسی در جلد 52 کتاب بحارالانوار، ص 101 بابی با عنوان «التمحیص و النهی عن التوقیت» گشوده و تعداد زیادی از این گونه روایات را جمع آوری کرده است.
- نشانه های متصل و منفصل ظهور
- روح تمامی ما برای ظهور دردانه فاطمه پرمی گشد و قلب هایمان برای آمدنش می طپد. اما این دلیل نمی شود که از جاده ای که اهل بیت برای ما ترسیم کرده اند منحرف شویم و پیش تر از آنان و در مسیری دیگر پای نهیم
- امام زمان نیست نیست!
- اینکه غیبت آن حضرت را به معنی عدم آن وجود مبارک بپنداریم، تصوری باطل و نگاهی نادرست است. به تصریح آیات قرآن و روایات نورانی امام زمان هر چند ظاهر نیست ولی حاضر است. در پارهای از احادیث، آن امام همام مایه سکون و استقرار زمین معرفی شده است
- مهدویت در کلام امام کاظم(علیه السلام)
- دوران غیبت حضرت مهدی نیز یک ابتلای بزرگ الهی برای مردم بوِیژه مسلمانان می باشد و در این دوران یاران و دوستان واقعی آن حضرت شناخته خواهند شد ‘ کسانی که تهاجمات فرهنگی و اقتصادی دشمن و شیاطین انسی و جنی در انان هیچ تاثیری ندارد و حتی در محیط های آلوده هیچ گ
- رضایت امام زمان از مردم
- مؤمنان و شیعیان امام زمان (عج)، برای آنکه مبادا خاطر شریف آن عزیز را مکدر نمایند و یا محروم از عنایات ویژۀ حضرتش گردند، برای قرب بیشتر و جلب توجه خاص آن حضرت در راه تعالی و تکامل باید بیشتر تلاش کنند و مواظب باشند که نکند خدای ناکرده با اعمال و کردار ناپس
- دیدار امام زمان و حکایتی شیرین
- اصل رؤیت و ملاقات با امام زمان در عصر غیبت امکان پذیر است. بسیاری از بزرگان که در عدالت آنان شکی نیست و می توان بر سخن آنان اعتماد کرد، جریان ملاقات یا دیدار خود با امام زمان (ع) را نقل کرده اند. حتی کتاب هایی درباره
- علت تحریف کنندگان روایات ظهور
- باید دانست که احتمال جعل یا تحریف روایات معصومان در برخی از موضوعات بیش از موضوعات دیگر است. زیرا موضوعاتی که با منافع گروهی و شخصی گره خوردهاند، در معرض آسیب جدی و خطر بیشتری قرار دارند و انگیزه بیشتری را برای جعل حدیث ایجاد میکنند.
- احاديث جعلي در مستند ظهور
- اما سوال اساسي اين است که آيا در اين موضوع مي توان به چنين افرادي اعتماد کرد؟ آيا مي شود روايات مهدويت را از زبان گمراهان مهدويت پيگيري نمود؟ آيا کثرت روايات چنين افرادي در اين باب شک برانگيز نيست؟ آيا سخن چنين افرادي در موضوعي که سبب انحراف آنها شده
- تضمين رسيدن به مقام تالي تلو معصوم!
- چطور در مجلس گناه حال و هواي انسان عوض ميشود! مجلس الهي هم انسان را به يک حال ديگري ميبرد، از دنيا ميبُرد! عزيز دلم! يک جايي برو که از دنيا بِبُري! آن کساني که ما را به دنيا دعوت ميکنند، به حسب روايت قُطّاع الطّريق هستند؛ دزدان گردنه هستند.
- تشخيص مدعيان مهدويت
- اگر سال 1455 هجري، 2034 ميلادي ظهور کند و ادعا نمايد محمد بن حسن عسکري است و عمرش 1200 سال است، در حالي که سي ساله به نظر ميرسد، مسلما سياستمداران آن زمان خواهند پنداشت ديوانه است يا خرفت شده است
- رسالت شيعه در جهانيسازي انديشه انتظار
- در اين عصر كه عصر جهانيشدن است، طرح نظرية «حکومت واحد جهاني اسلام» در قالب «مهدويت»، با توجه به برتري و برجستگيهاي ذاتي آن، شاخص استوار و گزينة مطمئن و بيبديلي است که ميتواند انتظارات بشر در شرايط جهانيشدن و جهانگرايي را به بهترين شکل برآورد
- درباره مهدي(عج) چگونه ميانديشيم
- مسئله اين نيست که ما چهگونه با «اماممهدي آشنا شدهايم! مسئله اين است که ما چرا درباره «اماممهدي» فکر ميکنيم و اساساً درباره او چگونه فکر ميکنيم؟
- پزشک ارواح
- علم اخلاق را «طب روحاني» مينامند، چنانکه علم پزشکي را «طب جسماني» ناميدهاند. از همين رو بود که جالينوس طبيب در ابتداي نامهاي که خدمت حضرت مسيح فرستاد، چنين نوشت: مِن طَبيبِ الأبدانِ إِلي طَبيبِ النُّفوسِ؛ پزشک ارواح
- درباره مهدي چگونه ميانديشيم؟
- «اماممهدي» اسمي است که زياد شنيدهايم و ميشنويم و گويي تقدير اينچنين رفته که آدمها در آينده بيشازپيش آن را بشنوند. با اين وجود ميتوان اعتراف کرد که درباره او چيز زيادي نميدانيم و همچنان گرفتار همان تصوراتي هستيم که در کودکي و نوجواني درباره او، در ذ
- اين ماييم كه غايبيم!
- جريان مهدويت، نظير پنج جريان ديگري است كه قرآن كريم مطرح كرده و از حكم عام آن پنج جريان جدا نيست. اين جريان خمسه عبارت از ربوبيت، نبوت، امامت، روحانيت و ايمان است. قرآن كريم ذكر ميكند كه وقتي هر كدام از اين پنج جريان
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد
آنگاه که امام غائب در حلقه دشمنان روی می نمایاند
بخاطر شرایط خاص عصر امام مهدى علیه السلام، مردم - جز چند تن از خواص- حضرت را ندیدند. کار به این منوال گذشت، تا روز درگذشت امام یازدهم فرا رسید، که آن حضرت با وجود دشمنان بسیار بر بالین پدر حاضر شد.
اى دوست! خرابآباد دل ما، جز با حضور سبز تو آباد نمىشود و ما ویرانهنشینان كوى عشق در انتظار «رجعتسبز» توایم .
سیمای نابسامان جهان پیش از ظهور
هر يك از دين شناسان كه نفس خود را حفظ كرده و از دين خود مراقبت نموده و با هوا و هوس مخالفت ورزيده و مطيع امر مولاي خود است، مردم مي توانند [در احكام خدا] از او پيروي كنند.
مگر ظلم و بيعدالتي و فساد و فحشا به نهايت خود نرسيده است، پس چرا خداوند وعده خود را محقّق نميسازد و حجّتش را آشكار نميكند؟ آيا ديگر زمان رهايي انسانهاي در بند فرا نرسيده است؟ آيا ديگر زمان آن نشده كه به دوران ديرپاي ظلمت و تاريكي در كره زمين پايان داد
دشمنان امام عصر(عج) در دورة معاصر که همراه با اشغالگران اروپايي و آمريکايي، گستاخي و جسارتي افزون يافته اند در کنار ديگر جنايات جانسوز و بيرحمانه خود، طيّ دو نوبت بمب گذاري به تخريب اين مکان نوراني همت گماشتند و تا حدّ زيادي به خواسته پليد خود دست يافتند
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «پنج اتّفاق قبل از ظهور قائم(علیه السلام) اتفاق مى افتد: قیام یمانى; خروج سفیانى; منادى كه از آسمان ندا مى كند; فرو رفتن زمین در بیدا; كشته شدن نَفْسِ زكیه
رمز ارتباط معنوی با امام زمان(عج)
از ميان تمام آثار معاصي، مخربترين و خطرناکترين اثر گناهان، اثري است که بر قلب يعني مرکز ادراکي و اعتقادي انسان و جايگاه محبت الهي گذاشته ميشود و باعث فساد و سرنگون شدن قلب ميگردد. استمرار بر گناه باعث ايجاد حالاتي در انسان ميشود که منشأ اين حالات، تح
زماني که قائم قيام کند، با حکم داوودي ميان مردم حکم مي کند و نيازي به گواه ندارد. خداي تعالي به او الهام مي نمايد او با علم خود حکم مي کند و هر پرسشي را پاسخ مي گويد. او با فراست و زيرکي دوست را از دشمن باز مي شناسد
با خود میاندیشید: من کجا و محمد بن على کجا؟! مگر میشود امام به دیدن من بیاید؟ نه! من چنین لیاقتی ندارم.
در انتظار فرج بهره دیگری است و آن اینكه: انتظار یعنی، تصدیق سخن خدای متعال و كلام رسول او و ائمّه اطهار از فرزندان پیامبر و این تصدیق از مراتب ایمان و درجات تسلیم و اطاعت است.
این همه توصیه به دعا برای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) اینجا ثمره اش ظاهر می شود. وقتی شما برای آن بزرگوار دعا می کنید، کشف کنید که ایشان هم شما را دعا می کنند. وقتی شما صلوات بر محمد و آل محمد می فرستید، که بهترین دعا برای این بزرگواران، همین طلب صلوات و
در پايان امت من، مهدي خروج مي کند. خداوند باران را به وسيله او فرود مي آورد و زمين گياه خود را مي روياند. او اموال را به تساوي تقسيم مي کند و چهارپايان را فراوان مي گرداند و اين امت بزرگ مي شود
انتظار،مدالي است برسينه آنان که وضع موجود را بر نمي تابندو پنجه در پنجه ستم گران و کژانديشان مي افکنند وموعود را،نه براي هواهاي دنيايي خود،که براي کمال ايمان خود وجامعه انساني مي خواهند و مي دانند که با بي تفاوتي راه به جايي نخواهند بردو هر روز به بيدادي
همانا حضرت حسين(علیه السلام) بعضي از اهل كوفه را در حملههايي كه در كربلا به آنها داشت نميكشت با اينكه ميتوانست آنان را بكشد و بعضي ديگر را ميكشت. دربارة اين قضيه از آن حضرت سؤال شد. پاسخ داد: «در صلب آن كساني كه نميكشم از اهل ايمان ميبينم
منتظر واقعي، كسي است كه به امامش معرفت داشته باشد؛ يعني اعتقاد به ولايت و معرفت به شخصيت او. اعتقاد به ولايت، تعهد و پيماني است كه جز با اطاعت كامل نميشود. كسي منتظر واقعي است كه علاوه بر خودسازي به ديگرسازي نيز بپردازد.
مهدي، بخشنده است و بي دريغ، مال و خواسته به اين و آن دهد. نسبت به عمال و كارگزاران و مأموران دولت خويش بسيار سخت گير باشد و با ناتوانان و مستمندان، بسيار دل رحم و مهربان.
جعفر، برادر آن حضرت ، جلو آمد تا نماز بخواند و مردم در پشت سرش صف بستند كه ناگاه كودكى از خانه بيرون آمد و بر جعفر خطاب كرده ، فرمود: عمو! من از تو سزاوارترم كه بر پدرم نماز بخوانم .
امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف غائبند؛ اما به معناي عربي آن، نه فارسي. به تعبير ديگر، امام عليه السلام ظاهر نيستند؛ نه اين که حاضر نباشند. اصلاً مگر مي شود امام معصوم عليه السلام ، حجت خداوند متعال، هادي، سبيل، باب و وجه الله در دوره اي از زما
همه مفاهيم ارزشي در اعلاميه حقوق بشر مانند کرامت انسان، آزادي، برابري و تساوي انسان ها در حقوق و عدالت فراگير در همه زمينه هاي فرهنگي، قضايي، اقتصادي، ريشه کن شدن ظلم و تبعيض، دفع فقر و محروميت از ويژگي هاي حکومت امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است.
فضا، زمین، زمان، آسمان، دریا، انسان و هر آنچه در هستی است، در خلاءی عظیم غوطهور است. همه چیز در حال غرق شدن است. همه چیز در حال از بین رفتن است.
ای كاش آن اوایل كه زبان گشودم، نزدیكانم مرا به گفتن یا مهدی وا میداشتند. ای كاش مهد كودكم، مهد، آشنایی با تو بود. كاشكی در كلاس اول دبستان، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی میكرد
امام مهدي(عج) در تفاسير اهل سنت
بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش احياء مي كند».(6) حافظ قندوزي درباره اين آيه معتقد است: «خداوند آن را توسط قائم زنده مي سازد، پس در آن عدالت كند و زمين را توسط عدل، پس از مردنش به واسطه ظلم، زنده سازد
روايت شده كه ابوالحسن عسكري [امام هادي(علیه السلام)] خود را از بسياري از شيعيان پوشيده ميداشت و جز تعداد اندكي از ياران خاصّ آن حضرت، ايشان را نميديدند و هنگامي كه امر [امامت] به ابومحمد [امام حسن عسكري(علیه السلام)] منتقل شد، ايشان چه با ياران خاص خود
در دعاهاي خود هيچگاه دعا براي سلامتي و طول عمر آن حضرت را فراموش نكنيم؛ زيرا اين دعا در گام نخست، اداي بخش بسيار ناچيزي از حقوق بيشماري است كه امام عصر (ع) برعهده همه ما دارند و در مرحله بعد، سپاس و ستايشي است به درگاه خداوند متعال
خوشا به حال آنان که عرفان و سوز و مجاهدت شان، بال پروازشان است و دنیاى حقیر و متاع قلیل، دل آسمانى شان را هرگز تسخیر نمى کند. راستى آنان در آن اوج فراتر از اینهمه ابرى که فضاى زندگى ما را پوشانده است، چه مى بینند؟!
حکومت جهاني امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
در حكومت جهاني حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف قرآن، محور زندگي بشر قرار مي گيرد. حضرت علي عليه السلام فرموده است: « در آن هنگام كه مردم قرآن را به رأي خود تفسير كنند، مهدي آراء و نظر مردم را تابع قرآن قرار خواهد داد.
کسانی که امام زمان را دیده اند
امام زمان ـ علیه السّلام ـ را در حیات پدر بزرگوارش سه گروه از معاصرینش دیدهاند: 1. اهل بیتش مانند عمّهاش حکیمه خاتون (عمّه امام عسگری ـ علیه السّلام ـ) و خادمان حضرت عسگری مانند ابو نصر ظریف؛ 2. گروه دوم از نواب اربعه عمری که وکالت امام هادی ـ علیه السّ
اي بهاري ترين فصلها و اي سبزترين بهاران، دور از نگاه پر مهر تو و دور از عنايت رحيمانه تو و دور از كمترين لطف بي اندازه تو، من خزانم و سردم.
کسانی که برابر امام زمان می ایستند!
از آنجا که افق ديد دلبستگان دنيا تنها همين دنياي فاني را مي بيند، مي کوشند که ديگران را نيز با خود همسو کنند و آن ها را از انجام تکاليف خود باز دارند تا بيشتر از دنيا بهره گيرند يا آنان را بيشتر استثمار کنند.
فاصله ما با امام زمان چقدر است؟
علاوه بر این که امام زمان(علیه السلام) چشم خدا ست و تمام زندگی ما را می بیند ، در هفته دو بار نامه اعمال ما خدمت ایشان عرضه می شود و عملکردهای ما را ملاحظه می فرمایند و بر اساس آن چه عمل کرده ایم ، با ما رفتار می کنند.
اجر و مقام منتظران اگر همپایه جهادگران در رکاب پیامبر(صلى الله علیه وآله)و شهیدان بخون فتاده در برابر او قرار مى گیرد، به یقین چنین درجه و پاداشى جز در سایه جهاد با نفس و پیروزى بر شیطان درون و پرهیز از گناه و معصیت دست یافتنى نیست.
صدای آسمانی به منزله اعتراف آسمان به مشروعیت قیام حضرت مهدی قائم ـ علیه السّلام ـ و اثبات حقیقتی است كه قرآن كریم و پیامبر بزرگوار و خاندان آن سرور ـ علیهم السّلام ـ به آن خبر دادهاند.
عوامل پيروزي امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف
بعضي از روايات از سلاح برتر امام مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف سخن به ميان آورده اند که جهان را به تسليم در خواهد آورد. سلاح ايمان و آلات مدرن جنگي، نقش عظيمي در پيروزي حضرت دارد.(
زندگی همین فُرصتهایِ رو به راهیست، که گاهی داریم. مدیریتِ زندگی، مدیریتِ فُرصتهاست؛ و «انتظار»، مدیریتِ برنامه ریزی شده و برآیندِ همین فُرصتهای در هم آمیخته.
امام مهدی(ع) وارث همة انبیا و اولیا و عصارة فضایل همة آنهاست. هر آنچه خوبی در اوّلین و آخرین وجود داشته، همه در وجود شریف آن حضرت متجلّی شده و ایشان را آینة تمامنمای حق ساخته است. در برخی از روایات و كلمات بزرگان شباهتهای نام امام مهدی(عج) با پیامبران و
در آستانه ظهور نوراني آن منجي بشريت، حوادث شگفت انگيزي اتفاق مي افتد که از جمله آن ها بازگشت گروهي از مؤمنان واقعي براي درک و تماشاي عظمت و شوکت جهاني اسلام و حکومت دولت کريمه خواهد بود؛ البته عده اي از کافران بد طينت نيز در اين ميان پيش از برپايي رستا
امام صادق(علیه السلام) در بیانی راجع به حتمی بودن علامت قیام یمانی برای ظهور امام عصر(عج) فرمودند: قبل از قیام قائم(عج) وقوع پنج علامت حتمی است: [خروج] یمانی، سفیانی، صیحة آسمانی، كشته شدن نفس زكیّه و فرو رفتن در بیداء،
امام زمان (عج) و برخورد با انحرافات فکری
با مسلمان مدعی خداشناسی که تعالیم دین یا بخش هایی از آن را به گونه ای انحرافی آموخته و معنای بسیاری از احادیث و آیات قرآنی را بر عکس فهمیده است و ... چگونه می توان روبه رو شد؟ و چه سان می توان به این طبقه فهماند که این افکار و اندیشه ها و تفسیر و تأویل ها
آسيبي که پيوسته بعد از غيبت امام عصر عليهالسّلام وجود داشته است، مطابقت دادن نشانههاي ظهور بر وضعيت هر زمان بوده است، به اين معنا که عدهاي با خواندن يا شنيدن چند روايت در علايم ظهور، آنها را به افراد يا حوادثي خاص تطبيق ميدهند. اما آنچه آسيب و آفت ا
در جامعه مهدوي، عدالت يک جريان فرهنگي اصيل است که پشتوانه قرآني و حکومتي دارد که تخلف از آن تنها توسط معدودي از افراد خودمحور و منفعت طلبي که به دور از تعاليم قرآن و اهل بيت عليهم السلام پرورش يافته اند، صورت مي گيرد. حاکميت عدالت پرور با آن ها به طور جدي
چگونه با امام زمان (عج) ارتباط برقرارکنيم؟
برای نزدیك شدن به محضر مبارك امام زمان -عجل الله تعالی فرجه الشریف- عشق به آن حضرت و ایجاد محبت در خود نسبت به آن مقام مقدس میباشد. در حدیث گرانبهایی كه در مورد رابطه قلبی بین امام معصوم و شیعه، مضامین زیبایی در آن نقل گردیده است، راوی سؤال میكند: «آ
در هنگامه غفلت مردم، نابودي حق وآشکاري ظلم، (امام (ع)) خروج مي کند. به سبب اين خروج، اهل آسمان وساکنان آن شادمان مي شوند وزمين را از عدل وداد پر کند؛ چنان که از ظلم وجور پر شده باشد.
در هنگامه غفلت مردم، نابودي حق وآشکاري ظلم، (امام (ع)) خروج مي کند. به سبب اين خروج، اهل آسمان وساکنان آن شادمان مي شوند وزمين را از عدل وداد پر کند؛ چنان که از ظلم وجور پر شده باشد
اسلام که تعليمات وهدايتهايش بر اساس فلسفه هاي عميق وصحيح اجتماعي وواقعي قرار دارد، اصل انتظار ونگاه به سوي آينده را، پشتوانه بقاي جامعه ي مسلمان ومحرک احساسات ومهيّج روح فعاليّت واقدام قرار داده است; وانتظار آينده بهتر، وعصر فتح وگشايش وفرج را برترين اعما
من، نوح و ابراهيم و موسي و عيسي نيستم... طاقت مرا دست کم بگير! تمسخرِ کشتيسازي در بيابان، غرقم ميکند. آتشِ عاشقانههاي پياپيام، گلستان نميشود. تور قدمگاههاي فراوان، مرا از صاحب قدم دور کردهاند. ... و شِفاي دل و جانم که تويي، به چشمم نمي
اين شبهه يا تضاد به خاطر قرائتهاي متفاوت و شايد دلخواه از احاديث مربوط به جملهي اول است. چنين نيست که گفته باشند: «وقتي ظهور مينمايند که جهان پر از ظلم، جور و فساد شود»، چرا که آن وقت لازمهي زمينهسازي براي ظهور تلاش براي ظلم و فساد بيشتر است و لابد م
آيت الله مظاهري در ادامه سلسله جلسات دروس اخلاق با اشاره به فراموششدن فضيلت انتظار فرج در عصر حاضر، تأکيد کرد: جامعهاي که آلوده به فساد اخلاقي است نميتواند ادعاي تشيع کند و انتظار فرج در چنين اجتماعي، يک فضيلت فراموش شده است. مقصود از انتظار فرج، ان
اامام زمان و خونخواهی امام حسین
در ابتدا به اين بخش از پرسش ميپردازم که «انتقام» چيست و با مقام و منزلت حضرت حجت (عج) سازش دارد يا نه؟ و در پايان به بررسي سند و محتواي روايت مورد سؤال ميپردازيم و يا حضرت، آن دو خليفه را به سبکي که ذکر شده است مجازات ميکند يا نه؟ جواب پرسش نخست اين
با توجّه به اين كه جميع مسلمانان، به جواز كرامت اولياى خدا عقيده دارند ـ چنان كه تفتازانى مى گويد: «جمهور مسلمانان، به جواز كرامت اولياى خدا معتقد هستند[4]» ـ پس انجام دادن معجزات و كرامات از سوى امامان معصوم(عليه السلام) ـ و از جمله امام زمان (عج) ـ كه ح
آثارو برکات دعا برای امام زمان
در خصوص چرايي صلوات، دقت شود که اولاً «صلوات» يک دعاي مستجاب است. ثانياً دعا کردن براي معصوم، امام، عزيزان ديگر و ...، معرفت و محبت خود ما را ميرساند. لذا قبل از آن که برکاتش شامل طرف مقابل شود، شامل دعا کننده ميگردد. و البته دعا شونده نيز از آن برکات ا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــــقـــالات مـــهـــدویــت
ادامه مطلب را ببينيد