عصر غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه

شرایط عصر غیبت و ارتباط غیرمستقیم

امام دوازدهم (علیه‌السّلام) در زمان غیبت صغرا و دوران غیبت کبرا.

مهدی موعود پس از دوره طولانی غیبت، ظهور خواهد کرد. دوره امامت او پس از شهادت پدرش امام حسن عسکری(ع) در سال ۲۶۰ق آغاز شده است.

امام زمان(عج) پس از شهادت پدرش، در غیبت صغرا به سر برد و در این مدت به واسطه چهار نائب خاص با شیعیان ارتباط داشت. از سال ۳۲۹ق، ارتباط مردم با او از راه نائبان خاص نیز پایان یافت و دوره غیبت کبرا آغاز شد. عالمان شیعه درباره دلایل و جزئیات عمر طولانی امام زمان، تبیین‌هایی ارائه نموده‌اند و در احادیث معصومان، غیبت او به خورشید پشت ابر تشبیه شده است.

پس از شهادت امام عسکری(ع)، برخی از شیعیان دچار تردید شده و فرقه‌هایی در جامعه شیعه پدید آمد و گروهی از شیعیان، از جعفر کَذّاب، عموی امام زمان(عج)، پیروی کردند. در این شرایط توقیعات امام زمان که عموماً خطاب به شیعیان نوشته می‌شد و توسط نائبان خاص به اطلاع مردم می‌رسید

به اعتقاد شیعیان، امام مهدی(عج) زنده است و در آینده ظهور خواهد کرد و به همراه یارانش، حکومتی جهانی برپا می‌کند و دنیا را که پر از ظلم و ستم شده، آکنده از عدل و داد می‌نماید. در روایات اسلامی، بر انتظار فرج تأکید زیادی شده و شیعیان این روایات را به‌معنای انتظار ظهور امام زمان(عج) می‌دانند.

مفسران شیعه بر اساس روایات، پاره‌ای از آیات قرآن را اشاره به امام زمان(عج) دانسته‌اند. احادیث بسیاری نیز درباره امام زمان، زندگی و غیبت و حکومت او نقل شده است. گفته شده بیش از ۲۰۰۰ کتاب به زبان‌ها و موضوعات مختلف درباره امام مهدی نوشته شده است.

اهل‌سنت شخصی با نام مهدی را منجی آخرالزمان دانسته و او را از نسل پیامبر(ص) تلقی نموده‌اند؛ با این حال تعدادی از آنها معتقدند که او در آینده متولد خواهد شد. در این میان برخی از علمای اهل‌سنت همچون سبط ابن‌جوزی و ابن‌طلحه شافعی، همانند شیعیان معتقدند که مهدی موعود همان فرزند امام حسن عسکری(ع) است که در سال ۲۵۵ق به دنیا آمده است.

احادیث فراوانی در منابع شیعه، بردن نام اصلی امام دوازدهم را منع کرده و حرام دانسته‌اند.[۵] دو نظریه مشهور درباره این روایات وجود دارد: نظریه نخست از آنِ کسانی مثل سید مرتضی، فاضل مقداد، محقق حلی و علامه حلی است که این حرمت را مخصوص زمان تقیه می‌دانند و در مقابل، میرداماد و محدث نوری این حرام‌بودن را در تمام دوران قبل از ظهور جاری دانسته‌اند.[۶] مجلسی اول در کتاب لوامع صاحبقرانی در شرح من لا یحضره الفقیه از شیخ بهایی نقل کرده که او بردن نام اصلی(محمد) را جایز می‌دانست ولی این کار را در عصر غیبت صغریٰ (به سبب شناسایی امام و دسترسی دشمنان بر او) حرام دانسته و در نهایت براین باور است که چون در احادیث از تصریح به نام حضرت تا پیش از ظهور نهی شده است؛ ممکن است ممنوعیت بردن اسم (م ح م د) در عصر غیبت کبریٰ هم باشد ولی در عصر غیبت صغریٰ حرمتش بیشتر باشد.[۷]

ادعیه و اذکار فراوانی برای ارتباط با امام زمان(عج) در عصر غیبت نقل شده است؛ مانند دعای فرج، دعای عهد، دعای ندبه، زیارت آل‌یاسین و نماز امام زمان. برخی از احادیث، دیدار با امام زمان در عصر غیبت را ممکن دانسته‌اند و بعضی از عالمان شیعه حکایت‌هایی از دیدار برخی افراد با حضرت را ذکر کرده‌اند. اماکن متعددی به امام زمان منسوب شده است؛ از جمله سرداب غیبت در سامرا، مسجد سهله در کوفه و مسجد جمکران در قم.

امام مهدی(عج) از هنگام تولد تا آغاز غیبت صغری در زادگاهش سامرا زندگی می‌کرد. در این دوران سردابِ خانه امام عسکری(ع)، محل زندگی و عبادت وی بوده و بنابر گزارش‌هایی، بارها در زمان حیات پدرش در این مکان دیده شده است.[۶۵] جاسم حسین معتقد است او در سال‌های پایانی عمر پدرش به همراه او در مراسم حج شرکت کرد و سپس در مدینه مخفی شد.[۶۶] این نظریه با منابع تاریخی شیعه چندان سازگار نیست.[۶۷]

دوران امامت

امامت حضرت مهدی(عج) پس از وفات پدرش امام عسکری(ع) در سال ۲۶۰ هجری آغاز شد[۹۰] و تا پس از ظهور او در آخرالزمان ادامه خواهد داشت.[۹۱]

امامت و نبوت در کودکی

یکی از دانشوران معاصر، امامت در سنین کم را پدیده‌ای واقعی دانسته، چنین استدلال کرده است:

... امامی که در کودکی به پیشوایی روحی و فکری مردم رسیده، و مسلمانان -حتی در کشاکش آن همه موج ویرانگر- باز خویشتن خویش را به پیروی و دوستی او گماشتند، به‌طور مسلم باید از دانش و آگاهی و گستردگی دید و دانا بودن به فقه و تفسیر و عقاید، بهره‌ای آشکار و چشمگیر داشته باشد؛ چون در غیر این صورت، نمی‌توانست مردم را به پیروی از خویش وادارد....
به فرض محال که مردم نتوانستند حقیقت و واقعیت امر را دریابند، دستگاه خلافت و نیروی حاکم که آن همه دشمنی علنی با امام داشته، چرا برنخاسته و پرده از رخسار حقیقت نینداخته است؟

اگر امام خردسال، از دانش و سطح تفکر عالی برخوردار نبود، خلفای معاصر، خیلی خوب می‌توانستند جنجال به پا کنند؛ اما سکوت آن‌ها و سکوت تاریخ، گواه است که امامت در سنین کم، پدیده‌ای حقیقی بوده است، نه ساختگی. [۲۴]

البته پیش از آن‌که در مسیر هدایت جامعه، نوبت به پیشوایی جانشینان آخرین فرستاده الهی برسد، خداوند سبحانه و تعالی، پیامبرانی را در کودکی به مقام نبوت مفتخر ساخته بود. از میان پیامبران اولوالعزم، یگانه پیامبری که از هنگام ولادت، به نبوت خویش به‌طور آشکار تصریح کرده، حضرت عیسی بن مریم (علیه‌السّلام) است.

مهدی در قول پیامبر

در احادیث پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)از بیان مصادیق امامت و خلافت سخن به میان آورده و در موارد فراوانی امامان و جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است.
در این نوع احادیث، تعداد امامان و جانشینان پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دوازده نفر و آخرین آنان امام مهدی (علیه‌السلام) ذکر شده است، نظیر حدیث : «الأئمة بعدی اثنا عشر أوّلهم علی بن ابوطالب وآخرهم القائم، هم خلفائی وأوصیائی وأولیائی وحجج اللّه علی امّتی بعدی المقّر لهم مؤمن والمنکر لهم کافر [۴۲] [۴۳] [۴۴]

امامان بعد از من دوازده نفرند نخستین آنان علی بن ابوطالب و آخرین آنان قائم امام مهدی (علیه‌السلام) است، اینها جانشینان و اوصیای من و حجت‌های الهی بر امت من بعد از من‌اند. هر کس به امامت آنان اعتراف کند مومن است و هر کس امامت آنان را انکار نماید کافر است

در برخی موارد، تک تک امامان دوازده‌گانه با خصوصیات اسمی آنان ذکر شده است [۴۵] [۴۶]

و در بیش‌تر موارد این‌گونه آمده است: «الأئمة بعدی اثناعشر تسعة من صلب الحسین تاسعهم قائمهم[۴۷] [۴۸] [۴۹]

در تعداد دیگری از این نوع احادیث، عصمت و طهارت امامان و جانشینان پیامبر نیز بیان شده است، مثل حدیث نبوی: «یخرج من صلب الحسین تسعة من الأئمة معصومون مطهرون ومنهم مهدی هذه الأُمّة الذی یقوم بالدین فی آخر الزمان[۵۰] [۵۱]

در این احادیث نبوی، ضمن این‌که تعداد امامان و اوصاف آنان، مورد اشاره قرار گرفته، امام مهدی (علیه‌السلام) به عنوان آخرین امام و جانشین پیامبر ذکر شده است.

مهدی در قول ائمه

علاوه بر احادیث نبوی، احادیث زیادی از امیرمؤمنان (علیه‌السلام) و سایر امامان معصوم (علیهم‌السلام) نقل شده است که هر کدام در موارد متعددی امام مهدی را به عنوان دوازدهمین امام و آخرین وصی پیامبر معرفی کرده‌اند. [۵۲] [۵۳]

مهدی در قول امام علی

آن‌گاه که از حضرت علی (علیه‌السّلام) دربارۀ معنای روایت پیامبر اکرم (صلی‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌و

سلّم) که فرموده بود: «انی مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی»؛ «همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما می‌گذارم کتاب خداوند و عترتم را.» پرسیده شد: «عترت» چه کسانی هستند؟ فرمود: من و حسن و حسین و پیشوایان نه‌گانه از فرزندان حسین. نهمین آن‌ها مهدی آن‌ها است. هرگز از کتاب خدا جدا نمی‌شوند و کتاب خدا نیز از آن‌ها جدا نمی‌شود. تا آن‌که کنار حوض پیامبر، بر او بازگردند. (انا و الحسن و الحسین و الائمة التسعة من ولد الحسین تاسعهم مهدیهم و قائمهم لا یفارقون کتاب الله و لا یفارقهم حتی یردوا علی رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم حوضه.) [۵۴]

افزون بر روایت‌های یاد شده که از مهم‌ترین دلیل‌ها بر امامت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) است، دیگر پیشوایان معصوم (علیهم‌السّلام) نیز سخنان ارزشمندی در این‌باره فرموده‌اند. که برخی بدین قرار است.

مهدی در قول امام حسن

امام حسن (علیه‌السّلام)، حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را نهمین فرزند برادر خود حسین و پسر سرور کنیزان دانسته است. [۵۵]

مهدی در قول امام حسین

امام حسین (علیه‌السّلام) در اشاره به امامت نهمین پیشوای هدایتگر از نسل خود، از وی با «قائم به حق» یاد کرده است. [۵۶]

مهدی در قول امام سجاد

امام سجاد (علیه‌السّلام) نیز به امامت حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) اشاره کرده، آن حضرت را دوازدهمین جانشینان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و پیشوایان پس از او دانسته است. [۵۷]

مهدی در قول امام محمدباقر

امام باقر (علیه‌السّلام) حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را نهمین پیشوای پس از حسین بن علی (علیهماالسلام) و قائم آن‌ها خوانده است. [۵۸]

مهدی در قول امام صادق

ششمین پیشوای شیعیان، به روشنی حضرت مهدی (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را دوازدهمین از پیشوایان هدایت پس از پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ذکر کرده است. [۵۹]

مهدی در قول امام کاظم

هفتمین امام معصوم نیز آن حضرت را پنجمین از فرزندان خود دانسته، فرمود: «برای او غیبتی است که مدتش طولانی خواهد شد[۶۰]

مهدی در قول امام رضا

امام رضا (علیه‌السّلام) پس از اشاره به دوران غیبت و سختی‌های آن، سبب آن سختی‌ها را پنهان بودن پیشوای ایشان ذکر کرده است. [۶۱]

مهدی در قول امام جواد

امام جواد (علیه‌السّلام) نیز درباره آن حضرت، وی را سومین از فرزندان خود دانسته است.[۶۲]

مهدی در قول امام هادی

امام هادی (علیه‌السّلام)، جد بزرگوار آن حضرت نیز به پیشوایی آن حضرت پس از فرزند خود امام عسکری (علیه‌السّلام) تاکید کرده است. [۶۳]

مهدی در قول امام حسن عسکری

از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) درباره درستی یا چگونگی این خبر که به نقل از پدران بزرگوارش رسیده است، پرسیدند که: «زمین، هیچ‌گاه از حجت خدا بر خلقش خالی نیست. هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» (ان الارض لا تخلو من حجة الله علی خلقه الی یوم القیامة و ان من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة.) [۶۴]

آن حضرت فرمود: «این مطلب حق است، آن‌گونه که روز، حق است.» (ان هذا حق کما ان النهار حق) [۶۵]

سپس از آن حضرت سؤال شد: «ای پسر پیامبر! حجت و امام پس از شما کیست؟» فرمود: «فرزندم محمد. او امام و حجت پس از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است.» (ابنی محمد و هو الامام و الحجة بعدی من مات و لم یعرفه مات میتة جاهلیة.) [۶۶] [۶۷]

احمد بن اسحاق قمی، ابوهاشم بن جعفر، معاویة بن حکم، محمد بن ایوب بن نوح، محمد بن عثمان عمری و... از جمله کسانی‌اند که در زمان حیات امام عسکری (علیه‌السلام)، موفق به دیدار و گفت‌وگو با فرزندش مهدی شده‌اند.

آنان گزارش کرده‌اند که: ما چهل تن از شیعیان، حضور امام حسن عسکری (علیه‌السلام) رسیدیم تا در مورد امام بعد از وی، از حضرت سؤال کنیم. حضرت فرزندش مهدی (علیه‌السلام) را به ما نشان داد و فرمود: این، امام شما بعد از من و خلیفه من بر شماست، از او اطاعت کنید و از گرد او پراکنده نشوید که هلاک می‌گردید و دین‌تان را تباه می‌کنید، آگاه باشید از این به بعد او را نخواهید دید. [۶۸] [۶۹]

توقیعات

امام مهدی (علیه‌السلام)، گرچه به دلیل خوف و خفقان به وجود آمده از سوی دستگاه خلافت وقت که منجر به پنهان زیستی و غیبت حضرت از انظار عمومی شد، جلسات مباحثه و مناظره علمی با کسی نداشته است، با این‌حال، بعد از شهادت امام حسن عسکری (علیه‌السلام) شیعیان از طریق نواب خاص امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، پرسش‌های شرعی و شبهات اعتقادی خود را از محضر امام (علیه‌السلام) استفتا می‌نموده و پاسخ خود را کتباً از ناحیه حضرت دریافت می‌کرده‌اند، که اصطلاحاً به آن توقیع گفته می‌شود.

در برخی از این توقیعات پرسش‌های اعتقادی و کلامی شیعیان پاسخ داده شده است، مسائلی چون: توحید در خالقیت، تأکید بر مقام عبودیت ائمه (علیهم‌السلام) و نفی غلو در مورد امامان معصوم، [۷۰] [۷۱] ضرورت وجود حجت الهی در زمین، قضا و قدر، انتصابی‌بودن مقام امامت، [۷۲] نقش امام در عالم خلقت، [۷۳] جایگاه امامت و اوصاف و ویژگی‌های امام، [۷۴] رد منکران امامت امام عصر (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف)، فلسفه غیبت، فواید امام غایب [۷۵] و... از جمله موضوعاتی است که در این توقیعات، حضرت به آن پرداخته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: معصوم چهاردهم امام مهدی عج

تاريخ : چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ | 21:19 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |