مفاد خطابه غدیر

سخنرانى پیامبر صلى الله علیه و آله در غدیر با شیوه ى خاص آن که دو نفر بر فراز منبر در حال قیام دیده مى شدند حدود یک ساعت طول کشید. این بیانات حضرت در یازده بخش قابل ترسیم است: در اولین بخش سخن، آن حضرت حمد و ثناى الهى بجا آورده و صفات قدرت و رحمت حق تعالى را ذکر فرمودند و به بندگى خود در مقابل ذات الهى شهادت دادند. در بخش دوم تصریح فرمودند که باید فرمان مهمى درباره ى امام على علیه السلام ابلاغ کنم وگرنه رسالت الهى را نرسانده ام و ترس از عذاب خدا دارم. در سومین بخش، آن حضرت امامت دوازده امام بعد از خود را تا آخرین روز دنیا با عمومیت ولایت آنان بر همه ى انسان‌ها و در طول زمان‌ها و در همه ى مکان‌ها و نفوذ کلماتشان در جمیع امور اعلام فرمودند. در بخش چهارم خطبه، پیامبر صلى الله علیه و آله بازوان امیرالمؤمنین علیه السلام را گرفتند و آن حضرت را از جا بلند کردند و در این حال فرمودند: «مَنْ کنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ؛ هر کس من مولا و سرپرست اویم این علی مولای اوست. خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن هر کسی را که علی را دوست دارد و او را مولای خود بداند و دشمن بدار هر کسی را که او را دشمن می‌دارد، و یاری نما هر کسی را که او را یاری می نماید و به حال خود رها کن هر کس را که او را وا می‌گذارد». سپس کمال دین را با ولایت ائمه علیهم السلام اعلام فرمودند. در بخش پنجم، حضرت صریحاً فرمودند: «هر کس از ولایت ائمه علیهم السلام سرباز زند اعمال نیکش سقوط مى کند و در جهنم خواهد بود». بعد از آن شمه اى از فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام را متذکر شدند. در مرحله ششم، پیامبر صلى الله علیه و آله با تلاوت آیاتى از قرآن در رابطه با عذاب الهى و لعن دشمنان دین، فرمودند: «منظور از این آیات عده اى از اصحاب من هستند که مأمور به چشم‌پوشى از آنان هستم، ولى بدانند که خداوند ما را بر معاندین و مخالفین و خائنین و مقصرین حجت قرار داده و اغماض نسبت به آنان در دنیا مانع از عذاب آخرت نیست». سپس بیزارى خود را از گمراه‌کنندگان امت اعلام فرمودند و اشاره اى هم به «اصحاب صحیفه ملعونه» و غاصبین مقام امامت نمودند. در بخش هفتم، حضرت تکیه ى سخن را بر اثراتِ ولایت اهل بیت علیهم السلام قرار داده فرمودند: «اصحاب صراط مستقیم در سوره حمد شیعیان اهل بیت هستند.» سپس آیاتى درباره ى اهل بهشت را به پیروان آل محمد علیهم السلام و آیاتى درباره ى اهل جهنم را به دشمنان آل محمد علیهم السلام تفسیر فرمودند. در بخش هشتم مطالبى اساسى درباره ى حضرت مهدى علیه السلام فرمودند و آینده اى پر از عدل و داد به دست امام زمان عجل‌اللَّه فرجه را به جهانیان مژده دادند. در بخش نهم مردم را به بیعت با خود و سپس با على علیه السلام دعوت نمودند و آن را از طرف خدواند و بیعت با حق تعالى دانستند. در دهمین بخش، پیامبر صلى الله علیه و آله درباره ى کیفیت بیان احکام الهى در آینده ى مسلمین فرمودند: چون بیان همه ى حلال‌ها و حرام‌ها توسط من امکان ندارد، با بیعتى که درباره ى امامان علیهم السلام از شما مى گیرم حلال و حرام را تا روز قیامت بیان کرده ام، یعنى بیان ایشان در حکم بیان من است. بالاترین امر به معروف و نهى از منکر را نیز، تبلیغ پیام غدیر درباره ى اطاعت از امامان علیهم السلام و نهى از مخالفتشان دانستند. در آخرین مرحله ى خطابه، بیعتِ لسانى انجام شد و حضرت فرمودند: «خداوند دستور داده تا قبل از بیعت با دست از زبان‌هاى شما اقرار بگیرم». سپس مطلبى را که خلاصه ى آن اطاعت از دوازده امام علیهم السلام و عهد و پیمان بر ثابت‌قدم بودن و بر رساندن پیام غدیر به نسل‌هاى آینده و غائبان از غدیر بود براى مردم گفتند و مردم آن را تکرار کردند. کلمات نهایى پیامبر صلى الله علیه و آله دعا براى اقرارکنندگان و نفرین بر منکرین اوامرش بود و با حمد و سپاس خداوند خطابه را به پایان رساندند.

گزارشی از متن خطبه

گفته شده مطلب اصلی خطبه غدیر درباره اعلام امامت و ولایت امامان است و بقیه خطبه توضیحاتی درباره آن و مطالب دیگری همچون نماز، زکات و حج است.[۹] نکات شاخص خطبه غدیر را چنین گفته‌اند: شاهد گرفتن پیامبر(ص)، خداوند و مردم را بر تبلیغ رسالتش، تأکید بر امامت دوازده امام، تأکید بر تغییرنکردن احکام حلال و حرام و تبیین آنها توسط امامان ع ، تفسیر برخی آیات به اهل‌بیت و اشاره به منافقین و اقدامات گذشته و آینده آنها.[۱۰] حمد و ثنای الهی و اشاره به صفات خدا، امر الهی برای ابلاغ امری مهم و نزول آیه تبلیغ. درخواست پیامبر از خداوند برای معاف‌داشتن او از این تبلیغ به سبب ترس از فتنه منافقان و نزول چند باره جبرئیل برای این تبلیغ و وعده الهی برای مصون داشتن پیامبرش از فتنهٔ مردم. اعلان اینکه این آخرین حضور پیامبر در چنین جمعی است و امامت امت تا قیامت بر عهده علی علیه‌السلام و فرزندان اوست. حرام محمد تا قیامت حرام است و حلالش تا قیامت حلال. بیان مراتب علم و فضیلت امام علی ع . انکار ولایت امام علی ع گناهی نابخشودنی است. شک کننده در گفتار پیامبر یا شک کننده در هریک از امامان، همانند کفار جاهلیت خواهد بود. بیان جملهٔ تاریخی مَن کُنتُ مَولاهُ فهذا علی مَولاهُ. {حدیث غدیر} . بیان مجدد حدیث ثقلین و جایگاه قرآن و اهل بیت در کنار هم. تأکید بر وصایت و خلافت و جانشینی علی علیه‌السلام. دعا در حق دوستان امام و نفرین بر دشمنانش: اَللهمَّ والِ مَن والاهُ و عادِ مَن عاداهُ. نزول جبرئیل و اعلام اکمال دین. تأکید بر جایگاه امامت و بیم‌دادن مردم از حسدبردن به امام. اشاره به کارشکنی‌های منافقان. بیان ختم امامت در مهدی قائم از فرزندان علی ع . برحذر داشتن مردم از تبعیت از امامان دروغین پس از پیامبر. امر به حاضران در رساندن پیام غدیر به دیگران. سفارش مردم به دوستی با اهل بیت و دشمنی با دشمنانشان. شمارش فضایل و مناقب و ابعاد شخصیت امام علی(ع) با حدود۲۰۰ فضیلت. حدود بیست جمله در وصف امام مهدی عج و حکومتش. بالاترین معروف، فهم کلام پیامبر در غدیر و رساندن آن به دیگران است. سفارش بیعت و سلام بر امام علی(ع) با لقب امیرالمؤمنین . بیان فضایلی دیگر از امام علی(ع) و امر به بیعت رسمی افراد با ایشان به عنوان امام و جانشین پیامبر.[۱۱]

منابع خطبه غدیر

خطبه غدیر از سه طریق از پیامبر ص نقل شده است: امام باقر ع ،[۱۲] حذیفة بن یمان[۱۳] و زید بن ارقم.[۱۴] متن خطبه غدیر در کتاب‌هایی همچون روضة الواعظین،[۱۵] الاحتجاج،[۱۶] الیقین،[۱۷] نزهة الکرام،[۱۸] العُدَدُ القَویة، التحصین، الصراط المستقیم و نهج الایمان نقل شده است. خطبه غدیر با اختلاف در برخی جزئیات و عبارت‌ها در منابع متعدد شیعی و اهل سنت نقل شده است. در بسیاری از منابع، متن کامل خطبه نیامده است و نویسندگان به نقل فرازی اکتفا کرده‌اند که در آن امام علی به عنوان مولای مسلمانان معرفی شده است. از جمله منابع شیعی عبارتند از: اثبات الهداة،[۱۹] احقاق الحق،[۲۰]الاختصاص،[۲۱]البرهان،[۲۲] المناقب،[۲۳]بحار الانوار،[۲۴] معانی الاخبار،[۲۵]العمدة،[۲۶] الامالی،[۲۷] علل الشرائع،[۲۸] عیون اخبار الرضا،[۲۹] کشف الغمة،[۳۰]مستدرک الوسائل،[۳۱]امالی،[۳۲] تبیان[۳۳] تفسیر عیاشی[۳۴] تفسیر قمی[۳۵]الجواهر السنیة.[۳۶] . در کتاب‌های اهل‌سنت همچون الاستیعاب[۳۷] انساب الاشراف،[۳۸] تاریخ الکبیر بخاری،[۳۹] نظم درر السمطین،[۴۰] ینابیع المودة،[۴۱] تذکرة الخواص،[۴۲] مسند ابن حنبل،[۴۳]المناقب (ابن مغازلی)،[۴۴]المناقب (خوارزمی)،[۴۵]المستدرک علی الصحیحین،[۴۶] الطبقات الکبری،[۴۷]سنن ابن ماجة،[۴۸] فرائد السمطین،[۴۹] الفصول المهمة،[۵۰] سنن النسائی،[۵۱] شرح نهج البلاغة،[۵۲] شواهد التنزیل،[۵۳] صحیح مسلم،[۵۴] تفسیر فخر رازی[۵۵] خصائص النسائی[۵۶] روح المعانی،[۵۷] و سنن الترمذی[۵۸] نیز به آن اشاره شده است.

آیات مرتبط با واقعه غدیر

آیه تبلیغ

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» سوره مائده، ۶۷ اى فرستاده ما آنچه را از ناحیه پروردگار به تو نازل شده برسان که اگر چنین نکنى اصلا رسالتی که پروردگار بر دوش تو گذاشته را انجام نداده‌ای و خدا تو را از (شر) مردم نگه مى دارد زیرا خدا کافران را هدایت نمى فرماید (به مقاصدشان نمى رساند . منابع شیعه و همچنین روایاتی که در بسیاری از منابع اهل سنت[۱۲] نقل گردیده تصریح دارند که این آیه در حجة الوداع و در بین راه مکه و مدینه نازل شده است و پیامی که پیامبر به موجب این آیه مامور به ابلاغ آن گردید ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بوده است.

آیه تبلیغ

آیه 67 سوره مائده را «آیه تبلیغ» نامیده‌اند. این آیه یکی از سه آیه‌ای است که مستقیماً در رابطه با واقعه غدیر بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل گردیده است. مطابق منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت،[۱] پیامی که پیامبر اکرم به موجب این آیه مأمور به ابلاغ آن گردید، ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام بوده است. يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ. ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین (علیه السلام)] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند. [5–67]

سبب نزول آیه تبلیغ

به طورى كه در كتب سيره و حديث و تفسير آمده است، پيامبر اسلام در سال آخر عمر پربار خود، همراه با كاروان بزرگى از مسلمانان به سفر حج رفت و پس از انجام مناسك حج با همراهان خود، مكه را به قصد مدينه ترك كرد. هنگامى كه كاروان به سرزمين «رابغ» در سه ميلى «جحفه» رسيد، در كنار بركه‌اى كه به «غدير خم» معروف بود فرشته وحى بر پيامبر نازل شد و اين آيه را آورد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» -سوره مائده/ 67 اى پيامبر آنچه را كه از جانب پروردگارت بر تو نازل شده، برسان و اگر نرسانى، پيام او را ابلاغ نكرده ‌اى و خداوند تو را از مردم حفظ مى‌كند همانا خدا گروه كافر را هدايت نمى‌ كند. از لحن آيه معلوم بود كه پيامبر صلی الله علیه وآله به رساندن پيام بسيار مهمى به مردم مأموريت يافته است، پيامى كه رسول خدا از رساندن آن به مردم بيم داشت و مى ‌ترسيد كه مردم عكس العمل نامطلوبى نشان بدهند. آن پيام مهم اين بود كه پيامبر بايد جانشينى براى خود تعيين كند و بدون تعيين جانشين رسالت او كامل نمى‌ شود و او از جانب خداوند مأموريت داشت كه على بن ابى طالب را به جانشينى خود تعيين كند. پيامبر خدا براى اجراى دستور خدا، فرمان داد كه كاروان يكصد و بيست هزار نفرى مسلمانان از حركت باز ايستد؛ كسانى كه در جلو كاروان بودند ايستادند و آنها كه در عقب بودند به آنها پيوستند. ظهر روز پنجشنبه هيجدهم ماه ذی الحجه سال دهم هجرت بود و هوا به شدت گرم بود مردم قسمتى از رداى خود را بر سر كشيدند و قسمتى را زيرانداز كردند و چادرى را سايبان پيامبر قرار دادند و پيامبر همراه با جمعيت نماز ظهر را خواند. سپس روى نقطه بلندى كه از جهاز شتران ساخته بودند رفت و با صداى بلند خطبه‌اى خواند و نزديك شدن مرگ خود را به مردم خبر داد و سفارشهايى كرد. آنگاه در برابر ديدگان آن جمعيت انبوه، دست على بن ابى طالب را گرفت و او را بالا برد، به طورى كه زير بغل پيامبر نمايان شد. در اين حال فرمود: «ايها الناس من كنتُ مولاه فهذا على مولاه، اللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه و انصُر من نصره و اخذُل من خذله...» اى مردم هر كس را كه من رهبر او هستم اين على رهبر اوست. خدايا هر كس او را دوست بدارد دوستش بدار و هر كس او را دشمن بدارد، دشمنش بدار و هر كس او را يارى كند، ياريش بنما و هر كس او را خوار سازد، خوارش كن. پس از اين مراسم، مردم گروه گروه مى‌ آمدند و به على بن ابى طالب علیه السلام تبريك مى ‌گفتند و از جمله عمر بن خطاب به او تبريك گفت و او را رهبر و مولاى خود خواند. در همين زمان بود كه آيه ديگرى نازل شد و كامل شدن دين اسلام را اعلام نمود: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً» [۲] امروز دينتان را بر شما كامل كردم و نعمت خود را بر شما به پايان رساندم و اسلام را به عنوان دين بر شما پسنديدم.در اين موقع تكبير پيامبر اسلام بلند شد و فرمود: خدا را سپاسگزارم كه دين خود را كامل كرد و نعمت خود را به پايان رسانيد.

حسان بن ثابت كه خود در آن مراسم حضور داشت، با كسب اجازه از پيامبر اشعارى سرود كه چند بيت آن چنین است: فقال له قُم يا علىّ فانّنى- رضيتُك من بعدى اماماً و هادياً - فمن كنتُ مولاه فهذا وليّه - فكونوا له أنصار صدق مُوالياً - هناك دعا اللّهم والِ وليه - و كن للذى عادا علياً مُعادياً[۳] .

پیام آیه

اگر این پیام در سال‌های اول بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله در مکه، نازل شده بود، البته به طور آشکار می فهمیدیم که پیامبر از این می ترسیده است که جامعه بت‌پرست در مقابل او بایستند و یکتاپرستی و نفی بت پرستی را رد کنند، ولی این آیه از آیات سوره مائده است که سوره ای مدنی است. و اگر در آغاز دوران هجرت نازل شده بود، باز هم حق داشتیم تصور کنیم که محتوای پیام، امر به نماز یا زکات و یا روزه است که پیامبر صلی الله علیه وآله می ترسید بر مردم سنگین باشد و یا دستور به جهاد با بت‌پرستان سرسخت است، و پیامبر می ترسیده است که مبادا مسلمانان تحمل نکنند. ولیکن سوره مائده در سال دهم هجری، پس از این که تمام واجبات الهی نازل شده بود و بعد از این که مسلمانان ده‌ها جنگ را، بر ضد بت‌پرستان و دیگر مخالفان، پشت سر نهاده بودند و کار اسلام بالا گرفته و در سراسر شبه جزیره عربستان استوار شده بود، نازل شده است. از عایشه و عبدالله بن عمر روایت شده که سوره مائده آخرین سوره ای است که نازل شده است[۴] و این مطلب که سوره مائده مشتمل بر آیه اکمال دین است، روایت مزبور را تایید می کند: «امروز برای شما دینتان را کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم». و این آیه مبارکه در حجة الوداع در حالی نازل شد که پیامبر صلی الله علیه وآله در محل عرفه بود همان طوری که روایت مسلم و بخاری از عمر گواه بر آن است[۵] و نیز روایت شده است که این آیه موقعی نازل شد که پیامبر صلی الله علیه وآله از حجة الوداع تاریخی خود برگشته بود و در توقفگاه خویش در غدیر خم بود، همان طوری که روایات زیادی که پس از این بعضی از آن‌ها ذکر خواهد شد، دلالت بر آن دارند. و از این مطالب درک می کنیم محتوای پیامی که پیامبر صلی الله علیه وآله ابلاغ آن را به مردم تاخیر انداخته بود، فرمان اعلان اصل توحید و واجبی از واجبات عبادی و دستور به مبارزه با بت‌پرستان و یا اهل کتاب نبوده است، بلکه فرمانی مربوط به سیاست داخلی دولت و حکومت بوده است. و اگر ما خاطرنشان کردیم که سوره مائده در ایام حجة الوداع و بعد از آن نازل شده است -همان طوری که روایت حاکم، بخاری و مسلم دلالت بر آن دارند- و یادآور شدیم که پیامبر صلی الله علیه وآله در حالی که از حجة الوداع برمی گشت ولایت علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام را در غدیر خم اعلان فرمود، برای ما آسان است چنین نتیجه‌گیری کنیم که معنی آن پیام، دستور بر اعلان ولایت حضرت علی علیه‌السلام بوده است. توضیح مطلب اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله موقعی که دستور یافت تا اعلان کند که علی علیه‌السلام زمامدار این امت است، از اختلاف پیروان خود و از این که گمان کنند او به خاطر خویشاوندی و نزدیکی این مقام را به علی بخشیده است، هراسناک بود. پس آیه تبلیغ نازل شد و او را مأمور کرد تا آنچه از جانب پروردگارش نازل شده است ابلاغ کند و به او هشدار داد که اگر آن کار را نکند، در حقیقت به وظیفه خود به عنوان یک پیامبر صلی الله علیه وآله قیام نکرده است و نیز به او وعده داد که خداوند او را از شرّ مردمی که از آن‌ها می ترسد حفظ خواهد کرد. و پیامبر صلی الله علیه وآله پس از دریافت این دستور اکید، در محل غدیر خم توقف کرد تا آنچه را که به او ماموریت داده شده بود درباره علی علیه‌السلام اعلان کند. و هرگاه مقصود آیه مبارکه همین باشد، روشن می شود که هدف پیامبر از اعلام غدیر همان رهبری دینی و دنیوی علی علیه‌السلام برای مسلمانان مطابق رهبری شخص پیامبر صلی الله علیه وآله بوده است و اگر محتوای ابلاغ پیامبر کمتر از جریان کار علی علیه‌السلام بود، نباید از اختلاف مردم درباره آن می ترسید و نباید دستور اکید توأم با هشدار نازل می شد. و کسانی از مردم مکه و دیگران که چشم طمع به ریاست داشتند، از این که علی علیه‌السلام صاحب هر نوع مقامی می شد، تا وقتی که آن مقام ریاست عمومی در دنیا و آخرت نبود، ناراحت نمی شدند. البته این که خداوند دستور تبلیغ می دهد، دلیل بر آن است که خداوند خواسته است تا برای بندگی مسلمانان رهبری تأمین کند که اگر در زیر پرچم او حرکت کنند، گمراه نشوند و آن مقام، رهبری علی علیه‌السلام بزرگ خاندان عترت پاک پیامبر صلی الله علیه وآله بود که جدایی ناپذیر از قرآن و ضامن وحدت و پیشرفت امت است و به منظور امتثال همین دستور الهی بود که پیامبر صلی الله علیه وآله مقابل هزاران فرد ایستاد و آنچه را که باید اعلان کند، اعلان کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شرح واقعه غدیر

تاريخ : پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴ | 13:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |