حضرت عیسی بن مریم (علیهالسّلام)، ملقب به مسیح، چهارمین پیامبر از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. آن حضرت فرزند حضرت مریم (سلاماللهعلیها) و تولدی منحصر به فرد و شگفتانگیز داشته که در قرآن کریم به آن اشاره شده است. مسیحیان معتقدند حضرت عیسی به صلیب کشیده شده ولی در قرآن میفرماید امر بر مردم مشتبه شده و فرد دیگری به جای او به دار آویختند و خدا حضرت عیسی را به سوی خود، بالا برد.
حضرت عیسی علیه السلام، یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است و کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. او آخرین پیامبر قبل از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و از بشارت دهندگان به ظهور آن حضرت بود. زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و خبر دادن از غیب، از معجزات حضرت عیسی است. مطابق با قرآن، عیسی علیه السلام به گونهای اعجازآمیز از مادری باکره و مقدس به نام مریم متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد. مسیحیان بر این باورند که عیسی علیه السلام توسط یهود به صلیب کشیده شد، اما به فرموده قرآن کریم، هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست آنان نجات داد و به سوى خود بالا برد.
نام حضرت عیسی
در اقرب الموارد گوید: «عیسى» لفظى است عبرانى یا سریانى. به قولى آن مقلوب «یسوع» است که آن نیز عبرانى است.[۱] در المیزان در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسى یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده اند.[۲]
نام دیگری که برای عیسی علیه السلام در قرآن کریم آمده «مسیح» است. طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است. همانگونه که خود گفت: «وَجَعَلَنِی مُبَارَکا أَینَ مَا کنْتُ».[۳][۴]
ولادت حضرت عیسی
حضرت عیسی علیه السلام فرزند حضرت مریم دختر عمران است که خداوند او را برگزید و بر تمام زنان عالم برتری داد.[۵] عیسی بن مریم در شهر بیت لحم به دنیا آمد. ولادت حضرت عیسی علیه السلام ولادتی خاص است.
مطابق با قرآن کریم، خداوند به مریم بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی می گردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد.[۶] سپس خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیل می آموزد و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائیل گسیلش می دارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شأن پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد.
حضرت مریم سپس به مکانى دور منتقل شد و در آنجا درد زائیدنش گرفت و او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام ندا شنید که: غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندت خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى، بگو من براى رحمان روزه گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمیگویم.[۷]
مریم سپس به میان مردم آمد در حالى که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتى او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وى طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مریم چه عمل شگفت آورى کردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است؟ در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که می میرم و روزى که زنده برمی خیزم.[۸]
قرآن ولادت آن حضرت را با ولادت حضرت آدم علیه السلام مشابه دانسته است[۹] از این جهت که او نیز همچون حضرت آدم علیه السلام بدون پدر متولد شد.[۱۰]
مطابق با روایتی که حسن بن علی وشاء از امام رضا علیه السلام نقل نموده است ولادت حضرت عیسی علیه السلام در ۲۵ ذی القعده بوده است.[۱۱]
حضرت عیسی (علیهالسّلام) تولدی منحصر به فرد و شگفتانگیز داشتهاند. مادرشان حضرت مریم (سلاماللهعلیها)، دختر حنا و عمران بود. حنا، مریم (سلاماللهعلیها) را از همان ابتدا به معبد سپرد و او نیز تحت اشراف حضرت زکریا (علیهالسّلام) دختری پاکدامن، مؤمن، متقی و پرهیزکار پرورش یافت.
مریم (سلاماللهعلیها) همچنان در معبد به سر میبرد تا آنکه روزی جبرائیل (علیهالسّلام) از جانب حق تعالی پیام آورد که: «ای مریم خداوند تو را به کلمهای (وجود با عظمتی) از طرف خودش بشارت میدهد که نامش مسیح عیسی پسر مریم است در حالی که در این جهان و جهان دیگر صاحب شخصیت خواهد بود و از مقربان (الهی) است.» [۱]
مریم شگفتزده شد، بر خود لرزید و چنین گفت: «پروردگارا ممکن است فرزندی برای من باشد در حالیکه انسانی با من تماس نگرفته است؟! فرمود: «خداوند اینگونه هرچه را بخواهد میآفریند، هنگامی که چیزی را مقرر دارد (و فرمان هستی آنرا صادر کند) فقط به آن میگوید موجود باشد، آن نیز فوراً موجود میشود.»[۲]
در کتب و منابع، روایات فراوانی در چگونگی تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام) بیان شده که کتاب تاریخ پیامبران تالیف علامه مجلسی از آن جمله است. [۳]
پس از آنکه حضرت مریم (سلاماللهعلیها) حامله شد، در خلوت خویش نه تنها ترس و ناراحتی از تهمتهای آینده او را نگران کرده بود، بلکه تنهائی وضع حمل بدون دوست و یاور او را نیز میآزرد. در این حالات صدائی شنید که میگفت: «غمگین مباش! پروردگارت زیر پای تو چشمه آبی (گوارا) قرار داده است.»[۴]
این صدای فرزند او عیسی (علیهالسّلام) بود که میگفت: «و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد (از این غذای لذیذ) بخور و (از آن آب گوارا) بنوش و چشمت را (به این مولود جدید) روشندار و هرگاه کسی از انسانها را دیدی (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمن روزهای نذر کردهام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمیگویم (و بدانکه این نوزاد خودش از تو دفاع خواهد کرد).» [۵] [۶]
مریم (سلاماللهعلیها) ابتدا از نگرانی و ترس از خدا آرزوی مرگ میکرد، امّا به او اطمینان داده شد کسی که این مولود مقدس را به او داده پشتیبانی و دفاع از او را نیز به عهده خواهد داشت. پس مریم (سلاماللهعلیها) عیسی را نزد قوم خود برد. قوم او با دیدن مریم (سلاماللهعلیها) و نوزاد همراهش شگفتزده شدند. گروهی او را سرزنش و ملامت کردند و گروهی نیز در تقوای مریم (سلاماللهعلیها) شک کردند. بعضی گفتند: «ای مریم کار بسیار عجیب و بدی انجام دادی.» [۷] و بعضی گفتند: «ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بود و نه مادرت زن بدکارهای.» [۸] مریم (سلاماللهعلیها) به فرمان حضرت حق سکوت کرد و به عیسی (علیهالسّلام) اشاره نمود تا آنها جوابشان را از کودک بگیرند و این کار باعث تعجب بیشتر آنها شد و گفتند تو ما را مسخره میکنی. ما چگونه با کودکی که در گهواره است، سخن بگوئیم. [۹]
در این هنگام کودک زبان به سخن گشود و گفت: «من بنده خدایم، او کتاب (آسمانی) به من داده و مرا پیامبر قرار داده است و مرا (هرجا که باشم) وجودی پربرکت قرار داده و تا زمانی که زندهام مرا به نماز و زکات توصیه کرده است و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده و جبّار و شقی قرار نداده است و سلام (خدا) بر من در آن روز که متولد شدم و در آن روز که میمیرم و از آن روز که زنده برانگیخته خواهم شد.» [۱۰] [۱۱]
عیسی در دفاع از مادر با عالیترین شکل ممکن و منطقیترین روش گفتار، موضوع را از همان ابتدا تغییر میدهد و به جای هر سخنی به معرفی خود میپردازد. [۱۲]
حضرت عیسای مسیح (علیهالسّلام) در چه سرزمینی متولد شد؟
مشهور مورّخان اسلامی معتقدند که حضرت عیسی (علیهالسّلام) در «بیت لحم» فلسطین متولد شده است.[۱] [۲]
روایتی از امام صادق (علیهالسّلام) (که در ارتباط با ماجرای معراج پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است) نیز تولد عیسی بن مریم (علیهالسّلام) در بیت لحم را تایید میکند.[۳]
انجیل نیز به صراحت، تولد حضرت عیسی (علیهالسّلام) را در بیت لحم دانسته است: «عیسی در زمان سلطنت [هیرودیس] در شهر بیت لحم به دنیا آمد». [۴]
بااینحال؛ برخی از روایات اشاره کردهاند که حضرت مریم (سلاماللهعلیها) در اطراف کوفه، حضرت عیسی (علیهالسّلام) را به دنیا آورده است. حفص نقل میکند: امام صادق (علیهالسّلام) را دیدم که در میان باغهای کوفه گردش میکرد، پس به نخل خرمایی رسید و کنار آن وضو گرفت و به رکوع و سجود پرداخت و من در یک سجده او پانصد ذکر تسبیح برشمردم، و سپس به نخل تکیه داد و دعایی خواند، و سپس فرمود: «ای حفص! به خدا سوگند! این همان درخت خرمایی است که خداوند به مریم فرمود: «وَ هُزِّی اِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا؛ [۵] و این تنه نخل را به طرف خود تکان ده، رطب تازهای بر تو فرو میریزد». [۶] البته این روایت از جهت سندی ضعیف است[۷] و با فرض پذیرش نیز تولد عیسی (علیهالسّلام) در کوفه را به صراحت اعلام نمیکند، زیرا شاید آن درخت خرمایی که خوراک مریم در بیت لحم به صورت اعجازآمیزی از آن تهیه شده بود، با اعجازی دیگر و به دلایلی از طرف خدا به اطراف کوفه منتقل شده باشد.
حضرت عیسی از جانب پروردگار به نبوت برگزیده شد و چون دیگر پیامبران ادامهدهنده رسالت عظیم هدایت و راهبری بشر بود. خداوند متعال در آیه زیر ویژگیهای حضرت عیسی (علیهالسّلام) را به عنوان یک پیامبر چنین میفرماید: «یاد کن نعمتی را که به تو و مادرت بخشیدم. زمانی که تو را با روح القدس تقویت کردم، که در گهواره و به هنگام بزرگی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که کتاب و حکمت و تورات و انجیل را به تو آموختم و هنگامی که به فرمان من از گِل، چیزی به صورت پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به فرمان من پرندهای میشد و کور مادرزاد و مبتلا به بیماری پیسی را به فرمان من شفا میدادی و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده میکردی و هنگامیکه بنیاسرائیل را از آسیب رساندن به تو باز داشتم در آن موقع که دلایل روشن برای آنها آوردی. ولی جمعی از کافران آنها گفتند: اینها جز سحر آشکار نیست.» [۱۳] این آیه علاوه بر بیان بعضی از معجزات حضرت عیسی (علیهالسّلام) به عنوان پیامبر، به مساله تربیت الهی هر پیامبر صاحب رسالت از ابتدای تولد اشاره میکند. [۱۴]
دوران نبوت حضرت عیسی
از آنجا که نسب حضرت مریم به نقلی به حضرت سلیمان و از طریق ایشان به حضرت یعقوب می رسد،[۱۲] حضرت عیسی علیه السلام نیز از انبیاء بنی اسرائیل (فرزندان حضرت یعقوب علیه السلام) محسوب می شود. حضرت عیسی علیه السلام به سوى بنى اسرائیل گسیل شد و مأمور شد تا ایشان را به سوى دین توحید بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوى شما و با معجزه اى از ناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که براى شما (و پیش رویتان) از گل چیزى به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى می شود و من کور مادرزاد و برص غیر قابل علاج را شفا مىدهم و مردگان را به اذن خدا زنده مىکنم و ...، که در این براى شما آیتى است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.[۱۳]
عیسى علیه السلام مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت حضرت موسى علیه السلام است دعوت می کرد، چیزى که هست بعضى از احکام موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چیزها است که در تورات به منظور گوشمالى و سختگیرى بر یهود حرام شده بود و بارها می فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم، در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالى که بشارت می دهم به رسولى که بعد از من میآید و نامش احمد است.[۱۴]
عیسى علیه السلام به وعده هایى که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.
عیسى علیه السلام همچنان بنى اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتى که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتى طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی که به وى ایمان آورده بودند چند نفر حوارى انتخاب کرد تا او را در راه خدا یارى کنند.[۱۵]
گرایش روزافزون مردم و یهودیان به دین حضرت عیسی (علیهالسّلام)، وحشت و نگرانی رؤسای یهود را برانگیخت و به قصد کشتن عیسی (علیهالسّلام) امپراطور روم را با خود همراه کردند، ولی با مشیّت و قدرت الهی نقشه قتل آنان به سرانجام نرسید، بلکه به اشتباه به جای حضرت عیسی (علیهالسّلام) شخصی بنام «یهودا اسخر یوطی» را به قتل رساندند.[۱۶]
از سوى دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مسأله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد، بعضى خیال کردند که او را کشتند، بعضى دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد.[۱۷]
قرآن کریم داستان کشتن حضرت عیسی (علیهالسّلام) را چنین نقل میکند: «و گفتارشان که: ما مسیح عیسی بن مریم پیامبر خدا را کشتیم، در حالیکه نه او را کشتند و نه بر دار آویختند؛ لکن امر بر آنها مشتبه شد. و کسانی که در مورد (قتل) او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم به آن ندارند و تنها از گمان پیروی میکنند و قطعاً او را نکشتند، بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد و خداوند توانا و حکیم است.»[۱۸]
وظیفه تبلیغ دین مسیحیت بعد از حضرت عیسی (علیهالسّلام) بر عهده شاگردان، رسولان و مبلغان بعد از ایشان از جمله پُطرس بود که در این راستا بیشترین زحمتها را متحمل شدند و موفقیتهای زیادی را نیز کسب کردند. اما بعضی از شاگردان ایشان همچون پلوس اولین انحرفات را در دین مسیح به وجود آوردند، از جمله اعتقاد شرکآمیز به تثلیث و موجود الهی بودن حضرت عیسی (علیهالسّلام) بود که طبق بعضی تحلیلها این انحرفات ناشی از گرایشات پلوس به تعالیم آیینهای هنری بوده است.[۱۹]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اسلام و مسیحیت ، مـــســـیـــحــــیــت