کم‌ فروشیکم ‌فروشیگران ‌فروشی- احتکار - احتکار

بنا بر روایتی از پیامبر ص ، فرد یا افرادی که موجب گرانی در بازار مسلمانان شوند، مستحق عذاب جهنم‌ هستند. امام صادق ع در روایتی، فریب دادن مسترسل (کسی که در قیمت کالا به فروشنده اعتماد کرده) را حرام دانسته است. بنا به نظر فیض کاشانی، گران فروختن کالا به مسترسل، یکی از مصادیق فریب دادن (غبن) او بوده و معامله باطل و حرام است. امام خمینی و آیت ‌الله خامنه ‌ای، گران‌فروشی را در صورتی که به حد اجحاف به مشتری برسد و یا خلاف مقررات دولت اسلامی باشد، جایز ندانسته ‌اند. بنا به نظر آیت ‌الله سیستانی، گران‌ فروشی در صورتی که خلاف عرف و مقررات نباشد، [به لحاظ فقهی] جایز است؛ اما [به لحاظ اخلاقی] کاری ناشایست و خلاف اخلاق است. در قانون نظام صنفی کشور جمهوری اسلامی ایران برای گران‌فروش، با عنایت به میزان گران‌فروشی و دفعات تکرار در طول سال، مجازات‌هایی مانند: پرداخت خسارت به مشتری، جریمه نقدی، تعلیق پروانه کسب و پلمب محل کسب، در نظر گرفته شده است. در روایات نقل شده از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم ع گران‌فروشی شدیداً نکوهش شده است. برخی از این روایات عبارتند از: در روایتی از پیامبر ص در نکوهش گران‌فروشی نقل شده که «هر کسی به هر عنوانی، سبب گرانی در بازار مسلمانان شود، بر خداوند لازم است او را در بزرگ‌ترین جایگاه جهنم سرنگون کند. [۵] . پیامبر(ص) در روایتی، ارزانی را نشانه رضایت خداوند و گرانی را نشانه غضب خداوند دانسته است.[۶] . روایتی را کلینی در کتاب الکافی نقل کرده که امام صادق ع در برخورد با خدمتگزارش مُصادِف- که با پول امام(ع) کالایی را خریداری کرده و آن کالا کمیاب شده بود و مصادف به اتفاق دیگر تاجران و هم‌سوگند با آنها، آن کالا را به دو برابر سود فروخته بود-می‌گوید: «سُبْحَانَ اللهِ، تَحْلِفُونَ عَلی قَوْمٍ مُسْلِمِینَ أَلاَّ تَبیعُوهُمْ إِلاَّ بِرِبْحِ الدِّینَارِ‌ دینَاراً؛ سبحان الله! به زیان مردمی مسلمان، هم قسم شده‌ اید که کالای خویش را به کمتر از دو برابر قیمت خرید نفروشید؟» سپس امام(ع) پول خود را برداشته و می‌گوید: هذَا رَأْسُ مَالِی وَلَا حَاجَةَ لَنَا فِی هذَا الرِّبْحِ؛ این سرمایه (اصل پول) من است و ما را به چنین سودی نیازی نیست. [۷] . در علم کلام قدیم بحثی با عنوان إسعار(نرخ، قیمت) مطرح شده و درباره این مسئله که «گرانی و ارزانی کالا فعل خدا است یا فعل انسان» بحث شده است.[۸] اشاعره با استناد به روایت پیامبر ص خداوند قیمت‌گذار (مُسعِر) است او تنگ می‌گیرد و گشایش می‌دهد و او روزی‌رسان است. [۹] و با استدلال به این که فعل بندگان مخلوق خداوند است، گرانی و ارزانی کالا را به خدا نسبت داده ‌اند.[۱۰] از نظر متکلمین شیعه، گرانی و ارزانی کالاها به کسی که اسباب گرانی یا ارزانی را فراهم کرده، نسبت داده می‌شود. اگر سبب آن فعل خدا باشد که از روی مصلحت است، پس به او نسبت می‌دهیم و اگر سبب آن فعل انسان باشد به انسان‌ها نسبت می‌دهیم.[۱۱] . گران ‌فروشی یکی از معضلات اقتصادی جامعه به شمار می‌رود که نتایج مخرب آن بر زندگی اقشار ضعیف اثر می‌گذارد.[۱۲] امام خمینی در پیامی خطاب به اصناف و کسبه در فروردین ماه ۱۳۵۸ش در اعتراض به برخی کسبه که کالای خود را گران‌تر از قیمت تعیین شده از طرف دولت، به مردم می‌فروخته ‌اند، این عمل را نوعی اجحاف و تعدی و مخالف با موازین شرعی و اخلاق دانسته است.[۱۳] . آیت‌ الله خامنه‌ ای طی پیامی در مهر ۱۳۷۳ش خطاب به رئیس جمهور وقت اکبر هاشمی رفسنجانی ، گران‌فروشی‌ را پدیده‌ای زشت‌ و ظالمانه‌ که‌ بار سنگین‌ آن‌ بر دوش‌ مردم‌ ضعیف‌ قرار می‌گیرد، دانسته و مبارزه‌ با آن را مبارزه‌ با یک‌ ظلم‌ مضاعف‌ دانسته است‌.[۱۴] . در قانون تعزیرات حکومتی مصوب ۱۳۶۷ش مجمع تشخیص مصلحت نظام[۱۵] و در قانون نظام صنفی کشور مصوب ۱۳۹۲ش مفهوم «گران‌فروشی» تعریف شده و به عنوان یک جُرم، برای آن مجازات‌ هایی در نظر گرفته شده است.[۱۶] . برخی از فقها، براساس روایتی از امام صادق ع "غَبْنُ الْمُسْتَرْسِلِ سُحْتٌ"؛ مغبون ساختن (فریب دادن) مسترسل حرام است[۱۷] گران‌فروشی را حرام دانسته‌ اند. فیض کاشانی در کتاب الوافی بعد از ذکر این روایت، در تعریف «مُستَرسِل» می‌گوید: «مسترسل کسی است که به فروشنده اطمینان کرده و در تعیین قیمت کالا بر او اعتماد کرده است. »[۱۸] از نظر فیض کاشانی، یکی از موارد غبنِ مسترسل (فریب مشتری که به فروشنده در قیمت کالا اعتماد کرده) این است که فروشنده، کالا را گران ‌تر و به قیمت بیشتر از ارزش واقعی آن به او بفروشد.[۱۹] در این حالت، معامله حرام و باطل است.[۲۰] برخی از فقها با وجود حرمت معامله آن را صحیح دانسته و برای مشتری مغبون (فریب‌خورده) اختیار فسخ معامله در نظر گرفته ‌اند.[۲۱] . بر اساس استفتائی از امام خمینی درباره حکم گران فروشی، اگر گران‌فروشی به حد اجحاف به مشتری برسد و یا خلاف مقررات دولت اسلامی باشد، جایز نیست.[۲۲] . آیت‌ الله خامنه ‌ای در جواب استفتائی درباره تعیین مقدرار سود از فروش کالا گفته است: سود گرفتن تا وقتی که به حدّ اجحاف نرسیده و بر خلاف مقرّرات دولت هم نباشد، اشکال ندارد، ولی افضل بلکه مستحب آن است که فروشنده به آن مقدار سودی که هزینه‌ هایش را تأمین می‌کند، اکتفا نماید.[۲۳] . از نظر آیت‌ الله سیستانی، گرانفروشی در صورتی که خلاف عرف و مقررات نباشد، [به لحاظ فقهی] جایز است؛ اما [به لحاظ اخلاقی] کاری ناشایست و خلاف اخلاق است.[۲۴] . آیت‌الله مکارم شیرازی، در تعیین مقدار سود از فروش کالا بر این نظر است که سود میزان معینی ندارد و بستگی به رضایت طرفین دارد، مگر در کالاهایی که از سوی نظام اسلامی قیمت خاصّی برای آن تعیین شده باشد. ولی رعایت انصاف در هر حال بسیار خوب است.[۲۵] . مطابق استفتائی از آیت‌الله صافی گلپایگانی، فروشنده کالا شرعاً مختار است که کالای خود را به هر قیمتی که می‌خواهد بفروشد و خریدار هم چنانچه راضی به آن قیمت باشد و معامله انجام گیرد معامله صحیح است؛ اما اگر بعد از معامله کشف شود که مشتری مغبون شده است مشتری حق فسخ معامله را دارد البته باید دقت شود که اِجحاف و بی‌انصافی صورت نگیرد.[۲۶] . مطابق ماده ۵۷ قانون نظام صنفی کشور مصوب ۱۳۹۲ش، مجازات و جریمه گران‌فروشی با عنایت به دفعات تکرار در طول سال به شرح زیر است:[۲۷] . متخلف علاوه بر الزام به پرداخت خسارت وارد‌شده به خریدار یا مصرف‌کننده در مرتبه اول به دو برابر مبلغ گران‌فروشی جریمه می‌شود. در مرتبه دوم به چهار برابر مبلغ گران‌فروشی جریمه می‌گردد. در مرتبه سوم به شش برابر مبلغ گران ‌فروشی جریمه می‌شود و علاوه بر پرداخت جریمه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به عنوان متخلف صنفی به‌ مدت دو هفته نصب می‌شود. در مرتبه چهارم به هشت برابر مبلغ گران‌فروشی جریمه می‌شود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به‌عنوان متخلف صنفی به ‌مدت یکماه نصب می‌شود. در مرتبه پنجم و مراتب بعدی به ده‌ برابر مبلغ گران ‌فروشی جریمه می‌شود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به‌ عنوان متخلف صنفی به ‌مدت دو ماه نصب می‌شود؛ همچنین به مدت شش‌ماه، پروانه کسب وی تعلیق و محل کسب تعطیل می‌گردد.[۲۸] . منبع

مذمت گران‌ فروشی

گفتنی است، گران‌ فروشی، کم‌ فروشی و احتکار از آن دسته جرایمی است که عنصر تقلب برای بردن مال دیگران در آنها نقش اساسی دارد. جرایم یا ذاتاً دارای قبح هستند و یا از حیث وضع و قرارداد. از آن‌جا که گران‌فروشی متضمن تقلب است، از جرایم ذاتاً قبیح است؛ زیرا فطرت بشر با آن مخالف است و عقل سلیم آن را مذموم می‌داند؛ از این جهت است که هم شرع و هم عرف آن را مذموم و ممنوع و قابل مجازات دانسته ‌اند.

گران فروشی در قرآن

اگر چه در قرآن کریم گران فروشی به صراحت با این واژه نیامده، اما مسائل مرتبط با آن که با گران فروشی در ارتباط است و نتیجه اش همان گران فروشی است؛ یعنی کم فروشی و احتکار به صراحت ذکر شده است. به عبارت دیگر؛ ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر در حقیقت به معنای نکوهش و منع گران فروشی است؛ زیرا که قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گران فروشی است. این عدم تصریح شاید از آن جهت باشد که؛ روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و بر عهده مفسران قرآن یعنی ائمه (ع) بوده که این کلیات را تبیین کنند و ائمه نیز در تبیین حقایق اسلام از جمله چیزهایی که بر آن تاکید ورزیده اند دوری از گران فروشی بوده است. البته قرآن چهار چوب هایی را در باب معاملات بیان کرده که می توانند در جهت پیش گیری از گران فروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع، ظلم، احتکار، بخس و داشتن انصاف و...

کم ‌فروشی در قرآن : در قرآن کریم به‌ طور صریح و مکرر به کم‌ فروشی اشاره شده و به ‌شدت مذمت شده است و کم‌ترین مجازات دنیوی آن را ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی کرده است. مسئله کم ‌فروشی در قرآن در سورهای و آیات زیر آمده است:

سوره مطففین : این سوره به نام کم‌فروشان نام ‌گذاری شده است:"وای بر کم‌فروشان. آنان که وقتی برای خود پیمانه می‌کنند، حق خود را به‌ طور کامل می‌گیرند؛ اما هنگامی‌که می‌خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می‌گذارند. آیا آنها گمان نمی‌کنند که برانگیخته می‌شوند. در روزی بزرگ. روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان می‌ایستند". [۱]

سوره اسراء : " وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا "؛ [۲] . چون چیزی را پیمانه کنید، پیمانه را کامل گردانید و با ترازویی درست وزن کنید که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است‌.

سوره الرحمن : " والسماء رفعها و وضع المیزان. الا تطغوافی المیزان. واقیموا الوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان "؛[۳] . و آسمان را برافراشت و میزان و قانون (در آن) گذاشت، تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را براساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!

سوره اعراف : در این سوره خداوند خطاب به قوم شعیب اهالی شهر مدین می‌فرماید:"پیمانه و وزن را تمام و کمال تحویل بدهید و در مال مردم نقصان روا مدارید و در پهنه زمین پس از آن‌که صلاح و اصلاح برقرار شد، فساد را منتشر نکنید و این امر برای شما بهتر است، اگر ایمان داشته باشید".[۴] .

سوره هود : در این سوره نیز خداوند داستان قوم مدین و رفتار ناهنجار آنان را با شعیب پیغمبر و سرنوشت وحشتناک آنها را بازگو می‌کند و در خصوص کم‌فروشی می‌فرماید:" وَ إِلی‌ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیطٍ "؛ و به‌سوی "مدین" برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت:"ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبود دیگری برای شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم‌فروشی نزنید)! من (هم اکنون) شما را در نعمت می‌بینم، (ولی) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم![۵] . و ای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیا (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! من شما را در حال و روز خوبی می‌بینم؛ ولی برای شما بیم دارم از فرا رسیدن روزی که عذاب آن شما را هر طرف دربرگیرد. ای قوم پیمانه و ترازو را از روی عدالت به تمام و کمال ادا کنید و حق مردم را ضایع نکنید و در روی زمین فساد را پراکنده نسازید. آنچه که بدون کم‌فروشی و با اطاعت از دستورات الهی برای شما باقی می‌ماند متضمن خیر و برکت بیشتر می‌باشد اگر ایمان داشته باشید و من مأمور مراقبت شما نیستم؛ بلکه خدا ناظر و مراقب شماست و من اخطار کننده‌ ام و بس.[۶] .

سوره انعام : " واوفوا الکیل و المیزان بالقسط "؛[۷] . پیمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحویل بدهید. در این سوره خداوند آنچه را بر بندگان خود حرام کرده است، برمی‌شمرد: خودداری از شرک، احسان به والدین، خودداری از کشتن اولاد خود از ترس فقر و تنگ‌ دستی، خودداری از فحشای ظاهر و باطن، قتل نفس ، خودداری از تجاوز و دست‌ درازی به مال یتیم و سرانجام صحت پیمانه و وزن و خود داری از کم ‌فروشی.
توجه به این نکته شایان دقت و تأمل است که شمردن کم‌فروشی در کنار گناهان بزرگ نشان از اهمیت این موضوع دارد.

علت بیان نشدن مسئله گران ‌فروشی در قرآن

گفتنی است؛ اگر مسئله گران‌فروشی در قرآن کریم مستقیماً و به ‌طور صریح بیان نشده، این شاید از آن جهت باشد که: دلیل اول - همان‌گونه که می‌دانید روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و مسائل جزئی را به عهده مفسران قرآن یعنی ائمه واگذار نموده. به اعتقاد ما فرقی میان قرآن و سنت وجود ندارد، بسیاری از مسائل که در قرآن بیان نشده و یا به ‌صورت کلی آمده، تبیین آن به عهده سنت گذاشته شده است و این مسئله گران ‌فروشی نیز در زمره آن دسته از مسائلی است که حکمش توسط ائمه بیان شده است؛ مانند آنچه را که امام صادق ـ علیه ‌السلام ـ در جریان تجارت با مصادف برخورد کرد.[۸] . و این منافات با جامعیت قرآن ندارد؛ زیرا اگرچه خدای متعال هر چیزی را که مردم تا روز قیامت نیاز دارند، در قرآن آورده و برای پیامبرش بیان کرده، اما این بدان معنا نیست که قرآن یک دایرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و... در آن آمده است؛ بلکه قانون‌های کلی اساسی؛ مانند مالیات، قانون قضا، قانون معاملات از قبیل تجارت، اجاره، صلح و ... قوانین عمومی مانند حدود، قصاص و... قانون کلی عبادات؛ مانند نماز ، روزه ، حج ، وضو ، غسل و امثال آنها، همه در قرآن آمده است؛ اما جزئیات این مسائل به عهده ائمه گذاشته شده است. دلیل دوم - در زمان نزول قرآن مرجع و نهادی برای تعیین و تثبیت قیمت‌ها وجود نداشته و نرخ اجناس را در آن محیط کوچک و محدود نظام عرضه و تقاضا تعیین می‌کرد؛ اما از آن‌جا که قرآن کریم جامع تمام نیازهای بشری است و حکم هر مسئله یا چیزی در آن یافت می‌شود در خصوص کم ‌فروشی ملاحظه می‌شود که خیلی صریح و روشن مورد بحث قرار گرفته و به‌طور مکرر و موکد مورد نکوهش واقع شده است و عاقبت آن بسیار شوم و نابود‌کننده معرفی شده است. حال اگر این مطلب را در نظر بیاوریم که حاصل کم‌ فروشی و گران‌فروشی عدم تعادل و توازن کالا و قیمت است (دریافت وجه بیشتر برای کالای معین که گران‌فروشی است یا تحویل کالای کمتر برای قیمت معین که کم‌فروشی است) در آن صورت با توجه به وضع اجتماع و طرز خرید و فروش جامعه امروزی و تنقیح مناط قطعی و استنباط ملاک مشترک می‌توانیم از باب اقتضای زمان، مصلحت جامعه و حکم عقل ، احکام وارده در باب کم ‌فروشی را برگران‌فروشی تطبیق نماییم . دلیل سوم - از همه اینها که بگذریم، قرآن چهار‌چوب‌هایی را در باب معاملات از جنبه اخلاقی بیان کرده که می‌توانند در جهت پیش‌گیری از گران‌فروشی، بسیار راه‌گشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع ، ظلم ، احتکار ، بخس و داشتن انصاف و... همچنین ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر [۹] [۱۰] . در حقیقت به معنای نکوهش و منع گران‌فروشی است؛ زیراکه قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گران‌فروشی است.

آیات مربوط به گرانفروشی و کم فروشی پرسش و پاسخ آیات مربوط به گرانفروشی و کم فروشی در چندین سوره از قرآن آیاتی در مورد گرانفروشی و کم فروشی آمده است...

کم فروشی در قرآن پرسش و پاسخ قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم فروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار می دهد و می فرماید: «وَیْلٌ ...

چرا خداوند کاسبان گران ‌فروش را نفرین می‌کند؟/ گناهی که به عذاب قوم شعیب(ع) گرفتارمان می‌کند


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش

تاريخ : سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ | 7:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |