حرام ‌بودن غش

غش در معامله هم حرام است، در صورتی‌که مقداری از جنس دیگر را که ازشش کمتر است جزء آن کند و به همان وزن مورد نظر به مشتری تحویل دهد غش در معامله کرده مثلا صد من گندم اعلا را می‌فروشد در حالی‌که ده من گندم متوسط بآن ضمیمه‌کرده یا یک من روغن حیوانی اعلا می‌فروشد در حالی‌که مقداری روغن نباتی یا پیه به آن مخلوط کرده و نظائرش تمام حرام و غش در معامله است. دیدگاه شیخ انصاری : شیخ در مکاسب محرمه می‌فرماید: اخباری که در حرمت غش رسیده متواتر است از آن جمله صدوق نقل نموده که رسول خدا (صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم) فرمود: من غش مسلماً فی بیع او شراء فلیس منا و یحشر مع الیهود یوم القیمة لانه من غش الناس فلیس بمسلم الی ان قال (صلی ‌الله ‌علیه ‌و‌آله ‌وسلّم) و من غشنا فلیس منا قالها ثلاثاُ و من غش اخاه المسلم نزع الله برکة رزقه و افسد معیشته و و کله الی نفسه؛ کسی‌که با مسلمانی در خرید و فروش غش کند از ما نیست و روز قیامت با طایفه یهود محشور می‌شود زیرا کسی‌ که با مردم غش می‌کند مسلمان نیست و سه مرتبه فرمود کسی‌که با ما غش کند از ما نیست و کسی‌که با برادر مسلمانش غش کند خداوند برکت را از روزیش برمی‌داردومعیشت وزندگیش را خراب فرموده و به خودش واگذارش می‌فرماید. [۶]

غش در روایات : ازحضرت باقر علیه ‌السّلام روایت نموده که رسول خدا (صلی‌ الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) در بازار مدینه به گندم ‌فروشی عبور کرد و فرمود خوب گندمی داری پس دست وسط آن نمود و مقداری بیرون آورد دید وسطش گندم خرابی است پس به صاحب آن فرمود ما اریک الاوقد جمعت خیانة و غشاً؛ خیانت کردی و با مسلمانان غش نمودی. [۷] . و در روایت حلی است که از حضرت صادق (علیه ‌السّلام) پرسید از شخصی که دو نوع از یک جنس دارد یکی گران و خوب و دیگری پست و ارزان پس هر دو را مخلوط کند و بیک قیمت بفروشد فرمود: فقال (علیه‌ السّلام) لا یصلح له ان یغش المسلمین حتی یبینه؛ نباید با مسلمانان غش کند و این‌طور معامله نکند مگراینکه مخلوط ‌بودن آن‌را به مشتری بگوید. [۸]

داود بن سرحان از آن حضرت پرسید که دو قسم مشک داشتم یکی تر و دیگری خشک پس مشک تر را فروختم و مشک خشک را به‌ همان قیمت نمی ‌خرند آیا جایز است که آن ‌را تر کنم تا به مصرف فروش برسد حضرت فرمود جایز نیست مگر آن ‌که مشتری را خبر دهی که آن‌را تر کرده‌ ای.

غش در معامله از دیدگاه فقه

یکی از کسب‌های حرام، غشّ (تقلّب) در معامله است؛ یعنی انسان عیب جنسی را که می‌خواهد بفروشد، پنهان ساخته و به صورت یک جنس خوب به مشتری عرضه کند. یا عیب پولی را که می‌خواهد به طرف بدهد، مخفی کند و در قالب یک چیز درست و صحیح ارائه دهد. این، از مصادیق کسب حرام محسوب می‌گردد. اسلام، غشّ و تقلّب در معامله را حرام دانسته و به شدت از آن نهی کرده است. در رساله‌های عملیه نیز همه علما به حرمت این معامله فتوا داده‌اند. امام راحل در تحریر الوسیله آن را حرام دانسته‌اند. به هر حال تردیدی در حرمتش نیست. فقها هم در کتاب‌های خود گفته‌اند که غشّ یعنی انسان عیب جنس خود را بپوشاند و به صورت جنس خوب عرضه بدارد، که مصداق‌هایش را خودتان می‌توانید پیدا کنید. یکی از مصادیق هم در روایتی که بیان شد، آب داخل کردن در شیر بود. یا مثلاً اگر در روغن حیوانی مقداری روغن نباتی، یا دنبه آب کرده بریزد و بعد به نام روغن حیوانی بفروشد، یا سیب‌زمینی را داخلِ روغن کند و به اسم روغن بفروشد، یا فرش پاره شده را کاملاً رفو کند و به مشتری ارائه دهد و عیبش را نگوید، یا جنسِ معیوب را طوری درست کند که خریدار خیال کند بی‌عیب است و... اینها هم از غلّ و غشّ و تقلّب و حرام است. یا عیب پارچه معیوب را در کارخانه یا مغازه‌اش برطرف و رفو کند و در قالب پارچه سالم عرضه می‌دارد، یا در جعبه‌ های پرتقال و سیب و خرما جنس بد را زیر خوب می‌چینند که وقتی انسان در نگاه نخست، ظاهر آن‌ها را زیبا و خوب می‌بیند، اما وقتی زیرشان را بررسی می‌کند، می‌فهمد معیوب است.

غشّ در معامله

یکی از مصادیق کم فروشی غشّ در معامله است. غشّ اصطلاحاً آمیخته کردن چیزی سالم با معیوب یا درجه یک با درجه دو، و یا پوشاندن عیب جنس و فروش آن به عنوان مبیع مرغوب می باشد. غشّ کننده کالائی که عرفاً ارزش برابری با ثمن را ندارد می فروشد، و لذا در واقع کالا در مقابل جزئی از پول قرار می گیرد و این مصداق بارزی از کم فروشی است. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از بازار مدینه می گذشتند، به غذائی که جلوه می نمود بر خوردند و آن را پاکیزه یافتند، و از قیمتش پرسیدند، خدای تبارک و تعالی به وی وحی رساند که دست به زیر کالا ببرد، حضرت چنین کرد و جنسی پست یافت. فروشنده چهره های زیبای کالا را بالا گذاشته بود و ردیف های زیرین رااز جنس نامرغوب پر کرده بود، حضرت به صاحب کالا فرمودند: ما اراک الّا وَ قَدْ جَمَعْتَ خِیانةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمینَ [1] نمی بینم تو را مگر اینکه، خیانت و غشّ به مسلمانان را با هم جمع کرده ای. پیامبر صریحاً از مخلوط کردن شیر با آب و عطر با چیزی دیگر نهی می فرمود: قال الصادق علیه السلام: نَهی رَسُولُ اللَّه صلی الله علیه و آله انْ یشابَ اللَّبَنُ بِالْماءِ لِلْبَیعِ [2] رسول خدا صلی الله علیه و آله، نهی می فرمود از اینکه شیر را با آب برای فروش مخلوط کنند. آن حضرت به «زینب "عطّاره"عطر فروش» می فرماید: اذا بِعْتِ فَاحْسِنی وَ لاتَغُشّی فَانَّهُ اتْقی (لِلّهِ) وَ ابْقی لِلْمالِ [3] وقتی می فروشی به نیک بفروش و غشّ مکن که آن سبب تقوای الهی و موجب بقاء سرمایه است. مستفاد از این خبر این است که غشّ موجب زوال مال می گردد. گویند: شیر فروش هر صبح شیر را با آب مخلوط می نمود و به عنوان شیر خالص می فروخت، از قضا روزی سیل آمد و گاو را با خود برد. شیرفروش به شدّت سر بفکر داشت و زانوی غم در بغل گرفته بود و برای یگانه سرمایه اش اندوهگین بود، دختر زیرکش پدر را دلداری داد و گفت: آبی که همه عمر در شیر می ریختی، اینک جمع شد و گاو را با خود برد! در همین باره امام صادق علیه السلام می فرماید: ایاک وَ الغِشَّ فَانَّهُ مَنْ غَشَّ غُشَّ فی مالِهِ فَانْ لَمْ یکنْ لَهُ مالٌ غُشَّ فی اهْلِهِ [4] از غشّ بپرهیز که هرکس غشّ کند در مالش غشّ می شود و اگر سرمایه ای نداشته باشد در اهلش(عیالش) غشّ می شود. انسانی که می توانست دعای ملائک را شامل حال خود کند، با انجام چنین گناهی برای جلب سرمایه دنیوی دائماً تحت نفرین آنان قرار می گیرد. قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: مَنْ باعَ عَیباً لَمْ یبَینْهُ لَمْ یزَلْ فی مَقْتِ اللَّهِ وَ لَمْ تَزَلِ الْمَلائِکةُ تَلْعَنُهُ [5] کسی که کالائی معیوب را بفروشد و عیب آن را آشکار ننماید، دائماً در غضب خداست و همیشه مورد لعن ملائک است. و اینک عذاب اخروی غشّ را ملاحظه فرمائید. قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله: وَ مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فی شِراءٍ اوْ بَیعٍ فَلَیسَ مِنَّا وَ یحْشَرُ یوَمَ الْقِیمَةِ مَعَ الْیهُودِ لِانَّهُمْ اغَشُّ الْخَلقِ لِلْمُسلِمینَ [6] کسی که در خرید و فروش با مسلمانی غشّ کند، از ما نیست، و روز قیامت با یهود محشور می شود چون آنان غشّ کننده ترین مردم با مسلمانان بودند.

غش در معامله

شخصی خوراکی می فروخت. پیامبر(ص) بخاطر اینکه روی جنس او با زیر آن تفاوت داشت، فروشنده را سرزنش کرد. سنن الدارمی عن ابن عمر: إنَّ رَسولَ اللّهِ (ص) مَرَّ بِطَعامٍ بِسوقِ المَدینَةِ فَأَعجَبَهُ حُسنُهُ، فَأَدخَلَ رَسولُ اللّهِ (ص) یدَهُ فی جَوفِهِ، فَأَخرَجَ شَیئا لَیسَ بِالظّاهِرِ، فَأَفَّفَ لِصاحِبِ الطَّعامِ. ثُمَّ قالَ: لا غِشَّ بَینَ المُسلِمینَ، مَن غَشَّنا فَلَیسَ مِنّا . سنن الدارمی ـ به نقل از ابن عمر: پیامبر خدا (ص) در بازار مدینه بر گندم (موادّی خوراکی) گذشت که خوش ظاهر بود و از آن خوشش آمد. دستش را داخل آن بُرد و مقداری از آن را بیرون آورد که با ظاهرش فرق می کرد. پس به صاحب گندم، اُف گفت و سپس فرمود: مسلمان، غلّ و غش نمی کند. هر کس با ما غلّ و غش کند، از ما نیست . ([۱]. سنن الدارمی: ج ۲ ص ۶۹۸ ح ۲۴۴۶، تاریخ أصبهان: ج ۱ ص ۲۹۸ الرقم ۵۱۵، کنز العمّال: ج ۴ص ۱۵۸ ح ۹۹۷۰ نقلاً عن ابن النجار وکلاهما نحوه؛ مسند زید: ص ۲۷۵ عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن الإمام علی(ع)، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۷، ص ۲۱۶) .

غشّ در معامله

پیغمبر اکرم«صلّی‌ الله‌ علیه ‌وآله ‌وسلّم» از کسی که غش در معامله کند، سلب ایمان کرده و فرموده‌ اند: «أَلَا وَ مَنْ‏ غَشَّنَا فَلَيْسَ مِنَّا». [وسائل الشيعة، ج‏17، ص283 ] . راوی می‌گوید: پیامبر گرامی«صلّی‌ الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم» از بازار مدینه رد می‌شدند و دیدند میوه ‌فروشی میوه‌ هایش جلوۀ خاصی دارد. جلو رفتند و دست زدند زیر میوه‌ها و دیدند زیر و رو دارد و زیرش خراب است. پیغمبر اکرم«صلّی‌ الله‌ علیه ‌وآله ‌وسلّم» فرمودند: چرا اینطور است؟ بعد فرمودند: این کار تو جمع بین خیانت و غشّ در معامله است. [ الكافي، ج‏5، ص161] . در روایت دیگری از قول امام صادق«سلام‌ الله ‌علیه» نقل شده که پیغمبر اکرم «صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم» به یک مرد خرما فروش که ظاهراً خرمای او زیر و رو داشته، فرموده ‌اند: مگر نمی‌دانی اگر غشّ در معامله کنی، مسلمان نیستی؟! [الكافي، ج‏5، ص 160] . کسی که غشّ در معامله کند، کسی که مشتری را گول بزند و جنس بد را به جای جنس خوب بفروشد و بالاخره مشتری را فریب دهد، کسی که در اداره، ارباب رجوع را فریب دهد، این شخص مسلمان نیست. چندین روایت از پیغمبر اکرم«صلّی ‌الله ‌علیه ‌وآله ‌وسلّم» و از ائمۀ طاهرین«سلام ‌الله ‌علیهم» داریم که غشّ در معامله را از مفاسد اجتماعی دانسته ‌اند و گناه ایجاد مفسده در اجتماع را بزرگ شمرده‌ اند. گناهانی نظیر غشّ در معامله، امنیّت اقتصادی را مختل می‌کند و امنیّت اقتصادی، اگر از امنیّت اجتماعی مهم‌تر و بالاتر نباشد، کمتر نیست.

غش در معامله

یکی از کسب های حرام، غشّ (تقلّب) در معامله است؛ یعنی انسان عیب جنسی را که می خواهد بفروشد، پنهان ساخته و به صورت یک جنس خوب به مشتری عرضه کند. یا عیب پولی را که می خواهد به طرف بدهد، مخفی کند و در قالب یک چیز درست و صحیح ارائه دهد. این، از مصادیق کسب حرام محسوب می گردد. اسلام، غشّ و تقلّب در معامله را حرام دانسته و به شدت از آن نهی کرده است. در رساله های عملیه نیز همه علما به حرمت این معامله فتوا داده اند. امام راحل در تحریر الوسیله آن را حرام دانسته اند. به هر حال تردیدی در حرمتش نیست. فقها هم در کتاب های خود گفته اند که غشّ یعنی انسان عیب جنس خود را بپوشاند و به صورت جنس خوب عرضه بدارد، که مصداق هایش را خودتان می توانید پیدا کنید. یکی از مصادیق هم در روایتی که بیان شد، آب داخل کردن در شیر بود. یا مثلاً اگر در روغن حیوانی مقداری روغن نباتی، یا دنبه آب کرده بریزد و بعد به نام روغن حیوانی بفروشد، یا سیب زمینی را داخلِ روغن کند و به اسم روغن بفروشد، یا فرش پاره شده را کاملاً رفو کند و به مشتری ارائه دهد و عیبش را نگوید، یا جنسِ معیوب را طوری درست کند که خریدار خیال کند بی عیب است و… اینها هم از غلّ و غشّ و تقلّب و حرام است. یا عیب پارچه معیوب را در کارخانه یا مغازه اش برطرف و رفو کند و در قالب پارچه سالم عرضه می دارد، یا در جعبه های پرتقال و سیب و خرما جنس بد را زیر خوب می چینند که وقتی انسان در نگاه نخست، ظاهر آن ها را زیبا و خوب می بیند، اما وقتی زیرشان را بررسی می کند، می فهمد معیوب است.

روایات غش در معامله

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لَوْ لَا أَنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ النَّاس [الكافی ج 2 ص 336] هشام بن سالم در حدیثى مرفوع از امیر المؤمنین علیه السلام حدیث كند كه فرمود: اگر نبود كه مكر و فریبكارى در آتشند من مكر اندیش ترین مردمان بودم.

عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَجِی ءُ كُلُّ غَادِرٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِإِمَامٍ مَائِلٍ شِدْقُهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّارَ وَ یَجِی ءُ كُلُّ نَاكِثٍ بَیْعَةَ إِمَامٍ أَجْذَمَ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار[الكافی ج 2 ص337] حضرت صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا (ص) فرمود: بیاید هر كه عهدشكنى كند در روز قیامت با امامى كه دهن او كج باشد تا داخل آتش گردد، و بیاید هر كه بیعت امامى را شكسته دست بریده تا بهمان حال داخل آتش شود. شرح : ممكن است از لحاظ ادبى كلمه بامام متعلق به قادر باشد و مقصود از امام امام حق باشد چنانچه مجلسى (ره) گفته، و پس از این در خبر بیاید و بنا بر این معناى حدیث چنین شود: كه هر كه بامامى و پیشواى حقى از پیشوایان عهدشكنى كند با دهن كج وارد صحراى محشر گردد و بهمین حال باشد تا بدوزخ رود، و ممكن است حرف باء در بامام بمعناى مع باشد و متعلق به یجی ء باشد و مقصود از امام امام ضلالت و گمراهى باشد چنانچه فیض (ره) گفته، و بنا بر این معنى چنین است: كه هر كه عهدشكنى كند بیاید در روز قیامت در زیر پرچم امامى دهن كج تا بهمان وضع با او بدوزخ رود.

عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاكَرَ مُسْلِما [الكافی ج 2 ص 336] امام صادق علیه السلام فرمود: كه رسول خدا (ص) فرموده: از ما نیست كسى كه با مسلمانى نیرنگ كند.

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ قَرْیَتَیْنِ مِنْ أَهْلِ الْحَرْبِ لِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مَلِكٌ عَلَى حِدَةٍ اقْتَتَلُوا ثُمَّ اصْطَلَحُوا ثُمَّ إِنَّ أَحَدَ الْمَلِكَیْنِ غَدَرَ بِصَاحِبِهِ فَجَاءَ إِلَى الْمُسْلِمِینَ فَصَالَحَهُمْ عَلَى أَنْ یَغْزُوَ مَعَهُمْ تِلْكَ الْمَدِینَةَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام لَا یَنْبَغِی لِلْمُسْلِمِینَ أَنْ یَغْدِرُوا وَ لَا یَأْمُرُوا بِالْغَدْرِ وَ لَا یُقَاتِلُوا مَعَ الَّذِینَ غَدَرُوا وَ لَكِنَّهُمْ یُقَاتِلُونَ الْمُشْرِكِینَ حَیْثُ وَجَدُوهُمْ وَ لَا یَجُوزُ عَلَیْهِمْ مَا عَاهَدَ عَلَیْهِ الْكُفَّار[الكافی ج 2 ص 336] طلحة بن زبیر گوید: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم: دو شهر است و اهل هر دو كافر حربى هستند، و براى هر كدام پادشاهى جدا است، (اهل آن دو) با هم جنگ كردند سپس سازش نمودند، پس از آن یكى از آن دو پادشاه برفیقش (یعنى بپادشاه دیگرى) خدعه زد و آمد با مسلمانان سازش كرد كه بوسیله آنها با آن شهر دیگر جنگ كند؟ حضرت صادق علیه السلام فرمود: براى مسلمین نشاید كه خدعه كنند، و نه دستور بخدعه دهند، و نه جنگ كنند با آنان كه نیرنگ زنند (و عهدشكنى كنند) ولى میتوانند هر جا كه مشركین را یافتند با آنها بجنگند، و آنچه كفار بر آن پیمان بسته اند بر آنان گذرا (و نافذ) نیست. (یعنى پیمان مشركین و سازششان با یك دیگر صحیح نیست و مانع از جنگ مسلمانان با آنها نیست، و هر كجا كه مشركین را یافتند میتوانند با آنها جنگ كنند).

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْأَشْعَثِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِیِّ عَنْ یَحْیَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَجِی ءُ كُلُّ غَادِرٍ بِإِمَامٍ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَائِلًا شِدْقُهُ حَتَّى یَدْخُلَ النَّار [الكافی ج 2 ص338] حضرت صادق علیه السّلام فرمود: كه رسول خدا (ص) فرمود: هر كه با امامى بیوفائى (و عهدشكنى كند) با دهن كج وارد محشر گردد تا بدوزخ رود.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ عَمِّهِ یَعْقُوبَ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الْعَبْدِیِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ طَرِیفٍ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام ذَاتَ یَوْمٍ وَ هُوَ یَخْطُبُ عَلَى الْمِنْبَرِ بِالْكُوفَةِ یَا أَیُّهَا النَّاسُ لَوْ لَا كَرَاهِیَةُ الْغَدْرِ كُنْتُ مِنْ أَدْهَى النَّاسِ أَلَا إِنَّ لِكُلِّ غُدَرَةٍ فُجَرَةً وَ لِكُلِّ فُجَرَةٍ كُفَرَةً أَلَا وَ إِنَّ الْغَدْرَ وَ الْفُجُورَ وَ الْخِیَانَةَ فِی النَّار[الكافی ج 2 ص 336] اصبغ بن نباته گوید: روزى امیر المؤمنین علیه السلام بر منبر كوفه خطبه خواند و فرمود: اى گروه مردم اگر عهدشكنى بد نبود من سیاستمدارترین مردم بودم، آگاه باشید كه هر عهدشكنى تباه كارى و هرزه گى است، و هر تباه كارى ناسپاسى و كفرى در بردارد، آگاه باشید كه بیوفائى و تباه كارى و خیانت در آتش است .

عن أمیر المؤمنین علیه السلام:... ِ إِیَّاكَ وَ الْخَدِیعَةَ فَإِنَّهَا مِنْ خُلُقِ اللَّئِیمِ [الكافی ج8 ص24] بر تو باد به نیرنگ بازى كه این كار اخلاق مردم پست است.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّنَا [الكافی ج5 ص160] امام صادق علیه السلام : از ما نیست كسى كه با ما دغلكارى كند.

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لِرَجُلٍ یَبِیعُ التَّمْرَ یَا فُلَانُ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّهُ لَیْسَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ مَنْ غَشَّهُمْ [الكافی ج5 ص160] رسول خدا صلی الله علیه و آله به مردی خرما فروش فرمود: آیا نمی دانی که کسی که در معامله با مسلمانان فریبکاری کند از آنان نیست؟!

مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ سِجَادَةَ عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ قَالَ كُنَّا عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ علیه السلام فَإِذَا دَنَانِیرُ مَصْبُوبَةٌ بَیْنَ یَدَیْهِ فَنَظَرَ إِلَى دِینَارٍ فَأَخَذَهُ بِیَدِهِ ثُمَّ قَطَعَهُ بِنِصْفَیْنِ ثُمَّ قَالَ لِی أَلْقِهِ فِی الْبَالُوعَةِ حَتَّى لَا یُبَاعَ شَیْ ءٌ فِیهِ غِشٌّ [الكافی ج5 ص160] نزد موسی بن جعفر علیهما السلام بودم که مقداری دینار پیش حضرت بود؛ یکی از آنها را برداشت و دو نیم کرد و به من فرمود: این را در چاه دستشویی بینداز تا چیزی که در آن ناخالصی هست معامله نشود.

أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عُبَیْسِ بْنِ هِشَامٍ عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ یَبِیعُ الدَّقِیقَ فَقَالَ إِیَّاكَ وَ الْغِشَّ فَإِنَّ مَنْ غَشَّ غُشَّ فِی مَالِهِ فَإِنْ لَمْ یَكُنْ لَهُ مَالٌ غُشَّ فِی أَهْلِهِ [الكافی ج5 ص160] مردی آرد فروش به محضر امام صادق علیه السلام وارد شد حضرت فرمود: از ناخالصی(غش) و فریب در معامله پرهیز کن! که براستی کسی که با دیگران غش کند در مالش دچار غش شود (یعنی دیگران با او چنین کنند) و اگر در مالش نشود در اهل و عیالش می شود!

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ نَهَى رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم عَنْ أَنْ یُشَابَ اللَّبَنُ بِالْمَاءِ لِلْبَیْعِ [الكافی ج5 ص160] رسول خدا صلی الله علیه و آله از اینکه برای فروختن شیر در آن آب مخلوط شود نهی فرمود.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ قَالَ كُنْتُ أَبِیعُ السَّابِرِیَّ فِی الظِّلَالِ فَمَرَّ بِی أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى علیه السلام فَقَالَ لِی یَا هِشَامُ إِنَّ الْبَیْعَ فِی الظِّلِّ غِشٌّ وَ إِنَّ الْغِشَّ لَا یَحِلُّ [الكافی ج5 ص160] ام كاظم علیه السلام ـ چون بر هشام بن حكم كه در سایه (تاریكى) مشغول فروختن پارچه شاپورى بود، گذشت ـ فرمود : اى هشام! فروختن كالا در سایه، دغلى است، و دغلى [در معامله] روا نیست.

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی جَمِیلَةَ عَنْ سَعْدٍ الْإِسْكَافِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ مَرَّ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله وسلم فِی سُوقِ الْمَدِینَةِ بِطَعَامٍ فَقَالَ لِصَاحِبِهِ مَا أَرَى طَعَامَكَ إِلَّا طَیِّباً وَ سَأَلَهُ عَنْ سِعْرِهِ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ أَنْ یَدُسَّ یَدَیْهِ فِی الطَّعَامِ فَفَعَلَ فَأَخْرَجَ طَعَاماً رَدِیّاً فَقَالَ لِصَاحِبِهِ مَا أَرَاكَ إِلَّا وَ قَدْ جَمَعْتَ خِیَانَةً وَ غِشّاً لِلْمُسْلِمِینَ [الكافی ص161] امام باقر علیه السلام : پیامبر صلى الله علیه و آله در بازار مدینه از كنار بار گندمى عبور كرد. به صاحب آن فرمود: مى بینم گندم خوب و مرغوبى دارى. و از قیمت آن پرسید. پس، خداوند عزّ و جلّ به آن حضرت وحى فرمود كه دستت را داخل ظرف فرو بَر. پیامبر صلى الله علیه و آله این كار را كرد و گندمِ نا مرغوبى بیرون آورد. پس، به صاحب آن فرمود: مى بینم كه با مسلمانان غلّ و غش مى كنى .

[الخصال ] لی، [الأمالی للصدوق ] عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ إِنْ كَانَ الْعَرْضُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْمَكْرُ لِمَا ذَا [بحارالأنوار ج 72 ص284] امام صادق (علیه السلام) فرمود: اگر عرضه بر خدا درست است پس مكر و نیرنگ براى چه؟!

[عیون أخبار الرضا علیه السلام ] لی، [الأمالی للصدوق ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ مَعْبَدٍ عَنِ ابْنِ خَالِدٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم مَنْ كَانَ مُسْلِماً فَلَا یَمْكُرُ وَ لَا یَخْدَعُ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَبْرَئِیلَ علیه السلام یَقُولُ إِنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ ثُمَّ قَالَ علیه السلام لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً وَ لَیْسَ مِنَّا مَنْ خَانَ مُسْلِماً ثُمَّ قَالَ علیه السلام إِنَّ جَبْرَئِیلَ الرُّوحَ الْأَمِینَ نَزَلَ عَلَیَّ مِنْ عِنْدِ رَبِّ الْعَالَمِینَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ عَلَیْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّ سُوءَ الْخُلُقِ یَذْهَبُ بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ أَلَا وَ إِنَّ أَشْبَهَكُمْ بِی أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً [بحارالأنوار ج 72 ص284] رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم ) فرمود: هر كه مسلمانست نه مكر كند و نه گول زند كه من شنیدم جبرئیل میگفت: مكر و خدعه در دوزخ است سپس فرمود: از ما نیست كسى كه دغلى كند با مسلمانى، و از ما نیست آنكه خیانت كند با مسلمانى سپس فرمود: جبرئیل روح الامین نزد من فرود آمد از نزد رب العالمین و گفت: اى محمد بر تو باد بخوشخوئى كه بدخوئى خیر دنیا و آخرت را ببرد. آگاه باشید كه شبیه ترین شما به من خوشخوترین شما است .

[الأمالی للصدوق ] فِی مَنَاهِی النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ مَنْ غَشَّ مُسْلِماً فِی شِرَاءٍ أَوْ بَیْعٍ فَلَیْسَ مِنَّا وَ یُحْشَرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ الْیَهُودِ لِأَنَّهُمْ أَغَشُّ الْخَلْقِ لِلْمُسْلِمِینَ وَ قَالَ علیه السلام مَنْ بَاتَ وَ فِی قَلْبِهِ غِشٌّ لِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ بَاتَ فِی سَخَطِ اللَّهِ وَ أَصْبَحَ كَذَلِكَ حَتَّى یَتُوبَ [بحارالأنوار ج 72 ص284] در مناهى پیغمبر است كه فرمود: هر كه دغلى كند با مسلمانى در خرید و یا فروش از ما نباشد و روز قیامت با یهود محشور شود زیرا آنها از همه مردم با مسلمانها دغلكارترند، و فرمود: هر كه شب گزارد و در دلش دغلى با برادر مسلمانش دارد در خشم خدا شب گزارنده و صبح كند چنین تا توبه كند.

[الخصال ] الْأَرْبَعُمِائَةِ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام الْمُؤْمِنُ لَا یَغُشُّ أَخَاهُ وَ لَا یَخُونُهُ وَ لَا یَخْذُلُهُ وَ لَا یَتَّهِمُهُ وَ لَا یَقُولُ لَهُ أَنَا مِنْكَ بَرِی ءٌ [بحارالأنوار ج 72 ص285] امیر مؤمنان (ع) فرمود: مؤمن دغل و خیانت نكند با برادرش و او را رها نكند و به او تهمت نزند و به او نگوید: من از تو بیزارم .

[عیون أخبار الرضا علیه السلام ] بِالْأَسَانِیدِ الثَّلَاثَةِ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ غَشَّ مُسْلِماً أَوْ ضَرَّهُ أَوْ مَاكَرَهُ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیغمبر (ص) فرمود: از ما نیست كسى كه دغلى كند با مسلمانى یا زیانش زند یا نیرنگش بازد. [معانی الأخبار] عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وآله وسلم أَنَّهُ قَالَ لَا خِلَابَةَ یَعْنِی الْخَدِیعَةَ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیغمبر (ص) فرمود: نباید خدعه باشد.

[ثواب الأعمال ] مَاجِیلَوَیْهِ عَنْ عَمِّهِ عَنِ الْكُوفِیِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُقْبَةَ رَفَعَهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ علیه السلام أَنَّهُ كَانَ یَقُولُ الْمَكْرُ وَ الْخَدِیعَةُ فِی النَّارِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نیرنگ و خدعه، در آتشند.

[ثواب الأعمال ] أَبِی عَنْ عَلِیٍّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام عَنْ آبَائِهِ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم لَیْسَ مِنَّا مَنْ مَاكَرَ مُسْلِماً [بحارالأنوار ج 72 ص285] رسول خدا صلى الله علیه و آله : از ما نیست كسى كه با مسلمانى مكر كند.

[ثواب الأعمال ] ابْنُ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ علیه السلام لَوْ لَا أَنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ الْعَرَبِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] على (علیه السلام) فرمود: اگر نبود كه مكر و خدعه در دوزخند من مكركن ترین عرب بودم .

[ثواب الأعمال ] الْعَطَّارُ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ عَنْ حَبِیبِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَاذَانَ قَالَ سَمِعْتُ عَلِیّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ یَقُولُ لَوْ لَا أَنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وسلم یَقُولُ إِنَّ الْمَكْرَ وَ الْخَدِیعَةَ وَ الْخِیَانَةَ فِی النَّارِ لَكُنْتُ أَمْكَرَ الْعَرَبِ [بحارالأنوار ج 72 ص285] شنیدم على (علیه السلام ) میفرمود: اگر نشنیده بودم از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم كه مكر و خدعه و خیانت در دوزخند هر آینه مكارترین عرب بودم .

مسأله 17 ـ‏ غش به وسیلۀ آنچه که مخفی می باشد، در خرید و فروش حرام است،‏‏مانند مخلوط کردن شیر با آب و مخلوط نمودن گندم خوب با نامرغوب و ممزوج نمودن‏‏روغن با پیه یا با روغن نباتی و مانند این ها، بدون آن که طرف را آگاه کند. و معامله، با غش‏‏باطل نمی شود؛ اگرچه کارش حرام است و موجب خیار فسخ برای طرف معامله بعد از‏‏اطلاع از آن می گردد. البته اگر غش به این صورت باشد که چیزی را برخلاف جنسش‏‏نشان دهد، مانند فروش چیزی که آب (طلا یا نقره) داده شده به عنوان این که طلا یا نقره‏‏است و مانند آن، اصل معامله باطل می شود.‏ (ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی ج1)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: احتکار،گرانفروشی،کم فروشی،غش

تاريخ : سه شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴ | 7:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |