ولادت حضرت محمّد صلی الله علیه و آله

حضرت محمد بن عبدالله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، از نسل حضرت ابراهیم (علیه‌السّلام) و آدم ابوالبشر (علیهماالسّلام) ، آخرین پیامبر الهی، در ۱۷ ربیع الاول عام الفیل "یعنی سالی که قوم فیل برای تخریب خانه کعبه و اشغال مکه به حجاز آمدند،" در شهر مکه در جامعه مُشرک جزیرة العرب در یکی از تاریک‌ترین اعصار بشریت؛ عصری که آدمیان جز شرک و بت‌پرستی، ستم به زیردستان و بـردگان نـمی‌شناختند و مورخین نام آن را «عصر جاهلی» گذارده‌اند، در شهر مکه بعد از طلوع فجر، روز جمعه ۱۷ ربیع الاول عام الفیل برابر با سال ۵۷۰ میلادی به دنیا آمد . در حالیکه مضاهر شرک و بت‌پرستی در اقصی نقاط عالم دچار تزلزل گشت و به خاموشی گرائید و نور حضرت سراسر عالم امکان را روشن نمود. اکثر محدثان و مورخان بر این قول اتفاق دارند که تولد پیامبر، در ماه «ربیع الاول» سال عام الفیل[۸] بوده، ولى در روز تولد او اختلاف دارند. معروف میان محدثان شیعه این است که آن حضرت، در هفدهم ماه ربیع الاول به دنیا آمد و مشهور میان اهل تسنن این است که ولادت آن حضرت، در روز دوازدهم همان ماه اتفاق افتاده است.[۹] . نسب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از طرف پدر به تیره بنی هاشم از قبیله قریش می رسد. قبیله قریش فرزندان نضر بن کنانه هستند که نسب او با شجره ای معلوم به عدنان و از عدنان با شجره ای که در آن اختلاف است به حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیهماالسلام می رسد.[۳] . شجره نامه پیامبر تا عدنان بدین صورت است: محمد بن عبداللّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک بن النضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن إلیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان[۴] . اجداد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا ابراهیم (علیه‌السّلام) حدود ۳۰ نفر و تا حضرت نوح (علیه‌السّلام) قریب ۴۰ نفر و تا حضرت آدم ابوالبشر (علیه‌السّلام) ۴۹ نفر می‌باشند؛[۵] [۶] که از «عدنان» به بالا، هم در اسامی آنها و هم در عدد آنان اختلاف زیادی است.[۷] [۸] [۹] [۱۰] [۱۱] . «عدنان» بیستمین جد آن بزرگوار است که مورخین بدون اختلاف، نسب آن حضرت را تا به وی این گونه ذکر کرده‌اند: محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب بن‌هاشم بن عبد مناف بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لوی بن غالب بن فهر بن مالک بن نضر بن کنانة بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر بن نزار بن معد بن عدنان. پیـامبر اسـلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در روایتی به اجدادشان اشاره کرده و می‌فرمایند: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» یعنی هرگاه نسب من به عدنان رسید متوقف شوید و از ذکر اجداد جلوتر خودداری کنید.[۱۲] [۱۳] . لذا اکثر مورخین هم، اجداد پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) را از عدنان، جد بیستم رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌اله‌وسلّم) ضبط کرده‌اند.[۱۴] . عبدالله پدر پیامبر در بین مردم مکه شخصی معروف و ممتاز بوده است و مردم به خاطر نوری که در چهره او مشاهده می نمودند به او لقب مصباح الحرم (چراغ حرم) داده بودند.[۵] مادر آن حضرت نیز آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهره است. که علاوه بر بهره مندی از نسبی نیکو، صفاتی ممتاز داشت. نسب پیامبر از طرف مادر؛ بدین شرح است: آمنه بنت وهب بن عبد مناف بن زهرة بن کلاب از تیره بنی‌زهره و از قبیله قریش.[۲۳] [۲۴] . نسب پدری و مادری پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در عبد مناف جد سوم و کلاب جد پنجم ایشان به هم می‌پیوندد. پدر آمنه یعنی وهب ‌بن عبدمناف بن زهره، رئیس و سرور بنی زهره بود و [۲۵] [۲۶] [۲۷] [۲۸] . مادرش بُرّه دختر عبدالعزی از خاندان بنی‌عبدالدار بود.[۲۹] [۳۰] [۳۱] [۳۲] [۳۳] [۳۴] . آمنه به لحاظ شرف و پاکدامنی، سالار زنان بنی زهره بود به طوری که او را برترین عقیله قریش دانسته‌اند.[۳۵] [۳۶] [۳۷] . گفته‌اند آن‌گاه که داشتن دختر برای اعراب مایه ننگ و شرم‌ساری بود، آمنه در میان قوم و خاندان خود احترام ویژه‌ای داشت.[۳۸] . عبدالمطلب هنگامی که او را به فرزندش عبدالله پیشنهاد داد او را چنین توصیف نمود: «سوگند به عزت و جلال خداوند، که در مکه دختری مثل او نیست. زیرا او با حیا و با ادب است و نفسی پاکیزه دارد و عاقل و فهیم و دین باور است.»[۶] علمای شیعه و برخى از علمای اهل‏ سنت بر اساس استدلالهای عقلی و مستندات روایی که ارائه می دهند، معتقدند پدر و مادر پیامبر و جمیع اجداد و جدات آن حضرت تا آدم علیه السلام همه یکتا پرست بوده اند و نور آن حضرت در صلب و رحم مشرکى قرار نگرفته است.[۷] . پدر‌، مادر، اجداد و جدات آن حـضرت هـمه و همه مسلمان و مومن‌ بوده‌ و نطفه نورانی وی در هیچ صلب و رحم مشترک میان‌ کفر و اسلام و ایمان و شرک قرار نگرفته است. پیامبر اعظم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از نسل اسماعیل‌ ذبیح و فرزند‌ ابراهیم‌ خلیل و از سلاله حضرت آدم ابوالبشر است. منابع تاریخی، رخدادهایی را در شب میلاد پیامبر اسلام(ص) نقل کرده‌اند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۹] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۱۰] . در روایات آمده است که در شب ولادت آن حضرت‌ حوادث مهم و اتفاقات زیادی در اطراف جهان به وقوع پیوست که ‌پیش از آن سابقه نداشت و از جمله‌ «ارهاصات‌» بوده است. شاید جامع‌ترین حدیث در این باره حدیثی است که مرحوم صدوق (رحمة‌الله‌علیه) در کتاب امالی به سند خود از امام صادق (علیه‌السّلام) ‌ روایت کرده و روایات دیگری نیز شبیه به آن در دیگر منابع موجود است.[۱۳۲] [۱۳۳] [۱۳۴] [۱۳۵] [۱۳۶] [۱۳۷] [۱۳۸] . خلاصه حوادث مقارن ولادت را می‌توان در چند بند زیر نام برد : ۱. بت‌ها، همگی به‌رو درافتادند.[۱۳۹] [۱۴۰] [۱۴۱] . ۲. ایوان کسری در مدائن، لرزید و ۱۳ یا ۱۴ کنگره آن فرو ریخت.[۱۴۲] [۱۴۳] [۱۴۴] [۱۴۵] . ۳. آتش‌کده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.[۱۴۶] [۱۴۷] [۱۴۸] [۱۴۹] . ۴. دریاچه ساوه خشک گردید.[۱۵۰] [۱۵۱] [۱۵۲] . ۵. نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود.[۱۵۳] [۱۵۴] . ۶. رانـده شدن شیاطین و جنّیان از آسمان‌ها و منع آنان از شنیدن اخبار آسمان‌ها و وحی. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را می‌ شنیدند، برای همیشه، طرد شدند.[۱۵۵] [۱۵۶] . حدیثی در این مورد نقل شده که ‌گفته است: «لم یرم بنجم منذ رفع عیسی (علیه‌السّلام) حتی بعث رسول ‌الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم).»[۱۵۷] [۱۵۸] . امام صادق‌ (علیه‌السّلام) در این باره می‌فرماید: شیاطین به آسـمان‌ها رفت و آمد می‌کردند تا این که با تولد حضرت عیسی (علیه‌السّلام)، از‌ سه‌ آسمان‌ و با به دنیا آمدن پیامبر‌ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از هفت آسمان منع شدند.[۱۵۹] [۱۶۰] [۱۶۱] . فخر رازی نیز در تفسیر آیه شریفه «وَ اَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَدا؛[۱۶۲] . و اینکه ما پیش از این به استراق سمع در آسمان‌ها می‌نشستیم؛ امّا اکنون هر کس بخواهد استراق سمع کند، شهابی را در کمین خود می‌یابد.» در مورد منع شیاطین از نفوذ در آسمان‌ها و تیر‌های شهاب همین گفتار را داشته و اقوالی در این باره نقل ‌کرده است.[۱۶۳] . ۷. سحر تمام ساحران در آن موقع باطل گردید و علم کهانت از کاهنان گرفته شد.[۱۶۴] [۱۶۵] . ابن شهرآشوب، به نقل از امام صادق (علیه‌السّلام) یاد می‌ کند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیم‌الشان، بت‌ها به صورت، به زمین افتادند. پادشاهی نماند؛ مگر آن‌که تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند. در آن شب، نوری از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت.»[۱۶۶] . برخی از این حوادث در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است.[۱۶۷] [۱۶۸] [۱۶۹] [۱۷۰] [۱۷۱] [۱۷۲] [۱۷۳] [۱۷۴] . مکان ولادت پیامبر اسلام(ص) در شعب ابی‌طالب[۱۱] و در خانه عقیل بن ابی‌طالب بوده است. فرزندان عقیل، این خانه را به محمد بن یوسف، برادر حجاج بن یوسف، فروختند[۱۲] و این خانه به خانه محمد بن یوسف مشهور شد.[۱۳] محمد آنجا را تبدیل به قصری برای خود کرد. در زمان حکومت بنی‌عباس، خیزران، مادر هارون‌الرشید خلیفه عباسی، این خانه را خرید و آن‌را تبدیل به مسجد کرد.[۱۴] علامه مجلسی، فقیه و محدث قرن یازدهم، نقل می‌کند که در زمان او مکانی به این نام در مکه وجود داشته و مردم آن‌را زیارت می‌کردند.[۱۳] این بنا تا زمان حکومت آل‌سعود بر حجاز، باقی بود. آن‌ها به جهت اعتقادات مذهب وهابیت و منع بر تبرک به آثار پیامبران، آن‌جا را تخریب کردند.[۱۴] . هنوز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به دنیا نیامده بود، یا به نقل های دیگر چند ماهی از ولادت او نگذشته بود، که پدرش عبداللّه در بازگشت از سفر تجاری شام در مدینه وفات نمود.[۱۲] و لذا پیامبر از همان ابتدا یتیم بود . چهار ماه پس از ولادت پیامبر، او را به زنی از قبیله صحرا نشین بنی سعد به نام حلیمه سپردند تا او را شیر دهد.[۱۳] رسول خدا در حدود چهار سال نزد حلیمه در میان قبیله بنى سعد اقامت داشت و در سال پنجم ولادت، «حلیمه» او را به مادرش آمنه باز گرداند.[۱۴] در سال هفتم ولادت که رسول خدا شش ساله بود، مادرش وى را براى‏ دیدن دائى ‏هایش به مدینه برد، و هنگام بازگشت به مکه در «أبواء» در گذشت‏.[۱۵] . پس از آن سرپرستی آن حضرت ابتدا در دست جدش حضرت عبد المطلب و بعد از ایشان، در دست عمویش ابوطالب بود.[۱۶] . از اتفاقات مهم دوران کودکی و جوانی پیامبر اسلام می توان به موارد زیر اشاره نمود : رفتن به سفر تجاری شام به همراه عموی خود حضرت ابوطالب (علیه السلام) و دیدار با بُحیرای نصرانی، که از عالمان مسیحی زمان خود بود و وعده نبوت آن حضرت را به عمویشان داد و ایشان را از خطر یهود در مورد نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) مطلع کرد.[۱۷] . انتخاب کردن شغل چوپانی که شغل اکثر انبیا بوده است. پذیرفتن سرپرستی کاروان تجاری حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و نشان دادن لیاقت های خود در امر تجارت در این سفر، با سود خوبی که از این کاروان حاصل شد. مشهور شدن به صفت امین به دلیل امانت داری ایشان. شرکت در پیمان جوانمردانه حلف الفضول که برای حمایت از مظلومان بین جوانان قریش در خانه عبدالله بن جدعان بسته شد. حل اختلاف به وجود آمده بین سران قریش بر سر نصب حجرالاسود، که نزدیک بود به جنگی خانگی منجر شود.[۱۸] .ادامه مقاله را اینجا ببینید . ویژه نامه حضرت محمد صلي الله عليه وآله . هفدهِ ماه ربیع است، عیدِ میلاد مُحَمَّد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پـيــامـبـر و ائــمــه اطـهــار ، پــيــامــبــر شــنــاســي ، پـــیــامــبــر(ص)وعــتـــرتــش

تاريخ : پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱ | 13:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |