آزادی یا اسارت؟

در میانه‌ی جنگ آنگاه که اخبار و روایت‌های گوناگون اوج می‌گیرند و خیز بر می‌دارند و حتی برخی متخصص رسانه‌ای را در خود غرق می‌کنند - اخبار و روایت‌هایی که بعضاً حتی صحت و سقم‌شان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آن‌گونه که هستند نه آن‌گونه که دشمن آن را بازنمایی می‌کند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا می‌کند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی می‌بینیم و امکان رمزگشایی‌ آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویت‌ها را به شیوه‌ای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیده‌ها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمی‌گیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانه‌ی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا به‌صورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابه‌لای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آن‌گونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
صد و هفتادودومین شماره «صدای ایران» به روح مطهر مادر و دختر شهیده فاطمه اسفندانی و حسنیه جعفرآبادی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانه‌ی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.

دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره صد و هفتادودو

سرمقاله

* آزادی یا اسارت؟

* سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران در ۱۲ آذر ۱۴۰۴، تصویری مبتنی بر داده‌های رسمی از وضعیت خانواده در غرب ارائه می‌کند؛ وضعیتی که پژوهش‌ها، آمارهای سازمان‌های اروپایی و آمریکایی و گزارش‌های مؤسسات مستقل نیز آن را تأیید می‌کنند.


در این دیدار تأکید شد که تخریب بنیان خانواده یکی از اساسی‌ترین پیامدهای فرهنگ سرمایه‌داری غرب است؛ فرهنگی که با ترویج الگوی آزادی بدون مسئولیت، ساختار عاطفی، اخلاقی و اجتماعی خانواده را در معرض فروپاشی قرار داده است. این ارزیابی را می‌توان در چارچوب تحولات جمعیتی و اجتماعی غرب طی پنج دهه اخیر تحلیل کرد.

یکی از مهم‌ترین شاخص‌های این بحران، کاهش چشمگیر نرخ ازدواج است. بر اساس داده‌های اداره آمار اروپا، نرخ ازدواج در اتحادیه اروپا طی شش دهه گذشته نصف شده است؛ در حالی که در سال ۱۹۶۰ بیش از ۷۰ درصد بزرگسالان در انگلیس متأهل بودند، این رقم امروز به کمتر از ۵۰ درصد رسیده است.

در کشورهای اسکاندیناوی، درصد زنانی که تا پایان عمر ازدواج می‌کنند حتی به کمتر از ۳۰ درصد سقوط کرده است. روند مشابهی در آمریکا مشاهده می‌شود؛ جایی که نرخ ازدواج از دهه ۱۹۷۰ تاکنون حدود ۶۰ درصد کاهش یافته و سهم خانوارهای متأهل به پایین‌ترین سطح تاریخی رسیده است.

این کاهش از سطح سبک زندگی فراتر رفته و به نشانه دگرگونی عمیق در نهاد خانواده و ارزش‌های مرتبط با آن تعبیر می‌شود. افزایش نرخ طلاق نیز بُعد مکمل این دگرگونی است.

آمار اتحادیه اروپا نشان می‌دهد که نرخ طلاق از دهه ۱۹۶۰ تاکنون بیش از دو برابر شده است. در برخی کشورها مانند بلژیک، سوئد و آمریکا، به ترتیب تا ۷۰، ۶۴ و ۵۳ درصد ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد. در انگلیس هر ساعت ۱۳ طلاق ثبت می‌شود و بخش عمده‌ای از ازدواج‌ها حتی یک دهه دوام نمی‌آورند.

این روند بیانگر شکنندگی روابط خانوادگی، کاهش تعهد زوجین و تضعیف بنیان‌های اجتماعی است که بر محور خانواده شکل می‌گیرد.

افزایش تولدهای خارج از ازدواج، شاخص مهم دیگری از تغییر الگوی خانواده در غرب است. بر اساس آمار رسمی اتحادیه اروپا، در سال ۲۰۲۳ در ۶ کشور اروپایی تعداد تولدهای خارج از ازدواج از تولدهای درون ازدواج بیشتر شده و به طور متوسط بیش از ۴۰ درصد کودکان اروپایی خارج از چارچوب ازدواج رسمی متولد می‌شوند.

در آمریکا این پدیده شدت بیشتری دارد: سهم مادران مجرد به ۴۰ درصد رسیده، در حالی که این رقم در سال ۱۹۶۰ تنها ۵ درصد بود.

مطالعات اندیشکده بروکینگز نشان می‌دهد بخشی قابل توجه از این روند به کاهش ازدواج‌های پایدار و افزایش روابط کوتاه‌مدت و فاقد مسئولیت‌پذیری والدین مرتبط است. پیامد این وضعیت، گسترش خانواده‌های تک‌والدی و افزایش جمعیت کودکان بدون پدر است.

تنها در آمریکا حدود ۱۵ میلیون کودک بدون حضور پدر زندگی می‌کنند و این نسبت در برخی مناطق شهری به مراتب بالاتر است. در انگلیس نیز تقریباً نیمی از کودکان تجربه فقدان پدر را دارند و یک‌سوم آنان هیچ ارتباط معناداری با پدر خود برقرار نمی‌کنند.

ابعاد این تغییرات صرفاً جمعیتی یا فرهنگی نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای به همراه دارد.

پژوهش‌ها نشان می‌دهد کودکان در خانواده‌های تک‌والدی بیش از سایرین در معرض فقر، آسیب‌های روانی، ترک تحصیل و مشکلات رفتاری قرار می‌گیرند. همچنین، بی‌ثباتی روابط خانوادگی رابطه مستقیمی با گسترش جرم، اضطراب اجتماعی و نابرابری اقتصادی دارد.

این یافته‌ها هم‌راستا با تحلیل رهبر انقلاب است که تأکید کردند کاهش نسبت‌های خانوادگی و کودکان پدرنشناس به یکی از چالش‌های اساسی جوامع غربی تبدیل شده است.

در کنار تحولات جمعیتی، مسئله ترویج بی‌بندوباری جنسی و آزادی‌های بدون قید و شرط نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در تضعیف نهاد خانواده دارد. گزارش‌های سازمان ملل نشان می‌دهد اروپا و آمریکا بزرگ‌ترین بازار قاچاق جنسی در جهان هستند و بخش عمده قربانیان آن زنان و دختران نوجوان‌اند.

هم‌زمان، صنعت پورنوگرافی با درآمدی چند ده میلیارد دلاری، هنجارهای جنسی و روابط انسانی را دچار دگرگونی بنیادین کرده و الگویی مبتنی بر مصرف‌گرایی جنسی را به جای روابط پایدار خانوادگی قرار داده است.

این روند زمینه‌ساز گسترش پدیده‌هایی مانند روابط کوتاه‌مدت و تولدهای خارج از ازدواج شده است؛ پدیده‌هایی که پیامدهای جمعیتی و اجتماعی آنها اکنون در غرب به‌وضوح دیده می‌شود.

تحلیل این روندها از منظر علوم اجتماعی نشان می‌دهد که منطق فردگرایی افراطی و سودمحور در غرب نقش مهمی در تضعیف خانواده دارد.

در این الگو، تعهد خانوادگی جای خود را به «انتخاب فردی» داده و آزادی به معنای رهایی از هرگونه محدودیت اخلاقی و اجتماعی تفسیر شده است.

نتیجه این تغییر پارادایم، کاهش نقش خانواده به‌عنوان نهاد اصلی جامعه‌پذیری و حمایت عاطفی و افزایش فشارهای روانی و اقتصادی بر نسل‌های مختلف است.

در مقابل رهبر انقلاب با اشاره به این واقعیت‌ها، خانواده را بنیادی‌ترین نهاد اجتماعی معرفی کردند که بدون آن جامعه با بحران‌های ساختاری روبه‌رو خواهد شد.

تحلیل ایشان مبتنی بر داده‌های رسمی و پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهد که فروپاشی خانواده در غرب تنها یک مسئله فرهنگی یا اخلاقی نیست، بلکه مسیری است که پیامدهای آن بر حوزه‌های سیاست‌گذاری، امنیت اجتماعی و آینده نسل‌ها تأثیرگذار خواهد بود.

از این رو، تأکید بر حفظ بنیان خانواده در چارچوب ارزش‌های اخلاقی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی نه فقط یک نگاه ارزشی بلکه ضرورتی اجتماعی و تمدنی است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران

تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۴ | 19:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |