درامتداد تاریکی-«دزد خودرو» از مالخر گوشی سرقتی خرید!

سجادپور- سارق پراید که در عملیات تعقیب و گریز پلیس مشهد به دام افتاد، در بازجویی ها اعتراف کرد که گوشی تلفن همراهش را از مالخران اموال سرقتی خریده است.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران کلانتری رسالت مشهد که در راستای اجرای طرح امنیت محله محور، به گشت زنی در حوزه استحفاظی خود ادامه می دادند، ناگهان با پرایدی در خیابان فتاح روبه رو شدند که راننده آن با مشاهده پلیس، پدال گاز را فشرد و با سرعت زیادی از برابر دیدگان نیروهای انتظامی فرار کرد.

نیروهای گشت کلانتری نیز بلافاصله پلاک خودرو را از مرکز فرماندهی استعلام کردند که مشخص شد پراید مشکی رنگ، سرقتی است، بنابراین نیروهای گشت نامحسوس به تعقیب خودرو پرداختند و پس از مدتی تعقیب و گریز سرانجام، راننده را در خیابان محراب مجبور به توقف کردند، اما راننده با رها کردن خودرو قصد داشت پیاده از چنگ نیروهای انتظامی بگریزد که در نهایت با چند فن دفاع شخصی زمین گیر و به کلانتری هدایت شد.

گزارش روزنامه خراسان حاکی است در بازرسی بدنی از متهم نیز یک دستگاه گوشی تلفن همراه به دست آمد که بررسی ها نشان داد گوشی مذکور نیز سرقتی است. سارق جوان که 3 فقره سابقه کیفری دارد، ضمن اعتراف به سرقت خودروی پراید از پنجراه مشهد به افسران دایره تجسس کلانتری رسالت گفت: زمان زیادی نیست که از زندان آزاد و تاکنون 3 بار به جرم سرقت راهی زندان شده ام، اما باز هم به دلیل اعتیاد به مواد مخدر صنعتی شیشه به سرقت ادامه دادم.

وی درباره گوشی سرقتی کشف شده نیز گفت: من سارق خودرو هستم، این گوشی را نیز یکی از مالخران گوشی های سرقتی به من فروخت و من آن را سرقت نکرده ام...

بنابر گزارش روزنامه خراسان، با توجه به احتمال انجام سرقت های دیگر توسط این سارق حرفه ای، تلاش نیروهای تجسس برای ریشه یابی اقدامات مجرمانه دیگر وی با صدور دستورهای ویژه از سوی سرگرد لطفی (رئیس کلانتری رسالت) آغاز شده است. خراسان : شماره : 21282 - ۱۴۰۲ يکشنبه ۲۲ مرداد

هیچ؛ از گروگانگیری 7 میلیاردی!

اختصاصی خراسان

سیدخلیل سجادپور- مردی که با همدستی جوان 25 ساله، مدیر یک باغ تالار را با انگیزه اخاذی 7 میلیاردی در مشهد به گروگان گرفته بود، در حالی به چنگ قانون افتادند که همزمان با عملیات های هماهنگ کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی مجبور شدند گروگان خود را بدون دریافت هیچ وجهی آزاد کنند.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ساعت 10 صبح پانزدهم مرداد، زنگ تلفن همراه مرد تبعه خارجی به صدا درآمد و او بلافاصله کلید پاسخ را فشرد. اگرچه شماره تلفن ناشناس بود اما صدایی آشنا از آن سوی خط به گوش مرد 50 ساله رسید که او را به یک تفریح دوستانه دعوت می کرد. «احمد- س» مردی که از آن سوی خط سخن می گفت از دوستان صمیمی مدیر باغ تالار بود که با یکدیگر رفت و آمد داشتند. طولی نکشید که آن ها در نزدیکی پارکی در منطقه پنجتن قرار گذاشتند و بدین ترتیب مرد تبعه خارجی سوار بر خودروی جک شاسی بلند خود شد و از انتهای بولوار پنجتن به طرف پارک مذکور به راه افتاد. او زمانی به محل قرار رسید که «احمد» سوار بر خودروی تیبا 2 منتظرش بود. با اصرار احمد (مرد 45 ساله) مدیر باغ تالار خودروی گران قیمت خود را در حاشیه بولوار پنجتن پارک کرد و روی صندلی جلوی تیبا نشست تا برای تفریح و خوش گذرانی به منطقه تفریحی شاندیز بروند. «احمد» که نقشه پلیدی را در ذهن داشت از قبل باغی را در محدوده روستای زشک اجاره کرده بود بنابراین دو دوست به طرف باغ مذکور حرکت کردند اما وقتی خودروی تیبا وارد باغ شد ناگهان در صندوق عقب تیبا بالا رفت و جوان 25 ساله ای از آن جا بیرون آمد که اسلحه ای را در دست می فشرد. هنوز «امیر – ع» (مدیر تالار) در شوک بود که «سجاد- ن» (جوان مسلح) به سمت وی حمله کرد و در یک لحظه ماشه سلاح را فشار داد. با صدای «تق» سلاح ، مرد 50 ساله بلافاصله فهمید که اسلحه قلابی است به همین دلیل تلاش کرد تا با درگیری از چنگ آن ها بگریزد ولی در میان بهت و ناباوری دوست صمیمی اش نیز به طرفداری از جوان 25 ساله به سوی وی هجوم برد و گفت: مرا ببخش! من مجبورم با او همکاری کنم!

گزارش روزنامه خراسان حاکی است: این گونه بود که آدم ربایان دست و پاهای مرد 50 ساله را با دستبندهای پلاستیکی بستند که از قبل آن ها را تهیه کرده بودند.

آن ها سپس مدیر باغ تالار را به درون حمام باغ ویلا انداختند و در آن را قفل کردند و برای آن که ردی از خود بر جا نگذارند به سراغ خودروی گروگان 50 ساله رفتند و خودروی شاسی بلند را در میان کوه های منطقه میامی مشهد به آتش کشیدند به طوری که فقط چند تکه آهن از خودروی گران قیمت باقی ماند. گروگانگیران بعد از این ماجرا دوباره به باغ ویلا بازگشتند و گروگان را با تهدید مجبور کردند که با خانواده اش تماس بگیرد که باید مبلغ 7 میلیارد تومان برای آزادی اش بپردازند!

بنابر گزارش روزنامه خراسان، از سوی دیگر خانواده «امیر» که گم شدن وی را به پلیس گزارش داده بودند با این تماس تلفنی در جریان ماجرای وحشتناک گروگانگیری قرار گرفتند و بلافاصله موضوع را به کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی اطلاع دادند. این گونه بود که پرونده مذکور اهمیت ویژه ای یافت و گروه زبده ای از کارآگاهان با دستورات خاص سرهنگ جواد شفیع زاده ( رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) به پیگیری تخصصی ماجرای گروگانگیری پرداختند. آن ها در اولین مرحله از اقدامات پلیسی آموزش های لازم را به خانواده گروگان ارائه دادند و از آنان خواستند هرگونه جزئیات تماس آدم ربایان را به پلیس گزارش دهند.

از طرف دیگر گروه عملیاتی کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) در حالی تحقیقات میدانی خود را آغاز کردند که بررسی ها نشان می داد گروگانگیری توسط فردی آشنا انجام شده است چرا که مدیر تالار بدون هیچ گونه اجباری سوار خودرو شده و به محل قرار رفته است! بنابراین عملیات اطلاعاتی روی اطرافیان مدیر تالار متمرکز شد تا این که سرنخ هایی از دوست 45 ساله وی به دست آمد که او نیز از همان تاریخ پانزدهم مرداد در منزلش حضور نداشت. هنگامی که رصدهای کارآگاهان به نتیجه رسید گروگانگیران به مبلغ 5 میلیارد رضایت دادند و در تماس های بعدی از خانواده وی خواستند هرچه سریع تر این مبلغ را فراهم کنند، اما چند روز بعد وقتی متوجه شدند که زیر چتر اطلاعاتی پلیس قرار دارند، با ترفندی خاص مرد 50 ساله را رها کردند و از وی خواستند در قبال آزادی، مبلغ 5 میلیارد را تهیه کند وگرنه خانواده اش را به طور مسلحانه به قتل می رسانند.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، بلافاصله پس از رهایی گروگان، عملیات دستگیری آدم ربایان وارد مرحله اجرایی شد و کارآگاهان با راهنمایی های انتظامی سرهنگ شفیع زاده، با متهم اصلی پرونده برای دریافت مبلغی از چند میلیارد قرار صوری گذاشتند. هنگامی که «احمد» به طمع دریافت پول وارد کمین کارآگاهان در کوی طلاب مشهد شد ناگهان گروه عملیاتی به سرپرستی سرهنگ وحید حمیدفر وارد عمل شدند و دستبندهای قانون را بر دستان وی حلقه زدند.

چند ساعت بعد از این ماجرا نیز گروه دیگری از کارآگاهان با متهم 25 ساله این پرونده گروگانگیری در اطراف میدان جمهوری اسلامی قرار گذاشتند و او را نیز به دام انداختند. رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی با تایید خبر دستگیری گروگانگیران و در تشریح جزئیات این پرونده به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: به محض تشکیل پرونده آدم ربایی در پلیس آگاهی خراسان رضوی، بی درنگ رصدهای اطلاعاتی با تاکید ویژه سردار محمد کاظم تقوی (فرمانده انتظامی استان خراسان رضوی) وارد مرحله جدیدی شد و کارآگاهان اداره جنایی به طور شبانه روزی این پرونده را پیگیری کردند. سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: گروگان 50 ساله که تصور نمی کرد دوست صمیمی اش چنین نقشه شومی را طراحی کرده باشد در روز دوم قصد داشت با درگیری از چنگ آن ها بگریزد که هدف ضربه چاقوی متهمان قرار گرفته و از ناحیه پا زخمی شده بود با وجود این کارآگاهان خیلی زود با به کارگیری تجهیزات و فناوری های نوین پلیسی، موفق شدند عامل اصلی گروگانگیری را شناسایی کنند اما عملیات رهایی برای حفظ جان گروگان اندکی به تاخیر افتاد و گروه عملیاتی با شیوه های خاص پلیسی متهمان را زیر چتر اطلاعاتی گرفتند تا این که آدم ربایان مجبور شدند گروگان را رها کنند.

این مقام ارشد انتظامی با قدردانی از دستورات و راهنمایی های معاون دادستان مرکز خراسان رضوی و قاضی شعبه 409 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، تصریح کرد: با پیدا شدن لاشه خودروی گروگان در منطقه میامی مشهد، تحقیقات بیشتر در این باره همچنان ادامه دارد. شایان ذکر است: دو متهم این پرونده در بازجویی های مقدماتی به سروان شیدایی (افسر پرونده) اظهار کردند که انگیزه آن ها از گروگانگیری فقط وسوسه های اخاذی مالی بود اما در حالی دستگیر شدند که هیچ مبلغی را نیز نتوانستند از خانواده گروگان دریافت کنند. خراسان : شماره : 21284 - ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۴ مرداد

جدال پسر 16 ساله با مرگ!

اختصاصی خراسان

سیدخلیل سجادپور- نوجوان 16 ساله تبعه خارجی که به دلیل کینه و اختلافات قدیمی، هدف ضربات وحشیانه میلگردهای آهنین بستگانش قرار گرفته بود در حالی راهی بیمارستان شد که اکنون به دلیل صدمات هولناک، با مرگ در جدال است.

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، حدود ساعت 12 ظهر بیست و دوم تیر، نوجوان 16 ساله ای موتورسیکلت اش را به دلیل نقص فنی به تعمیرگاه موتورسیکلت در شهرک حجت مشهد برد. هنوز نوجوان مذکور روی سنگ فرش پیاده رو نشسته و مشغول بررسی نقص روی چرخ عقب بود که ناگهان 3 جوان خشن در حالی که میلگردهای آهنی بلند و چاقو در دست داشتند از آن سوی خیابان به طرف تعمیرگاه هجوم آوردند. آنان با ایجاد رعب و وحشت در محل، ابتدا ضربه محکمی را از پشت به سر نوجوان کوبیدند و سپس بی رحمانه پیکر او را هدف ضربات وحشیانه و مهلک میلگرد قرار دادند. در همین حال یکی از مهاجمان با چاقو رهگذران و تعمیرکار موتورسیکلت را تهدید می کرد که کسی جرئت کمک به نوجوان را نداشته باشد. ضربه وحشتناکی که به سر نوجوان اصابت کرد موجب بیهوشی او شد ولی دو جوان میلگرد به دست او را رها نکردند و به نوبت چنان او را زیر ضربات میله آهنی گرفته بودند که هیچ کس حتی جرئت فریاد هم نداشت. در همین هنگام یکی از مهاجمان، پای نوجوان را که نقش بر زمین شده بود بالا برد و مهاجم ترسناک دیگر ضربات میلگرد را طوری بر استخوان بین زانو و مچ پای او می زد که هیچ کس را یارای دیدن این صحنه دلخراش نبود!

تعمیرکار موتورسیکلت هم از ترس فقط نظاره گر اوباش خطرناکی بود که به تعمیرگاهش هجوم برده بودند. طولی نکشید که مهاجمان پس از وارد آوردن بیش از 20 ضربه دلخراش به پاها و سر نوجوان 16 ساله ، خسته شدند و از محل گریختند. دقایقی بعد با تماس اهالی خیابان شهید درودی، امدادگران اورژانس از راه رسیدند و پیکر نیمه جان نوجوان را به مرکز درمانی انتقال دادند.

گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، از سوی دیگر با ورود نیروهای انتظامی به این ماجرای تکان دهنده، تحقیقات برای شناسایی عاملان ضرب و جرح وحشیانه این نوجوان درحالی آغاز شد که با دستور صریح سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس مشهد) گروهی از نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی مشهد، ماموریت یافتند تا به واکاوی این حادثه دردناک بپردازند. به همین دلیل گروه تخصصی نیروهای انتظامی در اولین مرحله از اقدامات پلیسی به بازبینی دوربین های مدار بسته پرداختند و بلافاصله مهاجمان را شناسایی کردند چرا که بررسی های مقدماتی نشان داد که مهاجمان خطرناک تبعه خارجی از بستگان جوان مصدوم هستند. با آن که نوجوان 16 ساله در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان با مرگ در جدال بود، نیروهای انتظامی با هدایت های مستقیم فرمانده انتظامی مشهد، رصدهای اطلاعاتی را برای شناسایی مخفیگاه مهاجمان مخوف آغاز کردند اما آن ها هر بار مخفیگاه خود را تغییر می دادند. از سوی دیگر مشخص شد که مهاجمان شرور دارای سوابق متعدد کیفری به جرم نزاع و درگیری هستند بنابراین شیوه عملیات عوض شد و نیروهای پلیس اطلاعات و امنیت عمومی موفق شدند آنان را در یکی از روستاهای اطراف مشهد شناسایی کنند. بدین ترتیب عملیات دستگیری با کسب مجوزهای قضایی وارد مرحله جدیدی شد و 3 مهاجم مذکور در یک عملیات ضربتی و هماهنگ شبانه درحالی به دام افتادند که تعدادی قمه، چاقو و چماق نیز از مخفیگاه آنان کشف و ضبط شد.

مهاجمان خطرناک که به مقر انتظامی انتقال یافته بودند در بازجویی ها مدعی شدند نوجوان 16 ساله تبعه خارجی یکی از آن ها را قبلا با ضربه چاقو مجروح کرده بود و از طرف دیگر نیز آن ها به دلیل قتل یکی از بستگانشان در افغانستان، با یکدیگر اختلاف و کینه قبلی داشتند که بارها با هم درگیر شده اند. متهمان همچنین اعتراف کردند به دلیل انتقام از نوجوان مذکور، چند روز در تعقیب وی بودند تا این که متوجه شده اند او برای تعمیر موتورسیکلت خودش به تعمیرگاه رفته است.

بنابر گزارش روزنامه خراسان، فرمانده انتظامی مشهد با تایید این ماجرای تکان دهنده، گفت: برخورد با مخلان نظم و امنیت و افراد شرور مطالبه مردم است و پلیس در این باره هیچ مماشاتی نخواهد کرد. سرهنگ احمد نگهبان با تاکید بر معرفی متهمان به مراجع قضایی افزود: جرایمی که موجب احساس ناامنی در جامعه یا ایجاد رعب و وحشت شود، با قاطعیت و به کارگیری همه امکانات و ظرفیت های انتظامی پیگیری می شود و اجازه نمی دهیم عده ای از اوباش و گردن کشان از هر قشر و دسته ای که باشند، امنیت و آسایش مردم را به خطر اندازند.

وی همچنین به مخلان امنیت توصیه کرد: دست از اوباشگری بردارند و به مسیر درست و قانونی بازگردند در غیر این صورت مجازات های سختی انتظار آن ها را می کشد. خراسان : شماره : 21285 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۵ مرداد

جابه جایی مواد مخدر در پوشش تاکسی اینترنتی

من زن بیوه ای هستم که بعد از مرگ شوهرم دیگر درآمدی نداشتم به همین دلیل با ارثیه اندکی که دریافت کردم پرایدی خریدم تا مخارج زندگی ام را با مسافرکشی تامین کنم اما وقتی به تنگناهای اقتصادی افتادم قاچاقچیان به سراغم آمدند و ...

به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، ماموران دایره مبارزه با مواد مخدر کلانتری قاسم آباد مشهد که باهدف اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی، عملیات گسترده ای را برای شناسایی عاملان توزیع مواد مخدر آغاز کرده بودند، زن جوانی را دستگیر کردند که در پوشش مسافرکشی با تاکسی اینترنتی مقادیری مواد مخدر را حمل می کرد. این زن 36 ساله که مدعی بود تحت تاثیر وسوسه های مالی قاچاقچیان قرار گرفته است درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 12 ساله بودم که مادرم بر اثر ابتلا به بیماری از دنیا رفت و من به نوعی امور خانه داری را در همان سن کودکی به عهده گرفتم اما گویی بخت با من یار نبود و 5 سال بعد نیز درحالی پدرم را از دست دادم که خواهر و برادر کوچک ترم به مراقبت های من نیاز داشتند. خلاصه از همان سن نوجوانی برای تامین مخارج زندگی وارد بازار کار شدم و با درآمد اندکی که از فروشندگی در یک مغازه پوشاک به دست می آوردم، برادر و خواهرم را سروسامان دادم و آن ها را به خانه بخت فرستادم. حالا دیگر 26 بهار از عمرم گذشته بود که روزی در منزل خواهرم با یکی از همسایگان آن ها آشنا شدم. «عاطفه خانم» که مرا در همان برخورد اول زنی با غیرت می خواند، چند روز بعد به خواستگاری ام آمد تا نظر مرا درباره برادر شوهرش بپرسد! او گفت: «ساسان» چند سال قبل از همسرش جدا شده و اکنون نیز اقامت یکی از کشورهای اروپایی را دارد. من هم که دیگر باید سروسامان می گرفتم پیشنهاد اورا پذیرفتم و به خواستگاری اش پاسخ مثبت دادم. «ساسان» اگرچه 21 سال از من بزرگ تر بود اما چون خیلی به سر و وضع خودش می رسید، از نظر ظاهری خیلی جوان تر از سن و سالش به نظر می آمد. او مدعی بود تا زمانی که شغل مناسبی پیدا کند از دولت آن کشور بیمه بیکاری دریافت می کند. بعد از انجام مراسم عقدکنان، او مرا به تهران برد و بعد از چند ماه دوباره به همان کشور اروپایی رفت. او یک سال بعد به تهران آمد و مرا نیز به طور قانونی به اروپا برد اما من یک ماه بیشتر نتوانستم آن جا طاقت بیاورم چرا که نه به فرهنگ آن ها علاقه مند بودم و نه می توانستم تبعیض های اجتماعی بین افراد مهاجر را تحمل کنم این بود که «ساسان» در حالی مرا به مشهد و نزد خواهر و برادرم بازگرداند که پسرم را باردار بودم ولی همسرم در آن کشور ماند و من در یک منزل اجاره ای به تنهایی با پسر خردسالم زندگی می کردم تا این که بالاخره بعد از حدود 3 سال به مشهد آمد ولی تنها دارایی اش را که یک منزل مسکونی بود به نام مادرش سند زد چرا که همسر اول او همه دار و ندارش را به خاطر مهریه از او گرفته بود و «ساسان» نمی توانست به من هم اطمینان کند! با وجود این من هیچ گاه به رفتار همسرم اعتراض نکردم و به اوحق می دادم اما متاسفانه او 6 ماه بعد از این ماجرا به طور ناگهانی دچار «ایست قلبی« شد و از دنیا رفت. در این میان مادر «ساسان» با فروش منزل مسکونی، 120میلیون تومان به عنوان ارثیه به من داد که من هم با آن پول، یک دستگاه پراید مدل پایین خریدم و بقیه را نیز منزلی رهن کردم. دیگر مجبور بودم با پراید در تاکسی های اینترنتی مسافرکشی کنم تا مخارج زندگی ام تامین شود. در همین حال ناگهان با اتمام مهلت قرارداد منزل، صاحبخانه ام مبلغ رهن را یک باره به 150 میلیون تومان افزایش داد و بدین ترتیب چنان در تنگنای مشکلات اقتصادی قرار گرفتم که روح و روانم به هم ریخته بود. در این وضعیت بود که فردی به سراغم آمد و زمانی که متوجه شرایط زندگی ام شد، پیشنهاد کرد برای هر بار جابه جایی مواد مخدر یک میلیون و 500 هزار تومان می پردازد.من هم که پشت و پناهی نداشتم و درآمدم با مسافرکشی کفاف هزینه ها را نمی داد، به ناچار پیشنهاد اورا پذیرفتم چرا که نمی خواستم ...

گزارش روزنامه خراسان حاکی است با صدور دستورهای محرمانه ای توسط سرهنگ احمد زمانی (رئیس کلانتری قاسم آباد) تحقیقات ماموران انتظامی برای ریشه یابی این ماجرا و شناسایی دیگر عاملان توزیع مواد مخدر در غرب مشهد آغاز شد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی . خراسان : شماره : 21285 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۵ مرداد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ | 10:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |