افشای جنایت هولناک در پمپ بنزین!

سید خلیل سجادپور- با تماس تلفنی یکی از شهروندان مشهدی با پلیس110 که ماجرای یک جنایت هولناک را از زبان زنی جوان در پمپ بنزین شنیده بود، راز قتل مرد 41 ساله فاش شد.به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، حدود ساعت 16 بعد از ظهر روز گذشته یکی از شهروندان نشانی منزلی در بولوار بهمن منطقه خواجه ربیع را به پلیس گزارش داد که مدعی بود در این نشانی جنایتی رخ داده و او ماجرا را از زبان یک زن جوان در پمپ بنزین شنیده است. در پی دریافت این گزارش، بلافاصله مراتب به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اعلام شد به طوری که دقایقی بعد با دستورات محرمانه قاضی دکتر صادق صفری، نیروهای انتظامی وارد منزل مسکونی شدند و جسد خون‌آلود مرد41 ساله‌ای را مشاهده کردند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. طولی نکشید که با حضور مقام قضایی، بررسی‌های تخصصی آغاز و مشخص شد که احتمالا جنایت مذکور در پی اختلافات خانوادگی رخ داده است.در عین حال با انتقال جسد «هادی» به پزشکی قانونی، فرضیه‌های جنایی دیگری نیز با توجه به کشف آلات و ادوات استعمال مواد مخدر صنعتی در حالی مقابل قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت که حدود 10 تا 12 ساعت از مرگ وی می‌گذشت.

فریاد های التماس در جدال با مرگ!

پدر و پسرسارق به تحمل33سال زندان، 148 ضربه شلاق، جزای نقدی و پرداخت دیه محکوم شدند

سید خلیل سجادپور- شب بود که با سر و صورت زخمی مرا روی برف‌های بیابان انداختند و با لگد به پهلوهایم می‌زدند. التماس می‌کردم و فریاد می‌زدم «هرچه دارم به شما می‌دهم!» ولی آن ها دست و پاهایم را بستند و مرا با سر و وضعی خون آلود در میان برف‌ها رها کردند ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، این‌ها بخشی از اظهارات راننده‌ای به نام «غ-س» است که دی ماه سال گذشته در چنگ پدر و پسر زورگیر گرفتار شده بود و حالا با دستگیری دزدان خطرناک، در جلسه محاکمه مقابل سارقان مخوف قرار داشت.
او که اکنون در پناه قانون، پشتوانه محکمی یافته بود، درباره ماجرای آن شب وحشتناک به قاضی هادی دنیادیده (رئیس شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی) گفت: ساعت ۲۳ شب بیست و سوم بهمن سال گذشته در سه راه دانش جاده قدیم (بولوار توس) با خودروی پراید حرکت می‌کردم که مردی میان‌سال و پسری جوان را به مقصد منزل آباد سوار کردم.
وقتی به منطقه خاکی در خیابان بهشت 3 رسیدم، ناگهان مرد میان‌سال که در صندلی عقب نشسته بود، ضربه‌ای با چاقو به سرم کوبید و دیگر امانم نداد به طوری که ضربات متعدد را به سر و صورتم می‌زد. من که غافلگیر شده بودم به التماس افتادم تا مرا نزنند! ولی آن ها که گویی پدر و پسر بودند با چهره‌ای خشمگین مرا از خودرو بیرون انداختند. روی برف‌های سرد زمستان دست و پاهایم را با دست‌بندهای پلاستیکی بستند و تا می‌توانستند به پهلوهایم لگد می‌زدند! عجز و التماس‌های من هیچ فایده‌ای نداشت. آن‌ها بی‌رحم‌تر از آن بودند که به همسر و فرزندانم رحم کنند! فریاد می‌زدم «هرچه دارم بردارید اما مرا این گونه در بیابان رها نکنید!» ولی دزدان خطرناک، گوشی تلفن،3میلیون و 500 هزار تومان پول نقد و خودروام را به سرقت بردند و فرار کردند. در آن تاریکی شب، فریادهایم را کسی نمی‌شنید. داشتم یخ می‌زدم. به همین خاطر روی برف‌ها خودم را تکان می‌دادم تا این که بالاخره به هر بدبختی بود چند ساعت بعد از مرگ نجات یافتم و با پلیس تماس گرفتم! چند روز بعد هم خودروام را نیروهای انتظامی در چناران کشف کردند که همه لوازم و قطعات آن سرقت شده بود ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: در همین حال یکی دیگر از طعمه‌های پدر و پسر زورگیر که خود را «مرتضی» معرفی می‌کرد و هنوز از یادآوری آن شب دلهره‌آور، لرزش دستانش احساس می‌شد، در جایگاه شاکی قرار گرفت و به قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی گفت: غروب دوازدهم آبان ماه بود که در نزدیکی پلیس راه امام هادی( ع) پدر و پسری را به مقصد شاندیز سوار کردم. مرد میان‌سال مدام از من می‌خواست به این سو و آن سو بپیچم. وقتی به نقطه‌ای تاریک و خلوت رسیدیم ناگهان شیشه نوشابه را به پشت سرم کوبید و پسری که در صندلی جلو نشسته بود با مشت و لگد به جانم افتاد. مرگ را در مقابل چشمان خودم دیدم. خون از سرم فواره می‌زد و همه صورتم غرق در خون بود. در یک لحظه از چنگ آن ها گریختم ولی پایم پلاتین داشت و نمی‌توانستم با سرعت فرار کنم. این بود که دوباره به چنگ آن ها افتادم. مرد میان‌سال در میان کتک کاری‌هایش پیکر مرا روی زمین می‌کشید تا مجبور شدم محل قطع کن خودرو را به آن ها نشان بدهم. آن ها که بعد فهمیدم پدر و پسر هستند، مرا در بیابان رها کردند و خودروام را به همراه دیگر لوازم و اموالم به سرقت بردند ولی خودرو را چند روز بعد نیروهای انتظامی در حالی کشف کردند که همه لوازم و قطعات قابل فروش آن سرقت شده بود.
بنا برگزارش روزنامه خراسان، پدر و پسر زورگیر نیز وقتی مقابل میز عدالت قرار گرفتند تلاش کردند تا با انکار ماجرا راهی برای گریز از مجازات بیابند اما قضات با تجربه دادگاه کیفری یک خراسان رضوی با ارائه اسناد و مدارک مستند و طرح چند سوال فنی و تخصصی چنان آنان را در تنگنای تناقض گویی انداختند که دقایقی بعد همه اظهارات شاکیان را پذیرفتند و به جرایم هولناک خود اعتراف کردند. در همین حال پسر جوان در آخرین جلسه دادگاه که به ریاست قاضی هادی دنیادیده و مستشاری قاضی مهدی عرب میستانی برگزار شده بود، با اعتراف به زورگیری‌های مخوف خود و پدرش گفت: من همواره در صندلی جلو می‌نشستم تا مراقب راننده باشم. وقتی پدرم با شیشه نوشابه به سر یکی از رانندگان می‌کوبید من هم با دستمال دهان و دست و پاهای او را می‌بستم و با آن که گواهی‌نامه رانندگی ندارم اما به خواست پدرم پشت فرمان می‌نشستم و خودروها را به سرقت می‌بردیم. سپس قطعات آن ها را در یک منزل باز می‌کردیم و پدرم این قطعات را به مالخران می‌فروخت. بعد هم لاشه خودرو را در مکان‌های خلوت رها می‌کردیم.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، پس از پایان جلسات محاکمه قضات دادگاه به شور نشستند و با توجه به اهمیت و حساسیت ماجرای زورگیری‌های مسلحانه و شبانه، 2متهم مذکور را به تحمل ۳۳ سال زندان، ۱۴۸ ضربه شلاق، جریمه نقدی و پرداخت دیه به شاکیان محکوم کردند. بر اساس این رای که به امضای قاضی هادی دنیادیده (رئیس دادگاه ) و قاضی مهدی عرب میستانی رسیده، رای مذکور قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

سـرگذشت جـوان کـابل دزد !

اگر چه مادرم به خاطر اعتیاد شدید به هرویین از او طلاق گرفت اما من هم در دوران نوجوانی و با تشویق دوستانم به مصرف حشیش و شیشه آلوده شدم و با رفتن به پاتوق دزدان و معتادان به سرقت کابل های برق و مخابرات روی آوردم تا این که...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، جوان 20 ساله ای که با وضعیت آشفته و ژولیده توسط نیروهای گشت کلانتری معراج مشهد دستگیر شده بود درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: پدرم نگهبان یک کارخانه تولیدی بود اما به خاطر اعتیادش به مواد مخدر از محل کار اخراج شد. او دیگر نمی توانست هزینه های زندگی را تامین کند و به همین دلیل مدام با مادرم مشاجره و درگیری داشت تا جایی که دیگر مادرم نتوانست این شرایط را تحمل کند و درحالی از او جدا شد که من در کلاس چهارم ابتدایی تحصیل می کردم. مادرم مدتی بعد با مرد دیگری ازدواج کرد و من برادر وکوچک‌ترم نیز نزد پدرمان ماندیم. از سوی دیگر زندگی ما آن قدر آشفته شد که بالاخره پدرم بعد از گذشت یک سال از این ماجرا تصمیم به ترک اعتیاد گرفت و اکنون 9 سال است که دیگر لب به مواد مخدر نزده است اما من همزمان با شیوع کرونا در کشور و به خاطر نداشتن گوشی تلفن هوشمند مجبور شدم درس و مدرسه را رها کنم. آن زمان در کلاس دهم و در رشته مکانیک هنرستان تحصیل می کردم، به همین دلیل هم تصمیم گرفتم تا برای کمک به تامین مخارج زندگی خانواده ام در یک تعمیرگاه مکانیکی خودرو کار کنم! خیلی زود به شاگردی زبردست تبدیل شدم و در امور فنی خودرو مهارت خوبی یافتم ولی در حالی که 16 بهار از عمرم گذشته بود به همراه دوستانم به پارک ملت می رفتیم تا کمی خوش بگذرانیم. در همین روزها بود که با تشویق دوستانم مصرف سیگار و حشیش(سیگاری) را شروع کردم اما هیچ اطلاعی از فرجام این رفتارهای احمقانه نداشتم تا این که بالاخره پدرم حدود یک سال قبل با زن جوانی ازدواج کرد و من نتوانستم با نامادری کنار بیایم. این بود که خانه پدرم را رها کردم و به پاتوق مجردی یکی از دوستانم رفتم که افراد زیادی برای مصرف مواد مخدر به آن جا می آمدند. طولی نکشید که من هم به همراه آنان به مصرف مواد مخدر صنعتی روی آوردم و بعد از آن برای آن که هزینه های سنگین اعتیادم را تامین کنم از حدود5ماه قبل به همراه برخی از دزدان به سرقت کابل های برق و مخابرات روی آوردم اما ای کاش...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با صدور دستوری از سوی سرگرد امیر رضا فعال(رئیس کلانتری معراج مشهد)تحقیقات افسران تجسس کلانتری برای کشف سرقت‌های احتمالی دیگر این جوان20 ساله و شناسایی همدستان وی آغاز شد.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

از هر20 مجروح تصادفات یک نفر معلول می شود

توکلی -از هر20 مجروح حوادث رانندگی یک نفر معلول و ازچرخه کار و فعالیت عادی خارج می‌شود. به گزارش خراسان، رئیس پلیس راه شمال استان کرمان با اشاره به افزایش حوادث رانندگی در سطح راه های این استان بیان کرد: در استان کرمان بر اثر وقوع حوادث و سوانح رانندگی از ابتدای امسال تاکنون بیش از ۷۳۱ نفرجان خود را از دست داده و بیش از چهار هزار و ۳۰۰ نفر مجروح شده اند که از این آمار ۱۷ فوتی و ۱۳۸ مجروح مربوط به حوزه شهرستان انار است. سرهنگ علی رضایی ادامه داد: طبق بررسی های صورت گرفته ۷۰ درصد از کسانی که در تصادفات جان خود را از دست می دهند، قشرهای جوان بوده اند که به نوعی بهترین سرمایه انسانی جامعه محسوب می شدند اما بی احتیاطی در رانندگی سبب از دست رفتن این سرمایه می شود. وی با بیان این که از هر 20 مجروح حوادث رانندگی، یک نفر نیز معلول و از چرخه زندگی عادی و کار خارج می شود و هزینه های جبران ناپذیر مادی و معنوی را بر دوش خانواده و جامعه می‌گذارد، از مسئولان شورای ترافیک خواست با ارزیابی و اختصاص بودجه و اعتبار مناسب در ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز از قبل تعیین شده تسریع کنند. وی با اشاره به تاکید مقام معظم رهبری مبنی بر مشخص شدن سهم دستگاه ها در تصادفات، اظهار کرد: بیش از۳۰ دستگاهی که در پیشگیری از سوانح رانندگی نقش دارند باید با اهتمام بیشتری اقدامات خود را به مرحله اجرا بگذارند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : یکشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۲ | 18:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |