ترجمه و شرح حکمت 214 نهج البلاغه: خوش اخلاقی عامل زیادی دوستان
متن نهج البلاغه
نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح )
وَ قَالَ (علیه السلام): مَنْ لَانَ عُودُهُ، كَثُفَتْ أَغْصَانُهُ.
و فرمود (ع): آن كه چوبش نرم و تازه است، شاخ و برگش فراوان بود.
لَانَ عُودُهُ: چوبش نرم شد، منظور كسى است كه درخت وجودش با نوشيدن از سرچشمه فضائل و ارزشهاى انسانى، نرم و با طراوت گشته است.
كَثُفَتْ أغْصانُهُ: شاخه هايش (دوستان و يارانش) فراوان شد.
شرح
شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )منهاج البراعه (خوئی)جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
درخت پرشاخه!
امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه به نکته مهمى درباره جلب و جذب دوستان و یاران اشاره کرده، مى فرماید: «کسى که ساقه درخت وجودش نرم است، شاخه هایش فراوان است»; (مَنْ لاَنَ عُودُهُ کَثُفَتْ(1) أَغْصَانُهُ(2)).
«عود» به معناى چوب است; خواه از درخت جدا شده یا جزء درخت باشد و در اینجا به معناى ساقه درخت است.
این سخن تعبیرى کنایى و لطیفى است و اشاره به این است که افراد متواضع و با محبت دوستان فراوانى را گرد خود جمع مى کنند و به عکسْ افراد خشن و غیر قابل انعطاف دوستان را از گرد خود پراکنده مى سازند.
مى دانیم شاخه ها از کنار ساقه ها جوانه مى زند; ساقه اى که خشک و کم آب باشد شاخه هاى کمترى از آن مى روید و ساقه اى که نرم است، از گوشه و کنارش شاخه هاى فراوانى مى روید. نیز قسمت مهمى از درخت را آب تشکیل مى دهد و رطوبت از عوامل اصلى رویش گیاه است، در حالى که کمبود آب هم درخت را پژمرده مى کند و هم سبب مى شود شاخه هاى کمترى از آن بروید. انسان نیز به منزله درختى است که اگر نرمش از خود نشان بدهد و خشونت را کنار بگذارد و محبت را به جاى آن بنشاند افراد زیادى به سوى او جذب مى شوند در حالى که اگر خشن و انعطاف ناپذیر باشد، نزدیک ترین بستگان و خویشاوندان و دوستان نیز از او فاصله مى گیرند. این معنا در قرآن مجید ـ همان گونه که قبلاً نیز اشاره شده ـ درباره پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به صورت الگو بیان شده است. در آیه 159 سوره «آل عمران» مى خوانیم: «(فَبِمَا رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ); به سبب رحمت الهى در برابر مؤمنان، نرم و مهربان شدى! و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده مى شدند».
جاذبه اخلاقى پیغمبر اکرم و ائمه هدى(علیهم السلام) مصداق روشنى از این گفتار حکیمانه است. در حدیثى درباره پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «کانَ أکْرَمُ النّاسِ وَألْیَنُ النّاسِ ضَحّاکاً بَسّاماً; پیامبر(صلى الله علیه وآله) کریم ترین و نرمخوترین مردم، بسیار خنده رو و متبسم بود».(3)
در نامه امام(علیه السلام) به محمد بن ابى بکر آمده است: «وَأَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ; در برابر آنها متواضع باش و با چهره گشاده مردم را ملاقات کن».
در حدیث دیگرى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «ألا أُخْبِرُکُمْ بِمَنْ تَحْرِمُ عَلَیْهِ النّارُ غَداً; آیا به شما خبر دهم چه کسى آتش دوزخ در فرداى قیامت بر او حرام است؟».
عرض کردند: آرى یا رسول الله.
فرمود: «الْهَیِّنُ الْقَریبُ اللَّیِّنُ السَّهْلُ; کسى که آسان مى گیرد و به مردم نزدیک و نرمخوست و سختگیرى نمى کند».(4)
اگر حُسن خلق در احادیث سرچشمه فراوانى روزى معرفى شده، یا سبب عمران و آبادى شهرها و فزونى عمرها دانسته شده به همین دلیل است که انسان در سایه آن اعوان و انصار فراوانى پیدا مى کند و به کمک آنها مى تواند مشکلات مهم زندگى را حل کند.
بر عکس در روایتى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «سُوءُ الْخُلْقِ نَکَدُ الْعیشِ وَعَذابُ النَّفْسِ; بدخلقى سبب تنگى معیشت و رنج روح و روان مى شود».(5)
محمّد عبده در شرح نهج البلاغه خود تفسیر دیگرى براى این عبارت دارد وى مى گوید: منظور از «لیّنُ الْعُود» طراوت جسمانى انسان و نشاط او و داشتن فضل و همت است و منظور از «کثْرت أغصان» کثرت آثارى است که از او آشکار مى شود; گویى هر اثرى شاخه اى از وجود اوست; ولى در پایان فزونى اعوان و انصار را به عنوان تفسیر دیگرى ذکر کرده است. به نظر مى رسد آنچه در بالا گفته شد مناسب تر و با آیات و روایات همسوتر باشد.(6)
*****
پی نوشت:
(1). «کثفت» از ریشه «کثافت» به معناى فزونى است.
(2). «اغصان» جمع «غُصن» بر وزن «غُسل» به معناى شاخه درخت است.
(3). کنزالعمّال، ج 7، ص 222.
(4). بحارالانوار، ج 72، ص 51، ح 4.
(5). غررالحکم، ح 5702.
(6). سند گفتار حکیمانه: خطیب(رحمه الله) در مصادر این کلام حکمت آمیز را از کتاب مائة کلمة جاحظ که سال ها قبل از سید رضى مى زیسته نقل مى کند و مى گوید: شبیه آن، بیان دیگرى است که از آن حضرت نقل شده که مى فرماید: «مَنْ لانَتْ کَلِمَتُهُ وَجَبَتْ مَحَبَّتُهُ» سپس مى افزاید: این در واقع از ریشه قرآنى (فَبِمَا رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ) گرفته شده است». (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 173).
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه