اهداف رضاشاه با حمله به مذهب

نابودی تشیع و مراسم مذهبی محرم و عاشورا؛

نابودی هرگونه نهاد اجتماعی و مجرای همبستگی و ارتباط عمومی مستقل از دولت. [۲۶]

تأثیرپذیری از آتاتورک

از سوی دیگر، پهلوی با تأثیرپذیری از مصطفی کمال آتاتورک رئیس‌جمهور وقت ترکیه به مبارزه همه‌جانبه با اسلام و روحانیت و ارزش‌های اسلامی و ترویج مظاهر غربی پرداخت[۲۵] و با عنوان «اصلاحات اجتماعی» مخالفت خود با اسلام و روحانیت را آغاز کرد. او آداب مذهبی را خلاف تجدد دانست و لباس روحانیت را خلاف رویه مملکت شناخت.[۲۶]

کشف حجاب

وی اقدام به کشف حجاب از زنان مسلمان کرد و به دنبال آن در اول فروردین ۱۳۰۶ زن و دخترانش بدون حجاب به حرم فاطمه معصومه(س) در قم رفتند.[۲۷] وی با سفر به قم به محمدتقی بافقی از علمای قم که به آنان اعتراض کرده بود، اهانت کرد و او را کتک زد و به زندان انداخت و سپس به شهر ری تبعید کرد.[۲۸] پهلوی چنان‌که امام‌خمینی نیز اشاره کرده است[۲۹] اعتراض علما و تظاهرات مردم در اعتراض به الزام به چگونگی پوشیدن لباس را با کشتار بزرگ مردم در مسجد گوهرشاد و صحن امام‌رضا(ع) سرکوب کرد[۳۰] و با اهانت به عبدالکریم حائری یزدی، مرجع تقلید وقت که دربارهٔ بی‌حجابی تذکری داده بود،[۳۱] تهدید کرد اگر دست از مخالفت برندارد، حوزه علمیه را با خاک یکسان می‌کند.[۳۲] در همین راستا سیدحسین طباطبایی قمی،[۳۳] سیدعبدالله شیرازی و سیدیونس اردبیلی از علمای مشهد را بازداشت، زندانی یا تبعید و بسیاری دیگر از علما را نیز تعقیب کرد.[۳۴]

مواضع و دیدگاه امام

امام‌خمینی که تحولات پس از کودتای رضاشاه پهلوی را با تمام وجود درک کرده بود و آگاهی مستقیم از آن دوره داشت،[۴۲] مسائل زیادی را از ابعاد مختلف آن دوره مطرح کرده است.

تعبیرات امام

ایشان با اشاره به اینکه نمی‌تواند تلخی‌های آن دوره را تشریح کند، بارها از رضاشاه با تعبیرهایی مانند قلدر، نفهم، نانجیب، سیاه‌رو، ناشایسته و بی‌اصل یاد کرده است.[۴۳]

دعوت به قیام

ایشان در نخستین موضع‌گیری علنی خود علیه رضاشاه، در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۲۳ با انتشار یادداشتی ضمن بیان فهرستی از اقدامات ضد مذهبی وی مانند گسترش فحشا و فساد، ترویج کتاب‌های ضد شیعی و از میان‌بردن مدارس دینی و موقوفات آن، مردم و روحانیان را دعوت به قیام برای خدا و مبارزه با بدعت‌ها و ظلم‌های وی کرد.[۴۴] به نظر ایشان پهلوی مأمور اجرای اهداف بیگانگان بود و به امر دولت انگلستان کودتا کرد[۴۵] و آنان وی را سر کار آوردند و سیاست‌های وی را تعیین می‌کردند.[۴۶] ایشان اساس سلطنت پهلوی را بر پایه قلدری و دیکتاتوری می‌دانست و معتقد بود مجلس مؤسسان با زور سرنیزه تشکیل شد[۴۷] و پهلوی به زور، قدرت را به دست گرفت و آن را تثبیت کرد.[۴۸]

فاقد مشروعیت

ایشان بارها یادآور شده است که اساساً حکومت پهلوی حتی با ملاک‌های عرفی و قوانین جاری هم غیرقانونی و غیر مشروع بود؛ زیرا مجلس مؤسسان با زور تأسیس شده بود و نمایندگان مجبور به انتخاب وی برای سلطنت بودند[۴۹] و حکومت پهلوی نه تنها فاقد مشروعیت مردمی و دینی، بلکه فاقد مشروعیت سیاسی نیز بود.[۵۰] از این‌رو، در نگاه ایشان مجلس قانون‌گذاری[۵۱] و تمامی قراردادهای دوره وی نیز غیرقانونی بود.[۵۲]

اقدامات پست و رذیلانه

به باور امام‌خمینی اقدامات پهلوی نیز بسیار پست و رذیلانه بود و در مدتی که روی کار بود، جنایات زیادی که قابل وصف نیست مرتکب شد[۵۳] و با ایجاد خفقان، همه چیز را در اختیار خود گرفته بود به گونه‌ای که هیچ قشری از ملت،[۵۴] به‌ویژه در انتخاب نمایندگان،[۵۵] آزاد نبودند. او سلطنت را وسیله شهوترانی‌ها و غارتگری‌های خود قرار داد و جان و مال و ناموس ایران را به باد فنا داد.[۵۶] اقداماتی مانند دسته‌عزا راه‌انداختن در ماه محرم، بخشی از سیاست‌های ریاکارانه او برای فریب مردم بود[۵۷] و پس از به‌قدرت‌رسیدن، تمام تلاش خود را برای نابودی اسلام به کار گرفت[۵۸] و برای جداکردن مردم از دیانت به اقداماتی مانند بی‌احترامی به علما، کشف حجاب از بانوان، ایجاد مراکز فساد و فحشا و ترویج و تبلیغ سیاست‌های ملی‌گرایانه و ضد دینی پرداخت[۵۹] و حتی مجالس عزاداری برای اهل بیت(ع) را نیز ممنوع اعلام کرد؛ به گونه‌ای که به هیچ وجه امکان برگزاری آن نبود و اگر کسی می‌خواست مجلس عزا بگیرد، باید طوری برگزار می‌کرد که پیش از اذان صبح تمام شود.[۶۰]
امام‌خمینی
خاطرنشان کرده است که با روی‌کارآمدن پهلوی سه اصل اسلامی از میان رفت: لزوم عدالت در حاکم اسلامی‏، آزادی مسلمانان در رأی به حاکم و تعیین سرنوشت خود و استقلال کشور از دخالت بیگانگان و تسلط آنان بر مقدرات مردم.[۶۱] وی می‌خواست به این بهانه که ایران خود دارای تاریخی باستانی است و قدمت آن بسیار زیاد است، اساساً تاریخ اسلام را از میان ببرد.[۶۲]

خیانت سرکوبی عشایر

امام‌خمینی سرکوبی عشایر را نیز از خیانت‌های رضاشاه می‌دانست و تأکید می‌کرد که وجود عشایر ایران در مرزها به مثابه پشتوانه‌ای برای استقلال ایران بود که بیگانگان آن را برنمی‌تابیدند؛ بر همین اساس رضاشاه را ابزار رسیدن به خواسته‌های خود کردند.[۶۳] ایشان با مقایسه‌کردن رضاشاه با شاهان قاجار وی را بدتر از آنان می‌دانست و معتقد بود که او هم جنایتکار بود و هم خیانتکار.[۶۴] به نظر ایشان رضاشاه با اقداماتی که انجام داد، هیچ پایگاه مردمی نداشت؛ زیرا مردم را که پشتوانه مملکت بودند سرکوب کرد و به همین دلیل وقتی که بیگانگان حمله کردند هیچ‌کس به حمایت از وی برنخاست[۶۵] و ارتشی که آن همه دربارهٔ آن تبلیغات می‌کرد، تنها سه ساعت در برابر بیگانه مقاومت کرد که آن هم دروغ بود و در حقیقت هیچ مقاومتی در برابر بیگانگان نشد و تمام صاحب‌منصبان رژیم در همان دقایق اول فرار کردند.[۶۶]

اقدامات بر علیه روحانیت

از سوی دیگر، امام‌خمینی یادآور شده است که هدف پهلوی از میان‌بردن اسلام بود؛ ولی چون می‌دانست که تا روحانیت هست، نمی‌شود اسلام را از میان برد، اقدام به از میان‌بردن روحانیت کرد و معنای اسلام منهای روحانیت نیز همین است.[۶۷] به نظر ایشان پهلوی با اقدامات خود علیه روحانیت و بستن و از میان‌بردن مدرسه‌ها، ظلم و جنایتی در حق روحانیت کرد که مغول‌ها با هیچ ملتی نکرده بودند و برای بیان عمق جنایات وی باید کتاب بزرگی نوشته شود[۶۸]؛ همچنین حوزه علمیه قم بر اثر فشار وی و در تنگنا قراردادن آن که به بهانه‌های مختلف صورت می‌گرفت، وضع بسیار خرابی پیدا کرد و تعداد طلاب از ۱۴۰۰ نفر به چهارصد نفر، آن هم کسانی که جرئت حرف‌زدن نداشتند، کاسته شد و کم‌کم شرایط علیه روحانیت به حدی سخت شد که روحانیت به‌کلی کارکردهای اجتماعی خود را از دست داد.[۶۹] سخت‌گیری‌های رضاشاه به قدری زیاد بود که طلاب جرئت نمی‌کردند روزها در مدرسه بمانند و صبح زود از ترس به باغ‌ها می‌رفتند و آخر شب برمی‌گشتند.[۷۰]
به عقیده امام‌خمینی بیگانگان که روحانیت را مانع اهداف و زیاده‌خواهی‌های خود می‌دانستند، پهلوی را آورده بودند تا روحانیت و ارزش‌های دینی را از میان بردارد.[۷۱] او نیز برای از میان‌بردن حیثیت روحانیت در میان مردم از هیچ کاری فروگذار نکرد، منبر آنان را ممنوع کرد، بسیاری از روحانیان را خلع لباس و بازداشت کرد و بعضی را هم از میان برد.[۷۲] رضاشاه و عوامل او تمام اقدامات خود را به نام ترقی و اصلاح توجیه می‌کردند[۷۳] و با این اتهام که روحانیان مانع ترقی و اصلاح‌اند، با استفاده از همه ابزارهای سیاسی و تبلیغی به تخریب آنان می‌پرداختند.[۷۴] این تبلیغات به قدری گسترده بود که حتی برخی از روشنفکران هم تحت تأثیر آن، روحانیت را باعث رکود جامعه می‌دانستند[۷۵]؛ در حالی‌که بسیاری از علما ازجمله سیدحسن مدرس، میرزامحمد کفایی معروف به آقازاده، سیدمحمدعلی انگجی و آقانورالله نجفی علیه وی قیام کردند و برخی مانند مدرس جان خود را در این مبارزه از دست دادند[۷۶] (ببینید: سیدحسن مدرس). به عقیده امام‌خمینی تبلیغات گسترده پهلوی علیه روحانیت تا حدودی در میان مردم اثر کرده بود و مردم به روحانیان بدبین شده بودند.[۷۷] ایشان مواردی از این بدبینی‌ها را برشمرده است.[۷۸] به نظر ایشان اجراکردن مدل‌های فرهنگی غرب به دست پهلوی نیز دسیسه بیگانگان بود و این کار علاوه بر تحقیر مردم با اغفال و سرگرم‌کردن آنان فضا را برای چپاول ثروت‌های تاریخی و مادی کاملاً مهیا کرد.[۷۹]
امام‌خمینی
در گفتگو با علی امینی در دی‌ماه ۱۳۴۰ که در سمت نخست‌وزیری به دیدار علما و مراجع قم ازجمله امام‌خمینی رفته بود (ببینید: علی امینی)، در پاسخ به این گفته امینی که کاستی‌های فرهنگی موجود در مراکزی مانند دانشگاه‌ها را ناشی از کوتاهی روحانیان شمرد که به حکومت کمک نکرده و به گوشه‌نشینی روی آوردند، خاطرنشان کرد علت کناره‌گیری روحانیت، حضور رضاخان پهلوی در رأس قدرت بود که دست‌نشانده انگلستان بود و علما به هیچ وجه نمی‌توانستند با کسی که بیگانگان گماشته بودند دست همکاری دهند و علما در انتظار این بودند که یا حکومت را خود به دست گیرند و اداره کنند یا اگر چنین توانی نداشتند، در کناری به انتظار بنشینند و تماسی با حکومت نداشته باشند.[۸۰]

ستیز با روحانیان و نهادهای مذهبی

رضاخان با حضور روحانیان در صحنه‌های سیاسی مخالف بود. بنابراین حضور آنها را در مجلس، بسیار کاهش داد؛ به گونه ‌ای که شمار آنان از ۲۴ نفر در مجلس پنجم به ۶ نفر در مجلس دهم رسید. [۲۳]

روحانیت در جامعه ایران، به عنوان یک نهاد مستقل غیردولتی، عاملی مهم در مهار استبداد دولتی محسوب می‌شد و رضاشاه نمی‌توانست چنین نهاد قدرتمندی را حتی در بیرون از دولت هم تحمل کند.

وی در ۲۷ دی ۱۳۱۴ش. با تاثیرپذیری از «کمال آتاتورک» در جشنی، همراه همسر و دخترانش شرکت کرد؛ در حالی که آنان حجاب نداشتند... او در آن مجلس، سخنرانی و همه را به کشف حجاب، تشویق کرد. از این پس، ظاهر شدن بانوان با روسری و چادر ممنوع شد. [۲۴] علاوه بر این، رضاشاه، زنجیرزنی ماه محرم را غیرقانونی اعلام کرد و از صدور روادید برای زیارت مکه و مدینه و نجف و کربلا جلوگیری کرد. [۲۵]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محمدرضا و رضاشاه پهلوی

تاريخ : سه شنبه ۲۵ دی ۱۴۰۳ | 15:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |