بررسی موردی و تطبیقی شش انقلاب قرن بیستم، روشن ساخت که انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلابها دارای وجه تمایزها و نیز مشابهتهایی است که بایستی بر آنها بیشتر تأکید شود.
الف) تفاوتهای انقلاب اسلامی با سایر انقلابها
1. حضور آحاد مردم. انقلاب اسلامی ایران از این جهت، در مقایسه با قیامها و انقلابهای پیشین و انقلابهای کوچک و بزرگ سایر مناطق دنیا، دو برجستگی و برتری داشته است؛ یکی اینکه ملی و جوشیده و دربرگیرنده تقریباً کلیه طبقات و صفوف جامعه ایران بوده، برخلاف آنچه بعداً اصرار ورزیده میشود، اختصاصی طبقاتی نبوده و از یک فرد یا یک حزب تحمیل و تلقین نشده است. درحالی که مثلاً در انقلاب کمونیستی روسیه نه چنین مشارکت وسیع داوطلبانه وجود داشته و نه در آن، چنان وحدت کلمه و یکرنگی به لحاظ اهداف و شعارهای اولیه دیده شده است. امتیاز نسبی دیگرِ انقلاب اسلامی، تحول و تداوم آن میباشد.[58]
همانطور که در بررسی انقلابها آشکار شد، در هیچکدام از آنها، تمامی تودههای مردم به مبارزه و فعالیت علیه نظم موجود نپرداخته بودند و مشاهده میشود که طبقات مشخصی از جامعه مثلاً کارگران، ستمدیدگان، دهقانان، دانشجویان و... بیشترین نقش را در انقلابشان ایفا کردند؛ اما در مورد انقلاب اسلامی هیچ طبقه یا گروه مشخصی را نمیتوان به عنوان صاحبان انقلاب معرفی کرد. چرا که نه تنها طبقات زیرین جامعه، بلکه طبقه متوسط و بالای آن نیز در انقلاب حضور داشته و به نوبه خود سهمی در پیروزی نهایی آن داشتند.
2. چند وجهی بودن علل انقلاب. برخلاف انقلابهای قرن بیستم که عمدتاً اقتصاد عامل به وجود آمدن شرایط انقلابی بوده و به همین دلیل، بیشتر این انقلابها دارای اندیشههای سوسیالیستی بودهاند، در انقلاب اسلامی ایران نه تنها اقتصاد عامل اصلی نبوده، بلکه در مقایسه با سایر ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، از اهمیت بسیار کمتری برخوردار بوده است؛ چرا که خواستههای مردم در آن دوره به هیچوجه محدود به مطالبات اقتصادی نمیشد، بلکه میتوان عامل فرهنگ را جهت برپایی حکومت دینی (که در آن ارزشهای اسلامی در تمامی شئون کشور نمایان باشد)، از مهمترین علل برپایی انقلاب توسط مردم ایران دانست. از سوی دیگر، نبود آزادیهای سیاسی و ایجاد فضای خفقان و سرکوب به ویژه پس از مرداد 1332 از دیگر علل پایهای در طغیان مردم ایران و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود.
3. رژیم حاکم مقتدر پیش از انقلاب. در یک مقایسه اجمالی با انقلابهای بزرگ دنیا در قرن اخیر ملاحظه میگردد که پیروزی انقلاب اسلامی در شرایطی تحقق پیدا کرد که اوضاع و احوال داخلی و بینالمللی از نظر نظامی ـ سیاسی نه تنها مساعد برای چنین حرکتی نبود، بلکه تلاشهای زیادی هم برای سرکوب کردن آن به عمل آمد. دو انقلاب بزرگ قرن بیستم که در روسیه تزاری و چین به وقوع پیوست، در شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کاملاً مساعدی برای چنان تحولاتی رخ داد. انقلاب اکتبر روسیه که در سال 1917م (1296ش) به پیروزی رسید، در اثر یک مبارزه و جنگ با قدرت سیاسی و یا شکست ارتش امپراتوری روسیه و یا نابود کردن نظام حاکم نبود، بلکه هر دو نهاد مزبور در طول جنگ جهانی اول تضعیف و مضمحل شده بودند. تنها کاری که انقلابیون کردند این بود که در یک خلأ قدرت و موقعیت هرج و مرج، کنترل اوضاع را به دست گیرند. دولت وقت چین نیز در اثر جنگ جهانی دوم و تهاجمات پیدرپی خارجی در موقعیت کاملاً ضعیفی قرار گرفته بود، بهطوریکه دولت مرکزی به جز پکن و حومه آن کنترلی بر اوضاع کشور نداشت. بنابر این، برای نیروهای انقلابی به رهبری مائو تسه تونگ مانع اساسی برای پیشرفت و در دست گرفتن کنترل کشور وجود نداشت.[59]
4. متکی بر ایدئولوژی اسلامی. از مهمترین تفاوتهای انقلاب اسلامی با سایر انقلابها میتوان به ایدئولوژی غالب آن اشاره کرد؛ ایدئولوژی غالب در انقلابهای قرن بیستم عمدتاً مارکسیستی بود و این روند از انقلاب اکتبر روسیه آغاز شد و به مرور کشورهایی را در بر گرفت که موج انقلاب به آنها رسیده بود. در میان انقلابهای مارکسیستی، تنها مورد نیکاراگوئه بود که بهطورکامل متکی بر مارکسیسم نبود و با توجه به اندیشههای فونسکا، تلفیقی از ملیگرایی و مارکسیسم پدید آمد که آن را باید از سایر انقلابهای قرن بیستم متمایز میکرد. اما از میان تمامی این انقلابها، تحولات ایران در سال 1357 از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ چرا که اساساً اندیشههای مارکسیستی و چپی در حاشیه قرار داشتند و اندیشه حکومت اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه امام خمینی(ره) به صورت ایدئولوژی غالب انقلاب اسلامی درآمده بود و به جرأت میتوان گفت که اکثریت مردم انقلابی ایران برای برپایی حکومت جمهوری اسلامی که برخاسته از آرا و اندیشههای امام خمینی(ره) بود، به مقابله و مبارزه با رژیم شاه برخاستند و آن را سرنگون ساختند.
5. رهبری فراگیر. بحث رهبری فراگیر و مورد قبول اکثریت جامعه نیز از دیگر وجوهِ تمایز انقلاب ایران با سایر انقلابهای قرن بیستم است. امام خمینی(ره) توانسته بود سه نقش اصلی رهبری (نظریهپردازی، بسیجگری و بنیانگذاری) را به بهترین وجه ممکن ایفا کند. در بسیاری از انقلابها مشاهده میشود که رهبرها تنها تا مرحله پیروزی انقلاب دارای محبوبیت هستند و موفقیت به دست میآورند اما پس از به قدرت رسیدن، با اقدامات و سیاستهای خود موجب میشوند که کشور به بیراهه کشیده شود و صدمات متعددی متوجه ملت شود که اقدامات مائو پس از دستیابی به قدرت نمونه آشکار آن است. یا در انقلاب اتیوپی که هایله ماریام دوران وحشت به وجود آورد و قریب بیست سال خفقان و سرکوب شدید ایجاد کرد. با این وجود مشاهده میشود که امام خمینی(ره) با درایت و نبوغ سیاسی خود توانست اوضاع کشور را پس از پیروزی انقلاب به ثبات نسبی برساند و از بسیاری توطئههای تجزیهطلبانه و خرابکارانه دشمنان داخلی و خارجی جلوگیری کند.
6. ایجاد نهادهای دموکراتیک. برپایی دموکراسی متکی بر مردمسالاری دینی، از جمله بارزترین تمایزهای میان انقلاب اسلامی با سایر انقلابها بود. در حالی که برخی انقلابها پس از پیروزی به دیکتاتوری تبدیل شدند و برای مردم سرکوب و خفقان را به ارمغان آوردند (مانند شوروی در دوره استالین و اتیوپی در دوره هایله ماریام)، در ایران پس از پیروزی انقلاب، بلافاصله رفراندوم تعیین حکومت برگزار شد و به فاصلهای کوتاه، نهادهای دموکراتیکی همچون مجلس خبرگان قانون اساسی، مجلس شورای اسلامی و به ویژه نهاد ریاستجمهوری تشکیل شدند. از سال 1358 و تشکیل نظام جمهوری اسلامی که برخاسته از انقلاب مردم ایران در سال 1357 بود تا به امروز، برغم همه مشکلاتی که حتی تمامیت ارضی کشور را تهدید میکرد (مانند فعالیتهای تجزیهطلبانه در سال 1358 و یا جنگ تحمیلی بین سالهای 1359 تا 1367)، همچنان ساختار سیاسی ایران برمبنای رأی مردم و دخالت مستقیم آنان در امور کشور، اداره میشود.
ب) شباهتهای انقلاب اسلامی با سایر انقلابها
1. وابستگی رژیمهای سرنگون شده به آمریکا. ایالات متحده در سیاست خارجی خود، پیوند نزدیکی با رژیمهای باتیستا (در کوبا)، سلاسی (در اتیوپی) ساموزا (در نیکاراگوئه) و پهلوی (در ایران) برقرار کرده بود و از آنها آشکارا حمایت میکرد و همین امر موجب نارضایتی و بدبینی تودههای مردم این کشورها نسبت به سیاستهای مداخلهجویانه آمریکا شده بود. حتی این مسئله تا آنجا برای مردم دارای اهمیت بود و خشم عمومی را برانگیخته بود که بیرون راندن آمریکا و رفع دخالتهای سلطهطلبانه این کشور، به انگیزهای برای تودهها جهت سرنگونی رژیمهای وابسته به آمریکا مبدل شد.
2. رهبری واحد. برخلاف انقلاب فرانسه که رهبری مشخصی نداشت، انقلابهای قرن بیستم همگی رهبری واحد داشتند که مردم از آنها پیروی میکردند. هر چند کیفیت این رهبری در انقلابهای بحثشده یکسان نیست و پیشتر زوایای مختلف آن شرح داده شد.
3. وجود مبارزه مسلحانه. در ایران هر چند که مبارزات سیاسی و فرهنگی در اولویت قرار داشتند و حتی امام خمینی(ره) نیز به هیچوجه موافق مبارزه مسلحانه نبودند، اما به هرحال گروههایی در ایران (به ویژه پس از سرکوب قیام خونین 15 خرداد سال 1342) شکل گرفتند که به پیروی از انقلابهای مسلحانه سایر نقاط همچون کوبا، الجزایر، چین، ویتنام، کامبوج و... به نبرد مسلحانه روی آوردند. این گروهها عمدتاً ایدئولوژی مارکسیستی داشتند و یا نسبت به آن گرایش معنوی پیدا کرده بودند. از جمله بارزترین نمونههای آن میتوان به سازمان چریکهای فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق(منافقین) اشاره کرد.
4. میل به صدور انقلاب. انقلاب اسلامی همچون انقلابهای روسیه، چین و کوبا میل داشته و دارد که ارزشها و آرمانهای خود را به سایر کشورهای پیرامون و نیز سایر مناطق جهان صادر کند. اتحاد جماهیر شوروی با توجه به ایدئولوژی مشخص مارکسیسم، جهت اشاعه اندیشههای سوسیالیستی و کمونیستی کوشش فراوان کرد؛ چین و کوبا نیز در سطوح پایینتر راه شوروی را در پیش گرفتند. در دوران جنگ سرد، تنها دو ایدئولوژی غالب (بهویژه برپایه اقتصاد و سیاست) وجود داشت: کاپیتالیسم (سرمایهداری) و سوسیالیسم. ایدئولوژی نخست را بلوک غرب در رأس آن ایالات متحده آمریکا رهبری میکرد و دومی را اتحاد جماهیر شوروی. سایر کشورهای جهان نیز با توجه به اتخاذ یکی از این دو ایدئولوژی، در یکی از بلوکهای مذکور جای میگرفتند که رژیم پهلوی نیز به علت نزدیکی به آمریکا، در گروه کشورهای سرمایهداری و وابسته به بلوک غرب قرار گرفته بود. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتکا به سیاست «نه شرقی نه غربی»، ایران از بلوک غرب خارج شد و خارج از هر دو اردوگاه، اندیشههای مبتنی بر اسلام و اسلامگرایی را به عنوان انتخاب سوم مدنظر قرار داد و برای اشاعه آن به سایر کشورها تلاش کرد.
پینوشتها:
[58] بازرگان، مهدی (1363). انقلاب ایران در دو حرکت، چاپ پنجم، نشر مهندس مهدی بازرگان، ص 11.
[59] محمدی، همان، ص 88.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر