آسیبشناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام خمینی (ره)
انقلاب اسلامی پدیدهای برخاسته از عوامل معنوی و مادی و نیازمند پاسداری و هوشیاری است و غفلت از آن به بنیانهای آن آسیب میرساند. امامخمینی بارها از نیاز انقلاب اسلامی ایران به حراست و مراقبت یاد کرد[۱۷۶] و هشدار داد که نگهداشتن انقلاب دشوارتر از پیروزی آن است[۱۷۷] و تأکید کرد این نعمت حاصل از مجاهدتهای بزرگ و خون جوانان را باید چون عزیزترین امور قدر دانست و از آن پاسداری کرد.[۱۷۸] ایشان به مجلس و دولت و دیگر مسئولان توصیه میکرد قدر ملت را بدانند و در خدمت به آنان بهویژه مستضعفان و ستمدیدگان فروگذاری نکنند[۱۷۹] و به دیگر ملتهای اسلامی توصیه میکرد از انقلاب اسلامی و مردم ایران الگو بگیرند و حکومتهای زورگو و وابسته به شرق و غرب را با همه توان سر جای خود بنشانند.[۱۸۰]
امامخمینی هشدار میداد چه بسا غفلت از پاسداری از انقلاب، نادیدهگرفتن مددهای الهی و غرور از پیروزی، آن را دچار آفت کند[۱۸۱] و موجب شکست آن شود و شکست انقلاب نیز موجب شکست اسلام خواهد بود.[۱۸۲] شکست اسلام در ایران تا قرنها جبرانناپذیر خواهد بود،[۱۸۳] چنانکه شکست انقلاب، شکست همه مستضعفان در سراسر جهان را در پی خواهد داشت[۱۸۴] ایشان رمز بقای انقلاب را همان رمز پیروزی دانسته است که عبارت بود از انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه.[۱۸۵]
امامخمینی دربارهٔ آسیبشناسی انقلاب اسلامی و ضرورت پرهیز از عوامل آسیب، بارها سخن گفته و هشدار داده است که به برخی از آنها اشاره میشود:
انحراف از اصول و ارزشهای اسلامی
امامخمینی انگیزه الهی و مقاصد عالی حکومت اسلامی را از ارکان پیروزی و نیز رمز بقای انقلاب شمرده است.[۱۸۶] پایبندی به اصول و موازین اسلامی و انقلابی،[۱۸۷] استمرار تحول روحی و معنوی[۱۸۸] و اهتمام به تقویت معارف اسلامی در میان مردم[۱۸۹] مهمترین سفارش امامخمینی به انقلابیان بود.
ایشان تأکید میکرد اگر اسلامیت نهضت و تقیّد به همه جهات اسلامی در امان باشد، انقلاب اسلامی نیز آسیب نخواهد دید وگرنه افکار و راههای کج و پراکنده، مردم را به بیراهه میبرند و انقلاب آسیب خواهد دید. ایشان به مردم و مسئولان توصیه میکرد برای پاسداری از انقلاب، انگیزه الهی خود را حفظ کنند و از راه اسلام منحرف نشوند[۱۹۰] و در صورت انحراف مسئولان و دولت، وظیفه مردم میدانست که در برابر آن بایستند.[۱۹۱]
ارزشگریزی و رفاهزدگی
از نگاه امامخمینی معنویت و خداجویی توشه راه انقلابیان و رمز پیروزی آنان بود[۱۹۲] فروکاهش اهدافِ نهضت به اهداف مادی، جایگزینشدن ضد ارزشها به جای ارزشها و تحریف آرمانها و ارزشها و گرایش به راحتطلبی و تجملگرایی[۱۹۳] و شهوترانی و نفوذ فرهنگی بیگانگان،[۱۹۴] شکست انقلاب اسلامی را در پی خواهد داشت.[۱۹۵]
ایشان انحطاط روحی و تندادن به ظلم و ستم و خودباختگی را ناشی از نبود تزکیه میدانست[۱۹۶] و مالاندوزی و قدرتطلبی مسئولان[۱۹۷] و غرور و خودپسندی[۱۹۸] را آفت و عامل شکست انقلاب میخواند و درمان آن را توجه به تحول روحی و تزکیه[۱۹۹] و توجه به امور فرهنگی[۲۰۰] میدانست.
بیرونرفتن از صحنه
ضرورت اجراشدن احکام اسلام از پشتوانههای فکری انقلاب بود. امامخمینی ترویج جدایی دین از سیاست را انحرافی مهم از آرمانهای انقلاب میشمرد[۲۰۱] و به مردم، مسئولان و روحانیت یادآور میشد اسلام دینی سیاسی اجتماعی است و برای اجرای شعارها و احکام دین در جامعه، باید تلاش کنند.[۲۰۲] توطئههای مداوم دشمن برای دلسردکردن مردم و خارجکردن آنان از صحنه، آفت انقلاب است[۲۰۳] و به انقلاب صدمه خواهد زد.[۲۰۴]
ایشان با اشاره به نهضت مشروطه، کنارهگیری و بیتوجهی مردم و روحانیان را از عوامل شکست آن میشمرد[۲۰۵] و به مردم بهویژه روحانیان سفارش میکرد در صحنه باشند و کارهای روزانه، آنان را از حراست از انقلاب غافل نکند.[۲۰۶] ایشان با توجه به شرایط دشوار انقلاب و جنگ تحمیلی به خطیبان و نویسندگان سفارش میکرد از فرصت ماه محرم و صفر استفاده کنند و با حضور در اجتماعات، مسائل انقلاب را برای مردم بگویند.[۲۰۷]
سستی حوزهها در تربیت نیروها
امامخمینی انقلاب اسلامی را مولود حوزه علمیه و استمرار و اسلامیماندن آن را نیز معلول آمادهکردن نیروی لازم فکری در حوزه میداند و در این جهت بایسته میداند حوزه علمیه برای این کار برنامهریزی کند. ایشان هشدار میداد اگر حوزهها از عهده تربیت فقها و علما و خطیبان موجه و مورد علاقه مردم برنیایند و بدون برنامه صحیح و ضابطه اسلامیعقلایی اداره شوند، باید همه منتظر فاجعه شکست جمهوری اسلامی و اسلام بزرگ باشند و اگر اکنون با همت همگان از سرچشمه فساد جلوگیری نشود، فردا و فرداها دیر است و چه بسا به جایی برسد که از قدرت همه خارج شود.[۲۰۸]
اختلاف و تفرقه
امامخمینی وحدت همه اقشار مردم را رمز پیروزی[۲۰۹] و اختلاف و تفرقه در میان انقلابیان و جداشدن مردم از یکدیگر را آفت انقلاب[۲۱۰] میدانست و به گروهها و احزاب گوناگون هشدار میداد که کارشناسان بیگانه، تفرقه در میان ملتها را بهترین راه شکست آنان دیدهاند.[۲۱۱]
ایشان مردم، روحانیان، دانشگاهیان و روشنفکران[۲۱۲] ارتش و سپاه[۲۱۳] و طلاب انقلابی و مدرسان طرفدار انقلاب[۲۱۴] را به همبستگی و اتحاد در برابر گروههای بیتوجه و فرصتطلب دعوت میکرد و هشدار میداد درصورت جدایی از همدیگر، همه گروههای انقلابی از صحنه حذف خواهند شد.[۲۱۵] (ببینید: وحدت)
بیعدالتی و بیتوجهی به محرومان
توجه به عدالت اجتماعی و حمایت و پشتیبانی از محرومان از سفارشهای مداوم امامخمینی به مردم و مسئولان و روحانیت بود.[۲۱۶] ایشان به مجلس، دولت و مسئولان نظام یادآور میشد انقلاب اسلامی با فداکاری مردم تحقق پیدا کرده و تداوم آن نیز مدیون خدمات آنان است. آنان باید قدر ملت همیشه در صحنه ایران را بدانند و در خدمتگزاری به آنان از هیچ تلاشی فروگذار نکنند.[۲۱۷] ایشان بیعدالتیِ اقتصادی و بیتوجهی به مردم محروم را آسیب جدی انقلاب شمرده و پیاپی به ثروتمندان و مسئولان هشدار میداد که در صورت نارضایتی طبقات محروم، انفجار رخ خواهد داد و همه نابود خواهند شد.[۲۱۸] (ببینید: عدالت اجتماعی)
بیتوجهی به انقلابیان
از توصیههای مهم امامخمینی توجه به پیشگامان جبهه انقلاب و دفاع مقدس به مسئولان بود.[۲۱۹] ایشان با اشاره به نفوذیها و مخالفان انقلاب به مسئولان نظام سفارش میکرد نگذارند انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.[۲۲۰] ایشان به مسئولان سفارش میکرد قدر جوانان متعهد، حزباللهی و انقلابی را بدانند و آنان را تشویق و از آنان قدردانی کنند تا موجب شکوفایی بیشتر آنان شوند؛ زیرا آنان صاحبان اصلی انقلاباند که ایران را نجات دادند و از این پس نیز حفظ خواهند کرد،[۲۲۱] چنانکه توجه به طلاب انقلابی و مبارز، از توصیههای ایشان به مسئولان حوزه بود،[۲۲۲] در همین راستا ایشان خطر برخی ملیگراهای سازشکار را گوشزد کرده و یادآور شده است اگر زمام انقلاب در دست ملیگرایان بود، بهراحتی در سختیها و تنگناها دست ذلت و سازش به طرف دشمنان دراز میکردند و برای اینکه خود را از فشارهای روزمره سیاسی برهانند، همه کاسههای صبر و مقاومت را یکجا میشکستند و به همه میثاقها و تعهدات ملی و میهنی ادعاییِ خود پشت پا میزدند.[۲۲۳]
سوء مدیریت
امامخمینی نظم و ساماندهی و برنامهریزی و استفاده از افراد متعهد و متخصص را عامل پیشرفت کشور شمرده است و از سوی دیگر، سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل را موجب خسارت و شکست انقلاب معرفی کرده است.[۲۲۴] ایشان به مسئولان هشدار داده است اگر سبب سوء مدیریت و ضعف فکر و عمل آنان، به اسلام و مسلمانان آسیبی وارد شود، مرتکب گناه کبیره مهلکی شدهاند. ایشان به مسئولان سفارش میکند هر یک از آنان که در مدیریت و اراده مقاومت در برابر هوای نفس احساس ضعف کرد، بدون جوسازی، دلاورانه و با سرافرازی از مقام خود استعفا کند.[۲۲۵] (ببینید: مدیریت و مسئولان و کارگزاران)
محصورماندن انقلاب در کشور
امامخمینی انقلاب اسلامی را از آنِ همه مسلمانان، بلکه مستضعفان جهان میداند و آگاهی از اهداف انقلاب و استفاده از دستاوردهای آن در دیگر نقاط جهان را از عوامل وحشت مستکبران شمرده است.[۲۲۶] ایشان به دستاندرکاران توصیه میکرد انقلاب را پیش ببرند و صدای آن را به گوش دیگر مسلمانان برسانند.[۲۲۷]
از نگاه ایشان صدور انقلاب از یک سو میتواند تاکتیکی تهاجمی علیه دشمنان انقلاب برای دورکردن خطر آنان از انقلاب و نگهبانی از آن باشد و از سوی دیگر، اندیشه صدور انقلاب، هم آرمان و هدف متعالی و هم سیاست و راهبرد کلان انقلاب و جمهوری اسلامی ایران است. ایشان تداوم انقلاب و نابودی قدرتها و ابرقدرتهایی را که کمر به نابودی انقلاب بستهاند، وابسته به صدور انقلاب دانسته و هشدار داده است اگر انقلابیان در محیطی دربسته بمانند قطعاً با شکست مواجه خواهند شد.[۲۲۸] (ببینید: صدور انقلاب)
تحریف تاریخ انقلاب
امامخمینی با توجه به ضرورت ثبت و انتقال واقعیتها به نسل آینده و جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب به دست نویسندگانِ غیرمتعهد و وابسته به قدرتهای غربی و شرقی، لازم دانسته است تاریخ پرحادثه انقلاب اسلامی همان گونه که هست ثبت شود و از نقش مستضعفان در انقلاب غفلت نشود و در حد امکان تلاش شود برای جلوگیری از تحریف، تاریخ با صدا و تصویر بهخصوص از زبان تودههای رنجدیده مستند گردد.[۲۲۹] (ببینید: نهضت امامخمینی (کتاب)) ایشان همچنین دربارهٔ تحریف تاریخ انقلاب و برداشتهای لیبرالیستی و ماتریالیستی از وقایع تاریخی بهویژه درکتابهای درسی و دانشگاهی پس از انقلاب ابراز نگرانی و تأسف کرد و در نامهای از ریاست وقت شورای عالی انقلاب فرهنگی خواست به این امور رسیدگی کند.[۲۳۰]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر