انقلاب اسلامی ثمرات و خدمات بسیاری برای جامعه ایران، بلکه جامعه بشری داشته است[۱۳۱] که در حوزه داخلی و خارجی آثار خود را نشان داده است:
دستاوردهای داخلی
مهمترین دستاورد داخلی انقلاب اسلامی تشکیل نظامی دینی در قالب جمهوری اسلامی بود که بهترین الگو را در عصر دینستیزی، فراروی مردم جهان قرار داد.[۱۳۲] امامخمینی نخست اسلام را از یک انحطاط تحمیلی خارج کرد و به متن اجتماع بازگرداند و در واقع انقلابی در وضع اسلام بوجود آورد.[۱۳۳] ایشان رستاخیز بزرگی ایجاد کرد که ذهن و زندگی بخش قابل توجهی از انسانها اعم از مسلمان و غیر مسلمان را دربرگرفت.[۱۳۴] پیروزی انقلاب اسلامی مهمترین حاصل تلاش دههاساله فکری و جهادی امامخمینی در صحنه احیای دیانت و اصلاح جامعه بود.[۱۳۵] نهادینهشدن ارزشهای معنوی،[۱۳۶] اتکا به مردم در همه حرکتها،[۱۳۷] ارائه الگوی مردمسالاری دینی،[۱۳۸] قطع دست بیگانگان، نهادینهسازی استقلال و آزادی اسلامی، ایجاد اعتماد به نفس، جسارت در مسائل علمی، پرورش استعدادها و ترویج روحیه خودآگاهی، احیای منزلت زن، وحدت میان فرقههای اسلامی، ایجاد انقلاب علمی، تربیت انسانهای صالح، تنها بخشی از برکات و دستاوردهای انقلاب اسلامی است،[۱۳۹] اما امامخمینی توجه مردم به شخصیت انسانی و بازگشت به هویت خویش را از ثمرات انقلاب و آن را برتر از پیروزی بر رژیم پهلوی شمرده است.[۱۴۰] ایشان در دنیای گریزان از ارزشها، اسلام و ارزشهای الهی را مطرح و بزرگ کرد و پرچم اسلام را در جهان به اهتزاز درآورد و اندیشمندان جهان را به مطالعه آن واداشت،[۱۴۱] چنانکه انقلاب اسلامی مردم را از نظر فرهنگی و روحی متحول کرد و ترس و اضطراب را به شجاعت بدل ساخت.[۱۴۲]
با انقلاب اسلامی از نفوذ اندیشههای مادی ازجمله مارکسیسم کاسته شد و اسلام راهنمای عملی جامعههای اسلامی شد.[۱۴۳] وحدت طبقات مختلف اجتماعی ازجمله روحانیان و دانشگاهیان[۱۴۴] از برکات انقلاب بود. کارنامه انقلاب در حوزه مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز با وجود کارشکنیهای همهجانبه گروههای مخالف داخلی و محاصره و فشارهای اقتصادی غرب و هجوم دشمن خارجی، کارآمد و در میان دیگر انقلابهای بزرگ ممتاز است. جمهوری اسلامی در حوزه قانونگذاری و تحول قوه مجریه و قوه قضاییه و رشد علمی و آموزشی، کشاورزی و دامداری، صنایع و فرهنگ و هنر و خدمترسانی و تأمین اجتماعی و خاتمهدادن به غارت منابع طبیعی به دست بیگانگان شاهد تحولات بزرگی بوده است.[۱۴۵]
دستاوردهای خارجی
از نگاه امامخمینی انقلاب اسلامی در تحول فرهنگی و اجتماعیِ دیگر مردم جهان نیز مؤثر بود.[۱۴۶] این انقلاب نقطه عطفی در جهان شد و مؤثر افتاد و کارایی خود را در دنیای مدرنیسمِ متکی به سکولاریسم و لائیسم به اثبات رساند.[۱۴۷] انقلاب اسلامی نظریههای مادیگرایانه را در تفسیر انقلابها باطل کرد و فکری جدید مبتنی بر توحید و عدالت ارائه کرد[۱۴۸] و با پیروزی انقلاب اسلامی دربارهٔ فلسفه سیاسی اسلام در میدانهای تحقیقاتی و علمی دنیا بهطور فزایندهای بحث و تحقیق شد.[۱۴۹]
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، از ابعاد گوناگون بر منطقه و جهان اثر گذاشت و تجربه ایران الگویی برای مستضعفان و ستمدیدگان سراسر دنیا[۱۵۰] بهویژه جهان اسلام شد. فضایی از برگشت به اصول اسلامی سراسر جهان اسلام را فرا گرفت و حرکتهای بسیاری با الهام از انقلاب اسلامی ایران ظهور کردند و برخی از حرکتهایی که پیشتر خاموش بودند، دوباره فعال شدند.[۱۵۱] این انقلاب به چند سده سستی و ضعف و شکستِ تمدن اسلامی خاتمه داد و موجب بروز بیداری امت اسلامی شد.[۱۵۲] زندهکردن امید در دنیای اسلام و عرب نسبت به شکستپذیری استکبار و صهیونیسم، پویایی ملتها و مشکلآفرینی برای استکبار، قوتیابی جبهه حق در برابر جبهه باطل، تغییر سیاسی نقشه جهان، تغییر معادلات قدرت در خاورمیانه و ارائه الگوی مبارزه به جنبشهای آزادیبخش از دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی بود.[۱۵۳]
از سوی دیگر، به صورت خاص، انقلاب اسلامی ایران به صورت عمیق بر شیعیان لبنان اثر گذاشت و در میان آنان به صورت الگویی مهم به کار گرفته شد.[۱۵۴] تأثیر نهضت اسلامی ایران در عراق به تشکیل و رشد گروههای اسلامی انقلابی در این کشور انجامید.[۱۵۵] در فلسطین روش نویی از مبارزه با الگوی دینی در میان تودههای مردم و در کالبد انتفاضه علیه اسرائیل سر برآورد[۱۵۶] و گروههایی چون جهاد اسلامی و سازمان مقاومت اسلامی یا حماس با الهامگرفتن از انقلاب اسلامی ایران تشکیل شدند. در این میان حماس آشکارا از انقلاب اسلامی دفاع کرد و خواستار الگوگرفتن از مردم ایران شد.[۱۵۷]
چنانکه انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای اسلامی افغانستان نیز مؤثر بود و مشترکات فرهنگی بهویژه زبان فارسی آن را هموارتر میساخت.[۱۵۸]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و اشغال افغانستان به دست ارتش سرخ شوروی، گروههای شیعه و سنی در قالب مجاهدان افغانی، مبارزه با ارتش را با تکیه بر اسلام از انقلاب اسلامی الهام گرفتند.[۱۵۹] در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس بحرین، کویت و عربستان حرکتهایی به وجود آمد،[۱۶۰] بهویژه رژیم سلطنتی عربستان سعودی با چالشهای مذهبی و سیاسی در مشروعیت حاکمیت خود روبهرو شد.[۱۶۱] «سازمان انقلاب اسلامی جزیرة العرب» از گروههای شیعی و رهبر قیامهای ۱۹۷۹م در استان قطیف نیز تحت تأثیر انقلاب اسلامی پدید آمد.[۱۶۲] انقلاب اسلامی به جز کشورهای عربی، در دیگر مناطق و کشورها ازجمله آسیای جنوبی، آسیای مرکزی، قفقاز و ترکیه نیز بازتاب یافت[۱۶۳] و نقشی فزاینده در بازگشت به اسلام در بسیاری از این کشورها و در حوزه اتحاد جماهیر شوروی گذاشت و رژیم کمونیستی شوروی را با چالش جدی روبهرو ساخت.[۱۶۴] در پاکستان نیز پیروزی انقلاب اسلامی باعث ارتقای سطح فکری و بینش سیاسی نسل جوان و پیدایش نهضت اجرای فقه جعفری گردید. سیدعارف حسین حسینی رهبر این نهضت معتقد بود پذیرش رهبری امامخمینی در جهان اسلام یک ضرورت است و تأکید میکرد آمریکا اجازه ندارد از پایگاههایش در پاکستان علیه ایران استفاده کند.[۱۶۵] (ببینید: سیدعارفحسین حسینی) در کشمیر نیز - که به دلایل فرهنگی و تاریخی، آن را ایران صغیر خواندهاند- همواره در اعتراضهای مردمی، شعارهای انقلاب اسلامی تکرار میشود.[۱۶۶]
حضور ایران و مواضع آن بر سازمانهای بینالمللی همانند جنبش عدمتعهد، سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک و اتحادیه بینالمجالس در تصمیمات و قطعنامههای صادرشده نقش مهمی داشته است.[۱۶۷] به اعتراف برخی از سران آمریکای لاتین، انقلاب اسلامی بر الهیات رهاییبخش در این کشورها تأثیرگذار بوده است؛ به گونهای که سوموزا دیکتاتور سرنگونشده نیکاراگوئه در انقلاب ۱۹۷۹م/ ۱۳۵۸ش این کشور، ضمن تأکید بر نقش کشیشان در این انقلاب، به وجود ارتباط میان انقلابیان نیکاراگوئه و ایران اشاره و ادعا کرده است کشیشهایی که در انقلاب نیکاراگوئه نقش داشتند با ایران رفت و آمد و با امامخمینی دیدار کردهاند.[۱۶۸]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی تغییراتی در چهره ظاهری در کشورهای اسلامی و رفتارهای عمومی آنها و حتی در میان مسلمانان در کشورهای غیر اسلامی پدید آمد؛ مانند گسترش حجاب اسلامی که نمونه بارز آن در ترکیه و در میان مسلمانان ساکن در کشورهای غربی دیده میشود؛ همچنین گرایش بیشتر مسلمانان به شرکت در مراسم مذهبی و رعایت تکالیف دینی را میتوان ذکر کرد. این امر حتی در میان کشورهای دوردست آسیایی همانند اندونزی و مالزی و در اروپا و آمریکا نیز دیده میشود.[۱۶۹]
انقلاب اسلامی از نگاه شخصیتهای جهانی
انقلاب اسلامی ایران بازتاب وسیعی در سطح جهان داشته است و شخصیتها و اندیشمندان بسیاری به ارزیابی آن پرداختهاند که به برخی از آنها اشاره میشود:
پروفسور راده بوژوویچ استاد و شرقشناس صربستانی با اشاره به اینکه انقلاب اسلامی ایران قلب مسلمانان جهان را تسخیر کرد، یادآور شده است این انقلاب به رهبری امامخمینی، ایران را به قدرت بزرگ منطقهای و عامل صلح جهانی تبدیل کرد و تحولات بزرگی را در نظام جهانی به وجود آورد که این تحولات در عرصههای مختلف ازجمله صلح و احترام به حقوق ملتها تجلی یافته است. از نگاه وی جمهوری اسلامی ایران در موفقیتهایش در عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مدیون موفقیتهای آموزههای امامخمینی است که توانست با حمایت تودههای مردم به سالها نفوذ قدرتهای بزرگ در ایران پایان دهد. بوژوویچ امامخمینی را بزرگترین چهره سیاسی قرن بیستم خوانده و تأکید میکند امامخمینی طلایهدار مبارزه با ستم و مدافع مظلومان بود و موجب بیداری اسلامی در کشورهای منطقه شد و خیزشهای مردمی و حرکتهایی که در این کشورها انجام شد، الهامگرفته از انقلاب اسلامی ایران بود.[۱۷۰]
سفیانبنفرحات از فعالان برجسته رسانهای تونس نیز انقلاب اسلامی ایران را رویدادی بسیار مهم در جهان دانست که به خواستههای ملت ایران جامه عمل پوشاند و به نظام دیکتاتوری پهلوی و همپیمان با اسرائیل و ابزار غرب علیه کشورهای اسلامی پایان داد. وی جمهوری اسلامی را دشمن اصلی رژیم صهیونیستی و تواناییهای ایران در تمام عرصهها را موجب وحشت و نگرانی مقامات صهیونیستی و مایه افتخار مسلمانان شمرد.[۱۷۱]
وائل الامام نویسنده و تحلیلگر سوری، ایرانِ پیش از انقلاب را وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیستی شمرد که امامخمینی موفق شد ملت ایران را از وابستگی به آمریکا و رژیم صهیونیستی نجات دهد و ویژگی منحصر به فرد نه شرقی و نه غربی انقلاب اسلامی، بسیاری از ملتها را شیفته خود کرده است و اگر کشورهای عربی قصد دارند اسلام را اجرا کنند، باید از راهی که ملت و رهبری ایران رفته، الگو بگیرند.[۱۷۲]
دمیتری ژوکوف نویسنده روسی کتاب امامخمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی با اشاره به جایگاه اندیشه امامخمینی در جهان، ایشان را احیاگر اسلام انقلابی و سیاسی در جهان برشمرده است. او با بیان اینکه اسلام در گذشته خمودگی و افسردگی داشت، انقلاب اسلامی را تحولی جانبخش به کالبد دین اسلام خواند که با شجاعتی مثالزدنی در برابر خرافهگرایان ایستاد و مرزهای جهان اسلام را درنوردید و بسیاری از پیروان ادیان و مذاهب دیگر را عاشق خود کرد.
به باور این نویسنده روسی اندیشههای انقلابی امامخمینی الهامبخش حرکتهای آزادیبخش در جهان است. به گفته او، با وجود روحیه انقلابی که امامخمینی در پیروان خود به وجود آورد، غلبه بر آنان امکانپذیر نیست و همین افراد توانستند در جنگ هشتساله که رژیم عراق بر ایران تحمیل کرد، ایستادگی کنند. از نگاه وی امامخمینی امروز زنده است و در قلب میلیونها طرفدار خود حضور دارد و انقلاب اسلامی و مردمی چنان بارور شده که در مقابل هر قدرت توطئهگری توان ایستادگی دارد.[۱۷۳]
احمد هوبر از اندیشمندان مسلمان اهل سوئیس با ابراز شگفتی خود از مطالعه شخصیت امامخمینی و انقلاب اسلامی ایران، امامخمینی را نخستین رهبر مذهبی در قرن حاضر و پرچمدار انقلابی شمرد که همزمان سه وجهه مذهبی، سیاسی و فرهنگی را در خود جمع کرده است؛ ولی دیگر انقلابهای سده اخیر وجهه سیاسی و اجتماعی داشتهاند و بویی از مذهب نبردهاند و راه و روشهایشان امروزه کهنه شده و به تاریخ پیوسته است. امامخمینی دین، سیاست و فرهنگ را یکجا به کار گرفت و به همین دلیل راه وی ادامه خواهد یافت. از کارهای اعجابانگیز امامخمینی از نظر وی ارتباط عمیق ایشان با نسل جوان و به میدان مبارزه کشاندن آنان بوده است. به باور هوبر، امامخمینی افزون بر برخورداری از ارزشهای بزرگ اخلاقی و ایمان عمیق مذهبی، فقیهی آگاه بود و در زمینههای سیاست و دانش اجتماعی و اقتصادی نیز اطلاعات وسیعی داشت. انقلاب اسلامی ایران از نگاه وی، از بطن مردم جوشیده است و باید این انقلاب را انقلابی مردمی نامید،[۱۷۴] چنانکه پروفسور حامد الگار استاد دانشگاه کالیفرنیا، انقلاب اسلامی ایران را معجزهای الهی میداند؛ از این نظر که ملت ایران با تنها سلاح خود یعنی خدا و قرآن و آمادگی برای شهادت و فداکاری در مقابل یک رژیم شیطانی و طاغوتی ایستادگی کرد و به پیروزی رسید.[۱۷۵]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دهه فجر