تاریخچه و فلسفه‌ی اطلاق نام مسجدالاقصی

"مسجد‌الاقصی" از اماکن بسیار مقدسی است که در سرتاسر تاریخ مورد توجه پیروان ادیان توحیدی و ابراهیمی یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است. این مسجد در سرزمین شام و شهر بیت‌المقدس واقع شده و بنابر شواهد تاریخی نخستین‌بار داوود نبی (علیه‌السّلام) در محل آن اقدام به احداث معبدی نمود و سلیمان(علیه‌السّلام) آن را تکمیل کرد. در آن زمان این شهر را اورشلیم یا یورشالیم می‌نامیدند. اورشلیم، ترکیبی از دو واژه "اور" و "شلیم" است. "اور" در عبری به معنی آتش، روشنایی و مقدس است و "شلیم" به مفهوم شهر، صلح و سلامتی می‌باشد. بعدها این مکان با نام‌های دیگری چون "ایلیاء" (شهر خدا) و در زمان یهودیان "بیت همیقداش" (خانه مقدس) نیز شناخته می‌شده است. نام "ایلیاء" تا زمان ظهور اسلام بر شهر باقی ماند و به تدریج اسامی بیت‌المقدس، بیت‌القدس، قدس شریف و مدینه مقدس هم به کار گرفته شدند.[۳]

مسجد‌الاقصی در هر دوره متناسب و به تبعیت از نام شهر و خاستگاه خود تغییر نام داده و اسامی متفاوتی برخود تجربه کرده است. معبد اورشلیم، معبد ایلیاء، بقعه ایلیاء و... از این جمله هستند.[۴]

قبل از ورود سپاه مسلمانان به بیت‌المقدس در محل مسجد‌الاقصی کلیسایی وجود داشت که توسط "ژوستین" امپراطور روم شرقی به نام حضرت مریم بنا شده بود. در سال ۱۵ هجری خلیفه دوم این شهر را فتح نموده و حرم مقدس به تصرف مسلمانان درآمد. حرم شریف قدس که تا آن موقع در دست یهودیان و مسیحیان روزگار گذرانده بود سرنوشت خود را در دستان مسلمانان می‌دید.[۵]

نام‌های مسجد در صدر اسلام

همانطور که بیان شد در گذشته و در زمان صدر اسلام مسجد‌الاقصی با همین نام شناخته نمی‌شد بلکه بیشتر به نام‌هایی چون مسجد بیت‌المقدس، مسجد ایلیاء و... معروف بوده است.
در تایید این سخن می‌توان به روایاتی از ابن میمونه به نقل از ابن ماجه و بیهقی در کتاب سنن‌شان اشاره کرد. «ابن میمونه از پیغمبر درباره بیت‌المقدس فتوی خواستم. پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: ارض محشر و منشر است، سرزمین رستاخیر است. به آنجا بروید و نماز در آن بگذارید. برای اینکه نماز در آن مثال هزار نماز در غیر آن است. گفتم: اگر من استطاعت آن نداشته باشم که تحمیلات رفتن به آنجا را برخود هموار کنم رای می‌دهید که چه کنم؟ فرمود: روغن زینتی برای آنجا اهداء کن و هدیه نما که در چراغ آن بیافروزند. هرکس این کار را بکند مثل آنستکه به آنجا آمده است[۱۱] و[۱۲] این گفت‌وگو در زمان پیغمبر و قبل از فتح بیت‌المقدس اتفاق افتاده و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نیز از لفظ بیت‌المقدس به جای مسجد‌الاقصی استفاده کرده‌اند، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که ایشان به این طریق خبر از غیب می‌دادند و همچنین اینکه لفظ مسجد‌الاقصی در آن زمان رایج نبوده است. [۱۳] در حدیث دیگری که ابن شهاب زهری محدث معروف از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت کرده فرمودند"جز به سوی سه مسجد، یعنی مسجد‌الحرام و همین مسجد من (مسجدالنبی) و مسجد بیت‌المقدس آهنگ سفر نکنید.[۱۴] [۱۵] " لفظ مسجد بیت‌المقدس به جای مسجد‌الاقصی آمده است. امالی صدوق از امیرالمومنین (علیه‌السّلام) نقل کرده است که می‌فرمایند: چهار قصر از بهشت در دنیاست: مسجد‌الحرام، مسجد‌الرسول، مسجد بیت‌المقدس و مسجد کوفه.

بانی احداث ساختمان مسجد

در مورد بانی احداث ساختمان مسجد‌الاقصی اختلاف نظر وجود دارد. برخی معتقدند نخستین بار عمر بن خطاب دستور احداث مسجدی را بجای کلیسا داد و مسلمانان آن کلیسا را تغییر داده و آنجا را تبدیل به مسجد نمودند و پس از آن نیز مسجد دیگری در فاصله ۵۰۰ متری آن بنا کرد که بعدها به نام مسجد عمر (برخی این مسجد را با همان بقعه صخره یکی می‌دانند و معقدند که نخستین‌بار عمر دستور ساخت گنبدی بر بالای این صخره شریف را داد. اما بر اساس نظری دیگر مسجد عمر مسجد دیگری در کنار بقعه صخره است.([۶] معروف شد.[۷]

اما بنا به روایت قوی‌تر عبدالملک بن مروان در سال ۷۴ ه. ق. دستور تجدید و مرمت آن را داد و آنجا را تبدیل به مسجد نمود. البته ساخت آن در دوران حکومت فرزندش ولید بن عبد الملک ۸۶ه. ق به پایان رسید. [۸]

نکته قابل توجه این است که در این تاریخ برای نخستین‌بار است این مکان را مسجد‌الاقصی نام نهادند.

تعمیر و مرمت مسجد

بعدها حاکمان اسلامی در هر دوره به تعمیر و مرمت مسجد پرداختند و به این ترتیب معماری آن به تدریج ظاهری چون مساجد اسلامی پیدا می‌کرد. زلزله‌ای که در سال ۷۴۶ میلادی روی داد به ساختمان مسجد صدمه‌ی زیادی وارد کرد که به دستور "منصور" خلیفه‌ی وقت عباسی تعمیر شد، چندی بعد برای دومین بار زلزله‌ای ساختمان مسجد را لرزاند که این بار به دستور "مهدی" خلیفه‌ی عباسی تجدید بنا شد.[۹]

تسخیر مسجد توسط صلیبی‌ها

پس از عباسی‌ها فاطمی‌ها این روند را ادامه دادند و به تزیین و گسترش فضای مسجد‌الاقصی پرداختند. سپس مسجد‌الاقصی مدتی به دست صلیبی‌ها تسخیر شد. آن‌ها خسارات زیادی به ساختمان مسجد وارد ساختند و با استفاده نابجا از فضای مسجد و جنگ و خونریزی در حرم شریف به ساحت این مکان مقدس هتک حرمت نمودند.

اما به همت سپاهیان ایوبی و سردارانی چون صلاح‌الدین ایوبی مسجد‌الاقصی بار دیگر به تصرف مسلمانان درآمد. به علاوه آن‌ها در مرمت و زیباسازی فضای داخلی مسجد نقش پررنگی داشتند. صلاح‌الدین ایوبی در سال۵۸۳ ه. ق محرابی با نقش و نگار بسیار باشکوهی در آن بنا نمود و به تزیین قسمت‌های از آن پرداخت. [۱۰]

یهودی‌سازی

یهودیان بر این باورند که بقایای معبد سلیمان، زیرِ مسجد الاقصی قرار دارد. از این‌رو برخی از آنان برای تخریب مسجد الاقصی و احیای معبد سلیمان تلاش می‌کنند.[۳۷] به گفتهٔ کارشناسان، حفاری‌های رژیم صهیونیستی در زیر مسجد الاقصی، تهدیدی برای این بنا به شمار می‌رود؛[۳۸] چنان‌که این حفاری‌ها شکاف‌هایی را در دیوارها و زیر پایه‌های مسجدالاقصی پدید آورده است.[۳۹] می‌گویند برخی از مسیحیان معتقدند که ویرانی مسجد الاقصی و ساخت معبد سوم سلیمان به‌جای آن، شرط ظهور مسیح است.[۴۰] ازاین‌رو نیروهای اسرائیلی از ورود مسلمانان به مسجد الاقصی جلوگیری می‌کنند.[۴۱] مسجد الاقصی نماد هویت اسلامی در بیت‌المقدس در برابر اسرائیل دانسته شده است.[۴۲]

در ۲۱ آگوست سال ۱۹۶۹م برابر با ۱۳۴۸ش، یک یهودی به نام دنیس مایکل ولیم روهان، مسجد الاقصی را آتش زد که به آسیب‌دیدن بخش‌هایی از مسجد و فروریختن سقف آن منجر شد. منبر قدیمی مسجد هم که متعلق به سال ۵۸۳ق بود، در این آتش سوخت.[۴۳] در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، سالروز آتش زدن مسجد الاقصی در ۳۱ مرداد برابر با ۲۱ آگوست، روز جهانی مسجد نام‌گذاری شده است.[۴۴]

تولیت مسجدالاقصی

دولت اردن، متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی است. بر اساس پیمان‌نامهٔ صلحی که در سال ۱۹۹۴ میلادی، میان اسرائیل و اردن بسته‌شد، مقرر شد تا عبادت یهودی‌ها در محوطه مجموعه مسجدالاقصی منع شود و دولت اردن، متولی رسمی مجموعه مسجدالاقصی باشد.[۴۶]

مجموعه مسجدالاقصی زیر نظر مفتی بیت‌المقدس اداره می‌شود.[۴۷]

تفاوت مسجد قبةالصخره و مسجدالاقصی

مسجد قبةالصخره در گرامی‌داشت معراج پیامبر اسلام بنا شد، که متشکل از قاعده‌ای هشت وجهی است که دو راهروی هم مرکز هشت وجهی را دربرگرفته، آن‌ها نیز به نوبه‌ی خود جایگاه مرکزی دایره‌ای شکلی، حاوی صخره را احاطه کرده‌اند. گمان می‌رود، این همان صخره‌ای است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در شب معراج پس از آن که با براق به مسجدالاقصی آمد، از فراز آن به آسمان رفت.

ظاهراً موضوع اشتباه گرفتن مسجدالاقصی با مسجدالقبه تا حدی به دلیل نزدیکی این دو بنا و قرار گرفتنشان همراه با برخی ابنیه‌ی دیگر در مجموعه‌ی حرم‌الشریف است. یکی از اساتید دانشگاه زاید امارات، چند سال پیش در نامه‌ای به یکی از نشریات چنین نوشت: «بین مسجدالاقصی و مسجد القبه الصخره سردرگمی قابل توجهی وجود دارد. هرگاه در رسانه‌های محلی و بین المللی ذکری از مسجدالاقصی به میان می‌آید، در عوض عکسی از مسجدالقبه نمایش داده می‌شود. دلیل اصلی این مسئله عدم اطلاع عموم مردم، هم‌راستا با توطئه‌های رژیم صهیونیستی است. در زمان اقامتم در ایالات متحده نیز بارها با این مسئله مواجه بودم. تا آن که اطلاع یافتم صهیونیست‌ها در آمریکا چنین تصاویری را چاپ و منتشر کرده و گاه با قیمت بسیار اندک و حتی رایگان در اختیار اعراب و مسلمانان قرار می‌دهند. بدین ترتیب مسلمانان آن را به تمام نقاط - دیوار منازل و دفاتر کار - نصب می‌کنند. همین مسئله موید این است که سران صهیونیستی می‌خواهد تصویر مسجدالاقصی را از اذهان مردم پاک کنند تا بتوانند آن را تخریب و معبد مورد ادعای خود را پنهانی بنا کنند و اگر کسی شکایت یا اعتراضی داشته باشد، به طور زنده تصویر مسجدالقبه را نشان خواهند داد و اظهار خواهند داشت که اتفاقی نیفتاده است».

مسجد صَخْره، قبة الصخره و یا صَخرهٔ مقدس، بخشی از مسجدالاقصی در شهر بیت‌المقدس که بر تپه موریا ساخته شده است. این مسجد و گنبد آن بر روی صخره‌ای بزرگ ساخته شده که در دین یهود، اسلام و مسیحیت محترم است. به باور مسلمانان حضرت محمد(ص) در معراج از روی این صخره به آسمان عروج کرد. یهودیان بر این باورند که زمین از این صخره گسترش یافته، بدن آدم از خاک آن آفریده شده و ابراهیم مأمور شد در همین مکان فرزندش را قربانی کند.

گنبد یا قبه طلایی مشهور که برخی از مردم آن را گنبد مسجدالاقصی می‌پندارند، بر روی صخره مذکور ساخته شده و گنبد مسجد صخره است. مسجد صخره در قرن نخست قمری و در دوره عبدالملک بن مروان ساخته شد و پس از آن در دوره‌های مختلف بازسازی شده است.

چرا یهودیان مدعی مسجدالاقصی هستند؟

بخش غربی و جنوبی صحن مسجدالاقصی اهمیت فراوانی برای یهودیان دارد. این دیوار به دیوار بُراق مشهور است و علت نامگذاری آن به این اسم، بسته شدن اسب رسول اکرم صلی الله علیه و آله (بُراق) به این دیوار در زمان معراج بود. این دیوار ۱۵۶ پا (فوت) عرض و ۵۶ پا طول دارد، برخی از سنگ‌های این دیوار ۱۶ پا می‌باشند.

مسلمانان مسجدی را در این قسمت بنا نهادند. در مقابل، یهودیان ادعا می‌کنند که این دیوار بخش باقی مانده از دیوار "معبد سلیمان" است که هیردوس آن را در سال ۱۸ قبل از میلاد بنا نهاده بود. با این که حفاری‌های صهیونیستی تاکنون از یافتن دلیلی برای این ادعا عاجز مانده است، اما آن‌ها همچنان بر این ادعای خود پافشاری می‌کنند.

در دوره عمر، شفقت مسلمانان نسبت به یهودیان باعث شد تا به آنان اجازه داده شود تا در کنار این دیوار به ندبه و زاری بپردازند، تعداد یهودیان در آن زمان بسیار کم بود و عرض پیاده‌رویی که آن‌ها در آن می‌ایستادند تنها ۴ متر بود. این پیاده‌رو جزو موقوفات خانواده ابو مدین الجزائری بود و یهودیان در عصر محمدعلی سالانه ۳۰۰ لیره به متولی آن پرداخت می‌کردند، در عین این که هیچ حق قانونی در این مکان نداشتند.

در دوره قیمومیت انگلیس، یهودیان به این مکان دست درازی کرده و ادعای مالکیت آن را کردند. این امر منجر به قیام فلسطینیان علیه آنان شد، قیام براق که در سال ۱۹۲۹ رخ داد، باعث شهادت ۱۱۶ نفر و زخمی شدن ۲۳۲ نفر و زندانی شدن حدود یک هزار نفر دیگر از فلسطینیان گردید. مسئولین انگلیسی ۲۶ نفر از زندانیان فلسطینی را به اعدام محکوم کردند. کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان و مواضع جانبدارانه انگلیس از یهودیان و صهیونیست‌ها باعث شد تا کمیته بین المللی حقیقت‌یابی تشکیل شود. این کمیته در پایان تحقیقات خود تاکید کرد مالکیت این مکان از آن مسلمانان است، نظر این کمیته در ژانویه ۱۹۳۰ م. اعلام شد. با این حال صهیونیست‌ها همچنان ادعا می‌کنند که مسجدالاقصی بر روی ویرانه‌های بارگاه سلیمان برپا شده و تلاش خود را برای انهدام آن ادامه می‌دهند.

حفاری‌های اطراف مسجدالاقصی

حفاری‌هایی که صهیونیست‌ها در اطراف مسجدالاقصی و در زیر بخش غربی و جنوبی این مسجد مبارک انجام می‌دهند، از دیگر تلاش‌هایی است که رژیم اشغالگر قدس جهت تخریب و ایجاد شکاف در دیوارهای مسجد صرف می‌کنند. اشغالگران قدس به بهانه این که به دنبال بقایای معبد خود هستند به حفاری می‌پردازند و حال آن که هدف اصلی آنان تخریب آثار اسلامی همجوار دیوار براق و نیز استیلا بر حرم شریف، تخریب مسجد و ایجاد معبد در داخل مسجدالاقصی و قبه‌الصخره است. حفاری‌های رژیم صهیونیستی در اطراف مسجدالاقصی در اواخر سال ۱۹۶۷ آغاز و تاکنون ۹ مرحله را پشت سرگذارده است.

1منطقه E ساخت و ساز در این منطقه از دو سال پیش شروع شده است. در این منطقه در حال حاضر برای آموزش نظامی سربازان ارتش اسراییل استفاده می‌شود. همچنین مرکز بزرگ نگهداری منابع انسانی و تجهیزاتی پلیس نیز در این منطقه قرار دارد. گفته شده قرار است ۳۵۰۰ واحد مسکونی در این منطقه ساخته شود. این منطقه در قدس (شامل اکثر مناطق العیسویه، العیزاریه و خان الاحمر است) و امتداد آن به تجمع شهرک‌های بزرگ کرانه باختری موسوم به "معاله آدومیم" می‌رسد. هدف از ساخت این منطقه یهودی‌نشین ارتباط این منطقه به سایر تجمع‌های شهرک‌نشینی در محیط شهر قدس و در نهایت جدایی این منطقه از کرانه باختری است.

2- منطقه قلندیا: منطقه بزرگ شهرک‌نشینی است که از دو سال پیش با ساخت ۸۰ واحد مسکونی در مرحله اول آغاز شد. این منطقه در نزدیکی فرودگاه قلندیا در نزدیکی رام الله واقع است. هدف از توسعه آن نیز جدایی کامل شهر قدس از شهر رام الله در کرانه باختری است.

عیدالهادی هنتش کارشناس امور شهرک سازی اسراییل و عضو کمیته ملی دفاع از اراضی فلسطین در این باره معتقد است: این پروژه‌ها و سایر طرح‌های محرمانه شهرک‌سازی در واقع تلاشی است از سوی اسراییل برای ترسیم مرزهای دولت آینده فلسطین که می‌گوید فلسطین باید بدون قدس تشکیل شود. پروژه‌هایی که با هدف جدایی شهر قدس از کرانه باختری و اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷ م. تهیه شده‌اند تا این شهر خارج از دایره مذاکرات برای تشکیل دولت فلسطینی قرار گیرد و مجددا بر اساس دیدگاه‌های رژیم اشغالگر قدس مبنی بر "ابدی بودن قدس به عنوان پایتخت اسراییل" تاکید شود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: قدس-مسجدالاقصی-بیت المقدس-فلسطین-اسراییل

تاريخ : سه شنبه ۵ فروردین ۱۴۰۴ | 10:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |