روز یازدهم : ۶۱ق. حرکت کاروان اسرا از کربلا به کوفه . حرکت دادن اسیران کربلا به سوی کوفه.[۸۶] . ۶۱ق. دفن شهدای کربلا بنا به نقلی.[۸۷] . حرکت اسرا به سوی کوفه.[۱۸] . دفن شهدا توسط بنی اسد از اهل غاضریه.[۱۹] تعداد کمی نیز روز دوازدهم را زمان دفن شهدا نقل کردهاند.[۲۰] . حرکت اسرا به سوی کوفه.[۱۸] . حرکت کاروان اسرای اهل بیت علیهم السلام از کربلا به کوفه . اسیران کربلا بازماندگان واقعه کربلا همچون امام سجاد ع ، امام چهارم شیعیان و حضرت زینب س که به اسارت لشکر عمر بن سعد درآمدند. اسرا به دستور عمر بن سعد، شب یازدهم محرم در کربلا نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، به کوفه نزد عبیدالله بن زیاد برده شدند . پس از واقعه عاشورا، بازماندگان لشکر عمر بن سعد، کشتههای خود را روز ۱۱ محرم، دفن کردند و بازماندگان شهدای کربلا را به سوی کوفه بردند.[۱] . گزارشهای مورخان درباره تعداد و اسامی اسرای کربلا[یادداشت ۲] و بازماندگان اصحاب امام حسین ع مختلف است. تعداد اسیران مرد، چهار، پنج، ده و دوازده نفر گزارش شده است. شمار اسیران زن نیز چهار، شش و بیست نفر نقل شده است.[۶] برخی تعداد اسرا را تا ۲۵ نفر ذکر کردهاند.[۷] . یازدهم ماه محرم سال شصت و یک هجری قمری، روز بعد از عاشورا و روز مصیبت و غم اهل بیت امام حسین علیه السّلام بود. روزی بود که سپاهیان کوفه به امر عمر بن سعد کشتگان خود را دفن کردند ولی شهدای کربلا را بدون کفن و دفن رها کردند و اهل بیت امام حسین (علیه السّلام) و دیگر اسرای کربلا را به سمت کوفه حرکت داده و زنان و دختران سالار شهیدان را که امانتهای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلّم در میان امتش بودند را در برابر دیدگان هزاران دشمن با رویی گشوده و بدون چادر و پوشش بر شترهای برهنه و بیجهاز سوار کردند و همانند اسیران ترک و روم و در حالیکه در اوج مصیبت و غم و اندوه به سر میبردند به سوی کوفه حرکت کردند.[۷] . و در کوچههای شهر کوفه گردانده و سپس به نزد عبیدالله بن زیاد در قصر دارالاماره وارد کردند. سر مقدس امام حسین در دارالاماره . از مصیبتهای جانسوز روز یازدهم این بود که هنگام حرکت کاروان اسرا، آنها را از میان قتلگاه عبور دادند که داغ اسرا با دیدن اجساد شهدا تازه شده و صدای شیون و گریه آنها بلند شد. مأموران عمر بن سعد، زنان اهل بیت را از کنار اجساد شهدا عبور دادند. [یادداشت ۱]زنان خانواده امام حسین(ع) در آن حال ناله کرده و بر صورتهایشان میزدند. چنانکه از قرة بن قیس نقل شده، حضرت زینب س ، وقتی از کنار بدن برادرش امام حسین(ع) میگذشت، از شدت غم سخنانی گفت که دوست و دشمن را به گریه انداخت.[۴] . سخنان حضرت زینب س هنگام عبور از کنار بدن امام حسین ع . "یا محمداه، یا محمداه! صلی علیک ملائکة السماء، هذا الحسین بالعراء، مرمل بالدماء، مقطع الأعضاء، یا محمداه! و بناتک سبایا، و ذریتک مقتله، تسفی علیها الصبا قال: فابکت والله کل عدو و صدیق" . یامحمد، یامحمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند، این حسین است در دشت افتاده، آغشته به خون،اعضاء بریده! یا محمد، دخترانت اسیرند، ذریهات کشته شدهاند که باد بر آنها میوزد. راوی میگوید والله دوست و دشمن را به گریه واداشت.[۲] . قرة بن قیس میگوید: من هر آنچه را فراموش کنم، سخنان زینب (سلام اللهعلیها) ، دختر فاطمه (سلام اللهعلیها) را فراموش نخواهم کرد، زمانی که بر کشته برادر خویش گذشت، میگفت: "يا مُحَمّداه ، صَلّى عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ ، هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ ، مُزَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُعَفَّرٌ بِالتُّرابِ ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ ، يا مُحَمَّداه ! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا ، وذُرِّيَّتُكَ قَتلى تَسفي عَلَيهِمُ الصَّبا ، هذَا ابنُكَ مَحزُوزُ الرَّأسِ مِنَ القَفا ، لا هُوَ غائِبٌ فَيُرجى ولا جَريحٌ فَيُداوى' "وا محمداه، وا محمداه، فرشتگان آسمان بر تو درود میفرستند، این حسین (تو) است که با تنی پاره پاره و آغشته به خون در این دشت افتاده است، یا محمداه، اینها دختران تو هستند که به اسارت میروند و کسانی که باقی ماندهاند، این کشتگانند که (بیسر و عریان بر زمین افتاده اند و) باد بر آنها میوزد." [۱۰] [۱۱] [۱۲] [۱۳] این، پسر توست، با سر بریده از قفا نه گم شده ای است که به بازگشتش امید باشد، و نه زخمی است که مداوایش کنند. [۱۴] -[۱۵] [۱۶] [۱۷] . زینب (سلام اللهعلیها) پیوسته از این سخنان میگفت تا اینکه به خدا سوگند، دوست و دشمنی را باقی نگذاشت، مگر آن که همه از سخنانش به گریه افتادند.[۱۸] [۱۹] [۲۰] [۲۱] من حتی اشک بعضی از سپاهیان را دیدیم که بر سم اسبانشان فرو میریخت.[۲۲] . سپس سکینه سلام للهعلیها - دختر امام حسین (علیه السّلام) - پیش آمد و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به عزاداری پرداخت. سخنان او با پدر و گریههایش بر شهید کربلا همچنان ادامه داشت تا اینکه گروهی از یاران عمر بن سعد پیش آمدند و او را به زور از پیکر پاک پدرش جدا کردند و کشان کشان نزد دیگر اسرا بردند. [۲۳] [۲۴] . نام برخی از اسیران مرد که در منابع ذکر شده، عبارت است از : امام سجاد ع ، امام باقر ع ، محمد و عمر دو پسر امام حسین ع ، زید پسر و محمد نوه امام حسن ع ،[۹] حسن مثنی که بر اثر جراحات در جنگ بیهوش شده بود،[۱۰] قاسم بن عبدالله بن جعفر، قاسم بن محمد بن جعفر، محمد بن عقیل.[۱۱] در کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء نام هفده نفر مرد به عنوان اسیران و بازماندگان کربلا ذکر شده است.[۱۲] . نام اسیران زن در کربلا نیز عبارتند از : حضرت زینب س ، فاطمه و ام کلثوم[۱۳] و رقیه[۱۴] از دختران امام علی ع ، رباب همسر امام حسین ع [۱۵] و فاطمه دختر امام حسن ع ،[۱۶] چهار دختر امام حسین(ع) به نامهای سکینه، فاطمه، رقیه و زینب.[۱۷] . نام بازماندگان از غیربنیهاشم در کربلا نیز از این قرار است: مُرَقّع بن ثُمامة اسدی، سَوّار بن عُمَیْر جابری، عمرو بن عبدالله جُندَعی، عُقْبة بن سَمعان غلام رباب، ضَحّاک بن عبدالله مشرقی،[یادداشت ۳] مسلم بن رباح و غلام عبدالرحمن بن عبد ربّه انصاری.[۱۸] از میان بازماندگان غیربنیهاشم، سوّار بن عمیر، عقبه، مسلم بن رِباح و غلام عبدالرحمن بن عبد ربِّه جزو اسرای کربلا به شمار میروند.[۱۹]
روز دوازدهم : ۶۱ق . روز 12 محرم اسرا را وارد شهر کوفه کردند، گویا شب دوازدهم را اسرا در پشت دروازههای کوفه و بیرون شهر سپری کرده باشند در اثر تبلیغات عبیدالله بن زیاد علیه امام حسین (ع) و خارجی معرفی کردن آن حضرت مردم کوفه از این پیروزی خوشحال میشوند و جهت دیدن اسرا به کوچهها و محلهها روانه میشوند و با دیدن اسرا شادی میکنند .دفن شهدای کربلا بنا به نقلی . ۶۱ق. ورود اهل بیت امام حسین(ع) به کوفه . ۹۵ق. شهادت امام سجاد ع چهارمین امام شیعیان به نقلی .[۹۱] . ورود کاروان اسرای کربلا به کوفه[۲۱][۲۲] . ورود به کوفه : بنابر آنچه ابن ابیالحدید در شرح نهج البلاغه نوشته است، اسیران کربلا، سوار بر مرکبهایی بدون جهاز، به کوفه برده شده و مردم به تماشای آنها پرداختند و در همین حال زنان کوفی از دیدن اسرا گریه میکردهاند.[۲۰] . گفته شده درباره زمان ورود اسرا به کوفه، گزارش صریحی در منابع کهن نیامده است؛[۲۱] اما بنابر عبارتی از شیخ مفید،[۲۲] میتوان ورود اسرای کربلا به کوفه را دوازدهم محرم دانست.[۲۳] . ماموران عمر بن سعد، پس از گذر دادن اسیران از کوچههای کوفه، آنان را وارد قصر عبیدالله بن زیاد کردند. گفتگوهای تندی بین حضرت زینب س و عبیدالله گزارش شده است.[۲۴] جمله معروف" ما رَأیْتُ اِلّا جَمیلاً؛ جز زیبایی چیزی ندیدم" از حضرت زینب(س) مربوط به همین مجلس است. همچنین عبیدالله دستور کشتن امام سجاد ع را صادر کرد، اما پس از اعتراض حضرت زینب(س) و نیز سخنان تند امام سجاد(ع)، ابن زیاد از کشتن وی صرفنظر کرد.[۲۵]. اعتراض زید بن ارقم به ابن زیاد . اعتراض عبدالله بن عفیف به عبیدالله . اعتراض قیس بن عباد به ابن زیاد . اعتراض مسلمانان به اهانت ابن زیاد
روز سیزدهم : ۶۱ق. دفن شهدای کربلا بنا به نقلی.[۹۷] . ۶۱ق. حاضرساختن اهلبیت امام حسین ع در مجلس عبیدالله بن زیاد.[۹۸] . ۶۱ق. شهادت عبدالله بن عفیف ازدی از اصحاب امام علی ع و امام حسین(ع) به دست عبیدالله بن زیاد .[۹۹] . ۱۱ محرم[۴۲] یا ۱۳ محرم[۴۳] را زمان دفن شهدای کربلا بیان کردهاند. بنابر برخی گزارشها، پس از بازگشت عمر سعد و یارانش، گروهی از بنی اسد که در نزدیکی کربلا سکونت داشتند در موقعی از شب بر امام حسین ع و یارانش نماز گزاردند و آنان را دفن کردند.[۴۴] . شهدا به دست گروهی از قبیله بنی اسد دفن شدند. اهل غاضریه برای شهدای کربلا قبری آماده کردند و همه را کنار هم به خاک سپردند.[۴۵] و در جای دیگر تصریح دارند: ما شک نداریم شهدای کربلا در حائر حسینی و اطراف امام حسین دفن شدند.[۴۶] بهجز قبر حضرت عباس که در محل شهادتش و جدای از دیگر قبور شهداء دفن شده است.[۴۷] در شماری از منابع تصریح شده است حضرت عباس دارای قبری جداگانه است و علی بن حسین[۴۸]پایین پای امام حسین(ع) دفن شد. اما در اینکه حر بن یزید خارج از کربلا دفن شده است، شک و تردید وجود دارد و گزارش مربوط به دفن وی در خارج از کربلا مربوط به قرن هفتم است و این نقل با گزارشهای معتبر و متقدم ناسازگار است.[۴۹]در منابع تاریخی سخنی از جدا دفن شدن حر بن یزید نیست. در نقل کتاب الدمعة الساکبة در بارۀ جزئیات مربوط به دفن سید الشهدا (علیه السّلام) آنچه بر سرِ زبانها مشهور گردیده، در منابع معتبر کهن حدیثی و تاریخی وجود ندارد. تنها در کتاب الدمعة الساکبة، ضمن گزارش مفصّلی آمده که: بنیاسد، هنگامی که برای دفن امام (علیه السّلام) و یارانش آمدند، عرب بادیه نشینی را دیدند و او آنها را برای دفن شهدا راهنمایی کرد، تا اینکه به بدن سیدالشهدا رسید. در آن هنگام، به شدّت گریست و نگذاشت آنها پیکر امام حسین علیه السّلام را دفن کنند و فرمود: با من کسی هست که یاریام کند. هیچ یک از آنها با وی همکاری نکردند و جنازه را به تنهایی، داخل قبر گذاشت. سپس صورتش را به گلوی شریف امام علیه السّلام گذاشت و در حالی که میگریست، میفرمود: "خوشا زمینی که جسد شریف تو را در خود خواهد داشت! دنیا پس از تو، تاریک و آخرت با نور تو روشن است. اندوهم همیشگی است و شبهایم به بیداری خواهد گذشت تا خداوند، خانه ای را که تو در آن مقیم شدهای، نصیبم کند. از من بر تو سلام (ای پسر پیامبر خدا) و رحمت و برکاتش بر تو باد!". آنگاه بر قبر، خشت چید و خاک ریخت و سپس دستش را روی قبر گذاشت و با انگشتانش بر آن نگاشت و نوشت: "هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السّلام) الذی قتلوه عطشانا غریبا." "این، قبر حسین بن علی بن ابیطالب است که او را غریبانه و تشنه کشتند". بنی اسد، به مرد عرب گفتند: ای برادر عرب! به حقّ این جنازه ی که به تنهایی به خاک سپردی و کسی از ما را شریک خود نساختی، بگو تو که هستی؟! وی گریۀ شدیدی کرد و فرمود: "من، امام شما علی بن الحسین هستم" آنان به ایشان گفتند: تو علی بن الحسین هستی؟ فرمود: «آری» و سپس از دیدگانشان ناپدید شد.[۱] . سپس برادر گرامی اش -علی اکبر (علیه السّلام) - را در پایین پای امام (علیه السّلام) دفن کردند و بقیههاشمیین و اصحاب را در قبر دیگر در زیر پای امام حسین (علیه السّلام) دفن نمودند. سپس امام (علیه السّلام) به همراه بنیاسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پیکر پاک عمویش - عباس (علیه السّلام)، - خود را بر روی بدن ابوالفضل (علیه السّلام) افکند و گلوی مبارکش را بوسید. امام (علیه السّلام در حالی که به شدت میگریست، فرمود: "علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنیهاشم و علیک منی السلام من شهید محتسب و رحمة الله و برکاته"؛ بعد از توای قمر بنیهاشم خاک بر سر این دنیا؛ و سلام من به تو و رحمت و برکات الهی بر تو باد. آنگاه برایش قبری حفر کرد و همانند پدر شهیدش به تنهایی او را درون قبر گذاشت و به بنیاسد فرمود: «کسی با من هست که کمکم میکند» سپس بدن شریف عباس علیه السّلام را دفن کردند. [۱۳]
حضور اعجاز آمیز امام سجاد در کربلا : این گزارش به وسیله روایتی که از امام رضا علیه السّلام نقل شده نیز تایید میشود. راوی میگوید: «من نزد امام رضا (علیه السّلام) بودم که علی بن ابیحمزه، ابنسراج و ابنمکاری بر حضرت (علیه السّلام) وارد شدند. علی پس از گفتگو با حضرت (علیه السّلام) درباره امامت ایشان، گفت: "از پدران شما برای ما روایت کرده اند که کار امام علیه السّلام را کسی جز امامیمانند خودش بر عهده نمیگیرد.[پس چگونه است که پس از شهادت پدر بزرگوارتان امام موسی کاظم علیه السّلام شما حضور نداشتید و متقبّل امر کفن و دفن ایشان نشدید]" امام (علیه السّلام) فرمود: "بگو ببینیم حسین بن علی علیه السّلام امام بود یا غیر امام؟ " گفت: "امام (علیه السّلام) بود". فرمود: "چه کسی عهده دار کارش بود. " گفت: "علی بن الحسین (علیه السّلام) " فرمود: "علی بن الحسین (علیه السّلام) کجا بود. " گفت: "در کوفه در زندان ابنزیاد. " امام (علیهالسّلام) فرمود: "چگونه در حالی که زندانی بود عهده دار کار پدرش گردید. " گفت: "دور از چشم آنان رفت و پدرش را کفن و دفن نمود و بازگشت. " امام (علیه السّلام) فرمود: "آن کسی که به علی بن الحسین (علیه السّلام) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را بر عهده بگیرد به صاحب این امر نیز امکان میدهد که به بغداد برود و کار پدرش را عهده دار گردد. "[۱۴] [۱۵]. آنچه که در این روایت به صراحت بدان اشاره شده است خارقالعاده بودن حضور امام سجاد (علیه السّلام) در کربلا و همراهی با بنیاسد در تدفین شهدای کربلا است.
مدفن حبیب و حر : همچنین نقل شده است که به هنگام دفن شهدای کربلا اقوام و خویشاوندان و به نقلی مادر حر بن یزید ریاحی، جنازه او را به محلی که اکنون به آرامگاه حر بن یزید ریاحی معروف است بردند و در آنجا دفن نمودند.[۱۶] [۱۷] . همچنین نقل است طایفه بنیاسد راضی نشدند که پسر عم خویش - حبیب بن مظاهر - با دیگر یاران امام (علیهالسّلام) دفن شود از اینرو او را در جایی جدا از دیگران و در محلی در بالا سر امام (علیهالسّلام) که امروز به قبر حبیب شناخته شده است دفن کردند.[۱۸]
شهدای فرزندان امام علی ع : امام حسین ع ، حضرت عباس،[۲۴] عبدالله،[۲۵] عثمان،[۲۶] ابوبکر،[۲۷] محمد[۲۸] و جعفر[۲۹]
شهدای فرزندان امام حسن ع : قاسم،[۳۰] ابوبکر[۳۱] و عبدالله.[۳۲]
شهدای فرزندان امام حسین ع : علیاکبر[۳۳]و عبدالله بن حسین[۳۴] مشهور به علیاصغر.[۳۵] هر چند در مقاتل هم از عبدالله بن حسین و هم از علیاصغر یاد شده است از این رو اختلافنظر است آیا آنها، دو کودک بودند یا هر دو نام برای یک شخصیت است.[۳۶]
شهدای سایر بنیهاشم : جعفر بن عقیل، عبدالرحمان بن عقیل، عبدالله بن عقیل، محمد بن ابیسعید بن عقیل، عبدالله بن مسلم بن عقیل، محمد بن عبدالله بن جعفر و عون بن عبدالله بن جعفر.[۳۷] برخلاف گزارش مشهوری که شمار شهدای بنیهاشم را هجده تن بیان کرده است،[۳۸] در منابع دیگر، ۴۲ نام دیگر به عنوان شهید بنیهاشم نیز ضبط شده است.
شهدای غیر بنیهاشم : صحابه شهید : در میان شهدای کربلا برخی از آنها از صحابه رسول خدا(ص) بودند این افراد عبارتند از: اَنَس بن حارث . عبدالرحمان بن عبد ربّ انصاری[۴۰] . مُسلم بن عَوسَجه اسدی . عَمّار بن ابیسَلامه دالانی هَمْدانی . نُعَیم بن عَجْلان انصاری[۴۱]
سایر یاران شهید امام حسین ع : ابوثُمامه صائِدی . حبیب بن مُظاهِر . زاهر، غلام عمرو بن حَمِق . سعد بن حارث خُزاعی، غلام علی ع . عبدالله بن عُمَیر کَلْبی . نافع بن هلال بجلی . یزید بن زیاد بن مُهاصِر . ام وهب دختر عبد . اَنَس بن حارث . یزید بن مغفل جعفی . بریر بن خضیر همدانی . بشیر بن عمرو حضرمی . جابر بن حارث سلمانی . جُنَادة بن حارث . جُندَب بن حجیر . حَجّاج بن مَسروق . حُرّ بن یزید ریاحی . حلّاس بن عمرو . حَنظَلة بن اسعد . جون بن حوی . رُمَیث بن عمرو . زاهر، غلام عمرو بن حَمِق . زُهَیر بن سلیم اَزْدی . زُهَیر بن قَین بَجَلی . سعد غلام عمرو بن خالد صیداوی . سعید بن عبدالله حنفی . سُوَید بن عمرو . سیف بن حارث بن سریع همدانی . سیف بن مالک . شَبیب بن عبدالله نَهشَلی . شَوذَب . ضَرغامة بن مالک . عابس بن ابی شبیب شاکری . عامر بن مسلم عبدی . عبدالرحمان بن عبدالله اَرحَبی . عبدالرحمن بن عزره غفاری . عبدالله بن عزره غفاری . عبدالله بن عُمَیر کَلْبی . عبدالله بن یزید بن نَبیط عبدی . عبیداللّه بن یزید بن نَبیط عبدی . عمّار بن حسّان طایی . عمرو بن خالد صَیداوی . عمرو بن ضُبَیعَه . عمرو بن قَرَظَه انصاری . قاسط بن زهیر . کِنانة بن عتیق . مالک بن عبدالله بن سریع همدانی . مُجَمِّع بن عبدالله عائِذِی . مسعود بن حَجّاج . مسلم بن کثیر ازدی . مُنجِح بن سهم . نافع بن هلال بجلی . نصر بن أبي نيزر مولى علي بن أبيطالب ع . یزید بن ثبیط عبدی
شهادت دو نوجوان : بنا بر نقل برخی از منابع، پس از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و به اسارت در آمدن اهل بیت آن حضرت، دو تن از نوجوانان اهل بیت (علیهمالسّلام) ازاسارتگاه عمر بن سعد فرار کردند. این دو نوجوان که از پسران عبدالله بن جعفر یا پسران پسر عبدالله بن جعفر بودند، به مردی از قبیله طی پناه بردند. اما این مرد آن دو نوجوان را با قساوت تمام به شهادت رساند و سرهایشان را نزد ابن زیاد برد. ابن زیاد نیز به مامورانش دستور داد تا به پاس این عمل ناجوانمردانه، گردن آن مرد را زدند و خانهاش را ویران کردند.[۳۹] [۴۰] [۴۱]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: محرّم ، امام حسين(ع)و واقعه عاشورا و کربلا ، وقایع دهه دوم محرم