روز عاشورا، در گیرودار جنگ، ابوثمامه صائدی وقتی دید وقت نماز ظهر فرا رسیده، نزد امام حسین علیه السلام رفت و به او عرض کرد:« یا اباعبدالله، جانم به فدایت! سپاه دشمن به تو نزدیک شده و به خدا سوگند من باید پیش از تو کشته شوم. اما دوست دارم قبل از اینکه خداوند را ملاقات کنم، نمازی را که اکنون وقتش رسیده، با تو خوانده باشم.»
امام حسین علیه السلام سر به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:« نماز را به یادم آوردی، خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکران قرار دهد. آری، وقت نماز است.» آنگاه فرمود:« به دشمن بگویید مهلتی بدهد تا ما نماز بگزاریم.»
حصین بن تمیم از سپاه کوفه گفت:« نماز شما قبول نیست.»
حبیب بن مظاهر پاسخ او را داد و جنگ تن به تنش با حصین، منجر به شهادتش شد.
زهیر بن قین و سعید بن عبدالله پیشاپیش امام علیه السلام ایستادند و امام با نیمی از اصحاب نماز خوف بهجا آوردند؛ در طول نماز، سپاه دشمن آن قدر نیزه به سوی آنان پرتاب کرد که به محض پایان نماز، سعید بن عبدالله بر زمین افتاد و به شهادت رسید.
منابع: ابصارالعین، ص 70 - بحارالانوار، ج 45، ص 21.
برای جامعه اسلامی مخصوصاً پیروان مکتب اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) روشن و واضح است که مهمترین پیام نماز ظهر عاشورا، زنده نگه داشتن دین اسلام و احیای امر به معروف و نهی از منکر است.
امام حسین (ع)، خود در بیانی می فرمایند: من عاشق نمازم و به همین خاطر در سخت ترین شرایط در میدان جنگ ، دست از محضر پروردگار برنداشتند و نماز خود را اقامه کردند.
قیام امام حسین (ع) برای این است که برنامه ها و احکام دین حتی در معرکه جنگ و حتی در مقابل دشمن هم برقرار باشد. پس قیام امام حسین (ع) در روز دهم محرم و اقامه نماز او در این روز می رساند که جهاد، جنگ و اسارت و بیچارگیهایی که امام حسین(ع) و یاران با وفایش متحمل شده اند، همه برای حفظ دین بوده است.
چگونه میتوان عزادار و سوگوار واقعى امام بود ولی نماز را كه امام به خاطر آن قيام كرد، مهم نشمرد و چگونه ممكن است كسى براى امام عزادارى كند و خود را علاقهمند به او بداند در حاليكه حافظ نماز خود نباشد و آن را سبك بشمارد.
بدون شك اقامه نماز ظهر عاشورا توسط امام حسين(ع) در حساسترين و بحرانیترين لحظات زندگیشان، حكايت از اهميت و توجه به فريضه نماز دارد، چرا كه انگيزه و هدفی كه باعث اقامه اين نماز شد محور قيام ايشان را شكل میدهد.
پيام نماز امام در ظهر عاشورا به اين معناست كه هيچ عاملی نمیتواند مانع اقامه نماز شود، حتی بزرگترين واقعه و حادثه زندگى نبايد موجب فاصله افتادن نماز از وقتش شود.
هر چند سخن در این زمینه فراوان است، لکن به اختصار به بیان آن میپردازیم:
- امام حسین (ع) اقامه کننده نماز
بعد از سلامهای مکرر در زیارت وارث و بیان وراثت انبیاء اولین شهادتی که در مورد امام حسین علیهالسلام میدهیم، عبارت است از این جمله است «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ»[1] به راستی این اقامه نماز چیست که در زیارتهای مختلف همچون زیارت جامعه کبیره و غیره نسبت به اهلبیت اقرار میکنیم ؟
در جواب باید گفت یک وقت انسان نماز را میخواند، ولی یک وقت نماز حقیقی را به مردم معرفی میکند، در قرآن کریم از کسانی که نماز را اقامه میکنند، مذمت نشده بر خلاف عدهای از نمازگزاران که در قرآن تعابیری همچون ساهون و کسالی آمده است، پس «عمر سعد» نماز گزار است، لکن نماز گزار صوری، ولی آنکه نمازی که در جامعه اسلامی با تبلیغات یزیدی بر زمین خورده است، را دوباره روی پای خود میایستاند، امام حسین علیهالسلام است.
- دعوت کوفیان از امام حسین (ع) بر اساس نماز
همه انسانها فطرتاً دوستدار حق و حقیقتند و قدرت تشخیص دارند، مردم کوفه که برای مدت چند سال نماز امیرالمؤمنین علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را در کوفه دیده بودند، با نماز بیروح و درباری حاکم کوفه مقایسه کرده، در اولین نامه به امام حسین(ع) نوشتند که ما حاکم کوفه را قبول نداریم، پشت سر او نماز نمیخوانیم، او نماز جماعت و جمعه را برای دربار خود اقامه میکند نه مردم![2]
-شروع حرکت از مسجد النبی صلی الله علیه وآله
بعد از آن که امام حسین علیهالسلام حاضر به بیعت با ولید در مدینه نگردید، در شب 28 رجب سال شصت هجری، نیمه شب به مسجد النّبی آمد، نماز خواند و با قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم خداحافظی کرد که بعد از نماز در حال سجده امام به خواب رفت و پیامبر در عالم خواب او را به سینه چسبانید و خبر شهادت را به او داد.[3]
- تبلیغات امام حسین در مسجد الحرام
امام بعد از آنکه به مکه آمد، شروع به آگاه سازی مردم از حرکات ضد اسلامی یزید کرد و آنچه مهم است این که بیشتر تبلیغات و ملاقاتهای امام حسین علیهالسلام در مکّه در مسجد الحرام بود.
- سخنرانیها کنار نماز
از آنجا که تمام سخنان امام حسین(ع) از مکّه تا کربلا در هر منزلی بعد از نماز بوده است،[4] خود نشانگر محوریت نماز در همه امور است که به ذکر نمونههایی از آن میپردازیم:
1-سخنرانی امام (ع) برای سپاه حر وقت نماز
امام حسین علیهالسلام هنگامی که در مقابل سپاه حر قرار گرفت، به «حجاج بن مسروق» فرمودند «اذان بگو»، سپس حضرت به موعظه سپاه حر پرداختند، آنگاه به حر فرمودند «تو با یارانت نماز میخوانی؟»، حر گفت «خیر به شما اقتدا میکنیم». [5]
2- نماز صبح عاشورا و سخنرانی بعد از آن
بعد از آن که سید سالار شهیدان علیه السلام نماز صبح عاشورا را خواند، آن گاه برای اصحاب سخنرانی کرد و آنان را به صبر تشویق کردند.[6]
3- سخنان امام (ع) پس از نماز ظهر عاشورا
امام بعد از نماز ظهر یاران خود را به بهشت بشارت داد و فرمود «پیامبر اکرم و شهدای اسلام منتظر ورود شما به بهشت هستند، پس از دین خدا حمایت کنید».[7]
- تقاضای تأخیر جنگ به خاطر نماز
در روز نهم محرّم، «عمر سعد» و دیگر سران نظامی تصمیم گرفتند که با یک حمله عمومی کار را یکسره کنند، حرکت لشگرها و بالارفتن گرد و غبارها همه را متوجّه خود ساخت، امام حسین علیهالسلام برادرش حضرت عبّاس علیهالسلام را فرستاد تا علّت حرکت سپاه دشمن را بداند.
قال الامام الحسین علیهالسلام: یا عبَّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسی أَنْتَ - یا أَخی - حَتَّی تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَما بَدالَکُمْ؟ وَتَسْأَلْهُمْ عَمَّا جاءَبِهِم؟.
امام حسین علیهالسلام فرمود «برادرم تو به جای من سوار شو و به نزد اینان برو و به ایشان بگو چیست شما را و چه میخواهید؟ و از سبب آمدن ایشان پرسش کن»، حضرت عبّاس علیهالسلام رفت، بازگشت و فرمود «میگویند یا با یزید بیعت کن و یا آماده نبرد باش».
حضرت اباعبدالله علیهالسلام به برادر فرمود « اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِن اِسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلی غَدْوَةٍ وَتَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ، لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنا اللَّیْلَةَ وَنَدْعُوهُ وَنَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنّی کُنْتُ اُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَتِلاوَةَ کِتابِهِ وَکَثْرَةَ الدُّعاءِ وَالْاِسْتِغْفارِ»؛ «به سوی آنان بازگرد و تلاش کن جنگ را به فردا واگذاری تا ما امشب را نماز بخوانیم و به دعا و استغفار بگذرانیم، خدا میداند من از کسانی هستم که نماز و قرآن خواندن و زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم»[8]، طبری نیز همین را نقل میکند.
- شب عاشورا
امام سجاد علیهالسلام میفرماید «پدرم در شب عاشورا تا صبح مشغول نماز، قرآن و استغفار بود و همچنین اصحاب او تا صبح یا درحال رکوع بودند یا در حال سجده و دعا به حدی که 32 نفر از لشکر «عمر سعد» به جمع یاران امام پیوستند». [9]
- تاثیر عبادت و نماز
عبادتها و نمازهای در طول راه و نیز در شب عاشورای حسین و اصحاب گرامیاش حرّ و عدهای دیگر را به سوی حق رهنمون کرد و در مسیر راه نیز «زهیر بن قین» و عدهای را به جانب حق کشانید و همچنین در شب عاشورا که بیان شد، آری! این کشتی نجات تا پایان دنیا در حرکت است، تا غرق شدگان بحر معاصی را از هلاکت و نابودی نجات دهد.
- اذان در عاشورا
1- اذان نماز (اهتمام به اذان)
صبح عاشورا حضرت امام حسین علیهالسلام خود اذان و اقامه گفته و نماز صبح را با اصحابشان خواندند
و هم چنین اذان ظهر را نیز حضرت اباعبدالله علیهالسلام گفتند. (توجّه به مستحبّات در سختترین شرایط)، قابل توجه است که اباعبدالله الحسین علیهالسلام در صبح روز عاشورا آخرین روز عمرش اقتدا به پدر بزرگوار خود کرده و همان گونه که امیرالمؤمنین علیهالسلام در صبح نوزدهم ماه مبارک رمضان خود اذان گفتند، امام حسین علیهالسلام هم در صبح عاشورا با داشتن مؤذن مخصوص خودشان اذان گفتند.
2- اذان ظهر عاشورا
... آن گاه به یاران فرمود «سَلُوهُمْ أَنْ یَکُفُّوا عَنَّا حَتَّی نُصَلّی»؛ «به کوفیان بگوئید، دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم»، کوفیان مخالفت کردند، حضرت اباعبدالله علیهالسلام خود اذان گفت، وقتی اذان تمام شد، خطاب به «عمر سعد» فرمود « یابْنَ سَعْدٍ اَنَسیتَ شَرایِعَ الْاِسْلامِ، اَلاتَقِفُ عَنِ الْحَرْبِ حَتَّی نُصَلّی وتُصَلُّونَ وَنَعُودَ إلی الْحَرْبِ»؛ «وای بر تو ای پسر سعد! آیا احکام اسلام را از یاد بردی؟ آیا جنگ را متوقّف نمیکنی تا ما نماز خود را و شما نماز خود را بخوانید و سپس به پیکار برگردیم؟»
عمر سعد جواب نداد، امام علیهالسلام فرمود «شیطان بر او چیره شده است»[10]
شخصی به نام «حجاج بن مسروق» همین که از هجرت امام حسین(ع) به مکّه آگاه شد، به مکه رفت و از آنجا تا کربلا همراه و مؤذّن حضرت(ع) بود و در عاشورا شهید شد، او اهل کوفه و از یاران حضرت علی (ع) بود، قبل از شهادت به میدان رفت، ضربهها دید و بدنش غرق در خون خدمت امام آمد و گفتگویی کرد و به جبهه برگشت و شهید شد.[11]
3- اذان گفتن حضرت علی اکبر علیهالسلام
بعد از رویارویی با لشکر «حر» و گفتگوهای به عمل آمده در وقت نماز، امام حسین علیهالسلام به فرزندشان فرمودند «اذان بگو »[12] که به سپاه کوفه نشان دهند، خود و خانواده آنها اقامه کننده نمازند.
-تجلیل از یاد نماز در روز عاشورا
«ابن اثیر« در «کامل» مینویسد « «ابو ثمامه صائدی» چون جنگ روز عاشورا را شدید دید، عرضه داشت «من دوست دارم، پروردگارم را ملاقات کنم، در حالی که نماز ظهر را خوانده باشم»، حضرت فرمود «نماز را یادآوری کردی، خداوند تو را از نماز گزاران قرار دهد، از این قوم بخواهید، لحظهای دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانیم»[13]
-اقامه نماز در ظهر روز عاشورا
امام هنگام نماز به «زهیر بن قین» و «سعید بن عبدالله» فرمود «تَقَدَمَّا اَمامی حَتَّی اُصَلِّیَ الظُّهْرَ»؛ «شما دو نفر جلو بایستید تا من نماز ظهر را بخوانم»، بدون شک امام حسین (ع) میتوانست نماز ظهر را به صورت فرادا و در خیمه خود بخواند، اما پیش روی دشمن نماز سید سلار شهیدان (ع) در ظهر عاشورا غیر از جنبه معنوی،دارای بعد سیاسی و اجتماعی نیز بود؛ یعنی اگر عاشورا عالیترین و نابترین جلوههای ارزش الهی و انسانی، نقطه اوج و قله رفیع تابناکترین آموزهها و مفاهیم ولایت است و اگر عاشورا را تحقق آرمانها و تبلور صداقت اسلام بدانیم، پس نماز ظهر عاشورا نماینده تمام عیار ارزش و اعتبار است که نماز در این مکتب آسمانی دارد و از این منظر نماز ظهر عاشورا پیام نهضت حسین (ع) را دارد.
پس نماز چنان که ستون دین است، یکی از ارکان و مؤلفههای نهضت حسینی نیز میباشد،
نماز ظهر عاشورا روایتی است که از جنس آسمان که هر صاحب دلی را متحیّر میکند و به تحقیق، در مقام عمل بالاترین تأکید و سفارش بر اهمیت جایگاه فریضه نماز است.
گرمای شدید هوا، تشنگی فراوان، بیشرمی دشمنان، خطر تیرها و یورشهای بیامان، اندوه شهادت یاران و بسیاری از علل و عوامل دیگر، هیچ کدام در آن روز تاریخی نتوانست کوچکترین خللی در برپایی این فریضه مقدس ایجاد کنند و امام (ع) این گونه راه را بر همه بهانهگران و مستمسکان برای ترک نماز بست و اهمیت و عظمت آن را یادآور شد.
از سوی دیگر، امام حسین (ع) با نماز ظهر عاشورایش به تمام وجدانهای بیدار ثابت کرد که هدف او از بر پایی نهضت عاشورا «دین خواهی» و عمل به تکلیف بوده است و نه خواستههای دنیوی و هواهای نفسانی.
امام (ع) با اقامه نماز ظهر عاشورا، صداقت، خلوص، ایمان و اصالت خود را به عنوان رهبری الهی به اثبات رسانید، نماز ظهر عاشورا تفاوت بزرگ نهضت عاشورا به عنوان یک نهضت الهی با سایر نهضتها است و نکته دیگری که در این باب شایان ذکر است، آن که سپاهیان یزید - که خود را خلیفه مسلمین معرفی میکرد - با حمله به امام (ع) و عدم رعایت حرمت نماز، ماهیّت پلید و ضد دینی خود را برملا کردند و خود موجبات رسوایی خود را فراهم آورند.
نازم به قیام و قامت والایت
هنگامه عشق، چشم چون دریایت
خاموش در آن میانه غوغا کردی
نازم به نماز ظهر عاشورایت
نکته دیگر اینکه هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا، 30 تیر به سوی حضرت رها شد، یعنی در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده تقریباً یک تیر به امام پرتاپ شد.
-عاشقان عاشورایی نماز
1- عشق مسلم به نماز
«مسلم بن عقیل» علیهالسلام در آخرین شب از عمر خود که در منزل طوعه بود، شب را تا صبح نماز خواند.
2- «ابو ثمامه» و عشقبازی با نماز
او شخصیّت مهمّ کوفه و مسئول بیتالمال و خرید اسلحه برای مسلم بوده است، او گفت دوست دارم نماز بخوانم و شهید شوم و در آخر هم هنگام اقامه نماز ظهر مقابل حضرت اباعبدالله علیهالسلام قرار گرفت و شهید شد.
3- «سعید بن عبدالله»، اولین کشته نماز در کربلا
عموم مورخین گفته اند که «سعید بن عبدالله حنفی، سینه و سر و صورت خود را سپر آن حضرت و یاران او قرار داد تا نماز بخوانند و چون زخمها بر بدن او فراوان شد و نتوانست، روی پای خود بایستد، بر زمین افتاد، در حالی که میگفت «خدایا! ایشان را همانند قوم عاد و ثمود از رحمت دور گردان و پیامبرت را از طرف من درود فرست و این درد و زخمی را که به من رسید به او ابلاغ فرما؛ که هدف من در این کار یاری فرزند پیامبر تو بود»، آن گاه روی خود را به سوی امام حسین علیهالسلام کرد و عرض کرد «اوفیت یابن رسول الله»؛ «یعنی آیا به عهد خود وفا کردم؟»
امام حسین علیه السلام فرمود «نعم انت امامی فی الجنه»؛ یعنی «آری! تو در بهشت پیش روی من هستی»، به دنبال این سخن بود که روح از بدن او پرواز کرد و در بدن او سیزده تیر مشاهد کردند و این غیر از زخمها و ضربههای بود که بر او وارد شد بود، رضوان الله وسلامه وبرکاته علیه وعلی من استشهد معه.
4-حبیب بن مظاهر
گفتهاند آن هنگامی که امام حسین علیهالسلام از آنان برای اداء نماز مهلت طلبید، «حصین بن تمیم» به حضرت او علیهالسلام جواب گفت که این نماز از تو قبول نمیشود، «حبیب» در پاسخ آن بیادبی گفت «آیا نماز از آل پیمبر خدا (ص) -به گمان تو- قبول نمیشود و از تو قبول میشود؟ ای شرابخوار یا ای مکار»، «حصین بن تمیم» برآشفت و حمله کرد، «حبیب» هم به او حمله کرد، ضربت شمشیر «حبیب» برخسار اسب حصین آمد، اسب او را از جا کند، از اسب افتاد، همراهانش او را برداشتند و از چنگال «حبیب» او را بیرون برده نجاتش دادند و «حبیب» بنا کرد به حمله کردن و رجز خواندن تا این که در همین حمله به شهادت رسید. [14]
5- حضرت ابوالفضل علیهالسلام و آثار سجده
قاتل ابوالفضل(ع) در کوفه بر سر خود میزد و میگفت «جوان ماه رو را کشتم که میان دو چشمانش جای سجده بود»[15]
6- نماز و عبادت حضرت زینب علیهاالسلام
یکی از ویژگیهای این بانوی بزرگوار اسلام حالت معنوی و ارتباط قوی او با آفریدگار جهان بود، به طوری که نقل کردهاند، حتّی در شب یازدهم محرم که شب شام غریبان بود، نماز شبش ترک نشد؛ منتهی به خاطر ضعفی که بر وی مستولی شده بود، نماز شب خویش را در آن شب نشسته خواند.[16]
مرحوم نقدی در کتابش آورده که «حضرت زینب علیهاالسلام در عبادت ثانی حضرت زهرا سلام الله علیها بود، تمام شبها را به عبادت، تهجّد و تلاوت قرآن سپری میکرد»، وی هم چنین از برخی از بزرگان نقل میکند که در طول عمر تهجّد و شب زندهداریاش ترک نشده است، حتّی در شب یازدهم محرّم! امام زین العابدین علیهالسلام میفرماید «در شب یازدهم محرم دیدم، نشسته نماز میخواند» نیز آن بزرگوار می فرماید «با این همه مصیبت و اندوهی که به ما روی آورده، اما در مسیری که به شام میرفتیم، نافلههای شب عمهام اصلاً ترک نشد»، امام حسین (ع) در آخرین وداع با خواهرش زینب به او فرمود «یا اختاه لاتنسینی فی نافلة اللّیل»، «خواهرم مرا در نماز شب فراموش نکن»، هم چنین از فاطمه دختر امام حسین (ع) چنین نقل شده که «عمّهام زینب در شب دهم محرم در محراب عبادت مشغول مناجات بود و با خدا راز و نیاز میکرد، در حالی که چشمی از ما به خواب نرفته و ضجّههای ما آرام نشده بود»، نیز از امام سجاد علیهالسلام نقل شده «هنگامی که ما را از کوفه به سوی شام حرکت میدادند ،عمهام زینب مرتب نمازهای واجب و مستحب خویش را انجام میداد و در بعضی از منازل نمازش را نشسته میخواند، وقتی سبب را پرسیدم؟»، گفت «به خاطر گرسنگی و ضعف؛ زیرا سه شبانه روز غذا نخورده بود و سهم غذایش را در میان کودکان تقسیم کرده بود»[17]
نتیجه گیری :
نماز باید در جامعه، علنی اقامه شود «وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ»، بدین جهت امام حسین علیهالسلام با آنکه میتوانست در خیمه نماز بخواند و با اینکه نمازش شکسته بود، در مقابل جمعیت نماز را به پاداشت، هنگام اقامه نماز در ظهر عاشورا 30 تیر به سوی حضرت رها شد؛ یعنی تقریباً در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده ، یک تیر به سوی امام پرتاب شد، دو نفر برای اقامه همین دو رکعت در خون خود غلطیدند، به راستی نماز چیست که در عصر تاسوعا هنگامی که به سید الشهدا علیهالسلام پیشنهاد حمله میشود، آن حضرت پس از چند نوبت گفتوگو، جنگ را یک روز به تأخیر میاندازند و میفرمایند «إِنّی أَحِبُّ الصَّلاةَ» و نفرمود: میخواهم نماز بخوانم؛ بلکه فرمود «من نماز را دوست دارم». بسیاری از ما نماز میخوانیم، ولی چقدر مثل مولایمان حسین (ع) بدان عشق میورزیم
پینوشتها:
[1] [کافی، ج4، ص574].
[2] .[سخنان امام حسین (ع) از محمد صادق نجمی].
[3] ... فَلَمَّا أَقْبَلَ اللَّیْلُ رَاحَ إِلَى مَسْجِدِ النَّبِیِّ ص لِیُوَدِّعَ الْقَبْرَ فَلَمَّا وَصَلَ إِلَى الْقَبْرِ سَطَعَ لَهُ نُورٌ مِنَ الْقَبْرِ فَعَادَ إِلَى مَوْضِعِهِ فَلَمَّا کَانَتِ اللَّیْلَةُ الثَّانِیَةُ رَاحَ لِیُوَدِّعَ الْقَبْرَ فَقَامَ یُصَلِّی فَأَطَالَ فَنَعَسَ وَ هُوَ سَاجِدٌ فَجَاءَهُ النَّبِیُّ وَ هُوَ فِی مَنَامِهِ فَأَخَذَ الْحُسَیْنَ وَ ضَمَّهُ إِلَى صَدْرِهِ وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ یَقُولُ بِأَبِی أَنْتَ کَأَنِّی أَرَاکَ مُرَمَّلًا بِدَمِکَ بَیْنَ عِصَابَةٍ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ یَرْجُونَ شَفَاعَتِی مَا لَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ خَلَاقٍ یَا بُنَیَّ إِنَّکَ قَادِمٌ عَلَى أَبِیکَ وَ أُمِّکَ وَ أَخِیکَ وَ هُمْ مُشْتَاقُونَ إِلَیْکَ وَ إِنَّ لَکَ فِی الْجَنَّةِ دَرَجَاتٍ لَا تَنَالُهَا إِلَّا بِالشَّهَادَةِ فَانْتَبَهَ الْحُسَیْنُ ع مِنْ نَوْمِهِ بَاکِیا ... بحارالأنوار ج : 44 ص : 312
[4] .[سخنان امام حسین (ع) از نجمی].
[5] الشَّیْخُ الْمُفِیدُ فِی الْإِرْشَادِ، وَ غَیْرُهُ فِی غَیْرِهِ فِی سِیَاقِ قِصَّةِ مَسِیرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع إِلَى الْعِرَاقِ قَالُوا فَلَمْ یَزَلِ الْحُرُّ مُوَافِقاً لِلْحُسَیْنِ ع حَتَّى حَضَرَتْ صَلَاةُ الظُّهْرِ فَأَمَرَ الْحُسَیْنُ ع الْحَجَّاجَ بْنَ مَسْرُوقٍ أَنْ یُؤَذِّنَ فَلَمَّا حَضَرَتِ الْإِقَامَةُ خَرَجَ الْحُسَیْنُ ع فِی إِزَارٍ وَ رِدَاءٍ وَ نَعْلَیْنِ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی لَمْ آتِکُمْ حَتَّى أَتَتْنِی کُتُبُکُمْ وَ قَدِمَتْ عَلَیَّ رُسُلُکُمْ أَنِ اقْدَمُ عَلَیْنَا فَإِنَّهُ لَیْسَ لَنَا إِمَامٌ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ یَجْمَعَنَا وَ إِیَّاکُمْ عَلَى الْهُدَى وَ الْحَقِّ فَإِنْ کُنْتُمْ عَلَى ذَلِکَ فَقَدْ جِئْتُکُمْ فَأَعْطُونِی مَا أَطْمَئِنُّ إِلَیْهِ مِنْ عُهُودِکُمْ وَ مَوَاثِیقِکُمْ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ کُنْتُمْ لِمَقْدَمِی کَارِهِینَ انْصَرَفْتُ عَنْکُمْ إِلَى الْمَکَانِ الَّذِی جِئْتُ عَنْهُ إِلَیْکُمْ فَسَکَتُوا عَنْهُ وَ لَمْ یَتَکَلَّمُوا کَلِمَةً فَقَالَ لِلْمُؤَذِّنِ أَقِمِ الصَّلَاةَ فَأَقَامَ الصَّلَاةَ فَقَالَ ع لِلْحُرِّ تُرِیدُ أَنْ تُصَلِّیَ بِأَصْحَابِکَ فَقَالَ الْحُرُّ لَا بَلْ تُصَلِّی أَنْتَ وَ نُصَلِّی بِصَلَاتِکَ فَصَلَّى بِهِمُ الْحُسَیْنُ ع الْخَبَرَ مستدرکالوسائل ج : 4 ص : 29
[6] عَنِ الْحَلَبِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ إِنَّ الْحُسَیْنَ ع صَلَّى بِأَصْحَابِهِ الْغَدَاةَ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَیْهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَذِنَ فِی قَتْلِکُمْ فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْر بحارالأنوار ج : 45 ص : 86
المسعودی فی اثبات الوصیة: و اصبح الحسین علیهالسلام فصلی باصحابه الفجر ثم قام خطیبا و قال: لاصحابه ان الله عزوجل قد اذن فی قتلکم الیوم و قتلی. و علیکم بالصبر.
[7] ولما فرغ الحسین (علیه السلام) من الصلاة قال لأصحابه: یا کرام هذه الجنة قد فتحت أبوابها واتصلت أنهارها وأینعت ثمارها، وهذا رسول الله والشهداء الذین قتلوا فی سبیل الله یتوّقعون قدومکم ویتباشرون بکم، فحاموا عن دین الله ودین نبیّه وذبوا عن حرم الرسول فقالوا: نفوسنا لنفسک الفداء ودماؤنا لدمک الوقاء فوالله لا یصل الیک والی حرمک سوء وفینا عرق یضرب [اسرار الشهادة: ص175] .
[8] بحارالأنوار ج : 44 ص : 392
[9] قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(ع):فَقَامَ لَیْلَتَهُ کُلَّهَا یُصَلِّی وَ یَسْتَغْفِرُ وَ یَدْعُو وَ یَتَضَرَّعُ وَ قَامَ أَصْحَابُهُ کَذَلِکَ یُصَلُّونَ وَ یَدْعُونَ وَ یَسْتَغْفِرُونَ [إرشاد مفید، ج2، ص93].
قَالَ الرَّاوِی: بَاتَ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُهُ تِلْکَ اللَّیْلَةَ وَ لَهُمْ دَوِیٌّ کَدَوِیِّ النَّحْلِ مَا بَیْنَ رَاکِعٍ وَ سَاجِدٍ وَ قَائِمٍ وَ قَاعِدٍ فَعَبَرَ إِلَیْهِمْ فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ مِنْ عَسْکَرِ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ اثْنَانِ وَ ثَلاثُونَ رَجُلا.[اللهوف، ص91].
وقیل: أنه ما نام فی هذه اللیلة الحسین (علیه السلام) ولا أحد من أصحابه وأعوانه إلی الصبح، وکذلک النسوة والصبیان وأهل البیت کلّهم یدعون، ویوادعون بعضهم بعضاً.
فکان صلوات الله علیه کما وصفه ابنه إمامنا المهدی (علیه السلام): ... کُنْتَ لِلرَّسُولِ وَلَداً وَ لِلْقُرْآنِ سَنَداً وَ لِلْأُمَّةِ عَضُداً وَ فِی الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً حَافِظاً لِلْعَهْدِ وَ الْمِیثَاقِ نَاکِباً عَنْ سَبِیلِ الْفُسَّاقِ تَتَأَوَّهُ تَأَوُّهَ الْمَجْهُودِ طَوِیلَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ زَاهِداً فِی الدُّنْیَا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْهَا نَاظِراً إِلَیْهَا بِعَیْنِ الْمُسْتَوْحِشِ مِنْهَا ... بحارالأنوار ج : 98 ص : 239
[10] . (اسرار الشهادة: 294، معالی السبطین، 361:1)
[11] .[فرهنگ عاشورا، پیشوای شهیدان، آیة الله صدر].
[12] ... فَأَمَرَ الْحُسَیْنُ ع ابْنَهُ فَأَذَّنَ وَ أَقَامَ وَ قَامَ الْحُسَیْنُ ع فَصَلَّى بِالْفَرِیقَیْن ... بحارالأنوار ج : 44 ص : 314
[13] بحارالأنوار ج : 45 ص : 21«یا اباعبدالله احبّ ان لقی الله ربی و قد صلیت هذه الصلوة فقال الحسین(ع) ذکرت الصلوة جعلک اللّه من المصلین؛ سپس فرمود: «سلوهم ان یکفوا عنّا حتی نصلی؛
[14] بحارالأنوار ج : 45 ص : 21
[15] .[عنصر شجاعت کمرهای].
[16] .[ حیاة الأمام الحسین (ع) باقر شریف القرشی، ص 309] .
[17] .[ زینب الکبری، جعفر نقدی، ص 62- 61]» (به نقل از کتاب، اسیران و جانبازان کربلا)
وظیفة دینی و شرعی: امام(ع) از ابتدای حرکت و قیام، دین اسلام و احیای احکام الهی و سنت پیامبر(ص) را اساس حرکت و قیام خود معرفی میکند و در تمام حوادث و برخوردها، از دایرة شرع و احکام الهی خارج نمیشود. در بین احکام اسلام، نماز اهمیت خاصی دارد و به هیچ وجه ترک پذیر نیست، حتی اگر فوت گردد، باید قضای آن به جا آورده شود.
اگر فردی عذر شرعی دارد و از به جا آوردن نماز در حالت ایستاده ناتوان است، باید تکیه دهد یا بنشیند یا نشسته تکیه دهد یا بخوابد، و خلاصه در هر صورت که برای او ممکن است،نماز را به جا آورد؛ حتی اگر فردی در حال غرق شدن است و وقت نماز تنگ میباشد، باید با اشاره نماز بخواند.
گناهکاران نیز نباید نماز را ترک کنند، مثلاً اگر فردی مشروب خورده و مست است، باید بعد از خارج شدن از حال مستی، خود را پاک کرده و نمازش را بخواند.
با توجه به اهمیت فوق العادة نماز، برای حالتهای خوف و خطر از جمله میدان جنگ که دشمن رو به رو است و حال هجوم دارد، دستور نماز خوف با ویژگیهای خودش داده شده است.(1)
در میدان نبرد اگر اوضاع خیلی بحرانی بود و خواندن نماز خوف ممکن نبود، باز نماز ساقط نمیشود و رزمندگان باید به حالت فردی رو به قبله تکبیرةالاحرام بگویند و بقیة افعال و اذکار را به صورت اشاره و ایستاده یا در حال راه رفتن و به هر صورت ممکن دیگر به جا آورند. حتی در نهایت درجة سختی (که به هیچ وجه به جا آوردن او را دو افعال نماز حتی با اشاره ممکن نباشد) باید به نیت نماز و به جای هر رکعت، یک تسبیح چهارگانه (سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر) بگوید.
بنابراین نماز از واجباتی است که در صورتهای مختلف حکم دارد و حکم شرعی آن در اوضاع جنگی، نماز خوف است. امام حسین(ع) در روز عاشورا مطابق دستور شرع، نماز خوف خواند و به تکلیف شرعی خود عمل کرد.
2 – نشان دادن اهمیت نماز و احکام شرع؛ دستورهای دین حیاتبخش هستند و مؤمنان با معرفت، عاشق عمل به احکام شرع میباشند. نماز و عبادت، نجوا و راز و نیاز با خالق یگانه هستی است و رسول خدا به همین جهت فرمود:
«نور چشم من در نماز است».(2)
از اهداف مهم امامان در تمام لحظات زندگی، توجه دادن عملی به اهمیت و سازندگی احکام شرعی به خصوص عبادات میباشد. هیچ مهمی آنان را از این وظیفه و هدف باز نمیداشت.
امام علی(ع) در جنگ صفین در میدان نبرد، نزدیک ظهر، چشم به آسمان دوخته و منتظر زوال آفتاب بود، تا نمازش را در اول وقت به جا آورد. «ابن عباس» که چشم انتظاری امام را دید، سؤال کرد: یا امیرمؤمنان! نگران چیزی هستید؟ امام فرمود: منتظر رسیدن وقت نماز میباشم. ابن عباس گفت: در این وقت حساس نمیتوانیم دست از جنگ برداشته و مشغول نماز گردیم. امام فرمود: ما برای نماز با دشمنان میجنگیم.(3)
امام حسین(ع) به عنوان تربیت شدة مکتب پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) چنان به نماز و تلاوت قرآن عشق میورزد که عصر روز نهم محرم،وقتی سپاه دشمن آمادة حمله شده،برادر گرامی خود را به سوی آنان فرستاد تا یک شب مهلت بگیرد و برای بیان علت مهلت خواهی فرمود:
اگر توانستی آنان را امشب منصرف کن و تا فردا از حمله باز بدار تا امشب را نماز بخوانیم، دعا کنیم و طلب آمرزش نماییم که خدا میداند من نماز و خواندن قرآن و دعای زیاد و آمرزش خواهی را دوست دارم.(4)
آری، امام حسین(ع) عاشق عبادت و نجوا با خدای یگانه بود و با رفتار و عمل خود، اهمیت نماز را فریاد میکرد و عشق او به عبادت، در همة لحظات زندگیاش تجلی داشت و با عمل خود دعوت کننده به احکام دین بود. وقتی ظهر عاشورا ابوثمامة صائدی به امام(ع) نماز ظهر را یادآور شد، از صمیم دل برای آن یار با وفایش دعا کرد و فرمود:
«نماز را یادآور شدی. خداوند تو را از نمازگزاران قرار دهد!»
بعد امام از دشمن خواست مهلت ادای نماز بدهند، ولی آنان با گستاخی تمام از نبرد دست نکشیدند و امام مجبور شد نماز خوف بخواند اما بنا به روایتی دیگر با اشاره ادای واجب نماید.(5)
اما (ع) با عمل خود، عشق بی نظیر خود به عبادت و بندگی را نشان داد واهمیت آن را برای همیشه تاریخ ثبت کرد.
3 – باطل سازی تبلیغات دروغین دشمن؛ بنی امیه با ناجوانمردی علی بن ابی طالب(ع) و فرزندانش را افرادی لاابالی و غیر مقیّد به دین معرفی کرده بودند، به طوری که وقتی خبر شهادت امام علی(ع) در محراب کوفه به گوش شامیان رسید، بسیاری با تعجب میپرسیدند: مگر امام نماز هم میخواند؟!
یزید وحزب اموی سعی داشتند امام حسین(ع) را دشمن خلیفة رسول خدا(ص) و غیر مقیّد به احکام شرع جلوه دهند. امام و یارانش با توجه به این تبلیغات دروغین، سعی داشتند با سخن و عمل خود این دروغ بزرگ را آشکار ساخته، فریب خوردگان تبلیغات اموی را بیدار و متوجه گردانند. وقتی امام حسین(ع) شب عاشورا مهلت گرفت و خود و اصحابش در آن شب به عبادت و مناجات و تلاوت قرآن پرداختند،جمعی از لشکر دشمن، متوجه دروغین بودن تبلیغات یزیدیان شدند و همان شب به امام ملحق گردیدند.(6)
امام حسین(ع) در روز عاشورا در میدان نبرد به برپایی نماز همت گمارد تا در تاریخ ثبت شود که پایبندی حضرت به دین به حدی بود که در هنگامهای همچون میدان نبرد هم نماز را فراموش نکرد و به تأخیر نینداخت، تا دشمنان نتوانند او و اهل بیتش را به بی دینی و لا ابالیگری یا خارج شدن از جمع مسلمانان متهم سازند، به همین جهت در زیارت حضرت، بر اسلام و ایمان و اقامة نماز توسط حضرت تأکید میشود:
«أشهدُ انّک قد اقمتَ الصلاة؛ شهادت میدهم که تو نماز را برپا داشتی».
برپایی نماز و برخورد دشمنان با نماز خواندن حضرت،چهرة ضد دینی و ناجوانمردی دشمن را نمایان ساخت، که ابزار مهم تبلیغی برای آشکار نمودن ماهیت دشمنان بود، که نه تنها معیارهای دین را نادیده گرفتند، بلکه حتی از اصول انسانی سرپیچی کردند.
------------------------------------------------------------------------------------------------------
پینوشتها:
1. دستور نماز خوف در کتب مفصل فقهی آمده، از جمله مسالک، شهید ثانی، ج1، ص 332 به بعد.
2. بحارالانوار،ج86، ص 3.
3. سفینة البحار، ج2، ص 44.
5. فرهنگ سخنان امام حسین(ع)،محمد دشتی، ص 691 – 692.
6. مقتل الحسین مقرم، ص 217، به نقل از تاریخ یعقوبی،ج2،ص 217.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: نـــمـــاز و نـــمـــازگــــزاران