پنجشنبه 29 بهمن/ آیین بزرگداشت شهید مدافع حرم

تشییع در روز نوبت خادمی حرم آقا - خراسان رضوی

شهید مهدی (جواد) محمدی منفرد به جمع شهدای مدافع حرم پیوست

پیکر مطهر شهید مدافع حرم جواد محمدی جانشین محور تیپ امام ...

کلیپ شهید مهدی جواد محمدی - آخرین اخبار ایران و جهان

شهادت مدافع حرم محمد مهدی محمدی در سوریه - سایت مرجع مدافعین ...

شهید مدافع حرم محمدمهدی(جواد)محمدی مفرد-خراسان رضوی | شماره :19214 | تاریخ 1394/12/20

محمد مهدی محمدی مفرد؛ فعال فرهنگی که شهید دفاع از حرم شد-ایثار

ویژه نامه چهلمین روز عروج شهیدمدافع حرم محمدمهدی «جواد» مخمدی مفرد

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا (سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳) در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

نام شهیدان سرافراز را زنده کنید؛ آن کسانی که عزیزترین و گرانقیمت‌ترین سرمایه‌ی خود را ایثار کردند. همه‌ی موجودات جاندار - چه انسان و چه غیر انسان - عزیزترین سرمایه‌شان، جانشان است. در مورد انسان، مطلب اوضح از این است که احتیاج به بیان داشته باشد. با این همه، انسان این سرمایه‌ی عزیز را بردارد ببرد و در مرکزی قرار گیرد که این سرمایه به مخاطره بیفتد. اگر شما یک نگین قیمتی داشته باشید، در یک مسافرت دشوار آن را همراه نمی‌برید. انسانها برای دفاع از حق، از حقیقت، از استقلال، برای دفاع از حیثیّت کشور، برای دفاع از ناموس ملت، برای جلوگیری از پیشرفت خواسته‌های دشمنی که علیه این ملت، یک لحظه از کمین خارج نشده است، عزیزترین سرمایه‌ها را که جان امّت است، برمی‌دارند به میدان جنگ می‌برند. البته، «فمنهم من قضی نحبة و منهم من ینتظر». همه این سرمایه را از دست نمی‌دهند؛ اما همه این سرمایه را در مخاطره می‌گذارند؛ بعضی می‌روند و بعضی می‌مانند. خیلی عزیز و خیلی مهمّ است. آن کسانی را که رفته‌اند و جان باخته‌اند و در واقع در این معامله‌ی عظیم، بُرد بزرگ را کرده‌اند، زنده بدارید.۱۳۷۶/۰۱/۲۷ ازبیانات رهبری در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان ارتش

جمعی از شما شهد شهادت نوشیدند و به مجاورت اولیاء اللَّه و عروج به ملکوت، سرافراز شدند و جمعی دیگر زنده و آماده، پا به رکاب وظیفه‌ی بزرگ خویشند، تا حکم خدا چه باشد و تکلیف الهی چه فرمان دهد: «فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا».۱۳۶۸/۰۶/۲۶پیام رهبری به مجمع بزرگ فرماندهان سپاه و بسیج

رهبر انقلاب درباره مدافعان حرم فرمودند: «حقیقتاً هـم شـهدای شـما، هـم خانواده هـا، پـدران، مـادران و فرزنـدان آنـان، حـق بزرگی بر گـردن همـه ی ملت ایـران دارند. ایـن شـهدا امتیازاتـی دارند: ایـن شـهدا امتیازاتـی دارند:

یکـی ایـن اسـت کـه اینهـا از حریـم اهل بیـت در عـراق و سـوریه دفـاع کردنـد و در ایـن راه بـه شـهادت رسـیدند.

امتیـاز دوم ایـن شـهدای شـما ایـن اسـت کـه اینهـا رفتنـد بـا دشـمنی مبـارزه کردنـد کـه اگـر اینهـا مبـارزه نمی کردنـد ایـن دشـمن می آمـد داخـل کشـور... اگـرجلویش گرفتـه نمی شـد مـا باید اینجـا در کرمانشاه و همـدان و بقیه اسـتانها بـا اینهـا می جنگیدیم و جلـوی اینهـا را می گرفتیم. در واقع ایـن شهدای عزیـز ما جـان خودشان را در راه دفاع از کشـور، ملت، دیـن، انقلاب اسلامی فـدا کردند.

امتیـاز سـوم هـم این اسـت کـه اینهـا در غربـت بـه شهادت رسیدند. ایـن هـم یـک امتیـاز بزرگـی اسـت. این هـم پیش خـدای متعـال فرامـوش نمی شـود.»

درجمع ساده و صمیمی خانواده شهید مدافع حرم محمدی مفرد:

گفت نمی خواهی پدر شهید باشی؟

هنوز پیراهن مشکی اش را از تن در نیاورده، گاهی اما لبخند روی لبانش هست. پس از خوش و بش و احوال پرسی های معمول کنارش می نشینیم. رو به رویمان قاب عکس بزرگی از آقا جواد و ابوالفضل یکی دوساله اش خودنمایی می کند و البته ابوالفضل که گوشه ای نشسته با همبازی این روزهایش عموجان و اسباب بازی هایش بازی می کند. حاج آقا غلامرضا محمدی مفرد پدر شهید، ما را از دنیای تماشای ابوالفضل جدا می کند و سر صحبت را باز می کند، می گوید که حالاپس از شهادت آقا جواد، بیشتر روزها این خانه مهمان دارد و جوانانی در سن و سال پسر تازه شهیدش می آیند برای سر سلامتی. می گوید یک جوان در راه خدا دادم و صد جوان خدا به من برگرداند. حالا همه دوستان جواد برای من مثل خود او هستند. او که خود رزمنده سال های دفاع مقدس و از تبار ایثارگران است،

از شهادت برایمان می گوید: شهادت یک کلمه نیست که با شین، ها،الف ،دال و ت  نوشته شود.شهادت یک راه است، یک رسم است و تا محرم این راه و رسم نشده باشی، شهادت قسمتت نمی شود...

ما در آستانه چهلمین روز عروج شهید مدافع حرم محمدمهدی(جواد)محمدی مفرد میهمان پدرومادر و همسرش شدیم تا با یاد و خاطره اش جانی دوباره تازه کنیم.

  دعای پدر و مادر را برای شهادتش می خواست

حاج آقا محمدی مفرد که خوش صحبت است و ما خیلی زود درکنارش احساس صمیمیت می کنیم ادامه می دهد: هر شهید حقی بر گردن ما دارد. این حق را باید هر کسی به سهم خود ادا کند وگرنه شهید که راه خودش را انتخاب کرده و رفته است .

جواد هم دیگر برای خودش نبود او راه خودش را برگزیده بود. برای همین هم دیگر دل ماندن نداشت.این را همان وقتی فهمیدم که آمد و گوشه چادر مادرش را محکم گرفت تا رضایت دهد که او هم مثل دوستان شهیدش به سوریه برود. می گفت من هم باید مدافع و ملازم حرم بشوم.

یکی از روزهای قبل از اعزامش آمد خانه ما و صحبت رفتنش را به میان کشید. مادرش سخت راضی می شد. اما آخرش که اصرارهای او را دید رضایت داد. البته او تنها به رضایت مادر قانع نبود. می گفت باید دعا کند تا شهید شود و این برای مادر آسان نبود.

مهدی بالغ بود احتیاجی به اجازه من یا مادرش نداشت. اما او مرد خانواده بود .بدون اجازه من و مادرش محال بود برود .البته او گیرش  فقط رفتن نبود. دعای پدر و مادر را برای شهادتش می خواست. نوبت که به من رسید تا رضایتم را جلب کند.من را توی یکی از اتاق ها کشاند، حال و هوای خاصی داشت و با حالت خضوع پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟

گفتم: پسرجان من برادر شهیدم.

پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی؟

گفتم:من پدر آزاده ام.

پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی؟

گفتم :من پدر دو جانبازم.

پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟

گفتم: من خودم جانباز شیمیایی ام. همه اینها ارزش یک شهید ندارد؟

پرسید : شما نمی خواهی پدر شهید باشی ؟

دیدم جواد دیگر جواد روزهای قبل نیست او راه خودش را انتخاب کرده و گفتم :برو هرچه خدا بخواهد.

بله او راه خودش را انتخاب کرده بود و با این کارها فقط مسیرش را صاف و هموارتر کرد.

از پدر شهید می پرسم بزرگ شدن در خانواده ای که پدر و برادرها سال های سال در جبهه ها حضور داشته اند در انتخاب راهش چقدر موثر بوده است که جواب می دهد :شهدا از ما الگو نمی گیرند .خط شهادت از ابتدای تاریخ ترسیم شده است .شهدا این راه را از روی سیره حضرت زهرا (س)،امیر المومنین (ع) و فرزندانشان می آموزند .خط شهادت به برکت خون سید الشهدا(ع) تا امروز جاری است وگرنه مثل من زیادند که سال ها در جبهه ها بوده ایم جانباز شده ایم اما لایق شهادت نشدیم.

بعد هم می گوید: همین که آقا جواد برای رفتن به جبهه سوریه و دفاع از حرم حسینی چندین بار تلاش کرد و هر بار با مانعی روبه رو شد، اما دست برنداشت من را یاد آن جمله یاران امام حسین(ع) می اندازد که به ایشان گفتند «اگر صد بار بمیرم و باز خدا جان تازه ای به  ما بدهد آن را درراه تو خواهیم داد» جوادهایی که این روزها در دفاع از حرم به شهادت می رسند از یاران سیدالشهدا درس آموخته

اند و گویی مثل آنها جایگاه رفیع خود را در بین انگشتان امام دیده اند که این گونه عطشناک برای رسیدن به شهادت تلاش می کنند.می گوید: وقتی مهدی پیش من آمد تا برای رفتن به جبهه سوریه رضایت بگیرد نمی دانستم سال قبل در بین الحرمین ضجه های شهادتش را زده است و امضای آن را از سید شهیدان عالم گرفته است.(اشاره می کند به فیلمی که پس از شهادت جواد توسط دوستانش منتشر شده بود که او در بین الحرمین از آقا امام حسین(ع) طلب شهادت کرده بود.) 

بعد هم اضافه می کند: من به هرحال پدر هستم و در شهادت پسرم گریه هم کرده ام اما اکنون سرم بالاست وقتی می بینم پسرم درراه خدا سر داده است.

وقتی که از «سر» می گوید

وقتی که از «سر» می گوید به خاطرش می آید از نحوه شهادت جواد و ادامه می دهد : پسرم سال گذشته در بین الحرمین به امام خودش گفته بود «من این سر و این چشم را که با آن گناه کرده ام دیگر نمی خواهم» و چقدر زیبا وقتی شهید شد سر و چشمش را از دست داده بود.

همین طور که به ابوالفضل دو،سه ساله و علی اکبرچهل روزه دو یادگار شهید جواد محمدی مفرد نگاه می کنم، از حاج آقا محمدی مفرد می شنوم: طی کردن مسیر شهادت نیازی به پیمودن ره صد ساله ندارد. در سپاه امام حسین(ع) «وهب» یک شبه ره صد ساله را پیمود.ما در جنگ تحمیلی هم وهب زیاد داشتیم .حالا هم خیلی از این مدافعان جوان حرم «وهب»های لشکر امام حسین(ع) هستند و مثل او به شهادت می رسند.انگار یک شبه به شناختی دست پیدا می کنند که من پیرمرد با آن سوابقم در جبهه هنوز به آن دست نیافته ام.

بعضی ها برای نرفتن بهانه می آورند وبرخی برای رفتن دنبال بهانه اند. برخی می گویند اگر ما برویم چه کسی اسلام را حفظ می کند و برخی می روند تا اسلام حفظ شود .راه گروه دوم درست تر است. اسلام را خدا حفظ می کند با خون همین شهیدان جوان .خدا زیبایی را دوست دارد و همین که زیبا شوی باید بروی، مهدی زیبا شده بود برای همین زود رفت.خدا می توانست جلوی «ابن ملجم» یا «شمر» را بگیرد اما می خواست علی(ع) و حسین(ع) را شهید ببیند. وقتی خدا این گونه می خواهد، نیازی نیست عمرت را درجبهه بگذرانی. کمتر از چهل روز هم می تواند تورا پیش خودش ببرد.جواد می گفت: مردم منطقه«نبل و الزهراء» در سوریه همه مسلمان و شیعه و از سادات فاطمی هستند.اگر من نروم فردا جواب حضرت زهرا (س) راچگونه بدهم؟

او  یک بار دیگر قبل از این مرحله آخر به جبهه سوریه رفته بود و فقط به خاطر تولد علی اکبرش برگشت. بچه اش را که دید چهار روز بعد دوباره به سوریه رفت .این بار اما بی خبر از ما.وقتی با خانه اش تماس گرفتم عروسم گفت آقا جواد رفت جبهه. ترسیده بود این بار مانعش شویم...

او سهمش را در تربیت فرزندانش انجام داد

حرف های پدر که تمام می شود  رو به عروسش می کند و با لحنی صمیمی می گوید بابا اگر شما حرفی داری بگو.خانم طالبیان که حالا همسر شهید لقب دارد انگار یک دنیا حرف توی دلش هست. می گوید: تشکیل یک زندگی ولایی و مورد رضایت خدا آرزوی مشترکمان بود. در طول5 سال زندگی مشترک با همسرم تمام تلاشمان را کردیم که این زندگی را با هم بسازیم. ما حتی روی انتخاب اسم برای فرزندانمان دنبال اسمی بودیم که روی تربیت شان تاثیر بگذارد و آن ها را با راه و خط امام حسین(ع) آشنا کند. جواد می گفت زمانی موفق می شویم که سرباز امام زمان(عج) تربیت کنیم برای همین اسمشان را ابوالفضل و علی اکبر گذاشت تا دو سرباز واقعی از آن ها بسازد.

به نظرم او سهمش را در تربیت بچه ها انجام داد و رفت و با شهادتش راه عملی پیش پای آنها گذاشت. حالا نوبت من است، راه سختی در پیش دارم که از خودش و خدای او می خواهم کمکم کنند.

کنار من و فرزندانش حضور دارد

می پرسم ابوالفضل بهانه پدر را نمی گیرد که پاسخ می دهد :آرام آرام بهانه گیری ها و سوال های ابوالفضل شروع می شود. گاهی دلتنگی پدرش را می کند و می پرسد چرا بابا نمی آید.. جواد خیلی با ابوالفضل بازی می کرد و حالا جای همه آن بازی ها خالی است. اگرچه همین قدر آرامش بچه ها را هم مدیون جواد هستم . من معتقدم او اینجا کنار من و فرزندانش حضور دارد و با آنها بازی می کند.

صحبت از بچه ها که تمام می شود از خانم طالبیان می پرسم سخت نبود رضایت دادید آقا جواد به جبهه برود؟ مکثی می کند و می گوید: خیلی شوق رفتن داشت. مکرر سر مزار شهیدان مدافع حرم می رفت. خیلی از دوستان نزدیکش رفته بودند و می گفت اگر نروم شرمنده آنها می شوم .می گفت رضایت تو نباشد کارم پیش نمی رود.

می پرسم رضایت دادید که جواب می دهد: گفتم اجازه بده لااقل بچه مان به دنیا بیاید بعد برو . برای همین آخرین مرتبه ای که سراغم آمد گفت خواب دوستان شهیدش را دیده است که به او گفته اند: بچه ات هم که دارد به دنیا می آید دیگر بهانه ات چیست؟آخرش رضایت دادم و رفت . بعد از مدتی بود که برای تولد علی اکبر برگشت . چهار روز بعد تولد علی اکبر هم ماند و بعد گفت : عملیات تازه ای در راه است که باید برود. خیلی تغییر کرده بود آدم ماندن نبود. مرد رفتن شده بود.حالا فقط از خدا می خواهم بتوانم فرزندانش را تربیت کنم. مطمئن هستم کمکم می کند. باید آماده شوم تا به سوالات ابوالفضل و علی اکبر جواب بدهم .حتما دارد با ابوالفضل  و علی اکبر بازی می کند که این قدر آرام هستند.

به دنبال آزادسازی منطقه نبل و ‌الزهراء در سوریه محمدمهدی«جواد» محمدی مفرد با نام جهادی «ابوفاضل» که جانشینی محور تیپ امام حسن مجتبی(ع) را بر عهده داشت به همراه جمع دیگری از هم‌رزمانش به شهادت رسید و پیکر پاکش 19 بهمن گذشته در بهشت رضا(ع) در خاک آرام گرفت.  روزنامه خراسان رضوی شماره : 19214 - ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۰ اسفند - گروه پلاک عزت

قاسمی- مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی گفت: تفاوتی بین شهدای 8 سال دفاع مقدس با شهدای مدافع حرم ایرانی و غیر ایرانی وجود ندارد. به گزارش خراسان، عابدین عابدی مقدم در نشستی خبری که در آستانه 22 اسفند روز گرامیداشت شهید روز گذشته در بنیاد شهید و امور ایثارگران استان برگزارشد، گفت: تمامی شهدای دفاع مقدس، مرزبانی ها، درگیری های داخلی با معاندین چه ایرانی و غیر ایرانی از نظر بنیاد شهید در یک ردیف قرار دارند بنابراین هیچ تفاوتی بین شهید مدافع حرم افغانستانی یا عراقی با شهدای ایرانی در حوزه تعامل بنیاد شهید وجود ندارد.

وی گفت: امسال بیش از 97 شهید حادثه منا و 69 شهید مدافع حرم و جانبازان که به رحمت خدا رفتند در استان تشییع شده است که آمار  قابل توجهی  است به طوری که سال متفاوتی را سپری کردیم و یاد دوران دفاع مقدس و شهدا بیشتر در ذهن مردم تداعی شد.

خراسان شماره : 19214 - ۱۳۹۴ پنج شنبه ۲۰ اسفند - گروه پلاک عزت

رئیس هیئت ووشوی خراسان رضوی :

سال آینده میزبان مسابقات کشوری جام "شهید محمدی مفرد"خواهیم بود

وی همچنین ضمن  یاد آوری خاطرات خود با شهید مدافع حرم ،"شهید مهدی محمدی مفرد"گفت: شهید محمدی مدت 4 سال مسئول روابط عمومی  هیئت ووشوی استان بود که در طول این مدت سجایای اخلاقی و انسانی وی  زبانزد عام و خاص بود. وی ادامه داد:به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهید "محمدی" سال آینده یک دوره مسابقات ووشوی کشوری را برگزار خواهیم کرد.

چهلمین روز شهادت شهید مدافع حرم محمدمهدی (جواد) محمدی مفرد به خانواده شهید پرورش خاصه پدربزرگوارش جانباز شیمیایی حاج آقا غلامرضا محمدی مفرد تبریک وتسلیت عرض میکنیم «نمازگراران،بسیجیان،هیات امناء،امامان جماعت مسجد بنی هاشمی سعدآباد»

تهیه کننده مدیر سایت هُدانت حجّة الاسلام سیدمحمّدباقری پور                    hodanet.net

منبع : سایت هُدانت > فهرست موضوعات > ویژه نامه شهدای مدافع حرم > مدافع حرم محمدمهدی (جواد) محمّدی مفرد – روحش شاد ویادش گرامی وراهش مستدام


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: شـهــدای مـدافــــع حــرم

تاريخ : جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ | 11:25 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |