بیست صفر اربعین حسینی

اربعين حسيني اربعين حسيني "روز زيارتي مخصوص حضرت سيدالشهدا"

اربـعین در لغت، به معنای چهل، چهار دهه (لغت نامه دهخدا، 5/164) و در اصطلاح، سپری شدن چهل روز از مرگ کسی و بر پای داشتن مراسمی برای بزرگداشت اوست. این واژه در اصطلاح شیعه، به طـور خـاص بـر روز بـیـسـتـم مـاه صـفـر یـعـنـی چـهـل روز پـس از واقـعـه عـاشـورا و شهادت امام حسین (ع) و یارانش ...

ورود اهل‏بيت سيدالشهداء به كربلاي حسيني (61 ق)ورود اهل‏بيت سيدالشهداء به كربلاي حسيني (61 ق)

بنا بر روايتي مقارن چهلمين روز شهادت امام حسين(ع) كاروان اهل بيت پيامبر(ص)، پس از افشاي ماهيت ضد اسلامي يزيد و حقانيت امام حسين(ع)، به سرزمين كربلا بازگشتند. بنابر همين روايت، خاندان امام حسين(ع) در آنجا با صحابي بزرگ پيامبر، جابر بن عبداللَّه انصاري و عده‏اي ديگر از ياران امام(ع) ...

ورود ورود "جابربن عبداللَّه انصاري" به سرزمين كربلا و زيارت قبر مبارك امام حسين(ع) (61 ق)

اربعین حسینی-اربعین حسینی - ويکی شيعه-اربعین - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ورود خاندان اهل بیت امام حسین (ع) به کربلا در اوّلین اربعین

سخنی در باره بازگشت اهل بیتِ امام حسین(ع) به كربلا و ...

قرب - آیا اهل بیت روز اربعین به کربلا رسیدند؟/ ملاقات جابر ...

عبرت - بازگشت کاروان اهل بیت امام حسین(ع) ازشام به کربلا

آیا کاروان اهل بیت(ع) اربعین از شام به کربلا رسیدند - ...

عترت امام حسين (ع) - تحقيقى در باره اربعين حسينى

آیا اهل بیت امام حسین(ع) اربعین اول در کربلا بودند؟ - وارث

اربعین حسینی؛ مغناطیس عشق و محبت (2) رسالت اهل بیت امام ...

هر كس در اربعين امام حسين(ع) را زيارت كند عاقبت به شر نمي ...

مركز تعليمات اسلامي واشنگتن - ورود خاندان مكرّم سيدالشهداء به كربلا در راه بازگشت از شام به مدينه در روز اربعين...

آنچه بعد از واقعه عاشورا بر سر اهل بیت امام حسین(ع) آمد

دانلود مداحی اربعین حسینی - Aviny.com

اشعار اربعین(مصیبت) - Aviny.com

مطالب اشعار و روضه های اربعین حسینی - بابُ الحرم" پایگاه ...

نینوا پایگاه اشعار و مرثیه اهل بیت - اشعار اربعين حسيني

شعر اربعين - من غلام قمرم_اشعار مذهبي

اشعار اربعین حسینی - سهیل عرب-گلچین مداحی اربعین

دانلود متن و صوت نوحه سینه زنی و زنجیر زنی برای اربعین

مجموعه 20 متن روضه و سینه زنی اربعین + دانلود سبک - مجمع ...

درباره اربعین امام حسین(ع)

اربعین حسینی - جستجوگر اخبار تی نیوز

ویژه برنامه‌های تلویزیون برای اربعین حسینی - فردا

اربعین- این سایت به موضوع اربعین امام حسین و پیاده روی اربعین می پردازد

ایسنا - کربلا در آستانه اربعین حسینی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ | 16:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
30آبان رحلت آیت ‏الله تبريزی؛ از مراجع تقلید شیع (1385ش)
وفات آیت ‏الله تبريزی؛ از مراجع تقلید شیع (1385ش)آیت‏ الله ميرزاجواد تبريزی در سال ۱۳۰۵ش در شهر تبریز در میان خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان گشود. تحصیلات علوم جدید را تا پایان سال دوم دبیرستان در‌‌ همان شهر به پایان رساند تا این‏که عشق و علاقه فراوان به مکتب اهل بیت علیهم‏ السلام و روحانیت شیعه، او را به سوی تحصیل در حوزه کشاند. این‏گونه بود که پس از گذراندن تحصیلات جدید، با شوق فراوان، در سن هجده سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد و طی چهار سال، مقدمات و مقداری از دروس سطح را در شهر تبریز به پایان رساند. آیت‏ الله تبریزی برای ادامه تحصیل، شهر و دیار خویش را در سال ۱۳۲۷ش به قصد ورود به حوزه علمیه قم ترک گفت. وی در قم دوره سطح را به پایان برد و در اوج شکوفایی علمی و فقهی، وارد درس خارج استادان گران‏مایه‌ای چون مرحوم آیت‏ الله العظمی سیدمحمدحجت و مرحوم آیت‏ الله العظمی بروجردی شد. در طول این مدت، شاگردی نزد آیت‏ الله زنوزی تبریزی و آیت‏ الله العظمی بروجردی، از او در فقه و اصول، چنان طلبه ممتازی ساخته بود که مرحوم بروجردی، او را به‏عنوان مسئول امتحان‏ گیری از طلاب حوزه انتخاب کرده بود. علاقه فراوان به ادامه تحصیل آن هم در کنار مرقد پاک امیرمؤمنان علی علیه‏ السلام، آیت‏ الله تبریزی را بر آن داشت تا به نجف اشرف برود. ماجرای این سفر مقدس شنیدنی است: آن مرحوم روزی در محضر علما و بعضی از مراجع وقت آن زمان در قم نشسته بود که بحثی علمی پیش می‌آید و تنها ایشان به‏ خوبی از عهده پاسخ برمی‏آید. همین امر موجب شگفتی حاضران می‌شود. اتفاقاً در آن جمع، شخص تاجری که فردی دین‏دار و علاقه‌مند به روحانیت بوده، حضور داشته است. پس از جلسه، از آیت‏ الله تبریزی می‌خواهد که قدری صبر کند و سپس از ایشان می‌خواهد اگر خواسته‌ای دارد، بفرماید. آن مرحوم نیز می‌گوید: «من خیلی علاقه دارم برای ادامه درس و بحث به نجف بروم، ولی به‏دلیل نبود امکانات نمی‌توانم.» آن شخص تاجر، مخارج سفر را فراهم می‌کند و آیت‏ الله تبریزی پس از پنج سال حضور در حوزه قم، در سال ۱۳۳۲ش به نجف اشرف می‌رود. آیت‏ الله میرزاجواد تبریزی را باید از شاگردان برجسته مرحوم آیت‏ الله خویی دانست؛ چه آن‏که همواره مورد عنایت خاص وی و طرف مشورت آن مرد بزرگ بود. آیت‏الله خویی، آینده این شاگرد ممتاز را بسیار درخشان توصیف می‌کرد و می‌گفت: «میرزاجواد، فاضل و مجتهد مطلق است.» آیت‏ الله تبریزی پس از گذشت ۲۳ سال حضور در حوزه مقدس نجف اشرف و تحقیق و تدریس و تبلیغ معارف اهل بیت علیهم‏ السلام، سرانجام در سال ۱۳۵۵ش هنگام بازگشت از مرقد سیدالشهداء علیه‏ السلام از سوی رژیم بعث عراق، دستگیر و به ایران فرستاده شد. معظم‏ له پس از ورود به میهن نیز دوباره در حوزه علمیه قم، فعالیت‌های علمی خود را از سر گرفت. آیت‏ الله تبریزی در طول سال‌ها تدریس، هزاران طلبه فاضل را به جامعه اسلامی تحویل داد و حوزه درس وی، جزو شلوغ‌ترین حوزه‌های درسی به‏ شمار می‌آمد. پس از درگذشت محمدعلی اراکی، وی یکی از هفت مرجع تقلیدی بود که از سوی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم معرفی شد. آیت‏ الله ميرزاجواد تبريزی در ۳۰ آبان ۱۳۸۵ش برابر با بیست و هفتم شوال‏ المکرم سال ۱۴۲۷ هجری قمری در شهر قم درگذشت و در حرم فاطمه معصومه دفن شد. تألیفات آیت‏الله تبریزی عبارت‏اند از: "ارشاد الطالب"؛ "اسس القضاء والشهادات"؛ "طبقات الرجال"؛ "تکمله منهاج الصالحین و تعلیقه بر آن"؛ "رساله توضیح المسائل"؛ "مسائل منتخبه"؛ "مناسک حج"؛ "حاشیه عروةالوثقی"؛ "حاشیه بر وسیله مرحوم اصفهانی"؛ "حدود و قصاص"؛ "فی علم الاصول"؛ "فی علم الفقه"؛ "شرح کفایةالاصول"؛ "صراط النجاة در ۶ جلد"؛ "قصاص"؛ "التهذیب در احکام حج"؛ "الأنوار الالهیة فی المسائل العقائدی"؛ "رساله احکام بانوان"؛ "رساله احکام نوجوانان و جوانان" و "استفتائات جدید"

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ | 15:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خاطره زنده یاد مرضیه دباغ از شکنجه گاه های رژیم پهلوی

روایت یک ایستادگی مادرانه

زنده‌یاد مرضیه دباغ(حدیدچی)، یکی از مبارزان بنام دوران انقلاب بود. او بارها از سوی ساواک دستگیر شد و طعم تلخ شکنجه‌های وحشیانه مأموران رژیم را چشید. او، بعدها، بخش‌هایی از خاطرات خود را از آن روزهای سیاه بازگو کرد. آنچه در پی می‌آید، یکی از این خاطرات است.
مامان را کجا می‌برید!
سال 1352، حدود 2 ماه از شکسته شدن محاصره خانه می گذشت، اما من هیچ وقت از اندیشه لو رفتن و دستگیری فارغ نمی شدم. همسرم در این ایام چون در بازار مشکلاتی برایش پیش آمده بود، به توصیه دیگر دوستانش در شرکت ملی ساختمان به عنوان حسابدار مشغول به کار شد و بیشتر ایام دور از خانه و در شهرستان به سر می برد. او شبی پس از سه ماه دوری برای دیدن خانواده اش آمده بود، من نیز تازه از سفر همدان برگشته بودم. چند روزی بود که به خاطر تولد بچه یکی از اقوام که خود در زندان بود به آنجا رفته بودم.  شبی که افراد خانواده دور هم جمع شده بودیم و از احوال هم سخن می گفتیم، ناگهان در خانه به صدا درآمد. دختر بزرگم رفت و در را باز کرد و آمد و گفت: «مامان! پرویزخان آمده!» دریافتم که برای دستگیری ام آمده اند. شوهرم را به پشت بام فرستادم و گفتم «با تو کاری ندارند، به دنبال من آمده اند، شما بالای سر بچه ها بمانید!» پرویز و سایر مأموران از من خواستند که بدون سر و صدا همراهشان بروم. بچه ها دورم جمع شده بودند و گریه و زاری راه انداختند و داد می زدند: «مامان ما را کجا می برید! مامان ما را نبرید!» ساواکی ها که می خواستند به هر نحوی که شده آنها را ساکت کنند، می گفتند:« با مادرتان کاری نداریم، پاسخ چند سوال را که داد، بر می‌گردانیمش؛ شما تا شامتان را بخورید، او برمی گردد!» به محض خروج از خانه، در کوچه به فرزند یکی از اقوام داماد بزرگم برخوردم و گفتم «برو به فلانی (که از مرتبطین گروه بود) بگو که مرا بردند. مراقب خانه ما باشد.»، مأموری متوجه این گفت وگوی کوتاه شد، جلو آمد و سرزنشم کرد که «چرا حرف زدی؟» گفتم «او سلام کرد و من جوابش را دادم حرفی با او نزدم» ماشینشان را نشان داد و گفت «زیادی حرف نزن، برو سوار شو.» مأموری جلوتر از من در صندلی عقب ماشین نشسته بود، دیدم اگر سوار ماشین شوم آن دیگری هم طرف دیگرم خواهد نشست و من میان آن دو قرار می گیرم. گفتم: «من بین دو نامحرم نمی نشینم، به جلو می روم شما سه نفر عقب صندلی بنشینید» با اسلحه تهدیدم کردند «برو بالا! مسخره بازی در نیاور... دو تا نامحرم!» گفتم:«بُکُشیدم؛ ولی من بین دو نفر مرد نامحرم نمی نشینم.» هر چه می گذشت زمان به نفعشان نبود، بالاخره همان طور که من می‌خواستم شد. به نزدیکی های توپخانه (میدان امام خمینی) که رسیدیم، عینک دودی کاملاً ماتی به من دادند؛ گفتم:«من عینکی نیستم!» گفتند:«عجب دیوانه ای است این...!» خلاصه عینک را به چشمم زدم و حرف های بی ربطی می زدم، تا خودم را بی خبر نشان دهم و گفتم:«آقا هر چه زودتر سوال‌هایتان را بپرسید، باید زود برگردم. بچه هایم هنوز شام نخورده اند، صبح زود باید برای رفتن به مدرسه بلندشان کنم.»
شکنجه‌های طاقت فرسا
به کمیته مشترک رسیدیم، در کمیته فهمیدم ساواک اطلاعات زیادی از من در دست دارد. این که من با این تعداد بچه و مشکلات زیاد زندگی و با وجود زن بودنم، دارای ارتباطات و فعالیت های سیاسی گسترده بودم، حساسیتشان را بیشتر بر می انگیخت. شکنجه ها با سیلی و توهین و به تدریج، با شلاق و باتوم و فحاشی جان فرسا، شروع شد. چند بار دست و پایم را به صندلی بستند و مهار کردند و کلاهی آهنی یا مسی بر سرم گذاشتند و بعد جریان الکتریسیته با ولتاژهای متفاوت به بدنم وارد می کردند که موجب رعشه و تکان های تند پیکرم می شد. زدن شلاق و باتوم، کار متداول و هر روز بود که گاهی به شکل عادی و گاهی حرفه ای صورت می گرفت. در مواقع حرفه ای، آن قدر شلاق بر کف پاهایم می زدند که از هوش می رفتم. بعد با پاشیدن آب، هوشیار و مجبورم می کردند راه بروم که پاهایم ورم نکند. دردی که بر وجودم در اثر این کار مستولی می شد، طاقت فرسا و جانکاه بود.  یک بار وقتی در اثر درد ضربات شلاق بیهوش شدم و دوباره چشم باز کردم، خودم را داخل اتاقی که در آن یک میز و صندلی بود، دیدم. پشتم به شدت درد می کرد و زخم هایم می سوخت. از وحشت و ترس خود را به دیوار چسباندم تا اگر دوباره برای شکنجه آمدند، پشتم از ضربات شلاق درامان بماند؛ از شدت خستگی چشم هایم را نمی توانستم باز کنم؛ صدای پایی شنیدم. چشم هایم را نیمه باز نگه داشتم؛ دیدم مأموری وارد شد، خدا عذابش را زیاد کند، چشم هایم را کاملاً بستم و به خدا توکل کردم. مدتی ایستاد و بعد رفت. طولی نکشید که بازگشت و باتومی در دست داشت، جلو آمد و مرا کتک زد؛ وحشی و نامتعادل به نظر می‌آمد. هر چه می‌پرسید، اظهار بی اطلاعی می کردم. اثر باتوم برقی بر روی نقاط حساس بدن از جمله گوش، لب و دهان به قدری دردناک بود که کاملاً بی حس می‌شدم. یک مرتبه، مرا روی تختی خواباندند و دست‌ها و پاهایم را از طرفین بستند، وقتی شکنجه گر وارد اتاق شد، سیگار روشنی بر لب داشت، بلافاصله آن را روی دستم خاموش کرد و همراه با ضجه و ناله من به مسخره گفت «آخ! سیگارم خاموش شد!» و دوباره سیگار دیگری روشن کرد، این بار آن را روی بدنم خاموش کرد. حدود 16 روز، بدترین و وحشتناک‌ترین شکنجه ها را تحمل کردم؛ ولی چیزی یا مطلب درخور و با اهمیتی به ماموران نگفته بودم و این امر، سخت بر مأموران و بازجوها گران آمد. از این رو، دست به کاری کثیف و غیرانسانی و خباثت آمیز زدند؛ دختر دومم را که به تازگی به عقد جوانی درآمده بود، دستگیر کردند و به کمیته نزد من آوردند. آنها فکر می کردند با چنین اقدامی و ایجاد فشار روحی و روانی، مقاومت مرا در هم می شکنند و مرا به حرف درمی آورند زهی خیال باطل!
رضوانه در دام ساواک
رضوانه محصل مدرسه رفاه بود و به همراه سایر دانش آموزان مدرسه به کارهای هنری و جمعی می پرداخت. او سرودها و اشعاری را که پخش می شد، با دوستانش جمع آوری کرده و در دفترچه اش نوشته بود. این دفترچه پس از دستگیری من و هنگام تفتیش و بازرسی خانه، به دست مأموران افتاده بود و این بهانه ای برای دستگیری اش شده بود. شب اول، آن محیط برای رضوانه خیلی وحشتناک و خوف آور بود؛ دائم به خود می لرزید. البته من نیز دست کمی از او نداشتم، ولی باید برای حفظ روحیه دخترم، خودم را استوار و مسلط نشان می دادم تا او بتواند در برابر شکنجه هایی که در روزهای بعد پیش رویش بود، دوام بیاورد و خود را نبازد. مأموران به بهانه جلوگیری از خودکشی و حلق آویز شدن، چادر از سرمان گرفتند. برایم خیلی روشن بود که انگیزه و هدف واقعی آنها از این کار، نابود کردن حجاب، نماد زن مومن و مسلمان و شکستن روحیه ما بود؛ از این رو، ما نیز از پتوهای سربازی که در اختیارمان بود برای پوشش و به جای چادر استفاده می کردیم. عمل ما در آن تابستان گرم برای ماموران خیلی تعجب آور بود، آنها به استهزا و مسخره ما را «مادر پتویی! دختر پتویی!» صدا می کردند. جلادان کمیته در ادامه کارهای کثیف شان، چند موش در سلول رها کردند که دخترم می ترسید و وحشت می کرد و خودش را به من می چسباند و می گریست؛ تا صبح موش ها در وسط سلول جولان می دادند و از در و دیوار بالا و پایین می رفتند. در آن شرایط و اوضاع، بایستی به دخترم دلداری می دادم، ولی به دلیل ترس از میکروفن‌های کار گذاشته شده و شنیدن حرف هایمان، پتو را به سر می کشیدیم و به بهانه خوابیدن، در همان وضعیت خیلی آهسته و آرام برایش صحبت می کردم، تا بداند اوضاع از چه قرار است.  آن شب دهشتناک به سختی گذشت. صبح، هر دوی ما را برای بازجویی و شکنجه بردند. چون پتو به سر داشتیم، خنده های تمسخرآمیز و متلک ها شروع شد، «حجاب پتویی!» «مادر پتویی!، دختر پتویی!... پتو پتویی!» و ... یکی گفت «کجاست آن خمینی که بیاید و شما را با پتوی روی سرتان نجات دهد و...» خلاصه ما را حسابی دست انداخته و مسخره می کردند.
بی تابی‌های یک مادر مبارز
وقتی از کارها و وحشی بازی هایشان نتیجه نگرفتند، ما را از هم جدا کردند. لحظاتی بعد، صدای جیغ و فریادهای دلخراش رضوانه همه جا را فراگرفت. به خود می لرزیدم، بغضم ترکید و گریستم؛ به خدا پناه بردم و از درگاهش برای رضوانه، تحمل در برابر این همه شدت و سبعیت التماس کردم. با وجود این همه شکنجه، رضوانه چیزی نداشت که بگوید. برای من هم همه چیز پایان یافته بود و از خدا شهادت را طلب می کردم.  رفته رفته زخم ها و جراحت های من عفونت کرد و بوی مشمئز کننده آن تمام سلول را فراگرفت؛ به طوری که ماموران تحمل ایستادن در آن سلول را نداشتند. ماموران که از مقاومت ما عصبانی بودند، شبی آمدند و با درنده خویی رضوانه را با خود بردند و فریادها و استغاثه های من راه به جایی نبرد. دیگر تاب و توانی برایم نمانده بود.  نگران و مشوش، ثانیه ها را سپری می کردم. برایم زمان چه سخت و سنگین در گذر بود. بی قرار و بی تاب در آن سلول یک ونیم متری این طرف و آن طرف می رفتم  و هرازگاهی از سوراخ کوچک [دریچه] روی در، راهرو را نگاه می کردم. چون مارگزیده ای به خود می پیچیدم. صدای جیغ ها و ناله های جگرسوز رضوانه قطع نمی شد. سکوت شب هم فریادها را به جایی نمی رساند. ناگهان همه صداها قطع شد... خدایا چه شد؟! هراس وجودم را گرفت. دلهره، راه نفس کشیدنم را بند آورد! تپش قلبم به شماره افتاد! خدایا چه شد؟! چه بر سر رضوانه آوردند؟! ساعت 4 صبح بود اما من چون مرغی پرکنده، هنوز خود را به در و دیوار سلول می زدم. صدای زنجیر در را شنیدم. به طرف در سلول خیز برداشتم. وای خدایا! این رضوانه است؛ تکه پاره با بدنی مجروح، خونین. دو مامور او را بر روی زمین می‌کشیدند و می آوردند. آن قطعه گوشت که روی زمین‌ها کشیده می‌شد، رضوانه! پاره  جگر  من بود.  
نوایی که دلم را آرام کرد
هر آنچه در توان داشتم، به در کوفتم و فریاد کشیدم، آن‌قدر جیغ زدم که بعید می‌دانم در آن بازداشتگاه جهنمی، کسی صدایم را نشنیده و همچنان در خواب بوده باشد. وقتی دیدم سطل های آبی که بر روی او می پاشند، او را به هوش نمی آورد و بیدارش نمی کند؛ از خود بی‌خود شدم! دیگر نای فریاد و تحرک نداشتم، بهت زده به جسم بی جان دخترم، از آن سوراخ در می نگریستم ... ولی هنوز از قلبم شرحه شرحه خون می جوشید. ساعت 7 صبح آمدند و پیکر بی جانش را داخل پتویی گذاشتند و بردند. تصور این‌که رضوانه جان از کالبد تهی کرده و مرده باشد، منفجرم می کرد؛ چنان که اگر کوه در برابرم بود، متلاشی می شد. به هر چیز چنگ می زدم و سهمگین به در می کوفتم و فریاد می زدم: «مرا هم ببرید! می خواهم پیش بچه ام بروم! او را چه کردید؟ قاتل ها! جنایتکارها و...» در همین حال، صوت زیبای تلاوت قرآن میخکوبم کرد: «واستعینوا بالصبر والصلوة و انها لکبیره الّا علی الخاشعین». آب سردی بر این تنوره گُر گرفته ریخته شد. بر زمین نشستم و تازه به خود آمدم و دریافتم که از دیشب تاکنون چه اتفاقی روی داده است. صدا، صدای آیت ا... ربانی شیرازی بود که خیلی سوزناک، دلداری ام می داد.  
منبع :خبرگزاری فارس
 
 
رهبر معظم انقلاب در پیامی درگذشت مرضیه دباغ را تسلیت گفتند
بانوی بااخلاص و فداکار
روحانی: آن مرحومه الگویی درخشان در احیای هویت اجتماعی زنان مسلمان بر جای نهاد
 
حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی با صدور پیامی، درگذشت بانوی مبارز و انقلابیِ خستگی‌ناپذیر خانم مرضیه حدیدچی دباغ را تسلیت گفتند. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت ا... خامنه ای، متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
 بسم‌ا... ‌الرحمن‌الرحیم، درگذشت بانوی مبارز و انقلابیِ خستگی‌ناپذیر خانم مرضیه حدیدچی دباغ را به بازماندگان محترم و دوستان و همرزمان ایشان تسلیت می گویم. این بانوی شجاع و فداکار در دوران طاغوت در شمار مبارزان مؤمنی بود که زندان و شکنجه‌های شدید نتوانست او را از این راه دشوار منصرف کند و در دوران جمهوری اسلامی نیز در مسئولیت هایی مانند فرماندهی سپاه پاسداران در همدان و نمایندگی مجلس شورای اسلامی و تدریس در دانشگاه و حضور در سازمان های خدماتی انجام وظیفه کرد و مفتخر به عضویت در هیئت اعزامی امام راحل برای رسانیدن نامه معروف ایشان به سران شوروی سابق شد. غفران و رضوان الهی شامل حال این بانوی با اخلاص و فداکار باد. سیدعلی خامنه ای.مرضیه حدیدچی روز پنجشنبه به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان خاتم‌الانبیا(ص) درگذشت. حضور درسپاه پاسداران و نیز سه دوره مجلس شورای اسلامی، از سوابق مرحومه دباغ پس از پیروزی انقلاب بود.
روحانی: آن مرحومه الگویی درخشان در احیای هویت اجتماعی زنان مسلمان بر جای نهاد
به گزارش ایسنا و ایرنا، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی نیز در پیامی درگذشت بانوی مومنه خانم مرضیه حدیدچی دباغ را تسلیت گفت و از درگاه ‏خداوند سبحان برای آن مرحومه ، رحمت و رضوان و برای عموم بازماندگان صبر و اجر مسئلت کرد.‏ در بخشی از این پیام آمده است: آن مرحومه با مبارزات کم نظیر در دوران نهضت اسلامی و مقاومت حماسی خود در برابر شکنجه های حکومت ستمشاهی و همچنین مجاهدت و خدمت در عرصه های خطیر پس از انقلاب، الگویی درخشان در احیای هویت اجتماعی زنان مسلمان و آزاده بر جای نهاد. دکتر علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در پیام تسلیت خود تأکید کرد: ایشان از ارادتمندان به حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و از پیشگامان نهضت اسلامی و دوران مبارزه علیه رژیم ستمشاهی بود که بارها در این راه دستگیر شده و مورد شکنجه‌های طاقت فرسا قرار گرفت اما پرصلابت و استوار در راه حفظ آرمان‌های انقلاب ایستادگی کرد و تا پایان عمر خویش در سنگرهای متعدد از جمله فرماندهی سپاه غرب و نمایندگی مجلس شورای اسلامی تلاش بی‌وقفه داشت. 
دکتر علی اکبر ولایتی، مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس، حجت الاسلام شهیدی رئیس بنیاد شهید، سردار دهقان وزیر دفاع، محمدرضا عارف، سید حسن خمینی، محسن رضایی، نیروی انتظامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مولاوردی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده و... در پیام های جداگانه ای درگذشت این مرحوم را تسلیت گفتند.
برگزاری مراسم تشییع دباغ در حرم امام خمینی(ره)
روز گذشته مراسم تشییع پیکر مرحومه مرضیه حدیدچی(معروف به طاهره دباغ) فعال انقلابی و یکی از موسسین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در محل حرم امام خمینی(ره) برگزار و در صحن حاج آقا مصطفی خمینی به خاک سپرده شد. به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار امام راحل نماز را بر پیکر مرحومه حدیدچی اقامه کرد. گفتنی است حجت‌الاسلام مجید انصاری معاون حقوقی رییس جمهور، سید محمود دعایی مدیر مسئول روزنامه اطلاعات، سید حسن قاضی‌زاده هاشمی وزیر بهداشت، سید محمد غرضی فعال سیاسی، مجتبی رحماندوست نماینده سابق مجلس و سهیلا جلودارزاده نماینده فعلی مردم تهران در مجلس در این مراسم حضور داشتند. مراسم ختم مرحومه مرضیه حدیدچی دباغ  یکشنبه از ساعت 10 تا 30/11 در مسجد جامع شهرک غرب تهران برگزار می‌شود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۵ | 15:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
19صفرتولد "ابو معشر بلخي" منجم شهير ايراني (171 ق)
تولد ابومعشر بلخي به خاطر علاقه به ستاره‏شناسي به بغداد رفت و به تحصيل در اين رشته پرداخت. وي از منابع مختلفي كه به زبان‏هاي عربي، هندي، يوناني و سرياني نوشته شده بود، استفاده كردتا آن كه مشهورترين منجم عصر خود شد. آثار علمي ابومعشر بلخي تا قرن‏ها پس از مرگش در جهان اسلام و غرب، معتبر بود. بر اساس ديدگاه ابومعشر، همه‏ي معارف، منشاء الهي دارد و نشانه‏هاي وحي خداوندي در هر علمي، به چشم مي‏خورد. آثار ابومعشر به دليل برداشتن بخش هايي از متون كهني كه اصل آن‏ها از بين رفته، قابل توجه است. از مهم‏ترين آثار به جاي مانده از اين منجم مسلمان، مي‏توان به كتاب‏هاي اَلْمَدْخَلُ الكَبير و اَلْمَواليدُ الصَّغيرَةُ اشاره كرد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ | 12:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
29آبان قتل واعظ شهير "سيدجمال الدين واعظ اصفهاني" از رجال مشروطه (1287 ش)
قتل واعظ شهير سيدجمال الدين واعظ همداني معروف به سيدجمال اصفهاني در حدود سال 1242 ش (1279 ق) در همدان به دنيا آمد. در بيست سالگي براي تحصيل رهسپار اصفهان شد ولي پس از مدتي كه در خود علاقه به منبر و وعظ يافت به اين مسير گام نهاد و به سرعت ترقي نمود. سيد جمال سالياني در اصفهان حضور داشت و سپس ساكن تهران گرديد. وي در جريان نهضت مشروطه از اطرافيان سيدعبداللَّه بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي به شمار مي‏رفت و در انتقاد از دستگاه جور و ستم‏ورزي‏هاي حاكمان، داد سخن مي‏كرد. سيدجمال، يكي از رهبران مشروطه ايران محسوب مي‏شود كه نزديك به بيست سال، در شهرهاي اصفهان، مشهد، شيراز و تهران وعظ مي‏نمود و در روشنگري مردم مي‏كوشيد. به اين دليل محمدعلي شاه دستور بازداشت او را صادر كرد. وي پس از به توپ بستن مجلس قصد عزيمت به عتبات عاليات داشت كه در راه شناسايي و دستگير شد و پس از چند ماه زندان رفتن، در بيست و نهم آبان 1287 ش برابر با 25 شوال 1326ق در 45 سالگي در زندان بروجرد به قتل رسيد. سيد در فن خطابه بسيار توانا و حاذق بود به طوري كه او را از نظر فصاحت و نفوذ كلام و قدرت بيان، يكي از بزرگترين خطباي مشروطه ايران دانسته‏اند. موعظه او، سياسي و ساده و همه فهم بود و از بيان مطالب خود ابايي نداشت. مقبره وي در كنار شهر بروجرد واقع است و مردم به زيارت آن مي‏روند. سيدمحمدعلي جمالزاده، نويسنده شهير معاصر ايراني مقيم اروپا، فرزند ارشد اوست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۵ | 12:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار مردم اصفهان با رهبر انقلاب

۱۳۹۵/۰۸/۲۶

 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم اصفهان، استان اصفهان را استان «شهادت و پیشگامی»، «استقامت و ایستادگی»، «علم و فرهنگ»، «دین و ولایت»، و «کار و ابتکار» خواندند و با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ قضاوتی در مورد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ندارد و همواره از دو حزب مطرح این کشور، شاهد دشمنی بوده است، گفتند: امروز مهمترین نیاز کشور بخصوص برای نخبگان و مسئولان کشور، «بصیرت سیاسی و غافل نشدن از توطئه دشمن»، «حفظ روحیه و جهت‌گیری انقلابی»، «اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتی»، «ادامه پرشتاب مسیر رشد علمی»، «اتحاد و انسجام ملی» و «حفظ استحکام روحی و درونی» است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در ایام سالگرد حماسه مردم اصفهان در تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در روز ۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ برگزار شد، یکی از مهمترین ویژگی‌های بارز مردم استان اصفهان را، روحیه «شهادت طلبی» و «ایستادگی» دانستند و...

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ | 11:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
18صفرشهادت اویس قرنی ، صحابي امام علي(ع) در جنگ صفين (37ق)
شهادت اویس قرنی ، صحابي امام علي(ع) در جنگ صفين (37ق)اویس بن عامر قَرَنی، از پارسایانِ نامدار صدرِ اسلام، مُلَقب به «سیّدُ التابعین» و از اصحاب و حواریون حضرت علی علیه السلام بود. وی در قَرَن، از نواحی یمن دیده به جهان گشود و زمانی که خبر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به او رسید، ایمان آورد. اویس به دلیل پرستاری از مادر پیر و ناتوانش، موفق به زیارت ظاهری پیامبر اسلام نشد، ولی پیامبر او را «نَفَسُ الرحمان» نامید و فرمود: «من از سوی یمن، بوی خدا می شنوم». او سرانجام در جنگ صفین، به یاری حضرت علی علیه السلام شتافت و در نبردی سخت با سپاهیان معاویه، به درجه والای شهادت نایل آمد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ | 11:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
28آبان آيت الله شيخ مرتضي آشتياني فرزند ارشد مرحوم آيت الله ميرزا حسن آشتياني در سن 85 سالگي درگذشت.(1325 ش)

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ | 11:39 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
۱۳۹۵/۰۸/۲۲
گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره حرکت پیاده‌روی اربعین

پیاده‌روی اربعین؛ بزرگ‌ترین گردهمایی عالم

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در آستانه‌ی اربعین سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) و برگزاری پیاده‌روی عزاداران از شهرهای عراق به سمت کربلا، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره‌ی «حرکت پیاده‌روی اربعین» را مرور می‌کند.



* پیاده‌روی اربعین؛ حرکت عشق و ایمان
این روزها روزهای نزدیک به اربعین است. پدیده‌ی بی‌نظیر و بی‌سابقه‌ای هم در این سالهای اخیر به‌وجود آمده و آن، پیاده‌روی میان نجف و کربلا یا بعضی از شهرهای دورتر از نجف تا کربلا است؛ بعضی از بصره، بعضی از مرز، بعضی از شهرهای دیگر، پیاده راه می‌اُفتند و حرکت میکنند. این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ ما هم از دور نگاه میکنیم به این حرکت، و غبطه میخوریم به حال آن کسانی که این توفیق را پیدا کردند و این حرکت را انجام دادند:
گرچه دوریم به یاد تو سخن میگوییم‌
بُعد منزل نبوَد در سفر روحانی
بیانات در ابتداى درس خارج فقه‌ درباره پیاده‌روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹

* شعار بزرگ الهی
این کسانی که این راه را طی کردند و این حرکت عاشقانه را و مؤمنانه را دارند انجام میدهند، واقعاً دارند حسنه‌ای را انجام میدهند. این یک شعار بزرگ است، لا تُحِلّوا شَعائِرَ الله، این بلاشک جزو شعائرالله است. جا دارد که امثال بنده که محرومیم از این‌جور حرکتها عرض بکنیم که «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً». همان‌طور که عرض کردیم، این حرکت حرکت عشق و ایمان است؛ هم در آن ایمان و اعتقاد قلبی و باورهای راستین، تحریک‌کننده و عمل‌کننده است؛ هم عشق و محبّت. تفکّر اهل‌بیت و تفکّر شیعی همین‌جور است؛ ترکیبی است از عقل و عاطفه، ترکیبی است از ایمان و عشق؛ ترکیب این دو. این آن‌چیزی است که در سایر فِرَق اسلامی، خلأ آن محسوس است؛ سعی هم میکنند گاهی به یک نحوی این خلأ را پُر کنند، [امّا] نمیشود؛ چه کسی مثل خاندان پیغمبر -این عناصر برجسته، ممتاز، نورانی، ملکوتی- وجود دارد در بین معتقَداتِ شُعبِ دیگرِ اسلامی، که این‌جور مردم به آنها عشق بورزند، با آنها تعامل کنند، با آنها حرف بزنند، به آنها سلام کنند و از آنها ان‌شاءالله جواب بشنوند؛ چه‌کسی دیگر وجود دارد؟ این است که این یک فرصتی است در اختیار پیروان اهل‌بیت؛ این زیارت ائمّه (علیهم‌السّلام)، این معاشقه‌ی معنوی با این بزرگواران، این زیارتهای سرشار از مفاهیم عالی و ممتاز که در اختیار ما است.
بیانات در ابتداى درس خارج فقه‌ درباره پیاده‌روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹

* فرصتی که باید مغتنم شمرد
این حرکت عظیمِ مردم از ایران، از کشورهای دیگر اسلامی، از هند، از اروپا، حتّی از آمریکا و کشورهای دیگر، از راه‌های دور، افرادی می‌آیند در این راه‌پیمایی شرکت میکنند؛ دو روز، سه روز بیشتر یا کمتر - در این راه، پای پیاده حرکت میکنند؛ مردم عراق هم انصافاً با کمال بزرگواری و محبّت پذیرایی میکنند از اینها؛ خیلی حرکت عظیم و پرمعنا و پرمغزی است و کسانی که موفّق میشوند باید مغتنم بشمارند.
بیانات در ابتداى درس خارج فقه‌ درباره پیاده‌روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹
 
* بزرگ‌ترین گردهمایی عالم
امسال(۱) شما ملاحظه کردید در اربعین حسینی میلیون‌ها انسان در کنار هم قرار گرفتند؛ خود این حرکت عظیم یک جمعی از مسلمانها -البتّه مخصوص شیعه نبود، سنّی‌ها هم بودند- که در دنیا انعکاس پیدا کرد، تعظیم کردند؛ تجلیل کردند؛ آن را بزرگ‌ترین گردهمایی عالم به حساب آوردند؛ چه کسانی؟ آنهایی که دارند مسائل اسلامی را رصد میکنند.
بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین‌المللى وحدت اسلامى‌ ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
 
*نماد عزّت اسلامی
من همین‌جا مناسب میدانم و لازم میدانم به‌مناسبت یاد از آن اجتماع عظیم، از دولت عراق، ملّت عراق، عشایر عراق که در این آزمون بسیار مهم فداکاری کردند، خدمت کردند، کَرم و بزرگواری نشان دادند، تشکّر کنم. حادثه‌ی عجیبی بود حادثه‌ی امسالِ(۲) اربعین کربلا. این راه را دشمنان اسلام و دشمنان اهل‌بیت به خیال خود مسدود کرده بودند. ببینید چه حرکت عظیمی اتّفاق افتاد! وقتی حتّی جسمها در کنار هم قرار میگیرد، این‌جور انعکاس پیدا میکند. اگر ما با هم باشیم، کشورهای اسلامی، ملّتهای مسلمان -سنّی و شیعه و فِرَق مختلف تسنّن و تشیّع- با یکدیگر دلهایشان صاف باشد، نسبت به یکدیگر سوءظن نداشته باشند، سوءنیّت نداشته باشند، به یکدیگر اهانت نکنند، ببینید در دنیا چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ چه عزّتی برای اسلام درست خواهد شد! وحدت؛ وحدت.
بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین‌المللى وحدت اسلامى‌ ۱۳۹۳/۱۰/۱۹
 
* نمونه ارتباط دوستانه دو ملت ایران و عراق
راه‌پیمایی مراسم روز اربعین یک نمونه از این ارتباط دوستانه [دو ملت ایران و عراق] است به‌گونه‌ای که مردم عراق در پذیرایی از زائران ایرانی، از انفاق و محبت و ارادت چیزی کم نمی‌گذارند. مسئولان دو کشور ایران و عراق، باید از این فضا و فرصت برای منافع دو کشور بیشترین استفاده را بکنند.
دیدار رئیس جمهوری عراق با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۹/۳
 
* مهمان‌نوازی مردم عراق از زائران اربعین حسینی
میهمان‌نوازی و کَرَم در استقبال از زائران اربعین حسینی یکی دیگر از صفات ممتاز مردم عراق است. این رفتار عاشقانه‌ی معنوی در دنیای امروز مادی بسیار مهم و قابل توجه است و هنوز به‌درستی عمق این فضیلت مردم عراق شناخته نشده است.
دیدار نخست‌وزیر عراق با رهبر انقلاب ۱۳۹۴/۳/۲۷

* رعایت مقررات و ضوابط در سفر اربعین
البتّه این عرایض ما موجب نشود که بعضی‌ها خارج از مقرّرات بخواهند بلند شوند راه بیفتند و حرکت کنند؛ نه، طبق همان مقرّراتی که دولت اسلامی معیّن کرده است؛ خب، دوستان ما در دولت نشسته‌اند فکر کرده‌اند، مقرّراتی و ضوابطی برای این کار در نظر گرفته‌اند، این ضوابط حتماً مراعات بشود؛ جوری نباشد که کسانی خارج از این ضوابط بگویند «برویم همین‌طور حرکت کنیم، سر به بیابان بگذاریم -مثلاً- برویم»، این‌جوری مطلوب نیست؛ این ضوابط را حتماً بایستی رعایت کنند.
بیانات در ابتداى درس خارج فقه‌ درباره پیاده‌روی اربعین ۱۳۹۴/۹/۹

۱) سال ۱۳۹۳
۲) همان

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ | 5:34 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

۱۳۹۵/۰۸/۲۶

بیانات در دیدار مردم اصفهان

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم (۱)
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلوة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

 خیلی خوشوقتم که بحمدالله توفیق دست داد که یک بار دیگر با جمعی از مردم عزیز و برجسته‌ی اصفهان دیداری در این حسینیّه داشته باشیم. حرف با اصفهان و اصفهانی زیاد است لکن این دیدار به مناسبت بیست‌وپنجم آبان است، لذا من عرایضم را از اینجا شروع میکنم. بیست‌وپنجم آبان تا آخر آبان، از روزهایی است که نه‌فقط اصفهان بلکه کشور و تاریخ و معارف ما آن را نباید هرگز فراموش کند. در بیست‌وپنجم آبان سال ۶١ در یک روز اصفهانی‌ها حدود ۳۶۰ شهید را تشییع کردند؛ این چیز کوچکی نیست. حدود ۳۶۰ شهید در یک روز وارد اصفهان شدند و روی دست مردم تشییع شدند. شما جوانها نبودید، آن روزها را ندیدید، آن حماسه و آن شور را ندیدید. چند روز بعد [هم] -اینکه عرض میکنیم تا آخر آبان، چون شاید هنوز به سی‌اُم آبان نرسیده بود- ۲۵۰ شهید دیگر را وارد اصفهان کردند؛ باز مردم تشییع کردند، روی دست گرفتند و با استحکام، طاقت نشان دادند؛ خیلی طاقت میخواهد، خیلی ظرفیّت میخواهد. ظرفیّت روحی بالاتر است از ظرفیّت جسمی و ظرفیّت اجتماعی. اینکه مردم یک شهر بچّه‌های خودشان را، جوانهای خودشان را ، آن‌هم بهترین جوانها را، بر روی دستشان تشییع کنند و خم به ابرو نیاورند، خیلی مهم است. اینها را اگر در تاریخ نوشته بودند، در کتابها برای ما میخواندند، ما راحت باور نمیکردیم امّا به چشم خودمان دیدیم. چطور طاقت آوردند؟ در همان روز و فردای آن روزی که حدود ۳۶۰ شهید تشییع شدند، جوانها صف کشیدند برای رفتن به جبهه و رفتند. دو لشکر قَدَر که در شهر اصفهان و شهرهای استان اصفهان بودند -لشکر امام حسین (علیه‌السّلام) و لشکر نجف- دوباره پُر شد از جمعیّت جوان مؤمن و فداکار. نه پدر و مادرها مانع شدند، نه جوانها تردید کردند. دوباره همان دو لشکر خط‌شکن که این ضایعه‌ی سنگین بر آنها وارد شده بود، پُر شد. در عملیّات محرّم بیشتر شهدا اصفهانی بودند؛ اصفهان این است. نباید بگذارید این فراموش بشود.

 عزیزان من! بدانید یکی از نقاط اصلی تهاجم دشمنانِ این کشور و دشمنان این انقلاب، کم‌رنگ کردن همین نقطه‌های برجسته است؛ روی این تکیه دارند که [اینها را] به فراموشی بسپارند، فراموش بشود. شما میبینید [اگر] یک شهید در فلان کشور غربی و اروپایی -که حالا [کاری نداریم] چه‌جوری بوده که به شهادت رسیده؛ کشته شده در راه یک انگیزه‌ای- وجود دارد، نمیگذارند اسمش از کتابها پاک بشود، نمیگذارند از خاطره‌ها محو بشود؛ ما چرا بگذاریم این حرکت عظیم مردم اصفهان فراموش بشود؟ اصفهان این است.

 خب امسال، این ‌روزها مصادف شده با ایّام اربعین. این راهپیمایی را میبینید؟ این حرکت عظیم میلیونی بین نجف و کربلا را، بین نجف و امام حسین را مشاهده میکنید؟ این شور و شوق را میبینید؟ این حرکت را میبینید؟ این حرکت آن‌وقتی که لازم باشد با خطر همراه بشود‌، باز هم این شور و شوق در ملّت ما، در مردم ما، در جوانهای ما وجود دارد؛ این را باید نگه ‌داشت، این آن چیزی است که ضامن بقای این کشور است.

 خب، حالا چند جمله‌ای هم جناب آقای طباطبائی اشاره کردند و فرمودند که بنده درباره‌ی مناقب اصفهان و مردم اصفهان حرفهایی دارم، نظراتی دارم؛ واقعش هم همین است. اصفهان شهر علم، شهر دین، شهر ولایت، شهر کار و ابتکار، شهر هنر و فرهنگ و شهر شهادت است؛ استان شهادت [است]. شهر که میگوییم، یعنی مجموع استان اصفهان، با مرکزیّت این شهر کهن و قدیمی و پُرافتخار. خمینی‌شهر اصفهان که یکی از شهرهای اصفهان است، بیش از بعضی از استانهای کشور شهید دارد. اخیراً برای دو هزار و خرده‌ای از شهدای آنها یادبود گرفتند. یک شهر اصفهان از یک استان گاهی بیشتر شهید داده است؛ اینها معنا دارد. چرا شهید میشوند؟ چرا میروند؟ این چه انگیزه‌ای است؟ این چه روحیّه‌ای است؟ شهر پیشگامی و پیش‌قدمی [است].

 اشاره کردند به حرکات مردم اصفهان در زمینه‌ی اقتصاد مقاومتی؛ بله، بنده هم همین عقیده را دارم. مردم اصفهان در انفاق -انفاق مال در راه خدا- آنچنان گشاده‌دستی میکنند که از دیگران جلو می‌افتند امّا در زندگی معمولی صرفه‌جویی میکنند که باز در این قسمت هم از دیگران جلو می‌‌‌‌‌افتند؛ هردویش خوب است. [اینکه] مال را وقتی میخواهیم در زندگیِ شخصی خرج کنیم، در زندگیِ معمولی خرج کنیم، صرفه‌جویی بکنیم، این همان خصوصیّت اصفهانی است؛ وقتی هم میخواهیم در راه‌های خدایی و عمومی مصرف کنیم، باز گشاده‌دستی کنیم، این‌هم خصوصیّت اصفهانی است. خیّرین بخشهای مختلف در اصفهان [این‌طور هستند]. شهر ظرافت، شهر هنر، شهر شهیدان بزرگ و نام‌آور؛ شهیدی مثل آیت‌ﷲ بهشتی در یک سمت، و [در سمت دیگر] شهدائی مثل شهید خرّازی و شهید همّت و شهید کاظمی و شهید ردّانی‌پور و بزرگان و نام‌آورانی که هرکدام از اینها میتوانند مشعلی باشند و راه یک ملّت را روشن کنند و باز کنند. اینها مناقب است، این شناسنامه‌ی شما است؛ شناسنامه‌ی مردم اصفهان این است. ایستادگی در راه درست، [یعنی] شهر انقلاب. قبل از پیروزی انقلاب در دوران طاغوت، در ده پانزده شهر اعلام حکومت نظامی شد؛ در اصفهان چند ماه قبل از همه‌ی شهرها و پیش از همه‌جا اعلام حکومت نظامی شد؛ این اصفهان است. شناسنامه‌ی اصفهان این است: شهر انقلاب، شهر دین، شهر ولایت، شهر خدمت، شهر کار، شهر علم، شهر تربیت نیروی انسانی. من حالا در آن اتاق به دوستان عرض میکردم که در بخشهای مختلف، حضور نیروهای انسانی تربیت‌شده‌ی اصفهانی حضور برجسته و روشن و آشکاری است؛ اینها را باید حفظ کنید، اینها را باید نگه دارید.

 همه‌ی جوانهای عزیز ما بدانند که دشمنان بیکار نمی‌نشینند، نقشه میکشند؛ هنر این است که نقشه‌ی دشمن را،‌ توطئه‌ی دشمن را، نقطه‌ای را که آماج حمله‌ی ‌دشمن است، بشناسیم و برای مواجهه‌ی با او، برای مقابله‌ی با او، برای خنثی کردن کار دشمن، طرح داشته باشیم، انگیزه داشته باشیم، فکر داشته باشیم. وادادگیِ در مقابل دشمن، دروازه‌ی همه‌ی آسیب‌هایی است که بر یک کشوری وارد میشود. ما میخواهیم کشورمان را به برکت اسلام به اوج برسانیم؛ ما میخواهیم ملّت ایران را -آن‌چنان که شایسته‌ی این ملّت است- به نقطه‌ای برسانیم که الگو باشد؛ نه‌فقط برای دنیای اسلام و ملّتهای مسلمان، بلکه برای بشریّت؛ خب این کار بزرگی است، این راه دشوار و طولانی‌ای است. دشمن اسلام نمیخواهد که نام اسلام یک‌چنین عظمت و شکوهی پیدا کند؛ دشمن شیعه هم نمیخواهد؛ بنابراین می‌‌نشینند توطئه میکنند، می‌نشینند فعّالیّت میکنند، می‌نشینند نقشه میکشند. نباید از نقشه‌ی آنها غافل شد.

 من آنچه نیازِ امروز میدانم، ایستادگی بر اصول انقلاب در درجه‌ی اوّل است. اصول انقلاب هم همان چیزهایی است که در وصیّت‌نامه‌ی امام و در بیانات امام وجود دارد؛ اینها پایه‌های انقلاب و ستونهای انقلاب است. به جوانها توصیه میکنم وصیّت‌نامه‌‌ی امام را بخوانید؛ شما امام را ندیده‌اید امّا امام مجسّم در همین وصیّت‌نامه است؛ مجسّم در همین بیانات و گفتارها است. محتوای آن امامی که توانست دنیا را تکان بدهد، همین چیزهایی است که در این وصیّت‌نامه و مانند اینها هست؛ نمیشود امام را تأویل کرد، نمیشود امام را برخلاف آنچه بود معنا کرد، حرفهای او موجود است. پافشاری بر اصول انقلاب [لازم است].

 من آن‌روز به جمعی از جوانهای علمی و نخبه‌ای که اینجا بودند گفتم که این از روی لجاجت نیست، از روی تعصّب و حمیّت جاهلیّت نیست، این به‌معنای این است که اگر این کشور میخواهد غبار عقب‌افتادگی قرنها تحمیل را از سر و روی خودش پاک کند، این راه را باید برود؛ اگر میخواهیم مشکلات این کشور حل بشود، اگر میخواهیم این کشور عزّت پیدا کند، رفاه پیدا کند، کشوری بشود که از لحاظ پیشرفتهای مادّی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی الگو بشود، باید راه انقلاب را ادامه بدهیم؛ انقلاب، راه علاج منحصر این کشور بود و هست و در آینده هم خواهد بود.

 امروز یکی از چیزهایی که از لحاظ عملی مهم است، مسئله‌ی اقتصاد است؛ دشمن روی اقتصاد کشور ما متمرکز شده. از نظر دشمن، اقتصاد کشور یک نقطه‌ی ضعفی است که [او] میتواند با تکیه‌ی بر آن نقطه‌ی ضعف، مقاصد سوء خودش را در مورد کشور عزیز ما و در مورد جمهوری اسلامی اِعمال بکند؛ باید روی اقتصاد [کار کرد]. من گفتم اقتصاد مقاومتی، یعنی اقتصادی که از درون میجوشد و احتیاج ما را به دیگران کم میکند و استحکام کشور را در مقابل تکانه‌های خارجی افزایش میدهد؛ این معنای اقتصاد مقاومتی است. «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل»، این اقدام و عمل باید در جلوی چشم مردم قرار بگیرد و مردم این را ببینند؛ این توقّع و خواسته‌ی ما از مسئولین است که با آنها هم در میان میگذاریم؛ این مسائل را ما با مسئولین مرتّباً در میان میگذاریم و به آنها میگوییم. شاخصه‌های اقدام و عمل را باید نشان داد.

 از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، بصیرت سیاسی است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی بصیرت باشد، انسان میتواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ بصیرت یعنی این. وقتی بصیرت نباشد، انسان مجذوب یک چیزی میشود که واقعاً جاذبه‌ای ندارد؛ یک عدّه‌ای مجذوب آمریکا هستند، امّا این مجذوبیّت، مجذوبیّت دروغین است؛ هیچ جاذبه‌ای ندارد. حالا اینها را ما میگفتیم؛ بعد دیدید که در این انتخابات، برجسته‌ترین شخصیّت‌های سیاسی همان کشور آمدند همان چیزهایی را که ما میگفتیم، بیشتر یا دو برابر و یا چند برابرش را گفتند. این رئیس جمهوری که در آمریکا انتخاب شده است،(۲) میگوید اگر آن پولی که در این چند سال ما آمریکایی‌ها خرجِ جنگ کردیم، میخواستیم در داخل آمریکا مصرف کنیم، دو بار میتوانستیم آمریکا را بسازیم و این‌همه جادّه‌ی خراب، این‌همه پل خراب، این‌همه سدّ خراب، این‌همه شهرِ خراب، این‌همه فقیر در آمریکا نداشتیم. آن کسانی که مجذوب آن نقطه‌ی خیالی هستند، اینها را حاضرند بفهمند؟ این خرابی‌ها در آن کشور وجود دارد و پول آن کشور صرف کارهای غیرشرافتمندانه میشود؛ [آیا] این جنگهایی که او میگوید ما  چند تریلیون دلار خرجش کردیم -میگوید چند هزار میلیارد دلار خرج کردیم- اینها جنگهای شرافتمندانه‌ای بوده؟ جنگ هم دو جور است؛ یک جنگ، جنگ شرافتمندانه است که انسان به قوانین انسانی احترام میگذارد. خب یک دشمنی به انسان حمله کرده، انسان در مقابل او مجبور است بجنگد؛ این جنگ، شرافتمندانه است؛ امّا آن جنگی که آمریکا در این چند سال در این منطقه به راه انداخت، جنگ شرافتمندانه نبود. خانه‌های مردم را خراب کردند، چندین ده هزار غیرنظامی را کشتند، زنها را کشتند، بچّه‌ها را کشتند، بمب ریختند، مجلس عزا را و مجلس عروسی را بمباران کردند، زیرساخت‌های چند کشور را خراب کردند. شما ببینید اینها بر سر لیبی و بر سر سوریه و بر سر عراق و بر سر یمن و بر سر افغانستان چه آوردند! این چند تریلیون، خرج این ‌چیزها شده. اینها حرفهایی است که ما همیشه میگفتیم. بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید، بدانید که او درباره‌ی شما چه فکری دارد، بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد؛ این بصیرت است. توقّع ما از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشور این است که این بصیرت را داشته باشند. مردم خوشبختانه این بصیرت را دارند؛ تعجّب است! مردم معمولی و توده‌های مردم این بصیرت سیاسی را دارند [امّا] بعضی از نخبگان ما با تکیه بر توهّماتی که دارند، این بصیرت را ندارند.

 البتّه حالا بنده هیچ قضاوتی در مورد این انتخاباتی که در آمریکا انجام گرفته است ندارم. آمریکا، آمریکا است؛ این حزب یا آن حزب، هر کدامشان سرِ کار آمدند، خیری به ما نرساندند، شر رساندند. یکی تحریم کرد، یکی هواپیما زد، یکی به سکّوی نفتی حمله کرد، یکی به دشمنهای ما کمک کرد. ما نگرانی هم نداریم؛ ما به توفیق الهی برای مواجهه‌ی با هر حادثه‌ی محتمل آماده‌ایم. در دنیا عدّه‌ای عزا گرفته‌اند که چرا انتخابات در آن کشور این‌جوری شد؛ یک عدّه‌ای [هم] در دنیا خوشحال شدند و شادی کردند. ما نه، ما نه عزا میگیریم، نه شادی میکنیم؛ برای ما فرقی ندارد. ما فکر میکنیم که چگونه باید کشور را از مشکلات احتمالی عبور داد؛ ملّت باید به این فکر کند. راه عبور از همه‌ی مشکلاتی که برای کشور محتمل است، چه در این دوره، چه در ده ‌سال دیگر، چه در پنجاه‌ سال دیگر، این است که کشور از درون مستحکم باشد. ببینید چه‌جوری استحکام حاصل میشود. استحکام داخلیِ نظام، اساس کار است؛ هم استحکام سیاسی، هم استحکام اقتصادی، هم استحکام فرهنگی، و هم بالاتر از همه استحکام روحی و روانی افراد، بخصوص نخبگان و بخصوص مسئولان ارشد کشور. این استحکام اگر وجود داشته باشد، هیچ خطری کشور را تهدید نمیکند. کشور در مقابل همه‌ی خطرها آماده است. جوانهای عزیز ما بایستی این رویِشِ مبارکِ روحیّه‌ی انقلابی را ادامه بدهند. بحثها و جنجالها و حاشیه‌سازی‌ها و پرداختن به چیزهای کوچک و جزئی و مانند اینها مسئله‌ی کشور نیست؛ مسئله‌ی کشور، روحیّه‌ی انقلابی است؛ مسئله‌ی کشور، جهت‌گیری انقلابی است؛ و از لحاظ عملی و برنامه‌ریزی، مسئله‌ی کشور، اقتصاد است که بارها عرض کرده‌ایم، پیشرفت علمی است که بارها عرض کرده‌ایم و اتّحاد و انسجام آحاد ملّت است که این را هم بارها عرض کرده‌ایم. اینها مسائل اصلی کشور است.

 مردم اصفهان بحمدالله در گذشته‌ی دور و نزدیک، موفّق بودند و از امتحانها سربلند بیرون آمدند. امتحانهای سخت برای اصفهان در گذشته‌های دور و نزدیک، امتحانهای سازنده بود. امتحان یعنی تمرین، امتحان الهی یعنی تمرین، یعنی رزمایش. رزمایش، نقطه‌ضعف‌های انسان را به او نشان میدهد و [او] سعی میکند آن نقطه‌ضعف‌ها را برطرف کند و تبدیل کند به نقطه‌ی قوّت؛ این چیزی است که برای ملّت ایران وجود دارد. اصفهان هم بحمدالله در این زمینه پیشرو و پیشگام است. امیدواریم همیشه همین‌جور باشد. عزیزان من! بدانید فردای این کشور از امروز این کشور بمراتب بهتر است و به فضل الهی و به حول و قوّه‌ی الهی، این کشور به برکت انقلاب، به برکت آیات الهی، به برکت تکیه‌ی بر ایمانِ به قرآن و اسلام و تعالیم ائمّه‌ی هدا (علیهم‌السّلام) خواهد توانست بر تمام مشکلات فائق بیاید و پیش خواهد رفت و امیدواریم که ان‌شاءالله همین باشد. خیلی خوشحالیم از اینکه شما برادران و خواهران عزیز را زیارت کردیم. سلام ما را هم به همه‌ی برادران و خواهران اصفهانی برسانید.

والسّلام علیکم و رحمةالله


۱) در ابتدای این دیدار -که به مناسبت سالگرد تشییع پیکر ۳۷۰ شهید عملیّات محرّم در بیست‌وپنجم آبان سال ۱۳۶۱ در اصفهان برگزار شد- آیت‌الله سیّدیوسف طباطبائی (امام جمعه و نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان اصفهان) مطالبی بیان کرد.
۲) دونالد ترامپ

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۸ آبان ۱۳۹۵ | 5:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
17صفرتولد "سلطان القُرّاء تبريزي" قاري شهير قرآن و دانشمند علم قرائت (1255 ق)
تولد شيخ عبدالرحيم بن ابوالقاسم تبريزي معروف به سلطان القُرّا يا شاه قرآن خوانان در 1255 ق در تبريز به دنيا آمد. وي در علم تجويد در عصر خود استاد بود و شاگردان فاضلي در اين زمينه تربيت نمود. از تاليفات وي رساله‏اي است در علم تجويد به نام "دُرُّ المنثور" و رسايل ديگر. سلطان القرّاء پس از فراگيري اين علم نزد پدر، با شيخ شاميل داغستاني آشنا شد و هنگامي كه شيخ شاميل ارتشي فراهم آورده بود تا عليه روس‏ها قيام كند، وي براي همراهي با اين نهضت با شيخ شاميل به سوي داغستان عزيمت كرد. سپس به تبريز بازگشت و حوزه‏ي درسي جهت قرائت قرآن تشكيل داد و از آن زمان به برترين قاري قرآن كريم لقب يافت. سلطان القراء در سال 1336 ق در 81 سالگي درگذشت.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ | 11:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
27آبان درگذشت «مرضیه حدیدچی دباغ»،از مبارزان پیشگام انقلاب اسلامی ( 1395 ش)درگذشت «مرضیه حدیدچی دباغ»،از مبارزان پیشگام انقلاب اسلامی ( 1395 ش) مرضیه حدیدچی که فعالیت‌های سیاسی خود را تقریبا از سال 1346 با پخش و توزیع اعلامیه آغاز کرده بود، ‌در سال 1353 توسط ساواک دستگیر و به همراه دختر نوجوانش رضوانه به زندان افتاد و شدیدترین شکنجه‌ها را متحمل شد.

وی پس از انقلاب اسلامی یکی از مؤسسان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود و به عنوان اولین فرمانده سپاه منطقه غرب کشور مسئولیت سپاه همدان را برعهده گرفت.
دباغ اولین فرمانده سپاه غرب کشور در بعد از انقلاب بود. او در نابودی سازمان‌هایی نظیر کومله و حزب دموکرات کردستان گرفته تا شبکه‌های مخفی فدائیان و منافقین نقش فعالی را ایفا کرد. 
مسئولیت بسیج خواهران کل کشور، نمایندگی مجلس شورای اسلامی در سه دوره‌، فرماندهی سپاه همدان، استاد دانشگاه علم و صنعت، استاد مدرسه شهید عالی مطهری، قائم مقام جمعیت زنان جمهوری اسلامی از جمله مسئولیت‌ها و سوابق اجرایی دباغ است.
همچنین زمانی که امام (ره) وارد فرانسه شدند پلیس فرانسه اصرار داشت که یک زن پلیس فرانسوی، مسئولیت حفاظت از ایشان را به عهده بگیرند اما امام(ره)به شدت مخالف بودند. بنابراین دباغ به نوفل لوشاتو رفت و با توجه به آموزش‌هایی که دیده بود، محافظ شخصی حضرت امام شد .
دباغ در دی ماه سال 1367 به عنوان عضوی از نمایندگان اعزامی امام خمینی(‌ره‌) برای ابلاغ پیام ایشان به گورباچف رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی انتخاب شد.

مرضیه حدیدچی (دباغ) از مبارزان پیشگام انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه 27 آبان 95 پس از گذراندن دوره‌ای بیماری در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص)  دارفانی را وداع گفت. وی از بیماری قلبی رنج می‌برد.

مرضیه حدیدچی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

زندگینامه : مرضیه حدیدچی دباغ (۱۳۱۸-۱۳۹۵) - همشهری

مرضیه حدیدچی (دباغ) اولین فرمانده زن سپاه در ایران درگذشت - ...

مرضیه دباغ (حدیدچی) درگذشت + زندگینامه / تصویر

مرضیه حدیدچی دباغ کیست - باشگاه خبرنگاران جوان

مرضیه حدیدچی | درگذشت “مرضیه حدیدچی” + زندگینامه - نمناک

خاطره شکنجه های تکان دهنده زندان های ساواک به روایت "مرضیه دباغ"


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۵ | 11:26 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
16صفرتسلط سپاهيان اسلام بر ناحيه‏ي "تخارستان" در خراسان (122 ق)
تسلط سپاهيان اسلام بر ناحيه‏ي

تسلط سپاهيان اسلام بر ناحيه‏ي "تخارستان" در خراسان (122 ق)

تُخارستان یا طُخارستان نام سرزمین باستانی وسیعی که قسمت‌های وسیعی از مناطق شرقی ایران باستان را دربر می‌گرفت. باختر از شمال با سرزمین سُغد و آمودریا و از مشرق با چین و از جنوب با هندوستان و رشته‌کوه هندوکش محدود بوده‌است.[۱]

باختر (بلخ) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تخارستان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تخارستان - ویکی فقه

تخارستان :: تارنمای تخصصی تاریخ ایران

تخارستان (یا: طخارستان ) - دانشنامه جهان اسلام


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ | 11:22 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
26آبان آزادي سوسنگرد پس از يك ‏سال محاصره (1359 ش)
آزادي سوسنگرد پس از يك ‏سال محاصره (1359 ش)سوسنگرد در چنين روزي در سال 1359 ه ش ازاشغال نيروهاي رژيم بعثي به دست پرتوان رزمندگان اسلام آزاد شد . اين پيروزي بزرگ نتيجه قطعي همکاري و هماهنگي نزديک بين نيروهاي ارتشي و مردمي بود. سوسنگرد، نامي آشنا و حماسه ساز و حادثه‏ اي شورانگيز از حماسه‏ هاي بلند دفاع مقدس ماست. سوسنگرد مرکز دشت‏آزادگان در غرب اهواز و در 65 کيلومتري آن واقع شده است. رود کرخه از شمال شهر و شعبه‏ اي از آن به نام نيسان از درون شهر از شمال به جنوب مي‏گذرد. مردم سوسنگرد عموماً از شيعيان عرب زبان خوزستان وداراي سابقه‏اي درخشان در دفاع از کشور ايران بويژه در جنگ اول جهاني در مقابله با سربازان و نيروهاي انگليس و تحت زعامت علماي بزرگ وقت دارند. در نخستين روزهاي حمله عراق به ايران اسلامي ، نيروهاي عراقي از مرز چزابه وارد خاک جمهوري اسلامي ايران شدند و پس از اشغال بستان به سوي سوسنگرد روي آوردند. اين افراد مقاومت‏هاي پراکنده مدافعين محلي ورزمندگان را درهم شکستند و با عبور از سوسنگرد بطرف حميديه روانه شدند . اما در حميديه تانک‏هاي عراقي در گل‏ ولاي منطقه زمين‏گير شدند . نيروهاي عراقي مجدداً در اواخر آبان‏ماه سال1359، به سوسنگرد از غرب و جنوب حمله و بالاخره شهر را محاصره کردند. پس از آن بود که مردم سوسنگرد به محاصره دشمن افتادند و اين محاصره سه روز بطول انجاميد . در روز سوم تعدادي از تانک‏هاي عراقي وارد سوسنگرد شدند و رزمندگان بشدت مقابل آنها با سلاح‏هاي سبک و امکاناتي اندک و ناکافي مقاومت مي‏کردند . رزمندگان اسلام درحالي که نه مهماتي براي آنها مانده بود و نه حتي غذا داشتند و تعداد آنها از چند صد نفرهم تجاوز نمي‏کرد، ارتباط تلفني آنها در روز سوم هم قطع شد. اين مبارزه همچنان ادامه داشت تا اينکه حمله نيروهاي خودي بسوي سوسنگرد آغاز گشت و سرانجام پس از مجاهدت هاي فراوان در چنين روزي سوسنگرد آزاد شد .

عمليات سوسنگرد 2 در سوسنگرد به طور مشترك بين سپاه و ارتش (1359ش)

در چنین روزی عراق در ادامه فعالیت و فشار خود برای تسخیر سوسنگرد، بار دیگر تانکها را وارد شهر کرد . چند دستگاه تانک تا ده متری مسجد جامع ( مقر نظامی شهر ) پیشروی کرد که با انهدام دو دستگاه آن، این حمله متوقف و به شکست منجر شد .

آزادي سوسنگرد به فرمان امام(ره) در يک روز - مشرق

در شب آزادسازی سوسنگرد چه گذشت؟ - ديگران - khamenei.ir

نامه‌ای که منجر به آزادی سوسنگرد شد

سوسنگرد - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آزادسازی سوسنگرد-آزادسازی سوسنگرد - تابناک

سایت تخصصی و جامع دفاع مقدس | عملیات سوسنگرد

سالگرد آزادسازي سوسنگرد/روزي كه در تقويم ...

یادداشتی به مناسبت سالگرد حماسه آزادسازی سوسنگرد - ...

شهادت سرلشکر پاسدار "مهدي زين ‏الدّين" فرمانده لشكر 17 علي ‏بن ابي‏طالب(ع) (1363ش)

سردار رشيد اسلام، شهيد مهدي زين‏الدين در سال 1338 ش در خرم آباد لرستان و در يك خانواده مذهبي به دنيا آمد. دوران تحصيلات متوسطه را كه مصادف با تبعيد شهيد آيت‏اللَّه سيداسداللَّه مدني به خرم آباد بود در جوار پرفيض ايشان پشت سر گذاشت. علاقه متقابل آيت‏اللَّه مدني به مهدي زين‏الدين موجب ...

زندگینامه و وصيت نامه سردار شهيد مهدي زين الدين - Aviny.com


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ | 11:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
15صفرآغاز خلافت "مروان حمار" آخرين خليفه‏ي ستمكار اموي (127 ق)
آغاز خلافت مروان بن محمد بن مروان، عامل خليفه در منطقه‏ي ارمنستان، پس از شنيدن خبر مرگ يزيد و جانشيني برادرش ابراهيم بن وليد، با سپاهي منظم و توانمند از ارمنستان به سوي شام عازم گرديد، تا قدرت را در دست گرفته و به خلافت امويان، استحكام بيشتري بخشد. وي كه به دليري و رزمندگي در ميدان مبارزه، مشهور بود و ابهت نام و حركت او، خليفه‏ي وقت را به تزلزل مي‏آورد، شهرهاي ميان ارمنستان و شام را يكي پس از ديگري گشود و با سپاه سليمان بن هشام بن عبدالملك كه از سوي ابراهيم بن وليد به نبرد او آمده بود، در مكاني به نام "عين الجرّ" كه ميان بعلبك و دمشق، در منطقه بقاع واقع است، درگير شد و سپاه خليفه را وادار به پذيرش شكست و عقب‏نشيني نمود. سپس به سوي دمشق، تهاجم نمود و از مردم اين شهر براي خويش بيعت گرفت. ابراهيم بن وليد كه در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته بود، چاره‏اي جز تسليم و پذيرش خلافت مروان نداشت. بدين جهت، خود را از خلافت، خلع و با مروان حمار بيعت كرد. آغاز خلافت مروان حمار پس از خلع ابراهيم، در روز پانزدهم صفر سال 127 ق واقع گرديد. مروان از سال 127 تا سال 132 ق در منصب خلافت قرار داشت و به حكومت امويان، قدرت و استحكام نسبي بخشيد، ولي در برابر جنبش سراسري عباسيان تاب مقاومت نياورد و سرانجام به دست آنان كشته گرديد. با كشته شدن وي، خلافت امويان كه از سال 41 ق، پس از صلح امام حسن مجتبي(ع)، آغاز گرديده بود، در سال 132 ق به پايان نكبت‏بار خويش رسيد و با سرافكندگي و شكست نظامي، سياسي، اجتماعي و عقيدتي در جامعه اسلامي مواجه گرديد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ | 11:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
25آبان درگذشت "ستارخان" مبارز آزادي خواهِ نهضت مشروطه، معروف به "سردارملي" (1293ش)
درگذشت ستارخان معروف به سردار ملي در حدود سال 1245ش در قره باغ آذربايجان به دنيا آمد. ستارخان در ابتدا به صورت جواني عيارمنش زندگي مي‏كرد اما پس از آغاز نهضت مشروطه، در صف مجاهدان قرار گرفت و رشادت‏هاي فراواني از خود نشان داد. قتل برادر و ظلم و ستم ماموران حكومتي به او و خانواده‏اش از يك سو و بستر اجتماعي، سياسي و اقتصادي تبريزِ آن دوران از سوي ديگر سبب شد تا با آشكار شدن فعاليت‏هاي مشروطه‏ خواهي، روحيه سركش و معترض ستارخان به مشروطه‏ خواهي تمايل پيدا كند. پس از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلي شاه قاجار، مجاهدان تبريز با اين عمل به شدت مخالفت كرده و در برابر دولت مركزي قد علم كردند. در اين ميان، داستان‏هاي بسياري از رشادت‏ها و مجاهدت‏هاي ستارخان در اين دوران ذكر كرده‏اند. سرانجام قواي دولتي، تبريز را به محاصره درآورده و نبرد سختي روي داد. مرحله دوم درگيري، نبرد مشروطه خواهان و نيروهاي روس بود كه به كمك قواي دولتي آمده بودند. در نهايت، پس از ماه‏ها محاصره، نيروهاي مهاجم، تبريز را تسخير كرده و از آن پس، مشروطه‏طلبان راهي تهران شده و آن‏جا را فتح كردند. با ورود ستارخان و مجاهدان تبريزي به تهران و استقرار دوباره مشروطه، مخالفان سردار ملي سعي مي‏كردند به هر نحو ممكن او را از گردونه خارج سازند. از اين‏رو، قصد خلع سلاح مجاهدان را داشتند كه تبعيض دولت در خلع سلاح بختياري‏ها، باعث شد كه اين امر صورت نگيرد. در اين ميان، تلاش ستارخان براي جلوگيري از وقوع تشنج بي‏نتيجه ماند و سرانجام نيروهاي دولتي، مجاهدان را در پارك اتابك محاصره كردند. جنگي ناخواسته درگرفت كه كوشش سران مجاهدان براي ختم آن ناكام ماند و شمار بسياري از مجاهدان در جريان آن به خاك و خون كشيده شدند. بالاخره سردار هم تن به مقابله داد و هدف گلوله قرار گرفت و از ناحيه پا به شدت مجروح شد. پس از اين درگيري، ستارخان مدت‏ها خانه‏نشين شد و دولت مشروطه حتي با درخواست وي براي بازگشت به تبريز مخالفت كرد. سردار ملي سرانجام پس از دوره طولاني بيماري در بيست و پنجم آبان 1293 ش در چهل و هشت سالگي چشم از جهان فرو بست و در جوار حرم حضرت عبدالعظيم در ري به خاك سپرده شد.

ستارخان - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

زندگی‌نامه ستارخان +تصاویر - صراط

زندگی‌نامه ستارخان + عکس - خبرگزاری فارس

ماجرای ارادت ستارخان به حضرت اباالفضل (ع)/ شیرزنی که ...

گزارشی از خانواده و نوادگان ستارخان - عصر ایران


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ | 11:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
14صفرشهادت "محمد بن‏ ابي‏ بكر" از ياران امام علي(ع) در مصر توسط معاويه (38 ق)
شهادت محمد بن ابي بكر ابن ابي قَحافه، يكي از ياران وفادار امام علي(ع) بود كه مادرش، اسماء دختر عُمِيس پس از ابوبكر با امام علي(ع) ازدواج كرد. او از كودكي در دامان علي(ع) تربيت شد و به شايستگي، مهر علي در دلش جاي گرفت. از اين رو، وي از حواريّون و اصحاب خاصِّ آن حضرت شد و مورد عنايت ويژه‏ي امام قرار داشت. محمد در جنگ جمل در ركاب اميرالمؤمنين بود كه از جانب امام به حكومت مصر انتخاب شد. امّا مردم مصر از دَرِ نيرنگ با او وارد شده و در اين هنگام، سپاه معاويه به فرماندهي عمروعاص بر مصر تاخت در حالي كه مردم مصر، عليه او شورش كردند. جنگ شديدي روي داد تا اين كه لشكر محمد بن ابي بكر رو به ضعف نهاد. سرانجام، محمد دستگير و به فجيع‏ترين وجهي به شهادت رسيد. او علاوه بر شجاعت و شهامتِ زايدالوصفي كه داشت، از علم و درايت و فهم و فراست و زهد و عبادتِ فوق‏العاده‏ اي برخوردار بود. اميرالمؤمنين علي(ع)، چون خبر شهادت محمد بن ابي بكر را شنيد، سخت بي‏تابي نمود و چندين بار در خطبه‏ هاي خويش، وي را به اين صفات مي‏ستود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ | 10:54 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
24آبان رحلت فيلسوف شهير "سيدمحمد حسين طباطبايي" صاحب تفسير شريف "الميزان" (1360 ش)
رحلت فيلسوف شهير علامه سيدمحمدحسين طباطبايي در سال 1281 ش برابر با 1321 قمري در تبريز متولد گرديد و در 5 سالگي مادر و در 9 سالگي پدرش را از دست داد. در همان زمان علاوه بر فراگيري قرآن مجيد و كتاب‏هاي متداول روز و خوش‏نويسي، به تحصيل مقدمات عربي روي آورد و در 23 سالگي عازم نجف اشرف گرديد. علامه، طي يازده سال اقامت در نجف از محضر عالمان نامداري همچون ميرزاي ناييني، سيدابوالحسن اصفهاني، محمدحسين غروي‏ اصفهاني و ميرزاعلي آقا قاضي‏طباطبايي استفاده‏ هاي فراوان برد و مدارج علمي و كمالات اخلاقي را پيمود. وي پس از آن به مدت ده سال در تبريز اقامت گزيد و سپس در سال 1325 ش راهي شهر قم شد. علامه از آن پس با درك نياز حوزه به تفسير وفلسفه، به تدريس اين دو پرداخت و در اين دو رشته مقام شامخي به دست آورد. علامه طباطبايي همزمان با تدريس، از تاليف آثار گرانبها و سودمند غفلت نورزيد و كتب متعددي را به رشته تحرير درآورد كه اصول فلسفه و روش رئاليسم در 5 جلد، بدايةُ الحكمه، نهايةُ الحكمه، وحي يا شعور مرموز، علي(ع) و فلسفه الهي و حاشيه بر اسفار صدرالدين شيرازي و.... از آن جمله‏اند. اما مهم‏ترين اثر علامه، تفسيرالميزان نام دارد، اين كتاب شريف كه اصل آن به زبان عربي و در بيست جلد تاليف گرديده بارها از سوي ناشران داخلي و خارجي به زبان‏هاي عربي و فارسي چاپ و منتشر شده است. استاد شهيدمرتضي مطهري در مورد اين تفسير مي‏گويد: "كتاب تفسير الميزان، يكي از بهترين تفاسيري است كه براي قرآن مجيد نوشته شده است و مي‏توان ادعا كرد بهترين تفسيري است كه در ميان شيعه و سني از صدر اسلام تا امروز نوشته شده است." علاوه بر تاليفات متعددي كه از علامه طباطبايي به يادگار مانده است، شاگردان فاضلي در حلقه درس ايشان مراتب كمال علمي را پيموده و منشاء خدمات فراواني شده‏اند. حضرات آيات و دانشمندان فرهيخته‏ اي از قبيل شهيد مرتضي مطهري، شهيد سيد محمدحسيني بهشتي، امام موسي صدر، ناصر مكارم شيرازي، شهيد دكترمحمد مفتح، شهيد علي قدوسي، يحيي انصاري شيرازي، شهيد سيدمحمدعلي قاضي طباطبايي، سيدعبدالكريم موسوي اردبيلي، محمدتقي مصباح يزدي، ابراهيم اميني، حسين نوري همداني، حسن حسن‏زاده آملي، عبداللَّه جوادي آملي، سيدمهدي روحاني و ده‏ها عالم فرزانه در طي سال‏ها حضور در محضر پرفيض استاد، خوشه‏ چين خرمن معرفت علامه بوده‏ اند. علامه سيدمحمدحسين طباطبايي سرانجام در صبح يكشنبه 24 آبان 1360 ش برابر با هجدهم محرم 1402 ق پس از يك هفته بيماري، دارفاني را در هشتاد سالگي وداع نموده و به ديار باقي شتافت. مزارش در كنار حرم حضرت معصومه(س) زيارتگاه عاشقان و شيفتگانش مي‏باشد. همزمان با يكصدمين سال تولد ايشان، همايش ملي ميزان حكمت در دي ماه 1381 در محل سالن همايش‏هاي بين‏ المللي صدا و سيما برگزار شد و شخصيت علمي اين مفسر فرزانه، گرامي داشته شد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ | 10:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
24آبان تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از سوي مجلس خبرگان (1358ش)تصويب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران از سوي مجلس خبرگان (1358ش)پس از پيروزي انقلاب اسلامي و برگزاري اولين انتخابات كه منجر به تعيين نوع حكومت و تشكيل جمهوري اسلامي در ايران گرديد، بحث راجع به تعيين قانون اساسي نظام در محافل مختلف گسترش يافت. در اين مرحله با تيزبيني حضرت امام خميني(ره)، پيش‏نويس قانون اساسي كه پايه نظام جمهوري اسلامي ايران را بر آموزه‏ ها و ارزش‏هاي حيات‏بخش اسلام به ويژه عدالت اجتماعي و جامعه توحيدي قرار داده، نگارش يافت و با تاكيد آن حضرت، انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسي در 12 مرداد 1358 برگزار گرديد. اين مجلس در 28 مرداد 1358 فعاليت خود را آغاز كرد تا اين كه پس از سه ماه تلاش و كوشش فوق‏ العاده و كار پُر مسئووليت، تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را به انجام رساند. اين قانون اساسي، در نهايت در دوازده فصل و يكصد و هفتاد و پنج اصل توسط خبرگان قانون اساسي مورد تصويب قرار گرفت. اين قانون سپس در يك همه ‏پرسي در 12 آذر 1358 به تأييد مردم مسلمان ايران رسيد و بدين گونه، قانون اساسي تازه اي بر مبناي حقوق انساني و اصول اسلامي تدوين و فصلي تازه در برابر قوانين اساسي كشورهاي جهان گشوده شد. در سال 1368 بخش‏هايي از قانون اساسي پس از بازنگري در شوراي بازنگري قانون اساسي و برگزاري همه‏ پرسي، به اجرا درآمد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ | 10:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
13صفردرگذشت وكيل الرّعايا "كريم خان زند" مؤسس و فرمانرواي سلسله‏ي زنديه (1193 ق)
درگذشت وكيل الرّعايا كريم خان زند، موسس خاندان پادشاهي زند، در 1119 ق در نزديكي ملاير به دنيا آمد. نادرشاه افشار براي تضعيف خاندان زند و قبايل آن‏ها، ايشان را به دره‏ي گَز كوچ داد و برخي از آن‏ها از جمله كريم خان را به خدمت سپاه خود درآورد. كريم خان رشادت فراواني در جنگ‏ها از خود نشان داد و در جنگ هند، مورد توجه نادر قرارگرفت. كار كريم خان كم كم بالا گرفت و قصد برگرداندن خاندان افشاريه را داشت. اين كار مدتي به طول نيانجاميد و جنگ‏هاي متعددي روي داد كه با پيروزي كريم به پايان رسيد. وي در 1163 ق به تخت قدرت تكيه زد و خود را وكيل الرعايا ناميد. كريم خان به سادگي زندگي مي‏كرد و به امنيت مردم و علم و دانش اهميت مي‏داد. وي سرانجام در 74 سالگي درگذشت و در شيراز به خاك سپرده شد. مسجد، بازار و حمام وكيل از جمله آثار دوره‏ي اوست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ | 18:36 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
23آبان رحلت حكيم و دانشمند مسلمان"ميرزا مهدي غروي اصفهاني" صاحب مكتب تفكيك (1325 ش)
رحلت حكيم و دانشمند مسلمانحكيم ميرزا مهدي بن اسماعيل غروي اصفهاني در حدود سال 1264 ش (1303 ق) در اصفهان به دنيا آمد. وي پس از تحصيل در خدمت پدر، سيدمحمدباقر درچه‏ اي، آخوند ملامحمد كاشاني و جهانگيرخان قشقايي، در دوازده سالگي به عتبات رفت و از محضر عالمان نامداري همچون حضرات آيات: سيداسماعيل صدر، آخوند خراساني، سيدمحمدكاظم يزدي و ميرزاي ناييني استفاده برد تا به مقام رفيع اجتهاد دست يافت. حكيم غروي اصفهاني همچنين هم‏دوره‏ اي عارفان و عالماني همچون سيداحمد كربلايي، سيدعلي قاضي طباطبايي، شيخ‏ محمد بهاري و سيدجمال‏ الدين گلپايگاني بود و پس از سال‏ها مراقبت و سير و سلوك به درجه والايي در اخلاق و عرفان رسيد. وي با چند تن از علماي معاصر خود، اولين دوره درس ميرزاي ناييني را طي جلساتي طولاني مورد بحث و بررسي قرار دادند. در اين نشست‏ها، كليه مباني شيخ انصاري مورد پژوهش قرار گرفت. وي پس از مدتي اعتكاف در مسجد سهله و مكاشفه‏ اي كه به او دست داد، جزوه‏ هايي را كه در حين اشتغال به فلسفه و عرفان نوشته بود در رود كوفه انداخت و مكتبي جديد در معارف ربوبي مبتني بر قرآن و احاديث پديد آورد كه مكتب تفكيك نام گرفت و توسط چند تن از شاگردانش به كمال رسيد. او در اين مكتب معتقد بود كه فلسفه اسلام را بايد از متن قرآن و سنت معصوم استخراج كرد. حكيم‏ غروي اصفهاني در سال 1305 ش به مشهد رفت و تا پايان عمر به مدت بيست سال به تدريس و تاليف همت گماشت. وي در طول نزديك به سي سال، سه دوره به تدريس اصول پرداخت. نخست: مفصّل مطابق معمول بين فقها و اصوليين؛ دوم: بيان مباني و افكار خود؛ سوم: بيان قواعد مهم اصولي كه براي استدلال احكام فقهي به آن احتياج مي‏شود. دانشمنداني همچون سيدصدرالدين صدر، ميرزا هاشم قزويني، محمدكاظم دامغاني، ميرزامجتبي قزويني، محمدتقي شريعتي، شيخ‏ حسنعلي مرواريد، حسنعلي راشد و ده‏ ها عالم فرزانه ديگر از جمله شاگردان ايشان بودند. همچنين ابواب الهُدي، اعجاز قرآن و معارف قرآن از تأليفات اوست. ميرزامهدي اصفهاني سرانجام در 23 آبان 1325 ش برابر با نوزدهم ذي‏حجه 1365 ق در شصت و يك سالگي دار فاني را وداع گفت و در حرم مطهر امام‏رضا(ع) به خاك سپرده شد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۵ | 18:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

خط حزب‌الله ۵۸ | بی‌آبرو

رهبر انقلاب:«آنچه حالا این دو نامزد محترم ریاست‌جمهوری‌شان که یکی از اینها بالاخره چندروز دیگر خواهد رفت در کاخ سفید و رئیس‌جمهورِ آنجا خواهد شد... دست‌به‌دست هم داده‌اند برای افشاگری آمریکا و  برای نابود کردن آبروی آمریکا و موفّق هم شده‌اند. ۹۵/۸/۱۲»
پنجاه و هشتمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خبری-تبیینی خط حزب‌الله با گزارش هفته‌‌ای در خصوص رسوایی انتخابات آمریکا در برابر فکار عمومی با عنوان «بی‌آبرو» منتشر شد.
هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی خود؛«ما و از نفس‌افتاده‌ها» به تبیین خطرهای پیش رو در مسیر حرکت انقلاب، پرداخته است.
عکس ویژه‌ی این هفته‌ی نشریه، تصویری از حضور رهبر انقلاب  در شهر خمین‌ زادگاه‌ بنیانگذار کبیر انقلاب در آبان‌ماه ۱۳۷۹ است.
پنجاه و هشتمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله به آستان ملکوتی دختر بزرگوار امیرالمومنین حضرت زینب کبرا علیهاالسلام، تقدیم شده است.
نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته است و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه هم می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
نسخه تابلو اعلانات | دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه (A۴)دریافت نسخه‌ی چاپ (A۳)

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ | 12:43 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
20آبان درگذشت "سلمان ساوجي" غزل گو و قصيده سراي بزرگ ايراني (778 ق)
درگذشت خواجه جمال الدين سلمان بن علاءالدين محمد ساوجي معروف به سلمان ساوجي از بزرگ‏ترين شاعران قصيده‏سرا و از غزل گويان نيكو سخن قرن هشتم هجري مي‏باشد. زندگي سلمان بيشتر در دربار امراي آل جلاير (ايلكانيان) و در بغداد كه پايتخت آنان بود، سپري شده است. سلمان را مي‏توان آخرين قصيده سراي بزرگ ايران بعد از مغول دانست و او از همه‏ي معاصران خود، بهتر از عهده‏ي تتبع قصايد شاعران قصيده سراي قرن پنجم و ششم هجري برآمده است. او در علوم و فنون متداول زمان خود به درجه‏اي از كمال رسيد كه توانست به مدد ذوق خدادادي در سخن سرايى و شاعري، از نامداران عصر خود شود. مجموع اشعار سلمان در حدود يازده هزار بيت است. وي در همه‏ي زمينه‏ها و قالب‏هاي شعري، ذوق آزمايى كرده و به اعتقاد محققين، در زمينه‏ي شعر، استاد مسلّم بوده است. مهارت و استادي او در شاعري تا بدان پايه بوده كه حافظ شيرازي او را ستوده است. در اشعار سلمان، گرايش‏هاي عارفانه موجود است و اعتقادات او در اين زمينه به خوبي در اشعارش جلوه‏گر است. در ديوان اشعار سلمان، قصايد ديني در توصيف خداوند متعال و رسول گرامي اسلام نيز وجود دارد كه برخي از آن‏ها از نظر قدرت تشبيه و شيوايي زبان، بسيار زيبا هستند. از سلمان ساوجي، دو داستان منظوم با نام‏هاي فراق نامه و جمشيد و خورشيد نيز باقي مانده است.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ | 12:40 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
22آبان رحلت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه "سيدمرتضي پسنديده" برادر بزرگ حضرت امام خميني(ره) (1375 ش)
رحلت عالم مجاهد آيت ‏اللَّه آيت‏ اللَّه سيدمرتضي پسنديده، برادر بزرگ حضرت امام خميني، در سال 1274 ش (1313 ق) در خمين به دنيا آمد. سيد مرتضي پس از شهادت پدر، به همراه مادر و عمه خود، به سرپرستي حضرت امام مشغول بود و از ايشان نگهداري مي‏كرد و حضرت امام مدتي از محضر برادر، دروس حوزوي را آموختند. سيد مرتضي، علوم مقدمات و سطوح را نزد علماي اصفهان آموخت و سپس در درس خارج استادان زمان شركت كرد. پس از آن به خمين مراجعت نمودو به تدريس فقه، اصول، كلام و منطق همت گماشت. آيت‏اللَّه پسنديده در دوران سلطنت رضاخان بر اثر مخالفت با رژيم پهلوي و ايستادگي در برابر سرسپردگان حكومت جور، مدتي تبعيد شد و زماني نيز به دليل مخالفت با طرح كشف حجاب محاكمه گرديد. ايشان از محضر آيت‏اللَّه شهيد سيدحسن مدرس نيز فيض برده بود و در مبارزات ملي شدن نفت با آيت‏اللَّه كاشاني ديدار و مشاركت داشت. وي در جريان نهضت اسلامي ملت ايران، بر اثر حمايت از انقلاب و امام، بارها به دادگاه نظامي احضار شد و تحت محاكمه قرار گرفت. ايشان بارها حكم تبعيد غيرقانوني خود را نقض مي‏كرد و بدون ترس از دولت ستمشاهي به قم بازمي‏گشت. آيت‏اللَّه پسنديده پس از پيروزي انقلاب اسلامي، علي رغم موقعيت ويژه‏اي كه از مراتب علم و تجربه و مبارزات مستمر خويش داشت، همچون گذشته افتخار وكالت حضرت امام در امور شرعي مردم را بر هر عنوان و سمتي و هرگونه امتيازي ترجيح داد و در طول سال‏هاي پس از پيروزي انقلاب، با بزرگواري و بي‏هيچ ادعا و توقعي و بدون كمترين تغييري در مواضع و مشي و شيوه زندگي خويش، همان سير و روش گذشته راتعقيب كرد. حضرت امام نيز در تمام ادوار زندگي خويش، همواره با معلم و برادر بزرگ خود با تكريم و تجليل و نهايت احترام و تواضع برخورد مي‏نمودند و نسبت به ايشان اظهار خضوع مي‏كردند. سرانجام اين عالم رباني و فقيه سترگ پس از 101 سال مجاهده، در بيست و دوم آبان سال 1375 ش برابر با 30 جمادي الثاني 1417 ق بدرود حيات گفت و در مسجد بالاسر حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ | 12:35 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
11صفراشغال شهر ساوه توسط قواي روس در جريان جنگ جهاني اول (1334 ق)
اشغال شهر ساوه توسط قواي روس در جريان جنگ جهاني اول (1334 ق)

اشغال شهر ساوه توسط قواي روس در جريان جنگ جهاني اول (1334 ق)

اشغال ایران در جنگ جهانی اول - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

اشغال ایران در جنگ جهانی دوم - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ایران در جنگ جهانی اول - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

ایران در جنگ جهانی اول اعلام بی‌طرفی کرد - تاریخ ایرانی

اشغال ایران در جنگ جهانی اول - روزنامه دنیای اقتصاد

تصاویر/ ایران در اشغال متفقین - فرادید

جنگ جهانی اول - دانشنامه رشد

جنگ جهانی دوم - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

(تصاویر) آلبوم جنگ‌جهانی دوم؛ اشغال ایران - فرارو

علت اصلی بوجود امدن جنگ جهانی دوم چه بود؟ | شهر سوال

ایران و جنگ جهانی دوم - پارسینه

اشغال ایران در جنگ جهانی دوم - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

تصاویر/ ایران در اشغال متفقین - فرادید

بهانه ای که نبود ؛ نگاهی به اشغال ایران در جنگ جهانی دوم و ...

ايران و جنگ جهاني دوم - مركز تعليمات اسلامي واشنگتن

سوم شهریور 1320 ش. سالروز اشغال ایران توسط متفقین - ...

اشغال ايران در جنگ جهانی دوم - مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ...

سوم شهریور ۱۳۲۰ - تاریخ ایرانی


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵ | 12:27 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
21آبان صدور فتواي جهاد از سوي علماي عراق بر ضد انگليس در جريان جنگ جهاني اول(1293 ش)
صدور فتواي جهاد از سوي علماي عراق بر ضد انگليس در جريان جنگ جهاني اول(1293 ش)پس از گسترش جنگ جهاني اول در شرق اروپا و قلمرو امپراتوري عثماني، انگلستان كه در صدد تجزيه اين امپراتوري بود، به دست اندازي در كشور عراق كه جزو دولت عثماني بود، پرداخت. مجتهدان بزرگ شيعه مقيم عراق، هر چند از سياست‏هاي عثماني نسبت به شيعيان ناخشنود بودند، در مقابل تجاوز بيگانه به پاخاستند. آخوند ملا محمدكاظم خراساني كه در حوادث لشكركشي روسيه به ايران، حكومت وقت روسيه را تهديد به اعلام جهاد نموده بود، نقش مهمي در مبارزات شيعي بر ضد بيگانگان ايفا كرد. پس از وي بزرگاني نظير شيخ مهدي خالصي، سيدمهدي حيدري، سيدمصطفي كاشاني و شيخ محمدتقي شيرازي، رهبري مذهبي را بر عهده گرفتند و در اين ايام كه انگلستان تهاجم گسترده‏اي به عراق آغاز كرده بود، فتاواي كوبنده‏اي در لزوم جنگ و جهاد با كفّار صادر نمودند. هر چند در نهايت، اين قيام‏ها منجر به پيروزي و دفع مهاجمان نگرديد، اما جايگاه ممتاز مرجعيت شيعه را در بسيج مردم و مقابله با نفوذ بيگانگان نشان داد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۱ آبان ۱۳۹۵ | 12:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ | 12:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
20آبان شهادت سردار شهید حسن تهرانی مقدم(1390ش)
شهادت سردار شهید حسن تهرانی مقدم(1390ش)حسن تهرانی مقدم (درگذشت:۲۰ آبان ۱۳۹۰ ملارد) از فرمانده هان دوران جنگ عراق و ایران و فرمانده جهاد خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که بر اثرانفجار در پادگان امیرالمومنین در شهرستان ملارد به همراه جمعی دیگر از پرسنل سپاه به شهادت رسید.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ | 11:14 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
20آبان محمد نادرشاه پادشاه افغانستان به دست عبدالخالق نامي به هنگام توزيع جوائز در مدارس نظام به قتل رسيد.(1312ش)
محمد نادرشاه پادشاه افغانستان به دست عبدالخالق نامي به هنگام توزيع جوائز در مدارس نظام به قتل رسيد.(1312ش)به دنبال اين حادثه فرزند 19 ساله وي به نام محمد ظاهر شاه كه در پاريس در رشته كشاورزي تحصيل مي نمود به تخت سلطنت جلوس كرد

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۵ | 11:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |
9صفرشهادت "عمارياسر" صحابي بزرگ پيامبر در جنگ صفين (37 ق)
شهادت رساترين سخن درباره‏ي شخصيت معنوي او حديث رسول خدا است كه فرمود: "عمار، از سر تا پايش آكنده از ايمان است و ايمان با گوشت و خون او عجين گرديده است". هم‏چنين، پيامبر به او فرموده بود: "تو را گروه ستمگري خواهد كشت در حالي كه تو آنان را به سوي حق و حقيقت دعوت مي‏نمايي". اين خبر غيبي كه يكي از دلايل نبوت و راستگويي پيامبر(ص) بود آنچنان كه فرموده بود نيز اتفاق افتاد و سرانجام عمار در نود سالگي در جنگ صفين در ركاب امام علي به دست هواداران معاويه كشته شد. عمار ياسر از مسلمانان راستين بود كه در راه اسلام سختي‏هاي فراواني را تحمل كرد و پدر و مادر او اولين شهداي راه اسلام بودند.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۵ | 11:5 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |