۶ بیمار طی ۳ هفته فقط در یک بیمارستان مشهد بستری شدند

ماجرای وحشتناک «خرمالو» در اتاق های عمل!

طی ۳ هفته گذشته فقط در یکی از بیمارستان های مشهد،۶نفر به دلیل مصرف خرمالو با پوست، درحالی بستری شدند که ۳ تن از آنان زیرتیغ جراحی قرار گرفتند که دچار بیماری های وحشتناک گوارشی و انسداد روده شده بودند.
به گزارش اختصاصی خبرنگار ارشد روزنامه خراسان، ماجرای وحشتناک «خرمالو» در اتاق های عمل بیمارستانی هنگامی فاش شد که طی روزهای گذشته چند بیمار با علایم دردهای شدید شکمی و روده ای به بیمارستان ۱۷شهریور مشهد مراجعه کردند و بنا به تشخیص پزشکان ، زیرتیغ جراحی قرارگرفتند؛ اما وقتی پزشکان جراح، توده ها را از طریق شکافتن معده خارج کردند، ناگهان با ماجرایی عجیب و رمزآلود روبه رو شدند چرا که توده های مذکور بر اثر مصرف خرمالو با پوست در معده و یا روده ایجاد شده بود.
درهمین حال پیگیری های روزنامه خراسان نشان داد: این ماجرا از سال های گذشته به یک موضوع حاد تبدیل شده است و هنوز پزشکان متخصص در حال تحقیق هستند تا علت اصلی آن را بیابند.
یکی از پزشکان جراح حاذق که آخرین عمل جراحی«توده خرمالو» را در اتاق عمل بیمارستان ۱۷شهریور مشهد انجام داده است، در تشریح این موضوع به منظور آگاهی مردم از بروز این گونه بیماری گوارشی به خبرنگار ارشد روزنامه خراسان گفت: طی چند سال گذشته و در فصول مصرف «خرمالو» و «انار»، افرادی با دردهای شدید معده یا انسداد روده به مراکز درمانی مراجعه می کنند که پس از بررسی های تخصصی درمانی و آندوسکوپی مشخص می شود توده ای به شکل و اندازه یک نارنگی در معده وجود دارد که گاهی از طریق آندوسکوپی و خرد کردن توده ، بیماری درمان می شود اما در بسیاری از این بیماران باید با روش های جراحی، توده را خارج کرد.
«دکتر حسن حسن زاده» با بیان این که ۳ تن از جراحان زبده بیمارستان ۱۷ شهریور (دکتر برهمت، دکتر میرزاپور و دکتر وحدتی) طی ۳ هفته گذشته ۴ تن از بیماران را با همین علایم جراحی کردند که توده های «خرمالو» از معده آنان خارج شد، اضافه کرد: در پنجمین عمل جراحی مشابه که در اتاق عمل بیمارستان انجام دادیم نیز توده بزرگ «خرمالو» را از معده یک بیمار مرد بیرون آوردیم که بیمار مدعی بود ۵ خرمالو را با پوست خورده است؛ البته او بیان کرد در کنار«خرمالو» انار هم مصرف کرده ولی ما بعد از بررسی «توده خرمالو» دانه های انار را درون آن ندیدیم؛ با این حال در عمل های دیگر دانه های انار هم درون توده به هم چسبیده خرمالو وجود داشت.
وی با اشاره به این که در۲ مورد دیگر نیز مصرف «خرمالو با پوست» موجب انسداد شدید روده شده بود، خاطرنشان کرد: اگرچه این دو مورد را به سختی با بهره گیری از شیوه های غیرجراحی درمان کردیم اما این موضوع به مشکل خاصی تبدیل شده است که باید برای آگاه سازی شهروندان تا به دست آمدن نتایج دقیق تحقیقاتی، اطلاع رسانی کرد.این پزشک متخصص جراحی عمومی در تماس خبرنگار ارشد روزنامه خراسان تصریح کرد: هنوز اطلاعات دقیقی نداریم که چرا این مشکل در گوارش ایجاد می شود و «خرمالو» یا «خرمالوی نارس» یا مصرف «خرمالو با پوست» چه تاثیری در بروز این بیماری دارد؛ موضوعی که در پی یافتن پاسخ های علمی و تخصصی برای آن هستیم اما هم‎اکنون فقط به شهروندان توصیه می کنیم در مصرف «خرمالو» دقت بیشتری داشته باشند و حداقل آن را با پوست مصرف نکنند و همزمان با «انار» هم به هیچ وجه نخورند؛ چرا که اکنون در آستانه شب یلدا قرارداریم و باید به آحاد جامعه اطلاع رسانی کنیم تا دچار این گونه بیماری نشوند.

پليس به طرح امنيت محله محور توجه ويژه دارد

پليس به طرح امنيت محله محور توجه ويژه دارد به نحوی که مسئولان انتظامی درصد زيادی از وقت کاری خود را بين مردم و در حال رسيدگی به موضوعات مرتبط با نظم و امنيت محله به محله سپری می کنند .به گزارش خراسان ، جانشين فرمانده کل انتظامی کشور با حضور در شهرستان بم از يگان پهپادی اين شهرستان بازديد و بر توسعه ماموريت های رصد و پايش مناطق کويری تاکيد کرد .سردار قاسم رضايی گفت : پليس از بيشترين نشانگاه اطلاعاتی برخوردار است و بايد ستون فقرات اطلاعات کشور باشيم؛ چراکه پليس همواره با تحليل و پيش‌بينی رويدادها درگير است. وی با اشاره به برنامه ريزی منسجم پليس برای هفته مقاومت بر واکاوی لحظه ای همه امور مرتبط با نظم و امنيت تاکيد کرد .جانشين فرمانده کل انتظامی، ايستگاه های بازرسی را از مقرهای بسيار مهم و ايستگاه های بازرسی سيار را نيز محوری ترين ابزارهای عملياتی پليس برشمرد و گفت: اساسا افزايش يا کاهش جرایم مرهون عوامل مختلفی است که پليس علاوه بر حوزه های پيشگيری و کشف، مسئول ثبت دقيق وقايع و جلوگيری از تکرار موارد مشابه است.این مقام ارشد انتظامی با اشاره به کاهش سرقت‌ها در استان کرمان به ويژه سرقت های مسلحانه، استمرار اين رويه را مرهون اشرافيت اطلاعاتی و استمرار طرح‌های پايش مجرمان و کشف سلاح ذکر کرد .

راز شیـطانی !

خیلی پشیمانم؛ اشتباه کردم! خودم نفهمیدم چگونه در دام وسوسه های شیطانی گرفتار شدم و این گونه در دوراهی وحشتناک آبروریزی و طلاق قرارگرفتم، به طوری که دیگر ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن ۴۶ ساله با بیان این ماجرای تاسف بار، راز شیطانی زندگی اش را فاش کرد و گفت: زمانی که بیست بهار از عمرم گذشته بود، با «شاهمراد» ازدواج کردم. من تا مقطع دیپلم درس خوانده بودم و شوهرم نیز که تا کلاس سوم راهنمایی تحصیل کرده بود، در یک شرکت خصوصی مشغول به کار شد.
سال ها روابط ما بسیار خوب بود و صاحب ۳ فرزند شدیم که اکنون دخترم دانشجوست. اما از چندسال قبل دچار اختلافات خانوادگی شدیم و روابط عاطفی ما رو به سردی گذاشت؛ به طوری که دیگر مدام باهم قهر بودیم و هیچ توجهی به یکدیگر نداشتیم. در همین شرایط بود که روزی برای خرید به یک فروشگاه رفتم و با مالک مغازه آشنا شدم.
«نوذر» با آن که ۴۰ سال داشت، هنوز مجرد بود. نفهمیدم چگونه دچار وسوسه های شیطانی شدم و با «نوذر» روابط غیراخلاقی برقرارکردم. او از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود و در یک واحد آپارتمانی شیک زندگی می کرد. من هم که تقریبا هیچ گونه محبت عاطفی از سوی همسرم نمی دیدم، به بهانه های مختلف از خانه خارج می شدم و به منزل «نوذر» می رفتم . گاهی نیز شب ها را در کنار او می ماندم و همسرم تصور می کرد من در خانه پدرم هستم یا به منزل دوست صمیمی ام رفته ام!
خلاصه بعد از۲سال زندگی خیانت آلود، تازه فهمیدم که «نوذر» با یک زن دیگر هم ارتباط عاشقانه دارد! به همین خاطر خیلی عصبانی شدم و با او به مشاجره پرداختم. «نوذر» هم مرا کتک زد و طلاهایم را گرفت. او تهدیدم کرد اگر بیشتر از این برایش مزاحمت ایجاد کنم، ماجرای روابط نامتعارف مرا برای خانواده ام بازگو می کند! با شنیدن این جمله، زبانم بسته شد و دیگر حرفی نزدم اما اکنون طلاهایم را از دست داده ام و نمی دانم چه پاسخی به همسرم بدهم. از سوی دیگر هم می ترسم ماجرای این راز شیطانی، زندگی ام را متلاشی کند و شوهرم مرا طلاق بدهد ای کاش ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با دستور ویژه سرهنگ محمد ولیان (رئیس کلانتری نجفی مشهد) بررسی های تخصصی و قانونی این حادثه تاسف بار، در دایره مددکاری اجتماعی درحالی آغاز شد که تحقیقات پلیس درباره «نوذر» نیز آغاز شد.
بر اساس ماجراهای واقعی در زیرپوست شهر

ورزش و ورزشگاه یـا زندان و زندانی؟!

پس از چند سال بی خبری از اخبار فوتبال شهرمشهد به ناگاه خبری تیتر تمام خبرگزاری های ورزشی کشور شد: «حضورتیم ابومسلم ثامن در لیگ دسته سوم فوتبال کشور!» حضور کم سابقه تماشاگران و تکمیل ظرفیت ورزشگاه امام رضا(ع) در لیگ دسته سوم، یک بار دیگر نقش ورزش در شادابی و سلامت جامعه را درحالی به رخ کشید که جز در مواردی معدود، هنگام برگزاری لیگ های فوتبال با ورزشگاه های خالی از تماشاگران روبه رو هستیم. بازتاب این حضور گرم و پراز هیجان، طرفداران دیگر تیم ها را نیز به تقلید از رفتار تماشاگران مشهدی واداشت .
اما این حضورگسترده می تواند از منظر جرم شناسی و پیشگیری از وقوع جرم نیز مدنظر قرارگیرد،همان گونه که انجام ورزش منظم می تواند به توانمندی های جسمانی، افزایش حس همکاری تیمی، کاهش استرس، خشم و پرخاشگری کمک کند. برای افرادی نیز که به تماشای آن نیز می پردازند موجب پر شدن اوقات فراغتشان می شود، جوانانی که در هفته چند ساعت وقت خود را صرف حضور در ورزشگاه می کنند، کمتر فرصت حضور در محیط های پرخطر و رفقای ناباب را دارند و پس از بازگشت از ورزشگاه نیز به فعالیت های روزمره خود می پردازند وتردد در محیط های ناامن کاهش می یابد.همچنین تماشای ورزش سبب می‌شود، نوجوان الگوی خود را فردی ورزشکار قرار داده و به دنبال کسب موفقیت پا در راه فعالیت سالم بگذارد تا این که پیرو برخی افرادی باشد که موفقیت پوشالی را در فضای مجازی و در مقابل دوربین فریاد می‌زنند و نوجوان غافل را به ناکجا آباد سوق می‌دهند، همچنین پیروزی و موفقیت تیم مورد علاقه موجب شادی و نشاط جوانان و نوجوانان می‌شود. این امر در سایر جنبه های زندگی او مانند برخورد با والدین، همسالان، مدرسه و جامعه نمود پیدا می‌کند، از پرخاشگری جلوگیری و سبب می‌شود تا به دنبال کسب شادی کاذب و زودگذر نباشد چرا که توسل به این امور باعث به خطر افتادن سلامت جسمی و روانی وی شده و مشکلاتی برای خانواده اش به وجود می آورد. حال که ورزش می‌تواند نقش اساسی و موثری در پیشگیری از وقوع جرم داشته باشد، مدیران ورزشی و مدیران استانی نیز می بایست تمامی تلاش خود را در جهت موفقیت تیم های ورزشی شهر انجام دهند تا شاهد گرایش جوانان شهر به ورزش و سایر شهروندان به تماشا و تشویق ورزشکاران مان باشیم، چرا که پیشگیری بسیار راحت‌تر از درمان است.

آشفتگی یک زندگی درلجنزارهوس !

تازه وارد بیستمین بهار زندگی شده بودم که از طریق یکی از دوستانم با «حامد» آشنا شدم. او اهل یکی از شهرهای خراسان شمالی بود و مدتی بعد به خواستگاری ام آمد اما در جلسه خواستگاری متوجه شدم که خانواده «حامد» به هیچ وجه با ازدواج ما موافق نیستند. وقتی پدرم نیز این ماجرا را فهمید به من توصیه کرد از این ازدواج چشم پوشی کنم ولی من عاشق «حامد» شده بودم و او هم مرا دوست داشت ...
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، زن ۳۵ ساله در ادامه این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری شهرک فراجای مشهد گفت: با وجود مخالفت های آشکار خانواده «حامد» ما با هم ازدواج کردیم و من هم تلاش خودم را به کار گرفتم تا خانواده او مرا به عنوان عروس خودشان بپذیرند اما هنوز یک سال از دوران نامزدی ما سپری نشده بود که با تغییر رفتارهای «حامد» فهمیدم او با یک زن غریبه ارتباط برقرار کرده است. با آن که هیچ مدرکی در این باره نداشتیم و«حامد» هم هرگونه خیانت خودش را انکار می کرد ولی این موضوع روح و روانم را خراشید و سوءظن در وجودم ریشه دوانید. از سوی دیگر هم همسرم مدعی بود مرا دوست دارد و به خاطر من نظر خانواده اش را نادیده گرفته است ولی من به او گفتم چون نمی توانم او را تکیه گاه محکمی در زندگی مشترک بدانم، تصمیم گرفتم باردار نشوم تا فرزندانم قربانی این روابط خیانت آلود نشوند اما چند سال بعد با اصرار خانواده ام باردار شدم و پسرم به دنیا آمد. خودم هم «حامد» را بخشیدم و به زندگی مشترکم درحالی ادامه دادم که خانواده «حامد» نیز مرا به جمع خودشان پذیرفتند ولی باز هم گاهی احساس می کردم هنوز علاقه خاصی به من ندارند!
خلاصه زندگی ما به همین ترتیب سپری می شد و پسرم به ۶ سالگی رسید. «حامد» هم شغل آزاد داشت و از نظر مالی هم روزگار بدی نداشتیم تا این که در همین سال ها باز هم پرخاشگری و رفتارهای ناشایست شوهرم دوباره شروع شد. احساس می کردم او باز هم به من خیانت کرده است چرا که با این رفتارها متوجه می شدم او هربار که در دام روابط هوس آلود گرفتار می شود، عذاب وجدان می گیرد و رفتارهایش تغییر می کند! اگر چه او هیچ گاه با یک نفر خاصی ارتباط نداشت ولی باز هم این احساس دلهره آور وجودم را می لرزاند و حس تنفر را در وجودم زنده می کرد. او نمی دانست که این رفتارهای هوس آلود ، هرزنی را ازنظر روحی و روانی به نابودی می کشاند و من عذاب وجدان او را کاملا درک می کردم. به همین خاطر باز هم این ماجرا را نادیده گرفتم تا فرزندم آواره نشود و آینده اش رو به تباهی نرود. در عین حال وقتی این روابط عاطفی سرد، به آشفتگی زندگی ام انجامید و من هنوز عشق او را در قلبم زنده نگه داشته ام با راهنمایی یکی از دوستانم به مرکز مشاوره آمدم تا به شوهرم ثابت کنم که «عشق واقعی» را با هوس های زودگذر عوض نکند چرا که وقتی یک زن عمر و جوانی خودش را به پای یک مردی می ریزد که او را دوست دارد. نباید این عشق درگذر زمان و در لجنزار هوس فراموش شود و ...
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است: با راهنمایی های تجربی سرهنگ آرش ایرانمنش (رئیس کلانتری شهرک مشهد) بررسی های روان‌شناختی و مشاوره ای با دعوت از شوهر این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
بر اساس ماجراهای واقعی در زیرپوست شهر


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی

تاريخ : سه شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ | 10:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |