تساوی در کسب مدارج معنوی : از دید قرآن، در کسب مدارج معنوی و تحصیل تقوا، فرقی بین زن و مرد نیست. یا اَیُّها النَّاسُ اِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ اُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقاکُمْ؛ [۲۳] . ای مردم ما همه شما را از مرد و زنی آفریدیم و آنگاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسند. بزرگوارترین شما نزد خدا باتقوی ترین مردمند.
بهره مندی زن و مرد از فضیلت جهاد : یکی از ارزشمندترین مفاهیم و اعمال دینی جهاد در راه خداست تا جایی که جهاد برای حفظ کیان اسلام بر زن و مرد واجب است. [۲۴] . زن و مرد از فضیلت جهاد بهره میبرند: لا یَسْتَوی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤمِنینَ غَیْرُ اُولی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهمْ فَضَّلَ اللَّهُ اَلْمُجاهِدینَ بَاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ عَلَی الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلّاً وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنی فَضَّلَ اللَّهُ اَلْمُجاهِدینَ عَلَی الْقاعِدینَ اَجْراً عَظیماً؛ [۲۵] . هرگز مومنانی که بیهیچ عذری مانند نابینایی، مرض فقر و غیره از کار جهاد باز نشینند با آنانکه به مال و جان کوشش میکنند، یکسان نخواهد بود. خدا مجاهدان فداکار با مال و جان را بر بازنشستگان، بلندی مقام و برتری بخشیده و همه اهل ایمان را وعده نیکو فرموده و مجاهدان را بر بازنشستگان با اجر و ثوابی بزرگ برتری داده.
شراکت در بعضی ارزشها : آیه زیر بیان کننده ارزشهایی است که زن و مرد در آن شراکت دارند و در این آیه از مردان و زنان به نیکی یاد شده است: اِنّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤمِنینَ وَ الْمؤمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ القانِتاتِ وَ الصَّادِقینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرینَ وَ الصَّابِراتِ وِ الْحافِظینَ فُرُجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللّهَ کَثیراً وَ الذَّکِراتِ اَعَدَّ اللّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ اَجْراً عَظیماً؛ [۲۶] . همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان باایمان و مردان و زنان اهل طاعت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خداترس خاشع و مردان و زنان خیرخواه مسکیننواز و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، برای همه آنها خدا مغفرت و پاداش بزرگ مهیا ساخته است.
تکمیل خلقت زن و مرد بر دیگری : خلقت زن و مرد هر کدام برای تکمیل دیگری است: هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ و اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ؛ [۲۷] . آنان [۲۸] . جامه ستر و عفاف شما و شما (مردان) نیز لباس عفت آنها هستید. در تفسیر المیزان آمده است: ظاهر از لباس همان معنای معروف آن است. لباس آن چیزی است که انسان به آن بدنش را میپوشاند و دو جمله از قبیل استعاره است. زیرا هر یک از زوجین دیگری را از دنبال گناه رفتن و شایع ساختن آن، باز میدارد. پس هرکدام برای دیگری به منزله لباسی است که با آن پلیدی خود را پنهان و عورت خود را میپوشانند. [۲۹] .
یکسان بودن جنس زن و مرد : قرآن حتی جنس زن و مرد را نیز یکسان میداند: وَ اللّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَزْواجِکُمْ بَنینَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبتِ؛ [۳۰] . خدا برای شما از میان خودتان همسرانی قرار داد و از همسرانتان فرزندان و فرزند زادگان پدید آورد، و از چیزهای پاک روزیتان داد. درآیه دیگر از قرآن آمده است: فاطِرُ السَّمواتِ وَ اْلاَرْضَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً؛ [۳۱] . آفریدگار آسمانها و زمین است. برای شما، هم از شما، همسرانی بیافرید. بعضی مفسرین از این آیه یکسانی و مماثلت جنس زن و مرد را نتیجه گرفتهاند. [۳۲] . علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، نیز این قول را ترجیح داده است. [۳۳] . ممکن است گفته شود در آیات مذکور، هدف از آفرینش زن آرامش و سکون مرد تلقی شده است بهگونه ای که گویا اصل در حیات، مرد است و زن طفیل وجود اوست. اما باید گفت با توجه به ظاهر آیات هریک از این دو جنس به یکدیگر نیاز دارند و آرامش طرفینی است همانگونه که مودت و رحمت برای هر دو طرف است. در استعمالات قرآنی، واژه زوج به معنای همسر بر هریک از زن و مرد اطلاق میگردد و اصولا کلمه زوجه در قرآن به کار نرفته و از نظر لغت شناسان استعمال واژه زوجه برای زن، غیرفصیح است. [۳۴] .
برخورداری زنان از شخصیت کامل : آیات ذکر شده نشان داد که زنان هم چون مردان از شخصیتی کامل و مستقل برخوردارند و در هویت انسانی میان صنف زن و مرد تفاوتی نیست. ویژگیهای انسانی را هر دو به نحو برابر دارا هستند. همانگونه که در قابلیت رشد و تکامل، لغزش و انحراف، آسیب پذیری و آسیبرسانی یکساناند. بهعبارت دیگر، خدای متعال انسان را آفرید، اما برای بقای نسل و تبار وی او را به دو صنف زن و مرد تقسیم کرد. در آنچه لازمه نوع انسانی است هر دو برابرند و در برخی خصلتها و خصوصیتها که لازمه صنف است از یکدیگر متفاوتاند. این تفاوتها چنان نیست که به انسانیت آنها آسیب برسانند. [۳۵] . حقیقت انسان نه مذکر است نه مونث. قرآن کریم میگوید: این دو را از چهره ذکورت و انوثت نشناسید. بلکه از چهره انسانیت بشناسید. در حقیقت انسان را روح او تشکیل میدهد، نه بدن او، انسانیت انسان را جان او تعیین میکند نه جسم او و نه مجموع جسم و جان. [۳۶] . علامه طباطبایی نیز با استدلال فلسفی به وحدت نوعی زن و مرد قایل است. [۳۷] . بنابراین میتوان گفت که هر کمال نوعی را که یک صنف میتواند آنرا بهدست آورد، صنف دیگر نیز قدرت بهدست آوردن آنرا دارد. و از آن جمله کمالی است که به وسیله ایمان به خدا و اطاعت فرمان او حاصل میشود. بهترین و جامعترین تعبیر حاکی از این معنا آیه شریفه ای است که میفرماید: اِنّی لا اُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْکُمْ مِنْ ذَکَرٍ اَوْ اُنْثی بَعْضُکُمْ مِنْ بَعْضٍ؛ [۳۸] .
شخصیت زن از دیدگاه اندیشمندان معاصر
امام خمینی ره در خصوص شخصیت زن قایل است: تمام هویت های کمالی که در انسان مطرح است در زن مطرح است. [۳۹] . علامه طباطبایی در این خصوص میگوید: واقعیت خارجی و تجربه نشان میدهد که زن و مرد دو فرد از یک جوهر واحد به نام انسان میباشند. [۴۰] . ایشان در جای دیگر میگوید: قرآن بیان کرده که هویت زن مانند مرد است هر انسان چه زن و چه مرد، انسان است و در ماده انسانیت مشترک است.[۴۱] . علامه مطهری شخصیت زن را از منظر قرآن اینگونه ترسیم میکند: قرآن با کمال صراحت در آیات متعددی میفرماید که زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریدیم. قرآن درباره آدم اول میگوید: همه شما را از یک پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم... قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدسی از یک زن بزرگ و قدسیه یاد میکند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است. اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهران ذکر میکند از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نکرده. گویی قرآن خواسته است در داستانهای خود توازن را حفظ کند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننمایند. [۴۲] . آیت اللّه جوادی آملی زن و مرد را از یک گوهر دانسته و میگوید: آفرینش زن و مرد از یک گوهر است و همه زنان و مردان مبدا قابلی واحد داشته، چه اینکه مبدا فاعلی همه آنها خدای یگانه و یکتاست و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست و اگر برخی از روایات عهدهدار اثبات این مزیتاند یا از لحاظ سند نارسا و یا از جهت دلالت ناتماماند و اگر فرضا از هر دو جهت تمام باشند، چون مسئله مورد بحث یک امر تعبدی محض نیست، نظیر مسائل فقهی صرف، نمیتوان آن را به یک دلیل ظنی غیر قطعی ثابت کرد، مگر در حد مظنه و گمان که سودمند به حال مسائل علمی نخواهد بود. [۴۳]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: ولادت حضرت زهرا،روززن ومادر
