ترجمه و شرح حکمت 167 نهج البلاغه: تاثیر منفی خودپسندی

متن نهج البلاغه

نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح )

وَ قَالَ (علیه السلام): الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ [مِنَ الِازْدِيَادِ].

و فرمود (ع): خودپسندى افزونى و پيشرفت را باز مى دارد.

شرح

شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )منهاج البراعه (خوئی)جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )

مانع بزرگ ترقى:
در روایات اسلامى اشارات گسترده اى به آثار سوء عُجب شده است; در حدیثى امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «إنَّ اللهَ عَلِمَ أنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَلَوْلا ذلِکَ ما ابْتُلِىَ مُؤْمِنٌ بِذَنْب أبداً; خدا مى داند که (حتى) گناه براى مؤمن از عُجب بهتر است (زیرا گناه، او را به نقایص خود آشنا مى سازد و به درگاه خدا مى رود، توبه مى کند و راه تکامل را مى پوید) و اگر چنین نبود هیچ گاه مؤمن به گناهى آلوده نمى شد».(1)
در حدیث دیگرى از همان امام(علیه السلام) مى خوانیم: «مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَکَ; کسى که گرفتار خودپسندى شود هلاک مى شود».(2)
از دیگر آثار سوء عُجب و خودپسندى این است که گاه اعمال زشت خود را نیک و صفات رذیله خویش را حسنه مى پندارد و این بلاى بزرگى براى او مى شود; نه به اصلاح خویشتن مى پردازد و نه از گناهان خود توبه مى کند.
باز در حدیث دیگرى از آن حضرت آمده است: «الرَّجُلُ یَعْمَلُ الْعَمَلَ وَهُوَ خائِفٌ مُشْفِقٌ ثُمَّ یَعْمَلُ شَیْئاً مِنَ الْبِرِّ فَیَدْخُلُهُ شِبْهُ الْعُجْبِ بِهِ فَقالَ هُوَ فى حالِهِ الاُْولى وَهُوَ خائِفٌ أحْسَنُ حالاً مِنْهُ فى حالِ عُجْبِهِ; انسان گاهى عملى انجام مى دهد و از آن بیمناک و ترسان است (چون مى داند یا احتمال مى دهد کار خلافى بوده) سپس کار نیکى انجام مى دهد و عُجب پیدا مى کند. امام(علیه السلام) فرمود: این شخص در حالت اول که خائف است حالش بهتر از حالت دوم است که اعجاب به نفس دارد».(3)
در ذیل حکمت 46 نیز احادیثى در این باره آورده ایم.
نقطه مقابل عُجب خودکم بینى و تواضع و فروتنى است که سبب مى شود انسان در صدد اصلاح خویش و رفع نقائص از وجود خود برآید و به یقین خداوند به چنین بندگانى نیز کمک خواهد کرد.
سعدى در این زمینه مثال زیبا و پرمعنایى زده است:
یکى قطره باران ز ابرى چکید *** خجل شد چو پهناى دریا بدید
که جائى که دریاست من کیستم *** گر او هست حقا که من نیستم
چو خود را به چشم حقارت بدید *** صدف در کنارش به جان پرورید
سپهرش به جایى رسانید کار *** که شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندى از آن یافت کو پست شد *** دَرِ نیستى کوفت تا هست شد
این سخن را با سخنى از رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) خاتمه مى دهیم: یکى از وصایاى آن حضرت به على(علیه السلام) این بود: «یا عَلِیُّ ثَلاثٌ مُهْلِکاتٌ شُحٌّ مُطاعٌ وَهوىً مُتَّبَعٌ وَإعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ;(4) سه چیز است که انسان را هلاک مى کند بخلى که انسان از آن پیروى کند و هواى نفس که شخص در برابر آن تسلیم گردد و اعجاب به نفس».(5)
*****
پی نوشت:
(1). کافى، ج 2، ص 313، ح 1.
(2). همان، ح 2 .
(3). همان، ح 4 .
(4). وسائل الشیعه، ج 1، ص 102.
(5). سند گفتار حکیمانه: اسناد دیگر این کلام حکمت آمیز به گفته مرحوم خطیب در کتاب مصادر، غرر و درر آمدى است که به جاى لفظ «اِعْجاب» «العُجب» آمده است و زمخشرى نیز در کتاب ربیع الابرار با تفاوتى آن را نقل کرده یعنى به جاى «یَمْنَعُ الاْزدِیادَ» «یَمْنَعُ مِنَ الاْزْدیادِ» ذکر کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 141)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه

تاريخ : پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ | 13:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |