شهادت پيشواي يازدهم مسلمانان حضرت امام حسن عسكري(ع) (8ربیع الاول260 ق)
حضرت امام حسن عسكري(ع) پس از بيست و هشت سال زندگي و شش سال امامت در هشتم ربيع الاول سال 260 هجري در شهر سامرا و به دست معتمد عباسي به شهادت رسيد و در كنار مرقد مطهر پدر بزرگوار خويش مدفون گرديد. آن حضرت، همواره تحت نظر و در زندانهاي طاغوتهاي عصر خود بود و سرانجام با زهر جفا، شهيد شد. امام حسن عسكري(ع) با همهي اختناق و محدوديتهاي زمان توانست به بهترين وجه و در حد امكان، فشردگي مبارزه درمقابل ستمگران و حكام جور را حفظ كرده و اين نهضت نهفته را هدايت نمايد. آن حضرت، قطب دايرهي مبارزه بود و ديگران بر اطراف او دور ميزدند. دوست ودشمن ميدانستند كه امام و پيروانِ او، خلافت ناحقِّ عباسي را قبول ندارند و طرفدار حكومت واقعي و نجات دهندهي اسلامند. امام حسن عسكري، با وجود همهي فشارهاي دستگاهِ جور عباسي و كنترلها و مراقبتهاي بيوقفهي دولت مركزي، يك سلسله فعاليتهاي سياسي و اجتماعي و علمي در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افكار ضداسلامي انجام داد كه بدينگونه قابل ذكرند: كوششهاي علمي در دفاع از آيين اسلام و ردّ اشكالها و شُبهاتِ مخالفان و نيز تبيينِ انديشهي صحيح اسلامي؛ ايجاد شبكهي ارتباطي با شيعيانِ مناطق مختلف از طريق تعيين نمايندگان و اعزام پيكها و ارسال پيامها؛ فعاليتهاي سِرّي سياسي به رغم كنترلهاي حكومت عباسي؛ حمايت و پشتيباني مالي از شيعيان، به ويژه يارانِ خاصِّ خود؛ تقويت و توجيه سياسيِ رجال و عناصرِ مهمّ شيعه در برابر مشكلات؛ استفادهي گسترده از آگاهي غيبي براي جلب منكران امامت و دلگرم كردن شيعيان؛ آماده سازي شيعيان براي دوران غيبت فرزند خود، امام مهدي (عج).
زندگی امام حسن عسکری علیه السلام
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
کرامات ومعجزات امام حسن عسکری علیه السلام
فضائل ومناقب امام حسن عسکری علیه السلام
اشعار وپیامکهای شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
کتابها ومقالات امام حسن عسکری علیه السلام
تصاویرحرم امام حسن عسکری علیه السلام
سامرا و امام حسن عسکری علیه السلام
خلفای عباسی وامام حسن عسکری علیه السلام
همسر امام حسن عسکری علیه السلام
فرزندان امام حسن عسکری علیه السلام
امامت امام حسن عسکری علیه السلام
نام، کنیه و القاب امام حسن عسکری (ع)
سیره عملی واجتماعی امام حسن عسکری(ع)
امام حسن عسکری (ع) و رسیدگی به محرومان
امام حسن عسکری (ع) و توجه به پیروان
امام حسن عسکری (ع) و فرقه ها انحرافی
سیره فرهنگی امام حسن عسکری (ع)
امام حسن عسکری (ع) مرجع پاسخگویی
امام حسن عسکری (ع) و تربیت شاگردان شایسته
تفاوت شیعه و محب در کلام امام حسن عسکری (ع)
امام حسن عسکری (ع) از نگاه اندیشمندان
امام حسن عسکری (ع) و امام بعد از او
عبادات امام حسن عسگری (علیه السلام)
امام حسن عسگري (ع) و سفر به گرگان
زیارت امام حسن عسکری علیه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
تاجگذاري "كوروش هخامنشي" و آغاز سلسله پادشاهي هخامنشيان در ايران (14اکتبر539م)
تاجگذاري "كوروش هخامنشي" و آغاز سلسله پادشاهي هخامنشيان در ايران (539م)
پس از قدرت گرفتن كوروش هخامنشي و يورش به سرزمين بابل و تصرف آن، وي در چهاردهم اكتبر سال 539 قبل از ميلاد در پرستشگاه بابِل تاجگذاري كرد. از اين زمان بود كه پادشاهي سلسله هخامنشيان آغاز شد و حكومت شاهنشاهي در ايران بنيانگذاري گرديد. كوروش در ابتدا، شوش را به پايتختي خود برگزيد و سپس سالياني به جنگ با اقوام گوناگون پرداخت تا اينكه در يكي از اين جنگها زخمي شد و در سال 529 قبل از ميلاد، پس از ده سال سلطنت درگذشت. دوران حكومت سلسله هخامنشيان تا سال 330 قبل از ميلاد به مدت 200 سال به طول انجاميد و سرانجام به دست اسكندر مقدوني منقرض شد.
کوروش بزرگ - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
شاهنشاهی هخامنشی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
گفتاوردی از حضرت محمد (ص) درباره ی کورش بزرگ
کوروش کبیر که بود و چگونه کشته شد | اقدامات و سخنان
آیا کوروش یک پیامبر است؟ آیا کوروش ذوالقرنین قرآن است؟
آیا کورش پیامبر بود؟ / اگر کوروش همان ذوالقرنین باشد چه؟
زندگینامه کوروش کبیر از تولد تا مرگ + تصاویر - سرپوش
کورش بزرگ دانیال نبی را از ستم بابلیان رهایی بخشید - ...
کوروش و ذوالقرنین، خضر و موسی!! - خردگان
پیامبر بودن کوروش - پرسمان دانشگاهیان
کوروش بزرگ: پادشاه باستانی ایران
فهرست شاهان هخامنشی
افسانه زایش کوروش بزرگ
کوروش بزرگ در قرآن
کوروش بزرگ در عهد عتیق
آرامگاه کوروش بزرگ
سیارک ۷۲۰۹ کوروش
کوروش کوچک
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز ( 6 ربیع الاول 1443 )
• تولد مولانا جلال الدين محمد معروف به مولوي (604 ق)
جلالالدين محمد بن بهاءالدين محمد در بلخ به دنيا آمد. مقارن حمله ي مغولان، به آسياي صغير واقع در تركيه ي امروزي رفت و در قونيه ساكن شد. وي در نزد پدردانشمند خود تلمذ نمود و چندي نيز در شام كسب دانش كرد. در بازگشت به قونيه به تعليم علوم ديني اشتغال يافت تا با عارفي واصل و بزرگ به ...
• مرگ "ارغون خان" ايلخان مغول پس از هفت سال حكومت در آذربايجان(690 ق)
پس از مرگ تگودار احمد، ارغون خان پسر اباقاخانِ مغول در هشترود آذربايجان به پادشاهي رسيد و پسر خود غازان را به فرمانروايى خراسان منصوب كرد. او در ابتدا، خواجه شمسالدين جويني را به علل دشمنيهاي سابق، بخشيد ولي پس از مدتي به دليل بدگويىهاي اطرافيان دستور قتل او را صادر نمود. پس از ...
• ورود امين السلطان صدر اعظم محمد علي شاه قاجار به ايران(1325 ق)
با عزل مشيرالدوله از صدارت، محمدعلي شاه قاجار، امين السلطان را از فرنگ دعوت كرد و او را به مقام صدارت منصوب نمود. امين السلطان در قدم اول در صدد برآمد تا با همكاري نمايندگان معتدل مجلس، از روسيه قرض جديدي بگيرد. ليكن وُكَلاي تندرو مخصوصاً نمايندگان آذربايجان نه تنها مانع انجام طرح ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز ( 21 مهر 1400 )
درگذشت شاعر بزرگ دوره قاجار استاد "محمدتقي شوريده شيرازي" (1305 ش)
استاد محمدتقي شوريده شيرازي فرزند عباس، در سال 1236 ش در شيراز زاده شد و در هفت سالگي بر اثر آبله، از نعمت بينايي محروم گرديد. وي پس از مرگ پدر در نه سالگي، تحت سرپرستي دايي قرار گرفت و از آنجا كه داراي هوش سرشاري بود، در مدتي كوتاه به وسيله اشعارش بلندآوازه گرديد و شعرش بر زبانها ...
تصويب لايحه كاپيتولاسيون توسط مجلس شوراي ملي (1343ش)
پس از آن كه كابينه اسداللَّه عَلَم، به دستور شاه، پيشنهاد آمريكا مبني بر اعطاي مصونيت قضايي به اتباع آمريكايي را به صورت يك لايحه قانوني در دولت تصويب كرد، اين لايحه در نهايت در يك جلسه پر سر و صداي مجلس شوراي ملي با نطق موافقين و مخالفين عليرغم رأي بالاي مخالفان، به تصويب رسيد. ...
درگذشت استاد "حسين بهزاد" مشهورترين نگارگر معاصر ايران (1347 ش)
استاد حسين بهزاد در سال 1273 ش در تهران به دنيا آمد. او در اوايل كودكي به سبب علاقه بسيار به نقاشي و بيتوجهي به درس، از مدرسه اخراج شد. پدرش او را به استاد نقاشي سپرد و او به نقاشي پرداخت. بهزاد با ارائه آثار هنري خود، به تدريج مشهور گرديد و سرانجام به عنوان بزرگترين و پرآوازهترين ...
درگذشت استاد دكتر "رجبعلي مظلومي" محقق و نويسنده برجسته (1377 ش)
استاد دكتر رجبعلي مظلومي در سال 1306 ش در نيشابور به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي را در زادگاهش و در مشهد مقدس به پايان برد و سپس تحصيلات عالي را در زمينه روانشناسي و ادبيات ادامه داد. مطالعات متنوع و گسترده ايشان در زمينههاي قرآنشناسي، حديثشناسي، حكمت و عرفان، تاريخ و هنر اسلامي ...
رحلت عالم مجاهد آيت اللَّه "هادي روحاني" نماينده ولي فقيه در استان مازندران (1378ش)
آيت اللَّه شيخ هادي روحاني در سال 1302 ش (1342 ق) در يكي از روستاهاي توابع بابلسر به دنيا آمد و در ابتدا به دليل درگذشت پدرش به كشاورزي پرداخت. وي پس از سقوط رضاخان پهلوي و رونق دوباره حوزههاي علميه، به تحصيل علوم ديني روي آورد. آيتاللَّه روحاني پس از چندي راهي حوزه علميه قم و ...
رحلت فقيه جليل و عالم بزرگوار آيت اللَّه "ابوالفضل خوانساري نجفي" (1380 ش)
آيت اللَّه شيخ ابوالفضل خوانساري در سال 1295 ش (1334ق) در اصفهان به دنيا آمد. پدرش از شاگردان با سابقه آخوند خراساني و شيخ حسن ممقاني بود. آيتاللَّه خوانساري پس از فراگيري مقدمات در زادگاهش، در 20 سالگي به دليل آزار و اذيت حكومت پهلوي، براي تحصيلِ سطوح بالاتر، راهي نجف اشرف گرديد. ...
درگذشت دکتر غلامحسین مصاحب، ادیب، نویسنده و صاحب دایرﺓ المعارف مصاحب (1358ش)
غلامحسین مصاحب (زاده ۱۲۸۹ تهران - درگذشتهٔ ۲۱ مهر ۱۳۵۸) ریاضیدان و دانشنامهنویس ایرانی بود. به سبب کوششهای او در راه ترویج ریاضیات جدید در ایران وی را «پدر ریاضیات جدید» در ایران میدانند. غلامحسین مصاحب در سال ۱۲۸۹ در تهران در خانوادهای اهل علم و ادب به دنیا آمد. خاندان ...
درگذشت استاد محمدتقی مروت ، از بنیانگذاران تلاوت نوین در کشور (1395 ش)
استاد محمدتقی مروت از بنیانگذاران تلاوت نوین در کشور و دارنده اولین مقام نخست مسابقات بینلمللی قرآن مالزی بامداد 21 مهر 95 پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. محمدتقی مروت که یکی از واردکنندگان هنر تلاوت قرآن به سبک مصری به ایران محسوب می شد با مداد 21 مهر 95 در کانادا ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
انتظار ائمه از ما عقلانیت و خرد است| حجتالاسلام رفیعی
- «جهادِ تبیین» در برابر تحریف
- تحقیر زن در اندیشه غربی، از دیرباز تاکنون
- مبارزه همگانی و متحد راهکار نابودی رژیم صهیونیستی است
- آمریکا، مردم افغانستان را طعمه اهداف خود کرد
- سراب امنیت عاریتی
- جز خداوند کسی پیامبر را نمیشناسد
- پیام اقتدار و عقلانیت
- بازار ایران، برای محصول ایرانی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز ( 20 مهر 1400 )
تولد شاعر نامدار ايراني، حكيم "ابوالقاسم فردوسي" در طوس (313 ش)
حكيم ابوالقاسم فردوسي در سال 313 شمسي مصادف با 329 هجري قمري برابر با 940 ميلادي در روستاي "باژ" از ناحيه طابران طوس متولد شد. وي در خانوادهاي مرفه و ممتاز رشد و نمو كرد و در دوران جواني به تحصيل علوم پرداخت. وي همچنين به ادبيات فارسي و تاريخ و ساير علوم رايج زمان خود آشنايي كافي ...
انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا پس از پيروزی انقلاب اسلامي (1358 ش)
پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با پشتوانه عظيم مردم، در نهم ارديبهشت ماه 1358 ش رهبر كبير انقلاب اسلامي، طي فرماني به شوراي انقلاب توصيه كردند كه آيين نامه تدوينِ شوراهاي اسلامي را تنظيم كرده تا اصل حضور و مشاركت مردم در عرصههاي تصميمگيري تأمين گردد. از اين رو مردم مسلمان ايران در ...
روز ملي كاهش آثار بلايای طبيعي (تصويب 1373 ش)
در ايران ، 20 تا 25 مهر ، هفته کاهش بلاياي طبيعي نامگذاري شده است و روز 20 مهر را روز ملي کاهش اثرات بلاياي طبيعي نام نهاده اند. شرايط اقليمي و جغرافيايي ايران نظير قرارگيري آن روي کمربند زلزله ، واقع شدن در عرضهاي پايين و... از يک طرف و ساخت وسازهاي نامطلوب و بدون رعايت نکات ايمني ...
درگذشت "محمود رياضي" محقق و مترجم معاصر (1373 ش)
محمود رياضي در سال 1312 ش در شهرستان دره گز به دنيا آمد. وي همزمان با وقايع ملي شدن صنعت نفت براي ادامه تحصيل راهي مشهد گرديد و از اين زمان وارد مبارزات سياسي شد. محمود رياضي پس از كودتاي 28 مرداد 1332ش مدتي به دانشكده افسري رفت و سپس وارد دانشكده فني شد. در 1341ش فارغالتحصيل گرديد ...
روز بزرگداشت حافظ
خواجه شمس الدين محمد حافظ شيرازي در حدود سال 726 ق در شيراز به دنيا آمد. وي پس از فراگرفتن دانشهاي متداول عصر خود، ديوان شعراي گذشته و معاصر خود را به دقت مطالعه كرد و نخست معنا را از لفظ جدا نمود و لفظ را به دور افكند. آنگاه معنا را در كوره ذهن فروزنده خود ريخت و از آن زيوري گوهر ...
روز اسكان معلولين و سالمندان
بیستم مهر، به نام "روز اسکان معلولان و سالمندان" نامگذاری شده است. سالمندان و معلولان حق دارند از زندگی سالم، در رفاه و بانشاطی برخوردار باشند و صرفا وجود یک سری ضعفهای جسمانی نباید باعث شود که آنها لذت زندگی را تجربه نکنند.
شهادت شهید علی ایزدی (1361ش)
شهيد علي ايزدي فرزند ابراهيم در سال 1341 هجري شمسي در نحف آباد اصفهان ديده به جهان گشود.20 سال حيات پر ثمر او زمينه ساز شد تا علي در مهر ماه سال61 در حالي كه افتخار طلبگي حوزه علميه را داشت جهان را به خود وانهاده وبه خيل شهيدان .بپيوندد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز ( 5 ربیع الاول 1443 )
• وفات حضرت سكينه بنت الحسين(ع) (117 ق)
حضرت سكينه بنت الحسين(ع) از زنان بزرگ اسلام و نوادهي امام علي(ع)، در حدود سال 42 هجري قمري در مدينه به دنيا آمد. آن حضرت داراي اخلاقي فاضله، صفاتي حميده، بلاغت، فصاحت و جود و كَرَم بود. آستان بيانش، مرجع ادبا و فضلا و شعراء و ارباب كمال بود و در شعر و ادب مهارت داشت. او همسر عبداللَّه ...
• افتتاح مدرسهي "دارالفنون" به همت اميركبير در زمان "ناصرالدين شاه" (1268 ق)
دارالفنون اولين دانشگاه ايراني به سبك نوين بود كه در زمان پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار و به همّت و پشتكار ميرزا تقي خان اميركبير صدراعظمِ بادرايتِ وي داير شد. هدف از ايجاد اين مدرسه، دستيابي به صنايع و علوم جديد در آن عصر بود. فعاليت علمي مدرسهي دارالفنون، در آغاز در رشتههاي پياده ...
• درگذشت حجت الاسلام شيخ "مهدي واعظ خراساني" (1370 ق)
وی حدود سال ۱۲۸۶ (قمری) در مشهد به دنیا آمد. پدرش شیخ احمد واعظ ، فرزند شیخ محمد حسین واعظ مشهدی بود. در چهارده سالگی پدرش را از دست داد و در محضر حاج فاضل خراسانی و حاج سید عباس شاهرودی فقه و اصول، تفسیر و حکمت آموخت و تحت ارشاد شیخ مهدی کبیر و آخوند بمانعلی به تمرین وعظ و خطابه ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
افتتاح مدرسهي "دارالفنون" به همت اميركبير در زمان "ناصرالدين شاه" (5ربیع الاول1268 ق1230ش)
افتتاح مدرسهي "دارالفنون" به همت اميركبير در زمان "ناصرالدين شاه" (1268 ق) دارالفنون اولين دانشگاه ايراني به سبك نوين بود كه در زمان پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار و به همّت و پشتكار ميرزا تقي خان اميركبير صدراعظمِ بادرايتِ وي داير شد. هدف از ايجاد اين مدرسه، دستيابي به صنايع و علوم جديد در آن عصر بود. فعاليت علمي مدرسهي دارالفنون، در آغاز در رشتههاي پياده نظام، سواره نظام و ساير رشتههاي نظامي، طبّ و جراحي، معدنشناسي و داروسازي بود. مدرسهي دارالفنون در ابتدا با هفت نفر معلم اتريشي و عدهاي مترجم، كار خود را آغاز كرد. اميرکبير تأکيد زيادي بر عدم به کارگيري اساتيد از روسيه و انگلستان داشت. امّا متأسفانه چنين نشد. شاگرداني كه در آن پذيرفته ميشدند از خانوادههاي اعيان و اشراف بودند و چهارده تا شانزده سال داشتند. اين مدرسه طي فعاليت خود، 12 دوره فارغ التحصيل داشت كه بسياري از آنان به مقامهاي بالايى در كشور دست يافتند. دارالفنون با معلمين اروپايىِ آن، عامل بسيار مؤثري در شناساندنِ تمدن اروپا و فرهنگ جديد مغرب زمين بود. فارغ التحصيلان آن كه ظرف چهل سال از 1100 نفر تجاوز كردند و اغلب از خانواده هاي مهم و متنفّذ بودند، در نشر اين فرهنگ كوشيدند و مطالبي كه در آن مدرسه فرا گرفته بودند، در جامعهي خود انتشار دادند. بعدها با تفكيك رشته هاي نظامي و طب در دارالفنون و تجديد نظر در نظام آموزشي ايران، اين مركز علمي از قالب يك دانشگاه خارج و به مدرسه مبدل شد. تاسيس اين مدرسه، نقطهي عطفي در تاريخ آموزش در ايران به شمار ميرود. اين مدرسه در حالي افتتاح ميشد كه باني اصلي آن يعني اميركبير دوران تبعيد در كاشان را سپري ميكرد. پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی رشتههایی بود که در این مدرسه تدریس میشد. زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا دروس مشترک همهٔ رشتهها بود. بعدها زبان انگلیسی، روسی، نقاشی و موسیقی به این درسها افزوده شد.[۴] و علاوه بر اینها با تاریخ، جغرافی، فارسی و عربی نیز آشنا میشدند . مدرسه در ایران از زمان قاجار به صورت نوین شکل گرفت و تا قبل از آن آموزش در سدههای ۱۲ و ۱۳ ه.ق در مکتبخانه ها و مدارس دینی ایران در حدی بود که افراد خواندن و نوشتن و حداکثر احکام دینی را بیاموزند. اما بیشتر آنها فقط علومی را فرامیگرفتند که مربوط به مسایل دینی و مذهبی، ادبیات، حساب و هندسه، فلسفه، نجوم و دیگر علوم در سطح معینی بود . آموزش در سدههای ۱۲ و ۱۳ ه. ق در مکتبخانهها و مدارس دینی ایران در حدی بود که افراد خواندن و نوشتن و حداکثر احکام دینی را بیاموزند. از میان افرادی که این مرحله را پشت سر میگذاشتند، تعداد معدودی که توانایی مالی و علاقه به فراگیری علوم بیشتر را داشتند برای علمآموزی به شهرهای بزرگ و مذهبی که دارای مدارس علوم دینی معتبر بودند میرفتند.
مکتبخانه و تاریخچه مدرسه در ایران و کشورهای اروپایی - خودم و ...
نخستین مدارس در ایران؛ مسیری به سوی تجدد - برترین ها
معرفی مدرسه دارالفنون، نخستین دانشگاه در تاریخ ایران
همه چیز درباره «دارالفنون» یادگار امیر کبیر+تصاویر - فردا
تاریخچه مدارس در ایران | موسسه مردم نهاد مهرگیتی
دارالفنون، آغاز فصلی تازه در فرهنگ و تاریخ ایران - ایرنا
علل ظهور و افول دارالفنون - پرتال جامع علوم انسانی
دارالفنون گنجینه ای برای آموزش و پرورش - ایرنا
تاثیرات مدنی دارالفنون - روزنامه دنیای اقتصاد
مدرسه دارالفنون را بهتر بشناسیم - کجارو
مدرسه در ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دارالفنون و اميركبير - روزنامه اطلاعات
دارالفنون - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
دارالفنون - دانشنامه جهان اسلام
تاریخچه | دارالفنون امیرکبیر
مدرسه تاریخی دارالفنون
دارالفنون - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز ( 4 ربیع الاول 1443 )
• بيرون آمدن پيامبر اسلام از غار ثور پس از سه شبانه روز و حركت به سوي مدينه (1ق)
پيامبر اكرم(ص) پس از سه شبانهروز مخفي بودن درغار ثور، در روز چهارم ربيعالاول سال اول هجرت به سوي مدينه حركت نمود. آن حضرت را درغار ثور، ابوبكر بنابيقحافه همراهي ميكرد. حضرت علي(ع) و برخي از نزديكان پيامبر(ص)، شبانه به اين غار رفت و آمد ميكردند. پس از هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه، ...
• تسخير شهر تاريخي نيشابور توسط نيروهاي اسلام (42 ق)
• آغاز حمله ی "ملك محمود سيستانی" به مشهد (1122 ق)
در دوره ي سلطنت شاه سلطان حسين پسر شاه سليمان صفوي دامنهي طغيان و شورش در بسياري از مناطق ايران از جمله قندهار و هرات وسعت يافت. در اين ميان ملك محمود سيستاني نيز كه خود را از بازماندگان صفاريان ميدانست به مشهد حمله كرد و در خراسان حكومت مستقلي تشكيل داد.
• درگذشت فقيه جليل "شيخ يوسف بحراني" عالم محدث و محقق بزرگ (1186 ق)
شيخ يوسف بحراني، فقيه، محدث، محقق و نويسندهي معروف قرن دوازده هجري قمري بود. او شرح حال خود را در مقدمهي كتابي به نام لوءلوء البحرين آورده است بر اساس نوشته هاي اين كتاب، بحراني نزد پدرش خواندن و نوشتن و مقدمات علوم ديني را آموخت. سپس براي تكميل تحصيلات خود رهسپار بحرين و مكه شد. ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز در تقویم ( 19 مهر 1400 )
شروع اعتصاب سياسي مطبوعات كشور در اعتراض به سانسور (1357 ش)
همزمان با اوجگیری اعتصابات کارکنان دستگاههای اداری کشور بر ضد رژیم ستمشاهی، کارکنان جراید صبح و عصر تهران نیز در تاریخ نوزدهم مهرماه سال ۱۳۵۷ هجری شمسی، اعتصاب خود را آغاز کردند. اعتصابکنندگان خواستار لغو سانسور مطبوعات بودند. در پی منتشر نشدن روزنامههای صبح و عصر تهران و این ...
محاصره كامل خرمشهر توسط دشمن بعثي در پي اشغال جاده اهواز - آبادان (1359ش)
پس از پيشروي دشمن به سمت خرمشهر، عراقيها تا 19 مهر، همچنان در مدخل شهر و حوالي آن درگير بودند. همچنين عقبه نيروهاي خودي با استفاده از پل خرمشهر باز بود و تردد در آن صورت ميگرفت. در اين حال گر چه مقاومت در داخل خرمشهر، نيروهاي عراقي را با تلفات زياد و كندي در پيشروي روبرو ساخت، ولي ...
رحلت عالم مبارز و روحاني حقطلب آيت اللَّه "حاج ميرزا خليل كمرهاي" (1363 ش)
آيت اللَّه ميرزا خليل كمرهاي در سال 1276ش (1317 ق) در كمره از توابع خمين به دنيا آمد و پس از طي مقدمات و سطوح در خوانساري، راهي اراك گرديد. او جزو اولين شاگردان آيت اللَّه حائري يزدي در اراك بود و به همراه استاد، راهي قم شد. آيت اللَّه كمره اي همچنين دروس فلسفه و خارج فقه را با ...
عمليات نامنظم فتح 1 توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامي(1365 ش)
همزمان با اجراي عمليات پي در پي برون مرزي و وارد كردن ضربات متعدد به ماشين جنگي عراق، عمليات جديدي با همكاري رزمندگان اسلام و نيروهاي اتحاديه ميهني كردستان عراق در داخل خاك دشمن، با نام فتح برنامه ريزي گرديد كه اولين هدف آن، شهر اقتصادي و نفتي كركوك بود. رزمندگان اسلام با نفوذ تا ...
تأسيس "مجمع تقريب مذاهب اسلامي" به دستور حضرت آيت اللَّه "خامنه اي" (1369 ش)
مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي، پيش از اين در زمان آيتاللَّه بروجردي وجود داشت و براي بهرهمندي از اشتراكات مذاهب اسلامي، هيئتهايي از طرف ايشان به قاهره در مصر سفر كرده و با عالمان برجسته اهل سنت مذاكره مينمود. اين سفرها و گفتگوها به نتايجي مطلوب و سازنده انجاميد تا آنجا كه در زمان ...
شهادت شهید زوریک مرادیان (1359ش)
شهید زوریک مرادیان تنها فرزند پسر زوج زحمتکش «واهان» و «کاتاری» در هفتم تیرماه ۱۳۳۹ش در تهران چشم به جهان هستی گشود. در سالهای تحصیل دوران ابتدایی در دبستان «ساهاکیان»، با اینکه بهاتفاق والدین و چهار خواهر خویش: «دیانا»، «افیک»، «ژانت» و «روبینا» در یک اطاق زندگی میکرد، لیکن ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
حمله ی "ملك محمود سيستانی" به مشهد (4ربیع الاول1122 ق)
آغاز حمله ی "ملك محمود سيستانی" به مشهد (1122 ق) در دوره ي سلطنت شاه سلطان حسين پسر شاه سليمان صفوي دامنهي طغيان و شورش در بسياري از مناطق ايران از جمله قندهار و هرات وسعت يافت. در اين ميان ملك محمود سيستاني نيز كه خود را از بازماندگان صفاريان ميدانست به مشهد حمله كرد و در خراسان حكومت مستقلي تشكيل داد.
1- شورش ملک محمود سیستانی در اواخر دوران آشوب صفویه روی داد.
2- این شورش که د رسال 1133 اتفاق افتاد و به سال 1139 سرکوب شد حاکی از یک نوع بی اعتنایی به دستگاه حکومت صفوی و ادعای تشکیل قدرت جدید بود .
3- با سقوط صفویان و ناآرامیهای پس از آن داعیه جهانگیری ملک محمود افزایش یافت .
4- او ابتدا نیشابور را تصرف کرد و در مشهد تاج پادشاهی بر سر نهاد و سکه به نام خود زد و رسما جلوس کرد .
5- پس از این اعمال ، در صدد مطیع کردن امرای دور و نزدیک خود برآمد و در این زمان به نادر قلی بیگ آشنا شد.
6- در ابتدا میان ملک محمود و نادر دوستی و همکاری به وجود آمد اما دیری نگذشت که این دوستی به دشمنی بدل شد و سبب سقوط ملک محمود گردید.
7- تهماسب میرزا صفوی که در این زمان در صدد جمع آوری سپاه و ضبط موروثی بود با کمک حامیان جدیدش از جمله فتحلیشاه قاجار و نادر قلی خان افشار به مشهد لشکر کشید .
8- در این لشکر کشی بود که نادر جهت فراهم کردن زمینه استقلال خود ، رقیب خود فتحلیشاه را کشت و با رشادتی که از خود نشان داد ملک محمود را شکست داد .
مرآت واردات (تاریخ سقوط صفویان، پیامدهای آن و فرمانروایی ...
آغاز و انجام ملک محمود سیستانی - پرتال جامع علوم انسانی
ملک محمود سیستانی - ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی
تاریخ سیستان تا عصر صفوی (کتاب) - ویکی فقه
ملک محمود سیستانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
: قیام ملک محمود سیستانی - دانشنامه رشد
سرزمین ماسه ها و حماسه ها - کیانسه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت "سلطان الواعظين شيرازي" محقق، مؤلف و واعظ شهير مسلمان (18مهر1350ش)
سيد محمد شيرازي فرزند اشرف الواعظين حاج علي اكبر (معروف به اكبرشاه) در حدود سال 1275 ش (1314 ق) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت. وي در 12 سالگي به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در كربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به كرمانشاه عزيمت نمود و به تبليغ شريعت پرداخت. سيد محمد سپس براي تكميل علم و كمال خويش به كشورهاي عراق، سوريه، فلسطين، اردن، مصر و هندوستان مسافرت نمود و با گروههاي بسياري از يهوديان، مسيحيان، برهمائيان و مسلمانان اهل سنّت و... مناظرات ديني و مذهبي داشته است. مناظره سلطان الواعظين شيرازي با دو عالم بزرگ اهل سنت در پيشاور به مدت 10 شب و هر شب به مدت بيش از 8 ساعت در حضور گاندي، رهبر هند، بسيار معروف است. جريان مناظرههاي وي، در تمام جرايد آن زمان هند درج گرديد و مطالب اين مناظره در كتابي با نام شبهاي پيشاور در بيش از هزار صفحه به چاپ رسيد. علاوه بر آن، آثار گرانبهايي از وي به جاي مانده كه صد مقاله سلطاني در ردّ بر يهود و نصارا و نيز گروه رستگاران يا فرقه ناجيه در دو جلد از آن جملهاند. سيدمحمد سلطان الواعظين شيرازي سرانجام در هجدهم مهر 1350 ش برابر با بيستم شعبان 1391 ق در 75 سالگي در تهران درگذشت و با تشييع باشكوهي در مقبره ابوحسين به خاك سپرده شد.
سلطان الواعظین - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
سلطان الواعظین شیرازی، سید محمد
سلطان الواعظين شيرازي چه كسي بود؟
محمد سلطان الواعظین شیرازی - راسخون
آیت الله سید محمد شیرازی(سلطان الواعظین) - تبیان
سلطان الواعظین شیرازی به روایت تصاویر - خبرگزاری فارس
سلطان الواعظین شیرازی که بود؟ - گنجینه پاسخها - اسلام کوئست ...
غبار غربت قبر صاحب«شبهای پیشاور» در شهر اهل بیت (علیهم السلام)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم روز (18 مهر 1400)
اشغال منطقه موسیان توسط ارتش رژیم بعث عراق در روزهای آغاز جنگ (1359 ش)
شهر موسیان در شش کیلومتری مرز ایران و عراق در استان خوزستان و از شهرهای عرب زبان ایران است که کمتر از بیست روز پس از آغاز جنگ، به همراه روستاهای اطراف آن به تصرف ارتش عراق درآمد. کل جمعیت این شهر که در زمان حمله نیروهای عراقی شامل پانصد و هشتاد خانواده بودند به اسارت قوای متجاوز درآمدند. ...
درگذشت "سلطان الواعظين شيرازي" محقق، مؤلف و واعظ شهير مسلمان (1350ش)
سيد محمد شيرازي فرزند اشرف الواعظين حاج علي اكبر (معروف به اكبرشاه) در حدود سال 1275 ش (1314 ق) در تهران متولد شد و مقدمات را در تهران فرا گرفت. وي در 12 سالگي به همراه پدرش به عراق رفت و مدت دو سال در كربلا، سطوح متوسطه را خواند. سپس در خدمت پدر به كرمانشاه عزيمت نمود و به تبليغ ...
درگذشت استاد "سیدکریم امیری فیروز کوهی" شاعر و ادیب معاصر (1363 ش)
استاد سیدکریم امیری فیروزکوهی متخلّص به امیر، در سال 1279 ش در دهکده فرح آباد فیروزکوه به دنیا آمد. وی علاوه بر تحصیلات کلاسیک، به فراگیری زبان عربی، ادبیات، منطق، کلام، حکمت و فقه و اصول همت گماشت و توانست به عربی هم شعر بگوید. آثار قلمی او حاشیه و تعلیقه بر کتب فلسفی، کلامی، رجالی ...
درگذشت دكتر "مصطفي مقرّبي" اديب و زبان شناس معاصر (1377 ش)
دكتر مصطفي مقرّبي در سال 1293 ش در تهران به دنيا آمد. وي پس از پشت سرگذاشتن دوران ابتدايي، وارد دانشسراي عالي شد و در 1315 ش ليسانس زبان و ادب فارسي گرفت. ايشان سپس همگام با تدريس به ادامه تحصيل پرداخت و موفق به اخذ دكتراي زبان فارسي شد. دكتر مقربي از آن پس علاوه بر همكاري با سازمان ...
شهادت شهید علی شکراللهی (1365ش)
شهید علی شکراللهی در نوزدهم اردیبهشت ۱۳۳۰ش در شهرستان محلات از توابع استان مرکزی چشم به جهان هستی گشود. این شهید بزرگوار پس از انجام خدمت سربازی، به شغل کارگری اشتغال پیدا کرد تا اینکه به خدمت شهرداری درآمد. بهدنبال تجاوز ناجوانمردانه نیروهای رژیم بعثی عراق به مرزهای جمهوری اسلامی ...
شهادت شهید یزدان احمدنژاد (1366ش)
شهید یزدان احمدنژاد در سیام فروردین ۱۳۴۳ش در روستای لاکوژده از توابع بندر کیاشهر چشم به جهان هستی گشود. یزدان، دوران تحصیل را در بندر کیاشهر گذراند. پیشه اصلی خانوادهاش کشاورزی بود و یزدان نیز از همان کودکی بهواسطه تلاش و کار در مزرعه، خیلی زود با رنج و مشقتهای زندگی آشنا شد ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام (3ربیع الاول64ق)
يزيد بن معاويه سه سال و اندي خلافت كرد. در سال اول نوادهي عزيز رسول اللَّه و سلالهي پاك زهرا(س) و علي(ع)، حضرت امام حسين(ع) را به شهادت رساند و مرتكب جناياتي شنيع گرديد. در سال دوم جنبشي را كه در مدينه آغاز شده بود به قتل عام تبديل كرد و مدينهي معظمه را به خاك و خون كشيد و در اواخر خلافت نكبت بار خود براي سركوبي عبداللَّه بن زبير، يكي از فرماندهانِ سپاه خود به نام حَصينبن نُمير را به مكّهي منوّره فرستاد. در اين حمله، حرم امن الهي را محاصره كرده و بيت اللَّه الحرام را به منجنيق بست. اين محاصره تا زماني كه خبر مرگ آن پليد به گوش حصين رسيد، ادامه داشت.
ماجرای حمله به خانه کعبه از کجا شروع شد؟/ وقتی خانه امن و مدفن ...
يورش سپاهيان يزيد به مكه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام ...
یورش سپاهیان یزید به مکه و اهانت به ساحت مقدس مسجدالحرام
وقتی که یزید لشکریانش را به آتش زدن کعبه دستور داد اگر ...
زمانی که خدا با صاعقه مکه را از حمله یزید نجات میدهد | ...
ماجرای به آتش کشیدن کعبه توسط یزید - باشگاه خبرنگاران
تخریب کعبه توسط یزید با منجنیق در سال 64 هجری - ...
دلیل و انگیزه یزید از حمله به خانه کعبه چه بود؟
الف - بعد از یزید چه کسی به کعبه حمله کرد؟
یزید - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
در گذشت مامون هفتمین خلیفه عباسی (18مهر212 ش)
در تاریخ 18 مهر 212 شمسی برابر با دهم اکتبر سال 833 میلادی مامون هفتمین خلیفه عباسی که مادرش یک ایرانی بود، در جریان لشکرکشی به آناتولی (ترکیه آسیا) برای جنگ با روم شرقی، در شهر سارد ناگهان درگذشت. وی 47 ساله بود و 20 سال خلافت کرده بود. هارون الرشید پدر او، قبلا مامون را به عنوان جانشین امین (پسر دیگرش) اعلام کرده و وی را فرمانداری کل خراسان داده بود که پس از مرگ پدر، امین فرزند خود موسی را جانشین اعلام کرد و این کار، فرصت مناسبی به دست میهندوستان استقلال طلب ایرانی داد تا به نام حمایت از مامون بپاخیزند، ارتش امین را در سه نبرد از جمله جنگ ری شکست دهند بغداد را بگیرند و سر امین را برای مامون به خراسان بفرستند. میدان جنگ ری، محل امروز تهران بود. با این که از آن پس بغداد در دست مقامات منصوب از جانب مامون بود، وی سالها از شهر مرو (پایتخت وقت خراسان) بر امپراتوری اسلامی که تا اسپانیا امتداد داشت حکومت می کرد.
مامون سرانجام در 47 و يا 48 سالگي، در "عين بديدون" كه عربها آن را "بذندون" و روميها "رقه" مينامند وفات يافت. وي را پس از مرگش به "طرسوس" كه هماكنون "طرطوس" ميگويند، واقع در غرب شام و در ساحل درياي مديترانه به خاك سپردند. پس از وي برادرش ابواسحاق معروف به معتصم به خلافت رسيد
بازی قمار کثیفی که به بسته شدن نطفه مأمون انجامید - باشگاه ...
وفات مأمون عباسي - دانشنامهی اسلامی
مامون كيست ؟ - Aviny.com - شهید آوینی
مأمون، شخصیتی استثنایی - تبیان
مأمون - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
پیام فرمانده کل قوا بهمناسبت هفته نیروی انتظامی
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی بهمناسبت هفته نیروی انتظامی، این نیرو را از ستونهای امنیت در کشور خواندند و با تقدیر از کمک نیروی انتظامی به دستگاههای متصدی خدمات مردمی از جمله در مقابله با کرونا، بر ارتقاء سطح خدمتگزاری و انجام وظیفه در این نیرو تأکید کردند.
متن پیام فرمانده معظم کل قوا به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
نیروی انتظامی یکی از ستونهای استوار امنیت در کشور است.
این نقش ارزشمند، در سالهای اخیر برجستگی بیشتری یافته است.
همکاری و کمک به دستگاههای متصدی برخی خدمات مردمی، مانند آنچه در تعامل با ستاد ملی مقابله با کرونا دیده شد، نیز جنبهی دیگری از ارزشهای این سازمان است.
همه در نیرو -بویژه مسئولان و مدیران- باید تلاش کنند سطح خدمتگزاری و انجام وظیفه را ارتقاء دهند و با کارکرد خود، قدر نیروی انتظامی را نیز در چشم عموم مردم ارتقاء بخشند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
سیّدعلی خامنهای
۱۷ مهر ۱۴۰۰
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
خط حزبالله ۳۰۹ | سراب امنیت عاریتی
شمارهی سیصد و نهم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «سراب امنیت عاریتی» منتشر شد.
خط حزبالله به مناسبت بیانات اخیر رهبر انقلاب در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح که با اشاره به تصمیم فاجعهبار و مصیبت آفرین برخی کشورهای دنیا در دخالت دادن بیگانهها در مسائل امنیّتی، فرمودند:«آن کسانی که با توهّم تکیهی به دیگران، و با تکیهی به دیگران گمان میکنند که امنیّت خودشان را میتوانند تأمین کنند، بدانند که سیلیِ این را بزودی خواهند خورد.» در گزارشی با عنوان «سراب امنیت عاریتی» به بررسی تجربه تاریخی امنیت وابسته به حضور و اراده بیگانگان در کشورها پرداخته است.
«جهاد تبیین در برابر تحریف» عنوان مطلبی است که خط حزبالله در آن به بررسی اهمیت و چگونگی تبیین پرداخته و نقش تبیین و روشنگری در شکست تحریف و اغواگری دشمن را بر اساس بیانات رهبر انقلاب بررسی کرده است.
شمارهی این هفتهی خط حزبالله به روح مطهر شهید مدافع حرم مهدی علیدوست تقدیم میشود.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | نسخه چاپی | تابلو اعلانات
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: خـــــــــط حـــــــــــزب الله
ادامه مطلب را ببينيد
بنی صدر ۴۰ سال بیشتر از رجایی در این دنیا عمر کرد اما شهید رجایی به عنوان خادم ملت جاودانه شد و بنیصدر مغرور و جاه طلب که شریک جرمِ منافقینِ تروریست در قتلِ شهدایی چون بهشتی و رجایی، و نیز جنایات صدام و خیانت به ایران شد، رسوای دو عالم گشت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.
زندگینامه: سیدابوالحسن بنی صدر (۱۳۱۲-۱۴۰۰) - همشهری آنلاین
بیوگرافی ابوالحسن بنی صدر و همسرش و فرزندانش + عکس ها ...
بیوگرافی ابوالحسن بنی صدر و همسرش عذرا حسینی و فرزندان ...
آن دو در اتاقک سوختگیری هواپیما پنهان شده بودند - روزنامه جوان
سرانجام خلبانی که شاه و رجوی و بنیصدر را فراری داد - الف
بنی صدرچگونه ازایران فرارکرد"سرنوشت هواپیمای”بوئینگ۷۰۷
سرانجام خلبانی که شاه و رجوی و بنیصدر را فراری داد - ...
جزئیات فرار بنیصدر با هواپیما از تهران تا پاریس در مرداد 60
تمام کسانی که لباس زنانه پوشیدند+عکس - راه دانا
مستدلترین موضعگیری در اثبات بی کفایتی بنیصدر
بنیصدر درگذشت + زندگینامه و تصاویر - تابناک
واکنش معاون رییس جمهور به فوت بنی صدر
ابوالحسن بنیصدر - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بنی صدر با لباس زنانه فرار کرد؟ - اقتصادنیوز
بنیصدر درگذشت + زندگینامه و تصاویر
بنی صدر درگذشت + بیوگرافی - شهرآرا
سوداگری منافقین با جاهطلبی بنیصدر
به بهانه سالروز فرار بنی صدر از کشور
بنیصدر با لباس زنانه دررفت؟ - ایسنا
رئیس جمهور خائن ایران درگذشت
واکنش کار بران به یک خبر مرگ
ابوالحسن بنیصدر - ویکی فقه
ابوالحسن بنی صدر درگذشت
ادامه مطلب را ببينيد
تنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه "خامنه اي" از سوي "امام خميني"(17مهر1360 ش)
تنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه "خامنه اي" از سوي "امام خميني"(1360 ش) سومين دوره انتخابات رياست جمهوري نيز در شرايطي برگزار شد كه كشور در اوج بحران سياسي قرار داشت. تداوم جنگ تحميلي و نياز نيروهاي جبهه به حمايت هاي لجستيكي، انساني و همچنين تشديد ترورهاي كور منافقين عليه مردم عادي كوچه و بازار دو بحران عمده كشور بود. نامزدهاي اين دوره از انتخابات عبارت بودند از: آيتالله سيد علي خامنهاي، سيد علي اكبر پرورش، حسن غفوري فرد و سيد رضا زوارهاي. آيتالله خامنه اي در اين انتخابات كه دهم مهر 1360 برگزار شد، در شرايطي به پيروزي رسيد كه 3 ماه پيش از آن خود در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد عوامل سازمان مجاهدين خلق قرار گرفته و از ناحيه دست و سينه به شدت مجروح شده بود. وي در اين انتخابات توانست از مجموع 8/16 ميليون رأي ماخوذه، بيش از 16 ميليون راي را از آن خود سازد و بالاترين درصد آرأ مردم را در جريان نه مرحله انتخابات رياست جمهوري به خود اختصاص دهد. آيت الله خامنهاي كه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب مسؤوليتهايي چون عضويت در شوراي انقلاب، نمايندگي امام در شورايعالي دفاع، امامت جمعه تهران و نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي را بر عهده داشت، دو دوره چهار ساله در سمت رياست جمهوري خدمت كرد.
17مهرتنفيذ حكم اولين دوره رياست جمهوري آيت اللَّه خامنه اي(1360 ش)
مروری بر 8 سال مدیریت جهادی آیتالله خامنهای در کسوت ریاست ...
روایت آیتالله ابراهیم امینی از انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری ...
مروری بر 8 سال مدیریت جهادی آیتالله خامنهای در كسوت ریاست
روایتی از زندگی آیتالله خامنهای؛ از کودکی، مبارزات سیاسی و ...
بازخوانی حکم حضرت امام خمینی(ره) برای اولین دوره ریاست ...
پيروزي آيتالله خامنهاي در سومين انتخابات رياستجمهوري با ...
نگاهی گذرا به زندگینامهی حضرت آیت اللهالعظمی سید علی ...
تاریخچه انتخاباتی سید علی خامنهای - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
امام خمینی (س) - حکم تنفیذ ریاست جمهوری آقای خامنه ای
ریاست جمهوری سید علی خامنهای - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مواضع آیت الله خامنهای درنخستین انتخابات ریاست جمهوری
بازخوانی حکم حضرت آیتالله خامنهای برای اولین دوره ...
در مورد آیت الله خامنه ای در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
سید علی حسینی خامنه ای - دانشنامهی اسلامی
رهبر معظم انقلاب از نگاه بزرگان و علما - مشرق نیوز
چند نگاه به ریاست جمهوری دوران آیتالله خامنه ای
خامنهای، سید علی - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای - ویکی فقه
سید علی حسینی خامنهای - ويکی شيعه
تاریخچه انتخابات ریاست جمهوری د ر ایران
شغل فرزندان مقام معظم رهبری-پرسمان
چرا ازسیدمجتبی خامنه ای می ترسند؟
فرزندان رهبر مشغول چه کاری هستند؟
آشنایی با فرزندان مقام معظم رهبری
فرزندان مقام معظم رهبری
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
درگذشت محمدرضا شجریان (17مهر1399)
محمدرضا شجریان خسروآواز ایران، روز پنجشنبه (۱۷ مهرماه) پس از تحمل دورهای بیماری و در سن ۸۰ سالگی دارفانی را وداع گفت.
به گزارش خبرنگار ایمنا، محمدرضا شجریان، خواننده نامدار ایرانی، دقایقی پیش دار فانی را وداع گفت. شجریان روز ۲۵ مردادماه به دلیل وخامت حال عمومی, افت فشار، افت سطح هوشیاری و شوک سپتیک در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان جم تهران بستری شد، اما با بهبود سطح هوشیاری پس از ۹ روز به خانه بازگشت تا روند درمانی را از خانه ادامه دهد. او در اسفندماه نیز سابقه بستری شدن به همین دلایل را داشت.
اما این پایان ماجرا نبود و بار دیگر در ۱۳ مهرماه خسرو آواز ایران به دلیل شرایط عمومی، قلبی و ریوی -تنفسی ناپایدار و افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و پلاکت در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. در نهایت بیمارستان جم بعدازظهر امروز (۱۷ مهرماه) خبر از درگذشت استاد محمدرضا شجریان داد و همایون شجریان نیز این خبر را تایید کرد. شجریان زاده یکم مهرماه سال ۱۳۱۹ در مشهد مقدس است. محمدرضا از پنج سالگی در خلوت کودکانهاش آواز میخواند. وی سال ۱۳۲۶ به کلاس اول رفت و یک سال پس از آن به آموزش تلاوت قرآنکریم نزد پدر پرداخت.
بیوگرافی محمدرضا شجریان، استاد اواز ایرانی + تصاویر - ...
«استاد محمدرضا شجریان» درگذشت - روزنامه دنیای اقتصاد
محمدرضا شجریان درگذشت + آخرین عکس و علت فوت
زندگینامه: محمدرضا شجریان (۱۳۱۹-)- همشهری آنلاین
در مورد محمدرضا شجریان در ویکی تابناک بیشتر بخوانید
محمدرضا شجریان درگذشت + آخرین عکس و علت فوت
محمدرضا شجریان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
محمدرضا شجریان درگذشت | خبرگزاری ایلنا
بیوگرافی محمدرضا شجریان - افکارنیوز
استاد محمدرضا شجریان درگذشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
تعيين رنگ پرچم كشور ايران (15مهر1286 ش)
تعيين رنگ پرچم كشور ايران (1286 ش) دِرَفْشْ، بيرَق، عَلَم، لَواء يا رايت به معني پرچم از ديرباز مورد استفاده بوده و از آن به عنوان علامت معين شاه، حكمران، فرمانده نيرو و لشكريان استفاده ميشده است. اندازه و رنگ بيرقها از دوران كهن تفاوتهاي متعددي داشته ولي گزينش رنگهاي سه گانه سبز، سفيد و قرمز را مربوط به دوران ناصرالدين شاه قاجار دانستهاند. در نهايت در جريان انقلاب مشروطيت اين سه رنگ تثبيت شد و از اين پرچم براي ساختمانهاي دولتي و يادمانهاي سلطنتي، قلعهها و بنادر و هر آن چه به دولت و سلطنت مربوط بود استفاده ميكردند. با تدوين قانون اساسي مشروطه، رنگ پرچم ايران معين گرديد كه بر اساس اصل پنجم متمم اين قانون، رنگ سبز در پرچم ايران به عنوان نشانه دين اسلام و مذهب شيعه و نيز خرّمي كشور و صفاي روح و باطن؛ رنگ سفيد نشان صلحخواهي، دوستي و آرامش طلبي ملت ايران؛ و قرمز نشان مشروطيت ايران و آمادگي ملت براي دفاع از استقلال و آزادي به قيمت ريخته شدن خون فرزندان خود، به كار رفته است. ابعاد و شكل دقيق پرچم ايران در سال 1336 ش دوباره تعيين شد و تا انقلاب اسلامي ايران بدون تغيير با همان شير و خورشيد و گاهي تاج پهلوي، باقي ماند. پس از انقلاب، نشانِ پرچم جاي خود را به طرحي شبيه به واژه "اللَّه" داد كه مانند لاله سرخي است كه از خونِ شهيدان انقلاب سربرآورده و چهار قسمت آن شبيه هلال و جزء قائم مياني، يادآور شمشير به نشانه قدرت و ايستادگي ملت مسلمان ايران است و مجموعاً كلمه توحيد (لااله الا اللَّه) را تشكيل ميدهد. همچنين عبارت "اللَّه اكبر" 22 بار در حاشيه پائين نوارِ سبز و حاشيه بالاي نوار قرمز كه نشانه و نماد 22 بهمن 1357، روز پيروزي انقلاب اسلامي ايران است، تكرار شده است.
نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
بخش هشتم : پرچم رسمي جمهوري اسلامي ايران(تشریفات)
پرچم ایران در طول تاریخ به همراه ویدئو - شهر پرچم بارنگ ...
تاریخچه پرچم ایران، از دِرفشا تا پرچم کنونی | مستر سالار
تشریفات کاربردی- آیین پرچم جمهوری اسلامی ایران
پرچم کجا و چگونه باید استفاده شود؟ - خبرآنلاین
آشنایی با پرچم کشور های همسایه ایران
پرچم ایران، زمانی که بالا رفت - جام جم
پرچم ایران - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رنگهای پرچم ایران به چه معناست؟
پرچم ایران؛ از آغاز تا کنون - کجارو
پرچم ایران از آغاز تاکنون - ایسنا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه (1ربیع الاول1 ق)
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه (1 ق) مسألهي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيرهي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حمله ور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئهي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پيامبر(ص) براي گمراه كردن كفار، علي(ع) را در بستر خود قرار داد. پیامبر (صلياللهعليهوآله) به مدت سه روز در غار مکث کرد و آنگاه به سوی مدینه حرکت کرد.[۳۶] [۳۷] [۳۸] . هجرت به مدینه، مهاجرت پیامبر اکرم(ص) و مسلمانان از مکه به یثرب (مدینه) در آخر سال سیزدهم و ابتدای سال چهاردم بعثت است. علت اصلی مهاجرت مسلمانان به یثرب، فشار و آزارهای مشرکان مکه و بیعت عقبه اهالی یثرب با پیامبر(ص) برای دفاع از مسلمانان در صورت هجرت ایشان به این شهر بود. با هجرت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مسلمانان از محیط پر خفقان مکه به محیط مساعد و اسلامی گام نهادند و به برکت همین هجرت، اسلام برای خود تشکیلات سیاسی و نظامی پیدا کرده و حکومتی نیرومند شد.[۴۳] . از این رو هجرت، مبدا و سرآغاز تاریخ مسلمانان قرار داده شد، چنانکه در سیره عملی خود حضرت رسول هم کاملا مشهور است. . این واقعه در زمان خلافت خلیفه دوم به صورت رسمی، مبدأ تاریخ مسلمانان شد.
مهمترین پیام هجرت «پیامبر اکرم (ص)» از مکه به مدینه چه بود؟
هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه - 1 | پایگاه خبری رسمی بلاغ
هجرت پیامبر اکرم از مکه به مدینه - 2 | پایگاه خبری رسمی بلاغ
هجرت پیامبر اکرم(ص) در کدامیک از آیات قرآن آمده؟ - تابناک | ...
هجرت پیامبر (ص) از مکه به مدینه چگونه اتفاق افتاد؟
هجرت پیامبر اسلام به مدینه - دانشنامهی اسلامی
دلایل و اهمیت هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه
اهمّ اقدامات سیاسی رسول خدا پس از هجرت
پيامبر اسلام و تشکيل حکومت اسلامي
هجرت محمد - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه
هجرت به مدینه - ويکی شيعه
هجرت پیامبر - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1ربیع الاول1 ق)
هجرت پيامبر اكرم(ص) از مكه به مدينه و لَيلَة المبيت (1 ق) مسألهي هجرت پيامبر از مكه به مدينه، در جريان بيعت دوم عقبه تثبيت و تعيين شد. كفار قريش با آگاهي از اين امر در صدد كشتن پيامبر برآمدند. براي اين كار پيشنهاد ابوجهل مورد موافقت سران قريش قرار گرفت كه براساس آن از هر تيرهي قريش، جوان دليري برگزيده شود تا همه با هم شبانه به پيامبر حملهور شوند و او را به قتل برسانند. خداوند، پيامبر را از توطئهي قريش آگاه كرد و فرمان هجرت ايشان را در همان شب صادر فرمود. پيامبر(ص) براي گمراه كردن كفار، علي(ع) را در بستر خود قرار داد. اين شب معروف به ليلةالمبيت شد و هجرت رسول اكرم(ص) مبدأ تاريخ مسلمانان واقع گرديد.
لیلة المبیت شبی است که سران قریش تصمیم گرفتند در آن شب پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) را به قتل برسانند ولی خداوند نقشه آنان را نقش بر آب کرد و حضرت علی (علیهالسلام) به جای پیامبر اکرم در بستر آن حضرت خوابید و نقشه قریش به سرانجام نرسید. شبی که امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر(ص) در بستر ایشان خوابید. مشرکان قصد داشتند در این شب دستهجمعی به خانه پیامبر حمله کنند و او را به قتل برسانند. به درخواست پیامبر(ص)، امام علی(ع) در بستر ایشان خوابید و در نتیجه مشرکان متوجه عدم حضور پیامبر نشدند و رسول خدا(ص) توانست در آن شب به سمت یثرب هجرت کند. بسیاری از مفسران، شأن نزول آیه شراء در سوره بقره را این فداکاری امام علی در لیلة المبیت دانستهاند. تاریخ این واقعه، شب اول ماه ربیع الاول سال سیزدهم یا چهاردهم بعثت ذکر شده است. آیه لیلة المبیت به آیه ۲۰۷ سوره بقره ، و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد . درباره خوابیدن علی علیهالسّلام در بستر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در شب هجرت آن حضرت به مدینه اطلاق میشود.
واقعه لیله المبیت و نزول آیه 207 سوره مبارکه سوره بقره در ...
ویژه نامه شب «ليلة المبيت» | شبکه قرآن
لیلة المبیت - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
لیلة المبیت - دانشنامهی اسلامی
لیلة المبیت - دانشنامه رشد
آیه لیلة المبیت - ویکی فقه
آیه لیلة المبیت - ویکی حج
لیلة المبیت - ويکی شيعه
لیلةالمبیت - ویکی فقه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
صدای اذان مغرب که بلند میشود، مژده آغاز ماه ربیع را با خود می آورد. ماه ربیعالاول، ماه شادی اهل بیت است.
به گزارش مشرق؛ ربیع الاول ماه میلاد مبارک پیامبر گرامى اسلام(ص) و حضرت صادق(ع)، هجرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه، آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه(عج) و ماه رخداد واقعه عظیم «لیلة المبیت» است و در مجموع از ماههاى بسیار پربرکت و پرخاطرهای است که سزاوار است، همه علاقهمندان مکتب اهل بیت(ع) آن را ارج نهند و گرامى بدارند. ماه ربیع الاول بهار ماه ها است. از طرفی با حلول این ماه، ماه پر از حزن و اندوه صفر که ماه مصیبت های بزرگ اهل بیت رسول خدا (ص) بود به پایان رسیده است و از طرف دیگر میلاد رسول خدا (ص) که برترین رحمت است در این ماه است، برای روز اول ربیع الاول که روز هجرت پیامبر(ص) است، در منابع دینی اعمالی همچون روزه و دعا به جهت شکر گذاری ذکر شده است، البته باید توجه داشت که نبودن و وارد نشدن دعا یا نمازی در منابع دینی دلیل بر بدعت و حرمت انجام آن نیست چرا که از نظر اسلام به طور کلی دعا و نماز در همه احوال و اوقات مطلوب و مستحب است. بله اگر کسی به دروغ ادعا کند که در اسلام وارد شده است که فلان دعای خاص را در فلان وقت خاص بخوانید دروغ و بدعت است. اما در مورد مژده بهشت دادن پیامبر(ص) به کسی که بشارت ماه ربیع را بدهد، ما در منابع شیعی حدیثی را در این باره پیدا نکردیم. بله صاحب تفسیر روح البیان حدیثی نقل می کند که: "کسی که مرا به اتمام ماه صفر بشارت دهد او را به بهشت بشارت می دهم" و شاید این حدیث همان معنای مورد نظر را می رساند.
نظر رهبرانقلاب درباره خرافات شب اول ربیع/آیه ای که امشب در وصف علی (ع) نازل شد
آیا روایت"کسی که مرا به ماه ربیع بشارت دهد،من او را به بهشت بشارت می دهم" صحت دارد؟
آیا اعمال و دعاهایی که در شب اول ماه ربیع الاول انجام می شود بدعت و حرام نیست؟
اعمال و دعاهایی که در شب اول ماه ربیع الاول انجام می شود بدعت یا حرام
بررسی حدیث خروج ماه صفر و بشارت به بهشت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
من کیستم؟ گدای توام یا امام رضا
من کیستم؟ گدایِ توام یا امام رضا - شرمنده از عطایِ تو ام یا امام رضا
هرگز نمیروم ز درگهِ تو جایِ دیگری - تا هستم، آشنایِ تو ام یا امام رضا
من ریزه خوارِ خوانِ تو ام در تمامِ عمر - راضی به هرچه با رضایِ تو ام یا امام رضا
ای بضعه یِ رسولِ خدا در زمینِ خُور - در این دیار، جان فدایِ تو ام یا امام رضا
مهر تو شد ز روزِ ازل در سرشتِ من - سر زنده من به پایِ توام یا امام رضا
باب الرّضایِ تو باز است روز و شب - بِاین آستان گدایِ تو ام یا امام رضا
باب الجوادِ تو باز است بهرِ جود - من بهره منداز سخایِ توام یا امام رضا
دار الشفای تواست پذیرایِ هر مریض - من سالم از شفایِ توام یا امام رضا
دارم به لب ثنایِ تو هر صبح و ظهر و شام - من زنده با ثنایِ تو ام یا امام رضا
من، باقری، کُنمت دائماً سلام - من آن غلامِ با وفایِ تو ام یا امام رضا
سروده شده شهادت امام رضاعلیه السلام سال 1400
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری
ادامه مطلب را ببينيد
امام رضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان و دهمین تن از چهارده معصوم (علیهم السلام) است. نام مبارکش علی می باشد و به سال ۱۴۸ه.ق در مدینه به دنیا آمد. پدر ارجمندش موسی بن جعفر (علیه السلام) امام هفتم است و مادرش، نجمه- ام البنین. مشهورترین لقبش رضا است و کنیهاش ابوالحسن.[۱] . خلفای عبّاسی معاصر آن امام معصوم (علیه السلام) سه تن بودند : ۱. هارون ؛ ۲. محمد امین ؛ ۳. عبداللَّه مأمون . علی بن موسی الرضا بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، کنیهاش، ابوالحسن و مشهورترین لقبش رضا است. در روایتی از امام جواد(ع) آمده است که این لقب از سوی خداوند به پدرش داده شده است؛[۱] ولی برخی منابع گفتهاند مأمون لقب رضا را به او داد.[۲] صابر، صدیق، رضی و وفی از دیگر القاب آن حضرت است.[۳] در برخی روایات او عالم آل محمد نامیده شده است.[۴] نقل شده است که امام کاظم(ع) به فرزندانش میگفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.»[۵] همچنین امام جواد(ع) در زیارت امام رضا(ع) او را امام رئوف خطاب کرده است.[۶] لقب امام رئوف در بین شیعیان شهرت بسیار دارد.[۷] . مادر امام رضا(ع) کنیزی از اهالی نوبه بوده است[۱۱] که با نامهای مختلفی از او یاد شده است. گفته شده است هنگامی که امام کاظم(ع) او را خریداری کرد، نام تُکتَم را برای وی برگزید[۱۲] و وقتی امام رضا (ع) را به دنیا آورد، امام کاظم(ع) او را طاهره نامید.[۱۳] شیخ صدوق گفته است که عدهای نام مادر امام رضا (ع) را سَکَن نوبیه روایت کردهاند. همچنین اروی، نجمه، سمانه، نیز نامیده شده است و کنیهاش ام البنین بوده است.[۱۴] . در روایتی آمده که مادر امام رضا(ع) کنیزی پاک و پرهیزگار به نام نجمه بود که حمیده مادر امام کاظم(ع) وی را خریداری و به پسرش بخشید و بعد از ولادت حضرت رضا(ع) او را طاهره نامید.»[۱۵] . امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق امامت را عهدهدار شد؛ مدت امامت آن حضرت ۲۰ سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت هارون الرشید(۱۰ سال)، محمد امین (حدود ۵ سال)، مأمون (۵ سال) همزمان شد.[۲۸] . ده سال از این سالها را در عصر هارون، پنج سال را در عصر امین و دو سال را در عهد مأمون و در مدینه سپری کرد. . دوره زندگانی علی بن موسی الرضا همزمان با حکومت عباسیان بودهاست که با مشکلات عدیدهای از جمله جنگهای داخلی و شورشهای مختلف علیه حکومت مواجه بودند. دوران امامت وی با سه خلیفهٔ عباسی شامل هارون الرشید، امین و مأمون مقارن بود. او در عصر حکومت هارون و امین، غالباً به مباحثه با مذاهب دیگر در اعتقادات اسلامی و ترویج مذهب امامیه میپرداخت. در این دوران با تدارک سفر و مناظرات با بزرگان ادیان و مذاهب مختلف، سعی در کاهش گسترش مذاهب دیگر کرد. مبارزه با جریان واقفیه که پس از مرگ موسی کاظم و انکار امامت وی رخداد، از جمله اهم اقدامات وی بشمار میآید. حکومت نیز در این دوران مواجههای با وی نداشت . چون پدر گرامی امام رضاعلیه السلام به شهادت رسید، در مدینه بود و رسیدگی به امور شیعیان را آغاز کرد. شاگردان پدر را پیرامون خویش گرد آورد و به تعلیم معارف ناب دینی پرداخت. در این سالها شیعیان بهرهها از او برگرفتند و هدایتها یافتند و معارف دینی نشو و قوام و دوام پیدا کردند . شخصیت ممتاز و برجسته امام در مدینه چنان جلوه مینمود که سراسر حجاز آن روزگار در همه مسائل مادی و معنوی خویش از او مدد میگرفت . هرچند که وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر(ع) بسیار پیچیده بود؛ اما بیشتر اصحاب امام کاظم(ع) جانشینی امام رضا (ع) را پذیرفتند.[۳۰] . پس از شهادت امام کاظم(ع)، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل میشد، به نام قطعیه مشهور شدند؛[۳۱] ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم(ع) از پذیرفتن امامت علی بن موسی الرضا(ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر(ع) توقف کردند که به همین جهت واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند.[۳۲] واقفیه معتقد بودند که امام کاظم(ع)، مهدی موعود است که در غیبت به سر میبرد و بازخواهد گشت.[۳۳] . امام رضا حدود هفده سال (۱۸۳-۲۰۰ یا ۲۰۱) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است: همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.[۳۴] . من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم.[۳۵] . هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال ۲۰۰ [۳۶] یا ۲۰۱ قمری[۳۷] بود . مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو.[۴۰] به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنیهاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آنها را در خانهای و امام رضا را در خانهای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.[۴۱] . به گزارش یعقوبی مأمون، امام رضا را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابیضحاک خویشاوند فضل بن سهل بود. حضرت را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید.[۳۸] به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.[۳۹] . اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان عرض کردند: ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: و حدیث سریف حدیث سلسلهالذهب را در شهر نیشابور اینکونه بیان کرد : شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که فرمود شنیدم از رسول خدا که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: کَلِمَةُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها. «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.[۴۲] . بیان این حدیث را در نیشابور یکی از مهمترین و مستندترین حوادث مسیر حرکت امام رضا(ع) میدانند.[۴۳] . از حضرت رضا علیه السلام در راه مکه به خراسان مخصوصاً در شهر نیشابور معجزات بسیاری دیده شد و سخنان آموزنده ای در تاریخ به ثبت رسید که از مهمترین آنها حدیث معروف سلسله الذهب است که در نیشابور ایراد فرمود . مأمورین مأمون، امام رضا را از نیشابور به طرف طوس حرکت دادند و از نواحی دهسرخ و رباط سعد گذشتند و به سناباد* وارد کردند . حضرت در سناباد جای قبر مطهّر خود را نشان دادند و پس از اقامتی کوتاه از سرخس به مرو ،مقرّ حکومت مأمون، رفتند . محل قبر حضرت رضا علیه السلام باغ حمید بن قحطبه است که حضرت آن را در قبال قرآنی که به حمیدبن قحطبه دادند خریداری کردند و آن باغ محل حرم کنونی ملک حضرت شد . موضوع ولایتعهدی امام رضا : پس از استقرار امام در مرو، مأمون قاصدی به خانه امام رضا فرستاد و به وی پیشنهاد داد که من میخواهم خودم را از خلافت خلع کنم و آن را به تو بسپارم ولی امام به شدت با این کار مخالفت کرد. امام در پاسخ مأمون گفت: «اگر حکومت حق توست، نمیتـوانی به کس دیگر ببخشی و اگر متعلق به تو نیست، شایستگی بخشـش آن را نـداری»[۴۴] محققان معتقدند این پاسخ امام اساس مشروعیت خلافت مأمون را زیر سوال برد.[۴۵] سید جعفر مرتضی عاملی نیز معتقد است اساسا مأمون جدیتی در پیشنهاد خلافت به امام رضا (ع) نداشت. وی مباحث گستردهای را مطرح ساخته و در نهایت این پیشنهاد مأمون را تلاشی برای تثبیت خلافت خود وی ارزیابی میکند.[۴۶] پس از این، مأمون خواست که ولایت عهدی پس از خودش را به امام واگذار نماید. باز با مخالفت شدید امام مواجه شد. در این هنگام مأمون سخنی با شائبه تهدید به زبان آورد و در این میان گفت: عمر بن خطاب، شورا را در شش نفر قرار داد (ر.ک: شورای شش نفره) که یکی از آنان جد تو امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب بود. عمر شرط کرد هرکدام از آنان مخالفت کرد گردنش زده شود. چارهای نیست جز اینکه آنچه از تو میخواهم بپذیری که من گزیری از آن نمییابم. امام (ع) پاسخ داد: پس من میپذیرم بدین شرط که نه فرمان دهم و نه بازدارم، نه فتوا دهم و نه قضاوت کنم، نه کسی را به کاری گمارم و نه عزل کنم و نه چیزی را از جایگاهش تغییر دهم. مأمون، شرط او را پذیرفت.[۴۷] . بدین طریق، مأمون در روز دوشنبه هفتم رمضان سال ۲۰۱ق. با امام رضا به عنوان ولیعهد پس از خود بیعت کرد و مردم را به جای لباس سیاه[یادداشت ۱]، سبزپوش کرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت و برای امام رضا (ع) بیعت گرفت و به نام وی بر منبرها خطبه خواندند و دینار و درهم به نامش سکه زدند و کسی نماند که لباس سبز نپوشد مگر اسماعیل بن جعفر بن سلیمان بن علی هاشمی.[۴۸] . انگیزه مأمون از ولایتعهدی امام رضا : مأمون برای فریب مردم و در حقیقت نظارت بیشتر بر امام (علیه السلام)، ایشان را به پایتخت خویش آورد و واداشت تا منصب ولایتعهدی را بپذیرد.[۱۶] . مأمون از این کار چند هدف را پی میجست : الف. راضی ساختن شیعیان ؛ ب. فروکش ساختن قیامهای علویان ؛ ج. استوار کردن پایههای حکومت خویش از گذر ربط آن به امام رضا (علیه السلام) ؛ د. ترساندن و تنبیه عبّاسیان متمرّد ؛ هـ. لکهدار ساختن شخصیت معنوی امام (علیه السلام) به آلودگیهای حکومت.[۱۷] [۱۸] . هر چند امام رضا (علیه السلام) چارهای جز پذیرفتن ولایتعهدی در پیش نداشت، امّا شرطهایی برای آن نهاد که مأمون را در رسیدن به اهداف خویش ناکام ساختند. شرطهای امام (علیه السلام) این بود که : ۱. در امر و نهی حکومت دخالت نکند ؛ ۲. فتوا ندهد ؛ ۳. قضاوت نکند ؛ ۴. در عزل و نصب شرکت نجوید ؛ ۵. امور و سنن دینی را جابه جا نکند . [۱۹] . در نظر تاریخ نگاران، بر نهادن چنین شرطهایی برای حکومت از نپذیرفتن ولایتعهدی، ناگوارتر بود؛ زیرا از نامشروع بودن حکومت حکایت میکردند و اینکه امام رضا (علیه السلام) به دخالت در چنین حکومتی رغبت نشان نمیدهد . از سوی دیگر امام (علیه السلام) فرصتی یافت تا به وظایف آسمانی خویش با فراغ بال بیشتری بپردازد و از جمله، با علما و بزرگان به مناظره بنشیند و حتی شخص مأمون را در مناظره شکست دهد و او را مجبور به اظهار عجز کند. برگزاردن نماز پرشکوه عید فطر به امامت امام رضا (علیه السلام) که مأمون چارهای ندید جز آنکه اقامه نماز را در همان آغاز ممنوع سازد و نماز باران امام (علیه السلام) که به بارش باران انجامید و آتش محبّت ایشان را بیش از پیش در دل مشتاقان شعلهور ساخت، از فعّالیتهای این دوره است . از فعّالیتهای امام رضا(علیه السلام) در دوران ولایتعهدی آن بود که به شهرهای متعدّدی سفر کرد و مردم را به دیدار خویش برخوردار ساخت. آن امام همام (علیه السلام)، پیش از سفر، کسانی را به مقصد میفرستاد تا مردم را آگاه کنند و مقدمات سفر را آماده سازند. این تدبیر امام موجب میگشت که کسان بیشتری از وجود امام بهرهمند شوند و از آن سو نیز حکومت به هراسی بیشتر افتد.[۱۴] . ولایتعهدی امام رضا (علیه السلام) سه سال[۱۵] طول کشید که همه آن در عصر مأمون بود . مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به مرو، جلسات علمی متعددی با حضور علمای گوناگون تشکیل داد. در این جلسات، مذکرات زیادی میان امام و دیگران صورت میگرفت که به طور عمده درباره مسائل اعتقادی و فقهی بود. بخشی از این مذاکرات را طبرسی در کتاب احتجاج فراهم آورده است.[۴۹] برخی از این مناظرات [یا احتجاجات] از این قرارند:[۵۰] : مناظره امام رضا در باب توحید . احتجاج در باب امامت . مناظره امام رضا با سلیمان مروزی . مناظره امام رضا با ابو قرة . مناظره امام رضا با جاثلیق . مناظره امام رضا با رأس الجالوت . مناظره امام رضا با عالم زرتشتی . مناظره امام رضا(ع) با عمران صابی . مأمون میخواست با کشاندن امام به بحث، تصوری را که عامه مردم درباره ائمه اهل بیت علیهم السلام داشتند و آنان را صاحب علم خاص مثلاً «علم لدنّی» میدانستند، از بین ببرد.[۵۱] صدوق در این باره میگوید: مأمون اندیشمندان سطح بالای هر فرقه را در مقابل امام قرار میداد تا حجت آن حضرت را به وسیله آنان از اعتبار بیندازد و این به جهت حسد او نسبت به امام و منزلت علمی و اجتماعی او بود. اما هیچ کس با آن حضرت روبه رو نمیشد جز آن که به فضل او اقرار کرده و به حجتی که از طرف امام علیه او اقامه میشود، ملتزم میگردید.[۵۲] . این مجالس به تدریج مشکلاتی را برای مأمون درست کرد. زمانی که وی متوجه شد، تشکیل چنین جلساتی برای وی خطرناک است، اقدام به محدود کردن امام کرد. از عبدالسلام هروی نقل شده که به مأمون اطلاع دادند: امام رضا علیهالسلام مجالس کلامی تشکیل داده و بدین وسیله مردم شیفته وی میشوند. مأمون به محمد بن عمرو طوسی مأموریت داد تا مردم را از مجلس آن حضرت طرد نماید. پس از آن امام در حق مأمون نفرین کرد.[۵۳] . پس از عقد ولایتعهدی (در ۷ رمضان سال ۲۰۱) چون عید (ظاهراً عید فطر سال ۲۰۱ق) رسید مأمون از امام خواست تا نماز عید بخواند، اما امام بر مبنای شرایطی که در ابتدای ولایتعهدی با مأمون ذکر کرده بود از پذیرش اقامه نماز عید عذر خواست. مأمون اصرار کرد و امام ناچار قبول کرد و فرمود: پس من همچون رسول خدا(ص) به نماز خواهم رفت. مأمون نیز پذیرفت. مردم انتظار داشتند که امام رضا (ع) مانند خلفا با آداب و رسوم خاصی از خانه خارج شود، اما دیدند که ایشان با پای برهنه در حالیکه تکبیر میگوید به راه افتاد. امیران که با لباس رسمی و معمولِ اینگونه مراسم آمده بودند، با دیدن این وضع، یکباره از اسبها فرود آمده و کفشها را از پا درآوردند و با گریه و تکبیرگویان پشت سر امام به راه افتادند. امام در هر قدم که میرفت سه بار تکبیر میگفت . گفتهاند که فضل به مأمون گفت: اگر امام رضا بدین صورت به مصلّا(محل برپایی نماز) برسد، مردم فریفته او میشوند، بهتر آن است که از او بخواهی برگردد. پس مأمون فردی را فرستاد و از امام خواست که برگردد. آن حضرت کفش خود را به پا کرد و سوار بر مرکب شد و بازگشت.[۵۴] . آن حضرت در طوس به دست مأمون به شهادت رسید. حرم او در مشهد زیارتگاه مسلمانان است. پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در خانه حمید بن قحطبه طائی (بقعه هارونیه) در روستای سناباد، دفن کرد.[۷۰] امروزه حرم رضوی، در ایران و در شهر مشهد مقدس واقع است و سالانه زیارتگاه میلیونها مسلمان از کشورهای مختلف است.[۷۱] . کلینی، وفات او را در ماه صفر سال ۲۰۳ق. در ۵۵ سالگی ذکر میکند.[۵۶] طبق نظر بیشتر علماء و مورخین سال شهادت امام رضا، ۲۰۳ق. بوده است.[۵۷] طبرسی روز شهادت را در آخر ماه صفر نقل میکند.[۵۸] . شیخ مفید نقل میکند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخنهایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا(ع) رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است.[۶۲] . شیخ صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل میکند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است.[۶۳] سید جعفر مرتضی عاملی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر میکند.[۶۴] . ابن حِبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «علی بن موسی الرضا» مینویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال ۲۰۳ق. بود.[۶۵] . در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره،[۶۶] استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سختتر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد.[۶۷] امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب میداد که ناراحتش میکرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت میشد، هرچند آشکار نمیکرد.[۶۸] چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامیاش خوشحالی میکرد، امام رضا(ع) به او گفت: «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کردهای و...»[۶۹] . حضرت امام رضا علیه السلام ولایتعهدی را قبول نمیکرد و مکرر میفرمود:«این عهد و بیعت ناتمام خواهد ماند.» . روزی مأمون به او گفت:«خوب است شما به عراق بروید و من جانشین شما در خراسان باشم.» . امام لبخندی زد و فرمود:«نه، به جان خودم قسم من در همین جا اقامتی کوتاه دارم و پیش از اینکه از اینجا بیرون نمیروم مگر اینکه مرگ مرا در مییابد.» . مأمون که به دست خود، کار را بر خویش سخت کرده و به اهداف خویش نیز نرسیده بود، تصمیم بر قتل امام رضا (علیه السلام) گرفت و به سال ۲۰۳ه. آن امام همام را در پنجاه و پنج سالگی به شهادت رساند . مرقد مطهّر امام رضا (علیه السلام) در مشهد مقدس جای دارد.[۲۰] [۲۱] . رویداد شهادت امام رضا علیه السلام بوسیله زهر در شهر طوس، در روایاتی از پیامبر یا ائمه اطهار علیهم السلام، سال ها پیش از آن حضرت پیش بینی شده بود. به عنوان نمونه شیخ صدوق به سند خود از نعمان بن سعد روایت کرده که گفت: امام علی بن ابیطالب علیهالسلام فرمود : سَیُقتَلُ رَجُلٌ مِن وُلِدی بِاَرض خُراسان بِالسَّمَّ ظُلماً اِسمُهُ اِسمِی وَ اِسمٌ اَبیهِ اِسمٌ اِبن عمران مُوسی الا فَمَن زارَةٌ فِی غُربَتهِ غَفَراللهُ ذُنوبَهٌ ما تقدّم منها و ما تَاَخَّر و لو کانَت مثل عَدَدِ النُّجومِ و قطر الامطار وَ وَرَقِ الاشجار.[۱۳] به زودی مردی از فرزندان من در سرزمین خراسان از روی ستم و جور به زهر کشته میشود، اسم او اسم من، و اسم پدرش اسم موسی بن عمران است بدانید هر کس او را در غربتش زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده او را میآمرزد و لو این که به تعداد ستارگان و قطرات باران و برگ درختان باشد . و سید هاشم بحرانی در مدینه المعاجز مینویسد: از سلیمان بن حفص مروزی روایت شده که گفت: از موسی بن جعفر علیه السلام شنیدم که میفرمود : ان ابنی علیّاً مَقتُولٌ بالسّم مَدفُونٌ اِلی جَنبِ هارُون بِطُوس مَن زارَةٌ کَمَن زارَ رَسُول الله[۱۴]؛ پسرم علی را با سم مظلومانه به قتل میرسانند و او در جنب قبر هارون در طوس مدفون میشود، کسی که او را زیارت کند مانند کسی است که رسول خدا را زیارت نموده است . همچنین دسته ای از روایات از خود امام رضا علیه السلام نقل شده که در آنها از شهادت خود به دست مامون و از دفنش در طوس کنار قبر هارون خبر داده است، از جمله: اباصلت هروی گفت: شنیدم از امام رضا علیه السلام که میفرمود: به خدا نیست از ما ائمه احدی، مگر این که کشته یا شهید میشود. عرض شد: ای فرزند رسول خدا، پس ترا چه کسی به قتل میرساند؟ فرمود: بدترین مخلوق خدا در زمان خودم مرا به زهر میکشد، و سپس در یک خانه تباه شده در دیار غربت دفن میکنند. آگاه باشید هر کس مرا در غربتم زیارت کند خداوند به او اجر صدهزار شهید و صدهزار صدیق و صدهزار حج و عمره کننده و صدهزار جهادگر مینویسد و در زمره ما محشور میگردد و در بالاترین درجات بهشت رفیق ما قرار داده میشود.[۱۵] . صاحب بحار الانوار به نقل از امالى شیخ صدوق و عیون اخبار الرضا نقل می کند که: ابا صلت گفت در خدمت حضرت رضا علیه السّلام بودم فرمود داخل این قبهاى که هارون مدفون است برو از چهار طرف آن خاک بردار بیاور. داخل قبه شدم و خاک را آوردم ملاحظه فرمود گفت این قسمت از خاک را که مربوط به طرف راست است بمن بده، تقدیم کردم، بو کشیده ریخت، فرمود در اینجا می خواهند برایم قبر حفر کنند، سنگى پدیدار خواهد شد که اگر تمام کلنگهاى خراسان را جمع کنند نمیتوانند آن را بردارند. در مورد خاکى که از پائین پا و بالاى سر آورده بودم همین فرمایش را تکرار نمود... پس از آن فرمود: فردا می روم پیش این نابکار، وقتى خارج شدم اگر سرم پوشیده نبود با من حرف بزن جواب می دهم، چنانچه سرم پوشیده بود با من صحبت مکن . ابا صلت گفت: صبحگاه فردا لباس پوشید در محراب بانتظار نشست، در این موقع غلام مأمون وارد شده گفت امیر المؤمنین شما را مىخواهد، کفش پوشیده از جاى حرکت نمود و رفت، منهم از پى آن جناب رفتم تا وارد بر مأمون شد، جلو مأمون ظرفى از انگور و چند ظرف دیگر از میوههاى مختلف بود، یک خوشه انگور بدست داشت که مقدارى از آن را خورده بود همین که چشمش بحضرت رضا افتاد از جاى حرکت کرده او را در بغل گرفت و پیشانیش را بوسید و آن جناب را پهلوى خود نشانید. امام فرمود انگور خوب انگور بهشتى است. مأمون درخواست کرد از آن انگور بخورد، فرمود مرا معاف دار، گفت ممکن نیست، شاید بمن اطمینان ندارى، مأمون خوشه را گرفت و چند دانه از آن را خورد و براى مرتبه دوم بدست حضرت رضا علیه السّلام داد، آن جناب سه دانه از انگور خورد به گوشهاى پرت کرده از جاى حرکت نمود. مأمون گفت: کجا میروى؟ فرمود: به جایى که فرستادى! وقتى خارج شد عبا را بر سر کشیده بود چیزى عرض نکردم تا داخل خانه شد، دستور داد درها را ببندم، در رختخواب خوابید، من با حزن و اندوه داخل حیاط ایستاده بودم. در همین موقع مشاهده کردم جوانى خوش روى با موىهاى مجعد شبیه بحضرت رضا علیه السّلام وارد شد، پیش رفته عرض کردم از کجا آمدى، درها که بسته بود؟ فرمود کسى که مرا از مدینه در این ساعت بطوس آورده از درهاى بسته نیز داخلم کرده . گفتم: شما کیستى؟ «فقال انا حجة اللَّه علیک یا ابا صلت انا محمد بن علی». به طرف اطاق علی بن موسى الرضا علیه السّلام رفت به من نیز فرمود: وارد شوم. همین که چشم حضرت رضا علیه السّلام به او افتاد فرزندش را در آغوش گرفت و بسینه چسبانید پیشانیش را بوسید و بجانب خود کشانید. امام جواد پیوسته پدر را مىبوسید و آرام با او سخنانى می گفت که من نفهمیدم. در این هنگام کفى بر دهان حضرت رضا علیه السّلام آشکار شد، حضرت جواد آن کف را مکید امام دست در گریبان خود کرد چیزى شبیه گنجشک خارج کرده بحضرت جواد داد آن را بلعید. در این موقع حضرت رضا علیه السّلام از دنیا رفت . حضرت جواد فرمود: ابا صلت حرکت کن از انبار تخت بیاور با آب تا پدرم را غسل دهم. عرض کردم: در انبار تخت و آب نیست، فرمود هر چه می گویم بجاى آور، داخل انبار شدم تخت و آب بود بیرون آوردم دامن بکمر زدم تا امام را غسل دهم. فرمود تو یک طرف برو کسى هست که بمن کمک کند. حضرت رضا را غسل داد باز فرمود داخل انبار شو زنبیلى که در آن کفن و حنوط پدرم هست بیاور وارد شدم زنبیلى دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم، آوردم خدمت ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند . آنگاه فرمود تابوت بیاور، عرض کردم بروم پیش نجار بگویم تابوت بسازد فرمود داخل انبار تابوت هست وارد شدم تابوتى دیدم که در آنجا قبلا ندیده بودم جسم پاک امام را در آن تابوت نهاد دو رکعت نماز خواند هنوز تمام نشده بود تابوت بلند شد و سقف شکافته گردید از خانه خارج شد. عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه هم اکنون مأمون مىآید حضرت رضا را از من میخواهد، چه کنم؟ فرمود: ساکت باش الان بر میگردد هر پیغمبر اگر چه در مشرق بمیرد و وصى او در مغرب خداوند بین ارواح و اجساد آنها جمع خواهد کرد هنوز سخن امام جواد تمام نشده بود که سقف شکافته شد و تابوت بر زمین آمد، از جاى حرکت نمود پیکر پاک امام را از تابوت بیرون آورد و در رختخوابش گذاشت مثل اینکه نه غسل داده شد و نه کفن گردیده . فرمود: حرکت کن در را براى مأمون بگشا. همین که در را گشودم دیدم مأمون و غلامان ایستادهاند با گریه داخل شد گریبان چاک زد و بر سر خود میزد با صداى بلند میگفت: آه آقاى من ترا از دست دادم، کنار بستر حضرت رضا نشست و دستور داد آماده غسل و کفن شوند امر کرد برایش قبر بکنند. تمام آنچه حضرت رضا فرموده بود آشکار گردید. خواست قبر پدرش را قبله قبر حضرت رضا قرار دهد یکى از اطرافیان گفت مگر نمیگوئى این شخص امام است جوابداد چرا، گفت باید قبر او جلو باشد دستور داد در طرف قبله قبر بکنند گفتم بمن فرموده است که هفت پله بکنند و ضریحى بگشایند گفت بمقدارى که ابا صلت میگوید بدون ضریح بکنید ولى لحد قرار میدهم . وقتى رطوبت و ماهیها را مشاهده کرد گفت: پیوسته حضرت رضا در زمان زندگانى ما را از عجایب خود بهرهمند میکرد اینک بعد از مرگ نیز نشان میدهد وزیرش گفت میدانى منظور از نشان دادن این عجایب چیست مأمون گفت: نه. وزیر گفت: میخواهد بفهماند که اقتدار و سلطنت شما بنى عباس با زیادى حکمروا و مدت طولانى مثل این ماهیهاى کوچک است وقتى مدت شما تمام شود خداوند شخصى از ما را بر شما مسلط خواهد کرد که این سلسله را منقرض کند گفت راست میگوئى . ابا صلت میگوید: آنگاه مأمون گفت آن دعائى که میخواندى بمن بیاموز. سوگند یاد کردم که همین الان فراموش کردم، راست هم میگفتم. دستور داد مرا زندانى کنند و حضرت رضا علیه السّلام را دفن نمود . یک سال در زندان بودم خیلى دلم تنگ شد شبانگاهى تا بصبح متوسل به خاندان نبوت شدم و از خدا خواستم بحق آنها مرا نجات دهد هنوز دعایم تمام نشده بود که امام جواد وارد شد فرمود دلت تنگ شده است عرض کردم: آرى بخدا قسم. فرمود: حرکت کن دست به زنجیرهائى که به آن بسته شده بودم زد باز شد دست مرا گرفت و از زندان خارج نمود با اینکه غلامها و زندانبانها ایستاده بودند و مرا میدیدند ولى قدرت حرف زدن نداشتند از زندان که بیرون آمدم فرمود: در پناه خدا دیگر نه تو مأمون را خواهى دید و نه او ترا. ابا صلت گفت: بعد از آن تاکنون مأمون را ندیدهام.[۱۶] . پس از شهادت، بدن مقدّس امام را جلوتر از قبر هارون الرشید دفن کردند. قبر مطهر امام رضا علیه السلام از آن زمان تا امروز زیارتگاه مسلمین و شیعیان جهان است. برای زیارت امام از ائمه اطهار ثوابهای فراوانی نقل شده است و از آن روضه منوره، معجزات و کرامات بی شماری به وقوع پیوسته است. حضرت رضا علیه السلام یک فرزند بیشتر نداشت که حضرت جواد علیه السلام بود؛ ولی براداران زیادی داشت از جمله زید بن موسی بود که علیه مأمون قیام کرد.
امام رضا (ع) از تولد تا شهادت/ خلاصهای از زندگینامه امام هشتم ...
امام رضا علیه السلام و مساله ولایت عهدی - پرتال جامع علوم انسانی
: شهادت امام رضا علیه السلام از زبان اباصلت هروی - دانشنامه رشد
شهادت امام رضا علیه السلام از زبان اباصلت هروی | پایگاه خبری ...
ولایتعهدی علی بن موسی الرضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
فیشهای حضرت امام رضا (علیه السلام) - Khamenei.ir
کرامات امام رضا علیه السلام در مسیر سفرش به ایران
شهادت امام رضا علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
امام رضا علیهالسلام - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
اشعار امام رضاعلیه السلام سروده های باقری پور
ویژه نامه شهادت حضرت امام ر ضا علیه السلام
شناسنامه امام رضا علیه السلام - شبکه الکوثر
علی بن موسی الرضا - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
حضرت امام رضا علیه السلام - دانشنامه رشد
امام رضا علیه السلام - دانشنامهی اسلامی
جاده ولایت ، هجرت امام رضا - شمس توس
زندگینامه شمس الشموس امام رضا (ع)
امام رضا علیهالسلام - ويکی شيعه
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام
امام رضا علیهالسلام - ویکی فقه
ثواب زیارت امام رضا علیه السلام
ولایتعهدی امام رضا علیه السلام
شها د ت امام رضا علیه السلام
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام
باغ حمیدبن قحطبه محل دفن امام ... - حضرت امام رضا علیه السلام
تاریخچه ساخت حرم مطهر امام رضا(ع) - قدس آنلاین | پایگاه خبری ...
منزل امام رضا (ع) در مرو ترکمنستان - حضرت امام رضا علیه السلام
سفر علی بن موسی الرضا به مرو - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا علیه السلام از مدینه ...
نگاهی به پیشینه محل دفن امام رضا(ع) - مشرق نیوز
منزل امام رضا (ع) در مرو/ تصاویر - آفتاب نیوز
خرید محل دفت توسط حضرت - تبیان
همگام با امام از نیشابور تا مرو
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام
اي بَضعَةُ النّبي و اَيا هشتمين امام _ باشی تو هشتمین ولِیِّ خداوندِ لایَنام
دار الشّفا حریم تو باشد به خاص و عام _ گيرد به يك نگاهِ تو هر زخم اِلتِيام
تو اي امامِ ثامن و اي ضامنِ غريب _ محبوبِ عالمي و هم از بهرِ ما حبيب
دار الشَّفايِ تو به مريضان بود طبيب _ آرند رو به درگهِ تو جمله يِ انام
ازشِدّتِ مصائب و از قِلَّتِ رجا _ آرند رو به بارگاهِ تو اربابِ التجا
گویند سلام جمله ز هر شهر و هرکجا _ خواهند از شما كه شوي شافع الانام
هر مستمند رو به پنجره فولادت آورد _ هرجا بُوَد مريض بهرِ شفا يادت آورد
مارا بيادِ زمزم، آبِ سنابادت آورد _ نوشیم ما زِ حوضِ طلا يت به صبح و شام
آن صحنهات هست چو صحنِ بهشتيان _ باشند خادمانِ تو، همه، حوران، فرشتگان
زیرا تویی وَلیِّ خداوندِ لا مکان _ باشد رواقها و مَضجَعِ تو مَلجَاءِ اَنام
هر زائری که روی کند سویِ آن حرم _ نزدِ خدای عزّ وجلّ هست محترم
دارد ثواب نزدِ خدا بهرِ هر قدم _ از هر کجا که سوي تو زائر كند سلام
گاهی ز دور و گاه زِ نزدیک زائران - گویند سلام سویِ حریمت زِ هر مکان
دارند امید زِ حضرتِ آقا جوابشان _ ای باقری امامِ رضا یَسمَعُ الكَلام
سروده شده پایان صفر سال 1399
مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
هفت آسمان باشد بسر بهر تمام مردمان _ مُلکِ خراسان را ببين دارد به سر هشت آسمان
در مشهد و بين دو كوه هست آسماني هشتمین _ آن آسمان هشتمین، باشد امام شيعيان
آن آسمان هشتمين باشد علي موسي الرضا _ باشد مزارش روضه اي از هشت رضوان جنان
چونكه حريمش قطعه اي باشد ز اَقطاعِ بهشت _ شد خادمش روح الامين با جمله يِ كروبيان
ايران بود در سايه يِ لطفِ علي موسي الرّضا _ لطف خدا شد شاملِ ما جمله یِ ايرانيان
مشهد درخشد چون نگين در نقشه يِ ايران زمين _ ماهم در اين مشهد شديم همواره در دار الامان
محفوظ فرما اي خدا حقِّ علي موسي الرّضا _ اين باقري و جمله ي ايران و هم ايرانيان
سروده شده پایان صفر سال 1399
در خراسان هست خورشيدي عيان
گرچه هست هفت آسمان بالايِ سر _ كافريده خالِقِ كُلِّ جهان
بهر خود هر آسمان را عالمي است _ هريكي را هست خورشيدي عيان
زير آن هفت آسمان باشد زمين _ رُبعِ آن مسكون زِ بهرِ ساكنان
ساكنانش انس و جن و وحش وطير _ آدمي هم ساكن قسمي از آن
بهر انسانها بود یک رهنما _ بهرِ هر عصری به هر دور و زمان
هر زمانی رهنمایی لازم است _ تا نمايد راه و بي رَه را عيان
رهنما و هادي و هم مقتدا _ بهر انسانها بود پيغمبران
خاتمِ پيغمبران احمد بود _ او بُوَد پيغمبرِ كُلِّ جهان
بعد احمد نیست در دنیا نبی _ لیک باشد یک امامی هر زمان
جانشينِ مصطفی، شد مرتضي _ تا امامِ مهديِ صاحب زمان
از دوازده جانشين مصطفي _ در خراسان هست خورشيدي عيان
شد علي موسي الرضا شمس الشّموس _ بهرِ مشهد یک امامي مهربان
بَضعَةٌ مِنِّی علی موسی الرّضا _ شد حریمش بهرِ ما دار الامان
خفته اندر مشهد و بینِ دو کوه _ جنَّتی باشد حریمش مِن جَنان
خقته در ایران امامی بس رئوف _ خوش بحالِ جمله یِ ایرانیان
او پناه و ضامنِ این کشور است _ بیمه یِ ایران بُوَد در هر زمان
باقری و خاندانش جملگی است _ خادمی بر درگهِ شاهِ جهان
سروده شده توسط حجة الاسلام باقری پور پایان صفر سال 1399
شعر-درمشهد است خفته رضا هشتمین
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
روزِ عزایِ هشتم امام است
روزِ عزایِ هشتم امام است - امروز عزادار خیرُ الانام است
او بضعه یِ پاکِ رسولِ کردگار است - او هشتمین حجّت برایِ کردگار است
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
شاهِ خراسان مسموم گشته - با سَم شهید آن معصوم گشته
از زهرِ مامون شد شهید اندر خراسان - در حجره یِ در بسته او تنها دهد جان
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
امروز احمد باشد عزادار - زهرا و حیدر در غم گرفتار
گفتا محمّد بَضعةٌ مِنّی برایش - او بَضعه یِ احمد بود جانها فدایش
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
امروز عزایِ شمس الشّموس است - از شهرِ یثرب تا ملکِ طوس است
جن و ملک سینه زن از بهرِ رضا شد - اندر مدینه فاطمه صاحب عزا شد
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
اکنون خراسان باشد سِیَه پوش - بیتُ الرّضا شد تاریک و خاموش
باب الجواد امشب سِیَه پوشِ رضاشد - در شهرِ یثرب هم تقی صاحب عزا شد
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
ایران سراسر ماتم گرفته – هم طوس و یثرب را غم گرفته
ای باقری بنگر عزا اندر خراسان - در مرد و زن اندوه و غم باشد نمایان
جانم رضا جانم رضا جانم رضا جان
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخرماه صفرسال 1399
امروز عزایِ شمس الشّموس است
امروز عزایِ شمس الشّموس است - روزِ غروب خورشید طوس است
ای شیعیان شورونوای غربتِ کیست - ابن الرّضا بنگر کنار تربتِ کیست
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
امروز عزادار ابن الرّضا شد - چون که زبابا اینک جدا شد
او ازمدینه آمده اندر خراسان - جان دادن بابا کنون گردیده آسان
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
دور از مدینه چون که رضا شد - مشهد برایش کرب و بلا شد
غیر از رضا دور از وطن اینسان که باشد - بی تاب ومهجور از وطن اینسان که باشد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
آمد به ایران فرزند احمد - نورخدائی آمد به مشهد
این سرزمین از مقدمش مینوسرشت است - درمشهد و بین دو کوه باغ بهشت است
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
او از مدینه چون که جدا شد - یعنی شهیدِ راه خدا شد
او بضعة منّی به گفتِ احمد آمد - بهر شهادت او به طوس و مشهد آمد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
در طوس گشته مسمومِ کینه - با زهر مامون آن بی قرینه
مامون چرا بر حضرتش جورو جفا کرد - مسموم از انگور جفا آن بی حیا کرد
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
خورشید دلها در شهر مشهد - خاموش گشته با ظلمِ بی حد
صحن و سرایش باقری باغ بهشت است - این آستان قدس او مینوسرشت است
جانم رضا جان ، جانم رضا جان
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخرماه صفرسال 1399
ازکتاب مجموعه اشعارباقری اینجا مشاهده فرمائید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام
ازراهِ دور میدهم آقایِ من سلام - گویم سلام بر تو اَیا هشتمین امام
گویم سلام از تَهِ دل ای امامِ من - دارم یقین آنکه توئی تَسمَعُ الکَلام
هر صبح و ظهر و شب به حریمِ تو رو کنم - خواهم دهی جواب، مرا، تو، اَیا اِمام
هر سال آخر ماهِ صفر ما پیاده راه - میآمدیم بسویِ مشهد تو با اُمیدِ تام
امسال چونکه منع شده طیِّ این سفر - ما میدهیم بر تو سلام از فرازِ بام
ویروسِ کورونا که گرفته است عالمی - کلّ زمین زِ مشهدِ ما تا عراق و شام
غمگین نموده است آدمیان را ز شرق وغرب - با لطفِ تو امام ثامن و ضامن شودخِتام
ویروس دفع و رفع شود گرکنی نظر - ای حضرتِ رضا، امامِ مشهد و ایران، مَهِ تمام
ای باقری کنون که شده منع این سَفَر - از خانه روی کن به حرم گوی اَلسَّلام
اَلسَّلام علیک یا اَبَالحسن یا ثامن الائمّة یا علی بن موسی الرّضا
آقاجان امام رضا قربون اون صدق و صفات
آقاجان امام رضا قربونِ اون صدق و صفات _ دست من كي ميرسه بازم به اون پنجره هات
ششماهه نيومدم او نزديكي بالاسرِت _ چون ز ترسِ كرونا بسته شده به روم دَرِت
این روزِ شهادتت اون هیاتای هر ساله _ نتونستن بیاین تو صحنا با آه و ناله
ديگه اون پياده هايِ هر ساله نيومدن _ ديگه اون موكباي خدمت رساني نبودن
نبودن سينه زناي هر ساله تو جاده ها _ نبود اون رضارضا گفتنِ اون پياده ها
اين سالِ نودونه شد كرونا مانعِ ما _ كه بِيان به پابوست از راهِ دور سينه زنا
آقاجون كن نظري كه جمله يِ اهلِ ولا _ باز بِيان به پابوست با دفع و رفعِ اين بلا
باقري با جمله یِ مجاورین و زائرین _ باز بیان او نزدیکی و روضه یِ خُلدِ برین
سروده شده توسط حجة الاسلام سیدمحمد باقری پور آخر ماه صفر سال 1399
کتاب مجموعه اشعارباقری را اینجا مشاهده فرمائید
زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا علیه السلام : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ وَابْنَ وَلِيِّهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ وَالْعُرْوَةَ الْوُثْقىٰ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ عَلَيْهِ آباؤُكَ الطَّاهِرُونَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِمْ ، لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلَىٰ هُدىً ، وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ إِلىٰ باطِلٍ ، وَأَنَّكَ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ ، فَجَزاكَ اللّٰهُ عَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ خَيْرَ الْجَزَاءِ ، أَتَيْتُكَ بِأَبِي وَأُمِّي زَائِراً عَارِفاً بِحَقِّكَ ، مُوالِياً لِأَوْلِيائِكَ ، مُعادِياً لِأَعْدائِكَ ، فَاشْفَعْ لِي عِنْدَ رَبِّكَ. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ إِسْماعِيلَ ذَبِيحِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُوسىٰ كَلِيمِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ عِيسىٰ رُوحِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّٰهِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيٍّ وَلِيِّ اللّٰهِ وَوَصِيِّ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ؛ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ زَيْنِ الْعابِدِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ باقِرِ عِلْمِ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ الْبارِّ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَارُّ التَّقِيُّ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةُ ، وَآتَيْتَ الزَّكَاةَ ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ ، وَعَبَدْتَ اللّٰهَ مُخْلِصاً حَتّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ. اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُوسَىٰ الرِّضَا الْمُرْتَضَىٰ الْإِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَىٰ الصِّدِيقِ الشَّهِيدِ صَلاةً كَثِيرَةً تامَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةًكَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ.
ویژه نامه شهادت امام رضاعلیه السلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: اشعار و سروده های باقری ، روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۖ ...(سوره فتح آیه 29)محمد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) فرستاده خداست و یاران و همراهانش بر کافران بسیار قویدل و سخت و با یکدیگر بسیار مشفق و مهربانند، وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ ...(سوره آل عمران آیه 44)محمد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟
مُحَمَّد بن عَبدُاللّه بن عَبدُالمُطّلِب بن هاشم . ولادت حضرت محمد(ص) در عام الفیل (عام الفیل–۱۱ق) پیامبر اسلام، از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر الهی [مُحمّد بن عبداللّه بن عبدالمطّلب (شَیبة الحمد، عامر) بن هاشم (عَمروالعُلی) بن عبدمَناف (مُغیرة) بن قُصَی (زید) بن کلاب (حکیم) بن مُرّة بن کعب بن لُؤی بن غالب بن فِهر (قریش) بن مالک بن نَضر (قَیس) بن کنانة بن خُزَیمة بن مُدرکة (عمرو) بن الیاس بن مضر بن نِزار (خلدان) بن مَعَدّ بن عدنان.[۱]] . مادر پیامبر اسلام، آمنه دختر وهب بن عبدمناف بن زهرة بن کلاب است. شیعیان بر ایمان آمنه دختر وهب و عبدالله بن عبدالمطلب و اجداد رسول خدا تا آدم(ع) اجماع دارند.[۲] . کنیه حضرت محمد (ص)، ابوالقاسم و ابوابراهیم است.[۳] برخی از القاب پیامبر اسلام عبارتند از: مصطفی، حبیب الله، صفی الله، نعمة الله، خیرة خلق الله، سیدالمرسلین، خاتم النبیین، رحمة للعالمین، نبی امّی.[۴] . روز ولادتش از نظر مشهور شیعه، ۱۷ ربیعالاول و از نظر مشهور اهل سنت، ۱۲ ربیعالاول است.[۶] . در شب میلادش نقل کردهاند که به ارهاصات یا هشدارها مشهور شده است.[۷] برخی از این رخدادها عبارتند از: لرزیدن طاق کسری و سقوط ۱۴ کنگره آن، خاموش شدن آتش در آتشکده فارس پس از هزار سال، خشکیدن دریاچه ساوه و همچنین خواب عجیب موبدان و پادشاه ساسانی.[۸]. مکان ولادتش در شعب بنیهاشم[۹] یا شعب ابیطالب[۱۰] و در خانه عقیل بن ابیطالب [خانه عبدالله در شعب بنیهاشم که بعدها به شعب ابیطالب یا شعب علی معروف گشت[۱۱۵]] . آنجا امروزه به نام «مکتبة مکة المکرمه» شناخته میشود.[۱۲۰] [۱۲۱] . علامه مجلسی عالم قرن یازدهم نقل میکند که در زمان او مکانی به نام مولد النبی در مکه وجود داشته و مردم آنرا زیارت میکردند.[۱۲] . اکنون محل ولادت رسول خدا (ص) در مکتبة المکة المکرمة در سوق اللیل مشهور است . در چهل سالگی به پیامبری رسید پس از ۱۳ سال دعوت به اسلام در مکه، به مدینه رفت و این هجرت، مبدأ تاریخ اسلامی شد . [هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ مسلمانان قرار گرفت. رسول خدا(ص) هنگام توقف در قبا مسجدی بنا کرد که مسجد قبا نام گرفت.[۳۹]] . در ۲۵ سالگی با خدیجه ازدواج کرد و حدود ۲۵ سال با او زندگی کرد. پس از وفات خدیجه، پیامبر با همسران دیگری ازدواج کرد. فرزندان پیامبر از خدیجه و ماریه بودند و همه آنها جز فاطمه(س) در زمان حیات پیامبر از دنیا رفتند. طبق عقاید شیعه حضرت محمد (ص) نبی و رسول است و چون خاتم الانبیاء بوده، هیچ پیامبری بعد از آن حضرت نخواهد آمد. حضرت محمد (ص) جزو انبیای اولوالعزم است و شریعتی نوین از جانب خداوند برای بشر آورده است. پیامبر(ص) اولین نفر از چهارده معصوم است. ایشان نه فقط در دریافت و ابلاغ وحی بلکه در تمام ساحتهای زندگی عصمت داشته است. همچنین از پیامبر(ص) معجزاتی نقل شده است که مهمترین آنها قرآن است.(نک: معجزات پیامبر(ص)) . پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیبهای فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت[۱] پس از ده سال حضور در مدینه رحلت کرد وفات پیامبر(ص) در ۲۸ صفر سال ۱۱ق، در ۶۳ سالگی روی داد. چنانکه در نهج البلاغه آمده است، هنگام جان دادن، سر پیامبر(ص) میان سینه و گردن امام علی(ع) بوده است.[۷۵] . در آن وقت از فرزندان او جز حضرت فاطمه(س) کسی زنده نبود. دیگر فرزندانش از جمله ابراهیم که یکی دو سال پیش از وفات پیامبر(ص) به دنیا آمد، همگی درگذشته بودند. پیکر مطهر پیامبر(ص) را حضرت علی(ع) به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داده و کفن کرد و در خانهاش که اینک داخل مسجد النبی است به خاک سپردند . (در تاریخ وفات پیامبر اکرم احتمال زیادی بیان شده است و این بنابر قول مشهور علمای شیعه است)[۲] [۳] . پس از چهارده روز بیماری[۴] . و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تاسیس کرده بود، به خاک سپرده شد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی (علیهالسّلام) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی (علیهالسّلام) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه میکرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»[۵] [۶] . پس به علی (علیهالسّلام) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.»[۷] . در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعدهای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»[۸] . در روزهای آخر از "بلال" خواست تا مردم را در مسجد حاضر کند، خطبهیی خواند، بعد از مردم خواست اگر کسی حقی از او به گردن دارد، مطالبه کند.هیچ کس پاسخی نداد تا سه بار پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تکرار کرد تا اینکه غلامی بنام "عکاشه" برخاست و حقی را از ایشان مطالبه کرد، به قصد انتقام از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، شلاقی آماده کردند؛ ولی همین که خواست قصاص کند بر بدن حضرت افتاد و شروع به گریه کرد و ایشان را عفو نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود او رفیق من در بهشت خواهد بود.[۲۱] . سپس به علی (علیهالسّلام) دستور داد، آن پولها را که نزد یکی از زنان بود، بگیرد و میان فقرا تقسیم کند.[۲۲] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیشگیری از بدعتها، فرمود: «ای مردم، آتش فتنه شعلهور شده و فتنهها مانند پارههای شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»[۹] [۱۰] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از این هشدار به منزل "امسلمه" رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم.[۱۱] . سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به منزل رفت و جماعتی به حضور طلبید و گفت: «مگر به شما امر نکردم که با جیش "اسامه" بروید؟ چرا نرفتید؟» ابوبکر گفت: رفتم؛ ولی دوباره برگشتم تا تجدید عهد کنم. عمر گفت: نرفتم؛ چون نمیتوانستم منتظر باشم تا حال شما را از کاروانیان بپرسم.[۱۲] [۱۳] . رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از تخلف آنان سخت ناراحت شد و با همان حال کسالت به مسجد رفت و خطاب به اعتراض کنندگان فرمود: این چه سخنی است که دربارهی فرماندهی "اسامه" میشنوم شما پیش از این به فرماندهی پدرش هم طعن میزدید به خدا سوگند او برای فرماندهی لشکر سزاوار بود و فرزندش اسامه نیز برای این کار شایسته است.رسول خدا در بستر بیماری مرتبا به عیادت کنندگان خود به طور مرتب میفرمود، سپاه اسامه را حرکت دهید.[۱۴] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «نفذ و اجیش اسامه» «وی در اینجا متخلفان از جیش اسامه را لعن کرد.»[۱۵] [۱۶] . سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بیهوش شد و تمام زنان و کودکان میگریستند.لحظاتی بعد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به هوش آمد و دستور داد که برایش قلم و دواتی بیاورند تا بر ایشان چیزی بنویسند که پس از آن هرگز گمراه نشوید در این میان برخی به دنبال آوردن صحیفه و دوات رفتند.که عمر گفت: بیماری بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چیره گشته است، «ارجع فانه یهجر» برگرد؛ زیرا او هذیان میگوید.قرآن نزد شماست، کتاب خدا برای شما کافی است.[۱۷] . حاضران بعضی با نظر عمر مخالفت کردند و بعضی دیگر جانب او را گرفتند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از اختلاف و سخنان جسارتآمیز آنان سخت ناراحت شد و فرمود: «برخیزید و از من دور شوید».[۱۸] . پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در حضور جمع، رو به حضرت علی (علیهالسّلام) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود: نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به علی (علیهالسّلام) داد و فرمود «برو منزل». پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی (علیهالسّلام) را ندید.به زنان خود گفت: «برادرم و صاحبم بیاید» آنان به ابوبکر گفتند و آو آمد و باز پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جمله را تکرار کرد و این بار به سراغ عمر رفتند و عمر آمد؛ ولی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «برادرم و صاحبم بیاید» "امسلمه" فرمود: «علی (علیهالسّلام) را میطلبد، به او بگوئید بیاید».[۱۹] . علی (علیهالسّلام) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند.وقتی از علی (علیهالسّلام) پرسیدند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) چه گفت؟ در پاسخ فرمود: به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.[۲۰] . در لحظات آخر عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، فاطمه (سلاماللهعلیهم) بسیار گریان بود.پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه (سلاماللهعلیهم) گریهاش شدت یافت.آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد.ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «در همین درد میمیرم» و در باب شادی و تبسماش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت (علیهالسّلام) من هستی که به من ملحق میشود» و این بود که من تبسم کردم.[۲۳] . در لحظات واپسین عمر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سرش در دامان امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) قرار داشت.[۲۴] [۲۵] . هنگامه فوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خلیفهی دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد میزد که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی (علیهالسّلام) پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این آیه را خواند:«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الارسل افان مات او قتل...»[۲۶] . علی (علیهالسّلام) جسد مطهر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد[۲۷] . و این شخص جز علی کسی نیست.سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود.فرمود: «پدر و مادرم فدایتای رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید...اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمیکردید، آنقدر گریه میکردم که سرچشمه اشک را میخشکانید».[۲۸] . سپس در قبری که توسط "ابوعبیده جراح" و "زید بن سهل" آماده شده بود و در همان حجرهای که وفات یافته بود، در خانهی خودش به خاک سپرده شد.[۲۹] . رسول اكرم صلی الله علیه و آله در آخرين سفر حج (در عرفه)، در مكه، در غدير خم، در مدينه قبل از بيمارى و بعد از آن در جمع ياران يا در ضمن سخنرانى عمومى، با صراحت و بدون هيچ ابهام، از رحلت خود خبر داد. آن حضرت در حجة الوداع در هنگام رمى جمرات فرمود: مناسك خود را از من فراگيريد، شايد بعد از امسال ديگر به حج نيايم. هرگز مرا ديگر در اين جايگاه نخواهيد ديد. هنگام بازگشت نيز در اجتماع بزرگ حاجيان فرمود: نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم. عبدالله بن مسعود گويد: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله يك ماه قبل از رحلت، ما را از وفات خود آگاه نمود... عرض كرديم: اى رسول خدا! رحلت شما در چه موقع خواهد بود؟ فرمود: فراق نزديك شده و بازگشت به سوى خداوند است. زمانى نيز فرمود: نزديك است فراخوانده شوم و دعوت حق را اجابت نمايم و من دو چيز گران در ميان شما مى گذارم و مى روم: كتاب خدا و عترتم، اهل بيتم... و خداوند لطيف و آگاه به من خبر داد كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. پس خوب بينديشيد چگونه با آن دو رفتار خواهيد نمود. روزى به آن حضرت خبر دادند كه مردم از وقوع مرگ شما اندوهگين و نگرانند. پيامبر در حالى كه به فضل بن عباس و امام علی بن ابى طالب علیه السلام تكيه داده بود به سوى مسجد رهسپار گرديد و پس از درود و سپاس پروردگار، فرمود: به من خبر دادهاند شما از مرگ پيامبر خود در هراس هستيد. آيا پيش از من، پيامبرى بوده است كه جاودان باشد؟! آگاه باشيد، من به رحمت پروردگار خود خواهم پيوست و شما نيز به رحمت پروردگار خود ملحق خواهيد شد... در فرصتى ديگر مردم را به رعايت حقوق انصار سفارش و در خطاب به انصار فرمود: اى گروه انصار، زمان فراق و هجران نزديك است، من دعوت شده و دعوت را پذيرفته ام... بدانيد دو چيز است كه از نظر من بين آن دو هيچ تفاوتى نيست. اگر بين آن دو مقايسه شود به اندازه تارمويى بين آن دو فرقى نمى گذارم. هر كس يكى را ترك كند مثل اين است كه آن ديگرى را هم ترك كرده است... آن دو كتاب آسمانى و اهل بيت رسالت هستند... سفارش مرا در مورد اهل بيت من رعايت كنيد و... نيز فرمود: آيا شما را به چيزى راهنمايى نكنم كه اگر بدان چنگ زنيد، پس از آن هرگز به ضلالت نيفتيد؟ گفتند: بلى، اى رسول خدا. فرمود: آن (چيز) على است. با دوستى من دوستش بداريد و به احترام و بزرگداشت من، او را محترم و بزرگ بداريد. آن چه گفتم جبرئيل از طرف خداوند به من دستور داده بود. ابن حجر هيثمى گويد: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله در بيمارى خود كه به رحلتش انجاميد. فرمود: مرگ من به همين زودى فرا مى رسد و من سخن خود را به شما رساندم و راه بهانه و عذر را بر شما بستم. آگاه باشيد، من كتاب پروردگارم و اهل بيت خود را در ميان شما مى گذارم و مى روم. سپس دست على را گرفت و بالا برد و فرمود: اين شخص على بن ابى طالب است كه همراه با قرآن است و قرآن با على است و از يكديگر جدانشوند تا روز قيامت كه با من ملاقات نمايند. در روز دوشنبه آخرين روز از زندگى رسول اكرم صلی الله علیه و آله آن بزرگوار در مسجد پس از انجام نماز صبح فرمود: اى مردم! آتش فتنه ها شعله ور گرديده و فتنه ها همچون پاره هاى امواج تاريك شب روى آورده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى جان سپرد كه سر در دامن على بن ابى طالب علیه السلام داشت. على علیه السلام شيون كنان، رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله را به اطرافيان خبر داد. در اين زمان ابوبكر به محل سكونت خود در«سنح » رفته بود و عايشه به دنبال وى فرستاد تا بى درنگ به شهر آيد.[۱۱] . پیکر مطهر پیامبر(ص) را حضرت علی(ع) به یاری چند تن دیگر از خاندان او غسل داده و کفن کرد و در خانهاش که اینک داخل مسجد النبی است به خاک سپردند. در حالیکه علی بن ابی طالب (ع) و بنی هاشم سرگرم مراسم غسل پیغمبر بودند، بعضی از بزرگان مردم مدینه (انصار) و سه نفر از مهاجرین بیتوجه به آن که دو ماه پیش پیغمبر در واقعه غدیر چه گفته است، در جایی به نام سقیفه بنی ساعده گرد آمدند و بر سر تعیین خلیفه جدل کردند و سرانجام به خلافت ابوبکر رضایت دادند. پس از آن این افراد شروع به گرفتن بیعت اجباری از مسلمانان حاضر در شهر مدینه کردند.[۷۷] . ابن ابى الحديد مى نويسد: عمر با اين اقدام مى خواست فرصتى براى رسيدن ابوبكر به محل فراهم آورده باشد; زيرا او در فرداى «سقيفه » قبل از سخنرانى ابوبكر در مسجد، ضمن عذرخواهى از اظهارات روز گذشته در انكار وفات پيامبر صلی الله علیه و آله، گفت: وقتى فهميدم رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنيا رفته است، ترسيدم بر سر زمامدارى، جنجال و آشوب به پا شود و انصار و ديگران، زمامدارى را به دست گيرند يا از اسلام برگردند.[۱۲] . پس از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالى كه عده اى از سران و سياست مداران مهاجر و انصار در سقيفه بنى ساعده گردآمده و درباره جانشينى آن حضرت به مجادله و منازعه پرداخته بودند، حضرت على علیه السلام به اتفاق برخى از عموزادگان خويش به غسل دادن و كفن كردن بدن مطهر پيامبر صلی الله علیه و آله پرداخت. امام باقر(ع)دراین زمینه چنین میفرمایند: « مردم روز دوشنبه و شب سه شنبه را بر بدن آن حضرت نماز میخواندند، و عموم مردم حتی خواص و نزدیکان حضرت بر بدن مبارک نماز خواندند، اما هیچیک از اهل سقیفه بر غسل و کفن و دفن حضرت حاضر نشدند. امیرالمومنین (ع)بریده اسلمی را برای خبر دادن نزد آنان فرستاد، ولی اعتنایی نکردند و بعد از دفن آن حضرت بیعت آنان هم تمام شد.[۱۳] . اهل بيت علیهم السلام و وابستگان آن حضرت و بزرگان صحابه درباره مكان تدفين بدن مطهر آن حضرت به گفت وگو پرداختند و هر كدام پيشنهاد خاصى ارائه كردند. حضرت على علیه السلام كه متكفل تجهيز بدن آن حضرت و از نزديكترين مردان به آن حضرت بود، فرمود: إنّ اللّه لم يقبض روح نبيه إلّا فى أطهر البقاع و ينبغى أن يدفن حيث قبض؛[۱۴] به درستى كه خداى سبحان، جان پيامبرى را نمى گيرد مگر در پاكيزه ترين مكان، و سزاوار است در همان مكانى كه قبض روح شد، در همان جا دفن گردد. گفتار مستدل و روح نواز اميرمؤمنان على ابن أبى طالب علیه السلام مورد پسند همگان قرار گرفت و بدن مطهر رسول خدا صلی الله علیه و آله را در همان مكانى كه جان به جان آفرينان تسليم كرده بود، دفن نمودند. طبرى، پيشنهاد دفن پيامبر صلی الله علیه و آله را، در همان مكانى كه وفات يافت، به ابوبكر منتسب كرد و از او نقل كرد: ما قبض نبىٌ إلّا يدفن حيث قبض؛ هيچ پيامبرى از دنيا نخواهد رفت، مگر اين كه در همان مكانى كه قبض روح شد دفن گردد.[۱۵] . هم اكنون مرقد مطهر آن حضرت در داخل مسجد النبى صلی الله علیه و آله قرار دارد و زيارت گاه مسلمانان و مشتاقان آن حضرت از سراسر عالم است. رحلت پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله براي امام علی علیه السلام حادثه اي سخت و جان سوز بود. چنان كه مي فرمايد: «بَأَبي اَنْتَ وَ اُمّي يا رَسُولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ ما لَمْ يَنْقَطِعْ بِمَوْتِ غَيْرِكَ مِنَ النُّبُوَّةِ وَالاِنْباءِ وَ اَخْبارِ السَّماءِ. خَصَّصْتَ حَتّي صِرْتَ مُسَلِّيا عَمَّنْ سِواكَ وَ عَمَّمْتَ حَتّي صارَ النّاسُ فيكَ سَواءً وَ لَوْلا اَنَّكَ اَمَرْتَ بِالصَّبْرِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْجَزَعٍ، لاَنْفَدْنا عَلَيْكَ ماءَالشُّؤُونِ. وَ لَكانَ الدّاءُ مُماطِلاً وَ الكَمَدُ مُحالِفَا وَ قَلاّلَكَ...؛ پدر و مادرم فدايت اي پيامبر خدا، با مرگ تو رشته اي پاره شد كه در مرگ ديگران چنين قطع نشد و آن نبوت و فرود آمدن پيام و اخبار آسماني بود. مصيبت تو ديگر مصيبت ديدگان را تسلّي دهنده است يعني پس از مصيبت تو ديگر مرگ ها اهميتي ندارد. و از طرفي اين يك مصيبت همگاني است كه عموم مردم به خاطر تو عزادارند. اگر نبود كه امر به صبر و شكيبايي فرموده اي و از بي تا بي نهي نموده اي آن قدر گريه مي كردم كه اشك هايم تمام شود. و اين درد جان كاه هميشه در من مي ماند و حزن و اندوهم دائمي مي شد. كه همه اين ها در مصيبت تو كم و ناچيز است».[۱۶] . همچنین آن حضرت در توصیف رحلت پیامبر فرمودند: «فضَجَّتِ الدّارُ الافنيةُ؛ گويا در و ديوار خانه فرياد مي زد». [۱۷] .
زندگی نامه رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) از تولد تا رحلت
رحلت پیامبر اسلام (ص) بزرگترین مصیبت برای جهان اسلام ...
۲۸ صفر سالروز رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن ...
حضرت محمد بن عبدالله (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) - ویکی فقه
فیشهای تاریخ عصر بعثت و دوران حیات و حکومت پیامبر ...
رحلت پیامبر اکرم(ص) یا شهادت ایشان در روایات - نمناک
تدابیرپیامبر(ص)برای تثبیت خلافت علی (ع) چگونه بود؟
در آخرین روزهای وفات پیامبر(ص) چه گذشت؟ - ایسنا
تاریخ پیامبر اسلام(ص) - ویکینور، دانشنامۀ تخصصی
صوت| گلچین رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
گلچین مداحی به منا سبت ر حلت پیامبر اکرم (ص)
گلچین مداحی رحلت پیامبراکرم (ص) +دانلود - YJC
بیست و هشتم صفر؛ روز رحلت پیامبر اسلام (ص)
واقعه سقیفه بنی ساعده - دانشنامهی اسلامی
حضرت محمد صلی الله علیه و آله - ويکی شيعه
گلچین مداحی میثم مطیعی برای رحلت پیامبر...
سقیفه بنیساعده - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
رحلت پیامبر اسلام - دانشنامهی اسلامی
رحلت پیامبر اسلام(ص) - خبرگزاری حوزه
واقعه سقیفه بنیساعده - ويکی شيعه
28صفر رحلت پیامبر گرامی اسلام (ص)
اشعارمناسبتی-رحلت پیامبراسلام(ص)
متن روضه و مداحی رحلت پیامبر اکرم
رو در جنان چو خاتم پیغمبران گذاشت
متن اشعار جانسوز مرثیه و مداحی
مرثیه و مداحی حضرت رسول اکرم
اشعار ویژه رحلت پیامبر اکرم (ص)
رحلت پیامبر(ص) در شعر آئینی
رحلت پیامبر اکرم - ویکی فقه
متن نوحه رحلت پیامبر (ص)
مصائب پیامبر ا کر م (ص)
پیامبر اسلام - ویکیپدیا
بُوَد روزِ عزایت یا مُحَمَّد
رحلت پیامبر اسلام
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: روضه های دهه اول محرم تا آخر صفر
ادامه مطلب را ببينيد