رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 17 ذی القعده 1444 )
• تبعيد حضرت امام موسي كاظم(ع) از مدينه به عراق(179 ق)
حضرت امام موسي كاظم(ع) هفتمين پيشواي معصوم، به دستور هارون الرشيد، خليفهي ستمكار عباسي درمدينه دستگير و به بصره تبعيد شد. گويند آن حضرت در هفتم ذيحجّهي سال 179 ق وارد آن شهر گرديد و به زندان فرستاده شد. امام، مدتي در زندان عيسي بن جعفر، حاكم بصره، بود؛ اما وي به هارون نامهاي نوشت ...
• درگذشت "ميرزا شرف جهان قزوينی" شاعر ايراني(968 ق)
«شرف جهان قزوینی» از فضلا ، دانشمندان و شاعران معروف دوره صفوی است. وی در سال 902 هجری قمری در قزوین به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات خود در قزوین به شیراز رفت و از محضر علامه «غیاث الدین منصور دشتکی» استفاده های شایان کرد.سپس به قزوین بازگشت و مورد توجه شاه طهماست صفوی قرار گرفت ...
• شهادت حاج "ملامحمد تقي شهيد ثالث" فقيه بزرگوار شيعه(1264 ق)
ملامحمد تقي بن محمد، معروف به شهيد ثالث، از بزرگان علماي شيعه ميباشد. او در برغان به دنيا آمد و در قزوين به تحصيل پرداخت. سپس در قم و اصفهان به ادامهي دروس خود روي آورد و پس از آن راهي عتبات گرديد. در محضر عالم بزرگ، شيخ جعفر كاشف الغطاء و نيز سيد مجاهد كسب علم كرد و به مقامي رفيع ...
• ترور "ناصرالدين شاه قاجار" در حرم عبدالعظيم توسط ميرزا رضاكرماني(1313ق)
ناصرالدين شاه قاجار كه پس از مرگ محمدشاه، در سن شانزده سالگي به سلطنت رسيده بود، به مدت پنجاهسال در مقام پادشاهي ايران قرار گرفت و در دوران سلطنتِ بلند مدت وي تحولات مثبت و منفي گوناگون در كشور به وجود آمد. سرانجام ميرزارضا كرماني در آستانهي آغاز جشن پنجاهمين سالگرد پادشاهي ناصرالدين ...
• رحلت مرجع عاليقدر آيت اللَّه حاج "شيخ عبدالكريم حائري يزدي" مؤسس گرانقدر حوزه ي علميه ي قم(1355 ق)
آيتاللَّه حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي فرزند شيخ جعفر مهرجردي در سال 1276 ق در ميبد يزد چشم به دنيا گشود. مقدمات و سطوح را نزد علماي آن روز يزد فراگرفت و سپس راهي عتبات مقدسه شد. در نجف در محضر اساتيد بزرگي مثل محمد فشاركياصفهاني، ميرزاي شيرازي، شيخ فضل اللَّه نوري، ميرزا ابراهيم ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 6 ژوئن 2023 )
• درگذشت "پیر لوئیس" شاعر و داستاننویس فرانسوی (1925م)
پیِر لوئیس، ادیب و نویسنده فرانسوی در دهم دسامبر 1870م در بلژیک به دنیا آمد. وی پس از طی تحصیلات متوسطه، برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به پاریس رفت و پس از آشنایى با ادبای آن شهر، مجله ادبی لاکونک را بنیان نهاد. لوئیس از همین زمان نخستین اشعارش را در این مجله منتشر کرد که مورد تحسین ...
• روز ملي "سوئد"
كشور پادشاهي سوئد با 449/964 كيلومتر مربع مساحت در شمال اروپا در كنار درياي بالتيك و در همسايگي كشورهاي نروژ، فنلاند و دانمارك واقع شده است. جمعيت آن در حدود نه ميليون نفر كه حدود 90 درصد از نژاد سوئدي و پيرو مذهب پروتستان و داراي زبان رسمي سوئدي ميباشند. همچنين پيشبيني ميشود ...
• محاصره بيتالمقدس توسط صليبي ها (1099م)
بعد از اجلاسيه كِلِرمون در 28 نوامبر 1095 و سرآغاز جنگهاي صليبي، نيروي عظيمي از مسيحيان، طبق وعده صاحبان كليسا، براي خشنودي خدا، آمرزش گناهان خود و نيز آزادي بيتالمقدس به راه افتاده و با گذر از شهرها و مناطق مختلف به سوي "سرزمين مقدس" به پيش رفتند. آنها در مسير خود، از يك طرف به ...
• آغاز حمله بزرگ متفقين عليه آلمان نازي با گشايش جبهه دوم در فرانسه (1944م)
يكي از حوادث مهم و مؤثر در جريان جنگ جهاني دوم و نتيجه آن، گشودن جبهه دوم توسط متفقين، عليه نيروهاي آلمان نازي بود. سحرگاه روز ششم ژوئن سال 1944م، با پياده شدن نخستين واحدهاي سربازان امريكايى، انگليسي و كانادايى به فرماندهي ژنرال آيزنهاور در سواحل فرانسه، جبهه دوم جنگ در اروپا گشوده ...
• فرود آمدن اولين سفينه فضايي بدون سرنشين بر سطح ماه (1966م)
با شدت گرفتن رقابت فضايى بين امريكا و شوروي براي گردش به دور زمين، از سال 1966م، دور تازهاي از اين مسابقه براي تسخير فضا براي دستيابي به كره ماه آغاز شد. در اين ميان در ابتدا نخستين سفينه فضايى شوروي در چهارم آوريل 1966م به دور ماه گردش كرد و عكسهايى از كره ماه به زمين ارسال نمود. ...
• مرگ "يوان چه كاي" سياستمدار و امپراتور سابق چين (1916م)
يوان چهكاي، سياستمدار و امپراتور چين، در اواسط قرن نوزدهم در چين به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات خود وارد دربار امپراتوري چين شد و طي سالهاي بعد مدارج ترقي را طي نمود تا اينكه در جريان انقلاب چين به عنوان نماينده امپراتور و رئيس دولت وقت برگزيده شد. يوان چه كاي كه از طرف دربار ...
• حمله نيروهاي رژيم صهيونيستي به جنوب لبنان و اشغال اين منطقه (1982م)
پس از امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد توسط انورسادات رئيس جمهوري معدوم مصر، اين كشور در ميان همپيمانان خود و به ويژه كشورهاي عربي منزوي شد و ترور سادات نيز تا سالهاي بعد از اين انزوا نكاست. همچنين امضاي اين قرارداد باعث ايجاد تفرقه و اختلافات در بين كشورهاي عرب گرديد. ادامه اين اختلاف ...
• مرگ "رونالد ريگان" رئيس جمهور اسبق امريكا (2004م)
رونالد ريگان، چهلمين رئيس جمهور امريكا، در ششم فوريه 1911م در ايالت ايلي نويز امريكا به دنيا آمد. وي از سنين جواني وارد فعاليتهاي سينمايى شد و به زودي توانست در فيلمهاي سينمايى صاحب نقش اول بازيگري شود. ريگان در سالهاي فعاليت سينمايى خود توانست در بيش از پنجاه فيلم ظاهر شود و شهرت ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
آیتالله دکتر سید ابراهیم رئیسی در دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت شصتمین سالروز قیام تاریخی 15 خرداد، یکی از کارکردهای مهم این کنگره را یادآوری ظلم و جنایات رژیم پهلوی و همچنین بیان خدمات و دستاوردهای انقلاب اسلامی برای مردم دانست و بر ضرورت تبیین خدمات و اقدامات صورت گرفته به نام نظام و انقلاب اسلامی، از تریبونهای مختلف تاکید کرد.رئیس جمهور انگیزه حضور مردم ورامین در واقعه تاریخی 15 خرداد را امید به تغییر به نفع اسلام و مردم ایران دانست و افزود: آن روزی که مردم ورامین حرکت خود را آغاز کردند، در مقابل خود، رژیم تا بن دندان مسلح پهلوی را میدیدند، اما با امید و امیدواری به تغییر حاضر به جانفشانی در این راه شدند.دکتر رئیسی عمق و فحوای پیام امام خمینی(ره) درباره 15 خرداد و فلسفه اعلام عزای عمومی این روز برای همیشه تاریخ را معطوف کردن توجهات به این حرکت تاریخی در نهضت اسلامی عنوان کرد و اظهار داشت: مبنا و اصل پیام امام(ره) نمادسازی از این روز تاریخی و زنده نگهداشتن آن به عنوان نقطه تحول و حرکت به سمت تغییر و وقوع انقلاب اسلامی بوده است که باید هماره مورد توجه باقی بماند.رئیس جمهور توجه دادن مردم و افکار عمومی به ویژه نسل جوان به این نقطه تحول و کانونی را یکی دیگر از وظایف ستاد کنگره ملی بزرگداشت 15 خرداد عنوان کرد و اظهار داشت: برگزاری کنگره برای این روز تاریخی مهم است، اما بخش اصلی آن آگاهی دادن مردم نسبت به اصل واقعه 15 خرداد است که باید با استفاده از ظرفیت دانشآموزان، دانشجویان و فرهیختگان ورامین برای ماندگار کردن این روز تاریخی و زنده نگهداشتن راه و یاد شهدای این روز محتواسازی صورت گیرد.آیتالله رئیسی در بخش دیگری از سخنان خود به مطالبات مردم پیشوا، ورامین و قرچک به ویژه در زمینه احداث مترو، رفع مشکلات شهرک آژند و سبحان در این منطقه و مشکل آب کشاورزی دشت ورامین اشاره و بر ضرورت تسریع در اجرای مصوبات سفر استانی دولت به این منطقه تاکید کرد.پیش از سخنان رئیس جمهور، فرماندار ورامین گزارشی از اقدامات و دستاوردهای دولت مردمی در شهرستان ورامین طی قریب به 2 سال گذشته از جمله تکمیل و به سرانجام رساندن بسیاری از پروژههای عمرانی و زیربنایی بر زمین مانده و توجه ویژه به روستاها و نقاط کمبرخوردار این منطقه با تخصیص بودجه مناسب به شهرداریها ارائه کرد.
آیتالله رئیسی در شب سالگرد رحلت امام خمینی (ره): انقلاب امام، تمام معادلات سیاسی را در عالم بهم ریخت و معادلات جدید در عالم شکل گرفت/ کسانی که دل در گروی نظام دارند، اجازه سکون و یکجانشینی و ناامید کردن جامعه را ندارند/ امام همواره به کرامت زن و اعتلای جوانان نه تنها در سخن که در عمل توجه داشت
شنبه 13 خرداد 1402
در پی تصادف قطار صورت گرفت؛ پیام تسلیت دکتر رئیسی به رئیس جمهور و نخست وزیر هند
شنبه 13 خرداد 1402
آیتالله رئیسی در پیامی به کنگره گرامیداشت 15 خرداد دولت مردمی با اتکا به آرمانهای 15 خرداد تمام توان خود را برای ارتقای جایگاه کشور بکار گرفته است/ اجازه ندهیم نهضت عظیم مردمی 15 خرداد با روایتهای مجعول مخدوش و وارونه جلوه داده شود
چهارشنبه 10 خرداد 1402
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | حضور و سخنرانی در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح یکشنبه (۱۴۰۲/۰۳/۱۴) با حضور در مراسم سیوچهارمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمهالله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخننگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نماهنگ | شما رهبر بشوید...
نماهنگ | شما رهبر بشوید...(KHAMENEI.IR)
این فایل صوتی، حاوی سخنانی است که حضرت آیتالله خامنهای در یک محفل خصوصی، از دیدار محرمانه با حضرت امام خمینی رحمهالله در سال آخر عمر امام بیان میکنند؛ جایی که امام برای اولین بار در حضور سران قوا به ایشان میگویند «شما رهبر بشوید».حضرت امام خمینی رحمهالله در مهرماه ۶۷، یعنی قریب به شش ماه مانده به رویدادهای فروردین ۶۸ که به عزل آیتالله منتظری از رهبری آینده نظام و انقلاب انجامید، در جلسهای با سران قوا (آقایان خامنهای، هاشمی، موسوی، موسوی اردبیلی) و حاج سید احمد خمینی، ضمن تأکید مجدد بر کنار گذاشتن آقای منتظری، رهبری آیتالله خامنهای را پیشنهاد داده بودند.پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای نخستین بار روایت رهبر انقلاب از این جلسه را در نماهنگ «شما رهبر بشوید...» منتشر میکند. متن بیانات رهبر انقلاب که در فیلم مشاهده میکنید:در یک جلسهی دیگر باز ایشان [عدم صلاحیّت آیتالله منتظری برای رهبری آینده] را مطرح کردند. من به ایشان گفتم: «آقا! ما در این مجموعهی دوستان کس دیگری غیر از ایشان نداریم.»؛ ایشان گفتند: «نه، اینجور نیست! شما رهبر بشوید.»؛ همینجور؛ «شما رهبر بشوید.»؛ من اصلاً این حرف را جدّی نگرفتم؛ واقعاً جدّی نگرفتم، هیچ؛ همینطور سکوت کردم و نگاه کردم. جلسه هم سکوت شد، چند لحظهای گذشت. من روبروی امام نشسته بودم، حاج احمد آقا اینطرف من نشسته بود. ایشان [خطاب به من] گفت: «بله، چطور شما میگویید کسی نیست؟ شما هستید، آقای موسوی اردبیلی هست.»؛ دوباره امام گفت: «نخیر، ایشان رهبر بشوند.»؛ شاید هم اسم آوردند و مشخّص کردند آقای خامنهای. در جلسه حالت خاصّی هم تاحدودی پیش آمد، ولی من این را که ممکن است این در ذهن امام باشد واقعاً جدّی نگرفتم. [با خود] گفتم حالا بهعنوان مثال گفتند شما رهبر باشید. اصلاً یادم نماند. بعد از چند روز بنا بود همهی رفقا در دفتر من جمع بشوند. آقای هاشمی چند دقیقهای زودتر آمده بود. به من گفت: «فلانی! نظر شما راجع به آن مطلبی که امام گفتند چیست؟»؛ من اصلاً یادم نیامد که ایشان چه میگوید. گفتم: «کدام مطلب؟»؛ گفت: «اینکه گفتند شما رهبر باشید.»؛ گفتم: «هیچّی!»؛ گفت: «نه، امام بی فکر قبلی این حرف را نمیزند. این حرف همینطوری از دهان امام نپرید. این را با فکر قبلی میگوید.»؛ گفتم: «من نمیدانم. من نمیدانم.»؛ چند ماه بعد در اتاق آقای هاشمی جلسهای با ایشان داشتیم. باز همین صحبت پیش آمد. گفتم: «آقای هاشمی! بدان اگر چنین چیزی برای من پیش بیاید قطعاً و یقیناً آن را قبول نخواهم کرد. این را مطمئن باشید.»؛ واقعاً هم بنایم بر همین بود و اصلاً احتمال هم نمیدادم که قضیّه به این شکل مطرح بشود. البتّه اندکی قبل از فوت امام _ همان روز و شب _ صحبت شورای رهبری جدّی شد. افرادی هم که جمع شده بودند، اسم من را بهعنوان یک فرد میآوردند امّا به این شکلی که بعداً پیش آمد اصلاً به ذهن ما خطور نمیکرد.»(۱)۱) مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 16 ذی القعده 1444 )
• درگذشت عالم رباني "شيخ زين العابدين مازندراني" (1309 ق)
شيخ زين العابدين ابن مسلم مازندراني، عالمي رباني، فقيه و از بزرگان علماي اماميه در قرن سيزدهم و اوايل قرن چهاردهم هجري است. وي پس از پايان تحصيلات مقدماتي، براي تكميل معلومات ديني به حوزهي علميهي نجف رفت و از محضراساتيد بزرگ آن حوزه از قبيل شيخ مرتضي انصاري، شيخ محمدحسن نجفي صاحب ...
• درگذشت "رشيد الدين وطواط" كاتب و شاعر بزرگ ايراني(573 ق)
رشيدالدين محمد بن عبدالجليل عُمَري كاتب بلخي معروف به وطواط از دانشمندان، نويسندگان و شاعران ذواللِّسانَين معروف قرن ششم هجري است كه در سال 480 ق در بلخ ولادت يافت. ذواللسانين به كساني ميگويند كه هم در زبان فارسي و هم در عربي متبحر بوده و تاليفاتي داشته باشند. وي بعد از اتمام تحصيلات ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 5 ژوئن 2023 )
• تولد "آدام اسميت" اقتصاددان و نظريهپرداز معروف انگليسي (1723م)
آدام اسميت، اقتصاددان و فيلسوف انگليسي در پنجم ژوئن 1723م در اسكاتلند به دنيا آمد و تحصيلات خود را در رشته اقتصاد به پايان برد. وي پس از اتمام تحصيلات، به مقام استادي در دانشگاه گلاسكو رسيد و به تدريس منطق، فلسفه و اخلاق پرداخت. اسميت همزمان به تحقيق پيرامون فلسفه و اقتصاد مشغول ...
• پرواز بالن براي اولين بار (1783م)
طبق آخرین اطلاعات بدست آمده در سال 1873 میلادی و در پاریس نخستین بار انسان موفق به پرواز شد. این پرواز به وسیله یک بالن هوای گرم (hot air balloon )، که بوسیله برادران مونت گولفییر (Montgolfier brothers ) ابداع شده بود و توسط فرانسیس پیلاتر (Francois Pilatre de Rozier ) و فرانسیس دی ...
• تقسيم آلمان به چهار منطقه بين متفقين در پايان جنگ جهاني دوم (1945م)
هرچند جنگ دوم جهاني مانند جنگ اول، نقشه اروپا و جهان را تغيير نداد ولي نتايج آن از نظر تقسيم جهان به دو قطب سياسي و اقتصادي، عميقتر از جنگ اول جهاني بود. در پايان جنگ جهاني اول، كشورهاي جديدي از درون امپراتوريهاي بزرگ آن زمان پا به عرصه وجود نهادند و سه امپراتوري بزرگ آن زمان به ...
• اعلام طرح "جورج مارشال" وزير امورخارجه امريكا (1947م)
طرح مارشال يكي از مهمترين طرحهاي اقتصادي امريكا بعد از جنگ جهاني دوم است كه به نام طراح آن، جورج مارشال، وزير امور خارجه امريكا در دوران رياست جمهوري هاري ترومن نامگذاري شده است. به دنبال ارائه دكترين ترومن معروف به طرح دربرگيري در 12 مارس 1947م مبني بر ارسال كمكهاي اقتصادي و ...
• آغاز سومين جنگ اعراب و اسرائيل معروف به جنگ شش روزه (1967م)
سومين جنگ اعراب و اسرائيل، روز پنجم ژوئن سال 1967م با حمله غافلگيرانه رژيم صهيونيستي به فرودگاهها و تاسيسات نظامي مصر و سوريه و اردن آغاز شد. جنگهاي غافلگير كننده معمولاً در نخستين ساعات بامداد و در تاريكي شب آغاز ميشود ولي اسرائيليها حملات هوايى خود را در حدود ساعت 8/5 صبح ...
• روز جهاني محيط زيست (1976م)
با توجه به مسائل مربوط به آلودگي محيط زيست در جهان و نياز به برنامه سراسري جهاني به منظور حفاظت محيط زيست براي نسلهاي آينده بشر و ديگر موجودات جاندار، در پنجم ژوئن 1972م براي نخستين بار، كنفرانس بينالمللي محيط زيست با شركت نمايندگان 113 كشور و با شعار تنها يك زمين وجود دارد، در ...
• استقلال مجمع الجزاير سيشل از انگلستان (1976م)
كشور جمهوري سيشل با 455 كيلومتر مربع مساحت متشكل از چندين جزيره در شرق سواحل افريقا در اقيانوس هند و در نزديكي ماداگاسكار واقع شده است. سيشل با 92 جزيره، داراي جمعيتي در حدود 82 هزار نفر است كه بيشتر جمعيت آن را، مردم دو رگه سفيد و سياه كه 90 درصد آنها كاتوليك مذهب هستند، تشكيل داده ...
• روز ملي "دانمارك"
كشور دانمارك در شمال اروپا بين درياي بالتيك و درياي شمال قرار گرفته است. نخستين ساكنان دانمارك در هزارههاي قبل از ميلاد مسيح(ع) در اين منطقه زندگي ميكردند. اين سرزمين در اولين هزاره بعد از ميلاد، منشأ بسياري از تهاجمات به منطقه غرب اروپا بود و در زمانهاي مختلف، كشورهاي انگلستان، ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
بازداشت امام خميني(ره) توسط رژيم طاغوت و قيام خونين مردم مسلمان ايران (15خرداد1342 ش)
در پي طرح لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در مجلس شوراي ملي در سال 1341 شمسي، امام خميني(ره) با دستگاه جبّار پهلوي به مبارزه پرداخت. اوج اين مرحله از نهضت، يورش ناجوانمردانه ايادي رژيم به مدرسه فيضيه و ضرب و شتم و كشتار طلاب و فضلاي حوزه علميه قم در دوم فروردين سال 1342 شمسي بود. در واكنش به اعمال ننگين رژيم پهلوي، حضرت امام در عاشوراي سال 42، سخنراني كوبندهاي عليه نظام شاهنشاهي ايراد نموده و از شاه و اسرائيل به شدت انتقاد كردند. به دنبال اين سخنراني افشاگرانه، آن حضرت دستگير و زنداني گرديد. خبر دستگيري مرجع تقليد مردم، به سرعت در قم و سپس در تهران و ساير شهرها انتشار يافت. مردم قم به خيابانها ريختند و با تقبيح عمل دولت در دستگيري امام به راهپيمايي اعتراضآميز پرداختند. شاه كه در برابر قيام قهرآلود ملت، تاج و تخت خود و سلطه آمريكا را در حالِ زوال و سقوط ميديد، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد و توسط نيروهاي جهنمي و خون آشام خود تظاهرات كنندگان را با وضع فجيعي قتل عام كرد و تهران را در پانزده خرداد 1342، به كشتارگاه مخوف و حمام خون مبدل ساخت. همزمان با قتل عام مردم مبارز در تهران، كشتارهاي فجيعي در قم، شيراز، مشهد، تبريز و ديگر شهرستانها توسط دژخيمان رژيم به وقوع پيوست. از تعداد مقتولين 15 خرداد آمار صحيحي در دست نيست ولي تعداد شهدا را بين 5 تا 15 هزار نفر تخمين زدهاند. در اين ميان عليرغم سانسور شديد خبري، اخبار مربوط به دستگيري رهبر نهضت اسلامي ايران و قيام پانزدهم خرداد و كشتارهاي آن، در مدت كوتاهي در سراسر كشور پخش شد و موجي از نفرت و خشم عليه شاه به راه افتاد. سرانجام حضرت امام پس از ده ماه بازداشت، در هجدهم فروردين 1343 از زندان آزاد شدند و پس از آزادي نيز همان مسير قبلي را ادامه دادند. قيام 15 خرداد، نقطه عطفي بود در تاريخ مبارزات ملت قهرمان ايران كه حضرت امام، آفريننده و شكل دهنده آن قيام الهي بود. روحانيان انقلابي در تداوم اين حركت عظيم و پرخروش امت مسلمان ايران، طي يك دوره پانزده ساله، نقشي اساسي داشتند و در اين مدت، سالروز قيام 15 خرداد، هيچگاه در سكوت و خاموشي سپري نشد؛ زيرا كه 15 خرداد، براي امت قهرمان و شهيدپرور ايران از اهميت و اعتبار ويژهاي برخوردار بوده و همواره خواهد بود.
http://hedayat.blogfa.com/post/13902
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 15 خرداد 1402 )
تظاهرات دانشجويان مسلمان در كوي دانشگاه تهران (1356 ش)
در چهاردهمين سالگرد قيام خونين پانزده خرداد 42، برابر با پانزدهم خردادماه 1356 و در اعتراض به جنايات مزدوران رژيم پهلوي، دانشجويان مسلمان در كوي دانشگاه تهران دست به تظاهرات زدند. اين اولين باري بود كه دانشجويان به طور گسترده اين قيام را گرامي داشته و اعلام ميدارند. اين تظاهرات نشانگر ...
درگذشت استاد "عبداللَّه باقري" نگارگر معاصر (1368 ش)
استاد عبداللَّه باقري (فرزانهپور) در سال 1292 ش در تهران به دنيا آمد. در نوجواني به هنرستانِ صنايع قديمه وارد شد و در نقش قالي، كاشي و هنر تذهيب به تحصيل پرداخت. پس از پايان تحصيل به آموزش و تربيت شاگردان پرداخت و خود به تذهيب و تشعير همت گماشت. تعداد آثار تذهيبي او حدود بيست هزار ...
بازداشت امام خميني(ره) توسط رژيم طاغوت و قيام خونين مردم مسلمان ايران (1342 ش)
در پي طرح لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي در مجلس شوراي ملي در سال 1341 شمسي، امام خميني(ره) با دستگاه جبّار پهلوي به مبارزه پرداخت. اوج اين مرحله از نهضت، يورش ناجوانمردانه ايادي رژيم به مدرسه فيضيه و ضرب و شتم و كشتار طلاب و فضلاي حوزه علميه قم در دوم فروردين سال 1342 شمسي بود. ...
رحلت فقيه جليل آيتاللَّه "عبدالستار اسلامي" عالم شهير خوزستان (1378 ش)
آيتاللَّه شيخ عبدالستار اسلامي در سال 1284 ش (1323 ق) به دنيا آمد. وي در 12 سالگي به همراه پدرش رهسپار نجف اشرف شد و از محضر حدود بيست تن از استادان آنجا كسب فيض كرد. آيتاللَّه اسلامي در طي ساليان تحصيل از بسياري از مراجع زمان از قبيل حضرات آيات سيد شهاب الدين مرعشي نجفي، شيخ آقا ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
روایت عصر روز چهاردهم
در سال های اخیر برخی دشمنان جمهوری اسلامی با موجسازی رسانهای، موجب بهوجود آمدن برخی شبهات نسبت به جلسهی تعیین رهبری مجلس خبرگان در سال ۶۸ شدند. از این رو، پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR در گفتوگویی با آقای مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، به بررسی بیشتر جوانب این موضوع میپردازد. در این گفتوگو که پس از مشاهده فیلم کامل جلسه خبرگان انجام شده، مسئلهی قائممقامی مرحوم آیتالله منتظری، جلسهی ۱۴ خرداد ۶۸ خبرگان رهبری و نیز جلسه فوقالعادهی ۱۵ مرداد ۶۸ خبرگان رهبری مورد بررسی قرار گرفته است.
میخواهیم به قبل از سال ۶۸ برگردیم و به بررسی چگونگی شکلگیری بحث انتخاب قائممقام رهبری بپردازیم. این بحث به چه دلیل و از چه زمانی در محافل سیاسی و حکومتی کشور و علیالخصوص در مجلس خبرگان رهبری شکل گرفت؟
این مصوبه و تعیین مصداق، مخالفی نداشت؟
آیا جریانهای سیاسی کشور نیز دنبال رهبری فرد خاصی بودند که مثلاً یک سناریو را برای رسیدن به هدف خود طراحی و اجرا کنند؟
حضرت آیتالله خامنهای و مرحوم آقای هاشمی چقدر با قائممقامی آیتالله منتظری موافق بودند؟
اما ظاهراً حضرت امام مخالف بودند؟
مخالفت ایشان ناظر به انتخاب قائممقام بود یا مصداق آن؟
وارد بحث جلسه خبرگان در روز ۱۴ خرداد ۶۸ شویم. دستور جلسه به چه شکل بود؟ جلسه صبح که شروع شد، قرار بود بر چه منوالی جلو برود؟
در جلسهی صبح روز ۱۴ خرداد مجلس خبرگان، هم اعضای خبرگان هستند و هم سران مملکتی و امرای ارتشی و سپاهی و در واقع یک جمع عمومی از سران و مسئولان ردهبالای کشور در این جلسه حضور دارند و وصیتنامهی حضرت امام توسط آیتالله خامنهای قرائت میشود که بیش از دو ساعت به طول میانجامد. این جلسه صبح است.
پس قاعدتاً در جلسهی صبح، اصلاً بحثی راجع به انتخاب رهبر جدید مطرح نمیشود؟
اصلاً. چون آن کار خاص مجلس خبرگان است. جلسهی بعدازظهر مجلس خبرگان صرفاً با حضور اعضای این مجلس و برای تعیین رهبر جدید تشکیل میشود. در ابتدای این جلسه، آقای مشکینی با اعلام حضور ۶۱ نفر در مجلس، رسمیت جلسه را اعلام میکنند که البته ممکن است در خلال جلسه، چند نفری به این اعضا افزوده شده باشند. سپس آقای هاشمی رفسنجانی، نایبرئیس مجلس، دستور جلسه را اینگونه مطرح میکنند: بررسی مسئلهی رهبری و تعیین جانشین رهبری. این عین عبارتی است که بهعنوان دستور جلسه مطرح میشود.اولین سخنران این جلسه خود آیتالله مشکینی هستند که ضمن تسلیت رحلت حضرت امام، دربارهی لزوم تعیین رهبر جدید و شرایط آن صحبت میکنند. بحث ایشان روی این نکته متمرکز است که در اصل ۱۰۷ قانون اساسی سال ۵۸، «صلاحیت مرجعیت» بهعنوان شرط لازم برای کاندیداهای رهبری اعلام شده است و نه «مرجعیت بالفعل» و لذا خبرگان میتوانند از میان کسانی که از چنین صلاحیتی برخوردارند، یک نفر را بهعنوان رهبر یا چند نفر را بهعنوان شورای رهبری انتخاب نمایند. در واقع اصل بحث ایشان این است که حتی اگر اصلاحات انجامشده در مورد اصول مربوط به رهبری در شورای بازنگری را هم نادیده بگیریم، طبق مفاد خود قانون اساسی سال ۵۸ نیز ضرورتی به مرجع بالفعل بودن فرد منتخب برای رهبری نیست.پس از سخنان رئیس مجلس خبرگان، در مورد تصویب برکناری آیتالله منتظری یا به تعبیری که در آنجا به کار برده میشود، قبول استعفای آیتالله منتظری از رهبری آینده، رأیگیری به عمل میآید. این کار بسیار هوشمندانه و سنجیدهای بود که انجام شد، چون بالأخره آیتالله منتظری منتخب مجلس خبرگان در سال ۶۴ بود و درست است که نامههایی بین حضرت امام و ایشان ردوبدل شده بود و خود ایشان هم در نامهای که به تاریخ ۷ فروردین ۶۸ مینویسند، اعلام میکنند که من هم علاقهای به این قضیه ندارم و کنارهگیری میکنم، ولی ممکن بود بعدها کسانی این را مطرح کنند که حضرت امام مثلاً از جایگاه قانونی رسمی در قانون اساسی برای برکناری آقای منتظری برخوردار نبودند. یا حتی مثلاً خود آقای منتظری اگر اعلام کردهاند من کنار میروم، اینهم حتی نافذ نبوده است. بنابراین مجلس خبرگان در اولین اقدام خودش، اعلام میکند کسانی که نسبتبه پذیرش استعفای آیتالله منتظری از رهبری آیندهی نظام موافقاند، قیام کنند. اکثریت قریببهاتفاق، بهجز یکی دو نفر، قیام میکنند. با چنین اکثریتی مسئله تصویب میشود.بعد مجلس وارد شور میشود. اولین سخنرانی که پشت تریبون میآید، آیتالله احمد آذری قمی است. اصل بحث ایشان آن است که با توجه به رحلت حضرت امام و با توجه به مفاد قانون اساسی سال ۵۸، بهترین کسی که میتواند جانشین ایشان شود، آیتاللهالعظمی گلپایگانی است.من برای اینکه باز از روی سند خوانده باشم، بعضی از قسمتهای صحبت ایشان در مجلس خبرگان را میخوانم. ایشان میفرمایند: «انصافش این است که مخصوصاً با همین وضعی که عرض کردم، ولو صلاحیت تارّهی مرجعیت هم باشد، الآن ما غیر از حضرت آیتالله گلپایگانی کسی را نداریم که مرجعیت فعلی داشته باشند یا صلاحیت مرجعیت هم ولو مرجع فعلی هم نباشند.» بعد ایشان میفرمایند: «الآن مشروعیت را بهوسیلهی ایشان، مشروعیت نظام را مخصوصاً مسائل نمایندگیها هست که خب این را توجه داریم. ما که ولایتفقیه را از راه حسبه نمیدانیم. آنهایی را که آن مرحوم و بزرگوار نصب نکردند، اینها به قوت خودش باقی است، اما نمایندگیها، وکالتها، آنها از بین رفته. یعنی با رحلت حضرت امام، آن نمایندگیها و وکالتهایی که ایشان داده بودند، اینها از بین رفته؛ یعنی به مجرد فوت، از بین میرود. بنابراین در این برهه از زمان و شرایط حساس، خب ایشان [منظور آیتالله گلپایگانی] مخصوصاً در این اعلامیهای که امروز داده، مردم را دعوت کرده به همکاری با مسئولین و امضا کرده و روی این زمینه ما به ایشان پیشنهاد کردیم.»
چه پیشنهادی به ایشان کرده بودند؟
اینکه چه پیشنهاد کردند را در ادامه عرض خواهم کرد، اما در اینجا روی این کلمهی «ما» یک مقدار بحث دارم. آقای آذری قمی خودشان عضو جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم بودند. وقتی میفرمایند که ما، معلوم نیست این ما چند نفر است: دو نفر، پنج نفر یا چهارده نفر؟
اما مرحوم آقای هاشمی میگویند چهارده نفر.
ببینید، آقای هاشمی در خاطرات خود میگوید: «به پیشنهاد اعضای جامعهی مدرسین، که عضو مجلس خبرگان بودند، آیتالله گلپایگانی مطرح شد. حدود چهارده نفر به ایشان رأی دادند.» اولاً در فیلم موجود از این جلسه، چیزی بهعنوان رأیگیری برای رهبری آیتالله گلپایگانی وجود ندارد و سیر مباحث هم حاکی از آن است که چنین رأیگیریای رخ نداده است. ثانیاً این عددی که آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خودشان میآورند، این را واقعاً معلوم نیست از کجا میگویند چهارده نفر. چون آقای آذری قمی نگفت که مثلاً ما چهارده نفر یا ما پنج نفر یا چند نفر رفتیم، گفت ما. حالا این ما چند نفر بوده، نمیدانیم.و اما اینکه آن پیشنهاد آقای آذری قمی چه بوده است، بازهم برای حفظ سندیت آنچه میگویم، اظهارات ایشان را از روی متن میخوانم: «ایشان گفت خب من که نمیتوانم. فرق بین من و حضرت آیتاللهالعظمی خمینی خیلی تفاوت و فاصله است و من هم قدرتش را ندارم. ما گفتیم که شما بهعنوان اینکه پشتوانهای بهاصطلاح باشید و هنوز ذهنیتهایی هست که اینها مسئلهی مرجعیت را به آن بها میدهند، مخصوصاً جنبهی قانونی هم دارد، شما این مسئله را فقط به همین عنوان قبول کنید. ما چیزی که از شما میخواهیم، قبول کردن این مسئله است و تأیید و امضای وضع کنونی است. مسئولین، نمایندگیها، همهی اینها را برای اینکه جنبهی مشروعیت به او داده بشود و در این شرایط حساس، وضع تغییری پیدا نکند، شما این را قبول بکنید و این کار را بکنید. هیچچیز دیگر از شما نمیخواهیم. حالا پیشنهاد خود بنده این است که، یعنی مفصلش این است که ایشان را بهعنوان رهبر انتخاب بکنیم، چون مرجع هم هست، صلاحیت مرجعیت هم دارد. همهچیزش درست است و تقریباً تنها مرجعی است که الآن در ایران وجود دارد که میتواند رهبر بشود. بعد پیشنهاد من این است که حالا یا خبرگان یا خود ایشان که حاضر است و بهترش همان خبرگان است که جناب آقای خامنهای، ریاست محترم جمهوری اسلامی، آنطوری هم که شنیدم برای ما نقل کردند، البته آن جملهی اخیر وصیتنامه تقریباً جلوی ما را میگیرد، ولی خب حالا این مقدار بهعنوان یک نقلی که ایشان فرمودهاند، خب مثلاً آقای خامنهای چطور است مگر؟ ایشان را بهعنوان قائممقام رهبری منصوب، از قِبَل آقای گلپایگانی، که ایشان هم حرفی ندارند، ایشان را معرفی بکنند و خبرگان هم به این جهت رأی بدهند که دیگر اشکالی باقی نماند.»پس اینجا اولینبار در اولین دقایق مجلس خبرگان، آقای آذری قمی اسم آیتالله خامنهای را میآورند بهعنوان اینکه ایشان بهاصطلاح قائممقام رهبری باشند.
از این صحبتهای آقای آذری اینگونه برمیآید که مرحوم آقای گلپایگانی این مدل را پذیرفتهاند. بله؟
بله، همینطور است و به همین خاطر هم آقای آذری قمی آن را در مجلس خبرگان مطرح میکند، اما بلافاصله بعد از ایشان، آیتالله یوسف صانعی میآیند پشت تریبون قرار میگیرند و فحوا و خلاصهی کلام ایشان این است که آیتالله گلپایگانی از نظر مرجعیت و از لحاظ حوزوی، فردی بسیار بالا و بسیار قابل احترام و بسیار مقبول، ولی ایشان در امور رهبری نمیتوانند این مسئولیت را بپذیرند و ما هم نمیتوانیم این مسئولیت را برعهدهی ایشان قرار بدهیم، چون اصلاً جامعه و بهخصوص قشر جوان پذیرای ایشان نیست.
بهخاطر نگاه فقهیشان؟
نه، بهخاطر اینکه آیتالله گلپایگانی اصلاً از مسائل سیاسی و جاری کشور بهدور بودهاند و نمیشد ناگهان کشور را به دست کسی سپرد که علیرغم مرتبت و شأن والای حوزوی، اشراف و احاطهای بر امور نداشت. بهاینترتیب آنچه آقای آذری قمی مطرح میکند، بلافاصله با مخالفت جدی مواجه میشود.
در زمانی که آقای آذری قمی پیشنهاد رهبری آیتالله گلپایگانی و قائممقامی آیتالله خامنهای را دادند، حضرت آقا خودشان هیچ عکسالعمل و واکنشی نسبتبه این پیشنهاد نداشتند؟
خیر، ایشان صحبتی نمیکنند. بعد از آیتالله صانعی، تعدادی دیگر از خبرگان به ارائهی نظرات موافق و مخالف خود در مورد لازم بودن یا نبودن شرط مرجعیت برای رهبری میپردازند تا نوبت میرسد به آیتالله ابراهیم امینی. همانطور که قبلاً هم گفتم، ایشان مخبر کمیسیون شمارهی یک شورای بازنگری قانون اساسی بود و در این کمیسیون، موضوع حذف مرجعیت بهعنوان شرط رهبری تصویب شده بود.ایشان در صحبت خودش میگوید من به اعتبار اینکه عضو کمیسیون رهبری در این شورای بازنگری هستم، مطالبی را عرض میکنم که شاید مفید واقع شود برای کارمان. وقتی که دستور امام صادر شد و جلسه تشکیل شد، صحبت شد که آیا حضرت امام رهنمود خاصی در این جهت ندارند؟ پیغام داده شد که اگر نظر خاصی دارید، بفرمایید. منظور همان نامهای است که آیتالله مشکینی مینویسند به امام. حضرت امام نامهای نوشتند که من این نامه را میخوانم. شاید این نامه مفید باشد. من متن این نامه را پیش از این در اینجا خواندم و منظور همان نامهای است که حضرت امام میفرمایند شرط مرجعیت برای رهبری لازم نیست و من از ابتدا هم با این شرط موافق نبودهام.نکتهی خیلی مهم هست که آیتالله امینی میگوید و من خدمتتان عرض میکنم و این نشان میدهد که حضرت امام تا چهحد تأکید داشتند روی اینکه شرط مرجعیت اصلاً و ابداً در قانون اساسی جدیدی که نوشته میشود، نیاید. ایشان میگوید بعد از اینکه حضرت امام آن نامه را نوشتند که شرط مرجعیت لازم نیست، ما خودمان در کمیسیون تصمیم گرفتیم که لفظ مرجعیت را بهعنوان اولویت ذکر کنیم؛ یعنی بهعنوان شرط نگوییم، بلکه فقط بگوییم یک اولویت است. ایشان میگوید: «نوشتیم اصل ولیفقیه عبارت از همان مجتهد مطلق آن که آمادهی استنباط باشد و بعد برای اولویتها، یکیاش را ذکر کردیم مرجعیت. اما چون امام این نوشته را نوشته بود، ما شک کردیم که امام شاید منظورش این باشد که اصلاً این را نیاوریم در قانون، حتی بهعنوان مُرجّح. خدمتشان رسیدیم. من در خدمت حضرت آیتالله اردبیلی در خدمت امام رسیدیم و به ایشان عرض کردیم که ما یک همچین تصمیمی گرفتیم که مرجعیت را شرط حتمی قرار ندادیم، اما بهعنوان یک اولویت قرار دادیم. ایشان یک تأملی فرمودند. فرمودند نه، نمیخواهد. یکقدری ما اصرار کردیم که بههرحال یک مرجحی که هست. ایشان قدری تأمل کردند، فرمودند که اصلاً این را در قانون نیاورید، برای اینکه خب یک چیزی نیست که شرط شرعی باشد. در قانون این را نیاورید و ما هم از فرمایش ایشان این را استفاده کردیم که ایشان منظورش این است که لفظش در قانون نیاید.»در واقع آقای امینی میفرمایند ما که در کمیسیون شمارهی یک داریم اصول مربوط به رهبری را تنظیم میکنیم، شما نمایندگان خبرگان مطمئن باشید طبق نظر قطعی حضرت امام، ما شرط مرجعیت را از رهبری برداشتهایم و وقتی هم که این مصوبهی کمیسیون به صحن شورای بازنگری بیاید، همین تصویب خواهد شد و دیگر این شرط نخواهد بود و شما هم در مباحث جاری، روی این شرط اصراری نداشته باشید.بعد از ایشان، آقای خلخالی صحبت میکنند که ایشان هم نسبتبه کنار گذاشته شدن شرط مرجعیت نظر مثبتی دارند و ضمناً در مورد مطرح شدن نام آیتالله گلپایگانی هم نظرشان این است که ما نمیتوانیم رهبری کشور را به آیتالله گلپایگانی بسپاریم که اگرچه از لحاظ فقهی شأن و مرتبت بالایی دارند، ولی بهلحاظ سیاسی و اجرایی و مدیریتی، از عهدهی این کار برنمیآیند. بعد از ایشان، آقای جنتی صحبت میکنند و بههرحال این بحثها ادامه دارد تاآنجاکه دیگر به نظر میرسد خبرگان بهخصوص با آن تأکیدی که امام بهعنوان ولیفقیه و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و رهبر نظام بر حذف شرط مرجعیت داشتند، به این نظر قطعی میرسند که این شرط برای رهبری لازم نیست و همان اجتهاد کفایت میکند. بهاینترتیب مباحث مربوط به مرجع بودن یا نبودن رهبر آینده تمام میشود و موضوع فردی یا شورایی بودن رهبری بعد از امام مورد بحث قرار میگیرد.
آیا در مورد حذف شرط مرجعیت رأیگیری میشود یا اجماعی در بین نمایندگان صورت میگیرد؟
نخیر، رأیگیری نمیشود، ولی اینطور به نظر میرسد که دیگر بحث در اینباره بهاندازهی کافی صورت گرفته و موافقین و مخالفین مطالب خود را گفتهاند.
یعنی همه قانع میشوند؟
ببینید، این را نمیشود بهقطعیت گفت. بههرحال ممکن است هنوز چند نفری باشند که در این زمینه نظرات خاص خود را داشته باشند. مثلاً از جملهی کسانی که این ماجرا را نمیپذیرند، آقای سید محمد حسینی کاشانی بودند که فارغ از همهی بحثها در این زمینه و نیز علیرغم اینکه در ابتدای جلسه هم استعفای آیتالله منتظری مورد تصویب نمایندگان قرار گرفته بود، میآیند و نظر خودشان را در مورد اینکه بهتر است آیتالله منتظری را بهعنوان رهبر آینده انتخاب کنیم، مطرح میکنند. این خودش نشان میدهد که فضای این جلسه چقدر فضای آزاد است؛ یعنی هرکسی هر عقیدهای دارد، میتواند عنوان کند. البته ایشان در ادامه این پیشنهاد را هم مطرح میکنند که با توجه به مسائلی که حولوحوش بیت آیتالله منتظری مطرح است، ایشان از آنجا بیرون بیایند و در بیت آیتالله مشکینی مستقر شوند تا دیگر آن مسائل هم تمام شود.
بیان آقای حسینی کاشانی نشان میدهد حتی کسی هم که معتقد بوده است آقای منتظری باید رهبر شود، آن بخش نامناسب بودن بیت ایشان را پذیرفته است.
بله. میگوید که حالا از آنجا بیایند بیرون، بروند بیت آقای مشکینی. البته مسلم بود که آیتالله منتظری با توجه به روحیاتی که از ایشان سراغ داشتیم، هرگز چنین طرحی را نمیپذیرفت.
اما بحث آقای منتظری که در ابتدای جلسه بسته شده بود؟
بله. میخواهم بگویم این فضای مجلس خبرگان را ببینید که چه فضای آزادی است؛ یعنی هرکس واقعاً هرچه در ذهن دارد، بدون هیچ نگرانی مطرح میکند. البته طبیعی است که به این دیدگاه و پیشنهاد ایشان توجهی از سوی دیگر نمایندگان خبرگان نمیشود.بههرحال بعد از آنکه تقریباً یک اجماع نسبی صورت میگیرد روی این موضوع که مرجعیت شرط لازم نیست برای رهبری، بحث میآید روی موضوع دوم؛ یعنی رهبری فردی یا شورایی. در این زمینه هم تعدادی از خبرگان نظراتشان را مطرح میکنند. آن کسانی که موافق رهبری فردی صحبت میکنند، نام کسی را بهعنوان مصداق نمیبرند، ولی آنها که معتقد به رهبری شورایی هستند، ترکیبهایی را پیشنهاد میکنند که نقطهی مشترک تمام این ترکیبها، آیتالله خامنهای است. مثلاً آقای خلخالی یک شورای سهنفره مرکب از آقایان مشکینی، خامنهای و موسوی اردبیلی را پیشنهاد میکند. آقای مروارید، آقایان مشکینی، خامنهای، هاشمی رفسنجانی و حاج احمدآقا را بهعنوان اعضای شورای رهبری نام میبرد. آقای محمد هاشمیان ترکیب شورای رهبری مورد نظر خود را چنین بیان میدارد: آقایان خامنهای، حاج احمدآقا، موسوی اردبیلی و هاشمی رفسنجانی. آقای سید علیمحمد دستغیب این ترکیب را برای شورای رهبری پیشنهاد میدهد: آقایان مشکینی، صانعی، هاشمی رفسنجانی، خامنهای و موسوی اردبیلی. آقای دشتی، یکی دیگر از اعضای خبرگان، از آقایان خامنهای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، مشکینی و حاج احمدآقا بهعنوان اعضای شورای رهبری پیشنهادی خود نام میبرد و همچنین ترکیبهای دیگری نیز پیشنهاد میشود که همانطور که عرض کردم، نام آیتالله خامنهای در تمامی آنها وجود دارد. بههرحال این صحبتها ادامه دارد تاجاییکه آقای طاهری خرمآبادی، منشی هیئترئیسه، پیشنهاد کفایت مذاکرات در این مورد را ارائه میدهد.
چند نفر دربارهی رهبری فردی صحبت کردند و چند نفر شورایی؟
طرفداران رهبری شورایی و فردی که پشت تریبون صحبت میکنند، تقریباً برابر هستند و هریک از آنها هم برای اثبات درستی دیدگاه خود، استدلال میکنند و بعضاً به نقد نظرات یکدیگر هم میپردازند. مثلاً یکی از آقایان شورایی بودن رهبری را موجب این میداند که اعضای شورا، نقصهای یکدیگر را جبران میکنند و این موضوع را موجب برتری داشتن شورایی بر فردی قلمداد میکند. اما در مقابل، یکی دیگر از آقایان این دیدگاه را زیر سؤال میبرد و میگوید اصلاً اینجور نیست که اگر یکی از اعضای شورا مثلاً بهلحاظ فقهی در مرتبیت بالایی است، اما اشکال یا نقصی در تفکر سیاسیاش وجود دارد، شما فرد دیگری را بگذارید کنار او و آن نقصِ را جبران کند.آقایان دیگری هم هستند که با توجه به تجربیات ناموفق دهسالهی گذشته در مسائل شورایی مانند شورایعالی قضایی، تأکید میکنند که مدیریت شورایی نمیتواند از کارآمدی لازم برای رهبری و هدایت کشور برخوردار باشد. این بحثها وجود دارد تا اینکه کفایت مذاکرات اعلام میشود و رأیگیری به عمل میآید و تصویب میشود.
چند نفر رأی دادند به کفایت مذاکرات؟
طبق آییننامهی مجلس خبرگان، رأیگیری به این ترتیب بود که برای تصویب تمامی مسائل، نصف بهعلاوهی یک لازم بود، مثل موضوع کفایت مذاکرات یا هر موضوع دیگری. ولی برای تعیین شخص رهبر یا اعضای شورای رهبری، بهدلیل اهمیت ویژهی این موضوع، دوسوم آرا مورد نیاز بود. لذا در این زمینه، اکثریت نسبی به آن رأی دادند و تصویب شد.
در بحثهای کمیسیون یک شورای بازنگری، بحثی دربارهی مدل شورایی هم شده بود؟
اتفاقاً آیتالله امینی موقعی که بحث شورایی و فردی بودن هم مطرح میشود، نکتهای میفرمایند که خوب است اینجا به آنهم اشاره کنم. ایشان درست قبل از رأیگیری برای کفایت مذاکرات در مورد فردی یا شورایی بودن رهبری، خاطرنشان میسازد که کمیسیون بررسی مسائل مربوط به رهبری، شورایی بودن رهبری را رد کرده است و بنابراین اگر این مسئله به تصویب نهایی شورای بازنگری و مردم برسد، آنگاه درصورتیکه خبرگان به شورای رهبری رأی داده باشد، با قانون اساسی جدید مشکل خواهد داشت.البته بلافاصله آقای هاشمی رفسنجانی این نکته را متذکر میشود که هرگونه تصمیم و انتخابی که در مجلس خبرگان صورت گیرد، محدود به اصلاحات صورتگرفته در قانون اساسی است و چنانچه در تعارض با آنها قرار گیرد، در مراحل بعدی منطبق با قانون اساسی مصوب خواهد شد.
میرسیم به رأیگیری بر سر شورایی یا فردی بودن رهبری.
بله، بعد از کفایت مذاکرات، نوبت به تصمیمگیری نمایندگان خبرگان در مورد فردی یا شورایی بودن رهبری میرسد. در اینجا بحث میشود که اول راجع به فردی بودن رأی بگیریم یا شورایی بودن و قرار میشود ابتدا راجع به فردی بودن رهبری رأیگیری به عمل آید. اما قبل از رأیگیری، آیتالله مشکینی یک نکتهی خیلی مهم را تذکر میدهند. در واقع ایشان در طول این جلسه، دو بار این نکته را تذکر میدهند. یک بار در دقایق نخست جلسه که عرض کردم ایشان بهعنوان رئیس مجلس صحبت میکنند و یک بار هم در اینجا. آن نکتهی مهم چه بود؟ آیتالله مشکینی میگویند: «آقایانی که میخواهند رأی به فردی بدهند، این را هم در نظر بگیرند که اگر تصویب شد، آن فرد را پیدا میکنند یا نه.» این تذکر بسیار مهمی است. ببینید، اگر شورایی تصویب میشد، بالأخره حالا یا سه نفر یا پنج نفر، همین افرادی را که عموماً نام آورده بودند، مطرح میکردند و رأی میدادند. اما اگر فردی شد، چهکسی؟ چون یک نفر است. بههرحال فردی بودن رهبری به رأی گذاشته میشود و جالب اینجاست که رأی میآورد. آقای هاشمی رفسنجانی اینطور میگویند: «چهلوچهارپنج نفر ایستادند. فردی تصویب شد. حالا باید روی فرد رأی بگیریم.»
آیتالله خامنهای به فردی رأی دادند یا به شورایی؟
زمانی که رأیگیری میشود آیتالله خامنهای از جایشان بلند نمیشوند؛ یعنی به فردی بودن رهبری رأی نمیدهند. در هیئترئیسه هم آقای مؤمن و آقای امینی از جایشان بلند میشوند و رأی مثبت میدهند به فردی بودن. آقای مشکینی، آقای هاشمی رفسنجانی و آقای طاهری خرمآبادی هم که جزء هیئترئیسه بودند، از جایشان بلند نمیشوند و رأی نمیدهند به فردی بودن رهبری. بنابراین اینجا نشان میدهد که آیتالله خامنهای خودشان در این زمان بههرحال بهنوعی موافق شورایی بودن رهبری هستند.
با توجه به تذکر مرحوم آقای مشکینی، رأی آوردن فردی بودن رهبری، به این معنا بود که اعضا فرد خاصی را هم مدنظر داشتند؟
حتماً اینطور است؛ یعنی هم منطقاً و هم با توجه به آن تذکری که آقای مشکینی دادند، لابد نگاهشان به سمتی است که به فردی بودن رهبری رأی میدهند. البته این نگاه و آن مصداقی که در ذهن این افراد وجود دارد، حاصل بهاصطلاح یک تصمیمات مثلاً گروهی و جمعی و جناحی نیست، بلکه هرکسی در ذهن خودش آن فرد مورد نظرش را دارد. حالا ما چطور میتوانیم سمتوسوی این نگاه را بفهمیم؟ اول، ازآنجاییکه آیتالله آذری قمی در ابتدا میگویند آیتالله گلپایگانی رهبر باشند، ولی قائممقامشان و کسی که در واقع عملاً مسئولیتهای رهبری را برعهده دارد، آیتالله خامنهای باشد. دوم اینکه در تمام شوراهایی که اسم آورده میشود، بلااستثناء نام آیتالله خامنهای وجود دارد. بلافاصله بعد از اینکه فردی بودن رأی میآورد، همهمهای در مجلس درمیگیرد و اسم آیتالله خامنهای به گوش میخورد؛ یعنی کسانی در صحن مجلس میگویند کاندیدای ما آقای خامنهای است. آقای هاشمی هم میگوید که کاندیدای شما آقای خامنهای است، کاندیدای ما هم آقای خامنهای است. پس قبل از اینکه اصلاً آقای هاشمی خاطرهی خودشان را از امام در مورد آیتالله خامنهای بگویند، در همان همهمه و پیشنهادهای اولی که در مجلس خبرگان به گوش میرسد، تنها اسمی که مطرح میشود، اسم آیتالله خامنهای است.
اسم فرد یا افراد دیگری برده نمیشود؟
تاآنجاییکه شنیده میشود، اسم دیگری نیست.
نقل خاطره از حضرت امام توسط مرحوم آقای هاشمی در چهزمانی صورت گرفت؟
پس از آنکه نام آیتالله خامنهای در صحن مجلس به گوش میرسد، آقای مجتهد شبستری نکتهای میگوید که توجه آقای هاشمی بهسمت ایشان جلب میشود. در همین حال، آیتالله خامنهای که میشنوند کسانی نام ایشان را برای رهبری جدید کشور مطرح کردهاند، آماده میشوند برای مخالفت با این مسئله به پشت تریبون بروند، اما قبل از اینکه به آن سمت حرکت کنند، آقای هاشمی شروع به صحبت میکنند و لذا آقا در محل خود باقی میمانند.آقای هاشمی میگوید آقای مجتهد شبستری ظاهراً از آقای طاهری خرمآبادی مطلبی شنیدهاند به نقل از من که امام چیزی راجع به آیتالله خامنهای گفتهاند. موافقید من این را بگویم؟ این حرف آقای هاشمی، حرف بسیار سنجیده و عاقلانهای است؛ یعنی ایشان در واقع بهنوعی رأیگیری میکند از مجلس خبرگان که اگر موافقید، من بگویم. بعد از اعلام موافقت نمایندگان، آقای هاشمی توضیح میدهند: «ما از حضرت امام، البته امام در این صحبتشان، این سندی که امروز خواندیم، یعنی وصیتنامهی خودشان، گفتند چیزهایی را قبول کنید از من که یا نوشته باشد یا در رادیو گفته باشم. این آن نیست که در رادیو ایشان نگفتند اولاً، منتها ما شاهد چهار تا پنج تا داریم اینجا. میتوانیم، ما شاهد هم داریم.» در همین هنگام که ایشان میگویند ما شاهد داریم، آقای موسوی اردبیلی که پایین نشسته بودند و جزء سران بودند و در آن جلسهای که این مسئله مطرح شده بود، ایشان هم حضور داشتند، بهعنوان شاهد، حرف آقای هاشمی را تأیید میکنند. آقای هاشمی میفرمایند که شما شاهدید و ایشان هم تأیید میکنند. بعد آقای هاشمی رفسنجانی خاطرهی خودشان را از این ماجرا میگویند: «ما یک جلسه با رؤسای قوا و نخستوزیر و احمدآقا خدمت امام بودیم. همان موقعی که مسئلهی آقای منتظری داغ شده بود و ما با امام مباحثه داشتیم. ما یکی از احتجاجاتمان با امام این بود که شما اگر آقای منتظری را کنار بگذارید، ما در رهبری دچار مشکل میشویم. شورایی را، امام هم شورایی را خیلی تمایل نداشتند هیچوقت. فرد هم ما میگفتیم ما فردی را نداریم الآن که مطرح بکنیم در جامعه، چون ما فرضمان بر مرجعیت بود و با همان مسائل بود. امام فرمودند چرا ندارید؟ آقای خامنهای. البته ما میتوانستیم آن روز حمل کنیم این را در اینکه امام خب برای اینکه ما را قانع بکنند، بگویند در بنبست نیستید. ما هم در این مقدار، البته قرار هم گذاشتیم به کسی نگوییم و ما هم نگفتیم واقعاً. ما بعداً شنیدیم درز کرده. نفهمیدیم از کجا درز کرده، اما ما نگفتیم. خود آقای خامنهای اصرار داشتند این را مطرح نکنید. ایشان به من فرمودند مبادا بگویید. من هم نمیگفتم. یک بار دیگر من خصوصی خدمت امام رفتم. باز روی همین مسئله، من چون در جلسهی عمومی شرمم میآمد خیلی بحث، مثلاً یکدندگی با امام بکنم، خب تنها که میرفتم، خیلی آزادتر حرف میزدم. خیلی با ایشان یکدنده وررفتم روی مسئله. باز ایشان به من در همان جلسه فرمودند که شما وقتی مثل آقای خامنهای را دارید، چرا تردید دارید؟ چرا مشکل دارید؟ بار سوم این را احمدآقا دیروز به من گفت. در جمع چند نفریمان گفت. گفت وقتی که آقای خامنهای کره بودند و فیلمشان با آقای کیم ایل سونگ داشت نمایش داده میشد، منظرهی خوبی بود آنجا. من گفتم که آقای احمدآقا گفتند که من گفتم آقای خامنهای خوب جا افتادند در این، واقعاً خوب آبرویی هستند برای نظام. ایشان فرمودند که واقعاً شایستهی رهبری هستند. اینهم حرف سومی هست که البته این را من از احمدآقا نقل میکنم باواسطه. آن را که عرض میکنم، آقای اردبیلی و من و آقای احمدآقا و آقای نخستوزیر در جلسه بودیم، باهم شنیدیم. این مسموعات ماست.»
آیتالله خامنهای پس از این صحبتهای مرحوم آقای هاشمی به پشت تریبون میروند؟
بله. صحبت آقای هاشمی که تمام میشود، آیتالله خامنهای با یک جد و جهدی بلند میشوند و بهسمت تریبون میروند تا مخالفت خود را با این مسئله عنوان کنند. صحبتهای ایشان واقعاً از روی کمال تواضع و فروتنی است و با بیان عباراتی تلاش میکنند تا به دیگران بگویند من شایستهی این مقام نیستم و به هر نحو شده آنها را راضی کنند تا این مسئولیت را روی دوش ایشان نگذارند. البته آنجا هم عنوان میکنند که من زمانی هم که بحث شورایی و فردی مطرح بود، میخواستم در تأیید شورایی بودن صحبت بکنم و فکر نمیکردم که فردی بودن رأی بیاورد و این را اعلام میکنند که من خودم موافق شورایی بودن رهبری بودم. بعد از این ماجراست که دیگران شروع میکنند به استدلال و احتجاج با ایشان که هم شایستگی فقهی و سیاسی این مسئولیت را دارید و هم اصلاً باید این مسئولیت را بپذیرید. بهاینترتیب بحثهای دوبهدویی با ایشان و همچنین مقداری همهمه در صحن مجلس شکل میگیرد؛ یعنی صحبتهای نمایندگان به این صورت بود که شما اصلاً نباید خودتان را از این ماجرا کنار بکشید و ما شما را قبول داریم، هم بهعنوان مجتهد و هم بهعنوان کسی که میتواند رهبری نظام را برعهده داشته باشد. در این حال، آیتالله خامنهای که خودش را واقعاً تحت فشار خبرگان رهبری میبیند، به اعتقاد من، به نظرشان میرسد که نکتهای مطرح کنند بلکه فضایی باز شود تا ایشان در واقع بتوانند خودشان را از این ماجرا کنار بکشند. ایشان اشاره میکنند به آقای آذری قمی و میگویند همین آقای آذری که اسم بنده را اولبار آوردند در این جلسه، بنده اگر حکم بکنم، ایشان قبول خواهند کرد؟ توجه داشته باشید که آیتالله آذری قمی یک فرد بسیار صریحاللهجه بود و فردی بود که خودش را مجتهد برجستهای میدانست و حتی بعضیجاها اگر حضرت امام هم نظر فقهی میدادند، ایشان نظر فقهی خودش را داشت. بههرحال آدمی بود که از صراحت لهجه و استقلال رأی خیلی بالایی برخوردار بود. نمیدانم، شاید آیتالله خامنهای با توجه به این ویژگیهای آیتالله آذری قمی بود که به ایشان گفتند اگر حکم بکنم، ایشان قبول میکند. بعد از طرح این سؤال، آقای آذری قمی بلافاصله تأیید میکنند که بله، تبعیت میکنم. در واقع عین پاسخی که میدهند، این بود: «من اعتقادم این است که همانطور که امام در آن نامه تصریح کردهاند، هرکس را خبرگان انتخاب کنند، حالا بهعنوان مجتهد باشد، بهعنوان عدولالمؤمنین باشد، حتی بالاتر برود، هم ولایت مطلقه دارد، عقیدهی من این است و هم اطاعتش واجب است.»با ارائهی این پاسخ از سوی آقای آذری قمی، تعبیر بنده اینطور است که بدینترتیب آخرین تیر آیتالله خامنهای هم برای اینکه این مسئولیت را از خودشان دور کنند، به هدف ننشست.
در مورد اجتهاد ایشان چه بحثهایی صورت گرفت؟
ببینید، موضوع اجتهاد آیتالله خامنهای برای نمایندگان خبرگان، یک امر مسلم و محرز بود، به این دلیل که برخی از اعضای خبرگان از سالیان دور و از نزدیک با مراتب علمی ایشان آشنا بودند، مثل آیتالله فاضل لنکرانی و بسیاری دیگر. بهعلاوه اینکه ایشان عضو مجلس خبرگان بودند و شرط عضویت در این مجلس، اجتهاد بود و دیگر اینکه وقتی حضرت امام ایشان را بهعنوان شخصیت شایسته برای رهبری آیندهی نظام معرفی کرده بودند، پیششرط این مسئله آن بود که امام ایشان را مجتهد مسلم میدانستهاند و اینهم برای خبرگان دلیل و حجت محکم دیگری بر اجتهاد آقا بهشمار میرفت. به همین دلیل هم است که در طول مذاکرات مجلس خبرگان در آن روز، از ابتدا تا انتها، هیچ کلامی که حاکی از کوچکترین شکوشبههای در مورد اجتهاد ایشان باشد، به گوش نمیخورد. آنچه دربارهی اجتهاد آیتالله خامنهای در انتهای این جلسه از سوی برخی نمایندگان مطرح میشود، همگی در جهت تأیید این موضوع و تأکید بر شایستگی ایشان برای رهبری است.
ظاهراً بعد از آن نکتهای که آقای امامی کاشانی میگویند، دیگر آقا میروند مینشینند.
بله. بعد از اینکه آیتالله آذری قمی آن پاسخ را به آقا میدهد، آقای امامی کاشانی شروع به احتجاج با آیتالله خامنهای میکند و خلاصه ایشان میبینند اصرارشان بر عدم پذیرش رهبری فایدهای ندارد. مجلس خبرگان بهصورت یکپارچهای نظرش روی ایشان است و دیگر احساس میکنند که این یک واجب تعینی است بر ایشان و بنابراین دیگر میروند مینشینند و منتظر رأیگیری میشوند. جالب این است که هنگام ترک جایگاه، بازهم برای آخرینبار با گفتن اینکه «بههرحال من مخالفم»، با انتخاب خود بهعنوان رهبر مخالفت میکنند.
در این جلسه، با توجه به اینکه هنوز بازنگری در قانون اساسی به رفراندوم گذاشته نشده بود، موقتی بودن این انتخاب در چهزمانی اعلام شد؟
ببینید، از ابتدای جلسه تا زمان رأیگیری، شاید دو سه بار این مسئله مطرح میشود که آنچه در این مجلس تصویب میشود، موقت است. چرا موقت؟ به این دلیل که کار بازنگری قانون اساسی در نیمهی راه قرار داشت و باید این کار به پایان میرسید و بعد هم مصوبات این شورا در رفراندوم به تأیید مردم میرسید و آنوقت مجدداً برمبنای اصول جدید قانون اساسی، رأیگیری به عمل میآمد. مثلاً فرض کنید که در این جلسه، شورایی بودن رهبری رأی میآورد و بعد هم یک شورای رهبری توسط خبرگان انتخاب میشد، اما در قانون اساسی فقط رهبری فردی به رسمیت شناخته میشد. بدیهی است که مجدداً میبایست مجلس خبرگان برای انتخاب یک فرد بهعنوان رهبر تشکیل جلسه میداد.
بعد از اینکه آیتالله خامنهای پایین میآیند، دیگر کسی پشت تریبون نمیرود؟
خیر، کسی پشت تریبون نمیرود، اما ازآنجاکه آقا از روی فروتنی و تواضع مطالبی را در مورد خود بیان کرده و در واقع شکستهنفسی کرده بودند، آقای هاشمی رفسنجانی، نایبرئیس مجلس، که در جایگاه هیئترئیسه قرار داشت، با اشاره به سابقهی طولانی خود با آقا از دوران جوانی در مدارس علمیه، توضیحاتی را در مورد مراتب علمی و حوزوی آقا بیان میکند و میگوید: «من واقعاً آقای خامنهای را صاحبنظر میدانم. صاحبنظر جدی در مسائل فقهی. اما نهاینکه ایشان الآن رفتند مسائل را استنباط کردهاند. یعنی الآن اگر یک مسئلهی اجتماعی برای کشور مطرح بشود و ایشان بخواهد نظر فقهی پیدا بکند، با همان روش سنتی، نه مشکل، با یک مقدار کار کردن، با یک مقدار کمک گرفتن از کسانی که منابع را، چون وقت ممکن است نداشته باشد، کمک کنند برای پیدا کردن مصادر، ایشان میتوان به نظر برسد.»بعد از این سخنان، نوبت به رأیگیری برای انتخاب آیتالله خامنهای به رهبری میرسد. در اینجا بازهم آقای هاشمی به همان دلیلی که عرض کردم، تذکر میدهد که این رأیگیری و انتخاب بهصورت موقت است تا اینکه بعد از تأیید نهایی قانون اساسی توسط مردم، اقدام به رأیگیری بهصورت دائمی و برمبنای اصول قانون اساسی جدید کنیم. بنابراین به نظر من، تمام ریزهکاریهای قانونی برای اینکه کسی نتواند هیچ مشکلی در این ماجرا بهلحاظ قانونی عنوان کند، رعایت میشود و همهچیز طبق روال قانون پیش میرود.
کیفیت رأیگیری چگونه بود و در این رأیگیری چند نفر به رهبری آیتالله خامنهای رأی دادند؟
رأیگیری بهصورت نشستوبرخاست بود؛ یعنی کسانی که موافق بودند، میبایست قیام میکردند. وقتی اعلام رأیگیری میشود، تعداد زیادی از نمایندگان از جای برمیخیزند که در همان نگاه اجمالی اول، کاملاً معلوم است که آیتالله خامنهای رأی آوردهاند. لذا بعضیها به خیال اینکه موضوع کاملاً معلوم و مشخص است، میخواهند بلافاصله بنشینند که آقای هاشمی اعلام میکند لطفاً کسانی که رأی دادهاند بایستند، برای اینکه ما باید بشمریم و تعداد دقیق مشخص شود. بعد از شمارش، آقای هاشمی نتیجهی رأیگیری را به این صورت اعلام میکند: «۵۶ نفر هم ایستادهاند. با خودمان. رأی آوردند. یک مقداری هم بیشتر از دوسوم است.»بعد از اینکه رهبری آیتالله خامنهای رأی میآورد، صدای تکبیر نمایندگان در مجلس میپیچد و آیتالله مشکینی نیز با این جمله، جلسه را ختم میکند: «جلسه را ختم میکنیم. انشاءالله این خبر خوش را به امتتان برسانید.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
انتخاب آيت اللَّه "سيدعلي خامنه اي" به رهبري انقلاب اسلامي توسط مجلس خبرگان (14خرداد1368ش)
انتخاب آيت اللَّه "سيدعلي خامنه اي" به رهبري انقلاب اسلامي توسط مجلس خبرگان (1368ش) پس از ارتحال جانسوز رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)، خبرگان ملت، طي اجلاس ويژهاي، تصميم تاريخي و تعيين كننده خود را درباره جانشيني حضرت امام و انتخاب رهبر جديد اتخاذ كردند و حضرت آيت اللَّه خامنهاي را به اين سمت خطير برگزيدند. بينش روشن درباره اسلام و علوم اسلامي، قدرت استنباط در فقه و حقوق اسلامي، آگاهي و شناخت وسيع در مورد مسائل زمان و مقتضيات عصر حاضر و نيز شجاعت، تدبير و مديريت قوي در حضرت آيت اللَّه خامنه اي، موجب اين انتخاب مجلس خبرگان بود. ايشان از مبارزان نخستين انقلاب از سال 42 و عضو شوراي انقلاب بوده و پس از پيروزي نهضت در شوراي عالي دفاع، حزب جمهوري اسلامي، امامت جمعه تهران، نمايندگي مجلس خبرگان و رياست جمهوري و... مسؤوليت داشتند. با اعلام خبر رهبري معظم له، دلهاي مسلمانان شاد و دشمنان اسلام و انقلاب مأيوس شدند.
http://hedayat.blogfa.com/post/13894
ادامه مطلب را ببينيد
حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) با حضور در مراسم سیوچهارمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمهالله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.این مراسم به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید.اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد. آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
امام از سرآمدان تاریخ ماست نه فقط از سرآمدان روزگار ما.سرآمدان را نمیشود از حافظهی تاریخ حذف کرد. این نکتهی مهم مورد توجه ما این است. سرآمدان را نه میشود حذف کرد نه میشود تحریف کرد.امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از ابن سینا و شیخ طوسی وسیعتر است، متنوعتر است.امام یک سرآمد همه جانبه است. هم در دانشهای دینی سرآمد است، در فقه، در فلسفه، در عرفان نظری امام سرآمد است. هم در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزگارانه سرآمد است. هم در استحکام شخصیت و قوت اراده سرآمد است. هم در قیام للّه و سیاست ورزی انقلابی و ایجاد تحول در نظام بشری سرآمد است.این خصوصیات در هیچ کدام از سرامدان تاریخ ما باهم جمع نشده است؛ در امام بزرگوار این خصوصیات با هم جمع است.
امام بزرگوار ما سه عمل عظیم و بزرگ و تاریخی انجام داد؛ سه تحول بزرگ به وجود آورد. یکی در سطح کشور ایران، یکی در سطح امت اسلامی و یکی در سطح جهان:۱- تحول در سطح کشور این بود که انقلاب اسلامی را در این کشور به وجود آورد. این انقلاب یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردم سالاری را جایگزین آن کرد. این انقلاب یک نظام دست نشانده و ذلیل در مقابل قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متکی به عزّت ملی را جایگزین آن کرد.۲- آنچه در سطح امت اسلامی روی داد، تحول در سطح امت است. جریان بیداری اسلامی را امام به راه انداخت. دوره انفعال و بی تحریکی در دنیای اسلام با حرکت امام به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. مسئلهی فلسطین پس از آن که به خیال صهیونیستها و پشتیبانانشان یک مسئلهی تمام شده به حساب میآمد با تحول امام در سطح امت اسلامی به مسئلهی اول جهان اسلام تبدیل شد.۳- تحول سوم تحول در سطح جهان است. امام فضای معنویت و توجه معنوی را در دنیا زنده کرد حتی در کشورهای غیر مسلمان. معنویت در زیر لگدکوبی سیاستهای مادیگری و ضدّ معنوی از بین رفته بود. معنویت از یادها رفته بود. حرکت امام بزرگوار رنگ معنوی را در دنیا دوباره زنده کرد.این سه تحول هیچکدام سابقه ندارد. شاید در آینده هم شبیه اینها و نظیر اینها را نتواند انسان پیشبینی کند که به وجود بیاید. این مخصوص امام بزرگوار بود.
آن عاملی که توانست به امام کمک کند و امام را در این میدان پیش ببرد و او احساس خستگی نکند و بتواند این کارهای بزرگ را انجام بدهد، این کوههای بزرگ موانع را از سر راه بردارد، آن عامل چی بود؟امام نه پول داشت، نه ابزار تبلیغی داشت، نه رادیو داشت، نه خبرگزاری داشت، نه هیچ کدام از سیاستهای دنیا از او حمایت میکردند. عامل سخت افزاری امام یک صفحه کاغذ بود که بیانیه در او بنویسد. یک تکه نوار بود که صدای او را ضبط کند به گوش این و آن برساند.آن عاملی که امام را در این راه پیش برد او را قادر کرد که این تحولهای عظیم را در سطح کشور، در سطح امت، در سطح جهان برای طول تاریخ به وجود بیاورد عبارت بود از ایمان و امید.
دشمن سعیاش این است که جوان ایرانی را ناامید کند.مشکلات نباید امید را تضعیف کند. ما اگر مشکلات را مشاهده میکنیم باید انگیزهمان تقویت بشود برای پیدا کردن راههای رفع مشکل و کمک به آنهایی که برای رفع آنها دارند تلاش میکنند.امروز با وجود همهی این دستگاههای تبلیغاتی شما نگاه کنید ببینید جوان ایرانی چه عظمتی از خود نشان میدهد. نقطهی امیدآفرین این است.مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعالان سختکوش جهاد تبیین، گروههای کمک مؤمنانه، اردوهای جهادی اینها همه جوانهای این کشورند. با وجود اینترنت، با وجود شبکههای اجتماعی، با وجود این همه لغزشگاهها جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند.گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمیخیزد از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود میآید. ما از این مصطفیهای صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم اینها همه امیدبخش است.این خبر در حال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
طلیعه فتح
طلیعه فتح عنوان مجموعهای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده است. رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سیوچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمةاللهعلیه این مجموعه را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
ویژه نامه امام روح الله خميني
شباهتهای امام خمینی به امیرالمؤمنین علیهالسلام
بازداشت امام خميني(ره) توسط رژيم طاغوت و قيام خونين مردم مسلمان ايران (15خرداد1342 ش)
ارتحال جانسوز حضرت "امام خميني(ره)" بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران (14خرداد1368ش)
خط حزبالله ۲۳۹ | همان خطِ خمینی
خط حزبالله ۸۴ | درسهای قیام روح الله
خط حزبالله ۳۴۳ | امام مردم
یادداشت روزانه رهبر انقلاب پس از دیدار با امام خمینی(ره) در روز ۱۴ فروردین ۱۳۶۵
پلاک عزت - زوایایی پنهان ازخاطرات عضو تیم پزشکی امام(ره)
محرمانههای انتخاب جانشین امام خمینی (ره)
فرزندان و نوادگان امام خمینی چه میکنند؟
یکسال پایانی زندگی امام خمینی (ره) چگونه گذشت؟
یکسال پایانی زندگی امام خمینی (ره) چگونه گذشت؟(2)
چهارده خرداد و رحلت آفتاب
متن کامل وصیتنامه الهی سیاسی حضرت امام خمینی
تولد تا رحلت امام خمینی ره
امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت
اصول هفتگانه امام
طرحی که شاه با آن مردم ایران را تحقیر کرد
صحیفه نور
امـام و رهـبـری انـقلاب اسلامی
رهـنـمـودهـای امام خمینی ره
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: امام خمینی ره شرح حال وپیامها
ادامه مطلب را ببينيد
رهبر انقلاب: نسلهای جدید به آشنایی بیشتر با امام بزرگوار نیازمندند/امام را نمیشود تحریف کرد
رهبر انقلاب تاکید کردند: همه ما نیازمندیم با ابعاد شخصیت چندبعدی و باعظمت حضرت امام خمینی بیشتر آشنا شویم.
به گزارش قدس آنلاین، لحظاتی قبل سخنرانی «آیت الله خامنه ای»، رهبر انقلاب اسلامی در سی و چهارمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) آغاز شد.
گزیده بیانات حضرت آیتالله خامنهای در سیوچهارمین سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
- به نظر من نسلهای جدید این کشور به آشنایی بیشتر با امام بزرگوار نیازمندند، ما قدیمیها هم همینطور.
- همه ما نیازمندیم با ابعاد این شخصیت چندبعدی و باعظمت بیشتر آشنا شویم. این امر در پیشرفت و ادامه راه کمک خواهد کرد.
- اولین نکته این است که امام از سرآمدان تاریخ ماست نه فقط از سرآمدان روزگار ما. در میان بزرگان و اشخاص باعظمت برخی یک سروگردن از بقیه برترند و اینان سرآمد نام میگیرند.
- سرآمدان را نمیشود از حافظه تاریخ حذف کرد و این نکته مهم مورد توجه ماست. آنان را نه میشود حذف کرد و نه تحریف.
- رسانههای تبلیغاتی که روزبهروز مجهزتر میشوند میتوانند شب را روز و روز را شب معرفی کنند و چهرههای منور را هم بد جلوه دهند اما این کف روی آب است. خورشید زیر ابر باقی نمیماند.
- ابعاد شخصیت امام بزرگوار ما از ابن سینا و شیخ طوسی وسیعتر است. خصوصیاتی که در شکلگیری این شخصیت دخالت دارند به مراتب بیشتر از خصوصیات آن شخصیتهای برجسته و سرآمدی است که یاد کردیم.
- امام هم در ایمان و تقوا سرآمد است، هم در استحکام شخصیت و قوت اراده، هم در قیام برای خدا و سیاستورزی انقلابی و ایجاد تحول در نظام بشری سرآمد است و اینها همه تنها در امام بزرگوار جمع است.
- امام را هیچکس نمیتواند از حافظه تاریخ پاک کند نه امروز و نه در قرنهای آتی. شاید چند صباحی دروغپردازی و تحریف شخصیت شود اما این خورشید را نمیتوان پشت ابر نگه داشت.
- امام سه تحول بزرگ به وجود آورد؛ یکی در سطح کشور ایران، یکی در سطح امت اسلامی و یکی در سطح جهان. این سه تحول هیچکدام سابقه ندارد و شاید در آینده هم شبیه اینها را نتواند انسان پیشبینی کند که به وجود آید.
- تحول در سطح کشور به وجود آمدن انقلاب اسلامی بود. این انقلاب یک ساخت سیاسی سلطنتی را درهم شکست و مردمسالاری را جایگزین آن کرد. این انقلاب یک نظام دستنشانده و ذلیل در برابر قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متکی به عزت ملی را جایگزین آن کرد.
- این انقلاب استبداد را به آزادی بدل و هویت ملی و اعتماد به نفس را احیا کرد. اینها معجزههای انقلاب اسلامی است.
- ما مشکلات داشتیم، داریم و خواهیم داشت اما آنچه میتواند مشکلات فعلی را برطرف کند، در گذشته هم حلال مشکلات بوده و در آینده هم علاج مشکلات باشد همین روحیه ما میتوانیم است و انقلاب است که در کشور این روحیه را به وجود آورد.
- امام جریان بیداری اسلامی را در دنیای اسلام به راه انداخت. امروز امت اسلامی نسبت به دوران پیش از پیروزی انقلاب، پرتحرکتر، آمادهتر، سرزندهتر است هرچند نیاز به کار بیشتر در این زمینه محسوس است.
- مسئله فلسطین بعد از اینکه به خیال صهیونیستها و حامیانشان تمامشده تلقی میشد با حرکت امام بدل به کانون توجه ملتهای مسلمان و مسئله اول جهان اسلام بدل شده است.
- روز قدس نه فقط در ایران بلکه در پایتختهای جهان مسلمان و غیرمسلمان هم برگزار میشود و مردم از فلسطین حمایت میکنند.
- امام فضای معنویت و توجه معنوی را در سطح جهان ایجاد کرد، حتی در کشورهای غیرمسلمان. البته این نکته آخری با واکنش شدید همان مراکز قدرت مواجه شده و امروز با انگیزه بیشتر تهاجم به معنویت را در دنیا با شیوههای مخصوص خود پیش میبرند و برخی شیوههایشان آنقدر مفتضح است که انسان از نامبردن آنها خجالت میکشد.
- امام این کارهای بزرگ را به پشتیبانی و کمک کدام عامل سختافزاری یا نرمافزاری انجام داد؟ امام عامل کمککننده سختافزاری نداشت؛ امام نه پول داشت، نه رادیو داشت و نه خبرگزاری، امام یک نوار یا یک برگ کاغذ داشت تا صدایش را به مردم و جهان برساند.
- عامل نرمافزاری امام اما ایمان و امید بود؛ آنچه امام را در این راه پیش برد.
- وقتی ایمان به خدا را در مسائل عینی و مبارزه با استکبار مطرح میکنیم، معنای ویژهای دارد و در این مقام به معنای ایمان به وعدههای الهی است.
- اعتماد به وعده الهی است که گام مستحکم امام را در این راه به حرکت درمیآورد.
- امام ایمان به اسلام را در بیانات خود معرفی کرده است. اسلام امام با اجتهاد متقن و فهم درست از اسلام است نه اسلام سرمایهداری یا اسلام افراد متحجر که اسم اسلام را میآورند اما بیشتر احکام آن که مربوط به امور اجتماعی و سیاسی است را قبول ندارند. این اسلام، اسلام به اصطلاح روشنفکران بیاطلاع و بیخبر هم نیست که انجام برخی احکام الهی را هم قبول ندارند.
- ایمان به مردمی که امام داشت از اعتقاد ایشان به مردم نشئت میگرفت. جوانان فداکار و خانواده شهدا این برداشت امام از مردم را تصدیق کردند که به مردم اعتماد داشت. امام به عمل مردم و انگیزههایشان و رأی مردم که در جمهوری اسلامی همان مردمسالاری است اعتقاد داشت.
- برخی به غلط تعبیر کردند که امام جمله مردمسالاری را از روی رودربایستی مطرح کردند اما امام اهل رودربایستی نبود و با اعتقاد خود این مردمسالاری را مطرح کردند.
- همان رئیس جمهوری اولی که امام به او رأی نداده بود وقتی مردم به او رأی دادند امام او را تنفیذ کرد؛ چرا که مردم به او رأی داده بودند و امام به رأی مردم معتقد بود.
- امام بسیار اهل امید بود و هرگز دچار یأس نمیشد. امید و ایمان روی هم تاثیر میگذارد و یکدیگر را تقویت میکند.
- وقتی میگوییم امید یعنی آن حالتی که با حرکت همراه است، با تنبلی و سکون نمیسازد؛ اینکه کسی بنشیند و در عین حال امیدوار باشد به سر منزل مقصود برسد نشدنی است.
- امروز امام به ما چه توصیهای میکند؟ ما راه طولانی و کارهای بزرگی در پیش داریم و یقیناً بزرگترین توصیه امام ادامه راه او و حفظ میراث اوست. ما باید همان سه تحول امام در کشور، در جهان اسلام و سطح جهان را دنبال کنیم.
- در دوران هوش مصنوعی و کوانتوم و اینترنت نمیشود با همان ابزارهای چهل سال قبل کار کرد باید ابزارها متناسب با زمان باشند اما آنچه تغییر نمیکند جبههبندیهاست.
این خبر در حال تکمیل است... .
منبع: خبرگزاری تسنیم
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
چالش روایت آن که عارف، فیلسوف، شاعر، فقیه و رهبر بود
گفتوگو با نویسندهای که در «روحالله» تلاش کرده روایتی مستند از زندگی امام(ره) ارائه دهد
چالش روایت آن که عارف، فیلسوف، شاعر، فقیه و رهبر بود
دیدن عنوان «روحالله» روی جلد کتاب و اینکه «روایت مستند زندگی امام خمینی(ره)» است، شاید در نظر اول همان تلقی رایج در خصوص کتابهایی از این دست را به ما بدهد...
به گزارش قدسآنلاین، دیدن عنوان «روحالله» روی جلد کتاب و اینکه «روایت مستند زندگی امام خمینی(ره)» است، شاید در نظر اول همان تلقی رایج در خصوص کتابهایی از این دست را به ما بدهد؛اینکه «روحالله» قرار است وقایع زندگی رهبر بزرگترین انقلاب معاصر را در یک سیر ترتیبی و با محوریت رخدادهای برجستهای که کمابیش در خصوصش شنیدهایم، روایت کند.
اما خواندن همان فصل اول کافی است تا بفهمیم «روحالله» چقدر با این ذهنیتها بیگانه است. هادی حکیمیان در مقام نویسنده این اثر، نه تنها سیر وقایع را در روایت زندگی امام خمینی(ره) کاملا به هم زده، بلکه ماجراهایی را در دل این روایت گنجانده که نه به گوشمان خورده و نه جایی، پیشتر کسی از اهمیتشان در نسبت با زندگی «حاج آقا روحالله» برایمان گفته است. روایت حکیمیان نسبت به آنچه گمان میکنیم کم و بیش در مورد زندگی امام میدانیم، متفاوت است و آشناییزدایی میکند.علاوه بر این، نویسنده از کنار هر آنچه اندک نسبتی با امام خمینی(ره) دارد، ساده عبور نمیکند. او ردپای هر اندیشه و شخصیت تأثیرگذار در زندگی حاج آقا روحالله را پی گرفته و تلاش کرده به بهانههای مختلف راوی روایت دستاولی از نقش آنها در زندگی ایشان باشد. به همین دلیل خواننده هم اطلاعات نابی از خود این اندیشهها، شخصیتها و ماجراهای تاریخی بدست میآورد و هم از نقش و نسبتشان با زندگی حاج آقا روحالله.خودش میگوید نوشتن کتاب چهار سال طول کشیده و عمده کتابها، اسناد و خاطراتی که در روایتش از آنها بهره برده را در سالهایی که دانشجوی تاریخ بوده، مطالعه کرده است. شاید همین موضوع نیز سبب شده روایتش یکطرفه نباشد و راوی جزئیات کشمکشها و دغدغههای حاج آقا روحالله در روایت او، افراد مختلفی باشند.درباره جزئیات کشمکشها و دغدغههای حاج آقا روحالله، افراد مختلفی حرف میزنند، از شازدههای قجری بگیرید تا نویسندگان و روشنفکران یک سده اخیر ایران و حتی خودِ پهلویچیها و افرادی چون محمدرضا شاه.رسیدن به ایام سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی سبب شد درباره کشمکشها و دشواریهای روایت کردن حضرت امام(ره) با او گفتوگو کنیم.
پیش از آنکه به کتاب بپردازیم و اساساً خودتان درگیر کار نوشتن این کتاب شوید، تصویری که از حضرت امام(ره) در ذهن داشتید چطور بود؟ بهطور کلی اشکالات روایتی را در پرداختن به شخصیت حضرت امام خمینی(ره) چه میدانید؟در کتابهای درسی از دوران دبستان تا دانشگاه که اصلاً خوب پرداخته نشده است؛ نه به جریان انقلاب و نه شخصیت امام خمینی(ره). بالاخره شخصیت امام طوری است که حتی برای کسانی که مخالف انقلاب هستند یا افراد غیرمذهبی و ضدمذهب هم وجوهی از جذابیت را دارد، چرا که به هر ترتیب این شخصیت توانسته یک انقلاب را که از قضا دینی و مذهبی هم هست، رقم بزند.امام(ره) با اتفاقی که با انقلاب سال ۵۷ رقم زد، الگویی برای انقلابهای دینی ارائه داد، آن هم در دورانی که مذهب یک جور تحجر و واپسگرایی تلقی میشد یا اینطور گفته میشود که برای انقلاب باید دست به دامن استفاده از ایدههای ناسیونالیستی شد یا اواخر میگفتند فقط مارکسیست میتواند انقلاب کند. در چنین شرایطی امام با تکیه بر مذهب نشان داد هم میتوان انقلاب کرد و هم میتوان حکومت شکل داد و آن را اداره کرد.
پس به نظرتان یک وجه شخصیت امام(ره) به همین اندیشه سیاسی ایشان برمیگردد.بله، افراد زیادی را میبینیم که نظریهپرداز بودند و نظریهای گفتند ولی توان اجرایش را نداشتند، ولی حضرت امام نظریه حکومت دینی را که مطرح میکند، در زمان حیات خودش آن را اجرایی میسازد. هم انقلاب میکند و هم تشکیل حکومت دینی میدهد و هم به مدت ۱۰سال خودش آن را در بالاترین سطح اداره میکند. این نمونه بیمانندی است که کسی که نظریهای در خصوص حکمرانی داده، خودش نیز آن را اجرا کرده است. شاید خیلیها از انقلاب و اسلام و حکومت دینی خوششان نیاید، ولی بالاخره واقعیت را نمیتوانند انکار کنند.
بخواهیم در مورد تصویری که رسانهها، حالا چه مکتوب و چه دیداری و شنیداری از امام نشان میدهند صحبت کنیم، اینگونه به نظر میآید نوعی سادهسازی و روایت تخت و بدون پیچیدگی از حضرت امام(ره) وجود دارد، اما در کتاب شما ماجرا فرق میکند؛ جزئیات فراوانی را میبینیم که باید در روایت سیر زندگی امام به آنها توجه داشت یا ردپای تأثیر بسیاری از افراد و اندیشهها را دنبال کرد؛ نظر خودتان در این خصوص چیست؟نه در کتابها و نه در رسانه، تصویر خوب و کاملی از امام(ره) یا به عبارتی تصویر درست و صریحی ارائه نشده است. شما همین وجه سیاسی شخصیت تاریخی امام را ببینید، عمده کتابهای تاریخی که از دبستان تا دانشگاه نوشته شدهاند و حتی صداوسیما و رسانههای ما امام را جوری معرفی میکنند که انگار کنش سیاسی امام(ره) از سال۴۲ آغاز میشود و در نهایت در سال ۵۷ به قلهاش میرسد. در حالی که من یک مطالعه شخصی برای خودم داشتم و دیدم ایشان پیش از دهه ۴۰ چقدر فعالیتهای سیاسی داشته و چقدر در جریانهای سیاسی فعال بوده است. برایم جالب بود از اواخر دوران قاجار امام در مسائل سیاسی فعال و پیگیر بوده و بعد در دوران رضاشاه و پس از آن در ماجرای ملی شدن صنعت نفت و مانند آن نیز همین جور. بنابراین اینطور نبوده که فعالیتهایش محدود به بازه سال ۴۲ به بعد باشد.با مطالعاتم در این خصوص ابتدا تصمیم داشتم که یک مقاله با موضوع فعالیتهای امام پیش از دهه ۴۰ داشته باشم ولی بعد دیدم خیلی زیاد است و در حد یک کتاب میشود. وقتی تصمیم به نوشتن کتاب گرفتم، دیدم میتوان زندگینامه ایشان را با یک حالت روایی و داستانی نوشت که مخاطب عام هم امکان ارتباط با اثر برایش فراهم باشد.اکنون که کتاب چاپ شده را مرور میکنم، میبینم خودم تازه به یک کلیاتی از زندگی و اندیشه امام(ره) رسیدهام.ضمن اینکه در این کتاب به زندگی خصوصی امام نپرداختم و از ابتدا هم قرار نبود بپردازم.آنچه مدنظر بوده، اندیشه سیاسی حضرت امام(ره) بود. اینکه چطور شد امام به سمت سیاست و اندیشه حکومت اسلامی رفت و سال ۵۷ ایدهاش را اجرایی کرد.بیشتر این کتاب درصدد این است به این پرسش پاسخ بدهد که اساساً چه ضرورتی داشت سال ۵۷ در ایران انقلاب شود و چرا این انقلاب باید یک انقلاب مذهبی و دینی بوده و سویه غربستیزی در آن پررنگ باشد و مسائلی از این دست.
با مطالعه کتاب «روحالله» مخاطب احساس میکند از آن تصویر تخت و یکخطی که از امام(ره) در ذهن دارد میتوان فاصله گرفت. تصویری که برای رسیدن به آن باید از دل هزارتویی از اتفاقات و دغدغههایی که امام با آنها درگیر بوده، عبور کرد تا بعد به پیچیدگیهای این مرد الهی در عین سادگیاش در بیان و ارتباطش با عامه مردم رسید. میخواهم از نقش همین جزئیات در روایت حضرت امام(ره) برایمان بگویید.گفتم جذابیت حضرت امام(ره) برای خود من این بود که ایشان یکباره از سال ۴۲ فعالیت سیاسی خود را شروع نمیکند و عَلم مبارزه با پهلوی را برنمیدارد بلکه این فرد اساساً از دوران نوجوانی آدم سیاسی بوده است.ما از دوران جنگ جهانی اول خاطرات این آدم را داریم، میبینیم مثلاً در دوران نوجوانی پیگیر اخبار کمیته مجازات و مسائل پیرامونی آن است. امام اخبار و رویدادها را از همان سنین نوجوانی پیگیری میکند، برایش اشغال ایران توسط قوای بیگانه در جنگ جهانی اول مهم است، هجوم جریان سکولار در دوران جوانی دغدغه است و از این دست مسائل بگیرید تا خود سال ۴۲ را در خاطرات امام(ره) میبینیم.
گفتید مسئله خودتان در کتاب این بود نضج گرفتن اندیشه انقلاب در فکر و ذهن امام(ره) را نشان دهید. مشخصاً چه میشود که امام به این ایده میرسد؟آنچه خودم به آن رسیدم، سیاستهای سختگیرانه پهلوی اول است که گروهی از نیروهای مذهبی و روحانیون از جمله امام(ره) را مجاب میکند تنها چاره برای حفاظت از دین، اعتقادات و مذهب این است وارد عرصه سیاست شوند و تشکیل حکومت دهند.یعنی دیگر بحث اینکه در حاشیه بنشینید و از حکومت انتقاد و راهنمایی و ارشاد کنید چارهساز نیست. همین جریان اصلاح دین که پس از رفتن رضاشاه مطرح میشود را ببینید. کتاب «اسرار هزار ساله» در این دوران نوشته میشود ولی نخستین کسی که در حوزه عمومی و به زبان فارسی به این کتاب پاسخ میدهد، امام خمینی(ره) است. الان شاید طلاب و روحانیون یا حتی مراجع زیادی پاسخ دهند ولی اساساً آن زمان معمول نبوده روحانیون به زبان فارسی و آن هم برای مخاطب عام کتاب بنویسند. اگر کتاب هم مینوشتند به زبان عربی و برای طلاب بوده، ولی امام کتاب «کشف الاسرار» را برای عموم مردم مینویسد. او به این نتیجه رسیده روحانیت امروز باید به این مسائل پاسخ دهد یا درس اخلاق که میدهد به عموم مردم میدهد و غیرطلبهها، عامه مردم و بازاریها هم میآیند و پای درس اخلاقش مینشینند.در هر قضیهای ابتکار عمل امام(ره) را میبینید. در خاطراتش میگوید وقتی در دوره پهلوی اول، رضاشاه روضه را قدغن کرد به این نتیجه رسیدم درس اخلاق باید طوری باشد که مردم عادی و بازاریها هم بتوانند شرکت کنند که در حقیقت جای مجالس روضه و وعظ و خطابه که ممنوع شده بود را با این پر کند.آدمی که عارف بوده، شاعر، فیلسوف، فقیه، واعظ و... بوده، طبیعی است در هر دورهای و بسته به هر شرایطی، ابتکار عملهای جدیدی به خرج دهد. سالهای ۲۴-۲۳ را ببینید. امام درس عرفان را تعطیل میکند و روی فقه متمرکز میشود، چرا که به این نتیجه رسیده ما امروز دیگر به یک فقه پویا نیاز داریم، چون فقه جنبه عامتر دارد و عرفان شاید مخاطبش محدودتر باشد.کتابهایی که امام(ره) در هر دورهای مینویسد نیز همین ویژگی را دارد. در یک دوره بحث حکومت اسلامی را مطرح میکند و نظریه ولایت فقیه را بسط میدهد. مخاطب در هر مرحلهای باتوجه به سیر اندیشهای و تاریخی متوجه میشود امام ضمن اینکه فعالیتهای اجتماعی دارد ازنظر سیر اندیشهای چطور جلو میآید تا به قله انقلاب برسد.
به نظرتان دشواری روایت امام(ره) در چیست؟کار بسیار سختی است، یک دلیلش این است بیش از سه دهه از درگذشت امام(ره) نمیگذرد و عده زیادی از کسانی که از نزدیک ایشان را دیدهاند، هنوز هستند؛ از اعضای خانواده بگیرید تا شاگردان، شخصیتهای سیاسی و مردم عادی کوچه و بازار که مثلاً در دیدارهای عمومی ایشان را دیدهاند. این موضوع سبب میشود تصویری از امام در ذهن داشته باشند. در مورد شخصیتهای تاریخی چون مردم آنها را ندیدهاند، عموم مردم قبول میکنند ولی امام(ره) را خیلیها دیدهاند. این، کمی کار را سخت میکند. ضمن اینکه شخصیت امام نیز چند وجهی است؛ این آدم، سیاستمدار، فقیه، عارف و شاعر بوده و علاوه بر اینها زندگی خصوصی خودش را هم داشته است.آنچه نوشتهام ادعا ندارم یک رمان است بلکه داستانوارهای است که فقط عنصر روایت در آن به کار گرفته شده است. در مقام نویسنده، یکی از چالشهای من این بود مثلاً نمیدانستم فردی که میخواهد در مورد امام(ره) بنویسد اجازه دارد تخیل کند یا نه؟ بخش عمده رمان، تخیل است. آیا من اجازه دارم در مورد امام تخیل کنم؟ اجازه دارم دیالوگ برایش بگذارم یا نه؟ آن چیزهایی که از امام(ره) در کتاب نقل قول کردم، عین صحبتهای ایشان است و با صحیفه امام مطابقت داده شده و حتی کلماتش هم پس و پیش نشده و عیناً همان گفتههای امام است. اما به نظرم جا دارد در مورد شخصیت امام(ره) رمان نوشته و فیلم داستانی ساخته شود تا انشاءالله تصاویر خوبی از ایشان ارائه شود. حالا من خیلی موفق نبودم ولی میدانم کار بسیار دشواری است و به نظرم اگر کسی بخواهد در این وادی کار کند باید ۱۵-۱۰ سال روی شخصیت امام(ره) مطالعه داشته باشد.
نقش رهبری ۴۴ ساله نظام در حفظ انقلاب/ در امتداد امام خمینی(ره)
فیلم/ لحظه ورود رهبر انقلاب به جایگاه سخنرانی
رهبر معظم انقلاب در سالروز رحلت امام خمینی(ره) برای سخنرانی به جایگاه آمدند. https://cdn.mashreghnews.ir/d/2023/06/04/0/3823288.mp4?ts=1685857202000
تصویری کمتر دیده شده از آرامگاه ابدی امام خمینی(ره)
۱۴ خرداد هر سال یادآور روزهای سختی برای مردم در جمهوری اسلامی است.
فیلم/ لحظاتی از حضور آیتالله خامنهای در مراسم تشییع امام(ره)
این فیلم لحظه حضور آیتالله خامنهای در مراسم تشییع امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی در بهشت زهرا(س) در خرداد سال ۱۳۶۸ را نشان میدهد. https://cdn.mashreghnews.ir/d/2023/06/03/0/3823062.mp4?ts=1685810082000
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
آیتالله رئیسی در شب سالگرد رحلت امام خمینی (ره): انقلاب امام، تمام معادلات سیاسی را در عالم بهم ریخت و معادلات جدید در عالم شکل گرفت/ کسانی که دل در گروی نظام دارند، اجازه سکون و یکجانشینی و ناامید کردن جامعه را ندارند/ امام همواره به کرامت زن و اعتلای جوانان نه تنها در سخن که در عمل توجه داشت
رئیس جمهور با بیان اینکه پیوند معنویت و سیاست از جلوههای سیره امام راحل بود، خاطرنشان کرد: یکی از تحولهایی که امام خمینی (ره) ایجاد کرد، تحول در حوزه سیاست، آن هم در یک منطقه حساس و مهم دنیا بود، به نحوی که انقلاب امام، تمام معادلات سیاسی را در عالم بهم ریخت و معادلات جدید در عالم شکل گرفت.
در پی تصادف قطار صورت گرفت؛ پیام تسلیت دکتر رئیسی به رئیس جمهور و نخست وزیر هند
شنبه 13 خرداد 1402
آیتالله رئیسی در پیامی به کنگره گرامیداشت 15 خرداد دولت مردمی با اتکا به آرمانهای 15 خرداد تمام توان خود را برای ارتقای جایگاه کشور بکار گرفته است/ اجازه ندهیم نهضت عظیم مردمی 15 خرداد با روایتهای مجعول مخدوش و وارونه جلوه داده شود
چهارشنبه 10 خرداد 1402
آیتالله رئیسی در اختتامیه یازدهمین دوره مسابقات ملی مناظره دانشجویان: سنت غنی و پویای مناظره و گفتگو با پیروزی انقلاب دوباره در فضای کشور جریان پیدا کرد/ انتظار دولت از نخبگان نقد منصفانه سیاستها و برنامههای دولت در کنار تبیین جهادی و ارائه راهکار حل چالشها است
چهارشنبه 10 خرداد 1402
دکتر رئیسی در اختتامیه گردهمایی روسای نمایندگیهای ایران در خارج از کشور: در تعیین خطوط سیاست خارجی خود منتظر اخم و لبخند کسی نیستیم/ وزارت خارجه برای همکاری با هر کشوری متناسب با اقتضائات آن برنامه داشته باشد/ این ادراک که چون ایران تحریم است کسی حاضر به همکاری با ما نیست، کاملا غلط است
چهارشنبه 10 خرداد 1402
مراسم شب سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره)
شناسه خبر : 144476 شنبه 13 خرداد 1402 - 22:06
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
عکس/ ۱۴ خرداد ۱۳۶۸؛ سوگواری ملت در غم رحلت امام(ره)
در ۱۴ خرداد ماه سال ۱۳۶۸ امام خمینی (ره) به ملکوت اعلی پیوستند. در تصاویر زیر عزاداری مردم ایران را پس از با خبر شدن از رحلت جانسوز امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران میبینید.
14 خرداد1368. نمایی از حسینیه جماران در اولین ساعاتِ پس از رحلت امام خمینی
14 خرداد1368. نمایی از حسینیه جماران در اولین ساعاتِ پس از رحلت امام خمینی
15 خرداد1368. مصلای بزرگ تهران، نمایی از مراسم وداع مردم با پیکر امام خمینی
15 خرداد1368. مصلای بزرگ تهران، نمایی از مراسم وداع مردم با پیکر امام خمینی
16 خرداد1368. نمایی از مقبره آماده شده برای امام خمینی در بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی ازلحظات تدفین امام خمینی در بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی از آغاز مراسم تشییع پیکر امام خمینی در خیابان شهید مطهری تهران
خرداد1368. نمایی از مکانهای عمومی تهران که پس از اعلام خبر رحلت امام خمینی توسط مردم آراسته شدهاند
خرداد1368. نمایی از مکانهای عمومی تهران که پس از اعلام خبر رحلت امام خمینی توسط مردم آراسته شدهاند
خرداد1368. نمایی از مکانهای عمومی تهران که پس از اعلام خبر رحلت امام خمینی توسط مردم آراسته شدهاند
حسینیه جماران
بازخوانی تصویری از مراسم رحلت امام خمینی(ره) در اصفهان- سال ۶۸
بازخوانی تصویری از مراسم رحلت امام خمینی(ره) در اصفهان- سال ۶۸
میدان انقلاب
16 خرداد1368. نمایی ازمرحله نخست مراسم تشییع پیکر امام خمینی در بهشت زهرای تهران
بازخوانی تصویری از مراسم رحلت امام خمینی(ره) در اصفهان- سال ۶۸
خنک کردن مردم بااستفاده از شلنگ آتشنشانی
16 خرداد1368. نمایی از مراسم تشییع پیکر امام خمینی در خیابانهای منتهی به بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی از مراسم تشییع پیکر امام خمینی در خیابانهای منتهی به بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی از مراسم تشییع پیکر امام خمینی در خیابانهای منتهی به بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی از مراسم تشییع پیکر امام خمینی در خیابانهای منتهی به بهشت زهرای تهران
16 خرداد1368. نمایی از شرکت غلام اسحاق خان رئیس جمهور وقت پاکستان درمراسم تشییع پیکر امام خمینی در مصلای بزرگ تهران
16 خرداد1368. نمایی از آغاز مراسم تشییع پیکر امام خمینی در مصلای بزرگ تهران
خرداد1368. نمایی از برگزاری مراسم هفتمین روز رحلت امام خمینی در مرقد ایشان در بهشت زهرای تهران
خرداد1368. نمایی از برگزاری مراسم هفتمین روز رحلت امام خمینی در مرقد ایشان در بهشت زهرای تهران
خرداد1368. نمایی از برگزاری مراسم هفتمین روز رحلت امام خمینی در مرقد ایشان در بهشت زهرای تهران
خرداد1368. نمایی از برگزاری مراسم هفتمین روز رحلت امام خمینی در مرقد ایشان در بهشت زهرای تهران
خرداد1368. نمایی از برگزاری مراسم هفتمین روز رحلت امام خمینی در مرقد ایشان در بهشت زهرای تهران
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
عکس/مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) با حضور رئیس جمهور
سی و چهارمین مراسم بزرگداشت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) شامگاه جمعه (۱۳ خرداد ۱۴۰۲) با حضور آیت الله «سید ابراهیم رییسی» رئیس جمهور و جمعی از زائرین در حرم امام خمینی (ره) برگزار شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی(ره)، برخی از آرمانهای بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران را که به عنوان ارزشهای ثابت و پایدار، میتواند در هر عصر و زمانهای کارساز باشد، بازخوانی کردهایم
جواد نوائیان رودسری – قیام 15 خرداد، یک نقطه عطف در تاریخ ایران است؛ شروع تمامعیار یک نهضت که حدود 15 سال بعد، به ساقط شدن رژیم پهلوی انجامید. با این حال، اندیشه رهبر این قیام و هدایتگر نهضت اسلامی مردم ایران، نه بر بستر قیام 15 خرداد، بلکه طی سالها مطالعه و بررسی تجارب گذشتگان شکل گرفت. امام خمینی(ره)، برخلاف بسیاری از کسانی که فقط به نفس کار سیاسی میاندیشند و حاضر نیستند تجربه پیشینیان را به عنوان یک ثروت نقد و ارزشمند به کار گیرند، از گذشته درسهای طلایی میگرفت و با تکیه بر آن و نیز، آموزههای راهبردی و عمیقی که تعالیم اسلام در اختیار فقیهی خوشفکر و نابغه مانند او قرار داده بود، راه را از بیراهه باز میشناخت و مسیر حرکت قیام را تعیین میکرد. نظم مثالزدنی امام(ره)، در مبارزات سیاسی او جلوهای تمام داشت؛ خطوط قرمز در آن کاملاً مشخص بود و با تکیه بر مقدمات منطقی، عملیات مبارزاتی خود را سازمان میداد.
به همین دلیل، چه قبل و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اصولی که امام خمینی(ره) به دنبال پیاده کردن آن ها در جامعه و تأسیس یک اجتماع مبتنی بر آموزههای اسلامی بود، دچار تغییر نشد؛ اجرای این اصول، در واقع آرمان ابدی امام(ره) بود و او، برای تحقق همین آرمانها، پا در مسیر مبارزه نهاد. نکته مهم و قابل مطالعه، در بررسی حیات سیاسی امام خمینی(ره) این است که رکن دوم انقلابی که او رهبری کرد و به پیروزی رساند، یعنی مردم نیز، سخت به این آرمانها دلبستگی داشت و در تلاش برای تحقق آن ها، به ورطه تردید نیفتاد. این همسویی و همراهی، از همان نخستین ماههای شروع نهضت، در جریان اعتراض امام(ره) به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و سپس سخنرانی توفانی امام(ره) در 13 خرداد 1342 و شکلگیری قیام 15 خرداد، وجود داشت و نه فقط تا زمان رحلت جانگداز او در 14 خردادماه سال 1368 برقرار باقی ماند، بلکه بسان آرمانهایی ثابت و ارزشهایی پایدار در بدنه ساختار فکری جامعه ایران نهادینه شد. در میان این آرمانها، برخی بیش از بقیه برجسته شدند و به دلیل نیاز بیشتر، به بازخوانی فوریتر احتیاج دارند. آن چه در ادامه این نوشتار میخوانید، مرور برخی از این آرمانهاست که در واقع، کلیدواژههایی راهبردی در اندیشه امام خمینی(ره) است.
ما میتوانیم ...
تحقق اصل «ما میتوانیم»، یکی از آرمانهای بلند امام خمینی(ره) است. «ماروین زونیس»، استاد دانشگاه شیکاگو و نویسنده کتاب مشهور و پرخواننده «شکست شاهانه»، درباره شخصیت امام خمینی(ره) و تأثیر او بر بازپرداخت این آرمان در میان ایرانیان مینویسد: «یکی از اهداف اصلی آیتا... خمینی، شکستن این اعتقاد ریشهدار در فرهنگ ایرانی بود که ایرانیان نمیتوانند امور خود را به دست گیرند. او سعی میکرد تا به ایرانیان بیاموزد که خود حاکم برسرنوشت خویش هستند. به این طریق، طی ماههای پس از پیروزی انقلاب که در آن خصومت آمریکا با ایران بالا گرفت، شعار مورد توجه آیتا... خمینی و پیروانش این بود که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. این شعار آنقدر تکرار شد که به نظر افسونی سحرآمیز جلوه میکرد؛ ولی استفاده آیتا... خمینی از این شعار برای شکستن الگویی غلط بود که ایرانیان گرفتار آن شده بودند.» بازخورد تأکید بر این آرمان راهبردی، توجه به نهضت خودکفایی بود که در سالهای اوج جنگ نیز، مورد توجه قرار گرفت و ثمرات ارزنده آن، با گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هر روز بیش از قبل آشکار میشود و ضامن استقلال سیاسی و اقتصادی یک ملت است.
حکومت کوخنشینان
«ما باید براى این طبقه کارگر و کارمند که طبقه ضعیف هستند، طبقهاى هستند که شماها اینها را پایین مىدانید و اینها از همه شما بالاتر و بلندمقامتر هستند، باید دولتها براى اینها کار بکنند. شما که آلاف و الوف دارید و در بانکها [ثروت] دارید و در خارج دارید و در داخل دارید و شرکتها دارید و تجارت ها دارید، شماها چه مىگویید؟ اینهایى که هیچ چیز ندارند در این امور دخالت کردند [و انقلاب را به پیروزی رساندند] ... این زاغهنشین بیچاره تظاهرات کرده و این پیروزى را [به وجود] آورده است. دولتها باید براى این زاغهنشین یک کارى بکنند. شماها که کنار نشسته بودید، حالا آمدید مىخواهید که استفاده کنید. استفادهچیها بروند سراغ کارشان!» (صحیفه نور، ج7، ص335) رهانیدن محرومان از محرومیت و پر کردن شکاف طبقاتی در جامعه ایرانی، یکی از آرمانهای بلند امام خمینی(ره) است. او انقلاب اسلامی را انقلاب محرومان و پابرهنگان میدانست؛ آرمانی که برخاسته از آموزههای ناب اسلامی و سیره نورانی رسولخدا و ائمه اطهار علیهمالسلام است. در اندیشه امام(ره) عدول از این اصل مهم، به هیچوجه پذیرفتنی نیست و نمیتوان با هیچ بهانهای از آن صرفنظر کرد، چرا که «خون سلحشوران کوخنشین، کاخهاى ستم را در هم کوبید. ملت عظیمالشأن ایران با قیام و نثار خون فرزندان عزیز خویش، راه قیام را براى نسلهاى آینده گشود و ناشدنیها را شدنى کرد». (صحیفه نور، ج 19، ص 267) امام(ره)، اندیشه استکباری و استعماری را نقطه مقابل حکومت کوخنشینان و محرومان میدانست و بر این امر اصرار داشت که «[استکبار و استعمار،] ایرانى را [دوست دارد] که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جیب آنان را پر کند و سرمایههایش در خدمت طبقات مرفه و بالانشین باشدو مستمندان و کوخنشینان در فقر و محرومیت بسوزند و هیچ کس به فکر آنان نباشد.»
استکبارستیزی
ریچارد پیرسون، ستوننویس روزنامه واشنگتنپُست، در یادداشتی طولانی که تنها یک روز بعد از اعلام رحلت امام خمینی(ره)، یعنی در پنجم ژوئن سال 1989 (15 خرداد 1368) در این روزنامه منتشر کرد، به صراحت نوشت: «آیتا... روحا... خمینی، مردی که دیروز درگذشت، یک رهبر سازشناپذیر بود که باعث سرنگونی شاه شد و ایالات متحده را در سطح جهان تحقیر کرد.» تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، هیچکس در چنین حجم و با چنین کیفیتی، قدرت و جایگاه آمریکا را به چالش نکشیده بود. با این حال، آمریکاییها باز هم نتوانستند درک درستی از این رویکرد داشته باشند؛ موضعگیری امام خمینی(ره)، محدود به عملکرد دولتمردان کاخ سفید نبود؛ او هر شخص یا حکومتی را که در جهان، خوی استکباری داشت به چالش کشید و آن را به عنوان یکی از کلیدواژههای اساسی و آرمانهای بنیادی انقلاب اسلامی، در اندیشه ایرانیان نهادینه کرد: « ما هم مبتلا بودیم و همه ملت مبتلا بودند. ملت را ضعیف مىشمردند و ملت را از روى استکبار نظر مىکردند و به ملت تعدى مىکردند و تجاوز مىکردند. آن ها رفتند و انشاءا... برنمىگردند. امروز، روزى است که خداى تبارک و تعالى به ما آزادى و استقلال مرحمت فرموده است و ما را با این آزادى و استقلال امتحان مىکند» (صحیفه نور، ج 7، ص 487) بنابراین، در اندیشه امام خمینی(ره)، مبارزه با آمریکا، بخشی از یک آرمان بزرگ تر، یعنی تقابل با استکبار است.
مردم مداری و مردمباوری
امام خمینی(ره) به اصالت نقش مردم در ایجاد حکومت اسلامی باور داشت و هیچگاه خود را از مردم جدا نمیدانست. او به مردم نگاه ابزاری نداشت؛ این گونه نبود که در هنگام نیاز، دم از مردم بزند و در بینیازی مردم را فراموش کند؛ بلکه نقش مردم در همه زمینهها را ضروری و دایمی میدانست. مردم ایران همواره مورد ستایش و تمجید امام خمینی(ره) بودند. (بنگرید: صحیفه امام(ره)، ج ۲۱، ص ۳۲۷ و ج ۱۷، ص ۱۵۹) او مردم همعصر خود را، حتی برتر از مردم حجاز در عهد پیامبرخدا(ص) و بهتر از مردم عراق در عهد امیرمؤمنان(ع) و امامحسین(ع) می دانست. (صحیفه امام(ره)، ج۲۱، ص۴۱۰) این نگرش موجب میشد که امام(ره) حتی در جایگاه رهبر نظام جمهوری اسلامی، با تکیه بر همین روحیه مردمداری و مردممداری، خود را خدمتگزار مردم بداند و بر حفظ و تداوم این آرمان و ارزش والا، تأکید کند (صحیفه امام(ره)، ج ۱۲، ص ۴۵۶) و اتخاذ این رویکرد را برای تمام کسانی که عهدهدار مسئولیتهای سیاسی و اجتماعی میشوند، یک اصل و یک ضرورت به شمار آورد(صحیفه امام(ره)، ج ۷، ص ۵۱۱) و از آنان بخواهد که همیشه با مردم صادقانه و صمیمانه رفتار کنند.
انتقادات قالیباف از نوع حکمرانی: ما مدیران سالی 104 میلیارد دلار ثروت را هدر میدهیم!
رونمایی عراق از کریدور جایگزین کریدور شمال به جنوب ایران
افزایش مشروط 20 درصدی یارانه کالابرگ 24 میلیون نفر از امروز
آمریکا درباره برجام به دنبال چیست؟
پیروزی دیپلماتیک در نیویورک
ایران از بریکس چه میخواهد؟
تناقض برجامی یانکی ها
شیطنت مرزی بی بی سی!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
عکس/ مراسم بزرگداشت رحلت امام راحل (ره) توسط جامعه ارامنه
مراسم بزرگداشت رحلت امام خمینی (ره) توسط جامعه ارامنه صبح امروز جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ در کلیسای سرکیس مقدس برگزار شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 14 خرداد 1402 )
مرگ "شيخ خزعل" فرمانرواي خوزستان در زمان رضاخان پهلوي (1315 ش)
شيخ خزعل خان ملقب به مُعِزُّ السَّلطَنه و سردار اقدس در حدود سال 1240 ش به دنيا آمد. وي در 1280 ش به جاي برادرش كه گويا به دست او از بين رفته بود، از طرف مظفرالدين شاه به حكمراني خرمشهر (مُحَمَّرِه) و نواحي اطراف تعيين گرديد. وي بر خلاف برادرش، مردي باهوش و سياستمدار بود و با ازدواجهاي ...
ارتحال آيتاللَّه "سيدجعفر شاهرودي" عالم و فقيه جليل (1352 ش)
آيتاللَّه سيد جعفر شاهرودي در سال 1294ش (1333ق) در خاندان فضل و دانش به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات، براي ادامه تحصيل راهي مشهد و قم شد و از محضر حضرات آيات ميرزا جواد ملكي تبريزي و شيخ عبدالكريم حائري يزدي و ديگر استادان بهره جست. ايشان همچنين در نجف در درس آيات عظام: ميرزاي ...
بمباران روستاهاي مرزي ايران توسط جنگندههاي رژيم بعث عراق (1358 ش)
روابط ايران و عراق كه از سال 1975 م (1354 ش) بر اساس مفاد قرارداد الجزاير متكي بود. پس از برپايي نظام جمهوري اسلامي ايران، بر اساس اصل وفاي به عهد ادامه يافت و دولت انقلابي ايران، مفاد آن را دقيقاً رعايت كرد. اما عليرغم اين پايبندي ايران، رژيم بعث عراق در چهاردهم خرداد 1358، روستاهاي ...
ارتحال جانسوز حضرت "امام خميني(ره)" بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران (1368ش)
حضرت امام خميني(ره) در زادروز حضرت زهرا(س) در 20 جماديالثاني 1320 ق برابر با اول مهر 1281 ش در خمين به دنيا آمدند. هنوز پنج ماه از تولد اين عزيز نگذشته بود كه پدرشان، سيدمصطفي، از علماي آن ديار به دست خوانين منطقه به شهادت رسيد. آن حضرت تحت تكفُّل مادر، عمه و برادر بزرگ خود، پس از ...
انتخاب آيت اللَّه "سيدعلي خامنه اي" به رهبري انقلاب اسلامي توسط مجلس خبرگان (1368ش)
پس از ارتحال جانسوز رهبر كبير انقلاب اسلامي حضرت امام خميني(ره)، خبرگان ملت، طي اجلاس ويژهاي، تصميم تاريخي و تعيين كننده خود را درباره جانشيني حضرت امام و انتخاب رهبر جديد اتخاذ كردند و حضرت آيتاللَّه خامنهاي را به اين سمت خطير برگزيدند. بينش روشن درباره اسلام و علوم اسلامي، ...
وفات فقيه بزرگوار و مجتهد عاليقدر آيت اللَّه شيخ "محمدباقر كمرهاي"(1374ش)
آيتاللَّه شيخ محمدباقر كمرهاي خميني در سال 1281 ش (1320 ق) در كمره خمين متولد گرديد. وي پس از خواندن مقدمات نزد پدر، راهي اراك شد و پس از تاسيس حوزه علميه قم وارد اين شهر گرديد. ايشان از پرورش يافتگان حوزه درس آيات عظام شيخ عبدالكريم حائري يزدي در قم و سيدابوالحسن اصفهاني، ميرزاي ...
رحلت عالم مجاهد و روحاني مبارز آيت اللَّه "صادق احسان بخش" امام جمعه رشت (1380 ش)
آيتاللَّه شيخ صادق احسان بخش در سال 1309 ش (1349 ق) در يكي از روستاهاي توابع رشت به دنيا آمد. وي پس از فراگيري دروس مقدماتي، به تحصيل علوم حوزوي روي آورد و در سال 1327 راهي حوزه علميه قم گرديد. آيتاللَّه احسان بخش پس از پشت سر گذاشتن دروس سطح در درس فقه و اصول آيات عظام سيد حسين ...
درگذشت مصطفی علیمدد دانشمند فرهیخته و چهره ماندگار حسابداری ایران (1391ش)
استاد مصطفی علیمدد یکی از فعالان نام آشنا و خوش نام و با اخلاق حرفه حسابداری ایران بود که از آغاز بکار این حرفه در کشور نقش بسزایی در توسعه علمی و تثبیت جایگاه حسابداری و حسابرسی داشت و با درستکاری و صداقت و حرفه ایی عمل کردن، از چنان جایگاهی برخوردار بود که بی چون و چرا مورد قبول ...
حضرت آیت الله حاج سید جعفر شاهرودی در سن 80 سالگی در تهران درگذشت(1352ش)
کارخانه اتومبیل سازی ایران ناسیونال متعلق به برادران خیامی آغاز بکار کرد. (1342 ش)
نام اتومبیلهای این کارخانه پیکان نامگذاری شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 15 ذی القعده 1444 )
• قلع و قمع بازماندگان بني اميه توسط بني عباس(132 ق)
پس از قيام ابومسلم خراساني و سرنگوني دولت بنياميه، خاندان بني عباس به قدرت رسيدند و به كشتار وسيع امويان دست زدند. اين قتلعامها به حدي رسيد كه ابوالعباس، خليفهي اول عباسي به سفّاح يعني خونريز شهرت يافت. سفاح تنها دريك جلسهي مهماني، هفتاد نفر از بزرگان بنياميه را احضار كرد و ...
• درگذشت "ابن فاخر" لغت شناس مسلمان(500 ق)
ابوالكَرَم مبارك بن فاخر بن محمد در سال 431 يا 438 ق در بغداد به دنيا آمد و تا آخر عمر در همان شهر زيست. اين دانشمند و لغت شناس بزرگ مسلمان، در جواني، سفرهاي بسياري به حجاز و يمن كرد و از علماي آن زمان كسب دانش نمود و سرانجام در لغت و حديث به مقام استادي رسيد. ابن فاخر در مجالس درس ...
• تولد علامه "ميرزا محمد حسين ناييني" مدرس و مرجع بزرگ تقليد(1276 ق)
حاج ميرزا حسين ناييني از بزرگترين علما و فقهاي قرن چهاردهم هجري است كه به كثرت تحقيق و فصاحت و كتابت معروف ميباشد. وي درنايين به دنيا آمد و پس از تحصيل مقدمات به اصفهان رفت و پس از ده سال، راهي حوزهي نجف گرديد. درنجف از محضر آيات عظام: فشاركي، صدر و ميرزاي بزرگ شيرازي و آخوند خراساني ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 4 ژوئن 2023 )
• مرگ "آلكسي كلود كلرو" رياضيدان شهير فرانسوي (1765م)
آلكسي كلود كلرو، رياضيدان فرانسوي در 29 ژانويه سال 1713م در شهر پاريس به دنيا آمد. وي از كودكي داراي هوش و استعداد فراوان بود به طوري كه در ده سالگي رياضيات ميخواند و در سيزده سالگي رسالات و مباحثي درباره رياضي نگاشت. كلرو در شانزده سالگي مقالهاي در رياضيات نوشت كه باعث تعجب بسيار ...
• تشكيل اولين دولت سوسياليستي در فرانسه به رياست "لئون بلوم" (1936م)
نظريه سوسياليسم گرچه در نيمه اول قرن نوزدهم توسط كارل ماركس فيلسوف و نظريهپرداز آلماني تشريح گرديد و طرفداراني پيدا كرد، با اين حال نظريهپردازان ديگري در فرانسه، نقشههايى براي ايجاد جوامع اشتراكي تهيه كرده بودند. در نهايت نيم قرن پس از مرگ ماركس، در پي پيروزي جبهه خلق فرانسه در ...
• تصرف "رُم" پايتخت ايتاليا توسط ارتش متفقين در جريان جنگ جهاني دوم (1944م)
پس از آنكه بنيتو موسوليني رهبري حزب فاشيست ايتاليا و پس از آن، نخستوزيري اين كشور را برعهده گرفت، فرمانرواي مطلق العنان ايتاليا شد و پادشاه اين كشور، درتمام مدت حكومت او، تنها يك نقش تشريفاتي برعهده داشت. با آغاز جنگ جهاني دوم و اتحاد ايتاليا با آلمان، نيروهاي دو كشور در جنگهاي ...
• روز استقلال كشور "تونگا" از استعمار انگلستان (1970م)
جزاير تونگا با 750 كيلومتر مربع وسعت در مركز قاره اقيانوسيه در اقيانوس كبير و در جنوب جزاير ساموآ و شرق جزاير فيجي واقع شدهاند. تونگا متشكل از 169 جزيره آتشفشاني و مرجاني است كه 36 جزيره آن، قابل سكونت ميباشد. جمعيت تونگا 100 هزار نفر و از نژاد تونگايى (پُلي نزي) و اكثراً پروتستان ...
• وقوع حادثه كشتار دانشجويان چيني در ميدان "تيان آن من" پكن (1989م)
در سال 1986م دانشجويان ايالت شانگهاي چين، طي راهپيمايى و تظاهرات آرام خود، خواهان آزادي مطبوعات و دگرگونيهاي سياسي شدند كه اين تظاهرات، با عكسالعمل شديد نيروهاي امنيتي روبرو شد و سركوب گرديد. در پي اين حادثه، هويائو بانگ، دبير كل حزب كمونيست چين، به اتهام حمايت از تظاهركنندگان و ...
• روز جهاني حمايت از كودكان قرباني خشونت
در سال ۱۹۸۲ و در پی رسیدگی به وضعیت کودکان فلسطینی و لبنانی قربانی خشونتهای اسرائیل، روز چهارم ماه ژوئن از سوی سازمان ملل به عنوان روز جهانی کودکان معصوم قربانی خشونت (International Day of Innocent Chindren Victims of Aggression) و به منظور رسیدگی به آلام کودکان قربانی خشونت و ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
درامتداد تاریکی-کلاهبردار «فوت شده» دستگیر شد!
رئیس پلیس آگاهی پایتخت از دستگیری یک کلاهبردار حرفهای خبر داد که نزدیکانش مدعی «مرگ» وی بودند.
به گزارش عرشه آنلاین، سرهنگ کارآگاه علی ولی پور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد: در اوایل شهریور سال گذشته شخصی با استفاده از جعل اسناد، زمینهای حومه شهر تهران را به خریداران میفروخت که با وقوع این کلاهبرداری موضوع رسیدگی به این پرونده در دستور کار تیمی زبده از کارآگاهان اداره هشتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.وی افزود: شاکیان این پرونده پس از مراجعه به پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار کردند که متهم پس از شناسایی افرادی که قصد خرید زمین داشتند با آنان تعامل و ارتباط تنگاتنگ برقرار و اظهار میکرد که مالک زمین است و قصد فروش زمین را دارد و با جعل اسناد، زمینهای مدنظر خریداران را به آنان میفروخت و پس از رسیدن به خواسته خود، متواری می شد. شاکیان از هر طریقی که اقدام کردند به نتیجه نرسیدند و اطرافیان متهم اعلام کردند که نام برده فوت شده است.رئیس پلیس آگاهی پایتخت تصریح کرد: کارآگاهان تیزبین پلیس آگاهی پس از تحقیقات ابتدایی به این موضوع مشکوک شدند و با استفاده از روشهای علمی و اطلاعاتی کشف جرم، ابتدا تحقیقات میدانی را آغاز کردند و از زنده بودن متهم مطمئن و موفق شدند مخفیگاه وی را در شرق تهران شناسایی و پس از هماهنگی قضایی در یک عملیات منسجم و غافلگیرانه متهم را در مخفیگاهش دستگیر کنند و به آگاهی تهران بزرگ انتقال دهند.سرهنگ گودرزی بیان کرد: متهم ۲۵ ساله پس از دستگیری به کلاهبرداری و دریافت وجوه از شاکیان اعتراف کرد و گفت که با جعل گواهی فوت متواری میشد.وی افزود: در ادامه کارآگاهان با بررسی سوابق کیفری متهم دریافتند که متهم در گذشته نیز چندین سابقه کلاهبرداری داشته و به تحمل حبس محکوم شده است. خراسان : شماره : 21225 - ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۰ خرداد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: در امتداد تاریکی
ادامه مطلب را ببينيد
سبزوار و نیشابور 2 گنجینه تاریخ تمدن اسلامی
روز پنج شنبه همزمان با برگزاری کنگره ملی 2044 شهید سبزوار، بیانات رهبر معظم انقلاب در جمع دستاندرکاران این کنگره و همچنین دستاندرکاران کنگره ملی شهدای نیشابور در حسینیه امام خمینی(ره)، منتشر شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیتا... العظمی خامنهای (Khamenei.ir) متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره ملی بزرگداشت دوهزار و چهل و چهار شهید سبزوار و همچنین دستاندرکاران کنگره ملی دوهزار و چهارصد و نود و هشت شهید نیشابور و جمعی از خانوادههای شهدای این دو شهر، که در تاریخ سهشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح روز پنجشنبه در محل برگزاری همایش در سبزوار منتشر شد.
زنده نگه داشتن یاد شهدا، همسنگ زنده نگه داشتن خون شهدای کربلاست
حضرت آیتا... خامنهای در این دیدار، زنده نگه داشتن یاد شهدا را جهادی بزرگ و همسنگ جهاد زنده نگه داشتن خونهای مقدس ریخته شده در کربلا دانستند و گفتند: باید با همت و تلاش و بهکارگیری هنر و استفاده از شیوههای خلاقانه و جذاب، یاد و خاطره و سلوک و مجاهدت شهدا به نسل جوان و نسلهای بعدی منتقل شود. ایشان همچنین شناساندن تاریخ و دانشمندان و شکوه و عظمت معنوی و علمی شهرها از جمله نیشابور و سبزوار به جوانان را یک وظیفه خواندند. رهبر انقلاب اسلامی با تجلیل از دستاندرکاران برگزاری کنگره ملی شهدا در سبزوار و نیشابور، خاطرنشان کردند: منفعت و مصلحت قدرتهای استکباری و اهل باطل در طول تاریخ، باقی نماندن یاد و نام مجاهدتها و رشادتهای شهدا بوده است که این موضوع همچنان ادامه دارد، بنابراین زنده نگه داشتن یاد شهید و خانوادهها و دوستان شهدا بهعنوان شهیدپرور و کسانی که در این عرصه با تمام توان خود در صحنه بودند و پشتیبانی کردند، جهاد است و باید قدر این کار دانسته شود.
تجلیل رهبر انقلاب از سابقه و هویت تاریخی، علمی و فرهنگی سبزوار و نیشابور
حضرت آیتا... خامنهای همچنین با اشاره به سابقه و هویت تاریخی، دینی و علمی شهرهای سبزوار و نیشابور، این دو شهر را گنجینه تاریخ و تمدن اسلامی - ایرانی برشمردند و گفتند: باید شناسنامههای شهر خودمان را به جوانهایمان بشناسانیم؛ این کار آنچنان که باید انجام نمیگیرد؛ قبل از انقلاب که این کارها تقریباً صفر و نزدیک به صفر بود.
حضرت آیتا... خامنهای تصریح کردند: نیشابور و سبزوار دو گنجینهاند؛ گنجینه تاریخ اسلام و تمدّن اسلامی ما و تمدّن ایرانیِّ ما. دو گنجینهاند که باید حفظ بشوند، بایستی معرّفی بشوند. جوان نشابوری، جوان سبزواری [باید] بداند که وارث چه حقایقی، چه زیباییهایی، چه شکوه و عظمتی از لحاظ معنوی، از لحاظ علمی، از لحاظ تاریخی است؛ این را جوانهای ما باید بدانند تا احساس هویّت کنند، احساس شخصیّت کنند.
سبزوار و نیشابور، 2 راوی صادق و عینی تمدن اسلامی
ایشان با اشاره به جایگاه تاریخی و مهم این دو شهر در فرهنگ و تمدن اسلامی ادامه دادند: اینجور نیست که ما به چشم دو آبادیِ قدیمی یا دو شهر قدیمی و تاریخی به اینها نگاه کنیم؛ نه، اینها ــ هم نشابور، هم سبزوار ــ دو راویِ صادق و عینیِ تمدّن اسلامی ما هستند؛ راویِ تمدّناند، راویِ فرهنگاند. آن هم نه راوی زبانی؛ راویِ عینی، راویِ محسوس و مشهود. از فضلبنشاذان نیشابوری تا هزار سال بعد از آن، [یعنی زمان] حاج ملّاهادی سبزواری، ببینید این فاصله هزارساله پُر از ستارههای درخشان است. این فاصله را که نگاه میکنیم پُر از خاطره است؛ خاطرههای تمدّنی، خاطرههای عظمت. بین فضلبنشاذان و حاج ملّاهادی و بین عطّار نیشابوری و حمید سبزواری، ببینید این توازن و تعادل چقدر زیباست. حدود هفتصد سال فاصله است بین این دو مرد؛ هر دو برای اسلام کار کردند، برای معرفت کار کردند، برای آینده ملّت کار کردند، برای رشد دادن به مفاهیم ذهنیِ ملّت ایران کار کردند، تلاش کردند.
از شهید عارف 20 ساله ای نظیر شهید باغانی تا فرمانده جاافتاده ای نظیر شهید شوشتری
ایشان درخصوص جایگاه والای شهدای سبزوار و نیشابور نیز افزودند: در این دو شهر از یک جوان عارف و مجاهد حدوداً بیست ساله همچون شهید ناصرباغانی از سبزوار تا یک انسان مجاهد میانسال و جاافتاده همچون شهید نورعلی شوشتری از نیشابور میتوان دید که وصیتنامههای آنها پر از حکمت و معرفت است.
شهادت حمیدرضا الداغی کشور را تحت تاثیر قرار داد
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه توصیف شهدا غیرممکن است، شهدا را الگو و وصیتنامه آنان را درس دانستند و افزودند: هر یک از شهدا همچون شوشتری، باغانی، برونسی و شهید اخیرِ سبزوار، شهید «الداغی»، به نحوی میتوانند الگو باشند، همانگونه که دیدیم شهادت «حمیدرضا الداغی» افکار عمومی کشور را چگونه بهشدت تحت تاثیر قرار داد. حضرت آیتا... خامنهای در پایان با اشاره به جریان خاطرهنویسی از زندگی شهیدان، بر لزوم تقویت آن و هنرمندی در نگارش خاطرات تاکید کردند و گفتند: این یادها را باید حفظ کرد؛ کتاب، نوشته، دیوارنویسی، و مانند اینها؛ همه اینها خوب است منتها سعی کنید تحقّق پیدا کند، سعی کنید هنر را در خدمت این کار قرار بدهید. این حوادث میتواند موضوعاتی باشد برای نقّاشی، برای رماننویسی، برای شعر، برای ایجاد فیلمهای جذّاب که در سینما از این استفاده بشود، در نمایشهای مردمی استفاده بشود، در هنرهای گوناگون استفاده بشود؛ اینها چیزهایی است که باید انجام بگیرد؛ اینها کارهای مهمّی است. شما حالا این همایش را در این دو شهر بزرگ و مهم تشکیل دادید؛ دنبالههایش را هم ادامه بدهید؛ یعنی نگذارید این جهاد، نیمهکاره بماند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم خورشیدی ( 13 خرداد 1402 )
سخنراني تاريخي عصر عاشوراي امام خميني(ره) در مدرسه فيضيه قم (1342 ش)
در آغاز محرم سال 1383 ق برابر با خرداد 1342 ش، قم به صورت پايگاه ضد رژيم درآمده و شور خاصي در آن برپا بود. در عصر عاشوراي آن سال برابر با سيزدهم خرداد 1342 ش حضرت امام خميني(ره) با حضور در مدرسه فيضيه، طي سخنان كوبندهاي، ضمن انتقاد شديد از رژيم پهلوي و اربابان آمريكايي و اسرائيلي ...
عمليات كوچك نصر 2 در منطقه عملياتي ميمك توسط ارتش (1366 ش)
عمليات نصر 2 در نيمه شب 13 خرداد 1366 با رمز مبارك يا حسين مظلوم(ع) و با هدف آزادسازي ارتفاعات مشرف بر خطوط مواصلاتي دشمن، در منطقه عملياتي ميمك آغاز شد. نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران در اين عمليات با هجوم به گردانهايي از دشمن، نيروهاي كماندويي و زرهي بعثي را در ارتفاعات ميمك، ...
اعتراف آلمان غربي به متجاوز بودن رژيم بعث عراق در جريان جنگ تحميلي (1366 ش)
ثبت پل خشتي لنگرود (گيلان) در فهرست آثار ملي ايران
امروزه، از پل خشتی لنگرود که از آجر و ساروج ساخته شده است، بعنوان معروفترین بنای تاریخی و نماد شهر لنگرود یاد می شود. این پل تاریخی بر روی رودخانه لنگرود ساخته شده است. در گویش گیلکی لنگرودی، به آن خَشته پٌل و خَشته پورد می گویند. بر اساس اطلاعات کتاب تاریخ خانی تا سال 912 هـ ...
شهادت شهید صالح سمیعی نژاد (1363ش)
شهید صالح سمیعینژاد (آتشپور)، بیست و پنجم بهمنماه ۱۳۳۶ش در محله سلمقان بیدگل چشم به جهان هستی گشود. فقر و تنگدستی عمومی مردم در آن سالها، صالح را نیز مانند بسیاری دیگر از درس و مدرسه محروم کرد. صالح از همان کودکی برای کمک به وضعیت معیشتی خانه پدری، مجبور به قالیبافی شد. اما ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای شمسی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی ( 3 ژوئن 2023 )
• قتل عام فجيع "كالي كوت" توسط "واسكودو گاما" دريانورد پرتغالي (1502م)
كالي كوت كه امروزه كوزيكود ناميده ميشود، بندري در مَدرس در جنوب هندوستان است. اين بندر اولين محلي بود كه واسكودو گاما دريانورد پرتغالي در سال 1498م به آنجا رسيد و آن را اشغال كرد. او نيز مانند ساير استعمارگران، خود را صاحب اصلي هند ميدانست و از انجام هرگونه جنايتي ابا نداشت. از ...
• مرگ "ويليام هارْوي" كاشف جريان گردش خون و بنيانگذار طب نوين (1657م)
ويليام هاروي، دانشمند برجسته انگليسي در اول آوريل 1578م در فولْكْستون انگلستان به دنيا آمد و از كودكي به تحصيل پرداخت. وي تحصيلات خود را در رشته پزشكي به پايان برد و به استادي طب دانشگاه كمبريج دست يافت. او مدتي نيز در دربار انگليس خدمت كرد و طي ساليان بعد به شهرت رسيد. وي معتقد بود ...
• انجام اولين تزريق خون به بدن انسان توسط "ژان دنيس" پزشك فرانسوي (1667م)
در سوم ژوئن 1667م براي نخستين بار در تاريخ طب و جراحي، عمل تزريق خون به انسان توسط ژان باپتيست دنيس، پزشك فرانسوي صورت گرفت. تزريق خون به بيماران، تحولي عظيم در علم پزشكي ايجاد كرد، زيرا تا آن هنگام، بسياري از بيماران بر اثر خونريزيهاي شديد و كمبود خون، جانِ خود را از دست ميدادند. ...
• تولد "ژاك ژان دو مورگان" باستانشناس و مهندس معدن فرانسوي (1857م) (ر.ك: 14 ژوئن)
دومورگان مهندس معدن و باستان شناس فرانسوى در سوم ژوئن 1857 در شاتودوبيون از توابع لوآر به دنيا آمده و پس از 67 سال عمر پر حاصل در 1924 در مارسيل بدرود حيات گفته است. تحصيلات دومورگان وى تحصيلات خود را در مدرسه معادن به پايان رسانيد و در 1882 به درجه مهندسى معدن نائل گرديد. مسافرتهاى ...
• اختراع بيسيم توسط "گوليلْمو ماركوني" مخترع معروف ايتاليايي (1898م)
گوليلمو ماركوني، مخترع معروف ايتاليايى، در 20 سالگي رسالهاي در باب امواج برقاطيسي مبتني بر مغناطيس به وجود آمده از جريان الكتريكي، خواند و متعاقباً به اين فكر افتاد تا از اين امواج، براي انتقال پيام استفاده كند. وي با استفاده از يك مدار و فرستنده، كار را آغاز نمود. در آن دستگاه، ...
• درگذشت "فرانتِس كافْكا" نويسنده پوچگرا و شهير اهل چكسلواكي (1924م)
فرانتس كافكا نويسنده معروف چك، در سوم ژوئيه 1883م در خانوادهاي يهودي در پراگ پايتخت اين كشور به دنيا آمد. پدرش تاجر خشن و سختگيري بود و كافكا از كودكي از او وحشت داشت. كافكا پس از اتمام تحصيلات مقدماتي از دانشگاه پراگ دكتراي حقوق گرفت و پس از آنكه مدتي به كارهاي حقوقي مشغول بود ...
• درگذشت "لي دِ فارِسْتْ" مخترع و صنعتگر برجسته امريكايي (1961م)
لي دِ فارِسْت مخترع امريكايي در 14 اوت 1873م در ايالت آيووا در امريكا به دنيا آمد. وي از دوران تحصيل به كارهاي فني و به ويژه پهنه جديد مخابرات بيسيم علاقهمند بود. فارست پس از چندي، مدرك دكتراي خود را در اين رشته گرفته و فعاليتهاي خود را در زمينه صنايع الكترونيك متمركز نمود او در ...
• تولد آلن رنه (1922) کارگردان فرانسوی
آلن رنه فیلمسازی است كه بین منتقدان اروپایی دیدگاههای متفاوت و بسیار متنوعی درباره او وجود دارد. مثلا «گرگور ژوزف» منتقد «لوپاریزین» معتقد است: رنه نسخه مستعمل و دستچندم كنلوچ است و «آنتون سیمونه» منتقد برجسته «كایه دو سینما» در ستایش او مینویسد: «خون تازه در رگ سینما.»رنه فیلمسازی ...
• درگذشت محمد علی کلی ، اسطوره بوکس سنگین وزن جهان (2016 م)
محمد علی کلی با نام قبلی کَسیوس مارسلوس کلی جونیور ((به انگلیسی: Cassius Marcellus Clay, Jr.)) (زاده ۱۷ ژانویه ۱۹۴۲ – درگذشتۀ۳ ژوئن ۲۰۱۶) یکی از مشهورترین بوکسرهای سنگین وزن جهان بود. او پس از گرویدن به اسلام در فعالیتهای سیاسی نیز نقش داشت و به همین دلیل بیش از سایر قهرمانان ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای میلادی
ادامه مطلب را ببينيد
رویدادهای مهم این روز در تقویم هجری ( 14 ذی القعده 1444 )
• درگذشت "ابن سمعون" واعظ مسلمان(387 ق)
ابوالحسن محمد بن احمد بن اسماعيل معروف به ابن سمعون، از مشاهير وُعّاظِ اواخر قرن چهارم هجري است. كلمات حكيمانه و عبارات عبرت آميزِ وي در نهايتِ شهرت ميباشند. ابن سمعون در ابتكار معانيِ دقيق و مضامينِ لطيف، بسيار توانا بود. بيشترين شهرت ابن سمعون در وعظ و خطابه است، اما درراه جمع ...
• تولد مجتهد بزرگ شيعه "حاج ميرزا رضي ذوالنوري" عالم و فقيه(1294 ق)
آيت اللَّه ميرزا رضي ذوالنوري از اساتيد تواناي مسلمان، در تبريز به دنيا آمد. او دوران كودكي و جواني خود را به تحصيل علوم ديني و ادبيات عرب در زادگاهش گذراند و پس از اتمام علوم مقدماتي، رهسپار حوزهي علميهي نجف در عراق شد. آيت اللَّه ذوالنوري پس از كسب درجهي عالي اجتهاد به ايران ...
• تصويب قانون اساسي مشروطيت ايران(1324 ق)
پس از وقوع حوادث بسيار و مبارزات پيگير آزاديخواهان و مشروطهطلبان، سرانجام مجلس شوراي ملي در چهاردهم جمادي الثاني 1324 ق با دستور مظفرالدين شاه قاجار تاسيس شد. از آن پس نمايندگان منتخب، سعي در تدوين قانون اساسي داشتند كه در اين راه با مشكلاتي مواجه بودند. آزاديخواهان واقعي درصدد ...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: وقایع تاریخی ماههای قمری
ادامه مطلب را ببينيد
ترجمه و شرح حکمت 252 نهج البلاغه: حکمت بعضی احكام شرعی
- نهج البلاغه ( نسخه صبحی صالح )
وَ قَالَ (علیه السلام): فَرَضَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْكِ، وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ، وَ الزَّكَاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ، وَ الصِّيَامَ ابْتِلَاءً لِإِخْلَاصِ الْخَلْقِ، وَ الْحَجَّ [تَقْوِيَةً] تَقْرِبَةً لِلدِّينِ، وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ، وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ، وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ، وَ إِقَامَةَ الْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ، وَ تَرْكَ شُرْبِ الْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ، وَ مُجَانَبَةَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ، وَ تَرْكَ الزِّنَى [الزِّنَا] تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ، وَ تَرْكَ اللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ، وَ الشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى الْمُجَاحَدَاتِ، وَ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ، وَ السَّلَامَ أَمَاناً مِنَ الْمَخَاوِفِ، وَ الْأَمَانَةَ [الْإِمَامَةِ] نِظَاماً لِلْأُمَّةِ، وَ الطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلْإِمَامَةِ.
- شرح : پیام امام امیر المومنین ( مکارم شیرازی )(لبه فعال)
- شرح ابن میثم بحرانی ( ترجمه محمدی مقدم )
- منهاج البراعه (خوئی)
- جلوه تاریخ درشرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ( مهدوی دامغانی )
فلسفه بخش مهمى از احكام اسلامى:امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه مبسوط اشاره به فلسفههاى بخش مهمى از احكام اسلامى كرده است كه در بيست بخش خلاصه مىشود.1. نخست مىفرمايد: «خدا ايمان را براى تطهير دل از شرك واجب كرده است»؛ (فَرَضَ اللّهُ الاِْيمانَ تَطْهِيراً مِنَ الشِّرْکِ).اشاره به اينكه ايمان به يگانگى خداوند، انسان را از آلودگى به شرك وبتپرستى نجات مىدهد، همانآلودگى بسيار بدى كه همه انبيا براى تطهير آن بهپا خاستهاند و نخستين دعوت آنها دعوت به توحيد بود. اگر قلب انسان فقط جايگاه ايمان به خدا باشد همه چيز را براى او مىخواهد و همواره در طريق اطاعت فرمان او گام برمىدارد، از هرگونه دوگانگى و چندگانگى رهايى مىيابد، هدفى واحد، معبودى واحد و برنامه واحدى خواهد داشت. در حالى كه وقتى آلوده شرك مىشود معبودهاى متعدد، برنامههاى مختلف و اهداف پراكنده پيدا مىكند.2. «خدا نماز را براى پاك شدن از كبر و غرور واجب كرده است»؛ (وَالصَّلاَةَ تَنْزِيهاً عَنِ الْكِبْرِ).نماز، آثار و بركات فراوانى دارد كه يكى از آنها پاك شدن از كبر و غرور است، زيرا به هنگام نماز، انسان همچون عبد ذليل در برابر خداوند جليل مىايستد، سپس تعظيم مىكند و به خاك مىافتد و پيشانى را بر درگاه او به خاك مىسايد و اين عمل را چند بار تكرار مىكند. به يقين اين برنامه نورانى، كبر وغرور او را درهم مىشكند، همان چيزى كه انسان را به طغيان وا مىدارد وآلوده انواع گناهان مىكند، چراكه سرچشمه انواع معاصى همين مسئله تكبر است. در حالات ابليس نيز خواندهايم كه كبر و غرور او مانع از سجده بر آدم در پيشگاه خدا شد، سجدهاى كه اگر انجام مىداد كبر و غرور او درهم مىشكست وهرگز گرفتار آن عاقبت بسيار شوم نمىشد. اصولاً آنچه درباره نماز در قرآن مجيد آمده است كه نماز انسان را از فحشا ومنكرات باز مىدارد: (إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَر) (1) يكى از دلائلش همين است. هنگامى كه كبر و غرور كنار برود انسان تسليم فرمان خدا مىشود واز معاصى چشم مىپوشد.3. «خداوند زكات را سبب روزى قرار داد»؛ (وَالزَّكاةَ تَسْبِيباً لِلرِّزْقِ).اين عبارت دو تفسير دارد: نخست اينكه پرداختن زكات، روزىِ فقرا را تضمين مىكند، زيرا در حديث آمده كه اگر مردم زكات اموالشان را بدهند، فقيرى در سراسر جهان اسلام پيدا نخواهد شد. همانگونه كه در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «وَلَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَكَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِيَ مُسْلِمٌ فَقِيراً مُحْتَاجاً».(2) تفسير ديگر اينكه پرداختن زكات سبب مىشود خداوند روزى را بر زكات دهنده فراوان كند و اموال او را از خطرات تجاوز گرسنگان حفظ نمايد وجمع ميان اين دو تفسير در جمله بالا بعيد نيست، همانگونه كه در حديثى از امام على بن موسىالرضا عليه السلام نيز آمده است كه مىفرمايد: «أَنَّ عِلَّةَ الزَّكَاةِ مِنْ أَجْلِ قُوتِ الْفُقَرَاءِ وَتَحْصِينِ أَمْوَالِ الاَْغْنِيَاء؛ علت تشريع زكات تأمين قوت فقرا وحفظ اموال اغنياست».(3)4. «و روزه را براى اين تشريع كرد كه آزمايشى براى اخلاص بندگان باشد»؛ (وَالصِّيَامَ آبْتِلاَءً لاِخْلاَصِ آلْخَلْقِ).تمام عبادات، مشروط به اخلاص و به يك معنا از اسباب خلوص نيت است؛ ولى از آنجا كه روزه عبادتى است كه در ظاهر آشكار نيست، تأثير بسيار عميقترى در آزمودن اخلاص مردم دارد و به تعبير ديگر، تنها خدا از آن آگاه است و تا روزهدار چيزى نگويد كسى از روزه او باخبر نمىشود و اين درواقع يك مرحله عالى از تقواست و به همين سبب در قرآن مجيد تشريع روزه براى نيل به تقوا ذكر شده است.5. «و حج را براى تقويت دين قرار داد»؛ (وَآلْحَجَّ تَقْرِبَةً لِلدِّينِ).بدون شك در موسم حج، مسلمانان پاكدلى از سراسر دنيا و جهان اسلام به سوى مركز توحيد مىآيند و يكصدا لبيك مىگويند و اطراف خانه خدا طواف مىكنند و با هم نماز مىگزارند و با هم به منا و مشعر و عرفات مىروند وشيطان را سنگسار مىكنند. از اخبار و حالات يكديگر باخبر مىشوند و روابط دوستى در ميان آنها عميقتر مىگردد و براى حل مشكلات يكديگر مىانديشند ومجموع اينها سبب تقويت اسلام مىشود، ازاينرو دشمنان همواره از اين عبادت بزرگ وحشت داشتند و مىكوشيدند بر آن ضربهاى وارد كنند تا هر سال از طريق اين عبادت بزرگ روح تازهاى در كالبد اسلام در آن كانون وحدت دميده نشود، ازاينرو در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ؛ مادامى كه كعبه برپاست اسلام هم برپاست».(4) در اكثر نسخههاى نهجالبلاغه جمله بالا با واژه «تَقْوِيَةً» ذكر شده در حالى كه در نسخه «صبحى صالح» «تَقْرِبَةً» است. گرچه آن هم نامناسب نيست، زيرا حج باعث مىشود كه مردم ازنظر دين با هم نزديك شوند؛ ولى به يقين تعبير اوّل مناسبتر و مأنوستر است، زيرا واژه «تَقْرِبَةً» در كمتر حديث يا عبارتى به چشم مىخورد.6. «و جهاد را براى عزت و سربلندى اسلام (و مسلمانان) قرار داد»؛ (وَآلْجَهَادَ عِزّاً لِلاِْسْلاَمِ).دليل آن روشن است؛ اگر مسلمانان در برابر حيلهها و حملات و تهاجمات دشمنان خاموش بنشينند و به جهاد برنخيزند چيزى نمىگذرد كه عظمت آنها پايمال دشمنان مىشود وعزت وسربلندى تبديل به ذلت و سربهزيرى مىگردد. ازاينرو در خطبه معروف جهاد، اميرمؤمنان عليه السلام مىفرمايد: «فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَهُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَدِرْعُ اللَّهِ الْحَصِينَةُ وَجُنَّتُهُ الْوَثِيقَةُ فَمَنْ تَرَكَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّل؛ (آگاه باش) جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى ياران خاصش گشوده، جهاد، لباس تقوا و زره محكم و سپر مطمئن خداوند است و مردمى كه از جهاد روىگردان شوند خداوند لباس ذلت بر تن آنها مى پوشاند و بلاها به آنها هجوم مىآورند».(5)7 و 8. «و امر به معروف را براى اصلاح توده مردم و نهى از منكر را براى باز داشتن بىخردان قرار داد»؛ (وَالاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَوَامِّ، وَالنَّهْيَ عَنِ آلْمُنْكَرِ رَدْعاً لِلسُّفَهَاءِ).اين امتياز مهم را قانون اسلام بر بسيارى از قوانين جهان دارد كه همه افراد جامعه را در برابر آنچه در جامعه مىگذرد مسئول مىداند، هرگاه كسى از انجام وظيفه خود عدول كند، همه به عنوان واجب كفايى مأمورند او را نصيحت كرده وبه انجام وظيفه فرا خوانند و هرگاه كسى آشكارا منكرى را انجام دهد و كارى برخلاف موازين اسلامى مرتكب شود، همه مسئولند او را اندرز دهند و از آن كار بازدارند. بنابراين، امر به معروف، مصلحتى است براى توده مردم و نهى از منكر سبب پيشگيرى از كار سفيهان است. قابل توجه است كه در امر به معروف بر عوام تكيه مىكند. اشاره به اينكه خواص، وظايف خود را انجام مىدهند و كمتر نوبت به امر به معروف مىرسد ودرمورد نهى از منكر بر سفها تكيه مىكند اشاره به اينكه آدم عاقل و خردمند به دنبال گناه نمىرود و آنها كه با ارتكاب گناه، هم به خود ظلم مىكنند و هم به جامعه، سفيه و كمخردند. قرآن مجيد هم به اين موضوع اشارهاى دارد ومىفرمايد: «(وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ)؛ چه كسى از آيين ابراهيم، روىگردان خواهد شد به جز افراد نادان و سفيه؟».(6) درباره اهميت امر به معروف و نهى از منكر و شرايط آن در بحثهاى گذشته مطالب قابل ملاحظهاى آمده است.(7)9. «و صله رحم را براى افزايش نفوس مقرر داشت»؛ (وَصِلَةَ الرَّحِمِ مَنَْماةً لِلْعَدَدِ).«مَنْمَاة» مصدر ميمى و به معناى نمو كردن است و چون به صورت مفعول لاجله ذكر شده به معناى سببيت نمو است. روشن است هنگامى كه افراد يك فاميل صله رحم به جاى آورند و مراقب يكديگر باشند و به همديگر كمك كنند، تلفات در ميان آنها كم خواهد بود واين سبب كثرت فاميل و درنتيجه كثرت عدد مسلمانان خواهد شد و در برابر دشمنان قدرت و قوت بيشترى پيدا مىكنند. افزون بر اين، از روايات استفاده مىشود كه صله رحم تأثير معنوى و الهى خاصى در فزونى عمر و عمران و آبادى شهرها دارد. در حديثى از امام صادق از پدرانش از رسول خدا : آمده است: «صِلَةُ الرَّحِمِ تَعْمُرُ الدِّيَارَ وَتَزِيدُ فِي الاَْعْمَارِ وَإِنْ كَانَ أَهْلُهَا غَيْرَ أَخْيَارٍ؛ صله رحم خانهها را آباد و عمرها را زياد مىكند، هرچند اهل آن از نيكان نباشند».(8) در حديث ديگرى از همان حضرت عليه السلام مىخوانيم: «إِنَّ الْقَوْمَ لَيَكُونُونَ فَجَرَةً وَلاَ يَكُونُونَ بَرَرَةً فَيَصِلُونَ أَرْحَامَهُمْ فَتَنْمِي أَمْوَالُهُمْ وَتَطُولُ أَعْمَارُهُمْ فَكَيْفَ إِذَا كَانُوا أَبْرَاراً بَرَرَةً؛ ممكن است جمعيتى فاجر و گنهكار باشند و از نيكان نباشند؛ ولى در عين حال صله رحم به جا آورند. در اين صورت اموالشان افزايش پيدا مىكند و عمرشان طولانى مىشود تا چه رسد به اينكه از نيكان و خوبان باشند».(9) بعضى از شارحان نهجالبلاغه تفسير ديگرى براى اين كلام حكيمانه ذكر كردهاند كه هرگاه انسان صله رحم به جاى آورد، ارحام او اطراف وى را مىگيرند و قوت و قدرت آن شخص كه صله رحم به جاى آورده فزونى مىيابد ولى تفسير اول صحيحتر به نظر مىرسد.(10)10. «و قصاص را براى حفظ خونها (و جانها) قرار داد»؛ (وَالقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ).اين سخن برگرفته از قرآن مجيد است كه مىفرمايد: «(وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُوْلِي الاَْلْبَابِ)؛ اى خردمندان! در قصاص، حيات و زندگى شما است».(11) درست است كه ظاهرا براثر قصاص، فردى از جامعه حذف مىشود؛ ولى اين حذف سبب پيشگيرى از قتلهاى آينده است، زيرا افرادى كه به فكر قتل ديگران مىافتند، هنگامى كه منظره قصاص در نظرشان مجسم مىشود و خود را در خطر قطعى مىبينند از اين عمل خوددارى مىكنند و به فرض كه بتوانند قتلى انجام دهند و متوارى شوند بايد يك عمر به صورت دربه در زندگى مخفيانه داشته باشند كه ناراحتى و زجر آن كمتر از قصاص نيست. متأسفانه در دنياى امروز، بعضى از گروهها و به اصطلاح طرفداران حقوق بشر با هرگونه قصاص مخالفند و مىگويند: خون را با خون نبايد شست؛ قاتل كار خطايى انجام داده و اگر ما قاتل را به قتل برسانيم خطاى ديگرى است. اينها براى قاتل دلسوزى مىكنند؛ اما گويا براى صدها يا هزاران نفرى كه جانشان بهوسيله قاتلان در خطر است و آن قاتلان با نفى قصاص احساس امنيت مىكنند دلشان نسوخته است.11. «و اقامه حدود را براى بزرگ شمردن محرمات الهى قرار داد»؛ (وَإِقَامَةَ آلْحُدُودِ إِعْظَاماً لِلْمَحَارِمِ).«محارم» در اينجا اشاره به گناهان كبيره يا بخش مهمى از آنهاست كه درموردشان اقامه حدود و اجراى تعزيرات مىشود، زيرا حدود به معناى عام شامل تعزيرات هم مىگردد. بديهى است با اجراى حد، گناه در نظرها پراهميت خواهد شد و كمتر كسى به سراغ آن مىرود زيرا مىداند علاوه بر مجازات الهى در سراى آخرت، در اين دنيا هم مجازات سنگينى دامن او را مىگيرد و اين امر سبب امنيت جامعه و حفظ آن از آلودگىهاى گسترده خواهد شد. ازاينرو در حديثى از پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله آمده است: «وَحَدٌّ يُقَامُ لِلَّهِ فِي الاَْرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً؛ حدى كه در زمين اجرا شود برتر از چهل روز باريدن باران است».(12) در حديث ديگرى از ابو ابراهيم (امام كاظم عليه السلام) در تفسير آيه شريفه (وَيُحْىِ الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا) (13) مىفرمايد: «اين فقط احياى بهوسيله باران نيست، بلكه خداوند مردانى را مبعوث مىكند كه عدل را زنده كنند وزمين با احياى عدل زنده مىشود. سپس افزود: «وَلاَِقَامَةُ الْحَدِّ لِلَّهِ أَنْفَعُ فِي الاَْرْضِ مِنَ الْقَطْرِ أَرْبَعِينَ صَبَاحاً؛ و اقامه حد در آن سودمندتر است از نزول چهل روز باران در زمين».(14) البته اساس دعوت انبيا بر برنامههاى فرهنگى است و اكثريت مردم از اين طريق به راه راست دعوت مىشوند؛ ولى مواردى پيدا مىشود كه افرادى سرسختانه در مقابل اوامر و نواهى آنها به مخالفت برمىخيزند. در اينگونه موارد جز توسل به اجراى حدود و مجازاتها راهى نيست، همانگونه كه در برنامه تمام عقلاى جهان و قوانين عالم نيز همينگونه است.12. «و ترك شرب خمر را براى حفظ و سلامت عقل تشريع كرد»؛ (وَتَرْکَ شُرْبِ آلْخَمْرِ تَحْصِيناً لِلْعَقْلِ).جاى شك و ترديد نيست كه شراب و همه مواد مخدر از دشمنان شماره يك عقل انسانى هستند؛ نهتنها در حالت مستى شعله عقل بهكلى خاموش مىشود وافراد مست دست به هر كارى مىزنند، بلكه بعد از آن نيز تأثيرات زيادى در تخريب مغز و اعصاب از خود به جاى مىگذارد و گاه منجر به جنون مىشود. مرحوم «كلينى» در جلد ششم كتاب كافى بابى تحت عنوان «إنّ الْخَمْرَ رَأسُ كُلِّ إثْمٍ وَشَرٍّ» (شراب سرچشمه هر گناه و بدى است) آورده است و احاديث فراوانى در ذيل آن ذكر كرده است؛ از جمله در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه وآله آمده است: «إِنَّ الْخَمْرَ رَأْسُ كُلِّ إِثْمٍ؛ شراب سرچشمه هر گناهى است».(15) در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالاً وَجَعَلَ مَفَاتِيحَهَا أَوْ قَالَ مَفَاتِيحَ تِلْکَ الاَْقْفَالِ الشَّرَابَ؛ خداوند براى شرور وبدىها قفلهايى قرار داده (كه همان قفل عقلهاست) و كليد آن قفلها را شراب قرار داده است».(16) در حديث ديگرى از امام باقر يا امام صادق عليهما السلام نقل شده است كه فرمود: «مَا عُصِيَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِشَيْءٍ أَشَدَّ مِنْ شُرْبِ الْخَمْرِ إِنَّ أَحَدَهُمْ لَيَدَعُ الصَّلاَةَ الْفَرِيضَةَ وَيَثِبُ عَلَى أُمِّهِ وَأُخْتِهِ وَابْنَتِهِ وَهُوَ لا يَعْقِلُ؛ گناهى در پيشگاه خداوند شديدتر از شرب خمر نيست. بعضى از شراب خواران نماز واجب را بهكلى ترك مىكنند وممكن است به مادروخواهرودخترخود در حالى كه نمىفهمند تجاوز كنند».(17) همين مضمون را يكى از شعراى فارسى زبان در شعر خود مجسم ساخته است آنجا كه مىگويد :ابليس شبى رفت به بالين جوانى آراسته با شكل مهيبى سر و بر راگفتا كه منم مرگ اگر خواهى زنهار بايد بگزينى تو يكى زين سه خطر رايا آن پدر پير خودت را بكشى زار يا بشكنى از خواهر خود سينه و سر رايا خود ز مىناب بنوشى دو سه ساغر تا آنكه بپوشم ز هلاك تو نظر رالرزيد از اين بيم جوان بر خود و جا داشت كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر راگفتا نكنم با پدر و خواهرم اين كار ليكن به مى از خويش كنم رفع ضرر راجامى دو سه مِى خورد چو شد چيره ز مستى هم خواهر خود را زد و هم كشت پدر رااى كاش شود خشك بن تاك خداوند زين مايه شر حفظ كند نوع بشر را13. «و دورى از سرقت را براى حفظ عفت (و پرهيز از آلودگى به اموال مردم) مقرر داشت»؛ (وَمُجَانَبَةَ السَّرِقَة إِيجاباً لِلْعِفَّةِ).سرقت و دزدى به هر شكل باشد از بزرگترين گناهان در اسلام و داراى حدّ شرعى است و در همه عرفها و تمام عقلا كارى بسيار زشت محسوب مىشود و در تمام قوانين دنيا براى آن مجازات مقرر شده است. تعبير به «عفت» در كلام امام عليه السلام اشاره به خويشتندارى و مناعت طبع و ترك هرگونه حرص است. خداوند سرقت را ازاينرو تحريم فرموده كه افزون بر حفظ امنيت مالى جامعه، روح عفت را در افراد زنده كند، هيچكس به اموال ديگرى چشم ندوزد و حتى در بدترين حالات معيشتى به فكر دستبرد به اموال ديگران نيفتد، همانگونه كه در قرآن مجيد خداوند عدهاى از نيازمندان را با اين عبارت ستوده است: «(لِلفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ لاَ يَسْتَطِيعُونَ ضَرْباً فِى الاَْرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ)؛ (انفاقهاى شما براى) كسانى باشد كه در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند (و توجه به آيات خدا آنها را از وطنهاى خويش آواره ساخته و شركت در ميدان جهاد به آنها اجازه نمىدهد تا براى تأمين هزينه زندگى دست به كسب و تجارتى بزنند) نمىتوانند مسافرتى كنند (و سرمايهاى به دست آورند) و از شدت عفت و خويشتندارى افراد ناآگاه آنها را بىنياز مىپندارند؛ اما آنها را از چهرههايشان مىشناسى».(18) به يقين همان اندازه كه حفظ امنيت جامعه اهميت دارد پرورش روح عفّت وابراز بىنيازى از اموال مردم نيز مهم است و درواقع اين روحيه است كه جامعه را به امنيت مالى رهنمون مىشود.14. «و ترك زنا را براى حفظ نسبها قرار داد»؛ (وَتَرْکَ الزِّنَى تَحْصِيناً لِلنَّسَبِ).به يقين زنا وآميزشهاى نامشروع آثار سوء فراوانى دارد كه امام عليه السلام به يكى از مهمترين آنها اشاره كرده است. هرگاه در جامعه آميزشهاى نامشروع رواج پيدا كند محصول آن فرزندان نامشروعى است كه وابسته به هيچكس نيستند، نه كسى حضانت آنها را بر عهده مىگيرد و نه تكيهگاهى براى خودشان پيدا مىكنند، نه حمايت مالى مىشوند، نه ارث دارند و نه از عواطف پدرانه و مادرانه برخوردارند. چنين فرزندانى بزرگترين مخاطره را براى جامعه دربر دارند. آمارها نشان مىدهد كه بسيارى از جنايات هولناك به دست همين فرزندان نامشروع انجام مىگيرد. به فرض كه نهادى اجتماعى فرزندان نامشروع را جمعآورى و حفاظت كند باز محروميت از پيوند با پدر و مادر و آثار عاطفى وقانونى آن كار خود را خواهد كرد. به همين دليل اسلام زنا را حرام كرده و مجازات سنگينى براى آن قائل شده است؛ ولى متأسفانه در تمدّن مادّى غرب نهتنها زنا حرام نيست، بلكه مراكز فحشا تحت حمايت دولتها نيز هست و به دولتها ماليات نيز مىپردازند. آنها حتى براى روابط نامشروعِ زنان شوهردار نيز اهميتى قائل نيستند. تنها زناى به عنف را ممنوع و قابل تعقيب قانونى مىدانند و به همين دليل فرزندان نامشروع در جوامع غربى بسيار زياد است و مفاسد آن را نيز با چشم خود مىبينند؛ اما غلبه هوا و هوس و آزادىهاى به معناى بى بندوبارى به آنها اجازه محدودساختن را نمىدهد. در بعضى از جوامع غربى كار به آنجا رسيده كه در شناسنامهها تنها نام مادر نوشته مىشود و از نام پدر خبرى نيست، زيرا ديدهاند اگر نام پدر را بخواهند بنويسند مجهول بودن پدران براى بسيارى ازنوزادان مشكل عظيمى ايجادمىكند. شگفتآور است كه مجاز شمردن زنا حتى مانع از تجاوز به عنف نشده وبهگونهاى است كه آمار بعضى از كشورهاى غربى نشان مىدهد در هر دقيقه يك تجاوز به عنف صورت مىگيرد. البته زنا مفاسد بسيار ديگرى دارد كه امام على بن موسىالرضا عليه السلام در حديثى كه علامه مجلسى؛ در بحارالانوار از علل الشرايع نقل كرده به بخشى از آن اشاره مىكند، آن حضرت عليه السلام مىفرمايد: «وَحَرَّمَ الزِّنَا لِمَا فِيهِ مِنَ الْفَسَادِ مِنْ قَتْلِ الاَْنْفُسِ وَذَهَابِ الاَْنْسَابِ وَتَرْکِ التَّرْبِيَةِ لِلاَْطْفَالِ وَفَسَادِ الْمَوَارِيثِ وَمَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ وُجُوهِ الْفَسَاد؛ خداوند زنا را حرام كرده است به علّت مفاسدى كه در آن است ازقبيل : قتل نفس، (به سبب برافروخته شدن آتش خشم همسران يا بستگان) و از دست رفتن نسب و ترك تربيت فرزندان و فاسد شدن نظم ميراث و امثال آن از مفاسد گوناگون».(19)15. «و ترك لواط (و همجنسگرايى) را براى افزايش نسل مقرر داشت». (وَتَرْکَ آللِّوَاطِ تَكْثِيراً لِلنَّسْلِ).مىدانيم آفرينش شهوت جنسى در زنان و مردان براى اين است كه از طريق صحيح، نسل انسان افزايش پيدا كند و از ميان نرود و اگر اين علاقه جنسى ميان زن و مرد نبود ممكن بود در مدت كوتاهى نسل انسان نابود شود. حال اگر اين علاقه جنسى به صورت همجنسگرايى درآيد كه هيچ تأثيرى در بقاى نسل نداشته باشد و اين مطلب در جامعه بشرى گسترش يابد آن هم سبب قطع نسل انسان يا كمبود افراد بشر خواهد شد. به همين دليل، استمنا يا آميزش با حيوانات نيز در اسلام تحريم شده است، زيرا آنها نيز مانند همجنسگرايى سبب ضايع شدن نطفههاى انسانى مىگردد. در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه زنديقى از آن حضرت سؤالى درباره تحريم زنا كرد و حضرت پاسخ او را فرمود و سپس از تحريم لواط پرسيد. امام عليه السلام فرمود: علتش اين است كه «أَنَّهُ لَوْ كانَ إِتْيانُ الْغُلامِ حَلالاً لاَسْتَغْنَى الرِّجالُ عَنِ النِّساءِ وَكانَ فِيهِ قَطْعُ النَّسْلِ وَتَعْطِيلُ الْفُرُوجِ وَكانَ فِى إِجازَةِ ذلِکَ فَسادٌ كَثِيرٌ؛ هرگاه آميزش با پسر حلال بود مردان از زنان بىنياز مىشدند و سبب قطع نسل و تعطيل آميزش مشروع و طبيعى مىشد و مجاز بودن اين كار مفاسد بسيارى دربر داشت».(20)شبيه همين معنا با توضيح بيشترى از امام على بن موسىالرضا عليه السلام نقل شده است.(21) البته آنچه امام عليه السلام در اينجا بيان فرموده و در روايات ديگرى نيز به آن اشاره شده يكى از آثار بسيار شوم همجنسگرايى است؛ آثار زيانبار ديگرى نيز دارد كه يكى از آنها ازنظر مسائل بهداشتى و عاطفى است، زيرا اين كار، تحريف روشنى در آفرينش علاقه جنسى و اعضاى تناسلى است و امروز زيان آشكار آن به صورت بيمارى ايدز بروز كرده كه طبق بعضى از آمار، اكثر موارد ايدز از مسئله همجنس گرايى ناشى مىشود، همان بيمارىاى كه امروز تمام اطباى جهان در درمان آن وامانده اند، زيرا نيروى دفاعى بدن را از كار مىاندازد و انسان در مدت كوتاهى به انواع بيمارىها مبتلا مىشود و با تمام كوشش هايى كه از سوى پزشكان دنيا به عمل آمده هنوز داروى مطمئنى براى درمان آن پيدا نشده است. تشديد مجازات لواط در اسلام نسبت به زنا ممكن است ناشى از اين امور باشد. البته امروز برخى از طبيبان فاقد مسئوليت، به افرادى چراغ سبز نشان مىدهند و مىگويند كه علاقه آنها به جنس موافق عامل ژنتيكى دارد و قابل تغيير نيست وبراى آنها همجنسگرايى را مجاز مىشمرند و اين شبيه اظهار نظر جمعى ديگر از آنگونه اطباست كه استمنا را بى ضرر و بى خطر معرفى مىكنند. بدون شك صحه گذاشتن بر اين انحرافات و بيمارىها كه به هر حال قابل علاج است ناشى از هماهنگ شدن با خواستههاى انحرافى اينگونه بيماران است.(22)16. «و شهادت و گواهى را براى اظهار حق در برابر انكارها قرار داد»؛ (وَالشَّهَادَاتِ اسْتِظْهَاراً عَلَى آلُْمجَاحَدَاتِ).مىدانيم در اسلام كسى كه از حادثهاى باخبر باشد و آن را با چشم خود ببيند اگر به شهادت فراخوانده شود بر او واجب است بپذيرد و آنچه را ديده بيان كند؛ خواه درباره دوست باشد يا دشمن، خويشاوند باشد يا بيگانه. كتمان شهادت يكى از گناهان كبيره است، همانگونه كه قرآن مجيد باصراحت فرمود: «(وَلاَ تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَنْ يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ)؛ شهادت را كتمان نكنيد و هركس كتمان كند قلب او گناهكار است (چراكه حقيقتى را مخفى داشته است)».(23) در آيه قبل از آن مىفرمايد: «(وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا)؛ و شاهدان هنگامى كه دعوت (به دادگاه براى اداى شهادت) بشوند ابا نكنند».(24) روايات اسلامى نيز درباره كتمان شهادت، حرمت آن را با صراحت بيان كرده است در حالى كه در قوانين ديگر دنيا، شهادت شهود معمولا الزامى نيست؛ هركس مايل باشد و سود خود را در شهادت دادن ببيند شهادت مىدهد وگرنه مىتواند آن را مكتوم نمايد. واجب ساختن اين كار براى آن است كه افراد نتوانند حقوق مردم را پايمال كنند. در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه و آله مىخوانيم: «مَنْ شَهِدَ شَهَادَةَ حَقٍّ لِيُحْيِيَ بِهَا حَقَّ امْرِئٍ مُسْلِمٍ أَتَى يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِوَجْهِهِ نُورٌ مَدَّ الْبَصَرِ تَعْرِفُهُ الْخَلَائِقُ بِاسْمِهِ وَنَسَبِه؛ كسى كه شهادت حقى بدهد تا حق مسلمانى را بهوسيله آن احيا كند، روز قيامت در حالى وارد عرصه محشر مىشود كه از صورتش نورى برمىخيزد كه تا آنجا كه چشم كار مىكند پيش مىرود و تمام خلايق او را با نام و نسبش مىشناسند».(25)در حديثى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم كه در تفسير آيه (وَلاَ يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا) مىفرمايد: «لاَ يَنْبَغِي لاَِحَدٍ إِذَا دُعِيَ إِلَى الشَّهَادَةِ يَشْهَدُ عَلَيْهَا أَنْ يَقُولَ لا أَشْهَدُ لَكُمْ؛ براى هيچكس سزاوار نيست هنگامى كه دعوت به شهادت دادن بر چيزى شود بگويد: من براى شما شهادت نمىدهم».(26) شگفت اينكه بعضى از شارحان نهجالبلاغه شهادت را در اينجا به معناى شهادت در راه خدا در ميدان نبرد تفسير كردهاند و آن را سبب تقويت دين دانستهاند در حالى كه تعبيرات امام عليه السلام ، قبل و بعد از آن تناسبى با آن ندارد، زيرا امام عليه السلام قبلاً جهاد را به عنوان عزت اسلام بيان فرمود و تعبير به «مجاحدات» (يعنى انكارها) مناسب بحث دعاوى است به خصوص كه ترك كذب نيز بعد از آن ذكر شده است كه با ترك شهادت دادن مناسب است. بهعلاوه آغاز حديث با جمله «فرض الله» شروع مىشود و به يقين خداوند شهادت را مأمورٌبِه نكرده بلكه جهاد را واجب فرموده كه احيانآ منتهى به شهادت مىشود.17. «و ترك دروغ را براى احترام و بزرگداشت صدق و راستى قرار داد»؛ (وَتَرْکَ آلْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ).اساس زندگى اجتماعى بر اعتماد متقابل افراد نسبت به يكديگر است كه اگر اعتمادى نباشد رشته اجتماع از هم گسيخته خواهد شد. اعتماد در صورتى حاصل مىشود كه صدق و امانت بر جامعه حاكم باشد، زيرا دروغ و خيانت مهمترين اسباب بدبينى و بىاعتمادى است. امام عليه السلام در اين تعبير زيبا مىفرمايد: خداوند ترك دروغ را واجب كرده تا راستگويى به عنوان يك فضيلت شمرده شود و افراد جامعه به سوى آن حركت كنند. در روايات اسلامى شديدترين تعبيرات درباره زشتى دروغ آمده است. قرآن مجيد مىگويد: «(إِنَّمَا يَفْتَرِى الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللهِ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْكَاذِبُونَ)؛ تنها كسانى دروغ مىبندند كه به آيات خدا ايمان ندارند».(27) در حديثى از رسول خدا صلي الله عليه وآله مىخوانيم: «إنَّ الْكِذْبَ بابٌ مِنْ أبْوابِ النِّفاقِ؛ دروغ درى از درهاى نفاق است».(28) در كتاب كافى از اميرمؤمنان عليه السلام چنين نقل شده كه فرمود: «لا يَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الاِْيمَانِ حَتَّى يَتْرُکَ الْكَذِبَ هَزْلَهُ وَجِدَّهُ؛ انسان طعم ايمان را نمىچشد مگر زمانى كه دروغ را خواه شوخى باشد يا جدى، رها كند».(29) احاديث در اين زمينه بسيار است. با حديث ديگرى از پيغمبر اكرم صلي اله عليه وآله اين سخن را پايان مىدهيم آنجا كه فرمود: «إيّاكُمْ وَالْكِذْبَ فَإِنَّهُ مِنَ الْفُجُورِ وَهُما فِى النّار؛ از دروغ بپرهيزيد، زيرا دروغ با فجور و گناهان (ديگر) همراه است و هر دو در آتشند».(30)18. «و سلام را امان در برابر ترسها قرار داد»؛ (وَالسَّلاَمَ أَمَاناً مِنَ آلَْمخَاوِفِ).منظور از «سلام» در اينجا همان سلام كردن است كه هرگاه كسى به ديگرى سلام كند مفهومش اين است كه هيچگونه قصد آزار و اذيت او را ندارد وهنگامى كه شنونده سلام را با سلام پاسخ مىگويد مفهوم آن نيز اين است كه از ناحيه او خوف و ضررى براى سلام كننده موجود نيست. توضيح اينكه در آغاز اسلام و مدتى پس از آن بسيارى از مردم هنگام برخورد با يكديگر اگر طرف از قبيله خودشان نبود، احساس ناامنى مىكردند؛ ولى اگر او ابتدا سلام مىكرد و طرف مقابل نيز پاسخ مىگفت، به منزله تعهدى بود كه هيچگونه ضرر و زيانى به يكديگر نمىرساندند، همانگونه كه اگر شخصى بر آنها وارد مىشد و غذايى مىآوردند و از غذاى صاحب منزل مىخورد طرفين نسبت به يكديگر احساس امنيت مىكردند؛ صاحب خانه عملاً تحيتى گفته بود و ميهمان تازه وارد نيز عملاً به آن پاسخ داده بود. البته گاه مىشد كه پس از سلام و جواب آن، قرائن و شواهدى برخلاف موارد مذكور به نظر مىرسيد كه براى برطرف كردن آن خوف، احتياج به گفتوگوى بيشترى بود، ازاينرو در داستان ابراهيم عليه السلام مىخوانيم: هنگامى كه فرشتگان پروردگار به صورت افراد ناشناسى بر او وارد شدند و سلام كردند ابراهيم عليه السلام كه چهرههاى آنها را بسيار ناشناس ديد گفت: «ما از شما مىترسيم». به خصوص هنگامى كه غذا براى آنها آورد و آنها دست به سوى غذا دراز نكردند؛ اما چيزى نگذشت كه ترس ابراهيم عليه السلام زائل شد هنگامى كه گفتند: «ما فرستادگان پروردگار توايم» و او را به فرزند بشارت دادند. «(وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلاَمآ قَالَ سَلاَمٌ فَمَا لَبِثَ أَنْ جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ * فَلَمَّا رَءَا أَيْدِيَهُمْ لاَ تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لاَ تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمِ لُوطٍ).(31)اكنون اين سؤال پيش مىآيد كه سلام كردن جزء مستحبات است و با جمله «فرض الله» كه در آغاز اين كلام حكمتآميز آمده سازگار نيست، ازاينرو بعضى از شارحان، سلام را در اينجا به معناى پاسخ سلام تفسير كردهاند تا با وجوب سازگار باشد.(32) در حالى كه اين تفسير افزون بر اينكه مخالف ظاهر عبارت امام عليه السلام است با مسئله امنيت از ترس سازگار نيست، زيرا هم ابتدا به سلام و هم پاسخ آن هر دو سبب احساس امنيت مىشد. ولى با توجه به اينكه «فرض» معناى وسيعى دارد كه هرگونه تشريع را اعم از واجب و مستحب شامل مىشود، مشكلى به وجود نمىآيد كه ما ناچار باشيم سلام را به معناى پاسخ سلام بدانيم. درنتيجه به يقين فلسفهاى كه امام عليه السلام براى نماز بيان فرموده، هم نماز واجب را فرا مىگيرد و هم مستحب را و همچنين درمورد زكات و روزه. بعضى از شارحان نهجالبلاغه «سلام» را به معناى صلح تفسير كردهاند وگفتهاند: «آن چيزى كه سبب زائل شدن خوف و ترس در جامعه بشرى مىشود همان مسئله صلح است كه مانع از بروز جنگهاى ويرانگر و مخرب است».(33) اين تفسير، تفسير بعيدى به نظر نمىرسد و ممكن است هر دو تفسير در مفهوم كلام امام عليه السلام جمع باشد. شگفت اينكه بعضى به جاى «سلام»، «اسلام» ذكر كردهاند(34) در حالى كه در هيچ يك از نسخ نهجالبلاغه اين واژه نيامده، هرچند در غررالحكم به جاى «سلام»، «اسلام» آمده است(35)، بنابراين تكيه بر يك احتمال نادر، مناسب تفسير كلام امام عليه السلام است به خصوص اينكه اگر به جاى «سلام»، «اسلام» بود مىبايست در آغاز اين سخن و به دنبال «فَرَضَ اللهُ الاْيمانَ تَطْهيرآ مِنَ الشِّرْکِ» ذكر شود.19. «و امامت را براى نظم و نظام امت قرار داد»؛ (وَالاَْمَامَةَ نِظَاماً لِلاُْمَّةِ).هرچند در نسخه صبحى صالح در اينجا واژه «الامانة» آمده ولى در بسيارى از نسخ نهجالبلاغه به جاى آن «الامامة» است و در كتاب تمام نهجالبلاغه نيز «الامامة» آمده است. در غررالحكم نيز به همين صورت است. حتى در شرح ابن ابى الحديد نيز «الامامة» ذكر شده است و همان را نيز تفسير كرده است. به يقين تعبير «نِظامآ لِلاُْمَّةِ» و به دنبال آن «وَالطّاعَةِ تَعْظيمآ لِلاِْمامَةِ» تناسبى با امامت دارد نه امانت و درواقع دو جمله اخير (نوزدهم و بيستم) به منزله ضمانت اجرايى براى هجده جمله پيشين است. به هر حال شك نيست كه اگر حكومت عادلى بر كار نباشد و امامت به معناى صحيح پياده نشود، نظم امت به هم مىريزد، ظالمان بر مظلومان چيره مىشوند و فاسدان و مفسدان پستهاى حساس را در اختيار مىگيرند و بيتالمال مسلمانان به غارت مىرود و ناامنى همه جا را فرا مىگيرد كه تاريخ معاصر و گذشته، نمونههاى فراوانى از آن را به ما ارائه داده است. در خطبه بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام الله عليها نيز تعبيرى شبيه به اين ديده مىشود، مىفرمايد: «وَطَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَإِمَامَتَنَا أَمَاناً مِنَ الْفُرْقَةِ؛ خداوند اطاعت از ما را سبب نظام امت قرار داده و پيشوايى ما را سبب جلوگيرى از اختلاف وپراكندگى».(36) در خطبه امام على بن موسىالرضا عليه السلام كه در مسجد جامع مرو در روز جمعه بيان فرمود نيز آمده است: «إِنَّ الاِْمَامَةَ زِمَامُ الدِّينِ وَنِظَامُ الْمُسْلِمِينَ وَصَلاحُ الدُّنْيَا وَعِزُّ الْمُوْمِنِينَ إِنَّ الاِْمَامَةَ أُسُّ الاِْسْلامِ النَّامِي وَفَرْعُهُ السَّامِي؛ امامت، زمام دين وسبب نظام مسلمين و صلاح دنيا و سبب عزت مؤمنان است. امامت اساس اسلام بارور و شاخه بلند آن است».(37) البته سخن درباره اهميت امامت و تأثير حكومت اسلامى در نظم جامعه مسلمانان و حفظ كيان آنها بسيار است و مقصود در اينجا اشارهاى به عنوان تفسير كلام امام عليه السلام است.20. «و اطاعت و فرمانبردارى (از امام مسلمين) را براى (تعظيم و تحكيم) مقام امامت قرار داد»؛ (وَالطَّاعَةَ تَعْظِيماً لِلاِْمَامَةِ).به يقين آنچه سبب تقويت امامتِ امامان و حاكميتِ حاكمان مىشود همكارى و هماهنگى مردم است. اگر اطاعت و همكارى مردم نباشد نظام امامت نيز به هم مىريزد، ازاينرو در مسائل مربوط به حكومت اسلامى نيز مىگوييم : حمايت مردم و آراى ملت از اساسىترين پايههاى حكومت است، زيرا امامى مىتواند نظام امت را برقرار كند كه مبسوط اليد باشد و مبسوط اليد بودن جز از طريق همكارى مردمى حاصل نمىشود. در بخش چهارم خطبه 34 مطالب بيشترى در اين زمينه آمده است؛ آنجا كه امام عليه السلام مىفرمايد: «اى مردم! من حقى بر شما دارم شما نيز بر من حقى داريد؛ اما حق شما بر من اين است كه از خيرخواهى و خدمت به شما دريغ نورزم وبيتالمال را به نفع شما بهطور كامل به كار گيرم و شما را تعليم دهم تا از جهل ونادانى رهايى يابيد و تربيت كنم تا فراگيريد و آگاه شويد و اما حق من بر شما اين است كه بر بيعت خويش وفادار باشيد و در آشكار و نهان خيرخواهى را در حق من به جا آوريد. هر زمان شما را براى انجام كارى بخوانم اجابت كنيد و هر وقت به شما فرمان دهم اطاعت نماييد».(38)*****نكته:آيا حق داريم از فلسفه احكام سؤال كنيم؟بعضى از فرق مسلمين عقيده دارند «احكام الله معلل بالاغراض نيست»؛ يعنى لزومى ندارد آنچه خدا امر كرده داراى فلسفهاى باشد و آنچه را نهى كرده داراى مفسدهاى. آنها درواقع حكيم بودن خدا را زير سؤال مىبرند و توجه ندارند كه اگر احكام تابع مصالح و مفاسد نباشد ترجيح بدون مرجح لازم مىآيد و اساسآ اين سخن برخلاف آيات زيادى از قرآن است كه براى نماز و روزه و حج وقصاص و امثال آن فلسفههايى ذكر كرده است. به يقين آنچه را خدا امر فرموده داراى فوايد مادى يا معنوى يا هر دو بوده و آنچه را نهى كرده مفاسدى اينچنين داشته است.نهتنها احكام الهى، احكام وقوانينى نيزكه درعرف عقلا وضع مىشود همه از اين قبيل است؛ گاهى هفتهها و ماهها درباره مصلحت و مفسده يك قانون مطالعه و بررسى مىكنند تا بتوانند حكمى را در عرف خودشان وضع كنند. آيات مربوط به حلال كردن طيبات و حرام كردم خبائث(39) همگى شاهد بر اين است كه قبلاً طيب و خبيثى وجود دارد كه به سبب آن حكم الهى مطابق آن صادر مىشود. تنها تفاوتى كه ميان احكام الهى و احكام عرفى است اين است كه احكام عرفى چه بسا بر اساس مصالح و مفاسدى وضع مىشود كه نتوانستهاند تمام جوانب آن را بررسى كنند و به همين دليل پس از مدتى ممكن است خلاف آن كشف شود؛ ولى احكام الهى چنين نيست، علم بىپايان خداوند سبب مىشود كه احكام بر اساس رعايت تمام جوانب مصالح و مفاسد وضع شود و هرگز خلافى در آن نخواهد بود.بعضى نيز معتقدند گرچه احكام داراى مصالح و مفاسدى است؛ ولى ما نبايد به سراغ آنها برويم، بايد مطيع فرمان باشيم؛ آنجا كه امر شده انجام دهيم وآنجا كه نهى شده خوددارى كنيم و مطلقآ به سراغ فلسفه احكام نبايد رفت. ولى اين نيز برخلاف آياتى است كه ما را تشويق به فهم مصالح و مفاسد احكام مىكند و همچنين برخلاف رواياتى است ـ مانند آنچه در بالا آمد ـ كه ائمه هدى: مصالح احكام را مشروحاً بيان كردهاند و نيز بعضى از اصحاب خدمت امامان مىرسيدند و فلسفه پارهاى از احكام را مىپرسيدند. هرگز هيچ امامى آنها را نهى از اين سؤالات نكرد و اين دليل بر آن است كه مردم حق دارند از فلسفه احكام سؤال كنند و پاسخ بشنوند.منتها در اين جا دو نكته مهم باقى مىماند و آن اين است كه اولاً بيان فلسفه احكام چه فايدهاى دارد؟ پاسخ اين سؤال روشن است؛ انسان هنگامى كه به منافع نماز و روزه و امثال آن آگاه مىشود، شوق بيشترى براى انجام دادن آن در خود مىيابد و هنگامى كه مثلاً مفاسد بى شمار شرب خمر را مىشنود، نفرت بيشترى از آن پيدا مىكند. درست مانند دستورات طبيب كه وقتى براى بيمارش فوايد دارو را ذكر كند بيمار با شوق بيشترى دارو را مصرف كرده و تلخى احتمالى آن را تحمل مىكند. از اينجا مىتوان استفاده كرد كه آگاهى بر فلسفه احكام مىتواند فقيه را در مسير استنباط حكم كمك كند.ثانياً: معناى آگاهى بر فلسفه احكام اين نيست كه ما همواره مقيد به آن باشيم وبگوييم چون مثلاً فلسفه دو ركعت بودن نماز صبح و سه ركعت بودن نماز مغرب را نمىدانيم بنابراين آن را انجام نمىدهيم. ما بايد گوش بر امر و چشم بر فرمان داشته باشيم چه فلسفه احكام را بدانيم يا ندانيم؛ ولى تا آنجا كه بدانيم به اطاعت راسخ ما كمك مىكند. اين نكته نيز شايان توجه است كه فلسفهها و مصالح و مفاسد احكام غالباً جنبه حكمت دارد نه علّت؛ يعنى در غالب موارد، ممكن است حاكم باشد. مثلاً نوشيدن يك قطره شراب ممكن است هيچكدام از آن مفاسد را نداشته باشد ولى به هر حال حرام است، بنابراين افراط در اين مسئله كه ما فلسفههاى احكام را وسيلهاى قرار دهيم براى محدود كردن حكم يا توسعه آن به جايى كه ادله شامل آن نمىشود، كار نادرستى است. به تعبير ديگر پذيرفتن فلسفه احكام يا مقاصد الشريعة به معناى اين نيست كه ما به دنبال قياسات ظنى برويم و حلال و حرامهايى از اين طريق درست كنيم. تنها در صورتى مىتوان حكم را بهوسيله فلسفه احكام توسعه داد يا محدود كرد كه به صورت علت در متن كتاب و سنت ذكر شده باشد؛ مثلاً بفرمايد: «لا تَشْرَبُوا الْخَمْرَ لاَِنَّهُ مُسْكِرٌ مُفْسِدٌ لِلْعَقْلِ» از اين تعبير مىتوانيم هرچيزى را كه مسكر وموجب فساد عقل است تحريم كنيم.(40)در حديثى از امام كاظم عليه السلام مىخوانيم: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْ يُحَرِّمِ الْخَمْرَ لاِسْمِهَا وَلَكِنَّهُ حَرَّمَهَا لِعَاقِبَتِهَا فَمَا كَانَ عَاقِبَتُهُ عَاقِبَةَ الْخَمْرِ فَهُوَ خَمْرٌ؛ خداوند شراب را به دليل نام آن تحريم نكرد، بلكه تحريم آن بهواسطه آثار آن بود، بنابراين هرچيزى كه عاقبت آن عاقبت شراب باشد آن هم به منزله شراب است»(41). (42)
از کتاب توضیح الحکم شرح حکمتهای نهج البلاغه تهیه کننده حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور
توضیح الحکم شرح حکمتهای نهج البلاغه تهیه کننده حجة الاسلام سیدمحمدباقری پور
http://dl.hodanet.tv/fileshtml/toziholhekam.htm
http://hedayat.blogfa.com/post/13668
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: همراه بـا حکمتهای نهج البلاغه
ادامه مطلب را ببينيد