اتحاد مقدس
حضرت آیتالله خامنهای: «ایرانِ امروز و انشاءاللّه فردا، همان ایرانِ روز بیستوسوّم خرداد و بیستوچهارم خرداد است که مردم آمدند خیابانها را پُر کردند و علیه صهیون ملعون و آمریکای جنایتکار شعار دادند.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «اتحاد مقدس» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
این مذاکره است؟!
حضرت آیتالله خامنهای: «طرف آمریکایی میخواهد مذاکرهای بکند که نتیجهی آن تعطیل شدن فعّالیّتهای هستهای و غنیسازی در کشور ایران باشد... این مذاکره نیست؛ زورگویی است، تحمّل زورگویی و تحمیل آمریکا است. قبول مذاکرهای را که با تهدید همراه است، هیچ ملّت باشرفی انجام نمیدهد، هیچ سیاستمدار خردمندی هم آن را تصدیق نمیکند.» ۱۴۰۴/۷/۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «این مذاکره است؟!» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
روایت نیمقرن همراهی با رهبر انقلاب
نویسنده در این کتاب قدمبهقدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنهای در تبعید و در شهر مشهد پیش میبرد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنیصدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است.

کتاب متولد چهل و دو روایت رفاقت حاج علی شمقدری با آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب است. رفاقتی که از سال ۱۳۴۳ در مشهد کلید خورد و زندگی حاج علی آقای شمقدری متحول کرد. روایتی که از خیابانهای خونین مشهد آغاز میشود و تا روزهای پرالتهاب ریاستجمهوری و رهبری انقلاب امتداد مییابد. حاج علی شمقدری در ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ بواسطه بیماری کرونا درگذشت و رهبر انقلاب در پیامی ضمن تسلیت، ایشان را «همواره در جبههی حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا» توصیف کردند. به مناسبت ایام سالگرد درگذشت حاج علی شمقدری، بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به معرفی این شخصیت معتمد رهبر انقلاب اسلامی میپردازد.
هرکدام از حوادث تاریخی و قیامهایی که در کشور ما رخ داده، از گوشهای از این خاک سر برآورده و هیچکدام همزمان کل کشور را درگیر نکرده است. حکومت اسلامی لارستان که در سال ۱۲۸۸ خورشیدی در استان فارس پس از جنبش مشروطه به رهبری مجتهدی به نام سید عبدالحسین نجفی لاری تشکیل شد، بر بخشهایی از فارس، هرمزگان، بوشهر و کرمان نفوذ داشت. رئیسعلی دلواری بین سالهای ۱۲۶۱ تا ۱۲۹۴ در شهرستان تنگستان و بوشهر علیه نیروهای انگلستان در جنگ جهانی اول قیام کرد. میرزا کوچکخان جنگلی در شمال ایران علم مبارزه را برپا کرد؛ اما هیچکدام این قیامها به عظمت و فراگیری ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نبود. این قیام در شهرهای تهران، قم، شیراز، مشهد، ورامین و پیشوا آغاز شد و منجر به بیداری کل مردم ایران شد.
کتاب «متولد چهل و دو» قیام مردم مشهد علیه حکومت پهلوی را از زبان «حاج علی شمقدری»، یکی از همراهان رهبر انقلاب، روایت میکند. این کتاب از زبان راوی اولشخص نوشته شده است. حاج علی آقا خودش نشسته و برای خواننده تعریف میکند که از همان جوانی، در هیاهوی خیابانهای ملتهب مشهد، وقتی صدای تیراندازی پیچید، دیگر همان آدم سابق نشد. او در این باره میگوید: «از همان روز پانزده خرداد من خیلی چیزها را گذاشتم کنار. اصلاً آدم دیگری شدم. راهی را شروع کردم که دیگر هرگز عوض نکردم و حتی هرگز در ادامه آن سرد نشدم و شک هم نکردم.»
شمقدری مردی بود از نسل جوانانی که در فضای آلوده و پر از فریب دوران پهلوی، دل به «سید علی خامنهای» سپرد و تا پایان دوران ریاست جمهوری، ایشان را تنها نگذاشت. او در جلسات تفسیری و معارفی آیتالله خامنهای نه فقط شنونده بود، بلکه شاگردی مشتاق در محضر استادی روشنبین بود. پیوند او با رهبر معظم انقلاب تنها یک رابطه سیاسی نبود؛ بلکه رابطهای سرشار از محبت، اعتماد و همراهی صادقانه بود. این علاقه و اخلاص او را به یاری امین برای رهبر انقلاب بدل کرد، تا جایی که رهبر انقلاب در وصف او گفتند: «اینجانب در بیش از نیم قرن آشنایی با این برادر با ایمان و پرتلاش، همواره او را در جبهه حق، به پایداری و غیرت و صدق و وفا شناخته و از او جز نیکی و مجاهدت ندیدهام. رحمت و رضوان خدا بر او باد.»
چهره حاج علی ساده بود، اما نگاهش عمقی داشت که از ایمان ریشهدار برمیخاست. در خاطراتش، صداقت و شفافیت موج میزند؛ هر جملهاش بازتاب تولد خودخواستهاش است. انسانی پرتلاش که همزمان با مبارزه علیه شاه و بهاییت، به ورزش، خودسازی، تشکیل خانواده، علماندوزی و استفاده از محضر رهبر انقلاب همت گماشت. همه این ویژگیها باعث شکلگیری روحیه صبوری، استقامت و مردانگی او شد؛ چهرهای که بعدها در میدانهای بزرگتر انقلاب و مبارزه نیز آشکار شد.
از همان سالهایی که پای شمقدری به جلسات تفسیر قرآن سیدعلی خامنهای باز شد، معتمد ایشان شد. آیتالله خامنهای نه فقط معلم، بلکه محور جمعی صمیمی بود؛ همه اقشار، از جوانان چریک تا بازاریهای مؤمن، در جلسات او حاضر میشدند و سوالات خود را مطرح میکردند. در چنین فضایی، جلسات و تجمعات ضد آمریکایی و ضد بهائیت، نور امیدی بودند؛ محلی برای شکستن سکوت و هراس مردم، جایی که دهانها باز شد و دلها با همت و مقاومت آشنا گردید.
او در سالهای پیش از انقلاب، میان فشارهای ساواک و تنگنای زندان، به فعالیتهای خود ادامه میداد. او در سلولهای اوین، در کنار دیگر مبارزان، درس مقاومت و صبر میآموخت و با حفظ قرآن و برگزاری جلسات مذهبی، سعی میکرد روحیه دوستانش را حفظ کند. حتی در شرایطی که شکنجه و بازجوییهای طولانی باعث فرسایش جسم و روح میشد، او با تدبیر و ایمان، راهی برای حفظ ارتباط با مبارزان و خانواده پیدا میکرد.
پس از آزادی، حاج علی به تهران بازگشت و دوستان و خانواده، مدیریت داراییها، خانهها و کسبوکارهایش را بر عهده گرفتند تا هنگام بازگشت به مشهد، همه چیز در نظم و امنیت باشد. در مشهد، او همزمان به فعالیتهای اقتصادی، مذهبی و آموزشی پرداخت و جلسات قرآن و کتابخوانی برای نوجوانان و جوانان برگزار میکرد، در حالی که ارتباط مخفیانه با آقای خامنهای و دیگر روحانیان مبارز را حفظ میکرد.
فعالیتهای شمقدری محدود به آموزش و اقتصاد نبود؛ او مأموریتهایی برای پشتیبانی از روحانیان و مبارزان تبعیدی داشت و مسیرهای دشوار ایرانشهر، بم، اردکان و قم را برای کمکرسانی و جمعآوری گزارشهای مربوط به شهادت آقا مصطفی طی میکرد. هر مأموریت فرصتی بود برای تقویت شبکههای مبارزاتی و حمایت از جریانهای انقلابی.
سالهای قبل از انقلاب، با تمام شکنجهها، تبعیدها و شهادتها، عرصهای بود که شمقدری در آن تجربه و مهارت جمعآوری کرد؛ او یاد گرفت که مبارزه تنها در میدان آشکار رخ نمیدهد، بلکه در زندگی روزمره، مراقبت از ارزشها و همراهی با دیگران نیز جریان دارد. وی نمونهای از شخصی بود که با ایمان و پشتکار، توانست هم بر بحرانهای شخصی غلبه کند و هم در مسیر بزرگتر تاریخی، نقشی مؤثر ایفا کند.
از زبان این یار وفادار، تصویر سیّدعلی خامنهای یا همان «آقا»، جلوهای از شجاعت، تدبیر و آرامش در شرایط بحرانی دارد. شمقدری، ایشان را انسانی میبیند که حتی در زمانی که تحت تعقیب ساواک و با خطرهای جدی روبهرو بود، آرامش خود را از دست نمیدادند و با دقت و تمرکز تصمیم میگرفتند.
حاج علی از آقا خاطرات جالبی دارد؛ اینکه آقا برای مردم جاذبهای خاص داشتند و حضور ایشان در اجتماعات و مراسم مذهبی و سیاسی شور و هیجان ایجاد میکرد و سخنرانیهایشان کوتاه اما بسیار اثرگذار بود. پس از هر سخنرانی، مردم با اشتیاق دست به راهپیمایی میزدند و اعتراضات مسالمتآمیز اما پرقدرت شکل میگرفت. شمقدری میگوید که آقا همواره همراه مردم بودند، نه فقط بهعنوان یک رهبر معنوی، بلکه بهعنوان کسی که درد و دغدغههای آنان را درک میکردند و با تدبیر، مسیر حرکت آنها را هدایت میکردند.
هوشمندی و ابتکار آقا در مواجهه با مشکلات نیز برجسته بود. برای مثال، توصیه ایشان به جوانان برای تراشیدن سرهایشان تا بتوانند از سربازی فرار کنند و در فعالیتهای مبارزاتی شرکت کنند، نشاندهنده دقت و مسئولیتپذیری ایشان بود. وی با اشاره به این اقدام میگوید که آقا همواره به فکر راهحلهای عملی و مؤثر برای حمایت از مردم و پیشبرد اهداف مبارزاتی بودند.
شمقدری همچنین یادآور میشود که آقا در مواجهه با تهدیدها، هیچگاه ترس را بر خود یا دیگران غالب نمیکردند. در حوادثی که ساواک تلاش میکرد جلسهها و مراسم را به هم بریزد یا مردم را بترساند، آقا با خونسردی و تدبیر، جریان مبارزه و حضور مردم را حفظ میکردند. ایشان نمونهای از شجاعت، صبر و وفاداری به آرمانها بودند و حضوری سرنوشتساز در شکلگیری اعتراضات مردمی پیش از انقلاب داشتند.
در نگاه حاج علی، آقا ترکیبی از شجاعت، حکمت و نفوذ معنوی در میان مردم بودند. ایشان نه تنها از تهدید نمیترسیدند، بلکه الهامبخش مردم در مسیر مبارزه علیه ظلم و استبداد بودند. حضور مستمرشان در مراسم و جلسات، سخنرانیهای کوتاه و جذاب و ابتکارهای هوشمندانهاش، همه گواهی بر رهبری کارآمد و اثرگذار ایشانست. شمقدری میگوید که آقا با تدبیر و شجاعتشان، نه تنها مسیر مبارزه را روشن نگه میداشتند، بلکه اعتماد و امید مردم را تقویت میکردند و بهعنوان یک رهبر معنوی و سیاسی، نقشی تعیینکننده در پیروزی انقلاب ایفا کردند.
نویسنده در این کتاب قدمبهقدم خاطرات انقلاب را با محوریت آقای خامنهای در تبعید و در شهر مشهد پیش میبرد. حوادث اول انقلاب، ورود امام به کشور، ماجرای بنیصدر و مجروحیت آقا از حوادثی است که در این کتاب از زبان شمقدری گفته شده است. از قسمتهای جذاب این کتاب، حوادث زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب اسلامی و چگونگی رتق و فتق امور رئیسجمهور توسط حاج علی شمقدری است.
وی درباره آن روزها میگوید: «در جریان ترورها، انفجارها و تهدیدهای جنگی، آرامش و مدیریت آقای خامنهای مثالزدنی بود. ما شاهد انفجارهای متعدد در تهران و خطرات بمباران و حملات هوایی بودیم، اما ایشان حتی در شرایط دشوار، نظم و شجاعت خود را حفظ میکردند و من نیز همواره آماده بودم جانم را سپر ایشان کنم.» حضور در مراسم مذهبی و بازدید از مداحان، نماز جمعه و فعالیتهای فرهنگی، سیاسی و امنیتی بخشی از وظایف او بود.
او که در طول این سالها، همراهی و حفاظت آیتالله خامنهای در تهران تا پیگیری اوضاع مشهد، ارتباط با انجمنهای اسلامی، نظارت بر خرید و پذیرایی مهمانان و حفاظت شخصی ایشان را انجام داده، علاوه بر اینها با مصائب شخصی نیز روبهرو بود؛ از ترور برادر و شهادت پسرش گرفته تا فوت پدرخانمش. با اینوجود، همواره انجام وظایف را بر مسائل شخصی و خانواده مقدم میدانست.
در یکسوم انتهایی کتاب نیز شمقدری خاطرات زمان ریاست جمهوری رهبر انقلاب را نقل میکند. از سفرهای خارجی ایشان میگوید که چطور با هواپیمای مردم عادی به سفر میرفتند و در طول پرواز با مسافران سلام علیک میکردند. از سرکشی به شهرها و روستاها تعریف میکند و اینکه در هر سفر چقدر میزان اقبال مردم به ایشان زیاد بوده و ایشان چگونه با سعهصدر و گشادهرویی پاسخ مردم را میدادند و اولویت کار خود را در روزهای پایانی جنگ، بازسازی شهرها و روستاهای جنگزده و رسیدگی به معیشت مردم تعریف میکنند.

نویسنده در انتهای کتاب درباره رحلت امام و عمق ناراحتی رهبر انقلاب از این حادثه آورده است: بازگشت آیتالله خامنهای از سفر چین همزمان شد با بیماری امام خمینی و بستری شدن ایشان در بیمارستان جماران. راوی (آقای شمقدری) از نگرانی شدید خود در آن روزها میگوید: شبی پراضطراب داشت و وقتی آقا از جماران بازگشتند، سیمای خسته و اندوهگینشان نشانهای از رحلت امام بود. ساعاتی بعد خبر ارتحال امام رسماً اعلام شد و کشور در غم فرو رفت.
شمقدری که از سال ۱۳۴۳ همراهشان بود، میگوید هرگز آقا را چنین شکسته و محزون ندیده بود. فردای رحلت امام، آیتالله خامنهای برای شرکت در جلسه خبرگان از ریاستجمهوری خارج شدند و عصر همان روز، خبرگان ایشان را به رهبری انتخاب کردند. با معرفی رهبری جدید، دیدارهای گسترده از سوی مردم و مسئولان آغاز شد و موجی از عشق و حمایت در کشور شکل گرفت. شمقدری این روزها را بسیار پرکار توصیف میکند: «آقا همزمان رئیسجمهور و رهبر بودند و مردم و گروهها برای بیعت و عرض تبریک صف میکشیدند.»
پس از تثبیت رهبری، پنجاه روز در بیت آقا خدمت کرد. اما به دستور ایشان به مشهد بازگشت تا دفتر ارتباطات مردمی را راهاندازی کند. آقا به او فرمودند حضورش در مشهد اهمیت دارد. اگرچه جدایی برایش سخت بود، اطاعت کرد و به مشهد رفت. در مشهد حجم کارها بسیار زیاد بود؛ نامهها و درخواستهای مردمی از شهرها و روستاهای دور و نزدیک میرسید. او گزارشها را گردآوری و به تهران میبرد، دستورات آقا را میگرفت و پیگیری میکرد. بسیاری از مشکلات مالی، جهیزیه یا مسائل قضایی مردم به دست او حلوفصل میشد. در سفرهای استانی نیز همراه رهبر بود و نامههای مردمی را جمعآوری میکرد. روایت میکند که حتی یک کودک نامهای نوشته بود و دوچرخه خواسته بود؛ آقا دستور دادند و فردا برایش تهیه شد.
روایت نیمقرن همراهی با رهبر انقلاب
- پایدارِ جبهه حق
- حیدربابایه سلام
- رمز و راز یک پیوند برادری
- برای ساخت تمدن باید جامعهای ادیب داشته باشیم
- «این را همه بدانند»
- جایگاه «رفتار تحسین آمیز»؛ چرا پیام رهبر انقلاب به کشتیگیران متفاوت بود؟
- سند یک جنایت
- قلدرِ در بند انگلیس
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
مذاکره علیه مذاکره

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و چهارمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهیده مرسانا بهرامی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و چهار
سرمقاله
مذاکره علیه مذاکره
مذاکره را اگر گفتوگویی از موضع برابر بین دو یا چند طرف بدانیم، در این صورت، هدف آن رسیدن به نقطهای است که شامل حدّاقلهایی از منفعت برای طرفین باشد. اصولاً به همین دلیلِ درست یا غلط هم هست که مذاکره در افواه عمومی به بازی برد_برد معروف شده است. در مذاکره قرار است یک نتیجهی حدّاقلّی حاصل شود که حدّاقلهایی از منفعت طرفین در آن لحاظ شده باشد.
طرحی که بعد از جنگ دوازدهروزه به عنوان راهکاری برای خروج از وضعیت فعلی مطرح شده و مذاکره را چارهی باز شدن آن میدانند، چقدر با تعریف فوق تطابق دارد؟ طرف آمریکایی صریحاً و علناً اعلام کرده به چیزی جز غنیسازی صفر راضی نیست. بر حسب منطق او، اگر هم قرار به مذاکره است، باید خروجی مذاکرات نتیجهای باشد که مطلوب او است. در سمت دیگر، همانگونه که رهبر انقلاب در سخنان تلویزیونی سهشنبهشب خود اعلام کردند، دو دهه عمر پروندهی هستهای و فرازونشیبهای متعدّد و حتّی ترور دانشمندان هستهای کشور، همه و همه مگر برای آن نبود که کشور به این فنّاوری مهم دست پیدا کند؟ اتّفاقی که صرفاً با تکیه به توان داخلی انجام گرفت، بدون آنکه هیچ کشور خارجی در این مسیر دستگیر ایرانیان شده باشد.
پس هدف اصلی مذاکره و تعامل، تسلّط و دستیابی به این سطح از فنّاوری و حفظ آن است؛ اگر هم در این دو دهه مذاکرهای صورت گرفته، صرفاً با این فلسفه بوده است. حال، وقتی طرف آمریکایی صریحاً اعلام کرده این چرخه باید از بُن و ریشه از ایران کنده شده و ایرانیان حقّ داشتن آن را ندارند، چه فلسفه و هدفی برای مذاکره باقی میماند؟ مگر قرار نبود در مذاکره طرفین به منافع حدّاقلّی دست یابند؟ منفعت طرف ایرانی کجای این معادله است؟
دو دیگر آنکه با فرض تن دادن به خواستهی آمریکاییها و پذیرفتن غنیسازی صفر در ازای کاهش تحریمها، چه تضمینی وجود دارد با دست کشیدن ملّت ایران از این دستاورد بزرگ، طرف مقابل به شروط خود پایبند بماند و به مانند برجام یا مذاکرات پیش از جنگ دوازدهروزه، زیر میز بازی نزند؟ با چه تضمینی میتوان به طرفی اعتماد کرد که یک تفاهم بینالمللی با حضور تعدادی از کشورهای مهمّ اروپایی و شرقی را زیر پا گذاشت و به تعهّداتش پایبند نبود؟ چه تضمینی است که بعد از اِعمال محدودیّتهای هستهای به مانند آنچه در برجام اِعمال شد، طرف مقابل از تعهّدات خود شانه خالی نکند و در ادامه موضوعات دیگری را برای امتیازگیری پیش نکشد؟
آنچه امروز توسّط آمریکا و اروپا تبلیغ میشود نه یک مذاکره به معنای واقعی، بلکه یک عوامفریبی ریاکارانه است. مذاکره از نگاه آنان، در این شرایط، صرفاً نام مذاکره را به یدک میکشد؛ در باطن امّا تحقّق هدفی است که آمریکا، رژیم صهیونی و غرب در جنگ دوازدهروزه به آن نرسیدند. آنها در پی رسیدن به چیزی هستند که در جنگ موفّق به تحقّق آن نشدند.
فریبکاران ضدّمذاکرهی اروپایی و آمریکایی امروز به دنبال تحقّق هدف جنگی خود هستند، نه اینکه به یک معادله برای تحقّق منافع متقابل تن دهند؛ در پی شکستن کمر ملّتی هستند که در طیّ دوازده روز جنگ تحمیلی با حمایت همهجانبهی آمریکا و اروپا، ایستاد و تن به ذلّت نداد.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
از سیمخاردار تا «سجیل»

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و سوّمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید سعید رنجبر تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و سه
سرمقاله
از سیمخاردار تا «سجیل»
امروز هفته دفاع مقدّس در حالی آغاز شد که کشور یک جنگ ۱۲ روزه ترکیبی و پیچیده را با پیروزی و قدرت فوقالعاده آفندی علیه رژیم صهیونی پشت سر گذاشته است. اما ایران چطور بعد از دفاع مقدّس اول و در سالهای بین ۱۳۶۸ تا ۱۴۰۴ قدرت نظامی خود را متحول کرده و از کمبود سیمخاردار به شهرکهای زیرزمینی ناشناخته و مملو از سجّیل و فتاح و خرمشهر۴ رسیده است؟
در میانه جنگهای ترکیبی، بیش از هر چیز «ساختار فرماندهی» تعیینکننده سرنوشت ملتهاست.
تجربه سه دهه گذشته نشان میدهد که پس از رحلت امام خمینی رحمهالله، حضرت آیتالله خامنهای با نگاهی راهبردی، شاکلهای نو برای رهبری و فرماندهی نیروهای مسلح ایران بنا نهادند؛ شاکلهای که امروز در جنگ اخیر، کارآمدی خیرهکننده خود را آشکار کرده است.
نخستین گام رهبر انقلاب، ساختارمندسازی دقیق و هماهنگ نیروهای مسلح بود. ایشان با تعیین مرزهای روشن مأموریت ارتش، سپاه، فراجا و دیگر نهادهای نظامی، از تداخل وظایف جلوگیری کردند. ایجاد ستادکل نیروهای مسلح و قرارگاه خاتمالانبیاء به عنوان دو بازوی اصلی فرماندهی، امکان تصمیمگیری سریع و یکپارچه را فراهم آورد؛ سازوکاری که در شرایط جنگی اخیر، از اتلاف وقت جلوگیری و واکنش فوری ایران را ممکن ساخت.
دومین اقدام، حضور فعال و مستمر در رهبری میدانی است. رهبر انقلاب نهتنها فرماندهی کل قوا را در سطح کلان به عهده دارند، بلکه همچون یک مدیر جوان و چابک، بهطور هفتگی با فرماندهان ارتش و سپاه نشستهای تخصصی برگزار میکنند، طرحهای آفندی و پدافندی را بررسی و شخصاً تصویب مینمایند. این پیوند نزدیک، سلسلهمراتب فرماندهی را از یک ساختار تشریفاتی به یک شبکه زنده و پویا بدل کرده است.
سومین محور، توسعه تجهیزات و سلاحهای بومی است. در دوران زعامت ایشان، ایران توانست به خودکفایی چشمگیری در حوزه موشکی، پهپادی، زرهی و پدافندی دست یابد. موشکها و پهپادهای ساخت داخل که در روزهای اخیر سدهای دفاعی دشمن را درهم شکستند، محصول همین سیاست بلندمدت است.
چهارمین دستاورد، ایجاد و تقویت جبهه مقاومت است. شبکهای فراملّی که امروز به بازوی بازدارندهای نه فقط برای ایران، بلکه برای امنیت کل منطقه بدل شده است. این جبهه توانسته دست رژیم صهیونیستی را در سوریه، لبنان و دیگر نقاط کوتاه و هزینه هر ماجراجویی را بهطرز بیسابقهای افزایش دهد.
مجموع این اقدامات، به همراه یک عامل ویژه، امروز به یک «مزیّت راهبردی» برای جمهوری اسلامی تبدیل شده که آن عامل ویژه، تصمیمگیری بهموقع است. رهبر انقلاب که در میان شاگردان امام خمینی رحمهالله به همین ویژگی شهرهاند، بار دیگر نشان دادند که زمان را از دست نمیدهند. واکنش سریع و سازمانیافته ایران به حمله رژیم صهیونیستی، حاصل همین آمادگی ساختاری است.
جنگ اخیر یک بار دیگر این واقعیت را برجسته کرد که قدرت سخت بدون فرماندهی هوشمند، کارایی محدودی دارد. آنچه توانست نیروهای مسلح ایران را در آزمون بزرگ به پیروزی نزدیک کند، صرفاً سلاح یا تکنولوژی نبود، بلکه ترکیب رهبری شجاعانه، ساختار منسجم و تصمیمهای لحظهشناس بود؛ ترکیبی که امروز به عنوان سرمایهای راهبردی برای امنیت ملّی و ثبات ایران شناخته میشود.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
از مالزی تا آمریکا همه علیه اسرائیل

در میانهی جنگ آنگاه که اخبار و روایتهای گوناگون اوج میگیرند و خیز بر میدارند و حتی برخی متخصص رسانهای را در خود غرق میکنند - اخبار و روایتهایی که بعضاً حتی صحت و سقمشان هم مشخص نیست - سخن گفتن و روایت کردن از واقعیات، آنگونه که هستند نه آنگونه که دشمن آن را بازنمایی میکند، اهمیت و ضرورتی مضاعف پیدا میکند. البته نه به شکل آنچه که در هجوم اخبار و اطلاعاتی میبینیم و امکان رمزگشایی آنها برای مخاطب مشخص نیست بلکه به شکلی که اولویتها را به شیوهای منطقی برای مخاطب مشخص کند، ارتباط منطقی میان پدیدهها را تشریح کرده و توجه مخاطب به سمت و سویی رهنمون شود که در حالت عادی چندان مد نظر قرار نمیگیرند.
«صدای ایران»، روزنامه اینترنتی رسانهی KHAMENEI.IR که از روزهای آغازین جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونی علیه ایران با مأموریتی که ذکر شد آغاز به کار کرد، حال و در زمان توقف آتش سعی دارد تا بهصورت روزانه همراه ملّت ایران باشد. محورهای مهم و مرتبط را از لابهلای سیل اخبار و اطلاعات درست و نادرست بیرون کشیده، سره را از ناسره جدا کرده و وضعیت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را آنگونه که هست روایت کند. «صدای ایران» صدای ملّت ایران خواهد بود و راوی ایستادگی و مقاومت آنها.
نود و دوّمین شماره «صدای ایران» به روح مطهر شهید حامد ربانی تقدیم شده است.
این روزنامه اینترنتی هر شب حوالی ساعت ۲۲ در رسانهی KHAMENEI.IR منتشر خواهد شد.
دریافت روزنامه اینترنتی «صدای ایران»؛ شماره نود و دو
سرمقاله
از مالزی تا آمریکا همه علیه اسرائیل
یکی از تازهترین تعابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره سرنوشت رژیم صهیونیستی، عبارت «منزویترین و منفورترین دولت دنیا» است. این گزاره نهتنها یک توصیف سیاسی، بلکه بیانگر یک روند تاریخی است که در مسیر تحقق شعار دیرینهی «محو اسرائیل» قرار دارد.
ایشان در ادامهی این موضعگیری، دو راهکار بنیادین را برای تعمیق این انزوا و قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی برشمردند: نخست، قطع روابط اقتصادی و دوم، قطع روابط سیاسی. این فراخوان در وهلهی نخست متوجه دولتها و حکومتها است و در مرحلهی بعد خطاب به مردم و نخبگان جهان قرار میگیرد.
طرح مسئلهی «محو اسرائیل» به دست مردم فلسطین، پیشینهای طولانی دارد. از زمان امام خمینی رحمهالله تاکنون، این راهبرد بارها مورد تأکید قرار گرفته است. حضرت آیتالله خامنهای نیز در تبیین این موضوع بارها تصریح کردهاند که مقصود از محو اسرائیل، حذف فیزیکی یک جمعیت یا قومیت نیست، بلکه بازگرداندن حاکمیت سرزمین فلسطین به صاحبان واقعی آن است؛ اعم از مسلمان، مسیحی یا یهودی. به بیان دیگر، فلسطینیان باید خود دولت و ساختار سیاسی خویش را برگزینند و بیگانگان و غاصبانی همچون نتانیاهو و همفکران او را از صحنه بیرون برانند.
آنچه این روزها اهمیت مضاعف یافته، ظهور تحرکات گسترده مردمی و حتی دولتی در نقاط مختلف جهان است؛ نشانههایی روشن از اینکه انزوای رژیم صهیونیستی صرفاً یک پیشبینی نظری نیست، بلکه به واقعیت میدانی بدل شده است. جوانان آمریکایی با تحریم فروشگاهها و اجبار به کنار گذاشتن محصولات صهیونیستی، فعالان ایرلندی با تخلیه قفسههای فروشگاهها، و کارگران بندر جنوا در ایتالیا با جلوگیری از صادرات ۱۴ هزار کانتینر سالانه به اسرائیل، تنها نمونههایی از این موج جهانی هستند.
در سراسر آسیا موج تنفر از اسرائیل بیش از پیش وجود دارد. تظاهرات روزانه در کشورهای و شهرها برقرار است. نمازهای جمعه اندونزی و مالزی دیگر کشورها هر هفته صحنه فریاد در حمایت از غزّه است. در اروپا، جوانان انگلیسی با تحصن و حتی تخریب ابزار تولید سلاح، کوشیدهاند مانع صدور تجهیزات کشتار جمعی به تلآویو شوند. مردم اسپانیا با بستن مسیر مسابقات ورزشی، حضور نمایندگان اسرائیل را ناکام گذاشتند. بیش از چهار هزار هنرمند، کارگردان و بازیگر نیز با پیوستن به جنبش تحریم فرهنگی علیه اسرائیل، وجههی بینالمللی این رژیم را بیش از پیش تضعیف کردهاند. در عرصهی ورزش نیز، تلاش قطر برای اخراج اسرائیل از یوفا و موضع دولت اسپانیا درباره احتمال انصراف از جام جهانی در صورت حضور اسرائیل، بُعد دیگری از این انزوا را آشکار میسازد.
این اقدامات مردمی و دولتی، بازتابی عینی از تحقق همان راهبردی است که رهبر انقلاب اسلامی آن را بارها تبیین کردهاند: قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی، چه اقتصادی و چه سیاسی. واقعیت امروز جهان نشان میدهد که اسرائیل بیش از هر زمان دیگری در موقعیتی شکننده قرار گرفته است. با تداوم این روند، امید آن میرود که آرمان دیرینهی آزادی فلسطین و پایان موجودیت رژیمی که بر پایهی اشغال و جنایت و تروریسم شکل گرفته است، به زودی به واقعیتی ملموس بدل گردد؛ واقعیتی که نهتنها خواست ملت فلسطین، بلکه مطالبهی فزایندهی افکار عمومی و بسیاری از دولتهای جهان نیز هست.

اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: صدای ایران
ادامه مطلب را ببينيد
به قول ما مشهدیها بزرگتر از دهانشان حرف میزنند
رهبرمعظم انقلاب، زورگویی مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی دانستند
حضرت آیت ا... خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، سه شنبه شب در سخنانی تلویزیونی خطاب به مردم، اتحاد و یکپارچگی مستمر ملت ایران را مشتی پولادین بر فرق دشمن خواندند و با تشریح علتِ تسلیم نشدنِ ملت غیرتمند ایران در مقابل فشار و تهدید دشمن برای صرف نظرکردن از فناوری پرفایده غنی سازی اورانیوم، تأکید کردند: مذاکره ای که آمریکا از اول نتیجۀ آن را مشخص و دیکته کند، بی فایده و پرضرر است؛ چراکه دشمن زورگو را برای تحمیل هدف های بعدی به طمع می اندازد و هیچ ضرری را هم از ما دفع نمی کند و این گونه مذاکرات را هیچ ملت باشرف و سیاستمدار خردمندی نمی پذیرد.
از استعداد جوان ایرانی، بهره برداری کنید
رهبر معظم انقلاب در ابتدای سخنانشان با شادباش آغاز ماه مهر به عنوان ماه درس و دانش و شروع حرکت میلیون ها جوان و نوجوان و نونهال به سمت دانایی و توانایی، مسئولان کشور به ویژه مسئولان آموزش وپرورش، وزارت علوم و وزارت بهداشت و درمان را به درک ارزش و اهمیت استعداد فوق العاده جوان ایرانی و بهره برداری از این نعمت الهی توصیه مؤکّد کردند.
ایشان با اشاره به چهل مدال رنگارنگ ازجمله یازده مدال طلای دانش آموزان ایرانی در رقابت های جهانی دو ماه اخیر، گفتند: دانش آموزان ما باوجود جنگ دوازده روزه و چالش های ناشی از آن، در نجوم، رتبه اول دنیا شدند و در رشته های دیگر هم رتبه های خوب آوردند؛ همچنان که همین استعداد، باعث شد در روزهای اخیر جوانانمان در کُشتی این گونه بدرخشند و قبلا هم در والیبال و برخی رشته های دیگر افتخار بیافرینند.
حزب ا... باقی و ادامه دار است
رهبر معظم انقلاب همچنین با اشاره به سالگرد شهادت شهید سید حسن نصرا...، آن مجاهد کبیر را ثروتی عظیم برای دنیای اسلام، تشیع و لبنان برشمردند و گفتند: ثروتی که سید حسن نصرا... ایجاد کرد، ازجمله حزب ا...، باقی و دنباله دار است و نباید از این ثروت مهم در لبنان و غیرلبنان غفلت کرد.
حضرت آیت ا... خامنه ای با گرامیداشت یاد سرداران، دانشمندان و سایر شهیدان جنگ دوازده روزه، به خانواده های آنان، صمیمانه و از عمق وجود تسلیت گفتند و مطالب اصلی سخنان تلویزیونی شان با ملت را در سه محور متمرکز کردند: اهمیت اتحاد و یکپارچگی ملت ایران در جنگ دوازده روزه و حال و آینده کشور، تشریح اهمیت غنی سازی پرفایده اورانیوم و تبیین مواضع مستحکم و خردمندانه ملت و نظام در مقابل تهدیدات آمریکا.
وحدت ملت، مؤثرترین عنصر ناکامی دشمن
ایشان در تبیین اولین محور، اتحاد ملت را عامل اصلی ناامیدی دشمن در جنگ دوازده روزه دانستند و گفتند: زدن فرماندهان و برخی شخصیت های مؤثر، وسیله ای بود تا دشمن در کشور به ویژه تهران با کمک عوامل خود آشوب و اغتشاش به پا کند، اگر توانست مردم را علیه جمهوری اسلامی به خیابان ها بکشاند و با مختل کردن امور کشور، اصل نظام را هدف قرار دهد و با نقشه های بعدی، اسلام را در این سرزمین ریشه کن کند.
حضرت آیت ا... خامنه ای، مشخص شدن سریع جانشینان فرماندهان شهید و استحکام و روحیه بالاتر نیروهای مسلح و اداره کشور بر نظم و ترتیب و قاعده را از عوامل مؤثر در شکست دشمن خواندند، اما تأکید کردند ملت مؤثرترین عنصر ناکامی دشمن بود و با وحدت و انسجام، مطلقا تحت تأثیر خواسته های دشمن قرار نگرفت و خیابان ها را مملو از جمعیت کرد؛ البته علیه متجاوزان و در دفاع از جمهوری اسلامی.
ایشان با اشاره به بازخواست دشمن از عوامل خود در ایران به علت بی عرضگی و ناتوانی، افزودند: عوامل دست نشانده صهیونیزم و آمریکا پاسخ داده بودند که ما تلاش کردیم، اما مردم به ما پشت و مسئولان کشور، امور را اداره کردند.
رهبر معظم انقلاب، اتحاد و یکپارچگی ملت را عامل عقیم ماندن نقشه متجاوزان خواندند و تأکید کردند: نکته مهم این است که آن وحدتِ تعیین کننده، همچنان باقی و بسیار مؤثر است.
همه در قبال حفظ وحدت مسئول اند
ایشان با انتقاد از کسانی که با خط گرفتن از خارج می خواهند وانمود کنند که وحدت ملت مربوط به دوران جنگ بود، افزودند: برخی می گویند اختلاف نظرها به تدریج ظاهر می شود و می توان با استفاده از گسل های قومی و اختلافات سیاسی، مردم را به آشوب و اغتشاش کشاند، اما این حرف، غلطِ محض است.
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به افتخارکردن همه اقوام کشور به ایرانی بودن، گفتند: ما اختلافات سیاسی طبیعی هم داریم، اما در مقابل زورگویان، همه ملت، چه امروز و چه فردا، مانند یک مشت پولادین بر فرق دشمن فرود می آیند.
ایشان ایرانِ امروز را همان ایرانِ ۲۳ و۲۴ خرداد امسال دانستند و افزودند: آن روزها خیابان های مملو از جمعیت و شعارهای کوبنده آن ها علیه صهیونِ ملعون و آمریکای جنایتکار، نشان دهنده یکپارچگی و وحدت ملت بود که این اتحاد همچنان وجود دارد و وجود خواهد داشت و البته همه در حفظ و تقویت آن مسئول اند.
رهبر معظم انقلاب در بخش دوم سخنانشان با ملت، با اشاره به تکرارِ کلمه غنی سازی در فضای سیاسی و خارج گفتند: باید درک کرد که چرا این مسئله، این قدر برای دشمنان اهمیت دارد.
ایشان با دعوت از متخصصان برای تشریح ابعاد و فواید غنی سازی، گفتند: در غنی سازی، دانشمندان و متخصصان، اورانیومی را که از معادن کشور استخراج می شود، با تلاش های فنی و پیچیده و پیشرفته، به ماده بسیار باارزشِ اورانیومِ غنی شده که کاربردهای فراوانی در عرصه های مختلف و زندگی مردم دارد، تبدیل می کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای با اشاره به کاربردهای متنوع اورانیومِ غنی شده در کشاورزی، صنعت و مواد، محیط زیست و منابع طبیعی، بهداشت و درمان، تغذیه و پژوهش و آموزش افزودند: در تولید انرژی برق نیز استفاده از اورانیومِ غنی شده بسیار ارزان تر و بدون آلایندگی محیط زیستی است و نیروگاه های هسته ای، عمری بسیار طولانی و امتیازات متعددی دارند؛ به همین علت بسیاری از کشورهای پیشرفته از نیروگاه های هسته ای استفاده می کنند، اما سوخت نیروگاه های ما غالبا بنزین و گاز است که هزینه های زیادی دارد.
دانشمندان ما، ده ها نیرو تربیت کرده اند
رهبر معظم انقلاب در تشریح شکل گیری صنعت غنی سازی در کشور گفتند: ما این فناوری را نداشتیم و نیازهایمان را دیگران تأمین هم نمی کردند، اما با تلاش چند مدیرِ باهمت و مسئولان والامقام، از سی و چند سال قبل، شروع به حرکت کردیم و اکنون در غنی سازی سطح بالایی قرار داریم.
ایشان هدف برخی کشورها برای غنی سازی تا ۹۰درصد را ساخت سلاح هسته ای خواندند و گفتند: ما چون سلاح هسته ای نداریم و تصمیممان عدم ساخت و استفاده از این سلاح است، غنی سازی را تا ۶۰درصد بالا برده ایم که بسیار خوب است.
حضرت آیت ا... خامنه ای ایران را یکی از ۱۰ کشور دارای صنعت غنی سازی در بین بیش از دویست کشور جهان خواندند و گفتند: علاوه بر پیش بردن این فناوری پیشرفته، کار مهم دانشمندان ما، تربیت نیرو بوده است؛ به گونه ای که امروز ده ها دانشمند و استاد مبرز، صدها دانش پژوه و هزاران نیروی آموزش دیده در رشته های مرتبط با موضوع هسته ای، در حال کار و تلاش اند؛ آن وقت دشمن خیال می کند با بمباران برخی تأسیسات یا تهدید به بمباران، این فناوری در ایران از بین می رود.
تسلیم نشدیم و نخواهیم شد
ایشان با اشاره به چند دهه فشار بی نتیجه قدرت های زورگو برای تسلیم شدن ملت ایران و منصرف شدن کشور از غنی سازی تأکید کردند: تسلیم نشدیم و نخواهیم شد و در هیچ قضیه دیگری هم تسلیم فشار نمی شویم.
رهبر معظم انقلاب گفتند: آمریکایی ها قبلا می گفتند غنی سازی بالا نداشته باشید و محصولات غنی شده را به خارج از ایران منتقل کنید؛ اما اکنون این طرف آمریکایی پا را در یک کفش کرده که نباید کلا غنی سازی داشته باشید.
ایشان تأکید کردند: معنای این زورگویی آن است که این دستاورد بزرگ را که با سرمایه گذاری و تلاش بی وقفه به دست آورده اید، دود کنید و به هوا بفرستید؛ اما ملت غیرتمند ایران، این حرف را نمی پذیرد و در دهان گوینده آن می زند.
مذاکره با آمریکا، کمکی به منافع ملی نمی کند
رهبر انقلاب در بیان نکته سوم سخنانشان، با اشاره به طرح دیدگاه های متفاوت درباره مسئله «مذاکره با آمریکا» از طرف اهالی سیاست، گفتند: برخی مذاکره با آمریکا را مفید و برخی دیگر آن را مضر می دانند؛ اما آنچه را در سال های متمادی فهمیده و دیده ایم، به ملت عزیز عرض می کنم و از مسئولان و فعالان سیاسی نیز می خواهم که درخصوص این مطالب، فکر و تأمل و بر اساس آگاهی قضاوت کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند: ممکن است در آینده، مثلا بیست یا سی سال بعد، وضع دیگری ایجاد شود؛ اما در وضعیت کنونی، مذاکره با آمریکا کاری است بدون سود که مطلقا هیچ کمکی به منافع ملی نمی کند و هیچ ضرری را هم از کشور دفع نمی کند، بلکه ضررهای بزرگ و بعضا جبران ناپذیری درپی دارد.
ایشان در تبیین بی فایده بودن مذاکره با آمریکا گفتند: طرف آمریکایی پیشاپیش نتایج مذاکرات را از نگاه خود، معین و اعلام کرده مذاکره ای را می خواهد که نتیجه آن «تعطیل شدن فعالیت های هسته ای و غنی سازی در داخل ایران» باشد.
مذاکره دیکته شده را نمی پذیریم
رهبر معظم انقلاب، نشستن پشت میز چنین مذاکره ای را به معنای قبول دیکته، تحمیل و زورگویی طرف مقابل خواندند و افزودند: حالا او تعطیلی غنی سازی را گفته، اما معاونش چند روز قبل گفت ایران حتی موشک میان برد و کوتاه برد هم نباید داشته باشد؛ یعنی آن چنان دست ایران بسته و خالی شود که اگر مورد تعرض قرار گرفت، نتواند حتی به پایگاه آمریکایی در عراق یا جای دیگر پاسخ بدهد.
ایشان این گونه توقعات و اظهارات مسئولان آمریکایی را ناشی از نشناختن ملت ایران و جمهوری اسلامی و بی اطلاعی از فلسفه و مبنا و ممشای ایران اسلامی دانستند و گفتند: به قول ما مشهدی ها این حرف ها از دهان گوینده آن بزرگ تر است و قابل اعتنا نیست.
حضرت آیت ا... خامنه ای پس از تبیین بی فایده بودن مذاکره با آمریکا به بیان ضررهای مهم آن پرداختند و گفتند: طرف مقابل تهدید کرده است که اگر مذاکره نکنید، چنین و چنان خواهد شد؛ بنابراین قبول چنین مذاکره ای نشانه تهدیدپذیری و ترس و لرز و تسلیم ملت و کشور در مقابل تهدید است.
هیچ ملت باشرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمی کند
ایشان تسلیم دربرابر تهدید آمریکا را باعث ادامه مطالبات زورگویانه و بی انتهای او خواندند و افزودند: امروز می گویند اگر غنی سازی داشته باشید، چنین و چنان می کنیم و فردا داشتن موشک یا ارتباط داشتن یا نداشتن با فلان کشور را دستمایه تهدید و اجبار به عقب نشینی می کنند.
حضرت آیت ا... خامنه ای تأکید کردند: هیچ ملت باشرفی، مذاکره همراه با تهدید را قبول نمی کند و هیچ سیاست مدار خردمندی آن را تصدیق نمی کند.
رهبر معظم انقلاب، وعده امتیازدهی طرف مقابل درصورت پذیرش درخواست هایش را دروغ خواندند و با اشاره به تجربه برجام خاطرنشان کردند: ۱۰ سال قبل قراردادی با آمریکایی ها بستیم که بر اساس آن یک مرکز تولید هسته ای مسدود و مواد غنی شده از کشور خارج یا رقیق شود تا در ازای آن، تحریم ها رفع شود و پرونده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی به حالت عادی درآید.
آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده است
حضرت آیت ا... خامنه ای افزودند: البته من همان زمان به مسئولان گفتم ۱۰ سال، طولانی و به اندازه یک عُمر است؛ چرا آن را قبول می کنید؟ قرار شد قبول نکنند، اما قبول کردند؛ ولی به هر حال امروز که آن ۱۰ سال تمام شده، نه تنها پرونده هسته ای ما عادی نشد، بلکه مشکلات آن در شورای امنیت و آژانس بیشتر شد.
ایشان با اشاره به خلف وعده آمریکا در رفع تحریم ها، خروج آن از برجام و به تعبیر رایج پاره کردن برجام باوجود انجام شدن تعهدات ایران، گفتند: طرف مقابل این گونه است و اگر با او مذاکره و درخواست هایش را قبول کنید، باعث تسلیم و ضعف کشور و نابودی شرف ملت می شود و اگر هم نپذیرفتید، دوباره همان دعوا و تهدیدهای کنونی وجود خواهد داشت.
رهبر معظم انقلاب، فراموش نکردن تجارب کشور از جمله تجربه ۱۰ سال گذشته را ضروری دانستند و افزودند: فعلا قصد طرح مسئله ای با اروپا را ندارم؛ اما طرف مقابل یعنی آمریکا در همه چیز خلف وعده کرده و دروغ می گوید، گاه وبیگاه تهدید نظامی می کند و اگر دستش برسد، شخصیت های ما همچون سردار عزیز سلیمانی را ترور یا مراکز ما را بمباران می کند. مگر می شود با چنین طرفی با اعتماد و اطمینان، مذاکره کرد و قرار گذاشت؟
علاج کشور، قوی شدن در همه زمینه هاست
حضرت آیت ا... خامنه ای تأکید کردند: مذاکره با آمریکا برای مسئله هسته ای و شاید مسائل دیگر، بن بست محض است.
ایشان البته مذاکره با آمریکا را برای رئیس جمهور فعلی آن مفید و مایه نمایش و القای کارساز بودن تهدیدهایش و نشاندن ایران پای میز مذاکره دانستند و بار دیگر گفتند: اما این مذاکره برای ما ضرر محض است و هیچ فایده ای در پی ندارد.
رهبر معظم انقلاب در پایان سخنانشان، تنهاراه علاج و پیشرفت کشور را قوی شدن در همه ابعاد نظامی، علمی، دولتی، ساختاری و سازمانی خواندند و افزودند: افراد هوشمند و صاحب نظران دلسوز باید راه های تقویت کشور را پیدا و دنبال کنند؛ چراکه در صورت قوی شدن، طرف مقابل دیگر حتی تهدید هم نمی کند.
حضرت آیت ا... خامنه ای توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار(ع) برای جلب کمک الهی را ضروری خواندند و افزودند: باید با به میدان آوردن همت ملی، کارها را پیش برد که این کار به توفیق پروردگار انجام خواهد شد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
علل شروع جنگ تحمیلی و اثرات آن به روایت یک راوی دفاع مقدس
پیشرفت صنایع تسلیحاتی ریشه در دفاع مقدس دارد
جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، پیش درآمدی از اختلافات مرزی بین دو کشور ایران و عراق داشت
علیرضا محمدی
جوان آنلاین:۳۱ شهریور ۱۳۵۹ نقطه عطفی در تاریخ معاصر کشورمان به شمار میرود. شروع جنگ تحمیلی عراق بعثی علیه ایران، بزرگترین تلاش استکبار جهانی برای شکست نظام اسلامی بود که تا آن زمان رقم خورده بود. این جنگ هشتسال تمام به طول انجامید و در نهایت ایران حتی یک وجب از خاک خود را واگذار نکرد. محمود محمودی، از راویان دفاع مقدس در گفتوگو با «جوان»، به بررسی علل و عوامل جنگ تحمیلی میپردازد.
پیش درآمد جنگ
جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، پیش درآمدی از اختلافات مرزی بین دو کشور ایران و عراق داشت. اما عقبه واقعی این جنگ از زیاده خواهیهای ابرقدرتهایی، چون امریکا رقم میخورد که هیچگاه وقوع یک انقلاب مردمی را در ایران برنمیتافت. ایران دوران پهلوی متحد امریکا بود و با برچسب «ژاندارم منطقه» اهداف استکباری ایالاتمتحده را در منطقه خاورمیانه دنبال میکرد. اما با وقوع انقلاب اسلامی، نه تنها دست امریکا از منافع خود در ایران دور ماند که رویکرد ضد استکباری و ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی، خطری برای برتری جویی امریکا در منطقه به شمار میرفت؛ لذا با نشاندادن چراغ سبز به صدام، او را تشویق به حمله به ایران کردند.
ساعات تاریخی
ظهر روز ۳۱ شهریور، ساعات و لحظات تاریخی در ایران رقم خورد. حمله ناگهانی دهها فروند جنگنده عراقی به تهران و چند شهر دیگر، زنگ آغاز جنگی را به صدا درآورد که از دل ویرانیهای آن، ایرانی ظهور کرد که قویتر از گذشته بود. هرچند جنگ تحمیلی خسارات مادی و جانی بسیاری به همراه داشت، اما وقتی ایران توانست مقابل صدام و تمامی حامیانش ایستادگی کند، خبر از پتانسیلی درونی داد که از یک پارچگی مردم ایران ذیل رهبری ولایت فقیه نشئت میگرفت. ایران نشان داد، در دل تحریمها و با مشارکت تمامی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای میتواند یک جنگ بزرگ را سالها مدیریت کرده و نهایتاً حتی یک وجب از خاک خود را واگذار نکند.
گنجینه ارزشمند
بعد از اتمام دفاع مقدس، حضرت امام یک جمله تاریخی پیرامون دفاع مقدس هشتساله مردم ایران گفتند این جمله سالها بعد در واقعیت معنا پیدا کرد. ایشان فرمودند که جنگ تحمیلی باعث شد کشور ما تا سالها از تعرض بیگانگان در امان باشد. در گذر زمان دیدیم، این فرمایش امام تا چه میزان حقیقت داشت. حماسهای که مردم ایران در جنگ خلق کردند، در نظر دیگر کشورهای جهان به آن میزان عظیم بود که باعث شد چشم طمع ابرقدرتها تا سالها از این آب و خاک دور بماند. همچنین حضرت آقا نیز در یکی از فرمایشات خود پیرامون دفاع مقدس آن را گنجینهای دانستند که تا سالها میتوان ارزشهای موجود در این دوره پرشکوه را استخراج کرد.
ریشههای دفاع مقدس
اکنون با گذشت چند دهه از شروع و اتمام دفاع مقدس، هنوز اثرات این دوران باشکوه، چون پیشرفتهای عظیم صنایع تسلیحاتی کشورمان را شاهد هستیم. موشکها و پهپادهایی که در تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به ایران، بلای جان اشغالگران قدس شدند و ضربات سختی به آنها وارد کردند، همگی ریشه در دفاع مقدس دارد. یا انسجام مردمی که در جنگ اخیر شاهد بودیم، سابقه و ریشه در دوران دفاع مقدس دارد. زمانی که مردم از جبههها پشتیبانی میکردند و فرزندان خود را به جبهه اعزام میکردند، اکنون به نوعی دیگر همان صحنهها را در دفاع مقدس ۱۲ روزه دیدیم و نهایتاً حملات دشمن ناکام ماند. در یک کلام بسیاری از داشتههای ایران امروز ما، ریشه در جنگ تحمیلی و ابتکاراتی دارد که آن روزها جوانان این کشور به منصه ظهور رساندند.
مذاکره با آمریکا بنبست محض است سودی ندارد و ضررهای جبرانناپذیر هم دارد
جای خالی یک مستند خوب(یادداشت روز)
اخبار ویژه
تکبیرهای جامانده(نکته)
«فشار بر حزبالله، التماس به آمریکا» چکیده رویکرد ژوزف عون مقابل تجاوزات اسرائیل
فروش نهادههای دامی با دو فاکتور تهدید جدی برای بازار گوشت و مرغ
آقای پزشکیان فرصت رسوا کردن آمریکا را از دست ندهید
ایران در جنگ 12 روزه، اسرائیل را در هم شکست
اعجاز انقلاب اسلامی و اکسیر جبههها (مقاله وارده)
شاهکار بلندقامتان کشورمان با پیروزی مقابل صربستان صعود مقتدرانه والیبال ایران به جمع 8 تیم برتر جهان
در وضع کنونی مذاکره با آمریکا سودی ندارد ضرری را هم دفع نمیکند
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
آنان مخلصانه و گمنام به ایران و ایرانی خدمت کردند
پس از پایان دفاع مقدس حضور شهید باغبان در جبهه مقاومت اسلامی باعث شد تا او همچنان دور از زادگاهش دزفول باشد و در هر جایی که حضور داشت، هیچ نام و نشانی از او وجود نداشته باشد. به قول همرزم شهید: خلاصه زندگی او در یک کلام تعریف میشود؛ ایشان یک رزمنده مکتبی بود. یک سرباز ولایت و دین و میهن که عاشق خدمت به مردمش بود
علیرضا محمدی
جوان آنلاین: یکی از نکاتی که پس از تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی و امریکا به کشورمان رخ نشان داد، بیان و بروز نام و یاد سرداران رشیدی بود که به دلیل مسئولیتها و نوع مشاغلشان هیچ نام و نشانی از آنها وجود نداشت. این فرماندهان شهید تا در کنار ما حضور داشتند، نامی از آنها مطرح نمیشد و البته خود نیز گمنامی را میپسندیدند. گویی بهانهای، چون شهادت لازم بود تا شمهای از خدمات، سختیها و زحماتی که برای اعتلای ایران اسلامی کشیده بودند، در دوران پس از جنگ بیان شود. شهدایی، چون محمود باقری فرمانده موشکی هوافضای سپاه، محمدحسن محققی، جانشین سازمان اطلاعات سپاه، مرتضی طیب مسعود از فرماندهان هوافضای سپاه، شهید نصیر باغبان، معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه و... از جمله این شهدا بودند.
سردار شهید محمود باقری
کابوس صهیونیستها و امریکا
شهید محمود باقری در زمان شهادت فرمانده موشکی نیروی هوافضای سپاه بود. این فرمانده رشید و یگان تحت امرش، کابوسی برای رژیم صهیونیستی و امریکا به شمار میرفتند. بعد از شهادت حاج محمود، تصاویری قدیمی از او در کنار شهدایی، چون حاج حسن طهرانیمقدم و سردار امیرعلی حاجیزاده منتشر شد که نشان میدهد؛ شهید باقری به عنوان یکی از پیشکسوتان هوافضای سپاه، از سالهای دور در این یگان حساس و تخصصی فعالیت میکرد.
او یکی از اولین فرماندهان شهید سپاه در بامداد روز ۲۳ خرداد بود. فرماندهی که موشکهای او و همرزمانش در وعده صادق ۱ و ۲ بلای جان صهیونیستها شد و اخیراً نیز انتشار تصاویر اصابت ۹ موشک سپاه به پایگاه استراتژیک تل نوف رژیم صهیونیستی نشان میدهد، شهید باقری و یارانش در این دو عملیات چه کردند و چه ضربات سختی به صهیونیستها وارد کردند.
۱۵ سال فرماندهی گمنام
نکته بارز در زندگی شهیدمحمود باقری این مسئله است که او از سال ۱۳۸۸ با حکم فرماندهی معظم کل قوا به فرماندهی موشکی هوافضای سپاه منصوب شده بود. اما در تمامی این سالها و بهرغم عملیات بزرگی که یگان موشکی سپاه در هدف قرار دادن پایگاه امریکایی عینالاسد، پایگاه گروههای جدایی طلب و تروریست در شمال عراق و سوریه و نهایتاً دو عملیات بزرگ وعده صادق ۱ و ۲ انجام داده بود، اما کمتر کسی با نام این شهید بزرگوار آشنا بود.
شهید باقری در طول ۱۵ سال تصدی این سمت، استانداردهای موشکی ایران را در سطحی بالا برد که اثرات آن در عملیات وعده صادق ۳ به وضوح نمایان شد. فرزند شهید باقری در خصوص پدر و گمنامی او گفته است: شهید باقری گرفتن بالاترین مدال نظامی کشور از دست فرمانده کل قوا را حتی به خانوادهاش نگفته بود. جز خدا و خدمت به این مردم، دنبال هیچ تبلیغ، ترفیع و تعریفی و دنبال هیچ موقعیت و منصب و منفعتی شخصی نبود.
فرزند شهید همچنین گفته است: او چنان خدایی و خالص شده بود و چنان از همه تعلقات و تمنیات دنیایی رها بود که همه خانواده در آن روزهای آخر و پیش از شروع جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، بوی شهادت را از او استشمام میکردند و به شهید شدن قریبالوقوعش یقین پیدا کرده بودند. شهادت در کنار مافوق و فرمانده ارشدش سردار سرلشکر شهید «امیرعلی حاجیزاده» و سفر کردن از این دار غرور به سرچشمه نور، اجر آن همه همت و مجاهدت بیامانش بود.
سردار شهید مرتضی طیب مسعود
مخلص مثل یک بسیجی
شهید مرتضی طیب مسعود نیز یکی از گمنامترین سرداران شهیدی است که قبل از شهادتش، حتی بسیاری از همشهریهای او در رزن همدان نیز او را نمیشناختند و از چند و، چون سمتی که در نیروی هوافضای سپاه داشت، اطلاع نداشتند.
سرداررضا میرزایی از فرماندهان و رزمندگان دوران دفاع مقدس استان همدان که پس از جنگ فعالیتهای فرهنگی بسیاری در این استان انجام میدهد، در خصوص گمنامی شهید طیب مسعود بیان کرده است: به خاطر حساسیتهای شغلی این شهید گرانقدر کمتر کسی میدانست او چه کاره است و چه کاری انجام میدهد. حتی خیلی از بچههای قدیمی سپاه همدان و خود شهر رزن دقیقاً نمیدانستند، مسئولیت شهید طیب چیست. نهایتاً میدانستند در سپاه خدمت میکند. این شهید بزرگوار امین سردار حاجیزاده و امانتدار خوبی هم بود. هیچوقت بروز نمیداد چه کاری انجام میدهد. بیادعا وظایفش را انجام میداد و در عین گمنامی کار میکرد. سوریه همراه با سردار حاجیزاده رفته بود و آنجا هم مجروح شد، اما کمتر کسی متوجه مجروحیت ایشان شد. فقط خانوادهاش متوجه شدند. شاید حرفهایی که الان در مورد این شهید و مسئولیتهایش میزنیم هیچ جای دیگری بیان نشده است. ایشان وقتی شهید شد همه متوجه شدند چه مسئولیتی داشت.
من یک سربازم
غلامرضا صیفی، دایی شهید نیز گفته است: خودش میگفت یک سربازم هستم و دارم خدمتم را میکنم. یادم است چند سال قبل مدتها از او خبر نداشتیم. به روستا هم نمیآمد. یک روز خواهرم (مادر شهید) آمد و گفت: هرچه تلاش میکنیم با مرتضی تماس بگیریم موفق نمیشویم. پرسیدم مگر او کجاست که دسترسی ندارید؟ گفت سوریه است. نگو از مدتها پیش به آنجا رفته و ما اصلاً خبر نداشتیم. حدود پنج سال در سوریه بود. بعدها متوجه شدیم مجروح شده است و علت اینکه مادرش هم نمیتوانست با او ارتباط بگیرد، همین بود.
شهید نصیر باغبان
سرداری از دزفول
سردار شهید نصیر باغبان نیز از شهدای گمنام تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی و امریکا به ایران است که به محسن باقری شهرت داشت و این شهید گرانقدر بیش از آنکه در ایران شناخته شده باشد، در جبهه مقاومت اسلامی شناخته شده بود. به گونهای که حتی در شهرش دزفول نیز کمتر کسی او را میشناخت و از مسئولیتهایش با خبر بود. شهید باغبان در دوران دفاعمقدس نیز در قرارگاه برون مرزی رمضان خدمت میکرد و مأموریتهای برون مرزی او باعث شده بود حتی در جمع رزمندگان دزفولی نیز حضور نداشته باشد.
غلامعلی سخاوتی از همرزمان دوران دفاع مقدس شهید در خصوص او میگوید: شهید نصیرباغبان یک عمر در مأموریتهای خارج از کشور به سر برد. بعد از جنگ که وارد نیروی قدس شد، همچنان روند حضورش در جبهه مقاومت را حفظ کرده بود. زمان جنگ یادم است که ایشان هرگاه به دزفول میآمد، در مسجد نجفیه یا جمع دیگری که بین بچههای رزمنده تشکیل میشد، از خاطرات حضورش در کردستان عراق سخن میگفت. قرارگاه رمضان کارش عملیات برون مرزی بود. پیش میآمد رزمندگان این قرارگاه وقتی به عمق خاک دشمن در منطقه کردستان عراق یا نقاط دیگر میرفتند، ماهها همانجا میماندند و زمینه انجام یک عملیات برون مرزی یا ارتباطگیری با اکراد مخالف حکومت بعث عراق را مهیا میکردند. شهید نصیرباغبان هم از این قاعده مستثنا نبود. خاطرات ایشان از کردستان بسیار جالب بود. بعدها همین قرارگاه رمضان یکی از بخشهای تشکیل دهنده نیروی قدس سپاه شد.
عاشق خدمت به مردم
پس از پایان دفاعمقدس حضور شهید باغبان در جبهه مقاومت اسلامی باعث شد تا او همچنان دور از زادگاهش دزفول باشد و در هر جایی که حضور داشت، هیچ نام و نشانی از او وجود نداشته باشد. به قول همرزم شهید: خلاصه زندگی او در یک کلام تعریف میشود. ایشان یک رزمنده مکتبی بود. یک سرباز ولایت و دین و میهن که عاشق خدمت به مردمش بود. شهید نصیرباغبان سالها در دفاع مقدس در جبهههای مختلف جنگید. بعد از جنگ هم از افغانستان بگیر تا عراق، سوریه، لبنان و... حضور داشت. مدتی هم در کنسولگری ایران در بصره خدمت کرد. هر کاری و مأموریتی که به او محول میشد به بهترین شکل انجام میداد.
شهید حاجحسن محقق
یک عمر رزمندگی
شهید محمدحسن محققی معروف به «حاج حسن محقق» نیز از دیگر سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که در آخرین سمت زمینیاش به عنوان جانشین اطلاعات سپاه روز ۲۵خردادماه ۱۴۰۴ در کنار سردار شهید محمد کاظمی، فرمانده سازمان اطلاعات سپاه و درپی حمله موشکی اسرائیل به شهادت رسید.
شهید محقق از قدیمیترین نیروهای اطلاعات- عملیات در دفاع مقدس بود که به گفته یکی از همرزمانش، کارهای اطلاعاتی را در اولین ماههای جنگ تحمیلی صدام علیه ایران در دشتهای ذوالفقاری آبادان شروع کرده بود. او که از ۱۷ سالگی وارد جبهههای جنگ شده بود، بهرغم مجروحیتهای متعدد، تا پایان جنگ در جبههها ماند و فرماندهی گردان و سپس تیپ حبیب از لشکر ۲۷ محمدرسول الله (ص) را برعهده داشت.
جانباز همیشه پای کار
شهید محقق در تک سنگین و گسترده روزهای آخر جنگ عراق به ایران، به همراه نیروهای تیپ حبیب به مقابله دشمن رفت که در جریان همین زدوخوردها گلولهای کنارش منفجر و به شدت مجروح شد. در این واقعه یک پای حاج حسن از بالای زانو قطع شد و زانوی پای دیگرش هم فیکس شد؛ یعنی دیگر خم نمیشد. او سالها با یک پای قطع شده و پای دیگری که حتی نمیتوانست آن را خم کند، در میادین مختلف حضور یافت و عاقبت نیز به دست شقیترین دشمنان اسلام که همان صهیونیستها باشند به شهادت رسید.
با شهادت رفت
سردار قاسم صادقی همرزم شهید در شرح خاطرهای از او میگوید: در حج خونین سال ۶۶ من و حاج حسن به حج رفته بودیم. من در یک کاروان و ایشان هم در کاروان دیگری بود. در مراسم برائت از مشرکین که ایادی سعودی حجاج ایرانی را مورد ضرب و شتم قرار دادند، حاج حسن در صف اول بود و ایشان را طوری زده بودند که نفسش بالا نمیآمد. بچهها ایشان را حمل کردند و بردیم در کاروان آنجا نفس ایشان را احیا کردیم. من به شوخی گفتم حاج حسن بالاخره حلوایت را میخورم. ایشان گفت: نه من حلوایت را میخورم. تا این اواخر هر بار همدیگر را میدیدیم همین شوخی ردوبدل میشد. نهایتاً او با شهادت رفت و ما هنوز حسرت به دل ماندهایم.
اسلامی: تاسیسات آسیب دیده بازسازی میشوند
اعتراض بقایی به محدودیتهای آمریکا برای دیپلماتهای ایران در نیویورک
اقتصاد کشور آبدیده شده، تحریم مسئله جدیدی نیست
اخلال در «ضد اسرائیلیترین» اجلاس سازمان ملل
«گردان تخریب» مستندی که روایت جنگ را از خط مقدم فراتر میبرد
چرا قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران دیگر اهمیت سابق را ندارند؟
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: گــزیــده خـبــرهــا و نـشـریــات
ادامه مطلب را ببينيد
بازتاب سخنان رهبر معظم انقلاب در رسانههای جهان
سخنرانی تلویزیونی رهبر انقلاب اسلامی با مردم ایران در رسانههای خارجی بازتاب گستردهای داشت.
جوان آنلاین: حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران سه شنبه شب در یک سخنرانی تلویزیونی با مردم ایران سخن گفتند.
رهبر انقلاب در بخشی از سخنان خود در این گفتگوی تلویزیونی با مردم افزودند: غنیسازی اورانیوم در مسائل گوناگون زندگی مردم تأثیر دارد، در مسئله کشاورزی، در تغذیه، در صنعت، در مواد، در محیط زیست و منابع طبیعی تأثیر دارد.
این سخنرانی تلویزیونی در رسانههای بین المللی انعکاس گستردهای داشت.
خبرگزاری رویترز
این خبرگزاری نوشت: آیتالله علی خامنهای، رهبر عالی ایران، امروز سهشنبه اعلام کرد که مذاکرات با ایالات متحده به نفع تهران نخواهد بود و به «بنبست» خواهد رسید.
[آیت الله] خامنهای در پیامی ضبطشده، همچنین گفت که ایران در زمینه غنیسازی اورانیوم «تسلیم فشارها» نخواهد شد و موضع رسمی طولانیمدت خود را تکرار کرد که ایران به سلاح هستهای نیاز ندارد و قصد تولید آن را هم ندارد.
شبکه الجزیره
شبکه الجزیره در این خصوص نوشت: [آیت الله] خامنهای گفت که غنیسازی اورانیوم را متوقف نخواهیم کرد و مذاکره با آمریکا به نفع ما نخواهد بود.
این شبکه خبری نوشت: رهبر ایران امروز سهشنبه گفت که مذاکرات با ایالات متحده به نفع تهران نخواهد بود و به «بنبست» خواهد رسید.
الجزیره در ادامه گزارش خود افزود: خامنهای در یک پیام ویدئویی ضبطشده نیز اظهار داشت که ایران در موضوع غنیسازی اورانیوم "تسلیم فشارها نخواهد شد" و بار دیگر موضع دیرینه تهران را تکرار کرد که نیازی به سلاح هستهای ندارد و قصد تولید آن را هم ندارد.
این شبکه خبری ۱۰ مورد از برجستهترین محورهای رهبر انقلاب را برشمرد و به قرار زیر نوشت: «ما در میان ۱۰ کشور جهان هستیم که فناوری غنیسازی اورانیوم را دارند.
-به سلاح هستهای نیازی نداریم و قصد تولید آن را نداریم.
-ملت ایران هرگز توقف غنیسازی اورانیوم را نخواهد پذیرفت.
-پذیرش مذاکرات به معنای پذیرش و تسلیم در برابر تهدیدهاست.
-آمریکا میخواهد ما موشک از جمله موشکهای میانبرد نداشته باشیم.
-پذیرش مذاکره تحت تهدید برای هیچ مسئول شریفی پذیرفتنی نیست.
-این آمریکا بود که از توافق هستهای خارج شد و امکان مذاکره با آنها وجود ندارد، چرا که به علت بی اعتمادی، این مذاکرات به بنبست میرسد.
-تنها راه مقابله با چالشها این است که در همه عرصهها قوی شویم.»
یورونیوز
شبکه یورونیوز نیز در پوشش سخنرانی رهبر انقلاب با مردم گزارش داد: رهبر ایران مذاکره «تحت فشار» را رد و تأکید کرد که برنامه غنیسازی صرفاً برای رفع نیازهای غیرنظامی است.
این شبکه افزود: [آیت الله] خامنه ای امروز سهشنبه، گفت که مذاکرات با ایالات متحده به نفع تهران نخواهد بود و به «بنبست» خواهد انجامید، و تأکید کرد که ایران در موضوع غنیسازی اورانیوم «تسلیم فشارها نخواهد شد». او بار دیگر تأکید کرد که غنیسازی تنها برای تأمین نیازهای کشاورزی، صنعتی، دارویی و انرژی کشور است.
در ادامه گزارش یورونیوز آمده است: رهبر ایران افزود که سطح غنیسازی به ۶۰ درصد افزایش یافته تا این نیازها را پوشش دهد و تصریح کرد ایران به دنبال دستیابی به بمب هستهای نیست.
این شبکه خبری گزارش داد: [آیت الله] خامنهای توضیح داد که مذاکره با واشنگتن در شرایط کنونی هیچ فایدهای نخواهد داشت، بلکه صرفاً به معنای «دیکته کردن خواستههای طرف مقابل» است. وی گفت آمریکا میخواهد از طریق مذاکرات، برنامه موشکی ایران را نیز محدود کند و این را «برداشت نادرست از ایران و ملت آن» دانست.
در پایان مطلب این شبکه خبری آمده است: وی همچنین به جنگ اخیر با اسرائیل اشاره کرد و گفت هدف آن ایجاد اعتراضات داخلی علیه حکومت بود، اما این طرح شکست خورد. [آیت الله] خامنهای بر «انسجام و وحدت ملت ایران» تأکید کرد و افزود: «ماجرای حزبالله ادامه دارد و نباید آن را دستکم گرفت.»
شبکه العربیه
این شبکه عربستانی نیز این سخنرانی را پوشش داد و با این تیتر نوشت: «[آیت الله] خامنهای: مذاکره با آمریکا به نفع ما نخواهد بود.»
بر اساس گزارش این شبکه، «رهبر ایران تأکید کرد که تهران نیازی به سلاح هستهای ندارد و قصد تولید آن را ندارد.»
العربیه اعلام کرد: [آیت الله سید علی] خامنهای، امروز سهشنبه گفت که مذاکرات با ایالات متحده به نفع تهران نخواهد بود و به «بنبست» خواهد رسید.
در ادامه خبر این شبکه خبری آمده است: «[آیت الله] خامنهای در پیامی ضبط شده گفت: ایران تسلیم فشارهای غربی برای توقف غنیسازی اورانیوم نخواهد شد.
وی در سخنرانیاش گفت: آمریکاییها میگویند شما نباید هیچگاه غنیسازی کنید. ما در موضوع غنیسازی اورانیوم، هرگز تسلیم فشارها نشدهایم و نخواهیم شد.
العربیه گزارش داد: رهبر ایران همچنین مذاکره مستقیم با آمریکا را رد کرد و گفت چنین گفتوگوهایی «نه تنها بیفایده است، بلکه در شرایط کنونی زیانهای بزرگی دارد که برخی از آنها جبرانناپذیر است.»
روزنامه الشرق الاوسط
این رسانه عربستانی نیز با این تیتر به پوشش این خبر پرداخت و در این باره نوشت: «[آیت الله] خامنهای: مذاکرات با آمریکا به بنبست رسیده است
این رسانه چاپ لندن نوشت: رهبر ایران امروز سهشنبه گفت مذاکرات با ایالات متحده به بنبست رسیده و به نفع تهران نخواهد بود.
الشرق الاوسط در ادامه مطلب خود افزود: رهبر ایران مذاکره مستقیم با واشنگتن را رد کرد و این موضوع احتمالاً آخرین تلاشها برای جلوگیری از بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه تهران را بینتیجه خواهد گذاشت.
الشرق الاوسط اعلام کرد: [آیت الله] خامنهای در پیام ضبطشدهای که از تلویزیون رسمی پخش شد، تأکید کرد ایران در موضوع غنیسازی اورانیوم «تسلیم فشارها نخواهد شد» و بار دیگر موضع دیرینه تهران را تکرار کرد که به سلاح هستهای نیازی ندارد و قصد تولید آن را ندارد.
این روزنامه نوشت: رهبر ایران گفت: «ایالات متحده از پیش نتیجه مذاکرات را اعلام کرده است، نتیجهای که همان توقف فعالیتهای هستهای و غنیسازی است. این مذاکره نیست، بلکه دیکته و تحمیل است.»
الشرق الاوسط اعلام کرد: [آیت الله] خامنهای افزود که مذاکره با آمریکا «به بنبست رسیده است» و تصریح کرد که چنین مذاکراتی «نه تنها سودی ندارد، بلکه در شرایط کنونی خسارتهای بزرگی وارد میکند که برخی از آنها جبرانناپذیر است.»
این روزنامه نوشت: رهبر ایران تأکید کرد: «مذاکره با آمریکا در وضعیت کنونی به ضرر منافع ماست. پذیرش مذاکره تحت تهدید به معنای تسلیم در برابر فشارهاست و هیچ کشوری با عزت چنین چیزی را نمیپذیرد.»
الشرق الاوسط اعلام کرد: [آیت الله] خامنهای بار دیگر بر ادامه غنیسازی اورانیوم تأکید کرد و گفت: «ملت ایران توقف غنیسازی را نخواهد پذیرفت. ما نیازی به سلاح هستهای نداریم و قصد تولید آن را نداریم.»
این روزنامه در پایان مطلب خود نوشت: رهبر ایران تأکید کرد که «آمریکا میخواهد ما موشک نداشته باشیم، حتی موشکهای میانبرد.»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد



