پیر و جوان برای ایران

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «هرکس ایران، جمهوری اسلامی، انقلاب، قدرت ملی و پیشرفت را دوست دارد باید در انتخابات فعال باشد، شرکت پرشور در انتخابات بایستی انجام بدهد. ۱۴۰۲/۱۲/۰۹
رسانه KHAMENEI.IR در آستانه برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، براساس این بخش از بیانات امروز رهبر انقلاب، لوح «پیر و جوان برای ایران» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ | 21:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اطلاع‌نگاشت | توصیه‌های رهبر انقلاب درباره انتخاب اصلح

رهبرانقلاب اسلامی در آستانه برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره مجلس خبرگان رهبری، معیارهایی را برای انتخاب اصلح و چگونگی انتخاب آن بیان کردند که در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌شود. ۱۴۰۲/۱۲/۹


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ | 21:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار جمعی از رأی اولی‌ها و خانواده‌های شهدا

در آستانه برگزاری انتخابات یازدهم اسفند ۱۴۰۲

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید جوانان عزیز، برادران عزیز، خواهران عزیز و بخصوص خانواده‌های معظّم شهیدان که در جلسه حضور دارند؛ به همه‌ی شما خوشامد عرض میکنم. جلسه، در واقع، جلسه‌ی جوان است، محلّ حضور دلهای پاک و زلال جوانها است.

حرف اوّل من، عرض اوّل من، این است که شما جوانها از فرصت صفای روح جوانی‌تان استفاده کنید و در این ایّام مبارک ماه شعبان و پس از آن، ماه رمضان، خودتان را به خدای متعال نزدیک‌تر کنید، با خدا اُنس بگیرید، از خدا بخواهید، به خدا توکّل کنید. از ماه شعبان روزهای کوتاهی باقی مانده است، اکثر ماه شعبان گذشت. ماه دعا، ماه مناجات، ماه استغفار؛ شعبان یک چنین ماهی است. در همین چند روزی که باقی مانده است، توصیه‌ی جدّی من به شما جوانان عزیز ــ چه پسرها و چه دخترها ــ این است که از دعا و استغفار و صلوات غفلت نکنید. «دعا» اُنس شما را با خالق هستی افزایش میدهد، ارتباط شما را با خداوند متعال تقویت میکند؛ دعا و مناجات این‌جور است. وقتی ما «استغفار» میکنیم، در واقع، استغفار به معنای این است که راه برگشت از خطا را انتخاب میکنیم. ما همه اشتباهاتی داریم، خطاهایی داریم، گناهانی داریم؛ استغفار به معنای انتخاب راه برگشت از این خطاها و این گناهان است، که در ماه شعبان بر استغفار تکیه شده. شما میگویید «استغفر الله و اتوب الیه»؛ «اتوب الیه» یعنی برمیگردم به سمت خدا؛ با خطا و با گناه از خدا دور شدم، حالا برمیگردم به سمت خدای متعال و خدا این برگشت را قبول میکند. در درود فرستادن و صلوات فرستادن بر محمّد و آل محمّد، در واقع، یاد و خاطره‌ی بهترین الگوهای انسانی را در ذهن خودمان زنده میکنیم. این بزرگواران، بهترین آحاد بشر، و برترین افرادِ مخلوق پروردگار بودند. زندگی آنها، درس آنها، گفتار آنها، کردار آنها برای ما الگو است؛ اسوه هستند. وقتی ما صلوات میفرستیم، در واقع یاد آنها را در دلمان زنده میکنیم. پس اینها مغتنم است.

این دعاهایی که وارد شده است که [به آنها] دعای مأثور میگوییم ــ [دعای] مأثور یعنی دعاهایی که از ائمّه (علیهم السّلام) وارد شده، به ما رسیده، مثل صحیفه‌ی سجّادیّه و اغلب دعاهایی که در مفاتیح هست ــ صرف خواستن هم نیست، صرف طلب کردن و ارتباط با خدا [هم] نیست؛ از این هم بیشتر است؛ این دعاها متضمّن معارف است. مضمونهای بلند، معارف عالی اسلامی در این دعاها هست. یک معارفی در این دعاها وجود دارد که در هیچ جای دیگر شما آنها را پیدا نمیکنید؛ در دعای امام حسین در روز عرفه، در دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه، در مناجات شعبانیّه، مضامینی هست، معارفی وجود دارد که انسان در هیچ جای دیگر اینها را پیدا نمیکند. اُنس با دعاها معرفت مسلمان را و مؤمن را بالا میبرد؛ خیلی مغتنم است. بنابراین عرض اوّل ما این شد که این فرصت نورانی بودن دلتان را ــ که دلهای شما نورانی است، باصفا است ــ مغتنم بشمارید. فرصت ماه شعبان و ماه رمضان که حالا خواهد آمد و همه‌ی فرصتهای دیگر را برای دعا کردن، برای استغفار کردن، برای توسّل به پروردگار و به اولیائش مغتنم بشمارید. این عرض اوّل ما به شما.

مطلب بعدی، که بنده مقیّدم این را برای شما حضّار و برای همه‌ی ملّت ایران عرض بکنم، مسئله‌ی انتخابات است که البتّه درباره‌ی انتخابات، هم ما صحبت کرده‌ایم، هم دیگران صحبت کرده‌اند، هم بحمدالله میبینم جوانها در مراکز مختلف، در دانشگاه‌ها، در خیابانها صحبت میکنند، بحث میکنند، لکن چند کلمه هم در این زمینه من امروز عرض میکنم.

خب بحمدالله نشانه‌ی شور و نشاط انتخاباتی در سراسر کشور، در جاهای مختلف دیده میشود. حالت میل به انتخابات و شور انتخاباتی محسوس است؛ باید خدا را شکر کنیم. مطلوب این است که انتخابات ــ نه ‌فقط این انتخاباتِ دو روز بعد،(۱) [بلکه] همه‌ی انتخابات‌های کشور ــ قوی و پُرشور برگزار بشود؛ چرا؟ خب شما جوانها، اهل استدلالید؛ من واقعاً خرسندم از اینکه میبینم بعد از انقلاب جوانهای ما از لحاظ میل به استدلال و میل به تحقیق و دقّت، چندین برابر پیشرفت کرده‌اند. من پیش از انقلاب هم با جوانها مأنوس بودم؛ تمام جلسات ما جلسات جوانها بود؛ جوانها را کاملاً می‌شناختم. بعد از انقلاب، روحیه‌ی سؤال، تفحّص، تجسّس، تحقیق، راستی‌آزمایی، در بین جوانها چند برابر افزایش پیدا کرده و این خیلی خوب است؛ یعنی جوان در عین اینکه در میدانهای مختلف اهل هیجان و نشاط و شور و جوانی است، در عین حال، اهل استدلال هم هست، اهل منطق هم هست. همین شهدای ما که غالباً مثل شماها جوان بودند ــ یعنی اغلب شهدای ما در دوران دفاع مقدّس و همچنین در دوران دفاع از حرم، در سنین دُور و بَر بیست و بیست‌وچند و حدّاکثر سی و این‌جوری بودند ــ با هیجان، با احساسات، با دل پُرشور به سمت میدانهای جنگ رفتند، امّا ذهنشان کار میکرد،‌ فکرشان کار میکرد، منطق داشتند، استدلال داشتند؛ شرح حالشان را اگر شما بخوانید، این را احساس میکنید؛ با استدلال حرکت میکردند. امروز جوانهای ما این‌جوری هستند. من در این زمینه چند مطلب را عرض میکنم.

اوّلاً در یک کلمه اگر بخواهیم راجع به اهمّیّت انتخابات پُرشور و قوی عرض کنیم، باید بگوییم انتخابات قوی و پُرشور یکی از ارکان اداره‌ی درست کشور است ــ که من بعداً در خلال صحبت، مختصرتوضیحی [در ‌این باره] خواهم داد ــ یکی از ارکان اصلی پیشرفت کشور است، یکی از مهم‌ترین وسیله‌های رفع موانع پیشرفت است؛ انتخابات قوی این خصوصیّات را دارد.

چون شماها ندیده‌اید آن دوران را، اوّلاً این نکته را من به شما جوانها عرض بکنم که این صندوق رأی، این انتخابات، آسان به میان کشور ما و ملّت ما نیامده؛ از این حرفها نبود، از این خبرها نبود. یک مدّتی که استبدادِ مطلق بود، بعد هم که ظاهر انتخابات وجود داشت، انتخابات فقط ظاهری بود، هیچ باطنی نداشت؛ یعنی لیست‌ها را در دربار و بعضاً حتّی در سفارتخانه‌های خارجی تنظیم میکردند، آن لیست‌ها را میدادند میگفتند اینها باید نماینده بشوند! اینها حرفهایی است که خود آنها میزنند، نه اینکه ما بگوییم. ما البتّه آن‌وقت میدانستیم؛ ما در دوران پیش از انقلاب خبر داشتیم که مسئله‌ی رأی‌گیری و انتخاب و مانند اینها یعنی چه، امّا بعد از انقلاب خود آنها اعتراف کردند، در کتابهایشان نوشتند. اینکه مردم با انگیزه، با شناخت، با ایمان، با توقّع، با امید بروند پای صندوق و ر‌أی بیندازند، آسان به دست نیامده، برای این کار در این کشور خیلی مجاهدت شده. البتّه شروع مجاهدات از بعد از مشروطه به این طرف است، لکن حرکت عمده‌ی مجاهدات و مبارزات، در نهضت امام بزرگوار و نهضت اسلامی است که مردم پشت سر امام قرار گرفتند و این راه را طی کردند. از سال ۱۳۴۱ که مبارزه شروع شد تا بیست‌ودوّم بهمن سال ۱۳۵۷ که انقلاب به پیروزی رسید و این مبارزات پیروز شد، در این ۱۶ سال در این کشور خیلی تلاش انجام گرفت، خیلی کار شد؛ زندانها رفتند، شکنجه‌ها شدند، مجاهدات تبیینی انجام گرفت، مجاهدات بیانی انجام گرفت تا زمینه‌ها آماده شد، از سال ۵۶ حرکت عمومی مردم آغاز شد، امام بزرگوار قدم‌به‌قدم این نهضت را و این حرکت را رهبری کرد، هدایت کرد، درس داد، یاد داد که کجا باید حرکت کنید، چه کار باید بکنید، چه بخواهید؛ «رهبر» به معنای واقعی کلمه.

کار رهبر انقلاب، امام بزرگوار و هر کسی که این ادّعا را داشته باشد، کار دلی است، کار فکری و مغزی است؛ روی دل مردم، روی فکر مردم اثر میگذارد و امام اثر گذاشت، مردم [به صحنه] آمدند تا انقلاب پیروز شد. حالا شما اگر تاریخ انقلابها را خوانده باشید یا بخوانید ــ که البتّه جوانها متأسّفانه کم کتاب میخوانند؛ شماها بیشتر از این باید کتاب بخوانید ــ تاریخ این انقلابهای منطقه‌ای و جهانی و مانند اینها را که ملاحظه کنید، می‌بینید وقتی انقلاب میشود، تا مدّتها دیکتاتوری انقلابی حاکم است؛ یعنی از مردم و آراء و مانند اینها [خبری نیست]. مثلاً فرض کنید در فرانسه در آخر قرن هجدهم، انقلاب کبیر فرانسه اتّفاق می‌افتد؛ خب مردم انقلاب کردند، مردم آمدند در خیابانها و مبارزه کردند امّا بعد از انقلاب یک گروه معدودی اختیار امور را به دست میگیرند، سه چهار سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر می‌آیند آنها را قلع ‌و قمع میکنند، سر جایشان می‌نشینند، چهار پنج سال آنها هستند، بعد یک گروه دیگر می‌آیند اینها را قلع ‌و قمع میکنند، حدود ده دوازده سال این وضع ادامه پیدا میکند، بعد هم یک ناپلئونی پیدا میشود، می‌آید همه‌ی اینها را به هم میزند، حکومت دیکتاتوریِ مستقلّ ناپلئونی را سر پا میکند؛ [اصلاً] بحث انتخابات نیست. بدتر از آن، انقلاب شوروی [است]. حالا این دو انقلاب مهمّ تاریخِ نزدیک به ما است.

[امّا در ایران] بیست‌ودوّم بهمن انقلاب شد، دوازدهم فروردین، یعنی حدود پنجاه روز بعد از آن، امام اعلام رأی‌گیری عمومی، همه‌پرسی عمومی کرد برای اینکه نوع نظام را مردم معیّن کنند؛ و معیّن کردند؛ یعنی [بلافاصله] مردم را آورد پای صندوق ــ اعتماد به مردم یعنی این؛ اهمّیّت صندوق انتخابات یعنی این ــ فاصله نشد. حدود یک سال از این قضیّه گذشته بود که انتخابات مجلس خبرگان برای قانون اساسی تشکیل شد؛ انتخابات شد. بعد خود قانونی را که در مجلس از آب درآمده بود به رأی گذاشتند که آن انتخابات بعدی شد؛ بعد انتخابات ریاست‌جمهوری شد؛ بعد انتخابات مجلس شد؛ چند انتخاب در طول یک سال. اینها از برکات انقلاب است؛ این حرفها نبود. مردم رفتند پای صندوقهای رأی، رأی دادند؛ یک عدّه موافق، یک عدّه مخالف. در بعضی از انتخابات‌ها خیلی پُرشور و پُرجمعیّت، در بعضی یک خُرده کمتر امّا مردم رفتند پای صندوق. بدانید عزیزان من! این انتخابات، وجود صندوق رأی، انتخاب شما، رأی دادن شما، دخالت شما، یک امتیازی است که آسان به دست نیامده؛ این با زحمت به دست آمده، با مبارزه به دست آمده، با فداکاری‌های بزرگ به دست آمده، با حرکت عمومی ملّت به دست آمده.

خب، حالا ما چرا تأکید میکنیم به شرکت مردم؟ خب بعضی‌ها بودند، شاید حالا هم باشند، میگویند آقا! یک انتخاباتی برگزار بشود، یک جمعی از مردم شرکت کنند، بعد هم یک حکومتی سر کار بیاید، یا یک دولتی یا یک مجلسی، کارهای خودش را انجام بدهد؛ ما معتقدیم نه، باید انتخابات، انتخاباتِ پُرشور باشد، باید پُرجمعیّت باشد؛ چرا؟ برای اینکه حضور مردم در صحنه، پای صندوق رأی نشانه‌ی حضور ملّت در صحنه‌های مهمّ اداره‌ی کشور است؛ این برای کشور ثروت بزرگی است.

ما اگر بتوانیم به دنیا ــ حالا میگویم «دنیا» یعنی چه ــ نشان بدهیم که ملّت در صحنه‌های مهم و تعیین‌کننده‌ی کشور حضور دارند، کشور را نجات داده‌ایم، کشور را پیش برده‌ایم. اینکه گفتم «بتوانیم به دنیا نشان بدهیم»، به چه کسی نشان بدهیم؟ خب خیلی از مردم دنیا و ملّتهای دنیا سر و کاری با ما ندارند، برای آنها اهمّیّتی ندارد؛ امّا دولتهایی هستند، سیاستهایی در دنیا هستند که چهارچشمی مراقب مسائل ایرانند ــ مسائل ایران اسلامی و جمهوری اسلامی و این کشور عزیز ــ تا ببینند چه خبر است. آمریکا، سیاستهای غالب بر اروپا، سیاستهای صهیونیست‌ها، سیاستهای سرمایه‌داران و کمپانی‌داران بزرگ دنیا، به دلایل گوناگون ــ که حالا جای شرحش اینجا نیست؛ خیلی‌اش را میدانید، خیلی‌اش را گفته‌ایم ــ متوجّه مسائل داخل ایرانند، میخواهند ببینند اینجا چه خبر است. این ناظران سیاسی دنیا که عرض کردم، از همه بیشتر از حضور مردم میترسند، از قدرت مردمی بیمناکند و ملاحظه میکنند؛ چرا؟ چون قدرت مردمی را دیده‌اند. دیده‌اند که اگر این ملّت در صحنه حضور پیدا بکند، حتماً بر مشکل غلبه پیدا میکند؛ کمااینکه در انقلاب اسلامی، ملّت حضور پیدا کرد و توانست رژیمی را که آمریکا و انگلیس و اروپا و همه پشت سرش بودند، به خاک سیاه بنشاند و از بین ببرد؛ این ملّت این‌جور است. دیده‌اند که این ملّت وقتی در صحنه حضور پیدا میکند، در صحنه‌ی دفاع مقدّس و جنگ تحمیلی، بر صدّامی که آمریکا و شورویِ آن روز و ناتو و مرتجعین عرب و همه از او حمایت میکردند غلبه پیدا میکند و او را از خاک [خود] بیرون میکند و او را خاک‌نشین میکند، ذلیل میکند؛ این را دیده‌اند. معجزه‌ی حضور ملّت ایران در صحنه را دشمنان ملّت ایران دیده‌اند، لذا از حضور مردم ملاحظه میکنند و حالا میخواهند ببینند آیا مردم حضور دارند یا نه؛ وقتی شما در پای صندوق حاضر میشوید، میفهمند که بله، ملّت ایران همچنان حضور خود در صحنه را حفظ کرده.

پس بنابراین، حضور مردم در صحنه‌های انتخابات به معنای قدرت ملّی است و این چیزی است که دشمن از آن ملاحظه میکند؛ این پشتوانه‌ی امنیّت ملّی ما است. قدرت ملّی پشتوانه‌ی امنیّت ملّی است؛ اگر دشمن احساس کند شما توانایی ندارید، ملّت ایران قدرتی ندارد، امنیّتِ شما را همه نوع تهدید خواهد کرد؛ از هر نوعش؛ این قدرت ملّی پشتوانه و تضمین‌کننده‌ی امنیّت ملّی است. امنیّت ملّی همه چیز است؛ اگر امنیّت نباشد، هیچ چیزی نیست. دشمن با قدرت ملّی ما مخالف است؛ لذا شما ملاحظه کنید امسال که سال ۱۴۰۲ بود، چون در اسفند امسال انتخابات بود، از فروردین امسال تبلیغات مخالف‌خوانانه‌ی دشمنان در رادیوهایشان، تلویزیون‌هایشان و ایستگاه‌های فضای مجازی‌شان علیه انتخابات شروع شد، تا مردم را مأیوس کنند، بگویند آقا چه فایده دارد، چه اثری دارد، انتخابات اثر ندارد، و مانند اینها. نمیخواهند؛ قدرت ملّی ملّت ایران را برنمیتابند. پس با هر چیزی که نشانه‌ی قدرت ملّی است، مخالفت میکنند، از جمله با انتخابات.

خب حالا در داخل هم بعضی نسبت به انتخابات بی‌التفاتی میکنند. البتّه من احدی را متّهم نمیکنم امّا به همه یادآور میشوم که ما باید به انتخابات از زاویه‌ی منافع ملّی نگاه کنیم، نه از زاویه‌های جناحی و گروهی؛ منافع ملّی را ملاحظه کنید. اگر انتخابات ضعیف باشد، همه ضرر میکنند، نه اینکه یک عدّه‌ای ضرر کنند، یک عدّه‌ای از ضعیف بودن انتخابات سود ببرند؛ هیچ کس سود نمیبرد. هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی کشور خودش و ملّت خودش و امنیّت خودش را دوست دارد بداند که اگر انتخابات ضعیف برگزار بشود، هیچ کس سود نمیبرد، همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند؛ نه اینکه یک عدّه ضربه بخورند، یک عدّه سود کنند؛ نه. خب حالا این در مسئله‌ی نمایش قدرت ملّی که عرض کردیم انتخابات مظهر نشان دادن و به رخ کشیدن قدرت ملّی کشور است.

علاوه‌ی بر این، انتخابات دستاوردهای دیگری هم دارد. یکی از دستاوردها این است که اگر انتخابات قوی بود، منتخب هم قوی خواهد بود. اگر ما مثلاً در انتخابات مجلس ــ که حالا انتخابات پیش‌رو انتخابات مجلس است ــ حضور قوی داشته باشیم، مجلس قوی خواهیم داشت. مجلس قوی میتواند کارهای بزرگ انجام بدهد، میتواند قدمهای بلند بردارد؛ پشتوانه‌ی قوی دارد دیگر. در انتخابات ریاست جمهوری، اگر انتخابات پُرشور و قوی و پُرجمعیّت باشد، دست رئیس‌جمهور، دست دولت باز است برای کارهای بزرگ، برای اقدامهای بزرگ. این است. بنابراین انتخابات قوی نتیجه‌اش پیشرفت کشور است، نتیجه‌اش سود بردن کشور است، برداشتن مشکلات کشور است؛ نتیجه‌اش این است. لذا گفتیم انتخابات قوی یکی از ارکان پیشرفت است.

یک دستاورد دیگر، رشد سیاسی شرکت‌کنندگان در انتخابات، بخصوص جوانها است. این خیلی برای ما فرصت مغتنمی است که جوانهایمان در دوران انتخابات، در بحثها، در مقایسه‌ها، در استدلالها، در حرفهایی که موافقین یک نامزد انتخاباتی میزنند، مخالفینش میزنند، در این ردوبدل‌ها رشد سیاسی پیدا میکند. این رشد سیاسی، این قدرت تحلیلی که جوان ما پیدا میکند، چیز کمی نیست، خیلی باارزش است؛ بخصوص برای کشور ما. جوان ما وقتی قدرت تحلیلش بالا رفت، دیگر وسوسه‌های دشمن خنثی میشود، بی‌اثر میشود. وقتی قدرت تحلیل پیدا کند، دشمن را می‌شناسد، شیوه‌های دشمن را می‌شناسد، کارهای دشمن را می‌شناسد، راه‌های مقابله‌ی با دشمن را می‌شناسد. این قدرت تحلیل به نظر من یکی از این دستاوردهای بسیار مهم است. بنابراین، همه‌ی آحاد ملّت، همه‌ی کسانی که مخاطب این حرفها هستند در باب انتخابات، بدانند انداختن رأی در صندوق، یک کاری است آسان، با نتایج بزرگ. شرکت در انتخابات که کار سختی نیست؛ یک کار آسانی است، هیچ مایه‌ای هم ندارد، امّا نتایجش نتایج بزرگی است که مقداری از آنها را من عرض کردم.

حالا شما جوان هستید و خیلی‌هایتان رأی‌اوّلی هستید؛ من به نسل جوان خودمان، نسل جوان کشورمان، خیلی اعتقاد دارم. جوانها در همه‌ی میدانها پیشرانند، پیشروند، شوق‌انگیزند، در این میدان هم همین‌جور؛ در این میدان هم جوانها میتوانند پیشرو باشند، پیشران باشند،‌ شوق‌آفرین باشند؛ هم خود جوانها همه شرکت کنند، هم دیگران را تشویق به شرکت کنند. یکی از کارهای شما جوانها همین است؛ پدرها، مادرها، هم‌درس‌ها، خویشاوندان، هم‌محلّه‌ها و همه‌ی مرتبطین را با استدلال میتوانید تشویق کنید؛ کاری است که ممکن است. البتّه یک کسانی هم ممکن است واقعاً نتوانند شرکت کنند؛ یعنی اینکه ما همه را تشویق میکنیم به شرکت در انتخابات، بعضی‌ها هستند که واقعاً به هر دلیلی قادر به شرکت در انتخابات نیستند؛ با آنها ما هیچ مطلبی نداریم، حرفی نداریم؛ ولی آن کسانی که اظهار بی‌میلی به انتخابات میکنند ــ که متأسّفانه [این‌جور افرادی] هستند؛ هم خودشان اظهار بی‌میلی میکنند، هم دیگران را تشویق میکنند به عدم حضور ــ اینها به نظر من یک قدری بیشتر فکر کنند روی این قضایا؛ رأی‌ ندادن هیچ فایده‌ای ندارد. شما میگویید رأی دادن ممکن است بی‌فایده باشد؛ خب ممکن هم هست بافایده باشد؛ یعنی در رأی دادن احتمال فایده وجود دارد، در رأی ندادن احتمال هیچ فایده‌ای وجود ندارد. رأی ندادن هیچ دستاوردی ندارد، امّا رأی دادن [احتمال دستاورد دارد]؛ حالا بنده که میگویم حتماً دستاورد دارد، [امّا] آن کسی که تردید دارد بگوید احتمالاً دستاورد دارد. پس بنابراین، هیچ استدلالی پشت رأی ندادن نیست که ما بگوییم نباید رأی بدهند. خلاصه، مشکلی را حل نمیکند؛ رأی ندادنِ بعضی‌ها مشکلی از کشور را حل نمیکند، بلکه ضرر هم میکنند؛ چون بالاخره اگر شما رأی ندهی، یک نفر دیگر رأی میدهد، آن کسی که شما میخواهی انتخاب نشود ممکن است انتخاب بشود؛ شما اگر رأی دادی، ممکن است جلوی او را بگیری، با یک رأی یا با یک مجموعه‌ی رأی. بالاخره، عرض من این است: هر کس ایران را دوست دارد، هر کس جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کس انقلاب را دوست دارد، هر کس قدرت ملّی را دوست دارد، هر کس پیشرفت را دوست دارد، باید در انتخابات فعّال باشد، بایستی در انتخابات شرکت پُرشور انجام بدهد.

انتخابات یک فرصت است، از این فرصت باید استفاده کرد؛ هم به نفع کشور است، هم دشمنان کشور را مأیوس میکند؛ امثال سیاستمداران آمریکا و سی‌آی‌اِی و صهیونیست‌های خبیثِ ظالم و دیگران را که نشسته‌اند چهارچشمی مسائل ما را دانه‌دانه رصد میکنند، مأیوس میکند؛ حضور در انتخابات، دشمنان را مأیوس میکند. این مطلب اصلی ما.

یک سؤالی در مورد «اصلح» میشود. چون آن کسانی که به عنوان نامزد وارد میدان انتخابات میشوند، خب همه صالحند دیگر؛ یعنی شورای نگهبان و بقیّه‌ی دستگاه‌های نظارتی روی اینها مطالعه کرده‌اند تشخیص داده‌اند که اینها صالحند؛ بنابراین صالحند؛ امّا اصلح را شما میخواهید انتخاب کنید. اصلح کیست؟ کیست که صلاحیّت بیشتری دارد؟ بنده اینجا دو سه ملاک را ذکر کرده‌ام:
هر کسی که در تقیّد به دین، تقیّد به عمل دینی و تشرّع دینی بهتر و جلوتر باشد؛ هر کسی نسبت به استقلال کشور و آویزان نشدن کشور به این و آن قدرت دنیا اصرار بیشتری داشته باشد و واقعاً استقلال کشور را بخواهد؛ هر کسی به مبارزه‌ی با فساد به طور جدّی عقیده داشته باشد که با فساد باید مبارزه کرد؛ هر کسی نسبت به منافع ملّی جدّی‌تر است؛ یعنی حاضر است منافع شخصی خودش را در مقابل منافع ملّی قربانی کند؛ منافع ملّی را ترجیح بدهد بر [منافع شخصی]؛ هر کسی این خصوصیّات را داشته باشد، او اصلح است؛ مسئله‌ی دین، مسئله‌ی استقلال، مسئله‌ی مبارزه‌ی با فساد، مسئله‌ی منافع ملّی. تعصّبات جناحی را بگذارند کنار؛ در قضایای مختلف ببینند چه چیزی مناسب با منافع ملّی است و مایه‌ی عزّت کشور و آسایش کشور و پیشرفت کشور است، آن را ترجیح بدهند در مقام تعارض منافع بین منافع شخصی و منافع جناحی و منافع ملّی؛ به نظر من اصلح این است که این را هم بایستی با مطالعه، با دقّت در حرفها، با شنیدن از افرادی که مطّلعند، آگاهند، شماها به دست بیاورید و کار سختی نیست، کار نشدنی‌ای نیست؛ حالا تا آن مقداری که انسان توانایی دارد. حالا مثلاً بنده که بخواهم رأی بدهم، خب مثلاً فهرست تهران را می‌آورند، فهرستهای مختلفی هست، همه را که آدم نمی‌شناسد؛ بعضی‌ها را انسان می‌شناسد، بعضی‌ها را از این و آن میپرسد، بعضی‌ها را به افرادی که معرّفی کردند اطمینان میکند، مثلاً فرض کنید که یک مجموعه‌ای را به ‌عنوان نامزدهای مورد انتخاب انسان مینویسد اسمشان را، در صندوق می‌اندازد. هر مقداری که ممکن است در این زمینه بایستی دقّت کرد.

مسئله‌ی غزّه امروز مسئله‌ی اساسی دنیای اسلام است، همان‌طور که مکرّر عرض کرده‌ایم. من چند روز قبل از این در یک صحبتی گفتم(۲) مسئله‌ی غزّه، حادثه‌ی غزّه، هم اسلام را به دنیا معرّفی کرد، معلوم شد که «ایمان اسلامی» آن عاملی است که این‌جور اقتدار و مقاومت می‌آفریند که مردم زیر بمباران ایستادگی کردند، تسلیم نشدند، دستهایشان را در مقابل دشمن بالا نبردند، با این‌همه فجایعی که اینها به وجود آوردند ــ اسلام را معرّفی کرد؛ اسلام این است، ایمان اسلامی این است ــ هم فرهنگ و تمدّن غربی را معرّفی کرد؛ فرهنگ غربی و تمدّن غربی آن چیزی است که سیاستهای برآمده‌ی از این فرهنگ را وادار میکند که این جنایتها را ببینند و حاضر نباشند اعتراف کنند که این نسل‌کشی است، حاضر نباشند آن را به معنای واقعی کلمه متوقّف کنند. بله، زبانی یک چیزی میگویند، امّا وقتی نوبت به متوقّف کردن این جنایت در شورای امنیّت سازمان ملل میرسد، وتو میکنند! تمدّن غربی این است. کارِ فضاحتِ سیاستهای خلافِ بشریِ آمریکا و غربی‌ها به جایی میرسد که شنیدید این افسر نیروی هوایی آمریکا خودش را آتش میزند؛(۳) یعنی حتّی برای آن جوانی که در آن فرهنگ تربیت شده سنگین می‌آید، حتّی وجدان او آزرده میشود. البتّه به جای یک نفر، هزار نفر باید خودشان را آتش میزدند، [منتها] غرق در فساد بودن نمیگذارد؛ حالا یک نفر تصادفاً وجدانش بیدار شده خودش را آتش زده. فرهنگ غربی خودش را معرّفی کرد، خودش را عریان کرد، خودش را لو داد که چقدر فاسد است، چقدر منحرف است، چقدر ظالم است.

امیدواریم خداوند متعال نصرت کامل به اسلام و مسلمین و فلسطین و بخصوص غزّه عنایت کند، و امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال برای ملّت ایران انتخابات مطلوب و مناسب و شایسته‌ی این ملّت را مقدّر کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره‌ی مجلس خبرگان رهبری، یازدهم اسفند برگزار میگردد.

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره‌ی ملّی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید استان خوزستان (۱۴۰۲/۱۲/۵)

آرون بوشنل، افسر نیروی هوایی آمریکا، در اعتراض به جنگ علیه غزّه و همدستی آمریکا با رژیم صهیونیستی در جنایت و نسل‌کشی فلسطینیان، روز ششم اسفند در مقابل سفارت این رژیم در واشنگتن اقدام به خودسوزی کرد که به مرگ وی انجامید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ | 21:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مشارکت بالا در انتخابات؛ ترسیم کننده راه پیشرفت

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان شرقی درخصوص مشارکت مردم در انتخابات پیشرو تأکید کردند: شک نیست که جبهه‌ی استکبار با انتخابات ما مخالف است؛ چرا مخالفند؟ چون نظام ما عبارت است از «جمهوری اسلامی»؛ دو تکّه دارد؛ هم با جمهوری‌اش مخالفند، هم با اسلامی‌اش. مظهر «جمهوری» همین انتخابات است؛ این انتخابات مظهر «جمهوری» است...همه باید در انتخابات شرکت کنند. انتخابات رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی است. راه اصلاح کشور انتخابات است. آن کسانی که دنبال این هستند که مشکلات را برطرف کنند، ترمیم کنند، بایستی به انتخابات رو کنند. راهِ درست، انتخاب است. ۱۴۰۲/۱۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در یادداشتی به قلم آقای سیدمرتضی نبوی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به بررسی نسبت میزان مشارکت اقشار مختلف مردم با اقتدار، مقبولیت و مشروعیت مجلس پرداخته است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رابطه مشارکت بالای مردم و قوت بیشتر مجلس به این ترتیب است که فرض کنیم به‌طور مشخص مجلسی با مشارکت ۳۰ درصد، ۵۰، ۷۰ یا بیشترین کسانی که حق رأی دارند تشکیل شود. بسیار واضح است مجلسی که از مشارکت بالاتر مردم فراهم آمده باشد، از پشتوانه مردمی و مقبولیت بیشتری برخوردار است، زبان دشمنانمان را کوتاه و خیالشان را از توطئه علیه کشورمان منصرف می‌کند، چون متوجه می‌شوند این مجلس که مظهر مردم‌سالاری و در جمهوری اسلامی مظهر مردم‌سالاری دینی است، از پشتوانه بالای مردم برخوردار است، خود مردم جمع شده و از حقشان برای تعیین سرنوشت کشور استفاده کرده‌ و کسانی را به مجلس فرستاده‌ که موردنظرشان بوده‌اند تا آن‌ها از طرف مردم قانون‌گذاری کنند و برای پیشبرد امور کشور تصمیم بگیرند.

روشن است هرچه مشارکت مردم بیشتر باشد، پشتوانه مردمی مجلس شورای اسلامی که در حقیقت جایگاه نمایندگان مردم است، قوی‌تر می‌شود و این مجلس از اقتدار، مقبولیت و مشروعیت بیشتری در تصمیم‌گیری برای عموم مردم برخوردار است. اما در پاسخ به این سؤال که مجلس قوی‌تر چگونه می‌تواند مشکلات میان‌مدت و جاری را حل کند؟ باید گفت هرچه میزان مشارکت بالاتر باشد، نمایندگانی که در این مجلس گرد هم می‌آیند تا برای رفع مشکلات کشور و پیشرفت آن تصمیم بگیرند از تنوع فکری بیشتر برخوردار هستند و تضارب آرا در چنین مجلسی قوی‌تر است.

ما در معارف خود داریم که راه درست از تضارب آرا به دست می‌آید و متولد می‌شود؛ درنتیجه این تخصص‌ها و مهارت‌های بیشتر، طرز فکرهای متنوع‌تر و حضور نمایندگان بیشتر اقشار گوناگون با دیدگاه‌های مختلف در مجلس باعث انجام بهتر این تضارب آرا، اتخاذ راه‌حل‌های بهتر، دربرگیرندگی بیشتر و همه‌جانبه بودن این تصمیمات برای مشکلات عموم مردم خواهد شد و وقتی مجلس دارای نمایندگی اکثریت قاطع مردم باشد، مشکلات و نیازهای کشور در تصمیماتش انعکاس بیشتری پیدا می‌کند و راه‌حل‌های جامع‌تری به دست می‌آید؛ به این ترتیب، مشارکت بالا و حضور اقشار و تفکرات مختلف باعث تصمیم‌گیری‌های دقیق و درست‌تر و درنتیجه رسیدن به اهداف مردم از نظر پیشرفت و رفع مشکلات می‌شود.

در هر دوره از مجلس شاهد نمونه‌هایی از مسائلی هستیم که توسط مجلس برطرف شده است. مثلاً در دوره اول مجلس شورای اسلامی با رئیس‌جمهور نابابی به نام بنی‌صدر رو‌به‌رو شدیم که بعد از گرفتن رأی مردم به آن‌ها پشت کرد و در مملکت آشوب برانگیخت. مجلس شورای اسلامی که نماینده مردم بود این مسئله را با استفاده از اختیارات قانونی خود با استیضاح و برکناری او حل کرد و به این ترتیب به یک غائله بزرگ پایان داد.

در زمان جنگ در مواردی مجلس کاملاً مشکلات جبهه را زیر نظر داشت و با تصمیمات به‌موقع و حتی حضور در شورای امنیت کشور مسائل را پیگیری می‌کرد و تصمیمات لازم را می‌گرفت تا ما بتوانیم دوران دفاع مقدس را پشت سر بگذاریم. همین مجلس بود که تصمیم گرفت در دوران جنگ قیمت کالاهای اساسی برای مردم ثابت باشد و نیازهای حداقلی مردم با قیمت پایین و با خیال راحت به دستشان برسد که اصطلاحاً به آن کالاهای کوپنی یا یارانه‌ای گفته می‌شد که از این نظر امنیتی برای مردم در دوران دفاع مقدس ایجاد کرده بود.

این‌ها همه تصمیمات مجلس هستند. همچنین در دوره‌های بعد مسئله پرداخت مستقیم یارانه تصمیم مهمی بود که گرفته شد. وقتی قیمت حامل‌های انرژی اصلاح و به واقعیت نزدیک شد، قرار شد با بالاتر رفتن قیمت‌ها، دولت ما‌به‌التفاوت یعنی مازاد درآمدی را که به دست می‌آورد به خود مردم اختصاص دهد. با پرداخت یارانه‌ها به‌صورت مستقیم برای اولین‌بار اقشار مختلف در سراسر کشور و در روستاها از یارانه‌ای برخوردار شدند که در زندگی آن‌ها تغییر زیادی ایجاد کرد و حتی توزیع درآمد بسیار متعادل شد اما به‌علت عدم پیگیری مناسب این مسئله در ادامه، تأثیر خود را آن‌طور که باید و شاید نگذاشت.

تصمیم دیگری که فکر می‌کنم در مجلس پنجم گرفته شد این بود که در آن زمان مرحوم جناب آقای هاشمی رفسنجانی رئیس‌جمهور بودند و پیشنهاد سازمان برنامه‌شان گران شدن قیمت بنزین به‌یکباره بود. در آن‌جا با کار کارشناسی مجلس و با بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس که برای اولین‌بار تشکیل شده بود، نشان دادند که آثار ناشی از این مسئله در زندگی مردم زیاد است و باعث تورم غیرقابل تحمل می‌شود. پس از ارائه این نظر کارشناسی به ریاست‌جمهوری وقت، آن را پذیرفتند و به این ترتیب جلوی افزایش قیمت ناگهانی بنزین گرفته شد و قرار شد قیمت حامل‌های انرژی به‌تدریج به‌طور متوسط هر سال حدود ۱۰درصد افزایش پیدا کند تا هم دستگاه‌هایی مثل نفت، نیرو، آب و غیره بتوانند برای توسعه سرمایه‌گذاری داشته باشند و هم فشار زیادی به مردم وارد نشود.

از این‌گونه تصمیمات بسیار است که هر مجلس فهرستی از این اقدامات را داشته و ارائه کرده و قابل مراجعه است. می‌توان گفت که نبض مردم در مجلس می‌زند یعنی چون نمایندگان از نقاط مختلف کشور از دورترین نقاط نسبت به مرکز در مجلس حضور دارند با مشکلات مردم آشنا هستند و زمانی که سیل، زلزله یا حادثه دیگری اتفاق می‌افتد بلافاصله در مجلس منعکس و تصمیمات عاجل برای رفع گرفتاری‌ها و مشکلات گرفته می‌شود. در نتیجه مجالس همیشه گوش به زنگ هستند تا این کار را انجام دهند. یقیناً مشارکت بالا و رأی مردم برای برخورداری مجلس از اقتدار و مشروعیت بیشتر، گرد هم آمدن افکار متنوع، امکان ترسیم بهتر راه پیشرفت و برطرف کردن مشکلات تأثیرگذار است و بیش از این ضرورتی به توضیح نخواهد داشت.

رهبر معظم انقلاب و حضرت امام در زمان خودشان کاملاً ایده تحول را پیگیری می‌کردند و می‌گفتند ما یک کشور انقلابی هستیم و باید انقلابی بمانیم یعنی هنوز راه زیادی در پیش داریم تا با تحول کمبودهای خود را جبران کنیم. جبران نقص‌های علمی، کمبودهای ساختاری، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و همه این‌ها به تحول احتیاج دارد ولی تصور من این است که یکی از ابعاد تحول در مجلس شورای اسلامی امر قانون‌گذاری است. در این زمینه رهبر انقلاب سیاست‌هایی را ابلاغ کرده‌اند که قانون‌گذاری باید براساس آن حساب و کتابی پیدا کند و در فرآیند آن نکاتی رعایت شود تا قانونی که در مجلس تصویب می‌شود و به تأیید شورای نگهبان می‌رسد، دارای انسجام، کارآمدی و شفافیت باشد و مجموعه این قوانین یک نظام حقوقی کارآمد را برای کشورمان فراهم بیاورد. این نکته قابل عرض است که در حقیقت نظام حقوقی که مجموعه قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی است، نرم‌افزار اداره کشور است. امروزه می‌بینید که این نرم‌افزارها چه تحولاتی در خدمات بانکی، حمل‌و‌نقل‌های شهری و بین‌شهری و ارائه تمام خدمات دولت به مردم ایجاد کرده‌اند و بسیار بسیار در شفاف‌تر شدن امور با رعایت صرفه‌جویی نقش دارند و امروز پشتوانه دولت الکترونیک یکپارچه یک نظام حقوقی شفاف است که اگر هر کشوری از آن برخوردار باشد، در حقیقت می‌توان امیدوار بود که دولت آن کارآمد باشد، چون در سطح کل کشور نظام حقوقی و مجموعه قوانین یک نرم‌افزار برای اداره کارآمد دولت هستند.

متأسفانه ما هنوز به این نقطه نرسیده‌ایم. پس اگر ما به‌عنوان مردم کسانی را انتخاب کنیم که به ایجاد تحول در نظام قانون‌گذاری معتقد باشند، قوانین گذشته را بازبینی، تدوین و تنقیح کنند؛ قوانینی را که مانع پیشرفت و دست‌وپاگیر هستند، نسخ و قوانین ناقص را اصلاح و خلأ آنها را برطرف کنند؛ به‌طوری‌که به یک نظام حقوقی شفاف کارآمد و یک نرم‌افزار کارآمد برای اداره حکومت برسیم، بسیار تحول بزرگی در کشور انجام می‌شود؛ ضمن اینکه تحول شگرفی در امر قانون‌گذاری است.

سال‌هاست که رهبر انقلاب سیاست‌های بسیار مترقی را برای امر قانون‌گذاری ابلاغ کرده‌اند که مخاطب اصلی آن مجلس شورای اسلامی است. در اواخر مجلس قبل و در این مجلس هم اقداماتی انجام شده اما باید بگوییم متأسفانه هنوز به نتیجه نرسیده است. پس انتخاب نمایندگانی که معتقد باشند سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب را الگو و خط‌مشی خود قرار دهند و بر اساس آن به امر قانون‌گذاری، بودجه‌ریزی، برنامه‌ریزی و تدوین و تنقیح قوانین جامه عمل بپوشانند منشأ تحول بسیار بسیار مهم و منجر به کارآمدی و شفافیت نظام، ریشه‌کن کردن فساد و بالا رفتن رضایت مردم و افزایش سرمایه اجتماعی نظام خواهد شد؛ چون قوانین شفاف جلوی فساد را می‌گیرد، کارآمدی را افزایش می‌دهد، کار مردم با سرعت انجام می‌شود و این در نتیجه رضایت مردم را بالا خواهد برد و نظامی که از این سرمایه اجتماعی بالا برخوردار باشد می‌تواند کارهای بسیار عظیم و بزرگی انجام دهد و موانع بسیار بزرگی را از پیش پا بردارد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۲ | 6:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اطلاع‌نگاشت | انتخابات باشکوه، راه‌حل مشکلات کشور

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مردم کرمان و خوزستان (۱۴۰۲/۱۰/۲) نکاتی را درباره انتخابات بیان کردند که در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌شود.

نماهنگ | انتخابات؛ میدان نقد جهاد تبیین

کلیپ صوتی | بانوان در انتخابات ایفای نقش‌ کنند

نماهنگ | انتخابات؛ راه درست


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲ | 6:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اطلاع‌نگاشت | انتخابات باشکوه، راه‌حل مشکلات کشور

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار مردم کرمان و خوزستان (۱۴۰۲/۱۰/۲) نکاتی را درباره انتخابات بیان کردند که در این اطلاع‌نگاشت مرور می‌شود.

  • نماهنگ | انتخابات؛ راه درست

  • نماهنگ | انتخابات؛ راه درست(KHAMENEI.IR)

  • حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «همه باید در انتخابات شرکت کنند. انتخابات رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی است. راه اصلاح کشور انتخابات است. آن کسانی که دنبال این هستند که مشکلات را برطرف کنند، ترمیم کنند، بایستی به انتخابات رو کنند. راهِ درست، انتخاب است. این یک مطلب.
    مطلب دوّم: مردم باید دنبال انتخاب اصلح باشند. البتّه در درجه‌ی اوّل حضور مردم است، در درجه‌ی بعد انتخاب اصلح است... اصلح را از کجا بشناسیم؟ ملّت ایران آنجایی که میتوانند، بروند تشخیص بدهند، تحقیق کنند؛ آنجایی که نمیتوانند، به کسانی که اعتماد دارند اتّکاء کنند؛ آنها معرّفی میکنند، از معرّفی آنها استفاده کنند و اصلح را بشناسند.
    آن کسانی که توانایی حرف زدن با مردم را دارند و مردم از آنها قبول [میکنند] و اذعان به آنها دارند، مردم را به حضور در انتخابات تشویق کنند. آن کسانی که در میدان انتخابات وارد میشوند، از بددهنی و توهین و اهانت به دیگران اجتناب کنند... از سیاه‌نمایی اجتناب کنند؛ این‌جور نباشد که بعضی برای اینکه توجّه مردم را به خودشان جلب کنند، سیاه‌نمایی کنند. سیاه‌نمایی غلط است و خلاف واقع است و دروغ است و مورد لطف پروردگار قرار نمیگیرد.
    البتّه صحّت انتخابات، اتقان انتخابات، سلامت انتخابات خواسته‌ی همیشگی ما از مسئولین بوده. و من به شما عرض کنم که در این سالهای متمادی، در این چند دهه که این‌همه انتخابات انجام گرفته، بنده به عنوان یک آدم مسئول که یک وقتی رئیس‌جمهور بودم، بعد هم در این سِمت حضور داشتم، تا حالا هرگز تخلّف انتخاباتی به آن معنایی که دشمن میگوید، مشاهده نکرده‌ام... انتخابات بحمدالله در کشور ما همیشه سالم و صحیح و متین انجام گرفته، این دفعه هم ان‌شاءالله همین‌جور خواهد بود.» ۱۴۰۲/۱۱/۲۹
    رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «انتخابات؛ راه درست» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ | 19:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

انتظار، مقاومت، استواری

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «انتظار فرج یعنی همه‌ی سختی‌ها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ [بلکه] دل شما گوش‌به‌زنگ باشد. همین‌طور که در قضیّه‌ی حضرت موسیٰ به مادرش گفته شد: اِنّا رادُّوهُ اِلَیکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلین‌؛ این بچّه را به تو برمیگردانیم و او را هم از مرسلین قرار میدهیم و نجاتتان خواهد داد؛ این، بنی‌اسرائیل را مستحکم کرد. بنی‌اسرائیل در مصرِ فرعونی، سالهای متمادی، مقاومت کردند... همین مقاومت بود که موسیٰ را آورد و حرکتش را آغاز کرد و دنبال او راه افتادند و به نابودی فرعون و فرعونیان منتهی شد؛ این، انتظارِ فرج است... انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بن‌بست نپنداشتن؛ بن‌بست‌انگاری خیلی چیز بدی است. این معنای انتظار فرج است...» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹

رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ولادت حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف و عید نیمه‌ی شعبان، در یادداشتی به قلم حجت‌الاسلام حسین الهی‌نژاد، رئیس پژوهشکده مهدویت و آینده‌پژوهی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به بررسی وظایف منتظران در جامعه پرداخته است.

انتظار، مقاومت، استواری

|حجت‌الاسلام حسین الهی‌نژاد
از جمله وظایف منتظران در عصر غیبت بعد از خوداندیشی و خودسازی، دیگراندیشی و دیگرسازی است. یکی از کارهای مهمی که درخصوص زمینه‌سازی ظهور باید انجام شود تربیت و پرورش یاران امام زمان(عج) است که منتظران با انجام آن به نوعی اعلان آمادگی برای تحقق ظهور می‌نمایند.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲ | 8:37 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار دست‌اندرکاران دومین کنگره ۲۴ هزار شهید استان خوزستان با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ۲۴ هزار شهید استان خوزستان، حماسه و معجزه مردم خوزستان در دوران دفاع مقدس را نتیجه ترکیب همت مردمی و ایمان اسلامی دانستند و با اشاره به دقت نظر امام بزرگوار در انتخاب تعبیر «جمهوری اسلامی» گفتند: آنچه که باعث پایداری و پیشرفت نظام اسلامی و غلبه آن بر بسیاری از موانع و توطئه‌ها شد، جمع بین «اعتماد به جمهور مردم و اسلام» بود و در آینده نیز راه غلبه برمشکلات استمرار همین تفکر است.

رهبر انقلاب اسلامی با تبریک عید سعید و بزرگ نیمه شعبان، به شناخت دقیق امام نسبت به مردم و هم‌چنین نگاه جامع و مترقی امام نسبت به اسلام اشاره کردند و افزودند: امام(ره) از همان روزهای آغازین نهضت اسلامی تا پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن همواره به مردم اعتماد داشت و اسلام را یک مکتب و تفکر کارآمد برای سیاست و مدیریت جامعه می‌دانست و بر همین اساس توانست زمینه پیشرفت ایران و استمرار حرکت‌های بزرگ را بوجود آورد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه مهم‌ترین مشکل دشمنان جمهوری اسلامی، نداشتن شناخت نسبت به مردم ایران و هم‌چنین نداشتن شناخت از اسلام است، خاطر نشان کردند: دشمنان ملت ایران بر اساس برآوردها و طراحی‌های خود مطمئن بودند که جمهوری اسلامی چهل سالگی خود را نخواهد دید اما به کوری چشم آنها پیشرفت ایران متوقف نشد و به لطف الهی و با تکیه بر همت و اراده مردم و ایمان دینی آنها ادامه نیز خواهد یافت.

رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان نمونه دیگر از معجزه آفرینی تکیه بر مردم و ایمان دینی را شرایط امروز غزه برشمردند و گفتند: ایستادگی نیروهای مقاومت و مأیوس کردن دشمن از نابودی آنها و هم‌چنین صبر مردم غزه در برابر بمباران‌ها و مصیبت‌ها نشانگر ایمان دینی قوی این مردم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به آشکار شدن دروغ بودن ادعاهای تمدن غربی درباره حقوق بشر و ریاکاری و نفاق غربی‌ها در ماجرای غزه افزودند: غربی‌ها که برای اعدام یک مجرم سر و صدا و هیاهو به راه می‌اندازند در برابر کشتار ۳۰ هزار انسان بی‌گناه در غزه چشم خود را بسته‌اند و آمریکا با وقاحت تمام و برای چندمین بار قطعنامه قطع بمباران غزه را وتو می‌کند.

ایشان تاکید کردند: این، چهره واقعی فرهنگ و تمدن و لیبرال دموکراسی غربی است که در ظاهر آن سیاستمداران اتو کشیده و لبخند بر لب قرار دارند اما در باطن، یک سگ هار و گرگ خونخوار است.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان خاطر نشان کردند: ما مطمئن هستیم که این تمدن غربی و این بارِ کج به منزل نخواهد رسید و فرهنگ حق و منطق صحیح اسلام بر همه اینها فائق خواهد آمد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* امروز دنیای اسلام برای غزه عزادار است. فجایعی که در غزه به دست رژیم غاصب خبیث صهیونیستی، این سگ هار انجام میگیرد، دو مطلب را نشان داد؛ یکی قوت ایمان اسلامی را. این مقاومتی که نیروهای مقاومت در داخل غزه انجام دادند و دشمن را مأیوس کردند، این ناشی از نیروی اسلام است. این صبری که مردم مظلوم غزه بر این بمبارانها و بر این فشارها از خودشان نشان دادند، ناشی از ایمان اسلامی بود.

دومین چیز این است که تمدن غرب خودش را نشان داد. تمدن غرب، تمدنی که با ریاکاری، با نفاق، با دروغگویی دائم از بشر و حقوق بشر و حقوق انسان و از این حرفها میزند.

یک نفر فرض کنید چند نفر را کشته، میخواهند قصاصش کنند، سروصدایشان بلند میشود که آقا اعدام! اعدام! با اعدام یک مجرم مخالفند. سی هزار نفر در طول سه چهار ماه اعدام میشوند به دست رژیم صهیونیستی، اینها چشمهایشان را میبندند، کانّه اتفاقی نیفتاده.

بعضیهایشان زبانی یک چیزی میگویند، اما در عمل پشتیبانی میکنند، اسلحه میدهند، کالاهای مورد نیازش را میدهند. آمریکا با وقاحت تمام برای بار چندم قطعنامه‌ی قطع بمباران مردم را وتو میکند.

فرهنگ غرب، تمدن غرب، این ظاهرهای اتوکشیده‌ی سیاستمداران غربی باطنش این است. ظاهر یک ظاهر با لبخند، باطن یک سگ هار، یک گرگ خونخوار. این تمدن غرب است. این لیبرال دمکراسی غرب است. نه لیبرالند، نه دمکراتند، دروغ میگویند، با نفاق دارند کار خودشان را پیش میبرند.

* امیدواریم که ان‌شاءالله مردم دنیا در این حوادث گوناگون [غزه] هم اسلام را بهتر بشناسند، هم غرب را درست بشناسند و ما که مطمئنیم، ما مطمئنیم که این تمدن غربی، این بار کج به منزل نخواهد رسید. این ادامه و تداومی نخواهد داشت و ان‌شاءالله فرهنگ حق و منطق درست اسلام فائق خواهد شد بر همه‌ی اینها.

* امام میفرمودند که اگر ما به مردم ایران بگوییم این صحرای قم را ـ اشاره میکردند با دست‌شان به طرف صحراهای جنوب قم ـ پر خواهند کرد. مردم را می‌شناخت. امام اعتماد داشت به مردم. این شناخت مردم بود و شناخت اسلام. امام اسلام را با یک نگاه جامع، کامل، مترقی شناخت.

اسلام را برای اداره‌ی جوامع بشری کافی میدانست. اسلام را فقط برای اذان گفتن در مأذنه‌ها و عبادت کردن در معبدها و مساجد و تعمیر درون قلب اشخاص در این فقط نمی‌دانست اسلام را، اسلام در صحنه در صحنه‌ی سیاست، در صحنه‌ی اداره، در صحنه‌ی مدیریت مردم، در صحنه‌ی هدایت عمومی بشریت فعال و کارآمد میدانست نگاه امام این بود.

این نگاه نگاه دقیقی است. این است که حرکت عظیم را، حرکت نظام جمهوری اسلامی را، پیشرفت جمهوری اسلامی را تدارک دید و زمینه‌سازی کرد و این ادامه دارد.

این تفکر توانسته جمهوری اسلامی را پایدار کند. این تفکر جمع بین جمهور و اسلام. این تفکر جمهوری اسلامی را پایدار کرده، نگه داشته، حفظ کرده ، روز به روز جمهوری اسلامی را قوی‌تر کرده.

آمریکایی‌ها گفتند جمهوری اسلامی چهل سالگی خودش را [نخواهد دید]، خاطر جمع بودند به اینکه این نقشه‌ها و توطئه‌ها عمل خواهد کرد. به کوری چشم آنها پیشرفت جمهوری اسلامی متوقف نشد. ایران اسلامی تسلیم زورگویی نشد، سربلند به راه خودش ادامه داد. بر بسیاری از موانع غلبه کردیم، به حول و قوه‌ی الهی بر بسیاری دیگر از موانعی که الان هم وجود دارد غلبه خواهد کرد ملّت ایران.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ | 22:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن

اساتید، قاریان و حافظان برترِ شرکت‌کننده در چهلمین دوره‌ی مسابقات بین‌المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران، صبح امروز (پنجشنبه) با حضور در محفل انس با قرآن در حسینیه‌ی امام خمینی(ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

رهبر‌معظم‌انقلاب در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات بین‌المللی قرآن‌کریم تأکید کردند:نابودی غده سرطانی‌صهیونیسم‌حتمی است

دنیای اسلام حتماً نابودی اسرائیل را به چشم خواهد دید

از این تمدن بیش از این انتظار نیست (یادداشت روز)

اخبار ویژه

انگلیس احمق وارد جنگی شد که ربطی به آن نداشت

انتشار اسناد ساختگی و نامه‌های جعلی منتسب به قوه قضائیه توسط گروه هکری

(چشم به راه سپیده)

نگاهی به فهرست‌های انتخاباتی رقابت فشرده میان انواع سلیقه‌ها

پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت سالک‌الی‌الله حجت‌الاسلام عبدالقائم شوشتری

خاطره‌ای از شهید آیت‌الله سعیدی برای همین روزها (نکته)

بانک مرکزی نسبت به وام ازدواج هزاران زوج از جمله رفع مشکل اخذ تضامین بانکی اقدام کند

وزارت اطلاعات دژ محکمی در برابر انواع تهدیدات است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ | 16:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دنیای بهشت‌آسا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در اعیاد موالید ائمّه، از گذشته تجلیل میکنیم؛ امّا در عید نیمه شعبان، همه‌‌ى نگاه به آینده است؛ یعنى این نگاه دو چیز را با خود دارد: یکى امید، یکى تلاش. دلهاى افسرده در نهایت گرفتارى و تنگنا، یک روزنه‌‌ى روشن و درخشانى به یک دنیاى نورانى و بهشت‌‌آسا در مقابل چشمشان مى‌‌بینند و به آینده امید دارند.» ۱۳۹۴/۰۳/۱۲
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن ولادت حضرت ولی‌عصر عجل‌الله‌تعالی فرجه‌الشریف و عید نیمه‌ی شعبان، لوح «دنیای بهشت‌آسا» را منتشر میکند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «انتظار فرج یعنی همه‌ی سختی‌ها قابل برداشته شدن و برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید؛ [بلکه] دل شما گوش‌به‌زنگ باشد. همین‌طور که در قضیّه‌ی حضرت موسیٰ به مادرش گفته شد: اِنّا رادُّوهُ اِلَیکِ وَ جاعِلوهُ مِنَ المُرسَلین‌؛ این بچّه را به تو برمیگردانیم و او را هم از مرسلین قرار میدهیم و نجاتتان خواهد داد؛ این، بنی‌اسرائیل را مستحکم کرد. بنی‌اسرائیل در مصرِ فرعونی، سالهای متمادی، مقاومت کردند... همین مقاومت بود که موسیٰ را آورد و حرکتش را آغاز کرد و دنبال او راه افتادند و به نابودی فرعون و فرعونیان منتهی شد؛ این، انتظارِ فرج است... انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بن‌بست نپنداشتن؛ بن‌بست‌انگاری خیلی چیز بدی است. این معنای انتظار فرج است... انتظار فرج فقط این نیست که منتظر بنشینیم دعا کنیم که خدا حضرت را برساند؛ که البتّه این یکی از کارهای واجب است... امّا فقط این نیست... انتظار فرجِ خوردن نان با رفتن به نانوایی و خریدن نان و آوردن است دیگر، وَالّا با نشستن که نان خودش نمی‌آید. باید یک حرکتی انجام بگیرد تا اینکه انتظار فرج انجام بگیرد.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «انتظار فرج» را منتشر میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ | 16:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سران کشورهای اسلامی در موضوع غزه به تعلیم قرآن عمل نکردند

حمایت از مردم و مقاومت غزه؛ مهم ترین وظیفه قرآنی است

حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح پنج شنبه در دیدار شرکت کنندگان در چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم، عمل به معارف قرآن را برآورنده نیازهای آحاد بشریت و جوامع بشری دانستند و با انتقاد از عمل نکردن به معارف و دستورات قرآن از جانب سران کشورهای اسلامی، در موضوع غزه، گفتند: امروز نیروهای مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن خبیث صهیونیستی، در حال عمل به دستورات قرآن هستند و به لطف الهی پیروزی نصیب ملت فلسطین خواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را به چشم خواهد دید.

قرآن،کتاب ذکر و از بین بَرنده غفلت است

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم که به بیان توصیف و معرفی قرآن می‌پردازند، افزودند: قرآن، «کتاب هدایت»، «کتاب ذکر و از بین بَرنده غفلت» و «کتاب حکمت و نور و برهان» است و حضرت علی(ع) که شاگرد برجسته قرآن است، این کتاب آسمانی را کتاب زنده کننده دل‌ها و درمان دردهای بزرگ بشریت می‌خواند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای خاطرنشان کردند: کسانی که قرآن را کتاب «کُنجِ معابد» و برای ارتباط شخصی بشر با خداوند می‌دانند و «اسلام سیاسی» و «اسلام سازنده نظام اجتماعی» را قبول ندارند در واقع در نقطه مقابل توصیف قرآن از خود و توصیف حضرت امیرالمومنین(ع) از قرآن هستند.

هنرهای تلاوت، یکی از راه‌های موثر برای تشویق مسلمانان به انس با قرآن است

ایشان، تلاوت قرآن و فنون و هنرهای تلاوت را یکی از راه‌های موثر برای تشویق مسلمانان به انس با قرآن و فهم معارف آن برشمردند و گفتند: متاسفانه امروز شکایت رسول ا...(ص) به خداوند درباره مهجور بودن قرآن، یکی از واقعیت‌های تلخ بخش‌های زیادی از دنیای اسلام است که نتیجه آن عمل نشدن به دستورات و معارف قرآنی است.

مقاومت غزه با ایستادگی در حال عمل به معارف و دستورات قرآنی است

رهبر انقلاب اسلامی، موضوع غزه را مسئله بزرگ دنیای اسلام خواندند و افزودند: آیا سران و مسئولان کشورهای اسلامی به دستور قرآن که می‌گوید؛ «با دشمنان خدا و مسلمانان ارتباط برقرار نکنید» عمل می‌کنند؟ و چرا سران کشورهای اسلامی علناً به قطع رابطه خود با رژیم قاتل صهیونیستی و قطع کمک به این رژیم، اقدام نمی‌کنند؟حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای افزودند: خداوند متعال آحاد ملت‌های مسلمان را به دلیل این که به دولت‌های خود برای قطع پشتیبانی از رژیم صهیونیستی فشار نیاوردند و همچنین دولت‌های اسلامی را به دلیل عمل نکردن به دستورات قرآنی، مورد سوال و مواخذه قرار خواهد داد.ایشان تاکید کردند: البته مقاومت غزه و فلسطین با ایستادگی خود در مقابل دشمن صهیونیستی در حال عمل به معارف و دستورات قرآنی و روی دیگر این ماجرا هستند و به لطف خداوند و براساس وعده‌های قرآنی، نصرت الهی شامل حال آن‌ها خواهد شد.

مردم غزه مورد ظلم کسانی قرار گرفته‌اند که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند

رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر این که امروز دنیای اسلام و آزادگان جهان عزادار مردم غزه هستند، گفتند: مردم غزه مورد ظلم کسانی قرار گرفته‌اند که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند و بر همین اساس بزرگ ترین وظیفه، حمایت از مردم مظلوم غزه و ایستادگی شجاعانه نیروهای مقاومت وحمایت از کسانی است که به مردم غزه کمک می‌کنند.حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای در پایان خاطرنشان کردند: امید ما به لطف و نصرت الهی تمام نخواهد شد و دنیای اسلام حتماً نابودی غده سرطانی صهیونیست را مشاهده خواهد کرد.در این دیدار پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از قاریان و حافظان ممتاز و بین‌المللی قرآن از کشورمان و برخی کشورهای دیگر به تلاوت قرآن و اجرای «ابتهال» و «فراز خوانی قرآن» پرداختند.همچنین حجت‌الاسلام و المسلمین خاموشی رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه گزارشی از برگزاری چهلمین دوره مسابقات بین‌المللی حفظ و قرائت قرآن کریم در تهران ارائه کرد.

رهبر‌معظم‌انقلاب در دیدار شرکت‌کنندگان مسابقات بین‌المللی قرآن‌کریم تأکید کردند:نابودی غده سرطانی‌صهیونیسم‌حتمی است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۵ اسفند ۱۴۰۲ | 16:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

کارفرمای اصلی کاخ سفید است، متا پیمانکار است

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif نشست ویژه‌ی بررسی عملیات‌های رسانه‌ای KHAMANEI.IR در طوفان الاقصی و مسدود شدن حساب اینستاگرام این رسانه بعدازظهر چهارشنبه دوم اسفند ۱۴۰۲ در محل غرفه‌ی این رسانه در نمایشگاه رسانه‌های ایران در مصلای امام خمینی تهران(ره) برگزار شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif در این نشست آقایان مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، دکتر فرشاد مهدی‌پور معاون امور رسانه‌ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد صرفی سردبیر روزنامه انگلیسی‌زبان تهران تایمز و محمد لسانی کارشناس و پژوهشگر رسانه حضور داشتند.

تشریح سیاست‌های رسانه‌ای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی، بررسی زمینه‌ی برخورد حذفی شرکت متا و نظام رسانه‌ای غرب در برابر شخصیت رهبر معظم انقلاب و تحلیل اقدام اخیر شرکت متا در مسدود کردن حساب فارسی و انگلیسی اینستاگرام رسانه KHAMENEI.IR به‌عنوان یک حرکت معنادار که به نمایندگی از دولت ایالات متحده انجام شده است محورهای اصلی این نشست تخصصی را تشکیل دادند.

مهدی فضائلی عضو دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در ابتدای این نشست به تشریح سیاست‌های رسانه‌ای این مجموعه برای نشر و توزیع پیام‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت. فضائلی با اشاره به اینکه رویکرد رسانه‌ی KHAMENEI.IR از ابتدا این بوده که پیام را به هر کسی که طالب دریافت آن است برساند گفت: «این نگاه و فلسفه از ابتدا در مجموعه حاکم بوده که از همه‌ی امکانات و بسترهای رسانه‌ای برای انتقال پیام و دیدگاه‌های رهبر انقلاب و با زبان‌های مختلف برای مخاطبانی از هرجای دنیا مورد استفاده قرار گیرد. البته اولویت‌بندی‌هایی از نظر زبان، سکو و بسترهای رسانه‌ای لحاظ شده بود که زبان‌ها و بسترهایی که مخاطب و کاربر بیشتری دارند در اولویت قرار گیرند. به همین دلیل مجموعه‌ی رسانه‌ای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب از همان ابتدا از مجموعه‌های به‌روز در استفاده از فناوری‌ها و بسترهای رسانه‌ای بود.»

فضائلی در ادامه اظهارات خود با اشاره به فعالیت حساب‌های کاربری دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در شبکه‌های اجتماعی افزود: «به دلایلی که توصیف شد بسترهای موجود رسانه‌ای یک فرصت تلقی شده و حساب‌های کاربری این مجموعه هم فعالیت خود را در بسترهای مختلف داخلی و خارجی از جمله شبکه ایکس(توییتر سابق) و اینستاگرام آغاز کردند. در ادامه هم سکوهای مختلف به آن اضافه شدند.»

* فعالیت‌‌های رسانه‌ای رهبر انقلاب متوقف نخواهد شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب در ادامه به تشریح بعضی سیاست‌های محدودکننده از جانب این شبکه‌ها نسبت به حساب‌های کاربری این مجموعه پرداخت و گفت: «اقدامی که اخیرا اتفاق افتاد و حساب کاربری اینستاگرام مجموعه با ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار مخاطب و آنهم بدون مقدمه و هشدار و اطلاع و اخطار قبلی مسبوق به سابقه بود. در گذشته هم بعضی حساب‌های کاربری مجموعه به دفعات مسدود شدند هرچند با پیگیری‌های انجام شده بعد از یکی دو روز باز می‌شدند.»

وی با اشاره به اینکه در مورد اخیر هیچ هشدار و اطلاع و اخطار قبلی داده نشد گفت: «این موضوع نشان می‌دهد که بنایی بر بازگشایی نیست. البته سعی شد پیگیری‌هایی برای رفع مسدودیت انجام شد اما تا این لحظه پاسخی به این پیگیری‌ها داده نشده است به همین دلیل هم تصمیم گرفته شد که درباره‌ی این موضوع اطلاع‌رسانی دقیق‌تر صورت پذیرد.»

فضائلی در ادامه با تاکید بر اینکه این اتفاقات باعث توقف فعالیت‌های رسانه‌ای رهبر انقلاب نخواهد شد و انگیزه‌ی مجموعه را برای پوشش رسانه‌ای و توزیع پیام ایشان افزایش داده است گفت: «این برخورد و برخوردهای مشابهی که با شخصیت شهید سلیمانی صورت گرفت نشان می‌دهد که این شبکه‌ها زمانی که احساس کنند یک پیام علیه سیاست‌ها و اهداف آنها منتشر و موثر واقع شود همه ادعاهایشان درباره‌ی آزادی بیان را زیر پا می‌گذارند و نادیده می‌گیرند تا جلوی انتشار آن را بگیرند. این وضعیت را می‌توان نوعی دیکتاتوری دیجیتالی توصیف کرد.»

فضائلی در بخش دیگری از این نشست در پاسخ به سوالی درباره‌ی فعالیت مجدد مجموعه رسانه‌ای KHAMENEI.IR در شبکه اینستاگرام گفت: «دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب برای ارسال و توزیع پیام‌های ایشان از هر ظرفیتی استفاده خواهد کرد. در مورد فعالیت مجدد در این سکو هم بررسی انجام خواهد گرفت و اگر امکان فعالیت داشته باشد فکر نمی‌کنم محدودیتی برای فعالیت مجدد داشته باشیم.» وی همچنین از پیگیری و اعتراض رسمی به شرکت متا خبر داد و این حق را برای مجموعه قائل شد که از هر ابزاری برای احقاق حق خود اقدام کند.

فضائلی همچنین این اقدام را یک اقدام انفعالی در برابر کنش رسانه‌ای رهبر انقلاب توصیف کرد و در عین حال با تشریح استانداردهای دوگانه و متناقض مدعیان آزادی بیان در داخل و خارج کشور گفت: «به کرات اتفاق افتاده که جریان‌هایی در داخل یا خارج کشور نسبت به برخورد درست یا غلط با یک رسانه یا فرد رسانه‌ای که بعضا حتی جرمی را در ساحت دیگری غیر از رسانه انجام داده واکنش نشان داده و موضع گرفته‌اند. بعضا حتی کشورها و دولت‌ها هم از این افراد و رسانه‌ها پشتیبانی می‌کنند حالا این را مقایسه کنید با وضعیت فعلی که یک صفحه با بیش از ۵ میلیون مخاطب مسدود شده و با واکنشی روبرو نیستیم.»

* نباید زمین بازی را ترک کنیم
دکتر فرشاد مهدی‌پور معاون امور رسانه‌ای و تبلیغات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیگر کارشناسان حاضر در این نشست بود. وی با اشاره به اینکه در تحلیل اقدام اخیر شرکت متا در مسدود کردن حساب کاربری دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را باید سه نکته را در نظر گرفت گفت: «نکته‌ی اول مربوط به عملیات طوفان‌الاقصی است. یک عملیات تاریخی که صهیونیست‌ها علاوه بر میدان نظامی در حوزه افکار عمومی هم در آن شکست خوردند. روشن بود که صهیونیست‌ها در ادامه این ماجرا خود را بازیابی کرده و در ادامه هم به مرور سراغ همه جریان‌هایی می‌آیند که در این مسیر با آرمان فلسطین همراهی کرده‌اند. مجموعه اقدامات اخیر صهیونیست‌ها در منطقه و ترور رهبران جهادی در این راستاست.»

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با تاکید بر اینکه رفتارهای خشن اخیر شرکت‌های چند ملیتی و رسانه‌ای برای ما غریب و ناآشنا نیست گفت: «ما با این رفتارها آشناییم. چند سال قبل تصمیم گرفتند در گوشی‌های تلفن همراه که در بازار ایران به فروش می‌رسند یک اپلیکیشن حضور نداشته باشد. در همان زمان در پیام‌رسان دیگری اقدامات خلاف امنیت ملی ما صورت گرفت. اینها نشان می‌دهد که این رفتارهای خشن با ما بی‌سابقه نیست.»

مهدی‌پور با تاکید بر اینکه ما از نظر رسانه‌ای و فرهنگی در یک موقعیت جنگی هستیم افزود: «همه اموری که در یک جنگ سخت انجام می‌گیرد در این جنگ در یک سطح دیگر برای تاثیرگذاری بر ذهن و روان و فکر مخاطب بازتولید می‌شود. این اتفاق اخیر هم به معنای پایان این جنگ نیست. بخشی از میدان جنگ در اختیار دشمن است.»

معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با طرح این سوال که آیا این واقعیت دلیل بر آن است که باید زمین این جنگ را ترک کنیم گفت: «این واقعیت نباید باعث شود که بخواهیم به این نقطه برسیم که این زمین را ترک کنیم. به نظر من باید از همه ظرفیت‌ها و بسترهایی که امکان آگاهی‌بخشی و اطلاع دارند باید مورد استفاده قرار گیرند. سیاست آنها بر مبنای مسدود کردن آگاهی‌بخشی درباره‌ی مساله فلسطین قرار گرفته است. ما نباید این زمین بازی را ترک کنیم و باید با پیدا کردن راه‌هکار، موقعیت نشر پیام آرمان فلسطین را حفظ کنیم.»

* راهی جز قوی شدن نداریم
در ادامه این نشست محمد لسانی کارشناس و پژوهشگر رسانه هم به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت. وی با اشاره به اینکه در زمان جدید مفهوم شبکه و روابط حول شبکه ارتباطات انسانی به فضای مجازی تعمیم پیدا کرده به طرح یک سوال پرداخت و گفت: «شبکه روابط معنایی سیدعلی خامنه‌ای چه اهمیتی داشته و مخاطبی که پیام او را می‌شنیده چه تاثیری داشته که شرکت متا تصمیم می‌گیرد این شبکه قدرتمند را را مسدود و روابط معنایی آن را مختل کند؟»

این کارشناس رسانه با تشریح سیاست‌های محدودیت‌کننده پنهانی که بر حساب‌های کاربری از این دست اعمال می‌شوند افزود: «مخاطب ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار نفری صفحه کاربری دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در اینستاگرام در فضایی حول این حساب کاربری گرد آمده که این حساب با سیاست‌های محدودیت کننده‌ی پنهان روبرو بوده. در این حالت حساب کاربری شما مسدود نیست اما مثلا پست‌ها و محتواهای شما به دیگران پیشنهاد داده نمی‌شود.»

لسانی در بخش دیگری از اظهارات خود، انسجام‌زدایی از جبهه مقاومت در حوزه رسانه را از کارویژه‌های نظام رسانه‌ای استکبار توصیف کرد و گفت: «امروز این موضوع برای آنها تبدیل به یک اصل شده است. راهکار مقابله با این وضعیت آن است که در یک ساحت با قواعد خودشان با خودشان بازی کرد. مساله اصلی اما این است که ما هیچ راهی جز قوی‌تر شدن نداریم. این قوی شدن هم از نظر زیرساختی است و هم از نظر نیروی رسانه‌ای و بازیگران متکثر غیرمتمرکز که بتوانند این صدار را پیش ببرند.»

این کارشناس رسانه همچنین با بیان اینکه رسانه‌های اجتماعی، رهبران کشورها و دولت‌ها را به‌دلیل ارزش خبری این چهره‌ها از اعمال محدودیت‌ها مستثنی کرده‌اند و تنها مورد نقض این ماجرا جمهوری اسلامی ایران است افزود: «اقدام اخیر خلاف سیاست‌های کلی رسانه‌های اجتماعی است. سوال مهم دیگر این است که چه اتفاقی در هیئت حاکمه آمریکا افتاده است که دولت آمریکا در مواردی مانند اقدام اخیر با سیاست‌های افراطی اسرائیل همراهی می‌کند.»

وی همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از رسانه‌های داخلی گفت: «متاسفانه در داخل کشور راجع به مسدود شدن این حساب کاربری بحث جدی نشده و جریان‌های رسانه‌ای به نقل صرف خبر بسنده کرده‌اند.»

* متا پیمانکار است، کارفرمای اصلی دولت آمریکاست
محمد صرفی سردبیر روزنامه انگلیسی‌زبان تهران‌تایمز از دیگر حاضران این نشست با تشریح مفهوم قدرت نرم در تئوری‌های روابط خارجی ایالات متحده و جوامعی که با وجود هژمونی رسانه‌ای غرب هنوز می‌توانند تاثیرگذار باشند و صدای خود را به گوش دیگران برسانند گفت: «نظریه‌پردازان در آمریکا در برابر این واقعیت جدید به دو دسته تقسیم می‌شوند. یک دسته معتقدند قدرت این جوامع اصیل نیست و هنوز هم غرب دست برتر را بر عهده دارد. دسته‌ی دیگر اما معتقد به برخورد سلبی هستند و اینکه باید هرگونه امکان را برای استفاده این جوامع و حکومت‌ها بست.»

سردبیر روزنامه انگلیسی‌زبان تهران‌تایمز در ادامه با اشاره به اینکه اقدامات اخیر شرکت متا نشان می‌دهد که قائلان به رویکرد دوم سکان سیاست خارجی آمریکا را در دست گرفته‌اند افزود: «یکی از کارشناسان بنیاد اف دی دی که وابسته و نزدیک به محافل صهیونیستی است بعد از اقدام اخیر شرکت متا اعلام کرده بود که ما از این اقدام استقبال می‌کنیم و و حتی ایلان ماسک را هم تشویق می‌کنیم که حساب کاربری رهبر ایران را در شبکه ایکس(توییتر) ببندد.» به گفته صرفی این کارشناس آمریکایی اذعان کرده بود که «روایت‌های آیت‌الله خامنه‌ای خطرناک است و باید جلوی انتشار این روایت‌ها را گرفت.»

صرفی مسدود کردن حساب کاربری دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در اینستاگرام را بخشی از یک پازل بزرگ‌تر توصیف کرد که شرکت متا در این طرح صرفا پیمانکار کاخ سفید بوده است. به گفته وی اگر هم قرار است برای این موضوع مطالبه‌گری و اقدام جدی صورت گیرد باید با حفظ این ملاحظه باشد که مطالبه اصلی از دولت آمریکا باشد نه شرکت متا به‌عنوان یک شرکت ظاهرا خصوصی که برحسب تشخیص خود یک حساب کاربری را مسدود کرده است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ | 13:55 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات بین‌المللی قرآن

[دریافت PDF]

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)


و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

امروز بسیار جلسه‌ی عالی، شیرین و مطلوبی بود. بحمدالله قرّاء محترم و تلاوت‌کنندگان از کشور خودمان و از کشورهای برادر، برنامه اجرا کردند و استفاده کردیم. امیدواریم که میل به استضائه‌ی(۲) از قرآن و گرایش به فهم معارف قرآن روز‌به‌روز در بین مردم ما و مردم همه‌ی جهان اسلام و امّت اسلامی گسترش پیدا کند؛ به این احتیاج داریم.

یک جمله در مورد مسئله‌ی استضائه‌ی از قرآن عرض کنم. این قرآنی که شما تلاوت میکنید، کتاب هدایت است: اِنَّ هٰذَا القُرآنَ یَهدی لِلَّتی‌ هِیَ اَقوَم؛(۳) همه به هدایت احتیاج داریم. کتاب ذکر است و «ذکر» یعنی ازاله‌ی(۴) غفلت؛ ما غالباً دچار غفلتیم؛ آحاد بشر غالباً معلومات خودشان را هم از یاد میبرند و دچار غفلت میشوند؛ قرآن کتاب ذکر است، ضدّ غفلت و مُزیل(۵) غفلت است؛ فرمود: وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر.(۶) قرآن کتاب انذار است: وَ اوحِیَ اِلَیَّ هٰذَا القُرآنُ لِاُنذِرَکُم بِه؛(۷) احتیاج داریم به انذار، که توجّه بدهند ما را به خطراتی که تهدید میکند آحاد بشر را، چه در این نشئه و چه در نشئه‌ی بعد که زندگی حقیقی است. کتاب درمان دردهای بشر است؛ چه دردهای افراد بشر [مانند] دردهای معنوی و روحی و فکری‌شان، چه دردهای جوامع بشری [از قبیل] جنگها، ظلمها، بی‌عدالتی‌ها؛ قرآن درمان اینها است: وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنین.(۸) قرآن کتاب حکمت است: یس * وَ القُرآنِ الحَکیم؛(۹) «حکمت» یعنی بیان حقایق زندگی که انسان به آنها احتیاج دارد. قرآن کتاب تبیین و رفع ابهامها و جهالتها است، مکرّر هم «تِلکَ آیاتُ الکِتابِ المُبین»(۱۰) در قرآن تکرار شده است. کتاب مجید است، کتاب کریم است، کتاب نور است، کتاب برهان است؛ این قرآن است. اینها توصیف قرآن در خود قرآن است؛ قرآن را خود قرآن به ما معرّفی میکند و توصیف میکند قرآن را.

در کلام امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) ــ که شاگرد برجسته‌ی قرآن و پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است ــ تعبیرات بلندی در نهج‌البلاغه درباره‌ی قرآن وجود دارد. رَبیعُ القُلوب؛ بهار دلها است؛ همچنان که در بهار، عالم زنده میشود، زمین زنده میشود، قرآن دلها را زنده میکند و از دل‌مردگی، افسردگی و عقب‌رفت نجات میدهد؛ رَبیعُ القُلوبِ؛ شِفاءُ الصُّدور؛(۱۱) فیهِ عِلمَ ما یَأتی؛ دَواءَ دَائِکُم‌ وَ نَظمَ ما بَینَکُم‌.(۱۲) اینها تعبیرات نهج‌البلاغه درباره‌ی قرآن است؛ یعنی معارفِ تمام‌نشدنیِ مورد نیاز بشر، در قرآن موجود است؛ چه معارفی که مورد نیاز بشر به عنوان فرد است، چه معارفی که مورد نیاز بشر به عنوان جامعه‌ی بشری است. این عبارت «عِلمَ ما یَأتی» که از نهج‌البلاغه خواندیم، یعنی برآورنده‌ی نیازهای همه‌ی بشر و همه‌ی آینده؛ عِلمَ ما یَأتی. در تمام ادواری که بشر در این کره‌ی خاکی زندگی میکند، قرآن نیازهای او را تأمین میکند و پاسخ میدهد؛ «عِلمَ ما یَأتی» یعنی این. دوای دردهای بزرگ جوامع بشری است. وَ نَظمَ ما بَینَکُم؛ نظام اجتماعی، ارتباطات بشری، ارتباطات جوامع، اینها همه در قرآن است. قرآن را بشناسیم.

متأسّفانه در خود دنیای اسلام، یک عدّه‌ای بودند و هستند که تصوّر میکنند و باور کرده‌اند که قرآن فقط برای دلها است، برای کنج معابد است و انسانها برای نیازها و ارتباطات شخصی‌شان با خدا به قرآن احتیاج دارند؛ اسلامِ پاسخگوی به نیازهای جوامع را قبول ندارند، اسلام سیاسی را قبول ندارند، اسلام سازنده‌ی نظام اجتماعی را قبول ندارند. این درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که خود قرآن از خود تبیین میکند و نقطه‌ی مقابل آن چیزی است که امیرالمؤمنین (علیه السّلام) درباره‌ی قرآن توصیف میکند.

خب، اینها معارف قرآنی است؛ این معارف را چه جوری به دست بیاوریم؟ با اُنس با قرآن، با تدبّر در قرآن، با رجوع به آنانی که قرآن در خانه‌ی آنها نازل شده است، [یعنی] اهل‌بیت رسول‌الله (علیهم الصّلاة و السّلام)؛ با استفاده‌ی از اینها میشود این معارف را به دست آورد و از آنها استفاده کرد و زندگی را بر اساس آنها ساخت. تلاوت شما ــ این کار رایج بین قرآن‌دوستان در کشورهای اسلامی که بحمدالله در کشور ما هم رواج خوبی پیدا کرده است ــ یکی از گامهای مؤثّر برای اُنس با قرآن و برای فهم معارف قرآن است. ارزش والای تلاوت قرآن برای این است که مخاطبِ شما را وادار به تدبّر در آیات قرآن و در مفاهیم قرآن میکند، معارف قرآن را برای او روشن میکند. البتّه شرطش این است که این تلاوت به قصد نشان دادن قرآن باشد، نه نشان دادن خود؛ من قبلاً هم این را به قرّاء عزیزمان عرض کرده‌ام.(۱۳) این هنرهایی که در تلاوت وجود دارد ــ صوت خوب، لحن خوب، فنون تلاوت، قطع و وصل، فراز و فرود ــ همه باید در خدمت تفهیم معارف قرآن باشد. جوری تنظیم کنید، جوری تلاوت کنید، جوری قطع و وصل کنید، جوری تکرار کنید که معارف قرآن در دلها جایگزین بشود؛ امروز ما به این احتیاج داریم. متأسّفانه بسیاری در دنیای اسلام با قرآن اُنس ندارند. این شکایت رسول مکرّم به خدای متعال که «وَ قالَ الرَّسولُ یا رَبِّ اِنَّ قَومِی اتَّخَذوا هٰذَا القُرآنَ مَهجورًا»،(۱۴) امروز در بسیاری از بخشهای دنیای اسلام تحقّق دارد و یک واقعیّت تلخی است.

امروز مسئله‌ی بزرگ دنیای اسلام مسئله‌ی غزّه است. آیا ما مشاهده میکنیم که سران کشورهای اسلامی و مسئولان کشورهای اسلامی، درباره‌ی غزّه به تعلیم قرآن و معرفت قرآنی عمل میکنند؟ قرآن به ما میفرماید که «لایَتَّخِذِ المُؤمِنونَ الکافِرینَ اَولِیاءَ مِن دونِ المُؤمِنین»؛(۱۵) آیا درباره‌ی غزّه به این آیه عمل میشود؟ چرا سران کشورهای اسلامی علناً مخالفت خودشان، قطع رابطه‌ی خودشان، قطع کمکها و پشتیبانی‌های خودشان از کافرِ مُقاتلِ خبیثِ صهیونیست را اعلام نمیکنند؟ قرآن میفرماید که «لاتَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکُم اَولِیاء»؛(۱۶) آیا امروز در دنیا به این [آیه] عمل میشود؟ قرآن میفرماید که «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم»؛(۱۷) آیا این شدّت عمل، در مقابل رژیم خبیث صهیونیستی نشان داده میشود؟ امروز اینها دردهای بزرگ دنیای اسلام است. خدای متعال از آحاد ملّتهای مسلمان مؤاخذه میکند که چرا بر دولتهای خودشان فشار نیاوردند، و از دولتهای مسلمان مؤاخذه میکند که چرا عمل نکردند. اِنَّما یَنهاکُمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلوکُم فِی الدّینِ وَ اَخرَجوکُم مِن دِیارِکُم ... اَن تَوَلَّوهُم.(۱۸) اینها همه معارف قرآنی است؛ اینها است که ما بایستی در این تلاوتها آنها را برجسته کنیم، آنها را به یاد یکدیگر بیاوریم، این وظایف را با هم در میان بگذاریم، تواصیِ به حق بکنیم؛ این مجالس تلاوت ما بایستی نتیجه و خروجی‌اش اینها باشد.

البتّه این مطلب روی دیگری هم دارد: امروز، در داخل غزّه و داخل فلسطین، نیروهای مقاومت دارند به قرآن عمل میکنند. مقاومت، در داخل غزّه، در حال ایستادگی در مقابل دشمن است. اُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلونَ بِاَنَّهُم ظُلِموا وَ اِنَّ اللَهَ عَلیٰ‌ نَصرِهِم لَقَدیر؛(۱۹) خدای متعال ان‌شاءالله به آنها نصرت هم خواهد داد. قطعاً دنیای اسلام امروز برای غزّه عزادار است. مردم غزّه مورد ظلم کسانی قرار گرفته‌اند که بویی از انسانیّت نبرده‌اند. یقیناً بزرگ‌ترین وظیفه حمایت از آن مردم مظلوم و حمایت از مقاومت شجاعانه و فداکارانه‌ی نیروهای مقاومت در غزّه و در فلسطین است و از همه‌ی کسانی که از اکناف و اطراف دنیای اسلام آنها را کمک میکنند. مردم فلسطین مظلومند؛ نه فقط دنیای اسلام، بلکه آزادگان غیر مسلمان هم برای مردم مظلوم غزّه امروز عزادارند؛ امّا همین مردم، مقاومت فلسطین را تحسین میکنند، تمجید میکنند.

ما امیدواریم؛ امید ما به لطف الهی و به نصرت الهی تمام نمیشود. در همین آیه‌ی شریفه فرمود: وَ اِنَّ اللَهَ عَلیٰ نَصرِهِم لَقَدیر؛ در آیه‌ی دیگری فرمود: وَ لَیَنصُرَنَّ اللَهُ مَن یَنصُرُه؛(۲۰) این تأکیدِ الهی است. نصرت الهی ان‌شاءالله شامل حال مردم فلسطین خواهد بود و دنیای اسلام، به لطف الهی، نابودی غدّه‌ی سرطانی صهیونیستی را به چشم مشاهده خواهد کرد. ما منتظر آن روزیم؛ آن روز ان‌شاءالله خواهد آمد، آن روز حتماً خواهد آمد و این وظیفه‌ی همه‌ی ما را، بخصوص وظیفه‌ی سران کشورهای اسلامی را سنگین میکند؛ بایستی همه تلاش کنند. امروز مهم‌ترین کار این است که پشتیبانی‌ها از رژیم غاصب و صهیونیست قطع بشود و مردم غزّه، مردم فلسطین، مقاومت فلسطین، به هر نحو ممکن پشتیبانی بشوند و کمک بشوند. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال همه‌ی ما را در این راه موفّق کند.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته


در ابتدای این دیدار ــ که در پایان چهلمین دوره‌ی مسابقات بین‌المللی قرآن کریم جمهوری اسلامی ایران برگزار شد ــ تعدادی از قاریان به تلاوت آیاتی از قرآن پرداختند و سپس حجّت‌الاسلام سیّدمهدی خاموشی (رئیس سازمان اوقاف و امور خیریّه) گزارشی ارائه کرد.

روشنایی گرفتن، راهنمایی خواستن

سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «قطعاً این قرآن به [آئینی] که خود پایدارتر است راه مینماید ...»

از بین بردن

زایل‌کننده و برطرف‌کننده

سوره‌ی قمر، آیه‌ی ۱۷؛ «و قطعاً قرآن را برای پندآموزی آسان کرده‌ایم؛ پس آیا پندگیرنده‌ای هست؟»

سوره‌ی انعام، بخشی از آیه‌ی ۱۹؛ «... و این قرآن به من وحی شده تا به وسیله‌ی آن، شما و هر کس را [که این پیام به او] برسد، هشدار دهم ...»

سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۸۲؛ «و ما آنچه را برای مؤمنان مایه‌ی درمان و رحمت است، از قرآن نازل میکنیم ...»

سوره‌ی یس، آیات ۱ و ۲؛ «یا سین؛ سوگند به قرآن حکمت‌آموز.»

(۱۰ از جمله، سوره‌ی شعراء، آیه‌ی ۲؛ «این است آیه‌های کتاب روشنگر.»

(۱۱ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۱۰

(۱۲ نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۵۸

(۱۳ بیانات در محفل اُنس با قرآن کریم (۱۴۰۱/۱/۱۴)

(۱۴ سوره‌ی فرقان، آیه‌ی ۳۰؛ «و پیامبر [خدا] گفت: پروردگارا! قوم من این قرآن را رها کردند.»

(۱۵ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۲۸؛ «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند ...»

(۱۶ سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۱؛ «... دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی برمگیرید ...»

(۱۷ سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند ...»

(۱۸ سوره‌ی ممتحنه، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «فقط خدا شما را از دوستی با کسانی بازمیدارد که در [کار] دین با شما جنگ کرده و شما را از خانه‌هایتان بیرون رانده ...»

(۱۹ سوره‌ی حج، آیه‌ی ۳۹؛ « به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده، رخصت [جهاد] داده شده است، چرا که مورد ظلم قرار گرفته‌اند، و البتّه خدا بر پیروزی آنان سخت توانا است‌.»

(۲۰ سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۴۰؛ «... و قطعاً خدا به کسی که [دینِ‌] او را یاری میکند، یاری میدهد ...»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ اسفند ۱۴۰۲ | 13:53 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | حضرت علی اکبر علیه‌السلام

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای :«هر وقت که دل امام حسین علیه‌السلام براى پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلم تنگ مى‌شد به حضرت علی اکبر علیه‌السلام نگاه مى‌کرد.» ۷۷/۰۲/۱۸
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز میلاد «حضرت علی اکبر علیه‌السلام» این سخن‌نگاشت را منتشر می‌کند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲ | 19:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

یمن اجازه نمی‌دهد کالا به رژیم غاصب سرازیر شود

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif یمنی‌ها از نخستین ساعات عملیات «طوفان الاقصی»، حمایت از مردم فلسطین اعلام کردند و وارد کارزار مواجهه با صهیونیست‌ها شدند و با حمله به سرزمین‌های اشغالی و نیز قطع شریانهای حیاتی اقتصاد رژیم صهیونیستی، توانستند رژیم صهیونیستی و هم‌پیمانان آن را تحت فشار قرار دهند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در همین‌باره فرمودند: «ملّت یمن و دولت انصارالله هم انصافاً کار بزرگی انجام دادند؛ کاری که آنها در پشتیبانی از مردم غزّه انجام دادند، حقّاً و انصافاً در خور تحسین و تمجید است؛ اینها به مجاری حیاتی رژیم صهیونیستی ضربه زدند. آمریکا تهدید کرد، از آمریکا نترسیدند! این[جوری] است دیگر؛ وقتی که انسان از خدا بترسد، از غیر خدا نمیترسد.» ۱۴۰۲/۱۰/۲۶

به همین مناسبت رسانه عربی KHAMENEI.IR گفت‌وگویی را با آقای ابراهیم محمد الدیلمی، سفیر جمهوری یمن در جمهوری اسلامی ایران، انجام داده است که گزیده‌ای از آن در ادامه منتشر میشود.

گفت‌وگو با سفیر یمن در جمهوری اسلامی ایران

یمن اجازه نمی‌دهد کالا به رژیم غاصب سرازیر شود

|ابراهیم محمد الدیلمی
تصمیم هدف قرار دادن کشتی‌های اسرائیلی و یا کشتی‌های عازم اراضی اشغالی ناشی از وظیفه‌ای بود که بر گردن داشتیم. ما دفاع از فلسطین و حمایت از «طوفان الاقصی» در نبرد «فتحِ موعود» و «جهاد مقدس» را با شعار «شما تنها نیستید»، آغاز کردیم...

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۲ | 18:54 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | بصیرت و وفا

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «در کلمات ائمه، روی دو جمله راجع به حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام تأکید شده است: یکی بصیرت، یکی وفا.» ۷۹/۰۱/۲۶
هم‌زمان با چهارم شعبان، سالروز ولادت باسعادت حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام، پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، سخن‌نگاشت «بصیرت و وفا» را منتشر می‌کند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۲ | 20:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب به یکی از بستگانشان اجازه ندادند سوار هواپیمای نظامی شود

درخواست یک شخصیت سیاسی از رهبری و پاسخ ایشان با صدای بلند

چرا رهبر انقلاب به یکی از بستگانشان اجازه ندادند سوار هواپیمای نظامی شود؟ /درخواست یک شخصیت سیاسی از رهبری و پاسخ ایشان با صدای بلند

نماینده تهران در مجلس خبرگان گفت: انقلاب ما سه ویژگی داشت که در طول این چند سال مردم را در صحنه نگه داشته است. اولین آن صداقت مسئولین عالی نظام با مردم بود.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حجت الاسلام و المسلیمن محسن قمی، معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام معظم رهبری و نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری به مناسبت دهه فجر و یوم الله ۲۲ بهمن در جمع تعدادی از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی گفت: این که مردم بعد ۴۵ سال از انقلاب اسلامی همچنان اینگونه با شکوه در مراسمات دهه فجرو راهپیمایی ها شرکت می‌کنند نشان دهنده عمق اخلاص و تعهد مردم نسبت به انقلاب اسلامی است.

آنگونه که فارس روایت می کند، وی افزود: ما ایرانی‌ها بعد از ۴۵ سال سالگرد انقلابمان را به شکلی مردمی جشن می‌گیریم و اینطور نیست که سازمان‌ها و نهادهای دولتی این جشن را برگزار کنند. در حالی که انقلاب‌های دیگر اینظور نبودند، بیست سال پس از انقلاب فرانسه هیچ اثری از این انقلاب باقی نمانده بود.

وی در ادامه گفت: در انقلاب روسیه نیز با گذشت مدت کوتاهی از انقلاب، استالین بر سر کار آمد و همه جنایات خاندان تزاری را به شکلی فجیع‌تر تکرار کرد. اما مردم ما بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب، همچنان به شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی پایبند هستند.

وی ادامه داد: انقلاب ما سه ویژگی داشت که در طول این چند سال مردم را در صحنه نگه داشته است. اولین آن صداقت مسئولین عالی نظام با مردم بود. امام و رهبری همواره با مردم صادق بودند و تلاشان این بود که مسئولین دیگر نیز با مردم صادق باشند. البته ممکن است عملکرد برخی از مسئولین در بدنه نظام منطبق با سیره رهبری و امام نباشد، اما اینکه امامین انقلاب همواره با مردم صادق بوده‌اند، مورد اتفاق اکثر سیاسون ایران است.

وی در ادامه، خاطره‌ای جالب از صداقت رهبر معظم انقلاب در سخنرانی‌های خود برای مردم نقل کرد و گفت: صداقت با مردم بسیار مهم است و مسئولین باید تلاش کنند در فضای عمومی جامعه چیزی نگویند که در خلوت خلاف آن را بگویند. یک روز یکی از مقامات سیاسی خدمت مقام معظم رهبری رسیده بود. بعد از نماز رفت نزدیک آقا و آهسته نکته‌ای را به حضرت آقا گفت. آقا با صدای بلند فرمودند که حرف‌های من همان چیزی است که در علن گفتم و من هیچ وقت یک حرفی را به مردم در علن نمیگویم که در خلوت خلاف آن را بگویم.

حجت الاسلام قمی در ادامه به مسئله مهم کرامت انسانی در منظومه اندیشه سیاسی اسلامی اشاره کرده و گفت: مسئله دومی که مردم را در صحنه انقلاب نگه داشته، حفظ کرامت انسان‌ها است. مرحوم امام خمینی هیچگاه حاضر نبودند ذره‌ای غبار بر کرامت انسان‌ها بنشیند. کرامت، گفتمان قرآن و اهل بیت (ع) است. امیرالمؤمنین (ع) زمانی که به شهر الانبار سفر کرد، حاضر نشد زمانی که سوار بر اسب است، عده‌ای پیاده دنبال مرکب ایشان بدوند و به مردم گفت این کار، کرامت شما را از بین می‌برد.

حجت الاسلام قمی در ادامه، بر کرامت همه آحاد ملت تأکید کرده و خاطره‌ای ازامام خمینی درباره اهمیت کرامت مردم نقل کرد و گفت: یک بار به امام گفتند که فرزند فلان وزیر در جبهه شهید شده است، مناسب است که شما پیام تسلیتی صادر کنید. امام فرمودند که فرزند آن کارگر یا آن کشاورزی هم که در جبهه شهید شده فرزند من است و چه امتیازی بین فرزند او و فرزند فلان وزیر هست که من پیام تسلیت جداگانه صادر کنم؟ فرزند یک کارگر از نظر امام همانقدر کرامت داشت که فرزند یک وزیر کرامات دارد.

معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام رهبری، سیاست استقلال در برابر بیگانگان را مهمترین مصداق حفظ کرامت مردم دانسته و بیان کرد و افزود: این یک افتخار است که تصمیمات جمهوری اسلامی در داخل کشور گرفته می‌شود نه در سفارتخانه‌های خارجی. ما در جمهوری اسلامی به این نتیجه رسیدیم که برای پیشرفت کشور به انرژی هسته‌ای نیاز داریم. همچنین به این نتیجه رسیدیم که ما نباید بمب هسته‌ای داشته باشیم و در هر دو جهت موفق شدیم.

وی افزود: امروز ما در صنایع هسته‌ای جزء چند کشور برتر دنیا هستیم. ۲۳ فروردین ۱۳۸۲، برای اولین بار جوانان ما توانستند تکنولوژی غنی سازی اورانیوم را به دست بیاروند. در آن زمان معدل سنی دانشمندان هسته‌ای ما ۲۶ سال بود. این نسل، نسلی است که در انقلاب اسلامی رشد کرده و برای کشور پیشرفت و افتخار به ارمغان آورده‌است.»

نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان، در ادامه سخنان خود، عدالت امامین انقلاب را یکی دیگر از عوامل ماندگاری انقلاب اسلامی دانسته و گفت: سومین عاملی که مردم را پای انقلاب نگه داشته است، عدالت رهبران انقلاب است. مقام معظم رهبری ذره‌ای از مسیر عدالت تخطی نکرده‌اند. البته خدا باید برخی از مسئولین را هدایت کند.

حجت الاسلام قمی، در ادامه به خاطره‌ای جالب از زهد و تقوای رهبر انقلاب در جلسات خصوصی اشاره کرده و گفت: گاهی اوقات رهبر انقلاب ملاقات‌هایی دارند که رسانه‌ای نمی‌شود. برخی از دیدارها با علما و مراجع است. یک بار آیت الله جوادی آملی در دفتر رهبری مهمان ایشان بودند. در وقت ناهار یکی از فرزندان آقا هم سر سفره نشستند. رهبری به فرزندشان فرمودند که خانه نزدیک است، برو خانه ناهار بخور و برگرد. آقای جوادی به آقا گفتند که من از ایشان خواستم که در جلسه باشند. آقا فرمودند که شما مهمان دفتر هستید و این سفره از بیت المال است، اما ایشان مهمان دفتر نیست و نمیتواند از این غذا استفاده کند.

حجت الاسلام قمی، همچنین به بیان خاطره‌ای دیگر از مقام معظم رهبری درباره رعایت زهد در زندگی شخصی ایشان پرداختند: یک بار مقام معظم رهبری به مشهد سفر کرده بودند و بنابر برخی ملاحظات امنیتی با هواپیمای نظامی به تهران بازگشتند، هنگام سوار شدن به هواپیما یکی از بستگان ایشان نیز که همراه ایشان بود سوار هواپیما شد، رهبری به ایشان فرمودند که در این شهر ایستگاه قطار هست، شما بلیط تهیه کنید و با قطار به تهران بیایید. برخی از همراهان به ایشان اعتراض کردند که این هواپیما در هرصورت به تهران بازخواهد گشت و حضور این فرد از بستگان شما هزینه‌ای تحمیل نخواهد کرد. اما استدلال آقا این بود که نباید نفس خودمان را به استفاده غیر ضروری از بیت المال برای خود و نزدیکانمان عادت دهیم.

معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام معظم رهبری، ضمن اشاره به افزایش چشمگیر قدرت ایران و محور مقاومت در معادلات بین المللی، درباره رشد تجارت خارجی ایران گفت: امروز دو ابر قدرت، یعنی آمریکا و انگلیس دست به دست هم داده‌اند تا با انصارالله یمن مقابله کنند. اما روز به روز کشتی‌های آنها بیشتر آسیب می‌بیند و ناو تدارکاتی آنها در جریان نبرد با انصارالله آسیب جدی دیده است. اوباما یک روز گفت که میخواهم کاری کنم که یک دلار وارد ایران نشود و یک بشکه نفت هم صادر نشود. امروز به برکت مدیریت رهبر انقلاب نفتمان را به نحوی که بخواهیم صادر می‌کنیم. امروز ما ۹۱ میلیارد دلار تبادل تجاری با چین داریم. ۵۲ میلیارد دلار تبادل تجاری با روسیه داریم. ۲۲ میلیارد تبادل تجاری با عراق داریم و نزدیک ۷ میلیارد دلار هم تبادل با هند داریم.

حجت الاسلام قمی در پایان، به شکست‌های مکرر رژیم صهیونیستی در جنگ با مردم مظلوم غزه اشاره کرد و گفت: تنها چیزی که در جنگ غزه گیر صهیونیست ها آمد ارتکاب جنایت بود، اما نتوانستند یک اسیر را آزاد کنند و نتوانستند اکثر تونل‌ها حماس را کشف کنند و نتوانستند رهبران اصلی حماس را ترور کنند و نتوانستند مردم را از غزه خارج کنند و جز ننگ و نکبت چیزی گیرشان نیامد و همه مردم دنیا به جنایتکاری اسرائیل و مظلومیت مردم غزه ایمان آورده‌اند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | 16:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

اطلاع‌نگاشت | مرور سریع بیانیه گام دوم انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌مناسبت چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ ۲۲ بهمن ۱۳۹۷ بیانیه‌ای مهم و راهبردی صادر کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR مهمترین بخش‌های این بیانیه را در این مطلب مرور می‌کند.

تهران مرکز نهضت‌های بزرگ ۲۰۰سال اخیر ایران است

|قاسم تبریزی
علی‌رغم اینکه فشار حکومت پهلوی یا حضور حکومت در مرکزیت بود، چه در دوره رضاخان با وجود افرادی مثل سرپاس مختاری، پزشک احمدی، آیرم و امثالهم و چه در دوره محمدرضا، با حضور ساواک، حرکت اسلامی در تهران با قدرت جلو می‌رفت...

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | 15:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانیه «گام دوم انقلاب» خطاب به ملت ایران

[اگر می‌خواهید این بیانیه را چاپ و توزیع کنید، فایل PDF را از اینجا دریافت کنید]

انقلاب کبیر اسلامی ایران در حالی چهلمین سالگرد پیروزی خود را پشت سر گذاشت و قدم به دهه‌ی پنجم حیات خود نهاد که اگرچه دشمنان مستکبرش گمان‌های باطلی در سر داشتند اما دوستانش در سراسر جهان، امیدوارانه آن را در گذر از چالش‌ها و به دست آوردن پیشرفت‌های خیره‌کننده، همواره سربلند دیده‌اند.
در چنین نقطه‌ی عطفی، رهبر حکیم انقلاب اسلامی با صدور «بیانیه‌ی گام دوم انقلاب» و برای ادامه‌ی این راه روشن، به تبیین دستاوردهای شگرف چهار دهه‌ی گذشته پرداخته و توصیه‌هایی اساسی به‌منظور «جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ» ارائه فرموده‌اند.
بیانیه‌ی «گام دوم انقلاب» تجدید مطلعی است خطاب به ملت ایران و به‌ویژه جوانان که به‌مثابه منشوری برای «دومین مرحله‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» خواهد بود و «فصل جدید زندگی جمهوری اسلامی» را رقم خواهد زد.
این گام دوم، انقلاب را «به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) هست» نزدیک خواهد کرد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است.


بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

ورود انقلاب اسلامی به دومین مرحله‌‌ی خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی (۱)
از میان همه‌ی ملّتهای زیر ستم، کمتر ملّتی به انقلاب همّت میگمارد؛ و در میان ملّتهایی که به‌پاخاسته و انقلاب کرده‌اند، کمتر دیده شده که توانسته باشند کار را به نهایت رسانده و به‌جز تغییر حکومتها، آرمانهای انقلابی را حفظ کرده باشند. امّا انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه‌ی پُرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پشت سر نهاده و در برابر همه‌ی وسوسه‌هایی که غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحله‌ی خودسازی و جامعه‌پردازی و تمدّن‌سازی شده ‌است. درودی از اعماق دل بر این ملّت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم میشود.

پیروزی انقلاب اسلامی؛ آغازگر عصر جدید عالم
آن روز که جهان میان شرق و غرب مادّی تقسیم شده بود و کسی گمان یک نهضت بزرگ دینی را نمیبُرد، انقلاب اسلامی ایران، با قدرت و شکوه پا به میدان نهاد؛ چهارچوب‌ها را شکست؛ کهنگی کلیشه‌ها را به رخ دنیا کشید؛ دین و دنیا را در کنار هم مطرح کرد و آغاز عصر جدیدی را اعلام نمود. طبیعی بود که سردمداران گمراهی و ستم واکنش نشان دهند، امّا این واکنش ناکام ماند. چپ و راستِ مدرنیته، از تظاهر به نشنیدن این صدای جدید و متفاوت، تا تلاش گسترده و گونه‌گون برای خفه کردن آن، هرچه کردند به اجلِ محتوم خود نزدیک‌تر شدند. اکنون با گذشت چهل جشن سالانه‌ی انقلاب و چهل دهه‌ی فجر، یکی از آن دو کانون دشمنی نابود شده و دیگری با مشکلاتی که خبر از نزدیکی احتضار میدهند، دست‌وپنجه نرم میکند! و انقلاب اسلامی با حفظ و پایبندی به شعارهای خود همچنان به پیش میرود.

شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه‌زنده‌ی انقلاب اسلامی
برای همه‌چیز میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمیتوان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها.

دفاع ابدی از نظریه‌ی نظام انقلابی
انقلاب اسلامی همچون پدیده‌ای زنده و بااراده، همواره دارای انعطاف و آماده‌ی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بی‌عمل میشمارد، امّا به هیچ بهانه‌ای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد. انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمیشود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمیبیند، بلکه از نظریّه‌ی نظام انقلابی تا ابد دفاع میکند.

جمهوری اسلامی و فاصله‌ی میان بایدها و واقعیتها
جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند. بی‌شک فاصله‌ی میان بایدها و واقعیّتها، همواره وجدانهای آرمان‌خواه را عذاب داده و میدهد، امّا این، فاصله‌ای طی‌شدنی است و در چهل سال گذشته در مواردی بارها طی شده است و بی‌شک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد.

انقلاب اسلامی؛ مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی
انقلاب اسلامی ملّت ایران، قدرتمند امّا مهربان و باگذشت و حتّی مظلوم بوده است. مرتکب افراط‌ها و چپ‌روی‌هایی که مایه‌ی ننگ بسیاری از قیامها و جنبشها است، نشده است. در هیچ معرکه‌ای حتّی با آمریکا و صدّام، گلوله‌ی اوّل را شلّیک نکرده و در همه‌ی موارد، پس ‌از حمله‌ی دشمن از خود دفاع کرده و البتّه ضربت متقابل را محکم فرود آورده است. این انقلاب از آغاز تا امروز نه بی‌رحم و خون‌ریز بوده و نه منفعل و مردّد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروّت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه‌ی عمل جهانی و منطقه‌ای در کنار مظلومان جهان، مایه‌ی سربلندی ایران و ایرانی است، و همواره چنین باد.

برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت
اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده‌ی ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل میگذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم. سخن اوّل درباره‌ی گذشته است.

عزیزان! نادانسته‌ها را جز با تجربه‌ی خود یا گوش سپردن به تجربه‌ی دیگران نمیتوان دانست. بسیاری از آنچه را ما دیده و آزموده‌ایم، نسل شما هنوز نیازموده و ندیده است. ما دیده‌ایم و شما خواهید دید. دهه‌های آینده دهه‌های شما است و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. دشمنان انقلاب با انگیزه‌ای قوی، تحریف و دروغ‌پردازی درباره‌ی گذشته و حتّی زمان حال را دنبال میکنند و از پول و همه‌ی ابزارها برای آن بهره میگیرند. رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیارند؛ حقیقت را از دشمن و پیاده‌نظامش نمیتوان شنید.

آغاز انقلاب و نظام اسلامی از نقطه‌ی صفر
انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، از نقطه‌ی صفر آغاز شد؛ اوّلاً: همه‌چیز علیه ما بود، چه رژیم فاسد طاغوت که علاوه ‌بر وابستگی و فساد و استبداد و کودتایی بودن، اوّلین رژیم سلطنتی در ایران بود که به دست بیگانه -و نه به زور شمشیر خود- بر سرِ کار آمده بود، و چه دولت آمریکا و برخی دیگر از دولتهای غربی، و چه وضع بشدّت نابسامان داخلی و عقب‌افتادگی شرم‌آور در علم و فنّاوری و سیاست و معنویّت و هر فضیلت دیگر.

ثانیاً: هیچ تجربه‌ی پیشینی و راه طی‌شده‌ای در برابر ما وجود نداشت. بدیهی است که قیامهای مارکسیستی و امثال آن نمیتوانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است، الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سرمشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریّت و اسلامیّت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن، جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه‌ی بزرگ امام خمینی، به دست نیامد. و این نخستین درخشش انقلاب بود.

تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار»؛ پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر
پس آ‌نگاه انقلاب ملّت ایران، جهان دوقطبی آن روز را به جهان سه‌قطبی تبدیل کرد و سپس با سقوط و حذف شوروی و اقمارش و پدید آمدن قطبهای جدید قدرت، تقابل دوگانه‌ی جدید «اسلام و استکبار» پدیده‌ی برجسته‌ی جهان معاصر و کانون توجّه جهانیان شد. از سویی نگاه امیدوارانه‌ی ملّتهای زیر ستم و جریانهای آزادی‌خواه جهان و برخی دولتهای مایل به استقلال، و از سویی نگاه کینه‌ورزانه و بدخواهانه‌ی رژیم‌های زورگو و قلدرهای باج‌طلب عالم، بدان دوخته شد. بدین‌گونه مسیر جهان تغییر یافت و زلزله‌ی انقلاب، فرعونهای در بسترِ راحت آرمیده را بیدار کرد؛ دشمنی‌ها با همه‌ی شدّت آغاز شد و اگر نبود قدرت عظیم ایمان و انگیزه‌ی این ملّت و رهبری آسمانی و تأییدشده‌ی امام عظیم‌الشّأن ما، تاب آوردن در برابر آن‌همه خصومت و شقاوت و توطئه و خباثت، امکان‌پذیر نمیشد.

مدیریت جهادی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم»؛ عامل عزت و پیشرفت ایران در همه‌ی عرصه‌ها
به‌رغم همه‌ی این مشکلات طاقت‌فرسا، جمهوری اسلامی روزبه‌روز گامهای بلندتر و استوارتری به جلو برداشت. این چهل سال، شاهد جهادهای بزرگ و افتخارات درخشان و پیشرفتهای شگفت‌آور در ایران اسلامی است. عظمت پیشرفتهای چهل‌ساله‌ی ملّت ایران آنگاه بدرستی دیده میشود که این مدّت، با مدّتهای مشابه در انقلابهای بزرگی همچون انقلاب فرانسه و انقلاب اکتبر شوروی و انقلاب هند مقایسه شود. مدیریّتهای جهادی الهام‌گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه‌ی ما آموخت، ایران را به عزّت و پیشرفت در همه‌ی عرصه‌ها رسانید.

* برکات بزرگ انقلاب اسلامی:
انقلاب به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار بشدّت تحقیر شده و بشدّت عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت؛ در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردم‌سالاری تبدیل کرد و عنصر اراده‌ی ملّی را که جان‌مایه‌‌ی پیشرفت همه‌جانبه و حقیقی است در کانون مدیریّت کشور وارد کرد؛ آنگاه جوانان را میدان‌دار اصلی حوادث و وارد عرصه‌ی مدیریّت کرد؛ روحیه‌ و باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد؛ به برکت تحریم دشمنان،‌ اتّکاء به توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد:

یک) ثبات و امنیت و حفظ تمامیت ارضی ایران
اوّلاً: ثبات و امنیّت کشور و تمامیّت ارضی و حفاظت از مرزها را که آماج تهدید جدّی دشمنان قرار گرفته بود ضمانت کرد و معجزه‌ی پیروزی در جنگ هشت‌ساله و شکست رژیم بعثی و پشتیبانان آمریکایی و اروپایی و شرقی‌اش را پدید ‌آورد.

دو) موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی
ثانیاً: موتور پیشران کشور در عرصه‌ی علم و فنّاوری و ایجاد زیرساخت‌های حیاتی و اقتصادی و عمرانی شد که تا اکنون ثمرات بالنده‌ی آن روزبه‌روز فراگیرتر میشود. هزاران شرکت دانش‌بنیان، هزاران طرح زیرساختی و ضروری برای کشور در حوزه‌های عمران و حمل‌ونقل و صنعت و نیرو و معدن و سلامت و کشاورزی و آب و غیره، میلیون‌ها تحصیل‌کرده‌ی دانشگاهی یا در حال تحصیل، هزاران واحد دانشگاهی در سراسر کشور، ده‌ها طرح بزرگ از قبیل چرخه‌ی سوخت هسته‌ای، سلّول‌های بنیادی، فنّاوری نانو، زیست‌فنّاوری و غیره با رتبه‌های نخستین در کلّ جهان، شصت برابر شدن صادرات غیرنفتی، نزدیک به ده برابر شدن واحدهای صنعتی، ده‌ها برابر شدن صنایع از نظر کیفی، تبدیل صنعت مونتاژ به فنّاوری بومی، برجستگی محسوس در رشته‌های گوناگون مهندسی از جمله در صنایع دفاعی، درخشش در رشته‌های مهم و حسّاس پزشکی و جایگاه مرجعیّت در آن و ده‌ها نمونه‌ی دیگر از پیشرفت، محصول آن روحیه و آن حضور و آن احساس جمعی است که انقلاب برای کشور به ارمغان آورد. ایرانِ پیش ‌از انقلاب، در تولید علم و فنّاوری صفر بود، در صنعت به‌جز مونتاژ و در علم به‌جز ترجمه هنری نداشت.

سه) به اوج رسانیدن مشارکت مردمی و مسابقه‌ی خدمت‌رسانی
ثالثاً: مشارکت مردمی را در مسائل سیاسی مانند انتخابات، مقابله با فتنه‌های داخلی، حضور در صحنه‌های ملّی و استکبارستیزی به اوج رسانید و در موضوعات اجتماعی مانند کمک‌رسانی‌ها و فعّالیّتهای نیکوکاری که از پیش ‌از انقلاب آغاز شده بود، افزایش چشمگیر داد. پس ‌از انقلاب، مردم در مسابقه‌‌ی خدمت‌رسانی در حوادث طبیعی و کمبودهای اجتماعی مشتاقانه شرکت میکنند.

چهار) ارتقاء شگفت‌آور بینش سیاسی آحاد مردم
رابعاً: بینش سیاسی آحاد مردم و نگاه آنان به مسائل بین‌المللی را به گونه‌ی شگفت‌آوری ارتقاء داد. تحلیل سیاسی و فهم مسائل بین‌المللی در موضوعاتی همچون جنایات غرب بخصوص آمریکا، مسئله‌ی فلسطین و ظلم تاریخی به ملّت آن، مسئله‌ی جنگ‌افروزی‌ها و رذالتها و دخالتهای قدرتهای قلدر در امور ملّتها و امثال آن را از انحصار طبقه‌ی محدود و عزلت‌‌گزیده‌ای به نام روشنفکر، بیرون آورد؛ این‌گونه، روشنفکری میان عموم مردم در همه‌ی کشور و همه‌ی ساحتهای زندگی جاری شد و مسائلی از این دست حتّی برای نوجوانان و نونهالان، روشن و قابل فهم گشت.

پنج) سنگین کردن کفه‌ی عدالت در تقسیم امکانات عمومی کشور
خامساً: کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاوردهای مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمدهای کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهرها بویژه مناطق دوردست و روستاها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیازهای اوّلیّه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه‌جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهرها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحدهای دانشگاهی و سد و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته‌ و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و بااخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از اینها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوانها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت.

شش) افزایش چشمگیر معنویت و اخلاق در فضای عمومی جامعه
سادساً: عیار معنویّت و اخلاق را در فضای عمومی جامعه بگونه‌ای چشمگیر افزایش داد. این پدیده‌ی مبارک را رفتار و منش حضرت امام خمینی در طول دوران مبارزه و پس ‌از پیروزی انقلاب، بیش ‌از هر چیز رواج داد؛ آن انسان معنوی و عارف و وارسته از پیرایه‌های مادّی، در رأس کشوری قرار گرفت که مایه‌های ایمان مردمش بسی ریشه‌دار و عمیق بود. هرچند دست تطاول تبلیغات مروّج فساد و بی‌بندوباری در طول دوران پهلوی‌ها به آن ضربه‌های سخت زده و لجنزاری از آلودگی اخلاقی غربی را به درون زندگی مردم متوسّط و بخصوص جوانان کشانده بود، ولی رویکرد دینی و اخلاقی در جمهوری اسلامی، دلهای مستعد و نورانی بویژه جوانان را مجذوب کرد و فضا به سود دین و اخلاق دگرگون شد. مجاهدتهای جوانان در میدانهای سخت از جمله دفاع مقدّس، با ذکر و دعا و روحیه‌ی برادری و ایثار همراه شد و ماجراهای صدر اسلام را زنده و نمایان در برابر چشم همه نهاد. پدران و مادران و همسران با احساس وظیفه‌ی دینی از عزیزان خود که به جبهه‌های گوناگون جهاد می‌شتافتند دل کندند و سپس، آنگاه که با پیکر خون‌آلود یا جسم آسیب‌دیده‌ی آنان روبه‌رو شدند، مصیبت را با شکر همراه کردند. مساجد و فضاهای دینی رونقی بی‌سابقه گرفت. صف نوبت برای اعتکاف از هزاران جوان و استاد و دانشجو و زن و مرد و صف نوبت برای اردوهای جهادی و جهاد سازندگی و بسیج سازندگی از هزاران جوان داوطلب و فداکار آکنده شد. نماز و حج و روزه‌داری و پیاده‌روی زیارت و مراسم گوناگون دینی و انفاقات و صدقات واجب و مستحب در همه‌جا بویژه میان جوانان رونق یافت و تا امروز، روزبه‌روز بیشتر و باکیفیّت‌تر شده است. و اینها همه در دورانی اتّفاق افتاده که سقوط اخلاقی روزافزون غرب و پیروانش و تبلیغات پُرحجم آنان برای کشاندن مرد و زن به لجنزارهای فساد، اخلاق و معنویّت را در بخشهای عمده‌ی عالم منزوی کرده است؛ و این معجزه‌ای دیگر از انقلاب و نظام اسلامی فعّال و پیشرو است.

هفت) ایستادگی روزافزون در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان
سابعاً: نماد پُرابّهت و باشکوه و افتخارآمیز ایستادگی در برابر قلدران و زورگویان و مستکبران جهان و در رأس آنان آمریکای جهان‌خوار و جنایت‌کار، روزبه‌روز برجسته‌تر شد. در تمام این چهل سال، تسلیم‌ناپذیری و صیانت و پاسداری از انقلاب و عظمت و هیبت الهی آن و گردن برافراشته‌ی آن در مقابل دولتهای متکبّر و مستکبر، خصوصیّت شناخته‌شده‌ی ایران و ایرانی بویژه جوانان این مرز و بوم به‌شمار میرفته است. قدرتهای انحصارگر جهان که همواره حیات خود را در دست‌اندازی به استقلال دیگر کشورها و پایمال کردن منافع حیاتی آنها برای مقاصد شوم خود دانسته‌اند، در برابر ایران اسلامی و انقلابی، اعتراف به ناتوانی کردند. ملّت ایران در فضای حیات‌بخش انقلاب توانست نخست دست‌نشانده‌ی آمریکا و عنصر خائن به ملّت را از کشور برانَد و پس از ‌آن هم تا امروز از سلطه‌ی دوباره‌ی قلدران جهانی بر کشور با قدرت و شدّت جلوگیری کند.

* انقلاب چهل‌ساله و گام بزرگ دوم
جوانان عزیز! اینها بخشی محدود از سرفصل‌های عمده در سرگذشت چهل‌ساله‌ی انقلاب اسلامی است؛ انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوّم را در پیشبرد آن بردارید.

محصول تلاش چهل‌ساله، اکنون برابر چشم ما است: کشور و ملّتی مستقل، آزاد، مقتدر، باعزّت، متدیّن، پیشرفته در علم، انباشته از تجربه‌هایی گران‌بها، مطمئن و امیدوار، دارای تأثیر اساسی در منطقه و دارای منطق قوی در مسائل جهانی، رکورددار در شتاب پیشرفتهای علمی، ر کورددار در رسیدن به رتبه‌های بالا در دانشها و فنّاوری‌های مهم از قبیل هسته‌ای و سلّول‌های بنیادی و نانو و هوافضا و امثال آن، سرآمد در گسترش خدمات اجتماعی، سرآمد در انگیزه‌های جهادی میان جوانان، سرآمد در جمعیّت جوان کارآمد، و بسی ویژگی‌های افتخارآمیز دیگر که همگی محصول انقلاب و نتیجه‌ی جهت‌گیری‌های انقلابی و جهادی است. و بدانید که اگر بی‌توجّهی به شعارهای انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه‌هایی از تاریخ چهل‌ساله نمیبود -که متأسّفانه بود و خسارت‌بار هم بود- بی‌شک دستاوردهای انقلاب از این بسی بیشتر و کشور در مسیر رسیدن به آرمانهای بزرگ بسی جلوتر بود و بسیاری از مشکلات کنونی وجود نمیداشت.

اقتدار انقلاب اسلامی و تغییر چالشها و شکست مستکبران
ایران مقتدر، امروز هم مانند آغاز انقلاب با چالشهای مستکبران روبه‌رو است امّا با تفاوتی کاملاً معنی‌دار. اگر آن روز چالش با آمریکا بر سر کوتاه کردن دست عمّال بیگانه یا تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی در تهران یا رسوا کردن لانه‌ی جاسوسی بود، امروز چالش بر سرِ حضور ایران مقتدر در مرزهای رژیم صهیونیستی و برچیدن بساط نفوذ نامشروع آمریکا از منطقه‌ی غرب آسیا و حمایت جمهوری اسلامی از مبارزات مجاهدان فلسطینی در قلب سرزمین‌های اشغالی و دفاع از پرچم برافراشته‌ی حزب‌الله و مقاومت در سراسر این منطقه است. و اگر آن روز، مشکل غرب جلوگیری از خرید تسلیحات ابتدایی برای ایران بود،‌ امروز مشکل او جلوگیری از انتقال سلاحهای پیشرفته‌ی ایرانی به نیروهای مقاومت است. و اگر آن روز گمان آمریکا آن بود که با چند ایرانی خودفروخته یا با چند هواپیما و بالگرد خواهد توانست بر نظام اسلامی و ملّت ایران فائق آید، امروز برای مقابله‌ی سیاسی و امنیّتی با جمهوری اسلامی، خود را محتاج به یک ائتلاف بزرگ از ده‌ها دولت معاند یا مرعوب میبیند و البتّه باز هم در رویارویی، شکست میخورد. ایران به برکت انقلاب، اکنون در جایگاهی متعالی و شایسته‌ی ملّت ایران در چشم جهانیان و عبورکرده از بسی گردنه‌های دشوار در مسائل اساسی خویش است.

جوانان؛ محور تحقق نظام پیشرفته‌ی اسلامی
امّا راه طی‌شده فقط قطعه‌ای از مسیر افتخارآمیز به سوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله‌ی این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشته‌ها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه‌ی میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بین‌المللی و نیز در عرصه‌های دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانه‌های خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربه‌ها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه‌ی انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته‌ی اسلامی بسازند.

نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی؛ مهم‌ترین ظرفیت امیدبخش کشور
نکته‌ی مهمّی که باید آینده‌سازان در نظر داشته باشند، این است که در کشوری زندگی میکنند که از نظر ظرفیّتهای طبیعی و انسانی، کم‌نظیر است و بسیاری از این ظرفیّتها با غفلت دست‌اندرکاران تاکنون بی‌استفاده یا کم‌استفاده مانده است. همّتهای بلند و انگیزه‌های جوان و انقلابی، خواهند توانست آنها را فعّال و در پیشرفت مادّی و معنوی کشور به معنی واقعی جهش ایجاد کنند.

مهم‌ترین ظرفیّت امیدبخش کشور، نیروی انسانی مستعد و کارآمد با زیربنای عمیق و اصیل ایمانی و دینی است. جمعیّت جوان زیر ۴۰ ‌سال که بخش مهمّی از آن نتیجه‌ی موج جمعیّتی ایجادشده در دهه‌ی ۶۰ است، فرصت ارزشمندی برای کشور است. ۳۶ میلیون نفر در سنین میانه‌ی ۱۵ و ۴۰ سالگی، نزدیک به ۱۴ میلیون نفر دارای تحصیلات عالی، رتبه‌ی دوّم جهان در دانش‌آموختگان علوم و مهندسی، انبوه جوانانی که با روحیه‌ی انقلابی رشد کرده و آماده‌ی تلاش جهادی برای کشورند، و جمع چشمگیر جوانان محقّق و اندیشمندی که به آفرینشهای علمی و فرهنگی و صنعتی و غیره اشتغال دارند؛ اینها ثروت عظیمی برای کشور است که هیچ اندوخته‌ی مادّی با آن مقایسه نمیتواند شد.

فهرست طولانی فرصتهای مادی کشور
به‌جز اینها، فرصتهای مادّی کشور نیز فهرستی طولانی را تشکیل میدهد که مدیران کارآمد و پُرانگیزه و خردمند میتوانند با فعّال کردن و بهره‌گیری از آن، درآمدهای ملّی را با جهشی نمایان افزایش داده و کشور را ثروتمند و بی‌نیاز و به معنی واقعی دارای اعتمادبه‌نفس کنند و مشکلات کنونی را برطرف نمایند. ایران با دارا بودن یک درصد جمعیّت جهان، دارای ۷ درصد ذخایر معدنی جهان است: منابع عظیم زیرزمینی، موقعیت استثنائی جغرافیایی میان شرق و غرب و شمال و جنوب، بازار بزرگ ملّی، بازار بزرگ منطقه‌ای با داشتن ۱۵ همسایه با ۶۰۰ میلیون جمعیّت، سواحل دریایی طولانی، حاصلخیزی زمین با محصولات متنوّع کشاورزی و باغی، اقتصاد بزرگ و متنوّع، بخشهایی از ظرفیّتهای کشور است؛ بسیاری از ظرفیّتها دست‌نخورده مانده است. گفته شده‌ است که ایران از نظر ظرفیّتهای استفاده‌نشده‌ی طبیعی و انسانی در رتبه‌ی اوّل جهان است. بی‌شک شما جوانان مؤمن و پُرتلاش خواهید توانست این عیب بزرگ را برطرف کنید. دهه‌ی دوّم چشم‌انداز، باید زمان تمرکز بر بهره‌برداری از دستاوردهای گذشته و نیز ظرفیّتهای استفاده‌نشده باشد و پیشرفت کشور از جمله در بخش تولید و اقتصاد ملّی ارتقاء یابد.

* گام دوم و سرفصلها و توصیه‌های اساسی در پرتو امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده
اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی.

امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید.
و امّا توصیه‌ها:

یک) علم و پژوهش
۱) علم و پژوهش: دانش،‌ آشکارترین وسیله‌ی عزّت و قدرت یک کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. دنیای غرب به برکت دانش خود بود که توانست برای خود ثروت و نفوذ و قدرت دویست‌ساله فراهم کند و با وجود تهیدستی در بنیانهای اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی به جوامع عقب‌مانده از کاروان علم، اختیار سیاست و اقتصاد آنها را به دست گیرد. ما به سوءاستفاده از دانش مانند آنچه غرب کرد، توصیه نمیکنیم، امّا مؤکّداً به نیاز کشور به جوشاندن چشمه‌ی دانش در میان خود اصرار می‌ورزیم. بحمدالله استعداد علم و تحقیق در ملّت ما از متوسّط جهان بالاتر است. اکنون نزدیک به دو دهه است که رستاخیز علمی در کشور آغاز شده و با سرعتی که برای ناظران جهانی غافلگیرکننده بود -یعنی یازده برابر شتاب رشد متوسّط علم در جهان- به پیش رفته است. دستاوردهای دانش و فنّاوری ما در این مدّت که ما را به رتبه‌ی شانزدهم در میان بیش از دویست کشور جهان رسانید و مایه‌ی شگفتی ناظران جهانی شد و در برخی از رشته‌های حسّاس و نوپدید به رتبه‌های نخستین ارتقاء داد، همه‌وهمه در حالی اتّفاق افتاده که کشور دچار تحریم مالی و تحریم علمی بوده است. ما با وجود شنا در جهت مخالف جریان دشمن‌ساز، به رکوردهای بزرگ دست یافته‌ایم و این نعمت بزرگی است که به‌خاطر آن باید روز و شب خدا را سپاس گفت.

امّا آنچه من میخواهم بگویم این است که این راه طی‌شده، با همه‌ی اهمّیّتش فقط یک آغاز بوده است و نه بیشتر. ما هنوز از قلّه‌های دانش جهان بسیار عقبیم؛ باید به قلّه‌ها دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهم‌ترین رشته‌ها عبور کنیم. ما از این مرحله هنوز بسیار عقبیم؛ ما از صفر شروع کرده‌ایم. عقب‌ماندگی شرم‌آور علمی در دوران پهلوی‌ها و قاجارها در هنگامی که مسابقه‌ی علمی دنیا تازه شروع شده بود، ضربه‌ی سختی بر ما وارد کرده و ما را از این کاروان شتابان، فرسنگها عقب نگه داشته بود. ما اکنون حرکت را ‌آغاز کرده و با شتاب پیش میرویم ولی این شتاب باید سالها با شدّت بالا ادامه یابد تا آن عقب‌افتادگی جبران شود. اینجانب همواره به دانشگاه‌ها و دانشگاهیان و مراکز پژوهش و پژوهندگان، گرم و قاطع و جدّی دراین‌باره تذکّر و هشدار و فراخوان داده‌ام، ولی اینک مطالبه‌ی عمومی من از شما جوانان آن است که این راه را با احساس مسئولیّت بیشتر و همچون یک جهاد در پیش گیرید. سنگ بنای یک انقلاب علمی در کشور گذاشته شده و این انقلاب، شهیدانی از قبیل شهدای هسته‌ای نیز داده است. به‌پاخیزید و دشمن بدخواه و کینه‌توز را که از جهاد علمی شما بشدّت بیمناک است ناکام سازید.

دو) معنویّت و اخلاق
۲) معنویّت و اخلاق: معنویّت به معنی برجسته کردن ارزشهای معنوی از قبیل: اخلاص، ایثار، توکّل، ایمان در خود و در جامعه است، و اخلاق به معنی رعایت فضیلت‌هایی چون خیرخواهی، گذشت، کمک به نیازمند، راستگویی، شجاعت، تواضع، اعتمادبه‌نفس و دیگر خلقیّات نیکو است. معنویّت و اخلاق، جهت‌دهنده‌ی همه‌ی حرکتها و فعّالیّتهای فردی و اجتماعی و نیاز اصلی جامعه است؛ بودن آنها، محیط زندگی را حتّی با کمبودهای مادّی، بهشت میسازد و نبودن آن حتّی با برخورداری مادّی، جهنّم می‌آفریند.

شعور معنوی و وجدان اخلاقی در جامعه هرچه بیشتر رشد کند برکات بیشتری به بار می‌آورد؛ این، بی‌گمان محتاج جهاد و تلاش است و این تلاش و جهاد، بدون همراهی حکومتها توفیق چندانی نخواهد یافت. اخلاق و معنویّت، البتّه با دستور و فرمان به دست نمی‌آید، پس حکومتها نمیتوانند آن را با قدرت قاهره ایجاد کنند، امّا اوّلاً خود باید منش و رفتار اخلاقی و معنوی داشته باشند، و ثانیاً زمینه‌ را برای رواج آن در جامعه فراهم کنند و به نهادهای اجتماعی دراین‌باره میدان دهند و کمک برسانند؛ با کانونهای ضدّ معنویّت و اخلاق، به شیوه‌ی معقول بستیزند و خلاصه اجازه ندهند که جهنّمی‌ها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند.

ابزارهای رسانه‌ای پیشرفته و فراگیر، امکان بسیار خطرناکی در اختیار کانونهای ضدّ معنویّت و ضدّ اخلاق نهاده است و هم‌اکنون تهاجم روزافزون دشمنان به دلهای پاک جوانان و نوجوانان و حتّی نونهالان با بهره‌گیری از این ابزارها را به چشم خود می‌بینیم. دستگاه‌های مسئول حکومتی دراین‌باره وظایفی سنگین بر عهده دارند که باید هوشمندانه و کاملاً مسئولانه صورت گیرد. و این البتّه به معنی رفع مسئولیّت از اشخاص و نهادهای غیرحکومتی نیست. در دوره‌ی پیش‌ِرو باید دراین‌باره‌ها برنامه‌های کوتاه‌مدّت و میان‌مدّت جامعی تنظیم و اجرا شود؛ ان‌شاء‌الله.

سه) اقتصاد
۳) اقتصاد: اقتصاد یک نقطه‌ی کلیدیِ تعیین‌کننده است. اقتصاد قوی، نقطه‌ی قوّت و عامل مهمّ سلطه‌ناپذیری و نفوذناپذیری کشور است و اقتصاد ضعیف، نقطه‌ی ضعف و زمینه‌‌ساز نفوذ و سلطه و دخالت دشمنان است. فقر و غنا در مادّیّات و معنویّات بشر، اثر میگذارد. اقتصاد البتّه هدف جامعه‌ی اسلامی نیست، امّا وسیله‌ای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. تأکید بر تقویت اقتصاد مستقلّ کشور که مبتنی‌ بر تولید انبوه و باکیفیّت، و توزیع عدالت‌محور، و مصرف به‌اندازه و بی‌اسراف، و مناسبات مدیریّتی خردمندانه است و در سالهای اخیر از سوی اینجانب بارها تکرار و بر آن تأکید شده، به‌خاطر همین تأثیر شگرفی است که اقتصاد میتواند بر زندگی امروز و فردای جامعه بگذارد.

انقلاب اسلامی راه نجات از اقتصاد ضعیف و وابسته و فاسد دوران طاغوت را به ما نشان داد، ولی عملکردهای ضعیف، اقتصاد کشور را از بیرون و درون دچار چالش ساخته است. چالش بیرونی تحریم و وسوسه‌ها‌ی دشمن است که در صورت اصلاح مشکل درونی، کم‌اثر و حتّی بی‌اثر خواهد شد. چالش درونی عبارت از عیوب ساختاری و ضعفهای مدیریّتی است.

مهم‌ترین عیوب، وابستگی اقتصاد به نفت، دولتی بودن بخشهایی از اقتصاد که در حیطه‌ی وظایف دولت نیست، نگاه به خارج و نه به توان و ظرفیّت داخلی، استفاده‌ی اندک از ظرفیّت نیروی انسانی کشور، بودجه‌بندی معیوب و نامتوازن، و سرانجام عدم ثبات سیاستهای اجرائی اقتصاد و عدم رعایت اولویّتها و وجود هزینه‌های زائد و حتّی مسرفانه در بخشهایی از دستگاه‌های حکومتی است. نتیجه‌ی اینها مشکلات زندگی مردم از قبیل بیکاری جوانها، فقر درآمدی در طبقه‌ی ضعیف و امثال آن است.

راه‌حلّ این مشکلات، سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامه‌های اجرائی برای همه‌ی بخشهای آن تهیّه و با قدرت و نشاط کاری و احساس مسئولیّت، در دولتها پیگیری و اقدام شود. درون‌زایی اقتصاد کشور، مولّد شدن و دانش‌بنیان شدن آن، مردمی کردن اقتصاد و تصدّیگری نکردن دولت، برون‌گرایی با استفاده از ظرفیّتهایی که قبلاً به آن اشاره شد، بخشهای مهمّ این راه‌حل‌ها است. بی‌گمان یک مجموعه‌ی جوان و دانا و مؤمن و مسلّط بر دانسته‌های اقتصادی در درون دولت خواهند توانست به این مقاصد برسند. دوران پیشِ‌رو باید میدان فعّالیّت چنین مجموعه‌ای باشد.

جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه‌ی راه‌حل‌ها در داخل کشور است. اینکه کسی گمان کند که «مشکلات اقتصادی صرفاً ناشی از تحریم است و علّت تحریم هم مقاومت ضدّ استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است؛ پس راه‌حل، زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه‌ی گرگ است» خطایی نابخشودنی است. این تحلیل سراپا غلط، هرچند گاه از زبان و قلم برخی غفلت‌زدگان داخلی صادر میشود، امّا منشأ آن، کانونهای فکر و توطئه‌ی خارجی است که با صد زبان به تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران و افکار عمومی داخلی القاء میشود.

چهار) عدالت و مبارزه با فساد
۴) عدالت و مبارزه با فساد: این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. فساد اقتصادی و اخلاقی و سیاسی، توده‌ی چرکین کشورها و نظامها و اگر در بدنه‌ی حکومتها عارض شود، زلزله‌ی ویرانگر و ضربه‌زننده به مشروعیّت آنها است؛ و این برای نظامی چون جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبنائی‌تر از مقبولیّت اجتماعی است، بسیار جدّی‌تر و بنیانی‌تر از دیگر نظامها است. وسوسه‌ی مال و مقام و ریاست، حتّی در عَلَوی‌ترین حکومت تاریخ یعنی حکومت خود حضرت امیر‌‌المؤمنین (علیه‌السّلام) کسانی را لغزاند، پس خطر بُروز این تهدید در جمهوری اسلامی هم که روزی مدیران و مسئولانش مسابقه‌ی زهد انقلابی و ساده‌زیستی میدادند، هرگز بعید نبوده و نیست؛ و این ایجاب میکند که دستگاهی کارآمد با نگاهی تیزبین و رفتاری قاطع در قوای سه‌گانه حضور دائم داشته باشد و به‌معنای واقعی با فساد مبارزه کند، بویژه در درون دستگاه‌های حکومتی.

البتّه نسبت فساد در میان کارگزاران حکومت جمهوری اسلامی در مقایسه با بسیاری از کشورهای دیگر و بخصوص با رژیم طاغوت که سرتاپا فساد و فسادپرور بود، بسی کمتر است و بحمدالله مأموران این نظام غالباً سلامت خود را نگاه داشته‌اند، ولی حتّی آنچه هست غیر قابل قبول است. همه باید بدانند که طهارت اقتصادی شرط مشروعیّت همه‌ی مقامات حکومت جمهوری اسلامی است. همه باید از شیطانِ حرص برحذر باشند و از لقمه‌ی حرام بگریزند و از خداوند دراین‌باره کمک بخواهند و دستگاه‌های نظارتی و دولتی باید با قاطعیّت و حسّاسیّت، از تشکیل نطفه‌ی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند. این مبارزه نیازمند انسانهایی باایمان و جهادگر، و منیع‌الطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی است. این مبارزه بخش اثرگذاری است از تلاش همه‌جانبه‌ای که نظام جمهوری اسلامی باید در راه استقرار عدالت به کار برد.

عدالت در صدر هدفهای اوّلیّه‌ی همه‌‌ی بعثتهای الهی است و در جمهوری اسلامی نیز دارای همان شأن و جایگاه است؛ این، کلمه‌ای مقدّس در همه‌ی زمانها و سرزمین‌ها است و به‌صورت کامل، جز در حکومت حضرت ولیّ‌عصر (ارواحنافداه) میسّر نخواهد شد ولی به‌صورت نسبی، همه جا و همه وقت ممکن و فریضه‌ای بر عهده‌ی همه بویژه حاکمان و قدرتمندان است. جمهوری اسلامی ایران در این راه گامهای بلندی برداشته است که قبلاً بدان اشاره‌ای کوتاه رفت؛ و البتّه در توضیح و تشریح آن باید کارهای بیشتری صورت گیرد و توطئه‌ی واژگونه‌نمایی و لااقل سکوت و پنهان‌سازی که اکنون برنامه‌ی جدّی دشمنان انقلاب است، خنثی گردد.

با این همه، اینجانب به جوانان عزیزی که آینده‌ی کشور، چشم‌انتظار آنها است صریحاً میگویم آنچه تاکنون شده با آنچه باید میشده و بشود، دارای فاصله‌‌ای ژرف است. در جمهوری اسلامی، دلهای مسئولان به‌طور دائم باید برای رفع محرومیّتها بتپد و از شکافهای عمیق طبقاتی بشدّت بیمناک باشد. در جمهوری اسلامی کسب ثروت نه‌تنها جرم نیست که مورد تشویق نیز هست، امّا تبعیض در توزیع منابع عمومی و میدان دادن به ویژه‌خواری و مدارا با فریبگران اقتصادی که همه به بی‌عدالتی می‌انجامد، بشدّت ممنوع است؛ همچنین غفلت از قشرهای نیازمند حمایت، به‌هیچ‌رو مورد قبول نیست. این سخنان در قالب سیاستها و قوانین، بارها تکرار شده است ولی برای اجرای شایسته‌ی آن، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره‌ی بخشهای گوناگون کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان -که بحمدالله کم نیستند- سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد؛ ان‌شاءالله.

پنج) استقلال و آزادی
۵) استقلال و آزادی: استقلال ملّی به معنی آزادی ملّت و حکومت از تحمیل و زورگویی قدرتهای سلطه‌گر جهان است. و آزادی اجتماعی به‌معنای حقّ تصمیم‌گیری و عمل کردن و اندیشیدن برای همه‌ی افراد جامعه است؛ و این هر دو از جمله‌ی ارزشهای اسلامی‌اند و این هر دو عطیّه‌ی الهی به انسانها‌یند و هیچ کدام تفضّل حکومتها به مردم نیستند. حکومتها موظّف به تأمین این دو اند. منزلت آزادی و استقلال را کسانی بیشتر میدانند که برای آن جنگیده‌اند. ملّت ایران با جهاد چهل‌ساله‌ی خود از جمله‌ی آنها است. استقلال و آزادی کنونی ایران اسلامی، دستاورد، بلکه خون‌آوردِ صدها هزار انسان والا و شجاع و فداکار است؛ غالباً جوان، ولی همه در رتبه‌های رفیع انسانیّت. این ثمر شجره‌ی طیّبه‌ی انقلاب را با تأویل و توجیه‌های ساده‌لوحانه و بعضاً مغرضانه، نمیتوان در خطر قرار داد. همه -مخصوصاً دولت جمهوری اسلامی‌- موظّف به حراست از آن با همه‌ی وجودند. بدیهی است که «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود.

شش) عزت ملی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن
۶) عزّت ملّی، روابط خارجی، مرزبندی با دشمن: این هر سه، شاخه‌هایی از اصلِ «عزّت، حکمت، و مصلحت» در روابط بین‌المللی‌اند. صحنه‌ی جهانی، امروز شاهد پدیده‌هایی است که تحقّق یافته یا در آستانه‌‌ی ظهورند: تحرّک جدید نهضت بیداری اسلامی بر اساس الگوی مقاومت در برابر سلطه‌ی آمریکا و صهیونیسم؛ شکست سیاست‌های آمریکا در منطقه‌ی غرب آسیا و زمین‌گیر شدن همکاران خائن آنها در منطقه؛ گسترش حضور قدرتمندانه‌ی سیاسی جمهوری اسلامی در غرب آسیا و بازتاب وسیع آن در سراسر جهان سلطه.

اینها بخشی از مظاهر عزّت جمهوری اسلامی است که جز با شجاعت و حکمت مدیران جهادی به دست نمی‌آمد. سردمداران نظام سلطه نگرانند؛ پیشنهادهای آنها عموماً شامل فریب و خدعه و دروغ است. امروز ملّت ایران علاوه‌ بر آمریکای جنایت‌کار، تعدادی از دولتهای اروپایی را نیز خدعه‌گر و غیر قابل اعتماد میداند. دولت جمهوری اسلامی باید مرزبندی خود را با آنها با دقّت حفظ کند؛ از ارزشهای انقلابی و ملّی خود، یک گام هم عقب‌نشینی نکند؛ از تهدیدهای پوچ آنان نهراسد؛ و در همه‌حال، عزّت کشور و ملّت خود را در نظر داشته باشد و حکیمانه و مصلحت‌جویانه و البتّه از موضع انقلابی، مشکلات قابل حلّ خود را با آنان حل کند. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت.

هفت) سبک زندگی
۷) سبک زندگی: سخن لازم دراین‌باره بسیار است. آن را به فرصتی دیگر وامیگذارم و به همین جمله اکتفا میکنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران، زیانهای بی‌جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملّت ما زده است؛ مقابله با آن، جهادی همه‌جانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.

در پایان از حضور سرافرازانه و افتخارانگیز و دشمن‌شکن ملّت عزیز در بیست‌ودوّم بهمن و چهلمین سالگرد انقلاب عظیم اسلامی تشکّر میکنم و پیشانی سپاس بر درگاه حضرت حق میسایم. سلام بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنافداه)؛ سلام بر ارواح طیّبه‌ی شهیدان والامقام و روح مطهّر امام بزرگوار؛ و سلام بر همه‌ی ملّت عزیز ایران و سلام ویژه به جوانان.


دعاگوی شما
سیّدعلی خامنه‌ای
۲۲ بهمن‌ماه ۱۳۹۷

https://farsi.khamenei.ir/ndata/news/41652/C/13971121_0141652.jpg

۱) تیترهای میانی متن، جزو بیانیه نبوده و صرفاً برای دسته‌بندی مطالب قرار داده شده است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | 15:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تهران مرکز نهضت‌های بزرگ ۲۰۰سال اخیر ایران است

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif رهبر انقلاب در دیدار اعضای کنگره ملی بزرگداشت ۲۴ هزار شهید تهران بر پیشرو بودن این شهر در اتفاقات انقلاب تصریح کردند و تأکید کردند: «یادبود شهدای تهران باید همراه باشد با تدوین شناسنامه‌ی انقلابی تهران، مثل دیگر شهرها؛ یعنی این شناسنامه‌ی انقلابی تهران باید برای جوانها روشن بشود.» ۱۴۰۲/۱۱/۰۳
http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif رسانه KHAMENEI.IR برهمین اساس در گفت‌وگو با دکتر قاسم تبریزی پژوهشگر تاریخ معاصر و رئیس بخش تخصصی مطالعات انقلاب اسلامی کتابخانه‌ی مجلس شورای اسلامی از منظر تاریخی حوادث و رویدادهای معاصر رخ داده در پایتخت را مورد تحلیل قرار داده و ویژگی‌های تدوین یک شناسنامه انقلابی برای تهران را بررسی کرده است.

* رهبر انقلاب در دیدار کنگره شهدای تهران، شهر تهران را نماد بسیاری از خصوصیات ملت ایران دانستند اعم از شجاعت، غیرت، دینداری، استقلال‌طلبی و دشمن‌ستیزی؛ در این ۱۵۰ سال در تهران چه اتفاقاتی رخ داده است که مسیر تاریخی به امروز رسیده است؟ چه بزنگاه‌های تاریخی در این شهر بوده است که امروز باید بیش از پیش به آن توجه کرد؟
* تهران از زمان قاجار به‌عنوان پایتخت مطرح شد و به‌تدریج ترقی کرد و گسترش یافت. در این گسترش نقش علمایی که به تهران آمدند بسیار مهم بود. تشکیل حوزه‌های علمیه و مساجد در تقویت روحیه مذهبی مردم و مبارزه با استبداد و استعمار و نهایتاً رشد علمی شهر باید حرف اول باشد. اگر این ۲۰۰ و چند ساله را بررسی کنیم، بیش از ۲۰۰۰ عالم مشهور در این شهر از مرجعیت تا فقاهت، امام جماعت، واعظ و مدرس زندگی کرده‌اند که هر یک حوزه فکری و مجموعه‌ای از طلاب را تربیت می‌کردند.

می‌توان این را با اصفهان در زمان صفویه تطبیق داد که چگونه مرکز علم، سیاست، فرهنگ، انسجام و هویت ملی شد؛ در تهران در دوره قاجار از سال ۱۲۱۰ از شکل‌گیری کامل قاجار تا سقوط رژیم پهلوی نقش مرکزیت را می‌بینیم و نهضت‌ها هم از همین‌جا شروع شدند. نهضت تنباکو، نهضت بزرگی بود که گرچه مرجعیت در سامرا قرار داشت، نماینده‌ آن در تهران مرحوم میرزا حسن آشتیانی، شیخ فضل‌الله نوری و علمای دیگر بودند و مسئله را رهبری کردند و در برابر شاه ایستادند.

علی‌رغم اینکه ناصرالدین‌شاه یک دیکتاتور بود و در ابتدای امر حاضر نبود کوتاه بیاید و به تبعید مرحوم آشتیانی تهدید کرد، مردم و علما ایستادند و نفوذ به قدری بالا بود که در حرم شاه هم از مرجعیت و فتوا استفاده شد و در اینمسئله قدرت دین نشان داده می‌شود. مسلماً وقتی در تهران این وضع باشد، آذربایجان، خراسان، اصفهان و مناطق دیگر به تهران تأسی می‌کنند.

در قضیه مشروطه هم همین بود و اگرچه مرجعیت در نجف بود، با وجود مرحوم آخوند خراسانی، آمیرزا عبدالله مازندرانی، سیدکاظم یزدی و دیگران، مرکزیت حرکت عدالت‌خواهی و قانون‌خواهی در تهران بود و سه مجتهد برجسته یعنی سیدمحمد طباطبایی، شیخ فضل‌الله نوری و سید عبدالله بهبهانی بودند و شیخ فضل‌الله نوری از نظر علمی از این دو سید برتر بود.

اگرچه مشروطه به انحراف افتاد و شیخ فضل‌الله نوری مشروطه مشروعه را مطرح کرد. در قرارداد ۱۹۱۹ که نخست‌وزیر وثوق‌الدوله خیانت کرد و می‌خواست ایران را مستعمره انگلستان کند، شیخ محمد خیابانی، نماینده مجلس و سیدحسن مدرس، عالم برجسته پایتخت، در برابر قرارداد ایستادند و او را شکست دادند. در اینجا توطئه انگلیسی‌ها و کودتای سوم اسفند را داریم و بحث جمهوریت مطرح شد که در ایران مثل ترکیه یک حکومت لائیک روی کار بیاید و قانون اساسی و دستاورد ۱۷-۱۸ ساله مشروطه را از بین ببرد.

آیت‌الله خالصی‌زاده، آیت‌الله مدرس و دیگر علما ایستادند تا جمهوریت انگلیسی که رضاخان می‌خواست به سرانجام نرسد؛ اگرچه در کودتا انگلیسی‌ها دست داشتند، باز هم مقاومت در برابر رضاخان در تهران است و علی‌رغم استبداد سنگین و خشن رضاخان، پایتخت نقش اول را داشت.

* رهبر انقلاب تصریح کردند در ماجرای مشروطه، ما صرفاً ماجرای پلوی سفارت را شنیده‌ایم درحالی‌که مردم به دنبال ایجاد عدالتخانه بودند و سختی‌های بسیاری هم کشیدند. در این مورد برای ما توضیح دهید.
* حاکمیت قاجار حاکمیت استبدادی بود و حکام ولایات هم مستبدتر از شاه بودند؛ ازجمله حاکم تهران که فشار بیشتری به مردم می‌آورد و بازاری‌های محترم را به بهانه‌های واهی به فلک می‌بست و حرمت و شخصیت‌شان را خدشه‌دار می‌کرد و مطلق‌العنان هر کاری می‌خواستند انجام می‌دادند. در ابتدا خواسته‌ مردم تأسیس عدالتخانه بود که در بحث‌های مرحوم سید عبدالله بهبهانی، سیدمحمد بهبهانی، شیخ فضل‌الله نوری و بزرگان و وعّاظ بر منبرها بود، ولی در چارچوب قوانین که قانون اسلام بود، عدالتخانه به‌تدریج به مجلس شورای ملی تبدیل شد که نبرد به‌سمت ساماندهی و سازماندهی حرکت کرد.

انگلیسی‌ها در اینجا توطئه کردند تا هویت و سبقه اسلامی را که علما داشتند خدشه‌دار کنند و در ابتدا آن اختلاف را انداختند و شیخ فضل‌الله نوری را تنها گذاشتند. منبرها، نشریات و مطبوعاتی که یا در دست روشنفکران بود یا وابسته به جریان فراماسونری بود، علیه علما و دین شروع به فعالیت کردند. این جریان برای اینکه بر هویت اسلامی نهضت مشروطه خدشه وارد، مسیر را منحرف کند و اندیشه مردم را به راه دیگر ببرد، طرح پناهنده شدن به سفارت انگلیس را مطرح کرد؛ اگرچه تقی‌زاده و امثال ایشان قبلاً با سفارت ارتباط داشتند و پناهنده شدند و انگلیسی‌ها این را ابزار و سوژه خوبی برای خودشان قرار داده بودند؛ ولی در روند انقلاب مشروطه، بیانیه‌های آخوند خراسانی، میرزا عبدالله مازندرانی و سید کاظم یزدی از نجف و شیخ فضل‌الله نوری در تهران، هویت اسلامی را در نشریات حفظ کردند.

در این‌جا یک جنگ فرهنگی بین جریان اسلامی علما و جریان منورالفکران غربگرا داریم. این جریان، لکه ننگی بر پیشانی روشنفکران در پناهندگی شد و حیله و فریبکاری از سوی انگلیس بود که مسئله پلوی سفارت یک سوژه عمومی شد. در روندهای بعدی بر اثر کم‌کاری در تبیین و تدوین تاریخ مشروطه، برخی خواستند مشروطه را صرفاً انگلیسی معرفی کنند.

مشروطه، مشروطه اسلامی بود. افرادی مثل تقی‌زاده، فروغی، سیدنصرالله سادات اخوی، ولی‌الله نصر و محتشم‌السلطنه وابسته به سیاست انگلیس و عضو لژ فراماسونری بودند که به انقلاب مشروطه ربطی نداشتند، موج‌سواری کردند و مسیر مشروطه را از مسیر اصلی خود جدا کردند که نوعی خیانت بود و نهایتاً با اعدام شیخ فضل‌الله نوری و ترور آیت‌الله سیدعبدالله بهبهانی، مشروطه را به سود انگلیسی‌ها مصادره کردند که از درون آن حکومت، رضاخان و فجایع ۵۷ ساله پهلوی بیرون آمد.

* دلیل اینکه بیشترین تلاش برای تغییر هویت اسلامی و ملی تهران در طول تاریخ گذشته و خصوصاً در دوره پهلوی دوم صورت گرفت چه بود؟ اینکه زمامداران پهلوی می‌خواستند تهران را بدل شهرهای اروپایی قرار دهند به چه منظور بود؟
* جریان هویت‌زدایی یا القاء هویت غیر‌اسلامی به مردم ایران، در ابتدا کار مراکز شرق‌شناسی و ایران‌شناسی انگلستان بود. این از زمان فتحعلی‌شاه شروع شد و اولین کتاب که تحت عنوان تاریخ ایران، سِر جان‌ملکم منتشر کرد، منظومه تاریخ‌نگاری ما را غیر‌اسلامی و شاهنشاهی جلوه داد. از آن به بعد، افرادی مانند آخوندزاده، تقی‌زاده، فروغی و امثالهم تلاش کردند که هویت اسلامی را کمرنگ و بی‌رنگ کنند. تهران به‌عنوان پایتخت و مرکز بود و از مشروطه حرکت هویت‌زدایی شروع شد؛ اگرچه علما، وعاظ و روحانیون در حفظ هویت اسلامی ایران کوشش می‌کردند، در دوره پهلوی اول و دوم به دلیل اینکه هم حاکمیت در دست انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها بود و هم روشنفکران غربگرا و غرب‌زده در درون حاکمیت قدرت عملیاتی در تغییر داشتند، از معماری شهر از دوره رضا‌خان گرفته تا تحقیق روی ایرانیت و پرچم‌ها در مدارس و کانون پرورش فکری که کانون پرورش افکار بود، تاریخ‌نویسی را شروع کردند.

در دوره محمدرضاشاه، ابتذال فرهنگ آمریکایی بر انحراف و انحطاط فرهنگ انگلیسی و غربی افزوده شد و سعی کردند با ابتذال، بیشتر هویت اسلامی را از بین ببرند. رضاخان عبا و عمامه و چادر از سر علما و زنان برداشت و لباس را تغییر داد؛ اما آمریکایی‌ها در دهه‌های ۳۰، ۴۰ و ۵۰ سعی کردند فکر جامعه را عوض کنند با تأسیس باشگاه روتاری، باشگاه لاینز، مؤسسه فرانکلین و امثال این تشکیلات و تلویزیون که افراد بهایی راه‌اندازی کردند و تلاششان در تغییر هویت بود؛ اما برخی از روشنفکرانی هم که در این دوره تربیت شدند از حزب توده و بخشی هم جریان مارکسیستی بودند که با دین و هویت اسلامی ما ضدیت داشتند.

بین سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ دو جریان هویتی در ایران مطرح شد که یکی هویت غربی بود که حکومت، روشنفکران و امثالهم بودند و دیگری هویت اسلامی بود که از مرجعیت، روحانیون و جریانات اسلامی بودند؛ این حرکت تا پایان دوره پهلوی ادامه داشت و آسیب‌های زیادی از جهت مطبوعات وارد کرد و ابتذال در نشریات، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سینماها و کاخ جوانان بسیار زیاد بود؛ نویسندگان، تاریخ‌نگاران و مطبوعاتی که رؤسایشان فراماسونر بودند تا جایی که می‌توانستند کارهای خود را انجام دادند و حتی دانشگاه‌ها در برخی از رشته‌ها این گونه بود.

جنگ هویت‌ها در دوره پهلوی ادامه داشت که ابتذالش در ۱۳۵۰ در جشن شاهنشاهی نمایش داده شد و از آن مبتذل‌تر نمایشی بود که با دستور فرح در شیراز به‌عنوان جشن هنر شیراز راه‌اندازی کردند. البته این نمونه‌ها در خیابان بود وگرنه در درون مراکز گسترده‌تر بود. حرکت اسلامی که حضرت امام (ره) در سال ۱۳۴۱ آغاز کردند در جهت پررنگ کردن هویت اسلامی بود که جریان اسلامی از مراجع، علما، فقها، نویسندگان و فعالان اسلامی در جای جای کشور هویت اسلامی را پررنگ کردند که این هویت در سال‌های ۵۶ و ۵۷ در متن جامعه با تظاهرات، راهپیمایی‌ها، نماز عید فطر و تاسوعا و عاشورا هم ازلحاظ ظاهر جنبه هویت اسلامی داشت و هم شعارها، مطالبات و رهبری ماهیت انقلاب اسلامی بود.

* رهبر انقلاب تأکید داشتند کارهای بزرگ و تاریخی که در طول تاریخ مبارزات انقلابی در تهران صورت گرفت در هیچ استان دیگری صورت نگرفت. این موضوع را برای ما بیشتر توضیح دهید.
* تهران جایگاه پایتخت را داشت. علی‌رغم اینکه فشار حکومت یا حضور حکومت در مرکزیت بود، چه در دوره رضاخان با وجود افرادی مثل سرپاس مختاری، پزشک احمدی، آیرم و امثالهم و چه در دوره محمدرضا، با حضور ساواک، این حرکت اسلامی در تهران با قدرت جلو می‌رفت؛ یعنی به موازات حرکت آن‌ها، قدرت و روش حرکت اسلامی گسترده بود. در دورانی که رضاخان مبارزه را شروع کرد و مساجد، حسینیه‌ها و هیئت‌های مذهبی را بست و عزاداری را تعطیل کرد، آیت‌الله شاه‌آبادی استاد حضرت امام خمینی (ره) فرمود: در خانه‌هایتان هیئت مذهبی درست کنید. در آن زمان هیئت‌های مذهبی در خانه‌ها بود یا جلساتی که آیت‌الله سید ابوالحسن طالقانی، پدر آیت‌الله سیدمحمود طالقانی برقرار می‌کرد یا حوزه علمیه مروی و صدر یا برخی از بزرگان مثل علامه شعرانی، علامه محی‌الدین الهی قمشه‌ای و... در منزلشان فعالیت‌هایی انجام می‌دادند و شروع به نیروسازی و تقابل غیرمستقیم کرده بودند.

در دوره رضاخان، علما و بزرگان دستگیر می‌شدند که این دستگیری‌ها در دوره محمدرضا وسیع‌تر شد و تهران میدان و مرکز مبارزه شد. رضاخان زندان‌هایی در تهران تأسیس کرد و محمدرضا زندان اوین و زندان‌های دیگری تأسیس کرد و تعداد زیادی دستگیر شدند که علی‌رغم آن همه شکنجه، زندان هم دانشگاه و مرکز فکری و تبادل فکر شد و نقش انجمن‌های اسلامی و شخصیت‌های حقیقی پررنگ بود و علی‌رغم اینکه کتاب را ممنوع می‌کردند و انتشار کتاب‌های اسلامی در فشار انجام می‌شد و آن‌ها را جمع‌آوری می‌کردند، تولید اصلی در تهران صورت می‌گرفت که بعدها مسئله اعلامیه و جزوه‌های مخفیانه رخ داد.

سخنرانان برجسته‌ای در تهران داشتیم مثل آیت‌الله فلسفی، شهید مطهری، شهید هاشمی‌نژاد و شهید باهنر که نقششان در مساجد در بیداری مردم موثر بود. بخشی از تغذیه فکری و سیاسی استان‌ها و شهرستان‌ها از تهران آغاز می‌شد؛ یعنی در تهران تدوین، تبیین و تولید می‌شد و به سایر شهرها می‌رفت. حضور شخصیت‌های بزرگ، ساواک و پلیس را در بسیاری از جاها ناکارآمد و نقشه‌های دشمن را خنثی می‌کرد. برخی از مساجد شکل مکتب و محل تربیت نیرو داشت و یک جنگ فرهنگی بود که پیروزی از آن جریان مذهبی بود.

* یکی از مطالبات رهبر انقلاب، تدوین شناسنامه انقلاب شهر تهران بود، چگونه این امر مهم رخ خواهد داد و چه مؤلفه‌هایی در شکل‌گیری آن بایستی مدنظر قرار گیرد؟
* دانشنامه‌ای درباره تاریخ تهران از زمان قاجار تا سقوط پهلوی و از پیروزی انقلاب تا امروز لازم داریم. مجموعه گزارش‌های ساواک درباره فعالیت‌ها در برخی شهرستان‌ها منتشر شده ولی درباره تهران هنوز وزارت اطلاعات اقدامی نکرده است. اخیراً درباره خراسان رضوی مجموعه اسناد و گزارش‌های ساواک در ۲۱ جلد، در مازندران ۱۴ جلد و در اصفهان پنج جلد منتشر شده است. فکر می‌کنم مجموعه اسناد تهران یکصد جلد شود. اولین قدم این است که این مجموعه اسناد در اختیار قرار بگیرد و به موازاتش اسناد نخست‌وزیری، اسناد ارتش، اسناد سازمان اسناد ملی و آنچه از جریانات اسلامی یا علیه اسلام چه از طرف گروه‌ها و چه از سوی حکومت در دسترس مورخان، پژوهشگران و مراکز پژوهشی قرار بگیرد تا به کار تحقیق، تحلیل و تبیین بپردازند.

دوم، زندگینامه علما و اندیشمندان اسلامی در این مدت تنظیم شود که نقش آن‌ها چه بوده است. باید مثل کتابی که استاد محمدحسن رجبی تحت عنوان «علمای مجاهد» منتشر کرده، کتابی تحت عنوان علمای تهران منتشر شود و شخصیت‌های فعال عرصه سیاسی مثل فداییان اسلام، موتلفه و فعالانی که در چارچوب حرکت‌های خط امام حرکت کردند، به صورت برنامه توسط موسسات تاریخ‌نگاری و تاریخ‌پژوهی تدوین شده و کتاب‌های داستان‌گونه برای نسل جوان تهیه شود.

اگر بخواهیم جامعه را به طرف فرهنگ و هویت اسلامی ببریم، اولین گام توجه به کودکان است؛ از مهدکودک تا ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و سپس دانشگاه. در تهران ۱۵میلیون جمعیت داریم که خوراک فکری می‌خواهند و اگر بخواهیم این هویت را بگوییم باید بدانند تهران دوهزار عالم و پنج‌هزار مبارز و شهید دارد. کنگره شهدا را که برگزار می‌کنیم بعضی از این‌ها ظرفیت چهار، پنج داستان کودکانه دارند؛ یعنی باید صد هزار کتاب فقط برای کودکان بنویسیم. چند پوستر در خیابان خوب است اما شعار است و کار نیست؛ چیزی که فرهنگ‌ساز است تهیه کتاب است و باید از ابزار هنر مثل فیلم و فضای مجازی استفاده کرد.

موضوع دیگر به‌کارگیری نیروهایی است که توان تجزیه و تحلیل تاریخ انقلاب و تاریخ معاصر و جریان‌شناسی سیاسی، فرهنگی و حرکت‌های اسلامی به‌عنوان ارائه بینش و نگرش تاریخی را دارند. از موارد دیگر گاه‌شماری یا روزشماری تاریخ تهران است که از قاجار تا دوره پهلوی و از نهضت امام (ره) در سال ۴۱ تا انقلاب ۵۷ و از پیروزی انقلاب تاکنون به گاه‌شماری نیاز داریم تا برای مورخان، محققان و دیگران مشخص باشد که این روند چگونه است که این‌ها با برنامه‌ریزی پنج و ده‌ساله امکان‌پذیر است. کانون پرورش فکری باید به تهیه ده هزار جلد کتاب داستان کودک برای شهدای تهران ملزم شود و در پنج سال آینده با به‌کارگیری هنرمندان و نویسندگان و امکانات این ده هزار جلد کتاب تهیه شود. یا موسسات دیگری مثل انتشارات مدرسه مقید باشد برای دانش‌آموزان دوره راهنمایی پنج هزار جلد کتاب بدهد. کشوری را که ۸۵ میلیون جمعیت دارد نمی‌توان با ۱۰۰۰۰-۱۵۰۰۰ عنوان کتاب اداره کرد. همان‌طور که از الان به فکر میوه شب عید مردم هستیم، باید به فکر غذای فکری مردم باشیم که متاسفانه دولت وقتی به این‌جا می‌رسد با خشکسالی مالی مواجه می‌شود و دست نویسندگان خالی است؛ لذا این سفره همیشه خالی است و گرسنه‌ها هم کنار سفره می‌نشینند؛ چه در مدارس و چه در جاهای دیگر.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۲ | 15:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پرچم افتخار برای عید انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۵۹، درباره گرامیداشت ایام پیروزی انقلاب اسلامی توسط همه اقشار ملت و «نصب و اهتزاز پرچم» فرمودند: «در دهه‌ی فجر بر سَر در هر خانه‌اى پرچم بزنید، پرچم جمهورى اسلامى را در سطح شهرها و روستاها به اهتزاز در بیاورید. نشان بدهید که ملّت این خاطره را گرامى مى‌دارد.» ۵۹/۱۱/۱۷
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «پرچم افتخار برای عید انقلاب» را منتشر میکند.
بخش پویش‌های تعاملی رسانه KHAMENEI.IR «همگام»، در دهه فجر دهه بزرگداشت عید انقلاب اسلامی، از کاربران شبکه های اجتماعی دعوت میکند که از نصب پرچم ایران در سر در خانه‌ها، مدارس، مغازه‌ها و محل‌کار خود، یا معابر عمومی و راهپیمایی‌های ۲۲ بهمن در سراسر ایران عکس بگیرند و آن را با عنوان #پرچم_افتخار منتشر کنند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | 1:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

الله اکبر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «الله اکبر ملت ایران لحن و نواى خاصى دارد. چون الله اکبر پیغمبر است، الله اکبر بت شکن است، چون به معناى ناچیز و بى‌مقدار داشتن بتهاى زور و زر است، چون به معناى رشادت و شجاعت یک ملّت در مقابل استکبار جهانى است.» ۱۳۶۴/۰۶/۰۶
رسانه KHAMENEI.IR همزمان با فرارسیدن شب ۲۲ بهمن و طنین انداز شدن غریو «الله اکبر» مردم ایران اسلامی، لوح «الله اکبر» را منتشر می‌کند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | 0:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

گزارش استهلال ماه شعبان المعظم ۱۴۴۵ ه‌.ق

الف- مشخصات نجومی هلال در شامگاه شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ (۲۹ رجب ۱۴۴۵)
زمان مقارنه ماه و خورشید: ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه روز شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲
زمان غروب خورشید: ساعت ۱۷:۴۰
زمان غروب ماه: ساعت ۱۸:۱۵
ارتفاع ماه: ۵.۵ درجه
مدت مکث ماه بعد از غروب خورشید: ۳۵ دقیقه
سن ماه: ۱۵ ساعت و ۱۱ دقیقه
فاصله زاویه‌ای ماه و خورشید: ۸.۹ درجه

ب ـ پیش‌بینی تقاویم و نظر کارشناسان رؤیت هلال
تقویم رسمی کشور مستخرج مرکز تقویم وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، و کارشناسان رؤیت هلال، پیش‌بینی کرده‌اند هلال ماه شعبان در غروب روز شنبه در کشور قابل رؤیت است.

ج ـ گزارش‌های رسیده
در همین راستا ستادهای استهلال و گروه‌های رصدی در سراسرکشور به همراه تجهیزات رصدی درغروب روز شنبه اقدام به استهلال نمودند که نتیجه آن به قرار ذیل است.

۱. مناطقی که هلال با چشم مسلح رؤیت شد:
استان خراسان شمالی: بجنورد( رویت با تلسکوپ)
استان اصفهان: صرفاً ثبت تصویر هلال توسط گروه اصفهان در جاده‌ی علویجه دهق در شمال اصفهان


۲. مناطقی که هوا غالباً ابری و یا نیمه ابری و غبارآلود بود و هلال رؤیت نشد:
استان خراسان رضوی: مشهد، گروه طلاب، قوچان، نیشابور، گلبهار، سبزوار، درگز، بردسکن، تربت حیدریه
استان مرکزی: اراک، تفرش، خمین، محلات، ساوه، کمیجان، فراهان
استان سیستان و بلوچستان: زاهدان، زابل، چابهار، سراوان
استان خراسان جنوبی: بیرجند، خضری، سرایان، طبس
استان ایلام: ایلام، ایوان غرب، دهلران، آبدانان
استان اصفهان: اصفهان، دولت آباد، شهرضا
استان تهران: تهران، پرند، شهرری
استان چهارمحال و بختیاری: بروجن
استان یزد: یزد، میبد، اردکان
استان خراسان شمالی: جاجرم
استان خوزستان: خرمشهر
استان هرمزگان: بندرلنگه
استان فارس: شیراز
استان قم: قم، پردیسان
استان بوشهر: گناوه
استان گیلان: رشت
استان زنجان: زنجان


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ | 0:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نسخه قابل چاپ

نویسنده: حمیدرضا اسماعیلی
تاریخ چاپ: ۱۴۰۰
تعداد صفحه: ۶۱۶

شابك:

۹۷۸-۶۰۰۵۷۸۶۵۰۷
1402/11/21در گفت‌وگو با نویسنده کتاب «سازمان سیاسی بهائیت» بررسی شد؛

بهائیت در حکومت پهلوی بالاترین حد نفوذ را داشت

در دوران پهلوی دوم، محمدرضا سعی داشت بهائیت را به عنوان دین به رسمیت بشناسد؛ اما به دلیل ترسی که از مراجع و جریان‌های مذهبی داشت، این اتفاق نیفتاد. لذا وقتی که این‌ها غیررسمی بودند، حتی استخدامشان در مراکز دولتی با مشکل قانونی همراه بود. به‌همین‌خاطر به شیوه‌های پنهانکاری روی آوردند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif یکی از موضوعاتی که رهبر انقلاب درباره وضعیت دوران پیش از انقلاب اسلامی به آن اشاره داشته‌اند، موضوع فساد گسترده و فراگیر دستگاه پهلوی و درباریان در ابعاد گوناگون بوده است. ایشان همچنین در این باره تأکید کرده‌اند: «انقلاب، یک حرکت عظیم در مقابل فساد و بیکفایتىِ رژیمی بود که تا خرخره در لجنزارهای فساد و وابستگی گرفتار شده بود.» ۱۳۸۰/۰۱/۰۱
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران در گفت‌وگو با دکتر حمیدرضا اسماعیلی پژوهشگر تاریخ معاصر و نویسنده کتاب سازمان سیاسی بهائیت، به بررسی نفوذ جریان فاسد بهائیت در ارکان مختلف حکومت پهلوی و تلاش آن‌ها در راستای رسمیت بخشیدن به این سازمان سیاسی می‌پردازد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif کتاب سازمان سیاسی بهاییت که در سال ۱۴۰۰ برنده جایزه کتاب سال و جایزه جلال آل احمد شد را شاید بتوان فصل جدیدی در حوزه مطالعات بهاییت دانست که تلاش کرده با استفاده از مطالعات کلاسیک و سنتی مربوط به این حوزه راه جدیدی را در مطالعات بهاییت باز کند.

در این اثر از منابع دست اول از جمله اسناد دولتی، نشریات تاریخی و کتاب‌های اصلی استفاده شده است. مزیت‌ها و سخنان جدید اثر عبارتند از:
۱. معرفی «حلقه کوفه» یا گروه پدیدآورنده بابیت، و نیز فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی بابی‌ها برای تصاحب قدرت از مبارزه مسلحانه تا کودتا و ترور با روایتی جدید
۲. بررسی چگونگی پیدایش ازلیت و بهایت با روایتی متفاوت و مبتنی بر منابع اولیه
۳. تحلیل جامعه‌شناختی از پیدایش بابیت
۴. تشریح نقش محافل مختلف آمریکایی در تأسیس بهاییت
۵. نقش صهیونیست‌ها در تأسیس بهاییت
۶.بررسی روند سازمان شدن بهاییت در ایران در دوران پهلوی
۷. تشریح ساختار سازمانی بهاییت و تشریح برخی از عناصر ایدئولوژی سیاسی بهاییت.

این کتاب ضمن نوآوری‌هایی که در این حوزه دارد ما را متوجه دو موضوع مهم می‌کند. اول آن‌که بهاییت موضوع تاریخی صرف نیست؛ درحالی که قریب به اتفاق مطالعات این حوزه مربوط به مسائل تاریخی هستند. ثانیاً، بهاییت ایران شعبه‌ای از سازمان جهانی بهاییت است و همه امور آن ذیل مرکز جهانی آن که در اسرائیل واقع شده قرار می‌گیرد. این درحالی است که بسیاری از کتاب‌ها و پژوهش‌های این حوزه در عمل آن را مستقل بررسی کرده‌اند.

تشکیلات بهاییت در چند دهه گذشته تلاش‌های فراوانی را در نگارش تاریخ ایران و اسلام به طور کلی کرده و در ذیل آن هم به تاریخ‌سازی از بهاییت پرداخته است. این سیاست به ویژه در محافل اروپایی و آمریکا با جدیت بیشتری پیگیری می‌شود. از این جهت کتاب سازمان سیاسی بهاییت نیز در چنین شرایطی می‌تواند آغازی بر تغییر مطالعات در این حوزه و گذار از مسائل تاریخی صرف به موضوعات جدیدتر باشد.

کتاب مذکور سازه‌های این سازمان را تا انقلاب اسلامی ترسیم و تشریح کرده و وعده داده که ادامه این پژوهش را در آثار دیگری منتشر سازد. در حقیقت اتصالات این سازمان با شبکه جهانی قدرت و یهود بین‌الملل موجب می‌شود که به رغم ضربه محکمی که به آن تشکیلات خورد، بخواهد خود را در دهه‌های بعد با برنامه‌های جدیدتری و متناسب با شرایط کشور بازسازی کند. مطالعه این کتاب که به شناخت ماهیت این تشکیلات پرداخته می‌تواند ابزار مناسبی برای درک و شناخت رویدادها و تغییرات جدید سازمان بهاییت در همین سال‌ها باشد.


* در ابتدای صحبت بفرمایید که چه شد مسئله بهائیت برای شما دغدغه شد و به دنبال تالیف کتاب سازمان سیاسی بهائیت رفتید؟
* درحوزه‌ تاریخ معاصر که فعالیت می‌کردم، کار را حدوداً سال ۹۲ شروع کردم. در مؤسسه‌ مطالعات و پژوهش‌های سیاسی که در حوزه‌ تاریخ معاصر ایران پژوهش‌هایی انجام می‌دهد؛ از بین چند موضوعی که مدنظرم بود، درنهایت این موضوع را انتخاب کردم. تصورم این بود که نسبت به جامعه‌شناسی فرقه‌ها باید کار جدیدی صورت بگیرد.

با ادبیات کلاسیک و سنتی با این پدیده‌هایی که خودشان را به‌روز کردند، نمی‌شود صحبت کرد. باید یک مقدار ادبیات را به‌روز کرد و از علوم انسانی از جمله جامعه‌شناسی و علوم سیاسی استفاده کرد. کمااینکه بسیاری از تحولات تاریخ ایران متأثر از این فرقه‌هاست.

عدم شناخت این فرقه‌ها باعث ناشناختن تحولات و پدیده‌های اجتماعی سیاسی ایران است. من علوم سیاسی خوانده بودم و به هر حال نقدی که به گفتمان رایج علوم سیاسی در داخل کشور دارم این هست که بی‌توجهند؛ و نسبت به تاریخ معاصر ایران آن توجه و شناخت کافی وجود ندارد. لذا سازمان‌های ذی‌نفوذ، گروه‌های فشاری مثل همین سازمان بهائیت که بسیار هم تأثیرگذار بودند نادیده انگاشته شدند. در حالی که مثلاً یک حلقه‌ کوچکی را در موردش کتاب‌ها نوشتند اما در مورد این سازمان که این قدر تأثیرگذار بوده کاری نکردند. لذا مجموع این مسائل باعث شد که در نهایت سراغ این موضوع آمدم.

* تلقی‌ جامعه نسبت به بهائیت این است که بهائیت یک فرقه دینی است؛ در حالی‌که شما در کتاب عنوان سازمان سیاسی را به این تشکیلات نسبت داده‌اید.
* می‌توانیم از یک منظر بهائیت و تاریخش را به دو دوره‌ای که فرقه بود و دوره‌ای که سازمان شد تقسیم کنیم. سازمان بهائیت اصلاً پدیده‌ ایرانی نیست؛ یک پدیده‌ آمریکایی ـ یهودی است. درواقع میتوانیم بگوییم فرقه‌ بهائیت، خاستگاهی در ایران و عراق داشت. یعنی در دوران عثمانی. اما زمانی که این فرقه به سازمان تغییر ساختار می‌دهد، اصلاً ایرانی‌ها هیچ نقشی در ایجاد آن نداشتند. جریان‌های یهودی و آمریکایی این کار را کردند.

سال ۱۸۹۲ میلادی بهاءالله که بنیانگذار بهائیت است، می‌میرد. تازمانی که مؤسس آن می‌میرد، همچنان یک فرقه‌ کوچکی است که نتوانسته توسعه‌ چندانی داشته باشد. تعدادی بهائی در بین جمعیت ایران بودند، تعدادی از ایرانی‌ها هم ـ برای اینکه بتوانند آزادی عمل بیشتری داشته باشند با همراهی‌ای که شوروی انجام داده بود ـ رفته بودند سمت عشق‌آباد، آن‌جا اولین مشرق الاذکار که به قولی معبد بهائی‌ها است را ایجاد کرده بودند، که در دوران بعد از انقلاب کمونیستی آن هم از بین می‌رود.

سال ۱۸۹۳ یک کنگره‌ای در آمریکا برگزار می‌شود به اسم پارلمان جهانی ادیان. این‌جا نقطه عطف است و سرآغاز سازمان شدن بهائیت. در پارلمان جهانی ادیان یک سیاست گذاری‌های جهانی قرار است در مورد ایجاد دین واحد جهانی صورت بگیرد که برای اولین بار اسم بهائیت مطرح می‌شود به عنوان یک جریانی که می‌شود روی آن حساب کرد.

واژه‌ فرقه یک مقدار مبتنی بر همان گفتمانی است که جریان بهائیت خودش ایجاد کرده، البته با کمی نگاه انتقادی. یعنی خود بهائیت ادعای دیانت کرده و برای این‌که بتواند در جوامع مختلف رشد کند و عضوگیری کند، خودش را یک دین معرفی کرده، آن هم یک دین پسینی. دینی که بعد از اسلام آمده است. درواقع آمده زوال اسلام را نشان بدهد. زمانی هم که نسبت به این فرقه انتقاد می‌شود، می‌گویند طبیعی است که شما به ما نقد داشته باشید، زیرا اساساً هر دینی نسبت به دین پسینی‌اش انتقاد دارد. کسانی که عنوان فرقه را به کار بردند به تعبیری روح این حرف را گویی پذیرفتند. یعنی یک چهره و وجاهت اعتقادی دیانتی را پذیرفتند، اما با نگاه انتقادی، اعتقاد دارند این یک دین اصیل نیست بلکه صرفاً یک فرقه است. درحقیقت یک جریان اعتقادی ـ انحرافی و جعلی است. در ادبیات و زبان فارسی هم واژه فرقه عموماً زمانی به کار می‌رود که انشعابی در یک جریان کلی اعتقادی صورت می‌گیرد و می‌گویند فرقه ایجاد شده است.

اگر ما نخواهیم وارد سیر تحول بشویم و بخواهیم از همان بستر گفتمانی شروع کنیم و به این جریان با خط‌کش‌های علمی نگاه کنیم، فرضیه‌های مختلفی مطرح می‌شود. مثلاً یک فرضیه این است که به هرحال این یک پدیده‌ اجتماعی است. یک فرضیه این هست که این فرقه است، یا حتی این فرضیه که سازمان بوده، یا حزب سیاسی بوده هم از دهه‌های قبل وجود داشته و فقط مختص دوران ما نیست. مثلاً حضرت آیت‌الله بروجردی(ره) مرجع عالیقدر شیعه ـ که در همین اوایل قرن چهاردهم خورشیدی بودند و در مقطعی استاد امام خمینی (ره) بودند ـ عنوان حزب سیاسی را مطرح کردند. حضرت امام هم همین اصطلاح حزب سیاسی را به کار می‌برند. پس فرضیه‌ای که یک حزب سیاسی بوده دارای قدمت زیادی است.

* پس تا اینجای کار ما با فرقه‌ای طرف هستیم که از یک تاریخی به بعد به سمت سازمان شدن حرکت می‌کند و به نوعی تغییر ماهیت می‌دهد.
* اولاً در ادبیات بهائیت، عنوان سازمان به رسمیت شناخته شده است. یعنی خود رهبران بهائی و اعضای بیت‌العدل و قبل از آن کسانی که جزو ایادی بودند اصطلاح سازمان را به کار بردند. در فرهنگ و تربیت بهائیت یک آموزه‌ بسیار مهمی وجود دارد به اسم نظمِ اداری که کتاب‌های مختلفی هم در موردش نوشتند و یکی از تکالیف هر عضو بهائی این است که آن نظم اداری را یاد بگیرد. در هر دوره در قالب مثلاً کتاب، کتابچه، جزوه و حتی مثلاً در دوره‌های آموزشی در آن دانشگاه زیرزمینی که داشتند، این‌ها را در ادوار مختلف تدریس می‌کنند تا بهائی‌ها با نظم اداری و ساختار اداری بهائیت آشنا شوند و رفتار سازمانی خودشان را یاد بگیرند و در آن فرهنگ سازمانی رشد کنند. این مسئله‌ای است که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارد. از آن گذشته یک سند بالادستی دارند که این‌ها را آموزش داده و تحت عنوان قانون اساسی تصویب شده است.

این قانون اساسی در سال ۱۳۱۳ توسط بزرگان بهائی در ایران تصویب و ابلاغ می‌شود و از آن سال به عنوان مرجع بسیاری از امور در نظر گرفته می‌شود. البته تحولاتی هم داشته ولی آن نقطه‌ عطف همان ۱۳۱۳ است. لذا یک نظم اداری را ایجاد می‌کنند مثل تمام سازمان‌های کلاسیک. می‌شود گفت از همان‌جا تعدادی از همین بهائی‌ها را جذب کرده که با سازمان همکاری می‌کنند تا به اعضای دیگر نظم بدهند و سازمان بهائیت شکل بگیرد.

از ۱۳۴۲ که بیت‌العدل تأسیس می‌شود تقریباً می‌شود گفت در ساختارهای اداری تغییراتی رخ می‌دهد که البته خیلی بنیادین نیست اما این تغییرات محسوس است. مثلاً بیت‌العدل به عنوان شورای رهبری، جانشین رهبریِ فردی می‌شود. این تشکیلات در کشورهای مختلفی ـ حدود ۱۷۰ کشورـ ایجاد شعبه کرده که به آن محفل ملی می‌گویند. این محفل ملی درحقیقت محفل مرکزی هست. اما همین سازمانی که می‌گوید من سازمان دینی هستم، یکی از مهمترین اهدافی که در طول پیدایشش داشته، برقراری حکومت بوده است.

* پس بهائیت به ظاهر یک نگاه جهانی دارد که به دنبال تاسیس حکومت است؟
* هم نگاه جهانی دارند، هم دنبال حکومت هستند. اما در همه‌جا دنبال حکومت نبودند. یک جاهایی بیشتر به شعار شبیه است. خودشان هم می‌دانند آن اتفاق یعنی حکومت جهانی رخ نمی‌دهد. حتی نحوه‌ بروز و ظهورشان در کشورهای غربی با کشورهای آسیایی فرق می‌کند، با کشورهای اسلامی فرق می‌کند. در هر جامعه‌ای متناسب با ویژگی‌های آن جامعه خودشان را تنظیم می‌کنند و متناسب با آن اقدام می‌کنند.

لذا در یک جامعه‌ای مثل ایران که به هرحال رهبران بهائی تابعیت ایرانی داشتند؛ به نسبت کشورهای دیگر جمعیت بهائی‌ها بیشتر بود، لذا طبیعی هم بود در آن دوران و با توجه به نفوذ و رشدی که کرده بودند و پیوندهایی که در طول ۱۰۰ سال داشتند دنبال چه باشند! دنبال این بودند که حکومت را کسب کنند.

* به همین دلایل که گفتید رژیم پهلوی بستر مناسبی برای پیاده کردن اهداف بهائیان و رسیدن به حکومت بود؟
* بله. نخست‌وزیر بهائی بود، تعداد زیادی از وزرا بهائی بودند. رؤسای سازمان‌های بسیار مهم مثل سازمان برنامه و بودجه، اداره آمار عمومی، بانک مرکزی بهائی بودند و مژده‌های کسب حکومت را می‌دادند. در بدنه دولت حضور داشتند، در ارتش حضور داشتند، در مجلس حضور داشتند. اما این کافی نبود و دنبال این بودند که یک حکومت به صورت رسمی به دست بیاورند.

در دوران پهلوی دوم، محمدرضا سعی داشت بهائیت را به عنوان دین به رسمیت بشناسد؛ اما به دلیل ترسی که از مراجع و جریان‌های مذهبی داشت، این اتفاق نیفتاد. لذا وقتی که این‌ها غیررسمی بودند حتی استخدامشان در مراکز دولتی با مشکل قانونی همراه بود. به‌همین‌خاطر به شیوه‌های پنهانکاری روی آوردند. اعلام نمی‌کردند که بهائی هستند. یا می‌گفتند مسلمان هستند یا جای عنوان دین را خالی می‌گذاشتند و از این دست اقدام‌ها. مثلاً حتی آدم رسوایی مثل پرویز ثابتی جایی گفته پدر و مادرش مسلمانند، جای دیگری گفته بهائی‌اند. یا مثلاً شما ببینید پدربزرگ هویدا از نزدیکان عبدالبهاست، آن هم با اصالت یهودی که اصلاً بهائیت با همین خانواده‌ها تعریف می‌شود. یا حتی عباس میلانی که خاندانش بهائی هستند، در کتاب معمای هویدا دارد تلاش می‌کند بگوید هویدا مسلمان بوده، بهائی نبوده.

از همان سال ۴۳ که این آدم داشت منصوب می‌شد برای نخست وزیری، این بحث‌ها مطرح بود. بنابراین یک تشکیلاتی که به دنبال کسب حکومت است ماهیتاً به آن چه باید گفت؟ مشخصاً این سازمان سیاسی است دیگر. در مباحث جامعه‌شناسی سیاسی از جمله در کتاب موریس دوورژه یک سرفصلی وجود دارد به عنوان سازمان‌های ایدئولوژیکی که این‌ها در پوشش ایدئولوژی دینی و اعتقادی اهداف سیاسی‌شان را جلو می‌برند. پس سازمان بهائیت یکی از آن سازمان‌هاست. سازمانی برای رسیدن به حکومت و قدرت. از قدرت اقتصادی و رسانه نیز بهره می‌برد. لذا ما اگر بخواهیم تعیین ماهیت کنیم؛ میتوانیم بگوییم که بهائیت، یک سازمان سیاسی است.

* آیا زمان آغاز حضور بهائیان در ایران دوران حکومت پهلوی بود یا قبل‌تر از آن در ایران حضور داشتند؟
* آغاز این حضور از زمان حکومت پهلوی نبود، قبل‌تر آغاز شده بود. درواقع بعد از این‌که جریان مشروطه‌خواهی دچار انحراف می‌شود و جریان‌های غرب‌گرا بر مشروطه مسلّط می‌شوند و آن را از روند اصیل ایرانی‌اش خارج می‌کنند؛ جریان‌های مختلف حاشیه‌ای به واسطه‌ کانون‌های قدرت بین‌المللی در متن قرار می‌گیرند. این حقیقت تنها شامل بهائیت نیست. فرقه‌های مختلفی مانند شیخیه و ازلی‌گری و جریان‌های فراماسونری و... برای به حاشیه راندن جریان اصلی اجتماعی ایران که شیعه است وارد میدان می‌شوند.

بهائی‌ها شاید به نسبت جریان‌های دیگر توانسته بودند قوی‌تر بازی کنند. و به خاطر همین هم حساسیت علما و مراجع نسبت به آن‌ها بیشتر از بقیه بود. نه این‌که نسبت به بقیه بی‌توجه بودند. همان موقع هم فرقه‌ گنابادی‌ها در همان دوران پهلوی نسبت به خیلی از کسانی که در بدنه رژیم پهلوی حضور داشتند، معروف بودند؛ که یکی از آن‌ها شخص اسدالله عَلَم هست. به این معنی نیست که مثلاً عَلَم درواقع جزو صوفیه‌ گنابادی بوده؛ منظور این است که پیوندهایی داشتند.

این جریان هم از دوران قاجار یعنی بعد از ترور دوم ناصرالدین شاه که موجب مرگش شد، شروع می‌شود. یعنی با آمدن مظفرالدین شاه خیلی از جریان‌های فرقه‌ای رشد می‌کنند از جمله بهائیت. این شبکه به مرور با قوانینی که وضع می‌کند و تربیت نیروهای جدید توسعه پیدا می‌کند.

* وضعیت بهائی‌ها بعد از انقلاب چطور بود؟ چگونه توانستند انسجام خود را حفظ کنند و به چه نحوی ادامه حیات دادند؟
* تحولات بعد از انقلاب، تحولات تدریجی است. در سال ۶۲ رسماً‌ از سوی دادستانی اعلام می‌شود که فعالیت این تشکیلات در کنار حزب توده و انجمن حجتیه و... غیرقانونی است و آن موقع ضربه محکمی به سازمان وارد می شود. از طرفی محفل ملی که اعضایش باید نه نفر باشد تکمیل نمی‌شود. یک شورای اضطراری سه نفره‌ای شکل می‌گیرد تا رتق و فتق امور را انجام دهد. تا اوایل دهه‌ ۸۰ که شورای هفت نفره‌ای به عنوان هیئت یاران شکل می‌گیرند.

از آنجایی که مرکز رهبری سازمان در اسرائیل است، متناسب با تحولات سعی کرده که آن ساختارها را تغییر بدهد. یکی از اقدامات اصلاحیش این است که دیگر مثل دوران پهلوی، از آن محفل‌ها و لجنه‌ها و... خبری نیست و شبکه‌های موازی ایجاد کرده‌اند. شبکه‌هایی که شاید بتوان گفت خوشه‌ای هم هست. در بحث اینکه سیاست گذاری‌هایشان در دوران بعد از انقلاب با قبل از انقلاب چه تفاوتی کرده میتوانیم بگوییم تفاوت ماهوی نداشته و یک مقدار وزنه‌های این‌ها تغییر کرده است. یعنی در دوران پهلوی میزان نفوذشان در حکومت بسیار بالا بود. همچنین در حوزه‌های اقتصادی، رسانه، نهادسازی‌ها عملکرد قوی داشتند اما بعد از انقلاب به دلیل اینکه فضای بسته‌تری را تجربه کردند و نفوذی زیادی در حکومت نداشتند؛ بنابراین برروی جامعه سرمایه‌گذاری بیشتری کردند. اساساً کسانی که بیشترین نفع را از مفاهیمی مثل جامعه‌ مدنی و اینگونه اصطلاحات می‌برند، همین جریان‌ها هستند.

اساساً این جریان‌های مدنی با همان سیاست‌های گلوبالیستی و حکومت جهانی هم منطبق هستند و در همان راستا حرکت می‌کنند. لذا با فعالیت درحوزه‌های مختلفی که از اهمیت بالایی برخوردارند و راهبردی هم هستند مثلاً آی تی، حوزه‌های استارتاپی، تولیدی، کلان‌داده‌های علمی و... سعی دارند در بدنه اجتماع نفوذ کرده و طرفداران بیشتری را جذب کنند.

* بهائیان در اغتشاشات سال گذشته چگونه ایفای نقش کردند؟
* در جریان اتفاقات سال ۱۴۰۱ به دلیل شبکه‌سازی‌‌ای که مخصوصاً در طول یک دهه‌ گذشته داشتند، توانستند در پوشش‌های دیگری تبلیغاتشان را جلو ببرند. شاید بتوان گفت تنها پنج درصد تبلیغات بهائیت به طور مستقیم و با عنوان و پرچم این سازمان صورت می‌پذیرد؛ ۹۵ درصد فعالیت‌های تبلیغی غیرمستقیم است. از ترویج سبک زندگی غیردینی گرفته تا در مبارزه با جمهوری اسلامی، در اهانت به عقاید شیعی و اسلامی و...از جمله شیوه‌های تبلیغی بهائیت است.

نمونه‌ مشخص آن شبکه من و تو بود. یا حتی بی‌بی‌سی را ببینید که مدیران ارشد و سیاستگذارانشان بهائی هستند. به عنوان مثال در قالب یک جلسه چند نفر را می‌آورند صحبت می‌کنند، در ظاهر مناظره و دیالوگ دارند، ولی درواقع تبلیغات سلبی انجام می‌دهند. در مقابله با جمهوری اسلامی،‌ مقابله با عقاید دینی. با این شیوه‌ها، فعالیتهایشان را جلو می‌برند. این هم دستورالعمل هست و براساس شناخت‌هایی که داشتند، برآوردهایی که انجام دادند، این شیوه‌ی تبلیغی را مناسب‌تر و مؤثرتر ارزیابی کرده و پیگیری می‌کنند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۲ | 20:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش با رهبر انقلاب

همزمان با دهه فجر و در آستانه فرارسیدن سالروز بیعت تاریخی جمعی از همافران با حضرت امام خمینی(ره) در ۱۹ بهمن سال ۱۳۵۷، جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رسانه KHAMENEI.IR برش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب را در این مجموعه سخن‌نگاشت مرور میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | 11:4 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

وظیفه خواص، جهاد تبیین

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش (۱۴۰۲/۱۱/۱۶)، پیرامون وظیفه خواص در جامعه به آیه‌ای از قرآن اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR این آیه و بیانات رهبر انقلاب درباره آن را در این جدول مرور میکند.

وظیفه خواص، خنثی کردن تردید افکنی دشمن وظیفه‌ی خواص این است: در مواقع لازم، باید تردید‌افکنی و شک‌آفرینی دشمن را خنثی کنند و [مسائل را] تبیین کنند؛ «جهاد تبیین» که بنده عرض کرده‌ام، ناظر به این است... در قرآن یک نمونه‌ای وجود دارد که به نظر بنده خیلی مهم است؛ آن قضیّه‌ی رجل مؤمنی است که در سوره‌ی یاسین از او نام برده شده: وَ جاءَ مِن اَقصَا المَدینَةِ رَجُلٌ یَسعىٰ‌ قالَ یا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلین‌؛(۱) وقتی که سه پیغمبر از طرف پروردگار در این قوم مبعوث شدند و مردم ایمان نیاوردند و علیه اینها توطئه کردند و تصمیم گرفتند که اینها را نابود کنند، یک مرد شجاع و مؤمنی خودش را بسرعت به جمعیّتِ مردم رساند و گفت: یا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلین؛ از اینها پیروی کنید؛ اِتَّبِعوا مَن لا یَسئَلُکُم اَجراً وَ هُم مُهتَدون.(۱) بعد میرسد به اینجا؛ نکته‌ی مورد توجّه من اینجا است: وَ ما لِیَ لا اَعبُدُ الَّذی فَطَرَنی وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ‌ * اَ اَتَّخِذُ مِن دونِه آلِهَةً ... اِنّی آمَنتُ بِرَبِّکُم فَاسمَعون؛(۲) با صدای بلند، باصراحت، ایمان خودش را بیان میکند. خواص باید صریح باشند، باید باصراحت حرف بزنند، باید شبهه‌ها را از ذهنها زایل کنند، دوپهلو و دوگونه و تردید‌آمیز حرف نزنند. اِنّی آمَنتُ بِرَبِّکُم فَاسمَعون؛ بشنوید! من ایمان آوردم.۱) سوره‌ی یس، آیه‌ی ۲۱؛ «از کسانى که پاداشى از شما نمیخواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند، پیروى کنید.»
۲) سوره‌ی یس، آیه‌ی ۲۲ و بخشی از آیات ۲۳ و ۲۵؛ «آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه‌ی] شما به سوى او بازگشت مى‌یابید؟ آیا به جاى او خدایانى را بپرستم؟ ... من به پروردگارتان ایمان آوردم. [اقرار] مرا بشنوید.»

برای دریافت نسخه با کیفیت روی تصویر کلیک کنید


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | 11:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش

[دریافت PDF]

در آستانه سالروز بیعت تاریخی همافران در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به یکایک شما برادران عزیز و از صمیم قلب سلام و درود میفرستم به همه‌ی عناصر زحمت‌کش و فعّال نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران در هر نقطه‌ای از کشور که حضور دارند. عید سعید مبعث را پیشاپیش تبریک عرض میکنم، دهه‌ی فجر را تبریک عرض میکنم، بیست‌ودوّم بهمن را تبریک عرض میکنم و امیدواریم که ان‌شاءالله آینده‌ی حرکت موفّق نیروی هوایی، به قیاس گذشته‌ی این چند ده سال، آینده‌ی روشن و پیش‌رونده‌ای باشد.

دیدار امروز ما، طبق معمول همه‌سال، به مناسبت یادبود حادثه‌ی شگفت‌انگیز نوزدهم بهمن سال ۱۳۵۷ است؛ حقّاً حادثه‌ی شگفت‌انگیزی بود. درباره‌ی آن جریان، خود بنده با شما عزیزان در دیدارهای مختلف، بارها مفصّل صحبت کرده‌ام و گوشه‌هایی از مسائل مربوط به آن حادثه را به شما عرض کرده‌ام، لکن به نظر من حکمتها و عبرتها و درسهای آن حادثه تمام‌شدنی نیست. کارِ برای خدا و شجاعانه و با از‌خود‌گذشتگی همین‌جور است؛ بابرکت میشود. خدای متعال به همه‌ی کارهایی که برای او انجام میگیرد، برکت میدهد. «برکت میدهد» یعنی چه؟ یعنی تأثیراتش، منافع و فوایدش تمام نمیشود، ادامه دارد؛ این «برکت» معنایش این است. آن حادثه هم همین‌جور است؛ ما مکرّر درسهایی از آن حادثه را تکرار کرده‌ایم، مطرح کرده‌ایم، بحث کرده‌ایم، دیگران غیر از بنده هم ــ خود شماها، دوستان، مسئولین ارتش جمهوری اسلامی ایران و دیگران ــ در این باره صحبت کرده‌اند، امّا باز انسان نگاه میکند میبیند این حادثه ظرفیّت دارد برای یادگیری، برای اینکه انسان از این حادثه درس بگیرد. حالا من امروز به یکی از این مواردی که به نظرم میرسد میپردازم و درباره‌اش صحبت میکنم.

نیروی هوایی در پیوستن به انقلاب سبقت گرفت. البتّه بدنه‌ی ارتش که بدنه‌ی سالم و مردمی و مسلمان و مؤمنی بود، براحتی به انقلاب پیوست، امّا از همه جلوتر نیروی هوایی بود. اوّلاً با بیعت روز نوزدهم بهمن که آمدند آن حادثه‌ی عجیب را به وجود آوردند، بعد [هم] با مقاومتشان در مقابل نیروی گارد شاه که به محلّ آموزش نیروی هوایی حمله کردند؛ در شب بیست‌ویکم، حمله کردند و ‌آن عناصر نیروی هوایی که در محلّ آموزش بودند ــ همین محلّ آموزش شهید خضرائی فعلی ــ مقاومت کردند، درِ اسلحه‌خانه را باز کردند، به مردم اسلحه دادند، ایستادگی کردند، جوانها و عناصر انقلابی هم به شوق آمدند و وارد میدان شدند، هم در خود آن منطقه به کمک نیروی هوایی رفتند، هم در شهر تهران راه افتادند. من خودم یادم هست، ساعت شاید دوازده یا یکِ بعد از نصفه‌شب بود، در خیابان ایران که ما آنجا در یک منزلی بودیم، جوانها راه میرفتند و فریاد میزدند که نیروی هوایی را دارند تارومار میکنند، مردم بریزید [بیرون]، مردم هم از خانه‌ها بیرون می‌آمدند میرفتند به کمک آنها. این قدمِ بلندِ نیروی هوایی در پیوستن به انقلاب بود.

حالا آن نکته‌ی مورد نظر من این است: این پیشگامی‌ای که انجام گرفت شتاب‌دهنده‌ی انقلاب شد؛ نکته‌ی امروز این است. این نوزدهم‌ بهمن بود، حوادث آن مرکز آموزش [هم] در بیستم و بیست‌ویکم بود، بیست‌ودوّم بهمن هم پیروزی انقلاب بود که کار تمام شد و ملّت پیروز شد؛ شتاب‌دهندگیِ این حادثه کاملاً خودش را نشان میدهد. در همه‌ی کارها، عنصر شتاب‌دهنده نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. حالا من بعد برمیگردم راجع ‌به [عنصر] شتاب‌دهنده صحبت خواهم کرد. نیروی هوایی توانست با این کارِ خودش امید مردم را مضاعف کند. خب انقلابیّون در خیابان با نیروهای گارد و مانند اینها مواجه بودند؛ [این کار] امید مردم را و شجاعت مردم را افزایش داد و روحیه‌ی طرف مقابل را، ضدّانقلاب را، دربار را و طرف‌داران آنها را تضعیف کرد؛ یعنی این شتاب‌دهندگی به این صورت اتّفاق افتاد.

این هم نکته‌ی بسیار مهمّی است که بعد از این گام اوّل، به نظرم شاید حدود پنج شش ماه بیشتر نگذشت که جهاد خودکفائی تشکیل شد. اوّل‌جایی در ارتش که سازمان جهاد خودکفائی در آن تشکیل شد نیروی هوایی بود. این همان روحیه‌ی اقدام است؛ یعنی همان روحیه‌ای که موجب میشود عنصرِ فعّالِ داخلِ ارتشِ متعلّق به دربار و شاه بتواند خودش را خلاص کند و بیاید به انقلابیّون بپیوندد ــ این حالت جرئت، این حالت توانایی روحی و قدرت روحی ــ همین روحیه در یک میدان دیگری که میدان سازندگی است، باز هم جلو می‌افتد و جهاد خودکفائی را تشکیل میدهد. اوّلین جایی که جهاد خودکفائی تشکیل شد نیروی هوایی بود. این هم یک حادثه است که حادثه‌ی مهمّی است؛ اینکه در داخل نیروی هوایی به فکر بیفتند که عناصر، تجهیزات و امکانات را خودشان درست کنند، قطعه بسازند، قطعه‌های خراب‌شده را تعمیر کنند، اسرار و رموز در‌هم‌پیچیده‌ی فنّاوری آمریکایی را در اینجا برای خودشان روشن کنند ــ که تا آن روز اجازه‌ی این کار را نداشتند ــ و خلاصه مشغول کار بشوند، این یک گام بزرگ بود.

قبل از این گام بزرگ، در واقع قبل از این نهضت، نیروی هوایی یکسره متعلّق به آمریکایی‌ها بود. خب در نیروی هوایی عناصر مؤمن زیاد بودند، خود بنده می‌شناختم؛ پیش از انقلاب، عناصری از نیروی هوایی با بنده مرتبط بودند، دوست بودیم، می‌آمدند، میرفتند. عناصر مؤمن در نیرو فراوان بودند، امّا رؤسای نیرو متعلّق به آمریکا بودند. ابزار نیرو ــ جنگنده‌ها و بقیّه‌ی ابزاری که در نیرو هست ــ متعلّق به آمریکا بود، مِلک آمریکا بود؛ بله، پولش را ایران داده بود و خریده بود؛ هواپیما در شیلترِ(۲) فلان پایگاه هوایی بود، امّا مال آمریکا بود، اختیارش دست آمریکا بود، اختیار فرماندهانش هم دست آمریکا بود. اینهایی که عرض میکنم با سند است؛ یعنی شعار و مانند اینها نیست. مادر محمّدرضاشاه در خاطراتش میگوید که یک روز محمّدرضا آمد پیش من گفت مرده‌شورِ این سلطنت را ببرد؛ گفتم مگر چه شده؟ گفت من شاه این مملکتم، فرمانده کلّ قوای این مملکتم، آمریکایی‌ها می‌آیند هواپیمای ما را برمیدارند میبرند ویتنام، من خبر ندارم! این[جوری] است دیگر؛ «ملکیّت» [آمریکا] یعنی این. حالا اگر خبر هم داشت، جرئت اینکه اجازه ندهد نداشت، اجازه میداد، امّا آنها حتّی اجازه هم نمیگیرند؛ با اینکه یقین دارند که خواسته‌ی آنها رد نخواهد شد، در‌عین‌حال این‌قدر اعتنا نمیکنند به شاه مملکت که بیایند از او اجازه بگیرند که آقا این جنگنده‌ی شما را میخواهیم ببریم در ویتنام علیه مردم ویتنام استفاده کنیم؛ یعنی وضع نیروی هوایی یک چنین وضعی بود.

خب این نیروی هوایی را عناصر مؤمن نیروی هوایی از آمریکایی بودن تبدیل کردند به ایرانی بودن؛ نیروی هوایی را ایرانی کردند، ایرانی شد؛ فرماندهش ایرانی، عناصرش ایرانی، تصمیم‌گیرهایش ایرانی، تجهیزاتش ایرانی؛ بله، ساخت آمریکا بود، امّا مال ایران بود، دیگر جرئت اینکه دست بزنند نداشتند. یک چند صباحی بعضی‌ها این اِف‌چهارده‌های ما را از روی غفلت ــ ان‌شاءالله غفلت بود، خیانت نبود ــ میخواستند پس بدهند، میگفتند ما اِف‌چهارده‌ لازم نداریم! خب جلویشان گرفته شد. نیروی هواییِ متعلّق به ایران شد، ایرانی شد. بنابراین، نیروی هوایی یک چنین سابقه‌ای دارد؛ یعنی پیش‌برندگی و قدرت تحوّل‌آفرینی در درون نیرو و در کارکرد نیرو، یک چنین نمونه‌های روشن و بارزی را به ما نشان میدهد.

خب، ما گفتیم شتاب‌دهنده لازم است؛ این نیروی هوایی شتاب‌دهنده‌ی انقلاب بود. نیروی هوایی، در موقعیّت خاصّی، شد شتاب‌دهنده‌ی پیروزی انقلاب و شتاب‌دهنده‌ی قطع وابستگی نیرو و ارتش به دیگران؛ این شتاب‌دهنده شد، امّا من حالا میخواهم قضیّه را تعمیم بدهم. در همه‌ی زمانها نیاز به شتاب‌دهنده وجود دارد؛ چرا؟ برای خاطر اینکه حرکتهای بزرگ و هدف‌دار، در مواقع زیادی به رکود مبتلا میشوند؛ ولو به توقّف هم نه، امّا به کندی و سستی [مبتلا میشوند]؛ حرکتهای بزرگ این‌جور هستند. خیلی از انقلابهای دنیا را که شما نگاه کنید، [می‌بینید] اوّل انقلاب شده، به قصدِ تحوّلِ عمیق و بنیانی کاری انجام گرفته، با فاصله‌ی چند سال همان اوضاع قبلی دوباره تکرار شده. من زمان ریاست جمهوری به یک کشوری در آفریقا رفتم(۳) که سابقاً پرتغالی‌ها آنجا حاکم بودند، یک رئیس‌جمهورِ(۴) محلّیِ انقلابی هم آنجا سرِ کار آمده بود؛ تشکیلاتی که ما رفتیم دیدیم ــ تشکیلاتشان که از ما پذیرایی میکردند و رفت‌وآمد میکردیم ــ عیناً همان شکل کامل فرمانده پرتغالی [بود]؛ کأنّه به جای این آقای سیاه‌پوستی که حالا اینجا رئیس‌جمهور شده، مثلاً یک فرمانده‌ پرتغالی نشسته؛ عیناً بدون هیچ گونه تغییری! این[جوری] است دیگر؛ یعنی حرکتهای اجتماعی دچار این آفتها میشوند: آفت کند شدن، آفت توقّف پیدا کردن، آفت به عقب برگشتن. این حرکت اگر بخواهد ادامه پیدا کند، شتاب‌دهنده لازم دارد. حالا شتاب‌دهنده کیست؟ عرض خواهم کرد.

البتّه اینجا در انقلاب اسلامی یک تفاوت جوهری با بقیّه‌ی جاها وجود دارد؛ انقلاب اسلامی در درون خودش یک چیزهایی دارد که جاذبه دارد و این جاذبه رویشها را جذب میکند؛ ولو ریزش هم داشته باشیم، این رویشها جای آن ریزشها را میگیرند. جاذبه مثل چه چیزی؟ مثل این گستره‌ی وسیع اهداف و شیوه‌ها و خواسته‌های جمهوری اسلامی. در جمهوری اسلامی، در سخت‌ترین میدانها، مبارزه‌ی با ظلم هست، مبارزه‌ی با ظالم و ایستادگی در مقابل زورگویی‌های قلدرهای درجه‌ یک جهانی هست، محراب عبادت و مسجد جمکران و شبهای احیاء و پیاده‌روی اربعین و اعتکاف ماه رجب هم هست. گستره‌ی وسیع کار را مشاهده کنید؛ هم مبارزه‌ی با ظلم هست، هم مبارزه‌ی با نفْس هست، هم توجّه به دنیای فردای کشور هست، هم توجّه به خدا و معنویّت و ذکر و بهشت و مانند اینها هست. خود این موجب میشود که رویشها جای ریزشها را بگیرند، کندی به وجود نیاید یا کمتر به وجود بیاید. نمیخواهم بگویم هیچ [کندی‌ای] به وجود نمی‌آید، امّا خب طبیعت انقلاب اسلامی در ذات خود، در درون خود، در جوهر خود، یک ‌چنین طبیعتی است.

پس بنابراین، شتاب‌دهنده لازم است. این شتاب‌دهنده برای چیست؟ برای اینکه حرکت کند نشود؛ در مقابل کارهای بزرگ، احساس رعب و وحشت به وجود نیاید؛ وقتی یک کار بزرگی میخواهد انجام بگیرد، احساس ناتوانی و احساس حقارت در مجموعه‌ی عمل‌کننده به وجود نیاید؛ شتاب‌دهنده اینجاها نقش ایفا میکند.

شتاب‌دهنده‌ کیست و کارش چیست؟ کار شتاب‌دهنده این است که عرض کردیم. امّا شتاب‌دهنده کیست؟ به تعبیر بنده، شتاب‌دهنده آن چیزی است که ما به آن میگوییم «خواص»؛ خواصّ جامعه. «خواص» یعنی چه؟ «خواص» یعنی مثلاً آدمهای نام‌ونشان‌دار، آدمهای باسواد و دانشمند؟ نه، «خواص» به این معنا نیست. «خواص» یعنی آن مجموعه‌ی انسانهایی که در کار خود، با فکر و با شناخت و با تشخیص عمل میکنند و تابع جَو نیستند؛ «خواص» یعنی اینها. این «خواص» میتواند در بین فعّالان گوناگون انقلابی، در بین اصناف، کارگران، نظامی‌ها، روحانیّون و گروه‌های مختلف باشد، میتواند در بین فعّالان مطبوعاتی باشد، میتواند در بین فعّالان دانشجویی باشد، میتواند در بین فعّالان سیاسی باشد. بنده سابقها، سالها پیش، یک وقتهایی راجع به «خواص» یک صحبت مفصّلی کرده‌ام؛(۵) «خواص» یعنی این. البتّه خوشبختانه در کشور ما و در ملّت ما خواص در اقلّیّت نیستند؛ کسانی که از روی نقشه، فکر و تشخیص اقدام میکنند، کار میکنند، تصمیم میگیرند، در سطح کشور گسترده هستند و این از برکات انقلاب است. در خیلی از کشورهای دنیا این‌جوری نیست؛ حالا خود بنده نرفته‌ام، امّا گزارشهایی از بعضی از کشورهای بزرگ و معروف دنیا میدهند که مردم در کوچه و خیابان که راه میروند، ملتفت نیستند که حول‌وحوش‌شان در دنیا چه دارد میگذرد؛ [فقط] به فکرند که بروند یک لقمه نان به دست بیاورند یا یک مقدار ثروتشان را اضافه کنند. در کشور ما این‌جور نیست؛ در کشور ما، مردمی که با تشخیص عمل میکنند، میفهمند چه کار دارند میکنند، جبهه‌بندی را می‌شناسند، دشمن را می‌شناسند، شیوه‌ها را می‌شناسند، دوست را می‌شناسند، کم نیستند، زیادند؛ اینها میتوانند نقش‌آفرینی کنند؛ اینها میتوانند در موارد حسّاس، برای کشور کار انجام بدهند.

وظیفه‌ی اینها وظیفه‌ی سنگینی است؛ من میخواهم این را به شما و به همه‌ی ملّت عرض بکنم. این کسانی که ما اسمشان را «خواص» میگذاریم، یعنی کسانی که دارای فکرند، نگاهشان نگاه از روی تدبّر است، از روی تشخیص است، اوضاع را میفهمند، می‌شناسند، میدانند چه کار دارد میشود، این‌جور نیست که سرشان پایین باشد و هر جا دیگران رفتند اینها هم بروند، این افراد وظیفه‌ی سنگینی دارند؛ اینها بایستی جهت عمومی حرکت جامعه را حفظ کنند و نگذارند این حرکت دچار انحراف بشود. اگر خواصّ جامعه از این وظیفه غفلت بکنند، حوادثی که پیش خواهد آمد ضربه‌های تاریخی به ملّتها میزند؛ ما در طول تاریخ اسلام، از این حوادث زیاد داشتیم. در زمان امیرالمؤمنین، در زمان امام حسن، در زمان امام حسین، کسانی بودند که جزو خواص بودند، مطلب را میفهمیدند، تشخیص میدادند، امّا در لحظه‌ی لازم، به‌هنگام حضور پیدا نمیکردند؛ دچار تردید، دچار تأمّل، دچار تنبلی و در مواردی دچار خیانت میشدند و روی دیگران هم اثر میگذاشتند، روی آن جمعیّتی هم که تابع جوّند اثر منفی میگذاشتند؛ [از این موارد] داشتیم. در جنگ صفّین، کسانی به خاطر رفتن قرآنها روی نیزه دچار تردید شدند، دیگران را هم دچار تردید کردند. حالا نقلهایی هست ــ البتّه من خیلی به طور قاطع نمیتوانم بگویم ــ که بعضی از اینها تعمّد داشتند؛ اشتباه نکرده بودند، [بلکه] برای خاطر تبانی با دشمن این کار را میکردند! این هم گفته میشود؛ ممکن است یک چنین وضعی پیش بیاید.

لذا من به شما عرض بکنم که امروز جبهه‌ی دشمن برای خواص برنامه‌ی خاص دارد؛ برای خواص در کشور خود ما و در خیلی از جاهای دیگر برنامه دارند که اینها را دچار تردید کنند، دچار تأمّل کنند، دچار تعلّل کنند، احیاناً چرب و شیرین دنیا را به اینها بچشانند، اینها را جذب کنند برای اینکه در بزنگاه‌ها، در نقاط حسّاس، در آنجایی که لازم است یک اقدامی انجام بدهند، انجام ندهند و آن شتاب‌دهندگی‌ای که از خواص متوقّع است، صورت نگیرد؛ برای این کار برنامه دارند.

وظیفه‌ی خواص این است: در مواقع لازم، باید تردید‌افکنی و شک‌آفرینی دشمن را خنثی کنند و [مسائل را] تبیین کنند؛ «جهاد تبیین» که بنده عرض کرده‌ام،(۶) ناظر به این است. و ما دیدیم در خود نیروی هوایی کسانی بودند، عناصری بودند ــ بعضی از همین شهدایی که عکسهایشان اینجا است و ما اینها را از نزدیک می‌شناختیم ــ که اهل حرف زدن، اهل منطق، اهل استدلال، اهل اثرگذاری روی دیگران بودند و کار خودشان را در مواقع لازم انجام دادند. در قرآن یک نمونه‌ای وجود دارد که به نظر بنده خیلی مهم است؛ آن قضیّه‌ی رجل مؤمنی است که در سوره‌ی یاسین از او نام برده شده: وَ جاءَ مِن اَقصَا المَدینَةِ رَجُلٌ یَسعىٰ‌ قالَ یا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلین‌؛(۷) وقتی که سه پیغمبر از طرف پروردگار در این قوم مبعوث شدند و مردم ایمان نیاوردند و علیه اینها توطئه کردند و تصمیم گرفتند که اینها را نابود کنند، یک مرد شجاع و مؤمنی خودش را بسرعت به جمعیّتِ مردم رساند و گفت: یا قَومِ اتَّبِعُوا المُرسَلین؛ از اینها پیروی کنید؛ اِتَّبِعوا مَن لا یَسئَلُکُم اَجراً وَ هُم مُهتَدون.(۸) بعد میرسد به اینجا؛ نکته‌ی مورد توجّه من اینجا است: وَ ما لِیَ لا اَعبُدُ الَّذی فَطَرَنی وَ اِلَیهِ تُرجَعُونَ‌ * اَ اَتَّخِذُ مِن دونِه آلِهَةً ... اِنّی آمَنتُ بِرَبِّکُم فَاسمَعون؛(۹) با صدای بلند، باصراحت، ایمان خودش را بیان میکند. خواص باید صریح باشند، باید باصراحت حرف بزنند، باید شبهه‌ها را از ذهنها زایل کنند، دوپهلو و دوگونه و تردید‌آمیز حرف نزنند. اِنّی آمَنتُ بِرَبِّکُم فَاسمَعون؛ بشنوید! من ایمان آوردم. این نمونه‌ی کاری است که خواص میتوانند انجام بدهند.

خب، حالا اگر به عنوان یک مورد خاص بخواهیم در زمان خودمان هم مطلبی را عرض بکنیم، به نظر من همین قضیّه‌ی غزّه است. خواص در دنیای اسلام وظیفه دارند. خواص علما هستند، دانشمندان هستند، سیاسیّون هستند، مطبوعاتی‌ها هستند؛ می‌بینند که در غزّه چه دارد میگذرد؛ می‌بینند که آمریکا با پشتیبانی از رژیم صهیونیستی چه ضربه‌ای دارد به انسانیّت و بشریّت میزند؛ این را می‌بینند؛ خب بایستی به مردمِ خودشان بگویند، توضیح بدهند، مردم را وادار کنند، درخواست عمومی در مردم به وجود بیاورند که دولتهایشان ناچار بشوند ضربه‌ی قاطع را به رژیم صهیونیستی بزنند. ضربه‌ی قاطع چیست؟ ما نمیگوییم وارد جنگ بشوند ــ که نه میشوند، و حالا برای خیلی‌هایشان شاید ممکن هم نیست ــ امّا میتوانند قطع رابطه‌ی اقتصادی بکنند؛ این ضربه‌ی قاطع است. مردم و ملّتها اگر از دولتهایشان بخواهند، فشار بیاورند، این اتّفاق می‌افتد و این اتّفاق مؤثّر است. ملّتها میتوانند در این زمینه دولتها را به‌خط کنند، وادارشان کنند که پشتیبانی نکنند از رژیم ظالم و گرگ‌صفتی که این‌جور به جان زن و بچّه و مریض و پیرمرد [افتاده و میتواند] بیست و چند هزار نفر را در ظرف چند ماه به قتل برساند؛ [کاری کنند] از این رژیم حمایت نشود. حتّی من شنیده‌ام که بعضی از کشورهای اسلامی سلاح به رژیم صهیونیستی میدهند، بعضی‌ها هم کمکهای گوناگون اقتصادی میکنند؛ خب جلوی این گرفته بشود. این کار ملّتها است؛ ملّتها میتوانند فشار بیاورند، دولتها را وادار کنند. چه کسی میتواند ملّتها را بیدار کند؟ خواص. ببینید نقش خواص چقدر مهم است و چطور میتوانند یک حادثه‌ی به این مهمّی را در دست بگیرند و دنبال کنند.

حالا در داخل کشور خودمان هم مسئله‌ی انتخابات در پیش است؛(۱۰) خواص میتوانند نقش ایفا کنند. مطمئنّاً [اگر] انتخابات در داخل کشور هرچه پُرشورتر صورت بگیرد، قدرت ملّی را بیشتر نشان میدهد و قدرت ملّی امنیّت ملّی می‌آورد؛ یعنی وقتی جبهه‌ی دشمن نگاه میکند حضور مردم را میبیند، قدرت نظام را مشاهده میکند و میبیند این کشور، کشور قدرتمندی است، مردم حاضر و آماده‌اند، تهدید دشمن خنثی میشود؛ یعنی اقتدار ملّی امنیّت ملّی را به وجود می‌آورد؛ این چیز خیلی باارزش و مهمّی است. اینجا خواص میتوانند نقش‌آفرینی کنند، انتخابات را پُرشور کنند. همه‌ی کارهای انقلابی از همین قبیل است؛ ما چند روز دیگر راه‌پیماییِ بیست‌ودوّم بهمن را داریم؛ ان‌شاءالله مردم عزیز ما در این راه‌پیماییِ پُرشور شرکت خواهند کرد. این هم نشان‌دهنده‌ی اقتدار است؛ در این ۴۵ سال، مردم هر سال بدون تعطیل یک نوبت، در سرتاسر کشور ــ شهرهای بزرگ، کوچک، حتّی روستاها ــ روز بیست‌ودوّم بهمن آمدند در خیابانها و شعار دادند و از انقلاب خودشان دفاع کردند، نام امام بزرگوار را بلند کردند و تبعیّت خودشان و بیعت خودشان را با امام تجدید کردند. امسال هم ان‌شاءالله به فضل الهی همین‌جور خواهد بود.

از خدای متعال درخواست میکنیم ملّت ایران را موفّق کند، سربلند کند، عزیز کند و دشمنان ملّت را سرکوب کند،‌ ملّت را بر دشمنانش فائق کند و ان‌شاءالله همه‌ی شما عزیزان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و کلّ نیروهای مسلّح ــ ارتش،‌ سپاه،‌ نیروی انتظامی، بسیج و دیگران ــ‌ مشمول لطف الهی باشید و هدایت الهی و کمک الهی شامل حال همه‌ی شما باشد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

در ابتدای این دیدار ــ که به مناسبت فرارسیدن سالروز بیعت تاریخی پرسنل نیروی هوایی ارتش با حضرت امام خمینی (قدّس سرّه الشّریف) در روز نوزدهم بهمن ۱۳۵۷ برگزار شد ــ سرتیپ حمید واحدی (فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران) گزارشی ارائه کرد.

آشیانه

سفر به کشور موزامبیک در دی‌ماه ١٣۶۴

سامورا ماشل (۱۹۳۳ ـ ۱۹۸۶)، رهبر ملّی‌گرای موزامبیک و اوّلین رئیس‌جمهور آن کشور (۱۹۷۵ ـ ۱۹۸۶)

بیانات در دیدار فرماندهان لشکر ۲۷ محمّد رسول‌الله (۱۳۷۵/۳/۲۰)

از جمله، بیانات در دیدار جمعی از مدّاحان به مناسبت سالروز ولادت حضرت زهرا (۱۴۰۰/۱۱/۳)

سوره‌ی یس، آیه‌ی ۲۰؛ «و [در این میان] مردى از دورترین جاىِ شهر دوان‌دوان آمد، [و] گفت: اى مردم! از این فرستادگان پیروى کنید.»

سوره‌ی یس، آیه‌ی ۲۱؛ «از کسانى که پاداشى از شما نمىخواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند، پیروى کنید.»

سوره‌ی یس، آیه‌ی ۲۲ و بخشی از آیات ۲۳ و ۲۵؛ «آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه‌ی] شما به سوى او بازگشت مى‌یابید؟ آیا به جاى او خدایانى را بپرستم؟ ... من به پروردگارتان ایمان آوردم. [اقرار] مرا بشنوید.»

(۱۰ انتخابات دوازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره‌ی مجلس خبرگان رهبری که در تاریخ یازدهم اسفندماه سال جاری برگزار میشود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | 10:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیام جاویدان برای امت اسلام

* بعثت حامل گنجینه‌های تمام‌نشدنی
«مبعث روز بسیار باعظمتی است؛ اهمّیّت مبعث را باید بفهمیم.» ۱۳۹۹/۱/۳ می‌شود گفت که بعثت «تاریخ را به دو قسم منقسم کرد: قسمِ قبل از اسلام و قسمِ بعد از اسلام.» ۱۳۸۷/۵/۹ در حقیقت «نعمت بعثت و برانگیختن پیامبر اعظم برای بشریت از همه‌ی نعمتهای الهی در طول تاریخ بزرگتر است.» ۱۳۹۰/۴/۹ دلیل هم این است که: «بعثت حامل گنجینه‌هایی است برای بشر که این گنجینه‌ها تمام‌نشدنی است... این گنجینه‌ها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا - تا قبل از آخرت- تأمین کند.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ و عظیم‌ترین گنجینه‌ی بعثت توحید است «چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹

هدیه‌ی دیگر، تزکیه است «در واقع تزکیه داروی رهایی بشر از فساد است. انواع فسادهای اخلاقی را تزکیه است که از جامعه‌ی بشری و از وجود بشر و از دل انسان میزداید و پاک میکند.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ تعلیم کتاب، یکی دیگر از هدایا است «تعلیم کتاب یعنی زندگی را تحت اداره‌ی هدایتِ الهی قرار دادن.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ و مورد دیگر،حکمت است که یعنی «جامعه با عقل، با حکمت، با خردمندی، با فرزانگی اداره بشود.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹

یک هدیه‌ی دیگر «تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ گنجینه‌ی بی‌نظیر دیگر «قسط، عدالتِ بدون تبعیض، چه در زمینه‌ی مسائل اقتصادی، چه در زمینه‌ی مسائل بشری و به طور کلّی عدالت اجتماعی [است].» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ همچنین «از گنجینه‌های بسیار مهمّی که متأسّفانه مورد توجّه قرار نمی‌گیرد، سخت بودن و غیر قابل نفوذ بودن در مقابل بدخواهان است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ چون «یکی از ضربه‌هایی که جوامع بشری میخورند، از ناحیه‌ی نفوذ دشمنانشان است.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ نگذارید در جامعه‌ی شما نفوذ پیدا کنند. معنای نفوذ دشمن، نفوذ بیگانه و بدخواه این است که شما از خودتان اختیاری ندارید؛ او می‌آید و در جامعه‌ی شما، مثل انسان بی‌هوشی که هرچه میخواهند به او تزریق میکنند، تصرّف میکند.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹

یکی از گنجینه‌ها «مهربانی و محبّت و صفا و صمیمیّتِ بین افراد جامعه [است].» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ یکی از گنجینه‌های همیشگی این است که «انسان از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند.» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ و یکی دیگر از هزاران گنجینه‌ی ممتاز «رها شدن از زنجیر جهل و تعصّب و جُمود و توقّف و مانند اینها [است].» ۱۴۰۱/۱۱/۲۹ البته اگر در میان ارزشهای فراوان اسلام فقط دو عنصر « یعنی عنصر گسترش عقلانیّت و عنصر پرورش اخلاق» ۱۴۰۰/۱۲/۱۰ را در نظر بگیریم «تصدیق خواهیم کرد که اسلام عالی‌ترین هدیه را و وسیله‌ی سعادت را به بشریّت عطا کرده.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۰

* بعثت ادامه دارد...
نکته اساسی این است که «بعثت فقط یک حادثه‌ی تاریخی برای یک برهه‌ی معیّنی از زمان نبود؛ برای همه‌ی دوران تاریخ است.» ۱۳۹۴/۲/۲۶ به عبارت دیگر «بعثت، یک امر دائمی برای بشر است.» ۱۳۷۲/۱۰/۲۰ زیرا «جبهه‌ی مقابل بعثت، جبهه‌ی جاهلیّت است.» ۱۳۹۵/۲/۱۶ و «مراد از این جاهلیّت صرفاً بی‌سوادی نیست، نادانی نیست؛ البتّه بی‌سوادی هم در آن هست، لکن این جاهلیّت معنای وسیع‌تری دارد... هم نادانی و بی‌سوادی و جهالت در آن هست، هم بداخلاقی و ظلم و تبعیض و حق‌کشی و ضعیف‌کشی هست، هم هرزگی جنسی و بی‌بندوباری و هرج و مرج اخلاقی در آن هست.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۰ لذا «جاهلیّت را یک امر مربوط به یک مقطع تاریخیِ مشخّص و معیّنی نباید دانست... جاهلیّت مخصوص آن روز نیست؛ جاهلیّت ادامه دارد، همچنان‌که بعثت ادامه دارد.» ۱۳۹۵/۲/۱۶

بر همین اساس است که «ملّت ایران که پشت سر یک شخصیّت عظیمی مثل امام بزرگوار قرار میگیرد... یک بنای پوسیده‌ی طاغوتیِ خبیثِ چندهزارساله را در مهم‌ترین نقطه‌ی منطقه یعنی در ایران به‌هم میریزد و یک بنای اسلامی درست میکند، همان ادامه‌ی بعثت پیغمبر است.» ۱۳۹۸/۱/۱۴ و «ملت ما حرکت و بعثت عمومی و برانگیختگی ملىِ تاریخی خود را در انقلاب، ادامه‌ی آن بعثت عظیم نبوی دانسته.» ۱۳۷۸/۸/۱۵ در مقابل نیز، جبهه جاهلیت امروزی و «آن که با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دشمن است، مثل همان دشمنانِ صدر اسلام، با بعثت اسلامی و با حرکت توحیدی دشمن است.» ۱۳۹۸/۱/۱۴ در واقع «عید مبعث، عید همه‌ی عدالت‌خواهان جهان است و عید هشدار به امّت اسلامی است.» ۱۳۹۹/۱۲/۲۱ تا جایی که خداوند در قرآن درباره پیامبر‌اکرم می‌فرماید: «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم ... برای او رنجهای شما دردآور است، سخت است؛ شما که رنج میکشید، پیغمبر از رنج شما رنج میبرد... امروز اگر شما در فلسطین رنج میکشید... این رنج، روح مطهّر پیغمبر را به رنج و زحمت درمی‌آورد.» ۱۴۰۱/۷/۲۲

* بعثتِ امت اسلامی...
نکته دیگر اینکه «بزرگداشت مبعث، بیش از آنچه صرفاً تجلیل از یک خاطره گرامی باشد، مطرح کردن درسهای بزرگ بعثت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است که امروز همه بشریّت - بخصوص جامعه مسلمانان - به آنها نیاز دارد.» ۱۳۸۲/۷/۲ و اولین درس و وظیفه اینکه «پیغمبر اکرم اسوه‌ی حسنه است... یعنی یک الگویی است که ما باید از این الگو تبعیّت کنیم؛ در قلّه‌ای قرار گرفته، ما باید از این حضیض به سمت آن قلّه پیش برویم، حرکت کنیم. بشر تا آنجایی که میتواند باید حرکت کند به سمت آن قلّه.» ۱۴۰۱/۷/۲۲ و دومین درس و وظیفه در این مسیر «معرّفیِ بعثت است؛ در درجه‌ی اوّل افکار عمومی دنیا باید بشناسند مفهوم و معنای بعثت اسلام را؛ این نقطه‌ی بسیار مهمّی است.» ۱۳۹۶/۲/۵ لذا «وظیفه‌ی ما مسلمانهاست که با رفتار خود، با گفتار خود، با عزم و اراده خود، این پیام را در مقابل چشم مردم جهان قرار دهیم.» ۱۳۷۹/۸/۴

سوم اینکه «هر انسان مسلمانى وظیفه دارد که بعثت نبوى را در زندگى شخصى خود و در دنیاى خود تحقّق ببخشد و با ایمان و عمل و حرکت به سمت آن هدفهایى که در بعثت نبىّ اکرم وجود داشته است، خود را به بهشت سعادت الهى و معنوى واصل و نائل بکند.» ۱۳۶۸/۱۲/۴ و چهارم اینکه ایستادگی کنیم؛ چون خود «پیغمبر ایستاد؛ نفرمود این یک واقعیّت است و با این واقعیّت چه میشود کرد. بعضی کسان ضعفها و بی همّتی های خود را این‌طور توجیه میکنند: واقعیّتی است، چه کار کنیم؟ واقعیّتی که باید در مقابل آن تسلیم شد، این نیست... واقعیّتهایی را که عدّه‌ای با تکیه به سرنیزه و زور علیه عدّه‌ای دیگر به وجود آورده‌اند، باید به هم زد.» ۱۳۸۱/۷/۱۳ و اساسا «ایستادگی، ایستادگی می‌آفریند... ایستادگىِ اول بعثت، منجر میشود به استقامت عجیب سه سال در شعب ابی‌طالب... این است راه برخاستن امت اسلامی؛ بعثت امت اسلامی این است.» ۱۳۸۷/۵/۹

از درس های بزرگ مبعث، چگونگی تعامل و برخورد با دیگران است « اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم؛ در مقابل دشمنان دین و در مقابل کفّار بایستی سرسخت بود، بین خودمان بایستی مهربان باشیم؛ [امّا] عکسش را عمل میکنند؛ بین ما جنگ و اختلاف و دعوا و شیعه‌سُنّی و عرب‌وعجم و بقیّه‌ی چیزها را دشمنان راه می‌اندازند، حکّامِ دور از قرآن، دور از تعقّل و دور از خِرَد [هم] بازیِ کفّار را میخورند و تسلیم آنها میشوند.» ۱۳۹۷/۲/۲۷ افرادی که بویی از سیره نبوی نبرده اند در صدد هستند تا «بین برادران اختلاف ایجاد کنند، جدایی ایجاد کنند، امّا دُم خودشان را به دُم استکبار جهانی و آمریکا وصل کنند و ببندند.» ۱۳۹۷/۴/۲۵ کلام آخر اینکه «فقط تجلیل کردن و تعریف کردن از پیغمبر، کاری نیست که امروز از ما انتظار میرود؛ باید درس بگیریم، باید بخواهیم که آنچه را پیغمبر برای آن مبعوث شده است، تحقّق ببخشیم.» ۱۳۹۳/۱۰/۱۹ و باید توجه داشت که بعثت پیامبر «یک بشارتی است به همه‌ی مسلمانان در همیشه‌ی تاریخ که هر گاه اراده‌ی آحاد مردم در طول اراده‌ی الهی قرار بگیرد ... همین تجربه‌ی نبوی قابل تکرار است؛ اگر چنانچه انسانها در آن خط قرار بگیرند، میتوانند به اهداف والایی دست پیدا کنند که به نظر عادّی و محاسبات عادّی، ناممکن به نظر می‌آمد.» ۱۴۰۰/۱۲/۱۰

پیام جاویدان برای امت اسلام

بزرگداشت مبعث، بیش از آنچه صرفاً تجلیل از یک خاطره گرامی باشد، مطرح کردن درسهای بزرگ بعثت پیغمبر است که امروز همه بشریّت - بخصوص جامعه مسلمانان - به آنها نیاز دارد. هر انسان مسلمانى وظیفه دارد که بعثت نبوى را در زندگى شخصى خود و در دنیاى خود تحقّق ببخشد...

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ | 10:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

نسخه قابل چاپنسخه قابل چاپ

نویسنده: روح‌الله نامداری
ناشر: نشر معارف
تعداد صفحه: ۱۶۸

شابك:

۹۷۸۹۶۴۵۳۱۸۷۹۴
1402/11/17آشنایی با اندیشه و سبک زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی مردم ایران

خمینی؛ پدیده انسانی پیچیده

بدون شک آشنایی با سبک زندگی مردی که توانسته بزرگترین انقلاب تاریخ معاصر را انجام دهد و تمام معادلات جهان را تغییر دهد بسیار خواندنی است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif همواره در زندگی ما پدیده‌های زیادی وجود دارند که به علت مواجهه پرتکرار ما با آنها، برایمان دچار یکنواختی شده و به آنها عادت کرده‌ایم. این عادت کردن هم در بسیاری از اوقات باعث شده که ما خیلی ساده از کنار آنها عبور کنیم و توجه لازم را به کُنه و باطن و هویت اصلی و حقیقی آن نداشته باشیم. چه بسیار پدیده‌های منحصر‌به‌فردی در زندگی ما وجود دارند که می‌توانیم با برداشتن عینک روزمرگی، آنها را بشناسیم و در زندگی خود از آنان بهره ببریم.

اما برای رفع این مسئله باید چه کنیم؟ باید چه کنیم تا بتوانیم پدیده‌های پیچیده اطرافمان را بهتر بشناسیم و بتوانیم آنها را مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم؟

تاریخ صدر اسلام تاکنون بر خود، فقها و متفکرانی بسیاری دیده که توانسته‌اند جمع نظر و عمل کنند. بزرگانی که معاشرت با خلق را برخود واجب می‌دانند و گاه از فرط آشنایی ناشناخته می‌مانند؛ لذا هر کس به اقتضای توان و استعداد خود از آنها بهره برده است.

حضرت امام خمینی(ره) هم یکی از این بزرگ متفکرانی است که میان نظر و عمل را جمع کرده و توانسته میان این دو با یکدیگر پیوندی عمیق ایجاد کند ولی افسوس که ما تا حد زیادی با ابعاد گوناگون شخصیتی ایشان ناآشنا هستیم و همچنان نتوانسته‌ایم خمینی کبیر را آنطور که باید به مردم معرفی کنیم.

اما یکی از بهترین راه‌ها برای شناخت منظومه فکری حضرت امام، «آشنایی‌زدایی» از آرا و تفکرات و اندیشه‌های آن مرد بزرگ است. آشنایی‌زدایی یعنی زدودن غبار عادت از گوش و چشم مخاطبانی که عادت کرده‌اند تا صدای امواج دریا را در نزدیکی ساحل نشنوند و نبینند. عادت کرده‌اند در سطح باقی بمانند و با عمق افکار و آرای یک مسئله آشنا نشوند.

کتاب «خمینی؛ پدیده انسانی پیچیده» اما تلاش دارد تا حداقل بخش‌هایی مهم از افکار و آراء حضرت امام خمینی(ره) را به گوش مخاطب برساند.

فصل اول کتاب به بیانات امام خمینی(ره) اختصاص دارد. در این فصل، نویسنده گلچینی از مهم‌ترین جملات ایشان را که درباره مهم‌ترین مسائل و موضوعات ایراد کرده‌اند گردآوری نموده و با قرار‌ دادن آنها در امتداد هم، نگاهی کلی از تفکرات امام(ره) به مخاطب ارائه کرده است. در ادامه چند جمله از جملات حضرت روح‌الله را بازخوانی میکنیم:
* آری، مذهبی که وسیله شود تا سرمایه‌های مادی و معنوی کشورهای اسلامی و غیراسلامی، در اختیار ابرقدرتها و قدرتها قرار گیرد و بر سر مردم فریاد کشد که دین از سیاست جدا است مخدر جامعه است. ولی این دیگر مذهب واقعی نیست؛ بلکه مذهبی است که مردم ما آن را «مذهب امریکایی» می‌نامند.

* ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی می‌خواهد، در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخ نشینی این خوی را می‌آورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. خوی کاخ‌نشینی خودش مضر نیست، خُویَش‌ مضر است، لکن خود او، این خوی را دنبال دارد.

* آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم.

* هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، نظامى است. هنر در عرفان اسلامى‌ ترسیمِ روشن عدالت و شرافت و انصاف، و تجسیم تلخکامى گرسنگانِ مغضوبِ قدرت و پول است.

* مسئله دیگر، مسئله تشریفات حوزه‌های روحانیت است که دارد زیاد می‌شود. وقتی تشریفات زیاد شد، محتوا کنار می‌رود. وقتی ساختمانها و ماشینها و دم و دستگاهها زیاد شود، موجب می‌شود بنیه فقهی اسلام صدمه ببیند، یعنی با این بساطها نمی‌شود شیخ مرتضی و صاحب جواهر تحویل جامعه داد. این موجب نگرانی است و واقعاً نمی‌دانم با این وضع چه کنم. این تشریفات اسباب آن می‌شود که روحانیت شکست بخورد. زندگی صاحب جواهر را با زندگی روحانیون امروز که بسنجیم، خوب می‌فهمیم که چه ضربه‌ای ‌به دست خودمان به خودمان میزنیم.

* ما که می گوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا تدریس کنند. نه اینکه علوم دو قسمند. هر علمی دو قسم است: یکی اسلامی و یکی غیر اسلامی. ما می گوییم که در این پنجاه سال یا بیشتر که ما دانشگاه داریم، فرآورده های دانشگاه را برای ما عرضه دارید. ما می گوییم که دانشگاههای ما مانع از ترقی فرزندان این آب و خاک است.

فصل دوم کتاب به خاطرات حضرت امام از دوران پیش از انقلاب تا زمان رحلتشان اختصاص دارد. خاطراتی جذاب و بعضاً حیرت‌انگیز از زندگی ایشان. خاطراتی که جدای از روایت‌های بکر و شیرین، بیان‌گر سبک زندگی ایشان نیز هست.

بدون شک آشنایی با سبک زندگی مردی که توانسته بزرگترین انقلاب تاریخ معاصر را انجام دهد و تمام معادلات جهان را تغییر دهد بسیار خواندنی است.

سبکی که در راستای همان «آشنایی‌زدایی» از شخصیت حضرت امام گام برمیدارد و ما را با ابعاد جدیدی از زندگی شخصی و اجتماعی ایشان آشنا می‌سازد. در واقع نگاه ما به این بخش از کتاب، نباید صرفاً شنیدن قصه‌ها و خاطراتی از زندگی امام باشد بلکه باید نگاهی موشکافانه و دقیق به سبک زندگی مردی داشته باشیم که درحوالی هشتاد سالگی توانست انقلابی بزرگ را رقم بزند، تمدن غرب را با چالشی جدی رو به رو کند و پایه‌های تمدن نوین اسلامی را در دنیایی که میان دو قدرت شرق و غرب تقسیم شده بود پایه‌گذاری کند.

در ادامه چند خاطره از فصل دوم کتاب را می‌خوانیم:
* امام وقتی می‌دید من روزهای تعطیل مشغول درس هستم، می‌گفتند: «به جایی‌‌ ‌‌نمی رسی چون باید موقع تفریح، تفریح کنی.» به پسرم هم فرمودند:«من نه‌‌ ‌‌یک ساعت تفریحم را گذاشتم برای درس و نه یک ساعت وقت درسم را برای تفریح‌‌ ‌‌گذاشتم.»

* وقتی که مرا از تهران به قم می‌آوردند، در بین راه، مسیر حرکت ماشین تغییر پیدا کرد و احتمال دادم که بخواهند با کشتن من خیال خودشان را راحت کنند. در همان لحظه به درون خودم مراجعه کردم که ببینم فرق کرده‌ام یا علاقه به زندگی مرا از کرده‌ام پشیمان کرده است یا خیر. که خوشبختانه دیدم در هر صورت فرقی نمی‌کند.

* در سال ۴۳ هم بعد از آزادی‌شان در مسجد اعظم سخنرانی کردند، فرمودند:«والله من به عمرم نترسیدم. آن شبی هم که آنها مرا می‌بردند، آنها می‌ترسیدند. من به آنها دلداری می‌دادم.

* یک بار که روی کاغذی مطلبی را نوشتم و دادم. امام که به بیرونی تشریف آوردند تا به حرم برویم، در بین راه فرمودند:
«آشیخ چرا احتیاط نمی‌کنی؟»
گفتم: «چه اتفاقی افتاده؟»
فرمودند: «چرا برای یک مطلب چند خطی این همه کاغذ اسراف می‌کنید؟ این را می‌توان در یک کاغذ کوچک یا باطله بنویسید.»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | 8:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پرواز همافران در قلب آسمان انقلاب

«آبی آتشین» با قرار دادن مردم عادی در دل رود غرّان حوادث در دورانی تاریخی، آن‌ها را به لحظاتی مشهور در تاریخ ما نزدیک می‌کند، و افکار، باورها، آرمان‌ها و‌ نیز ترس‌ها و تردیدهای این انسان‌ها را برای ما تصویر می‌کند.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها برای نویسندگان رمان‌های تاریخی، خلق جهانی ادبی است که ضمن وفادار بودن به بستر تاریخی خود، هویتی مستقل داشته باشد و بتواند خواننده را چنان با خود همراه سازد که سرنوشت شخصیت‌های کتاب برای او امری حیاتی و پرسشی بزرگ گردد، که تا آخرین سطر اثر، مخاطب را با عطشی سیری‌ناپذیر به دنبال خود بکشاند.

چنین است که به باور بسیاری از متفکران، اثری مانند جنگ و صلح از تولستوی، شاید بهتر از هر کتاب علمی تاریخی، برای فهم دوران حمله‌ی ناپلئون به روسیه راهگشا باشد. به همین ترتیب است که برای درک واقعیت انقلاب فرانسه و دوران پس از آن، چه بسا رجوع به رمان بی‌نوایان هم خوانشی ساده‌تر و هم دریافتی دقیق‌تر را به ما عرضه دارد.

شخصیت‌های بزرگ و برجسته‌ی تاریخی اگر وارد آثار ادبی و هنری شوند، فوراً بر دیگران سایه‌ای سنگین می‌اندازند. لاجرم، این شخصیت‌ها یا باید قهرمان اصلی و تمام‌عیار اثر باشند، یا تنها حضوری گذرا و کوتاه را تجربه کنند.

مطالعه‌ی آثار مطرح ادبیات جهان نشان می‌دهد که موفق‌ترین و شاخص‌ترین نویسندگان رمان‌های تاریخی، رویکرد دوم را برگزیده و به سراغ انسان‌های کمتر مشهوری رفته‌اند که در واقع نقش‌آفرینان بزرگ وقایع تاریخی بوده‌اند. بدین ترتیب، دست نویسنده بازتر می‌شود تا شخصیت‌هایی خیالی را در بستری تاریخی به جریان اندازد.

این مقدمه از این جهت ضرورت دارد که رمان «آبی آتشین» را جز از راه مطالعه‌ی قهرمان‌هایش نمی‌توان تحلیل کرد‌. نویسنده با برگزیدن این قهرمان‌ها، راهش را نه فقط از سایر رمان‌های تاریخی ایرانی، که اساساً از عمده‌ی قهرمان‌های ادبیات فارسی و آفرینندگان آن‌ها جدا کرده و سنت‌های کهنه و استواری را در هم ریخته است.

عادت ما این است که قهرمان‌هایی منفعل، سرخورده و ناتوان از ایستادن در برابر طوفان حوادث را نظاره کنیم که در نهایت یا قربانی ضعف و کاستی‌های خویش می‌شوند، یا دست تقدیر تاریخ آن‌ها را نابود کرده و به کناری می‌اندازد. در سوی دیگر نیز گاه با قهرمان‌های سطحی و کم‌عمقی مواجه بوده‌ایم که مترسک‌وار و شعارزده، تنها مهره‌هایی پیاده در شکل‌گیری بازی بزرگ تاریخ بوده‌اند و هرگز نتوانسته‌اند از سایه‌ شخصیت‌های واقعی تاریخی و زمینه‌ای که به داستانشان شکل داده خارج شوند. گویی نقطه‌ی آغاز و پایان از پیش مشخصی داشته و تنها برای پر کردن مسیر میان این دو، از تخیل نویسنده زاده شده بودند.



آبی آتشین نه یک، بلکه چهار قهرمان دارد. چهار شخصیت با سهم نسبتاً مساوی از قصه، که در نهایت همگی به نحوی به یکدیگر مرتبط و در مسیری واحد همراه می‌شوند. سه مرد و یک‌ زن، از طبقات مختلف، با عقاید و سرگذشت‌هایی کاملاً متفاوت، اما در نهایت و در نقطه‌ای خاص از تاریخ، همراه و هم‌جهت.

این‌ها همافرها و کارکنان نیروی هوایی هستند که در نوزدهم بهمن ۱۳۵۷، مسیر تاریخ ایران را به نوعی برای همیشه دگرگون می‌کنند. در واقع تمام فصل‌های این رمان، مسیر بلندی را برای ما به تصویر می‌کشد که این انسان‌ها را تا آستانه‌ی این تحول و تصمیم بزرگ رسانده است. جایی که اثر هم که به پایان می‌رسد، گویی آن عکس مشهور تاریخی که از پشت سر گرفته شده برای درک اصل واقعه کافی است و نویسنده هم تصمیم می‌گیرد تا چهره‌هایی از آن افراد حاضر در عکس بسازد. مردمانی ناشناخته اما اثرگذار.

ما برش‌هایی از زندگی این افراد را می‌بینیم و هر کدام را به آرامی می‌شناسیم. خاطرات کودکی، رؤیاهای نوجوانی، روزهای حضور در کشورهای خارجی، تجربه‌های شغلی و برخوردهایشان با طبقات گوناگون جامعه. این تکه‌های پراکنده و شاید در نظر اول بی‌اهمیت، در نهایت چارچوبی مستحکم برای ما می‌سازد که عقاید و آرمان‌های این قهرمان‌ها را شکل داده است.

اما فراتر از تمام این‌ها، ذات رسیدن این افراد به نقطه‌ی قهرمان بودن، در انتخاب نهفته است. تمام آن‌ها تا آخرین لحظه، فرصت داشتند تا مسیر دیگری برای زندگی خود انتخاب کنند، و چه بسا برای تاریخ نیز سرنوشت متفاوتی را رقم بزنند.

خاستگاه مردمی آن‌ها بود که باعث شد تا با مردم زمانه‌ خویش همگام و همراه باشند و اینجاست که مسیر قهرمان‌های ادبی موازی با مسیر تاریخ معاصر ما، وارونه می‌گردد: جایی که قطره‌های ریز و ناپیوسته، دریایی خروشان ساختند و همین‌ها نیز در نهایت به شخصیت‌های بزرگ و نامدار این قصه، اصالت و اهمیت بخشیدند. انتخاب، عامل بی‌نهایت کلیدی در زاده شدن قهرمان‌های راستین است، و در نهایت یک انقلاب چیست جز مجموعه‌ای از انتخاب‌های یک ملت در دل زمان؟

«آبی آتشین» با قرار دادن مردم عادی در دل رود غرّان حوادث در دورانی تاریخی، آن‌ها را به لحظاتی مشهور در تاریخ ما نزدیک می‌کند، و افکار، باورها، آرمان‌ها و‌ نیز ترس‌ها و تردیدهای این انسان‌ها را برای ما تصویر می‌کند.

جایی که خطر همواره در کمین مردم بی‌دفاع بود و چشمی نیرومند همواره بر آن‌ها ناظر، اما پیوستگی و یکدلی آن‌ها بود که پیروزی نهایی را رقم زد، و دیوار دژ نفوذناپذیر تاریکی را خرد کرد و به صندوقچه‌ی خاطرات تاریخ انداخت.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | 7:54 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |