پیام رهبر انقلاب در پی جسارت به ساحت قرآن مجید در سوئد
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد را حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطر آفرین خواندند و تاکید کردند: اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد باید عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
جسارت به ساحت مقدس قرآن مجید در سوئد، حادثهای تلخ و توطئهآمیز و خطرآفرین است. اشد مجازات برای عامل این جنایت مورد اتفاق همه علمای اسلام است، دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملتهای مسلمان و بسیاری از دولتهای آنان را به سوی خود جلب کرده است.
وظیفه آن دولت آن است که عامل جنایت را به دستگاههای قضایی کشورهای اسلامی تحویل دهد. توطئهگران پشت صحنه نیز بدانند که حرمت و شوکت قرآن کریم روز به روز افزونتر و انوار هدایت آن درخشانتر خواهد شد، امثال این توطئه و عاملان آن، حقیرتر از آنند که بتوانند جلوگیر این درخشش روزافزون باشند. والله غالبٌ علی اَمرِه
سیّدعلی خامنهای
۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بیانات در دیدار مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
[دریافت PDF]
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفیٰ محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
برای بنده خیلی شیرین و لذّتبخش است، بودن در بین این جمع محترم و معزّز از طلّاب و فضلای عزیز. همیشه یکی از آرزوهای ما همین بوده که در جمع حوزه و در جمع طلّاب و مجموعهی مسئولان قلبی و دلیِ دین در حوزههای علمیّه تنفّس کنیم، زندگی کنیم. من یک وقتی خدمت امام که به بنده تکلیف میکردند برای ریاست جمهوری دورهی دوّم، عرض کردم آقا من میخواهم بعد از این دورهی اوّل بروم قم و آنجا بمانم. ایشان گفتند که من هم دلم میخواهد بروم قم، ولی خب نمیشود. این آرزوی ما است که بتوانیم در جمع شماها باشیم، با شما باشیم، با شما کار کنیم؛ شما برادران عزیز و خواهران عزیز طلبه جزو بهترین قشرهای مورد اعتماد هستید که انسان میتواند با خیال راحت با آنها کار کند، تلاش کند.
خب، مطالبی که جناب آقای اعرافی بیان کردند، مطالب بسیار خوبی بود. قبل از آمدن اینجا هم داخل این راهرو، یک نمایشگاهگونهای تنظیم کرده بودند و بعضی از فعّالیّتها و کارها را در آن ذکر کردند که آنها هم برای من بسیار خرسندکننده بود. آن چیزی که به عنوان وظایف حوزههای علمیّه اینجا گفته شد و در آن نمایشگاه تصویر شد، صد درصد مورد تأیید این حقیر است.
دربارهی حوزه و حوزویان خیلی حرف میشود زد؛ در جهتهای مختلف میشود صحبت کرد. آن نقطهای را که من امروز انتخاب کردهام تا روی آن صحبت کنیم، مسئلهی تبلیغ است. واقعاً با اطّلاعاتی که به من میرسد از جهات مختلف، نسبت به تبلیغ نگرانم! بله، همهی این فعّالیّتهایی که ذکر شده، بیان شده، گزارش شده، واقعی است، درست است، میدانیم؛ در عین حال نیاز ما بیش از اینها است! اینقدر ظرفیّت تبلیغ در این کشور انبوه و متراکم و گسترده است که اگر ما چندین برابر آن مقداری هم که کار میکنیم، کار کنیم، به نظرم این ظرفیّت پُر نمیشود. هم به تبلیغ احتیاج داریم، هم به موعظه احتیاج داریم، هم به تحقیق احتیاج داریم؛ اگر تبلیغ ما متّکی به تحقیق نباشد، خنثیٰ و ابتر خواهد شد. حالا من یک مطلبی را در پایان عرایضم عرض میکنم. لذا امروز من چند مطلب دربارهی تبلیغ را آماده کردهام که به شما عزیزان عرض میکنم.
امروز نگاه رایج در حوزههای علمیّه این است که تبلیغ در مرتبهی دوّم قرار دارد. مرتبهی اوّل چیزهای دیگر است [مانند] مقامات علمی و امثال اینها؛ «تبلیغ» در مرتبهی دوّم است. ما از این نگاه باید عبور کنیم. تبلیغ، مرتبهی اوّل است؛ من این را میخواهم عرض بکنم. چرا این را میگوییم؟ برای اینکه ما هدف دین را چه میدانیم؟ دین خدا آمده است با ما انسانها چه بکند؟ خب یک هدف نهایی داریم که عبارت است از اینکه ما را در مسیر خلیفةاللهی، در مسیر انسان کامل ارتقاء بدهد، بالا ببرد ــ حالا هر چه ظرفیّت داشته باشیم ــ این هدف نهایی دین است. هدفهای میانی و ابتدائی هم وجود دارد؛ مثلاً اقامهی قسط: لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۲) یا تشکیل نظام اسلامی: وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللَه؛(۳) مرکز اطاعت، دین است؛ این یعنی تشکیل نظام اسلامی؛ این جزو اهداف دین است؛ هدف میانی است. یا فرض کنید که اقامهی معروف، اشاعهی معروف، ازالهی منکر، ترویج کَلِم طیّب و عمل صالح: اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ وَ العَمَلُ الصَّالِحُ یَرفَعُه.(۴) خب اینها اهداف دین است؛ هر کدام از اینها را که شما نگاه کنید، وسیله و ابزار رسیدن به آن، تبلیغ است؛ بدون تبلیغ نمیشود. حالا بله یک وقتی استثنائاً یک نفری با یک اشارهی الهی، یک نوری در دلش وارد بشود، آن یک حرف دیگر است، یک چیز استثنا است، امّا دین خدا با این هدفها و امثال این هدفها برای مردم، جز با تبلیغ تحقّق پیدا نمیکند؛ پس تبلیغ شد مرتبهی اوّل، درجهی اوّل. لذا شما در قرآن میبینید روی مسئلهی تبلیغ تکیه شده.
من برای همین صحبتِ حالا، به همین فهرستهای قرآنی مراجعه کردم؛ کلمهی «بلاغ» یا «بلاغ مبین» در قرآن حدود دوازده سیزده جا آمده. «بلاغ مبین» یعنی آن رساندنی که جای شبههای باقی نگذارد: وَ ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛(۵) باید جای شبهه باقی نگذارد. بلاغ، [یعنی] رساندن، رساندن پیام به گوشها و به دلها، این در قرآن بارها تکرار شده؛ دوازده سیزده مورد تکرار شده؛ از قول پیغمبران تکرار شده: ما عَلَینا اِلَّا البَلاغُ المُبین؛ از قول خدای متعال خطاب به پیغمبر تکرار شده: فَاِنَّما عَلَیکَ البَلاغ؛(۶) از همین مادّهی بلاغ، «اَلَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً اِلَّا اللَه»(۷) [هم هست] ــ آیهای که [قاری محترم] تلاوت کرد ــ و آیات متعدّد دیگری هم در این زمینه هست: اُبَلِّغُکُم رِسالاتِ رَبِّی،(۸) بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن رَبِّک.(۹)
تعبیرات موازی و هممعنای با «بلاغ» هم در قرآن الیٰماشاءالله [هست]: تبلیغِ «دعوت» چقدر در قرآن تکرار [شده]: اُدعُ اِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَة؛(۱۰) اِستَجیبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم،(۱۱) و همینطور آیات متعدّد دیگری با تعبیرِ عنوان «دعوت». آیات متعدّد فراوان با عنوان «انذار و تبشیر»؛ ترساندن و بشارت دادن. همهی اینها دعوت است دیگر، همهی اینها تبلیغ است. سطح گستردهی قرآن کریم را که شما نگاه کنید، میبینید تکیه روی تبلیغ است. اصلاً قرآن کریم، پیغمبران را مسئول تبلیغ میداند؛ ورثهی پیغمبران چطور؟ «اِنَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبیاء»؛(۱۲) شماها هم که ورثهی انبیا هستید، اُسّ و اساس وظیفهی شما عبارت است از تبلیغ؛ باید تبلیغ کنید؛ باید پیام دین را، پیام خدا را به دلها و گوشها برسانید؛ دل و گوش چه کسی؟ همهی بشر. البتّه اولویّتهایی وجود دارد؛ طبعاً جامعهی خودتان اولویّت بیشتری دارد، یک جاهایی اولویّت دارد، یک جاهایی کمتر اولویّت دارد، ولی باید به همه برسد. ما به اهمّیّت تبلیغ اینجوری نگاه کنیم.
لذاست که شما میبینید در حوزههای علمیّه از اوّل، از هزار سال پیش، سنّت تبلیغ وجود داشت. البتّه من فرصت نکردم که یک قدری بیشتر فحص کنم و مراجعه [کنم] ــ یعنی وقت نکردم مراجعه کنم ــ آن مقداری که حالا در ذهن من بود، فرض کنید از زمان مثلاً شیخ صدوق، این کتابهای متعدّد شیخ صدوق (رضوان الله علیه) همه تبلیغات است: امالی تبلیغ است، خصال تبلیغ است، عیون اخبار الرّضا تبلیغ است؛ همهی اینها تبلیغات است. فقط هم تبلیغِ مذهب نیست؛ تبلیغِ اخلاق است، تبلیغِ دین است، تبلیغِ توحید است؛ همینهایی که ما باید انجام بدهیم. تعدادی از رسالههای شیخ مفید (رضوان الله علیه) در جواب سؤالات بلاد مختلف ــ که اینها چند سال پیش در کنگرهی شیخ مفید(۱۳) چاپ شد ــ تبلیغات است. شیخ طوسی، در کنار آن فقهِ عمیقِ عریقِ آنچنانی، امالی دارد؛ امالیِ شیخ، تبلیغ است، امالیِ سیّد مرتضیٰ، تبلیغ است. عرض کردم، حالا من مجال نکردم مراجعه کنم ببینم ــ شماها بیشتر وقت دارید و بیشتر حوصله دارید [میتوانید مراجعه کنید] ــ که در قرون بعدی در حوزههای علمیّه تبلیغ چه جوری انجام میگرفته؛ لکن مثلاً در قرون اخیر، مجلسی (رضوان الله علیه) ــ مجلسی آدم باعظمتی است؛ مجلسی را دستِکم نباید گرفت، خیلی آدم باعظمتی است ــ در کنار کتاب بحار و کتب متعدّدی که ایشان در مسئلهی حدیث و تبیین حدیث و بیان حدیث و مانند اینها دارد، مثلاً کتاب حقّالیقین و حیاتالقلوب که کتابهای فارسی [است دارد]؛ اینها برای چیست؟ تبلیغ است دیگر. مرحوم نراقی [هم] کتاب فارسی دارد، بعدها هم البتّه بوده که حالا مواردی در ذهنم هست؛ مثلاً فرض کنید تفسیر منهجالصّادقین(۱۴) و امثال اینها فارسی است؛ فارسی برای کیست؟ فارسی برای علما و فضلا و مانند اینها نیست؛ تبلیغ است برای آحاد مردم؛ یعنی علما به سنّت تبلیغ اهمّیّت میدادند. حالا این را هم که منبر و شکل تبلیغی منبر از کِی بوده، بنده مجال نکردم [ببینم]؛ دلم میخواست اگر بتوانم مراجعه کنم، امّا مثلاً همین ملّاحسین کاشفی سبزواری در قرن نهم و دهم یا مثلاً واعظ قزوینی در قرن دهم ــ که شاعر بزرگی هم هست ــ در ذهن من [اینجور] هست که اینها اهل منبر بودند و میرفتند صحبت میکردند و از آن وقتها این سنّتِ منبر وجود داشته. ملّا حسین کاشفی صاحب روضة الشّهدا است، و ما که روضهخوانی میکنیم، در واقع گرفتهشدهی از کتاب آن بزرگوار است. و همچنین بعداً علمای بزرگی مثل شیخ جعفر شوشتری [اهل منبر بودند]. شیخ جعفر شوشتری معروف به وعظ است؛ ملّا است، فقیه بزرگی است امّا خب اهل منبر بوده؛ که البتّه با شیخ جعفر کاشفالغطاء اشتباه نشود. یا مرحوم حاج آقا رضای همدانی واعظ، ملّای بزرگ ــ که باز با حاج آقا رضای همدانی صاحب مصباح الفقیه اشتباه نشود؛ او کس دیگری است ــ صاحب هدیّة النّملة الی رئیس الملّة، واعظ بوده است. در زمان خود ما مرحوم آمیرزا ابوالحسن قزوینی فیلسوف، که امام در دورهی جوانیاش پیش ایشان یک مقدار فلسفه خوانده بود، ملّای بزرگی بود. ایشان را خود من دیده بودم. در همین مسجد جامع تهران، در یک شبستانی نماز میخواند، منبر میرفت و مردم مینشستند منبر ایشان را گوش میکردند. قبل از ایشان، مرحوم شاهآبادی، استاد امام ــ که خب ما ایشان را درک نکردیم ــ در همین مسجد جامع منبر میرفتند. اینها کسر شأن نمیدانستند منبر رفتن را. در مشهد خود ما، مرحوم حاج میرزا حسین سبزواری، مرحوم حاج آقا حسن قمی منبر میرفتند. یعنی سنّت تبلیغ، حالا چه به شکل نگارش، چه به شکل منبر رفتن، چه به شکل شعر گفتن، در حوزههای علمیّه وجود داشته؛ این اهمّیّت این را نشان میدهد.
خب، حالا عرض کردیم اولویّت حوزهها تبلیغ است. در همهی دورهها اینجور بوده امّا در دورهی ما بالخصوص این اهمّیّت مضاعف است؛ برای اینکه در دورهی ما یک اتّفاقی افتاده است که در طول بیش از هزار سال از صدر اسلام چنین اتّفاقی نیفتاده بود؛ و آن حاکمیّت اسلام بود. تشکیل سازمانِ سیاسیِ مدیریّتِ کشور در شکل محتوای اسلامی سابقه ندارد. وقتی که یک چنین وضعی هست، طبعاً دشمنیهای با اسلام شدّت پیدا میکند؛ که حالا میدانید و میبینید و مشاهده میکنید. این قدر هم این دشمنیها زیاد شده که اصلاً همهی ما عادت کردهایم و انواع و اقسام دشمنیهای دشمن خیلی به چشممان نمیآید. خب، پس تبلیغ در دورهی ما اهمّیّت مضاعف پیدا میکند؛ هم از جهت اینکه در نظام اسلامی پایه و قوام نظام، مردمند، ایمان مردم است و اگر چنانچه ایمان مردم نباشد، نظام نخواهد بود ــ فرمودند: حفظ نظام از اوجب واجبات است؛(۱۵) گاهی انسان فکر میکند که اوجب واجبات است؛ پس حفظ ایمان مردم میشود واجب؛ تبلیغ از این جهت اهمّیّت مضاعف پیدا میکند ــ ثانیاً از این جهت که دوره، دورهی تطوّر(۱۶) علمی است. امروز انواع و اقسام شیوههای پراکندن پیام وجود دارد که در گذشته حتّی فکرش را هم نمیکردند؛ از تلویزیون و ماهواره بگیرید تا اینترنت و پسااینترنت؛ این چیزهای جدیدی که پیش آمده، هوش مصنوعی و امثال اینها. حالا چیزهای دیگر هم در راه است.
خب، با یک چنین شرایطی، با یک چنین وضعیّتی که در دست دشمن شمشیرهای آختهی(۱۷) برّانِ خونریز وجود دارد، ما چه کار میخواهیم بکنیم؟ تبلیغ، اینجا اهمّیّتِ مضاعف پیدا میکند. امروز، هم سختافزارهای مخالف، معارض و معاند تطوّر پیدا کرده، پیشرفت پیدا کرده که اشاره کردم، هم نرمافزارها؛ شیوههای باورپذیر کردن پیام را ــ چیزهایی که در گذشته، هیچ کس بلد نبود ــ با پشتیبانی علمیِ روانشناسی و امثال اینها رایج کردند؛ اینها ابزارهای نرمافزاری است، اینها خیلی مهم است. جوری حرف میزند، جوری فیلم درست میکند، جوری صحنهسازی میکند، جوری در روزنامه تیتر میزند که کسی که ملاحظه میکند، تردید نمیکند که این درست است؛ در حالی که صد درصد غلط است. ما امروز با اینها مواجهیم. اگر از این چیزها غفلت کردیم، اگر امروز حوزهی علمیّه از اهمّیّت تبلیغ و حسّاسیّت تبلیغ و مضاعف بودن وظیفهی تبلیغ غفلت بکند، دچار عارضهای میشویم که جبرانش بهآسانی ممکن نیست؛ نمیگویم محال است امّا بهآسانی ممکن [نیست] و دچار استحالهی فرهنگی میشویم. اگر لاسمحالله(۱۸) استحالهی فرهنگی پیش بیاید، درست کردنش، جبران کردنش دیگر کار یک ذرّه و دو ذرّه نیست. امام در یک مواردی مکرّر میفرمودند که اگر چنین اتّفاقی بیفتد، اسلام یک سیلیای خواهد خورد که تا سالهای متمادی اثرش بر روی او باقی خواهد ماند؛(۱۹) قضیّه این است. اگر چنانچه ما غفلت بکنیم این پیش میآید. اگر غفلت بکنیم، از گناهان بزرگ قبحزدایی میشود، از کبائر قبحزدایی میشود، عادی میشود. میبینید که در غرب شده؛ در غرب همینطور قدم به قدم دارند پیش میروند. آدم دوست ندارد تعبیرات رایج اینها را تکرار بکند، یعنی واقعاً شأن حرف زدن انسان و زبان انسان بالاتر از این است که اینها را تکرار کند؛ امّا هست دیگر. اگر تبلیغ را دستِکم بگیریم، اینها دامن جامعهی ما را خواهد گرفت.
خب، حالا این مطالبی بود که عرض کردم؛ این ذهنیّاتی که عرض شد، مسلّمات است، جای تردید در اینها نیست؛ لکن حالا برای اینکه یک مقداری بحث را کاربردیتر بکنیم، چند نکته را من یادداشت کردهام که عرض بکنم.
اوّلین نکته در تبلیغ، شناخت مخاطب است. اگر ما بخواهیم درست تبلیغ بکنیم باید مخاطب خودمان را بشناسیم. حالا مِنباب مثال عرض بکنیم که امروز سطح آگاهی عمومی ــ جوان و غیر جوان ــ با گذشته قابل مقایسه نیست؛ واقعاً قابل مقایسه نیست. تقریباً همهی عمر تبلیغی بنده ــ شصت سال، بیشتر ــ با جوانها گذشته؛ من از دورهی جوانی در مشهد، جلسات داشتم که جوانها میآمدند، دانشگاهیها میآمدند، دانشجوها میآمدند، دانشآموزهای دبیرستان [میآمدند]. آن روز هم فکر بچّهها خوب بود، جوانها خوشفکر بودند امّا با امروز قابل مقایسه نبود؛ سطح فکر بالا رفته. تبلیغ بدون توجّه به این واقعیّت خنثیٰ خواهد شد؛ باید بدانیم طرف مقابلمان در چه مرحلهی فکری قرار دارد تا محتوا را، مادّه را و صورت را ــ هیئت را ــ بر طبق نیاز او تنظیم کنیم؛ بدون این فایدهای ندارد. علاوه بر اینکه سطح فکر جوان ما، نوجوان ما، مخاطب ما، بالا رفته، یک آفتی هم وجود دارد و آن اینکه در این آشفتهبازار صداهای مختلفِ فضای مجازی و تکثّر رسانهای که وجود دارد، در این صداهای گوناگون، یک صدا در انزوا قرار گرفته و آن، صدای انتقال معارفِ نسلی و خانوادگی است. پدرها، مادرها خیلی چیزها را به بچّههایشان یاد میدادند؛ خیلی از این مردم ما، یعنی شاید بشود گفت اکثر [آنها]، معلومات دینیشان، دانستههای دینیشان، از زبان و رفتار پدر و مادر به اینها منتقل شده بود؛ این صدا امروز ضعیف شده؛ در این غوغای تکثّر رسانهای این صدا ضعیف شده؛ این هم یک نکته است که مخاطب ما، هم مخاطب بسیاری از حرفها است، هم انواع و اقسام مطالب به ذهن او رجوع میکند، هم از این طرف دچار مشکل است.
سابق ما نصیحت میکردیم جوانها را و برحذر میداشتیم از رفیق بد، مصاحب بد؛ حالا مصاحب بد داخل جیبش است، صفحهی مصاحبِ بد جلوی چشمش است، همه چیز در آن هست. این مخاطب را بشناسید. اگر چنانچه ما موادّ تبلیغیمان و شیوهی تبلیغمان متناسب با این وضعیّت مخاطب نباشد، ناموفّق خواهیم بود. این نکتهی اوّل. احتمال دارد که یکی از مصادیق یا یکی از معانی این آیهی شریفهی «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه»(۲۰) همین باشد. اینکه حالا مثلاً اگر برای مردم ترکزبان پیغمبری فرستادند او بایست ترکزبان باشد، خب اینکه بدیهی است، بدون این که معنی ندارد؛ احتمال میدهم که این «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا بِلِسانِ قَومِه» یعنی با همان ترکیب فکری و ذهنیِ قوم باید حرف بزند، صحبت کند، تبیین کند. حالا این نکتهی اوّل. پس نکتهی اوّل شد شناخت مخاطب.
نکتهی دوّم اینکه تبلیغ صرفاً پاسخگویی به شبهه نیست، موضع دفاعی نیست؛ اینجور نیست که ما خیال کنیم بنشینیم ببینیم چه شبههای وجود دارد، پیشگیری کنیم از آن شبهه، یا پاسخ بدهیم به آن شبهه؛ خب بله، این کار که واجب است، لازم است امّا فقط این نیست؛ طرفِ مقابل مبانی فکری دارد، باید به آن حمله کرد؛ طرفِ مقابل حرف دارد، فکر دارد، منطق دارد؛ مبانیِ این منطق، مبانیِ غلطی است؛ ما باید اینها را بشناسیم. در تبلیغ، موضع تهاجم لازم است. اگر چنانچه این موضع تهاجمی به معنای واقعی کلمه بخواهد تحقّق پیدا کند، لازمهاش شناخت صحنه است؛ یعنی شما باید بدانید که وقتی با انبوه شبهه در ذهن جوانها مواجه میشوید، با چه کسی طرفید؛ ما با چه کسی طرفیم؟ حالا فرض کنید که یک شبههای را فلان سرمقالهنویس یا فلان ستوننویسِ فلان روزنامه یا مثلاً فلان توییتزن در فلان شبکه یک چیزی را مطرح کرده؛ ما با چه کسی طرفیم؟ این کیست؟ آیا این خودش است که این کار را دارد میکند؟ احتمال قوی هست که اینجور نباشد، احتمال قوی هست که این یک پشتِصحنهای داشته باشد؛ آن پشتِصحنه کیست؟ باید او را شناخت.
ببینید، یک روز در این کشور ــ شماها البتّه آن روزها «لَم یَکُن شَیئاً مَذکورا»(۲۱) بودید؛(۲۲) صحبتِ پنجاه شصت سال قبل است ــ تودهایها فعّالیّت میکردند؛ فعّالیّت تبلیغی و غیره. ظاهر مطلب این بود که این یک جوانِ تودهای است، به منِ مثلاً فرض کنید که جوانِ آخوند یا غیر آخوند رسیده و مثلاً میخواهد حرف خودش را بر ذهن من غالب کند؛ این ظاهر قضیّه بود، امّا باطن قضیّه این نبود. باطن قضیّه این بود که حزب توده اساساً متّکی بود به یک دستگاه فکری و سیاسیِ گستردهای به نام «شوروی»؛ تودهایها اصلاً از آنجا استفاده میکردند، تغذیه میشدند، ارتزاق مادّی و فکری میکردند؛ با منبع مارکسیسم مواجهید. لذا اینجا دانشمندان هوشمند آن روز ما، مثل مرحوم علّامهی طباطبائی، نرفتند سراغ اینکه جواب اینها را بدهند، جواب مارکسیسم [را دادند]؛ این روش رئالیسم جواب مبانی فکری مارکسیستی است؛ مبنای فکری نقطهی مقابل را پیدا کنند، آن را هدف قرار بدهند؛ بسیاری از کارهای مرحوم شهید مطهّری از این قبیل است؛ یعنی صحنه را بشناسیم، بدانیم چه کسی با ما طرف است.
البتّه امروز که نگاه میکنیم، مارکسیسمی دیگر وجود ندارد امّا یک عرصهی دیگری، یک هماورد دیگری در مقابل ما است؛ امروز این تقابل وجود دارد. این تقابل بین دو جبهه است؛ اگر این دو جبهه را درست بشناسیم، بعد تشخیص خواهیم داد که آن پدیدهای که در مواجههی با ما قد علم کرده، خودش مستقل است یا وابستهی به آن جبههی مقابل است. این دو جبهه چه هستند؟ یک جبهه، جبههی «نظام اسلامی» است ــ که بعد دو سه کلمه عرض میکنم ــ یک جبهه، جبههی دروغگویی است که خودش را «لیبرالدموکراسی» نامگذاری کرده، در حالی که نه لیبرال است، نه دموکرات؛ به دروغ میگوید لیبرالدموکراسی. اگر شما لیبرال هستید، چرا استعمار کردید؟ استعمارِ سنّتیِ قدیم و استعمارِ جدید و استعمارِ فراجدید و فرانو. شما چطور لیبرالی هستید، آزادیخواهی هستید، آزاداندیشی هستید که مثلاً یک ملّت چندمیلیونی مثل هند را سالهای متمادی، بیش از صد سال، استعمار میکنید، در تصرّف خودتان نگه میدارید، همهی داراییهایش را از او بیرون میکشید، تبدیلش میکنید به یک ملّت فقیر؟ اینها حرفهای نهرو است؛ نهرو ــ جزو مبارزین هند که بعد هم نخستوزیر هند شد ــ مینویسد و شرح میدهد که هند قبل از آمدن انگلیسها، وارد شدن انگلیسها، چه بود و بعد از آمدن آنها چه شد. شما لیبرالید؟ این لیبرالیسم است؟ یا فرانسویها در الجزایر بیش از صد سال جنایت کردند، آدم کشتند. تعداد آدمها را البتّه گفتهاند، نوشتهاند، مشخّص است، [منتها] من حالا یادم نیست؛ اینها [کشتار] هزاران نفر ــ شاید دهها هزار کشته ــ در طول چند سال در الجزایر، عمدتاً در تونس و همینطور بعضی جاهای دیگر در شمال آفریقا را مرتکب شدند. دموکرات هم نیستند، دروغ میگویند؛ برای خاطر اینکه حکومتهایی را بر یک جاهایی تحمیل میکنند؛ طرفدار دموکراسی نیستند. با دموکراسیای که در خدمت آنها نباشد صد درصد مخالفند؛ این یک جبهه است. ببینید، کسی نگوید اینها گذشته؛ بله، از قضیّهی هند صد سال گذشته، از قضیّهی الجزایر شصت هفتاد سال گذشته، امّا خوی [امروز] آن کسی که در الجزایر و در هند آن کارها را کرده، همان خوی آن روز است. امروز هم اینها حاضرند یک ملّتی مثل ملّت بیچارهی بیپناه اوکراین را بیندازند جلو، برای اینکه جیب کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا پُر بشود؛ قضیّه این است دیگر؛ قضیّهی اوکراین اصلاً این است: او بجنگند، او کشته بشود، برای اینکه سلاح فروش برود، برای اینکه اروپاییها مجبور بشوند سلاح بخرند، سلاح بسازند، سلاح بدهند و جیب کمپانیهای سلاح پُر بشود. اینها همانها هستند. حاضرند نفت سوریه را بدزدند، که دارند میدزدند. تصوّر انسان از دزد مثلاً یک آدم صغیر حقیر کوچکی است؛ یک دولتی مثل آمریکا نفت سوریه را دارد میدزدد؛ راحت، جلوی چشم همه! اینها همانها هستند، فرقی نکردهاند. خب این یک جبهه است.
در مقابلش هم یک نظامی است که با اتّکاء به اسلام، با الهام از اسلام، با استکبار مخالف است، با استعمار مخالف است، با دخالت در منافع ملّتهای گوناگون مخالف است؛ این مخالفت وجود دارد. حالا این دو در مقابل هم قرار دارند. شما یک وقت میبینید مثلاً یک تبلیغاتی علیه نظام اسلامی پیش میآید که مبانی این نظام را زیر سؤال قرار میدهد؛ این از طرف کیست؟ البتّه وقتی تحقیق میکنیم، دنبال میکنیم ــ که ابزار دنبال کردنش هم بحمدالله در اختیارمان هست ــ میفهمیم که منشأ کجا است امّا آن که این ابزار را هم ندارد، وقتی نگاه میکند، باید بفهمد. طرف، فلان مقالهنویسِ ضدّانقلابِ پناهبردهی به خارج یا مثلاً احیاناً در داخل ــ که خب کمند ــ نیست؛ طرف، یک دستگاه حکومتی است؛ مبارزه، مبارزهی تمدّنی است، مبارزهی جهانی است. خب تقابلها اینها است. البتّه همهی بحث این نیست؛ در این تقابل بینالمللی، کارهای دیگری هم میکنند؛ برای اینکه از آسیبهای این تقابل کم کنند، افرادی هستند، موظّفند، کارهای دیپلماسی و از این قبیل کارها میکنند؛ با حفظ اصول اشکالی هم ندارد، باید بشود، امّا بدانیم با چه کسی مواجهیم، با چه کسی طرفیم؛ تبلیغ بدون این درست انجام نمیشود.
البتّه امروز خوشبختانه آسیبپذیری غرب از همیشه بیشتر است. امام (رضوان الله تعالی علیه) آمریکا را مفتخر کردند به لقب «شیطان بزرگ»؛(۲۳) واقعش همین است. مجموعهای از شیطانصفتیها و شرارتها در آمریکا وجود دارد که همهی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی قرار بگیرد؛ اینکه میگویم در موضع دفاعی متوقّف نشویم، یکی از مواردش همین است. امروز شرارتها و شیطانصفتیهای آمریکاییها در سیاست هست، در تعامل با ملّتها هست، در تعامل با ملّت خودشان هست، در نژادپرستی هست، در اختلاف طبقاتی هست، در اخلاق جنسی هست، در بیرحمی هست؛ اینها همه نقطهضعف است. هر جا وارد بشوند بیرحمانه [رفتار میکنند]؛ بیست و یکی دو سال قبل که آمریکاییها وارد عراق شدند و گاهی بعضی از مناظرش را انسان در تلویزیون میدید، با مردم کاری کردند که تصوّرش دل انسان را میلرزاند؛ با مردم عراق [اینجوری رفتار کردند]، بحث سر صدّام نبود؛ بیرحم. پس نکتهی اوّل شناخت مخاطب بود، نکتهی دوّم اینکه در موضع تدافعی گرفتار نشویم و منحصر نباشد؛ البتّه دفاع لازم است، واجب است امّا موضع، تهاجمی [باشد]. همهی اینها میتواند آماج حملات تبلیغی شما قرار بگیرد. البتّه شرطش این است که جریانات جهانی را بشناسید، وضع و محاذات سیاستهای دنیا را بدانید و آنوقت افشاگری کنید؛ هم درست ببینید، هم درست روایت کنید. این هم نکتهی دوّم.
برادران عزیز، خواهران عزیز! نکتهی سوّم این است که در تبلیغ، روحیهی جهادی لازم است. اگر در همهی کارها روحیهی جهادی باشد، کار، پیشرفتِ مضاعف میکند امّا اینجا تبلیغ بدون روحیهی جهادی، روح لازم را ندارد. اگر روحیهی جهادی نباشد، اوّلاً انسان گاهی صحنه را خطا میکند و غلط میبیند، [ثانیاً] گاهی در رفتار غلط عمل میکند. وقتی که حالت جهادی باشد، نه، غالباً درست میبیند و همیشه خوب عمل میکند و پیش میرود. البتّه روحیهی جهادی که عرض میکنیم، معنایش این نیست که تواناییهای معرفتی و اخلاقی و مانند اینها لازم نیست؛ چرا، آنها به جای خودش واجب است امّا روحیهی جهادی هم لازم است. این روحیهی جهادی با توجّه به این آیهی شریفه است: وَ لا یَطَؤُنَ مَوطِئاً یَغیظُ الکُفّارَ وَ لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلاً اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح؛(۲۴) آن کاری که غیظ کفّار را برانگیزد، عمل صالح است. «یَنالونَ مِنه» یعنی ضربه زدن؛ «نالَ» به دو معنا استفاده میشود، امّا وقتی با «مِن» باشد، لا یَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَیلا، معنایش این است که ضربهای به او نمیزند، اِلّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِح، [مگر اینکه برای او] عمل صالح مینویسند؛ خب، این بهترین جهاد است دیگر. روحانیّت باید وسط میدان باشد، باید مأیوس نشود؛ خاصیّت عمل جهادی این است. در حاشیه نشستن و گاهی مثلاً یک اشارهای کردن، یک نصیحتی کردن، یک پیامی دادن، مثل روحانیّت مسیحی، کافی نیست. حالا البتّه روحانیّت مسیحی چند جور هستند؛ بعضیشان در کلیساها محبوس بودند، [یعنی] خودشان را محبوس کردند، بعضی بعکس، پیشقراول استعمار شدند. در آمریکای لاتین و در آفریقا و مانند اینها قبل از اینکه استعمارگرها پا بگذارند و نیروهای نظامی بروند جلو، کشیشها رفتند، مردم را آماده کردند برای اینکه آنها بیایند پدرشان را دربیاورند؛ بعضیشان هم اینجوری وارد شدند. امّا خب روحانیّت اسلام باید وسط میدان جهاد لِلّه و بالله و فیالله قرار بگیرد و مأیوس هم نشود. وقتی این عنصر مجاهدت با نگاه علمی، با کار علمی همراه بشود، حتماً تأثیر تبلیغ تضمینشده است. این هم یک نکته.
نکتهی بعدی توجّه ویژه به نسل جوان و نوجوان است که فردای کشور را اینها تشکیل میدهند. البتّه از دیگر قشرها نباید غفلت کرد؛ قشر اهل فکر، صاحبان فکر، صاحبان نظر، عالمان، دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان، شاعران؛ برای همهی اینها بایستی انسان خوراک فکری داشته باشد، آمادگی داشته باشد. یک وقتی چند سال قبل از این، تعداد زیادی، شاید پنجاه شصت نفر یا بیشتر از سینماگرهای کشور آمدند اینجا، در بالای این حسینیّه با بنده ملاقات داشتند؛(۲۵) حرفهایی میزدند، گلههایی داشتند. من به این نتیجه رسیدم که ما گاهی توقّع زیادی میکنیم از اینها؛ ما کِی معارف لازم را در اختیار اینها گذاشتیم که حالا گله کنیم که چرا بر اساس این معارف شما فیلم نساختید؟ مواد را ما باید بدهیم؛ یکی از کارها این است. اینها درست است؛ یعنی بنابراین در بخشهای مختلف باید مواجههی تبلیغیِ مناسب با اصحاب فکر، اصحاب هنر، اصحاب قلم، اصحاب بیان بشود لکن اهمّ از همه، قشر جوان و نوجوان است؛ فردای کشور مال اینها است، در اختیار اینها است؛ ایمانشان باید محکم باشد، ذهنشان باید خالی از شبهه باشد.
ابزارهای ترغیب جوانان به التزامِ عملی به دین، خیلی مهم است. ما گاهی جوانی داریم که حماسه و علاقه و شور حسینی مثلاً فرض کنید او را میکشاند به یک راه درستی، به راه مجاهدت، امّا در اعمال عبادی ضعیف است. خب اعمال عبادی خیلی اهمّیّت دارد. نماز خیرالعمل است دیگر؛ از همهی اعمال بالاتر است دیگر؛ فلاح است، خیرالعمل است؛ مثلاً فرض کنید از نماز گاهی غفلت میکند؛ از این قبیل داریم. [برای اینکه] چیزی بتواند این جوان را به اعمال عبادی و اجتناب از گناهان تشویق کند، عواملی، جاذبههایی وجود دارد؛ یکی از این جاذبهها مسجد است، یکی از این جاذبهها هیئت است؛ اینها مهم است. آباد کردن مساجد، زنده نگه داشتن مساجد، یکی از کارهای واجب است. البتّه ما در سطح کشور نسبت به جمعیّت، مسجد که کم داریم امّا همانی هم که داریم، بعضیهایش یا شاید بسیاریاش، معمور نیست، آباد نیست. حدّاکثر [این است که] وقت نماز باز میکنند، نماز آنجا خوانده میشود، بعد درِ مسجد بسته میشود! این[طور] نمیشود. مسجد بایستی محلّ رفت و آمد دائمی مردم باشد. البتّه هیئتها خوبند؛ هیئت هم یکی از چیزهایی است که مشوّق جوانها است.
از موعظه هم غفلت نشود که من اوّل هم عرض کردم. همه احتیاج داریم به موعظه؛ همه، همه، بیاستثنا! همهی ما احتیاج داریم به موعظه. گاهی چیزهایی را میدانیم امّا گاهی در شنیدن، اثری هست که در دانستن نیست؛ باید بشنویم موعظه را، مواعظ حسنه را. خب حالا اینها مواردی بود که به عنوان [موارد] کاربردی، عرض کردیم.
نکتهی آخر ــ که به نظر من این نکتهی آخر، از جهاتی اهمّ نکات است ــ این است که چطور میشود ما این خواستهها را عملی کنیم. خب حالا گفتیم؛ شما خودتان شاید همینهایی را که بنده گفتم، با دو برابر اضافه هم میدانستید، ما هم حالا گفتیم؛ خب اینها چه جور عملی بشود؟ مهم این است. بنده میبینم تبلیغات خوبی وجود دارد؛ چه مکتوب، چه مثلاً بیان و منبر و امثال اینها، تبلیغاتی هست که خوب است، و البتّه خیلی نسبت به آنچه باید باشد کم است، از لحاظ کمّیّت خیلی عقبیم. اگر ما بخواهیم به قدر ظرفیّت یا نزدیک به اندازهی مورد نیاز ظرفیّت، عناصرِ تبلیغیِ با این خصوصیّات داشته باشیم، احتیاج داریم به کانونهای عظیم حوزوی. در حوزه، کانونهایی باید به وجود بیاید فقط برای همین: برای تربیت مبلّغ؛ و پشتوانهی فکری و تحقیقی و علمی هم داشته باشد؛ یعنی اینکه میگوییم «ما روی تبلیغ تکیه میکنیم»، بهانه نشود که بعضیها بگویند بنابراین دیگر کفایه نمیخوانیم، درس خارج نمیرویم؛ نه، این پشتیبانیهای علمی لازم است، منتها توجّه به این بخش قضیّه خیلی ضروری است؛ احتیاج داریم به یک کانون اساسی. مرکز هم در درجهی اوّل، حوزهی علمیّهی قم است؛ وقتی در قم این کار انجام گرفت و تجربهای شد، آنوقت در حوزههای بزرگ سراسر کشور هم این کار میتواند تکرار بشود؛ تشکیل کانونی با مأموریّتِ اوّلاً «تهیّهی موادّ تبلیغیِ بهروز». یک چیزهایی هست که امروز مناسب است در منبر گفته بشود، فردا ممکن است از اثر بیفتد، بیفایده باشد؛ پارسال میگفتیم مناسب بود، امسال [نه]؛ یعنی دنیا اینجوری دارد پیش میرود و حوادث، اینجوری دارد پیدرپی به وجود میآید. موادّ تبلیغیِ لازمِ بهروز تولید بشود. در این زمینه، منابع کتاب و سنّت اینقدر پُرعمق و پُرمغز است که هرگز تمام نخواهد شد. اینقدر میتوانید از قرآن استفاده کنید، مطلب جدید و نو، سخن نو و متّکی به قرآن و حدیث میتوانید به دست بیاورید که همهی این صحنه را اشباع خواهد کرد. پس یکی از مأموریّتهای این کانون بزرگ، تهیّهی مواد است.
مأموریّت دوّم، تنظیم شیوههای اثرگذار تبلیغی است. بالاخره شیوههای تبلیغی ما محدود است. ای بسا شیوههای اثرگذار بهتری، بیشتری وجود داشته باشد؛ این شیوهها در آن مرکز بایستی تنظیم بشود، تهیّه بشود. در این قضیّه غربیها از ما جلویند؛ شیوههای نوبهنو، شیوههای اثربخش برای پیامها دارند؛ ما در این زمینهها عقبیم. شیوههایی را بایستی حتماً تنظیم کنیم، تولید کنیم، فنّ بیان را به معنای واقعی کلمه تعلیم بدهیم. این مأموریّت دوّم.
بعد هم تربیت مبلّغ. در این کانون به معنای واقعی کلمه مبلّغ تربیت بشود. همچنان که مجتهد تربیت میکنیم، مبلّغ تربیت کنیم. خب حالا بحمدالله در قم آقایانِ مسئولان محترم یک حرکت جدید فقهی را شروع کردند، فقه معاصر را دارند تحقیق میکنند، مسائل موجود روز را از لحاظ فقهی دارند کار میکنند، بسیار باارزش است، باید هم ادامه پیدا کند؛ مثل همین باید مبلّغ تربیت کنیم، مبلّغینی که بتوانند اثرگذار باشند، بتوانند همه جا منتشر باشند و از لحاظ کمّیّت کفایت کنند. یک جاهایی را، یک مراکزی را انسان سراغ دارد ــ یعنی بنده سراغ دارم ــ که اینها از بودن یک روحانیِ فعّال بین مردم محرومند؛ یکی دو جا [هم] نیست، خیلی زیاد است؛ مثلاً در مرکز کشور، مِنبابمثال در خود تهران، مواردی از این قبیل داریم. کمبود معلّم، کمبود مبلّغ، کمبود پیامرسان روحانی بایستی در این کانون جبران بشود. بنابراین آنچه حتماً باید دنبال بشود و جزو کارهای اساسی است، و امروز که شما شروع کنید، ممکن است پنج سال دیگر یا بیشتر نتیجه بدهد، این است که یک چنین کانونی به وجود بیاید با این چند مأموریّتی که گفته شد. خیلی خوشحالم از اینکه شماها را دیدیم. سلام بر شهیدان، سلام بر روح مطهّر امام.
والسّلام علیکم و رحمة الله
(۱ در ابتدای این دیدار، آیتالله علیرضا اعرافی (مدیر حوزههای علمیّهی سراسر کشور) مطالبی بیان کرد.
(۲ سورهی حدید، بخشی از آیهی ۲۵؛ «... تا مردم به انصاف برخیزند ...»
(۳ سورهی نساء، بخشی از آیهی ۶۴؛ «و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر آنکه به توفیق الهی از او اطاعت کنند ...»
(۴ سورهی فاطر، بخشی از آیهی ۱۰؛ «... سخنان پاکیزه به سوی او بالا میرود، و کار شایسته به آن رفعت میبخشد ...»
(۵ سورهی یس، آیهی ۱۷؛ «و بر ما [وظیفهای] جز رسانیدن آشکار [پیام] نیست.»
(۶ از جمله، سورهی آلعمران، آیهی ۲۰؛ «... فقط رساندنِ پیام بر عهده تو است ...»
(۷ سورهی احزاب، بخشی از آیهی ۳۹؛ «همان کسانی که پیامهای خدا را ابلاغ میکنند و از او میترسند و از هیچ کس جز خدا بیم ندارند ...»
(۸ از جمله، سورهی اعراف، بخشی از آیهی ۶۲؛ «پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم ...»
(۹ سورهی مائده، بخشی از آیهی ۶۷؛ «... آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن ...»
(۱۰ سورهی نحل، بخشی از آیهی ۱۲۵؛ «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن ...»
(۱۱ سورهی انفال، بخشی از آیهی ۲۴؛ «... چون خدا و پیامبر، شما را به چیزی فرا خواندند که به شما حیات میبخشد، آنان را اجابت کنید ...»
(۱۲ امالی صدوق، ص ۶۰
(۱۳ «کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید» به مناسبت هزارمین سال وفات شیخ مفید از بیستوهشتم تا سیام فروردین ۱۳۷۲ در حوزهی علمیّهی قم برگزار شد. ر.ک: پیام به کنگرهی جهانی هزارهی شیخ مفید (۱۳۷۲/۱/۲۸)
(۱۴ نوشتهی ملّافتحالله کاشانی (متوفّای ۹۹۸ق)
(۱۵ از جمله صحیفهی امام، ج ۱۹، ص ۱۴۶، پیام به ملّت ایران در سالگرد پیروزی انقلاب (۱۳۶۳/۱۱/۲۲)
(۱۶ تحوّل، دگرگونی
(۱۷ برکشیده، بیرون کشیدهشده
(۱۸ خدای نکرده، خدای نخواسته
(۱۹ از جمله، صحیفهی امام، ج ۱۷، ص ۳۸۳؛ بیانات در جمع مسئولان نظام جمهوری اسلامی (۱۳۶۲/۱/۱)
۲۰) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۴؛ «و ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم ...»
(۲۱ چیزی درخورِ یادکرد نبود. (برگرفته از قرآن کریم؛ سورهی انسان، آیهی ۱)
(۲۲ خندهِی حضّار
(۲۳ از جمله، صحیفهی امام، ج ۱۶، ص ۱۵۴؛ پیام به ملّت ایران در سالگرد تأسیس نظام جمهوری اسلامی (۱۳۶۱/۱/۱۲)
(۲۴ سورهی توبه، بخشی از آیهی ۱۲۰
۲۵) ر.ک : بیانات در دیدار جمعی از کارگردانان سینما و تلویزیون (۱۳۸۵/۳/۲۳
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | دیدار جمعی از مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور
جمعی از مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.جمعی از مبلغین و طلاب حوزههای علمیه سراسر کشور صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخننگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نماهنگ | امام کاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیّه
نماهنگ | امام کاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیّه(KHAMENEI.IR)
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در سالروز ولادت حضرت امام کاظم علیهالسلام نماهنگ «امام کاظم علیهالسلام و مبارزه با زره تقیه» را منتشر میکند.
بیانات رهبر انقلاب که در این نماهنگ میشنوید و میبینید:
زندگى موسىبنجعفر یک زندگى شگفتآور و عجیبى است. اولاً در زندگى خصوصى موسىبنجعفر، مطلب براى نزدیکان آن حضرت روشن بود. هیچکس از نزدیکان آن حضرت و خواصِ اصحابِ آن حضرت نبود که نداند موسىبنجعفر براى چه دارد تلاش مىکند و خود موسىبنجعفر در اظهارات و اشارات خود و کارهاى رمزىاى که انجام مىداد، این را به دیگران نشان مىداد. حتى در محل سکونت، آن اتاقِ مخصوصى که موسىبنجعفر در آن اتاق مىنشستند اینجورى بود که راوى ـ که از نزدیکان امام هست ـ مىگوید من وارد شدم، دیدم در اتاق موسىبنجعفر سه چیز است؛
یکى یک لباس خشن، یک لباسى که از وضع معمولىِ مرفّهِ عادى دور هست. یعنى به تعبیر امروز ما مىشود فهمید و مىشود گفت لباس جنگ. این لباس را موسىبنجعفر آنجا گذاشتند، نپوشیدند؛ بهصورتِ یک چیز سمبولیک. بعد «و سیفٌ مُعَلَّق» شمشیرى را آویختند، معلق کردند یا از سقف یا از دیوار؛ «و مُصحَف» و یک قرآن.
ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانۀ زیبایى است، در اتاق خصوصى حضرت که جز اصحابِ خاصِ آن حضرت کسى به آن اتاق دسترسى ندارد، نشانههاى یک آدم جنگىِ مکتبى، مشاهده مىشود. شمشیرى هست که نشان مىدهد هدف، جهاد است. لباس خشنى هست که نشان مىدهد وسیله، زندگى خشونتبارِ رزمى و انقلابى است؛ و قرآنى هست که نشان مىدهد هدف، این است، مىخواهیم به زندگى قرآن برسیم با این وسائل و این سختیها را هم تحمل کنیم. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۴/۱/۲۳
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین
رسانه KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن عید سعید غدیر خم، مجموعه سخننگاشت «عید غدیر؛ بزرگترین عید، برترین تبیین» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری ، معصوم دوم حضرت علی ع
ادامه مطلب را ببينيد
پیام به حجاج بیتالله الحرام
العربیة | اردو | English| Español | Русский | Français | हिंदी
[دریافت PDF]
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت کنگره عظیم حج، آئین حج را یک فراخوان جهانی برای تعالی انسانها و زمینهساز اعتلاء معنوی و اخلاقی بشریت خواندند و تاکید کردند: شرط لازم اثرگذاری جهانی حج، درک و شناخت صحیح امت اسلامی از خطاب زندگیبخش این فریضه پر رمز و راز برمبنای دو رکن «وحدت» و «معنویت» است.
رهبر انقلاب اسلامی وحدت امت اسلامی را به معنای گفتوگو، ارتباط فکری و عملی، همافزایی و نزدیک شدن جهتگیریها، وهمکاری و پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی خواندند و افزودند: بُعد دیگر این وحدت، گفتوگوی علمای مذاهب اسلامی بر مبنای حسن ظن و مدارا و انصاف و ارتباط تنگاتنگ نخبگان کشورهای مسلمان است.
حضرت آیتالله خامنهای درخصوص وحدت این نکته را هم متذکر شدند که پیشروان سیاسی و فرهنگی کشورهای اسلامی باید هماهنگ با یکدیگر خود را آماده شرایط نظم جهانی پیش رو کنند تا امت اسلامی جایگاه شایسته خود را بازیابد و تجربه تلخ مهندسی سیاسی و سرزمینی پس از جنگ جهانی اول تکرار نشود.
ایشان «معنویت» را که یکی دیگر از دو رکن اثرگذاری ندای جهانی حج است، به معنی ارتقاء اخلاق دینی و مقابله با افسونِ اخلاق منهای دین غربیها دانستند و خاطرنشان کردند: امروز که «وحدت» و «معنویتِ» امت اسلامی به دلیل مخالفت آمریکا و دیگر قطبهای سلطه استکبار با تفاهم کشورهای مسلمان و تدین و تشرع نسل جوان این کشورها، بیش از گذشته در معرض دشمنی است، وظیفه همه ملتها و دولتهای مسلمان مقابله با این نقشه خباثت آلود است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان پیام خود به مناسبت کنگره عظیم حج امت اسلامی را به تقویت روحیه برائت از مشرکین و نشر و عمق بخشی آن در محیط زندگی توصیه کردند.
پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز (سهشنبه) توسط حجتالاسلام والمسلمین نواب (نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی) در صحرای عرفات قرائت شد، به این شرح است:
نماهنگ | پیام حج ۱۴۰۲(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | پیام حج ۱۴۰۲(KHAMENEI.IR)
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی الرّسول الاعظم محمّد المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین.
صلای ابراهیمیِ حج و فراخوان جهانیِ آن، بار دیگر از دل تاریخ، همهی گیتی را مخاطب ساخت و دلهای مستعد و ذاکر را به شور و شوق افکند. ندای دعوتکننده، خطاب به همهی آحاد بشر است: و اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ،(۱) و کعبه، میزبانِ مبارک و رهنمای همهی انسانها است: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمین.(۲)
کعبه به عنوان نقطهی مرکزی و محور اصلی توجّهات آحاد مسلمانان، و آئین حج همچون نمونهی کوچک از گسترهی متنوّع دنیای اسلام، میتواند در خدمت تعالیِ جامعهی بشری و سلامت و امنیّت همهی انسانها باشد. حج میتواند به کلّ بشریت، اعتلای معنوی و ارتقاء روحی و اخلاقی برساند؛ و این، نیاز حیاتی بشرِ امروز است. حج میتواند همهی برنامههای استکبار و صهیونیسم برای سقوط اخلاقی بشر امروز و فردا را باطل و بیاثر کند.
شرط لازم برای این اثرگذاری جهانی، آن است که مسلمانان در گام نخست، خطاب زندگیبخشِ حج را خود بدرستی بشنوند و همهی همّت خود را برای عملی کردن آن به کار گیرند. دو پایهی اصلی این خطاب، «وحدت» و «معنویّت» است. وحدت و معنویّت، ضامن ارتقاء مادّی و معنوی جهان اسلام و نورافشانیِ آن به همهی گیتی است.
وحدت به معنیِ ارتباط فکری و عملی است؛ به معنی نزدیک شدن دلها و اندیشهها و جهتگیریها است؛ به معنی همافزایی علمی و تجربی است؛ به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است؛ به معنی اعتماد و همکاری دولتهای مسلمان است؛ به معنی همیاری در برابر دشمنان مسلّم و مشترک است.
وحدت بدین معنی است که نقشهی طرّاحیشدهی دشمن نتواند فرقههای اسلامی، یا ملّتها و نژادها و زبانها و فرهنگهای متنوّع جهان اسلام را در برابر یکدیگر قرار دهد. وحدت بدین معنی است که ملّتهای مسلمان یکدیگر را، نه از راه معرّفیِ فتنهانگیز دشمن، بلکه از راه ارتباط و گفتگو و رفت و آمد بشناسند؛ از امکانات و ظرفیّتهای یکدیگر آگاه شوند و برای بهرهبرداری از آن برنامهریزی کنند. وحدت بدین معنی است که دانشمندان و دانشگاههای جهان اسلام دست در دست یکدیگر نهند؛ علمای مذاهب اسلامی با حُسن ظن و مدارا و انصاف به یکدیگر بنگرند و سخنان یکدیگر را بشنوند؛ نخبگان در هر کشور و هر مذهب، آحاد مردم را با مشترکات یکدیگر آشنا و آنان را به همزیستی و برادری تشویق کنند.
وحدت همچنین بدین معنی است که پیشروان سیاسی و فرهنگی در کشورهای اسلامی، به گونهای هماهنگ، خود را آمادهی شرایط نظم جهانیِ پیش رو کنند؛ جایگاه شایستهی امّت اسلامی را در تجربهی جدید جهان که سرشار از فرصتها و تهدیدها است، به دست خود و به ارادهی خود تعیین کنند؛ نگذارند تجربهی تلخِ «مهندسی سیاسی و سرزمینیِ غرب آسیا به دست دولتهای غربی پس از جنگ جهانی اوّل» تکرار شود.
معنویّت به معنی ارتقاء اخلاق دینی است. افسونِ اخلاق منهای دین که مدّتها از سوی منابع فکری غربی ترویج میشد، سرانجامش همین سقوط بیمهار اخلاقی در غرب است که همه در دنیا شاهد آنند. معنویّت و اخلاق را از مناسک حج، از سادهزیستی در احرام، از نفی امتیازات موهوم، از «وَ اَطعِمُوا البائِسَ الفَقیر»،(۳) از «لا رَفَث وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدال»،(۴) از گردش همهی امّت بر گِرد محور توحید، از رمی شیطان و برائت از مشرکان باید آموخت.
برادران و خواهران حجگزار! از فرصت حج برای تدبّر و تعمّق در راز و رمزهای این فریضهی بینظیر بهره گیرید و توشهی همهی عمر خود سازید. «وحدت» و «معنویّت» در این مقطع زمان بیش از گذشته در معرض دشمنی و کارشکنی استکبار و صهیونیسم است. آمریکا و دیگر قطبهای سلطهی استکباری، با وحدت مسلمانان، با تفاهم ملّتها و کشورها و دولتهای مسلمان، و با تدیّن و تشرّع نسل جوان این ملّتها بشدّت مخالفند و با هر وسیله بتوانند با آن مقابله میکنند. وظیفهی همهی ما و همهی ملّتها و دولتهای ما ایستادگی در برابر این نقشهی خباثتآلود آمریکایی و صهیونیستی است.
از خداوند علیم و قدیر کمک بخواهید؛ روحیهی برائت از مشرکین را در خود تقویت کنید؛ و خود را به نشر و عمقبخشیِ آن در محیط زندگی خود موظّف بدانید.
توفیق همگان و حجّ مقبول و مشکور را برای شما حجّاج ایرانی و غیر ایرانی از خداوند متعال مسئلت میکنم و دعای مستجاب حضرت بقیّةاللهالاعظم (ارواحنا فداه) را برای همگان آرزو مینمایم.
والسّلام علیکم و رحمة الله
ششم ذیالحجّة ۱۴۴۴
۴ تیرماه ۱۴۰۲
(۱ سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۷؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور...»
(۲ سورهی آلعمران، آیهی ۹۶؛ «در حقیقت نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم نهاده شده، همان است که در مکّه است و مبارک و برای جهانیان مایهی هدایت است.»
(۳ سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۸؛ «... و به درماندهی مستمند بخورانید.»
(۴ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹۷؛ «... در اثنای حج، همبستری و گناه و جدال [روا] نیست...»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
میعاد انسانساز حج
حضرت آیتالله خامنهای: «معنویّت به معنی ارتقاء اخلاق دینی است. افسونِ اخلاق منهای دین که مدّتها از سوی منابع فکری غربی ترویج میشد، سرانجامش همین سقوط بیمهار اخلاقی در غرب است. معنویّت و اخلاق را از مناسک حج، از سادهزیستی در احرام، از نفی امتیازات موهوم، از «وَ اَطعِمُوا البائِسَ الفَقیر»، از «لا رَفَث وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدال»، از گردش همهی امّت بر گِرد محور توحید، از رمی شیطان و برائت از مشرکان باید آموخت.» ۱۴۰۲/۴/۴
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از پیام رهبر انقلاب به حجاج بیتلله الحرام لوح «میعاد انسانساز حج» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
چه کسانی آیتالله خامنهای را ترور کردند؟
هفتم تیرماه، هنوز خبر ترور روز گذشتهی آیتالله خامنهای داغ بود که ساختمان حزب جمهوری در خیابان سرچشمهی تهران منفجر شد و شهید بهشتی به همراه ۷۲ نفر از اعضای حزب جمهوری به شهادت رسیدند. یک روز بعد محمد کچوئی رئیس زندان اوین به دست یکی از زندانیان به ظاهر تواب منافقین شهید شد. منافقین که از ۳۰ خرداد وارد فاز تقابل مسلحانه با جمهوری اسلامی شده بودند کمی بعد «واحد ویژه»ای برای ترورهای خود راهاندازی میکنند که دست به ترورهای موفق و ناموفق زیادی میزند. ترورِ ششم تیر آیتالله خامنهای در همین ایام و انفجار دفتر حزب جمهوری یک روز پس از آن از سویی، و انتشار جزوهی برعهدهگرفتن ترور به نام بقایای گروهک فرقان از سوی دیگر باعث شکلگیری تحلیلهای مختلفی دربارهی عوامل این ترور میشود. برخی کارشناسان تاریخی «سازمان منافقین» و برخی دیگر «رهروان فرقان» را عامل ترور میدانند. اما آیتالله خامنهای توسط چه کسی یا گروهی ترور شد؟ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سی و چهارمین سالگرد ترور رهبر انقلاب اسلامی، به بازخوانی اسناد ترور ایشان و جزئیات آن بر اساس اعترافات اعضای باقیماندهی گروهک فرقان میپردازد. فرقـــانیها
«اگر عمری بود و اگر گروههایی از قبیل فرقان اجازه و فرصت دادند، انشاءالله در آینده به کار حزب خواهیم پرداخت؛ حزب جان میگیرد، تبلیغاتش را شروع میکند، جزوههای لازم، کتابهای لازم، تبلیغات لازم، تشکیلات لازم را به راه خواهد انداخت؛ انشاءالله درست میشود. » ۱۳۵۹/۱/۱۱ [۱]
اینها بخشی از سخنان آیتالله خامنهای در فروردینماه ۵۹ در بافق یزد بود که شاید در آن روزها چندان مورد توجه قرار نگرفت؛ چرا که چندماه از دستگیری اعضای اصلی گروه فرقان میگذشت. اما بغض فرقانیها از روحانیت بیش از آن بود که با دستگیری و اعدام اکثریت این گروهک خاموش شود.
گروهک فرقان به سرکردگی جوانی به نام اکبر گودرزی در سالهای ۵۶ و ۵۷ تشکیل میشود. او با راهاندازی جلسات تفاسیر قرآن، برداشتهای مادی از منابع دینی را مطرح میکرد. فراگیری تبِ تفاسیرِ مادی و مارکسیستی درسالهای منتهی به انقلاب که توسط افراد و جریانهای التقاطی ارائه میشد، حساسیت برخی چهرههای فکری انقلاب مثل شهید مطهری را برانگیخت. کار آنقدر بالا گرفته بود که گودرزیِ جوان بیست و چند ساله، بیست جزوهی تفسیر قرآن، شرح صحیفهی سجادیه و نهجالبلاغه نوشته بود.
شهید مطهری در مباحث خود در سالهای ۵۶ و ۵۷ اقدام به پاسخگویی به این تفاسیر مادی کرده بود و در چاپ هشتم کتاب «علل گرایش به مادیگری» مقدمهای را با همین عنوان اضافه میکند. شهید مطهری با انتقاد از بابشدن تفاسیر مادی و التقاطی به نام اسلام، به آنها لقب «ماتریالیسمِ منافق» داد: « مطالعه نوشتههای به اصطلاح تفسیری که در یکی دو سال اخیر منتشر شده و میشود تردیدی باقی نمیگذارد که توطئه عظیمی در کار است. در اینکه چنین توطئهای از طرف ضد مذهبها برای کوبیدن مذهب در کار است من تردید ندارم. آنچه فعلاً برای من مورد تردید است این است که آیا نویسندگان این جزوهها خود اغفال شدهاند و نمیفهمند که چه میکنند؟ و یا خود اینها عالماً عامداً با توجه به اینکه با کتاب مقدس هفتصد میلیون مسلمان چه میکنند، دست به چنین تفسیرهای ماتریالیستی زده و میزنند. ما نظر به اینکه در این نوشتهها آثار و علائم خامی و بیسوادی را فراوان میبینیم و به چند نمونه اشاره خواهیم کرد ترجیح میدهیم که فعلاً ماتریالیستی را که به صورت تفسیر آیات قرآن در این یکی دو سال اخیر تبلیغ میشود، ماتریالیسمی اغفال شده بنامیم و اگر پس از این تذکرات، باز هم راه انحرافی خود را تعقیب کردند ناچاریم آن ماتریالیسم را «ماتریالیسم منافق» اعلام نماییم.»[۲]
آنچه اهمیت فکر انحرافی فرقان را بیشتر میکرد، تأثیرپذیری از جنبههای منفی تفکرات شریعتی - علیرغم وجوه مثبت آن - خصوصاً بحث «اسلام منهای روحانیت» و «تشیع علوی و صفوی» بود که بر این اساس «روحانیت» را یکی از اصلیترین دشمنان اسلام قلمداد و از آن تحت عنوان «آخوندیسم» یاد میکرد. به این ترتیب پس از استقرار جمهوری اسلامی و در حالی که مملکت در تب تجزیهطلبی میسوخت، فرقان برای مبارزه با آنچه «بلوای آخوندیسم» میخواند دست به اسلحه برد.
گروه فرقان از اردیبهشت ۵۸ موج ترورهای خود را با به شهادت رساندن شهید قرنی رئیس ستاد مشترک ارتش آغاز میکند. شهید مطهری در ۱۱ اردیبهشت، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی ۳ خرداد، شهید تقی حاجیطرخانی ۱۶ تیرماه، ۲۴ تیر آیتالله سیدرضی شیرازی، ۴ شهریور شهید عراقی و فرزندش حسام[۳]، ۱۰ آبان شهید قاضی طباطبایی امامجمعهی تبریز و ۲۷ آذر شهید مفتح در دانشکدهی الهیات دانشگاه تهران[۴] توسط فرقان ترور میشوند. فرقان در صحنهی هر ترور تعدادی جزوه که در آن به چرایی علت ترور پرداخته پخش میکرد و اینگونه مسئولیت ترور را برعهده میگرفت. این ترورها دارای جنبههای مختلفی بودند؛ ترورهای سیاسی که شخصیتها را هدف گرفته بود و ترورهایی که برخاسته از ایدئولوژی فرقان بودند و گاهی هم ریشه در دشمنی شخصی گودرزی داشت؛ مثل ترورهای شهید مفتح و حاجیطرخانی که از افراد اصلی مسجد قبا بودند که گودرزی را طرد کرده بودند.
برخی تجهیزات که از خانههای تیمی فرقان کشف شده بود
دستگیریها توسط تیم بررسی که به دستور امام شروع به کار کردهاند از همان اردیبهشتماه شروع میشود و چندماه کار اطلاعاتی منجر به شناسایی بیش از ۱۰ خانهی تیمی فرقان میشود. نهایتاً طی عملیاتی در ۱۸ دیماه ۱۳۵۸ عناصر اصلی فرقان از جمله اکبر گودرزی رهبر این گروهک دستگیر میشوند. با توجه به اینکه اغلب اعضای فرقان جوانان فریبخورده بودند، بنابراین دستاندرکاران پرونده با برگزاری جلسات صحبت و پرسش و پاسخ کوشیدند ذهن آنها را روشن کرده و از گمراهی نجات دهند. رسیدگی قضایی به جرائم افراد و بحثهای عقیدتی که ساعتها به طول میانجامید به طور موازی دنبال میشدند. بحثها و پرسش و پاسخها در نهایت منجر به بازگشت تعداد قابل توجهی از فرقانیها و توبهی آنها شد.
اکبر گودرزی نهایتاً ۳ خرداد ۵۹ به همراه جمعی دیگر از اعضای فرقان اعدام شد. تعدادی از اعضای فرقان نیز که دستشان به جنایت و قتل آلوده نبود به حبس محکوم شدند. برخی توابین هم به جبهه رفتند و بعدها شهید شدند. پس از اعدام گودرزی فرقان شمارهی ۲۵ نشریه را به گودرزی اختصاص داد و با چاپ تصویری از وی در ذیل عکس، عبارت: «مجاهد تشیع مظلوم، شهید ششم ایدئولوژیک شیعه اکبر گودرزی!» را درج نمود. فرقان پیش از این پس از شهید اول، شهید ثانی و شهید ثالث؛ «مجید شریف واقفی» را شهید چهارم و «شریعتی» را شهید پنجم نامیده بود. پسا فرقــانیها
«محمد متحدی» مسئول شاخهی نظامی فرقان بود که در دستگیریهای اولیه در اردیبهشت ۵۸ دستگیر میشود اما با معرفی خود به عنوان یک فرد عادی و با توجه به اینکه هنوز اعضای اصلی فرقان دستگیر نشده بودند آزاد میشود. او یک بار دیگر در آبانماه دستگیر میشود اما خود را «مهدی سیفی» معرفی میکند و پس از حدود یکماه که در بازداشت به سر میبرد لولهی شوفاژ زیر پنجره را کج میکند و با بریدن میلهی پنجره فرار میکند.
اغلب ترورها با تأیید اکبر گودرزی و محمد متحدی انجام میشد و متحدی خود در ۳ ترور شهید عراقی، تقی حاجیطرخانی و ترور شهید قاضی طباطبایی حضور داشت. او عامل شستشوی مغزی تعدادی از جوانان و جذب آنها به فرقان بود. یکی از آنها «مسعود تقیزاده» عامل ترور شهید قاضی طباطبایی در آبان ۵۸ بود.
متحدی پس از اعدام گودرزی با جمع کردن اعضای باقیماندهی فرقان تشکیلات «رهروان فرقان» را راهاندازی میکند. «رهروان فرقان» که به نوعی همان تشکیلات تبریز فرقان بودند با هدف انتقام خون به اصطلاح شهدای فرقان به تهران میآیند و ترور آیتالله ربانی شیرازی، آیتالله موسوی اردبیلی، حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه از حکام شرع دادگاه فرقان و آیتالله خامنهای را در دستور کار قرار میدهند. ترورهایی که بیش از آنکه جنبهی سیاسی یا ایدئولوژیک داشته باشد، جنبهی انتقامگیری از نظام و ابراز وجود و حیات فرقان در عرصه را دارد.
۸ فروردین ۶۰ آیتالله ربانی شیرازی در شیراز هدف گلوله قرار میگیرد ولی به شهادت نمیرسد. امامخمینی رحمهالله در بخشی از پیام خود به ایشان چنین مینویسد: «از سوء قصد به جنابعالی مطلع شدم. این نحو برخورد با روحانیون متعهد، برنامهی منحرفین بوده و هست و غرض آنان خارج نمودن جمع کاردان و متعهد از صحنه است؛ غافل از آنکه به حکم تاریخ، روحانیون آگاه در تمام صحنههای سیاسی پیشقدم بودهاند و ترور اشخاص نمیتواند آنان را مأیوس کند و راه را برای بدخواهان به اسلام و کشور باز کنند.»[۵] طرح ترور
«رهروان فرقان» پس از ترور ناموفق آیتالله ربانی شیرازی چندینبار برای ترور آیتالله موسوی اردبیلی و حجتالاسلام معادیخواه اقدام میکنند، اما موفق نمیشوند. هر بار یا بمبی که در مسیر کار گذاشته بودند عمل نمیکرد، یا مسیر خودروی حامل شخصیت عوض میشد. ناموفقبودن ترور به شیوهی بمبگذاری در مسیر عبور شخصیتها و بالابودن ریسک ترور به شیوهی سوار بر موتور، «رهروان فرقان» را به سمت ایدهی جدید استفاده از ضبط صوت بمبگذاری شده میبرد. ایدهای که اولینبار توسط محمد متحدی مطرح میشود. مسعود تقیزاده در اینباره میگوید:
«این طرح مخصوصاً بعد از عدم موفقیت در کارهای [حجتالاسلام] معادیخواه یا [آیتالله] موسوی اردبیلی خیلی فکر مهدی[۶] را مشغول کرده بود. یک طرحی را برای من کشیده بود که از روی آن یکی را درست کنم و آن یک مکعب مستطیل بود که در آن چند سوراخ به نظر ۹ میلیمتری با فواصل مساوی تعبیه شده بود و سپس بعد از تهیهی آن که من به یک تراشکاری دادم و حتی وی مشکوک شده بود و اوستایش گفته بود که این برای اسلحه است و من با هزار مکافات و توجیه بالاخره گرفتم و مهدی بعد از چند روز کار روی آن چیزی درست کرده بود به قرار زیر که چهار تا فشنگ در سوراخها قرار میداد (در هر سوراخ یک عدد) و سپس یک صفحه را که چهار میخ به آن وصل کرده بود و توسط یک محور وسط این صفحه را به سمت مکعب مستطیل میکشید که اگر ضامن را کشیده و صفحه را به عقب برده و رها میکردیم، میخها بر روی فشنگها خورده و آنها هم عمل میکردند. البته به نظر درست بود ولی وقتی من و رضا در جادهی سولقان آن را هر چه امتحان کردیم عمل نکرد. اولین دفعه با ماشین رفتیم، حسین هم بود که عمل نکرد. وقتی دفعهی دوم که مهدی میگفت حتماً ضامنش را نکشیدهاید با رضا رفتیم، باز هم نتیجه نداد.
به این ترتیب مسئله مانده بود تا اینکه مهدی طرحش را تغییر داده و این بار به جای چهار سوراخ یک سوراخ گذاشته بود. قسمتی با قطر بزرگ و این همان طرحی بود که در ضبط [ترور آیتالله] خامنهای استفاده شد. البته این را امتحان کرده بودم و خوب هم عمل کرده بود. البته به غیر از من مهدی خودش امتحان کرده بود و این دفعه در انتهای آن سوراخ که قطرش حدود ۱cm بود به یک سوراخ کوچک منتهی میشد، آن سیم چاشنی برق از آنجا خارج میشد و سپس مقداری باروت روی چاشنی ریخته و سپس هم تعدادی ساچمهی بلبرینگ روی آن ریخته و دایرهی پلاستیکی و چسب روی آنها گذاشته و ثابت میکردند.»[۷]
اولین مصاحبه حضرت آیتالله خامنهای پس از ترور
دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا تیری که به سنگ خورد
پس از پیروزی انقلاب، سهمخواهی گروهکهای مختلف التقاطی و حتی مارکسیستی از انقلاب شروع میشود. مجاهدین خلق که پیش از انقلاب بر خلاف مشی امام که آگاهیبخشی به مردم بود، مشی مسلحانه را در پیش گرفته بودند بعد از انقلاب به آمار کشتهشدگانشان افتخار میکردند. منافقین که نه در انتخابات ریاست جمهوری سال ۵۸ با اقبال مردم روبهرو شدند و نه در انتخابات مجلس همان سال، با در پیش گرفتن تز «آلترناتیو» کوشیدند از طریق وحدت با بنیصدر نظام را زیر ضربه ببرند. منافقین و بنیصدر که از بهمن و اسفند سال گذشته در دو میتینگ ۲۲ بهمن و ۱۴ اسفند تیغ تیزشان را متوجه «حزباللهیها» کرده بودند، روزبهروز و بیش از پیش به سمت رویارویی با جمهوری اسلامی رفتند. میتینگهای مختلف و قدرتنمایی میلیشیا در خیابانهای تهران از سویی، و مخالفخوانیهای بنیصدر از سوی دیگر در کورهی اختلافات میدمد. عزل بنیصدر از فرماندهی کلقوا توسط امام، چراغ سبزی به جریان مکتبی مخالف بنیصدر است. در این میان جبههی ملی علیه لایحهی قصاص که در مجلس جریان دارد موضعگیری و دعوت به تجمع میکند که با نهیب امام قضیه منتفی میشود. ۲۷ خرداد دو فوریت طرح عدم کفایت بنیصدر در مجلس تصویب میشود. منافقین که در استراتژی خود قصد داشتند از طریق بنیصدر نظام را به شکست بکشانند وقتی با برکناری قریبالوقوع بنیصدر، تز «آلترناتیو» را شکستخورده میبینند دست به انتحار میزنند. یک روز بعد اطلاعیهای از طرف منافقین صادر میشود که ورود آنها به مقابلهی مسلحانه با جمهوری اسلامی را اعلام میکند. سازمان در این اطلاعیه که به قلم رجوی نوشته شده[۸] ضمن اعلام در پیش گرفتن «قاطعترین مقاومت انقلابی از هر طریق» در برابر «مرتجعین انحصارطلب و اوباش چماقدار» اعلام میکند «شایستهی سختترین کیفر و مجازات انقلابی خواهند بود.»[۹]
آیتالله خامنهای یکی از مهمترین چهرههای سیاسی این ایام است. ایشان در خطبههای نماز جمعهی ۲۹ خردادماه با اشاره به پیام امام رحمهالله به بیان بخشی از مطالب نگفتهای که در طول این چند ماه به احترام امر امام مکتوم نگاه داشته پرداخته و بنیصدر و منافقین را تخطئه میکند: «برادران! همانطور که گفتم، آقای بنیصدر شخصاً طرف نیست، یک جریان طرف است. امروز این جریان در این چهره ظاهر شده است، قبلاً در چهرههای دیگری ظاهر شده بود، روز دیگر ممکن است در چهرههای دیگری ظاهر شود. هوشیار باشید. جریان نفاق، یعنی کفر پنهانی و زیر پرده را بشناسید؛ این حرف مال امروز نیست، این حرف مال زمانی که گویندگان و رهبر عظیمالشّأن ما در میان ما است نیست؛ این جریان مال تاریخ انقلاب ما است. ای نسلهای جوان، ای نوجوانهای امروز و مسئولان فردا، ای نسلهایی که هنوز نیامدید یا کودک هستید! بدانید این انقلاب از ناحیهی منافقان از همه بیشتر ضربت میبیند، حواستان را جمع کنید. خطّ درست در انقلاب اسلامی خطّ نه شرقی و نه غربی است، خطّ پابندی به اسلام فقاهت است، خطّ پابندی به حضور واقعی مردم در صحنه است، خطّ راستگویی و صدق و صفای با مردم است؛ نه اینکه به مردم بگویند ما حرفها را به شما میزنیم امّا دروغ بگویند و به مردم حرف دروغ بزنند؛ نه اینکه بگویند ما طرفدار اسلامیم امّا در عمل تیشه را بردارند به ریشهی اسلام بزنند؛ نه اینکه بگویند ما با شرق و غرب مخالفیم امّا در عمل ساز سیاستهای خارجی را بنوازند.» ۱۳۶۰/۳/۲۹ [۱۰]
KHAMENEI.IR
۳۰ خردادماه همزمان با جلسهی مجلس، میلیشیای مجاهدین خلق تهران را به میدان جنگ تبدیل میکنند و جنگ خیابانی را شروع میکنند. نتیجهی قیام میلیشیا شهادت ۲۵ نفر از مردم است.[۱۱]
آیتالله خامنهای نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، نمایندهی مجلس و امامجمعهی تهران، یکی از روحانیون فعالی است که از زمان شروع جنگ به طور مداوم بین جبهه، مجلس و جایگاه اقامهی نماز جمعه در رفتوآمد است. ایشان همچنین ضمن حضور در شهرهای مختلف، به برگزاری جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ در مساجد هم اهتمام دارد. دستاندرکاران مسجد ابوذر در روزهای پرالتهاب خردادماه از آیتالله خامنهای برای سخنرانی در این مسجد دعوت میکنند. این برنامه به خاطر جلسهی عدم کفایت بنیصدر لغو و با یک هفته تأخیر به شنبه ششم تیر منتقل میشود. آیتالله خامنهای که هم در جبهه و هم در میدان سیاست با بنیصدر درگیر بود و شناخت خوبی از او داشت، در جلسهی عدم کفایت او سخنرانی میکند و ۱۴ دلیل برای اثبات آن اقامه میکند. در نهایت عدم کفایت بنیصدر با ۱۷۷ رأی تصویب میشود.
عصر سهشنبه دوم تیرماه قرار است آیتالله خامنهای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسهی عالی شهید مطهری سخنرانی کند. آیتالله خامنهای و شهید چمران هر دو نمایندهی امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگهای نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانهی منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر میرود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثهای به پایان میرسد. پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیتالله خامنهای را میگیرد. یک نفر با زور میخواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربهای هم با آرنج به محافظین میزند ولی آنها نمیگذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمیگردند لباس خونی یکی از محافظها توجه دیگران را جلب میکند. محافظ با تیغ موکتبری مجروح شده اما خطر رفع شده بود.[۱۲]
۵ تیرماه آیتالله خامنهای در خطبههای نماز جمعه منافقین را به سختی به محاکمه میکشند: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتابهای شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرفها و کتابها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانهی ارتجاع را به دست میگیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همهی دنیا و همهی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمیماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر اینکه یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهرهی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایههای این انقلاب را با همهی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاهطلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را میخواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت میکنید و ایذاء میکنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» ۱۳۶۰/۴/۵ [۱۳]
در همین ایام «رهروان فرقان» که قصد داشتند آیتالله موسوی اردبیلی را در جلسهی تفسیر قرآن که شبهای جمعه برگزار میشد ترور کنند، با سفر ایشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصمیمشان را عوض میکنند. آخرین نفر لیست ترور رهروان فرقان کسی نبود جز آیتالله سیدعلی خامنهای. و به این ترتیب پیشبینی یکسال پیش آیتالله خامنهای رنگ واقعیت به خود میگیرد:
«این ضبط در مرحلهی اول برای موسوی اردبیلی در نظر گرفته شده بود که هر شب جمعه در مسجد کنار خانهاش سخنرانی و تفسیر داشت و برای شناسایی مهدی به حسن گفته بود که چون او تفسیر قرآن میکند کار در آن زمان از نظر بیرونی خیلی تبلیغ بدی میشود، به همین دلیل دفعهی بعد من رفتم و دیدم که امکان دارد که کار با ضبط انجام دهیم، بنابراین برای هفتهی بعد مهدی ضبط را تهیه کرده بود ولی درست همان هفته وی بنا بر یک عزا یا عیدی به مشهد رفته بود و نشد. تا اینکه مطلع شدیم [آیتالله] خامنهای در محل یک برنامهی پرسش و پاسخ دارد.»[۱۴]
شناسایی به سرعت انجام میشود و مسعود تقیزاده روز عملیات، ضبط صوت را به مسجد ابوذر میبرد. «من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان میکرد و خوب عمل میکرد ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون میآید.»
آیتالله خامنهای که برای گزارش اوضاع جبههها نزد امام رفته بود، از جماران عازم مسجد ابوذر میشود. در بین راه و تا رسیدن به مسجد، شهید بابایی و آیتالله خامنهای دربارهی مسائل جبهه و نیروی هوایی با هم گفتوگو میکنند. شهید بابایی نماز را پشت سر ایشان خوانده و مسجد را ترک میکند. «در همان روزی که آن حادثهی بمبگذاری برای خود بنده پیش آمد، قبل از ظهر یا حدود ظهر که من میرفتم به طرف آن مسجد، این شهید با من همراه بود. من از خدمت امام آمده بودم و میرفتم به طرف آن مسجد، که آنجا نماز بخوانیم و برنامه اجرا بکنیم که بعد آن حادثه پیش آمد. این جوان دنبال من آمد تا از خدمت امام آمدم بیرون، آمد همراه من و آن حرفها و نقطهنظرهای مصلحانه و دلسوزانه و پرجوش و خروش خودش را هی گفت و گفت و توی اتومبیل هم بنده را رها نکرد و گفت و تا توی آن مسجد هم آمد.» ۱۳۶۶/۵/۲۳ [۱۵]
«داستان ترور»
دانلود نسخه موبایل | دانلود با کیفیت پایین | دانلود با کیفیت بالا
پس از نماز نوبت به برنامهی پرسش و پاسخ میرسد. آیتالله خامنهای ابتدا از لغو مراسم در هفتهی قبل به خاطر جلسهی بررسی عدم کفایت بنیصدر عذرخواهی میکند. «قبلاً لازم است عذرخواهی کنم از نیامدن هفتهی قبل. با این که چنین قراری ما داشتیم، همانطوری که میدانید، هفتهی گذشته روز شنبه مجلس به کار مهمی سرگرم بود و تا ساعت یک بعدازظهر یا یکونیم جلسه ادامه داشت؛ نمیتوانستیم ما مجلس را ترک کنیم. وقتی هم که آمدیم بیرون، وقت گذشته بود و امکان آمدن نبود.» سؤالات مختلفی مطرح میشود که تعدادی از آنها مربوط به شایعات علیه سران حزب جمهوری است. آیتالله خامنهای در حال صحبت است. قرار بر این است که ضبط صوتها را جلوی سخنران نگذارند تا بلندگو سوت نزند، اما در اواخر سخنرانی تقیزاده ضبط صوت را میآورد و جلوی ایشان میگذارد. درست سمت چپ، روبروی قلب.
«من ظهر به مسجد رفتم و دیدم که یک نماز به امامت خود [آیتالله] خامنهای خواندهاند و نماز بعدی را هم من شرکت کردم و سپس وقتی وی برای سخنرانی به پشت میز بزرگی که قرار داشت رفت من بعد از یکی دو دقیقه ضبط را به کار انداخته و جلوی وی گذاشتم. البته چون میز بزرگ بود او برای برداشتن کاغذ سؤالها به آن طرف و این طرف خم میشد، من امکان اینکه به هدف بخورد را زیاد نداشتم و دیگر اینکه چون ترس داشتم، قبل از رسیدن نوار به آخر بمب عمل کند هر چه سریعتر به کناری رفته و جورابهایم را پوشیدم و سپس به توالت رفته و از آنجا خارج شدم و از کوچهی پشتی به میدان ابوذر که فولکس را آنجا گذاشته بودم رفتم و از محل دور شدم.»
محافظها گمان میکنند ضبط متعلق به مسجد است و مانع آن نمیشوند. فقط یکی از آنها کمی آن را جابجا میکند که باعث سوت کشیدن بلندگو میشود. آیتالله خامنهای میگوید «آقا این اگر آمپلیفایر است، خاموشش کنید. یک بلندگوی رو راست بگذارید صدا ندهد.» محافظها ضبط را کمی جابجا میکنند. صحبتها ادامه مییابد که ناگهان صدایی همه را غافلگیر میکند.
«من همینطوری رفتم به ضبط یه سری بزنم! کمی زیر و بمش را نگاه کردم و بعد ناخودآگاه جاشو عوض کردم، گذاشتم سمت راست، کنار میکروفن، کمی با فاصلهتر از آقا!
- یکدفعه میکروفن شروع کرد به سوت کشیدن...
- آقا برگشتن گفتن: این صدا را درست کنید یا اصلاً خاموش کنید.
- منبریها این جور مواقع کمی عقب و جلو میشن تا بلکه صدا درست بشه!
- من روبروی آقا، کنار در شبستان وایساده بودم، آقا کمی به عقب و سمت چپ رفتند که یکدفعه...
- یه صدای عجیبی توی شبستان پیچید.»[۱۶]
[فایل صوتی سخنان حضرت آیتالله خامنهای در لحظهی انفجار بمب]
آیتالله خامنهای به پهلوی چپ روی زمین میافتد. همه فکر میکنند تیراندازی شده و روی زمین دراز میکشند. محافظها اسلحهشان را مسلح میکنند. و یکی از آنها به سمت آیتالله خامنهای میرود. «هرطور بود راه را باز کردیم و خودم برگشتم پشت تریبون، ضبط صوت مثل یک دفتر ۴۰برگ از وسط باز شده بود. با ماژیک قرمز هم روی جدارهی داخلیاش نوشته بودند: "اولین عیدی گروه فرقان به جمهوری اسلامی"» اما مواضع قاطع و صریح آیتالله خامنهای از سویی، و درگیرشدن منافقین با مردم طی چند روز گذشته از سوی دیگر؛ باعث میشود هر اقدام تروریستی و خشونتآمیزی به پای منافقین نوشته شود. ترور مسجد ابوذر نیز از این قاعده مستثنی نیست.
بیرون از مسجد، در آغوش محافظ، لحظاتی به هوش آمدند. سرشان را آوردند بالا، اما زود سرشان افتاد. محافظها بلیزر سفید را انگار که ترمز نداشت، با سرعتی غیر قابل تصور میراندند. در مسیر بیمارستان، هر وقت به هوش میآمدند، زیر لب زمزمهای میکردند؛ شهادتین میگفتند. لبها و چشمها هم خیلی کم تکان میخوردند.
«از وقتی که بار اوّل بر زمین افتادم - که البته نفهمیدم چطور شد که افتادم - تا وقتی که به کلّی بیهوش شدم، سه مرتبه، برای لحظاتی به هوش آمدم و هر دفعه هم یک احساسی داشتم. آن حالات، هیچوقت از یادم نمیرود. حالا یکی را عرض میکنم: در یکی از حالات، احساس کردم که دارم میروم؛ یعنی احساس کردم که مرگ در مقابل من است. کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم و احساس کردم که در آن حال، انسان هیچ دستاویزی به جز خدا ندارد؛ هیچ دستاویزی! یعنی هر چه هم عمل پشتسر خودش داشته باشد، باز اگر نتواند تفضّل الهی و رحمت خدا را جلب کند، خاطر جمع به آن عمل نیست. آدم شک میکند: آیا این عمل را با اخلاص بهجا آوردم؟ آیا نیّتم صددرصد خدایی بود؟ آیا در آن شرک و ریا نبود؟ آیا ملاحظهی این و آن نبود؟ بههرحال ماها مرکز عیوبیم. متأسّفانه، همهی شائبهها در ما هست. آنجا انسان احساس میکند که مثل پرِ کاهی بین زمین و آسمان است. از همه چیز منقطع میشود. من این حالت انقطاع را در آن وقت احساس کردم و پیش خدای متعال، تضرّع نمودم و گفتم: «پروردگارا! میبینی که من چقدر دستم خالی است و چیزی ندارم و محتاجم! اگر تفضّلی بکنی، کردهای وَاِلّا ما رفتهایم.» منظورم مردن نبود؛ رفتن از وادی سعادت بود. بعد، بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم.» ۱۳۷۹/۲/۱۰ [۱۷]
آیتالله خامنهای به سرعت به بیمارستان منتقل شد و با تلاشهای تیم پزشکی نجات پیدا کرد. روز بعد حضرت امام خمینی رحمهالله پیام دادند که در بخشی از آن نوشته شده بود:
«ما در پیشگاه خداوند متعال و ولی بر حق او حضرت بقیةالله- ارواحنا فداه- افتخار میکنیم به سربازانی در جبهه و در پشت جبهه که شبها را در محراب عبادت و روزها را در مجاهدت در راه حق تعالی به سر میبرند. من به شما خامنهای عزیز، تبریک میگویم که در جبهههای نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده، و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم. والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.»[۱۸]
پس از عملیات ۶ تیر که موجب زخمیشدن آیتالله خامنهای شد، نیروهای دادستانی انقلاب توانستند ردهایی از «رهروان فرقان» را در مشهد بیابند و در شهریور ۱۳۶۰ «محمد متحدی» و «مسعود تقیزاده» دستگیر شدند. مسعود تقیزاده در بازجوییها به تفصیل سخن گفت اما محمد متحدی به جز چند جمله حرفی نزد و در دادگاه نیز حاضر به دفاع از خود نشد. دادگاه انقلاب تهران به ریاست آیتالله محمدی گیلانی در نهایت تقیزاده را به جرم به شهادت رساندن آیتالله قاضی طباطبایی، «تولید انفجار به قصد به شهادت رساندن مجاهد فیالله حجتالاسلام والمسلمین آقای سید علی خامنهای رئیسجمهور محبوب جمهوری اسلام دامت شوکته که متأسفانه منجر به آسیب دیدن معظمله شد» و ترور ناموفق آیتالله ربانی شیرازی و اقدام به انفجار به قصد شهادت آیتالله موسوی اردبیلی و طرح ترور حجتالاسلام معادیخواه و سید اسدالله لاجوردی؛ به عنوان «باغی محارب و مفسد» شناخته و به اعدام محکوم میکند. تقیزاده و متحدی در ۸ بهمن ۱۳۶۰ در نمازجمعهی تبریز -قتلگاه آیتالله شهید قاضی طباطبایی- به دار مجازات آویخته میشوند.[۱۹]
سال ۶۰ با همهی فراز و نشیبها، درگیری منافقین و بنیصدر با جمهوری اسلامی، موج ترورها، حادثههای هفتم تیر، هشتم شهریور و سختیهای جبهههای جنگ رو به پایان است. ۲۸ اسفند امامجمعهی محبوب تهران که در نتیجهی این ترور ناکام ۹ ماه از نمازجمعه دور مانده بود، به محراب نمازجمعه برمیگردد. آیتالله خامنهای با برشمردن سختیهایی که مردم و انقلاب در این سال پشت سر گذاشتهاند، سال ۶۰ را «سال ایثارها و شهادتها» و «سال خرجکردن ارزندهترین سرمایهها» و کارنامهی این سال را «کارنامهای خونین، سرخرنگ، پردرد و پررنج؛ اما خوشعاقبت و نویدبخش و گرمکننده» معرفی میکند.
[۱] - سخنرانی در بافق یزد، ۱۳۵۹/۱/۱۱
[۲] - مطهری، مرتضی. علل گرایش به مادیگرایی، قم: بیتا.
[۳] - هدف اصلی این ترور «حسین مهدیان» بود که در این عملیات مجروح شد.
[۴] - دو پاسدار محافظ شهید مفتح نیز در این عملیات شهید شدند.
[۵] - صحیفه امامخمینی، ج۱۴، ص ۲۴۱
[۶] - نام تشکیلاتی محمد متحدی
[۷] - آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندهی مسعود تقیزاده، شمارهی بازیابی ۵۱۶۸
[۸] - سازمان مجاهدین خلق پیدایی تا فرجام، ص۵۶۶
[۹] - نشریه مجاهد، شماره ۱۲۷
[۱۰] - بیانات در خطبههای نمازجمعه تهران، ۱۳۶۰/۳/۲۹
[۱۱] - روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱
[۱۲] - میزگرد جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت آیتالله خامنهای
[۱۳] - خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۰/۴/۵
[۱۴] - آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندهی مسعود تقیزاده، شمارهی بازیابی ۵۱۶۸
[۱۵] - بیانات در خطبههای نماز جمعهی تهران، ۱۳۶۶/۵/۲۳
[۱۶] - ناگفتههایی از حادثهی تلخ سوء قصد به جان رهبر انقلاب اسلامی، میزگرد جمعی از اعضای تیم حفاظت و اعضای تیم پزشکی حضرت آیتالله خامنهای
[۱۷] - خاطرهی آیتالله خامنهای از ترور ایشان در مسجد ابوذر، ۱۳۷۹/۲/۱۰
[۱۸] - صحیفهی امام؛ ج ۱۴؛ ص ۵۰۴
[۱۹] - روزیطلب، حسن. ترکیب التقاط و ترور. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص ۱۵۷
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس، مسئولان و جمعی از کارکنان قوه قضائیه، با تاکید بر اهمیت کم نظیر این قوه، اجرای کامل سند تحول دستگاه قضا، مبارزه با فساد در درون و بیرون این دستگاه، احیای حقوق عامه، تامین آزادیهای مشروع، و پیشگیری از وقوع جرم را از جمله وظایف مهم قوه قضائیه خواندند و افزودند: ملاک اصلی داوری درباره فعالیت همه دستگاهها، نتیجه و محصول نهایی است که به دست مردم میرسد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار که در آستانه سالگرد حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰ و شهادت آیتالله بهشتی و ۷۲ نفر از اصحاب امام در بمبگذاری منافقین صورت گرفت، دکتر بهشتی را دارای رتبه عالی علمی حوزوی، بسیار پرکار، مصداق بارز نظم، مبتکر، پر حوصله برای شنیدن حرفها حتی حرفهای مخالفان و بدور از ریا و تظاهر برشمردند و گفتند: خصوصیات اخلاقی و کاری بهشتی امروز هم، برای همه درسآموز است.
ایشان آشنایی دقیق با زوایای قوه قضائیه را از محسَّنات آقای محسنی اژهای دانستند و این قوه را از مهمترین ارکان و ستونهای اصلی نظام خواندند که اقدامات مثبت آن تاثیرات شگرفی بر زندگی مردم و پیشبرد اهداف نظام دارد و اقدامات احتمالی منفیاش، اختلال و ضربات مهم به همراه میآورد.
رهبر انقلاب پیشرفت دستگاه قضا در عمل به بخشی از مسائل مطرح شده در دیدار سال گذشته با قوه قضائیه را خوب ارزیابی کردند و در عین حال گفتند: در برخی بخشها هم پیشرفتی نبوده است و به هر حال مهم این است که قضاوت درباره فعالیتهای قوه قضائیه و هر دستگاه دیگر، بر آمارها و کمیتها متمرکز نباشد بلکه خروجی و نتیجه نهایی کار که به دست مردم میرسد باید معیار و منشاء داوری باشد.
حضرت آیتالله خامنهای بار دیگر با استناد به دیدگاه متخصصان و کارشناسان، سند تحول در قوه قضائیه را سندی مهم و متقن برشمردند و با اشاره به تجربیات متراکم دستگاه قضا در بعد از انقلاب افزودند: از این تجربیات ارزشمند باید برای ایجاد تحول یعنی تقویت نقاط مثبت و به صفر رساندن نقاط منفی استفاده شود.
تغیرات ضروری سازمانی، تغیرات احتمالی در جهتگیریها و یا برخی مدیران، تامین بودجه لازم با کمک دولت و مجلس، تصویب قوانین لازم و تکمیل و روزآمدی سند، نکات مهمی بود که رهبر انقلاب به عنوان لوازم عملیاتی شدن سند تحول به مسئولان دستگاه قضا خاطرنشان کردند.
ایشان، جانشین پروری و پرورش نیروهای کارآمد و متخصص را هم لازمه تحول و پیشرفت کارهای دستگاهها خواندند که باید مورد توجه جدی همه مسئولان باشد.
مبارزه با فساد در بیرون و درون دستگاه قضا نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب با تاکید بر آن گفتند: اکثریت قاطع قضات و کارکنان قوه قضائیه، انسانهای شریفی هستند که با درآمد واقعاً کم سختترین کارها را انجام میدهند اما سوء استفاده اقلیتی کوچک در هر نقطه کشور، چهره قوه قضائیه را مخدوش میکند و مایه قضاوت نادرست درباره کُل این قوه میشود بنابراین باید با هرگونه فساد در درون دستگاه با جدیت برخورد شود.
ایشان، شایعات افراد مغرض و مریضالقلب را علیه دستگاه قضا، بسیار بیشتر از واقعیت دانستند اما گفتند: فساد درون قوه را هر قدر هم کم باشد باید ریشهکن کنید.
حضرت آیتالله خامنهای، با اشاره به مُسری بودن فساد در صورت عدم برخورد افزودند: در مقوله مقابله با فساد در بیرون دستگاه قضا، قوا و دستگاههای دیگر هم باید فعال باشند و با سرمنشاء و مبادی فساد در مجموعههای تحت مسئولیت، برخورد جدی کنند تا کار به دستگاه قضا کشیده نشود.
رهبر انقلاب در نکتهای مهم، معاملات غیر رسمی اموال غیر منقول را از منشاءهای بزرگ فساد خواندند و تاکید کردند: باید از اینگونه معاملات سلب اعتبار شود و اگر هم از دیدگاه شورای نگهبان به مصوبه مجلس ایرادی هست، مصلحت قطعی کشور و نظام، تصویب نهایی این قانون است.
حضرت آیتالله خامنهای وظایف قوه قضائیه در قانون اساسی از جمله احقاق حقوق عامه را بسیار مهم دانستند و گفتند: جلوگیری از ترساندن و بر هم زدن امنیت روانی مردم در فضای مجازی و غیر مجازی از مظاهر تامین حقوق عامه است که دستگاه قضا باید با برنامهریزی و انضباط و قاعده، این وظیفه دشوار را به خوبی انجام دهد.
رهبر انقلاب تامین آزادیهای مشروع مردم را هم مهم دانستند و گفتند: بر اساس تعبیر دقیق قانون اساسی، همه آزادیهایی که شرع اجازه میدهد باید برای مردم تامین شود که دستگاههای قدرت معمولاً معارض این آزادیها میشوند و قوه قضائیه باید به وظایفش در این زمینه عمل کند.
ایشان برنامهریزی و ایجاد سازوکار سنجیده و اندیشیده را لازمه عمل دستگاه قضایی به وظیفه قانونی پیشگیری از جرم خواندند و گفتند: اینگونه کارهای مهم با اقدامات فردی، موردی و ریاستی به نتیجه لازم نمیرسد و برنامه نیاز دارد.
«ضرورت برخورد خوب با مراجعان» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب با تأکید بر آن گفتند: کسی که به دادگستری مراجعه میکند اگر با اخم مواجه شود دل شکسته بیرون میآید حتی اگر به کار او رسیدگی شود، بنابراین باید وظیفه برخورد خوب با مردم را با صبر و تحمل انجام داد.
حضرت آیتالله خامنهای در نکته پایانی، تصویر رسانهای قوه قضائیه را تصویر خوبی ندانستند و گفتند: از رسانه و تبلیغات برای نشان دادن و اطلاعرسانی کارهای فراوان انجام گرفته در این قوه به درستی استفاده نمیشود که بخشی از این ضعف ناشی از صداوسیما و دستگاههای رسانهای است اما بخش دیگر آن مربوط به خود قوه قضائیه است.
ایشان، نشستهای رئیس قوه قضائیه با قشرهای مختلف را بسیار مهم خواندند و افزودند: جلسات با حقوقدانان، کارشناسان سیاسی و اقتصادی، دانشجویان و جوانان اهل فکر و نظر، اساتید، روحانیون و کسبه، موجب گسترش افقهای تازه در مقابل قوه قضائیه میشود که این مباحث باید به شکل درست انعکاس رسانه ای داشته باشند.
در ابتدای این دیدار، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه، در گزارشی از فعالیتها و اقدامات مختلف این قوه، تعامل و همکاری با سایر قوا و همچنین نخبگان و قشرهای مختلف مردم را بیسابقه عنوان کرد و گفت: محصول این نشستها تشخیص و تعیین اولویتها و اتخاذ راهحلهای مورد اجماع برای رفع مشکلات بوده است.
آقای محسنی اژهای هوشمند سازی و استفاده حداکثری از فناوریهای جدید را هم از جمله اولویتهای قوه قضاییه برشمرد و افزود: این کار در جلوگیری از فساد، شناخت مشکلات، کوتاه کردن فرایندها و کم کردن هزینهها تاثیر زیادی داشته است.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
اینکه یک عده با استفاده از فضای مجازی یا غیرمجازی روی اعصاب مردم راه بروند و امنیت ذهنی مردم را بهم بزنند و مردم را بترسانند، این خلاف مقتضی احیای حقوق عامه است. قوه قضائیه باید با برنامهریزی، انضباط و با قاعده وارد بشود.
شماها که به هر شکلی در این قوه مشغول خدمت هستید بدانید در یکی از مهمترین ارکان نظام اسلامی دارید کار میکنید.
قوهی قضائیه یکی از ستونهای اصلی در برپایی نظام اسلامی است معلوم است که اگر در این ستونهای اصلی اختلالی بوجود بیاید در کل نظام اختلال بوجود خواهد آمد.
به همین نسبت اشتباهاتی اگر چنانچه در اینجا انجام بگیرد، اختلالی صورت بگیرد آن هم ضربهاش مهم است. مبارزهی با فساد هم در درون قوه هم در بیرون قوه یکی از وظایف شما است.
یک اکثریت قاطع نزدیک به همه در قوهی قضائیه مردمان شریفی هستند، چه قضات، چه کارمندان، با امکانات کم با درآمد واقعاً کم، دارند کار سخت انجام میدهند. شرافت این عزیزان را نباید انسان از نظر دور بدارد. یک اقلیت کوچکی هم هستند که سوءاستفاده میکنند از موقعیت؛ چهرهی قوه را مخدوش میکنند در نظر مردم.
حیف است؛ با این باید مبارزه کرد. باید همهی اعضا و اجزای قوه مراقبت کنند که فساد وارد نشود. خدای نکرده وقتی یک بخشی فساد وارد شد این بیماری سرایت پیدا میکند. قوهی قضائیه چهل و چند سال پشتوانهی تجربه و آزمون و خطا دارد. برای تحول از این تجربهها باید استفاده کرد. تحول یعنی نقاط مثبت را تقویت کنیم، نقاط منفی را به صفر برسانیم.
طرح تحول چند سال قبل در قوهی قضائیه تهیه شده است. کارشناسهایی که در این چند سال راجع به این طرح با بنده صحبت کردند یا گزارش کتبی دادند همه میگویند این طرح، طرح خوبی است، طرح متقنی است. این طرح الان در اختیار شما در قوهی قضائیه است.
این طرح باید پیش برود، پیشرفتش کم بوده، باید پیشرفت کند. باید به سمت عملی شدن، عملیاتی شدن طرح تحول و سند تحول قوهی قضائیه باید پیش برود. کارهایی که سال گذشته گفته شد، اطلاع پیدا کردم همان وقت که در قوهی قضائیه یک قرارگاهی تشکیل شد برای پیگیری آن کارها. در بخشی از آن کارها پیشرفتهای خوبی هم بوده در بخشی هم پیشرفتی نبوده. بالاخره کار شد، ترتیباتی فراهم شد که خود این ایجاد ترتیبات برای اینکه کارها را جلو ببرند خود این یک چیز مهم و قابل توجّهی است. منتها یک نکته را من عرض بکنم مناط داوری را خروجی کار قرار بدهید.
فرض کنید اینی که ما سر فلان قضیه این کارها را کردیم و این تعداد جلسه گذاشتیم و... اینها ملاک نیست. ملاک این است که نتیجه چه شد، خروجی کارها چه شد. این در همهی مسائل کشور این جوری است. آمارها مهماند، منتها باید نشان داده شود که خروجی این آمارها و این مطالبی که گفته شد خروجیاش چیست، آن مهم است. محصول نهایی مهم است. که دست مردم چه میرسد. یکی از وظائف قوهی قضائیه تأمین آزادیهای مشروع است. در ذیل حکم شرع، آزادیهای مردم باید تأمین بشود. خب دستگاههای قدرت به طور طبیعی در یک مواردی دچار معارضه میشوند. چه کسی باید به داد مردم برسد در این زمینه؟ قوهی قضائیه
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیام به حجاج بیتالله الحرام
العربیة | اردو | English| Español | Русский | Françai | हिंदी
[دریافت PDF]
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به مناسبت کنگره عظیم حج، آئین حج را یک فراخوان جهانی برای تعالی انسانها و زمینهساز اعتلاء معنوی و اخلاقی بشریت خواندند و تاکید کردند: شرط لازم اثرگذاری جهانی حج، درک و شناخت صحیح امت اسلامی از خطاب زندگیبخش این فریضه پر رمز و راز برمبنای دو رکن «وحدت» و «معنویت» است.
رهبر انقلاب اسلامی وحدت امت اسلامی را به معنای گفتوگو، ارتباط فکری و عملی، همافزایی و نزدیک شدن جهتگیریها، وهمکاری و پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی خواندند و افزودند: بُعد دیگر این وحدت، گفتوگوی علمای مذاهب اسلامی بر مبنای حسن ظن و مدارا و انصاف و ارتباط تنگاتنگ نخبگان کشورهای مسلمان است.
حضرت آیتالله خامنهای درخصوص وحدت این نکته را هم متذکر شدند که پیشروان سیاسی و فرهنگی کشورهای اسلامی باید هماهنگ با یکدیگر خود را آماده شرایط نظم جهانی پیش رو کنند تا امت اسلامی جایگاه شایسته خود را بازیابد و تجربه تلخ مهندسی سیاسی و سرزمینی پس از جنگ جهانی اول تکرار نشود.
ایشان «معنویت» را که یکی دیگر از دو رکن اثرگذاری ندای جهانی حج است، به معنی ارتقاء اخلاق دینی و مقابله با افسونِ اخلاق منهای دین غربیها دانستند و خاطرنشان کردند: امروز که «وحدت» و «معنویتِ» امت اسلامی به دلیل مخالفت آمریکا و دیگر قطبهای سلطه استکبار با تفاهم کشورهای مسلمان و تدین و تشرع نسل جوان این کشورها، بیش از گذشته در معرض دشمنی است، وظیفه همه ملتها و دولتهای مسلمان مقابله با این نقشه خباثت آلود است.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان پیام خود به مناسبت کنگره عظیم حج امت اسلامی را به تقویت روحیه برائت از مشرکین و نشر و عمق بخشی آن در محیط زندگی توصیه کردند.
پیام رهبر انقلاب اسلامی که صبح امروز (سهشنبه) توسط حجتالاسلام والمسلمین نواب (نماینده ولیفقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی) در صحرای عرفات قرائت شد، به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و صلّی الله علی الرّسول الاعظم محمّد المصطفی و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین.
صلای ابراهیمیِ حج و فراخوان جهانیِ آن، بار دیگر از دل تاریخ، همهی گیتی را مخاطب ساخت و دلهای مستعد و ذاکر را به شور و شوق افکند. ندای دعوتکننده، خطاب به همهی آحاد بشر است: و اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ،(۱) و کعبه، میزبانِ مبارک و رهنمای همهی انسانها است: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلعالَمین.(۲)
کعبه به عنوان نقطهی مرکزی و محور اصلی توجّهات آحاد مسلمانان، و آئین حج همچون نمونهی کوچک از گسترهی متنوّع دنیای اسلام، میتواند در خدمت تعالیِ جامعهی بشری و سلامت و امنیّت همهی انسانها باشد. حج میتواند به کلّ بشریت، اعتلای معنوی و ارتقاء روحی و اخلاقی برساند؛ و این، نیاز حیاتی بشرِ امروز است. حج میتواند همهی برنامههای استکبار و صهیونیسم برای سقوط اخلاقی بشر امروز و فردا را باطل و بیاثر کند.
شرط لازم برای این اثرگذاری جهانی، آن است که مسلمانان در گام نخست، خطاب زندگیبخشِ حج را خود بدرستی بشنوند و همهی همّت خود را برای عملی کردن آن به کار گیرند. دو پایهی اصلی این خطاب، «وحدت» و «معنویّت» است. وحدت و معنویّت، ضامن ارتقاء مادّی و معنوی جهان اسلام و نورافشانیِ آن به همهی گیتی است.
وحدت به معنیِ ارتباط فکری و عملی است؛ به معنی نزدیک شدن دلها و اندیشهها و جهتگیریها است؛ به معنی همافزایی علمی و تجربی است؛ به معنی پیوند اقتصادی کشورهای اسلامی است؛ به معنی اعتماد و همکاری دولتهای مسلمان است؛ به معنی همیاری در برابر دشمنان مسلّم و مشترک است.
وحدت بدین معنی است که نقشهی طرّاحیشدهی دشمن نتواند فرقههای اسلامی، یا ملّتها و نژادها و زبانها و فرهنگهای متنوّع جهان اسلام را در برابر یکدیگر قرار دهد. وحدت بدین معنی است که ملّتهای مسلمان یکدیگر را، نه از راه معرّفیِ فتنهانگیز دشمن، بلکه از راه ارتباط و گفتگو و رفت و آمد بشناسند؛ از امکانات و ظرفیّتهای یکدیگر آگاه شوند و برای بهرهبرداری از آن برنامهریزی کنند. وحدت بدین معنی است که دانشمندان و دانشگاههای جهان اسلام دست در دست یکدیگر نهند؛ علمای مذاهب اسلامی با حُسن ظن و مدارا و انصاف به یکدیگر بنگرند و سخنان یکدیگر را بشنوند؛ نخبگان در هر کشور و هر مذهب، آحاد مردم را با مشترکات یکدیگر آشنا و آنان را به همزیستی و برادری تشویق کنند.
وحدت همچنین بدین معنی است که پیشروان سیاسی و فرهنگی در کشورهای اسلامی، به گونهای هماهنگ، خود را آمادهی شرایط نظم جهانیِ پیش رو کنند؛ جایگاه شایستهی امّت اسلامی را در تجربهی جدید جهان که سرشار از فرصتها و تهدیدها است، به دست خود و به ارادهی خود تعیین کنند؛ نگذارند تجربهی تلخِ «مهندسی سیاسی و سرزمینیِ غرب آسیا به دست دولتهای غربی پس از جنگ جهانی اوّل» تکرار شود.
معنویّت به معنی ارتقاء اخلاق دینی است. افسونِ اخلاق منهای دین که مدّتها از سوی منابع فکری غربی ترویج میشد، سرانجامش همین سقوط بیمهار اخلاقی در غرب است که همه در دنیا شاهد آنند. معنویّت و اخلاق را از مناسک حج، از سادهزیستی در احرام، از نفی امتیازات موهوم، از «وَ اَطعِمُوا البائِسَ الفَقیر»،(۳) از «لا رَفَث وَ لا فُسوقَ وَ لا جِدال»،(۴) از گردش همهی امّت بر گِرد محور توحید، از رمی شیطان و برائت از مشرکان باید آموخت.
برادران و خواهران حجگزار! از فرصت حج برای تدبّر و تعمّق در راز و رمزهای این فریضهی بینظیر بهره گیرید و توشهی همهی عمر خود سازید. «وحدت» و «معنویّت» در این مقطع زمان بیش از گذشته در معرض دشمنی و کارشکنی استکبار و صهیونیسم است. آمریکا و دیگر قطبهای سلطهی استکباری، با وحدت مسلمانان، با تفاهم ملّتها و کشورها و دولتهای مسلمان، و با تدیّن و تشرّع نسل جوان این ملّتها بشدّت مخالفند و با هر وسیله بتوانند با آن مقابله میکنند. وظیفهی همهی ما و همهی ملّتها و دولتهای ما ایستادگی در برابر این نقشهی خباثتآلود آمریکایی و صهیونیستی است.
از خداوند علیم و قدیر کمک بخواهید؛ روحیهی برائت از مشرکین را در خود تقویت کنید؛ و خود را به نشر و عمقبخشیِ آن در محیط زندگی خود موظّف بدانید.
توفیق همگان و حجّ مقبول و مشکور را برای شما حجّاج ایرانی و غیر ایرانی از خداوند متعال مسئلت میکنم و دعای مستجاب حضرت بقیّةاللهالاعظم (ارواحنا فداه) را برای همگان آرزو مینمایم.
والسّلام علیکم و رحمة الله
ششم ذیالحجّة ۱۴۴۴
۴ تیرماه ۱۴۰۲
(۱ سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۷؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور...»
(۲ سورهی آلعمران، آیهی ۹۶؛ «در حقیقت نخستین خانهای که برای [عبادت] مردم نهاده شده، همان است که در مکّه است و مبارک و برای جهانیان مایهی هدایت است.»
(۳ سورهی حج، بخشی از آیهی ۲۸؛ «... و به درماندهی مستمند بخورانید.»
(۴ سورهی بقره، بخشی از آیهی ۱۹۷؛ «... در اثنای حج، همبستری و گناه و جدال [روا] نیست...»
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | دیدار خانوادههای شهدا
جمعی از خانوادههای معظم شهدا صبح امروز (یکشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخننگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار خانوادههای شهدا با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار صدها نفراز پدران، مادران، همسران و فرزندان شهدا، شهیدان را قهرمانان برتر تاریخ کشور خواندند و با تبیین جایگاه عالی خانواده شهدا از زاویههای مختلف «قرآنی»، «جهادی»، «انسانی» و «اجتماعی»، اهالی هنر و رسانه را به تلاش هرچه بیشتر در زنده نگهداشتن هنرمندانه یاد شهدا و الگوسازی برای نسل جوان فراخواندند.
حضرت آیتالله خامنهای از زاویه «ارزشگذاری قرآنی»، پدران، مادران و همسران شهدا را دارای فضیلتی بیشتر از دیگر مومنان و مصداق صابرانی برشمردند که خداوند بر آنان صلوات و رحمت میفرستد.
ایشان، گذشت پدران و مادران از فرزندان دلبندشان و گذشت همسران شهیدان از محبت عاشقانه و آتشین به همسرانشان را اوج نیکوکاری و انفاق در راه خدا دانستند و افزودند: خانوادههای شهیدان نمونه بارز جهاد با نفس هستند؛ چرا که با مبارزه و غلبه بر میل و محبت و اشتیاق خود به فرزندان و همسرانشان، آنان را راهی میدان جهاد کردند.
رهبر انقلاب، همه کسانی را که به نحوی از رزمندگان دفاع مقدس پشتیبانی میکردند، شریک مجاهدتهای آنان خواندند و گفتند: در این میان، کسانیکه میوههای دلشان و همسران محبوبشان را در جهاد فی سبیلالله همراهی و کمک کردند، نقش بارزی در پیروزی حماسه دفاع مقدس دارند که متأسفانه این جهاد بزرگ پدران، مادران و همسران شهیدان تاکنون مورد غفلت قرار گرفته است.
ایشان رنج و درد خانوادههای شهدا در فقدان عزیزانشان را تمام ناشدنی اما مایه عظمت و عزت دانستند و افزودند: از این زاویه نیز پروردگار علو درجات را نصیب این انسانهای صبور و شکور میفرماید.
حضرت آیتالله خامنهای پدران، مادران و همسران شهدا را گنجیه بینظیر یاد و خاطرات شهیدان قهرمان «دفاع مقدس، امنیت، دفاع از حرم و عتبات و مقابله با حوادثی نظیر حوادث سال گذشته» خواندند و افزودند: رفتار این قهرمانان، برجستگیهای اخلاقی، سبک زندگی و تحولات زندگی آنان برای جامعه بهخصوص نوجوانان و جوانان الگوساز است که انتشارخاطرات خانوادههای شهدا در این الگوسازی نقش مهمی خواهد داشت.
ایشان، انقلاب اسلامی را نجاتدهنده ایران از سقوط به دره «انحطاط اخلاقی، دینی و سیاسی» خواندند و افزودند: جوانان کشور بعد از پیروزی انقلاب هم در همه حوادث سینه سپر کردند و با شکست دشمن در توطئههای مختلف و تبدیل تهدیدات به فرصتها، به ایران عزت و سرافرازی بخشیدند.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، اصحاب رسانه و هنرمندان همه رشتهها را به ترویج هنرمندانه و جذاب یاد و خاطرات شهیدان فراخواندند و گفتند: البته در سالهای اخیر کارهای خوب در زمینه انتشار کتاب، فیلم و برخی محصولات هنری دیگر انجام شده اما نسبت به کارهای بزرگی که باید بشود، کم است.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
من یک خطابی بکنم به کسانی که اهل هنرند، اهل رسانهاند، اهل نگارشند، قلم به دستند، شاعرند، نقاشند، هنرمندند. این خاطرهها را با زبان هنر بایستی نگه دارند. البته کارهای خوبی در این سالهای آخر اتفاق افتاده است، انجام گرفته است، خوب است این کتابها و بعضی از فیلمها، بعضی از کارهای هنری که انجام گرفته با ارزش است باید سپاسگزاری کنیم اما نسبت به آنچه که باید اتفاق بیفتد کم است ما تعداد شهدایمان زیادند هر کدام از اینها یک دنیایی هستند، هر کدام از اینها موضوع یک کار هنری با ارزشند، یا موضوع کار چند کار هنری؛ میشود فیلم ساخت، میشود کتاب نوشت، میشود نقاشی کرد دربارهی اینها، اینها را معرفی کرد به نسل جوان. این وظیفهی ماست. شما همسران شهید، پدر شهید، مادر شهید، اگر مراجعه کردند و خواستند که شما مصاحبه کنید امتناع نکنید.
از لحاظ ارزشگذاریِ نظام ارزشیِ اسلامی، خانوادهی شهدا یعنی پدر، مادر، همسر در رتبهی بسیار بالایی قرار دارند. فضیلت اینها از فضیلت دیگر مؤمنین و مؤمنات و اینها بیشتر است.
اینها همه الگویند. جوان احتیاج به الگو دارد. اینها الگوهای زندهی کشور ما و جوانهای ما محسوب میشوند. یاد اینها باید زنده بماند. چه کسی یاد اینها را میتواند زنده نگه دارد؟ پدران، مادران، آنهایی که اینها را بزرگ کردند، آن همسری که مدتی با اینها زندگی کرده. رفتارهای اینها، پایبندیهای اینها، دلبستگیهای دینیشان، دلبستگیهای اجتماعیشان، دلبستگیهای عاطفیشان، اینها را شرح بدهند. اینها همه درس است. همهی آنچه که در خاطرهی شماها از شهیدانتان وجود دارد، اینها همه درس است، اینها باید گفته بشود، اینها باید منتشر بشود، اینها باید مورد استفادهی نسل جوان کشور قرار بگیرد.
این یک ارزش قرآنی است؛ این صبری که پدر شهید و مادر شهید و همسر شهید برای شهادت فرزندشان کردند که انسان میخواند شرح حال را میبیند چه کشیدند اینها وقتی خبر شهادت عزیزشان به اینها رسید و چه صبری کردند، چه تحملی کردند این صبر بالاترین صبرهاست.
خدای متعال در مورد افراد صابر از قبیل این عزیزان میفرماید که «أُولَٰئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ » شما بر پیامبر و آل پیامبر صلوات فرستادید، خدا برای شما صلوات میفرستد. شهیدان شما در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ کشور، سرنوشت کشور را عوض کردند. انقلاب اسلامی رخ داد تا کشور را که داشت به سرعت به سمت درهی انحطاط اخلاقی و دینی و سیاسی پیش میرفت حفظ کند و حفظ کرد، بعد دشمن حملهی نظامی کرد، این جوانها بودند که رفتند ایستادند هشت سال مقاومت کردند، کشور را نجات دادند.
بعد در طول این زمان تا امروز در فتنههای مختلف، در آشوبافکنیهای مختلف، در نوع متنوع حملات دشمن، جوانها سینه سپر کردند، تعدادی از اینها به شهادت رسیدند مثل همین حوادثی که در این سال گذشته یا سالهای گذشته اتفاق افتاد، توانستند این کشور را حفظ کنند، سرنوشت کشور را اینها به سمت سربلندی کشاندند.
اسم جهاد که میآید آنچه که اول در مقابل چشم انسان ظاهر میشود آن جوان رزمندهای است که در میدان دارد میجنگد. خب بله، او مجاهد فی سبیلاللّه است. اما فقط او نیست؛ مجاهدینی هستند بیرون از میدان.
آن بانویی که خانهی خودش را محل پختن نان برای رزمندگان قرار میدهد، او هم مجاهد است.
آن خانوادهای که همهی زندگی خودشان را صرف پشتیبانیِ تغذیه و امکانات زندگی برای رزمندگان قرار میدهند آنها هم مجاهدند، جهادند.
در بین مجاهدین بیرون میدان چه کسی رتبهاش و منزلهاش میرسد به اندازهی پدر شهید یا مادر شهید یا همسر شهید؟
اینها مجاهدین فیسبیلاللّهاند. «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ عَلَى الْقاعِدِین» شامل اینها هم میشود، اینها مجاهد فیسبیلاللّهاند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نماهنگ | مثل شهیدان
نماهنگ | مثل شهیدان(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | مثل شهیدان(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «جوان ایرانی، مورد کینهی دشمنان است ... دشمن، استکبار، کارتلهای صهیونیستی که بر اروپا و آمریکا تسلّط دارند، اینها بلاشک با مسئولین جمهوری اسلامی خیلی بدند؛ دستشان برسد، تکّهپارهشان میکنند؛ امّا با جوانها بدترند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اگر شما جوانها و انگیزههای جوانها و جوانهای کشور نباشند، از دست مسئولین کشور کاری برنمیآید. کار را درواقع جوانها دارند انجام میدهند؛ ...
از اوّل انقلاب تا امروز جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبهههای مختلف، میدانهای مختلف، به عهده گرفتند و پیش بردند. ...
... در میدان مدیریّتهای دولتی ــ مدیر دولتی ــ جوانهایی از قبیل شهید موسیٰ کلانتری و شهید تندگویان [را داشتیم]؛ اینها وزیر بودند، همه جوان؛ یا شهید قندی، شهید عبّاسپور؛ اینها همه شهید شدند؛ اینها جوان بودند. ... در میدان نظامی، شهید همّت، شهید خرّازی، شهید بابایی، شهید حسن باقری، شهید شیرودی، شهید اردستانی، شهید صیّاد شیرازی ــ....
در میدان هنر و ادبیّات، شهید آوینی، مرحوم سلحشور، مرحوم طالبزاده. البتّه اینها آخر عمرشان سنّشان بیشتر بود، امّا در همین جوانی خیلی کارها کردند،... در میدان علم و تحقیق، شهید تهرانیمقدّم، مرحوم کاظمی آشتیانی، شهید مجید شهریاری، شهید رضایینژاد، شهید احمدی روشن. جوانهای ما اینها هستند دیگر. این رشته تا امروز هم ادامه دارد، ... در همین زمان معاصر شما، شهید حججی، مصطفیٰ صدرزاده، آرمان علیوردی، روحالله عجمیان. ... همهی شما، یکایک شما، باید اینجوری باشید. نمیگویم شهید بشوید، خدا کند شهید نشوید ــ البتّه در پیری اشکال ندارد؛ هفتاد هشتاد سالتان که شد، آنوقت شهید بشوید، امّا فعلاً تا جوانید کارتان داریم، شهید نشوید ــ امّا مثل شهیدها زندگی کنید، واقعاً مثل اینها زندگی کنید، مثل اینها حرکت بکنید.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «مثل شهیدان» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
داستان چمران
۳۱ خرداد ۱۳۶۰، پایان مجاهدتهای دکتر مصطفی چمران با شهادت در منطقهی دهلاویهی خوزستان رقم میخورد. جهاد او در خوزستان، دنبالهی جهاد در کردستان و جهاد دیگری در لبنان بود. راهی که با ترک سطوح بالای تحصیلی در آمریکا و جدایی از خانواده انتخاب شده بود. اما چه انگیزهها و ویژگیهایی باعث انتخاب این مسیر در زندگی او شده بود؟ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این متن، نظر رهبر انقلاب در مورد انگیزهها و ویژگیهای شهید مصطفی چمران را بررسی میکند.
۱
شهید چمران یک دانشمند بود؛ یک فرد برجسته و بسیار خوشاستعداد بود. در آن دانشگاهی که در کشور ایالات متحدهی آمریکا مشغول درسهای سطوح عالی بوده ایشان یکی از دو نفرِ برترینِ آن دانشگاه و آن بخش و آن رشته محسوب میشده. یک دانشمند تمامعیار بود. [۴]
۲
سطح ایمان عاشقانهی این دانشمند آنچنان بود که نام و نان و مقام و عنوان و آیندهی دنیائىِ به ظاهر عاقلانه را رها کرد و رفت در کنار جناب امام موسای صدر در لبنان و مشغول فعالیتهای جهادی شد؛ آن هم در برههای که لبنان یکی از تلخترین و خطرناکترین دورانهای حیات خودش را میگذرانید. ما اینجا در سال ۵۷ میشنیدیم خبرهای لبنان را. خیابانهای بیروت سنگربندی شده بود، تحریک صهیونیستها بود، یک عده هم از داخل لبنان کمک میکردند، یک وضعیت عجیب و گریهآوری در آنجا حاکم بود.
رفت آنجا و تفنگ دستش گرفت. بعد معلوم شد که نگاه سیاسی و فهم سیاسی و آن چراغ مهشکنِ دوران فتنه را هم دارد. فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مهشکن لازم است که همان بصیرت است. آنجا جنگید؛ بعد که انقلاب پیروز شد، خودش را رساند اینجا. از اول انقلاب هم در عرصههای حساس حضور داشت. [۴]
۳
رفت کردستان و در جنگهایی که در آنجا بود حضور فعال داشت؛ انسان باانصافی بود. لابد قضیهی پاوه را شماها میدانید که در پاوه بر روی بلندیها، بعد از چند روز جنگیدن، مرحوم چمران با چند نفرِ معدودِ همراهش، محاصره شده بودند؛ ضد انقلاب اینها را از اطراف محاصره کرده بود و نزدیک بود به اینها برسند که امام اینجا از قضیه مطلع شدند، و یک پیام رادیوئی از امام پخش شد که همه بروند طرف پاوه؛ بعد از قضیهی پاوه که مرحوم شهید چمران آمده بود تهران، توی جلسهای که ما بودیم به نخستوزیرِ وقت گزارش میداد که بین اینها هم از قدیم یک رابطهی عاطفیای وجود داشت. مرحوم چمران توی آن جلسه اینجوری گفت: حضور امام و تصمیم امام و پیام امام آنقدر مؤثر بود که به صورت برقآسا و به مجرد اینکه پیام امام رسید، کأنه برای ما همهی آن فشارها به پایان رسید؛ ضد انقلاب روحیهی خودش را از دست داد و ما نشاط پیدا کردیم و حمله کردیم و حلقهی محاصره را شکستیم و توانستیم بیاییم بیرون. آنجا نخستوزیر وقت خشمگین شد و به مرحوم چمران توپید که ما این همه کار کردیم، این همه تلاش کردیم، تو چرا همهی این را به امام مستند میکنی!؟ یعنی هیچ ملاحظه نمیکرد؛ منصف بود. بااینکه میدانست که این حرف گلهمندی ایجاد خواهد کرد، اما گفت. [۴]
۴
اگر انسان اسم افرادی را بیاورد که در شورای عالی دفاع آن روز عضو بودند، شما برادرانْ امروز تعجّب می کنید ... می دیدیم لایحه ای آورده اند، مصوّبه ای را میخواهند از شورای عالی دفاع بگذرانند که بر اساس آن، اسم مستشاری سابق امریکا در ایران فلان اسم شود. چند اسم پیشنهاد کردند که شورای عالی دفاع ایران رسماً تصویب کند که اسم مستشاری این است. یعنی در حقیقت، وجود مستشاری را امضا کنند. ما آن جا فهمیدیم که مستشارها هنوز در ایرانند. گفتیم: «این آقایان این جا چه می کنند؟ اوّل اصل وجودشان را ثابت کنید تا بعد به اسمشان برسیم!» مرحوم چمرانِ عزیز هم در آن جلسه بود. او هم کمک کرد و تصویب کردیم که اینها باید هر چه زودتر از ایران بروند. [۳]
۵
بعد [از قضیه کردستان] آمد تهران و وزیر دفاع شد؛ بعد که جنگ شروع شد، وزارت و بقیهی مناصب دولتی و مقامات را کنار گذاشت و آمد اهواز، جنگید و ایستاد [۴] ۶
حضور برای او یک امر دائمی بود. ما از اینجا با هم رفتیم اهواز؛ اولِ رفتن ما به جبهه، به اتفاق رفتیم. توی تاریکی شب وارد اهواز شدیم. همه جا خاموش بود. دشمن در حدود یازده دوازده کیلومتری شهر اهواز مستقر بود. ایشان شصت هفتاد نفر هم همراه داشت که با خودش از تهران جمع کرده بود و آورده بود؛ اما من تنها بودم؛ همه با یک هواپیمای سی - ۱۳۰ رفته بودیم آنجا. به مجردی که رسیدیم و یک گزارش نظامی کوتاهی به ما دادند، ایشان گفت که همه آماده بشوید، لباس بپوشید تا برویم جبهه. ساعت شاید حدود نه و ده شب بود. همان جا بدون فوت وقت، برای کسانی که همراه ایشان بودند و لباس نظامی نداشتند، لباس سربازی آوردند و همان جا کوت کردند؛ همه پوشیدند و رفتند. البته من به ایشان گفتم که من هم میشود بیایم؟ چون فکر نمیکردم بتوانم توی عرصهی نبرد نظامی شرکت کنم. ایشان تشویق کرد و گفت بله، بله، شما هم میشود بیائید. که من هم همان جا لباسم را کندم و یک لباس نظامی پوشیدم و با اینها رفتیم.
یعنی از همان ساعت اول شروع کرد؛ هیچ نمیگذاشت وقت فوت بشود. ببینید، حضور این است. [۴] ۷
تربیت و آموزشهای جنگ را مرحوم چمران درست کرد. جاهایی را معیّن کرد برای تمرین. خود ایشان، انصافاً به کارهای چریکی وارد بود. در قضایای قبل از انقلاب، در فلسطین و مصر تمرین دیده بود. بهخلاف ما که هیچ سابقه نداشتیم، ایشان سابقهی نظامىِ حسابی داشت و از لحاظ جسمانی هم، از من قویتر و کار کشتهتر و زبدهتر بود. لذا، وقتی صحبت شد که «کی فرماندهی این عملیات باشد؟» بیتردید، همه نظر دادیم که مرحوم چمران، فرماندهی این تشکیلات شود. [۲] ۸
در روز فتح سوسنگرد تلاش زیادی شد برای اینکه نیروهای ما - نیروهای ارتش، که آن وقت در اختیار بعضی دیگر بودند - بیایند و این حمله را سازماندهی کنند و قبول کنند که وارد این حمله بشوند. شبی که قرار بود فردای آن، این حمله از اهواز به سمت سوسنگرد انجام بگیرد، ساعت حدود یک بعد از نصف شب بود که خبر آوردند یکی از یگانهائی که قرار بوده توی این حمله سهیم باشد را خارج کردهاند. خب، این معنایش این بود که حمله یا انجام نگیرد یا بکلی ناموفق بشود. بنده یک یادداشتی نوشتم به فرماندهی لشکری که در اهواز بود و مرحوم چمران هم زیرش نوشت و تا ساعت یک و خردهای بعد از نصف شب ما با هم بودیم و تلاش میشد که این حمله، فردا حتماً انجام بگیرد.
صبح زود نیروهای نظامی که حرکت کردند، ما هم با چند نفری که همراه من بودند، دنبال اینها حرکت کردیم. وقتی به منطقه رسیدیم، من پرسیدم چمران کجاست؟ گفتند: چمران صبح زود آمده و جلو است. یعنی قبل از آنی که نیروهای نظامىِ منظم و مدون حرکت بکنند و راه بیفتند، چمران جلوتر حرکت کرده بود و با مجموعهی خودش چندین کیلومتر جلو رفته بودند. بعد هم الحمدلله این کار بزرگ انجام گرفت، و چمران هم مجروح شد.
دنیا و مقام برایش مهم نبود؛ نان و نام برایش مهم نبود؛ به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت. باانصاف بود، بیرودربایستی بود، شجاع بود، سرسخت بود. در عین لطافت و رقت و نازکمزاجی شاعرانه و عارفانه، در مقام جنگ یک سرباز سختکوش بود. [۴] ۹
شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. حالا ببینید دانشمند فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود.
در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است. این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل... اینجور هم نبود که یک آدم خشکی باشد که لذات زندگی را نفهمد؛ بعکس، بسیار لطیف بود، خوشذوق بود، عکاس درجهی یک بود هنرمند بود. دل باصفائی داشت؛ عرفان نظری نخوانده بود؛ شاید در هیچ مسلک توحیدی و سلوک عملی هم پیش کسی آموزش ندیده بود، اما دل، دل خداجو بود؛ دل باصفا، خداجو، اهل مناجات، اهل معنا. [۴] ۱۰
شهید چمران شب تا ساعت یک بعد از نصف شب و بیشتر دنبال کار است، صبح زود جلوتر از همه توی جبهه است و هرجا لازم هست، حضور دارد. این حضور دائم و بهنگام در هر نقطهای که لازم است را باید تمرین کنیم. [۴] چمران یک نخبهى علمى درجهى یک بود امّا احساس کرد نیاز است که بیاید در این میدان کار کند؛ از همان استعداد، از همان توانایى، از همان همّت استفاده کرد وارد این میدان شد و کارهاى کارستانى انجام داد. [۵] ۱۱
سردار رشید اسلام، مالک اشتر زمان، چمران عزیز، مرد عمل و جهاد و شهادت، سرباز فداکار اسلام و انسانی در خط حاکمیت قرآن بود. جهاد او در خوزستان دنبالهی جهادش در کردستان و دنبالهی جهاد بزرگش در لبنان بود. در همه جا یک هدف و یک خط را تعقیب میکرد. [۱] ۱۲
مرحوم شهید چمران حقاً یک نمونه و مظهری بود از آن چیزی که انسان دوست میدارد تربیت جوانان ما و دانشگاهیان ما به آن سمت حرکت بکند... در دانشگاه پرورش انسانِ در تراز شهید چمران لازم است؛ [۴]
۱. بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران ۱۳۶۰/۰۴/۰۵
۲. مصاحبه با تهیهکنندگان مجموعه روایت فتح ۱۳۷۲/۰۶/۱۱
۳. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای ارتش جمهوری اسلامی ایران ۱۳۷۴/۰۱/۳۰
۴. بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاهها ۱۳۸۹/۰۴/۰۲
۵. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هشتمین همایش ملی نخبگان جوان ۱۳۹۳/۰۷/۳۰
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
قرائت خطبه عقد خواهر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی توسط رهبر انقلاب
خطبه عقد خواهر شهید مجید قربانخانی از شهدای مدافع حرم که سال ۱۳۹۴ در منطقه خانطومان سوریه به شهادت رسیده بود توسط رهبر انقلاب قرائت شد.خانواده شهید مجید قربانخانی به همراه تعدادی دیگر از خانواده شهدای مدافع حرم در فهرست میهمانان ویژهای قرار داشتند که صبح روز سهشنبه ۳۰ خرداد مصادف با اول ذیحجه سالروز ازدواج حضرت علی علیهالسلام و حضرت زهرا سلاماللهعلیها در حسینیه امام خمینی(ره) میهمان رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای بودند.در این دیدار خانواده شهید درخواست کردند تا خطبه عقد دخترشان زینب قربانخانی توسط رهبر انقلاب جاری شود. به این ترتیب حسینیه امام خمینی(ره) و توصیههای حضرت آیتالله خامنهای نقطه شروع زندگی مشترک زینب قربانخانی و احسان عطایی شد و مهریه نیز به رسم مالوف همیشگی ۱۴ سکه بهار آزادی مقرر شده بود.رهبر انقلاب بعد از جاری شدن خطبه عقد دعا کردند این زوج زندگی شیرینی داشته باشند: «باهم بسازید، صفا و صداقت داشته باشید تا زندگیتان شیرین باشد.» این اما همه ماجرا نبود.پس از قرائت خطبه عقد، پدر شهید قربانخانی از حضرت آیتالله خامنهای درخواست کرد تا از مادر شهید بخواهند تا لباس مشکی خود را عوض کند؛ درخواستی که با پاسخ مثبت ایشان روبرو شد: «لباس مشکی را عوض کنید. ما چشم حقیقتبین نداریم و نزدیکبین هستیم. اگر چشم حقیقتبین داشتیم و جایگاه شهدا را در آن دنیا میدیدیم قطعاً برای آنها خوشحالی و شادی میکردیم و عزا نمیگرفتیم.»رزمنده مدافع حرم مجید قربانخانی، سال ۱۳۹۴ در ۲۵ سالگی در خانطومان سوریه شهید شد و پیکر مطهرش سه سال بعد از شهادت به کشور بازگشت. جوانی از منطقه یافتآباد در جنوب تهران که به برکت ارادت به اهلبیت (ع) و سفر کربلا تحول روحی و شخصیتی یافت و در نهایت به درجه رفیع شهادت رسید.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
ازدواج بهترینها
حضرت آیتالله خامنهای: «حضرت زهرا (علیهاالسلام) دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود؛ رئیس جامعه اسلامی. حاکم مطلق. امیرالمومنین (علیهالسلام) هم که سردار درجهی یک اسلام بود. ببینید چطوری ازدواج کردند! چه جور مِهریهی کم، چه جور جهیزیّهی کم. همه چیز با نام خدا و با یاد او. اینها برای ما الگو هستند.» خطبه عقد ۷۵/۰۲/۱۷بخش زن و خانواده پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR (ریحانه) بهمناسبت روز ازدواج (اولین روز از ماه ذیالحجه)، لوح «ازدواج بهترینها» را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
هشت سنت غلط ازدواج از نگاه رهبر انقلاب
[دریافت کتابچه قابل چاپ]حضرت آیتالله خامنهای در سخنرانیها و مناسبتهای مختلف به آسیبشناسی مشکلات فراروی جوانان برای ازدواج پرداختهاند. ایشان معتقدند موانع «فرهنگی»، بخش قابل توجهی از این مشکل اجتماعی را به خود اختصاص داده است و جوانان، خانوادهها و مسئولان مربوط باید در جهت رفع این موانع تلاش کنند. ایشان در آخرین اظهار نظر رسمی دربارهی این موضوع در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال فرمودند: «بعضى از تصورات و سنتهاى غلط در مورد ازدواج وجود دارد که اینها دستوپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبهگرید، پرنشاطید، پیشنهادکنندهى نقض خیلى از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهاى غلطى را هم که در زمینهى ازدواج وجود دارد، بایستى شماها نقض کنید.»جدول و متن زیر به هشت مورد از این سنتهای غلط که مورد تصریح رهبر انقلاب اسلامی قرار گرفته، میپردازد:
۱. مهریه سنگین کسانی که مهریهی بالا برای خانمشان قرار میدهند، به جامعه ضرر میزنند. خیلی از دخترها توی خانه میمانند، خیلی از پسرها بیزن میمانند، بهخاطر اینکه این چیزها وقتی در جامعه رسم شد، سنت و عادت شد، به جای «مَهرُ السّنّة»، به جای اینکه مهر پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) سنت باشد، وقتی مهر جاهلی سنت شد، اوضاع، اوضاع جاهلی خواهد شد.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۸/۱۱
مهریهی سنگین مال دوران جاهلیت است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آن را منسوخ کرد. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از یک خانوادهی اعیانی است. خانوادهی پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله)، تقریباً اعیانیترین خانوادهی قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است. چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد «مِن الاَوّلینَ و الآخِرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است میخواهند ازدواج کنند، مهریهی ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریهی کم را قرار دادند که اسمش «مَهرُ السُّنَّة» است.خطبهی عقد ۱۳۷۴/۲/۲۸
مهریه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیکتر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یک مهریهای را معین کرده که باید یک چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. بایستی عادی باشد جوری باشد که همه بتوانند انجام دهند.خطبهی عقد ۱۳۷۴/۵/۱۸
بعضی خیال میکنند مهریهی سنگین به حفظ پیوند زناشویی کمک میکند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناکرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریهی سنگین هیچ معجزهای نمیتواند بکند.خطبهی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱
بعضی از خانوادههای طرف عروس میگویند که ما مهریهی آنقدر بالا نمیخواهیم ولی خانوادهی داماد برای پز دادن و تفاخر میگویند نه نمیشود! چند میلیون یا فلانقدر. خب اینها همه دوری از اسلام است. هیچ کس با مهریهی بالا خوشبخت نشد. اینهایی که خیال میکنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه میکنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بیمهریه هم متزلزل نمیشود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و کلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم که زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، کاری خواهد کرد که بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار کند.خطبهی عقد ۱۳۷۵/۹/۴
من از مردم سراسر کشور خواهش میکنم که آن قدر مهریهها را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (صلیاللهعلیهوآله) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمیگوییم حرام است. نمیگوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اولاد ایشان و ائمهی هدی (علیهمالسلام) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بهخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همهی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواجها را اینطور مشکل کنند.خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲ ۲. جهیزیه سنگین
من گمان میکنم اینکه در جهیزیهی حضرت زهرا (علیهاالسلام) این قدر سادگی رعایت شد... این حد را حفظ کردند. این یک جنبهی نمادین داشت. برای اینکه بین مردم مبنا و پایهای باشد برای عمل به آن، تا دچار این مشکلاتی که بر اثر زیادهرویها پیش میآید، نشوند.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۴/۱۸
بعضی از خانوادههای عروس، خودشان را اذیت میکنند و به زحمت میاندازند و اگر پول هم ندارند به زحمت پول تهیه میکنند. اگر پول دارند خرج زیادی میکنند، برای اینکه یک جهیزیهی مفصل پر زرق و برقی را مثلاً در اختیار دخترشان بگذارند.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۲۸
جهیزیهی زیاد، هیچ دختری را خوشبخت نمیکند و هیچ خانوادهای را به آن آرامش و سکون و اعتماد لازم نمیرساند. اینها زوایای زندگی است. فضولِ زندگی است و جز دردسر و اسباب زحمت و اسباب مشکل فایدهای ندارد.خطبهی عقد ۱۳۷۵/۹/۱۸
مبادا بروید پول قرض کنید، جهیزیه درست کنید. مبادا خودتان را به زحمت بیندازید. مبادا خانوادهتان را به زحمت بیندازید. مبادا خیال کنید که دخترتان اگر جهیزیهاش کمتر از دختر همسایه و قوم و خویش بود، این سرشکستگی است.خطبهی عقد ۱۳۸۱/۳/۲۹
بعضیها سعی میکنند که برای جهیزیه بزنند روی دست همهی قوم و خویشها و همسایهها و دوست و آشناها که این هم غلط است... باید نگاه کنید ببینید که چه چیزی درست است، چه چیزی حق است آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یک خانوادهی دو نفره یک وسایلی لازم دارند که یک زندگی سادهای داشته باشند.خطبهی عقد ۱۳۷۹/۸/۳
انواع و اقسام ریخت و پاشها، زیادهرویها، کارهای غلط، جهیزیههای سنگین. همهجور چیزی را حتماً باید بخرند، بیاورند توی جهیزیه بگذارند، که اقلّاً یک چیز بیشتر از آن دختر خالهاش، یا نمیدانم خواهرش، یا آن همسایهشان یا آن همکلاسیشان داشته باشد. اینها از آن غلطهای بسیار موذی و آزاردهنده است، برای خود انسان و برای مردم. خیلی از دخترها نمیتوانند به خانهی بخت بروند، خیلی از پسرها نمیتوانند ازدواج کنند، به خاطر همین چیزها. به خاطر همین گرفتاریها. اگر ازدواج آسان بود، اگر مردم آنقدر سختگیری نکرده بودند، بعضیها اگر مهریهشان سنگین نبود، اگر این جهیزیههای جاهلانه نبود و پدر و مادرها به خیال خودشان برای اینکه مبادا دل دخترشان بشکند، خودشان را به آب و آتش نمیزدند، این گرفتاریها برای خیلی از خانوادهها پیش نمیآمد.خطبهی عقد ۱۳۷۲/۱۰/۲۶
از اول، بعضیها همهی ریز و درشت و لازم و غیر لازم را برای دخترشان به عنوان جهیزیه فراهم میکنند که مبادا از دختر فلانی، از نمیدانم دختر عمویش، یا از خواهرش یا از جاریش مثلاً کمتر باشد. اینها درست نیست. این کارها غلط است. اسباب زحمت شماست. آن هم زحمتی که هیچ اجری پیش خدا ندارد، مایهی تشکر هم نمیشود.خطبهی عقد ۱۳۷۸/۹/۲
نگذارید جهیزیهها را سنگین کنند. دخترها نگذارند. عروسها شما نگذارید. پدر و مادرها هم اگر میخواهند، شما نگذارید.خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳
مادرهای عروسها در تهیهی جهیزیه دست نگه دارند، خیلی افراط و اسراف نکنند. نگویند حالا مثلاً دخترمان است، دلش میشکند. نه. دخترها خوبند. دخترها نمیخواهند. ما بیخود نباید دل آنها را بکشانیم به این سمت که هر چیز قشنگ و لوکس و... حتماً باید برایش تهیه شود.خطبهی عقد ۱۳۷۹/۱۱/۱۶ ۳. تجملات زیاد
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند، نه! آن را کاری مضر برای جامعه میدانند. مثل یک دارو یا خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد. اما وقتی که همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگر میرود.خطبهی عقد ۱۳۷۰/۴/۲۰
مگر کسانی که با تجمل عروس و داماد میشوند خوشبختترند؟ چه کسی میتواند چنین چیزی را ادعا کند؟ این کارها جز اینکه یک عده جوان را، یک عده دختر را حسرت به دل کند و زندگی را بر اینها تلخ نماید، اگر نتوانستند آنجور آنها هم عروسی بگیرند تا ابد حسرت به دل بمانند یا اصلاً نتوانند عروسی بگیرند. چیز دیگری نیست... تا آمدند دخترش را بگیرند، چون دستش خالی است، این دختر بماند توی خانه. این پسر دانشجو یا کارگر یا کاسب ضعیف، همینطور غیر متأهل بماند.خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲۳ ۴. اسراف
برخی، اسراف میکنند. میریزند و میپاشند. در این روزگار که فقرایی در جامعه هستند، کسانی هستند که اولیات زندگی هم درست در اختیارشان نیست، این کارها اسراف است، زیادی است، بیخود است. هر کس بکند خلاف است.خطبهی عقد ۱۳۷۲/۶/۱۱
بعضی از مردم با این کاری که میشود با آن ثواب برد، گناه میبرند. با اسرافهایی که میکنند، با خلافهایی که انجام میدهند، با آمیختن این عمل حَسن و حسنه به کارهای حرامی که انجام میدهند. حرام همهاش هم این نیست که محرم و نامحرم و این چیزها باشد. آنها هم البته حرام است، اما ریخت و پاش زیادی هم حرام است. اسراف حرام است. سوزاندن دل مردمی که ندارند در مواردی واقعاً حرام است. زیادهروی کردن، حرام و حلال کردن برای اینکه بتواند جهیزیهی دخترش را فراهم کند، اینها حرام است.خطبهی عقد ۱۳۷۶/۱۱/۹
بنده راضی نیستم از کسانی که با خرجهای سنگین و با اسراف در امر ازدواج، کار را بر دیگران مشکل میکنند. البته با جشن و شادی و مهمانی موافقیم ولی با اسراف مخالفیم.خطبهی عقد ۱۳۷۴/۵/۲۴ ۵. خرید از مکانهای معروف به گرانی
این دختر خانمها که میخواهند جهیزیه درست کنند، برای خرید اسباب سر عقد و جهیزیه، توی این دکانهای گرانقیمت بعضی از جاهای تهران، آن محلات گرانقیمت که معروف است – نمیخواهم البته اسم بیاورم – من میشناسم کجاهاست که دکانهایش معروف است به جنس گران، اصلاً طرف آنها پا نگذارند. بروند آن جاهایی که معروف به گرانی نیست. اینطور نباشد که داماد بیچاره را دنبالشان راه بیندازند برای خرید عروس و خرید عقد. متأسفانه از این کارها میکنند.خطبهی عقد ۱۳۷۲/۳/۱۹ ۶. هتلها و سالنهای پرخرج
این هتلها و سالنها و جشنهای پُرخرج را رها کنید. ممکن است توی یک سالنی هم کسی جشن بگذارد اما ساده، مانعی ندارد. من نمیخواهم بگویم حتماً، چون بعضی خانههایشان جا ندارد یا امکاناتش را ندارند ولی اسراف نکنید.خطبهی عقد ۱۳۷۳/۱۰/۲۷
عروسی و عقد و شادی چیز خوبی است. حتی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) هم برای دختر مکرمهی خودشان مجلس عروسی گرفتند، شادی کردند و مردم شعر خواندند. زنها دست زدند و خوشی کردند. اما نباید در این مجلسِ عقد و عروسی و اینها اسراف انجام بگیرد. یکی از اسرافها همین مجالس عقد و عروسی گرانقیمت است. در هتلها، در این سالنهای گرانقیمت مجالس درست میکنند. مبالغ زیادی شیرینی و میوه و خوراکی حرام میشود، از بین میرود، روی زمین ریخته میشود و ضایع میگردد. برای چه؟ برای چشم و هم چشمی!؟ برای عقب نماندن از قافلهی اسراف!؟خطبهی عقد ۱۳۷۲/۱/۵
عروسی شیرین، آن عروسیای نیست که توی آن خیلی خرج میشود و اسراف زیاد در آن میشود. عروسی شیرین، عروسی صمیمانه است. صمیمانه که بود، عروسی شیرین میشود. ولو مختصر باشد. یک اتاق دو اتاق توی خانه، قوم و خویش، دوست و آشنا و رفیق دور هم بنشینند، این میشود عروسی. این میهمانیهای مفصل و سالنهای آنچنانی یا توی هتلها، خرجهای زیاد، جنسهای گران برای مهمانی، اینها هیچ مناسب نیست. نمیگویم ازدواج را باطل میکند، نه! ازدواج درست است. اما اینها محیط جامعه و محیط زندگی را تلخ میکند.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۹/۱۲
مگر سابق که این سالنها نبود، این چیزها نبود، توی دو تا اتاق کوچک جشن میگرفتند، مهمانها میآمدند شیرینی میخوردند، ازدواجها بیبرکتتر از امروز بود؟ عزت دخترها مگر کمتر از امروز بود، حالا باید حتماً بروند توی این سالنهای بزرگ. عیبی ندارد، من مخالفتی نمیکنم با این سالنها. من با «تشریفات» مخالفم. حالا بعضی میروند توی هتل، از آن کارهای غلط است که لزومی ندارد.خطبهی عقد ۱۳۷۶/۷/۳۰
بعضی خیال میکنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن، عزت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد میکند. نخیر عزت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظری آنهاست، نه به این چیزها...خطبهی عقد ۱۳۷۵/۵/۱۱ ۷. لباس عروس گرانقیمت
بعضیها لباس عروس گرانقیمت میخرند. نه! چه لزومی دارد. حالا لباس عروس میخواهند، بعضیها لباس عروس را میروند کرایه میکنند. چه مانعی دارد؟ ننگ دارد؟ نه! چه ننگی؟ چه مانعی دارد؟ بعضیها این را ننگ میدانند. ننگ این است که انسان یک پول گزافی بدهد، یک چیزی بخرد که یک بار آن را مصرف کند، بعد بیندازد دور. یک بار مصرف! آن هم با این وضعی که بعضی مردم دارند.خطبهی عقد ۱۳۷۴/۱۰/۴ ۸. به رخ کشیدن ثروتها
اگر چنانچه در ازدواج بحث مادیات عمده شد، این معاملهی عاطفی و روحی و انسانی تبدیل خواهد شد به معاملهی مادی. این معاملههای گران، این جهیزیههای سنگین، این چشم و همچشمیها و این به رخ کشیدن ثروتها و پولها – که برخی از افراد غافل و بیخبر میکنند – ازدواج را در واقع خراب میکنند. لذاست که در شرع مقدس مستحب است مهریه کم گرفته شود که «مَهرُ السّنّة» مورد نظر است.خطبهی عقد ۱۳۷۷/۱۲/۱۳
ازدواج را آسان کنیدمن به همهی مردم در سراسر کشور توصیه میکنم که ازدواجها را آسان کنند. بعضیها ازدواج را مشکل میکنند. مهریههای گران و جهیزیههای سنگین ازدواج را مشکل میکند... خانوادهی پسرها توقع جهیزیههای سنگین بکنند. خانوادهی دخترها برای چشم همچشمی دیگران جهیزیهها را و تشریفات را و مجالس عقد و عروسی را رنگینتر بکنند. چرا؟ اثر این را میدانید چیست؟ اثر این کارها این است که دخترها و پسرها بدون ازدواج در خانهها میمانند، کسی جرئت نمیکند به ازدواج نزدیک شود.خطبهی عقد ۱۳۷۳/۹/۲
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
تحلیل تفصیلی رئیس سازمان اطلاعات سپاه از جنگ ترکیبی دشمن در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱
| سردار محمد کاظمیبررسیهای اطلاعاتی در سازمان اطلاعات سپاه بیانگر نقشآفرینی و مشارکت سرویسهای اطلاعاتی نزدیک به بیست کشور در اغتشاشات ۱۴۰۱ می باشد که بعضا در برخی از این کشورها چند سرویس اطلاعاتیشان مداخله داشتهاند.
جلسه سفرای اروپایی مقیم تهران در نیمه مهرماه به میزبانی یک سفارتخانه برای حمایت از اغتشاشات، طراحی برای ترور چهرههای کلیدی هستهای و فضایی و نظامی، پشتیبانی تسلیحاتی گروهکهای ضدانقلاب کردی از سوی ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا را میتوان از اقدامات مهم و قابل توجه دشمن در اغتشاشات دانست که از چشم سازمان اطلاعات سپاه پاسداران پنهان نمانده است.رسانه KHAMENEI.IR در ادامه تبیین ریشههای اغتشاشات سال گذشته به گفتوگو با سردار سرتیپ محمد کاظمی رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پرداخته است. طبق اعلام سردار کاظمی، سرویسهای اطلاعاتی ۲۰ کشور خارجی در دامن زدن به ناآرامیهای اخیر دخیل بودهاند.
تحلیلهای مختلفی درباره ریشه و علت اغتشاشات پاییز سال گذشته مطرح شده است. برای شروع گفتوگو از تحلیل سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بهعنوان نهاد مهم امنیتی کشور درباره ریشهها و ابعاد مختلف طراحی دشمنان بفرمایید.در شش ماهه اول سال ۱۴۰۱، جمهوری اسلامی ایران با توفیقات متعدد و فرصتهایی در عرصه داخلی و خارجی روبرو بود، که میتوانم به این موارد اشاره کنم:یک مورد، همت و همدلی دستگاههای اجرایی، نظارتی و تقنینی در حل معضلاتی چون بحران کم آبی، قطعی برق، بلایای طبیعی و اجرای طرحهای تحولی اقتصادی با حداقل تکانههای اجتماعی.مورد بعدی عدم پیشرفت پروژههای منطقهای آمریکا و عصبانیت از تأثیرگذاری راهبردیِ مدیریت رهبر انقلاب در شکست نقشه آنها.همکاری راهبردی ایران و روسیه (قرارداد راهبردی ۲۰ ساله) و برقراری کریدور شمال-جنوب و نیز همکاری راهبردی با چین (قرارداد راهبردی ۲۵ساله) و احیای ایده یک کمربند یک راه (احیای راه ابریشم) در کنار افزایش حضور چین در غرب آسیا نیز در این زمینه مهم بود.همچنین روند تشکیل دولت در عراق، دستاورد لبنان در تعیین مرز آبی با رژیم، فعالشدن کرانه باختری علیه رژیم به موازات چالشها در افغانستان و پاکستان نیز در همین مقطع دارای اهمیت بود.تداوم پیشرفت برنامه هستهای با حرکت به سمت غنیسازی ۶۰% و افزایش قدرت منطقهای و موشکی جمهوری اسلامی ایران (بخصوص قدرت پهپادی)، توسعه نقشآفرینی منطقهای از غرب آسیا تا قفقاز و اروپای شرقی و نیز همراهی قشرهای مختلف جامعه در مراسمات ملی و مذهبی هم چون جشن عید سعید غدیر، راهپیمایی عظیم اربعین حسینی(ع)، موج بینالمللی سرود سلام فرمانده در عرصه فرهنگی-اجتماعی را در همین بازه زمانی میتوان در نظر گرفت.
بررسیهای اطلاعاتی سازمان اطلاعات سپاه بیانگر نقشآفرینی و مشارکت سرویسهای اطلاعاتی نزدیک به ۲۰ کشور در اغتشاشات ۱۴۰۱ است.
این شرایط منجر به بروز اضطراب و نگرانیهای راهبردی آمریکاییها و شرکای محلی آن برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی شد.لذا در مقطع مهر و آبان (شروع سال تحصیلی و نزدیکشدن به سالگرد آبان ۹۸)، مسئله حجاب، آزادی زنان و جوانان به عنوان نقطه هدفِ فعالسازی بسترها، بازیگران و ابزارهای تولید بیثباتی در داخل کشور موضوعیت یافت تا ضمن تولید پتانسیل اعتراضی، زمینه فشارهای حقوق بشری را فراهم نماید. بنابراین وقوع حادثه فوت خانم مهسا امینی با ویژگیهای دخترِ جوان کُرد سنی به عنوان یک شتابدهنده به برنامهریزی دشمن عمل کرد.اندیشکدههای وابسته به هیئت حاکمه آمریکا با بررسی و آسیبشناسی اعتراضات در ایران بهویژه وقایع آبان ۹۸ فعال شده و به تمرکز بر حوزه زنان و جوانان برای براندازی بلندمدت جمهوری اسلامی توصیه میکردند. به طور مثال در گزارش مؤسسه FDD تأکید میکنند که تظاهرات آینده در ایران احتمالاً متضمن خشونت بیشتری اعم از خرابکاری علیه اموال عمومی و... است و احتمالاً اعتراضات به صورت انفجاری و با فواصل کوتاهتر بین هر قیام رخ میدهد.سرویسهای جاسوسی در جمعبندی خود در اواخر مرداد ۱۴۰۱ تأکید داشتند که عملیات در خصوص حجاب اجباری مقدمهای برای براندازی نظام خواهد بود. لذا با تمرکز بر موضوع حجاب اجباری بهویژه در شبکههای اجتماعی موجی از مخالفت در مورد حجاب را ایجاد کردند.وجود برخی زمینههای اجتماعی-فرهنگی و روانی نیز شرایط را برای تمرکز و نقشآفرینی دشمن مهیا کرده بود. از برخی نارضایتیهای اقتصادی و معیشی در میان اقشار مردم و تبدیل آن به اغتشاش در جامعه بهویژه به دلیل تداوم مشکلات اقتصادی به استناد نظرسنجیها تا تأثیر مخرب گسترش شبکههای مجازی، استفاده از ماهواره، VODها و بازیهای رایانهای طی دههی گذشته (به ویژه در سالهای کرونا) بر نوجوانان و جوانان (تولید حس اعتراض، هیجان، خشونت و لذتطلبی در این نسل) و شکلدهی سبک زندگی با فاصله از هنجارهای رسمی و ارزشی نظام.
در نشست سه جانبهای با حضور نمایندگانی از آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی در یکی از کشورهای منطقه پیرامون وضعیت ایران بر چند نکته تاکید میشود؛ «اول اینکه توسط ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا، تسلیحاتی در اختیار ضد انقلاب کردی قرار گیرد و دوم پشتیبانی اطلاعاتی از گروهک نفاق برای شناسایی اماکن مهم و سوم فعال کردن گروههای ضد انقلاب برای انجام اقدامات سری در داخل ایران».
علاوه بر این تشدید تغییر مرجعیت جامعه از نخبگان به چهرهها (سلبریتیها) و اینفلوئنسرها در سالهای اخیر و نیز تولید محتوا حول محور حقوق زنان و جوانان، زن قربانی و تخریب حجاب؛ به موازات تحریک به تقابل با پلیس، گشت ارشاد، دستگاه قضایی و امر به معروف و نهی از منکر توسط رسانههای معارض، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر طی چندماهه منتهی به این رخداد و در نهایت تئوریپردازی خشونت و ظلم نهادینه در نظام و حتی اسلام و تولید تنفر از قشر مذهبی و هوادار نظام و تعمیق دوقطبیهای سیاسی-اجتماعی نیز قابل مشاهده و تحلیل بود. اقدامات مخرّب و نقشه دشمن معمولاً سطحی از نشانههای آشکار را هم به همراه دارند که از دید نگاههای تیزبین دور نمیماند. گامهای عملیاتی دشمنان در اجرایی کردن «جنگ ترکیبی» علیه ملت ایران در جریان اغتشاشات ۱۴۰۱ چه بود؟
آمریکاییها بعد از روی کار آمدن دولت بایدن به این جمعبندی راهبردی رسیدند که در بسیاری از پروندههای خارجی با شکست روبرو شدهاند و دلیل آن اقدامات ایران و مدیریت رهبر آن بوده است. این شکستها باعث شده جایگاه بینالمللی آمریکا تحتالشعاع قرار گیرد. لذا ایران باید بهای آن را بپردازد. بنابراین به سمت بازنویسی نسخه فشار حداکثری ترامپ از جنس دموکراتها (جنگ ترکیبی) ذیل راهبرد مهار و محدودسازی جمهوری اسلامی حرکت نمودند. برای این منظور سه گام طراحی کرده بودند:
گام اول، ایجاد فضای اعتراضی نسبت به فوت خانم امینی، دامن زدن به اعتراض جماعت ناراضی و تولید فضای احساسی و تردید برای همراهسازی اقشار خاکستری و همسو.گام دوم، کشاندن فضای اعتراض به اغتشاش با تلاش برای اعتصاب روزانه و اغتشاش شبانه و فعال شدن جریانها و گروههای غیرهمسو.گام سوم، تبدیل فضای اغتشاش به حرکت مسلحانه با فعال شدن گروههای و تیمهای مسلح در محیط اغتشاشها با تعرض به اماکن و نیروهای نظامی و انتظامی و کشتهسازی.در اردیبهشتماه ۱۴۰۱ در نشست هماهنگی سیا با عناصر ضدانقلاب، با اشاره به نارضایتیهای عمومی در کشور به عنوان فرصت مناسبی جهت بهرهبرداری طی ماههای آتی؛ پیرامون سازماندهی اعتراضات راهکنشهای زیر مطرح میشود: ۱) تأکید بر لزوم تعیین مسئولین اجرایی و شورای پروژه، ۲) تشکیل اتاق جنگ داخلی علیه نظام، ارائه طرحهای تامینی جهت حفاظت از نفرات و لیدرهای میدانی، ۳) لزوم ارتباطگیری سلولی با لیدرها جهت افزایش امنیت آنان و راهکارهایی جهت ساخت مواد منفجره، ۴) تولید تنفر با خبرسازیهای احساسی، ۵) سلب امنیت از مردم و اقشار مذهبی هوادار نظام، ۶)یافتن راه حلهایی مثل نقاط کور جهت فرار از دوربینهای شهری.این در حالی است که ریچارد نفیو (کارشناس وزات خارجه آمریکا و معمار تحریمها در دولت اوباما) در جلسه کنگره در پاسخ به پرسشی درباره بحث تغییر رژیم در ایران میگوید: «سیاست تغییر به صورت خبری وجود ندارد تا چه رسد به مرحله اجرایی. چالش اصلی جمهوری اسلامی ایران کارآمدی است نه مشروعیت. تغییر رژیم آرزویی است که نه آمریکا توانمندی آن را دارد و نه زمینه پیادهسازی آن در ایران به هر شکلی (نظامی-کودتا- انقلاب رنگی) وجود دارد. دموکراتها معتقدند علاوه بر افزایش فشار اقتصادی در کنار آن نقش گروههای داخلی و تقویت و هدایت آنها ذیل توسعه حقوق مدنی و پروژه نفوذ و ارتباطگیری با جامعه نخبگانی و دانشگاهی ضروری است.»در چنین شرایطی آمریکاییها به سمت طراحی و پیادهسازی نقشه دوم خود حرکت کردند. نقشه دوم، مشغول کردن هم زمان ایران به طیفی از بحران های داخلی، تأمین مالی گروههای خارجی، تحریک اقوام، القاء ناکارآمدی نظام، تداوم فشارها و تحریمها، قریبالوقوع نشان دادن حمله نظامی و انزوای گستردهتر سیاسی است. در واقع چارچوب نقشه دوم آنها ساخت یک ایران ضعیف است.
دشمن برای ایجاد و گسترش اختلاف و بیاعتمادی میان سطوح مختلف گروههای مردمی و دستهجات سیاسی چه فعالیتها و راهبردهایی را درپیش گرفت؟
آنها در حوزه افکار عمومی تلاش کردند با ایجاد جنگ روانی پرفشار و تولید موجها و هشتگها در فضای مجازی حس نفرت، خشم و غم را در جامعه تحریک کنند. بررسیها نشان میدهد برای این منظور روی سه محور تمرکز داشتند:۱. القای نظام اقتدارگرا و یکدست محدودکننده. مانند: فیلترینگ شبکههای اجتماعی، یکپارچگی قوا، طرح صیانت، نظارت استصوابی۲. القای تبعیض و نقض حقوق زنان. مانند: کمپینها و حمله به گشت ارشاد، آزادی یواشکی، ورود زنان به ورزشگاهها، کمپین کشف حجاب برای ۲۱ تیرماه۳. القای نظام تهدیدگر جان و نان. مانند: کمپین اعدام نکنید، جلوگیری از واردات واکسن کرونا، کشته شدن ۱۵۰۰ نفر در آبان۹۸، مشکلات اقتصادی و معیشتی۴. القای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و پایان عمر انقلاب اسلامی
یک نمونه از دفع خطرات و رخدادهایی که دشمنان در جریان این اغتشاشات برنامهریزی کرده بود؛ پیشگیری از ترور امام جمعه یکی از استانها و حمله به استانداری آن بود.
در حوزه نیروهای سیاسی تلاش کردند با تمرکز بر تخریب نظام اسلامی و هدف گرفتن جایگاه فصلالخطابی رهبر انقلاب، برجستهسازی سبک زندگی غربی، محدودیتهای اجتماعی مانند حجاب و حقوق زنان و معرفی زنان به عنوان جریان رهاییبخش در جامعه ایران؛ جامعه را به سمت دوقطبی شدن پیش برده و با تغییر اولویتهای مسائل پیش روی دستگاههای تقنینی و اجرایی، مطالبات از نظام را افزایش دهند. یکی از رخدادهایی که در ابتدای اغتشاشات با توجه به پتانسیل گروهکهای فعال در مرزهای غربی کشورمان وجود داشت بمباران مواضع این گروهکها در عراق بود که موضع محکم و اقتدار کشورمان برای حفظ امنیت خود را نشان داد و به دلیل رخدادهای پیدرپی به این موضوع و ناگفتههای آن کمتر پرداخته شد. با توجه به پیامهایی که از سوی دشمنان ارسال شده بود این اقدام چه نقشی در برنامه کشور برای مهار طرح کلان ضدامنیتی دشمن داشت؟
در سالهای اخیر، یکی از اهداف آمریکا و رژیم صهیونیستی، حمایت و فعالسازی گروهکهای تروریستی در لوای قومگرایی و در جدار مرزهای کشور با هدف تولید هستههای ناامنساز و سرایت ناامنی به عمق کشور بوده است تا بتواند فرصت تنوع قومی و مذهبی در جمهوری اسلامی را به تهدید تبدیل نماید. در همین چارچوب شاهد افزایش تحرکات دشمن در راستای همافزایی سرویسهای جاسوسی با گروهکهای تروریستی و نزدیک کردن مواضع گروهکها به یکدیگر بودهایم.به نحوی که برابر رصدهای اطلاعاتی ما، دستور کار ویژهای در حوزه کردی با محوریت فعالکردن ایستگاههای آمریکا در منطقه در پرونده ضد انقلاب کردی در جریان بوده است و تداوم دارد. در یک مورد اواخر سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۸۰۰ هزار دلار در اختیار ضد انقلاب کردی بابت تقویت آنها با تجهیزات و نفرات جدید قرار گرفت.در مقطع اربعین حسینی شاهد اعلام مواضعی از سوی برخی گروهکهای کردی مبنی بر تهدید امنیت زائرین بودیم و با شروع اغتشاشات نقشآفرینی آنان در زمینه اعلام فراخوان، تحریک به حمله به نیروها و اماکن انتظامی و امنیتی، حمله به اقشار ارزشی و ... قوت گرفت.بنابراین به دنبال هماهنگیهای پیشین با دولت عراق و پیامها و اخطارهای قبلی که به سران این گروهکها داده شده بود، بر اساس اطلاعات دقیق دریافتی از داخل احزاب ضدانقلاب، طی چهار مرحله و همزمان با حضور عناصر اصلی گروهک، مواضع آنها مورد ضربه سنگین نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفت و تعادل امنیتی آنان برهم خورد. در این عملیاتها، با هدف قرار دادن دقیق ۴۴ هدف از پیش تعیین شده، تعداد ۲۴ نفر از اشرار ضدانقلاب معدوم و بیش از ۱۶۵ نفر از آنان زخمی شدند و شبکه همکار داخلی آنان نیز تحت اشراف و اقدام اطلاعاتی قرار گرفت.به دولت عراق و مسئولین اقلیم شمال عراق هم خطوط قرمز ایران اعلام شد و فرصتی داده شد تا برای تأمین امنیت خاک کشور از تحرکات گروهکهای تروریستی کردی جلوگیری کنند. همچنین در سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی در این زمینه بحث شد و توافقاتی صورت گرفت.
برخی اخبار مبنی بر تبادل پیامهایی بین ایران و کشورهای غربی در ایام اغتشاشات وجود داشت. مانند این که گفته میشد یکی ازکشورهای غربی پایان اغتشاشات در ایران را به برآورده ساختن چند درخواست توسط ایران موکول کرده است. این اخبار چقدر صحت داشتند؟
در بحبوحه اغتشاشات این شایعه از طرف برخی رسانههای معارض مطرح شد که انگلیس، تلویحاً جمهوری اسلامی ایران را تهدید کرده که در ازای برآورده کردن شروطی از قبیل قطع حمایت از روسیه در جنگ اوکراین، بازگشت به محدودیتهای برجامی وآزادی زندانیان، اغتشاشات پایان خواهد یافت.پس از ایام اغتشاشات هم در برخی دیدارهای دیپلماتیک، ادعاهای مشابهی به خصوص از سوی کشورهای اروپایی مطرح شده و تلاش شده این پیام به جمهوری اسلامی ایران منتقل شود که گشایشهای اقتصادی، توسعه تعاملات بینالمللی، عدم حمایت و میداندهی به ضدانقلاب معاند و اپوزیسیون خارجی از سوی این کشورها و برقراری ثبات در داخل کشور منوط به تغییر رفتار از سوی ایران، پذیرفتن روندهای جهانی در موضوعات فرهنگی-اجتماعی و بازگشت از پیشرفتهای هستهای و... است.به طور مثال در جلسهای که با هدف احیاء مذاکرات در دوحه قطر با حضور هیئتی از وزارت خارجه کشورمان و هیئتی از اتحادیه اروپا برگزار شد، طرف مقابل بر موضوع تغییر رفتار جمهوری اسلامی ایران و تعامل با غرب تأکید کرده است.به هر حال بروز اغتشاشات و بیثباتی در کشور باعث میشود خصوصاً کشورهای غربی در تعاملات خود با ایران، از مشکلات داخلی ما به سود منافع خود بهره برند، اما در مجموع جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است از موفقیت این کشورها در پیوند زدن موضوعات متعدد مذاکراتی یا سایر موضوعات با مشکلات داخلی خود جلوگیری کند و برگ برنده را از دشمن سلب کند. به حول و قوه الهی و با تدابیر اتخاذ شده شرایط داخلی مهار و کنترل شده و با تلاش دولت محترم آسیبها مرتفع خواهد شد و دشمن و سرویسهای جاسوسی معترفند به اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران بر اغتشاشات و حل مسائل فائق آمده است.
از ظواهر امر اینگونه بر میآمد که شبکه مرتبط با سلطنتطلبان و منافقین هم در ایجاد بلوای اخیر سهیم بودهاند.
با توجه به تنفر تاریخی مردم ایران از گروهکهای تروریستی، بهویژه منافقین و سلطنتطلبان، هیچموقع اینها توان تولید موج و رخداد امنیتی اجتماعی در داخل کشور را نداشتهاند و همواره مترصد فرصتی جهت موجسواری و تولید ناامنی و اغتشاش در آن بستر بودهاند. البته پشتیبانی و هدایت آنها توسط سرویسهای جاسوسی افزایش داشته و طی سالهای اخیر تلاش کردند با فعالسازی و انسجامبخشی به گروهها و جریانهای تروریستی، بالاخص در حوزه جنگ روانی درحوادث اخیر نیز از آنها در این محورها بهرهبرداری کنند: از حفظ خط آشوب و القاء گسترش دامنه اعتراضات از طریق فراخوان زدن وهشتگ سازی تا کشتهسازیها در داخل و اهرم سازی برای فشار حقوق بشری و انجام اقدامات ایذایی علیه مردم و زیرساختهای کشور و تداوم اقدامات تبلیغاتی و تطهیر گروهکها در جامعه با سبکهای ابتکاری به منظور اثرگذاری بیشتر بر نسل جوان.
در سطح مواجهه، تهدیدات جمهوری اسلامی ایران برای رژیم موجودیتی و ضربات راهبردی است اما تحرکات صهیونیستها تاکتیکی و مقطعی است. لذا با بهرهگیری از جنگ رسانهای سعی دارند اقدامات کوچک خود را رسانهای کرده و به زعم خود خلق اعتبار کنند. در مقابل، بسترها و ظرفیتهای مورد استفاده سرویس جاسوسی رژیم در این اقدامات، شناسایی و کشف شدهاند. نمونهای از مواجهه برتریساز جمهوری اسلامی ایران با رژیم را در قضیه کشتیها مشاهده کردید.
در این راستا در نشست سه جانبهای با حضور نمایندگانی از آمریکا، انگلیس، رژیم صهیونیستی در یکی از کشورهای منطقه پیرامون وضعیت ایران بر چند نکته تاکید میشود؛ «اول اینکه توسط ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا، تسلیحاتی در اختیار ضد انقلاب کردی قرار گیرد و دوم پشتیبانی اطلاعاتی از گروهک نفاق برای شناسایی اماکن مهم و سوم فعال کردن گروههای ضد انقلاب برای انجام اقدامات سری در داخل ایران».با توجه به اشراف دستگاههای اطلاعاتی کشور بر روی سرشبکههای عملیاتی و رسانهای این گروهکها در داخل؛ در اوج اغتشاشات، ۳۵ نفر از لیدرهای نفاق و ۲۰ نفر از لیدرهای جریان سلطنتطلب شناسایی و دستگیر شدند. در این بین شبکه ادعایی جوانان محلات نیز در برخی استانها مورد رهگیری و اشراف اطلاعاتی قرار گرفت و با آن برخورد شد.همچنین در ارزیابی که سرویس دیا (اطلاعات نظامی آمریکا) در مهرماه داشته عنوان میگویند: «این گروهها ثابت کردند در حمله به مرزهای ایران ناتوان هستند و ادعاهای قبلی آنان در خصوص عملیات خرید و انبار تسلیحات در داخل ایران کذب بوده است. ضمن آنکه شهرهای کردستان عملکرد بهتری نسبت به شهرهایی داشتند که هواداران سازمان مجاهدین در آن حضور داشتند». در مسائل امنیتی بسیاری از مسائل در ناگفتهها و اتفاقاتی است که با تمهیدات امنیتی از وقوع آنها جلوگیری شده است. بعضی از مصادیق این موفقیتها را تشریح نمایید.
در سالهای اخیر و متاثر از ارتقاء سطح مواجهه انقلاب اسلامی با نظام سلطه در صحنه داخلی، منطقهای و بینالمللی (به خصوص پس پیروزی محور مقاومت در اعلام پایان داعش)، شاهد تلاش دشمنان برای خلق محیط امنیتی جدید پیرامون کشور در قالب جنگ ترکیبی هستیم.
برابر رصدهای اطلاعاتی ما، دستور کار ویژهای در حوزه کردی با محوریت فعالکردن ایستگاههای آمریکا در منطقه در پرونده ضد انقلاب کردی در جریان بوده است و تداوم دارد. در یک مورد اواخر سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۸۰۰ هزار دلار در اختیار ضد انقلاب کردی بابت تقویت آنها با تجهیزات و نفرات جدید قرار گرفت.
یکی از اضلاع جنگ ترکیبی، جنگ اطلاعاتی و امنیتی علیه منافع و امنیت ملی ایران است. دستگاههای اطلاعاتی، دستگاههای رسانهای، فضای مجازی و گروههای تروریستی بازیگران محوری جنگ اطلاعاتی امنیتی برای بیثباتسازی و مهار جمهوری اسلامی ایران هستند. در این راستا سازمان اطلاعات سپاه در جهت شناسایی، پیشگیری و مقابله با عناصر و شبکههای تولیدگر ناامنی، رصد دائم و هوشمند تهدید از مبدأ را در دستورکار دارد.یک نمونه از دفع خطرات و رخدادهایی که دشمنان در جریان این اغتشاشات برنامهریزی کرده بود؛ پیشگیری از ترور امام جمعه یکی از استانها و حمله به استانداری آن بود. اقدامات متعدد دیگری هم انجام شد که باز به عنوان نمونه برخورد با بعضی جریانات صنفی که سعی در منحرف کردن مطالبات و اعتراضات اقشار جامعه داشتند، دستگیری عناصر مرتبط با گروهکهای چپ، نفاق و سلطنتطلب قبل از اقدامات آشوبطلبانه آنان، ممانعت از برگزاری نشستهای هماهنگی و فرماندهی سران چند گروهک، اجرای چندین مورد کیس اطلاعاتی علیه شبکههای فعال قاچاق سلاح در اغتشاشات و کشف و شناسایی مقادیر زیادی از سلاحهایی که عناصر گروهکی به منظور بهکارگیری در اغتشاشات در حال قاچاق به داخل کشور بودند، را میتوانم اشاره کنم.
در خواست سیا مبنی بر تشکیل تیم مشترک با موساد و ام آی شش برای فعال سازی مجدد پروژه ترور دانشمندان به ویژه در حوزه هستهای و فضایی و نظامی در اواخر اغتشاشات
به نظر میرسد دشمن برای ایجاد گسل و شکافهای اجتماعی و سیاسی روی بعضی مسائل از جمله فرقههای مذهبی، زنان و امثال آن سرمایهگذاری ویژهای کرده است. این اقدام را چگونه تحلیل میکنید؟
سرمایهگذاری روی موضوعاتی که بتواند در جامعه تولید تفرقه کند و انسجام کشور را هدف بگیرد، همواره جزء راهبردهای قدیمی ولی پراستفاده دشمن بهخصوص انگلیس خبیث، نهتنها در کشور ما بلکه در هر جامعهای که چنین ظرفیتی داشته باشد؛ بوده است. اگر بخواهم شفافتر توضیح بدهم این سرمایهگذاری در سه حوزه بوده است:۱. در حوزه زنان یک روند جهانی جریان دارد. نشانههای فراوان پنهان و آشکار مبنی بر تمرکز و سرمایهگذاری دشمن در این موضوع در کشور ما هم وجود دارد. قبلتر در مورد جمعبندی سرویسهای جاسوسی در مقوله حجاب نکتهای را گفتم. اعلام رسمی بایدن به اینکه «اعتراضات به رهبری زنان در ایران بیدار شده و آمریکا در کنار زنان ایران ایستاده است» و همچنین اختصاص بودجههای کلان وزارت خارجه و سیا به پروژه کشف حجاب یک مثال دیگر از این موضوع است.
با توجه به اشراف دستگاههای اطلاعاتی کشور بر روی سرشبکههای عملیاتی و رسانهای گروهکها در داخل؛ در اوج اغتشاشات، ۳۵ نفر از لیدرهای نفاق و ۲۰ نفر از لیدرهای جریان سلطنتطلب شناسایی و دستگیر شدند. در این بین شبکه ادعایی جوانان محلات نیز در برخی استانها مورد رهگیری و اشراف اطلاعاتی قرار گرفت و با آن برخورد شد.
در اوج اغتشاشات در مهرماه، وزیرخارجه آمریکا در جلسهای با چند تن از فعالان ضد انقلاب ایرانی حوزه زنان و حقوق بشر عنوان کرد که دولت آمریکا حمایتهای مالی لازم را در جهت حمایت از فعالان حقوق بشر و بویژه حقوق زن و ایجاد اجماع جهانی علیه دولت ایران از طریق دفتر توسعه و ترویج دموکراسی و حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا (DRL) در خصوص وضعیت زنان ادامه خواهد داد.۲. در حوزه قومی و مذهبی، یکی از این سرویسها اخیراً در راهبردهای خود، ایجاد بحران و دامن زدن به شکافهای موجود در استانهای با تنوع قومیتی در کشورمان را یکی از مهمترین راههای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرده و بزرگنمایی برخی نارساییها، دامنزدن به تفرقه مذهبی و تنش قومی، تحریک مردم بواسطه بحران آب، ایجاد بدبینی نسبت به رهبری و سپاه و ... را به عنوان راهکنش آن برشماری کرده بود.در پروژهای دیگر مبلغ ۵۵۰ هزار دلار کمک رسانهای برای تحریک اقلیتهای قومی و مذهبی در مناطق مرزی ایران و پوشش اخبار اغتشاشات در داخل کشور اختصاص داده شد.۳. در حوزه جوانان، بر اساس اطلاعات واصله به ما اخیراً در موردی دیگر واگرا نمودن قشر جوان و اطلاق اصطلاح «انقلاب دانشجویی» به اغتشاشات پاییز، بازتولید و برجستهسازی تنشهای سیاسی و تقسیم جریانها به تندرو و میانهرو را به عنوان راهکنش تغییر استراتژی آمریکا در مواجهه با ایران برشماری کرده بودند.
تقابل امنیتی و نظامی ایران و رژیم صهیونیستی از جمله مهمترین محورهای پرونده امنیتی کشور است. موضوعی که در سالهای اخیر با افزایش قدرت و نفوذ ایران در منطقه از سوی صهیونیستها با حساسیت بیشتری هم دنبال میشود و با تلاشهایی برای ضربه زدن به منافع منطقهای ایران همراه بوده است. ایران اما بهدلیل دست بالا داشتن در این فضا سعی کرده ضمن پرهیز از واکنشهای هیجانی و مقطعی اما در زمان و مکان مناسب این اقدامات را پاسخ دهد. درباره اقدامات متقابل ما در این زمینه چه مواردی را میتوان مطرح کرد؟
لازم است توجه شود که رژیم صهیونیستی، طی سالهای اخیر در شرایطی قرار گرفته است که از طرفی با اقدامات تهاجمی گروههای محور مقاومت علیه منافع خود و روند قدرتافزایی ایران و محور مقاومت مواجه است و از طرف دیگر صهیونیستها دچار گسیختگی و بحرانهای داخلی میباشند.لذا مقامات این رژیم اشغالگر تلاش داشتهاند ضمن کشاندن تهدیدات از محیط داخلی خود به خارج و تحمیل فشار بر جبهه مقاومت به سطحی از بازدارندگی دست یابند. جمهوری اسلامی ایران ّنیز درچارچوب سیاست اصولی خود مبنی بر "پاسخ متقابل به تهدیدات"، تولید بازدارندگی اطلاعاتی با دو ویژگی اقدام پنهان و ضربه متقارن علیه رژیم صهیونیستی را در دستور کار دارد.
در اوج اغتشاشات در مهرماه، وزیرخارجه آمریکا در جلسهای با چند تن از فعالان ضد انقلاب ایرانی حوزه زنان و حقوق بشر عنوان کرد که دولت آمریکا حمایتهای مالی لازم را در جهت حمایت از فعالان حقوق بشر و بویژه حقوق زن و ایجاد اجماع جهانی علیه دولت ایران از طریق دفتر توسعه و ترویج دموکراسی و حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا (DRL) در خصوص وضعیت زنان ادامه خواهد داد.
البته که در سطح مواجهه، تهدیدات جمهوری اسلامی ایران برای رژیم موجودیتی و ضربات راهبردی است اما تحرکات صهیونیستها تاکتیکی و مقطعی است. لذا با بهرهگیری از جنگ رسانهای سعی دارند اقدامات کوچک خود را رسانهای کرده و به زعم خود خلق اعتبار کنند. در مقابل، بسترها و ظرفیتهای مورد استفاده سرویس جاسوسی رژیم در این اقدامات، شناسایی و کشف شدهاند. نمونهای از مواجهه برتریساز جمهوری اسلامی ایران با رژیم را در قضیه کشتیها مشاهده کردید. همچنین در حوزهها و عرصههای مختلف مناطق اشغالی، نوار غزه، فضای سایبر، ایستگاههای رژیم در منطقه و ... ضرباتی به آنها وارد میشود و تقویت توان برای وارد ساختن ضربات اساسی همچنان در دستور کار است.البته به دلیل حفاظت از اهداف، روشها و ابزارها و همچنین صیانت از شبکههای همکار و جریانهای همسو در عمق خاک فلسطین اشغالی و نیز تولید رعب و ابهام از منشاء ضربات در طرف صهیونیست؛ فعلاً تصمیمی برای بازگویی و رسانهای کردن این اقدامات موثر وجود ندارد. اخباری درباره دخالت سرویسهای اطلاعاتی بیش از بیست کشور در اغتشاشات پاییز مطرح شد. ابعاد این مسئله را تشریح نمایید؟
بررسیهای اطلاعاتی در سازمان اطلاعات سپاه بیانگر نقشآفرینی و مشارکت سرویسهای اطلاعاتی نزدیک به بیست کشور در اغتشاشات ۱۴۰۱ می باشد که بعضا در برخی از این کشورها چند سرویس اطلاعاتیشان مداخله داشتهاند.قابل اشاره است که طی سال های اخیر تلاشی برای ایجاد ائتلاف و تقسیم کار میان گروه های معارض جمهوری اسلامی ایران و سرویسهای اطلاعاتی کشورهای متخاصم در جریان بوده است که در وقایع اخیر خود را به منصه ظهور رسانده است.
در گزارش مؤسسه FDD تأکید میکنند که تظاهرات آینده در ایران احتمالاً متضمن خشونت بیشتری اعم از خرابکاری علیه اموال عمومی و... است و احتمالاً اعتراضات به صورت انفجاری و با فواصل کوتاهتر بین هر قیام رخ میدهد.
البته مداخله سرویسهای اطلاعاتی و سفارتخانههای این کشورها به صورت مستقیم و غیرمستقیم یا با همکاری عوامل نیابتی در عرصههای مختلف سیاسی، امنیتی، دیپلماتیک، حقوقی و سایبری بوده است.به طور مثال: ۱. جمع آوری اطلاعات از وضعیت میدانی اغتشاشات و مطالبات اغتشاشگران، ۲.شناسایی مسیرها و گروههای فعال در قاچاق سلاح و مهمات، ۳.هماهنگ سازی گروهک های تروریستی، ۴.حمایت مالی و رسانهای از اغتشاشگران، ۵. اعمال فشار بر نهادهای حقوقی و بین المللی با هدف انزوا و اخراج ایران ، ۶. تشدید فشارهای دیپلماتیک بر جمهوری اسلامی ایران ، ۷.تلاش برای متحد سازی و تقویت عناصر اپوزیسیون و معاند، ۸.زمینه سازی و حمایت از برگزاری تجمعات ضدانقلاب در خارج کشور، ۹.تشدید فشار تحریمی و موجسازی رسانهای در حوزه معیشت و گرانی، ۱۰. طراحی اقدامات ایذایی و خرابکاری سایبری، از جمله مواردی است که میتوانم به آن اشاره کنم.از کشورهایی که در این زمینهها فعال بودهاند، میتوان به آمریکا، انگلیس، امارات، عربستان، فرانسه، آلمان، کانادا، بلژیک، اتریش، آلبانی، استرالیا، ایسلند، ایتالیا، کوزوو، نروژ، بحرین، نیوزلند و رژیم اشغالگر صهیونیستی اشاره کرد.در این زمینه برخی از تحرکات این سرویسها و عوامل آنها به شرح زیر است:۱. تحرکات دیپلماتهای سفارت فرانسه در تهران برای جمعآوری اطلاعات میدانی از اغتشاشات و وضعیت نیروهای امنیتی و انتظامی در مهرماه و تبادل اطلاعات با افسر اطلاعاتی سفارت یکی از کشورهای اروپایی.۲. تلاش رژیم صهیونیستی برای توجیه ایجاد صندوق حمایت از اعتصاب کنندگان و معترضین به ابتکار و تامین مالی آمریکا و دیگر کشورها.۳. جلسه سفرای ۲۸ کشور اروپایی در سفارت یک کشور اروپایی در نیمه مهرماه ۱۴۰۱ برای بررسی پیشنهاد فراخوان سفرای کشورهای عضو اتحادیه اروپا و بستن سفارتخانههای اروپایی در ایران با محوریت آلمان.۴. استفاده از اتباع غیراروپایی (افغانی، پاکستانی، عراقی) و حضور اتباع اروپایی برای جمعآوری اطلاعات و مستندسازی وضعیت اغتشاشات که منجر به بازداشت ۴۰ نفر از اتباع یکی از کشورهای همسایه، یک نفر تبعه فرانسوی-ایرلندی در استان خراسان رضوی و یک تبعه آلمانی در استان اردبیل شده بود.۵. تشدید فعالیتها و پشتیبانی سازمان سیا در جهت ایجاد بسترهای سایبری لازمِ مخابره اخبار اغتشاشات از جمله تلاش برای ارسال تجهیزات فنی، ابزارهای گریز و لغو تحریم وسایل مرتبط با ارتباطات موبایلی به بهانه جریان آزاد اطلاعات و آزادی اینترنت در بحبوحه اغتشاشات۶. در خواست سیا مبنی بر تشکیل تیم مشترک با موساد و ام آی شش برای فعال سازی مجدد پروژه ترور دانشمندان به ویژه در حوزه هستهای و فضایی و نظامی در اواخر اغتشاشات۷. نشست دورهای مشترک سازمان اطلاعاتی امارات و رژیم صهیونیستی در یک کشور عربی با موضوع حمایت از اغتشاشات در ایران. جدا از طراحی دشمنان بیرونی و عوامل داخلیشان، نقش افراد فریب خورده یا بیاطلاع داخلی در دامن زدن به این حوادث چه بود؟
رهبر معظم انقلاب در بیاناتشان در مراسم مشترک دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح فرمودند که این حوادث فقط به بهانه فوت آن خانم روی داد وگرنه این اغتشاشات توسط دشمن برنامهریزی شده بود.
به دنبال هماهنگیهای پیشین با دولت عراق و پیامها و اخطارهای قبلی که به سران این گروهکها داده شده بود، بر اساس اطلاعات دقیق دریافتی از داخل احزاب ضدانقلاب، طی چهار مرحله و همزمان با حضور عناصر اصلی گروهک، مواضع آنها مورد ضربه سنگین نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفت. در این عملیاتها، با هدف قرار دادن دقیق ۴۴ هدف از پیش تعیین شده، تعداد ۲۴ نفر از اشرار ضدانقلاب معدوم و بیش از ۱۶۵ نفر از آنان زخمی شدند و شبکه همکار داخلی آنان نیز تحت اشراف و اقدام اطلاعاتی قرار گرفت.
در حالی که در همان ساعات اولیه، نهادهای مسئول در بخشهای مختلف در حال رسیدگی به ماجرای فوت ایشان بودند، متأسفانه برخی افراد در داخل به جای روشنگری، مطالبهگری به حق و تزریق آرامش به جامعه، صرفا بر اساس برخی شنیدهها و بدون تحقیق در اصل ماجرا، همزمان با جنگ روانی پرحجم رسانههای معاند؛ با مواضع دوپهلو یا مهیّج نظام را محکوم کردند و در واقع موجب تشدید ابهام و در نتیجه خشم جامعه شدند. این افراد بیآنکه بتوانند تحلیل کنند که این اغتشاشات در بستر جنگ ترکیبی رخ داده است، صرفا سبب تهییج و تحریک برخی جوانان و نوجوانان فریبخورده شدند تا نقش عمله سرویسهای جاسوسی بیگانه و گروهکهای معاند را بازی کنند.فعالیت برخی جریانات داخلی و انفعال برخی دیگر به مثابه ایام فتنه ۸۸ نشان داد، همواره بصیرت داشتن و درک درست موقعیت و فضا لازمه پیشگیری و یا عبور از بحرانهاست. تخریب ارکان، اصول، وجهه و ساختارهای نظام اسلامی و عوض کردن جای دشمن و دوست از جمله رفتارهایی بود که از آنان سر زد و باعث پوشانیدهتر شدن حقیقت و غبارآلوده شدن فضا شد. هرچند اصلاح دیرهنگام برخی موضعگیریها به نوبه خود به شفافتر شدن فضا کمک کرد، اما سکوت و مواضع دوپهلوی نخبگان، برخی علمای بلاد و عمل دیرهنگام برخی نمایندگان مجلس، معالأسف باز هم هزینه زیادی را به نظام جمهوری اسلامی ایران تحمیل کرد.ایجاد بدگمانی، شک و تردید، بیتفاوتی، کینه و نفرت در مردم نسبت به حاکمیت با اتخاذ مواضع غیراصولی و غیرمسئولانه که بعضا از سر ناآگاهی و بعضا با منشأ عناد با نظام اسلامی شکل میگیرد، باعث تبدیل یک جامعه منسجم به جمعیت غیرهمسو، متشتت و معارض نظام اسلامی میشود که باید همه افراد و جریانهای داخلی دلسوز مراقب باشند، از این فضا دوری کنند. دشمن در اغتشاشات اخیر با حضور مردم در راهپیمایی سیزده آبان و ۲۲ بهمن در مقابل اتحاد ملت ایران شکست خورد، اما همانطور که رهبر انقلاب در سخنرانی ۱۴ خرداد امسال هم هشدار دادند این آخرین تلاش دشمن نبود و در آینده هم کارهایی خواهند داشت. ارزیابی شما از تحرکات آیندهی دشمن و جریانات معاند چیست؟
همانگونه که پیشتر بیان شد راهبرد دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران استمرار دارد و یکی از نقاط عطف برای آنها در سال ۱۴۰۲ انتخابات است. اما ارادهای فوق اراده دشمن حاکم است که قرآن کریم در آیه ۱۲ سوره مبارکه آل عمران میفرماید: «قل للذین کفروا سَتغلبون ...» و همچنین در آیه ۳۶ سوره انفال پرورگار عالم وعده داده است: «ان الذین کفروا یُنفقون اموالهم لِیصدوا عن سبیل الله فَسینفقونها ثم تَکون علیهم حَسره ثم یُغلبون ...»نشانه این اراده الهی را در یوم الله ۱۳ آبان ماه و ۲۲ بهمن ماه، دوستان و دشمنان داخلی و خارجی دیدند. با حضور آگاهانه و با انگیزه جوانان و خانوادهها در این مناسک دینی-سیاسی و اعلام شکست نقشه ۱۰۰ روزه دشمنان، مقاومت ملت ایران تاثیر خودش را در وضعیت داخلی و خارجی کشور گذاشت.تاثیر اول را بر روی آمریکایی ها گذاشت که بعد از گرفتار شدن در اشتباه محاسباتی از اغتشاشات و فکر کردن به اجرای به اصطلاح خودشان نقشه دوم با حمایت علنی از تروریستهای خبیث و حامیان بدنام دیکتاتوری پهلوی، چرخش کردند و امروز به دنبال بازسازی چهره و مواضع خود هستند.تأثیر دوم را بر روی اروپاییهای گذاشت که با عقب نشینی از تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط اتحادیه اروپا و دولتهای اروپایی، به دنبال احیای مسیرهای تعامل دیپلماتیک با ایران هستند که در ادامه آن شاهد حضور مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی در تهران بودیم.تاثیر سوم را در سفر تاریخی جناب آقای دکتر رئیسی رئیسجمهور محترم کشورمان به چین و توافقات راهبردی تهران-پکن به ویژه در حوزه اقتصادی گذاشت.تاثیر چهارم نیز در اعلام توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی و استقبال دیگر دولتهای عربی برای توسعه روابط با ایران پیداست.در محیط داخلی نیز در پی فرمان تاریخی رهبری معظّم انقلاب اسلامی مبنی بر عفو و تخفیف مجازات جمع قابل توجهی از متهمان و محکومان حوادث اخیر، همچنین همت مضاعف مجموعههای اجرایی، تقنینی و قضایی کشور برای مهار تورم و آرامش بخشی به بازار و نیز سرریز گشایشهای خارجی به داخل کشور، الحمدلله شاهد ارتقاء امید، انسجام و اعتماد به نفس عمومی در بین اقشار مختلف مردم و شروع پروژههای بزرگ اقتصادی در ابتدای سال ۱۴۰۲ هستیم.البته در فضای جنگ روانی دشمن باید مراقبت کنیم که دچار خطای شناختی نشویم این تحولات اخیر حاصل مقاومت مردم و کارآمدی نظام جمهوری اسلامی ایران است که در طول این سالهای پیروزی انقلاب علیرغم این حجم از برنامه ریزی و اقدامات شرورانه دشمنان، کشور ممکن است دچار یک وقفه بشود اما مسیر اعتلای پیشرفت و عزت ایران اسلامی تداوم داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار رئیس جمهور ازبکستان با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای «شوکت میرضیایف» رئیس جمهور ازبکستان و هیأت همراه، با اشاره به قرابت بینظیر تاریخی، فرهنگی و علمی دو کشور ایران و ازبکستان گفتند: باید از این زمینههای مشترک برای گسترش روابط در بخشهای مختلف استفاده شود.رهبر انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی از تجدید حیات ارتباط دو کشور بعد از یک وقفه طولانی افزودند: متاسفانه سالهای متمادی روابط ایران و ازبکستان بسیار محدود بود و امیدواریم این سفر و گفتگوهای انجام شده در تهران، سرآغاز یک آینده بهتر در روابط دوکشور باشد.حضرت آیتالله خامنهای گفتند: جمهوری اسلامی ایران توانایی این را دارد که ازبکستان را از طریق ترکمنستان و افغانستان، به راحتی به آبهای آزاد متصل کند ضمن آنکه زمینههای همکاری فراتر از تجارت و حمل و نقل است و میتوان با ابتکارات مختلف در بخش علم و فناوری و بخشهای دیگر همکاریهای بیشتری داشت.ایشان خاطرنشان کردند: البته گسترش روابط ایران و ازبکستان، مخالفانی هم دارد اما باید بدون اعتنا به این مخالفتها و بر اساس مصلحت دو کشور، تصمیم گرفت و همکاریها را تا آنجا که امکان دارد، گسترش داد.در این دیدار که حجتالاسلام والمسلمین رئیسی رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای «شوکت میرضیایف» دیدار خود با رهبر انقلاب را یک دیدار تاریخی خواند و گفت: ما هم از وقفهای که در روابط دو کشور و کاهش همکاریها وجود داشت متاسف بودیم و امیدواریم با گفتگوهایی که در تهران انجام شد، گامهای بلندی را برداریم و همکاریها در زمینههای تجاری، حمل و نقل، علم و فناوری و گردشگری به سطح شایسته و مطلوب خود برسد.رئیس جمهور ازبکستان با تجلیل از ایستادگی ملت ایران در برابر تحریمها افزود: دستاوردهای ملت ایران بهویژه در حوزه علم و فناوری که بخشهایی از آن را در نمایشگاه برپا شده دیدم، نشان میدهد یک ملت تحت راهنماییهای خردمندانه رهبر خود و با اتحاد میتواند بهرغم همه فشارها به اهداف بزرگ برسد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز(چهارشنبه) در دیدار آقای «زیاد النَخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیات همراه، ضمن تبریک پیروزی جهاد اسلامی در نبرد اخیر غزه، شرایط امروز رژیم صهیونیستی را در مقایسه با هفتاد سال قبل بسیار متفاوت دانستند و تاکید کردند: دشمن صهیونیستی امروز در موضع انفعال و عکسالعمل است و این شرایط نشان میدهد گروههای مقاومت و جهاد اسلامی فلسطین مسیر را به درستی شناختهاند و با تدبیر در این مسیر پیش میروند.رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه در اهداف و کارهای بزرگ تا زمانی که خطر به جان خریده نشود، دستیابی به اهداف امکان پذیر نخواهد بود، گفتند: امروز به لطف خداوند قدرت و اعتبار گروههای مقاومت فلسطینی و جهاد اسلامی روز افزون شده و شکست اخیر رژیم صهیونیستی در جنگ ۵ روزه مؤید همین موضوع است.حضرت آیتالله خامنهای خاطر نشان کردند: جهاد اسلامی فلسطین در نبرد اخیر غزه امتحان خوبی داد و اکنون شرایط برای رژیم صهیونیستی نسبت به هفتاد سال قبل تغییر کرده و سران صهیونیستی حق دارند که نگران ندیدن هشتاد سالگی این رژیم باشند.ایشان با تاکید براینکه جهاد اسلامی و سایر گروههای مقاومت فلسطینی کلید اصلی مبارزه با رژیم صهیونیستی را یافته اند، افزودند: اقتدار روز افزون گروههای مقاومت در کرانه باختری کلید اصلی به زانو درآوردن دشمن صهیونیستی است که این مسیر باید ادامه یابد.رهبر انقلاب اسلامی با قدردانی از اقدام گروههای مبارز فلسطینی برای وحدت عمل در عرصه سیاسی و میدانی، آن را بسیار مهم ارزیابی و بر استمرار حمایتهای جمهوری اسلامی ایران از مردم و گروههای مبارز فلسطین تاکید کردند.در این دیدار آقای «زیاد النَخاله» دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین ضمن قدردانی از حمایتهای دائمی جمهوری اسلامی از مردم فلسطین و مبارزات آنها، گزارشی از تحولات اخیر فلسطین اشغالی بهویژه شکست رژیم صهیونیستی در جنگ ۵ روزه غزه و شرایط کرانه باختری و دست برتر گروههای مقاومت در این منطقه، بیان کرد و گفت: جهاد اسلامی از جنگ غزه سربلند خارج شد و امیدواریم به زودی شاهد پیروزی نهایی و آزادی قدس شریف باشیم.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
«زندگی مردم را از پیشرفت علمی مربوط به صنعت هستهای برخوردار کنید»
اطلاعنگاشت | در خدمت زندگی مردم
آنچه در این اطلاعنگاشت میبینید، مروری است بر توصیههای کلیدی رهبر انقلاب اسلامی به مسئولان صنعت هستهای ایران که در دیدار یکشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲ بیان شده است.[نسخه PDF]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای کشور با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز پس از بازدید ۱.۵ ساعته از نمایشگاه دستاوردهای هستهای در عرصههای کشاورزی، پزشکی و سلامت، صنعت، محیط زیست، آب و ساخت نیروگاه؛ در جمع شماری از دانشمندان افتخارآفرین، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای، این صنعت را کلید پیشرفت ایران در بخشهای مختلف خواندند و با تأکید بر تلاش همهجانبه برای ملموس شدن تأثیر پیشرفتهای هستهای در زندگی مردم، گفتند: بومی شدن صنعت بسیار مهم هستهای نشاندهنده ناکامی غرب و تحقیر غربگرایانی است که درصدد تحقیر ملت و تضعیف روحیه کار و امید در کشور بودند.حضرت آیتالله خامنهای با تشکر صمیمانه از دانشمندان، مسئولان و فعالان صنعت هستهای، نمایشگاه مورد بازدید را عالی، خشنودکننده و بشارتبخش خواندند و گفتند: باید مردم را با ابعاد گوناگون و تأثیرات این پیشرفتها در زندگی ملت آشنا کرد.ایشان در تبیین اهمیت ۳گانه صنعت هستهای، این صنعت را به لحاظ پیشرفت و بروز تواناییها، «آبروبخش» کشور دانستند و با اشاره به تأثیر اساسی دستاوردهای هستهای در بهترشدن زندگی مردم، افزودند: صنعت هستهای از لحاظ وزن سیاسی و جایگاه جهانی ایران، موجب آبروی ملی است؛ ضمن اینکه در نقطه مقابل تلاشهای دشمنان برای بیآینده نشان دادن کشور و مأیوس کردن جوانان، روحیه امید و اعتماد بهنفس ملی را در جامعه زنده میکند و به مردم و بهخصوص جوانان نشان میدهد که میتوان در میدانهای بزرگ وارد شد و آنها را به تسخیر درآورد.رهبر انقلاب با استناد به اهمیت راهبردی و در عین حال «عینی و ملموس» صنعت هستهای، آن را از مولفههای اساسی قدرت و اعتبار ایران برشمردند و گفتند: هرکس ایران، جمهوری اسلامی و قوت و پیشرفت کشور را دوست دارد، باید برای فعالیتهای علمی، تحقیقاتی و صنعتی هستهای اعتبار و اهمیت قائل باشد.بخش بعدی سخنان رهبری بر ریشهیابی تمرکز دشمنان بر موضوع انرژی هستهای ایران متمرکز بود.ایشان ادعای غرب درباره «ترس از تولید سلاح هستهای در ایران» را دروغ خواندند و افزودند: خود آنها میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ همانگونه که جامعه اطلاعاتی آمریکا چندین بار از جمله در ماههای اخیر به این واقعیت اذعان کرده که هیچ نشانهای از حرکت ایران به سمت ساخت سلاح هستهای وجود ندارد.حضرت آیتالله خامنهای تولید سلاح کشتارجمعی (چه هستهای و چه شیمیایی) را مخالف اسلام خواندند و افزودند: اگر این مبنای اسلامی نبود و ما اراده تولید سلاح هستهای داشتیم، اینکار را انجام داده بودیم و دشمنان هم میدانند که نمیتوانستند جلوی ما را بگیرند.رهبر انقلاب «مخالفت با پیشرفت ملت ایران» را علت حقیقی گیر دادن دشمنان به صنعت هستهای دانستند و گفتند: این صنعت، کلید پیشرفت چشمگیر کشور و ملت در بخشهای مختلف است؛ ضمن اینکه دشمنان از الگو گرفتن دیگر ملتها از راه و فکر پیشرفتآفرین ملت ایران هراس دارند.حضرت آیتالله خامنهای چالش هستهای ۲۰ ساله دشمنان با جمهوری اسلامی را باعث روشن شدن حقایق متعدد دانستند که بروز توانایی و استعداد خارقالعاده جوانان ایرانی در دل تهدیدات و تحریمهای بیوقفه مهمترین آنهاست.«آشکار شدن منطق غیرانسانی و زورگویانه مخالفان پیشرفت ایران»، دومین حقیقتی بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: آنها فراتر از قراردادهای پادمانی توقعات قلدرمآبانه زیادی دارند؛ اگر آنها دنبال تهدید ملت ایران نیستند، چرا با امن شدن تأسیسات ایران مخالفند؟ضرورت بیاعتمادی به طرفهای هستهای، سومین حقیقت آشکارشده در چالش ۲۰ ساله هستهای غرب با ایران بود که حضرت آیتالله خامنهای درباره آن گفتند: طرفهای هستهای و آژانس در این سالها وعدههای زیادی دادند که عملی نشد و ما فهمیدیم به چه کسانی و کجاها باید اعتماد بکنیم یا نکنیم که درک این موضوع برای یک ملت بسیار مهم است؛ همچنانکه بابت بیتوجهی به این مسئله، خیلی جاها ضربه خوردهایم.تأثیر مشهود پیشرفتهای هستهای در شکست تاریخی غربگرایان برای تحقیر ملت، واقعیت دیگری بود که رهبری با دانشمندان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای مطرح کردند.ایشان گفتند: سلطهگران از دو روش ملتها را عقب نگه میدارند و به استضعاف میکشند؛ روش اول، تسلط مستقیم بر ملتها و استعمار آنهاست و روش دوم که خطرناکتر است، القای روحیه بیعرضگی و «ما نمیتوانیم» در ملتهاست.حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اعمال هر دو روش در دوران قبل از انقلاب، افزودند: آن زمان در جلسهای در دیداری تصادفی با یکی از مسئولان رژیم گذشته به کارهای آنها انتقاد کردم؛ آن مسئول در حالیکه «چپاول منابع نفتی ایران، تسلط بر بازار ایران و دخالتهای حداکثری غرب در سیاستهای ایران را نادیده میگرفت»، با افتخار گفت: این حرفهای بیهوده را نزنید؛ اروپاییها الان نوکر ما هستند و برای ما اجناس مختلف تولید میکنند و ما استفاده میکنیم.حضرت آیتالله خامنهای افزودند: علاوه بر این نگاه حقیرانه و غربزده مسئولان رژیم گذشته، به جوانان ما هم باورانده بودند که «ایرانی بیعرضه و ناتوان است» و به قول یکی از نخستوزیران آن دوران، حداکثر استعدادش تولید آفتابه گِلی و سفالی است.رهبر انقلاب در جمعبندی این بخش از سخنانشان، پیشرفتهای هستهای و جلوهگر شدن روحیه کار و امید و نشاط را شکست آشکار غربگرایان خواندند و افزودند: آن روزگار، غربگرایان ملت را تحقیر میکردند و امروز، ملت با دستاوردها و پیشرفتهایش آنها را تحقیر میکند.حضرت آیتالله خامنهای امکانات هستهای ایران را بیش از صد برابر سال ۸۲ یعنی آغاز چالش هستهای برشمردند و گفتند: آنها برای متوقف کردن این روند از جنایت و ترور هم کمک گرفتند اما نتوانستند و صنعت هستهای اکنون با تلاش جوانان ملت در این کشور بومی شده و دیگر قابل سلبشدن نیست.رهبر انقلاب در ادامه به یک نکته حاشیهای اما مهم یعنی ایجاد تقابل بین علم و دین در قضیه رنسانس و انقلاب صنعتیِ غرب اشاره کردند و گفتند: یکی از مهمترین خطوط رنسانس این بود که برای پیشرفت علمی باید دین و معنویت کنار گذاشته شود، در حالی که امروز یعنی حدود ۵۰۰ سال پس از آن حادثه، در جمهوری اسلامی، مهمترین کارهای علمی در رقابت با دنیای غرب در حال انجام است، آنهم در حالیکه علم و معنویت بهگونهای به هم آمیخته شده که پیشران اصلی پیشرفتهای علمی، جوانان و نیروهای مؤمن و نمازشبخوان همچون شهریاری و فخریزاده هستند.حضرت آیتالله خامنهای در ادامه چند توصیه مهم خطاب به مسئولان و دستاندرکاران صنعت هستهای بیان کردند.ایشان با تأکید بر ضرورت سرریز دانش هستهای در بخشهای مختلف زندگی همچون سلامت، صنعت، کشاورزی، محیطزیست و آبشیرینکُن، گفتند: خوشبختانه این کار در حال انجام است و من نیز تأکید و اصرار دارم که زندگی مردم، از پیشرفتهای علمی صنعت هستهای برخوردار شود.رهبر انقلاب، مسئولان انرژی اتمی را به آگاه کردن مردم از آثار مفید صنعت هستهای سفارش کردند و افزودند: اطلاع مردم از صنعت هستهای محدود به مسئله انرژی و تولید برق است در حالی که اگر از منافع آن در همه بخشهای زندگی خود مطلع شوند، قدر آنچه را که میگفتند حق مسلم ما است بهتر میدانند. البته در این زمینه صداوسیما و بخشهای دیگر هم نقش دارند.ایشان با تأکید بر «توسعه تجاریسازی محصولات و خدمات هستهای» و «افزایش همکاریهای علمی با کشورهای همسو و غیرمعارض به منظور استفاده هر چه بیشتر از امکانات و پیشرفتهای دنیا»، در توصیهای دیگر گفتند: موضوع تولید ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای را که چند سال قبل اعلام کردیم، جدی بگیرید و این هدفگذاری را به صورت برنامهریزی شده دنبال کنید.حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه کار بر روی ایجاد نیروگاههای با ظرفیت پایین و رایج در دنیا را ضروری دانستند و گفتند: کشور در بخشهای مختلف به اینگونه نیروگاهها نیاز دارد.رهبر انقلاب با توصیه مؤکد مسئولان انرژی اتمی به «تکریم، حفظ و صیانت از نیروی انسانی» گفتند: در حال حاضر تعداد دانشجویان مشغول به تحصیل در رشته هستهای بسیار کم است که حداقل باید ۱۰ برابر شود و ضمن جبران مشکلات و سختیهای خاص این رشته، از دانشمندان موجود حداکثر استفاده، و حفاظت از آنها جدی گرفته شود.حضرت آیتالله خامنهای در این زمینه افزودند: البته دقت در جذب و ارزیابی نیروی انسانی هم مهم است چرا که دشمن در حال تلاش برای نفوذ و خرابکاری است که در برخی بخشها از این ناحیه ضربه خوردیم بنابراین باید در ارزشیابی نیروی انسانی هم حداکثر مراقبت انجام شود.ایشان در توصیه بعدی، «حفظ ارتباط، تعامل و همکاری با آژانس البته در چارچوب مقررات پادمانی» را ضروری خواندند و افزودند: توصیه من از ابتدا به مسئولان مختلف صنعت هستهای همین بوده است. البته زیر بار چیزی بیشتر از مقررات پادمانی نروید.رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه سازمان انرژی اتمی زیر بار ادعاهای خلاف واقع و خواستههای زورگویانه طرفهای مقابل نرود، افزودند: آنچه را موظف به انجام آن هستید انجام دهید اما با ایستادگی بر مواضع خود، نه درخواستهای زورگویانه را قبول کنید نه ادعاهای گاه و بیگاه و خلاف واقع را که مثلاً فلان وقت فلان کار را کردهاید.ایشان در این زمینه افزودند: البته در خصوص تعهداتی که اسفند ماه سال گذشته انجام شد، طبق گزارش جدیدی که مشاهده کردم، آژانس به تعهدات خود عمل نکرده است.«پرهیز از تخطی از قانون مجلس در خصوص هستهای» توصیه دیگری بود که رهبر انقلاب در این خصوص گفتند: بر خلاف تصور اشتباه برخی افراد، مصوبه مجلس، قانونی خوب و به نفع کشور و صنعت هستهای است که باید به آن عمل شود و در دادن دسترسیها و اطلاعات از آن تخطی نشود.توصیه و تأکید پایانی رهبر انقلاب در این دیدار به مسئولان سازمان انرژی اتمی، «حفظ زیرساختهای موجود صنعت هستهای» بود.ایشان در این زمینه گفتند: در طول سالهای قبل، مدیران و مسئولان و فعالان صنعت هستهای، زیرساختهای مهمی ایجاد کردهاند که در توافقات مراقب باشید این زیرساختها دست نخورد.در این دیدار آقای اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی در سخنانی، تداوم پویایی و اقتدار صنعت هستهای را دستور کار ثابت این سازمان خواند و گفت: سرعت بخشیدن به پیشرفتها و تأثیرگذاری دستاوردهای این صنعت در اقتصاد کشور و زندگی مردم، در عین مهار هیاهوی بیگانگان و جلوگیری از محدودسازی صنعت هستهای، جزو برنامههای سازمان انرژی اتمی است و دانشمندان ما با وجود تهدیدهای بدخواهان به تلاشهای مستمر خود برای پیشرفت صنعت ادامه میدهند.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
صنعت هستهای هم از لحاظ پیشرفت و تواناییهای کشور در عرصههای فنی، اقتصادی، سلامت، غیره که آبرو میبخشد به کشور و زندگی را برای مردم بهتر میکند، هم از این جهت دارای اهمیت است، هم از جهت وزن سیاسی جهانی و بینالمللی برای کشور.جهت سوم از لحاظ روحیهی اعتماد به نفس ملی است.این کار شما درست نقطهی مقابل حرکت دشمن است. یعنی روح امید را، روح اعتماد به نفس را در ملت تزریق میکند.
حقیقت دیگر، نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعدههایشان است. تا حالا در این سالهای متمادی-حالا آنهایی که از شماها سابقهی بیشتری در این هستهای دارید، توجه دارید که به چه چیزهایی من اشاره میکنم- وعدههای زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکرهی ما بودند، چه خود آژانس، وعدههایی دادند و به آن وعدهها عمل نکردند، بارها، وعدههای غیرقابل تحقق، بیاعتمادی؛ پس بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیستساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعدههای اینها، به حرفهای اینها نمیشود اعتماد کرد. اینها دستاوردهای مهمی است، اینها را مهم بدانید. ما خیلی جاها ضربه خوردیم برای خاطر همین اعتمادهای بیجا. اینکه یک ملت، مسئولین یک کشور، بدانند، بفهمند، که کجا باید اعتماد کنند، کجا نباید اعتماد کنند، این خیلی مهم است؛ این را ما فهمیدیم، ما در این بیست سال، فهمیدیم که چه کسانی قابل اعتمادند، چه کسانی قابل اعتماد نیستند.
صنعت هستهای یکی از مؤلفههای اساسی و مهم قدرت کشور و اعتبار کشور و قوّت و قدرت کشور است. اگر شما ایران قوی میخواهید، هر کس ایران را دوست دارد، هر کس جمهوری اسلامی را دوست دارد، هر کس ملت را دوست دارد و قوّت این کشور را میطلبد بایستی به این بخش از تلاش و فعالیت علمی و تحقیقاتی و صنعتی و کاری که اینجا انجام میگیرد اهمیت بدهد و برایش اعتبار قائل بشود. علت تمرکز دشمنان روی انرژی هستهای هم همین است.
این چالشی که بیست سال است ما با دشمنانمان بر سر قضیهی هستهای داریم حقایقی را هم روشن کرد این چالش بیست ساله، چند حقیقت را روشن کرده؛ اولین حقیقت این است که توانایی و استعداد خارقالعادهی جوانهای ما را نشان داد.اینها همه در حال تحریم انجام گرفته، در حال تهدید انجام گرفته، دائماً دانشمندان ما تهدید شدند، دانشمندان ما ترور شدند، بعضیها ترور شدند بعضیها تهدید به ترور شدند در عین حال این پیشرفتها حاصل شده پس ما از لحاظ منابع انسانی فوقالعادهایم.حقیقت دیگری که [در چالش بیست ساله هستهای] دیده شد منطق غیر انسانی و غیر منصفانه و زورگویانهی مخالفین ما بود. یعنی فراتر از قراردادهای پادمانی رائج در دنیا توقعات دارند از کشور ما، زورگویی میکنند. فلان کار را نکنید، فلان کار را نکنید. از سطح زمین، آنطرفتر نروید برای تشکیلاتتان؛ خب، چرا؟ اگر شما مرض ندارید، غرض ندارید، تهدید نمیخواهید بکنید چرا میترسید از اینکه ما در فلان نقطهی آسیبناپذیر تأسیسات داشته باشیم؟یک حقیقت دیگر نامطمئن بودن طرفهای ما و مخالفین ما در وعدههایشان [است] وعدههای زیادی در بخشهای مختلف، چه دولتهایی که طرف مذاکرهی ما بودند چه خود آژانس، دادند [اما] به آن وعدهها عمل نکردند.بنابراین یکی از دستاوردهای این چالش بیست ساله هم همین است که ما فهمیدیم که به وعدههای اینها و حرفهای اینها نمیشود اعتماد کرد.
از ظرفیت دانش هستهای بایست استفاده کرد برای بخشهای مختلف زندگی مردم. سر ریز بحث هستهای برای صنعت، برای سلامت، برای کشاورزی، برای محیط زیست، برای آب شیرینکن، برای درمان بیماریها برای همه چیز در جامعه مفید است. این را اهمیت بدهید، دنبال بکنید زندگی مردم را برخوردار کنید از پیشرفت علمی مربوط به صنعت هستهای. در همهی بخشهای زندگی مردم این صنعت میتواند حضور مؤثر و مفید داشته باشد.توصیهی دیگر این است که محصولات و خدمات هستهای تجاریسازی بشود.این پیشرفتهای ما بازارهای خوبی در دنیا دارد و میتوان برای اقتصاد کشور، برای درآمد کشور میتوان واقعاً استفاده کرد. با کشورهای همسو که با ما معارضهای در این قضیه ندارند همکاری بشود.
الان حدود هزار مگاوات ما از برق هستهای داریم استفاده میکنیم و طراحی برای بیشترش هم هست اما هدف بیست هزار مگاوات است؛ از حدود هشتاد نود هزار مگاواتی که کشور در مثلاً آیندهی متوسط در میان مدت احتیاج دارد حتماً بیست هزار مگاواتش باید هستهای باشد. هم صرفهی مالی دارد هم صرفهی زیستی دارد هم صرفهی محیطی دارد؛ این را بطور جدّی و به صورت برنامهریزی شده دنبال بکنید.روی نیروگاههای توان پایین، کمظرفیت کار بشود.شنیدم در دنیا معمول این است که بیشتر روی نیروگاههای با ظرفیت پایین کار میکنند، صد مگاوات، دویست مگاوات حتی کمتر از صد مگاوات.ما برای بخشهای مختلف به این ظرفیتها یعنی نیروگاههای کم توان و کم ظرفیت احتیاج داریم.
در حادثهی رنسانس اساسیترین خطی که وجود داشت، تقابل علم و دین بود. یعنی میخواستند بگویند اگر میخواهید از لحاظ علمی پیشرفت کنید دین و معنویت و اینها را بگذارید کنار. این مهمترین یا یکی از مهمترین خطوط اصلی حرکت غربیها در رنسانس بود. چهارصد، پانصد سال میگذرد از این حادثه. امروز در کشور جمهوری اسلامی که کشور معنویت است، جمهوری اسلامی است. مهمترین کارهای علمی دارد انجام میگیرد در رقابت با کسانی که سالهای متمادی است در این رشتههای علمی دارند کار میکنند. چه کسانی دارند این کار را پیش میبرند؟ جوانان مؤمن. فخریزاده و شهریاری نماز شب خوان، اینها دارند پیش میبرند کار را. یعنی علم و معنویت اینجور به هم آمیخته شده.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
بازدید رهبر انقلاب از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هستهای کشور
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) به مدت یک ساعت و نیم از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هستهای کشور در حسینیه امام خمینی(ره) بازدید کردند.در این نمایشگاه مهمترین دستاوردهای متخصصان و محققان دانش هستهای در بخشهای مربوط به زندگی مردم بهویژه در حوزههای «پزشکی»، «دارویی»، «صنعتی»، «کشاورزی و غذایی»، «انرژی، آب و ساخت نیروگاه» و «زمینشناسی» به نمایش در آمده بود.دستیابی دانشمندان ایرانی به «فناوری و دانش بومی در چرخه سوخت هستهای» از دیگر بخشهای این نمایشگاه بود که در هر بخش محققان و متخصصان، توضیحات لازم را به رهبر انقلاب اسلامی ارائه میدادند.«ایزوتوپ تلوریوم ۱۳۰» یکی از دستاوردهای دانشمندان جوان صنعت هستهای است که با طراحی و ساخت و راهاندازی زنجیره مربعی از ۲۰ ماشین سانتریفیوژ بدست آمده است. این ایزوتوپ در حوزه پزشکی بهویژه تولید مواد اولیه رادیو داروها و تشخیص انواع سرطان و بیماریهای صعبالعلاج، در داروسازی، بخشهای صنعتی، زمین شناسی، کشاورزی و علوم هستهای کاربرد فراوانی دارد. محققان کشورمان با استفاده از دانش هستهای توانسته اند تاکنون بیش از ۵۰ رادیو داروی تشخیصی، تسکینی و درمانی را تولید کنند.پودر «همواِستات» یا «بندآورنده خون» یکی دیگر از دستاوردهای دانش هستهای در حوزه پزشکی است. با همت دانشمندان کشورمان، اکنون ایران در زمره ۵ کشور دارای دانش فنی ساخت این محصول پزشکی است که در جراحیها برای جلوگیری از خونریزی کاربرد بالایی دارد.ساخت نیروگاههای قدرت در سواحل جنوبی و شمالی کشور، ساخت نیروگاههای کوچک و بومی و ساخت مجتمعهای آب شیرین کن در بوشهر از دستاوردهای دانش هستهای در حوزه انرژی و آب است که در این نمایشگاه توضیحات آن داده شد.امنیت غذایی و کشاورزی، دیگر حوزهای است که دانش هستهای در آن نقش بهسزایی دارد و در نمایشگاه دستاوردهای آن ارائه شده بود. در این حوزه، دانش هستهای در سه بخش «پلاسما، زیستی و پرتودهی» به کمک بخش کشاورزی و امنیت غذایی آمده است. مقابله با آفات کشاورزی و آفتزدایی از غلات و مواد غذایی و افزایش ماندگاری آنها مهمترین خدمات دانش هستهای در بخش کشاورزی است.استفاده از دانش هستهای در بخش صنعت و حفاظت از محیط زیست از دیگر دستاوردهای این فناوریِ با ارزش بومی است. طراحی و ساخت سامانه شتاب دهنده «الکترواستاتیک الکترون» برای تصفیه پسابهای صنعتی و قابل استفاده در صنایع تولید لاستیک و صنایع پلیمری موجب تحول اساسی در این بخشها شده است.طراحی و ساخت سامانههای ابزار دقیق هستهای یا «رادیو متریک» و«چشمههای صنعتی» به منظور کنترل کیفی، تعیین سطح مواد در داخل مخازن، چگالی سنجی، رطوبت سنجی و ضخامت سنجی که در صنایع مختلف کاربرد دارند.استفاده از فناوری پلاسما یکی دیگر از دستاوردهای صنعت هستهای است که در نمایشگاه ارائه شده بود. فناوری پلاسما در تصفیه شیرابههای پسماندهای دارویی، پسماندهای بیمارستانی و پسماندهای حاصل از دفن زباله و انباشت آن و همچنین در تبدیل نفت سنگین به نفت سبک و در درمان انواع سرطان کاربرد دارد. از فناوری پلاسما برای درمان زخمهای مزمن از جمله زخم دیابت نیز استفاده میشود.تولید ترکیبات دوتریوم با فرآوری آب سنگین و جلوگیری از خام فروشی آن، یکی دیگر از دستاوردهای دانش هستهای است که در نمایشگاه ارائه شد. از ترکیبات دوتریوم محصولات مختلفی با کاربرد در حوزههای الکترونیک و سلامت بهدست میآید.از دیگر دستاوردها در حوزه دانش هستهای، بومی سازی قطعات و تجهیزات از معدن تا نیروگاه است. اکنون چرخه سوخت هستهای یعنی مراحل اکتشاف، استخراج، تولید کیک زرد، فرآوری اورانیوم، غنیسازی، ساخت قرص، میله و مجتمع سوخت، مدیریت سوخت هستهای در قلب راکتور و مدیریت پسماندهای راکتور همگی در داخل و با دانش بومی هستهای انجام می شود.استفاده از دانش هستهای در بخش معدن وصنایع نفت و پتروشیمی و استفاده از آن در کشف معادن اورانیوم و کشف چاههای نفت با استفاده از ژئوفیزیک هوابرد یکی از دستاوردهای علمی مهم است که در نمایشگاه ارائه شد. کشورمان اکنون قادر است با استفاده از ژئوفیزیک هوابرد تا عمق ۱۵ هزار متری زمین، معادن مختلف و چاه های نفت را شناسایی کند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
تاریخیترین سند مبارزاتی امام خمینی(ره)
امید امام در قیام لله
حضرت آیتالله خامنهای: «امید در دل امام یک عنصر دائمی بود. امید، موتور حرکت امام بزرگوار بود. این امید در رفتار امام، در گفتار امام بوضوح دیده میشود. امام در دههی ۲۰، در آن نوشتهی معروف، از قیام لله سخن میگوید؛ آیهی «اَن تَقوموا لِلّهِ مَثنیٰ وَ فُرادیٰ» را [نوشته است]. آن نوشتهای که به خطّ خود امام است و امروز در کتابخانهی مرحوم وزیری در یزد حفظ میشود، مال دههی ۲۰ است. در دههی ۴۰، این قیام را به طور عملی خودش انجام داد و وارد میدان قیام شد. در دههی ۶۰ که دههی طوفانهای مهیب نظامی و امنیّتی و سیاسی بود، خم به ابرو نیاورد. از دههی ۲۰، تا دههی ۴۰، تا دههی ۶۰، این رشتهی پایاننیافتنی امید، این سرچشمهی جوشان امید در دل امام، این تأثیرات را گذاشت.» ۱۴۰۲/۰۳/۱۴رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس مروری بر متن نوشته معروف امام(ره) درباره قیام لله داشته است.[دریافت نسخه PDF]
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
روایت شهید مطهری از ملاقات با امام در پاریس
اطلاعنگاشت | امام ایمان
رهبر انقلاب اسلامی در سیوچهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام (۱۴۰۲/۳/۱۴) خاطرهای از شهید مطهری درباره ابعاد ایمان امام خمینی نقل کردند و گفتند: شهید مطهّری (رضوان الله تعالی علیه) در پاریس یک ملاقاتی با امام کرده بود ــ خود شهید مطهّری کوه ایمان بود؛ او در مقابل ایمانِ امام اظهار حیرت و شگفتی میکرد ــ ایشان بعد از برگشتن گفت که من چهار ایمان در امام مشاهده کردم:
۱- ایمان به هدف۲- ایمان به مردم۳- ایمان به راه۴- ایمان به خدا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | حضور و سخنرانی در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمهالله)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح یکشنبه (۱۴۰۲/۰۳/۱۴) با حضور در مراسم سیوچهارمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمهالله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخننگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
نماهنگ | شما رهبر بشوید...
نماهنگ | شما رهبر بشوید...(KHAMENEI.IR)
این فایل صوتی، حاوی سخنانی است که حضرت آیتالله خامنهای در یک محفل خصوصی، از دیدار محرمانه با حضرت امام خمینی رحمهالله در سال آخر عمر امام بیان میکنند؛ جایی که امام برای اولین بار در حضور سران قوا به ایشان میگویند «شما رهبر بشوید».حضرت امام خمینی رحمهالله در مهرماه ۶۷، یعنی قریب به شش ماه مانده به رویدادهای فروردین ۶۸ که به عزل آیتالله منتظری از رهبری آینده نظام و انقلاب انجامید، در جلسهای با سران قوا (آقایان خامنهای، هاشمی، موسوی، موسوی اردبیلی) و حاج سید احمد خمینی، ضمن تأکید مجدد بر کنار گذاشتن آقای منتظری، رهبری آیتالله خامنهای را پیشنهاد داده بودند.پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای نخستین بار روایت رهبر انقلاب از این جلسه را در نماهنگ «شما رهبر بشوید...» منتشر میکند. متن بیانات رهبر انقلاب که در فیلم مشاهده میکنید:در یک جلسهی دیگر باز ایشان [عدم صلاحیّت آیتالله منتظری برای رهبری آینده] را مطرح کردند. من به ایشان گفتم: «آقا! ما در این مجموعهی دوستان کس دیگری غیر از ایشان نداریم.»؛ ایشان گفتند: «نه، اینجور نیست! شما رهبر بشوید.»؛ همینجور؛ «شما رهبر بشوید.»؛ من اصلاً این حرف را جدّی نگرفتم؛ واقعاً جدّی نگرفتم، هیچ؛ همینطور سکوت کردم و نگاه کردم. جلسه هم سکوت شد، چند لحظهای گذشت. من روبروی امام نشسته بودم، حاج احمد آقا اینطرف من نشسته بود. ایشان [خطاب به من] گفت: «بله، چطور شما میگویید کسی نیست؟ شما هستید، آقای موسوی اردبیلی هست.»؛ دوباره امام گفت: «نخیر، ایشان رهبر بشوند.»؛ شاید هم اسم آوردند و مشخّص کردند آقای خامنهای. در جلسه حالت خاصّی هم تاحدودی پیش آمد، ولی من این را که ممکن است این در ذهن امام باشد واقعاً جدّی نگرفتم. [با خود] گفتم حالا بهعنوان مثال گفتند شما رهبر باشید. اصلاً یادم نماند. بعد از چند روز بنا بود همهی رفقا در دفتر من جمع بشوند. آقای هاشمی چند دقیقهای زودتر آمده بود. به من گفت: «فلانی! نظر شما راجع به آن مطلبی که امام گفتند چیست؟»؛ من اصلاً یادم نیامد که ایشان چه میگوید. گفتم: «کدام مطلب؟»؛ گفت: «اینکه گفتند شما رهبر باشید.»؛ گفتم: «هیچّی!»؛ گفت: «نه، امام بی فکر قبلی این حرف را نمیزند. این حرف همینطوری از دهان امام نپرید. این را با فکر قبلی میگوید.»؛ گفتم: «من نمیدانم. من نمیدانم.»؛ چند ماه بعد در اتاق آقای هاشمی جلسهای با ایشان داشتیم. باز همین صحبت پیش آمد. گفتم: «آقای هاشمی! بدان اگر چنین چیزی برای من پیش بیاید قطعاً و یقیناً آن را قبول نخواهم کرد. این را مطمئن باشید.»؛ واقعاً هم بنایم بر همین بود و اصلاً احتمال هم نمیدادم که قضیّه به این شکل مطرح بشود. البتّه اندکی قبل از فوت امام _ همان روز و شب _ صحبت شورای رهبری جدّی شد. افرادی هم که جمع شده بودند، اسم من را بهعنوان یک فرد میآوردند امّا به این شکلی که بعداً پیش آمد اصلاً به ذهن ما خطور نمیکرد.»(۱)۱) مرکز اسناد دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی و چهارمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) با حضور در مراسم سیوچهارمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی (رحمهالله) به سخنرانی در جمع مشتاقان و دلدادگان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران پرداختند.این مراسم به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکههای صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید.اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد. آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
امام از سرآمدان تاریخ ماست نه فقط از سرآمدان روزگار ما.سرآمدان را نمیشود از حافظهی تاریخ حذف کرد. این نکتهی مهم مورد توجه ما این است. سرآمدان را نه میشود حذف کرد نه میشود تحریف کرد.امام بزرگوار ما ابعاد شخصیتش از ابن سینا و شیخ طوسی وسیعتر است، متنوعتر است.امام یک سرآمد همه جانبه است. هم در دانشهای دینی سرآمد است، در فقه، در فلسفه، در عرفان نظری امام سرآمد است. هم در ایمان و تقوا و رفتارهای پرهیزگارانه سرآمد است. هم در استحکام شخصیت و قوت اراده سرآمد است. هم در قیام للّه و سیاست ورزی انقلابی و ایجاد تحول در نظام بشری سرآمد است.این خصوصیات در هیچ کدام از سرامدان تاریخ ما باهم جمع نشده است؛ در امام بزرگوار این خصوصیات با هم جمع است.
امام بزرگوار ما سه عمل عظیم و بزرگ و تاریخی انجام داد؛ سه تحول بزرگ به وجود آورد. یکی در سطح کشور ایران، یکی در سطح امت اسلامی و یکی در سطح جهان:۱- تحول در سطح کشور این بود که انقلاب اسلامی را در این کشور به وجود آورد. این انقلاب یک ساخت سیاسی سلطنتی را در هم شکست و مردم سالاری را جایگزین آن کرد. این انقلاب یک نظام دست نشانده و ذلیل در مقابل قدرتها را از میدان خارج کرد و یک نظام مستقل و متکی به عزّت ملی را جایگزین آن کرد.۲- آنچه در سطح امت اسلامی روی داد، تحول در سطح امت است. جریان بیداری اسلامی را امام به راه انداخت. دوره انفعال و بی تحریکی در دنیای اسلام با حرکت امام به سمت ضعف و نابودی حرکت کرد. مسئلهی فلسطین پس از آن که به خیال صهیونیستها و پشتیبانانشان یک مسئلهی تمام شده به حساب میآمد با تحول امام در سطح امت اسلامی به مسئلهی اول جهان اسلام تبدیل شد.۳- تحول سوم تحول در سطح جهان است. امام فضای معنویت و توجه معنوی را در دنیا زنده کرد حتی در کشورهای غیر مسلمان. معنویت در زیر لگدکوبی سیاستهای مادیگری و ضدّ معنوی از بین رفته بود. معنویت از یادها رفته بود. حرکت امام بزرگوار رنگ معنوی را در دنیا دوباره زنده کرد.این سه تحول هیچکدام سابقه ندارد. شاید در آینده هم شبیه اینها و نظیر اینها را نتواند انسان پیشبینی کند که به وجود بیاید. این مخصوص امام بزرگوار بود.
آن عاملی که توانست به امام کمک کند و امام را در این میدان پیش ببرد و او احساس خستگی نکند و بتواند این کارهای بزرگ را انجام بدهد، این کوههای بزرگ موانع را از سر راه بردارد، آن عامل چی بود؟امام نه پول داشت، نه ابزار تبلیغی داشت، نه رادیو داشت، نه خبرگزاری داشت، نه هیچ کدام از سیاستهای دنیا از او حمایت میکردند. عامل سخت افزاری امام یک صفحه کاغذ بود که بیانیه در او بنویسد. یک تکه نوار بود که صدای او را ضبط کند به گوش این و آن برساند.آن عاملی که امام را در این راه پیش برد او را قادر کرد که این تحولهای عظیم را در سطح کشور، در سطح امت، در سطح جهان برای طول تاریخ به وجود بیاورد عبارت بود از ایمان و امید.
دشمن سعیاش این است که جوان ایرانی را ناامید کند.مشکلات نباید امید را تضعیف کند. ما اگر مشکلات را مشاهده میکنیم باید انگیزهمان تقویت بشود برای پیدا کردن راههای رفع مشکل و کمک به آنهایی که برای رفع آنها دارند تلاش میکنند.امروز با وجود همهی این دستگاههای تبلیغاتی شما نگاه کنید ببینید جوان ایرانی چه عظمتی از خود نشان میدهد. نقطهی امیدآفرین این است.مجاهدان فداکار، مدافعان حرم، فعالان سختکوش جهاد تبیین، گروههای کمک مؤمنانه، اردوهای جهادی اینها همه جوانهای این کشورند. با وجود اینترنت، با وجود شبکههای اجتماعی، با وجود این همه لغزشگاهها جوانهای ما در این راه دارند حرکت میکنند.گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا یک شخصیت منور و نورانی برمیخیزد از یک روستای اطراف شهریار یک جوان فداکار و نورانی مثل مصطفی صدرزاده به وجود میآید. ما از این مصطفیهای صدرزاده در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم، هزاران داریم اینها همه امیدبخش است.این خبر در حال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
طلیعه فتح
طلیعه فتح عنوان مجموعهای است که به مرور برخی از وقایع دوران زندگی حضرت امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای از ابتدای ورود ایشان به مبارزه علیه رژیم پهلوی تا سالروز وقوع انقلاب اسلامی میپردازد. این مجموعه با تصویرگری چهره حضرت امام و رهبر انقلاب اسلامی منطبق با آن دوران همراه شده است. رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سیوچهارمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمةاللهعلیه این مجموعه را منتشر میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سخننگاشت | دیدار اعضای ستاد مرکزی کنگره ملی شهدای سبزوار و نیشابور
بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره ملی بزرگداشت دو هزار و چهل و چهار شهید سبزوار و همچنین دست اندرکاران کنگره ملی دو هزار و چهارصد و نود و هشت شهید نیشابور و جمعی از خانوادههای شهدای این دو شهر، که در تاریخ سهشنبه ۹ خرداد ۱۴۰۲ برگزار شده بود، صبح امروز (پنجشنبه) در محل برگزاری همایش در سبزوار منتشر شد.رسانه KHAMENEI.IR بیانات رهبر انقلاب را در این مجموعه سخننگاشت مرور میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد