بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های منطقه

رسانه‌های عربی بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در سی و ششمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام خمینی (ره) را به طور بی‌سابقه‌ای پوشش دادند و در این میان به تاکید رهبری مبنی بر ضرورت غنی سازی در خاک ایران توجهی ویژه داشتند.

بازتاب بیانات رهبر معظم انقلاب در رسانه‌های منطقه

زمان مطالعه: ۳ دقیقه

پایگاه «القدس» که از رسانه‌های طرفدار تشکیلات خودگردان فلسطین است در این باره نوشت که آیت الله خامنه‌ای در سخنان امروز خود اعلام کرد: آمریکا در تلاش است تا برنامه هسته‌ای ایران را از بین ببرد و می‌خواهد که ایران در زمینه‌های مختلف وابسته به آن باقی بماند.

بنا بر اعلام این رسانه، رهبر انقلاب تأکید کرد که آمریکا قادر به تضعیف برنامه هسته‌ای ایران نیست. وی این سوال را مطرح کرد: «شما چه کسی هستید که به ما بگویید آیا باید برنامه هسته‌ای داشته باشیم یا نه؟»

براساس گزارش القدس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزود که واشنگتن و رژیم صهیونیستی نمی‌توانند کاری برای پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران انجام دهند و تأکید کرد که ایران به مسیر تقویت قدرت ملی خود ادامه خواهد داد و از غنی‌سازی اورانیوم دست نخواهد کشید.

پایگاه «کل العرب» متعلق به فلسطینی‌های سرزمین‌های اشغالی ۱۹۴۸ نیز در این باره نوشت: آیت‌الله خامنه‌ای اعلام کرد که تهران موفق شده است بیش از هزار توطئه را خنثی کند و برخی از آن‌ها با پاسخ مستقیم مواجه شده‌اند.

به نوشته این پایگاه، رهبر انقلاب اسلامی در واکنش به پیشنهادی که طرف آمریکایی در مذاکرات جاری میان دو کشور مطرح کرده است اظهار داشت: این پیشنهاد کاملاً با اصل «ما قوی هستیم» در تضاد است.

بنابر اعلام «کل العرب»، حضرت آیت الله خامنه‌ای، تأکید کرد که ایران امروز قادر به تولید سوخت هسته‌ای است و پروژه هسته‌ای ایران تنها به تولید انرژی محدود نمی‌شود، بلکه کاربردهای متعددی در زمینه‌های فناوری و علمی دارد.

به نوشته این پایگاه فلسطینی، رهبر انقلاب اسلامی تصریح کرد که این فناوری بدون فرآیند غنی‌سازی کامل نخواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین غنی‌سازی اورانیوم را یکی از ارکان اساسی برنامه هسته‌ای ایران دانست و تأکید کرد که «برنامه هسته‌ای بدون غنی‌سازی هیچ ارزشی ندارد».

پایگاه عراقی «بغداد الیوم» نیز با پوشش گسترده فرمایشات رهبر معظم انقلاب نوشت که آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه «تهران از غنی‌سازی اورانیوم دست نخواهد کشید» اظهار داشت: ما قادر به تولید کامل سوخت هسته‌ای هستیم و تنها تعداد کمی از کشورها توانایی انجام این کار را دارند.

بنابر گزارش بغداد الیوم، رهبر انقلاب تاکید کرد: آمریکا نمی‌خواهد که ما برنامه هسته‌ای داشته باشیم و می‌خواهد که در چندین حوزه به آن وابسته باشیم، اما قادر به تضعیف برنامه هسته‌ای ما نیست. شما کی هستید که به ما بگویید آیا باید برنامه هسته‌ای داشته باشیم یا نه؟

آیت‌الله خامنه‌ای با تاکید بر اینکه «آمریکا باید نیروهای خود را از این منطقه خارج کند»، افزودند: ایالات متحده شریک جنایاتی است که در نوار غزه رخ می‌دهد و آنچه در آنجا اتفاق می‌افتد، یک جنایت واقعی است.

پایگاه اردنی «رؤیا» نیز در این باره گزارش داد: آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران امروز (چهارشنبه) به‌طور کامل پیشنهاد آمریکا درباره توافق هسته‌ای را رد کرد و آن را «۱۰۰ درصد در تضاد با اصل حاکمیت ملی و باور ملت ایران به اتکای به خود» دانست.

آیت الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «غنی‌سازی اورانیوم ستون فقرات برنامه هسته‌ای ایران است» تصریح کرد که این عنصر قابل چشم‌پوشی نیست.

پایگاه مصری «الجمهور» نیز با پوشش فرمایشات رهبر معظم انقلاب نوشت: رهبر جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که ایران قادر به تولید کامل سوخت هسته‌ای است و تنها تعداد کمی از کشورها توانایی انجام این کار را دارند.

آیت‌الله خامنه‌ای در این سخنرانی‌ به مناسبت سالگرد درگذشت بنیان‌گذار انقلاب اسلامی افزود که پیشنهاد هسته‌ای آمریکا کاملاً با اصل حاکمیت در تهران در تضاد است.

«صدی البلد» رسانه مصری دیگری است که سخنان رهبر معظم انقلاب را پوشش و گزارش داد: آیت‌الله خامنه‌ای، تلاش‌های ایرانیان را برای رساندن کشور به سطوح بالای پیشرفت ستود و تأکید کرد که این تلاش‌ها ایران را قادر ساخته است تا سوخت هسته‌ای را به‌طور کامل تولید و در اختیار داشته باشد.

به گفته این پایگاه مصری، رهبر معظم انقلاب تصریح کرد که هیچ‌کس حق ندارد آن گونه که آمریکا می‌خواهد برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کند.

پایگاه لبنانی «مرکز بیروت للاخبار» نیز در این باره نوشت: رهبر جمهوری اسلامی ایران امروز (چهارشنبه) تأکید کرد که پیشنهاد هسته‌ای آمریکا «در تضاد با حاکمیت ملی تهران» است و «با باور ملت ایران به اتکای به خود تناقض دارد».

این رسانه لبنانی، اظهارات رهبر معظم انقلاب را که نشان‌دهنده رد کامل هرگونه توافقی دانست که اصل غنی‌سازی اورانیوم را در داخل کشور رعایت نکند.

رسانه لبنانی همچنین افزود: آیت‌الله خامنه‌ای «سخنرانی قاطعی» تأکید کرد که «غنی‌سازی اورانیوم عنصر اساسی در برنامه هسته‌ای ایران است و برنامه هسته‌ای بدون غنی‌سازی هیچ ارزشی ندارد و تحت هیچ شرایطی از آن دست نخواهیم کشید».


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 20:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

لحن «جدی» و «قوی» رهبری در ترسیم خطوط مذاکراتی؛ محور رسانه‌های انگلیسی

لحن «جدی» و «قوی» رهبری در ترسیم خطوط مذاکراتی؛ محور رسانه‌های انگلیسی بیانات مقام معظم رهبری در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی در رسانه‌های خارجی بازتاب گسترده‌ای یافت و این رسانه‌ها به مواضع رهبری در خصوص مذاکرات هسته‌ای با آمریکا توجهی ویژه نشان دادند.

جوان آنلاین: خبرگزاری رویترز افزود: آیت الله علی خامنه‌ای رهبر معظم ایران امروز چهارشنبه گفت پیشنهاد آمریکا برای توافق هسته‌ای علیه قدرت ملی تهران است.

این خبرگزاری به بخشی از بیانات رهبری در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و به نقل از ایشان نوشت: پیشنهاد هسته‌ای آمریکا در تضاد بر باور ملی ما به خوداتکایی و اصل «ما می‌توانیم است».

بیانات امروز مقام معظم رهبری در خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز بازتاب یافت. این خبرگزاری آمریکایی تیتر زد: «رهبر معظم ایران از پیشنهاد آمریکا درباره مذاکرات هسته‌ای انتقاد کرد».

این رسانه آمریکایی با این ادعا که «رهبر ایران ایده توافق را رد نکرد»، نوشت: رهبر معظم ایران روز چهارشنبه از پیشنهاد اولیه ایالات متحده در مذاکرات بر سر برنامه هسته‌ای تهران که به سرعت در حال پیشرفت است، انتقاد کرد، هرچند از رد کامل ایده توافق با واشنگتن خودداری کرد.

آسوشیتدپرس نوشت: آیت‌الله علی خامنه‌ای با الهام از یک شعار دولت ایران، پیشنهاد ایالات متحده را «صد در صد مخالف ایده «ما می‌توانیم»، توصیف کرد. او همچنین اصرار داشت که تهران باید توانایی غنی‌سازی اورانیوم خود را حفظ کند.

آسوشیتدپرس این بخش از بیانات رهبری را بازتاب داد که «اگر ما صد نیروگاه هسته‌ای داشته باشیم، اما غنی سازی نداشته باشیم، این نیروگاه‌ها برای ما قابل استفاده نیستند. اگر غنی سازی نداشته باشیم باید دست گدایی به سمت آمریکا دراز کنیم».

آسوشیتدپرس مدعی شد، برخی از کشور‌های دارای برق هسته‌ای، اورانیوم را از تولید کنندگان خارجی دریافت می‌کنند.

شبکه خبری آمریکایی‌ای بی سی نیوز در تیتری با این عنوان که «رهبر ایران گفت تهران غنی سازی را متوقف نخواهد کرد»، بیانات رهبری را در مراسم ارتحال امام خمینی (ره) بازتاب داد و نوشت: رهبر ایران درباره مذاکرات هسته‌ای با آمریکا ابراز تردید کرد و گفت فکر نمی‌کند این مذاکرات نیتجه داشته باشد.‌ای بی سی نیوز افزود: با این حال رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران تصدیق کرد که نتیجه نهایی مذاکرات همچنان معلوم نیست. وی به روشنی اظهار داشت که غنی سازی متوقف نخواهد شد.

این رسانه آمریکایی خاطرنشان کرد که رهبر معظم ایران با لحنی جدی و قوی به مقام‌های آمریکایی که از ایران خواسته‌اند غنی سازی را متوقف کند، هشدار داد.‌ای بی سی نیوز به این بخش از بیانات رهبری پرداخت که فرموده است «طرف آمریکایی که وارد این مذاکرات غیرمستقیم می‌شود و حرف می‌زند، باید سعی کند حرف‌های بی‌ربط نزند.»

به نوشته‌ای بی سی نیوز، رهبر ایران همچنین افزود «این که بگوییم به ایران اجازه غنی سازی نمی‌دهیم، اشتباهی بزرگ است. هیچ کس منتظر اجازه آنها نیست. جمهوری اسلامی ایران سیاست و متدی دارد و از سیاست خود پیروی می‌کند».

شبکه خبری آمریکایی در پایان گزارش بازتاب خود به این نکته نیز اشاره کرد «در حالی که مقامات ایرانی پیوسته اظهار داشته‌اند که اصل غنی‌سازی اورانیوم غیرقابل مذاکره است، گفته‌اند که برای مذاکره در مورد اقدامات لازم جهت افزایش شفافیت در فعالیت‌های غنی‌سازی خود و یافتن راه‌هایی با سایر طرف‌ها برای نشان دادن اینکه این فعالیت‌ها برای اهداف صلح‌آمیز است، آماده هستند.»

خبرگزاری فرانسه ذیل عنوان «رهبر ایران می‌گوید آمریکا درباره غنی سازی اورانیوم حق اظهارنظر ندارد»، آورد: رهبر معظم ایران روز چهارشنبه گفت ایالات متحده درباره غنی سازی ایران در برنامه هسته‌ای اش «نمی تواند اظهارنظر کند».

این رسانه فرانسوی، درگزارش بازتاب خود نوشت: (آیت الله) خامنه‌ای با اشاره به ایالات متحده در سخنانی که از تلویزیون دولتی ایران پخش شد، گفت که «چرا شما در این که ایران غنی سازی داشته باشد یا نداشته باشد، دخالت می‌کنید. شما نمی‌توانید در این زمینه اظهارنظر کنید.»

تارنمای شبکه خبری بلومبرگ تیتر زد: (آیت الله) خامنه‌ای رهبر ایران پیشنهاد «متکبرانه» آمریکا درباره توافق هسته‌ای را رد کرد.

این رسانه نیز نوشت: آیت الله علی خامنه‌ای رهبر معظم ایران پیشنهاد آمریکا درباره توافق هسته‌ای را مورد انتقاد قرار داد و مقام‌های آمریکایی را به دلیل انتظار از جمهوری اسلامی برای توقف غنی سازی «متکبر» خواند.

بلومبرگ اضافه کرد: ایران و آمریکا از آوریل (فروردین) گذشته در حال مذاکره برای پایان دادن به بن بست شدید و چند ساله بر سر برنامه هسته‌ای تهران هستند و تاکنون در پنج دوره مذاکرات (غیرمستقیم) با میانجی گری عمان شرکت کرده‌اند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 20:14 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب: استقلال ملی یعنی کشور منتظر چراغ سبز یا قرمز آمریکا نباشد

رهبر انقلاب: استقلال ملی یعنی کشور منتظر چراغ سبز یا قرمز آمریکا نباشد رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: استقلال ملی یعنی کشور منتظر چراغ سبز یا قرمز آمریکا و امثال آمریکا نباشد؛ یک سرفصل استقلال ملی اصل «ما می‌توانیم» است.

جوان آنلاین: رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه ۱۴ خرداد ماه) در اجتماع عظیم مردم در سی‌وششمین سالگرد عروج حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: پیش از هر سخنی به روح مطهر امام بزرگوار درود می‌فرستم و علو درجات آن بزرگوار را از خدای متعال مسئلت می‌کنم. فردا روز عرفه و بهار دعاست، به جوان‌ها توصیه می‌کنم دعا کنند و با خدای متعال حوائج و اهدافشان را در میان بگذارند و از خدای متعال کمک بخواهند.

ایشان ادامه دادند: نظام سیاسی ما که به حمدالله دارای رشد و اقتدار است، برآمده از یک انقلاب عظیم است، رهبر آن مرد بزرگی است که بعد از سی و چند سال از رحلت ایشان حضورش در جهان هنوز ملموس است و تأثیر انقلاب او را انسان در جهان به وضوح مشاهده می‌کند، تنزل شدید جایگاه آمریکا در دنیا متأثر از حضور اوست، نفرت از صهیونیست متأثر از انقلاب اوست.

مقام معظم رهبری تاکید کردند: امروز در جهان غرب، انسان یک حرکتی را به سمت بیزاری از ارزش‌های غربی می‌بیند؛ امام یک چنین انقلابی را به وجود آورد. انقلاب اسلامی ایران دنیای غرب را غافلگیر کرد، گمان نمی‌کردند که یک روحانی تنها بدون تجهیزات و منابع مالی بتواند یک ملت را وارد میدان کند. احتمال نمی‌دادند که این انقلاب و این امام بتواند آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها را که سال‌ها در ایران بر همه چیز تسلط داشتند، جارو کند و بتواند اینها را از کشور بیرون کند.

ایشان ادامه دادند: اگر بعد از انقلاب یک حکومت سازش‌کاری با غرب بر سر کار می‌آمد، همچنان که در اوایل کار یک نشانه‌هایی از این هم دیده شد که حکومت سازشکار با غرب بر سرکار بیاید، اگر چنین چیزی اتفاق می‌افتاد غربی‌ها امیدوار می‌شدند که دوباره بتوانند در ایران نفوذ کنند و منافع نامشروع خودشان را در این کشور تأمین کنند، لکن امام مواضع صریح و روشن خود را در بنای اسلامی کشور ابراز کرد.

رهبر معظم انقلاب فرمودند: به نظر من انواع توطئه‌های علیه انقلاب ما در هیچ انقلابی از این انقلاب‌های شناخته شده دنیا سابقه ندارد. جمهوری اسلامی در مقابل همه توطئه‌ها، طراحی‌ها و دشمنی‌ها طاقت آورد. شاید اگر بشماریم بیش از هزار توطئه به‌وسیله جمهوری اسلامی خنثی شد، بعضی را هم پاسخ داد.

رهبر انقلاب اظهار کردند: احساسات؛ اهداف عقلانی قیام‌های اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، نتیجه این است که وقتی احساسات فروکش کرد مسیر حرکتی که انقلاب برای آن به وجود آمده است آن مسیر عوض می‌شود. مثلاً انقلاب فرانسه بر اثر احساسات اهداف آن فراموش شد. امام، انقلاب اسلامی را در مقابل آفت نابود کننده احساسات حفظ کرد.

ایشان افزودند: عقلانیت امام مظهرش دو رکن اساسی بود یک رکن ولایت فقیه، یک رکن استقلال ملی. من آن معنایی که در ذهن مبارک امام بود در کلمات ایشان تکرار می‌شد را در ذیل کلمه استقلال ملی معرفی می‌کنم. اگر ولایت فقیه نبود این انقلاب از راه دین منحرف می‌شد.

مقام معظم رهبری فرمودند: استقلال ملی به معنای عدم ارتباط نیست، معنایش این است که ملت و کشور ایران روی پای خودش بایستد. استقلال ملی یعنی کشور منتظر چراغ سبز یا قرمز آمریکا و امثال آمریکا نباشد؛ یک سرفصل استقلال ملی اصل «ما می‌توانیم» است.

ایشان تاکید کردند: در قضیه هسته‌ای طرح آمریکا صد درصد ضد «ما می‌توانیم» است. مقاومت یعنی در برابر اراده قدرت‌های بزرگ انسان سر خم نکند، اگر به چیزی اعتقاد دارد، چیزی را لازم می‌داند یا چیزی را ممنوع می‌داند بر طبق عقیده خودش عمل کند و در مقابل اراده دشمن، زورگویی دشمن و تحمیل دشمن سر خم نکند. یک اصل دیگر استقلال ملی، ارتقای قدرت دفاعی کشور است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی اظهار کردند: مقاومت یعنی در برابر اراده قدرت‌های بزرگ انسان سر خم نکند، اگر به چیزی اعتقاد دارد، چیزی را لازم می‌داند یا چیزی را ممنوع می‌داند بر طبق عقیده خودش عمل کند و در مقابل اراده دشمن، زورگویی دشمن و تحمیل دشمن سر خم نکند. یک اصل دیگر استقلال ملی، ارتقای قدرت دفاعی کشور است.

ایشان در ادامه فرمودند: تبیین امام هم احساسات را هدایت می‌کرد هم با استدلال عقل‌ها را قانع می‌کرد. امروز جوان ما با مسئله خودباوری و مقاومت آشناست و هویت انقلاب حفظ شد.

مقام معظم رهبری تاکید کردند: ایران به برکت تلاش فراوان توانست دارای چرخه کامل سوخت هسته‌ای بشود. صنعت هسته‌ای فقط برای انرژی نیست. صنعت هسته‌ای یک صنعت مادر است عرصه‌های متعدد علمی متأثر از صنعت هسته‌ای هستند. غنی‌سازی اورانیوم کلید مسئله هسته‌ای است، دشمنان هم روی غنی‌سازی دست گذاشته‌اند. در دهه ۸۰ برای سوخت ۲۰ درصد غیر قابل اعتماد بودن آمریکا را تجربه کردیم.

ایشان در ادامه تاکید کردند: حرف اول آمریکا این است که ایران صنعت هسته‌ای نداشته باشد، به آمریکا احتیاج داشته باشید، پاسخ ما به یاوه‌گویی آمریکا معلوم است: نمی‌توانند در این مورد هیچ غلطی بکنند. چرا دخالت می‌کنید ایران غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد، به شما چه! شما چه‌کاره‌اید؟

رهبر انقلاب فرمودند: جنایات رژیم صهیونیستی در غزه حیرت‌انگیز است. به‌جای بمب دارند با گلوله مردم را می‌کشند چقدر انسان ممکن است پست و حقیر و شریر باشد! آمریکا در این جنایت شریک است و باید از منطقه اخراج شود.

ایشان ادامه دادند: دولت‌های اسلامی امروز در مسئله فلسطین خیلی تکلیف دارند، امروز جای مجامله، ملاحظه‌کاری و بی‌طرفی نیست، امروز روز سکوت کردن نیست. اگر دولتی در میان دولت‌های اسلامی به هر شکلی از رژیم صهیونیستی حمایت بکند؛ یقین بداند ننگ ابدی بر پیشانی‌اش خواهد ماند. دولت‌ها بدانند با تکیه بر رژیم صهیونیستی برای هیچ دولتی امنیت به وجود نمی‌آید. این رژیم به حکم قاطع الهی در حال فروپاشی است و ان‌شاءالله دیری نخواهد پایید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 20:13 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سالگرد ارتحال امام (ره)

رهبر انقلاب: صنعت هسته‌ای ایران ربطی به آمریکا ندارد / پیشرفت، امنیت و رفاه با ادامه مسیر عقلانیت امام(ره)

رهبر انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال امام(ره) در بیاناتی ایران تاکید کردند که تا بتوانیم بر قدرت همه جانبه ملی مان خواهیم افزود و در بخش دیگری از بیاناتشان با تاکید بر اصل «ما می توانیم» تاکید کردند که طرح آمریکا صددرصد ضد «ما می توانیم» است.

رهبر انقلاب: صنعت هسته‌ای ایران ربطی به آمریکا ندارد /  پیشرفت، امنیت و رفاه با ادامه مسیر عقلانیت امام(ره)

زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

رهبر معظم انقلاب اسلامی تأکید کردند: امام راحل عظیم‌الشأن با تدبیر و عقلانیتی برخاسته از ایمان، اصولِ استمرار حرکت مقتدرانه و عزتمند انقلاب و کشور را ذیل مفهوم اساسی «استقلال ملی» گنجاند و ایران عزیز در پرتو همین اصول، به پیشرفت، رفاه عمومی، امنیت پایدار، ارتقای بیشتر موقعیت خارجی و آینده روشن خود دست خواهد یافت.

به گزارش ایسنا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز، چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ در اجتماع عظیم و پرشور مردم در حرم مطهر امام خمینی(رض)، همچنین در تبیین مسئله ملی هسته‌ای، برخورداری ایران از چرخه کامل و افتخارآمیز سوخت هسته‌ای را نتیجه باور ملت و دانشمندان جوان به «ما می‌توانیم» خواندند و با اشاره به تأثیرات مهم این صنعت در پیشرفت علوم و صنایع دیگر، طرح هسته‌ای ارائه شده آمریکا را در ضدیت کامل با اصل راهگشای «ما می‌توانیم» دانستند و تأکید کردند: صنعت عظیم هسته‌ای بدون غنی‌سازی عملاً بی‌فایده است و آمریکا و رژیم صهیونیستی بدانند برای تحقق هدف اصلی خود یعنی جمع کردن صنعت هسته‌ای در ایران، هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

ایشان، امام خمینی را معمار بزرگ نظامِ رشدیابنده، با ثبات و پر اقتدار جمهوری اسلامی برشمردند و گفتند: سی‌وشش سال بعد از رحلت آن مرد عظیم، حضور او و تأثیرات انقلابش در مسائلی مانند افول قدرت‌های بزرگ، شکل‌گیری نظام چند قطبی، تنزل شدید جایگاه و نفوذ آمریکا، اوج‌گیری نفرت از صهیونیزم حتی در اروپا و آمریکا و حرکت بسیاری از ملت‌ها در بیداری و نفی ارزش‌های غربی محسوس است.


رهبر انقلاب با اشاره به غافلگیری دنیای غرب در مقابل «بسیج ملت ایران به‌وسیله یک عالم دینی، پیروزی امام و ملت با دستان خالی بر رژیم تا دندان مسلح و وابسته پهلوی و جاروشدن بساط حضور آمریکایی‌ها و صهیونیست‌های مفتخور و غارتگر از ایران»، گفتند: غافلگیری دوم غربی‌ها تشکیل نظام جمهوری اسلامی با تدبیر و پیگیری‌های امام بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری امید آمریکایی‌ها به روی‌کارآمدن حکومتی سازشکار در ایران و تأمین دوباره منافع نامشروع آنها در کشور، افزودند: امام با ابراز صریح مواضع خود درباره تشکیل یک نظام اسلامی و دینی در ایران، این امید آمریکایی‌ها را به باد داد و توطئه‌های مخرب دشمنان از همین جا آغاز شد.

ایشان حجم، تنوع و شدت طرح‌های ویرانگر غربی‌ها بخصوص آمریکا را در قبال انقلاب اسلامی، در تاریخ انقلاب‌های معاصر بی‌سابقه خواندند و گفتند: تحریکات قومی، مسلح کردن گروه‌های ضدانقلاب و چپ، تحریک و پشتیبانی از گرگ خونخواری به نام صدام برای حمله به ایران و ترور اصحاب امام از جمله اقدامات خصمانه دشمنان بود که خط ترورِ عناصر تأثیرگذار در دهه‌های بعد هم با ترور دانشمندان هسته‌ای ادامه یافت.

رهبر انقلاب «تحریم‌های همه‌جانبه‌ای که همچنان ادامه دارد، حمله نظامی آمریکا به طبس و حمله به هواپیمای مسافربری ایران برفراز خلیج فارس» را از دیگر اقدامات خبیثانه دشمنان ملت و انقلاب خواندند و گفتند: پشت سر همه این توطئه‌ها، دولت‌های مستکبر بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی و دستگاه‌های جاسوسی مانند سی‌آی‌اِی آمریکا، اِم‌آی‌شش انگلیس و موساد رژیم اشغالگر قرار داشته‌اند.

ایشان هدف از این اقدامات منحط و ویرانگر را تضعیف جمهوری اسلامی دانستند و تأکید کردند: ملت و نظام در مقابل همه این توطئه‌ها طاقت آورده و بیش از هزار توطئه را خنثی کرده‌اند و جمهوری اسلامی نه‌تنها ضعیف نشده بلکه با قدرت به مسیر خود ادامه داده و از این پس نیز مقتدرانه به پیش خواهد رفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‎ای غلبه احساسات بر عقلانیت را آفتی بزرگ و عامل اصلی انحراف انقلاب‌ها از جمله انقلاب فرانسه برشمردند و تأکید کردند: امام راحل عظیم‌الشأن با تدبیر الهی و عقلانیت برخاسته از ایمانِ به غیب، انقلاب اسلامی را در قبال این آفت نابودکننده حفظ کرد و مصونیت بخشید و اجازه نداد غلبه احساسات بر عقلانیت، انقلاب و حرکت مردم را از مسیر اولیه منحرف کند.

ایشان ولایت فقیه و استقلال ملی را دو رکن عقلانیت امام خواندند و افزودند: رکن ولایت فقیه، حافظ جنبه دینی و مانع از انحراف انقلاب برآمده از انگیزه‌ها و ایثار ایمانی مردم است و استقلال ملی نیز حاوی بسیاری از اندیشه‌ها و اهداف امام است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تعبیر از استقلال ملی به انزوا و قطع رابطه با دنیا را نادرست و نوعی مغالطه دانستند و افزودند: استقلال ملی یعنی ایران و ملت با ایستادن روی پای خود و بدون تکیه به دیگران، منتظر چراغ سبز یا نگران چراغ قرمز آمریکا و امثال آن نباشند و با تشخیص خود و بدون توجه به موافقت یا مخالفت قدرتها تصمیم بگیرند و اقدام لازم را انجام دهند.

ایشان در بیان اولین اصل برگرفته از بیانات امام بزرگوار در زمینه استقلال ملی، اصل «ما می‌توانیم» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: بر خلاف رژیم طاغوت که «ما نمی‌توانیم» را به ملت باورانده بود، امام اعتماد به نفس و «ما می‌توانیم» را در هویت ملی ایران و در جوانان و سیاستمداران زنده کرد که پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در بخش‌های علمی، فناوری، دفاعی، آبادانی و سازندگی کشور مرهون این روحیه و باور است.

رهبر انقلاب طراحی‌های بدخواهان برای نفی روحیه «ما می‌توانیم» در ملت ایران را نشانه اهمیت بی‌بدیل این عنصر هویتی دانستند و خاطرنشان کردند: اکنون در همین قضیه هسته‌ای و گفتگوهایی که با وساطت عمان در حال انجام است، طرحی که آمریکایی‌ها ارائه کردند، صددرصد ضدّ «ما می‌توانیم» است.

ایشان اصل «مقاومت» به معنی عمل بر طبق اعتقادات و سر خم نکردن در برابر اراده و تحمیل و زورگویی قدرت‌های بزرگ را مؤلفه‌ای دیگر از استقلال ملی خواندند و با تأکید بر «ارتقاء قدرت دفاعی» به‌عنوان اصلی دیگر گفتند: در ابتدای انقلاب توانایی ما در تولیدات دفاعی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر بود ولی با تشویق و تأکید امام، کار افزایش قدرت دفاعی آغاز شد به شکلی که امروز ارزیابان قدرت‌های دفاعی دنیا به قرار گرفتن ایران در رتبه اول منطقه در برخی مقولات دفاعی، اذعان و یا از برخی توانایی‌های ایران با وجود تحریم اظهار شگفتی می‌کنند.

اصل «تبیین» جزء دیگری از منظومه فکری و عملی امام بزرگوار در تأمین استقلال ملی ایران بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: امام از ابتدای نهضت در سال ۱۳۴۱ تا آخرین سال عُمر خود مسائل مهم را برای مردم تبیین می‌کرد که نوشته‌های ایشان در سال آخر خطاب به مردم، حوزه‌های علمیه و دانشگاهیان جزو برترین مکتوبات ایشان است. البته تبیین امام فقط متکی به احساسات نبود بلکه با استدلال، عقل‌ها را نیز قانع می‌کرد و هم‌زمان با دلها و مغزها سخن می‌گفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اصل «استقامت» به معنی رها نکردن و مداومت در پیمودن صراط مستقیم را اصلی دیگر از مفهوم استقلال ملی در نگاه امام برشمردند و افزودند: امام بزرگوار افکار و دلهای مردم و جوانان را با این اصول آشنا و همراه کرد و هویت انقلاب و استمرار حرکت آن در خط مستقیم را با عقلانیت متکی به این اصول تضمین کرد.

ایشان مقصود برخی افراد از دعوت به عقلانیت را سر خم کردن و تسلیم شدن مقابل آمریکا و زورگویان دانستند و گفتند: این عقلانیت نیست؛ عقلانیت آن است که امام توانست با قوی و مقتدر کردن مردم و کشور، ایران را در دنیا آبرومند کند و آینده روشنی را پیش روی مردم قرار دهد که ان‌شاءالله با استمرار حرکت ملی در مسیری که با عقلانیت امام پایه‌گذاری شد، امنیت پایدار، پیشرفت و رفاه عمومی و ارتقاء بین‌المللی بیشتری نصیب ملت خواهد شد.

رهبر انقلاب بخش دیگری از سخنانشان را به تبیین مسئله‌ی ملیِ هسته‌ای و بیان نکاتی برای آگاهی مردم اختصاص دادند و گفتند: ایران به برکت هوش جوانان و همت دانشمندان پر تلاش خود توانسته از چرخه کامل سوخت هسته‌ای برخوردار شود در حالی که کشورهای صاحب این توانایی در دنیا کاملاً معدود هستند.

ایشان فواید صنعت هسته‌ای را منحصر به تولید برق پاک و ارزان ندانستند و افزودند: صنعت هسته‌ای یک صنعت مادر و اصلی است و بر اساس گزارش‌های متخصصان و دانشمندان که باید به مردم هم ارائه شود، عرصه‌های متنوع علوم پایه و مهندسی همچون فیزیک هسته‌ای، مهندسی انرژی، مهندسی مواد و همچنین فناوری‌های دقیق و حساس در تجهیزات پزشکی، هوافضا و حسگرهای دقیق الکترونیک، وابسته یا متأثر از صنعت هسته‌ای است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فواید صنعت هسته‌ای در بخش پزشکی و دارویی برای تشخیص یا درمان بیماری‌های سخت و همچنین تأثیر این صنعت در صنایع مرتبط با کشاورزی و محیط زیست را از دیگر عرصه‌های کاربردی آن برشمردند و گفتند: در صنعت هسته‌ای، غنی‌سازی اورانیوم، نقطه‌ای اساسی و کلیدی است که دشمنان ما هم بر روی این نقطه دست گذاشته‌اند.

ایشان در بیان علت بی‌فایده بودن صنعت عظیم هسته‌ای بدون برخورداری از توانایی غنی‌سازی گفتند: بدون غنی‌سازی، برای تأمین سوخت نیروگاهها باید دست نیاز به سمت دارندگان آن دراز کنیم؛ مانند اینکه به ما بگویند با وجود برخورداری از نفت، حق احداث پالایشگاه و تولید بنزین ندارید و باید برای خرید و تأمین بنزین خود، به خواست کشورهای دیگر عمل کنید.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بدون غنی‌سازی و امکان تولید سوخت، حتی داشتن ۱۰۰ نیروگاه هسته‌ای به دردی نمی‌خورد؛ چرا که برای تأمین سوخت باید در مقابل آمریکا دست دراز کنیم و آنها ممکن است دهها شرط برای این کار تعیین کنند همچنان‌که در دهه ۸۰ و برای تأمین سوخت ۲۰ درصد این مسئله تجربه شد.

ایشان با اشاره به ماجرای وساطت دو کشور دوست ایران به درخواست رئیس‌جمهور وقت آمریکا برای انتقال بخشی از مواد غنی‌شده ۳.۵ درصد در ازای گرفتن سوخت ۲۰ درصد برای تأمین نیاز داخلی گفتند: در آن مقطع، مسئولین مبادله را پذیرفتند و بنده گفتم که طرف مقابل باید سوخت ۲۰ درصد را به بندرعباس منتقل کند و ما پس از آزمایش، مبادله را انجام می‌دهیم اما وقتی آنها دقت و اصرار ما را دیدند زیر قول خود زدند و سوخت ۲۰ درصد را ندادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته در طول همان زد و خوردهای سیاسی، دانشمندان ما سوخت ۲۰ درصد را در داخل تولید کردند.

رهبر انقلاب، حرف اول و مطالبه آمریکایی‌ها در موضوع هسته‌ای را محرومیت کامل ایران از این صنعت و فواید گوناگون آن برای مردم و همچنین بیکار و مأیوس شدن هزاران پژوهشگر و دانشمند جوان هسته‌ای خواندند و گفتند: سردمداران بی‌ادب و گستاخ آمریکا این خواسته را به زبان‌های مختلف تکرار می‌کنند.

ایشان واقعیت مطالبات زورگویانه آمریکا را مخالفت با پیشرفت و استغنای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: این حقایق را گفتیم تا ملت ایران تا حدودی در جریان قرار بگیرد؛ مسئولان هم باید بیشتر توضیح دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «پاسخ ما به یاوه‌گویی‌های دولت پر سر و صدا و بی‌تدبیر آمریکا معلوم است»، اظهار عجز چند سال قبل یکی از رؤسای جمهور آمریکا را مبنی بر اینکه اگر می‌توانستم پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز می‌کردم، یادآوری کردند و افزودند: امروز پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ما بسیار محکم‌تر شده است و همچنان‌که آن رئیس‌جمهور اعتراف کرد که نتوانست کاری از پیش ببرد، حاکمان امروز صهیونی و آمریکایی هم بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

ایشان اولین حرف جمهوری اسلامی به طرف آمریکایی و دیگر مخالفان صنعت هسته‌ای ایران را زیر سؤال بردن مبنای حقوقی ادعاهای آنها دانستند و گفتند: حرف ما به آنها این است که اختیار ملت ایران به دست خودش است. شما چه کاره هستید و از چه موضع حقوقی در خصوص داشتن یا نداشتن غنی‌سازی ما دخالت می‌کنید؟

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به جنایات حیرت‌انگیز و غیرقابل باور رژیم صهیونیستی در غزه که با ایجاد مرکزی به عنوان تقسیم غذا مردم را به رگبار می‌بندند، گفتند: این حد از پستی، خباثت، شقاوت و شرارت واقعاً حیرت‌آور است.

ایشان آمریکا را شریک جنایات رژیم صهیونیستی خواندند و افزودند: به همین دلیل است که اصرار داریم آمریکا باید از این منطقه خارج شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تکلیف دولت‌های اسلامی را سنگین خواندند و با تأکید بر اینکه امروز جای ملاحظه، محافظه‌کاری، بی‌طرفی و سکوت نیست، افزودند: اگر یک دولت اسلامی به هر شکل و بهانه‌ای چه با عادی‌سازی روابط، چه با بستن راه کمک به مردم فلسطین و چه با توجیه جنایات صهیونیستها از این رژیم حمایت کند، یقین بداند که ننگ ابدی بر پیشانی آن خواهد ماند.

رهبر انقلاب اسلامی عقوبت الهی و اخروی همکاری با صیهونیست‌ها را بسیار سخت و سنگین دانستند و افزودند: البته در همین دنیا نیز ملت‌ها این خیانت‌ها را فراموش نخواهند کرد؛ ضمن اینکه تکیه به رژیم صهیونیستی برای هیچ دولتی امنیت‌آفرین نیست زیرا این رژیم به حکم قاطع الهی در حال فروپاشی است و ان‌شاءالله تحقق آن، دیری نخواهد پایید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین روز عرفه را بهار دعا و خشوع و توجه و توسل برشمردند و به ملت به خصوص جوانان توصیه کردند با استفاده حداکثری از فرصت عرفه و قرائت دعای عاشفانه امام حسین در این روز، دعای ۴۷ صحیفه سجادیه را نیز به هر مقدار که توانستند بخوانند و با خدا راز و نیاز کنند.

در ابتدای این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در سخنانی، انقلاب اسلامی را مردمی‌ترین انقلاب تاریخ خواند و گفت: «عزت» برای مردم هویت‌ساز است و همواره باید مراقب باشیم که بر مبنای تأکیدات مکرر امام بزرگوار و رهبر معظم انقلاب، «عزت اسلامی» و «عزت ملی» ما تحت هیچ شرایطی مخدوش نشود.

تولیت آستان مطهر امام خمینی، بیداری و مقاومت ناشی از انقلاب اسلامی در لبنان، عراق، یمن و فلسطین را مهم برشمرد و با انتقاد از سکوت برخی کشورها در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گفت: امروز صدای امام در گوش همه است که اسرائیل باید محو شود و از بین برود چون یک غده سرطانی است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 20:12 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

حضور و سخنرانی رهبر انقلاب در مراسم سی و ششمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (رحمه‌الله)

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در اجتماع عظیم و پرشور مردم در حرم مطهر امام خمینی(رض)، با اشاره به تأثیرات محسوس انقلاب اسلامی در تحولات امروز جهان تأکید کردند: امام راحل عظیم‌الشأن با تدبیر و عقلانیتی برخاسته از ایمان، اصولِ استمرار حرکت مقتدرانه و عزتمند انقلاب و کشور را ذیل مفهوم اساسی «استقلال ملی» گنجاند و ایران عزیز در پرتو همین اصول، به پیشرفت، رفاه عمومی، امنیت پایدار، ارتقای بیشتر موقعیت خارجی و آینده روشن خود دست خواهد یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین در تبیین مسئله ملی هسته‌ای، برخورداری ایران از چرخه کامل و افتخارآمیز سوخت هسته‌ای را نتیجه باور ملت و دانشمندان جوان به «ما می‌توانیم» خواندند و با اشاره به تأثیرات مهم این صنعت در پیشرفت علوم و صنایع دیگر، طرح هسته‌ای ارائه شده آمریکا را در ضدیت کامل با اصل راهگشای «ما می‌توانیم» دانستند و تأکید کردند: صنعت عظیم هسته‌ای بدون غنی‌سازی عملاً بی‌فایده است و آمریکا و رژیم صهیونیستی بدانند برای تحقق هدف اصلی خود یعنی جمع کردن صنعت هسته‌ای در ایران، هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

ایشان، امام خمینی را معمار بزرگ نظامِ رشد‌یابنده، با ثبات و پر اقتدار جمهوری اسلامی برشمردند و گفتند: سی‌وشش سال بعد از رحلت آن مرد عظیم، حضور او و تأثیرات انقلابش در مسائلی مانند افول قدرت‌های بزرگ، شکل‌گیری نظام چند قطبی، تنزل شدید جایگاه و نفوذ آمریکا، اوج‌گیری نفرت از صهیونیزم حتی در اروپا و آمریکا و حرکت بسیاری از ملت‌ها در بیداری و نفی ارزش‌های غربی محسوس است.

رهبر انقلاب با اشاره به غافلگیری دنیای غرب در مقابل «بسیج ملت ایران به‌وسیله یک عالم دینی، پیروزی امام و ملت با دستان خالی بر رژیم تا دندان مسلح و وابسته پهلوی و جاروشدن بساط حضور آمریکایی‌ها و صهیونیست‌های مفتخور و غارتگر از ایران»، گفتند: غافلگیری دوم غربی‌ها تشکیل نظام جمهوری اسلامی با تدبیر و پیگیری‌های امام بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با یادآوری امید آمریکایی‌ها به روی‌کارآمدن حکومتی سازشکار در ایران و تأمین دوباره منافع نامشروع آنها در کشور، افزودند: امام با ابراز صریح مواضع خود درباره تشکیل یک نظام اسلامی و دینی در ایران، این امید آمریکایی‌ها را به باد داد و توطئه‌های مخرب دشمنان از همین جا آغاز شد.

ایشان حجم، تنوع و شدت طرح‌های ویرانگر غربی‌ها بخصوص آمریکا را در قبال انقلاب اسلامی، در تاریخ انقلاب‌های معاصر بی‌سابقه خواندند و گفتند: تحریکات قومی، مسلح کردن گروه‌های ضدانقلاب و چپ، تحریک و پشتیبانی از گرگ خونخواری به نام صدام برای حمله به ایران و ترور اصحاب امام از جمله اقدامات خصمانه دشمنان بود که خط ترورِ عناصر تأثیرگذار در دهه‌های بعد هم با ترور دانشمندان هسته‌ای ادامه یافت.

رهبر انقلاب «تحریم‌های همه‌جانبه‌ای که همچنان ادامه دارد، حمله نظامی آمریکا به طبس و حمله به هواپیمای مسافربری ایران برفراز خلیج فارس» را از دیگر اقدامات خبیثانه دشمنان ملت و انقلاب خواندند و گفتند: پشت سر همه این توطئه‌ها، دولت‌های مستکبر بویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی و دستگاه‌های جاسوسی مانند سی‌آی‌اِی آمریکا، اِم‌آی‌شش انگلیس و موساد رژیم اشغالگر قرار داشته‌اند.

ایشان هدف از این اقدامات منحط و ویرانگر را تضعیف جمهوری اسلامی دانستند و تأکید کردند: ملت و نظام در مقابل همه این توطئه‌ها طاقت آورده و بیش از هزار توطئه را خنثی کرده‌اند و جمهوری اسلامی نه‌تنها ضعیف نشده بلکه با قدرت به مسیر خود ادامه داده و از این پس نیز مقتدرانه به پیش خواهد رفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای غلبه احساسات بر عقلانیت را آفتی بزرگ و عامل اصلی انحراف انقلاب‌ها از جمله انقلاب فرانسه برشمردند و تأکید کردند: امام راحل عظیم‌الشأن با تدبیر الهی و عقلانیت برخاسته از ایمانِ به غیب، انقلاب اسلامی را در قبال این آفت نابودکننده حفظ کرد و مصونیت بخشید و اجازه نداد غلبه احساسات بر عقلانیت، انقلاب و حرکت مردم را از مسیر اولیه منحرف کند.

ایشان ولایت فقیه و استقلال ملی را دو رکن عقلانیت امام خواندند و افزودند: رکن ولایت فقیه، حافظ جنبه دینی و مانع از انحراف انقلاب برآمده از انگیزه‌ها و ایثار ایمانی مردم است و استقلال ملی نیز حاوی بسیاری از اندیشه‌ها و اهداف امام است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تعبیر از استقلال ملی به انزوا و قطع رابطه با دنیا را نادرست و نوعی مغالطه دانستند و افزودند: استقلال ملی یعنی ایران و ملت با ایستادن روی پای خود و بدون تکیه به دیگران، منتظر چراغ سبز یا نگران چراغ قرمز آمریکا و امثال آن نباشند و با تشخیص خود و بدون توجه به موافقت یا مخالفت قدرتها تصمیم بگیرند و اقدام لازم را انجام دهند.

ایشان در بیان اولین اصل برگرفته از بیانات امام بزرگوار در زمینه استقلال ملی، اصل «ما می‌توانیم» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: بر خلاف رژیم طاغوت که «ما نمی‌توانیم» را به ملت باورانده بود، امام اعتماد به نفس و «ما می‌توانیم» را در هویت ملی ایران و در جوانان و سیاستمداران زنده کرد که پیشرفت‌های شگفت‌انگیز در بخش‌های علمی، فناوری، دفاعی، آبادانی و سازندگی کشور مرهون این روحیه و باور است.

رهبر انقلاب طراحی‌های بدخواهان برای نفی روحیه «ما می‌توانیم» در ملت ایران را نشانه اهمیت بی‌بدیل این عنصر هویتی دانستند و خاطرنشان کردند: اکنون در همین قضیه هسته‌ای و گفتگوهایی که با وساطت عمان در حال انجام است، طرحی که آمریکایی‌ها ارائه کردند، صددرصد ضدّ «ما می‌توانیم» است.

ایشان اصل «مقاومت» به معنی عمل بر طبق اعتقادات و سر خم نکردن در برابر اراده و تحمیل و زورگویی قدرت‌های بزرگ را مؤلفه‌ای دیگر از استقلال ملی خواندند و با تأکید بر «ارتقاء قدرت دفاعی» به‌عنوان اصلی دیگر گفتند: در ابتدای انقلاب توانایی ما در تولیدات دفاعی بسیار ناچیز و نزدیک به صفر بود ولی با تشویق و تأکید امام، کار افزایش قدرت دفاعی آغاز شد به شکلی که امروز ارزیابان قدرت‌های دفاعی دنیا به قرار گرفتن ایران در رتبه اول منطقه در برخی مقولات دفاعی، اذعان و یا از برخی توانایی‌های ایران با وجود تحریم اظهار شگفتی می‌کنند.

اصل «تبیین» جزء دیگری از منظومه فکری و عملی امام بزرگوار در تأمین استقلال ملی ایران بود که رهبر انقلاب با اشاره به آن گفتند: امام از ابتدای نهضت در سال ۱۳۴۱ تا آخرین سال عُمر خود مسائل مهم را برای مردم تبیین می‌کرد که نوشته‌های ایشان در سال آخر خطاب به مردم، حوزه‌های علمیه و دانشگاهیان جزو برترین مکتوبات ایشان است. البته تبیین امام فقط متکی به احساسات نبود بلکه با استدلال، عقل‌ها را نیز قانع می‌کرد و هم‌زمان با دلها و مغزها سخن می‌گفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اصل «استقامت» به معنی رها نکردن و مداومت در پیمودن صراط مستقیم را اصلی دیگر از مفهوم استقلال ملی در نگاه امام برشمردند و افزودند: امام بزرگوار افکار و دلهای مردم و جوانان را با این اصول آشنا و همراه کرد و هویت انقلاب و استمرار حرکت آن در خط مستقیم را با عقلانیت متکی به این اصول تضمین کرد.

ایشان مقصود برخی افراد از دعوت به عقلانیت را سر خم کردن و تسلیم شدن مقابل آمریکا و زورگویان دانستند و گفتند: این عقلانیت نیست؛ عقلانیت آن است که امام توانست با قوی و مقتدر کردن مردم و کشور، ایران را در دنیا آبرومند کند و آینده روشنی را پیش روی مردم قرار دهد که ان‌شاءالله با استمرار حرکت ملی در مسیری که با عقلانیت امام پایه‌گذاری شد، امنیت پایدار، پیشرفت و رفاه عمومی و ارتقاء بین‌المللی بیشتری نصیب ملت خواهد شد.

رهبر انقلاب بخش دیگری از سخنانشان را به تبیین مسئله‌ی ملیِ هسته‌ای و بیان نکاتی برای آگاهی مردم اختصاص دادند و گفتند: ایران به برکت هوش جوانان و همت دانشمندان پر تلاش خود توانسته از چرخه کامل سوخت هسته‌ای برخوردار شود در حالی که کشورهای صاحب این توانایی در دنیا کاملاً معدود هستند.

ایشان فواید صنعت هسته‌ای را منحصر به تولید برق پاک و ارزان ندانستند و افزودند: صنعت هسته‌ای یک صنعت مادر و اصلی است و بر اساس گزارش‌های متخصصان و دانشمندان که باید به مردم هم ارائه شود، عرصه‌های متنوع علوم پایه و مهندسی همچون فیزیک هسته‌ای، مهندسی انرژی، مهندسی مواد و همچنین فناوری‌های دقیق و حساس در تجهیزات پزشکی، هوافضا و حسگرهای دقیق الکترونیک، وابسته یا متأثر از صنعت هسته‌ای است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فواید صنعت هسته‌ای در بخش پزشکی و دارویی برای تشخیص یا درمان بیماری‌های سخت و همچنین تأثیر این صنعت در صنایع مرتبط با کشاورزی و محیط زیست را از دیگر عرصه‌های کاربردی آن برشمردند و گفتند: در صنعت هسته‌ای، غنی‌سازی اورانیوم، نقطه‌ای اساسی و کلیدی است که دشمنان ما هم بر روی این نقطه دست گذاشته‌اند.

ایشان در بیان علت بی‌فایده بودن صنعت عظیم هسته‌ای بدون برخورداری از توانایی غنی‌سازی گفتند: بدون غنی‌سازی، برای تأمین سوخت نیروگاهها باید دست نیاز به سمت دارندگان آن دراز کنیم؛ مانند اینکه به ما بگویند با وجود برخورداری از نفت، حق احداث پالایشگاه و تولید بنزین ندارید و باید برای خرید و تأمین بنزین خود، به خواست کشورهای دیگر عمل کنید.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: بدون غنی‌سازی و امکان تولید سوخت، حتی داشتن ۱۰۰ نیروگاه هسته‌ای به دردی نمی‌خورد؛ چرا که برای تأمین سوخت باید در مقابل آمریکا دست دراز کنیم و آنها ممکن است دهها شرط برای این کار تعیین کنند همچنان‌که در دهه ۸۰ و برای تأمین سوخت ۲۰ درصد این مسئله تجربه شد.

ایشان با اشاره به ماجرای وساطت دو کشور دوست ایران به درخواست رئیس‌جمهور وقت آمریکا برای انتقال بخشی از مواد غنی‌شده ۳.۵ درصد در ازای گرفتن سوخت ۲۰ درصد برای تأمین نیاز داخلی گفتند: در آن مقطع، مسئولین مبادله را پذیرفتند و بنده گفتم که طرف مقابل باید سوخت ۲۰ درصد را به بندرعباس منتقل کند و ما پس از آزمایش، مبادله را انجام می‌دهیم اما وقتی آنها دقت و اصرار ما را دیدند زیر قول خود زدند و سوخت ۲۰ درصد را ندادند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: البته در طول همان زد و خوردهای سیاسی، دانشمندان ما سوخت ۲۰ درصد را در داخل تولید کردند.

رهبر انقلاب، حرف اول و مطالبه آمریکایی‌ها در موضوع هسته‌ای را محرومیت کامل ایران از این صنعت و فواید گوناگون آن برای مردم و همچنین بیکار و مأیوس شدن هزاران پژوهشگر و دانشمند جوان هسته‌ای خواندند و گفتند: سردمداران بی‌ادب و گستاخ آمریکا این خواسته را به زبان‌های مختلف تکرار می‌کنند.

ایشان واقعیت مطالبات زورگویانه آمریکا را مخالفت با پیشرفت و استغنای ملت ایران دانستند و تأکید کردند: این حقایق را گفتیم تا ملت ایران تا حدودی در جریان قرار بگیرد؛ مسئولان هم باید بیشتر توضیح دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه «پاسخ ما به یاوه‌گویی‌های دولت پر سر و صدا و بی‌تدبیر آمریکا معلوم است»، اظهار عجز چند سال قبل یکی از رؤسای جمهور آمریکا را مبنی بر اینکه اگر می‌توانستم پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز می‌کردم، یادآوری کردند و افزودند: امروز پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ما بسیار محکم‌تر شده است و همچنان‌که آن رئیس‌جمهور اعتراف کرد که نتوانست کاری از پیش ببرد، حاکمان امروز صهیونی و آمریکایی هم بدانند که در این مورد هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

ایشان اولین حرف جمهوری اسلامی به طرف آمریکایی و دیگر مخالفان صنعت هسته‌ای ایران را زیر سؤال بردن مبنای حقوقی ادعاهای آنها دانستند و گفتند: حرف ما به آنها این است که اختیار ملت ایران به دست خودش است. شما چه کاره هستید و از چه موضع حقوقی در خصوص داشتن یا نداشتن غنی‌سازی ما دخالت می‌کنید؟

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به جنایات حیرت‌انگیز و غیرقابل باور رژیم صهیونیستی در غزه که با ایجاد مرکزی به عنوان تقسیم غذا مردم را به رگبار می‌بندند، گفتند: این حد از پستی، خباثت، شقاوت و شرارت واقعاً حیرت‌آور است.

ایشان آمریکا را شریک جنایات رژیم صهیونیستی خواندند و افزودند: به همین دلیل است که اصرار داریم آمریکا باید از این منطقه خارج شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، تکلیف دولت‌های اسلامی را سنگین خواندند و با تأکید بر اینکه امروز جای ملاحظه، محافظه‌کاری، بی‌طرفی و سکوت نیست، افزودند: اگر یک دولت اسلامی به هر شکل و بهانه‌ای چه با عادی‌سازی روابط، چه با بستن راه کمک به مردم فلسطین و چه با توجیه جنایات صهیونیستها از این رژیم حمایت کند، یقین بداند که ننگ ابدی بر پیشانی آن خواهد ماند.

رهبر انقلاب اسلامی عقوبت الهی و اخروی همکاری با صیهونیست‌ها را بسیار سخت و سنگین دانستند و افزودند: البته در همین دنیا نیز ملت‌ها این خیانت‌ها را فراموش نخواهند کرد؛ ضمن اینکه تکیه به رژیم صهیونیستی برای هیچ دولتی امنیت‌آفرین نیست زیرا این رژیم به حکم قاطع الهی در حال فروپاشی است و ان‌شاءالله تحقق آن، دیری نخواهد پایید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین روز عرفه را بهار دعا و خشوع و توجه و توسل برشمردند و به ملت به خصوص جوانان توصیه کردند با استفاده حداکثری از فرصت عرفه و قرائت دعای عاشقانه امام حسین در این روز، دعای ۴۷ صحیفه سجادیه را نیز به هر مقدار که توانستند بخوانند و با خدا راز و نیاز کنند.

در ابتدای این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین سید حسن خمینی در سخنانی، انقلاب اسلامی را مردمی‌ترین انقلاب تاریخ خواند و گفت: «عزت» برای مردم هویت‌ساز است و همواره باید مراقب باشیم که بر مبنای تأکیدات مکرر امام بزرگوار و رهبر معظم انقلاب، «عزت اسلامی» و «عزت ملی» ما تحت هیچ شرایطی مخدوش نشود.

تولیت آستان مطهر امام خمینی، بیداری و مقاومت ناشی از انقلاب اسلامی در لبنان، عراق، یمن و فلسطین را مهم برشمرد و با انتقاد از سکوت برخی کشورها در مقابل جنایات رژیم صهیونیستی در غزه گفت: امروز صدای امام در گوش همه است که اسرائیل باید محو شود و از بین برود چون یک غده سرطانی است.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* فردا روز عرفه است؛ بهار دعاست، بهار خشوع و توجه و توسل. از این فرصت، همه‌مان باید ان‌شاءالله استفاده کنیم. من به‌خصوص به جوان‌ها عرض می‌کنم که از فرصت روز عرفه حداکثر استفاده را بکنند؛ دعا کنند، توسل کنند، با خدای متعال خواسته‌های خودشان، حوائج خودشان، اهداف خودشان را در میان بگذارند و از خدای متعال کمک بخواهند، هدایت بخواهند.

توصیه می‌کنم به‌خصوص جوان‌ها که علاوه بر دعای امام حسین در روز عرفه که دعای بسیار باحال و عاشقانه‌ای است، دعای امام سجاد علیه‌السلام، که دعای چهل و هفتم صحیفه‌ی سجادیه است، این دعا را هم بخوانند. البته دعای مفصلی است، اما هر مقداری که حال دعا دارید و می‌توانید، لزومی ندارد که انسان همه‌ی دعا را اگر وقت ندارد یا حال و مجال ندارد، بخواند.

* نظام سیاسی کشور ما، الحمدلله، نظام دارای رشد و ثبات و اقتدار است. برآمده و متولّد شده از یک انقلاب عظیم است. رهبر آن انقلاب و پدیدآورنده‌ی آن انقلاب و معمار نظام اسلامیِ برآمده از آن انقلاب، مرد بزرگی است که امروز بعد از سی و چند سال از رحلت ایشان، حضور او در جهان همچنان محسوس است. تأثیر او، تأثیر عظیم او و تأثیر انقلاب او را انسان در جهان امروز می‌تواند به وضوح مشاهده کند.

نظم بین‌المللی چندقطبیِ جهان، متأثر از انقلاب او است. افول قدرت‌های بزرگ، متأثر از انقلاب بود. تنزل شدید جایگاه و نفوذ آمریکا در دنیا، متأثر از انقلاب او است. نفرت عمومی از صهیونیسم که امروز به‌طور واضح در دنیا دیده می‌شود، متأثر از انقلاب او است. صراحت بسیاری از ملت‌ها، به‌خصوص جوان‌هایشان، در نفی ارزش‌های غربی که امروز مشاهده می‌شود، متأثر از انقلاب اوست.

امروز در جهان غرب، در اروپا، حتی در آمریکا و کشورهای وابسته به این‌ها، انسان می‌بیند یک حرکتی را به سمت بیزاری از ارزش‌های غربی. این‌ها، انقلاب امام بزرگوار ما و انقلاب ملت ایران، قطعاً تا حدود زیادی در همه‌ی این چیزهایی که عرض کردیم مؤثر بوده است و تأثیر گذاشته است. یک چنین انقلابی، امام بزرگوار به کمک مردم به وجود آورد.

* انقلاب اسلامی ایران دنیای غرب را غافلگیر کرد. غافلگیر شدند، احساس نمی‌کردند، گمان نمی‌کردند که یک مرد روحانی تنها و بدون تجهیزات و بدون منابع مالی معتنابه، بتواند یک ملت را وارد میدان کند. این را در غرب هیچ‌کس احتمال نمی‌داد و گمان نمی‌کرد.

احتمال نمی‌دادند که این ملت، با هدایت و رهبری این عالم دینی، بتواند با دست خالی بر رژیم تا دندان مسلحِ حاکم بر ایران غلبه پیدا کند؛ آن هم رژیمی که همه‌ی قدرت‌های دنیا از او حمایت می‌کردند، چه شرقی و چه غربی.

احتمال نمی‌دادند که این رژیم را ساقط کند. احتمال نمی‌دادند که این انقلاب و این امام، بتواند آمریکایی‌ها را و صهیونیست‌ها را که سال‌ها در ایران جا خوش کرده بودند و بر همه‌چیز تسلط داشتند، بتواند این‌ها را جارو کند، بتواند این‌ها را از کشور بیرون کند، اثری از این‌ها در کشور باقی نماند.

* غافلگیری بعدی غربی‌ها از انقلاب، تشکیل نظام جمهوری اسلامی بود. اگر بعد از انقلاب، یک حکومت سازش‌کاری بر سر کار می‌آمد ـ همچنان‌که در اوایل کار، یک نشانه‌هایی هم از این دیده شد ـ یک حکومت سازش‌کار با غرب بر سرکار بیاید، اگر چنین چیزی اتفاق می‌افتاد، غربی‌ها امیدوار می‌شدند که بتوانند دوباره در ایران نفوذ کنند و منافع نامشروع خودشان را در این کشور تأمین کنند.

لکن امام، مواضع صریح و روشن خود را در بنای اسلامی کشور ابراز کرد. یعنی امام اعلام کرد ـ هم در زبان، هم در عمل ـ که نظامی که برآمده از این انقلاب است، یک نظام اسلامی است، یک نظام دینی است.

از این‌جا توطئه‌ها شروع شد. غربی‌ها، بعد از آن که احساس کردند که انقلاب در چه جهتی حرکت می‌کند، به کدام سمت ملت ایران دارند حرکت می‌کنند و می‌روند، توطئه‌های دشمنان، طرح‌های مخرب آن‌ها، طرح‌های ویرانگر آن‌ها برای کشور عزیز ما و ملت ما شروع شد.

* بنده هیچ نظام انقلابی را در دنیا، در تاریخ این یکی دو سه قرن انقلاب‌ها، نمی‌شناسم که تا این اندازه در معرض توطئه و دشمنی و طراحی دشمنان قرار گرفته باشد.

شما نگاه کنید ببینید از اول انقلاب، از تحریکات قومی؛ قومیت‌ها را تحریک کردند، تا مسلح کردن گروه‌های چپ؛ گروه‌های چپ در ایران کم و بیش بودند، این‌ها را مسلح کنند، در دانشگاه و جاهای دیگر این‌ها را بگنجانند، آماده برای حرکت علیه نظام. تا تحریک و پشتیبانی گرگ خونخواری مثل صدام حسین؛ تحریکش کردند، وادارش کردند، تشویق کردند که به مرزهای ما حمله کند. تا ترورهای هدفمند؛ ترور شهید مطهری، ترور شهید بهشتی، ترور شهید مفتح، ترور شهید رجایی، ترور شهدای محراب، و همین‌طور ادامه پیدا کند تا ترور دانشمندان هسته‌ای، تا ترور جوانان فعال انقلابی.

این‌ها را ببینید، این‌ها مجموعه طراحی‌هایی است که علیه نظام برخاسته از انقلاب در ایران انجام گرفت. بعد هم تحریم‌ها؛ تحریم‌های همه‌جانبه. بعد هم حملات مستقیم؛ مثل حمله‌ی طبس، حمله‌ی آمریکایی‌ها به طبس و آن قضیه‌ی معروف و معجزه‌آسا، یا حمله به هواپیمای مسافربری، از این قبیل کارها و اسقاط هواپیما.

این کارها نسبت به نظام برآمده از انقلاب اسلامی، از اول انقلاب شروع شد. البته تا امروز هم ادامه دارد. این انواعِ این طرح‌ها و این توطئه‌ها، از لحاظ تنوع، از لحاظ شدت عمل، از لحاظ مضمون خباثت‌آمیز آن‌ها، به نظر من در هیچ انقلابی از این انقلاب‌های شناخته‌شده‌ی دنیا سابقه ندارد.

* چه کسی این توطئه‌ها را انجام می‌داد؟ یک وقت هست که گروه‌های تروریستی کاری را انجام می‌دهند، در ایران این‌جور نبود. این توطئه‌ها، این طراحی‌ها، این خباثت‌ها، به‌وسیله‌ی دولت‌های مستکبر ـ عمدتاً آمریکا و صهیونیسم ـ و به‌وسیله‌ی دستگاه‌های جاسوسی معروف دنیا، مثل سیا که مال آمریکاست، مثل ام‌آی‌۶ که مال انگلیس است، مثل موساد که مال رژیم صهیونیستی است، این توطئه‌ها به‌وسیله‌ی آن‌ها انجام می‌گرفت.

نظام اسلامی، جمهوری اسلامی، در مقابل همه‌ی این توطئه‌ها و طراحی‌ها و دشمنی‌ها طاقت آورد، طاقت آورد. این توطئه‌ها را خنثی کرد. شاید اگر بشماریم، بیش از هزار توطئه به‌وسیله‌ی جمهوری اسلامی خنثی شد. بعضی‌ها را هم پاسخ داد.

مهم این است که این‌ها، این توطئه‌ها را انجام دادند برای این‌که جمهوری اسلامی را تضعیف کنند، اما جمهوری اسلامی نه‌فقط تضعیف نشد، بلکه روزبه‌روز بر توانایی‌های آن و قدرت آن افزوده شد؛ نه‌فقط در داخل کشور، بلکه حتی در خارج از کشور، توانایی‌های گوناگون جمهوری اسلامی افزایش پیدا کرد.

و همین‌جا من به ملت ایران عرض کنم و همه‌ی کسانی که به مسائل ایران علاقه دارند، بدانند که از این پس هم، به توفیق الهی، تا آن‌جا که بتوانیم، بر قدرت همه‌جانبه‌ی ملی خود خواهیم افزود.

* قیام‌های اجتماعی در همه‌جای دنیا معمولاً به کمک احساسات شکل می‌گیرند. احساسات کمک می‌کند به این‌که قیام‌های اجتماعی شکل بگیرد و پیروز بشود. اگر اندیشه‌ای و عقلانیتی هم پشت سر این احساسات وجود داشته باشد، غالباً در لابلای نظرات و اجتهادهای برخاسته از این احساسات، آن پشتوانه‌های عقلانی گم می‌شود، کمرنگ می‌شود.

احساسات خیلی اوقات اهداف عقلانیِ قیام‌ها را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که وقتی احساسات فروکش کرد، مسیر حرکتی که انقلاب برای آن به وجود آمده است، آن مسیر عوض می‌شود، چون آن عقلانیتی که پشت سر این قیام بود، آن عقلانیت گم شده، کم‌اثر شده؛ لذا مسیر عوض می‌شود. نمونه‌های متعددی در تاریخ دارد.

امام، انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با عقلانیت برخاسته از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت، دامن انقلاب اسلامی را نگیرد. یعنی احساسات؛ خب، در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود. ایشان کاری کرد که احساسات نتواند مسیر اصلی و درستِ اولیه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند.

* امام کاری کرد که احساسات نتواند مسیر اصلی و درستِ اولیه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. چه‌کار کرد؟ عقلانیت امام، آن عقلانیتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، مظهرش دو رکن اساسی بود: یک رکن، ولایت فقیه؛ یک رکن، استقلال ملی.

رکن اول، بنابراین، ولایت فقیه بود. ولایت فقیه، جنبه‌ی دینی این انقلاب را حفظ کرد. اگر ولایت فقیه نبود، این انقلابی که با انگیزه‌ی دینی، با گذشت ناشی از ایمان به خدا به وجود آمده بود، از راه دین منحرف می‌شد.

رکن دوم، استقلال ملی بود. البته استقلال ملی، استقلال به معنای قطع رابطه با محیط پیرامون و دنیا نیست. بعضی‌ها مغالطه نکنند که بگویند ما خودمان را منزوی کردیم؛ نه، نخیر. استقلال، به معنای عدم ارتباط با کسی نیست. استقلال، معنایش این است که ایران، کشور ایران، ملت ایران، روی پای خودش بایستد.

* سرفصل‌های مکررِ بیان امام در ذیل این «استقلال ملی» می‌گنجد. من چند تا از این سرفصل‌ها را عرض می‌کنم. یک سرفصل: «اصلِ ما می‌توانیم» است. امام یاد داد به ما که بگوییم و باور کنیم که می‌توانیم. در رژیم گذشته، گفته بودند و باورانده بودند که ما نمی‌توانیم؛ کاری از دست ما برنمی‌آید، دیگران باید برای ما انجام بدهند. امام، ۱۸۰ درجه عکس این را در هویت ملی ملت ایران وارد کرد: «ما می‌توانیم»، یعنی اعتمادبه‌نفس را در ملت، در جوانان، زنده کرد.

این «ما می‌توانیم» آن‌قدر مهم است که برای نفیِ این «ما می‌توانیم»، طراحی می‌کنند. الان در همین قضیه‌ی اخیر هسته‌ای، و گفتگوهایی که در زمینه‌ی هسته‌ای با وساطت عمان وجود دارد، طرحی که آمریکایی‌ها ارائه کردند، صددرصد ضدِ «ما می‌توانیم» است.

* صنعت هسته‌ای فقط برای انرژی نیست. بعضی خیال می‌کنند صنعت هسته‌ای فقط برق پاک است. که البته همین‌جور هم هست: انرژی پاک و ارزان، این ناشی از صنعت هسته‌ای است. لکن فقط این نیست. این، یک جزئی از فواید صنعت هسته‌ای است.

صنعت هسته‌ای، یک صنعت مادر است؛ یک صنعت مادر. متخصصین و دانشمندان و کسانی که حرفه‌شان این است، برای ما توضیح دادند، و من امیدوارم برای مردم هم بیشتر توضیح بدهند: عرصه‌های متعدد علمی متأثر از صنعت هسته‌ای‌اند. عرصه‌های متعدد علمی، از جمله: فناوری‌های دقیق و حساس مثل تجهیزات پزشکی، هوافضا، حسگرهای دقیق، الکترونیک؛ این‌ها مربوط به صنعت هسته‌ای‌اند، متأثر از صنعت هسته‌ای هستند. از جمله: علوم پایه و مهندسی، مثل فیزیک هسته‌ای، مهندسی انرژی، مهندسی مواد.

از جمله: کاربردهای پزشکی و دارویی، هم در تشخیص، هم درمان؛ این‌ها متأثر از صنعت هسته‌ای هستند. صنعت هسته‌ای، در درمان بعضی از بیماری‌های سخت، حرف اول را می‌زند؛ هم در تشخیص، هم در درمان.

در صنایع مربوط به کشاورزی، در صنایع مربوط به محیط زیست، این موارد متعددی از این قبیل هست که وابسته به صنعت هسته‌ای است یا متأثر از صنعت هسته‌ای.

* صنعت هسته‌ای، یک صنعت مادر است، یک صنعت اصلی است. حالا در صنعت هسته‌ای، یک نقطه وجود دارد که به منزله‌ی کلید است، و آن عبارت است از: غنی‌سازی اورانیوم.

دشمنان ما روی همین غنی‌سازی اورانیوم تکیه کرده‌اند، روی این انگشت گذاشته‌اند. صنعت هسته‌ای با این عظمت، بدون داشتن توانایی غنی‌سازی، یک چیز بی‌فایده است. زیرا برای سوخت نیروگاه‌هایمان باید دستمان را دراز کنیم به دیگران.

این مثل این می‌ماند که شما نفت در داخل کشورتان داشته باشید، اما حق نداشته باشید پالایشگاه درست کنید، بنزین تولید کنید. نفت دارید اما بنزین را باید از دیگری بخرید. آن کشور، اگر خواست به شما می‌فروشد، به هر قیمتی خواست می‌فروشد؛ اگر هم نخواست، نمی‌فروشد. بهانه‌ای می‌آورد، نمی‌فروشد. می‌گوید فلان کار را بکن، و الا بنزین نمی‌دهم.

هدف آن‌ها این است. ما اگر صد تا نیروگاه هسته‌ای داشته باشیم، اما غنی‌سازی نداشته باشیم، به دردمان نمی‌خورد. برای خاطر این‌که نیروگاه هسته‌ای احتیاج به سوخت دارد. اگر این سوخت را نتوانیم در داخل کشور تولید کنیم، باید دست دراز کنیم طرف آمریکا. و آن‌ها برای دادن سوخت هسته‌ای ممکن است ده‌ها شرط بگذارند. ما این را امتحان کردیم در دهه‌ی ۸۰.

* در دهه‌ی ۸۰، سرِ سوخت ۲۰ درصد، رئیس‌جمهور آمریکا، دو نفر از رؤسای‌جمهورِ دوست ما را خودش واسطه کرد که به ایران بگویید یک مقداری از غنی‌سازی‌های سه‌ونیم درصد را به ما بدهد، ما ۲۰ درصدی را که احتیاج دارد، به او می‌دهیم.

ما احتیاج داشتیم به ۲۰ درصد. مسئولین قبول کردند. بنا شد که مبادله بشود. بنده گفتم که این مبادله باید این‌جوری باشد که آن‌ها ۲۰ درصد را بیاورند بندرعباس، ما آزمایش کنیم، ببینیم درست است، بعد آن را می‌گیریم، سه‌ونیم درصدی را به آن‌ها می‌دهیم.

وقتی دیدند ما روی گرفتن ۲۰ درصد دقت داریم و اصرار داریم، زیر قول خودشان زدند و ندادند. البته در همین اوقات، در همین حین که مشغول این زدوخوردهای سیاسی بودند مسئولین ما سرِ این قضیه، دانشمندان ما خودشان در داخل، ۲۰ درصد را تولید کردند.

* حرف اول آمریکایی‌ها این است که شما اصلاً صنعت هسته‌ای نداشته باشید. ایران صنعت هسته‌ای نداشته باشد. شما در رادیودارو به ما احتیاج داشته باشید، در انرژی به ما احتیاج داشته باشید، در دستگاه آب‌شیرین‌کن به ما احتیاج داشته باشید، در ده‌ها رشته‌ی مهم دیگر به ما وابسته باشید. اصلاً صنعت هسته‌ای نداشته باشید.

الان ما هزاران جوان دانشمند، در مسائل هسته‌ای و مرتبط با هسته‌ای در کشور داریم. این‌ها را ما مأیوس کنیم؟ بیکار کنیم؟ از آینده‌ی کشور خودمان ناامید کنیم؟ آمریکایی‌ها این را می‌خواهند، این را می‌گویند، این را مطالبه می‌کنند از ما.

سردمداران بی‌ادب و گستاخ آمریکا، این خواسته را با زبان‌های گوناگون تکرار می‌کنند. آن‌ها با پیشرفت مخالفند، با پیشرفت ایران مخالفند، با استغنای ملت ایران مخالف‌اند. پاسخ ما به یاوه‌گویی‌های دولتِ پر سروصدا و بی‌تدبیر آمریکا، معلوم است. معلوم است ما چه جواب می‌دهیم.

یک روز، چند سال قبل از این، یکی از رؤسای‌جمهور آمریکا گفت: «من اگر بتوانم، پیچ و مهره‌های صنعت هسته‌ای ایران را باز می‌کنم و از بین می‌برم»؛ که البته اعتراف کرد که نمی‌تواند. از آن روز، پیچ‌ومهره‌های صنعت هسته‌ای ما، بسیار محکم‌تر هم شده است. او البته اقرار کرد که نمی‌تواند پیچ‌ومهره‌ها را باز کند؛ گفت: «نمی‌توانم، اگر می‌توانستم، می‌کردم.»

این‌هایی هم که امروز سر کارند ـ صهیونی و آمریکایی ـ این‌ها هم بدانند که نمی‌توانند؛ در این مورد، هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

* اولین مطلبی که ما در باب هسته‌ای به طرف‌های آمریکایی و غیره می‌گوییم این است که: شما چه‌کاره‌اید؟ چرا دخالت می‌کنید که ایران باید غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد؟ به شما چه؟ شما امکانات اتمی دارید، بمب اتم دارید، ویرانگری شدید دنیا در اختیار شماست. به شما چه که ملت ایران غنی‌سازی داشته باشد یا نداشته باشد؟ صنعت هسته‌ای داشته باشد یا نداشته باشد؟ یک ملتی ا‌ست، اختیارش دست خودش است. به شما ربطی ندارد. شما چه‌کاره‌اید؟ از چه موضع حقوقی این حرف‌ها را شما می‌زنید؟

* جنایات رژیم صهیونیستی در غزه واقعاً حیرت‌انگیز است؛ انسان باورش نمی‌آمد که اینجور، این‌ها طرح‌های جنایت‌آمیزی داشته باشند. ببینید، این‌ها یک بمب می‌انداختند، یک خانه، دو خانه خراب می‌شد، ده نفر یا پانزده نفر مثلاً شهید می‌شدند. دیدند نه، این کم است.

حالا چه‌کار می‌کنند؟ حالا یک مرکزی را درست می‌کنند به‌عنوان تقسیم غذا. چون مواد غذایی که وارد غزه نمی‌شود، به‌عنوان تقسیم غذا، مردم هجوم می‌برند برای این‌که غذا از آن‌جا بگیرند. این‌ها با یک مسلسل، ده برابر آن چیزی را که با بمب از بین می‌بردند، از بین می‌برند. کشتن مردم برایشان گران تمام می‌شد، ارزانش کردند. باید بمب مصرف می‌کردند، حالا گلوله مصرف می‌کنند.

این حیرت‌انگیز است. واقعاً این جنایت، انسان را متحیر می‌کند که چقدر انسان ممکن است پست و خبیث و شقی و شریر باشد که بتواند یک چنین کاری را بکند.

* دولت‌های اسلامی امروز خیلی تکلیف دارند. می‌خواهم صریح به دولت‌ها بگویم امروز جای مجامله و ملاحظه‌کاری و بی‌طرفی نیست. امروز، روزِ سکوت کردن نیست.

اگر دولتی در میان دولت‌های اسلامی، به هر شکلی، به هر بهانه‌ای، از رژیم صهیونیستی حمایت بکند ـ چه با عادی‌سازی روابط، چه با بستن راه کمک به فلسطین، چه با توجیه جنایات صهیونیست‌ها ـ یقین بداند که ننگ ابدی بر پیشانی‌اش خواهد ماند.

و دولت‌ها بدانند، با تکیه به رژیم صهیونیستی، برای هیچ دولتی امنیت به‌وجود نمی‌آید. نمی‌توانند امنیت را، با تکیه به رژیم صهیونیستی، به‌دست بیاورند. چون رژیم صهیونی، به حکم قاطع الهی، در حال فروپاشی ا‌ست و ان‌شاءالله دیری نخواهد پایید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 19:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سرمقاله هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله

خط به خط با روح‌الله

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif عصر روز دوّم فروردین سال ۱۳۴۲ وقتی مأموران رژیم پهلوی به مردم و طلّاب عزادار شهادت حضرت امام صادق علیه‌السلام در مدرسه‌ی علمیّه‌ی فیضیّه در قم یورش بردند و با سفّاکی هر‌چه تمام‌تر، دست به سرکوب و خشونت زدند، چنان جوّ رعب و وحشت بر شهر سایه افکنده بود که حتّی بیمارستان‌های این شهر نیز جرئت پذیرش مجروحان این حمله‌ی وحشیانه را نداشتند.

در این وضعیّت، جمع کوچکی از طلّاب برای چاره‌جویی و شرح ماوقع به منزل امام رفتند و در واقع، به آنجا پناه بردند. حق هم داشتند بترسند؛ آنچه دیده بودند و تجربه کرده بودند حدّاقل در تاریخ معاصر ایران کم‌نظیر بود. امام خمینی، در آن جمع محدود و مضطرب، سخنانی گفتند که عجیب می‌نمود: «‌‌ناراحت و نگران نشوید، مضطرب نگردید، ترس و هراس را از خود دور کنید.‌‌ ‌‌شما پیرو پیشوایانی هستید که در برابر مصائب و فجایع، صبر و استقامت کردند که آنچه ما‌‌ ‌‌امروز می‌بینیم، نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما حوادثی چون روز عاشورا‌‌ ‌‌و شب یازدهم محرّم را پشت سر گذاشته‌اند و در راه دین خدا یک چنان مصائبی را‌‌ ‌‌تحمّل کرده‌اند. شما امروز چه می‌گویید؟ از چه می‌ترسید؟ برای چه مضطربید؟... دستگاه حاکمه با ارتکاب این جنایت، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهیّت چنگیزی خود را به‌خوبی نشان داد. دستگاه جبّار با دست زدن به این‌‌ ‌‌فاجعه، شکست و نابودی خود را حتمی ساخت. ما پیروز شدیم؛ ما از خدا می‌خواستیم‌‌ ‌‌که این دستگاه ماهیّت خود را بُروز دهد و خود را رسوا کند.‌» (صحیفه‌ی امام، جلد ۱، ص ۱۶۶)

این سخنان، در آن جوّ رعب و وحشت و ساعاتی پس از یک سرکوب وحشیانه و تمام‌عیار، در ظاهر آن‌قدر از واقعیّتِ آن لحظه و صحنه دور بود که انگار فقط گفته شده بود تا مرهمی بر روح مضطرب و دل لرزان آن جمع باشد؛ آن‌چنان که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، بیش از شصت سال بعد، آن را این‌گونه روایت می‌کنند: «در آن شب تاریخیِ پس از حمله به فیضیّه در سال ۴۲ که امام راحل در خانه‌ی خود پس از نماز عشاء، برای جمع محدود و مرعوب طلّاب سخن میگفت، شاید این تعبیر بلند که «اینها میروند و شما میمانید»، به نظر بعضی از ما بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی میشد، امّا گذر زمان نشان داد که ایمان و صبر و توکّل، کوه موانع را از جا میکَند و کید دشمنان در برابر سنّت الهی ناکارآمد است.» (پیام «حوزه‌ی پیشرو و سرآمد» ۱۴۰۴/۲/۱۷)

از آن تعبیر بلند و پیش‌بینی عجیب در آن شب تاریک و دهشت‌زا تا طلوع فجر پیروزی، پانزده سال به طول انجامید؛ سال‌هایی که با پستی‌وبلندی‌های بسیاری روبه‌رو بود و در مقاطعی رژیم پهلوی حتّی خود را در اوج شوکت و قدرت می‌دید و خود و حامیانش حتّی در خواب نیز نمی‌دیدند که پیش‌بینی آن مرد خدا ــ که حالا دیگر در تبعید بود و حتّی اجازه‌ی ارتباط با مردمش را هم نداشت ــ محقّق شود.

امروز نیز از جهاتی بی‌شباهت به آن روزها نیست: مستکبران عالم دست به دستِ هم داده‌اند تا راه خمینی کبیر را سد و انقلاب اسلامی، این میراث بزرگ او را که سدّی در برابر مطامع شیطانی آنان است از میان بردارند؛ در آمریکا کسی بر مصدر امور است که دست کمی از فرعون ندارد، رجز می‌خواند و مرگ و زندگی دیگران را در دست خود می‌داند و تا ادّعای خدایی، فاصله‌ی چندانی ندارد؛ سگ هار این فرعون در منطقه همچنان کشتار می‌کند و در ظاهر، کسی جلودار این ماشین کشتار نیست؛ امّا در همین زمانه‌ی اتّحاد زَر و زور و تزویر، رهبر انقلاب نوید پیروزی می‌دهند و آینده را روشن و ظفر را قطعی می‌دانند، چنان که روز گذشته در دیدار نخست‌وزیر پاکستان نیز تأکید کردند که «ما به آینده‌ی دنیای اسلام خوش‌بین هستیم.» ۱۴۰۴/۳/۵

این شهامت و استقامت و ایمان و عمق‌اندیشی، محصول تأسّی به سیره‌ی حضرت امام است؛ امامی که ادّعا و سخنی از خود نداشت و هر‌چه می‌اندیشید و می‌گفت و می‌کرد برگرفته از اسلام بود؛ اسلامی ناب که محدود به احکام مطهّرات و نجاسات نبود و نیست و با تکیه بر فقه پویا، برای زندگی پیچیده‌ی بشر امروزی نیز حرف و ایده داشت و دارد. ۳۶ سال از عروج آن مرد خدا می‌گذرد امّا دشمنی‌ها با او نه‌تنها کم نشده، بلکه بیشتر نیز شده است. اگر امام مرده است، پس علّت این‌همه دشمنی چیست؟ آیا همین دشمنی‌ها روشن‌ترین گواه زنده بودن راه و میراث او نیست؟ اگر انقلاب از مسیر خود منحرف شده بود، چه نیازی به این‌همه لجن‌پراکنی و عداوت!

همانگونه که رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند، مردم در اندیشه و عمل حضرت امام جایگاهی حقیقی و ویژه داشتند. این جایگاه برخاسته از یک باور قلبی بود نه همچون دیگر سیاستمداران دنیا که مردم را توده‌ای موهوم و ابزاری برای کسب قدرت و رسیدن به منافع خود می‌دانند. امام با همین باور و نگاه در نخستین سخنرانی خود پس از ورود به میهن از تبعید، فرمودند؛ «من به پشتیبانی این ملت، دولت تعیین میکنم...».

امروز نیز بسیاری از پیش‌بینی‌ها و تصمیمات و اقدامات رهبر انقلاب براساس شناخت مردم و به پشتیبانی آن است. مردمی که علی رغم پیچیده‌ترین و سخت‌ترین عملیات‌ها، فشارها و حملات در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی، رسانه‌ای و ... همچنان پای کار امام و انقلاب‌اند. و بالاخره باید گفت علی رغم گذشتن ۳۶ سال از رحلت جانسوز آن مرد تاریخ ساز و بزرگ، راه و خط او ادامه دارد و میثاقی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سال ۱۳۶۸ با قاطعیت درباره ادامه این خط عنوان کردند، همچنان با قوت و قدرت پابرجاست؛ «خطّى که امام براى انقلاب ترسیم کردند و ده سال است که ما و ملّت ایران بر اساس آن خط حرکت میکنیم، خطّ عظمت اسلام و مسلمین است؛ خطّ دفاع از محرومین و مستضعفان در سراسر عالم است؛ خطّى و راهى است که ملّت ایران را در دنیا به‌صورت یک ملّت زنده و سرافراز درآورده و ما را از حالت ملّت عقب‌افتاده‌ی وابسته‌ی مرده‌اى به‌صورت مستقل‌ترین و زنده‌ترین و فعّال‌ترین ملّتهاى دنیا درآورده؛ خطّى است که ایمان مردم و محبّت مردم و عشق مردم به اسلام را برانگیخته و آنها را در این راه به فداکاری‌هاى اعجاب‌انگیز و بی‌نظیر واداشته. این خط، زندگى ما است، همه‌ی هستى ما است، هویّت ملّى و انقلابى ما است و به فضل پروردگار همین خط، با قاطعیّت، با قدرت، با امید، با همان روحیه‌اى که امام در طول دوران نهضت و دوران انقلاب عملاً به ما تعلیم دادند به پیش خواهد رفت. ما براى تحکیم راه امام و راه انقلاب، براى فداکارى و تلاش و کوشش شبانه‌روزى آماده‌ایم، جانهاى ما و خونهاى ما فداى این راه و این خط است و سعادت ما در این است که زندگی‌مان را در این [راه] بگذرانیم؛ در این هیچ تردیدى نیست.» ۱۳۶۸/۰۵/۱۲

خط به خط با روح‌الله

۳۶ سال از عروج آن مرد خدا می‌گذرد امّا دشمنی‌ها با او نه‌تنها کم نشده، بلکه بیشتر نیز شده است. اگر امام مرده است، پس علّت این‌همه دشمنی چیست؟ آیا همین دشمنی‌ها روشن‌ترین گواه زنده بودن راه و میراث او نیست؟ اگر انقلاب از مسیر خود منحرف شده بود، چه نیازی به این‌همه لجن‌پراکنی و عداوت! همانگونه که رهبر انقلاب بارها تاکید کرده‌اند، مردم در اندیشه و عمل حضرت امام جایگاهی حقیقی و ویژه داشتند.

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ | 19:52 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

توصیه های مهم رهبر انقلاب به استانداران؛ از گرم گرفتن با مردم تا پرهیز از تجارت شخصی

رهبر معظم انقلاب در دیدار وزیر کشور و استانداران با تأکید بر پرهیز استانداران از فعالیت‌های حاوی تعارض منافع همچون تجارت شخصی در دوره کوتاه خدمت، مراقبت از سلامت کشور و مبارزه با فساد را ضروری دانستند.

رهبر انقلاب

به گزارش همشهری‌ آنلاین، اسکندر مومنی وزیر کشور، به همراه استانداران سراسر کشور ظهر امروز چهارشنبه با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه استانداران مدیر همه جانبه استان هستند، فضای عمومی کشور را برای خدمت مناسب و فرصت ها را زیاد دانستند و ضمن بیان برخی توصیه‌ها، گفتند: یکی از موضوعات مهم موضوع مردم است که باید به میان مردم رفت و در اجتماعات آنها حاضر شد و سخنان آنها را حتی اگر تند باشد با حوصله شنید و به آنها توضیح لازم داده شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، استاندار را مسئول همه امور استان همچون تولید، محیط زیست، خدمات شهری، بازارچه‌های مرزی و دیپلماسی استانی خواندند و گفتند: البته با وجود تأکید بر این اصل در دولت‌های مختلف، رؤسای جمهور به علت مخالفت برخی وزرا نتوانستند آن را به طور کامل حاکم کنند اما باید به استانداران اختیار داده شود تا آنها بتوانند در خصوص مسائل، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.

ایشان با اشاره به سرشار بودن کشور از فرصتها و عاری بودن فضای عمومی از چالش‌هایی همچون جنگ، بیماری فراگیری مانند کرونا، مشکلات حادّ امنیتی و اختلافات جناحی و سیاسی پر رنگ خاطرنشان کردند: علاوه بر این، کشور از ظرفیت عظیم نیروی انسانی جوان، تحصیل‌کرده و کارآمد برخوردار است که هر دستگاهی این ظرفیت را شناسایی و از آن استفاده کرد، پیشرفت‌های ملموسی رقم خورده است.

رهبر انقلاب از عضویت ایران در مجامع مهم منطقه‌ای و جهانی همچون شانگهای و بریکس و سکانداری وزرات کشور به دست وزیری که شناخت خوبی از مناطق مختلف کشور دارد، به‌عنوان فرصتهایی دیگر یاد کردند و با توصیه به انتخاب مدیرانی برخوردار از روحیه خدمت و سلامت نفس برای پیشبرد امور، گفتند: اگر مدیرانی با این روحیات برای استان انتخاب کنید هیچ فرصتی برای کار و پیشرفت از دست نخواهد رفت.

ایشان با تأکید بر پرهیز استانداران از فعالیت‌های حاوی تعارض منافع همچون تجارت شخصی در دوره کوتاه خدمت، مراقبت از سلامت کشور و مبارزه با فساد را ضروری دانستند و افزودند: برخی سعی کردند ثابت کنند که فساد در جمهوری اسلامی به قول خودشان سیستمی است در حالی که چنین چیزی دروغ است و دستگاه سالم است اما رگه‌های قوی یا ضعیف فساد در برخی بخش‌ها وجود دارد که باید با آن موارد قاطعانه مبارزه کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مبارزه با فساد را از وظایف قطعی مدیران ارشد دانستند و با تأکید بر اینکه شرط لازم و اول مبارزه با فساد، دور بودن مسئولان و خانواده‌هایشان از عوامل فسادزا است، افزودند: ضرر و زیان دچار شدن یک مسئول به فساد به علت جایگاه حساسی که در آن قرار دارد مضاعف و عذاب آن نیز در پیشگاه الهی دوچندان است البته همچنانکه در پیام مفصل و مهم چندین سال قبل تأکید کردم فساد همچون اژدهایی هفت‌سر است که به آسانی از بین نمی‌رود و مبارزه با آن را باید ادامه داد.

ایشان در توصیه‌ای دیگر، مسئولان و استانداران را به حضور در میان مردم و گرم گرفتن با آنها و شنیدن با حوصله سخنان حتی تند مردم سفارش کردند و افزودند: این کار باعث جلب محبت مردم به شما و کمک آنها در مواقع حساس خواهد شد.

رهبر انقلاب همچنین استانداران را به تشرّع، اجتناب از محرمات الهی و اقبال به آیین‌های دینی، اهتمام به تحقق شعار سال و مبارزه جدی و هماهنگ با قاچاق کالا توصیه کردند.

در ابتدای این دیدار، آقای «اسکندر مؤمنی» وزیر کشور ضمن بیان گزارشی از برنامه‌های در دست اقدام گفت: سرمایه‌گذاری برای تولید، محرومیت‌زدایی، اشتغال‌زایی، مردم‌داری و مهرورزی به مردم و ارتباط با طبقات مختلف، جوان‌گرایی، دیپلماسی اقتصادی و ارتباط با همسایگان، ساماندهی اتباع بیگانه و تأمین امنیت پایدار از جمله برنامه‌ها و اولویت‌های وزارت کشور است.

وزیر کشور و استانداران با رهبر انقلاب دیدار کردند

وزیر کشور و استانداران با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

وزیر کشور و استانداران با رهبر انقلاب


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴ | 9:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر معظم انقلاب: امروز برای خدمت به مردم، فضای عمومی کشور مناسب و فرصت‌ها بسیار است

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار وزیر کشور و استانداران با تأکید بر پرهیز استانداران از فعالیت‌های حاوی تعارض منافع همچون تجارت شخصی در دوره کوتاه خدمت، مراقبت از سلامت کشور و مبارزه با فساد را ضروری دانستند.

رهبر معظم انقلاب: امروز برای خدمت به مردم، فضای عمومی کشور مناسب و فرصت‌ها بسیار است

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

اسکندر مؤمنی وزیر کشور، به‌همراه استانداران سراسر کشور ظهر امروز چهارشنبه با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه استانداران مدیر همه‌جانبه استان هستند، فضای عمومی کشور را برای خدمت مناسب و فرصت‌ها را زیاد دانستند و ضمن بیان برخی توصیه‌ها، گفتند: یکی از موضوعات مهم موضوع مردم است که باید به میان مردم رفت و در اجتماعات آنها حاضر شد و سخنان آنها را حتی اگر تند باشد با حوصله شنید و به آنها توضیح لازم داده شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، استاندار را مسئول همه امور استان همچون تولید، محیط زیست، خدمات شهری، بازارچه‌های مرزی و دیپلماسی استانی خواندند و گفتند: البته با وجود تأکید بر این اصل در دولت‌های مختلف، رؤسای جمهور به‌علت مخالفت برخی وزرا نتوانستند آن را به‌طور کامل حاکم کنند اما باید به استانداران اختیار داده شود تا آنها بتوانند در خصوص مسائل، تصمیم‌گیری و اقدام کنند.

ایشان با اشاره به سرشار بودن کشور از فرصتها و عاری بودن فضای عمومی از چالش‌هایی همچون جنگ، بیماری فراگیری مانند کرونا، مشکلات حادّ امنیتی و اختلافات جناحی و سیاسی پررنگ خاطرنشان کردند: علاوه بر این، کشور از ظرفیت عظیم نیروی انسانی جوان، تحصیل‌کرده و کارآمد برخوردار است که هر دستگاهی این ظرفیت را شناسایی و از آن استفاده کرد، پیشرفت‌های ملموسی رقم خورده است.

رهبر انقلاب از عضویت ایران در مجامع مهم منطقه‌ای و جهانی همچون شانگهای و بریکس و سکانداری وزارت کشور به‌دست وزیری که شناخت خوبی از مناطق مختلف کشور دارد، به‌عنوان فرصتهایی دیگر یاد کردند و با توصیه به انتخاب مدیرانی برخوردار از روحیه خدمت و سلامت نفس برای پیشبرد امور، گفتند: اگر مدیرانی با این روحیات برای استان انتخاب کنید هیچ فرصتی برای کار و پیشرفت از دست نخواهد رفت.

ایشان با تأکید بر پرهیز استانداران از فعالیت‌های حاوی تعارض منافع همچون تجارت شخصی در دوره کوتاه خدمت، مراقبت از سلامت کشور و مبارزه با فساد را ضروری دانستند و افزودند: برخی سعی کردند ثابت کنند که فساد در جمهوری اسلامی به‌قول خودشان سیستمی است در حالی که چنین چیزی دروغ است و دستگاه سالم است اما رگه‌های قوی یا ضعیف فساد در برخی بخش‌ها وجود دارد که باید با آن موارد قاطعانه مبارزه کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مبارزه با فساد را از وظایف قطعی مدیران ارشد دانستند و با تأکید بر اینکه شرط لازم و اول مبارزه با فساد، دور بودن مسئولان و خانواده‌هایشان از عوامل فسادزا است، افزودند: ضرر و زیان دچار شدن یک مسئول به فساد به‌علت جایگاه حساسی که در آن قرار دارد مضاعف و عذاب آن نیز در پیشگاه الهی دوچندان است البته همچنان که در پیام مفصل و مهم چندین سال قبل تأکید کردم فساد همچون اژدهایی هفت‌سر است که به‌آسانی از بین نمی‌رود و مبارزه با آن را باید ادامه داد.

ایشان در توصیه‌ای دیگر، مسئولان و استانداران را به حضور در میان مردم و گرم گرفتن با آنها و شنیدن با حوصله سخنان حتی تند مردم سفارش کردند و افزودند: این کار باعث جلب محبت مردم به شما و کمک آنها در مواقع حساس خواهد شد.

رهبر انقلاب همچنین استانداران را به تشرّع، اجتناب از محرمات الهی و اقبال به آیین‌های دینی، اهتمام به تحقق شعار سال و مبارزه جدی و هماهنگ با قاچاق کالا توصیه کردند.

در ابتدای این دیدار، آقای «اسکندر مؤمنی» وزیر کشور ضمن بیان گزارشی از برنامه‌های در دست اقدام گفت: سرمایه‌گذاری برای تولید، محرومیت‌زدایی، اشتغال‌زایی، مردم‌داری و مهرورزی به مردم و ارتباط با طبقات مختلف، جوان‌گرایی، دیپلماسی اقتصادی و ارتباط با همسایگان، ساماندهی اتباع بیگانه و تأمین امنیت پایدار از جمله برنامه‌ها و اولویت‌های وزارت کشور است.

امروز برای خدمت به مردم، فضای عمومی کشور مناسب و فرصت‌ها بسیار است

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه استانداران مدیر همه جانبه استان هستند، فضای عمومی کشور را برای خدمت مناسب و فرصت‌ها را زیاد دانستند.

رهبر معظم انقلاب: ساختارهای فسادزا در قوه قضاییه باید در هم شکسته شود

رهبر معظم انقلاب تاکید کردند: اکثریت قضات، افرادی شریف، پاکدست، نجیب، مؤمن و زحمتکش هستند اما با معدود افراد فاسد که به کار و آبروی دیگران آسیب می‌زنند، باید برخورد شود البته در مقوله مبارزه با فساد، کار اصلی، مقابله با ساختارهای فسادزا و در هم‌شکستن آن هاست.

رهبر معظم انقلاب: ساختارهای فسادزا در قوه قضاییه باید در هم شکسته شود


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۷ خرداد ۱۴۰۴ | 17:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

روایتی از بازدید ۱۹ ساعته آیت‌الله خامنه‌ای از بهداری رزمی و مجروحان

| نصرالله فتحیان
من معتقدم در دوران دفاع مقدس حتی پرستاران و پزشکان ما هم کار امدادی می‌کردند و جراح‌های ما هم همین‌طور. چرا می‌گویم کار امدادی و بهداری رزمی؟ زیرا واقعاً خط‌شکنی کرده بودند. جراحی که می‌توانست در تهران بنشیند یا نهایتاً تا اهواز بیاید، به نزدیک‌ترین فاصله و خط مقدم می‌آمد تا بتواند در زمان طلایی نجات مجروحین، به آن‌ها کمک کند.

[متن کامل]

روایتی از بازدید ۱۹ ساعته آیت‌الله خامنه‌ای از بهداری رزمی و مجروحان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر (۱۴۰۴/۰۲/۲۴) از تشکیل این بزرگداشت به عنوان یک کار بزرگ تشکر کرده و ابراز امیدواری کردند این اقدام تأثیرات مطلوبی از جمله در ذکر فضائل امدادگران شهید به جای بگذارد.

به همین مناسبت بخش دفاع مقدس رسانه KHAMENEI.IR در گفت‌وگو با سردار نصرالله فتحیان، مسئول مؤسسه بهداری رزمی دفاع مقدس و مقاومت، ضمن اینکه اهمیت کار امدادگران در دوران دفاع مقدس را بررسی کرده به مرور خاطراتی از بازدید حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از مراکز بهداری در خط‌‌مقدم و ماجرای تشکیل کنگره شهدای امدادگر پرداخته است.

* رهبر انقلاب دو روز پیش از برگزاری کنگره شهدای امداگر با دست‌اندرکاران آن دیدار کردند. برای شروع گفت‌وگو مایلیم که روایت شما را از این دیدار بشنویم.
* دیدار بسیار دلنشینی بود. ما توفیق داشتیم در نماز جماعت به امامت رهبر انقلاب حضور داشته باشم. در آن دیدار، دوستان هلال‌احمری برای اولین بار حضرت آقا را از نزدیک می‌دیدند. حضرت آقا با وجود مشغله‌های کاری، مستحبات نماز را کامل به جا آوردند. ایشان بعد از نماز نشستند و همه دوستان دور آقا حلقه زدند. سپس حجت‌الاسلام معزی، نماینده رهبری در هلال احمر، حدود هفت دقیقه صحبت کردند. بعد از آن، آقای کولیوند نیز گزارش خوبی ارائه دادند. حضرت آقا فرمودند: «صرف اینکه شما ابتکار کنید و یک بازی خوب درست کنید یا یک کتاب خوب بنویسید یا یک فیلم خوب تولید کنید، کافی نیست. این چیزهایی که شما گفتید، انسان را سر شوق می‌آورد و خیلی خوب است؛ منتها باید کاری کنید که در یک کشورِ هشتادمیلیونی، بیست میلیون مخاطب داشته باشد.» به نظر من، این یکی از رسالت‌های مهم هلال‌احمر است.

ویژگی هلال‌احمر این است که یک سازمان مردم‌نهاد است. سه میلیون نفر عضو جوانان و نوجوانان هلال‌احمر هستند. این‌ها چون ارتباط سازمانی با هلال احمر دارند، می‌توانند مخاطب اول این تولیدات مرتبط با ۳۱۰۰ شهید باشند. نکته دیگری که آقا فرمودند این بود که کار بزرگی انجام شده است. واقعیت این است که من از دوران دفاع مقدس که این مسئولیت را داشتم ــ در بهداری‌های رزمی در جنوب، غرب و شمال غرب ــ می‌دانستم که بهداری رزمی امداد پایه است و نقش امدادگرها تعیین‌کننده است.

در دوران دفاع مقدس، در مقاطع مختلف برای عملیات‌ها، بچه‌های امدادگر جمع می‌شدند و ما به احوالشان سر می‌زدیم و صف آموزشی‌شان را ارزیابی می‌کردیم. به آنها می‌گفتیم که کاری که در خط انجام می‌دهند اهمیتش از یک جراح در بیمارستان صحرایی بیشتر است. چرا که اگر آن کار را نکنند و مجروح را به دست جراح نرسانند، جراح نمی‌تواند کاری انجام دهد. جراح زمانی می‌تواند اقدام کند که مجروح از زیر آتش به درستی تخلیه شود و به محلی که برای رسیدگی امدادی در نظر گرفته شده، منتقل گردد. بنابراین، امدادگرها کار پرخطر و با اهمیتی بر عهده داشتند.

حمل مجروح در شرایط عادی سخت است و این سختی زمانی قابل درک است که چند مجروح را حمل کنید. حمل مجروح با برانکارد در مسیرهای طولانی و زیر آتش، به ویژه در شب، کار دشواری است. رسیدگی به این افراد در نقطه معرکه نیاز به شجاعت و دل و جرأت دارد. کسی که به دل آتش می‌زند، باید شجاع باشد. ممکن است فردی تخصص خوبی داشته باشد، اما نتواند در شرایط سخت و زیر آتش، فکر و اعصابش را مدیریت کند و خدمات امدادی خوبی ارائه دهد. امدادگران در زمان جنگ و بعد از آن واقعاً شجاع و نترس بودند. همچنین، بسیار صبور بودند. این صبوری و آرامش لازمه کار امدادی است. باید با کمال آرامش بتواند خونریزی را بند بیاورد، چسب تیوب را بگذارد و باند را ببندد.

* امدادگری در شرایط بحرانی مخصوصاْ جنگی به ویژه در دوران دفاع مقدس اگر سخت‌تر از جنگیدن یک رزمنده نباشد حتماْ کار سبک‌تری نیست.
* بله، دقیقاً. واقعاً امدادگران و پزشک‌یارهایمان در جنگ کارهای فوق‌العاده‌ای انجام می‌دادند. مثلاً چسب تیوب فقط کار جراح‌هاست و مربوط به رزیدنت‌های جراحی می‌شود. چسب تیوب یعنی زمانی به کار می‌رود که خون زیادی در سینه جمع می‌شود و اگر آن خون تخلیه نشود، فرد خفه می‌شود. بنابراین، باید بلافاصله خون را تخلیه کنند تا فرد بتواند راحت نفس بکشد و بعد برایش لوله‌ای قرار دهند تا تنفس مصنوعی انجام شود. این کارها در جنگ بسیار انجام می‌شد و من خیلی دلم می‌خواست برای این امدادگران با این نقش فوق‌العاده مهمی که در دفاع مقدس داشتند، کار خاصی انجام دهم.

* حضرت آقا در دیدار اخیر با بازدیدشان از مراکز بهداری دوران دفاع مقدس اشاره کردند. شما به سبب مسئولیت خود در آن دوران در این بازدید حضور داشتید؟
* من در زمان جنگ دو بار حضرت آقا را زیارت کردم. یک بار در سال ۶۳، قبل از عملیات بدر بود. تعداد زیادی از فرماندهان در عملیات خیبر به شهادت رسیده بودند و برای عملیات بدر کمی تردید وجود داشت. برنامه‌ریزی این‌گونه شد که شهید صیاد و آقا محسن، فرماندهان را برای دیدار با امام بیاورند. من هم جزو کسانی بودم که در زمستان سال ۶۳ به دیدار حضرت امام رفتیم. این اولین بار بود که امام را از نزدیک می‌دیدیم. در آن جلسه، شهید صیاد و آقا محسن گزارشی ارائه دادند. بعد از آن، امام دعا کردند و فرمودند همان خدایی که به شما فرمان داده نماز بخوانید، همان خدا به شما فرمان داده جهاد کنید. سپس امام فرمودند این‌هایی که شهید می‌شوند، از قبل معلوم شده‌اند، این‌ها در صحیفه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها قبل از این که شما فکر بکنید، نامشان بوده است. این‌طور نیست که هر کسی توفیق داشته باشد شهید شود. این شهادت در راه خداست. شما چرا مردد و نگران هستید؟ با این سخنانِ امام، روحیه‌ها فوق‌العاده بالا رفت.

در آن دیدار، خدا رحمت کند آقا مهدی باکری هم بودند که بعداً در عملیات خیبر شهید شدند. تعداد زیادی از فرماندهان هم در آنجا حضور داشتند، مثل حسین خرازی، حاج قاسم سلیمانی و احمد کاظمی. بعد از آن دیدار، ما ناهار مهمان حضرت آقا بودیم. آن زمان آقا رئیس‌جمهور بودند و به نهاد ریاست جمهوری رفتیم. بعد از ناهار، جلسه‌ای در قرارگاه خاتم برگزار شد. حضرت آقا چند دقیقه ابتدای جلسه بودند و رفتند. من به ایشان گفتم با شما کار دارم. حضرت آقا فرمودند خب، بیایید با هم قدم می‌زنیم. از نهاد ریاست جمهوری تا منزل حضرت آقا مسیر کوتاهی بود، ولی ایشان ایستادند و من گزارش کاملی از بهداری رزمی و کارهایی که در جبهه انجام می‌شود، به آقا عرض کردم. حضرت آقا فرمودند حالا خواسته‌تان چیست؟ گفتم آقا، ما می‌خواهیم شما به وزیر محترم بهداری و بهداشت سفارش کنید که نیروی بیشتری برای ما بفرستند. آقا فرمودند حتماً سفارش میکنم. آن زمان آقای مرندی وزیر بودند. بعداً فهمیدیم که آقا سفارش‌مان را کردند و بحمدالله کلی برای بهداری رزمی از نظر نیروی تخصصی و امکانات گشایش ایجاد شد.

بار دوم که حضرت آقا را زیارت کردم زمانی بود که ایشان تشریف آورده بودند جنوب. حضرت آقا یک ماه در خوزستان بودند، در مرداد ماه سال ۶۷، یعنی بعد از قبول قطعنامه. ایشان به همه‌ی یگان‌ها رفتند و هر روز به یکی از یگان‌ها، لشکرها و تیپ‌های سپاه می‌رفتند. در این سفر، یک روز هم ملاقات سهم من شد. محل استقرار حضرت آقا، پایگاه منتظران شهادت (گُلف) بود. خدا رحمت کند سرهنگ سلیمی را، ایشان هم همراه آقا بودند. ما برای نماز صبح خدمت آقا رفتیم و بعد از نماز صبح، صبحانه خوردیم و سپس حرکت کردیم. آقا فرمودند من می‌خواهم تمام این سامانه‌ی بهداری رزمی را از خط تا عقب ببینم. به آقا عرض کردیم که اگر موافق هستید، از بیمارستان صحرایی شروع کنیم. لذا آقا به بیمارستان صحرایی امام حسین علیه‌السلام رفتند. در همین دیدار اخیر(۱) هم آقا فرمودند که من خودم رفتم یک بیمارستانی که در تیررس ترکش و خمپاره بود.

در آن زمان، حضرت آقا از نزدیک با بهداری رزمی آشنا شدند و زمان طولانی‌تری را در بیمارستان صحرایی، بیمارستان بقایی، نقاهتگاه سیدالشهدا، ناوگان حمل و نقل مجروحین (ریلی، هوایی و زمینی) گذراندند. آمدن و رفتن پزشکان و امدادگران را مشاهده کردند و نقش‌شان را در بیمارستان صحرایی علی‌بن‌ابی‌طالب دیدند. در آن‌جا، امدادگران آمدند و آقا را دیدند، راننده‌های آمبولانس هم آمدند و همه از آقا می‌خواستند هدیه بگیرند. آقا هم لباس پاسداری پوشیده بودند. به هر شکل، آنجا دیدار دلچسبی بود. در بیمارستان صحرایی علی‌بن‌ابی‌طالب، وقتی گفتم که آقا مایلید از بخش اتاق عمل بازدید کنید، آقا فرمودند چه عیبی دارد. گفتم آن‌جا باید لباس‌تان را عوض کنید. آقا فرمودند ایرادی ندارد. بعد لباس اتاق عمل آورده شد و آقا پوشیدند و از اتاق عمل بازدید کردند.

سپس آقا یکی یکی از جراح‌ها سؤال کردند که چه عمل‌هایی انجام دادید، آیا امکانات و تجهیزات به اندازه کافی هست؟ آیا اینجا مشکلی ندارید؟ جراح‌ها و متخصصین و تکنسین‌ها هم با روحیه بودند و همه با لباس اتاق عمل، دور آقا حلقه زدند. سپس حضرت آقا از اورژانس و محل ریکاوری بازدید کردند. آقا برای مجروحینی که در ریکاوری بودند و نیمه بیهوش بودند، حمد خواندند و به آن‌ها محبت کردند. ایشان، یکی یکی مجروح‌ها را دیدند. از هر یک می‌پرسیدند که کجا مجروح شدید، چطوری مجروح شدید و چه کار کردند برایتان؟ می‌خواهم بگویم که آقا با جزئیات می‌پرسیدند که وقتی مجروح شدید، خودتان چه کار کردید و اولین نفرهایی که به شما رسیدند چه کار کردند، در پست قبلی چه خدماتی به شما داده شد و الان چه خدماتی دریافت می‌کنید. آقا در اورژانس در آن روز، بیش از ۵۰ مجروح را یکی یکی دیدند و احوالپرسی کردند و شرح حال گرفتند. به اعتقاد من، آن روز آقا کاملاً مطلع شدند که زنجیره‌ی خدمات تا بیمارستان صحرایی چگونه است.

سپس آقا همین زنجیره را در بیمارستان بقایی که بیمارستان بزرگ‌تری بود و تعداد بیشتری مجروح داشت، دیدند. بعد به مسجد بیمارستان، یعنی حسینیه‌ای که داشتیم، رفتند و فرمودند اگر مزاحمتی برای خدماتتان نیست، دوستان جمع شوند تا چند دقیقه صحبت کنم. ما هم دعوت کردیم پرسنلی که می‌توانستند آزاد باشند بیایند. چون خوابگاه‌ها هم همان‌جا بود و نمی‌خواستند از جای دیگر بیایند. لذا حسینیه‌مان پر از کادر درمانی بیمارستان بقایی شد. آقا به من فرمودند شما یک گزارشی بدهید. من گزارشی از آخرین وضعیت خدمت آقا تقدیم کردم. آقا هم صحبت دلنشینی در آنجا کردند. حضرت آقا بعد از آن به نقاهتگاه سیدالشهدا رفتند که مصدومین شیمیایی بودند و واقعاً بیش از هزار مجروح و مصدوم شیمیایی را تک‌تک دیدند، احوالپرسی کردند و به آن‌ها هدیه دادند.

ایشان واقعاً فضایی پر از امید و شجاعت را در بیمارستان صحرایی، بیمارستان بقایی، نقاهتگاه سیدالشهدا و در میان مجروحین و مصدومین شیمیایی و کادر درمان ایجاد کردند. آقا خیلی قوی صحبت کردند و فرمودند که کار خوب یک بارش هم کافی نیست و باید استمرار داشته باشد. آقا توضیحات مفصلی دادند و فرمودند شما امروز کارتان کار ارزشمندی است، یک کار مقدس است. آقا قدردانی کردند که شما دو وظیفه را انجام می‌دهید: یکی وظیفه رزمندگی و دیگری وظیفه خدمت پزشکی به سربازان و بهترین جوان‌های این کشور. در آن دیدار ۱۹ ساعته، آقا به خوبی همه‌ی زوایای بهداری رزمی و امدادگری را متوجه شدند. از اذان صبح تا ساعت ۱۱ شب، آقا یکسره سه واحد بزرگ ما را عیادت کردند و بیش از هزار مجروح و مصدوم را دیدند. بعد از آن هم به تهران تشریف آوردند و در نماز جمعه به آن خدمات اشاره کردند. واقعاً هیچ‌کس به اندازه آقا بهداری رزمی را درک نکرده است.

من معتقدم در دوران دفاع مقدس حتی پرستاران و پزشکان ما هم کار امدادی می‌کردند و جراح‌های ما هم همین‌طور. چرا می‌گویم کار امدادی و بهداری رزمی؟ زیرا واقعاً خط‌شکنی کرده بودند. جراحی که می‌توانست در تهران بنشیند یا نهایتاً تا اهواز بیاید، به نزدیک‌ترین فاصله و خط مقدم می‌آمد تا بتواند در زمان طلایی نجات مجروحین، به آن‌ها کمک کند. این حضور چشم‌گیر کادر پزشکی و پرستاری و امدادی در دوران دفاع مقدس، کارنامه‌ای درخشان برای آن‌ها به وجود آورد. امام بارها از این‌ها تقدیر کردند و دعا کردند خداوند امدادگران و طبیبانی که خانه‌های امن خود را رها کردند و پا به پای خط‌شکنان به نجات مجروحین و مصدومین می‌شتابند، سلامت و عزت و عاقبت دنیا و آخرت به ایشان عنایت بفرماید. این دعای امام معنا و مفهوم زیادی دارد. حضرت آقا هم بارها قدردانی کردند که جامعه‌ی پزشکی و سلامت در آن مقطع آزمایش نیکویی دادند و در پیشگاه خدا روسفید شدند.

* ایده راه‌اندازی کنگره بزرگداشت شهدای امدادگر علی‌الخصوص امدادگران جبهه مقاومت از کجا آغاز شد؟
* ما دلمان می‌خواست که به نوعی از امدادگران قدردانی کنیم. تعدادی از همین‌ها هم به شهادت رسیدند. متأسفانه در دوره‌ی بعد از جنگ، برای این‌ها کار خاصی نشد. حضرت آقا تأکید کردند که این کار بزرگداشت، کار بزرگی بود. از زمانی که من در ستاد کل، مسئولیت بهداشت و درمان نیروهای مسلح را داشتم، این موضوع در ذهنم بود. بارها به وزرای مختلف می‌گفتم که شما بیایید این کار را برای امدادگران، پزشکان و پرستاران انجام دهید. می‌گفتند باشد، اما واقعاً توفیق برایشان نبود. حتی برای رؤسای جمعیت هلال احمر می‌گفتم، آن‌ها هم می‌گفتند باشد، ولی باز هیچ اتفاقی نمی‌افتاد.

تا اینکه در سال ۱۴۰۲ یک یادواره برای شهدای داروسازی دفاع مقدس در دانشگاه شهید بهشتی داشتیم. اساتید و دانشجویان رشته‌ی داروسازی در این مراسم حضور داشتند و واقعاً جلسه‌ی خوبی شد. در آنجا آقای کولیوند که تازه رئیس جمعیت هلال احمر شده بودند، حضور داشتند. من ایشان را از قبل می‌شناختم. از زمانی که بسیج جامعه پزشکی را در تهران راه انداختم ایشان مسئول بیمارستان خاتم بود. به ایشان گفتم این دوران مسئولیت شما خیلی طول نمی‌کشد، شما یک آدم جهادی هستی، بیا برای امدادگران شهید یک کاری بکن. گفتم پرچم این شهدای امدادگر را شما به دست بگیرید و صنفی نکنید، نگویید فقط مال هلال احمر. گفتم به نظرم حداقل ۲۵۰۰ شهید امدادگر داریم. ایشان گفتند چشم. همین یک جمله کافی بود و کار آغاز شد.

در سال ۱۴۰۳، با آقای کولیوند نزدیک سی تا یادواره در سراسر کشور برگزار کردیم. این یادواره‌ها به خوبی برگزار شد و مقامات استانی نیز در آن‌ها شرکت کردند. شور و شوقی ایجاد شد و عطر این شهدا آرام آرام در سطح استان‌ها گسترده شد. آقای کولیوند اصرار داشت که کنگره را در همان سال ۱۴۰۳ برگزار کنیم. من گفتم عجله نکنید، بگذارید یادواره‌های استانی برگزار شود و بعد چکیده‌ی آن را بیاورید در کنگره. بعد از برگزاری یادواره‌ها، برادران عزیز ما در بسیج هم به ستاد اضافه شدند و نهایتاً این یادواره‌ها که برگزار شد، استقبال خوبی انجام شد. در حوزه‌های ادبیات، شعر، فیلم کوتاه، کلیپ، کتاب، قصه و داستان، سرود و نقاشی کارهایی در شهرستان‌ها شروع شد و چکیده‌ی این‌ها به تهران آمد.

دوستان ستاد کنگره‌ها در سپاه ارزیابی کردند که این یک خمیرمایه‌ی خوبی شده و می‌توانیم یک کنگره‌ی ملی و بین‌المللی برگزار کنیم. در این راستا، پیشنهاد شد که امدادگران دفاع مقدس را با امدادگران مقاومت در لبنان و غزه پیوند دهیم. در لبنان از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی(۲) تا به حال بیش از ۱۵۰ امدادگر شهید شده‌اند و در غزه نیز به نظر من بالای ۶۰۰ امدادگر در همین ماجرا شهید شدند. آقای کولیوند هم استقبال کردند و به دلیل جایگاهی که دارند، ارتباطات جهانی خوبی برقرار کردند. در نهایت، کنگره‌ی ملی و بین‌المللی با آمار ۳۰۶۰ شهید امدادگر برگزار شد و ۴۰ شهید از غزه و لبنان به آن اضافه شد که مجموعاً به ۳۱۰۰ شهید رسید.

* در جریان برگزاری این کنگره ایده‌ها یا کارهای متفاوتی از دیگر بزرگداشت‌ها نیز در دستور کار بود؟
* چند کار دیگر هم انجام دادیم که به نظر من با بقیه‌ی کنگره‌ها متفاوت بود. یکی از آن‌ها برگزاری یک کنگره‌ی علمی قبل از این کنگره بود که اساتیدی از دانشگاه‌های علوم پزشکی در ارتباط با امداد و امدادگری مباحث علمی خوبی را ارائه دادند. دوم اینکه پیوندی با صلیب سرخ جهانی برقرار شد و نماینده‌ی این سازمان یک سخنرانی قوی در محکومیت رژیم صهیونیستی در غزه ایراد کرد که برای من جالب بود. اگر شما در آنجا بودید، فکر نمی‌کردید که نماینده‌ی صلیب سرخ چنین حرف‌هایی می‌زند. او تحت تأثیر شهدا قرار گرفته بود و حرف‌های خوبی زد که بازتاب‌های منطقه‌ای و جهانی برای خود داشت.

ویژگی دیگر این است که مسئولین کنگره از ابتدا در زمینه‌ی هنری به اندازه‌ی ظرفیت خود کار کردند. آن چیزی که حضرت آقا همیشه تأکید دارند، یعنی استفاده از ابزار هنر، به نظر من این‌ها شروع خوبی در این حوزه کردند. البته کارهای هنری زمان‌بر است. مثلاً اگر بخواهید فیلم بسازید، باید چند سال وقت بگذارید. این‌ها چون وقتشان کم بود، توانستند سوژه‌ها و داستان‌های خیلی خوبی را شناسایی کنند. به نظر من، از این ۳۱۰۰ شهیدی که الان سوابقش را دارند، واقعاً صدها قصه، داستان، سوژه، فیلم مستند و فیلم کوتاه می‌توانند تولید کنند. این‌ها را هم اکنون شروع کرده‌اند و می‌توانند در آینده نیز ادامه دهند.

ویژگی دیگری که هلال احمر دارد این است که بعد از بسیج، هلال احمر بیشترین ارتباط را با جوان‌ها و نوجوان‌ها دارد. یکی از اهداف این یادواره‌ها و کنگره‌ها این است که جوان‌های ایرانی، حالا با هر نگاهی که دارند، با گذشتگان‌شان آشنا شوند و ببینند این شهدا چه کارهایی انجام داده‌اند. این‌ها برای ۳۱۰۰ شهید، ۳۱۰۰ گروه از جوان‌ها راه‌اندازی کردند. حالا این گروه‌ها ممکن است سه نفره، پنج نفره یا ده نفره باشند که با این شهدا انس می‌گیرند. اگر آقای کولیوند بتوانند در گام اول سه میلیون جوان هلال احمر را به ۳۱۰۰ شهید نزدیک کنند و با آن‌ها مأنوس کنند، به نظر من به بخش عمده‌ای از اهداف مورد نظر برای این یادواره‌ها و کنگره‌ها دست خواهیم یافت.

(۱ «خود من دیدم که نزدیک خطّ‌مقدّم ــ حالا [اینکه] چند کیلومتر بود یادم نیست، امّا خیلی کم بود ــ پزشکان و پرستارها در بیمارستان صحرایی مشغول کار بودند، آنجا اتاق عمل جرّاحی تشکیل داده بودند که مایه‌ی تعجّب بود؛ بُرد گلوله‌ی دشمن و خمپاره‌ی کوتاه‌بُردِ دشمن به اینجا میرسد، اینها زیر گلوله‌ی دشمن اتاق عمل جرّاحی تشکیل دادند!» بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر، ۱۴۰۴/۰۲/۲۲

(۲ ۱۵ مهر ۱۴۰۲؛ عملیات طوفان‌الاقصی

رهبر معظم انقلاب با برشمردن خصوصیات شهید رئیسی ترسیم نمودند:


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ خرداد ۱۴۰۴ | 9:58 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت

[دریافت PDF]

در اوّلین سالروز شهادت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

این جلسه برای بزرگداشت یاد و نام شهید عزیزمان، رئیس‌جمهور شهیدمان، مرحوم آقای رئیسی و دیگر شهدای خدمتی است که با ایشان در این حادثه‌ی تلخ به شهادت رسیدند؛ شهید آل‌هاشم،(۱) شهید امیرعبداللهیان،(۲) شهدای گروه پرواز،(۳) استاندار محترم آذربایجان،(۴) فرمانده حفاظت.(۵) این مجموعه، در مثل امروزی، در واقع ملّت ایران را داغدار کردند.

حوادث تلخ و شیرین، در زندگی انسان، پی‌درپی در گذر و در عبور است. مهم آن است که ما این حوادث را مورد تدبّر قرار بدهیم و به مناسبت این حوادث درسهایی را از تاریخ، از گذشته‌ی خودمان، از خود این حوادث فرابگیریم. من درباره‌ی شهید رئیسی مطالبی عرض خواهم کرد، لکن غرض فقط ستایش نیست؛ بله، آنچه عرض میکنیم ستایش آن شهید عزیز است، لکن غرض از این بیانات فقط این نیست؛ غرض، درس گرفتن است. همه‌ی ما، آیندگان ما، جوانان ما، مسئولانی که بر این کشور حکمرانی خواهند کرد، برای این ملّت کار خواهند کرد، بشنوند، بدانند و ببینند که این‌جور زندگی، در روحیه‌ی مردم، در آینده‌ی کشور، در وضع کشور چقدر تأثیر دارد؛ اینها درس است.

اوّلین مطلبی که در مورد شهید رئیسی من عرض میکنم، این است که ایشان مصداق این آیه‌ی شریفه بود که «تِلکَ الدّارُ الآخِرَةُ نَجعَلُها لِلَّذینَ لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرضِ وَ لا فَسادًا».(۶) این یک معیار مهمّی برای مدیریّت کشور است: لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرض. در سوره‌ی قصص، در همین سوره‌ای که این آیه در آن هست ــ این آیه در اواخر سوره است ــ در اوّل سوره میفرماید: اِنَّ فِرعَونَ عَلا فِی الاَرض؛(۷) نقطه‌ی مقابلش این است؛ او اهل علو است: اَ لَیسَ لی مُلکُ مِصرَ وَ هٰذِهِ الاَنهارُ تَجری مِن تَحتی.(۸) خود را برتر دیدن، بار خود را بر دوش مردم انداختن، مردم را با چشم حقارت نگاه کردن، خاصیّت حکومت فرعونی است.

نقطه‌ی مقابلش خاصیّت حکومت الهی است:‌ لا یُریدونَ عُلُوًّا فِی الاَرض، که مصداق کاملش شهید رئیسی بود؛ جایگاه سیاسی و اجتماعی او خیلی بالا بود ــ خب میدیدید در این سفرها، در این دیدارهایی که او با مردم داشت، مردم نسبت به او چه اظهار ارادتی میکردند، چه علاقه‌ای نشان میدادند ــ امّا او خودش را از دیگران برتر نمیدانست؛ خودش را در ردیف مردم، مثل مردم، در مواردی کوچک‌تر از مردم به حساب می‌آورد؛ با این نگاه، با این دید حکمرانی میکرد بر کشور و دولت را اداره میکرد و کارها را پیش میبرد. برای خودش چیزی از این امکان سیاسی و اجتماعی نمیخواست، برداشت نمیکرد؛ همه‌ی توانش، همه‌ی نیرویش، همه در خدمت مردم بود، برای مردم بود، برای خدمت به بندگان خدا بود، برای اعتلا و ارتقاء آبروی ملّی و عزّت ملّی بود؛ برای خدمت بود و در راه خدمت هم به لقاءالله پیوست؛ این خصوصیّت بسیار مهمّی در این شهید عزیز است که باید یاد بگیریم. خب بحمدالله در نظام جمهوری اسلامی کم نیستند کسانی که یک چنین خصوصیّاتی را در خودشان دارند لکن باید اینها را درس کنیم، اینها را به صورت فرهنگ عمومی دربیاوریم.

شهید رئیسی دل خاشع و ذاکر داشت، زبان صریح و صادق داشت،‌ عمل خستگی‌ناپذیر و دائم داشت؛ این سه خصوصیّت است: دل، زبان، و عمل. برای تشخیص شخصیّت یک انسان و هویّت یک انسان، این سه چیز عنصر اصلی هستند: دل او، زبان او، عمل او.

دل شهید رئیسی؛ از طرفی اهل ذکر و خشوع و دعا و توسّل بود؛ این را ما کاملاً دیده بودیم. از قبل از دوره‌ی ریاست جمهوری، حتّی از قبل از دوران ریاست بر قوّه‌ی قضائیّه میدیدیم، میدانستیم؛ اهل خشوع بود، اهل توسّل بود، دل او با خدا مأنوس بود؛ از طرفی این معنا در دل او بود. از طرفی دل او لبریز از مهربانی به مردم بود؛ از مردم گله‌مند نبود، به مردم بدبین نبود، از توقّعات مردم شکایت نمیکرد. یک موارد زیادی اتّفاق می‌افتاد با مردم مواجه میشد، مردم می‌آمدند شکایت میکردند، حرف میزدند، گاهی هم ممکن بود تند صحبت بکنند [امّا] با مردم مهربان بود و از این برخوردها، از این نگاه‌ها،‌ از این حرکتها ناراحت نمیشد.

از طرفی نگران انجام وظیفه‌ی اسلامی بود. هم با خدا، هم با مردم [بود]، هم نگران وظیفه‌ی اسلامی که آیا وظیفه را انجام داد، نداد، این‌جور که انجام شد کافی بود [یا نه]؛ این دغدغه‌ی همیشگی او بود. در دیدارهایی که ما با ایشان دائماً داشتیم، انسان میدید که دغدغه‌ی کار دارد، دغدغه‌ی انجام وظیفه دارد و احساس میکند سنگینی بار مسئولیّت را. ایشان رئیس قوّه‌ی قضائیّه شد، فقط برای تکلیف شرعی؛ این را بنده از نزدیک کاملاً میدانم. در رقابتهای ریاست جمهوری وارد شد، فقط برای تکلیف شرعی. خیلی‌ها میگویند این [احساس تکلیف] را، لکن ما میدانیم که ایشان برای تکلیف شرعی وارد شد؛ احساس تکلیف کرد، وارد شد؛ هم آنجا، هم اینجا. دل او این‌جور گرایشی داشت، این‌جور حرکتی داشت. این مربوط به دل او.

زبان او؛ با مردم صریح و صادقانه حرف میزد؛ با مردم با ابهام، با نشانه‌های نادرست صحبت نمیکرد؛ صریح، روشن، صادقانه. به ایشان سفارش شده بود که به مردم بگویید که ما این کار را ، اگر توانستیم میکنیم؛ هر جا نتوانستید، به مردم بگویید نمیتوانیم. ایشان هم همین‌جور عمل میکرد؛ صریح و صادقانه.

این صراحت و این صداقت حتّی در مذاکرات دیپلماسی هم مشهود بود و طرفها را تحت تأثیر قرار میداد. در مذاکرات دیپلماسی که جای پیچیدن حرفها و پوشیدن نیّتها است، ایشان با صراحت، با صداقت صحبت میکرد و طرف را تحت تأثیر قرار میداد. به او اطمینان میکردند، میدانستند که آنچه میگوید درست میگوید. در [زمان] ریاست جمهوری، در اوّلین مصاحبه‌ای که کرد، خبرنگار از ایشان پرسید که آیا شما با آمریکا مذاکره میکنید؟ صریح و بدون هیچ ابهامی گفت: خیر؛ و نکرد. اجازه نداد که دشمن بتواند بگوید که من با تهدید، با تطمیع، با حیله توانستم ایران را پای میز مذاکره بکشانم؛ نگذاشت. اینکه طرفها اصرار بر مذاکره‌ی مستقیم میکنند، به خاطر این است؛ یک بخش عمده‌اش این است؛ ایشان اجازه نداد. البتّه مذاکرات غیر مستقیم زمان ایشان هم بود، مثل حالا که هست؛ البتّه بدون نتیجه؛ حالا هم گمان نمیکنیم به نتیجه برسد؛ نمیدانیم چه خواهد شد.

صحبت مذاکرات شد؛ من ــ بین‌الهلالین ــ یک تذکّری به طرف مقابل بدهم. طرف آمریکایی که در این مذاکراتِ غیر مستقیم وارد صحبت میشوند و گفتگو میکنند، سعی کنند یاوه‌گویی نکنند. اینکه بگویند ما به ایران اجازه‌ی غنی‌سازی نمیدهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازه‌ی این و آن نیست؛ جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب میکند. من البتّه در یک مناسبت دیگری به ملّت ایران توضیح خواهم داد که علّت اینکه اینها روی غنی‌سازی تکیه میکنند چیست و چرا این‌قدر طرفهای غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد؛ این [مطلب] را ان‌شاء‌الله در یک مناسبت دیگری باز میکنم برای ملّت ایران که بدانند نیّت طرف چیست.

زبان او این‌جور بود: زبان صادق، سالم، خودمانی، صریح؛ این خیلی ارزش دارد. اگر ما بخواهیم ارزش این‌جور حرف زدن را بدانیم ــ که مبنا و ممشای شهید رئیسی این بود که با صراحت و صداقت حرف بزند ــ باید این را مقایسه کنیم با حرفها و گفته‌های سران برخی از کشورهای غربی که ادّعای صلح و حقوق بشرشان سالهای متمادی است گوش دنیا را کر کرده، که دائم دم از صلح میزنند، دائم دم از حقوق بشر میزنند، آن وقت در قبال کشتار هزاران کودک مظلوم ــ غیر کودک را کار نداشته باشید ــ [ساکتند!] هزاران کودک در غزّه در ظرف مدّت کوتاهی شهید شدند ــ شاید بیش از بیست هزار کودک ــ اینهایی که این‌قدر دم از حقوق بشر میزنند نه‌فقط جلوگیری نکردند، به ظالم کمک هم کردند! زبان ادّعای صلح آنها را، ادّعای حقوق بشر آنها را، زبان کذّاب آنها را مقایسه کنید با صداقت و صراحتی که در یک رئیس‌جمهور مثل شهید رئیسی وجود دارد؛ اینجا اهمّیّتش معلوم میشود. خب، آن زبان، و آن دل.

سوّم، عمل. شهید، یکسره [در حال] کار بود؛ یکسره! شب و روز نداشت، خستگی نمی‌شناخت. بنده مکرّر به ایشان میگفتم که یک مقداری ملاحظه کنید، ممکن است مزاج طاقت نیاورد، یک وقت آدم می‌افتد نمیتواند کار کند، ایشان میگفت من از کار خسته نمیشوم. دائم کار، دائم کار؛ کار باکیفیّت، کار خدمت‌رسانی. دو جور خدمت‌رسانی هست. یکی خدمت‌رسانی مستقیم به مردم است. فرض کنید یک شهری احتیاج دارد به اینکه لوله‌ی آب وصل کنند و آب برسانند، یک جا راه میخواهد، یک جا اشتغال لازم دارد، از این کارها؛ ایجاد اشتغال، راه‌اندازی چند هزار کارگاه راکدمانده و ازکارافتاده، کارهایی که باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام میشده [امّا] ده سال، پانزده سال مانده بود، [شهید رئیسی] رفت سراغ اینها و بسیاری از این کارها را در شهرهای مختلف انجام داد؛ مردم آن شهرها از نزدیک دیدند این خدمات را و حس کردند. این یک جور خدمت به مردم بود.
یک جور خدمت هم خدمت به آبروی ملّی، عزّت ملّی و اعتبار ملّت ایران است؛ اعتبار ملّت ایران! اینکه طبق قضاوت مراکز بین‌المللی مالی، رشد اقتصادی ایران از نزدیک به صفر برسد به پنج درصد، این یک افتخار ملّی است، این یک عزّت ملّی است،این نشان‌دهنده‌ی پیشرفت کشور است؛ این اتّفاق افتاد، و امثال اینها مکرّر اتّفاق افتاد. اینکه در مجامع گوناگون اقتصادیِ جهانی انسان بتواند عضویّت خودش را تثبیت بکند و آنجا وارد بشود، یک افتخار بین‌المللی برای ملّت ایران است. اینکه رئیس‌جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل قرآن را سرِ دست بگیرد و بلند بکند، یا عکس شهید سلیمانی را سرِ دست بگیرد، این برای یک ملّت مایه‌ی عزّت است و ملّت را عزیز میکند؛ این هم نوع دوّم خدمات. هر دو نوع خدمت را این شهید عزیز در طول این سالها انجام داد.

آن چیزی که من میخواهم از این بیانات استنتاج کنم این است: مهم این است که انسان در نوع رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او، همان روحیه و نورانیّتی را مشاهده میکرد که در همکاران شهید رجائی، مثل کلانتری،(۹) مثل عبّاسپور،(۱۰) مثل قندی،(۱۱) مثل نیلی(۱۲) و امثال اینها میدید؛ همان نورانیّت، همان روحیه، همان انگیزه، همان احساس مسئولیّت؛ [آن هم] بعد از چهل سال! این خیلی باارزش است؛ این همان قدرت انقلاب است. این نشان‌دهنده‌ی آن است که این انقلاب، انقلابِ قدرتمندی است؛ این همان «فتح‌الفتوح» امام بزرگوار است. امام فتح‌الفتوح را تربیت و تولید مردان ازخودگذشته و کارآمد، به وسیله‌ی انقلاب معرّفی کردند؛ این، اتّفاق افتاد.

آن سالی که انقلاب پیروز شد، سال ۵۷، شهید رئیسی یک جوان هجده‌ساله بود؛ شهید آل‌هاشم یک نوجوان شانزده‌ساله بود. شهید امیرعبداللهیان یک پسربچّه‌ی چهارده‌ساله بود؛ شهید مالک رحمتی به دنیا نیامده بود؛ اینها پرورش‌یافته‌های انقلابند. شهید رئیسی از مشهد، آل‌هاشم از تبریز، رحمتی از مراغه، امیرعبداللهیان از دامغان، موسوی از فریدون‌شهر اصفهان، مصطفوی از گنبد قابوس، دریانوش از نجف‌آباد، قدیمی از ابهر؛ این جوانها از گوشه و کنار این کشور سر بلند کردند، رشد کردند. انقلاب توانست صدها هزار مثل این جوانها را تربیت کند و تربیت کرده، و در میان اینها شخصیّت‌های ممتاز بین‌المللی و شخصیّت‌های ممتاز ملّی را به ملّت ایران تقدیم کرده؛ این کار انقلاب است، این قدرتِ انقلاب است. امتیازِ انقلاب این است که میتواند شهید آیت‌الله اشرفی،(۱۳) آن پیرمرد هشتاد نودساله را و شهید آرمان علی‌وردی، این جوان هجده نوزده‌ساله را، با فاصله‌ی چهل سال، در یک خط قرار بدهد و بسیج کند و به راه بیندازد. امثال این جوان در همان راهی شهید شدند که شهید اشرفی‌ها شهید شدند، شهید صدوقی‌ها شهید شدند، پیرمردهای اوّل انقلاب به شهادت رسیدند. این انقلابی که چنین قدرتی دارد که در طول سالهای متمادی میتواند این‌جور نیروها را بسیج کند، شکست‌خوردنی نیست.

قدر انقلاب را بدانیم، قدر این سازندگی را بدانیم، قدر این حرکت عظیم ملّت ایران را بدانیم، قدر این پیشرفت را بدانیم، از خدای متعال کمک بخواهیم، این راه را ادامه بدهیم؛ ان‌شاءالله ملّت ایران یک درس ماندگاری برای بشریّت تثبیت خواهد کرد و به فضل الهی این خدمت را برای همه‌ی دنیا، همه‌ی بشریّت اهدا خواهد کرد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته


(۱ حجّت‌الاسلام سیّدمحمّدعلی آل‌هاشم (امام‌جمعه‌ی تبریز و نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در استان آذربایجان شرقی)

(۲ آقای حسین امیرعبداللهیان (وزیر امور خارجه)

(۳ سرتیپ‌دوّم خلبان سیّدطاهر مصطفوی، سرتیپ‌دوّم خلبان محسن دریانوش، سرهنگ‌دوّم بهروز قدیمی

(۴ آقای مالک رحمتی

(۵ سرتیپ‌دوّم سیّدمهدی موسوی

(۶ سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۸۳؛ «آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مىدهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند ...»

(۷ سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت ...»

(۸ سوره‌ی زخرف، بخشی از آیه‌ی ۵۱؛ «... آیا پادشاهى مصر و این نهرها که از زیر [کاخهاى] من روان است از آنِ من نیست؟ ...»

(۹ شهید موسیٰ کلانتری (وزیر راه و ترابری در کابینه‌ی شهید رجائی) که در حادثه‌ی بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

(۱۰ شهید حسن عبّاسپور (وزیر نیرو در کابینه‌ی شهید رجائی) که در حادثه‌ی بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

(۱۱ شهید محمود قندی (وزیر پست و تلگراف و تلفن در کابینه‌ی شهید رجائی) که در حادثه‌ی بمب‌گذاری دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید.

(۱۲ شهید حسین نیلی احمدآبادی (وزیر معادن و فلزات از ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴) که در حین خدمت و انجام مأموریّت در هشتم تیرماه ۱۳۶۸ به شهادت رسید.

(۱۳ آیت‌الله عطاءالله اشرفی‌اصفهانی (امام‌جمعه‌ی کرمانشاه)


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 12:48 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مراسم بزرگداشت شهید رئیسی و شهدای پرواز اردیبهشت با سخنرانی رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار «خانواده‌های شهید رئیسی و دیگر شهیدان خدمت» و خانواده‌های شهدای مسئول در دهه‌های اخیر، هدف اصلی از تجلیل و ستایش شهیدان را تدبر و درس‌آموزی خواندند و با تشریح خصوصیات قلبی، زبانی و عملی رئیس جمهور شهید گفتند: رئیسی عزیز مصداق کامل خصوصیات یک مسئول حکومت الهی بود و با تلاش خستگی‌ناپذیر به «مردم و به آبرو و عزت و اعتبار ملت» خدمت کرد و این راه و روش برای همه ما مسئولان، جوانان و آیندگان درس بزرگی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با تذکر به طرف آمریکاییِ مذاکراتِ غیرمستقیم برای پرهیز از یاوه‌گویی تاکید کردند: حرف‌های آمریکایی‌ها درباره اینکه اجازه غنی‌سازی به ایران نمی‌دهیم غلط زیادی است و جمهوری اسلامی سیاست و روش خود را در این زمینه دنبال خواهد کرد.

ایشان در این دیدار که جمعی از مسئولان نیز حضور داشتند شهیدان آل هاشم، امیرعبداللهیان، شهدای گروه پرواز، استاندار آذربایجان شرقی و فرمانده حفاظت را که در حادثه تلخ ۳۰ اردیبهشت سال گذشته همراه شهید رئیسی به لقاءالله پیوستند مورد تجلیل قرار دادند و افزودند: دوری از حاکمیت فرعونی و حرکت در مسیر حاکمیت الهی، معیاری مهم برای مدیریت کشور است که شهید رئیسی مصداق تام آن بود.

رهبر انقلاب با استناد به آیات قرآن، گفتند: خود برتربینی، تحقیر مردم و بار مسئولیت خود را به دوش مردم انداختن از جمله خصوصیات حکومت فرعونی است که رئیسی در نقطه مقابل این خصوصیات قرار داشت و خود را در ردیف مردم و در مواردی کوچکتر از مردم می‌دانست و با این نگاه کشور را اداره می‌کرد.

ایشان به‌کارگیری همه توان برای خدمت به بندگان خدا و پرهیز از هرگونه استفاده از موقعیت سیاسی اجتماعیِ ناشی از مسئولیت را، درس بزرگ شهید رئیسی خواندند و افزودند: در نظام اسلامی کسانی که دارای چنین خصوصیاتی هستند، کم نیستند اما این ویژگی‌ها و درس‌ها باید به صورت فرهنگ عمومی دربیاید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دل، زبان و عمل هر شخصی را ۳ عنصر اصلی برای شناخت شخصیت او خواندند و افزودند: رئیسی دلی خاشع و ذاکر، زبانی صریح و صادق و عملی خستگی ناپذیر و دائم داشت.

ایشان خشوع و دعا و توسل و انس با پروردگار را در همه دوره‌های مسئولیتی و غیرمسئولیتی از ویژگی‌های رئیسی عزیز خواندند و افزودند: دل او همچنین لبریز از مهربانی به مردم بود و بدون گله‌مندی از توقعات و یا بدبینی به مردم، مدام نگران ادای وظایف سنگین خود بود یعنی دلش با خدا و با مردم و دغدغه‌مند وظایف اسلامی بود.

رهبر انقلاب عمل به تکلیف الهی را تنها هدف آقای رئیسی از پذیرش مسئولیت قوه‌قضائیه و ورود به رقابت‌های انتخاباتی رئیس جمهور خواندند و تأکید کردند: خیلی‌ها می‌گویند در پی ادای تکلیف هستند اما ما این خصوصیت را در او می‌دیدیم.
ایشان زبان شهید رئیسی را در داخل و حتی در عرصه دیپلماسی صریح و صادقانه دانستند و افزودند: رئیسی صریح موضع می‌گرفت و اجازه نمی‌داد دشمن این امکان را بیابد که ادعا کند ایران را با تهدید و تطمیع و حیله به پای میز مذاکره آورده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف طرف مقابل از اصرار بر مذاکره مستقیم را القای نوعی تسلیم ایران دانستند و گفتند: شهید رئیسی این اجازه را به آنها نداد، البته در زمان ایشان مذاکره غیرمستقیم مثل زمان کنونی انجام می‌شد که به نتیجه نرسید که الان هم گمان نمی‌کنیم به نتیجه برسد و نمی‌دانیم چه خواهد شد.

رهبر انقلاب همچنین با تذکر به طرف آمریکاییِ مذاکرات غیرمستقیم درباره پرهیز از یاوه‌گویی تأکید کردند: این حرف آمریکایی‌ها که به ایران اجازه غنی‌سازی نمی‌دهیم، غلط زیادی است و در کشور کسی منتظر اجازه این و آن نیست و جمهوری اسلامی همان سیاست و روش خود را پیگیری خواهد شد.

ایشان با اشاره به اصرار آمریکایی‌ها و برخی غربی‌ها درباره انجام نشدن غنی‌سازی در ایران گفتند: در مناسبتی دیگر به ملت خواهم گفت که نیت و هدف واقعی آنها از این اصرار چیست.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به صراحت و صداقت شهید رئیسی گفتند: برای درک اهمیت این رفتار باید آن را با زبان کذاب مسئولانِ برخی کشورهای غربی مقایسه کرد که فریاد آنها در دفاع از صلح و حقوق بشر گوش دنیا را کر کرده اما چشمان خود را به کشته شدن بیش از ۲۰ هزار کودک مظلوم در غزه بسته‌اند و به جنایتکاران کمک هم می‌کنند.

رهبر انقلاب برجستگی کاری و عملی شهید رئیسی را جنبه دیگری از امتیازات او خواندند و گفتند: شهید رئیسی یک‌سره کار و تلاش بود و برای خدمت و کار با کیفیت و مداوم، خستگی و شب و روز نمی‌شناخت. حتی وقتی مکرر به او سفارش می‌کردیم که مراقب فشار کار بر سلامتی خود باشد می‌گفت من از کار خسته نمی‌شوم.

ایشان خدمات مختلف شهید رئیسی همچون آب‌رسانی، احداث راه، ایجاد اشتغال، راه‌اندازی کارگاههای راکد یا تعطیل‌شده و تکمیل پروژه‌های ناتمام و معطل‌مانده را خدمات مستقیم و ملموس برای مردم خواندند و افزودند: شهید رئیسی همچنین به آبرو و عزت ملی و اعتبار ملت ایران نیز خدمت کرد و آن را ارتقاء داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گزارش مراکز مالی بین‌المللی از افزایش رشد اقتصادی ایران از نزدیک صفر در ابتدای دولت سیزدهم به نزدیک ۵ درصد در پایان آن را مایه افتخار و عزت ملی و نشان‌دهنده پیشرفت کشور دانستند و گفتند: سردست گرفتن قرآن یا عکس شهید سلیمانی در مجمع عمومی سازمان ملل از دیگر اقداماتی بود که شهید رئیسی با آنها ملت ایران را عزیز کرد.

ایشان در نوعی جمع‌بندی از سخنان خود، بازتولید وجلوه گر شدن نورانیت، روحیه، انگیزه و احساس مسئولیت مسئولان شهید سالهای اول انقلاب از جمله همکاران جوان شهید رجایی در منش و رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او را بسیار با ارزش و نشان‌دهنده قدرت انقلاب خواندند و افزودند: تداوم تربیت مردان از خود گذشته و کارآمد به وسیله انقلاب همان فتح‌الفتوح امام بزرگوار است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به این واقعیت که شهدای پرواز اردیبهشت در زمان پیروزی انقلاب یا جوان و نوجوان بوده و یا هنوز متولد نشده بودند، تربیت این جوانان و صدها هزار جوان دیگر در گوشه و کنار کشور را امتیاز انقلاب اسلامی برشمردند و گفتند: این، قدرت انقلاب اسلامی است که می‌تواند جوان ۱۹ ساله‌ای همچون آرمان علی‌وردی را در امتداد همان خطی بسیج کند که ۴۰ سال قبل شهید آیت‌الله اشرفی‌اصفهانیِ ۹۰ ساله در آن راه شهید شد.

ایشان با تأکید بر اینکه انقلابی برخوردار از چنین قدرت و توان بسیج‌کنندگی مستمر شکست‌خوردنی نیست، افزودند: باید قدر این انقلاب، قدرت انسان سازی انقلاب، پیشرفت‌های ناشی از آن و حرکت عظیم ملت ایران را دانست و از پروردگار برای ادامه آن کمک خواست تا این درسِ ماندگار ملت ایران ، برای بشریت و ملت‌های دیگر نیز جاری و تثبیت شود.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* در اولین مصاحبه در ریاست‌جمهوری، اولین مصاحبه را کرد، خبرنگار از شهید رئیسی پرسید که شما آیا با آمریکا مذاکره می‌کنید؟ صریح گفت: «خیر»، گفت: «نه»، بدون هیچ ابهامی؛ و نکرد. اجازه نداد که دشمن بتواند بگوید که من با تهدید، با تطمیع، توانستم یا با حیله توانستم ایران را به پای میز مذاکره بکشانم؛ نگذاشت.

اینکه اصرار بر مذاکره مستقیم می‌کنند طرف‌ها، به خاطر این است. یک بخش عمده‌اش این است؛ ایشان اجازه نداد. البته مذاکراتِ غیرمستقیم بود، زمان ایشان هم بود، مثل حالا که هست، البته بدون نتیجه. حالا هم گمان نمی‌کنیم به نتیجه برسد. نمی‌دانیم چه خواهد شد.

* صحبت مذاکرات شد، من یک تذکری به طرف مقابل بدهم. طرف آمریکایی که در این مذاکراتِ غیرمستقیم وارد صحبت می‌شوند، گفتگو می‌کنند، سعی کنند یاوه‌گویی نکنند.

اینکه بگویند ما به ایران اجازه‌ی غنی‌سازی نمی‌دهیم، این غلط زیادی است. کسی منتظر اجازه‌ی این و آن نیست. جمهوری اسلامی سیاستی دارد، روشی دارد، سیاست خودش را تعقیب می‌کند.

البته در یک مناسبت دیگری به ملت ایران توضیح خواهم داد که علت اینکه اینها روی غنی‌سازی تکیه می‌کنند چیست، چرا اینقدر طرف‌های غربی و آمریکایی و دیگران اصرار دارند که باید در ایران غنی‌سازی نباشد. اینها را ان‌شاءالله در یک مناسبت دیگری باز می‌کنم برای ملت ایران که بدانند طرف، نیتش چیست.

* در نوع رفتار شهید رئیسی و بسیاری از همکاران جوان او، انسان همان روحیه و نورانیتی را مشاهده می‌کرد که در همکاران شهید رجایی، مثل کلانتری، مثل عباس‌پور، مثل قندی، مثل نیلی و امثال این‌ها، انسان می‌دید.

همان نورانیت، همان روحیه، همان انگیزه، همان احساس مسئولیت، بعد از ۴۰ سال. این خیلی باارزش است. این همان قدرت انقلاب است. این نشان‌دهنده این است که این انقلاب، انقلابی قدرتمندی است.

این همان فتح‌الفتوح امام بزرگوار است. امام، فتح‌الفتوح را تربیت و تولید مردان ازخودگذشته و کارآمد به‌وسیله انقلاب، معرفی کردند. این اتفاق افتاد.

* شهید رئیسی، آن سالی که انقلاب پیروز شد، سال ۵۷، یک جوان ۱۸ ساله بود. شهید آل‌هاشم، یک نوجوان ۱۶ ساله بود. شهید امیرعبداللهیان، یک پسربچه ۱۴ ساله بود. اول انقلاب، شهید مالک رحمتی به دنیا نیامده بود.

این‌ها پرورش‌یافته‌های انقلابند، این‌ها پرورش‌یافته‌های انقلابند:
شهید رئیسی از مشهد،
آل‌هاشم از تبریز،
رحمتی از مراغه،
امیرعبداللهیان از دامغان،
موسوی از فریدون‌شهرِ اصفهان،
مصطفوی از گنبد قابوس،
دریانوش از نجف‌آباد،
قدیمی از ابهر.
از گوشه‌وکنار این کشور، این جوان‌ها سر بلند کردند، رشد کردند.

انقلاب توانست صدها هزار مثل این جوان‌ها را تربیت کند و تربیت کرده، و در میان این‌ها، شخصیت‌های ممتاز بین‌المللی و شخصیت‌های ممتاز ملی به ملت ایران تقدیم کرده است. این کار انقلاب است، این قدرت انقلاب است.

* امتیاز انقلاب این است که می‌تواند شهید آیت‌الله اشرفیِ ۹۰-۸۰ ساله را و شهید آرمان علی‌وردی، جوان ۱۹-۱۸ ساله را، آن پیرمرد ۹۰-۸۰ ساله و این جوان ۱۹-۱۸ ساله را، با فاصله ۴۰ سال، می‌تواند در یک خط قرار بدهد و بسیج کند و به راه بیندازد.

امثال این جوان، در همان راهی شهید شدند که شهید اشرفی‌ها شهید شدند، شهید صدوقی‌ها شهید شدند، پیرمردهای اول انقلاب به شهادت رسیدند.

این انقلابی که چنین قدرتی دارد که می‌تواند این‌جور نیروها را بسیج کند، در طول سال‌های متمادی، این انقلاب شکست‌خوردنی نیست.

* من درباره‌ی شهید رئیسی مطالبی عرض خواهم کرد. لکن غرض فقط ستایش نیست. بله، آن چه که عرض میکنیم ستایش آن شهید عزیز هست لکن این فقط غرض از این بیانات نیست. غرض درس گرفتن است. همه‌ی ما، آیندگان ما، جوانان ما، مسئولانی که در این کشور حکمرانی خواهند کرد، برای این ملت کار خواهند کرد، بشنوند، بدانند و ببینند که اثر این جور زندگی در روحیه‌ی مردم، در آینده‌ی کشور، در وضع کشور چقدر تأثیر دارد. اینها درس است.

* این خاصیت حکومت الهی است. «لَا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ»؛ مصداق کاملش شهید رئیسی بود. جایگاه سیاسی و اجتماعی او خیلی بالا بود.

خب می‌دیدید در این سفرها، در این دیدارهایی که او با مردم داشت مردم نسبت به او چه اظهار ارادتی میکردند، چه علاقه‌ای نشان میدادند اما او خودش را از دیگران برتر نمیدانست، خودش را در ردیف مردم، مثل مردم، در مواردی کوچکتر از مردم به حساب می‌آورد. با این نگاه، با این دید حکمرانی میکرد بر کشور، و دولت را اداره میکرد و کارها را پیش می‌برد.

برای خودش چیزی از این امکان سیاسی و اجتماعی نمیخواست، برداشت نمیکرد. همه‌ی توانش، همه‌ی نیرویش، همه در خدمت مردم بود، برای مردم بود، برای خدمت به بندگان خدا بود، برای اعتلاء و ارتقاء آبروی ملی و عزت ملی بود، برای خدمت بود و در راه خدمت هم به لقاءاللّه پیوست؛ این خصوصیت بسیار مهمی در این شهید عزیز است.

* باید اینها را درس کنیم، اینها را بصورت فرهنگ عمومی دربیاوریم. شهید رئیسی دل خاشع و ذاکر داشت، زبان صریح و صادق داشت،‌ عمل خستگی‌ناپذیر و دائم داشت. این سه خصوصیت است: دل، زبان و عمل. برای تشخیص شخصیت یک انسان و هویت یک انسان این سه چیز عنصر اصلی هستند: دل او، زبان او، عمل او. دلش شهید رئیسی از طرفی اهل ذکر و خشوع و دعا و توسل بود این را ما کاملاً دیده بودیم از قبل از دوره‌ی ریاست جمهوری، حتی از قبل از دوران ریاست بر قوه‌ی قضائیه میدیدیم، میدانستیم اهل خشوع بود، اهل توسل بود، دل او با خدا مأنوس بود، از طرفی این معنا در دل او بود.

از طرفی دل او لبریز از مهربانی به مردم بود. از مردم گله‌مند نبود، به مردم بدبین نبود، از توقعات مردم شکایت نمیکرد، یک موارد زیادی اتفاق می‌افتاد با مردم مواجه میشد، مردم می‌آمدند شکایت میکردند، حرف میزدند، گاهی تند هم ممکن بود صحبت بکنند، با مردم مهربان بود. از این برخوردها، از این نگاه‌ها،‌ از این حرکتها ناراحت نمیشد. از طرفی نگران انجام وظیفه‌ی اسلامی بود. این دل او بود هم با خدا، هم با مردم، هم نگران وظیفه‌ی اسلامی که آیا «وظیفه را انجام داد؟ نداد؟ کافی بود این‌جور که انجام شد؟» این دغدغه‌ی همیشگی او بود. دیدارهایی که ما با ایشان دائماً داشتیم میدید انسان که دغدغه‌ی کار دارد، دغدغه‌ی انجام وظیفه دارد.

* ایشان رئیس قوه‌ی قضائیه شد فقط برای تکلیف شرعی. این را بنده از نزدیک کاملاً میدانم. در رقابتهای ریاست جمهوری وارد شد فقط برای تکلیف شرعی. خیلی‌ها میگویند این را، لکن ایشان را ما میدانیم برای تکلیف شرعی وارد شد. احساس تکلیف کرد وارد شد، هم آنجا هم اینجا. دل او این‌جور گرایشی داشت، این‌جور حرکتی داشت. این مربوط به دل او.

* شهید رئیسی با مردم صریح و صادقانه حرف میزد. با مردم با ابهام، با نشانه‌های نادرست صحبت نمیکرد، صریح، روشن، صادقانه. به ایشان سفارش شده بود که به مردم بگویید که ما این کار را میکنیم اگر توانستید. هرجا نتوانستید به مردم بگویید نمیتوانیم. ایشان هم همین‌جور عمل میکرد. صریح و صادقانه.

این صراحت و این صداقت در مذاکرات دیپلماسی هم حتّی مشهود بود و طرفها را تحت تأثیر قرار می‌داد. مذاکرات دیپلماسی که جای پیچیدن حرفها و پوشیدن نیّتهاست ایشان با صراحت، با صداقت صحبت میکرد، طرف را تحت تأثیر قرار می‌داد. به او اطمینان میکردند میدانستند که آنچه میگوید درست میگوید.

* شهید رئیسی یک‌سره کار بود، یک‌سره. شب و روز نداشت، خستگی نمی‌شناخت. بنده مکرر به ایشان میگفتم که یک مقداری ملاحظه کنید، ممکن است مزاج طاقت نیاورد، یک وقت آدم می‌افتد نمی‌تواند کار کند. ایشان میگفت من از کار خسته نمی‌شوم. میگفت من از کار خسته نمی‌شوم. دائم کار، دائم کار، کار با کیفیت، کار خدمت‌رسانی.

دو جور خدمت‌رسانی هست، یک خدمت‌رسانی مستقیم به مردم. فرض کنید یک شهری احتیاج دارد به اینکه لوله‌ی آب وصل کنند، آب برسانند، یک جا راه می‌خواهد، یک جا اشتغال لازم دارد، از این کارها، ایجاد اشتغال، راه‌اندازی چند هزار کارگاه راکد مانده و از کار افتاده، کارهایی که باید در ظرف سه سال، چهار سال تمام می‌شده، ده سال، پانزده سال مانده بود، رفت سراغ اینها، بسیاری از این کارها را انجام داد در شهرهای مختلف. مردم آن شهرها از نزدیک دیدند، این خدمات را حس کردند. این جور خدمت به مردم بود.

یک جور خدمت هم خدمت به آبروی ملّی، عزّت ملّی، اعتبار ملت ایران است. اینکه طبق قضاوت مراکز بین‌المللی مالی، ایران رشد اقتصادی‌اش از نزدیک به صفر برسد به پنج درصد. این یک افتخار ملی است. این یک عزت ملی است. این نشان‌دهنده‌ی پیشرفت کشور است، اتفاق افتاد این. و امثال اینها مکرر اتفاق افتاد. این که در مجامع گوناگون اقتصادی جهانی انسان بتواند عضویت خودش را تثبیت بکند و آنجا وارد بشود، یک افتخار بین‌المللی است برای ملت ایران. این که رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، قرآن را سر دست بگیرد، بلند بکند، یا عکس شهید سلیمانی را سر دست بگیرد، این برای یک ملت مایه‌ی عزت است. ملت را عزیز میکند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 12:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار معلمان

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة اللّه فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! این دیدار سالیانه‌ی ما با معلّمان محترم و مسئولان آموزش‌وپرورش کشور به قصد عرض ارادت به معلّمان است؛ یعنی حقیر مایلم با تشکیل این جلسه و حرفهایی که زده میشود، قدردانی خودم و ارادت خودم به جامعه‌ی معلّمان را به این وسیله ابراز کنم. البتّه این جلسه فرصتی است که برخی از مسائل آموزش‌وپرورش هم مطرح بشود که خب بحمداللّه آقای وزیر، به نظر من، مهم‌ترین مسائل آموزش‌وپرورش را مطرح کردند. این را باید شکرگزار باشیم که در این دوره، بخصوص رئیس‌جمهور محترم،(۲) به مسائل آموزش‌وپرورش اهتمام ویژه‌ای ابراز میکنند. بنده بارها تکرار کرده‌ام که ما هر چه برای آموزش‌وپرورش سرمایه‌گذاری کنیم، این در واقع سرمایه‌گذاری است، هزینه نیست؛ مثل ایجاد یک زمینه برای سود چند برابر است. خوشبختانه رئیس‌جمهور محترم به این معنا معتقدند. وزیر محترم هم جزو مدیران برجسته‌ی آموزش‌وپرورش هستند؛ ایشان هم کاملاً با مسائل آموزش‌وپرورش آشنایند. اینها فرصت است. امیدواریم از این فرصتها استفاده بشود.

[طبق] آنچه ایشان بیان کردند، بعضی از کارها شروع شده، بعضی از کارها بنا است شروع بشود. تأکید من، توصیه‌ی من این است که «پیگیری» را اصل بدانید؛ من همیشه به مدیران و مسئولین کشور این توصیه را دارم. خیلی از مسئولین می‌آیند اینجا، حرفهای خوبی میزنند، صحبتهای خوبی میکنند لکن خروجی آن حرفها دیده نمیشود. پیگیری کنید که این فکرهای خوب، این نظرات درست و دقیق نسبت به آموزش‌وپرورش یکایک پیگیری بشود و تحقّق پیدا کند. البتّه ما در مورد آموزش‌وپرورش دنبال نتایج کوتاه‌مدّت نیستیم؛ طبیعت آموزش‌وپرورش این نیست، امّا حرکت و روال باید نشان بدهد که ما چه ‌کار داریم میکنیم، به کجا داریم میرویم.
من دو سه نکته در مورد معلّمین عرض بکنم؛ چند نکته هم راجع به اصل آموزش‌وپرورش یادداشت کرده‌ام که عرض کنم.

در مورد معلّم، یک نکته این است که همه‌ی دستگاه‌های کشور وظیفه دارند معلّم را گرامی بدارند؛ این مسئله‌ی کوچکی نیست، این تعارف نیست؛ این در حرکت عمومی کشور تأثیر دارد. گرامیداشت معلّم لازم است. حالا گرامیداشت، از مساعدتهای معیشتی و مالی و مانند این چیزها ــ که اسم آوردند ــ شروع میشود، تا ساخت افکار عمومی؛ یعنی ما در افکار عمومی باید ابتکاراتی به خرج بدهیم که معلّم یک چهره‌ی زیبای بانشاطِ دوست‌داشتنی‌ای در چشم آحاد مردم باشد، به طوری که اگر به کسی، به جوانی گفتند که در این فهرست شغلها کدام را انتخاب میکنی، نگذارد معلّم را رده‌ی آخر؛ گاهی این‌جوری است. وقتی [معلّمی] جاذبه نداشت،‌ آن که دنبال شغل است، اصلاً‌ به فکر معلّمی نمی‌افتد، مگر مجبور بشود. ما باید بعکس کنیم؛ باید این گرامیداشت به نحوی باشد که در افکار عمومی علاقه‌ی به معلّم و چهره‌نگاری معلّم آن‌چنان باشد که جذّاب باشد؛ مردم معلّم را به صورت یک موجود فعّال، پُرتلاش، بانشاط، موفّق، باافتخار، سرافراز ببینند؛ البتّه اینها راه دارد؛ اینها کارهایی است که با گفتن و تذکّر دادن حل نمیشود، اهل فنّش باید بنشینند [فکر کنند]؛ کار رسانه‌ای لازم دارد، کار هنری لازم دارد؛ فیلم بسازند، کتاب تولید کنند. همچنان که ما درباره‌ی مثلاً‌ یک شهید یک کتاب تولید میکنیم [که وقتی] انسان میخواند عاشق آن شهید میشود، کتاب درباره‌ی رفتار یک معلّم ــ مثلاً به صورت رمان ــ تولید کنیم که وقتی انسان آن کتاب را خواند، عاشق معلّم بشود. پویانمایی، فیلم، سریال، کارهای گوناگونی از این قبیل ــ کارهای رسانه‌ای ــ اینها به عهده‌ی دستگاه‌های دولتی، صداوسیما، دستگاه‌های هنری، وزارت ارشاد و امثال اینها است؛ این [کارها] باید بشود. چه کسی دنبال کند؟ آموزش‌وپرورش؛ یکی از کارهای آموزش‌وپرورش این است که این را دنبال کند. هدف هم چهره‌نگاری شایسته‌ی معلّم [باشد]. این مطلب اوّل.

اگر این کار را ما توانستیم بدرستی انجام بدهیم، اوّلاً خود آن معلّمی که داخل کلاس مشغول درس است، احساس سرافرازی میکند، دیگر احساس خستگی نمیکند؛ ثانیاً ــ همین‌طور که گفتیم ــ آن جوان بااستعدادی که دنبال کار میگردد، جزو اوّلین کارهایی که به ذهنش می‌آید، معلّمی است؛ افراد بااستعداد وارد میدان کار تعلیم میشوند، سطح کار معلّمی بالا میرود. این یک نکته در مورد معلّم.

نکته‌ی بعدی درک خود معلّم از فعّالیّت و کاری است که مشغول است؛ اینجا دیگر مخاطب، خود شما عزیزان و معلّمین سراسر کشور هستید. معلّم باید این توجّه را داشته باشد که فقط کتاب درسی نیست که او به شاگرد در کلاس درس میدهد؛ معلّم با شیوه‌های گوناگون، دانسته و ندانسته، روی دانش‌آموز خود اثر میگذارد. شما با اخلاقتان، با رفتارتان، با نحوه‌ی حضورتان در کلاس، با نحوه‌ی برخوردتان با دانش‌آموز، با کیفیّت درس دادنتان، با تواضعتان یا تکبّرتان، با نشاط و پشتکارتان یا بی‌حالی و بی‌رغبتی‌تان، روی دانش‌آموز اثر میگذارید و او تحت تأثیر قرار میگیرد. یکی از عوامل تأثیرگذار بر روی شخصیّت جوان و نوجوان عبارت است از «معلّم»؛ همچنان که مادر اثر میگذارد، پدر اثر میگذارد، در یک مواردی و در یک برهه‌ای از زمان، معلّم بیشتر از پدر و مادر روی دانش‌آموز اثر میگذارد. خب، با این درک، با این فهم سر کلاس بروید؛ بدانید چه تأثیری روی مخاطب خودتان دارید. این طبعاً شما را وادار میکند به مراقبتهایی در رفتار خود، در گفتار خود، در نوع عملکرد خود. این هم یک نکته.

نکته‌ی آخر در باب معلّم، مسئله‌ی دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلّم است. البتّه [وزیر محترم] توضیح دادند، نکاتی را گفتند که خب بنده هم اطّلاعات متفرّقی از مسائل آن دانشگاه دارم. دانشگاه فرهنگیان مهم است: اوّلاً دانشگاه فرهنگیان متعلّق به آموزش‌وپرورش است؛ اینکه حالا گاهی بین بعضی از محافل صحبت شد که این را ملحق کنند به فلان دانشگاه دیگر، به مصلحت نیست؛ این مال آموزش‌وپرورش است و باید در اختیار آموزش‌وپرورش باشد. دانشگاه فرهنگیان محلّ تربیت همان عنصری است که آن‌همه تأثیرات را دارد. زمان شهید رئیسی (رضوان اللّه تعالی علیه) برای گزینش، محدودیّتها و ضوابطی تعیین شد؛ نگذارید این ضوابط ضعیف بشود. کیفیّت کار در این دانشگاه باید جوری باشد که ساخت «معلّم تراز و مورد نیاز» در آن ممکن باشد و تحقّق پیدا کند؛ لذا خیلی اهمّیّت دارد. این دانشگاه باید محلّ رفت و آمد برترین اساتید علمی و ایمانی و اخلاقی و رفتاری باشد؛ [باید] شخصیّت‌های برجسته‌ی علمی، شخصیّت‌های برجسته‌ی اخلاقی و فکری و فرهنگی در این دانشگاه رفت و آمد داشته باشند؛ این دانشگاه جای بسیار مهمّی است. بنده مکرّر در سالهای متعدّد روی این دانشگاه تکیه کرده‌ام، الان هم تکیه میکنم و اصرار دارم که نگذارید این دانشگاه ضعیف بشود. هر چه میتوانید در تصحیح رفتار دانشگاه فرهنگیان تلاش کنید. خب، این راجع به معلّم.

راجع به مسائل آموزش‌وپرورش، بنده چند نکته را یادداشت کرده‌ام؛ البتّه حرفهای گفتنی و نکات تذکّردادنی بیشتر از اینها است، که من حالا یک چند نکته را اینجا یادداشت کرده‌ام که عرض کنم به شما.

نکته‌ی اوّل این است که آموزش‌وپرورش یک نهاد حکومتی است. وظیفه‌‌ی دولت اسلامی است که جوان و نوجوان را تا یک مقطعی لااقل ــ حالا مثلاً تا آخر مقطع دبیرستان ــ با علم، با فن، با حرفه، با معارف، با ایمان بالا بیاورد؛ این، وظیفه است. اینکه در گوشه و ‌کنار، حتّی در خود آموزش‌وپرورش ــ آن‌طور که من از قبل در ذهنم هست ــ زمزمه‌هایی به وجود می‌آید که بخشهایی از آموزش‌وپرورش را بسپریم به این و آن، یعنی یک ملوک‌الطّوایفی درست کنیم در آموزش‌وپرورش، این اصلاً معنی ندارد. حاصل، تربیتِ فکری و فرهنگی نسلِ نو، مربوط به دولت است، وظیفه‌ی دولت است و حقّ دولت است. دولتها هستند که بایستی این کار را انجام بدهند؛ بنشینند بر اساس موازین، بر اساس ارزشها، بر اساس اصول، آموزش‌وپرورش را بسازند و جوانهای کشور را هدایت کنند. اینکه ما فلان سلیقه را، فلان انگیزه را حاکم کنیم [صحیح نیست]. سالهای پیش، مکرّر بعضی از افراد مسئول سطح بالا پیش من می‌آمدند، اصرار [میکردند]؛ دلیلشان هم این است که چون بودجه‌ی آموزش‌وپرورش زیاد است، روی دوش دولت سنگینی میکند. آموزش‌وپرورش افتخار دولت است؛ دولت هر چه بتواند خرج آموزش‌وپرورش بکند، باید افتخار کند. چون هزینه‌ی آموزش‌وپرورش زیاد است، ما بیاییم آموزش‌وپرورش را از دست دولت خارج کنیم؟ به من اصرار میکردند که من موافقت کنم، بنده قاطع رد کردم. اگر در مراکز تصمیم‌گیری در درون آموزش‌وپرورش کسانی هستند که یک چنین عقیده‌ای دارند، حتماً بایستی عقیده‌شان را عوض کنند. آموزش‌وپرورش مال دولت است، متعلّق به دولت است، زیر کلید دولت است. هم دولت موظّف است و باید پاسخگو هم باشد، و هم افتخار دولت این است که بتواند یک آموزش‌وپرورش خوب را در کشور به وجود بیاورد و رشد بدهد. این نکته‌ی اوّل.

نکته‌ی دوّم در مورد ساختار آموزش‌وپرورش است. عزیزان من! میلیون‌ها دختر و پسر از شش‌ساله تا هجده‌ساله سروکارشان با آموزش‌وپرورش است، در اختیار آموزش‌وپرورشند؛ اگر این نسل نو، این جمعیّت عظیم میلیونی خوب تربیت نشوند، ما پیش خدا و پیش آیندگان چه جوابی داریم؟ ساختار آموزش‌وپرورش باید به نحوی باشد که به معنای واقعی کلمه اینها را از لحاظ علمی ــ علم نافع ــ و از لحاظ فرهنگی و ایمانی و پرورشی تربیت کند. البتّه اینجا یک نمایشگاهی بود، آقایان تنظیم کرده بودند، من قبل از آمدن به جلسه نگاه کردم، دیدم خوشبختانه به برخی از این مسائل مورد نیاز در این ساختار توجّه شده. با دقّت باید این قضیّه دنبال بشود؛ ساختار فعلی و قدیمی آموزش‌وپرورش جوابگو نیست. در برنامه‌ی هفتم، یکی از وظایفی که به عهده‌ی دولت گذاشته شده، طرّاحی ساختار جدید سازمانی آموزش‌وپرورش است؛ این جزو وظایف است که خب کارهایی هم شده و دارد انجام میگیرد. این را مغتنم بشمرید. آموزش‌وپرورش ایران اسلامی ساختار مخصوص به خودش را لازم دارد، با توجّه به همه‌ی جهات. این شکل مناسب، این قواره‌ی لازم، این ساختار لازم و مورد نیاز را، که حتماً باید تحوّلی باشد و متناسب با نیازها باشد، به بهترین وجهی دنبال کنید.

البتّه نسخه‌ی ترمیم‌شده‌ی سند تحوّل ــ آن‌طور که شنیدم ــ الان در دستور کار است و مشغول مطالعه و کار هستند، خیلی خوب؛ هم این نسخه را به معنای واقعی کلمه ترمیم کنید، هم نقشه‌ی راه انجام این نسخه‌ی تحوّل را ــ که در زمان دولت شهید رئیسی شروع شد، نقشه‌ی راه را تذکّر داده شد، دنبال کردند، کار کردند ــ نگذارید نیمه‌کاره بماند، نگذارید متوقّف بشود. باید با مهارت عمل کرد، باید با تعهّد عمل کرد؛ یعنی آن کسانی که ساختار متناسب آموزش‌وپرورش را دارند تنظیم میکنند، این نیاز را دارند که اوّلاً ماهر باشند، آموزش‌وپرورشی باشند، بشناسند؛ ثانیاً متعهّد باشند؛ متعهّد به دین، متعهّد به استقلال کشور. این ساختار جدید باید بتواند جوان و نوجوان ما را عالِم، باایمان، ایران‌دوست، اهل کار و تلاش، امیدوار به آینده تربیت کند؛ باید بتواند این را از آب دربیاورد.

یک نکته هم در مورد کتاب درسی است. خب، این دو عنصرِ «معلّم» و «کتاب درسی» در کنار هم، در واقع همه‌کاره‌ی آموزش‌وپرورشند. کتاب درسی خیلی مهم است. بنده در باب کتاب درسی، چندین بار تا حالا ــ هم به طور عمومی در این جلسات معلّمان و آموزش‌وپرورشی‌ها، هم در جلسات خصوصی با مسئولین آموزش‌وپرورشِ گذشته ــ توصیه کرده‌ام، تأکید کرده‌ام؛ یک کارهایی هم کرده‌اند؛ حالا فرض کنید مثلاً‌ مِن‌باب‌مثال اسم یک دانشمند اسلامی را داخل کتاب اضافه کنند، یا مثلاً یک چند برگ اسناد لانه‌ی جاسوسی را ــ که ما تذکّر دادیم ــ ‌ بیاورند؛ اینها کافی نیست؛ اینها لازم است امّا کافی نیست؛ کتاب بایستی بتواند دانش‌آموز را پرورش بدهد، بار بیاورد. اوّلاً کتاب باید جذّاب باشد؛ شما الان اگر مراجعه کنید به جوان و نوجوان دانش‌آموز ــ چه در دبستان، چه در دبیرستان ــ می‌بینید که کتاب درسی برایش یک چیز شیرین و جذّاب نیست؛ محتوا باید جذّاب باشد؛ یعنی سنگین‌ترین مباحث علمی را میشود با شیرین‌ترین بیان منعکس کرد؛ این‌جوری است دیگر. خب عمر ما سالها در کار درس و گفتن و شنفتن و مانند اینها گذشته؛ سنگین‌ترین مباحث علمی را میتوان با زبانهای ساده، شیرین و مطلوبِ مستمع بیان کرد. این یک [مسئله]، در مورد محتوا. بعد شکلِ ظاهر؛ قالب کتاب،‌ شکل ظاهری کتاب را با سلیقه،‌ با ابتکار، زیبا، مطابق با اصول زیباشناسی [طرّاحی کنید]. الان این‌جور نیست؛ الان شکل و قالب کتابهای درسیِ ما شکل جذّابی ندارد. بنابراین یکی از موضوعات مهم، مسئله‌ی کتاب درسی است. پس یک موضوع هم شد مسئله‌ی کتاب. آن کسانی که کتاب را تهیّه میکنند، آن مؤسّسه‌ای که موضوعات کتاب را تنظیم میکند و تهیّه میکند، باید صد درصد ایمان دینی و ایمان سیاسی و تعهّد لازم را به اصول و مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب داشته باشد. این‌جور افرادی بیایند و کتاب را تنظیم بکنند. این هم یک نکته.

دو سه نکته‌ی دیگر هم هست که من دیگر نمیخواهم خیلی تفصیل بدهم. در مورد رشته‌های فنّی‌وحرفه‌ای که یکی از توصیه‌های همیشگی ما است، حالا اشاره کردند که میخواهند رقم را به پنجاه درصد برسانند؛ خوب است، لکن هر چه میتوانید این رشته‌های فنّی‌وحرفه‌ای را و کسانی که در زمینه‌های فنّی کار میکنند، درس میخوانند، زحمت میکشند و زودتر به بازار کار میرسند و بیشتر به درد بازار کار میخورند و [باعث] جلوگیری از بیکاری جوانها میشوند، بیشتر دنبال کنید.

یک نکته، مسئله‌ی عدالت آموزشی است که خب بحمداللّه در زبان مسئولین کشور زیاد تکرار میشود، بنده هم عقیده‌ی راسخ دارم به عدالت آموزشی، امّا توجّه داشته باشید معنای عدالت آموزشی این نیست که ما از استعداد برتر غفلت کنیم. بعضی‌ها در فهم عدالت آموزشی اشتباه میکنند. یک پدیده‌ای مثل سمپاد(۳) نیاز کشور است؛ این‌جور پدیده‌ها نیاز کشور است. شما باید بگردید جوان بااستعداد را پیدا کنید، مطابق با استعدادش به او کمک کنید که پرواز کند، رشد کند. بعضی هستند خب میتوانند حرکت بیشتری بکنند، میتوانند با وقت‌گذاری کمتر، سهم بیشتری از دانش‌ را در ذهن خودشان و مغز خودشان جای بدهند؛ اینها را نمیشود رها کرد؛ نمیشود اینها را وادار کرد در همان جریان عمومی حرکت کنند؛ نه، این به هیچ وجه مخالف عدالت آموزشی نیست. عدالت یعنی هر چیزی را بر سر جای خودش گذاشتن؛ این معنای عدالت [است]. آن کسی که توانایی یادگیری بیشتری دارد، به او بیشتر یاد دادن، عدالت است. اگر شما به آن کسی که توانایی یادگیری بیشتر دارد، کمتر یاد دادید، خلاف عدالت رفتار کرده‌اید.

نکته‌ی آخر هم در مورد مسئله‌ی [معاونت] پرورشی است که جزو حرفهای همیشگی و اصرارهای همیشگی ما است و کسانی با غفلت، با بی‌توجّهی، یک دوره‌ای مسئله‌ی معاونت پرورشی را مغفولٌ‌عنه قرار دادند، حذف کردند، بی‌اعتنائی کردند؛ استدلالهای غلطی هم مطرح کردند در این زمینه که رد شد. خب خوشبختانه امروز من دیدم وزیر محترم راجع به مسائل پرورشی و معاون پرورشی و مانند اینها توضیحاتی دادند؛ این را ان‌شاءاللّه دنبال کنید، به بهترین وجهی این کار انجام بگیرد. اینها راجع به آموزش‌وپرورش.

یک کلمه هم در مورد حرفهایی سیاسی‌ای که این چند روز در فضای منطقه و بین‌المللی مطرح شده، عرض کنیم. بعضی از این حرفهایی که در این سفر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه مطرح شد، اصلاً لایق جواب دادن نیست؛ این‌قدر سطح حرف پایین است که مایه‌ی سرافکندگی گوینده‌ی حرف و مایه‌ی سرافکندگی ملّت آمریکا است؛ آنها را کار نداریم. لکن روی یکی دو جمله باید توجّه بکنیم.
ترامپ گفت که میخواهد از قدرت برای صلح استفاده کند؛ دروغ گفت. ایشان و مسئولان آمریکایی، دولتهای آمریکا از قدرت استفاده کردند برای قتل‌‌عام غزّه، برای جنگ‌افروزی در هر جایی که بتوانند، برای حمایت کردن از مزدوران خودشان؛ از قدرت این استفاده را کردند. کِی از قدرت برای ایجاد صلح استفاده کردند؟ بله، از قدرت میشود برای صلح و امنیّت استفاده کرد؛ به همین دلیل هم هست که ما به کوری چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خودمان و قدرت کشور ان‌شاء‌اللّه اضافه خواهیم کرد. امّا آنها این کار را نکردند؛ آنها از قدرت استفاده کردند برای اینکه بمب‌های ده‌تنی را بدهند به رژیم صهیونی، بریزد روی سر کودکان غزّه، بیمارستان‌ها، خانه‌های مردم در لبنان و در هر جا که بتواند. این یک نکته.

رئیس‌جمهور آمریکا به این کشورهای عربی یک الگویی را پیشنهاد میکند که به قول خود او، با این الگو این کشورها بدون آمریکا ده روز هم نمیتوانند زندگی کنند؛ این‌جوری گفت دیگر؛ گفت اگر آمریکا نباشد، اینها ده روز نمیتوانند خودشان را نگه دارند؛ آمریکا اینها را نگه میدارد. حالا هم در معاملات خود، در رفتار خود، در پیشنهادهای خود همین الگو را به اینها دارد مجدّداً ارائه میدهد و تحمیل میکند، جوری که اینها بدون آمریکا نتوانند زندگی کنند. مطمئنّاً این الگو شکست‌خورده است. به همّت ملّتهای منطقه، آمریکا از این منطقه باید برود و خواهد رفت. حتماً‌ در این منطقه آن نقطه‌ی مایه‌ی فساد، مایه‌ی جنگ، مایه‌ی اختلاف، رژیم صهیونی است. رژیم صهیونی که غدّه‌ی سرطانی خطرناکِ مهلکِ این منطقه است، حتماً باید برکنده شود و خواهد شد.

جمهوری اسلامی اصول مشخّصی دارد، منظومه‌ی ارزشی معیّنی دارد، با همه‌ی فرازونشیب‌هایی که در پیرامون ما اتّفاق افتاده، بر این اصول تکیه کرده و کشور را پیش برده. امروز ایران، ایرانِ سی سال قبل و چهل سال قبل و پنجاه سال قبل نیست. امروز به توفیق الهی، به فضل الهی، به کوری چشم دشمنان، به رغم اَنف(۴) دیگران، ایران پیشرفت کرده است و چندین برابر این باز هم ان‌شاء‌اللّه پیشرفت خواهد کرد، و این را همه خواهند دید؛ جوانهای ما، به بهترین وجهی، این را خواهند دید و ان‌شاء‌اللّه در ساخت ایران اسلامیِ مطلوب همه همکاری خواهند کرد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

(۱ در ابتدای این دیدار، آقای علیرضا کاظمی (وزیر آموزش‌وپرورش) گزارشی ارائه کرد.

(۲ آقای دکتر مسعود پزشکیان

(۳ سازمان ملّی پرورش استعدادهای درخشان

(۴ برخلاف میل وخواسته


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 18:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار معلمان با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران تن از معلمان و فرهنگیان، چهره‌نگاری شایسته از معلم و ایجاد تصویری جذاب، با نشاط و دوست‌داشتنی از معلم در افکار عمومی را ضروری و نیازمند کار هنری و رسانه‌ای دستگاههای مسئول دانستند و با نادرست خواندن دیدگاههایی در خصوص برون‌سپاری برخی وظایف آموزش و پرورش، تأکید کردند: ساختار جدید آموزش و پرورش باید به‌گونه‌ای طراحی و متحول شود که نتیجه آن، تربیت نسلی عالِم، با ایمان، ایران‌دوست، اهل کار و تلاش و امیدوار به آینده باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به اظهارات اخیر رئیس‌جمهور آمریکا، ادعای او در خصوص برقراری صلح از طریق قدرت را دروغ خواندند و با اشاره به تلاش دولت آمریکا برای تحمیل الگویی به کشورهای عربی که لازمه آن وابستگی مستمر به آمریکا است، افزودند: مطمئناً این الگو شکست خورده است و به همت ملت‌های منطقه هم آمریکا از این منطقه خواهد رفت و هم غده سرطانی رژیم صهیونی که مایه فساد و جنگ و اختلاف است، ریشه‌کن خواهد شد. ایشان تأکید کردند: جمهوری اسلامی به قدرت خود اضافه خواهد کرد و به کوری چشم دشمنان، به پیشرفت‌های چندین برابری دست خواهد یافت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدای سخنان خود، هدف از این دیدار را قدردانی از معلمان و تکریم جایگاه معلم دانستند و با تأکید بر اینکه هر مقدار هزینه در بخش آموزش در واقع سرمایه گذاری برای آینده کشور است، افزودند: خوشبختانه رئیس‌جمهور محترم به مسائل آموزش و پرورش اهتمام ویژه‌ای ابراز می‌کنند و وزیر محترم نیز از مدیران برجسته و آشنا با مسائل این دستگاه است.

ایشان تحقق اهداف و افکار خوب را در گرو پیگیری مجدانه آنها دانستند و در ادامه به بیان چند نکته درباره معلمان پرداختند.
رهبر انقلاب، گرامی‌داشت معلم اعم از مساعدت‌های معیشتی تا ساخت تصویری مبتکرانه و زیبا، با نشاط و دوست‌داشتنی از معلم در افکار عمومی را وظیفه‌ای مهم برشمردند و افزودند: نتیجه گرامی‌داشت معلم و چهره‌نگاری از آن باید به‌گونه‌ای باشد که جامعه، معلم را شخصیتی جذاب، فعال، پر تلاش، با افتخار و سرافراز ببیند و شغل معلمی در صدر فهرست مشاغل مورد علاقه جوانان قرار گیرد.

ایشان چنین تصویرسازی از معلم را نیازمند کار رسانه‌ای و هنری همچون تولید کتاب‌های داستانی، فیلم و پویانمایی دانستند و گفتند: انجام این کارها بر عهده دستگاههای تبلیغاتی همچون صداوسیما و وزارت ارشاد است که البته آموزش و پرورش باید این کار را دنبال کند.

رهبر انقلاب در بیان نکته‌ای دیگر، وجود درک درست از اهمیت فعالیت و کار آموزشی معلمان را ضروری دانستند و افزودند: معلم فقط آموزش دهنده کتاب درسی نیست بلکه اخلاق، رفتار، نحوه حضور در کلاس و کیفیت تدریس و ویژگی‌های شخصیتی او همچون تواضع یا تکبر و نشاط یا سرخوردگی، برای دانش‌آموز شخصیت‌ساز و در او حتی بیش از پدر و مادر اثرگذار است و اگر معلم با این درک و فهم سر کلاس حاضر شود، از گفتار و رفتار خود مراقبت ویژه‌ای خواهد کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان نکته‌ای دیگر با تأکید بر اهمیت دانشگاه فرهنگیان و مراکز تربیت معلم گفتند: این دانشگاه متعلق به آموزش و پرورش است و برخی نظرات درباره الحاق آن به دستگاههای دیگر به مصلحت نیست.

ایسان با اشاره به ضوابط تعیین شده در دوره شهید رئیسی برای ورودی‌های این دانشگاه تأکید کردند: نگذارید آن ضوابط تضعیف شود چرا که کیفیت این دانشگاه باید به‌گونه‌ای باشد که ساخت معلم تراز و مورد نیاز از آن قابل تحقق باشد.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان به بیان چند نکته درباره آموزش و پرورش پرداختند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان نکته اول با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش نهادی حکومتی و وابسته به دولت است، وظیفه دولت اسلامی را ارتقاء علمی، فنی، حرفه‌ای و ایمانی دانش‌آموزان خواندند و افزودند: اینکه گاهی در گوشه و کنار و حتی در خود وزارتخانه، زمزمه‌هایی مبنی بر سپردن بخش‌هایی از آموزش و پرورش به خارج از آن مطرح می‌شود به معنی ایجاد نوعی ملوک‌الطوایفی و کاری غیرقابل قبول است.

ایشان با اشاره به مخالفت قاطع خود با درخواست‌های برخی مسئولان ارشد سابق برای انجام این کار به بهانه هزینه‌های زیاد آموزش و پرورش گفتند: تربیت فکری و فرهنگی نسل نو وظیفه و حق دولت، و آموزش و پرورش نیز متعلق به دولت است که دولت در عین پاسخگویی در قبال انجام این وظیفه باید به هزینه کردن برای آموزش و پرورش و رشد آن افتخار کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ارتباط میلیون‌ها دختر و پسر از سنین ۶ تا ۱۸ سال با آموزش و پرورش را فرصتی بی‌بدیل برشمردند و با طرح این پرسش که اگر این جمعیت عظیم میلیونی خوب تربیت نشود چه پاسخی در پیشگاه خداوند و آیندگان خواهیم داشت، از این منظر به نکته دوم یعنی بهبود ساختار آموزش و پرورش پرداختند.

ایشان با تأکید بر اینکه ساختار آموزش و پروش باید در جهت تربیت علمی، فرهنگی و ایمانی دانش‌آموزان باشد، ساختار کنونی را در این زمینه کارآمد ندانستند و افزودند: یکی از وظایف دولت در برنامه هفتم پیشرفت، طراحی ساختار جدید سازمانیِ آموزش و پرورش است که ضروری است این کار را با رویکرد تحولی و متناسب با نیازها به بهترین وجهه دنبال شود.
رهبر انقلاب، ترمیم سند تحول آموزش و پرورش و جلوگیری از توقف نقشه راه این سند را که از زمان شهید رئیسی آغاز شده است، ضروری خواندند و گفتند: کسانی باید ساختار جدید آموزش و پرورش را تنظیم کنند که هم ماهر و برخاسته از این دستگاه و دارای شناخت از آن باشند و هم متعهد به دین و استقلال کشور باشند تا بر اساس ساختار جدید، جوانان و نوجوانانی عالِم، با ایمان، ایران‌دوست، اهل کار و تلاش و امیدوار به آینده تربیت شوند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اهمیت کتاب‌های درسی و توصیه‌های سابق، گنجاندن مواردی همچون اسامی دانشمندان اسلامی و یا برگ‌هایی از اسناد لانه جاسوسی در کتاب‌های درسی را لازم اما ناکافی دانستند و افزودند: کتاب درسی باید از لحاظ محتوا شیرین و جذاب باشد به‌گونه‌ای که مباحث سنگین علمی با زبان ساده و شیرین به دانش‌آموز منتقل شود و از لحاظ قالب و شکل ظاهری نیز منطبق با اصول زیباشناسی باشد در حالی که اکنون اینگونه نیست.

ایشان تأکید کردند: مؤسسه و دست‌اندرکاران تدوین کتاب‌های درسی باید صد در صد از ایمان دینی و سیاسی و تعهد لازم به اصول و مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب برخوردار باشند.

رهبر انقلاب، گسترش مراکز فنی و حرفه‌ای را که باعث وارد شدن زودتر جوانان ماهر به بازار کار و موجب جلوگیری از بیکاری جوانان است، ضروری دانستند و در بیان نکته‌ای دیگر از مسائل نیازمند توجه در آموزش و پرورش گفتند: مسئله عدالت آموزشی که در سخنان مسئولان کشور به آن توجه زیادی می‌شود، همواره مورد تأکید بوده است البته عدالت آموزشی به معنی غفلت از استعدادهای برتر نیست و توجه به پدیده‌ای همچون سمپاد و کمک به جوانان با استعداد برای جهش‌های بزرگ‌تر نه تنها مخالف عدالت نیست بلکه عین عدالت آموزشی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان نکته پایانی از مسائل مربوط به آموزش و پرورش، به غفلت از معاونت پرورشی و حذف آن در گذشته با استدلال‌های غلط اشاره کردند و افزودند: خوشبختانه اکنون به مسائل پرورشی توجه خوبی وجود دارد که باید کارها در این زمینه به بهترین وجه دنبال و انجام شود.

ایشان در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا در سفر اخیر به منطقه، خاطرنشان کردند: بعضی از حرف‌های رئیس‌جمهور آمریکا در این سفر آن قدر سطح پایین و مایه سرافکندگی گوینده آن و ملت آمریکا است که اساساً لایق جواب دادن نیست.

رهبر انقلاب بخشی از اظهارات ترامپ را مبنی بر اینکه می‌خواهد از قدرت برای صلح استفاده کند، دروغ خواندند و افزودند: او و دولت‌های آمریکا کِی از قدرت برای صلح استفاده کرده‌اند؟ آنها از قدرت برای قتل عام غزه و جنگ‌افروزی در هر جای ممکن و حمایت از مزدوران خود استفاده کرده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای استفاده از قدرت برای صلح و امنیت را ممکن دانستند و گفتند: بر همین اساس است که جمهوری اسلامی به کوری چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خود و کشور اضافه خواهد کرد اما آنها با استفاده از قدرت، بمب‌های ۱۰ تُنی به رژیم صهیونی دادند که روی سر کودکان غزه و بیمارستان‌ها و خانه‌های مردم در آنجا و لبنان و هر جای دیگر که بتوانند بریزند.

ایشان با اشاره به سخنان قبلی رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه کشورهای منطقه، بدون آمریکا حتی ۱۰ روز هم نمی‌توانند به زندگی خود ادامه دهند، خاطرنشان کردند: او در معاملات و پیشنهادهای کنونی خود در پی تحمیل این الگو به آنها است در حالی که این الگو، یقیناً شکست‌خورده است و به همت ملت‌های منطقه، آمریکا از این منطقه باید برود و خواهد رفت.

رهبر انقلاب، رژیم صهیونیستی را مایه فساد، جنگ و اختلاف در منطقه خواندند و تأکید کردند: رژیم صهیونی که غده‌ای سرطانی، خطرناک و مهلک حتماً باید از این منطقه برکَنده شود و برکَنده خواهد شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اصول و منظومه ارزشی جمهوری اسلامی را که مبنای حرکت آن در این منطقه پر فراز و نشیب است، اصولی مشخص و روشن خواندند و افزودند: ایران امروز قابل مقایسه با گذشته نیست و به توفیق و فضل الهی و به کوری چشم دشمنان و بر خلاف خواست آنان، ایران عزیز پیشرفت کرده و پس از این نیز جوانان ما خواهند دید که با همکاری خود آنان، کشورچندین برابر بیش از این، پیشرفت خواهد کرد.

در ابتدای این دیدار وزیر آموزش و پرورش با بیان گزارشی به توضیح برنامه‌ریزی‌ها و اولویت‌‌ها در اجرای سند تحول بنیادین این دستگاه پرداخت.

«برخورداری وزارت آموزش و پرورش از حمایت ویژه رئیس‌جمهور در اجرای برنامه‌های تحولی و کاهش تبعیض آموزشی»، «بازتدوین برنامه‌های درسی با افزایش سهم مهارت‌آموزی و توجه به نیازهای روز جامعه»، «تمرکز بر ارتقاء کیفی مدارس دولتی»، «بهبود استانداردهای علمی و زیرساختی مراکز تربیت معلم»، «اخذ مجوز ۸۵ هزار استخدام جدید»، «افزایش ضریب نفوذ مدارس سمپاد در مناطق کمتربرخوردار» و «توجه به نقش ویژه مدارس به عنوان مهمترین کانون پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی» از محورهای گزارش آقای علیرضا کاظمی در این دیدار بود.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* باید شکرگزار باشیم که در این دوره، به‌خصوص رئیس جمهور محترم به مسائل آموزش و پرورش اهتمام ویژه‌ای ابراز می‌کنند. بنده بارها تکرار کردم که ما هرچه برای آموزش و پرورش سرمایه‌گذاری کنیم این در واقع سرمایه‌گذاری‌ست، هزینه نیست؛ مثل ایجاد یک زمینه برای سودِ چند برابر است.

خوشبختانه رئیس جمهور محترم به این معنا معتقدند. وزیر محترم هم، جزو مدیران برجسته آموزش و پرورش هستند ایشان هم، کاملا با مسائل آموزش پرورش آشنا هستند؛ این‌ها فرصت است. امیدواریم از این فرصت‌ها استفاده بشود.

* معلم یک چهره‌ی زیبای بانشاطِ دوست‌داشتنی در چشم آحاد مردم باشد به‌طوری که اگر به کسی، به جوانی، گفتند که «در این فهرست شغل ها کدام را انتخاب می‌کنی؟»، نگذارد معلم را رده آخر؛ گاهی این‌جوری است، وقتی جاذبه نداشت، آن کسی که دنبال شغل است به فکر معلمی اصلاً نمی‌افتد، مگر اینکه مجبور بشود. ما باید به‌عکس کنیم؛ باید این گرامی‌داشت به‌نحوی باشد که در افکار عمومی علاقه‌ی به معلم و چهره‌نگاری معلم آن‌چنان باشد که جذاب باشد. معلم را مردم به‌صورت یک موجود فعال، پرتلاش، بانشاط، موفق، باافتخار، سرافراز، ببینند.

البته راه دارد اینها؛ اینها کارهایی است که با گفتن و تذکر دادن حل نمی‌شود. اهلِ فن‌ آن باید بنشینند، کار رسانه‌ای لازم دارد، کار هنری لازم دارد؛ فیلم بسازند، کتاب تولید کنند، همچنانی که ما درباره مثلاً یک شهید یک کتاب تولید می‌کنیم، انسان می‌خواند عاشق آن شهید می‌شود. کتاب درباره‌ی رفتار یک معلم، به صورت رمان مثلاً، تولید کنیم که وقتی انسان آن کتاب را خواند، عاشق معلم بشود.

پویانمایی، فیلم، سریال، کارهای گوناگونی از این قبیل، کارهای رسانه‌ای؛ اینها بر عهده‌ی دستگاه‌های دولتی، صداوسیما، دستگاه‌های هنری، وزارت ارشاد و امثال اینهاست؛ اینها باید بشود. چه کسی دنبال کند؟ آموزش و پرورش؛ آموزش و پروش یکی از کارهایش این است که این را دنبال کند؛ هدف هم چهره‌نگاریِ شایسته‌ی معلم باشد.

* آموزش و پرورش یک نهاد حکومتی است، وظیفه‌ی دولت اسلامی است که جوان و نوجوان را تا یک مقطعی، مثلاً لااقل تا آخر دبیرستان، با علم، با فن، با حرفه، با معارف، با ایمان، بالا بیاورد. این وظیفه است.

این‌که در گوشه و کناری، حتی در خود آموزش و پرورش ـ آن‌طور که من از قبل در ذهنم هست ـ زمزمه‌هایی به وجود می‌آید که بخش‌هایی از آموزش و پرورش را بسپاریم به این و آن، یعنی یک ملوک‌الطوایفی درست کنیم در آموزش و پرورش، این اصلاً معنی ندارد.

* این دو عنصر در کنار هم، معلم و کتاب درسی، در واقع همه‌کاره‌ی آموزش و پرورش‌اند. کتاب درسی خیلی مهم است. بنده در باب کتاب درسی چندین بار تا حالا، هم به‌طور عمومی در این جلسات معلمان و آموزش‌وپرورشی‌ها، هم در جلسات خصوصی با مسئولین آموزش و پرورشِ گذشته، توصیه کرده‌ام، تأکید کرده‌ام. یک کارهایی هم کرده‌اند.

حالا فرض کنید مثلاً اسم یک دانشمند اسلامی را در کتاب اضافه کنند، من باب مثال، یا چند برگ اسناد لانه‌ی جاسوسی را، که ما تذکر دادیم، مثلاً بیاورند. این‌ها کافی نیست؛ این‌ها لازم است، اما کافی نیست. بایستی کتاب بتواند دانش‌آموز را پرورش بدهد، بار بیاورد.

اولاً کتاب باید جذاب باشد. شما الان اگر مراجعه کنید به جوان و نوجوانِ دانش‌آموز، چه در دبستان چه در دبیرستان، می‌بینید کتاب درسی برایش یک چیز شیرین و جذاب نیست. هم محتوا باید جذاب باشد، یعنی سنگین‌ترین مباحث علمی را می‌شود با شیرین‌ترین بیان منعکس کرد. این‌جوری است دیگر، خب، ما عمرمان سال‌ها در کار درس و گفتن و شنفتن و این‌ها گذشته. سنگین‌ترین مباحث علمی را می‌توان با زبان‌های ساده، شیرین، مطلوبِ مستمع بیان کرد. این یک، در مورد محتوا.

بعد، شکل ظاهر، قالب کتاب، شکل ظاهر کتاب؛ باسلیقه، باابتکار، زیبا، مطابق با اصول زیباشناسی باشد که الان این‌جور نیست. الان شکل و قالب کتاب‌های درسی ما شکل جذابی ندارد.

بنابراین، یکی از موضوعات مهم، مسئله‌ی کتاب درسی است.

* بعضی از این حرف‌هایی که در این سفر رئیس‌جمهور آمریکا به منطقه مطرح شد، لایق جواب دادن نیست اصلاً. این‌قدر سطح حرف پایین است که مایه‌ی سرافکندگیِ گوینده‌ی حرف و مایه‌ی سرافکندگیِ ملت آمریکاست. آن‌ها را کار ندارم، لکن باید روی یکی دو جمله توجه بکنیم.

ترامپ گفت که می‌خواهد از قدرت برای صلح استفاده کند؛ دروغ گفت. ایشان و مسئولان آمریکایی، دولت‌های آمریکا، از قدرت استفاده کردند برای قتل‌عام غزه، برای جنگ‌افروزی در هر جایی که بتوانند، برای حمایت کردن از مزدوران خودشان. از قدرت، این استفاده را کردند. کِی از قدرت برای ایجاد صلح استفاده کردند؟

بله، از قدرت می‌شود برای صلح و امنیت استفاده کرد. به همین دلیل هم هست که ما، به کوریِ چشم دشمنان، هر روز بر قدرت خودمان و قدرت کشور ان‌شاءالله اضافه خواهیم کرد. اما آن‌ها این کار را نکردند. آن‌ها از قدرت استفاده کردند برای این‌که بمب‌های ده تُنی را بدهند به رژیم صهیونی، بریزد روی سر کودکان غزه، بیمارستان‌ها، خانه‌های مردم، در لبنان و در هرجا که بتوانند.

* رئیس‌جمهور آمریکا به این کشورهای عربی یک الگویی را پیشنهاد می‌کند که به قول خود او، با این الگو، این کشورها بدون آمریکا ده روز هم نمی‌توانند زندگی کنند. این‌جوری گفت دیگر؛ گفت: «اگر آمریکا نباشد، این‌ها ده روز نمی‌توانند خودشان را نگه دارند؛ آمریکا این‌ها را نگه می‌دارد».

حالا هم در معاملات خود، در رفتار خود، در پیشنهادهای خود، همین الگو را به این‌ها دارد مجدداً ارائه می‌دهد و تحمیل می‌کند، جوری که این‌ها بدون آمریکا نتوانند زندگی کنند. مطمئناً این الگو شکست‌خورده است. به همت ملت‌های منطقه، آمریکا از این منطقه باید برود و خواهد رفت.

حتماً، در این منطقه، آن نقطه‌ی مایه‌ی فساد، مایه‌ی جنگ، مایه‌ی اختلاف، رژیم صهیونی است؛ رژیم صهیونی که غده‌ی سرطانیِ خطرناکِ مهلکِ این منطقه است، حتماً باید برکنده شود و خواهد شد.

* جمهوری اسلامی اصول مشخصی دارد، منظومه‌ی ارزشی معینی دارد. با همه‌ی فراز و نشیب‌هایی که در پیرامون ما اتفاق افتاده، بر این اصول تکیه کرده و کشور را پیش برده است.

امروز ایران، ایرانِ سی سال قبل، چهل سال قبل و پنجاه سال قبل نیست. امروز، به توفیق الهی، به فضل الهی، به کوریِ چشم دشمنان، به‌رغم انفِ دیگران، ایران پیشرفت کرده است و چندین برابر این، باز هم ان‌شاءالله پیشرفت خواهد کرد. و این را همه خواهند دید. جوانهای ما، به بهترین وجه، این را خواهند دید. و ان‌شاءالله در ساخت ایران اسلامیِ مطلوب، همه همکاری خواهند کرد.

* دانشگاه فرهنگیان متعلق به آموزش و پرورش است. اینکه حالا گاهی بین بعضی از محافل صحبت شده که این را ملحق کنند به فلان دانشگاه دیگر، این مصلحت نیست. این مال آموزش و پرورش است باید در اختیار آموزش و پرورش باشد. دانشگاه فرهنگیان محل تربیت همان عنصری است که آن همه تأثیرات را دارد.

زمان شهید رئیسی (رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه) برای گزینش محدودیت‌ها و ضوابطی تعیین شد. نگذارید این ضوابط ضعیف بشود. کیفیت این کار در این دانشگاه باید جوری باشد که ساخت معلمِ تراز و مورد نیاز در او ممکن باشد و تحقق پیدا کند. این دانشگاه باید محل رفت‌وآمد برترین اساتید علمی و ایمانی و اخلاقی و رفتاری باشد.

بنده مکرّر در سالهای متعدد روی این دانشگاه تکیه کردم، الان هم تکیه میکنم و اصرار دارم نگذارید این دانشگاه ضعیف بشود.

* [کار معلم] که فقط [آموزش] کتاب درسی نیست. معلم باشیوه‌های گوناگون دانسته و ندانسته روی دانش‌آموز خود اثر میگذارد. شما با اخلاقتان، با رفتارتان، با نحوه‌ی حضورتان در کلاس، با نحوه‌ی برخوردتان با دانش‌آموز، با کیفیت درس دادنتان، با تواضعتان یا تکبرتان، با نشاط و پشتکارتان یا بی‌حالی و بی‌رغبتی‌تان روی دانش‌آموز اثر میگذارید. او تحت تأثیر قرار میگیرد.

یکی از عوامل تأثیرگذار در روی شخصیت جوان و نوجوان عبارت است از معلم. همچنانی که مادر اثر میگذارد، پدر اثر میگذارد، در یک مواردی، در یک برهه‌ای از زمان، معلم بیشتر از پدر و مادر روی دانش‌آموز اثر میگذارد.

خب، با این درک با این فهم سر کلاس بروید. بدانید چه تأثیری روی مخاطب خودتان دارید. این طبعاً وادار میکند شما را به مراقبتهایی در رفتار خود، در گفتار خود، در نوع عملکرد خود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 18:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

تذکر شدید رهبر انقلاب درباره ملوک‌الطوایفی در آموزش و پرورش

تذکر شدیداللحن رهبر انقلاب به دولتمردان: این کار معنی ندارد حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب فرمودند: این‌که زمزمه‌هایی به وجود می‌آید که بخش‌هایی از آموزش و پرورش را بسپاریم به این و آن، یعنی یک ملوک‌الطوایفی درست کنیم در آموزش و پرورش. این اصلا معنی ندارد.

تذکر شدید رهبر انقلاب درباره ملوک‌الطوایفی در آموزش و پرورش


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 18:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر

[دریافت PDF]

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

تشکّر میکنم از این کار بزرگی که مجموعه‌ی شماها اقدام کردید؛ [یعنی] تشکیل بزرگداشت شهدای امدادگر در طول سالهای متمادی، چه در دفاع مقدّس و چه بعد از آن. کار بسیار لازم و مهمّی بوده و امیدواریم که ان‌شاء‌الله تأثیرات مطلوب را بگذارد.

این ابتکاراتی که آقای کولیوند ذکر کردند ــ در این متن زیبایی که خواندند ــ که این کارها انجام گرفته، اینها باید مخاطب و مستمع پیدا کند. صرف اینکه شما ابتکار کنید و یک بازی خوب درست کنید یا یک کتاب خوب بنویسید یا یک فیلم خوب تولید کنید، کافی نیست. این چیزهایی که شما گفتید، انسان را سر شوق می‌آورد و خیلی خوب است؛ منتها باید کاری کنید که در یک کشورِ هشتادمیلیونی، بیست میلیون مخاطب داشته باشد؛ یعنی واقعاً ترویج کنید؛ این مهم است. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید. اگر جوانهای ما در زمینه‌هایی که حالا زیرساخت‌اش وجود دارد ــ آن چیزهایی را که زیرساخت ندارد، عرض نمیکنم ــ بتوانند بنشینند فرصت کنند فکر کنند و دنبال راهکار و ابتکار بگردند، مسلّم به جاهای خیلی خوبی خواهند رسید؛ این را ما، هم در صنعت امتحان کردیم، هم در ادبیّات و هنر امتحان کردیم، هم در سیاست امتحان کردیم، هم در فعّالیّت ساخت‌وساز در بخشهای مختلف امتحان کردیم.

اگر جوانها با انگیزه و همّت وارد کار بشوند، همّت کنند و دنبال کار را بگیرند، هیچ کارِ نشدنی‌ای وجود ندارد. آن جاهایی هم که زیرساخت در کشور ندارد، میشود آن زیرساخت را بتدریج ایجاد کرد. همین پیشرفتهایی که امروز در بخشهای مختلف مشاهده میکنید، هیچ کدام زیرساخت ملّی نداشته. ما الان هزارها کتابِ خواندنیِ مربوط به شهدا داریم که واقعاً خواندنی است و هر کدام را که انسان فرصت میکند نگاه کند و بخواند، جذّاب است ــ واقعاً این‌جور است ــ در حالی که ما قبل از انقلاب، زمینه‌ی کار هنری و فعّالیّتهای هنری بخصوص در زمینه‌ی داستان نداشتیم؛ خیلی‌خیلی بندرت و کم، آن هم در سطح پایین. امروز سطح کار بالا است؛ این زیرساخت را جوانهای ما ایجاد کردند، هنرمندهای ما ایجاد کردند. بنابراین، میتوانید پیش بروید و ان‌شاء‌الله انجام بدهید.

در مورد امدادگران و فضایل بزرگ اینها کم صحبت شده؛ حالا ان‌شاء‌الله بعد از این، با تشکیل این دبیرخانه‌ی شما و کارهای شما، بیشتر بشود. من دو سه جمله در این زمینه عرض میکنم. رزمنده نیاز دارد به آموزش، به سلاح؛ امّا آن کسی که این آموزش را به او میدهد و این سلاح را به او میدهد، غالباً در خارج از معرکه‌ی نبرد این خدمت را به رزمنده میکند. رزمنده احتیاج دارد به امداد، به پانسمان، به باند، به جلوگیری از خون‌ریزی، به رساندن به درمانگاه و بیمارستان؛ آن کسی که این کارها را و این پشتیبانی‌ها را از رزمنده میکند، در وسط معرکه است؛ این تفاوتِ فوق‌العاده مهمّی است بین این دو نوع پشتیبانی. امدادگر، در زیر باران گلوله و ترکش، به فکر نجات دیگری است. رزمنده‌ی ما دو کار دارد: یکی اینکه دشمن را عقب براند، یکی اینکه خودش را حفظ کند؛ امّا امدادگر ما به فکر حفظ خود نیست، به فکر حفظ دیگران است و برای حفظ دیگران وارد میدان میشود. آن چیزی که در این گوشه‌کنارِ کتابهای خاطرات رزمنده‌ها گاهی انسان مشاهده میکند از کارهایی که این امدادگران انجام دادند، واقعاً شگفت‌انگیز است! آن گذشت اینها و [کارهای] اینها، با آن سختی‌ها، با آن دشواری‌ها؛ این را باید تبیین کرد برای مردم تا بدانند و بفهمند.

یک نکته‌ی دیگر این است که امدادگران ما مظهر صفات انسانی و انسان‌دوستی بودند. ما مواردی را مشاهده کردیم که امدادگران حتّی به دشمنی که اسیر شده و مجروح است کمک میکردند؛ این کار خیلی بزرگی است. خب دشمن در میدان جنگ آمده شما را بکُشد، مقابله‌به‌مثل اقتضا میکند که شما هم بخواهید او را بکشید؛ امّا شما وقتی که آن کوله‌ی امدادگری را به دوش می‌اندازید یا میروید پشتِ خطّ‌مقدم، آنجا بیمارستان صحرایی تشکیل میدهید و آنجا امداد میکنید، در واقع دارید درست عکس وضعی که دنیای بیگانه‌ی از انسانیّت دارد رفتار میکنید و عمل میکنید، انسان‌دوستی را نشان میدهید. خود من دیدم که نزدیک خطّ‌مقدّم ــ حالا [اینکه] چند کیلومتر بود یادم نیست، امّا خیلی کم بود ــ پزشکان و پرستارها در بیمارستان صحرایی مشغول کار بودند، آنجا اتاق عمل جرّاحی تشکیل داده بودند که مایه‌ی تعجّب بود؛ بُرد گلوله‌ی دشمن و خمپاره‌ی کوتاه‌بُردِ دشمن به اینجا میرسد، اینها زیر گلوله‌ی دشمن اتاق عمل جرّاحی تشکیل دادند! [این] خیلی مهم است. پزشکانی در دوره‌ی دفاع مقدّس بودند که کیفشان آماده بود و به مجرّد اینکه بنا بود عملیّاتی شروع بشود و اینها بروند، به اینها که یک اطّلاعی داده میشد، اینها با تلفن به منزلشان میگفتند ما رفتیم! کیف را برمیداشتند راه می‌افتادند؛ یعنی اینها واقعاً یک چیزهایی نیست که به‌زبان قابل توصیف باشد؛ اینها را جز با ابزار هنر نمیشود نگه داشت و تبیین کرد و بیان کرد.

امروز ملّت ما احتیاج دارد به اینکه این حرکتهای عظیم را و این کارهای بزرگ را که از خود این ملّت سر زده، از بچّه‌های این ملّت سر زده، بداند؛ به این احتیاج دارد، که ما در این زمینه یک مقدار کوتاهی داریم، و [لذا خیلی‌ها] نمیدانند؛ و بیش از این، کوتاهی ما در انعکاس اینها به دنیا است. شما می‌بینید که در کشورهایی یک قهرمان نیمه‌کاره‌ای و متوسّطی دارند، این را چطور بزرگ میکنند، دربا‌ره‌اش کتاب می‌نویسند، داستان می‌نویسند؛ بعضی‌ها هم قهرمان ندارند، قهرمان می‌سازند؛ تاریخ ندارند، تاریخ می‌سازند. ما قهرمانش را هم داریم، تاریخش را هم داریم، گذشته‌ی پُرافتخارش را هم داریم؛ این را باید منتقل کنیم، باید منعکس کنیم. این کار بزرگی است و جزو وظایف حتمی است؛ این کار دوّم؛ که هم بشناسیم، هم معرّفی کنیم، هم این را تبدیل کنیم به فرهنگ عمومی؛ یعنی معلوم بشود که امداد و کمک یک وظیفه‌ی اسلامی و انسانی است و این باید در نسلها جاری باشد، به طور دائم بایستی ادامه داشته باشد. این کارها، کارهای همین مجموعه‌های شما است. امیدواریم ان‌شاءالله این کنگره، این بزرگداشت، یک مقدّمه‌ی خوبی باشد برای اینکه این کارها پیش برود و انجام بگیرد.

آن وقت این را شما مقایسه کنید با آن حیوانهای وحشیِ انسان‌صورتی که آمبولانس را بمباران میکنند، بیمارستان را بمباران میکنند، بیمار را بمباران میکنند و میکُشند، کودک بی‌گناه و ناتوان از دفاع را بی‌دریغ از بین میبرند! امروز دنیا دست اینها است؛ امروز حرکت جمهوری اسلامی و ایستادگی جمهوری اسلامی و «تمدّن نوینی» که جمهوری اسلامی مکرّر نام می‌آورد، برای مقابله‌ی با این وضع دنیا است. چه کسی میتواند ادّعا کند و واقعاً باور داشته باشد که در مقابل این وحشیگری‌ها، این خونخواری‌ها، انسان وظیفه‌ای ندارد؟ چه کسی میتواند این را بگوید؟ همه وظیفه داریم. امروز کسانی ادّعای اختیارداریِ دنیا را میکنند یا بر کشورهایی در دنیا حکومت میکنند که رفتارشان این است؛ کودک را میکُشند، بیمار را میکُشند، بیمارستان را نابود میکنند، مردم غیر نظامی را بی‌دریغ بمباران میکنند. خب شما [اگر] جنگ دارید، نظامی با نظامی بجنگند. حالا گاهی همین هم عادلانه نیست، ظالمانه است؛ یعنی حرکت، حرکت ظالمانه‌ای بوده، لکن بالاخره جنگ بین نظامی‌ها است. غیر نظامی را چرا میکُشند؟ چرا میزنند؟ چرا خانه‌ها را ویران میکنند؟ امروز دنیا دست اینها است.

این، آن وظیفه‌ی بزرگی است که بر دوش ما است. این احساس وظیفه است که ما را به حرکت وامیدارد؛ این احساس وظیفه است که نمیگذارد چراغ امید در دل ما خاموش بشود و همین احساس وظیفه است که دشمنانی مثل این وحشی‌های غربیِ کراوات‌زده‌ی اُدکلن‌زده‌ی خوش‌ظاهر را در مقابل جمهوری اسلامی وادار میکند به ایستادگی و دشمنی. [مشکل] اینها است؛ یعنی اگر شما به این وحشیگری‌ها اعتراض نکنید، اگر با آنها کنار بیایید، اگر حتّی تحسینشان هم بکنید، با شما هیچ دشمنی‌ای نخواهند داشت؛ مشکل همین است که شما اساس این تمدّن باطل را دارید رد میکنید و حق با شما است، باید هم رد کنید.

و ان‌شاءالله این باطل از بین خواهد رفت؛ باطل ماندنی نیست، باطل رفتنی است، بلاشک، منتها باید اقدام کرد. این‌جور نیست که ما بنشینیم تماشا کنیم تا باطل خودش آب بشود و از بین برود؛ نه، اینکه خدای متعال باطل را رفتنی اعلام میکند، این یعنی اگر چنانچه در مقابلش ایستادی، مبارزه کردی، کار کردی، این ماندنی نیست، این قدرت بر مقاومت ندارد. وَ لَو قاتَلَکُمُ الَّذینَ کَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا یَجِدونَ وَلِیًّا وَ لا نَصیرًا؛(۲) شما اگر سینه سپر کردید، اگر ایستادید، بدون تردید او پشت خواهد کرد؛ امّا اگر شما یا نشستید یا روی خوش نشان دادید یا لبخند زدید یا فرار کردید یا او را به کارهایش تحسین کردید، نه، او از بین نمیرود، روزبه‌روز بیشتر هم پُرروتر خواهد شد.

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال شماها را موفّق بدارد، ما را بر آنچه وظیفه‌ی ما است آگاه کند و توفیق بدهد که بتوانیم به این وظایف عمل کنیم.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته


(۱ در ابتدای این دیدار، آقای پیرحسین کولیوند ( رئیس جمعیّت هلال‌احمر) گزارشی بیان کرد.

(۲ سوره‌ی فتح، آیه‌ی ۲۲


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 10:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات رهبر انقلاب در دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر

بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای امدادگر که دو روز پیش یعنی روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، عصر امروز در محل برگزاری این همایش منتشر شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار امدادگران را مظهر صفات انسانی و انسان دوستی دانستند و با اشاره به لزوم استمرار روحیه از خودگذشتگی و انسان دوستی ملت ایران، از طریق فرهنگ‌سازی تاکید کردند: نقطه مقابل این روحیه، جنایتها و وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی در غزه و حمایت غرب از آن است که ایستادگی در مقابل این خونخواری‌ها و جبهه باطل وظیفه همگانی است.

ایشان با اشاره به گزارش ستاد کنگره درخصوص ابتکاراتی همچون تولید کتاب، فیلم و بازی‌های رایانه‌ای مرتبط با شهدای امدادگر، گفتند: صِرف تولید این آثار خوب و شوق‌آفرین کافی نیست بلکه باید کاری کنید که این تولیدات حداقل ۲۰ میلیون مخاطب پیدا کند.

رهبر انقلاب ورود جوانان با انگیزه و مبتکر به بخش‌های مختلف همچون صنعت، سیاست، سازندگی، ادبیات و هنر را باعث رقم خوردن پیشرفت‌های کنونی برشمردند و افزودند: با وجود جوانان با همت و پر انگیزه هیچ کار نشدنی در کشور وجود ندارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: امدادگران در زیر باران گلوله، تنها به فکر نجات دیگران بودند نه حفظ خود و روحیه شگفت‌انگیز ایثار در آنان به حدی بود که گاهی حتی به اسیران مجروح دشمن نیز کمک می‌کردند که این رفتار، نقطه‌ی مقابل دنیای بیگانه از انسانیت است.

ایشان فعالیت فداکارانه پزشکان و پرستاران در بیمارستان‌های صحرایی نزدیک خطوط مقدم در دوران دفاع مقدس را جز با زبان هنر قابل توصیف ندانستند و با انتقاد از کوتاهی در معرفی کارهای بزرگ فرزندان ملت ایران به جهانیان، افزودند: در حالی که برخی کشورهای فاقد تاریخ و قهرمان، قهرمانان ساختگی خود را با تبلیغات فراوان معرفی می‌کنند، ما باید قهرمانان واقعی خود را معرفی و به فرهنگ عمومی تبدیل کنیم تا معلوم شود امداد و کمک، وظیفه‌ای اسلامی و انسانی است و باید به صورت مستمر، در همه نسل‌ها تداوم یابد.

رهبر انقلاب نقطه مقابل روحیه ایثار و امداد را خوی و رفتار وحشیانه جنایتکاران صهیونیست در حمله به آمبولانس‌ها، بمباران بیمارستان‌ها و کشتار بیماران و کودکان بی‌دفاع دانستند و گفتند: امروز اداره دنیا به دست این حیوانات انسان‌نما است و جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند که در مقابل این وحشی‌گری‌ها و خونخواری‌های آنها ایستادگی کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه اعتراض به جنایات علیه غیرنظامیان وظیفه‌ای همگانی است، افزودند: این احساس وظیفه است که باعث حرکت و برافروخته ماندن چراغ امید در دل‌ها می‌شود و البته دشمنانی همچون غربی‌ها را به مقابله با جمهوری اسلامی واداشته است چرا که اگر ما دست از اعتراض به توحش آنها برداریم، آنها با ما دشمنی نخواهند داشت.

ایشان مشکل اصلی زورگویان غربی را نفی تمدن باطل آنها از طرف جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: باطل محکوم به زوال و نابودی است. البته برای تحقق این امر باید اقدام و ایستادگی کرد و از بی‌عملی، فرار، لبخند زدن و تحسین باطل که باعث پیشروی آن می‌شود پرهیز کرد


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 10:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

روایتی از دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر با رهبر انقلاب

جمعی از خانواده‌های شهدای امدادگر، امدادگران جبهه مقاومت و دست‌اندرکاران نخستین کنگره بین‌المللی شهدای امدادگر دفاع مقدس و مقاومت، روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند. آنچه در ادامه می‌آید روایتی از این دیدار صمیمانه است که مشروح آن روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت همزمان با برگزاری این کنگره منتشر خواهد شد.

* مکرمه، علیرضا، فاطمه و آدم‌هایی از این دست
واژه‌‌های انگلیسی و عربی و فارسی را شکسته و بسته از گوشه‌ و اطراف ذهنش جمع می‌کند و تحویلم می‌دهد تا بلکه منظورش را برساند: «مع سیدقائد... Take photo... نیست امکانش؟!» همزمان چشم‌هایش می‌درخشند و نم اشکی هم روی صورتش می‌لغزد. فاطمه در یکی از بیمارستان‌های لبنان متعلق به حزب‌الله پرستار است و عضو سازمان امداد و نجات حزب‌‌الله. سازمانی که وظیفه‌اش امداد و رسیدگی به رزمندگان خط مقدم نبرد بوده اما خودش در جنگ تعداد زیادی شهید تقدیم مقاومت کرده است. من رفته بودم از او بخواهم بیاید جلوی دوربین و با همان زبان شکسته و بسته‌اش از شاهکاری بگوید که با دیگر همکارانش خلق کرده‌اند اما انگار که توی ابرها باشد؛ اصلاً پایش روی زمین نیست. انگار که در یک دنیای دیگری است. مانده‌ام جوابش را چه بدهم.

توی ذهنم می‌گویم باید یقه‌ی دبیرخانه‌ی کنگره را گرفت که وسط برگزاری کنگره‌ی شهدای امدادگر ما را توی همچین وضعیت‌هایی انداخته‌اند. آدم‌هایی مثل فاطمه و دیگرانی که حالا اینجا در چند صف‌ معدود، مرتب منتظر آقا نشسته‌اند تا نماز را به ایشان اقتدا کنند و بعدش هم ساعتی پای بیاناتشان بنشینند، خارج از قد فهم و قواره‌ی امثال من هستند و کوچکی امثال من را بدجور به رخم می‌کشند.

نه من به قدر مُکفی عربی می‌دانم که پاسخی مُشبع به زن جوان لبنانی بدهم که هر لحظه ممکن است از شدت شوق بزند زیر گریه و نه او به قدر کافی انگلیسی می‌داند که با جملات شکسته بسته‌ی من متوجه شود که من صرفاً خبرنگاری هستم که قرار بوده با او گفت‌وگو کنم اما حالا خودم آچمز شده‌ام. بی‌خیال می‌شوم و می‌روم سراغ پدر یکی از شهدای وطنی که سیلی بعدی محکم‌تر می‌خورد توی صورتم!

* جوپار
چهره آفتاب‌سوخته و دست‌های ترک‌خورده‌ی مرد کرمانی با ظاهر ساده و بی‌پیرایه‌اش از دور نشان میدهد که از چه طبقه و جایگاه اقتصادی و اجتماعی برخاسته. سوژه‌ی قبلی با ندانستن زبان مرا آچمز کرده بود و آقای حسینیِ اهل جوپار استان کرمان (شهری در ۳۰ کیلومتری کرمان) با دانستن زبان. دخترش «مکرمه» متولد تیرماه ۱۳۸۰ -که به‌عنوان امدادگر هلال احمر در مراسم سالگرد شهادت شهید سلیمانی در گلزار شهدای کرمان حضور پیدا کرده بود- وسیع شده بود مثل اقیانوس؛ آنقدر وسیع، که «مقام شهادت» بگردد و از میان همه‌ی مدعیان سراغ او بیاید و خواب مادرش را تعبیر کند: «مادر خواب دیده بود پیکر محسن حججی را به خانه‌اش آورده‌اند. تعبیر خواب را از امام جمعه شهر پرسیده بود. امام جمعه گفته بود به‌زودی شهیدی به خانه‌تان می‌آورند!» و حالا مکرمه را آورده بودند.

پدر مکرمه می‌گوید، خواهر ‌مکرمه هم در روز انفجار همراهش بوده در ایستگاه هلال احمر. می‌پرسم بعد از شهادت مکرمه مانع فعالیت‌های او نشده‌اید. لبخند محجوبانه‌ای می‌زند و می‌گوید منعش می‌کنیم ولی از ته دلمان نیست. می‌گوید چند روز قبل از شهادت برای مکرمه خواستگار آمده بود اما رد کرد تا کل برنامه بماند برای بعد از سالگرد حاج قاسم. اینها را که می‌گوید کف دست‌هایش را بهم می‌مالد و سکوت می‌کند و نگاهش را می‌دوزد به جایی خارج از قاب دوربین تا بغض مردانه‌ی در آستانه‌ی شکستن و اشکی که تا پشت پلک‌ها آمده را جمع و جور کند. بخش ژورنالیستی ذهنم می‌گوید بیشتر با سوژه‌ات کلنجار برو اما خب نایی برایم نمانده. آقای حسینی از جوپار کرمان هم سیلی محکمی زده توی گوشم. گفت‌وگو را جمع و جور می‌کنم و می‌روم سراغ نفر بعدی تا شاید نفسی تازه کنم و به خودم بیایم.

* ماهان
یک ربعی تا اذان مانده که آقای سعادت ماهانی جلوی دوربین می‌آید. سن و سالی ندارد و همین هم کنجکاوم می‌کند تا از شهیدش می‌‌پرسم. علیرضایش ۱۸ ساله بوده هنگام شهادت؛ متولد ۱۳۸۴! سرم گیج می‌رود؛ گنگم. افتاده‌ام گوشه‌ی رینگ. «شهادت» چه در مکرمه و علیرضا دیده که سال‌ها بعد از توپ و تانک و گلوله سراغشان آمده. به زحمت نفس می‌کشم. گوشه‌های ذهنم را می‌کاوم تا چیزی بگویم. تهی است؛ هیچ! چیزی پیدا نمی‌کنم. هر چه بیشتر می‌کاوم بیشتر به نتیجه‌ای نمی‌رسم. بزرگی این آدم‌ها بیش از درک امثال من است. الله اکبر اذان که بلند می‌شود فرصت را غنیمت می‌شمارم و بساط تصویربرداری را جمع و جور می‌کنم و می‌لغزم لای صف‌های نماز. آقا از راه می‌رسند با عبای کِرِم‌رنگ روشن. قاب، آنقدری زیبا هست که کناری دستی مرا هم سر ذوق بیاورد و به رنگ عبای آقا اشاره کند. همین هم باعث شده که عکاس‌ها به تقلا بیفتند و این قاب را توی لنز دوربین ثبت کنند که سال‌های سال بود که توی ویزور ندیده بودند.

* لبنان
فاطمه نیم‌خیز و خیره شده به صندلی آقا که چند ردیف جلوتر است. حالا دیگر می‌شود اشک‌های روی صورتش را هم دید. پدر شهیدان سعادت ماهانی و حسینی را هم ردیف‌های جلو نشانده‌اند. نماز که تمام می‌شود هلال احمری‌های دست‌‌اندرکار کنگره شهدای امدادگر، جمع می‌شوند دور آقا. غیر از هلالی‌ها و مسئولان ارشد کنگره، بستگان شهدایند که توی همان حلقه‌ی اول نزدیک به آقا قرار گرفته‌اند. خوش به حال فاطمه و دو سه نفر لبنانی همراهش شده.

اول حجت‌‌الاسلام معزی صحبت می‌کند و بعد هم دکتر کولیوند. گزارشی از فعالیت‌های کنگره می‌دهند؛ از بیش از ۳ هزار شهید امدادگر بعد از انقلاب تا طراحی برنامه‌های فرهنگی با مخاطب جوان و نوجوان تا بین‌المللی بودن کنگره با حضور امدادگران جبهه مقاومت و عملکردی که این بخش از محور مقاومت مشخصاً در لبنان برای رسیدگی به حال رزمندگان و مجاهدان داشته و حادثه‌ی تلخ پیجرها که با همت امداد و نجات مقاومت لبنان جمع و جور شد.

آقا می‌گویند و نمایندگان امدادگران همه گوش شده‌اند. توی جمع مسئول امداد و نجات حزب‌الله را هم می‌بینم. او را هم آن جلو نشانده‌اند. بعد از مراسم گپی با هم می‌زنیم از تجربه کشف پیکر شهدا به‌خصوص شهیدان سیدحسن و سیدهاشم و سردار نیلفروشان می‌گوید و چشم‌هایمان را خیس می‌کند. خدا این‌طور مقدر کرده که این آدم‌ها هر کدام از یک گوشه‌ی کره‌ی خاکی جمع شوند اینجا تا مدعیان امثال من گیج و فروریخته و مبهوت، سرشان به سقف کوتاه خودشان بخورد و در برزخ خودشان دست و پا بزنند:
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
تا بی‌خبر بمیرد، در دردِ خودپرستی...


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 10:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار دست‌اندرکاران کنگره شهدای امدادگر

بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت ۳۱۰۰ شهید امدادگر دفاع مقدس و مقاومت که روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شده بود، عصر امروز، چهارشنبه ۱۴۰۴/۲/۲۴ در محل برگزاری این همایش در تهران منتشر شد.

رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 10:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای امدادگر تاکید کردند:

ایستادگی در مقابل وحشی‌گری‌ها در غزه، یک وظیفه همگانی

دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای امدادگر

    بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای امدادگر که دو روز پیش یعنی روز دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، عصر امروز در محل برگزاری این همایش منتشر شد.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار امدادگران را مظهر صفات انسانی و انسان دوستی دانستند و با اشاره به لزوم استمرار روحیه از خودگذشتگی و انسان دوستی ملت ایران، از طریق فرهنگ‌سازی تاکید کردند: نقطه مقابل این روحیه، جنایتها و وحشیگری‌های رژیم صهیونیستی در غزه و حمایت غرب از آن است که ایستادگی در مقابل این خونخواری‌ها و جبهه باطل وظیفه همگانی است.
    ایشان با اشاره به گزارش ستاد کنگره درخصوص ابتکاراتی همچون تولید کتاب، فیلم و بازی‌های رایانه‌ای مرتبط با شهدای امدادگر، گفتند: صِرف تولید این آثار خوب و شوق‌آفرین کافی نیست بلکه باید کاری کنید که این تولیدات حداقل ۲۰ میلیون مخاطب پیدا کند.
    رهبر انقلاب ورود جوانان با انگیزه و مبتکر به بخش‌های مختلف همچون صنعت، سیاست، سازندگی، ادبیات و هنر را باعث رقم خوردن پیشرفت‌های کنونی برشمردند و افزودند: با وجود جوانان با همت و پر انگیزه هیچ کار نشدنی در کشور وجود ندارد.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: امدادگران در زیر باران گلوله، تنها به فکر نجات دیگران بودند نه حفظ خود و روحیه شگفت‌انگیز ایثار در آنان به حدی بود که گاهی حتی به اسیران مجروح دشمن نیز کمک می‌کردند که این رفتار، نقطه‌ی مقابل دنیای بیگانه از انسانیت است.
    ایشان فعالیت فداکارانه پزشکان و پرستاران در بیمارستان‌های صحرایی نزدیک خطوط مقدم در دوران دفاع مقدس را جز با زبان هنر قابل توصیف ندانستند و با انتقاد از کوتاهی در معرفی کارهای بزرگ فرزندان ملت ایران به جهانیان، افزودند: در حالی که برخی کشورهای فاقد تاریخ و قهرمان، قهرمانان ساختگی خود را با تبلیغات فراوان معرفی می‌کنند، ما باید قهرمانان واقعی خود را معرفی و به فرهنگ عمومی تبدیل کنیم تا معلوم شود امداد و کمک، وظیفه‌ای اسلامی و انسانی است و باید به صورت مستمر، در همه نسل‌ها تداوم یابد.
    رهبر انقلاب نقطه مقابل روحیه ایثار و امداد را خوی و رفتار وحشیانه جنایتکاران صهیونیست در حمله به آمبولانس‌ها، بمباران بیمارستان‌ها و کشتار بیماران و کودکان بی‌دفاع دانستند و گفتند: امروز اداره دنیا به دست این حیوانات انسان‌نما است و جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند که در مقابل این وحشی‌گری‌ها و خونخواری‌های آنها ایستادگی کند.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه اعتراض به جنایات علیه غیرنظامیان وظیفه‌ای همگانی است، افزودند: این احساس وظیفه است که باعث حرکت و برافروخته ماندن چراغ امید در دل‌ها می‌شود و البته دشمنانی همچون غربی‌ها را به مقابله با جمهوری اسلامی واداشته است چرا که اگر ما دست از اعتراض به توحش آنها برداریم، آنها با ما دشمنی نخواهند داشت.
    ایشان مشکل اصلی زورگویان غربی را نفی تمدن باطل آنها از طرف جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: باطل محکوم به زوال و نابودی است. البته برای تحقق این امر باید اقدام و ایستادگی کرد و از بی‌عملی، فرار، لبخند زدن و تحسین باطل که باعث پیشروی آن می‌شود پرهیز کرد.

    رهبر فرزانه انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره شهدای امدادگر:

    ایستادگی در مقابل وحشی‌گری‌ها در غزه وظیفه همگانی است

    بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره ملی شهدای امدادگر که سه روز پیش یعنی دوشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ برگزار شد، عصر دیروز در محل برگزاری این همایش منتشر شد.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار امدادگران را مظهر صفات انسانی و انسان‌دوستی دانستند و با اشاره به لزوم استمرار روحیه از خودگذشتگی و انسان‌دوستی ملت ایران، از طریق فرهنگ‌سازی تأکید کردند: نقطه مقابل این روحیه، جنایت‌ها و وحشی گری‌های رژیم صهیونیستی در غزه و حمایت غرب از آن است که ایستادگی در مقابل این خونخواری‌ها و جبهه باطل وظیفه همگانی است.
    ایشان با اشاره به گزارش ستاد کنگره درخصوص ابتکاراتی همچون تولید کتاب، فیلم و بازی‌های رایانه‌ای مرتبط با شهدای امدادگر، گفتند: صرف تولید این آثار خوب و شوق‌آفرین کافی نیست، بلکه باید کاری کنید که این تولیدات حداقل ۲۰ میلیون مخاطب پیدا کند.
    رهبر انقلاب ورود جوانان باانگیزه و مبتکر به بخش‌های مختلف همچون صنعت، سیاست، سازندگی، ادبیات و هنر را باعث رقم خوردن پیشرفت‌های کنونی برشمردند و افزودند: با وجود جوانان باهمت و پرانگیزه هیچ کار نشدنی در کشور وجود ندارد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: امدادگران در زیر باران گلوله، تنها به فکر نجات دیگران بودند نه حفظ خود، و روحیه شگفت‌انگیز ایثار در آنان به حدی بود که گاهی حتی به اسیران مجروح دشمن نیز کمک می‌کردند که این رفتار، نقطه‌ مقابل دنیای بیگانه از انسانیت است.
    ایشان فعالیت فداکارانه پزشکان و پرستاران در بیمارستان‌های صحرایی نزدیک خطوط مقدم در دوران دفاع مقدس را جز با زبان هنر قابل توصیف ندانستند و با انتقاد از کوتاهی در معرفی کارهای بزرگ فرزندان ملت ایران به جهانیان، افزودند: در حالی که برخی کشورهای فاقد تاریخ و قهرمان، قهرمانان ساختگی خود را با تبلیغات فراوان معرفی می‌کنند، ما باید قهرمانان واقعی خود را معرفی و به فرهنگ عمومی تبدیل کنیم تا معلوم شود امداد و کمک، وظیفه‌ای اسلامی و انسانی است و باید به صورت مستمر، در همه نسل‌ها تداوم یابد.
    رهبر انقلاب نقطه مقابل روحیه ایثار و امداد را خوی و رفتار وحشیانه جنایتکاران صهیونیست در حمله به آمبولانس‌ها، بمباران بیمارستان‌ها و کشتار بیماران و کودکان بی‌دفاع دانستند و گفتند: امروز اداره دنیا به دست این حیوانات انسان‌نما است و جمهوری اسلامی وظیفه خود می‌داند که در مقابل این وحشی‌گری‌ها و خونخواری‌های آنها ایستادگی کند.
    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه اعتراض به جنایات علیه غیرنظامیان وظیفه‌ای همگانی است، افزودند: این احساس وظیفه است که باعث حرکت و برافروخته ماندن چراغ امید در دل‌ها می‌شود و البته دشمنانی همچون غربی‌ها را به مقابله با جمهوری اسلامی واداشته است، چرا که اگر ما دست از اعتراض به توحش آنها برداریم، آنها با ما دشمنی نخواهند داشت.
    ایشان مشکل اصلی زورگویان غربی را نفی تمدن باطل آنها از طرف جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: باطل محکوم به زوال و نابودی است. البته برای تحقق این امر باید اقدام و ایستادگی کرد و از بی‌عملی، فرار، لبخند زدن و تحسین باطل که باعث پیشروی آن می‌شود پرهیز کرد.

    رهبر انقلاب: باطل ماندنی نیست، باطل رفتنی است، بلاشک، منتها باید اقدام کرد

    رهبر انقلاب در دیدار اعضای ستاد برگزاری همایش ملّی بزرگداشت شهدای امدادگر: باطل ماندنی نیست، باطل رفتنی است، بلاشک، منتها باید اقدام کرد. این‌جور نیست که ما بنشینیم تماشا کنیم تا باطل خودش آب بشود و از بین برود؛ نه، اینکه خدای متعال باطل را رفتنی اعلام میکند، این یعنی اگر چنانچه در مقابلش ایستادی، مبارزه کردی، کار کردی، این ماندنی نیست، این قدرت بر مقاومت ندارد. وَ لَو قاتَلَكُمُ الَّذينَ كَفَروا لَوَلَّوُا الاَدبارَ ثُمَّ لا يَجِدونَ وَلِيًّا وَ لا نَصيرًا؛ شما اگر سینه سپر کردید، اگر ایستادید، بدون تردید او پشت خواهد کرد؛ امّا اگر شما یا نشستید یا روی خوش نشان دادید یا لبخند زدید یا فرار کردید یا او را به کارهایش تحسین کردید، نه، او از بین نمیرود، روزبه‌روز بیشتر هم پُرروتر خواهد شد. ۱۴۰۴/۲/۲۲


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 10:3 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    دیدار کارگران با رهبر انقلاب

    در دومین ماه از سال «سرمایه‌گذاری برای تولید» هزاران نفر از کارگران سراسر کشور، صبح امروز (شنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

    اخبار و تصاویر متعاقباً منتشر خواهد شد.

    https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

    http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
    * سیاست‌های مغرضانه‌ای که امروز در دنیا علیه ملت‌ها به کار میرود؛ سعی می‌شود مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده شود. نباید اجازه بدهند ملت‌های مسلمان؛ نباید اجازه بدهند. با شایعه‌های گوناگون، با حرف‌های گوناگون، با پیش آوردن مسائل جدید، حرفهای جدیدِ بی‌ربط، بی‌معنی، سعی می‌کنند ذهن‌ها را از مسئله فلسطین منصرف کنند. ذهن‌ها نباید از مسئله فلسطین منصرف بشود.

    جنایتی که رژیم صهیونیستی در غزه، در فلسطین انجام می‌دهد، چیزی نیست که قابل صرف نظر کردن باشد. همه‌ی دنیا باید در مقابلش بایستند.

    هم در مقابل خودِ رژیم صهیونیستی بایستند، هم در مقابل حامیان رژیم صهیونیستی بایستند... آمریکایی‌ها به معنای واقعی کلمه حمایت می‌کنند. حالا در عالم سیاست حرف‌هایی زده میشود، چیزهایی گفته میشود که ممکن است خلاف این را به ذهن‌ها متبادر کند اما واقعیت قضیه این نیست؛ واقعیت این است که ملت مظلوم فلسطین، مردم مظلوم غزه امروز فقط با رژیم صهیونیستی روبرو نیستند با آمریکا روبرویند با انگلیس روبرویند.

    * بنده عقیده‌ام این است که به توفیق الهی، به عزت و جلال الهی، فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد. این کار اتفاق خواهد افتاد.

    باطل جَوَلانی دارد، چند روزی جلوه‌ای می‌کند لکن رفتنی است، قطعاً خواهد رفت، در این تردیدی نیست. این ظواهری که مشاهده میشود، حالا کارهایی می‌کنند و پیشرفت‌هایی در سوریه، در جاهای دیگر انجام میدهند، این دلیل قوت نیست بلکه نشانه ضعف است و موجب ضعف بیشتر هم خواهد شد ان‌شاءالله.

    امیدواریم ملت ایران و ملت‌های مؤمن، این روز را، روز پیروزی فلسطین بر مهاجمین و بر غاصبان فلسطین را ان‌شاءالله به چشم خودشان مشاهده کنند.

    * کارگر دو خصوصیت مهم دارد که این دو خصوصیت هر کدام یک حسنه است پیش خدای متعال. اول اینکه سعی میکند نان حلال را و رزق زندگی را با نیروی خودش به دست بیاورد. کَلّ بر دیگران نمیشود، مفت‌خوری نمیکند. چپاول‌گری نمیکند، از مال دیگران به سمت خودش نمیکشد، با نیروی خودش، نیروی کار انواع کارگرها هر کدام به نحوی. این یک حسنه است، این یک کار مهم است. انسان باید این‌جور زندگی کند، این الگوست برای زندگی هر انسانی. متکّی به خود، متکّی به نیروی خود، زندگی را این‌جور بگذراند. این یک خصوصیت.

    خصوصیت دوم که آن هم حسنه‌ی مهمی است، این است که کارگر نیازهای دیگران را برآورده میکند. شما برای مردم مصنوعات صنعتی،‌ کشاورزی،‌ خدماتی تولید میکنید در اختیار آنها میگذارید، یعنی به زندگی دیگران دارید کمک میکنید. از لحاظ انسانی این دو نقطه بسیار باارزش است، حسنه است. اگر فرض بفرمایید بخواهیم ما ارزش‌گذاری کنیم کسی هست که اهل عبادت و [مانند] اینهاست، منتها برای زندگی خودش و بقاء خودش و اهلش هیچ‌گونه تلاشی انجام نمیدهد. کارگر از او افضل است. تلاش میکند، کار میکند این ارزش‌گذاری است.

    * مهمترین سرمایه کارگر است؛ ما با این سرمایه چه کنیم؟ این شروع وظایفی است که در قبال کارگران وجود دارد. این وظیفه یک بخشی‌اش ممکن است بعهده‌ی بنده‌ی حقیر باشد، بخشی بعهده‌ی وزیر باشد، بخشی بعهده‌ی صاحب سرمایه و کارآفرین باشد، بخشی بعهده‌ی عموم مردم باشد، بخشی بعهده‌ی مطبوعات باشد. بالاخره وظایفی وجود دارد در قبال کارگر. کارگر برای اینکه بتواند درست کار بکند، بتواند هم کار را خوب از آب دربیاورد و به دیگران کمک برساند هم بتواند خودش سرپا بایستد نیازهایی دارد یکی از این نیازها امنیت شغلی است، یکی از این نیازها ایمنی بدنی است.

    * کار، یک ستون اصلی اداره‌ی زندگی بشر است. اگر کار نباشد زندگی بشر فلج میشود. سرمایه مسلّماً تأثیر دارد، علم مسلّماً تأثیر دارد. اما سرمایه و علم بدون نیروی کننده، بدون کارگر به هیچ کار نمی‌آید، هیچ فایده‌ای بر او مترتب نمیشود. کارگر روح میدهد به جسم سرمایه.

    ما گفتیم امسال سرمایه‌گذاری برای تولید. خیلی خب، مهمترین سرمایه، کارگر است. سرمایه‌گذاری بکنند اما توجّه داشته باشند که این سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاری مالی بدون اراده‌ی کارگر، بدون توانایی‌های کارگر، بدون خواست کارگر به جایی نخواهد رسید.

    * یک مسئله‌ی دیگر، مسئله‌ی ایمنی کارگر است، ایمنی بدن کارگر. حالا البته خبرهای اسفبار معادن را در این دو سه ساله شنیدیم، اما فقط آنجا نیست، در جاهای دیگر هم به من گزارش شده. در کارخانه‌های دیگر هم مسئله‌ی ایمنی، مسئله‌ی بسیار مهمی است.

    بایستی مراقبت بشود از لحاظ تأمین اجتماعی، از لحاظ رعایتهای فنی جوری رفتار بشود که ایمنی کارگران تأمین بشود.

    * اولین موضوع، امنیت شغلی است. کارگر باید بداند که سر این شغل خواهد بود، بتواند برنامه‌ریزی کند. دغدغه نداشته باشد که حالا تا کی تا چند [وقت]، ادامه‌ی این شغل او منوط و وابسته‌ی به اراده‌ی دیگری نباشد. امنیت شغلی یعنی این. باید این امنیت را تأمین کرد.

    به بهانه‌های گوناگون در یک دوره‌ای چند سال قبل از این، کارخانه‌های متعددی تعطیل شد. این خب ضد امنیت شماست. گاهی میپرسیدیم که چرا؟ گزارش می‌آمد که فلان کارخانه تعطیل شد. میگفتیم چرا؟ بهانه می‌آوردند مواد اولیه نیست، ماشینها فرسوده است، چه است... چه است... خب البته اینها هست لکن اینها علاج دارد. باید علاج کنند. کارخانه را نباید تعطیل کنند. یک مواردی که من قبلاً هم اشاره کردم تعطیل کارخانه‌ها یک حرکت خائنانه بود.

    دستگاه‌های دولتی هم که خب وظیفه دارند، چه وزارت کار چه بعضی از دستگاه‌های دیگر باید جلوی این گرفته بشود؛ لذا در دولت شهید رئیسی طبق آماری که به ما دادند هشت هزار کارخانه را برگرداندند به کار، پس میشود. پس میشود کارخانه‌ی تعطیل شده را یا کارخانه‌ای را که با یک سوم ظرفیت یک چهارم ظرفیت کار میکند میشود آن را برگرداند به کار. یکی از افتخارات آن شهید عزیز همین بود؛ با بنده هم مکرر در میان گذاشته بود.

    * یک قلم مهم در مورد حمایت از کارگران مسئله‌ی مصرف تولیدات داخلی است که بنده چند سال است روی این دارم تکیه میکنم، تأکید میکنم. ما الان در برخی از اجناس و مسائل مربوط به زندگی، داخل منزل و چیزها، کیفیت محصولاتمان از خارج اگر بهتر نباشد، کمتر نیست. این را فرهنگ کنیم. این را به عنوان یک فرهنگ رایج، ایرانی وظیفه‌ی خودش بداند که جنس ایرانی مصرف کند، مگر آنجایی که در داخل تولیدش نیست. آنجایی که در داخل تولید میشود، همه وظیفه‌ی خودشان بدانند، وظیفه‌ی خودشان بدانند، این را فرهنگ کنیم.

    من شنیدم اخیراً یکی از دستگاهها اعلام کرده که ممنوعیت ورود محصولات دارای مشابه داخلی ممنوعیتش برداشته شد. چرا برداشته بشود؟ چرا برداشته بشود؟ آن چیزی که در داخل تولید میشود، آن را ترویج کنید. اگر کیفیتش خوب نیست، سعی کنید روی کیفیت کار بشود.

    بنده اینجا چند سال قبل از این راجع به خودرو که میگفتند خودروهای داخلی مصرف بنزینش چنین است، فلان است، من گفتم خب اگر جوانهای ما میتوانند در حال محاصره‌ی اقتصادی و محاصره‌ی علمی که صاحبان دانش در دنیا درها را به روی دانشمند ایرانی و دانشجوی ایرانی میبندند، در این حالت دانشمند ایرانی می‌آید کارهای بزرگی را انجام میدهد که دشمنش میگوید «من به احترام این کار بلند میشوم می‌ایستم»، تعجب میکند، اگر جوان ایرانی میتواند آن جور موشکی تولید کند، آن جور سلاحی تولید کند، آن جور محصولی تولید کند، خب میتواند خودرویی هم تولید کند که مصرفش کمتر باشد، تولیدش بهتر باشد. روی این کار کنید، روی این تکیه کنید. آن کاری که آسانتر هست این است که بگوییم خیلی خب، راه را باز کنیم از خارج وارد بشود. این به ضرر کشور است، این به ضرر جامعه‌ی کارگری است، به ضرر کل کشور است.

    * یکی از کارهای مهم که به نظر من احتیاج دارد به یک برنامه‌ریزی جامع و کامل از سوی مسئولین و خیلی به نفع کارگر است، هم به نفع کارگر است، هم به نفع کارفرماست، و آن این است که کارگر در سود حاصل از تولید شریک بشود.

    اگر کارگر احساس کند که هر چه سود این جنس بیشتر بشود، سود او هم بیشتر خواهد شد، انگیزه پیدا میکند برای اینکه کار را بهتر از آب در بیاورد. یعنی این به کارگر انگیزه میدهد کار را بهتر، کامل‌تر، تمیزتر از آب در می‌آورد.

    * عقیده‌ام این است که به توفیق الهی به عزّت و جلال الهی فلسطین بر اشغالگران صهیونیست پیروز خواهد شد. این کار اتفاق خواهد افتاد.

    باطل جَوَلانی دارد، چند روزی جلوه‌ای میکند لکن رفتنی است، قطعاً خواهد رفت در این تردیدی نیست. این ظواهری که مشاهده می‌شود حالا کارهایی میکنند و پیشرفت‌هایی در سوریه و در جاهای دیگر انجام میدهند این دلیل قوّت نیست، بلکه نشانه‌ی ضعف است و موجب ضعف بیشتر هم خواهد شد ان‌شاء‌الله.

    * یک جمله عرض بکنم راجع به سیاستهای مغرضانه‌ای که امروز در دنیا علیه ملتها بکار میرود. سعی میشود مسائل مربوط به فلسطین به فراموشی سپرده شود. نباید اجازه بدهند ملتهای مسلمان، نباید اجازه بدهند. با شایعه‌های گوناگون، با حرفهای گوناگون، با پیش آوردن مسائل جدید، حرفهای جدید بی‌ربط، بی‌معنی سعی میکنند ذهنها را از مسئله‌ی فلسطین منصرف کنند.

    ذهنها نباید از مسئله‌ی فلسطین منصرف بشود. جنایتی که رژیم صهیونیستی در غزه، در فلسطین انجام میدهد چیزی نیست که قابل صرف نظر کردن باشد. همه‌ی دنیا باید در مقابلش بایستند. هم در مقابل خود رژیم صهیونیستی بایستند هم در مقابل حامیان رژیم صهیونیستی بایستند.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : شنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 13:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیام حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم

    «حوزه پیشرو و سرآمد»

    حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به همایش بین‌المللی یکصدمین سالگشت بازتأسیس حوزه‌ی علمیه‌ی قم»، ضمن تبیین عناصر و کارکِردهای گوناگون حوزه به بیان الزامات تحقق یک «حوزه پیشرو و سرآمد» که نوآور، بالنده، به‌روز، پاسخگوی مسائل نوپدید، مهذّب، دارای روحیه پیشرفت و مجاهدت و هویت انقلابی و همچنین مستعد برای طراحی نظامات اداره جامعه است، پرداختند و تأکید کردند: مهمترین وظیفه حوزه «بلاغ مبین» است که از برترین مصادیق آن ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی و تبیین و ترویج و فرهنگ‌‌سازی آن در جامعه است.
    متن کامل پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:

    [نسخه چاپ A4] [نسخه مطالعه ویژه فضای مجازی]

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    و الحمد لله ربّ العالمین و افضل الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد المصطفی و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی العالمین.

    برآمدنِ حوزه‌ی مبارک قم در طلیعه‌ی قرن چهاردهم هجری شمسی، پدیده‌ای بی‌نظیر بود که در میانه‌ی حوادثی بزرگ و سهمگین رخ داد؛ حوادثی که فضای منطقه‌ی غرب آسیا را تیره‌وتار و زندگی ملّتهای آن را دستخوش آشفتگی و تباهی کرده بود.

    منشأ و علّت این مرارت گسترده و دیرپا، دخالتهای دول استعماری و فاتحان جنگ جهانی اوّل بود که با هدف تصرّف و تسلّط بر این جغرافیای حسّاس و سرشار از منابع زیرزمینی، از همه‌ی ابزارها استفاده کردند و با نیروی نظامی، با طرّاحی‌های سیاسی، با رشوه و استخدام خیانتکاران داخلی، با ابزارهای تبلیغاتی و فرهنگی، و با هر وسیله‌ی ممکن دیگر، توانستند هدفهای خود را تحقّق بخشند.

    در عراق، یک حکومت انگلیسی و سپس یک دولت پادشاهی دست‌نشانده بر سر کار آوردند؛ در منطقه‌ی شامات، از سویی انگلیس و از سویی فرانسه، تصرّفات استعماری خود را با ایجاد نظام طائفی در بخشی و حکومت خاندان دست‌نشانده‌ی انگلیس در بخشی دیگر، و ایجاد اختناق و فشار بر مردم بخصوص مسلمانان و علمای دینی در سراسر آن گستردند؛ در ایران، یک قزّاق بی‌رحم و طمّاع و بی‌شخصیّت را بتدریج برکشیده و به صدارت و سپس پادشاهی رساندند؛ در فلسطین، کوچ تدریجی عوامل صهیونی و تسلیح آنها را آغاز و با حرکتی آرام، زمینه را برای ایجاد غدّه‌ی سرطانی در قلب دنیای اسلام آماده کردند. هر جا ــ چه در عراق و چه در شام و فلسطین و چه در ایران ــ‌ مقاومتی در برابر نقشه‌های گام‌به‌گام آنها وجود داشت، سرکوب کردند، و در برخی شهرها همچون نجف کار را به دستگیری دسته‌جمعی علما و حتّی به تبعید اهانت‌آمیز مراجع بزرگی همچون میرزای نائینی و سیّدابوالحسن اصفهانی و شیخ مهدی خالصی رساندند و برای دستگیری مردان مجاهد، تفحّص خانه‌به‌خانه راه انداختند. ملّتها دهشتزده و سرگشته و افقها تاریک و نومیدکننده شدند. در ایران، مجاهدانِ گیلان و تبریز و مشهد را به خاک‌وخون کشیدند و مباشرانِ قراردادهای خائنانه در رأس امور قرار گرفتند.

    در میانه‌ی چنین حوادث تلخ و چنین شب بی‌فروغی بود که ستاره‌ی قم طلوع کرد. دست قدرت الهی، فقیهی بزرگ و پرهیزکار و مجرّب را برانگیخت تا با هجرت به قم، حوزه‌ی مندرس و تعطیل‌شده را دوباره جان بخشد و نهالی تازه و مبارک در سنگلاخ آن زمانه‌ی ناسازگار، در مجاورت حرم دُخت مطهّر حضرت موسی‌بن‌جعفر (علیهم السّلام) و در آن زمین مستعد بنشاند.

    قم در هنگام ورود آیت‌الله حائری از علمای بزرگ خالی نبود؛ بزرگانی چون آیات‌الله میرزا محمّد ارباب و شیخ ابوالقاسم کبیر و تعدادی دیگر در این شهر میزیستند، ولی هنر بزرگ تشکیل حوزه‌ی علمیّه یعنی پرورشگاه علم و عالِم و دین و دَیّن(۱) با همه‌ی ظرافتها و تدبیرهایش فقط از شخصیّت مؤیَّدی چون آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری (اعلی الله مقامه فی الجنان) برمی‌آمد.

    تجربه‌ی هشت‌ساله‌ی تشکیل و اداره‌ی حوزه‌ی علمیّه‌ی پُررونق در اراک، و سالها پیش از آن، معاشرت نزدیک با رهبر بزرگ شیعه، میرزای شیرازی در سامرّا و ملاحظه‌ی تدابیر ایشان در تشکیل و اداره‌ی حوزه‌ی علمیّه‌ی آن شهر، به او رهنمایی میدادند؛ و درایت و شجاعت و انگیزه و امید در او، وی را در این راه دشوار به پیش میبردند.

    حوزه در سالهای آغازین، با پایداری مخلصانه و متوکّلانه‌ی او از زیر تیغ آخته‌ی رضاخانی که برای محو نشانه‌ها و پایه‌های دین، به صغیر و کبیر رحم نمیکرد، به سلامت جَست؛ ستمگر خبیث نابود شد، و حوزه‌ای که سالها زیر فشار حدّاکثریِ او بود، ماند و رشد کرد؛ و از آن، خورشیدی چون حضرت روح‌الله سر برآورد. حوزه‌ی علمیّه‌ای که یک روز طلّابش برای حفظ جان خود از سحرگاه به زوایایی در بیرون شهر پناه میبردند و به درس و بحث میپرداختند و شبانگاه به حجره‌های تاریک در مدرسه‌ها بازمیگشتند، در چهار دهه پس از آن، کانونی شد که شعله‌های مبارزه با دودمان خبیث رضاخان را به سراسر ایران میفرستاد و دلهای افسرده و ناامید را برمی‌افروخت و جوانان منزوی را به میانه‌ی میدان میکشاند.

    و همین حوزه بود که چندی پس از درگذشت مؤسّسش، با قدوم مرجع عظیم‌الشّأن، آیت‌الله بروجردی، قلّه‌ی علمی و تحقیقی و تبلیغیِ تشیّع در سراسر جهان شد. و سرانجام همین حوزه بود که در کمتر از شش‌دهه، قدرت معنوی و وجهه‌ی مردمی خود را به آنجا رساند که توانست رژیم خائن و فاسد و فاسق پادشاهی را به دست مردم ریشه‌کن کند و پس از قرنها، اسلام را در جایگاه حاکمیّت سیاسیِ کشوری بزرگ و بافرهنگ و دارای همه‌گونه استعداد بنشاند.

    متخرّج همین حوزه‌ی پُربرکت بود که ایران را الگوی اسلام‌خواهی در جهان اسلام، بلکه پیشروِ دین‌گرایی در سراسر جهان ساخت؛ با خطاب پیامبرانه‌ی او خون بر شمشیر پیروز شد؛ با تدبیر او جمهوری اسلامی متولّد شد؛ با شجاعت و توکّل او ملّت ایران در برابر تهدیدها سینه سپر کرد و بر بسیاری فائق آمد؛ و امروز با درسها و مواریث او کشور در بسیاری از ابعاد زندگی، مانعها را درمینوردد و پیش میرود.

    رحمت و رضوان پیوسته‌ی خدا بر بنیان‌گذار این حوزه‌ی پُربرکت و باعظمت و این شجره‌ی طیّبه‌ی پُرثمر؛ انسان والا و دانا و مبارک، عالِم دین و آراسته به آرامشِ یقین، حضرت آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری.

    اکنون لازم است درباره‌ی چند موضوع که گمان میرود به کار امروز و فردای حوزه‌ی علمیّه خواهد آمد، سخنانی گفته شود، به امید آن که حوزه‌ی موفّق کنونی را در راهِ رسیدن به حوزه‌ای «پیشرو و سرآمد» کمک کند.

    نخستین موضوع، عنوان «حوزه‌ی علمیّه» و محتوای عمیق آن است.

    ادبیات رایج در این باره، کوته و نارسا است. حوزه برخلاف آنچه این ادبیّات نشان میدهد، صرفاً یک مؤسّسه‌ی تدریس و تدرّس نیست، بلکه مجموعه‌ای از علم، و تربیت، و کارکردهای اجتماعی و سیاسی است. ابعاد گوناگون این واژه‌ی پُرمعنا را عمدتاً میتوان این‌گونه فهرست کرد:
    ۱- یک مرکز علمی با تخصّصهای معیّن؛
    ۲- مرکز تربیت نیروی مهذّب و کارآمد برای هدایت دینی و اخلاقیِ جامعه؛
    ۳- خطّ مقدّم جبهه‌ی تقابل با تهدیدهای دشمنان در عرصه‌های گوناگون؛
    ۴- مرکز تولید و تبیین اندیشه‌ی اسلام در باب نظامات اجتماعی؛ از نظام سیاسی و شکل و محتوای آن، تا نظامات مربوط به اداره‌ی کشور، و تا نظام خانواده و روابط شخصی، بر اساس فقه و فلسفه و منظومه‌ی ارزشی اسلام؛
    ۵- مرکز و شاید قلّه‌ی نوآوری‌های تمدّنی و آینده‌نگری‌های لازم در چارچوب پیام جهانی اسلام.
    این سرفصل‌ها است که واژه‌ی «حوزه‌ی علمیّه» را معنی میکند و عناصر تشکیل‌دهنده‌ی آن و به تعبیری «انتظارات» از آن را نشان میدهد؛ و همینها است که تلاش برای تقویت و پیشرفت آنها، میتواند حوزه را به معنی واقعی «پیشرو و سرآمد» نماید و چالشها و تهدیدهای محتمل پیش رو را علاج کند.

    درباره‌ی هر یک از این سرفصل‌ها واقعیّات و نیز نظراتی وجود دارد که به اجمال میتوان این‌گونه بیان کرد:

    اوّل ـ مرکز علمی:
    حوزه‌ی قم، وارث سرمایه‌ی سترگ علمی شیعه است. این ذخیره‌ی در نوع خود بی‌نظیر، محصول اندیشه‌ورزی و پژوهشگریِ هزاران عالِم دینی در دانشهایی همچون فقه و کلام و فلسفه و تفسیر و حدیث، در طول هزار سال است.

    تا پیش از اکتشافات علوم طبیعی در قرنهای اخیر، حوزه‌های علمی شیعه، عرصه‌ای برای پرداختن به علوم دیگر نیز به‌شمار میرفته؛ ولی در همه‌ی ادوار، محور اصلیِ بحث و تحقیق در حوزه‌ها، «علم فقه» و پس از آن با فاصله‌ای، «کلام و فلسفه و حدیث» بوده است.

    پیشرفت تدریجی علم فقه در طول این دوره‌ی طولانی، از زمان شیخ طوسی تا عصر محقّق حلّی، و از آنجا تا شهید، و از آنجا تا محقّق اردبیلی، و از آنجا تا شیخ انصاری و تا دوران کنونی برای اهل فن محسوس است. معیار در پیشرفت فقه، افزودن به داشته‌ها یعنی تولیدات علمی فاخر و ارتقاء سطح علم و یافته‌های جدید است؛ ولی امروز با نگاه به تحوّلات سریع و شدید فکری و عملی در دورانهای معاصر، مخصوصاً در سده‌ی اخیر، انتظاراتی بیش از این را در زمینه‌ی پیشرفت علمی حوزه باید مورد توجّه قرار داد.

    در خصوص علم فقه این نکات درخور ملاحظه است:
    اوّلاً فقه، پاسخ دین به نیازهای عملی فرد و جامعه است. با عقلانیّت تحوّل‌یافته‌ی نسلها، این پاسخگویی باید امروز بیش از گذشته دارای پشتوانه‌ی فکری و علمی استوار و در عین حال قابل فهم و هضم باشد.

    دیگر اینکه پدیده‌های پیچیده و پُرتعداد در زندگی امروز مردم، سؤالهای بی‌سابقه‌ای را پیش می‌آورد که فقه معاصر باید پاسخ آنها را آماده داشته باشد.

    دیگر اینکه امروز با تشکیل نظام سیاسی اسلام، سؤال اصلی، چگونگی نگاه کلان شارع به ابعاد فردی و اجتماعی زندگی بشر و پایه‌های اصولی آن است؛ از نگاه به انسان و جایگاه انسانی و هدفهای زندگی او، تا نگاه به شکل مطلوب جامعه‌ی بشری، و نگاه به سیاست و قدرت و روابط اجتماعی و خانواده و جنسیّت و عدالت و دیگر ابعاد زندگی. فتوای فقیه در هر مسئله باید نشان‌دهنده‌ی بخشی از این نگاه کلان باشد.

    الزام مهم برای دست یافتن به این خصوصیّات، اوّلاً آشنایی فقیه با همه‌ی ابعاد و معارف دینی در همه‌ی زمینه‌ها، و ثانیاً آشنایی مناسب با یافته‌های امروز بشر در عرصه‌ی علوم انسانی و دانشهای مرتبط با زندگی انسان است.

    باید پذیرفت که ذخیره‌ی انباشته‌ی علم در حوزه این ظرفیّت را دارد که طلبه را به این حدّ از توانایی‌های علمی برساند، مشروط بر اینکه برخی نکته‌ها در شیوه‌ی کار کنونی با چشم باز دیده و با دست توانا علاج شود.

    یکی از این نکته‌ها، طولانی بودن دوره‌ی تحصیل است. دوره‌ی متن‌خوانی طلبه به شیوه‌ای سؤال‌برانگیز میگذرد؛ طلبه ناگزیر است کتاب قطور و محقّقانه‌ی یک عالِم بزرگ را به عنوان کتاب درسی بیاموزد. این کتاب در واقع مربوط به هنگام ورود او به مرحله‌ی تحقیق اجتهادی است و سپردن آن به او پیش از این مرحله، تنها اثرش، طولانی کردن زمان متن‌خوانی است. کتاب درسی باید حاوی مطلب و زبان مناسب طلبه برای دوران محدود پیش از ورود به مرحله‌ی تحقیق باشد. تلاش موفّق یا ناموفّق بزرگانی همچون آخوند خراسانی، حاج شیخ عبدالکریم حائری و حاج سیّدصدرالدّین صدر برای جایگزین کردن کتابهایی چون قوانین و رسائل و فصول، با کفایه و دررالفوائد و خلاصة‌الفصول، با نگاه به همین ضرورتِ مهم بوده است. با اینکه آنها در زمانی زندگی میکردند که طلبه با انبوه واردات ذهنی و تکالیف عملی مانند امروز روبه‌رو نبود.

    نکته‌ی دیگر، مسئله‌ی اولویّتهای فقهی است. امروز با تشکیل نظام اسلامی و مطرح شدن حکمرانی به شیوه‌ی اسلام، موضوعات مهمّی برای حوزه اولویّت یافته که در گذشته مطرح نبوده است؛ مسئله‌هایی از قبیل روابط دولت با مردمش و با دولتها و ملّتهای دیگر، موضوع نفی سبیل، نظام اقتصادی و پایه‌های اصولی آن، پایه‌های اصولی نظام اسلامی، منشأ حاکمیّت از نظر اسلام، نقش مردم در آن و موضع‌گیری در قضایای مهم و در مقابل نظام سلطه، مفهوم و محتوای عدالت، و ده‌ها موضوع اساسی و بعضاً حیاتی دیگر، برای امروز و فردای کشور دارای اولویّت و منتظر پاسخ فقهی است. (برخی از آنها دارای جنبه‌ی کلامی نیز میباشد که در جای خود باید بحث شوند.)

    در شیوه‌ی کار کنونیِ حوزه، در بخش فقهی، توجّه کافی به این اولویّتها دیده نمیشود. گاه می‌بینیم برخی مهارتهای علمی که عموماً جنبه‌ی آلی و مقدّماتی برای رسیدن به حکم شرع را دارد یا بعضی موضوعات فقهی یا اصولی خارج از اولویّتها، فقیه و محقّق را با شیرینی وسوسه‌انگیز خود، چنان در خود غرق میکند که ذهن او را بکلّی از آن مسائل اصلی و اولویّت‌دار منصرف میسازد و فرصتهای بی‌جایگزین و سرمایه‌های انسانی و مالی را فدا میکند، بی‌آنکه در وانفسای هجوم کفر، کمکی به تبیین سبک زندگی اسلامی و هدایت جامعه برساند.

    اگر هدف کار علمی، اظهار فضل و سُمعه‌ی(۲) علمی و مسابقه در فاضل‌نما شدن باشد، مصداق فعل مادّی و دنیاگرایانه و «اِتَّخَذَ اِلٰهَهُ هَواه»(۳) خواهد بود.

    دوّم ـ تربیت نیروی مهذّب و کارآمد
    حوزه نهادی برونگرا است. خروجی حوزه در همه‌ی سطوح، در خدمت فکر و فرهنگ جامعه و انسانها است. حوزه موظّف به «بلاغ مبین» است. دامنه‌ی این بلاغ، گستره‌ای عظیم است از معارف والای توحیدی تا وظایف شخصی شرعی، و از تبیین نظام اسلامی و شاکله و وظایف آن تا سبک زندگی و محیط زیست و حمایت از طبیعت و از حیوان، و بسی عرصه‌ها و زوایای دیگر حیات بشری.

    حوزه‌های علمیّه از دیرباز به این وظیفه‌ی سنگین پرداخته و کسان بسیاری از متخرّجان(۴) آنها در سطوح مختلف علمی به شیوه‌های گوناگونِ تبلیغ دین روی آورده و عمری در آن گذرانده‌اند. پس از انقلاب، نهادهایی برای نظم بخشیدن و احیاناً قوام دادن به محتوای این حرکتهای تبلیغی در حوزه پدید آمد. خدمات باارزش آنان و دیگر متحرّفان(۵) امر تبلیغ دین نباید نادیده گرفته شود.

    آنچه مهم است، آشنایی با فضای فکر و فرهنگ جامعه و ایجاد تناسب میان آورده‌های تبلیغی با واقعیّتهای فکری و فرهنگی در میان مردم بویژه جوانان است. در این بخش حوزه دچار مشکل است. این صدها مقاله و مجلّه و گفتارهای مجلسی و تلویزیونی و امثال آن، در برابر سیل القائات مغالطه‌آمیز، نمیتواند وظیفه‌ی بلاغ مبین را چنان‌که نیاز و شایسته است، به انجام رساند.

    جای دو عنصر کلیدی برای این بخش در حوزه خالی است: «تعلیم» و «تهذیب».

    رساندن پیامی که به‌روز و پُرکننده‌ی خلأ و برآورنده‌ی هدف دین باشد، حتماً نیازمند آموزش و فراگیری است. دستگاهی باید متصدّی این مأموریّت شود و قدرت اقناع، آشنایی با شیوه‌ی گفتگو، آگاهی از نوع تعامل با افکار عمومی و فضای رسانه‌ای و مجازی، انضباط در مواجهه با عنصر مخالف را به طلبه بیاموزد و با تمرین و ممارست، در دوره‌ای محدود، او را آماده‌ی ورود به این میدان کند. از سویی با استفاده از ابزارهای فنّی روز، تازه‌ترین و شایع‌ترین القائات و آفتهای فکری و اخلاقی را گردآوری و بهترین و رساترین و قوی‌ترین پاسخ را در قالب ادبیّات متناسب با زمان برای آن فراهم کند، و از سوی دیگر لازم‌ترین دانستنی‌های دینی متناسب با وضع فرهنگی و فکری روز را به صورت بسته‌های مناسب اندیشه و فرهنگ نسل جوان و نوجوان و خانواده‌ها تدوین نماید. این مجموعه‌ی شکلی و محتوایی، مهم‌ترین موضوع تعلیم در این بخش است.

    در کار تبلیغ، موضع ایجابی و حتّی تهاجمی، از موضع دفاعی مهم‌تر است. آنچه درباره‌ی دفع و رفع شبهه‌ها و القائات گفته شد، نباید دستگاه تبلیغ را از تهاجم به مسلّمات فرهنگ انحرافی رایج در جهان و احیاناً در کشور ما، به غفلت بکشاند. فرهنگ تحمیلی و القائی غرب، با سرعتی روزافزون، رو به کج‌رَوی و انحطاط است؛ حوزه‌ی فلسفه‌دان و متکلّم، به دفاع در برابر شبهه‌انگیزی بسنده نمیکند بلکه در قبال این کج‌رَوی و گمراهی، چالشهای فکری می‌آفریند و مدّعیان گمره‌ساز را مجبور به پاسخگویی میکند.

    تدارک این دستگاهِ آموزش‌دهنده از جمله اولویّتهای حوزه است؛ این، پرورشِ «مجاهد فرهنگی» است و با توجّه به تحرّک دشمنان دین که بجد در حال نیروپروری بخصوص در برخی عرصه‌های مهم میباشند، شایسته است بسیار جدّی شمرده شود و شتاب بگیرد.

    تهذیب، ضرورت دیگری در کنار تعلیم است. تهذیب به معنیِ منزوی‌پروری نیست. بخش عمده‌ای از گستره‌ی فعّالیّت مجاهد فرهنگی، دعوت به تهذیب نفْس و اخلاق اسلامی است، و این بدون برخورداریِ دعوت‌کننده از آنچه بدان دعوت میکند، کاری بی‌اثر و بی‌برکت است. حوزه نیازمند تحرّکی بیش از گذشته در تأکید بر توصیه‌های اخلاقی است.

    شما طلّاب و فضلای جوان به طور حتم قادرید به مدد دل پاک و ناآلوده و زبان صادقِ خود، وظیفه‌ی تهذیب اخلاقی نسلِ جوان امروز را به سرانجام برسانید، مشروط بر اینکه نخست از خود شروع کنید. اخلاص در عمل و بستن راه بر وسوسه‌ی مال و نام و مقام، کلید ورود به فضای دلنواز معنویّت و حقیقت است؛ و چنین است که کار دشوار مجاهدت فرهنگی،‌ وظیفه‌ای شیرین و حرکتی اثرگذار خواهد شد. سختی‌های طلبگی در چنین وضعی به جای آنکه مانع رفتار مجاهدانه‌ی تبلیغ شود، به وسیله‌ای برای اراده‌ی محکم و عزم راسخ تبدیل خواهد شد.

    تأکید میکنم که به صحنه‌ی تبلیغ دین هرگز به چشم یک میدان بی‌رقیب نباید نگریست و از مقابله با ابهامها و مغالطاتی که پی‌درپی به صحنه فرستاده میشود، لحظه‌ای نباید غفلت کرد.

    در این بخش، در کنار تربیت نیرو برای بلاغ مبین، باید تربیت نیرو برای وظایف خاصّ در نظام و اداره‌ی کشور و نیز تربیت نیرو برای سامان دادن به درون حوزه‌ی علمیّه و انجام دادنِ وظایف آن نیز مورد توجّه قرار گیرد، که مستلزم بحث جداگانه است.

    سوّم ـ خطّ مقدّم جبهه‌ی تقابل با تهدیدهای دشمن در عرصه‌های گوناگون
    این یکی از ناشناخته‌ترین ابعاد حوزه‌های علمیّه و کارکرد مجموع‌ علمای دین است. بی‌شک هیچ حرکت اصلاحی یا انقلابی در ۱۵۰ سال اخیر را در ایران و عراق نمیتوان یافت که علمای دین آن را رهبری نکرده یا در خطوط مقدّم آن حضور نداشته‌اند. این نشانه‌ی مهمّی از سرشت حوزه‌های علمیّه است.

    در طول این دوران، در همه‌ی مواردِ سیطره‌جویی استعمار و استبداد، تنها علمای دین بودند که ابتدائاً وارد میدان شده و در بسیاری موارد به برکت حمایت مردم توانستند دشمن را ناکام بگذارند. هیچ کس جز آنان جرئت دم زدن نداشت و یا مسئله را بدرستی درک نمیکرد و پس از فریاد علما بود که شاید دیگرانی هم صدایی بلند میکردند.

    کسروی که از معاندین سرسخت علمای دین به شمار میرود، اعتراف میکند که آغاز جنبش مشروطه از همراهی بخردانه‌ی دو سیّد بهبهانی و طباطبائی پدید آمد. آری، آن روزها که غول استبداد در ایران پرچم افراشته بود، هیچ کس جز مراجع و علما جرئت دم زدن نداشت.

    قراردادهای ننگین در طول این مدّت با مخالفت و ممانعت علما بود که ابطال شد؛ قرارداد رویتر با جلوگیری حاج ملّاعلی کنی، عالِم بزرگ تهران؛ قرارداد تنباکو با حکم میرزای شیرازی، مرجع اعلیٰ، و همراهی علمای بزرگ ایران؛ قرارداد وثوق‌الدّوله با افشاگری مدرّس؛ مبارزه با منسوجات خارجی با ابتکار آقانجفی اصفهانی و همراهی علمای اصفهان و پشتیبانی علمای نجف؛ و مواردی دیگر.

    در همان سالهای مقارن با تشکیل حوزه‌ی قم، بخشهایی از عراق و مرزهای ایران، با مرکزیّت نجف و کوفه، صحنه‌ی جنگ مسلّحانه‌ی علما با قوای اشغالگر انگلیس بود؛ نه‌تنها طلّاب و مدرّسین، که برخی علمای معروف همچون سیّدمصطفیٰ کاشانی و بعضی فرزندان مراجع در این درگیری‌ها شرکت داشتند، که برخی شهید و بسیاری پس از آن به نقاط دوردست مستعمرات انگلیس تبعید شدند.

    فعّالیّت مراجع بزرگ در مسئله‌ی فلسطین نیز ــ چه در اوایل قرن که سیاست کوچ و تسلیح صهیونیست‌ها در فلسطین اجرا میشد، و چه در دهه‌ی سوّم آن که بخش مهمّ فلسطین رسماً به صهیونی‌ها سپرده و دولت جعلی صهیونی اعلام شد ــ از بخشهای افتخارآمیز حوزه‌های علمیّه است. نامه‌ها و بیانیّه‌های آنان در این باره، در شمار ارزشمندترین اسناد تاریخی است.
    نقش بی‌بدیل حوزه‌ی قم و سپس دیگر حوزه‌های علمیّه در ایران در ایجاد نهضت اسلامی و بر پا کردن انقلاب و توجیه افکار عمومی و به میدان آوردن عموم مردم نیز از برجسته‌ترین نشانه‌های هویّت جهادی حوزه‌های علمیّه است. تحصیل‌کردگان حوزه با ذهنهای فعّال و زبانهای گویا از نخستین کسانی بودند که به غریو دشمن‌شکنِ امام مجاهد پاسخ گفته و با سرعت و جدّیّت و همراه با تحمّل صدمات، وارد میدان شده و به گسترش مفاهیم انقلابی و توجیه افکار عمومی پرداختند.

    با آگاهی از این حقایق است که امام راحل (رضوان الله علیه) در پیام پُرمحتوا و تکان‌دهنده‌ی خود به حوزه‌های علمیّه،(۶) روحانیّت را پیش‌کسوت شهادت در همه‌ی انقلابهای مردمی و اسلامی دانسته‌، و متقابلاً راه شهدا و کار آنها را رسیدن به حقیقت تفقّه شمرده‌اند. در تعبیری دیگر علما را پیش‌گام در میدان جهاد و حمایت از میهن و حمایت از مظلومان معرّفی کرده‌اند. برای آینده‌ی حوزه هم بیشترین امید خود را به طلّاب و فضلائی بسته‌اند که دغدغه‌ی نهضت و مبارزه و انقلاب، آنها را به تحرّک واداشته است، و از کسانی که فارغ از این مسائل حیاتی، فقط به کتاب و درس خود اکتفا میکرده‌اند، گلایه‌مندی خود را نشان داده‌اند. در این پیام بارها به تحجّرگرایان اشاره شده و نسبت به نفوذ دشمن با استفاده از غفلت آنان هشدار و درباره‌ی شیوه‌های تحوّل‌یافته‌ی دین‌فروشی اعلام خطر شده است. به نظر صائب امام بزرگوار،‌ شکارچیان استعمار در سراسر جهان در کمین شیردلان روحانی سیاست‌شناس نشسته و برای مبارزه با مجد و عظمت و نفوذ مردمی روحانیّت برنامه‌ریزی میکنند.

    در آن متنِ خردمندانه که با احساساتی عارفانه و عاشقانه به نگارش درآمده است، دلواپسی امام بزرگوار از اینکه جریان تحجّر و تقدّس‌نمایی، حوزه‌ی علمیّه را دچار وسوسه‌ی جدایی دین از سیاست و فعّالیّتهای اجتماعی کند و راه درست پیشرفت را مسدود سازد، آشکار است. این دغدغه ناشی از ترویج جریان خطرناکی است که دخالت حوزه در مسائل اساسی مردم و ورود در فعّالیّتهای اجتماعی و سیاسی و مبارزه‌ی آن با ظلم و فساد را منافی با قدسیّت دین و حریم معنوی آن وانمود میکند و روحانیّت را به صلح کل بودن و دوری کردن از مخاطرات ورود در سیاست سفارش میکند.

    ترویج این توهّم باطل، بزرگ‌ترین هدیه به عوامل استعمار و استکبار است که همواره از حضور و ورود علمای دین در معرکه‌ی مبارزه‌ با آنان زیان دیده و در موارد متعدّد شکست خورده‌اند؛ و بزرگ‌ترین هدیه به عوامل نظام فاسد و فاسق و مزدوری است که با حرکت ملّت ایران به رهبری یک مرجع تقلید، ریشه‌کن و ازاله شد.

    قدسیّت دین بیش از همه‌جا در میدانهای جهاد فکری و سیاسی و نظامی بُروز میکند و با فداکاری و جهادِ حاملانِ معارف دین و نثار خون پاک آنان تثبیت میشود. قدسیّت دین را در سیره‌ی پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باید دید که در هنگام ورود به یثرب اوّلین اقدامش تشکیل حکومت و تنظیم نیروی نظامی و یکپارچه کردن عرصه‌ی سیاست و عبادت در مسجد بود.
    حوزه‌ی علمیّه برای حفاظت از اعتبار معنوی و وفاداری به فلسفه‌ی وجودی‌اش باید از مردم و جامعه و مسائل اساسی آن هرگز جدا نشود و جهاد را در همه‌ی گونه‌هایش در هنگام نیاز، وظیفه‌ی قطعی خود بداند.

    این همان سخن مهمّی است که امام بزرگوار بارها با حوزه و پیشکسوت‌ها و بزرگان و به گونه‌ی ویژه با طلّاب و فضلای جوان آن در میان گذاشته و بر آن تأکید کرده‌اند.

    چهارم ـ مرکز مشارکت در تولید و تبیین نظامات اجتماعی
    کشورها و جوامع بشری در همه‌ی شئون اجتماعیِ خود با نظامات مشخّصی اداره میشوند؛ شکل حکومت، شیوه‌ی حکمرانی (استبداد، مشورت و . .)، نظام قضائی و داوری در اختلافات و تخلّفات و موضوعات حقوقی یا جزائی، نظام اقتصادی و مالی و مسئله‌ی پول و غیره، نظام اداری، نظام کسب و کار، نظام خانواده، و دیگرها و دیگرها، همه در شمار شئون اجتماعی کشورند که در جوامع عالم به شیوه‌های گوناگون و در قالب نظامهای گوناگون اداره میشوند.

    بی‌شک هر یک از این نظامها متّکی بر یک پایه‌ی فکری ــ چه برآمده از ذهن متفکّران و صاحب‌نظران، و چه زاییده از سنّت‌ها و عادتهای بومی و ارثی ــ و برخاسته از آن است.

    در حکومت اسلامی این مبنا و قاعده طبعاً باید برگرفته از اسلام و متونِ معتبر آن باشد و نظامات اداره‌ی جامعه از آنها استخراج شود.

    فقه شیعه اگرچه جز در برخی موارد ــ همچون باب قضا ــ به گونه‌ی کافی به این کار نپرداخته، ولی به برکت قواعد گسترده‌ی فقهیِ مستفاد از کتاب و سنّت، و نیز به مدد عناوین ثانویّه، کفایت لازم را برای طرّاحی نظامهای گوناگون اداره‌ی جامعه دارا است.

    در باب اصل و منشأ حکومت، کار برجسته‌ی امام راحل در مباحث «ولایت فقیه» در هنگام تبعید به نجف، آغازی مبارک بود و راه تحقیق را به روی فضلای حوزوی گشود، و پس از تشکیل جمهوری اسلامی، ابعاد گوناگون آن در نظر و عمل تکامل یافت؛ ولی این کار در بسیاری از نظامات اجتماعی کشور همچنان نافرجام و بی‌سامان باقی مانده است. این خلأ را حوزه باید پُر کند؛ این در شمار وظایف حتمی حوزه‌ی علمیّه است. امروز با حاکمیّت و استقرار نظام اسلامی، وظیفه‌ی فقیه و فقاهت سنگین است. امروز نمیتوان فقاهت را به تعبیر امام راحل، همچون ناآگاهان، غرق شدن در احکام فردی و عبادی دانست. فقه امّت‌ساز، محدود به حد و اندا‌زه‌ی احکام عبادی و وظایف فردی نیست.

    البتّه حوزه برای طرّاحی و تنظیم نظامات اجتماعی نیاز دارد که با یافته‌های امروز جهان درباره‌ی این نظامات به اندازه‌ی لازم آشنایی داشته باشد. این آشنایی، فقیه را قادر خواهد ساخت که با بهره‌برداری از درست و نادرست این یافته‌ها، حضور ذهن لازم برای استفاده از تصریحات و اشارات کتاب و سنّت بیابد و شاکله‌ی نظامات اجتماعی را برای اداره‌ی جامع و کامل جامعه بر اساس اندیشه‌ی اسلامی طرّاحی کند.

    در کنار حوزه، دانشگاه کشور نیز در این زمینه، دارای توان و تکلیف است؛ این میتواند یکی از موارد همکاری حوزه و دانشگاه باشد. کار بزرگ دانشگاه آن است که در علوم انسانیِ مرتبط با نظامات حاکمیّتی و مردمی، به کمک نگاه محقّقانه و نقّاد، درست و نادرست نظرات رایج دانش جهان را مشخّص کند و با همکاری حوزه، محتوای اندیشه‌ی دینی را در قالبهای متناسب ارائه کند.

    پنجم ـ نوآوری‌های تمدّنی در چارچوب پیام جهانی اسلام
    این برجسته‌ترین انتظار از حوز‌ه‌ی علمیّه است. شاید بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی شود. در آن شب تاریخیِ پس از حمله به فیضیّه در سال ۴۲ که امام راحل در خانه‌ی خود پس از نماز عشاء، برای جمع محدود و مرعوب طلّاب سخن میگفت، شاید این تعبیر بلند که «اینها میروند و شما میمانید»، به نظر بعضی از ما بلندپروازی و آرزوپروری تلقّی میشد، امّا گذر زمان نشان داد که ایمان و صبر و توکّل، کوه موانع را از جا میکَند و کید دشمنان در برابر سنّت الهی ناکارآمد است.

    «استقرار تمدّن اسلامی» برترین هدف دنیایی انقلاب است، یعنی تمدّنی که در آن، علم و فنّاوری و منابع انسانی و منابع طبیعی و همه‌ی توانایی‌ها و همه‌ی پیشرفتهای بشری، و حکومت و سیاست و نیروی نظامی و هر آنچه در اختیار بشر است، در خدمت عدالت اجتماعی و رفاه عمومی و کاستن از فواصل طبقاتی و افزودن بر پرورش معنوی و ارتقاء علمی و شناخت روزافزون طبیعت و استحکام ایمان به کار میرود.

    تمدّن اسلامی، مبتنی بر توحید و ابعاد اجتماعی و فردی و معنوی آن است؛ مبتنی بر تکریم انسان از جهت انسانیّت ــ و نه از جهت جنس و رنگ و زبان و قومیّت و جغرافیا ــ است؛ متّکی بر عدالت و ابعاد و مصادیق آن است؛ متّکی بر آزادی انسان در عرصه‌های گوناگون است؛ متّکی بر مجاهدت عمومی در همه‌ی میدانهایی است که در آنها نیاز به حضور جهادی هست.

    تمدّن اسلامی در نقطه‌ی مقابل تمدّن مادّی کنونی است. تمدّن مادّی از آغاز با استعمار، با تصرّف سرزمین‌ها و تحقیر ملّتهای ضعیف، با کشتارهای دسته‌جمعی بومیان، با استفاده از علم برای سرکوب دیگران، با ظلم، با دروغ، با ایجاد درّه‌های طبقاتی، با زورگویی شروع شد و بتدریج فساد و انحراف از مبانی اخلاقی و تحفّظ‌های جنسی نیز در آن راه یافت و رشد کرد.

    امروز نمونه‌های آشکار و کامل‌شده‌ی این بنای کج‌نهاد را در کشورهای غربی و دنباله‌روان آنها می‌بینیم: قلّه‌های ثروت در کنار درّه‌های فقر و گرسنگی؛ زورگویی شیفتگان قدرت به هر آن کس که بتوان به او زور گفت؛ به‌کارگیری علم برای کشتارهای عمومی؛ کشاندن فساد جنسی به داخل خانواده‌‌ها و تا کودکان و نونهالان؛ ظلم و قساوت بی‌نظیر در نمونه‌هایی همچون غزّه و فلسطین؛ تهدید به جنگ به خاطر دخالت در امور دیگران در نمونه‌هایی مانند رفتار دولتمردان آمریکا در دورانهای اخیر.

    بدیهی است که این تمدّنِ باطل رفتنی است و ازاله خواهد شد؛ این، سنّت حتمی آفرینش است: «اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهوقاً»؛(۷) «فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً».(۸) وظیفه‌ی امروز ما اوّلاً کمک به ابطال این باطل و ثانیاً تدارک تمدّن جایگزین در نظر و عمل به قدر توانایی است. اینکه بگویند: «دیگران نتوانستند، پس ما هم نمیتوانیم»، مغالطه است. دیگران هر جا با ایمان و با محاسبه و با استقامت حرکت کردند، توانستند و پیروز شدند. نمونه‌ی واضح و پیش چشم ما: انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی.

    در این مبارزه آسیب‌ها و ضربه‌ها و دردها و فقدانهایی هست که باید تحمّل شود. در این صورت پیروزی حتمی است. پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله‌ و ‌سلّم) شبانه و مخفیانه از مکّه و از میان حلقه‌ی بت‌پرستان بیرون آمد و در غار پنهان شد، ولی پس از هشت سال با شکوه و اقتدار به مکّه قدم نهاد و کعبه را از بتها و مکّه را از بت‌پرستان پیراست. در این هشت سال رنج بی‌حساب برد و یارانی چون حمزه را از دست داد، ولی پیروز شد.

    دفاع مقدّس هشت‌ساله‌ی ما هم در برابر ائتلاف جهانیِ قدرتمندان ظالم و دروغگو نمونه‌ای دیگر است. حوزه‌ی بزرگ و کارآمد امروز قم هم که در آغاز با آن محنتها روبه‌رو بود، نمونه‌ی جلوی چشم ما است؛ و از این نمونه‌ها فراوان میتوان یافت.

    حوزه‌‌ی علمیّه در این بخش وظیفه‌ای ارزشمند بر دوش دارد، و آن در درجه‌ی اوّل، ترسیم خطوط اصلی و فرعی تمدّن نوین اسلامی است، و سپس تبیین و ترویج و فرهنگ‌سازی آن در جامعه است. این از جمله‌ی برترین مصادیق «بلاغ مبین» است.
    در باب ترسیم شاکله‌ی تمدّن اسلامی، فقه به نوعی، و علوم عقلی به نوعی نقش دارند. فلسفه‌ی اسلامی ما باید برای مسائل اصلی خود، امتداد اجتماعی ترسیم کند. فقه ما هم با گسترش میدان دید و نوآوری در استنباط، مسائل نوپدیدِ چنین تمدّنی را احصاء و احکام آن را معیّن نماید.

    بیان روشن امام بزرگوار درباره‌ی فقاهت و روش آن در حوزه‌ی علمیّه راه‌گشا است. در این بیان، شیوه‌ی استنباط همان روش فقه سنّتی و به تعبیر ایشان، اجتهاد جواهری است؛ با این حال، «زمان» و «مکان» دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند. ممکن است موضوعی در گذشته حکمی داشته ولی با تغییر روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد، اکنون حکم جدیدی یافته باشد. این تغییر حکم ناشی از آن است که موضوع هر چند در ظاهر همان موضوع قبلی است ولی با توجّه به تغییر روابط سیاسی و اجتماعی و غیره، در واقع تغییر کرده و موضوع جدیدی شده است، پس حکم جدیدی میطلبد.

    افزون بر این، حوادث پی‌درپی جهانی و پیشرفتهای علمی و غیره در مواردی میتواند فقیه ماهر را در یک مدرک از کتاب و سنّت، به فهم تازه‌ای برساند و حجّت شرعی برای تغییر حکم شود؛ همچنان که در تبدّل رأی مجتهدان غالباً اتّفاق می‌افتد. در هر حال، فقه باید فقه بماند و نوفهمی تبدیل به ناخالص‌سازی شریعت نشود.

    درباره‌ی تعریف و تفسیر از عنوان حوزه‌ی علمیّه و محتوای عمیق آن به آنچه گفته شد بسنده میکنم و سخنی کوتاه درباره‌ی حوزه‌ی قم که اکنون به صد‌سالگی رسیده است میگویم.

    حوزه‌ی قم امروز حوزه‌ای زنده و بالنده است. حضور هزاران مدرّس و مؤلّف و محقّق و نویسنده و گوینده و متفکّر در معارف اسلامی و انتشار مجلّات علمی و تحقیقی و نگارش مقالات تخصّصی و عمومی، مجموعاً ثروت بزرگی برای امروز جامعه و ظرفیّت عظیمی برای فردای کشور و امّت به شمار میرود. رواج درسهای تفسیر و اخلاق و افزایش مراکز و دروس علوم عقلی، نقطه‌ی قوّت برجسته‌ای است که حوزه‌ی پیش از انقلاب به آن دسترسی نداشت. حوزه‌ی قم هرگز این تعداد طلّاب و فضلای صاحب فکر به خود ندیده بود. حضور فعّال در همه‌ی میدانهای انقلاب و حتّی در میدان نظامی و تقدیم شهدای گرانقدر در دوران دفاع مقدّس و پیش و پس از آن، از افتخارات بزرگ حوزه و در شمار حسنات بی‌شمار امام راحل است. گشودن راه به عرصه‌ی تبلیغات جهانی و تربیت هزاران طالب علم از ملّتهای گوناگون و حضور دانش‌آموختگان آن در بسیاری از کشورها کار بزرگ و بی‌سابقه‌ی دیگری است که باید از آن تقدیر کرد. توجّه فقهای تازه‌نفَس به مباحث مبتلا‌به معاصر و دروس فقهی مربوط به آنها نیز آینده‌ی مطلوبی را در پیشرفت و تحوّل علمی نوید میدهد. اقبال فضلای جوان به دقّت در نکات معرفتیِ متون معتبر اسلامی بویژه کلام‌الله مجید نیز مبشّر ‌مطرح شدن بیشتر قرآن در حوزه‌ی علمیّه است. تشکیل حوزه‌های علمیّه‌ی بانوان هم ابتکار مهم و اثرگذاری است که پاداش دائمی آن به روح مطهّر امام راحل واصل میشود. حوزه‌ی قم با این نگاه، مجموعه‌ای زنده و پویا است و امیدهایی را زنده میکند.

    با این حال، این انتظار منطقی که حوزه‌ی قم حوزه‌ای پیشرو و سرآمد باشد، فاصله‌ی قابل توجّهی با وضعیّت کنونی دارد. توجّه به نکات زیر میتواند این فاصله را کاهش دهد:
    ــ حوزه باید به‌روز باشد؛ به طور دائم با زمان پیش برود، بلکه حتّی جلوتر از زمان حرکت کند.

    ــ به تربیت نیرو در همه‌ی بخشها اهمّیّت داده شود. مسیر حرکت این ملّت و آینده‌ی انقلاب را نیروهایی ترسیم خواهند کرد که امروز در حوزه‌ی علمیّه تربیت میشوند.

    ــ حوزویان رابطه‌ی خود را با مردم افزایش دهند. برای حضور فضلای حوزه در میان مردم و رابطه‌ی صمیمی میان آنان برنامه‌ریزی شود.

    ــ مدیران حوزه با تدبیر مناسب، القائات مغرضانه‌ای را که طلّاب جوان را از آینده ناامید میکند، خنثی کنند. امروز اسلام و ایران و شیعه در جهان از عزّت و حرمتی برخوردار است که هرگز در گذشته دارا نبوده است. طلبه‌ی جوان با این احساس درس بخواند و رشد کند.

    ــ به نسل جوان جامعه با چشم خوش‌بینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود. بخش مهمّی از جوانان امروز با ضریب هوشی بالا، با وجود همه‌ی القائات مخرّبِ فکر و احساس دینی، وفادار به دین و مدافع آنند و بسیاری دیگر هم به‌هیچ‌رو با دین و انقلاب بر سر عناد نیستند. اقلّیّت بسیار اندکِ مُعرض از ظواهر دینی، حوزه را دچار تحلیل غیرواقع‌بینانه نکند.

    ــ برنامه‌های درسی حوزه به گونه‌ای نوشته شود که فقه روشن‌بین و پاسخگو و به‌روز، و البتّه فنّی و متّکی به شیوه‌ی اجتهادی، همراه با فلسفه‌ی روشن و دارای امتداد اجتماعی و صاحب‌نظر در شاکله‌ی زندگی جامعه، در کنار دانش کلام رسا و استوار و دارای قدرت اقناع، به وسیله‌ی استادان ماهر تدریس شود و این هر سه در پرتو فهم قرآن و درسهای تفسیر، جلا و نورانیّت و عمق یابد.

    ــ زهد، تقوا، قناعت، استغناء از غیر خدا، توکّل، روحیه‌ی پیشرفت، آمادگی برای مجاهدت، توصیه‌های همیشگی امام بزرگوار و بزرگان اخلاق و معرفت به طلّاب جوان بوده و اکنون نیز شما جوانان عزیز حوزه‌ی علمیّه مخاطبِ همین توصیه‌هایید.

    ــ درباره‌ی مدارک تحصیلی حوزه، سفارش همیشگی و کنونی اینجانب آن است که مدرک را خود حوزه ــ و نه مرکزی بیرون از آن ــ ‌باید به دانش‌آموخته‌ها بدهد. البتّه میتوان رتبه‌های حوزوی را به جای ۱ و ۲ و ۳ و ۴، نامگذاری‌های شناخته‌شده در مراکز علمی کشور و دنیا قرار داد، مثلاً: کارشناسی، کارشناسی ارشد، کارشناسی تحقیقی (دکتری) و امثال آن.

    سخن را در اینجا به پایان میبرم و از خداوند متعال عزّت و شوکت روزافزون اسلام و قوّت و استحکام روزافزون امّت اسلامی و پیشرفت و سعادت روزافزون ملّت ایران و سربلندی و کارآمدی روزافزون حوزه‌های علمیّه و نصرت بر دشمنان و بدخواهان و معاندان را مسئلت میکنم.

    سلام خدا بر حضرت بقیّة‌الله (ارواحنا فداه و عجّل الله ‌فرجه) و درود خالصانه‌ی ما بر ارواح شهیدان و روح مطهّر امام امّت باد.


    والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته
    سیّدعلی خامنه‌ای
    ۱۴۰۴/۲/۸

    (۱ دین‌دار، پرهیزکار

    (۲ شهرت، آوازه

    (۳ سوره‌ی فرقان، بخشی از آیه‌ی ۴۳

    (۴ فارغ‌التحصیلان، تحصیلکرده‌ها

    (۵ شاغلان حرفه‌ای

    (۶ صحیفه‌ی امام، ج ۲۱، ص ۲۷۳؛ پیام به روحانیّون، مراجع، مدرسین، طلّاب و ائمّه‌ی جمعه و جماعات (۱۳۶۷/۱۲/۳)

    (۷ سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۸۱؛ «... آری، باطل همواره نابودشدنی است.»

    (۸ سوره‌ی رعد، بخشی از آیه‌ی ۱۷؛«... امّا کف، بیرون افتاده از میان میرود ...»


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 14:29 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    اطلاع‌نگاشت | حوزه پیشرو و سرآمد

    حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی به همایش «یکصدمین سال‌گشت بازتأسیس حوزه علمیه قم»، ضمن تبیین عناصر و کارکِردهای گوناگون حوزه به بیان الزامات تحقق یک «حوزه پیشرو و سرآمد» که نوآور، بالنده، به‌روز، پاسخگوی مسائل نوپدید، مهذّب، دارای روحیه پیشرفت و مجاهدت و هویت انقلابی و همچنین مستعد برای طراحی نظامات اداره جامعه است، پرداختند. به همین مناسبت رسانه KHAMENEI.IR در این اطلاع‌نگاشت، مروری بر محورهای اصلی و توصیه‌های رهبر انقلاب در این پیام داشته است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 14:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    بیانات در دیدار دست‌اندرکاران حج

    [دریافت PDF]

    در آستانه‌ی برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی(۱)

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

    خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز! چه حجّاج و چه خدمتگزاران. به همه‌ی شما تبریک عرض میکنم؛ هم به کسانی که عازم حجّید ــ توفیق بزرگی است، نعمت بزرگی است، عطیّه‌ی الهی است به شما، باید قدر بدانید و ان‌شاء‌الله این سفر بر شما مبارک باشد ــ و هم به خدمتگزاران حج؛ چه دستگاه‌های دولتی که اسم آوردند، وزارتخانه‌ها، دستگاه‌ها، سازمانها، بخشهای مختلف کشور که هر کدام به نحوی در این کار بزرگ شرکت دارند، و چه مسئولین کاروانها و دستگاه‌های اجرائی و سازمان حج و بعثه و دیگران؛ به شما هم تبریک عرض میکنم به خاطر اینکه خداوند متعال نعمت خدمت به حجّاج را به شما ارزانی داشته؛ این را هم باید قدر بدانید و ان‌شاء‌الله آن را به بهترین وجهی انجام بدهید.

    حالا قبل از آنکه شروع کنم در آن مطلبی که آماده کرده‌ام برای اینکه به شما عرض بکنم، لازم میدانم یک بار دیگر به حادثه‌ی تلخ بندرعبّاس(۲) اشاره کنم و به خانواده‌های جان‌باختگان و آسیب‌دیدگان تسلیت عرض کنم. حقیقتاً حادثه‌ی تلخی بود و مصیبتی شد برای همه‌ی ما به خاطر خانواده‌ها. خب، حوادث گوناگون برای دستگاه‌ها پیش می‌آید؛ زلزله، آتش‌سوزی، تخریب، عمدی، سهوی، همه‌جور پیش می‌آید، [امّا] جبران میشود. اینجا هم اگر مشکلی برای دستگاه‌ها پیش آمده باشد، ان‌شاء‌الله با فوریّت، با قدرت، با تواناییِ دستگاه‌های اجرائی سرحال و توانا و جوان ما جبران خواهد شد؛ آنچه دل انسان را میسوزاند، خانواده‌ها هستند؛ خانواده‌ی جان‌باختگان که عزیزانشان از دستشان رفته‌اند. به آنها تسلیت عرض میکنیم؛ و عرض میکنیم که اگر ماها در مصائب گوناگون زندگی صبر کنیم، ارزش و اهمّیّت اجری که خدای متعال به خاطر این صبر به ما خواهد داد، هزاران برابر بیشتر است از تلخی آن مصیبت. اُولٰئِکَ عَلَیهِم صَلَواتٌ مِن رَبِّهِم؛(۳) آنهایی که صبر میکنند، خدای متعال بر آنها صلوات میفرستد؛ این خیلی مهم است. و ان‌شاء‌الله خدای متعال دلهایشان را آرام کند و سکینه و آرامش به آنها بدهد.

    و امّا راجع به حج؛ خب ما توصیه‌هایی داریم در مورد برگزاری حج، چه آنهایی که مربوط به حاجی است، چه آنهایی که مربوط به کارگزاران است؛ بارها اینها را گفته‌ایم و باز هم ان‌شاءالله تکرار خواهیم کرد. آنچه من امروز میخواهم عرض بکنم، اینها نیست؛ معرفت به این عملی است که میخواهید انجام بدهید: شناخت خود حج. شما که حاجی هستید و حاجی میشوید ان‌شاءالله، بدانید چه کار دارید میکنید.

    این یک سفر زیارتیِ معمولی نیست؛ این یک سفر گردشی نیست. این مسافرت شما برای حج و عمل حجّ شما، مشارکت در یک اقدام بسیار مهمّی است که خدای متعال برای اداره‌ی بشریّت ــ نه‌فقط اداره‌ی مؤمنین و مسلمین ــ این دستگاه را، این تشکیلات را مقرّر کرده. حج برای اداره‌ی بشریّت است. لذا می‌بینید در قرآن خطاب به ابراهیم میفرماید: وَ اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛(۴) «فِی النّاس»، همه‌ی مردم، مردم عالم؛ اکثر آنها آن روز ایمان به ابراهیم نداشتند امّا اَذان حج، اعلام حج، دعوت به حج، مال همه‌ی بشریّت است. جَعَلَ اللَهُ الکَعبَةَ البَیتَ الحَرامَ قِیاماً لِلنّاس؛‌(۵) خدای متعال این خانه‌ی شریف را محلّ قوام و قیام بشریّت قرار داده؛ این[جور] است. یا آن آیه‌ی شریفه‌ی دیگر: اِنَّ اَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلَّذی بِبَکَّة؛(۶) این خانه‌ای که ما در مکّه قرار دادیم، در بکّه قرار دادیم، «وُضِعَ لِلنّاس»، مال بشریّت است. با این چشم نگاه کنید. عمل شما، رفتن شما، طواف شما، زیارت شما نسبت به این خانه، عملی است که سود آن و عایدی آن به بشریّت برمیگردد؛ البتّه به شرط اینکه درست انجام بگیرد، به شرط اینکه با شرایطش انجام بگیرد، که در این پیامها مکرّر در مکرّر این شرایط را عرض کرده‌ایم. حجّ درست، خدمت به بشریّت است؛ فقط خدمت به خودتان نیست، خدمت به کشورتان نیست، خدمت به امّت اسلامی فقط نیست؛ خدمت به بشریّت است. حالا ببینید حج چقدر مهم است. شما دارید در این کار شرکت میکنید. این یک.

    دوّم اینکه این فریضه‌ی حج یک فریضه‌ای است، و شاید بشود گفت تنها فریضه‌ای است که شکل و هیئت ظاهری آن،‌ ترکیب آن، صد درصد سیاسی است. [اینکه] مردم را در مکان واحد، در زمان واحد، هر سال ــ برای هر کسی که بتواند ــ یک جا جمع بکنند، این چیست؟ اجتماع مردم، گرد آمدن مردم دُور هم، نفْس این کار یک ماهیّت سیاسی دارد؛ یعنی بنابراین ماهیّت حج، برخلاف تلاش و گفتار و رفتار بعضی‌ها که خدشه میکنند در این حرفها، ماهیّت سیاسی است؛ شکلش شکل سیاسی است؛ ترکیبش ترکیب سیاسی است؛ این هم یک خصوصیّت.

    یک خصوصیّت دیگر این است که این ترکیب سیاسی، این قالب سیاسی، محتوایش صد درصد عبادی است؛ محتوای این قالب، صد درصد عبادی است. از اوّل احرام که شروع میکنید [میگویید] «لبّیک»، شروع میکنید با خدای متعال عرضِ حاجت کردن، اظهار ارادت کردن؛ لَبَّیکَ اَللهُمَّ لَبَّیک. بعد به احرام وارد میشوید؛ احرام است، دعا است، ذکر است، عبادت است، هر چه هست، جنبه‌ی معنوی و عبادی دارد؛ یعنی این قالب سیاسی دارای محتوای عبادیِ محض است. خب، ببینید اینها همه جوانب گوناگون حج را نشان میدهد. حالا باز هم ادامه دارد.

    یک نکته‌ی دیگر این است که حالا همین مُفاد عبادی، همین محتوای عبادی، هر کدام یک اشاره‌ی نمادینی به زندگی انسان دارد. همه‌ی این کارهای عبادی که در حج هست، هر کدامشان، یک جنبه‌ی نمادین است ــ به تعبیر فرنگی که نمیخواهم معمولاً بیان بکنم، سمبولیک ــ و اشاره دارد به یک مطلب انسانی و بشری.

    مثلاً «طواف» که شما میکنید، درس طواف، گردش گِرد مرکزیّت توحید است. به بشریّت یاد میدهد که حرکت زندگی‌ات باید این‌جور دُور مرکز توحید باشد: زندگی، زندگیِ توحیدی؛ حکومت، حکومتِ توحیدی؛ اقتصاد، اقتصادِ توحیدی؛ رفتار با برادران و خواهران، رفتارِ توحیدی؛ خانواده توحیدی؛ همه‌ی امور زندگی بر محور توحید بایستی باشد. این اشاره‌ی طواف، به یک درس زندگی است؛ این درس است. البتّه ما خیلی فاصله داریم؛ حالا ماها که مسلمانیم و مؤمنیم و به خیال خودمان در راه خدا حرکت میکنیم، خیلی فاصله داریم؛ آنهایی که خدا را نمی‌شناسند که هیچ! اگر چنانچه بشریّت توفیق پیدا کند که زندگی‌اش، حکومتش، درسش، جنگش،‌ صلحش، رفاقتش، دشمنی‌اش بر محور خدا انجام بگیرد، دنیا گلستان خواهد شد. اگر توحید ملاک باشد، این خودخواهی‌ها، این بی‌رحمی‌ها، این قساوتها، این قتلها، این کودک‌کشی‌ها، ‌این استعمارها، این دخالتها در کشورهای دیگر، از بین خواهد رفت. طواف به شما این را یاد میدهد؛ میگوید: درس زندگی، توحید است. [و این] مال همه‌ی بشر است؛ فقط مال مؤمنین نیست: اَذِّن فِی النّاسِ بِالحَجّ؛ قِیامًا لِلنّاس.

    «سعی» بین صفا و مروه عبادت است؛ در آن ذکر میگویید، دعا میخوانید امّا اشاره‌ی نمادین دارد؛ [یعنی] همیشه بین کوهِ مشکلات زندگی، حرکت کنید، تلاش کنید. «سعی» یعنی راه رفتن تند. وَ جاءَ مِن اَقصَى المَدینَةِ رَجُلٌ یَسعىٰ؛(۷) میدَوید. «سعی» یعنی تند حرکت کردن. بین کوه مشکلاتی که در زندگی وجود دارد، هیچ وقت متوقّف نمانید، هیچ وقت معطّل و متحیّر نمانید؛ حرکت کنید، سرعت به خرج بدهید؛ درس سعی، اشاره‌ی نمادین سعی این است. حرکت به عرفات، به مشعر، به منا، معنایش این است که شما که آمدید مکّه، چند روز در خود مکّه [هم] ساکن نباشید. «سکون» برخلاف خواست خدای متعال برای بشر است. بشر برای «حرکت» آفریده شده. دست دارید، پا دارید، زبان دارید، عقل دارید، توانایی دارید، قوّت دارید، باید حرکت کنید؛ حرکت. رفتن به عرفات، رفتن به مشعر، رفتن به منا.

    «قربانی» اشاره‌ی نمادین دارد که گاهی اوقات انسان بایستی از عزیزترین چیزهای خودش هم بگذرد، قربانی کند. مثال کامل و تامّ و تمامش قربانی کردن اولیا‌ است، قربانی کردن ابراهیم است اسماعیل را؛ فَلَمّا اَسلَما وَ تَلَّهُ لِلجَبین؛(۸) شوخی است؟ دست و پای بچّه‌ی جوانش را، نوجوانش را ببندد، او را بیندازد به زمین، کارد را بکشد به گلویش، چون خدا گفته؛ قربانی. یک جاهایی باید قربانی کرد، یک جاهایی باید قربانی داد، یک جاهایی باید قربانی شد؛ اشاره‌ی نمادین است.

    «رمی جمرات» [یعنی] شیطان را بزن، هر جا بود، هر جور بود؛ در هر نقطه‌ای که شیطان را پیدا کردی، بکوب شیطان را؛ شیطان را بشناس و بزن. شیطان هم، شیطان اِنس داریم، شیطان جن داریم؛ وَ کَذٰلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یُوحی بَعضُهُم اِلىٰ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۹) [زدن] شیطان. ببینید، همه‌ی اینها درس است. همه‌ی این حرکات، این کارهایی که در حج هست، این عبادتهایی که گفتیم محتوای حج را تشکیل میدهد، همه‌ی اینها درس است.

    «احرام» درس است. احرام در مقابل خدای متعال خشوع است؛ لباسها و زینتها و آرایه‌های گوناگون زندگی را برکنار کردن با یک تکّه پارچه، عبادت است، خشوع است، امّا درس است؛ این کار را اوّل‌ثروتمند جهان و فقیرترین فرد موجود [که] در حجّند، هر دو مثل هم باید انجام بدهند، فرقی بینشان نیست؛ پادشاه هم باشد، همین است؛ رعیّت هم باشد، همین است؛ هر کسی باشد، همین است؛ یکسان‌سازی انسانها در مقابل خدای متعال.
    ببینید؛ پس این نکته‌ی سوّمی که عرض کردیم، این است که این محتوایی که همه‌اش عبادت بود، در عین حال اشاره و نمادهایی است برای مسائل زندگی انسان، هر کدام به یک نحوی، که حالا من مختصرش را عرض کردم.

    نکته‌ی بعدی: این اجتماع اصلاً‌ برای منافع انسانها است: لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم.(۱۰) این «لام» در «لِیَشهَدوا» علی‌الظّاهر لامِ تعلیل است. مردم جمع بشوند در مکّه، در بیت‌الله‌الحرام، در مناطق گوناگون حج، برای چه؟ لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ برای اینکه منفعتهایشان را پیدا کنند. حالا بعضی خیال میکنند، این منفعت فقط عبارت از مثلاً یک دادوستد است؛ نه، هر چه اسمش «منفعت» است. امروز این منفعت چیست؟ «اتّحاد امّت اسلامی». به نظر من، برای امّت اسلامی هیچ منفعتی بالاتر از اتّحاد نیست. اگر امّت اسلامی با هم متّحد باشند، دست در دستِ هم بگذارند، هماهنگی کنند، هم‌افزایی کنند، غزّه اتّفاق نمی‌افتد، فلسطین اتّفاق نمی‌افتد، یمن این‌جور تحت فشار قرار نمیگیرد. وقتی ما از هم جدا هستیم، [رژیم‌های] استعماری ــ آمریکا یک جور، رژیم صهیونیستی یک جور،‌ بعضی از کشورهای دیگر اروپایی و غیر اروپایی یک جور ــ منافع خودشان و مطامع خودشان را غلبه میدهند بر منافع ملّتها؛ میشود مثل این کشورهایی که زیر فشارِ اینها قرار گرفته‌اند که می‌بینید چه اتّفاقاتی دارد می‌افتد؛ میشود غزّه. وقتی اتّحاد بود، امنیّت می‌آید؛ وقتی اتّحاد بود، پیشرفت می‌آید؛ وقتی اتّحاد بود، هم‌افزایی می‌آید. ما میتوانیم به فلان کشور اسلامی کمکهایی بکنیم که خودش آن را ندارد؛ ما میتوانیم کمک کنیم، او هم میتواند به ما کمک کند، همه از هم استفاده میکنند، همه به هم کمک میکنند؛ این منفعت است. لِیَشهَدوا مَنافِعَ لَهُم؛ حج را با این چشم نگاه کنید.

    به هر حال، حج را بشناسیم. اینهایی که بنده عرض کردم، بخشی از نکات شناختی برای حج است. بدانید کجا میخواهید بروید، بدانید چه کار میخواهید بکنید. البتّه دولتهای اسلامی نقش زیادی دارند؛ دولتِ مهمان‌دارِ حج، نقش بسیار زیادی دارد، تکلیف بزرگ و سنگینی دارند؛ مسئولین کشورها، علما، روشنفکران، نویسندگان، گویندگان، کسانی که جایگاه تأثیرگذار در بین مردم دارند و حرفشان اثر میگذارد، همه‌ی اینها نقش دارند؛ اینها میتوانند درباره‌ی حقیقت حج برای مردم توضیح بدهند،‌ مردم را تفهیم کنند و بر روی افکار عمومی مردم اثر بگذارند.

    از خدای متعال کمک بخواهید. واقعاً از همین آغاز حرکت بگویید «رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنی مُخرَجَ صِدق»؛(۱۱) از خدا کمک بخواهید که ورود شما در این کار بزرگ به کمک الهی و‌ خروج شما [هم] مورد رضای الهی باشد. درست حرکت کنید، ان‌شاءالله خدای متعال هم برکت خواهد داد.

    والسّلام علیکم و رحمة‌الله و‌ برکاته

    (۱ در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدعبدالفتّاح نوّاب (نماینده‌ی ولیّ‌فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجّاج ایرانی) و آقای علیرضا بیات (رئیس سازمان حج و زیارت) گزارشهایی ارائه کردند.

    (۲ حادثه‌ی انفجار در بندر شهید رجائی بندرعبّاس در ششم اردیبهشت سال جاری، به کشته و مجروح شدن شماری از افراد منجر شد. ر.ک: پیام در پی حادثه‌ی بندر شهید رجائی (۱۴۰۴/۲/۷)

    (۳ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۵۷

    (۴ سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «و در میان مردم برای [اداء] حج بانگ برآور ...»

    (۵ سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۹۷

    (۶ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۹۶

    (۷ سوره‌ی یس، بخشی از آیه‌ی ۲۰؛ «و [در این میان] مردی از دورترین جای شهر دوان‌دوان آمد ...»

    (۸. سوره‌ی صافّات، آیه‌ی ۱۰۳؛ «پس وقتى هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانى بر خاک افکند.»

    (۹ سوره‌ی انعام، بخشی از آیه‌ی ۱۱۲؛ «و بدین گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن برگماشتیم؛ بعضی از آنها به بعضی برای فریب [یکدیگر] سخنان آراسته القا میکنند ...»

    .(۱۰سوره‌ی حج، بخشی از آیه‌ی ۲۸؛ «تا شاهد منافع خویش باشند ...»

    (۱۱ سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۸۰؛ «... پروردگارا! مرا [در هر کارى] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز ...»


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 9:28 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    رهبر معظم انقلاب اسلامی: حج تنها فریضه‌ای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است + ویدئو (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)

    رهبر معظم انقلاب اسلامی: حج تنها فریضه‌ای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است + ویدئو (۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴)

    رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آستانه برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی در دیدار با مسئولان بعثه رهبری و سازمان حج و زیارت و جمعی از کارگزاران حج و زائران بیت‌الله الحرام فرمودند: حج تنها فریضه‌ای است که شکل و ظاهر و ترکیب آن صد در صد سیاسی است.

    به گزارش شهرآرانیوز، حضرت آیت الله خامنه‌ای صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران حج و جمعی از زائران بیت‌الله الحرام، هدف پروردگار از مقرر کردن فریضه حج را ارائه الگویی کامل و جهت‌دهنده برای اداره بشریت خواندند و افزودند: ترکیب و هیأت ظاهری این فریضه، کاملاً سیاسی و محتوای اجزای آن کاملاً معنوی و عبادی است تا منافع همه بشریت تأمین شود و امروز بزرگترین منفعت امت اسلامی «اتحاد و هم‌افزایی» برای حل مشکلات جهان اسلام است که اگر این اتحاد بود، مسائلی، چون غزه و یمن رخ نمی‌داد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در آغاز سخنانشان با تسلیت مجدد به خانواده‌های جان‌باختگان حادثه حقیقتاً تلخ بندرعباس، برای این هموطنان و خانواده‌های آسیب‌دیدگان صبر و آرامش مسئلت و تأکید کردند: پروردگار در مقابل صبری که انسان در حوادث گوناگون از خود نشان می‌دهد، اجری هزاران برابر پر ارزش‌تر به او عنایت می‌کند.ایشان آسیب‌دیدن دستگاه‌ها در حوادث طبیعی و غیرطبیعی را به مدد تلاش و توانایی دیگر دستگاه‌ها، قابل جبران دانستند و افزودند: آنچه دل انسان را می‌سوزاند، «خانواده‌های عزیز از دست داده» هستند که این حادثه را به مصیبتی برای ما و همه تبدیل کرد.

    رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان، معرفت و شناخت اهداف و ابعاد مختلف حج را برای زائران بیت‌الله، مقدمه ادای صحیح این فریضه بسیار مهم خواندند و با استناد به آیات متعدد قرآن کریم افزودند: استفاده از تعبیر «ناس» در بسیاری از آیاتِ مرتبط با حج نشان می‌دهد پروردگار این فریضه را برای اداره امور همه مردم -نه فقط مسلمانان- مقرر کرده است؛ بنابراین برگزاری درست حج، خدمت به بشریت است.ایشان در تبیین نکات شناختی حج، آن را تنها فریضه‌ای خواندند که شکل و ترکیبش صددرصد سیاسی است؛ چرا که مردم را هر سال در یک مکان و زمان واحد برای اهداف خاص گرد می‌آورد که نفس این کار ماهیت سیاسی دارد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در کنار شکل و ترکیب سیاسی حج، محتوای اجزای آن صددرصد معنوی و عبادی است و هر کدام اشاره‌ای نمادین و درس‌آموز به مسائل و ضروریات گوناگون زندگی بشر دارد.ایشان در تبیین این نمادها، درس «طواف» را ضرورت گردش حول محور و مرکزیت توحید خواندند و افزودند: طواف به بشریت می‌آموزد که حکومت، زندگی، اقتصاد، خانواده و همه مسائل زندگی باید حول توحید بنا شود که در این صورت، دیگر از این قساوت‌ها، کودک‌کشی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها خبری نخواهد بود و دنیا گلستان می‌شود.رهبر انقلاب «سعی بین صفا و مروه» را اشاره‌ای به این ضرورت دانستند که انسان باید مدام بین کوه مشکلات تلاش کند و هیچگاه متوقف، معطل و متحیر نماند.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «حرکت به سمت عرفات و مشعر و مِنا» را درسی برای حرکت دائم و پرهیز از سکون دانستند و افزودند: قربانی نیز اشاره نمادین به این حقیقت است که انسان گاه باید از عزیزترین کسان خود بگذرد، قربانی بدهد و یا حتی قربانی شود.ایشان «رمی جمرات» را تأکید پروردگار بر این نکته خواندند که انسان باید شیاطین جن و انس را بشناسد و هرجا شیطان را یافت، بزند و بکوبد.

    رهبر انقلاب «پوشیدن لباس احرام» را هم نشانه خشوع و یکسان‌سازی انسان‌ها در مقابل پروردگار برشمرند و افزودند: همه این اعمال جهت‌دهی به زندگی بشریت است.

    رهبر انقلاب با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، هدف «اجتماع» حج را درک و دستیابی به انواع منافع انسانی خواندند و گفتند: امروز هیچ منفعتی بالاتر از اتحاد برای امت اسلامی وجود ندارد و در صورت وجود اتحاد و هماهنگی و هم‌افزایی امت اسلامی، فجایع کنونی در غزه و فلسطین اتفاق نمی‌افتد و یمن اینگونه تحت فشار قرار نمی‌گیرد.

    ایشان جدایی و تفرقه امت اسلامی را زمینه‌ساز تحمیل منافع و مطامع استعمارگران، آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر زیاده‌خواهان بر ملت‌ها دانستند و افزودند: با اتحاد امت، امنیت و پیشرفت و هم‌افزایی کشور‌های اسلامی و کمک‌های آنها به یکدیگر ممکن می‌شود و به فرصت حج باید به این چشم نگاه کرد.

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نقش و وظیفه دولت‌های اسلامی بخصوص دولت میهماندار در تبیین حقیقت و اهداف حج را بزرگ و برجسته دانستند و گفتند: مسئولان کشورها، علما و روشنفکران، نویسندگان و افراد تأثیرگذار بر افکار عمومی موظفند حقایق حج را برای مردم تبیین کنند.

    پیش از بیانات رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی‌فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی، شعار حج امسال را «حج؛ سلوک قرآنی، همگرایی اسلامی و حمایت از فلسطین مظلوم» برشمرد و برنامه‌های این نهاد را برای حج‌گزاران در سال جاری تشریح کرد.آقای بیات رئیس سازمان حج و زیارت نیز در گزارشی گفت: امسال ۸۶ هزار ایرانی در قالب ۵۷۴ کاروان از ۱۲۳ ایستگاه پروازی به سرزمین وحی مشرف خواهند شد.«انجام ۲۱۰هزار عمره مفرده در ۸ ماه گذشته»، «افزایش بهره‌وری نیرو‌های ستادی و خادمان حجاج»، «تخصیص ۲ کاروان برای ایرانیان خارج از کشور در حج امسال» و «آمادگی کامل کارگزاران و خادمان حج برای خدمت‌رسانی هرچه بهتر به حاجیان ایرانی» از جمله محور‌های سخنان مسئولان حج در ابتدای این دیدار بود.

    در آستانه برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی، مسئولان بعثه مقام معظم رهبری و سازمان حج و زیارت و جمعی از کارگزاران حج و زائران بیت‌الله الحرام کشورمان، صبح یکشنبه ۱۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ با حضور در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کردند.

    هر سال در مناسبت‌های روز کارگر و روز معلم، جمعی از کارگران و معلمان سراسر کشور با رهبر انقلاب دیدار می‌کردند؛ اما امسال به دلیل تقارن این روز‌ها با آغاز اعزام حجاج به سرزمین وحی، ابتدا کارگزاران حج مهمان حسینیه امام خمینی (ره) خواهند بود و دیدار‌های کارگران و معلمان تا پایان اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود.ادامه دارد ...

    رهبر انقلاب هم‌اکنون در آغاز دیدار کارگزاران حج، مجدداً به حادثه تلخ بندر شهیدرجایی بندرعباس اشاره کردند و به خانواده‌های جانباختگان و آسیب‌دیدگان این حادثه تسلیت گفتند.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 9:21 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    رهبر معظم انقلاب: ماهیت حج سیاسی است/ اگر امت اسلامی اتحاد کنند، قضایای فلسطین اتفاق نمی‌افتد

    در آستانه برگزاری کنگره عظیم حج ابراهیمی، مسئولان بعثه رهبری و سازمان حج و زیارت و جمعی از کارگزاران حج و زائران بیت‌الله الحرام کشورمان، صبح یکشنبه با رهبر انقلاب دیدار کردند.

    رهبر معظم انقلاب: ماهیت حج سیاسی است/  اگر امت اسلامی اتحاد کنند، قضایای فلسطین اتفاق نمی‌افتد

    رهبر انقلاب ضمن تأکید بر لزوم شناخت ابعاد و ماهیت اعمال حج، اتحاد اسلامی را تنها راه پیشرفت و امنیت دانستند

    منافع اتحاد

    اگر امت اسلامی متحد باشند غزه اتفاق نمی‌افتد و یمن تحت فشار قرار نمی‌گیرد

    رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران حج و جمعی از زائران بیت‌ا... الحرام، هدف پروردگار از مقرر کردن فریضه حج را ارائه الگویی کامل و جهت‌دهنده برای اداره بشریت خواندند و افزودند: ترکیب و هیئت ظاهری این فریضه، کاملاً سیاسی و محتوای اجزای آن کاملاً معنوی و عبادی است تا منافع همه بشریت تأمین شود و امروز بزرگ ترین منفعت امت اسلامی «اتحاد و هم‌افزایی» برای حل مشکلات جهان اسلام است که اگر این اتحاد بود، مسائلی چون غزه و یمن رخ نمی‌داد.
    به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای روز گذشته در آغاز سخنانشان با تسلیت مجدد به خانواده‌های جان‌باختگان حادثه حقیقتاً تلخ بندرعباس، برای این هموطنان و خانواده‌های آسیب‌دیدگان صبر و آرامش مسئلت و تأکید کردند: پروردگار در مقابل صبری که انسان در حوادث گوناگون از خود نشان می‌دهد، اجری هزاران برابر پر ارزش‌تر به او عنایت می‌کند.
    ایشان آسیب‌دیدن دستگاه‌ها در حوادث طبیعی و غیرطبیعی را به مدد تلاش و توانایی دیگر دستگاه‌ها، قابل جبران دانستند و افزودند: آن چه دل انسان را می‌سوزاند، «خانواده‌های عزیز از دست‌ داده» هستند که این حادثه را به مصیبتی برای ما و همه تبدیل کرد.
    شناخت اهداف حج، مقدمه ادای صحیح آن
    رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان، معرفت و شناخت اهداف و ابعاد مختلف حج را برای زائران بیت‌ا...، مقدمه ادای صحیح این فریضه بسیار مهم خواندند و با استناد به آیات متعدد قرآن کریم افزودند: استفاده از تعبیر «ناس» در بسیاری از آیاتِ مرتبط با حج نشان می‌دهد پروردگار این فریضه را برای اداره امور همه مردم -نه فقط مسلمانان- مقرر کرده است؛ بنابراین برگزاری درست حج، خدمت به بشریت است.
    شکل و ترکیب حج؛ صددرصد سیاسی
    ایشان در تبیین نکات شناختی حج، آن را تنها فریضه‌ای خواندند که شکل و ترکیبش صددرصد سیاسی است؛ چرا که مردم را هر سال در یک مکان و زمان واحد برای اهداف خاص گرد می‌آورد که نفس این کار ماهیت سیاسی دارد.
    محتوای حج؛ صددرصد معنوی و عبادی
    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای افزودند: در کنار شکل و ترکیب سیاسی حج، محتوای اجزای آن صددرصد معنوی و عبادی است و هر کدام اشاره‌ای نمادین و درس‌آموز به مسائل و ضروریات گوناگون زندگی بشر دارد.
    ایشان در تبیین این نمادها، درس «طواف» را ضرورت گردش حول محور و مرکزیت توحید خواندند و افزودند: طواف به بشریت می‌آموزد که حکومت، زندگی، اقتصاد، خانواده و همه مسائل زندگی باید حول توحید بنا شود که در این صورت، دیگر از این قساوت‌ها، کودک‌کشی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها خبری نخواهد بود و دنیا گلستان می‌شود.
    رهبر انقلاب «سعی بین صفا و مروه» را اشاره‌ای به این ضرورت دانستند که انسان باید مدام بین کوه مشکلات تلاش کند و هیچ گاه متوقف، معطل و متحیر نماند.
    رمزگشایی از مناسک حج
    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای «حرکت به سمت عرفات و مشعر و مِنا» را درسی برای حرکت دایم و پرهیز از سکون دانستند و افزودند: قربانی نیز اشاره نمادین به این حقیقت است که انسان گاه باید از عزیزترین کسان خود بگذرد، قربانی بدهد یا حتی قربانی شود.
    ایشان «رمی جمرات» را تأکید پروردگار بر این نکته خواندند که انسان باید شیاطین جن و انس را بشناسد و هرجا شیطان را یافت، بزند و بکوبد.
    اعمال حج و جهت دهی به زندگی بشر
    رهبر انقلاب «پوشیدن لباس احرام» را هم نشانه خشوع و یکسان‌سازی انسان‌ها در مقابل پروردگار برشمردند و افزودند: همه این اعمال جهت‌دهی به زندگی بشریت است.
    رهبر انقلاب با استناد به آیه‌ای از قرآن کریم، هدف «اجتماع» حج را درک و دستیابی به انواع منافع انسانی خواندند و گفتند: امروز هیچ منفعتی بالاتر از اتحاد برای امت اسلامی وجود ندارد و در صورت وجود اتحاد و هماهنگی و هم‌افزایی امت اسلامی، فجایع کنونی در غزه و فلسطین اتفاق نمی‌افتد و یمن این گونه تحت فشار قرار نمی‌گیرد.
    نتیجه تفرقه در امت اسلامی، سوء استفاده استعمارگران
    ایشان جدایی و تفرقه امت اسلامی را زمینه‌ساز تحمیل منافع و مطامع استعمارگران، آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیگر زیاده‌خواهان بر ملت ها دانستند و افزودند: با اتحاد امت، امنیت و پیشرفت و هم‌افزایی کشورهای اسلامی و کمک‌های آن ها به یکدیگر ممکن می‌شود و به فرصت حج باید به این چشم نگاه کرد.
    حضرت آیت‌ا... خامنه‌ای نقش و وظیفه دولت‌های اسلامی به خصوص دولت میهماندار در تبیین حقیقت و اهداف حج را بزرگ و برجسته دانستند و گفتند: مسئولان کشورها، علما و روشنفکران، نویسندگان و افراد تأثیرگذار بر افکار عمومی موظف اند حقایق حج را برای مردم تبیین کنند.
    پیش از بیانات رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام سید عبدالفتاح نواب نماینده ولی‌فقیه در امور حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی، شعار حج امسال را «حج؛ سلوک قرآنی، همگرایی اسلامی و حمایت از فلسطین مظلوم» برشمرد و برنامه‌های این نهاد را برای حج‌گزاران در سال جاری تشریح کرد.
    آقای بیات رئیس سازمان حج و زیارت نیز در گزارشی گفت: امسال ۸۶ هزار ایرانی در قالب ۵۷۴ کاروان از ۲۳ ایستگاه پروازی به سرزمین وحی مشرف خواهند شد.
    «انجام ۲۱۰هزار عمره مفرده در ۸ ماه گذشته»، «افزایش بهره‌وری نیروهای ستادی و خادمان حجاج»، «تخصیص ۲ کاروان برای ایرانیان خارج از کشور در حج امسال» و «آمادگی کامل کارگزاران و خادمان حج برای خدمت‌رسانی هرچه بهتر به حاجیان ایرانی» از جمله محورهای سخنان مسئولان حج در ابتدای این دیدار بود.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 8:49 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی حادثه دردناک بندر شهید رجایی

    درپی حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی بندرعباس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی ضمن تسلیت به خانواده‌های مصیبت‌زده‌، مسئولان امنیتی و قضائی را موظف کردند که هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد در این حادثه را به‌طور کامل بررسی و کشف کرده و بر طبق مقررات پیگیری نمایند.

    متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

    بسم الله الرّحمن الرّحیم

    انا لله و انا الیه راجعون

    حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی موجب اندوه و نگرانی است.

    مسئولان امنیتی و قضائی موظفند با بررسی کامل، هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد را کشف و بر طبق مقررات پیگیری کنند.

    همه‌ی مسئولان باید خود را در پیشگیری از حوادث تلخ و خسارتبار موظف بدانند.

    اینجانب رحمت و مغفرت الهی برای جانباختگان و صبر و سکینه برای خانواده‌های مصیبت زده‌ی آنان و شفای عاجل برای آسیب‌دیدگان این حادثه‌ی تلخ مسألت میکنم و از مردمان پرگذشتی که در لحظه‌ی نیاز آماده‌ی خون دادن به مصدومان شدند صمیمانه تشکر میکنم.


    والسلام علیکم و رحمةالله
    سیّدعلی خامنه‌ای
    ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴



    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 19:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخن‌نگاشت | پیام درپی حادثه دردناک بندر شهید رجایی

    درپی حادثه دردناک آتش‌سوزی در بندر شهید رجایی بندرعباس، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی ضمن تسلیت به خانواده‌های مصیبت‌زده‌، مسئولان امنیتی و قضائی را موظف کردند که هرگونه سهل‌انگاری یا تعمّد در این حادثه را به‌طور کامل بررسی و کشف کرده و بر طبق مقررات پیگیری نمایند.
    رسانه KHAMENEI.IR در این سخن‌نگاشت مروری بر پیام رهبر انقلاب داشته است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 19:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    مردمان پرگذشت ایران

    حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «از مردمان پرگذشتی که در لحظه‌ی نیاز آماده‌ی خون دادن به مصدومان شدند صمیمانه تشکر میکنم.» ۱۴۰۴/۰۲/۰۷
    رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت تقدیر رهبر انقلاب از مردم ایران برای اهدای خون به حادثه‌دیدگان بندر شهید رجایی، لوح «مردمان پرگذشت ایران» را منتشر میکند.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 19:7 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    گزیده بیانات در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام

    * در زمان امام صادق (علیه الصلاة والسّلام) در تقدیر الهی ــ و نه در قضای محتوم الهی ــ بنا بوده یک تحّولی اتّفاق بیفتد به نفع ائمّه‌ی هدیٰ (علیهم السّلام). این را در روایات متعدّدی که وارد شده، انسان میفهمد. یک روایت از حضرت صادق (علیه السّلام) است که میفرماید که «اِنّ اللهَ قَدّرَ هذا الاَمرَ فی سَنَةِ سَبعین».(۱) خدای متعال این امر را، یعنی امر امامت را ــ امامتِ به معنای واقعی را ــ در تقدیر خودش برای سال ۷۰ هجری گذاشته بود.

    ببینید؛ وقتی که امام حسن مجتبیٰ صلح کردند با معاویه، یک عدّه‌ای می‌آمدند گله میکردند و اعتراض میکردند. حضرت میفرمودند که: «ما تَدری لَعَلَّه فِتنَةٌ لَکُم وَ مَتاعٌ الی حین»؛ این تا یک وقتی است، این موقّت است. یعنی در کلمات امام حسن مجتبیٰ (علیه السّلام) اشاره شده به اینکه این حادثه، این تسلّط کفر و نفاق، بنا نیست دائمی باشد؛ در تقدیر الهی این موقّت است. تا کی؟ تا سال ۷۰. یعنی طبق همین روایت، سال ۷۰ هجری بنا است هر کس از اهل‌بیت در قید حیات است، قیام کند و حکومت را به دست بگیرد، و امامت واقعی تحقّق پیدا کند. بعد حضرت میفرمایند: فَلَمّا قُتِلَ الحُسینُ علیه السلام اِشتَدَّ غَضَبُ اللهِ عَلی اَهلِ الاَرضِ فَاَخَّرَهُ اِلی مِئَةٍ وَ اَربَعین؛ یعنی حادثه‌ی کربلا، این بی‌اعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰. ۱۴۰ زمان امام صادق (علیه السّلام) است دیگر، که حضرت [سال] ۱۴۸ از دنیا رفتند. این را شیعه میدانستند. یعنی خواصّ شیعه میدانستند. لذا مثلاً در یک روایتی دارد که زُراره به اصحابش ــ زراره که خب جزو نزدیکان است ــ میگوید لا تَری عَلی أعوادِها اِلّا جعفراً؛ (۲) اعواد، [یعنی] پایه‌های منبر، منبر خلافت؛ یعنی من جعفر را دارم میبینم که روی این منبر خواهد نشست. این [جور] است.

    یا در یک روایت دیگر باز همین زراره ــ چون زراره ساکن کوفه بود ــ پیغام میدهد به حضرت صادق (علیه‌ السّلام) و عرض میکند که یکی از دوستان ما از شیعیان مقروض شده و طلبکارها دنبالش هستند. او هم برای اینکه پول ندارد، گذاشته از شهر رفته، آواره شده. اگر این قضیّه، یعنی قضیه‌ی خلافت، تا همین یکی دو سال بنا است انجام بگیرد ــ در روایت، هذا الأمردارد؛ [یعنی] اگر این قضیّه بنا است همین یکی دو سال انجام بگیرد ــ خب این [شخص] باشد تا شما بیایی سر کار، و قضایا حل میشود؛ امّا اگر طولانی است، رفقا پول جمع کنند و قرض او را بدهند. (۳) یعنی کسی مثل زراره منتظر بوده که در همین یکی دو ساله مسئله تمام بشود. اینکه شما می‌بینید می‌آیند خدمت حضرت صادق و مدام میگویند آقا، چرا قیام نمیکنید، [چرا] قیام نمیکنید، ناشی از این است که منتظرند؛ [یعنی] یک چیزی شنفته‌اند، یک مطلبی به گوششان رسیده.

    بعد دنباله‌ی همان روایت که [سال] ۱۴۰ را معیّن فرمود، فرمود: شما افشا کردید، خدا عقب انداخت. یعنی اگر شیعیان دهنشان قرص بود و افشا نمیکردند، شاید همان وقت قضیّه تمام میشد؛ و شما ببینید تاریخ چقدر تغییر پیدا میکرد! اصلاً مسیر بشر یک مسیر دیگری میشد و امروز دنیا، دنیای دیگری بود. یعنی کوتاهی‌های ما، یک جا دهن‌لقّی‌مان، یک جا کمک نکردنمان، یک جا اعتراض کردن بیخودی‌مان، یک جا صبر نکردنمان، یک جا تحلیل غلطی که از اوضاع میکنیم، گاهی تأثیر میگذارد ــ [آن هم] تأثیرات تاریخی ــ یعنی این‌جور مسیر را عوض میکند؛ لذا خیلی باید مراقبت کرد.

    و البتّه زندگی امام صادق (علیه السّلام) زندگی فوق‌العاده‌ای است، زندگی عجیبی است، زندگی موفّقی است از لحاظ اشاعه‌ی احکام الهی و روایات فراوانی که از آن بزرگوار و اصحاب ایشان داریم. البتّه این چهار هزار شاگردی که [برای حضرت] نقل میشود، شنونده خیال میکند که حضرت یک درسی شروع میکردند، چهار هزار نفر آنجا می‌نشستند؛ این [جور] نیست. در طول عمر این بزرگوار چهار هزار نفر از ایشان روایت کرده‌اند ــ آن‌طور که حالا در آن کتاب هست ــ ایشان چهار هزار نفر راوی دارند؛ چهار هزار شاگرد به این معنا است؛ نه‌اینکه حالا چهار هزار نفر می‌نشستند پای درس ایشان و ایشان درس میدادند.

    و ماها دوریم از زندگی ائمّه؛ اطّلاعاتمان کم است، هم از کلماتشان، هم از بیاناتشان، روایاتشان، و حالات زندگی‌شان.

    این قضایایی هم که در روایات ما است و نقل میشود که ایشان را بردند پیش منصور و منصور به ایشان شدّت خشم نشان داد، ایشان هم گفتند که «یابن‌عمّ! بزرگان، پیغمبران مظلوم واقع شدند، آنها بخشیدند، تو هم ما را ببخش»، اینها را بنده به طور قاطع میگویم دروغ است؛ به طور قاطع اینها واقعیّت ندارد. امام با هیچ کس این‌جوری حرف نمیزند؛ چه آن وقتی که خطر کشته شدن باشد، چه خطر کشته شدن نباشد؛ هر چه؛ امام اصلاً این‌جوری حرف نمیزند. راوی [این حرف] کیست؟ ربیع؛ راوی‌اش ربیع خادم است! ربیع، خادم منصور است، یعنی همه‌کاره‌ی منصور است؛ یک فرد درباریِ دروغگوی مثلاً این‌جوری. این [شخص] آمده نقل کرده که امام صادق این‌جوری گفت. خب این برای از بین بردن روحیه‌ی شیعه ابزار خوبی است دیگر؛ لذا از نقل اینها مطلقا باید اجتناب کرد. بعضی‌ها بی‌خودی نقل میکنند، در حالی که این روایات، روایات درستی نیست. ائمّه درس استقامت و درس ایستادگی و درس منطق [میدادند]؛ و در سخن گفتن با منطق، استدلال، طرف را گیر انداختن.

    شما ببینید حضرت زینب در مجلس ابن‌زیاد، در مجلس یزید چه جوری حرف میزند! آن درست است؛ آن خط، خطّ درست ائمه است. هر کسی ایستادگی کند، در خطّ این بزرگواران دارد حرکت میکند. امروز هم اینهایی که در غزّه، در لبنان دارند ایستادگی میکنند، اینها در واقع در خطّ همین ائمّه‌ی دین، ائمّه‌ی هدیٰ دارند کار میکنند.

    (۱ کافی، ج ۱، ص ۳۶۸ (با اندکی تفاوت)

    (۲ رجال کشّی، ص ۱۵۶

    (۳ رجال کشّی، ص ۱۵۷


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 9:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

    سخن‌نگاشت | بیانات در پایان مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام

    مجلس عزاداری سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام، پیش از ظهر امروز پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد.
    رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


    اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

    ادامه مطلب را ببينيد
    تاريخ : جمعه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴ | 9:57 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |