گزارشی از مراودات علمی آیتالله خامنهای و شهید مرتضی مطهری؛
ما کمتر نمونه ارزندهای چون خامنهای داریم
هردو مبارز بودند و در مسیر معیّن امام (رضواناللهعلیه). «علامه مرتضی مطهری»، مبلغ بزرگ و مدرس مشهور دانشگاه بود و «استاد سیدعلی خامنهای» عالم مبارز و محقق حوزه علمیه مشهد و جمعهای مشتاق دانشجویی. در این مسیر از خرداد ۱۳۴۲، جهاد فکری بخشی از مبارزه و پردهای از قیام یاران امام برای یک تجدیدنظرطلبی بزرگ بود. علامه مطهری و آیتالله خامنهای، اگرچه جزئی از این جمع بودند و هر کدام در سنگر انقلابی خود مجدانه فعالیت میکردند، مراودات «صمیمانه و مهربانانهای» هم با یکدیگر داشتند. بخش اعظم این مراودات، روابط علمی آنها بود که تا واپسین روزهای حیات استاد شهید ادامه یافت.
از مدرسه مروی تا رُزهتل
آنچه معلوم است، نقطه آغاز این روابط، شهرت علمی وافر علامه مرتضی مطهری بود که پیش از همه در میان حوزویان و دانشجویان علوم دینی زبانزد شده بود. آیتالله خامنهای، چندسالی از آیتالله مطهری کوچکتر بود و جویای دیدار او. حوزهها محملی شد برای آشنایی و بهویژه دیدارهای «مدرسه مروی» تهران بر صمیمیت این آشنایی افزود:
«ایشان در تهران تدریس مىکردند در مدرسه مروى، مدرسه مروى هم پاتوق ما بود. هر وقت از قم مىآمدیم، حتما مدرسه مروى سرى مىزدیم. طبعا علاقهمند بودیم که با ایشان آشنا بشویم؛ آشنا هم شدیم خیلى زود، بعد که با آقاى مطهرى آشنا شدیم، دوستیمان خیلى صمیمى و گرم شد، به طورى که بعدها خیلى از اوقات ایشان مشهد که مىآمدند منزل من مىآمدند و من تهران که مىآمدم، حتما ایشان را مىدیدم و بعضى کارهاى مشترکى هم با هم داشتیم؛ کارهاى علمى مشترک.» [۱]
بنابراین سفرهای سالانه شهید مطهری به مشهد، یک سوی دیگر این دیدارها بود. این دیدارها یا در رز هتل مشهد انجام میشد که محل اقامت آیتالله مطهری بود و یا منزل آیتالله خامنهای. موضوع بخش عمدهای از آنچه در این دیدارها و روابط مطرح میشد، به مباحثات و تعاملات علمی اختصاص داشت.
تالیف مشترک!
نمونه این همکاریها زمانی بود که شهید مطهری میخواست یادداشتهای «اسلام و مقتضیات زمان» خود را به اثری تالیفی تبدیل کند. آیتالله خامنهای، گزینه اصلی او برای این تحقیق و تالیف بود:
«ایشان یک مقدار سخنرانى کرده بودند گمانم یک ماه رمضان، دربارهى اسلام و مقتضیات زمان. یک وقتى به من گفتند که من یک چنین سخنرانىای کردم و مایلم شما این را تحصیل کنید، یعنى پخته و تکمیل کنید، اگر آماده باشید. گفتم باشد. البته مرد بزرگوارى بود آقاى مطهرى، واقعاً براى کارهایش هدفهاى معنوى در نظر داشت، نه هدفهاى ظاهرى. وقتى که این را به من محول مىکردند، گفتند که شما این را وقتى که تحریر کردید به هر نامى خواستید منتشر کنید، به عنوان تألیف، تألیف مطهرى، تألیف خامنهاى، تألیف مشترک، هر چى خواستید بگذارید که خب طبیعى بود که این تراوش شهید مطهرى بود و اگر من هم همچنین کارى مىکردم، نقش اولى و اصلى مربوط به ایشان بود، به من ارتباطى نداشت، درعینحال ایشان با این سعه صدر و بزرگوارى این حرف را مىزد. من این را گرفتم از ایشان، یک مقدارى مطالعه کردم، دیدم ابتدایى است یعنى خیلى رویش کار لازم است انجام بگیرد و به ایشان گفتم، ایشان یک مقدارى یادداشت در آوردند براى من فرستادند، یادداشتهاى زیادى بود به قدر یک کتاب بود خودش، یادداشتهاى گوناگونى بود که ایشان فرستادند براى من و گفتند اینها هم هست. من دیدم ایشان مبالغ زیادى یادداشت در این زمینه از این جا، آنجا جمع کردهاند و مطالبى به ذهنشان رسیده، واردات فکریشان را به مرور نوشتند، مبالغى. البته من همان اوقات ظاهراً زندان افتادم یادم نیست که یک همچنین حادثه این جورى بود، سال ۴۹ بود به نظرم افتادم یا ۵۰ بود که کار لنگ ماند و بعد هم اینها فرستاده شد براى خود ایشان، یعنى من یک مقدار شروع کرده بودم خلاصهگیرى بکنم و اینها که به این مانع دچار شدیم و اینها را فرستادیم براى خود ایشان.» [۲]
مجموعه این روابط نشان از قرابتی فکری میان آیتالله خامنهای و شهید مطهری داشت: «یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیدهام همین است.» [۳]
عمده کار من با استفاده از افکار مطهری است!
با این حال، آیتالله خامنهای، هنوز خود را طلبه و جستجوگری میدانست که امثال مطهریها جهانی از آموختنیها را در اختیار او قرار میدادند. ایشان دو سال پس از شهادت استاد، به گفتگویی جالب توجه که در همین باره با یکدیگر داشتند اشاره میکنند:
«من خودم را شاگرد آقاى مطهرى مىدانم؛ یک وقتى به ایشان گفتم. با ایشان مىدانید، ما خیلى دوستى صمیمى و نزدیکى داشتیم؛ یعنى دوستى ما از پیش از انقلاب خیلى گرم و صمیمانه و مهربانانه بود. بارها اتفاق مىافتاد که در منزل یکدیگر، من در منزل ایشان در تهران، و ایشان در منزل ما در مشهد، مىآمدند و ساعتها، روزها، شبها با هم بودیم. من به ایشان گفتم که من شاگرد شما هستم. ایشان تعجب کرد، گفت تو هیچوقت پیش من درس نخواندى؛ حقیقت هم این بود که من پیش ایشان درس نخوانده بودم؛ اما یکى از عناصرى که بنیه اصلى فکر اسلامى من را پایهگذارى کرده، سخنرانىهاى آقاى مطهرى است در مثلا بیست سال پیش. این سخنرانیها چاپ مىشد و منتشر مىشد.» [۴]
برای همین، اشتیاق و علاقه آیتالله خامنهای به شخصیت و آثار شهید مطهری بهاندازهای بود که گاه مایه شگفتی آن عالم فرزانه میشد: «بنده، حقیر خودم در طول مدت زندگیم که من کار فکرى داشتم، خیلىهایتان مىدانید، شاید بعضىهایتان بودید توى بحثهاى بنده در مشهد که داشتم، عمده کار بنده با استفادهى از افکار آقاى مطهرى است؛ این یادتان باشد. بنده از افکارم - به خود ایشان هم مىگفتم من همیشه، با ایشان ما خیلى رفیق بودیم. - من مىگفتم که من غالب کارهایم با استفاده از حرفهاى شماست، کتابهایى را اسم مىآوردم ایشان تعجب مىکرد، مىگفت عجب این کتابها اینقدر خوب است من نمىدانستم؟» [۵]
یکی از همراهان آیتالله خامنهای در مشهد، خاطره جالبی از ایشان درباره آثار و کلام شهید مطهری نقل کرده است: «علمای برجسته و شخصیتهای متفکر، دائماً به دلیل وجود حضرت رضا (علیهالسلام) به مشهد میآمدند. اینها را نگه میداشتیم. مرحوم آقای مطهری را در مسجد النبی نگه میداشتیم که تقدیر و سرنوشت را آنجا گفتند. یادم است که آقای خامنهای خودشان آنجا شرکت میکردند، آخر نیمکت مینشستند و آقای مطهری پای تخته صحبت میکردند. بعد ما به آقای خامنهای میگفتیم که «نظر شما راجع به آقای مطهری چیست؟» میفرمودند «ایشان استاندارد است کلام او». این اولین بار بود در عمر من استاندارد را قبل از انقلاب از آقای خامنهای برای یک مبحث دینی میشنیدیم.» [۶]
ما کمتر نمونه ارزندهای چون خامنهای داریم
با این وجود، این شوق و علاقه، میلی دوسویه بود. علامه مطهری، همداستان خراسانی خود را به دانشوری میشناخت و به مراتب فضیلت و اثرگذاری «استاد خامنهای» واقف بود. مطهری، جلسات درس و بحث آیتالله خامنهای در مشهد را موثر و سودمند میدانست و برای همین، وقتی که آگاه شد نیروهای امنیتی طاغوت جلسات مسجد کرامت را به تعطیلی کشاندهاند بهشدت متاسف شد:
«خبر تعطیلی فعالیتهای آقای خامنهای، خیلیزود در میان محافل مذهبی و آشنایان او پیچید. آقای مرتضی مطهری که از موضوع باخبر شد «به شدت ناراحت شده و اظهار داشته، همه مراکز حساس را که اثری دارد میبندند. انسان متحیر میماند چه کند و چه بگوید. وی گفت: سیدعلی خامنهای از نمونههای ارزندهای است که برای آینده موجب امیدواری است و در این مدت کوتاه در مشهد کارهای پرثمری انجام داده که یکی از آنها جمع کردن جوانان روشنفکر و بیدار بوده و به همین جهت وی مورد توجه [امام]خمینی هم واقعشده و [امام]خمینی دستور داده که هواخواهان وی [آیتالله] خامنهای را حمایت کنند.» [۷]
این احساس تاسف زمانی عمیقتر شد که خبر دستگیری آیتالله خامنهای به گوش علامه رسید: «آقای مطهری چهار روز بعد [از دستگیری] در دانشکده الهیات تهران در جمعی که احتمالاً کمشمار یا خصوصی بود با ابراز تاسف از این خبر، جملاتی در توصیف آقای خامنهای گفت. وی پیش از این، چنین تعابیری را پس از تعطیلی حلقه تفسیر قرآن او به زبان آورده بود: «ما کمتر نمونه ارزندهای چون خامنهای داریم. و این نیروها هم باید به این گونه هدر و در گوشههای زندان تلف گردند. مطهری پس از ستودن خامنهای او را از عوامل موثر در روشن کردن افکار اجتماع دانست.» [۸]
دعوت به سخنرانی در حسینه ارشاد
حضور آیتالله خامنهای در حسینیه ارشاد هم با دعوت شهید مطهری آغاز شد. [۹] کوشش ایشان در رفع اختلافات میان علامه مطهری و روحانیت انقلابی با دکتر علی شریعتی یکی از نقشآفرینیهای مهم آیتالله خامنهای در این زمینه است.
سخنرانیها و آثار آیتالله خامنهای هم مورد توجه و تقدیر علامه بود. هنگام انتشار کتاب «مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان»، شهید مطهری این اثر آیتالله خامنهای را فراوان ستود: «[کتاب مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان]کتاب خوبی درآمد از کار. کتاب مفیدی بود. در ایران جای این کتاب خالی بود، زیرا در ایران راجع به هندوستان هر چه بحث میشد یکجانبه حرفهای مؤلفان ضدمسلمان نقل میشد. حتی مولفی که خودش مسلمان هم بود، مثل ابوالکلام آزاد، قضاوتش به نفع مسلمانهای هند نبود، بلکه به زیان مسلمانهای هند بود... هر چه در ایران نوشته یا ترجمه میشد در این روال بود. این کتاب اول بار نقش مسلمانها را برجسته کرد و خیلی در محافل اسلامی و روشنفکری اسلامی... جا افتاد. مرحوم مطهری بارها این کتاب را در سخنرانیهایش معرفی کرد به مردم... مسلمانهای هند هم علاقمند شدند و بردند، پخش کردند.» [۱۰]
خامنهای؛ انتخاب مطهری
مجموعه جلساتی که دهه چهل شمسی در تهران تشکیل میشد و قرار بود به تهیه «منشور» و طرحی کلی از جهانبینی اسلامی بیانجامد، جای دیگری بود که نزدیکی دیدگاههای آیتالله مطهری و آیتالله خامنهای را روشن کرد. در این جلسات افرادی چون آقایان طالقانی، بهشتی، باهنر، هاشمی رفسنجانی، فارسی، بازرگان، علی شریعتی و جمعی دیگر حضور داشتند. در پایان جلسه اول قرار شد که اعضا، با «طرحی پیشنهادی» به جلسه دوم بیاید و شهید مطهری درباره طرحها قضاوت کند و نظر بدهد:
«چهل و پنج روز برای این موضوع زمان گذاشتند. در نشست دوم آقایان خامنهای، احمدزاده، طالقانی، بازرگان، سحابی و فارسی نظرات مکتوب خود را همراه داشتند. در گفتگوهای این جلسه مقرر شد نوشتهها به جمعی که آقای مرتضی مطهری یکی از آنها بود سپرده شود تا نظر بدهند. در گردهمآیی بعدی، آقای مطهری از ماهیت نوشتههای آقایان صحبت کرد. روشن شد که تضاد اسلام با پدیدههای استثمار، استکبار، استعمار، ستمهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی وجه مشترک یادداشتهای ارائه شده است، اما آقای مطهری از موضوع مبارزه با الحاد به عنوان وجه ممیز نوشته آقای خامنهای یاد کرد و آن را به عنوان امتیاز بر دیگر نگاشتهها مطرح نمود. مهندس بازرگان نیز بعدها گفت: «در میان آنها متن پیشنهادی آقای خامنهای جزو برجستهترینها بود.» [۱۱]
با پیروزی انقلاب، شورای انقلاب به کانون مراودات آیتالله خامنهای و شهید مطهری تبدیل شد. جایی که باز هم محملی بود برای نزدیکی بیشتر میان آن دو و البته بحثهای طلبگیشان: «یک روز از این جلسات شورای انقلاب میآمدیم بیرون ـ آن جلسات هفت هشت ساعته آن اوایل کار ـ همان طور از یک خانهای ـ به نظرم هم نمیدانم کجا بودیم ـ میآمدیم، یک صفی بودند، پنج شش نفری میآمدیم بیرون، ایشان قبل از من، برگشت گفت یک گعدهای درست کن فلانی، خفه شدیم! این جوری بود. یعنی واقعاًها. من هم توی آن مجموعه، اگر بنا بود با کسی گعدهیی به معنای آخوندیش درست کنم و داشته باشیم جز با آقای مطهری با کس دیگری نبود. یعنی واقعاًها هر وقت با ایشان دو به دو ـ اتفاق افتاده بود فراوان ـ دو نفری توی اتاق ایشان در تهران یا منزل ما در مشهد یک ساعت، دو ساعت نشسته بودیم، صحبت، همه جور صحبتی بین ما رواج داشت. از خاطره گرفته ـ ایشان هم میدانید، خاطره و داستان و قصه و فلان خیلی زیاد، یک صندوقچهای بود از این گونه چیزها ـ بنده هم بیورود نبودم توی این چیزها. من هم خیلی از این چیزها توی ذهنم هست. این قدر بحث میکردیم. بحث علمی میشد، بحث اعتقادی میشد، بحث سیاسی میشد. یعنی واقعاً یک به هم بستگیای وجود داشت.» [۱۲]
سنگر خالی دانشگاه
۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸، اما، پایانی بود بر حیات دنیایی آیتالله شهید مطهری و خاتمهای برای دوستی چندین ساله او با آیتالله خامنهای. اگرچه شهادت، نام مطهری را پرآوازهتر کرد و آثارش را نامآشناتر اما بهزودی جای خالی او در تنویر دلها و اندیشههای مشتاق احساس شد. این فقدان، بیش از هر جا خود را در «دانشگاه»، سنگر اصلی شیخ شهید، نشان داد. با این حال، امام آگاه امت، با آنکه مُهر پذیرشی بر آثار معلم شهید زد و همگان را به بهرهبرداری از این ثمرات ارزشمند فراخواند، پیشنهادی هم برای پر کردن جای خالی او در دانشگاه داشت. دیدار دانشجویان با امام، از این پیشنهاد قدسی، آن هم در کوران جنجالهای دانشگاه پرده برداشت:
«البته باید اشخاصی هم که گوینده هستند بیایند در دانشگاه و من پیشنهاد میکنم که آقای آقا سید علی آقا بیایند، خامنهای. شما ممکن است که بروید پیش ایشان از قول من بگویید ایشان بیایند به جای آقای مطهری. بسیار خوب است ایشان، فهیم است؛ میتواند صحبت کند؛ میتواند حرف بزند.» [۱۳] آیتالله خامنهای موظف شده بود که راه علمی استاد شهید و یار محبوبش را ادامه دهد. دانشگاه، اکنون، میزبان میهمان خراسانیاش شده بود تا بانگ گفتارهای مطهریوار او را به جان بشنود.
مصادر:
۱. مصاحبه با روزنامه کیهان، ۱۳۶۱/۰۲/۰۷
۲. دیدار با اعضاى ستاد بزرگداشت استاد شهید مطهرى، ۱۳۶۲/۰۲/۰۳
۳. بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان، ۱۳۷۸/۰۶/۲۵
۴. مصاحبه با روزنامه اطلاعات پیرامون شهید مطهرى، ۱۳۶۱/۰۲/۰۸
۵. دیدار با مسؤولان سیاسى ایدئولوژیک ارتش، ۱۳۶۲/۰۳/۱۲
۶. گفتگوی آقای نوراللهیان با دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای
۷. شرح اسم،هدایتالله بهبودی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۹۱، صص ۴۹۶و ۴۹۷
۸. شرح اسم، صص ۵۳۰ و ۵۳۱
۹. شرح اسم، ص۳۲۲
۱۰. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، خاطرات سیدعلی خامنهای، شمـ بازیابی ۱۲۲۷، و شرح اسم، ص۲۴۲
۱۱. شرح اسم، ص۳۲۷
۱۲. بیانات در دیدار خانواده آیتالله مطهری، ۱۳۷۴/۰۲/۱۱
۱۳. امام خمینی (ره)، صحیفه نور، جلد ۸، ص ۱۳۴
برچسبها: شهید مطهری؛ مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان؛ سیدمحمود طالقانی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
راهکارهای وزارت کار در راستای ایجاد امنیت شغلی در جامعه
پیوندهای مرتبطعکس دیگران
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
گفتوگو با آقای دکتر سیّدصولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی
راهکارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در راستای ایجاد امنیت شغلی در جامعه
گفتگو | راهکارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در راستای ایجاد امنیت شغلی در جامعه(گفتوگو با سید صولت مرتضوی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی)
گفتگو | راهکارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در راستای ایجاد امنیت شغلی در جامعه(گفتوگو با سید صولت مرتضوی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی)
گفتگو | مهارت آموزی کارگران یکی از اولویتهای اصلی وزارت کار(گفتوگو با سید صولت مرتضوی، وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی)
توجه به ارتقای زندگی کارگران یکی از نکاتی بود که رهبر انقلاب در دیدار امروز کارگران بر آن تأکید کردند: «یکی از نکاتی که همه باید بدانند، هم مسئولین دولتی بدانند، هم آن کارآفرین و سرمایهگذار که خیلی از کارها وابستهی به موجودی او و امکانات او است، همه بدانند که اگر تلاش شد تا زندگی کارگر ارتقاء پیدا بکند، وضع کشور ارتقاء پیدا خواهد کرد. کارگر وقتی دغدغه نداشته باشد، امنیّت شغلی داشته باشد، رفاه داشته باشد، زندگیاش راحت بچرخد، کیفیّت کار بالا خواهد رفت، کیفیّت محصول بالا خواهد رفت.» ۱۴۰۲/۰۲/۰۹
رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس در گفتوگو با آقای دکتر سیّدصولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی دولت سیزدهم به بررسی اقدامات این وزارتخانه در راستای حمایت از کارگران و افزایش امنیت شغلی آنان پرداخته است.
هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
سه رفراندوم در چهلوچهار سال؛ کارنامه حکمرانی کدام کشور مردمیتر است؟
خانواده ایرانی، خاستگاه بخش مهمی از شعر معاصر است
آینده خطرناک دلار در جهان
نشانههای فروپاشی رژیم غاصب؛ نابودی اسرائیل به جنگ هم نیاز ندارد
اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
دیدار کارگران / دیدار کارگران با رهبر انقلاب به مناسبت روز جهانی کارگر
- 1401/03/09 فيلم - شغل پایدار، برای کارگر ایرانی
- 1401/02/31 فيلم - نماهنگ | سه اقدام مهم برای کارگران
- 1401/02/27 ديگران - يادداشت - کارگران، ستون خیمه تولید
- 1401/02/22 روزنگار - دیدارنگار ۹۸ | مجموعه آگاه، بابصیرت و متعهّد
- 1401/02/20 عکس پوستری - اطلاعنگاشت | در صف مقدّم تولید
- 1401/02/20 عکس پوستری - سخننگاشت | دیدار کارگران
- 1401/02/19 نقشه راه - نمودار | بیانات در دیدار کارگران
- 1398/02/04 فيلم - دیدار کارگران
- 1397/02/10 فيلم - نماهنگ | بوسه بر دست کارگر ایرانی
- 1397/02/10 عکس پوستری - باید دست هنرمند کارگر ایرانی را بوسید
- 1397/02/10 نقشه راه - نمودار | دیدار کارگران به مناسبت روز کار و کارگر
- 1397/02/10 عکس - دیدار کارگران
- 1397/02/10 بيانات - بیانات در دیدار کارگران
- 1397/02/10 صوت - دیدار کارگران
- 1397/02/10 خبر - دیدار کارگران با رهبر انقلاب
- 1397/02/09 عکس پوستری - افتخار کارگری
- 1396/02/26 عکس پوستری - برای امنیت مردم
- 1396/02/13 صوت - مشکل غیر قابل حل نداریم
- 1396/02/11 مرور سریع - جدول | مرور سریع بیانات در دیدار کارگران
- 1396/02/10 نقشه راه - نمودار | دیدار کارگران، مسئله اشتغال موضوع درجه اول کشور
- 1396/02/10 فيلم - دیدار کارگران
- 1396/02/10 صوت - دیدار کارگران
- 1396/02/10 عکس - دیدار کارگران
- 1396/02/10 خبر - دیدار کارگران با رهبر انقلاب
- 1396/02/07 خط حزب الله - خط حزبالله ۷۹ | ارزش دست کارگر
- 1396/02/07 خط حزب الله - خط حزبالله ۷۹ | ارزش دست کارگر
- 1395/02/10 فيلم - نماهنگ | نگاهی به دیدار کارگران با رهبر انقلاب
- 1395/02/08 بيانات - بیانات در دیدار کارگران
- 1395/02/08 صوت - دیدار کارگران
- 1395/02/08 فيلم - دیدار کارگران
- 1395/02/08 فيلم - شهید گمنام سلام ...
- 1395/02/08 نقشه راه - نمودار | دیدار کارگران ؛ جامعه کارگری، تولید داخلی
- 1395/02/08 عکس - دیدار کارگران
- 1395/02/08 خبر - دیدار کارگران با رهبر انقلاب
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطعکس
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
دیدار رئیس جمهور عراق با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای عبداللطیف رشید رئیس جمهور عراق و هیأت همراه با تأکید بر اینکه پیشرفت، سعادت، استقلال و اعتلای عراق برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم است، گفتند: گسترش همکاریهای دو جانبه و اجرایی شدن توافقهای انجام شده، به نفع هردو کشور است.
ایشان افزودند: جمهوری اسلامی ایران در کنار عراق و آرزوی ما پیشرفت عراق است.
رهبر انقلاب اسلامی لازمه گسترش همکاریها را پیگیری جدی توافقهای انجام شده بهویژه توافقهای امنیتی و اقتصادی اخیر دانستند و خاطرنشان کردند: گسترش روابط میان ایران و عراق و تعمیق آن، دشمنان قوی دارد و اگر پیوندهای تاریخی و اعتقادی مستحکم میان دو کشور وجود نداشت، وضعیت روابط شاید به شرایط دوران صدام باز میگشت.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به بزرگواری مردم عراق در پذیرایی از زائران ایرانی در ایام اربعین و غیر اربعین بهرغم هشت سال جنگ میان دو کشور گفتند: معنای چنین پدیده بسیار مهمی این است که عوامل اتحادی میان دو ملت و دو کشور وجود دارد که عوامل سیاسی خارجی نمیتوانند بر آنها اثر بگذارند، بنابراین باید از این فرصت جهت تعمیق بیشتر روابط استفاده شود و برای استمرار آن نیز مراقبت و هوشیاری جدی وجود داشته باشد.
ایشان با ابراز رضایت از وضعیت موجودِ حکومت و دولت عراق، آن را نتیجه اتحاد مردم و گروههای عراقی برشمردند و خاطرنشان کردند: عراق دارای شخصیتها و فکرهای خوب و جوانان پرانگیزه و پرتحرکی است که باید از این ثروت ملی استفاده و زمینههای این اتحاد حفظ شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید براینکه آمریکاییها دوست عراق نیستند، افزودند: آمریکاییها با هیچکس دوستی ندارند و حتی به دوستان اروپایی خود هم وفادار نیستند.
حضرت آیتالله خامنهای تأکید کردند: حتی حضور یک آمریکایی هم در عراق زیاد است.
در این دیدار که حجتالاسلام والمسلمین رئیسی رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای عبداللطیف رشید رئیس جمهور عراق با ابراز خرسندی فراوان از دیدار با رهبر انقلاب اسلامی، گفت: روابط ما با جمهوری اسلامی ایران، یک روابط مستمر و مستحکم و در ابعاد و زمینههای مختلف است.
وی با اشاره به دیدارها و گفتگوهای خود با مقامات ایران افزود: تمام تلاش عراق تعمیق روابط با ایران و اجرایی کردن برخی مسائل باقیمانده میان دوکشور است.
رئیس جمهور عراق همچنین از کمکها و حمایتهای دولت و ملت ایران در دورانهای مختلف بهویژه در مبارزه با تروریسم قدردانی کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
دیدار کارگران با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار بیش از هزار نفر از کارگران، اعضای تشکلهای کارگری و مسئولان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تأکید بر لزوم انجام شدن یک حرکت محسوس برای ارتقاء سطح زندگی کارگران، جامعه کارگری و مقابله هوشیارانه کارگران با تحریکات دشمنان را تحسین کردند و فرهنگسازی درباره «رابطه مستقیم درآمد و ثروت با کار و تلاش» را نیاز حقیقی کشور و جامعه خواندند.
حضرت آیتالله خامنهای هدف از دیدار سالانه با کارگران را برجسته شدن ارزش کارگر در جامعه برشمردند و افزودند: «کار» به علت تأمین کردن همه نیازها و لوازم زندگی مردم و کشور، در واقع حیات جامعه است اما اگر کارگر نباشد، از کار و آثار آن و پیشرفت و شکوفایی کشور خبری نیست بنابراین ارزش کارگر، ارزش حیات جامعه و زندگی مردم است.
ایشان درک اهمیت کار و کارگر را موجب تلاش برای تولید کار حقیقی و مفید دانستند و گفتند: نیاز حیاتی کشور و جامعه به کار، نیاز کارگر به کار برای اداره زندگی، نیاز روحی انسان به کار و تأثیر کاملاً محسوس کار در رفع و جلوگیری از بروز انواع فساد، نشاندهنده اهمیت فراوان برنامهریزی، سرمایهگذاری و اقدام برای تولید کار و اشتغال حقیقی است.
رهبر انقلاب با استناد به آیات قرآن مجید، به تبیین رابطه مستقیم درآمد و کار و ضرورت فرهنگسازی در این زمینه پرداختند و افزودند: از نگاه اسلام، درآمد باید ناشی از سعی و کار و تلاش باشد؛ بنابراین پولها و ثروتهای بادآورده، واسطهگری، سوداگری، دلالبازی، رشوه، ویژهخواری به علت ارتباط با فلان شخص و رباخواری، مخالف منطق قرآنی و دستور پروردگار است.
ایشان وجود مصادیقی از مُترَفین و انسانهای غرق در ثروت و فساد و غرور در جامعه را ناشی از قطع شدن ارتباط درآمد با کار و تلاش دانستند و افزودند: فرهنگسازی در این زمینه، کار بسیار دشوار و بلندمدت اما کاملاً ضروری است و هر گام در مبارزه با فساد، گامی در ایجاد این فرهنگ است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به فرمان بیست سال قبل خود درباره ضرورت مبارزه همهجانبه با اژدهای هفت سر فساد گفتند: اگر از آن زمان، دولتها و مسئولان اقدام میکردند، امروز وضع بهتری داشتیم که امیدواریم دولت و مجلس این مبارزه را جدی دنبال کنند.
ایشان نداشتن جرأت مبارزه با مفسد داخلی را موجب سلب شجاعت مبارزه با زورگوییهای دشمن خارجی دانستند و افزودند: اگر مسئولی به عنوان مثال، جرأت مقابله با سوءاستفادهکنندگان از تجارت یا اعتبارات بانکی را نداشته باشد و با بدهکاران عمده بانکی مقابله نکند، در مقابل خواستههای دولت زورگویی مثل آمریکا هم جرأت مقابله نخواهد داشت.
بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب به بیان وظایف مسئولان در قبال جامعه کارگری اختصاص داشت.
ایشان تعریف زبانی از کارگران را خوب اما ناکافی خواندند و به مسئولان و کارآفرینان و سرمایهگذاران خاطرنشان کردند: ارتقاء زندگی کارگر و اطمینان خاطرش به امنیت شغلی و چرخیدن راحت چرخ زندگی، باعث افزایش کیفیت کار و محصول میشود بنابراین، هر تلاشی برای ارتقاء زندگی کارگران، در واقع سرمایهگذاری برای سود بیشتر است.
حضرت آیتالله خامنهای تولید را ستون فقرات کشور و کارگران را ستون فقرات تولید برشمردند و گفتند: بخش مهمی از شعار امسال یعنی رشد تولید، به جامعه کارگری مربوط میشود و کارگران برای انجام وظایف در این زمینه باید با دلگرمی و اطمینان خاطر پای کار بیایند.
«سهمبری عادلانه از درآمد کار» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب با تأکید بر آن گفتند: سهم کارگر در ایجاد ارزش برای محصول بیش از عناصر و عوامل دیگر است، بنابراین برای ایجاد ارزش بالا برای محصولات باید در زمینه آموزش، مهارتآموزی و تجربهاندوزی کارگران برنامهریزی جدی شود.
ایشان توجه به سهم کارگر را به معنای نادیده گرفتن سرمایهگذار و ایجاد جبهه در مقابل آن ندانستند و خاطرنشان کردند: کارآفرین و کارگر هر دو به یکدیگر احتیاج دارند و بر خلاف کمونیستها که با دروغ و شعارِ بدون عمل، به دنبال ایجاد فضای جنگ و تضاد در روابط کار بودند، آنچه موجب تأمین سهم عادلانه در روابط کار میشود، انصاف، همراهی، همدلی و ناظر دانستن خدا است.
رهبر انقلاب در این زمینه افزودند: البته در مواردی ابزار سرمایه موجب تضییع حقوق کارگر میشود که جلوی آنها باید گرفته شود، ضمن اینکه محدودیتهای احتمالی سرمایهگذار و کارآفرین هم باید مورد توجه باشد.
ایشان بالا بردن تواناییهای کارگران را وظیفه خواندند و با اشاره به روایتی که «ظلم به کارگر را موجب نابودی همه اعمال خیر و حرام شدن بوی بهشت میداند»، گفتند: ظلم به کارگر فقط دستمزد ندادن نیست بلکه اقدام نکردن در زمینه بیمه، بهداشت، آموزش، ابتکار، مهارتافزایی، سلامت خانوادگی و امنیت شغلی نیز ظلم به کارگران است.
حضرت آیتالله خامنهای ۱۴ هزار شهید جامعه کارگری را ۱۴ هزار پرچم افتخار در دست کارگران خواندند و با اشاره به وفاداری کارگران به انقلاب و نظام، افزودند: مهمترین نشانه وفاداری جامعه کارگری به نظام، رفتار هوشمندانه آنها در این چند دهه یعنی ناکام گذاشتن تلاشهای گروهکها در اوایل انقلاب برای زمینگیر کردن نظام از طریق به تعطیلی کشاندن کارگاهها و همچنین ایستادگی هوشمندانه در مقابل تبلیغات انبوه بدخواهان خارجی برای قرار دادن جامعه کارگری در مقابل نظام است.
ایشان هوشیاری و تأثیرناپذیری کارگران از تحریکات بیگانگان را «جهاد بزرگ جامعه کارگری» خواندند و تأکید کردند: تا امروز نتوانستند و بعد از این نیز به حول و قوه الهی نخواهند توانست جامعه کارگری را در مقابل نظام قرار دهند.
رهبر انقلاب در عین حال برخی اعتراضها در محیط کارگری از جمله اعتراض به تأخیر در پرداخت حقوقها و یا واگذاریهای غلط و فاسد را بجا دانستند و گفتند: این اعتراضها در واقع کمک به دولت و نظام و آگاه کردن آنها است و در این موارد نیز هر جا دستگاههای مسئول مانند قوه قضائیه وارد شدند، دیدند که حق با کارگران است.
ایشان در همین زمینه افزودند: خوشبختانه در همه قضایای اعتراضی، جامعه کارگری با مرزبندی و اعلام مرزبندی با دشمن و تأکید بر همراهی و رفاقت با نظام نگذاشته است بدخواهان از اعتراض و تجمع سوء استفاده کنند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکتهای دیگر، ایجاد اشتغال برای جوانان تحصیلکرده اما بیکار یا دارای مشاغل نامربوط و همچنین جوانانی را که اساساً به دنبال تحصیل و اشتغال نیستند، ضروری خواندند و گفتند: همه این جوانان سرمایههای کشور هستند و صاحبنظران سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باید برای جلوگیری از معطل ماندن این سرمایهها به دولت کمک فکری کنند.
ایشان همچنین گزارش وزیر کار را حاوی نکات مهمی دانستند و با اشاره به سوابق خوب آقای مرتضوی در مسئولیتهای قبلی و ضرورت پیگیری برنامههای اعلام شده، گفتند: باید در اعلام هرگونه آمار بهخصوص در موارد مهمی همچون اشتغال، مسکن و بیمه دقت کامل کرد تا برخلاف برخی دولتهای قبلی، همه آمارهای ارائه شده دقیق و بدون مسامحه و سهلانگاری باشد.
در ابتدای این دیدار، آقای مرتضوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به بیان گزارشی از برنامهها و فعالیتهای این وزارتخانه از جمله در زمینه ایجاد اشتغال، آموزش و مهارتافزایی کارگران، توسعه بخش تعاونی، افزایش حمایت از مددجویان، گسترش تأمین اجتماعی و حمایتهای بیمهای پرداخت.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
کار حیات جامعه است، کار ستون فقرات زندگی مردم است، کار نباشد هیچ چیز نیست. غذایی که میخوریم، لباسی که میپوشیم، امکاناتی که از آن در زندگی استفاده میکنیم که حیات ما وابستهی به آنهاست همهی اینها ناشی از کار است. کار را چه کسی میکند؟ کارگر. خب پس ارزش کارگر چست؟ ارزش کارگر ارزش حیات جامعه است، ارزش زندگی مردم است.
بیکاری منشأ فساد است. خیلی از این فسادها بر اثر بیکاری است. ما چند سال قبل از این، سه چهار سال پیش یک حرکتی را با دولت وقت شروع کردیم برای شناخت آسیبهای اجتماعی. بنده حتی خودم در جلسات شرکت میکردم، جلسات چند ساعته برای اینکه راجع به آسیبهای اجتماعی کار بشود، فکر بشود. آنی که من خودم به نتیجه رسیدم این است که بسیاری از این آسیبها ناشی از بیکاری است. اعتیاد مربوط به بیکاری است، فساد مربوط به بیکاری است، دزدی مربوط به بیکاری است. طلاق، انهدام خانوادهها مربوط به بیکاری است.
آن دستگاههایی که مسئول تولید کارند بدانند که تولید کار، ایجاد کار، ایجاد اشتغال به معنای واقعی کلمه چقدر برای جامعه مهم است. سرمایه گذاری کنند. بنده حدود بیست سال پیش یک نوشتهی مشروحی در باب مبارزهی با فساد دادم؛ آنجا هم گفتم که مبارزهی با فساد پیگیری میخواهد، به قول این داستانها و افسانهها «اژدهای هفتسر، یک سرش را بزنی، شش سر دیگرش آن طرف زندهاند مشغول کارند»، همهجانبه باید مبارزه کرد. اگر از آن روز این قضیه را دولتهای محترم و مسئولین محترم دنبال میکردندما امروز وضع بهتری داشتیم بلاشک. خب حالا بحمداللّه دولت مردمی، مجلس انقلابی، امید این هست که اینها این کار مبارزهی با فساد را دنبال کنند.
اقتصاد کشور ستون فقراتش تولید است. ستون فقرات تولید هم کارگر است. ما نباید بگذاریم کارگر، این ستون فقرات تضعیف بشود. ما امسال گفتیم رشد تولید. خب رشد تولید چه جوری به وجود میآید؟ بخش مهمی از رشد تولید مربوط به کارگرهاست.
برای رشد تولید، برای بهبود وضع باید ارتقاء زندگی کارگر را یک اصل مهم به حساب بیاورند. بالا بردن زمینهی ارتقاء تواناییهای کارگر یک وظیفه است، «مَنْ ظَلَمَ أَجِیراً أَجْرَهُ أَحْبَطَ اللَّهُ عَمَلَهُ وَ حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» اگر کسی به یک کارگری ظلم بکند، در مورد اجرت او و دستمزد او ظلم بکند همهی اعمال خیر او از بین میرود حبط میشود، حبط یعنی نابود شدن، از بین رفتن و «حَرَّمَ عَلَیْهِ رِیحَ الْجَنَّة» خدای متعال بوی بهشت را بر این آدم حرام میکند یعنی اینجوری است!
خب حالا این ظلم چیست؟ ظلم این است که دستمزد او را ندهند فقط؟ خب بله این که ظلم بزرگی است اما فقط این نیست، اقدام نکردن در زمینهی همین مسائلی مثل بیمه، مثل بهداشت، مثل بالا بردن مهارت، مثل آموزش، میدان ندادن ابتکار عمل، اینها هم ظلم است.
یعنی اگر چنانچه میخواهید به کارگر ظلم نشود بایستی وسائل و زمینهی ارتقاء مهارت او را فراهم کنید، مسئلهی بیمه را تأمین کنید، مسئلهی بهداشت را تأمین کنید، مسئلهی سلامت خانوادگی را، مسئلهی امنیت شغلی را، یعنی نبود اینها هم درواقع ظلم است. مهمترین نشانهی وفاداری جامعهی کارگری به نظام رفتار آنها در این چند دهه بوده؛ در اول انقلاب تلاشهای گروهکها بود در داخل کشور، گروهکها تلاش میکردند هدفشان این بود که کارگران را بکشانند در خیابان، کارگاهها تعطیل بشود و انقلاب زمینگیر بشود، بعد به تدریج بحث گروهکها به کنار رفت. عمدتاً بدخواهان خارجی در این قضیه وارد شدند تا امروز هم ادامه دارد تحریکات کردند، اقدام کردند. برای اینکه بتوانند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند؛ جامعهی کارگری هوشمندی نشان داد ایستاد. این خیلی مهم است.
خیلی سعی کردند جامعهی کارگری را در مقابل نظام قرار بدهند، اما نتوانستند بعد از این هم دارند تلاش میکنند. همین الان دارند تلاش میکنند، حالا و در آینده هم به حول و قوهی الهی نخواهند توانست. البته اعتراضهایی در محیط کارگری وجود داشته؛ بعضی از این اعتراضات که حالا بنده تا آن جایی که خبر دارم اعتراضهای بجایی بوده، اعتراض به تأخیر حقوق، اعتراض به واگذاری غلط؛ گاهی یک محلی را یک مجتمع مهم کاری را به صورت غلط، به صورت فاسد، مفسد واگذار میکنند کارگر آنجاست دارد میبیند از نزدیک معترض است.
این [اعتراض] کمک به دولت است این کمک به نظام است، این آگاه کردن نظام است، هر جا هم در این چنین موارد دستگاههای مسئول مثل قوهِی قضاییه و غیره دنبال قضیه رفتند دیدند حق با اینهاست. منتها بنده در جریان تعدادی از این قضایا از حالا از دور و نزدیک قرار داشتم در همین قضایا هم جامعهی کارگری با دشمن مرزبندی کردند؛ نگذاشتند از این اعتراض در فلان قضیه، در فلان مجتمع نگذاشتند دشمن استفاده کند؛ میگویند به این کار اعتراض داریم اما از دشمن هم بیزاریم با نظام هم رفیقیم، همراهیم.
این خبر درحال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطنقشه راه
عکس پوستری
اخبار سایت
۱۳۸۰/۰۲/۱۰
فرمان هشت مادهای به سران قوا درباره مبارزه با مفاسد اقتصادی
حضرت آیتالله خامنهای، فرمان مهمی را درخصوص مبارزهی همهجانبه و سازمانیافته با مفاسد مالی و اقتصادی، خطاب به سران قوا صادر کردند.
متن فرمان رهبر انقلاب اسلامی به رؤسای قوای سهگانه بدین شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضرات آقایان رؤسای محترم قوای سه گانه دامت تأییداتهم
تشکیل ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی و تهیهی طرح مبارزه با فساد که دو قوهی مجریه و قضائیه بدان همت گماشتهاند، عزم جدّی مسئولان را به اقدام در این امر اساسی و حیاتی نوید میدهد. حکومتی که مفتخر به الگو ساختن نظام علوی است باید در همه حال تکلیف بزرگ خود را کم کردن فاصلهی طولانی خویش با نظام آرمانی علوی و اسلامی بداند، و این جهادی از سر اخلاص و همّتی سستیناپذیر میطلبد. جمهوری اسلامی که جز خدمت به مردم و افراشتن پرچم عدالت اسلامی، هدف و فلسفهئی ندارد نباید در این راه دچار غفلت شود؛ رفتار قاطع و منصفانهی علوی را باید در مدّ نظر داشته باشد؛ و به کمک الهی و حمایت مردمی که عدالت و انصاف را قدر میدانند تکیه کند.
نامگذاری امسال به نام مبارک «رفتار علوی» فرصت مناسبی است که شما برادران عزیز، خط مراقبت از سلامت نظام را که بحمدالله در سالهای گذشته همواره در کار بوده، فعّالیتی تازهنفس و سازمانیافته ببخشید و با همکاری و اتحاد، افقها را در برابر چشم این ملّت نجیب و مؤمن، روشنتر و شفافتر سازید.
امروز کشور ما تشنهی فعالیّت اقتصادی سالم و ایجاد اشتغال برای جوانان و سرمایهگذاری مطمئن است. و اینهمه به فضائی نیازمند است که در آن، سرمایهگذار و صنعتگر و عنصر فعال در کشاورزی و مبتکر علمی و جویندهی کار و همهی قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حکومتی و امانت و صداقت متصدیان امور مالی و اقتصادی مطمئن بوده و احساس امنیت و آرامش کنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از امکانات حکومتی، قطع نشود، و اگر امتیازطلبان و زیادهخواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمایهگذار و تولیدکننده و اشتغالطلب، همه احساس ناامنی و نومیدی خواهند کرد و کسانی از آنان به استفاده از راههای نامشروع و غیرقانونی تشویق خواهند شد.
خشکانیدن ریشهی فساد مالی و اقتصادی و عمل قاطع و گرهگشا در این باره، مستلزم اقدام همهجانبه بهوسیلهی قوای سهگانه مخصوصاً دو قوهی مجریه و قضائیه است. قوهی مجریه با نظارتی سازمانیافته و دقیق و بیاغماض، از بروز و رشد فساد مالی در دستگاهها پیشگیری کند، و قوهی قضائیه با استفاده از کارشناسان و قضات قاطع و پاکدامن، مجرم و خائن و عناصر آلوده را از سر راه تعالی کشور بردارد. بدیهی است که نقش قوهی مقننه در وضع قوانین که موجب تسهیل راهکارهای قانونی است و نیز در ایفاء وظیفهی نظارت، بسیار مهم و کارساز است.
لازم است نکاتی را به حضرات آقایان و دیگر دستاندرکاران کشور که میتوانند در مبارزه با فساد مالی ایفاء نقش کنند، تذکر دهم:
۱- با آغاز مبارزهی جدّی با فساد اقتصادی و مالی، یقیناً زمزمهها و بتدریج فریادها و نعرههای مخالفت با آن بلند خواهد شد. این مخالفتها عمدتاً از سوی کسانی خواهد بود که از این اقدام بزرگ متضرر میشوند و طبیعی است بددلانی که با سعادت ملت و کشور مخالفند یا سادهدلانی که از القائات آنان تأثیر پذیرفتهاند با آنان همصدا شوند. این مخالفتها نباید در عزم راسخ شما تردید بیفکند. به مسئولان خیرخواه در قوای سهگانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد، بنوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضائی در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
۲- ممکن است کسانی بخطا تصوّر کنند که مبارزه با مفسدان و سوءاستفادهکنندگان از ثروتهای ملّی، موجب ناامنی اقتصادی و فرار سرمایهها است. به این اشخاص تفهیم کنید که بعکس، این مبارزه موجب امنیت فضای اقتصادی و اطمینان کسانی است که میخواهند فعالیت سالم اقتصادی داشته باشند. تولیدکنندگان این کشور، خود نخستین قربانیان فساد مالی و اقتصاد ناسالماند.
۳- کار مبارزه با فساد را چه در دولت و چه در قوهی قضائیه به افراد مطمئن و برخوردار از سلامت و امانت بسپارید. دستی که میخواهد با ناپاکی دربیفتد باید خود پاک باشد، و کسانی که میخواهند در راه اصلاح عمل کنند باید خود برخوردار از صلاح باشند.
۴- ضربهی عدالت باید قاطع ولی درعینحال دقیق و ظریف باشد. متهم کردن بیگناهان، یا معاملهی یکسان میان خیانت و اشتباه، یا یکسان گرفتن گناهان کوچک با گناهان بزرگ جایز نیست. مدیران درستکار و صالح و خدمتگزار که بیگمان، اکثریت کارگزاران در قوای سهگانه کشور را تشکیل میدهند نباید مورد سوءظن و در معرض اهانت قرار گیرند و یا احساس ناامنی کنند. چه نیکو است که تشویق صالحان و خدمتگزاران نیز در کنار مقابله با فساد و مفسد، وظیفهای مهم شناخته شود.
۵- بخشهای مختلف نظارتی در سه قوه از قبیل سازمان بازرسی کل کشور، دیوان محاسبات و وزارت اطلاعات باید با همکاری صمیمانه، نقاط دچار آسیب در گردش مالی و اقتصادی کشور را بدرستی شناسایی کنند و محاکم قضائی و نیز مسئولانِ آسیبزدایی در هر مورد را یاری رسانند.
۶- وزارت اطلاعات موظف است در چهارچوب وظائف قانونی خود، نقاط آسیبپذیر در فعالیتهای اقتصادی دولتىِ کلان مانند: معاملات و قراردادهای خارجی، و سرمایهگذاریهای بزرگ، طرحهای ملّی، و نیز مراکز مهم تصمیمگیری اقتصادی و پولی کشور را پوشش اطلاعاتی دهد و به دولت و دستگاه قضائی در تحقق سلامت اقتصادی یاری رساند و بطور منظم به رئیسجمهور گزارش دهد.
۷- در امر مبارزه با فساد نباید هیچ تبعیضی دیده شود. هیچکس و هیچ نهاد و دستگاهی نباید استثنا شود. هیچ شخص یا نهادی نمیتواند با عذر انتساب به اینجانب یا دیگر مسئولان کشور، خود را از حسابکشی معاف بشمارد. با فساد در هر جا و هر مسند باید برخورد یکسان صورت گیرد.
۸- با این امر مهم و حیاتی نباید بگونهی شعاری و تبلیغاتی و تظاهرگونه رفتار شود. بجای تبلیغات باید آثار و برکات عمل، مشهود گردد. به دستاندرکاران این مهم تأکید کنید که بجای پرداختن به ریشهها و امالفسادها به سراغ ضعفا و خطاهای کوچک نروند و نقاط اصلی را رها نکنند. هرگونه اطلاعرسانی به افکار عمومی که البته در جای خود لازم است، باید بدور از اظهارات نسنجیده و تبلیغاتگونه بوده و حفظ آرامش و اطمینان افکار عمومی را در نظر داشته باشد.
از خداوند متعال اخلاص و جِدّ و توفیق را برای خود و شما و همهی مسئولان این امور، مسئلت میکنم و امیدوارم این اقدام مورد رضای حضرت بقیةاللهالاعظم روحی فداه قرار گرفته، گام بلندی بسوی رفاه و آسایش عمومی را تدارک کند.
والسلام علیکم
سید علی خامنهای
۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۸۰
برچسبها: رانتخواری؛ مفاسد اقتصادی؛ اعتماد مردم به نظام اسلامی؛ شبههافکنی؛ مبارزه با مفاسد اقتصادی؛ قوای سهگانه؛ قوه قضائیه؛ قوه مقننه؛ مجلس شورای اسلامی؛ قوه مجریه؛ افکار عمومی؛ حضور مردم در صحنه؛ امنیت اقتصادی؛ حمایت از سرمایه ایرانی؛ مبارزه با فساد؛ فساد مالی؛ فرمان هشت مادهای به سران قوا؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی امسال با دانشجویان، ضمن اشاره به صحبت یکی از دانشجویان درباره رفراندوم فرمودند: «گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحثوجدل و گفتگو و دوقطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همهی مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان عبور کند.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتگو با آقای دکتر محمدجواد لاریجانی به بررسی جایگاه رأی مردم و ابعاد مسئله رفراندوم پرداخته است. اخیراً در هر مسئلهای، بحث رجوع به رأی و نظر مردم در قالب رفراندوم توسط برخی افراد مطرح میشود. جایگاه و نقش مردم با تأکید بر نگاه امام خمینی از ابتدای انقلاب تاکنون چگونه بوده است؟
بله اخیراً مسئلهی رفراندوم توسط بعضی از سیاستمداران مطرحشده و بلافاصله مورد دستاویز دشمنان انقلاب قرارگرفته و این را یک مستمسکی کردند که هجمهای به جمهوری اسلامی کنند.
اولاً همهپرسی که اصلاً چیز بدی نیست و در قانون اساسی ما اصلاً یک بند راجع به آن هست؛ البته همهپرسی در قانون اساسی ما محدود به قانون اساسی است؛ یعنی کسی در داخل قانون اساسی علیه قانون اساسی نمیتواند همهپرسی کند. همانطور که در نسخه بازبینیشده قانون اساسی آمده است، مطالب در چارچوب قانون اساسی به همهپرسی میتواند گذاشته شود.
قانون اساسی ما استخوانهای ثابتی دارد که در فصول اولیه و مقدمه آمدهاند و اینها پایههای قانون اساسی است و بقیه هم فروع آن است. مثلاً میشود همهپرسی کرد که آیا ما دوباره نخستوزیر داشته باشیم یا نداشته باشیم. خب اگر احتیاج دارد میتوان برای بازنگری در قانون اساسی همهپرسی کرد. یا مثلاً شورای سرپرستی صداوسیما یکوقت عوض شد و تبدیل شد به شورای نظارت؛ همهپرسی درباره اینها طبق قانون اساسی و در چارچوب قانون اساسی شدنی است.
همهجا هم رفراندوم همین است. مثلاً اگر کسی بیاید بگوید ما میخواهیم اصلاً اصل مردمسالاری را در جمهوری اسلامی به رفراندوم بگذاریم که باشد یا نباشد؛ خب این را نمیتوانیم. چون قانون اساسی ما از ب بسمالله تا ت تمت مبتنی بر مردمسالاری است؛ یعنی همهی ارکان نظام ما بر اساس رأی مردم است. رأی مردم هم در خیابان تعیین نمیشود، رأی مردم در چارچوب قانون مشخص میشود.
[دریافت فیلم] مگر بین جریانهای حاضر، ممکن است عدهای در ظاهر و شعار، بگویند رأی مردم را حذف کنیم؟
بله ممکن است بگویند اینهایی که میگویند رفراندوم اینها همه مدعی مثلاً روشنفکری و اصلاحات و اینها هستند. اینها مگر با دموکراسی بدند؟ بله در فتنهی ۸۸ دیدیم. فتنهی ۸۸ قبل از اینکه کودتا علیه جمهوری اسلامی باشد، کودتا علیه دموکراسی کشور بود. اینها میخواستند رأی مردم را بگذاریم دور، تظاهرات در خیابان را جایگزینش کنند. خب این یعنی دشمنی با دموکراسی دیگر.
حالا ما اصلاً ما بیاییم امور را بر اساس تظاهرات در خیابان تعیین کنیم خب این یعنی خلاف قانون اساسی. پس ببینید علیه دموکراسی نمیتوانیم رفراندوم کنیم همانطور که علیه اسلام هم نمیتوانیم همهپرسی کنیم. مثلاً یک گروهی بیایند بگویند رفراندوم کنیم بخشی از احکام اسلام اجرا بشود یا نشود. این چون خلاف قانون اساسی است، نمیتواند موضوع رفراندوم باشد.
غیر از اصول مردمسالاری و اسلام، چه اصول دیگری در قانون اساسی کشور ما چنین جایگاهی دارد که غیرقابل خدشه است؟
غیر از اینکه درباره اصل مردمسالاری و احکام اسلام نمیتوانیم رفراندوم کنیم، در امور دیگری که مربوط به استقلال کشور است هم قانون اجازه همهپرسی نمیدهد. مثلاً یک گروهی بیایند رفراندوم کنیم که اصلاً ما برویم زیر بلیت کدخدا. این خلاف قانون اساسی است، چون در قانون اساسی استقلال ما یکی از پایههاست.
یا مثلاً گفتند رفراندوم کنیم که آقا ما بچسبیم به برجام یا نه. خب اینکه خلاف قانون اساسی است چون برجام یکچیزی است که نه به دار است نه به بار. اصلش دست طرف مقابل است، دست ما نیست ما که به آن بخواهیم بپردازیم.
این معنایش این است که ما در امر اقتصادی وابسته بشویم به نظر کاخ سفید که آیا آنها دوست دارند حالا موقتاً دائماً نفعی به ما برسانند یا نه. خب اینکه خلاف قانون اساسی است. پس ببینید مسائلی که اینها اظهار میکنند راجع به رفراندوم اینها موضوعاتی است که اصلاً خلاف قانون اساسی است. هیچ جای دنیا درباره مسائل اصولی و اساسی رفراندومی برگزار نمیکنند.
[دریافت فیلم] در کشورهایی که مدعی پرچمداری دموکراسی و رأی مردم هستند، چگونه درباره اینگونه مسائل که جزو اصول حکومتشان است، تصمیمگیری میشود؟
من برایتان دو تا نمونه بگویم. این افراد مدعی رفراندوم خب، کشور انگلیس را احتمالاً قبول دارند بهعنوان یک کشور دموکراتیک. در انگلیس در طول چند قرن فقط سه تا رفراندوم برگزار شد؛ و اینها هم تازه بعد از سال ۲۰۰۰ است. تازه رفراندوم بر اساس قانون سال ۲۰۰۰ کشورشان اعتبار اجرایی ندارد؛ یعنی مجلس میتواند قبول کند میتواند قبول نکند.
پس ببینید کشور برای اینکه ما بارومتر دموکراسی داشته باشیم معنایش این نیست که رفراندوم در آن باشد یا نباشد.
از انگلیس بدتر در تاریخ ۳۰۰ ساله آمریکا اصلاً تاکنون هیچ رفراندومی به شکل سراسری برگزار نشده است. در ایالاتمتحدهی آمریکا ایالتها میتوانند رفراندوم بگذارند. قانون این است که مردم میتوانند یک ایدهای را مثلاً ۵۰۰ هزار نفر امضا کنند در مجلس ایالت تصویب بشود؛ و قانون بشود. اگر این قانون یا مصوبه مخالف قانون اساسی باشد دادگاه عالیشان این را رد میکند.
نمونههای زیادی وجود دارد. پارسال مسئلهی سقطجنین در ایالتهای مختلفی با رأی و رفراندوم تصویب شد که سقطجنین باشد. این رفت دادگاه عالی و آنجا همه را رد کردند و الآن کلاً غیرقانونی است.
رفراندوم فقط در ایالتها وجود دارد که آن عنوانش هم رفراندوم نیست و نتیجه میرود در مجلس ایالت قانونگذاری ایالت اگر خلاف قانون اساسیشان باشد ردش میکنند. آیا برای برقراری و تقویت مردمسالاری در کشور باید حتماً مدام رفراندوم برگزار کرد؟
ببینید نسبت دموکراسی و رفراندوم خیلی روشن است. اصلاً ملاک دموکراسی رفراندوم نیست، رفراندوم یک تکنیک است و دموکراسی یک پایه است.
برای ما برگزاری رفراندوم خیلی موضوع طبیعی و راحتی است اما مگر همه مسائل مملکت ما راهحلش رفراندوم است؟ بله اگر یک موضوعی داشته باشیم که در چارچوب قانون اساسی است امکانپذیر است اما اینهایی که الآن رفراندوم را مطرح میکنند، میخواهند قانون اساسی کشور ما را اصلاً پاره کنند؛ خب الآن تشکیلات تبلیغاتی آمریکا و بیبیسی و امثال منافقین هدفشان از بین بردن نظام جمهوری اسلامی است.
علاوه بر این نزدیک انتخابات مجلس هستیم و عدهای از لحاظ نظری که دستشان خالی است و از لحاظ عملیاتی هیچ دستاوردی نداشتهاند؛ یعنی راجع به هیچیک از مسائل مهم کشور یک حرف حساب هم ندارند؛ اینها یک نسخههای از پیشتعیینشدهای دارند برای اقتصاد کشور، روابط خارجی کشور، افایتیاف که تسلیم بشویم و عضو بشویم و درها را باز کنیم که پول بیاید. خب اینها که جوکهای سیاسی است. مگر غرب به این راحتی به کسی پول میدهد؟ سابقهی بقیهی کشورها چه جوری است؟ اینهاست که خلاف قانون اساسی است.
آنهایی هم که مدعی حقوقدانی هستند و معتقدند قانون اساسی محور است نمیتوانند در موردی که خلاف قانون اساسی است، تقاضای رفراندوم کنند. شبهه دیگری که مطرحشده، تحریف معنایی بیانات رهبر انقلاب درباره نظر و رأی مردم بود. این در حالی است که ایشان پرچمدار حقوق مردم است و این موضوع مثلاً در دفاع ایشان از رأی مردم در سال ۸۸ به اثبات رسید. تحلیل شما چیست؟
مردمسالاری و اتکا به رأی مردم در نظام کاملا مشهود است. همین حضراتی که امروز انتقاد میکنند، اینها با رأی مردم روی کار آمدند در دورههایی، با همین رأی مردم هم آمدند پایین. وقتی پایین میآیند جیغشان بلند میشود. یعنی ظاهرا انگار رأی مردم را بهعنوان نردبانی برای بالارفتن در قدرت قبول دارند.
پس نظام ما مبتنی بر رأی مردم است. هیچکسی در این کشور و نه در کشور، در کل منطقه غرب آسیا و جهان اسلام، قویتر از رهبر معظم انقلاب، مدافع رأی مردم نیست. من اصطلاح دموکراسی را نام میبرم که بدانید این عین دموکراسی است. دموکراسی فانکشنال و نمایندگیای که ما داریم، هیچکسی به این اندازه مدافعش نیست. این جای شک ندارد.
ببینید تحلیل مردم، یک مسئلهی تکنیکی است. مثلاً میزان مالیاتی که باید از درآمدهای مختلف گرفت، یک مسئلهی تکنیکی است؛ این مسئلهی تکنیکی باید بررسی بشود و ببینیم که واقعاً ابعادش چه هست. آیا همهی مردم باید وقت بگذارند بهاندازهی نمایندگان مجلس یا وزرای دولت یا کارشناسان بخش مالی که این را بررسی کنند. خب مردم طبیعتاً امکانش را ندارند. خود بنده هم از خیلی از مسائل جاری تکنیکی سردرنمیآورم و اصلاً نمیدانم چه جوری است. مثلاً از من راجع به خودرو بپرسید که حالا هم جیغ مردم درآمده. صنعت خودرو چرا دچار این تلاطمها شده؟ چرا صنعت خودروی ما روی پای خودش نایستاده؟ چرا صنعت خودروی ما توسط ابتکارات مهندسین ما اداره نمیشود؟ اینها مسائل تکنیکی است و طبیعتاً اینها چیزهایی نیست که ما با رفراندوم حل کنیم. اینها مسائل فنی و تکنیکی است.
تأکید میکنم بهترین مدافع مردمسالاری در کشور ما، در منطقهی خاورمیانه، در جهان اسلام آقای سیّد علی خامنهای است. این اصلاً بحث علقهی شخصی نیست این یک واقعیت اجتماعی است یک واقعیت سیاسی است. ایشان مدافع سرسخت مردمسالاری است و تا آخر هم پای آن ایستادهاند.
نکتهی دوم درباره مسئلهی رفراندوم، اگر مواردی در چارچوب قانون اساسی باشد بد هم نیست رفراندوم برگزار شود. مثالش این است که بخواهیم تصمیم بگیریم که مثلاً سیستم انتخابات ریاست جمهوری مستقل نباشد مثل بعضی جاهای دیگر صدراعظم داشته باشیم که نخستوزیر را تعیین کند و رئیسجمهور هم یک عنصر تشریفاتی باشد، خب این باید رفراندوم گذاشته بشود. اول بررسی بکنیم ببینیم به نفع نظام هست یا نه. مرجع و مجرای چنین بررسیای کدام نهاد است؟
در قانون ما، مجرای بررسی برگزاری رفراندوم مجلس است اما اگر بخواهیم کار اساسیتر مثل بازنگری در قانون اساسی کنیم آنوقت راه دیگری دارد. آن باید مقدماتی داشته باشد. به نظرم بهتر است ما کمیته یا شورا درست کنیم تا بررسی کنند، در آن موضوعی که اساسیتر و فنیتر است.
یکی از پیشنهادهای رهبر انقلاب در مورد مسئلهی فلسطین برگزاری رفراندوم بین همه فلسطینیان است؛ جالب است که این طرح و طرحهای مشابه هیچوقت از سوی غرب و صهیونیستها موردتوجه قرار نمیگیرد. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
چنین طرحی، بهترین نسخه برای حل مسالمتآمیز مسئله فلسطین است. جمهوری اسلامی البته از مقاومت دفاع میکند چون دشمن حاضر نیست کار دیگری بکند. ولی این نسخهای که رهبر انقلاب از خیلی سال پیش اعلام کردند بهترین نسخه است. یهودی، مسیحی و مسلمان و همه آنهایی که آواره شدند، حقدارند در این رفراندوم شرکت کنند. این دقیقاً جایی است که همهپرسی راهگشاست و باعث صلح میشود و این خونریزی و جنایتهای رژیم صهیونیستی را متوقف میکند اتفاقاً یهودیها هم در آن نفع میبرند. من این را در یک سخنرانی در برلین گفتم که یهودیها خیلی عصبانی شدند؛ اما مدعیان رأی مردم هرگز خودشان تن به چنین همهپرسیهایی نمیدهند.
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / مشارکت مردم به تناسب هر حوزه، سطح خود را میطلبد
فيلم / هیچکس در ایران و جهان اسلام به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
فيلم / مثبت ۱۰۰ ثانیه | کارکرد رفراندوم
ديگران - گفتگو / سه رفراندوم در چهلوچهار سال؛ کارنامه حکمرانی کدام کشور مردمیتر است؟
....
مهمان: دکتر محمد جواد لاریجانی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا
مشارکت مردم به تناسب هر حوزه، سطح خود را میطلبد
گفتوگو | مشارکت مردم به تناسب هر حوزه، سطح خود را میطلبد(گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا)
گفتوگو | مشارکت مردم به تناسب هر حوزه، سطح خود را میطلبد(گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا)
رهبر انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان با تأکید بر اهمیت توجه به حرف مردم تصریح کردند: «حرف مردم را باید گوش بدهند. حرف مردم کجا است؟ خب مردم در همهی مسائل که حرف ندارند، [ضمناً] یک حرف ندارند؛ باید فکر کنند، مطالعه کنند. حرف مردم سازوکاری دارد. حرف مردم همین است که الان وجود دارد؛ یعنی یک نفر را به عنوان رئیسجمهور انتخاب میکنند؛ این حرف مردم است. یک عدّهای را به عنوان نمایندهی مجلس انتخاب میکنند؛ این حرف مردم است. حرف مردم را اینجوری میشود فهمید دیگر.
حالا یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ اینجوری گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتگو و دوقطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همهی مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان [عبور کند].» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با حجتالاسلاموالمسلمین دکتر حمید پارسانیا، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی به بررسی نقش مشارکت مردم در نظام جمهوری اسلامی و سطوح مختلف آن پرداخته است. برخی از نکات مورد اشاره حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا که در این مصاحبه مشاهده میکنید:
انقلاب اسلامی کاملاً با حضور و مشارکت مردمی توانست پیروز شود.
ما در حدود ۴۰ سال، ۴۰ انتخابات داشتیم. البته مشارکت مردم، به تناسب حوزهی خودش مشارکت سطح خودش را میطلبد.
برخی از مشارکتها در حوزه اصول و مبانی که اساسیتر هست، گاه ممکن است در قالب یک رفراندوم عمومی باشد مثل اصل جمهوری اسلامی.
برخی از مشارکتها باید طبقه بندی و رده بندی و چند مرحلهای باشد.
هر قلمرویی از دانش یک منطق مربوط به خودش را دارد.
در دانشهای طبیعی منطق تجربی کارآمد است. در دانشهای ریاضی منطق نیمه تجدیدی است. عملیات اجتماعی هم این است هر بخشی از عملیات اجتماعی و مشارکت در عملیات اجتماعی منطق مربوط به خودش را میطلبد.
در نظام سلامت وقتی که مشارکت میخواهید قاعدتاً متخصصینی را که تشخیص بدهند که چه کسی در کدام حوزه تخصص لازم را دارد، باید معرفی بکند.
در نظام دینی شما برای تشخیص اعلم از خبرگان استفاده میکنید.
برچسبها: رفراندوم؛ مشارکت مردم؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
سه رفراندوم در چهلوچهار سال؛ کارنامه حکمرانی کدام کشور مردمیتر است؟
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی امسال با دانشجویان، ضمن اشاره به صحبت یکی از دانشجویان درباره رفراندوم فرمودند: «گفتند که اگر چنانچه شما از اوّل در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید، حالا آن حسّاسیّت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همهی مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحثوجدل و گفتگو و دوقطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همهی مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان عبور کند.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتگو با آقای دکتر فؤاد ایزدی کارشناس مسائل امریکا به بررسی موضوع رفراندوم در نظامهای سیاسی غرب پرداخته است. کشورهای غربی و بهخصوص ایالاتمتحده که اصطلاحاً خودشان را داعیهدار دموکراسی معرفی میکنند در موضوع رفراندوم چه تجربههایی دارند و این موضوع در نظام سیاسیشان چه جایگاهی دارد؟
در قانون اساسی آمریکا هیچ اشارهای به بحث رفراندوم وجود ندارد و این هم دلیل دارد؛ دلیلش این نیست که افرادی که قانون اساسی آمریکا را نوشتهاند فراموش کردند یا به این مسئله توجه نداشتند. دلیل این است که افرادی که قانون اساسی آمریکا را نوشتند و بعد در رأس این حکومت قرار گرفتند متعلق به یک درصدهای جامعهی آمریکا بودند و قشر ثروتمند بودند.
نویسندگان قانون اساسی آمریکا این خوف را داشتند که اگر عموم مردم ابزارهایی داشته باشند برای ارائهی نظراتی که دارند این ابزارها ممکن است در مقابل آن اقلیت حاکم استفاده بشود. از این جهت در ابتدای تأسیس آمریکا، در نشریهی فدرالیست که افرادی مثل جیمز مدیسون یا الکساندر همیلتون مطالبی را مینوشتند از اصلاح دیکتاتوری اکثریت (Tyranny of the majority) استفاده کردند.
این افراد متوجه بودند یک اکثریتی هست و از این اکثریت خوف داشتند منتها از کلمهی تایرانی به عنوان مثلاً دیکتاتوری یا سلطه یا استبداد اکثریت اسم میبردند؛ و یکی از دلایلی که در آمریکا سیستم الکترال در قانون اساسیاش هست همین است؛ یعنی رأی مستقیم مردم نیست. برای همین است که ما داشتیم در همین سالهای اخیر ترامپ کمتر از هیلاری کلینتون رأی میآورد ولی ترامپ رئیسجمهور میشود. یا بوش پسر کمتر از الگور در انتخابات سال ۲۰۰۰ رأی میآورد ولی بوش رئیسجمهور میشود.
در تاریخ آمریکا ما هیچ رفراندومی در سطح ملی نداشتیم. در بعضی از ایالتها یک اقلیتی از ایالتها در مباحث محلی بله بعضاً این هم اسمش را رفراندوم نمیگویند؛ و ممکن است از جمعیت مثلاً یک رأیگیری بشود. برای بحثهای محدود محلی. بهشرط اینکه قوانین فدرال را دولت مرکزی به هیچ شیوهای نقض نکند؛ مثلاً هیچ ایالتی نمیتواند بیاید بگوید که ما میخواهیم مثلاً با ایران یا چین یا روسیه ارتباط داشته باشیم. چرا؟ چون در قانون فدرال این اجازه وجود ندارد این کشورها تحریم هستند.
در حوزههای دیگر هم مثل سقطجنین یا حمل سلاح هم همهپرسی برگزار نمیشود. شما میدانید الان خب اکثریت مردم آمریکا مخالف این قوانین فعلی حمل سلاح هستند؛ منتها این نظر اکثریت سالهاست وجود دارد و هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد. به خاطر ساختاری که در آنجا وجود دارد.
اگر الان رفراندومی در آمریکا بود که نظر مردم را درباره حمل اسلحه میپرسید خب معلوم است با چالش مواجه میشدند. چرا این اتفاق نمیافتد؟ چون در آمریکا در سطح فدرال و در سطح ملی چیزی به اسم رفراندوم نداریم؛ به این دلیل آمریکاییها جایگاهی برای نقد جمهوری اسلامی در مباحث مرتبط با مردمسالاری ندارند. در این چهلوچهار سالی که از انقلاب گذشته ما سه بار رفراندوم برگزار کردیم اما تاریخ قانون اساسی فعلی آمریکا که برمیگردد به دویستوچند سال پیش، تعداد رفراندومهایشان صفر بوده است. کشورهای اروپایی از نظر آمار برگزاری رفراندوم چه وضعیتی دارند؟
وضعیت کشورهای دیگر غربی هم کموبیش به همین حالت است. حالا مثلاً یکی از کشورهایی که در این ماههای گذشته خیلی با ما درگیر بود و وزیر خارجهاش مخصوصاً خیلی علیه ایران حرّافی میکرد آلمان است. آیا در قانون اساسی آلمان ما چیزی به اسم رفراندوم داریم؟ خیر. چرا؟ این یک دلیل دیگر دارد.
زمانی که هیتلر در آلمان سر کار بود، آلمانها قانون رفراندوم داشتند. هیتلر هم برای پیشبرد اهداف خودش از رفراندوم استفاده میکرد. هیتلر یکبار در سال ۱۹۳۴ رفراندوم برگزار کرد برای اینکه هم میخواست صدراعظم آلمان باشد هم رئیسجمهور آلمان. آلمانیها هم رأی دادند و از این جهت هیتلر بر اساس قوانین دموکراتیک آن قدرت را پیدا کرده بود. در سال ۱۹۳۶ یک رفراندوم دیگری هیتلر برگزار کرد برای حمله به راینلند که یک منطقهای است در غرب آلمان؛ این زمانی بود که هنوز جنگ جهانی دوم شروع نشده بود. رفراندوم را برگزار کردند و رأی آورد که به این منطقهی غربی باید حمله کنند و حمله کردند و اشغال کردند.
این تجربهی استفاده از رفراندوم توسط هیتلر نتیجهاش این شد که در قانون جدیدی که بعد از جنگ جهانی دوم در آلمان نوشته شد، دیگر موضوع رفراندوم حذف شد. در آلمان مثل همان وضعیتی که در آمریکا است بعضاً در مباحث کوچک محلی، به رأی مردم مراجعه میشود ولی در سطح ملی نه. هیچ امکانی برای رفراندوم نیست چه برای تغییر قانون اساسی، چه برای تغییر چیز دیگر در قانون اساسی آلمان پیشبینی نشده است.
در بعضی کشورهای دیگر اروپایی مثل انگلیس هم امکان رفراندوم دارند منتها معمولاً استفاده نمیکنند. در چند قرنی که از ساختار فعلی سیاسی انگلیس میگذرد، تنها سه بار در انگلیس رفراندوم برگزار شده یعنی بهاندازه عمر ۴۴ ساله جمهوری اسلامی رفراندوم برگزار کردهاند. از این جهت سهبهسه ما مساوی هستیم در انگلیس.
کانادا هم در طول تاریخش سه بار رفراندوم برگزار کردهاند. بعضی از کشورهای اروپایی دیگر هم امکان قانونی رفراندوم ندارند؛ مثل بلژیک، نروژ، فنلاند و... این کشورهای مشهورند که در آنها دموکراسی مثلاً غوغا میکند اینها یا رفراندوم ندارند یا اگر رجوعی هم بشود به همهپرسی الزاماً اجرایش الزامآور نیست.
در اروپا و شاید در دنیا تقریباً یک استثنا داریم که سوئیس است. از ۱۸۴۹، پانصدوچند بار رفراندوم برگزار شده که غالباً همان بحثهای محلی یا کوچک بوده و برای بحثهای ملیشان نیاز به تأیید پارلمان است. همان حالتی که در قانون اساسی ایران هم هست که مجلس باید بحث رفراندوم را تصویب بکند. بعد این افرادی که در داخل کشور خیلی بحث سوئیس را مطرح کردند. خب این نکته باید یادآوری بشود که شرایط کشورها متفاوت است. مساحت سوئیس نصف استان سمنان ماست؛ یعنی شما در یک محیط کوچک شاید بعضاً بتوانید از این نوع کارها انجام بدهید. از این جهت اگر این سبک حکمرانی خیلی سبک مناسبی بود خب کشورهای دیگر هم الگو میگرفتند که نگرفتند. یک حالت ویژهای آنجا هست به دلایل متعدد و خاصی.
در کشورهایی که در دنیا مدعی دموکراسی هستند، چگونه به رأی و نظر مردم مراجعه میشود؟
سبک مرسوم در کشورهایی که در آنها مردمسالاری بهنوعی وجود دارد این است که افرادی در مجلس، در قوهی مجریه انتخاب میشوند و بعد این افراد بر اساس تخصصشان میروند و بحثهای سیاستگذاری را انجام میدهند؛ و این سبک غالب است در دنیا، در ایران هم همین حالت هست.
اینکه مکرراً و مدام بخواهید در حوزههای مختلف به مردم رجوع بکنید خب معلوم است که این عملی نیست و نمیشود به همهی مباحثی که کشور نیاز دارد به رأی عمومی رجوع کرد.
یک مشکل دیگر این است که به خاطر محدودیتهای گوناگون، گاهی امکان تحلیل برای عموم مردم در خیلی از حوزهها اصولاً وجود ندارد.
علاوه بر این رفراندوم یک هزینههایی دارد؛ فقط هزینهی مادی و وقت و اینها را عرض نمیکنم بلکه معمولاً جامعه دوقطبی میشود؛ یعنی اگر موضوعی در حوزهی رفراندوم وجود داشته باشد، یک عدهای طرفدار میشوند و یک عدهای مخالف میشوند و این خیلی وقتها جامعه و کشور را دچار مشکل میکند. دوقطبی شدن جامعه مشکلات جدیای را ایجاد میکند.
گفته میشود در انگلیس و در همهپرسیای که برگزار شد تحت عنوان برگزیت هم همین آسیبها اتفاق افتاد. نظر شما چیست؟
بله و عدد اختلاف آرای موافقین و مخالفین برگزیت هم کم بود و چند ماه بعد از رأی آوردن برگزیت در نظرسنجیها، کمکم اکثریت مخالف شدند و نظرشان بلافاصله عوض شد. این هم یک مسئلهی رفراندوم است. رفراندوم یک عکسی هست که شما از افکار عمومی در آن روز رأیگیری میگیرید؛ و اینها هم متأثر از موجی است که جریان دارد. اکثریت مثلاً موافق میشوند و کشور بهشدت دوقطبی میشود و دعواها زیاد میشود. الان اگر شما رجوع بکنید اکثریت مردم انگلیس مخالف آن اتفاقی هستند که در رفراندوم برگزیت انجام شد؛ چون تبعات منفیاش را زیاد دیدند؛ اینکه انگلیس در اتحادیهی اروپا بماند یا نماند یک بحث تخصصی است. زمانی که کشور دوقطبی میشود، معمولاً سیاستمدارهای فرصتطلب، علاقهمند به طرح بحثهای رفراندوم میشوند. یکی همین بوریس جانسون انگلیس بود دیگر؛ یعنی طرف احساس میکند اگر یک موضوعی را برجسته بکند، این پسفردا منجر به این میشود که طرف سودی ببرد و مثلاً نخستوزیر شود.
این یکی از مشکلات است؛ بعضی از سیاستمدارها در دنیا دوقطبیساز و دوقطبیزیست هستند؛ یعنی باید دوقطبی وجود داشته باشد که بعد این در آنجا بتواند نقشی ایفا بکند. رتبهی یک هم در این حوزه ترامپ دارد در آمریکا یعنی تخصص ترامپ ایجاد دوقطبی است در آمریکا. یکی از دلایلی که آمریکا مشکل پیدا کرده همین مسئلهی دوقطبی بودن این کشور هست. دوقطبی بسیار شدید.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود سرنگون شدن حکومت طاغوتی پهلوی، اما باز هم اصل برقراری جمهوری اسلامی به رفراندوم گذاشته شد. در دنیا کشور یا انقلاب دیگری بوده که نوع حکومتش را بعد از پیروزی انقلابش به رأی بگذارد؟
اصلاً چنین چیزی در جای دیگری نداریم. تعدادی انقلاب در دنیا رخداده مثل انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و بعضاً حکومتها عوض شدند؛ فقط از طریق حرکت مردمی و عمومی هم نبوده، مثلاً فلان افسر نظامی کودتا کرده است، در هیچکدام تاکنون اینگونه نبوده که نوع حکومتی که قرار است مستقر شود رفراندوم شود.
در فروردین سال ۵۸ که رفراندوم برگزار شد؛ خب جمهوری اسلامی مستقر شده بود و حضرت امام رهبر کشور بودند. شورای انقلاب داشتیم و ساختار، ساختار جمهوری اسلامی بود. جمهوری اسلامی به خاطر آن عقبهی مردمی که دارد احساس کرد که باید یک رجوع به نگاه مردم هم بشود.
چطور چنین همهپرسیای از سوی کشورهای غربی موردپذیرش قرار نمیگیرید؟
این تناقض در عملکرد کشورهای غربی وجود دارد در سال ۲۰۱۴ در کریمه هم رفراندوم کردند و اکثریت مردم کریمه که روستبار هستند، رأی دادند که ما میخواهیم ملحق بشویم به کشور روسیه اما هیچکدام از کشورهای غربی رأی مردم را نپذیرفتند. الان شبکههای متصل به کشورهای غربی را شما نگاه بکنید همه بحث رفراندوم را هنوز مطرح میکنند؛ خب اگر رفراندوم را قبول دارند پس چرا مورد کریمه را هیچکدام از این کشورها نپذیرفتند.
دوباره در ماههای گذشته در دنباس بخش روسنشین اوکراین رفراندوم برگزار شد و آنها هم اعلام کردند که بله ما نمیخواهیم بخشی از اوکراین باشیم اما کشورهای غربی رأی مردم آن منطقه را نپذیرفتند. تناقض و این برخورد دوگانه کاملاً وجود دارد و این البته چیز جدیدی برای ما نیست این برخورد کشورهای غربی را ما سالهاست تجربه کردیم.
بهجز موضوع رفراندوم، کشورهای مدعی دموکراسی و مخصوصاً آمریکا، چقدر مردم بهصورت واقعی ایفای نقش میکنند؟
حوزهی کار من آمریکا است و آمریکا را مثال میزنم. میدانید در جمهوری اسلامی انتخابات مجلس زیاد برگزار شده کمترین درصد شرکتکننده حدود ۴۶ درصد بوده؛ ما مشارکتهای ۵۰ درصد و ۶۰ درصد و بیشتر داشتیم اما یک مورد ۴۶ درصد داشتیم. در آمریکا برای انتخابات کنگره معمولاً حداکثر ۳۰ تا ۳۵ درصد شرکت میکنند. چرا حضور پیدا نمیکنند؟
این صحبتهای رابرت اف کندی نامزد انتخابات ۲۰۲۴ برای ما هم که حوزهی کار ما آمریکا بود جالب بود چون او در آن سخنرانی گفت که یکچهارم مردم آمریکا شب گرسنه میخوابند.
اینکه مردم در انتخابات کنگره شرکت نمیکنند به این دلیل نیست که خوشی زیر دلشان را زده و هیچ مشکلی ندارند؛ نه دلیلش این نیست. دلیلش این است که دیکتاتوری حزبی وجود دارد. دو تا حزب هستند که قوانین را بهنوعی طراحی کردند که حزب سوم نمیتواند در عمل ورود پیدا بکند. در یک کشوری که ۳۳۰ میلیون جمعیت دارد نباید سیستم حاکم فقط دو تا حزب باشند. البته آمریکا بیست حزب دارد اما این دو حزب اجازه نمیدهند به هجده حزب دیگر؛ ساختار بهنوعی طراحیشده که این احزاب دیگر در عمل نمیتوانند در انتخابات نقشی ایفا بکنند.
خیلیها معتقدند در آمریکا این یک حزب است که دو شاخه و دو جناح دارد. یک چیزی شبیه دورهی کمونیست در شوروی. آن هم حالا دو تا جناح برایش درست کردند که رقابت صوری در بعضی از حوزهها داشته باشند.
یکی از مشکلاتشان نفوذ پول در انتخابات و ساختار سیاسی است؛ یعنی مردم متوجه شدند که این افرادی که انتخاب میشوند مردم معمولی را نمایندگی نمیکنند بلکه فقط به حامیان مالیشان سرویس میدهند.
در پژوهش انجام شده، افرادی در انتخابات در آمریکا پیروز میشوند که نسبت به رقیبشان بیشتر هزینه کردهاند. از این جهت در بحث مردمسالاری واقعاً آمریکا علیرغم ادعا، خیلی حرف واقعی برای گفتن ندارد.
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / مشارکت مردم به تناسب هر حوزه، سطح خود را میطلبد
فيلم / هیچکس در ایران و جهان اسلام به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
فيلم / بررسی تاریخی فرایند رفراندوم در آمریکا و کشورهای اروپایی
ديگران - گفتگو / هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
عکس دیگران / گفتوگو با دکتر فؤاد ایزدی
....
عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
خانواده ایرانی، خاستگاه بخش مهمی از شعر معاصر است
آینده خطرناک دلار در جهان
هیچکس به اندازه رهبر انقلاب مدافع رأی مردم و دموکراسی نیست
نشانههای فروپاشی رژیم غاصب؛ نابودی اسرائیل به جنگ هم نیاز ندارد
اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا نیست
شکست سه دهه مداخله آمریکا در منطقه با ایستادگی
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
نماهنگ | درس میخوانم و مشکلات را برطرف میکنم
نماهنگ | درس میخوانم و مشکلات را برطرف میکنم(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | درس میخوانم و مشکلات را برطرف میکنم(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «راهبرد دشمن این است که ما به خودمان بدبین بشویم. حالا یکی از برادرها اینجا راجع به مسئلهی امید صحبت کردند؛ البتّه صحبت خوبی هم بود، من رد نمیکنم آن صحبت را، امّا اینکه ناامیدی عمدتاً منشأ داخلی دارد، این را من قبول ندارم. بله، مشکلاتی در داخل حتماً وجود دارد و ما این مشکلات را میدانیم امّا اینجور نیست که این مشکلات، جوان دانشجوی پُرانگیزه را ناامید کند. جوان دانشجوی پُرانگیزه جور دیگری ناامید میشود؛ [آن وقتی که] استاد یا مثلاً فرض کنید فلان آدمی که تعهّدی ندارد، مینشیند پای دل جوان ــ به صورت فردی و البتّه همین کار به شکل دیگری به صورت جمعی و گسترده انجام میگیرد ــ که «شما به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی؟ ول کن برو»! به جوان مبارز [میگوید:] «شما با دلار قیمت فلان قدر، تورم چندسالهی فلان مقدار، به چه امید و به چه دلخوشیای اینجا درس میخوانی، کار میکنی؟». ناامیدی اینجوری وارد میشود؛ این اثر میگذارد. البتّه پاسخ جوان مؤمن و مبارز و آگاه و هوشمند بیلکنت و رسا است که «بله، مشکلات در کشور وجود دارد [امّا] من درس میخوانم برای اینکه بنا دارم دهها سال دیگر در این کشور عمر کنم، زندگی کنم و صدها سال دیگر فرزندان من و نوههای من و ذرّیّهی من و هممیهنان من در این کشور زندگی کنند؛ من میخواهم مشکلات را برطرف کنم؛ درس میخوانم برای اینکه مشکل را برطرف کنم؛ مبارزه میکنم برای اینکه مشکل را برطرف کنم»؛ جواب جوان مسلمان این است.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان درباره راهبرد دشمن در ایجاد ناامیدی و بدبینی نماهنگ «درس میخوانم و مشکلات را حل کنم» را منتشر میکند.
برچسبها: یأس؛ ناامیدی از انقلاب اسلامی؛
یوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۲/۰۶
روایت یک خبرنگار | صف اولیها
روایت یک خبرنگار | صف اولیها(KHAMENEI.IR)
روایت یک خبرنگار | صف اولیها(KHAMENEI.IR)
رسانه KHAMENEI.IR در «روایت یک خبرنگار» مروری بر مراسم اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر انقلاب داشته است.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۲/۰۱
نماهنگ | آمریکا و نظم جدید جهان
نماهنگ | آمریکا و نظم جدید جهان(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | آمریکا و نظم جدید جهان(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «بنده مدّتی قبل گفتم که دنیا در معرض یک تحوّل سیاسی مهم است... من امروز میخواهم عرض بکنم که این تحوّل جهانی خوشبختانه در جهت تضعیف جبههی دشمنان جمهوری اسلامی است؛ این چیز مهمّی است.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس بیانات رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام در نماهنگ «آمریکا و نظم جدید جهان» مروری بر نشانههای متعدد ضعف آمریکا در تحوّلات امروز جهان داشته است. بیانات رهبر انقلاب که بخشهایی از آن را در این فیلم مشاهده میکنید:
«من گفتم جبههی مقابل ما در این نظم دارد تضعیف میشود که نمونههایی [دارد] که حالا عرض میکنم. خب یکی از مهمترین مخالفین ما در سطحِ دنیا دولت آمریکا است دیگر. آمریکای اوباما از آمریکای بوش ضعیفتر بود؛ آمریکای ترامپ از آمریکای اوباما ضعیفتر بود؛ آمریکای این آقا از آمریکای ترامپ ضعیفتر است. چطور میگوییم ضعیف است؟
اوّلاً در داخل آمریکا یک دوقطبیای، دو سه سال پیش سر انتخابات به وجود آمد؛ این دوقطبی هنوز به حال خودش با شدّت باقی است؛ این ضعف است دیگر! این خیلی مهم است. در این انتخاباتِ اخیرِ چند ماه پیشِ کنگرهشان هم مشخّص شد که این دوقطبی با شدّت هنوز وجود دارد.
آمریکا بحران سیاسیِ رژیم صهیونیستی را ــ که برایش خیلی مهم است ــ نتوانسته حل کند؛ این ضعف آمریکا است. رژیم صهیونیستی برای آمریکا خیلی مهم است. میبینید که رژیم صهیونیستی هم در چه وضعی است، که حالا بعداً من هم اشاره میکنم؛ آمریکا نتوانسته این را حل کند.
آمریکا اعلام کرد که میخواهد یک جبههی متّحد عربی ضدّ ایران، ضدّ جمهوری اسلامی به وجود بیاورد تا در برابر ایران متّحد عمل کنند؛ امروز عکس آنچه آنها میخواستند دارد اتّفاق میافتد و ارتباطات مجموعهی عربی با ایران رو به افزایش است.
آمریکا با فشار تحریم میخواست مسئلهی هستهای را طبق برنامهی خودش به پایان برساند، نتوانست؛ این ضعف آمریکا است. خیلی تلاش کرد ــ هیاهو کرد [از طریق] رسانه، غیر رسانه؛ سیاست، تحریم، غیره ــ [ولی] قادر نشد، نتوانست مسئلهی هستهای را طبق برنامهی خودش حل کند.
آمریکا جنگ اوکراین را راه انداخت ــ که حالا این ادّعای بنده است، دلایل متعدّدی هم [برایش] وجود دارد، کسان زیادی هم در دنیا به همین معتقدند؛ البتّه خود آمریکاییها قبول نمیکنند، امّا آنها جنگ اوکراین را راه انداختند ــ [لکن] الان این جنگ موجب شده است که بین متّحدین اروپایی آمریکا و آمریکا بتدریج فاصله بیفتد و فاصله زیاد بشود. چون کتکش را اروپاییها دارند میخورند، آمریکا سودش را میبَرد؛ این فاصله به وجود آورده؛ این ضعف آمریکا است.
آمریکا، آمریکای لاتین را حیاط خلوت خودش میداند، [امّا] الان در کشورهای متعدّدِ آمریکای لاتین، دولتهای ضدّآمریکایی دارند سر کار میآیند. آمریکا میخواست ونزوئلا را کُن فَیکون کند؛ دولت هم معیّن کردند به جای این دولت کنونی ونزوئلا که مخالف آمریکا است، یک رئیسجمهور جعلی هم درست کردند، لشکر هم به او دادند، پول هم به او دادند، سلاح هم به او دادند، دو سه سال هم کشمکش به وجود آوردند، آخرش نتوانستند؛ اینها همه نشانهی ضعف است.
دلار در دنیا رو به ضعف است؛ کشورهای زیادی هستند که معاملات دلاری خودشان را دارند به پولهای ملّی یا ارزهای دیگر تبدیل میکنند؛ اینها همه نشانههای ضعف است. اینکه میگوییم جبههی ضدّاسلامی ضعیف شده [دلیلش اینها است]. پس آمریکا که در واقع در رأس دشمنی با جمهوری اسلامی است، اینها نشانههای ضعف او است.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
برچسبها: افول آمریکا؛ نظم نوین جهانی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با کارشناس مسائل بینالملل
آینده خطرناک دلار در جهان
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار رمضانی مسئولان نظام با اشاره به وضعیت روبه افول فعلی آمریکا تصریح کردند: «من گفتم جبههی مقابل ما در این نظم دارد تضعیف میشود که نمونههایی [دارد] که حالا عرض میکنم. خب یکی از مهمترین مخالفین ما در سطحِ دنیا دولت آمریکا است دیگر. آمریکای اوباما از آمریکای بوش ضعیفتر بود؛ آمریکای ترامپ از آمریکای اوباما ضعیفتر بود؛ آمریکای این آقا از آمریکای ترامپ ضعیفتر است.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR بدر گفتوگو با آقای دکتر سید محمّد مرندی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل به بررسی شاخصههای افول آمریکا، تضعیف دلار و نقش ایالات متحده در راه اندازی جنگ اوکراین پرداخته است. دکتر مرندی معتقد است افزایش نیازها و در کنار آن دغدغه نسبت به استفاده گستردهتر آمریکا از سلاح دلار موجب شده بسیاری از کشورها در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به فکر راهکارهای جدید برای مبادلات مالی باشند.
یکی از مسائلی که رهبر انقلاب در دیدار رمضانی مسئولان نظام به آن اشاره کردند مقایسه آمریکای بوش، آمریکای اوباما، آمریکای ترامپ و آمریکای بایدن و بررسی سیر نزولی قدرت و جایگاه حکومت این کشور بود و تشریح کردند که هرکدام از این آمریکاها در دورههای زمانی بهتدریج ضعیفتر شدهاند. با توجه به این مسئله این ضعف و افول با چه شاخصههایی قابلتشخیص و ارزیابی است؟
جنبههای مختلفی وجود دارد ولی میتوان دو مورد را در نظر گرفت؛ جنبه اول این است که بعد از فروپاشی شوروی، حکومت آمریکا بهعنوان پیروز نهایی منازعات بینالمللی و قدرت مطلق معرفی و سرمایهداری بهعنوان آخرین ایدئولوژی جهانی معرفی شد؛ بحثی که فوکویاما کرد که به پایان تاریخ رسیدیم در این دوره بود. غرب چون دیگر دغدغهای نسبت به جریان چپ و کمونیسم نداشتند، مقررات ضدانحصار و قوانینی را که موجب جلوگیری از سوءاستفاده بانکها و موسسات مالی و تجاری مختلف نظام آمریکا و نظامهای غربی وضع شده بود را برداشتند. در ادامه این روند، آمریکا بهسمت سرمایهداری و لیبرالیسم رفت و این باعث شد بهسرعت فاصله طبقاتی در آمریکا افزایش یابد.
همچنین بهدلیل قدرتمندتر شدن روزافزون سرمایهداران بهخاطر افزایش سرمایههایشان، قوانینی که به سود کارگران و قشر متوسط بوده رخت بستند و بهتدریج کمرنگ و در مواردی بیرنگ و بیاثر شدند و شکاف طبقاتی که در آغاز هزاره سوم میلادی بهتدریج خود را نشان داد بهشدت رشد پیدا کرد.
پدیده ترامپ محصول همین فرآیند بود؛ یعنی بهتدریج طبقه متوسط فروپاشید بهخصوص در بحران اقتصادی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی و اوباما به اسم تغییر و اصلاح آمد و شرایط را بدتر کرد، افول قشر متوسط را سرعت بخشید. در انتخاباتی که ترامپ انتخاب شد، رأی مردم آمریکا به ضد آمریکا، در واقع اعتراض به حاکمیت این کشور بود؛ چون برخی از کسانی که به اوباما رأی داده بودند، به ترامپ رأی دادند.
آمریکا همیشه یک حکومت در حال نزاع و جنگ بوده و تاریخ آمریکا پر از جنگ و نزاع است. آمریکا گروه القاعده را در افغانستان به وجود آورد اما پس از ۱۱ سپتامبر، به جنگهای پیدرپی در عراق، افغانستان و لیبی پرداخت. هزینههای جنگ بهخصوص در افغانستان و عراق برای آمریکا نجومی بود و به اعتراف حکام آمریکایی، تریلیونها دلار نفله شد.
جنگهای معاصر با تکنولوژیهای نوین، جنگهای بسیار پرهزینه و پرهزینهتر از گذشته است؛ بهخصوص جنگهایی که دو طرف از هم دورند. آمریکا در کنار مرزهای خود نمیجنگید و به منطقه ما نیرو و تجهیزات میآورد و میجنگید و این بار مالی خارقالعادهای برای آمریکاییها داشت؛ هم فقر را در آمریکا افزایش میداد و هم ثروتمندان را ثروتمندتر میکرد.
در آمریکا کارخانههای نظامی و اسلحهساز برنده اصلی این حملات بودند و لذا خود این هم باعث میشد فقر در آمریکا افزایش یابد و شکاف طبقاتی تشدید شود.
حذف سلسله مقررات محدود برای حمایت از طبقه کارگری و طبقه متوسط پس از فروپاشی شوروی و جنگهای پیدرپی آمریکا بعد از ۱۱ سپتامبر دو عامل بسیار مهم برای تضعیف و بیاعتبار یا کماعتبار کردن آمریکا در سطح جهانی بودند. با حذف مقررات برای کارگران، ثروتمندان آمریکا به خاطر خودخواهیهای خود و با توجه به اینکه حکومت آمریکا را در کنترل خود قرار داده بودند، کارخانجات را به کشور چین و جاهای دیگر میبردند تا کارگران ارزانتری را به کار بگیرند و این موجب فقر و بیکاری بیشتر در قشر ضعیف آمریکا شد.
چه عواملی بر ضعف روزافزون دلار آمریکا در دنیای امروز مؤثرند؟
آمریکاییها در سالهای اخیر دلار را بیش از گذشته چاپ کردند؛ بهخصوص بعد از بحران ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و بر سر کرونا. الان بر سر بحران بانکی، موجهای بسیار بزرگ افزایش نقدینگی را دیدیم و درعینحال آمریکاییها به شکل روزافزون از دلار بهعنوان سلاح استفاده میکنند.
در گذشته استفاده از سلاح دلار محدود به ایران بود، بعدا اما بهتدریج از آن بهعنوان سلاح علیه کشورهای دیگر هم استفاده کردند؛ مثل سوریه، ونزوئلا و کوبا. خود این کار آمریکا در میان کشورهای جنوب باعث دغدغه شد؛ چون وقتی دلار بهعنوان سلاح استفاده میشود، این کشورها نسبت به آینده خود دغدغهمند میشوند و در برابر آمریکا حس خطر پیدا میکنند. از یک طرف، رابطه با ایران برای برخی از کشورها مهم است بهخاطر جایگاهی که ایران دارد؛ ولی در کنار آن این دغدغه وجود داشته و دارد که روزی همین سلاح دلار را آمریکاییها به سمت کشور خودشان بگیرند. تحرکات آمریکا برای استفاده از سلاح دلار در جنگ اوکراین چه تأثیری بر نگرانی دولتها نسبت به این کارکرد دلار داشت؟
بعد از شروع جنگ اوکراین و تحریم شدن روسیه، نه فقط دغدغهمندی روسیه نسبت به این مسئله بسیار افزایش یافت و به دنبال راهحل برای ادامه فعالیتهای اقتصادی بدون نیاز به دلار بود؛ بلکه کشوری مانند چین نیز که تحریمهایش بهتدریج افزایش مییابد، نگرانیهایش رو به فزون است.
حالا در کنار ایران و روسیه که هر دو به دلایل متعدد کشورهای مهمی برای چینیها هستند، چین نیز دغدغهمندی خود را برای عدم وابستگی به دلار افزایش داده است.
روسیه صادرکننده انواع مواد معادن، نفت، انرژی و بسیاری از نیازهای حیاتی دنیاست. این احتیاجات دنیا نسبت به محصولات روسیه در کنار محصولات دیگر کشورهای تحریمشده دغدغه جهانی را بهشدت افزایش داد؛ یعنی هم دغدغه نسبت به نیازها افزایش پیدا کرده و هم نسبت به اینکه فردا آمریکا از این سلاح بهشکل گستردهتری استفاده کند. از هر دو جهت دغدغههای جهانی زیاد است که موجب شده بسیاری از کشورهای دیگر نیز در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به فکر راهکارهای جدید باشند.
امروز موجهای بزرگی در مقابل دلار داریم میبینیم؛ هم در آ. سه. آن بحث حذف دلار یا کاهش نقش دلار جدی است، هم در بریکس، هم در تجارت میان برزیل و چین و هم روسیه و بقیه جهان.
در شرایط کنونی افزایش شدید نقدینگی و کاهش نیاز جهانی به دلار، میتواند برای جایگاه دلار بسیار خطرناک باشد؛ چراکه اگر عرضه دلار زیاد شود و نیاز به دلار کاهش یابد میتواند در آینده منجر به سقوط دلار شود و در کنار آن کاهش نیاز موجب میشود تحریمهای آمریکا نسبت به دیگر کشورها ناکارآمد شود.
اگر موافق باشید بحث اوکراین و جنگ در این منطقه را ادامه دهیم. به نظر شما چه نشانههایی مبنی بر طراحی و راهاندازی این جنگ و تحریک اوکراین توسط آمریکا وجود داشته است؟
بله صددرصد؛ آمریکاییها از قبل از ۲۰۱۴ میلادی به دنبال این بودند که حکومت اوکراین را سرنگون کنند و آمریکا هم از انجیاوها استفاده کرد و هم هماهنگیهایی در سطح اروپا برای این کار به وجود آورد.
آمریکا در اوکراین سال ۲۰۱۴ کودتا را اجرا کرد و دولت منتخب و قانونی را سرنگون کرد و یک حکومت کودتایی ضد روس بر اوکراین حاکم شد. پس از آن کسانی که با کودتا مخالف بودند و روستبارهای اوکراینی که در شرق و جنوب اوکراین اکثریت هستند، مخالفت و مقابله کردند و باعث درگیریهای داخلی و جنگ داخلی شدند؛ یعنی شرق و جنوب اوکراین، بهخصوص بخشهای شرقی مقاومت کردند و این باعث شد وضعیت حکومت کودتایی ضعیف شده و مذاکرات مینسک برگزار شود برای اینکه شرایط به صلح منجر شود؛ مینسک یک و دو در ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ امضا شده بود.
بعدها ما از طریق صدراعظم وقت آلمان یعنی خانم مرکل، رئیسجمهور وقت فرانسه و رئیسجمهور کودتایی اوکراین در آن زمان مطلع شدیم که توافقهای مینسک دروغین بوده؛ یعنی کشورهای اوکراین، فرانسه و آلمان که امضا کردند صادق نبودند و نیت نداشتند این توافق را برای صلح اجرا کنند، بلکه این توافق را امضا کردند تا زمان بخرند و به اعتراف خودشان میخواستند حکومت کودتایی اوکراین را تقویت کنند تا در جنگ بتواند بر روستبارها و کسانی که مخالف کودتا بودند غلبه کند.
ناتو بهتدریج به حکومت کودتایی کمک کرد و ارتشش را تقویت کرد و شروع کرد به کشتن روستبارهای اوکراینی در شرق اوکراین و از سال ۲۰۱۴ تا قبل از جنگ حدود ۱۵-۱۶ هزار نفر را به قتل رساندند و در این مدت کشورهای غربی، آمریکا، کانادا و کشورهای اروپایی از گروههای راستگرای افراطی و نازیها و فاشیستها حمایت کردند؛ مثل کاری که در سوریه و افغانستان انجام دادند و از داعش و القاعده استفاده کردند یا در نیکاراگوئه از کنترا استفاده کردند.
از طرفی هم روستبارها را میکشتند و هم برخلاف توافقی که کردند نیتشان صلحطلبانه نبود و با هدف کمک به دولت اوکراین برای ادامه جنگ و حکومت کودتایی بود.
از طرف دیگر، بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا و کشورهای ناتو به روسیه تعهد دادند که ناتو را به سمت مرزهای روسیه جلو نبرند؛ ولی دروغ گفتند و در چند موج کشورهای اروپای شرقی و شوروی سابق را عضو ناتو کردند که این برای روسیه تهدید بود؛ یعنی هم ناتو را به مرزهای روسیه رساندند، هم روستبارها را قتلعام میکردند و هم کودتا کردند؛ مجموع اینها روسیه را در شرایط بسیار سخت و خطرناکی قرار داد و لذا عامل اصلی جنگ اوکراین بدون تردید آمریکا و متحدان او در ناتو بودند.
برچسبها: افول آمریکا؛ حذف دلار از مبادلات بینالمللی؛ اوکراین؛
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / نماهنگ | آمریکا و نظم جدید جهان
ديگران - گفتگو / افول آمریکا و باتلاقی که خشک نخواهد شد!
....
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و تحلیلگر مسائل بینالملل
نشانههای فروپاشی رژیم غاصب؛ نابودی اسرائیل به جنگ هم نیاز ندارد
اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا نیست
شکست سه دهه مداخله آمریکا در منطقه با ایستادگی ایران
تحول اقتصادی با پرهیز از تکرار اشتباهات پیشین
چرا غرب از زن ایرانی کینه دارد؟
جامعهشناسی واقعی، همانجاست که مردم هستند
تحول، پیشران گریزناپذیر قطار پیشرفت
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با کارشناس مسائل غرب آسیا
نشانههای فروپاشی رژیم غاصب؛ نابودی اسرائیل به جنگ هم نیاز ندارد
رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی در روز عید سعید فطر با اشاره به سرعت گرفتن افول رژیم غاصب صهیونیستی این اتفاق را یک فرصت خیلی بزرگ دانستند و با تأکید بر نقش مهم مقاومت درونی مردم فلسطین در این زمینه تصریح کردند: «هر چه این مقاومت بیشتر بشود، رژیم صهیونیستی ضعیفتر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد. این وضع فلاکتباری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ــ که وضع امروزِ رژیم صهیونیستی واقعاً فلاکتبار است ــ ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است؛ سختی را به جان میخرند، خطر را به جان میخرند؛ در قدس آن جمعیّت عظیم اعتکاف میکنند، جوانها در شهرهای مختلف کرانهی باختری در مقابل نظامیان مسلّح و خبیث صهیونیستی میایستند، فداکاری میکنند امّا پیش میبرند؛ تا حالا پیش بردهاند، بعد از این هم همینجور خواهد شد. به نظر بنده اینجور است که امروز قدرتِ بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده.» ۱۴۰۲/۰۲/۰۲
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با آقای سید رضا صدرالحسینی کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا به بررسی دلایل ضعف و به پایان رسیدن قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی پرداخته است. طی سالهای اخیر قدرت گروههای مقاومت فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی بیشازپیش افزایش یافته است بهگونهای که صهیونیستها کمتر جرئت تجاوز نظامی علیه فلسطینیان را پیدا میکنند و اگر هم دست به چنین کاری بزنند با پاسخ سخت مقاومت مواجه میشوند. مصادیق تقویت قدرت مقاومت فلسطین در برابر نابودی بازدارندگی رژیم صهیونیستی را در چه مصادیقی میتوان دید؟
موضوع بروز شدن و افزایش توان مقاومت جزو موضوعات و مسائلی است که در همین ایام اخیر خود را نشان داد و رخنمایی کرد. از نشانههای افزایش توانمندی مقاومت برخورداری از موشکهای نقطه زن است. در گذشته وقتی از غزه موشکی شلیک میشد به یکفاصله نسبتاً قابلتوجهی از نقطه موردنظر برخورد میکرد اما در سالهای اخیر رژیم صهیونیستی کاملاً مشاهده کرده است که این موشکها نقطه زن هستند و مستقیماً به مکانها و محلهای راهبردی شهرهای موردنظر مقاومت، به پمپبنزینها، به مراکز تولید برق، نیروگاههای محلی و استانی برخورد میکنند.
در همین ایام اخیر در فاصله بسیار کوتاهی از حمله هواپیماهای متجاوز رژیم صهیونیستی به غزه ـ شاید کمتر از چند دقیقه ـ توانمندی مقاومت فلسطین را مشاهده کردیم، زیرا مقاومت از غزه بهوسیله موشکهای خود مراکزی در رژیم صهیونیستی را مورد آسیب قرار داد و این نشاندهنده آمادگی و توانمندی بیشتر آن است.
نکته بعدی میثاقی است که در سال گذشته بین مجموعه فرماندهان مقاومت و سید حسن نصرالله در لبنان بسته شد و طی یک اجلاس ۷۲ ساعته میثاق نامهای تهیه شد و در بیانیه آن بر لزوم همکاریهای همهجانبه گروههای جهادی و مقاومتی در برابر رژیم صهیونیستی تأکید شد. آمادهسازی چنین میثاق نامهای نیز خود یکی از مؤلفههای قدرت مقاومت محسوب میشود. نمونه دیگر افزایش قدرت مقاومت در اواخر سال ۲۰۲۲ نمایان شد؛ یعنی زمانی که عملیاتهای مقاومت در خیابانهای تلآویو به وقوع پیوست و رژیم صهیونیستی به دنبال آن متحمل آسیبهای امنیتی جدی شد.
همچنین به دلیل همین شرایط نابسامان داخلی رژیم صهیونیستی، فراخوانی توسط جریانهای تندرو برای جوانان صادر و اعلام شد: «جوانان بیایند؛ آنها که آموزش ندیدند آموزش ببینند و آنهایی که آموزش دیدند، تسلیح بشوند». هدف از صادر کردن فراخوان این بود که غاصبان صهیونیست را تسلیح کنند. این نشاندهنده آن است که رژیم صهیونیستی بهشدت در حوزه امنیتی از مقاومت ضربه خورده است و اکنون بر آن شده است تا با تسلیح شهرکنشینان، آنها را در برابر مقاومت قرار دهند. تمامی آنچه بدان اشاره شد، نشاندهنده تقویت و بروز شدن توانمندی مقاومت است. حدود ۹ سال پیش رهبر انقلاب از تسلیح کرانه باختری مانند غزه بهعنوان یک راهبرد اصلی برای کمک به فلسطین یاد کردند و اکنون نیز عملیاتهای مسلحانه مستمر در این منطقه در مقایسه با گذشته بهشدت افزایشیافته است. به نظر شما آیا میتوان تشدید عملیاتهای مقاومتی در کرانه باختری را در راستای موفقیت راهبرد تسلیح کرانه باختری قلمداد کرد؟
در سال ۲۰۲۲، خود شهر تلآویو و نه حومهاش، بلکه خیابانهای اصلی آن دچار آسیبهای امنیتی جدی شدند. قبلاً این خیابانها تا صبح علیالطلوع به عنوان مکانهای امن برای تفریح در رستورانها و مراکز تفریحی شناخته میشدند، اما حالا غاصبان صهیونیست به آسانی در این مکانها آسیب دیدند.
امروز، جوانان مقاومتی که همگی در دوران تسلط رژیم صهیونیست بزرگ شده و در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تفکر مقاومت بزرگ شدهاند. آن ها از زمان تولد تا دوران تحصیل خود در دانشگاه های رژیم صهیونیستی، تحت نظارت صهیونیستها بودهاند. این جوانان عرب که در اردوگاههای رژیم صهیونیست زندگی میکنند، با تلاش و تحمل سختیهای فراوان، به فرهنگ مقاومت دست یافته و به عنوان نماد مبارزات مردم فلسطین شناخته میشوند.
بنابراین، آن خوابی را که دیده بودند که نسل سوم و چهارم به دلیل تعلیم و تربیتشان، کتابهای درسیشان، مهدکودکشان، کارتنهایشان، تلویزیونهایشان، اساتیدشان، معلمانشان، هیچ آرمانی از فلسطین برایشان باقی نمیماند و در فضای کنونی دیگر هیچکس از مقاومت حرفی نمیزند، تعبیر نشد. این نشان میدهد که جوانان اردوگاهها در مناطق ۴۸ و نیز در کرانه باختری و در قدس شریف، دیدگاه و تفکر مردم غزه را دارند ؛ یعنی کاملاً انقلابی، کاملاً مقاومتی، کاملاً ضدّصهیونیسم که آمادهی عملیاتهای مختلف هستند. فلسطین که روزی تحت زعامت یاسر عرفات معاهده ننگین اسلو را به امضاء رساند امروز به مهد گروههای مقاومت تبدیل شده است؛ این گروهها با انجام عملیاتهای مقاومتی، صهیونیستها را بهشدت آشفته ساختهاند. این بدان معناست که فلسطین امروز تفاوت زیادی با فلسطین حدود ۳۰ سال پیش پیدا کرده است. این مسئله را چطور ارزیابی میکنید؟
در دههی ۷۰ شمسی فلسطین را داشتند میفروختند و در پیمان اسلو و در پیمان ماستریخت (پیمان اتحادیه اروپا) همهی آرمانهای فلسطین را در زیر پا داشتند له میکردند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد بلکه امروز انتفاضهها از سنگ به موشک تبدیل شده است.
امروز تفکر مقاومت نه در غزهی مظلومِ محاصرهشده، نه در جریانهای اسلامی حماس و جهاد، نه در گردانهای الاقصی، نه در گردانهای قدس، بلکه در مناطق مختلفی که فلسطینیها در سرزمین اشغالی حضور دارند در کرانه در قدس شریف در مناطق ۴۸ تمام اینها مقاومتی هستند.
این مقاومت گروههای اسلامی و جوانان فلسطینی چه تأثیری بر اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی گذاشته است؟
شرایط طوری شده که امروز مهاجرین تازهوارد یهودی که با دورنمایی از بهشت آمده بودند در سرزمینهای اشغالی چنان بلایی سر مقامات ارشد رژیم صهیونیستی آوردهاند که سران رژیم مستأصلاند و نمیدانند چه بکنند. از مجموعهی جغرافیایی تحت اشغال رژیم صهیونیستی که سه میلیون نفر هست در یکشب نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر و در شبهای دیگر بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر مردم میآیند و اعتراض دارند، اعتراضهای جدی دارند، راهها را میبندند با پلیس درگیر هستند و مخالفت میکنند با سران رژیم.
در فرودگاهها برای مهاجرت معکوس شرایطی پدید آمده که امکان پروازها کاهش پیدا کرده است و رژیم صهیونیستی در بعضی از کشورهای اروپایی، بانفوذی که دارد اعلام کرده بچههای مهاجر، خانوادههای مهاجر از رژیم صهیونیستی را در مدارس ثبتنام نکنند تا اینها مهاجرت نکنند. هدف تلآویو این است که مهاجران از ترس بیمدرسهماندن بچههایشان در سرزمینهای اشغالی باقی بمانند. این وضعیت کنونی است که رژیم صهیونیستی به آن دچار شده. در حقیقت در بیسابقهترین شرایط، ارتش رژیم صهیونیستی اعلام میکند بیش از ۶۰ درصد نیروهای نظامی ارتش مجبورند در مناطق مختلف در شهرها مأموریت انجام بدهند یعنی در مقابل با تظاهرات و نیز در مقابل با اقدامات مقاومتی و این شکنندگی مرزها را نشان میدهد. این ناتوانی ارتش رژیم صهیونیستی را نشان میدهد.
آنچه امروز توانسته کمر رژیم صهیونیستی را بشکند جریانهایی است که به آنها عرین الاُسود یا شیران بیشه میگویند. میخواستند منطقه را به وضعیتی برسانند که هیچکس جرئت مقابله با رژیم صهیونیستی نداشته باشد اما عرین الاسود امروز میآیند و با نام شیران بیشه، شیران مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی میایستند و این توان را از خودشان نشان میدهند؛ این موضوع چه در آمریکا، چه در رژیم صهیونیستی برای تحلیلگران بسیار دشوار است بفهمند که این نسل جوان مقاومتی از کجا آمد. چگونه این شیران بیشه، این شیران جوان توانستند در یک مدت کوتاهی اینچنین شیرازههای اقتدار نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی را در سرزمینهای اشغالی به چالش جدی بکشند. درحال حاضر همه شواهد و قرائن حاکی از آن هستند که رژیم صهیونیستی به یک رژیم بحرانزده تبدیل شده است؛ کما اینکه رهبر انقلاب در روز عید فطر با اشاره به افول تدریجی رژیم غاصب گفتند: این افول که از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته است. ارزیابی شما از بحرانهایی که امروز گریبانگیر صهیونیستها شده است، چیست؟
واقعیت این هست که رژیم صهیونیستی در طول هفتادسال گذشته شرایطی به این شکنندگی در خود ندیده است. شکنندگی که امروز در حوزههای مسائل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی نظامی و امنیتی برای رژیم صهیونیستی وجود آمده موضوعاتی است که خواب را از چشمان مقامات ارشد این رژیم و صهیونیستهای دوآتشه در سراسر دنیا ربوده است. در حقیقت اتفاقاتی که در سالهای اخیر افتاده نمونهی آن در طول هفتادسال گذشته مشاهده نشده است. از جمله این اتفاقات میتوان به عدم موفقیت کنست برای تعیین یک کابینه مستقر، عدم امکان ایجاد اتحاد بین جریانهای سیاسی و نیز به وجود آمدن مشکلات عدیده بین سیاسیون و مذهبیون در سرزمینهای اشغالی اشاره کرد. در طول نزدیک به چهار سال، چهار نخستوزیر در این رژیم عوض میشوند و علیرغم همهی کمکهایی که صهیونیسم بینالملل به این رژیم کرده و ادامهدار هست آنها نتوانستند یک کابینه مستقل را که بتواند مشکلات موجود در این سرزمینها را مرتفع کند، ایجاد نمایند.
چندگانگی که امروز در حوزهی مسائل اجتماعی در این رژیم مشاهده میشود، دلیل بیهویتی است که ساکنین این سرزمین به آن دچار شدند. فرار نیروهای نظامی در طول هفتادسال گذشته بیسابقه بوده که در این ایام این اتفاق افتاده است. یکی دیگر از اتفاقات مهمی که رخ داد عدم حاضر شدن سربازان برای گذراندن دوران سربازی بود. بر اساس آمارهای سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ که از ارتش درز پیدا کرد، در فراخوانهایی که ارتش صادر میکرد کمتر از ۴۵ درصد از کسانی که باید خودشان را در پادگانها معرفی میکردند به پادگانها وارد شدند. صهیونیستها برای سرپوش گذاشتن بر بحرانهای داخلی متعدد خود اخیراً دست به حملات موشکی به غزه و سوریه زدهاند. آیا آنها از این رهگذر قادر به مهار بحران داخلی و سرپوش نهادن بر ضعفهایشان هستند؟
صهیونیستها تلاش میکنند با چهارتا موشک پراکنی به نقاط مختلف از راه دور بحران داخلی را به بیرون از مرزها منتقل کنند که در طول ۵۰ سال گذشته رژیم صهیونیستی یکی از عمدهترین کارهایش همین بوده است و قطعاً به نتیجه نمیرسد. آنچه مشخص است و میتوانیم بگوییم این است که جنگهای ۵۲ روزه به جنگهای دوروزه تبدیل شده و رژیم صهیونیستی بلافاصله در مقابل مقاومت تسلیم میشود.
نکتهی دیگری که باید به آن اشاره کنیم خودجوشی است و این بدان معناست که جریانهای باسابقهی مقاومت دارند کار خودشان را انجام میدهند و همزمان، جوانان تحت تعالیم فکری و فرهنگی نسل گذشته آمدند جریانهای خودجوشی را ایجاد کردند، جریانهای نوظهوری را ایجاد کردند که رژیم صهیونیستی برای شناسایی آنها هم دچار مشکل شده است. این جریانهای نوظهور از جهت فکری همان آرمان فلسطین، همان تبعیت از جریانهای باسابقه را دارند، اما اقداماتشان، نوع رفتار و رفتار سیاسیشان، نوع کنش گریشان و نوع واکنششان با فشارهای رژیم صهیونیستی با جریانهای باسابقه متفاوت است.
مقامات صهیونیست تاکنون هشدارهای زیادی را در خصوص «فروپاشی این رژیم از درون» دادهاند. بهعنوانمثال میتوان به هشدارهای پیدرپی رئیس رژیم صهیونیستی اشاره کرد. تحقق تئوری فروپاشی از درون در سایه بحرانهای کنونی رژیم صهیونیستی تا چه اندازه قابل تحقق است؟
نباید فراموش کنیم که سالیان سال رژیم صهیونیستی را امنترین نقاط دنیا معرفی میکردند و میگفتند متمدنترین نقاط دنیاست، دموکراتیکترین نقاط دنیاست. حال شخص نتانیاهو میآید به آنها حاکم میشود که دهها پروندهی فساد اخلاقی و مالی دارد؛ و برای فرار از محاکمه دست در قانون قضائی میبرد که اینچنین شهرکنشینان را میشوراند و حتی جایی که عقبنشینی میکند و عذرخواهی میکند و بهگونهای تسلیم میشود در مقابل شهرکنشینان باز هم مردم قبول نمیکنند و به اقدامات ضدکابینه ادامه میدهند که هر هفته جمعیتهای گسترده تا حیاط منزل نتانیاهو هم وارد میشوند تا جایی که بعضی وقتها در بعضی از موارد مجبور هستند که خانوادهی نتانیاهو را شبانه از مسیرهای بیراهه و پنهانی از محل استقرارش خارجش کنند و ببرند به پناهگاه و جای امن.
بنابراین، این وضعیت را هیچکس پیشبینی نمیکرد. مشکلات اقتصادی که آنجا وجود دارد، فقری که به وجود آمده، فاصلهی طبقاتی که آنجا به وجود آمده و فرار سربازان، فرار نیروهای نظامی، عدم پاسخگویی به فراخوان یگانهای نظامی، همه بحرانهایی است که صهیونیستها با آنها مواجه بوده و هستند. وضعیت بهگونهای تبدیل شده است که رژیم صهیونیستی بنا به گفتهی مقامات ارشد و باسابقهی این رژیم ۸۰ سالگی خودش را هم نمیبیند.
این مسئله که گفته میشد برای نابودی رژیم صهیونیستی یک جنگ تمامعیار نیاز است، دیگر مطرح نیست. امروز این مسئله کاملاً ثابت شده است که فروپاشی از درون به دلیل بیهویتی، به دلیل بیانگیزگی، به دلیل عدم رسیدن به آرزوها و آرمانهای تعیینشده، قریبالوقوع است.
برچسبها: نابودی رژیم صهیونیستی؛
در اين رابطه بخوانید :
بيانات / بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
ديگران - گفتگو / اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا نیست
....
کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقهی غرب آسیا
اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا نیست
شکست سه دهه مداخله آمریکا در منطقه با ایستادگی ایران
تحول اقتصادی با پرهیز از تکرار اشتباهات پیشین
چرا غرب از زن ایرانی کینه دارد؟
جامعهشناسی واقعی، همانجاست که مردم هستند
تحول، پیشران گریزناپذیر قطار پیشرفت
اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی
عدم تحویل اقتصاد به مردم؛ بزرگترین مشکل کشور
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۱/۱۹
نماهنگ | نفسهای آخر دشمنی
نماهنگ | نفسهای آخر دشمنی(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | نفسهای آخر دشمنی(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «امّا رژیم صهیونیستی ــ که او هم دشمن دیگر ما است ــ در عمر هفتادوپنجسالهی خودش هرگز گرفتاریهای هولناکی مثل امروز نداشته. اوّلاً «تزلزل سیاسی»؛ در چهار سال، چهار نخستوزیر عوض کردند؛ ائتلافهای حزبی هنوز درست شکل نگرفته متلاشی میشوند. ... دوقطبی شدیدی در سرتاسر رژیم جعلی وجود دارد؛ [اگر] الان ملاحظه کنید ــ بحث فلسطینیها جدا است ــ بین خودشان دو قطبی است؛ این تظاهراتِ صدهزار نفری و دویستهزار نفری و بیشتر در تلآویو و در شهرهای مختلف دیگر، نشانهی این است. ... به معنای واقعی کلمه دچار ضعف و تزلزل سیاسی است. اعلام شده که بزودی تعداد کسانی که از اسرائیل دارند خارج میشوند، یهودیهایی که خارج میشوند، به دو میلیون [نفر] میرسد. این را اعلان کردند؛ یعنی گفتهاند در آیندهی نزدیکی، حدود دو میلیون از [مناطق اشغالیِ] رژیم صهیونیستی خارج میشوند. مقامات خودشان به طور مرتّب و پیدرپی هشدار میدهند که فروپاشی نزدیک است؛ رئیسجمهورشان میگوید، نخستوزیر سابقشان میگوید، رئیس امنیّت [ملّی]شان میگوید، وزیر دفاعشان [میگوید]؛ همهی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم. ما گفتیم «بیستوپنجسال دیگر را نمیبینید»، خودشان عجله کردند، زودتر میخواهند [از بین بروند]!
قدرت گروههای فلسطینی در مقایسهی با گذشته نمیشود گفت چند برابر، [بلکه] شاید دهها برابر شده. یک گزارشی به ما رسید که فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی، در یک ۲۴ ساعت، ۲۷ عملیّات انجام دادند؛ در همه جای فلسطین؛ در قدس، در سرزمینهای کرانهی غربی، در سرزمینهای ۴۸، در همه جا فعّالیّت میکنند. آن فلسطین اسلو ــ که یادتان هست که یاسر عرفات و دیگران در قرارداد اسلو چه افتضاحی برای فلسطین درست کردند ــ رسیده به عرینالاُسود، فلسطینِ «اُسود»، [یعنی] شیرها! اینقدر تفاوت پیدا کرده. حرکت فلسطینیها این[جوری] است. خب، متقابلاً اینها که ضعیف شدند، جبههی مقاومت بحمدالله رو به قدرت است که نمونهاش هم همین [گروههای] فلسطینی است که عرض کردم.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «نفسهای آخر دشمنی» را منتشر میکند.
برچسبها: جبهه مقاومت فلسطین؛ نابودی رژیم صهیونیستی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
درباره بیانات رهبر انقلاب در روز عید فطر
اختلافات دزدان قافله؛ آزادی قدس دیگر یک رویا نیست
حضرت آیتالله خامنهای در روز عید فطر در بیاناتشان در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی در باب وضعیت فعلی رژیم اشغالگر قدس تصریح کردند: «افول رژیم صهیونیستی از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته و جهان اسلام باید از این فرصت بسیار بزرگ استفاده کند».
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت و برای تبیین و موشکافی گرفتاریهای فعلی رژیم صهیونیستی به سراغ دکتر عباس خامهیار رایزن فرهنگی سابق ایران در لبنان و مدرس دانشگاه رفته است تا این مقوله را مورد بررسی قرار دهد. رهبر انقلاب در دیدار روز عید فطر با مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی به افول تدریجی رژیم غاصب اشاره کردند و گفتند «این افول که از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته» ریشه این تحولات از کجا سرچشمه میگیرد و چرا رژیم صهیونیستی امروز به این نقطه از بحران رسیده است؟
از ابتدای شکلگیری اندیشه صهیونیسم بین جناحهای گوناگون صهیونیستها و بنیانگذاران حرکت استعماری اشغالگری اختلافنظر وجود داشت و اختلافات عمیق صهیونیستها از همان ابتدا رخ نمود و طی یک ماه در سپتامبر و اکتبر ۱۹۴۴ بن گوریون که بعداً اولین نخستوزیر و رئیس دولت پس از اعلام تشکیل کشور یهودی شد و لوی اشکول یکی دیگر از رهبران صهیونیسم وجود داشت. آنها برای حل اختلافات عمیقشان بارها با یکدیگر دیدار کردند. دو جریان متضاد بودند و از همان آغاز تا کنون طی ۷۵ سال اختلافات بین این دو جریان و بعداً جریانهای متعاقبی که ایجاد شدند ادامه داشت و طی سالیان و دهههای گذشته و بهویژه چند سال اخیر یک عامل دیگر مذهبی افراطگری یهودی نیز به این جریانهای سیاسی صهیونیسم افزوده شد و عمق بیشتری به اختلافات بخشید.
آنها یکدیگر را نازی و حتی هیتلر مینامیدند و صدا میزدند. اختلافات اشغالگران بهخاطر چگونگی راندن فلسطینیها و ایجاد شهرکهای یهودی و اشغالگری در داخل سرزمینهای اشغالی و حل مشکل یهودیت در سطح جهان بود و به تعبیر دیگر میتوان گفت این اختلافات، اختلافات دزدان قافله بود که سرزمینی را بهناحق و با حمایت انگلیسیها در قالب سند تاریکی که بهعنوان ننگینترین سند در تاریخ جهان به شمار میرود و بیانیه بالفور با هم متحد شدند و کشوری را که به آنها تعلق نداشت اشغال کردند و آن را جایگاهی برای یهودیان عالم قرار دادند. این اختلافات از آن زمان وجود داشته و تا به امروز ادامه دارد و با افزودن عامل مذهبی افراطی، یهودیسازی سرزمین به این شکل جلوهگر شده است. آنچه امروز در اسرائیل میبینیم ایجاد یک دولت راستگرای مذهبی افراطی است که میتوان دو هدف بنیادین را برایش در نظر گرفت؛ اولاً این خطرناکترین دولت در تاریخ رژیم است؛ یعنی یک دولت کاملاً نژادپرست که تمامعیار دشمن بیسابقه فلسطینیهاست و بسیار خشن، متعصب، مرتجع و دارای رؤیاهای دروغین یهودیت است و اکنون بر اساس اختلافات ریشهای که با هم داشتند به جان هم افتادهاند و صحبت از کودتای قانونی علیه ساختارهای حاکم در میان است بهویژه در رابطه با قوه قضاییه از طریق دادن اختیارات زیاد به دولت. دولت نتانیاهو بهدنبال انتخاب قضات و محدود ساختن و شرط گذاشتن در دادگاه عالی و یک اختلاف در بین گروههای همسوی سیاسی و جریان سکولار و ناسیونالیسم افراطی و گروههای مذهبی است. آنچه مدنظر آنهاست فشار به فلسطینیها، گسترش کرانه غربی، یهودیسازی کامل سرزمینهای اشغالی بهخصوص سرزمینهای ۱۹۴۸ و خود قدس، حرکت بهسمت ساخت اسرائیل بزرگ که یک رویای تاریخی است و از سال ۱۹۶۷ تحقق این امر ازسوی جریانهای صهیونیسم آغاز شده و تشکیل دولت فلسطینی با پایتختی قدس شرقی به استثنای گروههای میانهرو که با ایجاد یک نوع حکومت خودمختار بهشدت مخالفاند. این گروهها قدس را بهعنوان پایتخت ابدی اسرائیل قلمداد میکنند و این سرزمینها را از دیرباز متعلق به یهودیان میدانند؛ در این راستا و برای تحقق این خواستهها با هم اختلاف دارند و اختلافاتشان بر سر اشغالگری و برای ایجاد یک نوع دزدی قافله است و به دنبال سهمخواهی بیشتر از جریانهای متضاد و مخالف خود در میان صهیونیستها هستند. دوقطبیهایی که در اسرائیل رو به افزایش است از چه مختصاتی برخوردار است؟
آنها اشغالگرانی بودند که از مناطق مختلف جهان با فرهنگها، ایدهها و جغرافیای متفاوت گرد هم آمدند و نقطه مشترک همه آنها غارتگری، رسیدن به یک نوع آسایش و آرامش و غارت و آوارگی یک ملت بود. با توجه به گرایشها و دیدگاههای متفاوتی که داشتند و دارند الان بهخاطر مقاومت فلسطینیها و اقدامی که فلسطینیها طی سالیان گذشته برای ماندن و دفاع از سرزمینشان داشتند با بنبست جدی روبهرو شدند و یک بحران بیسابقه در سرزمینهای اشغالی ایجاد شد؛ این بحران از یک طرف بهخاطر مرکزیت پروژه صهیونیسم و زیرساخت رویای یهودیان سرزمین اجدادی و قدیمی و سنتی به ادعای خودشان بوده و قدس را بهعنوان پایتخت ابدی اسرائیل میدانستند و آثار مقدس کنیسه و سرزمین موعود را همگی بهانه قرار داده بودند برای اینکه قدس را بهعنوان پایتخت ابدی قلمداد کنند. مقاومت فلسطینیها بهخصوص در سال ۲۰۲۱ مقاومت بیسابقهای بود و در این مقاومت، جنگ سیف القدس رخ داد و معادلات و موارد بازدارندگی جدیدی را به وجود آورد.
در این رابطه، بحث کرانه غربی به وجود آمده است؛ نسلی که امروز در کرانه غربی زندگی میکنند، یعنی نسل دستپرورده اشغالگران، بعد از اشغال به دنیا آمدهاند و در چارچوب موارد امنیتی تحمیلی رژیم صهیونیستی زندگی میکنند. برخلاف تصور بسیاری، این نسل بهگونهای مقاومت کردهاند که بدون هیچگونه ارتباط سازمانی با جریانهای رسمی سیاسی و جهادی فلسطین، خود را برای دفاع و مقاومت در برابر اشغالگران با روحیه شهادتطلبی آماده کردهاند. در این راستا، ۴۵۰ نفر از این نسل کرانه به شهادت رسیدهاند و ۳۵ نفر از صهیونیستها را به هلاکت رساندهاند که یک اقدام بیسابقه است.
از طرف دیگر، بحرانهای بیسابقه مختلفی مثل شکلگیری یک دولت افراطی، بحران هویت، بحران واگرایی و اختلاف اجتماعی، بحران فساد، بحرانهای اخلاقی و جنایتهای متعدد، در رژیم صهیونیستی بهصورت مستمر و زنجیرهای رخ داده است. این تحولات، علاوه بر ایجاد ادبیات جدیدی در اسرائیل که یک ادبیات بیسابقه در تاریخ اشغالگری است و دیگر معترفاند به نابودی اسرائیل؛ و میگویند نقطه ضعف در گنبدآهنین موشکی نیست، بلکه اختلافات درونی رژیم صهیونیستی باعث نابودی اسرائیل خواهد شد. این اعترافات و سخنان روزانه که به نابودی و رو به اضمحلال بودن اسرائیل اشاره دارند، ورد زبان همه مسئولان، سیاستمداران و تحلیلگران این رژیم است. موضوع مهاجرت معکوس از اسرائیل چه روندی خواهد داشت؟
اساسا توقف روند مهاجرت بهسمت فلسطین اشغالی در گذشته بهعنوان یک فاجعه تلقی میشد و حتی کندی مهاجرت به سمت سرزمینهای اشغالی نیز بهعنوان یک فاجعه مدنظر اسرائیلیها بود؛ این مساله همیشه یک موضوع مورد اهتمام برای صهیونیستها بود و برای مهاجرت به این سرزمین برنامه داشتند. بسیاری از آفریقاییها را به شیوهها و عناوین گوناگون با هویتسازیهای جعلی یهودی تلقی میکردند. به هر طریقی بود و از هر جا افرادی را به سوی سرزمینهای اشغالی گسیل داشتند تا جمعیتشان را افزایش دهند. مساله مهاجرت به سرزمینهای اشغالی یک راهبرد فوقالعاده رژیم در سال گذشته بود و کندی این مهاجرت یک فاجعه قلمداد میشد.
امروز این فاجعه اعماق و ابعاد بیشتری یافته و نه تنها متوقف یا حرکتش رو به کندی است، بلکه معکوس شده و برای اولینبار در تاریخ این رژیم، یهودیهایی که برای ماندن به این سرزمین یورش بردند و با انواع تطمیعها آمدند که بمانند و زندگی کنند، امروز دنبال کسب تابعیت کشورهای مختلف هستند. تا یک ماه گذشته، ۸۰ هزار یهودی تابعیت کشورهای دیگر را درخواست کردند و این برای جمعیت اندک یهودی اشغالگر فلسطین یک فاجعه است که رو به افزایش بوده و نشاندهنده ناامیدی، پشیمانی و یک نوع فروپاشی آرمانی یهودیان نسبت به کشور آرمانیشان است. این مهاجرت معکوس یا فرار از سرزمینهای اشغالی واقعیتی است که ممکن است مفاهیم عمیقتری برایش در نظر گرفته شود. رهبر انقلاب، عامل اصلی وضع فلاکتبار رژیم غاصب را مقاومت پر برکت درونی مردم فلسطین و خطر پذیری و جان برکفی جوانان آن دانستند. قدرتمندتر شدن مقاومت چقدر میتواند به پایان رژیم صهیونیستی کمک کند؟
اگر بخواهیم واقعیت قدرت مقاومت را در نظر بگیریم قواعد بازدارندهای که جبهه مقاومت به وجود آورد اسرائیلیها را درمانده کرد. این قواعد بازدارندگی در داخل فلسطین بعد از جنگ سیف القدس در ماه مبارک دو سال پیش ایجاد شد و برای اولینبار فلسطینیها در برابر تعرض اشغالگران به قدس شریف و مسجد الاقصی به گونهای عمل کرده و در مقابل فشار اشغالگران برای تخلیه مناطق مسکونی محله شیخ جراح در قدس شریف مقاومت کردند که منجر به جنگ و مقاومت شد و قواعد جدیدی در آنجا در رابطه با جنگ بر دشمن تحمیل شد. این قواعد جدید به گونهای بودند که خود فلسطینیها توانستند هم آغازگر جنگ و هم پایاندهنده آن باشند، برخلاف سالهای گذشته که جنگها و قتلعامها را اسرائیلیها تعیین میکردند و این یک نقطه تحول تاریخی است. همچنین قواعد بازدارندهای که حزبالله در لبنان به وجود آورد اسرائیلیها را درمانده کرد. حملاتی که شبهای اخیر از جنوب لبنان بهسمت سرزمینهای اشغالی و شهرکنشینان صورت گرفت چنان اسرائیلیها را مستأصل کرد که امکان پاسخگویی نداشتند و بهطور سمبلیک سمت مناطق خالی از سکنه و خالی از مراکز نظامی را حمله کردند تا افکار عمومی داخلی را متقاعد کنند به اینکه قوی هستند. اسرائیلیها به دنبال این بودند که مشکل درونی و بحران سیاسی بهوجودآمده در داخل جامعه اسرائیل و شکاف سیاسی، مذهبی و اجتماعی را به شکلی به بیرون ربط دهند و یک حالت برونرفت از این بحران را داشته باشند؛ اما قواعد بازدارندگی مقاومت به نوعی بود که امکان برونرفت برای اسرائیلیها نبود.
امروز پاسخی که اسرائیلیها از فلسطینیها در داخل سرزمینهای اشغالی و خود غزه دیدند و اعلام آمادگی که جبهه مقاومت کرد، از یمن تا عراق و خود لبنان، نشاندهنده قدرت واحدی است که این قدرت واحد در محور مقاومت اسرائیلیها را در هر گونه درگیری آینده، زمینگیر خواهد کرد و این یک بحث جدی است.
آنچه در پی درگیریهای ماه اخیر به شعار واحد محور مقاومت تبدیل شد این است که «قدس تنها نیست» و «قدس تنها نیست» شاید برای اولینبار بهعنوان یک فرمول بازدارندگی فوقالعاده مطرح است. «قدس تنها نیست» به این مفهوم است که امکان تجزیه و تقسیم قدس و امکان اینکه قدس پایتخت ابدی اسرائیل باشد وجود ندارد. این منطقه و شهر پایتخت ابدی فلسطین خواهد بود و قدس برای همه مقدس است؛ لذا هر گونه تعرض به این قدس به ایجاد یک جنگ فراگیر میانجامد که این جنگ فراگیر بیش از گذشته اسرائیل را آسیبپذیر خواهد کرد که نشاندهنده وضعیت قدرت مقاومت در همه منطقه و محور است؛ از صنعا گرفته تا بغداد، بیروت، دمشق و تهران.
حالا شرایط نسبت به گذشته کاملا متفاوت است و آمریکاییها در واکنش به حوادث شبهای پیش برای اولینبار و در یک اقدام ناباورانه اعلام کردند فلسطینیها حق دارند مراسم مذهبی و نمازشان را در قدس برپا کنند و همه افراد را به خویشتنداری دعوت میکنند؛ این برخلاف گذشته است که آمریکاییها فلسطینیها را محکوم میکردند، عامل هر اقدامی را که انجام میشد فلسطینیها میدانستند و حمایت خود از اشغالگران را اعلام میکردند. این برخورد و موضعگیری نشاندهنده ناامیدی از حل بحران درونی صهیونیستهاست و خود آمریکاییها نیز در این بحران طرف جناحی از صهیونیستها را گرفتند که نشاندهنده عمق بحران در درون جامعه اسرائیل است. برخی ممکن است معتقد باشند که این بحران فعلی رژیم صهیونیستی یک بحران زودگذر و دورهای است، نظر شما چیست؟
این بحران برخلاف تصوری که ممکن است داخل کشور یا خارج از محور مقاومت وجود داشته باشد که بحران زودگذر است یا اینکه مقاومت از قدرت کافی برخوردار نیست که بتواند با اسرائیلیها مقابله کند، امروز حقیقتا بحث فروپاشی رژیم اشغالگر یک واقعیت است و بههیچوجه یک شعار و یک آرمان نیست. امروز این آرمان به اعتقاد همه کسانی که در منطقه حضور دارند و همه ملتهایی که از نزدیک به نوعی با این وضعیت نزدیکاند و شناخت دارند، فروپاشی را فروپاشی جدی میدانند و امکان تحقق آن را فقط یک آرمان نمیدانند و واقعیتی است که در حال انجام است. آنچه در این رابطه و برای تحقق این رویا مهم است، داشتن یک برنامه استراتژیک و راهبرد سیاسی، امنیتی و نظامی است و این چیزی است که محور مقاومت طی سالیان اخیر نسبتبه آن برنامهریزی کرده و اقدام میکند.
امروز آزادی کل فلسطین برخلاف تصور سنتی کاملا امکانپذیر است و تاکید میکنم آزادی کامل امروز یک رویا نیست و بحرانهای درونی مثل بحران هویتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی که بحرانهای جدی عقیدتی در درون جامعه اشغالگری هستند، کمک شایانی به تحقق رویای آزادی سرزمینهای اشغالی و فروپاشی رژیم اشغالگر میکنند و آن را نوید میدهند.
....
رايزن فرهنگي سابق جمهوري اسلامي ايران در لبنان
شکست سه دهه مداخله آمریکا در منطقه با ایستادگی ایران
تحول اقتصادی با پرهیز از تکرار اشتباهات پیشین
چرا غرب از زن ایرانی کینه دارد؟
جامعهشناسی واقعی، همانجاست که مردم هستند
تحول، پیشران گریزناپذیر قطار پیشرفت
اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی
عدم تحویل اقتصاد به مردم؛ بزرگترین مشکل کشور
افول آمریکا و باتلاقی که خشک نخواهد شد!
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۲/۰۲/۰۲
اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر انقلاب
ملت مؤمن و موحد ایران، امروز نماز پرشکوه عید فطر را به پاس یک ماه طاعت وعبادت، در سراسر کشور اقامه کرد و سجده شکر و سپاس بجای آورد. در کانون معنوی این اجتماع عظیم ملی، انبوه بیشمار مردم تهران، نماز عید را به امامت حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در مصلای امام خمینی(ره) اقامه کردند.
حضرت آیتالله خامنهای در خطبه اول نماز با تبریک عید خجسته فطر به امت اسلامی و ملت رشید و عزیز ایران، ماه رمضان امسال را بسیار پُر بار، با حال، پُر شور و سرشار از رحمت الهی خواندند و با اشاره به تضرع و توسل آحاد مردم بخصوص در شب های قدر گفتند: شبزندهداریهای پُر سوز وگداز مردم و اشکهای گرمی که از چشمان جوانان پاکیزه کشور جاری میشد از همیشه برجستهتر بود و حضور در مجالس تلاوت قرآن، هیئات، محافل معرفتآموزی، گلزارهای شهدا و کمکهای مؤمنانه به ایتام ومستمندان، رمضان امسال را پُر شکوه کرده بود.
رهبر انقلاب با تجلیل از حرکت عظیم ملت درروز قدس، آن هم پس از شبزندهداریِ شب قدر، افزودند: آن اجتماعات متراکم و شکوهمند، حقیقتاً از الطاف و توفیقات الهی بود.
ایشان ماه رمضان را علاوه بر ماه طاعت وتقوا، ماه جهاد و مبارزه خواندند و گفتند: روز قدس هم روز مبارزه ملت ایران است که بحمدالله امسال با همراهی دیگر ملتها در سطح بسیار گستردهای برگزار شد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به برخی دستاوردهای ماه مبارک از جمله توفیق طاعت وبندگی، پاکیزگی روح، معنویت، آشنا شدن با معارف اسلامی و روحیه مبارزه و ضربه زدن به دشمن، تأکید کردند: این دستاوردهای روحی و معنوی را تا رمضان سال آینده، حفظ و تقویت کنید که همین روحیه با رفع مشکلات، کشور را به پیش خواهد برد و ملت ایران را در اوج حرکت مادی و معنوی قرار خواهد داد.
رهبر انقلاب اسلامی خطبه دوم نماز عید فطر را به بیان راهبردهای ضروری امروز کشور و جامعه اختصاص دادند.
ایشان تقویت اراده را از خاصیتهای روزهداری برشمردند و افزودند: اراده تقویت شده ملی، گرهگشا است و مسئولان باید این ابزار را در مسیر پیشرفت و جهتی که پروردگار معین کرده، بکار بگیرند.
رهبر انقلاب، همکاری، همدلی وهم افزایی سه قوه را یک راهبرد بسیار مهم و اساسی برای حل مشکلات و پیشرفت کشور اعلام کردند و با اشاره به ترتیبات خوب قانون اساسی درباره تشکیل قوای سه گانه افزودند: اگر قوای مقننه، مجریه و قضاییه بهطور کامل همکاری کنند، کارها به هیچ وجه گره نمیخورد که خودِ مسئولان و مدیران این قوا میدانند که این همکاری و همافزایی چگونه ایجاد میشود.
رهبر انقلاب، تمرکز بر حل مسائل و خودداری مردم و مسئولان از درگیر شدن و سرگرم شدن به حاشیهها را یک راهبرد ضروری دیگر خواندند و افزودند: حاشیهها همیشه ساخته و پرداخته دست دشمن نیست بلکه گاهی از روی غفلت یا عوامل دیگر و با انگیزههای گوناگون، حاشیههایی در اطراف یک کار یا یک شخص ایجاد میشود که مردم باید بیاعتنا باشند و مسئولان هم بدون توجه به حواشی، تلاش خود را بر کارهای مهم و مشکلگشا متمرکز کنند.
حضرت آیتالله خامنهای با یادآوری تأکیدات دائم امام بزرگوار بر وحدت ملت گفتند: آن همدلی و اتحاد که کشور را ازراههای دشوار و تنگههای سخت عبور داد، باید حفظ و تقویت شود.
ایشان راهبرد دشمن را ایجاد اختلاف و تفرقه بیان کردند و گفتند: دشمن تلاش میکند مردم به خاطر عقاید و سلایق مختلف با هم بجنگند و درگیرشوند اما نگاههای مختلف مردم به مسائل مختلف، طبیعتاً مانعی ندارد و نباید محل اختلاف و کشمکش شود بلکه باید با باطل کردن وسوسه های دشمن برای بدبین کردن مردم به یکدیگر ومردم به مسئولان، درکنار هم به زندگی و مهربانی پرداخت.
رهبر انقلاب با اشاره به شکست راهبرد نظامی دشمن در منطقه، گفتند: دشمن به سیاست تزویر، تحریف، دروغگویی، وسوسه، تحقیر و بدبینکردن ملتها به تواناییهای خود روی آورده که باید در شناخت راهبردها، تاکتیکها، ابزارها و روشهای او، بهروز بود و آنها را ابطال کرد.
ایشان در پایان خطبهها تأکید کردند: ملت هوشمند و توانای ایران که تا امروز همه توطئههای دشمنان خود را به شکست کشانده، بعد از این هم به حول و قوه الهی، آنها را ناکام و سرخورده خواهد کرد.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
ماه رمضان امسال، ماه رمضان بسیار باحال و پرشوری بود؛ در این ماه هم دعا بود، هم تضرع بود، هم توسل بود؛ مخصوصا در شبهای مبارک قدر شب زندهداریهای پرسوز و گداز جوانان و اشکهای گرمی که از چشم های مبارک جوانان پاکیزهی ما جاری میشد، بسیار برجسته بود.
مجالس و محافل معرفتآموزی و درسآموزی و مجالس تلاوت قرآن در همهی جای کشور امسال بحمدلله از همیشه آن طور که به چشم انسان میآمد برجستهتر بود.
حضور مردم در گلزارهای شهدا، در هیاتها، در مساجد، حضور نمایانی بود؛ علاوه بر اینها، کمکهای مومنانهای که مردم انجام دادند در این ماه؛ کمک به ایتام کمک به مستضعفان و به فقرا که یکی از مهمترین وظایف ماه رمضان همین حضور مردمی در کنار مستضعفان و مستمندان است. درباره آن حرکت عظیم مردمی در روز قدس؛ مردم مؤمن که شب قبل را با احیاء گذرانده بودند، روز بعد با دهان روزه آن اجتماع پر شکوه و متراکم را در سراسر کشور بهوجود آوردند و نشان دادند اینها، همه توفیقات و الطاف الهی است.
ماه رمضان هم ماه تضرع است، هم ماه جهاد است. در صدر اسلام جنگ بدر در ماه رمضان بود، فتح مکه در ماه رمضان بود؛ در این سالها هم روز قدس روز مبارزه ملت ایران بوده است، که ملتهای دیگر هم بحمدالله امسال در یک سطح وسیعی با آن همراهی کردند. یک راهبرد بسیار مهم و اساسی، همکاری مسئولان کشور در نیروهای سهگانه است. قوای سهگانه باید همدلی کنند، همکاری کنند، همافزایی کنند.
اگر چنانچه این سه قوه با هم بطور کامل همکاری کنند کارها به هیچ وجه گره نمیخورد، مشکل پیدا نمیکند. مانع همدیگر نشوند، راه را برای همدیگر هموار کنند، باز کنند.
خود مسئولان کشور متوجه هستند که این همکاری و هم افزایی و همدلی را چگونه می توان به وجود آورد؛ این امروز یک راهبرد کلی است. یک راهبرد مهم دیگر تمرکز بر حل مسائل است؛ حل مسئله؛ سرگرم نشدن و مشغول نشدن به حواشی. حواشی ایجاد میشود؛ همیشه هم دشمن نیست که حاشیه ایجاد می کند.
گاهی از روی غفلت و با عوامل گوناگون و انگیزههای گوناگون، یک حواشی اطراف یک کاری، یک شخصی، یک مدیری، ایجاد میشود. سرگرم این حواشی نباید شد؛ نه مردم به این حواشی اهمیت بدهند، نه مسئولان خودشان را مشغول کنند؛ متمرکز بشوند روی مسائل اساسی کشور. وسوسههای دشمن را برای بدبین کردن مردم به یکدیگر یا بدبین کردن مردم به مسئولان زحمتکش کشور بایستی باطل کرد.
درگذشته استعمارگران با حرکت نظامی وارد کشورها میشدند. این تاکتیک، امروز از کار افتاده است. دشمنان اسلام فهمیدهاند که از نیروی نظامی کاری ساخته نیست. در همین اواخر آمریکا در افغانستان و در عراق تجربه کرد دید که با نیروی نظامی کاری پیش نمیرود لذا راهبرد را عوض کردند.
کار و تاکتیک آنها امروز عبارت است از: تزویر، تحریف، دروغگویی، وسوسه کردن، خلاف واقعنمایی، تحقیر ملّتها، بدبین کردن ملتها به خود، پنهان کردن تواناییها و برجستگیها و درخشانیهای ملتها.
در شناخت حرکت دشمن و تاکتیک و روش دشمن باید بهروز باشیم و راه ابطال آن را به دست بیاوریم. از مردم عزیزمان انتظار میرود به برکت ماه مبارک رمضان و دستاوردهای بزرگی که در این ماه داشتهاند، اتحاد خودشان را حفظ کنند.
بحمدالله از اول انقلاب مردم ما متحد بودند و این اتحاد در موارد بسیاری راههای دشواری را، تنگههای سختی را توانست برای مردم باز کند.
این اتحاد باید حفظ بشود. دشمن با اتحاد ملت ایران مخالف است، با یکپارچگی شما مخالف است با یک دست بودن ملت مخالف است.
دشمن مایل است که مردم به خاطر علایق مختلف سلایق مختلف باهم بجنگد و دعوا کنند. رأفت میان مردم باید برقرار باشد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
عکس
فيلم
صوت
۱۴۰۲/۰۲/۰۲
دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار مردم، مسئولان و کارگزاران نظام و سفرای کشورهای اسلامی، اتحاد را نیاز مبرم و ضروری امت اسلامی خواندند و با اشاره به زوال محسوس رژیم صهیونیستی و کاهش مشهود قدرت بازدارندگی آن گفتند: این پیشرفت مهم به برکت ایستادگی و مقاومت ملت و جوانان فلسطینی رخ داده و راهبرد امروز جهان اسلام باید بر کمک و تقویت عناصر مبارز داخل فلسطین متمرکز باشد.
حضرت آیتالله خامنهای، ماه رمضان را زمینهساز نزدیکی دلهای مسلمانان به یکدیگر خواندند و افزودند: مسئولان کشورهای اسلامی باید از این فرصت برای ایجاد اتحاد امت اسلامی و کاهش و رفع اختلافات استفاده کنند.
رهبر انقلاب با اشاره به مشکلات کشورهای اسلامی از جمله جنگ و اختلاف و درگیری، وابستگی، فقر، و نبود پیشرفت علمی گفتند: اگربه فرمان قرآنیِ «وحدت حول ریسمان الهی» عمل شود، جهان اسلام با حدود دو میلیارد جمعیت و برخورداری از مهمترین و حساسترین نقاط جغرافیایی جهان میتواند در مسیر حل مشکلات قدم بردارد.
حضرت آیتالله خامنهای مسئله فلسطین را یکی از اساسیترین مسائل دنیای اسلام برشمردند و با اشاره به افول تدریجی رژیم غاصب گفتند: این افول که از چند سال قبل آغاز شده است، اکنون سرعت یافته و جهان اسلام باید از این فرصت بسیار بزرگ استفاده کند.
ایشان مسئله فلسطین را نه صرفاً اسلامی بلکه انسانی دانستند و با اشاره به اجتماعات و راهپیمایی روز قدس در کشورهای غیر اسلامی گفتند: اجتماعات ضدّ صهیونیستی روز قدس در امریکا و کشورهای اروپایی نتیجه آشکار شدن روزافزون جنایات صهیو نیستهای غاصب است.
رهبر انقلاب افزودند: حضور شماری از مردم اروپا در حمایت از مردم فلسطین، آن هم در کشورهایی که به صهیونیستها وابستهاند، بسیار مهم است.
ایشان عامل اصلی وضع فلاکتبار رژیم غاصب را مقاومت پر برکت درونی مردم فلسطین و خطر پذیری و جان برکفی جوانان آن خواندند و تأکید کردند: اوضاع امروز سرزمینهای اشغالی اثبات میکند هر قدر مقاومت و ایستادگی ملت فلسطین در مناطق مختلف بیشتر شود، رژیم جعلی ضعیفتر خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای، قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی را هم رو به پایان دانستند و گفتند: چندین دهه قبل بن گورین از مؤسسین رِژیم جعلی گفته بود هر وقت قدرت بازدارندگی ما پایان یابد، ما مضمحل میشویم و اکنون دنیا شاهد این واقعیت است و اگر اتفاقی رخ ندهد، پایان رِژیم غاصب نزدیک است که این هم از برکات فداکاری جوانان فداکار فلسطینی در کرانه باختری و دیگر مناطق اشغالی است.
ایشان با توجه به این واقعیات، کمک به نیروهای داخل فلسطین را راهبرد ضروری امروز جهان اسلام برشمردند و گفتند: جبهه مقاومت به موازات تلاش های ارزشمند خود و همه کشورهای اسلامی باید بر تقویت عناصر مبارز داخل فلسطین متمرکز شوند.
حضرت آیتالله خامنهای در بیان نکته مهمی، گرایش به اسلام را عامل اصلی قدرت گرفتن مبارزه گروههای فلسطینی خواندند و افزودند: در دورههایی که گرایشهای اسلامی مطرح نبود، این پیشرفتها وجود نداشت.
رهبر انقلاب، اسلامستیزی دشمنان را نتیجه درک قدرت اسلام در تقویت ملت فلسطین و دیگر ملتها برشمردند و افزودند: البته به فضل الهی و هوشیاری ملتهای مسلمان، این راهبرد به جایی نخواهد رسید.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به پیشگامی امام خمینی و جمهوری اسلامی در حمایت از مسئله فلسطین افزودند: این حرکت ادامه خواهد یافت وامیدواریم ملت عزیز ایران روزی را شاهد باشند که مسلمانان همه کشورهای اسلامی آزادانه در قدس شریف نماز بخوانند.
در ابتدای این دیدار، حجت الاسلام والمسلمین رئیسی رئیسجمهور با اشاره به تأکید رهبر انقلاب به همکاری قوای سهگانه با یکدیگر، خاطرنشان کرد: به رهبر انقلاب اسلامی و ملت عزیز ایران اطمینان میدهم که هر سه قوه با همدلی و همافزایی از حاشیهها پرهیز، و بر متن که تحقق شعار سال و گرهگشایی از زندگی مردم و خدمت خالصانه به آنان است، تمرکز کنند.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
همهی عوامل در ماه رمضان کمک میکنند که دلهای آحاد مردم به هم نزدیک بشود، چه در داخل یک کشور، چه در مجموع امت اسلامی. مسئولان کشورهای اسلامی باید از این فرصت استفاده کنند برای ایجاد اتحاد و نزدیکی آحاد امت اسلامی. امروز مشکل ما تفرّق است، با اینکه قرآن نهی کرده از تفرق.
امروز اگر امت اسلامی که نزدیک به دو میلیارد جمعیتند و در مهمترین و حساسترین نقاط جغرافیایی عالم متفرقاند، اگر اینها با هم متحد بودند، کشورهای اسلامی خیرات به مراتب بیشتری را، به دست میآوردند. امروز بحمداللّه شاهد افول تدریجی رژیم غاصب هستیم، این را همه دارند میبینند در دنیا. رژیم غاصب در حال افول تدریجی است، سرعتش هم روزبروز بیشتر میشود، این خیلی فرصت بزرگی است.
مسئلهی فلسطین یک مسئلهی صرفاً اسلامی نیست، یک مسئلهی انسانی است. در دنیا چه مسلمان، چه غیر مسلمان. هرکسی واقعیتهای حوادث فلسطین را بداند با رژیم غاصب طرف خواهد شد، مقابله خواهد کرد.
دیدید روز قدس اجتماعات مردم و تظاهرات مردم مخصوص دنیای اسلام دیگر نبود یعنی در غیر دنیای اسلام هم حتی در اروپا، حتی در خود آمریکا خیلیها تظاهرات کردند. چطور میشود که یک فرد اروپایی که دولتش دلبسته و وابستهی به رژیم صهیونیستی است به نفع مردم فلسطین و علیه رژیم صهیونیستی شعار بدهد در خیابان؟ این خیلی مهم است. چرا اینجور شده؟ مقاومت درونی مردم فلسطین عامل اصلی این پیشرفتهاست.
هرچه این مقاومت بیشتر بشود رژیم صهیونیستی ضعیفتر خواهد شد، فجایعش آشکارتر خواهد شد، وضع واقعا فلاکتباری که امروز رژیم صهیونیستی دارد ناشی از ایستادگی جوانهای فلسطینی است. راهبرد امروز دنیای اسلام دربارهی فلسطین باید کمک به آن نیروی داخلی فلسطین باشد. تلاشهای جبههی مقاومت البته ارزشمند است؛ مثل خود ما که ایستادیم پای مسئلهی فلسطین. جبههی مقاومت تلاششان ارزشمند است. باید این تلاشها متمرکز بشود در تقویت عناصر مبارزی که در داخل فلسطین دارند مبارزه میکنند و جان خودشان را به خطر میاندازند و خطرپذیری میکنند.
علت اعتلای مبارزات داخل فلسطین، گرایش به اسلام است. ما قبل هم دیده بودیم؛ آن وقتی که گرایشات اسلامی در بین گروههای فلسطینی مطرح نبود، حالا بعضی کمونیست بودند بعضی هم کمونیست نبودند اما اسلامی هم نبودند، این پیشرفتها وجود نداشت. از وقتی گرایش اسلامی به وجود آمد در میان مبارزان فلسطینی و از وقتی این گرایش همین طور روز به روز اوج گرفت تا امروز، پیشرفتها در مبارزهی فلسطینیها به این شکل حاصل شد.
بنابراین عامل موفقیت، اسلام است. دشمن هم این را فهمیده لذا میبینید در دنیا اسلامستیزی میکنند.
البته این اسلامستیزیها به جایی هم نخواهد رسید. «أَمْ یُرِیدُونَ کَیْدًا فَالَّذِینَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِیدُونَ» آنها تلاشهایی میکنند اما خدای متعال تلاشهای آنها را باطل خواهد کرد. امام بزرگوار مسئلهی فلسطین را مسئلهی اول یا جزو مسائل اول دنیای اسلامی میدانست. از اولی هم که جمهوری اسلامی تشکیل شد این حرکت در جمهوری اسلامی آغاز شد، بحمداللّه ادامه هم دارد.
امیدواریم ملت عزیز ما، جوانان ما، ببینند آن روزی را که مسلمانها آزادانه از همه جای دنیا میتوانند در قدس نماز بخوانند. امروز قدرت بازدارندگی رژیم صهیونیستی به پایان رسیده همان چیزی که سالها پیش دهها سال پیش بن گورین هشدارداد شاید حدود شصت سال قبل از این یکی از مؤسسین اصلی رژیم صهیونیستی و نخستوزیر این رژیم بود. او گفت که هر وقتی قدرت بازدارندگی ما به پایان برسد رژیم ما مضمحل خواهد شد؛ قدرت بازدارندگی الان به پایان رسیده یا نزدیک به پایان است. خودشان هم میدانند خودشان هم میفهمند. اضمحلال و انحلالشان نزدیک است.
این به برکت مقاومت است. این به برکت این است جوان فلسطینی توانست قدرت بازدارندگی دشمن خودش را مدام ضعیف کند، کم کند، نابود کند.
این خبر درحال بروزرسانی است...
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
روز رحمت و پاداش
حضرت آیتالله خامنهای:«تبریک عرض میکنم عید سعید فطر را، که روز رحمت، روز مغفرت و روز اجر و پاداش برای مؤمنین و نیکوکاران است. خدا را شکر میکنیم که یک بار دیگر، یک ماه رمضان دیگر و یک عید فطر دیگر را نصیب ما کرد؛ باید این نعمت الهی را قدر بدانیم.» ۹۱/۵/۲۵
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید سعید فطر، بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب پوستر«روز رحمت و پاداش» را منتشر میکند.
برچسبها: عید فطر؛ پاداش مخلصین؛ نعمت الهی؛ رمضان ۹۶؛
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۲/۰۱
نماهنگ | افتخار حفاظت از ملت
نماهنگ | افتخار حفاظت از ملت(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | افتخار حفاظت از ملت(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»، یعنی شما حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید.» ۱۴۰۲/۱/۲۷
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «افتخار حفاظت از ملت» را منتشر میکند.
برچسبها: نیروهای مسلح؛ خدمات نیروهای مسلّح؛
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۲/۰۲
نماهنگ | مثل شهیدان
نماهنگ | مثل شهیدان(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | مثل شهیدان(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «جوان ایرانی، مورد کینهی دشمنان است ... دشمن، استکبار، کارتلهای صهیونیستی که بر اروپا و آمریکا تسلّط دارند، اینها بلاشک با مسئولین جمهوری اسلامی خیلی بدند؛ دستشان برسد، تکّهپارهشان میکنند؛ امّا با جوانها بدترند؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اگر شما جوانها و انگیزههای جوانها و جوانهای کشور نباشند، از دست مسئولین کشور کاری برنمیآید. کار را درواقع جوانها دارند انجام میدهند؛ ...
از اوّل انقلاب تا امروز جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبهههای مختلف، میدانهای مختلف، به عهده گرفتند و پیش بردند. ...
... در میدان مدیریّتهای دولتی ــ مدیر دولتی ــ جوانهایی از قبیل شهید موسیٰ کلانتری و شهید تندگویان [را داشتیم]؛ اینها وزیر بودند، همه جوان؛ یا شهید قندی، شهید عبّاسپور؛ اینها همه شهید شدند؛ اینها جوان بودند. ... در میدان نظامی، شهید همّت، شهید خرّازی، شهید بابایی، شهید حسن باقری، شهید شیرودی، شهید اردستانی، شهید صیّاد شیرازی ــ....
در میدان هنر و ادبیّات، شهید آوینی، مرحوم سلحشور، مرحوم طالبزاده. البتّه اینها آخر عمرشان سنّشان بیشتر بود، امّا در همین جوانی خیلی کارها کردند،... در میدان علم و تحقیق، شهید تهرانیمقدّم، مرحوم کاظمی آشتیانی، شهید مجید شهریاری، شهید رضایینژاد، شهید احمدی روشن. جوانهای ما اینها هستند دیگر. این رشته تا امروز هم ادامه دارد، ... در همین زمان معاصر شما، شهید حججی، مصطفیٰ صدرزاده، آرمان علیوردی، روحالله عجمیان. ... همهی شما، یکایک شما، باید اینجوری باشید. نمیگویم شهید بشوید، خدا کند شهید نشوید ــ البتّه در پیری اشکال ندارد؛ هفتاد هشتاد سالتان که شد، آنوقت شهید بشوید، امّا فعلاً تا جوانید کارتان داریم، شهید نشوید ــ امّا مثل شهیدها زندگی کنید، واقعاً مثل اینها زندگی کنید، مثل اینها حرکت بکنید.» ۱۴۰۲/۰۱/۲۹
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب نماهنگ «مثل شهیدان» را منتشر میکند.
برچسبها: دانشجو؛ شهید؛ سبک زندگی شهدا؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطخبر
عکس
فيلم
گزيده بيانات
گزيده بيانات
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. بنده هم همانطور که آقای سرلشکر باقری بیان کردند، از این دیدار که بعد از یک فَترَت(۲) طولانی صورت گرفته خوشحالم و امیدوارم که انشاءالله خداوند متعال همهی شما را موفّق بدارد به آنچه مورد رضای او است و آنچه برای خدمت مهم و بزرگ شما ضروری و لازم است. عید نوروز را هم به شما تبریک عرض میکنم. اگرچه حالا نزدیک یک ماه هم از عید گذشته، امّا عید نوروز تا دو سه ماه ادامه دارد، میشود تبریک گفت، اشکالی ندارد.
بیانات جناب آقای باقری هم خیلی بیانات خوبی بود؛ یعنی انتظارات ما از نیروهای مسلّح همین چیزهایی است که ایشان بیان کردند. به اضافهی اینکه در یک جاهایی تدبیر کردید و تصمیم گرفتید ــ که بسیار فکر خوبی است ــ امّا تصمیم نصف کار است؛ نصفِ دیگرِ کار عمل کردن و رفتن و دنبال کردن و مانند اینها است؛ آن تصمیمها را نگذارید که کهنه بشود، بماند، بیات بشود و بتدریج فراموش بشود. تعجّب هم نکنید از اینکه من این توصیه را میکنم، چون این اتّفاق زیاد میافتد؛ در نیروهای مسلّح هم میافتد، در بیرون نیروهای مسلّح هم میافتد. تصمیمگیری میشود، آن کسانی هم که در صدر دستگاه تصمیم میگیرند عازم و جدّی هستند و واقعاً باورشان هست و میخواهند، منتها وقتی که در این طبقاتِ مختلفِ مسئولین و نیروی انسانی میرود به سمت سرپنجهها، همینطور ضعیف میشود و ضعیف میشود، گاهی اوقات هم انجام نمیگیرد! نگذارید اینجوری بشود. این یک.
دوّم اینکه آن چیزهایی را که شروع کردید، دنبالگیری کنید و پیگیری کنید. حالا فرض کنید مثلاً خانهسازی که فلان تعداد خانه را شما شروع کردید؛ خیلی خوب، [امّا] یکی از عیوب این طرحهای سازندگی در کشور ما این است که بیشتر از زمانِ لازم و مقرّر طول میکشد. خب مثلاً حالا یک مجتمع خانهسازی فرضاً در طول سه سال باید تمام بشود؛ نباید بگذارید هفت سال بشود، ده سال بشود. این هم یکی از توصیههای ما است.
چند مطلب را من یادداشت کردهام که به شما برادران عزیز عرض بکنم. یک مطلب راجع به جایگاه شما است. اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»،(۳) [یعنی] شما حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید.
یک نکتهی بعدی این است که خوشبختانه نیروهای مسلّح ما رو به پیشرفتند؛ همهی شاخصهای مورد نظر، این را نشان میدهد. نه اینکه نقص نداریم؛ چرا، در این تردیدی نیست؛ نقص داریم، ضعف داریم، امّا مهم این است که حرکت به سمت جلو است؛ این قطعی است. توقّف نیست، پیشرفت هست؛ این نکتهی بسیار مهمّی است، نگذارید این را از دست بدهید. توقّف هم مثل عقبگرد است، هیچ فرقی نمیکند؛ قانع به وضع موجود نباشید، بخواهید پیش بروید. حالا من تعبیر «تحوّل» کردم؛(۴) تحوّل نقطهی بالایی و فوقانیِ این تحرّک است. آنچه لازم است تحرّک است؛ تحرّک به سمت جلو، پیشرفت. نگاه کنید ببینید در همان بخشی که شما هستید، چه کار میتوانید در این زمینه انجام بدهید.
یک نکتهی بسیار مهم آمادگی است. حالا ایشان اشاره کردند به بازیهای جنگ.(۵) خب مهم است؛ یعنی بازیهای جنگ را در آن بخشی که نیروهای مسلّحِ دشمن متعهّدش هستند ــ در همهی بخشهایش؛ بخش هواییاش، بخش زمینیاش، بخش دریاییاش، بخش امور امنیّتیاش، بخش نفوذش ــ در همهی زمینههایی که در حوزهی کار نیروهای مسلّح قرار میگیرد، باید آمادگی داشته باشید. وقتی تهدید هست، باید آمادگی وجود داشته باشد. تهدید هم همیشه هست، چون نمیشود زمانی را فرض کرد [که تهدید نباشد]؛ میشود زمانی را فرض کرد که صلح باشد و جنگ نباشد، امّا اینکه زمانی را فرض کنیم که تهدید اصلاً نباشد، به نظر من چنین چیزی میسّر نیست و پیش نمیآید. بنابراین، همیشه باید آمادگی وجود داشته باشد. این «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم» این است دیگر؛ یعنی آماده کنید؛ «اَعِدّوا» [یعنی] آماده کنید. چقدر آماده کنید؟ «مَا استَطَعتُم»؛ هرچه میتوانید، هرچه در توان شما است، «مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل». همین آمادگی، خود نفْس آمادگی، بازدارنده است؛ خود نفْس آماده بودن [بازدارنده است]. لذا در همین آیه هم میفرماید «تُرهِبونَ بِهِ»؛ به این اِعداد، به این آماده بودن، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ وَ عَدُوَّکُم؛(۶) یعنی وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. در هوایی بازدارنده است، در پدافند بازدارنده است، در این گردش دریایی بازدارنده است، در تمرینهای نظامی و رزمایشهای نظامی که در دریا و زمین انجام میدهید بازدارنده است؛ در همهی بخشهای مختلف همینجور است. بنابراین، آمادگی را حفظ کنید که دشمن ببیند.
این تهدیدی که من گفتم، از ناحیهی کیست؟ این هم یک نکتهی مهمّی است. اشتباه نباید بکنیم. انسان گاهی میبیند که مثلاً فرض کنید یک قدرت کوچک و کماهمّیّتی یک حرفی میزند، یک اقدامی میکند، ذهن انسان متوجّه میشود به او. مشغول نشویم به این دشمنیهای جزئی؛ ببینیم چه کسی پشت صحنه است، چه کسی اصل طرّاحی را بر عهده دارد؛ این مهم است. پشت همهی این جنگافروزیهایی که در منطقهی ما و مناطق دیگر جهان انجام میگیرد، قدرتهای بزرگند. حالا مثلاً امروز در اروپا اوکراین درگیر جنگ است؛ این جنگ را چه کسی راه میاندازد؟ اینها را چه کسی برنامهریزی میکند و طرّاحی میکند؟ در سوریه همینطور، در لیبی همینطور، در سودان همینجور، در جاهای دیگر همینطور. اینهایی که اتّفاق میافتد، این جنگهایی که وجود دارد، یک طرّاحیهایی پشت صحنه دارد؛ اینها را نمیشود انسان حمل کند بر [عوامل جزئی]. آن طرّاحان چه کسانی هستند؟ آن نیروهای شریرِ بینالمللی هستند که ما از آنها تعبیر میکنیم به «استکبار»؛ «استکبار» یعنی همان نیروهای شریر و متجاوز و افزونطلب بینالمللی که به هیچ حدّی قانع نیستند. اینها نگاه میکنند برنامهریزی میکنند میبینند اینجا احتیاج است به اینکه یک دعوایی راه بیفتد برای اینکه فلان جا سود ببرند؛ این دعوا را اینجا راه میاندازند برای اینکه مثلاً سودش را آنجا ببرند! اینها را باید توجّه کرد و پشت صحنه را باید دید.
برنامهریزیهای دشمن هم به نظر من برنامهریزیهای بلندمدّت است. ما فقط نگاه نکنیم به اینکه حالا مثلاً برای این پنج سال یا این ده سال علیه ما [چه فکری کردهاند]؛ نگاه کنیم ببینیم در بلندمدّت چه فکری کردهاند. غالباً برنامهریزیها برنامهریزیهای بلندمدّت است؛ آدم این را میفهمد. اینها از بلندمدّت و میانمدّت، همهجور دارند و بدون نقشه کار نمیشود. من نگاه میکنم میبینم مثلاً حدود ۲۲ سال پیش، دو عملیّات در شرق و غربِ ما با فاصلهی کوتاهی انجام گرفته؛(۷) خب این نمیتواند تصادفی باشد؛ با یکی بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز داریم، با یکی بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز داریم؛ ناگهان در شرق و غرب ما آتش بلند میشود. ما هم دخالتی نداریم، کناریم، امّا عوامل مستکبر وارد میشوند، جنگ راه میاندازند، جنگ جدّی. اتّفاقی که در عراق افتاد، ورود آمریکاییها، شوخی نبود؛ یک جنگِ واقعیِ همهجانبهی کاملاً جدّی بود که همهی نیروی زمینی و همهی نیروی هوایی آمریکا به کار افتاد در عراق. در افغانستان هم تقریباً همینجور؛ آن را هم با یک فاصلهی کمی زودتر از عراق شروع کردند. خب این تصادفی است؟ اینکه در شرق ایران و غرب ایران یک چنین اتّفاقی بیفتد در فاصلهی کوتاه، این یک چیز تصادفی است؟ قطعاً نمیتواند تصادفی باشد؛ این یک فکری پشت سرش است. ممکن است حالا در عراق هم اینها یک منافعی داشته باشند یا در افغانستان هم یک منافع ضعیفی داشته باشند، امّا این منافع ایجاب نمیکند یک چنین جنگی را. هدف این جنگ، ایران اسلامی است؛ آدم وقتی نگاه میکند، شک پیدا نمیکند که هدف این دو جنگ، ایران اسلامی بود، حالا به شکلهای مختلف و با تحلیلهای مختلف که تحلیلهایش سخت هم نیست، آدم میتواند بفهمد. بهانهی واهی میگیرند؛ مثلاً یک بهانهای در آنجا، یک بهانه هم آن طرف میگیرند وارد میشوند، یک جنگ راه میاندازند. اینها را باید توجّه کرد که دشمن ما کیست.
حالا خوشبختانه چون بنیهی انقلاب بنیهی قویای است ــ اینکه من بارها تکرار میکنم،(۸) خواهش میکنم روی این فکر بشود؛ بنیهی انقلاب خیلی قوی است، پایههای انقلاب خیلی محکم است ــ به همین دلیل در هر دو قضیّه طرف مقابل شکست خورد؛ یعنی به طور واضح شکست خورد و شکستش همراه بود با توسعهی دستوبال جمهوری اسلامی؛ چیزی که آنها نمیخواستند، چیزی که آنها فکرش را نمیکردند. خدا رحمت کند شهید سلیمانی را که خب نقش او در این قضیّه نقش واقعاً بینظیری بود؛ من که از نزدیک در جریان کارها بودم، میدانم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند.
خب، دشمن شکست خورد، در حالی که برنامهریزی شده بود. حالا ما از اینجا یک نتیجهای بگیریم؛ نتیجه این است که محاسباتِ بظاهر محکمِ قویِ همهجانبهی دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است؛ این را ما فراموش نکنیم. در همهی محاسباتی که ما الان میکنیم، این را جزئی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتیاش قوی است، دستگاه محاسباتیاش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند، پول هم که زیاد دارد، اینها همه به جای خود محفوظ، امّا کاملاً امکانپذیر است که انسان محاسبات او را به شکست دچار کند، مواجه کند با شکست. اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همهی تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است.
حالا یک نمونهاش، الان همین رژیم صهیونیستی [است] که جلوی چشم است و همهی دنیا دارند میبینند. آن سال ماه رمضان عملیّات [علیه] فلسطینیها انجام گرفت و خب عملیّات مهمّی هم بود و خیلی هم خسارت به فلسطینیها وارد شد ــ در محلّهی شیخ جرّاح و مانند اینها ــ واقعاً به اینها ظلم کردند؛ [امّا] از دنیا صدایی بلند نشد ــ من یادداشت کردم، یادداشت آن سال را مراجعه کردم ــ آنجا انسان گلایه پیدا میکرد که در دنیا واقعاً هیچ صدایی [بلند نشد] نه از این دستگاه حقوق بشر، نه دیگران؛ در روز قدس جدّاً [تنها] از اینجا، و یک جاهای دیگر هم کم و بیش یک حرکاتی شد. امسال شما ببینید در مقابل این حرکاتی که اسرائیل دارد انجام میدهد در دنیا چه خبر است؛ در خود آمریکا راهپیمایی میشود، در انگلیس راهپیمایی میشود، به خودروی رئیس رژیم صهیونیستی از طرف مردم اروپا حمله میشود. الان در همین قضایا موضعگیریهایی که در دنیا شده، موضعگیریهای خوبی است، به نفع فلسطینیها و علیه [اسرائیلیها]. اینها خب نشاندهندهی یک حقایقی است که نباید اینها را از نظر دور داشت و شکستپذیری دشمن را و قابل نقض بودن محاسبات دشمن را از این بایستی فهمید.
البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد؛ یعنی ما در هیچ مرحلهای از پیشرفتها و موفّقیّتهایمان دیگر بالش نرم زیر سرمان نگذاریم که فکر کنیم دیگر حالا تمام شد؛ نه، آن بیداری، آن اِعداد و آمادگی که اوّل گفتیم [باید باشد]. البتّه مراکز فکری در داخل نیروهای مسلّح به نظر من مسئولیّت بزرگی دارند؛ باید فکر کنند. من یک وقتی به شماها گفتهام که راهبردسازان و به تعبیر رایج فرنگی، استراتژیستهای نظامی ما شماها هستید؛ باید بنشینید طرّاحی کنید، طرّاحی مبتکرانه بکنید برای مقابله. دائم باید در فکر طرحهای جدید، کارهای جدید، کارهای مهم، البتّه عقلایی [باشید که] با توجّه به ظرفیّت منطقه، با توجّه به ظرفیّت کشور و مانند اینها بایستی انجام بگیرد.
بههرحال راه، راه خوبی است، کار، کار خوبی است، شغل، شغل پُرافتخاری است و کمک الهی هم انشاءالله پشتِ سر شما است. به خانوادههایتان، به همسرانتان، به فرزندانتان از قول بنده، هم سلام برسانید، هم تبریک بگویید، هم از صبری که در قبال شماها میکنند تشکّر کنید. واقعاً از صبری که زنهای شماها میکنند و شماها که میروید مشغول کار و جلسات پیدرپی و مانند اینها [میشوید همراه با] خطر، آنها در خانه مشغول کارهای خودشان هستند، تشکّر فراوان بکنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، سرلشکر محمّد باقری (رئیس ستاد کلّ نیروهای مسلّح) گزارشی ارائه کرد.
(۲ فاصلهی زمانی، وقفه
(۳ نهجالبلاغه، نامهی ۵۳
(۴ بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۴۰۲/۱/۱)
(۵ اشاره به برگزاری رزمایشهای متعدّد ارتش، سپاه و نیروی انتظامی برای تقویت و ارتقاء آمادگی نیروهای مسلّح و اقتدار جمهوری اسلامی ایران
(۶ سورهی انفال، بخشی از آیهی ۶۰؛ «و هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید. ...»
(۷ اشاره به حملهی نظامی آمریکا به افغانستان در مهر ۱۳۸۰ و حمله به عراق در اسفند ۱۳۸۱
(۸ از جمله، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۴۰۲/۱/۱)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
عکس
فيلم
گزيده بيانات
گزيده بيانات
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح با فرمانده کل قوا
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح این نیروها را به فرموده امیرمومنان(ع) حصارهای مستحکم کشور و ملت خواندند و تاکید کردند: این جایگاه بسیار بزرگ، مسئولیتهای سنگینی به همراه میآورد که بحمدالله نیروهای مسلح با قدرشناسی این موقعیت پرافتخار، مشغول عمل به وظایف خود هستند.
ایشان با ابراز خرسندی از حرکت و پیشرفت مستمر در نیروهای مسلح گفتند: به هیچ حدی از استحکام و پیشرفت قانع نباشید و بدون توقف به جلو بروید.
فرمانده کل قوا با استناد به آیه قرآن کریم آمادگی همیشه را فرمان پروردگار و مایه ترس دشمنان خدا و ملت خواندند و افزودند: تهدید، هیچگاه به طور کامل از بین نمیرود بنابراین باید هرچه میتوانید بر آمادگیهای مختلف بیفزایید.
رهبر انقلاب همچنین نفس آمادگی نیروهای مسلح را برای دشمنان بازدارنده و هوشیاری در مقابل طراحان پشت صحنه حوادث را کاملاً ضروری خواندند.
ایشان با اشاره به حرف و اقدام احتمالی عناصر کم قدرت، گفتند: نباید ذهنها را بر اینگونه اقدامات و حرفها متوجه و متمرکز کرد بلکه باید طراحان اصلی و پشت صحنه را دید.
فرمانده کل قوا با اشاره به جنگ افروزیهای نیروهای شریر بینالمللی در مناطق مختلف جهان گفتند: استکبار هرجا منافعی ببیند از پشت صحنه درگیری راه میاندازد.
تمرکز و دقت بر برنامههای بلند مدت دشمن نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب خطاب به فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح تاکید کردند.
ایشان در همین زمینه گفتند: دقت بر برنامههای پنج یا ده ساله دشمن خوب و لازم است اما باید برنامههای میان مدت و بلند مدت او را مدنظر و تحت رصد داشت.
فرمانده کل قوا با اشاره به دو جنگی که آمریکا حدود دو دهه قبل در شرق و غرب ایران به راه انداخت گفتند: آمریکاییها منافعی در عراق و افغانستان داشتند اما هدف نهایی آنها ایران اسلامی بود که به دلیل بنیه بسیار قوی انقلاب اسلامی، در این ماجراها و هدف نهایی خود شکست خوردند.
حضرت آیتالله خامنهای با استناد به این واقعیت گفتند: بنابراین دشمن با همه محاسبات به ظاهر مستحکم و قدرت نظامی خود، قابل شکست دادن است.
ایشان موقعیت کنونی رژیم صهیونیستی را نمونه دیگری از اینگونه شکستها برشمردند و گفتند: عملیات ضد فلسطینی رژیم صهیونیستی در ماه رمضان سال گذشته با عکس العمل خاصی در جهان روبرو نشد اما امسال در مقابل جنایات او، حتی در آمریکا و انگلیس تظاهرات میشود.
فرمانده کل قوا غافل نشدن از دشمن را به موازات باور به شکست پذیری او، مهم دانستند و افزودند: در هیچ مرحلهای نباید از مکر و طراحی دشمنان غافل شد.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، مراکز و عناصر فکری نیروهای مسلح را به طراحی دائم و مبتکرانه راهبردها و سیاستهای قوی، عقلایی و راهگشا فراخواندند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گزارشی از برنامهها و اقدامات نیروهای مسلح در ابعاد مختلف بیان کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
عکس
فيلم
صوت
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب
رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیداری دو و نیم ساعته با بیش از هزار نفر از اعضای تشکلها و فعالان مختلف دانشجویی، دانشجو و فعالیتها و مطالبات دانشجویی را یک فرصت و ارزش برای کشور خواندند و با اشاره به راهبرد دشمن برای بدبینکردن ملت ایران به خود و تواناییهای خود، گفتند: برخلاف خواست دشمن، جامعه دانشجویی باید ایجاد تحول در ذهن و واقعیت جامعه ایران و سپس ایجاد تحول در ذهن و واقعیت جهان را در افق بلندمدت نگاه و تلاشهای خود قرار دهد.
حضرت آیتالله خامنهای ماه رمضان را بهار معنویت و عبادت دانستند و گفتند: جوانی هم بهار عمر است؛ بنابراین رمضان برای جوانان بهار در بهار است که این دوگانه زیبا در دفاع مقدس هم وجود داشت. یعنی زمینه و فرصت عروج و تعالی برای همه رزمندگان فراهم بود اما جوانان رزمنده به علت فرصت جوانی، از فرصت تعالی و عروج، بیشترین بهره را بردند و چنان اوج گرفتند که امام راحل با عمری سلوک و عرفان به آنان غبطه میخورد.
ایشان با تأکید مجدد بر ضرورت استحکام مبانی زیربنایی معرفتی دانشجو و مجموعههای دانشجویی افزودند: در این صورت دل جوان محکم، گامش استوار و حرکتش مستمر و خستگیناپذیر خواهد شد. بنابراین جوانان دانشجو باید با استفاده از قرآن، نهجالبلاغه و کتابهای اندیشمندانی همچون «مطهری»، «بهشتی» و «مصباح» روی مسائل معرفتی کار و مطالعه و تأمل و تدبر کنند.
رهبر انقلاب عدالت را یکی از مبانی معرفتی دانستند و گفتند: مصداق مهم عدالت، رفع نابرابری است اما گستره وسیع عدالت از ذهن و قلب و عقیده و قضاوتهای شخصی شروع میشود و به مبارزه با استکبار برای عدالت بینالمللی کشیده میشود که متأسفانه برخیها با شعار عدالتطلبی، مبارزه با ظالمان جهانی را مصداق عدالتخواهی نمیدانند.
ایشان درباره آزادی به عنوان یکی دیگر از مبانی معرفتی گفتند: در نگاه اسلام، «رهایی از چارچوب و خواستههای مادی» مهمترین بخش مقوله آزادی است که راه را برای پیشرفت و تعالی و آزادی از بند جمود و تحجر و عصبیت و ارتجاع و ابرقدرتها و دیکتاتورها و دیگر قیود هموار میکند.
حضرت آیتالله خامنهای درباره یکی دیگر از مبانی مهم فکری و دینی یعنی «انتظار فرج» هم گفتند: انتظار فرج یعنی باور اینکه همه نقصها و سختیها با کار و تلاش و توکل قابل برطرف شدن است.
ایشان در همین زمینه افزودند: خداوند در قرآن، غلبه حق و پیروزی مستضعفین را قانون قطعی خود میداند و این وعده صادق را ما در پیروزی انقلاب و مقابله پیروز با همه مستکبران عالم و دشمنان ایران در جنگ تحمیلی دیدیم.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه سخنانشان در جمع فعالان دانشجویی، با ابراز مخالفت با کسانی که فعالیتهای دانشجویی را تهدید میدانند، تأکید کردند: نظر قطعی و حتمی من این است که دانشجو، فعالیتها و مطالبهاش، احساس مسئولیتش درباره مسائل کشور، انگیزه و شوقش برای برطرف کردن مشکلات و حضور شورانگیزش در حوادث اجتماعی و مناسبات و مراسم سیاسی، یک فرصت و یک ارزش است.
بیان آفات فعالیتهای دانشجویی بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب در این دیدار بود.
ایشان دو قطبیسازی در جامعه دانشجویی و کشور، نگاه غیرواقعبینانه و مطالبات بدون ارائه راهحل علمی و عملی را از جمله آفات فعالیتهای دانشجویی برشمردند و با اشاره به سخنان یکی از دانشجویان گفتند: برخلاف آنچه بیان شد که «باید از روز اول درباره مسائل مختلف رفراندوم برگزار میکردیم تا حساسیت به وجود نیاید»، مسائل مختلف کشور قابل رفراندوم نیست؛ زیرا هر رفراندوم ۶ ماه همه کشور را درگیر میکند. ضمن اینکه در کجای دنیا برای همه مسائل رفراندوم برگزار میکنند؟
رهبر انقلاب، شتابزدگی، دیدن و تمرکز بر نقاط منفی و بیتوجهی به نقاط روشن، تندخویی، تبدیل مشکلات محلی به مشکلات ملی، فعالیت به قصد دیدهشدن، و غرق شدن در فضای مجازی را از دیگر آفات فعالیتهای دانشجویی دانستند و افزودند: فضای مجازی به هرحال یک واقعیت است اما برخیها از فضای مجازی سیلوار خبر و مطلب و تحلیل میپذیرند در حالیکه باید تلاش کنند در این فضا و شبکههای اجتماعی خبر و تحلیل صحیح نشر دهند.
توصیه دیگر رهبر انقلاب به دانشجویان تنظیم حرکت با نگاه به افقهای دوردست بود.
ایشان با اشاره به سؤال برخی دانشجویان مبنی بر اینکه وظیفه دانشجوی مطلوب و آیندهنگر چیست، گفتند: اول ایجاد تحول در ذهن و واقعیت جامعه خود و سپس ایجاد تحول در ذهن و اقعیت جهان.
حضرت آیتالله خامنهای دستیابی به این توانایی را عجیب و دور از دسترس ندانستند و افزودند: دانشجوی امروز، مدیر سیاسی، اقتصادی و دیپلماسیِ فردا، فیلسوف و محقق فردا، فعال سیاسی و رسانهای فردا، و رئیس و مغز متفکر و عنصر اثرگذار فردا است و اینکه امروز همه میگویند دنیا در حال تحول است، این تحول بوسیله مغزهای متفکر و انسانهای فعال که شما جوانان و دانشجویان مؤمن جزو آنها هستید، رقم خواهد خورد.
ایشان با اشاره به امکان ایجاد تحول منفی به دست انسانهای منحرف، جوانان را به حرکت در صراط مستقیم و تقویت بنیه دینی، علمی، عقلی و ارادی در خود سفارش کردند و گفتند: هر کسی در این امور خودسازی بیشتری کند، فردا امکان تأثیرگذاری بیشتری خواهد داشت.
رهبر انقلاب عنوان «دانشجو» را همنشین با عناوینی همچون دانشطلبی، جوانی، پر تحرکی، نوطلبی و نوزایی و احساسات انساندوستانه مانند دشمنی با فساد و بیعدالتی خواندند اما گفتند: برای دانشجو از همه اینها مهمتر، برخورداری از یک زیربنای فکری است که باید آن را مستحکم کنید که این استحکامبخشی هم به معنی تعطیل کردن فعالیتهای دیگر و اشتغال صرف به فکر و مطالعه نیست بلکه باید همزمان با فعالیت دانشجویی، با منابع دینی، انس و با متفکران امین و عمیق ارتباط پیدا کنید.
رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه «همه باید در شناخت نقشه و راهبرد دشمن به روز باشیم»، خاطرنشان کردند: برخی تا اسم دشمن را میآوریم با عصبانیت اینطور القاء میکنند که ما به دنبال انکار ضعفها و سستیها هستیم، در حالیکه ضعفها وجود دارد اما دشمن هم چه بفهمیم یا نفهمیم دائماً با هزینه کردن پول و امکانات مشغول کار علیه جبهه حق است و به تعبیر امیرالمومنین اگر ما در سنگر به خواب غفلت رفته باشیم، دشمن به خواب نرفته است.
ایشان راهبردِ بهروزِ دشمن در قبال ملت ایران را «بدبینکردن به خود» خواندند و با نفی این ادعا که ناامیدی منشأ غالباً داخلی دارد، در بیان مصادیقی از راهبرد بدبینسازی گفتند: دانشجوی پر انگیزه را استاد یا فرد بیتعهدی ناامید و بدبین میکند که به او میگوید «با وجود این مشکلات با چه دل خوشی اینجا ماندهای و درس میخوانی؟ کشور را رها کن و برو».
رهبر انقلاب افزودند: البته پاسخ رسا و بیلکنت جوان مؤمن، مبارزه، آگاه و هوشمند این است که بله مشکلات وجود دارد اما من و فرزندان و هممیهنانم سالهای طولانی میخواهیم در این کشور زندگی کنیم پس درس میخوانم و مبارزه میکنم که مشکلات را برطرف کنم.
«اصرار رسانههای بدخواه خارجی و دنبالههای آنها در برخی رسانههای داخلی به القاء رویگردانی ملت ایران از اعتقادات دینی و احساسات انقلابی» نمونه دیگری از بدبینسازی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: این القائات در حالی است که جلسات شب قدر امسال پر شورتر از پارسال و حضور و اشک جوانان بیشتر بود، روز قدس جمعیت فشردهتر از پارسال، و جمعیت ۲۲ بهمن هم دو برابر بود اما آنها وسوسههای خلاف خود را انجام میدهند.
«خارج شدن چند سرمایهدار یا کارآفرین در کشور» مثال دیگری برای بدبین و ناامید کردن مردم با وجود ماندن تعداد زیادی از کارآفرینان و فعالیت رو به رشد هزاران شرکت دانشبنیان بود که حضرت آیتالله خامنهای با بیان آن، افزودند: طراحی دشمن بدبین کردن دشمن به خودمان، به دولتمان و به محیط دانشجوییمان است.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: در کشور نقص داریم و توقع و مطالبه من از مسئولان برای رفع نواقص بیش از شما است اما در عین حال میبینیم که کشور بحمدالله در حال پیشرفت است و صدها هزار جوان مؤمن، با انگیزه و خوشفکر در آن وجود دارد که قبلاً وجود نداشت.
ایشان در ادامه به یک واقعیت مهم اشاره کردند و گفتند: جوان ایرانی مورد کینه شدید دشمنان است که این واقعیت را باید همه جوانان ما بدانند.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین علت کینهتوزی استکبار و کارتلهای صهیونیستی مسلط بر آمریکا و اروپا با جوان ایرانی، خاطرنشان کردند: آنها با مسئولان ایرانی خیلی بد هستند اما با جوانان ایرانی بدترند چرا که بدون حضور و کار و انگیزه جوانان، کاری از دست مسئولان بر نمیآید و از اول انقلاب تا به امروز همین جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبههها و میدانهای مختلف پیش بردند.
ایشان مسئولان کشور را به توجه و استفاده از جوانان توصیه کردند و افزودند: البته از جوانهای زیادی استفاده کردهاند ولی باید بیشتر استفاده کنند.
رهبر انقلاب با نام بردن از جوانان مؤمنی که در میادین مدیریتی، نظامی و علمی درخشیدند و به شهادت رسیدند، خاطرنشان کردند: آن رشته نورانی همچنان ادامه دارد و در دوره معاصر شما نیز شهیدان حججی، صدرزاده، علیوردی، عجمیان و امروز هم انبوه جوانان ایرانیِ مسئولیتشناس موتور حرکت و پیشران کشور هستند.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به جوانان گفتند: راه روشن انقلاب و اسلام را با جدیت و با آرمانخواهی، امید و عقلانیت دنبال کنید.
ایشان آرمانخواهی و توجه به افقهای دور را همچون موتور پیشران حرکت، امید را به مثابه سوخت این موتور و عقلانیت را به فرمان موتور حرکت تشبیه کردند و در بخش پایانی سخنانشان گفتند: نقشه واقعاً جامع علمی، کمبود کنونی در مقوله دانشگاه است.
ایشان با تأکید به وزیر علوم در خصوص آمایش دقیق رشتههای علمی و پذیرش دانشجو در آنها متناسب با نیازهای کشور افزودند: برخی رشتههای علمی در ایران مورد نیاز نیست و شغلی هم برای آنها وجود ندارد، بنابراین باید بر اساس نیاز عمل کنیم.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با ابراز خرسندی از سخنان عمیق، متقن و ادبیات خوب دانشجویانی که دیدگاهها و مطالبات خود را بیان کردند، گفتند: البته با برخی موارد بیان شده موافق نیستم اما کیفیت بیان و نظم مطالب، عمیقا خوشحالکننده بود و لازم است سازمان برنامهوبودجه همه موارد مطرح شده را مورد بررسی و رسیدگی قرار دهد.
ایشان در اشاراتی به برخی نکات مطرح شده از زبان دانشجویان گفتند: اصل خصوصیسازی و سیاستهای اجرایی اصل ۴۴، فکر شده، منطقی و درست است؛ چرا که دولت نمیتواند اداره همه امور را بر عهده گیرد. البته توقع ما برآورده نشده اما کارهای خوبی هم در زمینه خصوصیسازی انجام شده است.
رهبر انقلاب درباره انتقاد یکی از دانشجویان به جلسه اقتصادی سران قوا گفتند: این جلسه دائم نیست بلکه برای چند هدف از جمله اصلاح ساختار بودجه، تدبیر شده که تاکنون پیشرفت مورد انتظار در تحقق اهداف صورت نگرفته است. ضمن اینکه نشست سران، راه منطقی نزدیک شدن دیدگاه و حل مشکلات است.
در ابتدای این دیدار ۸ تن از نمایندگان تشکلهای دانشجویی، خانمها و آقایان:
امیرمحمد کولانی نماینده «جامعه اسلامی دانشجویان»،
محمد صالح ترکمان نماینده «جنبش عدالتخواه دانشجویی»،
زهرا وفاداران نماینده «بسیج دانشجویی»،
مرتضی خواجوی نماینده «گروههای جهادی دانشجویی»،
معین رضیئی نماینده «انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل»،
مریم محمدی نماینده «نشریات دانشجویی»،
امیررضا بخشیپور نماینده «دفتر تحکیم وحدت»
و محمدمهدی نوینیفرد نماینده «مجمع اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی»
به بیان دیدگاههای خود درباره مسائل کشور و دانشگاه پرداختند.
«تحکیم مؤثر ارتباط تشکلهای دانشجویی با عقبه فکری»، «معایب خصوصیسازی»، «احیاء سرمایه اجتماعی نظام»، «نوگرایی در حکمرانی با نوسازی ایدهها و روشها»، «جبران ضعفهای نظام حکمرانی به منظور بهبود رابطه مردم و حاکمیت از جمله در انتخابات»، «صیانت از شأن قانونگذاری مجلس در برابر شوراهای مشورتی از جمله شورای سران قوا»، «اشکالات وارد بر طرح مولدسازی»، «بازنگری در سیاستها و ساختارهای مورد انتقاد افکار عمومی»، «اجرای همه اصول قانون اساسی به منظور تقویت نقش مردم و افزایش مشارکت سیاسی»، «نیاز به تدوین سیاستهای کلی مردمسالاری دینی»، «مشخص نبودن سازوکار اعتراض قانونی و مردمی»، «پیشبرد کلانپروژهها اجتماعی همچون نهضت ملی ساخت مسکن با مردمیسازی و مردمسپاری»، «ایجاد بسترهای مناسب برای افزایش مشارکت اجتماعی زنان»، «مشارکت دادن گروههای جهادی در هدایت منابع مناطق محروم»، «پشتیبانی از گروههای جهادی تخصصی از جمله در حوزه اشتغالآفرینی و تکمیل زنجیره ارزش»، «جلوگیری از کمرونقی نشریات دانشجویی»، «حمایت از دانشجویان صاحب فکر و قلم»، «ضرورت رفع انحصار در فرایند جذب اعضای هیئت علمی دانشگاهها»، «انتقاد از افزایش قیمتها»، «انتقاد از فیلترینگ پلتفرمها و سکوهای اینترنتی»، «ضرورت تحول مبتنی بر "اصول و اصلاح ساختارها و پاسخهای نوآورانه"» از محورهای مطرح شده در دیدار جمعی از دانشجویان سراسر کشور با رهبر انقلاب اسلامی بود.
آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بستههای خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حسابهای رسمی آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیتالله خامنهای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالی و عروج بصورت مشترک در کنار هم قرار گرفتند. جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند حرکتشان و اوجگیریشان جوری بود که فردی مثل امام راحل، امام بزرگوار که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود به حال آنها غبطه میخورد، من نمیدانم شماها شرح حال این شهدا را میخوانید؛ این کتابها را یا نه؟ من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد شرح حال این شهدای عزیز را بخصوص بعضیهایشان را که خیلی معنویت دارند بخوانید. اینها استفاده کردند.
انتظار فرج یعنی سختیها همه قابل برداشته شدن، برطرف شدن است. نه اینکه بنشینید انتظار بکشید، دل شما باید گوش به زنگ باشد. انتظار فرج یعنی انتظار برطرف شدن همهی نقصهایی که شما الان گفتید. ده برابر این هم نقص وجود دارد که شما نگفتید. انتظار فرج یعنی این، یعنی آماده بودن، فکر کردن، بنبست نپنداشتن. بنبستانگاری خیلی چیز بدی است.
خدای متعال که در قرآن مکرر گفته «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلی»؛ کتب اللّه یعنی قانون قطعی خدا است که راه پیغمبران غلبه پیدا خواهد کرد. دیگر بحثی ندارد. «إِنَّ اللَّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا»؛ خدا از مؤمنین دفاع خواهد کرد، در این هیچ تردیدی نیست. یا «نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً»؛ در این هیچ تردیدی وجود ندارد، این قول خدای متعال است. خود ما واقعیتها را هم دیدیم. حالا ما اینها را یک روزی از قرآن و نهجالبلاغه و صحیفهی سجادیه نقل میکردیم، اما در زندگی خودمان تصور نمیکردیم.
ما در این سن خودمان دیدیم، پیروزی انقلاب را دیدیم. این غلبهی حق بر باطل بود. کسی فکر نمیکرد، هیچکس اصلاً تصور نمیکرد. مرحوم آقای طالقانی به خود من گفت، گفت وقتی آن روزی که امام گفت شاه باید برود. ما گفتیم آقا چه حرفهایی میزند! یعنی کسی مثل آقای طالقانی! مرحوم آیتاللّه طالقانی آدم کوچکی نبود. یک مبارز عمیقِ عریقِ سابقهدارِ آنچنانی امیدوار نبود، اما شد. انقلاب پیروز شد. حادثهی عجیبی بود جنگ تحمیلی. همه علیه ما، آمریکا علیه ما، شوروی علیه ما، ناتو علیه ما، کشورهای مسلمان علیه ما، ترکیهی همسایهمان علیه ما، همه، همه. ما پیروز شدیم. در یک چنین جنگی که همه علیه ما بودند، ما پیروز شدیم. پس بنابراین تجربههای ما هم همین را نشان میدهد. در مورد مسئلهی خصوصیسازی که بعضی از دوستان گفتند و تکرار کردند و بیرون هم همانها را میگویند: هر قانون خوبی را ممکن است بد عمل کنند. اینی که ما امکانات کشور، امکانات تولیدی، کارخانجات، اینها را بدهیم دست دولت، دستگاههای تولیدی و بنگاههای تولیدی بزرگ را دولت نمیتواند، مشکلات به وجود میآید، فساد به وجود میآید. چه قدر در این چند سال این مسائل پیش آمده. این راهش فقط خصوصیسازی بود. هیچ چارهی دیگری وجود نداشت واقعاً و این کار ناگهان انجام نگرفت. با فکر، با مطالعه، با پیشبینی، ساعتها بحث کردن انجام گرفت. بله، من قبول دارم، آن توقعی که بنده داشتم از خصوصیسازی، تا حالا آن توقع برآورده نشده. اما کارهای خوبی هم انجام گرفته.
اینی که شما میگویید بنگاه دولتی را دادند به بخش خصوصی، او دلارش را به دولت برنمیگرداند، این درست نیست. آنی که دلار را برنمیگرداند، همان بنگاه فعلاً دولتی است.
البته بخش خصوصی هم اشکالاتی دارد؛ مراقبت میخواهد، دقت میخواهد، رعایت میخواهد. حرف مردم را باید گوش بدهند، حرف مردم کجاست؟ خب مردم در همهی مسائل که حرف ندارند یا یک حرف ندارند، باید فکر کنند، مطالعه کنند، سازوکاری دارد حرف مردم، حرف مردم همینی است که الان وجود دارد یعنی یک نفر را انتخاب میکنند بعنوان رئیسجمهور این مال مردم است، یک عدهای را انتخاب میکنند بعنوان نمایندهی مجلس این حرف مردم است، حرف مردم را اینجوری میشود فهمید دیگر. حالا یکی از برادران گفت رفراندوم اگر چنانچه شما اینجوری میگفتند. اگر چنانچه از اول در همهی مسائلی که پیش میآمد رفراندوم میکردید حالا آن حساسیت روی رفراندوم وجود نداشت. کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است، مگر همهی مردمی که در رفراندم باید شرکت کنند و شرکت میکنند امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد؟ در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، حرف میشود زد، از همه طرف اصلاً یک کشور را برای یک مسئله شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتگو و دو قطبیسازی میکنند برای اینکه یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همهی مسائل رفراندوم بکنیم؟ اینجوری نیست قضایا که اینجور ساده آدم از رویشان [بگذرد] یکی از آفتها شتابزدگی است، شتابزدگی نباید بشود.
قصد دانشجو دیده شدن نباشد؛ ــ ببینید این را من تأکید میکنم ــ نه شخص دانشجو نه تشکل دانشجویی اینجور نباشد که یک حرفی را بزند برای اینکه دیده بشود. این بیبرکت میکند کار را، حرف را بیبرکت میکند، بیاثر میکند و ضرر هم دارد.
در فضای مجازی غرق نشوند؛ خب حالا فضای مجازی با همهی حرفهایی که گفته میشود در کشور وجود دارد. شبکههای اجتماعی وجود دارد. بعضیها نشستهاند که از طرف فضای مجازی سیلوار، تحلیل و خبر و مطلب و مبنا به اینها داده بشود این غلط است. شما روی فضای مجازی سوار شوید، شما فضای مجازی را هدایت کنید، شما فکر و خبر و تحلیل به فضای مجازی بدهید نه به عکس. جوان ایرانی مورد کینهی دشمنان است.
دشمن استکبار، کارتلهای صهیونیستی که بر اروپا و آمریکا تسلط دارند، اینها بلاشک با مسئولین جمهوری اسلامی خیلی بدند، دستشان برسد تکّه پارهشان میکنند. اما با جوانها بدترند. چرا؟ برای خاطر اینکه اگر جوانها و انگیزههای جوانها و جوانهای کشور نباشند از دست مسئولین کشور کاری بر نمیآید، کار را درواقع جوانها دارند انجام میدهند، حرکت و پیشرفت به دست جوانهاست لذا با جوانها کینه دارند اینها. از اول انقلاب تا امروز جوانها بودند که کارهای بزرگ را در جبهههای مختلف، میدانهای مختلف بعهده گرفتند و پیش بردند. من این را میگویم بیشتر برای اینکه مسئولین کشور توجه کنند و خوشبختانه توجه هم میکنند، از خیلی از جوانها استفاده میکنند، اما بیشتر استفاده باید بکنند در میدانهای مختلف.
در میدان مدیریتهای دولتی، جوانهایی از قبیل شهید موسی کلانتری، شهید تندگویان، اینها وزیر بودند جوان جوان، جوان. شهید قندی، شهید عباسپور همینهایی که همهشان شهید شدند اینها جوان بودند.
در میدان نظامی شهید همت، شهید خرازی، شهید بابایی، شهید حسن باقری، شهید شیرودی، شهید اردستانی، شهید صیاد شیرازی.
در میدان هنر و ادبیات؛ شهید آوینی،مرحوم سلحشور، مرحوم طالبزاده، البته اینها آخر عمرشان سنشان بیشتر بود اما در همین جوانی اینها خیلی کارها کردند و امثال اینها که کم هم نیستند.
در میدان علم و تحقیق؛ شهید تهرانیمقدم، مرحوم کاظمی آشتیانی، شهید مجید شهریاری، شهید رضائینژاد، شهید احمدی روشن.
در همین زمان معاصر شما شهید حججی، مصطفای صدرزاده، آرمان علیوردی، روحالله عجمیان. اینها برجستهاند، نقطههای واقعاً برجستهاند.
هزارها، دهها هزار، صدها هزار جوان ایرانیِ مسئولیتشناس امروز وجود دارند، اینها موتور حرکتند. اینها موتور پیشران حرکت کشور و حرکت نظامند، همهی شما، یکایک شما باید اینجوری باشید. مثل شهیدان زندگی کنید. راه روشن را جوانهای عزیز! با جدّیت دنبال کنید؛ راه روشن انقلاب و اسلام و کشور و نظام و اینها را با جدّیت دنبال بکنید. کشور به شماها نیاز دارد. احتیاج دارید به آرمانخواهی ، احتیاج دارید به امید، احتیاج دارید به عقلانیت. آرمانخواهی یعنی همان افقهای دور که اشاره کردم. این اگر نباشد امکان ندارد. آرمانخواهی موتور حرکت است، موتور پیشران حرکت آرمانخواهی است. امید سوخت این موتور است، اگر امید نباشد این موتور حرکت نمیکند. آرمانخواهی در دلش میماند غصهاش را میخورد اگر امید وجود نداشته باشد. عقلانیت هم فرمان این موتور است.
رسانههای جورواجور بدخواه اصرارشان این است که ثابت کنند ملت ایران از اعتقادات دینی روگردان شده، از احساسات انقلابی روگردان شده. آنها میگویند، یک دنبالههایی هم اینجا دارند، اینها هم میگویند، در فضای مجازی میگویند، در روزنامه میگویند، در حرفهای گوناگون میگویند که مردم از دین روگردان شدند. یک نفری که دچار غفلت باشد، فکر نکند، قبول میکند، باور میکند. اما یکدفعه میبینید شما شب قدر شد، جلسات امسال از پارسال پرشورتر است، تضرّع و گریه و ابتهال و حضور جوانها و اشک جوانها در این جلسات از پارسال بیشتر است، روز قدس میشود، جمعیت از پارسال فشردهتر است. ۲۲ بهمن میشود، جمعیت دو برابر پارسال است. یعنی خلاف آنچه که او میگوید، وجود دارد، اما او وسوسهی خودش را میکند.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۳۹۷/۰۱/۲۹
نماهنگ | ارتش؛ نور چشم ملّت
نماهنگ | ارتش؛ نور چشم ملّت(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: « یکی از بهترین و هوشمندانهترین کارهای بزرگ امام عزیزمان، تعیین روز ارتش بود؛ این کار همچنانکه پایهی ارتش را محکم کرد، ریشهی ارتش را در [این] سرزمین مستحکم کرد، خیلی از توطئهگران و خیالپردازان را مأیوس کرد؛ آنها فکرهای دیگری کرده بودند.» ۱۳۹۶/۰۱/۳۰
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس بهمناسبت ۲۹ فروردین و روز ارتش جمهوری اسلامی ایران نماهنگ «ارتش؛ نور چشم ملّت» را منتشر میکند.
نماهنگ: نماهنگ | ارتش؛ نور چشم ملّت
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
برچسبها: ارتش جمهوری اسلامی؛ هویتسازی ارتش؛ حضور ارتش در دفاع مقدس؛ روز ارتش؛
پیوندهای مرتبطبيانات
۱۴۰۲/۰۱/۲۹
نماهنگ | شهید سلیمانی مقاومت را احیا کرد
نماهنگ | شهید سلیمانی مقاومت را احیا کرد(KHAMENEI.IR)
نماهنگ | شهید سلیمانی مقاومت را احیا کرد(KHAMENEI.IR)
حضرت آیتالله خامنهای: «شهید سلیمانی از نگاه من و تجربهی من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در این مجموعهی مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل آن باز کرد و آن را، هم از لحاظ معنوی مجهّز کرد، هم از لحاظ مادّی مجهّز کرد...
خب، فراموش نکردهایم دیگر؛ من خودم در سخنرانیِ آن سالها خطاب میکردم که فلسطینیها با سنگ دارند مبارزه میکنند واقعاً هم فلسطینیها آن روز با سنگ مبارزه میکردند، چیز دیگر نداشتند خب آن را مقایسه کنید با وضعی که فلسطین امروز دارد؛ چه آنچه در غزّه میگذرد، چه آنچه در کرانهی غربی میگذرد؛ اصلاً قابل مقایسه است؟ یعنی مقاومت را ایشان زنده کرد، احیا کرد، متّکی به امکانات داخل و متّکی به تجربههای خودش در سالهای دفاع مقدّس، متّکی به مشورتهای خوبی که به ایشان داده میشد.» ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «شهید سلیمانی مقاومت را احیا کرد» را منتشر میکند.
برچسبها: مقاومت؛ مقاومت اسلامی فلسطین؛ فلسطین؛ شهید حاج قاسم سلیمانی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
گفتوگو با تحلیلگر مسایل راهبردی و بینالملل
شکست سه دهه مداخله آمریکا در منطقه با ایستادگی ایران
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار رمضانی مسئولان نظام با اشاره به تحوّلات جهانی وضعیت جبهه مقابل جمهوری اسلامی را رو به ضعف دانستند و به نمونههای متعددی در این زمینه اشاره کردند: «در داخل آمریکا یک دوقطبیای، دو سه سال پیش سر انتخابات به وجود آمد؛ این دوقطبی هنوز به حال خودش با شدّت باقی است؛ این ضعف است دیگر! این خیلی مهم است. در این انتخاباتِ اخیرِ چند ماه پیشِ کنگرهشان هم مشخّص شد که این دوقطبی با شدّت هنوز وجود دارد. آمریکا بحران سیاسیِ رژیم صهیونیستی را ــ که برایش خیلی مهم است ــ نتوانسته حل کند؛ این ضعف آمریکا است. رژیم صهیونیستی برای آمریکا خیلی مهم است. میبینید که رژیم صهیونیستی هم در چه وضعی است، که حالا بعداً من هم اشاره میکنم؛ آمریکا نتوانسته این را حل کند.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR به همین مناسبت در گفتوگو با آقای سیدمصطفی خوشچشم، تحلیلگر مسایل راهبردی و بینالملل به بررسی وضعیت رو به افول آمریکا، گرفتاریهای هولناک رژیم صهیونیستی و تاثیرات تغییر نظم جهانی پرداخته است. آقای خوشچشم معتقد است طرحهای منطقهای آمریکا به همراهی رژیم اسرائیل دچار شکست راهبردی و شکست عملیاتی شده است. گفتوگو را از موضوع افول آمریکا آغاز کنیم. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار مسئولان نظام با اشاره به افول روزافزون آمریکا طی چند دهه اخیر، نشانههای این تضعیف را از دو بعد داخلی و خارجی برشمردند. چه دلایلی برای این موضوع وجود دارد؟
دلایل بسیار زیادی برای افول قدرت آمریکا وجود دارد. اول نحوهی مواجهه با چالشها و بحرانهای داخلی و بینالمللی است. مثلاً در داخل آمریکا نحوهی برخورد با کرونا را ببینید. هنوز هم در زمینه کرونا معضلات دارند و علاوه بر این دوقطبیهای سیاسی روزافزونی در آمریکا مشاهده میشود.
دوقطبی در همهی کشورها وجود دارد؛ اما وقتی دوقطبیها بسیار تندوتیز میشود و در مسائل بسیار حساس تعدد پیدا میکند و در همهچیز شما دوقطبی میبینید، این دیگر زنگ خطر است؛ مخصوصاً در آمریکا.
[دریافت فیلم]
در آمریکا یک دوقطبی مثل جنگ داخلی در چند صدسال پیش وجود داشته؛ با اینکه کسی دیگر از این دوقطبی صحبت نمیکند اما هنوز آثارش هست و اخیراً در حدی برجسته شد که پنتاگون یکی دو سال قبل به نظامیانی که در بخشهای جنوب کشور مستقر هستند، دستور داد که حق ندارند پرچم اتحادیه کشورهای ایالات جنوبی در جنگ داخلی مقابل ایالات شمالی را استفاده کنند. طبق دستور پنتاگون هیچ فرد نظامیای حق ندارد حتی در خودروی شخصیاش یا در هر جای دیگری پرچم جنوب را حمل بکند؛ این یک زنگ خطر است برای آنها که ایالتهایشان به دنبال این هستند که یک دوقطبی را تشدید کنند. دوقطبی سیاسی در آمریکا چه شاخصههایی دارد که میتواند از قدرت آمریکا بکاهد و برای آنها تا این حد خطرناک باشد؟
یکی از خصیصههایی که دوقطبیها را بهویژه در آمریکا میتواند خطرناک بکند میزان خشونتطلبیای است که در دو طرف این دوقطبی به وجود میآید و این خیلی چیز مهمی است. نمونهی سیاسیاش را در حمله طرفداران ترامپ به کنگره دیدید. این بحران فقط منحصر به مسئله ترامپ یا دوقطبیهای سیاسی یا دوقطبی جمهوریخواه-دموکرات نیست؛ امروز بخشی از مردم آمریکا اصلاً با کل حاکمیت دوگانگی دارند؛ یعنی خودشان را نه در دموکراتها میبینند نه در جمهوریخواهها. عدهای از اینها در دور اول ترامپ به او رأی دادند؛ اما همینها هم زده شدند، یعنی نظرسنجیهای جدید نشان داد که اکثریت، خواهان این هستند که نه ترامپ و نه بایدن برای دور بعدی بیایند.
به غیر از دوقطبی سیاسی که در آمریکا رو به خشونت فزایندهای است، دوقطبی مربوط به مسائل تبعیض نژادی و چالش سیاهپوست-سفیدپوست نیز تشدید شده که در جنبش Black Lives Matter (جان سیاهپوستان مهم است) دیدید چقدر تظاهرات شد و اعتراضها به خشونت کشیده شد. آیا وضعیت اقتصادی آمریکا در سالهای اخیر نیز اثری بر دوقطبیهای سیاسی اجتماعی این جامعه داشته است؟
بله به غیر از مسئلهی تبعیض نژادی، آمریکا در زمینهی فاصلهی طبقاتی نیز دوقطبی دارد که هر روز هم تشدید میشود؛ یعنی ضریب جینی یا شاخص فاصلهی طبقاتی بین اقشار مختلف هم رشد داشته که نشان از افزایش تبعیض و نابرابری در توزیع ثروت دارد؛ حالا علاوه بر رنگینپوستان و مهاجرینی که در طبقات پایینتر اقتصادی قرار دارند، سفیدپوستهای بسیاری هم هستند که با همین وضعیت سر میکنند.
همچنین دوقطبیهای متعدد دیگری نیز در آمریکا درباره مثل مسائلی همچون اجازه حمل سلاح شکلگرفته است؛ بنابراین تعدد دوقطبی در زمینههای مختلف، جامعه آمریکا را دچار تشتت و عدم یکپارچگی کرده است. بروز خشونت در این دوقطبیها هم عامل بعدی است که در اکثر این شکافها دیده میشود. در نتیجه نیز چنین دوقطبیهایی باعث انشقاق و چندپارگی در جامعه میشود که جامعه به سمت تضعیف پیش میرود. این مواردی که اشاره کردید، نشانههای داخلی افول آمریکا بود، در بیرون از آمریکا چه نشانههایی در تائید گزاره افول قدرت و جایگاه آمریکا وجود دارند؟
در سمت بیرونی میبینیم که آمریکا دیگر نمیتواند چالشهای جهانی را کنترل کند. در جنگ اوکراین بهوضوح این را میبینید. در نفوذپذیری آمریکا این افول دیده میشود؛ یعنی آمریکا از جایی تضعیفشده که علیرغم اینکه خودش در دهها کشور میرفت کودتا میکرد، رئیسجمهور و دولتها را عوض میکرد، به ناگهان خودش به نقطهای میرسد که در سال ۲۰۱۶ روسیه را متهم میکند که شما برای ما رئیسجمهور تعیین میکنید.
[دریافت فیلم]
آن آمریکایی که هر جای دنیا که میخواست عملیات انجام میداد، این روزها دنبال این میگردد که کشف کند اسناد بسیار سرّیای که از پنتاگون راجع به مسائل جنگ اوکراین، چین، کرهی جنوبی و ایران بیرون رفته را چه کسی فاش کرده است. ایمیلهای سی.آی.ای و پنتاگون حک میشوند؛ اینها مسائلی نیست که ساده بشود از کنارشان گذشت. از منظر بیرونی، وضع آمریکا در رقابت سیاسی و اقتصادی و همهجانبهای که با چین داشت به کجا رسیده است؟ تسلط ایالاتمتحده بر تنظیم مواضع کشورها چه تفاوتی با گذشته کرده است؟
علیرغم همهی تنشآفرینیهایی که از دورهی ترامپ شروع شد، بایدن هم در زمینهی چین سیاست مشابهی را دارد دنبال میکند و نتوانست به رشد اقتصادی چین ضربهای وارد بکند. چین علاوه بر تداوم رشد اقتصادی توانسته بخشی از متحدان یا شرکای سنتی آمریکا را مثل عربستان به سمت خودش جذب بکند.
آمریکا و اساساً تمدن غربی اگر دچار این افول نشده بود، شما هرگز نمیدیدید که شریکی مثل عربستان بپذیرد که از یوآن بهجای دلار در صادرات نفتیاش به چین استفاده کند. اگر آمریکا تضعیف نشده بود، عربستان نمیآمد روابطش را با ایران اصلاح کند؛ همین الان در سفر اخیر مقامات آمریکایی به عربستان مشهود است که از این مسئله بسیار ناراحتاند. علت عصبانیت آمریکا از برقراری روابط ایران و عربستان چیست؟
اولین چیزی که آمریکاییها را در زمینهی روابط ایران و عربستان ناراحت میکند، این است که یکی از شرکا و دوستان اصلی آمریکا دارد با یکی از دشمنان اصلی آمریکا برقراری روابط میکند.
دومین مسئله برای آمریکا این است که چرا وسط این مسئله نقشی ندارد و اصلاً دارد از معادلات منطقه حذف میشود.
سومین ناراحتی آمریکا این است که چرا چین که رقیب اصلی آمریکاست وسط این تعاملات است. برای همین است که مارک دابوویتز، مدیر لابی ضدایرانی اف.دی.دی میگوید «احیای روابط ایران و سعودی در نتیجه میانجیگری چین باخت، باخت، باخت برای منافع آمریکا است» یعنی سه سر باخت است برای آنها. خب این خیلی مهم است.
این نشان میدهد آمریکا قدرتش در منطقه زایل شده است. آمریکاییها به دنبال تغییر مکان استقرار نیروهایشان از غرب آسیا به شرق آسیا بودند تا بتوانند چین را کنترل کنند؛ اما نمیخواستند این منطقه را هم رها کنند. میخواستند نیروها را در این منطقه کم کنند اما طرح جایگزین برایش داشتند. بعد از آن طرح زمین سوختهای که برای غرب آسیا میخواستند پدید بیاورند و نشد و جنگهای نیابتی که به راه انداختند.
آمریکا در دوره اول در دههی اول این قرن میلادی بوده، سیاست حمله و حضور نظامی برای به هم ریختن دولتها و ملتها را دنبال کرد.
در دورهی دوم و دههی دوم با جنگهای نیابتی این سیاست را ادامه داد.
حالا در دوره سوم دنبال این بود که رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی در ذیل پیمان آبراهام یک جبههی متحد تشکیل بدهند برای مقابلهی با ایران نه بهصورت نظامی بلکه بهصورت امنیتی، مالی و با جنگهای ترکیبی. در واقع دنبال ایجاد یک خط محاصرهی اطلاعاتی، عملیاتی، تروریستی در اطراف ایران و بعد کشاندنش به داخل ایران بود. بعد در زمینههای دیگری مثل تبلیغات، تحریم و غیره هم فعال بشوند؛ که ایران در داخل مرزهای خودش تضعیف بشود. در مرزها هم درگیر با انواع خطرات و تهدیدات تروریستی جاسوسی و غیره بشود. چرا این کشورها برای تصمیمها و اقداماتشان دیگر منتظر نظر و اجازه آمریکا نمیمانند؟
کشورها بعد از اینکه شکستهای پیاپی آمریکا را میبینند و میبینند آمریکا چطور از افغانستان بهسرعت عقبنشینی میکند و متحد خودش را رها میکند و کشور را میسپارد به رقیب، برایشان دیگر درسها آشکار شده و همه آموختهاند و میآیند بهطرف برقراری روابط با ایران، چرا؟ یکی از دلایلش این است که میبیند آمریکاییها قدرتشان افول پیدا کرده و نمیتوانند که از دوستانشان حمایت کنند.
دلیل دوم که شاید خیلی مهمتر هم باشد -یا به همین اندازه مهم باشد- این است که کشورهای منطقه هم دارند تغییر نظم جهانی را میبینند. نگاه کنید به سمت و سوگیریهای آنها در قضیهی جنگ اوکراین؛ وسط ماندهاند و منتظرند ببینند برنده کیست. بهدرستی فهمیدند که رقبای آمریکا یعنی چین، روسیه، ایران نظمجهانی آینده را تغییر خواهند داد. دیگر نظم آیندهی جهانی تکقطبی نخواهد بود بلکه گروهبندیها نتیجه را مشخص خواهد کرد.
بنابراین کشورهای عربی این را هم دارد میبینند و میدانند که ایران نقش روزافزونی دارد پیدا میکند و نمیخواهند فرصت را از دست بدهند؛ آنها هم میخواهند عضو پیمانهای منطقهای بشوند. یک روزی اگر همه میخواستند عضو ناتو بشوند، حالا دارد برعکس میشود این جابجایی، این انتقال قدرت غرب به شرق مهیا نمیشد مگر با افول آمریکا، کمرنگ شدن آمریکا، ریختن هیمنه آمریکا. افول آمریکا چه تأثیراتی بر حوزه اقتصاد بینالملل و بهطور مشخص دلار داشته است؟
ایران، روسیه و چین دلایل خودشان را دارند برای اینکه از دلار کمتر استفاده کنند. هند، عربستان و مجموعهای از کشورهای دیگر که دوست آمریکا محسوب میشدند، هم بهدرستی فهمیدند دلار هیمنه و ارزشش را دارد از دست میدهد چون آمریکا اقتصادش تضعیفشده و دچار افول است.
سفیر اسبق آمریکا در انگلستان در مناظرهای میگفت که چین دارد قدرت اول اقتصادی دنیا میشود، چون چند برابر ما جمعیت دارد و اصلاً راه فراری از این نیست؛ یعنی خودشان هم اعتراف میکنند. بگذریم از اینکه خیلیها اذعان میکنند که چین همین الان هم به لحاظ تجارت و اقتصاد بسیار جلوتر رفته و قدرت اول اقتصادی دنیا باید بهحساب بیاید. بیش از ۱۲۰ کشور دنیا شریک اول تجاریشان چین است و این تعداد دارد بیشتر هم میشود. کار بهجایی رسیده که چینیها در یکی از اصلیترین قراردادهای کاهش تنش در غرب آسیا بین دو رقیب منطقهای مثل ایران و عربستان نقشآفرین میشوند؛ این نشان از این دارد که آمریکا جایگاه خودش را حتی برای شرکایش از دست داده است.
کشورهای آ.سه.آن تصمیم دارند دلار را در مبادلاتشان کمرنگ کنند. آ.سه.آن کشورهای آسیای جنوب شرقی، بلوک اقتصادی بسیار بزرگ و تأثیرگذاری است که همیشه سعی میکنند خودشان را از چالشها و بحرانهای سیاسی دور کنند. حالا آنها هم حرف از حذف یا کمرنگ کردن دلار در مبادلات تجاری و استفاده از ارزهای محلی و دوجانبه و چندجانبه و دیگر ارزهای بینالمللی میزنند.
ما در حقیقت در یک دوران گذار به نظم نوین جهانی هستیم. این دوران پر از التهاب و آشوب خواهد بود؛ اما همهی کشورها این را متوجه شدند و بیخود نیست که سعی میکنند دلار را از چرخهی مبادلات خودشان یا بیرون کنند یا کمرنگترش کنند سهم و وزن کمتری به آن بدهند. اینها همه حاصل افت آمریکاست. آمریکا، آمریکایی نیست که قبلاً بود. این خیلی مهم است. از داخل بهشدت تضعیفشده و هر روز چالشهای بیشتری را شاهد هستیم. وضعیت جدید گذار به ساختارهای جدید بینالمللی برای کشورهایی نظیر ایران چه خصوصیات و ویژگیهایی دارد؟
ما نباید دچار اشتباه و خطا بشویم و بایستی روند را واقعی ببینیم. از این فرصت یعنی جابهجایی قدرتی که بهزعم من یک دهه طول میکشد و پر از التهاب و پر از تنش و مجادلات جهانی و منطقهای خواهد بود بیشترین حظ و بهره را باید ببریم برای اینکه در آینده جایگاه درستتری در آن گروهبندیها داشته باشیم و سهم بیشتری داشته باشیم.
ما دستمان خالی نیست برخلاف اینکه خیلیها توجه نمیکنند، شرایط چینیها در حوزهی اقتصادی خوب است. روسها در زمینه نظامی و تمدنیشان خوب هستند؛ اما آن زمانی که ما از چهار دههی پیش به مصاف آمریکا رفتیم و باعث شدیم طرحهایش در منطقهمان شکست بخورد، چینیها و روسها آن موقع سعی میکردند ماتادور باشند؛ یعنی اینکه گاو وحشی آمریکایی را با هیکردن از کنار خودشان رد کنند. آمریکا با رفتارش روسیه را مجبور به آغاز جنگ اوکراین کرد، و روسیه مجبور شد گلادیاتور شود. در تنگهی تایوان هم دارند تلاش میکنند که چینیها را مجبور کنند که آنها هم گلادیاتور باشند.
پس آن موقعی که ما گلادیاتور بودیم اینها ماتادور بودند. اینها حالا خودشان گلادیاتور شدند. کسی که شاخ آمریکا را در منطقه شکست و هیمنه آمریکا را فروریخت ما هستیم. ما هستیم که در عراق، افغانستان، محور مقاومت، لبنان و در سوریه طرحهای آمریکا را به چالش و شکست کشیدیم. آن کسی که عینالاسد را زد، گلوبالهاک را زد و بیشترین توفیقات را داشت ما هستیم.
بنابراین در جایگاه آیندهی دنیا چینیها در غرب آسیا به یک همکار و شریک قدرتمند و بانفوذی نیاز دارند برای منطقهای که یک بازار ۴۰۰ میلیون نفری دارد؛ و هرکسی همراهی بیشتری با ایران داشته باشد بهتر میتواند سهم ببرد و مقدمتر خواهد بود. از ابتدا هم ایران بهویژه بعد از این جنگهای نیابتی منطقهای ثابت کرده که قدرت برتر این منطقه است و طرحهای آمریکا و متحدانش را به شکست کشانده است.
خب با چنین پتانسیلی توقع بر این است حالا در نظم درحال پیدایش جهانی یکی از ارکان گروهبندی اصلی ایران باشد -و میتواند و باید هم باشد- اینکه ایران در دولت جدید بهسرعت در پیمان شانگهای پذیرفته میشود، فقط به خاطر این نیست که این دولت جدیت دارد و چین و روسیه هم این را میدانند که ایران حالا نگاه غربگرایانه را مطلقاً کنار گذاشته و نگاه جدی به شرق دارد فقط این نیست؛ آنها دارند آیندهی دنیا را میبینند و آوردهی ایران برای گروهبندیهای بعدی.
ما تازه در نقطهی آغازین این راه قرار داریم. بایستی برای آیندهی خودمان، جهان و منطقه طراحی درست و راهبردی داشته باشیم. ما برای این اندوختهای که در طول این ۴۴ سال داشتیم هزینههای زیادی دادیم؛ از همه برجستهتر و بیشتر جلوی آمریکا ایستادیم و حالا باید بتوانیم نه در سطح منطقه که اصلاً در سطح تأثیرگذاری جهانی در آینده در ده بیست سال آینده، جایگاهی بهمراتب رفیعتری داشته باشیم؛ و این فقط به حضور کنشگرانه، ممتد و داشتن یک نقشه راه درست و تیم درست در سطوح بالا نیاز دارد. اگر بخواهیم در مورد منطقه غرب آسیا دقیقتر عمل کنیم باید رژیم صهیونیستی را هم در دایره تحلیل خود بگنجانیم. حالا با این معادله وضعیت منطقه را چگونه تحلیل میکنید؟
اساساً نوع نگاه صهیونیستها با آمریکاییها مخصوصاً در زمینهی تهدیداتی مانند ایران، اشتراک راهبردی داشته و دارد. اگر چه تاکتیکهای مختلفی دارند اما یاد گرفتهاند چطور با همدیگر تبادل و اشتراک داشته باشند و از همین افتراق و اختلافشان استفاده کنند.
به یک نمونه اشاره کنم. دقیقاً دو سال پیش آمریکاییها بعد از اینکه حرفهای اولیهشان بهجایی نرسید، پیش آمدند و پیشنهادات سخیفی دادند که ایران برگردد به تعهدات برجامی بدون اینکه آمریکا به تعداتش برگردد و خب ایران نپذیرفت. اینجا اسرائیلیها که همیشه تندترند وارد میشوند، دست به عملیات خرابکارانه در تأسیسات هستهای زدند. ایران هم در جواب اقدام خرابکارنهشان غنیسازی ۶۰ درصد را شروع کرد. صهیونیستها بخشی از استراتژی آمریکا در منطقه هستند.
آمریکاییها به دلیل شکست طرحهایشان و طولانی شدن حضورشان در منطقهی غرب آسیا در طول بیست سال که به قول اوباما که میگفت «ما اینقدر جلب خاورمیانه شدیم که اصلاً از چین غافل شدیم؛ و چین در این خلأ بهسرعت رشد کرده» رفتند دنبال نگاه به شرق که دکترین اوباما هم بود که بهسرعت بروند به آن سمت. اما به این نتیجه رسیدند که اینجا یک خلأ ایجاد میشود که بایستی جلوی قدرت پیشرفت قدرت ایران را گرفت در منطقه. بهخوبی میفهمند اگر حضور آمریکا در این منطقه کمرنگ بشود خب ایران، رشد منطقهای زیادی میکند. بنابراین اینجا جایگاه رژیم صهیونیستی را بهعنوان پیشقراول با آمریکا عوض کردند؛ یعنی آمریکا کمیت و کیفیتش کمرنگ بشود و برود پشت پیکان، نوک پیکان اسرائیل در اتحاد با اعراب باشد و بهصورت یک هشت گسترش پیدا بکند در ذیل پیمان آبراهام به کشورهای حاشیهی خلیجفارس؛ و طرف شمالی ما. برای اینکه تهدیدات را به سمت ایران بیاورند. تهدیدات مد نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران چه تفاوتی با گذشته دارد و چه برنامههایی برای ایران داشتند؟
یکزمانی تهدید اگر نظامی بوده حالا تبدیلشده به تهدیدات جنگ ترکیبی در حوزههای متعدد منهای نظامی؛ یعنی ضلع امنیتی در آن دارد. شروعش اغتشاش است، جنگ رسانهای و عملیات روانی، تحریم و بمبگذاری، خرابکاری، ترور همهی اینها را دارد و اینها را چه کسی انجام میدهد. بخشهای عمدهای از ترور و خرابکاری به عهده موساد است.
بخش عمدهای از این کار را قرار بود صهیونیستها و برخی دولتهای عربی به وجود بیاورند. این وسط نقش اصلی و در رأس را اسرائیلیها داشتند. قرار شد بهصورت این هشت که گسترش پیدا میکنند و استقرار نیروهای جاسوسی یعنی دیپلماسی رسمی کمکم مثلاً در حاشیهی خلیجفارس کار از برقراری روابط برود به سمت برقراری روابط نظامی، اول دیپلماتیک بعد امنیتی و بعد حوزهی نظامی. در حوزهی نظامی چه بکنند؟ رزمناو به آبهای منطقه بیاورند. البته نیروی دریایی رژیم صهیونیستی منهای چند زیردریایی اتمی خیلی ناچیزتر از آمریکاییهاست.
هدفشان این بود که چنین تجهیزاتی را بفرستند به خلیجفارس تا تهدیدات را دقیقاً در کنار مرزهای ما قرار بدهند. صهیونیستها که اساساً از کانال سوئز برای رفتوآمد کشتیهای نظامی استفاده میکنند و از منطقهی خودشان در دریای سرخ پایینتر نمیآمدند به ناگهان چنین تصمیمی گرفتند و در چارچوب این طرح دو بار هم آزمایش کردند. دو بار اعلام کردند ناوگروه میفرستیم که از دریای سرخ برود بابالمندب و دریای عمان و خلیجفارس. چه اتفاقی افتاد؟ نیروی دریایی ایران یک ناوگروه در مدخل خروجی دریای سرخ با مأموریت رسمی اعلامشدهی مقابلهی با رژیم صهیونیستی مستقر کرد. حالا آنها کجا رفتهاند؟ دور بزنید خلیجفارس و دریای عمان را بروید بابالمندب از آن طرف بیایید بروید مدخل دریای سرخ، خیلی از ما فاصله دارد دیگر؛ برگشتهاند آنجا.
باب المندب یکی از دالانهای اصلی دریایی دنیاست. اسرائیلیها دو نوبت اعلام کردند که ما زیردریایی و ناوگروه میفرستیم، اما جرئت نکردند. بعدا اعلام کردند که نه هیچ گروهی نفرستادهایم. کمی بعدتر اعلام کردند یک رزمایش با بیستوچند کشور عربی در دریای سرخ گذاشتیم، برای پاسداری از صلح؛ یعنی اینکه ما میخواهیم از سد ایران رد بشویم. نتوانستند رد بشوند. طرح نظامیای که مدعیاش بودند تا اینجا شکست خورده است.
رژیم صهیونیستی خودش را از شمال و غرب در محاصرهی ایران میبینند. بنابراین به دنبال ایجاد موازنهی تهدید و تنش رفتند؛ یعنی خواستند ایران را در این هشتی که گفتم در یک محاصره از تروریسم، فعالیتهای جاسوسی و غیره بگذارند؛ در داخل هم طرحی در پاییز انجام دادند و خب توفیق حاصل نکردند. در این پازل سعی کردند اولاً ایران به مرزهای خودش در تنش با همسایگانش محصور بشود، همزمان در داخل هم تضعیف بشود و راههای تنفس اقتصادیاش بسته شود.
خب این دولت وقتی آمد اصلیترین راهکارش این بود که من نگاه به شرق دارم. اولین گام هم برای بهبود وضعیت معیشت در حوزهی تجارت خارجی که سریعتر قابل حصول هم هست گسترش روابط با همسایگان است. برای این است که رئیسجمهور روز اول -یعنی در اولین کنفرانس مطبوعاتی که بعد از پیروزی انتخابات رؤسای جمهور میگذارند هنوز نه دولتی است نه چیزی- وقتی حرف از برجام با او میزنند میگوید، محوریت ندارد؛ اما درباره عربستان میگوید ایران مانع بازگشت روابط دیپلماسی با عربستان سعودی نیست. این حرف مال دو سال پیش است. چرا؟ چون وقتی شما میخواهی راه تنفس تجارت خارجی را باز کنید بایستی در منطقه تنشها کاهش پیدا کند. این سیاست منطقهای و نگاه به شرق دولت هم تاکنون موفقیتهایی داشته است.
بله رژیم صهیونیستی و آمریکا هم دارند این را میبینند. سعی میکنند که کشورهای عربی با ایران گشایش روابط نداشته باشند. اما خب حالا به کجا رسیدیم؟ در جنگ ترکیبی آمریکا یک بخشهایی سختافزاریاش توسط اسرائیل انجام میشود. ترورش، خرابکاریاش و موج ناامنی که میتوانید توسط گروههای نیابتی انجام بدهید. حتی میتوانید در یک زد و بند با داعش انجام بدهید که اینکه دیگر خیلی مشخص است، داعش تولید کیست. نتانیاهو عکس دارد در زمانی که از داعش و النصره و بقیه گروههای تروریستی در بیمارستانهایشان در بلندیهای جولان داشتند مراقبت میکردند باافتخار هم تصاویرش را منتشر میکردند. الان به کجا رسیدیم؟
در حوزهی تقابل ما با اسرائیل اتفاقاً اسرائیل است که الان خودش را در تشدید محاصره میبیند. چطور؟ در همین جنگ اخیر که پیش آمد در همین چندروزه شما اتاق مشترک عملیات محور مقاومت فلسطینی را دیدید؛ یعنی از کمپهای آوارگان جنوب لبنان، فلسطینیها تا غزه تا کرانهی باختری و بعد داخل اراضی اشغالی انواع عملیات موشکباران، عملیات با استفاده از ماشین و خودرو با هر وسیلهای عملیاتهایی که پشت سر هم، این یک تست بود اصل عملیات نبود. وقتی شما میخواهید عملیات بکنید بهترین تجهیزاتتان را و نفرهایتان را استفاده میکنید. یک تست برای ایجاد یکپارچگی در اتاق مشترک محور مقاومت فلسطینیها بود. اسرائیلیها بهخوبی این را میفهمند نتایجش برای آنها نابودکننده است. با توجه به ناکامیهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در اهداف کلان و راهبردیشان در منطقه به نظر شما وضعیتشان در بین کشورهای عربی چگونه خواهد شد؟
آنها یک استراتژی داشتند که با کمک آمریکاییها بیایند ایران را اسیر کنند. حالا با تغییری که در روابط عربستان و ایران اتفاق افتاده است اصلاً این استراتژیشان دچار خدشهی شدید شد. آمریکاییها دیگر خیلی وقت است نمیتوانند تهدید نظامی بکنند. یکی از دلایلی که بایدن به عربستان آمد، این بود که به آنها بگوید اگر مثلاً شما در مذاکرات عقبنشینی نکنید ما اعراب و رژیم صهیونیستی را در چارچوب همین طرح متحد میکنیم و پدافند هوایی شما تقویت را میکنیم؛ یعنی کارشان به اینجاها رسیده است.
عربستان بلافاصله پیغام فرستاد به ما از طریق یکی از رؤسای دولتهای منطقه که آقا دستور کار ما معلوم است و ما این حرفهای آمریکا را جدی نمیگیریم. اردن و مصر هم رسماً در رسانههایشان اعلام کردند که ما حاضر نیستیم بیشتر از این وضعیتمان را در روابط با ایران بخواهیم تخریب کنیم. خب حالا هم که در عمل از این پازل خودشان را بیرون کشیدند.
در ادامه هم سرعت گسترش روابطشان کند میشود و مانع ایجاد میشود؛ کما اینکه دارید میبینید مصر و اردن هم سطح روابطشان را با صهیونیستها پایین آوردند. این خیلی مهم است.
خود صهیونیستها اعتراف میکنند حرکت کشورهایی که عادیسازی میکردند به سمت اسرائیل بسیار کند شده، سطح روابط و گسترش روابطی که داشتند بهشدت کاهش یافته است. دیدی هیئتهای صهیونیستی میخواستند به یکی دو تا کشور عربی مثل عربستان و امارات بروند و آنها راهشان ندادند. ویزا نمیدهند. این، آن اسرائیلی نیست که پارسال یا سالهای قبلتر بود. اوضاع داخلی رژیم صهیونیستی چگونه است؟
در داخل رژیم چنین شرایط متزلزلی سابقه نداشته است. بعد از فروریختن دولتهای رژیم صهیونیستی، اولاً این میزان از انتخابات پشت سر هم و عدم توفیق هیچکدام از طرفها در انتخابات بیسابقه است. هرکسی که میآید دولت تشکیل بدهد زمین میخورد. این یعنی انشقاق و چند پارگی شدید و دوقطبی شدید. یک موقع شما در یک کشور صدمیلیونی صد هزار نفر آدم میآیند بیرون این یعنی یکدهم درصد. یک موقع است در بین پنج میلیون، دویست هزار نفر در تلآویو و بیش از دویست هزار نفر در شهرهای دیگر اشغالی بیرون میآیند؛ یعنی مجموعاً حدود چهارصد، پانصد هزار نفر؛ یعنی ۱۰ درصد جمعیت رژیم اشغالگر.
آنقدر این دوقطبیها زیاد شده که همین الان کانال سیزدهشان رسماً نظرسنجی گذاشته میگوید، نتانیاهو مجددا نمیتواند دولت تشکیل بدهد و ائتلاف کند. اگر یکی دو وزیر بیرون بروند دوباره ائتلافشان پاشیده خواهد شد.
در عین حال دچار مشکلات دیگر هم هستند. آمارهای اقتصادی به نفعشان نیست. شاید با یکی دو جرقه وضعیت اقتصادیشان هم رو به تخریب برود. هر جای دنیا باشید، وقتی اعتصاب و اعتراض دارید، برای رشد اقتصادی کشور هزینه دارد و مشکلات سیاسی بسیار زیادی برایتان پدید میآورد. پیشبینی خود صهیونیستها از ادامه این وضعیت چیست؟
همهی این اتفاقات باعث شده که در روزهای اخیر روز هاآرتص که دیگر روزنامهی صهیونیستی خودشان است، مقالهای چاپ کرده و نوشته که در کل منطقه فقط یک رژیم هست که احتمال فروپاشی و تغییر دارد و آن هم اسرائیل هست نه ایران. خودش نوشته.
آنها میخواستند تا همین پاییز ما را از درون دچار فروپاشی و از اطراف درگیر تنش بسیار زیاد و ما را تضعیف کنند. میدانستند که فروپاشی و تغییر نظام امکان ندارد اما میخواستند ما را تضعیف بکنند. حالا کارشان بهجایی رسیده از داخل دچار دوقطبیهای شدید، ناآرامی شدهاند، در حدی که مثلاً همسر نتانیاهو همین چند هفته پیش رسماً آمد گفت در جایی گیر افتاده بود و اگر معترضین قفل آنجا را شکسته بودند من را میکشتند. این یعنی آنها در داخل هم امنیت ندارند.
نگاه کنید به اختلافات درون ارتش رژیم صهیونیستی در واحد ۸۲۰۰، خیلیهایشان رسماً اعلام میکنند که با این وضعیتی که نتانیاهو راه انداخته ما نمیآییم سر کار، اعتصاب میکنیم واحدهای دیگر هم همینطور. مجبور شدند واحدهای رزرو به کار بگیرند. دائما گروههای رزرو از این شهرکها را دارند فرامیخوانند برای اینکه میبینند در مرزها و بیرون و اراضی اشغالی تا سمت بیرون غزه و بیرون کرانهی باختری دچار التهاب و دچار مشکلات و جنگ و تنش هستند.
در داخل امنیت را نمیتواند فراهم بکنند و بهراحتی عملیات علیهشان انجام میشود. در درون خودشان هم دچار مشکل امنیتی اعتراض هستند. امروز رژیم صهیونیستی از هر زمان دیگری ضعیفتر شده و طرحهای منطقهای آنها علیه جمهوری اسلامی ایران نیز شکستخورده است.
البته ما دچار سادهبینی نباید بشویم. نه این معرف یک فرصت است برای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت. حالا ما دست بالا داریم و آنها دست پایین هستند. از ابتدایش هم همین بود منتها یک موقعهایی این موضوع خیلی خوب برای همه ملموس میشود. برای همین است که رئیس رژیم صهیونیستی آمد گفت که ما داریم به سمت فروپاشی میرویم. رئیس اسبق دستگاه امنیت داخلی اسرائیل رسماً اعلام کرد که بله ما در حال فروپاشی هستیم و به هشتادسالگی رژیم هم نمیرسیم. خودشان میگویند آقا ما به هشتادسالگی نمیرسیم. بین ۷۵ تا ۸۰ سالگیمان فروپاشی داریم. مقاماتشان این را میگویند.
این مسائل تأثیری در روند مهاجرت به سرزمینهای اشغالی داشته است؟
شما نگاه کنید روند معکوس مهاجرت برای اسرائیل چیز کمی نیست. شما از دیرباز از همهی کشورهای دنیا خواستهاید که جمعیت یهودی را تشویق کنند به داخل اراضی اشغالی بیایند تا جمعیت رژیم زیادتر بشود. وقتی میبینید که جمعیت اعراب در همین چند سال آینده از جمعیت یهودیان ساکن سرزمینهای اشغالی خیلی بیشتر میشود -با اینکه آنها را کوچ دادی، کشتی، شهید کردی- میفهمی که این اقلیت بودن خطرناک است و همه تلاش خود را میکنید برای اینکه جمعیت رشد بیشتری پیدا بکند.
در این شرایط وقتی روند معکوس مهاجرت باعث بشود مردم از این سرزمین فرار کنند و کمکم بفهمند اوضاع چگونه است این خیلی سنگین است. هزینههای اقتصادی سیاسی امنیتی سنگینی برای شما خواهد داشت. تازه جمعیت جوانتر زودتر هم میروند چون آیندهی بهتری برای خودشان میخواهند.
اینها همه دلایلی است برای اینکه متوجه شویم کمکم طرحهای آمریکا به همراهی رژیم اسرائیل، بهویژه طرحهای منطقهایشان برای ما دچار شکست راهبردی شده؛ هم در سطح استراتژی مثل صفحهی شطرنج شکستخوردهاند، هم در سطح عملیاتی روی زمین دچار شکست شدهاند. ما هزینه دادیم برای اینکه دشمنانمان را شکست بدهیم. بیشترین هزینه را هم دادیم؛ و اتفاقاً امتیازات هم به دست آوردیم و پیروز شدیم؛ هم در زمینهی امنیتی، سیاسی و هم در زمینهی اقتصادی.
برچسبها: افول آمریکا؛ نابودی رژیم صهیونیستی؛
در اين رابطه بخوانید :
فيلم / گفتوگو با آقای سید مصطفی خوش چشم
ديگران - گفتگو / افول آمریکا و باتلاقی که خشک نخواهد شد!
عکس دیگران / گفتوگو با آقای سید مصطفی خوش چشم
....
مهمان: آقای سیّد مصطفی خوش چشم
تحلیلگر مسایل راهبردی و بینالملل
تحول اقتصادی با پرهیز از تکرار اشتباهات پیشین
چرا غرب از زن ایرانی کینه دارد؟
جامعهشناسی واقعی، همانجاست که مردم هستند
تحول، پیشران گریزناپذیر قطار پیشرفت
اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی
عدم تحویل اقتصاد به مردم؛ بزرگترین مشکل کشور
افول آمریکا و باتلاقی که خشک نخواهد شد!
از اقدامات مُسکن و کماثر در مهار تورم باید دوری کرد
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطخبر
عکس
فيلم
گزيده بيانات
گزيده بيانات
عکس پوستری
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید. بنده هم همانطور که آقای سرلشکر باقری بیان کردند، از این دیدار که بعد از یک فَترَت(۲) طولانی صورت گرفته خوشحالم و امیدوارم که انشاءالله خداوند متعال همهی شما را موفّق بدارد به آنچه مورد رضای او است و آنچه برای خدمت مهم و بزرگ شما ضروری و لازم است. عید نوروز را هم به شما تبریک عرض میکنم. اگرچه حالا نزدیک یک ماه هم از عید گذشته، امّا عید نوروز تا دو سه ماه ادامه دارد، میشود تبریک گفت، اشکالی ندارد.
بیانات جناب آقای باقری هم خیلی بیانات خوبی بود؛ یعنی انتظارات ما از نیروهای مسلّح همین چیزهایی است که ایشان بیان کردند. به اضافهی اینکه در یک جاهایی تدبیر کردید و تصمیم گرفتید ــ که بسیار فکر خوبی است ــ امّا تصمیم نصف کار است؛ نصفِ دیگرِ کار عمل کردن و رفتن و دنبال کردن و مانند اینها است؛ آن تصمیمها را نگذارید که کهنه بشود، بماند، بیات بشود و بتدریج فراموش بشود. تعجّب هم نکنید از اینکه من این توصیه را میکنم، چون این اتّفاق زیاد میافتد؛ در نیروهای مسلّح هم میافتد، در بیرون نیروهای مسلّح هم میافتد. تصمیمگیری میشود، آن کسانی هم که در صدر دستگاه تصمیم میگیرند عازم و جدّی هستند و واقعاً باورشان هست و میخواهند، منتها وقتی که در این طبقاتِ مختلفِ مسئولین و نیروی انسانی میرود به سمت سرپنجهها، همینطور ضعیف میشود و ضعیف میشود، گاهی اوقات هم انجام نمیگیرد! نگذارید اینجوری بشود. این یک.
دوّم اینکه آن چیزهایی را که شروع کردید، دنبالگیری کنید و پیگیری کنید. حالا فرض کنید مثلاً خانهسازی که فلان تعداد خانه را شما شروع کردید؛ خیلی خوب، [امّا] یکی از عیوب این طرحهای سازندگی در کشور ما این است که بیشتر از زمانِ لازم و مقرّر طول میکشد. خب مثلاً حالا یک مجتمع خانهسازی فرضاً در طول سه سال باید تمام بشود؛ نباید بگذارید هفت سال بشود، ده سال بشود. این هم یکی از توصیههای ما است.
چند مطلب را من یادداشت کردهام که به شما برادران عزیز عرض بکنم. یک مطلب راجع به جایگاه شما است. اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللهِ حُصونُ الرَّعیَّة»،(۳) [یعنی] شما حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است، جایگاه بزرگی است. به همین اندازه هم مسئولیّتآور است؛ مثل همهی چیزهایی که ارزش بالایی دارد، مسئولیّتش هم متوازن با همان ارزش است. یعنی، هم قدر خودتان را، قدر این کار را، این شغل را، این مسئولیّت را بدانید، هم به مسئولیّتهایش حسابی تن بدهید؛ یعنی شانهها را زیر بار این مسئولیّت ببرید و در این زمینه کار کنید.
یک نکتهی بعدی این است که خوشبختانه نیروهای مسلّح ما رو به پیشرفتند؛ همهی شاخصهای مورد نظر، این را نشان میدهد. نه اینکه نقص نداریم؛ چرا، در این تردیدی نیست؛ نقص داریم، ضعف داریم، امّا مهم این است که حرکت به سمت جلو است؛ این قطعی است. توقّف نیست، پیشرفت هست؛ این نکتهی بسیار مهمّی است، نگذارید این را از دست بدهید. توقّف هم مثل عقبگرد است، هیچ فرقی نمیکند؛ قانع به وضع موجود نباشید، بخواهید پیش بروید. حالا من تعبیر «تحوّل» کردم؛(۴) تحوّل نقطهی بالایی و فوقانیِ این تحرّک است. آنچه لازم است تحرّک است؛ تحرّک به سمت جلو، پیشرفت. نگاه کنید ببینید در همان بخشی که شما هستید، چه کار میتوانید در این زمینه انجام بدهید.
یک نکتهی بسیار مهم آمادگی است. حالا ایشان اشاره کردند به بازیهای جنگ.(۵) خب مهم است؛ یعنی بازیهای جنگ را در آن بخشی که نیروهای مسلّحِ دشمن متعهّدش هستند ــ در همهی بخشهایش؛ بخش هواییاش، بخش زمینیاش، بخش دریاییاش، بخش امور امنیّتیاش، بخش نفوذش ــ در همهی زمینههایی که در حوزهی کار نیروهای مسلّح قرار میگیرد، باید آمادگی داشته باشید. وقتی تهدید هست، باید آمادگی وجود داشته باشد. تهدید هم همیشه هست، چون نمیشود زمانی را فرض کرد [که تهدید نباشد]؛ میشود زمانی را فرض کرد که صلح باشد و جنگ نباشد، امّا اینکه زمانی را فرض کنیم که تهدید اصلاً نباشد، به نظر من چنین چیزی میسّر نیست و پیش نمیآید. بنابراین، همیشه باید آمادگی وجود داشته باشد. این «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم» این است دیگر؛ یعنی آماده کنید؛ «اَعِدّوا» [یعنی] آماده کنید. چقدر آماده کنید؟ «مَا استَطَعتُم»؛ هرچه میتوانید، هرچه در توان شما است، «مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل». همین آمادگی، خود نفْس آمادگی، بازدارنده است؛ خود نفْس آماده بودن [بازدارنده است]. لذا در همین آیه هم میفرماید «تُرهِبونَ بِهِ»؛ به این اِعداد، به این آماده بودن، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَهِ وَ عَدُوَّکُم؛(۶) یعنی وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. در هوایی بازدارنده است، در پدافند بازدارنده است، در این گردش دریایی بازدارنده است، در تمرینهای نظامی و رزمایشهای نظامی که در دریا و زمین انجام میدهید بازدارنده است؛ در همهی بخشهای مختلف همینجور است. بنابراین، آمادگی را حفظ کنید که دشمن ببیند.
این تهدیدی که من گفتم، از ناحیهی کیست؟ این هم یک نکتهی مهمّی است. اشتباه نباید بکنیم. انسان گاهی میبیند که مثلاً فرض کنید یک قدرت کوچک و کماهمّیّتی یک حرفی میزند، یک اقدامی میکند، ذهن انسان متوجّه میشود به او. مشغول نشویم به این دشمنیهای جزئی؛ ببینیم چه کسی پشت صحنه است، چه کسی اصل طرّاحی را بر عهده دارد؛ این مهم است. پشت همهی این جنگافروزیهایی که در منطقهی ما و مناطق دیگر جهان انجام میگیرد، قدرتهای بزرگند. حالا مثلاً امروز در اروپا اوکراین درگیر جنگ است؛ این جنگ را چه کسی راه میاندازد؟ اینها را چه کسی برنامهریزی میکند و طرّاحی میکند؟ در سوریه همینطور، در لیبی همینطور، در سودان همینجور، در جاهای دیگر همینطور. اینهایی که اتّفاق میافتد، این جنگهایی که وجود دارد، یک طرّاحیهایی پشت صحنه دارد؛ اینها را نمیشود انسان حمل کند بر [عوامل جزئی]. آن طرّاحان چه کسانی هستند؟ آن نیروهای شریرِ بینالمللی هستند که ما از آنها تعبیر میکنیم به «استکبار»؛ «استکبار» یعنی همان نیروهای شریر و متجاوز و افزونطلب بینالمللی که به هیچ حدّی قانع نیستند. اینها نگاه میکنند برنامهریزی میکنند میبینند اینجا احتیاج است به اینکه یک دعوایی راه بیفتد برای اینکه فلان جا سود ببرند؛ این دعوا را اینجا راه میاندازند برای اینکه مثلاً سودش را آنجا ببرند! اینها را باید توجّه کرد و پشت صحنه را باید دید.
برنامهریزیهای دشمن هم به نظر من برنامهریزیهای بلندمدّت است. ما فقط نگاه نکنیم به اینکه حالا مثلاً برای این پنج سال یا این ده سال علیه ما [چه فکری کردهاند]؛ نگاه کنیم ببینیم در بلندمدّت چه فکری کردهاند. غالباً برنامهریزیها برنامهریزیهای بلندمدّت است؛ آدم این را میفهمد. اینها از بلندمدّت و میانمدّت، همهجور دارند و بدون نقشه کار نمیشود. من نگاه میکنم میبینم مثلاً حدود ۲۲ سال پیش، دو عملیّات در شرق و غربِ ما با فاصلهی کوتاهی انجام گرفته؛(۷) خب این نمیتواند تصادفی باشد؛ با یکی بیش از ۱۳۰۰ کیلومتر مرز داریم، با یکی بیش از ۸۰۰ کیلومتر مرز داریم؛ ناگهان در شرق و غرب ما آتش بلند میشود. ما هم دخالتی نداریم، کناریم، امّا عوامل مستکبر وارد میشوند، جنگ راه میاندازند، جنگ جدّی. اتّفاقی که در عراق افتاد، ورود آمریکاییها، شوخی نبود؛ یک جنگِ واقعیِ همهجانبهی کاملاً جدّی بود که همهی نیروی زمینی و همهی نیروی هوایی آمریکا به کار افتاد در عراق. در افغانستان هم تقریباً همینجور؛ آن را هم با یک فاصلهی کمی زودتر از عراق شروع کردند. خب این تصادفی است؟ اینکه در شرق ایران و غرب ایران یک چنین اتّفاقی بیفتد در فاصلهی کوتاه، این یک چیز تصادفی است؟ قطعاً نمیتواند تصادفی باشد؛ این یک فکری پشت سرش است. ممکن است حالا در عراق هم اینها یک منافعی داشته باشند یا در افغانستان هم یک منافع ضعیفی داشته باشند، امّا این منافع ایجاب نمیکند یک چنین جنگی را. هدف این جنگ، ایران اسلامی است؛ آدم وقتی نگاه میکند، شک پیدا نمیکند که هدف این دو جنگ، ایران اسلامی بود، حالا به شکلهای مختلف و با تحلیلهای مختلف که تحلیلهایش سخت هم نیست، آدم میتواند بفهمد. بهانهی واهی میگیرند؛ مثلاً یک بهانهای در آنجا، یک بهانه هم آن طرف میگیرند وارد میشوند، یک جنگ راه میاندازند. اینها را باید توجّه کرد که دشمن ما کیست.
حالا خوشبختانه چون بنیهی انقلاب بنیهی قویای است ــ اینکه من بارها تکرار میکنم،(۸) خواهش میکنم روی این فکر بشود؛ بنیهی انقلاب خیلی قوی است، پایههای انقلاب خیلی محکم است ــ به همین دلیل در هر دو قضیّه طرف مقابل شکست خورد؛ یعنی به طور واضح شکست خورد و شکستش همراه بود با توسعهی دستوبال جمهوری اسلامی؛ چیزی که آنها نمیخواستند، چیزی که آنها فکرش را نمیکردند. خدا رحمت کند شهید سلیمانی را که خب نقش او در این قضیّه نقش واقعاً بینظیری بود؛ من که از نزدیک در جریان کارها بودم، میدانم. خدا انشاءالله درجاتش را عالی کند.
خب، دشمن شکست خورد، در حالی که برنامهریزی شده بود. حالا ما از اینجا یک نتیجهای بگیریم؛ نتیجه این است که محاسباتِ بظاهر محکمِ قویِ همهجانبهی دشمن کاملاً قابل شکست خوردن است؛ این را ما فراموش نکنیم. در همهی محاسباتی که ما الان میکنیم، این را جزئی از محاسبات خودمان قرار بدهیم که درست است که دشمن دستگاه اطّلاعاتیاش قوی است، دستگاه محاسباتیاش قوی است، نیروهای مسلّحش خوبند، پول هم که زیاد دارد، اینها همه به جای خود محفوظ، امّا کاملاً امکانپذیر است که انسان محاسبات او را به شکست دچار کند، مواجه کند با شکست. اگر عقلایی وارد بشویم و کار را رها نکنیم و دنبال کنیم، همهی تلاشهایی که دشمن میکند قابل شکست است.
حالا یک نمونهاش، الان همین رژیم صهیونیستی [است] که جلوی چشم است و همهی دنیا دارند میبینند. آن سال ماه رمضان عملیّات [علیه] فلسطینیها انجام گرفت و خب عملیّات مهمّی هم بود و خیلی هم خسارت به فلسطینیها وارد شد ــ در محلّهی شیخ جرّاح و مانند اینها ــ واقعاً به اینها ظلم کردند؛ [امّا] از دنیا صدایی بلند نشد ــ من یادداشت کردم، یادداشت آن سال را مراجعه کردم ــ آنجا انسان گلایه پیدا میکرد که در دنیا واقعاً هیچ صدایی [بلند نشد] نه از این دستگاه حقوق بشر، نه دیگران؛ در روز قدس جدّاً [تنها] از اینجا، و یک جاهای دیگر هم کم و بیش یک حرکاتی شد. امسال شما ببینید در مقابل این حرکاتی که اسرائیل دارد انجام میدهد در دنیا چه خبر است؛ در خود آمریکا راهپیمایی میشود، در انگلیس راهپیمایی میشود، به خودروی رئیس رژیم صهیونیستی از طرف مردم اروپا حمله میشود. الان در همین قضایا موضعگیریهایی که در دنیا شده، موضعگیریهای خوبی است، به نفع فلسطینیها و علیه [اسرائیلیها]. اینها خب نشاندهندهی یک حقایقی است که نباید اینها را از نظر دور داشت و شکستپذیری دشمن را و قابل نقض بودن محاسبات دشمن را از این بایستی فهمید.
البتّه از مکر دشمن هم نباید غافل شد؛ یعنی ما در هیچ مرحلهای از پیشرفتها و موفّقیّتهایمان دیگر بالش نرم زیر سرمان نگذاریم که فکر کنیم دیگر حالا تمام شد؛ نه، آن بیداری، آن اِعداد و آمادگی که اوّل گفتیم [باید باشد]. البتّه مراکز فکری در داخل نیروهای مسلّح به نظر من مسئولیّت بزرگی دارند؛ باید فکر کنند. من یک وقتی به شماها گفتهام که راهبردسازان و به تعبیر رایج فرنگی، استراتژیستهای نظامی ما شماها هستید؛ باید بنشینید طرّاحی کنید، طرّاحی مبتکرانه بکنید برای مقابله. دائم باید در فکر طرحهای جدید، کارهای جدید، کارهای مهم، البتّه عقلایی [باشید که] با توجّه به ظرفیّت منطقه، با توجّه به ظرفیّت کشور و مانند اینها بایستی انجام بگیرد.
بههرحال راه، راه خوبی است، کار، کار خوبی است، شغل، شغل پُرافتخاری است و کمک الهی هم انشاءالله پشتِ سر شما است. به خانوادههایتان، به همسرانتان، به فرزندانتان از قول بنده، هم سلام برسانید، هم تبریک بگویید، هم از صبری که در قبال شماها میکنند تشکّر کنید. واقعاً از صبری که زنهای شماها میکنند و شماها که میروید مشغول کار و جلسات پیدرپی و مانند اینها [میشوید همراه با] خطر، آنها در خانه مشغول کارهای خودشان هستند، تشکّر فراوان بکنید.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱ در ابتدای این دیدار، سرلشکر محمّد باقری (رئیس ستاد کلّ نیروهای مسلّح) گزارشی ارائه کرد.
(۲ فاصلهی زمانی، وقفه
(۳ نهجالبلاغه، نامهی ۵۳
(۴ بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۴۰۲/۱/۱)
(۵ اشاره به برگزاری رزمایشهای متعدّد ارتش، سپاه و نیروی انتظامی برای تقویت و ارتقاء آمادگی نیروهای مسلّح و اقتدار جمهوری اسلامی ایران
(۶ سورهی انفال، بخشی از آیهی ۶۰؛ «و هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید. ...»
(۷ اشاره به حملهی نظامی آمریکا به افغانستان در مهر ۱۳۸۰ و حمله به عراق در اسفند ۱۳۸۱
(۸ از جمله، بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهّر رضوی (۱۴۰۲/۱/۱)
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
کاری کنیم سفره طبقات ضعیف مردم رنگینتر شود
حضرت آیتالله خامنهای: «ما باید کاری کنیم که مردم بتوانند، همهی کسانی که نیرو دارند، توان کار دارند، در بهاصطلاح محدودهی کار کردن هستند، بتوانند یک کاری انجام بدهند که به زندگیشان کمک کند، معیشتشان را بهتر کند، به تعبیر رایج، سفرهی آنها را رنگینتر بکند... توانمندسازیِ طبقات ضعیف به این شکل انجام خواهد گرفت.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «کاری کنیم سفره طبقات ضعیف مردم رنگینتر شود» را منتشر میکند.
برچسبها: حل مشکلات اقتصادی مردم؛ سال مهار تورم، رشد تولید؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۲/۰۱/۲۸
مروری بر استناد حضرت آیت الله خامنهای به نهجالبلاغه در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح
درسهای نهجالبلاغه | حصارهای مستحکم
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح (۱۴۰۲/۰۱/۲۷)، پیرامون جایگاه مهم نیروهای مسلّح به عبارتی از نهجالبلاغه اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR این عبارت و بیانات رهبر انقلاب درباره آن را در این جدول مرور میکند.
عنوان | بیانات | ترجمه |
حصارهای مستحکم | اینکه میفرمایند «فَالجُنودُ بِاِذنِ اللّهِ حُصونُ الرَّعیَّة»،(۱) [یعنی] شما[نیروهای مسلّح] حصنید، حصارید برای ملّت و برای جامعه، این خیلی افتخار بزرگی است. چه افتخاری از این بالاتر؟ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نیروهای مسلّح را اینجور توصیف میکنند که اینها حصارهای مستحکمی هستند در پیرامون کشور و ملّت؛ دیگر از این بالاتر، از این مهمتر چیست؟ یک نفر را [اگر] شما تحت سرپرستی قرار بدهید و پناه بدهید، چقدر ارزش دارد؟ این را مقایسه کنید با یک ملّت. یک ملّت را شما تحت حفاظت خودتان میگیرید؛ پس این خیلی جایگاه بالایی است. | ۱) نهجالبلاغه، نامهی ۵۳؛ «پس سپاهیان به اذن خداوند دژ مردم هستند...» |
برای دریافت نسخه با کیفیت روی تصویر کلیک کنید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۲/۰۱/۲۸
مرور آیه مورد اشاره در بیانات حضرت آیتالله خامنهای در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح
به رسم آیهها | حفظ آمادگی در مقابل دشمن
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح (۱۴۰۲/۰۱/۲۷)، پیرامون تقویت قدرت نظامی کشور به آیهای از قرآن اشاره کردند که رسانه KHAMENEI.IR این آیه و بیانات رهبر انقلاب درباره آن را در این جدول مرور میکند.
عنوان | بیانات | ترجمه آیات |
آمادگی همیشگی در مقابل تهدیدها | باید آمادگی وجود داشته باشد. تهدید هم همیشه هست، چون نمیشود زمانی را فرض کرد [که تهدید نباشد]؛ میشود زمانی را فرض کرد که صلح باشد و جنگ نباشد، امّا اینکه زمانی را فرض کنیم که تهدید اصلاً نباشد، به نظر من چنین چیزی میسّر نیست و پیش نمیآید. بنابراین، همیشه باید آمادگی وجود داشته باشد. این «وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم» این است دیگر؛ یعنی آماده کنید؛ «اَعِدّوا» [یعنی] آماده کنید. چقدر آماده کنید؟ «مَا استَطَعتُم»؛ هرچه میتوانید، هرچه در توان شما است، «مِن قُوَّةٍ وَ مِن رِباطِ الخَیل». همین آمادگی، خود نفْس آمادگی، بازدارنده است؛ خود نفْس آماده بودن [بازدارنده است]. لذا در همین آیه هم میفرماید «تُرهِبونَ بِهِ»؛ به این اِعداد، به این آماده بودن، تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّکُم؛ (۱) یعنی وقتی که شما آماده هستید و دشمن احساس میکند شما آمادهاید، خود نفْس این بازدارنده است. | ۱) سورهی انفال، بخشی از آیهی ۶۰؛ «و هرچه در توان دارید از نیرو و اسبهاى آماده بسیج کنید، تا با این [تدارکات] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید. ...» |
برای دریافت نسخه با کیفیت روی تصویر کلیک کنید
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
دیدار جمعی از فرماندهان ارشد نیروهای مسلح با فرمانده کل قوا
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا ظهر امروز (یکشنبه) در دیدار فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح این نیروها را به فرموده امیرمومنان(ع) حصارهای مستحکم کشور و ملت خواندند و تاکید کردند: این جایگاه بسیار بزرگ، مسئولیتهای سنگینی به همراه میآورد که بحمدالله نیروهای مسلح با قدرشناسی این موقعیت پرافتخار، مشغول عمل به وظایف خود هستند.
ایشان با ابراز خرسندی از حرکت و پیشرفت مستمر در نیروهای مسلح گفتند: به هیچ حدی از استحکام و پیشرفت قانع نباشید و بدون توقف به جلو بروید.
فرمانده کل قوا با استناد به آیه قرآن کریم آمادگی همیشه را فرمان پروردگار و مایه ترس دشمنان خدا و ملت خواندند و افزودند: تهدید، هیچگاه به طور کامل از بین نمیرود بنابراین باید هرچه میتوانید بر آمادگیهای مختلف بیفزایید.
رهبر انقلاب همچنین نفس آمادگی نیروهای مسلح را برای دشمنان بازدارنده و هوشیاری در مقابل طراحان پشت صحنه حوادث را کاملاً ضروری خواندند.
ایشان با اشاره به حرف و اقدام احتمالی عناصر کم قدرت، گفتند: نباید ذهنها را بر اینگونه اقدامات و حرفها متوجه و متمرکز کرد بلکه باید طراحان اصلی و پشت صحنه را دید.
فرمانده کل قوا با اشاره به جنگ افروزیهای نیروهای شریر بینالمللی در مناطق مختلف جهان گفتند: استکبار هرجا منافعی ببیند از پشت صحنه درگیری راه میاندازد.
تمرکز و دقت بر برنامههای بلند مدت دشمن نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب خطاب به فرماندهان و مسئولان ارشد نیروهای مسلح تاکید کردند.
ایشان در همین زمینه گفتند: دقت بر برنامههای پنج یا ده ساله دشمن خوب و لازم است اما باید برنامههای میان مدت و بلند مدت او را مدنظر و تحت رصد داشت.
فرمانده کل قوا با اشاره به دو جنگی که آمریکا حدود دو دهه قبل در شرق و غرب ایران به راه انداخت گفتند: آمریکاییها منافعی در عراق و افغانستان داشتند اما هدف نهایی آنها ایران اسلامی بود که به دلیل بنیه بسیار قوی انقلاب اسلامی، در این ماجراها و هدف نهایی خود شکست خوردند.
حضرت آیتالله خامنهای با استناد به این واقعیت گفتند: بنابراین دشمن با همه محاسبات به ظاهر مستحکم و قدرت نظامی خود، قابل شکست دادن است.
ایشان موقعیت کنونی رژیم صهیونیستی را نمونه دیگری از اینگونه شکستها برشمردند و گفتند: عملیات ضد فلسطینی رژیم صهیونیستی در ماه رمضان سال گذشته با عکس العمل خاصی در جهان روبرو نشد اما امسال در مقابل جنایات او، حتی در آمریکا و انگلیس تظاهرات میشود.
فرمانده کل قوا غافل نشدن از دشمن را به موازات باور به شکست پذیری او، مهم دانستند و افزودند: در هیچ مرحلهای نباید از مکر و طراحی دشمنان غافل شد.
رهبر انقلاب در پایان سخنانشان، مراکز و عناصر فکری نیروهای مسلح را به طراحی دائم و مبتکرانه راهبردها و سیاستهای قوی، عقلایی و راهگشا فراخواندند.
پیش از سخنان فرمانده کل قوا سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گزارشی از برنامهها و اقدامات نیروهای مسلح در ابعاد مختلف بیان کرد.
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
اسلحه هنر و هراس رژیم صهیونیستی
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر شاعران و اساتید زبان فارسی با اشاره به اهمیت شناخت اهداف تهاجم همهجانبه دشمن در جنگ نرم بر وظایف هنرمندان در این عرصه تأکید کردند و فرمودند: «باید بدانید دشمن چه کار میخواهد بکند، آماجش کجا است، هدفش چیست و بشناسید روشهای او را؛ این را همه باید بشناسند و مقابله کنند، امّا از همه لازمتر، مجموعهی هنرمندند، مجموعهی فرهنگیاند؛ شاعر، نقّاش، داستاننویس، سینماگر، معمار؛ اینهایی که در مسائل مختلف فرهنگی هستند، باید بدانند امروز ما در مقابل این غارت دشمن و تاختوتاز دشمن قرار داریم؛ هم خودشان باید توجّه کنند، صحنه را درست درک کنند، هم به دیگران بایستی بنمایانند؛ باید همه را [آگاه] کنند. منفعل نباید بشوند.» ۱۴۰۲/۰۱/۱۶
رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت روز قدس در گفتوگو با آقای سیدمسعود شجاعی طباطبایی، هنرمند کارتونیست به بررسی نقش هنر به ویژه کاریکاتور در روشنگری و مبارزه علیه رژیم صهیونیستی پرداخته است. آقای شجاعی طباطبایی از هنرمندان با سابقه در زمینه برگزاری جشنوارهها و مسابقات فرهنگی و هنری در حوزه کارتون و کاریکاتور با موضوع فلسطین است.
در مسیر مبارزه علیه ظلم و ستم جریان صهیونیسم جهانی، هنر و مخصوصاً هنرهایی مانند کاریکاتور و کارتون، چه کارکردی میتواند داشته باشد؟
بعد از انقلاب ما مواجه شدیم با یک تعریفهایی از هنر که اولین بار بود که طرح میشد. این تعاریف از سوی حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه و آیتالله خامنهای شروع شد و بعد در ادامه شهید آوینی - که حضرت آیتالله خامنهای ایشان را سیّد شهدای اهلقلم نام میبرند - در حوزهی هنر مباحث جدیدی را مطرح کردند.خب زیباترین تعابیر را میتوان همان تعبیر امام راحل در ۳۰ شهریور ۱۳۶۷ طی پیامی خطاب به هنرمندان دانست که فرمودند: «هنر در مدرسه عشق نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی است.» چنین تعابیری درباره هنر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اصلاً مطرح نبود و بعد از انقلاب شکل گرفت.
مجموعه اتفاقاتی در دنیا هست که میشود گفت همان معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، نظامی که حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه به آن اشاره میکنند. هنر در مدرسه عشق مد نظر امام خمینی رحمةاللهعلیه هم یعنی فرد هنرمند با تمام وجود و با تمام عشقی که نسبت به عقیدهاش درباره دفاع از مظلوم دارد، در مقابل ظالم میایستد؛ یعنی با آن عشقی که برای مردم مظلوم فلسطین دارد میرود در مقابل رژیم صهیونیستی با اثر هنریاش میایستد. در میدان عمل هم ما با اتفاقات و واکنشهایی روبهرو شدیم که نشان داد که واقعاً آثار هنری در چنین عرصههایی برای مقابله با ظالم کارایی و اثرگذاری بالایی دارد.
بعضی از افراد کاریکاتور را بهعنوان یک ابزار قدرتمند واکنش به موضوعات مختلف نام میبرند. یک مثال از این کارایی و اثرگذاری، سرنوشت کاریکاتوریست فلسطینی، ناجی العلی است. ناجی در سال ۱۹۳۸ در فلسطین متولد شد و از ۱۰ سالگی -هنگام تشکیل رژیم صهیونیستی- تا آخر عمرش یک آواره ماند. او پس از آوارگی در چندین کشور زندگی کرد. او کاریکاتورهای مختلفی علیه رژیم صهیونیستی تولید میکرد و رژیم صهیونیستی نتوانست حتی یک کاریکاتوریست را تحمل کند و نهایتاً در سال ۱۹۸۷ او را در انگلیس با گلوله به شهادت رساند.
در واقع یک سازمان امنیتی و اطلاعاتی یک چهرهی هنری را حذف میکند.
بله. یک سازمان امنیتی دقیقاً این کار را انجام میدهد. ناجی علیه یک چهره مهم و خیلی هم پرباری بوده است. او در دورهی فعالیتش از ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۷ هزاران کاریکاتور کار میکند که واقعاً آمار بالایی است.
ناجی العلی با این طرحها که شب و روز تولید میکرد و با آن نماد مشهور حنظله که امضایش بود، یکتنه چنان نفس رژیم صهیونیستی را بند میآورد که در نهایت به حذف فیزیکیاش میانجامد. ناجی العلی یکبار هم به ایران آمد و یک نمایشگاه هم در موزهی هنرهای معاصر تهران گذاشت.
با این تفاصیل این حرکتها و جشنوارههای هنری و فراخوانها برای تولید آثار در حمایت از فلسطین مظلوم هم تبدیل بهنوعی سلاح برای مبارزه با صهیونیسم شده است؟
ما یک جنگ تمامعیار را شروع و در این جنگ از سلاح قلم استفاده میکنیم. بعد از انقلاب، برگزاری اولین مسابقات بینالمللی کاریکاتور در ایران، با حضور پرشمار هنرمندان پرافتخاری از کشورهای مختلف، از جمله کشورهای غیرمسلمان، مقابل رژیم صهیونیستی یک قدرتنمایی بود؛ بسیاری از این هنرمندان مسلمان نبودند ولی آدمهای آزادهای بودند که مخالف سیاستهای ظالمانه صهیونیستی بودند. یک جایی دیگر اینها اینقدر نفسشان بند میآید که شخص بنیامین نتانیاهو میرود شکایت میکند علیه مثلاً مسابقهی هولوکاست.
وقتی فراخوان مسابقه هولوکاست را اعلام کردیم، این امر باعث شد که رسانههای خارجی بهسرعت خبر این مسابقه را منتشر و دنبال کنند و به آن توجه کنند. چون انتخاب چنین اسمی برای یک مسابقهی بینالمللی خلاف انتظارشان بود. نکتهای که برایشان خیلی اهمیت داشت این بود که ما به یک تابویی هجوم بردیم و آن را زیر سؤال بردیم که این تابو شاکله و بنیان رژیم صهیونیستی بود و ما آن را هدف قرار دادیم؛ یعنی حمله به پاشنه آشیل رژیم صهیونیستی.
بازخورد چنین مسابقاتی در بین کاریکاتوریستهای بینالمللی چه بوده است؟
ما خوشبختانه در این سالها با قلب و دل هنرمندها کار کردیم؛ یعنی با تعامل و رفاقت همیشگی با هنرمندان آن هم در شرایط سخت. شرایط الان جوری شده که حتی آنها هم از ما مطالبه برگزاری مسابقات دارند؛ مثلاً وقتی کودک سهسالونیمهی سوری به اسم آلان کردی در سواحل یونان جنازهاش پیدا شد، از ما میخواستند که یک مسابقه ایران برای این وضعیت برگزار کند. ما هم یک مسابقه بدون جایزه برگزار کردیم و فقط لوح تقدیر و تندیس دادیم. ۴۳ کشور آن موقع در فراخوان مربوط به کودک سوری شرکت کردند.
در همین زلزلهی اخیری که در سوریه و ترکیه رخ داد هم فراخوان کاریکاتور دادیم که جایزه هم نداشت و فقط لوح تقدیر دادیم و از ۵۶ کشور شرکت کننده داشتیم.
مثلاً آقای میخائیل کونتوریس که دوبار در اروپا بهعنوان بهترین کارتونیست سیاسی انتخاب شد یونانی است و بهترین کارتونیست یونان هم هست. وقتی از او دعوت میکنیم، استقبال میکند و میگوید من در هر مسابقهای که ایرانکارتون برگزارکنندهاش باشد با افتخار شرکت میکنم و بهترین کارهایش را میفرستد.
ما دائم در حوادث، در اتفاقات، برای همدردی با مردم یمن، همدردی با مردم غزه، همدردی با مردم میانمار، رویدادهایی را برگزار کردیم؛ این کاریکاتوریستها خب دیدند ما همیشه کنار مردم مظلوم و در مقابل ظالم ایستادیم و خوشبختانه این منطق جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتهاند.
برچسبها: کاریکاتور انقلاب اسلامی؛ هنر؛ هنر انقلابی؛
....
مهمان: سیدمسعود شجاعی طباطبایی
عدم تحویل اقتصاد به مردم؛ بزرگترین مشکل کشور
افول آمریکا و باتلاقی که خشک نخواهد شد!
از اقدامات مُسکن و کماثر در مهار تورم باید دوری کرد
راز شنبه تاریخی
هویت، هسته سخت تحول
ابزار تاخت و تاز مغولهای کراواتبسته
خانه عنکبوت در سراشیبی فروپاشی
سقوط آزاد آمریکا
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد
پیوندهای مرتبطبيانات
[نمایش تمام تصاوير]|[دریافت تمام تصاویر (Zip)]|تصویر1
خودشان عجله دارند!
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار اخیر مسئولان نظام: «رژیم صهیونیستی در عمر هفتادوپنجسالهی خودش هرگز گرفتاریهای هولناکی مثل امروز نداشته. همهی آنها میگویند که فروپاشی ما نزدیک است؛ ما به هشتاد سالگی نمیرسیم. ما گفتیم «بیستوپنجسال دیگر را نمیبینید»، خودشان عجله کردند، زودتر میخواهند از بین بروند!» ۱۴۰۲/۰۱/۱۵
رسانه KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب و در آستانه فرا رسیدن روز قدس کارتون «خودشان عجله دارند!» را منتشر میکند.
برچسبها: روز قدس؛ نابودی رژیم صهیونیستی؛
اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری
ادامه مطلب را ببينيد