بیانات در دیدار مردم قم

در سالروز قیام نوزدهم دی ۱۳۵۶

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به همه‌ی برادران و خواهران عزیزی که از قم تشریف آورده‌اید و این فضای حسینیّه‌ی ما را با نفَس گرم خودتان، با دل نورانی خودتان، با یاد شهیدان عزیز خودتان، منوّر و معطّر کرده‌اید. علاوه‌ی بر مناسبت نوزدهم دی ــ که مناسبت مهمّی است و درباره‌اش عرض خواهم کرد ــ نفْس دیدار با مردم مؤمن، شجاع، فعّال قم برای ما ارزشمند است. از خدای متعال میخواهیم که این مردم عزیز را همیشه در سایه‌ی تفضّلات خود و الطاف خود محفوظ و موفّق بدارد.

بزرگداشت حادثه‌ی نوزدهم دی ۵۶ از دو نظر لازم و ضروری است: اوّلاً از این نظر که روز نوزدهم دی سال ۵۶ یکی از قلّه‌های تاریخ کشور ما است؛ یعنی هر کسی در آینده به تاریخ کشور نگاه کند، یکی از برجسته‌ترین نقاط این تاریخ، همین روزی است که شما به مناسبت آن در اینجا اجتماع کرده‌اید؛ چون این روز بود که یک حرکت عظیمی را در کشور به راه انداخت و این حرکت عظیم به یک انقلاب عظیمی منتهی شد که دنیا را تکان داد، نقشه‌ی سیاسی دنیا را تغییر داد؛ [لذا] قلّه است. جهت دوّم برای لزوم پاسداشت نوزدهم دی این است که ما باید از نوزدهم دی درس بگیریم. این حوادث، این ایّام‌الله، برای درس گرفتن هستند؛ هم درس بگیریم، هم عبرت بگیریم. لذاست که این اجتماع هر ساله‌ی شما ــ چه اینجا، چه در خود قم ــ یک حرکت لازم و معتبر و ان‌شاءالله اثربخشی است. من در این بخش دوّم، یعنی درسها و عبرتهای مربوط به حادثه‌ی نوزدهم دی، چند مورد را یادداشت کرده‌ام که به شما عرض کنم.

یک مورد این است که رژیم آمریکا و استکبار جهانی چگونه ایرانی را می‌پسندیدند. امروز هم که شما می‌بینید هر کسی از یک گوشه‌ای ــ داخل، خارج ــ یک حرفی میزند، بدانیم آمریکا ایران را چه جور می‌پسندد و چه جور آرزو میکند، چه جور میخواهد؛ این را در این مسائل مربوط به قضیّه‌ی قم میشود فهمید.

چند روز پیش از نوزدهم دی،(۱) کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، تهران بود؛ در یک جلسه‌ی رسمی بنا کرد از محمّدرضا تعریفهای مبالغه‌آمیز کردن و گفت ایران، امروز، به برکت این آقا جزیره‌ی ثبات است؛ یعنی ایران سال ۵۶ در چشم رئیس‌جمهور آمریکا یک ایران مطلوب به حساب می‌آمد. ایران سال ۵۶ چه جوری بود؟ من حالا سه چهار مورد از شاخصها را عرض میکنم.

از لحاظ سیاست خارجی، مطیع محض آمریکا بود. آن روز بیش از پنجاه هزار مستشار نظامی آمریکا در ایران حضور داشتند در ارتش و بیرون ارتش و دستگاه‌های اطّلاعاتی و دیگر دستگاه‌ها که با پول ایران، از خزانه‌ی ایران حقوق میگرفتند و آن‌طوری که تحقیق کردند، پولی که این مستشارها میگرفتند از مجموعِ بودجه‌ی آموزش‌وپرورشِ آن روز بیشتر بود؛ این یک نمونه‌ است. کار سیاست خارجیِ رژیمِ مطلوبِ آمریکا این بود که مطیع محض باشد و منافع آمریکا را و منافع رژیم صهیونیستی را تأمین کند. حالا خدا خواست، انقلاب شد وَالّا اگر حادثه‌ی انقلاب پیش نمی‌آمد، تا چند سال بعد از‌ آن، همه‌ی دشتهای حاصلخیز کشور مثل دشت قزوین ــ که در اختیار صهیونیست‌ها قرار گرفت ــ در اختیار آنها قرار میگرفت. این دشت قزوین داده شد به صهیونیست‌ها. کار سیاست خارجی این بود. این سیاست خارجی.

سیاست داخلی؛ سیاست داخلی رژیم عبارت بود از سرکوب مطلق هر حرکتی در داخل کشور؛ دیکتاتوری شدید. همه‌ی مجموعه‌هایی که داعیه‌ی مبارزه‌ی با نظام آن روز ــ رژیم سلطنتی ــ را داشتند، با فشار و سرکوب رژیم منزوی شده بودند؛ از جبهه‌ی ملّی بگیرید ــ که جبهه‌ی ملّی یک مجموعه‌ی سیاسی‌ای بودند، سیاسی‌کار بودند ــ تا نهضت آزادی؛ یک سر قضیّه اینجا، تا چریکهای فدائی خلق که کمونیست بودند و مسلّح بودند و در جنگلها بودند، همه سرکوب شده بودند. من به شما عرض بکنم که جز حرکت تابع امام بزرگوار ــ حرکت دینی و نهضت دینی که فعّال بود در سرتاسر کشور، از [سال] ۵۳ و ۵۴ به بعد تا [سال] ۵۶ و تا پیروزی انقلاب ــ هیچ سازمانی، هیچ تشکیلاتی در سطح کشور وجود نداشت که بتواند حرفی بزند، اعتراضی بکند؛ همه را سرکوب کرده بودند. این سیاست داخلی رژیم بود.

اقتصاد کشور؛ آن روز جمعیّت کشور حدود ۳۵ میلیون [نفر] بود. روزی نزدیک به شش میلیون بشکه نفت میفروختند ــ توجّه دارید مبالغ را! ــ ما امروز وقتی که یک میلیون و پانصد هزار بشکه نفت میفروشیم، دولتهایمان افتخار میکنند. آن روز نزدیک به شش میلیون بشکه نفت میفروختند، صادر میکردند، پولش می‌آمد داخل کشور و میرفت در جیب یک طبقه‌ی خاص؛ شکاف طبقاتی در کشور به شکل هولناکی خودش را نشان میداد. این ضریب جینی که اهل اقتصاد میدانند که شاخص شکاف طبقاتی است، در دوران آنها ۵۱ درصد بود، یعنی بالاترین رقم! این شکاف طبقاتی بین مردم. طبقات فقیر رهاشده [بودند]؛ پول کشور صرف کشور نمیشد، صرف مردم نمیشد، صرف آبادانی نمیشد، صرف راه‌های درست نمیشد؛ سطح زندگی مردم پایین [بود]. این هم از اقتصاد.

[از لحاظ] علم و فنّاوری؛ کشور از عقب‌افتاده‌ترین کشورهای دنیا در علم و در فنّاوری بود؛ در ردیفهای آخر، [بین] کشورهای عقب‌افتاده‌ [بود]. علم و فنّاوری ما این بود.

از لحاظ فرهنگی؛ گسترش فساد و ابتذال، دوری روزافزون از ارزشهای اخلاقی و دینی و مذهبی، ترویج فرهنگ غربی، ترویج بی‌حیائی به طور روزافزون در کشور، حتّی بیش از کشورهای اروپایی، که آن روز قضاوت کسانی از خودهایشان در مطبوعات ما همین بود که اینجا وضع زنهای کشور در پوشش و لباس و حجاب و حیا و مانند اینها از کشورهای اروپایی بدتر است! این هم وضع فرهنگی.

خب، ایران این بود؛ آن وضع سیاستش، آن داخلی‌اش، آن خارجی‌اش، آن اقتصادش، آن علمش، آن فرهنگش، این [ایران] را رئیس‌جمهور آمریکا می‌پسندید و تعریف میکرد و تمجید میکرد و محمّدرضا را به خاطر ایجاد یک چنین ایرانی بالا میبرد که حتّی خودهایشان هم میگفتند ــ دُوروبَری‌هایش ــ که نطق او مبالغه‌آمیز بود، امّا این مبالغه را کرد. اینها برای ایران این [وضع] را دوست داشتند، این را آرزو میکردند؛ امروز هم برای کشور این را آرزو میکنند؛ کارتر این آرزو را به گور برد، اینها هم این آرزو را به گور خواهند برد.

درس دوّم از حادثه‌ی نوزدهم دی: خطای محاسباتی دستگاه آمریکا. این کسانی که به ظواهر آمریکا دل میبندند و عظمت معنوی ملّت خودشان را از یاد میبرند، خدا را از یاد میبرند و آمریکا در نظرشان جلوه میکند، توجّه کنند: «خطای محاسباتی آمریکا». روز دهم دی سال ۱۳۵۶، کارتر آمد اینجا، نطق کرد و تمجید کرد و سفارش کرد و گفت اینجا «جزیره‌ی ثبات» است و مانند اینها، روز نوزدهم دی، یعنی نُه روز بعد از آن، حادثه‌ی قم اتّفاق افتاد؛ خطای محاسباتی [داشتند]. این‌جور میفهمیدند و این‌جور غلط محاسبه میکردند. مردم قم هم به نیابت از ملّت ایران قیام کردند؛ مردم قم با انگیزه‌ای آمدند وارد میدان شدند که آن انگیزه، در سرتاسر کشور وجود داشت؛ بعد نشان داده شد و همه دیدند. آن روز قمی‌ها بودند که توانستند پیشرو این حرکت بشوند و نشان بدهند.

انقلاب اسلامی از دل مهم‌ترین سنگر استکبار بیرون آمد؛ این خطای محاسباتی آمریکا است؛ آنها فکر نمیکردند: وَ ظَنُّوا اَنَّهُم مانِعَتُهُم حُصونُهُم مِنَ اللهِ فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا.(۲) مثل حضرت موسیٰ؛ حرکت موسوی در دل خانه‌ی فرعون و کاخ فرعون آغاز شد که به نابودی کاخ فرعون و فرعونیان انجامید. اینجا ایرانِ دوران پهلوی، قلعه‌ی مستحکمِ منافعِ آمریکایی بود؛ از دل این قلعه بود که انقلاب بیرون آمد و جوشید؛ و آمریکایی‌ها نفهمیدند و آمریکایی‌ها فریب خوردند و آمریکایی‌ها خواب ماندند و آمریکایی‌ها غافل شدند؛ خطای محاسباتی آمریکا یعنی این. بعد از آن هم تا امروز، در طول این چند دهه، آمریکایی‌ها غالباً در مورد مسائل ایران دچار خطا شدند، اشتباه کردند. مخاطب این حرف من، بیشتر، آن کسانی هستند که مرعوب سیاستهای آمریکایند: مرعوب نباشند.

آمریکایی‌ها در این چهل و چند سال، در اغلب سیاستهایی که علیه جمهوری اسلامی به کار بردند اشتباه کردند. مثلاً تحریم کردند؛ برای چه تحریم کردند؟ تحریم کردند که اقتصاد ایران را به زانو دربیاورند دیگر؛ ما بیشترین پیشرفت علم و فنّاوری را در همین دورانِ تحریم کردیم؛ بیشترین نفوذ منطقه‌ای را در همین دوران انجام دادیم؛ ما بیشترین جوان آماده‌به‌کار در زمینه‌های گوناگون را، در همین دوران تحریم در مقابل خودمان مشاهده کردیم. محاسبه‌ی آمریکا غلط از آب درآمد؛ خواست ایران را فلج کند، ایران فلج [نشد]. بله؛ البتّه تحریم ضررهایی به کشور زد؛ این‌جور نبود که ضرر نزند، ضرر زد؛ ان‌شاء‌الله ملّت ایران به حساب این ضررها هم یک روزی خواهد رسید.

خلاصه‌ی حرف من در این درسِ دوّمِ حرکتِ قمی‌ها این است که آن دیوار بتونی استکبار غرب از جایی ترک خورد که بیشترین امید را به آنجا داشت؛ از ایران. [انقلاب اسلامی] حقیقتاً حصار غرب را متزلزل کرد؛ این دیوار بتونی‌ای که با تبلیغات و با پول و با رشوه و با انواع و اقسام جنایات درست کرده بودند ــ و هنوز هم البتّه وجود دارد؛ و این دیوار باید خراب بشود ــ اوّلین تَرک را انقلاب اسلامی در آن به وجود آورد. این، درس دوّم ماجرای قم شما.

درس سوّم این است که ما وقتی به قضایای قم نگاه میکنیم، میفهمیم که باید خودمان را، افکارمان را، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیّت ببخشیم ــ این جزو درسهای نوزدهم دی است ــ همچنان که آن روز ذهن قمی‌ها مصونیّت پیدا کرده بود. چرا؟ مقاله منتشر کردند، امام را متّهم کردند، بدگویی کردند؛ هدفشان چه بود؟ اینها که بر همه‌چیز مسلّط بودند؛ هزاران نفر از طرف‌داران امام زیر شکنجه بودند، در زندانها بودند، در تبعیدها بودند؛ دیگر مقاله چرا؟ آنها به یک حقیقتی دست پیدا کرده بودند که امروز هم وجود دارد؛ آنها فهمیده بودند که غلبه‌ی بر یک ملّت فقط با ابزارهای سخت‌افزاری ممکن نیست، ابزارهای نرم‌افزاری هم لازم است. آنها چیست؟ تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن. اینکه بنده این‌همه روی «تبیین» تکیه میکنم [به همین خاطر است]. میخواستند دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنند. چند هزار نفر از طرف‌داران امام اینجا در زندان و در تبعید و زیر فشار و کتک و همه‌چیز، امّا این کافی نبود؛ باید کاری میکردند که آن ذوالفقاری را که از کنار قبر امیرالمؤمنین، این دلها را برمی‌آشفت و این حرکت عظیم را به وجود می‌آورد، از بین ببرند؛ [یعنی] زبان مبارک امام بزرگوارمان. اینجا سختگیری میکردند، یک پیام یا یک اطّلاعیّه از امام می‌آمد، دلهای افسرده دوباره امیدوار میشد، خستگی آدمهای خسته برطرف میشد، میدان مبارزه گرم‌تر میشد. قیام قمی‌ها این نقشه را باطل کرد.

اگر شما قمی‌ها روز نوزدهم دی آن حرکت را انجام نمیدادید، این مقاله‌نویسی و اهانت کردن ادامه پیدا میکرد؛ اوّل به یک صورت، بعد به شکلهای پیچیده‌تر؛ از شخص امام بزرگوار به روحانیّت، از روحانیّت به اصل دین سرایت میکرد و پیش میرفت. قمی‌ها جلوی این حرکت را گرفتند، نگذاشتند این اتّفاق بیفتد. امروز هم همین‌جور است. امروز هم آمریکایی‌ها خوب فهمیده‌اند که با ابزارهای سخت‌افزاری نمیشود کارها را پیش برد. ببینید در غزّه این‌همه آدم کشتند، تانک آمد، توپ آمد، بمب آمد، مسلسل آمد، ریزپرنده آمد، عناصری را به شهادت رساندند امّا نهضت را نتوانستند از بین ببرند. در لبنان، از حزب‌الله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را به شهادت رساندند، عناصر زیادی را از بین بردند ــ اینها کارهای سخت‌افزاری است ــ امّا نتوانستند حزب‌الله را از بین ببرند و نمیتوانند و نخواهند توانست؛ لذا باید کار نرم‌افزاری کنند، باید تبلیغات کنند. این، برای من و شما مردم ایران، امروز یک شاخص مهم است. کار نرم‌افزاری عبارت است از: دروغ، دروغ‌پردازی، فاصله انداختن بین واقعیّت با فکر و تصوّر افکار عمومی. شما رو به قوّت میروید، او تبلیغ میکند که شما دارید ضعیف میشوید؛ خودش دارد ضعیف میشود، تبلیغ میکند که دارد قوی میشود؛ شما تهدید‌ناپذیر میشوید، او میگوید من با تهدید شما را از بین میبرم. تبلیغات این است. یک عدّه‌ای هم تحت تأثیر قرار میگیرند.

امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما،‌ برای دستگاه‌های فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پرده‌ی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز قمی‌ها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد. این درس سوّم.

خب حالا در این زمینه‌ی استفاده‌ی از درسهای نوزدهم دی، یک چیز دیگر هم دنباله‌ی همین مسئله عرض بکنم و آن، این است که ذات استکبار تغییر پیدا نکرده. کسی خیال نکند که آمریکای امروز با آمریکای آن روز فرق دارد، رژیم صهیونیستیِ امروز با رژیم صهیونی آن روز فرق دارد؛ نه، همان[جور] هستند؛ روشها تفاوت کرده، ابزارها تفاوت پیدا کرده. آن روز با مقاله این کار را میکردند، امروز وسایل و ابزارهایشان هزار برابر متنوّع‌تر و گسترده‌تر و تواناتر شده؛ ما [هم] باید هزار برابر از آن روز هوشیارتر باشیم؛ باید توجّه کنیم، دقّت کنیم؛ باید امنیّت‌سازی کنیم، مصونیّت‌سازی کنیم، حرف دشمن را باور نکنیم. کلید قضیّه این است: حرف دشمن را باور نکنیم. اگر دیدید در تبلیغات دشمنان حرفی وجود دارد که احساس میشود برای تحت تأثیر قرار دادن شما است، [آن] حرف را رد کنید؛ بدانید دروغ میگوید، بدانید دروغ میگوید! اگر نشانه‌های فریب را در یک سخنی دیدید، بی‌درنگ آن را کنار بگذارید. عید نوروز میشود، رئیس‌جمهور آمریکا به مردم ایران تبریک میگوید! این تبریک راست است؟ خب معلوم است این یک فریب و یک دروغگویی بزرگ [است]؛ اینها حاضرند میلیون‌ها [نفر] از مردم ایران را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید درباره‌ی غزّه از آن طرف پول میدهند، سلاح میدهند به دشمن، از آن طرف [دیگر] هم گاهی اظهار میکنند که نه، مثلاً خوب است که این کارها انجام نگیرد. سخن دشمن را نباید باور کرد. خب، حالا این راجع به درسهای نوزدهم دی.

دو سه مطلب دیگر هم عرض میکنیم. یک مطلب این است که ببینید برادران عزیز، خواهران عزیز! ایران ــ کشور شما ــ یک قلّه‌ی راهبردی است در دنیا، هم از لحاظ امکانات طبیعی، هم از لحاظ امکانات انسانی، هم از لحاظ موقعیّت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی؛ یک کشور برخورداری است از این جهات؛ این خدایی است، کار خدا است. مردمش، نیروی انسانی‌اش از متوسّط دنیا جلوترند؛ امکانات طبیعی‌اش از متوسّط دنیا بیشتر است؛ موقعیّت جغرافیایی‌اش از بسیاری از کشورهای دنیا حسّاس‌تر است؛ از لحاظ جغرافیای سیاسی هم همین‌جور، وسط دنیای اسلام قرار گرفته؛ قلب دنیای اسلام است. خب این کشور، این منبع عظیم راهبردی، از اواسط دهه‌ی ۱۳۲۰ شمسی یعنی از حدود هشتاد سال پیش، این منبع ثروت که ایران شما باشد، ده‌ها سال در مشت آمریکا بود، متعلّق به آمریکا بود، [در] دست آمریکا بود؛ انقلاب شما آمد این را از دست آمریکا بیرون کشید؛ تلخ‌کامی آمریکا از این قضیّه فراموش‌شدنی نیست. بعضی‌ها میگویند: شما که نسبت به آمریکا، نه حاضرید مذاکره کنید، نه حاضرید ارتباط برقرار کنید، [پس] چرا با کشورهای اروپایی ارتباط دارید؟ خب آنها هم مثل آمریکایند، چه فرقی میکند؟ خب همان‌طور که آنها سفارت دارند، این هم داشته باشد. نه، فرق هست [بین اینها]. فرقش این است که آمریکا اینجا تملّک کرده بود، از کف او و قبضه‌ی او بیرون کشیده شد؛ کینه‌ی او نسبت به کشور و انقلاب، کینه‌ی شتری است و به این آسانی‌ها دست‌بردار نیست. این فرق میکند با فلان کشور اروپایی. بله، آن کشور اروپایی هم دوستِ عزیزکرده‌ی ملّت ایران نیست؛ این را ما میدانیم، بلدیم، امّا این با آن خیلی فرق دارد. با انقلاب اسلامی، آمریکا یک ثروت عظیم، یک امکان عظیم سیاسی و اقتصادی را از دست داده، بعد هم در این چهل و چند سال چقدر خرج کرده برای اینکه بتواند مجدّداً ایران را از چنگ انقلاب اسلامی بیرون بیاورد و در اختیار خودش قرار بگیرد و نتوانسته. کینه‌ی او با جمهوری اسلامی با کینه‌ی فلان کشور دیگر فرق دارد؛‌ خیلی فرق دارد. علّت اینکه ما بین آمریکا و دیگر کشورهای غربی تفاوت قائل میشویم، این است: آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند، لذا هر جور بتواند دشمنی میکند. این نکته‌ی اوّل.

نکته‌ی دوّم؛ یکی از خواسته‌های استکبار به طور کلّی ــ از جمله در رأسِ استکبار، دولت آمریکا ــ از مسئولان همه‌ی کشورها، از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی این است که وقتی راجع به مسائل گوناگون کشور فکر میکنند، طرّاحی میکنند، نقشه‌کشی میکنند، یک نگاهی هم به منافع آمریکا داشته باشند، ملاحظه‌ی آمریکا را هم بکنند؛ این درخواست آنها است. ما که خب مستقیم ارتباطی نداریم [امّا] از طُرق مختلف این را به مسئولان ما تفهیم میکنند. در این سالهای متمادی ما نمونه‌های متعدّدش را دیدیم که بیایند واسطه بشوند در فلان قضیّه‌ی اقتصادی، فلان قضیّه‌ی فرهنگی، فلان مسئله‌ی سیاست خارجی، که شما که میخواهید این کار را بکنید، این را تغییر بدهید، به این نحوه عمل کنید که آمریکا هم یک سودی ببرد؛ این یکی از خواسته‌های آمریکا است! من عرض میکنم این تهدیدِ مردم‌سالاری است؛ اگر مسئولان کشور ما در هر دوره‌‌ای به این توقّع بیجای آمریکایی‌ها گوش فرابدهند، مردم‌سالاری کشور و جمهوریّت کشور را تهدید کرده‌اند. چرا؟ برای خاطر اینکه مردم به ما رأی دادند، ما را سر کار آوردند، برای اینکه برای منافع آنها کار بکنیم؛ نه‌اینکه منافع آمریکا را مورد نظر قرار بدهیم.

آن کسانی که در مسائل فرهنگی، در مسائل اقتصادی، در مسئله‌ی تورّم، در مسئله‌ی تولید، در مسئله‌ی ارز، در مسائل فرهنگی، در مسئله‌ی حجاب و غیره تصمیم میگیرند، توجّه داشته باشند که ملاحظه‌ی خواسته‌ی آمریکا، مواضع آمریکا و مواضع صهیونیست‌ها را نکنند، ملاحظه‌ی منافع کشور را بکنند، ملاحظه‌ی منافع جمهوری اسلامی را بکنند. خوشبختانه، مواضع صریح و شجاعانه‌ی رئیس‌جمهور محترممان در مورد رژیم صهیونیستی دل مردم را شاد کرد، مردم خوشحال شدند. ایشان، صریح و قاطع، هم در مورد رژیم صهیونیستی، هم در مورد تحرّکات آمریکا و پشتیبانی‌های آمریکا موضع قاطع گرفت؛ این خیلی خوب بود. باید مراقبت بکنند؛ مسئولین کشور، در این زمینه بایستی مراقب باشند و تسلیم خواسته‌ی کسانی نشوند که از بُن دندان با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی دشمنند و ایران را ویران میخواهند و آرزو میکنند.

مسئله‌ی بعد، مسئله‌ی «امید» است؛ امید. ما بایستی به هدایت الهی امیدوار باشیم، به کمک الهی امیدوار باشیم، به نیرویی که خدا به ملّتها داده امیدوار باشیم. درست نقطه‌ی مقابل آن کاری که دشمن میخواهد بکند که امید را از دل جوانهای ما خارج کند، آنها را مأیوس کند، همه‌ی کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطبی دارند، میتوانند حرف بزنند، زبان گویایی دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اوّلی‌ترین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دلها زنده کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند. این کاری بود که امام بزرگوار خیلی به آن توجّه داشت. شما ملاحظه کنید در همین قضیّه‌ی نوزدهم دی، روز نوزدهم دی این حادثه اتّفاق افتاد، مردم قم قیام کردند و قیام قم سرکوب شد؛ مردم را زخمی کردند، شهید کردند، خیابانها را خونین کردند؛ این مال نوزدهم دی است. پیام امام بزرگوار، در دوّم بهمن ــ یعنی دوازده روز بعدش ــ از نجف آمد؛ در پیام امام این عبارت هست که من یادداشت کرده‌ام: «من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳) مردم در خیابانهای قم سرکوب شدند؛ چه کسی گمان پیروزی میبَرد؟ امام میگوید من به شما نوید پیروزی میدهم! امام بشارت میدهد که شما با این کارتان، با این حرکتتان، ایران را زیرورو کردید، سیاست جهانی را تغییر دادید. این، نوید پیروزی امام است.

چه کسی آن‌وقت باور میکرد که این حرکت به جایی برسد که یک قدرت بزرگِ خط‌شکنی مثل جمهوری اسلامی در این منطقه سرپا بیاید که برای همه‌ی اهداف خباثت‌آلود غرب تا آنجایی که میتواند اختلال ایجاد کند و مانع بشود، جلوی خیلی از تجاوزها را بگیرد، جلوی خیلی از سیاستها را بگیرد؛ چه کسی باور میکرد؟ آن روز چه کسی باور میکرد که روزی فرابرسد که پرچم آمریکا در کشورهای غربی آتش زده بشود، حتّی در خود واشنگتن آتش زده بشود؟ چه کسی خیال میکرد؟ آن روز امام گفت من به شماها نوید پیروزی میدهم. این معنایش همین است که ما بایستی هرگز نگذاریم چراغ امید خاموش بشود.

امروز در همین مسئله‌ی اقتصادی هم ــ که حالا ما مشکلات اقتصادی داریم ــ آن کسانی که واردند، مطّلعند، کارشناسند، اینها افق را امیدوار می‌بینند. وقتی مثلاً فرض کنید در سیاستها گفته میشود، [رسیدن به] رشد هشت‌درصدی اقتصاد کشور، یک عدّه‌ای حرفهایی میزنند که معنایش این است که این ممکن نیست. در نمایشگاه فعّالان اقتصادی که رئیس‌جمهور رفت آنجا، فعّالان اقتصادی گفتند و ثابت کردند و رئیس‌جمهور حرف آنها را تکرار کرد، گفتند ما رشد هشت‌درصدی را میتوانیم تأمین کنیم، بدون احتیاج به خارج. بنابراین ما در همه‌ی زمینه‌ها باید امیدوار باشیم، منتها امیدواری بدون تلاش معنی ندارد. امیدوار باشیم و تلاش کنیم؛ امیدوار باشیم و به لوازم پیشرفت عمل کنیم؛ امیدوار باشیم و بدانیم چه میخواهیم و دنبال چه هستیم و چگونه باید به دنبال آن حرکت بکنیم. این امیدواری [است].

مطلب آخری که میخواهم عرض کنم این است که حوادث گوناگون ــ چه حوادث ما، چه حوادث منطقه مثل حوادث سوریه ــ نباید مسئله‌ی فلسطین را در یادها کم‌رنگ کند. مایه‌ی اصلی مقاومت، مقاومت در مقابل حرکتِ خباثت‌آلودِ رژیم صهیونی است. مقاومت این است. مقاومت زنده است و باید زنده بماند و باید روزبه‌روز قوی‌تر بشود و ما از مقاومت حمایت میکنیم؛ از مقاومت در غزّه، از مقاومت در کرانه‌ی باختری، از مقاومت در لبنان، از مقاومت در یمن. ما از هر نقطه‌ای که در مقابل حرکت خباثت‌آلود رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند و مقاومت کنند، حمایت میکنیم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

سفر جیمی کارتر به ایران در دهم دی ۱۳۵۶

سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۲؛ «... و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود، و[لی‌] خدا از آنجایی که تصوّر نمیکردند بر آنان درآمد ...»

صحیفه‌ی امام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ پیام به ملّت ایران به مناسبت قیام نوزدهم دی مردم قم و نوید پیروزی (۱۳۵۶/۱۱/2)‌


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ | 19:17 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای «محمد شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با قدردانی از اقدامات خوب آقای السودانی در جهت آبادانی و امنیت گفتند: عراق هر مقدار که آبادتر و همراه با امنیت بیشتر باشد به نفع جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود.

ایشان با اشاره به ارتباط خوب میان دولت و ملت عراق، وحدت و انسجام میان مذاهب و قومیت‌های مختلف عراق را بسیار ضروری و مهم برشمردند و خطاب به اقای السودانی افزودند: همان‌گونه که جنابعالی تصریح کردید، حشدالشعبی نیز یکی از مؤلفه‌های مهم قدرت در عراق است که باید در جهت حفظ و تقویت بیش از پیش آن اهتمام داشت.

رهبر انقلاب اسلامی حضور نیروهای اشغالگر آمریکایی در عراق را غیرقانونی و برخلاف منافع مردم و دولت عراق خواندند و تاکید کردند: قرائن و شواهد حاکی از تلاش آمریکایی‌ها برای تثبیت و گسترش حضور خود در عراق است که باید در مقابل این اشغالگری با جدیت ایستاد.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به تحولات منطقه به‌ویژه شرایط سوریه تأکید کردند: نقش دولت‌های بیگانه در این قضایا کاملاً مشهود است.

در این دیدار که آقای پزشکیان رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای «شیاع السودانی» نخست وزیر عراق با ابراز خرسندی از مذاکرات خود در تهران اظهار امیدواری کرد این مذاکرات و توافق‌های انجام شده در تهران، روابط دو کشور را بیش از پیش گسترش و تعمیق دهد.

نخست وزیر عراق، «مردم»، «حشد الشعبی»، «وحدت و انسجام ملی» و «مرجعیت» را از مؤلفه‌های قدرت در عراق برشمرد و با اشاره به تجاوزگری‌های رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان تأکید کرد: موضع اصولی عراق حمایت از مردم غزه و لبنان و مقاومت در منطقه بوده است.

آقای السودانی همچنین با اشاره به تحولات سوریه و نقش بیگانگان در این تحولات، خاطرنشان کرد: موضع عراق همواره حمایت از اراده مردم سوریه و حفظ استقلال و تمامیت ارضی این کشور و تشکیل حکومتی فراگیر بوده است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ | 19:15 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار هزاران نفر از مردم قم:

آمریکایی‌ها غالباً در مورد مسائل ایران دچار خطا شدند/از مقاومت حمایت می‌کنیم

به مناسبت یوم الله ۱۹ دی ماه هزاران نفر از مردم قم با رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.

آمریکایی‌ها غالباً در مورد مسائل ایران دچار خطا شدند/از مقاومت حمایت می‌کنیم

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

گزیده بیانات حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار به شرح ذیل است:

***ایران دوران پهلوی قلعه مستحکم منافع آمریکایی بود؛ از دل این قلعه بود که انقلاب بیرون آمد و جوشید. آمریکایی‌ها نفهمیدند، فریب خوردند، وا ماندند و غافل شدند؛ خطای محاسباتی آمریکا یعنی این. بعد از انقلاب در طول این چند دهه آمریکایی‌ها غالباً در مورد مسائل ایران دچار خطا شدند. مخاطب این حرف من بیشتر آن کسانی هستند که مرعوب سیاست‌های آمریکا هستند.

***بعضی‌ها می‌گویند چرا شما با اروپایی‌ها مذاکره می‌کنید و ارتباط دارید اما با آمریکا حاضر به ارتباط و مذاکره نیستید. آمریکا اینجا را تملک کرده بود، ولی از کف و قبضه او بیرون کشیده شد؛ لذا کینه او نسبت به کشور و انقلاب کینه شتری است! و به این آسانی‌ها دستبردار نیست. آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند.

*** کار نرم‌افزاری عبارت است از دروغ‌پردازی، فاصله انداختن بین واقعیت با فکر و تصور افکار عمومی؛ شما رو به قوت می‌روید، او تبلیغ می‌کند که شما دارید ضعیف می‌شوید. خودش دارد ضعیف می‌شود، تبلیغ می‌کند که دارد قوی می‌شود. شما تهدیدناپذیر می‌شوید، او میگوید: من با تهدید شما را از بین می‌برم. تبلیغات این است. یک عده‌ای هم تحت تاثیر قرار می‌گیرند.

***درست نقطه مقابل آن کاری که دشمن می‌خواهد بکند که امید را از دل جوان‌های ما خارج کند، همه کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطب دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اولین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دل‌ها زنده‌ کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند.

***مسئولان و تصمیم‌گیران به هیچ وجه ملاحظه خواسته‌ها و مواضع آمریکا و صهیونیست‌ها را نکنند.اگر مسئولان کشورمان در هر دوره‌ای، در تصمیم‌گیری در موضوعات مختلف به توقع بی‌جای آمریکایی‌ها یعنی درنظر گرفتن ملاحظه منافع آنها، گوش فرا بدهند، مردم سالاری و جمهوریت کشور را تهدید کرده‌اند.

***چند روز پیش از ۱۹ دی، کارتر رئیس‌جمهور وقت آمریکا تهران بود، در یک جلسه‌ی رسمی بنا کرد از محمدرضا تعریفهای مبالغه‌آمیز کردن و گفت ایران امروز به برکت این آقا جزیره‌ی ثبات است؛ یعنی ایران سال ۵۶ در چشم رئیس‌جمهور آمریکا یک ایران مطلوب به حساب می‌آمد. ایران سال ۵۶ چه‌جوری بود؟ من حالا سه چهار تا از شاخصها را عرض میکنم.
۱- از لحاظ سیاست خارجی مطیع محض آمریکا بود. کار سیاست خارجی رژیم مطلوب آمریکا این بود که مطیع محض باشد، منافع آمریکا را و منافع رژیم صهیونیستی را تأمین کند.

۲- سیاست داخلی؛ سیاست داخلی رژیم عبارت بود از سرکوب مطلق هر حرکتی در داخل کشور دیکتاتوری شدید همه‌ی مجموعه‌هایی که داعیه‌ی مبارزه‌ی با نظام آن روز را رژیم سلطنتی را داشتند با فشار و سرکوب رژیم منزوی شده بودند. جز حرکت تابع امام بزرگوار، حرکت دینی و نهضت دینی‌ای که فعال بود در سرتاسر کشور.

۳- اقتصاد کشور؛ آن روز جمعیت کشور حدود ۳۵ میلیون [نفر] بود روزی نزدیک به شش میلیون بشکه نفت میفروختند، صادر میکردند، پولش می‌آمد داخل کشور میرفت در جیب یک طبقه‌ی خاص. شکاف طبقاتی در کشور به شکل هولناکی خودش را نشان میداد. پول کشور صرف کشور نمیشد، صرف مردم نمیشد، صرف آبادانی نمیشد، صرف راه‌های درست نمیشد، اینها. سطح زندگی مردم پایین بود.

۴- علم و فناوری؛ کشور از عقب‌افتاده‌ترین کشورهای دنیا در علم و در فناوری بود.

۵- از لحاظ فرهنگی؛ گسترش فساد و ابتذال، دوری روزافزون از ارزشهای اخلاقی و دینی و مذهبی، ترویج فرهنگ غربی، ترویج بی‌حیایی به طور روزافزون در کشور، حتی بیش از کشورهای اروپایی که آن روز قضاوت کسانی از خودشان در مطبوعات ما همین بود که اینجا وضع زنهای کشور از کشورهای اروپایی بدتر است؛ وضع پوشش و لباس و حجاب و حیا و اینهایش بود.

ایران این بود؛ این را رئیس‌جمهور آمریکا می‌پسندید و تعریف میکرد و تمجید میکرد و محمدرضا را بخاطر ایجاد یک چنین ایرانی بالا میبرد. اینها برای ایران این را دوست داشتند، این را آرزو میکردند، امروز هم برای کشور این را آرزو میکنند؛ کارتر این آرزو را به گور برد اینها هم این آرزو را به گور خواهند برد.

***مقاومت زنده است و باید زنده بماند و باید روزبروز قوی‌تر بشود و ما از مقاومت حمایت میکنیم، از مقاومت در غزه، از مقاومت در کرانه‌ی باختری، از مقاومت در لبنان، از مقاومت در یمن، از هر نقطه‌ای که در مقابل حرکت خباثت‌آلود رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند و مقاومت کنند ما از آنها حمایت میکنیم.

***امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما، برای دستگاه‌های فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعالان فضای مجازی ما، کار اساسی این است که پرده‌ی توهم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز (قیام ۱۹ دی۵۶) قمی‌ها کردند.

***بزرگداشت حادثه‌ی ۱۹ دی ۵۶ از دو نظر لازم و ضروری است. اولاً از این نظر که روز نوزدهم سال ۵۶ یکی از قله‌های تاریخ کشور ماست. یعنی هر کسی در آینده به تاریخ کشور نگاه کند، یکی از برجسته‌ترین نقاط این تاریخ همین روزی است که شما به مناسبت آن در اینجا اجتماع کردید. چون این روز بود که یک حرکت عظیمی را در کشور به راه انداخت و این حرکت عظیم به یک انقلاب عظیمی منتهی شد که دنیا را تکان داد، نقشه‌ سیاسی دنیا را تکان داد. قله است.

***جهت دوم برای لزوم پاسداشت ۱۹ دی این است که ما باید از ۱۹ دی درس بگیریم. این حوادث، این ایام الله، اینها برای درس‌گرفتن‌اند. هم درس بگیریم، هم عبرت بگیریم.

***ما وقتی به قضایای قم نگاه میکنیم، میفهمیم که باید خودمان را، افکارمان، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیت ببخشیم. این جزو درسهای ۱۹ دی است.

آن روز مقاله منتشر کردند، امام را متهم کردند، بدگویی کردند... آنها فهمیده بودند که غلبه‌ی بر یک ملت فقط با ابزارهای سخت‌افزاری ممکن نیست. ابزارهای نرم‌افزاری هم لازم است. چیست آنها؟ تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن.

میخواستند دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنند. چند هزار نفر از طرفداران امام اینجا در زندان و تبعید و زیر فشار و کتک و همه چیز بودند؛ اما این کافی نبود.

باید کاری میکردند که آن ذوالفقاری که از کنار قبر امیرالمؤمنین این دلها را برمی‌آشفت و این حرکت عظیم را به وجود می‌آورد، این ذوالفقار را از بین ببرند، زبان مبارک امام بزرگوارمان. اینجا سخت‌گیری میکردند، یک پیام، یک اطلاعیه از امام می‌آمد، دلهای افسرده دوباره امیدوار میشد. آدمهای خسته، خستگی‌شان برطرف میشد. میدان مبارزه گرم‌تر میشد. قیام قمی‌ها این نقشه را باطل کرد.

***نمایشگاه اخیر فعالان اقتصادی که رئیس جمهور محترم هم از آن بازدید کرد، نشان داد که امکان رشد اقتصادی ۸ درصد وجود دارد. باید در همه زمینه‌ها امیدوار باشیم. امید به همراه تلاش.

دیدار نخست وزیر عراق و هیئت همراه با رهبر انقلاب

روایت رهبر انقلاب از توقع‌های بی‌جای آمریکایی‌ها در موضوعات مختلف

رهبر انقلاب: مسئولان و تصمیم‌گیران به هیچ وجه ملاحظه خواسته‌ها و مواضع آمریکا و صهیونیست‌ها را نکنند

رهبر انقلاب: ایران از کف و قبضه آمریکا بیرون کشیده شد؛ لذا کینه او نسبت به کشور و انقلاب کینه شتری است!

رهبر انقلاب: امروز کار اساسی و مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما، پاره کردن پرده‌ی توهم اقتدار دشمن است

دیدار هزاران نفر از مردم قم با رهبر انقلاب

چرا دولتی‌ها سخنان رهبری را تحریف می‌کنند؟!

اگر مردم قم قیام نمی‌کردند...

‌ برانداز علیه برانداز!


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۹ دی ۱۴۰۳ | 19:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در مراسم پنجمین سالگرد شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. ما در آستانه‌ی ماه رجب قرار داریم؛ ماه دعا، ماه عبادت، ماه توسّل الی‌الله. از فرصت این ماه استفاده کنیم، دلهایمان را، جانهایمان را، نیّتهایمان را وصل کنیم به دریای بی‌کرانه‌ی رحمت الهی. کارها دست خدا است؛ از خدا همّت بخواهیم، از خدا توان بخواهیم، از خدا توفیق بندگی بخواهیم. دعاهای ماه رجب سرشار است از مضامین و مفاهیم بلند و معارف عالی الهی و اسلامی. از خدا طلب عافیت کنید، طلب توفیق کنید، طلب نصرت کنید.

جلسه‌ی امروز ما به مناسبت سالگرد شهادت شهید عزیز ما شهید سلیمانی و سالگرد شهادت جمع زائران مرقد شهید سلیمانی در سال گذشته است، که بعضی از خانواده‌ها اینجا حضور دارند؛ جمعی از برادران و خواهران لبنانی هم ــ چه از آسیب‌دیدگان حوادث لبنان و چه غیر آنها ــ در این جمع هستند. جمع شهادت است، جمع اخلاص است. فضای حسینیّه با حضور شماها، با حضور این جمعهای نورانی، نورانیّت میگیرد.

خدای متعال نشان داد که عزّت دست او است. این عزّت است دیگر؛ اینکه مردم از راه‌های دور، گاهی از کشورهای دیگر، سر سالگرد شهادت سلیمانی راه بیفتند برای اینکه به مقبره‌ی او، به مرقد او برسند، مرقد او را زیارت کنند، برایش فاتحه بخوانند، این عزّت نیست؟ عزّت این است. وقتی برای خدا کار میکنید، خدا هم این‌جور جواب میدهد. [البتّه] این در دنیا است؛ حالا مقامات او در عالم رحمت الهی و نعمت الهی برای ما قابل تصوّر هم نیست، امّا پاداش دنیوی‌اش این است که ملاحظه میکنید: این مرقد او است که هزاران نفر راه می‌افتند میروند مرقد او را زیارت کنند. این عزّت را خدا میدهد؛ وقتی بااخلاص کار کردیم، خدا هم این‌جور جواب میدهد. بعضی‌ها برای عزّت دنبال ابزار و وسیله‌های غلط حرکت میکنند.

در قرآن میفرماید: اَ یَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّة؛ میروند سراغ کفّار، میروند سراغ افراد منافق برای اینکه عزّت به دست بیاورند؟ فَاِنَّ العِزَّةَ لِلّهِ جَمیعاً؛(۲) عزّت دست خدا است، مال خدا است، در اختیار خدا است. این آیه از سوره‌ی نساء بود. آیه‌ی دیگر در سوره‌ی فاطر: مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلّهِ العِزَّةُ جَمیعاً؛(۳) عزّت دست خدا است. اینها را باید فهمید، باید در سبک زندگی و جهت زندگی این دانسته‌ها را، این معرفتها را تأثیر داد،‌ داخل کرد. بدانیم اگر دنبال عزّت هستیم، عزّت کجا است، معدن عزّت کجا است.

چند نکته عرض میکنم؛ یک نکته‌ درباره‌ی شهید سلیمانی است. خب درباره‌ی شهید سلیمانی خیلی حرف زده شد، صحبت شد؛ از خصوصیّات او، از حالات او کتابها نوشته شد، آثار هنری تولید شد؛ گویندگان خیلی گفته‌اند. بنده هم مطالبی قبلاً مکرّراً عرض کرده‌ام.(۴) امروز چند مطلب کوتاه را عرض میکنم راجع به شهید سلیمانی برای اینکه یاد بگیریم؛ یاد بکنیم‌ برای اینکه ما هم در این جهت حرکت کنیم.

مطلب اوّل اینکه از اوایل دهه‌ی ۸۰ که شرارتهای نظامی آمریکا در منطقه‌ی ما ــ در افغانستان، در عراق ــ شروع شد و رسماً آمریکا وارد میدان شد و حقیقتاً شرارت کرد، از همان اوّل کار شهید سلیمانی وارد میدان شد؛ به خطر نیندیشید،‌ به ابّهت دشمن فکر نکرد. البتّه هدف اصلی‌ آنها ایران بود؛ حمله‌ی به افغانستان در شرق ایران، حمله‌ی به عراق در غرب ایران، هر کدام با یک بهانه‌ای. صورت قضیّه این بود [امّا] باطن قضیّه این بود که ایران اسلامی و ملّت ایران از دو طرف محاصره بشوند؛ هدف این بود. وقتی آن دو حمله خنثی شد، طبعاً دشمن به نتیجه نرسید. شهید سلیمانی از همان اوّل وارد میدان شد. نقش این مرد شریف و صادق در این جهاد یک نقش بی‌بدیلی است. خودش که نه میگفت، نه مینوشت؛ گمان هم نمیکنم کس دیگری این خصوصیّات و این ریزه‌کاری‌ها را توانسته باشد بنویسد تا بماند که این یکی از چیزهای مایه‌ی تأسّف است. البتّه معلومات زیاد است؛ در این زمینه اطّلاعاتی که پیش ما و پیش دیگران هست، خیلی است امّا باید اینها در معارفِ سیاسی کشور ما بماند؛ اینها باید سند بشود تا نسلهای بعد بفهمند.

از همان اوّل که نیروهای خارجی به شهرهای عراق ــ به نجف، به کربلا، به کاظمین، بغداد و جاهای دیگر ــ حمله کرده بودند، یک جمع معدودی از جوانها، یک عدّه‌ای از جوانها در نجف، در صحن مطهّر امیرالمؤمنین سنگر گرفته بودند بی‌پناه، که نه سلاح درستی [داشتند]، نه حتّی غذای درستی. سلیمانی از اینجا احساس تکلیف کرد، شروع کرد با اینها ارتباط برقرار کردن و کمکشان کرد؛ نجاتشان داد. البتّه در آن وقت، یک حرکت خیلی خوب و بسیار مؤثّری هم مرجعیّت کرد که آن هم فوق‌العادّه مهم بود، مؤثّر بود [امّا] اوّل سلیمانی وارد میدان شد. آمریکایی‌ها به عراق نیامده بودند که صدّام را بردارند و خودشان هم بروند؛ آمده بودند صدّام را بردارند، خودشان به جای او بنشینند. اوّل یک حاکم نظامی را، یک ژنرال نظامی(۵) را بر عراق حاکم کردند؛ بعد دیدند این [کار] خیلی زشت است، او را برداشتند و یک فرد سیاسی به نام برمر(۶) را گذاشتند. آن کسی که موجب شد که این شخص دوّم برداشته بشود و در یک فرایند سخت و پیچیده و طولانی، عراق به دست خود عراقی‌ها بیفتد و خودشان حاکمان خودشان را انتخاب کنند، در آن نقطه‌ی اصلی، شهید سلیمانی بود، با کارهایی که کرد. یک جنگ ترکیبی راه انداخت؛ جنگ فرهنگی، جنگ نظامی، جنگ تبلیغاتی، جنگ سیاسی. اینها را حاج قاسم انجام داد؛ این، مال آن وقت.

بعد از مدّتی، نوبت داعش رسید؛ آمریکایی‌ها بعد از آنکه دیدند در عراق و بقیّه‌ی جاها در آن ناحیه، به صرفه‌شان نیست که مستقیم دخالت کنند، داعش را به وجود آوردند. این را دیگر خود آمریکایی‌ها هم اعتراف کردند که داعش را آنها به وجود آوردند. آن کسی که وارد میدان شد و در مقابل داعش ایستاد، باز شهید سلیمانی بود، که حالا یک نکته‌ای را در این زمینه بعداً عرض خواهم کرد. جوانهای عراقی درخشیدند؛ ‌جوانهای عراقی به معنای واقعی کلمه در این قضیّه درخشیدند لکن نقش شهید سلیمانی نقشی حیاتی بود؛ اگر او نبود، نمیشد. یعنی یک آدمی که در یک حادثه‌ی مهمّ منطقه‌ای که حیات و ممات منطقه بسته‌ی به او بود، این‌جور با ابتکار عمل، با شهامت، با قدرت وارد میدان بشود و جان خودش را کف دستش بگیرد. در این چند سال حوادث عجیبی اتّفاق افتاد، در این مقابله‌‌هایی که گفته شد. این یک مطلب.

مطلب دوّم اینکه راهبرد همیشگی شهید سلیمانی در این فعّالیّتهای جهادی‌اش عبارت بود از اینکه جبهه‌ی مقاومت را احیا کند؛ یعنی چه؟ یعنی از ظرفیّتها و جوانهای آماده‌به‌کار خود آن کشورها استفاده کند که این کار را به بهترین وجهی انجام داد. هر جا که وارد میشد ــ عراق یک جور، سوریه یک جور، لبنان یک جور ــ نیروهای میهنی هر کشور را، نیروهای خود آن محل را که آماده‌به‌کار بودند، بسیج میکرد. خب در عراق مثلاً مرجعیّت فتوا داد یا حکم کرد که مردم و جوانها باید بیایند در مقابل داعش بِایستند؛ خیلی خب، هزاران جوان عازم شدند، امّا هزاران جوان بدون سازمان‌دهی، بدون سلاح، بدون آموزش، چه کار میتوانند بکنند؟ چه کسی اینها را سازمان‌دهی کرد؟ چه کسی به اینها سلاح داد؟ چه کسی آنها را آموزشهای کوتاه‌مدّت داد؟ شهید سلیمانی با همکاری دوستان عراقی، [از جمله] شهید ابومهدی ــ شهید ابومهدی را دست‌کم نگیرید؛ مرد خیلی بزرگی بود، انسان خیلی باارزشی بود در کنار شهید سلیمانی ــ و دیگرانی که بحمدالله بعضی‌‌شان زنده هستند، بعضی هم به شهادت رسیدند. این نیروها را شهید سلیمانی کشید وسط میدان؛ این هم یکی از خصوصیّات این شهید بود. اینها درس است؛ یعنی از ظرفیّتهای موجودِ برای کار بزرگ، بهترین استفاده را کردن، بلد بودن این کار و همّت گماشتن بر این کار؛ این کار شهید سلیمانی بود.

مطلب دیگری که در مورد شهید باید عرض بکنم این است که در همه‌ی مراحل این مبارزه‌ی بزرگی که این برادر عزیز ما و رفیق صمیمی عزیز ما داشت، دفاع از حریمهای مقدّس برای او یک اصل بود؛ از عتبات عالیات باید دفاع میکرد، از زینبیّه باید دفاع میکرد، از مرقدهای صحابه‌ی امیرالمؤمنین ــ که عدّه‌ای‌شان در شام و عدّه‌ای در عراق مدفون هستند ــ باید دفاع میکرد، از مسجدالاقصیٰ باید دفاع میکرد که مسجدالاقصیٰ حرم بزرگ عالم اسلام است؛ برای همین هم بود که آن رهبر فلسطینی، اینجا در سخنرانی پیش از نماز، شهید سلیمانی را گفت «شهیدالقدس»؛(۷) از آن حرم دفاع میکرد. ایران را هم حرم اطلاق میکرد، از ایران هم به عنوان حرم دفاع میکرد. ببینید! این منطق دفاع از حریمهای مقدّس، از حرمهای مقدّس، یک منطق بسیار مهم است. این هم یک خصوصیّت این بزرگوار.

یک خصوصیّت دیگر [اینکه] نگاه شهید سلیمانی به مسائل کشور یک نگاه بسته و محدود نبود؛ این خیلی مهم است. مسائل کشور را با دیدگاه جهانی و بین‌المللی نگاه میکرد و می‌سنجید؛ یعنی چه؟ یعنی معتقد بود که هر حادثه‌ی مهمّی که در منطقه بلکه در جهان اتّفاق بیفتد، یک انعکاسی در داخل کشور دارد و در مسائل کشور تأثیر میگذارد. در مسائل کشور، آن مقداری که به او مربوط بود ــ یک چیزهایی به ایشان مربوط نبود؛ مسائل اقتصادی به شهید سلیمانی مربوط نبود ــ تأثیر حوادث جهانی را میدید، می‌شناخت، محاسبه میکرد و به سراغ آنها میرفت. خطر را از بیرون از مرزها تشخیص میداد و به فکر علاج بود. این همان تعلیم اسلام است که انسان خطر را از پیش تشخیص بدهد. امیرالمؤمنین فرمود که من با لالایی دشمن بی‌خیال نمیشوم و خوابم نمیبرد.(۸) ایشان این‌جوری بود؛ این هم یک خصوصیّتی از خصوصیّات [ایشان]. اینها، بعضی از خصوصیّات این شهید عزیز [است].

خب، این خصوصیّات در شهید سلیمانی بود امّا نه به عنوان یک شخص. شهید سلیمانی، به عنوان شخص خودش، به عنوان یک انسان، در درجه‌ی بعد مطرح است؛ آنچه مطرح است به عنوان عضو یک مکتب، راه‌رو یک راه به سمت یک هدف، مطرح است. این خصوصیّات را شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب، دارا بود و دنبال میکرد و احساس وظیفه میکرد که حالا به آن میگوییم «مکتب سلیمانی» [که همان] مکتب اسلام است، مکتب قرآن است و او به این مکتب پایبند بود و به آن عمل میکرد. شد شاخص، شد محور، شد مرکز. ما هم اگر همان ایمان را، همان عمل را، همان عمل صالح را داشته باشیم، میشویم سلیمانی. هر کدام از ما هم دارای همین پایبندی به این راه باشیم، ما هم مشمول همان لطف الهی میشویم. خب این نکته‌ی اوّل بود راجع به شهید سلیمانی.

نکته‌ی بعدی درباره‌ی مسئله‌ی «دفاع از حرم» است. «دفاع از حرم» یک عنوانی است که در ایران، در بین مردم ما و جامعه‌ی ما، آن‌چنان جا افتاد که بهترین جانهای ما آماده شدند که بروند خودشان را برای آن فدا کنند؛ خونهای پاکی ریخته شد، جانهای عزیزی در این راه برای دفاع از حرم داده شد. یک عدّه‌ای ــ حالا من تعبیر بد نمیخواهم بکنم ــ از روی عدم تحلیل درست، عدم فهم درست، عدم شناخت لازم از مسائل، تصوّر میکنند و به زبان می‌آورند و شاید ترویج میکنند که با حوادث اخیر منطقه، خونهایی که در راه دفاع از حرم ریخته شد، هدر رفت! این خطای بزرگ و این اشتباه بزرگ را اینها میکنند. خونها هدر نرفت.

اگر این جانها نمیرفتند، این مبارزه انجام نمیگرفت،‌ این حاج قاسم سلیمانی در کوه‌ها و بیابانهای این منطقه با آن شهامت حرکت نمیکرد و [مدافعان را] دنبال خودش نمیکشاند، امروز از این اعتاب مقدّسه خبری نبود؛ این را مطمئن باشید. نه‌فقط از زینبیّه خبری نبود، از کربلا هم خبری نبود، از نجف هم خبری نبود. دلیلش؟ سامرّا؛ در مورد سامرّا یک مقدار غفلت شد، شما دیدید که گنبد عسکریّین (علیهما السّلام) را ویران کردند، ضریحشان را شکستند؛ چه کسانی؟ همان تکفیری‌ها، با کمک آمریکایی‌ها. همه‌جا همین‌جور میشد؛ اگر چنانچه این دفاع انجام نمیگرفت، سرنوشت این اعتاب مقدّس، این قبله‌های دل مردم مسلمان، سرنوشت همان گنبد تخریب‌شده‌ی عسکریّین (علیهما السّلام) میشد. اینها رفتند تلاش کردند، کار کردند، جلوی دشمن را گرفتند، توی دهن دشمن زدند، توانستند از یک حقیقت بزرگ دفاع کنند. این حقیقت بزرگ فقط هم مکان مقدّس نیست؛ صاحب مکان است، مکتب آن امام بزرگوار است.

این را هم ما بدانیم که اساساً در فرهنگ قرآنی، هر خونی که در راه خدا ریخته بشود، بجا ریخته شده، هدر نمیرود؛ هیچ خونی هدر نمیرود؛ حتّی اگر چنانچه پیروزی حاصل نشود، خونی که ریخته شد، هدر نمیرود. خون جناب حمزه در اُحد ریخته شد؛ هدر رفت؟ نه. بالاتر از همه، خون سیّدالشّهدا (سلام الله علیه) در کربلا ریخته شد؛ هدر رفت؟ نه. خونی که در راه حق ریخته میشود هدر نمیرود. قرآن هم ناطق به این معنا است؛ قرآن میفرماید: وَ مَن یُقاتِل فی‌ سَبیلِ اللَهِ فَیُقتَل اَو یَغلِب فَسَوفَ نُؤتیهِ اَجرًا عَظیمًا.(۹) فرق نمیکند؛ چه پیروز بشوید، چه کشته بشوید، شکست بخورید، پیروز نشوید، نفْس این حرکت پیش خدا ارزش دارد؛ این جهاد پیش خدای متعال ارزش دارد، اهمّیّت دارد. و البتّه پیروزی هم قطعی است. حالا به این جوله‌ی باطل نگاه نکنید؛ بدانید اینهایی که امروز جَوَلان میدهند، یک روز زیر پای مؤمنین لگدمال خواهند شد.

نکته‌ی بعدی یک نکته‌ی مربوط به انقلاب است، مربوط به جمهوری اسلامی است. حوادث این چند سالی که شهید سلیمانی و یارانش و دوستانش در آن فعّال بودند و نمایان بودند، از جمله حوادث دفاع از حرم، نشان داد که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی سرزنده است، باطراوت است، درخت ثمربخش است؛ تُؤتی‌ اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها؛(۱۰) این را نشان داد. جوان دهه‌ی ۸۰ و دهه‌ی ۹۰، مثل جوان دهه‌ی ۶۰، وارد میدان شد، مبارزه کرد، جان خودش را فدا کرد. همان‌طوری که در دهه‌ی ۶۰ بعضی از جوانها به پای پدرومادرشان می‌افتادند که اجازه بدهند بروند جبهه، در دهه‌ی ۸۰ و ۹۰، بعضی از جوانها، به پای پدر و مادر می‌افتادند. شهید حججی پای مادرش را میبوسید که اجازه بدهد برود جبهه، برود مبارزه کند، برود دفاع کند از حرم. این نشان میدهد که انقلاب سرزنده است. خیلی از تحرّکات اجتماعی در دنیا اتّفاق می‌افتد، اوّلش یک نشاط و سرزندگی و تحرّکی دارد، بعد به افسردگی تبدیل میشود و تمام میشود. جمهوری اسلامی بعد از چهل و چند سال امروز زنده است. امروز هم این جوان عزیز ما اینجا بلند شد و قطعاً میلیون‌ها جوان این‌جوری هستند که میگویند اگر چنانچه لازم باشد، نیاز باشد برای دفاع از اسلام در مقابل دشمن، حاضریم جانمان را فدا کنیم.

مدافعان حرم نشان دادند که پرچم مقاومت همچنان در اهتزاز است و دشمن در طول این سالها، با این‌همه سرمایه‌گذاری‌ای که کرده و هزینه‌ای که متحمّل شده، نتوانسته پرچم مقاومت را پایین بکشد؛ چه در لبنان، چه در فلسطین، چه در سوریه، چه در عراق و چه در ایران؛ نتوانسته و نخواهد توانست.

یک نکته‌ی مهمّی که من اینجا یادداشت کردم، این است که این ایستادگی‌ها، این اقتدار ملّی در هر کشوری یک عواملی دارد؛ این عوامل را باید حفظ کرد. از اشتباهات بزرگ در بعضی از کشورها این است که عوامل ثبات و اقتدار را از عرصه و صحنه خارج میکنند. مجموعه‌ی جوانهای مؤمنی که حاضرند جانشان را فدا کنند، اینها مهم‌ترین عوامل اقتدار یک ملّتند؛ اینها را نباید از صحنه خارج کرد. این هم درس برای ما است. خب بحمدالله اینجا که تا حدود زیادی تأمین است، بعضی کشورهای دیگر هم بایست به این نکته توجّه کنند؛ باید بدانند که عوامل ثباتشان چه چیزهایی‌ است؛ وقتی آنها را خارج میکنند، همین اتّفاق می‌افتد که در بعضی از کشورها در منطقه اتّفاق افتاد. عوامل ثبات را، عوامل اقتدار را بیرون میکنند، میشود سوریه، میشود هرج‌ومرج، میشود تصرّف خاک سوریه به وسیله‌ی بیگانگان؛ آمریکا از یک طرف، رژیم صهیونی از یک طرف، بعضی کشورهای متعرّض دیگر از یک طرف وارد میشوند.

البتّه اینها نمیتوانند بمانند. سوریه متعلّق به مردم سوریه است. کسانی که به خاک مردم سوریه تعرّض کردند، یک روزی در مقابل قدرت جوانهای غیور سوری مجبور خواهند شد بروند عقب؛ بدون تردید، این اتّفاق خواهد افتاد. متجاوز بایستی از خاک متعلّق به یک ملّت، خودش خارج بشود، وَالّا خارجش میکنند. امروز آمریکایی‌ها در سوریه پی‌درپی پایگاه میسازند؛ حتماً و بدون تردید، این پایگاه‌ها در زیر لگد جوانان سوری پایمال خواهد شد.

لبنان نماد مقاومت است. لبنان ضربه خورده، لکن خم نشده، به زانو درنیامده. دشمن ضربه میزند، امّا «فَاِنَّهُم یَألَمونَ کَما تَألَمون»؛(۱۱) خودش هم ضربه میخورد. و آن که در نهایت پیروز است، قدرت ایمان است و صاحبان ایمانند. لبنان نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد؛ یمن هم نماد مقاومت است و پیروز خواهد شد. و ان‌شاء‌الله دشمن و متجاوزین، در رأس همه‌ی آنها آمریکای طمّاع و جنایت‌کار، مجبور خواهند شد دست از سر مردم منطقه و ملّتهای منطقه بردارند و با ذلّت از این منطقه ان‌شاء‌الله خارج بشوند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته


خانواده‌ی شهید سلیمانی، جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم و شهدای مقاومت و حادثه‌ی تروریستی گلزار شهدای کرمان در سال ۱۴۰۲، شهدای مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی در سال ۱۳۹۸ و شماری از خانواده‌های مجروحان و شهدای حوادث اخیر لبنان در این دیدار حضور داشتند.

سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۱۳۹ ‌

سوره‌ی فاطر، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «هر کس سربلندی میخواهد، سربلندی یکسره از آنِ خدا است‌ ...»

از جمله ر.ک: بیانات در دیدار مردم قم (۱۳۹۸/۱۰/۱۸)

ژنرال جِی گارنر

پل برمر

اشاره به سخنرانی شهید اسماعیل هنیّه (رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین، حماس) در مراسم اقامه‌ی نماز بر پیکر شهید سلیمانی

نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۶؛ «وَ اللهِ لا اَکونُ کَالضَّبُعِ تَنامُ عَلی طولِ اللَدم‌»

سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴؛ «... و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود، بزودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد.»

(۱۰ سوره‌ی ابراهیم، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «میوه‌اش را هر دم به اذن پروردگارش میدهد ...»

(۱۱ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۱۰۴؛ «... آنان [نیز] همان‌گونه که شما درد میکشید، درد میکشند ...»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۳ | 20:6 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بصیرت و هوشمندی ملت ایران ضامن پیروزی انقلاب و نظام است

۹ دی؛ راهبرد مردم در برابر دشمن

حماسه ۹ دی رویداد کم‌نظیری در تاریخ انقلاب اسلامی به‌شمار می‌رود. این حرکت کاملا مردمی تمامی محاسبات طراحان فتنه آمریکایی ــ صهیونیستی سال ۸۸ را برهم زد. حضور مردم در سراسر کشور به‌ویژه در تهران غافلگیرکننده بود. با توجه به پیچیدگی فتنه ۸۸‌، این حضور اوج بصیرت مردم را به نمایش گذاشت.

میخواهم چند توصیه به بسیج بکنم. این توصیه‌ها، هم به سازمان بسیج است، هم بعضی از اینها به یکایک افراد بسیج است. توصیه‌ی اوّل: بصیرت‌افزایی کنید؛ هم در خودتان، هم در دیگران. بصیرت مسئله‌ی مهمّی است.
توصیه‌ی بعدی: ابتکار عمل را در قضایای مهم، شما به دست بگیرید؛ در زمین دشمن بازی نکنید. اگر بصیرت داشته باشیم، میفهمیم که در این قضیّه نقشه‌ی دشمن چیست، طبق نقشه‌ی دشمن حرکت نمیکنیم؛ به تعبیر رایج، در زمین دشمن بازی نمیکنیم.۱۴۰۲/۰۹/۰۸

بیانات در دیدار بسیجیان

از خود آن حماسه (نوزدهم دی) بایستی حراست کنیم و نگهبانی کنیم، چون این یکی از نقطه‌های اوج حیات ملّت ایران بود. ملّتها نقاط اوج و نقاط حضیض دارند؛ نقاط اوج را بایستی زنده نگه داشت. نقاط اوج، آنهایی هستند که زنده بودن و پای کار بودن و با اراده و عزم بودن یک ملّت را و بصیرت یک ملّت را در این مواقع حسّاس نشان میدهند؛ نوزدهم دی این جوری بود. نقطه‌ی اوج را باید زنده نگه داشت، چون هم به آیندگان روحیه میدهد، هم مایه‌ی افتخار و عزّت ملّی است. این نقطه‌های اوج در تاریخ ثبت میشود و راه آینده را برای آیندگان روشن میکند. بنابر‌این، خود این حادثه را نباید گذاشت کهنه بشود و همین طور که تا امروز بحمدالله این حادثه زنده و پُرنشاط باقی مانده، همچنان باقی بماند.۱۳۹۹/۱۰/۱۹

بیانات در سخنرانی تلویزیونی در سالروز قیام ۱۹ دی

ملّت ایران با چشم باز، با بصیرت، همه‌ی این اوضاع را زیر نظر داشته باشد و موضع خود را مستحکم نگه دارد و بداند در این دریای طوفانیِ این منطقه و این دنیا -این طوفان، امروز به اروپا هم رسیده است؛ فرانسه را ملاحظه کنید؛ کشورهای اروپایی هم اسیر طوفانند- در این طوفانی که دنیا را و بخصوص منطقه را فراگرفته است، ملّت ایران به برکت اسلام در کشتی امن محبّت اهل‌بیت و اسلام قرار گرفته‌اند. این بصیرت را حفظ کنید، این روش را حفظ کنید، این مسیر را ان‌شاءالله با قدرت ادامه بدهید؛ پیروزی متعلّق به ملّت ایران است.۱۳۹۷/۰۹/۲۱

بیانات در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا

مردم هم در مقابل تحریکات دشمن با بصیرت عمل کنند. [البتّه] مردم ما الحمدلله بصیرت خودشان را نشان داده‌اند؛ حالا من در مورد قضایای دی‌ماه یک نکته‌ای را بعداً عرض خواهم کرد. (اگرچه یک ذرّه‌ای جلسه طولانی میشود؛ اشکالی ندارد؛ شماها هم از راه دور آمده‌اید، بنده هم بااینکه سرما خورده‌ام، [وقتی] صحبت کردم یک‌قدری حالم مثل اینکه بهتر شد.) مردم با بصیرت عمل کردند، حالا هم با بصیرت عمل کنند، بدانند که دشمن درصدد سوء استفاده‌ی از این نقطه‌ی ضعفی است که در ما هست. این نقطه‌ضعف وجود دارد -نه اینکه نقطه‌ضعف نیست- امّا دشمن میخواهد از این نقطه‌ضعف علیه ملّت ایران و به سود خودش استفاده کند. او که قصد ندارد نقطه‌ضعف را برطرف کند؛ او هرچه بتواند کمک میکند که ضعف بیشتر بشود؛ میخواهد سوء استفاده کند. مردم همان‌طور که در گذشته هم نشان دادند با بصیرت عمل کردند، باز هم در این زمینه با بصیرت عمل کنند.۱۳۹۷/۰۵/۲۲

بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم

ملّت ایران بحمدالله با شجاعت خود، با ایمان خود، با بصیرت خود، با استقامت خود، توانسته است راه‌های دشوار را طی کند و از بسیاری از گردنه‌های سخت عبور کند. همه بدانند، دوستان ما در سراسر دنیا بدانند، دشمنان ما هم بدانند! در این راه‌هایی که ما رفتیم، در طول این ۳۸ سال بعد از پیروزی انقلاب، مشکلاتی وجود داشته است که ملّتها را از پا می‌انداخته، [امّا] این مشکلات نتوانسته است ملّت ایران را از پا بیندازد؛ و آنچه بعد از این، در مقابل ما مشکل ایجاد کنند، قطعاً از مشکلات قبلی ما کمتر و کوچک‌تر است و توانایی و قدرت ملّت ایران برای مواجهه‌ی با مشکلات از گذشته بمراتب بیشتر است. ما مشکلات را شکست خواهیم داد، به توفیق الهی؛ دشمن نمیتواند ملّت ایران را به شکست بکشاند و به عقب‌نشینی وادار کند و ما خواهیم توانست ان‌شاءالله بر همه‌ی مشکلات فائق بیاییم و عزّت اسلامی را به همه‌ی ملّتهای مسلمان نشان بدهیم و پرچم عزّت اسلام را ان‌شاءالله از آنچه هست، بلندتر و سربلندتر کنیم.۱۳۹۶/۰۹/۱۵

بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامى‌

بصیرت

مالک اشتر در «بصیرت و شناخت صراط مستقیم»، «عزم راسخ»، «احساس مسئولیت و آمادگی برای مجاهدت»، «شجاعت و قدرت فرماندهی» و درعین‌حال در «معنویت، عبادت، تقوا و تواضع» برجسته و الگوست و فرماندهان نیروهای مسلح باید بیش از دیگران، این حالات و روحیات عالی را در خود تقویت کنند.۱۳۹۶/۰۹/۱۲

دیدار فرماندهان ارشد نیروهای مسلح و برگزیدگان جشنواره مالک اشتر با فرمانده کل قوا

شما اگر ندانی دشمن کدام طرف است، دوست کدام طرف است، توپخانه را که روشن کردی، به جای اینکه به دشمن بخورد، به دوست میخورد؛ بصیرت برای این است.۱۳۹۵/۱۰/۱۹

بیانات در دیدار مردم قم

از جمله‌ی چیزهایی که امروز لازم است، بصیرت سیاسی است؛ بصیرت سیاسی! ببینید؛ وقتی بصیرت باشد، انسان میتواند محیط پیرامون خود و محیط‌های دور و نزدیک را بشناسد؛ بصیرت یعنی این.۱۳۹۵/۰۸/۲۶

بیانات در دیدار مردم اصفهان

بصیرت این است که شما بدانید با چه کسی طرفید، بدانید که او درباره‌ی شما چه فکری دارد، بدانید که اگر چشم خودتان را بستید و فکر نکردید، ضربه خواهید خورد. توقّع ما از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی کشور این است که این بصیرت را داشته باشند. مردم خوشبختانه این بصیرت را دارند.۱۳۹۵/۰۸/۲۶

بیانات در دیدار مردم اصفهان

تعجّب است! مردم معمولی و توده‌های مردم بصیرت سیاسی دارند [امّا] بعضی از نخبگان ما با تکیه بر توهّماتی که دارند، این بصیرت را ندارند.۱۳۹۵/۰۸/۲۶

بیانات در دیدار مردم اصفهان

سفارش من به جوانها این است که با چشم باز و با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گوینده‌ای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت.۱۳۹۵/۰۸/۱۲

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

بصیرت سیاسی یعنی بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا میبرد. آیا به سمت اهداف اسلامی داریم حرکت میکنیم؟ یا آن‌چنان‌که دشمن مایل است، به سمت بی‌مبالاتی بیشتر حرکت میکنیم؟۱۳۹۵/۰۵/۳۱

بیانات در دیدار ائمه جماعات مساجد استان تهران

توصیّه‌ی دوّم بصیرت، بصیرت. این جمله‌ی امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) را من بارها در سخنرانی‌ها گفتم: الا ... وَ لا یَحمِلُ هَذَا العَلَم اِلّا اَهلُ البَصَرِ و الصَّبر.(۷) اوّل اهل بَصَر، کسانی که دید درستی دارند، بصیرت دارند، صحنه را میفهمند. بصیرت را روزبه‌روز باید زیاد کرد، صحنه‌ی داخلی را بشناسیم، بدانیم الان در داخل چه دارد میگذرد، کجاها است که انسان گاهی حضور دشمن را احساس میکند، کجاها است که میتواند انسان در آنجا با خاطر جمع، با دل آرام حرکت بکند. بصیرت؛ جایگاه خودمان را در دنیا بشناسیم؛ ما کجاییم امروز؟۱۳۹۴/۰۹/۰۴

بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های بسیج

امروز بحمدالله ملّت ایران این بصیرت، این آگاهی، این معرفت والا را یافته است که بداند مصلحت آیندهی کشورش بستگی دارد به اتّحاد اسلامی، با ملّتهای مسلمان و با کشورهای دیگر.۱۳۹۳/۱۰/۱۹

بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان بیست و هشتمین کنفرانس بین‌المللى وحدت اسلامى‌

)بصیرت(یعنى چه؟ یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیلهاى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناختها؛ بصیرت است.۱۳۹۳/۰۹/۰۶

بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین

بعضى دهنکجى کردند که بصیرت! بله، بصیرت؛ بصیرت که نبود، هرچه که مسئولیّت و انگیزه بیشتر باشد، احساس بیشتر باشد، خطر بیشتر است؛ اطمینانى دیگر نیست به این آدم بىبصیرت و بدون روشنبینى که دوست را نمىشناسد، دشمن را نمىشناسد و نمیفهمد کجا باید این احساس را، این نیرو را، این انگیزه را خرج کند.۱۳۹۳/۰۹/۰۶

بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین

اگر ایمان نباشد، بصیرت نباشد، عزم راسخ نباشد، نگاه بلندمدّت به انتهای صفوف دشمن نباشد، تعداد جمعیّت یا کثرت عِدّه و عُدّه‌ی نظامی و تجهیزات، سرنوشت‌ساز نخواهد بود.۱۳۹۳/۰۸/۲۶

بیانات در هشتمین مراسم دانش‌آموختگى‌ دانشجویان دانشگاه‌هاى افسرى ارتش

دشمنان اسلام از این بصیرت مؤمنین و امّت اسلامى بیمناکند؛ ما این بصیرت را باید روزبه‌روز تقویت بکنیم؛ اوّلین مرحله همین است که این چالشها را بشناسیم.۱۳۹۳/۰۴/۰۸

بیانات در محفل انس با قرآن

شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالک‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.۱۳۹۲/۱۱/۲۳

پیام شفاهی به تشکل‌های دانشجویی انقلابی

دستگاه‌های استكباری اعم از آمریكا و دیگران، ۳۵ سال است علیه نظام جمهوری اسلامی و ملّت ایران، آنچه از دستشان بر آمده است، انجام داده‌اند؛ علی‌رغم آنها ملّت ایران و نظام جمهوری اسلامی روزبه‌روز قوی‌تر، ریشه‌دارتر، مقتدرتر و دارای نفوذِ بیشتر شده است و ان‌شاءالله این استحكام، این استقرار، این قوّت بیشتر خواهد شد. در دنیای اسلام هم انسان میبیند كه امروز آگاهی نسلها، آگاهی جوانها نسبت به اسلام و آینده‌ی اسلام بیش از گذشته است و در بعضی جاها بمراتب بیش از گذشته است؛ البتّه دشمن تلاشهایی میكند، امّا ما با دقّت و بصیرت كه نگاه كنیم، خواهیم دید این موج حركت اسلامی ان‌شاءالله رو به پیش است.۱۳۹۲/۱۰/۲۹

بیانات در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی

نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید كجا باید بروید.۱۳۹۲/۱۰/۱۹

بیانات در دیدار مردم قم

ما به توانایی ملّتها و قدرتی كه خداوند حكیم در عزم و ایمان و بصیرت توده‌های مردم قرار داده است، از اعماق دل باور داریم و آن را در بیش از سه دهه در جمهوری اسلامی ایران، به چشم خود دیده و با همه‌ی وجود خود آزموده‌ایم؛ همّت ما، فراخوان همه‌ی ملّتهای مسلمان به این تجربه‌ی برادرانشان در این كشور سرافراز و خستگی‌ناپذیر است.۱۳۹۲/۰۷/۲۲

پیام به کنگره عظیم حج

یوم‌الله ۹دی تصویر واقعی قدرت جمهوری اسلامی ایران است

مرور بیانات رهبر انقلاب درباره اهمیت بصیرت در مواجهه با فتنه‌ها

جوانان ما در فضای مجازی امیدآفرینی کنند/ دشمن می‌خواهد زنجیره توصیه به حق و صبر را در جامعه قطع کند/ آمریکایی‌ها هر چه زودتر باید از عراق و سوریه خارج شوند

‏حواسمون بود یا رد شدیم؟

قاتلین سیدالشهداء راه ساکتین فتنه را رفتند

هتک حرمت به عاشورای ۸۸ از کجا آغاز شد؟

وقتی فتنه‌گران جوانی را برای ظاهر مذهبی‌اش کتک می‌زدند!

۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «بصیرت»

رئیسی: در دستگاه قضا همه باید خود را مسئول تحقق سند تحول بدانند

توطئه‌ای پیچیده‌تر از فتنه ۸۸ نداشتیم

قرآن راهنمای بصیرت است

در گفت و گویی به مناسبت سالروز حماسه ۹ دی، گریزی به رخدادهای اخیر سیاسی، لایحه عفاف و حجاب و حوزه ورزش، فرهنگ و هنر زدیم

بصیرت از دیدگاه مقام معظم رهبری / مفهوم بصیرت

یوم‌الله ۹ دی اوج بصیرت ملت ایران است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ | 10:51 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام

در خجسته سالروز میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و نیز سالگرد ولادت حضرت امام خمینی(ره)، صبح امروز (یکشنبه) جمعی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ | 10:38 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

|یادداشت|

نقض آشکار حاکمیت سوریه توسط رژیم صهیونیستی و حقوق بین‌الملل

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر اقشار مختلف مردم، حوادث اخیر سوریه را محصول مشترک یک نقشه آمریکایی و صهیونیستی دانستند و سکوت آمریکا و دولت‌های اروپایی در مقابل تجاوز زمینی رژیم صهیونی به خاک سوریه را یکی از قرائن این طراحی مشترک خواندند: «چرا رژیم صهیونیستی و آمریکا در این قضیّه وارد شدند و شدند یک طرف جنگ و شروع کردند کشور را بمباران کردن؟ سیصد چهارصد نقطه را بمباران کردن چیز کوچکی نیست. رژیم صهیونیستی، علاوه‌ی بر این [کار]، سرزمین‌های سوریه را تصرّف کرد؛ تانک‌های او تا نزدیک دمشق آمدند. منطقه‌ی جولان که متعلّق به دمشق بود، سالها دستشان بود، حالا شروع کردند مناطق دیگر را هم گرفتن. آمریکا و اروپا و دولتهایی که روی این چیزها در سایر کشورهای دنیا حسّاسند، روی یک متر و ده مترش حسّاسند، نه‌فقط سکوت میکنند و اعتراض نمیکنند، بلکه کمک هم میکنند. کار، کار آنها است.» ۱۴۰۳/۰۹/۲۱
رسانه KHAMENEI.IR بر همین اساس در یادداشتی به قلم دکتر عباسعلی کدخدایی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو حقوقدان شورای نگهبان، از منظر منشور ملل متحد و حقوق بین‌الملل، تجاوز جنگی اخیر آمریکا و رژیم صهیونی به خاک سوریه و تصرف بخش‌هایی از سرزمین این کشور را بررسی کرده است.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif حاکمیت کشورها از نگاه حقوق بین‌الملل همچنان یک رکن اساسی است و لذا بند ۱ ماده ۲ منشور سازمان ملل متحد، همه کشورها را صرف‌نظر از نظام سیاسی، قدرت اقتصادی یا ثبات داخلی آن‌ها، واجد جایگاه حقوقی متمایز در جامعه بین‌الملل می‌داند.

این اصل تضمینی است بر اینکه حاکمیت هیچ کشوری علی‌رغم همه چالش‌های داخلی، نمی‌تواند تحت اراده خودسرانه کشوری دیگر قرار گیرد و فقدان دولت مرکزی در کنترل، حفظ و اداره کشور خدشه‌ای به حاکمیت کشور مربوطه و وضعیت حقوقی محافظت شده از آن در نظام بین‌المللی وارد نمی‌سازد.

در واقع حقوق بین‌الملل، معیار و مؤلفه‌های قانونی برای به رسمیت شناختن کشور را طی کنوانسیون ۱۹۳۳ مونته ویدئو تعیین کرده است که به موجب آن شرط تشکیل و به رسمیت دانستن حاکمیت کشور مطابق ماده ۱ کنوانسیون و رویه دولت‌ها داشتن سرزمین مشخص، جمعیت، حکومت و توانایی برقراری ارتباط با سایر دولت‌ها بوده است. اما این مکانیسم تنها ناظر بر وضعیت تأسیس کشور و به رسمیت شناختن آن خواهد بود و موضوع تداوم حاکمیت یک کشور پس از وقوع تغییرات جدی در نظام سیاسی یا ثبات داخلی آن، موضوعی نیست که بتواند حاکمیت یک کشور مستقل (پس از تشکیل) و استمرار آن را با تشکیک مواجه سازد.

بنابراین حسب عقیده حقوقدانان بین‌المللی، حاکمیت یک کشور با تغییرات اساسی در قلمرو جمعیت یا قدرت مرکزی مضمحل نمی‌گردد و این قاعده با ابتنای بر اصل دوام حاکمیت دولت، به حفظ ساختار دولت‌مدار جامعه بین‌الملل و تداوم آن انجامیده است تا صلح و امنیت بین‌المللی در پرتو بقای جوامع دولتی و برابری حاکمیت‌ها تحقق یابد.

اکنون نتیجه منطقی وجود و استمرار حاکمیت کشور در فقدان دولت مرکزی، حفظ تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشور مربوطه است که امکان توسل به زور علیه آن و مداخله در امور داخلی کشور مزبور را صراحتاً مطابق بندهای ۴ و ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد ممنوع خواهد ساخت.

بر این اساس حاکمیت بین‌المللی کشور سوریه در شرایط فعلی که فاقد قدرت مرکزی کارآمد و مؤثر است، همچنان از سوریه در برابر هر نوع تجاوز مسلحانه و توسل به زور محافظت می‌کند و این مهم نمی‌تواند توسط تابع دیگری در نظام بین‌الملل نقض گردد. هر اندیشه‌ای در جهت تضعیف حاکمیت کشور که منتج به تجاوز مسلحانه و توسل به زور علیه آن شود، باطل است و قابل توجیه نخواهد بود. کما اینکه رویه جامعه بین‌الملل، خود مؤید این نظریه بوده و مبتنی بر اصل منع مداخله و منع توسل به زور، اجازه تجاوز مسلحانه را به هیچ دولتی نداده است.

بنابر استدلال فوق هر گونه مداخله نظامی در کشورهای فاقد قدرت مرکزی، صرفاً به موجب تصمیمات شورای امنیت ملل متحد و در چارچوب اقدامات فصل هفت منشور قابل تصور خواهد بود. مداخلات قهری صورت گرفته در کشورهایی که همچون سوریه فاقد دولت مرکزی بوده و بعضاً توسط سایر کشورها و سازمان‌های بین‌المللی به عنوان «دولت شکست‌خورده» شناخته شده‌اند، صرفاً با قطعنامه‌های تحت فصل هفت شورای امنیت به وقوع پیوسته است که از جمله آن می‌توان به عملیات سازمان ملل متحد در سومالی طی قطعنامه ۷۹۴ شورای امنیت، مأموریت سازمان ملل در لیبریا وفق قطعنامه ۱۵۰۹ و یا مأموریت سازمان ملل در سیرالئون به موجب قطعنامه ۱۲۷۰ شورای امنیت اشاره داشت.

تمام این موارد نشان می‌دهد جامعه بین‌المللی و شورای امنیت، همچنان حق حاکمیت بین‌المللی دولت شکست‌خورده را در حفظ تمامیت ارضی خود و مصون بودن از تجاوز مسلحانه سایر دولت‌ها محترم می‌شمارند و این کشورها را مشمول بهره‌مندی از حقوق مقرر در بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد می‌دانند.

افزون بر آن بسیاری از قطعنامه‌های فصل هفت شورای امنیت، ضمن تائید عدم حضور دولت مرکزی در قلمرو قدرت، صراحتاً حق کشورها بر حاکمیت و تمامیت ارضی را مورد تائید قرار داده‌اند. به عنوان مثال قطعنامه ۸۹۷ شورای امنیت راجع به عملیات ملل متحد در سومالی (موسوم به UNOSOM II)، ضمن تائید فقدان دولت مرکزی در سومالی، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی سومالی را مطابق با منشور ملل متحد مورد تأکید خود قرار می‌دهد.

به عبارت دیگر استناد شورای امنیت به قطعنامه‌های فصل هفت، خود مؤید بهره‌مندی دولت‌های فاقد دولت مؤثر از مزایای بندهای ۴ و ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد است که چنانچه جز این بود، صدور چنین قطعنامه‌هایی تحت فصل هفت منشور ملل متحد اساساً بی‌معنا و خالی از فایده می‌بود.

حتی فراتر از آن در بسیاری از قطعنامه‌های فصل هفت، شورای امنیت شرط رضایت کشور موردنظر نسبت به انجام عملیات ملل متحد را بایسته و ضروری قید می‌کند تا اماره‌ای دیگر بر حفظ و تداوم حاکمیت بین‌المللی کشور مزبور در نظام بین‌الملل باشد. مشروح مذاکرات صورت گرفته در تصویب قطعنامه ۱۸۵۱ شورای امنیت نشان می‌دهد کشورهایی از جمله بریتانیا، چین، روسیه و آلمان، ضمن تأکید بر حاکمیت سومالی، شرط رضایت دولت انتقالی این کشور برای اجازه به عملیات خارجی در خاک سومالی را ضرور دانسته‌اند.

بدین اساس تأکیدهای مکرر شورای امنیت و رویه دولت‌ها بر تداوم حاکمیت بین‌المللی دولت‌های شکست‌خورده و ضرورت رضایت آنان برای هرنوع مداخله نظامی در کنار مجوز فصل هفتم منشور، نشان از نهی هرگونه تجاوز و مداخله مسلحانه علیه این‌گونه کشورها توسط سایر تابعان بین‌المللی است که اکنون تجاوزات گسترده رژیم صهیونیستی در سوریه طی روزهای گذشته و اشغال آن، به وضوح گویای نقض تمامیت ارضی سوریه و تخلف فاحش از قواعد پذیرفته‌شده حقوق بین‌المللی است.

رژیم صهیونیستی در حالی تجاوز به سوریه را با توجیه خلع سلاح پیشگیرانه انجام می‌دهد که به اذعان بن سائول، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در زمینه ارتقای حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، هیچ مبنای پذیرفته‌شده حقوقی مطابق قواعد بین‌المللی برای خلع سلاح پیشگیرانه وجود نداشته و این یک بدعت آشکار توسط رژیم صهیونیستی در نادیده انگاشتن بنیان‌های اساسی حقوق بین‌الملل است که بیش از یک دهه توسط این رژیم در سوریه ادامه داشته است.

تجاوزات رژیم صهیونیستی در گسترش اشغال غیرقانونی سرزمین‌های سوریه که با نقض توافق ۱۹۷۴ خود با سوریه همراه بوده است، بخشی از الگوی گسترده‌تر این رژیم در اشغال غیرقانونی سرزمین‌های فلسطین و لبنان است که نشان‌دهنده بی‌اعتنایی آشکار به اصول حقوق بین‌الملل، حقوق بشر و تصمیمات مراجع بین‌المللی همچون سازمان ملل متحد و دیوان بین‌المللی دادگستری است. رژیم صهیونیستی با وجود رأی مشورتی صریح دیوان بین‌المللی دادگستری در خاتمه دادن به اشغال سرزمین‌های فلسطین، به رویکرد طغیانگر و سرکشانه خود اکنون در سوریه ادامه می‌دهد؛ چراکه اطمینان دارد در زیر چتر حمایت آمریکا مصون از هرگونه مجازات و پاسخگویی است.

رژیم صهیونیستی در پی جنگ ۱۹۶۷، بیشتر بلندی‌های جولان را تحت اشغال خود درآورد و در اقدامی غیرقانونی و مغایر با اصول پذیرفته‌شده جهانی، این سرزمین‌ها را به خود ملحق ساخت؛ اقدامی که هیچ‌گاه از سوی جامعه بین‌الملل به رسمیت شناخته نشد و همچنان به عنوان نقض آشکار حقوق بین‌الملل شناخته می‌شود.

حاکمیت و تمامیت ارضی، از ارکان بنیادین و اساسی در ساختار حقوق بین‌الملل به شمار می‌آیند که پایه ها و چارچوب‌های این نظام حقوقی را شکل می‌دهند و نه بر اساس اراده یا تفاسیر برخی دولت‌ها، بلکه بر اساس اجماع یک جامعه بین‌المللی قوام یافته است. از این رو باید تاکید شود که رژیم صهیونیستی یا آمریکا نمی‌توانند با بازتعریف آن، خللی در مفاهیم و آثار مهم برآمده از آن ایجاد نمایند.

حاکمیت سوریه، مانند لبنان، فلسطین و هر کشور دیگری در منطقه، مصون از هرگونه تعرض، تجاوز و اشغال است که هرگونه تلاش برای تهدید یا تغییر تمامیت ارضی و یا تخریب زیر ساخت‌های کشور سوریه توسط رژیم اشغالگر صهیونیست اکیداً ممنوع بوده و موجب مسئولیت بین‌المللی این کشور و کشورهای حامی خواهد بود.

نقض آشکار حاکمیت سوریه توسط رژیم صهیونیستی و حقوق بین‌الملل

| عباسعلی کدخدایی
رژیم صهیونیستی در حالی تجاوز به سوریه را با توجیه خلع سلاح پیشگیرانه انجام می‌دهد که به اذعان بن سائول، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در زمینه ارتقای حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، هیچ مبنای پذیرفته‌شده حقوقی مطابق قواعد بین‌المللی برای خلع سلاح پیشگیرانه وجود نداشته و این یک بدعت آشکار توسط رژیم صهیونیستی است...

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : سه شنبه ۴ دی ۱۴۰۳ | 10:37 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در خجسته سالروز میلاد سیّده زنان دو عالم حضرت صدیقه کبری(س)، در دیدار هزاران نفر از مداحان و شاعران اهل بیت(ع) و قشرهای مختلف مردم، حضرت فاطمه زهرا(س) را الگوی کامل همه بشریت برای «قیام در راه حق، ایستادگی، شجاعت، صراحت و قوت منطق و استدلال» خواندند و با اشاره به تلاش دشمنان برای هراس‌افکنی، اختلاف‌افکنی و یأس‌افکنی در جامعه، تأکید کردند: خاصیت پیروان شیطان، گزافه‌گویی و دروغ‌پردازی است و چاره آن، جهاد تبیین و بیان حقایق و ارائه منطق قابل قبول.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به محقق نشدن هیچ‌یک از اهداف رژیم صهیونیستی برای نابود کردن حماس و حزب‌الله، گفتند: ملت‌های شرافتمند منطقه، به فضل الهی رژیم منحوس را ریشه‌کن می‌کنند و فردایی بهتر را برای منطقه رقم خواهند زد.

رهبر انقلاب اسلامی با بیان نکاتی درباره مسائل منطقه از جمله مسئله سوریه، گفتند: یک گروه اغتشاشگر با کمک، نقشه و برنامه‌ریزی دولتهای خارجی توانست از از ضعفهای درونی سوریه استفاده کند و این کشور را به هرج و مرج بکشاند.

ایشان با اشاره به سخنان چندی قبل خود مبنی بر برنامه دوگانه آمریکا برای کشورهای منطقه یعنی «مسلط کردن یک حکومت فردیِ مستبدِ سازشگر با سلطه» و اگر ممکن نبود، «ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در آن کشور»، افزودند: برنامه آنها در سوریه به ایجاد اغتشاش و هرج و مرج منتهی شد و اکنون آمریکا، رژیم صهیونیستی و همراهان آنها با احساس پیروزی، همچون اصحاب شیطان دچار گزافه‌گویی و حرف مفت زدن شده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنان یک مقام آمریکایی را با مضمونِ پنهانِ «کمک و حمایت از هر کسی که در ایران اغتشاش کند»، نمونه‌ای از گزافه‌گویی‌های دشمنان دانستند و افزودند:‌ احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند اما ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.

ایشان در بیان نکته‌ای دیگر ناظر به تحولات منطقه، با اشاره به تظاهر عنصر صهیونی به پیروزی و رجزخوانی و گزافه‌گویی، گفتند: بدبخت‌ها، شما کجا پیروز شدید؟ آیا این پیروزی است که چهل و چند هزار زن و کودک را با بمب کشتید اما نتوانستید حتی یکی از اهداف اعلامی خود در ابتدای جنگ را محقق کنید؟ آیا حماس را نابود و اسرای خود را در غزه آزاد کردید؟ آیا با وجود به شهادت رساندن شخصیتی عظیم همچون سیدحسن نصرالله، توانستید حزب‌الله لبنان را از بین ببرید؟

رهبر انقلاب، مقاومت در منطقه اعم از حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی را زنده و بالنده خواندند و خطاب به صهیونیست‌ها گفتند: بنابراین شما پیروز نیستید بلکه شکست خورده‌اید.

ایشان پیشروی صیهونیستها در خاک سوریه و اشغال مناطقی از آن را ناشی از نبود مانع و مقاومت حتی یک سرباز در مقابل آنها خواندند و گفتند: این حرکتِ بدون مانع،‌ پیروزی نیست البته بدون تردید جوانان غیور و شجاع سوری شما را از آنجا بیرون خواهند کرد.

نکته سوم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره تحولات منطقه، ناظر به جنگ روانی و تبلیغاتی علیه ایران با ادعای از دست دادن نیروهای نیابتی در منطقه بود.

ایشان با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی‌ نیروی نیابتی ندارد، گفتند: یمن، حزب‌الله، حماس و جهاد می‌جنگند چون با ایمان هستند و عقیده و قدرت ایمان، آنها را به میدان مقاومت آورده است، نه اینکه نیابتی از سمت ما داشته باشند.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی اگر هم روزی بخواهد اقدامی کند احتیاجی به نیروی نیابتی ندارد، افزودند:‌ مردان مؤمن و شرافتمند در یمن، عراق، لبنان، فلسطین و ان‌شاءالله در آینده نزدیک در سوریه، در حال مبارزه با ظلم و جنایت و رژیم منحوس و تحمیلی صهیونیستی هستند، جمهوری اسلامی نیز مبارزه می‌کند و به خواست پروردگار این رژیم را از منطقه ازاله خواهیم کرد.

ایشان این سخنان را نه یک بیان سیاسی بلکه حقایقی ملموس و تجربه‌شده خواندند و با اشاره به سربرآوردن مجموعه قوی و پولادین و شرافتمندِ حزب‌الله از دل اغتشاشات و جنگ‌های داخلی دهه ۶۰ لبنان خاطرنشان کردند: از دل آن تهدیدها و ناامنی‌ها، فرصت بزرگی همچون حزب‌الله لبنان سربرآورد و اتفاقاتی همچون شهادت بزرگان آن همچون سیدعباس موسوی نیز نه تنها آن را ضعیف نکرد بلکه قوی‌تر کرد و امروز و فردای مقاومت نیز همین‌گونه خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ایجاد فرصتها از دل تهدیدها را در گرو هوشیاری، احساس مسئولیت و عمل به وظایف دانستند و با تأکید بر اینکه فردای منطقه از امروز آن بهتر خواهد بود، گفتند: پیش‌بینی می‌کنیم مجموعه‌ای قوی و شرافتمند در سوریه نیز سربرآورد چرا که امروز جوانان سوری چیزی برای از دست دادن ندارند و مدرسه، دانشگاه، خانه و خیابان آنها ناامن است بنابراین باید با قوت اراده در مقابل طراحان و مجریان ناامنی بایستند و بر آنها فائق آیند.

ایشان همچنین در بخش نخست سخنانشان در تبیین شخصیت بانوی دو عالم، افزودند: سراسر زندگی آن حضرت بویژه مدت کوتاه حیاتشان پس از رحلت پیامبر(ص)، تبیین مستمر حقایق و مبانی محکم دین بود و این، الگو و قله‌ای است که اگرچه نمی‌توان به آن رسید اما باید مدام به سمت آن حرکت کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در بیان معانی حدیثی از پیامبر خاتم مبنی بر اینکه «محبت و دوستی حضرت فاطمه(س) صد جا بدرد انسان می‌خورد که آسانترین آن هنگام مرگ و در قبر است»، افزودند: معنای آسان این حدیث، فواید بی‌شماری است که دوستی و ارادت به حضرت صدیقه کبری(س) به همراه می‌آورد اما معنای سخت حدیث آن است که اگر انسان کارهایی کند که محبت آن حضرت به او جلب شود، صد جا فایده و ثمره بی‌نظیر دارد.

ایشان الگو قرار دادن خصوصیات حضرت فاطمه(س) را، راه جلب محبت آن شخصیت یگانه خواندند و گفتند: یکی از مهمترین این خصوصیات، تبیین مستمر حقایق است که مداحی در حقیقت ادامه آن جهاد تبیین است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به حدیث دیگری از رسول اکرم که «مؤمن گاهی با جان یا شمشیر و گاهی با زبان جهاد می‌کند»، گفتند: جهاد زبان گاهی اهمیت و تأثیرش از جهاد با جان نیز بیشتر است.

ایشان مداحان را جهادگرانِ با زبان دانستند و افزودند: مداحی یک رسانه تمام‌عیار و یک هنر ترکیبی است که ابعاد آن در شکل و محتوا، لفظ و معنا، شعر و آهنگ و صدا، مدیریت جمعیت و چهره به چهره شدن با مردم، نمود پیدا می‌کند.

رهبر انقلاب تبیین مسائل روز را نیازی حقیقی دانستند و با اشاره به برنامه‌ریزی پنهان و آشکار و هزینه کردن دشمن برای شبهه‌افکنی و تحریف حقایق، گفتند: مداحان از جمله کسانی هستند که می‌توانند با «جهاد تبیین، آگاهی‌بخشی، امیدآفرینی و تحرک‌آفرینی»، پاسخ مناسب و مؤثر به دشمن دهند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای سه‌گانه «هراس‌افکنی، اختلاف‌افکنی و یأس‌آفرینی» را مثلث اهداف ضداسلامی-ضدایرانی دشمن دانستند و گفتند: حیله و کار اصلی شیطان، ایجاد ترس و هراس است و اصحاب ادب و شعر و تفکر باید با منطق دلنشین، «شجاعت و آگاهی و ایستادگی» را به مردم منتقل کنند.

در ابتدای این دیدار، ۸ نفر از مادحان و شاعرانِ اقصی‌نقاط کشور، به مدیحه‌سرایی و ذکر فضائل اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پرداختند. همچنین حاضران با سرودخوانی دسته‌جمعی، مقام حضرت صدیقه طاهره(س) را ارج نهادند. https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
*
من حدود شاید ۲-۳هفته قبل در سخنرانی همین جا گفتم برنامه آمریکا برای تسلط بر کشورها یکی از این دو چیز است: یا ایجاد یک حکومت فردی استبدادی که بروند با آن بسازند، حرف بزنند، منافع کشور را تقسیم کنند بین هم؛ یا این، اگر این نشد، هرج‌ومرج، اغتشاش؛ در سوریه به اغتشاش منتهی شدند، هرج‌ومرج به وجود آوردند.

حالا به خیال خودشان احساس پیروزی می‌کنند. آمریکایی‌ها، رژیم صهیونیستی و کسانی که با اینها همراهند، اینها احساس می‌کنند به پیروزی رسید‌ه‌اند و به گزافه‌گویی افتاده‌اند. خاصیت اهل شیطان هم همین است که وقتی احساس می‌کنند پیروز شدند، اختیار زبانشان از دستشان خارج می‌شود، گزافه می‌گویند، حرف مفت می‌زنند.

اینها امروز به حرف مفت افتاده‌اند؛ یک عنصر آمریکایی از مسئولین آمریکایی، جزو گزافه‌گویی‌هایش یکی این است که-در لفافه بیان می‌کند اما کاملاً روشن است که این را دارد میگوید- میگوید: «هر کس که در ایران اغتشاش کند، ما کمکش کنیم» احمق‌ها بوی کباب شنیده‌اند.

نکته اول این است که ملت ایران هر کسی را که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، در زیر گام‌های محکم خود لگدمال خواهد کرد.

* خداوند متعال دو زن را نمونه قرار داده برای همه‌ی آحاد بشر از زن و مرد. «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» بعدش «وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ» دو نفر زن هستند که خدای متعال این دو زن را نمونه و الگو برای همه‌ی بشریت قرار داده، نه فقط برای زنها، برای زنها و مردها.

روایتی از شیعه و سنی از طرق مختلف نقل شده که پیغمبر فرمودند که زهرای من از آن دو زن فضیلتش برتر و بالاتر است. اینی که گفته میشود که اینها نمونه هستند، فقط فضیلت نیست. این را توجه داشته باشید، الگو هم هستند، قله‌اند. به آن قله ممکن است من و شما نرسیم و حتماً هم نمیرسیم، اما به سمت آن قله باید حرکت کنیم.

* فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) به کسی محبّت پیدا میکند که همان خصوصیات را در زندگی الگو قرار بدهد که یکی از همان خصوصیات عبارت است از تبیین؛ حضرت زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) از آن لحظه‌ی اول شروع به تبیین کرد حقایق را به رخ مستعمین و همه‌ی کسانی که نمیدانستند یا میدانستند، تغافل میکردند، یا میدانستند از یادشان رفته بود کشید.

تبیین مهمترین کار فاطمه‌ی زهرا (سلام‌اللّه‌علیها) است. مداحی پیروی از فاطمه‌ی زهراست در تبیین. من اینجا در حاشیه بگویم امروز برنامه‌هایی که این آقایان اجرا کردند تبیین بود. یعنی در کنار ابراز عاطفه و ابراز عشق و محبّت به اهل بیت (علیهم‌السلام) حقایق را تبیین کردند، حقایق روز را بیان کردند.

شما برادران مداح مخاطب این سخن هستید؛ جهاد با زبان. خب، ابزار این جهاد در اختیار شماست. شما یک هنر ترکیبی دارید. مداحی یک هنر ترکیبی است؛‌ هم قالب هم محتوا.

بنابراین مداحی یک رسانه‌ی تمام عیار است. چون یک رسانه است پس میتواند ابزار تبیین باشد.

اگر این حرکت مداحی شما آگاهی‌بخش باشد، اول آگاهی، بعد امیدآفرین باشد، مأیوس‌کننده نباشد، هم حرکت دهنده باشد. آن وقت یک کار اساسی و بزرگ را شما انجام دادید.

* یکی از کارهای مهم دشمن ترساندن و هراس‌افکندن است. شما میتوانید مقابله کنید با اختلاف‌افکنی دشمن. می‌توانید مقابله کنید با یأس‌آفرینی دشمن.

ببینید اینهایی که عرض میکنم هر کدام یک عنصر اساسی است، هر کدام از اینها برای احیای جامعه، برای همین که شما اینجا گفتید که ما از پا نمی‌نشینیم، ما پرچم اسلام را روی جولان به حرکت در می‌آوریم؛ ما از مرقد مطهر پاک شام، دفاع میکنیم و از این قبیل متوقف به اینهاست. یعنی بایستی با هراس‌افکنی دشمن مبارزه کرد با اختلاف‌افکنی دشمن مبارزه کرد، با یأس‌آفرینی دشمن باید مقابله کرد.

ابزار عمده‌ی دشمن ترساندن و هراس‌افکندن است. شما قوی هستید او تبلیغ می‌کند ضعف شما را برای اینکه شما را بترساند. دست شما پر است، او تبلیغ میکند که دست شما خالیست برای اینکه شما را مأیوس کند.

* عنصر صهیونی تظاهر میکند به پیروزی، چهره آدمهای پیروز را به خودش میگیرد، می‌آید حرف میزند. حرفهای گزاف، رجزخوانی میکند.

بدبخت شما کجا پیروز شدید؟ در غزه پیروز شدید؟ چهل و چند هزار نفر زن و بچه و کودک را با بمب آدم بکشد و نتواند مقاصدی را که اول اعلام کرده یک دانه‌اش را نتواند تحقق ببخشد این پیروز است؟ شما حماس را نابود کردید؟ شما اسرای خودتان را در غزه آزاد کردید؟

شما گفتید میخواهید حزب‌اللّه را از بین ببرید شخصی مثل سید حسن نصراللّه با آن عظمت را شهید کردید، توانستید حزب‌اللّه را از بین ببرید؟ حزب‌اللّه زنده است، مقاومت فلسطین زنده است، حماس زنده است، جهاد زنده است، شما پیروز نیستید، شما شکست خوردید.

شما در سوریه جلویتان باز بود یک سرباز با یک تفنگ هم جلویتان نبود توانستید چند کیلومتر با تانک و ابزارهای نظامی بیایید جلو، این پیروزی نیست، این پیروزی نیست، مانعی در مقابل شما نبود این پیروزی نیست. البته جوانهای غیور شجاع سوری هم بلاشک شما را از اینجا بیرون خواهند کرد.

عکس دیدار مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام

در خجسته سالروز میلاد باسعادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها و نیز سالگرد ولادت حضرت امام خمینی(ره)، صبح امروز (یکشنبه) جمعی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ | 18:44 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

توجه ویژه رسانه‌های عربی به عبارت «لگدمال کردن مزدوران آمریکا» در بیانات رهبر انقلاب

بخش سخنرانی صبح امروز(یکشنبه)رهبر معظم انقلاب اسلامی درخجسته سالروزمیلاد سیّده زنان دو عالم حضرت صدیقه کبری(س)،دردیدار هزاران نفراز مداحان وشاعران اهل بیت (ع) وقشرهای مختلف مردم درباره تحولات منطقه وسوریه بازتاب گشترده‌ای در رسانه‌های عرب زبان داشت.

توجه ویژه رسانه‌های عربی به عبارت «لگدمال کردن مزدوران آمریکا» در بیانات رهبر انقلاب

زمان مطالعه: ۵ دقیقه

شبکه «الجزیره» قطر به طور ویژه به بازتاب بیانات رهبر انقلاب پرداخت و تاکید ایشان بر توهم آمریکا و رژیم صهیونیستی در زمینه دستاورد در سوریه را برجسته کرد.

الجزیره به نقل از رهبر انقلاب گزارش داد: رهبر ایران، امروز در سخنرانی خود گفت که آمریکا و رژیم صهیونیستی و طرف‌هایی که در کنار آنها ایستاده‌اند در سوریه هرج و مرج ایجاد کرده‌اند و در این توهم هستند که در آنجا به پیروزی و دستاورد رسیده‌اند.

الجزیره نوشت که رهبر ایران تاکید کرد: ما هیچ نیروی نیابتی نداریم و صحبت درباره از دست دادن عوامل ایران در منطقه صحت ندارد؛ ما اگر می خواستیم قدمی برداریم یا اقدامی انجام دهیم، به هیچ نیروی نیابتی نیاز نداشتیم.

سخنرانی رهبر معطم انقلاب، توجه ویژه رسانه‌های لبنان شامل پایگاه خبری «العهد»، شبکه «المنار»، شبکه خبری «المیادین» و سایت «النشره» را نیز در پی داشت.

رسانه‌های لبنان، بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری درباره «لگدمال شدن مزدوران آمریکا توسط ملت ایران» را برجسته کردند.

پایگاه خبری العهد در این باره گزارش داد: حضرت آیت الله العظمی امام سید علی خامنه‌ای امروز یکشنبه، مصادف با سالروز میلاد دردانه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، میزبان محفل مداحان و ذاکران فضایل اهل بیت علیهم السلام در حسینیه امام خمینی (رضوان الله علیه) در تهران بود.

این پایگاه به نقل از بیانات مقام معظم رهبری نوشت: کسانی که می‌گویند ایران، نیروهای نیابتی خود را از دست داده است اشتباه می‌کنند؛ چراکه ما در اصل، نیروهای نیابتی نداریم؛ یمن، می‌جنگد زیرا ایمان دارد، حزب الله می‌جنگد، زیرا قدرت ایمان، آن را به میدان می‌آورد و حماس و جهاد اسلامی نیز می‌جنگند؛ چراکه عقیده شان، آنها را به این سمت سوق می‌دهد.

العهد همچنین نوشت: امام خامنه‌ای خاطرنشان کردند که فردا، منطقه به لطف خدا، بهتر از امروز خواهد بود.

شبکه المیادین نیز بخش «قدرت ایران و مقابله با مزدوران آمریکا» را برجسته کرد.

المیادین در این باره گزارش داد: رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی ایران به آمریکا و «اسرائیل» نسبت به توهم ضعف ایران و تلاش برای ایجاد نزاع و آشوب در خاک آن هشدار داد.

این شبکه همچنین نوشت: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به اینکه برنامه آمریکا برای تحمیل هژمونی خود بر یک کشور، «یا استقرار یک رژیم استبدادی است که منافع آن را تامین می‌کند، یا ایجاد هرج و مرج»، تاکید کردند که «برنامه آمریکا در سوریه گسترش آشوب و هرج و مرج است».

این شبکه همچنین گزارش داد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تاکید کرد: آمریکایی‌هایی که می‌گویند از کسانی که در ایران هرج‌ومرج به پا می‌کنند حمایت می‌کنیم، «بسیار احمق، متوهم و در اشتباه هستند»، زیرا ملت ایران «هرکسی را که بپذیرد مزدور آمریکا شود، خرد و لگدمال خواهند کرد».

شبکه‌های سعودی «العربیه» و «الحدث» نیز به طور ویژه به پوشش بیانات مقام معظم رهبری پرداختند.

این دو شبکه، بیانات رهبر انقلاب، درباره نیاز نداشتن جمهوری اسلامی ایران به نیروی نیابتی در منطقه را برجسته کردند.

شبکه العربیه در این باره گزارش داد: رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با جمعی از مداحان گفت جمهوری اسلامی برای هر اقدامی در منطقه نیاز به نیروی نیابتی ندارد و این عبارت ها را پررنگ کرد که «مرتب می‌گویند که جمهوری اسلامی، نیروهای نیابتی خودش را در منطقه از دست داد!... جمهوری اسلامی، نیروی نیابتی ندارد... اینها نیابت از ما ندارند.»

این شبکه همچنین از رهبر انقلاب نقل کرد: «اگر یک روزی بخواهیم اقدام بکنیم احتیاجی به نیروی نیابتی نداریم».

شبکه الحدث نیز در این باره اعلام کرد: رهبر جمهوری اسلامی امروز در جمع مداحان گفت «در سوریه هرج و مرج به وجود آوردند و حالا به خیال خودشان احساس پیروزی می‌کنند و به گزافه‌گویی افتاده‌اند».

رسانه‌های عراق نیز به بازتاب ویژه بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با مداحان و ذاکران اهل بیت پرداختند.

شبکه خبری «العهد» عراق به نقل از ایشان نوشت: جمهوری اسلامی‌ نیروی نیابتی ندارد، یمن، حزب‌الله، حماس و جهاد می‌جنگند چون با ایمان هستند و عقیده و قدرت ایمان، آنها را به میدان مقاومت آورده است، نه اینکه نیابتی از سمت ما داشته باشند.

خبرگزاری «بغداد الیوم» نیز تیتر خود را از بیانات رهبر انقلاب درباره نیروهای نیابتی برگزید و در ادامه به سخنان ایشان درباره تلاش آمریکا برای ایجاد هرج و مرج در ایران و سوریه پرداخت.

این رسانه عراقی گزارش داد: رهبر ایران در سخنانی که از تلویزیون ایران پخش شد، گفتند: «طرح آمریکا برای تسلط بر کشورها یا ایجاد استبداد یا ایجاد هرج و مرج است، آنها در سوریه آشوب ایجاد کردند و اکنون معتقدند که پیروز شده‌اند».

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در خجسته سالروز میلاد سیّده زنان دو عالم حضرت صدیقه کبری(س)، در دیدار هزاران نفر از مداحان و شاعران اهل بیت(ع) و قشرهای مختلف مردم، با اشاره به محقق نشدن هیچیک از اهداف رژیم صهیونیستی برای نابود کردن حماس و حزب‌الله، گفتند: ملت‌های شرافتمند منطقه، به فضل الهی، رژیم منحوس را ریشه‌کن می‌کنند و فردایی بهتر را برای منطقه رقم خواهند زد.

رهبر انقلاب اسلامی با بیان نکاتی درباره مسائل منطقه از جمله مسئله سوریه، گفتند: یک گروه اغتشاشگر با کمک، نقشه و برنامه‌ریزی دولتهای خارجی توانست از ضعفهای درونی سوریه استفاده کند و این کشور را به هرج و مرج بکشاند.

ایشان با اشاره به سخنان چندی قبل خود مبنی بر برنامه دوگانه آمریکا برای کشورهای منطقه یعنی «مسلط کردن یک حکومت فردیِ مستبدِ سازشگر با سلطه» و اگر ممکن نبود، «ایجاد اغتشاش و هرج و مرج در آن کشور»، افزودند: برنامه آنها در سوریه به ایجاد اغتشاش و هرج و مرج منتهی شد و اکنون آمریکا، رژیم صهیونیستی و همراهان آنها با احساس پیروزی، همچون اصحاب شیطان دچار گزافه‌گویی و حرف مفت زدن شده‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سخنان یک مقام آمریکایی را با مضمونِ پنهانِ «کمک و حمایت از هر کسی که در ایران اغتشاش کند»، نمونه‌ای از گزافه‌گویی‌های دشمنان دانستند و افزودند:‌ احمق‌ها گویا بوی کباب شنیده‌اند اما ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را در این زمینه قبول کند، زیر گام‌های خود لگدمال خواهد کرد.

ایشان در بیان نکته‌ای دیگر ناظر به تحولات منطقه، با اشاره به تظاهر عنصر صهیونی به پیروزی و رجزخوانی و گزافه‌گویی، گفتند: بدبخت‌ها، شما کجا پیروز شدید؟ آیا این پیروزی است که چهل و چند هزار زن و کودک را با بمب کشتید اما نتوانستید حتی یکی از اهداف اعلامی خود در ابتدای جنگ را محقق کنید؟ آیا حماس را نابود و اسرای خود را در غزه آزاد کردید؟ آیا با وجود به شهادت رساندن شخصیتی عظیم همچون سیدحسن نصرالله، توانستید حزب‌الله لبنان را از بین ببرید؟

رهبر انقلاب، مقاومت در منطقه اعم از حزب‌الله، حماس و جهاد اسلامی را زنده و بالنده خواندند و خطاب به صهیونیست‌ها گفتند: بنابراین شما پیروز نیستید بلکه شکست خورده‌اید.

ایشان پیشروی صیهونیست‌ها در خاک سوریه و اشغال مناطقی از آن را ناشی از نبود مانع و مقاومت حتی یک سرباز در مقابل آنها خواندند و گفتند: این حرکتِ بدون مانع،‌ پیروزی نیست البته بدون تردید جوانان غیور و شجاع سوری شما را از آنجا بیرون خواهند کرد.

حدیث نصب‌شده در دیدار رهبر معظم انقلاب؛ حضرت فاطمه (س) «مُهجَة قلبی» پیامبر اسلام (ص)

«فاطمةُ مُهجَةُ قَلبی»؛ رمز ارتباط عمیق پیامبر(ص) با حضرت فاطمه زهرا (س)

در دیدار امروز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با مداحان و شاعران اهل بیت(ع) به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)، حدیثی عظیم از پیامبر اسلام(ص) نصب شده است که حضرت فاطمه(س) را به‌عنوان «مُهجَة قلبی» معرفی می‌کند.

حدیث نصب‌شده در دیدار رهبر معظم انقلاب؛ حضرت فاطمه (س) «مُهجَة قلبی» پیامبر اسلام (ص)

رهبر انقلاب: ملت ایران هر کسی که مزدوری آمریکا را بکند، لگدمال خواهد کرد/ نیروی نیابتی نداریم

ملت ایران هرکس که مزدوری آمریکا را کند،لگدمال خواهد کرد/ فردای منطقه از امروز بهتر خواهد بود

مشروح بیانات امروز رهبر انقلاب درباره تحولات منطقه

رهبر انقلاب: مداحی یک رسانه تمام عیار و ابزار مهم تبیین است

فیلم | رهبر معظم انقلاب: مهم‌ترین کار حضرت زهرا(س) تبیین بود

فیلم | رهبر معظم انقلاب: امروز شبهه افکنی یکی از کارهای اساسی دشمن است

فیلم | مداحی عشق است یا شغل؟فیلم | مداحی عشق است یا شغل؟


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ | 18:41 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار اقشار مختلف بانوان

[دریافت PDF]

در‌ آستانه‌ی ولادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و روز زن(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

تبریک عرض میکنم ایّام ولادت حضرت صدّیقه‌ی طاهره (صلوات الله علیها) را و خوشحالم که بحمدالله این جلسه امسال هم تشکیل شد. و به نظر من، این جلسه یکی از جلسات بسیار خوب و استثنائی‌ای است که این در حسینیّه تشکیل میشود؛ [جلسه‌ای با] این جمعیّت عظیم از بانوان و دختران عزیز ما، با این احساسات پُرشور و با این بیانات بسیار خوبی که گویندگان محترم، سخنرانها، خانمها بیان کردند، حقّاً و انصافاً یک جلسه‌ی به‌یادماندنی است.

مطالب خیلی خوبی گفته شد. من همین حالا به مسئولین دفترمان از همین جا سفارش میکنم ــ بخش بررسی دفتر ــ که مطالب این خانمها را مورد ملاحظه‌ی جدّی قرار بدهند. بعضی از اینها کارهای خود ما است، مربوط به من یا دفتر ما است؛ بعضی‌ها، اکثر، مربوط به دستگاه‌های دولتی و امثال اینها است؛ آنچه مربوط به خود ما است انجام بگیرد، آنچه مربوط به دستگاه‌ها است تعقیب بشود.

بحث «الگوی سوّم زن» که زن مسلمان انقلابی است، که در صحبتها بود؛ بحث مسئله‌ی خانواده در فضای مجازی، که بسیار دقیق و خوب بیان شد؛ بحث حلّ مسئله‌ی جمعیّت از طریق نهاد خانواده که این خانم بیان کردند و روی مسئله‌ی جمعیّت و مسئله‌ی افزایش باروری و ولادت و مانند اینها تکیه کردند ــ البتّه گفتند خودشان دو فرزند دارند، که کم است(۲) ــ بحثهای مربوط به هنر، بخصوص سینما و نمایشنامه‌های ایرانی که یک خانمی اینجا بیان کردند، مهم است؛ بحث تسهیل‌گری در امر ازدواج خیلی مهم است؛ واقعاً یکی از مشکلات کنونی ما همین است و این مطالبی هم که این دخترخانم بیان کردند، مطالب خیلی خوبی است. دنبال باید بشود این کارها؛ این مسائل مهم است. من خانم عائده‌ی سُرور را قبلاً هم اینجا دیده‌ بودم؛ همان روزی بود که خبر شهادت فرزند دوّمشان به ایشان رسیده بود. ما اینجا در حسینیّه جلسه‌ای داشتیم، این خانم را اینجا دیدم. به ایشان تبریک میگویم این روحیه را و تسلیت میگویم فقدان فرزندانشان را.

من چند مطلب را اینجا آماده کرده‌ام که تا هر مقداری که حالا وقت باشد ان‌شاءالله بگویم؛ چند جمله درباره‌ی حضرت صدّیقه‌ی کبریٰ (سلام الله علیها)، بعد دو سه نکته درباره‌ی مسئله‌ی زن ــ که یک مسئله‌ی مهمّ امروز بشری و انسانی است در سرتاسر جهان‌ ــ از نظر اسلام، بعد هم دو سه جمله راجع به آنچه امروز در منطقه میگذرد، عرض خواهم کرد.

درباره‌ی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) آنچه من میتوانم عرض کنم، این است که این بزرگوار، این بانوی جوان از شگفتی‌های آفرینش است. اگر ابعاد وجودی فاطمه‌ی زهرا (سلام الله علیها) را انسان بتواند احصاء کند و ببیند، یقین میکند که این یک پدیده‌ی شگفت‌انگیزی است در آفرینش عالم؛ یک چنین موجودی [است]. دختر جوانی که در اوایل جوانی ــ یعنی ایشان طبق یک روایتی در هجده‌سالگی شهید شده‌اند، طبق یک روایت هم تا بیست سال و بیست‌ودو سال و مانند اینها هم گفته‌اند؛ به هر حال آنچه درباره‌ی این بزرگوار از طرف پیغمبر یا دیگران گفته شده، مربوط به یک دختر هفده هجده ساله است ــ از لحاظ معنوی و رتبه‌ی هویّت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که خشم او موجب خشم خدا بشود، خشنودی او مایه‌ی خشنودی خدا بشود. این روایت را، هم شیعه نقل کرده، هم سنّی‌ها نقل کرده‌اند؛ در روایت کتب شیعه این‌جور است که «اِنَّ اللهَ یَغضَبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ وَ یَرضیٰ لِرِضاها»؛(۳) این عبارت کتابهای ما است. در کتب اهل سنّت، همین روایت خطاب پیغمبر به خود فاطمه‌ی زهرا است که پیغمبر به فاطمه فرمود: یا فاطِمَةُ! اِنَّ اللهَ لَیَغضَبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرضیٰ لِرِضاک؛(۴) با خشنودی تو خدا خشنود میشود، با خشم تو خدا خشمگین میشود. خیلی چیز عجیبی است! این‌جور نیست که بگوییم این بنده‌ی بلند‌مرتبه هر جایی که خدا خشمگین است او هم خشمگین میشود؛ نه، عکس قضیّه است؛ هر جا او خشمگین بشود، خدا خشمگین میشود. عظمت را ببینید!

در سختی‌ها، غمگسار پیغمبر؛ در جهاد، همراه امیرالمؤمنین؛ در عبادت، خیره‌کننده‌ی چشم فرشتگان؛ در سیاست، سُراینده‌ی آن خطبه‌های فصیح و بلیغ و آتشین. در خطبه‌های فاطمه‌ی زهرا ــ چه آنچه در مسجد بیان کردند، در مقابل مهاجر و انصار، چه آنچه با زنان مدینه در میان گذاشتند ــ هم سیاست هست، هم معرفت هست، هم شکایت هست، هم منقبت [هست]؛ همه‌چیز ــ یک چیز فوق‌العاده‌ای است ــ آن هم در بهترین و عالی‌ترین الفاظ، شبیه خطبه‌های نهج‌البلاغه؛ تربیت‌کننده‌ی امام حسن، تربیت‌کننده‌ی حسین‌بن‌علی، تربیت‌کننده‌ی زینب؛ ببینید! این خصوصیّات کنار هم که قرار میگیرد، حقّاً و انصافاً یک شگفتی عظیمِ عالمِ وجود را به انسان نشان میدهد. کودکیِ او الگو است، جوانی او الگو است، ازدواج او الگو است، سیره‌ی زندگی او الگو است؛ همه‌ی اینها برترین الگوهایی هستند که نشان‌دهنده‌ی قلّه‌ی زن مسلمان محسوب میشوند؛ این قلّه است. اسلام، زنان مسلمان را، [همه‌ی] زنان را به سمت این قلّه دعوت میکند؛ درست است که همه نمیتوانند برسند، لکن میتوانند به آن سمت حرکت کنند. ضمناً این، زیباترین و شیواترین و گویاترین سخن درباره‌ی الگوی زن مسلمان است که حالا این خانمها تعبیر کردند به «الگوی سوّم». فاطمه‌ی زهرا یک الگو است. این چند کلمه‌ای در مورد حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها).

و امّا در مورد مسئله‌ی زن. خب امروز در دنیا مسئله‌ی زنان از جنبه‌های مختلف مطرح است. هر مجموعه‌ای هر گوشه‌ای از دنیا با یک انگیزه‌ای، با یک جهت‌گیری‌ای درباره‌ی مسئله‌ی زن بحث میکنند و حرف میزنند. در این مسئله‌ی زن هم، سرمایه‌داران عالم و سیاستمداران عالم ــ که همان سیاستمداران هم متّکی به آن سرمایه‌دارانند ــ مثل همه‌ی مسائل سبْک زندگی دخالت میکنند. امروز و دیروز، سیاستمداران عالم و سرمایه‌داران عالم ــ همانهایی که منشأ استعمار در دنیا بودند ــ در همه‌ی مسائل مربوط به سبْک زندگی بشر دخالت میکنند؛ رسانه هم دارند ــ مؤثّرترین رسانه‌های دنیا در اختیار آنها است ــ و زبان رسانه را هم بلدند. انگیزه‌ی آنها، انگیزه‌ی دخالت سرمایه‌داران عالم و استعمارگران در مسئله‌ی زن، یک نگاه نظری و فلسفی نیست. این‌جور نیست که آنها یک نظریّه‌ی فلسفی‌ای در مورد زن دارند و میخواهند آن را ترویج کنند؛ نه، این نیست. یک احساس انسانی هم نیست؛ ‌این‌جور نیست که اینها احساس میکنند که زن در مواردی در دنیا ضعیف واقع شده، میخواهند حمایت کنند، احساسات انسانی‌شان به جوش می‌آید؛ نه، این هم نیست. انجام یک وظیفه‌ی اجتماعی و مردمی هم نیست؛ اینها انگیزه‌ی دخالت سیاستمداران و سرمایه‌داران نیست. انگیزه چیست؟ انگیزه، دست‌اندازی سیاسی و استعماری است. وارد میشوند برای اینکه مقدّمه‌ای باشد و پوششی باشد در جهت دست‌اندازی بیشتر، دخالت بیشتر، گسترش بیشتر منطقه‌ی نفوذ خودشان. این انگیزه‌ی در واقع جنایتکارانه را، انگیزه‌ی فسادانگیز را در زیر یک ظاهر فلسفی، در زیر یک ظاهر نظری، در زیر یک ظاهر انسان‌دوستانه پنهان میکنند. این، بی‌صداقتیِ غربی‌ها است؛ بی‌صداقتیِ سرمایه‌داران غربی است که امروز بر دنیا مسلّطند. این بی‌صداقتی، در قضایای مختلف دیده شده؛ همین بی‌صداقتی را، این دروغ‌گویی را، این ریاکاری را ما در مسائل گوناگونی، در عملکرد فعّالان سیاسی و اقتصادی غربی دیده‌ایم.

یک نمونه‌اش [اینکه] در حدود یک قرن پیش، مثلاً بحث آزادی زن و استقلال مالیِ زن را مطرح کردند، که زن استقلال مالی داشته باشد یا آزادی داشته باشد؛ ظاهر خوبی داشت امّا باطنش چه بود؟ باطنش این بود که کارخانجاتشان احتیاج به کارگر داشت، کارگر مرد کافی نبود، میخواستند زنها را برای کارگری بیاورند، آن ‌هم با دستمزد کمتر از مردان؛ این باطن قضیّه بود. این بیشتر در اروپا و در مجموعه‌های غربی شکل گرفت؛ این فقط مخصوص آمریکا هم نبود. این را در زیر یک ظاهر و یک پوشش انسان‌دوستانه‌ای پنهان کردند، به عنوان اینکه زن استقلال مالی داشته باشد، آزادی داشته باشد، بتواند از خانه بیرون بیاید، بتواند کار کند؛ یعنی این بی‌صداقتی را آنجا هم بشریّت دید.

یک نمونه‌ی دیگر که البتّه ربطی به مسئله‌ی زن ندارد، مسئله‌ی آزادی بردگان در آمریکا است؛ در اواخر قرن نوزدهم ــ در حدود ۱۸۶۰ ــ آمریکایی‌ها [توسّط] آبراهام لینکلن که آن وقت رئیس‌جمهور آمریکا و از حزب جمهوری‌خواه بود، شعار آزادی بردگان را دادند؛ ظاهر قضیّه این بود که بردگان باید آزاد بشوند ــ کمک هم میکردند و بردگان را از جنوب به صورت قاچاق میبردند به طرف شمال آمریکا [چون] بین شمال و جنوب جنگ بود ــ امّا باطن قضیّه این نبود؛ باطن قضیّه این بود که جنوبی‌ها در کار کشاورزی بر کار مسلّط بودند، [آنجا] زمینهای کشاورزی بود و بردگان در این زمینها به صورت مجّانی کار میکردند؛ بَرده بودند، با [حقوق] بخور و نمیر. شمالی‌ها تازه به صنعت دست پیدا کرده بودند و احتیاج به کارگر داشتند؛ کارگر به اندازه‌ی لازم وجود نداشت، مایل بودند از این بردگان به عنوان کارگر در کارخانه‌شان استفاده کنند؛ راهش این بود که بگویند شماها آزادید، بیایید اینجا در کارخانه کار کنید! در واقع، از بردگی کشاورزی و مزرعه، آنها را به بردگی کارخانه کشاندند؛ باطن قضیّه این بود. این بی‌صداقتیِ غربی‌ها است.

امروز هم همین‌جور است. در این جنجالهای موجود دنیا در زمینه‌ی زن، مسئله‌ی فمینیسم، مسئله‌ی حقوق زن، مسئله‌ی آزادی زنان و حقوق زنان، ظواهر کار است؛ پشت اینها سیاستهایی هست، انگیزه‌های ناسالمی وجود دارد. حالا [اینکه] آن انگیزه‌ها چیست، بعضی‌اش را امروز ما میدانیم، بعضی را هم بعداً خواهیم دانست، بعداً کشف خواهد شد؛ لکن انگیزه، انگیزه‌ی انسانی و بشری نیست. این بی‌صداقتی، امروز هم وجود دارد. انگیزه‌ها صرفاً سیاسی است، صرفاً استعماری است، وسیله‌ی نفوذ است که البتّه حالا بحث در این باره مربوط به این جلسه‌ی کنونی ما نیست.

خب حالا ما در قبال یک چنین وضعیّتی در دنیا هستیم که کسانی درباره‌ی مسئله‌ی مهمّ «زن» بحث میکنند، ولی صداقت ندارند در این بحث. ما به عنوان مسلمان، درباره‌ی مسئله‌ی «زن» میخواهیم حرف بزنیم، بحث کنیم، منطق ارائه بدهیم، بین خودمان آن منطق را جا بیندازیم و بر طبق آن منطق عمل کنیم. این وظیفه‌ی ما است و امروز باید این کار انجام بگیرد؛ البتّه از اوّل انقلاب باید انجام میگرفته و مبالغ زیادی هم کار شده، لکن کار را باید تمام کرد، باید کامل کرد. من چند نکته را در این زمینه عرض میکنم.

اگر ما بخواهیم یک منشوری از دیدگاه اسلام درباره‌ی زن تنظیم بکنیم که موادّی داشته باشد این منشور، به گمان من، اوّلین موضوعی که در این منشور باید بیاید مسئله‌ی «زوجیّت» است. یعنی چه؟ یعنی زن و مرد زوجند، مکمّل یکدیگرند، زن و مرد برای هم خلق شده‌اند. این در قرآن بصراحت بیان شده: وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛(۵) این خطابِ «جَعَلَ لَکُم» ــ برای شما قرار داد ــ خطاب به مردها نیست، خطاب به بشر است؛ زن و مرد. وَ اللَهُ جَعَلَ لَکُم مِن اَنفُسِکُم اَزواجاً؛ ای افراد بشر! خدا از جنس خود شما برای شما زوج قرار داده است. حالا «زوج» فقط به مرد گفته نمیشود؛ در قرآن، کلمه‌ی «زوج»، هم برای مرد به کار رفته، هم برای زن. من آیه‌اش را هم یادداشت کرده‌ام؛ [آیه‌ای] که «زوج» درباره‌ی «زن» به کار رفته: یا آدَمُ اسکُن اَنتَ وَ زَوجُکَ الجَنَّة؛(۶) زوج، اینجا درباره‌ی همسرِ زن هست؛ فردِ زن. در یک جای دیگری [میفرماید:] «قَد سَمِعَ اللَهُ قَولَ الَّتی‌ تُجادِلُکَ فی‌ زَوجِها»؛(۷) اینجا «زوج» درباره‌ی «مرد» به کار رفته. بنابراین، از جنس شما، زوج برای شما آفریدیم. البتّه این مخصوص بشر هم نیست. این را هم من در حاشیه‌ی بحث بگویم که البتّه باید اهلش این را دنبال کنند.

در اسلام، بنا بر نظریّه‌ی اسلام، بنای عالم خلقت و تاریخ بشر و تاریخ عالم بر تلائم(۸) و ازدواج و پیوند است؛ درست نقطه‌ی مقابل آنچه در دیالکتیک هِگِل و مارکس و مانند اینها وجود دارد که بنای عالم را بر تضاد میدانند. آنها میگویند شیئی به وجود می‌آید، ضدّ او به وجود می‌آید، از این تضاد یک شیء سوّمی به وجود می‌آید که باز برای آن هم ضدّی به وجود می‌آید تا آخر؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. اسلام میگوید نه، شیئی به وجود می‌آید، شیئی برای همراهی و ائتلاف با او به وجود می‌آید که از همراهی این دو،‌ از ائتلاف این دو، از زوجیّت این دو، شیء سوّمی به وجود می‌آید؛ تاریخ این‌جوری پیش میرود. که البتّه عرض کردم این را بایستی اهلش فکر کنند، دنبالش کنند، سررشته‌ای را بگیرند و پیش بروند ببینند به کجا میرسند؛ مسئله‌ی مهمّی است.

خب پس در مورد انسان خدای متعال زن و مرد را زوج آفریده؛ یعنی مکمّل یکدیگر. معنای زوجیّت، لازمه‌ی زوجیّت این است که یک واحد تشکیل بشود، وَالّا زوجی نیست. دو واحد اگر چنانچه در کنار هم قرار گرفتند، با هم متّحد و مؤتلف شدند، یک واحد سوّم به وجود می‌آید که آن عبارت است از خانواده؛ یعنی مسئله‌ی خانواده این‌جور مبنای فکریِ اسلامی دارد. خانواده یک سنّت الهی است، یک سنّت آفرینش است. اینکه مرد و زنی با هم سلام‌علیک کنند یا بیش از سلام‌علیک، از کنار هم عبور کنند، این، زوجیّت نیست. زوجیّت یعنی تشکیل یک واحد سوّم؛ تشکیل خانواده؛ این معنای زوجیّت است. البتّه روی خانواده، هم در اسلام تکیه شده، خوشبختانه در ایران هم خانواده‌ی سنّتی ایرانی یکی از نشانه‌های مهمّ قوّت و عمق فرهنگی ملّت ایران است. خب پس بنابراین اوّلین مادّه‌ی منشور اسلامی عبارت است از مسئله‌ی تشکیل خانواده، مسئله‌ی زوجیّت، مسئله‌ی مکمّل هم بودن زن و مرد که مکمل هم هستند.

موضوع دوّم این است که این زوج، این دو فرد برای رسیدن به حیات طیّبه ــ که رسیدن به «حیات طیّبه» هدف آفرینش انسان است ــ این زن و مرد هیچ تفاوتی با هم ندارند؛ هیچ‌کدام از دیگری برتر نیست. البتّه انسانها یک جور نیستند؛ در بین زنها، در بین مردها بعضی توانایی‌های بیشتری دارند، بعضی [از نظر توانایی] کمترند، امّا بین زن و مرد، به عنوان زن و به عنوان مرد، هیچ تفاوتی در رسیدن به حیات طیّبه وجود ندارد؛ این هم در قرآن هست: مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ اَو اُنثیٰ‌ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَة؛(۹) زن و مرد اگر عمل صالح کنند، ایمان داشته باشند، یکسانند؛ این در سوره‌ی نحل است. یا در آن آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی احزاب که من چند بار دیگر در جمع خانمها این آیه را خوانده‌ام: «اِنَّ المُسلِمینَ وَ المُسلِماتِ وَ المُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ وَ القانِتینَ وَ القانِتاتِ وَ الصّادِقینَ وَ الصّادِقاتِ وَ الصّابِرینَ وَ الصّابِراتِ وَ الخاشِعینَ وَ الخاشِعاتِ وَ المُتَصَدِّقینَ وَ المُتَصَدِّقاتِ وَ الصّائِمینَ وَ الصّائِماتِ وَ الحافِظینَ فُرُوجَهُم وَ الحافِظاتِ وَ الذَّاکِرینَ اللَهَ کَثیراً وَ الذَّاکِرات»(۱۰) ــ ده خصوصیّت بین زن و مرد است ــ در حرکت معنوی به سمت خدا، به سمت حیات طیّبه، به سمت تعالی انسانی در عوالم ملکوت و عوالم معنویِ روحانیِ توحیدیِ بالا هیچ تفاوتی وجود ندارد؛ این هم یک اصل دیگری از اصولی که در این منشور باید گنجانده بشود.

موضوع بعدی این است که با اینکه در ظاهر زن و مرد از لحاظ جسمی تفاوت وجود دارد ــ این قدش بلندتر است، صدایش کلفت‌تر است ــ امّا از لحاظ توانایی‌های فکری و روحی در هر دو جنس استعدادهای بی‌نهایت وجود دارد و تفاوتی با همدیگر ندارند. یعنی در علم، زن و مرد هر دو میتوانند مسابقه بدهند؛ این‌جور نیست که مردها عالِم‌تر از زنها باشند؛ نه، زنهای بزرگی، والایی، دارای مقامات برجسته‌ای از لحاظ علمی در تاریخ بوده‌اند؛ امروز البتّه صدها برابر بیشتر، هم در دانشگاه، هم در حوزه وجود دارند. از لحاظ علم، از لحاظ هنر، از لحاظ نوآوری‌های فکری و عملی، از لحاظ اثرگذاری اجتماعی و فکری و سیاسی، از لحاظ فعّالیّتهای اقتصادی این توانایی‌ها در هر دو جنس ــ در زن و در مرد ــ وجود دارد. پس بنابراین زن میتواند و در مواردی میباید در این عرصه‌ها ورود کند؛ میتواند وارد این عرصه‌ها بشود، در یک جاهایی هم لازم و واجب است که در این عرصه‌ها وارد بشود؛ در سیاست، در اقتصاد، در مسائل بین‌المللی، در مسائل علمی، در مسائل فرهنگی و هنری، در همه‌جا. این هم یک موضوع که در منشور اسلامیِ مربوط به زن این معنا قطعاً وجود دارد.

موضوع بعدی این است که زن و مرد در محیط خانواده، نقشهای متفاوتی دارند؛ این دلیل برتری نیست. مثلاً هزینه‌ی خانواده، به عهده‌ی مرد است؛ [این] دلیل برتری نمیشود. فرزندآوری، به عهده‌ی زن است؛ این دلیل برتری نمیشود. اینها هر کدام یک امتیاز است؛ یک امتیازی است که [زن و مرد] دارند. حقوق زن و مرد بر این پایه‌ها محاسبه نمیشود؛ حقوق یکسانی دارند. این هم در قرآن هست: وَ لَهُنَّ مِثلُ الَّذی عَلَیهِنّ‌.(۱۱) حقوق زن و مرد در خانواده یکسان است؛ یعنی اگر از لحاظ حقوقی به خانواده نگاه کنیم، دو فردی که از لحاظ حقوقی یکسان هستند دارند با هم زندگی میکنند، یکدیگر را تکمیل میکنند. البتّه زن از لحاظ عاطفی، یک خصوصیّاتی دارد؛ پیغمبر در مورد زنان فرمود: اَلمَراَةَ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛(۱۲) در داخل خانه، به زن مثل گل باید نگاه کرد. از گل باید مراقبت کرد، از طراوت او، از بوی خوش او فضا را باید معطّر کرد و استفاده کرد؛ این از لحاظ عاطفی است [امّا] از لحاظ حقوق یکسانند. این هم یک نقطه‌ در این منشور.

یک نقطه‌ی دیگر در این منشور این است که زن و مرد از لحاظ ارتباطات معاشرتی، محدودیّتهایی دارند؛ این جزو خصوصیّاتی است که اسلام روی آن تکیه دارد. البتّه این بی‌بندوباری‌هایی هم که امروز در غرب وجود دارد، همیشه نبوده؛ اینها مال [عصر] جدید است؛ شاید دو قرن پیش، سه قرن پیش. انسان وقتی میخواند بعضی از کتابها را، بعضی از رمان‌های مربوط به قرن ۱۸ را، قرن ۱۹ را و توصیف زن اروپایی را انسان آنجا مشاهده میکند، میبیند ملاحظات زیادی وجود داشته که امروز آن ملاحظات در بین غربی‌ها نیست. اسلام روی این ملاحظات تکیه دارد؛‌ اسلام روی مسئله‌ی حجاب، مسئله‌ی عفاف، مسئله‌ی نگاه تکیه دارد. این هم یکی از خصوصیّاتی است که در این منشور باید بیاید.

یک مسئله‌ی بسیار مهم، ارزش معنوی «مادری» است. مادری افتخار است. امروز من میبینم بعضی‌ها به تبع همان سیاستهایی که اشاره کردم ــ [یعنی] سیاستهای سرمایه‌داران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل، بخصوص جامعه‌ی ما ــ «مادری» را بد تصویر میکنند؛ اگر کسی بگوید فرزندآوری برای خانواده‌ها لازم است، طعنه میزنند، مسخره میکنند که «شما زن را برای بچّه میخواهید، برای فرزندآوری میخواهید». مادری یک افتخار است؛ اینکه شما یک موجودِ انسانی را با زحمت زیاد، چه در درون خودتان، چه در بیرون، در اوایل زندگی‌اش پرورش بدهید، زحماتش را تحمّل کنید، او را به عنوان یک انسان پرورش بدهید، افتخار کوچکی است؟ این خیلی بااهمّیّت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام، روی «مادر» تکیه شده.

از پیغمبر سؤال میشود «مَن اَبَرّ»؛ یک نفری آمده سؤال میکند: به چه کسی خوبی کنم، نیکی کنم، ترجیح دارد؟ فرمود «اُمَّک»؛ به مادرت. گفت «ثُمَّ»؛ بعدش به چه کسی؟ باز فرمود به مادرت. دفعه‌ی سوّم پرسید بعد به چه کسی؟ حضرت فرمود به مادرت. سه بار گفت به مادرت! گفت بعد به چه کسی؟ گفت بعد به پدرت؛(۱۳) یعنی پدر مرتبه‌ی چهارم است. یا یک نفر آمده بود میخواست برود جهاد ــ [البتّه] نیرو به قدر کافی وجود داشته در این داستان و در این قضیّه ــ گفت مادرم راضی نیست، فرمودند خدمتِ مادرت را بکن، ثوابش از آن جهاد بیشتر است. (۱۴) البتّه عرض کردم این وقتی است که مَن‌بِهِ‌الکفایه وجود داشته باشد. مسئله‌ی «مادری» این است.

اینکه در روایت دارد که «اَلجَنَّةُ تَحتَ اَقدامِ الاُمَّهات»،(۱۵) «تَحتَ اَقدام» یک کنایه است، تعبیر کنایی است؛ «بهشت زیر پای مادر است» یعنی دم دست مادر است. شما بهشت میخواهید، بروید سراغ مادر؛ او بهشت را به شما خواهد داد. به او محبّت کنید، به او مهربانی کنید، به او خدمت کنید، از او اطاعت کنید، به او احترام کنید، او بهشت را به شما خواهد داد. این هم یک مادّه است.

خب حالا اینها چند نکته راجع به مسئله‌ی «زن» و نگاه به زن در اسلام. البتّه این منشور را اگر کسی بخواهد تهیّه کند، شاید مثلاً سی مادّه یا چهل مادّه ــ مادّه‌های مهم ــ در این منشور وجود داشته باشد که من چند موردش را عرض کردم.

ما در کشورمان، بر اساس این نگرش، خوشبختانه شاهد رشد زنان مؤمن و دانا و فعّال، از اوّل انقلاب تا امروز بوده‌ایم. البتّه در اواخر سالهای مبارزات، یعنی آن ماه‌های آخر یا سال آخر، آنجا هم حضور زنان یک حضور تعیین‌کننده بود؛ لذا امام (رضوان الله علیه) به هیچ وجه کوتاه نیامدند. بعضی‌ها بودند که با حضور زنان در راه‌پیمایی مخالف بودند، امام بشدّت رد میکردند این فکر را، این نگاه را، این نظر را. حضور زنان مؤثّر بود؛ واقعاً مؤثّر بود. زنها که وارد میدان شدند، مردها ــ حتّی آن بی‌تفاوت‌ها ــ احساس کردند که باید وارد میدان بشوند. زنها که وارد میدان شدند، همسرانشان و فرزندان جوانشان احساس کردند که وظیفه دارند وارد میدان بشوند. به یک معنا، انقلاب را زنها پیروز کردند.

بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام جمهوری اسلامی هم، در بخشهای مختلف، زنها وارد میدان شدند. حالا مطالبی را این خانمها بیان کردند؛ مطالب، بسیار متین و دقیق و حاکی از فکر برجسته و پخته بود. یقیناً در بین این جمعیّت صدها نفر یا بیشتر از این قبیل صاحبان فکر حضور دارند و در کشور قطعاً جمعیّت زیادی از بانوان، در مراتب علمی، فکری، نوآوری، ابتکار، اجتهاد درخشنده‌اند؛ یعنی واقعاً کار شده. زن ایرانی توانست از هویّت کشور، فرهنگ کشور صیانت کند؛ توانست از سنّت‌های تاریخی و اصیل کشور صیانت کند؛ با متانت خودش، با حیای خودش، با عفّتی که به خرج داد. در دانشگاه وارد شد، در فعّالیّتهای سیاسی وارد شد، در فعّالیّتهای بین‌المللی وارد شد، امّا فاسد نشد؛ [این] خیلی مهم است. تحت تأثیر عوارضی که ما می‌بینیم امروز در بسیاری از کشورهای غربی، زنها دچار آن عوارضند، قرار نگرفت و به آن عوارض دچار نشد. زن ایرانی تا امروز این‌جور حرکت کرده، بعد از این هم ان‌شاءالله به همین ترتیب حرکت خواهد کرد. در حوادث بزرگ، زنان ما درخشیدند؛ در جنگ درخشیدند، در دفاع از حرم درخشیدند، در مبارزات سیاسی درخشیدند، در مراکز تحقیقاتی درخشیدند؛ در دانشگاه‌ها همین‌طور، در حوزه‌ها همین‌جور. آن وقت‌ها که در حوزه‌ی علمیّه بودیم، یادم نمی‌آید که زنی به مرتبه‌ی اجتهاد فقهی رسیده باشد، [امّا] امروز خوشبختانه زنهایی که مجتهدند، به اجتهاد فقهی رسیده‌اند کم نیستند. بنده حتّی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمیدهند، باید خانمها از مجتهد زن تقلید کنند. بنابراین در دوران انقلاب، پیشرفت بانوان در کشور ما، پیشرفت بسیار خوبی است. ما این‌همه دانشمند زن، هیچ وقت نداشتیم؛ این‌همه استاد دانشگاه زن، هیچ وقت نداشتیم؛ این‌همه شاعر زن، این‌همه نویسنده‌ی زن، این‌همه هنرمند زن، آن هم با تدیّن، هیچ وقت نداشتیم. امروز خوشبختانه همه‌ی اینها را داریم؛ منتها توجّه کنیم که دشمن هم بیکار نیست، دشمن هم مشغول طرّاحی است.

دشمنان نظام جمهوری اسلامی خیلی زود فهمیدند که با شیوه‌های سخت‌افزاری نمیشود انقلاب را شکست داد؛ رفتند سراغ شیوه‌های نرم‌افزاری. فهمیدند که با جنگ و بمباران و نیروهای فتنه‌گر و قومیّت‌گرایی و مانند این‌ چیزها ایران اسلامی را نمیتوانند از پا دربیاورند، نمیتوانند به زانو دربیاورند، رفتند سراغ شیوه‌های نرم. شیوه‌های نرم، تبلیغات است، وسوسه‌ها است، بی‌صداقتی‌هایی است که در شعارهایشان وجود دارد که انسان مشاهده میکند: اسم میگذارند، نام میگذارند به عنوان دفاع از زن، به عنوان دفاع از جامعه‌ی زنان، به عنوان دفاع از یک گروه زن، به عنوان دفاع از یک زن؛ ‌به عنوان دفاع از یک زن در یک کشور اغتشاش راه می‌اندازند. از شیوه‌های نرم‌افزاری استفاده میکنند. دختران ما، بانوان ما، اساتید ما، دانشجویان ما،‌ همه‌ی جامعه‌ی زنان بایستی در این زمینه خودشان را موظّف بدانند. یکی از خانمها الان اینجا گفتند: «مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم‌،(۱۶) مخصوص مردها نیست؛ ‌شامل زنها هم میشود»؛ کاملاً درست است. یکی از امور مسلمین که باید به آن اهتمام ورزید، عبارت است از همین وسوسه‌ها و تدابیر موذیانه و شیوه‌های دشمنیِ روشهای نرم و جنگ نرم برای انحراف از ارزشها در بسیاری از مسائل و عمدتاً مسائل مربوط به بانوان و زنان، که این را متوجّه باشید. این هم چند جمله راجع به زن.

یک کلمه راجع به مسئله‌ی منطقه بگویم. در منطقه با این حرکتی که در سوریه انجام گرفت و با جنایتهایی که رژیم صهیونیستی دارد انجام میدهد و جنایتهایی که آمریکا دارد انجام میدهد و کمکهایی که بعضی دیگر به اینها میکنند، خیال کردند که قضیّه‌ی مقاومت تمام شد؛ اینها سخت در اشتباهند. روح سیّدحسن نصرالله زنده است، روح سنوار زنده است؛ شهادت، اینها را از عرصه‌ی وجود بیرون نبُرد؛ جسم اینها رفت، روحشان باقی است، فکرشان باقی است، راهشان ادامه دارد. شما ببینید روزانه به غزّه دارد حمله میشود و شهید میگیرند، روزانه! باز هم ایستاده‌اند، باز هم مقاومت میکنند؛ لبنان مقاومت میکند. البتّه رژیم صهیونیستی به خیال خودش دارد خودش را از طریق سوریه آماده میکند که نیروهای حزب‌الله را به خیال خود محاصره کند و ریشه‌کن کند، امّا آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است. ما در کنار مبارزین فلسطین ایستاده‌ایم، در کنار مبارزان مجاهد فی‌سبیل‌اللهِ حزب‌الله ایستاده‌ایم و از اینها حمایت میکنیم؛ هر چه بتوانیم به اینها کمک میکنیم؛ و امیدواریم ان‌شاءالله اینها ببینند آن روزی را که دشمن خبیثشان در زیر پاهای آنها لگدمال میشود.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

در ابتدای این دیدار، شش نفر از فعّالان حوزه‌ی زنان و دختران به بیان مطالب و دیدگاه‌های خود پرداختند. همچنین، خانم عائده سُرور (مادر دو شهید از اعضای حزب‌الله لبنان)، به نمایندگی از بانوان محور مقاومت، مطالبی در باب ادامه و پیروزی مقاومت بیان کرد.

خنده‌ی حضّار

امالی صدوق، مجلس شصت‌ویکم، ص ۳۸۴

اسدالغابه، ج ۶، ص ۲۲۴

سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۷۲؛ «و خدا برای شما از خودتان همسرانی قرار داد ...»

سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۳۵؛ «ای آدم! خود و همسرت در این باغ سکونت گیر[ید] ...»

سوره‌ی مجادله، بخشی از آیه‌ی ۱؛ «خدا گفتار [زنی‌] را که درباره‌ی شوهرش با تو گفتگو میکرد، شنید ...»

هماهنگی، همراهی

سوره‌ی نحل، بخشی از آیه‌ی ۹۷
(۱۰ سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۳۵؛ «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان باایمان و مردان و زنان عبادت‌پیشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‌دهنده و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خدا را فراوان یاد میکنند ...»

(۱۱ سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۲۸

(۱۲ کافی، ج ۵، ص ۵۱۰

(۱۳ کافی، ج ۲، ص ۱۵۹

(۱۴ کافی، ج ۲، ص ۱۶۰

(۱۵ مستدرک‌الوسائل، ج ۱۵، ص ۱۸۰

(۱۶ علل الشّرائع، ص ۱۳۱


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳ | 16:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار اقشار مختلف بانوان با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران، حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) را از شگفتی‌های آفرینش خواندند و با بیان اصول مهم منشور اسلام درباره زن، تأکید کردند: در اسلام، زن و مرد مکمل یکدیگرند و در تلاش برای رسیدن به حیات طیبه و توانایی‌های فکری و روحی در عرصه‌های علمی،‌ فرهنگی، هنری، اثرگذاری اجتماعی-سیاسی، فعالیت اقتصادی و مسائل بین‌المللی هیچ تفاوتی با هم ندارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به تداوم جنایات رژیم صهیونیستی و آمریکا در منطقه و کمک برخی به آنها، گفتند: رژیم صهیونیستی به خیال خود از طریق سوریه آماده می‌شود که نیروهای حزب‌الله را محاصره و ریشه‌کن کند اما آنکه ریشه‌کن می‌شود، اسرائیل است.

ایشان در ابتدای سخنانشان با تبریک ایام ولادت حضرت صدیقه طاهره(سلام‌الله‌علیها)، جلسه با زنان و دختران را بسیار خوب و پرشور خواندند و با اشاره به برخی محورهای سخنان ۷ نفر از خانم‌ها در این جلسه، از جمله «مراقبت از خانواده در فضای مجازی»، «افزایش جمعیت»، «مسائل مربوط به زنان در عرصه هنر» و «تسهیل‌گری در امر ازدواج»، گفتند: مسئولان دفتر رهبری و دستگاه‌های مربوط، نکات بسیار خوب سخنان خانم‌ها در جلسه را پیگیری و مورد ملاحظه جدی قرار دهند.

رهبر انقلاب با اشاره به برخی ابعاد وجودی حضرت فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) به عنوان پدیده شگفت‌انگیز عالم آفرینش، گفتند: اینکه بانویی جوان، از لحاظ معنوی و هویت ملکوتی و جبروتی به جایی برسد که به روایت اهل تشیع و تسنن، خشم او خشم خدا و خشنودی او خشنودی پروردگار را به همراه بیاورد، بسیار پر عظمت و عجیب است.

ایشان، «غمگساری با پیامبر در سختی‌ها»، «همراهی با امیرمومنان در جهاد»، «خیره‌کننده چشم فرشتگان در عبادت»، «بیان خطبه‌های فصیح، بلیغ و آتشین»، «پرورش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)» را از ویژگی‌های بی‌نظیر حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) خواندند و افزودند: آن حضرت در کودکی، جوانی، ازدواج و سیره زندگی، برترین، زیباترین و گویاترین الگوی زن مسلمان است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دیدگاه‌های مختلف درباره مسئله زن در جهان، گفتند: سرمایه‌داران و سیاستمدارانِ تابع آنها با در دست داشتن رسانه‌های مؤثر در جهان، با بی‌صداقتی و دروغگویی و در پوشش ظاهری یک نظریه فلسفی و انساندوستانه، انگیزه‌های جنایتکارانه و فسادانگیز خود را برای دخالت و جهت‌دهی در امور جامعه جهانی زنان و کسب منافع نامشروع، پنهان می‌کنند.

ایشان بی‌صداقتی و ریاکاری را روش همیشگی استعمارگران و سرمایه‌داران غربی دانستند و کشیدن زنان به کارخانه‌ها برای تأمین نیاز صنایع به کارگرانِ با دستمزد کم را تحت پوشش آزادی و استقلال زنان، نمونه‌ای از این ریاکاری خواندند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف پنهان از شعار آزادی بردگان آمریکا در حدود ۲ قرن قبل را، کشاندن بردگان از مزارع جنوب به کارخانه‌های شمال این کشور خواندند و گفتند: امروز هم در پشت شعارهای فمنیستی و آزادی و حقوق زنان، اهداف ضدانسانی و سیاسی، نهفته است که برخی از آنها مشخص است و برخی اهداف بعدها آشکار می‌شود.

ایشان تشریح منشور اسلام در مقوله زن را برای درک عمومی از منطق اسلام در این زمینه، ضروری برشمردند و گفتند: باید این منطق را در جامعه جا بیندازیم و براساس آن عمل کنیم که البته بعد از انقلاب در این زمینه کارهای زیادی شده است.

رهبر انقلاب مسئله زوجیت را اولین اصل مهم در منشور زن در اسلام خواندند و افزودند: براساس آیات متعدد قرآن، زن و مرد از جنس یکدیگر، زوج و مکمل هم هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه زوجیت و مکمل بودن زن و مرد را تشکیل واحدی سوم به نام خانواده خواندند و گفتند: براین اساس، تشکیل خانواده یک سنت الهی آفرینش است که خوشبختانه در فرهنگ ایرانی هم، خانواده‌دوستی از نشانه‌های مهم قوت و عمق فرهنگی ملت است.

رهبر انقلاب یک اصل دیگر منشور اسلامی درباره زن را «نبود هیچ‌گونه تفاوت بین زن و مرد در حرکت معنوی و تعالی انسانی و دستیابی به حیات طیبه» خواندند و گفتند: از منظر اسلام، زن و مرد با وجود تفاوت‌های جسمی، هر دو از توانایی‌ها و نوآوری‌های فکری و عملی و استعدادهای بی‌نهایت برخوردار هستند که باعث می‌شود زن نیز همچون مرد بتواند و در مواردی واجب باشد که در عرصه‌ها و فعالیت‌های گوناگون علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، بین‌المللی، فرهنگی و هنری نقش‌آفرینی کند.

ایشان نقش‌های متفاوت زن و مرد در خانواده از نگاه اسلام را دلیل برتری یکی بر دیگری ندانستند و افزودند: زن و مرد در خانواده از حقوق یکسان برخوردار هستند؛ البته از لحاظ عاطفی، اسلام زن را همچون گُلی می‌داند که باید از طراوت و عطر او در خانواده مراقبت و استفاده کرد.

«محدودیت‌های حاکم بر ارتباطات و معاشرت‌های زن و مرد» موضوع دیگر مورد تأکید از منظر اسلام بود که رهبر انقلاب در خصوص آن گفتند: اسلام درباره مسئله «حجاب و عفاف و نگاه» تکیه و ملاحظاتی دارد. البته بی‌بندوباری‌های امروز در غرب نیز نسبتاً جدید است و توصیف زن اروپایی در آثار ادبی دو سه قرن پیش نشان می‌دهد در غرب نیز ملاحظات زیادی در مسئله زن وجود داشته است.

ایشان «ارزش معنوی مادری و افتخار به آن» را رکنی دیگر از نگاه اسلام به مسئله زن برشمردند و افزودند: امروز بعضی‌ها در سایه سیاست‌های سرمایه‌داران و استعماگران و بدخواهان جوامع مستقل بخصوص جامعه ما، از «مادری» تصویر بدی ارائه می‌کنند. در حالی که مادری و پرورش دادن یک انسان، افتخاری بسیار با ارزش است و بر همین اساس است که در اسلام با تعابیر مختلف از جمله قرار داشتن بهشت زیر پای مادران، سفارش زیادی به محبت و خدمت و اطاعت از مادر شده است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پس از برشمردن بعضی از اصول مهم منشور اسلام درباره زن، رشد شگفت‌‌انگیز زنان مؤمن، دانا و فعال در عرصه‌های مختلف پس از پیروزی انقلاب را بر پایه این نگاه متعالی دانستند و گفتند: نقش زنان در دوره مبارزات و پیروزی انقلاب تعیین‌کننده بود و در حالی که برخی افراد، مخالف حضور زنان در راهپیمایی‌ها بودند، امام بزرگوار با آن نگاه به شدت مخالفت کردند.

ایشان افزودند: ورود زنان به میدان بود که باعث به میدان آمدن همسران و فرزندان آنها شد؛ بنابراین به یک معنا زنان انقلاب را پیروز کردند.

رهبر انقلاب فعالیت متین در عرصه‌های سیاسی و بین‌المللی و همچنین نقش‌آفرینی در حوادثی مانند دفاع مقدس، دفاع از حرم و عرصه سیاسی را جلوه‌های درخشان دیگری از فعالیت‌های زنان پس از پیروزی انقلاب برشمردند و گفتند: زن ایرانی توانسته از هویت و فرهنگ و سنن تاریخی و اصیل کشور با متانت، حیاء و عفت خود صیانت کند؛ بگونه‌ای که تا امروز تحت تأثیر عوارضی که بسیاری از کشورهای غربی دچار آن هستند قرار نگرفته و پس از این نیز ان‌شاءالله همینطور به حرکت خود ادامه خواهد داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به درخشش زنان در فعالیت‌های علمی و تحقیقی دانشگاهها و حوزه‌های علمیه خاطرنشان کردند: امروز تعداد زنان مجتهد، کم نیست و حتی معتقدیم که در بسیاری از مسائل زنانه که مردها تشخیص خوب و درستی ندارند، خانم‌ها باید از مجتهدان زن تقلید کنند.

ایشان رشد زنان دانشمند، استاد دانشگاه، نویسنده، شاعر و هنرمند با حفظ تدیّن را غیرقابل مقایسه با قبل از انقلاب خواندند و گفتند: البته دشمن هم بیکار نیست و مشغول طراحی است چرا که آنها خیلی زود متوجه شدند شکست دادن و به زانو درآوردن انقلاب با شیوه‌های سخت‌افزاری همچون جنگ، بمباران، قومیت‌گرایی و نیروهای فتنه‌گر ممکن نیست بنابراین سراغ شیوه‌های نرم‌افزاری یعنی تبلیغات، وسوسه‌ها و شعارهای به‌دور از صداقت رفته‌‌اند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ادعای دفاع از زن با راه‌اندازی اغتشاش در کشوری را از مصادیق شعارهای دروغین بدخواهان دانستند و افزودند: دختران، بانوان، اساتید، دانشجویان و همه جامعه زنان خود را موظف بدانند که در مقابل وسوسه‌ها و شیوه‌های موذیانه و جنگ نرم بدخواهان برای انحراف از ارزش‌ها در مسائل زنان، اهتمام کافی داشته باشند.

رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به مسائل منطقه، خاطرنشان کردند: با حرکتی که در سوریه انجام شد و با جنایت‌های رژیم صهیونیستی و آمریکا و کمک‌های دیگران به آنها، دشمنان خیال کردند که مسئله مقاومت تمام شد در حالی که آنها سخت در اشتباه هستند.

ایشان با تأکید بر اینکه روح سید حسن نصرالله و سنوار زنده است، افزودند: جسم آنها رفت اما شهادت، آنها را از عرصه وجود بیرون نبرد و روح و فکر آنها باقی است و راهشان ادامه دارد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به ایستادگی غزه در برابر حملات روزانه صهیونیست‌ها و استمرار مقاومت لبنان، گفتند: رژیم صهیونیستی به خیال خود در حال آماده‌سازی خود از طریق سوریه برای محاصره و ریشه‌کنی حزب‌الله لبنان است اما آنکه ریشه‌کن خواهد شد، اسرائیل است.

رهبر انقلاب با تأکید بر ایستادگی ایران در کنار مبارزان فلسطینی و مجاهدان حزب‌الله و تداوم هرگونه حمایت و کمک ممکن به آنها، ابراز امیدواری کردند مجاهدان روزی را ببینند که دشمن خبیث در زیر پاهای آنها لگدمال شود.

پیش از بیانات رهبر انقلاب ۶ نفر از فعالان حوزه زنان و دختران به بیان مطالبی در زمینه‌های «الگوی زن مسلمان انقلابی»، «فضای مجازی، زن، خانواده و کودک»، «حل مسئله جمعیت از طریق تقویت نهاد خانواده»، «توانمندی بانوان هنرمند و تقویت آثار نمایشی حوزه زنان»، «تسهیلگری ازدواج و مسئله واسطه‌گری» و نیز، «اصلاح برنامه‌‌های درسی دانش‌آموزان دختر با نگاه به تقویت هویت فرهنگی» پرداختند.

همچنین خانم «عائده سُرور» مادر دو شهید لبنانی هم به نمایندگی از بانوان محور مقاومت، در این دیدار سخنانی در باب ادامه و پیروزی مقاومت بیان کرد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* از لحاظ ارتباطات معاشرتی زن و مرد محدویت‌هایی دارند. این جزو خصوصیاتی است که اسلام روی آن تکیه دارد.

این بی‌بندوباری‌هایی که امروز در غرب وجود دارد این هم همیشه نبوده، اینها جدید است، شاید دو قرن پیش سه قرن پیش انسان وقتی می‌خواند بعضی از کتابها، بعضی از رمان‌های مربوط به قرن هجده را، قرن نوزده را توصیف زن اروپایی را انسان آنجا مشاهده میکند می‌بیند ملاحظات زیادی وجود داشته که امروز آن ملاحظات در بین غربی‌ها نیست.

اسلام روی این ملاحظات تکیه دارد،‌ مسئله‌ی حجاب، مسئله‌ی عفاف؛ مسئله‌ی نگاه، روی اینها اسلام تکیه دارد.

* از لحاظ توانایی‌های فکری و روحی در هر دو جنس زن و مرد، استعدادهای بی‌نهایت وجود دارد، تفاوتی با همدیگر ندارند. یعنی در علم زن و مرد هر دو میتوانند مسابقه بدهند اینجور نیست که مردها عالم‌تر از زنها باشند نه، زنهای بزرگی، والایی، دارای مقامات برجسته‌ای از لحاظ علمی در تاریخ بودند امروز البته صدها برابر بیشترش هم در دانشگاه هم در حوزه وجود دارند.

از لحاظ علم، از لحاظ هنر، از لحاظ نوآوری‌های فکری و عملی، از لحاظ اثرگذاری اجتماعی و فکری و سیاسی، از لحاظ فعالیتهای اقتصادی این توانایی‌ها در هر دو جنس وجود دارد.

* فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) در سختی‌ها، غمگسار پیغمبر، در جهاد، همراه امیرالمومنین، در عبادت، خیره‌کننده‌ی چشم فرشتگان، در سیاست، سراینده‌ی آن خطبه‌های فصیح و بلیغ و آتشین [است]. خطبه‌های فاطمه زهرا -چه آنچه که در مسجد بیان کردند در مقابل مهاجر و انصار، چه آنچه که با زنان مدینه در میان گذاشتند، هم سیاست در آن هست، هم معرفت در آن هست، هم شکایت در آن هست، هم منقبت، همه چیز؛ یک چیز فوق‌العاده‌ای‌ است، آن هم در بهترین و عالی‌ترین الفاظ! شبیه خطبه‌های نهج‌البلاغه.

تربیت‌کننده‌ی امام حسن، تربیت‌کننده‌ی حسین‌بن‌علی، تربیت‌کننده‌ی زینب؛ ببینید این خصوصیات کنار هم که قرار می‌گیرد حقاً و انصافاً یک شگفتی عظیم عالم وجود را به انسان نشان می‌دهد. کودکی او الگوست، جوانی او الگوست، ازدواج او الگوست، سیره‌ی زندگی او الگوست. همه‌ی اینها برترین الگوهایی هستند که نشان‌دهنده‌ی قله‌ی زن مسلمان محسوب میشوند. این قله است. اسلام زنان را به سمت این قله دعوت میکند. درست است که همه نمی‌توانند برسند. لکن می‌توانند به آن سمت حرکت کنند.

* هر مجموعه‌ای هر گوشه‌ای از دنیا با یک انگیزه‌ای با یک جهتگیری درباره‌ی مسئله‌ی زن بحث میکنند و حرف میزنند. در این مسئله‌ی زن هم سرمایه‌داران عالم و سیاستمداران عالم ــ که همان سیاستمداران هم متکی به آن سرمایه‌دارانند ــ مثل همه‌ی مسائل سبک زندگی دخالت میکنند.

انگیزه چیست؟ انگیزه دست‌اندازی سیاسی و استعماری است. وارد میشوند برای اینکه مقدمه‌ای باشد و پوششی باشد در جهت دست‌اندازی بیشتر، دخالت پیشتر، گسترش بیشتر منطقه‌ی نفوذ خودشان. این انگیزه‌ی در واقع جنایتکارانه را انگیزه‌ی فسادانگیز را در زیر یک ظاهر فلسفی، در زیر یک ظاهرنظری، در زیریک ظاهر انسان‌دوستانه پنهان میکنند. این بی‌صداقتی سرمایه‌داران غربی است که امروز بر دنیا مسلط‌ند.

یک نمونه‌اش در حدود یک قرن پیش مثلاً بحث آزادی زن و استقلال مالی زن را مطرح کردند. ظاهر خوبی داشت، زن استقلال مالی داشته باشد یا آزادی داشته باشد، اما باطنش چه بود، باطنش این بود که کارخانجات‌شان احتیاج به کارگر داشت، کارگر مرد کافی نبود، می‌خواستند زن‌ها را بیاورند برای کارگری آن هم با دستمزد کمتر از مردان.

این را در زیر یک ظاهر، یک پوشش انسان‌دوستانه‌ای پنهان کردند بعنوان اینکه زن استقلال مالی داشته باشد آزادی داشته باشد بتواند از خانه بیرون بیاید.

* امروز من می‌بینم بعضی‌ها به تبع همان سیاست‌های سرمایه‌داران و استعمارگران و بدخواهان جوامع مستقل به خصوص جامعه‌ی ما و به دنبال آنها مادری را بد تصویر می‌کنند. اگر کسی بگوید فرزندآوری لازم است برای خانواده‌ها طعنه می‌زنند مسخره می‌کنند که شما زن را برای بچه میخواهید برای فرزندآوری میخواهید.

مادری یک افتخار است. اینکه یک موجودی یک موجود انسانی را شما با زحمت زیاد چه در درون خودتان چه در بیرون در اوایل زندگی‌اش پرورش بدهید زحماتش را تحمل کنید او را بعنوان یک انسان پرورش بدهید، این افتخار کوچکی است؟ خیلی بااهمیت است، خیلی باارزش است. برای همین هم هست که در اسلام روی نقش مادر تکیه شده.

* زن و مرد از لحاظ توانایی‌های فکری و روحی، استعدادهای بی‌نهایت دارند و تفاوتی با همدیگر ندارند.

توانایی‌های علمی، هنری، نوآوری‌های فکری، اثرگذاری اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در هر دو جنس وجود دارد.

* اسلام با تکیه بر حجاب و عفاف، ارتباطات بین زن و مرد را تعیین می‌کند.

بی‌بندوباری‌هایی که امروز در غرب وجود دارد، همیشه نبوده و جدید است.

* امروز خوشبختانه زنهایی که مجتهدند به اجتهاد فقهی رسیدند کم نیستند بنده حتی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمی‌دهند خانمها باید از مجتهد زن تقلید کنند.امروز خوشبختانه زنهایی که مجتهدند به اجتهاد فقهی رسیدند کم نیستند بنده حتی معتقدم بسیاری از مسائل زنانه که موضوعش زنان هستند و مردها درست موضوع را تشخیص نمی‌دهند خانمها باید از مجتهد زن تقلید کنند.

* در منطقه، با این حرکتی که در سوریه انجام گرفت و با جنایت‌هایی که رژیم صهیونیستی و آمریکا دارند انجام میدهند و کمک‌هایی که بعضی دیگر به این‌ها می‌کنند، خیال کردند که قضیه مقاومت تمام شد.

این‌ها سخت در اشتباهند. روح سیدحسن نصرالله زنده است؛ روح سنوار زنده است. شهادت اینها را از عرصه وجود بیرون نبرد. جسم اینها رفت، روحشان باقی است، فکرشان باقی است. راهشان ادامه دارد. شما ببینید روزانه به غزه دارد حمله میشود و شهید میگیرند. ایستادند، باز هم ایستادند. باز هم مقاومت می‌کنند. لبنان مقاومت می‌کند.

البته رژیم صهیونیستی به خیال خودش دارد خودش را از طریق سوریه آماده می‌کند که نیروهای حزب‌الله را به خیال خود محاصره کند و ریشه‌کن کند. اما آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است.

* ما در کنار مبارزین فلسطین ایستاده‌ایم، در کنار مبارزان مجاهد فی‌سبیل‌الله حزب‌الله ایستاده‌ایم و از اینها حمایت میکنیم هرچه بتوانیم به اینها کمک میکنیم.

امیدواریم ان‌شاءالله اینها ببینند آن روزی را که دشمن خبیثشان در زیر پاهای آنها لگدمال میشود.

* اگر ما بخواهیم یک منشوری از دیدگاه اسلام درباره‌ی زن تنظیم بکنیم که موادی داشته باشد این منشور، به گمان من اولین موضوعی که در این منشور باید بیاید، مسئله‌ی زوجیت است.

زوجیت. یعنی چه؟ یعنی زن و مرد زوجند، مکمّل یکدیگرند. زن و مرد برای هم خلق شدند. این در قرآن به صراحت بیان شده. «وَاللَهُ جَعَلَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا».

* بحمدالله این جلسه امسال هم تشکیل شد و به نظر من این جلسه یکی از جلسات بسیار خوب و استثنایی است که این در حسینیه تشکیل میشود.

این جمعیت عظیم از بانوان و دختران عزیز ما با این احساسات پرشور و با این بیانات بسیار خوبی که گویندگان محترم، سخنرانها، خانمها بیان کردند، حقاً و انصافاً یک جلسه‌ی به یادماندنی است. مطالب خیلی خوبی گفته شد.

من همین حالا به مسئولین دفترمان از همین جا سفارش میکنم، بخش بررسی دفتر، مطالب این خانمها را مورد ملاحظه‌ی جدی قرار بدهند. بعضی از اینها کارهای خود ماست، مربوط به من یا دفتر ماست، بعضی‌ها اکثر مربوط به دستگاههای دولتی و امثال اینهاست. آنی که مربوط به خود ماست انجام بگیرد، آنی که مربوط به دستگاههاست، تعقیب بشود.

* دشمنان نظام جمهوری اسلامی فهمیدند با شیوه‌های سخت افزاری نمی‌شود انقلاب را شکست داد، به سراغ شیوه‌های نرم مثل تبلیغات، وسوسه‌ها و بی‌صداقتی‌ها رفتند.

جامعه زنان ما بایستی در زمینه دفاع از مسائل مربوط به زنان و حفظ ارزشها خودشان را موظف بدانند.

* با اتفاقات سوریه و جنایات رژیم صهیونیستی و آمریکا، خیال کردند قضیه مقاومت تمام شد؛ این‌ها سخت در اشتباهند.

رژیم صهیونستی به خیال خود میخواهد از طریق سوریه حزب‌الله را محاصره و ریشه‌کن کند اما آن کسی که ریشه‌کن خواهد شد اسرائیل است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳ | 16:9 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به همه‌ی برادران و خواهران عزیزی که امروز فضای این حسینیّه را آغشته کردند از احساسات صمیمی و محبّت‌آمیز توحیدی خودشان؛ مخصوصاً برادران و خواهرانی که از برخی شهرستان‌های دیگر، اینجا تشریف آورده‌اند.

در منطقه‌ی ما که یکی از مناطق حسّاس درجه‌ی یک دنیا است، امروز حوادثی در جریان است؛ هم این حوادث را باید درست فهمید، هم از این حوادث بایستی درس گرفت و عبرت گرفت. افکار عمومی کشور هم درگیر این مسائل است؛ سؤالاتی دارند، حرفهایی دارند، نظراتی دارند؛ لازم است ابهامها هم برطرف شود. من قصد ندارم تحلیل کنم قضایای سوریه را ــ تحلیل را دیگران میکنند ــ قصد من امروز «تبیین و ترسیم» است. منظورم از«تبیین» این است که آنچه واقع شده و احیاناً سعی میشود از چشمها مخفی بماند، تا آن جایی که ما می‌بینیم و میفهمیم بیان کنیم؛ «ترسیم» [هم] به این معنا است که در خلال عرایض امروز، وضع خودمان، حرکت خودمان، حرکت منطقه، آینده‌ی منطقه را طبق فهم خودمان ترسیم کنیم و نشان بدهیم. این، حاصل و خلاصه‌ی بحثهایی است که امروز ان‌شاءالله عرض خواهم کرد.

اوّلاً نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتّفاق افتاد، محصول یک نقشه‌ی مشترک آمریکایی و صهیونیستی است؛ بله، یک دولت همسایه‌ی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا کرده، الان هم ایفا میکند ــ این را همه می‌بینند ــ ولی عامل اصلی آنها هستند؛ عامل اصلی، توطئه‌گر اصلی، نقشه‌کش اصلی، اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم؛ این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمیگذارد.

یکی از قرائن آن، رفتار آنها با این حادثه است. خب در یک کشوری ــ ولو شما با دولت آن کشور موافق نبودید ــ جنگی اتّفاق افتاده، دو گروه به جان هم افتاده‌اند؛ خب این اتّفاق همه‌جا می‌افتد، شما چرا دخالت میکنید؟ طبق خبرهایی که داده شد، رژیم صهیونیستی بیش از سیصد نقطه‌ی سوریه را بمباران کرده! چرا؟ اگر شما در این حادثه دخالتی ندارید، نقشه‌ی این حادثه اگر به شما مربوط نیست، خب بنشینید تماشا کنید. دو گروه دارند با هم میجنگند؛ ورود شما در جنگ و سیصد و خرده‌ای نقطه را بمباران کردن [برای چیست]؟ آمریکایی‌ها هم خودشان اعلام کردند ــ البتّه تا دیروز، شاید بعد از آن بیشتر هم شده باشد ــ که ۷۵ نقطه را هم آنها بمباران کرده‌اند! بعضی از این نقاطی که بمباران کرده‌اند، مراکز زیرساختی سوریه است؛ جاهایی است که به این آسانی ساختن آن، درست کردن آن به دست نمی‌آید و زحمت دارد برای یک کشور. فرودگاه بساز، مراکز تحقیقاتی بساز، دانشمند تربیت کن؛ اینها کارهای آسانی نیست. چرا رژیم صهیونیستی و آمریکا در این قضیّه وارد شدند و شدند یک طرف جنگ و شروع کردند کشور را بمباران کردن؟ سیصد چهارصد نقطه را بمباران کردن چیز کوچکی نیست.

رژیم صهیونیستی، علاوه‌ی بر این [کار]، سرزمین‌های سوریه را تصرّف کرد؛ تانک‌های او تا نزدیک دمشق آمدند. منطقه‌ی جولان که متعلّق به دمشق بود، سالها دستشان بود، حالا شروع کردند مناطق دیگر را هم گرفتن. آمریکا و اروپا و دولتهایی که روی این چیزها در سایر کشورهای دنیا حسّاسند، روی یک متر و ده مترش حسّاسند، نه‌فقط سکوت میکنند و اعتراض نمیکنند، بلکه کمک هم میکنند. کار، کار آنها است.

علاوه‌ی بر این، قرینه‌ی دیگر [این که] در این روزهای آخر بعضی از کمکهایی که برای مردم سوریه یا مردم یک منطقه‌ی سوریه یا بخصوص برای منطقه‌ی مثلاً حدود زینبیّه لازم بود از امکانات، از نفرات، از نیروها و بنا بود از اینجا به آنجا منتقل بشود، تمام مسیر را هواپیماهای صهیونیستی و آمریکایی مسدود کردند. اِف‌پانزده‌ها آمدند بالای آسمان، هیچ هواپیمایی را اجازه نداند که عبور بکند. البتّه یک خلبان هواپیمای ما، شجاعت کرد، خطرپذیری کرد، رفت نشست لکن بیش از اینها لازم بود و بیش از اینها باید کار میشد؛ [امّا] جلویش را گرفتند. اگر شما در این قضیّه صاحبِ قضیّه نیستید، اگر شما نیستید که دارید به نام مثلاً فرض کنید فلان گروه تروریستی، یا فلان گروه مسلّح با سوریه میجنگید، اگر شما پشت سر آنها قرار ندارید، چرا این کارها را میکنید؟ چرا وارد میشوید؟ چرا کمک میکنید؟ چرا از کمک به مردم سوریه جلوگیری میکنید؟

البتّه این مهاجمینی که گفتم، هر کدام یک غرضی دارند؛ اهدافشان با هم متفاوت است؛ بعضی‌ها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرّف سرزمینند؛ آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند؛ اهدافشان اینها است؛ و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ‌کدام به این هدفها نخواهند رسید. مناطق تصرّف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد ــ شک نکنید این اتّفاق خواهد افتاد ــ جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد و به توفیق الهی، با حول و قوّه‌ی الهی آمریکا هم به وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.

گفتم «جبهه‌ی مقاومت»، چند کلمه درباره‌ی «جبهه‌ی مقاومت» عرض بکنم. عوامل استکبار بعد از این حوادث سوریه خوشحالند، اظهار خوشحالی میکنند به خیال اینکه با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود، دیگر جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده؛ خوشحالی میکنند و میگویند جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده؛ به نظر بنده اینها سخت در اشتباهند. آن کسانی که خیال میکنند با این چیزها جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده است، درک درستی از مقاومت و جبهه‌ی مقاومت ندارند؛ نمیدانند اصلاً جبهه‌ی مقاومت یعنی چه.

«جبهه‌ی مقاومت» یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. «مقاومت» یک ایمان است، یک تفکّر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است؛ مقاومت یک مکتب است، یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عدّه مردم است، چیز قراردادی‌ای نیست ــ که من حالا میگویم چرا ایمان مردم است ــ این، با فشار آوردن نه‌فقط ضعیف نمیشود بلکه قوی‌تر میشود.

انگیزه‌ی افراد جبهه‌ی مقاومت و عناصر جبهه‌ی مقاومت با دیدن خباثتها قوی‌تر میشود و دامنه‌ی جبهه‌ی مقاومت گسترده‌تر میشود. مقاومت این‌جوری است. وقتی جنایات سَبُعانه‌ی دشمن را می‌بینند، آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون می‌آیند و میفهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو، نمیشود انسان راه خودش را ادامه بدهد؛ باید بِایستد، باید مقاومت کند؛ مقاومت یعنی این.

شما حزب‌الله لبنان را نگاه کنید، ببینید، حماس را ببینید، جهاد(۲) را ببینید، نیروهای مبارز فلسطینی را ببینید؛ این‌همه روی اینها فشار آمد. مصیبتی که بر حزب‌الله وارد شد، شوخی بود؟ حزب‌الله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را از دست داد؛ این چیز کمی بود؟ حملات حزب‌الله، قدرت حزب‌الله، مشت محکم حزب‌الله بعد از این، بیشتر از قبل شد؛ این را دشمن هم فهمید و قبول کرد. آنها خیال کردند حالا که ضربه زدند، میتوانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزب‌الله را عقب بزنند مثلاً تا نهر لیتانی، و جلو بیایند؛ نتوانستند بیایند. حزب‌الله با کمال قدرت ایستاد؛ کاری کرد که خود آنها آمدند گفتند: آتش‌بس! مقاومت این است.

غزّه را ببینید! الان یک سال و چند ماه است که غزّه را دارند بمباران میکنند، افراد برجسته‌ی غزّه، آدمی مثل یحییٰ سنوار را کشتند، شهید کردند، این ضربه‌ها را وارد کردند؛ در عین حال مردم ایستاده‌اند. آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا آنها خودشان علیه حماس بِایستند و قیام کنند؛ عکس شد؛ مردم بیشتر طرف‌دار حماس شدند. جهاد هم همین‌جور است، بقیّه‌ی عناصر فلسطینی هم همین‌جور هستند. مقاومت این است، جبهه‌ی مقاومت این است: هر چه فشار بیاورید، محکم‌تر میشود؛ هر چه جنایت کنید، پُرانگیزه‌تر میشود؛ هر چه با آنها بجنگید، گسترده‌تر میشود. و من به شما عرض میکنم، به حول و قوّه‌ی الهی، گستره‌ی مقاومت، بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت. آن تحلیلگر نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت، خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد! من عرض میکنم که به حول و قوّه‌ی الهی، بِاذن‌الله تعالیٰ، ایرانِ قوی، مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

یک جمله‌ی دیگر درباره‌ی مقاومت عرض کنم. حالا اوّل بگویم مقاومت اصلاً یعنی چه. مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل سلطه‌ی آمریکا و هر سلطه‌گر دیگری است؛ این معنای مقاومت است. مقاومت به معنای مبارزه‌ی با وابستگی به این قدرتها است؛ مقاومت یعنی ملّتها نوکر قدرتِ برتری مثل آمریکا و امثال اینها نشوند؛ این معنای مقاومت است. مقاومت به این معنا، در باور ملّتهای منطقه ریشه دارد. به دولتها کار ندارم؛ ملّتها برای مقاومت اهمّیّت قائلند؛ ریشه‌ی مقاومت، در ایمان ملّتها و باور آنها است. دیدید بر سر [حمایت از] غزّه، ملّتهای منطقه چه کار کردند؟ کسانی که نه زبان آنها را دارند، نه منطقه‌ی آنها را دیده‌اند، نه خود آنها را می‌شناسند، در سرتاسر این منطقه ــ حالا به یک صورت در سرتاسر دنیا ــ ایستادگی کردند علیه رژیم صهیونی و به نفع مردم غزّه. باور مشترک ملّتهای منطقه این است، علّت هم همین است.

ببینید، الان تقریباً ۷۵ سال از غصب فلسطین میگذرد؛ خب یک حادثه‌ای که ۷۵ سال پیش اتّفاق افتاده، باید تدریجاً کم‌رنگ بشود، از یاد افراد برود، باید خاموش بشود. امروز ایستادگی ملّتهای منطقه و خود فلسطینی‌ها برای مسئله‌ی فلسطین، شاید از آنچه در اوّلِ کار اتّفاق افتاد، ده برابر بیشتر است؛ به جای اینکه خاموش بشود، دارد شدّت پیدا میکند؛ خصوصیّت یک باور مشترک و عمومی این است؛ و این البتّه ادامه پیدا خواهد کرد.

همسویی با رژیم صهیونیستی خطّ قرمز ملّتها است. به دولتها کار ندارم؛ آنها [جور دیگری] حرف میزنند، میگویند. از ملّتها [اگر] سؤال کنید، مخالفند؛ اکثریّت قاطع ملّتها مخالفند. البتّه رژیم صهیونیستی جنایت هم میکند، امّا جنایت کسی را پیروز نمیکند؛ نه جنایت رژیم صهیونیستی در لبنان، نه جنایتش در غزّه، نه در ساحل غربی که گروه‌های فلسطینی آنجا مشغول مبارزه هستند؛ جنایتهای زیادی آنجا میکنند، امّا جنایت هیچ‌کس را پیروز نمیکند. این سنّت الهی است و امروز این تجربه‌ی تاریخی در غزّه و در لبنان، در مقابل چشم ما دارد اتّفاق می‌افتد.

خب، یک سؤالی اینجا مطرح میشود: آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال، در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند که بله؛ شهدای دفاع از حرم نشان‌دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم. منتها چه جوری؟ این احتیاج دارد به توضیح. یک نکته‌ی مهم [این است] که حضور ما را همه میدانند، شهدا را همه تشییع کردند، امّا چند نکته هست که اغلب نمیدانند یا لااقل خیلی از جوانهای ما نمیدانند. ما به دولت سوریه کمک کردیم لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حسّاسی، دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد؛ این را اغلب اطّلاع ندارند. در بحبوحه‌ی جنگ، در بحبوحه‌ی دفاع مقدّس، آن وقتی که همه برای صدّام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین‌کننده‌ی بزرگی به نفع ما و علیه صدّام انجام داد؛ و آن، این بود که لوله‌ی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت در کیسه‌ی صدّام، قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت این نفتی که برای صدّام است، جریان پیدا کند. چقدر نفت از اینجا میرفت؟ روزی یک میلیون بشکه. روزی یک میلیون بشکه نفت از این لوله میرفت به طرف مدیترانه. خود دولت سوریه هم از عبور این مسیر، به‌اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت که از آن پول هم صرف‌‌نظر کرد. البتّه عوضش را از ما گرفت؛ یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. [پس] اوّل آنها کمک کردند به ما. این یک.

[امّا] در قضیّه‌ی فتنه‌ی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی؛ داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطه‌ی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند؛ هدف اصلی و نهایی این بود؛ این معنای داعش بود. ما حضور پیدا کردیم؛ نیروهای ما، هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علّت: یک علّت «حفظ حرمت اعتاب مقدّسه» بود؛ چون آن دور از معنویّتها و دور از دین‌وایمان‌ها با اعتاب مقدّسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند. در سامرّا مشاهده کردید؛ بعدها به کمک آمریکایی‌ها، گنبد مطهّر سامرّا را از بین بردند و تخریب کردند. این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند؛ هدف داعش این بود. خب معلوم است؛ جوان مؤمنِ غیورِ محبّ اهل‌بیت به هیچ وجه زیر بار چنین چیزی نمیرود و اجازه نمیدهد. این یک علّت.

یک علّت دیگر، «مسئله‌ی امنیّت» بود. مسئولین خیلی زود و بوقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در آن جاها گرفته نشود، سرایت میکند می‌آید اینجا، سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنه‌ی داعش هم یک چیز معمولی نبود؛ شما یکایک نمونه‌هایی که پیش آمد، یادتان هست؛ در حادثه‌ی شاهچراغ،(۳) حادثه‌ی کرمان،(۴) حادثه‌ی مجلس(۵) و امثال اینها. هر جا توانستند، فجایع این‌جوری به بار آوردند. این بنا بود بیاید اینجا. امیرالمؤمنین فرمود: ملّتی که در خانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود؛‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.(۶) لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند، جوانهای خود آنها را، هم در عراق، هم در سوریه ــ اوّل در عراق، بعد در سوریه ــ سازمان‌دهی کردند، مسلّح کردند، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند و توانستند غلبه پیدا کنند. خب، حضور ما در آن قضیّه این‌جوری بود.

به این نکته توجّه کنید: نوع حضور نظامی ما در سوریه ــ در عراق هم همین‌جور ــ به معنای این نبود که ما لشکرهایمان ــ ارتشمان، سپاهمان ــ را برداریم ببریم آنجا و به جای ارتش آن کشور، ارتش ما بجنگد؛ نه، اینکه معنی ندارد؛ این نه منطقی است، نه افکار عمومی آن را قبول میکنند که ارتشی از اینجا بلند شود برود و به جای ارتش آنها بجنگد؛ نه، جنگ به عهده‌ی ارتش خود آن کشور است. کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند، کار مستشاری بود. مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاه‌های مهمّ مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیک‌ها، و در مواقع ضروری، ورود در میدان جنگ، امّا از همه مهم‌تر بسیج جوانان خود آن منطقه. البتّه جوانهای ما هم، بسیجی‌های ما هم بی‌تاب، مشتاق، بااصرار، خیلی‌هایشان رفتند؛ موافقت هم نمیکردیم؛ بارها از بنده درخواست میکردند، سؤال میکردند، مینوشتند، پیغام میدادند، التماس میکردند که بگذارید ما برویم سوریه در مقابل دشمن بِایستیم. خب طبعاً مناسب نبود؛ یعنی آن زمان مصلحت دیده نمیشد امّا میرفتند، از راه‌های مختلف میرفتند ــ که شماها میدانید؛ بعضی از داستانهایش معروف است ــ و بعضی‌هایشان شهید شدند، بعضی‌هایشان هم بحمدالله سالم برگشتند. عمده‌ی کار عبارت بود از کار مستشاری. حضور ما در آنجاها حضور مستشاری بود؛ در مواقع کمی به شکل ضروری حضور نیروهای خود ما بود و عمدتاً نیروهای خود ما هم نیروهای داوطلب و بسیجی [بودند، همراه با] نیروهای آنجا. شهید سلیمانی در سوریه یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلّح کرد، سازماندهی کرد، آماده‌شان کرد، ایستادند. بعد البتّه بعدها متأسّفانه بعضی از خود آنها، خود مسئولان نظامی آن کشور، ایراد درست کردند، مشکل درست کردند و از این چیزی که به نفع خودشان بود، متأسّفانه صرف‌نظر کردند.

بعد از آنکه فتنه‌ی داعش خاموش شد، بخشی از نیروها برگشتند، بخشی هم ماندند؛ از آن نیروهایی که رفته بودند، بخشی در آنجا ماندند؛ در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند منتها همان‌طور که عرض کردم، جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی‌ای که از جای دیگر آمده میتواند بجنگد؛ اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد، از این بسیجی کاری برنمی‌آید؛ و این اتّفاق متأسّفانه افتاد؛ وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود، این‌[جور] میشود. این مصیبت‌هایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید ــ که خدا میداند تا کِی ادامه پیدا کند؛ تا کِی جوانهای سوریه ان‌شاءالله بیایند در میدان و جلویش را بگیرند ــ بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد.

ملّت ایران به ارتش خود، به سپاه خود مباهات میکند، افتخار میکند. مسئولان بالای نیروهای مسلّح، سازمانهای مسلّح، در قضیّه‌ی لبنان، در قضیّه‌ی حزب‌الله به من نامه مینویسند که ما تاب تحمّل نداریم، اجازه بدهید ما برویم؛ این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمّل ندارد و میگریزد! ارتش ما در دوران رژیم طاغوت متأسّفانه همین‌جور بود؛ آنها هم در مقابل حمله‌ی دشمنان و خارجی‌ها در جنگهای مختلف، از جمله در جنگ دوّم [جهانی] ایستادگی نکردند، نَایستادند. آن روز، دشمن آمد تا خود تهران را گرفت؛ ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمیکنند، نتیجه این[جور] میشود. بایستی مقاومت کرد، باید از نیروی خداداد استفاده کرد.

ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم. آمدند اینجا به من گفتند که همه‌ی امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است، ما آماده کردیم، آماده‌ایم که برویم، [امّا] آسمانها بسته بود، زمین بسته بود؛ رژیم صهیونیستی و آمریکا، هم آسمان سوریه را بستند، هم راه‌های زمینی را بستند؛ امکان نداشت. قضایا این‌جوری است. اگر چنانچه در داخل آن کشور، انگیزه‌ها به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند، دشمن آسمانشان را هم نمیتوانست ببندد، راه زمینی را هم نمیتوانست ببندد؛ میشد بهشان کمک کرد. خب، این حالا یک تصویر اجمالی‌ای است.

چند نکته‌ی دیگر هست که باید عرض بکنم. نکته‌ی اوّل این است که همه بدانند، مسئله این‌جور نخواهد ماند؛ اینکه حالا یک گروهی بیایند در دمشق یا جاهای دیگر، شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرّض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع این‌جوری نمیماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد امّا بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنان که جوانان غیور عراق این کار را کردند؛ جوانان غیور عراق، با کمک و هدایت و فرماندهی و سازمان‌دهی شهید عزیز ما، توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند، از خانه‌های خودشان بیرون کنند، وَالّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را میکردند؛ درِ خانه‌ها را میشکستند، مرد صاحبخانه را جلوی زن و بچّه‌اش میخواباندند، با چکمه صورت او را فشار میدادند روی زمین! این اتّفاق در عراق هم افتاد، منتها ایستادند، مقاومت کردند، شهید عزیز ما هم همه‌ی امکانش را در این راه گذاشت. اینها هم همین کار را خواهند کرد. البتّه ممکن است زمان ببرد، طولانی بشود، امّا نتیجه حتمی و قطعی است.

مطلب دوّم اینکه حادثه‌ی سوریه برای ما ــ برای یکایک ما، برای مسئولین ما ــ هم درس دارد، هم عبرت دارد؛ باید درس بگیریم. یکی از درسها این مسئله‌ی «غفلت» است؛ غفلت از دشمن. بله، در این حادثه، دشمن با سرعت عمل کرد، امّا اینها بایستی از قبل از حادثه میفهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد. ما به اینها کمک هم کرده بودیم؛ دستگاه اطّلاعاتی ما، از چند ماه قبل، گزارشهای هشداردهنده‌ای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود. البتّه من نمیدانم آیا این [گزارشها] دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه، همان وسط‌ها گم‌‌و‌گور شده بود؛ ولی مسئولین اطّلاعاتی ما به اینها گفته بودند. از کِی؟ از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند. غفلت نباید کرد، از دشمن نباید غافل شد؛ دشمن را حقیر هم نباید شمرد، به تبسّم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد؛ گاهی دشمن با لحن خوش با انسان حرف میزند، با تبسّم حرف میزند، امّا خنجر را پشت سرش گرفته، منتظر فرصت است.

یک نکته‌ی دیگر اینکه جبهه‌ی مقاومت نه از پیروزی‌ها مغرور باید بشود، نه از شکست‌ها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست [همیشه] هست. زندگی شخصی انسانها هم همین‌جور است: در آن، موفّقیّت هست، ناکامی هست؛ زندگی گروه‌ها همین‌جور است: در آن، موفّقیّت هست، ناکامی هست. یک روز یک جریان بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است؛ دولتها همین‌جور، کشورها همین‌جور. فراز و نشیب در زندگی‌ هست؛ از فراز و نشیب نمیشود انسان پرهیز بکند. آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار میگیریم، مغرور نشویم؛ چون غرور جهل می‌آورد و خود مغرور شدن، انسان را غافل میکند. وقتی که به فرود رسیدیم، یک جایی ناکام ماندیم، بایست افسرده و مأیوس و دل‌شکسته نشویم.

جمهوری اسلامی، در این چهل و چند سال، با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده؛ حوادث بزرگ! جوانها آن روز را ندیدند؛ در همین تهران، مردم تهران در خانه نشسته بودند، جنگنده‌ی میگ۲۵ ساخت شورویِ متعلّق به صدّام می‌آمد اینجا بالای سر ما حرکت میکرد، اگر نجابت میکرد، بمباران نمیکرد، امّا میترساند؛ امّا میترساند! و ما هم هیچ کاری نمیتوانستیم بکنیم؛ نه پدافندش را داشتیم، نه امکاناتش را داشتیم. ما با اینها مواجه شده‌ایم. یک روز در همین شهر تهران، همه نشسته بودند در خانه‌های خود، دفعتاً هواپیماهای صدّام آمدند اینجا، تهران را بمباران کردند؛ فرودگاه را بمباران کردند، جاهای دیگر را بمباران کردند. بنده خودم آن روز در یک کارخانه‌ای نزدیک فرودگاه تهران سخنرانی داشتم. سر و صدا شد، پا شدیم از پنجره نگاه کردیم، من خودم دیدم هواپیمای عراقی را که آمد پایین، بمب‌هایش را ریخت در فرودگاه و رفت. ما اینها را دیدیم. جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده امّا در این حوادث یک لحظه دچار انفعال نشده.

انفعال از مؤمن نباید سر بزند. خطر انفعال گاهی از خود حادثه بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند و به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود! این انفعال است. پس در پیشرفتها و موفّقیّتها «غرور» سم است؛ در ناکامی‌ها و مشکلات «انفعال» زهر است؛ باید مراقب این دو باشیم. قرآن میگوید: اِذا جاءَ نَصرُ اللهِ وَ الفَتحُ * وَ رَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللهِ اَفواجًا * فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک؛(۷) خدا را شکر کن، مغرور نشو! «وَاستَغفِره»؛ از کوتاهی‌هایی که خودت کردی استغفار کن!

یک عدّه‌ای البتّه همّتشان این است که توی دل مردم را خالی کنند؛ این نباید اتّفاق بیفتد؛ حالا بعضی در خارج این کار را میکنند؛ تلویزیون‌های خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری قضایا را تصویر میکنند که مردم را بترسانند، توی دل مردم را خالی کنند؛ حالا آن تکلیفش جور دیگر است و با آنها جور دیگری باید برخورد کرد امّا در داخل کسی نباید این کار را بکند. در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن توی دل مردم باشد، این جرم است و باید دنبال بشود.

یقیناً ملّت ایران آماده‌ی به کار است؛ و البتّه معلوم است که حضور در هر نقطه‌ای احتیاج به همراهی و موافقت دولت آنجا دارد. ما در عراق هم که حضور پیدا کردیم، دولت عراق خودش از ما درخواست کرد؛ در سوریه هم که حضور پیدا کردیم، دولت سوریه از ما درخواست کرد؛ ما با درخواست او، با موافقت او توانستیم برویم. [اگر] درخواست نکنند، طبعاً راه بسته است و امکان کمک به آنها نخواهد بود. لکن خدای متعال ان‌شاءالله کمک خواهد کرد و ریشه‌ی صهیونیسم و عوامل خبیث غربی در این منطقه برکنده خواهد شد؛ به فضل الهی.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

به دنبال حرکت گروه‌های معارض سوری و تصرّف شهرها و بخشهای مختلف سوریه و حرکت آنها به سوی دمشق که با عدم دخالت و مقاومت ارتش سوریه صورت گرفت، دولت سوریه سقوط کرد و بشار اسد (رئیس جمهور این کشور) از سوریه خارج شد. این دیدار در جهت تبیین شرایط منطقه و جبهه‌ی مقاومت برگزار گردید.

جنبش جهاد اسلامی فلسطین

در پی حمله ی تروریستی چهارم آبان ۱۴۰۱ به حرم حضرت احمدبن موسی (علیه السّلام) ــ که داعش مسئولیّت آن را بر عهده گرفت ــ و تیراندازی به سمت زائران و خادمان حرم، سیزده نفر شهید و سی نفر زخمی شدند.

در سیزدهم دی ۱۴۰۲ و همزمان با برگزاری مراسم چهارمین سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی (فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران)، انفجار دو بمب در میان جمعیّت، منجر به شهادت نزدیک به یکصد نفر و مجروحیّت شمار دیگری از زائران گلزار شهدای کرمان گردید.

در هفدهم خرداد ۱۳۹۶، حمله‌ی چند نفر از اعضای گروه تروریستی داعش به ساختمان اداری مجلس در میدان بهارستان، به شهادت و مجروحیّت شماری از مراجعان و کارمندان انجامید.

نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۲۷؛ «فَوَاللَهِ مَا غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا»

سوره‌ی نصر، آیات ۱ تا ۳


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ | 19:2 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم با رهبر انقلاب درباره تحولات منطقه

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از قشرهای مردم، با «تبیین لایه‌های مختلف حوادث سوریه، ترسیم منطق حضور ایران در این کشور، تشریح روند آتی تحولات منطقه و بیان درس‌ها و عبرت‌های قضایای سوریه»، تأکید کردند: این حوادث محصول یک نقشه آمریکایی-صهیونیستی است و گستره مقاومت با یافتن استحکام و انگیزه بیشتر در مقابل فشارها و جنایت‌ها، به حول و قوه الهی همه منطقه را فراخواهد گرفت.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به نقش آشکار یک دولت همسایه سوریه در حوادث این کشور، گفتند: با وجود این، قرائن متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد توطئه‌گر، نقشه‌کش و اتاق فرمان اصلی، آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند.

ایشان رفتار صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها با رخدادهای اخیر سوریه را یکی از این قرائن خواندند و افزودند: اگر اینها نقشه‌کش حوادث سوریه نبوده‌اند، چرا برخلاف دیگر کشورها ساکت ننشستند و با بمباران صدها مرکز زیرساختی، فرودگاه، مراکز تحقیقاتی، مراکز تربیت دانشمند و نقاط دیگر سوریه، عملاً در حوادث جاری دخالت کردند؟

رهبر انقلاب با اشاره به اعلام رسمی آمریکا مبنی بر حمله به ۷۵ نقطه سوریه در یکی دو روز اول حوادث، گفتند: صهیونیست‌ها هم علاوه بر هدف قراردادن صدها نقطه، سرزمین‌های سوریه را اشغال و تانک‌های خود را به دمشق نزدیک کردند و آمریکا که در حوادث مرزیِ بسیار کوچکتر در دیگر کشورها حساسیت فراوانی از خود نشان می‌دهد، نه فقط اعتراض نمی‌کند بلکه کمک هم کرده است. آیا این واقعیات نشان‌دهنده دست آنها در حوادث سوریه نیست؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تشریح یکی از قرائن دیگرِ دخالت آمریکا و رژیم صهیونیستی در قضایای سوریه، گفتند: در روزهای آخر قرار بود برخی کمک‌ها و امکانات برای مردم یک منطقه سوریه –بخصوص زینبیه- ارسال شود اما صهیونیست‌ها همه مسیرهای زمینی را مسدود کردند و هواپیماهای آمریکایی و رژیم صهیونی با پروازهای گسترده، نگذاشتند این کمک‌ها از راه هوا هم منتقل شود. اگر آنها صاحب قضیه نیستند و با قرار گرفتن در پشت سر فلان گروه تروریستی یا مسلح با سوریه نمی‌جنگند، چرا از کمک به مردم سوریه جلوگیری کردند؟

رهبر انقلاب اهداف مهاجمانی را که از شمال و جنوب دنبال تصرف سرزمین‌های سوریه هستند، متفاوت خواندند و افزودند: در این میان آمریکا دنبال محکم کردن جای پای خود است اما زمان نشان خواهد داد که هیچ یک، به اهداف خود نمی‌رسند و بدون شک مناطق تصرف‌شده سوریه بدست جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد.

ایشان در ترسیم روند تحولات آتی منطقه با تأکید بر اینکه آمریکا به توفیق الهی بدست جبهه مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد، گفتند: عوامل استکبار خیال می‌کنند جبهه مقاومت بعد از سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود، ضعیف شده است اما سخت در اشتباهند؛ چرا که اصولاً درک درستی از مقاومت و جبهه مقاومت ندارند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مقاومت را نه یک سخت‌افزارِ قابل شکستن و فرو ریختن، بلکه یک ایمان، تفکر، مکتب اعتقادی و تصمیم قلبی خواندند و افزودند: به همین علت، مقاومت با فشارها قوی‌تر می‌شود و انگیزه افراد و عناصر آن با دیدن خباثت‌ها، شدیدتر و دامنه آن گسترده‌تر خواهد شد.

ایشان قوی‌تر شدن حزب‌الله، حماس، جهاد اسلامی و دیگر نیروهای فلسطینی را زیر بار فشارهای ۱۴ ماهه اخیر، نشانه این واقعیت برشمردند و افزودند: فشار مصیبت‌ها و از دست دادن سید حسن نصرالله بسیار سنگین بود اما قدرت و مشت حزب‌الله محکم‌تر شد و دشمن هم با مشاهده این واقعیت، بدنبال آتش‌بس آمد.

رهبر انقلاب با یادآوری جنایات بی‌سابقه رژیم آدمکش در غزه و شهادت اشخاص برجسته‌ای مانند یحیی سنوار، گفتند: دشمن خیال می‌کرد مردم غزه زیر بمباران‌ها، علیه حماس قیام می‌کنند اما برعکس شد و مردم بیشتر از قبل طرفدار حماس و جهاد اسلامی و بقیه گروه‌های مجاهد فلسطینی شدند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید براینکه فراگیرشدن گستره مقاومت در همه منطقه، نتیجه قطعی فشارها و جنایات دشمنان خواهد بود، افزودند: آن تحلیلگر نادان و بی‌خبر که این حوادث را باعث ضعیف‌شدن ایران می‌داند، بفهمد که ایران قوی و مقتدر است و مقتدرتر نیز خواهد شد.

ایشان مقاومت را واقعیتی ریشه‌دار در ایمان و باور ملت‌ها خواندند و افزودند: مقاومت به معنای ایستادگی در مقابل آمریکا و هر سلطه‌گر دیگر، و مخالفت با وابستگی و نوکری آمریکا، برای ملت‌ها یک عقیده بسیار مهم است و همین باور در ماههای اخیر باعث طرفداری پرشور ملت‌های منطقه و به تعبیری ملت‌های جهان از فلسطین و ابراز تنفر از صهیونیست‌ها شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به گذشت بیش از ۷۵ سال از غصب فلسطین، گفتند: این مسئله باید در این مدت طولانی از یادها می‌رفت اما امروز ایستادگی ملت فلسطین و ملت‌های منطقه بر سر مسئله فلسطین، ده‌ برابر بیشتر از زمان غصب این سرزمین است و باور مشترک ملت‌ها به مقاومت، این شعله را افروخته‌تر کرده است.

ایشان همسویی با رژیم صهیونیستی را خط قرمز ملت‌ها دانستند و افزودند: صهیونیست‌ها و همدستانشان بدانند؛ براساس سنت الهی، جنایت پیروزی نمی‌آورد و امروز این سنت الهی و تجربه تاریخی در غزه و ساحل غربی رود اردن و لبنان در حال تکرار است.

رهبر انقلاب با اشاره به حضور ایران در سوریه در سالهای قبل، گفتند: نکته‌ای که اغلب بخصوص جوانان از آن بی‌اطلاعند این است که قبل از کمک ما به دولت سوریه، یعنی در مقطع حساس دفاع مقدس و در شرایطی که همه به نفع صدام و علیه ما کار می‌کردند، دولت سوریه با کمکی حیاتی به ایران و در حرکتی بزرگ و تعیین‌کننده، خط لوله انتقال نفت از عراق به مدیترانه را مسدود و صدام را از درآمد آن محروم کرد.

ایشان علت دیگر حضور جوانان و برخی فرماندهان ایرانی در سوریه و عراق را مقابله با فتنه داعش خواندند و افزودند: داعش بمب ناامنی بود و آنها به دنبال ناامن کردن سوریه، عراق و سپس حضور در ایران و ناامن کردن کشور ما به عنوان هدف اصلی و نهایی بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای جلوگیری از سرایت ناامنی به ایران را علت مهم عزم جمهوری اسلامی برای مقابله با داعش برشمردند و خاطرنشان کردند: مسئولان ما خیلی زود متوجه شدند که اگر جلوی داعش گرفته نشود، ناامنی سراسر ایران را فراخواهد گرفت همچنانکه نمونه‌هایی از فجایع تروریستی آنها را مردم در حوادث مجلس، حرم شاهچراغ و کرمان مشاهده کردند.

رهبر انقلاب با اشاره به فرمایشی از امیرالمؤمنین که نباید گذاشت دشمن به خانه برسد چرا که ملتی که در خانه خود با دشمن درگیر شود ذلیل می‌شود، گفتند: بر این اساس بود که نیروهای ما و سردار شهید سلیمانی و همکاران او به عراق و سوریه رفتند و با سازماندهی و مسلح کردن جوانان آن کشورها، در مقابل داعش ایستادند و کمر آن را شکستند.

ایشان با اشاره به هدف داعش برای تخریب اعتاب و اماکن مقدسه در کربلا، نجف، کاظمین و دمشق مشابه اقدام آنها در انهدام گنبد حرم مطهر سامرا، گفتند: در مقابل دشمنی آنها با اعتاب مقدسه، معلوم بود که جوانان مؤمن، غیور و محبّ اهل‌بیت اجازه تعرّض نمی‌دهند و بی‌تفاوت نمی‌مانند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، نوع حضور نظامی جمهوری اسلامی در سوریه و عراق را حضوری «مستشاری» یعنی تشکیل قرارگاههای مرکزی، تعیین راهبردها و تاکتیک‌ها، حضور در میدان جنگ در مواقع ضروری و از همه مهمتر بسیج جوانان آن مناطق خواندند و افزودند: حضور ما در سوریه و عراق به معنی اعزام لشکرهایی از ارتش و سپاه برای جنگیدن به جای ارتش آنها نبود؛ چرا که این کار نه منطقی است و نه افکار عمومی آن را قبول می‌کند.

رهبر انقلاب با اشاره به درخواست‌های پُر شمار جوانان و بسیجیان بی‌تاب و مشتاق برای اعزام به سوریه در آن مقطع گفتند: عمده حضور نیروهای ما در آن مناطق، مستشاری و در مواقع اندک و ضروری به شکل حضور نیروهای غالباً داوطلب و بسیجی بود.

ایشان، آموزش، سازماندهی و مسلح کردن گروهی چند هزار نفره از جوانان سوری برای مقابله با داعش به دست شهید سلیمانی را از اقدامات برجسته آن سردار سرافراز خواندند و با اظهار تأسف از انحلال آن گروه با تصمیم مسئولان نظامیِ سوری پس از چند سال، گفتند: بعد از خاموش شدن فتنه داعش، نیروهای ما عمدتا از سوریه بازگشتند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر اینکه جنگ اصلی باید به وسیله ارتش سوریه انجام می‌شد، افزودند: در کنار ارتش نیروهای بسیجی دیگر کشورها امکان جنگ دارند اما اگر ارتش، ضعف و بی‌همتی نشان دهد، کاری از نیروهای بسیجی برنمی‌آید که متأسفانه همین اتفاق در سوریه رخ داد.

ایشان افزودند: البته لازمه حضور در هر نقطه‌ای، همراهی و موافقت دولت آنجا است همانطور که در عراق و سوریه به درخواست دولت‌های آنها حاضر شدیم و اگر درخواستی نکنند راه بسته است و امکان کمک نخواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: وضعیت و مصائب کنونی سوریه نتیجه ضعف و کاهش روح مقاومت و ایستادگی است که ارتش سوریه از خود نشان داد.

رهبر انقلاب با مقایسه ضعف ارتش سوریه با روحیه بالای مسئولان ارشد نیروهای مسلح ایران و اصرار آنها برای کسب اجازه حضور در میدان و کمک به مقاومت، گفتند: امروز ملت ایران به ارتش و سپاه خود افتخار و مباهات می‌کند. البته در دوران طاغوت ارتش به قدری ضعیف بود که در مقابل تهاجم خارجی ایستادگی نکرد و در جنگ دوم، دشمن تا تهران پیشروی و آن را تصرف کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بیان چند نکته در خصوص حوادث سوریه و جبهه مقاومت گفتند: همه بدانند قضایا اینگونه باقی نخواهد ماند که گروهی بیایند در دمشق و به خانه‌های مردم تعرض کنند و رژیم صهیونی هم با بمباران و توپ و تانک پیشروی کند.

رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: قطعاً جوانان غیور سوری به‌پا خواهند خاست و با ایستادگی و حتی دادن تلفات، به این وضع فائق خواهند آمد، همچنانکه جوانان غیور عراق پس از اشغال آن به دست آمریکا، با کمک و سازماندهی و فرماندهی شهید عزیز ما توانستند دشمن را از خانه و خیابان‌های خود بیرون کنند. البته این کار در سوریه ممکن است زمان طولانی ببرد اما نتیجه، حتمی و قطعی است.

ایشان در بیان درس‌ها و عبرت‌هایی از حادثه سوریه برای مسئولان و آحاد ملت، گفتند: درس اول، غفلت نکردن از دشمن است. در سوریه دشمن با سرعت، عمل کرد اما آنها باید از قبل پیش‌بینی و جلوگیری می‌کردند همچنانکه دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارش‌های هشدار دهنده‌ای به مسئولان سوری منتقل کرده بودند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای گفتند: نباید از دشمن غافل شد و آن را حقیر شمرد یا به تبسّم او اعتماد کرد؛ چرا که گاهی با لبخند و لحن خوش حرف می‌زند اما با خنجری در پشت، منتظر فرصتی برای ضربه زدن است.

ایشان پیروزی و شکست و فراز و فرود شخصی و ملی را واقعیت زندگی خواندند و گفتند: مهم اینست که در فرازها مغرور نشد، چون غرور جهل می‌آورد و در شکست‌ها منفعل و مأیوس نشد، همچنانکه جبهه مقاومت از پیروزی مغرور و از ناکامی‌ها منفعل نمی‌شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: در ۴۶ سال پس از انقلاب، حوادث بزرگ و سختی را پشت سر گذاشته‌ایم همچنانکه روزی هواپیماهای صدام فرودگاه تهران را بمباران و در دل مردم ترس ایجاد می‌کردند اما در مقابل همه حوادث گوناگون و تلخ، جمهوری اسلامی حتی یک لحظه دچار انفعال نشد.

رهبر انقلاب خطر انفعال را گاهی از خود حادثه بیشتر دانستند و گفتند: از مؤمن نباید انفعال سر بزند و دچار این احساس شود که کاری از او ساخته نیست و باید تسلیم شود. همانطور که در پیروزی‌ها نیز قرآن توصیه به شکر و استغفار از کوتاهی‌ها و پرهیز از غرور می‌کند. بنابراین در پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها، غرور سمّ است و در کوتاهی‌ها و مشکلات نیز انفعال، زهر است که باید مراقب هر دوی اینها باشیم.

ایشان با اشاره به عده‌ای که کارشان خالی کردن دل مردم و ترساندن آنها است، گفتند: برخی در خارج از کشور و با رسانه‌های فارسی‌زبان این کار را می‌کنند که جور دیگری باید با آنها برخورد کرد اما در داخل کسی نباید این کار را بکند و اگر کسی در تحلیل یا بیان خود به‌گونه‌ای سخن بگوید که معنای آن خالی کردن دل مردم باشد، جرم است و باید با آن برخورد شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پایان سخنانشان، ملت ایران را آماده به کار خواندند و تأکید کردند: به توفیق الهی، ریشه صهیونیسم و عوامل خبیث غربی در این منطقه کَنده خواهد شد.

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* نباید تردید کرد که آنچه در سوریه اتفاق افتاده، محصول یک نقشه مشترک آمریکایی و صهیونیستی است. بله یک دولت همسایه‌ی سوریه نقش آشکاری را در این زمینه ایفا می‌کند و ایفا کرده، الان هم ایفا می‌کند - این را همه می‌بینند- ولی عامل اصلی توطئه‌گر و نقشه‌کش اصلی و اتاق فرمان اصلی در آمریکا و رژیم صهیونیستی است. قرائنی داریم. این قرائن برای انسان جای تردید باقی نمی‌گذارد.

* مقاومت این است، جبهه مقاومت این است: هرچه فشار بیاورید محکم‌تر می‌شود، هرچه جنایت کنید، پرانگیزه‌تر می‌شود. هرچه با آنها بجنگید، گسترده‌تر می‌شود و من به شما عرض می‌کنم به حول قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.

آن تحلیلگرِ نادانِ بی‌خبر از معنای مقاومت خیال می‌کند که مقاومت که ضعیف شد، ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد و من عرض می‌کنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن الله تعالی، ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

* البته این مهاجمینی که گفتم هرکدام یک غرضی دارند. اهدافشان با هم متفاوت است، بعضی‌ها از شمال سوریه یا جنوب سوریه دنبال تصرف سرزمین‌اند، آمریکا به دنبال این است که جاپای خودش را در منطقه محکم کند، اهدافشان اینهاست و زمان نشان خواهد داد که ان‌شاءالله هیچ کدام به این هدف‌ها نخواهند رسید. مناطق تصرف‌شده‌ی سوریه به وسیله‌ی جوانان غیور سوری آزاد خواهد شد؛ شک نکنید این اتفاق خواهد افتاد.

جاپای آمریکا هم قرص نخواهد شد، به توفیق الهی، بحول و قوه الهی، آمریکا هم به‌ وسیله‌ی جبهه‌ی مقاومت از منطقه اخراج خواهد شد.


* در قضیه‌ی فتنه‌ی داعش. داعش یعنی بمب ناامنی. داعش به معنای این بود که عراق را ناامن کند، سوریه را ناامن کند، منطقه را ناامن کند، بعد به نقطه‌ی اصلی و هدف نهایی یعنی جمهوری اسلامی ایران بیاید، جمهوری اسلامی ایران را ناامن کند. هدف اصلی و نهایی این بود. این معنای داعش است.

ما حضور پیدا کردیم، نیروهای ما هم در عراق، هم در سوریه حضور پیدا کردند به دو علت؛ یک علت حفظ حرمت اعتاب مقدسه بود. چون آن دور از معنویتها و دور از دین و ایمانها با اعتاب مقدسه دشمنی داشتند، قصد تخریب داشتند و تخریب هم کردند در سامرا مشاهده کردید به کمک آمریکایی‌ها گنبد مطهر سامرا را از بین بردند، تخریب کردند بعدها این کار را میخواستند در نجف بکنند، در کربلا بکنند، در کاظمین بکنند، در دمشق بکنند هدف داعش این بود. خب معلوم است جوان مؤمن غیور محب اهل‌بیت به هیچ وجه زیربار چنین چیزی نمیرود، اجازه نمیدهد این یک علت.

یک علت دیگر مسئله‌ی امنیت بود. مسئولین خیلی زود، به وقت فهمیدند که اگر چنانچه جلوی این ناامنی در اینجاها گرفته نشود سرایت میکند می‌آید اینجا سرتاسر کشور بزرگ ما را ناامنی خواهد گرفت. ناامنی فتنه‌ی داعش هم یک چیز معمولی نبود.

امیرالمؤمنین فرمود «ملتی که درخانه‌ی خودش درگیر با دشمن بشود ذلیل میشود،‌ نگذارید به خانه‌ی شما برسد.» لذا نیروهای ما رفتند، سرداران برجسته‌ی ما رفتند، شهید عزیز ما سلیمانی و یارانش و همکارانش رفتند جوانها را هم در عراق، هم در سوریه. اول در عراق، بعد در سوریه سازماندهی کردند، مسلح کردند، جوانهای خود آنها را، ایستادند در مقابل داعش، کمر داعش را شکستند توانستند غلبه پیدا کنند.
نوع حضور ما درحضور نظامی در سوریه در عراق هم همین‌جور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان را برداریم ببریم آنجا بجای ارتش آن کشور.

کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند کار مستشاری بود مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهم مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ اما از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه البته جوانهای ما هم، بسیجی‌های ما هم بی‌تاب، مشتاق، با اصرار، خیلی‌هایشان رفتند.

* عوامل استکبار بعد از این حوادث سوریه خوشحالند، به خیال اینکه با سقوط دولت سوریه که طرفدار مقاومت بود جبهه‌ی مقاومت دیگر ضعیف شده.

اینها سخت در اشتباهند؛ آن کسانی که خیال میکنند با این چیزها جبهه‌ی مقاومت ضعیف شده است درک درستی از مقاومت و جبهه‌ی مقاومت ندارند. نمیدانند جبهه‌ی مقاومت اصلاً یعنی چه.

جبهه‌ی مقاومت یک سخت‌افزار نیست که بشکند یا از هم فرو بریزد یا نابود بشود. مقاومت یک ایمان است، یک تفکر است، یک تصمیم قلبی و قطعی است، مقاومت یک مکتب است یک مکتب اعتقادی است. چیزی که ایمان یک عده مردم است با فشار آوردن نه فقط ضعیف نمیشود بلکه قوی‌تر میشود.

انگیزه‌ی افراد جبهه‌ی مقاومت و عناصر جبهه‌ی مقاومت با دیدن خباثتها قوی‌تر میشود و دامنه‌ی جبهه‌ی مقاومت گسترده‌تر میشود.

* مقاومت اینجوری است؛ وقتی جنایات سبُعانه‌ی دشمن را می‌بینند آن کسانی که تردید داشتند که باید مقاومت کرد یا نه، از تردید بیرون می‌آیند میفهمند که جز با سینه سپر کردن در مقابل ستمگر و ظالم و زورگو نمیشود انسان راه خودش را ادامه بدهد، باید بایستد، باید مقاومت کند مقاومت یعنی این.

شما حزب‌اللّه لبنان را نگاه کنید ببینید، مصیبتی که بر حزب‌اللّه وارد شد شوخی بود؟ کسی مثل سید حسن نصراللّه را حزب‌اللّه از دست داد این چیز کمی بود؟ حملات حزب‌اللّه، قدرت حزب‌اللّه، مشت محکم حزب‌اللّه بعد از این بیشتر از قبل شد. این را دشمن هم فهمید و قبول کرد.

آنها خیال کردند حالا که ضربه زدند میتوانند وارد سرزمین لبنان بشوند، حزب‌اللّه را عقب بزنند تا فلان جا، مثلاً تا نهر لیتانی جلو بیایند، نتوانستند بیایند، حزب‌اللّه ایستاد با کمال قدرت کاری کرد که خود آنها آمدند گفتند آتش‌بس. مقاومت این است.

* غزه را ببینید. الان یک سال و چند ماه است که غزه را دارند بمباران میکنند. افراد برجسته‌ی غزه، آدمی مثل یحیی سنوار را کشتند شهید کردند این ضربه‌ها را وارد کردند در عین حال مردم ایستادند؛ آنها به این خیال بودند که مردم را زیر فشار قرار بدهند تا مردم خودشان علیه حماس بایستند و قیام کنند. عکس شد مردم بیشتر طرفدار حماس شدند.

مقاومت این است جبهه‌ی مقاومت این است. هر چه فشار بیاورید محکم‌تر میشود. هر چه جنایت کنید پرانگیزه‌تر میشوند هر چه با آنها بجنگید گسترده‌تر میشود و من به شما عرض میکنم، به حول و قوه‌ی الهی گستره‌ی مقاومت بیش از گذشته تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.

آن تحلیلگر نادان بی‌خبر از معنای مقاومت خیال میکند که مقاومت که ضعیف شد ایران اسلامی هم ضعیف خواهد شد. من عرض میکنم به حول و قوه‌ی الهی، به اذن‌اللّه‌تعالی ایران قوی مقتدر است و مقتدرتر هم خواهد شد.

* سؤالی اینجا مطرح میشود. آیا با این توصیفی که ما از مسائل سوریه کردیم، در این چند سال در سوریه حضور داشتیم یا نه؟ خب همه میدانند که بله. شهدای حرم، شهدای دفاع از حرم نشان دهنده‌ی این است که ما حضور داشتیم.

ما به دولت سوریه کمک کردیم، لکن قبل از اینکه ما به دولت سوریه کمک کنیم، در یک مقطع حساسی دولت سوریه یک کمک حیاتی به ما کرد. این را اغلب اطلاع ندارند.

در بحبوحه‌ی دفاع مقدس آن وقتی که همه برای صدام کار میکردند و علیه ما کار میکردند، دولت سوریه آمد یک حرکت تعیین کننده‌ی بزرگی به نفع ما انجام داد و علیه صدام و آن این بود که لوله‌ی نفتی را که نفت آنجا را میبرد به مدیترانه و به اروپا و پولش برمیگشت درکیسه‌ی صدام، این لوله را قطع کرد، این لوله را قطع کرد. غوغایی شد در دنیا. نگذاشت نفتی که برای صدام است، این جریان پیدا کند.

خود دولت سوریه هم از این عبور این مسیر به اصطلاح از این ترانزیت نفت سود میبرد، پول میگرفت. از آن پول هم صرفنظر کرد. البته عوضش را گرفت از ما. یعنی جمهوری اسلامی این خدمت را بی‌عوض نگذاشت. آنها اول کمک کردند.

* در سوریه شهید سلیمانی یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلح کرد، سازماندهی کرد، آماده‌شان کرد ایستادند.

بعد البته خب بعدها متأسفانه بعضی از خود مسئولان نظامی آن کشور ایراد درست کردند، مشکل درست کردند، چیزی که به نفع خودشان بود از آن صرف‌نظر کردند متأسفانه. و بعد از آن که فتنه‌ی داعش خاموش شد نیروها بخشی از نیروها برگشتند، بخشی ماندند در آنجا.

در همین قضایا هم بودند و حضور داشتند منتها همان‌طور که عرض کردم جنگ اصلی را ارتش آن کشور باید بکند. در کنار ارتش آن کشور است که نیروی بسیجی که از جای دیگر آمده میتواند بجنگد. اگر ارتش آن کشور ضعف نشان داد از این بسیجی کاری برنمی‌آید و این اتفاق متأسفانه افتاد.

وقتی روح ایستادگی و مقاومت کم بشود میشود این. این مصیبتهایی که امروز بر سر سوریه دارد می‌آید که خدا میداند تا کی ادامه پیدا کند تا کی جوانهای سوریه ان‌شاءاللّه بیایند در میدان و جلویش را بگیرند این بر اثر همان ضعفهایی است که آنجا نشان داده شد.

* مسئولان بالای نیروهای مسلح، سازمانهای مسلح به من نامه مینویسند که ما در قضیه‌ی لبنان، در قضیه‌ی حزب‌اللّه که ما تاب تحمل نداریم اجازه بدهید ما برویم.

این را مقایسه کنید با آن ارتشی که تاب تحمل ندارد و می‌گریزد. دوران رژیم طاغوت متأسفانه ارتش ما همین‌جور بود؛ آنها هم در مقابل حمله‌ی دشمنان، خارجی‌ها در جنگهای مختلف از جمله در جنگ [جهانی] دوم ایستادگی نکردند، نایستادند. دشمن آمد تا خود تهران را گرفت آن روز. ایستادگی نکردند، ایستادگی نکردند. وقتی ایستادگی نمیکنند نتیجه این میشود. بایستی مقاومت کرد.

ما در همین شرایط دشوار هم آماده بودیم اینجا به من آمدند گفتند که همه‌ی امکاناتی که برای سوری‌ها امروز لازم است ما آماده کرده‌ایم آماده‌ایم که برویم. آسمانها بسته بود، زمین بسته بود، رژیم صهیونیستی و آمریکا هم آسمان سوریه را بستند هم راه‌های زمینی را بستند، امکان نداشت. اینجوری است قضایا. انگیزه‌ها اگر چنانچه در داخل آن کشور به حال خود باقی میماند و میتوانستند در مقابل دشمن حرفی داشته باشند دشمن آسمانشان را هم نمیتوانست ببندد، راه زمینی را هم نمیتوانست ببندد. میشد بهشان کمک کرد.

* همه بدانند مسئله اینجور نخواهند ماند؛ اینی که حالا یک گروهی بیایند در دمشق و جای دیگر شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع اینجوری نمی‌ماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد اما بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنانی که جوانان غیور عراق این کار را کردند.

جوانان غیور عراق با کمک و هدایت و فرماندهی و سازماندهی شهید عزیز ما توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند از خانه‌های خودشان بیرون کنند، و الّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را میکردند.

* حادثه‌ی سوریه برای ما، برای یکایک ما برای مسئولین ما هم درس دارد هم عبرت دارد. باید درس بگیرد.

یکی از درسهای این مسئله‌ی غفلت است، غفلت از دشمن؛ بله در این حادثه دشمن با سرعت عمل کرد، اما اینها بایستی از قبل از حادثه می‌فهمیدند که این دشمن عمل خواهد کرد و با سرعت عمل خواهد کرد.

ما به اینها کمک هم کرده بودیم. دستگاه اطلاعاتی ما از چند ماه قبل گزارش‌های هشداردهنده‌ای را به مسئولین سوریه منتقل کرده بود، من نمی‌دانم البته آیا این دست آن مقامات بالا رسیده بود یا نه همان وسط‌ها گم‌ و گور شده بود. ولی مسئولین اطلاعاتی ما به اینها گفته بودند از شهریور، مهر، آبان، پشت سر هم گزارش داده بودند.

از دشمن نباید غافل شد. دشمن را حقیر هم نباید شمرد، به تبسم دشمن هم نبایستی اعتماد کرد، گاهی دشمن با لحن خوش با انسان حرف می‌زند با تبسم حرف می‌زند، اما خنجر را پشت سرش گرفته منتظر فرصت است.

* جبهه‌ی مقاومت نه از پیروزی‌ها مغرور باید بشود، نه از شکست‌ها مأیوس باید بشود. پیروزی و شکست هست، زندگی شخصی انسانها هم همین جور است. در آن موفقیت هست ناکامی هست. زندگی گروه‌ها همین جور است، در آن موفقیت هست ناکامی هست.

یک جریانی یک روز بر سر کار است، یک روز منعزل از کار است، دولت‌ها همین جور کشورها همین جور. فراز و نشیب در زندگی‌ هست، از فراز و نشیب نمی‌شود انسان پرهیز بکند، آنچه لازم است این است که وقتی بر فراز قرار می‌گیریم مغرور نشویم. چون غرور جهل می‌آورد. خود مغرور شدن انسان را غافل میکند وقتی که به فرود رسیدیم یک جایی ناکام ماندیم بایست افسرده و مأیوس و دلشکسته نشویم.

جمهوری اسلامی در این چهل و چند سال با حوادث بزرگ و سختی مواجه شده. حوادث بزرگ. جوانها آن روز را ندیدند، در همین تهران در خانه نشسته بودند مردم تهران جنگنده‌ی میگ ۲۵ ساخت شوروی متعلق به صدام می‌آمد بالای سر ما اینجا حرکت میکرد اگر نجابت می‌کرد بمباران نمی‌کرد اما می‌ترساند و ما هم هیچ کار نمی‌توانستیم بکنیم. نه پدافندش را داشتیم نه امکاناتش را داشتیم با اینها مواجه شدیم ما.

جمهوری اسلامی با این حوادث گوناگون، حوادث تلخ مواجه شده اما در این حوادث یک لحظه جمهوری اسلامی دچار انفعال نشده. انفعال از مؤمن نباید سر بزند. انفعال گاهی از خود حادثه خطرش بیشتر است. انفعال یعنی اینکه انسان نگاه کند به این احساس برسد که هیچ کاری نمیتواند بکند، پس تسلیم بشود. این انفعال است. پس در پیشرفتها و موفقیتها غرور سم است. در ناکامیها، مشکلات، انفعال زهر است.

* یک عده‌ای البته همتشان این است که تو دل مردم را خالی کنند. این نباید اتفاق بیفتد.

حالا بعضی در خارج این کار را میکنند، تلویزیونهای خارجی، رادیوهای خارجی، روزنامه‌های خارجی به زبان فارسی با مردم حرف میزنند، جوری تصویر میکنند قضایا را که مردم را بترسانند، تو دل مردم را خالی کنند. آن حالا تدبیرش جور دیگر است. با آنها جور دیگری باید برخورد کرد. اما در داخل کسی نباید این کار را بکند.

در داخل اگر کسی در تحلیلی، در بیانی جوری حرف بزند که معنایش خالی کردن تو دل مردم باشد، این جرم است. باید دنبال بشود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ | 19:0 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار هزاران نفر از اقشار مختلف مردم درباره تحولات منطقه

هزاران نفر از اقشار مختلف مردم صبح امروز (چهارشنبه) با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کردند.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ | 18:59 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

مطالبات رهبر معظم انقلاب از دانشجویان؛ از تأکید بر انقلابی‌گری تا کرسی‌های آزاداندیشی و مطالبه‌گری

همه دنیا را هم که بگردید هیچ مقام و مسئولی پیدا نمی‌کنید که سالانه و به طور مستمر جلساتی را برای دیدار و گفت‌وگو با اقشار مختلف مردم از هر صنف و گروه و دسته‌ای اختصاص داده باشد.

مطالبات رهبر معظم انقلاب از دانشجویان؛ از تأکید بر انقلابی‌گری تا کرسی‌های آزاداندیشی و مطالبه‌گری

زمان مطالعه: ۱۲ دقیقه

رهنمودهای رهبری به دانشجویان در این سال‌ها طیف وسیعی از موضوعات را در برگرفته و از تأکید بر تقویت گفتمان انقلاب وبنیه‌های انقلابی دانشجویان و آرمان‌گرایی و مرزبندی با دشمنان گرفته، تا تأکید بر عمق‌بخشی به فعالیت‌های علمی و گام‌نهادن در مسیرهای ناپیموده علم و کشف افق‌های تازه علمی، و ضرورت فعالیت‌ سیاسی و مطالبه‌گری صحیح از مسئولین و برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی را شامل شده است.

نه فقط در ایران، همه دنیا را هم که بگردید هیچ مقام و مسئولی پیدا نمی‌کنید که سالانه و به طور مستمر جلساتی را برای دیدار و گفت‌وگو با اقشار مختلف مردم از هر صنف و گروه و دسته‌ای اختصاص داده باشد؛ رهبر معظم انقلاب اما از همان ابتدای زعامت، اهتمام ویژه‌ای به این امر داشته و فرصت‌های متعددی را در اختیار اقشار مختلف جامعه قرار داده‌اند تا حرف‌ها و دغدغه‌های خود را بی هیچ واسطه و حائلی با ایشان در میان بگذارند.

در این میان همواره دیدارهای رهبری با دانشجویان هم از پرتکرارترین و مهمترین جلسات بوده که تقریبا بدون وقفه برگزار شده است، هم به لحاظ نوع مخاطب، صراحت بیان آن‌ها و نوع پرسش‌های طرح شده از جذابیت‌های ویژه‌ای برخوردار بوده است، تا آنجا که خود ایشان هم بارها از این دیدارها به عنوان «شیرین‌ترین جلسات» یاد کرده‌اند.

رهبر انقلاب در این دیدارهای صمیمانه ضمن شنیدن دغدغه‌ها و مطالبات دانشجویان با نگاهی پدرانه، متقابلا انتظارات و توصیه‌های خود را نیز خطاب به آن‌ها بیان فرموده و به نوعی در این جلسات خط‌مشی‌های کلی و نقشه راه دانشگاه‌ها، جنبش‌های دانشجویی و به طورکلی دانشجویان را مشخص فرموده‌اند.

رهنمودهای رهبری به دانشجویان در این سال‌ها طیف وسیعی از موضوعات را در برگرفته و از تأکید بر تقویت گفتمان انقلاب و بنیه‌های انقلابی دانشجویان و آرمان‌گرایی و مرزبندی با دشمنان گرفته، تا تأکید بر عمق‌بخشی به فعالیت‌های علمی و گام‌نهادن در مسیرهای ناپیموده علم و کشف افق‌های تازه علمی و ضرورت فعالیت‌ سیاسی و مطالبه‌گری صحیح از مسئولین و برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی را شامل شده است.

به بهانه فرارسیدن ۱۶آذر و روز دانشجو، نگاهی اجمالی داریم به برخی از مهم‌ترین مطالبات و توصیه‌هایی که رهبر انقلاب طی سال‌های گذشته در دیدارهای دانشجویی خطاب به دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی عنوان فرمودند:

تقویت بنیه‌های انقلابی و مؤلفه‌های گفتمان انقلاب

شاید یکی از پرتکرارترین توصیه‌های معظم‌له به دانشجویان که در جلسات متعدد و با تعابیر گوناگون آن را بیان داشته‌اند، تأکید بر «انقلابی‌گری» و «تقویت باور دانشجویان به مؤلفه‌های اصیل گفتمان انقلاب» بوده است. ایشان حتی این امر را به عنوان نخستین انتظاری که از تشکل‌های دانشجویی دارند عنوان کردند و فرمودند: «من اولین انتظاری که از تشکّل‌ها دارم، این است که بنیه‌ی دینی و انقلابی‌تان را تقویت کنید؛ از این مسأله آسان عبور نکنید.» ۱۴۰۰/۰۲/۲۱

بعضی‌ها هستند همه‌ی سعی‌شان این است که در مبانی انقلاب ایجاد تردید کنند؛ با اینها با قوّت و با صراحت حرف بزنید، یعنی مرزتان را با اینها مشخّص کنید. من هیچ توصیه نمی‌کنم با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی می‌کند و دشمن را تزئین می‌کند و راه غلط را در مقابل پای ما می‌گذارد، با مماشات رفتار کنیم.ایشان در این راستا بر «دفاع صریح و بدون تقیّه از نظام اسلامی» تأکید و خاطرنشان کردند: «دشمن با تکیه بر کمبودها، نقص‌ها و قصورها، انقلاب را کم‌ارزش جلوه می‌دهد و پیشرفت‌ها و موفقیت‌ها را نادیده می‌گیرد که لازم است تشکل‌های انقلابی این نامعادله را برهم بزنند.» ۱۳۹۵/۰۴/۱۲

رهبر انقلاب هم‌چنین با تصریح بر این‌که «گفتمان عدالت، اقتصاد دانش‌بنیان، پیشرفت ایرانی اسلامی، شتاب در یافته‌های علمی؛ این‌ها گفتمان‌های اصلی است؛ این گفتمان‌ها را تقویت کنید» ۹۵/۰۴/۱۲، بر «تلاش جدّی و همه‌جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در دانشگاه» تأکید کرده و فرمودند: «نگویید در دانشگاه دیگر نمی‌شود کاری کرد؛ شنیدم این را کع بعضی‌ها می‌گویند «آقا، دیگر در دانشگاه نمی‌شود کاری کرد»؛ نه آقا، در دانشگاه خیلی می‌شود کار کرد، اتّفاقاً در دانشگاه باید کار کرد. چه کسی باید در دانشگاه کار بکند؟ شما.

شما تشکّل‌ها هستید که در دانشگاه باید کار بکنید... من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ شما افسران جوان جنگ نرم باشید- آنجایی که احساس می‌کنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمی‌تواند درست مدیریّت کند، آنجا آتش‌به‌اختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید، فکر کنید، پیدا کنید، حرکت کنید، اقدام کنید.» ۹۶/۰۳/۱۷

ضرورت مرزبندی با تردیدکنندگان در مبانی انقلاب

ایشان در ادامه توصیه به انقلابی‌گری ضرورت مرزبندی با تردیدکنندگان در مبانی انقلاب را نیز مورد توجه قرار داده و فرمودند: «بعضی‌ها هستند همه‌ی سعی‌شان این است که در مبانی انقلاب ایجاد تردید کنند و نشانه‌های پیشرفت کشور را انکار کنند؛ با اینها با قوّت و با صراحت حرف بزنید، یعنی مرزتان را با اینها مشخّص کنید. من هیچ توصیه نمی‌کنم با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی می‌کند و دشمن را تزئین می‌کند و راه غلط را در مقابل پای ما می‌گذارد، با مماشات رفتار کنیم؛ نخیر، آنجا با صراحت رفتار کنید، با قوّت رفتار کنید. و این [هم] که تردید ایجاد کنند، این ستون فقرات کار فرهنگی دشمن است؛ این، آن لُبّ جنگ نرم دشمن است که ایجاد تردید کنند. اگر کسی هم در مجموعه‌ی کشور، داخل کشور همین کار دشمن را انجام می‌دهد، طبعاً باید در مقابل او ایستاد.» ۹۹/۰۲/۲۸

رهبر انقلاب اما هم‌چنان که بر مرزبندی با تردیدکنندگان در مبانی انقلاب تأکید می‌کنند، همزمان به «گسترش جبهه انقلاب» نیز توجه ویژه داشته و دانشجویان را به یارگیری در این جبهه توصیه فرموده و از حذف و طرد افراد به صرف اختلاف سلیقه برحذر می‌دارند: «جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر درباره‌ی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت می‌دهید معتقدند، در فلان مسأله‌ی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید، از دایره‌ی انقلابی‌گری خارج بدانید. هر چه می‌توانید جبهه‌ی انقلاب را گسترش بدهید، جذب کنید؛ البتّه منظورم جذب منافق نیست، جذب آدم بی‌اعتقاد نیست؛ جذب آدم معتقدی است که با شما اختلاف سلیقه دارد.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۸

تأکید بر تولید علم و عالم‌پروری

یکی دیگر از مؤلفه‌های مورد تأکید رهبری خطاب به دانشجویان ناظر به رسالت اصلی دانشگاه در علم‌آموزی و تولید دانش و شکستن مرزهای علم و گام نهادن در افق‌های ناپیموده است که تأثیر خود را در زندگی روزمره مردم نیز آشکار خواهد کرد. ایشان در این خصوص به دانشجویان توصیه کردند: «دانشگاه محلّ دانش است... یعنی در دانشگاه باید هم عالِم تولید بشود، هم علم تولید بشود، هم عِالم و علم جهت درست پیدا کند؛ این سه نکته‌ی اساسی در دانشگاه باید باشد. تربیت عالِم که من از آن تعبیر می‌کنم به تولید عالم، و تولید علم که همان چیزی است که سال‌ها است تکرار می‌کنیم؛ یعنی خطوط مرزیِ علم را شکستن و جلو رفتن که این کاری است که ما در کشورمان هنوز نتوانسته‌ایم آن‌چنان‌که شایسته‌ی نظام جمهوری اسلامی است به آن برسیم؛ البتّه کارهایی شده، لکن عقبیم. باید بتوانیم از لحاظ علمی جلو برویم؛ وقتی علم جلو رفت، آن‌وقت فنّاوری هم جلو می‌رود؛ وقتی فنّاوری جلو رفت، تأثیر در زندگی می‌گذارد.» ۹۶/۰۳/۱۷

تشکیل کرسی‌های آزاداندیشی، مطالبه‌ای بر زمین‌مانده

رهبر معظم انقلاب هم‌چنین طی سال‌های گذشته در دیدارهای مختلف خود با نخبگان و دانشجویان کشور آن‌ها را به توجه و تشکیل کرسی‌های آزاداندیشی در مکان‌های علمی و آموزشی به منظور انجام گفت‌و گوهای سازنده و مفید در زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فراخواندند. ایشان اهتمام به برقراری کرسی‌های آزاداندیشی را در مجموعه سیاست های کلی علم و فناوری در تاریخ ۹۳/۶/۲۹ نیز ابلاغ فرموده و در جلسات متعدد بر آن تأکید کرده‌اند. ایشان در یکی از دیدارهایی که با دانشجویان داشتند فرمودند: «یک نکته‌ی دیگری که یکی از دانشجویان عزیز گفتند، [این بود که] کرسی‌های آزاداندیشی به معنای واقعی کلمه تشکیل بشود. کاملاً درست است؛ من موافقم که کرسی‌های آزاداندیشی تشکیل بشود. ما که گفتیم کرسی آزاداندیشی، از اوّل نظرمان همین بود؛ کسی بیاید و نظر مخالف خودش را هم بگوید؛

تشکیل میزگردها و کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها که بنده مکرّر این را تکرار کرده‌ام و خب خیلی پیشرفتی نداشته. چه کسی باید این را بکند؟ [اگر] منتظر باشید که رئیس دانشکده یا معاون فرهنگی یا مانند اینها بکنند، فایده‌ای ندارد؛ خودتان باید بکنید. در دانشگاه‌ها کرسی‌های آزاداندیشی را باید تشکیل بدهید.منتها شما جوانِ دانشجوی انقلابیِ مسلمانِ ولائی، آن قدرت منطق و قوّت استدلال را پیدا کنید که بتوانید قشنگ بروید با خونسردی در مقابل او قرار بگیرید و استدلال او را باطل کنید؛ این خوب است، این درست است. و این امروز ممکن است؛ [شاید] ده سال پیش، دوازده سال پیش، پانزده سال پیش این کار ممکن نبود، امروز ممکن است. امروز جوان‌هایی که در حوزه‌ی دیانت فعّالیّت می‌کنند و توانایی‌های خوب فکری دارند، فراوانند؛ اشکال ندارد. البتّه یک آداب و ترتیبی دارد؛ یعنی کرسی آزاداندیشی یک ترتیبات و آدابی دارد که باید عقلای مسئولین دستگاه‌ها بنشینند این ترتیب و آداب را -که بتوانند درست هدایت کنند این کرسی‌ها را که کار خودش را انجام بدهد- مشخّص کنند. این هم یک نکته بود.» ۹۴/۰۴/۲۰

ایشان چند سال بعد از عدم پیشرفت در این مقوله ابراز نارضایتی کرده و بار دیگر مسئولیت پیگیری و تحقق آن را متوجه دانشجویان دانسته و فرمودند: «تشکیل میزگردها و کرسی‌های آزاداندیشی در دانشگاه‌ها که بنده مکرّر این را تکرار کرده‌ام و تأکید کرده‌ام و توصیه کرده‌ام؛ و خب خیلی پیشرفتی نداشته. چه کسی باید این را بکند؟ [اگر] منتظر باشید که رئیس دانشکده یا معاون فرهنگی یا مانند اینها بکنند، فایده‌ای ندارد؛ خودتان باید بکنید. در دانشگاه‌ها کرسی‌های آزاداندیشی را باید تشکیل بدهید؛ منتها همین طور که گفتم همه‌ی این حرکتها باید منضبط باشد.۱۳۹۸/۰۳/۰۱»

دانشجو باید سیاسی باشد

یکی دیگر از مطالبه‌های رهبر انقلاب طی این سال‌ها معطوف به توصیه دانشجویان به مطالعه و تحلیل سیاسی بوده است، ایشان حتی با لحنی تند افرادی را که به دنبال غیرسیاسی کردن دانشجویان هستند مورد خطاب قرار داده و به آن‌ها نهیب زدند که: «خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند.» ایشان در اوایل دهه هفتاد و در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی در دیدار با جمعی از دانشجویان فرمودند: «بنده دلم می‌خواهد این جوانان ما شما دانشجویان؛ چه دختر، چه پسر و حتّی دانش‌آموزان مدارس روی این ریزترین پدیده‌های سیاسی دنیا فکر کنید و تحلیل بدهید. گیرم که تحلیلی هم بدهید که خلاف واقع باشد؛ باشد! خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیرسیاسی کنند. حکومت‌های مستبد دنیا، صرفه‌شان به این است که مردم سیاسی نباشند؛ مردم درک و تحلیل و شعور سیاسی نداشته باشند. اما حکومتی که می‌خواهد به دست مردم کارهای بزرگ را انجام دهد؛ نظام را می‌خواهد با قدرت بی‌پایان مردم به سر منزل مقصود برساند و مردم را همه چیز نظام می‌داند، مگر مردمش - بخصوص جوانان، و بالاخص جوانانِ دانشجویش - میتوانند غیرسیاسی باشند!؟ مگر می‌شود!؟ عالِم‌ترین عالِم‌ها و دانشمندترین دانشمندها را هم، اگر مغز و فهم سیاسی نداشته باشند، دشمن با یک آبنبات تُرش می‌تواند به آن طرف ببرد؛ مجذوب خودش کند، و در جهت اهداف خودش قرار دهد! این نکات ریز را، باید جوانان ما درک کنند.» ۷۲/۰۸/۱۲

خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده‌اند و می‌کنند که قشر جوان و دانشگاه ما را غیر سیاسی کنند.ذیل این مقوله رهبر انقلاب لزوم «مطالبه‌گری» دانشجویان را مطرح و آن را به‌مثابه «طبیعت دانشجو» عنوان کرده و دانشجویان را به مطالبه‌گری صحیح و منطقی از مسئولان برای انجام «کارهای جدی» فراخوانده و فرمودند: «مطالبه‌گری کنید و از مسئولان بخواهید که کار جدّی بکنند؛ یکی از کارهایی که ‌شما[دانشجویان] می‌توانید بکنید این است؛ شما برحذر بدارید مسئولان را از کارهای نمایشی؛ از آنها بخواهید کارهای جدّی و ‌واقعی انجام بدهند؛ این یکی از مطالبات درست و به‌جای دانشجویان است که می‌توانند این را بخواهند. مثال‌های فراوان وجود دارد که در همه‌ی این‌ها می‌توان مطالبه‌گری کرد، مثل مسئله‌ی عدالت اقتصادی، مسئله‌ی فرهنگ، ‌مسئله‌ی سبک زندگی؛ اینها همه مسائلی است که می‌توان در مورد اینها واقعاً مطالبه‌گری کرد و درخواست عمل جدّی کرد؛ ‌می‌توان از مسئولین خواست، منتها... با منطق و با استدلال درست» ۱۴۰۱/۰۲/۰۶

در مطالبه‌گری‌ها منطقی و بدونِ مخرجِ مشترک با دشمن عمل کنید

رهبر انقلاب در عین ترغیب دانشجویان به مطالبه‌گری منطبق با استدلال آن‌ها را در این راه از هم‌سویی و هم‌نوایی با دشمن نیز برحذر داشته و پرهیز دادند: «در مطالبه‌گری‌ها با دشمن وجه مشترک پیدا نکنید، در مطالبه‌گری‌ها که من به شما توصیه‌ی مطالبه‌گری میکنم مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبه‌ی بحقّ شما سوء استفاده کند، هم در صورت‌بندی مسئله هم در راه ‌حلی که ارائه می‌دهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و مخرج مشترک پیدا نکنید. [چون] او هم موضوعات را مطرح می‌کند دیگر، او هم مشکلات را مطرح می‌کند، هم ‌صورت مسئله را او مطرح می‌کند، هم به‌اصطلاح علاج را و نتیجه‌گیری را مطرح می‌کند. شما صورت مسئله‌تان هم با او باید ‌فرق داشته باشد، نتیجه‌گیری‌تان هم با او باید بکلّی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر، او مُغرض است و از روی ‌خیرخواهی انجام نمی‌دهد» ۱۴۰۱/۰۲/۰۶

آرمان‌گرایی تا رسیدن به تمدن اسلامی

همزمان با مطالبه‌گری، رهبر انقلاب دانشجویان را به آرمان‌گرایی و در نظر داشتن افق‌های متعالی برای نیل به تمدن اسلامی نیز توصیه می‌کنند: «این پرچم آرمان‌خواهی و مطالبه‌گری را زمین نگذارید... این بسیار چیز باارزشی است؛ این مطالبه‌گری را از دست ندهید، این آرمان‌خواهی را داشته باشید؛ این ‌آرمان‌های مهم را عدالت، استقلال، رفع فساد، در نهایت تمدّن اسلامی. آرمان اصلی و واقعی و نهایی، ایجاد تمدّن اسلامی ‌است؛ اینها را از دست ندهید و اینها را مطالبه کنید و بخواهید روی آن فکر کنید؛ البتّه مطالبه‌گری بایستی با شکل‌های منطقی ‌باشد.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۸

ایشان هم‌چنین فلسفه تشکل‌‏های دانشجویی را اساسا برای رسیدن آرمان‌ها عنوان کرده و خاطرنشان ساختند: «تشکل دانشجویی باحزب فرق دارد. احزاب وسازمان‌های سیاسی دروضع رایج ومتعارف عالم، تشکیلاتی هستندکه برای رسیدن به قدرت به وجود آمده‌‏اند. احزاب در دنیا این‌جورند. یعنی مجموعه‌‏هایی تشکیل می‌شوند برای اینکه قدرت سیاسی را درجامعه دردست بگیرند. این خاصیت حزب است. تشکل‏‌های دانشجویی مطلقاً برای این به وجود نمی‏‌آیند و نمی‌خواهند قدرت را در دست بگیرند. تشکل‌‏های دانشجویی برای رسیدن به آرمان‌ها به وجود می‏‌آیند.» ۱۳۸۷/۰۹/۲۴

مراقب آرمان‌زدایی از دانشگاه باشید

ذیل مقوله آرمان‌گرایی رهبر انقلاب هم‌چنین نسبت به هویت‌زدایی و آرمان‌زدایی از دانشگاه‌ها هشدار داده و دانشگاهیان اعم از دانشجو و استاد و مسئولین دانشگاه را به حساس بودن به این مسأله فراخوانده اند: «دغدغه‌ی هویّت‌زدایی و آرمان‌زدایی از دانشگاه‌ را داشته باشید مسئولین و خود دانشگاهیان و شما دانشجوها در درجه‌ی اوّل دغدغه‌ی هویّت‌زدایی و آرمان‌زدایی از دانشگاه را داشته باشید. بایستی برایش نگران بود و فکر کرد؛ همه باید فکر کنند. ایدئولوژی، تفکّر، ارزشها، هویّت یک ملّت است. اینکه گفته می‌شود بایستی در داخل ایدئولوژی‌زدایی بشود، یعنی هویّت فکری جامعه که مظهر مهمّش هم دانشگاه و دانشجو است بایستی از بین برود.» ۱۴۰۱/۰۲/۰۶


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳ | 10:56 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

سخن‌نگاشت | دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان

متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت ۲۴ هزار شهید استان اصفهان که در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۳ برگزار شده بود، امروز در محل برگزاری همایش در اصفهان منتشر شد.
رسانه KHAMENEI.IR در این مجموعه سخن‌نگاشت مروری بر بیانات رهبر انقلاب داشته است.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ | 10:53 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

گزارشی از دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت شهدای استان اصفهان با رهبر انقلاب

نصف جهان در قاب خاتم‌کار

محمدصادق علیزاده

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif «ولی آقای بابایی اصفهانی نبود»! آقا با اوّلین جمله کمی جوّ جلسه را عوض می‌کنند. بعضی‌ها که حواسشان به صحبت‌های رئیس کنگره نبود ــ که قبل از آقا چند دقیقه‌ای از فرایند برگزاری کنگره گزارش داد و لابه‌لای شهدای شاخص استان هم، یا به‌سهو یا به‌عمد، نامی از شهید عبّاس بابایی برد ــ ناگهان گوششان تیز می‌شود که چه شده و منظور آقا چیست؛ بعضی‌ها هم که مثل من متوجّه ضمیر جمله‌ی آقا می‌شوند، لبخند می‌زنند. رئیس کنگره‌ی شهدای اصفهان با زیرکی به پاس دوره خدمت شهید عباس بابایی در اصفهان و فرماندهی او بر پایگاه هشتم شکاری این شهر که پایگاه مادر ناوگان اف-۱۴های نیروی هوایی محسوب می‌شود او را در زمره‌ی اصفهانی‌ها محسوب کرده بود که از دید آقا پنهان نماند.

چشم می‌چرخانم بین جمع؛ پسر شهید همّت و شهید زاهدی و شهید نیل‌فروشان که در آخرین صف نماز بودند، حالا همان‌جا نشسته‌اند؛ موقع ورود هم با هم بودند. تصویر عجیبی است قاب فرماندهان و شهیدان اصفهان؛ از شهدای قدس مانند شهیدان حجازی، زاهدی و نیل‌فروشان، تا شهدای دفاع مقدّس از قبیل شهید همّت!

غلظت اصفهانی‌ها در لایه‌ی مسئولان نظام بالا است؛ به جز خانواده‌ی شهدای شاخص و دست‌اندرکاران کنگره، حجت‌الاسلام والمسلمین محسنیِ اژه‌ای (رئیس قوّه‌ی قضائیّه) و سرلشکر حسین سلامی (فرمانده کلّ سپاه) و سرتیپ رادان (فرمانده کلّ انتظامی کشور) هم هستند. آمار شهدا و ایثارگران‌ استان هم همین است؛ ده درصدِ شهدای کشور از اصفهانند. تعداد شهدا را اگر به نسبت جمعیّت استان در نظر بگیریم، اصفهان از نظر آمار شهدا و ایثارگران در صدر است. آمارهایی هم که فرمانده سپاه استان از تعداد خانواده‌های با بیش از یک شهید می‌دهد، در نوع خودش، هم جالب است و هم عجیب: ۹۶ خانواده با ۳ شهید، ۱۳ خانواده با ۴ شهید، ۵ خانواده با ۵ شهید، ۳ خانواده با ۶ شهید و ۱ خانواده با ۷ شهید! این آمار، نموداری است از وضعیّت حضور اصفهانی‌ها در صحنه.

* ترکش را باید دم در تحویل دهیم
تازه این‌ها به جز شخصیّت‌هایی مثل شهید بهشتی و شهید نوّاب صفوی است! بماند که بعضی از همین افراد حاضر در جلسه هم در زمره‌ی شهدای زنده‌اند؛ نمونه‌اش همان بنده‌خدایی که موقع ورود، جلوی گیت‌ بازرسی ایکس‌ری گیر کرده بود، رفیقش از راه رسید و به شوخی و خنده چیزی گفت، طرف هم به شوخی و خنده ــ که من نفهمیدم جدّی است یا مزاح ــ جوابش را داد که ترکشِ توی بدنش صدای بوق دستگاه را درآورده و فعلاً مانده‌اند برای بررسی بیشتر و با همان لهجه‌ی غلیظ اصفهانی ادامه داد که «باید ترکش رو اینجا دم در تحویل بدم و بیاییم تو»!

همه‌ی این‌ها را باید گذاشت کنار اظهارات نماینده‌ی ولیّ‌فقیه و امام‌جمعه‌ی اصفهان از وضعیّت این روزهای استان، تا جورچین تصویر اصفهان کامل‌تر شود: «اصفهانی‌ها شاید به خودشان مشکل بگیرند، امّا برای کار خیر خرج می‌کنند. در همه‌ی زمینه‌ها، از مدرسه‌سازی و آزاد کردن زندانی تا کمک به مردم غزّه و لبنان، کارهای عجیبی می‌کنند.» سپس، از چند نمونه از طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی مثال می‌زند کسی را که یک ربع‌سکّه داشت و می‌گفت این تمام موجودی طلای من است و برای کمک به غزّه و لبنان آورده بود، تا کسی که سرویس طلای نهصدمیلیون‌تومانی‌اش را بخشیده!

* یک امام‌جمعه‌ی زرنگ
امام‌جمعه البتّه زرنگی هم می‌کند و به نمایندگی از مردمش می‌گوید: «مسئله‌ی آب اصفهان یک مشکل بزرگ استان است. امیدواریم که دستورات و عنایات شما در این زمینه در دستور کار دولت چهاردهم هم قرار گیرد.» در پایان صحبت‌هایش اشاره‌ی ریزی هم می‌کند که کدورت‌های سیاسی در استان به صفر میل کرده است.

جورچین تصویر مردم اصفهان با صحبت‌های آقا کامل می‌شود، وقتی که از عقبه‌ی فرهنگ و علم و تدیّن مردم این دیار سخن می‌گویند و اینکه اصفهان نشان داده بین علم و دین جدایی نیست و کار کسانی که در این جدایی می‌دمند، هم غلط است و هم بیهوده. آقا با اشاراتشان به تدیّن و فرهنگ و علم و جهاد و مبارزه‌ی مردم اصفهان، دارند تصویر اصفهان را می‌برند توی یک قاب میناکاری و خاتم‌کاری‌شده. این تصویر البتّه نمادی از ایران معاصر است در قاب میناکاری و خاتم‌‌کاری‌شده، شبیه همان قاب‌هایی که بعد از بیانات، در قالب یک نمایشگاه مختصر، از فعّالیّت‌های کنگره برپا شد و مورد بازدید آقا قرار گرفت.

کنگره‌های شهدا و بزرگداشت شهدا و زنده کردن نام و یاد شهدا میناکاری‌ها و خاتم‌کاری‌هایی است که قرار است تصویری واقعی از ایران نشان دهد. میناکاری، استاد می‌خواهد و زحمت و مرارت و تجربه. روی همین حساب است که آقا تأکید دارند خروجی این کنگره‌ها باید توسّط بهترین‌ها صورت گیرد؛ بهترین فیلمنامه‌نویس، بهترین کارگردان، بهترین نویسنده و قس‌علی‌هذا.

* نکند شهید نشویم؟!
لابه‌لای همین تذکّرهاست که جمله‌ی عجیب سردار احمدرضا رادان به ذهنم می‌آید که داشت آخرین دیدارش با سردار علی (محمدرضا) زاهدی ۴۸ ساعت قبل از شهادتش را روایت می‌کرد: «بعد از سه ساعتی که با هم بودیم، موقع رفتن، برگشت و گفت احمد! نکند شهید نشویم؟» به این فکر می‌کنم که حقاً و انصافاً درآوردن این فضا و سکانس و میزانسن، در هر قالب فرهنگی و هنری، کار هر کسی نیست.

به تصویر کشیدن این واقعیّت‌ها همان‌قدر که تعهد می‌خواهد همان‌قدر هم ظرافت می‌خواهد و هنر؛ ظرافتی که واقعیّت را قربانی نکند و آن را همان‌گونه که هست نشان دهد، بدون کم و زیاد و بدون اعوجاج. در این واقعیّت، همان‌قدر که حسرت ۴۸ ساعت قبل از شهادت حاج علی زاهدی که «نکند شهید نشویم؟» بخشی از تصویر ایران است، همان‌قدر هم عصبانیّت شهید همّتِ در حال انفجار و عتاب‌وخطاب‌اش با یکی از فرماندهان و قطع کردن بدون خداحافظیِ گوشی بعد از گفتنِ «شما یک مشت بچّه جنگ را به بازی گرفته‌اید؛ مگر جنگ مسخره‌ی شما است؟» بخشی از تصویر است؛ حتّی زرنگی امام‌جمعه و رئیس کنگره که نام شهید بابایی را به نام فهرست شهدای اصفهان الصاق می‌کند هم بخشی از این تصویر است و حتی مزاح آقا که «ولی آقای بابایی اصفهانی نبود»!


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : یکشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ | 10:51 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

فرماندهان نیروی دریایی ارتش با رهبر انقلاب دیدار کردند

فرمانده معظم کل قوا در دیدار مسئولان و فرماندهان نیروی دریایی ارتش با گرامیداشت سالروز ۷ آذر ۱۳۵۹ و حماسه‌آفرینی ناوچه پیکان در مقابل دشمن بعثی که روز نیروی دریایی نام گرفته است، نیروی دریایی را در دنیای امروز نیرویی حیاتی و تعیین‌کننده خواندند و با تحسین فعالیت بخش‌های مختلف عملیاتی، اطلاعاتی، پشتیبانی، سازندگی و نوآوری در نیروی دریایی ارتش، گفتند: جهت‌گیری نیروهای مسلح به‌ویژه نیروی دریایی در همه فعالیت‌ها و برنامه‌ریزی‌ها باید متمرکز بر افزایش آمادگی و توان رزم باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، افزایش توان رزمی را باعث پیشگیری از تهاجم دشمن دانستند و افزودند: مهمترین کار نیروهای مسلح پیشگیری از تهاجم است بنابراین باید به گونه‌ای عمل و توان رزمی کشور را در نگاه و رصد بدخواهان ایران برجسته کنید که به معنی واقعی احساس کنند هرگونه برخورد برای آنها هزینه سنگینی به دنبال خواهد داشت.

رهبر انقلاب اسلامی، استمرار مأموریت‌های دریانوردی را ضروری برشمردند و گفتند: همچنان‌که پیش از این گفته شد می‌توان مأموریت چند ماهه ناوگروه ۸۶ و جزئیات آن را با زبان و ابزار هنر به افکار عمومی منتقل کرد.

در ابتدای این دیدار امیر دریادار ایرانی فرمانده نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های این نیرو در بخش‌های مختلف بیان کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ | 17:46 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار بسیجیان

[دریافت PDF]

به مناسبت هفته‌ی بسیج مستضعفان(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. به همه‌ی شما درود میفرستم، همچنین به همه‌ی کسانی که این سخن را در سراسر کشور می‌شنوند. درباره‌ی بسیج، چند جمله‌ای عرض میکنیم. بسیج مستضعفین، در کشور، یک پدیده‌ی بی‌نظیر بود که به وجود آمد؛ این پدیده، در هیچ نقطه‌ی دیگری، در هیچ کشور دیگری در عالم، به این شکل سابقه نداشت و پدیده‌ی استثنائی‌ای محسوب میشد. این را از جهات مختلفی توضیح میدهم، عرض میکنم. این پدیده یک پدیده‌ی تقلیدی نبود، گرته‌برداری نبود؛ از فرهنگ ملّی خودمان و از تاریخ ما این پدیده جوشید. این اوّلین حرف ما است؛ نتیجه‌ی این حرف هم این است که این پدیده چون اصیل است، ماندنی است؛ این پدیده ازبین‌رفتنی نیست. ثابت است، ماندنی است، چون ریشه‌دار است؛ مربوط به خود این ملّت، این تاریخ و این هویّت ملّی و ایرانی است.

این، یک شبکه‌سازی فرهنگی است. بسیج در اصل، یک شبکه‌سازی فرهنگی و اجتماعی و البتّه نظامی است. آن چیزی که امروز ابتدائاً به ذهن میرسد، جنبه‌ی نظامی بسیج است، در حالی که جنبه‌ی نظامی با همه‌ی اهمّیّتش بیش از جنبه‌های فرهنگی بسیج و جنبه‌های اجتماعی بسیج نیست. امام این شبکه‌سازی را کرد، این ابتکار امام بود؛ کِی؟ در دل یک تهدید بزرگ. این از خصوصیّات امام بزرگوار ما بود. غالب شماها دوران امام را درک نکرده‌اید؛ یکی از خصوصیّات امام بزرگوار ما همین بود: از دل تهدیدها ایجاد فرصت میکرد؛ اینجا هم همین‌جور شد. روز سیزدهم آبان در سال ۵۸، حادثه‌ی تسخیر لانه‌ی جاسوسی اتّفاق افتاد؛ قدرت درجه‌ی اوّل آن روز دنیا، یعنی آمریکا، شروع کرد به چنگ و دندان نشان دادن، تهدید کردن، تحریم کردن؛ در دل این تهدیدها، امام در روز پنجم آذر، یعنی با فاصله‌ی حدود بیست و دو سه روز از آن قضیّه، فرمان بسیج را صادر کرد؛ یعنی آن وقتی که کشور، آن هم کشوری که تازه انقلاب کرده، هیچ‌یک از ابزارهای دفاع از خودش را هم تقریباً در اختیار ندارد و مورد یک چنین تهدید بزرگی قرار گرفته، در یک چنین شرایطی امام ناگهان یک شجره‌ی طیّبه‌ای را، یک نهالی را در زمین اجتماعی و فرهنگی و نظامی کشور نشاند و آن، شجره‌ی طیّبه‌ی بسیج بود. از تهدید، فرصت ایجاد کرد.

خب، گفتیم جنبه‌ی نظامی‌ بسیج یکی از جنبه‌ها است. آنچه حالا عرض میکنم، این است که در درجه‌ی اوّل بسیج یک «مکتب» است، یک «اندیشه» است، یک «تفکّر» است؛ در واقع یک شبکه‌سازی فکری و فرهنگی است. اگر بسیج کار نظامی هم میکند، کار اجتماعی هم میکند، کار علمی هم میکند که میکند، منشأش همان منطق و اندیشه‌ای است که پایه‌ی بسیج را تشکیل میدهد. اگر من بخواهم آن منطق و پایه‌ای را که بسیج بر روی آن قرار گرفته در دو کلمه توضیح بدهم و عرض بکنم، باید بگویم آن دو کلمه عبارت است از «ایمان» و «اعتماد به نفْس»؛ یا میتوانید تعبیر کنید: «خداباوری» و «خودباوری»؛ این دو پایه‌ی بسیج است. بسیج بر روی خداباوری و خودباوری بنا شده. هر چه هم این درخت، امروز و فردا و آینده ثمره بدهد، ناشی از همین دو چیز است: خودباوری و خداباوری. بسیج خصوصیّات زیادی دارد که همه از این دو پایه‌ی اصلی نشأت میگیرد. بسیج، شهامت دارد، ابتکار دارد، سرعت عمل در کارها دارد، دید وسیع دارد، دشمن‌شناسی دارد، در برابر تحرّکات گوناگون حساسیّت دارد ــ اینها مال بسیج است ــ امّا همه‌ی اینها و سایر خصوصیّات ممتاز بسیج، ناشی از همان دو خصوصیّت است که اگر فکر کنیم، بشکافیم، بحث کنیم، کاملاً روشن میشود. من البتّه یک کلمه‌ی مختصری حالا عرض میکنم.

وقتی میگوییم خداباوری، نتیجه‌ی خداباوری عبارت است از تسلیم در مقابل خدا، توکّل به خدا، یقین به وعده‌ی خدا؛ خداباوری یعنی این. اوّلاً تسلیمیم در مقابل خدا، ثانیاً تکیه‌ی به کمک خدا داریم و امید به کمک خدا داریم؛ ثالثاً به وعده‌ای که خدا به ما داده، اعتماد داریم؛ مثلاً «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم».(۲) این، درباره‌ی خداباوری.

درباره‌ی خودباوری. نتیجه‌ی خودباوری و اعتماد به خود و قبول خود، عبارت است از کشف ظرفیّتهای خود. ما خیلی اوقات از ظرفیّتهای وجودیِ خودمان غافلیم؛ حتّی از ظرفیّتهای جسمیِ خودمان غافلیم، چه برسد به ظرفیّتهای فکری، چه برسد به ظرفیّتهای روحی و قلبی. خودباوری ما را متوجّه این ظرفیّتها میکند، بعد ما را قدرشناس این ظرفیّتها میکند و بعد موجب میشود که این ظرفیّتها را به کار بگیریم. مثالهای زیادی دارد که حالا دیگر وارد بحث و بیان جزئیّات نمیشویم.

البتّه «خداباوری» که عرض میکنیم ــ چه در ابعاد فرد بسیجی، چه در ابعاد سازمان بسیج ــ وقتی که به وجود آمد و وجود داشت، این حقیقت که وعده‌ی الهی است، در مقابل چشم انسان تجلّی پیدا میکند؛ یک جا [میفرماید] «وَ لِلهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَلیماً حکیما»،(۳) یک جا هم «وَ لِلهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرضِ وَ کانَ اللهُ عَزیزاً حکیما»؛(۴) «عزیز» یعنی موجودی که غلبه میکند و هرگز مغلوب نمیشود؛ این معنای «عزیز» است. وَ لِلهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرض؛ همه‌ی این اجزای بی‌نهایت عالم وجود، لشکر خدایند؛ اگر ما بنده‌ی خدا باشیم، این لشکر میتواند به کمک ما بیاید؛ این از سنّت‌های الهی و سنّت‌های طبیعی است. البتّه فرماندهیِ این لشکر با ما نیست که هر وقت اراده کردیم، از این لشکر الهی استفاده کنیم؛ فرمانده خدا است؛ منتها این فرمانده، در شرایط خاص و با شرایط معیّن، وقتی که ما آماده باشیم، این را در اختیار ما میگذارد. اینها حرف قرآن است، اینها تعبیرات صریح قرآن کریم است: بَلیٰ اِن تَصبِروا وَ تَتَّقوا وَ یَأتوکُم مِن فَورِهِم هٰذا یُمدِدکُم رَبُّکُم بِخَمسَةِ آلافٍ مِنَ المَلائِکَةِ مُسَوِّمین؛(۵) اگر شما آماده باشید، ملائکه‌ی الهی هم به کمک شما می‌آیند. ما این کمکها را دیدیم؛ هم در دفاع مقدّس دیدیم، هم قبلش دیدیم، هم بعدش دیدیم، هم در میدان سیاسی دیدیم، هم در میدان جنگ نظامی دیدیم، هم در میدان علمی دیدیم کمکهای الهی را. کمک الهی را کجا میشود دید؟ آن جایی که کاری شما انجام میدهید که به خیال خودتان، به نظر خودتان ناممکن است امّا ممکن میشود، تحقّق پیدا میکند. خب، اینها خصوصیّات مربوط به خداباوری نیروی بسیج است. و عرض کردیم که هم سازمان بسیج، هم شخص هر بسیجی؛ اعتماد به نفْس، توانایی‌های فکری و روحی و جسمی خود را شناختن، قدرت اراده و تصمیم‌گیری را قدر دانستن، مقهور اراده‌ی دشمن نشدن.

یک عاملی در وجود ما هست که خیلی اوقات از آن عامل غفلت میکنیم؛ آن چیست؟ آن، قدرت تصمیم‌گیری است، قدرت اراده است. ما اراده داریم، قدرت اراده داریم. اراده‌ی یک انسان گاهی آن‌قدر قوی میشود که میتواند یک چیزی را خلق کند، به وجود بیاورد؛ این قدرت در ما هست؛ نمی‌شناسیم، قدر نمیدانیم، تقویتش نمیکنیم. در زندگی بسیجی و مکتب بسیجی، شناختن این تواناییِ ذاتی و درونی انسان، یکی از برجستگی‌ها و امتیازها است. خب این خصوصیّات که شما مقهور اراده‌ی دشمن نشوید، اراده‌ی خودتان را غلبه بدهید، اعتماد به نفْس داشته باشید، خصوصیّات خودتان را بشناسید، اینها درست نقطه‌ی مقابل نقشه‌های استکبار جهانی برای ملّتها است؛ درست نقطه‌ی مقابلِ اینها است.

یکی از اوّلین کارهای استکبار جهانی، یعنی سلطه‌های جهانی، قدرتهای سلطه‌ی عالم برای تسلّط بر ملّتها این است که توانایی‌های آن ملّتها را انکار کنند، آن ملّتها را تحقیر کنند؛ این [حرف] هم در قرآن هست؛ در مورد فرعون [میگوید:] «فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوه»؛(۶) حالا او نجیب‌تر از سلاطین امروز دنیا بود؛ سلطانِ آمریکا، سلطانِ اروپا ــ اینها سلطانند دیگر ــ او نجیب‌تر از اینها بود. او فقط روی مردم خودش این کار را میکرد؛ اینها روی ملّتهای دیگر این کار را میکنند. فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوه؛ قوم خودش را خفیف کرد، تحقیر کرد، کوچک نشان داد، امتیازاتشان را انکار کرد: اَ لَیسَ لی مُلکُ مِصرَ وَ هذِهِ الاَنهارُ تَجری مِن تَحتی؛(۷) نتیجه‌اش این شد که این قوم دیدند که خب او بالاتر است، لذا از او اطاعت کردند. نقشه‌ی استعمار این است: تاریخ شما را انکار کنند، هویّت شما را انکار کنند، توانایی‌های شما را انکار کنند؛ وقتی شما میخواهید نفت کشور خودتان را که در اختیار انگلیس است ملّی کنید، عواملشان در داخل کشور بیایند سخنرانی کنند، بنویسند که «چه حرفها! ایرانی مگر میتواند پالایشگاه آبادان را اداره کند؟ ایرانی آفتابه‌ی گلی هم نمیتواند بسازد»! این‌جوری تحقیر کنند ملّتها را. بسیج، نقطه‌ی مقابل این است؛ بسیج، نقطه‌ی مقابل این تحقیر ملّی است. سلطه‌گران برای اینکه بتوانند تسلّط پیدا کنند، دست‌کاری میکنند باورهای ملّی را. یک ملّتی یک تاریخی دارد، یک اعتقادی دارد، یک بزرگانی دارد، یک باوری دارد؛ این را دستکاری میکنند، خراب میکنند، تحقیر میکنند.

عزیزان من، برادران من، خواهران من، فرزندان من! ایران در طول سالهای طولانی، بخصوص در دوران قاجار و پهلوی تحقیر شد. انقلاب آمد ورق را برگرداند. بعد از جنگ جهانی اوّل، یک کنفرانسی در پاریس تشکیل شد که کشورهای متعدّدی در آن کنفرانس شرکت کردند برای تصمیم‌گیری درباره‌ی وضع دنیا. شرکت‌کنندگان کسانی بودند که در جنگ شرکت داشتند یا آسیب دیده بودند؛ ایران هم جزو آسیب‌دیدگان جنگ اوّل جهانی بود که یک هیئتی را فرستاد، [امّا] هیئت ایرانی را در کنفرانس پاریس راه ندادند. این‌جور تحقیر میکردند؛ ملّت ایران در یک دوره‌ای این‌جور تحقیر شده. تفکّر بسیجی این حصار را میشکند؛ این سلاح نرم‌افزاریِ بسیار خطرناک را تفکّر بسیجی از اثر می‌اندازد. تفکّر بسیجی خودباوری میدهد. یک نوجوان، یک جوان احساس میکند حضور دارد، توانایی دارد؛ این خود‌باوری‌اش است، خداباوری‌اش را هم که عرض کردیم؛ میداند همه‌ی عالمِ وجود، لشکر خدا است: وَ للَهِ جُنودُ السَّماواتِ وَ الاَرض؛(۸) و اگر در راه خدا حرکت کند، این لشکر به کمکش می‌آید. امروز هم همین‌جور است، فردا هم همین‌جور است. بدون شک این روحیه‌ی بسیجی، این توانایی بسیجی، این حالت بسیجی که در کشور ما هست و خوشبختانه در تعدادی از کشورهای دیگر، در اعضای جبهه‌ی مقاومت این روحیه وجود دارد، قطعاً بر همه‌ی ‌سیاستهای آمریکا و غرب و استکبار و رژیم صهیونیستی غلبه پیدا خواهد کرد.

دو سه نکته در باب بسیج. یک نکته این است که تفکّر بسیجی را امام در طول پانزده سالِ نهضت و مبارزه‌ی قبل از پیروزی، در کشور زمینه‌سازی کرد، رسوخ داد، تولید کرد. این خصوصیّاتی که راجع‌ به بسیج میگویم، خیلی‌هایش در بیرون سازمان بسیج اتّفاق می‌افتد؛ خیلی‌هایش حتّی قبل از تشکیل سازمان رسمی بسیج اتّفاق می‌افتد. امام از سال ۱۳۴۱ تا ۵۷، پانزده شانزده سال این روحیه‌ی بسیجی را، همین خودباوری را، همین خداباوری را، این اعتماد به نفْس را و اعتماد به خدا را، این امید به پیروزی را و روشن نشان دادن افق را به ملّت ایران تلقین کرد؛ گفت و گفت و مردمِ بااستعداد ما، جوانهای باظرفیّتِ ما پیام امام را گرفتند. در مقابل همه‌ی آن عوامل تضعیف‌کننده، این پیام، تلقّی به قبول شد، لذا آرام‌آرام این حرکت رشد پیدا کرد، پیشرفت پیدا کرد، گسترش پیدا کرد، به انقلاب رسید، و یک رژیمی را سرنگون کرد که آن رژیم مورد حمایتِ تقریباً همه‌ی قدرتهای دنیا بود؛ یعنی رژیم پهلوی را آمریکایی‌ها حمایت میکردند، اروپایی‌ها حمایت میکردند، اواخر شوروی‌ها حمایت میکردند؛ همه حمایت میکردند. امکانات هم زیاد داشت. امام این رژیم را ساقط کرد، نابود کرد، ریشه‌کن کرد، بدون اینکه از سوی مردم حتّی یک گلوله پرتاب بشود. بله، در دنیا کودتا اتّفاق می‌افتد، غالباً هم نافرجام و ناماندگار، [امّا] در اینجا جنگ مسلّحانه‌ای پیش نیامد؛ مردم با جانشان، با تنشان، با ایمانشان آمدند وسط میدان و میدان را تصرّف کردند و حریف را از میدان بیرون کردند.

بعد از پیروزی انقلاب هم امام از بسیج سدّی درست کرد در مقابل ضربه‌های گوناگون؛ هم قبل از دفاع مقدّس، هم در خود دفاع مقدّس، هم بعد از دفاع مقدّس؛ هم در میدان نظامی، هم در میدان اجتماعی، هم در میدان علمی، هم در تولید سلاح، هم در صحنه‌های بین‌المللی و سیاسی. توجّه دارید که قدرت اجتماعی و قدرت علمی، تولید قدرت سیاسی میکند. یک ملّت اگر توانست در درون خود اتّحاد خود را، عزم خود را، ایستادگی خود را، تعداد قابل توجّهی نیروی فعّال وسط میدان خود را نشان بدهد، توانایی علمی خودش را نشان بدهد، توانایی اجتماعی خودش را نشان بدهد، قوّت سیاسی هم پیدا میکند؛ در [فضای] بین‌الملل میتواند حرف محکم بزند، میتواند حرفش را پیش ببرد؛ این کارها را امام (رضوان الله علیه) انجام داد.

بسیج، هم در دفاع مقدّس نقش ایفا کرد، هم در ایمن‌سازی و در حفظ امنیّت کشور نقش ایفا کرد، هم در کار سازندگی، هم در کار علمی. این کسانی که توانستند آن توطئه‌ی خباثت‌آلود آمریکا را در قضیّه‌ی اورانیوم غنی‌سازی‌شده‌ی ۲۰ درصد که مورد احتیاج کشور بود بشکنند، بسیجی بودند؛ شهید شهریاری بسیجی بود، شهدای هسته‌ای ما اساتید بسیجی کشور بودند. [این] یک داستان مفصّلی دارد. ما اورانیوم غنی‌سازی‌شده‌ی ۲۰ درصد را برای رادیوداروها احتیاج داشتیم؛ نیاز مبرم کشور بود. یک مقدار داشتیم که از سابق تهیّه شده بود، داشت تمام میشد؛ باید میخریدیم. از چه کسی؟ از آمریکا. آمریکایی‌ها گفتند که شما هر چه تولید ۳.۵ درصد دارید به ما بدهید، ما در مقابل به شما ۲۰ درصد میدهیم. دو رئیس‌جمهور معروف آن روز دنیا را ــ که من نمیخواهم اسم بیاورم و با ما هم روابط خوبی داشتند ــ واسطه قرار دادند که این اتّفاق و این معامله انجام بگیرد، مسئولین کشور ما هم قبول کردند؛ مال نیمه‌ی دوّم دهه‌ی هشتاد است. وسط مذاکرات، دیده شد که آمریکایی‌ها دارند کلک میزنند، فهمیدیم که آنها دارند کلک میزنند، جلویش گرفته شد. در همان حینی که اینها خیال میکردند به خاطر نیاز کشور به ۲۰ درصد، ایران تسلیم خواهد شد، در همان زمان، اساتید بسیجی ما در داخل، خودشان [اورانیومِ] ۲۰ درصد را تولید کردند! آمریکایی‌ها باورشان نمی‌آمد که این اتّفاق بیفتد. من یک وقتی چند سال پیش همین جا گفتم(۹) که در این فرایند غنی‌سازی اورانیوم، آن بخش بسیار مشکلش رسیدن تا ۲۰ درصد است، از آنجا به بعد خیلی آسان است. این بخش مشکل را در حالی که دشمن در حال کلک زدن به ما بود، بچهّ‌های بسیجی ما، جوانهای بسیجی ما، دانشمندان بسیجی ما خودشان در داخل تولید کردند، از آنها بی‌نیاز شدیم. بسیج در این میدانها کار کرده. در تعاملات جهانی، بسیج فعّال بوده. پس هم در [مسائل] نظامی، هم در اجتماعی، هم در علمی، هم در سیاست بین‌الملل، نیروی بسیج فعّال بوده، کارآمد بوده، توانایی‌های زیادی داشته.

عرض کردیم که خیلی از اینها البتّه در داخل سازمان بسیج اتّفاق نیفتاده، مال بیرون بسیج است؛ امّا آنچه برای ما مهم است این است: روحیه‌ی بسیجی، مکتب بسیجی و فرهنگ بسیجی. این را سعی کنید از دست ندهید. شما بسیجی‌های امروز کشور، هر جا هستید، اگر در کارخانه‌اید، اگر در دانشگاهید، اگر در حوزه‌اید، اگر در آزمایشگاه علمی هستید، اگر در میدان جنگید، این امتیاز را، این روحیه را، این آماده‌به‌کاری را، این حسّاس بودن در قبال حوادث را از دست ندهید، آماده باشید. نکته‌ی اوّل این است.

نکته‌ی دوّم. در دنیای امروز، بسیاری از جوانها در کشورهای مختلف به بن‌بست ذهنی میرسند و احساس بیهودگی میکنند. جوان است، آرمانی ندارد، هدفی ندارد، احساس بیهودگی میکند. البتّه خیلی‌ها پوست‌کلفتند، امّا بعضی‌ها لطیفند، حسّاسند، احساس بیهودگی میکنند، خودکشی زیاد میشود. شما می‌شنوید و در آمارها میخوانید که در دنیا خودکشی زیاد میشود؛ به خاطر همین است؛ جوان احساس بن‌بست ذهنی میکند، احساس بیهودگی میکند، احساس میکند در مقابل موانع گوناگونی که در مقابلش هست ناتوان است، [لذا] این احساس ناتوانی او را به بن‌بست میکشاند. «تفکّر بسیجی» شکننده‌ی بن‌بست است. یکی از خصوصیّات تفکّر بسیجی و فرهنگ بسیجی این است: بن‌بست‌شکن است، اجازه نمیدهد که جوان به بن‌بست برسد؛ چرا؟ چون با این تعریفی که ما کردیم، اوّلاً به خودش اعتماد دارد، به توانایی‌های خودش اعتماد دارد و میداند که اگر همّت کند، میتواند. ثانیاً، مرعوب های‌وهوی سلطه‌گران نیست؛ بسیج این‌جوری است دیگر. الان شما ببینید تبلیغات آمریکا و رژیم صهیونیستی و دیگران، چه جنجالی سر قضایای مختلف، راست، دروغ راه می‌اندازند! جوان بسیجی لبخند تمسخر میزند به این هیاهوها و اعتنائی نمیکند؛ بنابراین مرعوب نیست. ثالثاً، جوان بسیجی دارای آرمان است، دارای هدف است؛ بی‌هدف نیست؛ به هدف خودش هم ایمان دارد. هدف جوان بسیجی، «جامعه‌ی اسلامی» است و بعد از آن، «تمدّن اسلامی» است؛ دارد به این سمت پیش میرود. هدف جوان بسیجی «استقرار عدالت» است؛ فکر میکند میتواند این کار را بکند و در این راه پیش میرود.

جوان بسیجی از مرگ هم که نمیترسد؛ می‌بینید دیگر، در دفاع مقدّس می‌آمدند گریه میکردند، التماس میکردند که اجازه بدهید ما برویم. سنّشان مناسب نبود، اجازه داده نمیشد؛ گریه، التماس؛ این مال ۴۰ سال پیش، ۳۵ سال پیش است مثلاً، چند سال پیش هم در دفاع از حرم همین‌جور بود. در دفاع از حرم چقدر جوانها به بنده نامه مینوشتند، بعضی‌ها ملاقات میکردند که آقا اجازه بدهید ما برویم. اجازه داده نمیشد، میرفتند به فلان گروهی که اجازه داشتند خودشان را میرساندند. شنیده‌اید دیگر، خوانده‌اید احوالاتشان را و میدانید. از مرگ نمیترسد. آخر کار هم شهادت است. معتقد به شهادت است؛ معتقد است که اگر در این راه از دنیا رفت، در عالی‌ترین مقامات معنوی الهی جا خواهد گرفت؛ پس راه در مقابل او باز است؛ بن‌بست ندارد دیگر. یک چنین آدمی دیگر احساس بن‌بست نمیکند؛ چون بن‌بست وجود ندارد، برای همین است، به همین دلایل است که بسیجی ایرانی یقین دارد که سرانجام در یک روز، رژیم صهیونیستی را قطعاً از بین خواهد برد.

نکته‌ی بعدی؛ بسیج در کشور باید روزبه‌روز تقویت بشود؛ بسیج را باید تقویت کرد. پرچم بسیج، پرچم دفاع از حقوق ملّت است؛ پرچم دفاع از حقیقت است. این پرچم باید همیشه در اهتزاز بماند. این، کمک لازم دارد، این، تقویت لازم دارد. چه جوری تقویت کنیم؟ عمق‌سازی، کیفی‌سازی. عمق بدهیم. معارف بسیجی در ذهن جوان بسیجی عمق پیدا کند، کیفی‌سازی بشود؛ سطحی به مسائل نگاه نشود. کتاب لازم است، مطالعه لازم است، مباحثه لازم است، حلقات درسی لازم است، حلقات تحقیقی لازم است؛ اینها باید انجام بگیرد.

یک بُعد از تقویت بسیج هم این است که بایستی به عنوان بازوی اجرائی و به عنوان بازوی فعّال برای دستگاه‌های اجرائی کشور، همه‌جا حاضر و آماده‌ی به کار باشند؛ در بخش نظامی، در بخش علمی، در بخش خدمت‌رسانی، در تعلیم و تربیت، در تبیین، در تبلیغ، در کارآفرینی؛ که حالا در این نمایشگاهی که به من نشان دادند، خیلی از اینها را فی‌الجمله بسیج دنبالش است و ان‌شاءالله باید با شدّت و قوّت ادامه پیدا کند. در گذشته هم همین‌جور بوده؛ بسیج در طول این سالهای متمادی همیشه به دولتها کمک کرده، بازوی فعّال دولتها بوده؛ البتّه بعضی از دولتها قدرشناسی کردند، بعضی هم قدرشناسی نکردند؛ کمک بسیج را گرفتند و از او تشکّر نکردند.

در زمینه‌ی سیاسی هم [همین‌طور]؛ این هم جزو چیزهایی است که تقویت بسیج است. بسیج بداند که قواره‌ی مطلوب آمریکا برای کشورهای این منطقه یک دوگانه است: یا «استبداد» یا «هرج‌ومرج»؛ به تعبیر فرنگی: یا دیکتاتوری یا آنارشیسم. آمریکا برای این منطقه این دوگانه را در نظر دارد. یک کشوری که مورد نظر آنها است، یا اینکه بایستی یک قدرت مستبدّی در رأس باشد که بتوانند با او ببندند، هر کاری میخواهند با او قرار بگذارند و او تسلیم آنها بشود؛ یا اگر این نشد، باید [آن] کشور هرج‌ومرج پیدا کند، زندگی بر مردم دشوار بشود. بسیج با هر دوی اینها باید مقابله کند؛ هم با ایجاد دیکتاتوری و استبداد، هم با ایجاد هرج‌ومرج و اغتشاش؛ هر کدام از این دو در کشور پیش بیاید، دست دشمن در کار است و [بسیج] باید در مقابلش بِایستد. خب، حالا اینها مسائل مربوط به بسیج بود که عرض کردیم. حرف درباره‌ی بسیج بیش از اینها است؛ این فعلاً مقداری [از حرفها بود].

یک جمله هم درباره‌ی منطقه عرض بکنم. من درباره‌ی این مسائل جاری لبنان و فلسطین و غزّه و مانند اینها که همه در جریان قضایا هستید و خبرها را می‌بینید و می‌شنوید و اطّلاع پیدا میکنید، دو نکته را بگویم. نکته‌ی اوّل این است که بمباران خانه‌های مردم پیروزی نیست؛ احمقها خیال نکنند چون خانه‌ی مردم را بمباران میکنند، چون بیمارستان را بمباران میکنند، چون اجتماعات مردم را بمباران میکنند، پس پیروز شدند؛ نه، هیچ‌کس در دنیا، این را پیروزی نمیداند؛ اینها پیروزی نیست. دشمن در غزّه پیروز نشده، دشمن در لبنان پیروز نشده؛ دشمن در غزّه و لبنان پیروز نخواهد شد. آن کاری که اینها کردند پیروزی نیست، جنایت جنگی است؛ خب حکم بازداشتش را صادر کردند،(۱۰) [امّا] کافی نیست؛ بایستی حکم اعدام نتانیاهو، حکم اعدام این سران جنایتکار صادر بشود. این نکته‌ی اوّل.

نکته‌ی دوّم. جنایتهای رژیم صهیونیستی، هم در لبنان، هم در غزّه و فلسطین، عکس آنچه را آنها میخواهند ایجاد میکند، یعنی مقاومت را تقویت میکند و تشدید میکند؛ این هم یک قاعده‌ی کلّی است؛ این هیچ برو برگرد ندارد. جوان غیور فلسطینی، جوان غیور لبنانی میبیند که اگر در میدان مبارزه باشد خطر هست، اگر در میدان مبارزه هم نباشد باز هم خطر هست؛ پزشک است، پرستار است، بیمار است، کارگر است، کاسب است امّا خطر مرگ، خطر بمباران، خطر تهدید دشمن هست؛ خب برای این [فرد] دیگر راهی باقی نمیماند، میگوید بروم مبارزه کنم؛ او را وادار میکنید. این احمقها به دست خودشان جبهه‌ی مقاومت را دارند توسعه میدهند و تشدید میکنند؛ این یک الزام قطعی است و تخلّف‌ناپذیر است. و بنده امروز دارم میگویم: امروز جبهه‌ی مقاومت هر اندازه گسترش دارد، فردا این گسترش چند برابر خواهد شد. پروردگارا! این سرانجامِ مطلوبِ همه‌ی بندگان صالح خودت را به حقّ محمّد و آل محمّد هر چه زودتر برسان.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

در ابتدای این دیدار، سرتیپ غلامرضا سلیمانی (رئیس سازمان بسیج مستضعفین) گزارشی ارائه کرد.

سوره‌ی محمّد، بخشی از آیه‌ی ۷؛ «... اگر خدا را یاری کنید، یاریتان میکند ...»

سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۴؛ «... و سپاهیان آسمانها و زمین از آنِ خدا است، و خدا همواره دانای سنجیده‌کار است.»

سوره‌ی فتح، آیه‌ی ۷؛ «و سپاهیان آسمانها و زمین از آنِ خدا است، و خدا همواره شکست‌ناپذیر سنجیده‌کار است. »

سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۱۲۵؛ «آری، اگر صبر کنید و پرهیزکاری نمایید، و با همین جوش [و خروش] بر شما بتازند، [همان‌گاه] پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته‌ی نشان‌دار یاری خواهد کرد.»

سوره‌ی زخرف، بخشی از آیه‌ی ۵۴

سوره‌ی زخرف، بخشی از آیه‌ی ۵۱؛ «... آیا پادشاهی مصر و این نهرها که از زیر [کاخهای] من روان است، از آنِ من نیست؟ ...»

از جمله سوره‌ی فتح، آیه‌ی ۴؛ «... و سپاهیان آسمانها و زمین از آنِ خدا است‌ ...»

بیانات در دیدار رؤسای دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها، مراکز رشد و پارک‌های علم و فنّاوری (۱۳۹۴/۸/۲۰)

(۱۰ دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه پس از ماه‌ها تأخیر، در تاریخ یکم آذر امسال، حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو (نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی) و گالانت (وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی) را به اتّهام ارتکاب جنایت جنگی در غزّه صادر کرد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۸ آذر ۱۴۰۳ | 17:45 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار بسیجیان با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف بسیجی، این پدیده بی‌نظیر را برخاسته از فرهنگ، هویت ملی و تاریخ ایران خواندند و با اشاره به ضرورت تقویت و کیفی‌سازی فعالیت‌های بسیج، گفتند: مکتب و تفکر و اندیشه بسیجی بر دو پایه «خداباوری» و «خودباوری» استوار است و این دو خصوصیت ممتاز، عامل غلبه قطعی بر سیاست‌ها و نقشه‌های استکبار جهانی خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین فردای جبهه مقاومت را چندین برابر قوی‌تر و گسترده‌تر از امروز دانستند و با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی با وجود استمرار جنایات جنگی در غزه و لبنان، پیروز میدان نخواهد شد، تأکید کردند: حکم بازداشت نتانیاهو کافی نیست و باید حکم اعدام او و این سران جنایتکار صادر شود.

ایشان بسیج را ذاتاً یک شبکه‌سازی فرهنگی، اجتماعی و نظامی برشمردند و با اشاره به ماندگاری آن به علت اصالت و ریشه داشتن در هویت تاریخی و ایرانی، گفتند: امام حدود ۳ هفته بعد از تسخیر لانه جاسوسی و چنگ و دندان نشان‌دادن آمریکا، با تشکیل بسیج در ۵ آذر ۱۳۵۸، آن تهدید بزرگ را به فرصتی بزرگ تبدیل کرد و این شجره طیبه را در زمین اجتماعی، فرهنگی و نظامی کشور نشاند.

رهبر انقلاب، بُعد نظامی را تنها یکی از ابعاد بسیج خواندند و افزودند: بسیج در درجه اول یک مکتب و اندیشه و تفکر است که با تکیه بر دو منطق و پایه اساسی یعنی «ایمان و خداباوری» و «اعتماد به‌نفس و خودباوری» به نقش‌آفرینی برجسته و ثمردهی در عرصه‌های مختلف پرداخته و خواهد پرداخت.

ایشان خصوصیات بسیج از جمله شهامت، ابتکار، سرعت عمل، دید وسیع، دشمن‌شناسی و حساسیت در مقابل تحرکات گوناگون را ناشی از دو پایه مستحکم آن دانستند و افزودند: معنا و نتیجه خداباوری، تسلیم در مقابل پروردگار و «توکل و تکیه و امید» به او و یقین به وعده‌های صادق الهی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، خداباوری در فرد بسیجی و سازمان بسیج را باعث ایمان به این حقیقت دانستند که همه اجزای بی‌نهایت عالم وجود، لشکر خداست و اگر بنده خدا باشیم این لشکر به صلاحدید پروردگار و براساس سنت‌های الهی به کمک ما می‌آیند؛ همچنانکه در دوره‌های مختلف و در عرصه‌های گوناگون شاهد آن بوده‌ایم.

رهبر انقلاب در تبیین آثار و نتایج خودباوری و اعتماد به‌نفس نیز به کشف توانایی‌ها وظرفیت‌های وجودی انسان مانند قدرت تصمیم‌گیری و اراده و عمل، قدرشناسی از این ظرفیت‌ها و بکارگیری آنها اشاره کردند و گفتند: کشف این توانایی‌ها و بکارگیری آنها، درست نقطه مقابل نقشه‌های استکبار است.

رهبر انقلاب انکار توانایی‌های ملت‌ها و تحقیر آنها را از سیاست‌های همیشگی سلطه‌گران برشمردند و افزودند: براساس آیات قرآن، فرعون، ملت خود را تحقیر و خفیف می‌کرد تا به اطاعت از او بپردازند. البته فرعون نجیب‌تر از سلاطین امروز آمریکا و اروپا بود؛ چرا که اینها ملت‌های دیگر را هم تحقیر می‌کنند تا منافع و منابع آنها را چپاول کنند.

ایشان عوامل داخلی استکبار را مکمل فشارهای بیرونی و روحی و روانی سلطه‌گران خواندند و افزودند: این عوامل همچنانکه در ماجرای ملی‌شدن صنعت نفت رخ داد، هم‌زبان با اربابان خود، تاریخ و هویت و توانایی ملت را انکار می‌کنند تا راه سلطه‌گران هموار شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بسیج را نقطه مقابل این تحقیر ملی خواندند و با اشاره به تحقیر ایران به خصوص در دوره قاجار و پهلوی افزودند: بعد از جنگ جهانی اول، هیأت اعزامی ایران را به کنفرانس پاریس حتی راه ندادند؛ البته انقلاب ورق را برگرداند و عزت ملی را احیا کرد.

ایشان تفکر بسیج را حصارشکن دانستند و گفتند: خودباوری ناشی از روحیه بسیجی، سلاح نرم‌افزاری بسیار خطرناک نظام سلطه را برای تحقیر، انفعال و ناامیدی ملت خنثی می‌کند و این روحیه و توانایی‌های ناشی از آن، بدون تردید در کشور و اعضای جبهه مقاومت بر همه سیاست‌های آمریکا و غرب و رژیم صهیونیستی غلبه خواهد کرد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به زمینه‌سازی امام بزرگوار برای ایجاد تفکر بسیج از سال ۱۳۴۱ و ایجاد خودباوری، خداباوری و امید به پیروزی در مردم، گفتند: پس از پیروزی انقلاب نیز امام از بسیج، سدّی در برابر ضربه‌های گوناگون ساخت و بسیج در همه میادین نظامی، اجتماعی، علمی، سازندگی، ایمن‌سازی کشور و صحنه‌های سیاسی و بین‌المللی نقش‌آفرینی کرد.

ایشان قدرت اجتماعی و علمی را باعث ایجاد قدرت سیاسی برای کشور خواندند و افزودند: اگر ملتی با اتحاد، عزم، ایستادگی و به میدان آوردن نیروهای فعال، توانایی‌های علمی و اجتماعی از خود بروز دهد، قدرت سیاسی نیز کسب می‌کند و می‌تواند در صحنه بین‌الملل هم حرف خود را محکم پیش ببرد.

رهبر انقلاب از خنثی‌سازی توطئه خباثت‌آلود آمریکا در اواخر دهه ۸۰ در قضیه تأمین اورانیوم ۲۰ درصد به‌عنوان نمونه‌ای از نقش‌آفرینی روحیه بسیجی یاد و خاطرنشان کردند: در شرایطی که کشور برای تولید دارو به اورانیوم ۲۰ درصد نیاز مبرم داشت، آمریکایی‌ها با وجود توافقی که برای فروش آن با وساطت دو رییس‌جمهور معروف آن روز دنیا انجام شده بود، در میانه مذاکرات شروع به حیله‌گری کردند اما دانشمندان بسیجی ما از جمله شهید شهریاری، اورانیوم ۲۰ درصد را در کمال ناباوری آمریکایی‌ها تولید کردند و آن توطئه که برای تسلیم ایران طرح‌ریزی شده بود، خنثی شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بسیاری از افتخارآفرینی‌ها و بن‌بست شکنی‌های متکی به روحیه و فرهنگ بسیجی را خارج از سازمان بسیج دانستند و گفتند: حفظ این مکتب و فرهنگ بسیجی بسیار مهم است و بسیجیان در هر کاری که فعال هستند، باید این روحیه، آمادگی برای کار و حساسیت در برابر مسائل را حفظ کنند و از دست ندهند.

ایشان از جمله مشکلات جوانان کشورهای مختلف دنیا را احساس بیهودگی و ناتوانی در برابر موانع، بن‌بست‌های ذهنی و در نتیجه اقدام به خودکشی دانستند و گفتند: تفکر بسیجی با شناخت از خود و با اعتماد به توانایی‌هایش، بن‌بست شکن است و با اراده و همتی که دارد مرعوب‌های و هوی سلطه‌گران نمی‌شود و در مقابل جنجال‌های تبلیغاتی مستکبران همچون آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره مسائل مختلف، لبخند تمسخر می‌زند.

رهبر انقلاب برخورداری از آرمان و هدف را امتیاز دیگر تفکر بسیجی دانستند و افزودند: بسیجی، با ایمان به هدف خود یعنی ایجاد جامعه اسلامی و تمدن اسلامی و استقرار عدالت، بدون ترس از مرگ و با آرزوی شهادت پیش می‌رود؛ همچنانکه نمونه‌های درخشانی از شوق جوانان به جهاد و شهادت در دفاع مقدس و دفاع از حرم دیده شد.

ایشان تأکید کردند: به علت همین ویژگی‌هاست که بسیجی ایرانی یقین دارد سرانجام یک روز رژیم صهیونیستی را از بین خواهد برد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با تأکید بر ضرورت تقویت روزافزون بسیج و کیفی‌سازی و عمق‌یابی فعالیت‌ها گفتند: پرچم بسیج که پرچم دفاع از حقیقت و حقوق ملت است، همواره باید در اهتزاز بماند که لازمه آن عمق‌بخشی به معارف بسیجی، افزایش کیفیت و پرهیز از نگاه سطحی به مسائل با مطالعه و مباحثه و تشکیل حلقه‌های درسی و تحقیقی است.

ایشان با اشاره به آمادگی همیشگی بسیج برای نقش‌آفرینی به‌عنوان بازوی فعال دستگاههای اجرایی، یک بُعد از تقویت بسیج را استمرار با قوت این فعالیت‌ها دانستند و افزودند: بسیج همواره به دولتها کمک کرده و بازوی فعال آنها بوده است اگرچه برخی دولتها قدرشناس نبودند.

رهبر انقلاب آگاهی از نقشه آمریکا برای کشورهای منطقه و ایستادگی در مقابل آن را یکی دیگر از عوامل تقویت بسیج در زمینه سیاسی خواندند و گفتند: قواره مطلوب آمریکا برای تأمین منافع خود در منطقه، ایجاد «استبداد و دیکتاتوری» یا «هرج و مرج و آنارشیسم» در کشورهاست.

ایشان ایستادگی بسیج در مقابل این دوگانه را ضروری خواندند و افزودند: هر کدام از این دو وضعیت که در کشور پیش آید، دست دشمن در کار است و بسیج باید در مقابل آن بایستد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش پایانی سخنانشان با اشاره به مسائل جاری فلسطین و لبنان گفتند: احمق‌ها خیال نکنند که بمباران خانه و بیمارستان و اجتماعات مردم نشانه پیروزی آنها است؛ در دنیا هم هیچ‌کس این را پیروزی نمی‌داند.

رهبر انقلاب با تاکید بر اینکه دشمن در غزه و لبنان با وجود همه جنایات جنگی‌اش پیروز نشده و نخواهد شد، افزودند: حکم بازداشتی هم که برای نتانیاهو صادر کردند کافی نیست و باید حکم اعدام او و این سران جنایتکار صادر شود.

ایشان جنایات رژیم صهیونیستی در غزه و لبنان را بر عکس خواست جنایتکاران، باعث تقویت و تشدید مقاومت دانستند و افزودند: جوان غیور فلسطینی و لبنانی از هر صنفی وقتی می‌بیند چه در میدان مبارزه باشد چه نباشد، در معرض بمباران و خطر مرگ است راهی جز مبارزه و مقاومت برای خود باقی نمی‌بیند؛ بنابراین احمق‌های جنایتکار در واقع به دست خود در حال توسعه جبهه مقاومت هستند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای توسعه جبهه مقاومت را الزامی قطعی و تخلف‌ناپذیر خواندند و تأکید کردند: جبهه مقاومت هر چه امروز گسترش یافته است فردا چندین برابر گسترش خواهد یافت.

در ابتدای این دیدار سردار غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان گزارشی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های بسیجیان، بر آمادگی قشرهای مختلف بسیجی برای خدمت‌رسانی به کشور تأکید کرد.
https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده و «متن کامل بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای» طبق روال مرسوم، تا ساعاتی دیگر در این پایگاه در بخش «بیانات» منتشر خواهد شد.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* بسیج مستضعفین در کشور یک پدیده‌ی بی‌نظیر بود که به وجود آمد. این پدیده در هیچ نقطه دیگری در هیچ کشور دیگری در عالم به این شکل سابقه نداشت، پدیده‌ی استثنایی محسوب می‌شد.

این پدیده یک پدیده‌ی گرته‌برداری شده نبود، از فرهنگ ملی خود ما و از تاریخ ما این پدیده جوشید.

پدیده بسیج، چون اصیل است ماندنی‌ست. این پدیده از بین‌رفتنی نیست. ثابت است، ماندنی‌ست، چون ریشه‌دار است، مربوط به خود این ملت، این تاریخ و این هویت ملی و ایرانی‌ست.

* بسیج یک‌شبکه سازی فرهنگی و اجتماعی و البته نظامی است. آن چیزی که امروز ابتدائا به ذهن می‌رسد، جنبه نظامی بسیج است؛ در حالی که جنبه نظامی با همه اهمیتش، بیش از جنبه‌های فرهنگی و اجتماعی بسیج نیست.

امام این شبکه سازی را کرد؛ این ابتکار امام بود. چه زمانی؟ در دل یک تهدید بزرگ. این از خصوصیات امام بزرگوار ما بود. یکی از خصوصیات امام بزرگوار ما همین بود از دل تهدیدها ایجاد فرصت می‌کرد. اینجا هم همینجور شد.

روز ۱۳ آبان در سال ۵۸، حادثه تسخیر لانه جاسوسی اتفاق افتاد. قدرت درجه اول آن روز دنیا یعنی آمریکا، شروع کرد به چنگ و دندان نشان دادن، تهدید کردن، تحریم کردن. در دل این تهدیدها امام در روز ۵ آذر -یعنی با فاصله حدود بیست‌ودو سه روز- فرمان بسیج را صادر کرد. کشوری که تازه انقلاب کرده و هیچ یک از ابزارهای دفاع از خودش را هم در اختیار ندارد تقریباً و مورد یک چنین تهدید بزرگی قرار گرفته، در یک چنین شرایطی امام ناگهان یک شجره طیبه‌ای، یک نهالی را در زمین اجتماعی و فرهنگی و نظامی کشور نشاند و آن شجره طیبه بسیج بود.

* بسیج در درجه اول، یک مکتب و یک اندیشه و یک تفکر است؛ در واقع یک شبکه‌سازی فکری و فرهنگی است.

اگر بسیج کار نظامی و اجتماعی و علمی هم می‌کند، منشأ آن همان منطق و اندیشه‌ای است که پایه بسیج را تشکیل میدهد. آن منطق و پایه‌ای که بسیج بر روی آن قرار گرفته عبارت است از: ایمان و اعتماد به نفس؛ یا خداباوری و خودباوری. هرچه هم که این درخت امروز و فردا و آینده ثمره بدهد، ناشی از همین دو چیز است.

بسیج شهامت دارد، ابتکار دارد، سرعت عمل در کارها دارد، دید وسیع دارد، دشمن‌شناسی دارد، در برابر تحرکات گوناگون حساسیت دارد؛ همه اینها و سایر خصوصیات ممتاز بسیج ناشی از همان دو خصوصیت است.

* بسیج نقطه مقابل تحقیر ملی است. سلطه‌گران برای اینکه بتوانند تسلط پیدا کنند دستکاری می‌کنند باورهای ملی را، در باورهای ملی، یک ملتی یک تاریخی دارد، یک اعتقادی دارد، یک بزرگانی دارد، یک باوری دارد، این را دست‌کاری می‌کنند خرابش می‌کنند، تحقیرش می‌کنند.

ایران در طول سال‌های طولانی به خصوص در دوران قاجار و پهلوی تحقیر شد،. انقلاب آمد ورق را برگرداند.

بعد از جنگ جهانی اول یک کنفرانسی در پاریس تشکیل شد کشورهای متعددی در آن کنفرانس شرکت کردند برای تصمیم گیری درباره‌ی وضع دنیا، شرکت‌‌کنندگان کسانی بودند که در جنگ شرکت داشتند یا آسیب دیده بودند، ایران هم جزو آسیب‌دیدگان جنگ اول جهانی بود، هیئتی را فرستاد، هیئت ایرانی را در کنفرانس پاریس راه ندادند! این‌جور تحقیر می‌کردند، ملت ایران این‌جور در یک دوره‌ای تحقیر شده است.

تفکر بسیجی این حصار را می‌شکند. این سلاح نرم‌افزاری بسیار خطرناک را تفکر بسیجی از اثر می‌اندازد.

* ‌‌‌‌‌‌‌این کاری که رژیم صهیونی در غزه و لبنان کرده، پیروزی نیست، ‌جنایت جنگی است. حالا حکم بازداشت اینها را صادر کرده‌اند؛ این کافی نیست! حکم اعدام نتانیاهو و سران جنایت‌کار این رژیم باید صادر شود.

* جنایتهای رژیم صهیونیستی هم در لبنان، هم در غزه و فلسطین، عکس آن چیزی است که آنها می‌خواهند ایجاد می‌کند؛ یعنی مقاومت را تقویت و تشدید می‌کند. این یک قاعده کلی است، این هیچ برو برگردی ندارد.

جوان غیور فلسطینی و جوان غیور لبنانی می‌بیند که اگر در میدان مبارزه باشد، خطر هست؛ اگر در میدان مبارزه هم نباشد، باز هم خطر تهدید دشمن هست.

خب برای این جوان غیور دیگر راهی باقی نمی‌ماند جز مبارزه. او را وادار میکنید به مبارزه. این احمق‌ها به دست خودشان جبهه مقاومت را دارند توسعه می‌دهند، تشدید می‌کنند.

این یک الزام قطعی‌است و تخلف ناپذیر است و بنده امروز می‌گویم، جبهه مقاومت هر اندازه گسترش دارد، فردا این گسترش چند برابر خواهد شد.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ | 20:10 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار جمعی از اعضای جامعة الزهراء با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر امروز در دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعةالزهرا(س)، این مجموعه اثرگذار را از پدیده‌های بی‌نظیر برآمده از انقلاب اسلامی و موجب افزایش سطح معلومات دینی و اثرگذاری زنان دانستند و با اشاره به ضرورت تحول و روزآمدی حوزه‌های علمیه همپای تحولات جامعه، گفتند: حوزه های علمیه باید برای مسائل مهم جامعه از جمله مسائل اقتصادی، حکمرانی و خانواده نظر داشته باشد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، تشکیل جامعة‌الزهرا(س) را مرهون ابتکار امام بزرگوار خواندند و گفتند: نفس تشکیل مجموعه‌ای با مأموریت ارتقاء معرفت و آگاهی دینی جمع زیادی از زنان و دختران کشور، بسیار ارزشمند است چرا که تا قبل از آن، زنان در تاریخ کشور از چنین امکانی برخوردار نبوده‌اند.

ایشان با اشاره به صدمات فراوان ناشی از گسترش فرهنگ غربی به جامعه زنان در دوره رضاخانی از جمله عوارض ناشی از سطح پایین معلومات دینی زنان و نبود مجموعه مختص ارتقاء معرفت دینی آنان، افزودند: امروز جامعةالزهرا(س) متکفل این مأموریت مهم است بنابراین هر چه بتوانید دانشجویان بیشتری جذب کنید و معلومات دینی آنها را بالاتر ببرید، کاری ارزشمند است.

رهبر انقلاب، لازمه حرکت به سمت تمدن اسلامی را گسترش معارف اصیل دینی در میان عموم مردم خواندند و با توجه به این ضرورت، گفتند: تبلیغ و تبیین معارف اسلامی و احیاء دین، مأموریت مهم دیگر جامعةالزهرا(س) است که باید برای اثرگذاری تربیتی و پیش‌بُرد معنوی زنان که نیمی از جامعه هستند، هدفگذاری و برنامه‌ریزی انجام شود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تحول را امری طبیعی و قهری در عالَم خواندند و گفتند: چنانچه زمام تحول به دست افراد عاقل و متدیّن باشد جامعه و بشریت اعتلاء پیدا می‌کند اما بدون آن، تحول رو به گمراهی و انحطاط می‌رود همچنانکه امروز در جوامع غربی، منکرات عقلی به معروف تبدیل شده است.

ایشان حوزه‌های علمیه را نیز همچون سایر مجموعه‌ها نیازمند تحول دانستند و افزودند: حوزه علمیه برای مردم و تبلیغ و پیش‌بُرد دین و ایجاد حاکمیت دینی است که با توجه به در حال تحول بودن جامعه، حوزه علمیه هم باید برای انجام صحیح وظایف خود روزآمد شود.

رهبر انقلاب، به‌روزرسانی کتاب‌ها و شیوه‌های درسی در حوزه‌های علمیه و ورود به مسائل مورد نیاز جامعه از جمله مسائل پولی و مالی، حکمرانی، خانواده و مسائل جدید همچون رمز ارزها را از جمله الزامات تحول در حوزه علمیه خواندند و افزودند: مخالفت با تحول حوزه علمیه، مخالفت با پیشرفت دین در کشور است البته کسانی باید تحول را ایجاد کنند که صلاحیت آن را داشته باشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، با اشاره به لزوم حضور زنان دارای سطح بالای معارف دینی در رسانه‌ها و اجتماعات بین‌المللی و نقش جامعةالزهرا(س) در این خصوص، افزودند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان فاضل پرشماری در جامعه حضور دارند که باید برای بیان مسائل مرتبط با زن و خانواده در رسانه‌ها آماده شوند و همچنین باید بتوانند در مجامع بزرگ جهانی و اسلامی با استناد به آیات و روایات و نهج‌البلاغه، مطالب عالی دینی را بیان کنند که این کار هم در پیشرفت و شناساندن کشور در دنیا و هم در ایجاد امت اسلامی تأثیرگذار خواهد بود.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، برنامه‌ریزی برای تهذیب و پیشرفت روحی و معنوی زنان در جامعةالزهرا(س) را در کنار آموزش‌های علمی ضروری دانستند و گفتند: بانوی برخوردار از اخلاق اسلامی و تهذیب نفس می‌تواند نسل آینده را متحول و تربیت کند.
در ابتدای این دیدار، خانم برقعی مدیر جامعةالزهرا(س) گزارشی از فعالیت‌ها و برنامه‌های این مجموعه بیان کرد.

تقریظ رهبر انقلاب بر سه کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز» منتشر شد

تداوم جهاد و حمایت از مظلومان از «دفاع از حرم» تا «وعده صادق» و «پویش ایران‌همدل»

تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «هواتو دارم»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 14:16 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مدیران و طلاب جامعه الزهرا(س): حوزه علمیه باید به روز و پاسخگوی مسائل جدید باشد

رهبر معظم انقلاب اسلامی ظهر چهارشنبه در دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعه الزهرا(س)، این مجموعه اثرگذار را از پدیده های بی نظیر برآمده از انقلاب اسلامی و موجب افزایش سطح معلومات دینی و اثرگذاری زنان دانستند و با اشاره به ضرورت تحول و روزآمدی حوزه های علمیه همپای تحولات جامعه، گفتند: حوزه های علمیه باید برای مسائل مهم جامعه از جمله مسائل اقتصادی، حکمرانی و خانواده نظر داشته باشد.

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در این دیدار، تشکیل جامعه الزهرا(س) را مرهون ابتکار امام بزرگوار خواندند و گفتند: نفس تشکیل مجموعه ای با ماموریت ارتقای معرفت و آگاهی دینی جمع زیادی از زنان و دختران کشور، بسیار ارزشمند است چرا که تا قبل از آن، زنان در تاریخ کشور از چنین امکانی برخوردار نبوده اند.

هرچه بتوانید دانشجویان بیشتری جذب کنید و معلومات دینی آنها را بالاتر ببرید، کاری ارزشمند است

ایشان با اشاره به صدمات فراوان ناشی از گسترش فرهنگ غربی به جامعه زنان در دوره رضاخانی از جمله عوارض ناشی از سطح پایین معلومات دینی زنان و نبود مجموعه مختص ارتقای معرفت دینی آنان، افزودند: امروز جامعه الزهرا(س) متکفل این ماموریت مهم است بنابراین هرچه بتوانید دانشجویان بیشتری جذب کنید و معلومات دینی آنها را بالاتر ببرید، کاری ارزشمند است.

لازمه حرکت به سمت تمدن اسلامی گسترش معارف اصیل دینی در میان عموم مردم

رهبر انقلاب، لازمه حرکت به سمت تمدن اسلامی را گسترش معارف اصیل دینی در میان عموم مردم خواندند و با توجه به این ضرورت، گفتند: تبلیغ و تبیین معارف اسلامی و احیای دین، ماموریت مهم دیگر جامعه الزهرا(س) است که باید برای اثرگذاری تربیتی و پیشبرد معنوی زنان که نیمی از جامعه هستند، هدفگذاری و برنامه ریزی انجام شود.

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای تحول را امری طبیعی و قهری در عالم خواندند و گفتند: چنانچه زمام تحول به دست افراد عاقل و متدین باشد جامعه و بشریت اعتلا پیدا می کند اما بدون آن، تحول رو به گمراهی و انحطاط می رود همچنان که امروز در جوامع غربی، منکرات عقلی به معروف تبدیل شده است.

با توجه به در حال تحول بودن جامعه، حوزه علمیه هم باید برای انجام صحیح وظایف خود روزآمد شود

ایشان حوزه های علمیه را نیز همچون سایر مجموعه ها نیازمند تحول دانستند و افزودند: حوزه علمیه برای مردم و تبلیغ و پیشبرد دین و ایجاد حاکمیت دینی است که با توجه به در حال تحول بودن جامعه، حوزه علمیه هم باید برای انجام صحیح وظایف خود روزآمد شود.

مخالفت با تحول حوزه علمیه مخالفت با پیشرفت دین در کشور است

رهبر انقلاب، به روزرسانی کتاب ها و شیوه های درسی در حوزه های علمیه و ورود به مسائل مورد نیاز جامعه از جمله مسائل پولی و مالی، حکمرانی، خانواده و مسائل جدید همچون رمز ارزها را از جمله الزامات تحول در حوزه علمیه خواندند و افزودند: مخالفت با تحول حوزه علمیه، مخالفت با پیشرفت دین در کشور است البته کسانی باید تحول را ایجاد کنند که صلاحیت آن را داشته باشند. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، با اشاره به لزوم حضور زنان دارای سطح بالای معارف دینی در رسانه ها و اجتماعات بین المللی و نقش جامعه الزهرا(س) در این خصوص، افزودند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، زنان فاضل پرشماری در جامعه حضور دارند که باید برای بیان مسائل مرتبط با زن و خانواده در رسانه ها آماده شوند و همچنین باید بتوانند در مجامع بزرگ جهانی و اسلامی با استناد به آیات و روایات و نهج البلاغه، مطالب عالی دینی را بیان کنند که این کار هم در پیشرفت و شناساندن کشور در دنیا و هم در ایجاد امت اسلامی تاثیرگذار خواهد بود.

بانوی برخوردار از اخلاق اسلامی و تهذیب نفس می تواند نسل آینده را متحول و تربیت کند

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، برنامه ریزی برای تهذیب و پیشرفت روحی و معنوی زنان در جامعه الزهرا(س) را در کنار آموزش های علمی ضروری دانستند و گفتند: بانوی برخوردار از اخلاق اسلامی و تهذیب نفس می تواند نسل آینده را متحول و تربیت کند.

در ابتدای این دیدار، خانم برقعی مدیر جامعه الزهرا(س) گزارشی از فعالیت ها و برنامه های این مجموعه بیان کرد.

ضرورت روزآمدی حوزه‌های علمیه برای پاسخ به مسائل روز جامعه

لزوم تحول در حوزه‌های علمیه حوزه‌ علمیه باید به‌روز و پاسخگوی مسایل جدید باشد

دیدار جمعی از مدیران، اساتید و طلاب جامعه‌الزهرا با مقام معظم رهبری

مخالفت با تحول حوزه، مخالفت با پیشرفت دین است


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ | 14:11 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

رهبر انقلاب: شهید نصرالله و شهدای مقاومت به اسلام عزت دادند و به جبهه مقاومت، قدرت

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در نمایندگان مجلس خبرگان رهبری فرمودند: شهید نصرالله و شهدای مقاومت به اسلام عزت و به جبهه مقاومت، توانایی و قدرت مضاعف دادند.

جوان آنلاین: از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، نمایندگان مجلس خبرگان رهبری امروز (پنجشنبه، ۱۷ آبان ماه) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.

به گزارش ایرنا، رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار فرمودند: مجاهدت‌هایی که امروز با قوت و قدرت در لبنان و غزه و فلسطین تداوم دارد، قطعاً پیروزی جبهه حق و جبهه مقاومت را به دنبال خواهد داشت.

ایشان ادامه دادند: این روز‌ها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان ما مرحوم آقای آسید حسن نصراللّه (رضوان اللّه علیه و رفع اللّه قدره و عظّم اللّه اجره). یاد ایشان، یاد شهید هنیه، شهید صفی‌الدین، شهید یحیی السنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی می‌داریم.

رهبر معظم انقلاب بیان‌داشتند: همچنین، یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی (رضوان اللّه علیه) و شهید آل هاشم (رضوان اللّه علیه) را هم گرامی می‌داریم و درجات عالیه‌ی الهی را برای همه این شهدای بزرگوار مسألت می‌کنیم.

ایشان فرمودند: مرحوم آقای نصراللّه و دیگر این شهدای عزیز این روزها، این‌ها به اسلام عزت دادند حقاً و انصافاً. به جبهه‌ی مقاومت هم عزت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند.

ایشان حزب‌الله را یادگار ماندگار شهید نصرالله خواندند و افزودند: حزب‌الله به برکت شجاعت، درایت، صبر و توکل عجیب سید مقاومت، رشد فوق‌العاده‌ای یافت به‌گونه‌ای که دشمن مجهز به انواع سلاح‌های مادی و تبلیغاتی نتوانست و به فضل الهی نخواهد توانست بر این پدیده شگرف غلبه کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دست‌های خون‌آلودِ آشکار آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در جنایات غزه و لبنان، نتیجه استمرار مجاهدت‌های قدرتمندانه در لبنان و غزه و فلسطین را پیروزی جبهه حق و مقاومت دانستند و گفتند: یک دلیل برای چشم‌انداز پیروزمندانه حرکت مقاومت، وعده تردیدناپذیر الهی است که بعد از اذن جهاد به کسانیکه به آنها ظلم شده تأکید می‌کند اگر خدا را یاری کنید، تحقق نصرت پروردگار، قطعی است.

ایشان تجربه چند دهه گذشته پیروزی‌های مقاومت در برابر متجاوزان صهیونیستی را دلیل آشکار دیگری بر تحقق پیروزی نهایی جبهه حق خواندند و گفتند: در طول نزدیک به ۴۰ سال گذشته، حزب‌الله، رژیم صهیونیستی را در مراحل مختلف از شهرهای بیروت، صیدا و صور و در نهایت به‌کلی از جنوب لبنان وادار به عقب‌نشینی و شهرها و روستاها و بلندی‌های این کشور را از وجود نحس آن رژیم تخلیه کرد.

رهبر انقلاب قدرت شگفت‌انگیز حزب‌الله در عقب راندن و شکست دادن «دشمن مسلح به انواع سلاح‌های نظامی، سیاسی تبلیغاتی و اقتصادی و همچنین متکی به حمایت‌های فاسقان بزرگ جهان مانند رؤسای جمهور آمریکا» را نشان‌دهنده افزایش گام به گام توانایی‌های حزب‌الله و تبدیل شدن از یک جمع کوچکِ مجاهد در راه خدا به تشکیلاتی عظیم دانستند و گفتند: عین این تجربه پیروزمندانه، درباره مقاومت فلسطین نیز وجود دارد و آنها نیز از سال ۱۳۸۸ تا به امروز ۹ بار با رژیم صهیونیستی درگیر شده‌اند که هر ۹ بار هم بر این رژیم غلبه کرده‌اند.

ایشان، پیروز کنونی نبرد با اشغالگران صهیونیست را مقاومت فلسطین دانستند و افزودند: هدف صهیونیستها از این جنگ، ریشه‌کنی حماس بود اما آنها با وجود قتل عام دهها هزار انسان و به شهادت رساندن رهبران مقاومت و حماس و نمایش چهره‌ای زشت، منفور، منزوی و محکوم از خود در دنیا، نتوانستند به این هدف دست پیدا کنند و حماس همچنان در حال مبارزه است که این به معنای شکست رژیم صهیونیستی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حزب‌الله را قوی و در حال استمرار مبارزه قدرتمند بارژیم صهیونی دانستند و گفتند: در لبنان و در جاهای دیگر هم عده‌ای به گمان ضعیف شدن حزب‌الله زبان به طعنه علیه این تشکیلات مجاهد باز کرده‌اند در حالی‌که اشتباه می‌کنند و دچار توهم هستند؛ زیرا با وجود فقدان شخصیت‌های بزرگی همچون سیدحسن نصرالله و سید صفی‌الدین، تشکیلات حزب‌الله با روحیه معنوی بالا و مجاهدان در میدان، در حال مبارزه‎ای قوی است و دشمن نتوانسته و نخواهد توانست بر آن فائق آید.

ایشان خاطرنشان کردند: دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که رژیم صهیونیستی به طور واضح از این مجاهدین شکست می‌خورد که امیدواریم همه شما آن روز را مشاهده کنید.

رهبر انقلاب همچنین یاد نمایندگان فقید دوره ششم مجلس خبرگان رهبری، شهیدان رئیسی و آل‌هاشم را گرامی داشتند.

در ابتدای این دیدار آیت‌الله موحدی کرمانی رئیس مجلس خبرگان رهبری نکاتی را درباره ضرورت تلاش صاحب‌نظران و رسانه‌ها در باب تبیین مفاهیم انقلاب و مقوله ولایت فقیه بیان کرد.

آیت‌الله حسینی بوشهری نائب رئیس مجلس خبرگان نیز ضمن اشاره به مفاد بیانیه پایانی اجلاس، گزارشی از دومین اجلاسیه دوره ششم این مجلس و محورهای نطق پیش از دستور ۱۶ نفر از اعضای خبرگان در موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین موضوعات مربوط به حوزه‌های انتخابیه اشاره کرد.

رهبر انقلاب یمن: ارتش اسرائیل در نبرد با مقاومت شکست خورده است

رهبر انقلاب یمن گفت که ارتش رژیم صهیونیستی در رویارویی نظامی با رزمندگان مقاومت ناکام مانده و به همین دلیل اقدام به هدف قرار دادن غیرنظامیان با هدف کوچاندن اجباری آنها کرده است.

رهبر انقلاب یمن: ارتش اسرائیل در نبرد با مقاومت شکست خورده است

امام خامنه ای: شهید نصرالله به اسلام عزت داد

دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب

تصاویر/ دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب

دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر معظم انقلاب

فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری

دیدار اعضای مجلس خبرگان با رهبر انقلاب


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ | 18:47 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری با رهبر انقلاب

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار اعضای مجلس خبرگان، این مجلس را مرتبط‌ترینِ نهادها با انقلاب خواندند و با اشاره به برخی انگیزه‌ها و فعالیت‌ها برای متوقف کردن انقلاب و به عقب بازگرداندن حرکت ملت، گفتند: عمده مسئولیت رهبری حفظ جهت‌گیری کشور به سمت اهداف انقلاب است؛ بنابراین، مجلس خبرگان که نقش منحصربه‌فردی در تعیین رهبری دارد، اهمیت بی‌بدیلی ‌می‌یابد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای همچنین با اشاره به بالندگی، پویایی و ادامه مقابله قدرتمندانه حزب‌الله و حماس، تأکید کردند: براساس وعده‌های تردیدناپذیر یاری خداوند و برمبنای تجربیات مقابله پیروز حزب‌الله و حماس در دهه‌های گذشته، حوادث اخیر قطعاٌ پیروزی جبهه‌ حق و مقاومت را به دنبال خواهد داشت.

در این دیدار که در پایان اجلاسیه دوم دوره ششم خبرگان انجام شد، رهبر انقلاب با اشاره به جایگاه مجلس خبرگان در قانون اسلامی و نظام، این مجلس را از لحاظ مفهوم ارتباط با انقلاب اسلامی، از انقلابی‌ترینِ نهادها برشمردند و گفتند: علت استفاده از این تعبیر، نقش خبرگان در گزینش رهبری است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف اصلی انقلاب را «محقق کردن توحید» به معنای وسیع اجرای دین اسلام در کشور و در زندگی مردم خواندند و افزودند: رهبری مامور است جهت‌گیری حرکت کشور و نظام به سمت این هدف اساسی را حفظ کند.

ایشان با اشاره به برخی انگیزه‌ها برای مانع‌تراشی در تحقق جامعه توحیدی در کشور، گفتند: می‌خواهند حرکت انقلاب و نظام را در این مسیر متوقف کنند و اگر توانستند با بازگشت به عقب، وضع ارتجاعی گذشته را ولو در ظاهر و لباس نو، تکرار کنند.

رهبر انقلاب با اشاره به انحراف انقلاب‌های بزرگی مانند انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی در یکی دو دهه بعد،‌ افزودند: خطر بازگشت به عقب برای همه حرکت‌های بزرگ مردمی وجود دارد.

ایشان با استناد به هشدارها و تذکرات متعدد قرآن کریم درباره بازگشت به عقب به عنوان یک خطر بسیار مهم، افزودند: پروردگار در قرآن مجید تهدید می‌کند که اگر از کفار اطاعت کردید، دچار عقب‌گرد و ارتجاع می‌شوید و یا اینکه کفار شما را بعد از ایمان، دوباره به کفر برمی‌گردانند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، جلوگیری از انحراف و عقب‌گرد در هر نظامی را نیازمند یک عامل مهم دانستند و افزودند: در نظام اسلامی این مأموریت بسیار بزرگ بر عهده رهبری و مسئولیت انتخاب این عامل تعیین‌کننده نیز بر دوش مجلس خبرگان است.
ایشان در تبیین اهمیت این مجلس افزودند: وجود مجلس خبرگان نشان می‌دهد در حرکت مستمر نظام به سمت اهداف، هیچ وقفه‌ای ایجاد نمی‌شود؛ چرا که در صورت نیاز، خبرگان بی‌درنگ رهبر بعدی را مشخص می‌کنند و این تسلسل، با قدرت و قوت و توانایی کامل وجود خواهد داشت.

رهبر انقلاب وابسته نبودن نظام به اشخاص را یکی از حقایق نهفته در روندِ بی‌درنگ انتخاب رهبری دانستند و گفتند: این جابجایی‌ها نشان می‌هد که اگرچه اشخاصی مأموریت‌هایی دارند که باید انجام شود اما نظام وابسته به انها نیست و می‌تواند راه خود را بدون این اشخاص هم ادامه بدهد.

ایشان در همین زمینه به هشدار خداوند در سوره آل عمران به مسلمانان اشاره کردند و گفتند: خداوند در سال سوم هجرت که هنوز نظام اسلامی قوام نیافته، مسلمانان را ملامت می‌کند که اگر پیامبر اعظم(ص) -یعنی اصلی‌ترین شخص نظام هستی- فوت کند یا کشته شود، شما به عقب بازمی‌گردید؟

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نکات بیان شده درباره اهمیت جایگاه خبرگان را، نشان‌دهنده ضرورتِ نهایت دقت و توجه خبرگان در گزینش رهبری خواندند و افزودند: باید کمال دقت را در تشخیص شرایظ ذکرشده در قانون اساسی برای رهبر بکار برد تا همه شرایط از جمله اعتقاد قلبی راسخ به مسیر و هدف انقلاب و آمادگی برای حرکت مستمر و بدون خستگی در این راه، در او تشخیص داده شود و شایسته مسئولیت باشد.

رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به تقارن این ایام با اربعین شهادت مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان، شهید سیدحسن نصرالله، یاد او و دیگر فرماندهان و بزرگان مقاومت از جمله شهیدان هنیه، صفی‌الدین، سنوار و نیلفروشان را گرامی داشتند و گفتند: این شهیدان به اسلام و جبهه مقاومت، عزت و قدرت مضاعف دادند.

ایشان حزب‌الله را یادگار ماندگار شهید نصرالله خواندند و افزودند: حزب‌الله به برکت شجاعت، درایت، صبر و توکل عجیب سید مقاومت، رشد فوق‌العاده‌ای یافت به‌گونه‌ای که دشمن مجهز به انواع سلاح‌های مادی و تبلیغاتی نتوانست و به فضل الهی نخواهد توانست بر این پدیده شگرف غلبه کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به دست‌های خون‌آلودِ آشکار آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی در جنایات غزه و لبنان، نتیجه استمرار مجاهدت‌های قدرتمندانه در لبنان و غزه و فلسطین را پیروزی جبهه حق و مقاومت دانستند و گفتند: یک دلیل برای چشم‌انداز پیروزمندانه حرکت مقاومت، وعده تردیدناپذیر الهی است که بعد از اذن جهاد به کسانیکه به آنها ظلم شده تأکید می‌کند اگر خدا را یاری کنید، تحقق نصرت پروردگار، قطعی است.

ایشان تجربه چند دهه گذشته پیروزی‌های مقاومت در برابر متجاوزان صهیونیستی را دلیل آشکار دیگری بر تحقق پیروزی نهایی جبهه حق خواندند و گفتند: در طول نزدیک به ۴۰ سال گذشته، حزب‌الله، رژیم صهیونیستی را در مراحل مختلف از شهرهای بیروت، صیدا و صور و در نهایت به‌کلی از جنوب لبنان وادار به عقب‌نشینی و شهرها و روستاها و بلندی‌های این کشور را از وجود نحس آن رژیم تخلیه کرد.

رهبر انقلاب قدرت شگفت‌انگیز حزب‌الله در عقب راندن و شکست دادن «دشمن مسلح به انواع سلاح‌های نظامی، سیاسی تبلیغاتی و اقتصادی و همچنین متکی به حمایت‌های فاسقان بزرگ جهان مانند رؤسای جمهور آمریکا» را نشان‌دهنده افزایش گام به گام توانایی‌های حزب‌الله و تبدیل شدن از یک جمع کوچکِ مجاهد در راه خدا به تشکیلاتی عظیم دانستند و گفتند: عین این تجربه پیروزمندانه، درباره مقاومت فلسطین نیز وجود دارد و آنها نیز از سال ۱۳۸۸ تا به امروز ۹ بار با رژیم صهیونیستی درگیر شده‌اند که هر ۹ بار هم بر این رژیم غلبه کرده‌اند.

ایشان، پیروز کنونی نبرد با اشغالگران صهیونیست را مقاومت فلسطین دانستند و افزودند: هدف صهیونیستها از این جنگ، ریشه‌کنی حماس بود اما آنها با وجود قتل عام دهها هزار انسان و به شهادت رساندن رهبران مقاومت و حماس و نمایش چهره‌ای زشت، منفور، منزوی و محکوم از خود در دنیا، نتوانستند به این هدف دست پیدا کنند و حماس همچنان در حال مبارزه است که این به معنای شکست رژیم صهیونیستی است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حزب‌الله را قوی و در حال استمرار مبارزه قدرتمند بارژیم صهیونی دانستند و گفتند: در لبنان و در جاهای دیگر هم عده‌ای به گمان ضعیف شدن حزب‌الله زبان به طعنه علیه این تشکیلات مجاهد باز کرده‌اند در حالی‌که اشتباه می‌کنند و دچار توهم هستند؛ زیرا با وجود فقدان شخصیت‌های بزرگی همچون سیدحسن نصرالله و سید صفی‌الدین، تشکیلات حزب‌الله با روحیه معنوی بالا و مجاهدان در میدان، در حال مبارزه‌ای قوی است و دشمن نتوانسته و نخواهد توانست بر آن فائق آید.

ایشان خاطرنشان کردند: دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که رژیم صهیونیستی به طور واضح از این مجاهدین شکست می‌خورد که امیدواریم همه شما آن روز را مشاهده کنید.

رهبر انقلاب همچنین یاد نمایندگان فقید دوره ششم مجلس خبرگان رهبری، شهیدان رئیسی و آل‌هاشم را گرامی داشتند.

در ابتدای این دیدار آیت‌الله موحدی کرمانی رئیس مجلس خبرگان رهبری نکاتی را درباره ضرورت تلاش صاحب‌نظران و رسانه‌ها در باب تبیین مفاهیم انقلاب و مقوله ولایت فقیه بیان کرد.

آیت‌الله حسینی بوشهری نائب رئیس مجلس خبرگان نیز ضمن اشاره به مفاد بیانیه پایانی اجلاس، گزارشی از دومین اجلاسیه دوره ششم این مجلس و محورهای نطق پیش از دستور ۱۶ نفر از اعضای خبرگان در موضوعات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و همچنین موضوعات مربوط به حوزه‌های انتخابیه اشاره کرد. آنچه در ادامه در اختیار مخاطبان قرار میگیرد، «بسته‌های خبری» است که صرفاً جهت بازنشر سریع بیانات رهبر انقلاب اسلامی در رسانه KHAMENEI.IR و حساب‌های رسمی آن در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است.

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif بخش‌هایی از بیانات رهبر انقلاب در این دیدار:
* این روزها مصادف است با اربعین شهادت مجاهد بزرگ و خستگی‌ناپذیر زمان ما مرحوم آقای آسید حسن نصرالله رضوان الله علیه و رفع الله قدره و عظّم الله اجره. یاد ایشان، یاد شهید هنیه، شهید صفی‌الدین، شهید یحیی السنوار، شهید نیلفروشان و دیگر شهدای مقاومت را گرامی میداریم.

همچنین، یاد شهدای این مجلس، شهید رئیسی رضوان الله علیه و شهید آل هاشم رضوان الله علیه را هم گرامی میداریم. درجات عالیه‌ی الهی را برای همه این شهدای بزرگوار مسألت می‌کنیم.

مرحوم آقای نصرالله و دیگر این شهدای عزیز این روزها، اینها به اسلام عزت دادند حقاً و انصافاً. به جبهه‌ی مقاومت هم عزت دادند و توانایی و قدرت مضاعف دادند.

* سیّد عزیز ما خب به مقامات عالیه‌ی شهدا عروج کرد و او خود به آنچه که آرزوی آن را داشت رسید، لکن یک یادگار ماندگاری هم در اینجا گذاشت و آن حزب‌الله است.

حزب‌الله به برکت شجاعت سیّد و درایت سیّد و صبر و توکل عجیبی که او داشت، رشد کرد، رشد فوق‌العاده‌ای کرد و حقیقتاً تبدیل شد به یک تشکیلاتی که دشمن مجهز مسلح به انواع سلاحهای مادی و بیانی و تبلیغی و رسانه‌ای و غیره نتوانسته بر او فائق بیاید و ان‌شاءالله نخواهد توانست فائق بیاید.

* حزب‌الله در طول این سالهای متمادی و نزدیک به ۴۰ سال، یک بار رژیم صهیونیستی را از بیروت وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار از صیدا وادار به عقب‌نشینی کرد، یکبار از شهر صور وادار به عقب‌نشینی کرد، یک بار هم به کلی جنوب لبنان را و شهرها و روستاها و بلندی‌های لبنان را از وجود نحس رژیم صهیونیستی تخلیه کرده؛ یعنی این توانایی به مرور همین‌طور افزایش پیدا کرده.

حزب‌الله از یک جمع کوچک مجاهد فی‌سبیل‌الله تبدیل شدند به یک تشکیلات عظیمی که یک چنین قدرتی دارد، یک چنین توانایی دارد که میتواند در نوبتهای مختلف این دشمنی را که مسلح به سلاح نظامی، تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی است، مستظهر به ورود فسّاق و فجّار بزرگ دنیا مثل همین رؤسای جمهور آمریکا و امثال اینهاست، توانسته این دشمن را به عقب‌نشینی وادار کند و آن را شکست بدهد. این تجربه‌ی ماست، دیدیم.

عین همین تجربه در مورد مقاومت فلسطین اتفاق افتاده است. آنها هم از سال ۱۳۸۸ تا امروز ۹ بار با رژیم صهیونیستی درگیری داشتند. در همه‌ی این ۹ بار اینها غلبه پیدا کردند. امروز هم مقاومت فلسطین غلبه پیدا کرده بر رژیم صهیونیستی بر خلاف آنچه که در ظاهر امر انسان سطحی مشاهده میکند.

چون که او مقصودش این بود حماس را ریشه‌کن کند و نتوانسته بکند. این همه انسان را قتل‌عام کرده، چهره‌ی زشت خودش را به همه‌ی دنیا نشان داده، خباثت خودش را به همه ثابت کرده، خودش را محکوم کرده، خودش را منزوی کرده. به خیال خود رهبران مقاومت را رهبران حماس را به شهادت رسانده، به خیال اینکه حماس تمام شد. درعین‌حال حماس دارد هم چنان میجنگد. هم چنان دارد مبارزه میکند. این معنایش شکست رژیم صهیونیستی‌ است.

درباره حزب‌الله هم همین جور است. حزب‌الله قوی است. حالا یک عدّه‌ای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزب‌الله ضعیف شده، زبان به قَدْح کارهای حزب‌‌الله باز کردند. اشتباه میکنند، اینها دچار توهم‌اند، حزب‌الله قوی است، دارد مبارزه میکند.

بله، شخصیت برجسته و مهمی مثل جناب سیّد حسن نصرالله یا جناب سیّد هاشم صفی‌الدین و امثال اینها در بین آنها نیستند؛ اما تشکیلات با مردان خودش با قدرت معنوی خودش با روحیه‌ی خودش بحمدالله حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید و ان‌شاءالله نخواهد توانست و ان‌شاءالله دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فی سبیل‌الله شکست بخورد ان‌شاءالله.

* امروز هم مقاومت فلسطین غلبه پیدا کرده بر رژیم صهیونیستی بر خلاف آنچه که در ظاهر امر انسان سطحی مشاهده میکند.

چون که او مقصودش این بود حماس را ریشه‌کن کند و نتوانسته بکند. این همه انسان را قتل‌عام کرده، چهره‌ی زشت خودش را به همه‌ی دنیا نشان داده، خباثت خودش را به همه ثابت کرده، خودش را محکوم کرده، خودش را منزوی کرده. به خیال خود رهبران مقاومت را رهبران حماس را به شهادت رسانده، به خیال اینکه حماس تمام شد. درعین‌حال حماس دارد هم چنان میجنگد. هم چنان دارد مبارزه میکند. این معنایش شکست رژیم صهیونیستی‌ است.

* یک عدّه‌ای در خود لبنان و جاهای دیگر، به گمان اینکه حزب‌الله ضعیف شده، زبان به قَدْح کارهای حزب‌‌الله باز کردند. اشتباه میکنند، اینها دچار توهم‌اند، حزب‌الله قوی است، دارد مبارزه میکند.

بله، شخصیت برجسته و مهمی مثل جناب سیّد حسن نصرالله یا جناب سیّد هاشم صفی‌الدین و امثال اینها در بین آنها نیستند؛ اما تشکیلات با مردان خودش با قدرت معنوی خودش با روحیه‌ی خودش بحمدالله حضور دارد و دشمن نتوانسته بر این تشکیلات فائق بیاید و ان‌شاءالله نخواهد توانست و ان‌شاءالله دنیا و منطقه روزی را خواهد دید که به طور واضح رژیم صهیونیستی از دست این مجاهدین فی سبیل‌الله شکست بخورد ان‌شاءالله.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳ | 14:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان

به مناسبت ۱۳ آبان و روز ملّی مبارزه با استکبار جهانی(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

من قبل از آنکه وارد صحبت بشوم، اشاره میکنم به مطالبی که این جوانان عزیز به عنوان پیشنهاد، به عنوان نظر در زمینه‌ی مقابله‌ی با استکبار ذکر کردند. این را من عرض بکنم، همه بدانند، جوانهای عزیزمان بدانند که ما در مقابله‌ی با استکبار همه‌ی آنچه باید و شاید برای آمادگی ملّت ایران انجام بگیرد، چه از لحاظ نظامی، چه از لحاظ تسلیحات، چه از لحاظ کارهای سیاسی، هر آنچه لازم باشد حتماً انجام میدهیم و الان هم بحمدالله مسئولین مشغول انجام این کارها هستند. مطمئنّاً حرکت کلّی ملّت ایران و مسئولین کشور در جهت مقابله‌ی با استکبار جهانی و دستگاه جنایت‌کار حاکم بر نظم جهانیِ امروز، قطعاً و انصافاً هیچ‌گونه کوتاهی نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید. بحث، بحث صرفاً انتقام نیست؛ بحث یک حرکت منطقی است، بحث مقابله‌ی منطبق با دین و اخلاق و شرع و قوانین بین‌المللی است و ملّت ایران و مسئولین کشور در این جهت هیچ‌گونه تعلّلی و کوتاهی‌ای نخواهند کرد؛ این را مطمئن باشید.

جلسه‌ی جوانان به طور طبیعی جلسه‌ی نورانی‌ای است. دلهای جوان آلودگی‌های کمتری دارند، نورانیّت بیشتری دارند. دریغ است که در این جمع انبوه شما جوانان عزیز، من یک نصیحت معنوی به شما عرض نکنم. توصیه‌ی من توصیه‌ی به «ذکر» و «شکر» است. راهی که ما میرویم راه کوتاهی نیست، راه آسانی هم نیست؛ راهی است که عمده‌ی مسئولیّت پیمایش این راه هم به عهده‌ی شما جوانها است. دنیای فردا مال شما است، کشورِ فردا مال شما است، نظمِ جهانی فردا به دست شما است؛ کارتان سنگین است. در این راه، همّت لازم است، معرفت لازم است، تلاش لازم است امّا بیش از همه، پشتوانه‌ی معنوی لازم است؛ آن پشتوانه‌ی معنوی را من امروز خلاصه میکنم در این دو جمله: «ذکر» و «شکر».

ذکر یعنی یاد خدا؛ از یاد خدا غافل نشوید. با مناجات و دعا و تلاوت قرآن فاصله پیدا نکنید. توصیه‌ی همیشگی من این است که با قرآن مأنوس بشوید، معرفت قرآنی را فرابگیرید؛ این به شما کمک میکند در این راه بزرگ. شکر یعنی نعمت خدا را بشناسید و آن را فراموش نکنید. امروز شما نعمتهای بزرگی را از خدا دریافت کرده‌اید؛ نعمت وجود یک نظام و تشکیلاتی که همّتش مبارزه‌ی با ظلم، با استکبار، با زورگویی و با جنایت باندهای بین‌المللی است؛ این بزرگ‌ترین نعمت است، و نعمتهای زیاد دیگری هم هست. در دعاهای متعدّدی این جمله هست که «لا تَجعَلنی‌ نَاسیاً لِذِکرِکَ فیما اَولَیتَنی وَ لا غَافِلاً لِاِحسانِکَ فیما اَعطَیتَنی»؛(۲) از احسان الهی غفلت نکنیم؛ از نعمت الهی و تفضّلات الهی غفلت نکنیم. همین بیداری شما، همین آمادگی شما، همین روحیه‌ی شما، همین احساس توانایی‌ای که در شما وجود دارد که احساس میکنید میتوانید حرکت کنید، میتوانید پیش بروید، میتوانید با قدرتهای مادّی پوشالی دنیا پنجه بیفکنید، این نعمت بزرگ خدا است؛ این نعمت را از دست ندهید. نعمت را بشناسید و نعمت را در جای خودش بکار ببرید؛ این میشود شکر. یادتان باشد به کمک خدای متعال، با همراهی خدای متعال، با هدایت خدای متعال و بندگان خالص و صالح پروردگار میتوانیم این راه را طی کنیم. پیامبر اکرم، اهل‌بیت مکرّمش، شهدای این راه، شهیدانی که در مقابل چشم ما به شهادت رسیدند، [مانند] شهید نصرالله، شهید هنیّه، شهید سلیمانی، شهید سِنوار و از این قبیل شهدای عزیزمان، از روح اینها کمک بخواهیم، استمداد کنیم، راه را پیش برویم. این جمله‌ی اوّل و نکته‌ی اوّل ما.

این مناسبت، مناسبت بسیار مهمّی است؛ جا دارد که برای حفظ این مناسبت همه‌ی تلاشهای فکری و عملی انجام بگیرد. اینکه در جمهوری اسلامی یک روز را به عنوان روز «مبارزه‌ی با استکبار» معیّن کرده‌اند، برای این است که ملّت ایران از این تجربه‌ی تاریخی غفلت نکند؛ وَالّا مبارزه‌ی با استکبار که مال یک روز نیست؛ یک امر دائمی است. شما باید مبارزه‌ی با استکبار را، مبارزه‌ی با نشانه‌های ظلم و تعدّی را، [مبارزه‌ی] با نظم ظالمانه‌ی جهانی را متن زندگی خودتان قرار بدهید و بدانید؛ بنابراین روز خاصّی برای مبارزه‌ وجود ندارد، امّا این روز را ما معیّن کردیم. این برای آن است که حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران مورد غفلت قرار نگیرد و فراموش نکنیم.

دستهایی در کارند برای اینکه حرکت شجاعانه‌ی آگاهانه‌ی ملّت ایران را در مقابله‌ی با آمریکای جهانخوار و عواملش در منطقه، اوّل مورد تردید قرار بدهند، بعد هم انکار کنند؛ ما نباید بگذاریم. حافظه‌ی تاریخی ملّت ایران این را رد میکند. مسئله‌ی لانه‌ی جاسوسی نمیتواند مورد سؤال و تردید قرار بگیرد؛ یک عدّه‌ای این تردید را در بین افکار عمومی مردم، بخصوص جوانها پخش میکنند که «دانشجویان ما چرا رفتند سفارت یک کشور را گرفتند؟ این یک کاری بود برخلاف مقرّرات بین‌المللی.»؛ این حرف را دارند پخش میکنند. حقیقتی که عمداً آن را پنهان میکنند، این است که سفارت آمریکا در اوّل انقلاب و تا وقتی که به وسیله‌ی دانشجویان ما تسخیر شد، صرفاً یک محل تحرّک دیپلماتیک، بلکه محلّ تحرّک اطّلاعاتیِ صرف نبود؛ خب بله، همه‌ی سفارتهای دنیا اخبار آشکار و پنهان کشوری را که در آنجا هستند، به مراکز خودشان منتقل میکنند؛ مسئله این نبود؛ مسئله این بود که سفارت آمریکا ستاد برنامه‌ریزی برای تحریک داخلی علیه انقلاب و نابود کردن انقلاب و حتّی تهدید جان مبارک امام بزرگوار بود. جوانهای ما اوّل به این نکته توجّه نداشتند و به دلیل دیگری وارد سفارت شدند، امّا وقتی رفتند آنجا و اسناد سفارت را به دست آوردند، [اینها را] دیدند.

اینکه من تأکید میکنم که جوانها کتابها را بخوانند، اسناد را، مدارک را ببینند و از حقایق مطّلع بشوند، به خاطر این است. سفارت آمریکا از ساعات اوّل انقلاب، از روزهای اوّل انقلاب، مرکز شبکه‌سازی و توطئه‌ علیه انقلاب بود. البتّه اوّل گیج شدند، اوّل نفهمیدند چه اتّفاقی دارد می‌افتد، امّا به مجرّد اینکه از گیجی خارج شدند، شروع کردند به برنامه‌ریزی برای کودتا، برای تحریک ــ تحریک قومیّتها، تحریک عناصر گوناگون ــ برای ایجاد اختلاف، جمع کردن تفاله‌های ساواکِ دورانِ رژیم پهلوی برای مبارزه‌ی با انقلاب. سفارت، سفارت نبود؛ مرکزی بود برای مبارزه‌ی با انقلاب، مبارزه‌ی با ملّت ایران، برای شکست دادن حرکت عظیمی که ملّت ایران با انقلاب خودش انجام داده بود؛ لذاست که این حادثه، یک حادثه‌ی برجسته است، یک حادثه‌ی تاریخی است، یک حادثه‌ی فراموش‌نشدنی است، و یک نقطه‌ی عطف است در تاریخ ما. گیرم آن کسانی که یک روزی این کار را کردند، امروز خودشان هم مردّد شده باشند ــ کمااینکه بعضی‌هایشان هم ممکن است مردّد شده باشند ــ امّا واقع قضیّه این است که این کار، کارِ بزرگی بود، کارِ لازمی بود؛ برای همین هم امام بزرگوار با آن دید نافذ خود این کار را تأیید کرد، حرکت دانشجوها را تأیید کرد؛ این کار، کارِ لازمی بود.

مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار آمریکایی ناشی از چیست؟ این یک سؤال است. جوابِ روشن و واضح و مستند این است که ناشی از سلطه‌گریِ ظالمانه‌ی وقیحانه‌ی دولتِ آمریکا بر ملّت عزیز ما و کشور ایران عزیز ما بود؛ مقابله به خاطر این بوده. سعیِ تاریخ‌نویسانِ منحرف‌کننده‌ی حقایق این است که بگویند اختلاف بین ایران و آمریکا از روز سیزدهم آبان ۵۸ شروع شد؛ این دروغ است. آمریکایی‌ها از اوّل انقلاب و از پیش از انقلاب و از سالها قبل از انقلاب با ملّت ایران درافتادند و هر چه توانستند علیه ملّت ایران تلاش کردند؛ حدّاقل از بیست‌وهشتم مرداد. حالا قبل از بیست‌وهشتم مرداد سال ۳۲ هم حضور آمریکایی‌ها و تلاش آمریکایی‌ها داستان مفصّلی است، لکن آنچه جلوی چشم همه وجود داشته است، بیست‌وهشتم مرداد است. یک حکومت ملّی مردمی در ایران بر سر کار بود، آمریکایی‌ها آمدند با خیانت به حُسن اعتماد آن دولتی که ساده‌لوحانه به آمریکا اعتماد کرده بود وارد میدان شدند، آن دولت را سرنگون کردند، حکومت ظالمانه‌ی شاه را به وجود آوردند. ملّت ایران سالهای متمادی لمس کرد دشمنی آمریکا را؛ بیست‌وهشتم مرداد را ملّت ایران لمس کرد. شما جوانهای عزیز بروید ماجراهای سال ۳۲ را، نهضت ملّی را، حضور آمریکا را در کتابها بخوانید. آن کسانی که اهل تحقیقند، اهل نوشتنند، تحقیق کنند، بنویسند. اینها نقاط عطف ملّت ما است، نقاط عطف تاریخ ما است. آمریکایی‌ها در ایران کودتا کردند، در دهه‌ی ۳۰ ساواک را به وجود آوردند؛ مرکز شکنجه و فشار بر مبارزان و بر آزادی‌خواهان. چقدر جوان، چقدر انسان مؤمن، چقدر انسان آزادی‌خواه در شکنجه‌های عوامل و کارگزاران جنایت‌کار ساواکِ شاه ــ مرکز اطّلاعاتی شاه ــ یا مُردند یا ناقص‌العضو شدند یا شکنجه شدند! اینها را ملّت ایران از نزدیک دیده. ساواک را چه کسی درست کرد؟ ساواک را عوامل آمریکایی درست کردند؛ شیوه‌های شکنجه را آنها یاد دادند. ده‌ها هزار مستشار را آوردند داخل ایران که هم مفت‌خوری کنند، هم دخالت کنند در امور ارتش و اطّلاعات و دولت و همه‌چیز، هم جاسوسی کنند، هم نفوذ کنند، هم فرهنگ ملّت را تغییر بدهند و سلطه‌ی آمریکا را روزبه‌روز بر کشور زیاد کنند.

رژیم پهلوی خبیث با کمک آمریکا یکی از عوامل ریشه‌دارشدن رژیم صهیونیستی غاصب بود. آن روزی که همه‌ی این منطقه ــ تقریباً اغلب دولتهای این منطقه ــ با رژیم صهیونیستی قطع رابطه کرده بودند، رژیم شاه به رژیم صهیونیستی نفت میداد، امکانات میداد، پشتیبانی میکرد؛ این خیانت، فراموش‌شدنی نیست. امروز هم متأسّفانه همین کار را بعضی‌ها میکنند؛ امروز هم رژیم صهیونیستی فجیع‌ترین جنایات را در منطقه دارد انجام میدهد، یک عدّه‌ای به جای اینکه مخالفت کنند، به جای اینکه بِایستند، به جای اینکه از ملّتها حمایت کنند ــ از ملّت فلسطین، از ملّت لبنان ــ به دشمن خبیثِ ظالمِ خونخوار دارند کمک میکنند؛ کمک اقتصادی میکنند، حتّی بعضی کمک نظامی هم میکنند! [کمک‌کننده] مال منطقه است؛ حالا آمریکا که به جای خود. مسئله، مسئله‌ی مقابله‌ی با ظلم بین‌المللی است. برای ملّت ایران با الهام از تعالیم اسلامی، مقابله‌ی با ظلم یک فریضه است، مقابله‌ی با استکبار یک فریضه است. استکبار یعنی سلطه‌ی اقتصادی و نظامی و فرهنگی همه‌جانبه و تحقیر ملّتها. ملّت ایران را تحقیر کردند، سالها تحقیر کردند؛ لذا مبارزه‌ی ملّت ایران با استکبار بوده است و بعد از این هم حتماً خواهد بود.

یک نکته‌ی اساسی در این زمینه عبارت است از توفیق ملّت ایران و پیشرفت این کار. بعضی‌ها تردید ایجاد میکنند: «آیا ممکن است با دستگاه مدرنِ پیشرفته‌ی مسلّطِ قوی‌ای مثل سیستم آمریکا و حکومت آمریکا مقابله کرد؟ میشود با آنها مبارزه کرد؟»؛ بله، ملّت ایران مبارزه کرد، و من به شما عرض میکنم ملّت ایران تا امروز قطعاً موفّق شده. امروز ملّت ایران در مقابل آمریکا ــ این دشمن بزرگ، این قدرت چشمگیری که با هیبت، با تشر میتوانست ملّتها را بترساند و عقب بنشاند ــ توانسته این قدرت را تضعیف کند. امروز کار به جایی رسیده که انجمنهای علمی دانشجویان در داخل خود آمریکا بیانیّه میدهند علیه تمدّن غربی، علیه تمدّن آمریکایی، علیه تلاش آمریکا؛ این، اتّفاق افتاده. در بیانیّه‌ای که تعداد زیادی از انجمنهای علمی دانشجویان آمریکا منتشر کردند، خودشان میگویند: این ما هستیم، ما غربی‌ها هستیم که داریم علیه تمدّن غرب و فرهنگ غرب فریاد میکشیم و به نفع کشورها و ملّتهای مظلوم وارد میدان شده‌ایم؛ این را در بیانیّه‌شان آوردند؛ مال همین چند ماه قبل است. و روزبه‌روز این شدّت پیدا خواهد کرد. قطعاً ملّت ایران و ملّتهای مظلوم و جبهه‌ی مقاومت پیشرفت خواهد کرد.

البتّه امروز فجایعی که دارد در منطقه انجام میگیرد فجایع عظیمی است؛ آنچه در شبانه‌روز، در لبنان اتّفاق می‌افتد، آنچه در غزّه اتّفاق می‌افتد، ۵۰ هزار شهید در ظرف یک سال که اکثر اینها هم زنان و کودکان هستند، این چیز کمی است؟ آمریکایی‌ها با ادّعای حقوق بشر، بی‌شرمانه از این جنایتها دارند پشتیبانی میکنند؛ نه‌‌فقط پشتیبانی، [بلکه] در این جنایتها شرکت میکنند. سلاح، سلاحِ آمریکایی است، نقشه، نقشه‌ی آمریکایی است، تلاش بین‌المللی آمریکایی است؛ آمریکایی‌ها با کمال وقاحت میگویند: «ما از رژیم‌صهیونیستی حمایت میکنیم، پشتیبانی میکنیم»؛ این را صریح میگویند.

این مبارزه، یک مبارزه‌ی عقلانی، خردمندانه و منطبق با منطق است. افراد کوته‌بین و کوته‌نظر ــ نمیگویم خائن، متّهم نمیکنم به تعمّد و خیانت؛ حدّاقلّش این است که کوته‌بین هستند ــ سعی نکنند حرکت ملّت ایران در مقابل استکبار را یک حرکت غیر منطقی جلوه بدهند؛ نخیر، حرکتی منطقی و درست و منطبق با منطق صحیح عُقلایی و انسانی و بین‌المللی است. برای همین هم هست که در افکار عمومی ملّتهای دنیا، ملّت ایران عزیز است. بله، دستگاه‌های خبری و رسانه‌ای دشمنان،‌ [دستگاه‌های تبلیغی] سلطه، سعی میکنند خلاف این را نشان بدهند امّا واقع قضیّه این است. وقتی شما [عملیّات] وعده‌ی صادق را انجام میدهید، در خیابانهای کشورهایی که با شما فاصله هم دارند، مردم شادی میکنند؛ معنای این چیست؟ معنایش این است که حرکت ملّت ایران، حرکتی است که مورد قبول منطق بین‌المللی،‌ منطق انسانی و البتّه منطق اسلامی و قرآنی است. این حرکت باید ادامه پیدا کند منتها ادامه‌ی این حرکت باید با نقشه‌ی صحیحی انجام بگیرد.

شما جوانهای عزیز، دانش‌آموز، دانشجو، دختر و پسر، در سرتاسر کشور در این زمینه میتوانید نقش ایفا کنید؛ فکرها را تقویت کنید، دانشها را پیش ببرید؛ بدون علم، بدون تفکّر، بدون نقشه‌ی راه نمیشود کار درست انجام داد. ما در بخشهای مختلف احتیاج به پیشرفت علمی داریم، احتیاج به پیشرفت فنّاوری داریم.

البتّه کسانی که با امکانات موجود تلاش کامل خودشان را دارند انجام میدهند مشغول کارند و در مقابله‌ی با دشمن کوتاه نمی‌آیند و هیچ حرکت دشمن را هم بی‌پاسخ نمیگذارند؛ این را مطمئن باشید. این‌جور نیست که حرکت دشمن از طرف کسانی که به عنوان نماینده‌ی ملّت ایران در مقابله‌ی با دشمن دارند تلاش میکنند فراموش بشود؛ نه، فراموش نخواهد شد. دشمنان ــ چه رژیم صهیونیستی، چه ایالات متّحده‌ی آمریکا ــ در مقابل آنچه نسبت به ایران و ملّت ایران و نسبت به جبهه‌ی مقاومت انجام میدهند، قطعاً پاسخ دندان‌شکنی را دریافت خواهند کرد.

امروز حقوق بشر آمریکایی که در بوقهای گوناگونی دمیده میشود، دیگر کسی را فریب نمیدهد. این وضعی که امروز در لبنان هست، این وضعی که در غزّه هست، این وضعی که در فلسطین هست، این جنایتی که عوامل رژیم صهیونیستی در این منطقه با کمک آمریکا، با دخالت آمریکا، با شرکت آمریکا دارند انجام میدهند، این دیگر اجازه نداده که حقوق بشرِ ادّعائیِ غلطِ بی‌معنیِ آمریکایی مورد تصدیق و تأیید کسی در دنیا قرار بگیرد. حقوق بشر دیگر معنایی ندارد. آن کسانی که با این جنایتها مدّعی حقوق بشرند انسانهای بزرگی، ‌چهره‌های نورانی‌ای مثل سیّدحسن نصرالله را، مثل هنیّه را، مثل سلیمانی را، مثل بقیّه‌ی شهدای بزرگ را تروریست میخوانند و مینامند در حالی ‌که باند تروریستی، خودشان هستند، باند جنایت‌کار خودشان هستند؛ این را امروز دنیا دارد میفهمد و بحمدالله دانسته‌اند، فهمیده‌اند.

آنچه باید اتّفاق بیفتد، عبارت است از حرکت عمومی ملّتها در این راه. جوانهای ما با همتایان خودشان در کشورهای دیگر تماس داشته باشند؛ ‌دانش‌آموزان ما با دانش‌آموزان کشورهای اسلامی در منطقه، دانشجویان ما با دانشجویان کشورهای اسلامی، کشورهای منطقه و حتّی فراتر از منطقه تماس داشته باشید. امروز امکانات تماس کم نیست؛ میتوانید ارتباط برقرار کنید؛ حقایق را برای آنها روشن کنید؛ آنچه را وظیفه‌ی همه‌ی جوانان دنیا است، همه‌ی جوانان کشورها است، به آنها یادآوری کنید تا یک حرکت عمومی و عظیمی در دنیا علیه استکبار به وجود بیاید، و به وجود خواهد آمد و به توفیق الهی ملّت ایران و این حرکتِ عمومیِ اسلامی و انسانیِ جبهه‌ی مقاومت، جایگاه خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد و قطعاً دشمن را شکست خواهد داد.

امروز برای من روز خیلی خوبی بود. این دیدار، دیدار بسیار شیرینی است، و امیدواریم ان‌شاءالله خداوند همه‌ی شماها را محفوظ بدارد و تأییدتان کند و برای همه‌ی شما دعا میکنم؛ امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال توفیقاتش را بر شماها نازل کند.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

در ابتدای این دیدار، تعدادی از دانشجویان و دانش‌آموزان مطالبی بیان کردند.

اقبال‌الاعمال، ج ۱، ص ۱۸۸


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : شنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۳ | 18:53 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران برگزاری کنگره شهدای استان فارس

[دریافت PDF]

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)


و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّدو علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. خیلی متشکّرم از این بیانات کوتاه و موجز آقای امام‌جمعه‌ی محترم و این نوشته‌ی بسیار زیبا و کامل این سردار محترم.

یکی از امتیازات تمدّنی کشور عزیز ما که همیشه باید مورد توجّه قرار بگیرد، این است که توانسته دین را و حماسه را و هنر را با هم تلفیق کند. در بسیاری از نقاط دنیا، دین راه خودش را جدا میرود ــ اگر باشد ــ هنر کار خودش را میکند، حماسه هم آنجایی که وجود داشته باشد، برای خودش است. تلفیق این سه عنصر در ایران اسلامی یک پدیده‌ی جذّاب و جالبی است که مال امروز و دیروز هم نیست، از اصل اسلام گرفته شده. خود قرآن، هم «وَ الَّذینَ آمَنوا اَشَدُّ حُبًّا لِلَّه»(۲) دارد، «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَه»(۳) دارد، هم «فَلیُقاتِل فی سَبیلِ اللَه»(۴) تا آخر دارد: اَلَّذینَ آمَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللَهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوت،(۵) هم «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار»(۶) دارد، هم «رُحَماءُ بَینَهُم»(۷) دارد؛ یعنی خود قرآن تلفیقی است از دین و آئین الهی، و حماسه‌های بزرگ، و هنر؛ خود قرآن یک اثر هنری است، یک اثر بسیار والا است، علاوه بر اینکه در قرآن به محبّت و عشق و مانند اینها هم اشاره شده و برای مخاطبان تصویر شده. این در تاریخ ما وجود دارد.

اگر حمل بر مبالغه نشود، من عرض میکنم شاید بهترین نقطه‌ای از کشور ما که این سه عنصرِ تلفیق‌شده و ترکیب‌شده در آن بوضوح مشاهده میشود، فارس و شیراز است؛ حقّاً و انصافاً حرف درستی صادر شده، اگر این را کسی بگوید یا ما بگوییم. شیراز جایی است که این سه عنصر، در‌هم‌تنیده خودشان را نشان میدهند. از دوران جناب احمدبن‌موسیٰ (سلام الله علیه) و بقیّه‌ی امامزاده‌های شهیدی که در آن استان و در آن شهر هستند، تا دورانهای بعد، تا امروز و تا این شهیده کرباسی(۸) که چند روز قبل از این به شهادت رسید، این سه عنصر در همه‌ی این دوران با همدیگر همراهند و شریکند.

معروف‌ترین و محبوب‌ترین شاعر کشور، یعنی حافظ شیرازی، حافظ قرآن است که «قرآن ز بر بخواند با چارده روایت».(۹) این شاعر غزلسرای شیرین‌سخن و رِند، قرآن را با چهارده روایت، با چهارده اختلاف قرائت حفظ بوده. در این اختلاف قرائت‌هایی که میخوانند، ما کمتر قاری‌ای دیده‌ایم که مسلّط باشد به قرائت هفت قاریِ معروف تاریخ که هر کدام دو راوی دارند که میشود چهارده روایت. بعد هم میگوید: «هر چه دارم همه از دولت قرآن دارم»؛(۱۰) یعنی شعرش هم مال قرآن است، هنرش هم مال قرآن است، معرفتش هم مال قرآن است، عرفانش هم مال قرآن است، رِندی‌اش هم مال قرآن است؛ همه‌چیز را از قرآن دارد. تلفیق از این زیباتر که دین و هنر این‌جور با هم مخلوط بشوند و تلفیق بشوند؟ همچنین در کنار اینها حماسه است. از خود جناب احمدبن‌موسیٰ شما بگیرید تا عبّاسِ دوران(۱۱) تا شهدای نام‌آور، [مثل] شهید مرتضیٰ جاویدی، شهید شیرعلی سلطانی و حالا [هم] همین خانم معصومه کرباسی و بقیّه‌ی شهدای بزرگ استان که بعضی از آنها را سردار عزیزمان(۱۲) اسم آوردند، و پانزده هزار شهید، پانزده هزار الگو، پانزده هزار نمونه از شهدا در میدانهای مختلف.

اوّلین جنگ مسلّحانه‌ی با استعمار اروپایی را امامقلی‌خان، حاکم فارس انجام داده که توانست پرتغالی‌ها را از هرمز بیرون کند. اوّلین جنگ نرم را در تاریخ کشورمان میرزای‌ شیرازی انجام داده؛ تحریم تنباکو جنگ نرم بود؛ بزرگ‌ترین جنگ، آن هم این‌جور جنگی که توانست بساط تسلّط اقتصادی انگلیس بر کشور را جمع کند. گاندی هم در هند این کار را کرد، [امّا] سی سال بعد از میرزای شیرازی؛ یعنی ابتکار این جنگ نرمِ بی‌نظیر، مال میرزای شیرازی است. قوی‌ترین مقاومت عراقی‌ها در مقابل تسلّط دولت انگلیس بر عراق را میرزا محمّدتقی شیرازی فرماندهی کرد. اوّلین سکّه‌ی حکومت اسلامی را مرحوم سیّدعبدالحسین لاری در شیراز و در جهرم و لار ضرب کرد؛ سکّه زد، حکومت اسلامی را تشکیل داد. البتّه پایدار نماند و ایشان نتوانست ادامه بدهد، امّا اقدام کرد، شروع کرد. اینها افتخارات بزرگی است. اگر به زمان خود ما برگردیم، عالِمِ عارفِ سالکی مثل شهید دستغیب را مشاهده میکنیم که واقعاً شهید دستغیب، هم مظهر معنویّت و روحانیّت بود، هم مظهر اخلاق بود، هم مظهر جهاد بود. سال ۴۱ و ۴۲ که این مبارزه تازه شروع شده بود و ماها قم بودیم، آن روز نوارهای مرحوم دستغیب را از شیراز می‌آوردند قم و ما می‌شنفتیم. مرحوم حاج شیخ بهاءالدّین محلّاتی و بقیّه‌ی علمای شیراز جلسه تشکیل داده بودند و سخنگوی این مجموعه مرحوم دستغیب بود که به نظرم ظاهراً در مسجد جامع شیراز اجتماع میکردند و سخنرانی میکرد و مانند اینها. و این ادامه داشت تا وقتی که شهید شد. یعنی همه‌جور شهیدی [دارد]؛ در همه‌ی میدانها شهدایی از این سرزمین، از این منطقه خودشان را نشان دادند و برجسته کردند؛ اینها شناسنامه‌ی شیراز است، شناسنامه‌ی فارس است.

غلط کردند آن کسانی که خیال کردند میتوانند با چیزی مثل جشن سخیف هنر شیراز، شیراز را از حرم اهل‌بیت بودن و مرکز دین و ایمان بودن برگردانند به یک نقطه‌ی فسادگاه؛ اشتباه کردند؛ به معنای واقعی کلمه غلط کردند! ملّای بزرگ شیراز یعنی ملّاصدرا (رضوان الله علیه) که به نظر ما جزو چهره‌های برجسته‌ی فلسفه‌ی دنیا است، در معدود شعرهایی که از ایشان باقی مانده، این بیت [را گفته]:
در معرکه‌ی دو کَون، فتح از عشق است
هر چند سپاه او شهیدند همه(۱۳)
این مال یک ملّای فیلسوف است. یعنی این روحیه، این ترکیب زیبای دین و هنر و حماسه همین‌طور ادامه دارد. مرحوم دستغیب هم اهل معرفت و اهل شعر و اهل معنا و این چیزها بود؛ ما از نزدیک اینها را میدانستیم. و دیگران هم همین‌جور؛ اینها خیلی مهم است.

کنگره‌ی شما این را باید نشان بدهد به کشور، این را باید ماندگار کند در کشور؛ باید نشان بدهید که برای یک ملّت متمدّن، دارای معرفت، پیشرو، آنچه مهم است، این است که دین‌دار باشد و حماسه‌ساز باشد و هنرمند باشد؛ این سه با هم. هنر در خدمت دین، دین همراه با حماسه، حماسه در جهت پیشرفت ملّت؛ اینها است که مهم است. از کنگره‌ی شما این باید دربیاید، این باید نشان داده بشود. حالا شما این را با کتاب تأمین میکنید، با شعر تأمین میکنید، با سرود یا مثلاً نمایش تأمین میکنید، بالاخره این باید از آب دربیاید؛ باید این را نشان بدهید؛ این، آن چیزی است که ملّت ما به آن احتیاج دارد. امروز هم مثل همان زمانِ آن غلط‌کرده‌های دوران پهلوی، هستند کسانی که میخواهند هنر را از معنویّت جدا کنند، هنر را از حماسه جدا کنند، اینها را در جهتهای گاهی متناقض یکدیگر پیش ببرند؛ امروز هم کسانی از تفاله‌ها و پسمانده‌های آن تشکیلات هستند در میان کشور عزیز ما و این چهاردیواری باارزش ما. باید این [سه جهت] را تأمین کنید.

یکی از توصیه‌های مؤکّد من که اینجا یادداشت کرده‌ام این است: تأثیر کنگره را رصد کنید. چون شما میخواهید اثر بگذارید دیگر؛ خیلی خب، رصد کنید ببینید مثلاً در رأس یک سال، این کنگره‌ای که شما باید این‌همه زحمت و تلاش به وجود آوردید، روی افکار عمومی، روی رفتار جوانان شما چه تأثیری گذاشته؛ چه تعداد از جوانهای شما تدیّنشان، مسجد رفتنشان، مجاهدت فکری‌شان، فکر کردنشان، کتاب خواندنشان، در جهت درست نگاه کردن و حرکت کردنشان پیشرفت کرده؛ این را رصد کنید. راهش را پیدا کنید؛ میتوانید؛ البتّه کار آسانی نیست. این رصد کردن‌ها به معنای جاسوسی و مچ‌گیری و مانند این حرفها تلقّی نباید بشود؛ به آن جهتها و به آن راه‌ها نباید برود؛ باید نگاه درست و تشخیص درست حاکم باشد.

میل به خدمت از آثار این کنگره است. باید ببینید میل به خدمت چقدر در جوان پیدا شده؛ خدمت فکری، خدمت جهادی، حضور در عرصه‌های خدمت: اردوهای جهادی، بسیج سازندگی، کاروانهایی که به مراکز جنگی میروند و آثار تلاشهای سرداران عزیز ما را و مبارزان و بسیجیان دوران دفاع مقدّس را می‌بینند؛ [ببینید] میل به اینها چقدر پیشرفت کرده. اگر دیدید پیشرفتی حاصل نشده، برگردید به کار خودتان و ببینید که مشکل کجا است؛ چرا نتوانسته اثر بگذارد؟ اگر دیدید پیشرفتی حاصل شده، نگاه کنید ببینید آن عامل پیشرفت چیست؛ آن را تقویت کنید. آن چیزی که توانسته این جوان را به پیش براند و حرکت بدهد چیست؟

جوانهای ما امروز احتیاج دارند به شناخت گذشته‌ی پُرافتخار کشور، بخصوص گذشته‌ی همین چند ده سال مربوط به انقلاب. ما در روایتها ضعیفیم؛ مثلاً آیا جوانهای ما ابعاد قضیّه‌ی تصرّف لانه‌ی جاسوسی را درست می‌شناسند و میدانند؟ [آیا] درست قضیّه‌ی شروع جنگ هشت‌ساله را میدانند؟ اگر کسی به ذهنش بیاید که خب چرا هشت سال جنگ کردیم که این‌همه جوان از دست بروند، جوابش را بلدند؟ میدانند چه اتّفاقی افتاد که این‌جوری شد؟ اینها باید روایت بشود؛ روایت درست باید بشود. البتّه خوشبختانه من میبینم کارهای خوبی دارد انجام میگیرد؛ بعضی از کتابها، بعضی از نوشته‌ها،‌ بعضی از کارها را تا جایی که فرصت هست، من مشاهده میکنم. خب، این راجع به این مسائل.

ما امروز در گیرودار یک مسئله‌ی اساسی و مهم در منطقه هستیم؛ همین مسائل مربوط به منطقه‌ی غرب آسیا، مسائل لبنان، مسائل غزّه، مسائل کرانه‌ی باختری، اینها قضایای تاریخ‌ساز است؛ هر کدام از این حوادث میتواند منشأ یک جریان و یک حرکت تاریخی به یک سمتی بشود. اگر امثال شهید سنوار(۱۴) پیدا نمیشدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند، یک جور دیگر است؛ اگر بزرگانی مثل شهید سیّدحسن نصرالله پیدا نمیشدند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری و ازخودگذشتگی را با هم مخلوط کنند و به میدان بیاورند، حرکت یک جور بود، حالا که پیدا شدند، حرکت یک جور دیگر است؛ اینها خیلی مهم است.

در این چیزی که تا امروز واقع شده، یک شکست بزرگی به وجود آمده؛ نه ‌فقط برای رژیم صهیونیستی، [بلکه] برای تمدّن غرب، برای فرهنگ غرب، برای ادّعاهای غرب؛ اینها یک شکست بزرگی خوردند. رژیم صهیونیستی شکست خورد، به خاطر اینکه فکر میکرد میتواند به‌آسانی گروه‌های مبارز را، مقاومت را منحل کند، نابود کند، امروز میبیند که پنجاه و چند هزار انسان بی‌دفاع و غیر نظامی را به شهادت رسانده، چند نفر از سران برجسته‌ی مقاومت را به شهادت رسانده امّا در جبهه‌ی مقاومت آب از آب تکان نخورده؛ جبهه‌ی مقاومت با همان قدرت، با همان عزم امروز دارد مبارزه میکند. این شکست نیست؟ این بزرگ‌ترین شکست است دیگر. این‌همه خرج کردند، این‌همه تلاش کردند، آمریکا با همه‌ی توانش به کمکشان آمد، خیلی از اروپایی‌ها همین‌جور، این‌همه هم جنایت کردند، این‌همه چهره‌شان در دنیا سیاه و زشت و منفور شد که حتّی در خیابانهای آمریکا علیه اینها راه‌پیمایی کردند، در دانشگاه‌های آمریکا علیه اینها راه‌پیمایی کردند، در عین حال گروه‌های مقاومت همچنان هستند؛ حماس هست، جهاد هست، حزب‌الله هست، مردم و جوانهای مبارز کرانه‌ی باختری هستند، بقیّه‌ی جاهای دیگر هم که مشغول مبارزه‌اند که هستند. این شکست بزرگی است؛‌ این بزرگ‌ترین شکست است.

امّا فقط این نیست؛ از این شکست بزرگ‌تر، شکست «فرهنگ غرب» است؛ غربی‌ها نشان دادند که در این چندین سال یا چند قرن، که دم از حقوق انسان و حقوق بشر و مانند اینها میزنند، یکسره دروغ گفتند؛ [این جنگ] این را نشان داد، این را ثابت کرد؛ یعنی ده هزار کودک کشته شدند، شوخی است؟ کودک، مظهر معصومیّت است، مظهر لطافت است، نقطه‌ی اساسی‌ای است که عواطف انسان را برمی‌انگیزد؛ ده هزار [نفر] از این موجوداتِ معصوم را اسرائیل با بمب دو تُنی، با انواع و اقسام سلاح از بین برد، غربی‌ها خم به ابرو نیاوردند. سیاستمداران غربی رسوا شدند، سیاست غرب رسوا شد، شکست خوردند؛ این شکست بزرگی است. دیگر کسی از «تمدّن غرب» حرف نزند! تمدّن غرب این است. این تمدّن غرب است که برایش اهمّیّت ندارد که پول را از مردم خودش با انواع و اقسام [راه‌ها] بگیرد و بفرستد برای اینکه بچّه‌های کوچک و فرزندان معصوم کشته بشوند، خانواده‌ها نابود بشوند، ده هزار بچّه شهید بشوند، چندین هزار بچّه یتیم بشوند؛ این فرهنگ غرب است. دیگر حالا اگر کسی راجع به فرهنگ غرب اعتراض کرد، بی‌اعتباری آن را تصریح کرد، کسی نباید ملامتش بکند که آقا، شما [این‌جور نگویید]؛ نه، فرهنگ غرب این است، تمدّن غرب این است، محصولِ این است. این بزرگ‌ترین شکستی است که برای غرب پیش آمد.

پشت رژیم صهیونیستی را یک جبهه‌ی شرارت پُر کرده؛ یک جبهه‌ی شرارت به پشتیبانی از رژیم صهیونیستی صف‌آرایی کرده، آن وقت جبهه‌ی مقاومت، در مقابل آن جبهه‌ی شرارت است. این جبهه‌ی مقاومت در مقابل آن جبهه‌ی شرارت ایستاده، و به توفیق الهی پیروزی هم مال جبهه‌ی مقاومت است.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله

در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین لطف‌الله دژکام (امام‌جمعه‌ی شیراز و رئیس شورای سیاست‌گذاری کنگره) و سرتیپ یدالله بوعلی (فرمانده سپاه فجر استان فارس و دبیرکلّ کنگره) مطالبی بیان کردند.

سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۶۵؛ «... ولی کسانی که ایمان آورده‌اند، به خدا محبّت بیشتری دارند. ...»

سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۵۴؛ «... آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند. ...»

سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۴؛ «پس، باید در راه خدا بجنگند ...»

سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۶؛ «کسانی که ایمان آورده‌اند، در راه خدا کارزار میکنند و کسانی که کافر شده‌اند، در راه طاغوت میجنگند ...»

سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... بر کافران، سختگیرند ...»

سوره‌ی فتح، بخشی از آیه‌ی ۲۹؛ «... با همدیگر مهربانند ...»

خانم معصومه کرباسی و همسرش آقای رضا عواضه (اهل لبنان)، بیست‌وهشتم مهرماه در حمله‌ی پهپادی و شلیک موشک به خودروی آنها توسّط رژیم صهیونیستی در لبنان به شهادت رسیدند.

اشاره به غزل حافظ: «عشقت رسد به فریاد، ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»

(۱۰ حافظ. غزلیّات؛ «صبح‌خیزی و سلامت طلبی چون حافظ / هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»

(۱۱ شهید عبّاس دوران (از خلبانان نیروی هوایی ارتش) که در مأموریت حمله به بغداد به شهادت رسید.

(۱۲ فرمانده سپاه فجر استان فارس

(۱۳ رضاقلی خان هدایت، تذکره‌ی ریاض‌العارفین، روضه‌ی دوّم در ذکر فضلا و محقّقین حکما، بخش ۵۶، صدر شیرازی

(۱۴ شهید یحییٰ سنوار (رئیس دفتر سیاسی حماس) در بیست‌وششم مهر ۱۴۰۳ به دست سربازان رژیم صهیونیستی در غزه به شهادت رسید.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ | 10:53 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

گفتاری از معاون دفتر مقام معظم رهبری

تسخیر لانه جاسوسی با حمایت امام(ره) به انقلاب دوم تبدیل شد

آئین انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» روز چهارشنبه ۹ آبان ۱۴۰۳ در مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد. در این نشست، جمعی از کارشناسان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و فعالان حادثه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ در این آئین حضور داشتند.
آقای مهندس حسین محمدی معاون دفتر مقام معظم رهبری در این مراسم با بیان خاطراتی از تسخیر لانه جاسوسی به روایت شنیده نشده‌ای از پیام امام خمینی رحمه‌الله به دانشجویان انقلابی تسخیرکننده لانه جاسوسی آمریکا در تهران در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ اشاره کرد. رسانه KHAMENEI.IR متن سخنان ایشان را منتشر میکند.


https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif از باب شکر نعمت بزرگ کار عظیم تألیف کتاب «ایستگاه خیابان روزوِلت» و این جلسه، نکته‌ای به ذهنم رسید که بگویم. ببینید، در قرآن آمده است: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ». این جلسه رونمایی از تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از این کتاب، مصداقی از شکرگزاری است. رهبر انقلاب می‌فرمایند شکر چهار رکن دارد. اولین رکن شناخت خود نعمت است؛ یعنی نعمت بزرگ تولید این کتاب را باید بشناسیم. آنچه آقایان در توصیفاتشان گفتند، کافی نیست. به نظر من، این نعمت خیلی بزرگ‌تر از آن چیزی است که در اینجا توصیف شد. اگر این کتاب نبود، این تقریظ با این مختصات نبود، حضرت آقا یک کلمه زیاده‌گویی ندارند.

این نعمت [تولید این کتاب] یک بُعدش این است که به ما کمک بزرگی می‌کند در جهت پیشبرد استراتژی اصولی نظام. استراتژی ما چیست؟ استراتژی ما بازدارندگی فعال است؛ یعنی نه ما می‌خواهیم به سمت جنگ برویم و نه می‌خواهیم به سمت تسلیم در مقابل آمریکا برویم. می‌خواهیم استراتژی بازدارندگی فعال داشته باشیم.

[دریافت فیلم]
استراتژی بازدارندگی فعال اولین مؤلفه‌اش این است که بتواند سرمایه اجتماعی را حفظ و تقویت کند و این کار شما گام بسیار مؤثری است در این جهت. ببینید، سرمایه اجتماعی خیلی کُلی گفته می‌شود. بحث امید، نشاط، اعتماد، رضایت، مشارکت و احساس امنیت، این‌ها مؤلفه‌های سرمایه اجتماعی هستند. لذا کار شما به نظرم باید ابعاد و عظمتش بیشتر شناخته شود و تأثیری که می‌تواند داشته باشد. پس من می‌خواهم بگویم در شناخت این نعمت که اولین رُکن شکر است، باید بیش از این‌ها بحث شود، مداقّه شود و ارزش‌گذاری شود.

نکته دوم اینکه حضرت آقا می‌فرمایند رکن دوم شکر این است که این نعمت را از جانب خدا بدانیم. چون مصیبت انسان این است که نعمت را از جانب خودش بداند و نتیجه آن توقف است. چرا؟ چون «الحرکة خروج الشئ من القوّة الی الفعل» حرکت، شش ویژگی دارد: مبدأ، مقصد، مسیر، محرک، متحرک و زمان‌بندی. اگر ما نقطه‌ای که هستیم را با آن نقطه‌ای که باید باشیم یکی ببینیم، یعنی همان عجب، یعنی توقف. لذا اگر این نعمت را از جانب خدا بدانیم، این منافاتی ندارد که از کسانی که زحمت کشیده‌اند، تشکر کنیم. ولی حقیقتاً بدانیم که این توفیق الهی بوده و این مایه برکت می‌شود.

سومین رکن شکر که ایشان می‌گویند، بحث شکر زبانی و قلبی است. هر دو لازم است؛ هم قلباً ما شاکر باشیم که خودش آثار دارد و هم زباناً. این زبان هم فقط بیان امثال بنده نیست که اینجا در جمع محدود باشد. نه، خوب بالاترینش همین زبان حضرت آقا بوده که اینجا تقدیر کرده و قدر بدانیم.

اما رکن چهارم شکر در واقع شکر عملی است. این از همه مهم‌تر است. یعنی ما باید ببینیم در عمل از این تجربه، از این اثر و از این پدیده‌ای که در این مقطع از تاریخ انقلاب ما نصیب انقلاب شده، وظایف همه ما چیست. همه ما، یعنی از رسانه‌ها تا رسانه ملی و همه فرهیختگان و تاریخ‌نگاران، باید نسبت به این نعمت بزرگ وظیفه‌مان را درست بشناسیم و در جهت اینکه پاسخ بگوییم به آن وظیفه، عمل کنیم به آن وظیفه، واقعاً همه برویم نقش‌آفرینی کنیم.

بالاخره دشمن در گذشته از همه تکنیک‌ها استفاده کرد؛ هم از تکنیک بایکوت، تحریف، شایعه و هم دروغ‌های بزرگ. از همه روش‌ها بهره برد تا آن حادثه‌ای که رخ داد را واقعاً به مسیر اهداف خودش تعریف کند و پیش ببرد. اگر می‌خواهیم مقابله جدی داشته باشیم و آن را به ریل درست بیاوریم، باید کارهای زیادی از این به بعد انجام دهیم. به نظر من، در بحث لانه جاسوسی انتشار این اثر، می‌تواند نقطه عطفی باشد. این نقطه عطف می‌تواند به ما کمک کند تا تحولی که نیاز داریم در این عرصه رقم بزنیم. این نیاز انقلاب است.

یک خاطره بگویم و بحثم را جمع کنم. روز اولی که آنجا تسخیر شد، ما همه دل نگران نظر حضرت امام بودیم. با امام هماهنگ نشده بود و ساعت یک ربع به یک بود. من امیرکبیری هستم؛ دانشگاه پلی‌تکنیک آن موقع. ایشان [آقای سیف‌اللهی] دانشگاه شریف بودند، درست هم می‌گویند، مبدأ کار برای دانشگاه شریف بود. حدود ساعت یک ربع به یک، آقای محسن میردامادی را دیدم که محور بچه‌های پلی‌تکنیک بود در شورای مرکزی. گفتم محسن! چی شد بالاخره؟ گفت اتفاقاً همین الان حاج سید احمد آقا تماس گرفت و گفت که امام از ما سؤال کردند که این‌هایی که اینجا را تسخیر کردند چه تیپی هستند؟ ما به ایشان اطمینان دادیم که این‌ها در خط انقلاب هستند. امام وقتی مطمئن شدند، این پیغام را دادند و گفتند: «سریع به این‌ها بگویید که خوب جایی را گرفتید، محکم نگه دارید.»

ببینید، در واقع ما تصمیمی که داشتیم چه بود؟ تصمیم ما یک برنامه حداکثر سه روزه بود که آنجا برویم، آنجا را تسخیر کنیم، اسناد را جمع‌آوری کنیم و ببریم بیرون. همان شب کلی اسناد خارج شد. اول، اعتراض به راه دادن شاه بکنیم و بگوییم اموال باید برگردد. مطالبه امام که «هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید» را مطرح بکنیم. این بود برنامه دو، سه روزه.

خوب، این برنامه دو، سه روزه را امام تبدیل کرد به انقلاب دوم که انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول بود. این را باید بدانیم و به خودمان نسبت ندهیم. امام این کار بزرگ را کرد. یادم هست آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها یک جلسه‌ای گذاشتند و دیدند بعضی‌ها دچار عجب شده‌اند. ایشان در جمع بچه‌های لانه جاسوسی گفت صداقت دو بعد دارد؛ یکی اینکه انسان خودش دروغ نگوید و یکی دیگر اینکه اگر دید نسبت به او تصور خلاف واقع هست، آن را اصلاح کند. ما انقلاب دوم نکردیم؛ ما یک حرکتی کردیم و این را امام تبدیل کرد به انقلابی بزرگ‌تر از انقلاب اول.

اگر نبود حمایت امام و اگر نبود آن تدبیر رهبری، این اتفاق به این شکل نمی‌شد. خواستم بگویم که این نکته را هم ما توجه کنیم. همان موقع یکی از نگرانی‌های ما چه بود؟ این بود که دولت موقت ممکن است سقوط کند. بله،(۱) نگرانی اصلی این بود که نمی‌دانستیم امام با ما چه کار میکند. واقعاً ما دغدغه داشتیم. سید احمد آقا یک بار آمدند لانه و تعریف کردند، گفتند این آقای بازرگان هر دفعه هر مطالبه‌ای – در دوران دولت موقت - از آقا داشت، یک استعفا نامه در جیبش داشت. می‌آمد و می‌گفت: ببر به امام بده یا این خواسته را امام اجابت می‌کند یا اگر اجابت نکند، من استعفا می‌دهم. استعفایم آماده است. سید احمد آقا گفت: این استعفا نامه را این دفعه در مورد قضیه لانه جاسوسی داد به من. من هم طبق روال بردم خدمت امام دادم. امام فرمودند که استعفا پذیرفته شد. این را به بازرگان گفتم و تا بهش گفتم، اصلاً رنگش پرید و منفعل شد. خیلی عصبانی شد که چطور امام پذیرفتند. ولی خوب برای امام، مسئله این‌قدر حیاتی بود. یعنی یک فرصت و موقعیتی پیش آمده بود که امام آن کار بزرگ‌تر از انقلاب اول را رهبری کند که همان بُعد استعمارستیزی بود.

آقای رضا سیف اللهی: یک نگرانی این بود که دولت موقت دستور دستگیری ما را صادر می‌کند و نگرانی دوم هم همین بود که دولت سقوط می‌کند. نگرانی اصل هم این بود که نمی‌دانستیم امام چه کار می‌کند.

تسخیر لانه جاسوسی با حمایت امام(ره) به انقلاب دوم تبدیل شد

| آقای مهندس حسین محمدی

ما همه دل نگران نظر حضرت امام بودیم. آقای محسن میردامادی را دیدم، گفتم محسن! چی شد بالاخره؟ گفت اتفاقاً همین الان حاج سید احمد آقا تماس گرفت و گفت که امام از ما سؤال کردند که این‌هایی که اینجا را تسخیر کردند چه تیپی هستند؟ ما به ایشان اطمینان دادیم که این‌ها در خط انقلاب هستند. امام وقتی مطمئن شدند، این پیغام را دادند و گفتند: «سریع به این‌ها بگویید که خوب جایی را گرفتید، محکم نگه دارید.»

[متن کامل]


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۱۱ آبان ۱۴۰۳ | 10:50 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

بیانات در دیدار دست‌اندرکاران کنگره ملی شهدای کرمانشاه

[دریافت PDF]

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز. و خیلی متشکّرم از بیانات امام جمعه‌ی محترم و فرمانده محترم سپاه با این متنی که خواندند که هم زیبا بود، هم پُرمغز و پُرمطلب بود؛ خیلی ممنون.

کرمانشاه یکی از نقاط برجسته‌ی کشور ما است. منهای فعّالیّت در انقلاب و در جنگ و مانند اینها، اساساً کرمانشاه محلّ اجتماع مذاهب مختلف، قومیّتهای مختلف و زندگی آرام و نجیبانه‌ی با یکدیگر است؛ این وضع کرمانشاه است. و همه‌ی این مجموعه در همه‌ی بخشهای این استان، همین محدوده‌ی طبیعی استان ــ حالا از لحاظ جغرافیایی اسمش را چه بگذاریم، آن مهم نیست ــ مرزداران صادق و صمیمی کشور در آن ناحیه و در آن منطقه بودند. این یک تعریف اجمالی از کرمانشاه است.

بنده هم هر چه به حافظه‌ی خودم مراجعه میکنم و هر چه از کرمانشاه اطّلاع دارم، مایه‌ی خرسندی و خشنودی هر کسی است که از اینها اطّلاع پیدا میکند. بنده کرمانشاه را هم در دوران جنگ دیدم، هم قبل از شروع جنگ آمدم کرمانشاه و آنجا حرکت مردم را [دیدم]. روز بیست‌ودوّم بهمنی من در کرمانشاه بودم. در دوران جنگ، شهرهای مختلف کرمانشاه را ــ خود کرمانشاه و گیلان‌غرب و اسلام‌آباد غرب و پاوه و بقیّه‌ی جاها را ــ [دیدم.] این آقای ملّا قادر(۲) آن وقت یک ماموستای جوانی بودند در پاوه؛‌ و مرحوم آقای اشرفی اصفهانی،(۳) شهید بزرگوار که واقعاً امثال ایشان حقّاً و انصافاً مایه‌ی افتخار است؛ مرحوم اشرفی، پیرمرد، لکن مبارز و با عزم. [همین‌طور] مردم کرمانشاه که به همان تعبیر رایج خودشان واقعاً «پهلوان» و آماده‌ی دفاع و سینه‌سپر‌کرده. بحمدالله خاطرات ما از کرمانشاه، همه خاطرات برجسته و شیرینی است.

در دوران دفاع‌ مقدّس و قبل از دفاع مقدّس، از اوّل انقلاب که درگیری‌ها در آن منطقه‌ی غرب کشور شروع شد، کرمانشاه خطّ مقدّم بود؛ یعنی اوّلین گروهی که برای مقابله‌ی با تجزیه‌طلبان خائن در منطقه‌ی کردستان رفتند و حرکت کردند، از کرمانشاه رفتند. اوّلین گروه، بچّه‌ها و جوانهای کرمانشاه بودند که بوقت، بهنگام فهمیدند که قضیّه چیست. ما آن وقت میدیدیم؛ حوادثی را که در آنجا میگذشت، در تهران عدّه‌ای بودند اصلاً نمیفهمیدند معنای این حادثه چیست؛ به ‌عنوان یک حرکت معمولیِ مردمی به آن نگاه میکردند؛ دستهای پشت قضیّه را و حوادث سنگینی را که این قضیّه برای کشور ممکن بود به ‌وجود بیاورد نمیدیدند. جوانهای مبارز کرمانشاه دیدند این را؛ همان اوّل کار یک جمعی شدند و راه افتادند رفتند برای مواجهه و مقابله. در دوره‌ی جنگ هم همین‌جور؛ در آن بمبارانهای عجیب که در همان اوایل سال ۶۰، بعضی از شهرهای کرمانشاه خلوت شده بود ــ بنده میرفتم آنجا خلوت بود؛ بعضی از شهرها این‌جور بود که اصلاً در کوچه و خیابان آدم کسی را نمیدید ــ لکن مردم ایستادگی کردند، از رزمندگانی که از سایر نقاط به اینجا رفته بودند بخوبی پذیرایی کردند، با آنها همکاری کردند، مجموعه‌ی نظامی تشکیل دادند، شهدائی هم تقدیم کردند که سردار، اسم این شهدای عزیز را آوردند؛ البتّه بعضی‌هایشان را که شهدای برجسته‌ای بودند ایشان اسم آوردند.

خب؛ حالا ما هستیم و میراث این شهدا؛ ما هستیم و یاد این شهدا. ما امروز چه استفاده‌‌ای [و چه کاری] از این حرکتِ عظیمِ جوانهای مؤمن و مخلص میتوانیم برای کشور و برای اسلام انجام بدهیم؟ این مهم است. این جوانها یک روز سینه سپر کردند و اجازه ندادند که دشمن تجاوز کند به این خاک؛ در آن بیابانها، در آن کوه‌های سر به فلک کشیده، در آن شرایط سخت ایستادگی کردند. من یادم نمیرود، از این کناره‌ی جادّه میگذشتیم، کوه‌های «برآفتاب» طرف دست راست ما بود، انسان چشمش که می‌افتاد به این کوه‌ها و میدانستیم که مراکز اصلی دشمن بالای این کوه‌ها است دل انسان فشرده میشد که این جاهای حسّاس در اختیار دشمن کشور است. خب در آن شرایط، این جوانها ایستادگی کردند ــ هم جوانهای کرمانشاه و هم از سایر جاهایی که به کرمانشاه رفتند و به جبهه‌های کرمانشاه پیوستند ــ یک عدّه‌ای شهید شدند، یک عدّه‌ای جانباز شدند. قریب ده هزار نفر از خود این استانِ شما به شهادت رسیدند؛ دو سه برابر این، جانباز شدند. خب اینها کار خودشان را آن وقت انجام دادند؛ حالا چه؟ حالا آیا کشور از وجود این جوانانی که اگرچه جسمشان نیست امّا حقیقتشان حضور دارد بی‌نیاز است یا نه، الان هم احتیاج دارد؟

من میگویم الان احتیاج کشور به این جوانها کمتر از روز جنگ نیست. امروز ما [به اینها] احتیاج داریم؛ چرا؟ برای خاطر اینکه جنگ دشمن آن روز یک جنگ سخت‌افزاریِ نمایان و آشکار بود، امروز یک جنگ ترکیبی است؛ هم جنبه‌ی سخت‌افزاری در آن هست، هم جنبه‌ی نرم‌افزاری در آن هست؛ هم جنگ جسمانی است، هم جنگ روانی است. امروز دشمن این‌جوری وارد میشود. هم جنگ با سلاح آتشین و مانند این حر‌فها است ــ آن وقتی که لازم بدانند ــ هم جنگ با سلاح فرهنگ است. امروز وضع کشور ما این‌جوری است. ما قوی هستیم؛ ما امروز نسبت به آن روز صد برابر قوی‌تر شدیم؛ در این تردید نکنید. ما امروز بحمدالله و به توفیق الهی از همه‌جهت قابل مقایسه‌ی با آن روز نیستیم.‌ آن روز دشمن به تهران ــ مرکز کشور ــ موشک میزد، ما حدّاکثر میتوانستیم با توپ مثلاً ۱۵۵، مِن ‌باب مثال بصره را بزنیم، که البتّه نمیزدیم ــ چون جمعیّت بود،‌ مردم بودند، نمیزدیم ــ امروز این‌جوری نیست؛ امروز می‌بینید دیگر، وضع جور دیگر است. قوی‌تر شده‌ایم امّا توطئه‌های دشمن پیچیده‌تر شده؛ این مهم است. امروز صِرف اینکه ما در میدان جنگ نظامی حاضر باشیم و کار کنیم و تلاش کنیم و موشک بسازیم، کافی نیست. بله، ما در این زمینه‌ها پیشرفتهای خوبی کرده‌ایم، امّا این کافی نیست؛ ما باید روی دلهایمان، روی روحهایمان، روی زبانهایمان، روی جهت‌گیری‌هایمان کار کنیم.

خب، در مجموعه‌ی «مایی» که میگویم باید کار کنیم ــ «ما باید کار کنیم» ــ «ما» کیست؟ در این مجموعه‌ی «ما» که همه‌ی ملّت را شامل میشود، چه کسی از همه مؤثّرتر است؟ جوانها؛ جوانها مؤثّرترند. آن روز هم جوانها رفتند سینه سپر کردند. آیا جوان امروز آنچه را شما راجع به شهدا میدانید، از بن دندان میداند؟ این مهم است. یعنی آیا جوان امروز ما و نسل آینده‌ی ما به عمق این ارزش و اهمّیّتی که آن روز حضور شهید در میدان جنگ داشت و کاری که او کرد، امروز واقف است یا نه؟ آیا آن اخلاص را، آن گذشت را، آن اخلاق اسلامی را، آن رفتارهای منطبق با شریعت را که جوانهای ما آن روز در میدان جنگ داشتند، جوان امروز درست شناخته، دانسته، میداند یا نه؟ به این سؤالها شما باید جواب بدهید. این کنگره‌ها باید به این سؤالها جواب بدهد و اگر خلأیی هست، آن خلأ را پُر کند.

جوانهای آن روز ما در واقع از قالب بشری، کأنّه خارج شده بودند. در جنگهای دنیا نگاه کنید ــ هم فیلم‌ها را ببینید، هم داستانها را ببینید و بخوانید؛ درباره‌ی جنگهای مختلف دنیا هزاران فیلم و داستان نوشته شده ــ رزمنده در میدان جنگ یک موجود لاابالی است، یک موجود بی‌قید است؛ یک موجودی است که اگر دستش برسد، برای نفْس خودش هر غلطی را که بتواند انجام میدهد؛ به دشمن هم که دست پیدا کرد و آن شهر را فتح کرد، برایش غارت کردن و نابود کردن یک کار عادّی است؛ رزمندگان در دنیا این‌جوری‌ هستند. این را مقایسه کنید با رزمنده‌ی ما که اگر چنانچه در یک محلّی در محاصره گرفتار شد و غذا و نان و مانند اینها به او نرسید، و یک مغازه‌ای آنجا هست که داخل آن بیسکویت هست و این بیسکویت را از روی اضطرار میخورْد، هم از ولیّ‌فقیه اجازه میگیرد، هم روی کاغذ به آن دکّان‌دار مینویسد که من بیسکویت را خوردم. اینها چیزهایی است که داستان نیست؛ اینها را ما دیده‌ایم، بنده دیده‌ام این را، مشاهده کرده‌ام، اطّلاع دارم. جوانهای ما در سوسنگرد مدّتی در محاصره بودند، هیچ چیزی به آنها نمیرسید؛ اینها گرسنه بودند، داخل مغازه‌ها پُر بود از غذا و امکانات و کنسرو و از این چیزها؛ نمیخوردند؛ میگفتند باید امام اجازه بدهد. ما از اهواز تکرار، تکرار، اصرار که بخورید، بردارید؛ نمیخوردند! معنای این چیست؟ این تقوا، این پرهیز، این ورع، این اخلاص، این صمیمیّت را کجا شما پیدا میکنید؟ این را جوان امروز ما باید بداند؛ این را باید نشان بدهید. این را باید برجسته کنید و نشان بدهید: مقایسه‌ی بین جوانِ رزمنده‌ی ما و نوع رزمنده‌های دنیا در زمینه‌ی معنویّات،‌ در زمینه‌ی نیّت، در زمینه‌ی نوع عمل و مانند اینها. این حرفهایی که ما بارها گفته‌ایم و شنیده‌ایم و تکرار شده که فداکاری میکند برای هم‌رزمش؛ اینها اتّفاق افتاده. آن که تشنه است، آب نمی‌آشامد برای اینکه رفیقش تشنه نماند و با تشنگی شهید میشود، از دنیا میرود؛ اینها مهم است.

کارهایی که انجام داده‌اید که فی‌الجمله و کوتاه و پُرمغز سردار(۴) شمردند، کارهای بسیار خوبی است، اینها همه‌ خوب است؛ منتها این کارها برای چیست؟ برای اثرگذاری است دیگر. بروید سراغ خروجی این کارها؛ ببینید کتاب شما را چند نفر خواندند،‌ چند نفر استفاده کردند، چند نفر یادداشت برداشتند، چند نفر نقاط برجسته‌ی آن شهیدی را که شما در آن کتاب معرّفی کردید در دفترچه‌شان یادداشت کرده‌اند برای اینکه از آن استفاده کنند؛ بروید سراغ اینها و روی اینها کار کنید، روی اینها تکیه کنید. مخاطب کارهای شما جوانهایند؛ باید این مجموعه‌ی کارهایی که انجام میدهید روی جوانها اثر بگذارد. البتّه این کارها ارزشمند است؛ اگر این کارهای شکلی نباشد، معنا و محتوایی وجود ندارد دیگر؛ مثل وجود خود ماها که اگر جسممان نباشد و قوّت نداشته باشد، کار روحی هم انجام نمیگیرد؛ باید انجام بگیرد. با پا باید به مسجد رفت، با دست باید به دیگری کمک کرد؛ بنابراین جسمِ این کارها خوب است امّا مراقب روح این کارها هم باشید. روحش «اثرگذاری» است؛ باید بتواند خروجی درستی را در عرصه‌ی چشم‌انداز شما ان‌شاءالله به وجود بیاورد.

به ‌هر حال ما از شماها برای تلاشتان، برای کار خوبی که انجام میدهید، برای زحمتی که میکشید متشکّریم؛ ان‌شاءالله خداوند از شماها قبول کند، و مردم کرمانشاه را ان‌شاءالله روز‌ّبه‌روز موفّق‌تر کند. این وحدتی که کرمانشاهی‌ها دارند، خیلی‌اش به برکت علمای بزرگوار است؛ همین آقای علما، آقایان عزیزی که آنجا زحمت کشیدند، کار کردند، تلاش کردند؛ اینها خیلی ارزش دارد و توانسته بحمدالله این فضای خوب را به وجود بیاورد.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته

در ابتدای این دیدار حجّت‌الاسلام حبیب‌الله غفوری (امام جمعه‌ی کرمانشاه) و سرتیپ بهمن ریحانی (فرمانده سپاه حضرت نبیّ اکرم استان کرمانشاه) گزارشی ارائه کردند.

ماموستا ملّا قادر قادری (امام جمعه‌ی پاوه)

آیت‌الله عطاءالله اشرفی اصفهانی (امام جمعه و نماینده‌ی حضرت امام در استان کرمانشاه)

فرمانده سپاه حضرت نبیّ اکرم استان کرمانشاه


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳ | 11:33 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

روایتی از دیدار خانواده شهیدان معصومه کرباسی و رضا عواضه با رهبر انقلاب

معصومه؛ دوست علم وجهاد و شهادت، مثل ام یاسر!

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttp://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif ظهر چهارشنبه دوم آبان‌ماه، خانواده‌ی شهید معصومه کرباسی و همسر لبنانی ایشان با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. شنبه ۲۸ مهرماه بود که در حمله هوایی رژیم صهیونی به بیروت، دکتر رضا عواضه و همسر ایرانی او، معصومه کرباسی به شهادت رسیدند. از این زوج شهید پنج فرزند به یادگار مانده است. آنچه می‌خوانید متن کامل روایت این دیدار است که رسانه «ریحانه» KHAMENEI.IR آن را منتشر میکند.

فائضه غفار حدادی

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif عکسی از شهید سیّدعبّاس موسوی و همسرش امّ‌یاسر روی میز کار من است که خیلی دوستش دارم؛ لای بوته‌ها ایستاده‌اند، دستشان در دستِ هم است، به افق دوری نگاه می‌کنند و خنده‌ی قشنگی روی لب هر دویشان دیده می‌شود. زیرش نوشته: «امّ‌یاسر رفیقة العلم و الجهاد و الشّهادة.» عکس را از پیرمرد خادمی گرفته‌ام که دو سال پیش، درِ مزارِ سیّدعبّاس را در روستای نبی‌شیث بعلبک برایمان باز کرد، بعد هم توضیح داد که سیّدعباس چطور خانه‌ی کوچکی را که در این روستا داشت، حوزه‌ی علمیّه کرد و توانست نیروهایی تربیت کند که هسته‌ی اصلی حزب‌الله لبنان را تشکیل بدهند؛ نیروهایی که فقط یکی‌شان سیّدحسن نصرالله بود. ماشینِ صدمه‌دیده‌ی سیّدعبّاس را توی حیاط آرامگاه، داخل محفظه‌ای شیشه‌ای حفظ کرده بودند. امّ‌یاسر بخش خواهران حوزه‌ی علمیّه را اداره می‌کرد و آن روز، همراه همسر و فرزند چهارساله‌اش سوار ماشین بودند؛ روزی که اسرائیل دیگر نتوانسته بود حضور سیّدعبّاس در لبنان را تحمّل کند و با بالگرد، ماشینش را گلوله‌باران کرد.

چند روز پیش که فیلم حمله‌ی پهپادها به ماشین معصومه کرباسی و رضا عواضه را دیدم، دوباره انگار نحوه‌ی شهادت سیّدعبّاس برایم زنده شد. لابد عواضه خیلی برای اسرائیل هزینه درست کرده بود که پهپادهایشان را فرستاده‌اند تا درون جادّه‌ها بگردند و پیدایش کنند. ولی دوست داشتم بدانم آیا زیرِ تصویرِ دوتاییِ آن‌ها هم می‌شود نوشت «معصومة رفیقة العلم و الجهاد و الشّهادة؟» شاید به خاطر همین سؤالی که در ذهنم آمده بود، خدا طوری رقم زد که به دیدار خانواده‌ی این شهدا با حضرت آقا دعوت شوم و فرصتی باشد که از نزدیک، جواب سؤالم را پیگیری کنم.

***


هنوز به اذان ظهر مانده. خودم را در صف نماز جا می‌دهم. همین نیم ساعت پیش فهمیدم که چنین دیداری هست و باید خودم را سریع می‌رساندم. تا تاکسی به خیابان جمهوری برسد و بپیچد سمت کشوردوست، من چرخی در فضای مجازی زده‌ام و عکس بچّه‌های این دو شهید را دیده‌ام. برای همین است که در یک نگاه، زهرا را می‌شناسم؛ پیراهن و شال سیاه دارد و عینک سفیدی صورتش را دوست‌داشتنی‌تر کرده است. صدایش می‌کنم و با هم گپ می‌زنیم؛ خلاصه‌اش اینکه کلاس چهارم است و در بیروت مدرسه می‌رفته و مدرسه‌های لبنان هم مثل مدرسه‌های ایرانند و هشت سال از خواهرش فاطمه بزرگ‌تر است و قرار است امشب بروند مشهد و فاطمه تا حالا مشهد را ندیده و خودش خیلی ایران را دوست دارد و انگار یکی از کتاب‌های من را توی خانه‌شان در بیروت دارند، ولی جنگ است و نمی‌تواند برود خانه‌شان، امّا من می‌توانم بروم شیراز و مهمان خانواده‌ی مادربزرگش شوم و این حرف‌ها.

زهرا کاغذ و خودکارم را می‌گیرد که برای آقا نامه بنویسد، من هم با خواهر شهید معصومه مشغول صحبت می‌شوم؛ می‌گوید «معصومه و آقارضا، توی دانشگاه شیراز، هر دو مهندسی کامپیوتر می‌خواندند. بعد از ازدواجشان رفتند لبنان. سعی می‌کرد هر سال بیاید ایران و هر بار یک ماهی پیش ما می‌ماند. آخرین بار وقتی فاطمه را باردار بود آمد. بعدش هرچه می‌گفتیم بیا، بهانه می‌آورد. جنگ غزّه که شروع شد، ما نگرانشان بودیم. خیلی گفتیم شما بیایید پیش ما، آب‌ها که از آسیاب افتاد برمی‌گردید؛ گوش نمی‌کرد. آقارضا کار داشت و او دوست نداشت آقارضا را تنها بگذارد. بعد از شروع جنگ لبنان هم که خیلی اصرار کردیم نمانَد، گفت خون من که رنگین‌تر از خون این‌ها نیست.» خواهرش، در تمام مدّتی که این حرف‌ها را می‌زند، لبخند بر لب دارد؛ انگار که معصومه هنوز زنده است و هنوز هم دارد بدقلقی می‌کند و به حرفشان گوش نمی‌کند!

می‌روم سراغ مادر معصومه و احساس می‌کنم با مادر یکی از شهدای دفاع مقدّس هم‌کلام شده‌ام؛ همان لحن و همان جمله‌ها: «دختر من عاقبت‌به‌خیر شد. خدا اَزَمون قبول کنه. ان‌شاءالله بتونیم راهشونو ادامه بدیم.» زهرا نامه‌اش را می‌آورد پیش مادربزرگ پدری‌اش؛ او را «تاتا» صدا می‌کند و با او عربی حرف می‌زند. از این یکی مامان‌بزرگش می‌پرسم «بچّه‌ها هر دو زبان را بلدند؟» می‌گوید «هم فارسی، هم عربیِ فصیح، هم عربیِ لبنانی و هم انگلیسی را بلدند.» در ذهنم معصومه را تصوّر می‌کنم و با او حرف می‌زنم: «دمت گرم دختر! فقط من می‌فهمم چه انرژی‌ای می‌بره تا آدم چهارپنج‌تا بچّه رو قانع کنه که چهارپنج‌تا زبان یاد بگیرن و حتماً بدون زحمت و برنامه‌ریزیِ تو نمی‌شده.» از زهرا می‌پرسم «خونه فارسی حرف می‌زنید؟» جوابش مثبت است. بعد می‌گوید «امّا بیرون از خانه فارسی ممنوع است.» با خودم می‌گویم لابد برای اینکه شاخک جاسوس‌ها حسّاس نشود. زندگی در شرایط حسّاس چقدر سخت است!

امروز گیر داده‌ام به زبان؛ چون از خواهر معصومه هم می‌پرسم «مادربزرگ لبنانی بچّه‌ها فارسی بلد است؟» می‌خواهم بروم پیشش و سرسلامتی بدهم، ولی نمی‌دانم به چه زبانی حرف بزنم. «بله، خیلی خوب بلده؛ اصلاً استاد فارسی دانشگاهه، با اینکه پزشکی خونده و می‌تونه طبابت هم بکنه.» قیافه‌ی تاتا خیلی شبیه لبنانی‌ها است؛ شاید به خاطر اینکه لبنانی است!‌ منظورم این است که از آن قیافه‌های خاص دوست‌داشتنی لبنان است. می‌گوید «ما متأثّریم، ولی در‌عین‌حال افتخار می‌کنیم. خدا از ما قبول کند.» می‌پرسم «فکر می‌کردید پسرتون شهید بشه؟» اشک توی چشمهایش حلقه می‌زند؛ هنوز عادت نکرده به جمله‌ای که دو کلمه‌ی «شهادت» و «پسرتان» توی آن بی‌فاصله نشسته باشند! می‌گوید «بله، همیشه احتمال می‌دادم؛ امّا معصومه را هیچ وقت فکر نمی‌کردم. ولی معصومه و رضا عاشقِ هم بودند؛ همه جا با هم می‌رفتند؛ حقّش هم این بود که با هم شهید شوند. هر دو خیلی فعّالیّت می‌کردند و خیلی هم مردم را دوست داشتند؛ توی فیلمی که درآمده هم مشخّص است. پهپاد که می‌آید، رضا از ماشین پیاده می‌شود می‌رود معصومه را هم پیاده می‌کند و می‌زنند به دشت و خاک‌ها، چون نمی‌خواهند مردمِ توی جادّه طوری‌شان بشود. تازه توی منطقه‌ی مسیحی‌نشین هم بودند.» می‌خواهم با خواهر شهید رضا هم حرف بزنم، امّا زبان مشترک نداریم؛ می‌گویم «زهرا! می‌شه به من عربی یاد بدی؟» سرگرم نوشتن نامه‌اش است و جوابم را نمی‌دهد.

آقا می‌آیند و صف‌ها بعد از یک تکانش، بازسازی می‌شوند. صبح اگر به من می‌گفتند نماز ظهر را پشت سر آقا می‌خوانی، باورم نمی‌شد؛ لابد صبحِ شنبه هم اگر به معصومه می‌گفتند قبل از غروب شهید شده‌ای، باورش نمی‌شد. به جز ما، اعضای کنگره‌ی شهدای استان فارس هم هستند.

بعد از نماز، ما را به اتاق کناری هدایت می‌کنند و آقا برای اعضای کنگره سخنرانی می‌کنند. فرصت خوبی است که همراهان شهید را بشناسم. مادر و پدر معصومه پیشِ هم می‌نشینند. پدرش بازنشسته‌ی جهاد سازندگی است؛ شغلش را از دامادشان می‌پرسم که درگیر بچّه‌ی یک‌ساله‌شان ریحانه است. مهدی و مهتدی و محمّد پیشِ هم می‌نشینند؛ سه پسر معصومه که به‌ترتیب، هفده و چهارده و هشت ساله هستند. فاطمه‌ی سه‌ساله هم یک جا بند نمی‌شود و برای خودش می‌چرخد. زهرا نظرات همه را به نامه‌اش اضافه می‌کند. خاله‌اش گفته اسم من و بچّه‌هایم را هم بنویس که آقا دعایمان کند. حوصله‌ی فاطمه سر رفته؛ صدایش می‌کنم و توی کاغذم «چشم‌چشم دو ابرو» می‌کشم برایش! خوشش آمده؛ او هم امتحان می‌کند. شاهکار هنری‌اش را می‌برد و به تک‌تکِ آن‌ها که توی اتاق نشسته‌اند نشان می‌دهد؛ تک‌تک‌شان از شاهکارش تعریف می‌کنند و خیلی‌ها بغلش می‌کنند و می‌بوسندش. تماشای این دختر سه‌ساله برایم شبیه روضه است.

سخنرانی آقا در حال تمام شدن است. یکی از مسئولان اجرایی برنامه، می‌آید و از مهدی می‌پرسد آیا آمادگی دارد که در حضور خانواده درباره شهادت پدر و مادرش با آقا صحبت کند؟ و مهدی، بااشتیاق، سر تکان می‌دهد و آن مسئول که می‌رود، مشتش را از خوشحالی رو به برادرهایش بالا می‌آورد؛ مثل بازیکنی که گل پیروزی را در دقیقه‌ی نود چسبانده باشد به طاق دروازه.

چند دقیقه بعد، حضرت آقا تشریف‌فرما می‌شوند. اوّلین نفری که خودش را توی بغلشان می‌اندازد پدر معصومه است؛ آقا هم استقبال می‌کنند و تنگ در آغوشش می‌کشند. می‌گوید: «آقا! دخترم هدیه‌ای بود که خدا داده بود و حالا هم گرفته ازم؛ الحمدلله که به شهادت بوده! راضی‌ام به رضای خدا.»

آقا یکی‌یکی بچّه‌های معصومه و رضا را تفقّد می‌کنند و سرشان را می‌بوسند؛ فاطمه را بیشتر. به مادر معصومه که می‌رسند، سرسلامتی می‌دهند. مادر از خوابی که دو ماه پیش دیده می‌گوید که توی خوابش، آقا به او انگشتر می‌دهند و او می‌گوید «نه آقا! من چفیه‌تان را می‌خواهم که به نوه‌ام مهدی بدهم.» آقا چفیه‌ی روی دوششان را می‌دهند به مهدی و یک انگشتر هم می‌دهند به مادر؛ درست شبیه خوابش!

[دریافت فیلم]
مهدی چفیه را گرفته و خوشحال است؛ شروع می‌کند به حرف زدن: « من مهدی هستم، پسر شهید رضا عواضه و شهید معصومه کرباسی. الحمدلله، شکر خدا، غیر از تربیت و ارشاد کردن به راه مقاومت و راه ولایت، به هیچ راه دیگری ما را ارشاد نکردند. واقعاً علاقه‌ی خیلی خاصّی به همدیگر داشتند؛ حتّی در لحظه‌ی شهادتشان هم دستشان در دست یکدیگر بود.»

آقا می‌گویند «بله، شنیدم.»

همین کافی بود که مهدی با بغض بگوید: «خیلی لحظه‌ی بزرگی بود.» بغض نمی‌گذارد چند لحظه‌ای حرف بزند، ولی قوی‌تر از آن است که چنین لحظه‌هایی را از دست بدهد؛ ادامه می‌دهد: «در روز شهادتشان که در منطقه‌ی جونیه در لبنان، یک پهپاد اسرائیلی شناسایی و دنبالشان کرده بود، چهار موشک به ماشین آنها شلّیک شد که دوتای آن اصابت نکرد؛ سوّمی که به ماشین اصابت کرد، پدر و مادرم ماشین را کنار جادّه متوقّف کردند و با همدیگر از ماشین بیرون رفتند و در‌حالی‌که دستشان در دستِ هم بود، موشک چهارم آنها را به شهادت رساند؛ الحمدلله، الحمدلله.»

مفاهیم عمیقی را که بعدش می‌گوید، شاید خیلی از هم‌سنّ‌وسال‌هایش نتوانند درک کنند: «لا یُکَلِّفُ اللهُ نَفساً اِلّا وُسعَها؛ اگر ما در اندازه‌ی این مسئولیّت و این امتحان نبودیم، قطعاً خدا این‌طوری ما را امتحان نمیکرد.»

آقا هم جوابش را این‌طور می‌دهند: «خدا ان‌شاءالله حفظتان کند. طاقتش را دارید الحمدلله. خدا فهمید که وسع شما به اندازه‌ای هست که بتوانید تحمّل کنید، لذا [شما را] وارد کرد به این [امتحان]. امّا ثواب خدا بالاتر از این حرفها است. ان‌شاءالله ثواب الهی شامل حال شما و مادر باشد.»

مهدی باید آخرین حرفش را بزند که فکر کنم مهم‌ترینِ آن هم هست؛ می‌گوید «در لبنان، رزمنده‌ها و مقاومت واقعاً دعای شما را میخواهند؛ دعای همه‌ی مؤمنین و مسلمین را.» جواب آقا هم که مشخّص است: «دعا می‌کنیم؛ دائماً دعایشان می‌کنیم.»

نوبت مادر آقارضا می‌رسد؛ آقا به ایشان سرسلامتی می‌دهند و سراغ پدر شهید را می‌گیرند؛ مادرش به فارسی می‌گوید «ایشون جرّاح قلب هستند و توی این شرایط جنگ، در لبنان به حضورشون خیلی نیاز بود و نیومدند.» حرف دیگری نمی‌زند، ولی من از دلش خبر دارم؛ قبل از نماز، وقتی ازش پرسیدم تا حالا آقا را از نزدیک دیده‌اید یا نه، گفت: «یکی از آرزوهایم بوده ولی بیشتر از من، رضا و معصومه دوست داشتند ایشان را ببینند. الان می‌گویم کاش خودشان اینجا بودند.» مکثی می‌کند و می‌گوید:‌ «البته هستند!»... من هم تأیید می‌کنم؛ اگر نبودند که این بچّه‌ها در نبودِ پدر و مادر، این‌قدر سنجیده و مؤدّب رفتار نمی‌کردند.

[دریافت فیلم]
نوبت نامه‌ی زهرا شده. آقا نامه را می‌گیرند و بلند می‌خوانند. زهرا خطّ عربی‌فارسیِ مخصوصِ خودش را نوشته و من که می‌خواستم نامه را بخوانم، بعضی جاهایش برایم خوانا نبود؛ ولی آقا کاملاً روان و راحت می‌خوانند. زهرا خواسته‌های همه را در نامه‌اش آورده.
«انگشتر هم می‌خواهید؛ آره؟ یک قرآن کریم هم می‌خواهند، یک جانماز هم می‌خواهند.»
«در جانماز، مُهر و تسبیح باشد.»
«چَشم! یک دفتر و قلم و چادر هم می‌خواهند.»
«برای خاله‌ی زهرا و بچّه‌هایش، ریّان و ریحانه، می‌خواهم دعا کنید؛ برای خانواده‌ام. و از شما چفیه می‌خواهم. زهرای عواضه. برای پدر شهید و مادر شهیدم دعا کنید.»
«چَشم! خداوند ان‌شاءالله که همه‌ی شما را محفوظ بدارد. آقای مقدّم! این‌هایی که این زهراخانم خواسته، همه‌اش را بهشان بدهید. هم سجّاده‌ی من را بگیرید، هم انگشتر و قرآن و جانماز و همه را؛ جانماز هم باید یک مُهر و تسبیح در آن باشد.»

دارم به این نتیجه می‌رسم که دخترِ‌شهیدها حق دارند آقا را بابای خودشان بدانند. دبیرستانی که بودم، یک دوست فرزند شهید داشتم؛ همیشه با همین جمله که «عوضش حضرت آقا بابای منه» باعث می‌شد به او حسودی کنم.

کم‌کم وقتِ رفتن شده. آقا یک انگشتر به مادر رضا و یک انگشتر هم به پدر معصومه می‌دهند و با چند دعا خداحافظی می‌کنند و می‌روند تا از نمایشگاه کتابی که دست‌اندرکاران کنگره‌ی شهدای استان فارس در آن سمتِ اتاق چیده‌اند بازدید کنند. دوربین‌ها می‌آیند و از مهدی و مادر رضا و پدر معصومه مصاحبه می‌گیرند. پدر معصومه به دوربین زل می‌زند و می‌گوید: «ما مرد جنگیم، ما مرد صبریم، ما مرد مقاومتیم.» این جمله‌ها می‌تواند برای ما شعار باشد، امّا از کسی که موهایش را در راه جهاد سفید کرده کاملاً پذیرفته است. حالا معصومه برایم نزدیک شده؛ می‌توانم بپذیرم که در دامان چنین خانواده‌ای و در کنار چنان خانواده‌ای می‌تواند زنی پرورش پیدا کند که بشود زیر عکسی که کنار همسرش ایستاده و رو به دوربین می‌خندد نوشت: «معصومة رفیقة العلم و الجهاد و الشّهادة.»


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳ | 11:32 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |

پیام رهبر انقلاب اسلامی درپی شهادت سید مجاهد رشید و فداکار جناب «سیدهاشم صفی‌الدین» رضوان‌الله‌علیه

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به جوانان عزیز جبهه مقاومت با تجلیل از شخصیت جناب «سیّدهاشم صفی‌الدین» رضوان‌الله‌علیه رئیس شورای اجرایی حزب‌الله لبنان تأکید کردند: امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع‌ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است.

متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:

بسم الله الرّحمن الرّحیم

جوانان عزیز جبهه‌ی مقاومت

سید مجاهد رشید و فداکار، جناب سیدهاشم صفی‌الدین رضوان‌الله‌علیه به صف شهیدان مقاومت پیوست و ستاره‌ی درخشان دیگری، آسمان جهاد در راه قدس شریف را مزین کرد. او از برجسته‌ترین شخصیت‌های بزرگ حزب‌الله و یار و همراه همیشگی جناب سید حسن نصرالله بود. حزب‌الله با تدبیر و شجاعت رهبرانی چون او بود که باز هم توانست لبنان را از خطر تجزیه و فروپاشی مصون دارد و تهدید رژیم غاصب را که ارتش شقی و ظالم آن، گاه تا بیروت را لگد مال میکرد خنثی سازد. شهامت و فداکاری او و دیگر فرماندهان و مجاهدان محور نصرالله بود که خطر غصب و اشغال جنوب لیطانی و صور و دیگر شهرهای آن ناحیه و انضمام آن به فلسطین مغصوب و اشغال شده را از سر لبنان رفع کرد و جان و مال و آبروی ارزشمند حزب‌الله را در راه حفظ تمامیت ارضی آن کشور به میدان آورد، و رژیم صهیونی متجاوز و جنایتکار را ناکام گذاشت.

امروز رهبرانی چون نصرالله و صفی‌الدین به ظاهر در این نشئه حضور ندارند ولی روح و رهبری آنان در میدان حاضر است و از لبنان و مردم بی‌دفاع آن دفاع میکند. امروز هم حزب‌الله قوی‌ترین مدافع لبنان و مستحکم‌ترین سپر در برابر طمع ورزی رژیم صهیونی است که از دیرباز تجزیه‌ی لبنان را هدف گرفته بوده است. دشمن کوشش میکند نقش فداکارانه‌ی حزب‌الله برای لبنان را انکار کند. دلسوزان لبنان نگذارند این سخن باطل از حنجره‌ی آنان شنیده شود.

حزب‌الله زنده و روینده است و نقش تاریخی خود را ایفاء میکند. جمهوری اسلامی نیز مانند همیشه به مجاهدان قدس و مقاومت کنندگان در برابر اشغالگری باند جنایتکار غاصب فلسطین کمک خواهد کرد باذن الله.

اینجانب شهادت سید عزیزمان جناب صفی‌الدین را به خانواده‌ی گرامی و بستگان و همرزمانش در همه‌ی جبهه‌ی مقاومت تبریک و تسلیت عرض میکنم.

و السلام علی عبادالله الصالحین
سیّدعلی خامنه‌ای
۱۴۰۳/۸/۳


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: پــــیـــامـــهــای رهـــبــری

ادامه مطلب را ببينيد
تاريخ : جمعه ۴ آبان ۱۴۰۳ | 11:30 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |