مشاوره حقوقي فردي حدود ۱۵۰ ميليون از من کلاهبرداري کرده و متواري شده است

خراسان - مورخ دوشنبه 1393/10/29 شماره انتشار 18886

پرسش:

فردي حدود ۱۵۰ ميليون از من کلاهبرداري کرده و متواري شده است. فقط يک شماره تماس از او در اختيار دارم. چگونه مي توانم حکم لازم را براي دريافت اطلاعات او از مخابرات بگيرم؟

پاسخ:

معلوم نبودن اقامتگاه و نشاني متهم يا متواري بودن وي (مجهول المکان بودن وي) مانع رسيدگي و صدور حکم نخواهد بود. در چنين مواردي، وقت رسيدگي و ضرورت حضور متهم در دادگاه از طريق نشر آگهي در روزنامه کثيرالانتشار به وي (متهم) اعلام مي شود. ماده ۱۱۵ قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور کيفري در اين زمينه، بيان مي کند: «هرگاه در امر جزايي ابلاغ احضاريه به واسطه معلوم نبودن محل اقامت ممکن نشود و به طريق ديگري هم ابلاغ احضاريه ممکن نگردد با تعيين وقت رسيدگي، متهم يک نوبت [به] وسيله يکي از روزنامه هاي کثيرالانتشار يا محلي احضار و در صورت عدم حضور، قاضي، رسيدگي و... اظهار عقيده مي نمايد. تاريخ نشر آگهي تا روز دادرسي کمتر از يک ماه نبايد باشد.» در دعاوي حقوقي نيز در صورتي که خواهان نشاني خوانده را در اختيار نداشته باشد، به همين ترتيب عمل خواهد شد. (ماده ۷۳ قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور مدني) اگر خوانده، متهم يا وکيل او در هيچ کدام از جلسات دادگاه حاضر نشوند و يا لايحه نفرستاده باشند، دادگاه رأي غيابي صادر مي کند. رأي غيابي را مي توان از طريق اجراي احکام دادگستري اجرا کرد. براي حفظ حقوق طرف دعوا که دادگاه بدون حضور و احتمالاً بدون اطلاعش، وي را محکوم کرده است، محکوم عليه (فردي که حکم عليه وي صادر شده است) مي تواند در مهلت مقرر از دادگاه صادرکننده رأي درخواست رسيدگي مجدد کند. اين درخواست اصطلاحاً «واخواهي» ناميده مي شود. (مواد ۲۱۷ و ۲۱۸ قانون آيين دادرسي کيفري)

 

مشاوره حقوقي چنانچه شوهر در زمان حيات زن، مالي را، از قبيل اتومبيل يا ملک، به نام وي کند

خراسان - مورخ دوشنبه 1393/10/29 شماره انتشار 18886

پرسش:

چنانچه شوهر در زمان حيات زن، مالي را، از قبيل اتومبيل يا ملک، به نام وي کند؛ بعد از فوت زن، خواهران و برادران او مي توانند ادعاي سهم الارث کنند؟

پاسخ:

با فوت شخص کليه اموال و مطالبات وي صرف نظر از منشاء آن ها به هر کدام از ورثه به نسبت سهم الارثش به ارث مي رسد. در صورتي که در زمانِ فوتِ متوفي، پدر، مادر يا فرزند و نوه اي از او در قيد حيات نباشند، خواهران و برادران متوفي (به عنوان طبقه دوم) جزو ورثه او خواهند بود و اموال باقي مانده از متوفي (ماترک) بين برادران و خواهران وي تقسيم خواهد شد. به عبارت ديگر، اينکه منشاء مالکيت متوفي چه بوده است؛ مثلاً مال ناشي از دسترنج و پس انداز خود متوفي بوده يا کسي آن را به او بخشيده است، در چگونگي به ارث رسيدن و سهم الارث هر کدام از ورثه از آن مال موثر نخواهد بود. قانون مدني با تبعيت از احکام شرعي در بخش ارث، خويشاوندان نسبي (خوني) را به سه گروه تقسيم کرده است. اين گروه ها اصطلاحاً طبقه ناميده مي شوند. در صورتي که متوفي در زمان وفات، هيچ خويشاوندي از طبقه بالاتر نداشته باشد، خويشاوندان طبقه بعد به ترتيب و به نسبت مقرر در قانون، اموال وي را به ارث مي برند. ماده ۸۶۲ قانون مدني بيان مي کند: «اشخاصي که به موجب نسب ارث مي برند سه طبقه اند:

۱ - پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد،

۲ - اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها،

۳ - اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.» [به ترتيب عموها، عمه ها، دايي ها، خاله ها و فرزندان آنها]

زن و شوهر نيز که در عقد نکاح دائم يکديگر باشند، خويشاوندان سببي محسوب مي شوند و هر کدام سهم مشخص خود را از اموال يکديگر به ارث مي برند. سهم زن و شوهر از يکديگر بسته به شرايط، يک دوم، يک چهارم يا يک هشتم ماترک است. در صورتي که متوفي در زمان فوت، فرزندي نداشته باشد، سهم شوهر يک دوم و سهم زن يک چهارم و در صورتي که متوفي در زمان فوت، فرزند داشته باشد، سهم شوهر يک چهارم و سهم زن يک هشتم کل اموال است. (مواد ۸۹۹ تا ۹۰۱ قانون مدني) بنابراين، اگر زن در زمان فوت داراي پدر و مادر و فرزند باشد، سهم شوهر وي يک چهارم از اموالش خواهد بود و باقي مانده، بين فرزندان و پدر و مادر متوفي تقسيم مي شود. در چنين حالتي، برادر و خواهر جزو ورثه نخواهند بود و در صورتي که متوفي در زمان فوت، پدر، مادر يا فرزندي نداشته باشد، سهم شوهر يک دوم از کل اموال زن خواهد بود و باقي مانده، بين وارثان طبقه دوم يعني برادران و خواهران زن تقسيم مي شود.


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: مــشــــاوره حــــقـــــو قــــي

تاريخ : سه شنبه ۶ مرداد ۱۳۹۴ | 10:42 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |