#دعای روز چهارم ماه رمضان

اَللّهمّ قَوّنی فیهِ عَلی اِقامَةِ اَمْرِکَ، وَاذِقْنی فیهِ حَلاوَةَ ذِکْرِکَ، وَ اوْزِعْنی فیهِ لِاَداءِ شُکْرَکَ بِکَرَمِکَ، واحْفَظنی فیهِ بِحِفظْکَ وَسِتْرِکَ، یـا ابْصَرَ النّاظرین . خدایا مرا در این ماه برای برپا داشتن امرت قوت بده و نیرومند ساز، و به من شیرینی وحلاوت ذکرت را بچشان، و ادای شکرت را با لطف و کرمت به من الهام فرما و مرا برای ادای شکرت را مهیّا ساز، و مرا با حفظ و نگهداری و پوششت حفظ فرما و در پناه خودت قرارم بده، ای بیناترین بینایان و بینندگان.

دراين دعاچندنکته وجوددارد، 1: قوت و نیرو پیدا کردن برای بپاداشتن امر وفرمان خداوند، 2:  حلاوت و شیرینی ذکر و یاد خدا، 3: الهام شدن شکر نعمت به انسان ومهیّا شدن برای شکرخدا، 4: محفوظ شدن به حفظ وستر خدا و قرار گرفتن در پناه خدا، و ابصر الناظرین بودن پروردگار .

قوه ونیرو در اقامه امر خدا : «اللهمّ قوّنی فیهِ علی اقامَةِ امْرِکَ» خدایا به من قوه بده تا در ماه رمضان بتوانم به خوبی عبادت و امر تو را اطاعت واجرا کنم. و اجراى «فرمان»، «نيرو» لازم دارد. هم قوّت بدنى و هم قدرت فكرى و هم تصميم و اراده جدّى، تا سخن خدا در روى زمين حاكم شود و فرمان حق، برزمين نماند. عبادت هم قوه می‌خواهد و قوه عبادت غیر از قوه جسمانی است ؛ نباید فراموش کرد قوّت عبادت غیر از قوّت بازو است. امام زین‌العابدین (علیه ‌السلام) در دعای چهل و چهارم صحیفه سجادیه چنین با خداوند مناجات می‌فرمایند؛ واعنا علی صیامه؛ یعنی: خدایا مرا برای روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان یاری فرما. که اگر به مفهوم آن توجه نماییم می‌بینیم اولاً به پا داشتن روزه در ماه مبارک رمضان همان اقامه امر خداوند در این ماه می‌باشد، آن هم روزه واقعی که در دعای روز اول مختصراً در مورد آن شرحی داده شد، که مجدداً برای فهم بیشتر، اشاره می‌نماییم به ادامه دعا که آن حضرت می‌فرمایند: بکف الجوارح عن معاصیک؛ یعنی: ما را یاری کن تا بتوانیم اعضای بدن خود را از آلوده شدن به گناه و آنچه مورد پسند تو نیست بازداریم. که این قسمت از دعا نیز نشان دهنده این است که روزه واقعی تنها پرهیز از خوردن و آشامیدن نمی‌باشد بلکه تمام اعضا و جوارح انسان باید روزه‌دار باشد و امر به روزه نیز از طرف خداوند امر به روزه واقعی می‌باشد، ثانیاً برای انجام دادن هر امری نیاز به نیرو و قوه الهی داریم چرا که لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم: نیست نیرو و قوتی مگر (از طرف) خداوند بلند مرتبه و بزرگ، و اگر خداوند در این امر ما را یاری نکند به واقع ما در انجام اعمال (چه عبادی و غیر عبادی) با شکست مواجه خواهیم شد. پس در این روز از خداوند می‌خواهیم که ما را در انجام اوامرش نیرو و قوت بخشیده و یاریمان نماید. امام علی (ع) نمی‌توانست نان خشک را بشکند؛ اما قلعه خیبر را فتح کرد، پرسیدند که یا علی (ع) تو شجاعی و قلعه خیبر را فتح کردی، چگونه است که نمی‌توانی نان خشک را بشکنی؟ امام(ع) در پاسخ فرمود«فتح قلعه خیبر به قوه روحانی بود که متفاوت از قوه جسمانی است. قوه ولایت و قوه روحانی و قوه ولایتی با قوه بدن فرق دارد و من قوه بدن ندارم.» ممکن است شخصی ۶۰ سال سن داشته باشد؛ اما قوه عبادتش از جوانان بیشتر باشد. [بحارالانوار، ج21، ص26] لذا این دو قوه با هم دیگر تفاوت دارد، پس ممکن است شخصی شصت ساله باشد، ولی قوت عبادت او از جوانان بیشتر باشد لذا در ماه رمضان از خدادرخواست کنید که قوه عبادت به شمابدهد. امام علی (ع) در دعای کمیل : «قَوِّ عَلی خِدمَتِکَ جَوارحی» خدایا! به اعضای بدن من برای خدمت در راه خودت توانایی بده . [اقبال الاعمال،ص125، مفاتیح الجنان،ص319وص120] . سال‌ها پیش در مشهد پیرمردی بود بالای صد سال عمر داشت ولی نمازهایش را ایستاده می‌خواند! همان پیرمرد یک بار سبک را به زور بر می‌داشت بنابراین قوت عبادت غیر از قوت بدن است. در قدیم پدران ما دو ساعت به اذان برای عبادت در اتاقی خلوت می‌کردند و یک ساعت بعد از آفتاب از خلوت گاه خود بیرون می‌آمدند و دنبال کسب و کار می‌رفتند؛ تاجرهای ما هم این طوری بودند! دعا می‌خواندند؛ زیارت عاشورا می‌خواندند و... بعد به محل کسب می‌رفتند ولی الآن چه.......؟ ! لذا خیر و برکت هم کم شده است.

حلاوت وشیرینی یاد خدا : «وَ اَذِقْنِی فِیهِ حَلاَوَةَ ذِکْرِکَ» ، ياد خدا كردن، لذّت و حلاوتى دارد، امّا براى كسى كه به گنج «معرفت»، دست يافته باشد. «ذكر» بى معرفت، جز تكرار كلماتى بر زبان نيست و اگر كسى خدا را شناخت، به او عشق مى ورزد و دمادم از او ياد مى كند. شناخت، محبت آور است، و محبت و عشق، عاشق و دوستدار را به نام و ياد محبوب، مأنوس و دلگرم مى كند. در این دعا میگوید : خدایا در این ماه رمضان یک درخواست دیگر هم از تو دارم و آن این است که حلاوت و شیرینی یاد خودت را به من بچشانی؛ که اگر این‌ طور شد؛ دعای کمیل خواندن هم مزه پیدا می‌کند؛ دعای ابوحمزه خواندن هم مزه پیدا می‌کند؛ دعای افتتاح مزه می‌کند؛ روزه ماه مبارک رمضان مزه می‌کند و... بدانیم که عبادت هم مزه دارد.  در جای دیگر : إلهي أذِقْني بَردَ عَفوِكَ و حَلاوةَ ذكرِك و شُكرِك؛[ مصباح المتهجّد، 835]محبوب من! خنكي بخشش و شيريني ياد و سپاست را به من بچشان. و در جای دیگر : إلهي أذِقْني حَلاوَةَ عبادَتِك؛ شيريني بندگي ‌ات را به من بچشان. و در جای دیگر : إلهي أذِقني حَلاوَةَ مُناجاتِك؛ شيريني نجواي با تو را به من بچشان. و در جای دیگر : اَللّهُمّ ارزُقنا حلاوةَ الايمان؛[مصباح المتهجّد، 51 و 718] بارالها! شيريني ايمان را روزي ما بگردان. و در جای دیگر : وارزُقني فيه حَلاوةَ ذكرِك؛[ بحار الانوار، ج98، ص22] شيريني يادت را نصيبم ساز. و در جای دیگر : مَتِّعنا بِلَذيذ مُناجاتِك؛ [بحار الانوار، ج94، ص147]با نجوايت كاميابم فرما. و در مناجاة تاسعة: مناجاة المحبّين «از مناجات‌های پانزده‌گانه نقل شده از امام سجاد(ع)» است : إِلٰهِى مَنْ ذَا الَّذِى ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِكَ فَرامَ مِنْكَ بَدَلاً ؟ معبودم، کیست آن‌که شیرینی محبّتت را چشید پس به‌جای تو دیگری را برگزید؟  [بحار الانوار، ج4، ص148] . در روایت وارد شده است اگر عالمی به علمش عمل نکند کم‌ترین عذابی که خدا برای او در نظر می‌گیرد این است که حلاوت و شیرینی مناجات با خدا از او گرفته می‌شود «اِنَّ اَدْنَی مَا اَنَا صَانِعٌ بِهِمْ اَنْ اَنْزِعَ حَلَاوَةَ مُنَاجَاتِی عَنْ قُلُوبِهِمْ» [اصول کافی، ج1، ص46] پس دعا و عبادت مزه دارد.

توفیق ادای شکر : «وَ اَوْزِعْنِی فِیهِ لِاَدَاءِ شُکْرِکَ بِکَرَمِکَ» خدایا به کرمت به من توفیق اداء شکرت را بده. شکر به چه معنا است؟ آیا صرف گفتن «الهی شکر» گفتن است؟ تشکر از خداوند است؟ شکر یعنی اینکه نعمت‌هایی که خداوند تبارک و تعالی به من داده است را درست و بجا مصرف کنم؛ در مسیر طاعت و بندگی‌اش استفاده کنیم نه در راه معصیت و نافرمانی. اینکه چشم به نامحرم نگاه نکند شکر چشم است؛ اگر گوش از آواز حرام و غیبت دوری بکند، شکر گوش سالم است؛ زبان هم اگر غیبت نکند شکر زبان کرده‌ ام . شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند. شكر، گام دوّمى است، كه قدم اوّل آن، شناخت نعمت است. شكر، بر نعمت است و تا نعمت را نشناسى، شكر كردن از دل، بر زبان نخواهد آمد. خداوند هزاران نعمتِ آشكار و نهان به ما عطا کرده . به فرموده خدا درسوره ابراهيم، آيه 34: وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ  «اگر بخواهيد نعمتهاى خداوند را بشماريد، نخواهيد توانست» . و به فرموده خدا در آیه 15 سوره احقاف وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي ۖ إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ...بار خدایا، مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایسته‌ ای که رضا و خشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان... آیت الله جوادی : ﴿رَبِّ أَوْزِعْنِي﴾؛ يعني آن توفيق را به من بده، يک؛ مرا از انصراف باز دار، دو؛ چيزي که مايهٴ انصراف من است را از من دور بدار، سه؛ اين مجموع مي‌شود الهام عملي که از آن به ﴿أَوْزِعْنِي﴾ ياد مي‌شود . در سوره نمل آیه 19 ... فَتَبَسَّمَ ضَاحِكًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِي بِرَحْمَتِكَ فِي عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ . [سليمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افكن تا نعمتى را كه به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به كار شايسته‏ اى كه آن را مى ‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏ خويش در ميان بندگان شايسته‏ ات داخل كن . «أَوْزِعْنِي» به معناى ايجاد علاقه و عشق براى انجام كارى است كه به آن توفيق الهى گويند.  أَوْزِعْنِي : فرهنگ واژگان قرآن : مرا وادار کن . پس، شكر نعمتها هم آنگونه كه شايد و بايد، در توان و قدرت ما نيست. سعدى گفته است: از دست و زبان كه برآيد - كز عهده شكرش به در آيد؟ . ما، در نفس نفس مان، مديون خداييم و به قول سعدى، در هر نفسى دو نعمت موجود است و بر هر نعمتى شكرى واجب... در گلستان خوانده ايد كه: «هيچ وقت از درد و مصيبتى نناليده بودم، تا اينكه موقعى كفش نداشتم، پا برهنه بودم. زارى وشكوه كردم. به مسجدى رفتم. ديدم كسى پاندارد. گفتم: شكر، كه من اگر كفش ندارم، پا دارم...». بايد توفيق شكرگزارى نعمت ها را هم از خدا بخواهيم، كه اگر قدرتى برشكر بيابيم، اين هم نعمتى است از خدا و بر همين هم شكرى ديگر لازم است. بايد در اقرار و اعترافمان، زبان به ياد نعمتها بگشائيم: «شكر لفظى»، و در عمل، از نعمتهاى خدا، آنگونه كه خواسته اوست، استفاده كرده و هر نعمت را در جاى خودش مورد استفاده قرار دهيم: «شكر عملى»، و شكر عملى مهمتر از شكر لفظى است.

حفظ از گناه وپرده پوشی خداوند : «وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ» ‌ای خدایی که از همه کسانی که نظر می‌کنند، تو بصیرتر هستی؛ ‌ای خدایی که از همه بیناتر هستی به ما توفیق بده که ما در ماه رمضان گناه نکنیم به حفظ خودت و به ستر خودت وَ احْفَظْنِی فِیهِ بِحِفْظِکَ وَ سِتْرِکَ ، خدایا در روز چهارم ماه رمضان من را از گناه حفظ کن و توفیق ترک گناه بده تو ستار العیوب هستی من را حفظم کن تا کسی از گناهان من با خبر نشود. هنگامی که انسان به خداوند توکل نموده و امور خود را به خداوند بسپارد آنگاه است که خداوند او را از تسلط یافتن شیطان بر او حفظ می‌نماید و هنگامی که انسان از وسوسه‌های شیطانی محفوظ بماند دیگر گناهی از او سر نخواهد زد و دیگر آن که خداوند ستارالعیوب است یعنی عیوب انسان‌ها را که سرچشمه از خطا و گناهان آنان دارد، می‌پوشاند مگر اینکه انسان خود پرده دری نموده و بر اثر اصرار بر گناه و خطا، عیوب خود را برای دیگران آشکار سازد، در دعای ابی حمزه ثمالی : وَيدْعوُني اِلي قِلَّةِ الْحَيآءِ سِتْرُكَ عَلَي... و "خدایا" پرده پوشي ‌ات بر من مرا به بي شرمي واداشته ... يا غافِرَ الذَّنْبِ يا قابِلَ التَّوْبِ يا عَظيمَ الْمَنِّ يا قَديمَ الاِحسانِ اَينَ سَتْرُكَ الْجَميلُ ...اي آمرزنده گناه، اي پذيرنده گناه، اي بزرگ نعمت، اي ديرينه احسان، كجاست پرده‌پوشي زيبايت؟«که گناهان مرا بپوشاند» . در دعای کمیل : «الّلهُمَّ لااجِدُ لِذُنُوبى غافِرا وَ لا لِقَبائِحى ساتِراً وَ لا لَشَى‏ءٍ مِنْ عَمَلِىَ الْقَبيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَيْرَكَ» اى خدا! غير از تو براى گناهانم آمرزنده اى و براى اعمال بدم پوشاننده اى و براى تبديل بدى ها به خوبى ها تبديل كننده ‏اى را نيافتم ... عن امیرالمومنین(ع) عن رسول‌الله(ص): للمومن اثنان و سبعون سترا فاذا اذنب ذنبا انهتک عنه ستر فان تاب رده ‌الله الیه و سبعه معه، فان ابی الا قدّما فی‌المعاصی تهتکت عنه استاره، فان تاب [ردها الله الیه] و مع کل ستر منها سبعه استار فان ابی الا قدما قدما فی‌المعاصی تهتکت عنه استاره و بقی بلا ستر و اوحی الله تعالی الی ملائکته ان استروا عبدی باجنحتکم...[فان ابی الا قدما قدما فی‌المعاصی شکت الملائکه الی ربها و رفعت اجنحتها و قالت] یا رب ان عبدک هذا قد اقدمنا مما یأتی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن قال: فیقول‌الله تعالی لهم: کفوا اجنحتکم فلو عمل بخطیئه فی سواد اللیل اوفی ضوء النهار او فی مفازه او قعر بحر لاجراهالله تعالی علی السنه الناس فسئلواالله تعالی ان لایهتک استارکم. (نوادر راوندی، ص 97) امیرالمومنین(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کنند که فرمود: خدای متعال برای مومن 72 پوشش قرار داده است؛ وقتی یک گناه انجام داد، یکی از پوشش‌ها دریده می‌شود؛ اگر توبه کرد، خدا آن پرده را ترمیم و هفت پرده به آن اضافه می‌کند. اما اگر کسی توبه نکرد و قدم به قدم به سمت معاصی پیش رفت، پرده‌های او به تدریج دریده می‌شود؛ اگر باز هم در وسط راه توبه کرد، خدای متعال آن پرده‌ها را به اضافه هفت پرده ترمیم می‌کند، اما اگر باز راه نافرمانی را پیش گیرد، در این صورت بدون پرده می‌ماند. آنگاه خدای متعال به فرشتگان دستور می‌دهد که بنده مرا با بال و پر خود بپوشانید... و اگر به عصیان خود ادامه دهد، فرشتگان به درگاه الهی شکایت می‌کنند و پروبال خویش را کنار می‌گیرند و می‌گویند: پروردگارا! این بنده تو به خاطر گناهان آشکار و پنهان خود، ما را آزرده و ناراحت کرده است! آنگاه خداوند متعال به فرشتگان می‌گوید: پروبال خویش را از او برگیرید. از این پس اگر او در شب تاریک یا روز روشن و یا در بیابان و عمق دریا مرتکب گناه بشود، خداوند گناهان او را بر زبان مردم جاری می‌کند. بنابراین از خداوند متعال بخواهید که پرده آبروی شما را پاره نکند. أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ عَمِلَ سَیئَةً أُجِّلَ فـِیهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیهِ.( كافی، ج 2 ،ص 437، روایة2)؛ امام صادق علیه السلام  فرموند: هر کس گناهى کند هفت ساعت از روز درباره آنها به او مهلت دهند پس اگر سه بار گفت: «استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القیوم» آن گناه بر او نوشته نشود. أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فـَإِنِ اسـْتـَغـْفـَرَ اللَّهَ لَمْ یـُکـْتـَبْ عـَلَیـْهِ شـَیءٌ وَ إِنْ مـَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ یسْتَغْفِرْ کـُتِبَتْ عَلَیهِ سَیئَةٌ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیذَکَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِینَ سَنَةً حَتَّى یسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَیغْفِرَ لَهُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ لَینْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ.( كافی، ج 2 ، ص 437، روایة3) امام صادق علیه السلام فرموند: بنده مؤمن چون گناه کند خداوند او را هفت ساعت مـهـلت دهـد، پـس اگـر از خـدا آمـرزش خـواست چیزى بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گـذشـت و آمـرزش نـخـواسـت گـنـاه نـوشـتـه شـود، و هـمـانـا مـؤ مـن پـس از بیست سال بیاد گناهش افتد تا از خدا آمرزش خواهد و خدا گناهش را بیامرزد، و کافر همان ساعت آنرا فراموش کند. أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یذْنِبُ ذَنْباً إِلَّا أَجَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ هُوَ تَابَ لَمْ یکْتَبْ عَلَیهِ شَیءٌ وَ إِنْ هُوَ لَمْ یفْعَلْ کـَتـَبَ اللَّهُ عـَلَیـْهِ سـَیئَةً فَأَتَاهُ عَبَّادٌ الْبَصْرِی فَقَالَ لَهُ بَلَغَنَا أَنَّکَ قُلْتَ مَا مِنْ عَبْدٍ یـُذْنـِبُ ذَنـْبـاً إِلَّا أَجَّلَهُ اللَّهُ عـَزَّ وَ جـَلَّ سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَقَالَ لَیسَ هَکَذَا قُلْتُ وَ لَکِنِّی قُلْتُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ کَذَلِکَ کَانَ قَوْلِی.( كافی، ج 2 ،ص 439، روایة9)  حضرت صادق علیه السلام  که فرموند: هیچ مؤمنى نیست که گناهى را مرتکب شود جز اینکه خداى عزوجل هفت ساعت از روز باو مهلت دهد، پس اگر (در ایـن مـدت) توبه کرد چیزى بر او نوشته نشود، و اگر توبه نکرد، خداوند یک گناه بـر او بـنـویـسـد، پـس عباد بصرى نزد آنحضرت آمد و گفت: بما رسید که شما فرموده اید: هیچ بنده اى نیست که گناهى کند جز اینکه خداوند هفت ساعت از روز مهلتش دهد؟ فرمود: من چنین نگفتم بلکه من گفتم  هیچ مؤمنى نیست و چنین بوده است گفته من. امام صادق(ع) فرمودند: « هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه صورتی مثالی در عرش دارد وقتی شخص مشغول رکوع وسجود و مانند آن مش شود صورت مثالی او نیز در عرش مشغول همان اعمال می شود و در این هنگام ملائک او را در عرش می بینند و بر او صلوات می فرستند و استغفار می کنند و زمانی که بنده مؤمن مشغول گناه می شود، خدا بر صورت مثالی او پوششی می افکند تا ملائک مطلع نشوند و این است تأویل « یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح»(بحارالانوار، ج54 ص354) . در روایتی از رسول خدا(ص) نقل شده است: «از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امت‌هاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد، اى محمد نه، بلکه من حسابشان را می‌رسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مى‏دارم که پیش تو نیز رسوا نشود».[ نهج الفصاحة] . «إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ‏ عَلَیَ‏ ذُنُوباً فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَى سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَى»؛[ قبال الأعمال، ج 2، ص 686] ای خدایی که در دنیا گناهان مرا پوشاندی، من به پوشاندن آنها در آخرت محتاجترم. «وَ اغْفِرْ لِی‏ مَا خَفِیَ‏ عَلَى الآدَمِیِّینَ مِنْ عَمَلِی وَ أَدِمْ لِی مَا بِهِ سَتَرْتَنِی»؛‏[ مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج 2، ص 593] خدایا گناهان مرا که بر بندگانت مخفی است، ببخش و آنچه را پوشاندی همچنان از دیگران مخفی نگهدار. پس در این روز از خداوندی که بیناترین بینایان است و بر اعمال ما نظارت دارد می‌خواهیم که ما را از انجام گناهان و پرده دری گناهان محفوظ بدارد.

خداوند اَبْصَرَ النَّاظِرِین است : یَا اَبْصَرَ النَّاظِرِین ، ‌ای خدایی که از همه کسانی که نظر می‌کنند، تو بصیرتر هستی؛ ‌ای خدایی که از همه بیناتر هستی به ما توفیق بده که ما در ماه رمضان گناه نکنیم به حفظ خودت و به ستر خودت.

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.htm

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoaa5.pdf

http://dl.hodanet.tv/ebookmobile/sirozsidoa.apk


اين مطلب درفهرست عناوين مطالب-رديف: دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان ، سی روز سی دعا

تاريخ : جمعه ۲۷ فروردین ۱۴۰۰ | 21:8 | تهيه وتنظيم توسط : حُجَّةُ الاسلام سیدمحمدباقری پور |